elo

Members
  • تعداد محتوا

    775
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های elo

  1. یه نکته برام خیلی جالبه در پیام خصوصی هم به یکی از دوستان که اصالت عراقی دارن و ناراحت شدن توضیح دادم اول جواب رضا رو بدم بعد بیام سر بحث خودمون رضا جان دویست هزار نه و سیصد هزار و با اسرا و جانبازان برو تا نزدیک میلیون خوب ما هم جمعیتمون 75 میلیونه اما کمتر از حدود دو - سه میلیونمون رفتن جنگ یعنی فقط همون دو -سه میلیون با عراق میجنگیدن؟ پس خونواده هاشون چی؟ کسایی که نرفتن اما جنگ رو با پوست و خونشون احساس کردن؟ غیر اینه که حدود 95 تا 97 درصد ما ایرانیها با عراق میجنگیدیم ، و یا اگر به جبهه هم نمیرفتیم و حتی اگرتوی خود ایران هم نبودن عراق رو دشمن میدونستن و 3- تا 5 درصدمون یا خیانت کردن به کشور یا طرف عراق رو گرفتن یا عراق رو دشمن ندونستن غیر اینه؟ خوب حالا دنیا کدوم رو میبینه 95 درصد ایرانی رو که عراق رو دشمن میدونن و میدونستن یا اون 5 درصد خاین رو؟ اینو گفتم تا برم سراغ بحث عراق و فلسطین دقیقا در عراق هم حداقل 20 درصد بودن که با عراق نمیساختن و میجنگیدن حدود 15 درصد کردها که قبل از انقلاب ما هم میجنگیدن و حدود 5 درصد از شیعه ها جالبه شما اون 5 درصد شیعه مخالف صدام رو میبینین اما مابقی اون نزدیک به 65-70 درصد که همراهش بودن و اونهمه فاجعه رو برامون رقم زدن رو خیر نمیبینین میفرمایید مجاهدین عراقی ( که بنده جزوی از همین 5 درصد میبینمشون و میدونمشون و براشون هم احترام قایلم ، کاری ندارم اونا هم پی منافع خودشون بودن مثه جناب حکیم که به محض برگشتن به عراق خوب پس دادن حمایتها و پشتیبانیهامونو ) از مجاهدین عراقی تا جایی که بنده مطالعه کردم و میدون یک لشگری تشکیل داده شده بود که حتی استعداد تیپ رو هم نداشت ، هر گردی گردو نیست اگر به یک گروهی گفتیم لشگر الزاما لشگر نیست ، استاندارد داره لشگر درست مثه منافقین که کل نیروهاشون کمتر از استعداد یک تیپ استاندارد بود اگر اشتباه نکنم کمتر از 5000 نفر اونوقت اونا رو در 25 تیپ 200 نفره تقسیم بندی کرده بودن !!! تیپ 200 نفره یعنی استعدادی بسیار پاینتر از یک گروهان استاندارد !!! بگذریم یک لشگر بقول شما یا تیپ به قول من که دقیقا در مقابلش همون استعداد و حتی بیشتر هم ایرانی داشت برای عراق میجنگید خوب چون یه تیپ اینجا میجنگیده پس بگیم عراقیها با ما بودن ف شیعه ها با ما بودن ؟ با این فلسفه که شما میفرمایین چون یه همچین استعدادی ( با اسم ساختگی 25 تیپ !! دهن پرکن تر هم هست نه؟) اونور داشت با ما میجنگید پس بگیم همه ایرانی ها داشتن خیانت میرکدن و با کشور خودشون میجنگیدن؟ این منطق درستیهه ؟ یعنی 5000 نفر میشن نماد یک کشور اونم درجایی که اونور قضیه همه مردم اون کشورن؟ یه تیپ اینور رو دیدی حدود دویست تیپ عراقی اونور رو ندیدی؟ یعنی یه تیپ شدنماد عراق و اون دویست تیپ نه ابدا خیال خام بودن این صدام بود که درامتداد مرز یه تنها از بالا تا پایین میدویید و ایرانی درو میکرد؟ برخورد مردم جنوب عراق و همونهایی که شما میگین (منهای اون 5 درصد) عیان عیان بود زمان جنگ در خاطرات غیر سیاسی یا مستندات و ساخته های اونروزهای جنگ عیان اومده اونا رو ول کنیم و بچسبیم به تبلیغات جهت دار سیاسی امروز این شد حکایت همون مثالی که یکی رفت یه شهری همون ورودی شهرسه تا کور رو دید تو سفرنامه اش نوشت به شهری رسیدم که همه مردمانش کور بودند میدونین اسم عملیاتهای عراق چی بود؟ رمزشون ؟ میدونی یکی از بزرگترین پایگاهاشون که بیشترین بمباران و تهاجم به مارو هم داشت اسمش علی ابن ابیطالبه و ما یه چیز دیگه خطابش میکنیم؟ خیلی جالبه به عینه در فلسطین شما فتح و حماس و همه گروهای طرفدار و هم مسلک اونا رو ول کردین یک گروه رو چسبیدین 95 درصدشون عربیت براشون مهمتر از هر چیز دیگه است تا اسلامیت شما اون 95 درصدی رو که الان در سوریه نشون دادن دشمن دشمن ما هستن یا دشمن خود ما و هویت ما رو نمیبنین اما اون 5 درصد رو خوب میبنین؟ چه تعداد عضو و رای و پشتیبان و هم مسلک داره اون گروهی که فرومدین؟ حماس و فتح چقد؟ چشامونو رو چی داریم میبندیم؟ من قسم حضرت عباس رو باور کنم یا دم خروس رو ؟ اینکه اونا دشمن دشمن ما هست رو باور کنم یا اینکه الان دارن شیعه ها رو قل و قم میکنن؟ اونایی که الان روبروشونن و دارن کشته میشن یا شیعه ها و علویون سورین یا رزمندگان دلاور حزب الله غیر اینه؟ اینکه دشمن دشمن من میشه دوست من قبول قبول قبول و اما اونوقت دشمن دوست من دشمن هویت من دشمن مذهب من دشمن باور من دشمن اعتقاد من دشمن بودن من اونی که هم کیش و هم باور و هم اعتقاد منو سلاخی میکنه رو اسمشو چی میزاری؟ اونی که منو ماها رو از کافر هم نجس تر و پست تر میدونه رو اسمشو چی میزارین؟ اون میشه چی؟ اون میشه دوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسست؟ حماس میشه دوست؟ فتح میشه دوست؟ 95 درصد فلسطین طرفدار فتح و حماس میشه دوست؟ کدومو باور کنم قسم حضرت عباس رو یا دم خروسو؟ شیعیان سربریده و ذبح شده سوری و لبنانی رو یا شعارهای تبلیغی رو یه چیز دیگه بیایین از یک میلیون مصاحبه و گفتگویی که فلسطینیان با رسانه هایی غیر از ایران داشتن ( با ایرانیها که باید برای .... کردن زبون بریزن ) میگم رسانه های غیر ایرانی تا میدان داوری بی طرفانه باشه از یک میلیون نه از ده میلیونشون بگردین و درصد بگیرین ببینیم چند درصدشون میگن : کجان کشورهای اسلامی چرا کشورهای اسلامی به کمکمون نمیاین چرا حکام کشورهای اسلانی کاری نمیکنند؟ ببینید اینای بالا رو میگن یا بالای 99/9999 درصدشون میگن: کجان کشورهای عربی؟ کجان حکام کشورهای عربی؟ کشورهای عربی دارن چیکار میکنن؟ جهان عرب چرا به خواب رفته؟ چرا جهان عرب به کمکم ما نمیاد؟ میگم از ده میلیون درصد بگیرین نیاین ده تا رو ببینین نه میلیون و نهصد نود و نه هزار و نهصد و نود تای دیگه رو نه بخدا 10 تا خیلی خیلی خیلی خیلی کمتر از 9999990 تا میشه در علم ریضای آمار حساب منطق و هرچی شما میگین از اون ده تا در مقابل این شونصد میلیونتا حرفی نمیزنن سمبل اون عدد 7 رقمی نه اون تعداد انگشت دست [b]بحث اونا عربیته نه اسلامیت[/b] تازه اگر اسلامیت هم باشه که نیست ، اونا ما رو مسلمون نمیدونن در نظر اونا ما چی هستیم؟ ما چی هستیم؟ رافضی میگن؟ مرتد میگن؟ الحادی میگن؟ تکفیری میگن؟ نجس میگن؟ چی بهمون میگن یادتونه؟ بقول یکی از خود فلسطینیها ایرانیها شدن کاسه داغتر از آش مزدمونو هم که دارن تو سوریه خووب کف دستمون مزارن خووووووووووووووووووووووووب یعنی همچین اسلامیتی دارن نشونمون میدن اونسرش ناپیدا گلوی کودکا نمونو هم دارن میبرن و ..... ادامه ندم که بغض میکنم
  2. رضا جان دوست خوبم برادر دوست داشتنیم رفیق شفیقم هم میهن دلاورم من نه میتونم پدرمو فراموش کنم نه میتونم عمو علیمو فراموش کنم نه عمو محمد رضامو نه دایی ایرج رو نه دایی رحیممو نه دایی علی محمدمو و نه دایی احمدمو اینا رو هم ماشین زیر نکرد عراقیها ازم گرفتنشون اینا فقط عزیزای نزدیکم بودن غیر از اینا من دور و بر خودم سیصد هزار براردمو میبینم که پر کشیدن و رفتن من هر روز دارم عزیزانی رو میبینم که برای یه نفس بدون درد پیچ و تاب میخورن من هنوز چشمانم پره از زیبایی و آسمونی بودن سیصد هزار برادر بال گشوده امه من هنوز هم باهاشون نفس میکشم ف حرف میزنم و زندگی میکنم من حسشون میکنم برادر و دوست عزیزم! نمیگم همه مردم عراق ولی اکثریت مطلق مردم عراق بودن که با ما جنگیدن نه فقط حزب بعث! بودن کسایی از اونا که با ما بودن ( بالاخص کردها) و بودن کسایی از ما که با اونا بودن ( مثه گروهی از کردهای خودمون و منافقین نجس و لعین ) اما برادرم میگیم مرگ بر آمریکا در حالی که 90 درصد امریکایی ها و یا شاید حتی بیشترشون با ما سر جنگ ندارن اما من میگم و بازهم میگم مرگ بر آمریکا چون هنوز جوشن و سهند و سکوهای نفتی و هواپیمای مسافربریمون یادم نرفته میگیم مرگ بر انگلیس اما بالای 90 درصدشون اصلا نمیدونن بینمون چی میگذره اما من میگم و باز هم میگم مرگ بر انگلیس چون نه هرات رو فراموش کردم نه بحرین رو نه اونهمه استعمار و استثمار و استبداد رو و انما اسراییل !! میگم مرگ بر اسراییل چون فکر میکنم داره به جهان اسلام دهن کجی میکنه ، چون فکر میکنم داره به جهان اسلام تجاوز میکنه ، ظلم میکنه ( دست برقضا در تورات و تلموتشون بخاطر رها کردنشون از بند و ساختن دوباره هگل خیلی هم کشته مرده ایرانیها هستن و براشون ارزش قایل بودن دسته کم تا انقلاب نزدیکترین دوست ایرانیها بودن ) منتها بنا به حدیث رسو الله و چون مسلمونم ازشون متنفرم و در مقابل حماسی که با پول و سرمایه کشور من جون گرفته ، مبارز و تروریست میفرسته سوریه سر کودکان شیعه رو ببره حرم بی بی زینب رو تخریب کنه علویونو قتل عام کنه و وقتی کشته میشه بهش لقب شهید میده یعنی کشته در راه خدا بر ضد کفر و الحاد یعنی من و تو کافر و ملحدیم تا پای پولمون وسطه دوستیم اما بحث ملیت که میشه فتح و یاسر عرفاتشون میگه عراق برادر حماسشون هم جهاد در راه خدا برای پاک کردن سرزمینهای اسلامی از لوث کفار و مرتدین شیعه رو راه میندازه باور میکنی دارم به شک میرسم ؟ دارم شک میکنم وهابیت با اسلام چه ربطی داره ؟ حماس چه ربطی داره ؟ یا اونا برحقن که میان شیعیانو میکشن یا ما اگر ما برحقیم پس چرا اونا میان شیعیانو میکشن و چرا در حالی که میدونیم دارن چیکار میکنن باز میگیم فلسطینم ؟ خواهش میکنم نگین منظور فلسطینه و نه حماس و فتح که فلسطینی ها همشون چیزی جز فتح و حماس نیستن این وسط فقط و فقط و فقط و فقط موضوع حزب الله فرق داره تخم چشای منن عزیزای دل منن و اما با وضعیت موجود باور کن در باره فلسطین دارم به تشکیک و تردید میرسم ما داریم از کی حمایت میکنیم؟ از کسایی که دارن برای کشتن و سربریدن شیعیان سر و دست میشکونن؟ از اونای که افتخارشون کشتن شیعه و مرگ در راه کشتن شیعه است؟ یعنی گروهی که برای قتل عام شیعیان جنگجو میفرسته سوریه ( جایی که ما رسما ازش اعلام حمایت کردیم و گفتیم الان جبهه اولمونه ) این گروه دوستمونه؟ بلاخره چیو قبول کنم؟ بیت المال ما داره کجا میره؟ سلاح میشه و حقوق جنگجویان حماس تا برن شیعیان مولا علی رو در ماه رمضان سر ببرن؟ مثه مولام فرقشونو بشکافن؟ یعنی ما داریم از دشمنان مولا و ایمه حمایت میکنیم؟ داریم چیکار میکنیم؟ ما داریم کجا میریم؟ میشه یکی جواب منو بده؟ جنگ اونا با اسراییلیها سر زمین و ملیتشونه ، اونا با اسراییل سر تفکراتشون جنگی ندارن ، اگر همین امروز زمیناشون بهشون برگردونه رفیق جونجونیشون هم میشن ( که دارن مذاکره هم میکنن همین الان ) منتها با ما ، با من و تو سر موجودیتمونه سر هویت و باور و اعتقاداتمونه سر مذهب و دینمونه سر حقانیت و حق غصب شده ایمه است سر اولاد رسول الله و خاندان نبوته سر عاشوراست باور نکردیم من و ماها که عاشورا در کربلا خاتمه نیافته باور نکردیم که شیعه هنوز هم درگیر عاشوراست و یزیدیان هنوز هم پرچم اسلام اموی با رنگ و لعاب عباسیشون در اهتزازه و با نام دین دارن به جنگ ما میان [b]یادمون رفته به نام دین سر دین را بریدند[/b] برادرم دوست خوبم بزرگوار باییم از شعارهای سیاسی و تبلیغی دور و ورمون کمی فاصله بگیریم و بیندیشیم براستی حماس دوست ماست؟ جنگ برای خیلی ها سال 67 تموم شد اما برای من نه فکر میکردم تازه شروع شده اما دیدم تازه سال 89 دارم میفهمم جنگ یعنی چی من هنوز درگیر خاکریزهای خون آلودم من هنوز بغض آلود سرفه های خون آلودم من هنوز در سنگر خونین پدرم تفنگ به دست راست قامت ایستاده ام من گول تبلیغات و شعارهای سیاسی رو نمیخورم من توبه و یکشبه مسلمون شدن دشمن کافر و باطل و اونهمه شعاری که زمان جنگ داده میشد رو نمیخورم من حرف بلنگو در دهانان رو نمیخورم من پیام سرخ شهدا رو قبول دارم من زبون اونا رو میفهمم من میبینم و میشنوم و درک کردم که با کی جنگیدن عراق جایی که روبروی من و ماها 90 درصد شیعه قرار داشت همونایی که ما رو ننگ برای تشیع میدن بهمون میگن مجوس حشره من اینها رو قبول دارم نه یک مشت مزخرف سیاسی رو من ایمان دارم که سیصد هزار نفر از برادران من بیهوده خون پاکشون خاکمیهنمو تقدیس نکرده این فقط حزب بعث نبود که با ما میجنگید بالای 85 درصد عراق بود که میجنگید و بین اونها بالای 90 درصدشون شیعه بودن فیلم مستند روایت فتح رو من نساختم گفتم تا قبل از ویرون شدن سنگرشون فرزندان پاک این سرزمین رو به گلوله بستن و لت و پارشون کردن تک تک تکه پاره شدن و روح بلندشون آسمنونی شد تا وقتی فرزندان و مرشدان حیدر کرار رو تکه تکه میکردن یادشون نبود که شیعه ایم و مولا رو باور داریم اصلا اهمیتی نمیدادن اما همینکه سنگرشون فرو ریخت تمثال مولا رو بلند کردن و داد زدن انا مسلم انا شیعه همونایی که خرمشهر رو خونین شهر کردن بعد اسارتشون یادشون افتاد الموت صدام بگن وقتی برای به خاک و خون کشیدن هم میهنان من هلهله میکردن یادشون نبود این فقط حزب بعث نبود برادرم همه مردم عراق و بالاخص جنوب عراق بصره و همه اونجاهایی که بالای 99 درصدشون شیعه ان هر ویرونی و انهدام و سقوط شهرهای ما رو به جشن و پایکوبی گرفتن همشون همشون همشون ببخش برادرم من بین حرف سرخ شهدا و بلندگوی تبلیغی سیاسیون ناچارم که حرف سرخ شهدا رو قبول کنم من خونی سیصد هزار برادرم و برادر کشته رو هیچ وقت آشتی نیست من نمیزارم پرچمشون و خونشون و حرفشون بازیچه دست مشتی سیاسی بشه برادر عزیزم میدونم که پاک نیتی میدونم لبت پاکه میدونم تو هم همچون من داغ سیصد هزار برادر داری پس تو هم فریب نخور تو هم گول نخور که فقط حزب بعث بود که برادران مارو به خاک و خون کشید شهرهامونو ویران کرد مزارع و باغاتمونو سوزوند و کشورمون به برهوت تبدیل کرد فریب نخور برادرم این من و توییم که باید دست در دست هم پاسبان این مرز پرگهر و پاک باشیم شک نکن و گمان به خودت راه مده که دشمن همون دشمنه باور کن باور کن باور کن باور کن دشمن آشکارتر از اونیه که تو بوق میشه وهابیت داره عربیت رو در برابر ایرانیت قرار میده شیعه بودن هم بهونه است از خلیجح فارس شروع شدو داره ادامه پیدا میکنه باور کن دشمن خیلی نزدیکتر از نیویورک و لندن و تل آوویه دشمن بیخ گوشمونه باور کن
  3. دوست عزیز جناب رضا 2250 بجز ماجرا نصف کردن شهید والا مقام اقبالی ماجرای هدف قرار دادن خلبانان در حین سقوط و یا کشتنشون توی همین سایت خودمون هست میتونین تحقیق کنین و بخونیدشون ماجرای بمباران مسجد و مدرسه و مصلی رو اگر نمیتونین باور کنین مراجعه کنین به کتابهای روز شمار جنگ موسسه تحقیقات جنگ سپاه ماجرای تجاوزها به زنان ایرانی و و غارت اموال ایرانی ها رو هم به همچنین ماجرای تجاوز به پرستاران ایرانی رو اگر اشتباه نکنم در مجله صنایع هوای یکی از خلبانان تعریف کرده بودند که وقتی از سنندج میخواستن با سی 130 برگردن و تعدادی از خواهران پرستار رو که رزمندگان اسلام از دست اون نجاستها نجات داده بودن همراهشئون بوده با یه تیم از تکاوران نیروی زمین ارتش که داشتن از ماموریت برمیگشتن در همین حین یک گروه عراقی رو یوار سی 130 میکنن که پرستاران ایرانی ، خواهران من و تو ، خواهران همه ما ایرانی ها با دیدن اونها دچار وحشت و ترس و استرس و ... میشن و یکی از اونامیگه که ....... خونم به جوش اومده نمیخوام تکرار کنم که چی گفته ... توی نیت هم چندین جای دیگه اینو خوندم دیگه کجاش مشکل دارین ماجرای شکوندن دست اسیران ایران ف کتک زداناشون و قتل ایرانیها و سعی در به ابتذال کشوندنشونو که اظهر من الشمسه و همه جا بیان معیانه البته برای کسی که بخواد ببینه و بشنوفه ماجرای شهید کردن ایرانیهای زخمی و اسیر شده رو هم که ماه عسل آزاده سرافراز فریسات تعریف کردن یعنی برای بمباران شیمیایی چه جبهه ها و چه غیر نظامی ها شما تا حالا چیزی نشنیدی که میگی فقط ماجرای دو نیم کردن شهید اقبالی رو شنیدی؟ اینهمه جانباز شیمیایی رو ندیدی؟ بیش از اون و پیش از اون هم هزاران بار از این تعریف ها . اسناد بوده هست و خواهد بود منتها وقتی بخوایم یکی رو تطهیر کنیم چشم رو هرچی که میخوایم میبندیم و برارد بزرگوار جناب های تک کسایی که روبروی ما میجنگیدن 90 درصدشون شیعه بودن همینهایی که امروز شما سنگشونو به سینه میزدین همونایی بودن که بمب و موشک و شیمیایی ریختن سر مردم همونایی هستن که به ایرانی میگن مجوس میگن حشره میگن مرتد همونایی هستن که در سخنرانی همه بزرگان این مملکت از بنیانگذار انقلاب تا رهبر معظم و بزرگوار فعلی با لفظ " کفار " و نبرد اسلام علیه کفر از جنگمون یاد میشد جبه های حق علیه باطل و اسلام علیه کفر جالبه اونا هم اونور دقیقا میگفتن رزمندگان اسلام علیه کفار مجوس!!! حالا بعد از جنگ چی شد ؟ عراقی ها به یکباره و طی یک مراسم دسته جمعی از کفر و باطل بودن توبه کرده و استغفار نمودن و مسلمان و برادر شدن؟ نه برادر من همین چند سال پیش 6-7 سال قبل ، سر بحث چاه های نفت شماره 4 مرزی باز چه زجه موره ای راه انداختن که ای جهان عرب ایران داره اموال یک کشور عربی رو بالا میکشه پاش بیوفته باز هم فیلشون یاد نهاوند و قادسیه میکنه جناب 100 کاملا واضح فرمودن ، بنده تا اون مرحله نه عقب برگشتم و نه به آینده رفتم ، فقط از سال 59 به بعد رو بررسی کردم زمانی که اونا به خاک این کشور تجاوز کردن به فرهنگش به مردمش به اعتبارش به همه چیزش جالبه جناب رسول ام ار پست قبلتون نوشته بودین کسی که به زور وارد یک کشور بشه بهش چی میگن؟ عراق با دعوت نامه الهی فدایت بشم وارد کشور من و ما نشد نیومد عید دیدنی نیومد به زنان و مردان و کوچک و بزرگمون احترام بزاره اومد برای تجاوز توهین بی حرمتی کشت و کشتار اینها همشون در وحله اول زبون و ملیت اصالتشون براشون مهمه جهان عرب دارن نه جهان اسلام یاسر عرفات رو یادمون رفته یا محمد مرسی یا همین حماس و فلسطین؟ میدونی همین سوریه ای که امروز هم شما و هم من داریم براش جلز و ولز میکنیم زمان جنگ فقط تا زمانی از ما حمایت می کرد که عراق تو خاک ما بود و همین که پامونو گذاشتیم خاک عراق حمایتشو قطع کرد و حتی واردات نفت زیر قیمتش از ما رو قطع کرد فقط نفت مجانی رو تحویل گرفت؟ اونا اولویتشون عربیته برادر من عربیت من امروز دارم برای سوریه ای خون دلم میخورم و دست به دعا بدرگاه خدا شدم که میدونم همین بشار اسد هم اگر پای رابطه عربیت ایرانیت بیوفته حتما پشت عربیت رو خواهد گرفت ، بعثیه نه؟ برادر من من سگ ایرانی رو شرف میدم به هرکسی که به این کشور تجاوز و توهین کرده نگفتم هم همه دنیا ف نقشه جغرافیا هم برنداشتم بگم همه دنیا اگر این استدلال شماست که بخاطر کار یک ارتش یا یه سیاستمدار نباید همه اون کشور رو توهین کرد چرا صبح ظهر شب درمسجد و خیابون و مدرسه و دانشگاه میگین مرگ بر آمریکا مرگ بر اسراییل مرگ بر اسراییل مگر نه اینکه اونا هم خیلی از مردمشون با کارهای دولتهاشو.ن مخالفن و قبول ندارن ؟ اونجا رو چی؟ با حمایت همه علما و یسیاسیون و حتی رهبری هم این شعارها داده میشه یعنی شما با این فلسفه اتون میگین اشتباهه؟ نه برادر من اسراییل و عراق و آمریکا و انگلیس و روسیه و بتازگی چین خون این مملکت و مردمش رو دوشیدن و نوشیدن تاریخ این سرزمین پره از تجاوزهای این گروه مغول و یونانی و عرب و ترک تاریخی بودن و نمیخوام نقب بزنم به اون روزگار تلخ و سیاه اما همین از جنگ جهانی اول و دوم به اینطرف آمریکا و انگلیس و روسیه و اسراییل و عراق بتازگی هم که ملت معظم چین دارن مارو تلکه میکنن و به بهانه تحریم بیت المال ما رو غارت میکنن خیلی جالبه یه سایت دیگه روز شهادت دریادلان ناوچه جوشن و سهند یکی از هم هم میهنان من بجای اینکه تصویر شهدای کشورمو قرار بده تصویر خلبان و کمک خلبان هلیکوپتر آمریکایی رو با عنوان دمموری آف ... گذاشته بود وقتی من اعتراض کردم متهم شدم به توهین به ملت شریف و بزرگوار آمریکا کسی هم هواپیمای مسافر بری و ناوهای ما و اسکله های اتش گرفته واینهمه ترور تحت حمایت آمریکا و حمایتهاش از دشمنانمونو ندید اونجا وامصیبتا برای آمریکا راه افتاد اینجا وامصیبتا برای عراق دارم به این نتیجه میرسم این کشور جای ما ایرانی هایی که دلمون برای ایران و ایرانی میسوزه و نمیخوایم سنگ یه بیگانه با هرنامی رو به سینه بزنیم نیست اینجا یا جای اوناییه که فارسی زبون مادریشونه و عشقشون امریکاست یا جای اوناییه که فارسی رو با لهجه عربی بلغور میکنن و عشقشون عربا ایرانی ها هم که باید این وسط با بمب شیمیایی و موشکفراگ و اسکاد و بمبارنهای جنگ شهری و ... قلع و قم شن و برن اون دنیا 300 هزار جوون پر پر شده میهنمو ول کنم و اینهمه جانباز در حال پریدن و پر پر شدن رو نبینم برم قبر مجاهدین عراقی رو ببینم شبیه این مجاهدین عراقی قبر مجاهدین ایرانی هم توی عراق هست با نام مجاهدین خلق ، همون منافقین لجن و آشغال برم اونا رو هم ببینم ؟ این دو دسته معارضین کشورشون بودن که برای قدرت میجنگیدن منافقین رفتن عراق به امید اینکه با کمک عراق به قدرت برسن ، مجاهدین عراقی هم به همچنین راستی رهبرشون فکر کنم جناب حکیم بودن که به محض برگشتن به عراق اون فرمایشات گهربار رو داشتن و ما رو از دخالت در امور عراق برحذر داشتن نه؟
  4. [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]و اما [b]تراوت [/b][/size][/font][b][font="Times New Roman","serif"][size=4]I[/size][/font][/b][font="Arial","sans-serif"][size=4] :[/size][/font][/right] [right][size=4]US Trout (SS 202) [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] پنجمین فروند از زیردریای ها ی[/size][/font][size=4] [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4]کلاس [/size][/font][size=4]Tambor [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] یا همون [/size][/font][size=4]T- class[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] هستش.( این تی کلاس یعنی همشون اول اسمشون "تی" انگلیسی دارن ، وی کلاسها همشون اولشون "وی"، جی کلاسها همشون "جی" و به همین ترتیب برای کلاسهای " اس " و "پی" و...) کلاس تامبر یا "تی" کلاس ، 6 فروند زیردریایی سبک وزن آمریکایی برای اجرای ماموریت در اقیانوس آرام با شماره 198 تا 203 بودند که عموما" 6 فروند کلاس [/size][/font][size=4]Gar [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] ( [/size][/font][size=4]G-class[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4]) با شماره های از 206 تا 211 رو هم جزو اونها به حساب میآرن و اونها رو با هم و 12 فروند کلاس بندی میکنن [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]6 فروند کلاس" تی" یا تامبر از 16 ژانویه 1939 تا 12 ژانویه 1941 و 6 فروند "جی" کلاس از 21 دسامبر 1939 تا 25 ژانویه 1941 در دو کارخانه [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=3]ELECTRIC BOAT COMPANY[/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=3] و [/size][/font][font="Arial","sans-serif"][size=4] [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=3]PORTSMOUTH NAVAL SHIPYARD[/size][/font][font="Arial","sans-serif"][size=4] ساخته شدندد یعنی 12 فروند در حدود دو سال !![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]این دوازده فروند زیردریایی سبک ، به همراه زیردریایی های کلاس [/size][/font][size=4]Gato [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] و [/size][/font][size=4]Balao[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] هسته اصلی ناوگان 56 فروندی زیردریایی های اقیانوس آرام رو تشکیل میدادن در حقیقت کلاس تامبر سنگ بنای اولین ناوگان زیر دریایی عملیاتی و کاربردی ایالت متحده آمریکا بود قابل ذکر است پیش از این کلاس ایالات متحده یک فلیت نصف و نمیه از زیردریایی های کلاس "پی" و "اس" داشت که کوچکتر و جمع و جور تر از تامبرها بودند اما از سری قدیمی تر "وی " ها سریعتر و مانورپذیرتر بودند. اما سنگ بنای یک ناوگان واقعی و عملیاتی زیردریایی با قراردادهای مربوط به کلاس تامبر ( هر 12 فروند ) در سال 1937 و طی برنامه ای از سوی گروهی از افسران فرمانده ناوگان زیردریایی به فرماندهی دریادار چارلز لاک وود شکل گرفت.[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]طرح پیشنهادی از سسوی گروه افسران به فرماندهی لاک وود شامل طرح زیردریایی ها به مراتب بزرگتر و سنگینتر از گونه های قبلی "اس" ، "پی" و نوع قدیمی تر یعنی " وی" بودند که دارای جابجایی حدود 1500 تن ، مجهز به پیشرانه های دیزلی جدیدتر( به روزترین نمونه اون روزها) ، یک توپ 127 م.م. ( 5 اینچی) ، 10 تیوب پرتاب اژدر ( 6 فروند در سینه و 4 تا در پاشنه و رو به عقب ) ، یک کامپیوتر جدید برای داده های اژدر ، واحد آب شیرین کن و سامانه تهویه هوا بودند که قابلیت دریانوردی – رزمی بهتر و مناسبتری نسبت به گونه های قدیمی تر زیردریایی های نیروی دریای امریکا به آنها میداد، اما این طرح توسط واحدهای فرماندهی نیرو دریای پذیرفته نشد و برخی امکانات لوکستر شبیه تهویه هوا و یا استفاده از توپ 5 اینچی کنسل شده و درنهایت این 12 فروند با مشخصات زیر بین سالهای 1939 و 1941 ساخته شدند: [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]جابجایی حدود 1500 تن ، طول 93 متر، یک توپ 76 م.م. (3 اینچی) و ده تیوب پرتاب اژدر طبق نقشه و طرح قبلی با استفاده از چهار دیزل جمع و جور و سبک شده بر گرفته از دیزلهای صنعت راه اهن امریکا که توسط مهندسان نیروی دریایی فشرده تر و سبک سازی تر شده بودند، این زیر دریایی ها با این پیشرانه ها توانایی رسیدن به سرعت 20 نات در سطح آب و مدت دریانوردی 10000 ناتیکایل مال حدود 18580 کیلومتر را داشتند.[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]کلاس [/size][/font][size=4]Tambor[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] به همراه کلاس [/size][/font][size=4]Gato[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] بهترین عملکرد زیر دریایی ها را برای نیروی دریای امریکا داشته و بیشترین ماموریتهای رزمی و نبرد رو انجام دادند ، بگونه ای که زیر دریایی [/size][/font][size=4] USS Tautog (SS 199) [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] از کلاس تامبر بهترین آمار و رکورد غرق کشتی ها در جنگ جهانی دوم برای نیروی دریای آمریکا رو به خود اختصاص داده و زیر دریایی مورد بحث ما یعنی تراوت با شماره بدنه 202 یکی از بهترین و ماندگارترین نتایج رو کسب کرد و خدمات شایانی به نیروی دریای ایالت متحده امریکا کرد.[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]اسلمی 12 فروند زیر دریای کلاس تامبر( شامل 6 فروند " تی" کلاس و 6 فروند "جی" کلاس) به شرح زیر است :[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]6 فروند " تی" کلاس:[/size][/font][/right] [right][size=4]Tambor ( SS 198)[/size][/right] [right][size=4]Tautog (SS 199)[/size][/right] [right][size=4]Thresher (SS 200)[/size][/right] [right][b][size=4]Triton (SS 201)[/size][/b][/right] [right][b][size=4]Trout (SS 202)[/size][/b][/right] [right][size=4]Tuna (SS 203)[/size][/right] [right][size=4] [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4]و 6 فروند " جی" کلاس:[/size][/font][/right] [right][size=4]Gar (SS 206)[/size][/right] [right][b][size=4]Grampus (SS 207)[/size][/b][/right] [right][b][size=4]Gray back (SS 208)[/size][/b][/right] [right][b][size=4]Grayling (SS 209)[/size][/b][/right] [right][b][size=4]Grenadier (SS 210)[/size][/b][/right] [right][b][size=4]Gudgeon (SS 211)[/size][/b][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]از این 12 فروند 7 فروند[/size][/font][size=4]) [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] که نامشون پر رنگتر شده) طی جنگ جهانی دوم و در رویاروی با دشمن از دست رفت و یک فروند از آنها نیز در سال 1948 بعد از یدک شدن به دریا همانجا غرق شد( تعمدی و خواسته ) و چهار فروند دیگر برای اوراق شدن به کارخانجات ذوب آهن و اوراق شناورهای دریایی فروخته شدند[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]در این زمینه کلاس [/size][/font][size=4]Gar[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] بد شانس تر از خواهر خوانده های "تی" کلاسشان بودند چرا که بجز خود زیر دریایی[/size][/font][size=4](SS 206) [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] [/size][/font][size=4]USS Gar[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] هیچکدام از 5 فروند دیگر نتوانستند جنگ را به پایان برسانند[/size][/font][size=4] [/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] و در مواجهه با دشمن از دست رفتند.[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]نکته مهم در این کلاس بندی پریدن از شماره 203 به 206 است که شماره های 204 و 205 به زیر دریایی اختصاص داده نشددن شاید برای اینکه بین این 12 فروند بتونن یک تفاوتی غیر از نامشون برای کلاسه بندی ایجاد کنن ،هرچند از این موضوع زیاد مطمین نیستم و فقط یه حدس و گمانه!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4] [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]خوب با این تفاسیر ، زیر دریای [b]تراوت ا[/b] با مشخصات :[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]طول 93.62 متر[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]پهنا 8.31 متر[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]ارتفاع 4.46 متر[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]جابجایی 1499 تن در سطح [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4] 2408 تن در غوص کامل[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=4]چهار موتور دیزلی [/size][/font][size=4]Model 38D8-⅛ 9[/size][font="Arial","sans-serif"][size=4] [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4]Fairbanks[/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4] [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4] دوچاهک باطری با 126 سل باطری [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4] چهار موتور الکتریکی سرعت بالای جنرال الکتریک موتور با گیر باکس و دو شافته ( هر شافت متصل به یک گیر باکس و دو موتور) با توان 4 مگا وات در سطح و 2 مگاوات در غوص [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]سرعت 20.4 نات در سطح و سرعت 8.75 نات در حالت غوص[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4] قابلیت دریانوردی 11000 ناتیکال مایل ( حدود 20000 کیلومتر) با سرعت 10 نات[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]عمق تست شده 76 متر[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]توانایی 48 ساعت ماندن در حالت غوص با سرعت 2 نات[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]6 افسر و 54 خدمه[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]یک قبضه توپ 76 م.م. ( 3 اینچی) [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]یک قبضه توپ بوفورس 40 م.م. ضد هوایی[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]یک قبضه توپ 20 م.م. اورلیکن[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]10 لوله پرتاب اژدر های 533 م.م. (21 اینچی) 6 لوله در سینه و 4 تا در پاشنه با 24 اژدر[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]در تاریخ 28 آگوست 1939 کار ساخت آن در کاخانجات [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=3]PORTSMOUTH NAVAL SHIPYARD[/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4] شروع شد ه ، در تاریخ 21 می 1940 به آب انداخته شده و تحت حمایت مالی خانم والتر ب. وودسان در تاریخ 15 نوامبر 1940 با فرماندهی ناخدا دوم فرانک وسلی(مایک)عملیاتی شده و به سازمان رزم نیروی دریای ایالات متحده امریکا پیوست.[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]همانطور که قبل از این گفتم تراوت نام یک ماهی کوچک ، خوش خط و خال ، زیبا و بسیار خوش اندام آب شرین آمریکایی از خانواده سالمون است که به اصطلاح خودمون " قزل آلا " شمرده میشه.[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]این زیر دریایی 11 مدال ستاره نبرد برای جنگ جهانی دوم به همراه 3 نشان ریاست جمهوری برای عملیاتهای دوم ، سوم و پنجمش دریافت کرد، و مامورت معروف جابجایی 20 تن شمش طلای بانکهای فلیپین رو هم به انجام رساند[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]این زیر دریایی در مدت حدود 3 -4 سال نبرد و رزم دریایی بین سالهای 1941 تا 1944 موفق شد 23 کشتی دشمن با تناژ 87000 تن را غرق کرده و به 6 کشتی با تناژ 65000 تن صدمه و خسارت بزند، این زیر دریای در مدت 10 گشت رزمی مرتبت از اول تا دهمش 32 حمله با اژدر صورت داد که در این بازه 85 اژدر شلیک کرد که 34 اصابت ،تعداد 5 انفجارنابهنگام، 5 تاهدر رفت و 25 تا محتملا" هدر رفت رو ثبت کرد و در 6 نبرد سطحی نیز مشارکت داشته و رکورد بودن زیر بمبارنهای زیر آبی به مدت 8 ساعت را دارد.[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]این زیر دریایی در تاریخ2 جولای 1941 در اولین مامورتش در عملیات [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4]shakedown [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4] در امتداد سواحل شرقی شرکت کرد و بندر نیویورک رو جهت اعزام و الحاق به ناوگان اقیانوس آرام به همراه خواهرش زیر دریایی تریتون [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4](SS 201)[/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4] [/size][/font][font="Times New Roman","serif"][size=4]ترک کرده و پس از گذشتن از کانال پاناما و توقف درساندیگوی کالیفرنیا در تاریخ 4 آگوست 1941 به بندر پرل هاربور رسیدند.[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4] [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4] [/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]خوب تا اینجا رو داشته باشین اگر عمری بود و برگشتم ادامه اشو که تاریخچه نبردهاش باشه رو براتون مینویسم[/size][/font][/right] [right][font="Times New Roman","serif"][size=4]فعلا تا گاهی دیگر و دیداری دیگر بدرود[/size][/font][/right]
  5. [quote name='rasoolmr' timestamp='1375099602' post='324861'] [quote name='senaps' timestamp='1375087042' post='324806'] با تشکر از الو ی گرامی، باید به این نتیجه برسیم که حقشونه اینجوری بهشون توهین بشه و بزنن تو سرشون!!!! البته هدف من از زدن این تاپیک، نشون دادن رذالت این امریکایی ها بود نه مظلومیت عراقیون!! و صد البته به بی‌عرضه بودن عراقیون هم اشاره کرده‌ام.... [/quote] اصل مطلب همینی بود که گفتید اما چه کنیم اگر که کسی برای دفاع از آمریکایی باید از رزمندگان مظلوم و شهدای بزرگوار و با عظمت خودمون مایه بزاره [/quote] اول کلام سلامدوم کی از امریکایی ها دفاع کرد ؟کجا؟وجدان بیدارمونو بیدار تر کنیم و متنها رو بخونیم و ببینیم کی از آمریکای ها دفاع کرد اونم با پیش کشیدن قداست رزمندگان و شهدا؟کی ؟کدوم پست بی شرفی اینکار رو کرد و با بازی با بزرگواری این عزیزان سعی کرد اون خوکها رو تبریه کنه و ازشون دفاع کنهاگر من اینکار رو کردم بینهایت پست و بی شرفم و اگر شما دارین مغلطه میکنین و از زیر سوال رفتن براردران عزیز تر از جان عراقی بخودتون میپیچین که شما....قضاوت با وجدانهای بیدار و با شرف
  6. خوب سلام به همه!!! اینجا قراره مدیرای آینده درخواست مدیریت بدن!!! بالطبع بحثی رو که من میخوام مطرح کنم جاش اینجا نیست اما مگه کجا غیر اینجا میشه مدیریت محترم رو گیر اورد الان پیدا کردن مدیریت از پیدا کردن دلار 1226 تومنی هم سخت تر شده ( به همون میزان هم ناممکن) پس اجازه بدین همینجا حرفمو بزنم مدیرا اگر روا و جایز ندونستن پاکش کنن: خوب جناب سعید خان سلام علیکم خوبی برادر الحمد الله پیداتون شد برادر بزرگوار!! سایت بی مدیر به رخوت و سستی و کسادی میرسه و نهایتش رکود اینکه مدیران عزیز هم فقط هستن و هر ازگاهی برای تنبیه پیداشون میشه بلانصبت شما و سایر دوستان میشه برره و اون سیستم برره ایشون باد میومد خودش نخودارو ورمیداشت و خودش میپاشید و خودش خاک روشون مینداخت و بارون هم میومد و نخودها میرسید و بعد می ریخت زمین و درنهایت حضرارت برره میرفتن جمعشون میکردن البته دست به زدن و تنبیه اونا هم عالی بود جونشون در میرفت برای دعوا و بزن بزن بزگواراینطوری که مدیریت خودش از هم کسل تر و کم حوصله تر و کم تحرکتر و کم فعالیت تر از بقیه باشه باشه نتیجه اش میشه چند وقت گذشته سایت!!! در نبود برادران معزز مدیران ارشد و دور از چشمان تیزبین شما بزرگواران همیشه تنبیه کن و هیچوقت تشویق نکن !!! توی این هفته گذشته بحثهای زیادی در باره کسادی و رخوت و کسل بود بچه ها و سایت مطرح شد ، شکر خدا بعد اون کمی سایت از اون حالت خارج شد و بچه ها تکونی بخودشون دادن ، اما این حرکات احساسی و مقطعیه و پایدار نیست همه هم اینو میدونیم یه جریان غیر سیستماتیک و ناپایدار گذراست که در اثر بار روانی بحثهای انجام شده ایجاد شد!!! دوست عزیز و گرامیم!!! سایت نیازمند مدیریت فعال و پویا و حاضر و آماده است ، در سایت همیشه باید دسته کم یکی از مدیرای ارشد و حضرات قرمز رنگ حظور داشته باشنت ، اونم با چراغ روشن نه خاموش و ناپیدا!! باید وظعیت همیشه تحت کنترل باشه ، راهکار داده بشه و به همون میزان تنبیه ، تشویق و امتیاز هم داده بشه ، توی این چند ماه گذشته جز جناب واریو از مدیران ارشد و قرمز رنگ کمتر کسی گذرش به این دور و ور میافتاد مدیریت همیشه باید در دسترس باسپشه تا دنفرات بتونن باهاش در ارتباط باشن و مشکلات و درخواستهاشونو مطرح کنن این روزا اگر کاری داشته باشی که نیاز به یک مدیر ارشد باشه باید آش نظری چهل روزه بپزی و تقسیم کنی بین چهل هزار نفر شاید گره از بختت واشه و یه مدیری گذرا از این دور و ور رد بشه و بتونی به دامنش دستی بگیری و التماس دعایی و درخواست حاجتی!!! ببیندبرادر عزیز و بزرگوارم !! مدیریت محترم !!! درراستای همین تاپیکی که ایجاد کردید، مدیر نباید بیاد خودشو معرفی کنه برای مدیریت !!! این شیوه از پایه غلطه!! هیچ سیستم مدیریت اصولی توی دنیا این متد و روش رو نمیپذیره و قبول نداره ، مدیر معرفی نمیکنه خودشو ف مدیرو کشف میکنن ف پیداش میکنن !! این وظیفه مدیریت ارشده که بگرده بین بچه هایی که میبینه تخصص و توانایی و امکانشو دارن مدیر مناسب پیدا کنه خود ایجاد چنین تاپیکی در سایت نشونه عدم شناخت و نظارت و کنترل مدیرا رو کاربراست ، نشون میده بچه ها و توانایی هاشونو نمیشناسین و نمیخواین هم بخودتون حمت شناسایی بدین اعلامیه و اطلاعیه میزنیم رو در و دیوار سایت مدیر خریداریم و مدیر نابم آرزوست !!! این روشش نیست برادر بزرگوارم روشش نیست این ره که میرویم به ترکستان است نه به خیابون ولی عصر!!!باور کنید به سه راه آذری هم نمیرسیم چه برسه به جردن!!!! از این بحث بگذریم ! و برگردیم سر معظلات اساسی سایت همونطوری که خود گرامیتون هم متوجه شدین ، دراین مدت اخیر و طی این چند وقت ، متاسفانه بخاطر یکسری مشکلات ( که ذکر خواهم کرد ) خیلی از بزرگان و دانایان و کاربلدهای سایت که بودن هرکدومشون به تنهایی برای هر سایتی غنیمت و اعتباره ول کردن و رفتن و یا دمق و کم حوصله و کسل شدن و دیگه حال و حوصله فعهالیت رو ندارن خودتون یه نیگاه بکنین ببینین اونهمه کارشناس خبره ای که سایت میلیتاری رو تو کشور متمایز کرده بود الان کجان ؟ چیکار میکنن ؟ چرا خبری از فعالیت و مطالب نابشون نیست ؟ چرا ماه به ماه هم به سایت سر نمیزنن ؟ چرا مباحث علمی و پر بار سایت از بحث های کارشناسانه به مجادله های کلامی و و پستهای یک خطی و دو خطی یا مطالب کپی پیستی رسیده؟ کجاست اونهمه تحلیل و نقد کارشناسانه سایت ؟ میدونین کجاست ؟ با کوچ و تنبیه و اخراج و کم میل شدن نفرات از سایت رخت بر بسته و رفته برادر بزگوارم! مدیریت محترم! توی این مدتی که شما بزرگوارا شرف حضور نداشتین و بحث رکود و رخوت سایت مطرح بود از عزیزان خواستیم که مشکلات و راهکارها برون رفت از این وضعیت رو ارایه بدن ، خیلی مباحث مطرح شد که من برخی هاشونو عنوان میکنم و برخی هاشون هم متاسفانه فراموش کردم ، امیدوارم با دیدن این مطالب یه تاپیک مجزا برای اظهار نظر و ارایه مشکلات و نظرها و راهکارهای ارایه شده توسط اعضا باز کنین که هرکسی خودش بیاد اونجا نظرشو بده و در نهایت تصمیمی مناسب جهت ارتقای شرایط سایت گرفته بشه و اما اهم مطالب عنوان شده توسط دوستان و منجمله بنده حقیر: عدم حظور و نظارت و فعالیت مدیریت ارشد فریز شدن مدیران در جایگاه های فعلی و عدم ارتقای نفرات سیستم نا صحیح درجه دهی و ارتقای نفرات دسترسی محدود نفرات بالاخص تازه واردترها و اونهایی که کمتر پست ارسال کردن وجود مباحث و تاپیکهای که بالای 90 درصدشون فقط محصول کپی پیسته مثه برخی قسمتهای خبری برخوردهای تند و گاها بیش از حد نیاز و نا مناسب در مقابل نرمش بیش از حد با یک عده دیگر عدم برقراری عدالت و انصاف بین نفرات بگونه ای که عده ای هرچه بگیوند ازادند و دیگران خیر جهت دار شدن سایت گنوی شخصی و گروهی و حزبی شدن سایت عدم توجه گروهی و حزبی به بیشتر مطالب و تاپیکهای فنی و علمی و درمقابل رغبت به عناوینی گاها کم ارزش اما متعلق به یک جریان خاص نبود یا کمبود عوامل تشویقی برای افزایش رغبت اعضا بالاخص اعضای جدید الورود مشکل در دسترسی به مطالب بگذشته ایراد در چینش صفحه اصلی انجمنها بگونه ای که بیشتر مطالب با بالا اومدن چند مطلب دیگه ، پایین رفته و دسترسی بهشون سخت و گاها دشوار میشه ( برای غیر اعضا و تازه واردها تقریبا ناممکن میشه) چینش نامناسب مطالب و بخشها و نحوه بالا اومدنشون که دسترسی و جستجو رو کمی دشوار کرده و... اینها بخش عمده ای از چیزهایی بود که از مباحث چند روز اخیر دوستان یادم مونده بود ، بودن مطالبی که بنده متاسفانه فراموششون کردم!! بهتره شخص شما یک تاپیکی برای جمع آوری نظر دوستان در باره مشکلات و ایرادات سایت و نظرهاشون ایجاد کنین که هرکسی فارغ از جهت گیری و دسته بندیهای موجود بیاد نظرشو بده و درنهایت با یک جمع بندی مدیریت شده و سنجیده با امید و یاری خدا فکری و راهکاری برای ارتقای و بهبود شرایط فعلی سات اتخاذ و اندیشیده بشه ببخشید که خارج عنوان تاپیک مطلب نوشتم اما باور کنید چاره ای جز این نداشتم چون اینروزا مدیر ارشد مگه گیر کسی میاد؟ در پناه حق باشید یا الله
  7. خوب مطلب خیلی جالبی بود و خیلی خوبه که این روند برای همه داشته های قبلی و فعلیمون ادامه پیدا کنه و ریشه کاری و عملیاتیشون بیاد بیرون منتها پلنگ اولین که نبود هیچ دومین هم نبود قبل از پرسپولیس ما شناورهای رزمی زیادی داشتیم از زمان هخامنشیان تا برسه به نزدیکترینش به پرسپولیس که زمان نادر شاه افشار باشه در باره ببر و پلنگ هم سومین نسل از شناورهای رزمی با این نامها بودند که وارد سازمان رزم نیروی دریایی ایران شدند با یه جستجوی کوچیک تو پرتال ارتش همون آجا دات ای آر میتونین تصاویر سری های اول و دوم ببر و پلنگ رو هم پیدا کنین البته پرسپولیس هم فقط یه ناو رزمی بود و نه ناوشکن منتها با همین تعابیر هم اگر بخوایم یاد کنیم در حقیقت نزدیکترین شناور از لحاظ تناز و جنگ افزار و ماموریت به ناوشکن اولیش : آرتیمیس بعد ببر و پلنگ بودن اگر اونها امروزه بودن و میخواستیم بازسازی و بهینه سازیشون کنیم اولین چیزی رو که باید دست میزدیم پیشرانه اونها بود یادمون نره این شناورهای رزمی در شرف بازنشستگی بودن که بنا به درخواست ایران برای پر کردن موقتی خلا شناورهای سنگین تا تحویل گیری ناوشکنهای مدرن کلاس کید خریداری شدند البته نیمه خریداری نیمه کمک نظامی برای ما هم یکسری بهینه سازیهایی روشون صورت پذیرفت علت بازنشسته شدنشون از سازمان رزم نیروی دریای ایران نه سلاح و جنگ افزار و موشکشون بود ، نه رادار و سونار و تجهیزاتشون و نه حتی بدنه اشون علت اصلی مشکلات سامانه پیشرانششون بود همونطوری که میدونین نیرو محرکه این یگانها توربین بخار بود و مشکلات عمده ای که باهشون دست و پنجه نرم میکدریم ایرادات پیاپی و مشکلات کندانسور بعد از اون کمبود قطعه برای توربین و در ادامه اون گیر باکسشون بود خود بویلرها سالم بودن منها کوندانسورها پوکیده بودن در کل نبود قطعات یدکی و خدمات پشتیبانی و ظعف مفرط صنعت دریانوردی اون روزهامون باعث شد که فقط و فقط بخاطر نبود پشتیبانی برای تعمییر و نگهداری موتورخونه اشون اونا رو بفروشیم پاکستان اگر امروزه بود ن ما بایستی اول نوع پیشرانش رو عوض میکردیم ( مثلا دیزلیشون میکردیم ) بعد میرفتیم سراغ بهینه کردن رادارها، سیستمهای جنگ الکترونیک ، سامانه های ارتباطی و جنگ افزارهاشون برای دریانوردی های بین المللی و بیرون خلیج فارس خیلی بدرمون میخوردن به امید روزی که خودمون بزرگتر، سرتر و برتر از اونا رو بسازیم ( کاری که تواناییشو داریم) چنین بادا
  8. یه شاهکاره بدون تعارف و بدون در نظر گرفتن اینکه من زیاد از محصولات روسی خوشم نمیاد اما باید اعتراف کرد که در بخش زیر دریایی حرف اول رو میزنن اینم یه شاهکار جدید از دانش زیر دریایی روسها بحث انتقال و جابجا کردن تیوبهای اژدر افکن یک ایده نو و کاملا مناسب جهت بالتر بردن قدرت رهگیری و شناسایی و در این حال پنهان کاری در زیردریایه کارشون حرف نداره البته باید بگم یا بهتره بگم : متاسفانه!!!! کارشون حرف نداره و عالیه
  9. خیلی خیلی ببخشید ولی یه جورایی داریم آب پاکی و قداست میریزیم سر عراقیها همونن سه برادر رزمنده ماه عسل حرفهایی زدند که بغض بیخ گلوی ادم گیر میکنه فققط اونا نگفتن فیلمها و تصاویری که اون سالها حتی تلویزیون خودمون هم نشون میداد اینا رو ثابت میکنه همون سه رزمنده که اسیر شده بودن و عراقیها پای یکیشونو هم فقط به جرم عرب زبان بودن قطع کرده بودن چنان تعریفهایی از وحشیگری این حیونهای پلید میکردن که هر انسان منصفی دلش به درد میومد جالبه همون رزمنده ای که پاشو بریده بودن با لباس عربی اومد اما از همه داغتر و شاکی تر بود اسم یک افسر عراقی رو هم گفتن که اگر اشتباه نکنم عباد اسمش بود که همه اسرا رو به قصد کشت کتک میزده و دست یکی از همون برادرا رو در سه جا شکونده بود نه عزیز من حالا که خوردن به پیسی دارن ژست میگیرن یادمه در یکی از برنامه های روایت فتح نشون میداد که یک گروه عراقی چطور بچه ها رو لت و پار کردن و چطور بدن تکه تکه شده و پر تیر و ترکش بچها رو میرختن زمین و وقتی با تفنگ 106 تونستن مقاومتشونو بشکونن اونقوت یه بشقابو با تمثال مولا بالا گرفته بودن و انا مسلم انا شیعه سرمیدادن یک کم تاریخ دفاع مقدس رو بخونیم بد نیست میدونین سر یکی از بهترین خلبانامون جناب سید علی اقبالی دوکوهه چی اوردن ؟ نمیدونین؟ ایشونو بعد از زدن جنگنده اشون میگیرن و بعد چون حاضر نمیشه به انقلاب و نظام توهین کنه به دو خودرو میبندنش و از وسط نصفش میکنن آره همین برادران شیعه عزیز تر از جان امروزمون توی همین مناطقی که ما الان داریم خروار خروار دلار خرج میکنیم کم نیستن خلبانایی که با چر فرود اومدن اما همین براردران بسیار مظلوم و مهربون و دلسوز یا در هوا زدنشونو یا به محض فرود کشتنشون همون برنامه ماه عسل جناب آقای فریسات ( همون رزمنده عرب زبان که پاشو بریده بودن ) گفت که توی اون میدون مردم شیعه بصره ریختن سر مجروحینی که دراز کشیده بودن و نای حرف زدن هم نداشتن ایشون گفت اکثرا آذری بودن بچه های ما و اونا فکر نمیکردن کسی بینشون باشه که حرفاشونو بفهمه اما ایشون همزبون خودشون بودن و همه چیزو گفتن و همچنین گفتن که 27 نفر بودن اما ده نفرشون زیر مشت و لگد مردم توی میدون شهید میشن ده رزمنه مجروحی که اسیر شدن کم نداشتیم رزمنده هایی رو که بجای سیبل گذاشتن جلوشونو و بهشون تیراندازی کردن کافیه پای درد دل آزادگان بشینین کافی خاطرات به جنگ رفته های واقعی رو مطالعه کنین خاطراتی که اونروزا نوشته شده نه [b]" چیزهایی که امروزه برای تطهیر عراقیها داره میاد بیرون "[/b] گفتین یکی امریکایی به همسر یه نظامی ایرانی تجاوز کرده ( اونم به روایت پدر یکی از دوستان شنیده از فلان ) خوب اگر فرض بگیریم که این صحیح باشه که احتمالش هم بعید نیست خیلی بد توهین آمیز و خون به جشو آره و هیچکس نمیتونه قبولش کنه اما چند مورد تجاوز به دختران ایرانی توسط عراقیها ( همین برادران عزیزترازجان امروز ) گزارش شده میدونید دخترهای ایرانی رو بعد از تجاوز بهشون میکشتن و میبستن رو درخت و بگردنشون پلاک آویزون میکردن که چند بار و یا چند نفر بهشون تجاوز کردن ؟ خوندین خاطرات اون خلبانی رو که ماجرای آزادسازی خواهران عضو بهداری رو تعریف کرد که چطور عراقیهای حیون صفت اونقد بهشون تجاوز کرده بودن که دچار اختلالات روحی روانی شده بودن؟ خونیدین یا نه؟ خیلی فجایع این حیونهای کثیف و پلید انجام دادن فکر کردین الان خیلی تغییر کردن؟ نه گلم عراقی ها اون چیزی نیستن که بخوایم کثافت کاریهاشونو آب بکشیم فقط به این حکم که شیعه ان این 8 سال ما با هوا و دار و درخت و سنگ توی عراق نجنگیدیم کردهاش که بیشترشون طرف ما بودن میمونه حدود 80 و خورده ای درصد که با علم به اینکه در عراق بیش از 70 درصدشون شیعه بوده و هستن حدود 85 -90 درصد ارتش عراق رو شیعه حا تشکیل میدادن و دست بر قضا بدترین و پلیدترین کارها رو هم همین دسته مرتکب شدن برادرم من سگ هیچ ایرانی رو در ردیف عراقی و انگلیسی و روس و آمریکایی قرار نمیدم قرار نداده و نمیدم و نخواهم داد برای من هم میهن یعنی ناموس یعنی شرف یعنی غیرت یعنی یک کلوم دلیل زندگی و هر اجنب کثیف و آشغالی که به میهنم و کشورموم و هم میهنانم نظر سویی داشته باشه برای من دشمنه و اونایی هم که در حق کشورم و مردمش خیانت کردن به هیچ وجه نمیتونم بخشم و تطهیرشون کنم و آب پاک بریزم سرشون وبه همین خاطر نمیام و نخواهم اومد برای برادران عزیز تر از جان عراقی امروز برخی ها، چشممو به اونهمه تجاوز به خاک و میهن و ناموس کشورم ببندم اونقد بی غیرت نشدم هنوز هنوز اونقد به تعصب و به همیت نشدم هنوز اونقد بی شرف و به صفت نشدم خداروشکر هنوز سرسوزن شرف و غیرتی تو رگهام مونده که متجاوزین به میهنمو تطهیر نکنم هنوز هم داغ خرمشهر و بستان و هویزه و سوسنگرد و .... رو دلم مونده هنوزبغض اونهمه نامردی و تجاوز و وحشیگریشون رو گلوم سنگینی میکنه هممون هممونم هممون یه سر به مزار شهدای شهرتون بزنیم بد نیست هر شهری هستیم و یا هر روستایی یه نیگاه به اونهمه گل پر پر شده بندازیم ، میدونین کی پرپرشون کرد ؟ همین براردران عزیزتر از جان امروزمون همونایی که توی زندوناشون اجازه برگزاری مراسم عاشورا و تاسوعا رو هم به هم میهنان من نمیدادن همونایی که میکوشیدن اسرای ایرانی رو به بیبندوباری بکشونن همونایی که رفتاری بدتر از حیون با هم میهنان در بند من داشتن همونا یی که با شلاق و کابل از اسرای ایرانی پذیرایی میکردن همونایی که ناجوانمردانه با بمبارناشون مردم بی دفاع رو بارها و بارها وبارها به خاک و خون کشیدن و براشون مسجد و بیمارستان و مدرسه و خونه ،هیچ فرقی با پادگان نداشت اونا رو نمیشه تطهیر کرد همونایی که بمب شیمیایی رو مثه نقل و نبات ریختن سر مردم کشورم علی شیمیایی ، شیعه بود نه؟ اونم تطهیر کنم؟ اونهمه جنایتشون طی 8 سال اونهمه تجاوز اونهمه کشتار اونهمه حیوان صفتیشون هیچ وقت هیچگاه به هیچ وجه اونا تطهیر شدنی نیستن اگر همه آب زمزم رو هم رو سرشون خالی کنی سگ با آب دریا پاک نمیشه نجس نجسه میخواد اسمش اسراییلی باشه میخواد عراقی میخواد روس میخواد انگلیسی میخواد آمریکایی هرکی هرکجا هروقت به میهنم تجاوز کنه به هم میهنم به خاک کشورم به فرهنگ و دین و باور و ارزشها برای من پلید بوده هست و خواهد بود از همه بابت لحن تلخ و تندم پوزش میخوام هروقت به جنایتهای اون خوکها فکر میکنم آتیش میگیرم میخوام منفجر شم از همه پوزش میخوام
  10. همه سراسیمه شده و ملتهب هرکی به سمتی می دوید نفری که دزدها رو دیده بود یکی از کار اموزهای افسری عرشه بود که بهمراه یکی از ملوانا تیم دونفری گشت و نگهبانی 12-02 شب ( البته ما میگیم 0000 - 0200) رو باید انجام میدادن ، موضوع از این قرار بوده که ، بعد ازچند بار گشت در اطراف عرشه کشتی وقتی به نزدیکی منزلگاه میرسن ، ملوان برای قضای حاجت به داخل منزلگاه میاد و این داشنجوی کارآموز افسری عرشه هم به تنهایی میره زیر قایق نجات پورت ساید ( سمت چپ کشتی) نزدیکهای هند ریل و میله های کناری کشتی که به یکباره یک شخص سیاه پوستی بایه لباس بسیار عجیب از روی پله ها و توی تاریکی میپره رو عرشه و ایشون ( این دانشجوی بینوا) هم از ترس زهره ترک میشه و با هر مصیبتی خودشو میرسونه به داخل منزلگاه و اولین زنگ خطری رو که میبینه فشار میده که همون زنگ خطر اعلام آتش سوزی و حریق بوده در همین حین ملوان هم شیفتیش میاد و میبینه این بینوا رنگ و روش رفته ، زبونش بند اومده و ولو شده رو زمین و فقط با چشمهای پر ترس و از حدقه در اومده با دست لرزونش بیرون رو نشون میده ملوانه ازش مپرسه چی شده که باز با همون حالت زبون بند اومده به بیرون اشاره میکنه ، ملوانه ازش میپرسه کسی رو دیدی ؟ دزدی رو دیدی ؟ با سر جواب بله میده !!!میگه اومده رو کشتی یا نه ؟ باز هم با سر ورودش به کشتی رو تایید میکنه این ملوان هم با اولین تلفن دم دست به پل ماجرای ورود دزدان دریایی به کشتی رو اعلام میکنه و بعدش هم زمانی شد که آلارم به صدا در اومده بود و ما همه ریخته بودیم پایین!! هنوز اون بنده خدا دانشجوه زبونش از ترس بند اومده بود و نمیتونست حرف بزنه ، تیمها طبق برنامه و پلن قبلی مدیریت شده و حرکت برای جستجو شروع شد. کاپتانی که دوره اکسترایی و پارالینگشو با کاپتان فعلی میگذروند( .ر.ک.) به همراه چندتای دیگه از بچه ها تندی همه تبرهای موجود در کشتی رو جمع کردن و از بالا هم همه چراغها رو هم روشن کرده و کشتی رو مثه حجله چراغونی کردیم بعد هم با بیل و تبر و چوب و هر وسیله دیگه ای که گیرمون میومد در گروهای 6-7 نفری مشخص شده از قبل ، مسلح شده !!! وشروع به جستجوی عرشه کشتی از سینه تا پاشنه کردیم ( اونروزا نمیدونستیم دزدان دریایی سومالی چقد خطرناک و مسلحن و چقد میتونن خطرناک باشن و اون شیوه حرکتمون چقد میتونه برامون خطرناک بوده و عواقب وخیمی در پی داشته باشه!! هنوز تو عوالم دله دزدان دریایی بودیم !!) جستجوی اولیه حدود یکساعت به طول انجامید اما بینتیجه بود و چیزی پیدا نکردیم! این بنده خدا هم کم کم زبون وا کرد و همه ماجرا رو تعریف کرد درجستجو در محل وقوع حادثه ، یک اثر پای برهنه در جایی که این بنده خدا میگفت اون شخص سیاه با لباسهای عجیب از رو پله ها پریده رو عرشه دیده شد!! دیدن اون رد پا بدجوری همه رو ترسوند ، شدت جستجوها بیشتر شد ، حدود چند ساعت دیگه همه نفرات کشتی رو از سینه تا پاشنه و از بالا تا پایین کشتی رو گوشه به گوشه و وجب به وجب جستجو کردیم اما چیزی ندیدم هرچی بیشتر گشتیم کمتر یافتیم تا خود صبح کسی نخوابید و جست وجو ادامه داشت صبح با روشن شدن هوا و ادامه جستجو و اطمینان از عدم وجود دزد یا هر شخص ناشناسی بر روی عرشه کشتی یک جلسه عمومی برگذار شد و مساله رو ارزیابی کردیم برخی ها معتقد بودن این دوستمون دچار توهم و ترس شده و خیالاتی شده که دزد یا شخصی رو دیده ! منتها ایشون قسم میخورد که اون شخص سیاه پوست رو به چشم خودش دیده ،بعلاوه وجود اون رد پای یک شخص برهنه پا ، اونم درست جایی که اون بینوا میگفت ،حرفهاشو تایید میکرد و فرضیه متوهم شدن این دانشجو رو رد میکرد و حرفش تایید میشد در آخر به این نتیجه رسیدیم که احتملالا" اون دزد با شنیدن صدای آژیر و اطلاع یافتن از هشیاری پرسنل و بیداری نفرات و بعدش ادامه ماجرا خودشو به دریا انداخته و رفته!!! به جز این هیچ چیز دیگه ای به ذهنمون میرسید تا.... از این ماجرا چند ماه گذشت تا اینکه روزی که افسر اول هندی کشتی میخواست پیاده بشه و بعد از تحویل و تحولات رسمی و دقایقی قبل از پیاده شدن از کشتی اومد توی باشگاه افسران که همه افسرها و افسر مهندسا و دانشجوها اونجا جمع بودن و چیزی رو گفت که که هیچکی انتظارشو نداشت ایشون عنوان کردن که اون شب یکی از ملوانهای هندی در اتاق بازی و ورزش کشتی داشته موهای ایشون رو اصلاح میکرده و ایشون هم برای اینکه مو رو بدنش نریزه ( به سبک متداول دریانوردان!!!) یک کیسه زباله سیاه رو از بالا و کناره ها به اندازه خروج سر و دستها سوراخ کرده بوده و اونو مثه یه جاکت بلند تا بالای زانو تنش کرده بوده و وقتی اصلاح موی سرش تموم میشه دقیقا همون زمانیه که میبینه ملوان داره برای قضای حاجت میره سمت توالت طبقه پایین کشتی ! و ایشون هم دانشجو رو میبینه که داره میره تو تاریکی و سمت هند ریلها و میله های زیر قایق نجات پورت ساید، تصمیم میگیره کمی سر به سر اون داشنجو بزاره ، میاد یه طبق از داخل میره بالاتر و از پله های کنار قایق نجات بی سر وصدا میاد پایین و سه پله پایینی رو به یکباره میپره رو عرشه !!! اونم در حالی که پشت به اون دانشجوی بینوا بوده و عبارات نامفهوئمی رو هم بلغور میکنه و بزبون میاره ودر همون حالت فرار میکنه پشت منزلگاه کشتی و میره توی پسیج ویی که پشت منزلگاه کشتی بوده و از اونطرف میاد داخل منزلگاه!!! ادامه ماجرا هم که معلوم و مشخصه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
  11. زمان رخداد این ماجرا برمیگرده به روزهای اولیه شروع این مقوله دزدان دریایی که هنوز نه پرسنل به درستی اموزش دیده بودن ف نه از تیمهای امنیتی و ناوگان دریاییمون خبری بود و کلا پرسنل فکر میکردن برای مقابله با این دزدان دریایی هم باید به همون شیوه سنتی قدیمی که نگهبان اطراف کشتی میزاشتیم برای گشت زدن ، با همون شیوه باید مقابله کنیم هنوز از شدت برخورد و نحوه تسلیح و استفاده و مقدار تجهیزات و... دزدان سومالی خبر درستی به دست همه کشتی های ناوگان نرسیده بود و بالطبع همه داشتن همون شیوه سنتی رو ادامه میدادن شیوه ای که متناسب با تهدیدات امروزی نبود اما پرسنل و حتی خود شرکت هم زیاد از این ماجرا خبر نداشتند این ماجرا درست زمانی رخ داد که اولین حمله به نفتکش هنگام ( که خود بنده اونجا بودم و ماجراشو کامل حکایت کردم) رخ داد و کم کم موضوع دزدان دریایی سومالی در بین کشتی های ناوگان زمزمه شد دوست خوبم جناب مهندس م. ز. س. روایت میکنن که : در حال گذشتن از منطقه خطر بودیم و همه بریف شدن که اینجا جدیدا خطراتی بروز کرده و موارد تعرض و تهاجمی مشاهده شده ، به همه توصیه های ایمنی - امنیتی شده و طبق روال سنتی لوحه های دیده بانی و گشت زنی در کشتی آماده شد و بنا شد که برای گشت روی عرشه کشتی دو نفر با هم به گشت زنی بپردازن و هر 2 ساعت هم نفرات تعویض شن! حدودای ساعت 1-1/5 شب بود و من هم مثه بیشتر پرسنل کشتی توی خواب ناز که یکباره آلارم آتش سوزی در کشتی پیچید نفهمیدم چطور لباس پوشیدم و رفتم به ماستر استیشنی که برای زمان عبور از مناطق پر خطر در نظر گرفته شده بود { اینجا کمی توضیح لازمه در کشتی یک لیست هست به اسم ماستر لیست که وظیفه و موقعیت و جایگاه هر فرد حاضر بر روی کشتی رو در هر کدام از شرایط غیر معمول و غیر متعارف کشتی مثه آتش سوزی، تصادف ، ترک کشتی ، به گل زدن ، دریافت و یا ترک هلیکوپتر ، آلودگی نفتی ، به دریا افتادن یکی از نفرات و .... رو مشخص میکنه بعلاوه محلی که نفرات در زمان هر رخداد باید اونجا جمع شن که بهش ماستر استیشن میگن این ماستر استیشن در زمان دریانوردی عادی همیشه بیرون منزلگاه کشتیه اما در زمان عبور از مناطق پرخطری مثه دزدان دریایی یا مناطق با شرایط بد آب و هوایی به داخل منزلگاه کشتی منتقل میشه که حتما در ماستر لیست ذکر میشه و در جلسه ای تغییر حضورا و رودر رو به همه اعلام میشه در ضمن برای هر رخدادی هم قبلا یه زنگ خطر و آلارم مخصوص بود اما ون روزها فقط سه نوع زنگ خطر داشتیم : فایر آلارم یا زنگ خطر آتش سوزی آباندان شیپ آلارم یا زنگ خطر برای ترک کشتی و جنرال آلارام یا زنگ خطر عمومی که برای مابقی مخاطرات و رخدادها به صدا درمیاد امروزه فقط دو نوع زنگ خطر داریم : جنرال آلارم برای هر رخدادی منجمله اتش سوزی ( در این حالت بعد از آلارم ، کاپتان یا افسر مستقر در بریج و پل فرماندهی نوع رخداد یا واقعه رو با بلندگو و بصورت پیچینگ و وربالی اعلام میکنه) آباندون شیپ آلارم که زنگ خطر برای ترک کشتیه ( در اینصورت علاوه بر اعلام ترک کشتی ، موقعیت کشتی بعلاوه یکسری اطلاعت لازمه دیگه هم توسط سیستم پسجینگ کشتی اعلام میشه و یکسری کارهای دیگه هم باید انجام بشه که جاشون اینجا نیست و باعث طولانی شدن کلام میشه در هر صورت پس از شنیدن صدای آلارم نفرات باید با وضعیت و ملزومات مشخص شده در ماستر لیست به ماستر استیشن بروند تا آنجا بعد از سرشماری و اطمینان از حظور همه نفرات و یا مشخص شدن نفر یا نفرات مفقوده یا در معرض خطر ، وضعیت در قالب تیمهایی که از روز الحاق نفر به کشتی مشخص ششده اند ، مدیریت بشه } خلاصه تا اونج گفتم که صدای فایر آلارم توی کشتی پیچید و من هم سر آسیمه دویدم به ماستر استیشن مربوط به کیس و شرایط فایر و آتش سوزی در زمان عبور از منطقه پر خطر خودمونو برای شرای طآتش سوزی آماده میکردیم که بعد از قطع آلارم آتش سوزی و به فاصله چند ثانیه صدای جنرال آلارم ( آزیر خطرات عمومی) شنیده شد و متعاقب اون کاپتان ف. گ ( ایرانی )با لحنی مضطرب اعلام ورود دزدان دریای بروی عرشه کشتی رو کرد و چندین بار اعلام کرد دزدان دریایی بروی عرشه کشتی دزدان دریایی بروی عرشه کشتی و چندین بار بزبونهای فارسی و انگلیسی موضوع رو تکرار کرد
  12. خوب دوستان این خاطره آخرین خاطره من از درگیری و مواجه با دزدان دریایی بود سفر بعد از این سفر هم که عجیب ترین و پرماجراترین و باور نکردنیترین سفر عمر بود سفری که خیلی از ماجراهاشو جز با فیلم و عکس نمیتونم ثابت کنم ( هرچند اجازه ندارم ابدا در باره اش حرف بزنم ) بگذریم از برخی دوستان خواستم کهخاطراتشونو برام بفرستن چند نفری فرستادن و من با نام خودشون ( بنا به درخواست خودشون با نام اختصاری ) اینجا مینویسمشون پس از این به بعد این " من " و " ما " یی که در نوشته ها م خواهید دید من نیستم بلکه اون دوستانم هستن که بنده راوی خاطراتشون هستم خوب اولین خاطره رو از زبان دوست ، همکار و همشهری خوب و بسیار دوست داشتنیم جناب آقای مهندس م. ز .س حکایت میکن:
  13. آقا شرمنده باور بفرمایید فونت همون فونته منتها چون هی چپ و راست میشد و نمیگرفت و بعد تو محیط ویرایشی تونستم بعد از کلی التماس ارسالش کنم اینه که فونتش ریز شد دو الا من با همون اندازه فونت استاندارد سایت مینویسم به هر حال شرمنده دوستان مدیر هرکدوم دسترسی دارن لطف کنن سایزو کمی بزرگتر کن متاسفانه ده بار دیگه سعی کردم با ویرایشگر فونت رو بزرگ کنم که نتونستم و تاپیک هربار وسط کار هنگ میکردو ... خلاصه توی این شبای قدر التماس دعا داریم
  14. [right][size=4]طبق قراردادهای موسوم به " [b]شاه پارسی[/b]" علاوه بر خریدهای دیگر ، قرارداد فروش سه فروند زیردریایی دیزلی دسته دوم به قیمت هر فروند حدود ششصد هزار دلار بسته شد(در ادامه به دو فروند بعد یک فروند و در نهایت هم به [b]هیچ[/b] فروند کاهش پیدا کرد!!!!) ، البته این قرارداد یک قرارداد فروش نبود بلکه یه طورای یه کمک نظامی از طرف آمریکا بود که جهت تقویت حکومت ژاندارمش محمد رضا بهش میشد ، البته این زیر دریایی ها هم در اواخر عمر عملیاتیشون برای آمریکا بودن، با در نظر گرفتن قیمت بسیار بسیار بسیار نازل فروش اون به ایران ( اونم بعد یه تعمیر اساسی!!) یه طورایی میشه گفت امریکایی ها داشتن اونا رو از سرشون وامیکردن چون 5-6 سال بعد از تحویل دهی کوسه به ایران امریکا مابقی زیر دریایی های کلاس تانگ رواز یگان رزمش بیرون کشید و بازنشسته کرد یا فروختشون به این و اون یا اهداشون کرد یا ...که در جای خودش به تک تکشون اشاره میکنیم ، ( ماجرای کمک نظامی آمریکا منحصر به این سه فروند نبود قبل از اون در بحث اف-5 های اولیه و همچنین چهارفروند فریگت کلاس بایاندرهم مشاهده شده بود منتها اونا نو بودن و هیچ پولی هم بابتشون پرداخت نشد )[/size][/right] [right][size=4]زیردریایی های دسته دوم فروخته شده به ایران از کلاس[b]TANG[/b] بودن که طی یک برنامه ساخت سامانه های زیر آبی با توان رانش قویتر GREATER UNDERWATER PROPULSION PROGRAM(GUPPY) و بعنوان زیردریای های که هنرمندانه یو بوتها رو وارد یک دنیا کاربردی تازه بعد از جنگ جهانی دوم کردن در کارخانجات PORTSMOUTH NAVAL SHIPYARD و ELECTRIC BOAT COMPANY بین سالهای 1949 و 1952 به تعداد 6 فروند ساخته شده و از سال 1951 تا 1983 عملیاتی بوده و کاربری میشدند، قراردادهای دوتای اول سال 1946 دوتای دوم 1947 و دوتای سوم 1948 بسته شد و هر کدام از زیر دریایی های قرارداد دوگانه در یکی از دو کارخانه ساخته شد بدینصورت که هر کارخانه سه زیر دریای رو ساخت.[/size][/right] [right][size=4]این زیر دریایی ها با کد USS و شماره بدنه SS 563 تا SS 568 شماره گذاری شده و به نام 6 زیر دریایی از دست داده شده امریکا در جنگ دوم جهانی که تقریبا فرمانده همه انها در جنگ با یگانهای زاپنی کشته شده بودند، نامگذاری شدند که به ترتیب سال ساخت و شماره بدنه :[/size][/right] [right][size=4]USS TANG (SS 563)[/size][/right] [right][size=4]USS TRIGGER (SS 564)[/size][/right] [right][size=4]USS WAHOO (SS 565)[/size][/right] [right][size=4][b]USS TROUT (SS 566) [/b][b] همون کوسه خودمون با کد [/b][b]ISS KOUSSEH (SS 101) [/b][/size][/right] [right][size=4]USS HARDER (SS 567)[/size][/right] [right][size=4]USS GUDGEON (SS668)[/size][/right] [right][size=4]ساخته شد ه و مشخصات کلی آنها به شرح زیر بود :[/size][/right] [right][size=4]طول 82 متر( که به 87 متر و 92 متر ارتقا یافت )، پهنا 8.2 متر ، ارتفا 5.2 متر[/size][/right] [right][size=4]این افزایش طول 4.6 – 5.5 متری در سال 1967 برای امکان دریافت سونار پسیو PUFFS بر روی چهارتا از این زیردریای (بجز تراوت و تریگر) صورت پذیرفت.[/size][/right] [right][size=4]جابجای در سطح آب برای نمونه اولیه 1560 - 2050 تن و برای نمونه ازدیاد طول یافته 1585 – 2083 تن[/size][/right] [right][size=4]جابجای در حالت غوص برای نمونه اولیه 2260 – 2700 تن و برای نمونه ازدیاد طول یافته 2296 – 2743 تن[/size][/right] [right][size=4]دو شافته با موتور الکتریکی و موتور GM 16-338 pancake که د رادامه با موتور پیستون متقابل Fairbanks 38D8-1/8 تعویض شد [/size][/right] [right][size=4]سرعت در سطح 15.5 نات و در حالت غوص کامل 18.3 نات[/size][/right] [right][size=4]عمق تست شده 210 متر[/size][/right] [right][size=4]برد 10000 ناتیکایل مایل ( حدود 18580 کیلومتر) با سرعت 10 نات در عمق اسنورکلی( عمق اسنورکلی رو بعدا توضیح میدم)[/size][/right] [right][size=4]مدت عملیات در غوص کامل و با سرعت 17.5 نات حدود یک ساعت با باطری( با کاهش سرعت این مدت افزایش پیدا میکنه )[/size][/right] [right][size=4]پرسنل اسستاندارد 8 افسر و 75 خدمه[/size][/right] [right][size=4]دارای 6 ازدر 533 م.م در سینه ( رو به جلو) و 2 اژدر 533 م.م. در پاشنه (رو به عقب)[/size][/right] [right][size=4]تغییرات عمده ای که در این زیر دریایی ها نسبت به کلاس قبل داده شده بود علاوه بر تغییرات ظاهری و هایدروداینامکی ، به جنس مرغوبتر ورق بدنه (HY42) ، استفاده از موتورهای سبک جنرال الکتریک GM 16-338 pancake که بگونه ای هنرمندانه از پیستونهای رادیالی و شعای با دو گروه 8 سیلندری ( شبیه موتورهای هواپیماهای جنگ جهانی دوم) با طول 4.1 متر پهنای 1.2 متر و سنگینی 8 تن در یک موتورخانه تک کامپارتمانته ، کاهش تعداد تیوبهای اژدر افکن پاشنه از چهار تیوب به 2 تیوب و همچنین تغییر سیستم پرتاب اژدر از حالت پتاب با هوای فشرده به پرتاب با آب بود ( در پرتاب با هوای فشرده تولید حبابهای هوا و همچنین ترکیدن شبیه فراین کاویتاسیون ، باعث شناسایی و مشخص شدن محل زیر دریایی میشد ) این زیر دریایی ها برای پرتاب اژدرهای مارک MK 27 و در ادامه MK 37 طراحی و ساخته شدند( در بحث تخصصی کوسه به مشخصات اژدرها خواهیم پرداخت)[/size][/right] [right][size=4]نخستین زیردریای که قرار بود تحویل ایران بشه نام امریکاییش[b] تراوت اا[/b] [b]USS TROUT II (SS 566)[/b] بود که نیروی دریایی شاهنشاهی ایران نام [b]کوسه[/b] [b]ISS KOUSSEH (SS 101)[/b] رو براش انتخاب کرده بود[/size][/right] [right][size=4]این زیر دریایی سومین زیر دریای ساخته شده از کلاس تانگ در کارخانجات ELECTRIC BOAT COMPANY واقع در Groton, Connecticut بود[/size][/right] [right][size=4]قرارداد ساخت این زیر دریایی در 14 می 1948 بسته شد و شروع ساخت ان در 1 دسامبر 1949 ، به آب اندازی آن در 21 آگوست 1651 و عملیاتی شدن آن در 27 ژوئن 1952 بود که در تاریخ [b]19 دسامبر 1978[/b] از ناوگان رزمی نیروی دریای ایالت متحده آمریکا خارج شد و به ایران تحویل داده شد ( ماجرا داره این تحویل دهی و تحویل گیری که به موقعه اش بهش خواهیم پرداخت)[/size][/right] [right][size=4]همانطوری که در ابتدای کلام گفتم نام این 6 زیر دریایی از زیردریای های از دست رفته امریکا در جنگ دوم جهانی برداشت شده بود برای همین همه انها پسوند دوم( اا) را هم داشتند به همین دلیل این زیر دریایی تراوت اا شناخته میشد ( شبیه خودمون که یگانهای سطحی ساخت جدیدمون رو به افتخار پیکان ، جوشن و سهند جاودان به نام اینها نامگذاری کردیم )[/size][/right] [right][size=4]تراوت TROUT یک نوع ماهی آزاد آب شور- شیرین خوش خط و خال و زیبا و به بیانی ساده تر یک نوع قزل آلای آمریکایی هستش ( البته بصورت فنی نام یک ماهی آزاد از خانواده سالمونیا هستش) که من با عنوان قزل آلای آمریکایی از اون یاد کردم [/size][/right] [right][size=4]برای اینکه ماجرا بهتر نمود پیدا کنه من یه فید بک به غقب میزنم و ماجرا و داستان تراوت ا یکی از معروفترین و افتخار آفرینترین زیر دریایی های امریکا در جنگ دوم جهانی رو مروری کوتاه کرده و و در ادامه به موضوع تراوت اا و ادامه اون تبدیل شدنش از قزل آ لا به کوسه رو تا زمان مرگش بررسی میکنم[/size][/right] [right][size=4]و اما [b]تراوت [/b][b]I[/b] :[/size][/right]
  15. آقا شرمنده همه شما شدیم با این نت زغالیمون نمیدونم امروز چه مرگش شده این نت دقیقا هم سر تاپیک خودم لجبازی در اورده هر سایت و تاپیکی رو راحت باز میکنم این یک تاپیک که میرسه انگار قسمت نیست چیزی بنویسم یا کاری بکنم،بازی در میاره یه پستم دوبار ارسال شد که الان دارم ارسال دومشو با این توضیحات ویرایش میکنم اونم بعد از پستی که در زیر دادم اون پست زیر هم اول خالی اومد بعد ویرایشش کردم اونم نه ویرایش ، ویراییییییییییییییییش 100 بار تاپیک رو بستم و بالا اوردمش تا تونستم بالاخره ویرایش و ارسالش کنم خلاصه امروز حدود 4-5 ساعت درگیر بودم تا تونستم پست پایین رو بلاخره ارسال کنم ناجور اذیت کرد این نت باورش سخته برای یه پیت چند خطی اینهمه اذیت شدم اما موردی نداره بازم اگر خدا بخواد و یاریم کنه ادامه میدم امیدوارم بتونم امشب ادامه بدم تاپیک رو هرچند بعید میدونم با اینوضعیت سنگین بودن نت من و سرعت و حشتناکش کاری از پیش ببرم
  16. دوستان عزیز درود بر همه میدونم و خودم هم نوشتم که این بحث بوده ، هست و خواهد بود و به این زودیها تمام نخواهد شد برای همین کلی روده درازی کردم و حوصلتونو سر بردم تا این بحثها باز نشه که متسفانه باز شد هرچند موردی نداره( اشکالی نداره ف این بحثها خیل هم خوب هستند منتها بجاش و در جای خودش) حالا من یه راهکار میدم ، میتونیم دوتا کار بکنیم: یا اینکه این بحث تموم نشدنی اون قراردادها و خیانتها و خدمتها رو در یک تاپیک دیگه دنبال کنیم یا اینکه اجازه بدین این تاپیک شکل بگیره و مطالبش عنوان بشن کمی از روی مسایل پرده برداشته بشه اونوقت در پایانش بیاییم نقد و بررسی کنیم و هرکدام از دوستان نظر خودشونو بیان کنن؟ نظر شما چیه ؟خوبه؟ ببینید دوستان میخوام با سبک و سیاق همیشگی خودم و بگونه ای که تاپیک خسته کننده نشه مسایل فنی و تاریخی و تکنیکی رو در قالفب نثری تاحدودی مقبولتر از یک نثر خشک بیارم خوب گاها طبق عادت تیکه خواهم انداخت ، شوخی خواهم کرد اما مطمین باشین به اصل و کلیت ماجرا و بحثهای فنی و تکنیکیش ابدا دست نخواهم زد تصاویر زیادی هم از کوسه چه قبل از کوسه شدنش چه بعد از اون چه زمانی که هنوز در امریکا و تحت مالکیت ما بود تا برسه به ماجراهای بعدیش تا اوراق شدنش هست و میکوشم که لابلای بحثهام بیارمشون امروز تصمصم گرفتم یه تغییر کوچیک درنحوه چیدمان و ترتیب ارایه مطالبم بدم و اونم اینه که یک کمی سیر تاریخی قضیه رو فید بکی دبنال کنم یعنی اول از تراوت اا شروع کنم اما کات بدم برگردم تراوت ا رو بررسی کنم و دوباره برگردم تراوت اا و کوسه شدنش و ادامه ماجرا... امیدوارم تا پایان مطالب همراهم باشین ، از نوشته هام خسته نشین و با همفکری و همراهیتون کمکم کنید پیشاپیش از بردباری و همکاری همتون بینهایت کمال سپاس و تشکر رو دارم
  17. البته جناب کوبلز خودشون واردتر و مطلع تر از هرکس هستند در این زمینه این مقایسه فقط برای مقابله در برابر تهدیدات بالستکی با کلاهک اتمی متوجه هند هستش و یک مقایسه کامل و همه جانبه نیست که بگیم مقایسه اینها به حساب بیاد مثلا در باره ما شرایط کاملا خلاف شرایط هندخواهد بود و ما بیشتر تهدیداتمون تهاجمات هوایی و پرنده های هوایی و موشکهای کروزه ( نه که تهدید بالستیکی نداشته باشیم ، اما در حال حاضر بیشترین تهدید ما جنگنده و بمب افکنها و موشکهای کروز دشمنه ) خوب اونجا قضیه کاملا فرق میکنه و تا حدودی میشه گفت عکس نیازها و خواسته های هند میشه خواسته های ما در ضمن درمورد همین مقایسه برای هند باز هم به نظر بنده یه کم چاشنی طرفداری از اسراییل دیده میشه که نویسنده مقاله یه طورایی به سمت اسراییل و جانبداری از اون و ساخته های اسراییلی چربش داشته و در عالم رسانه ای ( با لحاظ علاقه و ذهنیت نویسنده ) این یه موضوع عادی و معمولی به حساب میاد که گاها دیده میشه نویسنده هایی برمبنای باورها و اعتقادات و علایق و سلایق خود و یا حتی بخاطر حمایتهایی که از سمتی میشن ، گرایششون جهت دار میشه و در مقایسه و سنجش طرف یه موضوع خاص مرتبط با اون شرایط رو میگیرن هرچندبر مبنای تهدیدات بالستیک با کلاهک اتمی( مثه تهدیداتی که از سمت پاکستان متوجه هنده و بالعکس) برد و ارتفاع درگیری آرو مد نظر بوده و الا به نظر بنده ، هم آنتی 2500 و هم الماز اس 300 ( ونه حتی 400 و 500) در زمینه بالستیکی و مقابله با اونا از آرو برترن هرچند آرو اختصاصا برای مقابله با تهدیدات بالستیکی موشکهای شهاب ما ساخته شده و تخصصا یک موشک ضد بالستیکه اما همین تخصص مقابله با شهابهای ایرانی چند ظعف بسیار عمده رو به اون داده که به محدودیت برد موشکهای هدف ، سرعتشون ، فناوری و پیچیدگیشون و... برمیگرده. شاید نقطه قوت آرو به رادارتوانمد و ارتفاع بالای درگیریش برگرده والا در مابقی فاکتورها برد رو بنده به همتایان روسی میدم و ناخرسندم که بگم در بین این چند نمونه در یک سنجش کلی و با لحاظ کردن همه فاکتورها برای یک نبرد همه جانبه ( نه فقط شرایطی مثه هند برای موشکهای بالستیک با کلاهک اتمی) بازنده همشون پاتریوت امریکاییه البته همه اینها روی کاغذه و با تبلیغاتی که از هر طرف شده و در نبرد واقعی گاها همه اونچه تبلیغ شده و پنداشته شده پنبه میشه و نتیجه ای دیگه دیده میشه و بدست میاد یه پیشنهاد: بیاییم برای یه نبرد گسترده و همه جانبه امروزی و با شرایط یک کشوری غیر ازکشورهای مثه ایران و هند توان اینها رو بررسی کنیم یک کشور ثالثی که به همه سامانه ها هم امکان دسترسی داشته باشه دشمنش هم مثلا آمریکا باشه و یا روسیه یا نه چین( کشوری که هیچکئ.م از این سامانه ها متعلق به اون نیست اما توان تهاجمی مناسبی هم داره9 خوب بیاییم بعنوان نمونه تایوان رو بسنجیم و یه مقایسه ای بین اینها برای کشوری مثه تایوان انجام بدیم چطوره؟
  18. [quote name='senaps' timestamp='1374872331' post='324281'] مثبتام تموم شده!!!! با توجه به سبک نوشتاری شما، احتمالا تا صب چند تا پست دیگه میزنین و یا فردا!!!! من که فردا کلا سر کارم و تا شب خونه نیستم! فردا شب تاپیک کامل رو میخونم و احتمالا مثبتام هم اومدن...!!! بسیار ممنون از شما [/quote] دوست خوبم حضورت برترین و بهترین مثبت دنیاست مثبت و منفی برای من رضایت و نارضایتی اول خدا بعد خودم و بعدشهم دوستانمه ( خود خواهی هستش اما واقعیت رو میگم من میخوام خودمم راضی باشم) میدونی که آن لاین تایپ میکنم اما امشب نمیدونم این نت لعنتی چش شده زخم معده گرفتم تا تونستم پست دممم رو آپ کنم ، بعدش هم که ناقص اومد برای ویرایشش دوباره کلی مصیبت کشیدم شاید باورش سخت باشه اگه بگم حدود یه ساعته که دارم کلنجار میرم همین نوشته رو آپ وویرایش کنم مخم سوت کشیده باور کنید سردرد گرفتم فکر نکنم امشب دیگه بتونم چیزی بنویسم اگر عمری بود بعد ظهری یا غروبی سعی میکنم ادامه اش بدم ممنون از حظور گرم همتون
  19. [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]خدایا چنان کن سرانجام کار [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]تو خوشنود باشی و ما رستگار[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]همونطوری که میدونین در زمان ریاست جمهوری نیکسون و با افزایش قیمت نفت و به دنبال آن افزایش قدرت مالی و اقتصادی شاه و در نتیجه حمایتهای مالی شاه از حزب پیروز آمریکا و شخص نیکسون !!! و دیگر مسایل سیاسی مرتبط که همتون بهتر از من در جریانید، قراردادهای نظامی بلند بالا و پر و پیمونی بین ایران وآمریکا بسته شد ( بعلاوه چند کشور دیگه که الان به بحث ما مرتبط نیست)از اف-16 ، مابقی اف-14 ها ، رزمناوهای کلاس کید ، تانکهای شیر ایران ، آواکس، سامانه های پدافندی و.... تا برسیم به بحث ما زیر دریایی های خریداری شده که در اصل سه فروند بودند که بصورت تخصصصی ما نخستین اونها یعنی " کوسه " رو بررسی خواهیم کرد.[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]همانطوری که میدونید این قرار دادها در همون آغاز بسته شدنشون اسباب دست مخالفت همه گروهای مخالف حکومت پهلوی از چپ و راست تا روشنفکر و ملی و برسه به مذهبیون و روحانیت شدند و مشابه یه پتک بارها و بارها از اونها بر ضد حکومت پهلوی استفاده شد، نمیخوام و دوست ندارم بگم اولین نفری که اونا رو آهن پاره نامید و این قرارداد رو به باد انتقاد گرفت کی بود و چرا !!!![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]هرچی بود گذشت و حکومت لرزان بختیار هم برای کسب خشنودی و رضایت مخالفین و کاهش فشار اونا ( به خیال خودش) اقدام به کاهش سفارشات و کنسل کردن درصد بسیار زیادی از اون جنگ افزارها کرد و مابقی اونا رو هم در بحبوهه های اوایل انقلاب و با اون شور انقلابی که سراسر کشورو فرا گرفته بود با رضایت کامل و خرسندی پیروزی مابانه همه گروهای انقلابی از مذهبی و ملی و روشنفکر تا چپی های کمونیست و... کنسل شد و قرار شد حتی اف-14 های موجود رو هم بفروشیم و بجاش تراکتور بخریم برای پیشرفت کشور و اگر هم کشوری بهمون حمله کرد حکم جهاد بدیم و همه اسلحه ورداریم و بریم به جنگ و نیندیشیدیم که یه جنگ چی نیاز داره و چی نداره و یه کشور ( حتی انقلاب کرده ) هم نیاز به ارتش با جنگنده و توپ وتانک و موشک و ... داره !! [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]کار تا اونجا پیش رفت که بحث انحلال ارتش بصورت جدی مطرح شد و اگر نبود درایت بنیانگذار فقید و رحیل انقلاب بیشک الان خبری از ارتش نبود و متعاقب اون با یورش ددمنشانه عراقیون بعثی کافر(همین برادران عزیزترازجان امروز) الان زبان رسمی کشور هم عربی بود و همه برای کارهای اداری مجبور بودن یه توک پا تشریف ببرن تا پایتخت بغداد و برگردن !!![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]شکر خدا بلایی که قرار بود بر سر این مرز و بوم نازل بشه با درایت و اندیشمندی و حمایت بنیانگذار فقید انقلاب حضرت الله عظمی سید روح الله موسی خمینی( ره) به خیر گذشت و با ابقای ارتش و حمایت از اون و در کنار اون تاسیس و گسترش و تقویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این بلای آسمانی رفع شده و ملت با نثار جان و مال و تحمل مشقات فراوان توانستند از کیان و ناموس و اعتقادات و ارزشهای کشور و انقلاب دفاع کرده و امروز بجایی برسند که سربلند و مقتدر امیدوارانه بسوی فردایی روشن گام بردارند[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]بگذریم[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]این بحث قراردادها و کنسل کردن اونها خیلی وقته که توی نت و مجامع مرتبط با مباحث نظامی مطرح بوده و هنوز هم درجریانه و من نمیخوام زیاد بهش پروبال بدم ، فقط برای جلوگیر از شروع اهمچین مبحثی در این تاپیک نظر خودمو با کمال احترام به نظر و اعتقاد دیگرون بیان میکنم ، این بحثی هم که محمدرضا شاه با این قراردادها به کشور خدمت کرد یا خیانت رو هم زیاد نمیخوام بازش کنم ، فقط در حد کلی و گذرا میخوام بررسیش کنم و بعد برم سراغ اصل ماجرا[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]معتقدم با تماماشتباهات ، ایرادها ، کثافت کاریها ، نادرستیها ، ناراستی ها ، کجکاریها ، ضعفها و هزارن نقصی که محمد رضا شاه و اطرافیون و در کل حکومتش داشت ( و هرچی بدتر و بالاتر از اینها هم بگین رو قبول میکنم) ، اما در این یک زمینه نظامی ، خیانتی صورت نگرفت بلکه خدماتی هم صورت گرفت که نمیشه اونا رو نادیده گرفت. ( این نظر منه نظر دیگر دوستان هم محترم!!!)[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]خواهشا نگین که باعث وابستگی میشد که بعد از محمد رضا شاه و بعد از انقلاب هم در همه اون زمینه ها خریدهای نظامی از کشورهای دیگه شده:[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]توپ ، تانک ،نفربر، خودرو ، سلاح سبک و سنگین و مهمات از چین و کره شمالی و شوروی و بعد از اونم روسیه[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]هواپیمای جنگنده و ترابری و بالگرد از چین و روسیه [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]موشک و سامانه های موشکی و رادار و ... از روسیه و چین و کره شمالی[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]ناوچه و قایق رزمی و جنگی از چین و کره شمالی[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]زیردریایی از روسیه وکره شمالی[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]تقریبا همه اونچیزایی که با غرب قرار داد بسته شده بود بعد ازجنگ و یا در حین جنگ از شرق ( وگاها بصورت زیر به زیر از غرب)خریداری شد، کاری ندارم کیفیت و کاراییشون بهتر بود یا بدتر ، بحث من شکل و فلسفه و روح کاره ، اینکه بعد از انقلاب هم خریدهای نظامی زیادی داشتیم، حتی رقمش خیلی بیشتر از اون خریدهای از آمریکا بوده ، هرچند از این بابت نمیشه اصلا مقایسه اشون کرد ، درگیر جنگ بودیم و جنگ بالطبع هزینه داره و هیچ چاره ای جز اون خریدها نبود و ابدا قابل مقایسه با هم نبوده و نیستن در این زمینه!![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]درباره وجود کارشناسان و مستشاران آمریکایی و آموزش در غرب هم خواهشن چیزی نگین !!!! که دقیقا تا همین چند وقت قبل کشورمون پر بود از مستشاران و کارشناسان روسی و چینی و کره شمالی ( کاری با نیروگاه اتمی بوشهر و مفت خوری روسها هم ندارم) تا برسه به لیبیایی و سوریهای زمان جنگ !!!!!!![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]درباره آموزش هم ، بجای فرستادن نیروهامون به امریکا و انگلیس و آلمان و فرانسه اونا رو فرستادیم کره شمالی و چین و روسیه و پاکستان ( البته قبل از انقلاب پاکستان هم میفرستادیم بعلاوه ایتالیا و سوید ) و یادمون نره که بیشتر بزرگان شهید جنگمون اموزش دیده ه غرب بویژه امریکا بودن از شهید بابای ، دوران ، خلعتبری، اقبالی، ستاری و اردستانی بگیر بیا تا برسیم به شهیدهمتی ، آبشناسان و صیاد شیرازی بزرگ![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]میشه گفت همه فرماندهان و خلبانان و شهدای عالیرتبه نظامی ارتش در همه نیروهای زمینی ، دریایی و هوایی آموزش دیده اونجاها بودن ودر مقابل همه شهدای سپاه هم تربیت شده داخل ، شهدای مستقلی مثه شهید چمران که دانش اموخته غیر نظامی آمریکا و اموزش دیده نظامی لبنان و فلسطین بودن ( روح همه بزگرواران ارتش و سپاه و ژاندارمری و همه مردم عادی که برای میهن عاشقانه جان پاکشونو هدیه کردن شاد و قرین رحمت الهیی باد).[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]نمیگم کار شاه صد درصد غلط بود یا صد درصد درست نمیگم کار جمهوری اسلامی هم غلط بوده یا درست ، در اون حدی نیستم که مسایل رو کاملا سیاه یا کاملا سفید کنم! ، هرکدومشون اشتباهات و درستیها و نادرستیها و صحت و ایرادهایی داشتن، هردو کارهای ستودنی و ستایش شدنی و در مقابل کارهای قابل نقد و انتقادی داشتن ، اما هردو در زمان خودشون جزو اضطرار و ناچاریشون بوده ، کارهایی که صورت گرفته میشه گفت نشات گرفته از اضطرار و ناگزیری و ناچاری بوده بالاخص در زمان بعد از انقلاب و دوران جنگ !!!![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]اون محمد رضا، شوروی بیخ گوشش بود و عراقی که باهاش سرشاخ شده بود و براش شاخ شونه میکشید و مطمین بود که یه روزی باهاش درگیر میشه و در خریدها و چینش نیروها و استراتژی رزمیش این موضوع تهدید عراق بوضوح دیده میشه[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]جمهوری اسلامی هم امریکا بیخ گوششه با اون همه گزینه های روی میزش و اونهمه مداخله و ضربه هایی که مستقیم و غیر مستقیم زده و عراقی که باهاش 8 سال در جنگ بود اونم نه تنها با عراق که با اونهمه کشوری که پشت عراق واستاده بودن و ...و ...و... و اسراییلی که گنده تر از دهنش حرف میزنه !!!!![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]هرکدومشون برای کوتاه مدت و میان مدت ناچار و ناگزیر به این خریدها بودن و دست بر قضا هردوتاشون هم برای بلند مدت ساخت و بومی کردن مد نظرشون بوده[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]یه سایت دیگه با استناد به اسنادی که خود ارتش درمجله صف منتشر کرده بود گفتم که شاه هم قرارش به ساخت موشک و جنگنده و بالگرد و... داخلی و بومی شده بود که تاسیسات ساختشون با انقلاب و کنسل شدن قراردادها نیمه کاره موندن و دست بر قضا همون تاسیسات نیم بند و نیمه کاره بجا مونده از اون قراردادها پایه های حرکتمون به سمت خودکفایی در بحث موشکی و بالگردی و جنگنده و بالاخص صنایع دریاییمون بود ، کاری ندارم که پای کارشناسان خارجی هم درمیون بود و خیلی از بزرگان و نخبگان موشکی ما بعد از انقلاب هم دوره هاشونو چین و کره و روسیه دیدن واین کشورها کم هم کمکمون نکردن ،اما واقعیت اینه که ما دسته کم در دو زمینه خودکفایی دریایی و موشکی شاهکار کردیم و رسیدیم به جایی که در بحث موشکی اگر نخوام بزرگنمایی کنم و متعصبانه و ملی گرایانه بگم جزو 5 کشور اول دنیاییم دسته کم جزو ده تای اول هستیم حالا یا هفتم یا هشتم( در همه عرصه های نظامی حرکت کردیم اما به نظر بنده در بحث موشکی و دریایی موفق تر از سایر بخشها بودیم ) در بحث موشکی که از یکی از معلمامون ( کره شمالی) خیلی داریم پیش می افتیم و یا افتادیم ( نظر با سایر دوستان!!!!!)[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]کاری هم ندارم که سگ آمریکایی ها شرف داشت به این روسهای نامردی که جنگنده میدن موتور نمیدن ، جنگنده میدن نقشه فنی نمیدن ، هرچی میدن قطعه نمیدن ، قطعه میدن ناقص میدن ، اورهال میکنن نصف و نمیه ول میکنن دمشونو میزارن رو کولشون و میرن ،زیردریای میدن دستگاه ردیاب توش جاسازی میکنن ، قرارداد موشک پدافندی میبندن و پولشو هم میگیرن اما میزنن زیرش ، ادعای رفاقت و حمایتشون میاد اما به همه قطع نامه های ضد ایرانی سازمان ملل رای مثبت میدن[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]حالا اینکه امریکای ها از روسها مردتر و بامرامتربودن نه اینکه کشته مرده ما بودن ، نه!!! خصلت استعمار استثمار ملتهاست ، اونا هم پی منافع خودشون بودن و داشتن ما رو باه همراه ترکیه و آلمان عوض کوبا و به مقابله به مثل اون ، شاخ میکردن بیخ گوش شوروی ، نقش ژاندارمیشو هم که محمد رضا بد بازی نمیکرد واسشون ، بعد انقلاب هم کم پول و اموال ما رو بالا نکشیده و کم مارو نچزونده و اذیت نکرده و کم نامردی درحق ما نکردن ، منتها اینها مال بعد انقلابه که ما باهشون دشمن شدیم ، اونروزی که آمریکا با شاه دوست بود براش سنگ تموم گذاشت که اوج شاهکار حمایتش از شاه برمیگرده به کودتای منحوس برگردوندن محمدرضا به قدرت .[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]از شاه بعنوان رفیقش در برابر مردم ایران ناجور حمایت کرد.( برای شاه رفیق شفیقی بود در چهارچوب منافع خودش ، دسته کم تا 57 !!!اما برای ملت و کشور ایران مصیبت و بلایی بود مدرن و بی بدیل !!!)[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]بحث من اینه که این یانکیهای بی شرف پای رفاقت خوب وامیستن ، اگر قراردادی میبندن تا زمانی که باهاشون باشی بهش عمل میکن و خوب هم عمل میکنن ، در کل تاز مانی که باهاشون باشی و برای منافعشون مفید باشی خفن حمایت میکن درست برخلاف روسها که اصلا نمیشه بهشون حتی در زمانی که دوستشون هستی و دستت تا عسل تو دهنشونه اعتماد کرد!!!! روسیه راه به راه ضد ما قطع نامه صادرشده سازمان ملل رو تند تند امضا میکنه اما امریکا محاله بزاره یه نیم قطعنامه ضد رفیق شفیقش اسراییل صادر بشه[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]اصلا اسراییل به درک!!! میگین حکومت آمریکایی ها هم صهیونیستیه؟، قبول !!! ( که چیزی هم جز این نیست)[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]همین بحرین![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]یه پایگاه داده امریکا ، برخلاف همه باورها و اعتقادات و شعاراشون زده خواهر و مادر حقوق بشر و دموکراسی و آزادی و نمیدونم اینهمه جفنگیاتی که آمریکایی ها سنگشو به سینه میزنن رو با هم پیوند داده ، نیم کلوم از آمریکایی ها درمخالفت باهاشون شنیده نمیشه [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]به ایضا در عربستان و ترکیه وکویت و هزاران جای دیگه اما برای سوریه داره واویلا سر میده و شیون زاری راه میندازه که بیا و ببین !!![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]فرقشون اینه که آمریکا زمانی که با ایران ادعای رفاقتش میومد دسته کم در زمینه های قراردادهاش کم نمیزاشت ، نمیگم عاشق چشم و ابروی ما بود!! نه ابدا !! دنبال مصالح و منافع استعماری و استثماری خودشون بودن منتها اگر چیزی میداد خدماتشم میداد ، نقشه میداد ، آموزش میداد ، پشتیبانی میکرد نه مثه روسهای نون به نرخ روز خور هم از توبره بخوره هم از آبخور ، درکل سگشون شرف داشت به این روسهای نامرد بی صفت پست ، حالا جالبی قضیه اینه که سگ روسها هم شرف داره به این چینی های بی همه چیز که توی این گیرو دار تحریمها ناجور ما رو دوشیدن ، هیچکشوری اونقد که چین از تحریم های ما سود کردن برد نکرده ! هیچ کشوری ![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]خود آمریکا و انگلیس و آلمان وفرانسه ( در کل همه اتحادیه اروپا) و حتی روسیه ، همه و همه در اثر تحریمهای اعمالی علیه ما کم و زیاد ضرر هم دادن اما این بی صفتهای نارفیق و بدتر از دشمن چینی ، نه !!!!!! ضرر که نکرد تا خرخره هم از اموال و سرمایه های ما خورد از میلیاردها دلاری که به یوان تبدیل کردیم و فرستادیم چین ، تا قراردادهای تهاتوی که بستیم ، تا نفتی که به بهای نازل بهش فروختیم تا اجناس بنجلی که بهمون قالب کرد و تا....[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]کاری نداریم بحث طولانی شد![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]حرف من اینه :[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]هم در زمان شاه و هم بعد از انقلاب ( بالاخص در بحبوهه جنگ و بعد از اون )هردو ناچار بودن که خریدهای نظامی داشته باشن، ما در زمان جنگ به اضطرار خریدهای سرسام آور و چند برابر قیمت چه از غرب و چه از شرق داشتیم ، حتی از بندهای زیرآبی و سیاسی هم برای خرید از آمریکا استفاده کردیم ، حتی با واسطه بزرگترین دشمنمون اسراییل.[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]هردو ناچار و ناگزیر بودن که مستشارهای نظامی خارجی داشته باشن، چه محمد رضا برای عملیاتی کردن پیچیده ترین و مدرنترین جنگ افزار روز دنیا خریداری شده از آمریکا ، چه جمهوری اسلامی برای مقابله با عراق ( مستشارای لیبی و سوریه و کره ) و بعد اون برای عملیاتی کردن و پوشش کم و کاستیهای موجود با جنگ افزارهای شرقی(با کیفیتشون کاری ندارم )[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]هردو هم دنبال بومی سازی و خودکفایی بودن ،محمد رضا شاه قراردادهاش نشون میده که در نهایت و بلند مدت بدنبال خودکفایی و قطع وابستگی و تولید داخلی بوده ( هرچند نموند تا ثابت بشه که در این زمینه حرکت خواهد کرد یا نه و این حرفها و قراردادها شعار بودن یا نیت واقعی ) اما جمهوری اسلامی نشون داد که براستی هدفی جز خودکفایی و قطع وابستگی نداره ، تجربه بد وابستگی کم نداشتیم. در اوج تحریمها و سختیها مرد و مردونه حرکات بسیار شایسته ای برای قطع وابستگی و خودکفایی شروع شده و همچنان ادامه داره ، کارهایی که دوست و دشمن همه اونا رو ستودن و بهشون اعتراف کردن ( هرچند به برخی کارهامون هم نقدهای تندی وارد هست و ایراداتی هم در کارامون یوده ، منتها تک وتنها و تحت اینهمه فشار سیاسی و اقتصادی و تحریم ، خیلی خوب و باورنکردنی و دشمن پکر کن! حرکت کردیم)[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]نمیگم کارهای هردو طرف قبل و بعد از انقلاب چند درصد درست بوده یا غلط ،نمیگم چون نه به اطلاعات کامل دسترسی دارم و نه دانش و تخصصم در اون حدیه که اجازه چنین اظهار نظری بهم بده فقط میتونم بگم هردو دسته ناگزیر و ناچار بودن ، همین ![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]خوب اینهمه روده درازی فقط برای این بودکه این بحث خیانت یا خدمت خریدهای نظامی شاه دوباره مطرح نشه و بقول معروف همین سر شخم جنگامونو بکنیم و سنگامونو وابکنیم نه بزاریمش به اون صلح سر خرمن!!!(همون ضرب المثل جنگ اول به از صلح آخر خودمون) ناگفته پیداست این تفکر و باور منه و ممکنه خیلی از دوستان باهاش موافق که نباشن هیچ ، صد درصد باهاش مخالف هم باشن ، منتها بنده همین اول کاری باورو تفکرو اعتقاد خودمو بیان کردم تا دیگه نخوام وسط ماجرا هی توضیح بدم که باور و اعتقاد من چیه و با خیال راحت بپردازم به ادامه ماجرا![/font][/right] [font=tahoma,geneva,sans-serif]پس برمیگردیم سراغ قضیه مورد بحث خودمون ماجرای نخستین زیر دریایی ایران ، [b]زیر دریای کوسه[/b] :[/font]
  20. [quote name='rasoolmr' timestamp='1374705311' post='323812'] اگه به تاریخ مثلا مبارزات اینها قبل از انقلاب نگاه کنید براحتی انواع فجایع رو مشاهده میکنید خصوصا تو خونه های تیمی بین خواهر و برادرهای مجاهد در مورد کثافت کاریهای اینها در جنگ هم بهتره یه نگاه به خاطرات رزمندگان در مورد اسرای زن اینها بندازن مریم رجوی هم بعد از کشته شدن زن رجوی بازدواج رجوی دراومد و چند شوهره شد اصولا اینها دین ندارن که پایبند شرعش باشن این از ازدواجشون . اون از تغییر ایدئولوژیکشون و پذیرفتن رسمی سوسیالیسم و بعدا بورژوازی خاطرات زنان جدا شده اینها رو بخونید و ازدواج چندصد زن با رجوی بطور همزمان و آراستن اینها توسط مریم رجوی و پیشکش کردنشون به رجوی و ... هرچی از کثافت کاری و پلیدی اینه گفته بشه کم گفته شده [/quote] دوست خوبم بنده هم گفتم که کثافتکاریهاشون کسی نمیتونه انکار کنه اما نه اینچیزی که این قصه گو نوشته و ... درباره مریم رجوی هم درست میفرمایید همسر اول مسعود رجوی توی ایران و در درگیری با نیروهای امنیتی و نظامی ما در یک خونه تیمی کشته میشه و بعد این خانم مریم خانم که با همسرش توی اردوگاه اونا بوده از شوهرش طلاق داده میشه تا یک ازدواج تشکیلاتی شکل بگیره فیلم این ازدواج منحوس و دست زدن شوهر اول این خانوم رو متاسفانه دیدم بنده ( کلاسهای آموزش اطلاعات) اما در باره دینشون متسفانه باید بگم اینها هم خودشونو مسلمون میدونن و ناجور هم خودشونو خشکه مقدس میدونن هرچند باورهاشون ملغمه ای از کمونیست و سوسیالیسم و اسلام امریکایی و غربیه منتها برخلاف تصور خیلی ها اینا هم حجاب بینشون اجباری هستش و برای عملیاتهای خاینانه ای که ضد ما ترتیب میدادن اسامی ایمه رو بعنوان اسم رمز امتخاب میکردن خودشون هم سفت و سخت مسلمون واقعی میدونن واقعیت چیز دیگه ایه و همه میدونن تفکراتشون در چه حدیه اما اینکه بگیم دین ندارن نه اینطور نیست خودشون ادعای دینداری میکنن منتها یه تفکراتی عجیب و غریب و ناجور که خودشون بهش اسلام واقعی میگن اما هر مسلمون بسادگی کمونیستی بودن باورهاشو میفهمه و درک میکنه
  21. دوستان درود دست همتون درد نکنه بحث جالب و مفیدیه هرچند من خیلی دیر پیداش کردم!!! اما وقتی میگیم نقد باید نقد باشه نه فقط ایراد گرفتن اول ما شیعه هستیم مولا فرمودن : هرآنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند خوب ما برای خودمون بدی و توهین رو نمی پسنیدم اما دقیقا برعکسو انجام میدیم تفکرات و اعتقاداتمون درست و اصولین اما خلافش عمل میکنیم برعکس نشون دادن پرچممون که براستی توهین به ماست رو می بینیم اما هزاران بار اتش زدن پرچم اونا رو نه فرق فقط اینجاست اونا همین یه توهینو هم تونستن جهانیش کنن ( اونم در چند ثانیه) اما ما هزاران ساعت توهینمون فقط بین خودمون مونده عقده گشایی شده فقط ببینید شکی نیست غرب و در راس اونا آمریکا و در مغز و سرچشمه اون صهیونیسم برنامه های مدونی برای ضدیت با ما داره چه با بازهای کامپیوتری چه با مجلات و روزنامه ها و چه همین بحث این تاپیک با فیلم بیاییم کمی منطقی بحث کنیم خوب؟ واقعیت اینه که بیشتر از اینکه ما از اونا ضربه بخوریم و بیشتر از اینکه فیلمهای اونا ضد ایرانی باشه دقیقا جاهایی که خودمون وارد عمل شدیم ضد ایرانیش کردیم ، از خودمون بیشتر از هرکس دیگه ای ضربه خوردیم ،آثار خیلی از هم میهنان خودمون بدتر از همه آثار اوناست خود هم میهنان خودمون و دست برقضا توی همین ایران خودمون و با مجوز وزارت ارشاد فیلمهایی ساختن که بدترین چهره از ایران رو نشون دادن کارگردانانی رو بت کردیم و ازشون بت ساختیم که شخصیت ایران و ایرانی رو له کردن ، که زشت ترین و سیاه ترین چهره از ایرانو به جهان معرفی کردن فیلم " شاعر زباله ها " رو دیدین ؟ یه فیلم داخلی خوش ساخت که بظاهر هم چیزی نداره اما از اول تا آخرش میگه ایران یعنی خفقان ، یه شاعر جرات نمیکنه بیاد بیرون نون بخره آخرش هم میکشنش ،همیشه تیراندازی و فرار مردم و کسی هم جرات نمیکنته بپرسه چی شده و... خوب بدتر از این کدوم هالیودی فیلم ساخته؟ فیلمهای بهمن قبادی و محسن مخملباف رو دیدین؟ توی بیشتر فیلمهای داخلی به بهونه نقد موضعات و مشکلات بدترین و سیاه ترین و زشت ترین چهره رو از کشور به ترسیم کشیدیم و بردیم جهانیش کردیم برای جایزه بگیری !!چرا؟ خودمون هم نمیدونیم فکر میکنیم دارن ستایشمون میکنن نمیدونیم داریم آب به آسیاب اونا میریزیم نمیدونیم داریم در مسیر خواسته اونا قدم میزنیم هر فیلم ضد ایرانی که ساختیم ،هر فیلمی که چهره بد و ساه و زشتی از ایران و ایرانی رو نشون داد و برداشتیم بردیمش جشنواره های اونور آبی بلا شک جایزه گرفت و بهبه و چهچه اینه که الا ماشا الله کارگردانان روشنفکر جایزه بگیر کم نداریم از ماست که برماست اما کمی هم نقدهای دوستان رو نقد کنم هرچند بالای 99 درصد از نقدها واقعا عالی و خوب بود اما نکات کوچیکی هم داشت ( به طرفداری از امریکا متهمم نکنین فقط میخوام نقد کنم) برخی دوستان هرچیزی رو به هر بهونه ای ربط میدن به اونی که میخوان درباره فیلم خانه ای بر شن و مه: برعکس معتقدم جدای برخی نکات تیره ای که داره ( مثه دیکتاتور مابی و مردسالاری ایرانی که واقعا هم درسته و واقعیت اون روزهای جامعه ما بوده و نمیشه انکارش کرد) در این فیلم به تفاوت دیدگاه دو نظامی ایرانی و امریکایی میپردازه که چطور یکی تمام فکر و ذکرش خونواده اشه و دیگری هوا و حوسش دقیقا فیلمو ببینین خیلی از صحنه ها برای هردو در شرایط تقریبا یکسان پیش میاد اما عملکرد ایندو متفاوته دقیقا یه طورای میاد از ایرانی در برابر ترکی و عربی بودن و بینش آمریکایی ها دفاع هم میکنه من نمیدونم کجای این فیلم ضد ایرانیه؟ یا فیلم سالت ابدا ضد ایرانی نیست کجاش ضد ایرانیه؟ اینکه یکی میخواد تهرونو با بمباتم بزنه یعنی ضد ایرانی؟ قصد تحریک جهان اسلام رو داره اما ضد ایرانی نیست اگر میگفتین ضد روسه و میخواد وجه روسها رو بین مسلمونا خراب کنه قبول میکردم کلش آف تایتان رو نمیدونم چرا هرطوری شده میخواد ضد اسلامی و ضد ایرانی جلوه اش بدیم ؟ نمیدونم چرا ؟ یه کم بگردیم اونقد فیلم ضد ایرانی و ضداسلامی داریم که نیازی نیست هر حرفی رو بگیم هاهاها ببین این چون سمت انگشتش به سمت چینه و توی چین هم آیینه زیاده پس برمیگرده سمت ما نه نیازی نیست اونقد فیلم ضد ایرانی و ضد اسلامی ساختن که نیازی نیست ما از بقیه فیلمهاشون توهین سازی کنیم ایرانیوم و شرایط رو همه دیدن و میدونن چه توهینها و ضدیتهای هستش توی اونا دیگه نیازی نیست ببندیم به بند سالت و خانه ای بر شن و مه و... یا مثلا من 10 بار نشستم با همه کراهت و دلریشه و عصبانیت و تهوعی که از دیدن 300 بهم دست میداد این فیلم مزخرف رو چندین و چندباره دیدم هنوزضد اسلامی بودن یه فیلم با موضوع تحریف تاریخی درباره زمان 1200 سال قبل از اسلام برام مبهمه توی فیلم ضد ایرانی اسکندر ، اون مرتیکه عیاش نمیره تخت جمشید میره بابل چرا همچی رو با ربط و بی ربط به هم ربط میدیم؟ چرا از هرچیزی میخوایم توهین بتراشیم؟ توی فیلمهاشون به اندازه کافی مستقیم توهین میکنن دیگه نیاییم خودمون هم توهین تراشی کنیم ببینین فیلمهاشون که برای ضدیت با ما ساخته میشه عموما چند دسته ان: 1-ضد ایرانی که فقط بحث ایرانی بودن و ملیت و نزادایرانی رو به سخره میگیره و سعی میکنه چهره ایرانی رو بد نشون بده( مثه پرسپولیس ، شاهزاده ایرانی ، 300 ،و..) 2-ضد اسلامی که میخو.اد چهره اسلام رو جدای از ملیتن و نژاد و کشور بد نشون بده که دست بر قضا موفقترین فیلماشون هم در همین زمینه بوده 3-ضد ایرانی-اسلامی که هراسلام و تشیع در ایران و ملیت ایرانی رو هردو باهم مورد تهاجم قرار میده مثه ( ثریا و روسری طلایی و ...) 4- ضد مهدویت که این یکی حتی داره بیشتر از هرسه تای قبلی میشه و نشون دهنده ترس وحشتناک اونا از مبحث و مقوله مهدویت و منجی آخر الزمانیه جایی که اونا بدرستی خطر رو احساس کردن و میدونن که با اومدن آقا بساطشون برچیده میشه و اینه که بیشترین بودجه و سرمایه و توانشونو روی اینگونه فیلم های با محوریت آخرالزمانی و مبحث مهدویت و منجی گذاشتن خوب بیاییم در چهارچوب اینا بحث کنیم اول بدها و ایرادات خودمون ضربه های که خودمون داریم میزنیم بعد بریم سراغ اونا اونم توهیناشون نه توهین تراشی ، اونم ضدیتهاشون نه ضدیت تراشی اونم دسته بندی شده ، 300 به اندازه کافی ضد ایرانی هست دیگهه نیازی نیست ما ضد اسلامی سازیش هم بکنیم خیلی طولانی شد اما دو موضوع دیگه ، همه به یه موضوع اشاره کردن ، اینکه چرا چهره و ظاهر و در کل نمای ما رو شبیه عربها نشون میدن !!!! به نظرتون چرا؟ به نظر من : ما چقدر خودمونو به دنیا نشون دادیم خود واقعیمونو ، چهره و ریخت و شیوه زندگی و لباس پوشیدن و فرهنگ و سبک و سیاق رفتاری و زندگیمونو؟ چقدر فیلم با هویت فارسی و ایرانی ساختیم؟ وقتی همه ساخته های خودمون هم محوریت عربی دارن و بزرگترین ساخته هامون همگی با شکل و شمایل و محوریت عربی هستن چه انتظاری از غرب داریم؟ وقتی تاریخ خودمونو انکار میکنیم و فقط یک برهه خاص تاریخ رو که ما دقیقا با لباس و شکل و شمایل عربها هستیم رو نشون میدیم و میسازیم و یا اصلا همه ساخته هامون بر محوریت عربیته و دلیلمون هم اینه که اسلامین دیگه گلایه نکنیم وقتی خودمون ایران و ایرانی و تاریخ ایران قبل از اسلام رو نفی میکنیم و انکارش میکنیم و هرچی میسازیم درباره شمایل عربیه ( با توجیه اسلامی بودنشون ) انتظاری از غرب نباید داشته باشیم صدا و سیمای ما چند سریال با محوریت ایرانی ساخته؟ چند سریا تاریخی در بره ههای قبل از ورود اسلام ساخته؟ خوب وقتی خودمون خودمونو انتکار میکنیم ، تاریخمونو تکذیب میکنیم ، ازش دوری میکنیم نباید انتظاری بهتر و بیشتر از این داشته باشیم سوال من اینه خود ما چقدر در شناسوندن ایرانی به جهان و اینکه بین ما و اعراب تفاوت خیلیه حتی در ظاهر و حتی در لباس و حتی در شیوه و فرهنگ زندگی، عمل کردیم؟ چقدر کار کردیم؟ من میگم هیچی و اما نکته دوم: خیلی از فیلمها رو گفتین و نام بردین حتی چیزهایی که ابدا ربطی نداشت یا ربط آنچنانی نداشت یا مثه پیس میکر نهایتش در حد یه جمله در باره ما دیالوگ و موضوع داشت اما در یک سایت نظامی، اونم تخصصی ترین سایت نظامی ایران ، اولین سایت نظامی ایران ، نظامی ترین فیلم ضد ایرانی رو ابدا اسمشو هم نیاوردین و بررسیش نکردین این برام خیلی جالب بود ببخشین که خیلی این شاخه به اون شاخه کردم و موضوع هم طولانی شد
  22. دوستان درود خدا بر شما خوب بعنوان یه ایرانی وقتی همچین خاطرات و نوشته ای میخونیم طبیعتن خوشحال میشیم و کیف هم میکنیم و کلی هم به مزاجمون سازگار میاد اما واقعیتش اینه که اینگونه تعابیری که الان داره بکاربرده میشه یه طورای عوام فریبی به نظر میرسه این فرد خاطره گو خیلی غش کرده اینوری و کلا از ما هم خودمونی تر نوشته و خیلی کوشیده دلمونو یه طورایی به دست بیاره از ظلم و جنایت و کثافت کاری اون سازمان پلید متنفر و بیزارم اما دیگه اون مریم رجوی نمیاد خودشو در اختیار یه نفر بزاره که مثلا مجله پخش کنین و... تا جایی که مطالعات ناقص من قد میده و فیلمها و کلاسهایی که از طرف حفاظت اطلاعات مون برامون برگزار میشد و پخش میشد ، اونا یه طورایی خشکه مذهبی هستن که از اون ور خر افتادن ، البته یه جورایی تظاهر وحشتناکی هم دارن ، بینشون کثافت کاری هم کم نیست اما نه به این شکلی که این قصه گو بیان کرده درتمام فیلمها و تصاویری که سازمان حفاظت اطلاعت پخش کرد یکی از زنهای عضوشونو بی حجاب ندیدم چه برسه به بدن نیمه عریان در کل یه مشت آدم شستشوی مغزی شده ان که یکسری تفکرات افراطی و قروقاطی شده با آمال سوسیال کمونیستی و ئیگر شلم شورباها رو دارن و خودشون هم نمیدونن چی میخوان و دنبال چی ان البته روساشون میدونن که پی قدرتن و دنبال خیال خام حکومت اما اون زیردستاشونو با شستشوی مغزی حاد به جایی رسوندن که تهی از اندیشه و چالش ذهنی شدن همه اینها و صد پله بالاتر از اینها رو قبول دارم اما این مثلا خاطره گویی یه جور قصه طرف .... فرض کنیه که من زیاد باهاش حال نکردم شاید برخی دوستان خوششون هم اومده باشه اما در همین سایت خودمون اون تاپیکی که عملیات مرصادو توضیح میداد ناجور باهاش حال کردم اون یه تاپیک معقول و منطقیه نه این قصه و خیال بافی و مخاطب ... کنی
  23. آقا امان از این محدودیت تعداد مثبتها عالی بود دست همه دوستان درد نکنه ،کاش مثبتهام تموم نشده بود به همتون مثبت میدادم بحثهای جونداری راه انداختین من یکی که کلی استفاده کردم و همچنان منتظر ادامه مبحث
  24. دوست خوبم درود خدا بر تو متاسفانه سو مدیریت هم از نزاجا و هم از نداجا بوده ، نمیشه فقط یکیشونو متهم کرد ، اونروزها برنامه بود که به شکلی عملیاتی و بالفور این تیپ تشکیل بشه ، ردیف بودجه هم نداشت ، قرارگاه و مقر هم نداشت ، تجهیزات هم نداشت و این شد اونی که نباید بشه هردوطرف کم وکاست داشتن ای کاش کمی بیشتر در باره تاسیس این تیپ مدیریت به خرج داده میشد، جالب اینجاست که عملیاتی ترین تیپ حال حاضر همه نیروهای مسلحه که مدتهاست درگیر مستقیم با ماموریتهای رزمی اونم از نوع برون مرزیشه اما تازه داره ایرادها و کم و کاستیهاش برطرف میشه اما این نوید رو هم به همه هم میهنان و دوستانم بدم که چنان تیپ ورزیده و باتجربه ای ساخته شده که بواقع مثال زدنیه و ستودنیه همه نیروهاش تجربه چندین ماه ماموریت دریایی و درگیری با دشمن واقعی( اگر بشه دزدان مسلح دریای رو دشمن نامید) رو دارن کارنامه اشون هم بدرخشانی خورشیده و تا حالا شکر خدا در همه ماموریتهای محوله موفق بودن و چندین و چند شاهکار رو هم خلق کردند که فقط برمبنای گرفت و گیرهای حقوقی و قانونی بهشون پروبال داده نمیشه و اگر این ایرادهای قانون بین المللی دریایی نبود و بهشون کامل پرداخته میشد همه از غرور سرشار میشدیم بگذریم یاد شهید بزرگوارتکاور دریادل مولایی هم به خیر خداوند روح بزرگشو قرین رحمت کنه ، بله همونطوری که میدونین ایشون در حال بازدید زمنینهای اطراف .... جهت یافتن محلی مناسب و ایمن و استاندارد برای میدان تیر تیپ بودند ، میدانی که بتونه همه نیازهای انواع جنگ افزارها رو پوشش بده و تهدید و خطری هم برای غیر نظامیان نداشته باشه که متاسفانه اشرار ایشونو که بدون سلاح هم بودن میبینن و فکر میکنن که ایشون از پرسنل ناجا هستن و ناجوانمردانه ایشونو به شهادت میرسونن ایشون فرمانده توانایی بودن که در مدت کوتاهی که به نداجا معرفی و منتقل شدن منشا خدمات و کارهای خوب ، شایسته و فراوانی بودن خداوند روحشون را با سایر شهدای این مرز و بوم با سرور و سالار شهیدان محشور کنه آمین و چنین بادا در باره نثر این دوست کوچیکتون هم نظر لطف و بزرگواری شماست، این دیده زیبا و خردمندانه شما دوستان بزرگواره که نوشته های خرد و ناچز من حقیر رو زیبا میبینین والا اینهمه ایراد تایپی و نگارشی ، اونقد نوشته هامو نچسب کرده که گاهی که خودم دوباره خوانیشون میکنم از خجالت خیس عرق میشم و شرمنده همه دوستان که اینهمه ایراد رو تحمل میکنن و دم نمیزنن و بازهم منو شرمنده لطفشون میکنن کاش فرصتم بگونه ای بود که بتونم این نوشته ها رو ابتدا ویرایش کنم و از لحاظ ادبی دستی به سرو روشون بکشم و ایرادهای تایپی رو برطرف کنم و بعدش اونا رو تقدیم کنم اما چه کنم که وقتم تنگه و فرصت اینکارها رو ندارم پس فقط میتونم از همه دوستان وبزرگواران برای اینهمه کم و کاستی پوزش خواسته و بابت اظهار لطفشون سپاسگذاری کنم قلم همه دوستان روان و اندیشه هایتان پایدار باد
  25. بزرگوار ممنون از راهنماییتون متاسفانه اطلاعات زرهی بنده در حد صفره ماجرای بالا یک مکالمه بین بنده و یکی از افسران روس درگیر اون ماجرا بود شوربختانه بنده زبان روسی ابدا بلد نیستم و اون افسر روس هم انگلیسیش در حد فاجعه بود منتها ایشون ادعا میکردند که نمونه ارایه شده یک طرح در حال بررسی جهت بازار صادرات از بی ام پی 3 هستش که قدرت اتش یک تانک رو بهش دادن و میتونه عملیات آبی خاکی هم انجام بده و نامش پی ام پی 3 هستش بیشتر از این متاسفانه چیزی بنده نمیدونم در باره 2S25 Sprut-SD هم خیر متاسفانه اون زره پوش در حال تست هیچگونه شباهتی با این تصاویری که در این لینک دیدم نداشت بیشتر شبیه همون بی ام پی 3 بود البته خیلی فرق داشت مثلا یه مسلسل اگر اشتباه نکنم 30 م.م. هم داشت که اونم با فایر کنترل هدایت میشد و شلیک میکرد و دست بر قضا بهترین تستهای شلیک رو هم همون نمونه داشت (کالیبرشو مطمین نیستم چون زیاد جزیاتشو نگفتن و من هم از فاصله دور اونو میدیدم ) در تاپیک مربوط به زیردریای ها و بحث مشروب خوری روسها یه اشاره گذرا و مبهم به بحث تامین آبجو ماشعیر اسلامی بجای الکل برای این تیم داشتم برای اطلاع بیشتر سعی میکنم با یکی از بچه ها که مستقیم درگیر تستها بود یه تماسی بگیرم ممنون از وقتی که گذاشتین