alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,138
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. سلام بله. اشارم به این بود که هنوز هم خیلی ها حوادث سوریه را یک اعتراض داخلی ساده مشتی گرسنه قلمداد میکنند. ولی با مماشات بخواهیم بگیم عملا روی یک سری اعتراضات داخلی ساده یک برنامه و پلن عجیب و غریب پیاده شد با همدستی شرکای منطقه ای و بین المللی و استفاده از یک پتانسیل تکفیری خاموش در مناطقی از سوریه که بعدها با اضافه شدن تکفیری های سراسر جهان عملا شد یک پلن حرفه ای و بلند مدت ( که سال ها پش چراغ خاموش تخمش کاشته شده بود و چندین سال پیش منابعی هم در این باره جمع شده بود از جمله پست یک وبلاگ نویس غربی که قبل ازا عتراضات سوریه به عنوان توریست به سوریه سفر کرده بود و قبل از اینکه اصلا در سوریه اعتراضی رخ بده خطاب به دوستش نوشته بود در انتهای مطلب که حلب یک طور هایی بود. چهره هایی میدیدم که شبیه اعضای القاعده بودند و با سفرهای قبلی من گویا چهره بازار حلب و مناطق دیگه تغییر کرده بود ( نقل به مضمون درست یادم نیست همه جزئیات ) ولی حالا اصلا جالبه حتی در حد همون مسجد ضرار و فریب و مکر و حیله هم متعصبان و به قول عده ای مردم!!! ادلب و مناطق پیرامونی تحمل نکردند اسم مبارک حضرت را و با عجله و خیلی سراسیمه مجبور شدند اسم مسجد را تغییر بدند. پ ن: واقعا تاپیک سوریه و زحمات برخی دوستان به خصوص یک کلاس درس تاریخ هست. و نه تنها تاریخ که همه چیز. چه سال هایی و با چه فراز و نشیب هایی گذشت. هیچ وقت فراموش نمیکنم در مقاطعی از ابتدای حوادث اردوغان چقدر مورد تمجید و تحسین قرار میگرفت در یک مورد از موارد درس آموز متعدد تاپیک که طرف انسانیت ایستاده و مقابل ظلم! خصوصا با شعارهای قشنگی که خودش میداد و کات به پلان هایی که سربازان رسمی ارتشش کنار تکفیری ها سر میبریدند در سوریه یا کنار سربرها نمایش وحدت! میدادند. چه ها که نگذشت در این تاپیک.
  2. تروریست های سوری در ادلب یک مسجد پرطمراق به نظر به رنگ نمادین سیاه و با هزینه زیاد تاسیس کردند و گویا به دلایل باز نمادین و البته رونوشت از دست ارباب منافقشون ( شاه اردوغان ) اسمش را مسجد الزهرا گذاشتند با کلی تبلیغات. حالا طی این دو روز چندین کلیپ منتشر شده که گویا با اعتراض های صورت گرفته شده ( احتمالا اهالی! تکفیری که برخی بهشون انقلابیون اطلاق میکنند هنوز هم در رسانه های ترکی و عربی ) اسم مسجد را عوض کردند و اسم الزهراء را پاک کردند از کتیبه های مسجد. جالبه حتی نام دختر پیامر گرامی اسلام را نمیتونند تحمل کنند و حتی نمادین و در راستای فریب کاری هاشون حاضر نیستند تحمل داشته باشند و اعتراضات هم گویا شدید بوده. حالا حساب کنید این تکفیری ها قرار بود سوریه را به دست بگیرند. از شیعیان و اماکن مقدس سوریه زیر دست اینها چیزی نمیگیم و حتی علوی ها و سنی های معتدل ولی حساب کنید برنامه های عبدیشون ضد لبنان و شیعیان لبنان و حتی بعدترها عراق همسایه چی میتونست باشه. یکی از مهمترین تفاوت های جنگ 2006 و جنگ فعلی و شرایط سخت رزمندگان در جنگ جاری جبهه سوریه است مطمئنا. در جنگ 2006 جبهه پشتیبان و لجستیک لبنان امن بود تا حدود زیادی و ابدا و اصلا اینطور در خاک سوریه اتاق های جنگ و جاده ها و انبارها و حتی فرماندهان در منازلشون تحت بمباران و هدف نبودند مثل حالا. حساب کنید همین نیم بند سوریه فعلی هم نه تنها نبود که الان دست تکفیری هایی بود که رسما هیچ نسبتی حتی با اهل سنت بسیاری از کشورهای منطقه در باورها و عقایدشون ندارند.
  3. بی شرم ها هر روز به یک کشور حمله میکنند. چند وقت پیش با بمب افکن ها وسیع بمبارانش کردند و در حد شلیک چند موشک هم صداشون میره روی هوا گویا در خلاء حمله رخ داده و نه در پس مدت ها جنایاتشون. چند حمله اخیر به یمن ممکنه نشان از تغییر رویکرد یا اضافه شدن رویکرد جدید باشه. حملات هدفمند به افراد و خودروها برای ترور در راستای طرح های صهیونیستها و البته هیچ بعید نیست در اتاق فرمان پهپادها و جنگنده ها هم صهیونیستها همین حالا هم با شدت حاضرند و عملیات ها را موساد و باقی دارند پیش میبرند. حذف رهبران و فرماندهان در کشورهای مقاومت جدی است، از اسد گرفته که نطق شجاعانه ای داشت در میان بزدلان حاکم عرب با همه تهدیدات و البته ضرباتی که متحمل میشه سوریه و خطراتی که پیش روش هست از اونجا که چسبیده به سرزمین های اشغالی تا جناب بدرالدین و رهبران عراق و هرچند تلخ و سنگین هست به قول دوستی ولی رهبر معظم انقلاب. مراتب حفاظتی کافی نیست. همه قبول داریم نبرد نابرابری است و شبیه شوخی ولی در ایران باید یک طرح و برنامه متهورانه آفندی وجود داشته باشه که دشمن هم تفهیم بشه تا جلوی ادامه ی این روندش گرفته بشه چون فقط حفاظت و دفاع توی این مرحله مشخصا دیگه اثرش را از دست داده و تنها یک برنامه و راهبرد تهاجمی ممکنه دشمن را از ادامه ی جنایاتش و این طرح ترور ها کمی مردد کنه. پ ن: نحوه چینش کابینه ترامپ بخشی از بازی روانی ترامپ و تیم پشت پردش - با اطلاع از افکار عمومی و مدیران مملکت - هست. از قدم اول خودش با انتخاب های نمادینش، رسانه ها با غول سازی از اونها و افکار عمومی با تاثیرپذیری قرار هست ثمر بدند بدون مقاومت به زعم اونها. ولی برای ما میدان جنگی که بایدن تدارک دید و رقم زد ته ماجراست. ما الان وسط جنگیم به قول خودشون برای بقا. بالاتر از رنگ فعلی هم رنگی نیست.* * تمام گفته ها و عملکردها و حتی اعتراف ها نشون میده که سید حسن نصرالله و حزب الله چقدر در معادله عدم تعرض به ایران نقش داشته. عملا تنها مانع را در کلام تقریبا اغلب و اکثر امریکایی ها و صهیونیسته از دموکرات گرفته تا جمهوری خواه و از چپ تا راست میشه دید که تصور میکردند حزب الله هست و از ترس اون علیه ایران اقدامی نمیکردند چون معتقد بودند میتونه به سوگولیشون در منطقه اسیب های جدی بزنه و حالا به گمان خودشون با رفع اون تهدید راحت میتونند بیان سراغ ایران فقط نمیتونند انتخاب کنند از چه جهتی و با چه حجمی. این برای تمام اون هایی که تمام این سال ها کمک به حزب الله را تخطئه میکردند و البته فکر کنم تا وقتی تهران تبدیل به ضاحیه نشه ( و البته مطمئنم حتی بعد از اون ) این موضوع را همچنان انکار خواهند کرد.
  4. همه به مدد مقاومت مردم خصوصا شیعه لبنان و بچه های حزب الله روایت میکنند در یادداشت ها کسانی که در لبنان حضور دارند در حالیکه یک زخمی ارتش عبری ظرف ده دقیقه با نشستن بالگرد به بیمارستان منتقل میشه، نیروی حزب الله پس از قطع پا و سه روز خون ریزی در همون محل به شهادت میرسه و این برای تعداد زیادی از مبارزین اتفاق میفته که پس از زخمی شدن در همون منطقه به شهادت میرسند و دفن میشند چون بعد از یک سال توحش این رژیم حتی حفظ ظاهر نمیکنه و هر امدادگر و مکان درمانی و پزشکی را هم که رصد میکنه بلافاصله مورد حمل سنگین قرار میده تا زخمی ها مداوا نشند. و این یک جنگ کاملا مضحک هست و عملا جنگ نیست بلکه بازی مسخره ای است به نام جنگ برای طرفی که همه چیز داره و طرفی که هیچ چیز نداره جز شجاعت و ایمان. در وضعیت فعلی کوادها و پهپادها و انواع سنسورها عملا جبهه جنوب را به یک میدان نابرابر مطلق بدل کردند. علاوه بر اینکه تمام جاده های منتهی به جنوب توسط رصد کامل پهپادها کنترل میشه و هر جنبنده ای را هدف قرار میدند و دیدیم پریروز که حتی به ایست بازرسی های ارتش و یونیفل در ورودی جاده های جنوب هم کشاندند کشتارگاهشون را بلکه در نبردهای تن به لشگر! جنوب وقتی مبارزی در مکانی برای مثال چندین ساعت و حتی چندین روز به تنهایی مقابل ارتش دشمن می ایسته مثل یک بازی با کوادهای متعدد منطقه را پایش میکنند و طبیعتا مبارز هم نامرئی نیست و پس از رصدش به راحتی هدف قرار میدنش. عملا کوادها در جنگ شهری بسیار بسیار به کار ارتش تروسی عبری اومده و در مقابل م نیروهای دست خالی مقاومت ابزاری ندارند برای مقابله با اون ها. بماند مستند سازی تعریف میکرد در تلویزیون که پهپادها بعضا به سنسورهای پایش دما و ضربان قلب هم مجهز هستند و باز خالی کردن وحشیانه جبهه جنوب حالا بدون توجه به ماهیت موجود زنده، هر موجود زنده ای که ضربان قلب و دمای بدن داره یک هدف برای بمب های رژیم صهیونیستی است.
  5. با رسوایی جدید نتانیاهو و افزایش فشارها در پرونده داخلی و پیچیده تر شدن جنگ در شمال و غزه برای رهایی یک اقدام و ماجراجویی دیگه از طرف کابینه این رژیم بعید نیست. این اقدام ممکنه در ایران و کلید زدن حوادث داخلی و ترور باشه و یا به قول چند رسانه نزدیک به نتانیاهو اصطلاحا حمله پیش دستانه به ایران ( نظامی و سایت های هسته ای ) باشه یا یک اقدام بزرگ در سوریه و عراق و یمن و حتی دوباره لبنان باشه. ترور فرماندهان مقاومت در عراق و یمن و سوریه گزینه مورد توجهی برای نتانیاهو میتونه باشه. باید تمهیدات بیشتری را اندیشید.
  6. این گمان مبتنی بر فکت ها و داده ها و پیش بینی های منطقی و محاسباتی نیست و فقط یک احساس هست: به نظرم حوادث و رخدادها و جنایات چند سال گذشته و خصوصا یک سال گذشته، عدم تسویه دی ماه 98 و ابتلائات و آزمایش هایی که هنوز به اوج خودشون نرسیدند همه و همه ناگزیر میکنه روی کار آمدن مجدد ترامپ را برای ادامه ی حوادث. مگر اینکه سرنوشت تصمیم دیگه ای گرفته باشه به نحوی متفاوت.
  7. سلام فقط یک زمانی برسه وقت تسویه حساب. به هر حال سکوهای زیادی هستند در دریای کاسپین که در نوبت هستند.
  8. بعد از عاشورای غزه و کربلای جنوب لبنان و ضاحیه حالا صهیونیست ها طمع کردند به خیمه ها. بمباران زینبیه که این روزها محل اسکان و استقرار آوارگان و مهاجران جنوب لبنان و بیروت و ... هست فقط و فقط با این هدف انجام شد تا دست اندازی به خانواده های لبنانی را هم داشته باشه این رژیم. خانواده هایی که بسیاریشون یا شهید دادند یا پدارن و پسران و برادرانشون بدون اینکه خبری ازشون داشته باشند دارند در خط مقدم جنوب و نابرابر می جنگند و به قول یک راوی هر شب با رسیدن خبر شهادت یکی از اعضای خانواده مظلومانه و غریب پناه میبرند به حرم عقیله بنی هاشم و در سکوت و غربت آهسته اشک میریزند، درست مثل زمانی در کربلا که با شهادت هر یار امام اهل خیمه ها پناه میبردند به خیمه زینب (س). اگر کسی با عبارت ناموس در ادبیات عرفی ما غریبه است، اگر کسی با هم مذهبی و برادری دینی میانه ای نداره و اگر کسی براش بی دفاع بودن زنان و کودکان بی معناست ولی به حکم یک انسان تحمل این توحش و درندگی و لذت جویی خونین جانورانی چون صهیونیستها را نمیدونم چطور میشه توجیه کرد. بعید میدونم لااقل در طول زندگی هر کدوم از ما جبهه ای از این روشن تر و رواتر برای مداخله ولو به قیمت از دست دادن همه چیز بار دیگه ای رخ بده. و این تنها قسمتی از مصیبت های این روزها نه برای لبنان و غزه و خان یونس و جبالیا و ضاحیه و خیام و ... که برای بشریت و انسانیت هست. هیچ کشتاری در عالم با جرات میگم چنین ابعادی نداشته. اگر هیتلر و مغول و چنگیز جنایت میکردند به نوبه خود میکردند و با توانی که جمع کرده بودند و در حدی که میتونستند و به دور از چشم همه اون هایی که در میدان نبودند ولی جنایایتی که این روزها با لذت جویی تمام جانیان میبینیم جلوی چشم همه ما و بشریت داره رخ میده و از همه مهمتر داره با تمام توان و کمال و تمام توسط تمام جهان تقریبا و وقیحانه تر همه اون هایی که روزی به اسم بشریت و آزادی و حقوق انسانی و اقلیت و ... جنایت هاشون را توجیه میکردند رخ میده. این جنایات شبیه هیچ جنایت دیگه ای در تاریخ نیست.
  9. مسئله صهیونیستها در موضوع لبنان واقعا دستیابی به یک هدف بخصوص نیست. یا شاید بهتره بگیم اولویت در حال حاضر بیشترین تخریب و کشتار هست. موردی که در غزه هم با توجه به بی تفاوتی مطلق جهان و چراغ سبزش به هر نوع کشتاری و بی حس شدن افکار عمومی محدودی که واکنش هایی داشت، انواعش را تا حد نسل کشی عامدانه حتی با گرسنگی دادن و روزانه سهمیه مثلا کشتن 100 تا 150 نفر با بمباران یک ساختمان یا کمپ شاهدش هستیم. ایجاد زمین سوخته در ضاحیه و جنوب لبنان ( مثالش در جنوب بمب گذاری هدفمند روستاها و با خاک یکسان کردنش هست ) و بعد هم اگر فرصتش را داشته باشه در باقی مناطق و تحمیل هزینه های گزاف برای بازسازی ( و در نظر گرفتن عال زمان که هر چه پول هم باشه باز بازسازی و بارگشت زندگی ممکنه سال ها ادامه داشته باشه ) از اهداف فعلی است. این مورد را در سوریه هم احتمالا با همین سکوت و چراغ سبزها پی بگیره در مناطقی ( مثلا مابعد جولان در قنیطره بوسیله زمینی و در مناطق مرزی شرق و شمال لبنان و سوریه با بمب ها ) برای تثبیت جولان اشغالی و به زعم خودش ایجاد مناطق حائل و در مورد ایران هم میتونه با زد و خوردها در وهله اول نابودی زیرساختهای نظامی و دفاعی و بعد هم اقتصادی ( در تمام این سالها اتش سوزی های متعدد مراکز خصوصی اقتصادی هم به نظرم از این پلن خارج نمیتونه باشه در یک مسیر موازی ) این هدف را پی بگیره. تنها یک ضربه موثر به قول رهبری برای تغییر محاسبات میتونه این روند را کند یا متوقف کنه.
  10. توجه کنیم دشمن تصمیم گرفت تاکتیک کم سر و صدا و موثر را انتخاب کنه. چند حسن هم داشت براشون، به توانایی ضربه بعد ما اسیب میزد و اجازه میداد با تقلیل ماجرا توسط خودمون ( بی بی همون فردا روز به اعضای کابینه دستور داد حرف نزنند در این مورد چون اگر اجازه داشتند احتمالا خیلی میخواستند در موردش و اهداف صحبت کنند ) مثلا ایارن سراغ پاسخ نره و فعلا به تریم بپردازه. هشدار امروز رهبری شاید دلیلی داشت به همین علت که در دام دشمن ( کمک به ما برای تقلیل ماجرا و البته اشاره به اینکه دیگه از اونور بوم نیفتیم و سراغ بزرگ کردن ماجرا هم که دشمن احتمالا اگر ببینه استراتژیش شکست خورده ( ایران قصد پاسخ داره) میره سراغش نریم.
  11. من چند وقت پیش بررسی میکردم. سال 1400 یا 1401 بود که فکر کنم سومین شهر زیرزمینی موشک سازی ما افتتاح شد با خیبرشکن فکر کنم یا حالا موشک دیگه ای. حالا ممکنه مراحل خاصی در کارخانجات زیرزمین قابل انجام باشند مثل مونتاژ ها ولی اگر تا حالا هم نشده حتما این بزرگ ترین کلاس درس با تجربه های ارزشمند برای ماست که با توجه به توان و تاکتیک های دشمن برنامه های ایندمون را بچینیم. پ ن: در مورد زدن تاسیسات موشکی مطمئن باشید آمریکا ( و حتی اروپا) با هر روش و ابزاری کمک واقعی و قوی کردند به این رژیم به خاطر ماجرا و جنجال اکراین. براشون سود دو طرفه داره.
  12. به نظرم اشاره رهبری هم همین بود. که با راهبرد سابق دشمن اول متوقف نمیشه و ثانیا دیدیم قدم بزرگ تر را اون برداشت در هدفمند زدن و زدن زیرساختهای صنعتی/نظامی. انشاء الله که این بار ما هم با راهبرد خودش دشمن و حتی فراترش پیش میریم. دشمن با چماق تاسیسات هسته ای و تجاری و نفتی توقع را بال برد تا این حملاتش کوچک دیده بشه برای ادامه دار نشدن در عین موثر بودن. حالا ما باید راهبرد را یک تغییر اساسی بدیم. البته که کار ما صدها برابر سخت تر هست. بوضوح دیدیم امریکا چطور علاوه بر خودش دو کشور عراق و اردن را هم دربست در اختیار صهیونیستها قرار داد. امیدوارم هر چه سریعتر پدافندهای اسیب دیده ترمیم بشند و مکان های اسیب دیده هم جایزگین و ترمیم. حتما پهناوری و کوهستانی بودن کشور ما کمک میکنه تاسیسات متعددی داشته باشیم من بعد. تاسیسات روزمینی مثل این تاسیسات را هم میزاریم برای توی چشم بودن و استافده های تجاری.
  13. حالا با فرض ضعیف به نظر در پوشش حمله اینها مثل ماجرای پیجرها میتونند از خرباکاری های گذشته (مثل سایت و سوله نطنز و میر معروف ) و یا ریزپرنده های در مناطق استان ها و مزدورانشون استفاده کرده باشند و اثرات انفجار هم بسته به کاربری سوله ها. به هر حال این نکته را باید در نظر داشت که برای ما این حمله این بار یک درس واقعی برای پدافند و سیستم زیرساختیمون بود. در مورد زیرساخت هر چیزی که روی زمین هست را باید قابل هدف قرار گرفتن دونست. دشمن قویه در مورد سلاح ها و تکنولوژی پیشرفته ای داره و این یک درس که تا میشه تاسیسات محافظت شده و با پدافند غیرعامل باشند و اگر امکانش نبود از تاسیسات مختلف در نقاط مختلف کشور عزیز هر چند کارها را پیچیده تر میکنه ولی به تعداد کافی هم به شکل رزرو و هم فعال داشت. دشمن هم توان بزرگی را پشتش گذاشت البته به کمک آمریکا و فضای کشورهایی مثل اردن و عراق که عملا براش این عملیات را مکانپذیر کرد در حالیکه برای ما این صادق نیست. قطعا ار ما ابزارش را داشتیم نه از اسمان عراق و نه اردن طبیعتا نمیتونستیم بهره ببریم. در این مورد هم مشخصا چنین سایت هایی اولیت اول دشمن برای حمله هستند و باید تدابیری برای جایگزینی سریع اندیشید. مهم اینه در این مجموعه ها پناهگاه هم داشته باشیم. نیروی انسانی از همه چیز مهمتره. نکته بعد ما نمیدونیم پدافند چه تعدادی را دفع کرده، شاید واقعا اهداف تعدادشون خیلی خیلی بیشتر بوده. و اینکه ما قبلا در خرابکاری ها همین بیخ گوش تهران شاهد انفجار سوله ها و تاسیسات بودیم و لااقل الان در جنگ و زد و خورد هستیم و نه خوردن و نشستن و تماشا کردن فقط انشالله با ادامه ی ماجرا.
  14. سلام این ویدئو فکر کنم همونیه که به پناهگاه برخورد کرد و خودشون گفتند 6 زخمی داشت. عکس از پناهگاه نشون میده کاملا یک حجم زخیم از بتن مسلح سقف و دیواره پناهگاه را شکافته و وارد شده. البته تصاویر بعد نشون میداد اتش سوزی بزرگی هم رخ داده در همون منطقه و خودروهای در تصویر بیشترشون اتش گرفته بودند خوشبختانه. مسئله اینجاست اگر به نظر اژیر به صدا درنمیومد ( شاید همین بوده یا راکت هم شلیک شده بوده که اژیر فعال شد ) قطعا همون بغل خودروها و قبل ورود فوری به پناهگاه میتونست دخلشون را بیاره ولی کاربر مجبور شد بعد ورود به پناهگاه خود پناهگاه را هدف قرار بده که موثر هم بود.
  15. سلام با تشکر از دوستان که بیانات رهبر انقلاب را هم درج کردند به نظرم رهبری این بار حتی با وضوح بیشتری مسیر را ترسیم کرند. نقل قول صبح از ایشون هم در تقریبا همه رسانه ها ( شاید به اشتباه از منبع اولیه ) میشه گفت غلط بود. ایشون بزرگنمایی را در مورد اسقاطیل گفتند و صراحتا کوچک نمایی را در مورد خودمون و البته با دقت به صوت گفته هاشون لحنشون هم مشخصا واضح بود که منظورشون چی هست. در ادامه هم با خطابی که داشتند و واژه هایی که به کار بردند مبنی بر اینکه صهیونیستها هنوز دچار محاسبه غلط هستند و به نحوی باید این محاسبه بشکنه به نظرم روشن بود و البته فراموش نکنیم اشاره داشتند به مسئولیت مسئولان پس ما هم به تبعیت از ایشان معتقدیم نه باید شتاب کرد و نه تعلل. باقی تحیل ها در این مورد هم شاید بهتر باشه عمومی نباشه. و اما در مورد انشاء الله وعده صادق 3 یا چیزی شبیه به وعده صادق 3 اگر صلاح دونستند مسئولان عزیز: صهیونیستها بوضوح اعلام کردند و سعی کردند که با تخریب رادارها و سامانه ها( پس اولا مشخصا پیش بینی پاسخ ایران را کردند و دست کم نگیریمشون مضافا اینکه درخواست دومین تاد را هم دادند گویا ) اولا مسیر را احتمالا با اطلاعاتی هم که کسب کردند برای بعد پاسخ ایران ( و حتی حمله ای پیش دستانه ممکنه) باز کنند. این مشخص بود و علنا مستر تقویم! هم بهش اشاره کرد. و ثانیا با زدن به قول خودش میکسرهای پیشرفته سیاره ای و تاسیسات ساخت قطعات موشک در جایگزینی موشک های ما اختلال ایجاد کنه برای باز هم پاسخ های بعدی در زد و خورد ها. بنابراین در عملیات انشاء الله پیش رو باید ضربه ای موثر این بار و هدفمند مثل صهیونیستها ( تمام مسئولان نظامی قابل درکند، اولین بار هست از سامانه ها در این تعداد و با تاکتیک های فعلی استافده میشه، دشمن بینهایت سیستم اطلاعاتی داره که نهایتامتوجه طرح ها میشه، دشمن بی شمار کمک فنی و نظامی و اطلاعاتی دریافت میکنه و هر بار با شکل و حجمی جدید که نمیشه دقیقا همه چیز را پیش بینی کرد و دشمن عملا یک جهان را پشت سرش داره به همراه کشورهای خائن منطقه و این خب کار را سخت میکنه با کم و زیاد شدن مدام سامانه های پدافندیش و کمکها و ارتباطات و هر بار زمین و اسمان جدیدی در اختیار گذاشتنش ) باید عمل کرد. یعنی با توجه به پیش بینی زد و خورد های بعدی ما هم باید به نقاط قوت دشمن حمله کنیم به شکل هدفمند با نگاهی به پاسخ بعدی دشمن: 1. اول نیروی هوایی دشمن: تا حد ممکن جنگنده ها و پرنده های سوخت رسان و اطلاعاتیش ولی همه میدونیم اولا با کمک هیا اطلاعاتی بسیاریشون را در موعد حمله دور میکنه از خطر، کشورهای همسایه از جمله ونان و قبرس پارکینگ های امنش هستند و حتی در صورت اسیب دیدن مثلا تانکرها مطمئنا بدون محدودیت در اختیارش امریکا مستقیم یا غیرمستقیم خواهد گذاشت حتی به نظر در همین حمله اخیر هم بخشی از سوخت رسانی یا در سپر سوخت رسان ای خودش گرفتن سوخت رسان های اسقاطیلی کار امریکا بود. از این رو حتی جنگنده هم از دست بده بهش خواهد داد به راحتی 2.پدافند و رادارها تا حد امکان. خصوصا پیکان ها و البته موضوع پیچیده تادها هستند که امریکایی ها نیروهاشون را سپرش کردند ولی زدن همون سامانه های اساقطیلی هم کمک میکنه 3. چون یک سطح بالاتر برده این بار ما هم باید کارخانجات و صنایه نظامی این رژیم با اولیت سرویس دهی به نیروی هوایی و صنایع موشکی/پدافندیش را به شدت بزنیم. اینها برای این مرحله هستند که فعلا تنش در سطح نظامی است و اگر به زیرساختی و هسته ای برسه شرایط فرق میکنه. حالا اگر الاعات نشون میده در مرحله بعد میخوان باز اونها یک سطح بالاتر ببرند و به زیرساختها و دپوهای نظامی حمله کنند خب باید پیش دستی هم کرد. پ ن: حمله دشمن همچنان باید تحلیل بشه. بدون در نظر گرفتن مستندات دیگران، در تهران اول گویا بین سه انفجار تا شش انفجار واضح شنیده شده که برخی به 10 انفجار هم اشاره یکنند که ممکنه منطقه به منطقه متفاوت بوده باشه. هدف طبق بیانیه اول پدافند سه نقطه در غرب که میشه گفت سایت های پدافندی غرب بودند. بعد 2 ساعت حملات به شرق تهران ( خجیر و پارچین ) و ایلام و خوزستان عمدتا سایت های پدافندی طبق خبری که مهر گذاشت و اول هم شرق تهران فکر کنم تصاویرش بیرون اومد. همچنان اینکه چطور تا 100 کم مرز نزدیک شدند بدون مزاحمت و سلاح های دقیقی که استفاده کردند جای ابهام داره. قطعا مسئولان امر با دونستن اطلاعات میتونند برای حملات بعدی بهتر برنامه ریزی کنند. اول هم تمام تجهیزات حساس صنایع نظامی منتقل بشند. حتی جا به جایی موقت هم پاسخگوست فعلا.
  16. سلام صبح حمله مشخصا بعد از موج اول حمله توی رادار یک تانکر آمریکایی در حال برگشت به پایگاه قطر بود ( تعداداحتمالا بیشتر هم بوده ) و بعد از موج دوم حمله هم دو تانکر پس از ساعتی به قطر برگشتند. ترنسپوترهاشون را نزدیک کویت خاموش میکردند ولی مسیر رفت و برگشت به سمت اسمان عراق مشخص بود ولی استقرارشون در اسمان عراق خیر. احتمالا اف-16 هاشون شاید حتی به شکل مستقیم برای سرکوب پدافند دخالت داشتند. حضور فوری و ناگهانیشون درست یک روز قبل حمله و همراه 10 تانکر بی دلیل نبود. خیلی ساده و حداقلی بخواهیم حساب کنیم اینها روی اسمان عراق پوششی امن برای فعالیت جنگنده های اسقاطیلی فراهم کردند تا احیانا پدافند برد بلند و یا جنگنده های رهگیر ایران هم نتونند به راختی مقابله ای کنند یا حتی باعث سردرگمی پدافند بشند. احتمال حضور پرنده های جنگ التکترونیک هم برای مختل کردن دید رادار روی اسمان عراق که به نظر قطعی است. حملات در دو سطح انجام شده. یک رادارها و پدافند و دوم نقاط و کارخانه های ساخت موشک ها و زیرساختهای مرتبط که با گفته های سخنگوی تقویم! هم جور درمیاد که منابع تهدید آینده و گذشته را هدف قرار دادیم و اینکه حالا بر روی اسمان ایران برایع ملیات جدید دستمون بازتره. پ ن: برای عراق باید فکری کرد و همچنین قطر و کویت. اردن که رسما بخشی از اسقاطیله و رهاست و نه اراده ای داره و نه چیزی برای از دست دادن. در مورد عراق یا راه باید بیان حالا که هیچ عاملیتی برای حاکمیت خودشون ندارند پس در مورد گروه های مقاومت هم به همون بی عملی مقابل امریکا باشند و مدام از حاکمیت دم نزنند و بزارند گروه های مقاومت هم حالا که اساقطیل میتونه از عراق ساتافده کنه از عراق استافده کنند برای یک برنامه جامع پهپادی و موشکی ضد اساقطیل و حرف هم توش نباشه. یا اینکه خب بپذیرند مقاومت حق داره دستش باز باشه ضد منابع تهدید کننده حاکمیت عراق. در مورد کویت هم حالا که در مورد ارش کمی بلبل زبان هم شدند و اصولا از کشورهای ناراحت هستند که دربست در اختیار امریکا و عربستان گذاشتند خودشون را باید سپردشون به ... در مورد قطر اما ماجرا پیچیده تر هست. قطر و پایگاه العدید یکی از فعال ترین پایگاه ها ضد مقاومت هست که باید براش فکری کرد. همه فکر ها را هم که نباید گفت ... سوال: نزدیک شدن تا 100 کیلومتری مرزهای ایران لااقل رهگیرها نمیتونستند کاری بکنند در حد عملیات؟ کرارها و مجیدها ولو برای تهدید به کار نمیومدن؟ گفته شده بود فکری برای عراق باید کرد؟ پدافند ولو در حد یک سامانه برای غافلگیری با ریسک زیاد حتی نمیشد منتقل کرد؟ نکته: رهگیرهای به روز اینجا شاید به کار میومدن. واجبات: برای کشوری در شرایط ایران: زیرزمین تا حد ممکن تاسیسات حیاتی. با تمام توان و اولویت. حتی شده برای پدافند های ثابت جدا کردن پرتابگر و رادارها و اتاق فرماندهی و بردن پرتابگرها و اتاق فرماندهی به زیر زمین با فاصله و ارتباط و اتصال چند گانه از جمله فیبر نوری.
  17. سلام در این مقطع و به یک پایگاه صهیونیستی چندان سابقه نداشته. والا که حق با شماست. از العدیده قطر و پایگاه های کویت و بحرین و اردن و قبرس مدام پرواز دارند. حتما به سرزمین های اشغالی هم چراغ خاموش دارند. ولی این پرواز مستقیم یک طورهایی مشکوک هست. پ ن: ستاد کل کویت اعلام کرده تکذیب میکنیم! نکته جالب اینجاست ولی چه قطرش و چه بحرین و کویت و اردن هیچ جایگاهی برای اینکه آمریکا در پایگاه های نظامیش در این کشورها ا چه کار میکنه ندارند چه برسه به اینکه از پایگاه هاش به کدوم نقطه پرواز داره یا پرواز میکنه. عملا کشوری اشغال شده محسوب میشند که در شرایط عادی که هیچ کنترلی روی این پایگاه ها و فعالیتهاش ندارند و در شرایط خاص حتی روی پایگاه های کشور خودشون هم هیچ کنترلی نخواهند داشت. یک قانون نانوشته دو طرفه که هر دو میدونند.
  18. پرواز اخیر از فرودگاه الاسلم کویت به نواتیم بحث برانگیز شده. میشه فرض کرد با توجه به شرایط و فرض این پرواز آمریکایی و ارسال تجهیزات؛ تاد جدید در نواتیم نصب شده باشه. حالا میتونه علاوه بر کارکرد اصلی تاد در این نقطه یک کارکرد دیگش این باشه که چتری را برای نواتیم با سپر کردن نیروهای آمریکایی ایجاد کنه که ایران بار بعد به نواتیم حمله ای نکنه ( از بیم هدف قرار گرفته شدن نیروهای آمریکایی و گسترش جنگ به زعم اونها) - سوال پیش میاد چرا نواتیم انقدر مهمه که شده با سپر قرار دادن نیروهای آمریکایی میخوان دفعه بعد ریسک حمله بهش را کم کنند؟ مبدا حمله یا حملاتی بعد یا مکان امنی برای موارد خاصی قرار باشه؟! آسیب پذیر تر هست؟
  19. هوش شهید سنوار را که صورت خودش را میپوشونه چون میدونه اگر شناسایی بشه حتما شده چند روز پشت در صبر میکنند ( فرضا تا بیهوشی حاصل از خونریزی ) تا زنده دستگیرش کنند و براشون بزرگترین دستاورد باشه. دستی که به نظر با سیمی بسته شده تا از شدت خونریزی کم کنه و بتونه همچنان دشمن را وادار کنه بجنگه و گلوله پرتاب کنه تا به شهادت برسه. نشستنش بر روی مبل که کاملا اون تصویر معروفش را تداعی میکنه و چوب دستی عجیبش و نگاه خیرش. واقعا به قول این روزها تمام این ها و حماقت صهیونیستها جز با کارگردانی خداوند متعال برای یک بنده بسیار محبوب نمیتونست رخ بده. جالبه حالا بعد این رسوایی رسانه های کثیفی ( رد رسانه ها را در این مواقع بزنید میفهمید دقیقا دمشون کجا وصله ) مثل دیلی میل و ... با انتشار گسترش فیلم های ادعایی ابتدای درگیری ها که فردی در تونل داره تردد میکنه و داستان سرایی هایی مثل اینکه در چمدانش 20 کیلو دینامیت داره حمل میکنه و زن و بچه باهاشه ( به قول کاربران خارجی ایکس ری دارید مگه توی چمدون را هم تشخیص میدید ) دارند سعی میکنند این تصویر را هر طور شده مخدوش کنند. رسوایی پشت رسوایی. یاد ابتدای درگیریهای و رسوایی های متعدد ارتش عبری میفتم که طوری شده بود شبیه یک ارتش اماتور ( همین هاگاری آقای تقویم که این روزها زبانش باز شده خودش مبدع چندین رسوایی عجیب و غریب بود و مثل آدمهای ابله فقط مضحکه بار میاورد ) همه بهش میخندیدند و باز به قولی اگر آمریکا نبود که جمعش کنه و شوک را مدیریت کنه با بر عهده گرفتن مستقیم فرماندهی معلوم نبود وضعیتشون با اون گیچی مدام به کجا ختم میشد. و البته یادآوری این نکته که به فرموده قران اینها تنها هنرشون اینه خودشون را پشت حصارهای محکم و مستحکم پنهان کنند ( حالا چه دیوارهای بتنی باشه، چه آمریکا و غرب باشه و چه اسلحه های مرگبار نابرابر به عنوان حصارهاشون) و قتل عام کنند در حالیکه وقتی از تنها خودشون بدون این حصارها باشند ترسوترین ادم های روی زمینند. بلدند با لباس زنان و دختران توی خونه های خالی که از هوا و زمین و با نواع تانک و سنسور و لشگر حمایت و محافظت میشه فقط دلقک بازی دربیارن و احساس شجاعت کنند.
  20. سلام به نظر فراتر از این حرف هاست ماجرا. با توجه به فضاسازی ها به نظر مواجه با ماجرایی هستیم شبیه به ترور فواد شکر. تصمیم گرفته شده بود و اطلاعات را هم داشتند. حادثه اتفاقی یا عملیات فریب موشک در منطقه دروزی ها و فضاسازی پیرامونش منجر به عملیاتی کردن تصمیم فواد شکر شد. حالا هم به نظر اسقاطیل تصمیمش را برای یک حرکت در ایران گرفته. با فضاسازی های این ماجرا و تاکید بر "خطوط قرمر رد شده توسط ایران" و " وقتش هست نظام ایران سرنگون بشه" یا "ضربه مشابهی باید به ایران زد" به نظر میرسه در تدارک حمله به ایران، حمله به یک یا چند مکان خاص حکومتی و یا یک یا چند ترور خاص و جدی در ادامه ترور رهبران برنامه ریزی شده و این ماجرا تنها برای عملیاتی کردن اون اقدام هست. از این رو حواس ها ( با فرض اینکه ترور شهید هنیه مشخصا روشن میکنه این رژیم چه به صورت حملات هوایی و چه مزدوران داخلی ( یا حتی نیروهای زبده مزدور حاضر در کشور در قالب تیم های عملیاتی اموزش دیده کماندویی یا یک تکنولوژی خاص مثلا بمب های کار گذاشته شده در پیجرها این بار در لوازم مشخص دیگه ای فرض کنید مثلا یک گلدان تا تلویزیون تا وسایل ارتباطی و حتی زیرساختی خانه ها (مثلا پمپ آب یا هر چیزی که ممکنه به ذهن برسه) ) باید کاملا جمع باشه. فرض را باید بر این گذاشت که این رژیم کاملا امکان عملیات را با هر سلاحی را داره پس لازم هست شخصیت های مهم لشگری و کشوری در رده خاص کاملا به شکل رندوم و تصادفی و در محل هایی که بسیار امن و مشخصا با فرض حتمی بودن حتی حمله ی هوایی سنگین به اونها اسکان داده بشند تا حتی با شناسایی محل جدید و هدف قرار دادنش هم ماجرایی مثل خدای ناکرده ماجرای سید رخ نده. همه مکان ها و لوازم و ... باید تغییر داده بشند اون هم نه مکان های سابق بر این که فرض بر اینه همه شناسایی شدند بلکه در مکان ها کاملا جدید و انتخاب جدید و به صورت فوری کاملا ایمن شده در برابر حملات حتی سنگین چه برسه به حملاتی شبیه به حمله و شهادت شهید هنیه. مطمئن باشیم از سری تیم ها یا تکنولوی های به کار رفته برای ترور شهید هنیه در تمام کشور آماده دارند و اگر مکان ها مکان هاس سابق شناسایی شده بمونه و باشه ازش بهره میبرند حتی به شکل انبوه و شوک برانگیز. بحثی شبیه به بحث پیجرها و حملات دورایستا و ... هم که محتمل هست بسیار. خصوصا در اسنادی که آکسیوس اشاره کرده بود بهش گفته شده صهیونیستها در حمله اشون گویا یک حمله ترکیبی را تدارک دیدند ( ممکنه از داخل و خارج ) و حتی پهپادهای دوربرد را هم آماده کردند. خلاصه توی این مرحله تنها چیزی که قابل انجام هست ( بقیه چیزها در جای خودش ) همین اقدامات ایمنی با فرض اصابت و هدف قرار گرفته شدن حتمی گزینه های ترور در داخل کشور و خارج ( بشار اسد و رهبران عراقی و یمنی و لبنانی و سوری و ... و سفارت های ایران در سوریه و لبنان اگر فرض شده تا الان امن بودند) هست. مکان های کاملا امن و پیش بینی ناپذیر و ایمن حتی در صورت هدف قرار گرفتن. البته همچنان این چرخه ای که به نظر تیم صهیونیستها ازش خیلی خوششون اومده و اسمش را گذاشتند حیله گری را تنها با یک پاسخ سخت و محکم میشه شکست. بسیار سخت.
  21. فردی که پوزش به خون 20 هزار کودک کشته شده و 20 هزار کودک مفقود دیگه فقط در یک فقره آلودست معلومه که مست از کشتارهای این چند وقت اخیر راحت سرجاش نمیشینه تا نشونیش. صریحا میگه میخواد ادامه بده تا قلب ایران و این بهترین فرصت برای ما هم هست. امیدوارم نیروهای حماس فریب آمریکا و غرب را نخورند در این فقره. عیش نتانیابو و رفقاش را که با شکتن یحیی سنوار اسراشون را آزاد شده میبینند خیلی راحت میتونه به فنا بره. بلینکن فردا در یک عملیات فریب دیگه و برای فشار و تطمیع منطقه برای فشار به حماس و فضاسازی به خاورمیانه سفری فوری برنامه ریزی کرده. امیدوارم نیروهای حماس خودشون را تنها حس نکنند و خون شهیدان را مهم بشمارند و همچنان پرقدرت ادامه بدند. در این مرحله امتیاز دادن به دشمن و تسلیم خواسته هاش شدن پیروزی برای دشمن هست ولی مقاومت حتما پیروزی به همراه خواهد داشت به فضل و خواست خدا. پ ن: سرمستانه فکر میکنه کارش توی غزه و لبنان تموم شده و بعد میاد سوریه و عراق و یمن و ایران. غرور و تکبر در این مرحله خوبه. به کار ما میاد!
  22. نحوه شهادت شجاعانه سنوار به روایت رسانه عبری عبری ها هنوز متعجبند از حضور سنوار در یکی از خطرناک ترین مناطق غزه و نه یکی از نقاط امن یا حتی در کنار اسرای اساقطیلی و تونل ها و با لباس مبدل و ... بعد از همه خبرسازی ها در موردش. مردی که بیش از بیست سال اسیر بود و اسیر پابندهای زندگی نبود. مردی که به آرزوش رسید. یک شیرمرد. سنوار رهبر نبود و یک فرمانده بود که مردانه در میدان نبرد با خشاب و قطار فشنگ و چفیه چروکیده و ساعت به دست و نارنجک کنارش مثل بقیه جنگید تا شهید شد. خوش به حال خودش و بد به حال ما که از نعمت بودنش محروم شدیم و البته شکر که درکش کردیم. یک قهرمان واقعی را دیدیم و ستایشش کردیم و بزرگترین عملیات با دستان خالی تاریخ را ازش دیدیم.* یک سرابز ارتش عبری متوجه ورود یکی از رزمندگان قسام به خانه ای میشه، اطلع میدند به فرماندهی و پس از تعقیب درگیری شروع میشه و دسته سنوار جدا میشند و سنوار به خانه ای و طبقه دوم میره و شروع میکنه به مقاومت. پهپادی میفرستند و موقعیتش را تشخیص میدند و بعد ( احتملا پس از درگیری و مقاومت ) با یک گلوله تانک به محل شلیک میکنند، بعد پهپادی باز دوباره میفرستند که میبینند نیرویی که داشته مقاومت میکرده یک دستش زخمی شده و با این همه چوبی از روی زمین برمیداره و به سمت پهپاد پرتاب میکنه. پس از مقاومت، دوباره یک گلوله تانک شلیک میکنند و ( پس از ترس و لرز و یک روز بعد از درگیری ) وارد خانه تخریب شده میشند و متوجه شباهت پیکر با سنوار میشند. سنوار موقع مقاومت پوشش سر و نقاب داشته و مثل مولایی که با عشق ازش صحبت میکرد با سر شکافته شهید شد. *تهمت هایی که به سنوار زدند یا میزنند و میزنیم اونم در خلال دیکته نوشته شده ای که دشواری هاش به هر حال مثل تمام دیکته های نوشته شده مشخص میشند بر خلاف دیکته های نانوشته که مشخص نیستند سرانجامشون چی هست، به نظرم بلاوجه هست. سنوار سال ها برنامه ریزی کرد، سال ها تلاش کرد و طرح حمله ای را ریخت که شاید بزرگترین حمله تاریخ باشه با دستان خالی به یکی از متکبرترین و مغرورترین و مجهزترین رژیم های جهان. دیوارهایی که با بتن در عمق چندین متری زمین فرو رفته بودند و سیم خاردارها و دوربین ها و برق ها و لشگرهایی که از یک محیط کاملا محاصره شده مراقبت میکردند تا مشتی اشغالگر وعده داده شده به امنیت آب تو دلشون تکون نخوره و یک شبه همه چیز بر باد رفت و شاید الان با این مصیبت ها کمرنگ به نظر برسه ولی تقلای مبارزینی بود که به ثمر نشست و مقاومتی که منتظر ننشست تا سرنوشت براش تاریخ را رقم بزنه. چه کسی تضمین میکرد بعد از محاصره کامل و تحقیر و تجاوز تدریجی مدام و محروم سازی همیشگی، پس از جدا کردن نیروها از هم ترور تک تک فرماندهان جهاد اسلامی در غزه سراغ حماس نمیرفتند؟ چه کسی تضمین میکرد سرنوشت بهتر از این میبود؟ مگر انتقاد نمیکنیم که اگر مقاومت تمام توانش را همون ابتدا میزاشت بهتر بود؟ یحیی زمانیکه همه نقشه های دمن داشت طبق برنامه پیش میرفت مثل یک ماهی دور افتاده از آب آخرین تقلاش را کرد با آخرین زوری که داشت و دو سال جمعش کرده بود و برای یک ماهی شاید تمام زور چند دقیقه اش بود و آکواریومی که هر روز مسموم میشد و یک ماهیش را بیرون میکشیدند و قصابیش میکردند را شکست. شاید خودش هم از آب بیرون افتاد، شاید یک آکواریوم جدید بسازند و با کلی از ماهی هایی که کشتند و خواهند کشت، شاید به نظر شاه ماهی های اون آکواریوم و تنگ های دیگه را کشتند ولی اگر نویسنده یک کتاب قهرمان محور بودم حتما قهرمان من هم جز این در زندگی فانی نمیکرد که یحیی کرد. خوشحالم از اینکه در دورانی زندگی کردم که شهید سنوار در اون زندگی میکرد. خوشحالم این روزها شمارش معکوس عمرم را نه با تقویم و روزهای بی معناش که با قهرمانانی که شجاعانه به شهادت میرسند دارم نشانه گذاری میکنم هر چه قدرم که تلخ باشه و کمرشکن. مگر جز این نیست به هر حال روزی همه اونها هم خواهند رفت و ما هم؟ اگر ایمان به وعده حق داریم به نظرم مقدس تر از این نبرد، نبرد برای شکستن تحمیل تحقیر و زور و اجبار و کشتار به یک مشت زن و بچه مسلمان و بعدش حمایت از این جسارت و شجاعت و حمایت از زنان و کودکانی که دسته جمعی سلاخی میشدند نیست و نخواهد بود. حالا وزیر جنگ صهیونیستها پس از شهادت سنوار مغرورانه به مرز غزه میره و متکبرانه آیاتی از عهد عتیق را میخونه و رئیس ستاد کلشون در محل شهادت سنوار نغمه پیروزی و رجز کشتار بیشتر از فرماندهان را سر میده و اون یکی هم مثل همیشه در دفترش بیانیه پیروزی و جنگ تا آخر راه را میخونه ولی ما نسلی را اشهدیم که این روزها شاید خیلی از این روزها مضطر و تسبیح به دست ذکر میگه، غمگین میشه ولی در 20 یا 30 سالگیش داره در کوران حوادث روزگار آب دیده میشه چون داره داغ میبینه، چون داره شهادت تک تک فرماندهانش را شجاعانه ولی در نبردی نابرابر میبینه. چون غیرت و مردانگی میبینه که با خون مبارزین آغشته میشه و شاید این نسل نسلی است که باید این هدف را به سرانجام برسونه. پ ن: اسقاطیلی ها فیلم کواد را منتشر کردند از لحظات آخر شهادت سنوار و حتی از ماجرای توصیفی هم عجیب تر هست. سنوار بعد از شلیک اول به خانه با تانک زخمی شده و دستش را بسته و خودش را کشونده و روی مبلی نشسته پشت به پنجره ای که کواد وارد میشه و آرام نشسته حتی وقتی کواد وارد خانه میشه. به نظر گلوله ای براش نمونده و تعدادی سنگ و چوب را جمع کرده و هوشمندانه صورتش را پوشونده چون میدونسته اگر چهرش را ببینند حتما برای دستگیریش اقدام میکنند ولی حمقا متوجه نمیشند و سنوار هم چشم در چشم کواد دوخته ( به نظر با تعلل قصد مثلا آزار و همون عقده گشایی های همیشگی بیمار روانی طور را دارند نسبت به مبارز تنها مانده بی سلاح ) و چند بار به سمتش چوب و سنگ پرتاب میکنه و نهایتا به نظر با توجه به شواهد پس از شلیک و اصابت گلوله تانکی دیگه به شهادت میرسه. نویسنده یک فیلم سینمایی اگر چنین قهرمانی میساخت میگفتند در ژانر فانتزی یا افسانه است.
  23. شدت توحش صهیونیستها در بمباران هر چیز و هر جایی در لبنان بی سابقه است. تصاویری که از بمباران های دیشب منتشر شد انفجارهایی را نشون میده که اصلا شبیه انفجار مهمات و بمب های عادی نیستند. از طرفی دیگه بمباران گسترده شهرها به شکل بمباران فرشی و با حجم انبوه چیزی است که شاید تا حالا سابقه نداشته و علاوه بر این ها با کمی ورود به یک بخش تمام فرضا یک روستا را بمب گذاری میکنند و بعد از روی زمین محوش میکنند که مطابق با اظهارات اخیر وزیر جنگشون هست که طوری ویران میکنیم جنوب لبنان را که دیگه بعدها اصلا براشون نصرفه بخوان بیان دوباره بازسازیش کنند و عطاش را به لقاش ببخشند. این را بازرید کنار بمباران خونسردانه مراکز دولتی و شهروندان غیرنظامی مثل بمباران امروز شهردای نبطیه در جنوب به همراه یک بمباران سنگین شهری. و همه اینها در حالیکه وزیر خارجه وقیح آلمان ( این مورد هم قابل بررسی است این آنالنا بربوک اصولا سابقه و پیشینش چیه که اینطور عاشقانه و گاه جنون آمیز از هر نوع جنایت اسقاطیلی ها به شدت و مجنون وار حمایت میکنه و وقتی اتفاقی بر ضدشون میفته مجنون وار دوباره مویه سر میده ) در مقاله اخیرش که صدای خیلی از خودشون را هم در اورده رسما و علنا عنوان میکنه که اساقطیل حق داره و باید مناطق غیرنظامی ( و غیرنظامیان ) را هدف قرار بده. اینکه یک رژیم مجهز به یک ابزار ویرانگر و کشنده هست و هر روز بیشتر هم مجهز میشه بهش ( نیروی هوایی و بمب های بسیار سنگین و نامتعارف ) و پوزش هم قبلا به خون 15 هزار فقط کودک آغشته شده و مثل یک سگ هار دیگه با این جنایت ( میگه بدتر از اینکه دیگه وجود نداره ) خط قرمزی هم نداره و جهان هم که دیگه با وقاحت و رسواییش چیزی برای باختن نداره ( نماینده نروژ تازه امروز در دفاع از اسقاطیل در اتحادیه بین المجالس سنگ تموم میزاره که چرا اصلا کسی به اسقاطیل میگه بالای چشت ابرو است ) اینطور قلادش را رها کرده باشند و انداخته باشند به جون زن و بچه منطقه واقعا درد آور هست. واقعا تبدیل به یک جنگ تمدنی شده ( غرب و امت اسلامی ) و هیچ خط قرمزی هم طرف مقابل و به معنای واقعی هیچ خط قرمزی هم نداره. یعنی طوری هست که حالا اون طرف پشت پرده تشنه تر به خون علاقه داره به خون ریزی هر چه بیشتر از این طرف. پ ن: امروز نیویورک تایمز نوشته با منت و کلی ادا و اطوار که اساقطیل لطف کرده به آمریکا اطلاع داده که ما دیگه حالا اصرار میکنید فقط به مراکز نظامی و کارخانه های ساخت تسلیحات و پهپادها و موشک ها و سکوها و احتمالا شماری از ساختمان های دولتی حمله میکنیم. ( طوری نوشته که انگار "این که مهم نیست" ( البته حق دارند برای رژیمی که کارش فقط و فقط کشتن زن و بچه بوده توی یک سال اخیر قدم بزرگیه!!!) ولی مسئله اینجاست که اتفاقا مشتاق باید باشیم چنین کنه چون طبیعتا این به معنای یک جنگ همه جانبه است و لااقل باعث میشه وارد این جنگ ولو در ابتدا محدود بشیم و کمی و کسری از مواد منفجره ای که داره میریزه روی زن و بچه مسلمون و ناموس شیعه را جای دیگه ای خرج کنه و در عوضش هم طعم یکمش را خودش هم بچشه.
  24. ترکیه میگه نهایتا یا از توش یک فتح حلب درمیاد، یا خونریزی در سوریه که من میتونم پشتش پنهان بشم و حواس مردم خودم و منطقه ار از فلسطین و هیچ غلطی نکردن که هیچ به نفع اسقاطیل پشت پرده تجارت داشتن را با این خون ها پنهان کنم یا حداقلش موضع سوریه تشعیف شدن و گرفتن امتیاز برای مذاکره. برای غرب و آمریکا و اسقاطیل هم برپا کردن یک صحنه تصویری کاریکاتوری شبیه غزه و لبنان ( البته وقاحت میخواد این مقایسه حتی با جنگ ده ساله سوریه و سفید کردن جنایات اسقاطیل ولی خب وقاحت کم ندیدیم از انواعش ) نتانیاو امرو در دیدار با تعدادی از خاخام ها ضمن دریافت کتب عبری! اشاره کرده بود برای این جنگ نیاز به شجاعت، حیله گری! و یاری!! خداوند هستیم.
  25. همچنان خبرها ضد و نقیضه. در خبری از منابع عبری گفته شده دو پهپاد بودند و یکی هدف قرار گرفته و دیگری اصابت کرده. جای دیگه ای عنوان کردند بالگردها و جنگنده ها در حال تعقیب بودند که پهپاد از رادار محو و در محل مورد اصابت به هدف برخورد میکنه. برخی منابع ادعا میکنند شاهد 107 بوده - پهپادی که چند وقت پیش اسکای نیوز با خبرسازی عنوان کرد پهپاد جدیدی با طول 2.5 و عرض بال 3 متر هست که ایران تولید و به روسیه پیشنهادش کرده و شامل اپتیک برای تعقیب اصابت به هدف هم هست.