alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,188
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    138

تمامی ارسال های alala

  1. توی یکی از مصاحبه های اخیر در پاسخ به ادعاهای دشمن اعلام شد که پس از حمله در استفاده و چینش سامانه ها تغییراتی داشتیم با توجه به درس های حوادث اخیر. این با تصاویری که از جا به جایی ها توی سایت های پدافندی داشتیم همخوان هست. چیزی که دشمن و برخی اون را به حساب نابودی پدافند میزارن در حالیکه با توجه به حضور برخی سامانه ها در مکان هایی که قبلا نبودند ( پس از حمله ) بحث جا به جایی را پر رنگ تر میکنه ولو با اسیب دیدن یا در معرض تهدید دیدن چند سایت.
  2. سلام لاذقیه ممکنه به علت حضور روس ه در محدوده و یک معامله (با اسقاطیل) هدف قرار نگرفته باشه؟! ( برای روس ها خوبه که نشون بدند حضورشون میتونه باعث حفظ بخشی از ابزارها حتی برای تروریستها بشه ) بعد در مورد سرنوشت باستیون ها خبری منتشر نشده؟ اگر در سوریه بوده باشند احتمالا نابود شدند در حملات هوایی چون میشه حدس زد یکی از اهداف اصلی بودند.
  3. سلام در جنگ نتیجه مهمه ولی در روایت جنگ صحیح و دقیق گویی و انصاف. اینطور نتیجه جنگ و بررسی نقاط ضعف و قوت هم دقیق تر انجام میگیره و امیدها و بیم ها هم درست سر جای خودش میمونه برای اقدامات بعدی. جنگ هیچوقت تمامی نداره و نخواهد داشت و این مهمه در ادامه ی جنگ ... روایت صحیح و دقیق از جنگ
  4. ایران در وعده صادق 1 و 2 تنها در برابر یک کشور و یک رژیم تا بن دندان مسلح تهاجم نکرد. بلکه چندین کشور اروپایی و کشورهای منطقه ای ( حتی ترکیه ) در مقابل تهاجم ایران برای دفاع از صهیونیستها بودند ( چه در حوزه تهاجمی و چه تدافعی ) در حالیکه: ایران در حمله اسقاطیل ( که باز تنها این رژیم نبود و از ایالات متحده تا غربی ها تا کشورهای منطقه ( حتی انفعال عراق به نوعی ) در کمک به این رژیم همراه با احتمالا مزدوران داخلی ) تنهای تنها بود. مدام نیاز هست این بدیهیات تاکید بشه تا در سنجش نتایج بی انصافی یا کم انصافی نشه.
  5. در تصاویر اخیر رژیم باکو در مرزها در حال احداث پایگاه های زیرزمینی به نظر فرماندهی هست. همه اطلاع داریم این رژیم در حوزه برنامه ریزی بلند مدت نظامی کاملا تحت عمل اسقاطیل داره عمل میکنه و اصولا وقتی سراغ پایگاه زیرزمینی نظامی رفته مشخصه داره از تجربیات و مشورت های چه کسی استفاده میکنه. حواسمون باشه ما هم نیاز داریم پایگاه های ایمن در مرز را تقویت و احداث کنیم. ما با رژیم باکو تسویه حساب های زیادی داریم به وقتش. خیلی زیاد...
  6. توی خبرگزاری مهر که حرفهای شاهدین محلی را بازتاب داده یکی دو نفر عنوان کردند گویا هواپیما در آسمان آتیش گرفته بوده و خلبان هم تمام سعش را کرده با توجه به نقطه برخورد که محل منطقه مسکونی بوده روی باقت مسکونی سقوط نکنه.
  7. احتمالا دوستان قبلا بحث در موردش کردند در استاتوس ولی جناب سرهنگ یک گزارش یک دقیقه ای دادند به سردار رشید در رزمایش همینطوری از چندین سامانه به تنهایی رونمایی کردند کلامی جالبه هیچکدومشون قبلا رونمایی نشده ولی به نظر در مدار استفاده هستند حالا در هر مرحله ای که هستند. خصوصا مجید که خب زیاد ازش شنیدیم. و البته کاشف 99* هم به نظرم کاملا مشخصه از مدتها پیش از رونمایی در مدار استفاده بوده و در این دو رزمایش هم حضور جدی داشت و نکته قابل توجه اشاره به برد 30 کیلومتریش بود در حالیکه به طور رسمی 12 کیلومتر اعلام شده بود. * هر جا اسم کاشف میاد از کروز هم صحبت میشه. اینجا هم سرهنگ اشاره کردند یک هدف با ار سی 1. و البته سرعت دو ماخ و موشک کروز را از فاصله 30 کم تشخیص میده و از قابلیت لینک شدنش با سامانه مجید و گتلینگ! و .. گفت. به به نظر به عنوان یک مکمل فوق متحرک! برای سیستمهای ضدکروز توسعه داده شده. شاید برای افزایش قدرت کشف یا مکمل کشف وقتی برخی رادارها دچار آسیب میشند یا استقرار سریع نقطه ای در یک محل. حالا با جمیع اطلاعات بالا یک برداشت شخصی من این هست با توجه به شکل رونمایی کاشف، ظاهر به نظر تکمیل نشده و تولید ضربتی اون که بلافاصله هم در دو رزمایش حضور جدی داشت مربوط به یک واقعه و تلاش برای رفع نقص و فقدان جدی است: حادثه پرنده اکراینی و ضعف سامانه های کوتاه برد در کاربری مستقل و در صورت قطع ارتباطشون با مرکز خصوصا نسبت به اهداف کروز و کم ارتفاع. به نظرم کاشف برای پوشش این ضعف که با ماجرای پرنده اکراینی نمود پیدا کرد و شاید حفره پنهان مانده بزرگی بود توسعه داده شده به صورت ضربتی که در شرایط مشابه کمک کننده کاربر سامانه ها باشه که اون خطا در شرایط مشابه حتی اگر برخی زیرسامانه ها به درستی عمل نکردند یا کاربر خطایی کرد؛ دقت واکنش را بالاتر ببره.
  8. اصولا بخش اطلاعاتی هم باید بسیار قوی باشه در مورد این تاسیسات. افراد زیادی تردد دارند و به راحتی هم میتونند شناسایی بشند و تجربه نطنز و برقگار خائنش جلوی چشممون هست. هر چه تصویر بیشتر نشون میدیم یا با کار اطلاعاتی خودشون و نفوذی های احتمالی مثل مصیاف نقشه کلی برای حتی یک عملیات نفوذ و خرباکاری هم براشون روشن تر میشه. این پایگاه ها بای حتما قرارگاه های مطمئنی در داخل و خارج و دسترسی های مناسبی از برخی پایگاه های محلی داشته باشند تا مثل مصیاف بمبران مستمر مراکز پشتیبانی باعث بی دفاع موندن پایگاه ها نشه که یه گروه خرابکار اموزش دیده داخلی هم حتی بتونن بهش نفوذ کنند. مورد بعدی بحث پایگاه فرماندهی حزب الله هست در ضاحیه. باید بررسی بشه چطور لو رفت. و بعدش پایگاه مشابهی که سید عزیز هاشم صفی الدین در اون بودند. اصولا بخش اطلاعات برای کف روش های چگونگی تشخیص و ترور رزندگان در جاده های لبنان بعد در آپارتمان های بیروت و بعد مرکز فرماندهی حزب الله و ماجرای پیجرها باید همه چیز را روشن کنه اول.
  9. تاکید مدام رهبری به رسانه بی دلیل نیست. واقعا رسانه در جنگ ها گاهی از سخت افزار نظامی هم موثر تر هست. در پسا و پیشا جنگ که عملا یکه تازه. در مورد سوریه دو مطلب در مورد فضای مجازی و رسانه ها در مورد سوریه: 1. اردوغان و رسانه های ترک بعد از زندان که با گزراش خبرنگار ابله! سی ان ان کمی آسیب وارد شد به پروپاگانداش رفتند سراغ گورهای جمعی. رسانه های رسمی تر با احتیاط از گورهای با قدمت چند ده ساله میگن ولی رسانه های ترک و عربی و همراه در متر به متر سوریه در حال کشف گروهای جمعی هستند. به هر حال در سوریه گورهای جمعی شاید وجود داشته باشه جدیدا هم ولی گزراش ها یا تصاویرش مبهم هست و فقط یک مشت زمین کنده شده یا به نظر مکان هایی هستند که اجساد جنگ داخلی که بعضا گاهی در شرایط جنگی دفن میشدند را تحریف میکنند. جالبه برخی از این گروها در اطراف دمشق و ادلب مناطقی بودند که طولانی مدت تا قبل از ازاد سازی دست خود تروریستها بوده ولی نکته اینجاست که حجم خبر و عکس و روایتی که ترک ها و ترک ساخته ها بیرون میدند به قدری مثل یک سیل هست که مگه میشه سوال و ابهامی گذاشت جلوی ادعاهاشون. 2.نکته دوم اون پیرمرد به نظر ایرانی در سوریه است. جناب @aminor این خبرنگار ملعون تررویستها را بهتر میشناسند و میتونند بهمون بگند از کی فعال هست، ولی نکته ای که داره تنفر عمیقش از ایران مثل تقریبا رفقای دیگش هست. ولی در مورد این ویدئوی به شدت وایرال شده که حالا اطلاعی از صحت و سقم و جزئیاتش در این تاپیک لااقل نیست نکته اینجاست که واکنش های تقریبا منفی زیادی را بین عرب ها و در فضای مجازی ( بخشی که کاملا با تروریستها همراه نیستند) ایجاد کرد و چیزی که برجسته شد شجاعت پیرمرد و منطق اسلامیش و ازا ون طرف تحقیرها و توهین های خبرنگار تروریستها و اطرافیانش نسبت به این پیرمرد بود. بعضا به میثم تمار تشبیهش کردند پیرمرد را و از خبرنگار سوری انتقاد کردند. به نظر بعد این موج تروریستهای رسانه ای سوری که اردوغان بهشون خوب یاد داده شاید با همکارهای قطری سریع یک موج مقابل درست کردند از شباهت پیرمرد و سردار سلامی و اینکه سردار سلامی را گرفتیم! و حتی رسانه های رسمی انگلیسی و عربی هم وارد شدند برای مثلا صحت سنجی و برخی تروریستها هم جشن گرفتند که شکار بزرگ کردیم و البته به نظرم مشخصا برای از بین بردن اون خرابکاریا ولیه بود به شکل هوشمندانه. و اما پینوشت که شاید مهمتر از اصل مطلب باشه: این یک برداشت کلی و سطحی است ولی همکاری عمیقی که بین رسانه های انگلیسی و ترک خصوصا رسانه های زردتر انگلیسی وجود داره نمیدونم ارتباطی به روابط گرم تجاری انگلیسی ها با ترکیه داره یا نه ولی به نظرم روابط ترک ها با انگلیسی ها از جنس دیگه ای است. روابطی که بعدها شاید جزئیات شوکه کننده ای ازش رونمایی بشه در هم افزایی های پنهان این دو کشور. تقاطع رسانه های دو کشور و هم پوشانیهاشون فرضا در مورد قضیه سوریه در موضوعات مختلفش طبیعی نیست! و اما یک مسئله بسیار مهم دیگه باز با منشا ترکیه: همه از کلاه سفیدها و نقششون در سوریه و فضاسازی ها اطلاع داریم. به عنوان یکی از منابع تحریم های سوریه. حالا در شبکه های اجتماعی با همون جادوی رسانه کلیدواژه سوریه مملو از تصاویری است از گروه های عمدتا جوان شبیه اعضای احزاب ترکی ( منظورم در حجا و پوشش خانم ها تا رفتارهاشون هست ) در قالب ان جی اوها به اصطلاح یا گروه های سازماندهی شده ای با لباس های یکسان و جلیقه هایی مثلا که هر کدوم اسمی هم انتخاب کردند برای خودشون ( جوانان فلان سوری - دختران بهمان سوری و ...) و در حال رنگ آمیزی دیوراها و خط کشی خیابان ها و شستن معابر و کاشت گیاهان و درختان و ... هستند. ترکیه با همین رسانه و همین سازماندهی کردن گروه های مختلف یکی از موفق ترین روندها را در پیش برد اهداف نرمش داره در کشورها. حالا هم که سرازیر کردن پول و برق و نفت قطر و اعراب در همین چند ماهه قرار هست یک بهشت از سوریه پسا اسد درست کنند تا فعلا روایت غرب درست دربیاد که بیایید زیر یوغ ما و بهشت را تو این دنیا ببینید ( ترکیه این وسط خدمات میده و پولش را چند برابر از همین عرب ها میگیره و میدونه هر پولی هم که بیاد برای خدمت و کالا مستقیم میاد دست خودش برای همین اردوغان چند روز پیش از قراردادهای چاق و چله بازسازی سوریه داشت تعریف میکرد و جشن گرفته بود، پول غرب و عرب و سوری ها همه سرازیر به ترکیه برای کالا و خدمات ) پ ن: حقوق ها را دولت تررویستی سوریه 4 برابر کرده. بیش از یک میلیون کارمند داره سوریه که اگر فرض بگیریم نفری 100 دلار فقط حقوق میگرفتند الان باید رقمی معادل 400 دلار دولتشون بهشون حقوق بده ماهی. از کجا دقیقا میاد این پول؟! تو اینن زمان کم؟ جز بانک قطری اردوغان و تروریستها؟!
  10. در مورد عملیات هاشون از پیجرها گرفته تا ترورها داده های ضد و نقیض زیادی منتشر میکنند. بعضا گاهی کاملا متناقض. به نظرم اصولا مصاحبه اون ماسک زده ی! موساد با سی بی اس و باقی گزارش های روزنامه های عبری که همه تقریبا تحت نظر موساد فعالیت امنیتی دارند برای ردگم کنی و پراکندگی و آشفتگی در داده هاست. طوری در ترکیب و تقاطع و تضاد و تشابه کلی داده بیرون میدند که عملا هیچ شکل واضحی نشه ترسیم کرد برای عملیات هاشون. در این مورد مسئول حزب الله چند روز پیش گفت که محل حضور سید اتاق عملیات حزب الله بوده و سید در طول جنگ از همین نقطه داشته گویا جنگ را هدایت میکرده. مسئله و تفاوت نسبت به 2006 این بود چون این جنگ طولانی شد و حزب الله به حمایت از فلسطین یک سال بود وارد این معرکه شده بود عملا اسقاطیل فرصت بسیار زیادی داشت که حتی بدون نفوذی محل های مورد استفاده حزب الله در ضاحیه و جغرافیای بسیار محدودی که برای هر مترش گماشته از آوارگان سوری تا خود لبنانی ها گذاشته بود کشف کنه. مدام بر آلوده سازی انواع پیجر و بیسیم و حتی باطری های خورشیدی و .. تاکید میکنند که از اونجا که حزب الله اطلاع نداشت فقط رد زنی چند تا از اینها همراه نیروها میتونست محل تقریبی را بده بهشون ( اگر فرض کنیم زیرزمین ارتباطشون قطع میشد ) و باقی کار هم با انواع سنسورها و مزدورها. بدبین کردن نیروهای حزب الله بهم الان براشون خیلی نون و اب داره والا بیکار نبودند بیان سوراخ سنبه ی عملیات های سریشون را برای عموم منتشر کنند. هرچند همه احتمال ها را باید داد ولی به قول فینکلشتیان یهودی اگر یه صهیونیست به من بگه الان روزه باز پنجره را باز میکنم خودم چک میکنم.
  11. من بعد ( و به مرور مقرهای سابق ) همه ی تاسیسات نظامی و زیرساختی ممکن واقعا باید بره زیرزمین. حتی باید نیروگاهها و مخازن سوخت و کارخانه های حیاتی و شده تاسیسات تولید و ... بخش هایی که قابلیت ذخیره سازی سوخت دارند و خودشون یک منبع انفجار هستند مثل منابع بتنی آب ها برند زیر زمین. پدافند عامل در توزیع گسترده واحدهای تولید بنزین و تولید برق باید رعایت بشه هر چند بهره وری بیاد پایین. نکته جالب اینه صهیونیستها با این همه پدافند و حمایت چند روز پیش درخواست بودجه فوری کردند برای اینکه تاسیسات حیاتیشون را ببرند زیرزمین چون متوجه شدند در حملات موشکی و پهپادی تاسیسات روی زمین در این دوره زمونه همیشه در معرض خطر هست و خوردن و نخوردنش سر یه پهاد بیشتر و کمتره. برای ما که مشخصه وقتی دشمن توانایی داره هر جا را میخواد و هر وقت خواست میتونه بزنه. پس عملا چاره ای نداریم. پ ن: قدر کوهستان های وسیع و عوارض متعدد خدادادی را باید بدونیم. در تونل سازی هم خدا را شکر تجربه خوبی داریم. فقط باید مراقب تجهیزات و ابزارهای آلوده بود که توی هر تونلی که میسازیم یک بمب ساعتی کار نزارند.
  12. الان مسئله اینه که وقتی رئیس سرویس اطلاعات اکراین بر علیه منافع ایران صریحا میگه اقدام کردیم و باز هم میکنیم و به سقوط اسد کمک کردیم و باز هم عملیات میکنیم و بعد اتحادیه اروپا و غرب هم پیش پیش ما را برای کار نکرده! تحریم کردند، ما هم حق داریم از خودمون به شیوه خودمون دفاع کنیم از جمله متوجه کردن تهدید و خطر اکراین علیه خودمون و منافعمون با مشغول کردنشون در جبهه خودشون.
  13. واکنش وزارت خارجه باکو از همین رو به نظر منفعلانه و این بار تدافعی بود: ایران نباید آذری های اردبیل را بر هم تبارهاشون بشوروونه!! ( حالا جدای از اینکه یک وطن نمیتونه مردم علیه خودش را علیه مردم خودش بشورونه، چیزی که اتفاق افتاده مرور واقعیات ضد نفوذی های یهود و نوعثمانی در دل آذری های اصیل هست ) - همین نشون میده که نباید مدام دفاع کرد و گارد دفاعی شدات. باید حمله کرد و موقعیت تهاجمی داشت بر علیه دشمن وقیح و نادان که گمان میکنه اتفاقی افتاده. این بحث قبل در مورد کلام رهبری را باز تاکید میکنم چون میبینیم در لبنان هم حالا ارتش خفت زده اش به جای همون وظیفه حداقلیش که خود فرانسه و امریکا و اسقاطیل براش دیدند بره مستقر بشه در مکان هایی که بهش گفتند اونجا از ترس حتی با اجازه طرف مقابل هم جا زده چون صهیونیستها قصد تحقیرش را دارند و اومده ریخته فرودگاه بیروت کیف زن و بچه مسافر ایرانی را میگرده که دلار برای حزب الله نیاورده باشه. ( جالبه شبکه الحدث عربستان ظهر خبر میزنه و اینا شب گوش به فرمان وارد عمل میشند و حالا یکی ندونه فکر میکنه خبر زده ایران موشک فرستاده، در حالیکه دنبال دلار کیف و جیب مردم بودند ) خلاصه رهبری به نظرم اشارشون به اینه در موقعیت فعلی سیگنال ترس و ضعف موجب جری تر شدن دشمن هم میشه. پرونده ها را ببینیم بعد خصوصا شهادت سید حسن نصرالله که عمود خیمه مقاومت در منطقه بود و از هر طرف حالا کفتارها ریختند بیرون چون به نظرم تنها و تنها حضور سید بود از زاویه ای که ترس را در دل اینها گذاشته بود و حالا با نبود سید همه از هر سوراخی زدند بیرون. عراق و حشد با اشاره رهبری مشخصا معلومه در بین عراقی ها هم جدی است ( متاسفانه بخشی از عراقی ها هم از سقوط بشار اسد به همین دلیل خوشحالند ) - یمن دارند مصر را میشکند به یمدان چون بهانه اش را برای مردمش داره، در لبنان ضد حزب الله دارند به خیال خودشون گام های نهایی را برمیدارند و در قفقاز به نوعی و به همین ترتیب تا برسند به مرزهای و داخل کشور. پ ن: با تمام خطرات و این روزها اثراتی که میبینیم میفهمیم تازه که جبهه سوریه چقدر در تقویت امنیت هم داخل ایران و هم هم پیمانان ایران نقش داشته و چقدر حیاتی بوده که حتی با هزینه بیشتر 2011 حاج قاسم وارد بشه و حفظ کنه این جبهه را. اون موقع حتی گاهی خودی ها هم شک میکردند که چه نیازی به سوریه است و لی الان داره اثر دومینو وارش مشخص بشه اهمین حفظ سوریه.
  14. دوباره ترکیه یک اقدام کرد و دست بالا را به زعم خودشون در دست دارند و بهانه جویی ها و جفتک انداختن های رژیم باکو برای احتمالا سهم خواهی در منطقه شروع شد. خدا آیت الله عاملی را حفظ کنه که هر گونه توهین و تهدید را هم به جان میخره ولی همچنان در میدان هست. بعد رژیمی که هر روز از رسانه گرفته تا مجلسش علیه ایران در حال مزخرف گویی هست نگران واقعیت های مرور شده، شده. پ ن: چند سخنرانی اخیر رهبری بعد تغییر نظام سوریه را که آدم میبینه یک تفکر خاصی به نظر رهبری مدنظر دارند. بر خلاف خیلی از شاید حزب اللهی هم حتی که معتقدند الان باید فیتیله را کشید پایین و با دولت جدید سوریه به نوعی تعامل کرد و گارد دفاعی داشت و اونا دست بالاتر را دارند و الان ممکن هست مسائلی که غیرممکن به نظر میرسه عنوان بشه شرایط را پیچیده تر کنه ( واقعا از بین بچه حزب اللهی هم به نظرم وقتی رهبری گفتند جوانان سوری یک روز کشورشون را پس خواهند گرفت توی دلشون گفتند که سوریه از دست رفته و چطور این محال، ممکن هست دوباره؟! ) ولی رهبری در سخنانشون نسبت به تروریستهای حاکم در سوریه هیچ عقب نشینی ای نداشتند و صریحا همچنان واقعیت را ( نه شاید به زعم برخی ها مصلحت را ) عنوان میکنند. در مورد رژیم باکو و ترکیه هم به نظر باید همین فرمان را گرفت. در مورد سوریه هم به نظر شاید رهبری نظرشون این هست عقب نشینی در برابر این تروریستهای حالا پوست روباه به تن کرده نه تنها باعث نمیشه امتیازی بدند بلکه اونها را جری تر میکنه که برنامه هاشون را جلوتر هم بیارن و حتی شاید احساس خطر میکنند اگر ضعف ما را با گفتمان ضعف آلود احساس کنند ممکنه در همین پوست روباه هم تعدی به حرم و منافع ایران در سوریه و بعدش داخل مرزهامون داشته باشند و برای همین از موضع بالا و برخورد با قضایایسوریه برخورد میکنند/ این درسی است برای همه ما
  15. در این مدت مدام دیدیم که برخی انشاء الله نگران! از بدهی های سوریه و مسائلی از این دست به ایران بودند که طبق قوانین حقوقی کشور باید نبال کنه و ربطی به ماجراهای دیگه نداره. هرچند کاملا مشاهده کردیم که قانون جنگل الان حکمفرماست و قوانین بین المللی پشیزی ارزش ندارند و به خواست و تهدید قدرتها تغییر میکنند یا متوقف میشند ولی خب مسیر را باید رفت. اما وقتی مدام از بدهی ها میگیم نباید نقش سوریه را در کمک به ایران در مقاطع مختلف و گذشتن از منافع مادی و سیاسی که میشه گفت حتی از دلایل سرنگونی نظام سوریه بود گذشته. همه از خط نفت عراق و گذشتن سوریه از اون و منافعش به قیمت متهم شدن به خیانت از اعراب و بستن مسیر تجارت نفت عراق اطلاع داریم. ( هر چه قدرم اون موقع در شرایط خطیر جنگ ما به ازای مادی گرفته باشه که بعید میدونم به اندازه منافعش از فقط ترانزیت اون نفت بوده باشه و من اطلاعی ندارم و فقط به عنوان حتمال مطرح میکنم ولی بحث سیاسی و کمک به ایران در زمینه اقتصاد عراق و تحت فشار قرار گرفتن صدام در زمان خطرناک جنگ که همه علیه ما بودند و ... به عدد مادی قابل محاسبه نیست، حالا فرض کنید مثل باقی اعراب نه تنها به خاطر ما دشمنی عرب ها و غرب را با خودش نمیخرید بلکه مثل ترکها و کویت و سعودی به عراق کمک هم میکرد به عنوان خط لجتسیک جایگزین عراق در خلیج فارس از مدیترانه ) همین مورد در مورد آرزوی دیرینه قطر و ترکیه مبنی بر احداث خط گاز از قطر به ترکیه و تامین گاز اروپا در 2010 و از طریق خاک سوریه هم مطرح بود که بشار اسد مخالفت کرد و طرح به محاق رفت و شاید اگه گفت یکی از دلایل کینه جویی اردوغان نسبت به سوریه بود بیراه نباشه ( اون سالهای اخر گپ و گفت صمیمی خانوادگی اردوغان را ببینیم با بشار اسد و تغییر ناگهانیش به حمایت از آزادی! در سوریه ) و حالا دوباره این طرح که به شدت برداشت قطر از پارس جنوبی و تبدیل شدن ترکیه به هاب گازی منطقه را در پی داره تبدیل به جشن و سرور ترکیه ای ها شده. اگر منصف باشیم باید بپذیریم یکی از دلایل اصلی دشمنی اعراب و ترکیه با سوریه و بشار اسد همین رها نکردن اردوگاه ایران با هر کیفیتی که بگیم بود.
  16. دیدار نمایندگان احزاب کردی ترکیه با اوجالان در زندان شاید بی ربط به حوادث شمال سوریه نباشه. گفته میشه اوجالان با انحلال پ ک ک موافقت کرده. باید دید ترکیه از قدرت سرکوب کردها در شمال سوریه داره در داخل ترکیه به عنوان برگ برنده ای استفاده میکنه و معامله ای در کاره؟ البته مطمئنا الان هم معامله ای در کار بشه کردها و اوجالان هم مطئن باشند ترکیه روزی زیرش خواهد زد. ترکیه یاد گرفته چطور به طور تاکتیکی از برگ های منطقه ای و جهانی برای کسب نفود م ومنفعت استفاده کنه در هر مرحله و بعد با پشت پا زدن به یه تعهد بره سراغ بازی بعدی.
  17. ترکیه با حفظ جولانی و بهانه تشکیلات موقت برای طراحی قانون اساسی در این یکی دو سال پیش رو تقریبا تمام منویاتش را در سوریه پیاده میکنه. از وابستگی اقتصادی کامل سوریه و زیرساختهاش و تحمیل شرکت های مهندسی ترکیه در بخش های حیاتی سوریه شامل نفت و گاز گرفته تا ترسیم مرزها به نفع خودش برای تصاحب سهم گاز احتمالی سوریه در مدیترانه و در اختیار گرفتن قوای امنیتی و نظامی سوریه و پی ریزی بر اساس عوامل میت که بعد از تشکیل دولت جدید حتی تحت نفوذ ترک ها باشه و نهایتا کنترل مرزها و موضوعات مربوطه تا برگ چانه زنی با صهیونیستها و آمریکا و همسایگانش داشته باشه. از این جهت همونطور که میبینیم جولانی در اجرای یکی از اوامر ترکیه یعنی تغییر بافت جمعیتی خصوصا منطقه حلب با دادن تابعیت سوری به ترکهای ایوغور و ترکستان و قفقازی حتی عجله داره برای اجرای دستورات. حالا حتی میشه شک کرد که بمباران عجیب ثبت احوال سوریه - هدفی غریب بین بمباران های سوریه توسط اسقاطیل - واقعا کار اسقاطیل بوده یا ترک ها؟!! کشتار اقلیت ها و اضافه کردن افراد خاری با تابعیت جدید از مزایای ویرانی ثبت احوال و اصولا از رده خارج شدنش ( بر خلاف سایر ادارات که کارشون را فوری شروع کردند ) برای مدتی است. در بین اسامی ما به طور خاص تابعیت های دیگه را نمیبینیم. در سوریه از هفتاد و دو ملت! میجنگیدند و اصولا بقای برخی تکفیری ها در تعریف یک تکفیرشده! هست. اشاره شد به همکاری ها و مراودات دو طرف افغانستان و سوریه با میانداری ترکیه (رژیم باکو در نقش تامین کننده ) برای تابعیت و اسکان برخی تکفیری ها در مرزهای شرقی ایران به عوان وطن و مقصد جدید. این را بزاریم در کنار سیل پول و تجهیزات و اعتبار و دارایی که داره به سمت سوریه سرازیر میشه. جالبه آلمان تازه یادش افتاده زیرساختهای سوریه تخریب شده در جنگ قبلی و مردم در فشار هستند و از تامین یک کمک فوری 60 میلیون دلاری خبر داد. وزرای بحرین و کویت و عربستان بلافاصله اعلام آمادگی کردند برای کمک به تروریستهای مستقر سوری. قطر که یاز به تعریف نیست چطور به بانک ترکیه برای دستیابی به اهدافش تبدیل شده. آمریکا و کشورهای غربی هم عجله دارند برای نمایش اینکه اگر از محور مقاومت خارج بشید ولو در دستان یک تروریست وضعتنون حتما بهتر میشه ( تحریم تا خرتناق و کمک فوری در مقابل ) حتی اکراین جنگ زده که خودش در حال گدایی مدام هست با وزیر خارجش چندین تن آرد برای سوریه ارسال کرد. مشخصه که با رفع تحریم ها و این حجم از کمک وضعیت سوریه در کوتاه مدت لااقل بهبود چشمگیری پیدا میکنه. جالبه به نظرم ترکیه که در اوایل از جیب عربستان و امارات و کشورهای غربی و راوپایی ( با برگ مهاجران ) سوریه را تخریب و بعدم گروه های تروریستی را تاسیس کرد نه اون موقع یک قرون از جیبش خرج میکرد و نه حالا و تازه بزرگترین منتفع پول های سرازیر فعلی هم باز ترکیه خواهد بود چون نهایتا همه سرازیر میشند به ترکیه برای واردات کالای ترک.
  18. با توجه به تایید رسانه های صهیونیستی در دومین حمله و دفع حمله هم صهیونیستها از تاد استفاده کردند. در حمله سوم به نوعی پس از اولین استفاده از تاد که دیشب رخ داد و خبرها ضد و نقیض هست که یک موشک بوده یا دو موشک هنوز مشخص نیست از چه سامانه ای استفاده شده ولی جمله خارج از حریم سرزمین های اشغالی تکرار شده در صورتیکه بقایای موشک ها همچنان در داخل سرزمین های اشغالی سقوط کردند بعضا. میشه حدس زد صهیونیستها همچنان ریسک نمیکنند و از دارایی موشک های تاد اهدایی آمریکا به دلایل مختلف استفاده میکنند از جمله اینکه حالا درسته هزینه های پیکان هم معمولا توسط آمریکا به نوعی پوشش داده میشه ولی از اونجا که کل این مجموعه در اختیار نیروهای عملیاتی آمریکاست خودش هم مجبور هست جایگزین کنه. البته از طرفی برای آمریکایی هم تجربه خوبی است. اون افسر در شلیک اول که فریاد میزد 18 سال منتظر همچین روزی بودم نشون میده که این دارایی ها چقدر استراتژیک و حیاتی است برای آمریکا.
  19. در به روز رسانی اشاره کردم. روزی که بحران آب به مرز حیات برسه، هیچ کشوری حتی خودمون ایران هم اجازه عبور آب از مرزهاش را نمیده. به جای باج دادن به کشورها برای مفاهیمی مثل حقابه ( این دلیل بر این نیست که تلاش نکنیم، تهدید نکنیم، تلافی نکنیم، حققی که فعلا دست و پا شکسته طرف ها بهش تاکید دارند را پیگیری نکنیم و ... ) در کنار احقاق حق اما به فکر آب پایدار در مناطقی باشیم که تحت تاثیر این سدها قرار میگیرند و خواهند گرفت در آینده. و البته ساخت برگ های برنده در مورد کشورهایی که این حق را دریغ میکنند تا موازنه منافع هم تثبیت شه به روشی دیگه. در مورد افغانستان تازه ماجراهای ما شروع شده. ارتباط ایدئولوژیکی و بنیان های تقریبا مشترک سلفی/القاعده ای تحریر الشام و طالبان که خودش را در ذوق زدگی طالبان از به قدرت رسیدن تروریستها در سوریه نشن داد و امید دوباره یافتن که با استفاده از برگه سوریه در ارتباطاش با کشورهای منطقه هم وتغییراتی رخ بده و البته برقراری دولتی مشابه دولت خودش با تفکرات تقریبا همسان ( تفکرات ترویی فعلی در سوریه را رها کنیم، تنها ظاهر ماجراست ) همه یعنی ارتباط این دو کشور با تسهیل گیری ترکیه افزایش هم خواهد یافت. همین حالا هم صحبت از یک بازی برد-برد بین این دو کشور هست. تروریستهای عمدتا ازبک و چینی و اویغور که الان مخل تیم جدید سوریه هستند و ممکن هست موی دماغ بشند و اونجا دیگه هدفی (تکفیری) ندارند با انتقال به افغانستان میتونند به عنوان برگ برنده افغانستان علیه همسایگانش استفاده بشند و تروریستهای سوری هم از دستشون خلاص بشند و جمعیتی یکپارچه تر از سوری ها تشکیل بدند. این برای ترکیه هم منفعت زیادی داره تا هم از دستشون خلاص بشه در مرزهاش و هم ضربات جدیدی به رقیبش یعنی ایران بزنه.
  20. سلام. جناب اسکورپیون اشاره کردند که به برند اشاره شده در سابقه فعالیت احتمالا که با نقل ناقص من باعث شده که اشتباه بشه. اگر اشتباه نکنم موتورسیکلت های وسپا هم تولید همین برند بودند. هرچند در خبرها اشاره به این سابقه احتمالا تجربیات و زیرساختهای با قدمت این شرکت مدنظر بوده ولی ترک ها گویا همون بخش آئرو اسپیس را فقط خریدند. به هر حال نتخاب های ما بسیار محدود هست. باید از کمترین فرصت ها هم استفاده کنیم.
  21. شرکت بایکار ترکیه شرکت ایتالیایی پیاگو که قدمتی 140 ساله در صنعت هوایی و ساخت هواپیما و موتورهای هوایی توربوپراپ و توربوجت را داره و همچنین همکار بسیاری از شرکت های بزرگ هوایی در ساخت موتور از جمله پرت اند ویتنی و رولز رویس و هانی ول و همچنین مشارکت در پروژه اف-135 و ... را داشته خرید. این شرکت دارای تاسیسات بزرگی از جمله تعمییر و نگهداری و از همه مهمتر تاسیسات تخصصی تست موتورهای هواییه و میتونه جهش بزرگی به بایکار بده. البته ترکیه گویا در دهه نود با اعلام ورشکستگی این شرکت بخشی از سهامش را در اختیار گرفته بود ولی دیروز اعلام شد که بایکار این شرکت را خرید گویا به طور کامل. میشه در نظر داشت پیشرفت های ترکیه در صنعت هوایی و پهپادی چندان هم ناگهانی نبوده و چنین سرمایه گذاری هایی عمیقا در رشد صنایع هوایی ترکیه تاثیر داشته همونطور که در صنایع خودروسازی و صنعتیش هم همکاری با انگلستان تاثیرات عمیقی داشته که در یک قلم منجر به تولیدات خودروهای زرهی از دریچه همکاری با شرکت های انگلیسی صاحب کارخانه های ساخت ماشین آلات سنگین بوده ( طبیعتا برای ما برجام که سهله بدون بهانه هسته ای هم به خاطر دلایل سیاسی ابدا امکان چنین همکاری هایی خصوصا در اروپا که هیچ حتی چین و روسیه هم نبوده و نخواهد بود به این شکل وبه شکل تصاحب تجربیات کامل یک شرکت صد ساله. ما باید به دنبال فرصت هایی مثل جنگ اکراین باشیم تا بتونیم فرضا از اون دریچه اقدامی کنیم برای همکاری های دفاعی با کشورهایی مثل روسیه و البته با نیم نگاهی به کشورهایی مثل کره شمالی برای یک بازی برد-برد. هرچند کره شمالی تحت نفوذ چین کاملا باید با اجازه چین اقدام کنه که شانس را پایین میاره برای ما مگر چین هم درگیر موضوعی مثل تایوان بشه و تحت فشارهای غرب بشه کاری کرد )
  22. بلکه (مردمش را) باید در اثر قحطی تحریم های اروپایی از دست بدهد. پ ن: موضوع رد یا تایید یک اقدام نیست. موضوع وقاحت و پرتوقعی غربی است که به این جوجه کوچولوشون هم که مدتهاست از کمکشون داره استفاده میکنه و خودش را قربانی بین روسیه و اروپا کرده و فکر میکنه حالا شبیه اونها شده سرایت کرده.
  23. بعد از حمله موفق یمنی ها و ناموفق بودن دو شلیک سامانه پیکان، در حمله یکی به آخر گفته شد که از سامانه تاد برای رهگیری استفاده شده. ویژگی رهگیری را، رهگیری خارج از حریم هوایی اعلام کردند در این حمله و حالا در حمله آخر هم به این موضوع یعنی رهگیری خارج از حریم اشاره داشتند. این میتونه به این معنا باشه ( البته نتیجه گیری خیلی ابتدایی ) که پس از ناکارامدی و ریسک استفاده از سامانه پیکان در رهگیری های اخیر از تاد استفاده میشه که گویا موفقیت بیشتر و ریسک کمتری داره. البته مشخصا صهیونیستها علاقه ای نداشتند از تاد استافده کنند و اون را یک قابلیت ویژه در برخورد احتمالی با ایران در نظر گرفته بودند ولی حالا یا به دلیل همین ریسک یا حتی کمبود رهگیرهای پیکان دارند احتمالا از تاد استفاده میکنند.
  24. برای کره شمالی یک بازی برنده است. کشوری که غرب بیشترین تحریم و فشار را روش اعمال کرده و عملا چیزی برای از دست دادن بیشتر در این حوزه نداره. حالا در همکاری با روس ها علاوه بر کاهش اثرات سنگین تحریم ها ( در همون بحث سوخت و غذا فقط یک مورد ) با نیازی که روس ها دارند کارخانه های سلاح سازی خود را به شدت تجهیز و تقویت میکنند و میراثی خواهد شد که برای پس از جنگ اکراین با هر نتیجه ای برای کره شمالی باقی خواهد موند.