[center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/05.png[/img][/center] [center][b][size=5][color=#800000]قسمت سیزدهم[/color][/size][/b] [b][size=5][color=#800000]گشتهای شناسایی رزمی در نخلستانهای جزیره آبادان[/color][/size][/b][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/153.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/151.JPG[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/152.JPG[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/154.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/0156.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/0155.jpg[/img][/center] [center][color=#006400][b]انشاءالله، بعد از تعطیلات عید، ادامه خواهد داشت ...[/b][/color][/center]

[quote name='k98' timestamp='1362901858' post='303534'] [quote name='IRINavy' timestamp='1362861616' post='303506'] [quote name='elo' timestamp='1362856729' post='303491'] حمزه یک ناو آموزشیه که چند ساله قابلیت رزمی هم بهش دادیم اونم بسیار محدود ، زمون رضا شاه تا محمد رضا یه کشتی تفریحی بود بعدش تغییر کاربریش دادیم به آموزش و الان آموزشی رزمی یه قایقه که حتی توی کلاس بندی خودساخته جدید داخلیمون به زور میتونیم بهش بگیم ناوچه کمی توی نوشته هامون دقت کنیم بد نیست [/quote] سلام با تشکر از جناب الو عزیز [center][color=#000080][b]حمزه از دیروز تا امروز[/b][/color][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/Hamzeh001.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_Hamzeh001.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/Hamzeh009.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_Hamzeh009.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/Hamzeh012.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_Hamzeh012.jpg[/img][/url][/center] انصافا بروزرسانی های خوبی روش صورت گرفته، اما دیگه جا برای کار بیشتر نداره چون ذاتا قابلیتش رو نداره. با این اوضاع حتی درحد یه ناوچه موشک انداز کلاس پیکان هم نیست. اما اگه بصورت صحیح و در جای خودش به درستی استفاده بشه، میتونه مفید باشه. [/quote] چرا روی سینه حمزه و ناوچه هندیجان فجر 27 نصب نمیکنند.دلیلش چیه؟ جا نداره یا مساله دیگس [url="http://8pic.ir/images/oeug3roz6c6tth3k46le.jpg"]http://8pic.ir/image...c6tth3k46le.jpg[/url] [/quote] سلام ببینید برای نصب توپ دریایی درحد و اندازه فجر27 باید ناو هم روی سینه فضای کافی داشته باشه هم داخل سینه. چون توپ فقط همان قسمتی که روی سینه است و دیده می شود نیست قسمتهای دیگری هم در داخل ناو میخواهد. (به تصاویر توپهای دریایی که در سایت هم موجوده رجوع بفرمایید.) اما حمزه و کلاس هندیجان جا برای اینکار رو ندارن چون برای این کار ساخته نشدن. حمزه که تاریخچه اش مشخصه. کلاس هندیجان هم در اصل ناوچه های کوچک پشتیبانی و لجستیکی هستند. نه رزمی. این ناوچه ها دارای اماکنی برای جا دادن نفرات و انبارهایی برای ذخیره انواع کالاها اعم از مایعات و جامدات مختلف هستن. در اصل هیچکدوم از اینها رزمی نیستن، فقط چندین تیربار سبک رویشان وجود داشته، اما در راستای طرح نداجا مبنی بر افزودن توان رزمی به همه شناورها، مجهز به سلاحهای دیگه هم شدند. اما به دلیل محدودیت هاشون امکان نصب توپ دریایی فجر27 رو ندارن. البته شاید بشه با تغییراتی گسترده این امکان رو فراهم کرد، اما خب مفید نخواهد بود!

[quote name='elo' timestamp='1362856729' post='303491'] حمزه یک ناو آموزشیه که چند ساله قابلیت رزمی هم بهش دادیم اونم بسیار محدود ، زمون رضا شاه تا محمد رضا یه کشتی تفریحی بود بعدش تغییر کاربریش دادیم به آموزش و الان آموزشی رزمی یه قایقه که حتی توی کلاس بندی خودساخته جدید داخلیمون به زور میتونیم بهش بگیم ناوچه کمی توی نوشته هامون دقت کنیم بد نیست [/quote] سلام با تشکر از جناب الو عزیز [center][color=#000080][b]حمزه از دیروز تا امروز[/b][/color][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/Hamzeh001.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_Hamzeh001.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/Hamzeh009.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_Hamzeh009.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/Hamzeh012.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_Hamzeh012.jpg[/img][/url][/center] انصافا بروزرسانی های خوبی روش صورت گرفته، اما دیگه جا برای کار بیشتر نداره چون ذاتا قابلیتش رو نداره. با این اوضاع حتی درحد یه ناوچه موشک انداز کلاس پیکان هم نیست. اما اگه بصورت صحیح و در جای خودش به درستی استفاده بشه، میتونه مفید باشه.

سلام تو خاطرات یکی از تکاوران دریایی از روزهای نخست جنگ و مقاومت در خرمشهر میخوندم که میگفت عراقی ها در اولین روزی که خواستن وارد شهر بشن "یک اشتباه احمقانه و تاکتیکی" (داخل گیومه عین عبارت ایشون هست) انجام دادن. اون اشتباه دقیقا همین اشتباه سوری ها بود. یعنی با تانک و نفربر داخل خرمشهر شدن و تمامی اونها به یه لقمه چرب و نرم و حاضر و آماده واسه سلاحهای ضدتانک تکاورها تبدیل شد و گورستانی از زرهی عراق درست کردن. بعد عراقی ها متوجه اشتباه خودشون شدن و دیگه اون رو تکرار نکردن (امیدوارم سوری ها همینطور!) یعنی من بعد با نیروی مخصوص و پیاده نظام میومدن داخل شهر و تانکها و نفربرها صرفا برای پشتیبانی آتش و حمایت اونها. اینطوری شد که نبرد مقاومت در خرمشهر تبدیل به یک نبرد شهری چریکی تمام عیار شد که در اون تکاوران دریایی با تکاورهای تیپ 33 نیرو مخصوص عراق درگیر شدن و ادامه اش رو هم که دوستان بهتر میدونن. خب از این خاطره کوتاه دو مورد رو میشه فهمید. اولا عراقی ها در جنگ با ما آنطور که اکثرا فکر میکنن، نابلد و بیسواد نبودن و از اشتباهشون فورا درس گرفتن و اصلاحش کردن. ثانیا سوری ها هم باید از این تجربه همسایه شرقیشون بهره بگیرن تا بتونن تو نبرد شهری موفقیت داشته باشن. واقعا این شیوه در مواجهه با تروریستهای مسلح راه به جایی نمی بره.

[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/04.png[/IMG][/center] [center][size=6][b][color=#800000]قسمت دوازدهم[/color][/b][/size][/center] [center][size=6][b][color=#800000][size=3]بضاعت محدود تکاوران دریایی در بحث[/size] پدافند هوایی !!![/color][/b][/size][/center] [center][color=#000080][b]موشک دوش پرتاب سهند[/b][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/Recovered_JPEG_Digital_Camera_825.jpg[/img][/center] [center][b][color=#000080]توپ ضدهوایی 23 میلیمتری[/color][/b][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/00012.jpg[/img][/center] ******************************************************************************** پ.ن: اولا عرض پوزش بابت تاخیر در ارایه قسمت جدید. ثانیا عرض خسته نباشید و دست مریزاد خدمت اون دوست ناشناسی که الحق زحمت کشیده و با درج "بسم الله الرحمن الرحیم" به شکلی بسیار زیبا، پست های این تاپیک رو از نظر ظاهری و معنوی مزین کرده. برادر چرا چراغ خاموش و چریکی (مثل خود تکاورها) عملیات می کنی، خودتو معرفی کن تا تشکری چیزی بکنیم! این بار هم منتظریم! [center][b][color=#006400]انشاءالله ادامه خواهد داشت ...[/color][/b][/center]

سلام بسیارممنون. خاطرات جالبی بود. قبلا برخی موارد مشابه رو در کتاب اسناد دفاع مقدس نداجا دیده بودم. واقعا باید به پرسنل پروازی هواپیماهای شناسایی خسته نباشید گفت. خیلی مظلوم اما شجاع هستن. تصورش را بکنید گاهی 5تا6 ساعت پرواز مداوم در یک هواپیمای بی دفاع روی آبها و برفراز انبوه ناوهای بیگانه!! خیلی دل و جرات میخواد. و اهمیت پهپادها همینجا معلوم میشه! البته همیشه هم تنها نبودن، گاهی با تامکت ها اسکورت میشدن. اما ازنوع امریکاییش

[quote name='senaps' timestamp='1361566926' post='301521'] دوست عزیز عکس‌ها بسیار عالی هستن... اینها برای یه لشکر خاص بودن یا مثلا در اون سالها همین افراد فقط کوماندوی نیروی دریایی بودن؟! (سوال خیلی ابتداییه....!!)... منظورم اینه که وقتی مثلا میگیم تکاوران نیروی دریایی، بعد یگان فلان یگان بیسان، یعنی همین چند ده نفر نیرو کل اعضای اون یگان هستن یا نه، هر شهری مثلا برا خودش یه تیپ و لشکر از این افراد در همین یگان ها داره؟! (چی گفتم اصلا!!)... [/quote] سلام. سیناپس جان. تکاوران دریایی در اون زمان دو تا یگان بودن. یکی گردان یکم تکاوران که تو بوشهر بود و زیرمجموعه منطقه دوم دریایی. یکی دیگه هم گردان منجیل بود. اولی یه گردان عملیاتی بود. دومی هم یه گردان آموزشی بود. که افرادش بعد از فارغ التحصیلی میومدن تو گردان بوشهر. خود کلاه سبزها هم دو دسته بودن. یه عده تکاور معمولی بودن. عده دیگه که تعدادشون کمتر بود، عملیات ویژه یا SBS بودن که دوره های اون رو تو رویال نیوی تو انگلیس گذرونده بودن. گردان بوشهر علاوه بر گروهان عملیات ویژه و گروهان های رزمی تکاور، گروهانهای توپخونه و سلاح سنگین و اینا هم واسه پشتیبانی داشت. دسته غواصها هم جزو همین گردان بود که البته تعدادشون کمتر بود. جنگ که شروع میشه اولین یگانی که وارد خرمشهر میشه همین گردان بوشهره که تا آخر هم میمونه. فرمانده اش هم ناخدا صمدی بود که برخی خاطراتش تو سایت هست. بعد که گردان بوشهر تو خرمشهر کلی تلفات میده و خیلی خسته میشه. چون شبانه روز میجنگیده، گردان منجیل رو ساماندهی میکنن و میارن کمکشون. که البته منجیلیها پشتیبانی آتش مثل بوشهریها نداشتن و فقط تکاور بودن. بعد از اشغال خرمشهر، تو زمستان 59، تصمیم میگیرن سازمان تکاوران رو عوض کنن. از تفنگداران که نیروهای عادی بودن و همینطور سربازها استفاده میکنن تا استعداد یگانهای تکاور رو بالاتر ببرن. در حد مثلا تیپ. اینطوری فرماندهی تکاوران دریایی بطور مستقل شکل میگیره. که شامل چندین گردان تکاور، یک گردان عملیات ویژه، گردانهای پشتیبانی و توپخونه و آموزشی بودن. خلاصه این روند تکامل ادامه پیدا میکنه تا امروزه در هر منطقه دریایی یک تیپ تفنگداران دریایی شامل تفنگدار، تکاور، عملیات ویژه، غواص، پشتیبانی و توپخونه و غیره حضور داره. منجیل هم بطور مستقل کار آموزش تکاورها رو انجام میده. امیدوارم کافی بوده باشه. [quote name='TALASH' timestamp='1361571166' post='301529'] با تشکر از شما واقعا ناب بودن دوستان در تصویر زیر ژ 3 کماندوی سمت چپ گویا دوربین داره درسته؟ [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/66.jpg"]http://gallery.milit...cs/10259/66.jpg[/url] [/quote] ممنونم قابلی نداشت. در بین تکاوران، عده ای بودن که تخصص تک تیرانداز داشتند و سلاحشون هم همین اسلحه بوده.

[quote name='kaftar' timestamp='1361550221' post='301464'] ممنون دوست عزیز عالی بود.فقط یه سوال,اون چوبی که روش ساعت مانند بسته شده چیه و چکار میکنه؟ [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/0134.jpg"]http://gallery.milit.../10259/0134.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/0136.jpg"]http://gallery.milit.../10259/0136.jpg[/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/0133.jpg"]http://gallery.milit.../10259/0133.jpg[/url] [/quote] غواصان از این وسیله برای جهت یابی در زیر آب استفاده میکنند.

[quote name='razavisw' timestamp='1361549628' post='301461'] دوست عزیز بابت ادامه‌ی این تاپیک ممنون هستم. نمی‌دونم در مورد استقبال چه عرض کنم چون نه در مورد تاپیک شما، بلکه در مورد اکثر تاپیک‌های نظامی اینگونه شده و بحث‌ها حول 4-5 تاپیک می‌گرده! اما خب شما با تمام قوا ادامه بدهید. با تشکر [/quote] رضوی جان از شما ممنونم. الحق قوت قلب هستید. انشاءالله تا آخرین فریم عکس در خدمت شما و دوستان هستم.

[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/09.png[/IMG][/center] [center][size=6][color=#800000][b]قسمت یازدهم - یگان غواصان (قورباغه)[/b][/color][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/0131.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/132.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/0133.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/0134.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/135.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/0136.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/0138.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/045.jpg[/img][/center] [center]گرچه این تاپیک آنطوریکه فکر می کردم مورد توجه و استقبال دوستان قرار نگرفت![/center] [center][b][color=#006400]ولی درهرحال به امید خدا ادامه خواهم داد ....[/color][/b][/center]

[quote name='k98' timestamp='1361296733' post='301027'] من موندم اینقدر که میگن فلان بابا یا فلان برادر فاتح خرمشهره پس این جان برکفان چکاره بودند؟ اگر اینها خطوط را نمشکستند یا عملیاتی مثل چشم شیطان را انجام نمیدادند کسی توان ورود به خطوط عراق را داشت!؟ به نظرمن مظلومترین قشر رزمندگان همین مظلومین هستند که در خفا وبدون تبلیغات عملیات میکنند راستی داداش از 55هوابرد داشت بگذار من یکی چاکر پوتینتم [/quote] سلام دوست عزیز. نمیخوام خیلی مفصل بحث کنم. چون این تاپیک گالری و باعث انحراف تاپیک میشه. اما به احترام شما مختصر میگم. (البته اگه مایل باشید میتونیم در تاپیکی جداگانه به این مسائل به طور مفصل بپردازیم.) ببینید در عملیات بزرگ بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد. خیلیها بودند و نقش داشتند. نمی شود نقش کسی رو بیش از حد بزرگ یا کوچیک کرد. هم ارتش بود هم سپاه هم نیروهای مردمی هم نیروی دریایی و هوایی و حتی ژاندرمری و جهادسازندگی و غیره. همه هم وظیفه ای که بهشون محول شده بود رو به خوبی انجام دادن. اگر تاپیکی ایجاد بشه میشه با دلیل و مدرک سازماندهی عملیاتی و وظیفه محوله هرکدوم رو بحث کرد. اما بطور کلی نقش نیروی دریایی در عملیات بزرگ بیت المقدس رو میشه در 2 عنوان کلی بیان کرد. 1- پشتیبانی عبور نیروهای عملیاتی و تدارکاتی خودی، مجروحین، شهدا و اسرای عراقی از رودخانه کارون بوسیله شناورهای هجومی و جمینی ها، توسط تکاوران و غواصان نداجا 2- حمله به خرمشهر از سمت محور آبادان. بخش نخست که تقریبا مشخصه چی بوده اما درباره قسمت دوم توضیحی لازمه. میدونید نیروهای خودی در این عملیات پس از عبور از کارون در مناطق شمالی خرمشهر و تصرف سرپل و تهاجم به سمت مرز، حمله از شمال به جنوب (در منطقه مابین جاده اهواز خرمشهر و مرز بین المللی) رو آغاز میکنند و خودشون رو به ساحل اروند رود (مابین خرمشهر و شلمچه) می رسونند. که با اینکار خرمشهر به محاصره در می آید و سپس از سمت شمال و شرق وارد خرمشهر میشن. اما تکاوران دریایی از ابتدای جنگ در خرمشهر بودن و پس از سی و چهار مقاومت جانانه و انجام نبردهای چریکی شهری تمام عیار مجبور به عقب نشینی به پشت رود کارون میشن. بعد از این اتفاق تلخ، تکاوران در پشت کارون اقدام به پدافند میکنن تا موقع عملیات بیت المقدس که دوباره شروع می کنن به حمله و عبور از کارون و ورود به شهر از سمت جنوب غربی (یعنی از جهت مقابل نیروهای دیگه). لذا جزو اولین گروههایی بودن که وارد شهر میشن. اگر به نقشه ی منطقه خرمشهر و آبادان دقت کنید، متوجه عرایض بنده و آرایش نیروها خواهید شد. بعنوان مثال: [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/map2.png"]http://gallery.milit.../10259/map2.png[/url]

[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/05.png[/IMG][/center] [center][b][color=#800000][size=5]قسمت دهم - دفاع مقدس[/size][/color][/b][/center] [center][b][color=#800000][size=5]فتح خرمشهر[/size][/color][/b][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/123.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/122.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/121.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/124.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/125.png[/img][/center] [center][size=4][b][color=#006400]انشاءالله ادامه خواهد داشت ....[/color][/b][/size][/center]

سلام آقا منتظر ادامش هستیم. موفق باشی

[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/06.png[/IMG][/center] [center][b][size=5][color=#800000]قسمت نهم - دفاع مقدس[/color][/size][/b][/center] [center][b][size=5][color=#800000]تکاوران دریایی و آر پی جی 7 !!![/color][/size][/b][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/94.png[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/92.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/91.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/93.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/95.jpg[/img][/center] [center][color=#006400][b]انشاءالله ادامه خواهد داشت...[/b][/color][/center]

سلام جناب کیانی نمی دونم چرا دوست دارید اینطوری بحث کنید؟ اما درباره شهید صیاد شیرازی شاید من به اندازه شما ندانم چون تنها منبعی که درباره ایشان خوانده ام دو کتاب ناگفته های جنگ از زبان خودشان و کتاب در کمین گل سرخ است که کاملترین روایت از زندگی ایشان است. به شما هم توصیه می کنم اگه این دو کتاب رو نخوندید. مطالعه بفرمایید. درباره جمله ای هم که نقل قول کردید فکر کنم منظورشون جنبه های روحی و معنوی بوده باشه نه ناآگاهی از قدرت مادی نیروها؟ توصیه ای دیگه ای هم دارم و اون اینه که اینطور که من فهمیدم شما صرفا منابع متعلق به یک نهاد خاص رو مطالعه می کنید. بد نیست منابع دیگران رو هم بخونید. تا جنبه های دیگری هم برایتان مشخص شود. بعد خودتان مقایسه کنید. به قول معروف دودوتا چهارتا کنید. اما بحث رو طبق بردید سمت شهید ستاری و امیر سیاری. تابحال بنده درباره نظراتتان بحثی یا مخالفتی نکردم چون فکر می کردم اطلاعاتم به اندازه شما نیست. و کم و بیش هم با نظراتتان موافق بودم. اما در این باره می خوام شدیدا مخالفت کنم به دلایل کاملا مشخص و واضحی که خودم تجربه کردم. نه اینکه از توی کتابها (که واقعا معلوم نیست حقیقت کجاست؟) خونده باشم. بحث شهید ستاری رو همین جا خدمتتون عرض می کنم و بحث نیرودریایی باشه برای پیام خصوصی. بنده جز پرسنل نیرو هوایی نبوده و نیستم اما تعداد بسیار زیادی از پرسنل قدیم و جدید نیروهوایی رو دیده ام و با هم همکلام شده ایم. هیچ کسی رو در نیروهوایی ندیده ام، اعم از دوست و دشمن، دلسوز و حسود، و خلاصه با هر سلیقه ای که اعتراف نکند که شهید ستاری بهترین فرمانده نیروی هوایی ایران از ابتدا تا هم اکنون بوده است. حتی بهتر از فرماندهانی چون تیمسار حاتم در قبل از انقلاب، چراکه اساسا شرایطی که ستاری در آن فرماندهی کرد زمین تا آسمان با شرایط دوره شاهنشاهی فرق داشت. هنوز که هنوزه خیلی ها از جمله خلبانها باور دارند که اگر ستاری زنده می ماند و فرماندهی میکرد نهاجا چنین میشد یا چنان میشد. این بسیار تفکر کودکانه ای است که بگوییم چون رسته اش کنترل شکاری بوده پس نمی تواند فرمانده خوبی باشد. حتما باید خلبان باشد تا بتواند خوب مدیریت کند. کمااینکه خلبانش را هم دیده ایم! در باب کارهای شهید ستاری و خدماتش بخث مفصل است اما چندتایی که حضور ذهن دارم عرض می کنم. همه دوستان شنیده اند که مثلا ایشان با سامانه هاوک چه کرد یا پدافندی که صرفا وظیفه دفاع از پایگاه های هوایی و نقاط حساس رو داشت به صحنه جنگ آورد و غیره. اما من میخواهم از کارهای زیربنایی و برنامه های بلندمدتی که قصد انجامش رو داشت بگم. مهمترین کاری که میخواست انجام بده بحث ساخت جنگنده بود. همین بحثی که امروزه خیلی داغ شده. نخست ایشان اقدام کرد و برنامه ریزی کرد. فرماندهی اوج نهاجا رو تاسیس کرد. از کپی اف5 میخواست شروع کند تا دانش ساخت جنگنده در کشور ایجاد شود. همین صاعقه ها مرهون تلاش و برنامه ریزی او بود. حتی فکر تولید مشترک جنگنده با چین بود و از طریق مراجع و مسئولان بالاتر کشور اقدام کرد اما اف7 نصیبش شد! بسیاری از کارهایی که امروزه در نهاجا انجام شده ایشان برنامه ریزی کرد و استارت زد. برنامه راهبردی و جامعی که ایشان برای نهاجا ترسیم کرده بود البته با کمک مشاوران باسواد و با تجربه اش، حتی همین امروز هم کاملا محقق نشده. مثلا همین پایگاه خور که ایشون شروع به ساخت کرد هنوز که هنوزه دست به دست میشه و تکمیل نشده!!! منش مدیریتی و شیوه برخوردش هم هنوز خیلی ها یادشان هست. کسی رو پیدا نکردم که از روش مدیریتی و برخوردی ایشان بد بگوید یا نقد تندی بکند همه به نیکی یاد می کنند و این برای من همچنان بسیار تعجب برانگیزه که ایشون واقعا چه کرده اند که همه اینگونه می گویند. حالا شما به من بگو کدوم فرمانده به قول شما خلبان همچنین کارهایی کرده و چنین کارنامه موفق و یاد نیکی به جا گذاشته؟ شما نشان بده تا ما از گمراهی دربیاییم! استراتژیست تر از ایشان در کل نیروهوایی معرفی کن تا بشناسیم. تازه من قسمتهای پدافندیش رو فاکتور گرفتم. وگرنه کارنامه ایشان طبیعتا در آن قسمت درخشانتر است. همین قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا در زمان ایشان شکل گرفت اما در مجموعه نیروهوایی. که در سال 87 مستقل شد. اکثر برنامه های توسعه و تحول در پدافند امروزه همان برنامه های ایشان در گذشته است. اما در نهایت موضوع نیرودریایی! در این حوزه دیگه بنده نه به شما از کتابها و منابع مکتوب می گویم، نه لینک می دم و نه شنیده هایم رو از زبان دیگران مطرح می کنم. از خودم می گویم. به قول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن!! منتها همانطور که گفتم در پیام خصوصی! فقط در اینجا همین یک جمله را میگم. فرمودید کدام تکان رو به نیرودریایی داده؟ تبدیل یک مهجورترین، فراموش شده ترین وناآماده ترین نیروی مسلح کشور به آماده ترین، پای کار ترین و راهبردی ترین نیروی مسلح کشور، به اینکار چه میگویند؟ هرچه میگویند بفرمایید تا از این به بعد ماهم همان رو بگیم؟ دلایلم رو در پ خ درخدمتم.

[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/11.png[/IMG][/center] [center][b][size=5][color=#800000]قسمت هشتم - دفاع مقدس[/color][/size][/b][/center] [center][b][size=5][color=#800000]ادامه یگان سلاح های سنگین[/color][/size][/b][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/81.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/84.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/82.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/83.png[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/85.jpg[/img][/center] [center][color=#006400][b]انشاءالله ادامه خواهد داشت ...[/b][/color][/center]

[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/02.png[/IMG][/center] [center][size=5][b][color=#800000]قسمت هفتم - دفاع مقدس[/color][/b][/size][/center] [center][size=5][b][color=#800000]گردان یکم تکاوران دریایی بوشهر - یگان سلاح سنگین[/color][/b][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/71.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/72.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/73.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/74.jpg[/img][/center] توضیح اینکه یگان سلاح سنگین گردان یکم تکاوران بوشهر در زمان دفاع مقدس عمدتا شامل سلاحهای زیر بود: 1- موشک انداز ضدتانک تاو 2- تفنگ 106 م.م. 3- خمپاره انداز 81 م.م. [center][color=#008000][b]انشاءالله ادامه خواهد داشت ...[/b][/color][/center]

سلام جناب کیانی عزیز ممنونم از وقتی که گذاشتید و مطالب مهمی که عرض کردید. بنده متوجه عرایض شما هستم و کم و بیش هم در مطالعاتی که داشتم به همین نتایج رسیده بودم. اما بیان شما برایم خیلی جالب بود و استفاده کردم. انشاءالله از لینکهایی هم که قرار دادید استفاده خواهم کرد. فقط در مورد این یک مسئله بحث دارم. آنجا که فرمودید "وقتی فرمانده نیروی زمینی ایران رسته اش توپخانه باشد." اگر اینگونه بر مبنای رسته ی فرمانده نیرو بخواهیم استدلال کنیم که نمی شود. چون هرکس را که فرمانده کنند بالاخره یک رسته ای دارد و با این شیوه استدلال شما، رسته های دیگر تضعیف می شوند. نمی شود که فرماندهی گذاشت که همه رسته ها را بلد باشد! برای همین است که افسرانی که میخواهند درجات امیری بگیرند و فرماندهی کنند باید حتما دوره فرماندهی و ستاد ببینند تا مشکلی که شما میفرمایید پیش نیاید و فرمانده بتواند همه رسته ها رو هدایت کند. کما اینکه در زمان فرماندهی شهید صیاد شیرازی اوضاع توپخانه دست کمی از زرهی نداشت! یا اینکه بعد از ایشان و در زمان فرماندهی جناب حسنی سعدی اوضاع تغییری نکرد! همچنین شهید صیاد شیرازی دقیقا به همین منظور اقدام کرد به میدان آوردن اساتید دافوس، مثلا جناب موسوی قویدل از اساتید زرهی بودند. مثال دیگر هم در همین روزگار خودمون دریادار سیاری هستند که با رسته تکاور که چنان تکانی به ناوگان سطحی و زیرسطحی و پروازی نیرو دریایی دادند که هیچ افسر عرشه و کمیسر و مهندس و .... نداد علت هم اینجاست که تصمیمات قرار نیست فردی باشد، برای طرحریزی عملیات شخص فرمانده نیرو دخالت بالایی ندارد. بلکه افسران عملیات که اغلب گمنامند و نامشان حتی در اسناد دفاع مقدس هم چندان نیامده همواره طرحریزی ها را انجام داده اند.

سلام جناب کیانی شما درست می فرمایید. ما تک زرهی خالص نداشتیم. مگر در سال اول جنگ. که خب موفق آمیز نبودند. البته علت شکست هم باید بررسی شود. آیا به صرف اینکه تک زرهی (به شیوه کلاسیکی که ارتشیان پیش از انقلاب آموخته بودن) انجام شده بود. شکست خوردیم. در باب عملیات نصر تحقیق بفرمایید. همه تقصیر شکست متوجه شیوه تک زرهی ما نبود. علل دیگری هم بودند که اتفاقا بسیار مهم بودن. البته الان دقیقا حضور ذهن ندارم. اما اگر خواستید مطالعه می کنم و در خدمتم. اتفاقا همین شکست ها باعث شد تا متوجه شویم که باید شیوه رو تغییر داد بخصوص در برابر نیروی زرهی قدرتمند همچون عراق که هم کمیت داشت و هم تا حدودی کیفیت. شیوه جدید هم اینگونه نبود که اصلا در تک از تانک و ادوات زرهی بهره نبریم. بلکه وظیفه خط شکنی دیگر با تانکها نبود. شما بهتر از بنده می دانید. شیوه تک عمدتا اینگونه بود که پیاده نظام در جلو خط شکنی می کردند و تانکها وظیفه پشتیبانی و ادامه تک رو بعهده داشتند. هیچ کدام هم بدون دیگری موفق نمی شدند. اگه پشتیبانی تانکها نبود، پیاده نظام قلع و قمع می شد و اگر خط شکنی پیاده نظام نبود تانکها قلع و قمع می شدند. البته فرمانده یک لشکر زرهی فقط در تک زرهی خالص که فرماندهی نمی کند. در همین شیوه هم نیاز به فرماندهی است. در واقع این شیوه جدید از اهمیت زرهی و فرماندهیش کم نمی کند. در باب علت شکست رمضان هم فکر کنم همه مشکل از بلد نبودن زرهی نبود. مشکل جاهای دیگر هم بود. مثل غرور رزمندگان، عدم اطلاع کامل نسبت به عمق خاک عراق (چون اولین عملیات برون مرزی ما در منطقه بود.) و شیوه نوین پدافندی که عراق در پیش گرفته بود و از شکستهای قبلی خود درس گرفته بود و میدانست هدف بعدی ایرانیها پس از خرمشهر، بصره است. مسئله دیگر هم اینجاست که ما زرهی جنگیدن رو بلد بودیم. به لطف افسران تحصیل کرده و باسوادی که از قبل انقلاب داشتیم. اما مشکل دقیقا همین جا بود که آنچه افسران ایرانی آموخته بودند در نبرد با عراق کارساز نبود و باید فکری نو میشد. که به مرور همین گونه شد. همچنین در بحث ادوات هم دچار ضعف بودیم بویژه مسئله کمیت و تا حدودی کیفیت.

[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/01.png[/IMG][/center] [center][b][size=5][color=#800000]قسمت ششم[/color][/size][/b][/center] [center][b][size=5][color=#800000]دفاع مقدس - مقاومت 34 روزه خرمشهر - نبرد شهری[/color][/size][/b][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/61.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/62.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/63.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/64.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/65.jpg[/img][/center] [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/66.jpg[/img][/center] [center][color=#006400][b]انشاءالله ادامه خواهد داشت ...[/b][/color][/center] -------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [quote name='shsshed' timestamp='1360707555' post='299912'] حیف که لایکم تمام شده وگرنه 20 تا لایک میدادم [/quote] از شما بسیار ممنونم. خودتو عشقه داداش [quote name='razavisw' timestamp='1360747902' post='299952'] [font=tahoma,geneva,sans-serif]واقعا نمی‌شود با لایک دادن از این زحمتتون تشکر کرد... [/font][font=tahoma,geneva,sans-serif] [/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]عکس‌های نابیست که بعضی از ما آرزوی دیدنشان را داشتیم (به خصوص امیر دریادار دکتر سیاری)[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]با تمام قوا ادامه دهید، انشالله...[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]یک توصیه هم منباب تجربه! عکس‌های شما بسیار ناب هست، تعداد عکس‌های در هر پست خود را کم کنید (ترجیحا به یک سوم تعداد فعلی) و عکس ها را به صورت کامل (نه تصویر کوچک)،[/font][font=tahoma,geneva,sans-serif] به همراه [/font][font=tahoma,geneva,sans-serif]توضیحاتی (محل و منطقه، عملیات، تاریخ و...) قرار دهید تا ما با این عکس‌ها ارتباط بهتری برقرار کنیم.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]در آخر باز هم تشکر بی‌پایان خودم رو به شما ابراز می‌کنم.[/font] [/quote] خیلی ممنونم از ابراز محبت شما جناب رضوی. شرمنده می فرمایید البته هدف بنده لایک نیست! برایم بازدید کاربران مهم است. همیشه به آمار بازدید تاپیک نگاه می کنم بعد لایک و غیره توصیه شما بسیار به جا بود از شما مجددا ممنونم. سعی می کنم من بعد همین طور عکسها رو قرار بدم. البته اطلاعاتم درباره محل و زمان و... عکسها کم است. چون وقتی از افراد مختلف عکس ها رو جمع آوری می کردم بعلت تعداد زیاد عکسها فرصت نشد این قبیل اطلاعات رو ازشون بگیرم مگر مختصر. [quote name='kaftar' timestamp='1360761366' post='299988'] داداش واقعا عکس های توپی بودن.خصوصا این [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/047.jpg"]http://gallery.milit...s/10259/047.jpg[/url] اون دوربین مانند دست نفر جلویی دید در شبه؟؟ [/quote] ممنونم عجب دقتی داری! خودم تا حالا دقت نکرده بودم. درباره اینکه دید در شبه یا چیز دیگه متاسفانه نمیدونم. دوستان دیگه اگه اطلاعی دارن بفرمایند

[quote name='RezaKiani' timestamp='1360770068' post='300020'] [quote]. وی در مسئولیتهای فرماندهی در عملیاتهای بزرگ طریق القدس، فتح‌المبین،‌ بیت المقدس، والفجر و رمضان خدمت کرد و در سمت فرماندهی لشکر۹۲ زرهی خوزستان و فرمانده قرارگاه فتح بارها به قلب دشمن تاخته و شکستهای سنگین به نیروهای عراقی وارد آورد.[/quote] [right]خداوند رحتمشان کند. ایشان کدام حمله ی موفق را انجام داده اند؟ کدام تاخت؟ کدام شکست؟[/right] [/quote] سلام پس از انتصاب شهید صیاد شیرازی بعنوان فرمانده نیرو زمینی ارتش، شهید صیاد شیرازی، شهید نیاکی رو بعنوان جانشین نیروی زمینی در جنوب منصوب می کنن با حفظ سمت در لشکر92. لذا از این به بعد در تمام عملیاتهایی که ارتش به تنهایی یا مشترک با سپاه در جنوب انجام می داد خواه لشکر 92 حضور داشت (که اکثرا داشت) یا نه، ایشان در قرارگاه عملیاتی نزاجا در جنوب مسئولیت فرماندهی و هدایت رو بعهده داشتند. از جمله طریق القدس ، فتح المبین و بیت المقدس و رمضان (که شکست خورد) و والفجر مقدماتی و والفجر1 و... در سال 63 هم که به اداره سوم (عملیات) سماجا می روند. در سال 64 هم در جریان مانور تیپ (لشکر فعلی) 58 تکاور در منطقه سد کرج (اگه اشتباه نکنم) به شهادت می رسند. [b]البته جناب کیانی من کاملا متوجه سوال شما نشدم. اگه دقیقتر منظورتون رو بفرمایید میشه مفصل تر بحث کرد.[/b]

[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/03.png[/IMG][/center] [center][b][size=5][color=#800000]قسمت پنجم[/color][/size][/b][/center] [center][b][size=5][color=#800000]دفاع مقدس - عملیاتهای آبخاکی[/color][/size][/b][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/051.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/050.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/040.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_040.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/042.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_042.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/041.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_041.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/043.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_043.jpg[/img][/url][/center] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/048.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_048.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/047.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_047.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/046.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_046.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/044.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_044.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/052.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_052.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/049.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_049.jpg[/img][/url][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/045.jpg[/img][/center] [center][color=#006400][b]انشاءالله، [/b][/color][color=#800000][b]درصورت استقبال بیشتر از سوی دوستان[/b][/color][color=#006400][b] ادامه خواهد داشت ...[/b][/color][/center]

سلام جناب رضوی خسته نباشی برادر. عکسها عالی هستند. خیلی برام جالب بود. کلی استفاده کردم. دستت درد نکنه موفق باشی

[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/08.png[/IMG][/center] [center][size=5][b][color=#800000]قسمت چهارم[/color][/b][/size][/center] [center][size=5][b][color=#800000]تصاویر دفاع مقدس - اعزام ها[/color][/b][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/034.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/031.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/032.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_032.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/033.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_033.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/035.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_035.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/036.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_036.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/037.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_037.jpg[/img][/url][/center] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/038.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_038.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/030.png"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10259/thumb_030.png[/img][/url][/center] [center][b][color=#006400]انشاءالله ادامه خواهد داشت ...[/color][/b][/center]

[center][color=#800000][b]بسم رب الشهداء[/b][/color][/center] [color=#000080]با درود به روح همه شهدای اسلام بویژه شهید گرانقدر نیاکی. و[/color] [color=#000080]با اجازه از دوست عزیزم جناب قرمز.[/color] [color=#000080]خاطره ای رو چند وقت پیش در کتاب "عملیات طریق القدس" چاپ هیات معارف جنگ شهید صیاد شیرازی، خوندم در رابطه با شهید نیاکی.[/color] [color=#000080]خوبه که اینجا نقلش کنم.[/color] [color=#000080]خاطره از زبان خود شهید صیاد شیرازی تعریف شده است.[/color] بحثی پیش آمد که توانایی ما برای عملیات در بستان جواب نمی دهد. عملیات پیچیده و مشکل است و امکانات زیادی می خواهد. سوال بود که از کدام طرف تک کنیم. اگر بخواهیم به صورت جبهه ای تک کنیم، به فرض از شمال کرخه و بستان و چزابه برویم، حدود هفده یا هجده کیلومتر راه است. این عمق زیادی است و با توان ما نمی خواند. برادران سپاه پیشنهاد کردند که می خواهیم با برادران ارتش به شناسایی برویم. بچه های سپاه معتقد بودند که می شود حمله کرد و ارتشی ها می گفتند عمق عملیات زیاد است. از این نگران بودیم که اگر اینها با هم به شناسایی بروند، اختلاف سن و اختلاف روحیه دارند و ممکن است در راه گرفتاری پیش بیاید. برادر غلامعلی رشید مسئول عملیات سپاه و شهید سرتیپ نیاکی فرمانده لشگر 92 زرهی اهواز گفتند با هم میرویم شناسایی. با چند نفر دیگر رفتند و بعد از دو سه روز برگشتند. ما نگران بودیم که اینها گزارش تلخ از اوضاع بدهند. احتیاط کردیم و گفتیم جدا جدا گزارش بدهید. اول شهید سرتیپ نیاکی آمد. ایشان حدود 58 سال سن داشت. آمد گزارش بدهد. با حالت متحیر، چشمانش گرد شده بود. مدام می گفت جناب سرهنگ، من مطمئنم که ما پیروز می شویم. گفتم خوب، چه شده؟ موضوع چیست؟ گفت من مطمئنم. چندبار این را تکرار کرد. پرسیدم چه دیدی؟ گفت این برادرها ما را یک جاهایی بردند که اصلا آنجاها را ندیده بودیم. درست در قلب و پشت دشمن است. جاهای آسیب پذیری است. ما اگر با نیروی کم (چون نیروهایمان کم است) حمله کنیم، دشمن همان جا کارش تمام می شود. خوشحالی در قلبم افتاده بود. حالت خودم را می گویم. خوشحالی به خاطر این نبود که جایی پیدا شده و میتوان عملیات را انجام داد، بلکه بیشتر به این خاطر بود که خداوند تفضل کرده و حالا که اولین بار است برای خدا داریم می جنگیم، این چهره های قدیمی ارتش اینطور آماده می شوند و اظهار امیدواری می کنند. اینها جدا از تخصص و علم و دانشی که داشتند (همه درجات تحصیلی را گذرانده و خیلی مسلط بودند. مسائل علمی و نظامی همیشه جلوی چشم آنها بود) حالا آن مسائل کنار رفت و این امیدواری در قلبش آمد که میتوانیم پیروز شویم. و بعد نکته مهمتر، پیوند قلبی با بچه های سپاه در این رفت و برگشت بود. برمبنای همین اظهارات، این امیدواری پیش آمد که پیوند ارتشی ها با بچه های سپاه قوی تر بشود. نوبت به برادر رشید رسید. دیدم ایشان هم متحیر است. به جای اینکه گزارش بدهد، اولین جمله ای که گفت این بود: من دیگر به برادران ارتشی ایمان آوردم. پرسیدم چه شده؟ گفت رفتیم شناسایی، حقیقتا شناسایی سختی بود و فکر می کردم اینها نمی توانند با ما بیایند. سن و سالشان بالا است و می برند. اینها همه جا آمدند. خودمان خسته شده بودیم. برگشتیم. چون خسته بودیم، شب یک جایی ماندیم. صبح زود، نماز خواندیم و خوابیدیم. نور و حرارت آفتاب مرا بیدار کرد. چشمهایم را به زور باز کردم و دیدم یکی دارد ورزش می کند. دیدم سرهنگ نیاکی است که دارد ورزش می کند. عجیب بود. ما حالش را نداشتیم برخیزیم ولی ایشان ورزش می کرد. اصلا حالتی بود که گفتم ای بابا، ما هنوز اینها را نشناختیم. هر دو گزارش (جدای از آن مساله گزارش عملیاتی) برای ما خیلی معنا داشت. این صحنه خیلی دلچسب و درس دهنده بود.