F14AA

Airforce
  • تعداد محتوا

    1,505
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    7

تمامی ارسال های F14AA

  1. F14AA

    تاریخچه هنرهای رزمی

    [quote name='soldier' timestamp='1341564134' post='258965'] [quote name='F14AA' timestamp='1341521335' post='258909'] [color=#0000cd]سلام[/color] [color=#0000CD]جالب بود .[/color] [color=#0000CD]از بچه های سایت کسی اهل رزمی هست یا رزمی کار باشه ؟؟؟؟[/color] [/quote] سلام من 7سالی هست که تکواندو کار می کنم البته قبلش هم 2سال نیوکونگ فو کار کردم/چطور؟ [/quote] [color=#0000cd]هیچی همین جوری .[/color] [color=#0000CD]می خواستم ببینم کسی از بچه ها جوجیتسو کار میکنه ؟؟ من خودم کیک بوکسینگ کار می کنم [/color][color=#0000cd]و می خوام بدونم جوجیتسو چه جوریه ؟؟[/color]
  2. [color=#0000cd]سلام[/color] [color=#0000cd]اگه تحریم ها برداشته شه و ما حق انتخاب داشته باشیم به نظر من میل 28 می تونه گزینه خوبی باشه هر چند که معایبی داره ولی اگه بتونیم آپاچی بخریم که یه چیز دیگه ست .[/color]
  3. F14AA

    تاریخچه هنرهای رزمی

    [quote name='fath' timestamp='1341527249' post='258927'] با تشکر از جناب قرمز و همچنین جناب موحد کیانی و حسین که از بچه های قدیمی خود سایت ما هستند ولی ظاهرا تازگیها کار خودشون و در جاهایی دیگه ادامه میدن. اما بیشتر مقاله از ویکی بود و خیلی کلی و پراکنده سعی می کنم مثل مقاله[topic='[url="http://www.military.ir/forums/topic/18729-%d8%b4%d9%85%d8%b4%db%8c%d8%b1-%d9%88-%d8%a7%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b9-%d8%a2%d9%86/%27]رده"]http://www.military....اع-آن/']رده[/url] های شمشیر[/topic] یک مقاله در مورد هنرهای رزمی تاریخچه و تفاوت اونها با ورزش های رمی بنویسم. جناب اف۱۴ حالا برای چی می خواین؟؟؟ [/quote] هیچی همین جوری می خواست ببینم چند تا رزمی کار تو سایت هستن چون خودم یه خورده رزمی کارم
  4. F14AA

    تاریخچه هنرهای رزمی

    [color=#0000cd]سلام[/color] [color=#0000CD]جالب بود .[/color] [color=#0000CD]از بچه های سایت کسی اهل رزمی هست یا رزمی کار باشه ؟؟؟؟[/color]
  5. بسم الله الرحمن الرحیم [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/002.jpg[/img] _______________________________________________________________ [color=#000080]آلمان هیتلری در سراشیبی سقوط افتاده و ستاره اقبال رایش سوم رو به خاموشی نهاده بود. در شرایطی که همه شواهد حکایت از شکست قریب الوقوع و محتوم آلمان در جنگ جهانی دوم داشت، چرا پیشوای نازی تا واپسین دم حیات دست از مقاومت برنداشت و تسلیم را نپذیرفت؟ به کدام دلیل تا آخرین روزها اکثر فرماندهان نظامی و شمار زیادی از مردم عادی آلمان با وجود شرایط نامساعد و مصیبت بار، بر هیتلر نشوریدند و پای از نبرد با متفقین پس نکشیدند؟ این پرسشی است که مدتهاست اذهان بسیاری را در طول دهه ها به خود مشغول کرده است. در این مقاله می کوشیم تا برای این پرسش، پاسخی بیابیم.[/color] _______________________________________________________________ [color=#fa043a][b]پرده آخر[/b][/color] سقوط نهایی نزدیک بود. نیروهای نظامی در شهرهای کوچک و بزرگ آلمان با وجود اینکه در آستانه فروپاشی قرار داشتند، هیچ انعطافی در مقابل دشمن نشان نمی دادند و این وضع حتی تا آوریل 1945 ادامه داشت. میلیونها نفر بدون آب، برق و سوخت مانده بودند، ولی خبری از هرج و مرج و اغتشاش نبود. تمام سیستم اداری آلمان با نظم کامل کارش را انجام می داد. حتی حقوق کارمندان و مزدبگیران دولت هم تا ماه آوریل، یعنی آخرین ماه حکومت نازی پرداخت شد. آلمان همچنان در فعالیتهای دانشگاهی پول خرج می کرد تا روی اروپای جدید تاثیر بگذارد. اگرچه حجم و تعداد روزنامه کم شده بود، ولی آنها همچنان به صورت مرتب منتشر می شدند و توسط پست به دست مشترکان می رسیدند. هنوز هم سرگرمیهایی وجود داشت. در روز 12 آوریل 1945 ارکستر فیلارمونیک برلین آخرین کنسرتش را برگزار کرد، درست چهار روز پیش از آنکه یورش شوروی به پایتخت آغاز شود. شهروندان اشتوتگارت تا چند شب پیش از تسلیم شهر، یعنی 22 آوریل می توانستند فیلم "زن آرزوهای من" را در سینما تماشا کنند. آخرین مسابقه فوتبال زمان جنگ در 23 آوریل بین بایرن مونیخ و رقیب محلی آنها، یعنی تی اس وی 1860 برگزار شد که سه بر دو به نفع بایرن مونیخ تمام شد. یک هفته از این دیدار فوتبال نگذشته بود که هیتلر خودکشی کرد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/011-hitlerwomen.jpg[/img] [b][color=#fa043a]نشانه های فروپاشی[/color][/b] با تمام مشکلات، ورماخت (ارتش آلمان) همچنان به نبرد ادامه می داد. با نزدیک شدن روزهای پایانی جنگ، آلمانیها هر ماه بین سیصد تا چهارصد هزار کشته می دادند، ولی یاغی گری آنچنان که در سال 1918 رخ داده بود، این بار به طور همه جانبه اتفاق نیفتاد. اکثر سربازان و مردم شهرهای درگیر در جنگ در روزهای پایانی انتظار خاتمه جنگ را می کشیدند. نشانه های فروپاشی رژیم نازی آشکار بود. با وجود مجازاتهای سنگینی که برای سربازان فراری در نظر گرفته شده بود، برخی از نیروهای ارتش پا به فرار می گذاشتند. البته این عده تا پایان جنگ هم از یک اقلیت بیشتر نشدند و تاثیر چندانی بر روند جنگ نداشتند. ورماخت در وضعیتی نامناسب به جنگ ادامه می داد و به تدریج عقب نشینی می کرد. فرماندهان آلمانی در آن شرایط پیچیده و طاقت فرسا راههای مختلفی برای برون رفت از بحران پیشنهاد می کردند. اجرای این راهکارهای مختلف و شتابزده وضع آلمان را بدتر می کرد. تابستان 1944 بود که با ورود نیروهای متفقین به نرماندی و پیشروی ارتش سرخ در لهستان روند جنگ کاملا به ضرر آلمانیها تغییر کرد؛ ولی هیتلر و دیگر رهبران آلمان تصور می کردند که جنگ حتی اگر به موفقیت تمام و کمال نینجامد، باز هم تنها راهی است که از طریق آن می توان به موفقیتها و پیشرفتهای بعدی فکر کرد. یکی از مهمترین دلایلی که نازیها را به ادامه جنگ ترغیب می کرد، امیدی بود که به آماده شدن سلاحهای جدید و ویرانگرشان داشتند. ولی پیش بینی آنها درست از آب درنیامد، چون متفقین خیلی زودتر به سلاحهای پیشرفته تری از جمله بمب اتمی دست پیدا کردند و کار نیمه تمام را به سرانجام رساندند. گروهی معتقدند نازیها جنگ را تا روزهای آخر به امید آماده شدن سلاحهای جدیدشان ادامه دادند. آنها فکر می کردند اگر از این راه بتوانند ضربه سنگینی به متفقین وارد کنند، اتحاد شوروی و دشمنان غربی آنها در موضع ضعف قرار خواهند گرفت و آنگاه در مذاکرات احتمالی آنها می توانستند دست بالا را داشته باشند و دستکم از دشمنانشان امتیاز بگیرند و جنگ را با حفظ لاقل بخشی از سرزمینهای تحت تصرفشان ترک کنند. این خیالهای واهی، رهبران رژیم نازی را از واقعیت دور می کرد. از یک سو با شکست در نبرد آردن در بلژیک که آخرین تلاش آلمان برای متوقف کردن پیشروی متفقین غربی بود و از سوی دیگر با یورش ارتش سرخ به آلمان در آغاز سال 1945، آلمان جنگ را از دست رفته می دید. در ماه مارس غربیها از رود راین گذشتند. از آن پس پیشروی به قلب سرزمینهای رایش سوم خیلی سریع صورت گرفت. در شرق ارتش شوروی پیش آمده بود و با توقفی که برای تجدید قوا داشت، خود را برای هجوم به برلین آماده می کرد. در حالی که هیچ دلیل منطقی برای ادامه جنگ وجود نداشت، ورماخت دست بردار نبود. چنین جنگی که در آن بدون هیچ مذاکره ای نبرد تا آخرین سنگر ادامه یابد، در تاریخ معاصر جهان و به خصوص اروپا نادر است. اکثریت قریب به اتفاق جنگهای معاصر مانند جنگ جهانی اول با نوعی از مذاکرات و توافقات به پایان رسیدند. حتی حکومتهای اقتدارگرا هم معمولا هنگامی که شکست را اجتناب ناپذیر می بینند، به فکر چاره می افتند. معمولا در حالی که حکومت در آستانه شکست در جنگی قرار می گیرد، به وسیله انقلاب توده ها از پایین فرو می پاشد یا با کودتای نخبگان نظامی از درون مضمحل می شود؛ ولی هیچ کدام از اینها برای حکومت نازی رخ نداد. آنها همچنان مقاومت می کردند و تمایلی به مذاکره نداشتند. ولی چرا چنین بود؟ [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/003.jpg[/img] گروهی می گویند مذاکرات پنهانی پیوسته در جریان بود و دلیل تسلیم نشدن نازیها آن بود که متفقین به آنها اعلام کرده بودند که تسلیم را تنها در صورتی می پذیرند که آلمان در ازای تسلیم شدنش هیچ قید و شرطی نگذارد و این چیزی نبود که برای هیتلر قابل پذیرش باشد. هیتلر قبلا که دست بالا را در جنگ داشت اعلام داشته بود که فقط تسلیم بی قید و شرط دشمن را می پذیرد و حالا در پاسخ کازابلانکا 1943 همین را از متفقین می شنید؛ ولی برخی از تاریخدانان موافق این عقیده نیستند. آنها معتقدند که تسلیم بدون قید و شرط چیزی نبود که متفقین درخواست می کردند و این شایعات را نازیها برای توجیه ادامه جنگ درست کرده بودند تا به سربازانشان یادآوری کنند که چاره ای جز جنگیدن وجود ندارد. فارغ از اینکه این درخواست واقعا به وسیله متفقین مطرح شده بود یا نه، نتوانست انتظارات برای شروع مذاکرات را پایین بیاورد. [b][color=#fa043a]هیتلر، مخالف مذاکره[/color][/b] هنگام نزدیک شدن نیروهای متفقین غربی و نیروهای شوروی، بسیاری از سران بلندپایه دستگاه حکومتی نازیها هشدار دادند که باید برای بیرون رفتن از جهنمی که در آن گیر کرده بودند دنبال راه چاره ای باشند. اشاره آنها به اقدام برای مذاکره با دشمن بود؛ ولی راهکارهای آنها هیچ گاه عملی نشد، چرا که با مخالفت شخص هیتلر روبرو بود. هیتلر معتقد بود زمان مذاکره فرا نرسیده است. او بر این باور بود که باید روزی با متفقین بر سر میز مذاکره بنشیند که از موضع قدرت با آنها صحبت کند. هیتلر می خواست ابتدا اوضاع میدان جنگ را به نفع خود بهبود بخشد تا با دست پر وارد گفتگو با طرف مقابل شود، کاری که هرگز نتوانست انجام دهد. عده ای بر این باورند که هیتلر تسلیم شدن را خیانت به ملت آلمان می دانست و ادامه جنگ، ریشه درحس میهن پرستی او داشت و به هیچ وجه حاضر نبود اجازه دهد تجربه سال 1918 تکرار شده و آلمان در برابر دشمنانش سرافکنده باشد. مسلما یکی از عوامل مهمی که شکاف را در حکومت رو به افول رایش عمیقتر کرد، اختلاف او و دیگر سران حکومت درباره لزوم شروع مذاکرات بود. هیتلر می گفت تسلیم شدن در آن شرایط نتیجه ای جز خواری ملت نخواهد داشت. شاید در آن وضعیت به خوبی می دانست که خودکشی آخرین مرحله زندگی او خواهد بود و روزهای عمرش به شماره افتاده است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/001-HitlerCrowd.jpg[/img] [b][color=#f90536]چرا هیتلر سرنگون نشد؟[/color][/b] اقدام به ترور هیتلر حتی در سالهای قبل توسط بعضی فرماندهان بلندپایه ارتش صورت گرفته بود؛ ولی نکته حیرت انگیز این است که در روزهای پایانی حکومت او که همه می دانستند دیری نخواهد پایید، هیچ کس برای کشتن او حرکتی نکرد و جالبتر از آن اینکه حتی افسرانی که با اتفاق نظر معتقد بودند باید مذاکره را با متفقین آغاز کرد، حتی برای برکناری او یا انتخاب یک نفر دیگر که به عنوان رهبر با دشمن گفتگو کند، دست به هیچ اقدامی نزدند. جواب این معما فراتر از شخص دیکتاتور است و باید آن را در ساختار حکومت نازی و مرامی پیدا کرد که آنها خود را بدان پایبند می دانستند. یکی دیگر از پاسخهایی که می شود به این پرسش داد وضعیت روانی است که حکومت هیتلر ایجاد کرده بود. چندین ترور پیشتر ناکام مانده بود و کسانی که قصد جان هیتلر را کرده بودند، به شدیدترین وجه کشته شدند. حتی رومل هم نتوانست نقشه قتل هیتلر را عملی کند. رژیم در تمام سالهای حکومتش چنان فضای رعب و وحشتی ایجاد کرده بود که حتی در روزهای فروپاشی آن هم هیچ کس جرات نمی کرد نقشه ای علیه هیتلر بریزد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/012.jpg[/img] [b][color=#fa043a]وحشی گری در روزهای واپسین[/color][/b] از ماه فوریه 1945 حکومت رایش دست به یک رشته ترورهای درون حکومتی زد؛ به طوری که در دوره ای کوتاه تقریبا همه کسانی که به منتقدین درون حکومت شهرت یافته بودند، به طرز وحشیانه ای به قتل رسیدند. هیتلر درصدد بود که با این اقدامات احتمال شکل گیری یک انقلاب از پایین (از قبیل آنچه در سال 1918 اتفاق افتاده بود) را از میان ببرد. در سال 1945 جامعه آلمان به یک جامعه سرخورده، تحلیل رفته و بی میل به ادامه جنگ تبدیل شده بود؛ ولی انگیزه شورش در آن وجود نداشت. ترورها هنوز در جریان بود. پانزده هزار سرباز آلمانی به جرم فرار از جبهه های جنگ اعدام شده بودند؛ ولی اقدامات بیرحمانه نازیها به اینجا ختم نمی شد. فرماندهانی که در جبهه ها شکست می خوردند و عقب نشینی می کردند، به همراه بسیاری از نیروهایشان به سختی تنبیه می شدند. همچنین نازیها در آستانه سقوط بسیاری از شهروندان را به جرم خیانت دستگیر، زندانی و مجازات می کردند. در روزهای پایانی، خشونت دولت نازی علیه نیروهای خودی، مردم و کسانی که آنها را دشمنان نژادی می خواندند، بسیار شدت گرفت. قتلهای وحشیانه ای در این روزها صورت گرفت. دولت بسیاری از کارگران و زندانیان خارجی را که در آلمان بودند، برای تهدید طرف مقابل به شکل وحشیانه ای می کشت. این کشتارها معمولا دسته جمعی و به روشهای مشمئزکننده ای انجام می شد. نازیها دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند. در چندین شهر مختلف ماموران حکومت کشتارهای دسته جمعی به راه انداختند. بسیاری از زندانیان که بخشی از آنها را یهودیان تشکیل می دادند، درون اتاقهای زندان به گلوله بسته شدند. در بسیاری از اردوگاهها هم جوی خون به راه افتاد. آلمانیها در حین عقب نشینی بسیاری از زندانیان و ساکنان اردوگاهها را در حالی که وادار به راهپیمایی به سمت عقب جبهه کرده بودند، کشتند. شمار این قربانیان چیزی بین 250000 تا نیم میلیون نفر تخمین زده می شود. مردم محلی بدون اینکه حرکتی در همدردی با این قربانیان بکنند، تنها نظاره گر این وحشی گریها بودند و از ترس اینکه به جرم همکاری با آنها خودشان کشته شوند، کاملا منفعلانه از کنار این اقدامات حکومت می گذشتند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/004.jpg[/img] [b][color=#fa043a]گسترش نفرت[/color][/b] آلمان برای ادامه جنگ هزینه های سنگینی پرداخت می کرد. سردمداران حکومت به جز حملات دشمن، با مخالفان داخلی نیز روبرو بودند. البته در این میان افرادی هم بودند که چندان با رژیم اتفاق نظر نداشتند؛ ولی از این ترورها جان سالم به در بردند. حتی در میان کسانی که به عنوان مجرمان توطئه 1944 دستگیر شده بودند هم بسیاری نجات پیدا کردند. معمولا در مورد دستگاه حکومتی هیتلر گفته می شود تا روزهای آخر وحدت و یکپارچگی در میان سران تصمیم گیرنده این حکومت وجود داشت؛ ولی این موضوع کاملا درست نیست. مدارک محرمانه ای که بعدها بیرون آمد، تصدیق می کرد نفرت تمام حزب را در خود فرو برده بود و حتی خیلی زودتر از اینکه حکومت سقوط کند، خیلیها اعتقاد اولیه شان به حزب را از دست داده بودند. البته افراد بلندپایه حکومت هیچ وقت دلسردیشان را بروز نمی دادند. در این میان مردم از جنگ خسته به دو دسته تقسیم شده بودند: عده ای بر این باور بودند که بهتر است خارجیها کشورشان را اشغال کنند تا آنها از استبداد نجات یابند؛ ولی برخی چنان از انتقام متفقین به خصوص شوروی وحشت زده بودند که هرگز حاضر نبودند کشورشان به دست آنها بیفتد. بیشتر، همین عده بودند که به دوام جنگ کمک می کردند و با اینکه بسیاری از آنها رژیم کشورشان را دوست نداشتند، برای جلوگیری از اشغال توسط دشمنان می جنگیدند و عمر حکومت هیتلر را طولانیتر می کردند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/006-Dresden-Post-Bombing.jpg[/img] جنگ سختی که در شرق درگرفته بود باعث می شد تا سربازان و مردم همچنان متحد باشند. وحشت از اینکه سرنوشتشان به دست شوروی بیفتد باعث می شد سربازان آلمان با تمام وجود در برابر این کشور بجنگند و این هیچ ربطی به حمایت از حکومت نازیها نداشت و آنها برای حفظ زندگی خوشان، همرزمانشان و خانواده شان فداکاری می کردند. مردم هم وضعیت اسفباری داشتند. یا با خانواده شان به مقاصد نامشخصی فرار می کردند یا می نشستند و سرنوشتی بدتر از آن را انتظار می کشیدند. آمار خودکشیها به ویژه در بخش شرقی آلمان بالا رفت و هر روز عده زیادی از مردم به زندگیشان پایان می دادند. البته با ورود ارتش سرخ بسیاری از تبلیغات ضدکمونیستی حکومت آلمان به واقعیت پیوست. سربازان شوروی در شهرها به بسیاری از زنان تجاوز کردند. برخی تخمینها حاکی از آن است که 20 درصد زنان قربانی این وقایع شدند. اگرچه حملات در غرب هم به همان شدت بود؛ ولی در قسمت غربی آلمان ترس و وحشت تا این اندازه به جان مردم نیفتاده بود، شمار متعصبان در غرب کمتر بود و جنگ در این قسمت ویرانی کمتری به بار آورده بود. در ماههای پایانی جنگ تمام مارشالها و سران آلمانی در قسمت باقیمانده خاک آلمان جمع شده بودند و اوضاع آشفته ای در این بخش حاکم بود. در زمانی که حملات شدت یافته و آشفتگی در کشور بالا گرفته بود، هر کدام از مناطق آلمان که در جنگ درگیر بودند به گونه متفاوتی اداره می شدند و روش متفاوتی برای تسلیم شدن یا ادامه جنگ اتخاذ کرده بودند. در واقع قدرت از حالت متمرکزی که پیش از آن داشت بین فرماندهان محلی تقسیم شده بود. با وجود وحشتی که همیشه به طرف بازنده جنگ دست می دهد، تعدادی از سربازان آلمانی و مارشالهای این کشور قصد داشتند با نمایشهای قهرمانانه جانشان را به خطر بیندازند و به نبرد ادامه دهند. شاید هم دلیلش این بود که دیگر امیدی برای زندگی کردن نداشتند. در این روزها بسیاری از اعضای حزب، شهردارها و دیگر مقامات بلندپایه اسلحه به دست می گرفتند، به سربازان و مردم می پیوستند و آنها را به ادامه جنگ تشویق می کردند. احتمال دستگیری و مجازات توسط متفقین در صورت شکست در جنگ نیز به بسیاری از آنها انگیزه مضاعف می داد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/009.jpg[/img] فرماندهانی که به هیتلر اعتقاد داشتند و از او پشتیبانی می کردند، متحد و همصدا بودند. حتی بیشتر آنها هم که در باطن از هیتلر بریده بودند، کاری جز حمایت از او نمی کردند و نمی توانستند از این وظیفه سرپیچی کنند. دستورهایی که از بالا می رسید به تدریج غیر قابل اجرا می شد، با این حال بسیاری از فرماندهان اطاعت نکردن از دستورات را خیانت به ملت می دانستند. حتی در اواخر آوریل 1945 مارشال کسلرینگ که در ایتالیا مقاومت می کرد، با وجود آنکه دیگر هیچ امیدی نداشت؛ ولی تا زمانی که خبر مرگ هیتلر را نشنیده بود، حاضر نشد خودش را تسلیم کند. بنابراین جمعی از نخبگان ارتش تا آخرین لحظه هیتلر را رها نکردند و این نکته ای بود که او را از دیگر دیکتاتورهای تاریخ متمایز می کرد. دلیل وفاداری یاران هیتلر به او ریشه در شخصیت کاریزماتیک و پرابهت او دارد و اینکه همه می دانستند که او کسی نیست که تسلیم دشمن شود، به همین دلیل کوتاه نمی آمدند و حتی با دادن تلفات و پذیرش خسارات سنگین در شهرها دست از نبرد نمی کشیدند. علاوه بر شخصیت هیتلر، نظام سیاسی که او تدارک دیده بود بسیار قدرتمند بود. آلمان از لحاظ تسلیحاتی هم در اروپا قدرت بی همتایی بود؛ ولی در مقایسه مثلا ایتالیای موسولینی فاقد این فاکتورها بود. شاید اگر کشورهای قدرتمندتری همپیمان هیتلر بودند، شرایط به گونه دیگری رقم می خورد. موسولینی که به عنوان مهمترین دوست هیتلر شناخته می شد، در جولای 1943 از میدان بیرون رفت. هیتلر تکیه گاه دیگری برای برخورداری از پشتیبانی آن کشور و ادامه جنگ نداشت. او برای مدت مدیدی با تمام نیروی انسانی، ذخایر و انگیزه محدود و رو به پایان آلمان جنگیده بود و هیچ کمکی از بیرون به او نمی رسید؛ ولی تمام وفاداری که هیتلر با ویژگیهای شخصیتی اش کسب کرده بود تا آخر به پای او ماند. [b][color=#fa043a]واپسین ساعات[/color][/b] در 29 آوریل 1945 طی مراسمی خودمانی و کوچک هیتلر و معشوقه اش، اوا براون، با هم ازدواج کردند. پس از آن هیتلر منشی خود، تراودی جانگ، را فراخواند. این آخرین دستور او بود. حدود ساعت 4 صبح، هانس کربس، ویلهلم بورگدورف، ژوزف گوبلز و ماریتن بورمان به عنوان شهود، اسناد ازدواج را امضا کردند. پس از آن هیتلر برای خواب به سمت تخت خود رفت. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/010-Eva_Braun.jpg[/img] در صبح سی ام آوریل، سرتیپ اس اس ویلهلم مانکی که رهبر مرکزی در بخش برلین بود، به هیتلر اطلاع داد که برلین فقط کمتر از از دو روز پابرجاست. در همان صبح او شخصا به هیتلر اطلاع داد که احتمالا مهمات مدافعان، دیشب تمام شده است. او دوباره از هیتلر اجازه دفاع گرفت. عصر همان روز هیتلر با شلیک گلوله و اوا براون با سیانور خودکشی کردند. طبق دستور هیتلر، جسد آنها در باغ و در پشت ساختمان صدارت رایش سوزانده شد. بر اساس آخرین وصیت هیتلر، ژوزف گوبلز، وزیر تبلیغات، در راس دولت قرار گرفت و صدراعظم رایش شد. در ساعت 3:15 بعد از ظهر، گوبلز و بورمان پیغام رادیویی ای به دریاسالار دونیتز فرستادند و او را از مرگ هیتلر مطلع ساختند. بر اساس آخرین خواسته هیتلر، دونیتز به سمت ریاست جمهوری آلمان منصوب شد. [b][color=#fa043a]فروپاشی نهایی[/color][/b] در 30 آوریل رایشتاگ به دست نیروهای شوروی سقوط کرد. رایشتاگ یکی از بزرگترین و مهمترین نمادهای آلمان بود که قویترین نقطه دفاعی در حول وحوش ساختمان صدارت رایش و پناهگاه محسوب می شد. در ساعت 20 اول می، گوبلز و همسرش، ماگدا، به صورت همزمان با آمپول سیانور در نزدیکی در پناهگاه خودکشی کردند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/007-Reichstag_flag_original.jpg[/img] جالب اینجاست که آخرین مدافعین پناهگاه هیتلر، نیروهای داوطلب از هنگ 33 اس اس فرانسه بودند که توانستند پناهگاه را تا صبحگاه 2 می از دست روسها حفظ کنند. در ساعت 1، روسها پیغامی از رادیو آلمان ای وی آی مبنی بر آتش بس دریافت کردند. در اوایل صبح دوم می، نیروهای شوروی به سمت ساختمان صدارت رایش یورش بردند. ژنرال ویدلیگ با پرسنل خود در ساعت 6 تسلیم شدند. ژنرال بورگدورف و ژنرال کربس، پیش از تلاش برای حمله، دست به خودکشی زدند. افراد کمی در پناهگاه باقی مانده بودند که به وسیله نیروهای شوروی دستگیر شدند. بیشتر افرادی که در پناهگاه ماندند خودکشی کردند و بسیاری از اسناد و مدارک سوزانده شد. ... و بدین سان آخرین برگ کارنامه آلمان نازی رقم خورد و رایش سوم به فرجام کار خود رسید. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/005.jpg[/img] [size=6][b][color=#f9052c] [/color][/b][/size] [size=6][b][color=#F9052C] پایان[/color][/b][/size] [color=#00ff00]منابع:[/color] [color=#00ff00]مجله دانستنیها، شماره 56[/color] [color=#00ff00]برداشت از: newcoy.persianblog.ir گردآوری، بازنویسی و تنظیم: کاوه[/color] [color=#ff0000][hr][/color] [color=#4b0082]منتقل شد SHAHABESAGEB[/color]
  6. بسم الله الرحمن الرحیم http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/iar99_soim_l1.jpg هواپیمای اموزشی IAR-99 Soim ملقب به هاوک برای جایگزین کردن ان به جای هواپیماهای L-29 و L-39 توسط رومانی ساخته و توسعه یافت و کار ساخت نیز در سال 1975 اغاز و در سال 1987وارد خدمت و تا سال 1989 ,17 فروند هاوک تحویل نیروی هوایی رومانی شد .نقش دوم هواپیمای نام برده حملات سبک (با حمل اندکی موشک یا بمب ) و شناسایی نیز می باشد .موتور نصب شده بر روی هاوک از نوع Mk.623-41M ساخت رولز رویس انگلستان می باشد ,علی رغم آن که رومانی عضو پیمان ورشو بود . IAR-99 دارای چهار پایلون در زیر بالها و یک پایلون مرکزی که هر کدام به ترتیب قادر به بار گذاری تا 250 کیلو گرم و 400 کیلوگرم است . http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/iar99_soim_l3.jpg مسلسل 23 میلی متری این هواپیما از نوع GSH-23 می باشد و IAR-99 می تواند موشک های پیتون 3 , R-60 ویا R-550 Magic II را حمل کند .این هواپیما توانایی حمله دقیق به اهداف زمینی را با استفاده از بمب های هدایت لیزری دارد.سلاح های دیگر مورد استفاده هاوک عبارتند از :بمب های MK 82 , BEM 250 وبمب های سقوط ازاد و انواع راکت . IAR 99دارای یک گیرنده اخطار راداری و ECM وECCMو چف و فلیر (گوی اتشین )می باشد .در سال 1992 یک مدل ارتقاء یافته با کمک اسرائیل معرفی شد که IAR-109 نام گرفت و مجهز به HOTAS , نمایش گر زاویه ای سر بالای(HUD )عریض , حلقه لیزرgyro و سیستم ناوبری اینرسیایی و سیستم ان با هر دو سلاح های شرقی و غربی یک پارچه شد.نوع صادراتی آن IAR-109TF تمام توانایی مدل قبلی را داشت اما به دلایلی این برنامه در سال 1994 قطع گردید.در سال 1996 برنامه ارتقای IAR-99 دوباره زنده شدو اولین هواپیمای به روز رسانی شده در سال 1997 پرواز کرد .در سال 1998 دولت رومانی دستور ارتقاء IAR-99 ها را صادر کرد و نام مدل ارتقاء یافته IAR-99C تعیین شد.این مدل دارای بسته های آویونیک اسرائیلی می باشد. نیروی هوایی رومانی در مجموع 12 فروند از مدل IAR-99C ارتقاء داده شده را به خدمت گرفت . http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/iar99_soim_l4.jpg مشخصات : سال ورود به خدمت :1987 خدمه :2 نفر طول :11 متر ارتفاع :3.99متر وزن خالی :3.2 تن وزن ماکزیمم برخاست :5.56 تن موتور :1 دستگاه Mk.623-41M توربو مکانیکا ساخت رولز رویس ماکزیمم سرعت:865 کیلومتر بر ساعت برد رزمی : 345- 385 کیلومتر برد نهایی :1100 کیلومتر مترجم : F14AA هرگونه برداشت از این مطلب منوط به ذکر نام مترجم و منبع می باشد منبع :www.military-today.com http://www.military-.../iar99_soim.htm
  7. سلام یه سوال واسم پیش اومده .تو کدوم قسمت پیغام خصوصی میشه ارسال کرد ؟؟؟؟تو صفحه اول یا انجمن؟؟
  8. بسم الله الرحمن الرحیم http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/j22_orao.jpg هواپیمای Soko J-22 Orao ملقب به عقاب که برای حمله به اهداف زمینی , شناسایی تاکتیکی و رهگیری سطح پایین که نقش ثانویه آن می باشد طراحی و ساخته شده است . این هواپیما میان کشورهای یوگسلاوی سابق و رومانی به عنوان یک پروژه مشترک در سال 1970 توسعه یافت و در دو مدل تک سرنشین و دوسرنشین که مدل اول برای حمله (زمینی و هوایی و... ) و مدل دوم برای اموزش که توسط دو شرکت Soko در یوگسلاوی و Craviola Avioane در رومانی ساخته شد . مدل رومانیایی به عنوان Vultur IAR-93تعیین شد .در حال حاضر از این نوع هواپیما در نیروی هوایی صربستان موجود است. J-22 دارای دو موتور با قابلیت سرعت مافوق صوت که با دو ساختار ساده و بومی و با مجوز تولید تجهیزات هوایی ساخته شد . این هواپیما قادر به انجام اعمال نشست و برخاست در باندهای اماده نشده و اسیب دیده می باشد و کار نگهداری و اماده کردن آن آسان است . این هواپیما در ساختار یک هواپیمای دو موتوره و بال هایی با سطوح پیچیده ساخته شد ولی در ابتدا قرار بود این هواپیما از یک موتور ساخت شرکت رولز رویس انگلستان بهره ببرد که هواپیما را قادر می ساخت با سرعت مافوق صوت پرواز کند ولی بدلیل این که رومانی جزء پیمان ورشو بود امریکا اجازه چنین کاری را به بریتانیا نداد . اولین نمونه ساخته شده برای یوگسلاوی در سال 1976 از پایگاه Batajnica واقع در بلگراد پرواز خود را انجام داد . این هواپیما در پرواز سطحی نمی توانست دیوار صوت را بشکند و به همین دلیل این کار در شیرجه زدن هواپیما امکان پذیر بود که در سال 1984 یک خلبان ازمایشی توانست بر فراز پایگاه هوایی Batajnica با شیرجه دیوار صوت را با این هواپیما بشکند و با سرعت بیش از 1 ماخ پرواز کند . انواع مدل ها : 1. IJ-22 Orao 1 :این هواپیما مجهز به سنسورهای نوری و مادون قرمز و موتورهایی بدون پس سوز مجهز بود که برای ایفای نقش شناسایی تاکتیکی یه تعداد 10 فروند برای ایفای نقش شناسایی تاکتیکی یه تعداد 10 فروند برای یوگسلاوی ساخته شد. .1 2 . J-22A Orao 1 :این مدل شبیه به نمونه رومانیایی IAR-93B که مجهز به موتورهایی با پس سوز و دارای جایگاه سلاح بیشتر نسبت به J-22 Orao 1 و همچنین مجهز به نمایشگر سر بالا (HUD) مدل CSF ساخت شرکت تامسون بود .لازم به ذکر است که این نسخه فقط در مدل تک سرنشین تولید شد . 3 . J-22A Orao 1 این مدل که متعلق به یوگسلاوی است شبیه به نمونه IAR-93A رومانی ومجهز به دستگاه موتور با پس سوز ساخت شرکت های رولز رویس یا Bristol Siddley که مجوز ساخت ان در اختیار Orao/Turbomecanica قرار داشت , بود . 4 . NJ-22 Orao:این مدل دوسرنشینه که مخصوص شناسایی که توسط نیروی هوایی یوگسلاوی سفارش داده شد مجهز به غلاف شناسایی با سنسورهای نوری و مادون قرمز بود .این مدل اولین پرواز خود را در سال 1986 انجام داد و در مجموع 35 فروند از این هواپیما در مدل های NJ-22 Orao 1 و NJ-22B Orao 2 بدون پس سوز و با پس سوز ساخته شد . مشخصات : سال ورود به خدمت :بعد از 1970 خدمه :1 نفر طول :13.2 متر ارتفاع :4.52 متر وزن خالی : 5.55تن ماکزیمم وزن برخاست :11.8 تن موتور :دو دستگاه Turbomecanica/Orao turbjets بیشترین سرعت :1130 کیلومتر بر ساعت برد رزمی :522 کیلومتر برد نهایی :1320 کیلومتر مهمات : توپ :دو قبضه GSh-23L 23 میلی متری موشک هوا به زمین : AGM-65ماوریک یا Grom-1 بمب :بمب های سقوط ازاد مترجم :F 14 AA هرگونه برداشت از این مطلب منوط به ذکر نام مترجم و منبع می باشد منبع :WWW.MILITARY-TODAY.COM http://www.military-today.com/aircraft/j22_orao.htm
  9. بسم الله الرحمن الرحیم ________________________________________________ [color=blue] هواپیمای جنگنده سوئدی JA-37 ملقب به ویگن، یکی از موفق ترین جنگنده های سوئدی و حتی اروپاییست که تا کنون تولید شده است. این هواپیما جنگنده ای با قابلیت های فوق العاده پرواز سریع در ارتفاع پایین است که برای هواپیمایی با بال های دلتا شکل مزیت ارزنده ای به شمار می آید. از نظر دیگر ویگن نخستین جنگنده ی جهان است که به سیستم کشش برگردان موتور مجهز است. معلوم است که فرود روی باند های فرودگاه های سوئد که کشوری با آب و هوای بسیار سرد که اکثراً یخبندان همیشگی در آن حاکم است، کار آسانی نیست و متوقف شدن روی همین باندها به شدت سیستم هایی نظیر معکوس کننده رانش موتور که در جنگنده ویگن به کار رفته است را طلب می نماید. در زیر مصاحبه ای را با یکی زبده ترین و کارکشته ترین خلبانان، کاپیتان مایکل تورمالم از اسکادران 211 نیروی هوایی سوئد که با انواع گوناگون جنگنده ویگن پرواز کرده است و کوله باری از تجربه به همراه دارد، از نظر می گذرانیم:[/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/iv_viggen_1.jpg[/img] [color=red] کاپیتان، نظر شما در مورد مقایسه ویگن با دیگر جنگنده ها، مثل تورنادو، F-15 و MiG-29 چیست؟[/color] [color=blue] خوب، این سوال آسانی نیست. نبرد هوایی به فاکتور ها و عوامل زیادی بستگی دارد. از جمله اینکه تعداد هواپیماهای خودی و دشمن چند است، فاصله بین دو طرف چقدر است و البته دو طرف چه تسلیحاتی را با خود حمل می کنند. با توجه به همین عوامل، تعیین برنده نهایی یک نبرد هوایی کار ساده ای نیست. اما اگر کلاً جوابی قانع کننده بخواهید، باید بگویم که من هیچ گاه در یک نبرد داگفایت یا جنگ هوایی نزدیک با هواپیماهای F-15 یا MiG-29 روبرو نخواهم شد. بلکه بهتر است جنگ بین ما نبردی از فاصله دورباشد. به جرات می گویم که اگر وینگمن یا شخصی که با هواپیمای دیگری در دسته من پرواز می کند از نظر اطلاعات به خوبی مرا پوشش بدهد، شاید بتوانم با ویگن جنگنده هایی را که نام بردید به راحتی شکست بدهم.[/color] [color=red] چه چیزی ویگن را به یک جنگنده جذاب تبدیل کرده است؟[/color] [color=blue] شاید قیافه و صدای موتورهای این جنگنده، چیزی باشد که در نظر مردم جذاب می نماید. اما از نظر ما خلبان ها چیزهای دیگری هستند که یک جنگنده را برای ما جذاب می نمایند. ویگن جنگنده ای است که می توانید به آن اعتماد کنید. وقتی با این جنگنده پرواز می کنید، می توانید به راحتی نگرانی هایتان در مورد خود هواپیما را دور ریخته و تنها و تنها دهنتان را متمرکز موقعیتی کنید که در آن قرار دارید.[/color] [color=red] ویگن یک جنگنده تدافعی است و برای نبرد های نزدیک ساخته نشده است. این مسئله چگونه می تواند در پرواز دادن این جنگنده یا در تمرینات نبرد های نزدیک تاثیر گذار باشد؟[/color] [color=blue] باز هم باید گفت که خیلی چیزها بستگی به موقعیت دارد. برای مثال اگر شما با یک جنگنده F-16 که تسلیحات بسیاری را به همراه تانک های سوخت اضافه حمل می کند روبرو شوید، در حالی که جنگنده شما بسیار سبک و تنها مجهز به موشک های هوا به هواست، طبیعی است که اختلاف چالاکی و کارایی دو هواپیما به صفر می رسد و این دو جنگنده در شرایط مذکور کارایی یکسانی خواهند داشت. پس ما همیشه قبل از اینکه وارد یک نبرد هوایی نزدیک شویم، شرایط را می سنجیم. اگر شرایط بر وفق مرادمان نبود، خوب، وارد نبرد نمی شویم و سعی می کنیم که دشمن را از دور مورد هدف قرار دهیم. این یکی از قدیمی ترین تاکتیک های نبرد هوایی است.[/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/iv_viggen_4.jpg[/img] جنگنده ویگن در حال پرواز، ویگن تنها جنگنده مجهز به سیستم کشش برگردان است [color=red] شما با انواع گوناگونی از ویگن پرواز کرده اید، تفاوت مدل های مختلف بیشتر در چیست؟[/color] [color=blue] صادقانه بگویم تفاوت بین نمونه های قدیمی ویگن با فایترویگن که نسل جدید ویگن می باشد، بسیار زیاد است. برای درک این تفاوت، بیایید تنها به تفاوت موتورهای RM8A و RM8B و مانورپذیری دو مدل نگاهی بیندازیم. موتور اصلاح شده ی RM8B از نظر تنها یک پیشرانه، چیزی بیشتر از یک موتور معمولیست. قدرت اضافه زیادی ندارد، اما اینکه می توانید به راحتی دسته گاز موتور را به یکباره از حالت Idle به حالت پس سوز و یا قدرت نظامی ببرید و سپس آن را به جای خود بازگردانید بدون آن که اعتراضی از سوی این موتور بشنوید، نعمت بزرگی برای خلبانان هواپیماهای جنگنده است. RM8B در عین حال موتور قدرتمندی است. این را می توانید از شتاب گیری سریع ویگن حتی در ارتفاعات بالا که هوای چندانی برای تغذیه موتور وجود ندارد، درک نمایید. سیلندرهای هیدرولیکی اضافه برای رادر ها و سیستم هشدار صوتی، همه اینها چیزهایی است که به شما امکان یک پرواز بی دغدغه، حتی در سرعت های نزدیک به سرعت صوت و شتاب جی زیاد را می دهد. اما در پرواز با نمونه قدیمی ویگن، واقعاً باید بدانید که دارید چکار می کنید. در نبرد های هوا به هوا، موتور قدیمی RM8A بسیار مایل است که پروازتان را با یک استال دردناک خاتمه بدهد. اگر در شتاب جی بالا، حتی فقط دسته گاز را لمس نمایید، موتور وامانده خواهد شد. در ویگن های قدیمی نمی تواستید شتاب های بیشتر از 6 جی را به هواپیما اعمال نمایید. همچنین می بایست همیشه مواظب سرعت های نزدیک سرعت صوت باشید چرا که هدایت هواپیما در چنین سرعت هایی بسیار مشکل می شد. در یک نبرد هوایی نزدیک، من شخصاً مدل جدید تر ویگن را کاملاً بر نمونه قدیمی ترجیح می دهم.[/color] [color=red] از آنجایی که همه ما می دانیم «ویگن» به معنای قدرت مهارنشدنی است، کمی بیشتر در مورد روشن کردن پس سوز ها در پرواز معمولی و در نتیجه رفتن به حالت مافوق صوت توضیح دهید.[/color] [color=blue] بعضی پروازها هستند که خاطره شان را هنوز به یاد دارم، خصوصاً پروازی را که چندی پیش بر فراز خلیج بوتنیا انجام دادیم. در این پرواز خلبانان می بایست با سرعت 0.9 ماخ و در ارتفاع 300 متری بالای سطح آب پرواز کرده و پس از روبرو شدن با دشمن فرضی به سرعت های مافوق صوت دست می یافتند. من در این پرواز تمرینی پس از زمان مقرر، دسته ی گاز موتور را تا انتها پیش برده و به حالت پس سوز رساندم. با این کار، شما احساس می کنید که به شدت به صندلیتان فشرده می شوید، و پس از آن، فقط در طی چند ثانیه به سرعت مافوق صوت می رسید. این جاست که قدرت موتورها خودنمایی می کند. نیروی موتورها در حالی که لحظه به لحظه بر سرعت شما افزوده می شود، به شما می گوید که قدرت واقعی چه معنایی دارد. البته در این سرعت ها، چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می کند، سر و صدای بسیار زیاد است که حتی صدای رادیو در ماکزیمم ولوم هم قابل شنیدن نیست. در سرعت های مافوق صوت، به راحتی می توانید گرمای زیاد ایجاد شده در اثر اصطکاک بین مولکولهای هوا با بدنه هواپیما را احساس کنید. به طوری که یک بار خودم شخصاً این گرما را در قسمت فلزی کنار دسته گاز حس کردم. اینجاست که می توانید باور کنید که موتور این هواپیما می تواند بیش از 100.000 اسب بخار نیرو تولید کند![/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/viggen_lg.jpg[/img] دو جنگنده AJ-37 ویگن که نمونه های قدیمی تر جنگنده ویگن هستند [color=red] گفته می شود که هواپیمای JA-37 مجهز به سیستم توپ اتوماتیک است که پس از قفل روی هدف هواپیما را به صورت خودکار به سمت هدف هدایت می کند تا تمامی گلوله های شلیک شده دقیقاً به هدف برخورد کنند. آیا واقعاً چنین است؟ اگر جواب مثبت است هواپیما در چنین مواقعی تا چه اندازه می تواند کنترل وضعیت را در دست داشته باشد؟ [/color] [color=blue] بله، این سیستم در هواپیمای JA-37 وجود دارد. اگر عادلانه قضاوت کنیم، واقعاً این سیستم وظیفه اش را به خوبی انجام می دهد. در اکثر مواقع، خلبانان ویگن استفاده از این سیستم را بر به کاربردن موشک های نزدیک برد سایدوایندر ترجیح می دهند و این به خاطر کارایی فوق العاده و امکان چرخش 360 درجه هواپیما هنگام هدف گیری است. هواپیما در حالت Engagement یا به کارگیری این سیستم کنترل رادر ها و سکان افقی را در اختیار دارد و شما نیز کنترل رول یا غلتش هواپیما را به عهده دارید. [/color] [color=red] با استناد به گفته بسیاری از مجله ها، ویگن توانایی اصلاح و تبدیل به یک جنگنده برای حداقل بیست سال دیگر را دارد و بدین ترتیب نیروی هوایی سوئد نیازی به خریداری گریپن نخواهد دید. به نظر شما، آیا این تصمیم درستی است؟[/color] [color=blue] زیاد موافق چنین تصمیمی نیستم. چرا که پتانسیل جنگنده ای مانند گریپن از جنگنده ویگن بیشتر است. اگرچه ویگن با سیستم های مدرنی که دارد یک ماشین جنگی تمام عیار است، اما حقیقت را نباید انکار کرد. ویگن توانایی شکست جنگنده سبک وزن و مانورپذیری چون F-16 را در جنگ های هوایی نزدیک و تن به تن ندارد. همچنین هزینه اضافه کردن امکاناتی چون سوختگیری هوایی و موتور قدرتمند تر بسیار هزینه بردار است. یادتان باشد که ویگن یک جنگنده سنگین است و سنگینی نیز خرج بردار است. اگرچه من همیشه عاشق این جنگنده بوده ام، اما حالا وقت گریپن رسیده است که بار مسئولیت ویگن را به دوش بکشد.[/color] [[color=red] ویگن دارای سیستم بی نظیر کشش برگردان موتور است در حالی که گریپن فاقد چنین سیستمی می باشد. از نقطه نظر یک خلبان شما کدام یک را ترجیح می دهید؟[/color] [color=blue] در حقیقت جنگنده گریپن از کاناردها یا بالچه های کوچک قسمت جلوی هواپیما به عنوان سپویلری که هواپیما را به سمت زمین می فشارد و اصطکاک را افزایش می دهد به عنوان یک سیستم کاهش سرعت اضافه استفاده کرده است. به یاد داشته باشید که اگرچه ویگن با استفاده از سیستم کشش برگردان می تواند به راحتی روی باند های یخزده فرود آمده و به زودی متوقف شود، اما این سیستم بسیار سنگین است و به ندرت استفاده می شود. بنا براین من به عنوان یک خلبان سیستمی را که در گریپن به کار رفته است ترجیح می دهم.[/color] [color=red] در سوئد، در بعضی تمرینات هوایی خلبانان از جاده های معمولی برای فرود استفاده کرده و برخی دیگر این گونه فرود ها را مشابه فرود بر روی ناو هواپیمابر می دانند. آیا شما شخصاً هیچ گاه روی جاده های معمولی فرود آمده اید؟ فرود روی جاده تا چه اندازه با فرود روی باند های مخصوص متفاوت است؟[/color] [color=blue] من فرودهای بسیاری را روی باند های بسیار کوتاه انجام داده ام و این جزئی از تمرینات ماست و این کاریست که تمرکز زیادی می طلبد. در شرایط فرود روی باند های کوتاه، باید سریع عمل کنید و در عین حال دقت لازم را نیز داشته باشید. چرا که هر لحظه دیر عمل کردن برابر است با هدر رفتن ده ها متر باند و مسافت برای توقف. به ویژه در زمستان ها که به زمین نشاندن یک هواپیمای 14 تنی که با سرعت 250 کیلومتر بر ساعت به باند نزدیک می شود، کاری چندان آسان نیست.[/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/iv_viggen_6.jpg[/img] سیستم پس سوز ویگن توسط خود سوئدی ها طراحی شد [color=red] می دانیم که در هنگام ماموریت، یک خلبان باید اطلاعات زیادی را مدیریت کند. شما این مسئله را در هواپیمای ویگن در مقایسه با گریپن و مدل های دیگر چگونه ارزیابی می کنید؟[/color] [color=blue] یک خلبان تنها می تواند مقدار معینی از اطلاعات را در یک زمان از ذهن بگذراند. شاید تعجب کنید که گاهی اوقات یک خلبان در هنگام ماموریت فرصت فکر کردن به چیز دیگری را ندارد. در گریپن، خود هواپیما بسیار به سادگی پرواز می کند. پس شما به راحتی می توانید از 90 درصد ظرفیتتان برای پردازش اطلاعات تاکتیکی ماموریت استفاده کنید. در JA-37 این مقدار به 80 درصد می رسد، در حالی که در AJ-37 که مدل شناسایی ویگن است این مقدار در حدود 50 درصد و در جنگنده قدیمی JA-35 دراکن به صفر می رسد، چرا که در دراکن شما تنها باید مواظب باشید که هواپیما از کنترل خارج نشود. هواپیماهایی مانند دراکن همیشه در حال تقلا برای دچار شدن به یک «سوپر استال» هستند! تجربه شخصی من از پرواز با نمونه شناسایی ویگن این است که در این جنگنده، کاملاً باید مشغول بررسی سیستم های مختلف باشید و حتی فرصت سر خاراندن هم ندارید. در فایترویگن قدری مسئله فرق می کند و شما آزادی فکری بیشتری دارید.[/color] ______________________________________________________ [color=green] در مورد جنگنده ویگن بیشتر بدانید[/color] [color=blue] ویگن از نمونه های موفق هواپیماهای اروپایی است که در نتیجه نیاز نیروی هوایی سوئد به یک جنگنده مدرن تر از ساب دراکن J-35 به وجود آمد. هدف از ساخت ویگن، بومی کردن صنعت طراحی و ساخت هواپیماهای جنگنده در سوئد بود که به طراحی ویگن انجامید. در ابتدای طراحی این جنگنده، طرح های برخاست عمودی به کمک رانش موتور و بال های متغیر مورد بررسی قرار گرفتند که برخاست عمودی به دلیل هزینه بردار بودن و ریسک بالای کار و بال های متغیر به دلیل نبود تکنولوژی توسعه بال های متغیر در سوئد در آن زمان، یکی پس از دیگری مردود اعلام شدند. جنگنده ویگن یک جنگنده مافوق صوت با قابلیت پرواز با سرعت های بالای ماخ 2 است. این جنگنده در مدل های عمده رهگیر تهاجمی با کد AJ، رهگیر با قابلیت تهاجم زمینی با کد JA و لقب فایترویگن و مدل شناسایی ساخته شده است. از قابلیت های مهم این جنگنده می توان به پرواز امن در ارتفاع پایین با سرعت مافوق صوت اشاره کرد که در نوع خود بی نظیر است. ویگن نخستین و البته تنها هواپیمای جنگنده در جهان است که به دلیل شرایط آب و هوایی کشور سوئد مجهز به سیستم کشش برگردان موتور برای توقف هر چه سریعتر است. ویگن اگرچه در نبرد های هوایی چندان سریع عمل نمی نماید، اما می تواند به عنوان یک جنگنده دفاع هوایی برای انهدام هواپیماهای دشمن از فواصل دورتر از نبرد نزدیک به خدمت گرفته شود. ویگن دارای بال های مثلثی شکل و کاناردها یا بالچه هایی در قسمت جلویی هواپیماست. هواپیمای جنگنده ویگن از نظر تسلیحات می تواند تعداد شش موشک سایدوایندر و بمب های همه منظوره را حمل نماید.[/color] منبع: http://air.blogfa.com/post-110.aspx
  10. بسم الله الرحمن الرحیم [color=red] از زبان ستوان ‏يكم خلبان علي چراغلو[/color] [color=blue] من استاد خلبان هليكوپتر 206 هستم. اين هليكوپتر به علت كوچك بودن، داراي قدرت مانور خوبي است و به همين دليل براي ماموريتهاي شناسايي و پرواز در مناطق سخت و كوهستاني بيشتر از اين نوع هليكوپتر استفاده مي‏شود. به من ماموريت داده شده به همراه يكي از فرماندهان نيروي زميني، باتلاق هورالهويزه را شناسايي كنيم. از آنجا كه خط اول نيروهاي عراقي در مقابل باتلاق بود و آنها داراي پدافند قوي بودند، لذا شناسايي آن منطقه از رو به رو بعيد به نظر مي‏رسيد و ما براي رعايت اصل ايمني، مجبور بوديم كه باتلاق را دور بزنيم. زماني كه به پشت خطوط عراقي‏ها رسيديم، ناگهان متوجه شديم كه سه فروند هليكوپتر سنگين Mi-24 Hind عراقي هایند به طرف ما در حال پروازند. بلافاصله توسط راديو به قرارگاه مركز هوانيروز در منطقه اطلاع دادم و خود نيز با سرعت هرچه تمام از همان راهي كه آمده بودم برگشتم. وقتي از مقابل نيروهاي خودي مي‏گذشتم متوجه سه فروند هليكوپتر كبرا شدم. بلافاصله با آنها تماس گرفتم و موقعيت هليكوپترهاي عراقي را گزارش دادم. لحظاتي بعد، خلبانان كبرا در مقابل هليكوپترهاي عراقي صف ‏آرايي كردند و آماده‏ي درگيري شدند. من به دستور فرمانده منطقه و به منظور پشتيباني هوايي در همان جا مستقر شده و به تماشاي جنگ هوايي بين هليكوپترهاي كبرا و هايندهاي عراقي پرداختم. هليكوپترهاي عراقي و كبراهاي ايران رو به ‏روي هم قرارگرفته بودند. خلبان يك كبرا كه به من نزديكتر بود، «ستوان باقر كريمي» بود. او به آرامي به هایند عراقي نزديك مي‏شد و خلبان هليكوپتر عراقي هم با دستپاچگي به او تيراندازي مي‏كرد ولي ستوان كريمي اعتنايي نمي‏ كرد و همانطور به سمت هليكوپتر عراقي مي‏ رفت و لحظه به لحظه به هايند نزديكتر مي‏شد. وضعيت طوري بود كه نيروهاي دو طرف نمي ‏توانستند از زمين وارد عمل شوند چون تيراندازي آنها اين خطر را داشت كه اشتباهاً هليكوپترهاي خودي را هدف قرار دهند. لذا نيروهاي دو طرف دست از كار كشيده و به تماشاي جنگ هوايي بين اين شش هليكوپتر پرداختند. من نيز از فرصت استفاده كرده و خود را به ميدان درگيري كبراي خلبان كريمي نزديكتر كردم طوري كه صورت باقري را مي‏ديدم كه چسبيده به دوربين نشانه‏روي موشك بود.[/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/Iranian2520AH-1.jpg[/img] [color=blue] كمي دورتر نيز نبرد نزديك دو هايند عراقي و دو كبراي ايراني در جريان بود. هر دو صحنه بسيار نفس‏گير و تماشايي بود و ما نمي‏‎دانستيم نظاره‏ گر كدام‏يك باشيم. از آنجا كه فركانس راديويي ما با يگانهاي زرهي نيروي زميني يكي بود در راديو مي‏‎ شنيدم كه همگي نيروهاي زرهي ايران درگير تماشاي اين نبرد هوايي هستند و مرتب در راديو مي‏گفتند: بزن، بزن. هليكوپترها به هم نزديك شده بودند. ستوان كريمي هنوز به پيش مي‏ رفت و فاصله‏اش با هايند عراقي خيلي كمتر شده بود. نفس‏ها در سينه حبس شده بود و كسي كاري انجام نمي ‏داد و همه منتظر نتيجه بودند. ناگهان هيند عراقي كه به كبراي ستوان كريمي نزديك بود خواست گردش كند و از خط آتش كبرا دور شود كه در يك لحظه موشك تاو هليكوپتر كبراي خلبان كريمي رها شد و درست به وسط هليكوپتر عراقي اصابت كرد و هليكوپتر عراقي در آسمان آتش گرفت و قبل از رسيدن به زمين كاملن متلاشي شد به طوري كه چند لحظه ‏ي بعد تقريباً آثاري از هليكوپتر عراقي ديده نمي‏ شد. كمي دورتر، دو هليكوپتر ديگر كبرا نيز موفق شده بودند دو هايند عراقي را با موشكهاي تاو در هوا منهدم كنند. من به اتفاق هليكوپترهاي كبرا كه ديگر مهمات نداشتند به طرف پايگاه خود حركت كرديم و در راه توسط راديو گزارش جنگ هوايي را به قرارگاه ارسال كردم. وقتي در پايگاه نشستيم مورد استقبال پرسنل هوانيروز و مقامات مستقر در قرارگاه قرار گرفتيم. فرداي آن روز، اين خبر در رسانه‏ هاي كشور، بازتاب حمعي وسيعي پيدا كرد و هر كدام به نحوي، شجاعت خلبانان كبرا را ستوده بودند. [/color] منبع : http://air.blogfa.com/post-117.aspx
  11. سلام دوست عزیز این اخرین پست من تو این تاپیک هست و اگه ادامه بدم فکر کنم دیگه اقایون مدیر حسابی شاکی بشن . 1.در مورد رادار بحث نمی کنم چون فکر نکنم به نتیجه برسیم .هر چند که دوستان به نتیجه رسیدن . 2.دوست عزیز ,داداش گلم صحبت ما در مورد قابلیت رزمی فاکس بت هست نه قابلیت شناسایی . 3.در ضمن این که میگید میان مهارت خلبان و ... تفکیک قائل نمی شید فقط اینو میگم که وقتی خلبانان فاکس بت میدیدن هواپیماشون اونا رو از خیلی جهات تو محدودیت قرار میده , مهارت و ... میذاشتن کنار . به عنوان مثال در داگفایت که حریف هواپیما ها نمی شن و در درگیری فامد هم که تحت جنگ الکترونیک قوی کم میارن . در ضمن اگه خلبان های عراقی با فاکس بت فرار می کردن به خاطر ضعف فاکس بت بود و گرنه خلبانان عراقی این قدر هم که می گن دست و پا بسته نبودن . به عنوان مثال تو این تاپیک ببینید که خلبانان عراقی میگ 23 چه جوری با وجود تامکت برای فانتوم ها مزاحمت ایجاد می کردن . http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=22602 در مورد بقیه صحبت هات چی بگم یا علی
  12. [color=red] روایتی مهیج از عملیات بمباران پایگاههای هوایی بغداد توسط خلبانان نیروی هوایی[/color] با توجه به جا ماندن فانتوم مزبور، بلافاصله 2 فروند F-4E به یاری او شتافته و چتر حمایتی خود را در عمق خاک دشمن بر سر پرنده زخمی باز کردند. کابین عقب تامکت رهبر، همتای خود در دسته پروازی میگهای 23 را نشانه رفته و قفل ققنوس را بر روی آن محکم کرد. موشک حرارتی همچون نیزه ای، سینه F-4 مجروح را شکافت و نفس این قهرمان نبردهای برون مرزی را گرفت. با آغاز تجاوز فراگیر و سراسری رژیم بعث عراق به خاک ایران، تیزپروازان نیروی هوایی ارتش در کوتاهترین فاصله ممکن با انجام عملیات معروف 140 فروندی درسی فراموش نشدنی به حکام بلندپرواز عراق دادند. با این حال سهمگین ترین ضربه به نیروی هوایی عراق در روز سوم مهرماه 1359 به پایگاههای هوایی اطراف بغداد وارد آمد. پایگاههای هوایی حبانیه، تموز و التقدم توسط فانتومهای پایگاههای هوایی تهران و همدان مورد هجوم قرار گرفت تا تعداد 9 فروند پرنده عراقی بر روی زمین نابود شده و هر دو باند پروازی التقدم با مورد اصابت قرار گرفتن از 3 نقطه توسط بمبهای سنگین، از حالت عملیاتی خارج گردد. اندک زمانی بعد دسته پروازی دیگری از F-4ها در شمال بغداد آفتابی شده و سپس با چسبیدن به کف رود دجله و گرفتن سمت جنوب و گذر از کنار ساختمانهای دولتی این شهر، در حالی که دست هیچ پدافندی به آنها نرسید، پایگاه هوایی الرشید را بمباران کردند. فرماندهی دفاع هوایی نیروی هوایی عراق در مقابله با دسته های پروازی متعدد نیروی هوایی ایران، در مدت کوتاهی چندین فروند رهگیر میگ 21 و میگ 23 را برای مقابله با بمب افکنهای مهاجم به آسمان فرستاد تا درگیریهای سنگینی در اطراف بغداد رخ دهد. در طی حمله به پایگاه هوایی تموز، یکی از F-4D های مهاجم مورد اصابت گلوله های توپهای پدافندی قرار گرفت تا با سرعت به مراتب کمتری نسبت به همرزمانش راه بازگشت را در پیش گیرد. با توجه به جا ماندن فانتوم مزبور، بلافاصله 2 فروند F-4E به یاری او شتافته و چتر حمایتی خود را در عمق خاک دشمن بر سر پرنده زخمی باز کردند. F-4E ها با بهره گیری مناسب از سامانه درخت جنگی خود، تعداد 4 فروند میگ 21 را که از سمت شمال به طرف آنها در حال حرکت بودند، شناسایی کردند. بلافاصله رهبر دسته به طرف دسته پروازی میگها گردش کرد و با هدف ترساندن خلبانان عراقی، پس از انجام قفل راداری روی رهبر دسته، یک تیر موشک اسپارو به سمت آنها شلیک کرد. اگرچه با آغاز این درگیری، یکی از میگها مورد اصابت قرار گرفت و سقوط کرد، ولی خلبانان عراقی با توجه به حضور در عمق خاک خودی، جرات وجسارت خوبی از خود نشان دادند و بی محابا به دسته پروازی F-4های ایرانی زدند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/IRIAF_Phantom002.jpg[/img] در درگیری سنگینی که بین طرفین به وقوع پیوست، خلبانان عراقی بدون نگرانی از کمبود سوخت و با بهره گیری از سلاحهای هوا به هوای بیشتر، هر دو فروند F-4E پشتیبان را هدف قرار دادند. یکی از این فانتومها به وسیله موشک هوا به هوای K-13 و دیگری توسط گلوله های توپ مورد اصابت قرار گرفت. فاجعه ای در آن سوی مرزهای ایران در حال شکل گیری بود. 3 فروند فانتوم آسیب دیده و زخمی در حالی از مهلکه نخستین درگیری گریختند که با ترک محل توسط دسته پرواز نخست میگها به خاطر کمبود سوخت، سامانه درخت جنگی F-4ها نشان از نزدیک شدن تعداد بیشتری جنگنده میگ از طرف پایگاه هوایی سلمان پاک داشت. بلافاصله هر 3 فروند ارتفاع را کاهش داده و با اتخاذ تاکتیکهای مختلف که قبل از جنگ بارها و بارها آن را تمرین کرده بودند، خود را تا نزدیکی مرز رساندند. در اینجا، تامکتهای پشتیبان هواپیمای تانکر سوخترسان، از دستور اکید در خصوص عدم قطع خطوط مرزی تخطی کرده و با جدا شدن از بویینگ 707، مسیر درگیری میگهای سلمان پاک با فانتومهای سانحه دیده را قطع کردند. کابین عقب تامکت رهبر، همتای خود در دسته پروازی میگهای 23 را نشانه رفته و فقل ققنوس را بر روی آن محکم کرد. فینیکس ایرانی غرش کنان قلب فلاگر را در آسمان عراق درید تا همرزمانش بدون معطلی و بی مقدمه، فانتومها را به حال خود رها کنند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%D8%A7%D9%81-14_%D8%AF%D8%B1_%D8%AD%D8%A7%D9%84_%D8%B4%D9%84%DB%8C%DA%A9_%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9_AIM-54.jpg[/img] در حالی که ماجرای درگیری با دسته میگهای سلمان پاک به پایانش نزدیک می شد، یک دسته پروازی از جنگنده های میگ 23 از این دلمشغولی خلبانان F-14A تامکت استفاده کرده و خود را به فاصله مطمئن برای درگیری تن به تن با F-4ها رساندند. با توجه به روشن شدن سریع تکلیف میگهای سلمان پاک، تامکتها بلافاصله کوشش خود را معطوف دور کردن فلاگرهای تازه نفس از پرندگان زخمی خورده کردند. اگرچه تامکتها با بارگیری گستره وسیعی از سلاحهای هوا به هوا، کاملا سنگین به نظر می رسیدند، با این حال باز هم از میگهای 23 چالاکتر و مانورپذیرتر بودند. در درگیری کوتاهیی که بین طرفین درگرفت، دو فروند میگ 23 فلاگر با اصابت موشکهای حرارتی سایدوایندر، مسافر خاک شدند تا بدین ترتیب شر این مزاحمان هم از سر خلبانان فانتوم کم شود. خلبانان فانتوم که دیگر خیالشان از بابت رهگیرهای عراقی راحت شده بود، در حال نزدیک شدن به مرز و ورود به خاک ایران بودند که ناگهان سومین دسته پروازی میگهای 23 جرات درگیری با تامکتها را به خود دادند و به دل آتش زدند. دوباره درگیری تن به تن سنگینی رخ داد با یک فروند فلاگر دیگر در آسمان خاکستر شود. دیگری هم صدمه دید تا دیگر همرزمانش را به بازگشت قانع کند. اما گویا این رشته سر دراز داشت. میگهای باقیمانده با قرارگیری در موقعیت مناسب، اقدام به شلیک چند تیر موشک K-13 کردند که یکی از آنها به F-4D اصابت کرد. موشک حرارتی همچون نیزه ای، سینه F-4 مجروح را شکافت و نفس این قهرمان نبردهای برون مرزی را گرفت. ضربه کاریتر از آن بود که فانتوم زخم خورده را یارای مقاومت در برابر آن باشد. خلبانان فانتوم مزبور، ناامید از ادامه مسیر، از هواپیما خروج اضطراری کردند و به اسارت درآمدند. در همین زمان، یکی دیگر از میگهای 23 هم مورد اصابت قرار گرفت و ساقط شد. بدین ترتیب دسته پروازی F-4ها و F-14ها بدون اتفاق دیگری، پس از پشت سرگذاشتن یک پرواز پرماجرا، خطوط مرزی را قطع کرده و به آغوش وطن بازگشتند. همان شب عراقیها ادعا کردند که 5 فروند F-4 را بر فراز بغداد سرنگون کرده اند، اما کارکنان سفارت انگلستان که ورود و خروج تمامی دسته های پروازی به آسمان بغداد را شاهد بودند، بازگشت پیروزمندانه بمب افکنهای ایرانی را از فضای این شهر تایید کردند. http://newcoy.persianblog.ir/post/476/
  13. [quote]سلام،در جنگ ایران عراق کبراها از سایدوایندر هم استفاده کردن؟[/quote] [color=blue] سلام نه دوست عزیز در جنگ استفاده نشد . [/color]
  14. [color=blue] سلام جالب اینه که نیرو های زمینی ما کلا بی خیال جنگ شدن و انگار داشتن مسابقه می دیدن [/color]
  15. سلام برادر ارجمند جناب Mr_Fox یا (حیدر ) من با حرف شما موافقم و از دلایلی که اوردید ممنون . ولی تو رو خدا بزن رو ترمز دلیلی نداره همدیگه رو بکوبیم فقط داریم نظراتمون رو میگیم تا هم اشتباه های ما بر طرف بشه و هم به اطلاعاتمون افزوده شه . واقعا درست نیست بچه های میلیتاری این جوری با هم بحث کنن .به قول جناب علی اگه یکی از جایی دیگه بیاد این پست هارو ببینه چی فکر میکنه. همین جا هم از کسانی که تو این تاپیک از دستم ناراحت شدن حلالیت می طلبم . یا علی
  16. [quote][b]بسیار ممنون از شما .....فقط یک سوال از این نوع هواپیما ها برای رساندن یا تامین سوخت مورد نیاز پایگاهای نظامی استفاده میشه؟؟[/b] [/quote] [color=blue] سلام دوست عزیز فکر کنم استفاده بشه . چون می تونه مقدار قابل توجهی سوخت حمل کنه .[/color]
  17. [quote]برادر F14AA 1-درباره اين سوءتفاهم قبلا هم توضيح دادم كه منظور من مجموع ويژگي هاي ميگ-25 در برابر مجموع ويژگيهاي اف-14 و اف-15 بود نه فقط رادار اون. دوست خوبم اس آر-71 صرفا خاص شناساييه و هيچ قابليت رزمي نداره پس به كلي از اين مقوله خارج ميشه ولي ميگ-25 با حمل طيف گسترده اي از تسليحات هوا به هوا و هوا به زمين و ثبت ده ها پيروزي قطعي در كنار شكست هاي معدود و انگشت شمار توي جنگ هاي مختلف بدون شك يكي از بهترين شكاري هاي قرن و شايسته مقايسه با جنگنده هاي برتري هوايي معروف محسوب ميشه. در ضمن برخلاف تصور كاملا اشتباه شما سرعت و سقف پرواز فاكسبت فقط به درد فرار نميخوره و يه خلبان خبره با استفاده از همين قابليت هاي افسانه اي ميتونه در كسري از ثانيه هواپيماي دشمن رو از بالاي سر دور بزنه و از پشت سر طوري ناك اوتش كنه كه تو اون دنيا هم نفهمه از كجا خورده البته پرواضحه كه اينكارا از خلباناي عراقي و سوري بر نمياد و تكخال روس يا يكي مثل امير زندي و شهيد بابايي ميخواد. 2- درسته كه كارنامه قطعيه يه جنگنده توي جنگ واقعي مشخص ميشه ولي توي دوره صلح هم ميشه براساس مقايسه امار و ارقام مربوط به شرايط فني. شبيه سازي هاي رايانه اي و از همه مهمتر تمرينات مشترك خلبان هاي چند كشور تخمين هايي تقريبا نزديك به واقعيت زد. به طور مثال توي نمايشگاه هوايي پاريس ميگ-31 بي ام به راحتي آب خوردن روي اف-22 قفل راداري كرده بود. درباره ميراژ اف-1 و تامكت هم اين بلاهت صدام بوده كه همچين ادعايي رو باور كرده وگرنه هر بيسوادي كه يه نگاه به كاتالوگ اين دو تا بندازه ميفهمه كه اين مدل ميراژ اصلا واسه اينكار ساخته نشده. در ضمن مشاركت تو حمله به طالباني كه اصلا نميدونستن هواپيما خوردنيه يا پوشيدني هم اصلا جنگ محسوب نميشه. [/quote] [color=blue] علیک سلام عزیز دل من قبول دارم که در مورد فاکس بت و تامکت سوءتفاهم شد . من میدونم که SR-71 مخصوص شناساییه ولی منظورم این بود اگه قراره که هواپیمای جنگنده ای تنها نقاط مثبتش سرعت و سقف پرواز باشه پس نباید بهش گفت جنگنده . در ضمن در مورد شکارها و شکست های فاکس بت چی بگم ؟ اگه بگم میگید غیر منصف هستم . اخه چرا دوستان شما می گید فاکس بت توانایی حمله دقیق به اهداف زمینی داره ؟؟؟ اگه داره بگید ما هم بدونید چون من هیچ جا چنین چیزی ندیدم .(شاید همین ندیدن این اطلاعات باعث غیر منصف بودن بنده باشه ) اخه اگه این هواپیما شکست نمی خورد فقط و فقط به خاطر این بود که مرد میدون نبود و زود فرار می کرد .(اگه غیر از اینه بگید ما هم بدونیم ) از قدیم گفتن شنیدن کی بود مانند دیدن .توصیه من به شما اینه که تا ندیدی باور نکن .اگه امریکا میگه : اف 22 این جوریه ,اون جوریه فقط حرفه و یا روسیه که میگه :میگ 31 این کارو میکنه یا اونکار رو میکنه حرفه و حرف هم که کنتور نداره در ضمن جنگ با طالبان که گفتم منظورم حمله به اهداف زمینی بود که رافال خودی نشان داد . شما که می گید میراژ اف 1 نمی تونه تامکت رو بزنه باید بگم می تونه ولی به شرط این که خلبان اموزش دیده باشه مثل خلبانان نهاجا و نه مثل عراقی هایی که 100 تومن خرج می کردن و انتظار داشتن خلبان های تکخال تحویل بگیرن . در ضمن اگه تامکت رو در مانور پذیری مثل فاکس بت می دونید بهتره حداقل فیلم تاپ گان رو ببینید هر چند که فیلم هالیوودیه و خالی می بنده ولی باز هم نتونسته توانایی F 14 رو نشون بده یا علی[/color]
  18. [quote] همزمان با این اقدام چین، ناو اتمی روسیه و ناو هواپیمابر و زیردریایی و مین‌روب روسیه و «نبردناو»ها و زیردریایی‌های ایران نیز وارد آب‌های سوریه خواهد شد. [/quote] [color=blue] ایران نبرد ناو داره ؟؟!!!!!!!![/color]
  19. [color=blue] برادر علی تقصیر ما نبود تقصیر طرفدارهای روسی بود (شوخی کردیم ) ولی در کل با حرف شما در مورد فاکس بت موافقم . اما جناب ,ما که سنگ کسی رو به سینه نزدیم و همین طور برادران دیگر .به نظر من به جزء چند جا که کمی بوی طرفداری میداد بقیه جاها خیلی مفید بود (حداقل برای من )چون که اطلاعاتم در مورد فاکس بت و الکترونیک روسیه افزایش پیدا کرد که دست همه دوستان بخصوص جناب چکا درد نکنه . [/color]
  20. [quote name="cheka"][quote name="F14AA"][quote name="cheka"][quote name="F14AA"][quote][quote][quote].[/quote] [color=blue] [color=blue] اخوی شما خودت داری میگی برای جذب صادرات.در ضمن چرا زمانی که به قول شما کیفیت دستگاه هاشون بهتره باید برن با کشور های دیگه همکاری کنن تا مورد توجه کشور های دیگه قرار بگیرن ؟؟؟ این مثل رو شنیدی که میگن کوزه گر از کوزه شکسته اب میخوره .این ضرب المثل دقیقا مصداق حال روس هاست . من قبول دارم که سوخو 35 صد در صد بومیه یا میگ 29 SMT تا حدودی زیاد بومیه .ولی چرا هر کشوری که از وسایل روسی استفاده می کنه اکثر اوقات ناراضیه ؟؟ یا به دلیل پشتیبانی ضعیفه یا نامرغوب بودنه . همین نیرو هوایی خودمون که برای میگ 29 این همه دردسر کشید ولی به لطف خدا و پشتکار متخصصین داخلی تونست مشکلات رو حل کنه. در مورد رادار میگ 31 چیز زیادی نمی دونم فقط در مورد امتحان شکارش اینو میدونم که از فاصله 300 کیلومتری با موشک R-37 هواپیما رو منهدم کرد . در ضمن اگه در مورد رادار میگ 31 اینو گفتن جالبه بدونید که روس ها گفتن که رادار پاک فا زمانی که روی زمین هست قادر هست تا شعاع 10 کیلومتر رو جستجو کنه ! [/color][/quote] دوست عزیز یک مساله ای هست که شما الان باید بهش دقت داشته باشی اونهم اینه که در دنیای امروز ، بحث 100% بومی جایی نداره ! هیچ کشوری (تاکید میکنم هیچ کشوری) هم نمیتونه ادعا کنه تمام تسلیحات و تجهیزات نظامیش رو خودش و بدون کمک هیچ کشوری ساخته ، این موضوع رو من میتونم برای هر کشوری که بخوای برات مصداق بیارم ، از آمریکاش بگیر تا گینه بیسائو ! مسلمه که ترکیب تکنولوژی ها نتیجه ی بهتری خواهد داد ، ولی این به معنی نیاز روسیه و وابستگیش به تجهیزات اروپایی نیست . همونطور که برای نیازهای خودش (مثلا جنگنده هاش) استفاده بسیار کمی از الکترونیک اروپایی ها میکنه و جنگنده های عملیاتی در ارتش خودش با تکنولوژی روسی ساخته شدن ، اما برای جذب بازار هرکاری میکنند حتی با اروپایی ها و اسراییلی ها همکاری میکنند ، این میشه بحث اقتصادی نه کیفیتی .[/quote] [color=blue] اینو موافقم که هیچ کشوری در دنیای امروز صد در صد بومی نیست ولی بحث ما میگ 25 دهه 60 هست که در اون زمان شوروی قوی ترین چه در زمینه الکترونیک ,نظامی و ... در پیمان ورشو بود و نمی تونست از دیگر کشورهای عضو ناتو کمک بگیره و کشور های پیمان ورشو هم که وضع شون مشخص بود و در نتیجه میشه گفت میگ 25 نتیجه بومی بودن شوروی بود . و هر کشوری برای بدست اوردن بازار هر کاری می کنه ولی اینو قبول داری هند به جای کمک گرفتن از روسیه در زمینه الکترونیک از اسرئیل (به قول دوستان , اسرائیل اشغال خور )کمک میگیره ؟؟؟ نمونه اش هم در ساخت اواکس . ولی یکی از واقعیت ها اینه که روسیه در زمینه الکترونیک خیلی عقب تر از امریکاست .همونطور که در زمینه پرتاب ماهواره و فضا روسیه پیشگام هست .[/color]
  21. [quote]برادر F14AA 1-اینکه من میگم فاکسبت جلو تامکت و ایگل کم نیاورد معنیش اینه که دو تا نقطه قوت اصلیش یعنی سرعت و سقف پرواز افسانه ای نقاط ضعفش رو پوشش داد و برتری تاپ گان های نسل بعدیش رو تا حدود زیادی خنثی کرد. به نظر شما این برای یه هواپیمای نسل سوم کم افتخاریه ؟ 2-شما فرمودید چون میگ-31 توی هیچ جنگی شرکت نکرده پس نباید راجبش صحبت و به توانایی هاش استناد کرد که در این صورت بهترین جنگنده های حال حاضر غرب مثل رپتور و اف-35 و تایفون و رافال هم به حساب نمیان. 3-اگه از مسؤولین وقت وزارت صنایع و وزارت نفت خصوصا پرسنل پایانه های نفتی جنوب بپرسید بهتون میگن عراق از این برتری فاکسبت استفاده کرد یا نکرد !(حالا بماند که از عرب جماعت خلبان در نمیاد و میگ-25 و خا-58 خلبانی مثل شهید خلعتبری می خواست تا نشون بده چه هیولای هولناکیه) 4- تضمین روس ها درباره کارایی سام-6 براساس محاسبات متداول دنیا کاملا درست بود و این خلبان های معجزه آفرین ما بودن که همه این معادلات رو به هم زدن. شاهد مثال اینکه وقتی در اواخر جنگ شهید یاسینی با یه مانور متحرالعقول از موشک استاندارد ناو امریکایی فرار کرد ناخدای اون ناو گفت طبق محاسبات ما اصابت 100% بود و ایرانی ها با فانتوم کارهایی می کنند که برای ما کاملا ناشناخته است. 5-برادر خوب و عزیزم وقتی شما به خیال خودتون برای تحقیر نیروی هوایی و پدافند عراق دائما میگید خلبانای ما با جنگنده های فوق مدرن شکست ناپذیر به شکار سمپاش ملخی و مقابله با پدافند تفنگ بادی میرفتن در واقع بدون اینکه متوجه باشید در حال تحقیر خلبان های خودمون و بی ارزش جلوه دادن موفقت های اونا هستید. آیا انکار می کنید پیروزی وقتی ارزشمنده که مقابل حریف قدرتمند به دست بیاد ؟ [/quote] [color=blue] بازم ببخشید پست متوالی میدم برادر شما توی پست تون گفتید [/color] [color=red] رادار فاكسبت براي زمان طراحيش يعني دهه 1960 نه تنها ضعيف نبود بلكه با برد 150 كيلومتري و ساپورت 4 موشك هولناك آر-40 آكريد يه جهش علمي و تكنولوژيك محسوب مي شد و همين كه ميگ-25 جلوي جنگنده هاي نسل بعدي مثل اف-14 و اف-15 نه تنها كم نياورد بلكه در مواردي بدل به كابوس اونا شد ثابت كننده قابليت هاي فوق العاده بالاي اونه. [/color] [color=blue] این که شما گفتید یعنی یکی از دلایل برتری فاکس بت رادار و موشکش بوده (یا شاید من بد منظورتون رو متوجه شدم ). اگه به سرعت و ارتفاع باشه که SR-71 از همشون قوی تره .مقایسه بین این سه هواپیما باید در مورد قدرت مانور پذیری و ایونیک و موشک ها و ... باشه . چون اگه به سرعت و ارتفاع باشه در اکثر مواقع فاکس بت چه در درگیری فامد و داگ فایت کم میاره و میدون رو خالی میکنه و اونوقت فکر نکنم لقب شکاری شایسته این جنگنده باشه . قبلا هم گفتم کارایی یک جنگنده در زمان جنگ مشخص میشه و نه در زمان صلح ونه به گفته سازنده . مثلا همین میراژ اف 1 که از فرانسه خریداری شد قرار بود تا اف 14 ها رو نابود کنه اون هم با پادهای الکترونیکی پیشرفته و دونستن نقاط ضعف تامکت که امریکا به عراق گفت و موشک های ماژیک و ... .که دیدیم اخرش چی شد . ولی من منظورم به هیچ وجه این نیست که میراژهواپیمای ضعیفیه که خیلی هم قویه ولی طبق گفته های فرانسه که باعث ولخرجی صدام شد نبود . همچنین چه رپتور چه تایفون و چه اف 35 تا وارد کارزا نشن تمام توانایی اونها حرفه .(از حرف تا عمل یه دنیا فاصله ست ) اما رافائل در جنگ افغانستان و در میان تامکت و هورنت هر چند اندک ولی خودی نشان داد .[/color]
  22. جناب چکا شما منظور بنده رو متوجه نشدید . منظورم این بود که در زمان شوروی هواپیما هایی که ساخته شده بودند دچار ضعف الکترونیکی بودند و بعد از پایان جنگ سرد تمام هواپیماهای روسیه ارتقاء پیدا کردند که با کمک کشور دیگه ای مانند فرانسه انجام شد . مثلا میگ 29 چندین مدل ازش وجود داره ؟؟(ovt ,smt و...) همشون اپدیت شدن اون هم با کمک فرانسه تو بخش الکترونیک {مثل کمک گرفتن از شرکت ساژم و فکر کنم تامسون (مطمئن نیستم ) } در ضمن سوخو 27 زمان شوروی با زمان روسیه قابل مقایسه هست ؟؟؟ یا میگ 29 هایی که رادارشون مشکل داشت و در مقابل جنگال به راحتی اسیب پذیر بودند و بعد از جنگ سرد واقعا کارایی خوبی یر روی اون ها انجام گرفت . میشه شما بفرمایید از کجا مطمئن هستید میگ 31 خیلی سرتر از میگ 25 و ... هست ؟؟(چون که امتحانش رو پس نداد .دقیقا مانند رپتور یا اف 35 که فقط حرف از قدرتشون هست ) دوست عزیز بیشتر این ارتقاهایی که اشاره کردید بصورت مشترک با بقیه کشورها انجام شده جهت ایجاد جذابیت صادراتی هست و همونطور که میبینید وقتی در بازار موفق نمیشن (مثل Mig-35 که در حقیقت ارتقا Mig-29M/M2 هست) چیزی هم ازشون تولید نمیشه . اما جنگنده هایی مثل Mig-29SMT یا همین سوخو-35 که فرمودید و قراره در سازمان ارتش روسیه مورد استفاده قرار بگیره ، یا اصلا از کمک خارجی استفاده نمیشه یا در موارد محدود و جزیی (مثل الکترونیک کاکپیت و صفحه LCD و ...) با همکاری شرکت های خارجی هست . در مورد سوخو-27 ، در حال حاضر بیشتر سوخوهای عملیاتی روسیه از نوع Su-27S یا Su-27SM هستند که ارتقا Su-27S مربوط به دوران شوروی هست و ارتقا Su-27SM هم عمدتا افزایش عمر عملیاتی بود . در کل تفاوت زیادی بین سوخو-27 های عملیاتی کنونی با سوخوهای زمان شوروی نیست در مورد رادار زاسلون و نکته ای که جناب حیدر هم فرمودند ، این نکته رو باید ذکر کنم که این رادارها از نوع Electronicaly steered Radar هستند ، نه Mechanical Steered ، یعنی پوشش راداری با استفاده از تکنیک های الکترونیکی که اساس اون ، ماژول های بسیار کوچک ترانزیستوری فرستنده گیرنده T/R هست . انجام میشه ، لذا پوشش زاویه ای از عقب هواپیما توسط رادار فاز آرایه ای مثل زاسلون یا رادار B-1B بعید نیست . (ضمن اینکه میکویان هم تنها ادعا کرده زاسلون میتونه 120 درجه نسبت به خط مرکزی جنگنده پوشش داشته باشه ، نه دقیقا پشت هواپیما ، چون در این صورت خلبان ها در معرض امواج پرقدرت رادار قرار میگیرند که بسیار مضر هست) اخوی شما خودت داری میگی برای جذب صادرات.در ضمن چرا زمانی که به قول شما کیفیت دستگاه هاشون بهتره باید برن با کشور های دیگه همکاری کنن تا مورد توجه کشور های دیگه قرار بگیرن ؟؟؟ این مثل رو شنیدی که میگن کوزه گر از کوزه شکسته اب میخوره .این ضرب المثل دقیقا مصداق حال روس هاست . من قبول دارم که سوخو 35 صد در صد بومیه یا میگ 29 SMT تا حدودی زیاد بومیه .ولی چرا هر کشوری که از وسایل روسی استفاده می کنه اکثر اوقات ناراضیه ؟؟ یا به دلیل پشتیبانی ضعیفه یا نامرغوب بودنه . همین نیرو هوایی خودمون که برای میگ 29 این همه دردسر کشید ولی به لطف خدا و پشتکار متخصصین داخلی تونست مشکلات رو حل کنه. در مورد رادار میگ 31 چیز زیادی نمی دونم فقط در مورد امتحان شکارش اینو میدونم که از فاصله 300 کیلومتری با موشک R-37 هواپیما رو منهدم کرد . در ضمن اگه در مورد رادار میگ 31 اینو گفتن جالبه بدونید که روس ها گفتن که رادار پاک فا زمانی که روی زمین هست قادر هست تا شعاع 10 کیلومتر رو جستجو کنه !
  23. [quote][quote][quote].[/quote] [color=blue] ببخشید که پست متوالی دادم . حالا خوبه گفتیم طرفدارش نیستیم منم موافقم که نباید نتیجه گیری کلی کرد . ولی کلا یه سوال دارم . به نظر شما فاکس بت هواپیمای خوبیه؟؟؟؟ [b]در مورد کمک کردن فرانسه در ارسال و یاری روسیه در زمینه الکترونیک باید اینو بگم که طبق گفته روس ها فقط سوخو 35 هست که 100 در صد بومی است .[/b] این یعنی بقیه هواپیما ها با کمک سایر کشور ها ساخته شده . در ضمن اسم دستگاه ها رو نمی دونم . [/color][/quote] ببخشید یک سوالی میتونم از شما بپرسم !؟ یعنی دارید میگین تمام این هواپیماهایی که شوروی در طول جنگ سرد ساخته (مثل همین میگ-25 یا سوخو-27) با کمک اروپایی ها بوده ؟! اونهم فرانسه و اروپایی که عضو پیمان ناتو برای مقابله با شوروی بودند میدومدن به شوروی تکنولوژی های الکترونیکی واسه هواپیماها میدادن ؟! خواهش میکنم یکم راجع به اینکه اصلا چنین احتمالی میتونسته وجود داشته باشه فکر کنید دوست عزیز ، ناتو و ورشو در طول جنگ سرد هر لحظه در حال آماده باش برای جنگ جهانی سوم بودند و از هیچ تلاشی واسه تضعیف همدیگه دریغ نمیکردند در مورد Foxbat ، بنظر من این رهگیر با توجه به نقش و ماموریتش (رهگیر دوربرد) دارای قابلیت های فوق العاده ای هست که به جرات میتونم بگم هیچ هواپیمای عملیاتی ای از این خصوصیات برخوردار نیست . این عملکرد خوب در Mig-31 Foxhound به شدت تقویت شده .[/quote] [color=blue] جناب چکا شما منظور بنده رو متوجه نشدید . منظورم این بود که در زمان شوروی هواپیما هایی که ساخته شده بودند دچار ضعف الکترونیکی بودند و بعد از پایان جنگ سرد تمام هواپیماهای روسیه ارتقاء پیدا کردند که با کمک کشور دیگه ای مانند فرانسه انجام شد . مثلا میگ 29 چندین مدل ازش وجود داره ؟؟(ovt ,smt و...) همشون اپدیت شدن اون هم با کمک فرانسه تو بخش الکترونیک {مثل کمک گرفتن از شرکت ساژم و فکر کنم تامسون (مطمئن نیستم ) } در ضمن سوخو 27 زمان شوروی با زمان روسیه قابل مقایسه هست ؟؟؟ یا میگ 29 هایی که رادارشون مشکل داشت و در مقابل جنگال به راحتی اسیب پذیر بودند و بعد از جنگ سرد واقعا کارایی خوبی یر روی اون ها انجام گرفت . میشه شما بفرمایید از کجا مطمئن هستید میگ 31 خیلی سرتر از میگ 25 و ... هست ؟؟(چون که امتحانش رو پس نداد .دقیقا مانند رپتور یا اف 35 که فقط حرف از قدرتشون هست ) [/color]
  24. [quote]خوب ، نگا فاکس بت برای فرار از بقیه جت ها و موشک ها خیلی ساده باید سرعت ماکسیمم (مجاز 2.8 ماخ) رو بگیره و ارتفاع زیاد کنه بعد راحت می تونه فرار کنه! چیه این مشکل داره؟[/quote] [color=blue] ای قربون اقا همینه .کل حرف من همینه . فاکس بت کارش همینه سر و صدا کردن با اون موتورش بعدش هم که برو که رفتیم . میزاره رو گاز و فلنگ و می بنده . مثلا شکستن دیوار صوت توسط میگ های 25 هند تو پاکستان .[/color]