AMIRTOMCAT

Members
  • تعداد محتوا

    192
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های AMIRTOMCAT

  1. به رغم ارايه امتيازات گسترده از سوي ايران در سال‌هاي اخير به كشورهاي عرب منطقه و كشورهاي آمريكاي لاتين، اين كشورها در بيانيه نشست مشترك خود، به تماميت ارضي ايران تعرض كردند. خبرگزاري رويترز از بوينس‌آيرس آرژانتين گزارش داد: در بيانيه پاياني اجلاس وزراي خارجه کشورهاي عرب و همتايان آمريکاي جنوبي آنها، از ايران خواسته شده به حسن‌نيت(!) كشور حاشيه‌نشين خليج فارس (امارات متحده عربي) براي حل و فصل دوستانه اختلاف بر سه جزيره ابوموسي و تنب بزرگ و کوچک پاسخ مثبت دهد! در بيانه پاياني اجلاس دو روزه کشورهاي عرب و کشورهاي آمريکايي جنوبي که در بوينس‌آيريس، پايتخت آرژانتين خوانده و منتشر شد، همچنين آمده است: مذاکرات بر پايه منشور سازمان ملل متحد براي حل و فصل، موضوع اختلاف مرزي ايران و امارات متحده عربي است. همچنين درباره موضوع هسته‌اي منطقه، آنان بدون آوردن نام اسرائيل، خواستار منطقه‌اي بدون سلاح هسته‌اي شده‌اند. در اين اجلاس، بيشتر وزراي خارجه کشورهاي عرب و آمريکاي لاتين، از جمله کشورهاي ونزوئلا، بوليوي، نيکاراگوئه و کوبا مشارکت داشته‌اند. معلوم نيست به چه دليل اين کشورها به خود اجازه داده‌اند در امور داخلي ايران دخالت كرده، به جاي گسترش روابط خود با يکديگر، بيانيه پاياني را به اين موضوع و حاکميت ملي ايران بر جزاير سه‌گانه ـ که جزء لاينفک زمين‌هاي ايران به شمار آمده و اهميت آن براي ايران، از خرمشهر که هزاران جوان در راه آزادسازي آن شهيد شدند، به هيج وجه کمتر نيست ـ اختصاص دهند. قابل توجهي دوستاني كه تو تايپيك(بهترين متحد ايران در جنگ با امريكا) دنبال متحد مي گردند تنها متحد ملت ايران خداست
  2. سايت تحليلي «دبكا» در خبري آورده است: تفكرات استراتژيك ايران، دچار تغييراتي شده و هم‌اكنون نيز تهران بستن تنگه هرمز را بهترين راه انتقام در برابر يك حمله نظامي مي‌داند. آنها به دو دليل عمده، اين تغيير تفكر را داده‌اند؛ نخست اين‌كه ايران گام‌هاي بلندي در گسترش نفوذ خود در كشور‌هاي نفت‌خير خليج‌فارس برداشته است و حمله به تنها منبع درآمد اين كشور‌ها، باعث ايجاد دشمنان بيشتر براي آمريكا خواهد شد تا دوستان بيشتر. و دوم آن‌كه همانگونه كه «دبكا» در شانزدهم نوامبر گذشته فاش كرد كه ايران توانايي‌هاي جديدي را براي فرستادن زيردريايي‌هاي كيلو كلاس به مديترانه مجهز به موشك‌هاي سيزلز كلوب اس (3M 54) به دست آورده، اين موشك مي‌تواند از زير آب و از فاصله‌اي سيصد كيلومتري شليك شود و داراي كلاهكي 450 كيلوگرمي است. اين احتمال نيز توسط رضا نقدي از مقامات وزارت دفاع ايران مطرح شده بود. وي گفته بود: در صورت حمله به ايران، نيروي دريايي و زيردريايي‌هاي ايراني، براي هدف قرار دادن سواحل اسرائيل، توانايي نزديك شدن به اندازه كافي به سواحل اين رژيم را دارند. ناوگان زيردريايي ايران شامل شش زيردريايي «كيلو كلاس» است كه از اين تعداد، سه يا چهار فروند، قادر به كاربري‌ا‌‌ند. حدود دوازده زيردريايي ديگر هم به چين سفارش داده شده، اما تاكنون گزارشي از اين‌كه اين زيردريايي‌ها تحويل داده يا به كار گرفته شده باشند، موجود نيست. كارشناسان غربي بر اين باورند كه ايران نيازمند اين است كه سه يا چهار زيردريايي خود را براي حمله احتمالي آمريكا عملياتي نگه دارد. به اين ترتيب، ايران زيردريايي لازم براي اعزام به ديگر نقاط را ندارد، مگر آن كه تهران تصميم بگيرد يك يا دو زير دريايي خود را براي هدف قرار دادن ناوگان‌هاي دريايي آمريكا يا اسرائيل به سواحل اسرائيل و مديترانه بفرستد؛ حتي اگر اين كار به قيمت منابع ايران در خليج‌فارس تمام شود. اما سپاه پاسداران ايران، ناوگاني بزرگ از ميني زيردريايي‌ها و واحد‌هاي زيردريايي كوچك را ايجاد كرده است كه آماده عمليات در آب‌هاي خليج‌فارس هستند. به اين ترتيب، زيردريايي‌هاي كيلو كلاس از آزادي كامل براي انجام عمليات‌هاي فرامرزي برخوردارند. اين سايت خبري ـ تحليلي اسرائيلي مدعي شده است: نخستين مداخله ايران در جنگ اسرائيل و حزب‌الله در جنوب لبنان، مداخله دريايي بود. در چهاردهم جولاي سال 2006 افسران نيروي دريايي ايران به حزب‌الله كمك كردند تا يك موشك C-802 خشكي به دريا را از يك پايگاه لبناني شليك كنند كه كشتي موشكي ‌هانيت اسرائيل را هدف قرار داد؛ اين حمله هنوز هم به عنوان پرضررترين آسيب وارده به اسرائيل در جنگ 33 روزه به شمار مي‌رود. يك ماه بعد، ايران به آزمايش شليك موشك‌هاي «سيزلر» از زيردريايي‌هاي كيلو كلاس پرداخت؛ اين زيردريايي‌ها، حدود چهار هزار تن وزن داشته و 74 متر طول دارن و حداكثر سرعت آنها سي گره دريايي و عمق شناي آنان سيصد متر است. اين زيردريايي‌ها با 52 نفر خدمه، مي‌توانند با شش تا هشت اژدر، 24 مين دريايي و موشك‌هاي پدافندي هوايي مجهز شوند. موتور‌هاي بي‌صداي اين زير دريايي‌ها به اختفاي آنها كمك زيادي مي‌كند و باعث مي‌شود تا نيروي دريايي آمريكا، آنها را «حفره سياه» نامگذاري كند. منبع: تابناك نظر دوستان چيه؟به نظر شما ايران زيردريايي هاشو از خليج فارس بيرون ميبره؟
  3. جنگ شش روزهء ۱۹۶۷ از جمله جنگهاى بسيار معروف دنيا، جنگ ۶ روزه است. اگرچه مبدع نبردهاى برق آسا ارتش آلمان نازی در جنگ دوم جهانى بود و آلمانها توانسته بودند ظرف كمتر از يك ماه لهستان را با اين شيوه از پاى درآورند و اين روش را در قبال ارتشهاى قدرتمند فرانسه، هلند، بلژيك، نروژ، يونان و. . . ادامه دهند اما اينكه بتوان همزمان ۴ كشور را مورد حمله قرارداد و در كمتر از يك هفته آنها را وادار به قبول صلح كرد اتفاقى بود كه در تاريخ جنگهاى مهم تنها يكبار رخ داد. زمينه جنگ ۶ روزه پيروزى بزرگ سياسى ناصر پس ازعقب نشينى بى قيد و شرط فرانسه، انگليس و اسرائيل در ۱۹۵۶سبب شد تا اسرائيل به دنبال «زمان» مناسب براى تلافى باشد و فرانسوى ها نيز با تقويت ارتش اين كشور بويژه نيروى هوايى آن مى خواستند تا ضربه ناصر را تلافى كنند. اما از آن طرف مصر، سوريه و اردن در طول سالهاى ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۶ ميلادى بطور دائم در حال تقويت توان نظامى خود بويژه نيروى هوايى بودند چرا كه براى آنها شكى باقى نمانده بود كه اسرائيل به مرزهاى ۱۹۴۸ قناعت نمى كند. در سال ۱۹۶۶ در جبهه اعراب اردن و مصر طرفدار جنگ نبودند اما سوريه و فلسطينيان قصد جنگ را داشتند از آن طرف در اسرائيل نيز جبهه ژنرالها نظير اسحاق رابين، موشه دايان و بنگوريون طرفدار آغاز جنگ «قبل از آنكه اعراب دست به حمله بزنند» بودند حال آنكه لوى اشكول نخست وزير اسرائيل با استناد به برترى هوايى و زمينى اعراب خواستار مشى اعتدال بود. مرگ ۳ اسرائيلى در ۱۳ نوامبر ۱۹۶۶ و به دنبال آن حمله اسرائيليها به يك روستا و كشتن ۱۸ عرب اوضاع را به شدت تيره كرد، اما به دليل بى علاقگى ناصر و نخست وزير اسرائيل باز هم درگيرى رخ نداد تا آنكه در يك نبرد هوايى در ۶ آوريل ۱۹۶۷ هواپيماهاى اسرائيلى بدون آنكه تلفاتى بدهند ۶ ميگ سورى را ساقط كردند. روزنامه هاى اردن و سوريه ناصر را به باد حمله گرفتند كه از اسرائيل مى ترسد و قادر به اتخاذ تصميم نيست اما ناصر به خوبى مى دانست كه نبايد در شرايطى كه اسرائيل دست بالا را در جنگهاى هوايى دارد وارد عمل شد. از آن طرف ژنرالهاى اسرائيلى مرتباً سوريه را تهديد مى كردند و اين اصلاً خوشايند اعراب نبود. جرقه در انبار آتش سرانجام فشارهاى نظامى اسرائيل به سوريه و فشار روزنامه هاى عرب به جمال عبدالناصر او را مجبور به واكنش نظامى محدودى كرد غافل از آنكه اين اقدام همان چيزى است كه اسرائيليها مى خواهند. صهيونيستها از همان ابتدا از بابت اردن و سوريه نگرانى نداشتند چرا كه اين دو كشور نه جمعيت و نه وسعت و نه قدرت نظامى قابل ملاحظه اى نبودند هراس اسرائيل ارتش بزرگ مصر بود كه دو برابر اسرائيل هواپيما و معادل آن تانك و سرباز داشت. عبدالناصر در آخرين حركت خود كه بيشتر با هدف ترساندن اسرائيل بود تا آغاز جنگ از نيروهاى سازمان ملل خواست تا از صحراى سينا عقب بروند تا چند واحد نظامى مصرى را به صحرا بفرستد. سی ام ماه می ۱۹۶۷، موافقتنامهء دفاعی بین شاه حسین اردنی و عبدالناصر مصری به امضاء رسید روز اول جنگ برخلاف آنچه همه مى پندارند جنگ ژوئن، جنگى ۶ روزه نبود بلكه جنگى ۱۲ ساعته بود. ژنرال موشه دايان وزير دفاع اسرائيل پس از آنكه فرماندهى عمليات را برعهده گرفت مشاهده كرد كه بر روى كاغذ احتمال پيروزى او بر اعراب چيزى در «حد صفر» است مگر آنكه ابتكار عمل را ظرف «نصف روز» از طرف مقابل بگيرد. در اين زمان در برابر ۱۰۰۰ تانك و ۳۵۰ هواپيماى اسرائيلى اعراب از ۲ هزار تانك، ۸۰۰ هواپيما و شبكه هاى پرقدرت پدافند سام ۲ برخوردار بودند. (در ويتنام پدافند سام مبدل به كابوسى بى پايان براى نيروى هوايى آمريكا شده بود). هواپيماهاى دايان را در اين زمان جتهاى ميراژ ۳ و ميستر فرانسوى تشكيل مى داد. وى براى آنكه بتواند نيروهاى هوايى اعراب را در اردن، مصر، سوريه و حتى عراق از كار بيندازد فرصت زيادى نداشت. بنابراين تصميم گرفت تا مى تواند هواپيماهاى اعراب را بر روى زمين نابود كند و با تخريب باند فرودگاهها مانع برخاستن باقيمانده آنها عليه اسرائيل شود ژوئن ۱۹۶۷: جنگنده های اسرائیلی در پروازی هماهنگ در ساعت 8 و 45 دقيقه صبح پنجم روز پنجم ژوئن، دايان در حركتى كم نظير ۳۴۶ هواپيماى اسرائيلى را به صورت همزمان از فرودگاههاى اسرائيلى به پرواز درآورد. (تنها ۴ ميراژ ۳ براى دفاع از تل آويو باقى ماندند) . هواپيماهاى مذكور با قطع كليه ارتباطات رادارى و راديويى خودسعى كردند در اختفاى كامل عمل كرده و با كج كردن راه خود (براى گمراه كردن رادارها) از مديترانه چرخ زده و مستقيم از شمال مصر وارد خاك اين كشورشدند. در اين مرحله آنها ارتفاع خود را به كمتر از ۲۰ تا ۳۰ مترى زمين رساندند چرا كه در اين سطح ديگر از موشكهاى ضدهوایی مهيب سام، كارى ساخته نبود و رادارهای مصری نيز آنها را نمى گرفتند. هواپيماهاى تحت فرمان دايان با ورود به دره نيل در ابتداى اين رود عظيم فرودگاههاى مهم مصرى را به شدت بمباران كرده و صدها هواپيماى پارك شده بر روى باند را از بين بردند. بسيارى از ميگهاى ۲۱ ، ۱۹ وتوپولوفهاى ۱۶ و ايليوشين قبل از آنكه خلبانان مصرى بتوانند بر كابين پرواز مستقر شوند بر روى زمين از بين رفتند». موج حملات اسرائيل حتى به فرودگاه جنوبى اين كشور در «اقصر» نيز رسيد مدافعان اين فرودگاه كه در ۶۰۰ كيلومترى جنوب سوئز قراردارد اصلاً گمان نمى بردند مورد حمله قرار گيرند (۱۵ سال بعد نيروى هوايى ايران درحمله به پايگاه اچ۳ در غرب عراق دشمن را كاملن غافلگير كرد و بسيارى فكر مى كردند كه نقشه مذكور طراحى فرماندهان اسرائیلی است) موشه دايان در ظرف چند ساعت۳۰۰ هواپيماى مصرى، ۱۹ پايگاه ضد هوايى و دهها فرودگاه مصرى را نابود كرد و سپس امواج هواپيماهاى اسرائيلى با خيال راحت به سراغ ساير فرودگاههاى منطقه رفتند. ظرف ۹۰ دقيقه مصر ديگر نيروى هوايى دیگر وجود خارجی نداشت. (ناصر براى ايجاد اين نيرو ۱۰ سال زحمت كشيده بود) در اردن و سوريه نيز ظرف ۶ ساعت فرودگاهى سالم باقى نماند و حتى اسرائيليها فرودگاه هاى متروك را محض احتياط نابود كردند. فرمانده نيروى هوايى اسرائيل از صبح روز پنجم ژوئن پيامى بدين شرح به ستاد ارتش اسرائیل مخابره كرد: «عمليات با موفقيت انجام شد. دستور مراجعت به هواپيماها را دادم.» وى در برابر از دست دادن تنها ۱۶ هواپيما، ۳۴۰ هواپيما را ازبين برده و به صدها هواپيماى عرب صدمات جبران ناپذیر زده بود. اكنون نوبت ژنرال اسحاق رابين بود تا با فرمان او نيروى زمينى به حركت در آيند. اگرچه مصريها انتظار حمله نيروى زمينى اسرائيل را داشتند اما گمان نمى كردند اين حمله از شمال صحراى سينا انجام شود. ژنرال تال اسرائيلى، در ششم ژوئن حمله را با لشكرهاى زرهى خود آغازكرد و دركمتر از ۲۴ ساعت قواى مصرى مجبور به عقب نشينى شدند چرا كه پشتيبانى هوايى اسرائيليها از نيروهاى زمينى در دشت باز منطقه راهى را جز عقب نشينى براى مدافعان مصرى نمى گذاشت. شرم الشيخ نيز بدون دفاع قابل ملاحظه اى سقوط كرد و در ۸ ژوئن كل شبه جزيره سينا به اشغال ارتش اسرائیل درآمد. از آن طرف قواى اسرائيل به سرعت ارتفاعات جولان را تصرف كرده و نيروهاى سورى را تحت فشار شديد گذاشتند. سوريها ابتدا سعى كردند جلوى پيشروى اسرائيل را بگيرند اما مقاومت آنها بى نتيجه بود و آنها با واگذارى شهر قنيطره در ۹ ژوئن، عملن دمشق را كه در ۱۰۰ كيلومترى منطقه جنگى واقع بود بدون حفاظ گذاشتند. هزاران سرباز مصری که توسط ارتش اسرائیل به اسارت درآمده اند اسرائيل در جبهه اردن نيز با درهم كوبيدن مقاومت ناچيز آنها، ساحل غربى رود اردن و بيت المقدس شرقی را تصرف كرد. اسرائيل همزمان شهر امان (پايتخت اردن) را بمباران می كرد. پايان مقاومت اعراب در عريش و نوار غزه نيز اسرائيليها با نيروهاى ارتش آزاديبخش فلسطين درگير شده و با كمك تانك و آتشبارى سنگين در جنگ شهرى عليه مبارزان فلسطينى پيروز شدند. مصريها كه هنوز به صورت متفرق در صحراى سينا و نوار شمالى آن مقاومت مى كردند در آخرين تلاش خود با تدارك يك ضدحمله شهر العريش را براى مدتى ازدست اسرائيليها خارج كردند. اما ورود تانكهای ام60 و هواپيماهاى كمكى، واحدهاى پراكنده مصرى را به عقب راند. با گذشت ۵ روز از جنگ، اسرائيل نيروهاى اردنى را در جبهه مركزى به كلى منهدم كرده و نيروهاى مصرى را متفرق و صحراى سينا را اشغال كرده و در ۲۰ كيلومترى كانال سوئز درانتظار دستور براى عبور از كانال بود. اما بدترين وضعيت را سوريه داشت. واحدهاى زرهى اسرائيلى درجاده دمشق مستقيم به سمت پايتخت سوريه مى رفتند و اگر فشار شوروى براى توقف جنگ نبود سقوط دمشق دور از دسترس نبود. اكنون زمان قبول آتش بس ازسوى اعراب فرارسيده بود. تسليم اعراب و قبول نظرات سازمان ملل سبب شد تا در نوامبر ۱۹۶۷ شوراى امنيت از اسرائيل بخواهد سرزمينهاى اشغالى در جنگ اخير را به اعراب بازگرداند و درمقابل استقلال و تماميت ارضى تمام كشورهاى منطقه پذيرفته شود (اين امر متضمن به رسميت شناختن اسرائيل نيز بود.) نتيجه نبرد جنگ ۶ روزه چند اثر فورى داشت. ابتدا استعفاى جمال عبدالناصر بود كه خود را مقصر اصلى شكست ارتش مصر مى دانست اگرچه اين استعفا توسط ميليونها تظاهركننده مصرى و عرب ساير كشورها پذيرفته نشد. اثر دوم اين مسأله توجه جهان به سرعت عمل واحدهاى اسرائيلى در هماهنگى بين نيروى هوايى و نيروهاى موتوريزه و زرهى بود. اين جنگ مفهوم جنگ برق آسا را جانى دوباره بخشيد. نكته سوم تصرف تمام مناطق استراتژيك غرب خاورميانه توسط اسرائيل بود. ارتفاعات جولان، قنيطره، غرب رود اردن، بيت المقدس، صحراى سينا، تسلط بر خليج عقبه و كانال سوئز و غزه همه نتيجه جنگ ۶ روزه بود. روحيه اعراب از اين شكست به شدت صدمه خورد و از اين زمان به بعد بود كه شوروى با قدرت بيشترى پاى به صحنه شطرنج خاورميانه گذاشت چرا كه سوريه، عراق، مصر، عربستان، يمن و حتى كويت طى سالهاى ۶۷ تا ۷۳ تنها به يك نكته مى انديشيدند و آن آزادى بيت المقدس و خروج اسرائيل از سرزمينهاى اشغالى بود. نقشهء مناطق اشغالی در پایان جنگ شش روزهء ۱۹۶۷ منبع : روزنامه ایران منبع و لینک تصاویر اصلاح شد. هانس
  4. http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/5056_204.jpg http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/5055_640.jpg http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/5057_161.jpg http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/5058_790.jpg http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/5059_355.jpg http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/5060_314.jpg http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/5061_552.jpg http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/5062_518.jpg http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/5065_360.jpg http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/5066_251.jpg ياد فاتحان بزرگ فاو سرداران شهيد كاظمي و خرازي و عنايت الله بازگير و ساير ياد آرميدگان در دل اروندرود گرامي باد عکسها باز نمیشه! تنظیمات اکانتت رو چک کن. SAEID
  5. گزارش سایت Global Security درباره توان دفاع هوایی ایران نیروی هوایی شاه بیش از 450 جنگندهء پیشرفته نظامی داشت که سرآمد آنها جنگنده اف14 تامکت و حدود 5000 خلبان بسیار ماهر بود. در آن زمان، شاه ایران، با خریدهای سنگین نظامی، اهدافی فراتر از منطقهء پرآشوب خاورمیانه را جستجو می کرد. نیروهای نظامی ایران، قرار بود به هنگام حملهء اتحاد شوروی، دوشادوش نیروهای ناتو در مقابل نفوذ کمونیسم پایداری کنند. طبق برنامه ریزی انجام شده، نیروی هوایی ایران تا پایان سال ۱۳۶۲ شمسی، به استعداد حدود ۱۰۰۰ فروند هواپیما دست می یافت. بدین ترتیب رژیم بعث عراقی که از دشمنان دیرین ایران بود، جرات تجاوز به ایران پیدا نمی کرد. ایران با داشتن چنین توانی، ژاندارم منطقهء خلیج فارس به شمار می رفت و به راحتی می توانست حکام یاغی منطقه را سرکوب کند. http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/s111zo.jpg در سال 1979 (1357 خورشیدی) تعداد پرستل نیروی هوایی بالغ بر 100 هزار نفر بود که از نظر تعداد نفرات، مهارت و کارآزمودگی و استفاده از تکنولوژی روز، جزء سه نیروی هوایی برتر در جهان (پس از ایالات متحده آمریکا و روسیه) محسوب می شد. http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/s11281.jpg http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/s11310.jpg اطلاعات موثق از قابلیتهای این نیرو در دوران پس از انقلاب به سختی بدست آمده است هر چند که به نظر می رسد در سال 1987 (1366) تعداد قابل توجهی از هواپیماهای این نیرو به دلیل نبود قطعات یدکی، زمین گیر شده بودند. امروزه در مجموع تعداد 14 پایگاه هوایی فعال هستند: اهواز، بندرعباس، بوشهر، چابهار، دزفول، دوشان تپه (تهران)، قلعه مرغی (تهران)، همدان، اصفهان، مشهد، مهرآباد (تهران)، شیراز، تبریز و زاهدان. جنگنده های ساخت روسیه در همه جای ایران یافت می شوند و ماموریتهای مختلفی مانند حمله به اهداف زمینی، ماموریتهای آموزشی و رهگیری انجام می دهند. بندرعباس، بوشهر، دزفول، همدان، تبریز و مهرآباد مراکز اسکادرانهای بمب افکن هستند. شیراز سرفرماندهی اسکادران شکاری را دارد. همچنین ماموریتهای آموزشی از پایگاههای مهرآباد، دوشان تپه و اصفهان انجام می شود. شیراز همچنین محل اصلی اسکادرانهای ترابری نیروی هوایی نیز می باشد. قبل از وقوع انقلاب 1979، نیروی هوایی (ایران) از 15 اسکادران جنگنده و جنگنده - بمب افکن با قابلیتهای شناسایی تشکیل شده بود. ضمن اینکه یک اسکادران از هواپیماهای سوخت رسان (تانکر) جهت عملیات پشتیباتی وجود داشت. در سال 1986 (1365) به دلیل ترک خدمت پرسنل (در زمان انقلاب) و کمبود قطعات یدکی (به دلیل تخریم) تعداد اسکادرانهای شکاری، شکاری - بمب افکن به هشت اسکادران و شناسایی به یک اسکادران کاهش یافته بود. این تعداد نیرو به وسیله ی دو تانکر سوخت رسان و 5 اسکادران سبک ترابری پشتیبانی می شدند. همچنین تعداد 76 فروند هلیکوپتر و 5 اسکادران از موشکهای زمین به هوا (سام) این نیرو را تکمیل می کردند. سرفرماهدهی نیرو در پایگاه هوایی دوشان تپه (نزدیک تهران) واقع شده بود. پایگاه هوایی بزرگ تهران (مهرآباد) بزرگترین فرودگاه غیرنظامی ایران بود. سایر پایگاههای هوایی عملیاتی عبارت بودند از: تبریز، بندرعباس، همدان (پایگاه هوایی شاهرخی)، دزفول (پایگاه هوایی وحدتی)، شیراز و بوشهر. همچنین از سال 1980 (1359) پایگاههای هوایی اهواز، اصفهان (پایگاه هوایی خاتمی) و بندر بهشتی (؟) عملیاتی شده بودند. در دهه ی 1970، ایران هواپیماهای بسیار پیشرفته ای را خریداری کرد. در آن زمان ایران دارای 77 فروند F-14A به اضافه ی 166 فروند جنگنده ی F-5 و 190 فروند شکاری – بمب افکن F-4 بود که به ایران توان بالقوه و قدرتمندی را جهت دفاع می دادند. در اواخر دوران سلطنت، شاه فقید ایران سفارش تعداد زیادی جنگنده ی F-16 و F-18 به همراه شراکت در تولید آنها را به ایالات متحده داده بود. ولی پس از انقلاب، قراردادهای نظامی منعقد شده، فسخ گردیدند. سیستم دفاع هوایی هاوک http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/mim23b-2.jpg در بدو تشکیل نیروی هوایی، این نیرو وظیفه ی دفاع هوایی را بر عهده داشت. سیستم های پیش اخطار ابتدا تحت لوای پیمان سنتو به وجود آمدند. این نیرو در دهه ی 1970 با تجهیزات پیشرفته شبکه ی رادار مجهز شد. در اواخر سال 1977 (1356) به منظور تکمیل سیستم راداری و ایجاد پوشش بر روی خلیج فارس، ایالات متحده با فروش هفت فروند بوئینگ 707 پیش اخطار هوایی (آواکس) به ایران موافقت کرد. با وقوع انقلاب، ایالات متخده فروش آواکس ها را منتفی اعلام کرد زیرا از بابت لو رفتن تکنولوژی پیشرفته ی آنها احساس خطر می کرد. سخن آخر اینکه نیروی هوایی (ایران) در اواسط دهه ی 1980 سه گردان موشک انداز سام (زمین به هوا مانند سام6 و سام2) و هشت گردان موشک انداز هاوک خود را (کل پروژه شامل 1800 فروند موشک) بهینه سازی نمود. این بهینه سازی منجر به ایجاد پنج اسکادران جدید شامل موشکهای زمین به هوای رپیر و تایگر گردید. توانایی این بهینه سازی به دلیل فروش قطعات پیشرفته در سالهای 1985 و 1986 از سوی واشینگتن به ایران ناشی شده است. (این ماجرا سرانجام به دلیل برخی سوء استفاده های گروههای داخلی در ایران افشا شد در جریان این معاملات پنهان، ایالات متحده سعی کرد به نحوی با فروش سلاح و قطعات هواپیماهای جنگنده به ایران نزدیک شود) بزرگترین مرکز تعمیر و نگهداری هواپیماهای نیروی هوایی ایران در پایگاه هوایی مهرآباد واقع است. این مرکز به نام شرکت صنایع هواپیمایی ایران (IACI) شناخته می شود و در صورت تامین قطعات یدکی مورد نیاز، تعمیرات سنگین انواع هواپیماهای نظامی، در این مرکز انجام می شود. زمانی که در سال 1980 عراق به ایران حمله کرد، اف14 های ایران که به موشکهای دوربرد فونیکس مجهز بودند و می توانستند 6 هدف را در فاصله ی 80 کیلومتری همزمان مورد هدف قرار دهند، ضربات جبران ناپذیری بر نیروی هوایی عراق وارد کردند، به طوری که عراق برای حفظ توان نیروی هوایی اش، قسمت عمده ای از هواپیماهایش را به نزدیکی مرز اردن منتقل کرد. (مجموعه پایگاههای الولید موسوم به H3) توانایی جنگنده های اف4 و اف14 با استفاده از سوختگیری هوایی از طریق تانکرهای 707 که برد عملیاتی آنها را به حدود 2500 کیلومتر توسعه می داد، بسیار افزایش یافته بود. اف14 های ایرانی در نقش یک آواکس کوچک انجام وظیفه می کردند. آنها عملیات جنگنده های عراقی را با رادارهای بسیار قدرتمند خود به فرماندهان دفاعی ایران گزارش می کردند. به همین دلیل جنگنده های میراژ اف1 عراقی (F1-EQ) در وضعیت ارتفاع پائین و با سرعت زیاد پرواز می کردند زیرا اف14 ها در رهگیری ارتفاع پائین محدودیت داشتند. بدین روش چندین جنگنده ی اف14 ساقط شدند. (بنابر اعلام منابع نظامی خارجی، تعداد 13 فروند اف14 از سال 1977 در ایران ساقط شده است که از این تعداد دو فروند در قبل از انقلاب، 4 فروند در جریان جنگ با عراق و مابقی بر اثر نقص فنی یا شلیک اشتباهی پدافند ایران بوده است) پدافند هوایی ایران در زمان جنگ مبتنی بر استفاده از موشکهای زمین به هوای HAWK استوار بود که به طور عمده برای دفاع از تاسیسات حساس نظامی مورد استفاده قرار می گرفتند. استراتژی دفاع هوایی ایران نیز مبتنی بود بر استفاده از جنگنده های شکاری رهگیر نظیر اف14. البته ایران به علت برخی مشکلات در تهیه ی قطعات و ملزومات موشکها و لانچرهای هاوک، هیچگاه نتوانست استفاده ی موثری از این موشکهادر جریان جنگ ببرد و نتوانست دفاع محکمی در برابر تاسیسات کلیدی صدور نفت در جنوب کشور ایجاد کند. هرچند با همین توان محدود تعداد قابل توجهی از جنگنده های عراقی توسط موشکهای هاوک سرنگون شدند. در سال 1987 (1367) به دلیل کمبود شدید قطعات یدکی، حدس زده می شد که تنها 35 فروند از 190 فروند اف4 فانتوم در خدمت بوده باشند. در آن سال یک اف4 پایگاه بوشهر (برای کمک به جنگنده های عراقی جهت حمله به تاسیسات نفتی خارک) توسط اف15 های عربستان سعودی سرنگون شد. همچنین تعداد اف5 های عملیاتی نیز از 166 فروند به 45 فروند کاهش یافته بود. در آن سال از 77 فروند اف14 نیز تنها 10 فروند عملیاتی باقی مانده بودند. در آن سالها تهیه قطعات و تعمیر و نگهداری جنگنده ها آسیب بسیاری دیده بود که دلیل آن هم تحریم فروش قطعات از طرف ایالات متحده به ایران بود. چین و کره ی شمالی به واسطه ی سیاست مستقل خود در فروش ادوات نظامی، تنها کشورهایی بودند که این تجهیزات را به ایران می فروختند. در سال 1987 (1367) گزارش های تایید نشده ای درج شد مبنی بر اینکه ایران سفارش خرید جنگنده ی F-6 (همان MiG-19SF) را به چین ارائه داده است و خلبانان ایرانی در کره ی شمالی آموزش های لازم را می بینند. اسکادران هواپیماهای شکاری - رهگیر ایران سعی می کرد با همان امکانات بسیار محدود خود، وظایف خود را به انجام برساند. در جریان یک در پرواز نمایشی سال 1987 تعداد 34 جنگنده اف14 به پرواز درآمدند هرچند که حدس زده می شد تنها هشت فروند آنها عملیاتی بوده باشند. همچنین حدس زده می شد که تعداد 5 فروند تامکت نیز به نقشی غیرعملیاتی تغییر یافته باشند. هرچند معلوم نبود که این 5 فروند در اسکادران عملیاتی 10 فروندی حضور دارند یا خیر. هرچند تکنیک های فنی جنگنده های شکاری غربی که در اختیار ایران قرار داده شده است، اغلب ناممکن است که از منابع غیرغربی بدست آمده باشد چرا که این چنین توانسته بود اسکادرانهای شکاری ایران را با قابلیتهای جدید به نمایش بگذارد. جنگندهء آموزشی پیلاتوس http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/67xsndy.jpg تنها خرید مهم نظامی ایران، تحویل 46 فروند جنگنده ی آموزشی پیلاتوس یا PC-7 از سوئیس بود. همچنین ایران درخواستی را برای خرید سه فروند هواپیمای باری C-1 ساخت کاواساکی و یک رادار سه بعدی دفاع هوایی از ژاپن ارائه داد که تحویل این محموله ها تا سال 1987 محقق نشده بود. همچنین گزارشهایی وجود داشت که نشان می داد ایران قصد خرید 30 فروند هلیکوپتر مدل 500D از آرژانتین را داشته است. جنگنده های عراقی موجود در ایران در اوایل سال 1991 و همزمان با شروع عملیات طوفان صحرا جهت پایان دادن به اشغال کویت، عراق 350 فروند هواپیمای پیشرفته نظیر میگهای 27 ، 29 ، 31 ، توپالف22 ، سوخوی24 ، 25 ، 27 ، میراژ اف1 و ایلوشین76 به ارزش 2 میلیارد دلار در اختیار داشت یا در حال ارائه سفارش برای خریدشان بود. پس از آغاز جنگ، 115 فروند هواپیمای عراقی به ایران پرواز کردند، که البته جمع کل این هواپیماها چیزی بین 137 تا 149 فروند بود که از این تعداد، برخی در حین پرواز به ایران دچار حادثه شدند (شامل 15 فروند ایلوشین75 و تعداد از هواپیماهای مسافربری) بر طبق ادعای یک مقام عراقی، 24 فروند میراژ اف1 4 فروند سوخوی 20 40 فروند سوخوی22 24 فروند سوخوی24 7 فروند سوخوی25 9 فروند میگ23 4 فروند میگ29 ۲ هواپیمای پیش اخطار (آواکس های عدنان و القادسیه) به ایران پرواز کردند. یکی از میگهای21 عراقی موجود در ایران http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/mig21.jpg میراژهای اف۱ عراقی در پایگاه چهاردهم شکاری مشهد http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/6g9gxky.jpg همچنین گزارش هایی مبنی بر وجود 20 فروند توپالف22 عراقی که پیشتر توسط صدام سفارش داده شده بودند در ایران تایید نشده است. در سال 1993 گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه روسیه قطعات یدکی این هواپیماها را تامین کرده است که شامل تسلیحات مورد نیاز این جنگنده ها و دستورالعمل های تعمیر و نگهداری این جنگنده ها بود. در سال 1993 گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه چین تعداد نامعلومی از جنگنده های میگ29 را از ایران در عوض فروش تکنولوزی هسته ای و موشکی از ایران خریداری کرده است. این دو کشور توافق کردند تا پایان سال 1992 این معامله را صورت دهند و ایران میگهای29 عراقی را تا پایان سال 1992 به چین تحویل دهد. همچنین در جریان ملاقات مقامات بلندپایه ی ایرانی و عراقی در سال 1998، عراقی ها درخواست کردند که هواپیماهایشان بازپس گردانده شود. ایرانی ها همواره استفاده از هواپیماهای عراقی را انکار کرده اند. هرچند اگر قرار باشد ایران برای همیشه این هواپیماها را روی زمین بلااستفاده نگه دارد، این هواپیماها از حالت عملیاتی خارج خواهند شد و ایرانی ها قادر نخواهند بود تا سیستم های موتوری و هیدرولیک این هواپیماها را به کار بیندازند. البته گزارش های دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد ایران سوخو24 های عراقی را به ناوگان نیروی هوایی ارتش خود افزوده است. همچنین سوخوهای 20 و 22 نیز توسط نیروی هوایی سپاه پاسداران در حال آماده سازی برای پرواز عملیاتی هستند. هر چند گمان می رود که سوخوهای 25 و میگهای23 و میراژهای اف1 به سرویس خدمتی درنیآمده اند. که این نیز به دلیل فرسوده و قدیمی بودن میگهای23 و تعداد اندک سوخوهای25 نیز می تواند باشد که برای ایران صرفه ی نظامی برای کاربری ایجاد نمی کنند. هرچند گزارش های دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد ایران 24 فروند میراژ مدل F-1BQ را تعمیر و آماده سازی کرده و وارد خدمت نموده است. (این تعداد بنا بر گزارش هایی، در پایگاه هشتم شکاری در مشهد آماده پرواز می باشند که گزارش سقوط یک فروند میراژ در سال گذشته، گواهی بر این مدعاست) دفاع هوایی ایران در سال 1996 تعداد پرسنل دفاع هوایی ایران حدود 18000 نفر را شامل می شد. به طور سنتی، دفاع هوایی از پایگاههای هوایی، از آموزشهای انجام شده در ایالات متحده در قبل از انقلاب 1979 الگو گرفته شده است که بر پایه ی دفاع هوایی به وسیله ی سیستم های موشکی زمین به هوا است. اما ایران از راه اندازی یک شبکه ی دفاعی سراسری و متمرکز ناتوان است و تنها به دفاع نقطه ای از مناطق کلیدی با استفاده از سیستم های موشکی زمین به هوا تکیه دارد. در اواسط دهه ی 1990 گزارش شد که ایران نمونه ی چینی موشکهای سام SA-2 را همراه با موشکهای SA-5 و SA-6 دریافت کرده است. به نظر می رسد تمام سیستم های موجود HAWK برجای مانده تنها 30 واحد شلیک موشکهای هاوک اصلاح شده که شامل 12 گردان به استعداد 150 پرتابگر به همراه 45 تا 60 فروند موشک سام2 (SA-2) و HQ-2J/23 (همان موشک CSA-1 چینی که از روی موشک سام2 روسی کپی شده است) باشد. برخی منابع ادعا می کنند ایران 25 پرتابگر موشک SA-6 دارد، اما برخی منابع دیگر این موضوع را رد می کنند. (این مطلب بسیار عجیب است زیرا در طول دهه ی دفاع مقدس در اقصا نقاط تهران و شهرهای بزرگ، لانچرها به همراه موشکهای SA-6 برای تماشای مردم نصب شده بودند، به نظر می رسد نویسندهء این گزارش از این موضوع اطلاعات صحیحی نداشته است) نمایش پرتابگر و موشکهای سام۶ در میدان بهارستان تهران (مهر ۱۳۸۴) http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/23l0gfn.jpg گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهد ایران در طول سالهای 1995 تا 1996 تعداد 8 پرتابگر موشکهای SA-6 از روسیه دریافت کرده است. در ژانویه 1996 ژنرال ارشد نیروی دریایی آمریکا (اسکات رید) اظهار داشت که ایران به تازگی موشکهای روسی SA-6 را به دفاع هوایی خود افزوده است. (این موشکهای با قابلیت هدایت تلویزیونی، کابوسی برای خلبانان هواپیماهایی به حساب می آیند که در ارتفاع پائین یا متوسط پرواز می کنند، همچنین با سام6 می توان موشکهای اسکاد و کروز را نیز هدف قرار داد) در سال 1997 نیروی دفاع هوایی ایران سیستم پیشرفته ی S-200 (موسوم به الماس با SA-5 که در غرب به نام گامون Gammon شناخته می شود) را دریافت کرد. این موشک سام سیستمی است برای هدفگیری اهداف در ارتفاع بسیار پائین یا در ارتفاع بسیار بالا. این موشک شتاب حرکتی متوسطی دارد و برای مانورپذیری به بالچه های نصب شده بر رویش متکی است. از اینها گذشته سیستم هدایت راداری موشک SA-5 به وسیله ی تله های الکترونیکی موسوم به Decoy آسیب پذیر است. (لیبی در مجموع بیش از 100 فروند از این موشک را به سوی هواپیماهای شناسایی SR-71 آمریکایی شلیک کرد که هیچکدام اصابت نکردند) منابع نظامی در مورد تعداد موشکهای SA-5 توافق ندارند برخی تعداد 4 مجموعه پرتابگر را تایید می کنند و برخی دیگر تعداد 10 عدد را. برخی منابع دیگر گزارش می کنند که ایران سه مجموعه ی بسیار دوربرد ساخت روسیه از SA-5 را به همراه 10 تا 15 پرتابگر در اختیار دارد که در 6 سایت مهم مستقر شده اند. سیستم دفاع هوایی S-200 یا سام-۵ http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/SA-5-1.jpg گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهد ایران قصد دارد موشکهای بسیار توانمند SA-10 (موسوم به S-300) را خریداری نماید. SA-10 یک موشک زمین به هوای بسیار قدرتمند و بردبلند است که می تواند به اهداف هوایی در هر ارتفاعی حمله ور شود. در ابتدای سال 1994 گزارش شد که ایران شش مجموعه ی پرتابگر SA-10 به همراه 96 فروند موشک از آن را به روسیه سفارش داده است. اما تا اواخر سال 2004 هیچ کدام از آنها هنوز تحویل نشده بودند. در فوریه 1997 قرارداد 90 میلیون دلاری فروش تعداد 36 فروند موشک SA-10 ساخت مشترک کشورهای روسیه، کرواسی و قزاقستان فسخ شد. در 30 دسامبر سال 2000 گزارشی در روسیه منتشر شد که نشان می داد ایران به اطلاع وزیر دفاع روسیه رسانده است که مایل است سیستم های ضدموشک S-300 را خریداری کند. سیستم دفاع هوایی S-300 یا سام-۱۰ http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/s11bio.jpg در ماه مارس 2001 گزارش شد که روسیه معامله ی فروش موشکهای پیشرفته با ایران را به دلیل نظر مخالف ایالات متحده فسخ کرده است. اما خبرگزاری ایتارتاس گزارشی را منتشر کرد که در آن درج شده یود روسیه قرارداد فروش موشکهای زمین به هوای Tor-M1 ، Tor-M1 T و S-300 را با ایران امضاء کرده است. پس از این گزارش بود که دیگر نشانه ای از علاقه ی ایرانیان به SA-10 عنوان نشد. امروزه اطلاعات دقیقی از ادوات دفاع هوایی ایران وجود ندارد. مراکز مهمی که باید توسط موشکهای سام مورد حفاظت قرار گیرند شامل مرکزی هسته ای در داخل تهران (امیرآباد و مرکز تحقیقات نیرو: متن) و مراکز سلاح های شیمیایی و میکروبی است. ایران همچنین سیستم های دفاع هوایی SA-5 را در اقصا نقاط تهران، بنادر مهم و تاسیسات نفتی مستقر کرده است تا بتواند نقش دفاع هوایی بردبلند – برد متوسط و ارتفاع بالا را در مقابل تاسیسات حیاتی کنار ساحل (خلیج فارس) به انجام برساند. همچنین گزارش شده است که ایران موشکهای SA-2 و HAWK را دورتادور شهرهای تهران، اصفهان، شیراز، بندرعباس، جزیره ی خارک، بوشهر، بندر امام، اهواز، دزفول، کرمانشاه، همدان و تبریز مستقر کرده است تا بتواند از مناطق کلیدی نظیر پایگاههای هوایی و تاسیسات مربوطه حفاظت کند، هرچند که برخی از این سایت ها، موشک به اندازه ی کافی در اختیار ندارند. ایران تعدادی رادار مراقبت هوایی دوربرد را نیز از چین خریداری کرده است. این رادارها می توانند اهدافی را تا عمق 300 کیلومتری آسمان شناسایی کنند و اکنون این سیستم های راداری، جزء مهمی از پدافند هوایی ایران به شمار می روند. ولی حتا با کمک چین نیز، دفاع هوایی ایران نقاط کور و نفوذپذیر زیادی دارد که شاید با تجهیزات آورده شده از عراق در جریان جنگ سال 1991 این نقایص کمی جبران شوند. پرتابگرهای موشک در سراسر ایران پراکنده شده اند تا بتوانند نقص رادار دفاع هوایی ایران را در شناسایی اهدافی که در ارتفاع پائین پرواز می کنند پوشش دهند روی هم رفته، شبکه ی دفاع هوایی ایران که شامل فرماندهی متمرکز کنترل، گیرنده های راداری و قابلیت هایی با ایجاد اخلال الکترونیک و دفع ضدعمل الکترونیک می شود، نیاز مبرمی به شبکه ی موثرتر دفاعی دارد. این شبکه ی فعلی برای دفاع در حالت نقطه ای مناسب است. وضعیت فعلی هواپیماهای نیروی هوایی به سال 2000 تخمین زده می شد که فقط 40 فرود هواپیمای فانتوم از 32 فروند F-4D و 177 فروند F-4E و 16 فروند RF-4E که تا سال 1979 به ایران تحویل شده اند در خدمت باقی مانده باشد. همچنین 45 فروند از 169 فروند F-5E و F-5F و تنها 20 فروند از ۷۷ فروند F-14A تامکت قابلیت پرواز دارند. همچنین حدود 30 فروند F-4 و 30 فروند F-5 و 35 فروند F-14 اوراق شده اند تا از قطعات آنها برای جبران نقص قطعات یدکی دیگر جنگنده ها استفاده شود. یک گزارش دیگر نیز حاکی از این است که نیروی هوایی ایران نمی تواند بیش از هفت فروند F-14 خود را همزمان به کار گیرد. ایران ادعا می کند که موشکهای HAWK را بر روی F-14 هایش منطبق کرده تا این موشکها بتوانند نقش موشکهای هوا به هوا را ایفا کنند روسیه و ایران علاقهء زیادی به همکاری های نظامی با یکدیگر دارند. این امر نیز با فروش سیستم های دفاع هوایی بسیار پیشرفته ی روسی که قابلیت رهگیری و سرنگونی جنگنده های استیلت F-117 و B-2 آمریکا را دارند به اثبات می رسد. در فوریه سال 2001 آقای آصفی (سخنگوی وزارت خارجهء ایران) اظهار داشت که: «ایران امیداوار است همکاری های نظامی مشترک نظامی با روسیه ادامه یابد. کشور ما مایل است دفاع هوایی خود را کاملن مدرنیزه کند و ما از روسیه می خواهیم تا برخی سیستم های دفاع هوایی پیشرفته ی خود را جهت پشتیبانی از ما به ایران بفروشد.» همچنین تعداد تعداد نامعلومی از جنگنده های به روز شده و جدید سوخوی25 در سال 2003 به سپاه پاسداران ایران (IRGCAF) تحویل شده اند. این جنگنده های سوخوی25 (موسوم به فراگ فوت یا Frogfoot) در پایگاه هوایی نامعلومی استقرار یافته اند. در جولای 2003 ، صنایع هوافضای چینی چنگدو (CAC) جنگنده جدید خود به نام Super-7 را معرفی کرد. این جنگنده ای است سبک و با قابلیت جهت عملیات در هر گونه وضعیت آب و هوایی که می تواند موشکهای میان برد هوا به هوا را حمل کند. مدت زمان تکامل این جنگنده حدود 5/2 سال به طول انجامید. این جنگنده ای است که به طور عمده برای صادرات به دیگر کشورها طراحی شده است. چینی ها پیش از این سفارش خرید این جنگنده را از ایران و برخی کشورهای آفریقایی نظیر سودان و بورکینافاسو دریافت کرده بودند. جنگنده F-8 M که در چین J-8 نامیده می شود: http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/s119nm.jpg همچنین گزارش شده است که تعدد 10 فروند جنگنده پیشرفته ی F-8M موسوم به فیندبک (Findback) و 7 فروند توپالف22 نوع M یا (Tu-22M) و 19 فروند میگ29 و تعداد نامعلومی از جنگنده ی بسیار پیشرفته ی میگ31 (پیشرفته ترین جنگنده شکاری رهگیر ساخت روسیه که قیمتی حدود 40 میلیون دلار دارد) توسط ایران سفارش داده شده اند، هرچند که تحویل این اقلام هنوز تایید نشده است. میگ31 نوع BM http://usera.imagecave.com/AMIRTOMCAT/s1101i.jpg (عکس تزئینی است)
  6. در دوران جنگ جهانی دوم بیشتر از 3000 سرباز لهستانی نزدیک شهر هاتن در کنار مرز اسکاتلند مستقر بودند که در میان این سربازها یکی شان بیشتر مورد توجه قرار داشت، او "وویتک"، خرس ایرانی بود. این خرس در جنگ های مختلف در اروپا و خاورمیانه همراه دیگر سربازان شرکت داشت. این خرس را سربازان لهستانی در سال 1943 در کوه دره های ایران یافته و برای حمل خمپاره های سنگین آموزش داده بودند. وقتی نیروهای مسلح لهستانی برای جنگ در اروپا مستقر شدند، تنها راهی که می توانستد وویتک را با خود به اروپا ببرند این بود که رسماً این خرس را برای خدمت در ارتش ثبت نام کنند. بنابراین، به او نام و درجه و نمره مخصوص ارتشی دادند و بعد او را سوار کشتی و روانه ایتالیا کردند. پس از شرکت در نبرد مونته کاسینو در ایتالیا به او نشان افتخار (سربازی) لهستان دادند. آوگوستین کارولوسکی، کهنه سرباز لهستانی که در زمان جنگ جهانی دوم همراه با وویتک در پایگاهی نظامی نزدیک مرز اسکاتلند مستقر بوده، خاطرات خوبی از او دارد. یکی از آن خاطرات این است که کسی از وويتک واهمه نداشت، او خیلی با سربازان براحتی انس می گرفت، حتی وویتک گاه گداری با سربازان سیگار هم می کشید. بعد از پایان جنگ، وویتک را به باغ وحش شهر ادینبورگ، پایتخت اسکاتلند منتقل کردند و او تا هنگام مرگش در سال 1963، مورد توجه بازدیدکنندگان از باغ وحش بود. حال ساکنان شهر هاتن این خرس سرباز را جزئی از تاریخ شهر خود به حساب می آورند و می خواهند برای یادبود او بنایی برپا کنند.
  7. عملیات آزادسازی جزائر سه‏گانه خلیج فارس از سال 1880 به بعد، اختلاف نظر میان ایران و بریتانیا بر سر مالکیت چهار جزیرهء تنب بزرگ و کوچک، ابوموسی و سیری که همگی در تنگهء هرمز و در نیمه راه سواحل ایران و کشورهای عربی قرار داشتند بروز کرد. تا آن زمان این جزایر عمومن متعلق به ایران بودند و در رابطه با آنها اختلافی وجود نداشت، با این حال در سالهای بعد چون در این زمان اهمیت سوق‏الجیشی این جزائر بر انگلیس مشخص شد، دولت بریتانیا منکر حقوق ایران نسبت به این جزائر گردید و با گسیل نیروهای خود، اقدام به اشغال جزائر می‏کند. دولت ایران نسبت به اشغال جزائر تبب بزرگ و کوچک و ابوموسی توسط بریتانیا اعتراض کرد و دولتهای بعدی ایران نیز به طور مداوم نسبت به این امر اعتراض کردند. انگلیسي‏ها بعد از آنکه در سال 1921 اقدام به تجزیة راس‏الخیمه از شارجه کردند، تنب بزرگ و کوچک را به راس‏الخیمه و ابوموسی را جزو شارجه (بخشی از امارات متحده عربی فعلی) که تحت‏الحمایه آن بودند واگذار کرد. اما دولت ایران همواره اختلاف خود را بر سر این جزائر با انگلستان می‏دانست و یک بار نیز در زمان سلطنت رضاشاه که قوای مسلح ایران به آن جزائر رفتند لیکن در آن موقع دولت انگلیس اطمینان داد که این مشکل را حل خواهد کرد و قبل از فیصله یافتن کامل آن مانع برافراشته شدن پرچم یکی از طرفین در جزایر خواهد شد. موقعیت جغرافیایی و استراتژیک جزایر سه گانه اهمیت خلیج فارس از نقطه نظر جغرافیایی به علت ارتباط آن با اقیانوس هند از طریق تنگهء هرمز است که این جزائر در آن قرار گرفته‏اند. این جزائر در جنوبی‏ترین نقطة خلیج فارس در تنگه هرمز واقع شده‏اند. تنب بزرگ با نزدیکترین ساحل ایران (جزیرهء قشم) در حدود 25 کیلومتر فاصله دارد، در حالی که فاصلة راس‏الخیمه تا این جزیره حدود 70 کیلومتر است. تنب کوچک در 13 کیلومتری غرب جزیره تنب بزرگ قرار داشته و فاصلهء آن با نزدیکترین ساحل ایران (بندر لنگه) 37 کیلومتر است. تنب کوچک تقریبا فاقد سکنه بود. سکنة تنب بزرگ در زمان بازپس‏گیری حدود 300 نفر بوده و جمعیت ابوموسی نیز از 700 نفر تجاوز نمی‏کرد. ابوموسی که از تنب‏ها بزرگتر است و شاید دو برابر تنب بزرگ باشد، در 96 کیلومتری ایران قرار دارد و علاوه بر داشتن ذخائر نفتی، دارای خاک سرخ است که امتیاز آن را یک کمپانی انگلیسی دارا بود. امروزه که دو سوم نفت مورد نیاز صنایع اروپای غربی باید از تنگه هرمز بگذرد اهمیت این جزایر بیش از پیش روشن می‏شود و کافی است که یک دولت بر این جزائر دست یابد و راه صدور نفت را از خلیج فارس ببندد. بنابراین این سه جزیره بیش از هر چیز دارای اهمیت استراتژیک و نظامی هستند. زمینه آزاد سازی جزایر و شرح وقایع قبل از آن همانطور که در بالا ذکر گردید دولت ایران در زمان سلطنت رضاشاه كبير با استفاده قوای نظامی به آن جزائر قصد آزادسازی جزائر را داشتند که در آن موقع دولت انگلیس اطمینان داد که این مشکل را حل خواهد نمود و با بروز جنگ جهانی دوم این اقدام ایران بی‏نتیجه ماند. در سال1347 دولت بریتالنیا اعلام کرد که تا سال1350 نیروهای خود را از خلیج فارس بیرون خواد برد. از این تاریخ، مذاکرات بین دولت ایران و بریتانیا در مورد جزایر مذکور به طور جدی آغاز شد و به مدت 3 سال ادامه داشت. درگیری‏های تبلیغاتی ایران و انگلیس در رسانه های گروهی قبل از آغاز عملیات آزادسازی جزائر سه‏گانه در ماههای قبل از آن وجود داشت. طی این مدت، دولت ایران شروع به اعمال فشار به بریتانیا نمود و حتی شاه فقيد ايران اعلام نمود که برای اعادهء حاکمیت ایران بر جزائر سه‏گانه در صورت لزوم به زور متوسل خواهد شد. حتی جهت قوت بخشیدن هرچه بیشتر بر این تهدید به نیروهای مسلح شاهنشاهی دستور داد که به هواپیماهای بریتانیا که بر فراز ناوگان دریایی ایران به ویژه در اطراف جزایر سه‏گانه پرواز کنند آتش گشوده شود. به تاریخ 19 / 2 / 1350 به دنبال پرواز هواپیماهای انگلیس و انجام عملیات تهدیدگرانهء آنها بر فراز ناوهای نیروی دریایی، دولت ایران شدیدن به انگلیس اخطار نمود که در صورت ادامهء تحریکات هوایی در خلیج فارس، ناوهای جنگی ایران به هواپیماهای مزاحم انگلیس شلیک خواهند نمود. انگلستان هم در مقابل اعلام نمود هواپیماها مسلح نبودند ولی توضیح نداد که هدف این کشور از این عملیات خصمانه چه بوده است. شرح عملیات در ساعت 6:15 دقیقه بامداد روز 9 آذر 1350 (30 نوامبر 1971) یک روز قبل از ترک قوای انگلیسی از خلیج فارس، یگانهای نیروی دریایی در سه جزیرة تنگه هرمز (تنب بزرگ، تنب کوچک و اوبوموسی) پیاده شدند و با بازگرداندن آنها به آغوش میهن، به دوران استعماری هشتاد ساله قوای انگلیسی بر این جزایر پایان دادند. اولین پرچم ایران پس از گذشت کمتر از 35 دقیقه از آغاز عملیات بر اولین جزیره افراشته شد و در راس ساعت 8 در هر سه جزیره، پرچم ایران همراه با شلیک 21 گلوله توپ برافراشته گردید. آزادسازی سازی جزیرة ابوموسی در جزیره ابوموسی نیروهای پیاده شونده، وابسته به گردانهای ساحلی، راس ساعت 6:15 دقیقه صبح به وسیلة یک فروند هاورکرافت BH-1 در قسمت غربی جزیره پیاده شده و بلافاصله به سوی نقاط حساس پیشروی کردند و در ساعت 6:50 دقیقه صبح، کلیهء نقاط حساس و ارتفاعات اشغال شد. افسران و درجه‏داران و سربازان ایرانی به محض پیاده شدن در جزیره ابوموسی، پرچم شاهنشاهی را بر بالای کوه حلوا که مرتفع‏ترین نقطهء ابوموسی است برافراشتند. در ساعت 6:15 پنج فروند هواناو SRN-6 در سه کرانة شمالی جنوب شرقی و جنوب غربی، نیروهای کماندویی و گردانهای ساحلی را پیاده نمودند برافراشته شدن پرچم ايران در مقابل پاسگاه تنب بزرگ پس از سقوط پاسگاه با احترام نظامی پرچم ایران در مقابل پاسگاه و مدرسه نیز برافراشته شد و ضمنن زخمی‏شدگان را به وسیلهء برانکارد و انجام کمکهای اولیه با هلیکوپتر به بیمارستان شیر و خورشید سرخ بندرلنگه اعزام می‏شوند و پس از سقوط پاسگاه نیروهای ایرانی تمامی سلاح‏های موجود در پاسگاه و خانه‏های مردم را جمع‏آوری می‎نمایند و بدین صورت، تصرف جزیرهء تنب بزرگ کامل گشت. در ساعت 10 صبح دریادار حبیب الهی و عکاسان و فیلمبرداران وارد جزیره گردیدند و اندکی پس از اتمام عملیات مرحوم امیرعباس هویدا نخست وزیر، طی نطقی بازگشت جزائر ایرانی را به آغوش میهن اعلام نمود. ارشدترین افسر عملیات آزادسازی جزایر سرهنگ صولتی بود. در جریان آزادسازی جزائر 1 افسر مهناوی نیروی دریایی به شهادت رسیدند و 1 نفر دیگر نیز زخمی گردید. شهدای این عملیات عبارتند از: سروان رضا سوزنچی کاشانی / مهناوی یکم حبیب سولکی کهریری و ناوی آیت الله خانی (روحشان شاد)
  8. من فكر مي كنم يكي از بزرگترين موفقيت هاي اونها منهدم كردن دو فروند تامكت نيروي هوايي بر فراز خليج فارس بود كه ميراژ هاشون اين كارو كردن نامردا يه سيستم جنگ الكترونيك روي ميراژ نصب كرده بودن كه مانع قفل شدن رادار تامكت روي اونها مي شد. ولي خوشبختانه هر 4 خلبان تامكت ها زنده موندند ولي از دست دادن دو تا تامكت تو يه عمليات خيلي سخته بمباران جزيره خارك از نظر اقتصادي و بمباران شهرهاي مركزي ايران از نظر اجتماعي و ايجاد وحشت از موفقيت هاي ديگه اونا بوده ولي توجه داشته باشيم كه نيروي هوايي عراق در طول جنگ سه بار بازسازي شد ولي نيروي هوايي ما متاسفانه به دليل تحريم ......
  9. AMIRTOMCAT

    جنگ شش روزه 1967 اعراب و اسراييل

    من قبل از ارسال سرچ كردم ولي در مورد جنگ سال 1967 چيزي نبود icon_cheesygrin بهرحال فكر كنم ارزش ايجاد يه تايپيك رو داشت نه؟ icon_cheesygrin
  10. AMIRTOMCAT

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    مساله دشمني اعراب و ايرانيها ريشه در تاريخ داره و برخلاف ساير دشمني ها كه معمولا دشمني دولت ها با هم است(مثل دشمني ايران با آمريكا يا امريكا با شوروي سابق يا آرژانتين و انگلستان و......) دشمني ايرانيان با اعراب دشمني ملتهاست و هيچ دولتي چه در بين اعراب و يا در ايران نميتونه اين مساله رو حل كنه يادمون نره كه امام خميني در مورد خليج فارس گفت نه خليج فارس و نه خليج عربي بگيم خليج اسلامي ولي الان مي بينيم كه جانشينان ايشان چه مواضع تندي در اين مورد دارند يعني دشمني ملت ايران با اعراب حتي بر سياست هاي جمهوري اسلامي هم اثر دارد اين شعار هايي هم كه دوستان در زمينه برادري و..... ميدن اثري نداره و من هم با حرف ممد كه ميگه 80 درصد مردم تفكرات ضد عربي دارند موافقم و اين قضيه رو در اطراف خودم حس ميكنم دشمني مردم ايران با اعراب ريشه در تاريخ داره و چه خوب چه بد يك واقعيته ولي خوب تو اين سايت راجبش بحث نكنيم مگه چي ميشه؟ icon_cheesygrin اصلا اين اعراب ارزش بحث كردن دارن؟ icon_cheesygrin
  11. AMIRTOMCAT

    جنگ شش روزه 1967 اعراب و اسراييل

    من كه هرچي سرچ كردم نديدم شما لطف كن لينكشو بذار كه من هم مطلب قبلي رو ببينم icon_cheesygrin
  12. 1- شوروی چهار اکتبر 1957 ماهواره: اسپاتنیک 1 موشک: شماره هفت قدیمی محل پرتاب:مرکز فضایی بایکنور 2- آمریکا 31 ژانویه 1958 ماهواره: کاوشگر 1 موشک: ژوپیتر-سی محل پرتاب: کیپ کاناورال 3- فرانسه 26 نوامبر 1965 ماهواره: استریکس 1 موشک: دیامانت محل پرتاب: الجزایر 4- ژاپن 11 فوریه 1970 ماهواره: اوهسومی موشک: لامبادا 4S-5 محل پرتاب: کاگوشیما 5- چین 24 آوریل 1970 ماهواره: چین 1 موشک: لانگ مارچ 1 محل پرتاب: مغولستان 6- انگلستان 28 اکتبر 1971 ماهواره: X-3 موشک: بلک ارو محل پرتاب: استرالیا 7- اروپا 24 دسامبر 1979 ماهواره: CAT موشک: آریانا محل پرتاب: گویانای فرانسه 8- هند 18 جولای 1980 ماهواره: روهینی 1 موشک: پرتاب کننده ماهواره محل پرتاب:جزیره سریهاریکوتا 9- اسرائیل 19 سپتامبر 1988 ماهواره: افک 1 موشک: شاویت محل پرتاب: بیابان نگو 10- عراق 5 دسامبر 1989 ماهواره: موشک مرحله سوم موشک: موشک مرحله سوم محل پرتاب: الانبار 11- ایران 4 فوریه 2008 موشك: کاوش محل پرتاب: سمنان
  13. AMIRTOMCAT

    جنگ شش روزه 1967 اعراب و اسراييل

    خواهش مي كنم راجب جنگ 1973 جنگ يام كيپور يا رمضان هم يه تايپيك ايجاد كرده بودم كه در صورتي كه مايلي مي توني مطالعه كني http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=3633 واقا پرواز اون همه هواپيما يكجا تو سال 1967 واقعا كار بزرگي بوده 346 تا icon_cheesygrin :oops: اسراييل بدون بمب اتمي هم واقعا دشمن بزرگيه icon_cheesygrin
  14. AMIRTOMCAT

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    الله اكبر الله اكبر مرگ بر ضد ولايت فقيه ........
  15. AMIRTOMCAT

    میگ 35یا یوروفایتر تایفون

    مثل اينه كه يگي ميگ31 بهتره يا فانتوم تامكت بهتره يا ميگ 21 ميگم يه تايپيك هم ايجاد كن ببين ژ3 بهتره يا كلاش اگه همين جوري پيش بري يه هفته ديگه اينقدر درجه ميگيري كه :mrgreen: :| مثل سعيد ميشي ارتشبد! icon_biggrin
  16. حالا اين بحث تموم شد يكي بگه فايدش چي بود و كي چي ياد گرفت اگه خوب بود بريم ببينيم ايران قويتره يا بوركينافاسو :mrgreen: يه مقايسه اي هم بين نيروي هوايي اندونزي با نروژ انجام بديم ببينيم كي قويتره
  17. Tu-22B يا بمب افكن هاي توپولوف قادر به نفوذ به فضاي تهران نبودند به دليل جثه بزرگ و قدرت مانوور و سرعت كم حتما شكار جنگنده هاي ايراني يا پدافند هاك مي شدند عراق فكر نمي كنم زياد از اين بمب افكن تو جنگ استفاده كرده باشه ولي در آمار درگيري هاي هوايي در كتاب Martin-Baker چهار فروند Tu-22B شكار تامكت هاي نيروي هوايي ايران شدند
  18. در سالهاي اول جنگ اصلا حمله هوايي به شهر هاي مركزي ايران نمي شد به خاطر اينكه تامكت ها اكثرا عملياتي بودند و عراق هم اصولا جنگنده اي با برد بالا نداشت وقتي عراق جنگنده Mirage F.1EQ رو در سال 1981 از فرانسه دريافت كرد توازن هوايي تا حدي برابر شد با اين حال تامكت ها همچنان پادشاه آسمان ايران بودند كماينكه به عنوان مثال در روز 22 اكتبر 1981 چهار چنگنده Mirage F.1EQ عراقي شكار تامكت ها شدند كه سه تاي اون رو كاپتان شهرام رستمي با موشك فونيكس شكار كرد و يكي ديگه رو كاپيتان هداوند باز با فونيكس شكار كرد در روزهاي بين 3 تا 11 دسامبر 1981 شش فروند ديگه از اين جنگنده ها شكار تامكت ها و موشك هاي فونيكس شدند ولي مشكلات تحريم كم كم نمود پيدا كرد تعداد زيادي از تامكت ها از حالت عملياتي خارج شدند و نبود يه نوع فيوز در موشك فونيكس تعداد زيادي از اين موشك هاي مرگبار رو از حالت عملياتي خارج كرد تعداد تامكت هاي عملياتي با موشك آماده فونيكس كم شد و اون ها هم مجبور بودند فقط از شاهرگ حيات كشور يعني صدور نفت و جزيره خارك و سيري و نفتكش ها مراقبت كنند تامكت هاي عملياتي بدون موشك فونيكس مثل فانتوم ها و تايگر ها در برابر ميراژها و ميگ هاي25 كاري از دستشون بر نمي اومد البته بعد از توافقات پنهاني نخست وزير وقت با فرستاده آمريكا يعني مك فارلن ايران موفق شد مقاديري از تامكت ها و به خصوص فونيكس ها رو با تجهيزاتي كه آمريكا از طريق اسراييل به ايران مي فرستاد دوباره عملياتي كند و باز ضربات سهمگيني به نيروي هوايي عراق بزند تامكت ها موفق شدند در سالهاي 1985 و 1986 سيزده جنگنده Mirage F.1EQ رو كه عمدتا در حمله به پايگاه هوايي اصفهان و تهران بودند رو منهدم كنند مك فارلن و اميرام نير (افسر اسراييلي) و سرهنگ اوليور نورث بعد از پرواز از تهران به تل اويو دو تن از خلبانان Mirage F.1EQ عراقي كه هواپيماهايشان توسط تامكت ها منهدم و مجبور به ايجكت شدند و به اسارت ارنش در امدند ولي با برملا شدن رسوايي ايران گيت اوضاع تا پايان جنگ مثل سابق شد در حملاتي كه عراق به تهران انجام مي داد از جنگنده هاي Mirage F.1EQ و ميگ 25 استفاده مي كرد كه در نبود تامكت و فونيكس جولان مي دادند دفاع هوايي ايران تو اون زمان بسيار وابسته به تامكت ها بود ولي پدافند زميني ايران هم چندين بار موفق شد ضرباتي رو به نيروي هوايي بزنه كه در يك مورد يك جنگنده Mirage F.1EQ عراقي توسط سيستم دفاع موشكي هاك در نزديكي اصفهان منهدم شد ولي در كل در برابر اين جنگنده ها و به خصوص جنگنده پر سرعت ميگ 25 ناتوان بود سيستم دفاع موشكي هاك در كل ميشه اين جور نتيجه گرفت كه چون نيروي هوايي ايران در تحريم آمريكا بود نه رهگير هاي نيروي هوايي و نه پدافند زميني ايران نوسازي نشد ولي در طرف ديگه اين جنگ نابرابر شوروي و فرانسه جديد ترين فناوري جنگ الكترونيك رو به كمك جنگنده هاي پيشرفته به عراق ميدادند و اين باعث شده بود در انتهاي جنگ عراق بارها به حريم هوايي تهران نفوذ كنه فرانسوي هاي پدر سوخته :mrgreen: حتي نوعي فناوري جنگ الكترونيك رو روي ميراژ ها به كار گرفته بودند كه مانع از قفل شدن رادار تامكت روي ميراژ ميشد و متاسفانه با همين فناوري دو فروند از تامكت هاي زيباي ارتش رو بر فراز خليج فارس سرنگون كردند icon_cheesygrin فكر كنم خيلي دري بري گفتم در هر صورت دوستان ببخشند
  19. البته اين جنگنده چندين بار تونست به نفتكش هاي ايران ضربات بدي بزنه در بسياري از موارد هم موشك هاي اگزوست شليك شده توسط اين هواپيما توسط تامكت هاي نيروي هوايي رهگيري و با فونيكس منهدم شده بود ولي چون موشك فونيكس از اگزوست بمراتب گرون تر بود باز هم برد با عراق بود icon_cheesygrin جالب اينجاست كه هيچ اطلاعاتي از خلبانان اون 4 سوپراتانداردي كه منهدم شده در دست نيست معلوم نيست اصلا عراقي بودند يا فرانسوي :mrgreen:
  20. در طول جنگ 4 هواپيماي سوپراتاندارد عراقي توسط نيروي هوايي ايران منهدم شد در تاريخ 2 اوريل 1984 اولين سوپر اتاندارد توسط يك فروند F-4E به خلباني كاپتان عباس امير اصلاني توسط موشكAIM-7E منهدم شد در تاريخ هاي 26 و 7 جولاي 1984 دو فروند سوپراتاندارد ديگه اينبار توسط تامكت هاي نيروي هوايي رهگيري و با موشك فونيكس منهدم شدند در 14 ژانويه 1985 آخرين شكار سوپراتاندارد بر فراز خليج فارس توسط تامكت نيروي هوايي و باز توسط موشك فونيكس شكار شد منبع سايت: Chronological Listing of Iraqi Losses & Ejections
  21. من هم با اقا مصطفي كاملا موافقم خارج از مسايل ايدولوژيكي و مذهبي ما فعلا مجبوريم حزب الله رو تجهيز كنيم لا اقل تا زماني كه تغيير اساسي در سياست خارجي نديم مجبوريم ادامه بديم محمد رضا شاه پهلوي هم مدعي حمايت از شيعيان لبنان بود فكر نمي كنم كسي از حمايت ايران از حزب الله ناراضي باشه بهرحال اين هزينه اي هست براي تامين امنيت مردم ايران
  22. mostafa_by خيلي جالب بود ادامه بده تازه داشت به جاهاي قشنگش مي رسيد
  23. برنده اين مسابقه معلوم نشد؟
  24. ياد مظفردين شاه و ناصرالدين شاه بخير مصطفي جان شما هم ظاهرا در مورد تقسيم اراضي و .... مثل اونا فكر مي كني راست مي گي تقسيم!!!!! اراضي و مرزبندي دريايي كه گردوبازي نيست! بيخيال :mrgreen:
  25. كاملا باهات موافقم اينها اگه اين كاره بودن همون موقع ها كه اسراييل بسيار ضعيف بود باهاش مقابله مي كردن نه الان كه تا دندون مسلح شده