به هر حال هم ارسال این حجم از زرهی بی وقفه به داخل سوریه و ادلب بی دلیل نیست و هم این همه قول و رجز اردوغان خطاب به مردم ترکیه حتی که تا آخر این ماه تمام پستها را آزاد! میکنیم ( یعنی علنا اشغال درصد بیشتری از خاک سوریه که البته هیچ چشمداتشی! هم بهش نداره و فقط محض تفریح میخواد دوباره اشغال کنه اون مناطق را! ) میشه حدس زد اردوغان تصمیمش را گرفته و به قول دوستان شاید روسها حتی اگر بخوان هم آمادگی نداشته باشند اینچنین وارد درگیری با این دیوانه بشند چون برای اردوغان فرق نمیکنه، روسها اگر بخوان جلوی یک حمله سراسری را بگیرند کلی از ارتش ترکیه کشته خواهند شد ( اگر نیروی هواییش را هم بخواد بندازه وسط معرکه که خب اثراتش خیلی ملموس تر هم میشه در ابعاد جهانی ) و خب اردوغان به هدفش میرسه که درگیر کردن ناتو و یک حمله و اشغال این بار جدی تر هست که قشنگ تا مدتها بتونه سوریه را در اشغال خودش بگیره (مناطق مدنظرش را) چون به قول خودش یک بار تئوریش را توضیح داد: جایی که خون سرباز ترک بریزه دیگه اون جا اوضاش فرق میکنه ( به هر حال این هم منطق و توجیهی است برای کشورگشایی به سبک عثمانی ) اگر هم روسها درگیر نشند که بندگان خدا ارتش 8 سال تحلیل رفته سوریه دیگه نه براش رمقی و نه نیرویی باقی مونده که در برابر یک ارتش تازه نفس مدرن با انبوهی نیروی تازه نفس تر تروریست پروار شده! در این مدت درگیر بشه حالا بماند زرهی ترکیه و حتی نیروی هواییش اگر بخواد وارد معرکه بشه. نهایتا اوضاع سختی است برای سوریها و حالا دلیلش مشخص هست اردوغان چرا پستهای بازرسیش را تخلیه نمیکرد، منتتظر کشته شدن سربازان ارتشش بود تا اشغالگری را مشروع جلوه بده. باید دید ارتش سوریه چه راهکاری میتونه پیاده کنه. تقویت توپخانه، ایجاد موانع و مینهای متعدد و ... و تلفات گیری از ارتش ترکیه شاید بتونه فشار سیاسی در داخل ترکیه برای اردغان ایجاد کنه هرچند اردوغان استاد شعار و رجز هست و در داخل ترکیه هم کسی جرات مخالفت نداره چون کودتای گولن هنوز هم بهانه خوبی است براش و دستگیریها و البته خون سربازان ارتش ترکیه که مثل پیرهن عثمان در ترکیه تبدیلش کرده به یک بهانه بسیار مناسب برای اینکه کسی صداش در نیاد.

اتفاقا به نظرم در برابر این به اصطلاح زرنگی که اردوغان با قربانی کردن ارتشش و سپر قرار دادنش برای وحوش تحریر الشام داره انجام میده و فکر میکنه ایده بکری است و دست نیروی هوایی روسها را میبنده و میتونه با یک حمله فوجی و گله ای زرهیش به همراه تروریستها در تمام خطوط تا 4 روز دیگه همه مناطق را دوباره اشغال کنه یک غافلگیری میتونه رویاهاش را بر باد بده. به قول شما ما ندیدیم ارتش سوریه تا حالا از موشکهای ضد تانک بهره ببره در حد لااقل تروریستها و تاوهاشون/ حالا اگر در یک حمله گله ای ارتش سوریه با کمیت بالا زرهی ترکها را هدف قرار بده با موشکهای ضد تانک نه اون حساسیت حملات هوایی وجود خواهد داشت نه ننه من غریبم!! های ادروغان و مظلوم نماییش برای ناتو. نهایتا اگر خواست این ایده حملات موجی/فوجیش! را با انبوه زرهی که گسیل کرده به ادلب اجرا کنه یک عملیات شدید ترکیبی نیروی هوایی/توپخانه/موشکی خصوصا توس ها و اسمرچ ها در یک نقطه که تراکم بالایی داره شاید یک شوکی براش ایجاد کنه که از این حد از وقاحت و پاچه گرفتنهاش کم بشه این بشر.

احتمالا با توجه به سقوط نیرب هست که اردوغان تا این حد با اعتماد به نفس و البته مثل همیشه وقیحانه رجز میخونه تا 4 روز دیگه! کل مناطق ازاد شده را دوباره اشغال میکنه و البته معلوم نیست واقعا چه خبره یک کشور اشغالگر مدعی ازادی نقاطی هست که در حین اشغالگری ایجاد کرده در یک کشور دیگه. دیروز خبری اعلام شد ترکیه از سراسر خاک خودش داره تانکهاش را ساماندهی میکنه و اعزام به مرزهای سوریه. هیچ بعید نیست حماقت بزرگی بخواد بکنه و یک حمله سراسری را ترتیب بده به ارتش سوریه در نقاط تماس. براش هم مهم نیست میگه یا پاسخی نمیدند یا اگر پاسخ دادند و تعدادی قربانی از ارتش ترکیه هم دادم که بهترین بهانه است برای تشدید اوضاع و حملات و توجیه در افکار عمومی ترک و کمک گرفتن از کشورهای ناتو. با تمرکز و افزایش تراکم زرهی ترکها قصد دارند نیروی هوایی را از کار بندازند به طوریکه نیروی زرهی به عنوان پوشش تروریستها هم ازشون پشتیبانی اتش کنه و هم با توجه به اینکه هدف قرار گرفتنشون هزینه زاست برای سوریها و روسها به عنوان سپر برای تروریستها استفاده بشه ازشون. شما وقتی با یک عقبه زرهی روبرو هستی یا باید بزنیش یا اگر نزنیش خب با پیاده تمام خطوط را میشکنند. الان هم روسها و سوریها فقط در حد هشدار میزنند که خب در انبوه زرهی ترکها فایده ای نداره و ارتش مجبور هست عقب نشینی کنه. حالا بماند اصلا هیچ پهپادی از ترکیه نباید مصونیت داشته باشه که به راحتی از مواضع ارتش در اسمان سوریه اطلاعات کسب کنه هرچند قطعا الان کمکهای اطلاعاتی و دقیق و ماهواره ای و حتی هوایی ناتو از ترکها به صورت انبوه پشت پرده وجود داره خصوصا امریکا و حتی اسراییل.

یک راهبردی که صهیونیستها دارند دنبال میکنند و قبلا هم پیادش کردند جدا سازی پاسخ گروه های مقاومت هست. یعنی طوری اقداماتشون را ترتیب میدند که یک گروه از مقاومت وقتی هدف حمله قرار گرفت گروه های دیگه پاسخ هماهنگ ندم حالا به علت های گوناگون از جمله جدا کردن منافع و اهداف. حالا در غزه هم همین کار را با شدت داره پی میبره. یعنی اینکه داره بین جهاد و حماس فاصله میندازه. و اهداف را هر بار دیگه جمعی نمیزنه و بلکه هر بار یک گروه را هدف قرار میده و چون گروه های مقاومت هم به نظر در این بازی دارند پیش میرند باعث شده که دیگه پاسخ هماهنگ نبینیم. حتی در مخاطب قرار دادن هم مثلا سعی میکنه حماس را جدا کنه و مسئول نشون بده که ایجاد اختلاف کنه بین جهاد و حماس و مثلا عنوان کنه جهاد داره با تکروی برای حماس هم ایجاد مشکل میکنه و این را بوضوح در خط رسانه ایشون هم میشه دید. حماس این بار نباید دیگه باز دوباره فریب بخوره و وارد این بازی بشه. اینکه جهاد به ایران نزدیکتره و حماس را جامعه جهانی میانه روتر قلمداد میکنه و ... تنها به شیوه استعماری تاریخی سعی دارند گروه ها را کوچک و کوچکتر کنند و هر بار سراغ واحد کوچکتری برند و از دخالت واحدهای دیگه هم جلوگیری کنند تا بدین ترتیب از خرد به کلان به تدریج توانشون را بگیرند هر بار بدون مواجه شدن با دفاع هماهنگشون. از طرفی همچنان چتر اطلاعاتی این رژیم در سوریه بسیار عمیق هست با توجه به حملات دیشب و باید این را مدنظر قرار داد.

واقعا اردوغان و ارتش ترکیه باید افتخار کنند. دوشادوش و در کمک و همراهی و دل و قلوه دادن با متوحشینی دارند به اصطلاح در اشغالگری محض و بی پایه و یک تروریسم عریان میجنگند که این وحشیانش نه به سبب شرایط جنگ که از همون ابتدا کارشون "لذت بردن" از جنایات اینچنینی بوده، حالا توحشی مانند بریدن سر و قطعه قطعه کردن به کنار ولی تماس با خانواده یک کشته و زجر دادن مادرش در چه دسته ای میگنجه اون هم تقریبا از همون ابتدای درگیری. اون هم در اوج لذت و آرامش و به دور از هیجان لحظه ای در وقت مناسب. مگر همینها نبودند در جنگهای شمال سوریه اون دختر کرد را با این وضع فجیه مثله کردند و روی جنازش داشتند شادی میکردند، باز هم در کنار ارتش ظفرمند ترکیه. حالا در کنار جنایت فجیع امروز صهیونیستها در غزه واقعا میشه گفت این جهان یک کور مطلق هست در برابر جنایاتی که به نفعش باشه و واقعا باید آب دهان انداخت بر هر چی شعار و ژست و ویترینی است که تبلیغ انسانیت میکنه در غرب بدون هیچ گزینشی.

ترکها در مورد شلیک به جنگنده روسی و بعد هم تلافی و کشته شدن ابتدا دو سربازشون سکوت کرده بودند ولی سومین سرباز که کشته شد گویا بر اثر جراحات وزیر دفاعشون به صحنه اومد و گفت جنگنده سوری(؟) به مواضع ما حمله کرد ما هم 21 هدف ارتش سوریه را نابود کردیم در تلافی و باقی قضایا. حالا بماند که اگر فردا روزی جنگنده ای روسی ساقط شد هم اصرار خواهند داشت سوری بوده یا قصد دارند با این کار مثلا جنگندهه ای روسی را وادار کنند دیگه پروازی نداشته باشند چیزی که اردوغان اصرار داره زورش را دارم پس انجامش هم میدم. از طرفی وزارات دفاع سوریه در بیانیه ای اعلام کرده که هر پرنده متجاوزی را هدف قرار میده و به نظر مربوط میشه به قصد احتمالی ترکها برای یک عمللیات بزرگ در ادلب که شاید نیروی هواییشون را هم قرار هست به کار بگیرند و پیش خودشون فکر میکنند روسها که تنش سرنگونی جنگنده های ما را و مواجه شدن با ناتو را به جان نمیخرند و از طرفی پدافند سوریه را هم میتونیم باهاش مقابله کنیم و هدف قرار بدیم. در خبرها اشاره شد حتی از امریکا درخواست کردند که پاتریوت نصب کنه در جنوب ترکیه و روزنامه هاشون هم دیروز بهش پرداخته بودند.

همسر یک نظامی سابق امریکایی مصاحبه کرده بود از حرفهای ترامپ شاکی بود که مسئله را داره تقلیل میده و میگفت شوهر من هم در رده همین ضربه های مغزی خفیف طبقه بندی شده بود بر اثر جنگ و حادثه ای و بعدش در حالیکه جسمش سالم بود ولی میدیدیم که روان و روح و ذهنش کامل نابود شده بود و باعث رفتارها و عوارض جانبی شده بود و در نهایت هم خودکشی کرد.

در تحلیل ها باید دقیق بود و همه فاکتورهای دخیل را با هم دید. علاوه بر موارد ذکر شده توسط دوستان و عملکرد ضعیف و انفعالی و عمدتا واکنشی مدیریت افکار عمومی و مسئولان ما توجه داشته باشیم اولا از آسیب های جهانی شبکه های اجتماعی در جهان که تقریبا همه بهش اذعان دارند همین گسترش فیک نیوز و انتشار بی اعتمادی و پرخاشها و عصبیت ها و استرس زایی هاست پس فی المثل به طور مطلق نمیشه شرایط الان را با ده سال پیش مقایسه کرد چون یک انقلاب در سطح افکار عمومی رخ داده که اصلا مدل تحلیلی را تغییر میده. دوم اینکه در نظر داشته باشید بعید هست هیچ کشوری مثل ایران در جهان وجود داشته باشه که اینطور روش تمرکز شده. علاوه بر فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و ... ما با یک برنامه هماهنگ کاملا سرمایه گذاری شده چند وجهی طرفیم که در چند سطح از فضای مجازی گرفته تا فضای رسانه ای و اجتماعی داره هدفمند فعالیت میکنه برای اعتماد زدایی. حالا فضای مجازی را که میدونیم همه ولی فی المثل در رسانه ها میبینیم که چطور حتی برای گروه های مختلف هدف ( من و تو، ایران اینترنشنال و بی بی سی ) رسانه ایجاد شده که به طور وسیعی در حال پمپاژ انواع ترفندهای روانی ضد جامعه هدف خودشون هستند. خب این کار مدیریت را سخت میکنه چون شما بر خلاف بسیاری از کشور ها که با یک رویه ی طبیعی باید دست و پنجه نرم کنند در یک جنگ پرشدت مجبوری بجنگی به جای اینکه طبیعی رفتار کنی ( مثل مثلا بحث تحریم اقتصادی که اقتصاد کشور را از حالت طبیعی قاعدتا خارج میکنه و خب این احتمال اشتباه را ده ها برابر میکنه ) حالا این وسط نابلدی ها و حتی حماقت ها مثل پاس گل میمونند که اصطلاحا شتاب و کیفیت میده به جنگ شناختی دشمن ضد شما. فعلا هم چاره کار قطعا صداقت بیشتر هست و کنار گذاشتن مصلحت سنجی های سلیقه ای عمدتا. یک مورد خیلی کوچیک که الان در ذهن هست توجه کنید به پخش مستقیم اختتامیه فیلم فجر، تصمیم گرفته شده پخش مستقیم بشه. خب، بعد مهدویان تمام صحبتهاش را هم کرده که حالا مطلب خاصی هم نداشته ما و قطعا مخاطبان هر روز ده ها بار در صفحات مجازی داریم میبینیم، اونوقت ناظر محترم پخش! قطعا در اون فرصت کم سلیقه ای؛ به فعل جملات که میرسه چند ثانیه پخش را متوقف میکنه و بعد دوباره ادامه میده، همه چیز شنیده شده و فقط چند فعل و کلمه مونده ولی تقریبا فاجعه آفریده چون هم موضوع را کنجاوی برانگیز کرده، هم اعتبار معکوس داده به شخص و هم کلی منتقدین را براق کرده و هم حق را داده به معاندین که میبینید ازادی بیان نیست. خب اینجا حتی تصمیم به عدم پخش زنده مراسم آسیب هاش کمتر از این چند ثانیه بی تدبیری محض یک ناظر پخش هست. شما این را بگیرید و تعمیم بدید به برخی این سلیقه پردازیها که گاه فاجعه می آفرینه. حالا تصمیماتی که با عقل ولی همینقدر احمقانه گرفته میشه بماند.

مشخصا اردوغان قصد پایان اشغال سوریه را نداره. علاوه بر اینکه باز ادعاهای خودش را تکرار کرده در مورد حقش! در رابطه با سوریه و حضور در ادلب، وزیر دفاع ترکیه هم گفته ما حالا حالا ها از سوریه خارج نمیشیم و اول باید قانون اساسی مدنظر ما تصویب بشه و بعد هم انتخابات بشه و بعد هم حکومت دموکراتیک مستقر بشه و بعد هم رییس جمهور (مد نظر ما) انتخاب بشه و چه وچه تا ببینیم اونوقت از سوریه خارج بشیم یا نه! به هر حال حضور در ناتو گویا تاثیر خودش را گذاشته و اشغالگری و تهاجم و ایجاد پایگاه در کشور اشغال شده را علاقه داره منتها هنوز چون مثل رفقاشون چندان حرفه ای نشدن یکم باگ دارن در اشغالگری با زور و حمله مستقیم به ارتش مشروع و قانونی یک کشور در حالیکه در لیبی دارند حنجره پاره میکنند که چرا به فلان ارتش لیبی جامعه جهانی توجه نداره و از بهمان ارتشش حمایت میکنه پس ما اینجاییم که از این ارتشش حمایت کنیم. خلاصه اردوغان در مسیری است که بازگشتش که غیرممکن هست ( چون از طرف طیفی از کشورها هم مورد حمایت هست و بدشون نمیاد این مجنون در منطقه دست به دیوانه بازی بزنه تا جاییکه دست از سر جاهایی که منافع اونها حاکم هست برداره یکمی ) و هربار هم بیشتر و تندتر میشه مگر جایی جلوش محکم ایستاده بشه ( در مورد بازداشت کشیش آمریکایی هم خیلی سر و صدا کرد که چنین و چنانیم ولی بعد تنها با تحریم دو وزیرش! و سقوط ارزش پولش ناگهان همه چیز برگشت و هم کشیش ازاد شد و هم دست از لفاظی هاش علیه امریکا برداشت )

یک گزارشی منتشر شده بود به نقل از نظامیان حاضر که دو نقل قول جالب توجه داشت: یکی اینکه یکی از فرماندهان گفته بود با هر برخورد موشک با خودم میگفتم خب چند نفر دیگه کشته شدند و یکی از سربازان که سر پستش بوده و گفته با برخورد یک موشک و انفجار بلند شدم رو هوا و چند متری پرتاب شدم. یکی هم اینکه همون سرباز گفته فکر میکنم وضعیت نیروهای کنترل پهپاد و دسته های پهپادی بدتر بود نسبت به وضعیت من و هم پستی هام چون موشکها در موقعیت اونها که سر پستهاشون حاضر بودند تا یک حمله احتمالی را رصد کنند ( سردار حاجی زاده اشاره داشتند که اکثر پرنده هاشون رو هوا بودند ) فرود می اومد. میشه برداشت کرد که پایگاه کاملا فعال بوده و نیروها هم ( البته با حفظ احتیاط ) سر پست هاشون حاضر بودند و به قول سردار حاجی زاده اگر ایران میخواست کشته بگیره میتونست به مقدار کافی بگیره ولی هدف کشتن نبود و اون ماجرای تخلیه پایگاه و اطلاع کاملا بی اساس هست ولی قطعا امریکا هم از قبل با توجه به تقریبا حتمی بودن پاسخ ایران و هم از ساعاتی قبل با رصد تحرکات ایران میدونسته حمله صورت خواهد گرفت و اقدامات احتیاطی را به شدت تشدید کرده بود ( مثلا عمده نیروها در پناهگاه ها باشند، نیروهای ضروری در نقاط مناسب استقرار داشته باشند، در محوطه پادگان و فضاهای باز هیچ نیرویی حضور نداشته باشه ( عملیات هم که نصفه شب بود ) و از این قبیل که حالا یا در مورد کشته ها (لااقل یکی دو نفر ) کاملا دروغ میگه و در همون کشته های روز بعد انفجار خودرو در افغانستان و امثالهم جاشون زد یا اینکه واقعا کشته ای در کار نبوده با چاشنی شانس و حالا از دیدگاه برخی حکمت، هر چند امکانش بوده حتی با دقت ایران در مورد اهداف انتخاب شده. و اینکه خب با اشاره خود سرباز آمریکایی مستقر در پایگاه؛ هدف قرار دادن بخش پهپادها هم طوریکه مثلا اشاره میکنه که مشخص بود برای ما اون قسمت زیر اتش هست یعنی هدف هم از قصد انتخاب شده بوده و هم اینکه با توجه به ترور پهپادی رخ داده.

تعدد و پراکنش تهدیدات ترکیه از شورای امنیت و سفیرشون در سازمان ملل گرفته تا خود اردوغان و تقریبا هر مقام کوچیک و بزرگی ( چند مورد نظامی هم بوده به نظر ولی نه با اون شدت مقامات سیاسی ) به نظر باید منتظر یک اقدام باشیم لااقل. برای همین خیلی باید حواس ها جمع باشه. به قول جناب امینور احتمال یک حمله وسیع ( شاید حتی در کل خطوط موازی با اتوبان و دیوانگی اردوغان ) خیلی زیاده منتها با جلوداری تروریستها و پشتیبانی اتش ارتش ترکیه. به نظرم بهرتین راه الان ایجاد تله های متعدد و کار اطلاعاتی است. از طرفی باید دید آیا نیروی هوایی اردوغان در کار خواهد بود؟ روسها مثلا اگر اردوغان اقدام کنه تنش بزرگ هدف قرار دادن پرنده های ترک را به جان میخره و مواجهه با ناتو را ( در ترکیه برخی هم حزبی های ترکیه اصرار دارند در این مقطه باید با کمک گرفتن از امریکا اون را مستقیم وارد درگیری ادلب کنیم و پیوندها را هم مستحکم کنیم ) این هم سوال مهمی است. به هر حال اوج وقاحت اردوغان و ترکیه هست که نشون میده خیلیها دستشون به اب نمیرسه والا شناگران ماهری هستند. ( ارتش سوریه خاک خودش را ازاد کرده میگه نه خیر مناطق را باید تحویل بدی به من اشغالگر خاکت و تروریستهای تحت امرم از القاعده گرفته تا مسلحین جگرخوار! چون من اینطوری دوست دارم و زورش را هم دارم بهت تحمیل کنم و ویران کردن کشورت در این ده سال کافی نبوده برام ( در تصاویر بود همون اوایل بعد اشغال حلب حالا غارت کارخانه ها بماند باز کردن ترانسهای برق و انتقالش به ترکیه!! انقلابیون(!) بسیار خوبی بودند ولی گویا برای ترکیه انقلاب کرده بودند نه سوریه!) ترکیه میخواد با زیرکی پای امریکا را هم باز کنه به ماجرا. امریکا هم فرصت مناسبی براش هست تا مناسبات را بهبود بده با ترکیه. موقعیت ارتش سوریه دشوار هست ولی تا حالا که کوتاه نیومده و حالا اردوغان متوسل شده به برادر بزرگتر. فعلا هم برای اردوغان سراقب اهمیت زیادی داره، خیلی تلاش کرد سقوط نکنه مثل اتارب و تفتناز ولی نتونست و پیکان حملات امروز هم نیرب و سراقب بود. رسما سعودی و ترکها و بقیه همه در پازل برنامه های صهیونیستی برای منطقه حرکت میکنند و عمدتا هم بی هدف و تنها از سر لجبازی چون نه دشمنی سعودیها با ما مبنای منطقی داره ( فراموش نکنیم قبل ماجرای جنگ یمن بود دشمنیشون ) و نه این جنون اردوغانی که معلوم نیست منافعش چه هست که اینطور حاضره حتی ارتشش را قربانی کنه سر هیچ و پوچ. زمین و زمان را به هم دوخت که کردها در مرزهای من برای امنیت ملیم خطرناکند و این تنها دلیل حمله من به اونهاست ولی حالا امنیت ملی ترکیه چه تعارضی با مسلط شدن ارتش رسمی کشوری بر نه حتی مرزهاش که عمق مناطق خاک خودش داره؟! فقط اردوغان میدونه احتمالا.

بعد از اظهارات سال پیش مقامات نظامی اسراییل مبنی بر تغییر سیاست خودشون نسبت به ایران در سوریه و اتخاذ یک رویکرد تهاجمی مبتنی بر تلفات انسانی بیشتر از ابتدای سال جدید میلادی و خب حادثه عظیم ترور سردار سلیمانی در ابتدای سال میلادی جدید و حالا با توجه به این اظهارات جدید و ساختار تازه ایجادی، بسیار مهم هست که نهادهای مربوطه داخل ایران هم تغییر آرایش بدند و البته بهتر است مدام در پی واکنش نباشیم و در مواردی ما کنش اولیه را داشته باشیم ( هر چند به هر حال برنامه های ما در سوریه و عراق میتونه کنشی باشه که اونها را به واکنش واداشته ولی خب ضروری است حالا که اونها تغییر آرایش میدند ما هم متناسب با اون هم در جهت خنثی سازی تهدیدهاشون و فرستادن پالس "بنشینید سر جاتون"! و هم پیش بینی آینده و اتفاقات و برنامه داشتن براشون تغییر آرایش بدیم )

خب مشخصه این بنت! زیاد حرف زدنه ولی دلیل نمیشه ما جزییات را توجه نکنیم در حرافی هاش. مورد اول و خطوط قرمز در مورد بازطراحی استراتژی ما در سوریه و به قول این کم کردن نیروها اتفاقا میتونه مبتنی بر یک حرکت خلاف به ادعای بنت "سستی" باشه. با تغییر خطوط قرمز توسط ترامپ تروریست حالا ما بر خلاف گذشته و حملات صهیونیستها هر آن ممکنه شاهد حملات امریکا هم به مواضعمون در سوریه باشیم چون خط قرمزی چون ترور سردار وقتی میشکنه ممکنه هر حماقت دیگه ای سر بزنه. بنابراین انتقال مقرهای حشد در عراق و سوریه و مقرهای ما در سوریه از محسوس به نامحسوس را میشه انتظار داشت. ولی در نهایت امثال بنت و نتانیاهو نیاز دارند به ترامپ نشون بدند فعلا و طی ماه های آینده که راهبرد ترور و درگیری مستقیمش با ایران، باعث ترس و عقب نشینی ایران شده و تحسینش کنند تا این راهبرد را ادامه بده و مشخصا ما هم باید در خلاف جهت این تاکتیک اونها حرکت کنیم اگر دوست نداریم دشمن قدم های بعدی را برداره. در مورد خطوط بنفش هم که این تغییر استراتژی یعنی هدف قرار دادن مستقیم ایران برای درگیر نکردن خود با حزب الله و حماس و جهاد یعنی مقاومت منطقه ای تا حدودی به بازدارندگی کلی ( نه جزئی ) رسیده و برای همین با فرصت ترامپ خیلی علاقه دارند که حالا یا از درون یا از بیرون یا ترکیبی از این دو مستقیم سراغ ایران بیان. این را خب برخی سیاستمدارن و مسئولین غفلت زده گویا هنوز متوجه نیستند و گمان میکنند مثلا دشمنی که هدفی قطعا جز موجودیت ایران نداره؛ خیرخواه! صلح! هست و ممکنه با کرشمه هایی به ما یا اونها! لطف(!) کنه. خلاصه در برابر این راهبرد اونها ما هم باید تغییراتی در راهبردهای تهاجمی و متوجه همکاری های آمریکا و اسراییل بدیم.

حزب اردوغان کوتاه نمیخواد بیاد گویا و باز بعد مذاکرات با روسیه تهدید کرده مقدمات را آماده کرده و کلی ادوات و سلاح به ادلب فرستاده و اگر ارتش سوریه از تمام مناطقی که ازاد کرده عقب نشینی نکنه! ما مستقیم وارد درگیری میشیم. باید دید اردوغان این دیوانگی ها را تا کجا ادامه میده و اصلا هدفش چیه. به نظر هیچ برنامه مشخصی نداره در سوریه جز حفظ وضعیت فعلی و پروار کردن هر چه بیشتر تروریستها و رویای ارتش مزدور تروریستی در خدمت امپراطوری عثمانی/اردوغانی و البته سپردن مناطق اشغالی سوریه به گذشت زمان تا مثل جولان، رفقاش روزی شاید در ناتو ببخشند بهش و به آرزوش در کشورگشایی و افزون کردن مساحت ترکیه برسه.

خب طی یک بررسی دم دستی پیشروی به سمت اریحا از همون ابتدا دشوار هست چون در همون ابتدای مسیر از یک سمت بلندی های جبل اربعین مشرف بر جاده است و بعد هم که این مسیر طی بشه تازه میرسیم به بلندی های سمت دیگه یعنی جبل وسطانی. بنابراین به جز یک بمباران سنگین حین عملیات سریع اگر عملیات به منوال استعداد ارتش سوریه پیش بره تلفات خصوصا با موشکهای تاو اهدایی ترکیه بالا خواهد بود و عملا شاید جاده ام 4 برای پیشروی را باید فراموش کرد. شاید حمله از سمت سهل الغاب و گرفتن نقطه کلیدی عنکاوی برای قطع سه راهی منهی به شمال و جنوب و شرق و بعد پیشروی به سمت کفرنبل برای بستن تدریجی پاکت جنوبی بهتر باشه. ولی به هر حال بستن پاکت در شرایط بزرگتر اگر امکانش بود بهتر بود.

به نظرم احتمالش کمه. اگر هدف قطع ارتباط تروریستها بود از مرزهای سخاوتمند ترکیه ( و نقاط تماس در شمال ) خب میدونیم گذرگاه باب الهوی یکی از جدی ترین نقاط تغذیشون هست پس عملا حتی اگر حائلی در این مناطق ایجاد بشه این هدف قابل دستیابی نیست. از طرف دیگه دلیل دیگه ای هم براش نیست جز اینکه اردوغان این تروریستها را ممکنه دخیل کنه در اتفاقات و اوضاع پیچیده تر بشه. ولی بستن پاکت جنوبی خصوصا در امتداد اتوبان ام 4 تا جسرالشغور و امن سازی لاذقیه فعلا شاید بهتر باشه. ترکیه با قصد در اتارب و تفتناز نیروهاش را پخش کرد چون هر یک از این دو نقاط مناسبی بودند برای پیشروی های بعدی ولی حالا هم برای پاکسازی جنوب و فشار بیشتر به ادلب اگر پادگان طلائع برای قطع ارتباط ادلب با اریحا ازاد بشه و نقطه دفاعی مطمئنی بشه شکل داد برای دفاع، اونوقت میشه به سمت اریحا و بعد جسرالشغور رفت تا دو کوهستان مهم جبل اربعین و جبی زاویه هم دور زده بشند و غیرمستقیم اقدام به ازادسازیشون کرد چون جنگ در نقاط مرتفع سخت تر هست ( البته دقیقا جغرافیای اون منطقه باید مشخص بشه چون اگر اتوبان ام 4 در بین نقاط کوهستانی باشه حتی بخشیش خب پیشروی درش خطرناک هست به شدت )

نقشه ها نشون میده اگر نبود خیانت و حماقت و جهل و تکبر و لجبازی سران وابسته و دلبسته به امریکای کردها (شاید هم دستور بگیر از جای دیگه و مامور از طرف سوم) الان ترکیه چه موقعیت دشواری داشت و با در اختیار نداشتن مناطق شمالی توسط ترکها چه قدر راحت تر میشد اردوغان و مزدورانش را به سمت مرزهای خودشون از شرق به غرب عقب روند در حالیکه حالا در شمال با یک معبر گسترده و مزاحمت خطرناک دائمی که چنین پیشروی ای را عملا مانع هست فعلا روبرو هستیم. خیانتی که هم در طی چند روز تمام مناطق را به ترکیه تقدیم کردند و هم مردمان خودشون را آواره کردند و باعث قدمهای تهاجمی بعدی اردوغان در شرق فرات شدند و هم مانعی برای عقب راندن خونخواران چند ملیتی اردوغان.

حشد و نجبا و مقاومت عراق حتما باید در نظر داشته باشه که آمریکا دنبال بهانه است برای هدف قرار دادن سنگین مواضع مقاومت عراق ( در خلال حملات شاید بشه گفت قطعا اسراییل هم وارد عمل میشه و همراهی میکنه و کینه خودش را بیشتر خالی میکنه در بعد هوایی ) پس حتما و حتما باید روی زمین آرایش مواجهه با این آینده ار گرفته باشند. پراکندگی موثر، اختفای ایمن، تلفیق در ارتش عراق و آمادگی گسترش و تلافی فوق العاده تا دشمن پاش را از حدی فراتر نزاره. قبلا آمریکا مدام میگفت در عراق چنین باشه ما ایران را مسئول میدونیم که با ترور سردار این گزینه حتی توسط خود امریکایی ها هم تکرار نمیشه چون شرایط کاملا تغییر کرده، ما چیزی برای از دست دادن نداریم ( خواهر شهید پاشاپور که با دو فرزند خردسال دوقلو اتفاقا همسر شهید محمد پورهنگ هم هستند و با پدر و مادری پیر شرایط سختی هم حالا دارند با شهادت همسر و حالا برادر ( احتمالا شنیده باشید که این شهید گویا ترور بیولوژیکی شدند در جبهه مقاومت ) در برنامه تلویزیونی در مواجهه با سوال اینکه چطور با غم شهادت سردار پاشاپور کنار اومدید گفتند با غم شهادت سردار سلیمانی و داغ ایشون گویا دیگه همه داغ ها و غم ها کوچکتر هستند و راحت تر میشه تحملشون کرد ) خلاصه اینکه ما در شرایط ویژه ای هستیم و آمریکا هم خوب میدونه و نهایتا چون در عراق حضور خاصی نداریم یا باید در ایران یا سوریه غلطی بکنه که خب شرایطش متفاوت میشه و در مورد خود عراقی ها هم که دلیل خوبی دارند چون ابومهندس هم شهید شد در ترور آمریکایی ها و حالا آمریکا نمیتونه فرافکنی کنه چون موضوعی است بین مقاومت عراق و آمریکا. حتی در این برهه عملیات های اینچنینی رسانه ای میتونه بار روانی را روی دشمن زیاد کنه و بر تصمیماتش تاثیر بزاره و دچار اشتباهش کنه حتی که بشه ازش استفاده کرد. در نهایت مقاومت باید با یک آمادگی ویژه و در نظر گرفتن تمام سناریوهای پیش رو عمل کنه و البته اقدام هم لازم هست چون آمریکایی ها خیلی تلاش کردند از وقایع پیش آمده بعدی استفاده کنند تا شرایط به قبل برگرده و عادی بشه و این ترور هم فراموش بشه چه توسط برخی خودآگاهان و ناخودآگاهان اسیر جریان مجازی (هدایت شده) داخلی و چه خارجی.

و البته این نکته را هم توجه داشته باشیم مثلا بر خلاف سقوط پرنده امریکایی در افغانستان اینجا ما نه با یک پرنده ارزشمند اطلاعاتی و خدمه و اسناد حتی طرف هستیم و مهمتر از این نه اینکه پرنده چیزی ازش باقی موند ( به فیلم سقوط دقت کنید با اون انفجار عظیم نیازی به بمباران لاشه نیست چون تقریبا چیزی باقی نمونده و البته تصاویرمحل سقوط هم که بعد منتشر شد نشون میده خبری از بمباران در دقیقا محل سقوط نیست گویا و فقط شواهد حاصل از برخورد و انفجار جنگنده به زمین را شاهدیم ( باتوجه به اثرات سوختگی روی زمین و همچنین قطعات پخش شده ) ) به هر حال با توجه به ارزش اسیر خلبان و اطلاعات ذیقیمتی که از جریان همکاریهای خصوصا چند جانبه عربستان در حوزه هوایی و اطلاعاتی قطعا این افراد دارند ( خصوصا احتمالا اسراییلی و آمریکایی و غربی ) شاید به عنوان آخرین راهکار و برای جلوگیری از زیان های بیشتر به این عمل اقدام کرده باشه عربستان یا حتی یک طرف سوم! که براش جان خلبان ها هم مهم نبوده و عربستان را هم در عمل انجام شده قرار داده ( حالا یا با بهانه که ما مواظب بودیم و مجبور بودیم یا اینکه رسما و صریح با اعلام اینکه دوست نداشتم اطلاعات طرف من فاش بشه ) به هر حال اگر هدف نیروهای حوثی بوده باشه و نجات خلبانان ( گویا بمباران گسترده بوده ) خب اولین اصل این بوده که بین جغرافیای نیروهای حوثی خلبان ها هم گرفتار هستند اون وسط.

درسته. منم اشاره کردم، توقف عملیاتهای هجومی به سمت مثلا اتارب و ادلب ( با اینکه خیلی لازمه ولی ترکها همین الان برداشتند ارتششون را پخش کردند توی شهر اتارب که به عنوان یک سپر انسانی! ارتش سوریه نتونه حتی اتشباری داشته باشه روش ) و تثبیت مواضع در وضعیت فعلی برای تامین اتوبان ( هر جا هم میبینند که نمیشه تامینش کرد میشه یک عملیات هجومی داشت تا یک نقطه مطمئن به دست بیاد ) و مناطق ازاد شده. حتما باید خطوط دفاعی مطمئنی وجود داشته باشه و ایجاد بشه و میشه حتی در برخی نقاط تله های جغرافیایی/میدانی ایجاد کرد که تروریستها به گمان پیشروی، هجوم بیارن و ازشون تلفات گرفت (چون توی هجومهاشون ارتش ترکیه مستقیم شرکت نمیکنه و مقابله باهاشون راحت تر هست ) اگر میشد جاده را پیش گرفت و به سمت اتارب و بعد هم منشا اصلی تنفس تروریستها یعنی گذرگاه باب الهوی رفت عالی میشد ولی همه میدونیم برای اردوغان و تروریستها چقدر مهمه و هر کاری میکنند که نشه همونطوری که الان ارتش ترکیه با پخش شدن در اتارب کرده. پس میشه در وهله اول در امتداد جاده از معر النعمان به سمت عنکاوی رفت و انتهای پاکت و جبل الاربعین را پاکسازی کرد تا ارتش ترکیه خودش را به جنوب نرسونده، یا اگر توانش وجود داره در امتداد اتوبان ام 4 از اریحا به سمت جسرالشغور رفت و پاکت جنوبی را بست.

خوشبختانه خوبیش اینه جغرافیاشون به شدت محدود شده ( چیزی که باعث جنون اردوغان شده ) نیروی هوایی روسها چند عملیات دقیق این شکلی داشته باشه در نقاط محدود استراتژیک باقی مونده براشون اردوغان اس-400 هم بهشون بده دردی ازشون دوا نمیکنه ولی این قدم ها را باید بسیار با احتیاط برداشت. به نظرم فعلا در این مرحله پاکسازی غرب حلب و تامین اتوبان کافی است تا ابها از اسیاب بیفته و خطوط دفاعی شکل بگیره و میشه رفت سراغ بزرگراه جنوبی و اون پاکت را در طول بزرگراه بست.

خب مشخصا اینجا بحث خدمه وجود داره. جدای از اینکه بحث توقیف کمی مشکوک هست و عقل حکم میکنه حتما روایت طرف عربی/امریکایی را باور نکنیم ولی فرض اگر اینطور باشه هم سناریو باید دنبال شیوه های متفاوت تری بود، هرچند به قدری فاصله زیاده و جنگ گسترده است و تعداد دشمنان رصدکننده و علیه ما هم فراوان که کار سختی است بتونی هم کمیت را حفظ کنی و هم کیفیت (ارسال سلاح قاچاق را) حالا ایده ولی میشه داشت مثلا دم دستی اینکه: میشه سیستمی تعبیه کرد در لنجها با تغییراتی ( البته چون بحث کمیت وجود داره قطعا نه منابع مالی و نه اطلاعاتی (ما مجبور به استفاده از لنجهای معمولی هستیم تا پوشش حفظ بشه ) اجازه نمیده که این ایده کاملا عملیاتی بشه ولی برای محموله های خاص شاید بشه فکر کرد ) که محموله در یک پکیج مخصوص امکان غرق کردنش از همون زیر لنج فراهم بشه به نحوی و بعد این پکیج مجهز به سیستم خود انفجاری باشه تا مدتی بعد منفجر بشه تا حتی زیر دریا هم دسترسی نباشه بهش. اینطوری به محض غافلگیری لنج توسط واحدهای دشمن میشه غرق کرد محموله را، هرچند گفتم که دشمن حتما به دنبالش تا زیر آب هم میره با غواصها و سیستمهاش.

مشخصا قبلا در تاپیک اشاره شد که معنای حرف اردوغان که: از این به بعد هواگردهای سوری را دیگه نمیزاریم به راحتی در ادلب حمله انجام بدند چی بود. دادن دوش پرتاب و احتمالا اطلاعات فنی و راداری و اطلاعاتی به تروریستها ( حتی شاید واحدهای خودشون که پراکنده هستند بین تروریستها ) ارتش سوریه در این مورد هم میتونه مقابله به مثل کنه ولی مثل همیشه ترکها هم مثل رفیق پشت پردشون صهیونیستها دوره افتادند در جهان و وزیر دفاع و خود اردوغان در ناتو و پاکستان و ... دارند مثلا لوس بازی میکنند و پشت گرمی ایجاد میکنند و یارکشی میکنند که خب نشون میده کار ارتش تنهای سوریه چقدر سخته. ارتش سوریه سامانه هاش مجبوره برای دفاع حداقلی از حملات اون یکی تجاوزگر همیشگی در نقاط خاصی مستقر باشند ولی یک سامانه غافلگیر کننده که بالگردها و پهپادهای این رژیم اردوغانی را تهدید کنه و چند مورد اسقاطشون (پهپادها) میتونه درس خوبی باشه و از طرفی خب چاره نیست محدود کردن عملیات های هوایی خصوصا بالگرد ها و پرواز در ارتفاع خاص هواگردها هم لازم هست هر چند هیچ بعید نیست اردوغان و ارتشش از سامانه های برد بلندتر و همچنین اخلالگرها استفاده کنند. مواردی بوده که رسما در همین سوریه قبول مسئولیت کرده و بیانیه رسمی داده. ولی حملات این شکلی که به نظر جنبه تبلیغاتی و هشدار و قدرت نمایی داره ( برای اون یکی ها بهانه جور میکنه مثلا شلیک راکت از جولان ولی اینها چون بی بهانه هستند تلویحا راجاشون میده به اون مثلا استراتژی ایران نباید در سوریه باشه ) را سعی میکنند اینطور در دسته بندی "ما نمیزاریم راحت باشید " جای میگیره و شوی تبلیغاتی نتانیاهو. ( هر چند ممکنه اهداف عملیاتی هم در خلالش درکار باشه )

آمریکا گویا فیلم توقیف لنجی که این موشک به همراه تعدادی موشکهای زرهی کورنت توش بوده را منتشر کرده ولی اصل ماجرا اینجاست که: 5 سال به مشتی انسان شریف و شجاع پابرهنه که البته مرد میدان اصلی نبرد بودند قطعا ( حالا دیگه مشخصه منظور از این صفت چیست چون مبارزان یمنی به معنای واقعی کلمه هیچ ندارند از امکانات و شاید حتی در مقایسه گفت که مسلحین سوریه ده ها برابر امکانات حتی شخصیشون بیش از یمنی هاست چه برسه به امکانات دیگرشون و بارها گفته شده اون هم با مرزهای سخاوتمند ترکیه ) در یک جغرافیای 360 درجه محاصره به سختی و ده ها ده ها و لنج لنج از وسعتی به اندازه چند دریا و اقیانوس که وجب به وجبش توسط ده ها کشور و ابرقدرت با صدها فروند کشتی و پهپاد و ماهواره و جاسوس و مزدور و سیستم های اطلاعاتی و امکانات فوق مدرن مراقبت میشه سلاح های ابتدایی برسونی و 5 سال مقاومت کنند در برابر به قول خودشون ائتلاف جهانی و حمایت و دخالت مستقیم چند ده کشور و حتی حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم ابرقدرت و چند قدرت جهانی فرامنطقه ای و اون هم در شرایطی که به نظر سیستم اطلاعاتی کشوری نیست که نرم و سخت بر علیهت فعالیت نکنه و وضعیتی که برات ایجاد کردند از اقتصادی گرفته تا نظامی و تکنولوژیکی و حتی اجتماعی و سیاسی هم باز به قول خودشون تا به حال علیه هیچ کشوری پیاده نشده باشه و بعد مظلوم هم واقع بشی و مدام هم تحقیر و توهین بشنوی. نیروهای نظامی ما اشکلات زیادی دارند؛ ریز و درشت و ما هم هیچوقت دست از سرشون برنمیداریم چون حتما امید و آرزو داریم این اشکالات را روزی برطرف کنند ولی این دلیل نمیشه که نبینیم عملیات آراموکو را، نبینیم عملیات هایی را که در جنگ های نابرابر با شرایط کاملا نابرابر مدیریت کردند البته حتما با میدان داری اصلی مومنینی که سلاح ایمانشون غلبه داشته بر همکاریها و نبینیم ده ها عملیات های آشکار شده و نشده را پس به افتخارشون به نظرم در این نبرد نابرابر باید ایستاد و حتما براشون دعا کرد.

اردوغان که حتی افتخار! همکاری صمیمی و آشکار نظامی/اقتصادی/اجتماعی/فرهنگی! با داعش را داره ولی وزیر دفاع و ارتش ترکیه میتونند این افتخار را داشته باشند و براشون طی تاریخ ثبت بشه که فراوان خصوصا در این چند روزه دوشادوش تکفیریهای القاعده و تروریستهای نشاندار عکس های دو نفره و چند نفره ازشون ثبت شده. ارتش سوریه هم انصافا جدا از برخی اشتباهات خوب مقاومت و پیشروی کرد در این مدت هرچند با تحمل تلفات بالا احتمالا و از همه مهمتر در چند مورد قلدربازی اردوغان کوتاه نیومد. بهترین کار ممکن بود خصوصا اون بار دوم (بعد از کشته شدن سربازان ترک) که ترکها و اردوغان بعد از کلی رجز به خیال خودشون حالا دیگه هیچ کس جلودارشون نیست، از پایگاه تفتاز یک گلوله باران ضد مواضع ارتش سوریه داشتند به خیال اینکه ارتش سوریه جرات پاسخ نداره ولی بلافاصله پاسخ گرفت و دوباره چندین سربازش کشته شدند. از توس های ارتش سوریه هم خبری نیست، یک بار دیگه که از این غلطهای گرادپراکنی کردند یک یا دو واحد توس یک عملیات هماهنگ نزدیک مواضعشون بکنند و جهنمش را درک کنند شاید دست از این مسخره بازیها! بردارند که ارتشی که سربازانش را مثل گوشت قربونی وسط مناطق تحت تسلط ارتش دشمن ول کرده دیگه نباید غلط زیادی بکنه با غرور و تکبری که بله من عضو ناتو هستم، ارتشم فلان قدره و بهمان قدرم امکانات دارم و حرفم هم میره چون الان شرایطی هست که میتونم زور بگم.