hans

Members
  • تعداد محتوا

    1,230
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های hans

  1. عکسهای جالبی بودند. خیلی ممنون از شما دوست و کاربر گرامی.
  2. hans

    تاب خوردن فضا

    جالب بود. حالا ببینیم بقیه میان چی میگن دستت درد نکنه.
  3. دستت درد نکنه. مطلب مفیدو خیلی خوبی بود.
  4. hans

    پیشرانش پاد ماده

    دستت درد نکنه. واقعا به درد من که خیلی خوردند این مطالبت.
  5. hans

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    رضا جان خیلی خوبه. واقعا دستت درد نکنه. واقعا اموزندست.
  6. hans

    X PLANE BOEING/NASA X-37~X40~X41.42

    واریور گرامی بسیار عالی بود. واقعا سری خوبی رو معرفی کردی .
  7. خیلی عالی و خوب بود. واقعا قیافه خیلی تاپی داره.
  8. یادش گرامی که خیلی من را تحت تاثیر قرار داد....
  9. نستور جان دستت درد نکنه,خیلی خوب بود.
  10. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_map_afgh.jpg[/img][/align] [b][size=18][align=center]افغانستان چگونه از ايران جدا شد[/align][/size][/b] 3 روز پیش مطلب خوبی را دیدم گفتم برای شما هم بگذارم. چون مشکلی پیش اومد یک 2 3 روزی دیر شد. 152 سال پيش در اين روز (27 نوامبر)7 اذر , نيروهاي انگليسي مستقر در هند با چندين ناو توپدار از تنگه هرمز گذشتند و وارد خليج فارس شدند تا با ايران وارد جنگ شوند. 27 روز پيش از آن (يکم نوامبر 1856) دولت انگلستان به ايران- ايراني که در شمال و جنوب به دريا متصل است ولي فاقد نيروي دريايي موثر بود - اعلان جنگ داده بود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/british-flag.jpg[/img] دولت لندن که بر شبه قاره هند مسلط شده و خود را مالک آن مي پنداشت، مايل بود که ميان هندوستان، لندن و متصرفات روسيه و قلمرو دولت تهران که روابط بهتري با روسيه داشت، منطقه حائل ايجاد کند واستان هاي خاوري ايران را که افغانستان ناميده بود به سران طوايف آن بسپارد و جدا کند. دولت لندن در سپتامبر و اکتبر آن سال از تهران خواسته بود نظاميان و ماموران خود را از هرات و مناطق تاجيک نشين که ساختار قبيله يي نداشتند، خارج سازد و چون تهران به جاي پاسخ موافق بر شمار نيروها و ماموران خود در آن مناطق افزود، پس از يک اخطار، اعلان جنگ داده بود و شش روز در انتظار واکنش تهران به اين اعلان جنگ نشسته بود. لندن در اين فاصله چون پاسخي دريافت نداشت ششم نوامبر به حکمران خود در هندوستان دستور اعزام نيرو و ناو توپدار براي تصرف بوشهر و خرمشهر را داد. لندن از وضعيت تهران به خوبي آگاه بود و مي دانست که نه نيروي کافي براي اعزام به جنوب را دارد و نه حال بسيج نيروهاي محلي جنوب را. لرد «پالمرستون» نخست وزير وقت انگلستان فرماندهي جنگ با ايران را بر عهده «سر جيمز آوت رام» گذاشته بود. نيروهاي انگليسي يکم ژانويه سال 1857 (درست دو ماه پس از روز صدور اعلان جنگ) بوشهر را تصرف کردند و دولت وقت ايران را مجبور به صرف نظر کردن از هرات ساختند که قرن ها حاکم نشين خراسان و زادگاه شاه عباس و يکي از مراکز فرهنگ و ادب ايران بوده است. مورخان مولف تاريخ انگلستان در دوران برتري و مستعمره گيري درباره لشکرکشي انگلستان به ايران با مضموني مشابه چنين نوشته اند؛ انگليسي ها در سال 1855 و در پي يک درگيري پرتلفات با پشتون ها، در پيشاور با دوست محمدخان (افغان) قرارداد صلح امضا کرده بودند و سياست شان بر اين بود که يک افغانستان ملوک الطوايفي هوادار انگلستان که حائل ميان روسيه و هند باشد به وجود آيد. انگليسي ها که متوجه نفوذ فرهنگي صدها ساله ايران در ميان هندي ها شده و از تصرف دهلي توسط نادرشاه و بعداً يک خان افغان اطلاع داشتند، از آن نگران بودند که يک نادرشاه، يعقوب ليث، مرداويز و اردشير پاپکان ديگري در ايران بر سر کار آيد، به انديشه احياي امپراتوري سابق افتد و جهانگيري از سر بگيرد و اين بار روس ها هم به او کمک کنند. لذا با ادامه يکپارچه بودن ايران در بخش شرقي، که دربار آن متمايل به روسيه بود، مخالف بودند و به همين سبب هرات و نواحي ديگر افغانستان و همچنين بخش شرقي بلوچستان (مکران) را از ايران جدا کردند. «افغانستان» نامي است که انگليسي ها بر ايران خاوري گذاشته اند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_iran%7E0.jpg[/img] جنگ سال 1857 انگليسي ها با ايران سبب شد روس ها در تصرف مابقي آسياي ميانه شتاب کنند و متصرفات خود را تا آمودريا (جيحون) گسترش دهند و تثبيت کنند. در اينجا بود که دولت لندن به سازش با روس ها روي آورد و طبق اين سازش شفاهي قرار شد مرز متصرفات دو دولت، «آمودريا» باشد. اين توافق ده ها سال رعايت مي شد تا اينکه مسکو و اين بار دولت کمونيستي بناي دوستي با دولت بي طرف کابل را گذاشت و انواع کمک ها از جمله کمک تسليحاتي بلاعوض کرد و سپس با سرباز به کمک دولت کمونيستي کابل شتافت که با اين عمل، همان نگراني و همان سياست هاي نيمه قرن نوزدهم زنده شده است و ادامه دارد. تفسيرنگاران غرب سال گذشته (2007) رفت و آمدهاي دهه يکم قرن 21 مقامات تاجيکستان و سران تاجيک افغانستان به تهران و استقبال بي سابقه از آنان به ويژه اسماعيل خان (خان هرات) و احمد ضياء مسعود (برادر احمدشاه مسعود و معاون رياست جمهوري افغانستان) را مورد تحليل قرار داده و ابراز نظر کرده بودند که لندن و واشنگتن نگران اين دوستي تنگاتنگ شده و اين نگراني را به ساير دولت هاي عضو «ناتو» منتقل کرده اند و اين نگراني از همان دست نگراني هايي است که دولت لندن در نيمه قرن نوزدهم داشت ولي اين بار، نه اين ايران، ايران مفلوک قرن نوزدهم است و نه آن چين مفلوک تر از آن. هند ديگر «هندوستان لندن» نيست و دولت کنوني مسکو يار و بازار مي خواهد نه مستعمره، زيرا بيش از نياز خود زمين حاصلخيز و منابع معدني و نيز کارشناس دارد. به علاوه، ايرانيان که در طول سال هاي نيمه دوم قرن بيستم از جريان مقاومت خودجوش و قهرمانانه بوشهري- کازروني ها در سال 1857 در برابر تجاوز انگليسي ها با خبر شده اند. پس از انقلاب فوريه 1979 تلاش هاي پيگيري را براي آماده ساختن مردم و ايجاد نيروي بسيج جهت ايستادگي در برابر هرگونه پيشامدي به عمل آورده اند که اقدامي بازدارنده است و طرف مقابل را پيش از هرگونه اقدام، به «تفکر دوباره» مجبور مي کند. تا اواخر دهه 1960، دولت هاي برتري جو تلاش کرده بودند ايرانيان از مقاومت مردمي سال 1857 در جنوب (منطقه تنگستان) با خبر نشوند، حتي در کتاب هاي درسي تاريخ به آن اشاره نشده بود که در آن دهه فيلمسازان و تلويزيون دولتي ناگهان به طرح آن و در سطحي وسيع دست زدند و ادامه يافت. نوشیروان کیهانی زاده www.iranianhistoryonthisday.com روزنامه اعتماد
  11. رضا جان بسیار عالی بود.دستت درد نکنه.توپ واقعا قدرتمندیه.راستی با وجود موشکهای ضد تشعشع رادار اینها بی فایده میشه که. برای مقابله چی کار می کنند؟ ایا میشه می فهمید جنگنده ای موشک ضد تشعشع حمل می کنه یا نه؟
  12. خیلی ممنون. مفیدو خوب بود. من شنیده بودم زمان جنگ فکر کنم اولاش که اموزش نیروها کم بوده از این ضعفها داشته ایم مثلا کلی نیرو رو شب حرکت می دادند پیاده ولی قمقمه ها نصفه . همین مثل اینکه باعث می شده این صدای تلق تلق کلی ادم از دور شنیده بشه و مکانشان معلوم باشه.
  13. hans

    آینده پیشرانش

    بسیار مفیدو خوب بود. یکی از بهترین و مفیدترین مطالبی بود که مطالعه کرده بودم. دستت درد نکنه.
  14. بابک جان بسیار خوب بود. یاد این دلیر مردان به خیر.
  15. hans

    بالگرد اژدها برترين شد

    فناوری بالایی انگار داره
  16. hans

    شکست کاستر

    رضا جان خیلی عالی بود. خوشم اومد پوزه ی کاستر زمین خورد. اگر سرخ پوستان این همدلی و اتحادشون رو داشتند خیلی وضعشون فرق می کرد.
  17. موشک واقعا قدرتمندیه.البته زمان خودش و با هم نسلها و رقیباش.
  18. رضا جان گل کاشتی. دستت درد نکنه.کشورهایی به این کوچکی چه تکنولوژی هایی دارند.
  19. حامد جان بسیار خوب بود ودستت درد نکنه.
  20. hans

    نگهبان صحرايي

    بسیار جالب بود دستت درد نکنه.
  21. دستت درد نکنه.خوب بود.