alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,152
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. بدانید که مالک بن حارث، روزگار خود را به پایان برد و به پیمان خویش وفا نمود و به دیدار پرورگارش شتافت. خدا مالک را بیامرزد! اگر کوه مى بود، قلّه اى دست نیافتنى و دور و بلند مى نمود! و اگر سنگ مى بود، صخره اى سخت مى نمود! آفرین بر مالک! مالک که بود؟! آیا زنان، مانند مالک را مى زایند؟! آیا در روزگار ما چون مالک هست؟! شهادت مالک اشتر، معاویه را بسیار خرسند ساخت. شادی معاویه از کشته شدن مالک، جایگاه رفیع او را در دفاع از امام می رساند. معاویه گفت: علی، دو دست و بازو داشت. یکی را در صفّین قطع کردم (منظورش شهادت عمار یاسر بود)، دیگری هم امروز قطع شد.
  2. من هم شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس و همراهانشون را تسلیت میگم. برای جبهه مقاومت ضربه بسیار سنگینی است. لیاقت سردار شهادت بود. نه در میدان های جعلی جنگ و یک خمپاره سرگردان و گروهک های مزدور تکفیری و عبری که به دست شقی ترین رهبرشون، منشا تمام ظلم و جور و ماشین کشتار فعلی جهان یعنی خود خود آمریکا. ولی این دلیل بر این نیست خون این شهیدان که امیدهای جبهه مقاومت بودند را بی پاسخ بگذاریم. پاسخی در خور شان و بدون ترس. این دستور قتل بزدلانه نه در یک میدان جنگ و رویارویی واقعی که در خفای شب و نابرابر و حمله مسلحین به غیرمسلحین و کاملا بزدلانه به شیوه مادر تروریستهای منطقه صهیونیستها انجام شده پس یک پاسخ واقعی میخواد.
  3. این بحث بارها از زوایای گوناگون مورد بررسی واقع شده. قصد داشتم اتفاقا مطلبی در تاپیک مربوط به خودش ارسال کنم در همین رابطه. به هر حال یکی از زوایای این زورگویی و به آتش کشیدن و ویران کردن منطقه ما اون هم به شکل به نظر تفریحات سیاسی/نظامی قلدر فعلی جهان ( به اصطلاح ابرقدرت ) این هست که سرزمین اصلیش و مردمانش کاملا مصون از هرگونه خطر و پاسخگویی متقابل حتی در صورت استفاده از خشونت و سلاح های غیرانسانی! هستند و اصولا وقتی تمام این اتش بازیها و ویرانی ها و قلدریها در این سمت جهان به مثابه یک تفریح برای دولتشون؛ برای مردمان مثلا امریکایی حتی یک نسیم هم ایجاد نمیکنه همین یکی از اون مورادی است که باعث میشه این روند ادامه داشته باشه و شدت پیداکنه و برای مردم و حکومت امریکا فی المثل یا مشابهاتش هیچ اهمیتی نداشته باشه چه رخ میده چون سرزمین اصلیشون ( همون نگاه مشهور جلو کشیدن خط تدافعی که امریکا با صدها پایگاه به دور از خاک اصلیش به خوبی پیادش کرده ) کاملا مصون از تهدیدات به حرکت و غنای خودش ادامه میده. حالا پرسش میتونه این هم باشه که چه راه/راه هایی برای تهدید سرزمین اصلی این دشمن فعلی از حیث نظامی میشه متصور بود؟ تهدید معتبر و البته قابل اجرا و البته لااقل روی کاغذ با درصدی از شانس. این بحث بسیار عمیق تر از این حرفهاست چون مثلا ما مورادی از جمله پاکستان را داریم و یا حتی بازدارندگی معتبر در زمان مشخص. یک استدلال این هست که دشمن با علم قطعی به اینکه ما دنبال سلاح نیستیم (هرچند در زبان چیز دیگه ای بگه ) تا به حال سعی کرده از این حربه تنها برای فشار استفاده کنه ولی اگر یقین پیدا کنه به سمت سلاح رفتیم قبل ساخت اولین نمونه حمله خواهد کرد ( اگر ما به بازدارندگی این سلاح این همه اعتقاد داریم چرا دشمن نباید جدیش بگیره؟ به هر حال اینطور که ما تحلیل میکنیم ایران بدون سلاح را میشه به راحتی تهدید کرد ) حالا ما زمان کافی داریم؟ یک زمانی مثل پاکستان اگر پیش میرفتیم و مثلا منافقین و اذناب داخلی و خارجی خیانتی نمیکردند شاید میشد به نقطه بدون بازگشت رسید ولی حالا باز طبق یک نظریه زمان و امکان چنان هست که رفتن به این سمت ضررش بیش از نرفتن هست به این جهت که به نظر اصلا فرصت پیدا نخواهیم کرد برای رسیدن به نقطه مطلوب بازدارندگی. ولی خرید اگر امکانش بود و انتقالش البته شاید میتونست یک راه باشه که بسیار بسیار خصوصا بحث انتقالش بعید هست. خریدش بماند. هرچند میشه باز بحث کرد منطقی و مستدل. فتوا میتونه ابعاد مختلفی داشته باشه، از جمله در نظر گرفتن تمام این استدلالها. بی فایده هم نبود. پاسخی غیرمستقیم به تعرض به کنسولگری های ما هم بود. شب سال نو حمله به بزرگترین سفارت امریکا در منطقه هم بازتاب زیادی داشت در رسانه ها و درخواست ترامپ از دولت عراق که مستعفیش کرد به زور برای تامین امنیتش. (هر چند هنوز خون بیش از 30 شهید گرمه و پاسخ داده نشده ) بیانیه حشد طوری صادر شده که به درخواست مکرر دولت گفته احترام میزاره ( به هر حال ادعا میکنیم حشد یک نیروی رسمی است تحت فرمان دولت ) و وزیرخارجه هم گفته صدای شما شنیده شد و حالا بزارید ما پیش ببریم ماجرا را. بهتر میبود ولی خانواده ها خصوصا ادامه میدادند که به نظر خب این رغبت و یا شاید فرهنگ وجود نداره یا دلایل دیگه. ولی جلوی سفارت نیروهای حشد عمدتا بودند که خب وقتی دولت فرمان میده اگر عمل نکنند خناثان باز دوباره رسانه دستشون شروع میکنند به فتنه انگیزی. فقط یک نکته منفی داشت. احتمالا ترامپ بهره برداری میکنه ازش که حاصل تهدید اون بوده. هرچند سخنان صبح رهبری کمی زهر ماجرا را میگیره جلوتر ( اشاره کردند این یک تصمیم عراقی است و ما دخالتی نداریم و تهدید هم کسی کرده غلط کرده )
  4. نباید از قلدری و تهدیدهای امثال ترامپ ترسید. به نظر این تهدید نظامی آشکار تظاهر کنندگان عراقی ( ما مرگبارترین اسلحه ها را فرستادیم برای مقابله و حفاظت از سفارت ) که به کشتار هموطنانشون معترض هستند و همچنین تهدید ایران از ناکجا آباد ماجرا که همه چیز تقصیر تو هست که جلوی سفارت ما تظاهرات میکنند و تو مسئول در و پنجره سفارت ما هم هستی برای بزرگ کردن ماجرای تظاهرات و تحصن مقابل سفارت برای جلوگیری از یک پاسخ جدی تر به ماجرا و معکوس کردن روند اعتراضات به اشغالگری آمریکا و درخواستها برای خروج آمریکا از عراق هست. نباید اسیر این بازی شد و اجازه داد با این سر و صدا و وحشت آفرینی به زعم خودشون این طرف ماجرا رها بشه، اتفاقا الان وقت نشان دادن عزم جدی تر هست. اگر عراقی ها (قطعا منظور جوکرهای تحریر بغداد نیستند که تلویحا و طبق اخبار گفتند ما اصلا اعتراضی به آمریکا نداریم و دخالت هم نمیکنیم و به ما مربوط نیست کشتار آمریکا! لابد و منظور خانواده شهدا و حشد و قربانیان واقعی و آگاه اشغالگری ساله کشورشون هست ) عزمی داشته باشند باید هر روز بر میزان تحصن کنندگان اضافه بشه و سفارت را کامل فلج کنند، هر چند این شهر چند هکتاری سخته همه سوراخ و سنبه هاش را محاصره کردن. پ ن: باید مراقب بود، امثال پمپئو و نتانیاهو الان احتمالا در حال تحریک ترامپ و پنتاگون برای اقدامی در مثلا سوریه هستند تا ماجرا کمی از تمرکز خارج بشه و احتمالا پیامی هم برای ایران فرستاده باشند. یا در نقطه ای دیگه (به نظر غیر از عراق) حالا میتونه تروریستهای داخلی و مرزی باشه یا کشتی ها در دریای سرخ و ... گراهام بلافاصله در توییت دیگه ای اشاره کرده ضربه را به دردناکترین جا میزنیم. به نظر در یک برنامه احتمالی مثلا با توجه به لغات بلد شده تهاجم به بخش پالایشگاهی و پتروشیمی (پر اثر کردن تحریمها) در نظر گرفته شده. این مورد هم باید مدنظر باشه، هرچند ما در بعد پاسخ متقابل میتونیم بازدارندگی داشته باشیم ولی خب برای دفاع هم شاید بشه کارهای بیشتری کرد. نکته اینجاست همچنان بسیار خشمگین هستند که افکار عمومی عراق را ضد آمریکا تفسیر کنند در اخبار و به شدت در حال تبلیغ این موضوع هستند که اینها از سمت ایران مامور شدند و عراقی ها ما را دوست دارند و حتی ترامپ مردم عراق را دعوت کرده به مقابله برخیزند!! ( اشاره شد به شدت در تلاش هستند اصل ماجرا و بمباران و افتخار بعدش و پخش فیلم و ... را زیر این سرو صداها پنهان کنند ) پ ن2: یک موضوع دیگه در چند مورد لباس نظامی به تن داشتن و شعار روی دیوارهای سفارت و اظهار محبت به سردار سلیمانی و ... نکته اینجاست که رابطه ایران با گروه های عراقی خصوصا حشد رابطه ای نیست که بر اساس دستور و برنامه ریزی و سلسله مراتب شکل گرفته باشه( اتفاقا از بعد حرفه ای همیشه ضعف محسوب میشده طبیعتا)، در بسیاری مصاحبه ها حتی در ایام اربعین برخی عراقی ها مثلا افتخار میکنند در فلان جبهه سرباز سلیمانی بودند و چه و چه. عاقلانه نگاه کنی همه میدونیم این شعارها و لباسها با قوت رسانه ای دشمن به علیه ما تبدیل میشه ولی واقعیت این هست برای چیزی که دستوری شکل نگرفته ( جنگ کنار هم و هم عقیده بودن و اعتقاد مثلا به عناصری ورای خطوط مرزی و نژادی و زبانی و ... و اظهار محبت ها ) نمیشه دستور منعی صادر کرد ( حالا که برای تشییع میرید لباس های عقیدتیتون را نپوشید، اظهار محبت به من نکنید، مثلا فقط از منظر ملی گرایانه شعار بدید و ...) نهایتا برخی امور دست ما نیست چون دستوری نیستند. دشمن میتونه همچنان تحلیل کنه حزب الله از شهید چمران و امام موسی صدر و انصار الله از رهبر شهیدشون تا حالا و شیخ زکزاکی ها و مهندس و خزعلی ها و حشدی ها از ابتدای انقلاب تا به حال بر اساس یک برنامه ریزی بلند مدت و حساب شده و مکانیکی و محصول سازمان های اطلاعاتی بزرگ و منابع مالی تخصیص داده شده ویژه و چشم اندازهای ده ساله و صدساله هستند ( از بعد حرفه ای خود غرب شاید آرزو کنیم حتی ما هم کاش چنین بود ) ولی همه میدونیم که بیش از برنامه ریزی این اعتقاد و مسیر و آرمان یکسانی بوده که سبب شکل گیری این گروه ها شده و البته کمی جبر زمانه و دشمن و پس چندان هم مثل مثلا گروه های غرب ساخته برای اهداف مشخص نمیشه بهشون نگاه و تحلیل کرد. ( توجه کنید این یک تحلیل از کلیت ماجراست و جزییات بسیار عمیق تر و حتی متفاوت تر از این تحلیل میتونند باشند )
  5. بر خلاف اظهارات خشمگینانه ترامپ و سناتورها و توهم توطئه! که از حمله به سفارتشون بسیارناراضی هستند و ایران را تحریک کننده میدونند اتفاقا به نظر روشن هست که یک کار حساب شده نیست، اگر حساب شده بود و نه از روی هیجان باید اجازه میدادیم کم کم جمعیت اضافه بشه تا شب ( این زمان مورد علاقه غربی ها!! در اعتراضات) و بعد شب هنگام مثل تمام حملات به مراکز دیپلماتیک ما گروه های نقاب زده ( بر تن داشتن لباس پلنگی! و چهره های بدون نقاب در روز روشن باز یکی از دلایل اتفاقا مردمی و خودجوش بودن اعتراضات هست ) حمله میکردند و کلیتش را به اتش میکشیدند. نه تنها ورود به این شهر امریکایی! در دل عراق چه قدر میتونست دستاورد داشته باشه و حتی اگر گنجینه هم درش یافت نمیشد اتش کشیده شدن کلش(مثل کنسولگری ما در بصره) ماه ها زمان میبرد تا دوباره برپاش کنند (با حساسیت های امنیتی و تدارکاتی غربی) بلکه نهایتا امریکا میخواست دولت عراق را بازخواست کنه؟ (خب دولتی وجود نداره با تلاش آمریکا) نیروهای امنیتی را (وزیر و فرمانده کل قوایی حاضر نیستند سر کارشون رسمی که) مردم عراق را تحریم کنه؟ ( خب فعلا که حامی این مردم مظلوم خروشیده ضد ایران هست) و نهایتا به سازمان های بین المللی رجوع کنه ( برای بازخواست چه کسی در کشوری که ماه هاست محل تحریک و آشوب حمله به پایگاه های نیروهای دوست ایران و مراکز دیپلماتیکش هست ) در آخر هم ما حمله به مراکز دیپلماتیک را نه چندان مناسب قلمداد میکردیم ولی عنوان میکردیم مسببش کسی است که عراقی ها را کشته! پ ن: واکنش قاطع عبدالمهدی هم جالبه، در مقابل اطلاع از حمله امریکا به نیروهای رسمی عراق اعلام ناخشنودی و در مقابل معترضین عراقی توسل به تهدید و برخورد و عواقب خطناک برای معترضین اون هم نه بعد از واقعه که قبل واقعه. نکته اینجاست مسئولیتی نداره فعلا و وقتی استعفا داد باید حساب میکرد که الان نمیتونه تهدید و جلوگیری کنه اگر معترضین تصمیم بگیرند هونطور که از حمله امریکا نتونست. پ ن2: کلمات ترامپ در توییتش هم جالبه، هم اون و هم سناتور امریکایی در واکنش به تظاهرات مقابل سفارت از کلمه orchestrating استفاده کردند. به نظر توجه ترامپ را احتمالا (اگر زمان توییتش بعد باشه) به توییت های سناتورها را نشون میده و کپی برداری.
  6. جالبه بعد از قلدربازی اولیه و رفع اون شعف و غرور ناشی از اون و حتی اشاره اسپر که نه خیر! این یک حمله تدافعی نبوده بلکه تهاجمی بوده، ( البته با کد دادن چند نفر از سیاسیون عراقی به نظر ) آمریکا روییش را عوض کرد و زوم کرد روی این موضوع که بله این پاسخ به شیطنت ایران بوده فقط و اصلا ما دخالتی در عراق نداریم و ایران عراق را کرده محل تصفیه حساب و درگیری و پمپئو بلافاصله تماس گرفت با دبیر کل سازمان ملل که این یک اقدام دفاعی و پاسخی به ایران بوده و بعد هم این خط را در رسانه های متعدد عربی/غربی/فارسی زبانشون پی گرفتند که به عراقی ها ( خصوصا در این موقعیت که اشوبها به نفعشون داشت پیش میرفتو کمی مختل کرد اون جریان یکنواخت را ) القا کنند که ما نمیخواستیم اینطور بشه بلکه ایران عراق شما! را کرده محل درگیری. قطعا امریکا در روزهای اینده به شدت این مطلب ( احتمالا تظاهرکنندگان فصلی و بعضا گروه های سیاسی عراق هم همین خط را برای کمک به امریکا و منافعشون تقویت و ترویج میکنند ) را دنبال خواهند کرد و تنها راه فعلی خنثی کردن این خط فریب و توطئه در میدان ماندن مردم هست. هرچند ترامپ و سناتورهای امریکایی همین حالا به شدت و خشمگین اعتراضات مقابل سفارت را مستقیم به ایران دارند نسبت میدند و باز دوباره با انبوه رسانه ها (وجریان های سیاسی و سازمان های بین المللی که البته زمان حمله به کنسولگری ایران کاملا ساکت هستند و حتی حامی و مردم را محق میدونند عصبانی باشند، حالا مردم را محق نمیدونند که از کشته و زخمی شدن بیش از هشتاد عراقی اون هم وقتی با وقاحت تمام حتی فیلمش را منتشر میکنه طرف اشغالگر و بهشون انواع و اقسام برچسبها را نسبت میدند و وابسته توصیفشون میکنند و دستور گرفته از ایران) سعی دارند زمینه را عوض کنند و از زیرپاگذاشتن پیمان دفاعی با عراق و نقض صریح حاکمیت عراق؛ دوباره اول کی بود؟ ایران بود! که حاکمیت عراق را نقض کرد را بلد کنند در افکار عمومی با شعبده بازی. پ ن: احتمالا توجه سیاسیون امریکایی به گروه های مرجع فکری و اندیشکده ها را باید از دو روی متفاوت شب حمله و 48 ساعت گذشته پمپئو و مصاحبه های پرتعدادش جستجو کرد، عوض کردن کامل رویه و حتی شاید پشیمان شدن از انتشار فیلم حمله ( که هیچ نیازی نبود و به نظر یک اقدام سرمستانه و پیام مثلا سرسختانه به ایران بود)
  7. حتی فقط خانواده شهدای عراق ( از 2003 تا حالا خانواده شهدای مبارزه با اشغالگری و قربانی اشغالگری تا داعش و ... ) و دوست داران و موافقان و وطن دوستان مخالف اشغالگری و خانواده نیروهای حشد و ... همت کنند و از رخوت خارج بشند و به صورت فعال برای آینده کشورشون دست به عمل ( ولو در حد یک راهپیمایی و تحصن ) بزنند قطعا شرایط به دست خودشون رقم خواهد خورد نه دشمن اشغالگر و گروه های مغرض و خائن. پ ن: فراموش نکنیم غرب و آمریکا مدام به نام مردم هرگونه حمله گروه های خاص به مراکز و دفاتر گروه های عراقی را به بهانه وابسته یا نزدیک بودن به ایران مجاز میدونند در چارچوب حق اعتراض و واکنش طبیعی مردم و حتی تحریک میکنند و حمایت کاملی ازش دارند، در مقابل اعتراض به دفاتر NGO های آمریکایی و گروه های وابسته به امریکا و انگلیس و سعودی و ائتلاف غربی توسط مردم منتقد و معترض چرا نباید مجاز باشه؟ حالا هم که گویا فصل تظاهرات و اعتراض و آشوب و حمله است در عراق به یاری رسانه های سعودی/امریکایی!
  8. برخیمون به دنبال دلیل و چرایی جسارت آمریکا برای چنین حمله ای میگردیم، به نظر هیچ چیز حتی قوای نظامی ضعیف و عده کم و ... مجوز چنین حملاتی نمیتونه باشه، ولی چنین مواضع حقارت باری اون هم در زمانیکه هنوز پیکرها زیر آوار هستند و دشمن با غرور و شادمانی رقص پیروزی ( حمله به یک گروه بی دفاع با پیشرفته ترین تجهیزات در کشوری که در اشغال و کنترل کاملش هست ) میکنه چرا ... انفعال و کینه جویی و قدرت طلبی و تعصب کور هست که اینچنین باعث میشه با تناقضات مکرر اولا ملامت کنند سیاسیون قبلی را که چرا پیمان با اشغالگران بستید، بعد گروه های ضد اشغالگر (فرضا حمله را منشاءَش را گروه های مقاومت بدونیم) را ملامت میکنند چرا ضد اشغالگری عمل کردید، بعد هم جانی را رها کنه به ملامت قربانی بپردازه و در حقیقت تایید کنه دلایل حمله وحشیانه به خاک و فرزندان عراق را در این موقعیت و نهایتا هم وعده بده البته ما هم مخالف اشغالگری هستیم ولی بیایید حالا بنشینیم صحبت کنیم. در حقیقت مواضع اکثر گروه های سیاسی عراق و رهبرانشون به نوعی خفت بار هست. به نظر منافعشون چنان در اشغالگری امریکا و البته تعصبات کور و احتمالا منافع شخصی و گروهکی تنیده شده ( در حقیقت احتمالا یکی از دلایل اصلی فساد و ناکارامدی این سیاسیون هم در حتی بعد اقتصادی و اداره کشور همین تنیدگیشون با اشغالگری است که البته به نفع هم اشغالگر و هم همراهی کنندش این هست که اون را در ذهن مردم عراق به طرف سوم یعنی ایران منحرف کنند) که حاضرند حتی تعرض به خاک و هموطنانشون که هیچ ( اون هم در مقیاس قهرمانان ملییشون که کشور ار از اشغال و تروریسم نجات داده ) حتی احتمالا تعرض به ناموس هاشون را هم زیر سبیلی و با بهانه رفع و رجوع کنند. هرچند زبانشون در برابر ایران و به قول خودشون اشغالگری!! ( بخوانید روابط دوستانه و خونهای امیخته در نجات عراق از اشغال ) دراز هست و البته کوتاه در برابر اشغالگران و تحقیرکنندگان واقعی چون امریکا و ائتلاف عربی و امثال ترکیه. (منکر اشتباهات و گافهای ما و بی تجربگیمون در دادن میدان و بهانه به دست دشمن برای القای چنین افکاری نیستیم قاعدتا ) این یادداشت دوستان تحولات به نحوی به همین مطلب اشاره داره: تحولات جهان اسلام
  9. با توجه به حجم حمله و یک مورد مهم یعنی بسنده نکردن به خاک عراق و حمله به دو پایگاه در سوریه ( که نشون میده بهانه کشته شدن یک امریکایی در پایگاهشون توسط یک راکت چقدر بیراه و دم دستی بوده برای این حمله با این حجم ) احتمالا متاسفانه شهدا بیش از این هم خواهند شد. حمله به 5 پایگاه اون هم بمباران وسیع مشخصا یک انتقام گیری وحشیانه و برنامه قبلی بوده. ولی نکته اینجاست پاسخ را نباید گذاشت برای بعد و همانطور که ما از حجم حمله غافلگیر شدیم اگر حمله ضعیف باشه یا پاسخ بیات بشه دشمن قطعا محاسباتش را بر مبنای تهاجمی تغییر میده و حمله حشد هم باید وسیع باشه. در اینجا برای یک پاسخ تردید کمتره تا در سوریه چون در سوریه دولت سوریه و زیرساختها با وجود حضور همچنان تروریستها یک آتو هستند دست صهیونیستها و دستمون برای پاسخ بسته است چون جوابش را در حمله به زیرساختهای دولتی و نظامی سوریه میبینیم احتمالا که با وجود تروریستها خطرناکه. ولی در عراق خطر داعش تا حدود زیادی دفع شده و اگر هم باشه مثل تروریستهای سوری نیست چون حمایت جهانی! و منطقه ای نداره اشکارا و ارتش عراق! و مردم متعرض!! کنسولگری ایران و نیروهای مستشاری ایران در جنوب و مرکز عراق هم اگر خواستند میتونند اینبار خودشون مقابلش بایستند و دوم امریکا با شعله ور شدن حملات هیچگاه نمیتونه و بهانه نداره به زیرساختهای عراق حمله کنه و سوم اینکه به عنوان یک کشور اشغالگر مواجهه باهاش طبیعی است. خلاصه یک پاسخ دردناک و گسترده به امریکا ( البته شاید زمان نیاز باشه تا اون گروه مدنظر چریکی و جا به جایی و تغییر موقعیت نیروها و تجهیزات به شکل زیرزمینی شکل بگیره تا در درگیریها پایگاه های بی دفاع مورد حمله ناجوانمردانه قرار نگیرند ) توسط گروهی مجزا از حشد ولی در واقع از دل حشد برآمده ضروری است. این بازی را آمریکا شروع کرده و به نظرم دستش در عراق چندان باز نیست مگر اینکه بخواد کل عراق را به اتش بکشه که خب به نظرم چندان دلش نمیخواد چون بحث نفت و تولیدش هست و موقعیت جنگی دوباره و باز ارسال و تقویت نیروهاش و جنگ های چریکی مثل قبل ترک عراق و شرایط فعلی یعنی آشوب اجتماعی و خلا قدرت را ترجیح میده. پ ن: یک موضوع غیرمرتبط ولی قابل توجه برای همه ما که میدان را منصفانه نگاه کنیم: جستجوی یک کلیدواژه ساده در مورد همین حمله مثلا در چند صفحه اول گوگل ما را با ده ها صفحه خبری خارجی فارسی زبان مواجه میکنه که با شدت و ضعف تقریبا همه هدفدار و جهتمند و با پروپاگاندا و هسته ضد ایرانی خبر را کار کردند. از صفحات جنگ روانی روشنی مثل رسانه های سعودی (ایندیپندنت فارسی، العربیه فارسی، ایران اینترنشنال و ... ) تا رسانه های امریکایی و اروپایی ( وی ا ای، دویچه وله، رادیو زمانه، ... ) و رسانه های انگلیسی و ده ها رسانه گروهکی، تجزیه طلب و مسلح!دیگه. من تردید دارم در تاریخ این حجم از رسانه فقط در این بعدش اون هم (مکتوب/تصویری/ویدئویی/...) علیه یک کشور به طور اختصاصی به کار گرفته شده باشه ( شبکه های اصلی کشورها و رسانه ها و خبرگزرای های بزرگ زبان اصلی با بخش های ویژه ضد ایران به کنار ) حجم عملیات های هیبریدی علیه ایران واقعا بالاست. واقعا بالا. اغراق نیست اگر مقایسه کنیم حجمی که الان در شرایط فعلی در همه ابعاد ضد ایران و مقاومت کار میکنه را با مواجهه ی یک قاره با یک شهر.
  10. در بعد اطلاعاتی مشخصا غافلگیر هستیم. شرایط قابل درکه. از توان و عده و عده جبهه مقابل ( شامل ده ها شاید به جرات چند ده کشور که هم افزایی دارند در مقابل یک کشور و چند گروه در یکی دو کشور اون هم تازه تحت فشار گروه های مختلف داخلیشون ) با خبر هستیم ولی لااقل پیش بینی باید بشه که حالا طرف مقابل ادعا میکنه حمله شده به پایگاهش و کشته هم داده قطعا برنامه خواهد داشت و لااقل امادگی نیروها را بالا برد تا اینطور قتل عام نشند در پایگاه هاشون توسط حملات وحشیانه دشمن به جایی که نه پدافندی داره و نه سرپناه و سنگری جز چادر ( هر چند حمله واقعا دور از انتظار و وسیع بوده ) بعد از حملات اسراییل و مواضع تاسف بار هم نخست وزیر و هم برخی گروه های سیاسی و از همه مهمتر بی تفاوتی محض مردم عراق ( به واقع که سرنوشت هر ملت و عزت و ذلتش دست خودش هست ) اشاره شد که بهتر هست حشد ( اسراییل دیدیم تفاوتی قائل نیست و کلیت حشد را هدف قرار داد با همکاری امریکا البته ) تمرکز زدایی کنه از پایگاه هاش. درسته نباید گذاشت هدف امریکا از انحلال حشد محقق بشه با این بهانه و حملات ( حفظ ساختاری مجزا از یک گروه خاص تهاجمی و چریکی ضروری است به عنوان حشد برای اینده عراق ) ولی بهتره ساختاری تعریف بشه که بخش چریکی خاصی شکل بگیره که گسترشش در عراق مثل گسترش حزب الله در لبنان باشه. به کسی هم تکیه نکنه جز گروه های اجتماعی همراهش. بعد این گروه شروع کنه برای شکل دادن بازدارندگی برای خودش مثل حزب الله منتها در مقابل یک دشمن داخلی اشغالگر. وضعیت کشور عراق را هم که آمریکا خودش به این شکل دراورد و خب حالا که خلا قدرت ایجاد کرده محور عراقی هم از این خلا به سود خودش و عراق باید بهره ببره. خود این عاملی میشه که شاید طرف مقابل از آشوب اجتماعی و تزلزل سیاسی در عراق به منظور پیشبرد برنامه هاش بپرهیزه. به طور واضح یکی از دلایل گسترده بودن این حمله قدرتنمایی در برابر ایران بوده برای پیشبرد اهداف سیاسی و شاید حتی جلوگیری از اقدامات احتمالی ایران در برابر فشارها (یک پیام ) برای همین مدام ایران بلد میشه در مواضع امریکایی ها.
  11. آمریکا در میان گروه های مختلف حشدی با چند گروه و از همه مهمتر با کتائب حزب الله دشمنی جدی داره. سالهاست ضربات این گروه را تحمل کرده و میکنه و از آینده هیچ گروهی هم به اندازه آینده این گروه نگرانی نداره. اطلاعات ما محدود به همین موارد رسانه ای است. شاید این حمله پشت پرده ای داشته باشه در حوزه امنیتی/تحرکات منطقه ای/اجتماعی و یا سیاسی که ما اطلاع نداشته باشیم و پس متوجه هستیم که قضاوت و پیشنهاداتمون فارغ از این اطلاعات هست. (تحرکات در سوریه/شرایط آشوبها و خلا قدرت در بغداد/فشار حداکثری به ایران/پیام نظامی/ ...) با این مقدمه اگر عامل ناپیدای دیگه ای نباشه که عدم پاسخ را توجیه کنه، این حمله به عنوان یک نقطه عطف ( کاتص هم به یک معنای دیگه همین نقطه عطف را به کار برده در این مورد ) نیاز به یک پاسخ جدی در همون عراق داره. ولی لازمش اینه گروه هایی چون کتائب مثل گذشته از بخش کلی حشد جدا بشند و وارد فاز چریکی قبل بشند و این را به طور رسمی هم اعلام کنند و هدف مبارزه با اشغالگری را هم تبیین کنند. به نظر حالا با خلا قدرت در عراق ( که آمریکا ازش استفاده کرد ) حزب لله هم میتونه استفاده بکنه و به یک گروه مبارز زیرزمینی دوباره تبدیل بشه با تمرکز زدایی و انتقال بخشی از مراکز و دارایی ها و حتی نیروهاش به دیگر گروه ها. در کنار حشد متمرکز، وجود یک نیروی چریکی که خودش را از حشد جدا کنه الان در عراق لازم هست و میتونه پاسخ حملات ناشناس را ناشناس بده و حتی بر عهده بگیره در صورت لزوم. این حمله بهانه مناسبی است برای این منظور. بازی ای که خود آمریکا شروع کرد و حالا به عنوان یک نیروی اشغالگر که دوباره به فاز قبل از ترک عراق وارد شده ( حمله به گروه های شبه نظامی عراقی در قبل و حالا حمله به یک نیروی نظامی رسمی عراقی ) ضرورت و بهانه مبارزه نظامی دوباره باهاش فراهم شده. پ ن: دروغ پردازی آمریکا هیچ اعتباری نداره. مشخصا این یک پاسخ به یک بهانه ای نبوده. بیش از 25 شهید و پنجاه زخمی که همینطور به تعدادشون هم داره اضافه میشه یعنی یک حمله تمام عیار به قصد نابودی کامل بخشی از حشد الشعبی. شایعاتی هست که حمله از پایگاه امریکایی در عربستان انجام شده. خود این هم یک نکته ای است که به ظاهر عراق ارتش داره ولی در باطن هیچ چیز نداره به عنوان یک ارتش مثلا ملی نه آسمانش نه پرنده هاش و نه رادارهاش و نه پدافند و نه حتی فرماندهی این ارتش ظاهری هم دست خودشون نیست و باید هم امریکا از حشد کینه داشته باشه چون با این ارتش فعلی! واقعا معلوم نبود اگر حشد و گروه های شبه نظامی سابق عراق و تجربیاتشون نبود، داعش الان داشت در شهرهای شیعی جنوب و کل کشور عراق چندمین دوره سلسله مستندهاش را فیلم برداری میکرد! پ ن2: فراموش نکنیم اسپر/پمپئو نتایج این حمله و پاسخ محور مقاومت را چه طور در ذهن ترامپ خواهند کاشت. اگر پاسخی در کار نباشه شاید ترامپ برای حملات بیشتر و حتی مستقیم هم راحت تر قانع بشه با فرض تکمیل فشارها (حتی از نوع فشار نظامی) - این حمله با این حجم به مواضع یک گروه عراقی حتی قبلا - که رسمی هم نبودند حالا که رسمی هم هست و با پایگاه و شناسنامه مشخص - سابقه نداشته چندان، پس مشخصا باز تاکید میشه یک گیم چنجر محسوب میشه و یک قمار بزرگ توسط خصوصا همونطور که اشاره شد تیم پمپئو/اسپر با توجه به جمیع شرایط صورت داده در منطقه و تکمیل حلقه فشارها.
  12. ترکها در زیردریایی و استفاده از اون سابقه بسیار طولانی ای دارند، بسیار طولانی و با ده ها خرید از کشورهای مختلف. اما هر چند دستیابی به هر نوع سلاح از هر طریقی به هر حال یک پیشرفت در خصوصا قدرت تدافعی محسوب میشه ولی خب برای اینکه مقایسه های اشتباه در اذهان خصوصا افراد عادی بیرون از مجموعه های تخصصی ایجاد نشه حتما دوستان متخصص در نیروی دریایی اطلاعات بیشتری دارند ولی این کلاس منشعب شده از تایپ 214 آلمانی در حقیقت یک خرید و همکاری در تولید محسوب میشه و البته با درصدی بالا از بومی سازی و با این همه همچنان برخی از قسمت های حساس و هایتک در همون شرکت سازنده آلمانی تولید و مونتاژ و منتقل شده به ترکیه. قبل این هم که در تایپ 209 ترکها در سه کلاس این همکاری را داشتند با شرکت آلمانی و خب همین هم کم کم قطعا به قدرت فناورانه و پیشرفت هاشون کمک میکنه و مسیر خوبی است برای دستیابی به قدرت ساخت بیشتر در آینده، مسیری که برای ما کاملا مسدود هست و برای همین باید از متخصصانی که با دستان خالی به شیوه ای کاملا متفاوت و تجربی از خرد زیردریایی ها! شروع کردند با مهندسی معکوس و بعدتر به طراحی یک زیردریایی مستقل اقدام کردند ( همه شاهد بودیم چه قدر طولانی و با چه مشکلات فراوانی ) بسیار متشکر بود و دعا کرد که بودجه و مدیریت صحیح براشون فراهم باشه تا طرح هاشون را ولو به صورت معجزه وار و در شرایط غیرممکن قدم به قدم پیش ببرند که دانش انباشته ای خواهد بود برای همیشه این کشور هر قدمشون.
  13. این مطلب جایگاهش در تاپیک غزه است ولی چون تاکید روی تهدیدات پیش روی کشور هست اینجا ذکر میشه: حال گویا حمله تروریستی صهیونیستها به فرمانده جهاد به این صورت بوده که ابتدا چند کوادکوپتر منزل ایشان و آپارتمانشون در طبقه مشخصی را رصد میکردند ( احتمالا قبلش ستون پنجم اطلاع داده بودند موقعیت را و حتی اطلاع داشتند که شهید نیم ساعت پیش وارد منزلش شده ) و بعد حصول اطمینان از حضور ایشون در نقطه مشخصی از آپارتمان یک کوادکوپتر انتحاری با محموله منفجره وارد آپارتمان از بازشوهای خونه میشه و با انفجار خودشون و همسرشون را هدف قرار میده، حالا یا با رصد بعدی و موفق نبودن ترور قطعی یا تصمیم قبلی دوباره بعد این انفجار دو موشک هم شلیک میشه به این آپارتمان دقیقا لابد برای اطمینان یا اتمام کار یا هر چیز دیگه. ( شاید پهپاد نشانه گذاری هم بوده ) گذشته اگر تنها اخبار عمومی مدنظر باشه شیوه استفاده از کوادها برای ترور مستقیم اولین بار در لبنان توسط این رژیم به کار رفت ( به این شکل ویژه و خاص و مبهم) در اون حادثه مطمئنا هدف چنان اهمیت داشته که از یک شیوه جدید و تا به حال تجربه نشده ( در میدان اون جغرافیا) به عنوان یک غافلگیری بهره برده شد حتی با اطمینان از اینکه این ترور احتمالی یک جنگ را سبب خواهد شد ( شاید هم روی اطمینان طرح و لو نرفتنش بعد ترور چنان حساب کرده بودند که مثل برخی وقایع دیگه گمان میکردند حزب الله نمیتونه یک تررو مبهم را صریحا بهشون نسبت بده از اونجا که شیوه هم شیوه بدیعی بود و قبلا استفاده نشده بود و پر سر و صدا هم نبود اگر لو نمیرفت مضافا اینکه معلوم نبود کواد تنها وظیفه پرتاب محموله منفجره را داشت یا انتحاری بود ( حادثه ترور فرمانده حزب الله در آپارتمانی در دمشق که هنوز هم مبهم هست را به یاد بیاریم ) ) و حالا در غزه به نظر برای دومین بار هم این شیوه که هنوز ابهاماتی داره ( کنترل و انتقال کوادها به چه صورت هست؟ ستون پنجم؟ یک حامل هوایی؟ ...) استفاده شده. آینده این یک زنگ خطر بزرگ برای محور مقاومت و حتی درون حاک ایران هست. ترور به این شیوه مرموز بسیار خطرناک و در دسترس و غیرقابل انتصاب هست. از طرفی پیگیریش هم سخت تر هست ( شیوه موتور و بمب مغناطیسی خب ریسک بیشتری داره فی المثل ) - جاییکه ایالات متحده روی ریزپرنده های چینی محدودیت های سختی گذاشته و کویت حتی ورود این پرنده ها را ممنوع کرده به صورت عمومی/تجاری؛ وسعت زیاد کشور، شیوه های قاچاق، ستون پنجم دشمن و گروه های تروریستی اپوزیسیون در داخل و انگیزه ها و اهداف بسیار دشمن برای ترور شرایط بسیار سختی را برای نیروهای امنیتی ایجاد میکنه. چه در تردد و اسکان خارج از کشور فرماندهان و چه درد اخل دپوی انبارهای مهمات، مراکز حساس و افراد حتی در منازل خودشون باید شیوه های امنیتی و مراقبت یک بازنگری جدی بشند با توجه به تهدیدات جدید.
  14. از روز اول همه گروه ها اعلام موضع کردند. اصولا بیانیه حماس هم مطمئنا در هماهنگی با جهاد هست و همینطور که دوستان هم گفتند برای حفظ بخشی از توان مقاومت حالا که صهیونیستها خودشون تجاوزی نکردند به خاطر محدودیت ها ( حمله به مواضع حماس یعنی درگیر کردن حماس به طور مستقیم و این رژیم اصلا دلش نمیخواد چنین اتفاقی بیفته چون اونوقت هم پاسخ موشکی چند برابر میشه و هم مجبوره پاسخ بده که در اونصورت تلاشش برای فاصله گذاری و ایجاد اختلاف بین حماس و جهاد ناکام میمونه ) در موارد قبل هم همیشه جهاد در جنگ و درگیریها یکی از اهداف بود و طبیعی است که همیشه در موشک باران شرکت داشته ( وقتی از اون موج اول پاسخ که مثلا اگر حماس بود عبور میکرد و درگیری گسترده میشد ) - ذخایر موشکی در غزه هم اینطور نیست که آسیب نبینه، اصولا به خاطر مساحت کم و انبوه ستون پنجم همیشه در حال بازسازی و تغییر مکان و ... هست. حالا هم اگر جنگ گسترده بشه رژیم صهیونیستی مکان های از قبل شناخته شده حماس را هم میزنه ولی حالا که جرات نمیکنه بزنه ( به خاطر وارد شدن حماس ) چرا حماس با دست خودش این بازدارندگی را از بین ببره، راحت کمک لجستیکی به جهاد میکنه و از حملات هم مصون هست ( باید جنگ غزه را درک کرده باشیم تا مفهوم مصونیت نسبی را هم در بمباران وحشیانه و همه جانبه در این مساحت کم را و قدرت مانور و عملیات را بفهمیم ) و توان مقاومت هم بخشیش حفظ میشه برای نبردهای قطعی! آتی. حالا همه اینها هم توضیح واضحات هست به نظرم. هم حماس و هم جهاد میدونند که شیشه عمر مقاومت در غزه به تعامل هر دو گروه بستگی داره و روشن و واضح هست که تصمیمات در جنگها خصوصا در سالهای اخیر ( برای مقابله خصوصا با سامانه های دفاعی این رژیم ) با هماهنگی کامل صورت میپذیره. مشخصا خود جهاد هم داره فاصله گذاری صریح میکنه و تمام اقدامات و عواقب و تصمیم گیریها را بر عهده جهاد عنوان میکنه. این فاصله گذاری هم مشخصا برای دور نگه داشتن حماس از ماجرا و حملات هست به همون دلایل ذکر شده.
  15. حماس در همه جهات اعلام همبستگی کرده، تمام مسئولانش هم هم جهت با جهاد اسلامی در میدان هستند در این رابطه. همون روز اول اتاق عملیات مشترک هم جلسه داشت. بعید هم هست همه 250 تا 350 موشک را هم جهاد شلیک کرده باشه به تنهایی چون از توانش خارج هست. ( حتی نتانیاهو هم هرچند دوست نداره اعلام کنه به حماس هم حمله کرده هم به خاطر گسترده تر شدن جنگ و هم تقویت این تحلیل که جنگ با جهاد طرفدار ایران هست و حماس نباید خودش را قاطی کنه ولی اعلام کرده ما مواضع جهاد و برخی مواضع دیگه که ازشون موشک شلیک میشند را هدف قرار دادیم ) ولی این نکته که حماس شاید علنا اعلام نمیکنه از تعداد شلیکهاش احتمالا برای در امان موندن مناطق و انبارهای تحت تسلطش هست چون صهیونیستها هم در وضعیتی هستند که نمیخوان جنگ را گسترده کنند برای همین بی محابا حمله نمیکنند، این تاکتیک فرصت را به حماس و جهاد میده لااقل از برخی مناطق و انبارهای حماس جهاد بتونه استفاده کنه بدون اینکه اون مناطق مورد تهدید باشند. فراموش نکنیم در باریکه بسیار محدود غزه و توان بی نهایت دشمن حفظ یک متر مربع از انبارها و مناطق هم برای خودش غنیمتی است. هرچند خود حماس و جهاد هم بر این نکته تاکید کردند هدف صهیونیستها از جو رسانه ای مدام منتسب کردن جهاد به ایران و گذاشتن خط تمایز بین حماس و جهاد برای اختلاف افکنی است و این باعث میشه مثلا در یک مرحله تصمیم بگیرند فقط سران جهاد را ترور کنند ولی در مقابل جهاد و حماس هم از این فرصت ( هر چند با تهدید تحلیلهایی که حماس را متهم میکنند به بی عملی ) استفاده میکنند تا توان خودشون را به شکلی بازیابی کنند چون میدونند حملات صهیونیستها با منابع بی پایان تا ریشه کنی کامل مقاومت در غزه ( چه جهاد و چه حماس ادامه خواهد داشت ) و این مهم هست که بتونند توان موشکی و انبارداری موشک ها را در طولانی مدت حفظ کنند.
  16. ترور ابوالعطا فرمانده جهاد اسلامی که رسانه های صهیونیست ( بازوی تروریسم صهیونیستی ) از چند ماه پیش گراش را میدادند ( قطعا درز شده از منابع اطلاعاتی این رژیم ) و تاکید میکردند مسئول موشک های دوربرد جهاد هست اون هم در سالگرد ترور شهید طهرانی مقدم یک طور پیام و نیشتر به ایران هم هست. مشخصا به نظرم این زمان از قصد تعیین شده برای ارسال همزمان یک پیام به اصطلاح. ترور هدفمند در عمق محلات دیپلمات نشین دمشق هم به نحوی که اون هم ضد جهاد اسلامی بوده مکمل فشارهای همه جانبه ضد محور مقاومت تلقی میشه. هر چند باید به جهاد اسلامی تبریک گفت با تمام مضیقه ها در محاصره کامل حداقل پاسخ را داشته به این ترور و درسته نابرابر هست زخمی که تحمیل شده و میشه ولی خب توان مقاومت در غزه بیش از این نیست.
  17. نکته مثبت اینه شاید این اتفاق باعث پیشبرد سریع تر سامانه عقاب هم بشه با توجه به شکل و نوع تهدید خصوصا تاکید بر این نکته که پهپاد داشته از ارتفاع بسیار کم برای دور ماندن از چشم رادارها استفاده میکرده. هر چند قابل درک هست کمبود شدید منابع مالی و بودجه ای و گستره وسیع تهدیدات عامل و غیرعامل ضد ایران و سختی کار نیورهای دفاعی ولی خب چاره چیست؟ باید حداکثر تلاش را کرد تا برخی چالش ها را در کوتاه مدت فائق اومد.
  18. در مورد پهپاد باید منتظر اطلاعات بیشتری بود ولی موقعیت بندر امام و ماهشهر اگر پهپاد یک پهپاد نظامی بوده باشه کشورهای کویت، عربستان، نیروهای ائتلاف روی خلیج فارس و ناوگانشون و همچنین استفاده از جنوب عراق در شرایط فعلی که آشوب هست از گزینه های مبدا حملات هست. بحرین به عناون یک دولت بی اختیار هم با رابطه تنگگاتنگ با اسراییل میتونه مبدا حملات باشه. نکته مهم اینه که اینگونه اقدامات وقتی کنار حمله به نفت کش در دریای سرخ قرار میگیره به نظر یک منشا دارند: عربستان یا یک طرف سوم که میتونه امریکا (دولت پنهان به دست عواملی خارج از پنتاگون یعنی با مشورت برخی نیروهای نظامی ولی خارج از قوای نظامی رسمی امریکا ) یا صهیونیستها ( احتمال بیشتر ) باشه. باید توجه کرد هر چند عربستان زخم خورده است ولی در نامه نگاری های روحانی به عربستان و امارات و ... این اتیش بازیها منطقی نداره مگر بخشی از وقای نظامی عربستان تحت اختیار بن سلمان که چندان با پادشاهی عربستان هم فعلا در یک راستا نیست و بیشتر با دولت پنهان امریکا هماهنگ هست.
  19. اوج خباثت فرانسه حتی در همین چند جمله هم مشخص هست. جایی که ایران را همسنگ امریکا ناقض برجام معرفی میکنه (بدون اشاره به شروع کننده ماجرا) و نیات خودش را هم از پیشنهاد تخفیف فقط برخی تحریمها پنهان نمیکنه که: "ما باید توافق هسته‌ای را بر اساس بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت و بلندمدت و همچنین در ارتباط با موشک‌های بالستیک و ثبات منطقه‌ای بازسازی کنیم."* بعد وقتی اینطور واکنش مشتاقانه و عجولانه مسئولان خودمون را میبینیم که حتی برای همین پیشنهاد تحقیرآمیز و خسارت بار چطور دارند حتی به بهای اختلاف در داخل کشور دست و پا میزنند گمان میکنی نه تنها درسی گرفته نشده بلکه حتی فاجعه بارتر از قبل از برجام داره عمل میشه. * متاسفانه باز هم باید تاکید بشه. شخص جناب روحانی و نه حتی وزارت امور خارجه مقصر اصلی وضعیت فعلی هستند. تمام و کمال و کلا ماجرای ایران و غرب از بحث در مورد اینستکس و جزییاتش و اینکه غرب چه وقتی اجراییش میکنه و با چه شیوه ای و با چه مشخصاتی و رییسش کی باشه و مکانش کجا حالا کامل تبدیل شده به اینکه ایران چه زمان ملاقات با ترامپ را برای بحث در مورد یک برجام جدید حاوی محدودیت موشکی و منطقه ای و افزایش محدودیتهای برجام قبلی را میپذیره تا تخفیف برخی تحریمها ( نه در قالب تخفیف و برداشته شدت و تعلیق حتی بلکه وام و قرض و ... ) را در اینستکس شاهد باشیم. فقط و فقط از نقطه مبدا بسیار واضح و روشن شبی که جناب روحانی با مکرون تماس تلفنی داشتند و روز بعدش هم در همایش کذایی پذیرفتند تلویحا این برنامه مکرون و طرح فرانسه را و نمایش جشن وارانه مکرون در دیدار با ترامپ برای اعلام این موفقیت بزرگ و حالا هم مکرون با تبدیل کردن این طرح به برنامه اصلی دیگه رهاش نمیکنه. هر چند رهبری مانع جدی در وارد شدن به این طرح خسارت بار محض ایجاد کردند و روحانی هم ابتدا بازگشت از اشتباه مهلکش لااقل کلامی ولی میبینیم هر از چند گاهی در جبهه مکرون شوربختانه هم اقتصاد داخلی را متلاطم و در انتظار شوک و بلاتکلیفی قرار میدند و هم کمک میکنند که مکرون طرحش را پررنگ تر کنه با این ادعا که در ایران هم اشتیاق براش وجود داره فقط باید فشارها را بیشتر کنیم تو اون بخش دیگه که موافق نیست (رهبری) هم در کنار فشارهای داخلی تکمیلی تسلیم بشند. نه تنها قدم خلاقه و محکم و استواری در بحث اقتصاد و یک برنامه منسجم برای قبول شرایط تحمیلی فعلی برداشته نمیشه بلکه همین قدم های لرزان و حداقلی را هم هر روز درش وقفه ایجاد میکنیم و معطل بله یا نه گفتن ترامپ به طرح تازه فاجعه مکرون ( تا وقتی که یک پیشنهاد معقول ارائه بشه نه فاجعه یک وام میدیم بیایید یک برجام جدید امضا کنید با تمام خواسته های ما (حالا در جزییات شاید بهتون تخفیف دادیم) و در عوض شاید اگر تمام خواسته های ما براورده شد روزی تحریم ها را باز در حد برجام یا کمتر تعلیق کنیم!
  20. رجزهای نتانیاهو دو وجه داره: یک. میدونه ایران سراغ بمب هسته ای نمیره و نخواهد رفت و به نوعی روغن ریخته را نذر امام زاده میکنه ( در اینده همیشه میتونه با اشاره به نداشتن بمب هسته ای توسط ایران ادعا کنه من نزاشتم!) دو. ولی وجه مهم تر و جدی تر خرابکاریها و حملاتی است که با این "بهانه" قرار هست این رژیم انجام بده. از خرابکاری سایبری و محلی(مثل ملارد) گرفته تا حملات نظامی محدود و ناشناس و خرابکاری های صنعتی و جاسوسی و ...
  21. امیدوارم این خصلت جناب روحانی باعث نشه که در باطن و پشت ماجرا هم اینطور خودشون را فریب بدند و باعث تحلیل غلط و تصمیم غلط تر بشند و این فقط مختص به سخنرانی های عمومی و انتخاباتی و قطبی کردن فضا (در تقابل با تاکیدات صریح رهبری ) برای حفظ کردن وجهه ی ما غرب را دوست داریم و باقی دشمنش هستند باشه.. - اینکه اتاق ایران در نیویورک مرکز تبادلات سیاسی جهان شده بود! ( اجباری که ناشی از یک تحریم تحقیرآمیز بوده و رفت و آمدی برای تحمیل یک ملاقات زورگویانه) - اینکه جهان همه با ماست و تشنه شنیدن حرفهای ماست و پس شرایط برای مذاکره آماده است ( واقعا؟!) - اینکه باید گفتگو و مذاکرات در هر سطحی با هر کسی انجام شود و الان در شرایطی هستیم که دنیا ما را باور دارد و راه برای مذاکره باز است. ( باور دارد؟ متاسفانه با عملکرد شخص ایشون حتی فرانسه حالا در هر توافق جدید بندهای موشکی و منطقه ای را طلب میکنه) - اینکه تمام ذکر و فکر روزنامه‌ها و رسانه‌های دنیا این بود که از اتاق محل اقامت رئیس جمهور ایران چه خبری بیرون می‌آید. ( قرار گرفتن در چنین موقعیتی افتخار داره؟ که خبر تسلیم ملاقات شدن زوری به عنوان یک خبر جذاب شده محور گمانه زنی رسانه ها؟) - اینکه در نیویورک به دنبال دو هدف بودیم، یکی اینکه آمریکایی‌ها راست نمی‌گویند و همه کشورها اذعان داشتند که ایران درست می‌گوید و ما آنان را قانع کردیم که آماده مذاکره‌ایم. ( قانع کردیم اماده مذاکره ایم؟ نه تنها اذعان به اون گاف بزرگ در ایجاد خلل در موضع یکپارچه هست بلکه شوخی بزرگی هم هست که خب اتفاقا ترامپ تمام تلاشش این بود که ثابت کنه فشارها در نهایت ایران را وادار و قانع به مذاکره میکنه! شعبده بازی با کلمات هست خودش به نوعی!) - و اینکه ما اعلام کردیم که آمریکا باید رسماً اعلام کند که تحریم‌ها درست نیست و با حضور روسای جمهور 1+5 آماده مذاکره‌ایم. ( صرف اعلام کردنش مشکل ما را حل میکنه؟ حتی بالاتر صرف تعلیقش به مدت یک روز و رفتن برای ملاقات و نپذیرفتن محدودیت موشکی و منطقه ای و روز بعد بازاعمال کامل تحریمها ولی این بار با دستیابی به ملاقاتی که مدنظرش بود (مثل کره شمالی) کفایت میکنه؟ احتمالا با این تحلیل کودکانه که اروپا اونوقت میگه بله اینها که ملاقات کردند ترامپ! تو دیگه تحریمها را برنگردون در حالیکه تمام غرب تقریبا از همین حالا در جبهه آمریکا پیش شرط هر رفع تحریمی را جلوتر از امریکا توافق فراتر از بند غروب و موشک و منطقه میدونند، به چی دل خوش شده؟ ) و امیدوارم جدای از این سخنرانی های هیجانی و سطحی و عوام پسندانه و سیاست زده و کاملا به دور از حداقل منطق یک نقشه راه جنای روحانی نهایتا یک روز ترسیم کنند که هدفشون از مذاکره چی هست؟ چه تحلیلی دارند از وارد ملاقات شدن؟ چه تضمینی برای برداشته شدن و بازنگشتن تحریم در صورت ملاقات دارند؟ چه حسابی روی اروپایی ها کردند؟ با چه ضمانت هایی؟ البته به نظرم چنان روشن هست این موارد که بعید هست جناب روحانی در نظر نگرفته باشدشون/ در اینصورت فقط یک گزینه میمونه که چرا ایشون کشور را در این شرایط متشتت و سخت در برابر فشار دشمن قرار میدند. به نظرم تنها منطقی که میمونه اینه ایشون تصمیم خودشون را برای محدودیت های موشکی و منطقه ای گرفتند. (والا غرب که تکلیف خودش را روشن کرده مثل همیشه، حال شاید تصور میکنند میتونند چونه بزنند و مثلا 250 کم موشک را بکنند 300 کم یا تضمین به خروج فوری نیروهای ایرانی از سوریه را تبدیل کنند به خروج تدریجی ) حالا به چه دلیل و حساب و خوش بینی ای نمیدونم ولی چیزی که همچنان پررنگ دیده میشه در سخنانشون اعتماد و اطمینان و امید فراوان همچنان به غرب ( کشورهای اروپایی ) است که شاید این بار وقتی وعده میدند که مشکل برجام این بود که موشک و منطقه توش نبود، بیا و سر اینها هم بشین سر میز مذاکره همه مشکلاتتون برای همیشه رفع میشه و شما میشی قهرمان ملی ایرانیان درست از آب در بیاد اینبار دیگه وعدشون.
  22. با این قسمت نظرتون بسیار موافقم. حتی از منظر فنی هم نگاه نکنیم و تاثیر یک اقتصاد قوی، شاید سطحی به نظر برسه ولی واقعا این مثل "عقل مردم به چشمشون هست" حالا در عصر سرعت و سطحی نگری های حاصل از الگوریتم شبکه های اجتماعی که هر چه بیشتر آدم ها را تشویق به سرعت/گذار میکنند نسبت به وقایع ( با غالب شدن توییتر و کلمات محدود و بعدتر ایسنتا و تصویر به جای نوشته و پست های کوتاه و کپشن های ساده ) به عینیت تجربی رسیده. حتی بخشی از تجزیه طلبی و پانیسم های ایرانی (ترکها و عربها و کردها تا حدی این اواخر با زرق و برق اقلیم نفت فروش حال حاضر) هم به خاطر این عقده حقارت نسبت به وضعیت ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس و اقلیم هست و شهرهای مدرن و مردمان خوش لباس و شیک و ... این خیلی مهمه که لازم هست بهش توجه بشه.
  23. فتنه عراق فتنه عمیقی است. نباید گول رسانه ها و بازتابشون از این فتنه را خورد. در عراق ما گروه های همپیمان زیادی داریم که نه از روی منفعت و پول و تفاهم سیاسی (برای همین این همپیمانی متفاوته و برخی عراقیها اصرار به انکارش دارند با اصرار رسانه های عربی) که از روی خونهای به هم پیوسته در سوریه و عراق هم دل شدیم. نه از عراق ناامید خواهیم شد و نه این برون ریزیهای فریب آمیز عده ای که احتمالا در موقع حمله داعش به دمشق و حرم زینب و فوعه و کفریا هم اگر خواب نبودند قطعا خودشون را در حمله داعش به کشورشون به خواب زده بودند و در پستویی خزیده بودند و این شهید تقوی ها و بچه های عراقی/ایرانی بودند که ایستادند تا اینها در پستوها بمونند، همونطور که جلوی تجزیه کردستان حاصلخیز و کرکوک نفت خیز را ندادند عملیات های قاسم سلیمانی و به داد اقلیم رسیدن هاش زمانیکه همه ایستاده بودند تا فروپاشی عراق و شهرهای جنوبیش را هم ببینند. درک کردن آدم هایی که روزی از ترس و بزدلی حتی ندای مرجعیت را پاسخ ندادند که هیچ به ادعای ملی گرایی امروزشون هم وقعی نزاشتند و در کنج خانه ها پنهان بودند تا ایران و جوانان عراقی حشد افتضاح ارتش امریکایی درست شده را جمع کنند در فتح موصل به چند دقیقه و کربلا و اربیل در چنگشون، و حالا اون بزدلی را سعی دارند با حمله به ایران از یاد ببرند چنداان سخت نیست. این زخم و نشان و تعفنی است که در ذهن هاشون شاید تنها با حمله به ایران و انکار واقعیت میتونند التیامش ببخشند. ( این که ایران در اون زمان کمکی به ما نکرد بلکه داشت دخالت میکرد و حالا که میدونند ایران نه هیچگاه قدرت و قصد و نیت و حتی احساسی نخواهد داشت نسبت به این ظلم بهش و تحریف و فراموشی واقعیت ( خصوصا حالا که از همه طرف تحت فشار و حمله هست ) سعی دارن دبا مشت های گره کرده و چهره های خشن اون بزدلی را به فراموشی بسپارند. درک صحیح این فضا برای ما خیلی مهم هست. و البته لااقل اون قشر عراق که میدونند ولی روزی باید جرات کنند که سکوت و ماندن در خانه ها موجب درست شدن هیچ چیز نمیشه.
  24. البته به نظر ما هنوز یاد نگرفتیم مجبوریم برای ادامه برنامه ریزی داشته باشیم و اصولا سیاست ورزی! پیشه کنیم. کاری که غرب بنا به تجربه سالها داره انجام میده و برای همین همیشه یک قدم جلوتر هست. فراموش نکنیم ذهنیت عراقی ها وقتی الان لااقل در برابر دروغ های بزرگی چون ( حمله تک تیراندازان ایرانی به تجمعات یا دخالت ایران در تظاهرات و ... ) موضع نمیگیره یا اینکه گاها همراه میشه با یک عده که اهداف دیگه ای دارند به این خاطر هست که الان پنج شش سال هست توسط تک تک بیانیه های امریکا، سخنرانی های مقامات مختلف امریکایی/غربی/عربی، مناظره ها، نشست ها و اجلاس ها و سخنرانی ها و مقاله ها با کارپردازی ویژه رسانه های غربی/عربی/داخلی حتی ذهن هاشون داره با چند کلید واژه بمباران میشه که "ایران در عراق نفوذ داره و داره دخالت میکنه" این بمبارن ذهنی که گاه در ایران حتی با استقبال مسئولان و گروه ها روبرو میشه ( همیشه کلیدواژه صریح نیست، گاهی مقاله های خاص در رسانه های غربی میبینیم که از قدرت ایران در عراق میگه و مستندهایی از گروه های نزدیک به ایران و ...) به مرور در ذهنهاشون ته نشین میشه و اثر خودش را میزاره. لااقل انقدر فکت مجازی و مصنوعی وجود داره که اگر کسی هم بخواد مخالفت کنه بقیه بزنند به دهانش و ارجاع بدند به فلان مقاله یا سخنرانی ( از همه بدتر برخی سخنان داخلی خود ما) درسته نبرد نابرابری هست و ما در زمینه رسانه نه پول/نه تجربه/نه نفوذ/نه قدرت و نه وسعت تمام کشورهای عربی/غربی علیه ایران را داریم ولی حتما روشهای خلاقانه ای هست مبتنی بر صداقت تا کمی کنترل کنیم این بمباران ها را. فی المثل به نظرم تاکید رهبری بر راهپیمایی اربعین از همین حیث هست. یکی از راه هایی که تاثیر زیادی داره و گذاشته قطعا تا حالا در نزدکی دو ملت والا الان مشکلات بسیار بسیار بیشتری داشتیم با عراق با این حجم از فتنه حتی در خود شیعیان عراقی. از صرخی و شیرازی گرفته تا عبادی و صدر و ده ها گروه ملی گرا و سکولار. یا سریالی مثل مختار و نفوذ شدیدش در عراق که قطعا در ذهن ها هم رسوب کرده. خلاصه ما مجبوریم در این مورد هم نامتقارن و با تک برگها بجنگیم ولی باید خوب بجنگیم.
  25. خب چند نکته وجود داره: ابتدا: "حزب مسلح" به نظرم این یک کلیدواژه گمراه کننده است که پشت پرده ماجرا را و خواسته های دیگران را قصد داره پوشش بده. الان در عراق به صورت تکنیکی حزبی نداریم که سلاح داشته باشه متعلق به خودش و خودمختار. ما یک حشد داریم که طبق قانون عراق تحت فرمان نخست وزیری است و لاغیر و جزئی از نیروهای مسلح عراق( البته در دسته بندیهای گوناگون که هرچند اسامی طبق قانون حذف شدند ولی خب اثارش هنوزو جود داره چون یک حرکت مردمی بوده) حالا به شکلی که خب اسراییل، آمریکا و سعودیها نمیپسندند چون همونطور که امریکا نیروهای مسلح عراق را در بخشی از ارتش (نیروی هوایی/دریایی) با شروطی ایجاد کرده و اصرار داره بهش این بخش هم به طور طبیعی طی یک فرایندی متولد شد که اونها نمیپسندند. اگر مواردی غیر این هست باید به نکات بعدی پرداخت: بعد: عراق و لبنان شبیه ایران هستند؟ سیستم حکومتی و جغرافیای سیاسیشون چه طور؟ در لبنان نظام طایفه ای و در عراق به شکلی فدرالی و قانون خاص نخست وزیری/ریاست جمهوری/رییس مجلس که از همون ابتدا با فشار خارجی همیشه منجر به یک دولت ضعیف میشه مناسبات خاص خودش را داره که تحمیل شده اتفاقا توسط دیکته خارجی است. چرا هم صدر و هم بارزانی و ... مخالف یک روند دموکراتیک (مثل ترکیه) برای انتخاب شیوه ریاست جمهوری به جای نخست وزیری هستند در عراق و به شدت باهاش مخالفت میکنند؟ مگر جدا شدن از شکل طایفه ای و تقسیم وزرا و ... به کم شدن فساد و خواسته ها و تحمیلات احزاب و دست هها کمک نمیکنه؟ خب عاقلانه این هست در مقایسه ها شرایط را در نظر گرفت. و بعدتر: نهایتا تولد حشد مثل تولد اقلیم کردستان ماحصل یک رخداد بیرونی و جبر تاریخی بود. (هر چند اصلا قابل مقایسه نیستند و خصوصا فداکاری حشد و خدمتی که به کشورش کرد) چطور میشه حالا تمام اصراها و توجهات به این طرف جلب هست (با فرض ادعای برخی بازیگران خارجی) و به اقلیم و اشغال ترکیه و اشغال امریکا جلب نیست؟ اگر روزی حشد از سلاحش ( با توجه به شرایطی که الان وجود داره و یک سیر طبیعی بوده) در داخل علیه عراقیها استفاده کرد میشه در مورد مذمت سلاح در دست یک گرو هها انتقاد کرد ( هر چند این فرض هست چون الان سلاح حشد قانونی است) ولی تا وقتی سلاح حزب الله با توجه به تحمیل خارجی و شرایط موجود لازمه برای مقابله با دشمن خارجی ( با وجود ارتش ضعیف ) و خصوصا برای دفاع از اقلیتی که تحت تهدید مدام هست و سلاح حشد هم برای تکمیل ارتش عراق لازم و ضروری است ( فراموش نکردیم که ارتش به ظاهر مجهز شده توسط امریکا در حمله داعش به عراق چه افتضاحی به بار اورد ( عملکرد ضعیف/نفوذیها/مهره های خارجی) و چطور قلب بغداد هم در معرض تهدید بود تا وقتیکه حشد ورود کرد ) عاقلانه اینه که اولویت اخر باشه در پرداختن بهش بعد اشغالگری امریکا و ترکیه و کردها و حملات اسراییل و ... / و اصولا تا وقتی دخالت خارجی/دشمن خارجی/وضعیت سیاسی و ... پابرجسات مثل لبنان قطعا شرایطموجود باید حفظ و حتی تقویت بشه چون هیچ تضمینی نیست که ارتش عراق دوباره در یک تهاجم خارجی و تروریستی فرونپاشه. (به علل گوناگون و خصوصا دخالت خارجی در ارتش) خلاصه اگر اون عراقی میخواد خودش را با ایران مقایسه کنه قبلش باید لوازم قیاس را فراهم کنه و برابری و تعادل را در این لوازم، تولید. من به عنوان یک ایرانی با توجه به ساختار سیاسی کشورم علاقه ای ندارم هیچ حزبی مسلح باشه ولی اگر کشورم در معرض تجزیه/دخالت استعماری و اشغال خارجی و حملات مدام نظامی و تروریستی بود و ارتش کشورم هم با شروط یک قدرت اشغالگر ساختارش چیده شده بود قطعا ترجیح میدادم یک گروه مردمی معتقد به استقلال و دلسوز برای امنیت کشورم به صورت مسلح شکل بگیره تا در کنار ارتش کشورم ( تا وقت اصلاح و پیراسته شدن کاملش از شر دخالتها) هم همراه باشه و هم مراقب.