alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,151
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. اگر بعد از 40 سال ما در جایی ایستاده باشیم که در سختی های عمیق و دشواری های جدی و فشارهای همه جانبه جهانی (که اتفاقا بخش بزرگیش به خاطر همون موضعمون در برابر ظالم قطعی جهان فعلی است که مصر دیروز و امارات امروز و مغرب فردا نه نگران جنگ داخلی هستند و نه اشغال خاک و لابد با برجها و بانکهای پردلار حافظ بیت المال هم) فقط و فقط یک دلیل داشته باشیم که نه از اول راه را اشتباه رفتیم و نه در میانه راه سقوط کردیم؛ اون این هست که هنوز اسراییل به عنوان بزرگترین و جدی ترین و نگران کننده ترین دشمنش داره ما را میبینه در حالی که از هیچ کشور (مطلقا هیچ کشور) دیگه ای هیچ نگرانی ای نداره.
  2. بفرمایید اگر بر مبنای اخلاق گرایی مد روز میفرمایید مصداق دقیق را که منظورتون چیست و اگر بر مبنای شرع میفرمایید باز هم بفرمایید بر اساس چه تفسیری. یعنی الان دقیقا مظنورتون چه کسی است و بر چه مبنایی "حق" را تشخیص میدید که متعلق به مثلا شماست و مصداق مدنظر شما و ایشون نیست و چطور به این نتیجه رسیدید و چطور مقایسه و وزن کردید. من اتفاقا تا بحثی شکل نگیره هیچ چیز را به خوانندگان واگذار نمیکنم موهومات و حدسیات و فرضیات را که نمیشه به قضاوت سپرد. بحث و استدلال و تحلیل را در نهایت میشه سپرد. در جهان معاصر ما بسیار روشن و واضح و دقیق و عمیق هیچ جنایت و ظلم و کشتار و اشغال و نسل کشی هدفمند و طولانی مدت با چنین حمایت ظالمانه و همه جانبه ای از جانب بخش وسیعی از جهان و بی توجهی عمیق سازمان ها و نهادهای بین المللی وجود نداره قطعا. الان بزرگترین و اولی ترین و مقدم ترین و البته خطرناکترین و هزینه بر ترین جبهه ظلمی که وجود داره جبهه ظلم فلسطین هست. هرگونه مصداق تراشی و برپا داشتن معرکه های دیگه (که هم توجهات و حمایتهای جهانی دارند و هم در مقیاس اصلا و ابدا و عملا شباهتی به این معرکه جنایات ندارند) در برابر این معرکه واضح و روشن و به شدت مظلوم و سرکوب شده یک نوع فرار از مسئولیت یا ترس از هیمنه و ظلم اصلی در جریان هست. قطعا در معارک! فعلی، پرداختن به همه ظلمها حق هست ولی پرداختن به معرکه فلسطین وظیفه است و اولویت و هزینه دادن برای جبهه مقدم ظلم و متمرکز کردن تمام توان بر ظلم اصلی که یک جهان رهاش کردند و به قول شما چسبیدند به مظالم! دیگه از چین گرفته تا کره شمالی! یعنی شناخت دقیق جبهه. انسان ها همیشه در معرض انتخاب هستند. چیزی که آغازگر این حبث بود بحث هزینه ها و چرتکه انداختن و حساب و کتاب کردن "هزینه، فایده" بود. پس بله، فقط اسراییل حسابه عجالتا در این توانایی محدود ما و جبهه ظلمی که گسترده است و همه رهاش کردند و افتاقا بزگترین جبهه ظلم عصر ما هم هست. این نافی موضع ما نسبت به سایر ظلمها نیست ولی قطعا دلیل و بهانه ای هم برای رها کردن این جبهه و تمرکزمون هم برش نیست که در هر جنگی جناحی مقدم تر هست بر جناح دیگه حتی اگر فرمانده میدان متهم بشه به سست گیری اون جناحی که از اولویت (به ناچار و بسته به توان) کمتری (در هدف متعالی نبرد) برخوردار هست.
  3. سلام دشمنی؟! : آه قربانیان این جنایتکار نسل کش حرفه ای حتی برای همین میزان تعلل ما هم دامن گیرمون خواهد بود. از زمان اشغال و جنایات فجیع تا پیروزی انقلاب و ننگ ابدی حمایات مقطعی سران کشور ایران بر گرده ما هم ثبت خواهد شد. ترور کور؟! : لطفا مصداق ذکر کنید و مطرح کنید از موضع اخلاق گرایی غربی یا اسلام نظر میدید تا بررسی کنیم ببینیم با یک دشمن اشغالگر کدام ترورها که ما حامیش وبدیم کور بوده و کدام دفاع مشروع با در نظر گرفتن فتواهای شرعی سنی و شیعی. حمایت از گوره هایی که بر علیه ما شدند؟! مگر ما علم غیب داریم و یا بر اساس منفعت خود از "حق" و "مظلوم" دفاع میکنیم؟ خسران برای اونهایی است که از این جبهه به مقابلش برخواستند نه برای ما. قطعا همانطور که گفتم جنایات عظیم و فجیع و هدفمند و نسل کشی این جانیان بالذات و بالفطره اشغالگر چنان کریه و عمیق بود که بشریت نسل ما باید شرمنده حتی لحظه ای تعلل در مقابله با این رژیم باشه که از ماقبل اشغال حتی سیاست ترور و کشتار در پیش گرفته بود چه برسه به حساب و کتاب و چرتکه انداختن. لطفا مصداق پیامبر و در دوستی را با کسانی که سرزمین مسلمانان را اشغال کرده بودند و بر اشغال اصرار داشته و حق میپنداشتند و تا دندان در خون زنان و کودکان مسلمان غرق بودند و اصرار به کشتار و آواره کردن بیشتر داشتند و تازه همه استکبار هم حامیش بودند و دقیقا در حین همین کشتار و اشغال؛ را بفرمایید تا این دست مقایسات تاریخی هم روشن تر بشه برای ما. حتی اگر ذره ای حساب و کتاب؛ انقلاب در این رابطه و این معرکه آشکار عصر ما میداشت برای حیات خودش اون انقلاب هر چیزی بود غیر از انقلاب اسلامی ایران. حالا زمانش تفاوتی نمیکرد. خب گویا شما هم به همان بلای فضای مجازی دچار هستید. عجالتا اگر خوندید و یادتون رفته به کتاب "لبنان" شهید چمران مراجعه کنید. فرقه های گوناگون فلسطینی و چپ ها و حمایتهای کشورهای عربی و گروه های بنده پول و رژیم های عربی که هر کدام با دار و دسته ای ذیل یک کشور عربی سینه میزد فقط بخشی از تاریخ مظلومیت و غمبارانه فلسطین هست. فراموش هم نکیند زمانی که در تحریم همه جانبه اعراب و شاخ و شونه کشیدن صدام به تنهایی برای رژیم اسراییل؛ این ایران بود که مثل فرشته نجات اسراییل خودش را وسط انداخته بود در عصر رسانه های محدود و رادیوهای عربی صدام چه قهرمانی بود و ایران چه دیوصفتی. تعمیم جزء به کل یا به مسلخ بردن تاریخ برای گرفتن نتیجه دلخواه چندان خوش نیست در یک تحلیل دقیق و عمیق. با این وضع استدلال اینستاگرامی جسارتا، رادیوهای! عربی هم به همین شکل از ایرانی به گوش فلسطینی میخوندند که از اسراییل در بحبوبحه جنگ صدام سلاح میخرید! و حتی یک موشک به اسراییل شلیک نکرده بود و در تحریم هماهنگ اعراب تنها کشور منطقه بود که به اسراییل کمک کرده بود و روابط دوستانشون از دو دلبر به هم نزدیکتر بود و چه و چه. تاریخ فلسطین را یکبار دقیق مطالعه کنید تا ببینید بدبینی فلسطینی ها به ایران چه قدر عمیق بوده و چه قدر طول کشیده تا اولین مبارزه های عملی ایران نمایان بشه و در تمام این مدت (حتی جنگ ایران و عراق) این صدام بوده که به مثابه یک قهرمان رجزخوانی میکرد برای اسراییلی ها و به نفع فلسطینی ها در حالیکه کشورهای عربی زیادی خیانت کرده بودند. حالا اختلافات طبیعی مذهبی به کنار، حمایت کشورهای عربی مرتجع با برنامه های ضدایرانی و تبلیغات عمیقشون بواسطه زبان مشترک به کنار، نفوذ موساد و سرویسهای اطلاعاتی اسراییل میان جوامع خاصی از فلسطینیان (که نهایتا مهمترین نهاد مبارز را با انبوهی از رشادتها تبدیل کرد به تشکیلات خودگردان فعلی) به کنار و فشارها و تهدیدها و تطمیع های فرقه ای و غرب ساخته هم به کنار. خلاصه اگر فراز آخر پستتون را قبل از فراز اول دیده بودم شاید تمام این مطالب را حذف مکیردم از نوشته شدن. مشکل ما جنگ روایت هاست مثل همیشه.
  4. اتفاقا چند روز پیش یکی از مسئولان صهیونیست هم توییت کرده بود که حیف! ایران که داره ضرر میکنه و (ما مجبوریم همینطور ترور کنیم دانشمندان و نخبگانش را!) و اگر با ما دشمن نبود برای خودش هم بهتر بود! اساس جمهوری اسلامی در نفی ظلم بود و هست. از نخبگان انقلاب و شخص حضرت امام گرفته تا حتی افرادی مثل امام موسی صدر که حتی متهم به بی اعتنایی به انقلاب بودند توسط برخی افراد، همه اسرائیل را شر مطلق، ظالم حقیقی و دشمنی تمدنی برای اسلام و منطقه و ذیلش شیعیان میدونستند که دیر یا زود پس از قدرت گرفتن تنها به نقطه اشغالیش اکتفا نخواهد کرد. تعابییر امام موسی صدر که از نزدیک جنایات سیستامتیک و کشتارهای وسیع و ظلم های خونخوارانه و تصفیه نژادی این رژیم نژادپرست را خصوصا در جنوب لبنان و ضد شیعیان دیده بود حتما باید مرور بشند. ایشان در بسیاری از موارد حتی از حق مسلم شیعیان در برابر گروه های چپ فلسطینی میگذشت و حتی گاهی خون جوانان شیعیان را با استخوانی در گلو فدای مقاومت فلسطینی میدیدند ولی باز اصرار داشتند که مهمتر از مسئله فلسطین و مقدم تر بر مسئله فلسطین هیچ چیزی وجود نداره. مثال را از نخبگان انقلاب به سمت امام موسی صدر بردم که منافعی نه در انقلاب داشت و نه به بعد از اون و حتی شاید خود اون فکر میکرد ولی بینش عمیق امام موسی صدر بر کسی پوشیده نیست. خطری که امام موسی صدر از اسراییل حس کرده بودند فقط معطوف به جنایتهای بیرحمانه ای که هنوز هم فقط نوک قله اش شاید برای حتی ما پیداست نبود در دوران بسته شدن نطفش تا هجومش به لبنان، رژیم نژآدپرست اسراییل مظهر ظلم و کشتار و ضدیت تمدنی با اسلام حقیقی بوده و هست و اگر اساس انقلاب بر مبنای روایت اسلام حقیقی شکل گرفته باشه (حالا میزان موفقیتش در این راه سخت به ما و انقلاب بازمیگرده) و هدفش جاری کردن چنین تمدنی باشه پس اساس شکل گیری انقلاب اسلامی ایران دشمنی با مظهر شر و جنایت و ظلم معاصر هست که قطعا و بدون شک اسراییل هست در منطقه ما به نیابت از استکبار و البته شکل مستقل نژآدپرستی ریشه ای و ذاتیش.
  5. قطعا تا به حال اگر ذیل شرایط دلبخواه چین و روس بود تا حالا قرارداد بسته شده بود و اعلام هم شده بود. مشخصا این قبیل قراردادها و البته شرایط خاص ما کشورها را به طمع میندازه که بیشترین بهره را ببرند و خب دلایل تاخیر هم برای همین هست که قرار نیست اولین پیشنهادی که داده شد را ما بپذیریم والا قطعی است و اظهارات صریحی در مورد قصد و تمایل و حتی اجبار (از طرف فرماندهان) ما وجود داره که هرطور شده خرید انجام بدیم. این جدای از شرایط فعلی است که کشورها ترجیح میدند با توجه به قانون مصوب ترامپ در این موضوع خاص فعلا تا حضور ترامپ حتی اگر قراردادی هم منعقد شد درخواست کنند که فاش نشه چون در این چند هفته ترامپ میتونه اونا را تحت تحریمهایی ببره که اونوقت باید از بایدن (خصوصا روسها و روابط احتمالیشون با بایدن که چندان دوستانه نخواهد بود شاید) التماس رفعش را کنند. در حالیکه در دوره بایدن اگر قراردادی ذیل رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران العام بشه و بایدنی که ادعای احیای برجام را داره در حرکتی کاملا ضدبرجامی بند رفع تحریمها را نادیده بگیره اونوقت تکلیف خیلی ها روشن میشه و اونها هم تکلیف خودشون را میدونند و ما هم. یک نکته ای وجود داره فقط، با توجه به بند عطف به ماسبق نشدن قراردادهایی که در دوره برجام منعقد میشن (البته این را هم قلدرها میتونند تفسیر به رای کنند) بهتره ما تا میتونیم (و امکانش هست) قراردادهای دفاعی متنوعی را با دو کشور منعقد کنیم (ولو آینده نگرانه و طلانی مدت برای چندین سال پیش رو) تا اگر اروپا و امریکا هوس مکانیسم ماشه برای تهدید کرد لااقل از این حفره احساس تهدید نکنیم چون قراردادها حتی اگر اجرا هم نشده باشند بعد از قطعیت یافتن بازگشت تحریم های سازمان ملل در تئوری قابلیت اجرایی دارند.
  6. حالا ما دو مسیر پیش رو داریم: یا بدون پیش شرط و طبق یک قرارداد طبیعی به ما دو کشور چین و روس سلاح میفروشند یا باید مسیر خودمون را بریم اگر نسل ++4 هم بتونیم با روسها قرارداد ببندیم و البته در قرارداد مواردی مثل رادارهای هواگرد و سوخترسان را هم ببینیم باز برای ما کفایت میکنه در برابر توان هوایی کشورهای همسایه حتی اگر مجهز به نسل پنج باشند عجالتا. در برابر همسایگان نگرانی کمتری وجود داره ولی دشمنان و در ائتلاف با همسایگان چه پنهان و چه آشکار هست که مشکل ایجاد میکنه و در این حوزه باید توان تهاجمی برای بازدارندگی و همچنین توان شناسایی را افزایش بدیم. اگر بحث فروش فرضا کامل منتفی باشه باید بریم به سراغ همون طرح های قدیمی ولی دنبال نکرده، یعنی اواکس بومی و جنگنده های بومی ولو بسیار ابتدایی و محدود باشند ناچارا.
  7. خب با تایید خریدهای جدید امارات از جمله اف-35 برای ایران باید از جهات مختلفی این خرید مورد بررسی قرار بگیره. یکی از مهمترین هاش که حالا نگاهی عمیق به ماجرا نیست ولی یک نگرانی سطحی را ایجاد میکنه عملیات توامان و پوششی هواگردهای پنهانکار اماراتی در قالب هواگردهای آمریکایی و ائتلاف و شاید حتی صهیونیستی است. از این زاویه برای تشخیص و شناسایی و رهگیری و حفاظت از مرزهای کشور به نظر توجه به هواگردهای مدرن برای ما یکی از نیازهای جدید خواهد بود. ما باید وقتی مواجه شدیم با نزدیک شدن هواگردی به حریم هوایی کشور، جنگنده مورد اطمینان و قابلی برای برخواستن و شناسایی کشور جنگنده نزدیک شونده داشته باشیم تا هم از این موقعیت اختلاط هواگردها (چون به هر حال هرگونه درگیری زمینی حساسیتهای بالایی میطلبه) همسایگان نتونند سواستفاده کنند و هم امکان هماوردی هوایی در موقعیت صلح نسبی هم شده وجود داشته باشه. روسها که فعلا خبری از قرارداد ندادند، نمیدونم امکانش هست با چینی ها سر کشمکشهای جدی این روزهای تایوان و فروش تسلیحات نظامی آمریکا توافقی داشت، این به نفع خود چین هم هست در ایجاد یک توازن در فروش سلاح به نقاط حساس. مشخصا در مورد چین منظورم جنگنده های نسل پنجم چین هست پس از بررسی ها.
  8. برای ادامه این بحث لازم به یادآوری است که باور به خودکفایی در این خصوص مشخصا در بعد امنیت غذایی در شکل عام و حیایتش باید پذیرفته بشه توسط دولتها. بله، ارتباطات و اقتصاد آزاد و بازار رقابتی و امکان تهیه ارزان تر از کشورهایی که دارای آب و خاک و تجهیزات مناسبتری هستند که قیمت تمام شده تر را به صرفه تر میکنه یک حقیقت هست ولی باز؛ چنین بحثی لازم هست یادآوری بشه در شکل ویژه اون انجام میگیره یعنی ذیل شرایط خاص ما و سایه مدام تهدیدها و تحریمها. پس از این منظر اون بخش را میشه کنار گذاشت و تحت در این شرایط اجباری چگونه به این امنیت غذایی دست پیدا کنیم (که قطعا اگر فراهم بشه هم با افزایش تولید باعث افزایش بهره وری و کاهش هزینه ها میشه و هم شاید با افزایش این بهره وری و امکان صادرات به بازارهای در دسترس منطقه ای که مزیت رقابتی دارند برای ما حتی به سودآوری هم رسید (در مقایسه با زمانی که خب واردات به صرفه تر هست در بحث هزینه ها) یک نگاه سطحی به امنیت غذایی حیاتی کشور شامل موارد زیر میشه: گندم جو برنج دانه های روغنی ( که خودشون بعد از روغن کشی با محصول خروجی کنجاله به عنوان غذای دام بخشی از نهادهه ای دامی را تامین میکنند، پس نقش دوگانه داره کشتشون) ذرت دامی به عنوان یکی از اصلی ترین رئوس نهاده های دامی و بخشی هم ذرت خوراکی برنامه ریزی برای خودکفایی در همین چند بخش محدود میتونه تا حد زیادی امنیت غذایی کشور را خودکفا کنه البته با درنظر گرفتن چند نکته: اگر زنجیره بخواد کامل باشه قاعدتا نباید وابستگی در این بخش وجود داشته باشه: بحث تولید! آب و خاک که نیاز به برنامه ریزی داره فقط تقریبا در بحث بذر برخی موارد مثل بذرهای اصلاح شده گندم و برنج و ... خیر ولی در برخی بخشها وابستگی وجود داره ( حالا بیشتر در سایر مواد غذایی مثل صیفی جات و سبزیحات و حبوبات و .. عمدتا) در بحث مدیریت خاک و کود ما در زمینه کودهای اوره خودکفا هستیم تقریبا با برنامه های سالهای اخیر ولی بخش کود فسفاته وابستگی زیادی وجود داره (معادن سوریه برای همین اهمیت دارند) در بحث مدیریت آب (مهندسی سد، سازه، لوله های پلی اتیلن و پمپ و ... ) هم تا حد زیادی وابستگی وجود نداره در بحث ماشین آلات کشاورزی خب تا حدودی وابستگی وجود داره در بخش کمباینهای تخصصی و تراکتورهای سنگین و زنجیره نهایی و صنایع تبدیلی هم تا حدودی این وابستگی وجود داره نسبی (صنایع تبدیلی روغن خیر مثلا ولی صنایع تولید نهاده های دامی چرا) در بحث واکسن ها و داروهای طیور و آفت کشها هم تا حدودی ممکنه مواردی از قلم افتاده باشه که دوستان میتونند اشاره کنند ولی این زنجیره هرکجاش ناقص باشه ممکنه کل زنجیره را معطل و بی اثر کنه لااقل با بحران های مقطعی و میدونیم این زنجیره اگر وقفه ای درش بیفته در بازار بلافاصله تاثیر خودش را نشون میده پ ن: فقط مسئله همت و برنامه ریزی و قطع دست مدیران از پول نفت و البته سرکوب روابط پشت پرده همین تصمیم گیران و بهره مندی از رانتهایی است که به سبب واردات (از خود خرید و وارداتش بگیر تا توزیع و اختلاطش و فروش سودآور آشغال به جای نهاده و ...) به جیبهاشون سرازیر میشه و برای همین هیچوقت طرح های خودکفایی به ثمر نمیرسه و پشت واژه سازی ها و سیاست زدگیها و حواله به سیاستهای کلان خارجی و مشوش کردن فضا پنهان میشه تا اقایان در هر دولتی که هستند بهره مند بشند از مزایاش. این فقط یکی از صدها طرحی است که تازه اصلا بحث کلان نیست و خودکفایی ریشه ای بلکه یک تغییر جهت بخشی ساده هست:
  9. سفر کوشنر به منطقه و تلاش شدید و بسیار محرمانه اش** برای آشتی بین قطرو عربستان عادی نیست. قطعا به دلیل محروم کردن ایران از یک رقم 100 میلیون دلاری هم نیستکه اولا دولت ترامپ وجود نداره که بتونه از نتایج این فشار اضافه استفاده کنه و دوما هدف خاصی محسوب نمیشه که سعودی بعد از این همه سال مقاومت لجوجانه از مواضعش کوتاه بیاد. پس پلن بزرگتری را باید تصور کرد که هم فوری است (در عرض 6 هفته) و هم به قدری مهم که سعودی حاضره بخه خاطرش کوتاه بیاد. ( برخی گمانه زنی ها از یک طرح ضدایرانی میگن (مثلا حمله به ایران) حالا شاید باز کردن آسمان عربستان به روی قطر برای رفع نیازهای قطر از اسمان ایران باشه تا در اوضاع ویژه انسدادی رخ نده، یا نیاز به هماهنگی پایگاه های امریکا در این کشورها وجود داره یا حتی مقدمه تشکیل ناتوی عربی به شکل فوری و دخالت دادنش در چنین برنامه ای است. **خدا میدونه با چه تهدیدات مستقیمی، چون وقتی شخصی مثل کوشنر به عنوان یک مقام فرعی با جایگاهی که بر اساس ارتباطات و دلالی است تا منصب رسمی؛ به صورت فوری وارد چنین ماقشه ای میشه معلوم هست که بر اساس مناسبات و پروتکلهای رسمی هم پیش نمیره دیدارها و برای همین بود که شاید بعد از 3 سال تلاش با یک دیدار فقط به نتیجه رسید. پ ن: خبرهایی از تحرکات جدی صهیونیستها در مناطق مشرف به لبنان و آسمان لبنان، گمانه زنی های جدی مقاومت فلسطین و رسانه های صهیونیستی مبنی بر طرح یک حمله قریب الوقوع به غزه، تحرکات شدید آمریکا در مرزهای سوریه و عراق و البته در آسمان مشرف به تنف و القائم میتونه مکمل همین فرضیه باشه. چون اطلاع دارند هرگونه حمله به ایران به عنوان آخرین خط قرمز احتمالا تمام گروه های مقاومت را در آستانه درگیری قرار میده و شاید برای حملات پیش دستانه به مواضع مقاومت همزمان یا بعد از چنین حمله ای برنامه ریزی هماهنگی شده. اگر اعراب را قاطی چنین سناریویی فرض کنیم اظهارات مبتنی بر مقصر دانستن ایران توسط مقامات اماراتی و بحرینی از طرق حملات سایبری/امنیتی به کشورهاشون شاید زمینه چینی برای همکاری در این سناریوی فرضی است.
  10. چنین دیدارهای رسمی، توسط نمایندگان رسمی و اظهارت رسمی اون هم بعد از چند روز تنها که از ترور یکی از دانشمندان ایرانی توسط این رژیم میگذره یک نو دهن کجی و اعلام مواضع آشکار عملی توسط یک به اصطلاح همسایه محسوب میشه. بعد انتظار دارند از بین تمام اظهارات گستاخانه و ضد تمامیت ارضی و منافع ملی ایران چند شوی نمایشی گفتاری را مدنظر قرار بدیم و روابط را گلایه کنند که چرا "سهل گیرانه" در انجمن مینامیم و انتظار برخورد تندتری داریم نسبت به رژیم مستقر در اذربایجان. در این چندروز اظهارات مضحک و البته گستاخانه و زیاده خواهانه مقامات بحرین و سعودی را هم شنیدیم، هیچوقت قطعا اگر کسانی که یادشون هم نیست به سالهای قبل نه چندان دور مراجعه کنند التماس های همین مقامات بحرینی فقط برای یک نشست با ایران را فراموش نمیکنیم. نه اینکه همه چیز در اونوقت حساب شده بود که قطعا زمان و موقعیت و روابط کشورها و حوادث منطقه ای هم موثر هست در مواضع ولی چیزی که الان داره دیده میشه بیش از حد در لاک دفاعی رفتن (منظور سر و صدای آشکار نظای نیست) همه را نسبت به ایران گستاخ کرده. یکی از راهکارها هویت تهاجمی در بخش اطلاعات خراجی و تیمهای عملیات خارجی و همچنین خود سپاه قدس و همکارهاش در منطقه و کشورهای مختلف هست که ضد منافع ایران آشکارا دارند کار میکنند. بله کار آسانی نیست خصوصا بعد از ترور سردار و محاصره نسبی اطلاعاتی کشور ولی این پیشنهاد جهتگیری است و باید همه کمک کنند تا لوازمش فراهم بشه. البته که ملاحظات فراوانی وجود داره که ما اطلاع نداریم ولی خب رویکرد را باید تغییر داد. هوشمندانه و صبورانه ولی رو به جلو.
  11. البته قطعا حزب الله همه جوانب را در نظر میگیره ولی باید مراقب باشه در دام تجهیزات سنگین نیفته. با توجه به دشمنی که وجود داره تجهیزات سنگین خودش یک امتیاز برای دشمن محسوب میشند. برای همین انصارالله هوشمندانه کلا عطای تجهیزات سنگین را در بسیاری جبهات به لقاش بخشیده و از ویژگی های مثبتش هم صرف نظر کرده. حزب الله یک تجربه در استفاده از تجهیزات سنگین مقابل تروریستهای سوری داره که درس های زیادی برامون داشت. هرچند شاید آشنایی و کاربرد چنین تجهیزاتی برای مقاطع و جبهات و شرایط و دشمن خاصی پیش بینی شده.
  12. دوستان اشاره کردند. بله، در برنامه ای که دوستان گفتند پخش شد.
  13. اگر جهش را مهندسی معکوس موتور ارکیو بدونیم که تازه امسال به ثمر رسید. شاهد 171 که تولید سال 96 هست اگر اشتباه نکنم واز موتور توربوفن هم استفاده میکنه پس موتورش یک موتور غیرهمسان با خود پهپاد و از طریق واردات هست. برای همین شاید برخی مشخصه ها در اون نمونه ایرانی کاهش پیدا کرده. باید دید در همسان سازیش با جهش بومی خودمون چقدر توان افزایش عملکرد وجود داره از اونجا که چون تولید خودمون هست دستمون برای بهینه کردن سازه و موتور هم باز هست.
  14. مثل دانشمندانمون یکی از عوامل اقدام برای ترور این هست که خودمون در دسترس پذیر کردیم منابعمون را. فی المثل در این موقعیت (حالا با هماهنگی آژانس) خیلی فوری انتقال مواد غنی شده انباشته (که در خیلی تحلیلها بهانه و علاقه ترامپ به حمله را به این منتسب میکنند) به جایی در عمق زمین(قاعدتا بیش از موقعیت نطنز و البته دور از نطنز) و غیرقابل دسترس (اصلا نباید زیر بهانه اژانس هم رفت که الان وقت بازرسی نداریم، نباید جا به جاش کنید از لحاظ فنی به شمکل میخوریم و ...) انگیزه حمله از دشمن را لااقل در این بخش میگیره.
  15. بعد میگند نیروهای نظامی درامد زاییشون برای کجاشونه. بودجه امسال بخش نظامی نکات قابل توجهی داره. امیدوارم مجلس تغییرات اساسی درش بده: اول اینکه این همه اشاره به موسسه زیرمجموعه شهید فخری زاده که بعد برجام و تعطیلی بخشهای کلیدی مرتبط با ایشون در زمینه هسته ای به نحوی به اینجا نقل مکان داده شدند و این همه پروژه زیرمجموعش و توان خود شهید که نهایتا نگرانی از این توان منجر به ترورشون شد بودجش سال قبل چقدر بوده باشه خوبه؟! 45 میلیارد تومان. لطف کردند سال بعد به خاطر ترور کردند 240!!! میلیارد تومان. بسیار خوب. بعد چقدر هم در فضای مجازی فحش و فضیحت به نیروهای نظامی داده میشه که فلان موشکتون کجه و بهمان پدافندتون کولر گازیش چرا تابلوئه! دوم اینکه در ظاهر بودجه نظامی خیلی جزئی افزایش پیدا کرده ولی این افزایش نه تنها اصلا متناسب با تهدیدات حالا بیشتر پیش رو نیست بلکه در نکته ای عجیب (حالا شاید جاش جای دیگه است؟!) هیچ اثری از خرید خارجی دیده نمیشه در ارقام! با چی باید خرید کنه وزارت دفاع؟ سوم و از همه تعجب اورتر نصف کردن بودجه بخش تحقیق و توسعه است. باز تمام ناسزاها و تحقیرها و مقایسه های فضای مجازی میاد جلوی چشم که انتظار رپتور و لایتنینگ و مرکاوا و حتی محصولات ترک را دارند و محصولات ایرانی را تمسخر میکنند مدام. چقدر برای تحقیق و توسعه؟ با دلار بازار چیزی در حدود 150 میلیون دلار! احتمالا منظورشون همون تحقیق و توسعه است به معنای لغویش. یعنی برند انقلاب سفارش بدند تحقیق و مقاله بنویسند و بعد چند تا نقش گل و طلق و شیرازه کنند و بعد بایگانی. اگر البته دوستان میدان انقلاب با این هزینه ها بپذیرند با این همه سرفصل تحقیق و توسعه برای کشوری با این همه حوزه های گوناگون دفاعی که از صفر همه چیز را باید شروع کنه تازه. حالا جالبه وزیر دفاع همین مرداد بنده خدا بلند شده بود رفته بود مجلس درخواست میکرد بودجه بخش تحقیق و توسعه را عنایتی بهش داشته باشند. و تازه یک ردیف بودجه مستقل اگر میتونند براش در نظر بگیرند تا وزارت دفاع بتونه در زمینه فناوریه ای نوظهور هم کاری صورت بده. چهارم اینکه بودجه مربوط به تقویت بنیه دفاعی- ارتقای توان دفاعی هم لطف کردند از ۲ هزار و ۷۴۵ میلیارد تومان به 1 میلیارد توامن کاهش شدند. درسته توجیهاتی میارن و حواله میدند به صندوق های نسیه! ولی آخه 1 میلیارد تومان دقیقا یعنی چی؟! امثال فخری زاده ها و تهرانی مقدم ها و حتی حاج قاسم ها باید هم ترور بشند وقتی با این ارقام به واقع معجزه می کردند. معجزه می کردند و هر روز تحقیر و توهین و شماتت هست که روانه دستاوردهاشون هم میشد تازه.
  16. واقعا نمیشه گفت دیگه رسانه هایی مانند بی ب سی فارسی در سطحی (پنهان از برخی عوامل درون سازمانیش حتی ) جزئی از کارزار ترور هستند یا خیر؟! یعنی مثلا در طراحی ترور از قبل نقش این رسانه هم بهش دیکته شده و مسیری که در پیوست ترور قرار هست طی کنه مشخص شده و رسوایی واژه گزینی ها هم مدتهاست که مشخص شده دیگه. در این مثال شما؛ دستگیری تروریستها توسط سازمانهای اطلاعاتی غرب یک موفقیت بی نظیر عملیاتی و انسانی در راه مبارزه با ترور و احقاق عدالت تبلیغ میشه و در مورد ایران "ربودن مخالفان جمهوری اسلامی" . در مورد کلیدواژه" موازی کاری" با اطلاع از ترومای وارد شده به افکار عمومی و غلیان احساسات و البته موقعیت خاصی که هر کس دنبال "مقصری" است برای سرزنش کردن؛ خب الان بهترین وقت و موقعیت هست برای ادامه روند کهنه ولی حساس "دوگانه سازی" و "اختلاف افکنی" بین نهادهای ایران. یک زمانی با حادثه ناو و هواپیما بین ارتش و سپاه و حالا هم در یک کارزار امنیتی بین واجا و ساس. چون الان شرایطی مهیا است که افکار عمومی ایران (در چنین برهه هایی حتی طرفداران انقلاب طیفیشون) بهترین عناصر و ابزار برای پیشبرد این روند هستند و در حقیقت هیزم این نزاع از درون اماده است و کافی است جرقه ای که زده شده با "فوت های" چنین رسانه های امنیتی ای مشتعل نگه داشته بشه. لازم نیست کسی مخاطب وفادار این رسانه حتی باشه بلکه در چنین برهه هایی که اذهان به دنبال پاسخهای ابهماتشون هست کافیه چند کلیدواژه و یک یا دو خط از چنینی مطالبی (حالا با تحریف، دروغ، یا رسات وارونه و بی ربط به زمان و مکان) در ذهنشون جای بگیره در پازل تکمیل پاسخهاشون. خود این قطعه معیوب میتونه نهایتا جوابی برای شخص تولید کنه که مدنظر این پیوست امنیتی ترورهاست.
  17. ترور یک دانشمند در ایران زیر گرفتن شهروندان فلسطینی و اما همزمان مناسبات زورکی/پولکی/قدرتکی! و قرار دادن نام حزب الله بدون هیچ اقدامی حتی نزدیک و شبیه به این جنایات؛ در لیست تروریسم توسط کشورهای اروپایی و البته جهانی که با رسانه های جریان غالب و فضای وب پشت به قدرت و ثروت و تکنولوژی از ما بهتران و رسانه های اجتماعی وارونه نما و ویکیپدیاهای کثیرالاستفاده کاملا معکوس به خورد اذهان داده میشه.
  18. موافقم. اصولا اعتقاد دارم در پشت پرده که کارها باید انجام بشه تا حد امکان (البته با پذیرش یک ریسک چون ما ذیل اژآنس و خصوصا پروتکل هستیم امکان لو رفتن هر برنامه مخفی وجود داره اگر اژانسهای اطلاعاتی تصمیم بگیرند به یک نقطه مشکوک دسترسی بخوان از طریق اژانس؛ پس یک موعدی وجود داره که چه لو بریم و چه مرحله ای باشه که بخواهیم علنی کنیم (به هر حال باید تست صورت بگیره تا مراحل ساخت تکمیل بشه) ولی حتی بعد از مثلا اعلام رسمی فرضا دستیابی به بمب هم ما سالهای متمادی از طرف تمام جهان (اگر حمله را منتفی بدونیم چون چندان فایده ای هم براشون نخواهد داشت مگر بخوان زیرساختها را بزن که اونوقت بازدارندگی اتمی ما پیش میاد) تحت تحریم و فشار قرار خواهیم گرفت. پس این از این. اما مهمترین وجه تاب اوری لااقل غذایی کشور گندم و نهاده است (نهاده اگر سراغ دانه های روغنی و سویا بریم هم تقریبا روغن مورد نیاز کشور که وارداتی است تامین میشه و هم کنجالش به عنوان خوراک دام) نکته اینجاست با این وضع سیستمهای ابیاری؛ کود و منابع ابی قابل دسترس نیست. یک کار گسترده میخواد تا به صورت تئوریک توان تامین تمام حجم مورد نیاز تامین بشه. همین امروز اصلا دولت رسما بخواد کلید بزنه خودکفایی را قبلش کلی زیرساخت شامل سد، سیستمهای ابیاری، کاشت و داشت و برداشت و بذر و اصلاح بذر و خودکفایی خصوصا کود فسفاته و .. مورد نیاز هست. اصل مشکل ما شاید برای فعلا فاصله گرفتن از اعلام رسمی رفتن به سمت بمب یا چیزی حتی شبیهش همین مورد هست.
  19. عذرخواهی برای دو پست متوالی: طرح مجلس طرح خوبی است ولی با چند اصلاح: به نظرم بند توقف پروتکل الحاقی میشه روش بیشتر فکر کرد. جناب کمالوندی هم گفتند هرچند اقدام تهاجمی خوبی است ولی ثمری در این برهه نداره. یعین از ابعاد فنی نه تنها کمکی نمیکنه به برنامه هسته ای که آتوی خوبی هم میده دست غرب. همچنین باید بررسی بشه شرایط اگر دورنمای روشنی از زمانبندیها در اختیار نیست محدود کردنش به زمان (طی دو یا سه ماه) هم منایب نیست چون اگر موعد اجرا اگر اروپا همچنان به تعهداتش عمل نکرده بود و ما طرح خودمون را اجرا نکنیم یک ضربه بزرگ به خودمون هست. به جای این بند (بند غنی سازی 20 درصد و انباشت بیشتر مواد بند خوبی است هرچند سایه تهدید امریکا و میزنم و حمله میکنمش هست ) میشه بند موثرتری از بعد فنی گذاشت. یک بند حساب شده (در یکی از صحبتهای اخیر مقامات اروپایی در مورد قدمهای تلافی جویانه ایران در مورد برجما اشاهر خیلی مهمی شده بود، مسئول اروپایی گفته بود بله همه قدمهای ایران به راحتی برگشت پذیرند ولی مشکل ما این نیست، مشکل ما دانشی است که در خلال این قدمها ایران کسب کرده به واسطع فراتر رفتن از تعهداتش که این دانش بازگشت پذیرنیست. (در حقیقت نشون میده حساسیتشون در برجام روی بحث تحقیقات و تاکیدات مدام رهبری برای زیربار نرفتن در این بخش به چه دلیل بوده) - خلاصه اینکه نمایندگان در این حوزه میتونند بندی را اضافه کنند (مثلا اغاز تحقیقات روی غنی سازی لیزری، پلوتونیوم، فلان یا بهمان که حالا نمیدونم ولی مواردی که در برجام متوقف شده - اینطوری این قدمها خیلی هم نمایشی نخواهد بود)
  20. حالا فقط یک سریال هست که خودش هم ادعای مستند بودن نداره ها، بر خلاف رسانه های رسمی که در بریتانیا با پول سعودی و دولت انگلستان با خبر و مستند هر روز در حال تحریف وقاع و تاریخ در رابطه با ایران هست به طور مستقیم کم و بیش و البته حرفه ای و خیلی زیرکانه و در پوشش راست و دروغ و زیرپوستی اصطلاحا
  21. آژانس در دوره گروسی رسما سازمانی از سازماهای آمریکا یا رژیم صهیونیستی عمل میکنه حتی در لفظ (هی ایران! به نفعت نیست بازرسی ها را متوقف کنی. از ما گفتن بود! ) حالا ولی این به کنار، جدی در رابطه با طرح مجلس میشه بحث کرد که یک جناح به شدت بهش میتازه که یعنی توافق سیاسی روش وجود نداره و این کار ما را مشکل میکنه. طرح مجلس در حقیقت ربطی به بحث ترور نداره مستقیم، طرحی است با عنوان "طرح لغو تحریمها" با چند راهکار ذیلش. من دلیل مخالفت عده ای را نمیفهمم چون نهایتا حداقل کاری که میکنه اینه دست دولت را پر میکنه به عنوان یک ابزار که با بایدن سر برگشتش به برجام بتونه حداقل چیزی داشته باشه چونه بزنه. دو بند مهم هم داره که میشه بررسیش کرد: 1. شروع به غنی سازی 20 درصد در فردو و انباشت این مواد (یک نوعی یک نه پاسخ که اقدام خارج از انفعال میتونه باشه به بحث ترور هم ) تا وقتی آمریکا و اروپا تعهد بدند که تحریمها برداشته بشه. 2.توقف اجرای اختیاری پروتکل که در دو شکل دیده شده (یا به خاطر ترور به صورت فوری پس از تصویب یا مهلت به اروپا که طی دو یا سه ماه تعهداتش تحریمیشون را انجام بدند والا ایران متوقف میکنه) در این مدت آمریکا و صهیونیستها نشون دادند در کنار فشار اقتصادی برای بازداشتن ایران از رفتن به سمت گریز هسته ای (در ظاهر لااقل) به هیچ عنوان راه های دیگه را متوقف نکردند. انفجار نطنز و ترور شهید فخری زاده کاملا مرتبط با توان اقدام ایران به ساخت سلاح اتمی (بالقوه) و پیشرفت های هسته ای مرتبط هست که حتی کوچکترین امکان بالقوه ایران را هم از بین ببرند (قطع به یقین بدونید خرابکاری سایبری/صنعتی/جاسوسی/تروریستی و تطمیع و تهدید دانشمندان و کارمندان و افراد دخیل و ... هم به شدت در پشت پرده جریان داره و شاید خیلیهاش را ما اصلا مطلع نشدیم) از این منظر ایران دو راه پیش رو داره برای این نبرد سخت: 1.همین دست طرح ها که به طور رسمی در برخی جنبه های آشکار با بهانه های مشروع (ترور و بدعهدی غرب و ...) دستمون را پر کنیم. 2.حتما حتما در ابعاد پنهان ماجرا (قطعا برای سیستم های اطلاعاتی چندان پنهان نمیمونه) برنامه موازی را پیش ببریم شده بدون مواد فعلا و فقط در شکل فیزیکی و فنیش.
  22. من هم در مورد ان پی تی موافقم. یکی از خسارت بارترین پیمانهایی است که داخلش هستیم. حتی خساراتش فراتر از حوزه هسته ای کشور را هدف قرار داده و جالب اینجاست تمام تمرکز فعلی آژانس را هم معطوف به ایران کرده (ذیل بندهای قانونیش که تنها برای کشور ما و البته با ضریب چند برابری داره اجرا میشه) یعنی از طرفی دستانمون را بسته در سایر حوزه های دانش (لیزر، غنی سازی، پلوتونیوم، آب سنگین، طرح های ابتکاری و چه و چه ) و کوچکترین تحرکی نمیتونیم داشته باشیم. نکته اینجاست ولی کمی عقب تر بریم و نگاه کنیم واقع بینانه، تبعات همین حالای خروج از ان پی تی را بسنجیم؛ در دو بعد: 1.حمله نظامی با حمایت جهانی و حتی قطعنامه شورای امنیت 2.فشارهای سنگین سیاسی و اقتصادی (حتی چین و روسیه که نشون دادند براشون خط قرمز هست عبور ایران از ذیل اژانس) بلافاصله در تیررس قرار خواهیم گرفت در حالیکه بهترین روش برای ما همون گزینه 3 است. اتفاقا اگر برجام سوراخ های ذکر شده را نداشت، ضعفهای اجرایی را نداشت، چماق "مکانیسم ماشه" را نداشت بهترین فرصت برای نیل به مقصود شماره 3 بود. ولی حالا که برجام پایه های لرزان و سستی داره و ضربش را هم به ما زده ( به هر حال یکی از احتمالا دلایل نظام برای پذیرفتن برجام همونطور که رهبری ابتدای امر اشاره کردند، استفاده از فرصت پیش امده برای اصلاح فوری اقتصاد برای تاب اوری در سربزنگاه های بعدی بود که با ضعف خود برجام و اجرای ناقص و بد اون و البته فاجعه خوش باوری و تنبلی و بی خیالی دولت نه تنها از این فرصت استفاده نشد بلکه در مقابل دشمن برای سفت کردن پایه های تحریم ازش استفاده کرد و ضربات ذیلش (نطنز، ترورها و سایه جنگ و تلاش برای فروپاشی اقتصادی و اجتماعی) ولی با این حال باز برای ما بهترین مسیر گزینه 3 است. ولی در ابتدا و همزمان باید دولتها (هر دولتی) بپذیرند که اقتصاد را یک تاب اوری حداقلی براش فراهم کنند، از برگه هاشون برای اجبار طرف مقابل به رعایت حداقلی تعهدات (به منظور زمان خریدن برای اصلاح اقتصاد و البته اجرای برنامه ها) کار بگیرند (مثلا همین طرح مجلس و افزایش غنی سازی و تهدید به توقف پروتکل الحاقی برای مجبور کردن اونها به بازگشت به برجام) و نهایتا قبول کنند که باید پشت پرده و با شدت مسیر هسته ای را پیش ببرند و بی خیال برجام های یک و دو و سه بشند.
  23. مصاحبه ایسنا با سردار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باز هم نشانه هایی از تهدیدات فوری شناورهای تجاری ما و لزوم همراهی این شناورها در موقعیت هایی خاص (مثل برخی سواحل فراتر از خاک اصلی و تنگه ها ) - استقرار ناوبندر و گشت زنی شناورهای تندرو حول شناورهای تجاری در نقاطی خاص؛ موثرتر از همراهی یک ناو جنگی است چون تعداد ناوها محدود و گویا تهدیدات از منابع غیرکلاسیک! و متعدد هست.