elo

Members
  • تعداد محتوا

    775
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های elo

  1. والا دوست خوبم مورد خیلی خیلی مشکوکه به قول شما بیشتر به سناریو شبیه تا یه رخداد واقعی باید نشست و منظر  اظهار نظرهای رسمی مقامات خودمون شد البته اگه اظهار نظری بشه
  2. دوستان عزیز و گلم سلام بعد از یه مدت طولانی دوری بلاخره خدا خواست و دوباره برگشتیم خدمتتون و اگه عمری باشه و خدا بخواد چند ماهی( 7-8 ماهی)مهمونیم! و اما تاپیک فعلی.....   ببینید در عرف دریانوردی بین المللی هر شناور نظامی حق داره در هر آبی که باشه شناورها و کشتی های اطرافش رو شناسایی کنه و از اونها بخواد که خودشونو معرفی کنن برای برطرف شدن این معضل عدم معرفی و کانتکتهای هر ازگاهی سیستمی بنام AIS یعنی سامانه معرف اتوماتیک روی شناورها نصب میشه که هر شناوری باید اونو داشته باشه و دیگه نیالزی به سوال و جواب نیست چون همه مشخصات شناور بصورت اتومالتیک به همه شناورهای اطراف دارای رادارهای هم باند رله میشه حالا این وسط چندتا سوال میمونه: اول اینکه اگر اون شناور مورد نظر رو لنج یا هر شناور غیر نظامی فرض کنیم به هیچ وجه (تاکید میکنم به هیچ وجه) حق همراه داشتن سلاح اونهم کالیبر 50 رو نداره شناورهای ما (نفتکش و کشتیرانی) حق همراهی سلاح ندارن و برای محافظت در برابر دزدان دریایی حتما یه تیم مسلح نظامی اونهم از یک نیرویی که سازمان ملل اونو بعنوان یه نیروی نظامی رسمی و سازمانی به رسمیت بشناسه به کشتی ها ملحق میشه هر شناور غیرنظامی مجهز به سلاح  اتوماتیک وار در زمره " دزدان دریایی مسلح" گنجونده میشه حق تیراندازی  "هشدار" و نه تیر مستقیم!! هم چیزیه که همه شناورهای نظامی دنیا دارن ف ما هم داریم بارها و بارها هم نیروی دریای ما از این حق استفاده کرده ، کلا در بحث احتمال و امکان تهدیدات امنیتی و ایمنی نیروهای نظامی مجاز به اخطار با شلیک و درموارد قطعیت ریسک امنیتی و قانونی  در چهارچوب قوانین مجاز به کاربرد  و استفاده از سلاح و اسلحه هستند تیر اندازی هوایی نیروی انتظامی به ماشینهای مشکوک و درگیری با دزدان و سارقین و قاچاقچیان چه داخلی و چه در مرز خارجیهاش حق قانونی نیروی هاست نمونه بارزش تیراندازی اخطار و هشدار  فانتومهای پایگاه نهم شکاری بندر عباس یه هواپیمایی مسافربری حامل ریگی ملعون بود این چیزها طبیعی و نرماله ، یکی دوسال قبل نیروی  دریایی مراکش در آبهای بین المللی چند بار با توپهای سینه و میانی به نفتکش ما شلیک کرد ، البته شلیک هشدار و نه مستقیم کلا یه چیز روتینه   دوم ... چرا اون شناور مطرح شده به پیامها توجه نکرده؟ چه دلیلی داره که جواب پیامها رو که برمبنای همه قوانین بین المللی باید پاسخ بده رو نداده ، خواهشا نگین چون توی خلیج فارس بوده چون بر مبنای قوانین هرجایی که به شناورهای نظامب نزدیک بشی باید به پیامهاشون پاسخ بدی ف نیروی دریایی ما هم از همین حق استفاده میکنه و در آبهای غیر ایرانی مثلا دریای سرخ ، خلیج عدن، اقیانوس هند و... شناورها و کشتی های دیگه رو مورد ردیابی و شناسایی و بازخواست قرار میده این یه قانون جهانی و بین المللیه   سوم... مکان رخ دادن این حادثه دقیقا کجا بوده ؟ این یکی خیلی خیلی مهمه ، در متن اصلی از وازه جعلی  عربی استفاده شده که میتونه منظور حتی سواحل دریایی عرب هم باشه و نه الزاما خلیج فارس چون گاها نزدیکهای خلیج عدن رو هم به همیان نام  خطاب میکنن باید دید کجا بوده دقیقا  و اون شناور مسلح اونجا چیکار میکرده   چهارم... اصلا ماهیت اون شناور چی بوده ؟ کی میگه ایرانی بوده؟ صرف داشتن یه پرچم دلیل بر ایرانی بودن نیست ف باید دید دلایل آمریکایی ها برای ایرانی دونستن اون شناور چی است و به چه دلیلی میگن " ایرانی بوده" هر شناوری دارای بندر ثبت و پرچم حاکمیته که اون شناور تحت اون پرچم ریجیستر شده ، غیر از این فقط شناورهای نظامی اون کشور متعلق به اون کشور هستند صرف داشتن پرچ یک کشور بر روی عرشه دلیل بر مالکیت اون کشور نیست ، هر شناورغیر قانونی مثه دزدان دریایی و ....میتونه  برای استتار و اختفا و فریب پرچم هرکشوری رو رو عرشه اش به احتزاز درآره و دلیل  نمیشه اگه اون شناور پرچم ایران رو داشته پس حتما ایرالنی بوده  ممکنه دزدان دریایی از پرچم ما برای بدنام کردن و یا فریب شناورهای دیگه استفاده کرده باشن 0 مسگم ممکنه و فقط یکی از مفروضاته)   در هر حال تا اطلاعات دقیقتر بیرون نیاد و مسیولین رسمی ما هم اظهار نظر نکنند نمیشه به قطعیت نظر داد       منتها یه چیزی برام خیلی خیلی جالبه ..   یا برخی از دوستان سیستم حکومتی و سلسله مراتب فرماندهی ایران رو ابدا سرسوزن اطلاعی راجع بهش ندارن و یا همینطوری عقده سیاسی خالی میکنن محض اطلاع دوستان نیروهای مسلح همگی زیر نظر و فرمان مستقیم فرماندهی کل قوا قرار دارن و دولت و مجلس کوچکترین نظارت و حاکمیت و فرماندهی بر اونها ندارن تنها نقطه مشترکشون با مجلس  تصویب بودجه مورد نیاز و با دولت پشتیبانی دولت از طریق وزارت دفاع و جالب هم اینجاست که بدونین خود وزارت دفاع بیشتر از اینکه بر مبنای چارت سازمانیش از دولت دستور بگیره مستقیما از فرماندهی کل قوا دستور میگیره چون در آیین نامه نیروهای مسلح پرسنل وزارت دفاع رو جزو پرسنل نیروهای مسلح معرفی کرده و نظارت و مدیریت رییس جمهور بر وزارت دفاع بیشتر  تفویض اختیاری تا مسیولیتی امیدوارم دوستان هر چیز با ربط و بی ربطی رو با افعال ربطی و غیر ربطی به هرجایی ربط ندن کمی هم خویشتندار باشیم تا اطلاعات کافی و شفاف بیرون بیاد بعد     فکر هم نکنم هیچکدوم از ماها به اندازه فرمانده کل قوا و دیگر فرماندهان نظامیمون روی اینجور مسایل حساسیت داشته باشیم غیر اینه؟
  3. [quote name='mehran55' timestamp='1404912518' post='391633'] برادر گرامی در اینکه استراتژی حمله زنبوری میتونه برای ناوهای سنگین دشمن مشکل ایجاد کنه شکی نیست. فقط مسئله اونجاست که این قایقهای کوچک ، با توجه به توان حمل پائینی که دارن امکان نصب سیستم های پدافندی پیشرفته رو ندارن قاتل این همه قایق تندرو، چند تا هلیکوپتر مسلح هست که براحتی میتونن از ارتفاع بالاتر، دونه به دونه این قایق ها رو شکار کنن و با سیستمهای جنگال و ... هم امکان انحراف موشکهای دوش پرتاب راداری و حرارتی (پرتاب فلز گداخته) موجود در این قایقها رو خواهند داشت با توجه به وجود تسلیحات دور ایستا به راحتی میتونن از برد توپهای ضد هوائی و دوشکاهای روی این قایقها هم دور باقی بمونن نکته دیگه این هست که اگر آمریکا واقعا از این قایقها احساس خطر بکنه، میتونه با اندک تغییراتی در هواپیمائی مثل A-10 اون رو به یک نمونه دریائی تبدیل کنه و با اون قایق های تندرو رو از میدان به در کنه (شکار قایق های توی آب بجای شکار خودروهای توی کویر) ===== پس مهمترین پاشنه آشیل این قایقها پشتیبانی هوائی آمریکائی ها هست. من فکر میکنم که باید برای مقابله با هواگردهای پشتیبانی کننده دشمن استراتژی های متفاوت داشته باشیم (بدون اتکاء به نیروی هوائی و فقط با تکیه بر توان قایق های خودمون) تا بتونیم به شیوه دقیق و موثر عملیات حمله زنبوری (یا به تعبیر دوستان گله گرگی) رو اجراء بکنیم. [/quote] مهران جان سلام مثه اینکه متاسفانه دوستان منظور منو خوب نگرفتن ببینید عزیزان من نگفتم این تاکتیک نهایی ماست و یا فقط همینو داریم و یا با این تاکتیک پوست یانکی هارو میکنیم ، یا اینکه حتما آمریکایی ها از این شیوه و تاکتیک استفاده میکنن یا راهکاری برای مقابله با اون نیندیشیدن اگر نوشته های بنده رو در بخشهایی دیگه خونده باشین میبینین که بارها و بارها نوشتم که همه فعالیتهامون در سایه ضعف هواییمون گم میشن و همه داشته هامون نمیتونن نیمی و یاحتی یک چهارم توانایی خودشونو داشته باشن( دربهترین شرایطش) اینکه تاکتیک طرفین چیه و چی خواهند کرد رو اصلا من بحث نکردم ، بنده فقط من باب بررسی، عملکرد و وظایف محتلف و متفاوت دو دسته از شناورهامونو با هم مقایسه کردم و نه همه توانمون و تاکتین و راهکارمونو ببینید در حال حاضر ما در بحث های سطحی و زیر سطحی دارای سه بازه عملکردی هستیم ، نزدیک ساحل( کوتاه برد ) ، محدوده خلیج فارس( میانبرد) دریا عمان و آبهای آزاد( دور برد با محدودیت پایداری) بر مبنای همین سه بازه و داشته ها و توانای هاست که خلیج فارس و مدیریت کردن اون به سپاه و دریای عمان و آبهای آزاد به ارتش سپرده شده خوب برای شعارهای نیروی دریایی راهبردی و حضور مستمر و پایدار و موثردرآبهای دوردست( بازه چهارم و فرامنطقه ای دور برد و دور ایستای پایدار) ما فعلا اون امکانات سطحی و هوایی و زیر سطحی لازمه رو نداریم و میتونم به جرات بگم هنوز در سطح اون تکنولوژی هم نیستیم ( اما مجدانه داریم میکوشیم و حرکت میکنیم تا بهش برسیم ، منتها هنوز خیلی خیلی خیلی راه داریم که بریم ، تازه اولهای راهیم و گامهای اولیه رو داریم برمیداریم ، خیلی راه مونده تا رسیدن به اون هدف متعالی) در تاکتیک نبردهای نزدیک به ساحل و بردکوتاهمون این شناورها بسیار به درد بخور و مفیدن ، جدای از اینها ما در تجربه نبردهای 8 ساله امون و این چند سال اخیر به توان و تاثیر و اهمیت " تکاوران دریایی" پی بردیم و به وضوح تاثیرشو دیدیم برای این عزیزان هم این قایقها مثه بازوی اجرایی هستن برای نا امن کردن سواحلمون در زمان یک تهاجم وسیع خارجی ( مثلا مثه نرماندی ، حالا نه دقیقا شبیه اون) باز هم این قایقها بسیار مفید به فایده هستند تمام حرف من اینه که : [b]جهان چون خط و خال و چشم و ابروست [/b] [b]که هر چیزش به حای خویش نیکوست[/b] [b]شناور سنگین بجای خود ، نیمه سنگین بجای خود و سبک هم جای خود[/b] و اما اینکه آمریکا اونها رو به حساب میاره یا نه ، بهتره یه سری به مقالات و تحلیلهای خود اونها بزنیم و ببینیم اونها بیشتربرمبنای مقابله با اونها دارن تحلیل و بررسی میکنن و یا شناورهای سنگینمون ؟ بله به هیچ وجه اونها هم بیکار ننشستن و همه راهکارهای سخت افزاری و نرم افزاری مقابله به شناورهای تند و چابک و زهر دار کوچیکمون رو بررسی کردن و اینجاست که محدوده " دفاع نزدیک به ساحل" رو که بیان کردم دقیقا مطابق باضد تاکتیک تاکتیک تهاجمی مورد استفاده توسط اونهاست( بعنوان یکی از تاکتیکهای احتمالی تهاجمیشون حالا با هردرصدی از امکان) فرض کنید یگانهای سنگین ما در فاصله 200-300 مایلی سواحل خودمون در آبهای دریای عمان با دشمن ( در اینجا آمریکا) درگیر شدن ، با اون توان سطحی، زیر سطحی و از هردو مهمتر " هواییش" ، اینجا بعد خدا توکل و امید یگانهامون به محدود توانایی پدافند هوایی موجود روی یگانهامونه که ناکافی و ضعیف بودنشو همه میدونیم ( باید و باید و باید در این مسیر و برطرف کردن این ضعف حرکت کنیم)، امکانات پشتیبانی ، مهمات و سوخترسانی و .. هم که خدابیامرزدش، و تازه اینجا دست آمریکایی ها برای هرگونه مانوری توسط یگانهاشون چه هوایی و چه سطحی و چه زیر سطحی باز بازه و هرکاری دلشون بخواد میتونن با استفاده از برتری عددی و تکنولوژِی و نظامیشون انجام بدن اما حالا همین شرایط رو به نزدیک ساحل منتقل کنید ( اگر خدای ناکرده جنگی بشه بالاخره یکی از احتمالهای ممکنه اومدن یگانهای اونها به سواحل ما و اشغال اونه ، توی تمرینهاشون هم حتی بمباران ساحلی ما توسط ناوهاشون تعریف شده) خوب در این صورت ، با مین ریزی، استفاده از موشکهای سطحی ساحل به دریا و این یگانهای سیک و کوچیک میتونیم اینگونه جسارتی رو براشون خیلی گرون تموم کنیم ( نمیگم ناممکن چون برای ناممکن کردنش مولفه های زیادی رو باید تعریف رکده و رعایت کنیم)، خوب حالا همون شرایط بالا رو ببینید اما حالا یگانهای کوچیک براحتی میتونن برن موشک بزنن و درصورت سالم موندن و هدف قرار نگرفتن براحتی میتونن در ساحل پشتیبانی بشن ، در باره پدافند هوایی هم برخلاف اونجا که فقط خودشون بودن و خودشون ؛ اینجا جدا از توانایی های اندکی که خودشون بویژه در بحث دوش پرتاب دارن، میتونن از کاورو پشتیبانی سامانه های پدافند هوایی ساحلیمون هم استفاده کنن و امیدی هرچند اندک هم به پشتیبانی هوایی جنگنده هامون ( در پناه همون پوشش پدافند هوایی خودی) داشته باشن ،یعنی شرایطشون در برابر تهاجمات هوایی دشمن که مهمترن و موثرترین نوع تهاجمات دشمنه ،خیلی خیلی بیشتر و بهتر و مناسبتر از همرزمهای سنگینشونه درضمن آبهای کم عمق ساحلی برای یگانهای سنگین اونها محدودیت مانور خواهد داشت ولی برای انگونه شناورهای سبک و کوچیک ، خیر تعداد بالای این یگانها با سرعتهای بالا و مانورهای تند و مناسبشون در کنار اکوی پایین و بسیار بسیار کمتر راداریشون بواقع میتونه برای آمریکایی ها دردسر ساز باشه و اونها رو به دردسر بندازه حالا شما یه درصد خیلی کمی هم فکر کنید ما بتونیم پوشش مناسب پدافند هوای با سامانه های پدافند هوایی میانبرد و کوتاه برد و جنگ الکترونیک و.. رو برای این قایقها بوجود بیاریم ، اونوقت چقدر شانس اونها بیشتر خواهد بود؟ ( البته همه اینها بر روی کاغذ و منوط به اما و اگرها و به شرطها وشروطهاست!! مثلا اینکه اصلا بتونیم از پدافند هواییمون استفاده کنیم و..... ولی بر روی کاغذ و در تحلیل شرایط وضعشون به مراتب از لحاظ پدافند هوایی ، و شانس ضربه زدن به دشمن و یا دسته کم به دردسر انداختن اون ، بیشتر و بهتر از یگانهای سنگینمون میشه) باز هم تاکید میکنم ، اهمیت اینگونه شناورها در پدافند نزدیک به ساحل و عصای دست تکاوران دریایی بودنشون به هیچ وجه ، تاکید میکنم "[b]به هیچ وجه[/b]" به معنای عدم نیاز ما به یگانها و شناورهای سنگین نیست ، ما برای حضور مستمر و پایدار در آبهای آزاد و بردن و کشوندن نبرد به محدوده و بازه ای که خودمون میخواییم و حفظ و نگهداری راه های تدارکاتی و ارتباطیمون و دیگر الزاماتی شبیه مواردی مثه جنگ نفتکشهای زمان دقاع مقدس و جنگ 8 ساله امون یا همین دزدان دریایی و .. . نیازمند شناورهایی به مراتب سنگینترازکلاس موج با توانایی پدافند هوایی به مراتب برترو قویترازاون هستیم. اونهم در پوشش یک نیروی هوایی توانمند و قوی !! خدارو هزاربار سپاس که امیران و فرماندهان و تصمیم گیران عرصه دریاییمون این ضرورت رو کاملا تشخیص داده و درهمه موارد دارن کار میکنن ( علاوه برموارد گفته شده بالا، فکرعاجلی هم باید به حال نیروی هواییمون بکنیم، تجربه ثابت کرده پدافند هوای به تنهایی کافی نیست، لازم هست اما کافی نیست ) امیدوارم برای دوستان رفع ابهام شده باشه
  4. دوست خوبم جناب کیانی عزیز سلام چرا عجیب بودم گلم؟ اگر شما هم مثه بنده قایقهایی کوچکتر و ظعیفتر ازاین قایقهای رو بارها و بارها و بارها در فواصل حتی 400 مایلی از ساحل و اونهم در اون آبهای بواقع آزاد در حال حمله به خودتون یا دیگر همکاران بین المللیتون دیده بودین ابدا تعجب نمیکردین، شناور مادرشون عموما یه لنج یا یه شناور ماهیگیریه و بس ، هرچند من تاکید کرده بودم دقیقا نقطه ظعف این قایقها آبهای دوردسته ( هم از لحاظ برد و سوخت و مدیریت و توان ارتباطی و هم از لحاظ شرایط جغرافیایی و امواج دریا و ...) ؛ اما باز هم میگم این قایقها براحتی هم از بوشهر و هم از بندر عباس بیرون رفته ، میروند و خواهند رفت اما اینکه شما بعنوان فرمانده ناوگان امریکا در یک عمل بسیار خردمندانه ، بجا و منطقی ناوگانتونو از خلیج فارس و بالاخص از سواحل ما دور خواهید کرد دقیقا برمبنای همین خطرات اختمالی براتونه والا دلیلی نداره هزینه هاتونو افزایش داده و قدرت تهاجمیتونو کم کنید الا اینکه با دور کردن یگانهاتون با کاستن خطراز دست دادنشون جبران هزینه کنید و این دقیقا همونیه که بنده خدمتتون عرض کردم ببینید بنده هم مثه شما معتقدم درگیر شدن با ایران در خلیج فارس حماقته و امریکا اینکار رو نمیکنه ( الان شرایط ما با اخوندک زمین تا آسمون فرق کرده ، دسته کم در بعد دریا و نزدیک ساحل به شدت قوی تر شدیم ، گذشت روزی که با آرپی چی 7 و مینی کاتیوشا به دشمن حمله میکردیم ) من هم معتقدم اگر روزی آمریکابخواد به ما حمله کنه بهترین و کم خطر ترین و مطمین ترین راهش رفتن به دوردست و استفاده از توان نبرد دورتر و بی خطر ترش هست (نه اینکه توان نبرد توی خلیج فارس رو نداشته باشه ، کاملا داره منتها دورتر براش مطمین تر و امنتره ، اونجا دست اون به ما میرسه اما دست ما به اون نمیرسه بقولی دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!!!) منتها بنده نپرسیده بودم تاکتیک حتمیتون چیه و برای تاکتیک تهاجمیتون چیکار میتونید و یا خواهید کرد ، فقط برای روشن شدن تاثیر اینگونه شناورها در نبردهای نزدیک ساحل و برتری اونها بر یگانهای سنگینمون در چنین شرایطی گفتم بین این دوتا شرایط گفته شده کدوم رو انتخاب میکنید؟ که خودتون عملا با انتخاب فاصله دورتر بنحوی نلویحی درگیر نشدن با چنین خطرهای مزاحم کوچیکی رو انتخاب کردین هرچند بزبون نیاوردینش!!!! ساده تر و خیلی پیش پا افتاده تر و بقولی عامیانه تر بگم : با هزینه زمانی ، مالی و انسانی خیلی کمتر ازساخت یک فروند فریگیت کلاس موج میشه حدود 200 تا از اینها ساخت که با احتساب میانکین 2 موشک و 2 اژدر ( برای نیمی اژدر و برای نیمی موشک) به عدد 200موشک و 200 اژدر میرسیم (البته 60 نفر کاربر بیشتر میخوان!!!)، دربرابر 4 موشک و6 اژدر فریگت!!! یعنی در نبردهای دفاعی نزدیک ساحل 40 برابر تهاجم آفندی بیشتر نیروهای مهاجم روی رادار آمریکایی 200 برابر بیشتر سرعت 2 تا 3 برابر بیشتر قدرت مانور بسیار بسیار بیشتر اکوی راداری بسیار بسیار کمتر و بالطبع اینها ، دشواری و خطر خیلی بیشتر برای دشمن منتها همه اینها محدود به عملیاتهای تدافعی نزدیک به ساحله و هیچیک از اهداف راهبردی دریایی رو تامین نکرده و نخواهد کرد ، هیچگونه توانی در اجرای ماموریتهای آبهای دور نداشته و ندارند جدای از این مورد فکر کنم خودتون بهتر از هرکس دیگه ای تاریخ دفاع مقدس مارو مطالعه فرمودین و میدونین که بجز یکی دو مورد معدود درگیری با عراق در آبهای تقریبا دور از ساحل بیشتری مشغله ما آبهای نزدیک به ساحل در خرمشهر و آبادان و ماهشهر و .. بود جایی که از یگانهای سنگین کاری برنمیاد در ضمن یادمون نره قدرت و تاثیر تکاوران قهرمان دریاییمونو، اینو هم شما خیلی بهتر از بنده میدونید که قایق مناسب، مثه جنگ افزار مناسب یکی از ملزومات و عصاهای دست تکاوران دریادلمونه منتظر دیدگاه کارشناسانه شما میمونم قلمت روان و اندیشه ات پایدار
  5. [sub]دوستان سلام [/sub] [sub]ا[/sub] [sub]مبحث تقریبا کهنه شده ای دوباره داره زنده میشه[/sub] [sub]اینکه اینها میتونن تحت تمهیداتی تا بحرین برن و مین ریزی کنن و برگردن کاملا صحیحه و اینکه احتمال برگشتشون هم خیلی کمه در هین صحت موضع اول کاملا صحیح هستش [/sub] [sub]منتها باید دید هدف اصلی از ساخت و خرید و استفاده از اونا چیه؟[/sub] [sub]ساده است دقاع پویا و داینامیک ساحلی !!!![/sub] [sub]ببینید اگر دشمن رو آمریکا درنظر بگیریم ( که مبنای همه محاسبات فرماندهان ماست) اینگونه شناورهای مجهز به موشک و اژدر به مراتب از هرناو 2000 تنی نداشته امون برتر و بهتر و سرترن منتها در نبردهای نزدیک ساحل و اونم در نبرد ناهمطراز دریایی[/sub] [sub]سرعت بالاتر[/sub] [sub]قدرت مانور بالاتر[/sub] [sub]پنهان کاری راداری و بصری بالاتر[/sub] [sub]هزینه ساخت و تعمیر و نگهداری کمتر[/sub] [sub]نیروی انسانی مورد نیاز به مراتب کمتر [/sub] [sub].و امکان استفاده گسترده از اونها تحت تاکتیکهایی شبیه به "حمله گله گرگی" اونها ردو در نبرد ناهمطراز دریایی نزدیک به ساحل بسیار بسیار بسیار بسیار تواناتر و خطرناکتر و برتر از شناورهای سنگینمون میکنه[/sub] [sub]منتها فقط در نبردهای نزدیک به ساحل ، به نظر من در یک [b]نبرد دریایی کلاسیک [/b]ما بجای یک جماران ، اگر20 جماران رو هم به جنگ ناوگان دریایی امریکا (با وظعیت و چینشی که خودتون بیشتر اطلاع دارین )بفرستیم کار زیادی از پیش نمیبریم و احتما ل قریب به یقین همشونو از دست میدیم در حالی که در یک نبرد نزدیک به ساحل و بعنوان آخرین خط دفاعی دریاییمون ، ترکیب این شناورهای موچیک زرسطخی خای میدجت میتونه برای امریکایی ها یک کابوس بسازه ( این باور منه و ممکنه خیلی ها قبولش نداشته باشن)[/sub] [sub]اما یه حنبه دیگه قضیه رو هم باید دید :[/sub] [sub]نیاز ما فقط نزدیک به ساحل نیست ، درسته اصلی ترین قدرت ما رو دفاع ساحلیمون تشکیل میده منتها ما برای منافعمون نیاز به شناورهای سنگین هم داریم به همین خاطره که علاوه بر ساخت شناورهای سطحی و زیر سطحی کوچک متخصص نیردهای نزدیک ساحل با پشتیبانی و گسترش موشکهای ساحل به دریا و امید بستن به یک حداقلهای از پشتیبانی هوایی در آسمان خودی و ... جهت تامین منافع کشور ساخت و توسعه ناوگان دریایی کلاسیکمون هم در دستور کار قرار داره و بصورت موازی هم به هردو پرداخته میشه[/sub] [sub]از اینها گذشته درسته آمریکا بالقوه ترین دشمن دریای ماست اما تنها کشور با پتانسبل دشمن دریایی برای ما نیست هستند کشورهای همسایه ای که پتانسیلشون اگه از آمریکا بیشتر نباشه کمتر هم نیست ،[/sub][sub]برای اونها باید شناورهای سنگین کلاسیم داشته باشیم و اینگونه شناورهای کوچیک کمتربکار میان[/sub] [sub]از دوست اندیشمند و بسیارنیکمم جناب کیانی عزیزیک سوال دارم :[/sub] [sub]اگر شما فرمانده ناوگان دریایی آمریکا در خلیج فارس بودید و به شما دستور حمله به ایران داده میشد (خدای ناکرده)کدوم یکی از دو دسته زیر در دو شرایط مختلف دور از ساحل و دیگری نزدیک ساحل براتون خطر بیشتری میتونست ایجاد کنه ؟[/sub] [sub]1- همه 4 فروند فریگت موجود ، دوفروند کروت بایندر کلاسمون و هرسه زیردریای کلاس طارقمون با هم (بعنوان داشته های فعلی سنگین وزنمون !!!!!!!!!!!!!!!!!!)[/sub] [sub]یا [/sub] [sub]2- حمله دسته جمعی قایقهای و زیرسطحی های کوچیک مجهز به موشک و اژدر در یک حمله گله گرگی [/sub] [sub]هرچند خوتون استادین اما بزارین یه تقلب دوستانه برسونم ( مرامه دیگه چیکارش میشه کرد مگه چندتا کیانی داریم؟)[/sub] [sub]مولفه های نیرد دریایی رو از سرعت و مانور شناورها ، سلاح های آفندی و پدافندی هوایی، سطحی و زیرسحی، سطح مقطع راداری ، اکوی حرارتی ، دید بصری ، ماندگاری و پایداری در دریا ، توان جنگ الکترونیک ، توان ارتباطی و مدیریتی میدان نبرد و ... رو همه رو لحاظ کنید [/sub]
  6. "و آنانی که در راه خدا کشته میشوند مرده مپندارید بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی میگیرند" این تنها تاپیک سایته که همیشه دعا میکنم بروز نشه ، هربار بروز شدنش دلو به درد می آره کاش حداقل به حرمت این برتر از فرشتگان هم که شده یه نیگاهی به خودمون و رفتارو کردار و گفتارمون بندازیم گاهی بجز شعار هیچی نداریم و ... خدا خودش همشونو با سرور و سالار شهدا محشورشون کنه روحشون شاد ، یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد چنین باد
  7. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1397474170' post='372480'] باعث خوشحالیست که نسل جدید صاعقه تو این تمرین ها شرکت نکرده. [/quote] دوستان سلام ببخشید من یه 6 ماهی دور از خبراموندم قضیه این صاعقه نسل جدید چیه؟ تغییراتی داشته؟ تصویری ازش هست؟ یه سوال دیگه در خبرگزاری دفاع پرس که لینکش بالا بود در خبر مربوط به درختکاری 120 هکتار از زمینهای پایگاه یکم یه تصویر مبهم بود که من هرچی نیگاش کردم اف-18 بود با استتار بلو انجلز منتها روش علایم خودی بود باز هم فتوشاپه یا ...؟ هرچندمحتملا فوتوشاپ باشه اما بازهم بخودم گفتم شاید این 6 ما خبری شده من بیخبرم ممنون میشم یکی کمی برای من قضیه این نسل جدید صاعقه رو توضیح بده
  8. دوستان سلام سروران سلام بزرگوارن سلام امشب آخرین شبیه که در خدمتتون خواهم بود ، به احتمال خیلی زیاد این پست هم آخرین پستیه که مینویسم و ارسال میکنم نه خواهشا پیش داوری نکنید نه بحث قهر کردنه ، نه بحث ناز کردنه و نه هم بحث دور از جونتون مردن!!!! فقط امروز صبح باهام تماس گرفتن و گفتن که اضطراری باید برم دریا ، بعد حدود 8 ماه باید برای 7-8 و یا شاید هم چند ماه بیشار برم دریا!! با امید خدا اگر عمری باشه فردا راهیم و برای چند ماهی(شاید نزدیک به8 تا 10 ماه اگر مشکل خاصی پیش نیاد ) از خدمت دوستان و سروران عزیز مرخص میشم هنوز نرفته دلم تنگ شده، برای همه چیز و همه کس برای خونواده ام ، فک و فامیلم دوستانم، شماهای عزیز و دوست داشتنی ، مردم کوچه و خیابون ، همه و همه و همه معمولا روزهای آخر و دم دمای رفتنه که ادم تازه یادش میاد چقدر عزیزاشو دوست داره و چقدر جا برای گذشت داره ، چقدر میتونه ببخشه ، چقدر میتونه مهربون باشه ، چقدر میتونه مهر بورزه و لبخند بزنه و خنده رو لبا بیاره نمیدونم چرا هر بار دم رفتن آدم اینها رو میفهمه اما دوباره بعد برگشتن همه چیز یادش میره و میشه همونی که قبلا بود !!! از بس فراموشکاره این بنی بشر!!!! امشب من هم دلم تنگه ، دل تنگ رفتن وندیدنم!! جالبه اونجا که هستی دلتنگ اینجایی ، اینجا که هستی دلتنگ اونجا ، اونجا هم روزای آخر دلت برای همه چیز تنگ میشه و بغضی تلخ گلوتو قلقلک میده این حدیث تکراری روزها و شبهای یه دریانورده !! اونجا که هستی دلت برای اینجا تنگ میشه و اینجا که هستی دلت برای اونجا !! یه روز به خودم گفتم خوب برو جایی که هردو رو داشته باشی!!! یه شهر بندری!! به فکر خودم آفرین گفتم و خیلی زود بار و بندیلم و بستم و رفتم جنوب ، بندر عباس!! چند ماهی هم موندم اما !!! ......................اما نه! نشد! این حس لعنتی ولم نمیکرد ، نه پا از خشکی میکندم و نه دل از دریا ، نشستن لب دریا آرومم نمیکرد ، ارضام نمیکرد میخواستم دل بدم به موجها و سوار بر اونا بزنم به دل آبی دریا یاد حرف جک اسپارو تو فیلم دزدان دریای کاراییب افتادم اونجا که میگه: [b]"پیش بسوی فتح افقها "[/b] و من هم باید دلمو بزنم بدریا برای تاختن به سوی افقهایی دور دریا که هستی دلت میخواد بری و بری و بری !! میدونی دنیا گرده و بالاخره به یه جایی میرسی و جالب هم اینه که دلتنگ رفتنی و مشتاق رسیدن ، نه به این قانعی و نه به اون راضی!!! گفتم جک اسپارو و دزدان دریایی کارایب !! یاد روز هایی افتادم که همه تصورم از دریا لان جان سیلور بود و جزیره گنج و بادبانهای برافراشته!! روزهایی که ملوان زبل برام نماد دریا و دریانورد بود ، ماژلان و کریستوف کلومب برام اسطوره بودن ،کاپتان نیموی هندی با ناتیلوس معروفش اعجوبه و ....و.... و...... و دزدانی با پرچمهای سیاه و تصویر جمجمه و استخون و شمشرهای ضربدری ، ناخداهایی که یا یه پاشون چوبی بود یا یه دستشون آهنی یا یه چشمشون کور و بسته شده با چشمبندهای سیاه با اون کلاه های لبه دار بزرگ!! بازوهای با خالکوبی لنگر و بارهای ساحلی کثیف و تاریک با بطریهای پر مشروب و .... و امروز که هزار بار بیشتر از اون فیلمها دزد دریایی میبینم ، نه پاشون چوبیه و نه دستشون آهنی و نه چشمشون کور!!!! چشم بند که سهله عینک هم رو چشمشون ندیدم !!! سور و مور و گونده تادندون مسلح ، بدون هیچ پرچم برافراشته ای که بهت خبر بده من دارم میام !! دزد دریایی هم بود دزدای قدیم !!! اون روزها ، در محدوده دنیایی کارتونی و فیلم و سریال من ، هرکسی که دریا میرفت ، پی چیزی بود ، یکی پی دنیای تازه میگشت و دیگری دنبال آتلانتیس گمشده ، خیلی ها هم دنبال گنج و مروارید ، مرواریدهای سیاه و سفید!! اما من چی؟ من دنبال چی میگردم؟ گنج یا مروارید ؟ اگر بخواهم با خودم و دلم صادق باشم ، هردو !!!!!!!!!! آری من هم گمشده و گمشده هایی دارم من همم پی گنجم هستم پی مرواریدم اما گنج من طلا نیست، زر نیست ، زیور نیست ، سنگهای قیمتی نیست !! مرورارید من سفید و سیاه نیست! نه مثل لان جان سیلور پی گنج افسانه ای ام و نه بسان آن غواصی که دل بدریا میدهد در پی مروارید سفید م و یا نه همچون جک اسپاروی که همه زندگیش "مروارید سیاه " است [b]من پی گنج ! اما گنج من طلا نیست ! گنج من هویتم است ! تاریخم ، غرورم ، شکوهم ، افتخارم !! گنج من تکه ای از تاریخ این سرزمین است گنج من در اعماق آبی نیلگون خلیج فارس سربلند و باشکوه آرمیده است من پی مروارید سرخم من در پی روح پیکان و جوشن و سهندم[/b] [b]من در پی یافتن خویشتنم[/b] من بیتابم و بیتابی مرا جز موج دریاها مگر دوای دیگری هم هست ؟ دلتنگ میشوم برای هرآنچه که دوست میدارم و پشت سر رهایشان میکنم بی آنکه بدانم باز گشتی خواهد بود یا نه؟ و اگر هم باشد آیا پشت سر رها کرده هایم خواهند بود؟ پشت سر رها کرده هایی که بارها ثابت شد با برگشتنم با جای خالیشان بهت زده شدم و بغض کردم بغضهایی که گلو را نه بخراشند........ که میفشارند و راه نفس کشیدنت را هم میبندند بغضهایی که با هیچ گریه ای بنای خالی شدن ندارند و خیال رفتن نه !! بغضهایی که چون نگاره های سنگی بر سینه و گلویت میمانند تا تاریخ نبودنها و از دست رفتنها را برایت دوره کنند و هر روز و هر صبح و هر شام بیازارندت که با رفتنت چه ها و که ها که رفتند بی آنکه تو باشی و بدرقه اشان کنی اما باز هم دلتنگ رفتن میشوم مروارید من چشم براه من است ، چشم براه رفتن و نگاه کردن و سخن گفتن با موج و چه پیک راستگوی امانتداریست موج چند بار شانس یاریم کرد و گذارم به البکر و الامیه افتاد و الامیه الامیه الامیه و چه کسی میداند خیره شدن های من به سطح آبی دریا مویه کردنیست در سکوت و چه کس میداند من با دل دریا چه درد دلها دارم و چه کس میداند زبان التماس نگاهم را از دریا و چه کس میداند که گنج من عشق من هویت من تاریخ من شکوه من و همه دلیل بودن من در دریاست آسوده و پر افتخار ، سربلند و سرافراز در اعماق آبیش آسوده خفته است من میروم تا شاید لالایی باشم براین خواب ناز من میروم تا شاید تنهایی خوابش را با عشق پر کنم من میروم تا شاید سکوت غمبارش را با حق حقم بشکنم من میروم تا شاید نه او را که این دل ناشکیب خویش را فریب دهم و آرام کنم و خدا میداند که برای من پیکان سلاحی نیست ، جوشن زرهی و سهند کوهی!!! برای من اینها عشقند و هویت و تاریخ گنجند مروارید سرخند دلیل رفتنند اینها همهء دلیل رفتن و نبودنند ببخشید نمیدانم دارم چه مینویسم نمیدانم چرا اینگونه شدم و عنان از کف دادم حرفها و سخنانم را جدی نگیرید از دل برآمد بی هیچ پیش زمینه ای و نوشتم تا سبکبار تر بار بربندم ، دلنوشته ای بود برای عزیزانی که از ته همین دلم دوستشان داشته و دارم میگویند در جنوب ایران روستاییست که سنگ قبرهای بیشتر مردانش سن هایی بسیار کم بر خود دارند! من ندیده ام ! فقط شنیده ام! و گفته اند که رسم این مردم آن بوده ، دریانوردی که دل به دریا میزده مرده می انگاشته و مراسم ختم و پرسه اش را میگرفته اند تا اینکه اگر بخت یار باشد و دریا سازگا ، باز گردد و دوباره تولدی و زندگیی و شروعیی!! نمیدانم برای من هم چنین تولد و شروعی خواهد بود یا نه ؟ تا امروز که بوده و خدا را از این بابت شاکرم اما فردا را کسی نمیداند و خبر ندارد [b]پس شایسته است که همینجا از همه دوستان و سروران حلالیت و بخشش بطلبم و در نهایت صداقت و راستی از همه بزرگان و بزرگوارن بخواهم که همه بدی ها ، کوتاهی ها ، ایرادها و اشتباهاتم را با منش بزرگوارانه و دوستانه خودبخشیده و از سر تقصیر این دوست و برادر کوچکشان درگذرند ، باشد که خداوندم پاداش این بخششان را عطا کند که من از خود هیچ ندارم و دستانم چون کویری خشک ، خالیند و طالب رحمت او و چشم براه بخشش دوستان[/b] و باشد که خدا عمری دوباره عطا کند و از این سفر هم چون سفرهای پیشین باز گردم و با دیدار دوباره دوستان شادمان شوم همه شما عزیزان را به خدای بزرگ میسپارم که پناه و نگهبانی برتر وبهتر از او نبوده و نیست و نخواهد بود همگان شاد باشید و سربلند و سرزنده در پناه یگانه آفریدگار و نگاهبان هستی یاران به موافقت چو دیدار کنید باید که زدوست یاد بسیار کنید باده خوشگوار چو نوشید به هم نوبت چو به من رسید نگونسار کنید
  9. دوستان سلام کمی بحث رو از دید فنی بردیم سمت احساسات یه جاهایی از حرف ادیب خیلی جالب وبده و دقیقا هم درست ببینید در بعد معنوی و روحانی قضیه ما حتی در شکست و دادن خرمشهر هم پیروز بودیم چرا که با دستان خالی جلوی ارتش یرا که قرار بود چند روزه کار کل کشور ار یکسره کنه ایستادیم و بیش از سی روز معطلش کردیم هرچند از بعد نظامی شکستب ود و خرمشهر سقوط کرد کلا متاسفانه ما نتوانستیم بین جنبه روحانی و معنوی و عقیدتی جنگ و جنبه فنی و نظامی و کلاسیک اون فرق قایل بشیم در دید یک کارشناس غیر مسلمان نظامی ، امام حسین (ع) مردانه جنگید اما درنهایت شکست خورد اما در دید معنوی و دینی من و شمای شیعه امام حسین پیروز شدند چرا که در جنگ یا فتح و پیروزی است یا فتحی بزرگتر بنام شهادت خوب این مبانی دینی ماست و خدشه ناپذیر اما در بعد فنی قضیه کاملا حق با ادیبه متاسفانه عملیات رمضان یک شکست بود در ارتش یک شعار هست: [b]پیروزی ها برای مردم و شکستها برای ارتش[/b]!! اینه که عملیاتهای که شکست خوردیم رو در ارتش بارها و بارها و بارها تدریس میکنند و برسیش میکنند یکی از این عملیاتها عملیات رمضان بود که با پیروزی اولیه همراه بود اما در نهایت شکست خوردیم نسبی هم نبود چون باید برای نسبی تعریفی داشته باشیم مطلق هم نوبد چون شکست مطلق هم معنای خاص خودش را دارد شکست خالی بهرتین وازه برای عملیات رمضان است جدای از بحثهای دینی و معنوی و حسی و میهنی که هر نبردی با دشمن جدای از نتیجه اش پیروزیست چرا که صرف ایستادگی برای آرمان و دین و میهن پیروزیست اما در بعد نظامی برای فهمیدن اینکه یک نبردچه مقدار پیروزی بدست آمده یا شکست، برآوردها و محاسبات اولیه نبرد مهم هستند اینکه هدف یا اهداف نبرد چه بوده و چقدر از انها حاصل شده و اینکه استعداد و توان خودی چه بوده و چه مقدار از این استعداد رو از دست داده ایم ( برآورد خسارت یا همون ریسک اسسمنت اولیه ) جمع این دو فاکترو ( که خودشون زیر فاکتورهای بسیار دیگه ای هم دارند ) درصد موفقیت و یا عدم موفقیت در یک جنگ را میدهد در بحث کارشناسی کلاسیک نبرد حتی فرمول و عدد و رقم هم دارد بر مبنای این باور کلاسیک و برمبنای این تفکر علمی نبرد (و نه باور دینی و ملی و میهنی که بحثشون جداست ) ما بعد از آزاد سازی خرمشهر پیروزی های کمی داشتیم حتی عملیات بزرگی همچون کربلای 5 رو با فرمولهای کلاسیک نبرد ( و باز تاکید میکنم نه دینی و اعتقادی و ملی و میهنی ) جزو شکستهای ما باید حساب کرد کربلای چهار که بماند در کربلای 5 ما چند درصد اهداف عملیات رو محقق کردیم ؟ و چه مقدار خسارت دادیم ؟ چقدر از اهداف بدست نیومد؟ چقدر به دشمن خسارت زدیم ؟ مجموع اینها اونقدر کم و ظعیف بود که بلافاصله عملیات تکمیلی کربلای 5 در همان منطقه وبرای همان اهداف اجرا شد و دست آورد این یکی کمتر از قبلی و متاسفانه برای بدست آوردن اهداف کوچکتر شده کربلای 5 کربلای 8 رو طراحی کردیم که اونهم به جای اولمون برگشتیم در بعد سیاسی و تاثیرش رو سیاست و در بعد بالاتر از او بعد دینی و اعتقادی و ملی و میهنی پیروز شدیم منتها در بعد نظامی خیر متاسفانه نه کربلای 3 نه کربلای 4 نه کربلای 5 نه تکمیلی کربلای 5 نه کربلای 6 نه کربلای 8 هیچکدوم پیروز نشدیم در این بین تنها عملیاتی که در این بازه زمانی پیروز شدیم عملیات کربلای 7 بود تنها عملیاتی که بنیانگذار راحل انقلاب برای تبریکب ه فرمانده آن برای اولین و آخرین بار با جبهه تماس مستقیم تلفنی میگیرند واقعیت امر و قبول کردن این مساله برای ماهایی که جنگ رو بد به خوردمون دادند خیلی سخته ایراد هم اینه که خیلی ها گفتن و میگن: [b]ما جنگ را درست ننوشتیم !! درشت نوشتیم [/b] برای اون روزها لازم بود ، باید روحیه مردم برای ادامه دفاع و مقاومت بالا نگه داشته میشد اما الان ؟ دیگه دلیلی نیست که واقعیتها گفته نشه و از اشتباهات درس گرفته نشه دوست خوب و اندیشمندم ادیب عزیز هم بحث رو خوب شروع کردین منتها نتیجه گیریتون اشتباه بود شکست در رمضان خیلی پیچیده تر و گسترده تر از این حرفهاست ، چند ین دوره متوالیه که در دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش " دافوس" علت شکست در این عملیات بررسی و مورد باز بینی قرار میگیره و هربار داریم گوشه ای رو از پرده خارج میکنیم و حقیقتی رو کشف میکنیم این کاری هم که جدیدا مد شده که یک نیرو یا یک لشگر یا حتی یه نفر رو قهرمان جنگ و همه کاره و تنها برگ برنده میدونن کار درستی نیست این کشور از زن و مرد و پیر و جون و کوچیک و بزرگش ، در ارتش و سپاه و بسیج و ژاندارمری و کمیته های انقلاب اسلامی و شهربانی و جهاد سازندگی و... همه و همه در مقابل این غول چند ملیتی حمله کننده قرار گرفته و مردانه ایستادگی کردند انکار و یا کوچک شمردن زحمت هر عزیزی جدای از بی انصافی و بی عدالتی ککاری ناجوانمردانه است بزرگنمایی زحمت هر عزیزی و هر ارگانی هم به همچنین نیروهای مسلح و پشتیبانی و همه مردم ما در یک ید واحده جلوی دشمن ایستادند نگین که اگر نیروی هوای نبود اگر هوانیروز نبود اگر توپخانه نزاجا نبود اگر زرهی نزاجا نبود اگر یگانهای ضد زره نزاجا نبود اگر نیروی دریایی نبود اگر ژاندارمری نبود اگر جهاد سازندگی نبود اگر مردم نبودند فلان ارگان میتونست یک ماه هم دوم بیاره که خنده ام میگره و هر عقل سلیمی میدونه چه خبر بوده نمونه خیلی بدی که داریم بحث خرمشره که خیلی ها رو به عمد نادیده میگریم و بودنشون و تاثیرشون رو بیان نمیکنیم ، کسانی که حتی یکنفرشون هم به اندازه یک گروهان آموزش ندیده تاثی رداشت در اون حماسه نبرد و دفاع از خرمشهر و با همون اعتقاد و باور هم میجنگید اما.... باید باور کنیم که همه مردم ایران با هم بودند و میجنگیدند و دفاع میکردند همه با هم بودند و با هم حماسه خلق کردند عضویت و وابستگی من نوعی به یک ارگانخاص و چون حالا شدم نون خور این ارگان و زیز بمباران شدید تبلیغی اون و بالطبع اون تعصب و عرق یگانی و ارگانی !!!! نباید دلیلی بشه بر بزرگنمایی هدفمند و کوچکنمایی جهت دارما که هردوی این کارها، عملهایی نا جوانمردانه ، بی انصافانه ، بی وجدانانه و حتی تفرقه افکنانه و دشمن پسندانه است و از اندیشمندان و مطلعین سایت بعیده که بخوان در دام تفرقه ای که دشمن گسترده بیوفتن و گرفتار بشن در کشور من دو گروه داریم اونهای که خیلی هالیود رو قبول دارن و حرفشو مطلق بدون چون و چرا قبول میکنند و یک گروه هم اونهایی که فیلمهای آبکی خودمون سند مکتوب میدونن و نمیدونن زدن یه تان با آرپیجی هفت چقدر سخت و دشواره و چند درصد تتانکهای عراقی رو تاو ها و دراگونها زدن و چند درصد رو آرپی جی 7 ها چرا که حتی در میدان تیر تمرینی هم با آرپیجی هفت شلیک نکردهاند و دقت و خطایش را ندیده اندچه برسد به گیر و دار نبرد و بارش گلوله آونهم رد فواصلی که خیلی بیشتر از برد حتی بیشینه آرپیجی 7 هستش در نبرد با زرهی عراق ما حملات هوای با راکت و بمب و بالاخص موشکهای ماوریک رو داشتیم حملات و تهاجمهای پشتیبانی هوایی بالگردهای کبرا رو داشتیم با تاو و راکتهاشون ( و حتی در چند مورد محدود بالگردهای نداجا با AS12) موشکهای ضد زره تاو و تا حدودی دراگون توپها و تفنگهای 106 م.م. خود نبرد و شلیک مستقیم تانکها ( که اینجا عراق دست خیلی بالاتر رو داشت ) و انواع و اقسام راکتهای دیگه مثه آرپیجی هفت (بیشترین گونه ) بازوکا آرپیجی 11 و حتی مین و نارنجک و... یه نیگاه به آمارهای واقعی اینها دستتون میده چقدر فیلمهای ما سندیت داره ( همونطوری که راکی و رامبوی خالیودیها هم چقدر سنیدیت داره!!!) خواهش میکنم زیاد توی این بحثها گرفتار نشین و بجای تعصبی قضاوت کردن ، کمی خدا و دین و میهن و نیازهای امروز جامعه و حتی وجدان و انصاف رو هم در نظر بگیریم من خودم یکی از بزرگترین منتقدین برخورد یک ارگان خاص با مقوله دفاع مقدس هستم ، جایی که گاها مشاهده میکنم آمار و اطلاعاتی که بیان میشه کاملا جانبدارنه است و نشون میده یا طرف ابدا دانش و علم اینکار رو نداره یا ناجوانمردانه و بی وجدانانه داره سعی میکنه تمام افتخارات رو تصاحب و غصب کنه که به هیچ وجه کار شایسته و درستی نیست دیدم و شنیدم که نفراتی از هردو ارگان اصلی نظامیمون همدیگر رو به چه چیزهای متهم نمیکنند و چه تفاخرات و افتخار های تخصیص یافته ای رو به خودشون نسبت نمیدن ، حالا یک گروه تا حدود خیلی زیادی رسانه ای تر و بیشتر و چون قدرت رسانه ای و تبلیغی و سیاسی و مالی و اقتصادی و ... رو در دست داره وسیعتر و حتی گاهی رسمی تر!! منتها هردو گروه دارند اشتباه میکنند واعتصمو بحبل الله جمیعا ولاتفرقو برای این روزها اومده
  10. امیر جان سلام یافته هامون در دو نکته کوچیک کمی با هم فکر کنم تضاد داره یکی جابجاییشه که در بیشتر منابع در عدد 16900 تن بعنوان محدودیت برای نهایت بارگیر و حالت سبک 7826 ذکر شده [size="2"][i]([/i][b][i]Displacement[/i][/b] 7,826 t.(lt) 16,900 t.(lim[/size] و دیگری تسلیحاتشه ، که اطلاعات داده شده منطبق بر اطلاعات ناو نیستند این شناور دارای دوتوپ تک لول 5 اینچی چهار توپ تک لول 3 اینچی 3 اینچی و چهار توپ دو لول 40 م.م. [size="2"][b][i]Armament[/i][/b] [/size] [size="2"]two single 5"/38 cal dual purpose gun mounts [/size] [size="2"]four single 3"/50 cal dual purpose gun mounts [/size] [size="2"]four twin 40mm AA gun mounts [/size] [size="2"]http://www.navsource.org/archives/09/25/2513.htm[/size]
  11. صفحاتی از دفتر پروازی جناب مازندرانی ( ماموریت‌های های‌لایت شده ، ماموریت‌هایی است که منجر به شکار هواپیماهای متجاوز گردیده و عبارت PH علامت موشک فونیکس شلیک شده و عدد مربوطه نیز تعداد موشک‌های شلیک شده در آن پرواز می‌باشد) شکار اولین فروند هواپیمای عراقی با موشک فونیکس در تاریخ 26 شهریور 59 به‌اتفاق ستوان قاسم سلطانی - در این صفحه ماموریت 19 شهریور ، مربوط به اسکورت فانتوم‌ها در خاک عراق می‌باشد که بعدها عملیات سلطان لقب گرفت( با سلطان تام کوپر اشتباه نشه !!!!) ، همچنین در این صفحه ماموریتی که منجر به انجام اولین بنزین‌گیری هوایی در شب توسط هواپیمای اف 14 با‌تفاق مرحوم آل آقا های‌لایت گردیده [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/d5l4h9cke3f1fimq24.jpg[/img] شکار دو فروند هواپیمای عراقی با موشک فونیکس در روز 3 مهر 59 به اتفاق ستوان حسن نجفی ( ماموریت روز 8 مهر 59 نیز مربوط به تاپ‌کاور فانتوم‌های حمله کننده به نیروگاه اتمی اوسیراک عراق می‌باشد ) [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/mj2epx6195ngwslamu3r.jpg[/img] شکار یک‌ فروند میگ 23 عراقی در درگیری نزدیک با مسلسل در روز 22 آبان 59 به همراه ستوان یوسف احمدی [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/fnl7p9vz4dpmsbpghvh5.jpg[/img] شکار دو فروند هواپیمای متجاوز عراقی با موشک فونیکس به همراه ستوان ابراهیم انصارین در روز 9 آذر 59 [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/xocr3os47okqq2ww8zy3.jpg[/img] شکار یک فروند هواپیمای عراقی با موشک فونیکس در تاریخ 4 اردیبهشت 60 به همراه ستوان فرخ نظر [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/cezza99p3e2oxui1bdao.jpg[/img] با تشکر و سپاس ویژه از فرزند برومندشان آقا ثمین که زحمت گرد آوری و تنظیم این مطالب و تصاویر رو کشیدند همچنین با سپاس ویژه از جناب سرهنگ ملایری عزیز و بزرگوار برای دوتصویری هم که از آلبوم ایشان استفاده شد و با ذکرنام [b]انجمن گنج جنگ[/b] بعنوان منبع ثبت شده تصاویر و توضیحات مربوط به تصاویر
  12. دوران آموزشی در ایالات متحده [img]http://ganjjang.ir/upload/images/boxm0fvhj68vcd0rwmc.jpg[/img] [img]http://ganjjang.ir/upload/images/sydhcwsmqgtjs5zf2nq.jpg[/img] پرواز با گربه افسانه ای در ایران [img]http://ganjjang.ir/upload/images/acgh4rwlisjop07fmruj.jpg[/img] در معیت برادران سپاه [img]http://ganjjang.ir/upload/images/tqydof3jjmztruu0yhk8.jpg[/img] پچ مخصوص خلبانانی که دارای شکار هوایی بوده‌اند بر سینه جناب مازندرانی ، عدد نوشته شده در ذیل پچ ، مربوط به تعداد شکارهای هوایی هر فرد تا مقطع نصب پچ می‌ّباشد [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/a23r1f65pcbrkdcvbyc5.jpg[/img] دریافت جایزه از جشنواره خوارزمی [img]http://ganjjang.ir/upload/images/bquapzqf68qzoss41sa.jpg[/img] لوح تقدیر به خاطر پروژه سجیل( از مقام معظم رهبری که آن روزها رییس جمهور بودند ) [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/4k76xvl865k5gbhrho2i.jpg[/img] لوح تقدیر جشنواره خوارزمی( از هاشمی رفسنجانی ریس جمهور وقت) [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/ig156w0l9sk68rhzlt7.jpg[/img]
  13. [right]""" اتو بیگرافی و مشخصات فردی و سوابق خدمتی خلبان فريدون - علی مازندرانی [/right] [right] نام: فریدون نام خانوادگی: علی مازندرانی نام پدر: مهدی شماره شناسنامه: 47447 تهران تاریخ تولد: 10/07/1330 وضعیت تاهل: متاهل تعداد قرزندان: 3 فرزند (پسر( وضعیت شغلی:سرهنگ خلبان بازنشسته نیروی هوائی ارتش تحصیلات : لیسانس علوم هوائی از آمریکا. فوق لیسانس علوم از ایران شماره پرسنلی: 50054160 تاریخ ورود به نهاجا 01/09/1350: [/right] [right]تاریخ رهائی از خدمت 02/01/1378: • فارغ التحصيل رشته خلبانی از آمريكا • طی دوره های خلبانی هواپیماهای شکاری اف-5 ((A,B-E,F و اف-14 در نیروی هوائی • خلبان هواپیمای شکاری اف-14 در نیروی هوائی • مدیریت امور ایثارگران نهاجا از اواخر سال 1359 الی 1/9/1374همزمان با سایر مسئولیتها ی عملیاتی در نهاجا • کسب رتبه دوم تحقیقات کاربردی در هشتمین جشنواره خوارزمی (طراحی، ساخت وعملیاتی نمودن موشک سجیل) • جانشین مدیریت اطلاعات عملیات معاونت اطلاعاتی نهاجا از 1374 الی 1378 • عضو موسس و رئيس هيئت مديره شركت هواپيمائی صافات از سال 1372 الی 1378 • معاونت بازرگانی شرکت هواپیمائی صافات از سال 1375 الی 1378 • مشاور هوائی آستان قدس رضوی از 1374 • مشاور فنی طرح توسعه فرودگاه بين المللی سرخس با Lufthansa Consultant سال 1378 -1380 • نماینده شرکت Emirates Industrial Laboratory “EIL” امارات متحده عربی در ایران از سال 1382 • مشاور هوائی شرکت جدید التاسیس آبادان ایر تاکسی از سال 1386 در سال 1350 وارد دانشکده خلبانی نیروی هوائی گردیده و پس از طی دوره آموزشی در ایران در سال 1351به کشور آمریکا اعزام و پس از اخذ گواهینامه و نشان خلبانی به ایران بازگشته و بعنوان خلبان هواپیمای F-5 A/B در خدمت نیروی هوای ارتش قرار گرفته و سپس با ورود هواپیماهای F-5 E/F جهت طی دوره این هواپیماها اعزام و بعنوان م خلبان شکاری در گردانهای شکاری نهاجا مشغول خدمت گردیدم. در سال 1356 جهت طی دوره هواپیماهای F-14 انتخاب و برای طی دوره این هواپیما به پایگاه هشتم شکاری (اصفهان) منتقل و پس از طی دوره آموزشی بعنوان خلبان شکاری هواپیماهای اف -14 در پایگاه هوائی اصفهان مشغول بخدمت و سپس کلیه دوره های عرضی مورد نیاز نیروی هوایی را در طول خدمت طی نموده ام. پس از پیروزی انقلاب اسلامی جزء اولین گروه خلبانان عملیاتی در پشتیبانی از عملیات هوائی علیه ضد انقلابیون در غرب کشور بوده و پیش از آغاز جنگ تحمیلی جزء معدود خلبانان آماده پرواز با هواپیماهای شکاری F-14 محسوب شده ضمن اینکه بعنوان اولین خلبان ایرانی و برای اولین بار و در معیت سرلشگر خلبان شهید محمد هاشم آل آقا موفق به انجام عملیات بنزین گیری هوائی شبانه با هواپیماهای F-14 در شهریور ماه 1359 در شرایط جنگی گردیده و اولین ماموریت برون مرزی خود در عمق خاک عراق را در 18/06/1359انجام و اولین هواپیمای متخاصم عراقی را در23/06/1359 حوالی شهر مهران ساقط نموده و در طول هشت سال دفاع مقدس در تمامی ماموریتهای پروازی برعلیه دشمن بعثی شرکت جسته و در اکثرعملیات و ماموریتهای هوائی و دفاع از مناطق حساس کشور شرکت داشته. در طول جنگ تحمیلی علاوه برانجام ماموریتهای پروازی و ساقط نمودن نه (9) فروند از هواپیماهای متجاوز عراقی از جمله اولین هواپیمای سوپر اتاندارد فرانسوی/عراقی در طی سالهای دفاع مقدس و شرکت در اغلب ماموریت های ویژه و خاص، مسئولیت جانبی مدیریت امور شهدا و ایثارگران نهاجا را نیز از اواخر سال1359 به مدت پانزده سال بصورت همزمان و مستمرعهده دار بوده ام. در این دوران ضمن انجام ماموریتهای رزمی پروازی و اداره امور شهدا و ایثارگرا ن نهاجا، همزمان در زمینه ساخت تجهیزات وادوات نظامی مورد نیاز در طول جنگ تحمیلی مانند ( پروژه ساخت موشک هوا به هوای سجیل ) ضمن سرپرستی تیم طراحی وعملیاتی پروژه و انجام کلیه پروازهای آزمایشی و تستهای عملی آن، همکاری نزدیکی با جهاد خود کفائی نهاجا و ارتش ج.ا.ا، داشته، که بهمین مناسبت ضمن اخذ لوح تقدیر از محضر مقام معظم فرماندهی کل قوا در سال 1365، در هشتمین جشنواره علمی خوارزمی نیز با اخذ مقام دوم تجهیزات کاربردی جشنواره، موفق به اخذ لوح تقدیر از دست مقام محترم ریاست جمهوری وقت حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز گردیدم. بدلیل نیاز سازمانی و همزمان با انجام پروازها ی عملیاتی و سایر مسئولیتها ی محوله در نهاجا، مسئولیتهای ذیل را نیز در خارج از سازمان نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی عهده دار بوده ام: • عضویت دائم کمیته حمایت ازاسرای جنگ تحمیلی شورایعالی دفاع، بعنوان نماینده نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران در کمیته مزبور. • مسئول ویژه بررسی برخی از سوانح و رویدادهای هوائی نهاجا در دوران جنگ تحمیلی. • نماینده ویژه فرماندهی نهاجا جهت انجام امور خاص در دوران فرما ندهی شهید سرلشگر ستاری. • عضو رسمی تیم پنج نفره مبادله اسرای جنگی بین ایران وعراق، در کمیته حمایت از اسرای جنگی، تحت ریاست شورایعالی د فاع کشور، بعنوان نماینده ارتش جمهوری اسلامی ایران، • جانشین ریاست کمیتۀ جستجوی مفقودین جنگ تحمیلی در س.ف.ک.ق. از بدو تاسیس این کمیته تا 1375. در دوران ریاست جمهوری حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی و فرماندهی شهید سرلشگر ستاری در نهاجا، در زمینه تامین بخشی از نیازهای فوق العاده ضروری و سری نهاجا از خارج، فعالیتهای زیادی بلا واسطه و تحت نظر مستقیم فرماندهی وقت نهاجا انجام ، که از آن جمله میتوان از تامین برخی از اقلام و تجهیزات حیاتی مورد نیاز هواپیماهای شکاری اف -14 و دیگر هواپیماها و تجهیزات نهاجا و یا تامین ماشین آلات ریخته گری سانتریفیوژ ساخت پره توربین موتورهای جت، و تهیه برخی از نیازمندیــهای پــروژه اوج (ساخت هواپیماهای اف-5) در نهاجا را نام برد. پس از بازگشت پیروزمندانه آزادگان به میهن اسلامی، و بدرخواست نماینده مقام معظم رهبری درامور آزادگان کل کشور مرحوم حجت الاسلام علی اکبر ابوترابی و به پیشنهاد فــرماندهی وقت نهاجا (شهید سرلشگر ستاری) و با موافقت و بنا به امر فرماندهی معظـم کل قـوا، شرکت هواپیمائی صافات (سهامی خاص) را با عضویت کلیه آزادگان خلبان نهاجا تاسیس نموده که مسئولیت تاسیس و راه اندازی و ریاست هیئت مدیره آن نیز بنا بدستور از سال 1372 تا آذر ماه سال 1378(همزمان با خدمت در نهاجا) بعهده داشته که ضمن برقراری پروازهای مسافربری با هواپیماهای اجاره ای در این شرکت، و با انجام موفقیت آمیز اولین مرحله آزمایشی طرح باروری ابرها درایران با هواپیماهای اجاره ای وزارت نیرو از روسیه و متعاقب آن اقدامات لازم جهت خرید دو فروند هواپیما ی مخصوص AN-30 جهت انجام عملیات باروری ابرها را نیز در شرکت فوق الذکر به سر انجام رسانیده و سپس از این مجموعه جدا گردیدم. از زمان رهائی از خدمت و بازنشستگی در سال (1378) فعالیت خود را در بخش خصوصی متمرکز نموده و کماکان ضمن ارتباط با بخشهائی از صنایع هوائی کشور وهمکاری در تامین برخی از نیازهای آنان، اهم فعالیتهای خود را در بخش صنایع نفت و گاز متمرکز نموده و در حال حاضر ضمن مدیریت شعبه شرکت اماراتی EILدر ایران در زمینه های مختلف این صنعت بالاخص در بخشهای بازرسیهای فنی از تاسیسات و تجهیزات نفت و گاز و در زمینه احداث خطوط لوله دریائی، ساخت و نصب تجهیزات پالابشگاهی و سازه های دریائی و تهیه و تامین منابع مالی جهت خرید ماشین آلات و تجهیزات نفت و گاز و دکلهای حفاری دریائی در برخی از پروژه ها مشغول بفعالیت می باشم. """[/right] [right]خوب دوستان[/right] [right]این هم اتو بیوگرافی جناب سرهنگ مازندرانی عزیز و بزرگوار که مهربانی کوچکترین خصلت ایشان است و قهرمانی کوچکترین خصیصه اشان[/right] [right]بزرگمردی که درکمال متانت و افتادگی با همه جوانترها همچون پسر خویش رفتار کرده و میکوشد تا انجایی که در توان دارد نسل جدید را با تفکرات و زحمات رزمندگان همرزمش آشنا کند ، کسی که ادب و متانت و شخصیتش زبانزد خاص و عام است ف باید فقط یکبار زیارتشان کنید و بعد خود به این حقیقت گواه خواهید بود و شهادت خواهید داد[/right] [right]شرمنده ایشون ، همه همرزماشون ، همه رزمندگان و دلاورمردان ایران زمین و خونواده های محترم و بزرگوارشون هستم چرا که با درخواستم موجبات چنین کاری رو فراهم کردم و باعث شدم که این عزیز بیان خودشونو معرفی کنند ، از خودم شرمم میاد و خجالت میکشم که چنین کاری کردم اما خدا خودش شاهده که نیتی جز معرفی عزیزان گمنام مونده رو نداشته و ندارم تا دیگربار شاهد توهین و بی احترامی به ساحت پاک و ارزشمند این عزیزان نباشیم![/right] [right]چرا که معتقدم اگر این عزیزان [b]درست ، اصولی و مستند[/b] به نسل امروز معرفی و شناسانده بشوند مشکلات جانبی که الان شاهدش هستیم به هیچ وجه رخ نداده و افراد سود جو و فرصت طلب نخواهند توانست از خلاء معرفی نشدن این عزیزان استفاده کنند و به طبع اون شاهد هیچگونه تهمت و توهین و بی احترامی به محضر این عزیزان نخواهیم بود[/right] [right]چرا که رفتار ، کردار و گفتار گروهی فرصت طلب و سود جو و خودنما در محیط مجازی باعث شده که اعتماد جوانان این مرز و بوم نسبت به قهرمانان حاضر در چنین محیط هایی ، کم و کمرنگ شده و گاها شاهد رفتارهای خارج از شان خود این عزیزان و همچنین دون شان و احترام و جایگاه قهرمانان عرصه پیکار و حماسه و دفاع باشیم[/right] [right]قهرمانانی که همه ما مدیون و منت بار دلاوریها ، جانفشانیها و حماسه هایشان هستیم و بلاشک هیچ کدام از من و ماها راضی نبوده و نیستیم که عزیزی از این عزیزان را رنجانده و یا خدای ناکرده به یکی این بزرگواران بی احترامی روا بداریم و حرمتشان را نگه نداریم ( از من و ما بدور باد چنین جسارت و گستاخی و بی ادبی و نمک نشناسیی)[/right] [right]از دوستان عزیزی هم که نادانسته آن حرفها و سخنها رو به این بزرگوار نسبت دادند انتظار دارم که نوشته حاضر را با دقت مطالعه بکنند ، و اگر ابهام و یا سوالی برایشن هنوز باقی بود مطرح کنند تا نسبت به رفع آن به هر شیوه ای که این عزیزان میپسنددند اقدام کنیم. و درصورتی که ابهاماتشان برطرف شد ( با در نظر گرفتن معیار خداوند و رسول و ایمه و وجدان و انصاف و عدل و انسانیت ) تنها انتظاری که دارم این است که در یک جمله هم شده از این بزرگوار پوزش بخوان[/right] [right]به والله این قهرمان با خنده همه ان حرفها را شنیدند و اخم به چهره نازنینشان یناوردند و بیان کردند:[/right] [right][b]از جوانان سرزمینم نمی رنجم و به دل نمی گیرم ونیک میدانم تقصیری ندارند ،اگر گاهی چنین گفتاری میشنویم و می بینیم دلیلش این است که کهنه سربازان این سرزمین گمنام مانده اند و اکنون با بودن و فعالیت فرصت طلب های جویای سودجویی که از اوضاع نا مطلوب فعلی بدنبال نام و نانیند و معرکه و آبها را گل آلود کرده اند ، نسل جدید در تشخیص دروغ از حقیقت و سره از ناسره سر درگم مانده است و گاه مشاهده میشود به بیراهه رفته اند و ایراد هم ازاینان نیست ، ایراد از ناشناخته ماندن سربازان واقعیست ، ایراد ازآنجاست که جنگ را و دفاع مقدس را انگونه که بوده برای نسل جدید تعریف نکرده ایم ، نسل جدید را به اشتباه از واقعیتهای جنگ دورنگه داشته ایم و تمام انچه در اختیارشان مانده انتشار یافته های تبلیغی ، نوشته ها و منتشر شده های خارج از این مرز و بوم و حرفهای گروهی فرصت طلب جویای نام و نان بوده است و سربازان واقعی یا پر کشیده اند و رفته اند و آسمانی شده اند یا اگر مانده اند آنقدر نجیبند که حرف نمیزنند، چون جز انجام وظیفه در قبال میهن و سرزمین و دین و مردمشان کاری نکرده اند[/b][/right] [right][b]و به این دلیل است که به شبهات جوانان این سرزمین نباید خرده گرفت!! بلکه باید کوشید ابهاماتشان را برطرف ساخت که اگر ما پاسخ سوالات بحقشان را ندهیم بدخواهان این کشور و این نظام آنچه را که دوست دارندو میخواهند بخوردشان خواهند داد و اینجا "ما" مقصریم!!![/b][/right] [right]ایشان با بزرگواریشان از کسی نرنجیدند و انتظار هچی واکنش و پاسخی هم از دوستان من ندارند اما من از دوستانم بعنوان مسلمانان شیعه ایرانی انتظار دارم که اشتباههات ناخواسته و غیر عمدشان را تنها با یک جمله برطرف کنند که به گمانم حق الناس را در این دنیا پرداختن بسیار راحت تر است تا به دنیای دیگر واگذار کردن ، به گمانم این کمترین نشانه انسانیت و مسلمانیت و شیعه بودن و انصاف و وجدان است که ایراد و اشتباهمان را پذیرفته و انرا جبران کنیم[/right] [right]همچنین یادآوری میکنم برای عزیزانی که هنوز رفع ابهام نشده هنوز برنامه دیدار و پرسش و پاسخ رودر روی حضوری پابرجاست[/right] [right][size=5][b]در ضمن تصاویر و عکسهای مرتبط با این گفتار رو در پایین خواهم آورد[/b][/size] فقط نیازمند یاری و همکاری یکی از مدیران عزیز هستم که زحمت انتقال تصاویر به گالری را بکشند( متاسفانه رمز ورودبه گالری رو گم کرده و در چند بار درخواست از مدیران هنوز پاسخی دریافت نکرده ام باشد که اینجا ببینند و تسبت به بازآفرینی رمز این حقییر هم اقدامی عاجل عنایت فرمایند !!!!!!)[/right]
  14. این متن زیر اجازه ای است که ایشون به حقیر جهت اینکارها پس از مکالمات تلفنی ، ارسال پیامک و ایمیل و پیام خصوصی در رابطه با ابهام و اتهام و تهمت های برخی دوستان در باره موجودیت و هویت و سخنان بیان شده ایشان ، به این حقیر دادند که من بعینه میارمش چون چند نکته خوب در اون وجود داره: [right][b]با عرض سلام و ارادت مجدد خدمت شما دوست گرامی، ضمن تشکر از لطف حضرتعالی انشاالله که همه ما عادت کنیم تا بیمورد به اشخاص و افرادی که شناختی از آنان نداریم اتهام و تهمتی ناروا وارد ننمائیم. البته نه بنده حقیر که قطره ای در دریای بیکران رزمندگان بیش نبوده ام و نه هیچیک از دوستان و همکارانم تا آنجا که مطلع هستم مدعی هیچگونه کار و عمل خارق العاده ای نبوده و نیستیم و انچه که انجام شده وظیفه ملی میهنی همه ما بوده و هیچگاه هم بدنبال اعلان و یا بقولی پابلیک نمودن آن نبوده ایم، و حال نیز از بد حادثه بوده که این مسائل از سوی تعدادی جوان علاقمند و جویای واقعیات دوران هشت ساله دفاع مقدس پیگیری شده و یکی یکی از صندوقچه اسرار سینه های خسته و فراموش شده خارج می گردند آنهم نه از باب کسب جاه و مقام که دیگر برای اینگونه موارد خیلی دیر است !! در رابطه با قرار دادن این اتوبیگرافی کوتاه و فشرده حرفی نیست، اما بیم دارم که خود این عمل نیز باعث ناراحتی بیشتر تعدادی ازهمان دوستان شود جنابعالی صاحب اختیارید و در صورت صلاحدید هرگونه که تشخیص دادید عمل فرمائید. از زحمات جنابعالی در این رابطه کمال تشکر و سپاس را دارم ارادتمند شما فریدون علی مازندرانی[/b][/right] [right] امیدوارم که دوستان من با نگرش منصفانه ، شیعی، انسانی و اسلامی که خالی از بغض و حب و کینه و توهین و تهمت است و بدون پیش زمینه های قبلی با مساله برخود کرده و درصورت داشتن هرگونه ابهامی ، موارد را مطرح کرده و برنامه مشخصی ارایه بفرمایند تا در برنامه دیدار حضوری رو در رو با ایشون و یا با حضور دیگر قهرمانان جنگ ( هر عزیزی از خلبانان اف 14 که همدوره ای و یا هم رزم ایشان بودند از تیمسار مهرنیا و جاویدنا و اویسی و ..تا هر قهرمان دیگری از قهرمانان اف 14)ابهامات رو برطرف کنیم[/right] [right]یه نکته رو پیشاپیش بگم[/right] [right]سندتون رو برمبنای سریال شوق پرواز نگذارید که متاسفانه به هیچ وجه سندیت ندارد ، اگر در این زمینه هم سوالی دارید میتوانید در همان دیدار از خلبانان اف 14 که خودتون مشخص میفرمایید که کدوم عزیز تشریف بیاورند سوالاتتون رو بپرسید[/right] [right]هرچند به شخصه فکر نکنم برای اثبات وجود یه قهرمان جنگ به اینهمه دنگ وفنگ نیاز باشد که حتی فراتر از یک دادگاه شده است!!!!!و حتی به نوعی توهین به رزمندگان و قهرمانان و جان برکفان میهن عزیزمان هم به حساب خواهد امد و دل بزرگوار این عزیزان راهم به درد خواهد اورد اما برای اثبات برخی موارد و موضعات به دوستان که هر حرف تبلیغی و رسانه ای را که برای زمان خاص و تحت یک تاریخ مصرف خاص نوشته و منتشر شده است را سند قرار ندهند فکر کنم چنین برنامه ای نیاز باشد[/right] [right]متاسفم که برخی دوستان هر خاطره بیان شده نا معتبری را بدون کم و کاست و تنها چون به مذاقشان خوش امده قبول کرده و میکنند اما برای پذیرفتن حقیقت و مطالب مستند دادگاه اثبات نیاز دارند[/right] [right]با همه شرمندگی ام از حضور همه کسانی که برای این کشور و نظام مقدسش جنگیدند ، اما برای رفع برخی توهمات و برداشتهای نادرست ناچارم برخلاف میل باطنیم و با علم به اینکه این کارم به نوعی توهین به ساحت این بزرگواران است مجبور به چنین کار تلخ و درد آوری هستم[/right] [right]و چه از این تلخ تر که درکشورت برای اثبات بودن و جنگیدنت به دادگاه نیاز داشته باشی[/right] [right]در غرب برای حیوانات بارکشی که درجنگ شرکت کرده اند مجسمه میسازند و در سرزمین من وجود سربازان این مرزو بوم را انکار کرده و آنها را توهم مینامند[/right] [right]بار خدایا خودت از سر تقصیر من حقیر بگذر[/right] [right]پیشاپیش از همه رزمندگان عزیز و خانواده هاشون و همچنین خانواده شهدای بزرگوارمون بابت این جسارت پوزش خواسته و از همشون طلب حلالیت میکنم[/right] [right][b]بار خدایا[/b][/right] [right][b]خودت شاهد باش که نیتی جز دفاع از ساحت مقدس رزمندگان راهت ندارم و در این کارزارپیش آمده چاره ای جز این راه برایم نمانده است[/b][/right] [right][b]پس خودت از تقصیرات و گناهانم درگذر و مرا و " ما " را در اینکار یاری کن تا در مسیری که تو میخواهی گام برداریم و هر آنچه میکنیم در راه رضای تو باشد [/b][/right] [right][b]که تو ارحم الرحمین و دانای دانایانی[/b][/right] [right][b]آمین یا رب العالمین[/b][/right]
  15. دوستان سلام تاپیکی دیگر بخاطر استناد یکی از دوستان به سخنان جناب سرهنگ مازندرانی با برداشت ناکافی و ناصحیح خودشون( که البته منظور و نیت بدی نداشتن و فقط تفسیر به رای کرده بودن فرمایش جناب سرهنگ رو و منظور بدی هم نداشتندو تنها اشتباهشون بیان برداشت و تفسیر خودشون بجای عین متن جناب سرهنگ بود) متاسفانه موجب برخی تهمتها و حرفهای ناشایست و حتی انکار وجود ایشون و مقایسه ایشون با برخی چهره های خیالی و واهی مجازی گردید ابتدا بنده کوشیدم با معرفی مختصر ایشون قضایا رو روشن کنم که متاسفانه موفق نبودم [b]درادامه همون تاپیک برای اثبات وجود ایشون و سابقه خدمتیشون از دوستان دعوت کردم تا در یک برنامه قرار حضوری خدمت ایشون برسیم تا شک و شبهات دوستان برطرف شود که متاسفانه پاسخ مناسبی دریافت نکردم و بعد هم که ماجراهای دیگه ای درتاپیک مطرح شده و درنهایت تاپیک حذف شد!!![/b] خوب اینجا دو مساله ذهن من رو بخودش مشغول کرد : یکی اینکه دوستانی که هویت ایشون و بودنشون رو انکار میکردن شاید اطلاع موثقی از ایشون ندارند و با توجه به فضای مجازی چنین برداشتی داشته اند و نباید به این دوستان خورده گرفت دوم هم اینکه بنده بعنوان مدعی آشنایی با ایشون هیچ کوششی برای شناساندن و معرفی ایشون دسته کم به دوستان خودم در این سایت انجام نداده بودم و بالطبع دوستان هم که شناختی از ایشون نداشتند وجود وهویت ایشونو انکار کردند در تماسهای تلفنی و پیامی که با ایشون داشتم ازشون اجازه دو موضوع رو گرفتم : [b]یکی ایجاد تاپیک معرفی ایشون با مطالب نوشته شده توسط خودشون و همچنین تصاویر و عکسهای مرتبط[/b] [b]دوم نماینده بودن از جانب ایشون جهت هرگونه دیدار حضوری و رفع شبهات ممکنه با ارایه اسناد و مدارک و...!!![/b] بالطبع درصورتی که دوستان خواهان حضور شخص خاصی از خلبانان و فرماندهان همدوره ای ایشون باشند ( به شرط بودن در قید حیات و همچنین سکونت در داخل کشور) پس ازهماهنگی های لازمه این عزیز یا اون عزیان رو هم به قرار ملاقات دعوت میکنیم پس دوستان اگر ابهامی در باره ایشون و یا سخنانشون دارند، یک قرار ملاقات حضوری ترتیب میدیم تا بتونن رودر رو پرسشهاشونو بپرسن و اگر حضور دیگر بزرگان و قهرمانان نهاجا رو هم خواستارند نام عزیزان رو بنویسند تا بتونیم هماهنگی کنیم برای یک روز مشخص فقط ذکر این نکته لازمه و فکر کنم هیچکی هم باهاش مشکلی نداشته باشه و اونم اینکه: درصورتی که قرار ملاقات فقط برای دیدار با خود ایشون باشه هر روز که دوستان عزیز خودشون با هم هماهنگ کنند و تاریخ مشخص شده توسط خودشون رو به بنده حقیر بگن، آماده و مهیا هستم تا برنامه دیدار رو تنظیم کنم ، ولی اگر بنا بر دعوت از دیگر فرماندهان و خلبانان نهاجا و همدوره ای های ایشون هم باشه منطقا باید فرصتی جهت دعوت و هماهنگی برای یافتن زمانی مورد قبول همه اون عزیزان بهم بدن تا بتونم این بزرگواران رو هم به جلسه دیدارمون دعوت کنم فقط روز تعیین شده نباید در روز تعطیل باشه ، ترجیحا بهترین روز پنجشنبه است اما هر پنجشنبه ای که دوستان بگن ، اگر دوستان تاریخ و روزی دیگر رو مد نظرشون باشه بازهم اطلاع بدند تا بنده هماهنگ کنم پیشاپیش از همکاریتون ممنون و سپاسگذارم ابتدای نوشتن این مطالب قصدم این بود که این تاپیک جهت معرفی جناب سرهنگ فریدون علی مازندرانی باشه ، اما دیدم چه بهتر که این تاپیک رو به معرفی ویا بهتر بگم [b]اتو بیوگرافی قهرمانان نبردهای هوا به هوا[/b] تبدیل کنم در این راستا ابتدا میکوشیم که با کمک دوستان از قهرمانان نبردهای هوایی درخواست کنیم تا یک اتو بیوگرافی از خودشون به ما بدن و اونها رو اینجا ارسال میکنیم عزیزانی که شهید شده ، درگذشته اند و یا اینکه در کشور نبوده و یا امکان دسترسی به آنها مقدور نیست را هم سعی میکنیم از بیوگرافی های منتشر شده معتبراستفاده کنیم تا خداچی بخوادو چی پیش بیاد [b]خدایا چنان کن سرانجام کار[/b] [b]تو خوشنود باشی و ما رستگار[/b]
  16. دوستان سلام فکر کنم روز غنیمت گیریش شاهد پروازش باشیم البته شاید تا عملیاتی شدنش فاصله باشه اما پروازش رو احتمالا شاهد باشیم حالا خود همون نمونه یا ساخته شده داخلش رو باید دید کدومشون رو پرواز میدن
  17. دوست خوبم سلام تلفظ امریکاییش فینیکسه اما گرته برداری و تلفظ راحتتر و رایجترش فونیکسه بازهم ممنون بابت یادآوریتون
  18. دوست خوبم سلام اگر جملهآخر پارگراف سوم مبنی بر[b] میانبرد [/b]بودن رو ایشون عنوان کردن نباید به مقایسه اون با موشک فونیکس پرداخت چون فونیکس دور برده و بالطبع مشخصات و کارکترها و فاکتورهای متفاوتی خواهد داشت یا ایشون در بیان برد موشک اشتباه کردندو این موشک برد بلنده که اونقت باید بررسی کرد کپی فونیکسه، اونم کدوم ورشن فونیکس یا تغییراتی هم داشته ؟ یا اینکه بیان ایشون درست بوده و با درست فرض کردن بیان میان برد باید به این اندیشه رسید که امیخته ای از بدنه شاهین و سیستمهای داخلی هاوک یا شاهینه ، و همونطوری که یکی از دوستان بیان فرمودند موتور و سیستم شاهین یا هاوک رو در بدنه فونیکس بکار بردیم که دیگه با فونیکس ابدا قابل مقایسه نیست
  19. دوستان سلام دست خواهر گلم هلیا خانم درد نکنه عالی بود و منتظر بقیه اش هم میمونیم (هرچند هنوز یه کم از دستشون دلخورم ) دوست خوبم چکای عزیز بنده نظامی نیستم، مدت 4 سال در خدمتشون بودم و به اون بودنم افتخار میکنم اما متاسفانه الان نظامی نیستم ، فرمایشتون هم درست اما وقتی شعارهای تبلیغاتی میشن سند و منبع اونوقت خطرناک میشن بالاخص وقتی سایت خود نیرو هوایی باشه دسته کم از سایت نهاجا ادم انتظار مطالب تخصصی و ومستند رو داره و الا تبلیغی و حدس و گمان و شایعه و... تا دلتون بخواد توی نت فت و فراونه کوماندانت عزیز چی بگم که نگفتنم از گفتنم بهتره همون بهتر که حرفی نزنم مرا دردیست اندر دل اگر گویم زبان سوزد اگر در دم کشم ترسم که مغز استخوان سوزد بیخیال دوست من کاری نمیشه کرد
  20. دوستان سلام چند تا نکته یکی بلاخره مشخص شد که فکور ماکت نبوده و تست شده خدارو شکر دوم هواپایه یعنی شلیک از هوا میتونه هوا به هوا هوا به دریا و یا هوا به زمینب اشه محتمل ترین گزینه گزینه هوا به دریا خواهد بود ، بعید میدونم قادر با بوستر باشه چون بوستر وظیفه رسوندن موشک به سرعت اولیه مورد نیاز برای براه افتادن و کارکردن موتور موشک هستش و در موشکهای هوا پایه این رسیدنب ه سرعت اولیه مورد نیاز توسط خود جنگنده حامل تامین میشه بیاد منتظر چیز دیگه ای بود نمیدونم شاید هم قادر باشه گمانه زنی سخته اما درباره موشکهای سبک هوا پایه هم هنوز زوده بخوایم بگیم منظور چیه به نظر حقیر منظور موشکهای ضد زره و .. هواپایه است تا ازن محدودیت برد 5-6 کیلومتریمون به بالای 10-12 برسیم چون سبکترین موشکهامون این دسته موشکها هستن و با بالا بردن برد اونها توانای بالگردهای تهاجمی و همچنین پهپادهای رزمی مثه شاهد بیشتر شده و از منطقه امنتری میتونن به هدف شلیک کنند
  21. دوست خوبم سلام درباره توقیف شدنش در روسیه بنده در جریان جزیات نیستم اما در باره اون کشتی تحقیقی بی پی خوب میدونید که کشورهای حاشیه دریای خزر بدنبال رژیم حقوقی حاکم براون میگردن ما تا قبل از فروپاشی شوروی در اسناد 50 -50 با شوروی در منافعش برابر بودیم هرچند در حد 1 درصد هم استفاده نکردیم منتها حق 50 درصدیمون محفوظ بود کم کاری از خودمون بود بعد فروپاشی شوروی ما باید تاوان اون فروپاشی رو بدیم از 50 درصد اومیدم به 20 درصد قانع شدیم اما مابقی بالاخص جمهوری آاذربایجان قبول نمیکنه در همین راستا دنبال اینن که بیانش حدود 11 درصد بقولی : از دست بوسی میل به پا بوس کرده ام خاکم به سر ترقی معکوس کرده ام بگذریم در همین راستا بین ما و اونا سر قسمتهایی در خزر درگیریهای کوچیکی بصورت لفاظی سیاسی رخ میداد تا اینکه اونس ال اگر اشتباه نکنم سال 80 بود ما داشتیم میرفتم دانشکده علوم پایه A7 و اخبار رادیو هم داشت از بلندگوهای سالن پخش میشد خبرگو این خبر رو داد که " [b]رزمناو جمهوری اسلامی ایران حمزه[/b] "!!!!!!!یه کشتی تحقیقاتی و اکتشافی متعلق به BP رو که در اجاره جمهوری آذربایجان بوده و برای این کشور در محدوده آبهای ما در حال اکتشاف غیر قانونی بوده بازداشت کرده!!! با شنیدن این خبر سوت و کف و هورای بچه ها به آسمون رفت نه بخاطر اصل خبر!!! بلکه چون میدونستیم که حمزه یه قایق تفریحی بوده که بزور اموزشیش کردن والان بزرو دعا و سلام و صلوات 6-7 نات اگر سرعت بره و تمام توان رزمیش خلاصه میشه در یه 20 م. ، دوتا 12.7 م.م ، یه راکت انداز 107 م.م. که راکت و مهمات هم نداره !!! بعلاوه چند قبضه ژ-3 و یکی دو قبضه آر پی جی 7 والسلام!! حالا خبرنگار میگفت : [b]رزم ناو جمهوری اسلامی حمزه[/b]!!!!!! بعد کلی سوت و کف از این لقب دهن پر کن بحث سر کلیت ماجرا شروع شد ، ظهرش یکمی از فرماندهان بهمون خبر داد که حمزه در حال گشت دریای در حوزه ماموریتیش بین نقاط براوو و چارلی بوده که بهش خبر میدن یه شناور ناشناس در محدوده آبهای ما وارد شده ، حمزه همب ا همون سرعتش به سمت شناور سیاه ( شناور ناشناسی که خودش رو معرفی نکنه شناور سیاه خونده میشه ) حرکت میکنه و بعد اونا رو مجبور به توضیح میکنه و بعد اینکه میفهمن در مرزهای ما برای آذربایجان در حال اکتشاف نفت هستند به پایگاه خبر میدن و اونها هم با کسب تکلیف از تهران دستور بازداشت کشتی تحقیقاتی و اکتشافی بی پی رو به حمزه میدن حمزه هم با همون تجهیزات اندکش کشتی رو بازداشت کرده وب ه سمت انزلی براه میوفته اینجای ماجرا بود که خود ما کم کم نگران حمزه و نفرات روی اون شدیم چون از مقدورات و امکانات حمزه و توان اوزاهای آذربایجان اطلاع داشتیم اون روزها ما بجز حمزه یه ناو چوبی مین روب بنام سلمان فاقد هر گونه سلاح و چند تا قایق گشتی کوچیک به اسم قایم کلاس هرکدوم به یه مسلسل داشتیم که نمیتونستن تا جایی که حمزه کشتی رو بازداشت کرده بود و تحت الحفظ داشت با سرعت پایین می آوردش سمت ایران درانوردی کنن و برن همه نگران واکنش نیروی دریایی جمهوری آذربایجان بودیم ، و نمیدونستیم چه اتفاقی میوفته ! جدای از هر رخدادی که برای حمزه میتونست اتفاق بیوفته ، درصورت حمله به حمزه و خدای ناکرده غرق کردن اون یه آبرو ریزی سیاسی نظامی در راه بود بعد اون سرو صداهای پر از شوخی و خنده اولیه بخاطر بکار بردن وازه رزم ناو توسط خبرگو برای ناو حمزه کم کم این سرخوشیها جاشو به نگرانی داد مابقی ماجرار وب نده زیاد در جریان جحزیات نیستم فقط از زبان یکی از پرسنل حمزه شنیدم که اون روز دوفروند اوزای اذربایجانی با سرعت هرچی تمامتر به سمت حمزه حرکت میکنن و دلاور مردان حمزه هم با همون سلاح های ناچیز و ناکافیشون آماده درگیری میشن و موارد رو به پایگاه و از اونجا به تهران گزارش میکنند در ادامه ماجرا با بلند شدن فلکروهای پایگاه تبریز جهت حمایت از حمزه و پیوستن فانتومها به اونها ماجرا ختم به خیر شده و حمزه با بازداشتیش سالم به یسواحل خودی میرسه بعد اونم یه نمایش قدرت هوای در مرز آذربایجان و انتقال یک تیپ از لشگر پیروز 21 تبریز به مرزها و همچنین اعزام نیروهایی به استعداد یه تیپ بعلاوه از دیگر یگانهای زمینی و تکاوران دریایی به مرز برای چند روز مرزها حالت ملتهب و متشنج رو بخودشون گرفتن که با پادرمیانی روسیه و تعهد آذربایجان به عدم فعالیت در حوزه مورد نظر ما تا نقطه ... تا مشخص شدن رژیم حقوقی دریای خزر همه چیز به حالت عادی برگشت و شناور مذکور هم رها شد بره پی کارش ره آورد و تجربه این رخداد برای فرماندهان نیروی دریایی احساس نیاز و کمبود شدید یگانهای رزمی مناسب برای دریایی خزر بود و در همین راستا پروژه های سینا و موج 2 و تغییر وضعیت عملیاتی منطقه چهارم از آموزشی به عملیاتی کلید خورد و شکر خدا کارهای خوبی هم صورت گرفته و در حال صورت گرفتنه که ان شا الله با عملیاتی شدن دماوند قدرتمون در این منطقه هم رشد بیشتری خواهد کرد البته هنوز تا نقطه مطلوب خیلی فاصله داریم یه ماجرای دیگه هم از درگیری حمزه با اوزاهای آذربایجانی از زبان یکی از همکارهام که چند سال بعد از ما برای گذروندن خدمت سربازی روی حمزه بوده شنیدم که چون از صحت و سقمش زیاد مطمین نیستم و نیاز به پرس و جو داره و حتما اول باید در باره اونتحقیق کنم از ذکرش خود داری میکنم یه پرس و جو میکنم اگر صحت داشت درخدمتون خواهم بودو همینجا عنوانش میکنم ماجرای جالبیه البته باید اول مطمین بشم
  22. دوست خوبم امیر عزیز سلام متاسفانه چون تند نوشتم و ارسال کردم ناو حمزه یادم رفت بله خود بنده اولین سفرهای دریایی و سفر کارورزی 1 خودم رو در دریا شمال و با این ناو داشتم که محدودیتهای بسیار زیادی هم از لحاظ جا برای دانشجویان هم آذوقه و خواروبار هم آب و هم ملزومات مورد نیاز داره چیزی بنام کلاس درس ، سالن کنفرانس ، کتابخانه و لوازم کمک اموزشی که لازمه یه ناو اموزشیه رو نداره از لحاظ امکانات هم در حداقلهایی بسر میبره این ناو همونطور که میدونید مربوط به سالهای قبل از جنگ جهانی دومه که با نام شهسوار و بعنوان یه کشتی تفریحی خیرداری شد در زمان رضا شاه بعد از انقلاب میخواستن اوراقش کنن گروهی از پرسنل غیور و خوش فکر نداجا قبول نکرده و تصمیم گرفتن اونو برای آموزش و کمک به دانشگاه تازه تاسیس در نوشهر نیگر دارند برای این منظور امکانات تفریحی رفاهی از روش برداشته شد ، موتورها و زنراتورها و کمپرسورها و یخچالها و.. دچار تغییر وب ازنگری شده و بهینه شد بر مبنای داشته های اون زمان رادارهای و تسلیحات سبکی مثه 20 م.م. و 12.7 م.م روش نصب شد و با تغییر نام به حمزه تحویل منطقه چهارم اموزشی انزلی شد ( اونموقعه منطقه چهارم آموزشی بود و مثه الان منطقه عملیاتی نبود ) بعد چند مرحله ارتقا در رادارها و سامانه های ناوبری و رزمی داشت اول براش راکت مینی کاتیوشای 107 م.م نصب کردند بعد هم براش موشک آفندی سوار کردند رادارها و ناوبریش هم دو سه باری تغییر کرده کلا پیر دختریه که حدود 80 ساله داره به این کشور خدمت میکنه بنده افتخار دارم که نخستین درسهای دریانودری رو بر عرشه این پیر خسته و ناتوان یاد گرفتم تقریبا همه افسراندریای فعلی نداجا بدون استثنا اولین گامهای دریانوردیشونو بر روی این ناو برداشتند و اولین درسهاشونو اونجا یاد گرفتند خدمات این ناو حتی از ناو اموزشی فراتر رفتد و در زمانی که یگانهای رزمی در شمال نبود یه تنه جور دفاع از مرزهای آبی رو بدوش کشید و ماجری معروف بازداشت کشتی تحقیقاتی بی پی در اجاره آذبایجان اونم در محدوده آبهای ایران ، یکی از شاهکارهای این پیر دختر خسته و پرتلاشه اینروزها بابودن سینا کلاسها دیگه چنین ماموریتهای به حمزه داده نمیشه و حمزه تخصصی داره کار آموزشی میکنه کاش مسیولین ما قدر اینهمه زحماتشو بدونن و به پاس اینهمه خدمت در این همه سال اونو تبدیل به موزه شناور کنند تا یادش باقی بمونه و قدر دانی بشه از این همه خدمتی که به کشور کرده امیدوارم
  23. خبر نادرسته چون خود غربیها هم میدون ما برنامه هسته ای نظامی نداریم پس نمیان در برابر چیزی که وجود نداره اینهمه امتیاز بدن ف اینهم بازی صهیونیستها برای القای داشتن چنین برنامه ای توسط جمهوری اسلامی و اهمیت پوشالی و دروغین اون برای جهانه چیزی که وجود نداره و خود غربیها هم کاملا بهش ایمان دارند رو نمیشه خرید و فروش کرد اونا نمیان بخاطر هیچچچچچچچچچچچچچچچچچچ اینهمه امتیاز بدن یه بازی صهیونیستی جدید و تازه شما چرا نشرش میدین؟
  24. دوست خوبم سلام نام پروزه لقمانه که از اموزگار و معلم بودنش منتج شده و نام ناو " خلیج فارس" درست مثه پروژه موج که برونده اون فریگتهای جماران، دماوند ( یا ولایت یا هرچی میخوان اسمشو بزارن) سهند و در ادامه ان شا الله ما بقی هستند یا پروژه سینا که همسان سازی نمونه های کمان کلاسها مثه درفش و پیکان و جوشن و...هستند جای موشک هم روش هست اگر دقت کنید بر روی هنگر یا آشیانه مخصوص بالگرد ، ماکت لانچر موشکها رو خواهید دید البته در نمونه اصلی مطمین باشید تفاوتهای زیادی خواهد بود و اما منظور از ناو آموزشی خوب دیدگاهتون محدود به خودرو نباشه که دو پدال داره برخی شناورهای دریای یه پراید رو راحت میشه انداخت تو یکی از سیلندرهای موتورشون!!!!!!! دیدتونو کلا عوض کنید برای آموزش دانشجویان دانشگاه دریایی امام خمینی نوشهر( دانشگاه افسری نیروی دریای ارتش جمهوری اسلامی ایران ) جدای از آموزشهای تئوری و عملی و کارگاه ها و آزمایشگاه های زمینی و خشکی 6 ماه سفر کارورزی دریایی وجود داره ( همه دانشجویان دریانوردی دنیا حتی تجاری و غیر نظامی سفر کارورزی دریایی دارن برای رشته های فنی 6 تا 9 ماه و برای ناوبری 12 ماه ) تا امروز وظیفه اینگونه سفرها به دوش ناو خارگ و یا در زمان غیر عملیاتی شدن و یا درگیر بودنش ، با ناو تغییر کاربری داده شده بندر عباس بهمراه یکی از لندینگ شیپها بوده و به شکل دو سفر 3 ماهه دانشجویان رو به دریانوردی آموزشی میبرند تا هم با شرایط کار و زندگی در دریا آشنا بشن هم با سیستم کاری و محیط کار آینده اشون آشنا بشن هم دروس آموخته شده و یاد گرفته نظری و دانشگاهی رو در شرایط کار واقعیشون پیاده کنن خوب برخلاف دانشگاه های سیویل و عادی دیگه که معمولا شغل آینده و تخصص دانشجو مشخص نیست ، در نداجا دقیقا مشخصه که یه دانشجو پس از فارغ التحصیلی باید بره کجا و چه خدمتی انجام بده برای همین دانشجوها رو با شرایط واقعی آشنا میکنند و اموزششون میدن ناوهایی که تاکنون برای آموزش مورد استفاده قرار میگرفتند دیگه جوابگوی نیازهای روز نداجا و علم روز دریانوردی دنیا نیستند سامانه های رانش و پروپالشن سامانه های فنی و مکانیکی جانبی سامانه های برق قدرت و کنترل سامانه های مخابراتی سامانه های راداری سامانه های جنگال سامانه های سوناری سامانه های رزمی ( توپ ، موشک ، اژدر ، راکت و...) سامانه های پدافندی ( عامل و غیر عامل) وسامانه های ناوبری همه بروز شده و نیازمند دانش روز هستند و با موجودی فعلی یگانهای مسئول آموزش مطابقت ندارند داشته های فعلی ناوهای موجود با همه ارتقاها هنوز در خیلی از موارد لنگ میزنهو حتی از حداقل ها هم برخوردار نیستند مثلا سامانه های رزمی موشکهای آفندی، پدافندی، اژدر، مین و... ندارند، سونار ندارند، جنگال ندارند و سامانه های دیگه فنی و کنترلی و مخابراتی و راداری و ناوبریشون ( با همه بهینه سازیها )قدیمی هستند یه نمونه بارز و بسیار مهم پیشران و همه سیستمهای ناو خارگ بعنوان اصلی ترین میزبان این دانشجویان سامانه های بخارودیگ بخاروتوربین های بخاریه درحالی که فقط تنها ناو خارگه که از این سیستمهااستفاده میکنه و بقیه یگانهای نداجا دارای پیشرانه های دیزلی هستند( سه تاواسپرمون در کنار دیزلها توربین گاز هم دارند زیر دریایی ها که کلا داستانشون جداست و اموزششون هم ماجرای خودش رو داره و.. بگذریم در اینب اره بهتره چیزی نگم) اینه که معمولا یه دانشجویی که 6 ماه هم دوره کارورزی رفته، پس از الحاق به یگان شناور تازه با محیطی جدید و ناشناس رو برو میشه و دسته کم یه 6 ماه دیگه نیاز داره تا به شرایط رزم و عملیاتی برسه و این یعنی هزینه کردن بیشتر و دور بودن پرسنل از شرایط عملیاتی و ... تازه سطح آموزش بر روی همه یگانهای موجود یکسان نیست، چون یگانه و شرایطشون جدای از هم است و نفرات و پرسنل یگانها تخصص آموزش دهنده و مربی بودن رو ندارند، زمان و حوصله و دانش پرسنل هر یگان هم متفاوته، لذا آموزشها استاندارد و یکسان نیست و مثلا اگر7 افسر به 7 یگان مشابه ( مثلا کمان کلاس )ملحق بشن هیچ تضمینی نیست که آموزشهای یکسانی ( با رعایت شرایط استاندارد مد نظر و حداقلهای مورد نیاز ) ببینند همچنین یکی از مهمترین نقایص این یگانهای فعلی عدم وجود سامانه های رزمی و موشک و اژدر و.. هستش که دانشجویان پس از حتی طی دوره کارورزی تازه در الحاق به یگانها هستش که با این سامانه ها آشنا میشن درضمن چون یگانهای شناور مورداستفاده دارای توان حداقلی دفاع از خود هستند، معمولا همیشه یک یگان رزمی عملیاتی نداجا مسئول اسکورت و همراهی این ناوهای حامل دانشجو است تا امنیت اون ناو و دانشجوها رو تامین کنه که باعث کاسته شدن یک یگان رزمی از سازمان رزم عملیاتی نداجا میشه بنا به این نیازمندیهای روز شرایط رزم دریا و دریانوردی مقتدرانه و مبتنی بر شعار نیروی دریای راهبردی و نیاز به آموزش جامع ، کامل و استاندارد دانشجویان دانشگاه افسری امام خمینی نوشهر و همچنین دادن توانایی دفاع مستقل و وابسته به خودناو حامل(بدون نیاز به اسکورت یک یگان رزمی دیگر)، نداجا تصمیم به طراحی و ساخت ناوی تخصصی با قابلیتهای مورد قبول و کافی رزمی برای تخصص آموزشی - رزمی گرفت تاآموزشهای مدرن، همه جانبه، به روز و استانداردی رو مبتنی بر نیازها و الزامات و شرایط روز به دانشجویان دانشگاه افسری ارایه کنه و به این صورت توان علمی و عملی و به طبع اون توان رزمی یگانها و کل مجموعه اشو بالا ببره و همه هم میدونیم که سطح آموزش یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین فاکتورهای آمادگی رزمی و توانایی یه نیرو و یه ارتشه امیدوارم رفع ابهام شده باشه مشکلی بود باز هم در خدمتم
  25. دوستان سلام بنده بیشتر از 6 تا رو خبر نداشته و ندارم زمانی که ما بودیم مبنی بر 6 تا بود بیشتر از اون مبنا بر افزایش تناز و ارتقای لول شناوره اگه غیر اینه که بنده خب رندارم والله العلم