alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,152
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. امروز نماینده رژیم صهیونیستی نامه زده به دبیرکل سازمان ملل و کلی سر و صدا که ایران چرا ماهوراه بر ازمایش کرده و چرا امنیت جهان را به خطر انداخته و همه باید متحد بشند این رژیم سرکش را ادب کنند و تحریمش کنند و این کارها وحشتناک هست و جنایت علیه بشریت هست و به چه حقی ماهواره بر ازمایش کرده و .... همه چیز را به کنار، همین چند ماه پیش اون موشکی که از عمق سرزمین های اشغالی ازمایش کردند و سیخ رفت هوا با اون ارتفاع و به ریش همه جهان هم میخندید و همه هم گویا یه پسر بچه موشک کاغذی پرتاب کرده اگر مطلبی هم کار کردند در تمجید اینکه آفرین به چه پیشرفتهایی داره نائل میشه و همینطور داره برنامه هاش را پیش میبره و اگر همینطور ادامه بده چنین میشه و چنان میشهو ایران را اینطور میزاره در مخمصه و فلان و بهمان ... حالا تست موشک ارو 3 در الاسکا و انواع موشکهای ریز و درشت بالستیک و شبه بالستیک و ضدماهواره به کنار... چند باری اشاره کردم که یهودیان برای کلمه "وقاحت" اصلا یک ترمِ داستان دار دارند در فرهنگشون ...
  2. یکی از مواردی که فایده خارج شدن از وضعیت انفعالی هست( به خاطر اخم و تخم های غرب)، همین بازنگری دشمن در طرح های دفاعیش و حتی با احتمال کم به تعویق افتادن برنامه های تهاجمیش هست. یعنی خود این حرکت های مدام و تست ها و ... میتونه منجر به بازدارندگی ولو کوتاه مدت بشه و دشمن را مدام مجبور کنه در محاسباتش به خاطر تغییرات لااقل از لحاظ زمانی تجدیدنظر کنه و برای ما زمان بخره. اون هم دشمنی که قبل از جنگ عادت داره همیشه همه فاکتورها را در نظر بگیره و اصولا با چشمان باز وارد یک جنگ بشه و هیچ چیز را از قلم نندازه. حالا اگر این حرکتها پیوسته و منظم باشه تاثیر خودش را در زمان طولانی تری خواهد گذاشت بدون هزینه جانبی و زیاد. (چون هم بازدارندگی نسبی و کوتاه را سبب میشه و هم در راستای تقویت بنیه دفاعی است )
  3. حالا این موارد را که از دو عضو سابق تقریبا مخالف سیاست های ترامپ هم هستند را وقتی کنار حرف برایان هوک میزاریم متوجه میشیم که نهایتا امریکا قصدش همین مکانیسم ماشه هست و متاسفانه باز هم با توجه به ضعفهای اساسی برجام و رجوع به کلمات حتی،که ازشون برداشت های دوگانه میشه ( بماند مکانیسم ماشه که خودش بندی است که از ابتدا هم تکلیفش مشخص بود ) عنوان میشه که موفق هم خواهد شد ( مگر روسیه و چین تهدید جدی کنند که در اینصورت قطعنامه را نادیده میگیرند و سلاح میفروشند که خب براشون هزینه زیادی خواهد داشت و اروپا هم اگر بخواد ملحق بشه کلی قصد باجگیری در حوزه بخصوص موشکی خواهد داشت ) حالا هوک چی گفته بود: " جو بایدن فکر بازگشت به برجام را از سرش دور کنه چون برجامی نخواهد موند که اون بهش برگرده " تنها راهی که مدنظر این گفته هوک هست همین مکانیسم ماشه هست. یعنی با فعال کردن مکانیسم ماشه از لحاظ حقوقی چون برجام از بین میره کامل دیگه مکانیسمی برای بازگشتش تعریف نشده جز با مذاکرات جدید ( حالا این را بزارید کنار گفته چند مقام فرانسوی و آلمانی که بله، نیاز به یک توافق جدید هست با این اوضاع و کاملتر! که ایران باید بپذیره ) از همه جالبتر، قبلا در مورد رویکرد همیشه تهاجمی امریکا گفتم چند بار: این بار هم ببینیم که چطور از مقام یک طلبکار حالا ما مجبوریم همه تعهدات اصلی برجام یعنی مالی را فراموش کنیم و منت آخرین بند حداقلی برجام را بکشیم، باز با رویکرد تهاجمی امریکا ما شدیم بدهکار و طرف غربی طلبکار.
  4. در تحلیل های قبل به این نکته اشاره شد که قاعدتا مقاومت انقدر ساده نیست که فریب صهیونیستها را بخوره. یعنی در مقطعی که بعد از جنگی سخت و نابرابر مسیر مقاومت حفظ شد و از محاصره حزب الله و نابودی در قدم بعدش جلوگیری شد و متعاقبش نابودی عراق و محاصره کامل ایران و بریدن ابزارهای قدرت ایران در منطقه و به شکل بدتر استفاده از همون ابزارها علیه خودش ( فرض کنیم الان النصره یا احزاب ترکستانی اردوغان مسلط بر سوریه بودند، نه تنها ایران دیگه سوریه و لبنان و حتی عراق را از دست داده بود بلکه رقیب قدرتمندش در منطقه ترکیه دست بالاتر را در جایی که روزی محل نفوذ ایران بود را داشت و از طرفی یک کشور دوست به یک کشور دشمن تبدیل شده بود که حداقل ضررش برای ما این بود که به جای تمرکز بر اسراییل باید بر این دشمن جدید که خط قرمزها و محدودیتهای اعراب جنوب خلیج فارس را هم نداره تمرکز میکردیم و پاسخ اقدامات تخاصمی و تهاجمیش را میدادیم و چون یک کشور جنگ زده . آشفته بود اقداماتش انتحاری هم میبود ) فواید و پیروزی های بزرگ در سوریه چیزی نیست که قابل کتمان باشه و به قول دوستان تروریسم بغل گوش کاخ ریاست جمهوری دمشق را خوشبخت ترین افراد هم گمان نمیکردند بشه پس زد و شاید خیلی ها سوریه را از دست رفته میدیدند و این شاید قدرت مدیریت سردار و ایستادگی شخص رییس جمهور سوریه بود که سوریه و بعدش لبنان و حتی عراق و ایران حفظ شد. و اما فریب صهیونیستها که در ابتدا گفتم. چه کسی باور میکنه صهیونیستها مشکلشون با حضور چند تیپ پیاده در سوریه است؟ هیچ کس! سوریه تا وقتی توان دفاع نداشته باشه و تا وقتی اسراییل را به رسمیت نشناسه این رژیم به هر بهانه ای سعی میکنه این کشور و حکومتش و زیرساختهاش را تضعیف کنه حالا ایران نباشه یک چیز دیگه چون سابقش نشون میده در استراتژی جنگ پیشگیرانه حتی پتانسیل تقویت کشورهای مخالفش را تحمل نمیکنه چه برسه جایی که دسترسی آسان بهش داره و براش خط جدی هم محسوب میشه. (راکتور هسته ای عراق، سوریه، سایت موشکی ایران، دانشمندان هسته ای ایران، داشنمندان سوری و فلسطینی و عراقی و چه و چه ) از این نظر یک بار عنوان شد که این رژیم تنها بهانه ها را برای توجیه سرخوشانه حملاتش ردیف میکنه و نه واقعیت میدانی: (قدم های بعدی را دقت کنیم اگر یک بهانش را ما سعی کنیم به خاطر اینکه داره فشار میاره عمل کنیم در راستای خواستش): -ایران نیروهاش را خارج کنه! ایران پایگاه هاش را ببنده ایران مستشار داره باید اونا را خارج کنه (اموزش ساخت موشک میدند ) ایران سوله های ساخت موشک داره حمله میکنیم تا هر چی سوله در سوریه هست و ما بهش شک داریم جمع بشه ( رسما تا اخرین سوله را میخواد بزنه چون میبینه چیزی جلودارش نیست و یک سوریه بی سوله! قابل رصدتر هست تا با سوله!!!) ایران داره به طور زیرزمینی فعالیت میکنه تا این فعالیتهاش متوقف نشه ما حمله میکنیم ( حالا چطور ثابت کنیم نداریم؟ قسم بخوریم؟ جامعه جهانی حرف ما را باور میکنه؟ یا همچنان میگه اسراییل حق داره لابد چیزی هست ) ایران داره سلاح انتقال میده حزب الله در سوریه حضور داره چرا ایران از مسیر سوریه به لبنان رفت و امد داره گروه های شیعه در سوریه هسته مقاومت تشکسل دادند و ما نمیتونیم یک حماس و جهاد را در سوریه تحمل کنیم و الی آخر .... خب عقب نشینی ما به چه منجر میشه؟ فریب فشار همزمان و حیله صهیونیستها را خوردن به چه منتهی میشه؟ اصلا هدف اصلی این رژیم که عنوانش نمیکنه چی هست؟ ببینینم: توجه کنیم که معمولا این قراردادها با شرکتهای روسی منعقد میشه ولی وقتی تهدید تحریم هست یکبار گفته شد کشورها عقب میشکند و اونی که میمونه چیه؟ استفاده هوشمندانه از ظرفیت کشورهای تحریم که تحریم بیشتر براشون معنا نداره. حالا این را بزارید کنار قرارداد معادن ارزشمند فسفات، زمین های کشاورزی غنی حاشیه رودهای باستانی فرات و شاخه هاش، دسترسی آرزومندانه تاریخی ایران به مدیترانه ( فقط همین یک مورد و سوء استفاده ای که ترکیه از ما میکنه به خاطر تک مسیر ترکها برای دسترسی به مدیترانه را حساب کنیم ) و همچنین خط لوله مهم انتقال نفت و دور زدن تگه هرمز و عمان و رهایی از این ماهیت تک بعدی و بسیار پرریسک جزیره خارک و مسیر دسترسی ریلی و زمنی به لبنان و ... حالا تمام این پازل را کامل شده ببینیم؟ ایران چرا این همه فشار و حمله و حتی تحقیر رسانه ای و قدرت طلبی صهیونیستها را زیر ضربات مدام داره تحمل میکنه به قول دوستان با تحقیر مدام واژه "صبر استراتژیک" ؟ و صهیونیستها چرا انقدر اصرار روی کلید واژه خروج ایران از سوریه دارند؟ آیا واقعا فکر میکنند ما فکر میکنیم مشکل اونها از حضور ما در سوریه چند صد نیرو است و حتی مستشار؟ یا اینکه مشکلشون در زیرساختی است که قراره از این دارایی ارزشمند و پتانسیل بینظیر که اون هم ناخواسته و بالاجبار به سمتش رفتیم محافظت کنه؟ ( شاید اگر جنگ سوریه نبود ما بهش فکر هم نمیکردیم و اونها هم هیچ مشکلی نداشتند یعنی این پتانسیل های بالا را ایران هیچوقت در سوریه فعال نکنه (اصلا یک موشک هم پاش وسط نباشه ) مثل قبل کشور دوست هم باشند و حتی برای حزب الله سلاح هم منتقل کنند مشکلی نیست ولی فکر این پتانسیل ها را از سرش به در کنه.) نهایتا هم ما و هم اونها خوب میدونند بدون زیرساخت بازدارنده، هزینه در سوریه برای فعال کردن پتانسیل های بالا یک نوع حماقت است چون دادن گوشت دم توپ هست! اتفاقا تبدیل میهشه به یک اهرم ضد ما چون همیشه گروگان صهیونیستها هستند سرمایه گذاریو ولی شما یک زیرساختی داشته باشی که حداقل بازدارندگی (مثل جنوب لبنان ) را داشته باشه نه تنها میتونی کل پتانسیل های استراتژیک بالا را فعال کنی که حتی در کنارش برای روز مبادا همون پتانسیل بازدارنده را حفظ کنی که اگر به خاک اصلیت هم تعرضی شد از اون ابزار بازدارنده استفاده دوگانه و تهاجمی هم ببری. حالا شاید بیشتر درک بشه چرایی "صبر استراتژیک" ما و چرایی " بی صبری استراتژیک! " صهیونیستها باشد که ما حمایت و توان و انگیزه مضاعف فراهم کردن هر چه قویتر اون زیرساخت مدنظر در سوریه را داشته باشیم. چه افکار عمومی و چه دولتها و چه نظامیان
  5. آیا آمریکا به خواسته اش در عراق رسیده است؟ حزب قانون به ریاست مالکی تقریبا تنها حزبی بود که با الکاظمی مخالفت داشت، چند روز قبل از رای اعتماد نامه تهدید کننده ای از سفیر آمریکا دریافت کرد که در آن تهدید شده بود که اگر اوضاع طبق روال پیش نرود آمریکا تضمینی برای ادامه ی (!) حمایت از عراق و همچنین وضعیت پایدار عراق نخواهد کرد و تلویحا وعده شورش و آشوب بیشتر داد.حالا با انتخاب کاظمی ( هر چند ائتلاف قانون به نظر در رای اعتماد شرکت نکرد ) آمریکا و شخص پمپئو آبنبات تشویقی را به دولت جدید همان لحظات اول تقدیم کردند. به ظاهر برای موفقیت دولت جدید و حفظ آن درست به شیوه ای که در لبنان خلاف آن عمل میکنند ( ایجاد مشکلات شدید ارزی و بانکی توسط ریاست بانک مرکزی که تحت حمایت سفارت آمریکاست ) تا دولت جدید که همسو با سیاست های آمریکا (در ظاهر) به اندازه دولت حریری نیست را با مشکلات اجتماعی رودررو کند. باید دید آیا ایران انتخاب منفعلانه ای (واگذاری زمین به رقیب) داشته است یا هوشمندانه ( یا خرید زمان ) ؟
  6. دقیقا. هنوز همون مشکل قدیمی است. به اهمیت رسانه پی نبردن. متوجه نیستند عزیزان که رسانه میتونه تولید قدرت هم بکنه. و چیزی که رسانه با تصویر منتقل میکنه چیزی است که شما در برابرش قرار میدید. اتفاقا امروز موردی بود مشابه. به انتظار تصاویر شهدای حماس و حزب الله دقت میکردم. حماس با دستان خودش با توجه به ظاهر تصاویر و چینش اجزای تصویر کمک میکنه به تبلیغ ضد خودش و حرکت مقاومتش ولی حزب الله ( از همون ابتدا ) در اعلان های رسمی به این موضوع دقت میکرد ( شاید به خاطر فرهنگ رسانه ای حاکم بر لبنان که تاثیر گذاشته ) حتی خود ما هم هنوز این رفتار رسانه ای را مثلا در اعلان رسمی شهدا فی المثل نداریم. پ ن: حالا درسته بحث بودجه و مالی هم هست ولی خب هنر مدیر اینه که با چیزهایی که داره حداقل ها را براورده کنه. ( یه مثال شلخته بزنم، شما مجبوری برای ماشین پلیس از سمند استفاده کنی؟ اعتبار و تاثیرگذاری پلیس را قطعا سمند خدشه دار میکنه در ظاهر، شما میتونی با سفارش مخصوص به تولید کننده و تغییرات جزئی، حتی رنگ آمیزی و برچسبها؛ سمند را از شکل مرسومش دور کنی و با اشنایی زدایی در ذهن مخاطب پلیس، کمی از وضعیت ابتدایی خارجش کنی )
  7. رسما از خاک امریکا اقدام تروریستی کردند ضدونزوئلا ترامپ میگه به من مربوط نیست (پس چه کسی مسئول اون طویله! است ) و پمپئو هم میگه ابتاع تروریست ما باید هر طور شده ازاد بشند.
  8. اخیرا چند مورد اظهارنظر در مورد موعد رفع تحریم تسلیحاتی داشتیم که امروز بالاترین مقام دولت یعنی جناب روحانی هم بهش ورود پیدا کردند و بعد از سخنگوی دولت و سخنگوی وزارت امور خارجه و وزیر امور خارجه و دبیر شورای امنیت ملی آخرین مقام بودند که در موردش صحبت کردند. جناب روحانی صریحا اشاره کردند که در نامشون به اعضای چهار به علاوه یک در پاراگراف انتهایی اشاره کردند که اگر چنین کنند، ما هم چنان خواهیم کرد. اگر بدبین باشیم باید امیدوارم باشیم این تهدید و صحبت از واکنش ما به مانند قدمهای برجامی نبوده باشه حالا شاید برای نحوه اون قدمها دلایلی ذکر میشد ولی منجر نشد به اینکه طرف مقابل حتی تلاشش را کنه برای جبران کسری از صدمات ایران اون هم با توجه به اینکه تعهدات کامل اجرا شده بود. اگر خوشبین باشیم این بار جناب روحانی همونطور که خودشون گفتند به واقع تهدید جدی ای را مطرح کرده باشند ( حتی در لفافه وضعیت فوق العاده ای که میتونه تصمیمات ثابت گذشته را دستخوش تغییر کنه ) که حداقلش خروج از برجام به صورت کامل و همچنین حتی ان پی تی است. حربه ای که آمریکا به کار گرفته به این صورت هست، اروپا و چین و روسیه را مجاب کنه که اگر خودشون تحریمها را تمدید کنند اون هم متوسل به اروپا (تهدید و اجبارشون) نمیشه یا اینکه خودش راسا اقدام نمیکنه تا مکانیسم ماشه را فعال کنه چون در اینصورت با بازگشت پرونده به شورای امنیت برجام اساس وجود نخواهد داشت و اروپا و چین و روسیه این را نمیخوان (وضعیت فعلی را ترجیح میدند که ایران پایبنده و اونها هم کاری نمیکنند و به نظر آمریکا هم راضی است تا بند غروب احتمالی بعدی! نهایتا رفتار و تهدیدات ایران بسیار موثر هست که طرف مقابل ( حالا چه با تهدید و چه تطمیع ) آیا با تمدید تحریمها همراهی میکنه یا خیر؟!
  9. با توجه به سه خبر امروز ( پمپئو، بنت و چند جمله جناب روحانی ) و همچنین خبر نوتام یک ماهه صهیونیستها میشه انتظار داشت که در ماه پیش رو ( و 6 ماه بعد به تناوب ) باید شاهد تشدید حملات در سوریه باشیم. و اما رژیم صهیونیستی در سوریه معمولا سه نوع حمله داشته تا حالا: 1.حملات انتقام جویانه: که کم تعداد بودند ولی در شکل و نوع شدید بودند و بیشتر زیرساختهای حکومتی و نظامی مهم سوریه و مقاومت را در بر گرفتند. مثل تلافی ساقط شدن اف-16 هشون که حمله به تیفور را در پی داشت. 2.حملاتی که در اونها احساس خطر میکرده یا هدف ارزشمندی بوده که ریسک حمله را هم پذیرفته: مثل شهادت جهاد و ابوعیسی و شهید الله دادی و یا هدف قرار دادن خانه ای در حومه دمشق و شهادت دو عضو حزب الله و ... که معمولا محدود هست. 3.حملات روتین که برای فشار به مقاومت و دولت سوریه هست و از بین بردن احتمالات و حدس هاش در مورد هرگونه انبار مهمات، پایگاه ها و ... که هدف براش اهمیت نداره که حتما مهم باشه و معمولا هم سعی میکنه هشدارطور و بدون تلفات باشه و بیشتر هدف اعلام ادامه دار بودن حملات و معتبر بودنشون هست تا هر بهانه ای که میاره. ( فردا فرضا ایران نباشه، میگه حزب الله هست، حزب الله نباشه میگه مسیر حمل سلاح هست و به همین ترتیب. اصولا این رژیم با خوی تجاوز نشون داده جایی که ببینه قدرتش را داره و طرف مقابل هم در ضعف هست (بازدارندگی وجود نداره) قدم به قدم جلو میاد تا تهدید ذاتی علیه خودش را دفع کنه و حتی برای خودش ابزار قدرتی ایجاد کنه. سابقه تاریخیش هم همینه. تجاوز تا اشغال و حتی حالا هم برخی فرماندهانش اعلام میکنند خطر حزب الله چون ریشه دار تنها با اشغال جنوب لبنان امکان رفعش هست. در مورد سوریه هم به همین ترتیب هست و طیف بزرگی از احتمالات ( مثلا بعد خروج ایران، حزب الله، توقف انتقال سلاح(حالا که سوریه ضعیف شده به خاطر جنگ داخلی و فرصت هست) از اشغال قنیطره گرفته، تا استقرار یک گروه تروریستی مخفی یا آشکار برای فیلتر بودن جنوب و جولان و تا مثلا وادار کردن دولت سوریه به اقدام علیه مقاومت(فشار سیاسی و نظامی) و موارد دیگه را میتونه دربر بگیره. پس مثل برجام های متعدد، ماجرای ایران باید از سوریه خارج بشه و اگر خارج بشه من کاری ندارم دیگه هم دروغی بیش نیست. همونطور که گفته شد بعد خروج ایران حملات ادامه پیدا میکنه و گفته میشه حزب الله هم باید خارج بشه، بعدش مسیر انتقال سلاح بهانه میشه، بعدش حضور و شکل گیری گروه های مقاومت بومی (بچه های نبل و فوعه و ... ) با این بهانه که حزب الله اینها را اموزش میده و بعدش پتانسیل گروه های مقاومت در سوریه و .... ( همه هم به این خاطر که کشور سوریه الان وضعیت ضعیفی داره به خاطر جنگ ها و موقعیت مناسبی است که از تهدید (قدم به قدم) فرصت بسازه. ( یکهو نمیتونه تقاضای مثلا پیمان صلح کنه و به رسمیت شناخته شدنش والا چنین میکنم و چنان، اول نیاز داره قدمهای دیگه ای برداره )
  10. یکی از اهداف نوتام اعلامی یک ماهه صهیونیستها بر فراز جولان میتونه تغییر تاکتیک باشه: بحث شد که میتونه برای تشدید حملات باشه، برای غافلگیری باشه، برای یک همکاری با آمریکا و در اختیار داشتن امکان پاسخ در هر زمان و مکان باشه در این یک ماه، پیام و هشدار باشه و یا یک اقدام تدافعی در برابر اقداماتی که در سوریه رخ میده ولی میتونه نشاندهنده این باشه که با توجه به کمبود اهداف کیفی و تکراری شدن حملات گاه و بیگاه تصمیم دارند برای قدرتنمایی، سوار شدن بر موج رسانه ای، تحریک مقاومت و پیشبرد اهداف فرعی؛ تصمیم گرفته شده حملات پرتکرار و آزار دهنده مستمری انجام بدند به صورت بمباران روتین. به هر حال باید مراقب تغییر تاکتیکها بود.
  11. همچنین با حضور پرتعداد پهپادهای ترک عجیب نیست پیشروی نیروهای وفاق. امروز هم حملات گسترده ای را به نیرویهای خفتر داشتند و اردوغان هم اعلام کرد دیروز به زودی پیروزی در لیبی را جشن خواهیم گرفت! ( اصولا دوست داره همه جا جشن بگیره! )
  12. چند روز پیش یک مصاحبه ای از شهید مقاومت سید مصطفی بدرالدین** در مورد جنگ 16 روزه 96 منتشر شد، جالب بود قسمتیش که اینجا میزارم: با این تجربه و حضور میدانی حزب الله در سوریه و تمام حملات این سالهای صهیونیستها و همچنین عملکرد مقاومت در یمن و جنگهای 33 روزه و حتی غزه با اون وسعت محدود و بمبارانهای پایان ناپذیر صهیونیستها، حالا نمیشه باور داشت که مقاومت ما در سوریه متکی به سوله ها و ساختمانها باشه ( بحث حضور استراتژیک ) و همین طور راحت صهیونیستها هم هر بار با چهار تا موشک بزنند و برند و ایمج ست هم فرداش چهار تا عکس بزاره که بله! میبینید که این سوله کامل تخریب شده و محل ساخت موشک بالستیک بوده و یان ساختمان هم پایگاه استراتژیک سپاه قدس بوده که کامل تخریب شده. ( این اصلا به این معنی نیست که نبودند یا استفاده از از برخی ساختمانها و سوله ها به عنوان پایگاه و انبار نمیشه ولی موضوع این هست که این قطعا نمیتونه همه ی ماجرا باشه. اون هم به جرات دست مقاومت در روی زمین هم از لبنان و هم از غزه و هم از عراق شاید حتی بازتره - منظور در تحرکات بدون مزاحمت گروه ها و سیاسیون و لابی های قدرت درون کشور ) خلاصه اگر مقاومت در این سالها از تجربه غزه و لبنان و یمن حتی استفاده نکرده باشه در سوریه ( وجه مشترک یمن و فلسطین بمباران های متناوب و مستمر هست و در لبنان هم حالا نه در سالهای اخیر که حزب الله یک بازدارندگی برقرار کرده که در همون بازه قبل از 2006 نظارت و تهدید مدام بالای سر ولی پیش بردن پناهگاه ها و پایگاه ها در همون شرایط ) بسیار عجیب تر هست از اینکه بگیم توان اقدامی نداره. ** فرماندهان مقاومت را فراموش نکنیم، در تمام این سالها با وجود اینکه همیشه در خطوط مقدم حاضر بودند، ولی تقریبا اغلبشون توسط ترور از ما گرفته شدند بوسیله دشمن. در یک روند تدریجی و اخیرا اشاره کردم که روند را وقتی نگاه میکنیم هیچ عجیب نیست که چرا از ابتدا شروع نکنیم. از متوسلیانها و جهان اراها و کاظمی ها و صیادها و ستاری ها و .... منظور همه از یک مبدا با ابزارهای گوناگون و گروهک های مختلف و غیرمستقیم و مستقیم توسط خود دشمن.
  13. حالا در مورد استفاده که اگر گذاشته بودند تا به حال استفاده شده بود. قطعا اجازه نمیدند ولی من تنها به همون رادارها هم اکتفا میکنم. لااقل سیستم فعال باشه ( بدون اجازه شلیک ) و اوضاع را رصد کنه باز اطلاعات ذیقیمتی میشه کسب کرد. احتمالا اگر رادار متعلق به ایران باشه بدون محافظت اصلا اجازه استقرار داده نمیشه و بهش حمله میشه. موقیعت بغرنجی هست به هر حال. با این نوتام یک ماهشون در جولان هم معلومه برنامه دارند. حتی اگر هدف پایگاه های ایران نباشه و یا به قصد نابودی هرگونه زیرساختی که پتانسیل ایجاد پایگاه را داره ولی این حملات مکررشون با بهانه پایگاه ایرانی رسما داره زیرساختهایی که باقی مونده در سوریه ( ولو سوله و انبار و اخیرا دیدیم که دارایی های غیرنظامی فرودگاه ها را م هدف قرار میدند ) را هم نابود میکنه به تدریج. البته با تحلیلی برای تحت فشار گذاشتن حکومت سوریه که ایران حضورش برای شما هزینه ساز هست.
  14. در مورد حملات دیشب صهیونیستها به حلب: اهمیت این حمله اینه که بعد از مدتها دوباره حمله به حلب انجام شده، جاییکه طبیعتا دسترسی بهش نسبت به دمشق وحما دشوارتر هست (ظاهرا والا که آسمان بی دفاع سوریه و تونلهای اردن و عراق سخت و آسان نزاشتند ) و خب نیروهای مقاومت هم تمرکز بیشتری روش دارند. طبق تصاویر چند موشک را پدافند دفع میکنه ولی اصابت هم دیده میشه. گفته شده هدف دو پایگاه نظامی بوده ( یا بنا به برخی خبرها مجتمع تحقیقات نظامی سفیره و سوله های دفاعی و یا انبار مهمات ) و خسارات وارده در دست بررسی است. باز طبق برخی اخبار حمله توسط سه جنگنده که از مرزهای هوایی تنف ( به این معنا که احتمالا از فراز اتوبان! اردن ( خصوصا بخش شمال شرق اردن که یکبار هم گفته شد که به نظر امریکا مشرف به تنف یک فرودگاه نظامی مجهز درش تدارم دیده (با توجه به رصد پروازهای متعدد پست هوایی آمریکا و پرنده های نظامی غول پیکر که در اون نقطه کاهش ارتفاع میدند و به نظر تدارک پایگاه تنف را بر عهده دارند و وقتی میگم بی صاحب واقعا منظورم بی صاحب هست اون منطقه از اردن! ) و یا مرز اردن و عراق وارد شدند ) و سپس به سمت محدوده الجزیره و مناطق شمال شرق سوریه و در اشغال کردهای امریکایی! رفتند و از اونجا حملات را ترتیب دادند. طی این مسیر قاعدتا برای یا یک سلسله اهداف مهم بوده یا یک قدرت نمایی و پیام همراه با اون که همکاری با آمریکا در اوج خودش قرار داره و میتونه گسترش هم پیدا کنه و تضمین کامل هم برای حملات وجود داره. حالا خبر به کنار، تحلیل اصل حملات هم به کنار. جدای از تمام بحث ها نکته اینجاست ایران قادر به رصد این حملات هست؟ حالا هم به منظور یک پیش هشدار به پایگاه ها و نیروها و هم برای تجربه اندوزی از شکل و نوع حملات؟ ما در ایران رادار سپهر را داریم تنها که از داخل ایران با برد 2500 کم قادر به پوشش این مناطق هست ولی آیا این برد برای هواگردها ( حالا پنهانکار و یا پنهانکار ) هم کاربرد داره یا برد نهایی مربوط به موشکهای بالستیک هست؟ اگر امکانش وجود داره قدرت و دقت این آشکارسازی تا چه حد هست؟ در مورد خارج از ایران که در سوریه با توجه به آسیبها و حملات شدید به زیرساختها از جمله رادارها و باز توسط خود همین صهیونیستها در چند مقطع آیا ابزاری وجود داره؟ لااقل اون اس-300 مجسمه را امکان استفاده از رادارهاش برای پرسنل سوری وجود داره تا رصد دقیقی داشته باشند و مستند سازی حملات طی این سالها ( خودش میتونه فوق العاده ارزشمند باشه این اطلاعات برای ما )
  15. گویا یکیشون مامور اداره مبارزه با مواد مخدر امریکا بوده. حالا یا عضو سابق بوده یا از این اعضای همکار یا چی در خبر نبود.
  16. آمریکا در روشی ترکیبی ( حمله مستقیم و تهدید مدام ) پایگاه های ثابت حشد را یا هدف قرار داد یا با تهدیددات مدام مجبور کرد این پایگاه ها لااقل در شکل ثابت و بزرگش برچیده بشند. وقتی پایگاه ثابت که تامین کننده نیروهای گشتی و عملیاتی باشه نداشته باشی گروهک تروریستی با علم به اینکه پشتوانه در بازه زمانی مشخصی به نیروهای بی دفاع و کم تعداد نمیرسه یا پایگاه به حدی کوچک شده که میشه بهش حمله کرد شروع میکنه به تشدید حملات و تلفات گیری. حالا این مناقشه برانگیزه و قصدم خدای نکرده ایجاد اختلاف و تهمت نیست و تنها یک نگرانی است* ولی میبینیم به نیروهای سرایا اسلام در همون محور هیچ حمله ای نمیشه ولی نیروهای گروه های دیگه حشد به شدت بهشون حمله میشه ( آیا میتونه دلیلی باشه به انتخاب گرو ههای همسو و غیرهمسو ( حالا نسبی و مداراگرایانه در بعد سیاسی ) با آمریکا. از طرفی اف-16 ها و نیروی هوایی عراقی عملیاتهاش محدود و با هماهنگی طرفی باید باشه که جنگنده فروخته. و قطعا چیزی که در حال حاضر در عراق به عنوان داعش هست یا مستقیم یا غیرمستقیم (بازوهای اطلاعاتی و نفوذی) داره تحت اهداف امریکا عمل میکنه. مثل قلاده ای که حتی خود حیوون هم ندونه به گردنش بسته است و گاهی شل میشه و میتونه حمله کنه و گاهی کشیده میشه و یا تکه گوشتی که هر بار به سمتی پرتاب میشه تا به اون سمت حمله کنه. *دیروز خبری بود که داعش به یک موضع از گروه سرایا هم حمله کرده. انصاف حکم میکنه اگر تحلیلی خدشه ای بهش وارد شد عنوان بشه.
  17. آمریکا پلن به پلن و قدم به قدم در حال تحریک مدام ایران و همچنین تست گام هایی است تا ببینه تا کجا میتونه جلو بیاد. در مورد توقیف 12 میلیون دلار و نفت کش هم به همین ترتیب هست. بعد از امتحان روشهای گوناگون ( حتی توقیف نفتکش ایرانی توسط انگلستان ) و یا در مورد تجاوزات هوایی ( که منجر به سرنگونی گلوبال شد ) یا تجاوزات مکرر دریایی ( که منجر به واکنش شناورهای سپاه شد ) و هجمه هفته پیش به ماهان ( که خطوط هوایی را شامل میشه ) در هر مرحله منتظر واکنش ایران میشینه، اگر پاسخی دریافت کنه میره سراغ یک پلن دیگه و در غیراینصورت گامهاش را در همون پلن موفق بیشتر برمیداره و جلوتر میاد. در این مورد هم هرچند سخت هست ولی به نظرم اگر اقدامی نکنیم این مقدمه توقیف نفت کشهای در اختیار و یا شناورهای تجاریمون خواهد شد. همونطور که ممکنه پیش زمینه یا محمل تستی برای توقیف پرنده هامون باشه در هوا. کار خیلی سخت هست، نفت کش در خلیج عمان لنگر انداخته و ما هم قصد نداریم به دست خودمون اتهامات را تایید کنیم ( اگر پول در امریکا بوده ) ولی اگر به این دست توقیفها واکنش نشون ندیم ( کاملا مشخصه که یک برنامه ریزی بوده پشت ماجرای این سناریو ) جلوتر خواهند اومد. در مورد خود نفت کش مستقیم شاید نتونیم کاری بکنیم ولی اگر تلافی ماجرا سر شناور و یا نفت کشی ( با یک بهانه ) دربیاد شاید پیام دریافت بشه. ( میدونم نشستن و تایپ کردن خیلی آسونه و در عمل کلی ملاحظات و مخاطرات وجود داره ولی منظور در مجموع همون واکنش هست به هر نحوی شده ولو هم سنگ نباشه ) ============================================================== در مورد تحرکات گسترده هوایی امریکا نزدیک مرزها بحث شد، عنوان شد که میتونه یک برنامه تمرینی روتین باشه یا با احتمال دیگه تمرینات آمادگی برای یک تهاجم احتمالی. یک نکته ای که دوستمون هم در استاتوس بهش اشاره کرد بحث عادی سازی است. در مورد ترور سردار مثلا در نظر بگیریم وقتی اطلاعات را کنار هم میزاریم میشه حدس زد ایران به مدت طولانی روزانه پرواز پهپادها از بغداد و کویت و بحرین را رصد مکیرده و همچنین پروازها از اردن را. دیگه براش عادی شده بوده. سردار حاجی زاده اشاره کردند اون روز هم رصد کردیم که پهپادها بلند شدند ولی فکرش را نمیکردیم قصدشون چیه و اون همون نقطه طلایی بود برای دشمن ( عادی سازی و ناگهان غافلگیری ) در مورد این پروازها هم وقتی پرسنل به مدت صد روز یک سری پرواز پرتعداد را که شکل روتینی به خودش گرفته را دارند رصد میکنند و یک موضوع عادی و تکراری و روتین شده کافی است این پرواز ها که همگی هم مماس مرزهای ما هستند و عادی تلقی میشند در تصمیم موعود از مسیر خارج بشند و ضربه غافلگیر کننده را بزنند. فراموش نکنیم غافلگیری و شوک حاصل از اون ( که در یک اقدام ضربتی چندین فروند جنگنده ضد اهداف حساس (مثلا پدافند و نقاط حساس خطوط مقدم ) بهترین عملکرد را دارند تا شلیک کروز از کیولمتر ها دورتر ) هست که عامل موفقیت دشمن تلقی میشه و بعدش تا کشور هدف به خودش بیاد و شوک و خسارات را هضم کنه کلی زمان هست تا با تحرکات سیاسی و روانی و نظامی از قدرت پاسخ یا احتمال پاسخ طرف مقابل بکاهی در حالیکه ضربه خودت را زدی. ( حتی منظور یک ضربه حیایتی نیست بلکه ضربه حیثیتی است که دما را به نقطه جوش برسونه و مثلا کشورها واسطه بشند برای مذاکرات مدنظر طرف مقابل و البته با فشار موازی از داخل و برخی جریانها و حتی تظاهرات مردمی! که ما جنگ نمیخوایم و این دست مباحث ) - کاری که در ترور سردار انجام شد، پهپادها یک بار از پرواز روتینشون خارج شدند و عملیات کردند و چیزی که باقی موند یک شوک عجیب و غافلگیری تمام عیار و یک هفته پرتنش و پر اضطراب و عدم آمادگی پاسخ و آشفتگی بود که تازه اول کار بود تا اگر پساخی قرار هداده بشه بستر و ملاحظات نظامی و سیاسیش اماده بشه و تازه اون هم وقتی زیر فشار شدید تهدیدات دوباره و فشار بین المللی هستی برای عدم پاسخ که شاید نتیجه این استرس غافلگیری را در ماجرای پرنده اکراینی دیدیم. از طرفی پروازهای سنگین اینچنینی و سیگنالهای مدامی که ممکنه تعبییر بشه به امادگی برای حمله قطعا تمامش را جمع کنیم هزینش از یک جنگ کمتر هست. باید لحاظ کرد که این یک فریب ادراکی نباشه که تصمیمی را با شبح جنگ تحمیل کنه به کشور. برای همین بسیار مهم هست که با اطلاعات جانبیو م وازی تحلیل درستی بشه که هدف واقعی چیست و برای هر دو احتمال برنامه ریزی لازم بشه و امادگی صد در صد وجود داشته باشه. ( تغییر پرسنل پدافند و چرخشی کردنش و یا شرایطی را برای اینکه عادی نشه برای نیروها و یا تمهیدات نظامی برای تغییر تمرینات دشمن ولو با رونمایی از یک سلاح جدیدی و تغییر محاسباتش و افزایش الرتهای نیروی هوایی و صدها راهکار دیگه میتونه اتخاذ بشه مثلا )
  18. مهم این ماهواره نیست. مهم ماهواره های امریکایی/صهیونیستی دقیق هستندکه وجب به وجب خاک سوریه را دارند میکاوند و تغییرات حتی در حد یک در ورودی را توان شناساییش را دارند و بلافاصله هم تا یک تغییری در یک ساختمانی میبینند مورد حمله قرار میدنش. اون چشمان این دو رژیم هست که باید به وقتش کور بشند. اگر اون چشم ها کور بشند و اندام های حرکتی ( مبتنی بر جی پی اس و ...) هم در یک جنگ گسترده فلج بشند، تا حد زیادی تعادل این دستگاه مهاجم به هم میخوره. یک نکته هم در مورد ایمیج ست اینه که در حقیقت در کنار انتشار این تصاویر ( میشه با اطمینان گفت با هماهنگی وزارت جنگ صهیونیستها ) هدفش تکمیل بعد روانی و رسانه ای حملات اسراییل هست. در تمام تصاویر و متنهاش هم ادبیات طوری هست که القا کنه بدون ردخورد مراکز هدف قرار گرفته شده عمدتا مرتبط با ایران هست. حتی همین مورد اخیر در مورد فرودگاه شعییرات بعد اینکه میگه فرودگاه تعمییر شده و جنگنده ها توش عفالیت دارند ولی هنوز زوده بگیم انتقال سلاح توسط ایران توش از سر گرفته شده یا خیر ( گویا یک فکت پذیرفته شده هست و از طرفی میخواد قدرت و موثر و مشروع بودن حمله اسراییل بهش را توجیه کنه و از طرف دیگه توجیه بزاره برای حملات بعدی )
  19. کنگره ای با اکثریت دموکرات. یکبار برای همیشه باید پرونده برجام بسته بشه در اذهان مسئولین ما. چیزی که از ما گرفتند ( برنامه هسته ای ) و چیزی که به ما ندادند را هیچ کس دیگه هم به ما برنخواهد گردوند. منظور نیست تلاش نشه برای حقمون چون به هر حال ما پرداخت خودمون را انجام دادیم و شده با چنگ و دندان هر تکه ای از حقمون به ازای اون پرداخت را باید پس بگیریم ولی امید بستن به دموکرات و اروپا جماعت و نشستن یعنی اتلاف وقت. این که نمونه کوچکی از حق ماست و دارند هم افزایی میکنند که چطور جلوش را بگیریم. آیا هنوز کسی شک داره تاریخ های مندرج در برجام ( بندهای غروب ) تنها بهانه ای بودند تا ایران برجام را امضا کنه و داشته هاش را بده بره تا به وقتش که موعد بندها رسید با این قبیل کارشکنی ها یا کل معامله را بهم بزنند یا به نحوی امتیازات جدید بگیرند؟* اصولا تعبیه مکانیسم ماشه هم بدین منظور بود که غربی ها به عنوان افتخار ( و البته برخی به عنوان عجیب ترین بندی که یک طرف میتونه در یک توافق اجازه ورود بده به ضررش ) ازش یاد میکنند. * هرچند بارها چندین مقام حتی اروپایی عنوان کردند حالا به بندهای غروب برسیم یک فکری براش میکنیم در موعدهای گذشته و یا اینکه بله به نظر ما هم نیاز به تغییراتی داره این بندها.
  20. چین و روسیه کم کم باید بفهمند یا باید بلوک قدرت خودشون را تشکیل بدند ( ذیل هر سازمانی مثلا شانگهای (البته با این اعضای متناقض خیر ) یا تشکیلات دیگه ) یا اینکه باج دادن مدام به آمریکا بابت در بازی بزرگان حفظ شدن ( چهار تا میخورن تا یکی جواب بدن ) دیگه دورش تموم شده.
  21. متوجه هستم. همه ما به دنبال استفاده از این حق باقیمونده هستیم. ولی عاقلانه و از موضع طلبکاری و دریافت حق. هرگونه حتی ژست کوتاه اومدن برای همین حداقل حق هم مطمئن باشید طرف غرب را ترغیب به دادن حقمون نمیکنه بلکه در این موقعیت تنها باجخواهی بیشتر را سبب میشه. بعد هم اشاره شد که برجام را با تمام اون جزییات و صدها امضا و پیش پرداخت و بتن و مکانیسم ماشه و قطعنامه و بندموشکی و تعهدات از قبل انجام گرفته ما، بستند و زدند زیرش ( حتی همون اروپاش ) حالا گمان میکنید این دریدگان عالم سیاست با قول و قراری که تازه قرار هست ما زیرش بزنیم ( احمق که نیستند ) به ما امتیازی بدند. ( هر چند برای همین اصرار دارم که واژه ها را درست به کار ببریم، ما یک حقی (اون هم کوچکترین موردش در برجام ) طلب داریم که تازه باید با طلبکاری از اروپا ( تو هم باید به من سلاح بفروشی ) بگیریم. و دنبال امتیاز یا چیز ویژه ای نیستیم ) ما شاید بنا به کم تجربگی و جنگ قدرت داخل و ساده لوحی محض سندی امضا کردیم که طرف مثل اب خوردن زد زیرش ولی خب اونها پیر خسته ی اسعمارگری هستند! اگر هم نباشند زور دارند و پس فردا نه تنها زیر سند مکتوب میزنند که اگر ببینند فرض محال قولی دادی و زدی زیرش جوابش را با بمب و موشک و تحریم بدند. منم موافقم به هر روش و سعی و تلاشی باید به این حقمون برسیم ولی قرار نیست از چاله به چاه بیفتیم. حقی داریم که باید با زیرکی و خنثی کردن اقدامات امریکا در چارچوب مشخص بهش برسیم. اگرم به قول شما بتونند دوستان غرب را فریب بدند که چه بهتر، بدند ولی به قول شما نه با حتی قول و قرار سر خطوط قرمز. ( چون همه میدونیم اونها مار خوردن تا افعی شدن!! از قول و قرار یا همون اول و با چرب زبونی استعماری! سند برجام با مکانیسم ماشه در میارن یا اینکه بعدا همون قول و قرار را و به قول شما زیدن زیرش را میکنن یک قطعنامه فصل هفتمی )
  22. من ژست "ما موشکی بیش از 2000 کم را لازم نداریم" را متوجه شده بودم در داخل ( اتخاذ این ژست در مقاطع خاص دلایل خاص داشت از جمله بحث کلاهک نامتعارف قاره پیماها در اوج موضوع پی ام دی و ... ولی به خاطر ندارم جایی قولی داده باشیم یا سندی امضا کرده باشیم. اصولا موضوعی نیست که به سمت قول و قرار بریم چون سند مکتوب را زدند زیرش چه کسی قول و قرار را میپذیره در این زمانه اصلا؟! و البته میبینیم ایران همچنان به این ژستش پایبند هست. ولی طرف اروپایی و امریکا برنامه فضایی ایران را عقیم میخوان چرا؟ چون کاری ندارند ما چی میگیم میگن پیشرفت در این یعنی اون. حالا شما هر قولی بدی مجبوری برنامه فضایی را هم خفه کنی چون اونها هیچ تفاوتی در این دو قائل نیستند. قبولی شات دان کردن و یا محدودیت برنامه فضایی حتی از موشکی هم زیانبارتر هست.
  23. در این مورد موافق نیستم. حق ما در برجام صریح هست. 99 درصد فایده برجام برای ما حقوق مادی برجام بود که نه تنها بهشون نرسیدیم، نه تنها تحریم های شدیدتری شدیم، نه تنها ما تمام تعهداتمون را عمل کردیم بلکه اروپا هم هیچ قدمی برنداشت. این 1 درصد باقیمونده قرار نیست جاییکه دیگه حتی اروپا لازم نیست براش هزینه ای هم بده ( کافیه کاری نکنه فقط تا موعد لغوش برسه تا ما به همین یک درصد از برجام لااقل برسیم ) دوباره براش امتیاز تازه ای هم بدیم. من موضع اروپا را نوشتم ولی موضع ما قطعا باید محکم و بدون هیچگونه عقب نشینی ای باشه. حالا اروپا اگر میخواد همین یک قلم را هم بزنه زیرش و باجگیری کنه تکلیف ما روشن هست. اون هم در زمینه موشکی. شک نکنید حتی پذیرفتن زبانی معامله بر سر موشک یعنی نهایتا بعد از چند سال یک برجام تحمیلی موشکی و یک قدم عقب نشینی در سپردن این حق به دست متوحشین تمامیت خواه غرب یعنی صد قدم پیشروی اونها. اصولا برجام که لااقل با تمام ضررهاش میتونه یک "درس" و "تجربه" زیسته! باشه؟! تجربه تلخی که هرگز نباید تکرار بشه. مذاکره؟ باید در آغوش گرفت. کی گفته نباید مذاکره کرد. میشه سر هر اختلاف نظری ( نه حقی ) مذاکره کرد. اصولا تعبییر من هست که مذاکره سر "نفس کشیدن" و یا "آشامیدن" و "حق زیستن" اسمش مذاکره نیست زیر بار ظلم رفتن هست که نتیجش هم معلومه.* مذاکره بر سر حقوق و اصول؟ با غرب؟ بعد از تجربه برجام؟ هرگز! اصلا تجربه نشون داد کسی که سر حق مسلمش مذاکره کنه با حاکمان فعلی ( چون غرب علاقه ای نداره این حق را به رسمیت بشناسه ) نتیجه ای بیش از این برداشت نخواهد کرد. تنها ضرر و خسران. ** * و ** حالا کمی دراماتیزش کردم و یک بحث فنی نیست ولی میخواستم روح بحث را در این مورد کمی برجسته کنم که در این مورد خاص اصلا نباید کوتاه بیایم. خصوصا در مورد موشک و منطقه و قدمهای هسته ای حداقلیمون. میتونیم در مورد امنیت انرژی و تعاملات اجتماعی و سیاسی بحث کنیم و مذاکره.
  24. وقتی پاسخ کامل را میبینیم به نظرم از همین حالا موضعشون مشخص هست ( اگر اتفاق دیگه ای با فشارهای پمپئو رخ نده ) - اینکه ما در این مورد سمت امریکا غش نمکینیم ولی خب شما هم باید امتیازاتی بدید تا غش نکنیم ( موشکی احتمالا چون باهاش هم میتونند برای امریکا دم تکون بدند و کمی شاید راضیش کنند و هم اینکه دغدغه خودشون هم بوده و دستور از بالا (اسراییل) و مدتها پیش به شورای امنیت این سه کشور نامه نوشتند، منطقه و یا قدم های هسته ای برداشته شده ) کمی دقیق بشیم در عبارت کامل.
  25. البته به نظر پاسخ کامل به این سوال نیست، در پست قبل عنوان شد عبارتی بلافاصله بعد این گفته شده که ابهام را بالا برده. ( جالبه چند سایت خبری را میدیدم خودجوش این شق دوم را حذف کردند ) این هم موضع فعلی روس ها: