-
تعداد محتوا
775 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
25
تمامی ارسال های elo
-
درباره نیروهای ویژه بنده اطلاعات انچنانی ندارم میدونم در بدنه نیرو دریای ارتش تعداد ی تکاور بودن که در تیم های چند نفری کارهایی کردن که یک تیپ هم براحتی نمیتونست بکنه و یا نکرده و منتهی اصلا اسمی ازشون نیست چراشو من نمیدونم آمریکای از کارهای نکرده اشون چندین فیل میسازن و پخش میکنن گندی که در عملیات شاهین ساه زدنو تبدیلش کردن به یک شاهکار( قرار بود 30 دقیقه ای باشه و ریسو هم بگیرن که شد....) هرچند بیرون اومدن از اون باتلاق شاهکار بود منتها حرف من اینه وقتی تیمهای چند نفره تکاوری نیرو دریای ارتش طی جنگ شاهکارهای واقعیی خلق کردن که حتی تو فیلمهای تخیلی هالیود هم نمیبینین چرا هیچی ازشون بیان نمیشه؟ اگر هم بیان میشه اونقد میزنیم به هاشیه و تحریف که اصل ماجرا گم میشه ، ماجرای انهدام سکوهای موشکی عراق توسط تیم تکاوران دریای ارتش که شد دستمایه فیلم پایگاه جهنمی مثلا سرترین کاری بود که د راین زمینه صورت پذیرفت بخونین ببینین این عزیزانچیکار کردن و ما چقدر به کاراشون بها دادیم درباره استرن تیوب هم ، یکی از دشوارترین بخشهای کشتی میشه ( البته برای توضیح دادن به کسی که زیاد سررشته ای از تکنیکال دریایی نداره ، به خود دانشجوهای دریایی هم معمولا اخرین مباحثی که تدریس میشه همین مبحثه ) اگر عمری بود و تونستم یکسری از اطلاعاتمو بالاخص شکلهای مربوطه رو پیدا کنم حتما یه توضیح مختصری خواهم نوشت
-
دوست خوبم فقط تجهیزات نبود که بگم غنیمتی بودن یا نه ، سطح اموزش، آمادگی رزمی ، آمادگی بدنی ، دیسیپلین و نظم فوق العاده ، کاربلد بودن و وظیفه شناسی، اطلاع و اشراف کامل به نوع و مکان عملیات ، تخصص زبانهای بیگانه ، علم سیاسی روز بین الملی ، شکیبایی و صبوری در برابر بحثهای داخلی، شیوه و منش و رفتار حتی در برخود و کارهای روزمره ، شیوه استفاده از تجهیزات ، تاکتیکهای انجام ماموریت و... به زبون ساده بگم ، خیلی باکلاس تر از این حرفا بودن!!!!!!!!
-
دوست خوبم سلام اول که علت اینهمه ایراد رو گفتم و توضیح دادم دوم اینکه اینهمه ایراد در 6 ماه اتفاق افتاد ولی چون شما نوشته ها رو یکجا میخونین زیاد میاد باید خدمتتون عرض کنم برخی کشتیهای ( مثلا مربوط به شرکتهای یونانی) اگر روشون خدمت کنی اونقدر اتفاق خرابی و تعمیراتی میبینی که اگر همون روز ننویسیشون عمرا بعد یک هفته یادت بیاد چیکا را کردی همین اواخر با شدت گرفتن تحریمها تقریبا نزدیک به چنین بلاهایی سرمون اومد ولی همیشه اینطور نیست توضیح دادم که این یک مورد نادر و استثنایی بود از اینا گذشته ماها برای همین کارا اونجایم ، اگر قرار بود کشتی به تعمیر و رفع عیب نیاز نداشته باشه دلشون درد نمیکرد به ما حقوق بدن و اونجا نیگرمون دارن جهت روشن تر شدن موضوع باید عرض کنم تقریبا روزی در کشتی نیست که ما دستگاهی ور باز نکرده باشیم میشه گفتهمیشه یک یا دودستگاه در حال تعمیر هستند ما در کشتی planned maintenance system داریم که طبق برنامه ( تحت نرم افزاری با نام amos) و برمبنای ساعت کارکرد یا عمر قطعه یا تاریخ نصب و راه اندازی تعمیرات و نگهداری ها رو گوشزد میکنه و اینه که معمولا هر روز دو یا سه دستگاه ( یا یکی و یا شاید هم بیشتر) برای تعمیر داریم و چنیدن و چند دستگاه برای چک و بررسی و تست و کارهای نگهداری و.... اونایی که بنده نوشتم مشکلات بسیار بزرگی بودن که بقول معروف آن پلن بودن و ناخواسته و بدون برنامه رخ دادن و الا ما هر روز درگیریم دریا فقط این خاطراتش نیست روزی 14 ساعت کارکردنش هم هست( درست دیدین روزی 14 ساعت)
-
یاکوزای عزیز و دوست داشتنی شما بینهایت لطف دارین به این حقی ممنونم از لطفتون دوست عزیزم 100 عزیز حضور سبزتون از هزار مثبت بهتر و برتر برای من حضور شما مهمه نه مثبتها ومنفیها حضورتون بهترین مثبت دنیاست دوست خوبم سارجنت گرامی این نظر لطف و مهربانی شما رو میرسونه خوشحالم که از نوشته ها خوشتون اومده دوست و همکارم الکرو آفیسر عزیز این نهایت لطف و نظر شما رو میرسونه اگر سر شوزن باری در این مطالب هست یکی زحمات شبانه روزی دریادلان نیروی دریای ارتش و سپاه و دیگر ایستادگی دریانوردان ایران و در نهایت حضور سبز شما عزیزان و بزرگوارانه امیدوارم که بتونم این خاطرات رو هرچه زودتر بنویسم و اپشون کنم بعدش نوبت دیگر دوستانه که بیان توی گود و چرخی و کباده ای و میلی و.... درباره کتبا هم فقط خاطرات من بتنهایی کافی نیست باید مابقی دوستان همکار بنده هم لطف کنن و خاطراتشونو بفرستن برای چندتاشون میل زدم فقط سه نفرشون یکی یک خاطره فرستادن که در جای خودشون میارمشون اما پیشنهادتون خیلی عالیه اگر خدا بخواد بعد از اتمامشون با یه ویرایشو تصحیح ادبی و جمله بندی درست شاید قابل چاپ بشه چون من تندی تایپ میکنم و خیلی غلط غلوط تایپی و ادبی و نگارشی داره در پایان بخاطر نبود و کم آوردن مثبت برای پاسخ به محبت دوستان از همه پوزش میخوام
-
یاکوزای عزیز و دوست داشتنی شما بینهایت لطف دارین به این حقی ممنونم از لطفتون دوست عزیزم 100 عزیز حضور سبزتون از هزار مثبت بهتر و برتر برای من حضور شما مهمه نه مثبتها ومنفیها حضورتون بهترین مثبت دنیاست دوست و همکارم الکتور آفیسر عزیز این نهایت لطف و نظر شما رو میرسونه اگر سر شوزن باری در این مطالب هست یکی زحمات شبانه روزی دریادلان نیروی دریای ارتش و سپاه و دیگر ایستادگی دریانوردان ایران و در نهایت حضور سبز شما عزیزان و بزرگوارانه امیدوارم که بتونم این خاطرات رو هرچه زودتر بنویسم و اپشون کنم بعدش نوبت دیگر دوستانه که بیان توی گود و چرخی و کباده ای و میلی و....
-
سیناپس جان دوست خوبم در ابتدای خاطراتم گفته بودم و چند جای دیگه هم اوردم که بنده بر روی کشتی های نفتکش کار میکنم و رابطه کشتیها در دریا ظابطه مند و مبتنی بر احترام متقابله و بارها شده که ناوگروه رزمی ما به امریکایی ها یا مثلا عربستانی و چینی و یونانی و... کمک کرده و متقابلا اونا هم کمک کردن همین اخرین خاطره ام نوشتم که بالگرد ناو امریکایی از ما دفاع کرد و ناوشون مارو ساپورت کرد اون مصاحبه ای رو هم که با سردار ناظمی از یک سایت دیگه اوردم و اینجا گذاشتم میتونین ببینین که حتی نیروهای نظامیمون هم در دریاهای بین المللی رفتار و تبادل اطلاعات مبتنی بر احترام متقابل و کمکهای متقابل دارند در خلیج فارس به جهت پاره ای مسایل استراتژیکی و دفاعی و رزمی و تاریخی این رفتار دوستانه بین یگانهای نظامی کمتر دیده میشه منتها کشتی های تجاری از این قاعده مستثنی هستند و معمولا بر مبنای قوانین بین المللی رفتار میکنن اون عزیزان رو هم تارخ تقریب همراهیشون با ما رو میتونین توی همون تاپیک پیدا کنین بنده متاسفانه همون یکبار دیدمشون و بعد از اون که دیگه سپاه اصلا اونجا نیومد و بعدش هم هرچی ما بیشتر گشتیم کمتر پیدا کردیم البته من چیزهای زیادی راجع به بچه های صابرین سپاه دیده ام منتها هنوز این عزیزان را زیارت نکردم و نمیتونم درموردشون چیزی بگم و اینکه آیا اونا مثلا از صابرین بوده اند یا نه ، با توجه به شنیده ها و خونده هام از صابرین به نظر میرسه که از صابرین قوی تر و بروز تر و اماده تر بودن چیزی فراتر از اون چیزی که میشنوین و من تعریف میکنم بودن من هنوز اون حس زیبا و غرور برانگیزی رو که از دیدنشون بهم دست داد از یادم نرفته امیدوارم بازهم این عزیزان رو ببینیم و امیدوارم که عزیزان تکاور دریایی ارتش رو هم روزی با این تجهیزات ببینم به امید اون روز
-
[quote name='IRIAF' timestamp='1366910135' post='308985'] [quote name='elo' timestamp='1366909920' post='308983'] IRAF عزیز و دوست داشتنی مشکل از نبود تکاور نبود اگر تاپیک رو از اول دنبال کرده باشین دیدن که گفتم که دوتا کشتی یکی درنقطه آلفا و یک بتا بود که بر روی هرکدومشون تعدادی تکاور بسته به ظرفیتشون وجود داشت که کشتیهایی که از خلیج فارس میرفتن از آلفا نفرمیگرفتن و در بتا اونا رو تحویل میدادن و برعکس کشتی های که از دریای سرخ میومدن از بتا میگرفتن و در آلفا اونا رو به کشتی..... تحویلشون میدادن خوب وقتی کشتی هایی که از دریای سرخ میان زیاد بوده و در عوض کشتی کمی از خلیج فارس اومده این تناسب خودبخود بهم میخوره و بر روی یکی مثلا در این مثال بر روی الفا تجمع نفرات میشه و بر روی بتا کمبودو یا نبود نفرات وقتی همچین موردی اتفاق افتاد ، برای جلوگیری و تامین کسری هر طرفی که با کمبود نیرو مواجه بود ، از طرف مقابل برای ارسال گارد بر روی کشتی برخلاف روال متدالو 3-4 نفر میدید به یکباره مثلا10 نفر رو میفرستادند تا کمبود نقطه مقابل جبرالن بشه همچنین افزایش بیش از ظرفیت در یک نقطه جدای از کاهش امار طرف مقابل مشکل اسکان و تغذیه و ساپورت رو هم بوجود می آورد الان از شیوه تازه تر و بهتر و مفید تری استفاده میشه که اگر اجازه بدین شیوه و تاکتیک جدید رو نگم [/quote] [right]اها ممنون من بد متوجه شدم.از لحاظ توانایی و درگیری،جدا از امکانات،شما تکاورای ارتش رو بهتر دیدن یا سپاه؟[/right] [/quote] سوال سختی پرسیدین من همون یکبار اون عزیزان رو دیدم ، نه قبل از اون و نه بعد از اون متاسفانه متاسفانه چنان توانایی و نظم و آمادگی رو در هیچکدام از بدنه های سپاه مشاهده نکردم اون برخورد امید زیادی در دل من کاشت که شاید همه بدنه نیروی دریای سپاه بدینگونه اند که در مشاهدات بعدی بنده در بندرعباس و جاسک و شهر خودمون و دو سه جای دیگه متاسفانه موردی حتی با نیمی و یا یک چهارم توانایی اونا مشاهده نکردم جدای از نابرابری در تجهیزات و جنگ افزار و حتی حق ماموریت( که بدون تعارف بگم دلمو به درد آورد) از لحاظ توان بدنی و آموزش هیچ چیزی کم نداشتن اون گروه از عزیزان سپاهی بدون رودربایستی بگم من هنوز هم گان میکنم که اون عزیزان از بدنه ندسا نبوده و زا بخشی دیگر از سپاه بوده باشندبه چند دلیل تسلطشون به دو زبان عربی و انگلیس ( تقریبا در ندسا این مورد جزو محالاته ، البته تک و توک بلدن اما نه در اون سطح ، با هم چندین مرحله ردیا رفتیم و از نزدیک باهاشون مراوده داشتم ) عدم تمایلشون به ورود به مباحث سیاسی داخلی ( بچه های ندسا شیفته مباحث داخلی و چپ و راست کردن و اصولگرا و اصلاح طلب کردنن برخلاف این عزیزان ) تسلط عجیب و باورنکردنیشون به مباحث سیاسی خارجی و بین المللی ( در ایم زمینه بچه های ندسا اطلاعتشون خوبه و مایل به بحث هستند منتها نه در حد این عزیزان و نه مثه این بزرگوارنا با علم و با منطق ) نظم و دیسیپلین بسیار ستودنیشون ( چیزی که توی سپاه ، یا دسته کم ندسا که بنده بیشتر با بچه هاشون مرواده داشته و دارم ، فاتحه اش خونده اس متاسفانه) سطح باورنکردنی و عالی آموزش و تمرینات این عزیزان ( با بچه های بدنه عمومی ندسا بوده و سطح آموزششونو میدونم ف و متاسفم که اینو میگم بسیار ابتدایی و پیش پا افتاده هست اموزششون ، چه در مباحث اکادمیک و چه مباحث عملی) آمادگیهای عجیب بدنی و استیل بسیار زیبا و ورزشکاری و رزمیشون( اینو هم فقط این عزیزانو در بدنه ندسا اینطوری دیدم و کمتر کسانی رو چنین یکدست دیدم ) صبر ف شکیبایی و بردباریشون و عدم حساسیتهای کذایی( در این مورد هم معمولا بدنه عمومی سپاه و ندسا رو که بنده بیشتر میشناسم ف حساس تر و زود از کوره در رو ترن ف مثلا برای یک فیلم تلویزیونی و یا مثلا شوئی چیزی اونا فوری از کوره در میرن اما این عزیزان انگار نه انگار ، انگاری یک عمره که دارن با این چیزا زندگی میکنن) لباس پوشیدن و ظاهر و سبک و سیاق زندگی کردنشون ( اینو به جرات میگم و با اطمینان خاطر در همه بدنه سپاه هیچ پاسداری رو با شلوارک و رکابی و پیپ و کاپتان بلک ندیده و حتی نمیتونستم تصور کنم ) درباره اعتقادات و باورهاشون هم زیاد نمیتونم چیزی بگم چون زیاد بحثی پیش نمیومد و به نظر میومد که از لحاظ اعتقادی هم انسانهای بسیار ارسخ و پر و معتقدی هستند و هیچ کاستی در این زمینه ازشون ندیدم و تقریبا تنها خصیصه مشترکشون با بدنه عمومی سپاه همین اعتقادات راسخ و انقلابیشون بود( البته میگم زیاد د راین زمینه وارد بحث نمیشدن ولی به وضوح از رفتارشون مشخص بود) یک نکته ای در رفتارشون بود که الان که فکر میکنم میبینم نسبت به بقیه بدنه سپاه شاید کمی شاخص تر بود ( البته این فقط برداشت منه اونم در بازسازی خاطرات در ذهنم ) و اون هم اینه که حس میهن پرستی این عزیزان شاید ( شاید ) از بدنه عمومی سپاه بیشتر بود ، شکی نیست که همه ایرانیان در همه ارگانها میهنشونو دوست دارن منتها این حس در ارتش بیشتر از سپاه است و در مقابل همه هم اسلام و انقلابشونو دوست دارن منتها اینبار این حسدرسپاه از ارتش قویتربه نظر میرسه ( البته این فقط برداشت منه) به نظرمیومد این عزیزان در این زمینه کمی حس میهن پرستیشون نسبت به بقیه بدنه سپاه بیشتر بود ، با حفظ همون حسهای اسلامی و انقلابی به جرات میتونم بگم سطح آموزششون خیلی خیلی خیلی خیلی فراتر از بدنه عمومی سپاه و ندسا بود که بنده رو به این شک انداخت که اینها تفنگداران عادی نیستن و الله ال اعلم واما تکاوران ارتشی بدون تجهیزات و بدون جنگ افرزارهای آنچنانی بسیار مستحکم ، قوی ، منظم و اموزش دیده بودند در عین کمبود نفرات و تجهیزات تا امروز اجازه ندادن گزندی به یک شناورمون برسه فکر کنم با اون اختلاف در تجهیزات ، امکانات ، جنگ افزار و حتی حقوق و مزایا این گونه عمل کردن تکاوران ارتشی چیزی در حد شاهکاره امیدوارم روزی برسه که همه بدنه سپاه به چنان سطحی از آموزش و تجهیزات و جنگ افزار و نظم و دیسیپلین و امادگی برسن که از اون تیم ورزیده و زبده دیدیم و همچنین امیدوارم روزی برسه که برای همه رزمندگان ایرانی جدای از لباس و ارگانشون اهمیت برابر و مساوی قایل بشیم و خدای ناکرده در حق کسی اجحاف و کوتاهی نکنیم امیدوارم اون گروه نمونه ف الگویی باشن برای همه نیروهای نظامیمون و همیشه تیمهای ویزه و تکاوریمون با چنان سطحی از امادگی رزمی ، اموزش ، روحی و تجهیزاتی ببینیم بیشک اگر به چنان سطحی برسیم هیچ دشمنی توان و جرات نزدیکی به مرزهای ما رو نخواهد داشت اگر بخوام اونا رو با برادران تکاور ارتش مقایسه بکنم به جرات میتونم بگم شاید در حد SBS ها نبودن ولی هیچ چیزی از تکاوران دریای و کلاه سبزهای ارتش کم نداشتن یه چیزو از ارتشیها برتر و سرتر داشتن اونم سطح معلومات و اطلاعات سیاست خارجیشون بود که بیشک از خیلی از مثلا تحلیلگران صدا و سیما برتر و بهتر بودن عجیب اطلاعاتشون مستند ، به روز و علمی و منطقی بود ( در این زمینه فکر کنم در ایران بی رقیب بودند)
- 252 پاسخ ها
-
- 18
-
حاج عباس عزیز دوست خوئب و ارزشمندم نه خوشبختانه بیشتر کشتیهامون دچار مشکل نمیشن و بعنوان نمونه سه اتفاق بزرگی که بر روی این کشتی افتاد برای اولین بار بود که بنده باهاشون مواجه میشدم اسکونج فایر از دست دادن سیستم کنترل موتور اصلی و این آخری که نشت استرن تیوب بوده در شرکت ما در طول حیاتش فکر کنم فقط دومورد گزارش شده اند همونطور که در اولین پست مربوط به این کشتی نوشتم این کشتی برای تعمیرات دوره ای 5 ساله اش از آب بیرون کشیده شده بود و در حین تعمیر با مشکلاتی مواجه شدکه بنده و گروهی دیگر رو برای رفع مشکل پیش اومده بصورت فوری و اضطراری اعزام کردندف بعد از اون مشکلات ، عجله جهت برگردوندن کشتی به چرخه کاری و بار بری ( با اطلاع تعمیرات شیپیارد از این موضوع) باعث شد که کارها عموما سمبل شده و سرهم بندی بشه و اونی که نباید پیش بیاد معمولا کشتی های بعد از اینکه تعمیرات دوره ایشون رو میگذرونن یک دوماه اول بخاطر مشکلات کوچیک و عدیده همیشه درگیرن مثلا واشرو وگسکت و او رینگی چیزی فراموش شده پیچ یا پیچهالی شل بسته شده ، قطعه ای اشتباه نصب شده و یا مثلا ولوی جهتش برعکسه و یا تنظیمات به هم خورده و ستینگها تغییر کرده اما سابقه نداشته یک کشتی پس از تعمیرات دوره ای 5 ساله و بیرون کشیده شدن از آب و به حوض خشک رفتن دوباره بعد از 6 ماه به حوض خشک برعه و از آب بیرون کشیده بشه متاسفانه عجله و سرسری گرفتن تعمیرات و اون ماجراهای ابتدایی که برای حلش مارو اعزام کردند دست به دست هم داد و کار رو به اینجا کشوند که برنامه به حوض خشک بردن کشتی رو بجای 5 سال بدقیقا 6 ماه بعد اجباری کرد( قانون و منطقا 5 سال بعد از تاریخ بیرون اومدن از حوض خشک دوباره برای تعمیرات دوره ای باید به اونجا بر میگشت نه 6 ماه بعدش) امیدوارم پاسخ ابهامتونو گرفته باشین
-
IRAF عزیز و دوست داشتنی مشکل از نبود تکاور نبود اگر تاپیک رو از اول دنبال کرده باشین دیدن که گفتم که دوتا کشتی یکی درنقطه آلفا و یک بتا بود که بر روی هرکدومشون تعدادی تکاور بسته به ظرفیتشون وجود داشت که کشتیهایی که از خلیج فارس میرفتن از آلفا نفرمیگرفتن و در بتا اونا رو تحویل میدادن و برعکس کشتی های که از دریای سرخ میومدن از بتا میگرفتن و در آلفا اونا رو به کشتی..... تحویلشون میدادن خوب وقتی کشتی هایی که از دریای سرخ میان زیاد بوده و در عوض کشتی کمی از خلیج فارس اومده این تناسب خودبخود بهم میخوره و بر روی یکی مثلا در این مثال بر روی الفا تجمع نفرات میشه و بر روی بتا کمبودو یا نبود نفرات وقتی همچین موردی اتفاق افتاد ، برای جلوگیری و تامین کسری هر طرفی که با کمبود نیرو مواجه بود ، از طرف مقابل برای ارسال گارد بر روی کشتی برخلاف روال متدالو 3-4 نفر میدید به یکباره مثلا10 نفر رو میفرستادند تا کمبود نقطه مقابل جبرالن بشه همچنین افزایش بیش از ظرفیت در یک نقطه جدای از کاهش امار طرف مقابل مشکل اسکان و تغذیه و ساپورت رو هم بوجود می آورد الان از شیوه تازه تر و بهتر و مفید تری استفاده میشه که اگر اجازه بدین شیوه و تاکتیک جدید رو نگم
-
[right][font="Arial","sans-serif"][size=3]در سفرهای بعدی اتفاق خاصی نیوفتاد تا آخرین سفر من که رفته بودیم انسوکنا و اونجا در حال تخلیه بار بودیم[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]یکی دیگه از کشتی های ما به مقصد روتردام اومد کنار دست ما برای تخلیه نیمی از بارش (به علت محدودیت آبخور و عمق کانال سویز سوپرتانکرها نمیتونن با بار کامل از سویز رد بشن)[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] ما درابتدای کانال سویز و در بندر انسوکنای تعدادی تانک فورم اجاره ای از مصرداریم و تعدادی هم در انتهای کانال سویز و در بندر اسکندریه مصر( ترمینال نفتی سی دی کریر) [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]سوپرتانکرهامون دو وظعیت تخلیه بار درانسوکنا دارن:[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] یکی اینکه بارشونوبصورت کامل در انسوکنا خالی میکنن و برمیگردن برای بارگیری و کشتی های دیگه امون توی مدیترانه میان و بار رو از ترمینال نفتی سی دی کریر بندر اسکندریه میگیرن و میبرن برای کشورهای مقصد[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]دوم اینکه نیمی از بارشونو خالی کنن تا آبخورشون کمتر بشه بعد با گذشتن از کانال سویز اونطرف و در سی دی کریر مابقی بار( همون بار تخلیه شده خودشونو) رو بگیرن و خودشون به طرف مقصد بارو حمل کنن[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]یک نکته هم بگم که اختلاف مسیر عبور از کانال سویز نسبت به دور زدن افریقا حدود 12 روزه که کلی مبلغ سوخت و کرایه اش میشه ( حتی با لحاظ کردن مبلغ کلان هزینه ترانزیت از سویز و این تخلیه و بارگیری نیمی از کل بار درابتدا و انتهای سویز)[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]خوب اون روز هم یکی از [/size][/font][size=3]D[/size][font="Arial","sans-serif"][size=3] کلاسهای ما ( یک کشتی دی کلاس ساخت چین) اومد کنار دست ما برای تخلیه بار تا نیمی از بارشو تخلیه کنه و بعد از سویز بره روتردام هلند.[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] پایین درگیر کارهای تخلیه بار بودیم که یکی از بچه های عرشه پشت واکی تاکی بهم گفت یکی پشت وی اچ اف میخواد باهات صحبت کنه ، رفتم پل فرماندهی، یکی از دوستان همدانشگاهی من بود که دو دوره از من مادونتر بود و الان افسر عرشه اون سوپرتانکردی کلاس بود ، کلی باهم شوخی کردیم و بعد که مشخص شد میخوان بعد از تخلیه بار در رتردام به نروژ برن و بین برگن و سنت جوینز کانادا لاینر بشن ماجرای خاطرات و مخاطرات رو براش گفتم و کلی هم مسخرشون کردم و سر به سرشون گذاشتم[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]گذشت و فردا صبح اونا طی کاروان تشکیل شده به سمت مدیرتانه حرکت کردن ( برای عبور از سویز کشتی ها در دو کاروان ازدو طرف وارد سویز میشن )[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]در حال تخلیه بار بودیم که از تهران خبر دادن که متاسفانه کشتی مورد نظر( همونی که دوست بنده افسر عرشه اش بود) در حال عبور از کانال سویز کنترلش فیل کرده و با کانال برخود داشته و برای تعمیرات مجبوره که برگرده به دبی و ازآب بیرونش بکشن و ببرنش حوضچه خشک!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]به همین دلیل در حال برگشت از کاناله و برگشتنی مابقی بارشو خالی خواهد کرد!!! از ما خواستند که بعد از تخلیه بار باقیمونده خودمون ، به لنگر بریم تا داکیومنتها و مدارک عبور و بالاخص مدارک بار برامون ارسال بشه تا ما اون بار رو بجای کشتی تصادف کرده حمل کنیم و به رتردام ببریم[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]فک هممون کش اومد و دو دستی زدیم تو سر خودمون ( خاطره اونهمه مصیبت سفر قبلی بین نروژ و کانادا توی ذهن من شروع کرد به رژه رفتن و مو به تنم راست شد)[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]با پایان تخلیه بار طبق دستور رفتیم لنگر و سه روز در لنگر منتظر موندیم، روز چهارم بهمون دستور کشیدن لنگر و حرکت برای عبور از کانال سویز دادن اما[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]هرچی کوشیدیم لنگر بالا نیومد که نیومد!!!!!!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]وینلسها رو باهم درگیر کردیم هردو وینلس پرت و استاربرد رو درگیر کردیم( دوارهای چپ و راست) اما دندونه های دوار پرت ساید(سمت چپ) که سمت لنگر به آب انداخته شده بود شکست و خورد شد اما لنگر بالا نیومد!!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]چندین روز کارمون شده بود جوش دادن دندونه و تلاش برای بالا کشیدن لنگر که تکون نمیخورد ، همه تکنیکها و روشها رو استفاده کردیم جواب نداد ، در تماس با تهران گفتن که مشکل از جوشکاری شماست و جوشتون مناسب نیست ، همون روز یک تیم مجهز از تکنیسینهای مصری با کلی دم و دستگاه اومدن رو کشتی اما اونا هم هرچی جوش دادن با اولین تکون برای بالا کشیدن لنگر جوشها بریده و کنده میشد[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]بعد از دو روز اونا هم اعلام کردند که کاری ازشون برنمیاد!!! نهایتا درخواست مرین کرین کردیم و یک جرثقیل دریایی و چند تا غواص اومدن و لنگر رو که زنجیر به شکل بسیار عجیب و وحشتناکی دور و ورش چمبره زده بود و در گل و لای فرو رفته بود رو بالا کشیدن و گذاشتنش رو عرشه کشتی( لحظه بیرون اومدن لنگر با اون زنجیرها ی پیچیده به دورش و اونهمه خزه و ... دقیقا شبیه یه فبلم ترسناک شده بود وحشتناک بود یکدفعه دیدیم یه چیز نامعقوب و کریه و زشت و گنده از آب زد بیرون واقعا صحنه جالبی بود اولش همه یکه خوردیم درکل صحنه جالبی بود، کسانی که صحنه به سطح اومدن یک زیردریایی رو بدون اطلاعشون از نزدیک دیده باشن میفهمن من چی میگم یهو یه چیز بزگ و گنده از زیر آب میزنه بیرون ....) بعد هم با کمک یک جرثقیل دیگه پیچ و گره های زنجیر لنگر رو باز کردیم و مشکل برطرف شد منتها دیگه کشتی شرایط عبور از سویز رو نداشت، چون بدون لنگر اصطلاحا توان دریانوردی استاندارد و ایمن کشتی سلب شده بود ( البته دو یا سه روز قبلش یک کشتی دیگه امون برای گرفتن بار از کانال عبور کرد و رفت اونور مدیتراته و بار رو گرفت به مقصد رتردام)[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]با بالا اومدن لنگرو برطرف شدن پیچش و سیکیور کردنش روی عرشه اصلی ما به سمت خارگ حرکت کردیم و حدودا دو-سه روز بعد از کشتی دی کلاس تصادف کرده که با بدنه پاره و سرعت بسیار پایین در حال رفتن به سمت دبی برای تعمییرات بود گذشته و به مسیرمون ادامه دادیم تا رسیدیم به نقطه بتا و دریافت تکاوران دریایی ، که اعلام شد متاسفانه به علت کثرت کشتیهای برگشتی از مسیر دریای سرخ الان هیچ تکاوری روی کشتی وجود نداره و شما باید بدون نیروی گارد از منطقه دزدان دریای عبور کنید!!!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]با احتیاط کامل ورود به منطقه ودرخواست حمایت ناوگروه رزمی رو به تهران اعلام کردیم و طبق برنامه و چک لیستهای استاندارد شرکت با هشیاری کامل و بالاترین سرعت ممکنه شروع به طی مسیر کردیم.[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] از تهران خبر رسید که ناوگروه رزمی ارتش در منتها الیه کوریدور حمایتیه و تا ما چندین روز فاصله داره اما با تمام سرعتش به سمت ما حرکت میکنه تا بتونه در میانه های مسیر بهمون برسه!! به خدا توکل کرده و حرکت کردیم[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]روز اول به خوبی و خوشی سپری شد، اما متاسفانه روز دوم با مشکل بسیار بسیار حادی مواجه شدیم ، استرن تیوب کشتی به نشتی افتاد( استرن تیوب یا لوله انتهایی تنها جاییه که مثه مابقی بدنه کشتی که دوجداره و محفظه بسته هستش محفظه بسته نیست ، جاییه که شافت از بدنه کشتی خارج میشه و دارای آب بندیهای بسیار بسیار حساس و با ضریب ایمنی و امنیت بالاییه اما از شانس بد ما در بدترین موقع ممکنه به نشتی افتادند، این نشتی اگر ادامه پیدا میکردو گسترش میافت براحتی میتونست باعث غرق شدن کشتی بشه) [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] باتوجه به نوع و سیستم روغنکاری پیشرفته بکار رفته در این کشتی که سیستم بروزترو کاراتر و با قابلیت مانورپذیری بالاتری نسبت به کشتی های قدیمی تره، ما برای روانکاری این منطقه و آب بندها ( [/size][/font][size=3]SEALING SYSTEM[/size][font="Arial","sans-serif"][size=3]) دو سامانه ترکیبی های گرویتی - لو گرویتی و های های گرویتی داشتیم که ما با سویچ کردن به های های گرویتی ( یعنی اون سیستمی که خیلی خیلی بالاتر از خط آبخور بود و جابجایی روغن روانکار سیستم با آب شیرین و همچنین کاهش سرعت، و تریم بای هد کردن کشتی ( تریم بای هد کردن درست مثه یک جنگنده که نوز و دماغه رو به سمت پایین میده) ما هم با تخلیه تانک و مخزن بالاست عقبی ([/size][/font][size=3]AFTER PEAK TANK[/size][font="Arial","sans-serif"][size=3] ) و پرکردن تانک تعادل سینه ( همون تانک اما در جلو ) و بازی کردن با مقادیر آبهای تعادل تانکهای تعادل کمی(به مقدار بسیار کمی) به کشتی تریم با هد دادیم ، اینکار بسیار بسیار خطرناک بوده و میتونه کشتی رو دقیقا از وسط به دو نیم کنه و نباید از حد مجازی جلوتر رفت ، ولی چون تا قبل از اون ما تریم بای افت بودیم این تریم باعث شدکه آبخور در قسمت پاشنه و عقب کشتی به حداقل ممکن برسه و نفوذ آب دریا به کشتی به حداقل برسه البته ما با تعویض سیستم به های های گرویتی و استفاده از آب شیرین سعی کردیم جهت نشتی رو معکوس کنیم و بجای نشت از دریا به کشتی سیتم رو اینورت کرده و آب شیرین رو به دریا نشت بدیم تا از خطر آبگرفتگی و غرق شدن دور بشیم،همزمان همه کشتی و موتورخونه رو برای شرایط آب گرفتگی موتورخانه و احیانا از کار افتادن سیستمها اماده کردیم و همه چک لیستهای مربوطه رو مو به مو به اجرا گذاشتیم در ضمن تهران هم در جریان موبه موی اتفاقات قرار گرفت (تیم تخصصی از سرمهندسان و کاپتانان ارشد در تهران تشکیل شده و میکوشیدن که مارو راهنمایی کنند که مرحله ای رو به اشتباه انجام ندیم)[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] البته بعداز انجام دادن اینکار و کاهش از آبخور پاشنه با محدودیت های دیگه ای هم مواجه شدیم:[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] پروانه نباید از آب خارج میشد وباید همیشه درآب میموند اما با اینکار داشت به سطح آب نزدیک میشد، جدای از این موضوع چون سطح بزرگی از سکان از زیر آب خارج میشد بالطبع در کنار سرعت پایین ، توان ری اکشن پایین آبهای پرتاب شده با پروانه کشتی و شکل هد دون شده کشتی ، قدرت مانورمون به حداقل ممکنه و چیزی در حد بسیار بسیار کند رسیده بود[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]تازه اینها در حالی بود که سیتم کنترل خودکار موتور اصلی مدت یک هفته ای میشد که از کار افتاده بود و همه دستورات و کنترلها بصورت دستی و به سبک و سیاق جنگ جهانی دوم صورت میپذیرفت ( گل بود به سبزه هم آراسته شد)[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]درحالی که هرکسی چه در موتور خونه چه در عرشه( برای تغییر تعادل و آبگیری و تخلیه تانکهای تعادل و چکهای پروانه و سکان و درفت و.... ) داشت تو سر خودش میزد و کاری میکرد و به طرفی میدوید وهمه فکر و ذکرمون به گرافهای تنشی و تعادلی و حرکتی کشتی و پارامترهای موتور اصلی و سیستمهای پروپالشن و سکان بو دو هیچکی هم حواسش به بیرون نبود به یکباره یکی از ملوانا داد زد : [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]دزدا![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] شوکه شدیم ! در بدترین شرایط ممکنه و درحالی که ما برای غرق نشدن داشتیم میجنگیدیم یکهو دزدان دریایی مثه عجل معلق نمیدونم از کجا پیداشون شد و چند تا از قایقاشون 0 اگر اشتباه نکنم چهارتا بودن ، چون من موتورخونه بودم دقیقا ندیدم و فقط از بچه ها شنیدم و درست مطمین نیستم که سه تا بودن یا چهارتا)[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]همه خشکمون زد[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]هیچکاری عملا نمیتونستیم بکنیم[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]بدجوری ناخواسته افتاده بودیم تو تله ، هیچکاری از دست هیچکی ساخته نبود همه کپ کرده بودیم باورش شاید سخت باشه اگه بگم هنوز اون خشک شدن دهنم یادم مونده و الان هم مینویسم همون حس رو باز هم تجربه میکنم!!!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]خیس عرق بودم از بس بالا و پایین دویده بودم به یکباره یخ کردم ، آب دهنم خشک شده بود نمیدونستم باید چیکار کنم آخه خانواده چندتا از بچه ها همراهمون بود و مثه خواهرای خودمون میموندن ، ناموسمون به حساب میومدن و ایرانی هم ناموس پرسته[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]اون لحظه نه فقط من که همه بچه ها همه و همه تنها فکرمون اون خانمهای همکارامون بود که رو کشتی بودن[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]خودمون مهم نبود نهایتش گروگان میگرفتنمون بعد از چند ماه ولمون میکردن حالا کشته هم میدادیم موردی نداشت[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]از هیچکدوم از اونایی که در راه میهن کشته شدن نه بهتر بودیم و نه خونمون رنگینتر بود و نه جونمون عزیزتر[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]منتها همسران همکارانمون همراهمون بود و این یکی رو نمیشد کوتاه اومد مثه خواهرای خودمون میموندن و دفاع از ناموس واجبه اما حالا با دست خالی اون هم در برابر این وحشی های آدم ندیده!!!!! چیکار میتونستیم بکنیم[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]زانوهام سست شده بود اما باید خودمو سر پا نیگر میداشتم ، کمی خودمو جمع و جور کردم ، نباید خودمو میباختم نباید هیچکدوممون خودمونو میباختیم!! باید به فکر چاره بود باید راهکاری پیدا میکردیم تو ذهن هرکدوممون بدون استثنا این چیزها اومد اینکه چطور میشه نزاریم دست اون کثافتهای عوضی به خانومهای ایرانی نرسه[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]دیزل ژنراتور دوم بخاطر شرایط اضطراری که دراون قرار داشتیم روشن و پارال بود پمپ آتشنشانی هم روشن بود همه سیستمها هم در حالت استند بای بودن و نیازی به کار خاصی نبود[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]فقط باید تصمیم میگرفتیم و به سرعت سیستم و کشتی رو برمیگردوندیم به حالت اول تریم بای افت و سرعتو زیاد میکردیم حتی با ریسک ورود آب به موتورخونه و آبگرفتگی موتورخونه[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]رسیده بودیم به اتاق کنترل و در حال همفکری و رایزنی نومیدانه بودیم که از پل فرماندهی خبر دادن یک بالگرد نیروی دریای آمریکا داره میاد طرفمون[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]همونطوری که دزدا یکهویی پیداشون شد !!! بالگرد یو اس نیوی هم همونطور بدون اطلاع پیداش شد [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]در تماس بابالگرد خودش اعلام کرد که وظعیتو تحت نظر دارن و داره میره سمت دزدا، دزدا هم با دیدن بالگرد هر کدومشون یک طرف در رفت !!!!! بالگرد مارو تا حدود یه ربع همراهی میکرد و ما هم اعلام کردیم که دروظعیت اضطراری قرار داریم و نیاز به همراهی یگان رزمی داریم [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]اونا هم گفتن یک ناوشون مارو کاور خواهد کرد البته با فاصله زیاد چون وظیفه اصلیش اسکورت یک کاروان دیگه بود [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]کمی که ناو اونا از ما فاصله اش زیاد شد ( بخاطر اختلاف سرعت زیاد اونا با مایی که لنگ لنگان میرفتیم ) ما رو به یک ناو فرانسوی پاس دادن که داشت به سمت ما میومد[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]اون روز هم با اون ماجراها گذشت تا نزدیکیهای 5 غروب روز سوم ناوگروه رزمی ارتش به ما رسید و با کاهش سرعتشون و حرکتهای حلقوی دور ما( میرفتن جلو دور میزدن برمیگشتن پشت سرما و دوباره همینطور آخه سرعت ما وحشتناک پایین بود) ما رو تا انتهای کریدودر همراهی کردن و بعد ما هم با تشکر از اونا به مسیرمون با همون وضعیت ادامه دادیمو رفتیم دبی ، حوضچه خشکی که برای کشتی تصادف کرده اجاره شده بود رو به ما اختصاص دادن و ما مستقیم رفتیم تو حوضچه و کشتی رو از آب کشیدیم بیرون [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]یعنی دقیقا 6 ماه بعد از اینکه تازه از حوضچه خشک در اومده بودیم دوباره برگشتیم حوضچه خشک !!!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]7-8 روز بعد هم بنده با اتمام ماموریتم و تغییر و تحول با جانشینم از کشتی پیاده شدم منتها اون روزیکه میخواستم صبح ساعت10 از کشتی بریم ساعتهای حدود8 صبح که برای خداحافظی از بچه ها رفتم پایین، سرمهندس هندی بهم گفت حالا که داری میری بالا توی [/size][/font][size=3]AC ROOM[/size][font="Arial","sans-serif"][size=3] ( اتاق سامانه های تهویه و تبرید منزلگاه و اکومودیشن) این مهندس برق جدیدمونو( پاکستانی بودن ایشون ) هم همراهت ببر و بهش پنلها رو نشون بده و فنهای یونیت شماره دو رو هم روشن کنید![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]رفتیم اتاق تهویه و تبرید منزلگاه و پنلها رو بهش نشون دادم وتوضیحات مختصری هم درباره نحوه کارکرد سیستم بهش دادم و بهش هم گفتم همیشه برای روشن کردن سیتم اول فن تغذیه ([/size][/font][size=3]SUPPLY FAN[/size][font="Arial","sans-serif"][size=3] )[/size][/font][size=3] , [/size][font="Arial","sans-serif"][size=3] و بعد فن تخلیه ( [/size][/font][size=3]EXHAUST FAN[/size][font="Arial","sans-serif"][size=3])[/size][/font][size=3] [/size][font="Arial","sans-serif"][size=3] رو روشن کن و ایمنی سیتم رو هم براش یاد اوری کردم !!!!!نکات مهم چک و بررسی رو بهش گفتم بعد با واکی تاکی به سرمهندس گفتم که من آماده ام! گفت: استارت بزن![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]دستمو بردم رو شاسی استارت سوپلای فن و .....[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]چشمتون روز بد نبینه[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] گرومپ!!!!!!!!!!!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]فقط میدونم پرت شدم عقب و دیگه چیزی نفهمیدم !! وقتی بهوش اومدم تو بیمارستان کشتی بودم!!! بعد که کمی حالم خوب شد و رفتیم بررسی وظعیت کردیم!! دیدیم یه اتصالی شده بود و کانتکتور و مانتکتور و خلاصه دل و روده پنل منفجر شده و آتیش گرفته بود ! نقطه برخود سر من به بدنه [/size][/font][size=3] [/size][size=3]air handling unite [/size][font="Arial","sans-serif"][size=3]دچار یه فرورفتگی شده بود اگر سرم کمتر از یه وجب اینورتر خورده بود بجای بدنه عایقسازی سیستم تهویه مطبوع میخورد به یک نبشی بزگ و .....[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]خلاصه این هم آخرین روز کاری بنده توی اون کشتی بسیارخوب بود اونم درحالی که رسما جایگاهموتحویل داده بودم، مدارکمو تحویل گرفته بودم و هیچ وظیفه و مسیولیتی روی کشتی نداشتم و قانون دیگه پرسنل اون کشتی هم نبودم ( سوپرتانکری که براستی کشتی خوبی بود، درسته از لحاظ کاری خیلی اذیتمون کرد اما کشتی خوب و خوش رکابی بود!! دوستان خوبی پیدا کردم، خاطرات خوبی هم ازش بجا موند و خیلی چیزای هم اونجا یاد گرفتم ،یک دانشگاهی بود برای خودش )[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] یادش به خیر[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]یاد همه دوستانم در اون کشتی به خیر[/size][/font][/right]
- 252 پاسخ ها
-
- 29
-
آقا دستت درد نکنه من میکوشم که معمولا از این وازه ها استفاده نکنم اما متاسفانه گاهی حواسم نیست و تند تند تایپ میکنم و بعد فراموش میکنم ویرایششون کنم دستت درد نکنه سعی میکنم از این به بعد بیشتر حواسم جمع باشه ممنونم
-
خوب پس از مدتها دوری و بیکاری و... بماند !!! بازم درود بر همگی اومدم تا اگر خدا بخواد دوباره با ادامه خاطراتم در خدمت دوستان باشم البته یک نکته رو هم ذکر کنم که زین پس بصورت همزمان در دوجا این مطلب رو دنبال میکنم اول اینجا بعد هم درانجمن گنج جنگ که اونجا هم محیطی بسار پربار و مفیده بالاخص باب ودن شمار ی از عزیزان کهنه سرباز و قهرمان سرافراز زمان جنگ همچون جنابان مازندارنی،ملایری ، آرتیمیس ، مهرنیا ، تورخانی، عقیقی روان ، ملک زاده و... گروهی دیگر از عزیزانی که الان حضور ذهن ندارم توصیه میکنم حتما به این انجمن سری بزنین و از مطالب پربارش استفاده وافر ببرید و اما ماجراهای من و برادران عزیز دل دزدان دریایی!!!! [right][font=Arial","sans-serif][size=3]بعد از اون ماجراهای نامه نگای در برگشت از خارگ به مقصد انسوکنای مصر اینبار 5 نفر متشکل از چهار نفر از تگاوران دریایی ارتش و یکنفر لباس شخصی تحویل گرفتیم تجیهزات ( بهتره بگم جنگ افزارشون) اینبار بهتر بود دو قبضه ژ-3 ، دوقبظه یوزی ، دو قبضه تیربار روسی ( خودشون بهشون میگفتن تیربار گرینوف بنده سلاح های روسی رو خوب نمیشناسم ) و یک قبضه دراگانف ( یا قناسه در زبون عامیانه ) البته بعدا مشخص شد فشنگهای مخصوص تک تیراندازی برای دراگانف ندارن و از فشنگهای عادی تیربار گیرینف استفاده میکردن که در انتهای پوکه اشون یک غلاف رینگی پهن بود که با فشنگهای غربی و حتی فشنگ تفنگهای روسی مثه کلاشنیکف و تیربار سنگین 12.7 م.م. دوشکا متفاوت بود[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]کمکشون کردیم که تجیهزاتو به پشت بریج بیارن و بعد طبق معمول کابینهاشونو بهشون نشون دادیم و بعدش هم جلسه بریفینگ که اون لباس شخصی که از سازمان...... بود گاها دخالتهای بیموردی میکرد که متاسفانه کارشناسانه هم نبود اما حرفش خیلی برو داشت و تاثیر زیادی بر تگاوران داشت و تقریبا شبیه فرماندهشون میموند[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]بعد از جلسه قرار یک تمرین مبارزه با دزدان دریایی رو گذاشتیم اما قبلش قرار شد سلاح ها رو تست کنن که متاسفانه هردو تیربار و یکی از ژ-3 ها دوباره با مشگل گیر کردن مواجه شدن، با اجازه و همکاری سرمهندس سلاح ها رو به وورکشاپ بردیم و اونا رو تمیز و روغن کاری کردیم و با اسپشیال کیمیکال کلینرهایی که داشتیم زنگ زدگیها و پوسیدگیها رو برطرف کرده بعد با روغن مناسب روانکاریشون کردیم و اومدیم رو عرشه و اونا رو تست کردیم که شکر خدا مشکل برطرف شد[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]خوبی اینکار این بود که بنده دسته کم یک آسشنایی نسبی و مختصر با سلاح های روسی هم پیدا کردم [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]اون تگاوران عزیز میگفتند درمقایسه با تیربار"ام ژ-3 " برترین حسن تیربار گرینوف گیر نکردنشه که اینبار متاسفانه هردو در همون برست اول دچار گیر شدن (دربازدید و حین تمیزکردن مشخص شد که به شدت کثیف بودن و میشه گفت اصلا بهشون رسیدگی نشده بود که این متاسفانه بیشتر به عدم حساسیت کاربرها برمیگشت)[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]در اون سفر تا پیاده کردن تگاوران دریایی اتفاق خاصی نیوفتاد و مورد مشکوکی مشاهده نشد ، تنها نکته قابل ذکر در اون سفر موضوع جشن کشتی بود[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]در کشتیهای تجاری بنا به پالیسی شرکتها برای حفظ روحیه پرسنل به هر بهانه ای سعی میشه معمولا هر دو سه هفته یکبار جشنها و پارتیهایی برگزار بشه که با بهانه های ملی ،مذهبی و اگر چیزی هم دم دست نبود جشن تولد برخی ها رو بهونه میکنیم ویا مثلا هر موضوعی رو که بشه بهونه کرد و جشنی برپا میشه برای دورهم بودن و افزایش روحیه کروی کشتی( البته این قضیه رابطه مستقیم با نظر و خصلت کاپتانها داره متاسفانه برخیهاشون از این مبلغی که ماهیانه برای چنین کارهای و تحت نام اینترتیتمنت درنظر گرفته شده خرجی برای بچه ها نکرده و اونو در جیب مبارک میگزارن و درکنارش حتی از هزینه پرویژن پرسنل هم میزنن ، درمقابلش هستند کسانی که از حقوق ماهیانه خودشون هم برای شاد بودن و حفظ روحیه پرسنل خرج میکنن منتها دسته اول خیلی بیشتر از دسته دوم هستند البته متاسفانه)[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]بگذریم [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]در یکی از اون روزها هم نمیدونم به چه بهونه ای جشنی برگزار شده بود و طبق رسوم کشتی در هر جشن بازیها و مسابقاتی برای تنوع برگزار میشه و به برندگان بصورت کش از طرف کاپتان مبالغی هدیه داده میشه ( که معموا سعی میشه این برنده ها از بین نفرات با حقوق دریافتی پایینتر باشه ، یا اگر یکی از افسران ارشد برنده بشه معمولا اونو به پایین ترین رده زیر دست خودش هدیه میده ، اینم عمومیت و اکثریت داره ولی کلیت و حتمیت خیر)[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]اون روز هم چند مسابقه درنظر گرفته شده بود که یکی از اون بازیها بازی دبرنا بود و بالطبع ما برای احترام و تشکر از بچه های نداجا اونارو هم به جشنمون دعوت کردیم ، پارتی شروع شد و ادامه پیدا کرد تا رسدیم به شروع بازی و مسابقه و توضیح اون که همون لباس شخصی به بچه های تگاور دستور داد که برگردین کابیناتون و حق بازی ندارین اون درجه دارهای بنده خدا هم اطاعت امر کردن و با پوزش خواستن از ما برگشتن کابینهاشون و در کل جشن از هم پاشید [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]ادامه دادیم به جشن اما هیچکسی حال و حوصله نداشت ، یه طورایی همه حالمون گرفته شد [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]اون سفر با اون خاطره تلخ دلگیر شدن بچه های تکاور متاسفانه به پایان رسید هرچند روز پیاده شدنشون بچه ها سعی کردن با دان هدیه هایی مثه مجسمه هایی که از مصر خریده بودیم و پاپیروس و ... کمی از دل اون بزرگواران دربیارن اما متاسفانه رفتار اون لباس شخصی بد تاثیری بر هممون گذاشت[/size][/font][/right]
- 252 پاسخ ها
-
- 19
-
[quote name='Goebbels' timestamp='1366779199' post='308714'] [quote]جدای از مساله تنبلی و سایر قضایا یه چیز این تصویر برای من خیلی جالب بود یه جنگنده سقوط کرده اونم بعد از حدود 36 سال و بدنه اینقدر تمیز و بدون ایراد کمی تا قسمتی جدی عجیب بود برام 36 سال بودن لابلای تجهیزات بنجل بدون رنگ و تعمیرات و... اونوقت بدنه و استراکچر اینقدر تمیز و بدون زنگ و پوسیدیگ و...اونم تازه یه جنگنده سقوط کرده کمی عجیب بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/quote] [url="http://www.airliners.net/photo/Iran---Air/McDonnell-Douglas-F-4D/2243987/&sid=39248acb7c4c1860ce4891236a1356bc"]http://www.airliners...e4891236a1356bc[/url] به قسمت Remark توجه کنید! هر قضیه ای ممکن است دلیل خاصی داشته باشد! اگر ما از دلیلش با خبر نیستیم و اشراف کاملی به قضیه نداریم دلیل بر این نمیشود که نادرست است یا هر چیز دیگری! به خصوص اینکه مطلب از سایت معتبری همچون Airliners است و ایضا عکاس آن نیز شخص معتبر و مطلعی است! [/quote] دوست بسیار اندیشمندم جناب گوبلز عزیز و گرامی خدای ناکرده قصد، نیت و منظورم تکذیب و یا تشکیک در صحت و یا سقم این عکس و خبر نبوده و نیست تنها بعنوان کسی که تاپیرات اروزن و کروژن و ایمپکتهای سقوط و برخورد رو بارها و بارها در زمینه کاری خودم و بعنوان تخصص خودم میبینم و دیده ام ، این تصویر اونم برای یک جنگنده سقوط کرده اونم بعد از حدود 36 سال واقعا جای تعجب داشت اینو به جد میگم که از لحاظ فنی سالم بودن بدنه و استراکچر یا بهتر بگم سالم ماندن این کامپاننتهای این جنگنده آنهم پس از 36 سال و آنهم در این حد برایم بسیار تعجب برانگیز بود بنده تنها تعجب خودم رو از این بابت اعلام کردم هیچ نظری درباره اصل ماجرا ندارم چون اطلاعی از این زمینه ندارم امیدوارم رفع سوتفاهم شده باشد قلمت روانو اندیشه ات پایدار
-
هرچند انحراف تاپیک میشه اما بله درباره دوتایی تا حدودی درست میفرمایید منتها فقط دیده شدنشون از زمین نیست یکسری مشخصات دیگه مثه چرخششون به دور هم و یا همراهیشون در مدار چرخشی هم هست درباره ستاره بودن ما ه خیر گلم شک نکن اشتباهه ستاره به جرمی آسمانی گفته میشه که با فرایندهای درونیش از خودش نور و انرژِ ساطع میکنه مثه خورشید ما که یه ستاره متوسط رو به کوچیکه ( متوسط کوچیکه) سیاره هم به جرمی گفته میشه که بدور یک ستاره میچرخه و از خودش نور ساطع نمیکنه بلکه نور ستاره اشو بازتاب میده و دیده میشه قمر هم جرمیه که به دور یک سیاره ( نه ستاره) مثه رمین میگرده و برخی سیاره ها تعداد قمرهای زیادی دارن مثه کیوان وسیروس و.. ولی زمن فقط یه قمر داره که اسمش ماه و در نجوم برای مشخص کردنش چون کرویه بهش میگن کره ماه مثه زمین که بهش میگن کره زمین و یا خورشید که به اونم میتونن بگن کره خورشید و یا بهرام یا تیر یا ناهید یا ... ببخشید دوستان که بحث تاپیک رو منحرف کردم واقعا پوزش میخوام سیناپس جان ببخش که مثبتهای امروزم تموم شده نمیتونم به نوشته ات مثبت بدم
-
جدای از مساله تنبلی و سایر قضایا یه چیز این تصویر برای من خیلی جالب بود یه جنگنده سقوط کرده اونم بعد از حدود 36 سال و بدنه اینقدر تمیز و بدون ایراد کمی تا قسمتی جدی عجیب بود برام 36 سال بودن لابلای تجهیزات بنجل بدون رنگ و تعمیرات و... اونوقت بدنه و استراکچر اینقدر تمیز و بدون زنگ و پوسیدیگ و...اونم تازه یه جنگنده سقوط کرده کمی عجیب بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
سیناپس جان کره ماه درسته ماه یک قمره نه ستاره است نه سیاره ستاره به چیزی شبیه خورشید گفته میشه و سیاره به چیزی شبیه زمین مابقی اجرام آسمانی اسامی خاص خودشون دارن مثه شهاب سنگ سهابی دنباله دار دوتای قمر و... ماه هم یک قمر فضاییه که دور زمین میگرده یعنی قمر زمینه و برای همه هم از پیشوند کره( کروی شکل) استفاده میشه)
-
گالری تصویری جالب از شستوشوی ضد ش.م.ر در دریا
elo پاسخ داد به Electro_officer تاپیک در گالري نيروي دريايي
الک جان اجازه ما هم دست شماست موردی نداره بفرستین برای اطلاعات عمومی همگانی خوبه که اینها هم بهشون اضافه بشه دستت هم طلا -
گالری تصویری جالب از شستوشوی ضد ش.م.ر در دریا
elo پاسخ داد به Electro_officer تاپیک در گالري نيروي دريايي
دست گلت درد نکنه 10 تا صلوات هم بنویس به حساب ما تصاویر جالبی بود اگر اجازه بدین بنده هم چند خطی توضیحات اضافه کنم همونطوری که دوست خوبمون گفتن این سیستم دوشهای شستشوی ناوهاست که جزی از سامانه ضد حملات ش .م.ه. هستش و علاوه بر این مورد کاربردهای دیگه ای هم داره یکی از مهمترین کاربردهاش برای اطفای حریقه که بعنوان " اسپرینگلر" ازشون استفاده میشه مورد دیگه استفاده از اونا برای " فومینگ" در زمان اتشهای روغنیه یک مورد دیگه " فومینگ" در زمان امرجنسی لندینگ جنگنده هاست و مورد مهم دیگه هم همانطوری که در تصاویر هم مشخص بود شستشو و نظافت یگانه ماشینو میبرن کارواش ، خوب ناوهواپیمابرو که نمیشه برد کارواش!! توی دریا برای شستشو و نظافت یگانها چه رزمی و چه تجاری از سامانه های جانبی استفاده میشه مثه سامانه های آتش خوار( اطفا حرق) و شستشوی شیمیایی و علاوه بر اون سیستمهای پرتابل فشار بالا( های پرشر واشینگ ماشین) هم استفاده میشه در زمان استفاده برای شستشوی عمومی مواد کلینر و دترجنتهای مخصوصی به سیستم اضافه شده و پرسنل زحمت شسشتوی دستی با طی و ماف و جارو رو میکشن و بعد دوباره پشت سرشون با آب شوردریا شستشو داده میشه و در نهایت با آب شیرین شستشوی نهایی صورت میگیره( برای جلوگیری از خوردگیهای ناشی از آب شور دریا، چون تاثیر آب دریا بر خوردگی چندین و چند برابر بیشتر از آب شیرینه)- 8 پاسخ ها
-
- 10
-
اقدامات تروریست و کشتن مردم عادی و بی دفاع هرجا که باشه کار زشت و وحشیانه ایه منتها یه چیزی تعجب منو عجیب برانگیخته درست همون روز توی عراق چند ده نفر کشته و بیش از دویست نفر زخمی میشن کک کسی نمیگزه یه کودک 8 ساله در امریکا در اثر این انفجار درگذشته ، خدا رحمتش کنه همه دیدن پیام دادن تسلیت گفتن خطابه سرودن و ... کانالهاست که داره برنامه میده رسانه ها و سایتهاست که شلوغ کرده اما اینور دنیا هواپیماهای آمریکا دقیقا همون روز چهارپنجتا بچه زیر 6 سال رو فرستاد اون دنیا کک هیچکی نگزید دوستان من همین آمریکا چقدر کودک و زن و مرد بی دفاع رو کشته؟ با پشتیبانی و حمایت اونا توی بحرین و سوریه چه خبره؟ چیه خون امریکایی ها رنگینتره؟ حقوق بشر اما با برابری خیلی خیلی بیشتر یه نزاد خاص؟ جالبه برخی دوستان بنده چشم عقلشونو روی دیده ها و شنیده های اینوری میبندن و کشته شدن یه گربه امریکایی رو هم به سو گمیشینن اما اونوقت بیخ گوش خودمون دارن روزانه کودک و زن و مرد و پیر و جون رو میبندن به بمب و موشک اما حضرات ... یادمون نره این همون امریکاییه که برای زدن ایرباس و کشتن زن و بچه های ایرانی به فرمانده ناوش مدال میده ببینید هیچ جای دنیا هیچکسی یعنی هیچ انسان وارسته ای ، عملیاتهای تروریسیتی و کشتن مردم بی دفاع و غیر نظامی رو تایید نکرده و نخواهد کرد تاییدش یعنی همراهی و همکاری و همفکری با اونا اما جالبه طرفداران دموکراسی غربی و حقوق بشر غربی همه سایتها ، کانالهلای رادیو تلیویزیونیف روزنامه ها و وبلاگها و.. چشمشونو فقط اونورکی میچرخونن، کشته شدن 3 امریکایی رو میبینن کشته شدن چند میلیون نفر دیگه رو نه نه آقا چند میلیون هم نه ، چند صد هزار نفر خوبه؟ یعنی خون و ارزش زندگی هر 100 هزار غیر امریکایی برابر یک امریکاییه؟ اونایی که زجه موره سر دادن تا حالا درباره افغانستان و وحشیگری و توحش غربیها چی نوشتن عراق سوریه بحرین فلسطین لبنان و همین خودمون ایران خیلی جالبه خیلی زیاد د آدم باید اونقدر از خودش بی هویت بشه که حتی کسایی که برای زلزله ما هم آرزوی مرگ و نیستی و نابودی ملت مارو میکنن دایه عزیزتر از مادر بشه مرگ بر آمریکایی که خیلی ها میگن یک شعار سیاسیه و بارها و بارها از طرف حتی مقامات هم عنوان شده که فقط سیاستهای آمریکما رو مد نظر قرار گرفته چطوره یک اظهار نظر نیم خطی فلان مقام 8 ساله پرچم شده اما بارها وبارها عنوان اینکه مرگ برآمریکا مرگ بر سیسات استکباری و آدم کشی و توحش آمریکایی هاست رو کسی متوجه نشده ؟ نه گلم وقتی بخوایم خودمون فریب بدیم میشیم همون جمله معروف معلم شهیدم دکتر علی شریعتی: استعمار برای استثمار یک ملت باید اولل اونا رو استحمار کنه بله تا ملتی به استحمار کشیده نشن برتری و سیادت و سروری استعمار رو نمیپذیرن خدایا! استحمار و خریت رو از میهنم و مردمم و من و کشورم بدور بدار
-
با درود به همه پوزش میخوام بابت دیر شدن خاطراتم چند دلیل داشت اول اینکه به شدت در دسترسی به سایت مشکل داشتم والان هم دارم منتها خیلی کمتر شده دلیلشو هم اخر سر هنوز نفهمیدم دوم هم اینکه میخوام بنا به همون حرفهایی که بالا نوشتم، یه عده ای خاص زحمت بکشن برن و کمی توی نت پرس و جو وتحقیق کنن و چهراتا خاطره و اظهار نظر دیگه رو هم بخونن و بعد بیان ....بیخیال سوم هم اینکه شکرخدا مهونای گرامی داشتم و سرم خیلی شلوغ بود امشب هم فقط اومدم سایتو چک کنم ، اگر عمری باشه فردا یا پس فردا با ادامه خاطرات درخدمتتونم
- 252 پاسخ ها
-
- 13
-
این مثلا همین چند لحظه قبل برای گالری بود برای خود سایت هم تا دیروز همین پیام رو میداد چحتی صفحه اول و یا هر لین و پستی در سایت
-
Server not found Firefox can't find the server at gallery.military.ir. Check the address for typing errors such as ww.example.com instead of www.example.com If you are unable to load any pages, check your computer's network connection. If your computer or network is protected by a firewall or proxy, make sure that Firefox is permitted to access the Web. حتی با جستجوگرها هم نمیتونم لینکهاس میلیتاری رو پیدا کنم البته تا قبل از دیشب حالا که داره کار میکنه این خطاییه که فایرفاکس میده
-
ببخشید من کمکم سر قضیه باز کردن سایت خودمون دارم سرگیجه میگیرم میشه یکی از بزرگواران سایت توضیح بدن مشکل چیه؟ چرا برای باز کردن سایت اینهمه مشکل بوجود اومده؟ یعنی عوض ئکردن قالب صفحه اصلی اینقدر تاثیر گذار بود ؟ همزمان یه سایت میلیتار دیگه هم قالب عوض کرد اونم کمتر از 24 ساعت و همه چیزم برگشت سرجاش الان یه هفته است زخم معده گرفتم برای باز کردن سایت دلمون لک زده بود بخداالان هم که تصاویر باز نمیشنبرای پیام فرستادن هم حتما باید بری به بخش ویرایشگر پیشرفته و الا پیام سند نمیشههمه مرورگرهای عالمو هم تست کردم
-
خوب پوزش بابت تاخییر بسیار بسیار زیاد این مطلب چند روزی بود که دسترسی به میلیتاری نداشتم هرکاری میکردم برای من باز نمیشد چندین مرورگر عوض کردم سیستمو عوض کردم نشد دلیلشو اخر هم نفهمیدم دیشب ابز شد دوباره به مشکل خورد تا چند لحظه قبل، بگذریم قبل از اینکه بخوام دوباره خاطره ای از خودم بنویسم اول میخوام یه مصاحبه با یکی از فرماندهان نیروی دریایی سپاه رو اینجا بذارم فقط و فقط هم به یک دلیل: متاسفانه یکی از آشناها و دوستان که بنده خودم به سایت معرفیش کرده بودم بگونه ای منکر خیلی از این تعاریف شد و به قول معروف اونا رو خالی بدنی دونست میخواستمم فقط جهت روشن شدن موضوع یه چند نمونه رسمی استناد کنم چه از سپاه چه ارتش چه شرکتهای دریایی خودمون و چه خاطرات دیگر همکارانمو تا هر عقل سلیم و پاکی بدون تعصب کورکورانه و جهل قضاوت کنه باشه تا خدا بهترین شاهد بر گفتار و رفتارمون باشه برای شروع کار: افزایش ماموریتهای سپاه آن طرف خط استوا/استقرار سپاه در ورودی و خروجی خلیج عدن چندسالی است که نام خلیج عدن با دزدی دریایی گره خورده است و این موضوع باعث شده تا نیروهای دریایی ایران برای حفاظت از کشتیهای ایرانی (همچون بیش از بیست کشور دیگر) به آن منطقه عزیمت کنند و حضوری مقتدرانه داشته باشند. حضور یگان دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این منطقه دلیلی شد تا گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس طی گفتگویی با "سردار محمد ناظری فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه" که در 117 روز ابتدای حضور ایران در خلیج عدن نقش اساسی ایفا کرد، به بررسی ناگفتههایی از این حضور مستمر و مقتدرانه بپردازد. * اولین کشتی های ربوده شده ایرانی چگونه آزاد شدند؟ سردار محمد ناظری فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه با اشاره به عملکرد این یگان در خلیج عدن در مقابله با دزدان دریایی گفت: زمانی که موضوع دزدان دریایی پیش آمد، دو کشتی از جمهوری اسلامی ایران که تحت پرچم کشورهای دیگر بودند، توسط دزدان دریایی ربوده شد و دزدان دریایی یکی از این کشتی ها را به منطقهای به نام "ایل" بردند. ناظری افزود: برای بازپس گیری آنها بعد از آنکه مقدمات اولیه صورت گرفت، قرار شد جهت مبادله، تیمی به آنجا برود که ما به عنوان گزینه «ب» انتخاب شدیم. وی ادامه داد: گزینه «الف»، تیم مذاکره با آنها بود و بخاطر اینکه سابقه این کار را نداشتند و برای اولین بار بود که به این منطقه میرفتند و از طرف دیگر، سواحل سومالی هم مخاطرات خود را داشت و حتی ممکن بود قبایل دیگر به تیم مذاکرهکننده حمله کنند و پولی که برای مبادله میبردند را بگیرند، ما برای تامین کشتی آنها همراه شدیم. فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه خاطرنشان کرد: دلیل دیگر حضور ما این بود که در صورتی که دزدان دریایی پول گرفته و کشتی را آزاد نکردند ما با کسب اجازه، دست به عملیات نظامی بزنیم و کشتی و پرسنل گروگان گرفته شده را آزاد کرده و به کشور بازگردانیم. ناظری ادامه داد: در ابتدا یک مشکلاتی پیش آمد و آنها نمیخواستند که ما به سواحل سومالی برویم و گفتند که مذاکره 70 مایل بیرون از سواحل سومالی انجام شود و مبلغ را بگیرند و کشتی را آزاد کنند ولی ما قبول نکردیم و به آنها گفتیم وقتی میخواهیم پول را تحویل بدهیم، باید کشتی خودمان را به چشم ببینیم و به فاصله 3 تا 5 مایل به آن نزدیک باشیم تا در صورتی که نخواستند آن را بدهند، ما اقدام نظامی کنیم و عملیات آزادسازی را انجام دهیم. * تکتیراندازان سپاه تمامی دزدان دریایی را تحت پوشش داشتند وی تصریح کرد: وقتی به آنجا رفتیم، نماینده جمهوری اسلامی مذاکره را آغاز کرد و از ما خواست که هیچگونه درگیری نظامی نداشته باشیم و ما هم با برنامهریزی که از قبل کرده بودیم، تمامی نفرات و رهبر دزدانی که کشتی ایرانی را گروگان گرفته بودند در کمین انداختیم. یعنی از فاصله 15 متری، به راحتی تکتیراندازان ما میتوانستند آنها را بزنند. فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه افزود: ما تیم غواصی و تجهیزات دیگری نیز همراه خود برده بودیم تا در صورتی که کشتی را آزاد نکردند، اقدام کنیم. ناظری ادامه داد: در هر صورت اجازه عملیات نظامی به ما داده نشد و نماینده جمهوری اسلامی با آنها به توافق رسید و افسر دوم کشتی آمد و آخرین اطلاعات را داد و پولها را برد و دزدان هم کشتی را ترک کردند و ما هم نیروهای خودمان را بوسیله 2 قایق تندرو از فاصله 5 مایلی به آنها رساندیم و بلافاصله که دزدان پیاده شدند، نیروهای گارد ما سوار آن کشتی شده و تامین آن برقرار شد. وی در ادامه گفت: به دلیل اینکه کشتی مدتی آنجا مانده بود، سیستم سکان آن دچار مشکل شده بود که توسط نیروهای ما مشکلش رفع شد و کشتی به سمت بندر سلاله عمان حرکت کرد و آن جا کار بازسازی و ادامه تعمیرات صورت گرفت. فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه اظهار داشت: در پایان این ماموریت، برخی پرسنل کشتی که ایرانی بودند با پرواز به کشور بازگشته و پرسنل خارجی هم به کشورهای خودشان رفتند و اولین ماموریت نیروهای ویژه دریایی سپاه در مقابله با دزدان دریایی خلیج عدن به پایان رسید. در این ماموریت نیروهای شناوری منطقه یکم و تکاوران آن همراه نیروهای ویژه بودند. * دومین کشتی ایرانی ظرف یک ساعت آزاد شد ناظری درخصوص دومین ماموریت یگان ویژه دریایی نیز گفت: 6 ماه بعد، کشتی دوم در منطقهای به نام "کاراتا" ربوده شد اما با تدابیری که اتخاذ کردیم در عرض یک ساعت اقدامات صورت گرفت و آزادسازی انجام شد و کشتی به ایران بازگشت. * استقرار تکاوران ویژه سپاه در ورودی و خروجی خلیج عدن وی گفت: پس از این دو ماموریت، مسئولین کشور به این نتیجه رسیدند که درست نیست هر 6 ماه غرامتی بدهیم و کشتی را آزاد کنیم و این موضوع از نظر نظامی هم سؤالبرانگیز بود. لذا تصمیم گرفته شد که یگان ویژه دریایی سپاه با برنامه ریزی منسجمی وارد عمل شود. فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه ادامه داد: با تدبیر سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه قرار شد یک کشتی به صورت ایستگاه در "بابالمندب" و یک کشتی هم در انتهای خلیج عدن در نزدیکی کشور عمان در دریای عربی مستقر شود و تمام کشتیهایی که از ایران میآمدند از ما گارد امنیتی بگیرند و آنهایی هم که از شرق آسیا میآمدند از ایستگاه دیگرمان تیم میگرفتند و تامینشان برقرار بود و در ایستگاه بابالمندب تیم را پس میدادند به گشت ما. پیمودن فاصله این دو ایستگاه بواسطه سرعت کشتیها از 3 تا 5 روز طول میکشید. * 117 روز حضور مقتدرانه سپاه در خلیج عدن ناظری با اشاره به طوفانی بودن دریا در زمان انجام این ماموریت و دشواری کار نیروها برای تامین کشتی های ترانزیتی، گفت: این ماموریت سپاه 117 روز طول کشید و بعد از 10 روز، یک ناو گروه دریایی ارتش نیز به خلیج عدن آمد. وی تصریح کرد: در این ماموریت، طی انجام چند عملیات، دزدان دریایی نتوانستند کشتیهای ایرانی را بربایند. * با توجه به تغییرات خلیج عدن، وضعیت خطرناکتر شده است فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه در ادامه به بررسی موقعیت منطقه خلیج عدن پرداخت و افزود: خلیج عدن وضعیت بخصوصی دارد و پل ارتباطی بین آفریقا و آسیا محسوب می شود و عریضترین قسمت آن 92 مایل است. منطقه سومالی هم به صورت ایلاتی است و هر ایل و قبیلهای منطقه، بارانداز و اسکله مخصوص خود را دارد و حکومت مرکزی چندان تسلطی بر این مناطق ندارد. ناظری گفت: شغل مردم سومالی دزدی دریایی نیست بلکه اینها ماهیگیران دیروز هستند که امروز بر اثر فقر، مبادرت به این کار میکنند و از طرف دیگر از تمام دنیا آن جا هستند و ثروت آنها را غارت میکنند و از منابعی که در دریا و سواحل سومالی وجود دارد بهره میبرند و هیچ سهمی به ملت محروم این کشور نمیدهند. وی ادامه داد: با توجه به این مسایل و نیز تغییرات آن منطقه، وضعیت خطرناکتر شده است و امروز این آبراه، خطرناکترین آبراه دنیا است و این وضعیت توسعه نیز پیدا کرده است. فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه تصریح کرد: این وضعیت قبلا فقط در خلیج عدن وجود داشت اما الان دامنه آن به شمال جزیره مالدیو و دریای عمان هم رسیده است بطوریکه در چند مورد، کشتیهایی در "رأسالحد" دزدیده شده و حتی در جنوب جاسک هم برخی موارد را داشتیم و عملیاتی که طی آن ناوگروه ارتش، کشتی چینی را نجات داد هم در همین منطقه بود. * افزایش ماموریتهای سپاه آن طرف خط استوا ناظری با بیان اینکه در طول این مدت، هیچگاه ماموریت ما قطع نشده است، گفت: حتی ماموریتهای آن طرف خط استوای ما بیشتر هم شده و برای تامین کشتیهایی که متعلق به خطوط جمهوری اسلامی هستند، نیروهای تامینی حضور دارند. * پوشش مسیر کشتی ایرانی توسط "بلک هاوک" آمریکایی وی درخصوص نحوه تعامل با دیگر کشورها ازجمله آمریکا در این ماموریتها افزود: هیچ درگیری با نیروهای آمریکایی نداشتیم بلکه آنها با ما همکاری داشتند. به عنوان مثال یک بار که با یک کشتی غیرنظامی از سومالی میآمدیم، یک بالگرد "بلک هاوک" آمریکایی آمد بالای سر کشتی ما و من به کاپیتان گفتم از آنها سؤال کن که چه کار دارند؟ کاپیتان گفت این بالگرد نظامی است و ما نمیتوانیم کاری کنیم. من گفتم نه اشکالی ندارد با آنها تماس بگیر و بگو که فرمانده یگان ویژه میگوید مطلبی پیش آمده؟ کاپیتان تماس گرفت و خلبان بالگرد هم اعلام کرد که از نیروهای تامینی پیمان CTS150 (پیمان جلوگیری از دزدی دریایی در خلیج عدن) است و این بار او از ما سؤال کرد که آیا کاری دارید؟ که من گفتم بله جلوتر برو و ببین آیا دزدان دریایی در مسیر راه ما هستند یا خیر؟ بالگرد آمریکایی هم رفت و بعد از نیم ساعت برگشت و گفت تا 50 مایلی مسیر شما را سرچ کردم و خبری نیست. فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه تصریح کرد: این یک روش جاری برای همه است یعنی وقتی کشتی وارد کریدور خلیج عدن میشود، توسط نیروهای ائتلاف مانیتور میشود و البته خیلی از کشورها هم در این منطقه به صورت مستقل، کشتیهای کشورشان را اسکورت میکنند از جمله ایران، چین، ژاپن، هند و ... * دزدان دریایی سومالی برای شیوخ عربستان، یمن و امارات کار میکنند ناظری ادامه داد: کشورهای عضو پیمان CTS150 پوشش بخشی از این آبراه را به عهده دارند. آبراهی که ناوگروههای ارتش جمهوری اسلامی ایران هم در بخشی از آن حضور داشته و آن را پوشش میدهند. وی افزود: در این منطقه چون خطر دزدی دریایی یک خطر جهانی است، همه به یکدیگر کمک میکنند تا جایی که حتی یک بار ناو فرانسوی با نیروهای ما تماس گرفت و اعلام کرد که در نزدیکی شما یک شناور دزدان دریایی دیده شده و حواستان به آن باشد. همچنین یکبار کشتی آمریکایی که در دریای عمان با خطر مواجه شد، ناوگروه ارتش جمهوری اسلامی به کمک آن رفت. فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه درخصوص دزدان دریایی سومالی نیز گفت: دزدان دریایی خلیج عدن یک سری ماهیگیران ساده هستند که اسپانسرها و سرهرمهای اصلی آنها شیوخ امارات، یمن و عربستان هستند و این غائله را آنها به پا کردهاند. ناظری اظهار داشت: آنها بدون اینکه شناخته شوند پول، سلاح و تجهیزات را در اختیار سومالیها قرار میدهند تا آنها اقدام کنند و کشتیها را بدزدند. وی افزود: البته برخی از دزدان دریایی، نظامیان خبرهای هستند که حتی به سیستم ناوبری شناورهای سنگین هم آشنا بوده و پس از ربایش، با کمپانیهای صاحب کشتی تماس میگیرند و درخواست پول میکنند. ناظری تصریح کرد: در عملیاتهای صورت گرفته توسط یگان ویژه دریایی سپاه، هیچ یک از نیروهای ما شهید نشده و تنها در یکی دو مورد جراحتهای سطحی داشتیم. * گفتگو: محمدمهدی یزدی * منبع: لینک گفتگو - خبرگزاری فارس * به گزارش: وبلاگ صنایع دریایی
- 252 پاسخ ها
-
- 15
-
با سلام به همه متاسفانه سایت برای من بالا نمیومد نمیدونم مشکل چی بود اما خدارو شکر مشکل بلاخره برطرف شد اما چند نکته : بودن سلاح بر روی یگانهای غیر نظامی خلاف مقرراته و تا سال قبل ما حتی بودن تفنگدارا رو انکار میکردیم و همین بودنشون یکبار بدجوری برامون دردسر ساز شد که اگر اجازه بدین سرجای خودش بازگوش کنم البته بگم اون خاطره متعلق به بنده نیست و ذکر خاطره یکی دیگه از همکارانمونه که با اجازه خودشون میخواستم پس از اتمام خاطرات خودم بنویسمش در باره ذکر نکردن حتی ردی از ناگفتنیها راستش ایده خیلی خوبیه منتها کار رو خیلی سخت میکنه ف و جای خیلی سوال میمونه مثلا من باید چطوری میگفتم که برادران تفنگدار دریایی سپاه دیگه نیومدن و ارتشیها اومدن؟ اگر اصلا اشاره ای نمیکردم خداوکیلی بازم سوال پیش نمیومد؟ چون کار دریا کمی مجهول و ناشناخته هستش من گاهی ناچار میشم که در پرانتز و حاشیه توضیحاتی بدم که کمک کنه به روشنتر شدن قضیه و وضوح بهتر صحنه رخدادن حادثه اگر عمری بود باز هم درخدمت دوستان هستم و مطلب رو ادامه میدم ، میدونم سوالات زیادی هستش که میکوشم لابلای نوشته هام پاسخشونو ارایه کنم و اما یک نکته عجیب برای من : دیشب وقتی نتونستم میلیتاری رو باز کنم سعی کردم با سرچ عناوین شورتکات بزنم به میلیترای که با یک جچیز بسیار جالبی مواجه شدم مطلبی با این عنوان : خاطرات یک تکاور دریایی در مقابله با دزدان دریای فوری بازش کردم !!!!!!!!!! داشتم شاخه در میآوردم !!! همون خاطره اولی من بود بدون یک واو کم و زیاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! اونم بدون ذکر منبع و اینکه اصل ماجرا چیز دیگه ای بوده و .... اینم لینکش: [url="http://www.cloob.com/timeline/article_6846596_60363"]http://www.cloob.com...e_6846596_60363[/url] البته ببخشید ویرایشکر سایت برام کامل بالا نیومد مجبور شدم فقط ادرسو کپی کنم و نتونستم لینک بدم موندم چی بگم برین ببینیدش بد نیست از یکی از مدیران خواهش میکنم در ابتدای این تاپیک بنویسین که این مطالب صرفا برای سایت میلیتاری تهیه شده و ذکر تمام یا بخشی از اونها بدون نام میلیتاری و نام نویسنده مجاز نیست