بمباران پایگاه هوایی سوریه ارتباطی به حمله ادعایی شیمیایی سوریه نداره.. ارتباطی به پاتک ارتش در حماه هم نداره اصلا عملیات شمال حماه هم هدف اصلیش تصرف شهر حماه نبود بلکه این عملیات هدفش کند کردن سرعت پیشروی نیروهای سوری در شرق حلب بود تا دیرتر به مسکنه و بعد طبقه برسند و امریکایی ها بتونند فرودگاه طبقه رو تصرف کنند و راه رسیدن به دیرالزور رو از این منطقه ببندند حالا هم با خبرهای منتشر شده درباره حمله قریب الوقوع مقاومت و ارتش به دیرالزور بازهم داستان شیمیایی تکرار شد تا با بمباران هوایی یکی از نزدیک ترین پایگاه ها به دیرالزور و انهدام یک اسکادران جنگنده فیتر پشتیبانی نزدیک هوایی که حتی بعید نیست برای عملیات دیرالزور به این پایگاه گسترش پیدا کرده باشند نشون داده بشه که دیرالزور در حال حاضر حکم فتح برلین در جنگ جهانی دوم رو داره و مسابقه ای مشابه رسیدن به برلین در ان جنگ برای دیرالزور به راه افتاده... یاد جمله ویتالی چورکین در ماه های ابتدایی بحران سوریه افتادم بعد از نشست شورای امنیت که تقریبا جزو اولین نشست های مرتبط با سوریه بود در جمع خبرنگاران گفت تمام این شانتاژها و بازی ها ارتباطی به سوریه نداره و برای ایران هست حالا هم دیرالزور برای ما اهمیت خاصی داره و کریدور تهران - بیروت و تهران - مدیترانه محسوب میشه ارامشی که در استان دیرالزور از بوکمال تا حومه شدادی در این مدت حاکم بوده ارامش قبل از طوفان هست درست مشابه ارامش الباب که مدت ها در سکوت خبری در کنترل بغدادی و گروهش بود تقریبا یک سال قبل از شروع عملیات ترکیه در شمال سوریه در تاپیک قبلی تحولات سوریه گفتم که الباب و دیرحافیر و فرودگاه کویرس راهبردی هستند همان زمان هم یکی از دوستان و مدیران سایت میلیتاری که براشون احترام زیادی قائلم در جوابم گفتند که متوجه اهمیت استراتژیک الباب برای نظام سوریه نمیشن.. من هم در جوابشون سکوت کردم تا زمان سیرتحولات رو به ما نشون بده... چرا که ان زمان درباره الباب و دیرحافیر و کویرس و سپر فرات اصلا خبری نبود و محل بحث در تاپیک های مشابه نبودند...

درباره نحوه پشتیبانی هوایی روس ها که بحث زیاد هست اما نکته جالب تر از این پشتیبانی هوایی نیرنگ روس هاست در این چند هفته بارها در محافل غربی درباره تحریم روسیه و سوریه به خاطر درگیری های حلب صحبت شده اما نکته جالب این بوده که اشاره خاصی به ما نشد برای تحریم ها این به نحوی روس ها رو ازار میده که چرا در کنار سوریه فقط ما تحریم بشیم و از ایران اسمی برده نشه؟ این هست که نشست مشترک مسکو رو ترتیب دادند تا بیان کنند که هر سه کشور در حلب با هم هستند و خواستند فشار از روی خودشون رو بردارند!!! و چقدر خوب وزیرخارجه ما در این نشست حضور داشت و چه مطالب خوبی بیان کرد گفتگو و تنها راه حل سیاسی این نیرنگ روس ها رو برای کشاندن تبلیغاتی ما به دایره تحریم ها و سبک شدن فشارهای وارده به ان ها کم کرد این دست اقدامات روس ها سابقه داره اوایل اجرای برجام وقتی حجم پروازهای عبوری از اسمان کشور ما زیاد شد و بحث این مطرح شد که حتی پروازهای عبوری از اسمان روسیه با گسترش دایره تحریم های روس ها در قضایای اوکراین کاهش پیدا کنه و کریدورهای جایگزین مدنظر قرار بگیره روس ها اقدام به شلیک موشک از دریای خزر بدون هماهنگی لازم با سازمان های مرتبط کشور ما به سمت خاک سوریه کردند تا اسمان ما رو ناامن جلوه بدن!!!

نیروهای ائتلاف ما در برابر تحولات شرق حلب میتونند دیرحافیر و فرودگاه جیراح رو بازپس بگیره تا محاسبات طرف مقابل رو به هم بزنه اما اصل هدف ما باید جای دیگه ای باشه بمباران جنگنده های سوری در حسکه و ممانعت امریکایی ها از تکرار ان با حضور رهگیرهای این کشور در این منطقه پیام داشت همین جرابلس هم جدای بحث کردها پیام های دیگه ای داره حضور یک کشو همسایه در خاک سوریه و حمایت امریکا نقطه عطف ائتلاف امریکا و ترکیه و اردن و سعودی و رژیم صهیونیستی این مناطق نیست منطقه مورد مناقشه اصلی شرق سوریه است از گذرگاه تنف تا الشدادی کردها تا الشدادی رسیدند و با وجود بافت جمعیتی این منطقه مثل کرکوک در عراق اون رو از دست نمیدن حالا وظیفه گروه های مورد حمایت این ائتلاف هست که زودتر از نیروهای ما از تنف به کردها برسند اگر این مناطق رو تصرف کنند در دراز مدت حتی ارتباط هوایی و لجستیکی ما با حزب الله لبنان و سوریه رو قطع کرده و به هدف اصلی خودشون میرسند... حضور چشمگیر نظامیان امریکایی انگلیسی و حتی بعضا اسکاندیناوی!! در اردوگاه های اموزشی مخالفین سوری در این منطقه موید همین نکته است نیروهای ما باید هرچه در توان دارند جلو بیارند تا زودتر به مرز عراق برسند سال های گذشته در یکی از جلسات کمیته دفاعی سنا یکی از سناتورها از رئیس وقت ستاد مشترک ارتش امریکا پرسید اگر نیروی هوایی سوریه به نیروهای اموزش دیده ما - که در شمال حلب قرار بود عمل کنند - حمله کند واکنش ما چه خواهد بود؟ و این فرمانده به نحوی از پاسخ به ان طفره رفت اما نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری امریکا اوباما رو وادار به ریسک کرده و علنا هم سخنگوی پنتاگون و هم وزارت خارجه تاکید دارند که از نیروهای اموزش دیده در برابر حملات هوایی حمایت قاطع خواهد شد اگر کلینتون انتخاب بشه که این حالت تدافعی بعید نیست به حالت تهاجمی در برابر نیروی هوایی سوریه تبدیل بشه... زمان رو نباید از دست بدیم

نیروهای به اصطلاح ارتش جدید سوریه در شرق این کشور ظاهرا هنوز خبرساز هستند بعد از گذشت چندین هفته از بمباران پایگاه سری اموزشی ارتش امریکا و انگلیس در گذرگاه تنف در مرز عراق حالا انگلیسی ها هم مدعی شدند که امکان بروز یک فاجعه برای ان ها وجود داشته چرا که حداقل 20 نیروی ویژه ان ها 24 ساعت قبل از ان در این پایگاه حضور داشتند روایت های مختلفی هم از این بمباران وجود داره روایت اول بیان میکنه که دو فروند Su-34 روسیه ابتدا این پایگاه رو بمباران کردند و بعد از 90 دقیقه با وجود هشدار خلبان جنگنده ائتلاف بازهم این پایگاه رو هدف قرار دادند اما روایت دوم دو فروند Su-34 روس ابتدا بر فراز این پایگاه پرواز میکنند و به محض ورود این هواپیماها به منطقه هواپیمای اسکرمبل ائتلاف که یک فروند FA-18 امریکایی بوده از نزدیک ترین پایگاه هوایی اردن به منطقه اعزام میشه و به خلبانان روس اعلام میکنه که این پایگاه متعلق به نیروهای مورد حمایت ائتلاف هست هواپیماهای روس هم ابتدا منطقه رو ترک میکنند منتها بعد از 90 دقیقه مجدد به منطقه برمیگردند اما این بار هواپیمای ائتلاف برای سوختگیری و اتصال به تانکر منطقه رو ترک کرده که دو فروند Su- 34 نیروی هوایی روسیه با استفاده از این فرصت این پایگاه رو بمباران میکنند خبر دیگه این که به گفته زعبی یکی از دیپلمات های سوری در هیئت مذاکره کننده سوریه در ژنو 4 هزار نفر از نیروهای مقاومت وارد جنوب حلب شدند رسانه های مسلحین حجم انبوه ورود نیرو و تجهیزات به منطقه رو رصد کردند جنگنده های روس هم در روزهای گذشته بمباران هایی رو در این منطقه انجام دادند تصویری از کاروان نیروهای مقاومت در جنوب حلب که توسط مسلحین رصد شده http://s3.img7.ir/sAaNX.png http://s3.img7.ir/NT1u1.png

پایگاه موقت این گروه جدید در مرز اردن هست اما پایگاه اصلی این گروه همون طور که دوستمون اشاره کردند در قلمون شرقی هست هسته اصلی ارتش سوریه جدید جیش الاسود الشرقیه محسوب میشه که عمده محل فعالیتش تا امروز قلمون شرقی بوده اگر اون نیرویی که با اون تجهیزات به طبقه رفت به پشت خط محاصره غوطه شرقی میرفت و مناطق کلیدی رو از دست بغدادی و گروهش ازاد میکرد هم امنیت سویدا تامین میشد هم گلوگاه قاچاق به غوطه شرقی بسته میشد و هم این گروه جدید عقبه مطمئنی نداشت نکته مهم دیگه بحث ازادی قلمون شرقی بعد از قلمون غربی بود که حزب الله باید انجام میداد الان ضمیر و رحیبه و التل یک اتشفشان خاموش هستند که خطرشون دمشق رو تهدید میکنه این گروه هم فعلا با توجه به انتخابات امریکا بعید هست بخواد با نیروهای ما درگیر بشه اما دور از ذهن نیست در اینده بخواد محاصره غوطه شرقی رو بشکنه بمباران پایگاه این نیروها در گذرگاه تنف توسط روسیه در مرز عراق و واکنش امریکایی ها از سخنگوی وزارت خارجه گرفته ژنرال های پنتاگون در ویدئو کنفرانس به روس ها نشون میده برنامه ها برای این گروه بسیار هست.... به نظرم برنامه کلی بازسازی اساسی تشکیلات به شدت ضعیف شده به اصطلاح ارتش ازاد هست که عملا در اواسط سال 2013 به شدت ضعیف شد ابتدا دیرالزور هدف هست اما حتی شاید امریکایی ها بخوان با این گروه رقه فتح بشه هرچند کمی بعید هست چرا که زمانی باقی نیست تا این نیروها بخوان دیرالزور رو رد کنند و به رقه برسنند و اوباما و کلینتون ازش در انتخابات استفاده کنند اما خب صدای اعتراض کشورهایی مثل اردن و عربستان بلند شده که کردها نباید بیشتر در مناطق مرکزی سوریه پیشروی کنند شاید اهداف بعدی هم حمص و دمشق باشه به هرحال بازی جدید امریکایی ها تازه شروع شده.... اما ما هم دست بسته نیستیم و میتونیم دو جبهه در شرق دمشق و شرق حمص باز کنیم تا هم عقبه این گروه رو تضعیف کنیم و هم اجازه ندیم از دیرالزور جلوتر برند و حتی از رود فرات در شهر دیرالزور عبور کنیم و به مرز عراق برسیم البته نیازمند نیروی زیاد و تجهیزات هستیم که در مرحله اول بدون درگیر شدن با این نیروها اقداماتمون رو انجام بدیم ان شاء الله فرماندهان ما بهترین تصمیم رو بگیرند

حمله ای که دوستان اشاره کردند توسط تشکیلات بسیار خطرناک موسوم به ارتش سوریه جدید انجام میشه همان زمان تصرف گذرگاه تنف ما باید فکر اینجا رو میکردیم که ازاد گذاشتن جبهه مرزی اردن با سوریه و استان دیرالزور و صحرای سوریه چقدر میتونه خطرناک باشه.. سرکرده این گروه خزعل السرحان هست از فرماندهان سابق گروه های مسلح در دیرالزور قبل از سال 2014 و معاون او هم سرگرد فراری الطلاع فرمانده سابق شورای نظامی گروه های مسلح در دیرالزور هست که او هم اهل الموحسن در همین استان هست مهره چینی هوشمندانه امریکایی ها رو ببینید!!! بسیاری از اعضای ان هم که اهل دیرالزور هستند از بدنه گروه های مسلح در شمال حلب جداشده و به ترکیه رفتند و بعد از طریق مرز اردن وارد صحرای سوریه شدند اموزش های پرهزینه نظامی و تجهیزات گران قیمت و بسیار کاربردی در جغرافیای نبرد صحرای سوریه از این گروه یک گروه بسیار خطرناک برای ارتش سوریه ساخته از دیدگاه فرماندهان ان همین بس که خزعل السرحان تاکید کرده البغدادی و گروهش ساخته دست نظام سوریه هستند و بعد از ازادی دیرالزور سراغ ان ها خواهیم رفت برنامه امریکایی ها رسیدن این گروه به ارتش موسوم به سوریه دموکراتیک که تا الشدادی پیشروی کردند و کنترل کامل نوار مرزی شرق سوریه با عراق است نکته تامل برانگیز این هست که ظاهرا از طریق امریکایی ها هماهنگی با دولت عراق و وزارت دفاع این کشور برای انجام عملیات موازی در نوار مرزی عراق دارند.... قبلن هم عرض کردم به نظرم در این شرایط هرچه در توان داریم باید برای شکست این گروه چه با استفاده از ظرفیت عراق و چه سوریه به کار بگیریم که اگر نگیریم باید قسمت استراتژیک شرقی سوریه رو از دست رفته ببینیم.... اگر نیروی هوایی سوریه این ها را بمباران نکند دور نیست که حضور آپاچی ها و گرازهای امریکایی را در صحرای سوریه شاهد باشیم... تصویر خزعل السرحان فرمانده این گروه در شروع عملیات البوکمال http://uupload.ir/files/ex7t_whatsapp-image-20160628-1-169x300.jpg

به نکته درستی اشاره کردید اما مقصود این نبود که مثلا حشدالشعبی از بوکمال شروع کنه تا به دیرالزور برسه که این قطعا فشار رسانه ای شدیدی خواهد داشت بلکه به مانند النجبا در کنار ارتش سوریه حضور داشته باشه که این نیاز به مجوز شخص عبادی داره و البته درخواست رسمی دولت سوریه دیرالزور شرایط خاصی داره اگر بغدادی و گروهش نباشند جولانی و طرفدارانش حضور دارند و قطعا جایی برای مخالفین به اصطلاح میانه رو وجود نداره.. پروژه امریکا در واقع تبدیل دیرالزور به ادلب دوم هست نکته مثبت حضور ژنرال زهرالدین در این استان هست که به خوبی به جایگاه شیوخ قبایل در این استان واقف هست درباره غوطه شرقی نگرانی خاصی در حال حاضر وجود نداره جز این که از خارج از ان تلاشی برای شکستن محاصره صورت بگیره که این هم دوباره به همین پروژه امریکایی ها و موفقتش بستگی داره وضعیت سوری ها هم از لحاظ نیروی انسانی بهتر شده نسبت به سال گذشته دلیلش هم واضح هست تزریق منابع مالی جدید به دولت سوریه درباره شهدای ما هم در اثر جانفشانی این عزیزان در این مدت موفقیت های بزرگی داشتیم دژهای مخالفین در ربیعه و سلما در لاذقیه سقوط کرد در حالی که همه ما به پروژه اشغال قرداحه و تضعیف روحیه علوی ها و در نهایت ان سقوط نظام واقف هستیم قلمون و مرکز اصلی ان یبرود که روزگاری محل ساخت و اماده سازی و موشک پراکنی به شهرهای شرق لبنان بود ازاد شد حلب نه تنها از محاصره ازاد شد بلکه عملا راه شمال و اعزاز به خود شهر قطع شد در حمص قلب سرباز سوری رو به دندان میگرفتند و در بخش قدیمی شهر از هویت انقلابی!! این شهر و شعارهای تند ان که علوی به تابوت و مسیحی به بیروت بود دفاع میکردند و حالا در الرستن عملا زمینگیر شدند راه ارتباطی ان ها با شمال لبنان قطع شد روزی نیروهای سوری در عملیات اتشفشان دمشق مخالفین در کفرسوسه در قلب دمشق دفاع میکردند حالا در قلب غوطه شرقی حمله میکنند..

تحولات سوریه واقعا به نقطه عطف خودش داره نزدیک میشه نیروهای سوری از غرب رقه عقب نشینی کردند این تیتر خبر بود و ما گفتیم چقدر روس ها ضعیف بودند... اما در واقع ان ها نیروهای خودشون رو هم روی زمین در غرب رقه داشتند پس به خاطر اون ها هم که شده کم کاری شدیدی نکردند و نیروها بدون برجای گذاشتن تسلیحات ارزشمند توپخانه ای و زرهی خودشون به حماه برگشتند اما نکته مهم این هست که فرماندهی مشترک نیروها متوجه شدند که هدف امریکا بالاتر از رقه است مخالفین سوری حلب و ادلب و رقه رو متعلق به خودشون میدونند اما موضوع وقتی پیچیده میشه که ان ها قصد دارند با هجوم از مرز اردن در جنوب شرق سوریه ابتدا محاصره غوطه شرقی رو بشکنند و بعد عملا مناطق تحت کنترل دولت رو دور بزنند و دیرالزور را هم به نقشه اینده دولتشون اضافه کنند ارامش جنوب سوریه در درعا و قنیطره و افزایش شدید اموزش ها و تسلیح مخالفین به همین دلیله اگر یادتون باشه دوستان در همین تاپیک تجهیز گسترده این نیروها توسط امریکا و اردن رو قرار دادند این گروه ها این قدر برای امریکا مهم بودند که ژنرال های امریکایی در ویدئو کنفرانس با همتایان روس به شدت به بمباران پادگان ان ها در تنف در مرز عراق اعتراض کردند این هست که حالا نیروهای متحد به نظرم قصد دارند مرحله دوم عملیات تدمر را کلید بزنند و با رسیدن به مرز استان دیرالزور تا حدودی نقشه مخالفین را خنثی کنند روس ها میدونند که کردها در حسکه خطری برای ان ها ندارند مخصوصا وقتی که هیثم مناع در تشکیلات سیاسی گروه موسوم به سوریه دموکراتیک قرار گرفته اما هجوم نیروهایی که قطعا بمباران های روس ها رو فراموش نخواهند کرد رو به شرق سوریه تحمل نمیکنند کلید اصلی در فتح رقه نیست بگذارند افتخارش نصیب اوباما و کلینتون بشه!!! جدا کردن غرب عراق و تشکیل اقلیم طرفدار امریکایی ها به حضور نیروهای مخالف دولت در شرق سوریه بستگی داره حالا ما باید هرچقدر در توان داریم به جای طبقه در سخنه و بعد دیرالزور به کار ببریم دولت عراق هم بعد از فلوجه باید مجوز تعقیب گروه البغدادی رو در خارج از مرزها به حشد الشعبی بده تا عملا دست امریکا و مخالفین سوری و گروه های طرفدار امریکا و ترکیه در عراق بسته بشه برای تشکیل دولت های مورد نظر خودشون

اقای امیرعبدالهیان و بوگدانف معاونان وزیرخارجه ایران و روسیه دائم با هم در تماس بودند و در واقع هر دو نفر مسئول مستقیم میز سیاسی سوریه در کشورشون بودند عملکرد این دو نفر رو مقایسه کنید اصلا هماهنگی جدی بین این دو نفر به نسبت مذاکرات متعدد وجود داشته؟ اتاق عملیات مشترک دو کشور در عراق در نبردهای جنوب حلب چه نقشی داشته با توجه به حجم مذاکرات این دو دیپلمات تا به حال؟ من تعجب میکنم دوستان بعضا بیان میکنند ما در جنوب حلب مستشاری وارد شدیم ایا گردان های رزمی بسیج نقش مستشار دارند؟ مشخصات شهدای ما در خان طومان و شهرک های بعدی نشون دهنده این هست که ما تمام قد از لحاظ نیروی انسانی حضور داریم و عملا در جنوب حلب ما هستیم با یگان های همراهمون و البته دفاع وطنی سوریه که تحت فرماندهی ما هستند و خبری از یگان های ارتش نیست و نیروهای زرهی لشکر چهارم با تی 90 های خودشون عملا راهی الطبقه شدند هرچند در این نیروها هم حضور پررنگ ما به چشم میخوره اما متاسفانه تجهیزات ما در جنوب حلب تمام قد حضور ندارند حالا که ما توانایی تشکیل تیم های شکار هوایی رو نداریم اما توانایی تشکیل تیم های شکار زمینی رو که داریم... طوفان و دهلاویه و توسن در انبارها و رژه ها و رزمایش های ما به دردمون نمیخورن بلکه عمق کاراییشون در میدان نبرد هست دشت و جنوب حلب رو برای مسلحین باید در تابستان حسابی داغ کنیم موشکباران مواضع مسلحین با انواع موشک ها بار روانی خیلی خوبی میتونه داشته باشه احساسی و بدون پشتوانه نظر نمیدم چرا که تاسیسات دفاعی السفیره در همین جنوب حلب قرار داره موشک های کوتاه برد عملا میتونند به روس ها خیلی مسایل رو نشون بدن و مشکل ساز هم نباشن برای دیپلمات های ما در مواجه با طرف های غربی در مذاکرات نمایشی صلح سوریه السفیره از لحاظ لجستیکی بسیار کلیدی هست برای حضور نیروهای موشکی ما و به نوعی میتونه کلید جلوگیری از پیشروی مسلحین باشه همه این کارها هزینه مالی دارند اما الان همه کشورها دارند سهمشون رو از سوریه برمیدارن دیر اقدام و هزینه نکنیم شمال و حلب به کنار قلمون رو هم از دست میدیم...

دوست عزیز و بزرگوار ابتدا باید متذکر بشم خدمتتون که همان طور که در آیه شریفه خداوند متعال فرمودند: قولو لناس حسنا طبق تفسیر علمای دین این آیه حتی برای گفتگو با کفار هم صادق هست درباره مطالب من نکته ای مطرح کردید که لازم دیدم بیان کنم نکاتی رو اشتباه و ضعف در اموزش عمده نیروها متاسفانه غیرقابل کتمان هست اما درباره فرماندهی بحث هست تلاش ما باید روی تقویت توان فرماندهی باشه خب حالا چه اشکالی داره که ما بیایم از فرماندهان با سابقه روشن خودمون استفاده کنیم؟ وقتی ما میبینیم که فرماندهان دسته و فرماندهان میدانی و حتی فرماندهان در سطح منطقه ما ضعف هایی دارند خب بیایم با عزیزان صابرین و نوهد و در رده بالا اساتید دانشگاهی دفاعی خودمون تقویتشون کنیم فرمانده دسته یک ستوان اموزش دیده هم میتونه باشه و فرمانده میدانی یک افسر اموزش دیده اما هر دو این ها اشنا به علم روز نظامی وتربیت شده برای این کار یک بار نیروها رو مجدد اموزش بدیم وقتی برای ریکاوری به عقب برمیگردند درباره تخصص شهید ابشناسان و امثال این عزیز نقش این بزرگوار در پاکسازی کردستان هم نکته ای برای بیان باقی نمانده شهید بزرگوار بروجردی هم در این عملیات ها بودند و به قول بعضی فرماندهان ابشناسان و بروجردی دو یار همراه هم یک روح دو بدن بودند تلفیق داشته های ما میتونه موثرتر باشه من خاک پای همه شهدای نیروهای مسلح ایران اسلامی هستم

واقعا یک نکته رو برای من هضمش سخته.... همین الان ما در دانشگاه دفاع ملی و اساتیدی که در فرماندهی و ستاد دافوس حضور دارند جزو بهترین طراحان نظامی دوران دفاع مقدس ما بودند امارات از این نیروها در یمن نداره حاضره صدها هزار دلار هرج کنه از افسران بازنشسته امریکایی استفاده کنه اون وقت ما از داشته هامون چه استفاده ای میکنیم؟؟ کاملا مشخصه اگر ما ضعفی داریم در فرماندهی و اموزش و پشتیبانی نیروهاست نیروی زمینی ارتش با تمام نواقصی که در بحث تجهیزات به دلیل بودجه و مسایل دیگه در حال حاضر داره یک کار انجام میده که برای همه دوستان در سپاه درس هست واقعا تمام نیروهایی که اعزام میشن حتی اگر از نیروهای تیپ های تکاور باشند باید دوره اموزش رو در تیپ 65 بگذرونند مثلا شهید بزرگوار ذوالفقار نسب افسر ارشد تکاور و فرمانده رکن 2 یک تیپ باز هم قبل از اعزام دوره های ویژه رو زیر نظر مربیان تیپ 65 طی میکنه به این میگن کار اصولی نه این که ما فقط بیایم برای نیروهایی که بعضیا سلاح به دست نگرفتند یک دوره چند هفته ای بزاریم و در کنار ضعف اموزشی فرماندهان دسته ها و فرماندهان میدانی که در این مدت دیدیم این نکته رو انتظار داشته باشیم جلوی افرادی که تجربه جنگ های افغانستان و عراق و لیبی حالا چندین سال سوریه رو دارند و خوب اموزش دیدند قرار بگیرند من خاک پای همه این عزیزان داوطلب هستم اما بحث اموزش باید کاملا جدی گرفته بشه اگر نیروهای صابرین جوابگو نیستند برای هر دسته از نیروها میشه از یکی از کادرهای نوهد یا اموزش دیده در این تیپ استفاده کرد فرماندهان و امرایی هم که سال ها در رده های فرماندهی لشکر خدمت کردند و بعضا جزو تیم طراحی عملیات های غرور افرینی مثل طریق القدس و ثامن الائمه (ع) و الی بیت المقدس بودند چرا نباید از حضورشون استفاده کرد؟ سوری ها هزینه میکنند و بعضا از ژنرال های روسی به عنوان مستشار استفاده میکنند ما چرا از امرای دلاور خودمون استفاده نکنیم؟ فیدل کاسترو در دیدار هیئت ایرانی که در دهه 60 به کوبا رفتند گفته بود برای من به عنوان چریک هضم پاکسازی کردستان ایران با ان جغرافیای سخت و کوه ها و دره ها سخت تر از سرنگونی خاندان پهلوی هست ما امثال آبشناسان ها و شریف اشرف ها در بین نیروهای مخصوص داریم اما مهم نحوه استفاده درست و انتقال تجربه به نیروهای داوطلب از این نیروهاست ایا واقعا دروسی که که در مراکز زرهی و پیاده و توپخانه جهان و کشور خودمون تدریس میشه عملا به کار گرفته میشن در صحنه نبرد؟؟ گفتنی ها بسیارند....

تصمیم ما و روسیه و سوریه در این شرایط بر اتش بس بوده و نکات مهمی هم هست که به ما نشون میده گزینه بدی رو هم انتخاب نکردیم ما کمتر از یک سال پیش با دولت در حال فروپاشی روبه رو بودیم که در برابر ائتلاف بزرگ مسلحین شکست های بزرگی رو متحمل شد قبل از این شکست ها نیروهای مقاومت در رتیان قیچی شدند اما با دلاوری و زیر فشار سنگین باشکوی و بخش هایی از دویرالزیتون رو حفظ کردند نبردهای سهمگین و حفظ حندرات و سیفات و دلاوری شیربچه های سپاه و فاطمیون برابر نخبه ترین یگان های مسلحین در تاریخ ثبت خواهد شد تصور اشتباهی از اتش بس به دلیل برداشت اشتباه از گذشته وجود داره فراموش نکنیم در گذشته بخشی از نیروهای ارتش در حال جدایی بودند در جبهه شمالی ژنرال مصطفی الشیخ و در جنوب ژنرال موسی الخیرات و ژنرال مناف طلاس فرمانده برجسته از ارتش جدا شدند فرمانده دژبان ارتش سوریه که یکی از مهمترین پست های امنیتی بود به مسلحین پیوست و اتش بس و تثبیت اوضاع و کاهش شدید امار جداشدن نظامیان و هماهنگی ها و تصمیمات بعدی موجب اتخاذ تاکتیک مناسب و پیروزی در نبرد القصیر شد اما در طی دو سال مسلحین تغییر تاکتیک دادند و پیروزی هایی به دست اوردند تا امروز که ترمزشون کشیده شده و تمام تلاششون در درعا که در دو سال گذشته پاشنه اشیل ارتش و اتوبان تردد مسلحین بود به شکست انجامیده و اوضاع تثبیت شده حالا هم ما اگر اتش بس کنیم انچنان خسارتی رو متحمل نمیشیم نحوه استفاده درست از اتش توپخانه و پشتیبانی هوایی و و پهپادها و سرمایه گذاری در بخش زرهی مخصوصا کارخانه حمص و در کنار این مسایل سازماندهی مجدد یگان های ارتش و دفاع وطنی و جذب نیروی جدید نشون میده که ما با برنامه جلو میریم شخصا دیدگاهی دارم و ان هم این هست که با وجود سرمایه گذاری گذشته امریکا قصد تقویت بیشتر نیروهای سوریه دموکراتیک رو داره و عربستان و ترکیه به شدت از این موضوع خشمگین هستند و این اتش بس به دلیل خودداری امریکا از جواب مثبت به درخواست های این دو کشور برای مداخله نظامی به نفع ان ها بوده و طبیعتا شکست در تحقق هدف اصلی این دو دولت در بلند مدت امریکا و روسیه برنامه حضور هیثم مناع و قدری جمیل رو در حکومت دارند و ما هم حداقل روی یک عضو حزب بعث مثل وائل الحلقی یا شخص دیگه ای نظر داریم البته هر سه این افراد پتانسیل زیادی در مخالفت با سعودی ها و اخوانی ها دارند بعید هست این سه ضلع قدرت نقش موثری برای گزینه سعودی ها و اردوغان قائل باشند هرچند که ممکنه تکرار میکنم ممکنه فاروغ الشرع ضلع چهارم تشکیل دولت باشه این سه و شاید چهار ضلع تشکیل دهنده دولت اینده سوریه خواهند بود و بشار هم تا پایان دوران چهارساله در مسند ریاست جمهوری باقی خواهد ماند

اگر بچه های سپاه اعزام نمیشدند به منطقه اونم به صورت اشکار و همین برجام اجرا نمیشد و روسیه در سایه این توافق با ما وارد مذاکره نمیشد - با دادن امتیازهایی از طرف ما - و جنگنده هاش همون یک هفته اول توان هجومی مسلحین رو بیش از 50 درصد نابود نمیکردند و در عملیات ها این حجم اتش روی سر مسلحین ریخته نمیشد الان محیسنی در سواحل طرطوس اب تنی میکرد... ورق برگشت در منطقه و در طی چند هفته سازمان رزم ارتش تغییر کرد و نیروهای ارتش رفتند شرق حلب و نیروهای ما جنوب و غرب و شمال رو پوشش دادند در جنوب که زمانی تاکتیک ارتش دفاعی بود شیخ مسکین و عتمان ازاد شدند شما فکر میکنید امریکا که ماهان یک شرکت هواپیمایی رو به خاطر پروازها به سوریه قبل برجام تحریم کرد اگر برجام نبود نمیتونست در برابر اقدام ما در اعزام گسترده نیرو کاری انجام بده؟؟ اصلا روسیه حاضر میشد با ما متحد بشه؟ شرایط بعد برجام عوض شد روسیه حالا با متحدی همراه شده که علنا تحت فصل هفتم و مخل امنیت جهانی در سازمان ملل شناخته نمیشه کشوری هست که شده اتوبان تردد مقامات کشورهای چند قاره از پوتین و شی جین پنگ بگیر تا رییس پارلمان اروپا و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ان به وجود امده روزگاری بعضی با احتمال دادن مجوز به قطر ایرویز برای انجام پروازهای داخلی و زیرسوال رفتن امنیت ما خوشحال میشدند و حالا با خرید هواپیما از ایرباس و ای تی ار و کساد شدن بازار قطر ایرویز و امیرتس دلواپس!! حیفم میاد از اتحاد با روسیه در خاورمیانه بگم و از نقش برجسته دکتر سنایی سفیر بسیار موفق ما در مسکو یادی نکنم کسی که تخصصش مباحث روسیه است و انصافا بهترین سفیر ما تا به حال میتونه لقب بگیره رایزنی سفر سردار سلیمانی به مسکو و لابی گسترده با مراکز و اندیشکده های قدرت در مسکو کار هرکسی نیست بعضی بحث 598 رو پیش کشیدند در برابر تفکر خاتمه جنگ شخصی مثل یکی از فرماندهان وقت بود که عقیده اش این بود با ادامه جنگ و حجم منابع مالی - از کجا؟؟ - ما تا اوایل دهه 70 هواپیمای جنگنده تولید میکنیم و این رو بعد سال ها علنا در صداوسیما مطرح کرد... اونم در شرایطی که ما در ابتدایی ترین وضعیت دفاعی با بمباران سایت استراتژیک سوباشی که مسئول اعلام وضعیت به تقریبا تمامی استان های کشور بود دچار مشکل بودیم با فرماندهی ضعیف همان افراد از یک لشکر عملیاتی در فاو فقط چند نفر به عقب برگشتند یاد دلاوری های شهید سردار هاشمی به خیر که مقاومت جانانه ایی با نیروهای تحت امرش در فاو تا اخرین گلوله داشتند درباره فتح فاو بماند که اگر حجم بمباران گسترده تایگرهای وحدتی و فانتوم های بوشهری که با ورود قطعات یدکی جدید - و حتی ورود تایگرهای اتوپییایی - عملیاتی شده بودند و تغییر تاکتیک مثال زدنی در جابه جایی سایت های پدافندی و از بین رفتن استعداد کامل یک پایگاه هوایی عراق نبود فتح فاو و تثبیت مواضع بسیار دشوار بود گفتنی ها بسیارند...

این پیروزی بزرگ رو تبریک میگم   دو نکته مناسب دیدم بیان کنم اول درباره موشک تاو: اگر خاطرتون باشه اوایل حملات هوایی روسیه شدت حملات در سهل الغاب زیاد بود مخصوصا حضور و مانورهای زیبای هایندهای روس همان زمان منابع مخالفین گزارش دادند در اردن گروه های عملیاتی تاو به اردن اعزام شدند تا نحوه مقابله با هایندها رو اموزش ببینند و یک نکته مهم این که اعلام شد شرایط استفاده از تاو در شب هم فراهم شده بعد از ان بود که حضور هایندها در دشت الغاب کم شد   نکته دوم درباره عدم عملیات همزمان از شیخ نجاربه سمت کویرس و به طور مشخص منطقه شامر: دلیل این هم این هست که در ان صورت بخشی از نیروهای البغدادی  از طرف اعزاز منتقل میشن برای نبرد و ان زمان النصره و احرار الشام هم نیروهای مازاد رو رو به مایر اعزام میکنند فراموش نکنیم چند ماه پیش بود که نیروهای البغدادی حتی تل جبین رو تصرف کردند و بعد مجبور به عقب نشینی شدند اما مناطق مهمی مثل مدرسه پیاده نظام مشاه رو همچنان در اختیار دارند پس باز کردن جبهه در ان محور به نفع ما نیست

خب دوستان چند نکته رو درباره سوریه مناسب دیدم بیان کنم چرا که میدونم دوستانی هستند که به اطلاع مسئولین برسونند هدف ما در این کشور در حال حاضر کامل مشخص نیست.. وحدت سوریه یا تشکیل یه کشور جدید قدرتمندتر نسبت به سایرگروه ها   اگر هدف اول هست که ما باید کارهای فرهنگی مناسبی انجام بدیم خب این کار فرهنگی چه چیزی میتونه باشه؟ مهمتر از همه اعزام مبلغان اهل سنت مخالف سلفی و وهابی ها به مناطقی که اشتی ملی در ان ها ضورت گرفته اما هنوز هسته های مخالف زیادی در ان ها وجود داره برای جذب نیرو در یگان های دفاع وطنی مثل یلدا و ببیلا در جنوب دمشق یا التل در شمال دمشق و الوعر و تلکلخ در حمص و مناطق از این دست ما چنین مبلغان اهل سنت مخالف سلفیگری که دارای فن بیان خوبی باشند داریم که سابقه روشنی در تشکیل بسیج در شرق کشور دارند مهمتر از همه شخض مولوی بارانی در سیستان و بلوچستان و همچنین شخصیت برجسته و متفکر اهل سنت کشورمان پروفسور فاروق صفی زاده ابتدا باید عقاید سلفی گری و خطر ان رو در مناطق از این دست دور کرد   اما اگر هدف دوم رو داریم و اوضاع خیلی خراب هست در بحث سلفی گری باید بافت جمعیتی مناسبی در مناطق استراتژیک ایجاد کنیم مثل انتقال تدریجی  شیعیان اسماعیلی از سلمیه به قلمون و یا انتقال شیعیان الزهرا(س) و النبل و الفوعه و کفرایا به شرق و غرب دمشق و همچنین القصیر و تلکلخ و مهتر از ان نگه داشتن کریدور بغداد دمشق در شرق حمص و دیرالزور که عشایر اهل سنت مثل الشعیطات نقش بسیار تاثیرگذاری دارند   اما  دروزی ها در جنوب و منطقه درعا بحث جداگانه ای داره در این مناطق بیشتر مخالفین ارتش ازاد مستقر هستند و راهکارش راه انداختن گفتگوی قبایل هست   بهترین شخص برای درعا ژنرال زهرالدین هست که رابطه خیلی خوبی با قبایل این منطقه داشته البته انتقالش از دیرالزور به درعا خطراتی هم داره که میشه با تقویت نیروی مجاهدین عراقی این خلا فرماندهی رو جبران کرد   نکته کهم این که به طورکلی سیاست تنفربرانگیز بشکه پراکنی در تمام سوریه باید متوقف بشه ...   پ.ن: دوستمون اشاره کردند بحث مضایا خیلی پیچیده شده حزب الله باید سریع وارد عمل بشه و ابتکار عمل رو در بحث فرهنگی به دست بگیره

تلاش های ملتمسانه اردوغان برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه همزمان با اغاز عملیات روسیه و پاسخ قاطع پنتاگون در رد ان جالب هست منطقه ای هم که روس ها هدف قرار دادند حامل پیام خاصی برای غرب هست الرستن و تلبیسه اهمیت روحی روانی خاصی برای مخالفین مسلح داره و تعداد زیادی از افسران و سربازان جداشده از ارتش در این مناطق هستند که در حال حاضر همپیمان النصره شدند و این برگ برنده روس هاست... چرا که جان کری هم امشب ضمنی اشاره کرد که هدف قرار دادن النصره قابل پذیرش هست مخصوصا با جذب شدن اخیر چچنی ها در ابن گروه تکفیری حالا یا در حومه شمالی حمص جنگ خونینی بین تیپ های وابسته مخالفین با النصره به وجود میاد و یا همچنان شاهد بمباران روس ها خواهیم بود شاید هم مخالفین مسلح حاضر بشن راهی رو برند که مسلحین کناکر در این هفته ها انجام دادند سرنوشت جیش الفتح هم که النصره و سایر تندروهای قفقازی عضو ان هستند قطعا کابوس این شب های هاکان فیدان و سازمان اطلاعاتی ترکیه خواهد بود عکس العمل فرانسه هم جالبه... فابیوس میگه مخالفین دولت هدف قرار گرفتند اما زیرکانه واژه اشنا در غرب یعنی میانه رو رو به کار نمیبره وگرنه گروه های تندرو تکفیری ها هم مخالف دولتند.... در کل اگر منابع مالی جذب دولت بشه و نیروهای دفاع وطنی در لاذقیه و طرطوس زیرنظر افسران روس و عزیزان سپاه و حزب الله اموزش مناسب ببینند کفه ترازو عجیب برمیگرده شاید بعضی یادشون باشه قبل توافق و با پیشروی سریع مسلحین که خیلی در همین تاپیک میگفتند کار تمومه اشاره کردم که با توجه به توافق احتمالی و منابع مالی حاصل از ان میشه سازمان رزم نیروهای سوری رو بازسازی کرد مخصوصا که خبرهایی در رسانه های سوری درباره ایجاد پادگان نیروهای ایرانی در طرطوس هست یکی از ضعف های سوری ها بحث روحی روانی بود که حالا با حضور جنگنده های روس مطمئنا کفه ترازو در بحث روانی چرخش معناداری پیدامیکنه

مناسب دیدم یک نکته رو درباره جناب تقوایی بیان کنم به طور کلی به مطالبشون به عنوان یک منبع در کنار سایر منابع نگاه کنید نه بالاتر از ان ها... کسی که اذعان میکنه با بخش های مختلف نهاجا ارتباط به روزی داره باید بدونه که نزدیک به یک دهه است لاستیک های شکاری ها توسط یکی از زیرمجموعه های وزارت دفاع تولید میشه نه این که ضمن انکارش عنوان کنه ما زیرساخت لازم برای تولید رو نداریم.... یک نکته هم به طور کلی بیان کنم انتظارات از ارتش برحسب توان بودجه ای ان باشه مثلا انتظار تولید ابرامز توسط نیروی زمینی رو نداشته باشید که تا همین اواخر در تغذیه سربازانش مشکل داشت و فقط هفته ای چهار وعده سبب زمینی و تخم مرغ پخته سرو میشد... اگر بودجه مناسب فراهم باشه در توان تکنولوژیکی مشکل حادی وجود نداره در همین تحریم متخصصان وزارت دفاع اویونیک مشابه نمونه فرانسوی روی صاعقه نصب کردند در همین شرایط تحریم پروژه طوفان ۲ در وزارت دفاع اجرا شد و من خودم با یکی از مهندسان سرتیم پروژه وقتی صحبت میکردم به عمق تلاششون پی بردم... چند سال قبل اتفاقی با سرهنگ فنی در نهاجا اشنا شدم که طرح های خیلی جالبی در بحث موتور داشت و با وجود دیدار با مسئولین وزارت دفاع و بیان طرح هاش در بحث عملی شدن به مشکل همیشگی بودجه خورد و فکر کنم با بهبود شرایط مالی در دو سال اخیر به پروژه معروف جی ۹۰ پیوسته باشه نکات پیرامون این مطالب و بحث شیرین.... بودجه زیاده منتهی مناسب نمیبینم بیان کنم و در مدت عضویتم در این انجمن هم این قبیل موارد رو مطرح نکردم و علاقه ای نداشتم به طور کلی درباره مسایل کلان مدیریتی در جایگاهی نیستم که صاحب نظر باشم و بیان بعضی مطالب هم در فروم های این چنینی مناسب نیست و دردی رو دوا نمیکنه یک بار نقد کوتاهی در انجمنی زدم و جالب بود برام یک جوان تقریبا بیست ساله که یک روز هم در نهاجا نبوده تاپیک جامع مدیریتی درباره نهاجا در این انجمن زده بود.... البته به حساب شور و شوق جوانی گذاشتمش به طور کلی برای بحث جامع تکرار میکنم جامع درباره مدیریت یک سازمان باید افرادی صاحب نظر باشند که سالیان دراز در ان خدمت کرده و اصطلاحا با زیر و بم ان اشنا باشند... موفق باشید

پیشبینی ها درست نبود و به جای سوخو25 4 جت سوخو 27 روسی وارد لاذقیه شدند... همزمان روس ها برنامه ای برای گسترش حضور در بلاروس برای مقابله با ناتو و ان هم با استقرار سوخو 27 اجرا می کنند... حالا واقعا عمق نفوذی که در بلاروس برای پوتین اهمیت داره در سوریه هم حائز اهمیت شده؟ تحولات هفته های اینده جواب ما رو خواهد داد... تحولات الفوعه و کفرایا کاملا کینه اردوغان رو نسبت به شیعیان نشون میده... دیر متوجه شدیم که عدالت و توسعه اردوغان با حزب سعادت مرحوم اربکان تفاوت داره... جدای از حزب سعادت باید اذعان کرد لاییک ها با تمام اشکالاتشون در سیاست خارجی میل کمتری به ماجراجویی داشتند و چشم طمع به کشورای همسایه هم نداشتند ای کاش فرصت کمک فیزیکی به عزیزان در الفوعه و کفرایا فراهم بود... ان شاء الله از زیر بار این حملات سنگین پیروز بیرون بیان

به شخصه جایی نشنیدم بحث تابستان رو مه های شدید زمستان در غوطه شرقی معروف هست و باغ های گسترده این منطقه وضعیت دید رو بسیار بدتر میکنه محتمل هست مخالفین از دو محور خارج و داخل غوطه به گذرگاه راهبردی العتیبه حمله کنند در کنار علوش یکی از طراحان و پشتیبانان اصلی مخالفین در عملیات ناموفق گذشته هم بندربن سلطان بود حالا با توجه به سفر علوش به ترکیه باید دید هاکان فیدان میتونه این نقش رو بازی کنه؟

تحولات جنوب لاذقیه در اکثر رسانه های غربی همچنان در صدر خبرها و تحلیل هاست دویست نظامی روس و هفت دستگاه تانک T-90 و چندین هویتزر نشان از ایجاد کمربند امنیتی اطراف یک پایگاه مهم هوایی است احتمالا یک گردان جنگنده پشتیبانی نزدیک هوایی su-25 و یک گردان جنگنده برتری هوایی mig - 31 و یک گروه پشتیبانی رزمی بالگردی mi -28 در ان مستقر خواهند شد - فعلا منتظر جنگنده های پیشرفته روسی نباشید... این نیروها ابتدای امر وظیفه پشتیبانی از نبردهای شرق حمص و شرق حماه رو خواهند داشت ظاهرا برنامه ای برای هدف قرار دادن النصره در مرحله ی اول وجود نخواهد داشت اما همین که ناوگان فنسر و فالکروم های ظاهرا ارتقا یافته سوری بر جیش الفتح در ادلب و نیروهای مشترک مخالفین در درعا و البته نبرد سرنوشت ساز زمستان غوطه شرقی متمرکز شوند برای ارتش سوریه امتیاز بزرگی محسوب خواهد شد

کوهستان های لاذقیه با توجه به استعداد مسلحین و این که اکثرا قفقازی هستند برای ارتش و مقاومت و البته نیروهای سپاه هدف بسیار سختی هست برای از بین بردن سنگرهای مسلحین نه بشکه به درد میخوره و نه بمب های هدایت شونده روسی ارتش امریکایی ها وقتی در برابر ویت کنگ ها به مشکل خوردند از ناپالم استفاده کردند و پیشرفت قابل توجهی داشتند البته در روستاها هم متاسفانه استفاده شد وقتی نیروی هوایی اولین سری ناپالم رو تحویل گرفت فیلم های اموزشی از طرف شرکت سازنده داده شد که هنوز هم در ارشیو نهاجا موجود هست و فکر کنم برای بچه های گردان جنگ افزار نگهداری هم نمایش داده شده باشه خلاصه راه حل مفید برای از بین بردن چچنی ها در لاذقیه که ظاهرا نمک گیر هم شدند ناپالم هست... البته نه این که ارتش تو روستاهای مسکونی هم استفاده کنه!! هرچند اغلب روستاها تخلیه شدند برای فتح استحکامات و تپه ها و افزایش تلفات دشمن با توجه به جغرافیای نبرد ناپالم سلاح بسیار مناسبی هست

ظاهرا مین های جاده ای کار خودشون رو شروع کردند جناب moltke گفتند احتمال استفاده این تاکتیک در شمال بیشتر از جنوب است اما افسران و سربازان اماراتی امروز تلفات سنگینی - نسبت به استعداد حضورشون - در جاده ابین متحمل شدند

www.csmonitor.com/World/Middle-East/2015/0807/Syrian-talks-with-rebels-stumble-on-sectarian-cleansing-allegations ابتدا درباره گمانه زنی جناب moltke درباره شرایط کلی سوریه لینک گزارش روزنامه معروف امریکایی درباره احتمال جابه جایی شیعیان الزهرا (س) النبل و الفوعه و کفرایا اشاره شده قرار میدم در جواب جناب حاج رضوان درباره اهمیت فرودگاه کویرس به حضور نزدیک به ۴۰۰ نیروی سوری در محاصره این منطقه باید اشاره کنم چند هفته پیش قبل توافق هسته ای تحلیلی درباره اینده سوریه و ناگزیر بودن مذاکره حامیان و مخالفان بین المللی دولت این کشور اشاره کردم و حالا این موضوع رنگ واقعیت گرفته با حضور سرلشگر مملوک رییس اطلاعات سوریه در ریاض و احتمال دیدار وزرای خارجه کشورمون و عربستان در مسکو... قبلا هم اشاره کردم جای بررسی تحولات سیاسی در این تاپیک خالیست... درباره حمص و تحولات جدید باید نگران انبارهای مهمات و موشک های کورنت در منطقه مهین بود.... واقعا شرایط خطرناکی درباره امنیت این انبارها وجود داره... باید هرچه زودتر تخلیه بشن

دوست عزیز این نظر شماست که شکننده است و البته به عنوان یک نظر قابل احترام شاه سابق سعودی و اطرافیانش به شدت با اخوانی ها درگیر بودند و اتفاقات سال های گذشته این رو ثابت کرد حتی در مورد یمن شاه سابق به ابن دلیل در برابر حوثی ها تعلل کرد که منصور هادی تمایلات اخوانی داره و مهمترین حامیش حزب اصلاح نماینده رسمی اخوان المسلمین هست اما سیاست های شاه جدید کاملا تفاوت داره به حدی که صدای جناح حاکم مصر رو که از اخوانی ها دل خوشی نداره دراورده و در واقع یکی از دلایل اصلی مصری ها برای اعزام نکردن نیرو در کنار ترس از تلفات بالا این بوده که سیسی به هیچ وجه خواهان اشتراک با اخوانی ها نیست! و پاکستان هم این قدر مشکل داره که دوست نداره با ورودش به جنگ هم تلفات بالا رو متحمل بشه و هم باعث نزدیکی بیشتر ایران و هند و خطر در مرزهای غربیش بشه این شد که نتیجه حمایت سیاسی از سعودی ها شده تحویل سلاح به اخوانی ها توسط عربستان در یمن و تشکیل ارتش متحد در سوریه و هماهنگی کامل قطر و ترکیه با سعودی ها تا یک سال قبل رویا به نظر میرسید اما ما چی؟ حماسی ها شیوه جنگی و تاکتیک تونل زدنی رو به مخالفان سوری یاد دادند که باعث شده حتی رزمنده های حزب الله هم به مشکل بخورند جهاد اسلامی که بعد از حماس از حمایت قاطع ما برخوردار بود حاضر نیست حتی علنا از سعودی ها درباره یمن انتقاد کنه در یمن ما شدیم همپیمان صالح! کسی که اعتقاد داشت یمن سه دشمن داره حوثی ها جنوبی ها و القاعده... شما فکر کردید الان قبایل استان های مرکزی و شمالی به جز صعده با حوثی ها هماهنگند اون طور که خبرگزاری های داخلی میگن؟ ده ها شیخ قبیله در این مدت از مشروعیت منصور هادی حمایت کردند که یا فرزندانشون گروگان گرفته شدند یا منازلشون منفجر شده! خیال نکنید از اهل سنت بودند نه خیر اتفاقا بسیاری از شیعیان هستند در ضمن شما خیال کردید صالح حیله گر اگر جنوب رو از دست بده با ارتشش شمال رو تحویل حوثی ها میده؟ زهی خیال باطل... حوثی ها هم جنوب رو از خودشون بیزار کردند و هم در برابر مخالفان در شمال از سیاست سرکوب صالح استفاده کردند... شاه جدید سعودی تمام تلاشش تشکیل محور سنی ضد ماست و اگر ما تدبیر میکردیم حداقل در یمن با کمک به جنوبی ها که از اهل سنت هستند و گفتگو به راه حل خوبی میرسیدیم محض اطلاع چه بخوایم چه نه نخوایم بیشتر کشورها و گروه ها در منطقه در حال نزدیک شدن به عربستان هستند در مورد سوریه هم توافق مخالفان داخلی و خارجی از این جهت اهمیت داره که مخالفان داخلی دست به سلاح نبردند و اغلب در دمشق حضور دارند و بعضی رهبران ان ها هم زندانی هستند نه مثل مخالفان خارجی در قاهره و استانبول! و چندین بار به کشور ما اومدند و در اجلاس گفتگوهای ملی سوریه حضور داشتن

خب با توجه به تحولات مرزهای ترکیه قابل پیشبینی بود و روزای قبل گفته بودم درباره اهمیت فرودگاه کویرس... حالا سهیل الحسن هم وارد میدان شده برای این نبرد مهم و سرنوشت ساز شرق حلب.... برای امنیت کامل فرودگاه علاوه بر محدوده دریاچه اطراف که فکر کنم اسمش جبول باشه کنترل بر دیرحافیر هم لازمه و این هدف با توجه به این که مدت هاست از کنترل دولت خارج بوده و دیدگاه مردم نسبت به ارتش چه زمانی که دست مخالفان بود و چه حالا که دست تکفیری هاست واقعا سخته... اما یک انتقاد از روند این تاپیک این که حقیقتا بسیار کم تحولات سوریه رو در بخش سیاسی پوشش میده... مثلا نشست مهم روزهای گذشته مخالفان داخلی و خارجی نظام سوریه در اروپای غربی که نتیجه اش توافق بر سر تغییر نظام شد.... و این میتونه تاثیر زیادی بر شرایط حتی نبرد نظامی داشته باشه... هرچند نزدیکی مخالفان داخلی و خارجی به خودی خود برای ما نمیتونه بد باشه به شرطی که ازش درست استفاده کنیم... هرچند که منطقی به تحولات این روزهای خاورمیانه نگاه کنیم میبینم حلقه دوستان ما کوچکتر و حلقه متحدین عربستان سعودی داره بزرگتر میشه... حتی اختلافات - هرچند جزیی - با جهاد اسلامی هم به وجود اومده که نتیجه سیاست - به نظرم - اشتباه در یمن و تمرکز بر بعد نظامی به جای گفتگوی سیاسی هست....