Arash

VIP
  • تعداد محتوا

    1,330
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های Arash

  1. [quote name='saeghe_1' timestamp='1390251430' post='360623'] تو همین کهریزک یه چنتا خاعن یه کاری کردن ما باید چیکار میکردیم بخاطر خیانت اونها نظام رو سرنگون میکردیم اینجوری امام زمان (عج)خشنود میشد [/quote] نخیر نیاز نبود نظام رو سرنگون کنی ، کاری میشد کرد که مجازات بشن که به همه بفهمونی این ها از ما نیستند ، نه اینکه چند صد هزار تومن جریمه بکنی بعد هیچی به هیچی ، تازه شاکی ها هم محکوم بشن [color=#ff0000]این رو واقعا دارم میگم امیدوارم این پست ام الکی حذف نشه ( حداقل سانسورچی مربوطه اونقدر وجود داشته باشه که بگه من بودم و به این علت )[/color]
  2. نگهبانان خلیج فارس جزئیات هواپیماهای P3 اوریون نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نویسنده : بابک تقوی ترجمه : ثمین – علی‌مازندرانی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، دارای 5 فروند هواپیمای گشت دریایی P3‌اوریون ساخت کمپانی لاکهید می‌باشد که سن این ناوگان 40 سال می‌باشد . این ناوگان در گردان 71 شناسایی در پایگاه نهم شکاری بندر عباس واقع در شمالی‌ترین ساحل تنگه هرمز به عنوان استراتژیک‌ترین آب‌راه خلیج فارس خدمت می‌کند. پیشینه: سال 1971 یکی از مهم‌ترین سال‌ها در تاریخ امنیت خلیج فارس بود. نیروهای بریتانیا از ایران و منطقه خارج شده‌بودند و ایران با حمایت آمریکا به قدرت مسلط منطقه تبدیل می‌شد. سه جزیره استراتژیک ابوموسی ، تنب کوچک و بزرگ که در سال 1904 توسط شیخ نشین شارجه از ایران گرفته شده‌بودند در یک عملیات واکنش سریع هوادریا توسط نیروی دریایی شاهنشاهی ایران ، در سال 1971 بازپس گرفته شدند. برای توانمند‌سازی قدرت نظامی در منطقه و همچنین حفاظت از جریان صدور نفت ، ایران اقدام به انعقاد سلسله قراردادهای خرید تسلیحات و نوسازی ارتش با آمریکا نمود. نیروی هوادریای در حال رشد ایران سفارش خرید 13 فروند هلیکوپتر سیکورسکی ASH-3D برای عملیات ضد زیردریایی ، جستجو و نجات را صادر نمود. همچنین ناوگان کوچکی از هواپیماهای گشت دریایی برای عملیات نظارت بر آب‌های خلیج فارس نیاز بود. دولت ایران شروع به انجام مذاکراتی با کشور فرانسه برای خرید 16 فروند هلی‌کوپتر سوپرفریلون AS321 ساخت Sud-Aviation نمود اما در همان سال 1971 این خرید لغو گردید. به جای آن وزارت دفاع ایران خرید شش فروند هواپیمای P3 اوریون ساخت کمپانی لاکهیید آمریکا را در دستور کار خود قرار داد ، اما دولت ایالات متحده ، برای صادر نمودن این محصول حساس به ایران دچار تردید بود. در نهایت دولت آمریکا با فروش شش فروند هواپیمای P-3C مجهز به اویونیک P-3A و بدون حس‌گر‌های نامتعارف مغناطیسی ، سونار اکتیو و تجهیزات وابسته اما جایگزین شده با دوربین‌های KA-74S برای گشت و شناسایی دریایی برای مقابل با حضور زیاد شوروی در دریای عرب و اقیانوس هند موافقت نمود. در سال 1972 دولت آمریکا از شاه ایران تقاضا نمود تا برای انجام عملیا‌ت‌های خود از پایگاه‌ بندر عباس استفاده نماید ، در ابتدا این درخواست به دلیل اینکه شاه ایران تمایلی به تبدیل نمودن پایگاه‌های ایران به پایگاه‌های آمریکایی نداشت ، از طرف وی رد شد ، اما در ادامه با این درخواست در برابر تجهیز نمودن P3 های سفارش ایران به کلیه تجهیزات و جنگ‌افزارهای ASW(Anti Submarine Warfare) شاه با این درخواست آمریکایی ها موافقت نمود. به عنوان بخشی از این پروژه حس‌گرها و تجهیزات مغناطیسی کل شش فروند P3 ایران با قیمتی معادل 97 میلیون دلار تعویض و ارتقاء یافتند. اولین P3-F‌تحویلی به ایران در کارخانه لاکهیید ( عکس از شرکت لاکهید مارتین ) P3 های جدید که به شکل موثری مجهز به تجهیزات ASW هواپیما‌های P3-A/B شده‌بودند توسط شرکت لاکهیید P3F نام گذاری شدند که حرف F نشان‌دهنده FARS برای هواپیماهایی بود که قرار بود در خلیج فارس عملیات شناسایی دریایی را به انجام برسانند. 18 افسر ایرانی برای گذراندن دوره آشنایی با این هواپیما به گردان VP-31 نیروی دریایی آمریکا در پایگاه هوایی – دریایی Moffet در کالیفرنیا اعزام شدند . قبل از انجام اولین پرواز تست P3F در دسامبر 1973 شاه ایران اجازه داد تا آمریکا برای حمایت ناوشکن‌های خود در 180 مایلی جنوب شرقی مسقط P3-C های خود را در پایگاه هوایی بند عباس مستقر نماید. و دوره آشنایی افسران نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی ایران با هواپیماهای P3 با 36 افسر این نیرو ، شامل خلبان ، ناوبر و کروچیف از گردان‌های 71 و 72 ترابری تاکتیکی پایگاه مستقل هوایی شیراز در همان‌جا آغاز شد. اما تنها حدود 2% از پروازهای P3 های آمریکایی به این آموزش تخصیص داده شد و شاه درخواست کرد تا فعالیت‌های این هواپیماها در پایگاه بندر عباس کاهش پیدا کند . اگرچه تعداد واقعی پروازها با آمدن ناو هواپیمابر اینترپرایز در ژانویه 1974 افزایش یافته بود. در نهایت در تاریخ 17 ژانویه 1974 اولین هواپیمای P3-F تحویل نیروی هوایی شاهنشاهی ایران درپایگاه Moffet شد. و اولین سری شامل سه فروند در آوریل 1975 توسط کروی ایرانی به پایگاه هوایی بندر عباس که در حال بازسازی بود منتقل گشت. سه فروند باقیمانده برای آموزش‌های پیشرفته‌تر برای شناسایی و ردیابی شناورهای شوروی در پایگاه پانساکولای فلوریدا باقی‌ماند. در هنگام تحویل به ایران ، این هواپیماها از شماره 256-5 تا 261-5 شماره گذاری شده بودند و یکی از آنها در نمایشگاه هوایی پاریس به نمایش گذاشته شد. با رسیدن اولین سه فروند P3-F به ایران تعداد سورتی پروازهای گشتی نیروی دریایی آمریکا از 18 سورتی در ماه به 8 سورتی در ماه کاهش یافت . با رسیدن سه فروند هواپیمای باقی‌مانده به ایران و انجام روزانه دو سورتی پرواز گشتی بر فراز خلیج فارس ، تنگه هرمز و دریای عمان ، گردان 91 ضد دریایی در فوریه 1976 به صورت کامل به حالت عملیاتی درآمد. نیروی هوایی شاهنشاهی ایران از کمپانی لاکهید برای تغییرات بر روی P3-F ها جهت حمل موشک‌های هوا به سطح AGM85A هارپون درخواستی ارائه نمود و قرارداد مربوطه در 1978 به امضاء رسید. P3-F(5-8702,cn6002) به شرکت لاکهید برای نصب سیستم کنترل آتش هارپون AN/AWG19 پس فرستاده شد و این هواپیما دقیقا قبل از وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، به همراه 18 فروند موشک AGM85A هارپون به ایران بازگشت. اما ارتقاء 5 فروند هواپیمای دیگر به سطح P3C-II و ارتقاء دو فروند به سیستم‌های ElINT/SIGNIT تحت پروژه IBEX و خرید 12 فروند P3 دیگر ، پس از وقوع انقلاب اسلامی ملغی گردید. هواپیمای شماره 8701 که تنها هواپیمای فاقد چراغ های جستجوی AN/AVQ2C می‌باشد. پس از انقلاب نیروی هوایی شاهنشاهی به نیروی هوایی جمهوری اسلامی تغییر یافت و در ماه می 1979 گردان P3F از بندر عباس به شیراز منتقل گشت. در حالی که توانایی رزمی ارتش کاهش یافته بود ، تعداد پرواز‌های P3-F نیز به تعداد 2 سورتی در هر هفته کاهش یافت. ششمین P3-F‌ایران به شماره 8706-5 – بمب های سقوط آزاد و لانچرهای مربوطه در جلوی هواپیما ، چیده شده است. ( عکاس : بابک تقوی) جنگ ایران و عراق در شروع جنگ ایران و عراق در سپتامبر 1980 ، گردان 71 ضد سطحی به پایگاه‌های چابهار و کرمان گسترش یافت. در ماه اول جنگ روزانه یک سورتی پرواز گشتی بر فراز خلیج فارس و تنگه هرمزتا دریای عمان به مدت زمان تقریبی 4 ساعت توسط P3-F ها انجام می شد. به خاطر تصفیه‌های بعد از انقلاب ، بسیاری از متخصصین و تکنسین‌ها از ارتش اخراج شده‌بودند و بیشتر سیستم‌های ASW بخصوص رادارهای پالس داپلر AN/APS153 ، رادارهای AN/ASQ-10A MAD و رادارهای AN/APN234 غیر عملیاتی شده‌بودند. هواپیماهای P3-F به شناسایی و ردیابی شناورهای نظامی و تجاری با استفاده از دوربین‌های KA-74A ادامه می دادند اما تعداد پرواز به 4 سورتی در هفته کاهش یافت . در سال 1983 هواپیماهای P3-F نیاز به اورهال پیدا کردند و تعداد P3-F های عملیاتی به سه فروند کاهش یافته بود . برای پوشاندن این مسئله ، شماره سریال هواپیما‌ها هر هفته تعویض می‌شدند . در فوریه 1985 هواپیمای شماره 5-8702 که تنها هواپیمای مجهز به رادار عملیاتی AWG-19 بود در حال لندینگ در پایگاه شیراز سقوط کرد و تمامی کروی پروازی آن به شهادت رسیدند. هواپیمای P3-F در حال گشت شناسایی بر فراز تنگه هرمز در سال 1994- چراغ‌های جستجوی AN/AVQ2C در زیر بال مشخص است ( عکس: نیروی دریای آمریکا) بین تاریخ جولای 1985 تا اکتبر 1986 ناوگان P3-F ایران به دلیل نیاز به اورهال زمین گیر شد و هواپیماهای C130 گردان 7 مستقل ترابری وظیفه گشت دریایی را انجام می دادند. اولین P3-F که توسط شرکت صنایع هواپیمایی ایران اورهال شد ، هواپیمای به شماره 8701-5 بود که بعدها با 10 شماره سریال مختلف در طول جنگ نفت کش ها پرواز نمود. هواپیمای اورهال شده بعدی ، هواپیمای به شماره 8703-5 بود که با کانابلایز نمودن قطعات از سه هواپیمای دیگر اورهال شده و به گردان 71 فرستاده شد. ناوگان P3-F های ایران در طول هشت سال جنگ ایران و عراق ، تعداد 2955 سورتی پرواز به مدت 10367 ساعت برای حفاظت از جریان صدور نفت ایران انجام دادند. دوران پس از جنگ در سال 1990 نیروی هوایی ایران تعداد سه فروند P3 عملیاتی و یک فروند به عنوان هواپیمای رزرو در اختیار داشت و هواپیمای پنجم تحت برنامه دپو تعمیر و نگهداری قرارداشت. ناوگان P3 ها وارد قرن جدید می‌شد بدون اینکه ارتقاء و مدرن سازی را تجربه کرده باشدو تا سال 2006 تنها دو فروند P3-F عملیاتی باقی‌ماند که شماره‌های 8704-5 و 8705-5 بودند که آنها هم هیچ‌یک از رادارهای هواشناسی و تجهیزات ASW و ردگیریشان عملیاتی نبود. نیروی هوایی ایران تنها قادر به انجام هفته‌ای 4 پرواز 4 ساعته بر فراز خلیج فارس با کرویی که از دوربین‌های دستی برای فیلم برداری و عکس برداری استفاده می‌نمودند بود. برای یک دوره کوتاه زمانی در سال 2009 هواپیماهای 8701-5 ، 8705-5 و 8706-5 هر سه با هم عملیاتی بودند. عکس در پایگاه شیراز ( عکاس : امیر تومانی) در سال 2007 ستاد نیروی هوایی ارتش برای احیای ناوگان P3-F خود برنامه‌ریزی نمود و در سال 2008 هواپیمای 8706-5 مجهز به بیشتر تجهیزات ASW و دوربین‌های قدیمی KA-74A تعمیر و مرمت شده به خط پرواز بازگشت. اورهال هواپیماهای 8705-5 و 8704-5 که هر دو از سال 2004 زمین گیر بودند در سال های 2007 و 2008 در شیراز آغاز شد .بعد از دو سال هواپیمای 705 در مارچ 2010 و یک سال بعد در نیمه 2011 هواپیمای 704 به خط پرواز بازگشتند. هواپیمای P3-F به شماره 8704-5 که از سال 2004 به دلیل کمبود قطعه زمین‌گیر شده بود و سه سال بعد اورهال آن آغاز شد و این هواپیما ، اولین هواپیمایی بود که بعد از انقلاب اسلامی قادر به عملیات کامل شد. اورهال این هواپیما در حدود 22 ماه بود که پس از گذشت 10 ماه به مرحله تست پروازی رسید . به دلیل کمبود قطعات اصلی ، بسیاری از قطعات با مهندسی معکوس در صنایع داخلی ساخته شد . این عکس مربوط به اولین پرواز چک ، پس از اورهال در فوریه 2011 می‌باشد( عکاس: بابک تقوی) معاونت عملیات نیروی هوایی دستور داد تا ناوگان P3-F ، تجهیزات زمینی مربوطه به همراه کلیه نفرات فنی و پروازی دوباره به پایگاه بندرعباس منتقل گردند . گردانP3ها به نام گردان ضد سطحی 91 تغییر نام یافت و شروع به پروازهای روزانه برای حمایت نیروی دریایی در خلیج فارس و دریای عمان نمود. امروزه این گردان روزانه تعداد دو سورتی پرواز گشتی یکی در صبح و یکی در بعد از ظهر بر فراز آب‌های خلیج فارس و دریای عمان انجام می دهد. لندینگ P3-F پس از پرواز چهار ساعته بر فراز خلیج فارس و تنگه هرمز در یک روز سرد زمستانی در سال 2010 ( عکاس بابک تقوی) هواپیماهای اوریون امروز با گردان 91 شکاری تاکتیکی فانتوم E مجهز به موشک های ضد کشتی کروز C-802 و C-704 همکاری نزدیکی دارند. معمولا یکی از P3-F ها به پایگاه دهم شکاری چابهار و یک فروند نیز به جزیره کیش برای تحت نظر گرفتن تحرکات ناوگان اتمی آمریکا در خلیج فارس و دریای عمان گسترش می یابند. در جولای گذشته نیز پایگاه بند عباس اقدام به گسترش تعداد 5 فروند فانتوم E یک فروند P3-F به شماره 8704-5 به پایگاه شیراز برای شرکت در تمرینات مشترک به همراه هواپیمای سوخو 24 گردان 72 شیراز نمود. این P3-F در شیراز باقی خواهد ماند تا برنامه ارتقایی که در سال 2011 به دلیل کمبود بودجه لغو گردیده بود* ، بر روی آن انجام گردد. آخرین کار هواپیماهای P3-F شرکت در مانور فداییان آسمان ولایت 5 که در نوامبر در بندر عباس بود که این هواپیماها به عنوان هواپیمای شناسایی در همکاری با فانتوم‌های مجهز به موشک‌های C-802 ایفای نقش نمودند. حس‌گرمغناطیسی غیر متعارف AN/ASQ81 نصب شده بر هواپیمای 8704-5 . در می 2011 این حس گر با موفقیت تست شد و توانست زیر دریایی کلاس غدیر را در تنگه هرمز ردیابی نماید( عکاس: بابک تقوی) *ارتقاء متروکه : در سال 2011 برنامه‌ای برای مدرن سازی و ارتقاء هر پنج فروند هواپیماهای P3-F در شرکت صنایع هواپیمایی ایران کلید خورد که مطابق با این برنامه قرار بود این هواپیماها به رادیو‌های U/VHF جدید ، سیستم‌های ناوبری جدید ( GPS ، ناوبری برد بلند ، ناوبری تاکتیکی هوایی ، آلات دقیق فرود) ، رادارهای هواشناسی جدید ، پنل‌های LCD‌به جای پنل‌های آنالوگ قدیمی در کاکپیت هواپیما و همچنین ارتقاء هواپیما ، برای حمل یک موشک کروز چینی نامشخص مجهز گردند. در این راستا هواپیمای شماره 8705-5 به تهران و شرکت صنایع هواپیمایی ایران پرواز نمود اما به دلیل عدم توافق بر هزینه‌های این ارتقاء، امضاء این قرارداد محقق نگردید . هزینه برآوردی برای ارتقاء دو فروند هواپیما به علاوه اورهال سه فروند دیگر در یک بازه زمانی هشت ساله در حدود 13 میلیون دلار بود که به دلیل نداشتن بودجه لازم در اختیار نیروی هوایی ارتش ، این قرارداد لغو و هواپیمای مذکور به پایگاه مربوطه بازگشت. منبع
  3. Arash

    نبرد تکاوران در خرمشهر

    [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/01~11.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_01~11.jpg[/img][/url][/center] [color=#0000ff]مرکز آموزش تکاوری منجیل، استاد سلاح سنگین 106 ناوسروان شهید محمد رضا مرادی در کنار فرمانده پشتیبانی گردان یکم تیمسار دریادار سارنگ ، بعضی از بومیان خرمشهر این پهلوان را به خوبی می شناسند...[/color] دفاعی جانانه از شلمچه... ناوبان محمد رضا مرادی: شلمچه، منطقه فوق العاده حساسیه خاطرم هست همیشه استادان داخل دوره هایی که سپری میکردیم به ما گوشزد میکردن جنگیدن داخل این منطقه رو... خمپاره... حمید بیسیم رو بده ، گرز گرز ...دماوند گرز گرز ...دماوند ناخدا سارنگ: دماوند صحبت میکنه به گوشم ناوبان محمد رضا مرادی: ما به سمت پاسگاه شلمچه داریم پیشروی میکنیم قربان درگیری ها اطراف پاسگاه های مرزی بسیار شدیده ما میریم به سمت پاسگاه شلمچه محور اصلی ورود از اونجاست سعی می کنیم نزدیکای پاسگاه موضع بگیریم و اجرای آتش کنیم ... به گوشم ناخدا سارنگ: موفق باشی پسر محمد جان نشون بده استاد مرکز آموزش تکاوری چیه و کیه؟ ناوبان مرادی : اطاعت قربان نزدیکای پاسگاه شلمچه هستیم از زمین آسمون آتیش می باره خدای من مگه میشه انقدر تانک و نفر بر رو یک جا و در منطقه به وسعت شلمچه جمع کرد . حمید همین جا خوبه موضع میگیریم . من میرم سمت پاسگاه ببینم بچه ها در چه حالن مهناوی دوم حمید دهبزرگی : آقا رضا کلاه خودت ناوبان مرادی: نه این بهتره ... حمید این کلاه سبز تکاوری وقتی سرمه احساس قدرت میکنم هیچ تیرو فشنگی بهش کارساز نیست یادت رفته چقدر برای سر کردنش زحمت کشیدیم. بچه هارو جمع کن حالت آتش بگیرید من الان میام مهناوی دوم دهبزرگی : روی چشم آقا رضا ... خدا حفظت کنه دلاور از داخل ماشین چند ثانیه ای محو خیزش های استادم شدم ورزیدگی آقا رضا زبانزد بود یک نظامی و کلاه سبز تمام عیار آنقدر در کار با تفنگ 106 مهارت داشت که به دلیل همین مهارت برای همه بچه های سلاح سنگین شناخته شده بود از ماشین پاین اومدم و در جایی مناسب حالت آتش گرفته تا برای شلیک اولین گلوله آماده شویم به محض شلیک باید جای خودمون رو عوض میکردیم بچه ها رو توجیه کردم و ژ3 کماندییم رو دستم گرفتم و کلاه خود به سر منتظر موندیم تا فرمانده بیاد . ناوبان مردای: سلام جناب سروان من تکاور مرادی هستم در چه حالید ؟ سروان ژاندارمری: میبینی که بیشتر از این نمیشه مقاومت کرد باید بریم عقب تلفاتمون زیاده ... بیا پایین ... سرباز غلامی جناح راست رو پوشش بده ... آماده ای تکاور میریم سنگر جلویی ... ناوبان مرادی : بله قربان سروان ژاندارمری : بشین اونجا رو ببین بیشترین اذیت و آزار از اون ناحیه سنگر بندی شدست تانکاشون رو نگاه کن آماده ان از روی پاسگاه رد بشن ناوبان مرادی : غلط کردن گردنشون خرد می کنیم به امید خدا ... جناب سروان بچه های تکاور کجا هستن ؟ سروان ژاندارمی : خدا حفظتون کنه دلاورا اونها دارن از جنوب شرقی ما دفاع می کنن به همراه بچه های دژ و ژاندارمری در امتداد مرز پخشن و نفس عراقی ها رو گرفتن... تکاور ؟ ناوبان مردای : بله قربان سروان ژاندارمی : اجازه میدی بازوت رو ببوسم ؟ این منطقه حوزه انتظامی منه و من بهترین نفراتم رواز دست دادم و الان پیکر هاشون داخل اتاق فرماندهی ولی حفظش کردم ازت میخام مردونه بجنگی ... ناوبان مرادی : جناب سروان تکاورا تا الان چطور مبارزه کردن ؟ سروان ژاندارمری: مردونه ناوبان مرادی : ما کلاه سبز ها همه با هم برادریم از یک جنسیم... نفسشون رو با 106 میگیرم دوان دوان به سنگر قبلی و بعد به موضع نیرو های خودم رسیدم بچه آمادس ؟ ... مهناوی دوم دهبزرگی : بله قربان ناوبان مرادی : حمید خودت بمون ، بقیه با تجهیزات کامل برن کمک ژاندارما حمید بریم ... وایسا پسر جناح راسته ... آماده ای 10تفنگ من ، دوست دارم صدای غرشت همه جا رو پر کنه رفیق ،هدف ، تانک مقابل ... نشونه گیری کردم و با تمام وجود فریاد زدم آتش... مهناوی دوم دهبزرگی : زدینش قربان ناوبان مردای : میریم جناح جنوب شرقی .... حمید بپر پایین گلوله گذاری ، پسر زود باش لولش رو گرفته سمت ما مهناوی دوم دهبزرگی: رفت آقا رضا ناوبان مرادی: دارمش، آتش... *** [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/02~12.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_02~12.jpg[/img][/url][/center] شلمچه با ما ... ناخدا سوم تکاور محبوبی : سنگرای هلالی روبه رو ، تک تیر انداز دوشکا چی رو خفه کن ... تک تیر انداز : بله قربان ناخدا سوم محبوبی : شاهین شاهین ... دژ آقا جون دیگه نمیشه مقاومت کرد با ژ3 وایسادیم جلو تی 55 ... پس این توپخانه کجا رو میزنه ، به گوشم دژ صحبت میکنه مقاومت کنید نیرو ها به شدت داخل محور های دیگه درگیرن فعلا آتش توپخانه ای موجود نیست ناخدا سوم محبوبی: توپخانه عراق زمین گیرمون کرده چرا مقابل به مثل نمیشه دژ خمپاره... به گوشم ... دژ ... دژ... ای به خشکی شانس اینم از بیسیم ، کریم من بیسیم ندارم ترکش خورده ، بچه ها آتش پشتیبانیم فعلا نداریم مقاومت کنید تا چند ساعت دیگه توپخانه خودی اعمال آتش میکنه ، خدای من خودت کمک کن آتشی در کار نیست . *** [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/03~11.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_03~11.jpg[/img][/url][/center] ناخدا یکم تکاور هوشنگ صمدی : ضربلیان نیرو های داوطلب چی شد ؟ ناخدا ضربلیان : قربان تعدادشون زیاده داریم سازماندهی شون می کنیم ناخدا یکم صمدی : سعی کن اون هایی رو اول جذب کنی که خدمت رفتن آموزش های اولیه رو بهشون بده و تقسیم بندیشون کن داخل گروه های تکاوری ما بقی اموزش ها مثل کار با آر پی جی 7 رو باید داخل میدان نبرد ببینن گروهای آر پی جی سه نفره باشن یکی تکاور و دو نفر داوطلب ... ناخدا ضربلیان : بله قربان خیلی مشتاق هستن بعضی هاشون با چاقو میخوان برن جلو ناخدا یکم صمدی : ضربلیان باید کمبود ها از طریق همین نیرو ها جبران بشه نباید کسی خودش رو الکی به کشتن بده حواست رو جمع کن اول آموزش های رزم مقدماتی رو ببینن بعد وارد گرو های تکاوری بشن اگر لباس اضافه هم داریم بهشون بده میخام با تکاورا یکی بشن مفهومه ؟ ناخدا ضربلیان : بله قربان ناخدا یکم صمدی : چند قبضه آر پی جی 7 داریم ناخدا ضربلیان : 8 قبضه ناخدا یکم صمدی : عجب ، درخواست میکنم از بوشهر 200 قبضه آر پی جی بیاد گروه های شکار رو راه بنداز از شلمچه خبرای خوبی مخابره نمیشه فکر می کنم رویارویی با تانک ها رو در پیش رو داریم افراد به خوبی کار با این سلاح رو آموزش ببینن باید بریم محور شلمچه دوست دارم افراد فرماندشون رو کنار خودشون ببینن.... ناخدا ضربلیان : بله قربان .... *** ناوبان مرادی : جنگ برای بر هم زدن همه قانون ها به وجود آمده ولی درون خودش قانون های تعریف نشده بسیاری داره ... نزدیکای ساعت 6:30 دقیقه غروب که میشه عملا میان طرفین اتش بس برقرار میشه نبرد های تا به اینجا خیلی سنگینه اما بچه ها هم خوب مقاومت کردن . مریم قشنگم الان سه روزی هست که بابا داره داخل شلمچه میجنگه میدونی دل بابا خیلی گرفته دارم برات نامه مینوسیم . میدونم الان نمیتونی نامه بابا رو بخونی ولی برات مینوسیم ... این رو بدون بابا داره میجنگه که تو با چشمای قشنگت بتونی همه چیزای قشنگ ایران رو ببینی بدون هیچ مزاحمی ... مهناوی یکم دهبزرگی : اقا رضا آب ، کریم اورده ناوبان مرادی : حمید فردا سمت مرز رو باید بیشتر پوشش بدیم پاسگاه های خین ، مومنی ، حدود خیلی زیر فشارن هرچند که واقعا پاسگاه شلمچه مردونه واساده ولی امروز کشیدن عقب خیلی فشار دارن میارن ... مهناوی دوم دهبزرگی : دارمش آقا رضا راستی داری نامه مینوسی ؟ برای کی ؟ ناوبان مرادی : اره ،برای دخترم آخه خیلی بابایی الان نمیتونه نامه هام رو بخونه ولی نمیدونم چرا فکر میکنم یه روزی میرسه که از پدر فقط همین نامه ها براش میمونه ... مهناوی دوم دهبزرگی : این حرفا چیه تا امشب سه روزی هست نفسشون رو گرفتیم به امید خدا فردا هم زمینگیرشون میکنیم ناوبان مرادی : آره کاری میکنیم که 4 مهر ماه همیشه تو ذهنشون بمونه فردا با بچه های ژاندارم و تکاور کمرشون رو خرد میکنیم ... پایان قسمت ششم ادامه دارد ...
  4. Arash

    اشباح تاریخ

    [quote name='Maldini' timestamp='1390158105' post='360391'] امیدوارم یه شیرپاک خورده ای برای خرمشهر و ابادان و مناطق عملیاتی خودمون هم از این کارا بکنه تا شاید بعضی از این جوونهای -فیسبوکی- وی پی انی عینک ریبنی دوسیب نعنایی هموطن به خودشون بیان [/quote] مگه خرمشهر و آبادان دوباره بازسازی شدن اکثر مناطق با زمان جنگ فرقی نکرده
  5. Arash

    خاطراتی از هوانیروز در جنگ

    شهید جواد عرفانیان به همراه دوست عزیزش شهید امیر قنبر زاده [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/da56319a7459.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_da56319a7459.jpg[/img][/url][/center]
  6. [quote name='cheka' timestamp='1390067000' post='360144'] چنین داستانی برای قبرس هم در سال 1997 بوجود امده بود [/quote] شرایط ایران با قبرس بسیار متفاوت است
  7. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_1389864717.jpg[/img] این دومیه قشنگ معلومه الان بهشته ( البته احتمالا آدرس رو اشتباهی رفته و جای حوری چیز دیگه گیرش اومده )
  8. [quote name='arash666' timestamp='1387633346' post='354965'] دو فروند هستند که اولی که سالم هست میشینه تا اگر اونی که مشکل داره موقهع فرود اتفاقی براش بیفته قبل اش فرود اومده باشه پس اولی میشینه و دومی که دچار نقص فنی هست میاد بشینه که حادثه میده ( اتفاقا بنا بر فیلمی که شما گذاشتید صانحه به خاطر سهل انگاری خلبان نبود ) سرعت بالای هواپیما در هنگام فرود نسبت به هواپیمای اول کاملا مشهود بود که احتمالا به خاطر مشکلی که موتور داشته این اتفاق افتاده [/quote] نقل قول از جناب سرهنگ مازندرانی [quote] اگر در فیلم هم با کمی دقت توجه بفرمائید، بغیر از Contrail یا دود سیاهرنگ معمولی که اغلب هواپیماها روسی در هنگام بلند شدن و نشستن از خود باقی می گذارند، تقریبا" در نزدیکی Short Final هواپیما با مشکل از دست دادن هیدرولیک مواجه شده و با نشت مایع هیدرولیک به داخل موتور و سوختن آن ایجاد دود سفید رنگ می نماید و بلافاصله کنترول فرامین هواپیما سخت شده و با بروز پدیده "PIO" یا همان Pilot Induced Oscillation کنترول هواپیما از دست خلبان خارج شده و درحین لندینگ با چند بار Bouncing بر روی باند بعلت عدم وجود نیروی هیدرولیک کافی در پشت فرامین کنترول سطوح پروازی، در نهایت دماغه هواپیما با باند برخورد و هواپیما به آتش کشیده می شود. [/quote]
  9. Arash

    نبرد تکاوران در خرمشهر

    [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/01~9.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_01~9.jpg[/img][/url] [/center] نبرد تکاوران در خرمشهر ( قسمت پنجم ... ما خواهیم ایستاد ) به لوله تفنگ 106 نگاهی انداختم بی اختیار دستم به سمت لوله رفت و لمسش کردم سرد سرد بود کمی نگاهش کردم و با خود گفتم رفیق، بدجوری باید از شرمندگی عراقی ها دربیایم من و تو ... دیگه دوست ندارم وقتی لمست کردم سرد باشی دوست دارم وقتی دستم لمست کرد دستم بسوزه ...دستی به سر و روش کشیدم و سرم رو بهش چسبوندم و بی اختیار به یاد دورانی که باهم تا به حال سپری کرده بودیم افتادم ، دوره های سخت سلاح سنگین درمنجیل و انگلستان ... انگار همین دیروز بود که از درب خانه پدری درمحله مجیدیه راه افتادم و رفتم برای ملوانی نیروی دریایی و بعد گزینش شدم برای واحد نوپای تکاوران نیرو دریایی... بعد از طی دوره 36 هفته ای کلاه سبزی با تو کار کردن خیلی بیشتراز تخصص های دیگر برایم لذت بخش بود ... حالا من و تو اینجاییم رفیق، من استاد سلاح سنگین 106 مرکز آموزش تکاوری و تو تفنگ 106... حالا وقتشه نشون بدیم به همه که چه قدرتی داریم . ناوبان محمد صفا: مرادی جان خلوت کردی ناوبان محمد رضا مرادی: آره نمیدونم چرا یکدفعه احساس کردم تفنگ 106 جون گرفته و میتونم باهاش صحبت کنم ناوبان محمد صفا: اشکالی نداره همه خلوت کردن با خودشون *** ناخدا ضربلیان: شاهین شاهین ...گرز... شاهین شاهین ...گرز... *** ناوبن محمد رضا مرادی: بیسیمه ، گرز گرز ...شاهین گرز گرز...شاهین به گوشم شاهین ناخدا ضربلیان: سریعا خودت رو برسون به جیپ فرماندهی ناوبان محمد رضا مرادی: اطاعت محمد از فرماندهی بود، من میرم بچه ها مراقب اطراف باشید *** [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/02~10.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_02~10.jpg[/img][/url][/center] ناخدا صمدی: خوب رضا هم اومد گوش کنید عزیزان من از اینجا به بعد باید دقت کنید مطمئنا ستون پنجم تا حالا موضع گیری ما رو در منطقه به گوش دشمن رسونده باید با احتیاط وارد عمل بشیم جای هیچ گونه ریسکی نیست . فرماندهان گوش کنید، ابتدا لازمه گروه های شناسایی تشکیل بشن، گروه های 5 الی 4 نفره... باید مسیر های مختلفی برای ورود به شهر انتخاب کنیم ناخدا ضربلیان ... ناخدا ضربلیان: بله قربان... ناخدا صمدی: تشکیل گروه ها با شما، دقت کن و نیرو هات روکاملا توجیه کن، حداقل 4 یا 5 مسیر برای ورود به شهر باید داشته باشیم نیرو های تحت امرت رو به خوبی توجیه بکن که مسیر ها امن و در ضمن کمی خلوت باشد . ناخدا ضربلیان: قربان تعدد مسیر برای چیه ؟ ناخدا صمدی: نباید یکدفعه وارد شهربشویم بعدش هم ستون، ستون طویلی است از چند مسیر کم کم وارد شویم بهتر است اگر احیانا از طریق دشمن شناسایی شدیم و زیر آتش قرار گرفتیم تعدد مسیر موجب میشه کمتر تلفات بدهیم ...فرماندهان گروهان ها توجه کنند محل استقرار گروهان یکم... ناوبان مرادی: کمی به صورت های استتار شده با کرم ناخدا ضربلیان افسر عملیات گردان ، دوست بسیار خوبم ناخدا سارنگ فرمانده پشتیبانی گروهان های رزمی گردان و دیگر دوستان نگاهی انداختم همگی محکم و با اراده گوش به فرمان ناخدا صمدی بودند . ناخدا صمدی: ضربلیان با هم میریم ستاد اروند باید گزارش استقرار داده شود هماهنگی های لازم رو انجام بده...گروه های شناسایی تا 5 دقیقه دیگر آماده اعزام به ماموریت باشند . بله قربان ... یاران من به امید موفقیت کامل مرخص هستید ... *** [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/03~9.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_03~9.jpg[/img][/url][/center] ناوسروان شهید محمد رضا مرادی را بر روی ناو مشاهده میفرمایید ... ناوبان مرادی: دوان دوان به سمت جیپ و گروهم رفتم کنار جیپ نشسته و به دوستان گفتم بچه ها شروع شد خودتون رو آماده کنید پلاکم رو از یقه ام درآوردم و بوسیدم و از دور نگاهم به ناخدا ضربلیان افتاد که دوان دوان در کنار ناو سروان یزدان پناه، پناه قرار گرفت ... ناو استوار اکبر ساحلی: جناب مرادی بله... [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/04~8.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_04~8.jpg[/img][/url][/center] تیمسار دریادار تکاور حسین سارنگ ایشان از پهلوانان به نام نبرد خرمشهر می باشند که در فروردین سال گذشته به یلان تکاور شهید پیوستند ناخدا سارنگ پشته بیسیم هستند ناوبان مرادی: گرز ...دماوند به گوشم .... *** ناخدا ضربلیان : یزدان پناه جان گروه های شناسایی رو تعیین کن هرچه سریعتر مسیر های ورودی به شهر تعیین و تا هوا کامل روشن نشده ستاد گردان رو در محلی امن در شهر مشخص کن با بیسیم با هم در ارتباط هستیم ناوسروان یزدان پناه : بله قربان *** ناخدا ضربلیان: جناب ناخدا ماموریت ابلاغ شد، یزدان پناه راهی ماموریته ... ناخدا صمدی: بشین باید سریعا بریم ستاد اروند... *** ناوسروان یزدان پناه : بچه ها آروم... مسیر ها نشونه گذاری بشه... محمد شما اینجا مراقب اوضاع باش من میرم سمت مسجد... ناو استوار محمود میرزا حسینی : بله قربان ... ناوسروان یزدان پناه : محمود از سمت جنوبی کوچه وارد شو من سمت شمالش رو دارم ... ناو استوار محمود میرزا حسینی: یزدان خونه ی نبش کوچه فکر می کنم مناسبه آره خوبه میریم داخل خونه ... خبری نیست محمود جان گروه رو بیار .... بله قربان ... ناوسروان یزدان پناه: خوب فکر می کنم مناسبه برای ستاد گردان دو طبقه و جاداره مکانش هم خوبه بر می گردیم بچه ها دقت کنید دوباره به نشانه گذاری ها توجه کنید چیزی اشتباه نشه ... *** سرباز: بفرمایید قربان ... ناخدا صمدی: من فرمانده گرادن یکم تکاور هستم جناب سرهنگ تشریف دارن سرباز : بله قربان بفرمایید ناخدا صمدی : جناب سرهنگ ناخدا یکم تکاور صمدی هستم جناب سرهنگ : سلام ناخدا خواهش میکنیم بفرمایید ، استقرار گردان به کجا رسید ناخدا؟ نقشه رو ملاحظه فرمایید اوضاع منطقه بسیار بحرانی است در منطقه شلمچه درگیری های عظیمی رخ داده و نیرویی سازمان یافته ای فعلا در اختیار نیست ناخدا باید شلمچه حفظ بشه تا نیرو ها ی کمکی به مواضع خودشون برسند . ناخدا صمدی: بله کار استقرار گردان در حال انجام شدن است مطمئن باشید جناب سرهنگ ما تا آخرین نفس در خرمشهر و اطراف آن خواهیم جنگید ... جناب سرهنگ : مطمئنا همین طوره موفق باشید ... *** [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/05~7.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_05~7.jpg[/img][/url][/center] ناخدا یکم تکاور کریم رستگار، اولین نفر از سمت چپ، ایشان از پهلوانان میدان نبرد خرمشهر می باشند در کسوت معاونت گردان یکم تکاوران بوشهر ناخدا کریم رستگار : ناوبان مرادی نیرو هات رو حرکت بده از مسیر آلفا که در روی نقشه علامت گذاری شده با احتیاط به مقر خودتان وارد شوید در داخل شهر ناوبان مردای : بله قربان ... راه افتادیم و از مسیر آلفا خیلی با احتیاط وارد خرمشهر شدیم ستاد گردان چند کوچه ای به سمت جنوب با مسجد جامع فاصله دارد یک ساختمان دو طبقه که طبقه اول آن فضای مناسب برای برپایی بیسیم ها و وسایل مورد نیاز ستاد را دارا می باشد . اکبر به سمت راست ... گرز گرز ...دماوند دماوند ...گرز دماوند ما مستقر شدیم ... ساعت حدود 9 صبح است و ما در مقر تعیین شده بر روی نقشه موضع گرفته ایم همرزمان من نم نم وارد شهر شده اند مردم نیز که از ورود ما به شهر مطلع شده اند به استقبال آمده اند . اکبر جان مراقب اطراف باش من یه سر گوشی آب بدم ببینم چه خبره؟ ناخدا کریم رستگار: ناوبان مردای بله قربان ... سریعا خودت رو به محور شلمچه برسون پسر نیرو های ژاندارمری و همرزمامون درگیر هستن احتیاج به پشتیبانی دارند . بله قربان ... حالا وقتشه بچها... 5 دقیقه وقت داریم راه بیفتیم... مهناوی دوم دهبزرگی : بله قربان... ناوبان محمد رضا مرادی: نقشه رو از داخل جیپ برداشتم و نگاهی به منطقه شلمچه انداختم ... هیاهویی اونجا برپاست ... مهناوی دوم دهبزرگی: آقا رضا همه آماده اند ... ناوبان دوم محمد رضا مردای : بسیار خوب پیش به سوی شلمچه... *** ناخدا صمدی: ستاد اینجاست ؟ نه خوبه ...سریعا بیسیم ها مستقر و ارتباط با یگان ها برقرار شود . ناخدا ضربلیان فرماندهان رو به ستاد دعوت کن ... ناخدا ضربلیان: بله قربان ... ناخدا صمدی:کریم جان چه خبر؟ قربان یک واحد رو فرستادم به شلمچه به فرماندهی ناوبان مردای ... ارتباط با یگان مربوطه برقراره؟ بله قربان با هم در ارتباط هستیم و اتاق بیسیم ستاد کاملا روی پاست... خوبه کریم جان ... فرماندهان رو جمع کن باید جلسه فرماندهی در اسرع وقت تشکیل شود ... ناخدا کریم رستگار : بله قربان... نا خدا صمدی : عزیزان من وقتی نداریم همین الان ناخدا رستگار از درگیری های سنگین در محور مرزی شلمچه خبر داده اند هم اکنون یک واحد از همرزمانتان در شلمچه درگیر هستند سریعا تیم های شناسایی دور افق رو تشکیل داده تا از تعداد نفرات دشمن ، تجهیزات ، راه های ارتباطی منطقه، مناطق صعب العبورو ... اطلاعات کافی رو داشته باشیم. بنا به گزارشات موجود در ستاد اروند عراق با تیپ 26 زرهی ، تیپ 6 زرهی که دارای گردانی است ورزیده تحت عنوان الحسن ، گردان یکم کماندویی از تیپ 32 نیرو مخصوص و گردان نهم از تیپ 33 نیرو مخصوص از محور شلمچه پل نو و نیرو هایی دیگردر نقاط در امتداد مرز وارد شده است طرح من با توجه به عده کم تنها دفاع متحرک است یعنی مبنای اقدامات ما باید جنگ های چریکی ، تک های شبانه و کمین باشد در منطقه ای به وسعت خرمشهر در غیر این صورت نمیتوانیم از نقاط تعیین شده دفاع کنیم مد نظر داشته باشید پشت تمامی این نیرو ها لشگرهای طلایی ارتش عراق ، لشگر 5 زرهی و لشگر زبده 3 زرهی است . عزیزان من باید با چنگ دندان شهر حفظ شود امید من و همه فرماندهان نظامی هم اکنون به کلاه سبز هاست... پایان قسمت پنجم ادامه دارد...
  10. Arash

    نبرد تکاوران در خرمشهر

    [quote name='sarbazirani' timestamp='1389690136' post='359303'] با سلام و تشکر از این تاپیک بسیار زیبا که در مورد یکی از بهترین واحد های ارتش کشور هستش میخواست بپرسم آیا اجازه دارم در مورد یکی از بهترینهای این عزیزان که در اینجا هم از اون یاد کرده اید یعنی [b]شهید دریابان تکاور محمد علی صفا[/b] که از نخبه های تکاوران بود مطالبی قرار بدم یا نه؟ [/quote] به قول دوستان نیکی و پرسش ؟!!
  11. [quote name='Nattan' timestamp='1389619023' post='359053'] بنده از دوست بسيار آگاه و با دانشم جناب[url="http://www.military.ir/forums/user/10744-bigdelimohamad9/"]bigdelimohamad9[/url] تشكر ميكنم. ايشان در اين تاپيك به نكات بسيار مهمي اشاره كردند و بنده در تمامي مواردي كه ايشان ذكر كردند با اين دوست ارجمند و با دانش هم راي و هم نظر هستم. خيلي چيزها از ايشان آموخهته‌ام و هميشه با دقت نوشته‌هاي ايشان را دنبال ميكنم زيرا بر خلاف بنده بسيار با دقت كامنتها را ميخوانند و با دقت بسياري هم پاسخ ميدهند. باز هم از اين دوست ارجمند و سرور گرامي و همچنين برادر گرامي جناب Kaftar و ديگر برادران سپاسگذاري ميكنم من به شما فرصت دادم اما متوجه اشتباهاتتان نشديد و البته برايم جالب است كه فاطر را مهندسي معكوس فينيكس ميدانيد. اگر اينقدر به خودتان مغرور نبوديد. اگر به دانش ديگران احترام ميگذاشتيد و اگر كمي... فقط كمي فروتني و حوصله به خرج ميداديد متوجه ميشديد كه چه اشتباهات فاحشي داريد. به عنوان برادر كوچكتر عرض ميكنم. لطفن با دقت نقل قولهايي كه كرديد را مطالعه بفرماييد. البته بنده ديگر اين تاپيك را ادامه نميدهم. شما اظهار نظر بنده را به خود گرفتيد چرا كه به خودتان شك داريد و ته دلتان به فرمايشات خود اطمينان نداريد و فقط براي ابراز مخالفت اين چيزها را عنوان نموديد. تا مرد سخن نگفته باشد... خداوند همه ما را بيامرزد [/quote] بله متاسفانه یا خوشبختانه تنها جایی از این تایپیک که یم حرف حساب زدید همین پست بود من فار ( سایدواندر ) رو با فکور ( فونیکس ) اشتباه گرفته بودام (از لحاظ اسمی با هم قاطی شده بودن ) برای همین وقتی گفتین از صاعقه شلیک بشه خیلی تعجب کردم ( فونیکس کجا اف 5 کجا ) که در این مورد ( تذکر دوباره شما که باعث شد بفهمم این دو موشک رو با هم قاطی کردم ) از شما ممنونم ، ولی فقط و فقط همین همین طور هم که خودتون فرمودین جناب بیگدلی در برابر حرف هایی که من زداند چند مثال عملی آورداند که من هم نظرم رو گفت ام ایشون من رو قانع نکرد احتمالا من هم ایشون رو قانع نکردام ( خودشون باید جواب بدن ) ولی بلاخره بحث علمی کرداند ولی شما شرع که میکنه چند پاراگراف انشا مینویسی که نه بار علمی داره و نه چیز دیگه و در پاراگراف آخر میای یه جمله میگی که تو همون کلی بحثه اتفاقا اگه به گفته های خودم شک داشتام حتی به خودم اجازه نمیدادم با شما بحث کنم از اونجا که مطمئن هستم دارم حرف میزنم کاملا برعکس شما که کلی انشا مینویسی ولی یه دلیل علمی برای مخالفت با حرف های من نمیاری ( برعکس حرف های جناب بیگدلی ) حالا اگه واقعا چیزی در چنته دارید به فرمایید حرف عملی بزنید نه شعار خدا انشالله شما را بیامرزد که خدا را هم مصادره کرده اید
  12. [quote] * قرار است تیمی از وزارت دفاع برای جایگزین S300 به روسیه برود وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو با اشاره به نقش کمیته دفاعی مجلس در معاهدات نظامی با کشورهای دیگر گفت: ما به صورت دائم با وزارت دفاع و ستاد کل نیروهای مسلح در تماس هستیم و این موضوعات را پیگیری می‌کنیم. کوثری ادامه داد: در همین راستا به همراه رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با سفیر ایران در روسیه دیدار داشتیم و در مورد سامانه جایگزین S300 صحبت کردیم، تیمی از وزارت دفاع رفته و قرار است مجددا نیز تیمی برود و صحبت کند و زمانی که وقت قرارداد شود، حتما از مجلس هم فردی خواهد رفت و در جریان قرار می گیرد. [/quote] یعنی کوتاه اومدن ؟!!
  13. [quote] داعش همونطور که از اسمش بر میاد (دولت اسلامی عراق و شام) دایعه ی تشکیل امارت شرعی یا اقامه ی خلافت در محدوده ی مورد نظر رو داشته بنابراین هیچ گروهی رو در محدوده ی مورد نظر به رسمیت نمی شناسه،سایر گروه های معارض رو هرچند سلفی وهابی وادار به بیعت با [color=#ff0000]امیر یا نماینده ی وی[/color] می کند. [/quote] حالا این امیر کیه ؟
  14. Arash

    قاهر F-313

    اگه قضیه این موتور خارجی رو قبول کنیم به نظر من بهترین گزینه و محتمل ترین گزینه موتور [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Eurofighter_Typhoon"]یورو فایتر[/url] هست که تنها کشوری عربی در حاشیه خلیج فارس که ما با اون رابطه خیلی خوبی داریم ( عمان ) از این هواپیما 12 فروند داره که میتونه محتمل ترین گزینه باشه [list] [*]Powerplant: 2 × Eurojet EJ200 afterburning turbofan [list] [*]Dry thrust: 60 kN (13,490 lbf) each [*]Thrust with afterburner: >90 kN (20,230 lbf) each [/list] [/list] که همینطور که میبینید هر کدون بدون پسوز 60 کیلو نیوتن و در حالت پس سوز 90 کیلو تراست تولید میکنند و اگر فرض شفق جدید با دو موتور رو هم قبول کنیم در صورت استفاده از این موتور بدون پس سوز به تراست 120 کیلو میرسه که عدد واقعا عالی هست
  15. حداکثر سرعت اش پایینه وگرنه خودروی خیلی خوبی میشد
  16. [quote] معلوم شد شناخت چندانی از فالکروم ندارید ! میگ-29 در همون مدل پایه قادر به حمل و پرتاب بمب های فاب-1000 و 500، راکت های اس-24 و موشک های مخوف خا-25 و خا-29 هست که برتری اونها بر آ.اس های فرانسوی کاملا مشهوده. مدل های پیشرفته تر فالکروم هم که تبدیل به یه مولتی رول تمام عیار شدن. [/quote] اون سه مورد اول که غیر هدایت شونده هستاند ، سابر هم میتونه اونها رو بندازه ( در صورت تقویت پالون برای 1000 ) اگه اون دو موشک هم درست باشه بسی دلخوشی برای ما که میگ کارای دیگه هم ازش بر میاد [quote] میراژ علاوه بر اینکه موتور ضعیف تری داره تک موتوره هست که این ضعف پیشرانش رو مضاعف می کنه. [/quote] کس گفته موتور میراژ ضعیف تره ؟ اون عددی که شما فرمودین برای دو موتور میگ هست پس موتور میراژ ضعیف تر نیست و قوی تره منتها قدرت موتور نسبی هست ضعیف تره وزن کمتری هم بلند میکنه ( برای وزن خودش مناسبه ) همونطور که قبلا هم گفت ام مهم میزان تراست موتور نیست و مهم میزان رانش به وزن هواپیماست که شما عدد مربوط به میراژ رو نذاشتین [quote] [color=#ff0000][b]تو کوزوو که نایت هاوک افسانه ای رو مفتضحانه پایین کشید ؟ [/b][/color] [/quote] خوبه یکی بیشتر نیفتاده این همه صاحب پیدا کرده تا اونجا که میدونم اون رو پدافند زد [quote] برای مقایسه آویونیک فالکروم و اف-1 همین بس که برد رادار N019 در برابر جنگنده های نسل سومی 150 کیلومتره در حالیکه بعید می دونم برد رادار میراژ به 80 کیلومتر برسه. [/quote] اگر فرض بگیریم شما درست میگید 150 کیلومتر برای چه سطح مقطع راداری منظور شما هست ( به نظرتون سطح مقطع راداری فانتوم و تایگر یکی هست ؟ ) ولی در مورد میراژ میدونم که توانایی کشف اهداف دریایی در محیط دریا ( با اون نویز زیادی که همین محیط تولید میکنه ) 80 کیلومتر هست برد هوا به هوا در محیطی که دریایی نباشه به مراتب بیشتر از این خواهد بود [quote] شليك شده براي شكار يك تورنادو از آذرخش و صاعقه شليك شده يا از تامكت. [/quote] احتمالا شما اصلا از وزن موشک فاطر خبر ندارین ( بر فرض مهندسی معکوس فینیکس ) اونوقت این آذرخش و صاعقه موشک فکور رو کدوم پایلون میخوان نصب کنند و اون رو شلیک کنند ( اصلا از ابعاد این موشک خبر دارین ؟ ) حالا گیریم مشکل پایلون و سوار شدن رو هواپیما حل شد با چه راداری میخوان اون رو شلیک کنند ؟ ( با راداری که بر کشف اش زیر 6 کیلومتر هست ؟ ) به خدا حرف های شما عجیب تر از حرف های منه [quote] اتفاقا فالکروم اصلا در جنگ افغانستان شرکت نداشته و تعداد پیروزی های قطعی و احتمالی اش خیلی بیشتر از این حرف هاست : در جنگ کویت 1 فروند بی-52، 1 فروند اف-111 و 2 فروند تورنادو بعد از داگ فایت با فالکروم های عراقی سرنگون شدن اما با وجود اینکه منابع عراقی و روسی حتی نوع سلاح به کار رفته در این شکارها رو هم اعلام کردن ولی امریکایی ها و انگلیسی ها حاضر به پذیرش شکست نشدن و سقوط جنگنده هاشون رو به نقص فنی و آتش خودی و رعد و برق و امثالهم نسبت دادن در جنگ گرجستان هم یک فروند هرمس-450 اسراییلی توسط فالکروم ساقط شد. ضمنا در جنگ 1999 کشمیر هم فالکون های پاکستانی چندین بار به محض مواجهه با فالکروم های هندی عقب کشیدن و از رو در رو شدن با اونها فرار کردن که این مساله تا مدت ها دستمایه تمسخر رسانه های هندی و روسی شده بود. [/quote] چرتکه که نمیندازه تازه من شنیدام 3 تا شاتل فضایی و 2 تا سفینه آدم فضایی و 4 تا موشک هسته ای رو هم زده ولی رو نکرد اند که ریا نشه ( در مورد آمار عراق هم جتاب death به نحو احسنت پاسخ داداند طبق گفته عراق ما کل 79 فرندی که تحویل گرفتیم رو عراق زده تازه 21 ای دیگه هم قرض گرفتیم که اون ها رو هم دوباره زده ) [quote] این آمار رو خود کمپانی میگ درباره مدل های پایه، یو.بی و اس.ای داده که مدل اس.ای فقط در تجهیزات الکترونیکی با مدل اولیه تفاوت داره. (آمار مدل اس.ام.تی ورای این حرف هاست داداش ) : [url="http://www.migavia.ru/eng/production/?tid=1&id=17"]http://www.migavia.r...on/?tid=1&id=17[/url] بخش قرمز رنگ هم باز یه ادعای غیر علمی و بی پایه و اساس بود. [/quote] کدوم ماست بندی میاد میگه ماست من ترشه ؟!! و در آخر باز هم تشکر میکنم از توضیحات جناب death
  17. Arash

    نبرد تکاوران در خرمشهر

    تقدیم به مردان مرد گردان یکم تکاوران بوشهر و دلاور مردی غیور به نام ناخدا یکم تکاور هوشنگ صمدی - سنگلجی نرو- هنوز صدای تو در کوچه های خرمشهر می پیچد نه نرو – سنگلجی بمان! این خاک به تو نیاز دارد یارانت همه رفتند ناخدا اما جای پایشان در خرمشهر به یادگار مانده یادت هست ناخدا؟ خرمشهر در چنگ یاغیان بی تابی می کرد فریاد می کشید خون در رگهای تکاورنت بجوش آمد آه ناخدا ! خرمشهر هنوز بوی خون می دهد ! طنین گامهای استوار کلاه سبزها دژخیم را به لرزه درآورد هنوز به یاد داری ناخدا؟ محمد رضا مرادی چگونه در پلیس راه آرام گرفت ؟ بی قراری های محمد مختاری را چه ؟ ناخدا از پرکشیدن فرزندانت برایم بگو یک به یک بگو بهای آزادی خرمشهر جان دادن و سوختن بود ناخدا شهر آزاد شده اما صدای تو هنوز در کوچه های خرمشهر می پیچد نه نرو سنگلجی بمان ! می شنوی ناخدا ؟؟!! [color=#ff0000]ورود به خرمشهر ...[/color] خرمشهر حال با تمامی وجود جنگ را حس میکند برخی از مردان خرمشهری خانواده های خود را به هر طریق ممکن راهی شهر های دیگر کرده اند آنان که میتوانند دفاع کنند مانده اند و زنان ، کودکان و افراد سالمند به توصیه نیرو های نظامی در حال تخلیه شهر هستند . [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/01~8.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_01~8.jpg[/img][/url][/center] توپخانه ارتش عراق حتی برای لحظه ای هم دست از سر پاسگاه های مرزی ، منطقه شلمچه ، خرمشهر و اطراف آن بر نمیدارد دیگر دیدن دود بر روی شهر برای اهالی خرمشهر عادی شده است . گردان 151 پیاده دژ به حالت آماده باش درآمده و در دژ های مرزی مستقر شده است . شهربانی خرمشهر برای حفظ امنیت شهر با تمام وجود وارد معرکه شده است و واحد های اعزامی کلاه سبز ها در محل های ماموریتی خود حاضرند و نیم نگاهی نیز به اوضاع شهر دارند . [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/02~9.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_02~9.jpg[/img][/url][/center] توپخانه ارتش عراق مردم خرمشهر را به خاک و خون کشیده است و لحظه ای صدای آمبولانس های بیمارستان شهر قطع نمیشود . نیرو های آتش نشانی خرمشهر لحظه ای آرام و قرار ندارند و مردم بی گناه را از زیر آوار بیرون می آورند . نیرو های ژاندارمری ، گردان 151 پیاده دژ خرمشهر ، واحد های تکاوران نیروی دریایی و نیرو های داوطلب همه آرایش جنگی به خود گرفته اند تا در صورت آغاز تجاوز از وجب به وجب خاک ایران دفاع کنند . دیگر چاره ای نیست باید به کارزار رفت . با توجه به وضعیت نا به سامان نیروهای نظامی با کمی بررسی ، فرماندهان متوجه میشوند تنها نیروی ورزیده برای اعزام به خرمشهر گردان یکم تکاوران بوشهر میباشد با توجه به وضع به وجود آمده در مرز نیاز است یک نیروی ورزیده و آماده به منطقه خرمشهر اعزام شود . نیرویی که با تدبیر فرمانده اش تمامی برنامه های اموزش خود را تا به امروز مو به مو انجام داده و استعداد رزمی اش به بهترین وجه ممکن حفظ شده است . [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/03~8.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_03~8.jpg[/img][/url][/center] ناخدا یکم تکاور هوشنگ صمدی ( فرمانده مقتدر گردان یکم تکاوران ) از آغاز حماسه میگوید : در دفتر فرماندهی گردان مشغول رسیدگی به امور گردان بودم با صدای در به خودم آمدم و گفتم : بفرمایید ... افسر آجودان من وارد شد و پس از ادای احترام شمرده شمرده و جدی گفت : قربان از دفتر ناخدا یکم رزمجو تماس گرفته اند وصل کنم ؟ گفتم : بله تلفن را برداشتم و گفتم : در خدمتم جناب ناخدا ... ناخدا رزمجو : سلام جناب ناخدا امر مهمی پیش آمده احتیاج است حضورا ببینمت سریعا خودت رو به ستاد برسون... گفتم : بله در اسرع وقت ... کلاه سبزم را برداشتم و به سرباز گفتم روشن کن بریم پسر ، ستاد سبزآباد ... سرباز محکم ادای احترام کرد و بلند گفت : بله قربان ... وقتی به ستاد رسیدیم من در مقابل پارکینگ از جیپ فرماندهی پیاده شدم کمی لباسم رو مرتب کردم و کلاه سبزم رو میزون کردم، سرباز هم ماشین رو به پارکینگ منتقل کرد . ساعتم رو نگاه کردم ساعت حدود 3 بود ... ناگهان صدای مهیبی آمد غرش میگ های عراقی فضای ستاد را مال خود کرد میگ های عراقی مانوری دادند و درست از بالای سر من محوطه پارکینگ رو به رگبار بستند و رفتند ... خودم رو به ساختمان ستاد و سپس به دفتر ناخدا یکم رزمجو رساندم . مدام با خود فکر میکردم که آنچه انتظارش رو میکشیدیم به تحقق پیوست با صدای ادای احترام آجودان به خودم آمدم وارد دفتر شدم ناخدا رزمجو با دیدن من از پشت میز برخاست و گفت صمد جان بیا بنشین خبر های بدی برایت دارم... گفتم : ناخدا بیرون دیدم میدونم چی شده ... چند روزی بود که درخواست بازنشستگی کرده بودم درخواستم به ستاد تهران رفته و اونجا نیز موافقت کرده بودند ناخدا رزمجو بلند شد و رفت پشت میزش از کشوی میز نامه مهر و موم شده ای رو درآورد و گفت :ناخدا یکم تکاور هوشنگ صمدی با درخواست بازنشستگی شما موافقت شده ... کمی به نامه نگاه کردم ... ناخدا رزمجو گفت : صمد جان جنگ شده بالاخره عراق جنگ رو دقایقی پیش رسما آغاز کرد نیروی رزمی 421 دستور داده تا گردان یکم تکاوران سریعا به خرمشهر اعزام بشود چی کار می کنی؟ میری دنبال تسویه حساب یا می مونی ؟ کلاه سبزم توی دستم بود و سرم پایین، مشتم رو گره کردم کلاه سبز تکاوری رو به سر گذاشتم و گفتم : میرم اما با گردانم، کلاه سبز ها برای همچین روز هایی آموزش دیده اند حالا که وقت وفای به عهد به همه آرمان های کلاه سبزی است بروم دنبال تسویه حساب نه... بلند گفتم : ناخدا منتظر دستورم ناخدا رزمجو در مقابلم ایستاد و گفت : دفاع از خرمشهر ... بلند گفتم: بله ناخدا، گردان یکم تکاوران برای انجام وظیفه آماده آماده است ناخدا رزمجو درحالی که اشک در چشمانش حلقه بسته بود گفت موفق باشی تکاور ... از اتاق خارج شدم و سریعا خود را به گردان رساندم از جیپ پیاده شدم کمی به میدان صبحگاه نگاه کردم چشمم به پرچم افتاد مشتم رو گره کردم و رفتم به سوی دفتر فرماندهی گردان به آجودان گفتم سریعا افسران گردان را احضار کن به دفتر فرماندهی ... وارد دفتر شدم و از مقابل پنجره به میدان صبحگاه گردان، نگاهی به جایگاه فرماندهی به پرچم و به میدانی که تا دقایقی دیگر شاهد حضور گردان است انداختم . افسران گردان به دفتر فرماندهی آمده و هرکدام یکی یکی پس از ادای احترام وارد دفتر شدند همه با نظمی مثال زدنی در آراستگی ظاهری دور تا دور میز نشستند . کمی به چهره های مصمم دلاوران گردانم نگاه کردم و گفتم :آقایان وضعیت جنگی است همانطور که میدانید از ساعتی پیش جنگ رسما آغاز شد از ستاد فرماندهی منطقه دستور دارم که در اسرع وقت با کلیه ساز و برگ نظامی عازم منظقه نبرد ، خرمشهر شویم . خرمشهر منتظر ماست زمان، زمان وفای به عهد است ... افراد تحت امر خود و در نهایت گردان تا 45 دقیقه دیگر با آرایش کامل نظامی در میدان صبحگاه به صف شود ابتدا میخواهم کمی برای فرزندانم سخنرانی کنم و سپس به امید پروردگار راهی منطقه خواهیم شد . همه از جای خود بلند شده و هماهنگ و با نظمی مثال زدنی پس از ادای احترام یک به یک عقب گرد کرده و از اتاق خارج شدند ... [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/04~7.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_04~7.jpg[/img][/url][/center] از پنجره اتاق فرماندهی به میدان صبحگاه دوباره نگاهی انداختم دلاوران صف شکن خودم را برانداز کردم همگی آماده بودند آنقدر در کنار هم به دوره هایی سخت در جنگل،کوهستان،بیابان و دریا اعزام شده بودیم که تک تک آنها را از روی اندام حتی از پشت سر هم به نام و نام خانوداگی صدا میزدم ... [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/05~6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/normal_05~6.jpg[/img][/url][/center] وقتی در پشت جایگاه قرار گرفتم افسر میدان با صدای بلند گفت : خبر دار ... آزاد ،راحت باشید عزیزان من... به نام پرودگار بخشنده مهربان عزیزان من امروز روز وفای به عهده است امروز وطن ما رو با صدای بلند فرا می خواند درنگ جایز نیست باید به میدان جنگ رفت ما در کنار یکدیگر ساعات و روز های سختی را سپری کرده ایم حالا وقتشه وقتشه تا تمامی آن دوره های سخت را به مرحله عمل درآوریم من از شما عزیزان انتظار دارم هرکدام شما معادل 50 سرباز عراقی است من به شما اطمینان دارم و افتخار میکنم که در کنار شما خواهم جنگید ما نمیرویم کشته شویم بلکه میرویم تا بکشیم ... ما سالم خواهیم رفت و سالم به خانه اصلی خود، مقر گردان یکم تکاوران نیروی دریایی باز خواهیم گشت ... درود بر شما کلاه سبز ها ... اشتیاق به جنگ رفتن را در چشم یکایک شان میدیدم با کلیه ساز و برگ نظامی سوار بر جیپ ها از درب مقر بیرون آمدیم و اینجا بود که مردان آهنین کلاه سبز در مقابل عظمت و مهربانی ملتشان اشک شوق ریختند درب ها که باز شد دژبان احترامی زیبا را نثار گردان نمود و درمقابل خود مردم و نظامیان بوشهر را دیدیم که حال به بدرقه گردان آمده بودند گل های بسیاری نثار گردان گردید و فرزندان من در آغوش مردم جای گرفتند ... چند کیلومتری تا آبادان نمانده بود به تمامی جیپ های فرماندهی دستور دادم تا با بیسیم با یکدیگر در ارتباط باشند و با رعایت کلیه مسائل امنیتی به حرکت خود ادامه دهند ...خود را به نزدیکی آبادان رساندیم در تاریکی مطلق و چراغ خاموش... ستون گردان تکاوران درنزدیکی آبادان موضع گرفت ، ساعت : 5:30 دقیقه بامداد بود به اطلاع همه فرماندهان رساندم شاید هم اکنون ستون پنجم به اطلاع دشمن ورود ما را رسانده باشد از اینجا به بعد حواستان خیلی باید جمع باشد همه فرماندهان از روی نقشه توجیه و محل استقرار گروهان ها و ستاد گردان در شهر مشخص شد ... پایان قسمت چهارم ادامه دارد
  18. [quote name='arash666' timestamp='1389435628' post='358583'] خیر ، میگ 29 های خودمون [/quote] [quote] یک مقایسه اجمالی بین فالکروم و میراژ : 1) وزن خالی : فالکروم : 11000 کیلوگرم میراژ : 7400 کیلوگرم 2) وزن بارگذاری : فالکرم : 15300 کیلوگرم میراژ : 10900 کیلوگرم 3) حداکثر وزن برخواست : فالکروم : 20000 کیلوگرم میراژ : 16200 کیلوگرم 4) تراست موتور : فالکروم : 81/5 کیلونیوتون میراژ : 70/5 کیلونیوتون 5) نسبت تراست به وزن : فالکروم : 1/1 میراژ : ؟؟؟ 6) حداکثر سرعت : فالکروم : 2/25 ماخ میراژ : 2/20 ماخ 6) شعاع عملیاتی : فالکروم : 2100 کیلومتر میراژ : 3300 کیلومتر نکته : تنها برتری محسوس میراژ بر فالکروم در همین یک مولفه است که در این مورد هم فالکروم با توجه به وظیفه ذاتیش اصلا نیازی به شعاع عملیاتی بیش از 1000 کیلومتر نداره. [/quote] 1 - وزن خالی بیشتر برتری حساب میشه ؟ 2 - وزن بارگزای بیشتر وقتی فقط توانایی حمل موشک های هوا به هوا داره ( بر عکس میراژ که بازه وسیعی از موشک ها رو حمل میکنه برتری حساب میشه ؟ 3 - شرایطی که برای مورد 2 ذکر شد 4 و 5 - تراست موتور تا وقتی نسبت رانش به وزن میراژ مشخص نباشه مهم نیست ( چون میراژ با این که موتور ضعیف تری داره ولی وزن کمتری هم داره ) 6 - خودتون اشاره کردین حالا موارد من در مورد برتری میراژ بر میگ 1 - رادار : رادار میگ فوق العاده ضعیف بوده به طوری که خیلی راحت به وسیله جنگ الکترونیک میشه اون رو مختل کرد بر عکس میراژ 2 - حوزه عملیاتی : میگ فقط رهگیر هست و توانایی کار دیگه ای رو نداره ولی میراژ (( که یک جنگنده مولتی رول هست که هم توانایی عملیات هوا به هوا ( که جنگنده های خودمون هم این توانایی رو چشیدن ) عملیات هوا به زمین ( عراق پالایشگاه اصفهان رو با این هواپیما زد ) عملیات هوا به دریا ( فکر نکنم در مورد موشک اگزوست لازم باشه حرفی بزنم ) )) 3 - برد عملیاتی : که خودتون اشاره کردین میراژ بیشتره بعد کی گفته میگ نیاز نداره و همین برد کافیه ؟ ( اگه کافی بود تامکت های ما در زمان جنگ دنبال سوخت گیری هوایی نمیرفت اند تا پایداری هواپیما رو بیشتر کنند شما این 2100 کیلومتر رو که عرض کردین ( که برد عبوری هست و نه عملیاتی مال میراژ هم همینطور ) میدنید چقر باید بره و همونقدر باید برگرده و نهایتا مدت زمان کمی رو میتونه به گشت هوایی بپردازه ، اگر هم جنگنده دفاع نقطه ای منظورتون هست با بمب ها و موشک های هوا به زمینی که الان هست قبل از این که میگ به اونها برسه و براشون خطر ساز بشه بمب ها رو به سمت هدف پرتاب میکنند و برمیگرداند 4 - در مورد ایونیک هم لازم به گفتن نیست که روس ها چقر پیشرفته هستند و از تجهیزات فرانسوی در هواپیماهاشون استفاده میکنند ( میگ 29 مال قبل از اینه که این رابطه بین روسیه و فرانسه ایجاد شه ، پس لازم نیت بگم که وضعیت میگ چقدر بدتر از میراژ هست ) همونطور که گفتم میگ یه رهگیر خیلی خوب هست منتها میراژ مولتی رول هست پس کفه ترازو به نظر من به سمت میراژ سنگینی میکنه [quote name='samalizade' timestamp='1389435974' post='358584'] داداش ماله خودمونو ول کن الان میگ -29 کلی ارتقا به خودش دیده کلا نقشش عوض شده شده یه مولتی رول همه کاره با قابلیت انجام هرگونه عملیات در شب و روز [/quote] برای چی ول کنم ؟ این میگ 29 ای که شما میگی رو ما در اختیار داریم ؟ فکر نکنم بحث ما در این تاپیک در مورد داشته های خودمون هست و ار اونجا شروع شد که جناب آرتاب گفتاند میگ 29 در همه زمینه ها بهتره که من جواب دادم به جز وظیفه رگیری برتری دیگری نسبت به میراژ نداره ( میراژ های جدید هم کلی ارتقا پیدا کرداند ولی چون ما نداریم در مورداش بحثی نکردیم )
  19. [quote name='samalizade' timestamp='1389434313' post='358575'] داداش شما mig-29 نسخه smt رو با میراژ اف-1 داری مقایسه میکنی دیگه؟ [url="http://www.airwar.ru/image/idop/fighter/mig29smt/mig29smt-11.jpg"]http://www.airwar.ru...mig29smt-11.jpg[/url] [/quote] خیر ، میگ 29 های خودمون
  20. [quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1389416574' post='358538'] برادر من شما نسل جنگنده ها رو که در مقایسه اونها اولین اصل اساسی هست به کل فراموش کردید ! میگ-29 هم نسل و هم دوره میراژ-2000 هست و از هر نظر تاکید می کنم هر نظر بر میراژ اف-1 برتری داره (ول کنید مزخرفات جهت داری رو که امثال بابک تقوایی تو فضای مجازی سم پاشی کردن) میراژ اف-1 هم رده نسل دوم میگ-23 (مدل های MLD و MLA) هست و باید با اون مقایسه بشه. [/quote] بله میگ 29 نسل 4 هست شک دارم میراژ نسل 3 باشه ( یعنی هم رده با فانتوم و تایگر های ما هست ؟ ) فکر کنم نسل 4 هست پس از یک نسل هستاند میگ 29 به جز در وظیفه رهگیری اون هم در داگفایت ( که تنها وظیفه ای هست که میگ 29 میتونه انجام بده ) یر میراژ برتری داری اون دو نفر رو من نمیشناسم و این مطلبی که نوشتم نظر خودم هست حالا از شما میخوام در 5 موردی که نام بردم ودر این 5 مورد 4 مورد برتری با میراژ هست و یک مورد ( رهگیری ) برتری با میگ 29 ، ممنون میشم در مورد اون 4 مورد که برتری با میراژ هست مثال نقز بیارین ممنون میشم
  21. [quote] در ضمن میگ-29 در تمام زمینه‌ها یک سر و گردن از میراژ بالاتر است. [/quote] اون وقت در چه زمینه ای برتر هست ؟!! بحث راداری ؟ که با اون رادار مسخره که خیلی راحت میشه اوم رو جم کرد چه برتری بر میراژ داره بحث حوزه عملیاتی ؟ که میگ 29 فقط رهگیر هست و کار دیگه ای ازش بر نمیاد ، برعکس میراژ که یک جنگنده مولتی رول هست که هم توانایی عملیات هوا به هوا ( که جنگنده های خودمون هم این توانایی رو چشیدن ) عملیات هوا به زمین ( عراق پالایشگاه اصفهان رو با این هواپیما زد ) عملیات هوا به دریا ( فکر نکنم در مورد موشک اگزوست لازم باشه حرفی بزنم ) بحث برد عملیاتی ؟ که میراژ با سوخت گیری هوایی میتونه به برد به مراتب بیشتری نسبت به میگ 29 که فاقد این توانایی هست دست پیدا کنه ایونیک پیشرفته ؟ تو رو خدا شوخی نکن میگ 29 شاهکار کنه تو در گیری نزدیک زهر دار بودنش رو نشون بده البته میراژ هم جنگنده تیز و فرزی هست و چندان دست و پا بسته نیست
  22. [quote name='copout' timestamp='1389307603' post='358323'] تو تصویر نزدیک به 115 تا اف 14 شمردم ... جدیدا وارد کردیم اینهمه جنگنده رو ... یه تعداد اف 4 و 5 و میگ و سوخو میذاشتن بغلشون هم تنوع میرفت بالاتر هم خالی بندی نمیشد [/quote] تازه یه سری هاش برای این که ریا نشه تو کادر تصویر جا ندادن
  23. [quote name='worior' timestamp='1389287120' post='358253'] مشکل این نیست ، توی فیسبوک بخاطر خاصیتی که داره ، شبکه درست میکنید و بعد اطلاعات شخصیتون رو به زیبایی هر چه تمام تر تقدیم استکبار جهانی میکنید ! اعم از آدرس محلهایی که بهش متصل شدید ، رفقا ، خانواده و ... [/quote] بگذارید در این مورد من با شما مخالفت کن ، خیلی راخت میشه اطلاعات غلط و الکی داد میتونی هر چی که خواستی بزنی و کسی نمیگه چرا اشتباه پر کردی پس حتی میشه این شبکه های به قول شما معاند رو سر کار بزاری
  24. یک اش که سوتی زیاد داشت ( یه اف 14 10 تایی موشک شلیک کرد و مت کل نیروی هوایی عراق و آمریکا و فرانسه و عربستان رو نابود کردیم اف 4 مون هم تو آخر باند فرودگاه کیش ( باند داشت تموم میشد ) دستی کشید ) خدا این یکی رو بخیر کنه