F14AA

Airforce
  • تعداد محتوا

    1,505
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    7

تمامی ارسال های F14AA

  1. آقا اصلا این محصول صفر تا صدش کار چین باشه . درکل چینیه . آیا شما خودت باشی اینو میخری ؟ در صورت وجود داشتن محصولاتی با کیفیت بهتر و همچنین تولید کننده هایی که محصولاتشون قبلا آزمایش خودشون رو پس دادن . درسته که پیشرفت چین بسیار خوبه و دارن به سطح خوبی از علوم میرسن ولی به نظر من ، اون راهی رو که چینی ها تو تولید این محصول دارن میرن ، خیلی وقت پیش روسیه ( غول پدافند ) و آمریکا رفتند .
  2. نه ابراهیم جان این سیاسته که واسه خودش هزار تا راه داره . یاد قضییه خرید اف 15 توسط کره جنوبی افتادم که به جای خرید سوخو اومدن اف 15 رو که تقریبا از حریف روس خودش کارایی پایین تری داشت ، گرون تر خریدن . مطمئن باش هر چقدر جنس چینی خوب و تاپ باشه ، کشوری مثل ترکیه که دور تا دورش پر از تهدیده نمیاد اس 300 چینی بخره . چون از سازنده اصلیش که روسیه ست نخریده ، اونوقت میاد از چین که کلا کپی بردار ( کلاه بردار ) هست میخره ؟!!!! خودت حساب کن ، داری میگی که :
  3. با تشکر از جناب [url="http://www.military.ir/forums/user/12528-alfard/"]ALFARD[/url] بابت مطلب زیباشون منتقل شد
  4. با تشکر از زحمتتان فرمان اینگونه خودروها چگونه است ؟ هیدرولیک یا ... ؟
  5. با تشکر از طاهای عزیز بابت مطلب زیباش منتظر ادامه هستیم
  6. [quote name='Ernesto_Rommel' timestamp='1380104209' post='340868'] [color=#ff0000][size=5]بچه های ارتشی ![/size][/color] مشخص هست با افتخار هم میگیم دقیقا با افتخار اعلام میکنم ، امام خامنه ای کسی هست که پشت سر شیرودی نماز خوند اولین و آخرین نظامی که پشت سرش نماز خونده .... دقیقا با افتخار اعلام میکنم ، شهید بابایی کسی هست که امام خمینی میگه این شهید سعید ما را .. [size=6]دوست عزیز افتخار ما دقیقا همین اشخاص هست[/size] چی میگین شما ؟ شما چون مطالب طولانی بوده خوب نخوندین من میدونم برین خط به خط بخونین بنده با افتخار از تمام ارتشی هایی که جان در راه وطن دادند، جان شان را گرفتند کف دست رفتند جلو دفاع میکنم و بهشون افتخار میکنم من به شهید آبشناسان افتخار میکنم و به هر دلاورمرد ارتشی دیگری که مردانه ایستاد ، نه این رو به میهن پشت به دشمن الفرار .... من حرفی جز این نزدم کدام ور بام ؟ من هیچ ور بام که منافقین و ترسوها وخیانتکاران بودند نبودم هیچوقت ! دوست عزیز با مثال و مصداق حرف بزن تا حرف بزنیم اسم منطقه بیار ، اسم منطقه میارم، اسم تپه بیار اسم میارم هرجایی هم بوده دقیقا مستقیما نقل قول مستقیم از شهید صیاد : بچه ارتشی های نترس و مذهبی رفتند .... در قاموس بنده ارتشی و سپاهی [color=#ff0000]غیرمذهبی [/color]هرچقدرم دلاور! جایی نداره چون به ازای هر یک کار مثبت شون ده کار منفی کردند و میکنند... یا حق [/quote] عزیز من خودت یه بار دیگه چیزایی رو که نوشتی بخون متوجه میشی [quote] شهید بابایی مهمترین وجه تمایزش با برادران ریش دو تیغه ارتشی! در اعتقادش به ولایت بوده [/quote] آقا ما هیچی . خودت بگو . کسی که ریش تیغ میکنه به ولایت اعتقاد نداره ؟ یا کسی که ریش میذاره معتقد به ولایت هست ؟ خیلی ها هستن که ریش خودشون رو تیغ میکنند ولی کاملا معتقد به ولایت بوده و حاضرن خودشون رو در راه ولایت فدا کنن . [quote] آن ارتشی بی غیرتی که به جای دفاع از مرز گیر داده به ریش سربازان و حتی مذهبیان را مجبور کرده دو تیغه کنند وگرنه بازداشت میشوند [/quote] اگه به گیر دادن ریش هست که خیلی ها به اینکه بعضی ها ریش تیغ میکردند آن هارو توبیخ میکردند .
  7. عجب نظراتی خوندیم از دوستان واقعا بعید بود از عزیزان . برادر ادیب بنده هم موافقم با جناب الو . دیگه شما کم کم داری از اون ور بوم میوفتی . اخه برادر من ، اگه میگیم بسیجی و سپاه دلاور ، باید یه یادی هم از ارتشی ها بکنیم . اون وقتی که پاسداران و بسیجی ها و ارتشی های عزیزمون داشتند می جنگیدن کی امنیت آسمون بالای سرشون رو حفظ میکرد ؟ کی داشت تانک ها و عقبه دشمن رو با هواپیما و هلی کوپتر درهم می کوبید ؟ روزهای اول جنگ کی جلوی لشگر های زرهی عراق رو گرفت تا برادرهای بسیجی و سپاهی و ارتشی خودشون رو برسونن به منطقه های عملیاتی ؟ کیا زدن پایگاه های اچ 3 رو بمبارون کردن تا رزمنده های ما خرمشهر رو آزاد کنن ؟ کیا زدن کمر نیروی دریایی عراق رو تو 7 آذر شکوندن ؟ اگه شما با ارتش مشکل داری ، لااقل نیا ... ما به میزانی استواری پیروزی انقلاب رو مدیون ارتشی ها هستیم . حتما حضور خلبانان در محضر امام راحل ( ره ) به یاد دارید . و ...
  8. [center][size=4][b]با سلام [/b][/size][size=4][b] [/b][/size][/center] [center][color=#0000cd][size=5][i][b]بخش ششم [/b][/i][/size][/color][/center] [center][color=#000080][i][b]پنل های کابین جلوی F14A[/b][/i][/color][/center] [center][color=#000080][b]سمت چپ[/b][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/4~2.jpeg[/img][/center] 1. حجم صدای ( افزایش یا کاهش ) گیرنده هشدار راداری RWR 2. اندازه ی صدای گیرنده هشدار راداری موشک ها 3. میزان صدای کنترل رادیویی UHF-2 4. سوئیچ ارتفاع برای خلبان اتوماتیک 5. سوئیچ هدینگ ( در این حالت هواپیما ثابت می ماند ، مثلا برای ثابت نگه داشتن سرعت و ارتفاع ) 6. سوئیچ درگیر کردن خلبان خودکار 7. سیستم کنترل پرواز اتوماتیک 8. سوئیچ شروع هوا 9. سوئیچ چپ و راست کرانک موتور 10. سوئیچ سیستم شیب دار ورودی موتور 11. اهرم تعیین کننده موقعیت فلپ ها 12. انتخاب کانال TACAN 13. انتخاب کانال باند TACAN ، X / Y 14. انتخاب کارکرد TACAN 15. انتخاب کانال های رادیویی UHF 16. کنترل حجم صدای رادیو UHF [center][color=#000080][b]سمت راست [/b][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/5~1.jpeg[/img][/center] 1. باز و بسته کننده کاکپیت 2. سوئیچ قدرت پنل رمزگشای AN / ARA 63 3. سوئیچ چراغ های خارجی برای تاکسی کردن 4. سوئیچ نور سفید داخل کابین 5. ابزار چراغ های روشنایی 6. وضعیت چراغ های بال 7. وضعیت چراغ های دم 8. وضعیت سوئیچ چراغ های فلاشر 9. سوئیچ چراغ ضد برخورد ( ضد تصادف !) 10. سوئیچ انتخاب مستر تست 11. سوئیچ کنترل ضبط ویدئو 12. سوئیچ ژنراتور اصلی 13. دکمه های انتخاب منبع ( یا اهداف ) هوایی [color=#000080][i][b]شماره های آبی رنگ [/b][/i][/color] 1. چراغ رفتن یا نرفتن 2. پنل هشدار برای مشاوره [center][color=#800000][i][b]کابین خلبان F14D[/b][/i][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/f14-detail-cp-d-01~1.jpeg[/img][/center] 1. نمایشگر سر بالا ( HUD ) 2. شاخص اپروچ ( نزدیکی به زمین در هنگام فرود ) 3. چراغ اخطار ECM و قطب نمای یدکی 4. نشانگر AOA 5. پنل مخصوص کنترل مانور در نبرد های هوایی 6. پنل مخصوص کنترل مانور در نبرد های هوایی 7. نشانگر حرکت بال ها 8. نشانگر سرعت عمودی 9. ارتفاع سنج سرو پنوماتیک 10. رادار ارتفاع سنج 11. نشانگر سرعت سیر هوایی 12. نشانگر یدکی برای مواقع اضطراری 13. کیلومتر شمار 14. صفحه نمایش چند منظوره ( MFD ) 15. صفحه نمایش چند منظوره ( MFD ) 16. نشانگر وضعیت ایستگاه رادیویی UHF 17. اهرم پرتاب کنده شیشه کاکپیت 18. دکمه ایجکت مخازن سوخت برای مواقع اضطراری 19. نشانگر موقعیت چرخ ها - فلپ 20. کنترل پنل ارابه فرود 21. نشانگر کنترل وضعیت سطح 22. پنل مدیریت سوخت 23. نشانگر پارامتر موتور 24. نشانگر فشار هیدرولیک 25. نشانگر برق تاکومتر (RPM) 26. نشانگر دمای ترموکوپل 27. نرخ شاخص جریان سوخت و میزان سر ریزی آن (FF) 28. نشانگر کنترل تسلیحات 29. ساعت 30. نشان دهنده فشار ترمز 31. پنل Heading/CRS 32. دسته تنظیم پدال 33. نشانگر فشار ترمز 34. کنترل استیک (دسته کنترل کننده جنگنده ) 35. نشانگر میزان سوخت 36. نشان دهنده مقدار اکسیژن مایع 37. فشار سنج کابین 38. پنل هوک 39. کنترل پنل صفحه نمایش 40. پنل جلوبر ارتفاع 41. دسته قطع کننده سوخت موتور سمت چپ 42. دسته قطع کننده سوخت موتور سمت راست [center][color=#800000][i][b]کابین عقب F14D[/b][/i][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/f14-detail-cp-d-02~1.jpeg[/img][/center] 1. کنترل پنل صفحه نمایش دیجیتال 2. صفحه نمایش چند منظوره ( MFD ) 3. نشانگر سرعت عمودی 4. نشانگر یدکی برای مواقع اضطراری 5. نشانگر مقدار سوخت 6. ارتفاع سنج سرو پنوماتیک 7. نشانگر یدکی برای مواقع اضطراری 8. ساعت 9. کنترل ناوبری و بازخوانی داده ها 10. نمایشگر نشان دهنده اطلاعات تاکتیکی 11. کنترل پنل اطلاعات تاکتیکی 12. واحد کنترل دستی 13. صفحه نمایش چند منظوره ( MFD ) 14. اهرم پرتاب کنده شیشه کاکپیت 15. کنترل کننده ECM ( همانند لغو آن ) 16. نشانگر مسافت پیموده شده ( کیلومتر شمار ) 17. پنل انتخاب ارتباطات UHF 18. پنل تسلیحات 19. کیت ذخیره سازی داده ها 20. پنل هشدار ( به صورت مشاوره ای ) 21. حالت ناوبری و راه اندازای مجدد ( ریست ) سیستم 22. کنترل پنل ناوبری 23. دکمه پایه ICS 24. دکمه پایه MIC [center]****************************************[/center] [center][b]گردآورنده : F14AA[/b][/center] [center][color=#b22222][i]هرگونه برداشت از این مطلب منوط به ذکر نام گردآورنده و منبع ( Military.ir ) می باشد [/i][/color][/center] [center][i]ادامه دارد ... [/i][/center]
  9. بی انصاف ها حتی نذاشتن هوانیوز و نیرو هوایی رژه هوایی داشته باشن . گوینده سپاه هم دیگه آخرا خیلی جو گیر شده بود ، چنان فریاد میزد الله اکبر که من گفتم الانه که به یه جا حمله کنیم .
  10. الان که دارم نگاه می کنم ، خیلی چیزها عین پارساله . دیگه خسته شدم بس که ذوالفقارو روی کشنده دیدم . حداقل برجک تانک رو تغییر بدین که ما دلمون خوش باشه که رژه یه تغییراتی نسبت به پارسال داشت یا پوشش اون رو تغییر بدید .
  11. F14AA

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote] میگن که فولادهای اون برج ها ،، تا بیست روز بعد نیز در حال ذوب شدن بوده اند... [/quote] این دیگه از اون حرف ها بود
  12. F14AA

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote name='Maldini' timestamp='1379662076' post='339754'] مردم عادی نه....چندین کارشناس معماری-شیمی و فیزیک -تسلیحات با تحلیل آثار به جامونده از حادثه به بررسی11 سپتامبر که پرداختند که نتیجه اش شد چندین فیلم مستند و... این پروژه از سالها قبل کلید خورده بود... هالیوود بعد از فروپاشی شوروی توی فیلم هاش مدام داشت نشون میداد مسلمون ها دارند به خاک آمریکاحمله میکنن..یعنی اماده سازی ذهن مردم دنیا برای قبولی این دروغ بزرگ قدرت رسانه فوق تصوره...قبلا هم گفتم...اسنودن با [b]3 تا لپ تاپ مدرک[/b] از جاسوسی ها آمریکا از دنیا پرده برداشت(گوگل-فیسبوک-مایکروسافت...کنترل پیامک مردم چین...خواندن ایمیل های رئیس جمهور برزیل) اما آب از آب تکون خورد؟؟کسی رفت فیسبوک رو تحریم کنه؟ برج های تجارت جهانی تنها ساختمان های با اسکلت فولادی بودن که در طول تاریخ بر اثر آتش سوزی فرو ریختن!! شاهدان اصلی و مامورین تحقیقاتی که خواستار روشن شدن زوایای این پرونده بودن همه شون بر اثر حادثه!!! کشته شدند این حادثه کار حمقای نئوکان آمریکا بود....و به خاطر همین منش رادیکالی و آخرالزمانی که داشتند اینقدر فیلم سینمایی ناین الون مسخره شد!! [/quote] یه چیزای رو آدم باور می کنه که حقیقی هستن ولی یه چیزای هست که می خوان فکر کنیم که حقیقی اند و بعضی ها هم باور می کنند که آن ها حقیقی هستند !
  13. [quote name='senaps' timestamp='1379576480' post='339572'] راستی خیلی دنبال اون خاطره‌ی ژنرال امریکایی میگردم که میگه عراقی ها با جنگنده‌هایی که درمقابل هورنت ها هیچ حرفی برا گفتن نداشتن شجاعانه حمله میکردن، ولی تا تامکت میدیدن سریع متفرق میشدن! [/quote] من که ندارم . ولی شاید از دوستان کسی داشته باشه .
  14. [quote] سئوالی داشتم و ان هم اینکه برترین تکخال و خلبان ایران در زمان جنگ از لحاظ ماموریت و تعداد شکار هوایی کدام خلبان ها هستند؟ [/quote] برای یافتن جواب سوالتون ، بهتره یه سری به این تاپیک بزنید . [b] [url="http://www.military.ir/forums/topic/12909-%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%8114%D8%AF%D8%B1-%D8%B7%D9%88%D9%84-%D8%AC%D9%86%DA%AF/"][size=5][b][i]شکارهای هواپیماهای ایرانی اف14در طول جنگ[/i][/b][/size][/url][/b] [quote name='senaps' timestamp='1379574992' post='339566'] مثبت هام تموم شدن متاسفانه، ولی میخواستم بگم تا جایی که بنده تحقیق کردم، امریکا به عنوان سازنده ی اصلی تامکت هیچ کاری با این جنگنده نکرد تقریبا و میشه گفت تامکت تمام افتخارش رو مدیون ایرانه و جنگی که در اون شرکت کرد! [/quote] دقیقا تامکت کلا یه چیزی تو مایه های سفارشی برای ایران بود . یه نمونه اش هم همون وام معروف بانک مرکزی به گرومن و همچنین استفاده های بیشتری که این هواپیما برای ایران داشت . البته نمیشه گفت تو نیروی دریایی آمریکا هیچ کاری نکرد ، در جنگ اول خلیج فارس خوب هواپیماهای عراقی رو فراری می داد و این هم باز به دلیل کارهای خلبانان افسانه ای تامکت ایران بود .
  15. F14AA

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote name='013579' timestamp='1379573555' post='339558'] F-14AA عزیز... دقیقاً موضوع همینه...سیا یکی از حیله گرترین ها و کثیف ترین های این کره ی خاکی است ، از همون اول هم می دونست که نمیشه، چنین پروژه ی عظیمی رو مخفی کرد و کاملاً به گونه ایی طراحی کرد که کار یک دشمن خارجی به نظر بیاد ،، بنا بر این، از همون اول به گونه ایی برنامه ریزی کرد، که افکار و اذهان در مواجه ی با این ماجرا هنگ کنند و نتونند به نتیجه ی قطعی برسند ... همون که گفتم، پنجاه-پنجاه به موضوع نگاه کنیم، بهتر از این است که کاملاً یک طرفه به موضوع نگاه کنیم... واقعیت های امروز جهان غرب و آمریکا ، بسیار فجیع تر از این حادثه ی پیش پا افتاده هستش، برادر من... [/quote] من هنوز تو کتم نمیره که به این سادگی بشه به هدف سیا پی برد و به این سادگی نقشه این مرموزان رو بشه . ولی بحث 50-50 کمی قابل قبوله .
  16. F14AA

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote name='Maldini' timestamp='1379524471' post='339449'] چندتا کله خشک وهابی توی غارهای افغانستان حس جهادیشون میزنه بیرون و تصمیم میگیرن نمادهای اقتصادی(برج های دوقلو )-دفاعی(پنتاگون) -سیاسی (کاخ سفید) رو بزنن چندتا هواپیمای مسافر بری خطوط هواپیمایی آمریکا رو با مسافر از توی هوا میدزدن و بعدش بومممممممم!!!! این بود فیلم بالیوودی احمقانه جرج کودن بوش و دار و دسته نئوکانش که برای توجیه حملات ناین الون برای مردم دنیا تعریف کردن اینجاست که شاعر میگه: [b] کور شوم لال شوم کر شوم/ [i]لیک محال است[/i] که اسکل شوم[/b] [/quote] نکته مهم اینه که آیا کشوری که این همه ریسک و برنامه ریزی می کنه و سازمان های اطلاعاتیش اینقدر فکر می کنن تا یه همچین عملیاتی انجام بشه ، اینقدر نفهم بازی در میاره تا همه بفهمن کار خودش بوده ؟؟ در ضمن چطور ممکنه یه همچین عملیاتی انجام بشه که همه بتونن تحلیلش کنن ( منظورم افراد عادی ) و بگن کار آمریکا ست ؟ اگه قرار بود این کار یک نهاد اطلاعاتی باشه ، هیچ وقت افراد عادی به این راحتی نمی تونن کارشون رو تحلیل کنن . صحبت از سازمان اطلاعاتی معمولی نیست ، صحبت از یکی از کثیف ترین و حیله گرترین سرویس های جاسوسی دنیاست .
  17. [quote name='senaps' timestamp='1379524382' post='339447'] بیچاره این خلبانا.... این همه دگمه و کارشون رو چطوری حفظ میکنن و موقع درگیری که استرس میگیرن به کار میگیرن؟؟؟؟ در حالت عادی نصف مردم موقع رانندگی ماشین که یه دفعخ لازم باشه ترمز بگیرن، گاز میدن اشتباهی! [/quote] اینو موافقم واقعا کاری است بس بسیار دشوار [img]http://www.military.ir/forums/public/style_emoticons/default/whew!.gif[/img] اینا تازه پنل های عمومی بودن . پنل های کناری خلبان هنوز مونده !
  18. F14AA

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    کاری به توطئه و این جور چیزا ندارم . ولی جالب قضییه برام اینجا بود که فرمانده دفاع هوایی فقط 4 فروند ! جنگنده در اختیار داشت و بلافاصله پس از حادثه دو فروند برای گشت زنی بر روی برج ها اعزام میشن ولی زمانی که متوجه میشن 4 فروند هواپیمای مسافربری برای این عملیات تدارک دیده شده ، فرمانده بخاطر نداشتن جنگنده دچار تردید میشه که هواپیما ها رو به کدوم سمت بفرسته !
  19. [quote name='Electro_officer' timestamp='1379506465' post='339394'] بایت زحمتی که متقبل شدید سپاسگذارم. [/quote] خواهش می کنم
  20. [img]http://upload7.ir/images/45828928120737686734.jpg[/img] این عکسش برام جالب بود . چه عجب یکی اومد به نکته های ریز توجه کرد . اینجوری که شما در مورد داستان بازی گفتید در ژانر تخیلی قرار میگیره
  21. خسته نباشی جناب [url="http://www.military.ir/forums/user/3358-worior/"][b][color=red]worior[/color][/b][/url] تاپیک خیلی جالبی بود . این فرودگاه های زیر زمینی در بازی Ace combat zero ( جنگ بالکان ) نیز وجود دارند که در مراحلی از این بازی باید این فرودگاه بمباران بشن .
  22. [b][color=#ff0000]دوستان عزیزی که با یکدیگر مجادله می کنند تا برداشت و شنیده های خود را بر یکدیگر بقبولانند بهتراست بدانند که این بحث فایده ای ندارد . در ضمن اگرصلاح بود خود مسئولین امر جزئیات علت حادثه رو بیان میکردند و نیازی به این بحث های بیهوده برای ، اصطلاحا کشف حقیقت نیست . [/color][/b] [b][color=#ff0000]در صورت ادامه این بحث ، تاپیک قفل خواهد شد .[/color][/b]
  23. - سایت رادار سوباشی به عنوان یکی از مهم­ترین سایتهای راداری کشور در زنجیره عظیم پدافند ­هوایی کشور و دژی مستحم در برابر حملات هوایی عراق، در طی جنگ 157 بار با انواع موشک به ویژه موشکهای ضدرادار مورد حمله قرار گرفت. - فرمانده وقت نیروی هوایی عراق گفته بود: « به هر طریق ممکن افتخار نابودی پایگاه سوم شکاری همدان و سایت راداری سوباشی (حتی اگر خلبانان عراقی نتوانستند) باید نصیب خودم شود ». - موشک ضدرادار موفق عمل کرد و توانست رادار «سوباشی» همدان را مورد اصابت قرار داده و خسارات سنگینی را به آن وارد کند. - دوستان گفتند می توانیم با آزمایشات پزشکی بفهمیم این دست ها مال کدام شهید است اما بنا به فتوای امام که شهید نبش قبر ندارد، این دو دست را به عنوان یادبود شهدای سوباشی در ورودی سایت سوباشی دفن کردیم. سوباشی، خاری در چشم دشمن سایت رادار سوباشی، واقع در ارتفاعات سوباشی همدان، به عنوان یکی از مهم­ترین سایتهای راداری کشور در زنجیره عظیم پدافند­هوایی (رادارهای پیش اخطار، رادرهای کنترل آتش، سامانه‌­های موشکی زمین به هوا، شبکه دیده بانی، توپ­های ضد­هوایی و...) نقش ویژه و موثری در مقابله با تهاجمات هوایی رژیم بعثی عراق در زمان جنگ تحمیلی ایفا کرد.این سایت راداری ضمن رهگیری هواپیماهای دشمن، کنترل و هدایت هواپیماهای ورودی و خروجی به مرزهای غرب کشور، کنترل آتش سایتهای موشکی ارتش و سپاه، کنترل آتش پدافند هوایی مستقر در منطقه (زمینی ،هوایی ...)، اعلام وضعیت (سفید،زرد یا قرمز) به 13 استان کشور (حدود 80 درصد از جمعیت کشور ) را برعهده داشت. درواقع رادارسوباشی با تغذیه چندین سایت راداری، سایتهای موشکی زمین به هوا و سامانه های توپ ضد هوایی آسمان کل منطقه غرب، بخشی از شمال غرب و جنوب غرب را تحت پوشش خود قرار داشت . با توجه به اهمیت مناطق یاد شده به عنوان معابر نفوذ هواپیماها و هلیکوپتر های دشمن (ویا هر نوع هواگرد دیگر)، از وجود قویترین نفرات که در سطح آموزش بالاو مهارت بی نظیر باشند در سایت راداری فوق استفاده می شد. به دلیل عملکرد مناسب این سایت راداری که همچون یک دژ مستحکم در برابر حملات هوایی رژیم بعثی عراق ظاهر می شد خلبانان عراقی همواره از نزدیک شدن به سایت راداری سوباشی و سایت ها و مواضع ضد هوایی مزبور وحشت داشتند. به همین دلیل آنها در برخی مواقع حریم دفاعی سایت فوق را دور زده و از سایر قسمتها (جنوب یا شمال کشور ) وارد حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران می شدند و این مسأله زحمت عراقیها را جهت دستیابی به اهداف خود سخت تر می­کرد. از جمله افتخارات سایت راداری سوباشی در تامین امنیت کشور می توان به عملکرد این سایت در تاریخ 26 بهمن 1365 اشاره کرد. در آن روز با همکاری مشترک سایت راداری سوباشی و ارائه سمت، برد و ارتفاع هدف و واگذاری مشخصات هواپیمای میگ25 عراقی به سایت موشکی یابن الزهرا(س) (سایت HQ2 یابن الزهرا(س) تحت اختیار سپاه پاسداران بود ولی نیروهای آن توسط پدافندهوایی ارتش تامین می شد)، شلیک موفقیت آمیز با سرانگشتان با کفایت فرزندان ارتش اسلام انجام شد. پس از سرنگونی هواپیمای میگ 25 عراقی کارشناسان نظامی دنیا بر قدرت پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران تاکید نموده و ماموریت میگ 25 در جنگ شهرها و بمباران مردم بیگناه ایران اسلامی برای همیشه متوقف شد.با توجه به موارد فوق، عراقیها شدیداً در تلاش بودند که سایت راداری فوق را مورد حمله مستقیم و انهدام قرار دهند. 157 مرحله حمله عراقیها به این سایت واستفاده آنها از موشکهای ضدرادار و ناکامی در مختل کردن عملکرد سایت فوق گواهی بر هوشیاری دلیرمردان پدافند هوایی می باشد. این ناکامی ها و استمرار موفقیت کارکنان غیور سایت سوباشی منجر به بروز کینه ای عمیق از عملکرد پدافند هوایی خصوصا سایت راداری فوق در دل فرماندهان نیروی هوایی عراق شد به گونه ای که ژنرال سعید شعبان فرمانده وقت نیروی هوایی عراق در مصاحبه ای با بخش فارسی رادیو بغداد باعصبانیت عنوان می کند که «به هر طریق ممکن افتخار نابودی پایگاه سوم شکاری همدان و سایت راداری سوباشی (حتی اگر خلبانان عراقی نتوانستند) باید نصیب خودم شود».عمق کینه توزی عراقیها نسبت به عملکرد سایت راداری سوباشی از آنجا مشخص می شود که علی رغم پذیرش قطعنامه 598 در 27 تیر ماه 1367،حمله ناجوانمردانه عراقیها به این سایت در 5 مرداد همان سال (حدود یک هفته پس از پذیرش قطعنامه) انجام شد. در واقع عراقیها با از میان برداشتن سایت راداری سوباشی در پی دستیابی به دو هدف اصلی بودند: اول اینکه با انهدام سایت سوباشی عراقیها سعی در پاسخگویی به عقده سالها حقارت در برابر اراده پدافند همیشه بیدار جمهوری اسلامی ایران با ناجوانمردانه ترین شیوه نبرد داشتند. هدف دوم تسخیر آسمان منطقه عمومی نبرد جهت تسهیل پیشروی نیروهای سطحی منافقین بود.در این راستا مرور خاطرات سرلشگر وفیق السامرایی (از مدیران اصلی استخبارات عراق در آن زمان) خالی از لطف نیست. وی می گوید :‍‍ "[در عملیات مرصاد] ماموریتهای مشخصی برای نیروهای هوایی و هوانیروز عراق به منظور پشتیبانی از عملیات تعین گردید و اهداف از طریق عکسهای هوایی و اطلاعات استخباراتی شناسایی گردید. هواپیماهای جنگنده میگ23 و میراژاف-1 عراقی به منظور حفاظت از نیروهای عمل کننده دربرابر دخالت احتمالی نیروی هوایی ایران، اقدام به پروازهای گشتی مسلحانه و برقرارنمودن پشتیبانی هوایی نزدیک کردند." پس از شروع تجاوز منافقین به خاک پاک کشورمان در 3/5/67 و آغاز عملیات مرصاد، متعاقب یکی از تجاوزات هوایی عراقیها در 4/5/67، رادارسوباشی مورد اصابت بمبی قرار می گیرد که در محوطه سایت منفجر شده و بر اثر انفجار فوق، سقف اتاق عملیات دچار ریزش شده و تکه ای ازآهن سقف بر سر شهید فرهاد دستنبو اصابت کرده و منجر به مجروح شدن وی می­شود اما این شهید بزرگوار درآن روز با سر باند پیچی شده همچنان به ادامه ماموریت خود مشغول می شود.روز 5 مرداد 1367 شرایط منطقه آنچنان حاد بود که کلیه مسئولان ستاد پدافندهوایی در سایت سوباشی به سر می بردند. با توجه به حجم بالای کار،تقریبا هیچکدام از کارکنان سایت موفق به صرف ناهار نمی شوند. تعدادی از کارکنان نیز با توجه به اینکه در شیفت شب قبل به سر می بردند داوطلبانه همچنان مشغول به انجام وظیفه بودند. هواپیماهای عراقی در دسته های پروازی 30 الی40 فروندی پی در پی منطقه عمومی نبرد را مورد بمباران خود قرار می دادند تا در اراده پولادین رزمندگان ایرانی خللی ایجاد کرده و موفقیت را نصیب منافقین کنند تا اینکه در ساعت 16:04روز 5 مرداد 1367 هواپیماهای عراقی که در دستیابی به اهداف خود در بمباران شهرهای غربی کشور و تسهیل پیشروی منافقین ناتوان مانده بودند در بازگشت از ماموریت شکست خورده خود به وسیله موشک هوا به زمینی که از فاصله ای دور شلیک شده بود اتاق عملیات سایت سوباشی را منهدم کرده و 19 نفر از کارکنان را در همان لحظه به شهادت می­رسانند.بنا به روایتی، حمله به سایت سوباشی توسط یک فروند MiG-25BM انجام شد. در روزهای آخر جنگ BM ماموریت یافت تا آخرین گونه ارتقاء یافته موشکهای ضدرادار Kh-58U و Kh-31P روسی را علیه رادارهای هشدار زودهنگام موج کوتاه دوربرد «وستینگهاوس» ADS-4 ایران آزمایش کند. موشک مزبور موفق عمل کرد و توانست رادار «سوباشی» همدان را مورد اصابت قرار داده و با وجود پرسنل آموزش دیده و باتجربه، خسارات سنگینی را به آن سایت راداری وارد نماید. حضور آگاهانه کارکنان سایت فوق تا آخرین لحظه (علی رغم اینکه تعدادی از آنها در زمان استراحت خود و داوطلبانه در محل عملیات حضور پیدا کرده بودند) و پایمردی آنان با وجود آگاهی از خطر و انجام وظیفه تا آخرین لحظه منجر به این شد که نام سایت سوباشی در تاریخ ثبت شده و حضور کارکنان سایت فوق حماسی و عاشورایی تعبیر گردد.اگرچه سایت راداری سوباشی با این حمله ناجوانمردانه مورد اصابت قرار می گیرد اما عراقیها در دستیابی به هدف دوم خود که تسخیر آسمان منطقه عمومی عملیات مرصاد بود ناتوان ماندند زیرا دلیرمردان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران دوش به دوش هوانیروز قهرمان و نیروی هوایی سرافراز، آنچنان در برابر عراقیها و منافقین ظاهر شدند که نیروی هوایی عراق جز فرار و شکست طرح پشتیبانی منافقین چاره ای دیگر نداشتند.در واقع عملکرد پدافندهوایی در عملیات مرصاد و حتی پس از شهادت زبده ترین کارکنان خود در سوباشی نشان دهنده این مطلب است که شجاع مردان پدافندهوایی هرگز در برابر هیچ نوع تهدیدی هراسی نداشته و در راه دفاع از آرمانها و اعتقادات خود هر شهید پدافندی را سند افتخار و برگ زرینی بر عملکرد خود دانسته و با تبدیل تهدیدها به فرصت به هر طریق ممکن اجازه حضور ناپاک دشمن در آسمان مقدس کشور را نخواهند داد. مروری بر زندگی شهید فرهاد دستنبو شهید سرتیپ دوم کنترل شکاری فرهاد دستنبو در تاریخ 20/10/1330 در شهرستان سنندج متولد شد. پس از گذراندن دوران تحصیلات متوسطه با موفقیت از پس امتحانات دشوار استخدامی نیروی هوایی برآمده و افتخار برتن نمودن لباس مقدس سربازی در پدافند هوایی نیروی هوایی ارتش را نصیب خود کرد.اگرچه تاریخ استخدام وی در فرماندهی آموزشهای هوایی نیروی هوایی 1/6/1351 می باشد اما بنا براظهار نظر همکاران نزدیک وی، به دلیل هوش بالا و پشتکار فراوان دارای تجربه ای بیش از سنوات خدمتی بود. در طی دوران آموزشی یکی از مستعد ترین هنر جویان بوده به گونه ای که سرآمد تمام همرزمان بود و بدون هیچ گونه چشم داشتی معلومات علمی وتخصصی خود را در اختیار آنان قرار می داد. در تقسیمات تخصصی به دلیل کسب نمره علمی بالا وارد تخصص کنترل شکاری شده و به عنوان افسر FC خدمت در سایتهای راداری را آغاز کرد. در سال 1353 با سرکار خانم فاطمه طبال ازدواج کرد که ثمره این ازدواج چهار فرزند پسر با نامهای فریور ،فربد، فرهوش و فرداد است. بنا به خواست آن شهید بزرگوار فرزندانش ادامه تحصیل داده و یادگاران ارشد آن عزیز سفر کرده (فریور و فربد) در رشته تحصیلی دندانپزشکی موفق به اخذ مدرک دکتری با نمرات ممتاز شدند.فرهوش و فرداد نیز دارای تحصیلات عالیه می باشند. در سالهای خدمت در گروههای پدافندهوایی تبریز ،بوشهر و همدان خدمت کرد. وی آنچنان در انجام وظایف خود کوشا و با تعصب عمل می نمود که در زمان تولد آخرین فرزند خود (فرداد) در سال 1366 در منطقه عملیاتی حضور داشته و شادی حضور در کنار خانواده در زمان تولد فرزند را با اعتقاد به اهمیت تامین امنیت میلیونها ایرانی فدا کرد و از ترک منطقه عملیاتی خودداری کرد. همکاران وی را مردی عارف و به دور از تعلقات دنیوی دانسته و هنوز هم از مهارت بالای وی در تخصص کنترل شکاری و روحیه ایثار و فداکاری وی مثالها می زنند. یکی از همکاران آن شهید بزرگوار ضمن بیان رشادتهای شهید دستنبو در بیان علت اهمیت نحوه شهادت کارکنان سایت سوباشی می گوید: با اعلام وضعیت قرمز و خبر هجوم هواپیماهای عراقی به سمت سایت سوباشی در ساعت 16 تمام افراد در بخشهای مختلف در محلهای مخصوص انجام وظیفه حضور یافتند این در حالی بود که برخی از آنها در زمان استراحت به سر می بردند ومی توانستند در اتاق عملیات حضور نیابند. لذا این حرکت شهدای سوباشی را که با آگاهی ازشهادت انجام شد حماسه عاشورایی می دانند. آخرین مکالمه شهید دستنبو با سروان رحیم زیانی فرمانده وقت یکی از سایتهای پدافندهوایی موشکی هاک کرمانشاه،حاوی نکات جالب در خصوص دقت و همت شهید دستنبو در انجام دقیق وظیفه می باشد. وی خطاب به سروان زیانی می گوید: «رحیم جان دقت کردی؟ چندهدف در محدوده سایت شما وجود دارد. سعی کن آرامش خودتان را حفظ کنید و تمامی اقدامات لازم را برای مقابله با خفاش های شب پرست انجام بدهید. هدفها را مجددا برایت طرح می کنم .ضمن هوشیاری کامل ،تلاش کن سامانه های موشکی ومواضع پدافندی (توپهای ضدهوایی) به موقع عمل کنند. جای نگرانی نیست...» هادی فرخی سرهنگ بازنشسته پدافند هوایی در مورد حمله عراق به سایت سوباشی می گوید: در آن زمان من در پایگاه همدان بودم. تا آنجا که یادم می آید در ستاد پایگاه بودم و مشغول بررسی نامه ها بودم که به من تلفن زدند گفتند مثل اینکه سوباشی مورد حمله قرار گرفته است. دیده بان ها گزارش داده بودند و تماس تلفنی هم با سوباشی قطع شده است. سه تا ماشین آماده شدیم و سریع حرکت کردیم . فاصله پایگاه همدان تا سایت سوباشی تقریباً 36 کیلومتر است. ما طی 50 دقیقه به سایت رسیدیم.حقیقتاً آنجا عاشورایی بود و طوری این عزیزان شهید شده بودند که انسان فراموش می کرد زندگی جریان دارد. چون دورتادور اتاق عملیات دیواره های قطور بتنی بود و بمب از بالا وارد اتاق شده بود، موج انفجار از داخل اتاق خارج نشده بود و همه چیز را منهدم کرده بود. تیرآهن های قطور مثل یک کلاف خم شده بود. چون بمب دقیقاً به اتاق عملیات اصابت کرده بود نفراتی که در قسمت های دیگر و پناهگاه بودند هیچ صدمه ای ندیده بودند.آمبولانس و بالگرد به محل آمد. هر کس کاری می کرد. آن قدر آوار زیاد بود که رسیدن به جنازه ها هم سخت بود. همه در حال گریه جنازه ها را در می آوردند و بسته بندی می کردند. بعضی ها بدحال شدند. جنازه هیچ کدام از این عزیزان کامل نبود. جنازه ها را که به موطن اصلیشان فرستادیم روز بعد دو تا دست پیدا شد. دوستان گفتند می توانیم با آزمایشات پزشکی بفهمیم این دست ها مال کدام شهید است اما بنا به فتوای امام که شهید نبش قبر ندارد، این دو دست را به عنوان یادبود شهدای سوباشی در ورودی سایت سوباشی دفن کردیم. تمام این عزیزان که در اتاق عملیات بودند شهید شدند. 19 نفر که 18 نفرشان از پدافند هوایی بودند و یک نفرشان رابط نیروی زمینی بود. اینها بهترین های پدافند بودند. در اتاق عملیات باید هشت نفر حضور داشتند اما بقیه از استراحت شیفتشان زده بودند و داخل اتاق عملیات بودند تا اگر از دستشان بر می آید کمکی کنند، چون جنگ شهرها از طرف هواپیماهای عراقی فکر همه ما را ناراحت کرده بود و می خواستیم هر کاری از دست ما برمی اید انجام دهیم.این بچه هایی که آنجا بودند کسانی بودند که برای ماموریت های خاص آموزش دیده بودند. برای هدایت هواپیماهای اکتشافی. اینها را با هواپیماهای کوچک به سایت های رادار می بردند برای اینکه هواپیماهای اکتشافی را هدایت کنند تا عکس های لازم را بگیرند و مسیرهای حمله جدید را انتخاب کنند و برگردند. این شهدا جوانترینشان 23 سال داشت و صاحب یک بچه 2 ساله بود و مسن ترین آنها شهید عسکری هم دوره من افسر عملیات سایت سوباشی بود. من تقریباً همه آنها را می شناختم. شهید زمانی، شهید جودکی، شهید جامعه شورانی که از نیروی زمینی بود یا شهید دستنبو که اصلاً از همدان منتقل شده بود. ایشان در معاونت عملیات نیرو با امیر غلامی همکاری می کردند. امیر غلامی، ایشان را که افسر راداری خبره ای بودند به تهران آورده بود تا برای بعضی ماموریت ها یا بعضی مشاوره ها پیش ایشان باشد. ایشان افسر شجاع و سریع الانتقالی بود و لحظه ای که رادار مورد هدف قرار گرفت ایشان پشت اسکوپ بود و برای ما نقل شده که در حال هدایت یکی از شکاری های خودی بوده است. شهید دستنبو از زبان بستگان مادر شهید درباره آخرین باری که با شهید دستنبو دیدار داشت می گوید: یک شب آمد و گفت که ماشین سر خیابان است و باید زود برویم. دندانش درد می کرد گفتم اگر دندانت درد می کند نرو، گفت مادر از این حرفها نزن این حرف هااز شما بعید است، مگر می شود من نروم، آن یکی نرود پس مملکت را دست چه کسی بسپاریم. یک هفته، ده روز بعد. هر چه گفتم نرو، گفت این حرفها چیست مادر، آن یکی سرش درد می کند، من دندانم درد می کند، آن یکی سرما خورده است پس این مملکت را می خواهیم به چه کسی بسپاریم. همیشه می گفت جانم فدای کشور، جانم فدای مملکت، جانم فدای آب و خاک. خواهر شهید می گوید: 22 یا 23 سال پیش قبل از اینکه شهید بشوند، ما آن موقع کوچک بودیم و از بمباران و موشک می ترسیدیم، بعد به برادرم می گفتم وقتی وضعیت قرمز بشود شما به پناهگاه می روید. می خندید و می گفت نه تازه کار ما شروع می شود آن موقع است که ما باید مراقب این مملکت باشیم. پسر خودش بیمارستان بستری بود ولی بیمارستان نرفت و رفت شیفت. دست پسرش از بازو تا زیر آرنج شکسته بود و پلاتین و بخیه خورده بود، آن موقع پسرش هم کوچک بود، پسر دومیش بود. چون وقتی برادرم شهید شد پسر بزرگش راهنمایی بود ، پسر دومش ابتدایی بود. برادرم گفت من نمی توانم بیایم بیمارستان این عملیات خیلی حساس است عملیات مرصاد است دشمن تا نزدیک آمده و نمی توانم نروم. به امید خدا دست پسرم هم خوب می شود. رفت ولی دیگر برنگشت. الان یک پسرش دندانپزشک است.نه اینکه برادرم بود بگویم ولی آدم بسیار بزرگواری بود. من هر چه در مورد شهدا می شنوم واقعاً آدم های خاصی بودند واقعاً هر چیزی درباره دیگران از بقیه می شنویم نشان می دهد که خیلی آدم های خاصی بودند. دکتر فربد دستنبو، فرزند شهید فرهاد دستنو می گوید: بنده دکتر فربد دستنبو فرزند دوم شهید فرهاد دستنبو، متولد بیست و چهار فروردین سال 59 هستم. در زمان شهادت پدرم وارد 9 سالگی شده بودم. متولد شهر شیراز هستم و از 2، 3 سالگی تا 8 سالگی در پایگاه نوژه همدان بودم و از این سن به بعد ساکن تهران شدیم. تحصیلات مقطع دبستان را در پایگاه هوایی همدان گذراندم. راهنمایی و دبیرستان را در تهران گذراندم و در سال 77 وارد دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بابایی قزوین شدم.برادرم فریور 5 سال از من بزرگتر است. او نیز دندانپزشک است. فرهوش چهار سال از من کوچکتر و فرداد 7 سال از من کوچکتر است و در مجموع ما چهار برادر هستیم که هنگام شهادت پدرم بزرگترین ما 13 سال و کوچک‌ترین 6 ماه داشت. شغل فرهوش دیسپچر هواپیما است و فرداد نیز؛ دانشجوی رشته IT است.پدرم شهید فرهاد دستنبو متولد 1331 سنندج و فرزند غلام است. پدرش نظامی بود و از نظر فعالیت‌های مذهبی و هنری مثل مرثیه‌سرایی اهل بیت بسیار زبردست بود. دیوان شعر «اثر لحظه‌ها » متعلق به او ست. در کنار طبع شعر پدربزرگم؛ پدرم نیز شعر می‌گفت. او فرزند سوم خانواده بود و در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمد. آنها 6 برادر و 5 خواهر بودند.پدرم تحصیلات متوسطه‌اش را در کرمانشاه گذراند. او سال 1351 به استخدام نیروی هوایی ارتش در آمد و تا مردادماه 67، یعنی نزدیک به 15 سال در ارتش خدمت مستمر داشت.پدرم جدا از تخصص رادار که داشت؛ دارای روابط عمومی بالا در برخورد با مردم بود. این خوشرویی را با همه وجود داشت و منزل ما یک مقری با محوریت پدرم بود و اقوام آنجا جمع می‌شدند و مشکلات خودشان را مطرح می‌کردند. برای ما بسیار تعجب داشت که یک نفر با آن همه فشار کاری و مشکلاتی که در سیستم‌های کاری خود داشته مثل تحریم؛ چطور می‌توانسته کانون زندگی خودش را گرم نگه دارد . او در رشته رادار فارغ‌التحصیل شد و در نیروی هوایی مشغول به کار شد. پدرم بسیار زیرک و باهوش و فرز بود. همیشه در حال فعالیت بود و مدتی در عمان دوره ‌گذراند.سال 67 من وارد 9 سالگی شده بودم و در پایگاه هوایی همدان (نوژه) بودیم و قرار بود به تهران نقل مکان کنیم. در همین جریانات ؛ یک روز پدرم من و فریور را صدا زد و گفت: دوست دارم هر جفت شما دندانپزشک شوید. این در ذهن من ماند؛ تا اینکه بعد از حدود 10 ماه در حادثه ای که در همان پایگاه همدان اتفاق افتاد دست چپم شکست.وقتی به اتاق عمل رفتم و 2، 3 روز در بیمارستان بودم، هنوز پدرم من را ندیده بود. شب آخر؛ پدرم از سایت سوباشی آمد، به او گفتم چرا دیر آمدی؟ او خندید. من در اثر درد بیهوش شده بودم. وقتی فردا بیدار شدم؛ پدرم من را مرخص کرد و به خانه آورد و دیگر او را ندیدم و در واقع این آخرین دیدار ما بود. در واقع پدرم هیچ وقت نبود و ما همیشه نبودش را حس می کردیم؛ او نیاز ما بود . از زمانی که یادم هست پدرم نبود و همیشه غایب بود . قبل از شهادت ؛ از لحاظ فیزیکی او را می‌دیدیم ولی الان دیگر همین را هم نمی‌بینیم. اما حضور معنوی پدرم یک اتفاق ساده و معمولی نیست، بخشی از تربیت خود را از زمان بعد از شهادت او گرفته‌ام، برای مثال پدرم وصیت کرده است شما دندانپزشک شوید و این خیلی مهم است.وقتی دستم را از گچ در آوردم، پدرم شهید شده بود. در آن موقع به قصر فیروزه تهران آمده بودیم. وقتی به دکتر رفتیم؛ دکتر گفت دست شما به خاطر فشار به تاندون‌ها خوب نمی‌شود و شاید در سال‌های بعد با فیزیوتراپی و برق دست شما حرکت کند. این بسیار خبر بدی بود. دقیقاً همان شب اولین ارتباط با پدرم ایجاد شد. در آن شب به یاد ماندنی خواب دیدم در فضایی هستم و همه به ستون یک جلوی یک جایگاهی توقف می‌کنند و باز حرکت می‌کنند. نوبت من شد؛ دیدم کسی که روی سکو نشسته لباس سفیدی پوشیده؛ سرش را بالا گرفت و دستم را گرفت و خندید و اشاره کرد برو. از خواب بلند شدم و دیدم تمام حرکات دستم برگشته است و حالا در سن 9 سالگی باور کردم می‌توانم دندانپزشک شوم و این را در انشاهای خود می‌نوشتم. پدرم سرگرد و فرمانده عملیات سایت سوپاشی همدان بود. شهید ستاری در مراسمی که بعد از شهادت پدرم به عنوان فرمانده نیروی هوایی در مسجد پدافند حضور پیدا کرده بودند در حال اهدای جوایز کنارم نشست و چانه من را گرفت و گفت: «تو پسر فرهاد هستی!» فرهاد کم آدمی نبود؛ او دست راست من بود. او گفت: من در همان 5 مرداد به پدرت گفتم بیا ،من درجه و حقوقت را افزایش می دهم؛ اما او گفت به من 2 ساعت فرصت بده و رفت و دیگر برنگشت. پس از تو می خواهم خودت را دست کم نگیری. امیر پردیس (فرمانده اسبق نیروی هوایی) نیز زمانی به من گفت: در عملیاتی؛ اسکوپم قطع شد و سیستم ناوبری مختل شد و مانده بودم چکار کنم. در آن شرایط؛ فرهاد پدر تو پشت رادار چنان با طمأنینه هواپیمای من را روی باند نشاند که انگار آسمان در پنجه دستش بود و انگار از روی چراغ‌های رادار نوع هواپیما را تشخیص می‌داد. منطقه عملیاتی سوپاشی در شهر همدان است. سوپاشی اسم یک روستا و یک کوه است. بالای این کوتاه آنتن‌ها و دکل‌های رادار غرب کشور مستقر بوده است و هنوز هم وجود دارد. سایت رادار سوباشی؛ سامانه‌ای بوده که تمام ورودی و خروجی‌های شمال غرب، غرب و جنوب کشور؛ یعنی تمام رفت و آمدهای هوایی را پوشش می‌دهد. در هر شیفتی تعدادی از کارکنان به صورت دوره‌ای به وظایف خود می‌پرداختند. متأسفانه بغداد سایت سوباشی و اهمیت آن را خوب شناخت، اما متاسفانه در داخل چه از لحاظ دولت و چه ملت نقش سوباشی و پدافند کم‌رنگ است.سوباشی این وظیفه را داشته است که هر هواپیمایی که قصد وارد شدن به خاک کشور را داشته باشد کاملاً رهگیری کند؛ اطلاعات و موقعیت آن را به هواپیمای خود ارائه دهد و نوع تاکتیک آن را گزارش دهد و ارتباطی هم با سایت‌های موشکی زمین به هوا در مرز داشت.عراق در کل 8 سال جنگ ؛ توانایی حمله به سایت رادار سوباشی را نداشت و نمی‌توانستند سایت را پیدا کنند اما منافقین این سایت را لو دادند و عراق با استفاده از سیستم‌های رادار گریز ‍[؟] در 4 مرداد 67 سایت را مورد حمله هوایی قرار داد و پدرم به عنوان فرمانده عملیات سایت در 4 مرداد مجروح شد و در 5 مرداد نیز در اتاق عملیات بود . درهمین روز سایت بمباران شد و 18 نفر به شهادت رسیدند، تنها یک شهید شناسایی نشد و فکر نمی‌کردند پدرم باشد و پدرم با 24 ساعت تأخیر شناسایی شد. آگاهی از شهادت پدر در 5 مرداد، ما در قصر فیروه بودیم. دایی‌ام که نظامی بود آمد و گفت: بلندشوید برویم منزل ما. مادرم گفت: برای چی؟ گفت: فرهاد در اثر بمباران ،شیمیایی شده؛ من آن زمان 9 سال داشتم. وقتی وارد منزل دایی ام شدیم، دیدیم عده‌ای جمع شدند؛ تعجب کردیم.پسر دایی بزرگ من، مرا با خود بیرون برد و با تلفن ظاهراً صحبت کرد و اظهار می‌داشت دست پدرم شکسته است. یکی از بستگان که هم‌سن من بود به من گفت پدرت شهید شده. در آن زمان هضم این مساله خیلی سنگین بود.بالاخره پیکر پدرم را به تهران انتقال دادند و از مقابل ستاد نیروی هوایی در خیابان پیروزی تشیع کردند و تشییع جنازه باشکوهی انجام شد و در قطعه 40 بهشت زهرا به خاک سپرده شد. من همیشه چند آرزو داشتم که محقق شد؛ ابتدا دندانپزشک شوم که محقق شد و دیگر اینکه مرکزی به نام پدرم راه‌اندازی کنم که این کار نیز انجام شد و این مرکز در خیابان پیروزی ایجاد شده است و دندانپزشکی فرهاد به نام پدرم است.وقتی خبر شهادت پدرم را شنیدم به ناچار و بالاجبار خیلی زود بزرگ شدم و باید واقعیت های زندگیم را با آن سن کم می پذیرفتم. برای خانواده بسیار سخت بود. خانواده‌ای که بچه کوچک آن تنها 6 ماه و فرزند بزرگش 13 سال داشت. مادر خانواده 33 ساله و پدر در هنگام شهادت 35 ساله است، حالا چطور می‌توانست روزگار بگذراند.من راه ارتباط پدرم را دریافته‌ام، او دست‌یافتنی شده؛ چه آن زمان که هنگام شهادتش 9 ساله بودم و چه حالا که 33 سال دارم. از همان بچگی شب‌های جمعه بر سر مزار پدرم در قطعه 40 بهشت زهرا(س) می رفتم؛ عکس او را می‌گذاشتم، شمعی روشن می‌کردم و زیارت عاشورا می‌خواندم و مداحی می‌کردم و نمازی می‌خواندم و بلا استثناء خواب او را می‌دیدم و هر وقت این کار انجام می‌شد او را در خواب می‌دیدم.من تنها یک دندانپزشک نیستم و وظایف انسانی دیگری نیز دارم. آرزوی سوم من این بود که از بچگی هر وقت در انشای خود می‌نوشتم دوست دارم دندانپزشک شوم؛ در ادامه می‌نوشتم برای کسانی که پول ندارند بتوانم کمک‌شان کنم. حالا روزهای چهارشنبه یعنی روز شهادت پدرم، به صورت رایگان به درمان بیماران می پردازم.الان صبح‌های چهارشنبه تا ظهر در درمانگاه شهرک شهید بهشتی به صورت رایگان طبابت می‌کنم و عصرها نیز با چند مرکز خیریه قرارداد دارم و به صورت رایگان به معالجه و درمان مردم می‌پردازم و هیچ هزینه دندانپزشکی از مردم دریافت نمی‌کنم و این خدمات را نثار روح پدرم و شهدای سایت سوباشی می کنم. منبع
  24. با تشکر از زحمت شما دوست عزیز ولی تاپیک تکراریه . [url="http://www.military.ir/forums/topic/8491-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D9%88%DB%8C%D8%AA%DB%8C-f119/"]http://www.military....-اند-ویتی-f119/[/url] قفل شد .