با سلام به همه باور کنید از چنین نوشتن دلم به درد میاد اما ناچارم من هم دوست ندارم تلخ بنویسم و کسی رو برنجونم اما از خودم هم دفاع میکنم محمد جان من کوتاه اومدم میام و خواهم اومد اما نه در برابر ظلم وتهمت و توهین که شیعه ام و مولایم میفرماید: من مظلومی را که زیر با ظلم میرود دوست ندارم " آهن پاره" (نه فقط درباره اف-14 ها که در باره دیگر خریدها هم بوده) رو هم همونطور که خودتون گفتین و من هم گفتم و همه هم میدونن خیلیها چه روحانی،چه روشنفکر، چه سیاسی، چه چپ و چه راست و چه ساده و چه معاند و.... همه میشه گفت بکار بردن چون اون موقع یه حربه تبلیغی بر ضد شاه و نظامش بود، حالا فقط یه جریان سیاسی رو متهم کردمن و همه چیز رو گردنش انداختن نه منصفانه است و نه منطقی و نه علمی حرف من اینه اگر درست بوده یا نادرست همه اونایی که استفاده کردن رو شامل میشه نه فقط یه جریان سیاسی خاص رو خودم هم نوشته بودم که ممکنه اگر ماها هم اون دوره میبودیم ، همین ما ها هم بکارش میبردیم و شاید سفت و سخت هم بهش میچسبیدیم و اما اینکه من اینو کجا شنیدم و دیدم همونطور که گفتم بزارین از زبون من نگفته بمونه ، هرکسی میتونه با مطالعه اسناد پیش از انقلاب و تاریخ انقلاب بهش برسه یه راهنمایی هم کردم که از اسن واضح تر نمیگم و جلوتر هم نمیرم سریال شوق پرواز صدا وسیما مستند ارایه کرد اون واژه رو بازم از همه بابت منحرف کردن بحث تاپیک پوزش میخوام و استدعا دارم که دوستان به بحث اصلی برگردند در ضمن جناب فتح! خدا سر شاهده که حتی به نوشته هاتون منفی هم ندادم چون هرکسی ق بیان عقیده اشو داره و شما هم مثه من آزادین و همه مختاریم به داشتن هر عقیده و تفکری که بهش اعتقاد داریم و باورش کردیم منتها نه من نه شما نه هیچ کس دیگه حق توهین و تهمت به دیگرون رو فقط به صرف داشتن عقیده ای خاص ( هرچند متفاوت با اعتقاد ما) نداره مگر اینکه اون اعتقاد ضد انسانی و شیطانی و... باشه که همون هم محل بحث و بررسیه کلا تا جایی که من در اسلام مطالعه کردم(میگم تا جایی که من مطالعه کردم و اطلاع دارم) در اسلام توهین و تهمت و تحقیر و فحش جایی نداره نه در قرآن و نه در سیره ایمه اطهار ندیده و نشنیدم و نخوندم هرچه بوه کاملا خلاف اینگونه رفتارها و در مزمتشون بوده باز هم میگم بسیار بسیار بسیار خوشحال میشم اگر نمونه یا نمونه هایی از انحراف رو در گفتار و نوشتار من بیارین باور بفرمایین بینهایت ازتون ممنون و سپاسگذار میشم

[quote name='zahr' timestamp='1359029520' post='295477'] دقیقا کجای این موشک رادار گریزه ؟! من که هرچی نگاه میکنم تفاوتی با سایر موشک ها نداره! [/quote] دوست گلم در متن نیومده که این موشک رادار گریزه ، یه بار دیگه متنو با دقت بیشتری بخونی خودت متوجه میشی! درمتن اومده که این موشک برای نصب بر روی( یا بهتر بگم در درون) جنگنده های نسل پنجم رادارگریزروسیه که همون تی -50 پاکفا باشه ساخته شده و همچنین قابلیت نصب بر سوخو34 و میگ 29 های ارتقا یافته رو هم داره فکر کنم اگر اینطور باشه حتما رو سوخو35 هم لود بشه البته در مطلب بالا چیزی در این باره نیومده بود و فقط برداشت شخصی منه

[quote name='razavisw' timestamp='1359127849' post='295732'] [font=tahoma,geneva,sans-serif]دوستان اشکال نداره خیلی هم خوبه دعا کنید بیشتر بدهند... این مرسی زیاد به نظرم دوام نمی‌آره و اگر هم دوام بیاره خیلی آمریکا و بخصوص اسرائیل با اون کنار نمی‌آد! اون وقت که توی عملیاتی کردنشون به مشکل برخوردند و کشور‌های غربی پشتیبانیشون نکردند،‌باید مثل قذافی که برای موشک‌های اسکادشون دست به دامن ایران شدند... اون وقت هست که ما با هم بخندیم [/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif][quote]برای اسراییل و آمریکا از این بهتر چی میتونه باشه که مصز و نیروی هواییش رو در سطح و استانداردی نگه دارن که بهش اشراف کامل داشته و میدونن که براحتی از پسش برمیان[/quote] بیا عزیز فرض کن که بعد دو سال دیگه که این جنگنده ها کامل تحویل و عملیاتی شدند، طی یک اختلاف کاملا ناگهانی، آمریکا، مصر رو یک خطر برای اسرائیل بنامد و تمام پشتیبانی از صنایع دفاعی آن را قطع کند، آن وقت است که مصری‌ها به خودشون و جد آبادشون ... می‌فرستند که کاش بجای این‌ها می‌رفتیم ،‌ میگ‌های 21 هندی (هرچند اسرائیلی‌ها اون ر و ارتقاء دادند!) می‌خریدیم شاید هند ازمون پشتیبانی می‌کرد اما الآن آمریکا بهمون پیچ‌هاش رو هم نمی‌ده!!![/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]اون وقت دیگه برای خرید جنگنده‌ی دیگری دیر است،‌یا بودجه نیست و یا زمان نیست!!![/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]اون وقت یک هواپیمای‌ مصری توانایی برخواست از باند رو نخواهد داشت چه برسه به اینکه بخواهد در یک جنگ با پرنده‌ی اسرائیلی از جنگ الکترونیک یا ضد جنگ الکترونیک آن شکست بخورد! [/font] [/quote] با حرفاتون کاملا موافقم کاش مصریها کمی بخودشون میومدن با روی کا اومدن مرصی تا حدودی داشتیم امیدوار میشدیم به قوی تر شدن جبهه مقاومت اگر مصر هم به همون جبه برمیگشت کار اسراییل و آمریکا خیلی خیلی دشوارت میشد منتها متاسفانه عملکرد مرصی چیزی بین پاچه خواری ارتش و ترس از غربه و این همون چیزی که اسراییلی ها عاشقشن [quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1359129449' post='295738'] البته اصل این قراداد مربوط به سال 2010 بود و زمان تحویل ابتدای 2012 که با وقوع انقلاب و بهم ریختگی اوضاع مصر برای یکسال به تعویق افتاد و حتی احتمال لغو کلی اش هم می رفت. ولی با اصرار ارتش مصر که اعلام کرد به این جنگنده ها نیاز داره و تلاش دیپلماتیک اخوان که می خواد خودشو به ارتش ثابت و حمایت اونها رو جلب کنه و خصوصا سیاست اوباما که نمی خواد به هیچ قیمتی مصر رو از دست بده و تبدیل به دشمن کنه و علی الخصوص سفر چند وقت پیش لاوروف به قاهره که بدش نمی یومد بعد از قرارداد 5 میلیاردی با عراق یه دشتی هم از مصر داشته باشه و پیشنهاد سوخو-30 رو بهشون داده بود. در نهایت هفته قبل توی جلسه قاهره کمیته های دفاعی پارلمان مصر و کنگره امریکا قرار شد که امریکا تعهداتش رو انجام بده که انصافا زود هم داد و یه هفته ای اولین اسکادران از فالکون ها تحویل شدن ! حالا در مقابل چه تعهدی گرفتند الله اعلم ؟! که ان شاء الله اخوانیها دم به تله ناجوری نداده باشن. ولی در کل موافقم که این ده بیست فروند موازنه قوا رو به هم نمی زنه و تزاحال لعنتی هم چنان بر افتخار جهان عرب برتری مطلق خواهد داشت. هرچند نیروی هوایی مصر به چلمنی سایر عرب ها نیست و خلبان های قابلی داره (به شهادت خلبان های خودمون که اواسط جنگ با میراژ-5 های مصری چندین و چند درگیری داشتن و همگی اونها رو یه سر و گردن بالاتر از بهترین خلبان های عراقی دونستن، هرچند اینها هم غلطی نکردن و دوتا شونو با تامکت و فانتوم کشیدیم پایین ) [/quote] درست میفرمایین دوست خوبم اما گلم بهترین خلبان دنیا هم اگر با پرنده ای که همه اطلاعاتش لو رفته پرواز کنه اونم دربرابر اونی که همه اون اطلاعات رو داره و خودش یکی از بزرگترین کاربرهای اون جنگنده اونم در نوع پیشرفته ترشه به نظر من هیچ کاری از دستش بر نمیاد چه قد خوب بود که برادران اخوان المسلمین با رویکردی مطابق و منطبق بر مبانی تفکر پیشینشون در مواجه با موافقت رویکرد تقویت ارتش مصر رو با خرید از سایر کشورها ( مثلا روسیه) و یا در شکل بهترش نزدیکتر شدن به ایران و همکاری مالی و دانشی و فنی با ایران درجهت تولید جنگنده ای مشترک وتوانا میزاشتن فکرشو بکن(فرض کن فرض محال هم محال نیست)مصریها همه اطلاعات اف-16 ها رو به ما میدادن ودر عوضش ما هم در تکنولوژی موشکی بهشون کمک میکردیم(تاثیرشوندر استفاده از موشکهای ما بر ضد اسراییل از حماس بیشتر نباشه که هست، کمتر هم نیست) بعد با همکاری و همفکری و سرمایه هردو کشور و یا حتی با مشارکت سوریه یک حرکت ساخت جنگنده مشارکتی برای جبهه مقاومت رو با داشتن اطلاعات جنگنده های غربی و شرقی شروع میکردیم به نظرت اونطور بهتر و منطقی تر و تقویتی تر نبود حیف که اخوان المسلمین از حرفها و تفکراتشون دارن فاصله میگیرن و در سوریه هم متاسفانه اون جریانات تلخ داره به وقوع میپیونده و ما در جبه مقاومت داریم تنها و تنهاتر میشیم به امید روزی که کشورهای منطقه از این خواب خرگوشی بیدار بشن و بجای لجبازی و معاندت با ما ، به ما دست همکاری و دوستی بدن تا جبهه مقاومت رو محکمتر و منسجمتر کنیم هرچند اعتقاد دارم به تنهایی هم میتونیم در این جبهه مبارزه کنیم و پوست از کله دشمن هم بکنیم (به شرط عدم دخالت آمریکا) اگر آمریکا بخواد دخالت کنه اونوقته کمه همکاری دیگر کشورها رو میخوایم والا اسراییل خودش به تنهایی نمیتونه برای ما دردسر خیلی زیادی رو درست کنه نمیگم ظعیفه و ناتوانه و هیچی نیست ابدا برعکس معتقدم که خیلی هم قویه اما نه در برابر ما دربرابر اعراب شاید اما دربرابر ما... خیر

خدارو صد هزار بار شکر معنی انسانیت و اسلامیت و وجدان و انصاف رو فهمیدیم دست عزیزان درد نکنه من فقط خواسته بودم که جواب یکیشونو منطقی و انسااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااانی بدین بازهم توهین و فحش و .... که همه تف سربالان!!!! جرفهای سخیف و منافقانه؟ باکدوم استدلال؟ انسانی و اسلامی و وجدانی و انصافی و شرافتی؟ حیف که برخیها برره تشریف دارن که وجدانها در خواب مرگ رفته اونجا دسته کم وجدانها برای لحظه ای هم که شده بیدار میشد اما برخیها .... بگذریم که نگفتن و گذشتن از این بحث به ثواب نزدیکتره قضاوت رو به ذهنهای بیدار و وجدانهای آگاه و منصف و اندیشه های شریف بسپاریم که بیایند ببیند و بخوانند و قضاوت کنند از همه بابت منحرف شدن بحث تاپیک پوزش میخوام در باره عموی گرامی جناب بیگدلی هم ایشون موضوعی رو عنوان کرده بودن از قول عموی گرامیشون که بنده تاییدش کردم گفتم نیروی هوایی یکدست ترین نیروی شاهنشاهی بود آیا غیر این بود؟ گفتم نیروی هوایی اولین نیرویی بود که به انقلاب پیوست آیا غیر از این بود؟ گفتم نیروی هوایی همون 12 بهمن هواپیمای بنیانگذار کبیر انقلاب و همراهانشونو اسکورت کرد غیر از این بود؟ گفتم وظیفه محافظت از ایشونو به عهده گرفت غیر از این بود؟ گفتم وظیفه جابجایی ایشونو با بالگرد به عهده گرفت غیر از این بود؟ گفتم اولین نیروی نظامی بود که بیعت کرد (روز 19 بهمن) غیر از این بود؟ گفتم اولین نیروی بود که با گارد درگیر شد و به انقلاب و مردم پیوست غیر از این بود؟ [b]کی داره تاریخ رو تحریف میکنه؟[/b] دوستان از این به بعد برای خوشایند برخیها که بهشون برنخوره و مارو به همه اون چیزهایی که همیشه ورد زبونشونه متهم نکنن میگیم : [b]نیروی هوایی شاهنشاهی ارتش ملعون و لعین و کافر محمدرضاشاه پهلوی در لحظه ورود هواپیمای رهبر کبیر انقلاب به آسمان ایران به هواپیمای رهبر انقلاب موشک شلیک کرد و آنرا سرنگون کرد و چون همه خدمه ورهبر وسایر مسافرین با چتر نجات فرود اومدن ، ایشونو با همه همراهانشونو دستگیر کرد و در روز 19 بهمن ایشونو محاکمه نظامی کرده و فردای اون روز هم با تمام جنگنده هاشون مردم روبمباران کردن و بعد هم با هواپیماهاشون از روی جنازه های مردم رژه رفتند و پس از اون رفتن محمدرضا شاه رو از خارج برگردوندن کشور و دوباره به قدرت رسوندن و هرچی شما در باره انقلاب 57 مردم ایران خوندین و شنیدین دروغ محض بوده و واقعیت اینان[/b]!!!! از این به بعد هرگسی به چیزی غیر از این اعتقاد داشته باشه ،دروغگو و تحریف کننده تاریخه و منافقه و سخیفه و بی منطقه و......... همه اون فحشهای چارواداری که همه بارها و بارها شنیدنشون و نیازی به تکرار ندارن جرات دارین بگین تاریخ انقلاب چیزی غیر این بوده ببینم چطور بمبارون میشین خداروشکر که فقط یه نمونه تحریف یا انحراف ازتاریخ یا منطق خواسته بودیم اینقده فحش شنیدیم اگر دو - سه تا نمونه خواسته بودیم چیکار میکردن خدا به داد عدل و انصاف و منطق و وجدان و انسان و تشیع و اسلام برسه بهتره بگم خدا خودش بیامرزدتشون!!!!! فاتحه!!!!!!!!!!! خدا خودش به هممون رحم کنه و همه رو هم عاقبت به خیر کنه آمین

به نظر من 4 تا و 20 تا که سهله اگر آمریکا حتی 200 اونم نه بلاک 50/52 که بروزترین فالکونها رو هم به مصر بده عملا در برابر اسراییل شانس و حرفی برای گفتن ندارن چون اسراییل تمامی اطلاعات و تاکتیکهای این جنگنده ورو در اختیار داره بعلاوه تعدا بسیار زیادی از اونا که همه تمرینها و اسرار و تاکتیکها رو هم بارها و بارها و بارها باهاشون تمرین کرده و ارتقاشون هم داده علاوه بر اینها اسراییل بعنوان دشمن شماره یک و بالقوه مصر هم اف-15 داره و هم اف 35 خریداری کرده و همه اونا رو علاوه بر تسلیحات سازمانی و استاندارد خودشون با تجهیزات و سامانه های ساخت خودش تحهیز و مجهز کرده بنا بر این به نظر من هنوز جنگی شروع نشده مصر بازنده است این حرکت آمریکا رو من در جهت تقویت مصر که نمیدونم هیچ بالعکس در جهت تظعیفش هم میدونم، این حرکت فقط جهت نزدیکتر شدن به اخوان المسلمین و دستبوئس کردن اوناست تا جای خالی حسنی مبارک توسط مخالفین آمریکا و اسراییل اشغال نشه و از دستبوسهای آمریکا هم دولتی کم نشه0این از بعد سیاسی ) از لحاظ نظامی: با دادن این جنگنده ها به مصر ، مصریها دیگه نیازی برای تهیه جنگنده از نوع دیگه مثلا سوخوی روسی یا مثلا رافایل فرانسوی یا تایفون اروپایی احساس نمیکنن اگر هم بکنن بودجه دیگه بهشون اجازه نمیده(بودجه مالی و استعداد پرسنلی) و برای اسراییل و آمریکا از این بهتر چی میتونه باشه که مصز و نیروی هواییش رو در سطح و استانداردی نگه دارن که بهش اشراف کامل داشته و میدونن که براحتی از پسش برمیان بیایین فرض کنیم مصر بجای این حدود 200 اف -16 آمریکایی حدود 100 تا مثلا سوخو30 داشت(فرض و مثاله ) آیا اونوقت برای اسرایییل خطرناکتر نبود؟ یا اگه 100 تا رفایل یا تایفون رو داشت(با فرض عدم ارایه اطلاعات و اسرار رافایل و تایفون از طرف اروپایی ها به اسراییل)؟ من میگم چرا خطرناکتر از حالتی میشد که حتی مصر 400 تا یا 500 تا اف-16 آمریکایی (اونم از به روزترینشون )داشته باشه که اسراییل به همه اسرار و اطلاعات و تاکتیکهاش و راه های مقابله باهاشون اشراف کامل و مطلق داره از اخوان المسلمین انتطار درایت بیشتری میرفت هرچند در موضوع سوریه و جبه گیریشون نشون دادن که خیلی از اعتقادات قبل از به قدرت رسیدنشون فاصله گرفتن

این موشک میتونه یک طنگ خطر برای ما باشه اما نه اونقدر که مارو بترسونه بلکه فقط یک زنگ خطر که ما هم در بعد سرعت شناورهامون، هم توانایی رادارگریزی و هم جنگ الکترونیک و ویژه برد، دقت و قدرت پرتابه های موشکی نصب شده روشون بازنگری و لرتقاهای اساسی صورت بدیم ما همین الان هم شناورهای تند روی با سرعت بسیار بالا و قدرت مانور خوب و سطح مقطع کم راداری بالاخص در سازمان رزم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داریم ولی کافثی نیست بیایید نگاهی به بر گونه B بندازیم درشرایط پرتاب سطحی برد کمتر از 6 کیلومتر و در پرتاب از هواگرد حدود 20 کیلومتر که بعلاوه فاصله هواگرد از یگان شناوری مورد حمله قرار گرفته دشمن به عدد بسیار بالاتری هم خواهیم رسید و اینجاست که علاوه بر ارتقاهای موردنیازی که در بالا گفتم بازهم برمیگردیم به نیاز حیاتی امروزمون در سطح دریا( و به جرات میتونم بگم در همه نیروهامون9 و اون هم توان داشتن هوا و یا پدافند قوی در برابر اونه) ما یا باید بتونیم کنترل آسمان منطقه رو بدست بگیریم یا اینکه دسته کم اگر در اختیار ما نیست در اختیار اونا هم نزاریمش و آسمون رو برای اونا نا امن و غیر استفاده کنیم با کمک پدافند هوایی در ادامه حرفام باید بگم ما یک برگ برنه دیگه هم برای مقابله با اینگونه تدابیر داریم و اون هم داشتن زیردریایی ها کوچیکمونه (کلاس غدیر و ...)درصورت استفاده درست و اصولی و تمرین و پیگیری تاکتیکهای ترکیبی مناسب و مطلوب بین زیر دریای های کوچیک و شناورهای موشک انداز تندرو و مانور پذیرمون ، این ترکیب به مراتب و به مراتب برای آمریکایی ها کشنده تر و زهردار تر از یگاهای سطحی بزرگ و کلاسیکمونه منتها هنوز متاسفانه برای یکبار هم تمرین تاکتیکهای ترکیبی بین این دو ابزار جنگهای چریکی دریایی مشاهده و یا حتی گزارش هم نشده و جاشون براستی که خالیه در پایان باید بگم کارهای خوبی در جهت ارتقا و افزایش توان چدافندی همه یگانهامون (حتی زیر دریایی های کوچیکمون) صورت گرفته و یا در حال اجراست اما ناخرسندم بگم که هنور حتی تا حداقل های مطلوب هم فاصله بسیار بسیار زیادی داریم به امید روزی که همه آسمون ایران عزیز نه فقط برای دشمنانمون نا امن شده باشه که در کنترل و احاطه کامل تیزپروازان نیروی هوایی باشه و اون روزه که دیگر نیروهای ما چه زمینی و چه دریایی میتونن قدرت واقعی و کامل خودشونو نشون بدن و به دشمنان قسم خورده امون بفهمونن که اینجا بیشه شیرانیست که زوزه هیچ شغال و پوزه پلید هچ کفتاری رو بر نمیتابن و نمیزارن که تقدس و پاکی آسمانیش با گامهای نجس خوکان وحشی آلوده بشه به امید اون روز منتظر دهه فجر و رونمایی هاش میشم و باز هم به این دعا کردنهای چندین روز گذشته ام ادامه میدم که خدا خودش یازیمون کنه بتونیم روح تازه ای در کالبد خسته و پیر نیروی هوایی قهرمان و سرقرازمون بدمیم که این شیران میهن و عقابان تیز پرواز که باایمان و درایت و شجاعت و هوش و ذکاوت مثال زدنیشون وقتی امروز و دیروز سوار براین جنگنده های فرسوده و خسته اینگونه حماسه آفریدند و می آفرینند در صورتی که به جنگنده های بروز و تازه و توانا مجهز بشن شاهکارهایی رو خلق خواهند کرد که دوست و دشمن رو به شگفتی وا خواهد داشت به امید اون روز لحظه ها رو میشمارم

دوست اندیشمندم دستمریزاد خسته نباشی براستی که دستت درد نکنه نمیدونم مطلبت تموم شده یا نه؟ امیدوارم که ادامه داشته باشه و تاریخچه ژاندارمری رو تا زمان ادغام در دیگر نیروهای و تشکیل نیروی انتظامی امروزی بررس کنید و بالاخص نقش بی بدیل و فداکارانه این عزیزان در روزها و ماه های نخستین دفاع مقدس (و بطور ویژه در آبادان)، موردی که متاسفانه کم و یا خیلی کم و گاه هیچ به اون پرداخته نشده و جای ذکر یاد و خاطره و فداکاریهاشون خالیه ضمن تشکر ازتون برای شروع این کارسترگ و ستودنی ، خواهش میکنم که در باره نقش این عزیزان در حماسه عاشقانه دفاع مقدس مطالب جامعی رو قرار بدین تا سپاسی باشد از زحمات و کوششها و فداکاریهای این عزیزان که بعلت برچیده شدن سازمانشون ، حماسه ها و ذکر دلاوریشون ناگفته مونده و در این برهه تاریخی مظلوم واقع شدن منتظر ادامه مطلب پربار و زیبات میمونیم قلمت روان و اندیشه ات پایدار باد

دوستان خوبم درود بر شما میخواستم این مطلبو ادامه بدم دیدم هرقدمی که بردارم میتونه منجر به افشا شدن مطلبی هرچند کوچیک از ارتقا ها و بهینه سازیهای طارق بشه هرچند کوشیده شد فقط ارتقاهای کمی در طارق صورت بگیره با این سیاست کاملا منطقی و معقول و درست که چون این اولین تجربه ما در اورهال و تعمیرات سنگین ما در این سطح تکنولوژی بر روی این کلاس زیر دریایی محسوب میشه اول فقط به دانش تعمیرات اساسی و سنگینش دست بیابیم و در سری بعدی بکوشیم ازتقاهای مد نظر رو پیاده کنیم باور کنید مجموعه کامل و بسیار پرباری از بهینه سازی و بروز رسانی از طرف دست اندرکاران (چه خود افسران نیرو و چه ارگانهایی مثه وزارت دفاع و چه دانشگاهای همکار) ارایه شد اما با یک مدیریت درست و منطقی سعی شد اول کارهای تعمیرات اساسی رو با کمترین تغییری به پایان برسونیم و یگان رو عملیاتی کنیم و بعد در تعمیرات دوتای باقیمانهد بهینه سازیهای و بروز رسانیها رو لحاظ کنیم یادمون نره سالهای طولانی بود که طارق غیر عملیاتی و خارج از آب و در حوضچه به سر میبرد که جدای از کاستن از توان رزم زیر سطحیمون ، باعث اشغال یکی از حوضچه های خشک نیرو شده بود که نیرو برای تعمیر یگانها ی موجود و ساخت یگانهای تازه بهش نیاز مبرم داشت، در این مدت نیرو برای تعمیر یگانهاش بعلت اشغال این حوض خشک مجبور به اجاره فضا از یکی از کشتی سازیهای خصوصی شده بود که بعد فاصله و عدم دسترسی به همه امکانات کاخانجات نیرو و نبود پوششهای اطلاعتی و نظامی دردسرهایی رو برای نداجا فراهم کرده بود و علاوه بر اون هزینه تعمییرات رو هم افزایش داد چون در حالی که خودش حوض و جرثقیلهای سنگینو امکانات تعمیراتی رو در مجموعه خودش دارا بود حالا مجبور بود بعلت فرستادن یگانهاش به فضای شرکت .....خیلیهاشون اجاره کنه و برای پیزهایی که در حالت عادی نیاز به هزینه ( و یا دسته کم هزینه آنچنانی) نبود بهای بالایی رو بپردازه ، مجموعه این دلایل و دستور صریح فرمانده کل قوا جهت تسریع در کار تعمییرات طارق فرماندهان نیرو رو بر اون داشت که برنامه ارتقاهای سنگین رو به کار بر روی دیگر یگانهای کلاس طارق موکول کرده و بکوشد که یگان رو هرچه زودتر عملیاتی کنن هرچند ارتقاهایی هم صورت گرفت اما نه همه آن ارتقاهای معقول و مطلوبی که در دستور کار دست اندرکاران قرار گرفته بود و بنا بود که اجرا بشن در ضمن خیلی از اون ارتقاها رو همین الان و بدون نیاز به خروج از آب میشه روی طارق هم پیاده کرد(برای برخی هاش بیرون کشیدن از آب لازم و ضروریه) خوب در نوشته های قبلیم از پیچیده ترین دستگاه طارق و از به ظاهر کم اهمیت ترینشونکه همون چسب بود( و حق و الانصاف از سطح بالای تکنولوژی ساختی برخورداره) ماجراهای نقل کردم که مورد توجه دوستان قرار گرفت حالا میخوام دوتا مبحث کمی منفی رو هم بیارم و بعد اگر موافق باشین بحث رو بیشتر ببنم و بیشتر از این بازش نکنم تا خدایناکرده ناخواسته آب به آسیاب دشمن نریخته باششم

اما برای من وفادری محض برخی ها به سیاست تکفیر هرکسی که "کوچکترین انتقادی به ما و باورهامون داشته باشه " چیز تازه ای نیست عادت داریم ببینیم گروهی معلوم الحال به هرکسی که خلاف خواسته اونا به چیزی اعتقاد داشته باشه انواع و اقسام القاب و عناوین از کافر ملحد منافق عامل استکبار دوستدار صهیونیسم سلطنت طلب لیبرال جاسوس نفودی ساده لوح و جدیدا از عوامل فتنه!!! رو ردیف کنن و در پایان با مباح الدم خواندن نفر حکم به بمباران هسته ایش بدن عادت کردیم و دست بر قضا شده میزان و ترازوی سنجش درصد صحت حرفامون هرچی اونا جری تر حرفامون به حقیقت نزدیکتر و اما اگر جدای از کارهای تکفیر همیشگیتون قصد مباحثه ( و نه مجادله )دارین بفرمایین: 1- احادیث و آیه های قرآن: خدارو شکر زندگیم جز بر مبنا و پایه آنها بنا نشده و اگر خدا یاریم کند جز این نخواهد بود چه شما خوشتان بیاید چه نه من که با احادیث و آیه ها مشکلی ندارم اگر شما دارین به خودتون مربوطه من یک حدیثی رو از یکی از ایمه اطهار روایت کردم ولی نمیدونم فرمایش کدوم بزرگواره و ادیب یکحدیث گهربار با همون مضمون بیان کرد بنده هم عنوان کردم که منظورم حدیث دیگه ای بوده و اونها هم همه کلام ایمه هستن اگر با اون کلمات مشکلی دارین بازم بخودتون مربوطه که در اسلام لا اکراه فی الدین اومده 2- نصیحت: خدا اون روز رو نیاره که من بخوام یکی از بزرگواران رو نصیحت کنم ، نه در همچین جایگاهی هستم و نه ابدا قصد چنین کاری دارم، یک پیشنهاد دوستانه به دوست بسیار خوبم آقا ادیب بود که سالهاست با هم دوستیم و ارادت خواصی بهشون دارم چه اون روزها که راهشون راه دیگه ای بود و چه امروز که راهشونو براستی دوست دارم و ایضا شناخت تقریبا خوبی هم ازشون دارم همین وگرنه بهیچوجه بخودم اجازه نصیحت به کسی رو نمیدم 3-برداشت شما از دیگرون: دلیلی نمیبینم بخوام خودمو طوری که نیستم معرفی کنم،شکر خدا سرسوزنی اطلاعاتی که درباره خودم نوشتم نادرست نیست و سعی هم نکردم خودمو مخفی و یا کم پیدا کنم همانطوری که هستم خودمو معرفی کردم و میکوشم که جز به اون هم پایبند نباشم که هرچیزی جز این میشه منافق و من از نفاق بیزارم اینکه شما برداشتتون از ششخصیت من چی و چگونه است خود دانید به خودتون برمیگیرده و مقدار کنکاشتون در باره من اونم درچهارچوب وجدان ، انصاف و شرف اسلامی و انسانیتون که من مبنا میزارم که انشا الله شما همشونو دارین 4- و اما جعل تاریخ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!: دقیقا اون چیزیه که من میخوام باهاش مبارزه کنم و همه نوشته هام دقیقا بر مبنای این اندیشه اند میشه شما با شرف و وجدان و انصاف اسلامی و انسانیتون یک مورد جعل تاریخ رو در حرفهای من بیارین؟ فقط یکی؟ یعنی اگر من بگم کربلای 4 پیروز شدیم تاریخ برمیگرده؟ یعنی کربلای 4 ، رمضان،محرم و.... ما پیروز شدیم ؟ البته من از دید ما ایرانیها گفتم اگر شما از دیدبرادران کشور دوست و برادر عزیزتر از جان عراق(همون بعثیون کافرو نجس و ضد اسلام دیروز!!!!!)به قضیه نیگاه میکنین که بله حق باشماست درباره ناوچه های کلاس کمان(قایقهای تهاجمی سریع موشک انداز) هم 9 تاشونو از شماره 221 که اولینشون باشه و" کمان" نام گرفت( و به همین دلیل بهشون کمان کلاس میگن) تا شماره 229 که" گردونه" بود رو قبل از انقلاب گرفتیم و سه تای باقیمانده رو هم در همون سال اول جنگ شماره های 230،231،232 رو تحویل گرفتیم اون ناوچه با شماره 230 که دوستمون تصویرشو گزاشتن اولیشونه با نام "خنجر" و دوتای دیگه "نیزه" و" تبرزین" ماجرای تصرف یکی از اونا و بردنش به یک کشور آفریقایی و وساطت فلان کشور برای برگردوندنش هم که اظهر من الشمسه و خیلیها راجع بهش اطلاع دارن میشه بگین کجاش تحریف تاریخه؟ اینا تحریف تاریخه یا اینکه به عمد یا سهو تو کتابامون بنویسیم اواسط جنگ؟ درباره قراردادهای ساخت موشک قبلا از انقلاب هم این حرف من نیست میتونین به مجله صف( مجله رسمی ارتش جمهوری اسلامی ایران ) مراجعه کنین ، هر قراردادی رو با سال قرارداد و کشوریا رژیم طرف قرارداد و نوع قرارداد آورده حالا اگر شما ارتشی رو که رهبر و فرمانده کل قوا بهش " ذولفقار ولایت " و "کلمه طیبه" لقب دادن رو خاین ، سلطنت طلب یا دروغگو میدونین که هیچ !!!! دیگه ابدا جای بحثی نمیمونه استناد من به انتشارات ارتشه شما قبولشون نداری یا داری اون یه خودتون مربوط میشه اما بسیار بسیار بسیار بسیار خوشحال میشم جعل یا جعول و تحریف تاریخ در گفته های منو بیاری که اونارو اصلاح کنم که اگر اینطور باشه لطف بسیار بسیار بزرگی به من کردین 5- ما ست مالیزاسیون: ببخشید کی رو و چی رو بخوام ماست مالی کنم؟محمد رضا شاه رو ؟یا ددولت موقت رو؟ چرا و به چه دلیل ؟ من که خودم همون اول کار و شروع بحث گفتم که در زمینه های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و ومذهبی محمد رضا شاه ابدا قابل دفاع کردن که نیست هیچ وحشتناک هم ایراد داره و داشته و نمیشه ازشون گذشت من گفتم در بعد اقتصادی تا حدودی و در بعد نظامی بیشتر از همه کاراش درست کار کرده بود ومعتقدم در بخش نظامی عملکردش قابل دفاع بوده ، ولی حتی نگفتم که غیر قابل نقد که بزرگترین ایراد که همون وابستگی وحشتناک به غرب بود رو هم خودم مطرح کردم بعلاوه عدم شفافیت در قراردادها و دله دزدیهایی که پشت اونا صورت گرفت اینا کجاش ماست مالی محمد رضا شاه بود؟ درباره دولت موقت هم گفتم این شعار رو اونا دادن وانا رو به شعار گرا بودن متهم کردم و گفتم که اینا هم در همون مسیر حرکت کردن، اما گفتم بنیانگذار این عنوان و این مسیر اونا نبودن و ادامه دهنده اش هم همینطور و اینکه بودن خیلی های دیگه هم که همین حرفو میزدن و ادامه میدادن و این اعتقادو داشتن ، گفتم فقط نیاییم اونا رو متهم کنیم و بقیه رو تبریه همین، البته تبریه شدن برخی از اونا مطلوب برخی های دیگه هم هست و همینه که برخیها بدجور آتیش میگیرن وقتی میبینن که به تابوهاشون کوچکترین نقدی وارد میششه نه اینکه تابوهای اونا از ایمه هم (نعوذ بالله) معصوم ترند و هیچ اشتباهی نه کرده اند و نخواهند کرد!!! نه اینکه هر فعل و قول اونا نص صریح قرآنه(بازهم اعاذ بالله) و وحی منزل و بلاشک و هرکی هم تردید کنه ابدا مسلمون که سهله ایرانی هم نیست تازه حق نفس کشیدن هم نداره 6- و اما " آهن پاره": خیلی دارم سعی میکنم نگم کی برای اولین بار از این واژه استفاده کرد و بعد از اون افتاد رو زبون همه و هرکسی بلند شد تکرارش کرد ودولت موقت هم عینا مثه بقیه(هیچکدومشون هم برای من فرقی ندارن از .... تا دولت موقت و ... و.... و....)باور کن با پیام خصوصی ازم خواستن بگم کی بود اما بخاطر یکسری حفظ حرمتها و مصالح سیاسی و گفتاری عنوانش نکردم ، میخوای باور کن میخوای نه، میتونی از مدیرا بخوای برن پیامهامو برات بفرستن حرف من فقط اینه: من فقط میگم منصف باشیم و عادل در حرفها و نظراتمون همین ، راهنمایی میخوایی؟ یکبار دیگه سریال شوق پرواز رو نیگاه کنی دستت میاد اولین نفر کی بود که " آهن پاره" رو انداخت رو زبون همه و بعد از اون شد وحی منزل مثه کلمه ..... که سال 56 آقای روحانی ساختنش و انداختن رو زبون همه و الان اگر کسی بکارش نبره کافره و ضد اسلامه و ضد ولایت فقیه وسلطنت طلب و کمونیست وفاشیست و لیبرال و امپریالیست و سکولار و لاییک و افراطبی و تند رو و منافق و معاند و معارض و جاسوس و خودفروخته و عامل استکبار جهانی و.......(حالا خیلی از این القاب که شماها وهم مسلکیهاتون بعنوان القاب رسمی به مخالفینتون میدین کاملا و اساسا باهم نمیخونن و با هم جمع نمیشن و با هم ضدیت دارن رو نمیدونم کجای دلم جا بدم دسته کم بیایین دسته بندیشون کنین و برای هرکدوممون بر مبنای قیافه و سن و سال و وزنمون یک گروهشونو بکار ببرین ، اگر این زحمت رو بکشین ممنون میشیم و کمتر هم دچار سردرگمی ، خدا انشا الله هم در این دنیا و هم در اون دنیا عوضشو تمام و کمال بهتون بده انشا الله) دوست گرامی باور کن باور کن باور کن بسیار بسیار خوشحال میشم اگر بجای کار همیشگی تکفیرکردنتون بیایین و نمودهای تحریف و جعل تاریخ رودر حرفهام برام مشخص کنین نه تنها خوشحال میشم که بینهایت هم ازتون ممنونم و سپاسگذار میشم باور بفرمایید در پایان ماییم و نوای بینوایی بسم اله اگر حریف مایی

[quote name='razavisw' timestamp='1359041525' post='295496'] [font=tahoma,geneva,sans-serif]واقعا زیبا بود!!![/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]اشک شوق در چشمانم حلقه زد...[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]واقعا ممنونم جناب ELO[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]می‌خواهم فریاد بزنم:[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#ff0000][size=5]ما می‌توانیم و خدا با ماست...[/size][/color][/font] [/quote] خواهش میکنم باید ممنون اونایی باشیم که سختیها رو برای گذر از این کمبودها به جان و دل میخرن و برای برطرف کردن کمبودها و کاستیها از هیچ کوششی دریغ نمیکنن ای کاش ما بدون حت فشار قرار گرفتن خودمونو باور کنیم نه اینکه منتظر بشیم یه جایی به بن بست بخوریم بعد به خودمون برگردیم و تازه یادمون بیاد که خودمون هم میتونیم بیاییم از خودمون بله همین من و شما از خودمون شروع کنیم و واقعا باور کنیم که میتونیم [quote name='TALASH' timestamp='1359039298' post='295491'] بسیار بسیار عالی جناب الو از شما تشکر میکنم. از شما خواهش دارم با تمام توان ادامه بدید. [/quote] خواهش میکنم دوست خوبم من فقط راوی تلاش این عزیزان بودم سعی میکنم در باره مسایلی که میشه گفت و بیانشون ضربه ای به نداجا و به ساختار دفاعی میهنمون نمیزنه تا جایی که بشه و قیود حفاظتی اجازه بده حرف بزنم ولی همونطور که میدونین خیلی از اطلاعات این کلاس زیر دریایی در اختیار همه هست اما یکسری دیگرشون خیر حالا بعد از این اورهال دشمنانمون خیلی دلشون میخواد بدونن مثلا ما چه تغییراتی دادیم و چه ارتقا ها و یا بروز رسانیهایی داشتیم اینه که بیان به ظاهر ساده ترین مساله ها هم گاهی میتونه بطور ناخواسته برخی حرفهای مگو رو عنوان کنه یادمون نره اونا تیمهای بسیار بسیار زبده و خبره در امور جاسوسسی و همچنین تحلیل اطلاعات دارن واز کوچکترین حرف ما شاید بتونن صدها صفحه نتیجه گیری داشته باشن پی باید خیلی خیلی دست به عصا و محتاط باشیم اگر روزی ان شا الله به لطف و یاری خدا به اون حد برابری نظامی با غرب برسیم(امیدوارم که روزی برسیم) اونوقت خیلی بهتر و راحت تر میشه حرف زد نه حالایی که هر جنگ افزار کوچیکمون هم برامون حیاتیه اونم در برابر این غول بی شاخ و دم نظلمی "آمریکا"(بی شاخ و دم که چه عرض کنم)

ادیب جان نمیگم شما اشتباه کردین میگم اون منبعتون منبع نیست به هر ضریحی نمیشه دخیل بست بعضیهاش سر از ترکستان در میاره در باره بیشتر قرارداهامون با آمریکا نمیگم محکم و خوب بسته شدن جاهای ایراد و سوراخ دعا هم داشتن منتها تحویل نگرفتن سفارشامون ابدا تقصیر آمریکایی ها نبود مقصر اصلی خودمون بودیم کوسه رو حتی تحویل هم گرفتیم اما همونجا دوباره ولش کردیم اونا هم بردنش کنار اسکله بعد از چند سال هم یک فاکتور 700 هزار دلاری هزینه نگهداری اونو برامون فرستادن (اگر اشتباه نکنم 650 هزار دلا خریده بودیمش!!!) دستور دولت موقت و فلانی و بمانی هم نبود یکسری از سفارشات رو از بنادر خودمون اونم بعد از دولت موقت برگردوندیم کلا دچار توهم عدم نیاز به سلاح شده بودیم جو انقلاب همه رو گرفته بود(شاید اگر من و تو هم اون روزا بودیم از اونا داغتر میشدیم در بحث انقلابی و ضد امپریالیسم) آتشیترین نفرات که به شدت هم در اون زمینه فعالیت میکردن سازمان مجاهدین بود که ناجور کینه ارتش رو به دل گرفته بودن، واگر نبود درایت بنیانگذار راحل و معمار کبیر انقلاب ، به نیت احمقانه و کودنانه اشون میرسیدن و واقعا عراق 3 روزه تا دزفول که سهله تا خود تهرون هم میومد در اون شرایط همه و همه دم از برگردوندن سلاح میزدن چون یکی از حربه های تبلیغ ضد شاه همون هزینه های نظامی شاه بود که انقلابیون اونو چماق کرده بودن و میکوبیدن تو سر شاه و به مردم میگفتن عوض اینکه اون پولا رو به شما بده و صرف شما بکنه داره صرف خرید سلاح میکنه و ما اصلا به سلاح نیازی نداریم خلاصه ناجور جوگیر شده بودن و همه خودشونو در رل چه گورا و کاسترو تجسم میکردن کاپشنها و خط ریشها و الفاظ وشعارها و.... چه قبل و چه حین و چه تا تقریبا نزدیک 2 سال بعد انقلاب(روزهای آغاز جنگ)این شعارها و فلسفه بافیه که بععععععععععععععععععععععله ما خیلی حالیمونه و اون گور به گور شده حالیش نیست درجریان بود اما اون روزا رفت و گذشت حالا همونایی که اون روزا اون شعارها رو میدادن و بعد دیدن که نه برخلاف اونا دسته کم در بعد پیش بینی نوع، چگونگی ، سطح ووسعت و حتی جبهه حمله و آمادگی برای روبرو شدن باهاش حق با شاه بود(همون شاهی که سرتاسر برنامه های فرهنگی ، سیاسی، اجتماعی و مذهبیش پر از اشکال و ایراد و نقدهای تنده، همون که قانون برده شدن و کاپیتالاسیونو امضا کرد همون که مارو به سمت نوکریت محض آمریکا پیش برد تا اونجا که خودش که مثلا شاهنشاه آریامهر و بزرگ ارتشتاران بود برای موندن یا نموندن توی مملکتش میره دستبوس سفیر آمریکا برای کسب تکلیف) ولی همین شاه با همه اشتباهاتش با همه اون لقبهایی که اونا و بعدش ماها بهش دادیم و داریم میدیم(ودر 99درصد یا بقول خودت 98/2 درصدشون محقیم و حقشه که از اون بیشتر هم بارش کنیم)در برآورد تهدیدات و نیازهای دفاعی مملکت از همه اونا سرتر بود و بگونه ای تفکراتش در راه دفاع از میهن بسیار بسیار بسیار بکار اومد(هرچند دفاع زا میهن و افتخارش مربوط به اونایی که برای این مملکت بی نام و نشون و بی چشم داشت و بدون تاج طلا و تخت مرمر و.... جونو هستی و خونه و خونواده اشونوفدا کردن ، افتخار دفاع از میهن شایسته جایگاه رفیع اوناست) من هم اگر جای اون افراد بودم که اون روزا اون حرفا رو زدن و میومدم اون حرفها رو میزدم و اونهمه شعار میدادم و بعد درستی دیدگاه شاه با حمله عراق به ایران ثابت میکرد که سرتاسر اشتباه کردم و از روی بی تفکری و نادانی نزدیک بوده مملکت رو به باد فنا بدم میومدم همچین کتابهایی مینوشتم و منتشر میکردم و ذهن ها رو مینداختم اونجا که اعراب نی انداختند و کی بود کی بود من نبودم ادیب جان ادیب اندیشمند ادیب پژوهشگر ادیب جسنجو گر حقیقت جستجو کردی و راه رو درست انتخاب کردی و به انتخابت هم تبریک میگم و بسیار هم برات خوشحالم اینو از صمیم قلبم میگم، و چون قلبا دوستت دارم بعنوان یه دوست وظیفه خودم میدون که بهت بگم در حالی که راهتو درست برگزدیدی اما ابزارات نادرستند و در یک راه درست با ابزار و وسیله نادرست بسیار بعیده که سالم به مقصد بررسی در انتخاب منابع و کتابهایی که میخونی وسواس و دقت بیشتری به خرج بده، متاسفانه عجیب تک بعدی شدی و یکسریکتابهایی رو که بشدت یکجانبه و تاحدودی (تاحدودی که چه عرض کنم!!!)حتی مغرضانه اند نسبت به برخی ها و حتی برخی نهادهای داخلی کتابهایی که میخوان بگن ما عاری از اشتباه بودیم ، ما چیزی تو مایه های معصوم بودیم و عالم و آدم هم به ما بدهکارند و همه چیز های ایران که سهله عالم ملک پدری ماست!! میشه گفت همه اون کتابها رو هم کم و بیش من دارم یا خوندمشون اما بهشون دخیل نمیبندم نمیگم نخون ابدا تاینو نمیگم بخونشون بعد با چند مرجع دیگه هم مطابقتشون بدی و با وجدان بیدارت و اون منطق علمی و عقلانی و ملی و مذهبیت نتیجه گیری کن نمیگم با منابع غربی ویا ایرانیان خارج کشور نه ابدا نمیگم هم با منابعی که شاید در داخل باهاشون جناح اینورکی مشکل سیاسی و جهت داری داره از یک منبع وابسته به نظام مثالا با انتشارات عقیدتی سیاسی نیروهای چهارگانه ارتش جمهوری اسلامی ایران(بعنوان نمونه گفتم) بخدا تو حیفی حیفی که با طناب پوسیده کسانی که اونو برای توجیه اشتباهات خودشون بافتن بری توی پاه ادیب جان این حال خوب و زیبای فعلی که سهله اگربه درجه عرفان هم برسی اشتباهات مهلک و کشنده و گاهن ناشیانه و وحشتناک برخیها رو نمیشه آب تطهیر روش کشید حتی اگر هزارکتاب هزار صفحه ای هم منتشر کرده باشن و خودشونو پیغمبر زاده و معصوم معرفی کرده باشن!!! اشتباهات فاجعه بار برخیها در کربلای 4 رو نمیتونم با آب زمزم هم پاک کنم و ایضا کربلای 5 یا رمضان یا محرم یا.... تو میتونی اینایی رو که مرتکب این اشتباهات فاجعه بار شدن رو تطهیرشون کنی؟ نمیگم بیایم محاکمه و اعدامشون کنیم اما با طناب پوسیده اشون هم توی چاه نریم خدا هممون رو عاقبت به خیر کنه به امید روزی که ببینم همین ادیب ولایی و ولایت مدار دوباره منطقی ، اندیشمندانه ، معتبر و مستند حرف میزنه

ببخشید که کمی دیر شد ما روی کشتی تمرینات منظم هفتگی داریم برای شرایط خاص مثه آتش ، ترک کشتی ، نجات نفر به آب افتاده، آلودگی نفتی ،دزدی دریایی ، مسافر قاچاق ، تهدید بمب گذاری ، به گل زدن ، تصادف دریایی ، از دست دادن سکان ، از دست دادن برق کشتی و...(خیلی هستن) که معمولا با اطلاع قبلی و یا بدون اطلاع (آن اناونسد) انجام میشن و امروز هم سه تاشونو انجام دادیم، تا حالا درگیر تمرینات بودم همین الان برگشتم به خاطر دیرکردم بازم پوزش میخوام و اما تا اونجا گفتم که یکی از دوستان پیشنهاد داد که از طریق یکی از آشناهاشون که تاجره و با کشور..... مراودات تجاری داره این چسبها با واسطه خریداری بشن، نظر بدی نبود و تصمیم بر این شد که همین راهکار برگزیده بشه ، مشخصات فنی سه گانه به نفر داده شد و اون هم شروع به جستجو کرد و در همون کشور یک شرکتی رو پیدا کرد که ادعا میکرد میتونه با واسطه اون سه گانه رو پیدا کنه به شرط داشتن یه ست نمونه اش و قیمت هم کمی بالاتر میره، با بررسیها مشخص شد که تنها گزینه برای رفع مشکل در شرایط فعلی قبول افزایش هزینه است پس با درخواست اون شرکت موافقت شد و یک ست کامل (در مجموع سه قوطی ، از هر جزء یک قوطی) در بسته بندی اصلی کارخونه شازنده به این شخص تحویل داده شد و افزایش هزینه هم تقبل گردید بعد از مدتی شرکت واسطه از واسطه ایرانی خواسته بود علت سفارش آنهم در این حجم و محل استفاده و مورد استفاده رو با ذکر دلایل منطقی و مستند به اطلاع اون برسونه چون شرکت سازنده این سه گانه رو از تولیدات استراتژیک!!! خودش معرفی کرده بود بازهم جلسه و جلسه و جلسه و درنهایت بهونه خطوط زیر آبی و استخرهای اعماق زیاد و خطوط ارتباطی زیر دریایی(مثه خطوط مخابراتی و اینترنتی و ...)با یکسری ادله و مدرک به شرکت واسطه تحویل داده شد و در نهایت اون شرکت هم پس از دریافت مبلغ توافقی از نفر واسطه ، مواد درخواست داده شده رو به تعداد جعبه ها و قوطیهایی که سفارش داده بودیم تحویل داد!!! سفارش به ایران رسید منتها در ایران مشکلات و گیرهای بسیار بسیار بنی اسراییلی گمرکی و....(همون معضل تجارت و بازرگانی بین المللی همیشگیمون) مجموعه دریافتی رو در گمرک زمینگیر کرد و تلاشهای نفر واسطه به جایی نرسید و در نهایت نداجا دست به دامان وزارت ا..... شد (میدونین که!!!!!!!) و اونا هم سر سه سوت کالاهای رسیده رو ترخیص کردند!!! با رسیدن کالاها به بندر عباس و دریافت اونا توسط نفرات مسیول و چک اوان تعدا دقیقا منطبق بر تعداد سفارش داده شده بود منتها به جای سه جزء فقط دو جزء بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! یعنی مثلا(اعداد فقط مثالند) به جای اینکه از هر جزء 2000 قوزی و در مجموع 6000 قوطی باشن تعداد 6000 قوطی درست بود منتها 3000 از دوتا جزء و بخش سوم اصلا وجود نداشت ونبود اون جزء مواد رو برای کاربری در شرایط زیر دریایی غیرممکن میکرد با پیگیریهای نفر و وشرکت واسط پاسخ کارخونه سازنده این بود که این مواد با ترکیب طبق فرمول جدیدی که ارسال شده نیازهای شما رو برطرف کرده و ما اینو گارانتی میکنیم!!! ترکیب برمبنای فرمول جدید ساخته شد اما در تستها و آزمایشها نهایتا تا زیر 10 بار یعنی عمق کمتر از 100 متر و اون هم فقط برای شرایط فشار و دمای تقریبا ثابت جواب میداد ونه شرایط استانداردی که سه گانه اصلی برای عمق .... و دمای از ..... تا.... و فشار .... و تعداد عمر سیکلیک تا..... ازش برخوردار بود نتیجه اینکه عملا مواد دریافت برای کاربری در زیر دریایی بلا استفاده بود، تمام تلاشها برای دریافت بخش سوم سه گانه ناکام موند و درنهایت کوشیده شد جهت کمتر کردن زیانها و جلوگیری از هدر رفت سرمایه و همچنین استفاده از اونا مورد قابل مصرفی پیدا بشه که در ........دقیقا نیاز به این مواد گزارش شد و نهایتا مبلغ هزینه شده با کسر درصدی زیان بازگشت خورد و اما علی موند و حوضش نداجا و یه زیردریایی که دل و روده اش رو ریخته بودن توشکمش و دستگاه ها برگشته بودن جای خودشون و تقریبا کارهای اصلی و بزرگ تموم شده بود و مرحله جوشکاری رو هم پشت سر گذاشته بود اما حتی نمیشد اونو به روی آب شناورش کرد بازهم دست به دامان صنایع داخلی شدیم،(کاری که همون اول باید میکردیم اما هیچکی باورش نداشت چون دارای این سطح تکنولوژی نبودیم) در این زمینه دو گروه به همکاری فراخوانده شدن یکی شرکتهایی که در صنعت چسب و بازرگانی اون فعال بودن(وارد کننده ها و نمایندگیها) و دوم کارخونه ها و دانشگاه هایی که مرتبط با این موضوع بودن گروه وارد کننده ها در ابتدا بسیار مشتاق وارد کار شد اما با ادامه یافتن کارها کم کم متوجه شدند که کاری ازشون ساخته نیست و همه یکی یکی کنار کشیدند و درنهایت موند شرکتها و کارخونه های سازنده و دانشگاه های مرتبط در ادامه راه تنها سه شرکت فعال در این حوزه و چند دانشگاه باقی موندند شرکتها کوشیدند با نمونه هایی که نیروی دریایی در اختیارشون قرار داده بود و با توجه به اون مقداری از کاتالوگهای شرکت سازنده که در دسترس بود نمونه هایی رو بسازند هر شرکت و چند تا از دانشگاه های فعال در پروژه چند نمونه رو ساختند اما همه در آزمایشهای محیطی نداجا مورد قبول قرار نگرفتن درنهایت شرکت...... با همکاری با دانشگاه...... نمونه ای ساخت که تا حدودی انتظارات رو بر آورده میکرد بحث بر سر ارتقای اون وساخت نمونه کاملتری جریان گرفت که شرکت سازنده با عنوان کردن اینکه این نهایت نتیجه ممکنه بوده عملا اعلام کرد که اراده ای برای حرکت بیشتر در این مسیر رو نداره و قصد داره در صورت پذیرفته نشدن نمونه خودشو کنار بکشه!!! کنار کشیدن این شرکت که تنها امید باقیمانده نداجا بود میتونست همه چیز رو به هم بزنه اما نمونه ساخته شده هم منطبق بر استانداردهای مورد نظر نداجا نبود0نزدیکی بسیار زیادی به نمونه اصلی و استانداردها داشت اما در برخی فاکتورها میلنگید) در حالی که جلسات و مباحث و رایزنی ها به شدت در ریان بود نظر ابتکاری یکی از افسر مهندسین نیرو جرقه امیدی رو در دل همه روشن کرد این افسر مهندس جوان که رسته خدمتی و مدرک تحصیلیش کاملا متفاوت با مبحث و موضوع پسب و صنعت مواد و ..بود بدلیل درگیر بودن در تمامی مراحل کار از روز سفارش اون به واسطه تا امروز و هنمچنین تمامی ساخته ها و آزمایشها و بدلیل علاقه و احساس مسیولیتی که خودش کرده بود و مطالاعت و تحقیقات بسیار زیادی رو در این مدت انجام داده بود، پیشنهادی کاملا علمی و منطقی و با مستندات علمی و تحقیقی معقول ارایه کرد و مسیر گفتگو ها و رایزنیها رو به سمت آزمودن این ترکیب جدید سوق داد. با پیشنهاد این افسر مهندس جوان نداجا، ترکیب ساخته شده نهایی(قبلی) دچار یکسری تغییرات ساختاری و ترکیبی شد و یک دوگانه(نوعی چسب با دو جزء) طراحی و ساخته شد! و برای تست به لابراتوار محیط زیر سطحی نداجا فررستاده شد نتیجه باور نکردنی بود!!!!!!!!!!!!!! تمام فاکتورها به مراتب بالاتر و برتر از نمونه کشور سازنده بود ، اختلافها کمی برتر نبود بسیار بسیار سرتر و برتر و ایمنتر بود کامپوننت ساخته شده یک دوگانه با فرمول ساخت و ترکیب بسیار راحت تر و آسونتر ، مدت زمان قابل استفاده قبل از خشک و سفت شدن چند برابر بیشتر، عمر کاری بسیار بالاتر پس از خشک شدن و کارایی بسیار بالاتر در استفاده با عمر کاری بیشتر و همچنین زمان نگهداری و انبار داری طوالانی ترمواد اولیه در انبار بود و در عین حال کمتر از یک پنجم قیمت سه گانه روسی اصلی تازه اونم در شرایط بدون واسطه و بدون تحریم پیشین.!!!! و مهمتر از همه اینها ساخت خودمون توی ایران یعنی دیگه کسی نمیتونه اونو ازمون بگیره و بهمون نده یا تحریممون کنه خودمونو باور کردیم ( از روی ناچاری و ناگزیری) و به چیزی رسیدیم بسیار بهتر و سرتر از اونی که میخواستیم درسی بشه برامون چرا ما تا مجبور نباشیم به سمت خودباوری نمی ریم؟ چرا ما حتما باید در مضیقه و فشار قرار بگیریم تا خودمونو باور کنیم که : [size=7][b]" ما میتوانیم"[/b][/size] براستی چرا؟

خوب کمی دلسرد شده بودم از ادامه دادن این موضوع اما بازم برمیگردم به همون مود و وظعیت قبلی و بازم بحث اورهال زیردریایی طارق رو ادامه میدم(البته بیشتر حواشیشو و برای رفع خستگی کمی داستان وار یا بقول یکی از دوستان قصه صبح جمعه )!!! همونطور که میدونین سطح کیلو کلاسها از قطعات خاص (لاستیک مانند) پژواک گیر سفالی شکلی ( Anechoic tile) پوشیده شده که هم بعنوان یک عایق صوتی برای صداهای خود زیر دریایی کار میکند و هم با دریافت و عدم بازگشت دادن امواج صوتی سونارهای اکتیو (ناپژواکی) باعث پنهان کاری صدایی زیر دریای میشود همینجا بگم که بجای واژه رادار گریزی در سطح دریا و هوا و زمین ، برای زیر سطحی ها چون امواج الکترو مغناطیسی و راداری در زیز آب کاربرد ندارند و اجسام و اشیا با امواج آکوستیک و سونیک و صوتی شناسایی میشن از واژه " سونارگریز" استفاده میکنند کار رادار در سطح رو سونار با امواج صوتی در زیر دریا انجام میدهد و درست مثه رادار دارای انواع اکتیو و پسیو هستش برای نصب ونگهداری این تکه های صداگیر و همچنین پر کردن پیالکیهای خروج کابلها از بدنه سخت(زیر دریایی ها از دو پوسته نرم(بیرونی) و سخت(داخلی) ساخته میشوند) نوع چسب و کامپوننت مخصوصی استفاده میشه که بتونه هم در برابر فشارهای بسیار بالا و بالاخص تغییرات سیکلیک زیاد فشاری و دمایی و شرایط خواص محیطی آب دریا دوام آورده و کارایی خوبی از خودش برای دسته کم یک عمر کاربری ایمن 10 تا 15 ساله نشون بده ، نمونه اصلی و روسی اون یک ترکیب سه گانه است (مثه چسب دوقلو که دوتا هستن اونا سه تان) این سه گانه ها با ترکیب خاصی و با نسبت ویژه ای و طی یک فرایند مخصوص باهم ترکیب شده و کامپوننت ادهسیو رو تشکیل میدن برای عایق کاری پیالکیهای کابلها و حتی چسباندن پژواک گیرها، این آماده سازی هم کمی سخته هم زمان بره و هم اینکه پس از ساخت محدودیت زمانی داری برای استفاده و فقط به مدت...... دقیقه وقت داری تا ازش استفاده کنی و الا سفت و سخت میشه و غیر قابل استفاده و در عین حال بسیار بسیار هم گرون هستش بگذریم بعد از تحریم و اون چیزایی که در مطالب قبلی بالا گفتم یکی از مشکلات ما همین چسب و تهیه اون بود (یکی از اونا و در شکل ظاهر یکی از کوچکترینشون اما اگر همین چسب هم نبود به هیچ وجه زیر دریای عملیاتی نمی شد که هیچ ، نمیشد حتی اونو به آب انداخت) روسها برای اینکه پشتیبانی کامل ونهایت رفاقت و دوست و برادری و حمایت از ما رو نشون بدن و بگن که بهترین کشور جامی شما ماییم و همون بهتر که به جای آمریکا به ما و چین تکیه کنین (ای لعنت به هرسه تاشون و همچنین انگلیس!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!) در کمال جوانمردی و رفاقت این چسب رو به ما ندادن که مبادا ما باهاش بمب اتم درست کنیم و صلح و آرامش جهانی رو به خطر بندازیم شاید برای برخیها کمی باور نکردنی باشه اگر بفهمن که یکی از بزرگترین معظلات ذهنی ما تهیه این چسب بوده ، اهمیتش اونجاست که بدون اون حتی نمیشه زیردریای رو از حوض خشک خارج کرد و مثه حتی یه قایق رو آب نیگرش داشت راهکارهای بسیاری برای برطرف کردن این معضل بررسی شد تا نهایتا با پیشنهاد یکی از دویتان قرار شد ببخشید کاری پیش اومده مجبورم برم عمری بود برگشتنی بازم ادامه اش میدم

may we wait for some specification about this x-38 missile and other developed short range air to air one ?

[quote name='Ernesto_Rommel' timestamp='1358931908' post='295300'] سلام __________________________________________________ عقاب عزیز و دوست داشتنی م ، والا منابع از یک کتاب معتبر هست که اجازه بدید ذکر نشه ولی واقعا خدا خیلی دوست شون داشته که به قسمت اسناد دولت های زمان رضاخان به خاطر پایان نامه شون دسترسی داشتند ، انشالله به ما هم اجازه دسترسی بدن تا با توجه به بینش و دقت بیشتر ما ! در این امور نظامی بتونیم جواب بسیاری از شبهات رو دربیاریم در این زمینه به هرحال یقین بدونید که مشکلات بسیاری دامنگیر ارتش رضاخان در زمینه تجهیزات نظامی بوده که بهتر هست مقالات بنده در این زمینه که گوشه بسیار کوچکی از اون میباشد رو بخونید یادم میاد ، تو اسناد هست که برادران ارتشی! به صورت مکانیزه میان اولین بار نیرو از ماشین درحال حرکت پیاده میکنند جریان ش رو هم اقای فردوست تایید فرمودند ... اصلا بخونیدش متوجه میشید ارکان این ارتش از پایه براساس پاچه خواری و .... نوشته شده یا حق [/quote] ادیب جان سلام من ابدا منبعت رو رد یا تایید نکردم و نمیتونم هم بدون اطلاع از اون منبع راجع بهش نظر بدم تنها با روال جاریه اون موقعه ارتش مقایسه کردم و سعی کردم به یک نتیجه تا حدودی منطقی برسم هرچند همین الان و در عصر انفجار تکنولوژی و فن آوری اطلاعات آماری داره میاد بیرون که یکیش با یکی دیگه نمیخونه از دولت تا مجلس تا روزنامه ها تا صدا و سیماو...... اعداد و ارقامی میاد بیرون اونم راجع به یک موضوع واحد که آدم سرگیجه میگیره خوب حالا من و تو چه انتظارری ازآمار عهد چرتکه داریم؟(هرچند خداوکیلی گاهی میبینیم آمار اونا از امروز ما دقیقتر بوده) نکته دیگه هم اینکه ممکنه اشتباه تایپی و یا واحدی باشه(مثلا به جای جعبه نوشته باشن عدد و یا... خودت بهتر میدونی که در ارتش از کالیبر ... به بالا رو میگین تیر و تا قبل از اون وبا جعبه مشخص میکنن مثلا میگن 4 جعبه فشنگ ژ-3 و 4 تیر موشک فونیکس)

ادیب جان سلام در باره ناوچه های کلاس کمان برای اطمینان با یکی از مطلعین تماس گرفتم فرمودند اون مطالب مربوط به اواسط جنگ ابدا سحت نداره و آخرینشونو(از بین 12 تاییی که تحویل گرفتییم حدود اواخر 1981 بوده در ضمن ایشون بیان کردن که تعداد قزرارداد هم 15 تا بوده نه 12 تا که 3 تای دیگه اش هم توسط کسانی غیر از دولت موقت کنسل شدن و اومدن مابقی بعد از انقلاب هم به اون حس قرابت خاصی که نوفل لوشاتو به خیلیها داده بود برمیگرده همون حسی که سفارت فرانسه رو نبدیل به امنترین نقطه ایران در زمان انقلاب کرده بود !!!!!! من نمیدونم مطالب بیان شدهدر باب 15 فروند قرارداد توسط این عزیز تا چه حدی مستندهستن هرچند هنوز دروغ یا اطلاعات غلطی از ایشون نشنیدم چون خودم به شخصه فکر میکردم همون 12 تا بودن و بس ولی درباره تاریخ تحویلگیریشون شک نکن بالخص ماجرای اونی که نزدیک بود سلطنت طلبها و دارودسته اشون تصرفش کنن و وساطت... رو هم که حتما خودت بهتر از من میدونی مربوط به همون زمانهاست نه اواسط جنگ متاسفانه در بیشتر کتابهای ما که قراره حتی برخیهاش منبع و مرجع هم باشن اطلاعات و آمار و تاریخ های اشتباه (به عمد یا سهوا ) کم دیده نشده بالاخص موسسه..... بی خیال

دوست خوبم عجیب با حرفات موافقم نیروی هوایی یکدست ترین نیروی ارتش شاهنشاهی ود تنها نیرویی که فقط در آمریکا آموزش داده میشد و مستشاراش هم آمریکایی بودن مابقی در کشورهای مختلف و گاها چند کشور آموزش میدیدن و اون انسجام سیاست کلان و راهبردها و آموزه ها و آموزشها رو نداشتن و همین نیروی کاملا آمریکانیزه شده!!! اولین نیرویی میشه که به انقلاب میپیونده و با تموم امکاناتش از انقلاب حمایت میکنه از اسکورت هواپیمای بنیانگذار راحل انقلاب تا ترننسفرشون با بالگرد و محافظت ازشون تا بیعت و درگیری با گراد و ...خیلی چیزها پشت این حرفها هست

[quote name='mostafa_by' timestamp='1358894804' post='295260'] --------------------------------------------------------------- ممنون از توضیحات برادر elo. از فرمایشات شما استفاده کردم. درخصوص چرخش، از قضا اگه مطلب اول تاپیک رو یه بار دیگه بررسی بفرمایین، می بینین که بیشتر از اونکه بحث توسعه ی ارتش رضا خانی مطرح باشه، بحث اول و آخر سیاست ها و بویژه عوامل اشغال مطرحه. پس شاید این بحث ها به «عنوان تاپیک» ارتباطی نداشته باشه، ولی به «موضوع مطروحه تاپیک» کمابیش مرتبطه. ولی به روی چشم. سعی می کنم عرایضم رو بیشتر در قالب توسعه ی ارتش متمرکز کنم. هرچند که برای برخی دوستان، همین مفهوم توسعه هم چندان جا نیافتاده (یا به نفعشونه که جا نیافته). اما سایر بندهایی که مطرح فرمودین، عمدتاً در تاپیک بایندر مورد بررسی قرار گرفته و نظرات مختلف درخصوص شون عنوان شده. حالا نمی دونم شما اون تاپیک رو دیدین و از نظر شما کافی یا مرتبط نبوده که این موارد رو اینجا مطرح فرمودین یا که بدون اطلاع از وجود اون تاپیک و مطالبش، به این جمع بندی رسیدین. ----------------------------------------------------------------- اما خوشحال می شم مصادیق تلاش بنده برای به کرسی نشوندن عرایضم رو بهم یادآور شین تا خودم و عرایضم رو اصلاح کنم. [/quote] برادر و دوست اندیشمند آقا مصطفی سلام و درود خدا بر تو بسیار خوشحالم که تا حدود بسیار زیادی با گفته هامهم عقیده این بله تاپیک بایندر شهید رو دنبال میکردم هرچند واقعا زجر میکشیدم که چرا به جای پرداختن و شناساندن و تحقیق در ابعاد شخصیتی و تاریخی این شهید بزرگوار بحث به راه های دیگه رفته یه مطلب هم نوشتم و از دوستان خواهش کردم که اینجا به بررسی همچین مسایلی بپردازیم بنا بر همون پیشنهاد و برای کامل شدن بحث اوئن مطالب و زبقه بندی رو عنوان کردذم تا این تاپیک یک تاپیک جامع در باره کلا ارتش رضا خان از شکل گیری تا 20 شهریور و پس از اون باشه ببینید چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه دوست داشته باشیم و یا نه اون برهه جزیی از تاریخ کشور ماست و اگر از اون روزهای تلخ و سیاه درس نگیریم شاید روزی خدای ناکرده مجبور به تکرارش بشیم و از دیانت و انسانیت به دوره که " از یک سوراخ دوبار گزیده بشیم" بنده معتقدم حرکت ارتقا و بازسازی نطامی امروز اگر سرعتش از اون روزا بیشتر نباشه (که هست) کمتر هم نیست و دست برقضا حوادث سیاسی و تهدیدات هم به همون نسبت هشدارانه تر و تهدید آمیزتر و خطرناکتر پس باید اون دوره رو بررس کنیم من هم میدونم تمام مطالب گفته شده کم و بیش مرتبط با عنوان تاپیک هستند( و نه منطبق بر اون) و با بحث های جانبی مرتبط هم ابدا مشکلی ندارم منتها نشه حاشیه اصل رو به تاریکی بفرسته و جای اصل و رو بگیره اگر دوستان صلاح بدونن و کمی از اون وضعیت جبهه گیری دور بشن و سعس کنن بجای تقابل و مجادله به تعامل و مبحثه بپردازن این مبحث میتونه یکی از پربارترین مباحث سایت باشه اون دسته بندی به نظر بنده بهترین گزنه ممکنه بود که فقط نظر منه ممکنه دوستان برنامه و دسته بندی جامع تر و کامل تری رو ارایه بدن تا اونارو دنبال کنیم منتهی فعلا من اراده ای بر بحث و تعامل نمیبینم و هرچه هست نیش و کنایه و متلک و مجادله و تا حدودی سفسطه به نظرم هردو دسته گاها تعمدی چشم بر روی برخی حقایق و گفته های ثواب و بجاب طرف مقابل بسته و اونارو نادیده میگیرن یا بدتر از اون در حالی که میدونن که به حق و عقل و منطق نزدیکتره اونا رو انکار میکنن وقتی انکار حقیقت از سمت هر دو گروه باشهتقریبا میشه گفت نمیتونیم انتظار حصول یک نتیجه مثبت و مفید رو داشته باشیم پیشنهاد من فراموش کردن مباحث قبلی و شروع " یک آغاز" تازه و نو بر مبنای یک برنامه و جدول منظمه (حالا یا اونی که بنده مطرح کردم یا هر برنامه مناسب و معقولی که دیگر دوستان پیشنهاد بدن) چون باورم این است که برمبنای این حرفهای گذشته، و کفته شده در این تاپیک و تاپیک قبل نمیشه به یک نتیجه معقول و منطقی رسید پس اجازه بدین نگم کجا دچار سرش شدین چون همونطور که بالا و بالاتر هم گفتم به نظر میاد برخی جاها هردو طرف به چیزی که طرف مقابل میگه اشراف و اعتقاد قلبی و قبلی کامل داره منتها برای کم نیاوردن در این مجادله حاضر به پذیرشش نیست بدون تعارف و تملق بگم اطلاعاتتون بسیار عالیه منتها برخی جاها نیاز به جلا و صیقل داره و باید در چهارچوب مشخصی قرار بگیره درست مثه تزیینات زیبا ودرستی که با طراحی ها و چینش های متفاوت نمودهای متفاوتی هم خواهند داشت و زا اون برتر مثه مواد اولیه و مصالح بسیار باکیفیتی که نحوه ترکیب و چینششون کنار هم میتونه هم شاهکار خلق کنه هم یک افتضاح و معمارش هم خودتونین و بس قدر نعمت دانستنی که خداوند بهتون هدیه داده رو بدونین و باور داشته باشین که " آنانی که میدانند با آنانی که نمیدانند برابر نیستند" و به همون نسبت دونستنشون در برابر جامعه مسیولند هرکه بامش بیش برفش بیشتر و و و از همه دوستان خواهش میکنم به متلک گوی و اتهام و گرایی و متهم کردن یکیدیگی خاتمه بدن چند نکته: 1-اون گور به گور شده رفته و اون دنیا خدا بنا بر اعمالش اونو بازخواست میکنه نه تعاریف و تقدیرها و یا فحش و نفرینهای ما 2- اینگونه بحث (بحث که چه عرض کنم ، مجادله) در شان بزرگوراران نیست، همه شما ها دانش ، اطلاعات ، قدر و منزلت و جایگاهتون بسیار بسیار بالاتر و فراتر از این ادبیات نازیباییه که متاسفانه کم هم به کار نمیبرین 3- باید قبول کنیم جوامعی پیشرفت میکنن که اصول بحث و مناظره و نقد دلسوزانه و آگاه در بینشون جا افتاده شده باشه و نهادینه بشه، این شیوه خود رای و مج بودن از خصوصیات جوامع پیشرفت نکرده است 4- همه باید در شنیدن سخن طرف مقابلمون سعه صدر به خرج داده، و نقد پذیر و با ظرفیت باشیم و در قضاوت هم جانب عدل و انصاف و وجدان رو نیگر داریم یادمون نره" وجدان تنهنات محکمه ای هستش که نیاز به قاضی نداره" بیایین به وجدان خودمون احترام بزاریم نشه که خدای نکرده به برره کوچ کرده باشیم که وجدانها در خواب بود و ... 5-ارزش دوستی و دوستی ها بسیار بسیار بیشتر و بالاتر از اونه که بخوایم خراب یا خدشه دارش کنیم اونم برای یک دیکتاتور و مستبد حالا چه در طرفداریش و یا چه در ضدیتش مولا میفرمایند : حقیر کسیست که از یافتن دوست ناتوان است و از آن حقیرتر کسی که دوستش را از دست میدهد نشه که خدای ناکرده دچار حقارت بشیم در پایان از همه بابت لحن نصیحت گونه ام پوزش میخوام ، همچین قصدی رو نداشتم و خودمو هم در حدی نمیبینم که بخوام اینهمه عزیز بزرگوار رو خدای ناکرده نصیحت کنم حرفهای منو به دید درد دلهای دلسوزانه یک دوست بگیرین که دلش از اینهمه مجادله و عبارات نازیبای رد و بدل شده بین دوستانش به درد اومده خدا یار و نگهدار همتون باشه قلم همگی روان و اندیشه های نابتان پایدار

درود به همه خوب دست همگی درد نکنه ، واقعا مطالب پرباری رو مینویسن و بحثهای داغی رو پیش میکشین اما میشه گفت فقط جناب آقای "رضا کیان" در راستای عنوان تاپیک حرکت کردن که بنده پیشنهاد میکنم قاطعانه و با اکثریت مطلق آرا، ایشونو از این تاپیک و همه تاپیکهایی که ایشون در راستای عنوانش حرف زدن بیرون کنیم تا دیگه نیان این نظم نوشتاری ما رو به هم بزنن آخه یکی نیست بهشون بگه بنده خدا چرا میایی در راسیتای عنوان تاپیک حرف میزنی حواس مارو پرت میکنی نمیزاری تمرکز کنیم رو حرفامون؟ خوب از شوخی و خود زنی گذشته .......!!!!!!!!!!!!! اطلاعات خیلی از بچه ها در این مبحث چه اینجا چه در تاپیک زنده یاد شهید بایندر، بسیار جالب و خوب و قابل تامل بود ای کاش دوطرف کمی سعه صدر به خرج میدادن و به جای اینکه سعی کنن همدیگه رو بکوبن (که متاسفانه گاهی هم تلخ و گزنده و دور از شان دوستان و جایگاه یک بحث منطقی بود) ، بیان سعی کنن به یک نتیجه درست و منطقی برسن و برسیم(خودمم قاطی آش کردم !!!!!!) ببینید من در نوشته های اکثر دوستان چه اینوریها چه اونوریها کمی یا شاید بگم خیلی بیشتر از کمی تندروی و یکجانبه روی و تا حدودی افراط و زیاده روی دیدم جالبه دوست بزرگوارم ادیب برخلاف خیلی جاهای دیگه اش داره سعی میکنه بسیار متعادل و میانه رو حرف بزنه و اگه متهم به حمایت از دوست و رفیق خودم نشم میگم نظراتش از همه منطقی تره(هرچند در راستای عنوان تاپیک نیست) آقا مصطفی عزیز که بنده نمیشناسمشون اما برای این دانش و اطلاعاتشون و بالطبع اون شخصیتشون احترام خاصی قایلم در حالی که کوهی از اطلاعاتن متاسفانه دیدم که کمی سریدن(سرش همیشه بد نیست منتها باید دید روبروت پرتگاه نباشه) احساس بنده اینه که ایشون به هر نحوی میخوان این جنگ کلامی رو ببرن یعنی این مبحث بجای اینکه یک بحث علمی و منطقی و سازنده باشه داره تبدیل به یک مجادله و درگیری احساسی میشه که پای سفسطه و عناد و لج و... رو از هردوطرف به میون باز کرده اول یه نکته رو به ادیب یاد آوری کنم و بعد هم من کمی بپرم وسط و چرخی بزنم و میلی بگیرم و کباده ای بگردونم توی این گود ادیب جان! گلم! نمیدونم آمار فشنگهای ذخیره اون دوره رو از کدوم منبع برداشتین و اونجا واحدها چی بودن و یا اینکه کلا این آمار چقد صحت داره اما تا جایی که بنده خاطرم مونده از روزگاران خوش ارتشی بودن!!!!! آمار فشنگها به دوگونه عملیاتی و ذخیره آمارگیری و ارایه میشد هم در سطح ارتش و هم در سطح یگان یعنی اینکه یک یگان مستقل(لشگر) خودش دارای انبارداری عملیاتی و ذخیره تاکتیکی بود یه تعدادی رو در حالت عملیاتی داشتند و شماری دیگه رو در حالت ذخیره تاکتیکی انبار داری اردونانس و در سطح کل ارتش هم همینطور با این تفاوت که همه مهمات و جنگ افزارهای دست یگانهای تابعه رو(که اون یگانها خودشون به دو دسته عملیاتی و ذخیره تاکتیکی طبقه بندیشون میکردن ) در آمار کلی ارتش بعنوان مهمات و جنگ افزارهای عملیاتی (یا در حال کاربری) شمرده شده و مابقی مهمات دخیره بسته به نوع و اهمیتشون، جای نگهداری، تعدا نگهداری،سال ساخت و یکسری فاکتورهای دیگه به دو گروه ذخیره تاکتیکی و ذخیره استراتژیکی تقسیم میشد یعنی در کل سازمان ارتش سه گونه مهمات و جنگ افزار داشتیم ذخیره استراتژیک ذخیره تاکتیکی و عملیاتی که این عملیاتی(که دست یگانهای مستقل زیرمجموعه بود) در سازمان رزم اون یگانها باز هم به دو دسته عملیاتی وذخیره تاکتیکی تقسیم میشد این گونه تقسیم بندی تا قبل از تغییر سازمان رزم ارتش تقریبا به همین شکل البته کمی مدرنتر و بروزتر(با رویکردی به متد و شیوه انبارداری ارتش آمریکا ) در جریان بود و بعد از تغییرسازمان رزم.....(بگذریم) حالا بحث اینجاست اون مقدارری که عنوان کردین جزو کدوم گروه بودن؟ منطقا شامل مهماتی که به یگانها تحویل داده شده بود نمیشه پس فقط میمونه دخیره ها (البته اگر عنوان نشده باشه مهمات خریداری شده و ساخته شده که در اون صورت شامل همه مهمات موجود بعلاوه مهمات مصرفی در رزم و رزمایش و تمرین و مفقودی و ...(بخونین هاپولی!!!) میشده و یک نکته بسیار بسیار مهمتر و قابل تامل تر: هنوز جایی ندیدم در ارتش که موجودی فشنگها و در کل مهمات رو به تعداد بگه، عموما(عموما که چه عرض کنم میشه گفت تقریبا همیشه) واحد شمارش واحد بسته بندی شده برای انبارداریه که یا به ریت هستش یا کارتن ،یا جعبه یا.... حالا باید دید اون آمار به چی هست؟ با توجه به اینکه انبارداری و تهیه و توزیع مهمات برنو در اون موقع با جعبه مهماتهای معمولا 100 فشنگی بود، باید گفت احتمالا اون عدد اگر با این منطق بسنجیمش حدود 30 میلیون میشده که برای هر قبضه حدود 60 و خورده ای فشنگ میشده که هنوز هم با استاندارد اون موقع ارتش همخوانی ندارد و فقط میتواند تعداد ذخیره رو مشخص کنه نه تعداد در حال کاربری و عملیاتی رو !! یا اینکه نوع جعبه های انبارداری ذخیره بزرگتر و با تعداد بیشتر فشنگ بوده مثلا 200،250، یا 500 عددی نکته دیگه اینکه جعبه های 100 فشنگی، استاندارد غالب اون موقع بود. جعبه های بزرگتر هم بود اما چون جابجای و حمل و نقل این تعداد راحت تر بود و در ضمن تعداد استاندارد مهمات هر قبظه تحویلی هم 100 تا بود مبنا رو بر همون 100 گذاشتم هرچند سندی براش ندارم جالب اینه که تا اوایل انقلاب همین استاندارد 100 فشنگ برای هر قبضه در ارتش ایران حفظ شده بود اونم در حالی که ما از برنو به ام یک و بعد از اون به ژ-3 تغییر سلاح سازمانی داده بودیم البته تعداد فشنگهای جعبه مهماتهای ژ-3 بیشتر بود و برخلاف مهمات برنو بگونه.... نگهداری و انبارداری میشد که چون هنوز ژ-3 در سازمان رزم نیروهای مسلح هستش از بسطش معذورم و اما چرخش ما!!!!: 1-اول که اگر دوستان صلاح میدونن برای رفع خستگی و کسالت هم که شده سری به عنوان تاپیک بزنیم و ببینیم ارتش در دوران رضاه شاه( جدای از کینه یا علاقه ما) و جدای از اینکه اصلا 20 شهریوری بوده یا نه ، دچار تغییر دگرگونی و مدرن سازی شده یا نه و اگر دوستان تغییری مشاهده کرده اند(مشاهده تاریخ و سندی نه دیدن عینی) در چه سطحی و چگونه بوده و آیا اون کارها خوب و به جا بوده یا نه؟ ببینید نیاییم در سال 91 بشینیم بگبم اینکار خوب بود یا بد بیایید خودمون رو ببریم به همون سالها (20 سال قبل از 20 شهریور ) بعد بررسی کنیم عملکرد رضا شاه رو خوب تا اینجا رو اگر رفتیم ( منطبق بر عنوان تاپیک) خیلی از مسایل روشن میشه 2-بعد از اون تازه بیاییم بحث کنیم که چطور شد که ماجراها منجر به وقوع حمله واون فاجعه شد اونم در حالی که ما اعلام بیطرفی کرده بودیم 3-بعد بیاییم عملکرد ارتش رضا شاه رواز اولین روزهای شروع جنگ جهانی تا روز حمله متفقین بررسی کنیم ببینیم آیا حرکتها و تمرینها و...اصولی و درست بوده یا نه (اگر چیزی بوده) اصلا فکر درگیری احتمالی و تفکری در این زمینه بوده یا نه اگر بوده در چه سطحی بوده اگر نه چرا ؟ 4- بعد روند حمله و تسلیم رو بررسی کنیم و ببینیم چی شد که اون فاجعه رخ داد، با استعداد نیروها، جنگ افزار، یگانها ،مسریهای حرکتی و ....(یک تحلیل نظامی) 5-بعد از اون ببینیم آیا میشد جلوی اون فاجعه رو گرفت یا نه(یا دسته کم جلوی آبروریزی رو !!!، یا دسته کم جلوی اون همه حقارت رو ) 6- بعد بیاییم ببینیم چه کارهایی باید صورت میگرفت چه در بعد نظامی و چه سیاسی تا به اونجا نرسیم و یا اونگونه نشه و نشیم 7- و درنهایت به یک نتیجه گیری کلی برسیم تا بتونیم از اون روزها درسی برای این روزهامون بگیریم که امروزه هم شرایط تهدیدات و توان و قدرت و حرکتهای نظامی چه در داخل و چه خارج تقریبا دسته کمی از اون روزا نداره منتها با تفاوتهای سیاسی و جایگاهی بسیار بسیار زیادی اینا نظر من بود تا بتونیم به این بحث کاملا بجا و شایسته یک جهت منظم و منطقی بدیم و بجای جر و بحث و مجادله و لفاظی و تلاش برای به کرسی نشوندن حرف و هقیده خودمون ، به یک نتیجه منطقی و درست برسیم و گامی هرچند کوچک در راه کمک به میهن و آرمانهامون برداریم از همه مهمتر : (غلطهای تایپی منو هم لطفا نشمرین)!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

موفق باشید دوست خوبم درود بر تو اگر کمی با دقت بیشتر نوشته های منو میخوندی میدیدی حرف من هم دقیقا همون چیزیه که شما میگین یعنی نوشتم با همه زحماتی که کشیدن و همه تلاشهایی که کردن بزرگترین ایرادشون همین وابستگی وحشتناک به غربیها بوده که اثرشو هم در جنگ و بعد از انقلاب دیدیم و اما درباره موشک و ساخت موشک گلم نگفته بودم موشک ساختیم گفتم زیر ساخت موشکها اومده بود بالاخص آزمایشگا هها و اتاق تمیز(کلین رووم) و ماشین آلات و ابزار دقیق و .... و همونا سنگ بنا و ابزار و موتور محرکمون برای ساخت و توسعه موشکها شد جهت اطلاع: همون زمان قراردادی با رژیم صهیونیستی برای ساخت موشک بالستیکی زمین به زمین بر پایه جریکو 2 بسته شده بود(بردی حدود سجیل 2) همچنین قراردادهایی برای ساخت و تولید تحت امتیازو لیسانس موشکهای ضد زره تاو و دراگون و همینطور موشک دوش پرتاب سام هفت و موشک پدافند هوایی هاوک و راکتهای 107 و 122 م.م. و نکته بسیار تامل برانگیز اینجاست که ما دقیقا اولین قدمهامونو در همین مسیر و منطبق بر همین موشکها برداشتیم (میشه گفت در اولین ساخته های ما تنها چیزی که ما حرکت میکردیم اما در برنامه اونا نبود موشکهای دریایی بودن) درسته که منطبق بر برنامه اونا حرکت نکردیم و مسیر مشخص شده خودمونو بر مبنای داشته ها توانایی ها و خواسته ها و نیازهامون طی کردیم اما این زیر ساختهای اونا بود که ابزار دست ما شد من نمیگم اونا این موشکها رو ساختن ابدا ما ساختیم و افتخارش هم برای ماست اما نیاییم زحمات اونا رو هم نادیدیه بگیریم و خدای ناکرده برای توجیه سیاسی و سیاه و سفید کردن قضیه به گناه دروغ آلوده بشیم میانه رو باشیم که بهترین کارها میانه روی است(فرمایش امام معصوم) همچنین: امام حسن عسکری (علیه السلام)می فرمایند: تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است. نشود خدای ناکرده برای توجیه کس و یا کسان دیگار و یا بدتر از اون یک جریانی حالا با هرنامی و به هرشکلی به خانه پلیدی پا بنهیم و به دشمنی خدا و رسول خدا برویم که خود باریتعالی در کتاب مبینش فرموده اند: دروغگو دشمن خدا و رسولش است بهوش باشیم که به این ننگ پلید آلوده نشویم و در مسیر شیطان و طاغوت قرار نگیریم که چه بد زیانکاریست دروغگو راستی ادیب جان منظور من از اون حدیث ،گفته گهربار مولا علی (ع) که فرمودند: ولیکُنْ احبّ الامور الیکاوسطها فی الحقّ و اعمّها فی العدل و اجمعها لرضی الرّعیه.... نبوده بلکه همون جمله"خیر اعمالکم اوسطها" بود که متاسفانه فراموش کردم ازکلام گهربار کدامیک از بزرگوارانه هرچند هردوجمله زیبا بر یک معنی پاک و متعالی دلالت دارند ولی از حق نگذریم در بیان مولایم( پیشوای پرهیزگاران که درود خدا بر او باد) زیبایی کلام بسیار دلچسب تر،چشم نوازتر ، بسیط تر ، جامع تر و کاملتر است بگونه ای که قلب را ما ل آمال شوری وصف ناپذیر میکنه شوری بی نهایت وصف ناشدنی و..... و از خداوندگار عقل و خرد و سخن و شمشیر چیزی جز این هم نمیشود انتظار داشت چه خوشبختم من و چه خوشبختیم من و ما که پیرو همچین انسانهای فراتر از باوری هستیم به قول شهریار بزرگ!: نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را

ادیب جان لام کجایی کا؟ کم پیدایی؟ و اما میشه گفت حرفمون یکیه اما با دو زبون کمی متفاوت!!! درباره ناوچه ها اگر منظورت لاکامباتانت ها هستن نه همون اوایل پیروزی انقلاب رو مد نظر بگیر درباره اینکه تو اونجا خوندی شک ندارم حرفتو کاملا قبول دارم اما تو این جور نوشته هایی رو که.....زیاد جدی نگیر ، نمیدونم کدوم کتاب رو خوندی اما ناخرسندم که بگم برخی کتابهای نظامی ما تا حدودی به نام تخصصی کارهای بسیارغیر تخصصی و غیر مستند میکنن نمیخوام زیاد بحثو کش بدم فکر کنم یادت باشه که سه کتاب یه موسسه کاملا به ظاهر تخصصی رو در سایت دانشجو سطر به سطر برای چندموضوعش آوردم اگه الان دسترسی بهشون داشتم برات بازهم نمونه های اشتباه و ضد و نقیض و گاها مغرضانه و برخی اوقات کمی (یخونیید کمممممییییییییییییی) بی انصافانه برات می آوردم

با سلام به همه ببینید دوستان 33 سال گذشته و داریم میریم توی 34 دیگه موقعه اونهمه بدگویی گذشته بقول اون دوستمون که فرمودن سیاه سفیدش نکنیم بیاییم برای یکبار هم که شده همه چیزرو سیاه و سفید نبینیم که یکی همش سیاه بود اونیکی همش سفید ایرادهایی بود کم هم نبود بسیار بسیار زیاد هم بود بالاخص در رابطه با مسایل انسانی (سیاسی،فرهنگی، اجتماعی و بالاخص مذهبی) هرچند در همین زمینه ها هم نیمچه کارهایی شده بود اما به هیچ وجه نمیتونست و نخواهد تونست صورت مساله اشتباهات و ایرادات بزرگ و فاجعه بارشون رو پاک کنه اما در بعد اقتصادی و نظامی به جرات میتونم بگم کمترین ایراد رو میشه بهشون گرفت بالاخص نظامی درسته بیشتر در بحث خرید بود اما از حق نگذریم اون خریدها برای کوتاه مدت بود و اگر برنامه ها رو منصفانه و وجدانی نه فقط با شعارهای سیاسی و مرده باد و زنده بادها دنبال کنیم میبینیم که در خیلی از زمینه ها بنا ی نهایی بر ساخت در داخل بوده چه بحث دریا که حوضچه های خشک کوچیکتر از اونی که بنا بود ساخته بشه تازه قرار در آینده افتتاح بشن(که من بسیار بسیار به این امر امیدوارم و این امر میتونه بوسترموتورمحرکمون برای ساخت یگانهای بزرگتر و سنگینتر باشه) چه بحث کارخونجات نیروی دریایی که همونا پایه ساخته های دریاییمون شدن چه بحث زیر ساختهای هوایی( و نه فضایی) که مهمترینشون در بحث بالگردی بوده و هست و روپا ایستادن خودمون و زودتر به نتیجه رسیدن طرح های بالگردیمون و توان بالایی تعمیراتمون (حالا با هر کیفیتی که دوستان میگن ) حاصل همون دورانه چه در بحث ادوات زمینی و ادوات سنگین و بالخص بالخص بالخص در بحث موشکی که تمام زیر ساختها و آزمایشگاه ها و کلین رومهای اولیه ایجاد شده بود و همونا ابزار ما شدن برای حرکت تند و سریع (البته با اراده،مدیریت و کوشش و تلاش خستگی ناپذیر و هزینه های بسیار بالایی که ما بعد از انقلاب پرداختیم و افتخارش هم برای ماست) ببینید همه اینها تازه قراردادهاشون بسته شده بود و داشتن در ایران راه اندازی میشدن همین نیروگاه بوشهر رو اگر اونا شروع نمیکردن شاید ما ابدا نیازی نمیدیدم به سمت همچین صنعتی بریم(میگم شاید و نه اینکه حتما) بیاییم انسانی و وجدانی و منطقی و شیعه وار قضاوت کنیم من کار با کارهای سیاسی وفرهنگی و... ندارم که علت انقلاب هم همونا بود و باید هم انقلاب میشد بعلاوه یک موضوع بسیار مهمتر و تاثیرگذارتر که کمتر کسی به اون پرداخته و اونم مزید بر علت شد و سرعت انقلاب رو تندتر کرد انقلاب شد و باید هم میشد و به نظرم کمتر کسی هست د که بخواد دوباره به همچون حکومتی برگرده،یک نظام فوق العاده قدیمی و نامتعارف برای نسل امروز بشری که به هیچ وجه جوابگوی نیازهای جامعه نسل نو رو نداشته و ندارد اما خداوکیلی در بخش نظامی کارشون بسیار خوب بود(نمیگم عالی بود ابدا) ایراد هم کم نداشتن همانطوری که ما هم که الان کارمون عالیه و خیلی هم عالیه ایراد کم نداریم چه رانت خواریها پورسانتگیریها ضعف در قراردادها و فسادهای مالی و ادراری و... که اونا زیاد داشتن ( امروزه رو بنده اطلاع ندارم و امیدوارم که نباشه و بنا هم بر نبودن همچین موضوعاتیه) یک ایراد بسیار بسیار بزرگشون هم تکیه بسیار زیاد بر دیگرونه و عدم باور خودشون (هرچند کم کم داشت به سمت رفع این ایراد حرکت میکرد اما فقط حرفهاش شنیده شده و کمتر دیده شد الا یکی دوسال آخر حکومتش که همین زیربنا ها اومدن ایران ولی نموند تا ببینیم سرانجام کارش چی میشه و آیا ما به سمت خوداتکایی بیشتر داشتیم میرفتیم یا همینها هم مارو بیشتر وابسته میکردن) اما در کل سیاست تقریبا درستی رو از لحاظ مدیریت نظامی دنبال میکردن نیازهای دفاعی و روز رو با خرید بهترینها و بروزترینها برطرف میکرد( اونم در شرایطی که وضع پولی مملکت بسیار خوب شده بود و خبری هم از تحریم که نبود هیچ تشویق هم میشد که بازار سلاح های بسیار مدرن آمریکا رو داغتر کنه) درمیان مدت بنا بر ساخت تحت لیسانس و مونتاژ(مثلا برنامه اف- ها16) در داخل و در بلند مدت شاید( شاید ، شاید باتوجه به حس خودخواهی و غرور زیاد شاه) طراحی و ساخت داخلی (این بند آخری احتماله که هم میشه ردش کرد هم تایید ولی فقط احتماله) از حق هم نگذریم اگر خریدهای شاه نبود (همونها که چه قبل و چه بعد انقلاب آهن پاره نامیده شدن) شاید الان هنوز صدام زنده بود و خورستان با اهواز و آبادان خرمشهرش هم تفریحگاه زمستونیش!!!(جدا از اینکه مرگ دست خداشت و عمر هرکی رو اون مشخص میکنه ، منظورم اینه که شرایط منطقه به گونه ای دیگه رقم میخورد) خوهشا برنگردین بگین با نثار خونمون جلوشونو میگرفتیم!!بی شک ما از نثار خونمون ابایی نداشیم (مایی رو که میگم من حقیر رو نمیگم که اون دوران کودکی بیش نبودم بلکه همه ایرانیان غیور و شجاع و داوری رو میگم که در راه دفاع از میهن و آرماناشون از اهدای خونشون ابایی نداشتن) ما اگر همون پشتیبانی هوایی رو نداشتیم براستی سه روزه همه خوزستانو تقدیم کرده بودیم همون عراقی که ما 8 سال برای بیرون راندنش تپکوشیدیم بدون نیروی هوایی چند هفته هم دوم نیاورد اصلا همین خودمون با همون شور و شوق و عشق شهادت و رشادت و .... و همه اونای که همه میدونن و میدونیم در کمبود پشتیبانی و پوشش توپخانه و زرهی و هوایی چند روزه فاو رو پس دادیم؟ فاوی که برای بدست آوردنش اونهمه جنگیدیم و خون دادیم یه موضوع دیگه هم که ادیب فرموده بودن و کمی برام عجیب بود که از ادیب بشنوم نه بخاطر انقلاب ناصر خسرویی درونیش(که من از این باورهای جدیدش بسیار هم خوشنودم و براش دعا هم میکنم ، همونقدر که خودم به دعای دوستان محتاجم) بلکه بخاطر مطالعات بسیار زیاد و دایره دونسه های ادیب بود که تعجب کردم چطور اومد و همچین چیزاییی گفت اونم درصورتی که در باره همه اونا خیلی بیشتر از خیلی ها مطالعه کردهو خودش هم خیل خوب میدونه که چی باعث برهم زده شدن قراردادها شد ( در حاشیه بگم ادیب یکی از دوستان خوب منه که خیلی هم دوسش دارم اما یه ایراد کوچیک داره اونم یا خیلی شوره یا خیلی... کمتر حد وسط رو میگیره اونجایی که امام معصوم ( اگر اشتباه نکنم امام جعفر صادق (ع): میفرمایند: خیر اعمالکم اوسطها ، اگر از چیزی خوشش بیاد اسیدی و آتشین ازش دفاع میکنه و خدا اون روزو نیاره که از چیزی خوشش نیادمثه یه بی 52 بمبارانش میکنه !!!1 هرجت هست و به هرکاری مشغوله براش عاقبت به خیری و سلامت آرزو میکنم و امیدوارم که همواره شاد شاد باشه آمین) آمریکایی ها که حاضر بودن بدن و حتی یه سریشونو هم فرستادن این ما بودیم که تحویلشون که نگرفتیم هیچ ، گفتیم بیایین این باقیمونده ها رو هم ببرین درضمن همه چیز و همه اشتباه هات رو گردن دولت موقت نندازیم (هرچند خیلی خیلی مقصر بودنو نمیشه ار این موضوع بسادگی گذشت ) اما واقعیت امر اینه که این بحث برگردوندن و نخواستن آهن پاره هایی که با پول ملت خریداری شدن رو خیلی قبلتر از اونا خیلی های دیگه خارج از اونا هم گفتن و بیان کردن و بعد از اونا هم به گفتن و بیان کردن و انجام دادنش ادامه دادن( نخواین جلوتر برم که نخواهم رفت!!!) قبل از دولت موقت، خود دولت موقت شعار گرا و بعد از دولت موقت همه و همه تا روزهای اولیه قبل از شروع جنگ، همین حرفا رو میزدن!!!!( جالبه هنوز هم برخی ها جسته گریخته میگن) و در تموم اون روزها آمریکایی ها سرسختانه میخواستن اونا رو به ما تحویل بدن!!! نه اینکه مارو خیلی دوست داشته باشن و عاشق چش وابرومون باشن یا خیرخواه و دوست دار ما باشن نه ابدا ابدا ابدا اونا فقط به خاطر حفظ منافع خودشون توی ایران که فکر میکردن با اینکار میتونن همون جایگاه قبلی رو حفظ کنن (یادمون نره آمریکا و فرانسه جزو اولین کشورهایی بودن که انقلاب و پس از اون جمهوری اسلامی رو به رسمیت شناختن) و اما شد اونی که نباید میشد البته در بحث نظامی !!!! غیر نظامیش رو نمیدونم خوب شد که شد یا نه بدشد که شد!!!! اینکه باید میشد یا نه در بحث انسانی و سیاسی و فرهنگی و.... (باید و نباید و کاش و چه بدش رو من نمیتونم بحث کنم و نظر متخصص ها و کارشناسهای بی غرض و وبا وجدان آگاه رو میخواد و میطلبه نه من کم دانش و بی اطلاع رو ) و اما ادیب جان ناوچه ها کلاس کمان (لاکامباتانتها) رو ما اواسط جنگ از فرانسه نگرفتیم!!!! برخیهاش قبل از انقلاب برخی در بحبوهه انقلاب و فقط یکی دوتاش بعد از انقلاب اونم مدت خیلی کوتاه بعد از انقلاب تحویلشون گرفتیم بعد هم اون موضوعات پیش اومد و تحریمها و جنگ تحمیلی و..... (یادمون نره عراق میراژها رو بعد از جنگ از فرانسه گرفت و در کل فرانسه تا سالهای اواخر دهه شصت به قرارداهاش با همه پایبند بود حتی قرارداد هسته ای اوربیت با ما اما بعدش.......) باید قبول کنیم شاه اگر گفته برای 62 اینارو میخواستم برخلاف خیلیهای دیگه خواب و خیالاشو نگفته(بی شک خواب و خیالهایی هم داشته و نگفته) و تنها اونایی رو که قرارداد بسته بود گفته جدای از تموم ظلمها ،ستمها ،جنایتها و حتی خیانتها(به نظر من خیانت شاید برخیها قبول نکنن) که شاه و حکومتش به ایران کردن در بعد نظامی خدمات بسیار بسیار زیادی به کشور کرد که سهم بسیار چشمگیری در شکست عراق در جدایی خوزستان از ایران عزیز داشت هرچند که اصلی ترین ، مهمترین ، برترین ،حقانی ترین، تاثیرگذارترین سهم در دفاع از کشور رو کسانی داشتند که بدون ادعا و بی چشم داشت عاشقانه برای دفاع از میهنشون جنگیدن و از مرگ ترس و واهمه ای به خود راه ندادند همونهایی که یا پر کشیدند و رفتند یا سالها اسرات رو تحمل کردند یا با بدنهای زخمی و خسته با سختیهای زندگی و روزگار درجنگند یا در گمنامی و بی نام و نشانی در گوشه ای بدون هیچ ادعایی به کاری برای خدمت به میهن مشغولند بعلاو اون تعداد اقیلی که اونا هم بودند و جنگیدند اما از صدقه سری خون پرگشودگان و رنج به اسارت رفتگان و درد زخم خوردگان و داغ بازماندگان این حماسه عاشقانه 8 ساله، به نان و نوایی رسیدند و خودشونو وارث همه چیز و همه کس میدونن و از زمین و زمان هم طلبکارن همه و همه دست در دست هم ،شونه به شونه برای پاسداشت این سرزمین جنگیدند و از نثار خونشون دریغ نکردن ستودنیها این پاکبازانند نه حکومتها، نه سلاح ها و نه سیاستها در بعد نظامی و ساخت هم باید قبول کنیم برتر از هر سخت افزاری این اراده و دانش و تلاش انسانی نیروهای فعال در اون حوضه است که کارو به سرانجام میرسونه پس کارما در زمینه دفاعی اونم در این شدت تحریم و اوج سختگیریهای ستودنی و شاهکاره نه کار اونا که در اوج بودن پول و تشویق و حتی اهدای سلاح از غربیها سلاح خریدن!!! اونا از حق نگذریم زحمت کشیدن کارای خوبی هم کردن اما کافی نبود و گذرا بود و از همه بدتر و بدتر و بدتر وابسته به غرب!!! ( و همین یک مورد میتونه همه کارهای خوبشونو زیر سوال های بسیار تندی ببره) اما ما الان داریم شاهکار میکنیم با ارایه کارهای پایدار و ماندگار با ساخت چزهایی که خودمون میسازیم (حالا کپی ، مونتاژ و یا طراحی بماند) ولی میتونیم پشتیبانی کنیم ، ارتقا بدیم یا بهترشو بسازیم اونم در این وانفسای تحریمها و سختگیریها و فشارها و در شرایطی مثه دفاع مقدس نمیخواد چشمون به دست این و اون باشه که ببینم به ماقطعه ای رو با هزار ناز و ادا و منت و سرکوفت و اونم چند برابر قیمت تازه اونم با کیفیت بنجول میدن یا نه !!! در استراتژی نظامی این یعنی قدرت پایدار ، پویای و قابل اتکای رزمی (هرچند در کارهای ما هم رگه هایی از وابستگی به شرق دیده میشه اما نه به اون شدت و نه به اون وسعت و نه به اون وضوح)

درود خدا بر تو و همه کسانی که دلشون برای این سرزمین پاک می طپه براستی که دستت درد نکنه جای خالی اینگونه مطالب ( و یا در بهترین حالت تصور جای کمرنگشون) بدجوری آدمو اذیت میکنه اینکه خیلی مسایل گفته نشدن و همین باعث یکسری برداشتها و تصورات نادرست و متاسفانه گاها جهت دار شده امیدوارم که با بررسی های دقیقتر و بهتر و کاملتر و مستندتر هرچه بیشتر پرده از ناگفته های و پوشش هایی که برخی فقط عالم سیاسی هستند کنار برن تا همه متوجه خیلی حقایق بشن و بشیم و موجب گمراهی در اندیشه و تصورات آنچنانی که هر ازگاهی متاسفانه شاهدشون هستیم نشن تا باد چنین بادا قلمت روان اندیشه ات پایدار

با سلام خدمت همه باید عرض کنم خدمتتون که اگر کمی دقت میفرمودین میدیدن که نوشتم این سازمان بندی مربوط به قبل از انقلابه بعد از انقلاب کمی تغییر کرد و امروز که بحث جنگ نامتقارن و... پیش اومده ،در طرح ..... ارتش ، تغییرات زیادی در سازمان رزم نیروی زمینی و حتی دریایی داده شده که از بیانشون معذورم( [size=5][b]خواهشا دوستانی هم که اطلاع دارن بیان نفرمایند تا زمانی که توسط خود فرماندهان ارتش رسانه ای بشه[/b][/size] ) درسپاه هم بدنبال اجرایی شدن طرح .....سپاه، سازمانبندی منطبق با نیاز امروز و تهدیدات موجود تعریف شد که نمود بیرونی و رسانه اییش همون استانی شدن سپاهه و سازمان بندی داخلیش هم .... باتوجه به چینش جدید و سازمانی ارتش اجازه بدین درباره نام یگانها و محل استقرارشون چیزی بیان نکنم و نکنیم اون دوستمون هم که اسم آوردن تقریبا لشگرها رو کامل گفتن البته تا قبل از طرح....... ارتش ازشون خواهش میکنم بیشتر از این جلو نرن و مسایل رو باز نکنن درباره استعدا زمان جنگ و صلح هم تاحدودی باهاتون موافم درزمان جنگ استعدا یگانهای سپاه با کمک بسیج و استعداد یگانهای ارتش با کمک نیروهای احتیاط تقویت میشه منتها همون زمان جنگ هم استعداد استاندارد و تعریف شده سازمان رزم سپاه پایین تر از ارتش بود نه فقط در یگانهای پیاده که مثلا در یگانهای توپخانه و تانک و مکانیزه و.... هم استعداد تعریف شده سازمانی سپاه پایین تراز ارتش بود بعنوان نمونه عموما یگانهایی از سپاه که با نام" لشگر" معرفی میشدند دارای استعدادی در حدود یک یا یک و نیم !!!! تیپ ارتش بودن و درحقیقت تیپ و یا تیپ بعلاوه بودن ،البته استثنا هایی هم وجود داشت مثه لشکر 27محمد رسول الله (ص) در بحث نیروهای احتیاط: منظورکسایی هستن که کارت معافیت از خدمت در زمان صلح رو دارن و یا اونایی که سربازی کردن اما هنوز در دوره احتیاط هستن ، میدونین که کارت معافیت فقط برای زمان صلح هستش و همچنین هرکسی هم که خدمت کرده و کارت داره هنوز چند ماهی بعنوان احتیاط بدهکاره که بستگی به مدتی که خدمت کرده داره

دستتون درد نکنه بسیار عالی و بجا بود اما چند جاش کمی ایراد داشت 1:هر3 تا 5 یگان کوچکتر یک یگان بزرگتر رو میسازن بعنوان نمونه 3 تا 5 گروهان در یک فرماندهی منظم میشن یک گردان و بالطبع 3تا 5 گردان میشن یک هنگ (امروزه تیپ!!!!) 2:هنگ امروزه تقریبا از نظام ارتش حذف شده (البته موجوده اونم تنهادر برخی یگانهای خاص!!!!) منتها در نیروی انتظامی هنوز کاربرد وسیع دارد 3:استعدا پرسنلی یا تعداد نفرات هر یگان بر مبنای ماموریت و تخصصش متفاوته (از گفتن تعداد سازمانیشون معذورم) 4: استعداد یگانهای سپاه کمتر از ارتشه و درکل استانداردسازمانی پایینتری رو تعریف کرده اند 5: تعداد بین 3 تا 5 برای تشکیل یگان بالاتردرایران شامل لشگر نمیشود(دلیلشو نمیدونم)بلکه بین 2تا 3 تیپ رو معمولا لشگر میگن 6:این تعاریف در نیروی دریایی و نیروی هوایی متفاوته و بر مبنای تخصص خودشون طبقه بندی میشن 7:تعاریفی مثه گروه،جوخه ،ستون و ... هم هست که بنا به تخصص هر یگان متفاوته 8- یگانهای سازمانی همه زیرمجموعه و نامستقل بحساب میان تا به لشگر برسند که بصورت مستقل عمل میکنه و یا اینکه یک تیپ که تحت شرایط خاص بهش عنوان تیپ مستقل بدهند مثه تیپ مستقل 40 سراب در زمان جنگ بر مبنای آیین نامه ، اشل بندی و سازماندهی ارتش در حکومت پیشین: (بزرگ ارتشتاران رو بیخیال میشیم که فردا خدای ناکرده به چیزی متهممون نکنن!!!!!!) فرمانده کل ارتش و هر یک از نیروهای ارتش(زمینی،هوایی و دریایی): ارتشبد (معاونش سپهبد) فرمانده هر سپاه: سپهبد(معاونش سرلشگر) فرمانده یک لشگرکامل و یا یک لشگر بعلاوه: سرلشگر(معاونش سرتیپ) فرمانده یک لشگر منها، تیپ ویژه ،تیپ مستقل و یا تیپ بعلاوه: سرتیپ (معاونش سرتیپ دو) فرمانده هر تیپ زیرمجموعه لشگر(و نه تیپ مستقل):سرتیپ دو فرمانده هنگ:سرهنگ(معاونش سرهنگ دوم ،سرهنگ دوم باسابقه و ارشد را برای فرماندهی هنگهای منها هم استفاده میکردند) فرمانده گردان:سرگرد (معاونش سروان یا ستوان یکم) فرمانده گروهان:سروان (معاونش ستوان یکم یا ستوان دوم) نکته1: در نیروهای مسلح ما دوعنوان وجود دارد :یکی درجه نفر و دیگری شغل سازمانی،هر درجه میتونه دارای شغل سازمانی تا 2 درجه بالاتر باشه مثلا یه سرتیپ2 میتونه دارای شغل سازمانی سرلشگری باشه یعنی با داشتن درجه سرتیپ دومی در جایی خدمت کنه که براش سازمانا درجه سرلشگری تعریف شده باشد واین سرتیپ 2 میتواند بیاید بجای یک سرلشگر و درجایی که قرار است یک سرلشگر خدمت کند به ایفای خدمت بپردازه و مسیولیتهای مربوط به اونو به عهده بگیره فکر کنم حالا متوجه شدید چرا اکثر فرمانده لشگرهای ما سرتیپ دوم و یا بندرت سرتیپ تمام هستند(علتش برمیگرده به بکران بدی که زا ارتش شاهنشاهی مونده و ..... بیخیال بابا ول کنیم این بحثو!!!!) نکته 2: یگان بعلاوه: به یگانی میگن که استعدادش از استاندارد سازمانی بیشتر باشه مثلا لشگر 92 زرهی در زمان رژیم سابق یک لشگر بعلاوه بود که دارای استاندارد نفراتی...... بود(ببخشید از گفتن تعداد تفرات معذورم) یگان منها :دقیقا عکس مطلب بالا مثلا اگر یک تیپ در یک عملیاتی با نیروهایی کمتر از سازمان استاندارد (مثلا یک گردانش نباشه) اونو تیپ منها میگن البته تعداد کمبود استعداد باید با حداقلهای سازمانی منطبق باشد برای منها یا بعلاوه شدن یک یگان باید کمبود یا مازاد بر سازمان نفرات حداقل به اندازه یک یگان مستقل با رتبه بلافاصل باشد برای روشن شدن موضوع یک تیپ رو مثال میزنم: تیپ بعلاوه حداقل باید یک گردان ( ویا نفراتی به استعداد یک گردان) که یگان مستقل کوچکتر و زیر مجموعه بلافاصل خودش هست اضافه بر سازمان استاندارد داشته باشد تیپ منها هم باید به اندازه یک گردان ویا نفراتی به استعداد یک گردان کم داشته باشد. نکته3: تنها به حدنصاب رسیدن استعداد نفراتی برای گرفتن عنوان آن یگان کافی نیست و حتما باید دیگر ملزومات سازمانی یگان شدن را داشته و از همه مهمتر باید تحت یک فرماندهی متمرکز و واحد باشند تا دارای عنوان یگان با آن سازمان رزم بشوند.بعنوان نمونه: هر 3 تا 5 لشگر تشکیل یک سپاه رو میدن اما این دلیل نیست که هر 3 یا 5 لشگری رو یک سپاه بدونیم و اونا حتما باید تحت یک فرماندهی واحد قرار بگیرند تا تشکیل یک سپاه بدهند مثلا مجموع لشگرهای 77 خراسان، 64 ارومیه،84 لرستان،16 قزوین و 92 خوزستان درحالی که 5 لشگر هستند نمیتوانند تشکیل یک سپاه را بدهند مگر اینکه زیرمجموعه یک ستادفرماندهی واحد قرار بگیرند(بعلاوه شرایط و مکان جغرافیایی ،نوع تخصص و ماموریت و..... هم باید باشند البته مهمترین عامل همان فرماندهی واحد و جغرافیایی خدمتی و یا مامورتی هستش) نکته4: امروزه در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران سازمانبندی با کمی تغییر همان سازمانبندی بالاست (بالاخص در سپاه تفاوتها بیشتر است) مثلا امروزه بجای واژه سپاه در ارتش قرارگاه رو بکار میبریم(چون امروزه سپاه خودش یک سازمان مستقل مثه ارتشه و ....) و یا اینکه امروزه بیشتر یگانهای ارتش ما فاقد سازمان هنگ در سازماندهی رزمیشون هستند