alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,152
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. قبلا در غرب فرات ( با اینکه در اون منطقه کردها همراهی بیشتری با دولت سوریه داشتند و مثل اس دی اف کاملا مطیع و سرسپرده امریکا نبودند ) شاهد بودیم کردها حاضرند مناطقشون به دست ترکیه بیفته و نابود بشه ولی با دولت سوریه حتی در کمترین مقیاس همکاری نکنند ( بیشتر از اون جهت که احتمالا همیشه گوشه چشم و امید و التماسی به حمایت امریکا و حتی اسراییل دارند ) برای همین بعید میدونم این بار هم تصمیم درستی بگیرند. در مورد نفت هم با تمام دشمنی ترکها در مقطعی - زمانیکه دولت سوریه در مضیقه تامین سوخت بود با جلوگیری از ورود نفتکشها به ساحلش - راضی بودند نفت را به قیمت بسیار پایین تر به ترکها (تنها راه دسترسی به بازار ) بدند و به دولت سوریه ندند. ترکها همون موقع هم مثل تمام این سالها ( یک زمانی معامله پرسود با داعش و بعد النصره و حالا کردها) از مزیت نفت قاچاق و مفت سوریه بهره بدند و میبرند، الان هم بعید میدونم نیازی ببیننند که تا این حد پایین بیان، به هر حال نفت به خودشون میرسه. برای ما در صورت صحت این فرض و لجبازی کردها همچنان عملیات در ادلب و پاکسازی غرب سوریه اولویت بیشتری داره. بعد از پاکسازی غرب حلب، ترکها میمونند با یک نوار مرزی در عمق سوریه که به خیال خودشون مثل جولان اشغالی قرار هست به صورت ارگانیک جذب خاک ترکیه بشه که برای اون هم مخاطارت و مسیر دشواری پیش رو هست و میشه بهش فکرد کرد.
  2. خب به نظر امریکا به طور کامل کردها را تسلیم ترکیه و اهدافش کرده در ازای چند معامله پشت پرده از جمله پذیرفتن مسئولیت تمام اسرای داعش خصوصا اروپایی ها که اروپا با تمام تلاش واشنگتن حاضر به پذیرفتنشون نشد و کاخ سفید هم در بیانیش اعلام کرد که تحمل نمیکنه هزینه هاش از جیب مالیات دهندگان امریکایی پرداخت بشه و اشاره کرد که ترکیه پذیرفته در ازای حمله به شمال سوریه مسئولیت تمام این بازداشتی های داعش را هم بر عهده بگیره. ( آمریکا در بیانیش از حق ترکیه گفته ولی در هیچ جای بیانیش هیچ اشاره ولو کوچکی به کردها نکرده گویا اصلا وجود خارجی ندارند. ) و دیگه اینکه ترکیه هیچ هماهنگی ای با دولت سوریه نداشته باشه و اصولا برای آمریکا مطلوب هست که این مناطق همچنان از دسترس دولت دمشق دور باشند ولی نه با هزینه امریکا و احتمالا اطلاع دارند ترکها تروریستهای ادلب را در این مناطق مستقر خواهند کرد که شاید حتی برای امریکا مطلوب تر هم باشه چون کردها شاید دشمنی ذاتی با طرف سوری/عراقی/ایرانی نداشته باشه ولی تروریستهای تحت پرچم اردوغان به صورت ایدئولوژیک با محور مقاومت ضدیت دارند و تقویت هرچه بیشترشون با هزینه های ترکیه برای امریکا هم مطلوب تر هست. حالا نکته اینجاست شاید محور مقاومت بهتره برنامه ریزی کنه همزمان با عملیات ترکها (اگر کردها حداقل مقاومتی بکنند!) که قطعا مثل عملیات سابق با میدان داری تروریستهای تحت پرچم ترکیه خواهد بود و از تمرکزشون بر ادلب کاسته خواهد شد، یک عملیات در ادلب طرح ریزی کنند. در اینصورت هم میشه از عدم تمرکز تروریستها در ادلب بهره برد ( فاصله هم بیشتر هست در اون سمت فرات و جا به جاییهاشون سخت تر ) و هم تمرکز ترکیه بر یک عملیات نظامی؛ که دست و پا زدن و مظلوم نمایی و ژست صلح گرفتن در برابر عملیات در ادلب را براش سخت تر میکنه.
  3. بارها در این مورد بحث شده، جدای از جاسوسی محلی؛ متوجه نیاز و کاربرد ماهواره ها برای نیروی نظامی ایالات متحده هستیم؟ این تصویر دقیقی که براشون در مورد هر تحرک ما ایجاد کرده که شامل شناسایی انبارهای ذخیره موشک و محل تردد و استقرارشون هست مشخصا اهمیت فوق العادشون را نشون میده و همچنین کاربردی بودن این دارایی های ارزشمند. به لطف ترامپ تنها یک نمونه از دقت چنین رصدهایی را هم که دیدیم قبلا. برای همین هست به شدت در شرایط صلح به دنبال شیوه های پدافند غیرعامل، تاکتیکها و تجهیزات اختفا و فریب و همچنین تا حد امکان تسلیحات نرم(طوریکه انتساب خرابکاری به راحتی امکانپذیر نباشه) برای مقابله با این ابزهارهای نظامی دشمن باشیم. و در شرایط جنگ و برای شرایط جنگ هم حتما سراغ توسعه یک سلاح کاربردی با دقت اطمینان بالا برای هدف قرار دادن ماهواره های دشمن رفته باشیم. چیزی که دوستان بحث کردند در شرایط تهاجم به کشور از چند جنبه میتونه کمک حال نیروهای نظامی ما در کور و مختل کردن عملیات تهاجمی دشمن باشه.
  4. با گذشت زمان و ظاهر شدن لایه های پنهان و اطلاعات گذشته و وضعیت فعلی نشون میده اوضاع عراق و برنامه ریزی در این مورد خاص که انفجاری آغاز شد وضعیت و اهداف پیچیده تری داره. حمایت تمام قد سلبریتی های خاص جهان عرب از رقاصه های اماراتی و بحرینی گرفته تا گوینده ها و بازیگرهای سعودی و خوانندگان کویتی و ... تا نبرد توئیتری و جایگزین هایی که برای قطع اینترنت استفاده میکنند و خدمت تمام قد شبکه های ماهواره ای که نفوذ زیادی در عراق دارند و قرائن حمایت خارجی خصوصا توسط عده ای از سلبریتی های عراقی که با سفارت خانه های خارجی تماس مستقیم دارند نشون میده اهداف فراتر از تظاهرات گذشته است. منطقی هم جلوه میکنه، چیزی که رسانه های تحت حمایت سعودی به عنوان میدان دار تبلیغ میکنند دو هدف عمده است: تعیین یک حاکم نظامی موقت، انحالال کامل نهادهای دموکراتیک فعلی تا حصول شرایط بهتر به منظور رفع فساد(!) - دقیق که نگاه میکنی هدف اصلی ایالات متحده ( و تمایل برخی طرف ها از جمله سعودیها و صهیونیستها) که معاون وزیر خارجه امریکا هم به صراحت برش تاکید کرده طی این چند روز برای انحلال حشد خصوصا وقتی از طرق دیگه رخ نداد میتونه تنها از طریق چنین برنامه ای (تعیین حاکم نظامی از اونجا که یک انتخابات دیگه با آراء دور قبل مشخصا باز با روی کار اومدن گروه اکثریت تقریبا مشابه این دور براشون بیفایده هست) حادث بشه. - حتی از این هم مهمتر هدف دوم و باز هم با درجه اهمیت زیاد برای امریکا یعنی همکاری مطلق بغداد در تحریم های ضد ایرانی ( از اونجا که عراق الان اولین مقصد ورود ارز به کشور از طریق صادرات هست در شرایط تحریم و صادرات گاز و نفت و برق )تنها از این طریق میتونه حادث بشه. - و هدف سوم یعنی قطع مسیر تهران به دمشق ( هوایی و زمینی ) باز از طریق یک حاکم نظامی به راحتی امکانپذیر هست. خب با این همه منافع، به نظرم آمریکا به راحتی حوادث فعلی را رها نمیکنه.
  5. از شباهت بسیار زیاد این اعتراضات به اعتراضات دی نباید گذشت. اینکه هر دو از یک مطالبه اقتصادی شروع شدند. ( یک تظاهرات در یکی از شهرها با مطالبات اقتصادی) اینکه هر دو ناگهان به شدت در شهرهای متعددی تکثیر شدند. اینکه هر دو بعد از تکثیر تبیدل شدند به اعتراضاتی که عمده معترضان جوانان بودند ( حتی به نظر به قصد تفریح و هیجان چون در بسیاری از کلیپها یک نوع آنارشیسم تفریحی با خنده و ... دیده میشد در انبوه آسیب زدن ها به اموال عمومی) اینکه فضای مجازی در هر دو و تعیین مکان تجمعات، شعارها و زمان نقش پر رنگی داشتند. اینکه شعارها کم کم از حالت اولیه خارج شدند و به ناگهان از انقلاب و فتح و سقوط صحبت شد و اینکه هر دو حرکت رهبری نداشت و خیلی بی در پیکر بود از این لحاظ. حالا این را بزارید کنار آماری که داره از توییت ها و مبدا 80 درصدی عربستان و بعد کویت و تازه در رتبه سوم عراق با 6 درصد منتشر میشه و فعالیت شدید اکانتهای عربی و تلویزیون های عربی منطقه خصوصا سعودیها. و نکته جالب پیش بینی دقیق و صریح خزعلی دبیر کل عصائب که یک ماه پیش گفت برای ماه اکتبر در عراق توسط برخی واسطه های خارجی داره زمینه سازی یک تظاهرات میشه که سازماندهی هاش هم در فضای مجازی در حال انجام هست و این یک تحلیل نیست بلکه بر مبنای اطلاعاتی دقیق هست. اعتراضات دقیقا اول اکتبر شروع شد. چند تا نکته دیگه را هم میشه تحلیل کرد که شاید کاتالیزوری میشن برای این اتفاقات از جمله: به نظرم وقتی دولتی در برابر تجاوز خارجی به کشورش (با هر هدف و مبدا و دلیلی) ضعف و ترس نشون میده و محافظه کاری بیش از حد به خرج میده نزد افکار عمومیش هم به شدت تضعیف میشه. علاوه بر جریحه دار شدن افرادی که براشون مهم هست استقلال کشورشون و ایجاد دلخوری بلکه اپوزیسیون خرابکار هم جری میشه و قوت قلب میگیره که با دولتی ترسو طرف هست. بی تجربگی سیاسی و ولنگاری جناح ها در تهمت زدن به همدیگه و در نظر نگرفتن منافع کلان ملی در برابر بازیهای سیاسی و قدرت از دیگر دلایل میتونه باشه که بیشتر البته شاید به کم تجربگی سیاسی (استقرار دولت باثبات) مربوط باشه. کوتاه اومدن در برابر دخالت مدام سفارت خانه های خارجی و تجاوزات کشوری چون ترکیه و میدان داری اقلیم همه سیگنال ضعف دولت مرکزی را به افراد جامعه گسیل میکنه و این باعث تخریب اقتدار دولت مرکزی میشه در ذهن افراد.
  6. در مورد عراق و اتفاقات اخیر چند نکته جالب وجود داره: این بار بر خلاف دفعات پیش اعتراضات ناگهانی و بدون انتساب به جریان خاصی شکل گرفت. شعارها هم بعضا عجیب هستند با توجه به قصد اعلامی تظاهرکنندگان: تعطیلی اربیعن تا بهبودی اوضاع اقتصادی معترضان و حمله به ایران بابت مشکلات عراق زمان اعتراضات هم جالب هست، نزدیک اربعین، همزمان شدن با موضعگیری رسمی و تلویحی نخست وزیر عراق مبنی بر مقصر دونستن صهیونیستها در حملات به عراق (تمام موجی که میتونست ضد تجاوز به کشور توسط دشمن خارجی شکل بگیره خنثی شد) و سفر مقتدی صدر به ایران و حضور در بیت رهبری و همچنین مذاکرات و فشارهای آمریکا به عراق جهت وارداتش از ایران و فشار حداکثری به ایران پس از عدم ملاقات در نیویورک با ترامپ حالا تحلیل های زیادی میشه در مورد تک تک موارد انجام داد. ولی فکر کنم برای نخست وزیران عراق کمی دیر ماجرا جا میفته. حس بدهکاری، تواضع،باج دادن، محافظه کاری، عقب نشینی، همراهی و بعضا انفعال در مورد غرب و آمریکا خصوصا (که شاید اگر صریح در مورد منشا حملات به عراق صحبت نکنیم و گزارش را به دستور مقامات امریکایی منتشر نکنیم، اگر در اعلام مواضع رابطه با امریکا و ملاحظات امریکا را در نظر بگیریم، شاید اگر خنثی در مورد سوریه و مقاومت موضع بگیریم، شاید اگر تحمیلات امریکا در مورد اقتصاد و روابطمون با کشورها را قبول کنیم و ...) شاید به نظر برسه به مثل وسط لحاف خوابیدن عراق را از خشم و هدف غرب فراری بده ولی در نهایت سر یک بهانه یا بزنگاه زهرشون را بهت میریزن. توصیه به خود ایران هم هست که در تصمیمات نگرانی اخم و لبخند هیچ طرفی نباید بود.
  7. به نظرم قطعا این در زمره تهدیدات جدی ضد ایران (جهان) محسوب میشه. این که شما بمب اتمی تولید کنی و اسم «کمی اخلاقی تر» هم روش بزاری یعنی برای استفاده در جنگ های معمول (حالا یا از ابتدا یا زمانیکه کار واحدهای نظامی گره میخوره تا حدی) در نظرش داری و چیزی بود که با پیشرفت تکنولوژی دیر یا زود رخ میداد. حالا حتی ممکنه نهایتا در نتیجه هم چندان تاثیری نداشته باشه ولی ابرقدرتها میدونند با رسانه میشه هرچیزی را به خورد افکار عمومی جهان داد. حالا با فرض پیشرفت تکنولوژی و امکان دست یابی به سلاح های کنترل شده هسته ای در نظر داشته باشیم کشورهایی که در این صنعت چه در بخش پایه ( در اختیار داشتن تکنولوژی و تولید مواد مورد نیاز ) و چه پیشرفته ( تحقیقات مورد نیاز در مسیر یک سلاح قدرتمند کنترل شده ) متوقف بمونند در آینده طبعا سلاح های معمولشون هیچ کاربردی در برابر این نسل از سلاح ها ( که احتمالا فروششون به شدت کنترل میشه یا ممنوع خواهد بود) نخواهد داشت و این بار با این تفاوت (بر عکس سلاح های هسته ای فعلی) این سلاح ها نه برای بازدارندگی که برای استفاده تولید شدند!
  8. مصاحبه های چندگانه بن سلمان با رسانه های امریکایی ( که شاید موید اتفاق تازه ای باشه بعد از غیبت طولانی بعد ماجرای خاشقچی و یک جور اختفای خودخواسته ) هرچند بخش بزرگیش با تکرار یک سناریو برای تطهیر خودش از ماجرای قتل خاشقچی بوده ولی چند نکته دیگه هم داشته. در اخرین مصاحبش گفته حملات ایران یک اقدام نظامی است ضد عربستان همونطور که پمپئو گفته و جهان باید تلاش کنه جلوش را بگیره چون قیمت نفت ممکنه بره بالا! از طرفی اشاره کرده چیزی که به من مربوطه بهتره جنگی رخ نده بین ایران و عربستان چون اقتصاد جهان را نابود میکنه. فکر کنم کم کم متوجه هست که درگیری ای که شاید امریکا علاقه داره عربستان را بهش بکشونه ( در ماجرای ارامکو بوضوح دیدیم پمپئو تلاش داشت عربستان را مجاب کنه منشا حمله را ایران معرفی کنه ولی نهایتا عربستان تا حالا که زیر بار نرفته چون در برابر دو راهی پاسخگویی به افکار عمومیش برای عدم واکنش یا اغاز جنگ قرار میگرفت ) چندان به نفع دو طرف ما و خودشون نیست.
  9. ببینید جدیدترین طرفدار این موضوع که ایران باید درخواست ملاقات با ترامپ را قبول کنه و باهاش دیدار کنه چه کسی است: محمد بن سلمان سعودی!
  10. این برای ثبت در تاپیک وقتی بر روی مسیری که انتخاب کردیم ایستادگی نکنیم و وسط راه تزلزل نشون بدیم، دیگه لازم نیست خبرنگار بی بی سی به دروغ متوسل بشه، بلکه شوربختانه از قلب مجلس و اعضای کمیسیون های اصلی که وظیفشون بهبود اقتصاد و اصلاح ساختارهای معیوب هست اینطور با پوپولیسم وسط میپرند و با دروغ و تحریف و عوامگرایی سعی میکنند مسیر پیش را هر چه بیشتر متزلزل کنند و کشور را وادار به قبول شرایط دشمن. رفراندوم برای یک موضوع حیاتی با صدها شاخه تخصصی و اون هم بلافاصله زیاده خواهی دشمنی که یک مذاکره چندین ساله را عنوان میکنه قبول نداره و چیزهای بیشتری میخواد؟ به همین سادگی؟ متاسفانه بسیاری از چنین افرادی از «فراموشی» تاریخی بهترین بهره را میبرند و حالا چون کسی شرایط اون نقطه و زمان و جزییات را به یاد نمیارن به همین راحتی گزاره ای را مطرح میکنند که بله ما راه حل را میدونستیم و شما عمل نکردید ( دیگه با فریبکاری و حتی شاید احتمالا خباثت براشون مهم نیست که در اون برهه چه وضعیتی بود و دشمن با پررویی چه چیزی تقاضا میکرد و اصلا منظورش از مذاکره چه بود و جالبه معلوم نیست با چه قدرت ماورایی هم کاملا نتیجه را پیش بینی میکنه در صورت عمل به نسخه خودش که در صورت قبول مذاکره: «بار تحریم و هزاران میلیارد هزینه به کشور و فشار به مردم را شاهد نبودیم» -- گویا نه تنها از حسن نیت ترامپ مطمئن بوده و هست، بلکه از نتایج چنین مذاکراتی هم کاملا مطلع بوده و به یقین میدونسته امریکا اگر مذاکره کنیم و مثلا برجام را ده ها شرط دیگه بهش اضافه کنیم و یک برجام موشکی و منطقه ای هم ببندیم همه چیز درست خواهد شد و بعدش کشور گل و بلبل خواهد شد. حالا بماند که تصور اینچنین کوته نگرانه به یک مذاکره جدید چقدر مضحک هست. میبینیم اشارات مکرر به خطای رییس جمهور الاقل در گفتار به همین خاطر هست چون هم تجربش را داشتیم و هم چندین بار گزیده شدیم که این نماینده داخلی هم حتی تفسیرهای بعد رییس جمهور را دیگه کاری نداره، یک قسمت از سخنان رییس جمهور را با تحریف و دروغ تفسیر شخصی میکنه و ادعا میکنه پس همون اول مذاکره میکردیم بهتر بود ( حالا اینکه همون موقع شرایط مذاکره ترامپ چی بود؟ سر چی مذاکره میخواست؟ پس برجام چی میشد؟ پس هزینه های که در مورد برجام با فشار همین افراد و دسته ها ( که اگر برجام را امضا کنیم همه تحریم ها لغو میشه و کشور گل و بلبل میشه و اصلا هسته ای به چه درد میخوره و چرا باید به خاطر هسته ای کشور و مردم فشار تحمل کنند ( متوجه هستید که، دقیقا همین حرف های فعلیشون منتهی با تحمیل یک برجام قبلش) ) تحمیل شد را چه کسی پاسخگوست؟ ) مشخصا منظور رییس جمهور از مذاکره بعد از بازگشت به برجام طبق نظر صریح رهبری در قالب برجام هست (مثلا پروتکل الحاقی و زمانبندی و ..) ولی این به اصطلاح نماینده با فریب خودش یا مخاطب داره سعی میکنه القا کنه که بله روحانی منظورش مذاکره در مورد موشک و منطقه هم هست و خب ما از اول گفتیم که بریم مذاکره کنیم. همه جا هم یک به پشتوانه رفراندوم میزارن گویا نخبگان و حکومت و مسئولان یک کشور هیچ مسئولیتی ندارند و همین که یک پشتوانه رفراندوم بزاریم و مسئولیت را از دوش خودمون برداریم کافی است دیگه مهم نیست نتیجه چی باشه. خصوصا در موضوعاتی که دشمن چماقش را بلند کرده بالای سر مردم و مردم بین دو گزینه زندگی با رفاه بیشتر یا تسلیم برخی شروط (که شاید اصلا ندونند و در تخصصشون نباشه چه تاثیرات بلند مدتی و کوتاه مدتی بر حاکمیت و استقلال و حتی یکپارچگی و بقای کشورشون داره) قرار میگیرند. پ ن: حالا برای اینکه اوج تاریکی ماجرا برامون روشن بشه کافی هست مواضع افراد را در مورد مثلا شفافیت ارا که بدون رفراندوم هم مشخص هست نظر مردم چیه، یا میزان حقوق نمایندگان و ... را ببینیم که چطور با رگ بیرون زده از گردن عنوان میکنند اینها موضوعات تخصصی است و ما تشخیص میدیم ضررش بیشتر هست و مردم نمیفهمند برخی ریزه کاریها داره و ... را بزاریم کنار اینکه چه راحت سرنوشت یک کشور را گره میزنند به موضوع عوامانه ای (طوری که اینها مطرحش میکنند) چون رفراندوم.
  11. به نظرم با این کدها بشه حدس زد از مجموعه سلاح هاشون چه مواردی را دارند پیشنهاد میکنند: ارتقا تورها - سامانه اس-400 یا حتی موشک برد بلندش هماهنگ شده با اس-300 تحویلی به ما - سامانه های جنگال - رادارهای دریایی و ...
  12. حالا یک برداشت شخصی است ولی به نظرم سیاست های کلان یک کشور/منافع ملیش و همچنین احتمالا پول های کثیف چنان قدرتمند هست که یک شبکه مهم آمریکایی طوری زیرکانه بشه ابزار دست یک دیکتاتور (بن سلمان) تا شاید به این وسیله و اعتبار خودش و مستند سازیش لااقل در افکار عمومی امریکایی ها یک جانی را تبرئه کنه چون لازمش دارند برای اینکه در راس حکومت عربستان قرار بگیره و مردم امریکا باید داستان خاشقچی را فراموش کنند. برای همین هست که مستندی میسازه تا بن سلمان در مقام یک حاکم مسئولیت پذیر و در جایگاه یک مظلوم بزرگمنشانه مسئولیت خطای!! زیردستانش را با تواضع بپذیره و البته رسانه های ما هم در دام بیفتند که بله بن سلمان مسئولیت قتل را پذیرفت ولی در واقع کاری که این رسانه امریکایی و بن سلمان کردند تبرئه بن سلمان از دستور مستقیم قتل ( که نشانه های فراوانی براش وجود داره و میشه گفت تقریبا قطعی است) هست و تنزلش به اینکه به هر حال من مسئولیت چند میلیون کارمند را در اختیار دارم در عربستان و خطای هر کارمند را باید بپذیرم و نهایتا تقلیل بدند ماجرا را به رییسی که در انتخاب و نظارت بر کارمندهاش ( اون هم به خاطر مشغله! و تعدد کارمندانش) کمی کوتاهی کرده.
  13. دیروز عبادی نخست وزیر عراق در پی تعویق چند باره بازگشایی مرز بوکمال اعلام کرد که این مرز به روی مسافران و کالاهای عبوری 30 سپتامبر باز خواهد شد که خب بامداد امروز دوباره شاهد حملات رژیم صهیونیستی به این مرز بودیم. مشخصا حملاتش به مرز بوکمال حالا دیگه بیشتر ( چون احتمالا مکان نظامی خاصی که از بمباران های اخیر سالم مونده باشه وجود نداره) یک نوع واکنش و تخریب زیرساختهاست نهایتا تا این مرز باز نشه. جالبه طی تصاویر ماهواره ای که خود منابع صهیونیستی منتشر کردند سرعت و شدت ساخت و سازها در مرز بعد از حملات آخر نه تنها متوقف نشده بود بلکه بیشتر هم شده بود و دوباره حملات بامداد امروز که به نظر گسترده بودند احتمالا زیرساختها را هدف قرار رگفتند. البته این بار بر خلاف دفعات قبل گویا پدافند هم فعال شده ( یا نوع و شدت حملات مثلا استفاده گسترده تر از جنگنده ها و مهمات سنگین تر دلیلش بوده یا انتقال پدافند به این منطقه ) نکته اینجاست این رژیم تمام تلاشش را میکنه که جبهه سوریه ( جبهه نظامی خیر بلکه جبهه طبیعی و مراودات طبیعی که خب در نظام سابق سوریه به خاطر سخت گیریهای حزب بعث و شرایط خاصش ایران مراودات طبیعی و غیرطبیعی گسترده ای نداشت) شکل نگیره و ما هم تمام تلاشمون این هست که ریشه به طور طبیعی گسترانیده بشه. هرچند خب دست این رژیم هم در حملات نظامی/هم کمک های لجستیک و اطلاعاتی و تسلیحاتی/هم حمایت بین المللی وهم مالی بسیار باز هست و نقطه مقابلش اتفاقا ما در همه این زمینه ها کاملا محدود هستیم ولی باید دید در نهایت صبر و حرکت تدریجی ما به ثمر خواهد نشست و یا ضربات تاکتیکی این رژیم در مقابل این راهبرد. پ ن: مبدا این حملات قاعدتا باید مسیر مرزهای اردن و عراق ( با کمک پایگاه آمریکایی تنف) باشه. اردن به شدت بی در پیکر هست حریم هواییش و عراق هم که دست امریکا. فاصله مستقیم برای یک سلاح دوربرد بیش از 500 کم هست و استفاده از حریم هوایی ( حتی شاید عربستان ) عراق باعث میشه حملات از شرق و حریم هوایی عراق پدافند سوری مستقر را هم از دور خارج کنه. ( مثل استفاده ای که از حریم هوایی لبنان میشه )
  14. این ماجراهای کوچیک ضد ترامپ که همشون در یک عنصر مشترک هستند ( همه بعد از افشا شدن یک خلل و فرج و گاف و گیر و تحریفی دارند ) و ترامپ را کمی زخمی میکنند و ولی نهایتا به خاطر همون عناصر مشترک در حدی نیستند که از پا بندازنش و هربار ترامپ مثل یک ققنوس! از بستر خاکسترشون به سلامت و البته طلبکار بیرون میاد و قطعا حس هم دلی مردم امریکا را هم (خصوصا رای های خاکستری، و جمهوری خواهان) بیشتر با خودش به عنوان یک مظلوم که به طرز بی سابقه ای تحت حملات مخالفین هست همراه میکنه، حتی شک ایجاد میکنه نکنه واقعا قصد دموکرات ها پیروزی ترامپ در دور دوم هست و یا اینکه تیم ترامپ انقدر باهوش هست که دموکرات ها را وارد این چرخه های باطل و برنامه ریز شده کرده باشه ( یعنی اون کسی که تماس با رییس جمهور اوکراین را لو داده از خود تیم ترامپ بوده، یا کسی که در مورد پرونده روسیه اطلاعاتی داد، یا کسی که در مورد اتفاقات کاخ سفید اطلاعات درز میده و ... ) به هر حال رای دموکرات های سنتی و متعصب شاید تغییر نکنه ولی با این بازیها ضد شخصی که خودش را دربست مدافع منافع آمریکا معرفی کرده و هر روز با یک اتهام جدید بمبارانش میکنند و هر بار هم معلوم میشه ماجرا یک جاهاییش میلنگیده و اونطور که مخالفان ادعا میکردند هم نبوده و برخی چیزها را بزرگنمایی کردند به نظر بیشتر دارند ترامپ را ( البته با بازی خوب ترامپ در نقش یک قربانی ) محبوب تر میکنند بین جامعه ای که بسیار حساس هست در این دست ماجراها ( دراماتیک )
  15. متاسفانه این شیک نشون دادن اتفاقت رخ داده و اشارات غلط به واقعیات امیدوارم کار را به تحلیل و تبیین اطلاعات غلط به مردم و مسئولین نکشونه. «گفته بودیم اگر مذاکره هم باشد در قالب ۱+۵ خواهد بود و آنها هم گفتند که می خواهند در قالب ۱+۵ مذاکره کنند.» ::: مشخصا منظور ما از مذاکره در قالب 5+1 یعنی ذیل برجام و در مورد برجام هست و در حقیقت به رسمیت شناختن و بازگشت به برجام ولی این ادعای احتمالی نهایتا تاکتیک امریکا تنها برای ترتیب دادن یک ملاقات با حضور ترامپ و روحانی است و نباید طوری جلوه داده بشه که گویی آمریکا بازگشت به 5+1 (برجام) را پذیرفته. ولی طوری عنوان میشه گویی امریکا از موضع خودش کوتاه اومده و به شرط ما تمکین کرده که قطعا تحریف واقعیت هست. «آمریکا هم می‌گوید که من تحریم را برمی‌دارم.» ::: این هم به نظر یک تحریف دیگه است ولی اینجا طوری عنوان شده که گویا امریکا قصد حسن نیت داره ولی همه میدونیم منظور چی هست و نباید مردم را بیخود امیدوار کرد. «نکته دیگری که محل بحث بود اینکه چه تحریمی برداشته شود و آنها به صراحت گفته بودند که کل تحریم را برمی‌داریم. » ::: این خطرناک ترین تحریف واقعیت هست هر چند چون به هر حال نپذیرفتیم و برای همه سوال میشه که با این همه خوبی امریکا چرا نرفتیم سر مذاکره مجبور هستند جناب رییس جمهور یک توضیح کوتاه بدند ولی باز اصل ماجرا و شکل عریان و تحقیر آمیز ماجرا را به درستی تبیین نکردند. در جملات قبل اشاره میکنند که امریکا گفته ملاقات انجام بشه من تحریم را برمیدارم ( گویی مشکل تنها ملاقات هست ) بعد دوباره برای جذاب تر نشون دادن این گزینه (ملاقات) عنوان میشه که بله امریکا گفته اصلا کل تحریم ها را برمیدارم ولی اون اشاره کوچیک انتهای ماجرا نشون میده که واقعیت امر چه هست: برجام را دور بندازیم، مذاکرات جدیدی را آغاز کنیم و اگر به توافق جدیدی رسیدیم اونوقت من (ترامپ ) همه تحریم ها را برمیدارم. ( ترامپ بارها به صراحت این را از ابتدا هم گفته و نیاز به جلسه نیویورک و خبرهای پشت پرده نبوده ) و همه محتویات و محور مذاکرات توافق جدید را میدونیم و اصلا محل بحث نیست. نکته اینجاست چون قبلا یک بار در برجام تجربه این تحلیل های خوشبینانه ( به نظر شخصی با تعمد خوش نشان دادن ماجرا) ، غلط و زرورق پیچی حول برخی موضوعات را داشتیم و تبیین موضوعات برای مردم به شکلی امیدوار کننده (بر خلاف واقعیت موجود) و سردست گرفتن روزنامه های خاص و تطهیر امریکا ( که ببینید چقدر کوتاه اومده!! و داره راه میاد با ما و حتی چند شرط!! ما را هم پذیرفته کاملا بر خلاف واقعیت موجود) و فشار برای مذاکره بهتره دوباره وارد این چرخه نشیم. امیدواری کاذب دادن به اقتصاد/مردم/جامعه بر مبنای چیزهایی که واقعیت واقعا چیز دیگه ای هست شاید فشار از پایین ایجاد کنه برای به سمت چاه رفتن ولی به چه قیمتی؟
  16. اوایل خروج آمریکا از برجام و اتخاذ راهبرد مقاومت در ایران یک بار بحث شد که این راهبرد نیاز به ثبات و استقامت در مسیر داره و خستگی و ضعف و تزلزل و عقب نشینی ها ولو کوچک اگر قرار هست رخ بده ممکنه شرایط را از وضعیتی که هست هم بدتر کنه و اصولا اگر قرار هست بعدا جا بزنیم بهتره همین زمان را حفظ کنیم و اصلا چنین راهبردی را اتخاذ نکنیم. شرایط تا پیش از چند ماه اخیر خوب بود، از بدنه حاکمیت کشور تنها یک صدا بر مبنای یک راهبرد به گوش میرسید و اگر شرایط را بخواهیم ترسیم کنیم هم شرایط طوری بود که ایران گام های هسته ایش را هم شروع کرده و اروپا در وضعیت پیشنهاد اینستکس و تلاش برای راه اندازی اون بود و ایالات متحده هم به قول منوشین حتی همون موقع هم در سقف تحریمهای ضد ایران بود و تحریم دیگه ای باقی نمونده بود. هیچ خبری مبنی بر پیش شرط اروپا مبنی بر ملاقات با ترامپ و مذاکرات جدید و ... نبود و همه چیز حول نحوه اجرایی کردن اینستکس و بدهکاری اروپا و راه های جبران ناکامیهاش میچرخید تا: به نظر فرانسه در یک مسیر پیچیده طرحی را شروع کرد که نهایتا ایران را با اشتبهات مهلک در موقعیتی قرار داد که متاسفانه حالا امروز برایان هوک ادعا کنه مواضع جدید اروپا شکست دیپلماتیکی برای ایران محسوب میشه. از نشانه های تزلزل ایران در مسیرش که به نظرم تیرهای پی در پی بر پیکر راهبرد خود ایران بود علاه بر موردی که چندین بار در تاپیک بهش پرداختیم عباراتی است که من نمیدونم آیا متوجه هستند نه تنها هیچ داشته ای برای ما نخواهند داشت بلکه با دستان خودمون اروپا را هم به سمت امریکا هول داده و خواهد داد؟ تکرار برخی جملات مبنی بر: "برجام یک توافق حداقلی بود اگر بیشتر میخواهید باید بیشتر بدید (اصولا بیش از برجام طرف مقابل صراحتا موشکی را مطرح میکنه)" یا "امکان مذاکره ورای برجام وجود داره" و عباراتی از این دست آیا متوجه هستند که کسی به قید بعدش کاری نداره که "اگر آمریکا در مورد تحریم هاش تجدید نظر کنه" و همه و اروپا این را به معنی معتبر دونستن فشارها قلمداد و تعبییر میکنند و این یعنی یک حفره بزرگ در راهبرد مقاومت. آیا متوجه هستند که این چه سیگنالی را برای افکار عمومی غرب و سیاستمدارانش میفرسته تا حدی که خبرنگار بی بی سی (البته به دروغ ولی قانع کننده برای افکار عمومی داخلی که الان گذشته یادش نیست و فقط شرایط فعلی را رصد میکنه) مینویسه ایران داره برای مذاکره با آمریکا التماس میکنه در حالیکه خب همون ابتدا مذاکره میکرد نه حالا که تحریمها فشار آورده ( این سیگنال مذاکره و بدتر از همه مذاکره نه در ذیل برجام که ورای برجام را چه کسانی دارند مخابره میکنند که اینطور قابل سوء استفاده هست؟) خلاصه حتی بعد اصلاح اون خطای ابتدایی و یک متن! خوب ولی صحبت های شفاهی نشون میده همچنان اون تزلزل در مواضع که یک بار صریحا خوش را نشون داد وجود داره و کاش این پرونده به وزارت خارجه سپرده بشه . الان مواضعی که از طرف سخنگوی وزارت خارجه، وزیر خارجه و سفرای ایران در مجامع بین المللی شنیده میشه هیچ ارتباطی به برخی عبارات دوپهلو و شائبه برانگیز و مخرب نداره.
  17. اتفاقا یادداشت سردبیر کیهان هم حتی نشون میده که چقدر ترس از تکرار همون خطای اول برای بار دوم و با فریب اروپایی ها ( بار اول هم به نظر حیله مکرون بود که موثر افتاد و البته بلافاصله سعی بر جبرانش شد) وجود داره که حتی ایشون هم همین سخنان جناب روحانی را هم به فال نیک گرفته که شاید خطای اول کاملا اثراتش برای خود تیم ایرانی هم روشن شده حالا و در جای جای یادداشت هم به تاکیدات کاملا متفاوت با اون خطای اولیه اشاره میشه. سخنان جناب رییس جمهور در مجمع عمومی سخنان خوبی بود ولی همچنان با مستندات مختلف بررسی شد که اون خطا کاملا یک دست انداز غیرقابل منتظره برای همه (حتی شاید تیم وزارت امور خارجه) بود که اثراتش متاسفانه هر روز هم داره بزرگ تر میشه و ابدا در دسته ی یک تاکتیک یا برنامه حساب شده جای نمیگرفته و نمیگیره برای همین اثرات منفیش تا این حد از کنترل خارج شده. خلاصه به قول شما هیچ کس معصوم نیست ولی هرکسی در پذیرش خطا و جلوگیری از تکرارش ( عذرخواهی و اذعان به خطا در موقعیت حساس و جایگاه حقوقی فعلی را که شاید زیانش بیش از فایدش باشه در مقابل دشمن، میزاریم برای بعدترها در کتاب خاطرات اگر تمایلی بود ) مسئولیت داره نه برای خوشامد این و اون یا خوشی دل منتقدان که ما درست میگفتیم یا دیگران اشتباه میکردند بلکه برای مستند کردن و تجربه اندوزی در عرصه سیاست ورزی و درس گرفتن ایندگان که یک اشتباه را دوبار تکرار نکنیم در مورد کشور.
  18. تکرار مدام این نشانه ها برای اون خطای راهبردی ( حالا یا قول تلفنی به مکرون، یا فریب مکرون را خوردن و فضاسازی مکرون با لغاتی که از دهان روحانی قاپیده! بود یا سخنان کاملا اشتباه در زمان اشتباه از دهان گریخته در یک همایش ) برای این هست که دید روشنی داشته باشیم که گاهی یک خطای کوچک در سیاست چطور میتونه همه چیز را از هم بپاشه. و تاکید بر اینکه این خطای به ظاهر ساده و کوچک ( "من برای منافع ملی با هر کسی ملاقات میکنم") حالا بعدش هزاران تفسیر هم ازش ارائه بدیم که این یک عبارت کلی است و منظور از منافع ملی چنین بوده و منظور در فلان زمان بوده و منظور با چنین شرطی بوده ( و هیچ فایده ای نداره دیگه) چه چیزی را تغییر داد باز هم عمق فاجعه را نشون میده: صحنه کلان ماجرا از مضیقه اروپا برای انجام تعهداتش ذیل برجام و 11 تعهدی که جناب ظریف فرمودند اروپا متقبل شده ( و فشار زمان) کاملا تغییر کرد به صحنه اجبار ملاقات ایران با ترامپ. حالا (هیچ کس جز ما) حتی خود اروپایی ها حرفی از تعهداتشون ذیل برجام نمیزنند بلکه همگی با یک نشانه کوچک ضعف از ایران تمام صحنه را کاملا عوض کردند به اینکه ایران باید با ترامپ ملاقات کنه و مذاکراتی را بپذیره که نتیجش شاید منجر به کاهش تحریم ها بشه و ما هم دیگه کاری نداریم به تعهداتمون و ایران خودش توپ را در زمین خودش انداخته. حالا فرانسه با زیرکی آلمان و انگلستان را هم با خودش همراه کرده که ایران با پذیرش ملاقات با ترامپ (یک بازی دو سر برد و توافق احتمالی پشت پرده ترامپ با اروپا ) هم اروپا را از بند تعهداتش ازاد کنه، هم یک بار برای همیشه مرگ برجام و پذیرش گفتگوهای جدید و پیوست مسائل موشکی و مطنقه ای را قبول کرده باشه و هم به ترامپ هم کمک کرده باشه که یک برد قاطع در مورد استراتژی فشارش که حتی در مورد کره شمالی به دست نیاورد را در استانه انتخابات به دست بیاره و تمام اینها جرقه فشارش به کمک مستقیم خود ما کلید خورد. بهتر هست هرچه زودتر در مورد برنامه های سریع خروج از برجام فکر کنیم چون دولت که خودش بیشترین امید را به اروپا در این قضیه داشت به دست خودش همین امید را هم دفن کرد و یک اتحاد شیک اروپایی شکل داد علیه خودمون و در سمت ترامپ. در این مورد هم باز مهم هست که به اعتقاد افراد و زاویه نگاهشون توجه کنیم ولی از یک منظر و اعتقاد و زاویه نگاه؛ شاید لازم باشه امید و توسل! به اروپا را هم از چشم بندازیم و تنها به اویی که باید امید داشته باشیم که از ابتدا هم شاید باید چنین میبود که شاید از این گردنه بتونیم عبور کنیم انشاء الله با کمک خودش.
  19. خب این مصاحبه با یک شبکه سراسری امریکا خیلی اعتماد به نفس میخواد چنین دعوتی و چالشی. یا جناب رییس جمهور خیلی مطمئن هستند یا اینکه صرفا یک گفتار هیجانی بوده و یا اینکه اطلاعات خاصی دارند/ندارند! به هر حال در مجموع به نظرم هیچ وقت پنتاگون را مثل ماه های اخیر این همه آشفته و غیرحرفه ای ندیده بودیم ( در حالیکه همیشه حرفه ای گری در بخش های دفاعی امریکا یک تعریف ثابت بود از جانب مخاطبان خارجی خصوصا ولی به نظر سیاست زدگی تاثیر خودش را گذاشته. فقط در یک مورد چندین ادعای ارائه مدارکی دال بر تایید یک موضوع را که زمانش را هم مشخص کرده بودند پشت گوش انداختند! و یا براش بهانه ای جور کردند. ) در مورد ادعای ارائه اطلاعات در مورد حادثه آرامکو هم میتونه دلایل مختلفی داشته باشه عقب نشینیشون از ارائه اطلاعات در مقطع فعلی: درخواست ریاض برای عدم افشا و قرار نگرفتن ال سعود در موقعیت سخت انتخاب بین پاسخگویی به افکرا عمومیشون یا ایران. دست خالی بودنشون و قانع کننده نبودن مدارک ( حتی اگر یک تصویر واضح از تعدادی پهپاد یا موشک اماده روی زمین داشته باشند خب قاعدتا این مدرک معتبری مبنی بر شلیک حتمیشون به سمت عربستان نیست) و یا اینکه همونطور که یکی از مقامات پنتاگون اشاره کوچیکی داشت تلاش برای فاش نشدن مسیرهای جاسوسی و روش های اطلاعاتیشون ضد ایران. اگر تکذیب نشه و واقعا اینطور باشه حدسی که میزنیم تمام این هیجانات و فشارها و فضاسازیها برای این هست که ایران در موقعیت یک متهم فشار بیاره به یمنی ها که دیگه چنین حمله ای نکنند. ( چون مثلا غرب میخواد به ایران تفهیم کنه که حمله اگر از جانب یمنی ها هم باشه ما کاری نداریم و فضای افکار عمومی را طوری اماده کردیم که تو مقصر شناخته خواهی شد پس بهتره اجازه ندی به عنوان تنها طرفی که با یمنی ها ارتباط داری که یمنی ها دوباره چنین حمله ای را انجام بدند ( که نشون داد چقدر برای جهان ترسناک بود) ) پ ن: اظهارات رییس جمهور و به چالش کشیدن مدارک آمریکا برای انتساب حمله به ایران و حالا این اظهار نظر صهیونیستها در سازمان ملل که از هر فرصتی برای اتهام دروغ ضد ایران بهره میبرند یعنی واقعا هنوز هم در مورد منشا حملات تردیدهای جدی وجود داره. زاویه برخوردها هم این را تقویت میکنه که حملات احتمالا اگر از یمن هم نبوده باشند از مثلا عراق میتونستند باشند و نکته عجیب تر این هست چرا پمپئو همون روز اول صحبت ها در مورد عراق بلافاصله یک تماس تلفنی گرفت و با قاطعیت اعلام کرد مطمئن هست منشا حملات عراق نبوده و پرونده گمانه زنی در این مورد را بست؟ آیا اطلاعاتی داشت و از طرفی نمیخواست عراق را بیش از این (حملات صهیونیستها به عراق و پاسخ از همون خاک عراقی که خودشون منشا حملات مبهم و غیرقابل انتساب کرده بودنش و حالا مقاومت هم با یک پاسخ دوگانه از همین زمینی که خودشون پی اش را ریختند داشت اهوشمندانه استفاده میکرد ) وارد ماجراجویی ها کنه چون دستشون کاملا بسته میشد در اینصورت. نه خودشون میتونستند ادعای اقدام نظامی در عراق کنند آشکارا (پنهانی که دارند میکنند ولی حمله اشکاراست که میتونند برای تبلیغات که انتقام گرفتیم مورد استفاده قرار بگیره) و نه عربستان چنین جراتی داشت (دردسر پاسخ متقابل و افکار عمومی) و نه اینکه میتونستند بهره برداری ضد ایرانی کنند مثل حالا با این شدت. پس میشه بسیار محتمل دونست که منشا حملات از عراق بوده ولی امریکا تصمیم گرفته همون ابتدا این حقیقت را با تماس فوری پمپئو با نخست وزیر عراق و اعلام اینکه مطمئن هستیم از عراق نبوده پنهان کنه و در بازی هوشمندانه ای که مقاومت ( به نظرم قسمتیش در پاسخ به حملات مشکوک در عراق) طراحی کرده بود گرفتار نشه. اینطوری برخی پازل ها هم حل میشه: چرا امریکا مدارکش را افشا نکرد؟ زاویه حملات چرا بیشتر شمال و شمال غربی بود؟ پمپئو چرا سریعا عراق را از منشا حملات کنار گذاشت؟ ایران چرا چنین ریسک بزرگی کرد؟ علاوه بر اینکه هم از حریم هوایی کویت و خلیج فارس اجتناب میشده و هم ایران ریسک افشا شدن حمله از خاکش را خنثی میکرده و هم پاسخی به حملات مشکوک در عراق و نوعی پیام میتونسته تلقی بشه. هرچند طرف مقابل هم بیکار ننشست و بازی ایران را احتمالا حدس زد و با شرکای اروپایی (با عصبانیت) این ترفند ایران را سعی کرد با اتهام زنی همه جانبه مغلوب کنه، چون ایران که نمیتونه برای سلب اتهام بگه منشا حملات عراق بوده نه ایران!
  20. بله، اتفاقا من این مسیر طراحی شده و طی شده را تا اینجا ( با توجه به تاکید مکرر بر چهارچوب تصمیم گیری برخی امور که از جمله از مسیر شورای امنیت ملی کشور هم عبور میکنه ) را مناسب میدونم. حتی به نظرم عملکرد ظریف هم در همین چهارچوب بوده تا حالا ولی نقد جدی ای که به نظرم موفقیت همین رویکرد را هم تا حدی تحت الشعاع قرار داد ( در جنبه سیاسی و رسانه ای و دیپلماتیکش و فشاری که داشت به اروپا تحمیل میشد ) در اون مقطع اون اقدام خاص و نقل عجیب و غریب هست. متاسفانه در این مورد نمیتونم خوشبینی داشته باشم که در چهارچوب همین پلن بوده (خیلی دوست داشتم اینطور میبود) چون ده ها نشانه وجود داشت که یک حالا یا هیجان زدگی یا فریب مقطعی یا ساده انگاری موضوع در یک همایش غیرمرتبط (عصبانیت سیاسی از فضای داخلی و ...) باعث شد این کلام ( با ذهنیت احتمالا مکالمه شب پیش با مکرون ) صادر بشه و بعد هم دیگه نشه جمعش کرد. از واکنش بهت زده رسانه های خودی و فضاسازی فوری رسانه ها و مکرون در خارج از کشور گرفته تا جمع کردن دست و پاچه موضوع و حتی ورود مستقیم رهبری که همگی نشان دهنده این بودند که این یک خاکی غیرمنتظره و فرعی پیش بینی ناشده در مسیر بود و هرچند ماشین به اسفالت برگشت ولی دو دستگی و شرطی سازی فضای روانی و بی اعتمادی داخل و همچنین سوء استفاده و حالت طلبکاری و تهاجمی حتی اروپا را هم برانگیخت. من معتقد به متوقف ماندن بر سر اشتباهات احتمالی و تصویه حساب سیاسی(این بازی بچگانه) و تخریب افراد قطعا نیستم ولی معتقدم اگر منشا اشتباهات به درستی تشخیص داده نشه و ولو درونی طرف اشتباه کننده اشتباهاتش را نپذیره، هرگز نمیشه مطمئن بود که اون اشتباه دوباره تکرار نشه.
  21. سناریویی که چند روزنامه امریکایی از جمله نیویورک تایمز از قصد پنتاگون برای حمله به چند هدف در داخل خاک ایران را مرور کنیم بد نیست هرچند رسمی نیست و جزییاتش ممکنه دقیق نباشه: انتخاب چند هدف از جمله چند سایت راداری و پایگاه موشکی (معلوم نیست منظور از پایگاه موشکی نقاط پدافندی است یا تهاجمی یا اینکه نقاط راداری منظور نقاط پدافندی است یا رادارهای پیش اخطار و هشدار زودهنگام هرچند به پرسنل و نیروهای امنیتی و کاربران اشاره شده برای در نظر گرفتن تلفات احتمالی ) موج اول حمله را عنوان شده توسط موشک های کروز دریاپایه که از ناوگان دریایی امریکا در محدوده اقیانوس هند مستقر هستند قرار بوده انجام بشه و جنگنده ها در این موج حمله شرکت نخواهند داشت ولی با گشت بر فراز دریای عمان آمادگی خودشون را برای مقابله با قصد تلافی ایران حفظ خواهند کرد ( منظور احتمالا حمله به مواضعی است که رصد میکنند ایران قصد پاسخ موشکی را داره در سواحل مکران و چابهار و بندرعباس ... بیشتر - همین نشون میده یک موشک دوربرد در کلاس کاری خلیج فارس (سجیل یا حتی دزفول ضد اهداف دریایی) چقدر برای ما حیاتی است) حالا از همین دو خط میشه یک تصویر ابتدایی از نحوه انجام حملات محدود به ایران داشت ولی نباید فراموش کرد که آمریکا تقریبا دسترسی به یک فضای 360 درجه به ایران داره (شاید تنها به غیر از قسمت دریای خزر هر چند به فضای اذربایجان و ترکمنستان هم حتی نمیشه اطمینان چندانی داشت) و درگیری در صورت گسترده تر شدن و یا احساس یک خطر جدی و پاسخ تلافی جویانه ایران میتونه ناگهان برای ما بسیار همه جانبه بشه توسط دشمن.
  22. خب با اتفاقات این چند روز بالاخره اروپا هم ( البته در ادامه تحلیل میشه با ساده لوحی و اشتباه محض خود ما ) مسیر قطعی خودش را انتخاب کرد و حالا ایران هست و مسیری که باید پیش بگیره و احتمالا یکی از گزینه هایی که برخی بهش دل بسته بودند را هم حالا از دست داده حتی در حد چانه زنی. بیانیه سه کشور اروپایی و قسمت مربوط به برجام و مذاکرات جدید، سخنان جانسون مبنی بر مذاکره و یک توافق جدید و در نهایت سخنان مرکل بعد از دیدرا با روحانی و البته از همه مهمتر سخنان مکرون در طی یک ماه گذشته همگی یک فصل مشترک داشتند: « اجبار مذاکره ایران با آمریکا» مر کل بعد از دیدار با روحانی صراحتا اعلام کرد: واقع بینانه نیست ایران قبل از اینکه برای مذاکرات جدید به دیدار ترامپ بره انتظار داشته باشه تحریم ها علیهش لغو بشه. دقت دارید که از انتظار برای انجام تعهدات اروپا ذیل برجام حالا به کجا رسیدیم؟ و همه این موارد از چه زمانی آغاز شد؟ متاسفانه باید این بار با صراحت بیشتری اشاره کنیم که تمام این تغییر زمین بازی با یک اظهار نظر شوربختانه رسمی (حالا پشت پرده و قول و قرارهای تلفنی احتمالی به کنار) به شدت خطرناک و خام پندارانه و سیاست زده و ساده لوحانه ( و البته گویا در دام فرانسه افتاده ) کلید خورد و تمام فضای انتظار ایران و جهان از اروپا برای انجام تعهداتش ذیل برجام به ناگهان در یک چرخش کامل بدل شد به انتظار اروپا از ایران برای سر یک میز نشستن با ترامپ برای کسب مجوز یک خط اعتباری ( نه حتی کاهش تحریمها - در حالیکه اروپا باید طبق تعهداتش رفع کامل اثر سوء تحریم های امریکا را ضمانت و اجرا میکرد ) - یک خطای محاسباتی وحشتناک که همونطور که حدس زدیم هرچند به انحاء مختلف پس گرفته شد ( منظورم این نبود - مترجم ها گاهی اشتباه میکنند - تفسیر ما از این پیشنهاد چنین بود و ... ) ولی کاملا اثر سوء خودش را گذاشت و از چند جهت از جمله موثر نشان دادن فشارهای آمریکا، معتبر کردن گزینه نرمش ایران (در نتیجه طمع اروپا و استفاده از فرصت برای انداختن توپ در زمین ایران و رفتن به جناح ترامپ ) و فضاسازی گسترده رسانه ها ضربه اش را به ایران زد و میبینیم حالا حتی آلمان در این چند ماه اخیر کمتر متخاصم هم شرط ملااقات با ترامپ را مطرح میکنه که قطعا معلوم هست به چه منظور عنوان میشه از طرف اروپا چون گمان میکنند با عقب نشینی یک بار رخ داده توسط جناب روحانی حالا میشه کل ماجرای برجام را پروندش را بست و کل اروپا را از بار تعهداتش خلاص کرد و همه چیز را موکول کرد به مذاکرات جدید ترامپ با ایران و شرطهایی که دیگه مشکل ایران هست نه اونها. از جمله موشکی و منطقه و البته هسته ای فراتر از برجام. خلاصه به نظر حتی برنامه گام های هسته ای قدم به قدم هم حالا با این شرایطی که به دست خودمون ایجاد کردیم هم دیگه فایده ی چندانی نخواهد داشت و تمام صبر به قول خودمون استراتژیک و احتمالا برنامه ریزی قدم به قدممون هم اعتبار خودش را از دست داده و نیاز به یک پلن جدید هست. البته هیچ بعید نیست که دوباره در یک فرار آشکار رو به جلو تمام این اشتباهات و خبط های اساسی و خام دستی در سیاست ورزی و نتایج فعلیش دوباره گره زده بشه به شعار روی موشک و حمله آرامکو و ... و هیچ انصافی هم با وارونه نمایی ها که حتی حالا هم شاهد هستیم متصور نیست ولی خب برای ثبت در این تاپیک لااقل میشه ارجاع داد قبل از حمله آرامکو و بعد از اون اظهار نظر مورد بحث و فضاسازی مکرون و ترامپ تمام این موارد فعلی پیش بینی شده بود به صورت کاملا روشن که رخ خواهند داد و رخ هم داد.
  23. ولی چند مورد وجود داره که حمله توسط طرف/مکان سوم را توجیه میکنه: یکی زوایای حمله یکی ریسک پذیری و فوق العاده پیچیده بودن حمله از خاک ایران ( عبور از حریم کویت یا عراق حتی) یکی هم برخی عبارات: در مصاحبه cnn با ظریف بعد یک پاراگراف صحبت ظریف که بله یمنی ها به هر حال حق دفاع دارند و در شرایط سخت ادم مبتکر میشه و میتونه بقیه را شگفت زده کنه وقتی مجری شبکه صریحا پرسید یعنی شما قطعا میگید حمله کار حوثی ها بوده، ظریف پاسخ داد: چیزی که من قطعا میگم اینه که حمله توسط ایرانی ها نبوده! ( به نظرم خیلی معناداره از اونجا که ظریف قطعا اگر بدونه حمله از ایران بوده، پس میدونه امریکا ممکنه اسناد معتبری داشته باشه و با توجه به شخصیتش! خودش را در موقعیت یک دروغگویی آشکار نمیزاره ولی همچنان که در مورد یمنی ها هم صریح چیزی نمیگه، حالا این را بزاریم کنار تشکر همون ابتدای یمنی ها از عوامل شرافتمند در خاک عربستان) شاید فشار همه جانبه امریکا برای این هست که از این شبکه احتمالی اطلاعاتی/نفوذی عامل حمله سر در بیاره و ایران و یمنی ها را مجبور کنه برای تبرئه اطلاعات بیشتری منتشر کنند.
  24. سعودیها نه ابزار (پنهان کاری و ابهام) این حملات را دارند و نه جسارت حمله را با توجه به اینکه شبکه راداری منطقه (ایران و روس ها و حتی ترک ها ) هم ممکنه سر بزنگاهی صعود و فرود پرنده های سعودی را فاش کنند و این ضربه بزرگی خواهد بود و پس چنین ریسکی نخواهند کرد. حمله به بوکمال مشخصا یا توسط امریکایی ها صورت میگیره از طریق پهپادهاشون که همیشه در آسمان منطقه هستند و کافی است فقط گاهی شلیک کنند. یا توسط صهیونیستها که با پوشش هواگردهای امریکایی از سمت تنف (اگر مبدا اسراییل باشه) وارد اون منطقه میشند و با بمباران بازمیگردند و یا اینکه توسط پهپادهاشون که میتونند از پایگاه های متعدد امریکایی ها در شمال شرق سوریه و عراق و تنف بلند بشند و این حملات آسان را انجام بدند. ممکنه سعودیها در تامین مالی یا تعامل حسی! شریک باشند ولی خودشون بعید هست چنین اقدامی بکنند.
  25. حتی تهدیدات کلامی طرف مقابل را هم در نظر بگیریم به نظر عقلانی است آمادگی حتی در سطحی بیشتر. علاوه بر اینکه احتمال هدف قرار گرفتن تلافی جویانه تاسیسات نفتی بیشتر هم هست. نکته اینجاست علاوه بر این آمادگی طرح پاسخ متقابلمون چی باید باشه. فکر کنم حمله بلافاصله (اگر تاسیسات نفتی بود) به تاسیسات نفتی عربستان (آرامکو و پالایشگاه های حساس) با یک حجم مناسب که آسیب جدی بزنه بهترین پاسخ خواهد بود ولی حتما در کنارش یک پاسخ به نقاط نظامی که ازش حمله صورت گرفته عربستان یا پایگاه های آمریکایی هم باید ضمیمه بشه. چون همونطور که گفته شد وقتی قبح حمله به کشوری فرو میریزه خودش خسارات زیادی داره که باید در همون سطح ( شکستن خطوط قرمز حمله به پایگاه های ثابت آمریکا و کشور مبدا ) پاسخ داده بشه تا اینکه بشه گفت تعادل ایجاد شده تا حدودی.