alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,150
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. یک نکته ای را در نظر بگیریم و ماجرا را اینگونه نگاه کنیم که برخی هم بهش اشاره داشتند و یک تحلیل هست نه با توجه به پیچیدگی ها قطعا میشه گفت درسته یا نه میشه گفت حتما غلطه: شمشیر داموکلس صهیونیستها سعی دارند با این ترورها پای ایران را به جنگ بکشند. 1.ایران دم به تله نمیده و وارد این بازی نمیشه. نتیجه؟ طبیعتا افزایش سطح تنش توسط طرفی که هر طور شده میخواد پای ایران را به جنگ بکشه. نتیجه؟ بعد از وارد آوردن ضربات متعدد و پی در پی و پله پله بالا بردن سطح درگیری و کشاندنش به داخل ایران ( همونطوری که چند وقت پیش یک اندیشکده با همین استدلال بهش پیشنهاد کرده بود چون ایران نمیخواد وارد جنگ بشه داخل ایران غیر از حمله مستقیم به صنایع اتمی حتی موشکی و نظامی و زیر سیستم های اتمی را هم میتونیم بزنیم ) و نهایتا به هر حال یک جایی ورود ایران به جنگ 2.پاسخ ایران در سطحی متوازن هر بار که ضربه ای بهش وارد میشه حتی با وجود پذیرفتن ریسک آغاز جنگ ( به قول عزیزی مشکل ما همینجاست که فکر میکنیم جنگ هنوز شروع نشده ) نتیجه هر دو گزینه بالا نهایتا جنگ هست ولی در گزینه اول ما تا اون مرحله کلی از منابع ارزشمند انسانی و استراتژیک را حتی شاید از دست داده باشیم. پ ن: این تحلیل ساده سازی شده. طبیعتا ما اطلاعی نداریم از جزییات بسیاری شامل آماده سازی هایی که ممکن هست برای یک جنگ نهایی داره انجام میشه و گاهی صر راهبردی نیاز هست تا اون روز مد نظر. یا رفع خطراتی که جبهه داخلی را در صورت جنگ تهدید میکنه و نیاز به بازآرایی دارند در فرصت زمانی. ولی نهایتا از اونجا که جبهه دو طرف ابدا برابر نیست به نظر میرسه این عقب ماندگی ها همیشه وجود خواهد داشت. گاهی حتی ممکنه بعضا ( مثلا تاثیر تدریجی تحریم ها بر اقتصاد و شل کن و سفت کن ها ) عقب تر هم بریم از موقعیت قبلی و البته برخی شرایط منطقه ای و جهانی هم به نفع یک فرصت مناسب از دست برند. باید به تصمیمات خصوصا در حوزه نظامی که تخصصی است احترام گذاشت ولی گاهی باید پشت جبهه هم دل خط مقدم را قرص کنه که باهاش هست. انشاالله که دعا کنیم بهترین تصمیم را فرماندهان و تصمیم گیران خدا به دل و ذهنشون بندازه. انشاء الله. آف پست!: ارمنستان جنایت اسراییل را محکوم نکرد، فقط ابراز نگرانی کرد مثل اروپا! ( در مورد باکو صحبت نمیکنیم چون اصلا واکنشی نداشت این تفاله رژیم صهیونیستی در همسایگی، کسی که در جنگ غزه طرف اسراییل را گرفته و یکی از بزرگترین پشتیبانانش در حوزه انرژی و تهیه سوختش هست طبیعتا راضی هم هست) ولی موضع ارمنستان جالب هست. و البته پاشینیانی که همچنان یک عنصر مشکوک هست و گام های احتیاط آمیز ایران را همین مسئله نسبت به ارمنستان توجیه میکنه.
  2. الان گاهی برای سیستم مقاومت احتمالا چالش اینه ( حتی در محور مقاومت و لبنان که علاقه به شبکه های اجتماعی یک مقدار زیاد هست ) که لطفا گوشی هوشمندی که از میکروفون تا دوربین 360 درجه! کیفیت بالای همیشه آنلاینش در حال ارسال اطلاعات لحظه ای به دشمن هست همراه جی پی اسش استفاده نکنید تا بعد برسیم به اینکه حتی یک گوشی خاموش ساده هم خطرناک هست. طوریکه بنده خدا سید حسن نصرالله مستقیم مجبور شد یکی دو بار ورود کنه و حتی به مرحله ای برسه که بگه اگر در صندوق بزارید گوشیتون را و چالش هم کنید باز خطرناکه! چه برسه که باهاش همه کار هم بکنید.
  3. اتش گرفتن خودروهای روبروی سفارت هم میتونه نشون دهنده این باشه که موشک ها از اون بخش برخورد کردند زیر ساختمان. دو طرف که یک طرف سفارت کانادا و یک طرف سفارت ایران بوده. حمله اگر به پایه ی ساختمان بوده احتمالا از جلو و عقب بوده ولی چون شیب تخریب به سمت جلوی ساختمان هست احتمالا موشک ها به همون بن جلویی ساختمان اصابت کردند. فیلمی از داخل سفارت بود ولی که نشون میداد یک سری ترکش وارد ساختمان شده. طبقه ولی معلوم نبود.
  4. با سابقه روس ها بنده خدا خودش هم باور داشته که زیاد زنده نمیمونه! پ ن: با خائنین باید کاری را کرد که روس ها عمدتا میکنند. خائن جماعت از جاسوس و نفوذی عامل خارجی گرفته تا مخبر عامل خارجی و تروریست بانشان و بی نشان را باید هر جای دنیا و هر سوراخی که پنهان میشه به سزای عملش که متوجه یک کشور و ملت به شکل کلی هست رسوند. عمده موفقیت صهیونیستها در جنگ امنیتی تقریبا به طور کامل وابسته به خائنین و مزدوران خارجی است. که اون هم امکانش نبود مگر تضمین امنیتی که چتر غرب به این خائنین از پول و رفاه گرفته تا محل زندگی و مصونیت امنیتی و سیاسی بهشون میده.
  5. شهادت همیشه برای بازماندگان دردناک هست. جایگزینی فرماندهان و برخی از اونها خصوصا هم ابدا غیرقابل تصور. دشمن صهینیستی هم با علم به گسستن فرماندهی و حلقه تصمیم گیری و اجرا و بی اثر کردنش هدفمند دست به چنین جنایاتی میزنه و خب راهکار مناسب براش باید دید. از اقدامات حفاظتی تا بازدارندگی موثر. ولی گاه اگر خدا بخواد امکان داره با جایگزینی نیرویی جوان و جسور ( خدا ناکرده منظور این نیست که فرماندهان شهید جسور نبودند بلکه منظور تغییر تاکتیک هاست ) در مسند فرماندهی شناختی که دشمن طی 40 سال از روش یک فرماندهی آموخته یک شبه با غافلگیری محض به باد بره. تنها اگر خدا بخواد و از اونجا که تاپیک غزه است ما هم مثل مردم غزه طی این مدت میگیم: حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ باید به پیام محمد ضیف نگاه عمیق تری بندازیم: حیف هست که اسممون در این فقره از مقابله با دشمن جنایتکار در این برهه تاریخی ثبت نشه. حالا به هر نحوی که خدا خودش صلاح میدونه. طوری که مردم مظلوم و بی دفاع غزه هم عمیقا حسش کنند. تا همینجاش هم خدا را شکر در این جبهه واضح دهشتناک که آدم ها واقعا دارند انتخاب هاشون را میکنند ( حمایت و سکوت ترسناک از ر.صهیونیستی و تاختن به اون به هر روشی ولو کلام ) ما فعلا در سمت مردم غزه هستیم. خدا عاقبتمون را به خیر کنه. با چیزها و آدم ها و طرف هایی که میبینیم با هزار توجیه سمت به شدت تاریک ولی واضح این جبهه ایستادند به یک ساعت خودمون هم مطمئن نیستیم. فقط خدا میتونه نجات دهنده باشه...
  6. سلام واقعا نیاز نیست به دنبال پاسخ این پرسش باشیم. نگاهی به غزه بندازیم. عملا هیچ شکل و نوعی از جنایت باقی نموند که انجام نشه و از همه مهمتر اینچنین حمایت های وقیحانه و سفرهای پرتعداد مقامات غربی و همبستگی را دریافت نکنه. از اول این جنگ یک بار کنفرانس های خبری سخنگویان کاخ سفید از میلر گرفته تا باقی دلقک ها در پنتاگون و شورای امنیت و وزارت امور خارجه آمریکا را یک نگاهی بندازیم متوجه اوج تعفن چک سفید امضای غرب به صهیونیستها خواهیم شد. این رژیم جنایاتی را در این شش ماه انجام داد که بدون اغراق یک هزارمش در هر کشور دیگه ای انجام میشد تا حالا غرب چند بار جهان را زیر و رو کرده بود. حتی الان هم که مینویسم برخی اتفاقات غزه در این چند ماه شبیه یک کابوس میمونه. تازه اون چیزهایی که فقط این ور دیوارها و در فضای باز از روی شانس ضبط شده. بیمارستان شفا یک مورد هست که هیچ کس نمیدونه در این بیش از ده روز چه فجایعی درش رخ داد و توجه داشته باشیم توسط طرفی که مطلق توسط ارزش های اخلاقی(!) غرب مدام ستایش و حمایت میشه نه داعش که کل جهان علیهش هستند. داعش هیچوقت و هرگز برخی جنایت هایی که در غزه رخ داد را انجام نداد. داعش یک گروه تروریستی بود. یعنی ارهاب. یعنی هر عملی که میکرد و کوچکترین جنایتش را هم اتفاقا با قصد و نیت جلوی دوربین انجام میداد تا ارهاب کنه اصطلاحا و ترس ایجاد کنه و تمام چیزی که ازش دیدیم همون بود که جلوی دوربین نمایش میداد. ولی این بدتر از جانوران چه جلوی دوربین و چه پشت اون کثافتی رقم زدند که بعید هست جهان حالا حالا ها جانورانی به خودش ببینه که باز جلوی چشم جهان چنین کنند. ( یک فقره کاری که با اتاق کودکان، اسباب بازی ها و وسایل کودکان و خود کودکان ( تازه اونایی که با دوربین های خودشون منتشر شد) کردند را ببینیم تا بفهمیم مشکل این ها جنایت نیست بلکه بیماری و مرض هست. مرضی متاثر از نژادپرستی افراطی، تعصب القایی، گسست از جهان با مغزشویی تام و تمام، خودبرتر بینی بیمارگونه، تعصبات خاص و مشکلات روحی و روانی عجیب و غریب. نه، حمله به سفارت عجیب نیست. بعد از جنایت توی تخت پارک نوزاد خوابیدن و تمسخر ساکنان منزلی که کشته یا آواره شدند اونم توسط یک سرباز مثلا رسمی یک ارتش! و بعد کف و هورای جهان برای این وحوش عجیب هست. ( کشتن و تعرض و ربودن کودکان و جنایات دیگه را مثال نمیزنم چون طبیعی است براشون و برای جهان گویا. )
  7. سلام اگر در این 150 روز فقط و فقط چیزی که سربازان و افسران ارتش صهیونیستی از غزه ( از جنایتهاشون تا رذالت هاشون ) منتشر کردند را کسی بی واسطه ببینه، دیگه آدم سابق نخواهد بود. نه روح و نه روانش. و این تنها چیزهایی است که منتشر میشه. الان 10 روز هست که وارد تک تک خونه ها میشن و در بسیاری موارد دوربینی وجود نداره و بعدش حتی از ساکنین کسی باقی نمیمونه تا روایت بکنه چیزی که بر سرشون میاد. اولین نسل کشی تاریخ هست که به طور زنده از دوربین ها برای مردم جهان در حال پخش هست و فکر کنم اولین مورد نسل کشی تاریخ هست که تقریبا به شکل مطلق حمایت شده و میشه و در کمال وقاحت اونی که در حال نسل کشی هست از همه طلبکار هم هست و در رسانه ها با سردمداری زنان ( این مورد را بعدها باید بیشتر باز کنیم و گویی یک سلسله واری عجیب بین مسائل در یک موقعیت زمانی مشخص هست ) به شکل شنیعی در حال سفیدشویی و مقدس سازی از خودش هم هست ( ظواهر انتقاد و مزخرفات رسانه ای اهمیت نداره تا وقتی که انواع سلاح و ببم و حمایت سیاسی در حال گسیل هست و حتی رژیمی مثل اردوغان در کمال وقاحت سبزی تازه این رژیم را هم در حال تامین هست )
  8. سلام حتما به سمتش رفتن ثواب هست ولی چند نکته وجود داره در این مقطع: تهدیداتی که در ارتفاع پست ما فعلا باهاشون روبرو هستیم در دو دسته قرار میگیره: کوادها که عمدتا با منشا داخلی و خرابکارها و عوامل مزدور و از نزدیکی مناطق حساس بلند میشند ( مثل همین مزدور اعدامی اخیر که در مستند عنوان شد با اجاره سوله در 1600 متری هدف اقدام به حمله کردند و مشخصا همه تیم ها هم جدا هستند از هم و بدون شناخت از همدیگه ) پرتابه های پهپادی و کروز و تسلیحات هواپایه عمدتا پیشرفته دشمن که در تعداد محدود فعلا استفاده میشند به شکل استثنا ( ورود پهپاد از مبدا رژیم باکو - حمله کرمانشاه از مبدا اقلیم و ... ) مورد اول که سلاح و تجهیزات نرم و سخت خودش را میخواد و البته که با توجه به محدود بودن چنین حملاتی در کمیت ( هر بار حمله ) نیاز به سلاح های مطمئن و پیشرفته برای دفعشون وجود داره. مورد دوم هم به همین ترتیب در شرایط حتی جنگ، دشمن ما دشمنی است که از پرتابه های کیفی ( هر چند به صورت کمی ) استفاده میکنه و شاید سلاح های ارزان در برابرشون ناکارامد باشه. ( بر خلاف شاهد که خودش هم سلاح ارزانی است و پس میشه براش یک پاسخ ارزان هم ابداع کرد ) پس به نظرم هرچند این سلاح و امثالش حتما ضروری است برای ما ( چون دشمن ما فقط امریکا و صهیونیستها نیستند و دوم اینکه وقتی کارامدی امثال شاهد را میبینند اونها هم حتما و قطعا به سراغ چنین طرح هایی خواهند رفت پس باید اماده شد ) ولی اولویت نیست. ( منظور با توجه به امکانات مالی و زمانی و صنعتی ماست ) پ ن: یکی از اندیشکده های صهیونیستی اخیرا گزارشی تهیه کرده بود و از جنگ های اخیر و طوفان الاقصی به این نتیجه رسیده بود و پیشنهاد داده بود که زیرساختهای حیاتی این رژیم پراکنده و به زیرزمین به شکل موازی منتقل بشند. و همچنان تاکید میشه هیچ دفاعی کامل نیست و برای کشوری مثل ایران با دشمنانی که داره و البته مزیت های جغرافیایی یکی از بهترین روش های دفاعی بردن هر چه بیشتر زیرساختهای حیاتی ( نظامی و صنعتی و حتی تجاری ) به زیر زمین هست. این شاید تنها راه موثرتر در برابر جنگ هایی است که مبتنی دارند میشند بر پرتابه های دورایستا یا نزدیک ایستای! ارزان و بسیار پرتعداد.
  9. مجهز هم به تروفی هم بود گویا منتهی ولی مثل باقی ماجرا با پوشش(!) حزب الله نیاز به یک موشک دقیق یا پهپاد سرپا ( یعنی شاید شبیه به لانست با امکان حمل و شلیک آسان و سریع ) در برد 20 تا 40 کیلومتری ( برای این مقطع لااقل ) داره. عمده شهدای حزب الله به این خاطر هستند که در خطوط مقدم مجبور هستند نزدیک بشند برای شلیک موشک های ضد زره دقیق. البته که به نظرم تمام کشمکش ها خصوصا از سال 2011 در کنار تمام آسیب هاشون برای جبهه مقاومت ( بالاخره دشمنی با صدها برابر توان نظامی و اقتصادی و سیاسی که قدرت جهان را قبضه رده و منظورم همه اون چند ده و حتی صد کشور همکار هم هست در این فقره ) درس های بسیار بسیار گرانبهایی داشته. ولی همچنان یکی از مواردی که نیاز مقاومت هست پدافندی موثر و چالاک هست که به صورت انفرادی بتونه به شکل در دسترس ( قابل انتقال به جبهات مقاومت ) در برابر توان مطلق هوایی دشمن لااقل اختلال کنه. در لبنان همین که چنین سلاحی که قابل هدف قرار گرفتن آسان نباشه بتونه توی کار پهپادهای شناسایی اخلا کنه کافیه تا این حد هم. البته که میدونیم چالش های یک سلاح موثر پدافندی جمع و جور که قابل اختفا و انتقال و به کارگیری باشه در برد مورد نیاز چقدر دشوار هست.
  10. نه. منظور فقط این مورد نیست. منظور پیچیدگی های سیاسی و تعهدات حقوقی درگیری ارتش در موضوعاتی است که سپاه الان میتونه بهشون وارد بشه. البته این نظر من هست و ممکنه واقعا دلیلش مسائل دیگه باشه.
  11. علل عدم ادغام این دو نیرو فراتر از مسائل فنی و غیره است. اصولا نوع ماموریت ها و تعریفی که در مورد سپاه پاسداران شده اصولا ادغامش با ارتش، ارتش را دچار موضوعات پیچیده ای میکنه که تصمیم بر این هست واردش نشه و بتونه وظیفه تقویت خودش برای دفاع کلاسیک از کشور را بر عهده داشته باشه همچنان.
  12. حتما کار این عزیزان با این همه ( خصوصا و خصوصا ) مزدور و خائن و فناوری پیشرفته و دشمن و همکاری های گسترده سرویس های اطلاعاتی چند ده کشور و گروهک های داخلی سخت وبسیار دشوار هست ولی حواسمون باشه از خرابکاری ها در نهادهای نظامی و فناورانه حالا به سمت خرابکاری های صنعتی و زیرساختی و حتی بخش خصوصی هم رسیدند. هر طور شده باید ( خصوصا با همکاری خود مردم ) از طرق مختلف سطح حفاظت در کشور ار بالا برد. و بعد هم دنبال راهکارهایی برای بازدارندگی بود. مثلا تعرض به زیرساختهای حیاتی را با روشی بشه پاسخ داد. پ ن1: خدا لعنت کنه همه جاهلان و خائنان و نفوذیها در کشور را. یک زمانی با هجمه برای کنترل خیابان ها و معابر با دروبین های حفاظتی با عناوین مسخره ای چون حریم شخصی! و مورا داینچنینی عملا خیلی از طرح های حفاظتی را مختل کردند ( مقابله با کولبری و ته لنجی و قاچاق و ...) حالا تصور کنید تعداد دوربینهایی که انگلستان و لندن در تک تک کوچه پس کوچه های کشور و شهرشون برپا کردند و هر روز هم میگند تعدادشون کمه و باید بیشتر نصب بشه مقایسه بشه با چند دوربین بی کیفیت کنترل ترافیک ما و نهایتا مغازه هایی که با شستشوی هنی رسانه ای تازه اونها هم بعضا هاردها را بعد از اتفاقات پاک میکنند ( چند تاشون برخورد بشند میفهمند زندگی و امنیت واقعی در یک کشور بازی اینستاگرامی نیست) پ ن2: و باز خدا لعنت کنه هم خائنان و نفوذی ها و جاهلان درازگوش صفت به اصطلاح مشهور که باز به نظر در یک روند هدایت شده قبح ریزی کردند نه تها از قاتلین بلکه از تروریستها. زمانی تروریست جماعت تا هفت پشتش جرات نمیکرد دیگه در انظار ظاهر بشه و کوچ میکرد و گم و گور میشد. بعد 4 مزدور تروریست که مستقیما توسط صهیونیستها اموزش دیدند و برای انفجار و نابودی مرکز مهم نظامی تا نصب چاشنی و فشردن دکمه ریموت هم پیش رفتند را گرفتند و از فلان دبیر کل مثلا یکی از دو حزب مهم کشور تا فلان سلبریتی در کمال وقاحت مستقیم و غیرمستقیم طوری ازشون حمایت کردند که خانواده هاشون به جای مردن از شرم و کثافت کاری خودشون ( در تربیت چنین خائنانی ) و بچهای تروریستشون میتینگ سلام نظامی! و قهرمان سازی!! برگزار میکنند. اون روزی که به این جماعت به عنوان پرچمدار اجازه دادند از قاتلان و تروریستهای خرد طوری قهرمان بسازند که جای مقتول و قاتل عوض بشه میشد همچین روزی را هم دید که از تروریست مزدور نشاندار هم بسازند! بعد هزینه که چه عرض کنم وقتی طرف میبینه اقدام تروریستی اون هم در سطح کشتن دانشمندان و نابودی زیرساختهای فناورانه کشور تازه به غیر از آورده مالی و ایدئولوژیک! مستقیم، تزاه مشهور و قهرمانش هم میکنه چرا اجیر نشه برای خرابکاری کوچیک و بزرگ؟! وقتی برای اجرای قانون تعارف و مصلحت اندیشی بشه ( اونی که از قاتل و تروریست حمایت صریح میکنه را پاسخگو نمیکنیم ) میشه نتیجش این. حالا تو همین ماجرای فلسطین یک قلم برخورد با شبکه های اجتماعی و افراد را ببینید تا متوجه بشیم اینجا همه چیز گویا به شوخی برگزار میشه در موضوع امنیت ملی کشور.
  13. در نقدها مراقب باشیم در زمین دشمن بازی نکنیم. خصوصا اینکه ایران بر خلاف کشورهای دیگه امکان شرکت در نمایشگاه ها و پرزنت محصولاتش را نداره و با چنگ و دندان تسلیحاتش که کلی هم مانع برای صادراتش گذاشتند و ترساندن و ارعاب و تهدید و تطمیع کشورها هم همراهش هست را مجبوره در میدان نمایش بده عملکردش را با تمام مشکلاتی که تازه در ساخت داره. پ ن: صهیونیستها در همین چند مدت ویدئوهای مربوط به الماس را فیک و تقلبی میخوندند تو رسانه هاشون و بعد اصابت به مرکاوا 4 هم کلی داستان ساختند که تانک در پارکینگ زرهی بوده ها و درسته موشک حالا اصابت کرده ولی فقط یک سری خراش جزئی!! روی سطح بدنه اونم گذاشته و مشکلی نبوده و خدمه ( مگه تو پارکینگ نبود؟! ) هم با واکنش به موقع (خراش که دیگه واکنش بموقع نداره) مانع آسیب جانی شدند. خلاصه راهبرد بالا قطعا برای برخی به اصطلاح کارشناسان فارسی زبان در برخی رسانه های خاص و همچنین قلم بدستان خارجی در نشریات سیاسی مطرح و تخصصی از قبل اعمال شده و دارند کارشون را میکنند. هم در راستای افکار عمومی داخلی اون بخش فارسی زبان خصوصا و هم در بخش افکار عمومی تخصصی و خارجی اون بخش مزدوران قلم به دست که سالها در حال تمسخر دستاوردهای ایران هستند در نشریات و فضای وب تخصصی.
  14. یکی از مورادی که باعث میشه قیمت شاهدها را بالا ارزیابی کنیم و باعث تشکیک در اعداد بشه این نکته است که در نظر نمیگیریم بخشی از این پول در حقیقت هزینه شبکه سازمان یافته ایران در تهیه قطعات هایتک از بازار سیاه هست. روس ها در این بازار فعلا جدید هستند و ناآشنا و اگر بخوان مستقل به تولید شاهد بپردازند مشکل اصلیشون تهیه قطعات به تعداد و میزان کافی است. در حقیقت بخشی از هزینه هایی که دارند برای شاهد میکنند و ایران هم به درستی دریافت میکنه هزینه سازمان و ریسکی است که ایران برای تهیه قطعات ازش استفاده میکنه و طی سالهای طولانی هزینه داده و با ریسک و تلاش سامان دادش. ( ریسک به این معنا که در این بازار پول ها خورده و برده میشه طبیعتا بعضا، شما با خرابکارها در قطعات و حتی ترورها روبرو میشید و هزاران مشکل دیگه) و خب روس ها شاید الان دسترسی داشته باشند ولی نه زمان بهشون اجازه میده و نه تجربه که با سرعت و کمیت فعلی ایران بتونند این قطعات خاص برای شاهدها را تهیه یا حتی اون قسمت هایی که ایران بومی کرده را از صفر شروع به تولید و تهیه کنند.
  15. در مورد این صد و چند روز و البته اشاره به تصمیمات رژیم صهیونیستی باید حتما اشاره ای هم داشت به تصمیمات حزب الله... سخنرانی اول سید حسن نصرالله را به یاد بیاریم، چقدر از سر ناآگاهی یا آگاهی این سخنرانی برجسته شد و انتظاراتی بوجود اومد و عملا فشار به حزب الله و سید حسن نصرالله به اوج خودش رسید، چقدر تصور میشد که حزب الله تصمیمی را خواهد گرفت که عیان و روشن هست و حتی از منظری موجه و شرعی و اخلاقی و «درست» و چقدر تلاش شد حزب الله این تصمیم را بگیره. ولی در عمل حزب الله تصمیم عجیب و ناشناخته ای را میشه گفت گرفت. یک جنگ عجیب و کنترل شده که ولو به خاطر ابزار مورد نیاز تلفات انسانی قابل توجهی هم داشته باشه از بین نیروهای نظامی. ( ارسال تیم های ضد زره به مرزها و جایی که استحکاماتی به خاطر طراحی های قبلی براش در نظر گرفته نشده بود و همین باعث آسیب پذیر شدن نیروها میشد و البته این عدم طراحی هم بر مبنای منطقی بود که استحکامات لب مرز در همون لحظات اول هر جنگی نابود خواهند شد و هزینه براشون در اولویت نیست که البته طوفان الاقصی غیرقابل پیش بینی بود و استراتژی جدید که شاید یک ماه زمان برد طراحیش مبتنی بر شرایط میدان نبرد ) حزب الله در تمام این مدت اصطلاحا نیش و کنایه های دوست و دشمن را خصوصا در اوایل تحمل کرد، حتی اعتبار خودش نزد اعراب و مسلمانان را یک طورهایی قربانی کرد ( اعتباری که با خواست خدا البته به انصارالله رسید به نحوی فعلا دوباره) ولی بر تصمیمش ایستاد و حالا با وضعیت شمال سرزمین های اشغالی و ناله و فریاد خصوصا وزیر جنگ و مسئولان سیاسی و امنیتی و اجتماعی!! صهیونیستها میشه فهمید چه تاکتیک هوشمندانه و اصولا بی نظیری بوده. تاکتیکی که هرچند حاصل ایثار حزب الله و نیروهای نظامی اون بود با قبول ریسک خطرناک قرار دادن نیروها در برابر حملات دشمن ولی عملا بدون درگیر کردن لبنان به جنگی گسترده رژیم صهیونیستی را فلج کرد. شهرک های شمالی به شدت پیشرفته و به خاطر جغرافیا متمول هستند. تاسیسات پیشرفته و پیچیده زیادی در این مناطق فشرده بهم تاسیس شده و حالا همه در گروگان حزب الله هستند. البته همه میدونیم که حزب الله با این تاکتیک عملا جگ را طوری کنترل کرد که مقاومت ضربات ناگهانی و دیوانه واری را متحمل نشه و دشمن هم با یک عملیات دیوانه وار و انتحاری نتونه خیالش را از بابت جبهات مختلف ( از اونجا که وارد جنگ شده و هزینه های سیاسی و اجتماعی و رسانه ای و حتی حقوقی را متحمل شده ) راحت کنه. تاکتیک حزب الله در شمال از اون تاکتیک هایی است که بعدترها در موردش زیاد خواهیم شنید در تحلیل ها. تاکتیکی حساب شده و ابتکاری و استفاده هوشمندانه و مبتکرانه از سلاح و جغرافیا با توجه به ویژگی های دشمن و جبهه درگیر. تاکتیکی که همزمان چندین بعد را در نظر گرفت و سعی کرد همه را کنترل کنه. حزب الله میتونست با یک تصمیم احساسی کاری کنه که محبوبیتش به شدت افزایش پیدا کنه ( در برابر هزینه ها) و اقداماتی هم بکنه ولی عملا اتفاقی که میفتاد احتمالا آمار رسیدن شهدای غیرنظامی مسلمان به بالای صد هزار نفر، یک لبنان ویران و صهیونیستهایی بودند که در یک مرحله پرداخت هزینه ضربات مرگباری به دو جبهه مقاومت زده بودند. وقتی از مقاومت صحبت میکنیم باید از نبوغ ها و نابغه هایی گفت که چون رسانه ای نیست برای پروموتشون هیچوقت به اندازه مورد نیاز مورد توجه قرار نمی گیرند. به نظر من این تاکتیک حزب الله یک نبوغ نظامی/سیاسی/اجتماعی/روانی بود که ایثارگرانه و فداکارانه انتخاب و اتخاذ شد. ماشاء الله لاحول و لاقوه الا بالله
  16. اکراین جنگ را در چند جبهه پیش مبیبرد به کمک غرب که یکی از اونها بخش رسانه ای و افکار عمومی و بسیج همه امکانات رسانه ای و سیاسی و بین الملل غرب بود تا لااقل افکار عمومی کشورهای حامی را برای کمک های بیشتر و همچنینی از طرفی فشار بیشتر به افکار عمومی روسیه و روسیه تحت تاثیر قرار بده. عملا در این امر غرب به شدت هم موفق بود و جو و فضای وحشتناکی علیه روسیه ( که لااقل حالا میفهمیم اتهامات به روسیه در مقایسه شوخی بودند بیشتر ) ایجاد کرد. عملا با عملیات طوفان الاقصی وو توحش فرا حیوانی صهیونیستها این برگه به طور کامل از چرخه مظلوم نمایی های اکراین و غرب خارج شد. عملا روسیه اگر هم بخواد توحشی که مردم جهان به همراه نسل کشی لحظه به لحظه برای چندین ماه شاهدش بودند را رقم بزنه نخواهد تونست احتمالا. در حال حاضر هم هر کاری در میدان جنگ میکنه ( اگر زلنسکی البته جنایت های جنگیش از کشتن اسراش تا بقیه چیزها بزاره) بیشتر به نظر در حوزه تخصص صهیونیستها ( جنایات جنگی) بیشتر شبیه چیزی که رخ داد و میده در فلسطین شبیه لطیفه هستند!
  17. برنامه ترور و خرابکاری در داخل و خارج ایران توسط آمریکا کمتر از حمله مستقیم به ایران نیست. اون هم برای سقط شدن سه تروریست آمریکایی در حمله ای توسط گروه های مقاومت که تا به همینجا هم امریکا یک فرمانده و چند ده نیروشون را مستقیم به شهادت رسونده. تازه حمله مقاومت هم عرض با خساراتش نبوده و اشغالگری هم سر جاش هست. به نظرم نباید با این چانه زنی های رسانه ای و تخفیف دادن قصد آمریکا برای تلافی معبر باز کرد براش. طوری در رسانه هامون بحث میکنند که گویا در حال چانه زنی هستیم که حمله مستقیم نکن ولی این کارها را بکن. حمله به بهشاد و البرز هم که حمله مستقیم به ارتش کشور هست. این مورد به نظرم حتی اگر خرباکاری ای باشه که بر عهده نگیرند راحت میتونه معادلش پاسخ بگیره. همین حالا خانواده های دست چندم سقط شدگان 7 اکتبر توسط بزرگترین شرکت حقوقی جهان که تخصصش در شبط دارایی کشورها خارج از آمریکاست شکایت 1 میلیارد دلاری علیه ایران! ثبت کردند. تازه شرکت یک قران پول و حق کمیسیون هم ازشون نمیگیره. اینها را راحت بزارید اونها شما را راحت نمیزارند. باید از موضع سخت و محکم برخورد کرد. پ ن: چاره چیست؟ ایران هم به همین طریق بازی رسانه ای آمریکا گزینه های واکنشیش به هر اقدام ( شامل ترور، خرابکاری و ... ) را رسانه ای کنه. اگر افزایش تنش ها را میخوان باید آماده بود. به همون ترتیب و همون میزان. پ ن2: ولی تاکید مدامشون بر تعدد پاسخ ها و لایه لایه بودن و ادامه دار بودنشون مبتنی بر همین تصمیم هست. ضربات مکرر و متنوع. از ترور و حملات مستقیم به پایگاه های عراق و سوریه گرفته تا خرابکاری ها در داخل و دریا و سواحل و جزایر احتمالا. اون هم به صورت پلکانی و سنجش واکنش ایران به هر مرحله. سیگنال ترس سیگنال خوبی نیست. همین الان هم بیانیه کتائب، توقف فعالیت کانالهای مقاومت، حذف بیانیه حمله به حیفا و ... ما دلیلش را نمیدونیم ولی در افکار عمومی لااقل تاثیر منفی داشته.
  18. بله. ولی حتی منظورم محوطه پایگاه هاست. توی همین فیلم موشک که نزدیک تر میشه محیط بهم ریخته و اصطلاحا پر آشغال و خرت و پرت پایگاه مشخص میکنه از ترس حتی احتمالا همون ترجیح میدند در شهرک های خالی شده و خانه های مسکونی مستقر بشند تا پایگاه ها.
  19. یک چرخش کامل داشت به نظر. جالبه در این دست فیلم ها پایگاه های اسراییلی بعضا شبیه مخروبه هستند. خصوصا فیلم اول موشک الماس. بعد از حملات پی در پی و اطلاع از داشته های حزب الله و مورد هدف قطعی بودن این پایگاه ها به نظر تحرکات در اونها به شدت کاهش داشته.
  20. ناو جنگی هندی ها گویا زودتر برای کمک بهش رسیده. اکانتهای هندی پر بود از عکس و خبر ( اگر نبودند احتمالا عکسی هم ازا ین حادثه مثل خیلی از کشتی های دیگه منتشر نمیشد) فردا روز باید منتظر بالیوود بود تا با هیتریک روشن و عمران خان و رفقا یک فیلم هندی خوب! از این واقعه(!) ( آب پاشی روی شعله!) به اسم کمک به جهان و کهکشان بسازند!
  21. مهمتر از همه چیز بالاخره موفق شن ماهواره بر سیمرغ بر تزریق موفق ماهواره به مدار بود. این موفقیت واقعا جای تبریک داره که نهایتا با پیگیری و تلاش مدام نواقص رفع شد و این پروژه هم پرتاب موفق داشت. برای طی گام های بعدی عملا اهمیت داره این پرتاب و میشه مسیر توسعه را همچنان طی کرد. احصاء یک مشکل و تلاش برای حل اون و در نهایت حل موفقیت آمیزش یعنی طی کردن یک روند درست در مسیر پیشرفت.
  22. بیای به ارتفاع 9 متر دیوار و مانع بسازی، بعد تبدیل بشه به پیست کودکستان پرش ارتفاع الماس!
  23. نیاز حزب الله به چنین سلاح هایی ( خصوصا در مقطع فعلی با برد 10 تا 25 کیلومتر و بیشتر ) واقعا ضروری است. عملا حزب الله در این چند ماه با فداکاری نیروهای مجهز به کورنت ها مجبور بودند به خطوط مقدم نبرد نزدیک بشند برای هدف قرار دادن موثر مکان های مدنظر که منجر به شهادت نیروها میشد با بمباران دیوانه وار فسفری و توپخانه ای و یا ترورهای هدفمند که به علت رصد مدام این خطوط توسط پهپادها رخ میداد. هرچند مشخصا این سلاح ها گران هستند ولی نه از جان یک نیرو بیشتر. هرچند طبیعتا در بحث تولید هم کمبودها و مشکلاتی وجود داره تازه اگر لجستیک را کنار بزاریم. اما شاید در دسترس ترین راه کوادکوپترها باشند. ولی عملا ما استافد های ازشون نمیبینیم که ممکن هست به دفاع موثر شبکه دافندی ( جنگ الکترونیک اسراییل ) یا عوامل دیگه برگرده.
  24. به این تحلیل تحلیلگر صهیونیستی توجه کنید. عدم اقدام ایران اون ها را به این نتیجه رسونده که حملات حتی مستقیم به برنامه موشکی و پهپادی داخل ایران ( و البته ترورها و خرابکاری ها) چون ایران نمیخواد وارد یک جنگ گسترده بشه باید وسیع تر دنبال بشه. و این سیگنال غلطی است که تا حدودی صهیونیستها را گویا ( با حملات و ترورهای قبلی و فعلی ) ب این نتیجه رسونده که خطرناک هست.
  25. اگر خبر درست باشه واقعا غیرمعمول است. خصوصا جنگنده هاو 25 فروند اف-35؟ عملا یا برای بازدارندگی در برابر تحرک مقاومت و پیامی به ایران هست یا آمادگی برای گسترش اقدامات خصوصا در سوریه و عراق و احتمالا در نهایت ایران. پ ن: ممکنه خبرهایی از پیوستن سوخو 35 ها هم باشه و یک اقدام واکنشی یا پیشدستانه باشه.