alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,151
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. مشکلی که اف-14 داره ایران نمیتونه در گلوگاه ها از کمک کشور سازنده استفاده کنه ولی فرضا اگر یک نمونه جنگنده سنگین روسی مدنظر باشه (فرضا میگ-29) شاید در روند طراحی با بده بستان های مالی بتونه از طرح های پایه کشور سازنده استفاده کنه و یک طور مشارکت در ساخت را شاهد باشیم ولو به صورت غیرمستقیم و ولو به صورت تک کمک ها در برخی فرآیندهای بن بست. حتی اگر کشور مدنظر همکاری بیشتری کنه (یا حتی چینی ها با اشتراک در برخی محصولات مشترک) حتی طرح از محصول ابتدایی میتونه فراتر بره و یکسری ارتقاها با توجه به محصولات جدیدتر هم خانواده در کشور مبدا را هم در ساخت مدنظر قرار بگیره. (اویونیک، رادار، تسلیحات، موتور و ...)
  2. در بعد دفاعی برای جبران کاستی ها در میدان نبردی که ما ابزار مناسبی برای مقابله باهاش در اختیار نداریم ( عملیات های مخفیانه و خرباکاری داخل مرزها و عملیات های ایذایی خارج از مرزها ) یعنی ابزار و منابع برای تهدیدات خرابکارانه خارجی و همچنین ابزارهای پیشرفته برای علمیات های ایذایی (جنگنده و ناوگروه و ...) باید ابزارهایی فراهم ببینیم که در دست گروه های مقاومت بازدارندگی هم شکلی ایجاد کنه. برای مثال در اختیار داشتن یک سلاح ضد هوایی پرتابل با برد مناسب تر از دوش پرتاب ها و یا پهپادهای رونمایی نشده پنهان کار و ریزپرنده های خاص که منشا تولیدشون قابل تشخیص نباشه برای عملیات های ایذایی و خرابکارنه دور از مرزها و همچنین سلاح های ضد زره و خاص برای موقعیت هایی چون موقعیت فعلی حزب الله که نیاز به یک عملیات جبرانی داره ولی تدابیر تدافعی دشمن کار بدون ریسک را کم کرده ( و چقدر حزب الله کار سختی داره، در برابر تمام تمهیدات پیشرفته دشمن و از جمله مثلا سیستم های راداری و پهپادی و ضد زره و رصدهای اطلاعاتی فول و رصد 24 ساعته با انواع و اقسام لوازم حتی متعلق به دیگر کشورها در یک باریکه مرز محدود باید عملیاتی انجام بده اون هم به خاطر نقص ابزار از موضع نزدیک که اگر خدای ناکرده کشف و رصد بشند و مورد تهاجم قرار بگیرند خودش مشکل و آسیب را بیشتر میکنه در برابر دشمن ) اگر مجهز به سلاح غافلگیر کننده ای باشه ( مثلا یک کروز کوتاه برد، یک ضد زره حمله از بالا، یک موشک برد بلند ) میتونه بازدارندگی ای ایجاد کنه که دشمن بار دیگه ( تا پیدا کردن راه حل برای سلاح جدید) راحت نتونه عملیات انجام بده. ما به شدت نیاز به سلاح های خلاقانه و پنهان داریم.
  3. نکته ای که پیرامون شیوه اخیر جنگ رسانه ای دشمن جدای از محتوای هر عملیات قابل تحلیل هست این مورده که در این مرحله دشمن علاوه بر هر عملیات به عنوان یک جز منفرد از سلسله عملیات ها در طی یک فرآیند و زنجیر رسانه ای/روانی هم بهره میگیره. طوریکه اجازه نمیده که سطح آرامش روانی جامعه که مثل خیلی از کشورها از کرونا متاثر هست به یک ساحل آرامشی برسه و مدام شده حتی با اتفاقات کوچک که به خوبی توسط ارتش سایبری چند وجهیش ( رسانه های سنتی انگلیسی، رسانه های سعودی، گروهک های در ظاهر با اختلافات ظاهری: منافقین، توییتری های سعودی، سلطنت طلبان و برعندازان و اینفلوئنسرها و سلبریتهای خاص که محرک قشر غیرسیاسی مردم هستند و ...) بزرگنمایی میشه و ضریب میخوره سعی میکنه این اغتشاش و فضای ناامن روانی را حفظ کنه. فضایی که خودش را در اقتصاد و مثلا قیمت ارز هم نشون میده و هروقت قیمت ها تا حدی نزولی میشند (ولو برای یک آرامش روانی فضای اقتصادی ) سعی میشه دوباره با یک اتفاق که گاهی هیچ ربطی نداره به اقتصاد دوباره شیب صعودی در چرخه اقدامات چند وجهی و فشار حداکثریشون قرار بگیره چون اتفاقا قیمت ارز یکی از دلایلی است که به نظر فضای داخل و قدرت تصمیم گیریها را با محافظه کاری روبرو میکنه که نکنه اقدام ما باعث تشدید این روند صعودی بشه و این میشه که در یک موضع کاملا منفعلانه تحت ضربات دشمن قرار میگیریم. راه حل خروج از نقش یک مدافع هست به هر شکل ممکن. این قدرت تحلیل رفته روحی/روانی زیر ضربات مدام دشمن باید بازیابی بشه و وقتی صحبت از ضربات روحی/روانی هست بحث اقتدار و اتوریته هم هست که نیاز مقاومت افراد یک جامعه هست و وقتی خدشه ببینه انگیزه ها کاهش پیدا میکنه و دشمن هم به خوبی با ارتش سایبری و رسانه ایش دست روی این موضع گذاشته و به نظر حتی برای همین امر برخی اکانتهای خصوصا صهیونیستی بلد شدند. حالا حتی یک رزمایش و رونمایی سلاح هم میتونه ترمیم کننده باشه تا اقدامات جدی تر در این حوزه. سایر حوزه ها هم که جای خودشون را دارند و مدام روشون بحث میشه در همین تاپیک.
  4. شاید اگر فیلمی تعمدا منتشر نشه به این سبب باشه که سامانه امکان تشخیصش سخت تر باشه. به هر حال در فیلم امکان حدسیات حتی با توجه به صدا و سرعت و شکل پرتاب هم هست هرچند تصاویر ادیت شده باشند.
  5. جنگ جدی و وسیع رسانه ای به مثابه جنگ سخت علیه ایران بسیار جدی و وسیع و پیچیده است. به نظرم چون مصداق این اقدامات یک جنگ خرابکارانه جدی است نهادهای امنیتی باید با افراد دخیل و آمران دانسته یا نادانسته این جنگ در وهله اول به مشابه یک جنگ نظامی واقعی ( چیزی که میبینیم جز این نیست از سرباز خبرنگاران رسانه های رسما عامل جنگ دشمن علیه ایران ( به مثابه یک بلندگوی نظامی جبهات جنگ با همون پروپاگاندا و تبلیغات روانی) تا ستون پنجم و نفوذیهای داخلی که رسما تحریک کننده هستند و خودشون هم تا به حال متوجه مسیر انتخابیشون هستند به هر بهانه ای) پیگیری و برخورد کنند و اگر اینگونه نشه دقیقا مثل این هست که در جبهه جنگ بخشی از توان رزمی دشمن را نادیده گرفته باشیم. و نهایتا در کنارش و جدی تر به بحث خنثی سازی این جنگ بپردازیم با همون ابزار. ولی مهم این هست که هر دو مکمل هم هستند. جلوی پیشروی دشمن را گرفتن بدون ضربه زدن به توان دشمن امکان پیشروی به خودی ها را نمیده. رسما به نظرم الان در جریان رسانه ای برخی در داخل در پست ها و جایگاه های مختلف نقششون در پازل روانی دشمن دیگه کاملا با عملکرد خودشون به عنوان سند ثابت شده. هرچند برخورد با این افراد باید هوشمندانه باشه چون قطعا دشمن به خوبی حتی برای اون مرحله هم بازی خودش را طراحی کرده و منتظر عملکرد این طرف هست ولی با روشهای خلاقانه میشه هم نارنجک هاشون را خنثی کرد و هم آسیبی به نیروهای خود وارد نکرد.
  6. پیرو بحث های اخیر، چیزی که من در مورد اغلب گزارشگران رسانه ای صهیونیست میبینم پایبندی به اصول نظامی این رژیم هست. هرچند بعضا با عملیات رسانه ای از بعد انتساب عملیات ها به خودشون و بهره برداری تبلیغاتی و قدرت نمایی غیرمستقیم استفاده میکنند حداکثری ولی در شرایط رسمی همیشه سعی میکنند طبق پروتکلها عمل کنند. وقتی قرار هست مسئولیت حملات رسمی بر عهده گرفته نشه رسما از عباراتی نظیر عبارت بالا استفاده مینند. "حملات منسوب" هر چند همه حقیقت را مطمئن باشند.
  7. در پیشبرد تکامل سامانه ها بد نیست یک نیم نگاهی هم به این ویتاز داشته باشیم. تنوع موشکیش و تخصصش در مقابله با موشک های کروز به صورت انبوه ( که احتمالا در مورد پهپادهای انتحاری هم همونقدر قابلیت داشته باشه ) در بارگذاری 12 و 36 تایی موشک و فول موبایل بودنش سامانه قابلی نشون میده.
  8. یک موضوع در بحث کلان تر بحث انجماد مسئولان ما هست. به خاطر تغییرات محدود و حضور چند ده ساله افراد در برخی پست ها باعث میشه نه تنها شیوه های قدیمی جایگزین نشند که حتی با افزایش سن و افزایش محافظه کاری جمود برخی تصمیمات تشدید هم بشه. یعنی قبل از ظهور پرسش های مورد اشاره شما نکته این هست که اصلا چنین پرسش هایی مجال ظهور پیدا نمی کنند در یک مجموعه. حضور افراد با انگیزه، جوان و به روز و صدالبته باهوش در راس برخی مجموعه ها خصوصا در بحث رسانه که نیاز به سواد به روز داره لازمه قطعی و حتمی تحول در راستای شیوه های نوین جنگ روانی دشمن هست که چون مبدا پیدایش رسانه و تکنولوژی های نوین هم اتفاقا خود این کشورها بودند پس در استفاده از اون هم پیشرو هستند و برای مقابله نیاز به یک نیروی هم قوا و هم کیفیت داره. بحثی که دوستان توسط شما دارند پیش میبرند بحث به شدت مورد نیاز و حیاتی ای است که حتما در راس یک مجموعه عظیم رسانه ای مثلا مثل صدا و سیما باید شخصی آشنا و مسلط به این امور ( منظور در قدم اول پذیرفتن این میدان نبرد جدید و ابزاهای مورد نیازش هست حالا چه در قالب مشاوران، چه تحلیلگران و چه متخصصین حوزه های مختلف جامعه شناسی، روانشناسی، نظامی، امنیتی و ... و چه در قالب تفکرات و برنامه ریزیها و پلن های مختلف تدافعی و تهاجمی. به قولی اول باید دشمن را متوقف کرد و پس از زمینگیری رویکرد تهاجمی به خود گرفت ) حضور داشته باشه و اصطلاحا اول اصل موضوع را بپذیره تا بعد اقدام کنه. در همین موارد اخیر ناشی گری محض برخی سخنگویان ساده دل نهایتا با ارفاق، ناشی گری محض رسانه ها میبینیم چطور موجب یک هجمه رسانه ای میشه که گاهی مرزها را در مینورده اون هم سر موضوعاتی که باید یک ابزار تهاجمی در دست ما باشند نه اینکه تبدیل بشند به یک موشک! تهاجمی دست دشمن. در مورد همین حادثه تروریستی اخیر باز اشاره کنم به رویکرد صدا و سیما، کپی دقیقا پرتکرار غریب به بیست سال در چنین حوادثی، در وسط یک بخش خبری گوینده خبر روی تصویری از آرم سپاه ( توجه کنید نه افراد ترور شده، نه رویکرد تصویری که مظلومیت و غربت افراد ترور شده در یک روستا حین کمک رسانی را تصویر کنه، نه تصاویر شهدا و یا هرگونه گرافیک و متن و چیز دیگه ای، دقیقا فقط آرم سپاه به عنوان یک نهاد نظامی ) اطلاعیه رسمی سپاه را قرائت میکنه. همین و بس! هیچ پرداخت دیگه ای وجود نداره. مطلقا حتی رسانه یک لغت و واژگان برای حادثه به این مهمی به کار نمیبره برای لااقل اطلاع رسانی واقعیت ماجرا به عموم مردم. منظورم اینه سوالهای شما سوال های بسیار مهمی هست. ولی واقعا ما هنوز ماقبل این پرسش ها هستیم. ما در مرحله ای هستیم که حوادث را در رسانه به ضد خودمون تبدیل نکنیم بماند که بخواهیم روش و رویکردی به کار ببندیم که در وهله اول واقعیت ماجرا را بازگو کنیم و در وهله دوم افکار عمومی را هدایت کنیم ( در مقابل جنگ روانی شدید دشمن ) البته تمام این گلایه ها به منظور مطالبه گری است. نه غر زدن و تکرار ذکر مصیبت و نه ناامیدی. فقط و فقط تلاش برای اصلاح و مطالبه تغییر برخی رویکردهای ثابت و به تاریخ پیوسته. مطمئن هستم با افزایش مطالبه گری ها در شکل صحیحش ولو جزئی با تغییرات ابتدایی این گلوله برفی در انتها سرعت بیشتری به خودش میگیره در راستای اصلاح ساختارها و عقاید قدیمی و منسوخ و جایزگینی افکار جدید و با انگیزه و به روز و تهاجمی. پ ن: ایران اینتر را ببینیم برای مثال. تعداد هشتگ های اخیر را لایو روی صفحه نشون میده و چیزی که مخاطب تلویزیونی عمدتا عوام غیرآشنا به خصوصا توییتر میبینه یک عدد میلیونی است که سریع در ذهنش اون را با تعداد آدم جایزگین میکنه در حالیکه در واقعیت تعداد توییتها نماینده یک چند دهم افراد هم نیستند (خصوصا در مورد ایران و لشگرهای سایبری البانی و سعودی و برانداز و سلطنت طلب و ...). یک بازی رسانه ای ولی موثر.
  9. یک مثال در مورد همین ترور دیشب مثلا رسانه امریکایی از کشته شدن دو نیروی نظامی! طی تیراندازی(!) تیتر زده. احتمالا بی بی سی هم با انتخاب کلمات به همین شکل عمل میکنه. با اینکه کیفیت واقعه ای که در حقیقت یک کمین و ترور طی یک اقدام تروریستی ضد یک واحد کمکهای مردمی بوده مشخص هست ولی با تقلیلش ( با گزینش کلمات ) به تیراندازی ( که در ذهن انواع و اقسام اتفاقات را از یک راهزنی و دزدی تا اختلاف و اشتباه و ... را متبادر میکنه) و حذف حقیقت رخ داده ( اقدام تروریستی، کمین، ترور و واحد کمکهای مردمی) چیزی که پمپاژ میکنه به فضای غیررسمی که تقریبا به گوش اکثر ایرانیان در فضای مجازی میرسه اینه که یک تیراندازی رخ داده و دو نفر هم کشته شدند. نه به مسبب و عاملان ترور اشاره میکنه و نه از همه مهمتر به واقعه تروریستی. جالبه طی یک بررسی ساده نشون میده حتی مسئولان امر هم تحت تاثیر این هدایت زیرکانه و خبیثانه تدریجی رسانه ای دشمن کم کم واژه تروریسم از واژگانشون حذف شده. جایی که در غرب برای هر حادثه کوچیکی که احتمالش را بدند منشا خارجی، خصمانه، برنامه ریزی شده و مرتبط با هر نوع گروهکی داره از واژه تروریسم استفاده میکنند (حالا حتی یک حمله ساده باشه، با زخمی فقط یا حتی بدون زخمی ) ما اینجا حتی موقع نام بردن از مجرمی که صریحا با منافقین ارتباط داشته خیلی راحت از ارتباط با منافقین حرف میزنیم در حالیکه اگر هر جای دنیا باشه بلافاصله از واژه تروریست در برابر طرفی که با گروهک تروریستی رابطه گرفته استفاده میکنند. اونوقت ما اینجا به جای عبارت تروریست مرتبط با گروهک تروریستی منافقین از واژه های نرم سارق و حالا یک ارتباطی گرفته با منافقین استفاده میکنیم. خود استفاده واژه منافقین بدون پیشوند و پسوند تروریست تبدیل شده به تقلیل دهنده. در حالیکه بعید میدونم ضد یک کشور سازمانی تروریستی و چند بعدی تا حالا مثل سازمان تروریستی منافقین شکل گرفته باشه.
  10. اصولا انتقال هرگونه پدافندی به سوریه (بماند که پدافند خودش ده ها حلقه داره) بدون مهیا کردن اتش آفندی و تهاجمی کار صحیح و کاملی نیست. رژیم صهیونیستی مشخصا با توجه به هم مرز بودن و همچنین جغرافیای نامناسب سوریه و استفاده بسیار آسان از مرزهای هوایی چندین کشور دیگه از جمله لبنان و اردن و عراق و همچنین تکیه بر پشتیبانی هوایی آمریکا در تنف و شمال سوریه و خلا ایجاد شده توسط تروریستها در بخش هایی از سوریه و از همه مهمتر استفاده از پناه پرنده های نظامی آمریکا و غیرنظامی کشورهای همسایه که توان تامین امنیت آسمانشون را ندارند کاملا مسلط هست بر منطقه ی نبرد و ابزارها هم که نیاز به گفتن نداره. اگر با جنگنده نتونه پدافندی را مورد هجوم قرار بده از پهپاد و کروز تا موشک بالستیک کوتاه برد و حتی خرابکاری و توسل به تروریستها و نفوذیها براش مهیا است. همکاری نظامی و استقرار پدافند تنها در صورت تامین سطح قابل قبولی از بازدارندگی و هزینه ( در صورت هدف قرار دادن تجهیزات و مکان های معین ) قابل اجراست به شکل موثر. باید هوشمند و محتاط و چندگانه عمل کرد در سوریه.
  11. یک موضوعی که من به شخصه در اغلب پست هام در این رابطه بهش اشاره می کنم بحث واقع بینی است. یعنی شاید بخشی از این استیصال شکل گیری یک ذهنیت غیرواقعی در تناسب امکانات و موقعیت هاست. بین ما و دشمن. حتی سطحی هم تاملی کنیم در ماجرا از دید یک ناظر بیرونی توان و وسعت جبهه دو طرف در تمام حوزه ها شبیه به یک شوخی است ( اقتصاد، حمایت سیاسی و بین المللی، کشورهای متحد، قوای نظامی، رسانه ای، فنی و تکنولوژیک، مالی، حمایتهای مستقیم و در نتیجه موقعیت های جغرافیایی و فضایی و اجتماعی و مداخله گر در همون قدرت غیرقابل مقایسه طرف دیگر و ...) از این منظر وقتی بیرون از ذهنیت لحظه ای خودمون ( که برای همه ما وجود داره، کم یا زیاد، احساساتی یا منطقی افراطی و ...) به ماجراها نگاه کنیم و جامع به مسائل ورود کنیم شاید این استیصال جاش را به درک واقعیت های موجود بده و در این شرایط هم خطاها و کمبودها و کاستی ها و غلط ها بهتر ( و واقعی تر نه آلوده به توهمات و موهومات ساخته شده در ذهن ها که باعث توقعات و حجابهای غیرواقعی شده) دیده میشه و هم توانایی های دشمن. نهایتا شرط اول تحلیل در این موضوعات، پذیرفتن واقعیت موجود هست. پذیرفتن واقعیتی کهالبته این انتخاب را هرچند آگاهانه پذیرفته ولی به حکم از پیش باخته واردش نشده و پس مشکلات و کاستی ها و ضعف ها را میپذیره در عین اینکه واقف هست وارد چه میدان نابرابری شده.
  12. به نظرم اگر توان سایبری وجود داشته باشه باید ( اگر حادثه صرفا خرابکاری بوده باشه نه تهاجم هوایی ) حتما باید به این نحو پاسخ داده بشه. درسته ما هم آسیب پذیریم ( قطعا تکنولوژی و توان سایبری رژیمی که به مادر این تکنولوژی مرتبطه و در هر اقدامی نه تنها از دانش خالص این کشور استفاده میکنه که از زیرساختهای گسترده فنی/عمومی هم با تمام توان دو طرف استفاده میکنند علیه ما) ولی وابستگی ما در عین آسیب پذیری بیشتر کمتر هست. برای ما در این مرحله مهم یک توان بازدارندگی نسبی و مقطعی است (فعلا در این زمان) در این حوزه. فراموش نکنیم بسته به نوع حادثه این فقط میتونه یک اخطار و پیام بوده باشه چون خرابکاری در سالن فعال نطنز یعنی یک فاجعه جغرافیایی/انسانی که البته عدم اقدامشون در اون سالنها تنها به نتونستن یا پیام بودن ربطی نداره، کشوری که با آلودگی هسته ای مورد حمله غیرمستقیم هم قرار بگیره گویا در معرض حمله اتمی بوده و برای دفاع از مردمش دیگه بحث حالا حمله بود یا خرابکاری بود یا سایبری بود و داخلی ابزار بودند یا مستقیم خودشون کردند مطرح نیست. دقیقا گویا حمله مستقیم بهش شده و دیگه نباید فکر این باشه راکت بزنه یا غیرمستقیم بزنه بلکه بدون در نظر گرفتن هیچ چیز دیگه ای باید رژیمی که اینطور در بالا خودش پیشاپیش مسئولیت هر حادثه ای را بر عهده میگیره(یک ایران با ظرفیت هسته ای چیزی است که ما نمیتوانیم اجازه دهیم و با هر وسیله ای که نیاز باشد جلوی آن را خواهیم گرفت) مسئول بشناسه و پاسخ نظامی بهش بده. نکته اینجاست خطوط قرمز دونه به دونه دارند رد میشند و اصولا برای ما دیگه ریسک و تهدید جنگ معنا نداره در این وضعیت. (اون نافی اقدام هوشمندانه نیست) و اگر قراره هم در اوج فشار اقتصادی باشیم، هم برنامه هسته ای پنهان نداشته باشیم و هم مورد حمله خصوصا در جایی مثل مکان های هسته ای قرار بگیریم دیگه پذیرفتن بازرس برای اینکه نشون بدیم برناممون ابهام نداره که یکموقع بهمون حمله نشه معنایی نداره!
  13. جالبه نقش پررنگ و مستقیم ترکیه در اشوبهای چند هفته پیش لبنان هم به طور رسمی اعلام شده بود ( که نوک توطئه ها و پول پاشیهاش هم ضد حزب الله هست ) ولی اینکه اردوغان جایی مثل لبنان هم اینطور مستقیم ورود کرده هم میتونه از همون برنامه پادشاهی اردوغان بر کل مناطق عربی ناشی بشه و البته از اون جدی تر کینه اش از حزب الله. هم به خاطر تمام نقشش در سوریه و نقش برآب کردن اون رویای نهایی اردوغان و هم ( چون این اواخر تشدید شده فتنه اردوغان در لبنان ) اون نبرد بزرگ سراقب که نیروهای ویژه حزب الله، سراقب را در آخرین لحظات (قبل از اتش بسی که اردوغان داشت میرفت روسیه چونه بزنه) و در حالیکه کاملا ترکیه و تروریستها و ارتش اردوغان دست برتر را داشتند و پیشروی های بزرگی را رقم میزدند و روسیه هم کنار کشیده بود و پهپادها و زرهی و توپخانه ترکیه هم حمایت کامل داشت از نیروهای متعدد زمینی تروریستها همراه ارتش ترکیه، بازپس گرفتند و شد نقطه شروع مذاکرات. همه میدونیم سراقب در اون مقطع چه اهمیتی داشت هم برای اتوبان ام-5 و هم مذاکراتی که البته اردوغان به شدت هم درش تحقیر شد (شاید اگر سراقب دستش بود یکجور دیگه نتایج رقم میخورد ) هرچند اردوغان بعد کشته شدن سرابازنش حرصش را در سوریه هم روی نیروهای حزب الله ناجوانمردانه خالی کرده بود ولی حزب الله به هر حال با محدودیتها پاسخش را در سراقب داد جوانمردانه و حالا اردوغان با چمدان های پول و به قول اون روزنامه سعودی "خوشگلهای لبنانی" در لبنان با فتنه کثیف (توهین به همسر پیامبر (ص) و ویران کردن مراکز تجاری بخش سنی نشین و انتسابش به طرفدراان حزب الله ) پیکان را گرفته به سمت شیعیان لبنان و حزب الله. البته مثل همیشه در همکاری کامل با سفارت آمریکا و رفقای متحدش.
  14. به هر حال بحث مهمی هست. نطنز شاید یکی از امنیتی ترین مکان های ایران محسوب میشه ( البته با یک تفاوت ظریف، نطنز به خاطر دسترسی نامحدود زمانی و مکانی بازرسان آژآنس (در نتیجه سفره باز بودن برای منابع اطلاعاتی غربی حتی در ریزترین جزییات ) پتانسیل! استراتژیکی برای ما نداره ولی به هر حال اهمیت فنی و سیاسی زیادی داره در بعد بالفعلش ) و خب این حادثه ابعاد مختلفی داره. طوریکه در منابع داخلی هم میبینم حساسیت زیادی رخ داده و البته با جریان رسانه ای غرب ضریب زیادی هم بهش داده شده. هم در بحث معتبر نشان دادن تهدیدهای نظامی غرب، هم در راستای تضعیف توان دفاعی ایران، هم در نگاه داشتن بار فشار روانی بر اقتصاد و ذهنیت مردم کشور (که در بحث دلار میشه دید نتیجه این تنش های مدام که اجازه نمیدند بخوابه، از آتش سوزی های گسترده گرفته تا خرابکاری های کوچیک احتمالی در صنعت و سناریوهای روانی مدام از نفتکشها تا حملات سوریه و بعد اتفاقات عراق و افغانستان و لبنان و .... ) تا در نهایت همه در راستای فشار حداکثری برای پذیرفتن مذاکره با ترامپ قرار بگیرند. (حالا منفعتهای جانبیش به کنار) از این نظر از اونجا که دست داشتن طرف خارجی تقریبا مسجل هست (حالا به هر ترتیبی، چه بازوی داخلی و چه خارجی) الان یکی از ده ها بحث حول این ماجرا پاسخ ایران هست. ما در مقطعی دقیقا حمله استاتکس نت را هم داشتیم ( گویا این حادثه هم حول و حوش تاریخ همون حمله رخ داده ) به مجموعه که منتها خرابیش تا این حد گسترده نشد و با تشخیصی که صورت گرفت یک فاجعه رخ نداد ولی خب به هر حال یک حمله خطرناک محسوب میشد و ما از پاسخ در اون موقع هم چیزی نمیدونیم ولی شرایط امروز با گذشته متفاوت هست و منظور از پاسخ و لزومش یک بازدارندگی است. حالا این به توان و هوش کشور برمیگرده که هرچند بسیار دشوار هست ولی یک پاسخ درخوردی که ایجاد بازدارندگی ولو نسبی داشته باشه لازمه حالا به هر طریقی و البته بسته به نوع حمله صورت گرفته. در یک مطلب دیگه میشه به خود حادثه پرداخت ولی عجالتا بحث خرابکاری و انفجار از درون (منتهی حساب شده و در یک نقطه دقیق برای چند برابر کردن خسارت که باز به نظر آتش سوزی متعاقبش نقش مهمی داشته ) شاید قویتر باشه. من مطلبی گذاشتم که اولین واکنش یک منبع غربی به نقل از یک منبع اطلاعاتی خاورمیانه ای بینام اشاره کرده بود ( قبل از بیرون اومدن تصاویر ماهواره ای ) حادثه بر اثر انفجار خرابکارانه از داخل (به احتمال زیاد) بوده که بخش زیادی از مجموعه سوله را آسیب کامل زده. ( از اونجاییکه یک بخشی از این نقل درست هست کامل در حالیکه اونشب اول ما با تصاویر پخش شده از ضلع شرق سوله آسیب را شاید کم تخمین میزدیم شاید بخش اولش هم صحیح باشه و بر مبنای اطلاعاتشون باشه)- بماند نقش این اکانت مشکوک کوهن که اطلاعاتش از کجا بوده، همونطور که ادعا میکنه از سورس حمله کننده؟ یا از منابع اطلاعاتی غرب که به خاطر دوربینهای اژآنس و تصاویر ماهواره های اطلاعاتی همون شب حادثه، حادثه را متوجه شدند؟
  15. دیروز آژانس دستپاچه اعلام کرد که امروز مامورانش وارد ایران خواهند داشت. هیچ بعید نیست در این مجموعه که به هر حال قابل کتمان نیست بخش مهمی بوده ( تست و فراهم سازی خصوصا سانتریفیوژهای جدید ایران خاصه اینکه به عنوان یک گام جبرانی ایران بعد از خروج آمریکا از برجام خود مسئولان سازمان اتمی هم خیلی روش مانور داده بودند ) حتی دوربین های ثابت و لایو آژانس هم نصب بوده و برای همین سریع اقدام به فرستادن بازرسان کردند که چیزی این وسط از دستشون در نره. بر همین مبنا و بازرسی روتین و همیشگی آژانس از این سوله مثل سایر مکانهای دیگه باید گفت اتفاقا در بحث خرابکاری حتی یک مامور ساده آژانس هم ( بماند مامورین اطلاعاتی و فنی سازمان های اطلاعاتی غربی در قالب بازرسان که خصوصا بعد روی کا راومدن گروسی فرض قطعی نبودنشون بین بازرسان خنده دار هست تا بودنشون ( اون مامور زن دفع کننده هسته ای در توالت که ایران بعد ورود به کشور اجازه وارد شدن به یکی از سایتها را بهش نداد را باز خوبه اشاره کنیم ) ) میتونسته با دادن مختصات دقیق از نقاط آسیب پذیر سوله ( با توجه به انباشت تجهیزات یا نقاط حساس سوله که محل عبور سیالات و ... بوده ) بهترین مکان را برای جاسازی یک بسته انفجاری که بیشترین آسیب را حتی با توجه به حجم کمش بزنه گرا بده. بعد دوستان این اطلاعات لایو و بروز و قابل اطمینان و انتقال داده شده ( اون هم توسط هوش انسانی در صحنه که میتونه فیلتر کنه، تحلیل کنه، بررسی کنه، تدقیق کنه، تطبیق بده و ...) توسط یک مامور این کاره و آزموده را با تصاویر تلویزیونی آفلاین مرده! مقایسه میکنند که خدا میدونه چقدر تغییرات میتونه بعد یک ثانیه پس از ضبط برنامه هم رخ بده در مجموعه؟! اتفاقا اون منبعی که اینطور خواسته از اسراییل رد گم کنه و به جای بازرسان سریع یک برنامه تلویزونی را روش مانور بده که بله برای ما گنج بوده ناشیانه لو میده که داره چرا آدرس غلط میده! حالا ماموران آژانس امروز هم قطعا یکی از اهدافشون این خواهد بود که ببینند دستپختشون چقدر روش روغن بوده و چقدر موفق بوده! اون هم نه با تصاویر ماهواره ای حتی دقیق که از دل مجموعه. تازه میشینند جنازه سانتریفیوژها را جمع زدن که یکوقت یکیش کم نشده باشه. من در چند پست قبل تر گفتم، جایی مثل نطنز و فردو و بوشهر و ... که زیر چکمه های دشمن و مامورانش هست را هر لحظه هر خطری را باید براش متصور بود و از قبل پیش بینی های جایگزین براش شده باشه و یا کم کردن حساسیت های فنیش ( متمرکز نکردن همه داشته ها ) - نطنز را شما درون و بیرونش را با جزییات روی میز رییس موساد فرض کنید. فقط میمونه یک نحوه عمل اون هم از طریق طیف متنوعی از ابزارهای در دسترس: قطعات بازار سیاه، حمله سایبری، خائن، خرابکار داخل یا خارج مجموعه اون هم از جغرافیایی که جاده و ده ها روستا و بلندی در اطرافش در دسترس همه است، حمله هوایی از داخل و خارج به کمک ائتلافی که بیخ مرزها هر روز فقط صد پرندش دارند گشت میزنند و حتی خود بازرسان آژانس به نحوی ( یکبار یکی مثل اون خانم به قصد الاوده کردن یا خدا میدونه برای چه کار دیگه ای و یکبار دیگه جاسازی یک فلش و ویروس (استاکس نت) و یا یک قطعه کوچک مسبب یک زنجیره از حوادث ) قبول دارید که حتی فرضا این ویدئو را نامناسب بدونیم صدا و سیما به عنوان یک بستر عمومی قطعا نه تخصص تشخیص حساس بودن یا نبودن اطلاعات ارائه شده را داره نه وظیفش این هست. حراست هر مجموعه خصوصا حراست سازمان که در حلقه دوم بعد وزارات اطلاعات برای تامین امنیت و موارد اینچنینی مسئولیت داره که البته با توجه به تخصصی بودن و حساسیت بسیار بسیار زیادش در ایران شاید مهمترین سازمان و بخش تامین امنیت برنامه هسته ای ایران محسوب میشه خصوصا در این موارد، وظیفش این هست که چه چیزی پخش بشه یا نشه. یا اصلا دوربین و خبرنگار بره یا خیر. تورهای صد نفری گردشگری از نطنز چه نماینده ( چند نماینده خارج از کشور الان بغل دست ترامپ و بی بی عکس یادگاری دارند؟ چند نماینده همین حالا ضریب هوشیشون را حساب کنیم و عدم تشخیص درست و غلط (خوشبین باشیم خائن و کینه توزی که اطلاعات را از روی عمد تو فلان رسانه لو میده ندونیمشون ) و جهلشون نسبت به حساسیت ها حضور دارند در کسوت این کار ؟ ) چه خبرنگار با گزارش مبسوط اون هم از ده ها رسانه که قطعا توشون افراد سهل انگار و احتمالا مرتبط با اونور! هم میشه پیدا کرد و چه ادم های دیگه، آیا آسیب زا نیست؟ دیدیم بر اساس گزارش خبرنگار ایسنا قبل از تمام این اطلاعات تحلیلها در انجمن همون ساعات اولیه خبر خیلی چیزهایی که الان داره گفته میشه را بررسی کرد. قطعا دشمن هر چه دستش بازتر باشه و منابع اطلاعاتیش متنوع تر باشه با تطبیق تصمیمات دقیقتری میگیره ولی وظایف هر سازمان و بخشی مشخص هست. من اصلا به صداوسیما کاری ندارم ولی در این مورد خاص و البته چند ضربه گذشته به نظرم مشخصا مشخص هست واقعا چه اشتباهات عجیب و غریبی داره رخ میده. حالا بحث نفوذ هست، بحث نابلدی است یا هرچیز مشخص نیست...
  16. حالا عکس ماهواره ای بیرون بیاد ببینیم در سقف و اون ضلع دیگه چه رخ داده میشه حدس هایی زد. ولی در انتخاب عامدانه این سالن که یکی از گام های هسته ای ما بود و اتفاقا روش تکیه زیادی داشتیم برای احیای صنعت هسته ای اگر آمریکا از برجام خارج میشد ( تست و نصب سانتریفیوژهای نسل جدید به طور فراگیر و گسترده) مشخص هست برنا مه ریزی شده بوده. کمالوندی با اشاراتش فهموند که این سالن از چرخه فعلا خارج میشه با این آسیب ها و البته حساسیت زیادی که چنین مکانهایی دارند. باید به فکر جایگزین سریع باشیم و خسارات را جبران کنیم. امثال این سوله یکی از قوای بازدارندگی ما هستند. مثل انبار سوخت و معادن و سالن ساخت قطعات سانتریفیوژ که البته متاسافانه همه زیر پای بازرسان اژآنس هستند و یعنی امنیت بسیار سخت. ( با توجه به تعداد ترددها و درخواستهاشون از ایران که برای هیچ کشوری اعمال نمیشه و البته ارتباط مستقیمشون با سرویسهای اطلاعاتی دشمن و حتی حضور ماموران اطلاعاتی دشمن به عنوان بازرس اژانس ) در مورد رادارها هم که همسایه نداریم که. رسما با این اوضاع انگار ما در مرکز امریکا کشور تاسیس کردیم. 360 درجه به فضای کشور ما دسترسی دارند. پلنگ و مار و عقرب و کفتارای داخلیشون چه خارج از دستگاه ها چه داخلشون به کنار.
  17. نیویورک تایمز دیشب گزارشی به نقل از یک مقام اطلاعاتی بی نام خاورمیانه! داشت که حادثه را یک خرابکاری در سالن تست و بالانس سانتریفیوژها دونسته بود قطعا که آسیب کلی هم به سالن زده. البته به نظر این مقام اطلاعاتی از امثال میلیتاری استفاده کرده!! چون اینها چیزهایی بود که دیروز تقریبا همه اینجا تحلیل شد و اطلاعات جدیدی در گزارش نبود و میتونه کار یکی از این امثال بابکها! باشه که اطلاعات جمع میکنند و خودشون را متخصص جا میزنند در رسانه های اونور برای چندرغاز پول و توجه! در تکمیل گفته بود احتمالا یک شی ء انفجاری در سالن کار گذاشته شده بوده چون در اون مجموعه یک حادثه صنعتی این حجم از اتش و خرابی را نمیتونه سبب بشه و اصلا جای این کارهای نیست اون سوله. این ادامه خط همون گروه یوزپلنگا! هست که بیشتر ادم را مشکوک میکنه به این سناریو. به نظرم بحث خرابکاری سایبری و صنعتی و حمله هوایی باید به دقت مورد تفتیش قرار بگیره و شک داشته باشیم به چرایی موضوع که مدام میخوان به نفوذی ها ربطش بدند این حادثه را.
  18. جالبه اونجاش که برای اینکه به هر حال به یک بهانه ای مرتبطش کنند تا فیت دربیاد گفتند به خاطر ارتباط نفتکشها با سپاه پاسداران!! آدم یاد آتش بس عربستان میفته. صاف صاف وایساده تو روی کل دنیا و البته با تایید سر بزهای جهانی میگه من الان دو ماه هست در یمن اتش بس برقرار کردم! و اونوقت روزی نزدیک صدبار فقط بمباران میکنه مناطق مختلفش را علاوه بر موشک ابران و عملیاتهای زمینیش. و باز جالب اینجاست جهان به واقعیتی که داره در یمن رخ میده نگاه نمیکنه بلکه حرف عربستان را تایید میکنه بله چون میگه اتش بس کرده، اتش بس کرده دیگه. ولی به هر حال حالا نبرد اراده هاست. ماجرای کشتی کمکهای یمن یادمون نره. اینجا هم مشخصا دستشون خالی است از قانون بین المللی که متوسل شدن به مضحکه ارتباط نفت کش با سپاه تا محملی قانونی براش جور کنند. به هر حال بازوی اجرایی این حکم یا ارتش آمریکا و ناوگانش باید باشه یا گارد ساحلی و دریاییش. در هر دو صورت تکلیف ما مشخصه. برای ما چیزی عوض نشده. چه وزارت امور خارجشون دستور بده، چه ترامپ و کاخ سفید در اصل ماجرا تفاوتی نمیکنه هرچند به نظر نوعی تهدید پیشاپیش دارند میکنند با حکم دادگاه که اگر بگیریم کشتی ها را با بارش حراج هم میکنیم و لابد میدند به شهروندان امریکایی و اسراییلی. ولی خب برایما گرفتن فرق نمیکنه دستورش از کجا صادر شده باشه، اگر برنامه ای در مقابلش داشتیم و داریم باید اجرا کنیم که به نظر همون توقیف پیش رومونه هرچند خیلی خیلی سخت هست با این حجم از نیرو و امکانات در خلیج فارس ولی خب مرگ یک بار شیون هم یک بار و ما هم شروع کننده نبودیم و نیستیم. جالبه اونجاش که برای اینکه به هر حال به یک بهانه ای مرتبطش کنند تا فیت دربیاد گفتند به خاطر ارتباط نفتکشها با سپاه پاسداران!! آدم یاد آتش بس عربستان میفته. صاف صاف وایساده تو روی کل دنیا و البته با تایید سر بزهای جهانی میگه من الان دو ماه هست در یمن اتش بس برقرار کردم! و اونوقت روزی نزدیک صدبار فقط بمباران میکنه مناطق مختلفش را علاوه بر موشک ابران و عملیاتهای زمینیش. و باز جالب اینجاست جهان به واقعیتی که داره در یمن رخ میده نگاه نمیکنه بلکه حرف عربستان را تایید میکنه بله چون میگه اتش بس کرده، اتش بس کرده دیگه. ولی به هر حال حالا نبرد اراده هاست. ماجرای کشتی کمکهای یمن یادمون نره. اینجا هم مشخصا دستشون خالی است از قانون بین المللی که متوسل شدن به مضحکه ارتباط نفت کش با سپاه تا محملی قانونی براش جور کنند. به هر حال بازوی اجرایی این حکم یا ارتش آمریکا و ناوگانش باید باشه یا گارد ساحلی و دریاییش. در هر دو صورت تکلیف ما مشخصه. برای ما چیزی عوض نشده. چه وزارت امور خارجشون دستور بده، چه ترامپ و کاخ سفید در اصل ماجرا تفاوتی نمیکنه هرچند به نظر نوعی تهدید پیشاپیش دارند میکنند با حکم دادگاه که اگر بگیریم کشتی ها را با بارش حراج هم میکنیم و لابد میدند به شهروندان امریکایی و اسراییلی. ولی خب برایما گرفتن فرق نمیکنه دستورش از کجا صادر شده باشه، اگر برنامه ای در مقابلش داشتیم و داریم باید اجرا کنیم که به نظر همون توقیف پیش رومونه هرچند خیلی خیلی سخت هست با این حجم از نیرو و امکانات در خلیج فارس ولی خب مرگ یک بار شیون هم یک بار و ما هم شروع کننده نبودیم و نیستیم. ولی عجالتا بهتره چند دادستان ایرانی هم اقدام کنند برای حکم توقیف کشتیهای امریکایی به خاطر ارتباط!! با 38 نفری که براشون اعلان قرمز ایران صادر کرد در ارتباط با ترور حاج قاسم و ما هم نشون بدیم که قصد اقدام داریم اگر اقدام کنند. نهایتا هم تصمیم پنتاگون خواهد بود که در رابطه با این توقیف در خلیج فارس قصد درگیری با نیروی دریایی ایران را داره و یک جنگ فراگیر یا خیر؟! پ ن: من در تاپیک مربوط تحلیلی از کتاب بولتن گذاشتم که تمام تصمیمات تند کاخ سفید را با توجه به گفته های بولتن میشه در وجهی؛ تلافی نکردن اقدامات ترامپ دونست ( مثلا در مورد قرار دادن سپاه در لیست تروریسم که خیلی نگرانی داشته از واکنش ایران ) که هر بار خیالش را راحت تر و تصمیماتش را تندتر کرده بود. پس در این مورد خیلی مهمه ایران عقب نشینی نکنه. بحث احتمال نزدیک شدن به جنگ به خاطر چهارتا نفت کش نیست، اتفاقا بحث دورکردن سایه جنگ و اقدامات تندتر امریکا در صورت عملی نکردن رسیدن نفتکشهاست. ( یعنی کاملا برعکس چیزی است که احتمالا برخی سیاسیون از فردا تبلیغ خواهند کرد، رسیدن نفت کشها ولی با پذیرفتن ریسک توقیف و در نتیجه واکنش ما و ایجاد درگیری خطر کمتری داره تا نرسیدن نفتکشها و برگشتنشون. تنها مسئله زمان هست ) پ ن2: این بخش اصلا بر مبنای منطق نیست ولی شاید این خرابکاری ها نشانه هایی باشه که نشون بده آینده به تصمیم قاطع الان وابسته است. تصمیم بدون لکنت و عقب نشینی این بار. ما تصمیم با لکنت و عقب نشینی را قبلا امتحان کردیم. در هیچ وجهیش عاقبت خوشی نداشته و حتی ما را به جنگ نزدیکتر کرده. ( ولو در بازه زمانی کلی دورنماش را عقب تر برده ولی رویارویی در موقعیت بدتر را تقویت کرده)
  19. در مورد ما اشاره شد که تعدد مراکز اینچنینی چقدر مهم هست ( حتی با وضعیت فعلی و ذیل پروتکل الحاقی و بازرسی ها داخل خود نطنز یا فردو و یا جای دیگه به عنوان مرکز جدید اعلامی به اژانس ) در وضعیت اینچنین که مثلا با حادثه یا حملات محدود یا خرابکاری و خیانت مواجه باشیم اصلا نمیشه و نباید تن داد به یک مرزک تولید و تست و مونتاژ سانتریفیوژ. فرضا اگر هرگونه حمله ای را قائل بشیم دشمن میتونه ادعا کنه چند گام در راستای عقب راندن ایران از دورخیز برای در ایجاد ظرفیت و پتانسیل انباشت مواد ( در صورت نابودی کامل برجام و بازگشت همه چیز به سر جای اولش ) پیشروی کرده با این تک حمله. خود تعدد ماین مراکز بازدارندگی هم ایجاد میکنه و شاید حتی جلوی طمع دشمن برای حمله را هم بگیره وقتی بدونه بیش از یک مرزک وجود داره و حملش در این سطح تاثیری نداره چندان و شاید به ریسکش نیرزه. چندین بار اشاره شده که سازمان و اگر نمیشه ارگان های موازی ( زمین و موقعیت و تونل و پایگاه ) حتما باید پتانسیل مکانی لازم را کامل آماده کرده باشند با رعایت کردن تمام اصول چون به وقت اون "اتفاق" قطعا سایت نطنز و حتی فردو امنیت کامل را نخواهند داشت. هم کاملا مثل کف دست براش دشمن شناخته شده هستند و هم تمام جزییاتش در این سالها فاش شده. این سایتها همچنان میتونند فعال باشند ولی عملیات های کلیدی باید به لحظه امادگی باشه براشون سریعا جای دیگه مستقر بشند.
  20. وقتشه همزمان برای لبنان هم چند نفت کش گازوئیل بفرستیم و در برابرش کالا دریافت کنیم. الان لبنان به شدت کمبود سوخت داره که داره برق و در نتیجه شبکه مخابرات و کلا کشورش را فلج میکنه.
  21. این با صحبتهای کمالوندی میخونه. وقتی میگه سوله در دست احداث منظورش در حقیقت در دست تکمیل یا تجهیز هست. برای دشمن هم چون این مورد یک گام از گامهای هسته ای ایران در تلافی خروج از برجام محسوب میشه هم از لحاظ عملیاتی وهم از لحاظ ارسال پیام موقعیت مناسبی محسوب میشه. هم اهمیت روانی داره و هم عملیاتی. ولی به هر حال از مرکزی که مدام زیر چکمه های بازرسان اژآنس هست و مدام هم خبرنگار و نماینده و ... میبرن توش براشون گشت میزارن بیش از این انتظاری نمیشه داشت از لحاظ تامین امنیت. برای ما خصوصا برای موقعیت کشوری مثل ایران اقتصادی بودن و تجمیع و تمرکز مراکز هسته ای (سوییس و فرانسه در قلب اروپا و بدون حتی یک دشمن! نیستیم که) معنی نداره. ما باید مراکز کوچک، پنهان و پراکنده داشته باشیم که فردو یک گام خوب در زمان ان پی تی بود. ما باید ده ها مرکز اینچنینی داشته باشیم و البته اگر دشمن داره به این سمت ما را هل که خیر! با تهدید اسلحه میفرسته انشاء الله بعد کنار گذاشتن ان پی تی مراکزی داشته باشیم که پای هیچ احد الناسی غیر از متخصصین واقعی داخلی توش باز نشه.
  22. حالا از منظر تهاجم بررسی کنیم: 1. حمله هوایی بوده ( پرتابه توسط پرنده های پنهانکار، پهپاد انتحاری از مبدا خارجی، پهپاد انتحاری از مبدا داخلی) 2.حمله زمینی بوده ( یک تیم نفوذ و عملیاتی از اونجایی که سایت به مناطق تردد دسترسی بازی داره و از طریق پرتابه های زمینی ) 3.خرابکاری صنعتی ( با توجه به توضیحات سخنگوی سازمان میشه حدس زد منظور از در دست ساخت در حقیقت تجهیز سوله بوده، احتمالا به سانتریفیوژ مثلا که میتونه در مرحله تست خلا سانتریفیوژها خرباکاری در نتیجه انفجار رخ داده باشه) خب میشه هر مورد را بحث کرد که چطور امکان رخدادش هست و همونطور که گفته شد حالا با شکل گرفتن چندین مورد حادثه، در زمانهای خاص(معمولا بامداد) و متعاقب برخی تحرکات لفظی و عملی دشمن احتمال یک برنامه هدفمند توسط دشمن بعید نیست. البته در این مورد هم اگر باشه بعید هست اسراییل به تنهایی باشه و یک همکاری کامل با آمریکا را باید فرض گرفت. حتی در بعد عملیاتی هم تقسیم کار نشده باشه ولی در بعد لجستیکی و اطلاعاتی حتما شده بسته به سناریوی محتمل.
  23. اگر بحث یک پرتاپه یا پهپاد تهاجمی مطرح باشه میشه پس انفجار منبع گاز پارچین را هم در این راستا تحلیل کرد. نشانه هاش هم زیاد هست از جمله تهدید دیروز برایان هوک نسبت به تاسیسات هسته ای. و موقعیت مناسب برای آمریکا که ایران را تحت فشار بیشتری قرار بده و در واقع این موارد پیام هایی باشه که در یک وجه به تمدید تحریمهای تسلیحات اشاره داره و در وجه دیگه قدم های آخر برای پذیرفتن مذاکره. یعنی هم پیامی به ایران که اگر مذاکره نکنی علاوه بر تمام فشارها حمله حتی غیرآشکار هم جز گزینه هاست و هم در زمینه تسلیحات اگر قبول نکنی تمدید موقت را ( هرچند پمپئو دیروز میگفت ما اصلا گزینه اروپا یعنی موقت را قبول نداریم و باید دائمی باشه) و ما ماشه را فعال کنیم و تو قصد خروج از برجام را داشته باشی خب ضربه نظامی ( به این شیوه و بدون پذیرفتن مسئولیت) در دسترس ماست. حالا نکته اینجاست اگر این فرض صحیح باشه عملیات به چه شیوه انجام شده؟ همچنان بعد از اون حمله معروف سایبری به پدافند که پس از زدن پهپادشون رخ داد پدافند دچار نقص شده؟ از سلاح جدید استفاده میکنند که تا حالا رونمایی نشده؟ آیا نیروی فضایی! جدیدشون در این ماجرا دخیل هست؟ آیا همسایه و یا همسایگانی از جمله ترکمنتاسن و اذربایجان و یا پایگاه های عراق و افغانستان و عربستانیشون دخیل هستند؟ آیا یک مجموعه نفوذ قدرتمند در داخل ایران را فعال کردند؟
  24. الان یکی از مشکلاتی که حشد باهاش مواجه هست و البته به نظر طبق یک برنامه حساب شده این معضل و مشکل و تهدید برای حشد ایجاد شده اینه که نه تنها انبارهای ذخیره سلاح حشد دو سال پیش توسط صهیونیستها به کمک آمریکا هدف قرار گرفت ( که میشه پیش زمینه حملات بعدی به حشد و فرماندهان و حتی اقدام اخیر کاظمی در حمله به حشد قلمداد بشه ) بلکه این واقعیت هم تثبیت شد که حشد دیگه به راحتی نمیتونه انبار ذخیره سلاح یا پایگاه تجمیعی داشته باشه در عراق. که خود این امر توان عملیاتی حشد را چه در مواجهه با داعش و چه پاسخ به تهدیدات از جانب آمریکا، اسراییل و حتی دولتهای دستنشانده در عراق و گروه های سیاسی دیگه تضعیف میکنه. (شاید کاظمی با پشت گرمی به این شرایط میدانی گمان کرد حمله به پایگاه های حالا پراکنده حشد که توان عملیاتی درشون محدود و پراکنده شده موفقیت آمیز خواهد بود و حتی میشه حدس زد در حمله های چندگانه به پایگاه های حشد هم برخی سیاسیون عراقی وهم نیروهای نظامی عراقی اگر همکاری هم نداشتند ولی کاملا رضایت داشتند چون تقویت حشد را به ضرر خودشون میدیدند. ( از اقلیم تا سیاسیون سنی و حتی شیعه و کشورهای منطقه ای حامیشون ) پ ن: اون نمایش حساب شده دستگیری اعضای حشد به نظر زوایای دیگه ای هم داشت. اینکه دادگاه قضایی عراق حکم به آزادی بده ولی پشت بندش بلافاصله تبرئه کامل العیساوی را هم اعلام کنه نشون میده کظامی داره حساب شده یک برنامه نوشته شده را پیش میبره قدم به قدم. این شخص یکی از متهمین اصلی فتنه الانبار و باز کردن مسیر ورود داعش به عراق و موصل هست در اون مقطع. قرار هست یک سری دیگه از شخصیتهای متهم به همین منوال پاکسازی بشند توسط شبکه پیچیده ای از سفارت امریکا و حزب بعث و امثال کاظمی و افرادی در ریاست جمهوری احتمالا برای فتنه بعدی در استانه ی انتخابات یا فتنه ای که داره شرایطش اماده میشه ضد حشد با سایه تهدید جنگ داخلی.
  25. یکی از سوالات مهم و پرتکرار این تاپیک از ابتدا این بود که اتفاقات و یا پروسه ای که در نهایت منجر به ترور سردار شد دلیلش چی بود؟ قطعا یک دلیل نداشت ولی حالا با توجه به کتاب بولتن میشه لااقل یکی از فرضیه ها را جدی تر مورد بحث قرار داد. یعنی عملکرد خود ما. بولتن در جای جای کتابش در رخدادهای مرتبط با ایران اشاره میکنه که کاخ سفید خصوصا وزیر دفاع و شخص ترامپ در مقاطع مختلف و با اشخاص متفاوت در پست مدنظر همیشه قبل از یک اقدام علیه ایران نگران واکنش ایران به اون اتفاق بودند و یکی از دلایلی که مرددشون میکرد در به تاخیر انداختن یک اقدام یا بررسی دوبارش همین سطح و میزان واکنش ایران بوده. مشخصا مثلا به مورد قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست گروه های تروریستی اشاره میکنه و اینکه نگرانی از واکنش ایران مرددشون کرده بود. حالا اگر از ابتدای اقدامات ترامپ این روند را در نظر بگیریم، از همون اولین قدم های نرم و پله پله در کارشکنی ها در برجام و حملات لفظی بهش ( و ندیدن مطلق واکنش از طرف ایران در این مراحل که حتی گاها ایران در واکنشهای مبتنی بر جنگ قدرت داخل و سیاسی و جناحی اقداماتی در تقویت قدمهای کاخ سفید هم برمیداشت، یعنی حملات و اقدامات ترامپ را سعی میکرد تخفیف بده یا حتی با حمله گروه ها بهم حتی حقایق را تحریف میکردند در داخل و یا حتی با خوش بینی مفرط در ظاهر حس عقب نشینی را به دشمن منتقل میکردند) تا قدم های بعدی یعنی تغییر رویکرد در سوریه تهاجمی شدن، نقض های روح برجام ( در حقیقت ما در ایران با این واژه سازی سعی کردیم اقدام دشمن را تخفیف بدیم و قطعا اون را مصمم تر کنیم به ادامه اقداماتش و تندتر کردنشون) و متعاقبش رویکرد تهاجمی در خلیج فارس و باز هم عقب نشینی ما، ازمایش های موشکی و دیدن واکنش تند داخلیها و در نتیجه اینجا هم چند قدم پیشروی کردن تا رسیدن به خورج از برجام و اقدام علیه سپاه و رهبری در تحریم ها و حمله به حشد در عراق و همه و همه و ندیدن واکنش تا رسیدن به ترور سردار. در نتیجه میشه چنین برداشت کرد قطعا یکی از دلایل ترور راحت سردار اطمینان مبتنی بر تجربیات گذشته ( و البته احتمالا اطلاعات امنیتی و سیاسی و حتی نفوذی ) که ایران واکنش خاصی نشان نخواهد داد بوده. و اگر هر اقدام آمریکا لااقل یک اقدام نمایشی هم در مقابلش داشت ( فاجعه اینه در چند مورد حتی عقب نشینی را شاهد بودیم و نه حتی در جای خود ایستادن ) شاید شرایط به گونه دیگه ای رقم میخورد. پ ن: حالا متاسفانه در مورد قطعنامه اروپا در اژانس هم به نظر با صحنه سازی روسها و یک فشار نامرئی و گروگان گرفتن موعد لغو تحریمهای تسلیحاتی گویا موقعیت طوری چیده شده که ایران واکنشی نشون نده ( در ظاهر مرتبط با لغو تحریم تسلیحاتی ولی به نظرم در پازل بزرگتر با همکاری روس و اروپا در نهایت همون دام هست برای نشون ندادن واکنش، نه به خاطر قدمهای عملی ایران که اهمیت چندانی نداره به نظرم، بلکه همون تثبیت پیشروی دشمن بدون واکنش ایران و پله پله جا انداختن این رویه و موضوع غورباغه در آب جوش که ایران در هر بار تهاجم دشمن قدرت واکنش ازش سلب بشه (حالا یا با اشتباه خودش، یا با فشار روانی یا اهرمهای عملی اینچنینی) تا هم این موضع عادی بشه و هم طرف مقابل این برنامه را گام به گام بدون اینکه خدشه ای به تصمیم گیرانش (امثال ترامپ و افکار عمومی و خود سیاسیون غربی در کمتر کردن هزینه ها) وارد بشه بتونه پیش ببره ( قدم به قدم پیشروی و قرار دادن ایران در حالتی از فلج و تخدیر ناشی از ترس و اضطراب و وسواس اقدام )