yar2000

Members
  • تعداد محتوا

    146
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های yar2000

  1. جالبه در فيلم منتشر شده و در صحبت‌هاي مسئولين دائم راجع به حمل 8 بمب و موشك حرف زده ميشه ولي در تصاوير فقط هواپيماي حامل 4 موشك نشان داده مي‌شود و من هنوز موفق به ديدن هواپيمياي مسلح به 8 موشك نشدم.
  2. نزدیک شدن خطرناک جنگنده روسی و پهپاد ایرانی در سوری     http://www.asriran.com/fa/news/448632/نزدیک-شدن-خطرناک-جنگنده-روسی-و-پهپاد-ایرانی-در-سوریه-فیلم       به تازگی رسانه های روسی فیلمی را منتشر کرده و گفته اند که این فیلم نشان دهنده نزدیک شدن خطرناک جنگنده ارتش روسیه و پهپاد نظامی ایران در آسمان سوریه است. به گزارش عصرایران به نقل از سایت شبکه آر تی روسیه، به گفته رسانه های روسی، این فیلم در آسمان شهر لاذقیه در غرب سوریه فیلمبرداری شده است. بندر لاذقیه مهمترین شهر محل سکونت سوری های علوی مذهب و زادگاه بشار اسد رئیس جمهوری سوریه است. سایت روزنامه روسی "روسکایا فیسنا" با انتشار این فیلم نوشت: جنگنده "سو -34" نیروی هوایی ارتش روسیه نزدیک بود با هواپیمای بدون سرنشین ایران در آسمان برخورد کند اما در آخرین لحظات از یکدیگر دور شدند. گفته شده این پهپاد ایرانی از نوع "مهاجر" است که برای اطلاعات شناسایی از مناطق هدف استفاده می شود. این پهپاد می تواند به شدت می تواند به مراکز دشمن نزدیک شود، فیلمبرداری کرده و فیلم ها را ارسال کند. هنوز مقامات رسمی در تهران و مسکو درباره این خبر واکنش نشان نداده اند. قبل از این نیز خبرهای غیررسمی درباره استفاده از پهپادهای نظامی ایرانی در سوریه منتشر شده بود اما مشخص نیست این پهپادها توسط نیروهای ایرانی یا سوری هدایت می شوند. هم اکنون جنگنده های ارتش روسیه مراکز گروه های تروریستی، افراط گرا، داعش و مخالفان مسلح بشار اسد را در مناطق مرکزی و شمالی سوریه بمباران می کنند.  
  3. تنش بین عربستان و ایران برای بالا کشیدن بزرگترین شرکت دنیا ایجاد شد؟ تنش در روابط بین ایران و عربستان به سطحی که در دو دهه اخیر سابقه نداشته است، افزایش یافته و افقی روشن برای کاهش آن نیز وجود ندارد؛ هرچند تحلیل‌های گوناگونی درباره چرایی این وضعیت در رسانه‌ها مطرح شده، سخنان اخیر جانشین جوان ولیعهد سعودی که به سرعت در حال افزایش قدرت خود در صحنه سیاست سعودی است، درباره آینده آنچه وی اصلاحات در دولت سعودی می‌نامد، یک گزینه خطرناک جدید را به میان کشیده است. کد خبر: ۵۵۹۵۶۳ تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰ - 09 January 2016 تنش در روابط بین ایران و عربستان به سطحی که در دو دهه اخیر سابقه نداشته است، افزایش یافته و افقی روشن برای کاهش آن نیز وجود ندارد؛ هرچند تحلیل‌های گوناگونی درباره چرایی این وضعیت در رسانه‌ها مطرح شده، سخنان اخیر جانشین جوان ولیعهد سعودی که به سرعت در حال افزایش قدرت خود در صحنه سیاست سعودی است، درباره آینده آنچه وی اصلاحات در دولت سعودی می‌نامد، یک گزینه خطرناک جدید را به میان کشیده است. به گزارش «تابناک»، مجموعه‌ای از رسانه‌های مهم غربی که اصلی‌ترین بنگاه‌های خبری در حوزه اقتصادند، با اشتیاق و شوق از تغییراتی سخن می‌گویند که قرار است در عربستان سعودی به اسم اصلاحات اقتصادی برای مقابله با کسری بودجه شدید دولت سعودی اجرا شود. فایننشال تایمز با تیتر «عربستان سعودی در نظر دارد، سهام آرامکو را بفروشد»، اکونومیست با تیتر «فروش قرن؟» و وال استریت ژورنال با تیتر «عربستان سعودی به صرافت فروش سهام آرامکو افتاده است»، به سخنان محمد بن سلمان جانشین ولیعهد سعودی و پسر پادشاه این کشور پرداخته‌اند که علاوه بر سمت وزارت دفاع، مسئولیت‌های مهم سیاسی و اقتصادی دیگری را نیز دارد و به شکل روزافزونی بر قدرت خود در صحنه سیاسی عربستان می‌افزاید. چهارشنبه ششم ژانویه، اکونومیست گفت و گوی دو روز پیش خود با محمد بن سلمان را منتشر کرد که وی در آن از تصمیمات و رویاهایش برای آینده سعودی گفته بود؛ از برنامه‌های اصلاحات اقتصادی و ایجاد شفافیت تا ماجرای فروش سهام آرامکو که هنوز روشن نیست، چگونه فکر آن در دستور کار شاهزاده جوان سعودی قرار گرفته است. شرکت نفت عربستان سعودی که همچنان با نام قدیمی آن یعنی شرکت نفت عربی ـ آمریکایی یا آرامکو مورد اشاره قرار می‌گیرد، در سال 2014، به میزان 3.5 میلیارد بشکه یعنی تقریبا ده میلیون بشکه در روز نفت تولید و 2.5 میلیارد بشکه آن را صادر کرده است. آرامکو با این میزان تولید، نه تنها بزرگترین تولید کننده نفت دنیاست، بلکه با داشتن 260 میلیون بشکه ذخیره نفت اثبات شده، بیشترین ذخایر نفت دنیا را دارد. همین آمار و ارقام نشان می‌دهد، اگر قرار باشد روزی سهام این شرکت کامل فروخته شود، آرامکو با ارزشی که برآوردهای مختلف آن عدد 1.25 تا 7 تریلیون دلار را نشان می‌دهد، ارزشمندترین شرکت دنیا خواهد بود. منابع هیدروکربوری در اختیار آرامکو که معادل بیش از 260 میلیارد بشکه نفت خام برآورد می‌شود، بیش از ده برابر ذخایر اکسون موبیل، بزرگترین شرکت خصوصی نفت دنیاست که ارزش کنونی آن 323 میلیارد دلار است. با اینکه هنوز شکل کامل طرح مورد نظر شاهزاده سعودی روشن نشده است، به گفته مقامات سعودی، موضوع در حال بررسی مقدماتی است و شاید گزینه‌هایی مانند فروش سهام آرامکو در بخش پتروشیمی و صنایع پایین دستی نفت تا فروش سهام اصلی شرکت مادر ـ که کار تولید نفت خام را در اختیار دارد ـ اجرایی شوند. شاهزاده سعودی گفته است، فروش احتمالی آرامکو، تنها با هدف تقویت بازار سهام در این کشور که از سال گذشته به روی خارجی‌ها هم باز شده، صورت نمی‌گیرد، بلکه این اقدام به افزایش شفافیت در این شرکت کمک می‌کند و فساد احتمالی موجود در آن را نیز از بین می‌برد. ظاهرا تاکنون شاهزاده سعودی دو بار با مقامات ارشد کشور در این باره تشکیل جلسه داده و شرکت‌های غربی نیز مترصد حضور در ماجرا هستند. احتمالا در مرحله اول بخش کوچکی و تنها حدود 5 درصد سهام آرامکو در بازار عرضه شود. مقامات سعودی مدعی هستند، قرار نیست کنترل دولت بر این شرکت از بین برود، بلکه این اقدام را بخشی از مجموعه اقدامات اصلاحی می‌دانند که برخی از آنها تا مدتی پیش قابل تصور هم نبود. حتی با قیمت‌های فعلی نفت نیز سهام آرامکو دهان شرکت‌های غربی را آب انداخته است. به گفته رایشتاد انرژی که یک شرکت مشاوره نفتی نروژی است، به استثنای کویت، هیچ کشور دیگری نمی‌تواند نفت را با قیمتی کمتر از قیمت عربستان تولید کند. برنامه‌های اصلاحی مورد ادعای شاهزاده سعودی از سوی بسیاری نسنجیده محسوب می‌شود. به رغم قیمت‌های در حال سقوط نفت، عربستان سعودی اوپک را واداشته تا سطح تولید خود را حفظ کند و این امر سبب شده است که قیمت نفت از 120 دلار به حدود 35 دلار سقوط کند. سعودی‌ها پیش از این، قصد کاهش از تولید خود برای حفظ قیمت نفت را نداشتند و تصمیم آنها برای قطع روابط با ایران در سوم ژانویه سبب خواهد شد که امکان کوتاه آمدن یکی از این دو کشور بر سر کاهش میزان تولید نفت کمتر هم بشود. اصلاحات مورد اشاره شاهزاده سعودی علاوه بر این شامل مواردی چون کاهش یارانه‌ها و نیز وضع مالیات‌های جدید و بیرون کشیدن دولت از بخش‌های زیادی از اقتصاد می‌شود. برخی تحلیلگران غربی، با یادآوری سیاست‌های اقتصادی مارگارت تاچر نخست وزیر سابق انگلیس، چنین تغییراتی در عربستان را انقلاب تاچری آل سعود نامیده‌اند. اما عبدالله شهبازی مورخ ایرانی که در سابقه کاری خود مطالعه طولانی مدت بر خاندان‌های زرسالار و کارتل‌های بزرگ اقتصادی غربی را در کارنامه دارد، معتقد است: «انقلاب تاچری آل‌سعود» پدیده بسیار مهمی است، به ویژه فروش سهام آرامکو. احتمالاً باید تحولات اخیر منطقه و به ویژه موج خصمانه اخیر علیه ایران را در این رابطه تحلیل کرد؛ یعنی برخی کانون‌ها که سابقه طولانی در شیادی‌های مالی عظیم و عجیب دارند، تنش در روابط با ایران را پدید آورده‌اند تا از این طریق بیشتر بتوانند از «انقلاب تاچری ـ سعودی» قریب‌الوقوع،‌ یعنی فروش سهام دولتی آرامکو، سود ببرند. توجه کنیم که آرامکو یکی از ثروتمندترین کمپانی‌های جهان است و اکونومیست آن را «احتمالاً» باارزش‌ترین کمپانی جهان می‌خواند. موج بزرگی که با انتشار خبر خصوصی‌سازی آرامکوی سعودی ایجاد شده، می‌تواند ماجرای اعدام شیخ نمر باقر النمر و حملات مشکوک به کنسولگری سعودی در مشهد و سفارت سعودی در تهران را توضیح دهد. «شیادی بازار بورس» روشی ناشناخته برای کسب سودهای عظیم مالی نیست. معروف‌ترین نمونه‌های آن در سال ۱۸۱۴ در دو نوبت رخ داد؛ بار نخست، انتشار خبر جعلی مرگ ناپلئون که بازار بورس لندن (سیتی) را به هم ریخت و بار دوم، خبر جعلی شکست دوک ولینگتون، فرمانده ارتش بریتانیا، در جنگ واترلو با ناپلئون که به کاهش شدید ارزش سهام انجامید. کانون‌های معین مالی و به طور مشخص ناتان روچیلد، صراف بزرگ لندن، از این ماجرا سودهای عظیم بردند. «شیادی بازار بورس» در دهه‌های پسین سده نوزدهم و در تمامی دوران سده بیستم میلادی تا به امروز کاملاً مرسوم بوده است. برخی کودتاها و شورش‌های غیرقابل توضیح به ویژه در آمریکای جنوبی و آفریقا را از این طریق می‌توان توضیح داد. فلان کمپانی دارای امتیاز استخراج معدن طلا در فلان کشور، هدف رقبای توطئه‌گر قرار می‌گیرد. در کشور فوق، کودتا و هرج‌ومرج رخ می‌دهد. کمپانی فوق ورشکست می‌شود و سهام آن به ثمن بخش در بورس به فروش می‌رسد. طراحان ماجرا سهام را می‌خرند و سپس امنیت و ثبات را به حوزه فعالیت کمپانی بازمی‌گردانند. سهام افزایش چشمگیر می‌یابد و سودهای بادآورده عظیم نصیب طراحان این بازی می‌شود. برخی کمپانی‌های نامدار جهان،‌ به ویژه رویال داچ شل (در حوزه انرژی) و ریوتینتو (در حوزه استخراج معادن) و اچ. اس. بی. سی. (در حوزه بانکداری)، به این ‌گونه شیادی‌ها و دستکاری (مانیپولاسیون) سیاسی در بورس شهره‌اند. بحرانی که به شکلی عجیب و سریع با اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی معتدل مدافع حقوق شیعیان در سعودی، در روابط ایران با سعودی آفریده شد و حمله مشکوک به کنسولگری سعودی در مشهد و آتش‌سوزی در سفارت سعودی در تهران به آن دامن زد و موج بحران دیپلماتیک کنونی را آفرید، نمی‌تواند جدا از ماجرای خصوصی‌سازی «گران‌ترین کمپانی نفت و گاز جهان» تحلیل شود. کانون‌هایی که «شیادی بازار بورس» حرفه کهن آن‌هاست، می‌کوشند با ایجاد بحران در روابط با ایران، نیازهای کاذب نظامی ـ مالی برای آل‌سعود ایجاد کنند و از این‌طریق فرایند خصوصی‌سازی آرامکو را سرعت دهند و نیز می‌خواهند از طریق ایجاد این بحران سهام صدها میلیارد دلاری آرامکو را به حداقل قیمت ممکن کاهش دهند؛ بنابراین، در پس حوادث کنسولگری سعودی مشهد و سفارت سعودی در تهران باید در پی طراحان و سازمان‌دهندگان اصلی بود. منظور شبکه‌هایی است که طی سالیان متمادی با کنش‌های مشکوک مالی به ویژه در حوزه نفت و گاز ایران و عراق پیوند خورده‌اند و به عنوان کارگزاران ایرانی مافیایی فراملیتی عمل می‌کنند که از خصوصی‌سازی آرامکو سودهای عظیم و کلان خواهد برد   اگر از منبعی کپی برداری کردید لینک منبع را قرار دهید
  4. سلام به نظر من عربستان خودش فاقد استراتژيست و مغز متفكر در طراز جهانيه و اگر هم داشته باشه خارجي و اجراه‌اي هست. در حال حاضر هم داره توي شطرنج آمريكا و اسراعيل بازي مي‌كنه و خدا ميدونه اونها براش چه خوابي ديدند. درباره قدرت نظاميش هم همين بس كه با يك ترقه يمني‌هاي‌ پا برهنه كل پاسگاه تخليه ميشه و همه الفرار و براي جنگ با فقيرترين كشور منطقه كه توي نون شبشون هم مشكل دارن ، """" ائتلاف """ تشكيل دادند.
  5. عماد - والفجر و امروز هم پايگاه زيرزميني   بشدت شك برانگيزه - به احتمال بسيار زياد يك خبرايي هست. حالا بايد ديد كه چه كسي بايد پيام رو دريافت كنه ، .... عربستان ، اسرائيل يا آمريكا 
  6. اصولاً تحريم فرماندهان نظامي كه اولاً تراكنش مالي ندارن و دوماً به اين راحتي‌ها اجازه خروج از كشور رو هم ندارن چه معني دارد؟  
  7. نظرات هميشه متفاوت بوده ، ولي زمان همه چيز رو مشخص خواهد كرد اين هم تحليل ابراهيم نبوي (از فيسبوق) :     مبارزه روی میز مذاکره ایران و جهان غرب، تبدیل به طولانی ترین گفتگوی دیپلماتیک تاریخ بشر شده است. بی شک، دانشجویان امورخارجه در سالهای آینده، این مذاکرات را به عنوان یکی از مهم ترین دروس دیپلماسی خواهند خواند. فارغ از مسائل محتوایی این مذاکرات، که پیش از این درباره آن نوشته ام، شکل اتفاقی که در حال رخ دادن است، از جهاتی چند اهمیت دارد: یک، این مذاکره مهم ترین مذاکره تاریخ میان یک قدرت محلی مستقل(ایران) با نمایندگان تمامی جهان قدرتمند است( آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه، آلمان) از نظر اندازه اقتصادی طرف مذاکره پنج به اضافه یک تقریبا 50 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارند و ایران 818 میلیارد دلار. در واقع اگر کل تولید ناخالص داخلی جهان 74 هزار میلیارد دلار باشد، سهم پنج به اضافه یک دوسوم از این وضعیت اقتصادی است و سهم ایران دوصدم از کل اقتصاد جهان. دو، ایران نخستین کشور جهان است که در موقعیت جنگ و سازش به جای رفتن به سمت جنگ، به سوی مذاکره رفته است. پس از ماهها مذاکره، طرفین اعلام کرده اند که تا امروز هرگز تا به این حد به توافق نزدیک نبودند، اما همزمان با یکدیگر، رئیس جمهور ایران دیروز اعلام کرد که ما خود را برای دوران پساتحریم و پساتوافق آماده می کنیم، یعنی ما همان میزان که آماده توافق هستیم، به همان میزان هم آماده عدم توافق هستیم. باراک اوباما نیز دیروز اعلام کرد که امکان توافق زیر 50 درصد است، یعنی آمریکا نمی خواهد از اینکه به توافق برسد، ابراز خوشنودی کند. هر دو طرف می دانند که زیر توافق را امضا خواهند کرد، مجلس هر دو طرف اعلام کرده که توافق می بایست مورد تصویب مجلسین قرار بگیرد، رهبران هر دو طرف نیز گفته اند که همه اختیار خود را به مذاکره کننده داده اند. و هر دو طرف به دیگری هشدار داده اند که این آخرین فرصت توافق است. اما چرا با وجود اینکه همه می دانیم که این توافق انجام خواهد شد، هیچ یک از طرفین مایل نیست خوشحالی خود را از توافق نشان بدهد؟ پاسخ ساده است. هر کسی نشان بدهد که نیازمند توافق است، بازی را باخته است و باید امتیاز بدهد. در واقع دو قماربازی که دو طرف میز نشسته اند، باید تا چند ساعت دیگر، چنان بازی کنند که بیشترین امتیاز را تا آخرین لحظه بگیرند و کمترین امتیاز را بدهند. انتظار طرفین و افرادی که نفس ها را در سینه حبس کردند، فقط زمانی پایان می یابد که دو طرف از اتاق بیرون بیایند و پایان مذاکرات را اعلام کنند. جاسوسان دو طرف باید تمام نظرات و بازی هایش شان را کشف کنند و بازیگران مذاکره از کوچکترین چیزی که نشان دهنده تمایلات درونی شان باشد خودداری کنند. جاسوسی از طریق کنترل مکالمات طرفین، مجموعه ای از روانشناسان که تک تک رفتارها و واکنش های همدیگر را بازخوانی می کنند، سوراخ های اطلاعاتی که در هر طرف وجود دارد و دیگری از آن استفاده می کند، همه و همه راههایی است که بی شک طرفین در آن جهت یافتن اطلاعات در سوی دیگر مذاکره می کوشند. هر دو طرف سعی می کنند که رابطه خود را با منشاء قدرت( رهبران آمریکا و اروپا، رهبری ایران) محدود کنند. شاید این بازی دیپلماسی پیچیده ترین رفتار دیپلماتیک از آغاز شکل گیری دنیای مدرن تا امروز است. سه، معامله طرفین برسر برنامه اتمی یا حقوق بشر یا تروریسم نیست، در واقع اتفاقی که در حال رخ دادن است، تصمیم گیری برای ترسیم مرزهای آینده جهانی است. ایران و چین و روسیه، یک طرف بازی هستند، آلمان و فرانسه و انگلیس در میانه بازی و آمریکا طرف دیگر معامله است. این هفت کشور به هر نتیجه ای برسند، برنده اند، بازنده ها بیرون جلسه اند. اتفاقا دو بازنده اصلی همان دوسویی هستند که دعوا را آغاز کردند، اعراب و اسرائیل( عربستان و اسرائیل) مهم ترین بازندگان این بازی اند. مهم ترین کسی که از شکست مذاکره نفع می برد اسرائیل و عربستان است. اسرائیل برای اینکه این مذاکره به نتیجه نرسد تا امروز سه جنگ غزه، عراق و سوریه و یمن را پیش برده است و عربستان یک سال و نیم نفت مجانی فروخته تا بتواند با نابودی ایران هژمونی خود را در خاورمیانه به دست بیاورد. در واقع ایران احمدی نژاد شعله جنگ را روشن کرد و به عربستان و اسرائیل قدرت داد و ایران روحانی کوشید تا عواقب خطاهای احمدی نژاد را جبران کند. آنچه ایران به دست می آورد، زنده ماندن است و تبدیل شدن از منزوی ترین قدرت منطقه به مهم ترین قدرت خاورمیانه و آنچه جهان غرب به دست می آورد، جنگ نکردن در خاورمیانه است. آمریکا به جای اینکه به ده کشور باج بدهد تا جلوی ایران را بگیرند، بخشی از همان باج را به ایران می دهد و ایران به جای اینکه با ده کشور سازش کند تا جلوی آمریکا را بگیرد، با خود آمریکا سازش می کند. چهار، شاید مهم ترین چیزی که نمایندگان هفت کشور به دست خواهند آورد، نتیجه توافق نیست، بلکه خود توافق است. پیروزی بعد از مذاکره به دست نمی آید، پیروزی در مذاکره به دست می آید. ایرانی که روز اول وارد اتاق مذاکره شد، کشوری متوسط از نظر اهمیت در خاورمیانه بود( حداقل بعد از ترکیه، عربستان، اسرائیل، کشورهای حوزه خلیج فارس) اما ایرانی که از اتاق مذاکره بیرون خواهد آمد، حداقل مهم ترین کشور آسیایی از نظر اهمیت سیاسی خواهد بود. کشوری که با چین، روسیه و آمریکا کنار آمده است و با اتحادیه اروپا صلح و توافق کرده است. همین اتفاق برای انگلیس، آلمان و فرانسه هم خواهد افتاد، این سه اگرچه تا پیش از این هم سه قطب مهم اروپا بودند، اما حتی فرانسه ذلیل شده بعد از اولاند هم خود را بازسازی حیثیتی کرده است، اگرچه نمایندگان فرانسه مثل همیشه سعی کردند در روزهای جنگ ژتون فاحشه های سیاسی پاریسی را به جبهه سربازان اسرائیلی و سعودی بفروشند، اما جز چند معامله اسلحه با سعودی چیز زیادی گیرشان نیامد. با این همه سوسیالیست های فرانسه به عنوان بدنام ترین دولت فرانسه پس از جنگ دوم جهانی، باید افتخار کنند که هنوز از اتاق مذاکرات کسی با لگد بیرون شان نکرده است، و بازهم همین حضور برایشان اعتباری است. ایالات متحده آمریکا، که در واقع طبیعی نیست که در عصر دموکرات ها اقتدار جهانی آمریکا را بازسازی کند، موقعیت خود را به عنوان قدرت اول جهان تثبیت می کند. اما این بار این تثبیت قدرت با جنگ و حمله و اشغال به دست نیامده، بلکه با دیپلماسی به دست آمده است. پنج، اما مهم ترین دستآورد مذاکره، در وین به دست نمی آید. برنده آمریکایی حزب دموکرات است که با این توافق با دست های پر به سوی انتخابات بعدی خواهد رفت. در ایران برنده اصلی اعتدال گرایی است که قدرت را از دست تندروهای جنگ طلب داخل کشور خواهد گرفت و در واقع کل کشور و همچنین رهبری آن را به سوی پذیرش نرمخویی بیشتر و آنارشیگری کمتر خواهد برد و در خاورمیانه با ضربه بزرگی که به عربستان خواهد خورد، در واقع جریان داعش و طبعا هژمونی عربستان در کشورهای اسلامی لطمه خواهد خورد. شاید مهم ترین بازنده این بازی اسرائیل است که قدرت نتانیاهو در آن ضعیف خواهد شد و لیبرال ها در اسرائیل آینده بهتری را خواهند داشت. این اتفاق در اسرائیل مطمئنا به تثبیت صلح در منطقه خواهد انجامید. شاید بسیاری از ایرانیان به این فکر کنند که ای کاش در هشت سال دولت احمدی نژاد کشور چنان به باد نمی رفت که یک دهه فقر و سیاهی و ناامنی و سرکوب رخ بدهد، ای کاش یک دهه از زندگی ایرانیان تلف نمی شد. ای کاش نمی شد، ولی این ای کاش ها در تاریخ معنی ندارند. در واقع همین که امروز ایران باقی مانده است و آینده قطعا بهتر از گذشته است، به چیزی شبیه معجزه نزدیک است. معجزه ای که مردم و سیاستمداران اصلاح طلب ایران آن را متجلی کردند. اگر آن 50.3 درصدی که صندلی قدرت را در خرداد سال 1392 از دست دیوانه ها بیرون آوردند، درست رفتار نمی کردند، شاید امروز اوضاع ایران بسیار دشوارتر از این بود که هست.
  8. ورق در جنوب سوریه برگشت؛ پیشروی ارتش و آغاز عقب‌نشینی «النُصره» ارتش سوریه پس از حملات شدید روز گذشته، روند تحولات در استان جنوبی «سویداء» را به سود خود تغییر داد و موفق شد یک شهرک مهم را آزاد کند تا راه برای آزادسازی پایگاه اخیر اشغال‌شده باز شود.   http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940326000749
  9. مسئله به اين سادگي‌ها هم نيست   1- احتمال تلافي اتمي ايران (در جنگ اگر دشمن از سلاح‌هاي غير مشروع استفاده كرد و تهديد از حد و حدود خارج شد ، سلاح حرام براي شما حلال مي‌شود -نكته: گوشت مردار در شرايطي كه جان شما تهديد مي‌شود حلال است- ) 2- سوختن تمامي چاه‌هاي نفت و گاز منطقه (از طريق سيلوهاي پرتاب موشك بالستيك كه هيچ نيازي به رادارهاي هدايتي ندارند و فقط نياز است يك نفر دكمه  FIRE  را بزند.) 3- افزايش چندين برابري قيمت نفت 4- تهديد شديد اسرائيل در بي نظمي مطلق 5- ضربه از درون به كشورهاي متخاصم (بيانات رهبري) 6- مشكلات بعد از حمله 7- خاور ميانه بي قطب  و ...
  10. اگر ساكنان محلي لرزش زمين رو احساس كردن ، قطعاً موشك به زمين برخورد كرده    خدا كنه چند تا ديگه بزنن 
  11. لطفاً دوستان دقت كنند:   يمن يكي از قدرت‌هاي موشكي خاور ميانه مي‌باشد و خيلي بيشتر از ساير اعراب صاحب موشك‌ مي‌باشد.    موضوع نشان دادن اين سيستم موشكي ابتدايي ، خيلي هدف‌دار و تيزبينانه هست.   با وضعيت بمباران يمن و عدم پاسخدهي موثر يمني‌ها ، اولاً در اذهان عمومي رژيم عربستان تجاوزگر و ظالم شده و ثانياً از طرفي يمني‌ها شديداً مظلوم شدن   و نكته مهم اصلي شباهت بسيار زياد سيستم موشكي يمني‌ها با نيروي مقاومت غزه هست  كه هدف تشبيه رژيم عربستان به اسراييل و تشبيه يمني‌ها به  مقاومت هست   هدف استراتژيك ايران : پختن اذهان ملت‌هاي منطقه و جهان براي طولاني مدت 
  12. اين بنده خدا سايت داره ، من قبلاً سايتش رو ديدم ، اگر به اين صحبتش بخنديد واي به اون كه مطالب سايتش رو ببينيد   ولي به دوستان توصيه مي‌كنم اينجور مسايل رو سركوب نكنيد بگذاريد فكر جديد هم توي سايت باشه ، حتي مخالف    جواب بحث‌هاش رو منطقي بديد
  13. زنگ‌های خطر در واشنگتن به صدا درآمد/ کاروان کشتی‌های ایران پیش می‌رود   به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، پایگاه خبری هیل (Hill) وابسته به کنگره آمریکا، با انتشار گزارشی، از اعزام کاروان کشتی های ایرانی به سوی یمن خبر داده و به تحلیل علل آن پرداخت. این خبر تحت عنوان "کاروان کشتی های ایرانی به سوی یمن پیش می رود و به مقامات آمریکایی هشدار می دهد" منتشر شده است. پس از حمایت آشکار آمریکا از عربستان سعودی در تجاوز به یمن، این پایگاه آمریکایی از نگرانی مقامات آمریکایی نسب به بروز جنگی بزرگ در منطقه خبر داده و می نویسد: «با حمایت ایران از حوثی های یمن، مقامات نظامی آمریکا نسبت به رویارویی ایران و عربستان و بروز جنگ فرقه ای در منطقه، نگران هستند.» در این خبر آمده است: بر اساس گفته مقامات دفاعی آمریکا، ایران در حال فرستادن یک ناوگان دریایی متشکل از هفت تا نه کشتی به سوی یمن است و این می توان تلاشی بالقوه برای تدارک مجدد شیعیان حوثی باشد. مقامات از این می ترسند که این اقدام می تواند منجر به رویارویی با آمریکا و یا اعضای دیگر ائتلاف تحت رهبری عربستان شود که یمن را از راه دریایی محاصره کرده اند و در حال اجرای چهارمین هفته از حملات هوایی به حوثی ها هستند. هفته گذشته ایران یک ناوشکن و کشتی را به آب های نزدیک یمن فرستاده بود اما گفته بود که این یک ماموریت عادی برای مقابله با دزدان دریایی است. مقامات گفتند نکته غیر معمول در رابطه با اعزام جدید [کشتی های ایرانی] در این هفته، این است که ایران تلاش نمی کند آن را مخفی کند؛ بلکه به نظر می رسد تلاش می کند که آن را به آمریکا و متحدان خلیج، نشان دهد. روشن نیست که با نزدیک شدن این کاروان به یمن چه اتفاقی خواهد افتاد. عربستان سعودی و مصر کشتی های خود را در اطراف یمن مستقر کرده اند. یکی از مقامات گفته است که کاروان کشتی ایران ممکن است تلاش کند که در بندری در عدن، پهلو بگیرد. آمریکا از عربستان در حمله به یمن حمایت کرده است اما به صورت مستقیم وارد درگیری نشده است. این اقدام زنگ های خطر را نسبت به افزایش نقش فعال آمریکا در این درگیری، در واشنگتن به صدا درآورده است. مقامات آمریکایی می گویند مطمئن نیستند که علت این حرکت بی پروای ایران چیست. یک نظریه این است که با حملات هوایی عربستان به یمن، راه دیگری برای تدارک کردن حوثی های یمن، به جز راه دریایی برای ایران باقی نمانده است. نظریه دیگر این است که ایران تلاش می کند با اعزام این کاروان، توجه ائتلاف عربی را از کشتی دیگر خود که به سختی می کوشد آن را مخفی کند، منحرف نماید و از مسیر عمان، محموله تسلیحات را به یمن وارد نماید. احتمال دیگر نیز این است که ایران خواهان رویارویی با عربستان است و اعتقاد دارد پیروز این میدان خواهد بود؛ چرا که نیروی نظامی عربستان را ضعیف دانسته و گمان می کند آمریکا برای حمایت از متحدش در خلیج، تصمیم جدی ندارد   http://www.jamnews.ir/detail/News/468670
  14. آيا امكان داره از رادار كشتي براي رديابي هواپيماهاي صعودي و اطلاع‌رساني به حوثي‌ها استفاده بشه
  15. ورود پهپادها به عملیات تکریت منابع مطلع در عملیات آزادسازی تکریت به گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس گفتند که از روزهای گذشته «پهبادهای شناسایی و عملیاتی وارد آسمات تکریت شدند و روز گذشته منطقه القادسیه واقع در شرق شهر تکریت را هدف قرار دادند». به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، این پهبادهای عملیاتی با پرواز در آسمان شهر تکریت توانستند برخی مواضع ترویست‌های داعش و بعثی‌ها را منهدم کنند. محدوده عملیات این پهبادها در شرق تکریت به ویژه در منطقه القادسیه بوده است.  http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931211000167   هيچ كليپي از عمليات نظامي پهپادهاي ايراني وجود نداره ؟  البته سياست ايران با آمريكا فرق ميكنه ، شايد ما هيچوقت يك صحنه حمله واقعي پهپادهامون رو نبينيم البته ما به ديدن يك پهپاد مسلح در حال پرواز در عراق يا سوريه هم راضي هستيم
  16. به نظر من دليل اصلي اينكه تراست موشك (بوستر موشك) در اين مرحله (خروج موشك از آب) در انتهاي اون نيست بلكه در كناره‌ها و از ابتداي موشك شروع ميشه دو تا علت ميتونه داشته باشه:   1- بدليل جرم حجمي بالاي آب و وضعيت خاص اين سيال اگر تراست از انتها باشه ، احتمال انحراف نوك موشك بسيار بالاست ، ولي اگر تراست به نوك موشك نزديك بشه ، بدنه موشك بدنبال دماغه كشيده ميشه و احتمال احراف بسيار كمتر ميشه.   2- تكنولوژي موشك حوت و علت سرعت بسيار بالاي اون مربوط ميشه به كاهش اصطكاك بدنه موشك و آب هست و روش اون اينه كه از ابتداي نوك موشك حبابهاي زيادي توليد ميشه كه اين حبابها بصورت يك عايق جلوي اصطكاك آب رو ميگيرن و به نظر ميرسه دود خروجي از بوستر و يا سوخت خروجي از نوك موشك كه احتمالاً با اكسيژن تركيب شده همين نقش رو ايفا مي‌كنند
  17. به احتمال بسيار زياد موشك كروز به همراه بوستر بود و چند ثانيه بعد بوستر اون جدا خواهد شد.
  18.   همين يك صحنه از كل قضيه با ارزش تره      در آخرين مرحله عجب مانور زيبايي ميده    اگر همزمان 5 عدد كروز (نور) و 5 عدد بالاستيك (خليج فارس) با هم شليك بشن فالانكس هم هيچ غلطي نميتونه بكنه   ديگه دوره حمله گله‌اي قايق‌هاي تندرو تموم شده انهم از نوع ميني كاتيوشا (كلاً ناو رو قلقلك هم نميده)   قايق‌هاي سنگين تر با دو فروند موشك كروز كوثر با برد بالاي 30 كيلومتر هم عاقلانه‌تره هم با صرفه‌تر   حمله گله‌اي براي وقتي بود كه ما عملاً در خليج فارس هيچي (واقعاً هيچي) نداشتيم. براي سال‌‌هاي اواسط دهه 60    تازه اونهم زماني جواب ميداد كه ما به كشتي هاي باري غير مصلح حمله مي‌كرديم
  19. سلام بنده خيلي بين دو عكس دقت كردم ولي يك قسمت از عكس من رو قانع كرد كه اين دو عكس يكي نيست .    لطفاً به قسمت حلالي جلوي خلبان (قسمت تقويتي) دقت كنيد كاملاً از نظر سه بعدي با هم تفاوت دارن. به نظر نميشه دستكاري كرد و اينقدر تميز دربياد.
  20.   در این نظر که هواپیمای فانتوم یکی از بهترین های تاریخ هوانوردی جهان به شمار می آید، شکی نیست. اما اگر کمی بیشتر دقت کنیم، در بدنه این هواپیمای مخوف، قلب های تپنده ای خفته اند که موتورهای J-79 نام دارند. موتورهایی که به معنای واقعی غول پیکر، بزرگ و عظیم الجثه بوده و در نوع خود، تنها موتورهای توربوجت جهان با توان تولید کشش فوق العاده زیاد بوده و می باشند.    در سال های دهه پنجاه میلادی، هواپیماها اکثراً می توانستند به راحتی به سرعت های بالای سرعت صوت دست پیدا کنند. اما هدف بیشتر شرکت های هواپیماسازی، ساخت جنگنده ای بود که قادر باشد با سرعت بالای دو ماخ پرواز نماید. موتورهای موجود در آن زمان، هیچ یک قدرت کنترل هوای ورودی به موتور را نداشته و در سرعت های بالا، دچار حالت Flame Out یا خاموشی موتور در اثر از کار افتادن محفظه های احتراق می شدند. در همین حال بود که شرکت جنرال الکتریک، با بهره گیری از دانش و تجربه قبلی در ساخت موتورهای جت، به طراحی و ساخت موتور توربوجت جدید J-79 اقدام کرده و در مدت سه سال، آن را به مرحله تولید رساند. این موتور، برای نخستین بار مجهز به سیستم استاتورهای متغیر بود. بدین معنی که این موتور، به راحتی می توانست مقدار هوای ورودی را کنترل کرده و مانع بروز هر گونه اشکال در سرعت های بالا شود. سیستم استاتور های متغیر بعد از موتور J-79، تقریباً در تمامی موتورهای توربوجت و توربوفن بعدی، به یک تکنولوژی معمول برای کار در سرعت های بالای دو ماخ تبدیل شد.   موتور جت J-79، برای نخستین بار در سال 1955 آزمایش گردید. این موتور، ابتدا در محفظه نگهداری بمب هواپیمای بمب افکن B-45 نصب شد. سپس پس از برخاستن هواپیما و ارتفاع و اوج گیری آن، موتور با احتیاط توسط جک های هیدرولیکی از محفظه بیرون آورده شده و در قسمت زیرین هواپیما قرار گرفت. در این حال، خلبان هواپیما هر چهار موتور قدیمی J-47 هواپیما را خاموش نموده و موتور جدید J-79 را روشن کرد. جالب اینجاست که این موتور، به تنهایی قادر بود بمب افکن را در حال پرواز نگه دارد. موتور J-79، سپس به عنوان موتور برگزیده برای هواپیمای F-104 ستارفایتر در نظر گرفته شد. با این موتور، ستارفایتر توانست تا حدود 1.400 مایل بر ساعت سرعت بگیرد، بدون آن که با مشکلاتی که موتورهای قبلی به بار می آوردند، مواجه شود.   ساختار کلی موتور J-79، از یک کمپرسور محوری با هفده طبقه روتور و استاتور تشکیل شده که در موتور های توربوجت، واقعاً بی نظیر است. این کمپرسور محوری، قادر است هوا را تا میزان 35 برابر نسبت به فشار معمولی، فشرده و متراکم نماید. سیستم احتراق این موتور، به صورت محفظه ای یا Can-Annualr است که در هر محفظه، احتراق به طور جداگانه صورت می پذیرد. در این موتور، تعداد ده محفظه ی احتراق تعبیه شده است. طبیعی است که برای به حرکت در آوردن کمپرسور سنگین و حجیم این موتور، نیروی بسیاری لازم است. این نیرو را، سیستم توربین سه مرحله ای موتور J-79 فراهم می آورد که باز به دلیل به کار بردن چند مرحله توربین در یک موتور تک شفتی، در نوع خود بی رقیب است. سیستم پس سوز نیز به دلیل توربوجت بودن موتور، به طور کامل از هوای گذرا از توربین استفاده می نماید. موتور J-79، قادر به تولید نیروی کششی برابر با 17.000 تا 19.000 پوند تراست در حالت پس سور روشن می باشد. قطر خارجی موتور برابر با یک متر و طول موتور، چیزی در حدود شش متر است. موتور J-79، برای نخستین بار امکان به اصطلاح تخته گاز نمودن موتور از حالت استراحت را بدون هیچ گونه مشکل و یا استال شدن کمپرسور فراهم آورد. گفتنی است در حالتی که موتور از دورهای پایین به یک باره به فول پاور برسد، فشار بسیاری بر کل سازه موتور وارد می آید. موتور J-79، در هواپیماهای متفاوتی از جمله F-104 ستارفایتر، جنگنده کفیر اسرائیلی و B-58 هاستلر به کار رفته است که شاخص ترین کاربرد آن، به استفاده از این موتور در هواپیمای اف-4 فانتوم مربوط می شود، ترکیب هواپیمای فانتوم با موتوری همچون J-79، توانسته است از آن جنگنده ای به یاد ماندنی بسازد   http://thepilot.blogfa.com/post/21  
  21. نظر يكي از كابران سايت مشرق براي خبر رونمايي: " نمیدانم این چه شایعه ای است که میگویند ما موتور نمیسازیم!!!! چرا عزیزم.. موتورهای ساخت داخل وجود دارند. خوب هم وجود دارند. ما حتا جی 79 را هم ضمن بهینه سازی تولید کردیم و میکنیم.. کجای کاری برادر من!؟ کجای کاری!؟ فقط مقصر نیروی هوایی است که خیلی بیش از حد در حفظ اطلاعات امانت داری میکنند. به شکل عصبانی کننده ای بیش از حد محافظه کار هستند. اگر حجم بالای تولید j-79 و .. را میدیدید اصلن از این حرفها نمیزدید. "
  22. با توجه به اينكه ساخت هواپيما بسيار زمانبر هست و از طرفي در ايران عادت هست كه هر چند وقت ، يك رونمايي اتفاق بيافته نيروي هوايي مجبور هست كه بالاخره يك چيزي به عنوان رونمايي داشته باشه يه بحث خيلي مهم ديگه هم هست كه مربوط به حفاظت اطلاعات ميشه ، صاعقه 2  وجودش n بار از طرف همه اعلام شده بود اين همه رونماييش عقب افتاد وآقاي منطقي هم كه مثلاً مدير عامل هست با شك و ترديد نسبت به رونمايي اعلام نظر ميكنه. همچنين براي رونمايي از صاعقه 2 معاون وزير دفاع شركت ميكنه همه اين‌ها يعني اين يك رونمايي براي اقناع عمومي و اذهان من و شماست. بعدش هم خودشون ميگن اين يك هواپيماي آموزشيه ، پس با شرايط فوق اين محصول به نظر بد نيست. در نظر داشته باشيد همين تغييرات اعمالي در طرح كه باعث ميشه گروه ساخت بدون كمك كشورهاي ديگه يك بدنه جديد بسازن و تجهيزات سوار كنن خودش خيلي مهمه.
  23. لوله توپ سمت راست كلاً با سمت چپي متفاوت هست لوله سمت چپ از جنس لوله توپ هست ولي سمت راستي از جنس بدنه هواپيما شايد سمت راستي نمايشي باشه و يا براي حفظ حالت قرينگي و حفظ تعادل هواپيما اگر اين فرضيه صحيح باشه ، داخل دماغه فضاي كافي براي رادار وجود داره (شايد)