alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,152
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. یک نکته هم هست. روسها در سوریه حالا یک رقیب بزرگ و تاثیرگذار که حرفش میرفت را در مقابل ندارند. این یعنی جای پای محکمتر. تنها سردار بود که در سوریه از لحاظ اعتبار شاید با فرماندهی روس برابری میکرد به علت سابقه. برای همین میگم الان باید به سوریه نیرو تزریق بشه تا کمیت جای کیفیت را پر کنه فعلا. باید حضورمون پررنگ تر بشه. و اگر امکانش بود با در نظر گرفتن کلیه جوانب هر چه زودتر سردار قاانی یک سفر و حضور داشته باشند. از طرفی دوستانی مثل جناب امینور ( که شاید غیبت محسوسشون این روزها به خاطر بی حوصلگی باشه و غم بزرگ فعلی ولی فراموش نمیکنم که دوستانی مثل ایشون در اوج بی قراری و ناامیدی ما در عملیات تکفیریها در سوریه (خصوصا حلب) با تشریح واقعیات و جنگ روانی النصره و رفقا به همه ما امید میدادند ) باید ما را روشن کنند در مورد سهیل حسن. من واقعا اطلاعاتی ندارم و یک تحلیل سطحی است ولی به نظرم سهیل حسن تحت حمایت روسها قرار هست تبدیل بشه به یک نماد در سوریه ( قطعا که زحمات و جانفشانی بسیاری کرده ) ولی در همراهی روسها. یعنی در حقیقت این نقشه روسها برای ایشون باشه.
  2. به هر حال ولی به نظرم نسانه هایی وجود داره لااقل بخشی از مسئولان تصمیم گرفتند پاسخ فوری و مشخص به هیچ وجه داده نشه. چند نشانه عرض میکنم: 1.سخنان برخی مسئولین مبنی بر انتقام در زمان و مکان مناسب. 2.این جمله جناب روحانی: روحانی: انتقام زمانی است که آمریکا دستش از منطقه کوتاه شود 3. این جمله جناب روحانی: آمریکا طعم انتقام را نه امروز که در اینده درک خواهد کرد. (مضمون) 4. بی قراری دختر سردار سلیمانی و پرسش از روحانی که چه زمانی انتقام میگیرید؟ ( به نظرم اینکه از ایشون می پرسند در اخر جلسه با اینکه رهبری روز پیش بودند شاید نشانه ای است از اینکه اطلاع دارند که تصمیم از طیفی از مسئولان در جلسه شورای امنیت تایید نشده )
  3. آمریکا در قطر و کویت با هر کدوم 13000 نیرو بیشترین نیروها را داره. قطعا الان پدافند زمینی و هوایی و دریاییش در آماده باش کامل هست ولی عملیاتی مثل عملیات آرامکو ضد یک پایگاه و انهدام چندین پرنده و بخشی از پایگاه و احتمالا چندین نیرو هم پاسخ مناسبی است. همراه با یک عملیات فریب در عراق مثلا. انهدام ناو پاسخ متقابل انهدام ناوگان را داره قطعا ولی یک حمله شبح وار شبانه در سکوت ( مثل حمله خودشون ) به یک پایگاه و غافلگیری به نظر حساسیت کمتری داره و البته حمله مستقیم به یک پایگاه در کشوری که جنگی درش نیست برای امریکا جز نخستین بارها خواهد بود. مثلا قطر اگر پرواز پهپاد صحت داشته باشه هرچند من کویت را ترجیح میدم به دلایلی و مثلا با بهانه حریم هواییش که در اختیار پهپاد بوده. کویت هم در جنگ تحمیلی و هم حالا هم رسمی و هم بخشی از حاکمیتش در حق ما بد کردند. در ضمن ما با خودشون کاری نداریم و پایگاه امریکایی مدنظر هست و بعدش هم تماس میگیریم میگیم تقصیر امریکا بود.
  4. سناتور گراهام باز با رجزخوانی و اینکه ترامپ به ایران پیام داده هرگونه پاسخ منجر به بمباران پالایشگاه های ایران میشه به عنوان اخرین عنصر اقتصادی باقی مونده عنوان کرده امریکا نشون داده حتی خون یک آمریکایی براش مهمه. نمیدونم ولی به نظر پاسخ ما نباید به تاخیر بیفته بیش از این چند روز. ایران باید روشن کنه برای این گراهام و ترامپ که پالایشگاه ایران مساوی است با جریان نفت و درسته تهدید بزرگی است برای ما زدن پالایشگاه ها ولی دارند با ترس نان و هرج و مرج اقتصادی وادارمون میکنند خفه بشیم در مورد انتقام. ما جریان نفت را داریم و این میتونه مقابله حداقلی باشه. درسته امریکا احتمالا خیالش راحته خودش جریان نفتش برقراره ولی خب مشکل بقیه جهان خواهد بود بعدش. ما واقعا الان انتخاب زیادی نداریم. پاسخ ترور سردار را نمیتونیم حواله بدیم به خروج از عراق و پاسخ تدریجی. جناب صمدی فکر کنم اشارت خوبی داشتند. ماجرای ترور سردار نقطه ای است که نمیشه مثل دفعات قبل پاسش داد و تیفور مثال خوبی بود عدم پاسخ یعنی چه.
  5. دوستان موافق انتقام سریع حتما صحبت های جناب صمدی را در برنامه سلام صبح به خیر - ساعت 3 عصر - ببینند. ایشون به شدت عصبانی بودند و اصرار داشتند انتقام شخصیتی چون سردار باید هر چه زودتر گرفته بشه و ساعت شماری است حالا و تا حالا 30 ساعت شده و خبری نشده و اگر هر چه دیتر بشه ما خیانت بزرگی به تاریخ کشور کردیم. صحبت هایی هم در مورد تی فور داشتند که در اون مقطع هم برخی در مقابل پاسخ مقاومت دلایلی اوردند و پاسخ منتفی شد چون گفتند داریم کارهایی را پیش میبریم ( به نظر مد نظرشون سیاست بود) و الان نباید پاسخ داد. خلاصه صحبتهای کاملی داشتند. اگر تلویبیون دوستی بتونه اون بخش را جدا کنه خوب هست.
  6. با توجه به صحبتهای رییس جمهور ( پاسخ خون شهید نه امروز که بعدها نمایان خواهد شد ) و سردار شکاری که عنوان کردند عجله ای برای پاسخ وجود نداره و سر فرصت پاسخ داده میشه اگر سناریوی فریب را کنار بزاریم شاید تصمیم گرفته شده یک پاسخ حساب شده و تدریجی در طول زمان داده بشه .( بله همه از پاسخ های داده نشده به خون خصوصا شهید عماد مغنیه مطلع هستیم ولی این مورد با این حجم حادثه و بر عهده گرفتن وقیحانه و مستقیم مسئولیت کاملا متفاوت هست که اگر به سرنوشت خون عماد تبدیل بشه قطعا برای ما یعنی شکست ) به نظر میرسه پاسخ اخراج آمریکا با ابزار گرم/نرم از عراق باشه. این هدف هدف مناسبی است ولی نکته اینجاست مسئولان باید توجه داشته باشند اگر به صورت گرم و تلفات گیری باشه شاید کمی انتقام تلقی بشه ولی حتما باید برای وجهه مقاومت و روحیه نیروها و انسجامشون مبنی بر یک "پاسخ" مشخص فکری کرده باشند. اگر این پاسخ مشخص وجود نداشته باشه حتی اگر هدف محکمی هم انتخاب شده باشه تمام جوانب این جنایت را پاسخگو نخواهد بود.
  7. کلیپ پرتکرار دختر یکی از شهدای مدافع حرم نکته جالبی داره و فیلم خاطره ای هم که تعریف میکنه تا جایی که سردار میگه از اینجا به بعدش را دیگه فیلم نگیرید هست. جایی که بعد از کلی خواهش سردار برای دعا برای شهادت ایشون و امتناع دختر و گفت و گوی حول این موضوع و عبارت دختر که آخه شما نیاز هست بمونید برای این کشور سردار میگن من دیگه طاقت ندارم دوباره سر بزنم و اشک و فرزندان کوچیک شهدای جدید را ببینم در حالیکه خودم هنوز هستم. منظورم اینه جایی هست که شهید واقعا ارتباطش را با دنیای واقعی قطع میکنه و تمام وابستگی ها را رها میکنه و سرریز میشه تحمل و صبرش و جایی هست که دعاش مستجاب میشه. برای شهید واقعا تمام این سالها شهادت تک تک دوستان و سربازانش سخت بوده در حالیکه مجبور بوده همچنان مقتدر در صحنه باشه تا بقیه روحیشون حفظ بشه و در اوج غم لبخند بزنه به فرزندان شهدا تا کمتر کمبود پدران خودشون را حس کنند.
  8. دیروز سوم ژانویه بود. رییس ستاد مشترک اسراییل چندین ماه پیش اعلام کرده بود از شروع سال جدید میلادی ما راهبرد جدید در پی میگیریم و اون هم وارد اوردن بیشترین و مستقیم تلفات انسانی به محور مقاومت هست. حالا با کنار هم قرار دادن اتفاقات اخیر میشه اینطور تحلیل کرد که حلقه دوم استراتژیستهای امریکایی/عبری دارند برنامه های مدونی که به نظر در اسراییل هماهنگ میشه را به طور منسجم پیش میبرند. اقدام مستقیم علیه حشد با 100 شهید و زخمی و بعد هم اقدامی بی سابقه یعنی شهادت بلند مرتبه ترین فرماندهان مقاومت شاید قدمی به زعم خودشون محکم و اولی برای این استراتژی هست. اصطلاحا با شوک اولیه قدرتمند. برای همین دیروز عنوان شد قبل از هر اقدامی اول باید پروتکلهای امنیتی و موقعیت منابع انسانی مقاومت چه فرماندهان و چه نیروها تغییر پیدا کنه و تقویت بشه. ( دیدیم حمله دوباره بامداد امروز به کاروان حشد را ) بعد هم تغییرات اساسی متناسب با این استراتژی دشمن انجام بگیره هر چه زودتر (پایگاه ها و استراتژیها و تاکتیکها) . بعد برسیم به برنامه پاسخگویی، قرار نیست در ضربه دوم دشمن ما متحمل تلفات سنگین دیگه ای بشیم از حیث نیروی انسانی و فرماندهان. یک نکته مهم و شاید مهمترین نکته هم تقویت حتی چندبرابری انسجام نیروهای مقاومت هست. تزریق نیروهای بیشتر و با انگیزه و مقتدر. افزایش تماسها با گروه ها. تحرک خیلی خیلی بیشتر میان رده ها. بلافاصله تهیه برنامه های عملیاتی و روتین حتی برای خارج شدن از شوک و رخوت اولیه حادثه. قطعا جوانان بسیاری هستند که شاید قاسم سلیمانی نشند خصوصا با کوله باری از چهل سال تجربه ولی میتونند قدرت جوانی و ذهن پیش رو و امروزی تر را جایگزین اون تجربه کنند. تنها فقدان میمونه کاریزما و ارتباطات فوق العاده سردار و اعتباری که داشتند و توکل میکنیم بر خدا که نسل سوم و چهارم را مهیای ذخیره چنین نیرویی کرده باشه از قبل برای اینده.
  9. بله ولی الان در صورت انتقام هم نباید این عزیزان در معرض خطر دوباره ای باشند. دیگه قرار نیست که فکر انتقام مختل کنه منطقمون را. الان که دشمن پیه این کار را به تنش مالیده براش یکی یا دو نفر بیشتر که رده پایینتری دارند از سردار کاری نداره. نباید حالا که زخم خوردیم تنمون را کامل جلوی شمشیرش بزاریم. اون در درازمدته که پاسخ قاطع جلوی جری تر شدنش را میگیره ولی الان داریم در مورد تغییر تمام موارد ثابت قبل صحبت میکینم فعلا.
  10. اولین کار اینه مراقب فرماندهان دیگه مجاهد عراقی باشیم. دبیر کل نجبا، عصائب و حتی سید حوثی و باقی مجاهدین در سوریه و باقی نقاط جهان ... که خیلی هم شدید دارند واکنش نشون میدند و دقیقا خودشون را در راستای پاسخ پیش دستانه امریکا قرار میدند ( مشخصه که باکی ندارند ولی ما که باید حواسمون بهشون باشه ) - از همه بیشتر مراقب سید حسن. حالا که دشمن خطری اینچنینی کرده خبطهای دیگه هم ازش هیچ بعید نیست و ممکنه از نظر اطلاعاتی الان گرای همه را هم داره. قبل از همه چیز باید تمام پروتکل های حفاظتی را بازنگری کنیم و تغییر موقعیتها انجام بشه که اگر حادثه ای رقم خورد و یا اقدامی کردیم باز غافلگیر نشیم.
  11. عجب حال عجیب و غریبی برای سردار تصویر شده. جان در بدن تکه تکش نداره گویی در مرز این جهانی و آن جهانی است هنوز و در آغوش وصال
  12. نجف زاده از نیویورک ولادت حضرت زینب (س) بود. یک بار در اتفاقی اشاره به تحمل ایشون شد و مقایسش با ما. حالا هم ما با این خوشحالی های دوردست زخمی تر میشه دلمون و ولی ایشون جلوی چشمانشون روی پیکرها میدید این خوشحالی ها و رقصها را. در مسیر میدید این خوشحالی ها و کنایه ها را مستقیم خطاب به خودشون و کاروان در حالیکه پیکرها همچنان اسباب تفریح دشمن بودند. لااقل پیکر شهدای ما میان دوستانشون هست.
  13. خبر بی بی سی فارسی که تازه در اون خبر ترور را کاملا درز میگیره و هیچ اشاره ای بهش نمیکنه و عنوان میکنه کشته شد تا زمان اسکرین شات عکس 235 هزار لایک خورده. اصلا مرعوب و تاثیرپذیر عده و کثرت قطعا نیستیم که اگر چنین بود تاریخ از این نمایشها زیاد داره که حق جایی بود که هیچ همراهی نداشت. ولی صحبت از شرافت آدم هاست و دقیقا شرافت آدم ها بدون هیچ تکمله و توضیح و تفسیر و توجیهی.
  14. این به قوت اونا ربط نداره چندان. فرودگاه بغداد و صدها عراقی مطیع و حتی دوستدار آمریکا ( طرفدار بعث یا تکفیریها یا ملی گراها و یا حتی مزدورها و جاسوسها) براشون اینکه چه کسی آمد و رفت خیلی راحت هست. آسمان عراق و کنترل و هدایت تمامی بر عهده امریکایی هست تقریبا و فرودگاه غیرنظامی و عمومی و صدها کارمند اصلا دخالت اطلاعات را هم نمیخواد. بماند جاسوسهای درون سیستم نظامی/غیرنظامی/سیاسی عراق. ما مسئله را به گمان این ده بیست سال اخیر خیلی ساده گرفتیم.
  15. قطعا شهادت و قربانی شدن سردار سلیمانی که شاید هدفش و افق دیدش بیش از همه ما بود در مورد ثبات و امنیت و موفقیت ایران و جبهه جهانی مقاومت تقصیر تک تک ما هرکدوم به شکلی هست. کم یا زیاد قهرمانان قربانی میشند تا بازتابی باشند برای این قصورها و تقصیرها. قبل از آمریکا ما بستر شهادت ایشون را فراهم کردیم ولی این واقعه دو سو میتونه داشته باشه در راهبرد ادامه راه: به قول جناب حیدری کربلا یا احد یا که بدر در دید نهایی تقابل.
  16. از دریغ ها و حسرتهای دیگه اینه که سردار سلیمانی را حالا سلطه رسانه ها و افکار عمومی سوار بر موجهای موجوداتی چون سلبریتیها که خودشون توسط هزاران اکانت و بمباران رسانه ای هدفمند هدایت میشند چنان به انزوا میکشونند که احتمالا نسلهای بعد ایران نه تنها رشادتها و سرافرازیها و جانبازیهاش را برای دفاع از این کشور از حمله صدام تا تکفیریهای تشنه خون نه تنها شیعیان که به قول خودشون ایرانیان مجوس به یاد نمیارن که کاملا در مقابل شاید تصویر وارونه ای از ایشون را هم ترسیم کنند و بهشون قالب کنند. ولی خب واقعه عاشورا چشمه امیدی است که لااقل در دل بسیاری از شیعیان زنده موند اتفاقی که رخ داده بود قرنها بعد حتی با وجود اکثریت دشمن.
  17. بحث شهادت سردار و وسعت اثر حضور ایشون در دل جبهه مقاومت یک طرف هست. بحث وقاحت دشمن در این حمله و نوع ترور و شهادت یک قهرمان ملی تاریخ این کشور به همین راحتی هم یک طرف.
  18. نکته ای که هست بعد از شهادت سردار سلیمانی بسیار باید مراقب سید حسن نصرالله بود. حالا برای دشمن که خط قرمز سردار را پشت سر گذاشته خط قرمز دیگه ای وجود نداره. از طرفی باید جبهه مقاومت را انسجامش را حفظ کرد. سردار مثل ستون این جبهه و خیمه بود. باید محکم تر ایستاد، وقت همدلی کردن های بیشتر هست. وقت امید دادن هست. مجاهدانی که در جبهاتی به گستردگی شام تا عراق و نیجریه و یمن مشغول نبرد هستند پدری را از دست دادند که نباید گذاشت زانوانشون سست بشه. مصیبت بزرگه و غیرقابل باور. حفره بزرگی در دل مقاومت ایجاد شده که ابومهدی و سردار سلیمانی فقط بخشی از اون هستند.