Arash

VIP
  • تعداد محتوا

    1,330
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های Arash

  1. Arash

    شاهکارهای RF-4

    [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/Besmellah_12.png[/IMG][/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/r6byeb65xnzm473wgzz9.jpg[/IMG][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]گردان شناسايى در سال 1338 با ورود هواپيماهاى شناسايى RT-33 تشكيل شد,تعداد اين مدل هواييما مشخص نمى باشد.در اواخر دهه 40 شمسى بعد از خريد F-5 ايران اقدام به خريد مدل شناسايى ان يعنى RF-5 كرد و 5 فروند از اين مدل رو جهت خدمت در گردان شناسايى خريدارى نمود.در زمان خريد RF-5ها, امريكا خود از مدل RF-4C استفاده مى كرد كه هواييمايى پيشرفته در زمان خود بود و تنها جهت مصرف در داخل امريكا ساخته شده بود و صادرات نداشت.از اين رو ابتداى دهه 50 شمسى 2 فروند از اين مدل RF-4C متعلق به نيروى هوايى امريكا به ايران فرض داده شد كه مهمترين دليل اون كمك از اين هواييما جهت شناسايى كشور رقيب امريكا يعنى شوروى بود. پس تعدادى از خلبانان شناسايى كه با RF-5 پرواز مى كردندجهت اموزش با اين مدل به امريكا اعزام شده و بعد از بازگشت با خلبانان امريكايى پروازهاى خود رو شروع كردند.عمده پروازهاى اين فانتوم ها شناسايى مناطق مرزى شوروى بود.بعد از گذشت چند ماه پادشاه ايران به ماهيت و قدرت توانايى هاى اين هواييما پى برده و شفارش خريد اين مدل را به امريكا داده و امريكا كه مدل صادراتى ان RF-4E رو جهت فروش به ساير كشور ها تهيه كرده بود سريعا" اين سفارش رو قبول كرده و اماده تحويل كردند, در ابتدا سفارش 27 فروند داده شد كه در سال 1352 ,14 فروند از ان تحويل ايران شده و 2 فروند RF-4C كه بصورت قرضى در اختيار ايران بود به ايران واگذار شد و قرار شد11 فروند باقى در سالهاى اتى تحويل شود كه با مصادف شدن ان با تحولات سياسى اين قرارداد لغو شد.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]گردان شناسايى از ابتدا در پایگاه يكم شكارى مستقر شده و تنها گردان شناسايى نيروى هوايى ايران در طول تاريخ كشور بوده.اين گردان با نام گردان 11 شناسايى تاكتيكى شناخته مى شد و داراى يك اسكادران RF-4 و 5 فروند RF-5 بود كه همه عملياتى بوده و در شرايط عالى قرار داشتند.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]در اينجا بايد ذكر كنم كه RF-4 ها فاقد هرگونه تسليحات نظامى بوده و مسلح نبوده و تمام عمليات هاى خود را بدون هيچ وسيله دفاعى و تهاجمى و بصورت تك فروندى انجام مى دادند,فقط يك لحظه تصور كنيد بدون هيچ سلاحى وارد شدن به قلب خاك دشمن با وجود پدافند بسيار قوى و گشتهاى متعدد هوايى دشمن و انجام هزاران سورتى عمليات شناسايى موثر با كمترين تلفات مستلزم داشتن خلبانان شجاع و ماهرى مى باشد كه با شجاعت تمام و بدون هيچ ادعايى به وطن خود خدمت كردند و جزو ناشناخته ترين خلبانان نيرو نيز مى باشند.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]لازم به ذكر است در زمان شروع جنگ تنها 12 فروند RF-4 و 5فروند RF-5 در خدمت نيرو بودند,ما 4 فروند از RF-4 هارو بشرح زير از دست داديم:[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]1-در تاريخ 28 نوامبر 1973 يك فروند RF-4E به خلبانى سرگرد شكوهى نيا و كمك خلبان امريكايى سندرز در عمليات شناسايى بر فراز شوروى توسط يك فروندMIG-21 به خلبانى البسف رهگيرى و شكار مى شود و هر دو خلبان ايجكت كرده و بعد از 16 روز به ايران بازگردانده مى شوند.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]2- در تاريخ 24_NOV_1976 يك فروند RF-4C به خلبانى سرگرد داريوش جلالى و كمك خلبان ستوانيكم يعغوب اصفى در حال انجام عمليات شناسايى بر فراز يمن جنوبى توسط موشك دوش یرتاب از سوى شورشيان ساقط شد.(خلبان بعد از27 روز ازاد شد ولى كمك خلبان بعلت شكنجه كشته شد)[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]3-در تاريخ نامشخص(سال 1356) يك فروند RF-4E به خلبانى رضوانى و كمك خلبانى فرج اله فرسيابى زمان فاينال بر روى باند مهراباد سقوط كرده كه دو خلبان اجكت كرده و سالم ماندند.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]4- در تاريخ نا مشخص (سال 1358)يك فروند RF-4E به خلبانى مهدى طيبى و كمك خلبانى كامرانى در منطقه كردستان در يك عمليات شناسايى عليه كردها دچار سانحه شده و هر دو خلبان كشته شدند.[/font][/size] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/uf01jpuyjcpj965860z.jpg[/IMG][/center] [center][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]اولين گردان شناسايي[/font][/size][/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/uexsxdmdinuclg7tdwh.jpg[/IMG] [/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]با شروع جنگ پروازهاى شناسايى بر فراز خاك عراق اغاز شد و بدليل عدم اشنايى ايران با ارايش نظامى عراق در مناطق مختلف , قبل از هر گونه اقدام نظامى اعم از زمينى,دريايى,هوايى مى بايست منطقه و شهرها توسط هواييماهاى شناسايى, شناسايى مى شد. در غير اينصورت بايد انتظار تلفات بالا و شكست در عمليات را مى داشتيم كه منطقى نبود.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]روال تمامى عمليات هاى ارتش بدين صورت بود كه قبل از اجراى عمليات دستور شناسايى منطقه مورد نظر در ستاد كل ارتش صادر شده و بعد از ان به فرمانده اىگردان 11 شناسايى ابلاغ مى شد[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]سپس براى عمليات خلبانان مناسب انتخاب شده و دستورات و توجيهات صورت مى گرفت و در زمان مقرر پروازها انجام مى شد. بيشتر پروازها بصورت مستقيم از مهراباد صورت مى گرفت و در موارد خاص اين عمليات ها از پایگاه هاى ديگر صورت مى گرفت.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]بعد از انجام عمليات شناسايى كه معمولا" موثر و موفقيت اميز بودند عكسها و فيلم ها مورد تجزيه و تحليل قرار مى گرفتند و بعد از ان دستور حمله صادر مى شد.ولى خلبانان شناسايى وظيفه ديگرى نيز داشتند و ان شناسايى مجدد همان منطقه كه قبلا" شناسايى كرده بودند ولى اين بار بعد از انجام عمليات كه توسط نيروهاى خودى انجام شده بود براى تاييد موفقيت يا عدم موفقيت عمليات.و اين خطرناك ترين بخش عمليات شناسايى بود چون دقيقا" در اين زمان نيروهاى عراقى انتظار هواييماهاى شناسايى رو مى كشيدن .بيشتر عمليات هاى شناسايى توسط RF-4 ها صورت مى گرفت و RF-5ها معمولا" عمليات هاى برد كوتاه و مرزى رو انجام مى دادند.عراقى ها اصرار و تاكيد بسيارى براى شكار هواييماهاى شناسايىRF-4 ايران داشتند و انهم بدليل نقش كليدى اين هواييماهاى فوق پيشرفته بود كه در زمان خود تهديد جدى براى عراقى ها محسوب مى شد و دليل اين تهديد مجهز بودن اين هواييماها به ادوات جنگ الكترونيك بسيار قوى و رادارهاى پیشرفه و رادارهاى جانبى SLAR كه قادر بودنددر تمام شرايط اب وهوايى هر وسيله نقليه كه بالاى 10 كيلومتر سرعت داشتن رو شناسايى كنه.و همچنين اين هواييما قادر بود تا قلب عراق وارد شود .[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]بعد از گذشت يكى دو سال از جنگ بدليل عدم وجود لوازم يدكى و فرسودگى وكارايى پايين RF-5ها نسبت به RF-4 هادر اوایل دهه 60 شمسى تمامى انها گراند شده و از سرگذشت انها اطلاعى در دست نمى باشد.[/font][/size] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/ahwm5cxludqbb51155q.jpg[/IMG][/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/huqdtzx40s2hld0zm348.jpg[/IMG][/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/i3o9w8dym2481bh2ur.jpg[/IMG][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]از انجا كه هواييما شناسايى فانتوم RF-4 در زمان خود يك هواييما استثنايى و فوق مدرن محسوب مى شد كه داراى قابليت ها و كارايى منحصر به فرد بود مى بايست جهت بهره گيرى مفيد ار اين هواييما و پايين اوردن ريسك از دست دادن هواييما و انجام عمليات هاى موثروموفق از خلبانان مجرب و ممتاز استفاده مى شد, لذا نيروى هوايى خلبانان شناسايى خود را تا حد امكان از خلبانان ممتاز و مجرب هواييما هاى ديگر مانند[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]F-4E,F-5,RF-5 انتخاب كرده كه همگى از بهترينها بوده و دوره هاى تخصصى را در امريكا گذرانده بودند.تقريبا" 80% خلبانان شناسايى قبل از پرواز با RF-4 سابقه پرواز هواييما شكارى را داشتند.و همگى براى بار دوم جهت اموزش دوره شناسايى تاكتيكى به امريكا اعزام شدند و با درجات ممتاز فارغ التحصيل شدند.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]لازم به ذكر است كه تمامى خلبانان شناسايى گردان شناسايى از ابتداى جنگ بدون هيچ عذر و بهانه اى و با شجاعت تمام با انكه از خطرات جدى عمليات با خبر بودند عمليات خود را انجام مى دادند و به پايان مى رساندند.نكته شايد جالب و شايد غمنا ك اين بود كه وقتى عملياتى براى شناسايى طراحى مى شد در اتاق عمليات با محاسبه نيروهاى دفاعى دشمن كه در مسير عملياتى قرار داشتند اعم از پدافند و موشك هاى سام و رولند و گشتهاى متعدد هوايى درصد انجام عمليات و زنده ماندن خلبانان شناسايى محاسبه مى شد و در دستور عمليات به خلبانان اعلام مى شد كه در بيشتر عمليات ها خلبانان با اين عبارت روبرو مى شدند 100% Die و خلبانان با افتخار دستور عمليات رو امضاء مى كردند و بطرف پرنده هاى خود مى رفتند چون مى دانستند شاخه هاى نظامى چشم براه انها هستن و عمليات به هر قيمت بايد انجام شود.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]حالا فقط يك لحظه خودتونو جاى اون خلبانان بذاريد , حرف زدن و عاشق پرواز بودن راحته ولى مرد عمل بودن سخته وقتى كه سند مرگ خودتونو با دلو جون امضاء مى كنين, من كه نمى دونم چه لقب و مقامى بايد به اين خلبانان بدم و با چه زبانى ازشون تشكر كنم كه اگه انها اون رشادت ها و فداكارى هارو انجام نداده بودند ايا من الان زنده بودم يا نه؟ يا به چه زبانى صحبت مى كردم.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]در پايان فقط نظر شخصى خودمو عرض مى كنم , ا گر ايران هواييماهاى شناسايى نداشت شك ندارم ظرف مدت كوتاهى در جنگ شكست مى خورديم كه اين موضوع مورد تاييد تحليل گران نظامى هم مى باشد[/font][/size] [center][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]اولين خلبانان شهيد گردان 11 شناسايى تاكتيكى[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]سروان عليرضا دريانيان , خلبان[/font][/size][/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/1zxc7by2g70spwkk7neq.jpg[/IMG][/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/5lybuq6lgdcq32l7hdxy.jpg[/IMG][/center] [center][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]سروان خسرو پور , خلبان, افسر ناوبر سيستم هاى شناسايى[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif](عكسى از ايشان در دست نمى باشد)[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]تاريخ شهادت : 14 مهر 1359[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]محل شهادت: تكريت[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]علت سانحه: نامعلوم[/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]بدليل نامعلوم بودن علت سانحه و تاييد نشدن سانحه توسط كشور عراق اين دو خلبان در ليست مفقود الاثران قرار داشتند تا زمان صلح كه شهادت ايشان تاييد شد.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]خلبان دريانيان يكى از خلبانان متبحر و مسلط بودند كه بنا به فرضيه و اطلاعات بدست امده در اين سانحه غافلگير شده و زمانى براى عكس العمل نداشتند.[/font][/size] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/f8slrz2zljt8knq0fxn.jpg[/IMG][/center] [center][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]خلبانان شجاع گردان شناسايى تاكتيكى مهرآباد تهران[/font][/size][/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10248/wn1kb7ehojwqi9f0fkp.jpg[/IMG][/center]
  2. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/1~12.jpg[/img] [/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][font=Verdana, Arial, Tahoma, Calibri, Geneva, sans-serif]در این خاطره به موضوع رویارویی جنگنده های اف 14 ایرانی با هواپیماهای متجاوز عراقی پرداخته شده که این نبرد در مقابل چشمان یگانهای شناور آمریکایی در خلیج فارس صورت گرفت و هواپیماهای ایرانی طی آن موفق به دفع یکی از آخرین تجاوزهای هوایی رژیم بعث به آسمان کشورمان می شوند. *** دهه آخر تیرماه سال 67 بود. طبق معمول که ما از پایگاه هوایی اصفهان به بوشهر مامور می شدیم تا پروازهای کپ و اسکرامبل را برروی خلیج فارس از آنجا انجام دهیم، به همراه تعدادی از همکاران به بوشهر اعزام شدیم. معمولا در روز اول، افسر اطلاعات عملیات می آمد و یک سری توجیهات نسبت به منطقه برای ما انجام می داد و وضعیت منطقه را تشریح می کرد؛ از استقرار ناوهای فرامنطقه ای گرفته تا استقرار نفت کشها. در یکی از روزها در جلسه توجیهی گفتند که موقعیت نفت کش ها کجاست واینکه عراق جدیدا فعالیتش بیشتر شده و از هواپیماهای میراژ که هم قابلیت سوختگیری شکاری به شکاری و هم قابلیت درگیری خوبی داشت استفاده می کرد. ما را توجیه کردند که این هواپیما چه موشکهای هوا به هوایی دارد ودر درگیری با چه خطراتی روبرو هستیم. تشریح کاملی در این زمینه انجام شد و بعد برنامه ریزی پروازی را نوشتند. من با سرتیپ والی اویسی در آلرت بودیم وتقریبا روز دوم بعد از این توجیه بود.[/font][/font][/size] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/2~10.jpg[/img][/center] [center][font=Verdana, Arial, Tahoma, Calibri, Geneva, sans-serif][size=3][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]امیر خلبان عزیز نصیرزاده[/font][/size][/size][/font][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][font=Verdana, Arial, Tahoma, Calibri, Geneva, sans-serif]ما کدهای مربوطه را دریافت کردیم و چون شنود دشمن فعال بود، ما با رادار زمینی در ارتباط بودیم و کدهای مربوطه را گرفتیم. شنود آمریکا از طریق هواپیمای آواکس در منطقه فعال بود واطلاعات ما را آنلاین به عراقی ها می داد. ازآنجا که در درگیری هوایی، پیدا کردن کلمات سخت است، بنابراین ما می بایست آمادگی را روی زمین داشته باشیم. یک بریف مختصری با امیر اویسی انجام دادیم و یک تقسیم کاری کردیم وموارد مختلف از جمله موارد اضطراری را مورد بررسی قرار دادیم. در پرواز باید بدترین شرایط اضطراری را هم مورد بررسی قرار می دادیم که اگر دچار مشکلی شدیم و مجبور بودیم هواپیما را ترک کنیم، قایقمان را چگونه بازکنیم ومورد استفاده قرار دهیم؛ این وسایلی که به ما وصل شده چطور مورد استفاده قرار دهیم؛ اگر گروه تجسس و نجات آمد، چگونه با آن ارتباط برقرار کنیم. همه اینها به ریز در بریفینگ قبل از پرواز مرور می شود. بعد از توجیه به سمت هواپیماها رفتیم. من یک تجسم فضایی از منطقه تو ذهنم بود و مختصات را داشتم. این مختصات را وارد سیستم ناوبری خودمان می کردیم چون در موقع درگیری آنقدر مسائل مختلف پیش می آید و خطرات زیاد بود که استرس به آدم وارد می شد به طوری که بعضی وقت ها آدم جهت خودش را هم گم می کرد. اگر شما موقعیت کشور خودمان وعراق را نسبت به خلیج فارس و نیز مناطق حیاتی و حساس را در ذهن داشته باشید و جزایر و مناطق نفتی ما را درنظر بگیرید، عراق می بایست برای حمله به آن مناطق وجزایر، یک مسیر 130درجه نسبت به جنوب شرق را در پیش می گرفت ومی آمد و ما هم اگر از منطقه بوشهر می خواستیم بلند شویم، می توانستیم خیلی را حت جلو آن را بگیریم. اما عراق تاکتیک دیگری در پیش گرفته بود برای اینکه ما نتوانیم با آن مقابله کنیم. آنها از سمت جنوب می آمدند یعنی ساحل غربی خلیج فارس را می گرفتند از سواحل کویت وعربستان پرواز می کردند ومی رفتند سمت جنوب و وقتی به سواحل کشور بحرین می رسیدند، سمت غرب را می گرفتند و از شمال قطر به سمت شمال حرکت می کردند. این تاکتیک را به کار گرفته بودند تا از اصل غافلگیری استفاده کنند چون ما در آن سمت راداری نداشتیم و امکان داشت که با پروازهای معمولی کویت وعربستان اشتباه می گرفتیم. بعد ما این تاکتیک را شناسایی و روشهای مقابله با آن را هم طراحی کردیم. ما هواپیما را آماده کرده و در آلرت نشسته بودیم.[/font][/font][/size] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/3~8.jpg[/img][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][font=Verdana, Arial, Tahoma, Calibri, Geneva, sans-serif]تقریبا ساعت 9:10 دقیقه بود که زنگ اسکرامبل به صدا در آمد و ما سریع به سمت هواپیما حرکت کردیم و سوار آن شدیم. معمولا آلرت، 15 دقیقه ای بود. یعنی ما حداکثر زمانی که برای بلند شدن از باند نیاز داشتیم تقریبا 15 دقیقه بود. اما برای اینکه ما بتوانیم کارهایمان را سریع تر انجام بدیم، همیشه آمادگی داشتیم و زمان تیکآف را معمولا به زیر ده دقیقه رسانده بودیم. به سرعت در ابتدای باند قرار گرفتیم و تماسها برقرار شد و ما هم تقریبا بین 7 الی 8 دقیقه تیکآف را انجام دادیم واز روی باند بلند شدیم. من 3 فروند هواپیما روی صفحه رادار دیدم که سمت حرکتشان از جنوب به سمت شمال بود و به سمت منطقه کنگان در حرکت بودند. بنابراین ما این را به سمت جنوب شرق می گرفتیم یعنی ما چون از بوشهر بلند شده بودیم، گشتیم به سمت 30 الی 40 درجه ادامه دادیم. نمی توانستیم میان بر برویم و اینها را بگیریم. مشکل دیگر برای ما در منطقه خلیج فارس، حضور ناوهای بیگانه و فرامنطقه ای بود. این ها در وسط خلیج فارس یعنی جنوب شرق جزیره فارسی مستقر می شدند. وقتی هواپیماهای عراقی از جنوب به شمال حرکت می کردند و ما می خواستیم با اینها مقابله کنیم، ناوهای بیگانه وسط قرار می گرفتند و هر گونه تقرب ما را هشدار قرار می دادند و تهدید می کردند که شما دارید به ناو آمریکایی نزدیک می شوید و همیشه ما این چالش و درگیری را با ناوهای آمریکایی مستقر در خلیج فارس داشتیم. بنابراین ما مجبور بودیم برای مقابله با آنها، کمی به سمت جنوب شرق گشته و بعد به سمت جنوب برویم. علاوه بر این سه فروند، روی رادار سه فروند دیگر نیز دیده شد که بلافاصله موضوع را به رادار زمینی اطلاع دادیم. با تایید رادار زمینی، فهمیدیم که ما با سه فلایت سه فروندی که به صورت نیم دایره می آمدند، روبرو هستیم. از رادار زمینی خواستیم مراقب دو فلایت دیگر باشند و اطلاعات آنها را به ما بدهند تا ما برویم سراغ فلایت اول که به ما نزدیکتر بود. من روی هواپیمای وسطی که در واقع لیدر آنها بود، قفل کردم. شهید بابایی تاکتیکی را به ما یاد داده بود و می گفت شما از فاصله دور روی هدف قفل کنید. چون وقتی ما قفل راداری انجام می دادیم، هواپیمای هدف هم متوجه می شد و در این حالت دو سناریو محتمل بود: یا مقابله میکردند یا با کنسل کردن عملیات، بر میگشتند. معمولا عراقی ها به دلیل اینکه می دانستند ما با هواپیماهای اف14 منطقه را تحت پوشش داریم، ماموریت را کنسل می کردند و ما هم همین را می خواستیم چون تمایل نداشتیم حتی یک موشک صرف هواپیماهای بعثی شود.[/font][/font][/size] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/4~5.jpg[/img][/center] [font=Verdana, Arial, Tahoma, Calibri, Geneva, sans-serif][size=3][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]جنگنده اف14 نیروی هوایی ارتش[/font][/size][/size][/font] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][font=Verdana, Arial, Tahoma, Calibri, Geneva, sans-serif]اما این بار وقتی ما قفل راداری را با همین نیت انجام دادیم، دیدیم که برعکس همیشه، اینها به ماموریتشان ادامه می دهند. دلیل این کار هم این بود که ما قطعنامه 598 را پذیرفته بودیم وعراق هنوز نپذیرفته بود و بعد از پذیرش ما، به تهاجمات زمینی وهوایی خود می افزود و هدفش هم این بود که سر میز مذاکره، سرزمین بیشتری از ما در اختیار داشته باشند. با جلو آمدن هواپیماهای عراقی، تصمیم گرفتیم درس خوبی به آنها بدهیم. برای همین هم یک زاویه مناسب نسبت به آنها گرفته و مسیر را ادامه دادیم. تصمیم گرفتیم به آنها اجازه بدهیم تا نزدیک تر شوند تا از اصابت موشک، اطمینان حاصل کنیم. بلافاصله با امیر اویسی تقسیم کار کردیم و قرار بر این شد که من فول در داخل کابین باشم و دو فلایت دیگ را تحت نظر بگیرم چون ارتفاعمان پایین بود و داشتیم روی آب پرواز می کردیم. ایشان هم فول بیرون را داشته باشند و یک هماهنگی به این صورت انجام دادیم. با رادار زمینی هم هماهنگ شده بودیم و بعد از محاسبه تمام پارامترها، اولین موشک را شلیک کردیم. موشک که شلیک شد، من دید کافی نسبت به جلو نداشتم و قرار بود که حواسم به دو فلایت دیگر باشد. برای همین زیاد موشک را دنبال نکردم اما امیر اویسی که موشک را دنبال کرد وقتی به هواپیمای عراقی اصابت کرد، فریاد الله اکبر زد. با رادار که تماس گرفتیم دیدم آنها هم فریاد الله اکبر میگویند. دیگر مطمئن شدیم که موشک به هدف اصابت کرده و دو هواپیمای دیگر هم وقتی اصابت موشک را دیده بودند، سریع برگشتند و رفتند. معمولا وقتی روی فرکانس «گارد» صحبت میشود، تمام کسانی که رادیوشان روشن باشد، این صدا را می شنوند. هواپیماهای عراقی ظاهرا روی گارد تقاضای کمک کرده بودند و آن دو فلایت دیگر که متوجه شده بودند، دیگر نتوانستند کاری انجام دهند وپروازشان کنسل شد. وقتی هواپیما را زدیم، خلبان عراقی اجکت کرده بود وافتاد توی آب و ما دیدیم که جلیقه و قایقش باز شد وچون رنگ نارنجی داشت، خیلی خوب مشخص بود. ما بالای سر او پرواز کردیم و سریعا با رادار تماس گرفتیم که یک بالگرد بفرستند. از سوی دیگر، آمریکاییها هم که متوجه این موضوع شده بودند، می خواستند خلبان عراقی را زودتر از ما نجات دهند. چون سوخت ما کم بود، تقاضا کردیم که یک هواپیمای دیگر بلند کنند. بعد از آنکه چند دور بالای سر خلبان عراق زدیم، مجبور شدیم منطقه را ترک کنیم. هواپیمای ایرانی جدید که به منطقه رسید، یک چالش جدی مکالمه ای با ناو آمریکایی داشت. چون آمریکاییها این بار تلاش می کرد مزاحمت بیشتری ایجاد کنند تا بتوانند در یک فرصت مناسب خلبان عراقی را از آب نجات بدهند. ناو آمریکایی مدام هشدار می داد و تهدید می کرد که شما دارید به ما نزدیک می شوید. یادم هست، خلبان ایرانی بسیار تند و خشن با ناو آمریکایی صحبت می کرد به گونه ای که امریکایی ها دائما به او می گفتند: please speak slowly (لطفا آرام و شمرده صحبت کنید). البته به دلیل فاصله زیاد با محل سقوط خلبان عراقی، بالگرد ما نتوانست خود را به موقع برساند و چون فاصله ناو آمریکایی نزدیکتر بود، خلبان عراقی را نجات داد. وقتی که ما در پایگاه نشستیم، به ما گفتند از 3 فروند هواپیمای عراقی، تنها یک فروند موفق شده به پایگاهشان برگردد و ممکن است هواپیمای دیگر هم موقع برگشت، دچار سانحه شده باشد. [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/193444/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%8114-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%88-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%DB%8C"]منبع[/url][/font][/font][/size]
  3. [size=5][color=#008000]آیین نامه فوق العاده سخت خدمت کادر تخصصی نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی[/color] آیین نامه فوق العاده سختی خدمت کادر تخصصی نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی ماده 1 - با توجه به ماده 66 قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی مصوب سی ام تیر ماه 1336 به افسران و درجه داران رسته های تخصصی نیروهای هوایی و دانشجویان و هنرآموزانی که در سازمان نیروی مزبور خدمت می نمایند فوق العاده سختی هوایی ماهیانه طبق مقررات این آیین نامه پرداخت می گردد. ماده 2 - میزان فوق العاده سختی خدمت هوایی افسران به شرح زیر تعیین می گردد: الف - افسران خلبان هواپیماهای جت شکاری و جتهای مشابه ( از نظر پروازی) تا درجه سرهنگی ( سرهنگ داخل) هشتاد درصد (80 درصد) حقوق درجه مربوطه و از سرتیپی به بالا هشتاد درصد (80 درصد) حقوق درجه سرهنگی. ب - افسران خلبان یکم ( خلبان فرمانده) هواپیماهای حمل و نقل تا درجه سرهنگ ( سرهنگ داخل) پنجاه و پنج درصد (55%) حقوق درجه مربوطه و و از سرتیپی به بالا پنجاه و پنج درصد (55%) حقوق درجه سرهنگی. د - سایر افسران رسته های تخصصی نیروی هوایی: 1 - افسران رسته های تخصصی که عملاً در مشاغل مربوط به تخصص خود انجام وظیفه نمایند تا درجه سروانی ( سروان داخل) سی درصد (30%) و از درجه سرگردی تا سرهنگی ( سرهنگ داخل) بیست و پنج درصد (25%) حقوق درجه مربوطه و از سرتیپی به بالا بیست و پنج درصد (25%) حقوق درجه سرهنگی. 2 - بقیه افسران رسته های تخصصی تا درجه سرهنگی ( سرهنگ داخل) ده درصد (10%) حقوق درجه مربوطه و از سرتیپی به بالا ده درصد (10%) حقوق درجه سرهنگی. تبصره 1 - افسرانی که عملاً در واحدهای جت در رسته تخصصی خود انجام وظیفه نموده و طبق مقررات پیشین از سی و پنج درصد (35%) حقوق درجه مربوطه استفاده می نمایند تا درجه سرهنگی ( سرهنگ داخل) از همان سی و پنج درصد (35%) حقوق درجه مربوطه و از سرتیپی به بالا از سی و پنج درصد (35%) حقوق درجه سرهنگی استفاده خواهند نمود. تبصره 2 - منظور از حقوق درجه مذکور در این ماده حقوق دریافتی بدون احتساب حقوق سنواتی مندرج در بند ( ب) ماده 53 قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی می باشد. ماده 3 - میزان فوق العاده سختی خدمت هوایی درجه داران به شرح زیر تعیین می گردد: الف - درجه داران خلبان عملیاتی در صورت انجام پرواز مقرره دو برابر حقوق مبناء ب - سایر درجه داران رسته های تخصصی نیروی هوایی: 1 - درجه داران رسته های تخصصی که عملاً در مشاغل تخصصی وظایف مربوطه به هواپیماهای جت را انجام می دهند و همچنین خدمت پرنده واحدهای حمل و نقل ( استوار یکم نود و پنج درصد) ( استوار دوم هشتاد و پنج درصد) ( گروهبان یکم هفتاد و پنج درصد) ( گروهبان دوم و پایین تر شصت و پنج درصد) حقوق مبناء. 2 - درجه داران رسته های تخصصی که در مشاغل تخصصی مربوطه در قسمتهای نیروی هوایی ( به استثناء ستاد نیرو و ستاد واحدها) انجام وظیفه می نمایند استوار یکم هشتاد درصد - استوار دوم هفتاد درصد - گروهبان یکم شصت درصد - گروهبان دوم و پایین تر پنجاه و پنج درصد حقوق مبناء. 3 - بقیه درجه داران رسته های تخصصی استوار یکم شصت درصد - استوار دوم پنجاه درصد - گروهبان یکم چهل درصد - گروهبان دوم و پایین تر سی و پنج درصد حقوق مبناء. ماده 4 - میزان فوق العاده سختی هوایی دانشجویان و هنرآموزان به شرح زیر می باشد: الف - دانشجویان دانشکده خلبانی از بدو ورود به دانشکده دو هزار و هفتصد ریال و از تاریخ پرواز علاوه بر مبلغ مزبور یک برابر حقوق مبناء. ب - افسران و درجه داران دانشجوی دانشکده خلبانی فقط از موقع پرواز یک برابر حقوق مبناء. ج - دانشجویان دانشکده فنی و آموزشگاه افسری جزء رسته های تخصصی نیروی هوایی از یک دوم حقوق مبناء. د - هنرآموزان آموزشگاه های رسته های تخصصی نیروی هوایی از یک چهارم حقوق مبناء. تبصره - منظور از حقوق مبناء مذکور در این ماده و ماده قبل حقوق مندرج در ماده 51 قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی می باشد. ماده 5 - خلبانانی که سوابق خدمت پروازی ( متوالی و یا متناوب) و ساعت پرواز به شرح زیر توأماً داشته و قادر به ادامه پرواز نباشند مادام که در خدمت ارتش هستند به ازاء هر سال خدمت پروازی فوق العاده سختی خدمت هوایی به شرح زیر دریافت خواهند داشت: الف - خلبان جت شکاری و جتهای مشابه حداقل دوازده سال سابقه خدمت پروازی جت و یک هزار و دویست ساعت پروازی هواپیماهای جت به ازاء هر سال چهار درصد آخرین فوق العاده سختی خدمت هوایی دریافتی. ب - خلبانان حمل و نقل و عملیاتی هیجده سال سابقه خدمت پروازی و یک هزار و هشتصد ساعت پرواز به ازاء هر سه سال سه درصد آخرین فوق العاده سختی خدمت هوایی دریافتی. تبصره 1 - فوق العاده های سختی خدمت هوایی پرداختی برابر مقررات این ماده نباید از میزان فوق العاده های سختی خدمت هوایی مذکور در مواد2 و 3 تجاوز نماید. تبصره 2 - خلبانانی که بنا به تشخیص شورای عالی پزشکی متشکله در اداره بهداری ارتش قبل از سنین و ساعات پرواز مقرره در این ماده به علل ناشی از پرواز از ادامه پرواز محروم شوند به نسبت سنوات خدمت پروازی طبقه مربوطه از چهار درصد (4%) آخرین فوق العاده سختی خدمت هوایی( در مورد خلبان جت) و یا سه درصد آن ( در مورد خلبانان حمل و نقل عملیاتی) استفاده می نمایند. تبصره 3 - خلبانانی که بنا به تشخیص شورای عالی پزشکی متشکله در اداره بهداری ارتش موقتاً از انجام پرواز طبقه مربوطه معاف شوند از تاریخ تشخیص شورای مذکور تا تاریخ خاتمه معافیت مشروط بر این که مدت این معافیت زائد بر دو سال نباشد از فوق العاده سختی خدمت هوایی استفاده می نمایند. ماده 6 - برای امکان استفاده از فوق العاده سختی خدمت هوایی حداقل مدت پرواز در سال تقویمی برای خلبانان در مشاغل سرتیپی و بالاتر از سی و شش ساعت و برای سایر خلبانان هفتاد و دو ساعت در طبقات مربوطه می باشد. تبصره 1 - پرواز مقرره در این ماده باید به نسبت مساوی در هر ماه انجام گیرد و عدم انجام آن جز در موارد استثنایی که مدت آن هم نباید از سه ماه تجاوز کند با توجه به تبصره 2 این ماده موجب عدم پرداخت فوق العاده سختی خدمت هوایی می گردد. تبصره 2 - مقررات مربوط به اجرای تبصره 1 با پیشنهاد نیروی هوایی و تصویب ستاد بزرگ ارتشتاران تعیین می گردد. ماده 7 - پرسنل نیروی هوایی که به منظور تحصیل یا مأموریت داخل یا خارج کشور اعزام و بالنتیجه اجرای پرواز مقرره برای آنان مقدور نباشد از فوق العاده سختی خدمت هوایی استفاده خواهند نمود اعم از این که در ظرف مدت مزبور در مشاغل سازمانی مربوطه باقی یا به علل مذکور منتسب شده باشند. ماده 8 - صدور اخطار کتبی از طرف فرمانده هنگ مبنی بر بی انضباطی پروازی و یا سهل انگاری در امور فنی موجب قطع پنجاه درصد فوق العاده سختی خدمت هوایی برای مدت شش ماه و صدور دو اخطار کتبی در موارد مزبور از طرف فرمانده تیپ موجب قطع پنجاه درصد فوق العاده سختی خدمت هوایی برای مدت یک سال می شود. ماده 9 - به کارکنان کادر نیروی هوایی در صورتی که در اثر سوانح ناشی از خدمت هوایی یکی از اعضاء بدن آنها فلج گردد و در نتیجه قادر به ادامه پرواز نباشند مبلغ یکصد و پنجاه هزار ریال و درباره آنهایی که به علت مزبور از خدمات نظامی به طور دائم معاف شوند و یا فوت نمایند سیصد هزار ریال به ترتیب به خود و یا به وراث مستمری بگیر آنان پرداخت می گردد. تبصره 1 - مزایای مندرج در آیین نامه بیمه افسران و کارمندان نیروهای مسلح شاهنشاهی جزو مبلغ پرداختی در این ماده محسوب و بقیه از بودجه وزارت جنگ پرداخت خواهد شد. تبصره 2 - منظور از وراث مستمری بگیر مذکور در این ماده وراثی است که در ماده 88 قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی تعیین گردیده است. ماده 10 - خلبانان خارج از سازمان نیروهای هوایی در صورتی که با موافقت و برابر برنامه تنظیمی آن نیرو به پرواز خود ادامه دهند مشمول مقررات این آیین نامه خواهند بود. ماده 11 - برای استفاده از فوق العاده سختی خدمت هوایی طبقه بندی هواپیما و پرسنل با تشخیص نیروی هوایی بوده و ملاک پرداخت و قطع آن دستور نیروی هوایی مزبور خواهد بود. ماده 12 - این آیین نامه از تاریخ اول فروردین ماه 1339 به موقع اجرا گذاشته شده و از همان تاریخ مقررات قبلی فوق العاده سختی خدمت چتربازی( مندرج در فصل اول آیین نامه معاشها مصوب بیست و سوم اردیبهشت ماه 1337) ملغی می گردد. سه فقره آیین نامه فوق که در تاریخ 1339.2.21 به تصویب کمیسیون بودجه رسیده است به استناد مواد 66 و 67 قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی مصوب سی ام تیر ماه 1336 قابل اجراء است. رییس مجلس شورای ملی - رضا حکمت # آیین نامه ترفیعات افسران شهربانی کل کشور # ماده 1 - از تاریخ تصویب این آیین نامه کل کشور فقط کسانی می توانند به مقام افسری نائل شوند که فارغ التحصیل دانشکده افسری شهربانی بوده و برای قسمتهای انتظامی اختصاص داده شوند. تبصره 1 - منظور از قسمتهای انتظامی قسمتهایی است که کارمندان آن برابر مقررات داخلی شهربانی با لباس اونیفورم انجام وظیفه می نمایند. تبصره 2 - دانشجویانی که در سال 1339 به درجه ستوان دومی مفتخر می شوند و افسران فعلی شهربانی که آموزشگاه عالی شهربانی یا دانشکده افسری ارتش را طی نموده اند از مزایای ترفیع فارغ التحصیلان دانشکده افسری شهربانی استفاده خواهند کرد. ماده 2 - ترفیع درجه افسران پس از احراز شرایط مندرج در این آیین نامه بنا به پیشنهاد شهربانی کل کشور منوط به تصویب اعلیحضرت همایون شاهنشاه خواهد بود. ماده 3 - برای نیل به مقام افسری و همچنین ترفیع از درجه سرهنگی به بالا فرمان همایونی صادر خواهد شد. ماده 4 - ترفیع درجه افسران فقط در یکم مهر ماه هر سال اعطاء خواهد شد مگر در مواردی که در قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی ترتیب دیگری پیش بینی شده باشد که عیناً درباره افسران شهربانی نیز اجرا خواهد شد. ماده 5 - جمع کل افسران هر درجه نباید از نود و پنج درصد محلهای سازمانی شهربانی کل کشور در درجه مربوط تجاوز کند. تبصره - حداکثر درجات امراء نبایستی از یک و نیم درصد جمع کل درجات افسری تجاوز کند. ماده 6 - حداقل توقف در درجات برای ترفیع افسران و ترتیب آن به شرح زیر است: درجه حداقل توقف ---------------------------------------------- 1 - از ستوان دومی به ستوان یکمی 3 سال 2 - از ستوان یکمی به سروانی 4 سال 3 - از سروانی به سرگردی 6 سال 4 - از سرگردی به سرهنگ دومی 5 سال 5 - از سرهنگ دومی به سرهنگی 2 سال 6 - از سرهنگی به سرتیپی 3 سال تبصره - مدت توقف در درجات سرتیپی و بالاتر ( مطابق ترتیب درجات مذکور در قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی) منوط به اراده سنیه شاهانه است. ماده 7 - افسران شهربانی که فارغ التحصیل آموزشگاه ستوانی سابق شهربانی یا آموزشگاه های ستوانی ارتش باشند از لحاظ ترفیع به دو طبقه تقسیم می شوند. الف - طبقه اول افسرانی که دارای گواهینامه دوره کامل متوسطه باشند حداقل توقف در درجات برای این افسران به شرح زیر خواهد بود. درجه حداقل توقف ---------------------------------------------- 2 - از ستوان سومی به ستوان دومی 3 سال 2 - از ستوان دومی به ستوان یکمی 4 سال 2 - از ستوان یکمی به سروانی 5 سال 3 - از سروانی به سرگردی 7 سال تبصره - ترفیع بعدی آنان تابع مقررات عمومی این آیین نامه خواهد بود. ب - طبقه دوم - افسرانی که فاقد گواهینامه دوره کامل متوسطه باشند این افسران حداکثر تا درجه سرهنگ دومی ترفیع یافته و حداقل مدت توقف آنان در هر یک از درجات برای ترفیع به درجه بالاتر یک برابر و نیم مدت توقف فارغ التحصیلان دانشکده افسری شهربانی خواهد بود در صورتی که از تاریخ تصویب این آیین نامه درجاتشان بالاتر از سرهنگ دومی باشد نیل به درجات بالاتر موکول به طی مدارج تحصیلی مندرج در آیین نامه خواهد بود. تبصره - کسانی که در تاریخ تصویب این آیین نامه با درجه افسری در شهربانی کل کشور مشغول به خدمت می باشند و هیچ گونه مدرک تحصیلی ندارند با گذراندن دوره ویژه جزو افسران این طبقه محسوب خواهند شد. ماده 8 - نیل به درجه سرگردی برای افسران شهربانی که فارغ التحصیلان دانشکده افسری شهربانی یا آموزشگاه عالی شهربانی باشند علاوه بر احراز شرایط مندرج در این آیین نامه موکول به طی یکی از دوره های تخصصی شهربانی خواهد بود. تبصره 1 - افسرانی که در کشورهای خارجه یکی از دوره های تخصصی مذکور در این ماده را طی کرده باشند از مقررات این ماده معاف خواهند بود مشروط بر آن که ارزش تحصیلات آنان به تشخیص اداره آموزش و پرورش شهربانی کل کشور معادل ارزش آنان تحصیلات یکی از دوره های تخصصی باشد. تبصره 2 - افسران فعلی شهربانی که فارغ التحصیل دانشکده افسری ارتش باشند نیز مشمول مقررات این ماده خواهند بود. ماده 9 - نیل به درجه سرهنگی علاوه بر احراز شرایط مقرر در این آیین نامه موکول به طی دوره عالی شهربانی نیز خواهد بود. ماده 10 - نیل به درجه سرتیپی علاوه بر احراز شرایط مقرر در این آیین نامه موکول به طی دوره نهایی شهربانی خواهد بود. تبصره 1 - افسرانی که دارای دانشنامه دکتری در رشته های مختلف پزشکی دامپزشکی - دندانپزشکی و داروسازی و یا رشته های مختلف حقوق( قضایی - سیاسی - اقتصادی) می باشند از مقررات مواد 8 و 9 و 10 و افسرانی که یکی از دوره های عالی رسته ای ارتش را طی کرده اند از طی دوره عالی شهربانی و افسرانی که دانشگاه جنگ را طی کرده اند از طی دوره نهایی شهربانی معاف خواهند بود. تبصره 2 - شهربانی کل کشور مکلف است در سال 1339 دوره های عالی و نهایی را که مدت هر یک کمتر از یک سال تحصیلی نخواهد بود تشکیل دهد. ماده 11 - در غیر شرایط تحصیلی مذکور در ماده 10 نیل به درجه سرتیپی در موارد استثنایی منوط به اراده سنیه شاهانه است. ماده 12 - برای نیل به ترفیع کلیه افسران بایستی حداقل نصف مدت مقرر در مواد 6 و 7 این آیین نامه را در درجات اخیر در شهربانی کل کشور شاغل شغل سازمانی باشند ولی تمام مدت انتساب در زمان تحصیلی و اسارت جزو مدت خدمت برای ترفیع محسوب خواهد شد. تبصره - منتسبین افسرانی هستند که مشمول یکی از موارد زیر باشند: الف - موقتاً به مشاغل مخصوصی گمارده شده که در سازمان شهربانی کل کشور برای آن مشاغل محل معینی پیش بینی نشده است. ب - در یکی از مدارس داخله و یا خارجه از طرف شهربانی کل کشور مشغول تحصیل باشند. ج - به واسطه حذف یا انحلال محل سازمانی موقتاً بدون شغل شوند. د - افسرانی که مدت بیماری آنها بیش از چهار ماه ادامه پیدا کند تا یک سال مگر این که این بیماری به سبب خدمت باشد. ه - افسرانی که اسیر می شوند در تمام مدتی که در اسارت هستند و در صورتی که از اسارت خارج شوند حداکثر تا 6 ماه که باید به آنان شغل ارجاع شود در حال انتساب باقی خواهند بود. و - مأمور خدمت در سایر وزارتخانه ها یا بنگاه های ملی یا دولتی شوند. ماده 13 - موارد زیر جزو مدت خدمت برای ترفیع در آخرین درجه محسوب نخواهد شد: الف - مدت زندانی محاکماتی. ب - مدت تجدید دوره های تحصیلی برای افسران دانشجو که از عهده امتحانات مربوطه برنیامده اند. ماده 14 - افسرانی که تحت پیگرد واقع شوند در صورت احراز سایر شرایط جزء صورت ترفیع بگیرها منظور و ترفیع درجه آنان به شرح زیر خواهد بود: الف - مادامی که تحت پیگرد هستند ترفیع آنان معلق خواهد بود. ب - اگر پرونده آنان پس از ابلاغ ترفیع سالیانه منتهی به صدور قرار منع پیگرد یا رأی قطعی برائت گردد و در صورت ترفیع بگیرها منظور شده و به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاه گزارش شده باشد از تاریخ استحقاق به ترفیع درجه نائل خواهند شد. ماده 15 - هر تغییری که در مقررات مربوط به مدت ترفیع درجه افسران نیروهای مسلح شاهنشاهی داده شود در مورد ترفیع درجه افسران شهربانی کل کشور نیز اجراء خواهد شد و چنانچه تغییر مذکور راجع به شرایط و موانع ترفیع درجه باشد کمیسیونی مرکب از نمایندگان وزارت کشور و وزارت جنگ و شهربانی کل کشور مقررات مشابهی تنظیم تا پس از تصویب هیأت وزیران به موقع اجراء گذاشته شود. ماده 16 - این آیین نامه به موجب ماده پنجم قانون تأسیس دانشکده افسری شهربانی مصوب ششم تیر ماه 1338 تنظیم گردید. آیین نامه فوق که مشتمل با شانزده ماده و یازده تبصره است در تاریخ هیجدهم خرداد ماه 1339 به تصویب کمیسیونهای کشور و نظام مجلس شورای ملی رسید. رییس مجلس شورای ملی - رضا حکمت آیین نامه بالا در تاریخ 1339.3.9 به تصویب کمیسیونهای کشور و نظام مجلس سنا رسیده است.[/size] [size=5]***************************************************************************************************[/size] [color=#008000][size=5]آیین نامه رسته های افسران، همافران و درجه داران نیروی هوایی شاهنشاهی[/size][/color] [size=5]آییننامه[/size] [size=5]رستههای افسران، همافران و درجهداران نیروی هوایی شاهنشاهی مصوب 1356.10.26 کمیسیون نظام مجلسین در اجرای ماده 8 قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی آییننامه رسته افسران، همافران و درجهداران نیروی هوایی شاهنشاهی به شرح زیرتصویب میشود: ماده 1 - رستههای نیروی هوایی شاهنشاهی عبارتند از: الف - رستههایی که نوع وظایف آنها مربوط به امور هوایی بوده و اصطلاحاً رستههای خاص هوایی نامیده میشوند شامل رستههای زیر میشود: (1) رسته خلبانی (2) رسته ناوبری (3) رسته پرواز یاری (4) رسته فنی هوایی (5) رسته اسلحه و مرمیات (6) رسته کنترل شکاری (7) رستههواشناسی (8) رسته ارتباط و مراقبت هوایی (9) رسته مهندسی هوایی. ب - رستههایی که وظایف آنها نوعاً در نیروهای سهگانه ارتش شاهنشاهی مشترک و یکسان بوده و اصطلاحاً رستههای عمومی نامیده میشوند شاملرستههای زیر میشود: (1) رسته بهداری (2) رسته دامپزشکی (3) رسته قضایی (4) رسته موزیک (5) رسته اطلاعات نظامی (6) رسته آجودانی (7) رسته اردنانس (8) رستهترابری (9) رسته دارایی (10) رسته سررشتهداری (11) رسته خدمات بهداری (12) رسته مهندسی (13) رسته دژبان. ماده 2 - علائم ممیزه رستهها در آییننامه لباس و علائم نیروهای مسلح شاهنشاهی تعیین میگردد. ماده 3 - هر یک از افسران، همافران و درجهداران با رعایت مقررات این آییننامه به یکی از رستهها اختصاص داده میشوند. تبصره - همافران منحصراً به رسته فنی هوایی اختصاص داده میشوند. ماده 4 - هیچ یک از افسران و درجهداران نمیتوانند در عین حال از عنوان بیش از یک رسته استفاده نمایند. ماده 5 - افسران و درجهداران به رستهای اختصاص داده میشوند که دوره تخصصی آن را طی نموده باشند. ماده 6 - افسرانی که یکی از دورههای مختلف دانشکده فرماندهی و ستاد را طی مینمایند رسته اصلی آنان تغییر نخواهد کرد منتها کلمه "ستاد" بهآخر عنوان رسته اصلی آنان اضافه خواهد شد. ماده 7 - افسرانی که یکی از دورههای تخصصی دانشگاهی را برابر مقررات و در رشتههای مورد نیاز نیروی هوایی شاهنشاهی طی نموده و موفق بهدریافت دانشنامه لیسانس یا بالاتر شوند بر حسب مورد به یکی از رستههای مندرج در ماده 1 این آییننامه اختصاص داده میشوند. ماده 8 - تخصیص هر یک از رستههای مذکور در ماده 1 به گروه رستههای رزمی و پشتیبانی رزمی و همچنین تعیین رشتههای تخصصی هر یک ازرستهها با پیشنهاد نیروی هوایی شاهنشاهی و تصویب ستاد بزرگ ارتشتاران خواهد بود. ماده 9 - تغییر رسته افسران و درجهداران فقط در موارد مصرحه در این آییننامه مجاز میباشد. ماده 10 - تغییر رسته در هر حال مستلزم طی دوره جدید است مگر این که طی دوره افسر یا درجهدار به علت موقعیت سن و یا مناسب نبودن درجهمقدور نباشد که در این صورت لازم است حداقل سه سال در رسته اخیر خدمت نماید. تا بتواند تغییر رسته دهد. ماده 11 - در مورد تغییر رسته افسران رستههای خاص هوایی که در خارج از سازمان نیروی هوایی شاهنشاهی خدمت مینمایند به شرح زیر رفتارمیشود: الف - در صورتی که این قبیل افسران عهدهدار مشاغل تخصصی هوایی باشند در هر حال رسته اصلی خود را حفظ خواهند کرد. ب - چنانچه محل خدمتی این قبیل افسران وزارت جنگ ستاد بزرگ ارتشتاران و یا ادارات تابعه آنها باشد رسته آنان تغییر نخواهد کرد مگر این کهسازمان و ادارات مزبور دارای رستههای خاصی بوده و ضرورت خدمتی تغییر رسته را ایجاب نماید در این صورت افسران مذکور از نظر تغییر رسته تابعمقررات مربوطه خواهند بود. ماده 12 - تغییر رسته افسران و درجهداران موجب از بین رفتن قدمت خدمت آنان در درجه مربوطه نخواهد بود. ماده 13 - تغییر و تعیین رسته افسران با پیشنهاد فرماندهان یگانها و تصویب فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی و درج در دستور نیرو انجامخواهد گرفت. ماده 14 - تغییر و تعیین رسته درجهداران پس از تصویب فرماندهان یا رؤسای قسمتهایی که اختیار ترفیع درجه آنان را دارند در دستور همان قسمتهادرج میشود. ماده 15 - هر گاه مقتضیات ایجاب نماید که رسته جدیدی در نیروی هوایی شاهنشاهی به وجود آید و یا این که یک یا چند رسته از رستههای مذکوردر ماده 1 این آییننامه حذف گردد تغییرات مذکور را با پیشنهاد نیروی هوایی شاهنشاهی و تصویب اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بزرگارتشتاران در فرمان همگانی ارتش شاهنشاهی درج و رسمیت خواهد یافت. ماده 16 - چنانچه به علل مندرج در ماده قبل و یا در اثر تغییرات سازمانی تغییر رسته عدهای از افسران و یا درجهداران ضروری باشد و همچنین درمواردی که ادامه خدمت آنان در رسته مربوطه به عللی غیر مقدور گردد، تغییر رسته آنان در خارج از موارد مصرح در این آییننامه مجاز بوده و با رعایتتشریفات مقرر در مواد 13 و 14 انجام و رسمیت خواهد یافت. آییننامه فوق مشتمل بر شانزده ماده و یک تبصره به استناد ماده 8 قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی پس از تصویب کمیسیون نظام مجلسشورای ملی در جلسه روز یکشنبه 2536.9.27 در جلسه روز دوشنبه بیست و ششم دی ماه دو هزار و پانصد و سی و شش شاهنشاهی به تصویبکمیسیون جنگ مجلس سنا رسیده است. رییس مجلس سنا - جعفر شریفامامی[/size] [url="http://www.forum.arteshi.com/showthread.php?t=11802"][size=5]منبع[/size][/url]
  4. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]جوشن هیچ هارپونی شلیک نکرد و وموشک با شناور قرق شد _ چون با برخورد موشک استاندارد اول ژنراتور کشتی از کار افتائ و برق کلیه سیستم ها قطع شد پس توانایی شلیک نداشته[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]ای کاش یه سر به لینک میزدید و ایتنقدر حرفای بیهوده نمیزدین[/font][/size]
  5. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][quote name='Electro_officer' timestamp='1366431251' post='307798'] متشکر بابت این ایفوگراف. مطمئنا اگر ناوچه‌ی ما مجهز به پدافند قوی‌تری بود قضیه به این شکل پیش نمی‌رفت... ای کاش ها فراوان هستند باید برا آینده برنامه‌ریزی کرد. [/quote][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]شما اگه به اون لینکی که قرار دادم سر میزدین . میفهمیدین که تمام رادار های جوشن زیر پارازیت سنگین بودن و توانایی هیچ کاری نداشتن پس چه پدافند داشتیم چه نداشتیم فرقی نمیکرد نمونه اش این که هیچ موشکی از جوشن شلیک نشد چه به هدف بخوره چه نخوره . در مورد دو ناو دیگر هم اول با بمب خوشه ای و از فاصله زیاد حمله شده که سیستم های راداری در همون دم از کار افتادن ( اینو بذارید کنار که ناوچه جوشن تا آخرین لحظه اجازه شلیک دریافت نکردو اجازه درگیری نداشت )[/font][/size]
  6. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]فکر کنم بد نباشه دوستان سری به آدرسی که ذر زیر قرار میدم بزنن و اونجا از زبان بازماندگان این ماجرا حوادث رو بخونن و همینطور مدارکی کهه آمریکا بعد از این واقعه منتشر کرده و همینطور فیلم هایی که گرفته شده که به وسیله دوستان ترجمه هم شده که البته 46 صفحه هست و در صفحه های 30 31 به طور کلی در مورد حادثه توضیح داده شده . البته به دوستان توصیه میکنم حتما از اول با صفحات جلو برن تا چیزی رو از دست ندن و یه دفعه به صفحات آخر یا صفحات اشاره شده نرن چون اینجوری مطلب رو نمیگیرن . که با یه ذره حوصله میشه تمام این صفحات رو خیلی زود خوند . که میتونه چیزهای زیادی رو براتون روشن کنه .[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]البته بگم همونطور که در صفحات اول مشاهده خواهید کرد قرار نبود مطلب به اینجاها برسه ولی به خاطر اومدن مدارک آمریکایی به این وسط توسط یکی از دوستان بحث حالت خیلی جدی و جالبی رو به خودش میگیره به همه توصیه میکنم این موضوع رو از دست ندن[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://ganjejang.com/forum/%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-90/%D9%86%D8%A7%D9%88%DA%86%D9%87-%D8%AC%D9%88%D8%B4%D9%86-2419/"]پیوند[/url][/font][/size]
  7. وصف نیروی دریایی ایران در سال 1362 به نقل از محمد رضا شاه کتاب "پاسخ به تاریخ" ، نویسنده : محمد رضا شاه پهلوی ، قسمت سوم ، فصل دوازدهم: برنامه نیروی دریایی ما به شرح زیر بود: - 4 رزمناو 8،000 تنی با دستگاه های پرتاب موشک دریا به هوا با سرعت mach-3 (سه برابر سرعت صوت) و دستگاه های پرتاب موشک دریا به دریا با سرعت کمتر از سرعت صوت و برد 90 کیلومتر.مطالعاتی برای افزایش سرعت این موشکها به مافوق صوت و امکان پرتاب آنها از زیر دریایی در جریان بود. - 12 ناوشکن 3،000 تنی مجهز به موشکهای دریا به دریا از نوع فوق الذکر. -3 زیر دریایی که سفارش داده شده بود و 9 زیردریایی که قرار بود در اروپا (احتمالا آلمان فدرال و هلند) ساخته شود. -50 هلیکوپتر مخصوص نیرو دریایی . -تعداد لازم کشتی های نیرو بر ، کشتی های تانکر سوخت و ... -هواپیماهای نوع "orion" ساخت کارخانه لاکهید،با برد طولانی مامور انجام وظایف اکتشافی نیرو دریایی. (این متن عین متن کتاب هست.اما جزئیاتش مشخص نیست. انگار شاه اون روزا حوصله نداشته کاملتر بنویسه!! ) ************************************************************ چهار فروند ناوشکن از کلاس اسپرانس بودند که از موشکهای هارپون. تاموهاوک و توپهای سنگبن 5 اینچ در 54 استفاده میکردند واما نامهای آنها. 1- کوروش 2- داریوش 3- اردشیر 4- نادر سه فروند زیردریایی نیمه سنگین از کلاس دولفین 1- نهنگ 2- کوسه 3- دولفین رزم ناو شاهنشاهی اردشیر Later sold to Taiwan http://up.ganjejang.com/images/qv8odrmeed9hq1us98.jpg 12 ناوشکن از کلاس کورتنر بودند که در سال 1980 در آلمان غربي و براي نيروي دريايي فدرال به اسم کلاس برمن ساخته شدند. منبع
  8. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]همه ما می دانیم که دو صنعت بزرگ هواپیماسازی جهان، هم اکنون کشورهایی جز ایالات متحده و کشور روسیه نیستند. ظاهراً این کشورها، پیشتاز در همه پیشرفت های علم هوانوردی بوده و با اندک اختلافی، هم دیگر را در این میدان رقابت تعقیب می کنند. اما حقیقت امر چیز دیگریست. در حقیقت، این کشورها، تکنولوژی امروز خود را مدیون یکی از کشورهای شرکت کننده در جنگ جهانی دوم، یعنی آلمان هستند. به جرات می توان گفت که مهد علم هوانوردی، همین کشور بوده است و سرچشمه تمامی پیشرفت های مربوط به علوم هواپیمایی از این کشور نشات می گیرد. نمونه هایی مانند ساخت نخستین موتور جت جهان، ساخت نخستین موشک سوخت مایع، ایجاد نخستین تونل باد و آزمایش طرح های بسیاری که امروزه سرمشق کار کشورهای مدعی در این زمینه می باشند، کم نیستند. در زیر به تاریخچه و بررسی خصوصیات یکی از عجیبترین و جالب ترین طرح های آلمان در آن زمان، یعنی بمب افکن بال رو به جلوی یونکر Ju-287 می پردازیم که خواندن آن، خالی از لطف نیست. در یکی از عصرهای تابستان سال 1944، دکتر هانس وک به همراه همکارانش، در حال آماده کردن هواپیمایی در یکی از باند های نظامی برای آزمایش نخستین پرواز آن بودند. سرانجام پس از مدتی، عملیات چک های ابتدایی انجام شد. سپس دو نفر از خلبانان زبده نیروی هوایی آلمان نازی، سوار هواپیمای عجیب و غریب شدند. چند دقیقه بعد، غرش موتورهای جت Jumo 004 در فضا طنین انداز گردید و پرنده جدید و نا آشنایی به آرامی به سمت باند پرواز حرکت کرد و پس از مدتی، به آرامی از باند پرواز جدا شد و در آسمان به پرواز در آمد. لبخند روی لبان دکتر وک، حاکی از رضایت وی از نتیجه مدت ها تحقیق بود. [/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.farsinews.persiangig.com/ju_287_02.jpg"]http://www.farsinews.persiangig.com/ju_287_02.jpg[/url] هواپیمای یونکر 287، [/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]هواپیمایی که آن روز برای نخستین بار به پرواز در آمد، هواپیمایی جز یونکر Ju-287 نبود. این هواپیمایی انقلابی، یکی از عجیب ترین هواپیماهایی بود که تا آن روز به چشم هر خلبانی آمده بود. طرح جالب بال های رو به جلوی آن، تا مدت ها برای بسیاری جای سوال بود. در کنار این طرح بی نظیر، صدای موتورهای جت آن نیز حاکی از وجود پیشرفت دیگری بود که تا آن زمان هیچ یک از کشورهای دیگر، بدان دست نیافته بودند. در ابتدای سال 1943 میلادی، یعنی در بحبوحه جنگ جهانی دوم دولت نازی آلمان، از نیروی هوایی و گروه طراحی آن نیرو، درخواست ساخت هواپیمای بمب افکنی را کرد که نیازی به جنگنده های دیگر برای اسکورت نداشته باشد بتواند با سرعت بالا و بدون دغدغه از رهگیری شدن توسط هواپیماهای جنگنده دشمن، عملیات خود را در ارتفاعات بالا انجام دهد و به منطقه خودی برگردد. در آن زمان، تقریباً چند سال بود که اولین نمونه های موتور جت توسط دکتر هانس فون اوهاین آزمایش شده بود. به همین دلیل، ابتداً گروه طراحی، بمب افکنی با موتورهای جت را طراحی کرد که دارای بال های به عقب برگشته همانند هواپیماهای امروزی بود. [/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.farsinews.persiangig.com/ju2872.jpg"]http://www.farsinews.persiangig.com/ju2872.jpg[/url] هواپیمای یونکر 287 در مراحل نهایی مونتاژ موتورها[/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]اما به زودی گروه متوجه شد که عملیات برخاست، بمباران و نشست هواپیما اکثراً در سرعت های کمی صورت می پذیرد. پس به کارگیری بال های به عقب برگشته که نیروی برای کمتری را در سرعت های پایین تولید می کردند، کاری عاقلانه نبود. سرانجام دکتر وک، سرپرست گروه طراحی، هواپیمایی با بال های رو به جلو را پیشنهاد کرد که تا آن زمان، هیچ گاه جهان هوانوردی چنین هواپیمایی به خود ندیده بود. در بال های معمولی، هنگامی که سرعت هواپیما به سرعت وامانده شدن یا استال می رسید، ابتداً نوک بال ها استال می شدند که نتیجه آن عمل نکردن شهپر ها و در نتیجه گرفتن قدرت انجام هر عملی از خلبان بود. اما در بال های جلوگرا، نخستین محلی که استال می شد ریشه بال ها بود و به همین دلیل، هواپیما هنوز به علت وجود شهپر ها کنترل پذیر بود. این ایده مورد قبول گروه طراحی قرار گرفت. [/font][/size] [center][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.farsinews.persiangig.com/ju287v1_12_148.jpg"]http://www.farsinews.persiangig.com/ju287v1_12_148.jpg[/url] یونکر 287، در حال آماده شدن برای پرواز نهایی[/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]برای اینکه Ju-287 سریعاً آماده خدمت در نیروی هوایی بشود، گروه طراحی برای نخستین پرواز این جنگنده، بسیاری از قسمت ها را از هواپیماهای قبلی به عاریت گرفتند. برای مثال، بدنه این هواپیما همان بدنه بمب افکن هینکل 177، دم هواپیما همان دم یونکر 388 و چرخ های دماغه همان چرخ های بمب افکن B-24 بوند. ظاهراً، تنها چیزی که این هواپیما را از هواپیماهای قدیمی تر متمایز می کرد، طرح عجیب بال های رو به جلوی آن بود. شهپر ها و فلپ های بزرگی برای این هواپیما در نظر گرفته شده بود که بیشترین نیروی برا را برای برخاستن این پرنده جالب فراهم می کرد. اما اختلاف به همین جا ختم نمی شد. این بار گروه طراحی، دیگر از موتورهای پیستونی استفاده نکرد، بلکه ریسک به کارگیری موتورهای جت ناآزموده را پذیرفت. نهایتاً برای تامین نیروی پیشران این هواپیما، چهار موتور توربوجت Jumo 004 در نظر گرفته شد که هر یک قدرتی معادل 1984 پوند تراست تولید می کردند. اما جاگیری این موتورها در یونکر 287 هم عادی نبود. دو موتور از چهار موتور زیر بال ها و دو موتور دیگر به طرز عجیبی در دو سمت دماغه قرار می گرفتند.[/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.farsinews.persiangig.com/ju287-7.jpg"]http://www.farsinews.persiangig.com/ju287-7.jpg[/url] هواپیمای یونکر 287 در حال سرویس شدن توسط مهندسین[/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]سرانجام روز موعود فرا رسید. در 16 آگوست 1944، هواپیمای بی نظیر و تاریخی Ju-287 از آشیانه بیرون آورده شد و پس از مدتی، بال به سوی آسمان گشود. نتایج حاصل از پرواز، همه و همه حاکی از کنترل عالی و مانورپذیری بی نظیر این هواپیما داشتند. ظاهراٌ هیچ گونه مشکلی از نظر هدایت هواپیما بروز نیافته بود. خلبانان این هواپیما گفته بودند که هواپیما، بسیار به راحتی از شیرجه ها خارج شده و به حالت پرواز عادی باز می گشت. همچنین استفاده از فلپ ها نیز هیچ اثر نامطلوبی بر هدایت هواپیما نداشت. این هواپیما در نخستین پرواز، در یک شیرجه به سرعت بالای 404 مایل بر ساعت نیز دست یافت که در نوع خود و برای یک بمب افکن، سرعتی باورنکردنی بود. فرود هواپیما پس از پرواز آزمایشی نیز بسیار به آرامی و بدون هیچ مشکل خاصی انجام گرفت و برای نخستین بار، پرواز یک هواپیمای بال رو به جلو با موتورهای جت در تاریخ هوانوردی ثبت شد افتخاری دیگر را برای این علم گسترده به ارمغان آورد. [/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.farsinews.persiangig.com/jumo004.jpg"]http://www.farsinews.persiangig.com/jumo004.jpg[/url] موتور توروبوجت Jumo 004، سال ها پس از نخستین به کارگیری [/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]پس از موفقیت نمونه ی اول هواپیما، نمونه دوم هواپیما نیز قرار بود که بر پایه همین هواپیما ساخته شود. اما این نمونه، دارای موتورهای نیرومندتر هینکل A011 بود که نیروی 2866 پوند تراست را تولید می نمود. همچنین، جاگیری موتورها نیز این بار با مدل نمونه اول تفاوت داشت. در نمونه دوم، تصمیم بر آن گرفته شده بود که هر چهار موتور برای بالانس و ایجاد تعادل در هواپیما زیر بال ها قرار بگیرند. همچنین، قرار بر آن بود که نمونه سومی نیز از این هواپیما ساخته شود که دارای شش موتور بود و هدف رسیدن به سرعت های بسیار بالا را دنبال می کرد. پیش بینی شده بود که نمونه سوم هواپیما در صورت ساخت قادر به رسیدن به سرعت هایی بالای 509 مایل در ارتفاع شانزده هزار پایی بود که در زمان خود، واقعاً یک «معرکه» به شمار می آمد. گفتنی است که این هواپیما، از سیستم کابین تحت فشار نیز بهره می برد. بدین معنی که خلبانان لازم نبود برای پرواز در ارتفاعات بالا، با خود اکسیژن حمل نمایند، بلکه سیستم های تعبیه شده در هواپیما، اکسیژن مورد نیاز را در کابین فراهم می آورد. [/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.farsinews.persiangig.com/2071L.jpg"]http://www.farsinews.persiangig.com/2071L.jpg[/url] هواپیمای بمب افکن یونکر 287 در حال تاکسی به سوی باند[/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]در سال 1945 و همزمان با فروپاشی آلمان نازی، نمونه دوم یونکر 287 در حال ساخت بود که کارخانه یونکر توسط نیروهای شوروی اشغال شد و دکتر وک، تیم طراحی، هواپیمای نمونه اول و همچنین هواپیمای ناتمام نمونه دوم، همگی به اسارت نیروی های ارتش سرخ روسیه در آمده و به شوروی برده شدند. در سال 1947، یعنی دوسال پس از پایان جنگ، یونکر نمونه دوم هم در شوروی آماده شد. اما به دلیل اینکه روس ها هیچ علاقه ای به ساخت چنین هواپیماهایی نشان نمی دادند، این هواپیما دیگر هیچ گاه پرواز نکرد و ماجرای یونکر 287 به همان جا پایان یافت. [/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.farsinews.persiangig.com/2917L.jpg"]http://www.farsinews.persiangig.com/2917L.jpg[/url] هواپیمای یونکر 287، بمب افکن جت جنگ جهانی دوم[/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]سال ها بعد، آمریکایی ها به مدد سازمان هوافضایی ناسا و مدارکی که از آلمان نازی در مورد طراحی این گونه هواپیما ها به دست آمده بود، هواپیمای بال رو به جلوی X-29 طراحی و ساخته شد که همان موفقیت ها باز هم تکرار شدند ولی این طرح، این بار هم عملیاتی نشد. در چند سال اخیر، ظاهراً روس ها دوباره دفترچه خاطرات خود راورق زده و به یاد طرح های جاودانه ی دکتر وک افتاده اند و نتیجه تحقیقات آن ها در مورد این هواپیما ها، به صورت جنگنده عملیاتی Su-47 برکوت تحقق یافت. جالب این جاست که این هواپیماها که در چند دهه اخیر ساخته شده اند، همگی از سیستم های پیچیده کامپیوتری برای کنترل پروازشان استفاده می نمایند، در حالی که هواپیمای یونکر 287 تنها و تنها از همان سیستم های مکانیکی استفاده می کرد و این نکته، اوج دانش طراحان آلمان را تفهیم می کند که واقعاً خدمات بزرگی را در راه علم هوانوردی انجام دادند.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.forum.arteshi.com/showthread.php?t=11522"]منبع[/url][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]لطفا عکس ها به گالری سلیت منتقل شود[/font][/size]
  9. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][quote name='IRIAF' timestamp='1365755269' post='306548'] با تشکر. یه تاپیک خوب ادرسی نداری بدی که من از کل وقایع کردستان در اول جنگ اگاه بشم؟یعنی جسته و گریخته چیزایی خوندم.اما یه تاپیک جامع اگه هست لطفا معرفی کنید. [/quote][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]تایپیک که من ندیدم ولی همونطور که خودتون گفتین به صورت جسته و گریخته اطلاعاتی پیدا میشه کرد .[/font][/size] [center][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]*****************************************************************************************************[/font][/size][/center] [font=arial, helvetica, sans-serif][size=5]تكاوران و تفنگداران دريايي در هشت سال دفاع مقدس[/size][/font] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]خاطره ای از دريادار دوم مهدي نادري دريافت رسيد از دشمن تمام خاطرات دوران جنگ، تلخ نبود، بلكه بعضي از آنها شيرين هم بود . خاطره اول من برمي گردد به زماني كه اوضاع كردستان متشنج بود و ما از طرف نيروي دريا يي مأمور شده بوديم تا سهمي در آرام كردن غائله كردستان داشته باشيم .يك روز به عنوان ديده بان بودم، مشاهده كردم كه يك نفر از دور به طرف پادگان می آيد. ساعت شش يا هفت بعدازظهر بود و هوا نسبتاً تاريك شده بود . در آن موقع بعد از ساعت پنج، منطقه ناآرام مي شد و رفت و آمد بسيار خطرناك بود . از طرف ديگر در آن روز مسئول تداركات يگان را براي آوردن خواروبار و جيره غذايي به منطقه كامياران فرستاده بوديم و منتظر آمدنش بوديم . از زماني كه بايد مي آمد دو، سه ساعت می گذشت و خبري از او نبود و همه دل نگران شده بوديم . با نزديك شدن فردي كه در تاريكي به طرف پادگان مي آمد، فهميدم كه همان مسئول تداركات است .خوشحال شديم و به پيشواز ش رفتيم . او را در آغوش كشيديم .به ظاهر اوضاع و احوالش مناسب نبود،وقتي دليل تأخير و سراغ خواربار و ماشين را از او گرفتيم، گفت: حقيقتش در مسير برگشت به پايگاه ، در كمين كردهاي كومله گرفتار شدم و آنها به زور ماشين و خواربار داخل آن را از من گرفتند و مرا رها كردند، اما آنها زياد هم بي انصاف . نبودند چون به يك خواهش و درخواست من نه نگفتند بچه ها از او پرسيدند، كدام درخواست؟! گفت: از آنها خواهش كردم كه رسيدي از اموال و خواربار را كه در پشت ماشين بود به من بدهند و آنها هم قبول كردند براي اثبات حرف هايش دست در جيبش كرد و رسيد اخذ شده از دشمن را به ما نشان داد . خيلي جالب بود . مقدار دقيق خواربار و نوع آنها نوشته شده بود و در پا يين رسيد، مهر گروهك كومله زده شده بود. اين موضوع هم موجب ناراحتي و هم موجب خنده بچه ها شد، وقتي بچه ها از او پرسيدند ، حالا رسيد را براي چه مي خواستي؟! در جواب گفت: مي ترسيدم شما باور نكنيد كه اين اتفاق براي من افتاده است!!. منبع : کتاب آب و آتش نویسنده : سيدجلال موسوي[/font][/size]
  10. [list] [*] [indent][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]جیپ آهو از یک جاده خاکی پر پیچ و خم وارد یک گودال بزرگ شد که اطرافش را با سیم خاردار پوشانده بودند و تابلوهای منطقه نظامی در لابه لای سیم خاردارها دیده میشد. جلو در محوطه جیپ آهو توقف کرد, راننده برگه ای را از دست شهید آبشناسان گرفت و به دژبان داد. دژبان احترام نظامی گذاشت و اجازه ورود داد. ماشین از جاده باریکی که پوشیده از گل و لای بود عبور کرد. دو طرف جاده انباشته از ماشینهای اسقاطی , آهن پاره و تانک بود. حسن از راننده خواست جلو درب سوله ای که در انتهای را باریک قرار داشت نگه دارد. سربازان در نزدیکی سوله مشغول تعمیر یک تانک آیب دیده بودند. حسن نگاهش را از سربازان که متوجه حضور او شده بودند برداشت و وارد سوله شد و سراغ "سروان خداپرست" را گرفت, یک سرباز که داشت با دستمال چربی و سیاهی دستانش را پاک میکرد حسن را به انتهای سوله راهنمایی کرد. حسن نزدیک سرگرد رفت و سلام کرد, سرگرد سر بلند کرد و حسن را دید و احترام گذاشت, حسن گفت: - خسته نباشید کارها چطور پیش میرود؟ - خیلی خوب قربان تا حالا تونستیم چند تانک را آماده کنیم همه سربازان مشغول هستند. پیشانی سرگرد عرق کرده بود او عرق پیشانیش را با پشت دست پاک کرد و گفت: - جسارت است قربان اما با این تانکهای اسقاطی میخواهید چه بکنید؟ اینها مثل فیلهای مرده هستند, درسته که بزرگند اما کاری از آنها ساخته نیست حسن یاکت بود انگار هیچ عجله ای برای جواب دادن نداشت, هردو شانه به شانه از سوله خارج شدند, حسن آرام بود و حرفها و نگاههای یاس آور سرگرد تاثیری بر رفتار و تصمیم او نداشت, به آرامی به سمت جیپ آهو رفت و سوار شد سپس رو به سرگرد کرد و گفت: - هیبت و بزرگی فیلها ترسناک است سرگرد!! حتی اگر مرده باشند من این فیلهای مرده را زنده میکنم طوریکه از خرطومهای خاموششان به سمت دشمن آتش و وحشت ببارد. جیپ یکباره از جا کنده شد و در جاده باریک و گل آلود در عرض چند ثانیه گم شد. سرگرد مات و مبهوت مانده بود , سری تکان داد و گفت: - من مطمئنم تو پیروز میشوی سرهنگ!! فرمانده ای که با تمام تجهیزات آماده بخواهد به جنگ دشمن برود مثل بچه ناز پرورده ایست که پدر و مادرش همه چیز را برایش مهیا کنند اما شجاعت و اعتماد به نفس تو قویتر از همه امکانات به کمک خودت و سربازانت خواهد آمد. شهر "نقده" سقوط کرده بود و مردم شهر در زیر چکمه های بیگانه پرستان در رعب و وحشت بسر میبردند, تمام مغازه های شهر بدست آنها غارت شده بود و مردم از ترس از خانه هایشان بیرون نمی آمدند. نیشخند زهرآگین این نامردمان مسلح به دل مردم زخم میزد. مهاجمین به خانواده های کرد شیعه حمله میکردند تا به سنی ها ثابت کنند برای دفاع و پشتیبانی از آنها آمده اند. خانواده های شیعه از ترس بخود میلرزیدند اما خانواده های سنی به آنها دلداری داده و به آنها پناه میدادند. بعد از نقده نوبت "سنندج" بود که قصد تصرف آنرا داشتند. حمله کنندگان به شهرهای کردستان در تمام کوههای اطراف شهرها و کمینهای خطرناک حضور داشتند و گاه و بیگاه به پایگاههای ارتش و سپاه حمله کرده و سربازان و پاسداران را بطرز فجیعی به شهادت میرساندند. باد سردی که از روی برفها و از سمت کوهستان برمیخاست مثل سوزنی در پوست فرو میرفت. جابجایی برفها بر سر تپه ها و سایه های بلند و کوتاه به ناگاه توجه حسن را بخود جلب میکرد. هیچ حرکتی از نظر او مخفی نمیماند, تکاورهای دشمن با لباسهای همرنگ برف در شیار کوهها کمین میکردند. ستون به کندی حرکت میکرد و هر لحظه ممکن بود در دامی که برایشان گسترده بودند اسیر شوند. لوله های سرد تانکهای تعمیر سده بطرف کوهستان نشانه رفته بود. تریلرهای بزرگ تانکهای اسقاطی را حمل میکردند. حسن با قدمهای محکم و بلند در جلوی ستون پیش میرفت, گاهی برمیگشت و به سربازانش خیره میشد , رعب کوهستان سربازان را فرا گرفته بود و احساس ترس را در چشمهای هراسناک سربازانش می دید, نباید سربازانش را در این حال رها میکرد. حسن ستون را نگهداشت و با صدای بلند خطاب به سربازان گفت: - دشمن خرج تفنگش فشنگ نیست , ترس شما سربازان است. می داند دو روز است غذا نخورده اید, استراحت نکرده اید, خسته و سرما زده اید, جنگ همین است تیراندازی و کشتن آخرین مرحله و بی اهمیت ترین درس کلاس جنگ به شما سربازان قوی است. از این کلاس استفاده کنید, خودتان, بدنتان و از همه مهمتر نیروی اراده تان را در این شرایط بسازید, قسم میخورم که کلاسی بهتر از اینجا در کل زندگی نخواهید یافت. این لحظات را براحتی از دست ندهید, با قدرت و قوی پیش بروید و ترس را از خود دور کنید. حسن چنان با ایمان و اعتقاد و محکم سخن گفت که شور و شوقی زایدالوصف در دل سربازانش افتاد و بدن سرد و فرسوده شان را نیرویی دوباره بخشید. حسن بحالت دو براه افتاد و فریاد زد: - همه سرود ملی را باصدای بلند بخوانید و دنبال من حرکت کنید. حسن میدانست که تانکهای جنگی به جز دو دستگاه بقیه از کار افتاده اند!!!!!!!! و آنها را برای ایجاد رعب و وحشت در دل ضد انقلاب با ستون همراه کرده بود. تعداد فشنگها جیره بندی شده بود و میترسید این موضوع لو برود. مخصوصا فاصله خودروها را زیاد کرده بود تا تعداد آنها بیشتر از آنچه بود جلوه کند. در طول چند روز راهپیمایی 3بار با ضد انقلاب که در شیارهای کوهها کمین کرده بودند وارد نبردی سخت شده بود و پنج نفر از سربازانش به شهادت رسیده بودند. البته کمینها را به کل منهدم کرده بود و منطقه تا جایی که ستون راه پیموده بود از وجود عوامل دشمن پاک شده بود. حسن دستهای یخ زده اش را بهم مالید و یکدفعه متوقف شد. انگار چیز تازه ای دیده بود, به ستون دستور توقف داد. حسن سر برگرداند و با دوربین به شیاری که در بالاترین نقطه اتصال دو کوه با یکدیگر وجود داشت خیره ماند بعد از دو سه دقیقه با صدای بلند فریاد زد: - توپخانه به فرمان من ...... بعد با انگشت سبابه شیار را نشان داد و فریاد زد: - آااااتش..... آاااتش صدای مهیب انفجار توپها در کوهستان پیچید با شلیک توپها جاده از بالا زیر رگبار مسلسل قرار گرفت, حسن به سربازانش دستور داد پشت تانکها سنگر بگیرند. مردان مسلح پنهان شده سوار بر اسب و پیاده به آنها یورش بردند و آتش گشودند. تیربارها آتش دشمن را پاسخ دادند و سواران را از اسب به زمین ریختند. حسن که روی برفها دراز کشیده بود و دشمن را از روبرو میزد ناگهان روی برف غلطید و پیشانی یک مهاجم که به شدت به آنها نزدیک شده بود را هدف قرار داد. و فریاد زد: - نیروهای تکاور ........ امانشان ندهید. ناگهان مردانی سفید پوش به سرعت دایره محاصره را بر ضد انقلاب تنگ کردند. مهاجمین که تعدادشان بسیار زیاد بود از ترس تکاوران از شکاف باریک کوهها و جاده های مالرو شروع به فرار کردند. حسن به ستون دستور حرکت داد. ستون به انتهای گردنه مرگبار رسیده بود اما هنوز جاده توسط ضد انقلاب با انواع سلاحهای سبک و نیمه سنگین کوبیده میشد. حسن مسیر شلیک توپها را به سمت مناطقی که ضد انقلاب در حال فرار بودند تغییر داد وتلفات سنگینی به آنها وارد کرد. ستون نظامی با قدرت و با پشتیبانی توپخانه جاده را به سمت بالا ترک میکرد. سربازان با آنکه خسته بودند اما نشاط پیروزی از چهره هایشان میبارید و یکصدا فریاد میزدند: - الله اکبر!..... الله اکبر! ....... و اینگونه بود که ستون نظامی به فرماندهی شهید آبشناسان در میان تعجب و حیرت همگان توانست حلقه محاصره سنندج را شکسته و پیروزمندانه وارد شهر شدند....[/font][/size][/indent][indent] [/indent][indent][url="http://ganjejang.com/forum/%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-87/%D8%B4%DB%8C%D8%B1-%D8%B5%D8%AD%D8%B1%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%E2%80%8F-%E2%80%8F-771/index2.html"][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]منبع[/font][/size][/url][/indent] [/list]
  11. آدولف تولكاچف Adolf Tolkachev گاهی وقتها تحقیر و کشتار ملتها در دهه‎ها و نسل‎های بعد باعث انتقام گیری می‎شود و خسارات جبران ناپذیری به یک کشور وارد می‎نماید. داستان آدولف تولکاچف درس عبرتی است برای ملتها و دولت‎ها. میگویند روزی در آشویتس آیشمن که روح لطیفی داشت از هیملر پرسید چرا اول کودکان و نوجوانان را در اطاق گاز می‎گذارید؟ ضجه‎هایشان دیوانه کننده است ..هیملر گفت چون دیگر در آینده کسی نیست که انتقام بگیرد. [شخصن این سخنان را چندان معتبر نمی‎دانم] آدولف تولكاچف ، متولد 1927 در آکتیوبینسک، قراقستان، تولکاچف یک مهندس الکترونیک بسیار خبرهء اتحاد شوروی بود که بین سالهای 1979 تا 1985، اطلاعاتی بسیار حیاتی، در اختیار سازمان CIA قرار داد. او همسری یهودی داشت که والدینش به دست ماموران بر پا بعد از شکنجه و تجاوز به قتل رسیدند و عشق شدید این مهندس بسیار آرام روس به همسرش و دیدن عذاب‎های همیشگی همسر که ناشی از ستم‎هایی بود که بر سر والدین رفته بود بزرگترین محرک او برای خیانت بود. تولکاچف به سازمان CIA گفته بود که وی از Alexander Solzhenitsyn الکساندر سولژنستین و Andrei Sakharov اندری ساخاروف الهام گرفته است. وی در مرکز اصلی استراتژیک طراحی رادار شرکت فازاترون (Phazotron) کار می‏کرد و یکی از طراحان ارشد این شرکت به شمار می‏رفت. تولکاچف، اطلاعات کاملی از پروژه‏هایی نظیر موشکهای R-23، R-33‏، R-27، R-60 و S-300PMU1 را در اختیار سازمان CIA قرار داد. به جز اینها، وی اطلاعات کامل و نقشهء رادارهایMiG-29، MiG-31، Su-27 و برخی اطلاعات مربوط به سایر سیستم‏های آویونیک را نیز به سازمان CIA واگذار کرده بود. ایالات متحده، بر اساس اطلاعاتی که این فرد در اختیارشان گذاشته بود، اطلاعات کاملی از نحوهء کار رادارهای پیش‏ اخطار شوروی و رادار منفعل فازبندی شدهء جنگندهء MiG-31 یعنی S-800 را بدست آورده بود. تولکاچف، عاقبت پس از اینکه رفت و آمد وی توسط KGB به دقت زیر نظر گرفته شد، دستگیر شد و به سال 1986 به جرم جاسوسی، تیرباران شد. «رادار منفعل فازبندی شده» معادل کلمات Passive Phased Array Radar می‏باشد. منفعل بودن یا Passive بودن رادار میگ31، بدین معنی است که این رادار، هنگام جستجو و قفل بر روی اهداف، تشعشع خاصی منتشر نمی‏کند و بنابراین قابل ردگیری توسط سیستم‏هایی نظیر گیرندهء اخطار رادار (RWR) نمی‎‏باشد. تولکاچف، به مدتی طولانی سعی کرد با مقامات رسمی ایالات متحده تماس حاصل کند. اما وی به طور کاملن تصادفی، در خیابان با یکی روسای سازمانCIA که کارمند سفارت آمریکا نیز بود ملاقات می‏کند، اما سازمان CIA به دلیل نگرانی از زیر نظر گرفته شدن فعالیتهایش توسط KGB، بسیار محتاطانه عمل می‏‎کند. سرانجام، ارزش اطلاعات تولکاچف به دلیل دارا بودن مستندات بسیار ارزشمند و غیرقابل چشم پوشی برای متخصصین آمریکایی، محرز می‏گردد. مدتی بعد، با تایید اطلاعات مربوط به رادار هواپیماهای ارسال شده (N011 و N019 و S-800) توسط نیروی هوایی ایالات متحده، اعتماد آمریکا به وی جلب می‏شود. از آنجا که وی در استفاده از روشهای مرسوم سازمان CIA نظیر استفاده از مرکب‎های ناپیدا در نوشتن (موسوم به dead drops)، مخالفت می کرد، ترتیب یک ملاقات خصوصی با وی داده می‏شود. به دلیل اینکه وی قادر بود حجم عظیمی از اطلاعات طبقه بندی شده و بسیار محرمانه را در اختیار CIA قرار دهد، دوربین‏های عکاسی بسیار کوچکی به شکل ساعت مچی در اختیار وی قرار می‏گیرد. انجام این ملاقات خصوصی، به دلیل احتمال شنود و کم شدن مخفی کاری، یک بدعت در روشهای ارتباطی سازمان CIA به شمار می‏رفت. اگرچه تولکاچف برای همکاری، درخواست پول کرد، اما به نطر می‏رسید که وی این پرداخت را به جهت خطرپذیری و ارزش تلاشش مطالبه می‏کند. سرانجام با پرداخت مبلغ سالیانه 200 هزار دلار آمریکا به عنوان حقوق، موافقت شد. اما در یکی از ملاقاتهای انجام شده در سال 1985، تولکاچف در معرض لو رفتن قرار می‏گیرد. این امر زمانی واقع می‏شود که وی سعی کرده بود یک افسرCIA را ملاقات کند که به ناگهان، توسط ماموران KGB محاصره شده و دستگیر می‏شود. وی جهت بازجویی، به مرکز اصلی KGB واقع در Lubyanka برده شده و زندانی می‏شود؛ ضمن اینکه از وی، ادوات مخصوص جاسوسی، نظیر دوربین‏های عکاسی بسیار کوچک، یافت می‏شود. سرانجام به سال 1986، آدولف تولکاچف توسط KGB تیرباران می‏شود. ویرایش و تنظیم: آرتب پی‎نوشت1: بنا بر برانگيختگي ورجاوند خامه در نگارش نگارنده نخست جستار دست نبردم. اما روا می‎‏دانم که بگویم در پاره‎ای از گزاره نخست و دوم، نگر من با ایشان یکی نیست. پی‎نوشت2: شخصن ادعاهای متفقین را برای جنایات نازی‎ها چندان نمیپذیرم و فکر میكنم که اغراق زیادی در آن شده است. یک پاسخ هم به مدعیانی که این سخنم را باور ندارند و چشم بسته هر چه آمریکا و انگلیس عزيزشان بگويد ميپذيرند و برایشان وحي منزل میشود. فقط برای چند لحظه فکر کنید اگر متحدين جنگ را میبردند باز هم شما اینطور فکر مي‎كرديد!؟ با شناختي که از اينجور آدمها دارم میدانم که الان چرچيل میشد بدترین و جنايتكار بودن ترومن را هم با دل جان ميپذيرفتند. بنده به عنوان یک كارشناس تاریخ باید عرض کنم که هري ترومن یکی از بزرگترين جنايكاران عليه بشريت در سده گذشته بود. جنايات او و چرچيل چندان هم از جنايات استاليك گجستگ کمتر نیست. اما از آنجا که به قول خودشان تاریخ را فاتحان مي‎نويسند الان دنیا به این وضع است. شما اطمينان داشته باشید که وجدان بیدار بشر آينده به دیدی بهتر از اسكندر و چنگيز به آنها نخواهد نگريست. الان عاشقان آمریکا و اجنبي پرستان که چند تاييشان در این انجمن مهمان هستند از من دلخور می‎شوند. اما مهم نیست ـ وجدانم راحت است. منبع باید لینک اصلی رو قرار بدید! لینک منبع اصلاح شد.SHAHABESAGEB
  12. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]گزارشی از تمرینات نیروی هوایی ارتش ایران در دهۀ پنجاه خورشیدی (۱۳۵۶). این تمرینات با شرکت هواپیماهای جنگنده فانتوم اف-۴ در پایگاه یکم شکاری نیروی هوایی ایران در تهران انجام میپذیرد. در این فیلم به جایگزینی این هواپیماها توسط جنگنده های تازه خریداری شده و کاملاً نوی اف-۱۴ نیز اشاره میشود. در ابتدای فیلم برچسب ویژه خلبانان اف-۱۴ تامکت با عبارت !...ANYTIME BABY در هنگام خروج خلبانان و شتافتن به سوی هواپیماها بر روی پنجره آمادگاه قابل مشاهده میباشد. در این گزارش دیدنی همچنین به تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.aparat.com/v/jvCrk"]دانلود فیلم[/url][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]بخش کوتاهی از گزارشی پیرامون تمرینات روزانه نیروی هوایی ایران (IIAF - Imperial Iranian Air Force) در دهۀ پنجاه خورشیدی. در این فیلم کوتاه هواپیماهای جنگنده فانتوم اف-۴ نیروی هوایی ارتش ایران دیده می شوند. این تمرینات برای آماده نگاهداشتن و بالا بردن توان پدافند و رزمی نیروی هوایی ایران انجام میگرفت.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.aparat.com/v/Yopi1"]دانلود فیلم[/url][/font][/size]
  13. جدیدترین فیلم سوختگیری تامکت مجهز به موشک فینیکس لینک دانلود
  14. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]حالا من به کل خبر کاری ندارم ولی اینگونه لیزر ها از نوع شیمیایی هستند که به واکنش های شیمیایی میزان انرژی زیادی تولید میکنن و نیاز زیادی به برق ورودی داره و به قولی لیزرهای نسل جدید جهش بزرگی هستند که به خوبی میتونن در سال های آینده جای سیستم هایی مثل دروازه بان رو پر کنن بدون اینکه شناوری که از این تسلیحات استفاده میکنه نگران برق تولیدی خودش باشه . البته این که روی شناور های 50 تن نصب میشه به نظر من عجیبه چون سیستم های بزرگ و جاگیری هستن و شناور با 50 تن وزن جای زیادی برای نصب اینگونه تجهیزات نداره[/font][/size]
  15. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][quote][/font][/size] [color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][size=3][b][right][background=rgb(248, 248, 255)][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]نقل قول[/font][/size][/background][/right][/b][/size][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][size=3][right][background=rgb(247, 247, 247)] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]خاک راه مردم ایران: آرتب[/background][/font][/size][/background][/right][/size][/font][/color] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][color=#000000][right][background=rgb(248, 248, 255)]متوجه نشدم منظور اين عبارت چيه؟؟ اگر ممكنه توضيح بدين.[/background][/right][/color][/quote][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]نویسنده این مطلب جناب آرتب هستند که در منبع مشخصه ، در مورد اون جمله هم فک کنم از خودشون بپرسین بهتر باشه[/font][/size]
  16. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]شرکت کشتی سازی ايتاليايي Fincanteri ساخت نخستین فروند از دو فروند شناور گشت زنی رادار گریز كلاس Falaj-2 را برای نیروی دریایی امارات آغاز کرد. عملیات ساخت این شناور با نام Ganthoot در كارخانه كشتی سازی Muggiano شرکت Fincanteri انجام میشود. امارات متحده عربی در سال 2010 قراردای را برای ساخت دو فروند شناور گشت زنی رادار گریز كلاس Falaj-2 با شرکت کشتی سازی ايتالياييFinvantei منعقد کرد. این قرارداد همچنین شامل ساخت دو شناور دیگر و انتقال فناوری به كشتی سازی‎های محلی نیز میشود. Falaj-2 با ويژگی رادار گریزی پيشرفته برای کاهش احتمال تشخیص، دارای 55 متر طول، 6/8 متر عرض، 20 گره دریایی سرعت و 28 تن خدمه است. این کشتی‎ها طوري طراحی شده‎اند که قابلیت انجام طيف وسیعی از ماموريتها مانند گشت و نظارت دریایی، دفاع از خود در برابر حملات هوایی و دریایی و حمله به اهداف دریایی و زمینی را دارا هستند.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]منبع خبر: ماهنامه صف شماره 381[/font][/size] [center][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10147/falaj2-diciotti-cp902.jpg[/img] تصويري ديگر از فلج [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10147/falaj2-p61.jpg[/img][/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]هر چند که فلج دو یک كشتی گشتی معرفی شده است و اماراتیهای موذی طوری وانمود کرده‎اند که برای مبارزه با قاچاق و ... از فلج استفاده میکنند اما همينكه فلج‎ها را به نيروی دریایی خود واگذار كردند خود گویای همه چیز است. فکر میکنم باید بیشتر امارات و این اعراب كوتوله حاشیه جنوب خلیج فارس را جدی بگیريم. باید طوری برخورد كنیم که به خودشان اجازه ندهند دست به خرید كشتی جنگی بزنند و خلیج تا ابد فارس فقط و فقط عرصه ناوهای ایرانی باشد. البته این‎ها هیچ حرفی در برابر توان نظامی ما در عرصه دریاها نمی‏توانند بزنند. از طرفی هم امسال چند شناور جدید و قدرتمندتر را به آب می‎اندازیم؛ اما حرف من این است که نباید از این كوتوله‎های موذی غافل شویم.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]خاک راه مردم ایران: آرتب[/font][/size] [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10147/falaj2-p252.jpg[/img] [/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10147/falaj2-p251.jpg[/img] [/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10147/falaj2-p61-2.jpg[/img] [/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]این ام نظر جناب [color=#ff0000]ARASHEKAMANGIR[/color][color=#ff0000] [/color]که خوندنش خالی از لطف نیست ![/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]صحیح میفرمائید در برنامه امارات خرید چهار فروند شناور از نوع ذکر شده وجود دارد . در تصاویر فوق شناورهای اول -دوم و چهارم از نوع شناورهای گشت ساحلی نوع (DICIOTI) هستند که فلج-2 از آن الهام گرفته شده و بر اساس آن ساخته شده است و نباید با فلج-2 اشتباه گرفته شود . شناور فلج-2 با توجه به نوع تجهیزات و تسلیحات آن در واقع نوعی ناو پاسور سبک ( کروت ) محسوب میگردد . این شناور به سیستمهای پیشرفته جنگ الکترونیک منجمله سامانه ایجاد هدف کاذب ساخت شرکت رین متال آلمان مجهز است و تسلیحات آن با توجه به وزن 550 تنی این شناور بسیار قابل ملاحظه است . سلاح اصلی ضد ناو این شناور را چهار پرتاب کننده موشک اگزوست ساخت فرانسه و یک توپ سریع کالیبر 76 میلیمتر دو ماموریته ساخت اتوملارای ایتالیا با برجکی دارای خصوصیات رادار گریزی تشکیل میدهد . پدافند هوائی این شناور نیز متشکل از دو پرتابگر سه تائی موشکهای عمود پرتاب ( میکا ) است که به همراه توپ سینه ناو و دو قبضه تیربار کالیبر 50 وظیفه دفع حملات هوائی را بر عهده دارند . نقطه ضعف آشکار این ناو سبک سرعت نسبتا پائین آن است . درحال حاضر اکثر ناوهای جدید دارای حداکثر سرعت نزدیک به 30 گره دریائی هستند[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.forum.arteshi.com/showthread.php?t=11242"]منبع[/url][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]با تشکر از جناب PersianKing بابت انتقال تصاویر به گالری سایت[/font][/size]
  17. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]خور موسی[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]ارتش عراق به منظور قطع خطوط مواصلات دريايي به بندر امام در شمال غربي خليج فارس و همچنين ايجاد ترس در مسئولين كشتي هاي نفت كش كه به جزيره خارك عزيمت مي كردند؛ همزمان با تهديداتي كه توسط هواپيماها و بالگردهاي مجهز به موشك اگزوست و موشك هاي ساحل به دريا بر علييه كشتي هاي تجارتي انجام مي داد؛ چندين بار اقدام به مين ريزي در منطقه شمال خليج فارس نمود. مين ريزي دشمن به طور عمده در كانال خور موسي كه آبراه منتهي به بندرامام و بندر ماهشهر بود انجام مي گرفت . نوع مين هاي دريايي به كار رفته توسط دشمن، عمدتاً از نوع مين هاي شناور و يا لنگردار بود كه داراي 3 شاخك بودند و بر اثر برخورد هر شناوري با يكي از شاخك ها، مين منفجر و موجب وارد آمدن صدماتي به شناور مي شد. نوع ديگر از مين هاي مورد استفاده توسط دشمن از نوع كف خواب مانتا بود كه توسط ايتاليا ساخته شده و در اختيار عراق گذاشته بود. بر اساس اطلاعات كسب شده در نيروي رزمي 421 (قرارگاه مقدم دريايي نداجا)، عمليات مين ريزي دشمن توسط بالگرد و يا شناورهاي غير كلاسيك (مانند لنج ها يا شناورهاي كوچك تندرو) انجام مي شد و ارتش عراق عملاً از سال 1359 اقدام به انجام اين گونه عمليات نمود. به دنبال دريافت گزارشاتي از رويت مين هاي شناور توسط بالگردهاي گشت نداجا، شناورهاي محلي و شناورهاي شركت نفت در حوالي جزيره خارك و سكوهاي نفتي در شمال غربي خليج فارس ، برنامه ريزي لازم جهت اجراي عمليات مين روبي آغاز مي گرديد. با توجه به وسعت عمليات، يگان هاي بسياري از جمله غواصان و تكاوران نداجا، يگان هاي شناور مناطق دوم و سوم دريايي و بالگردهاي هوادريا در اين عمليات شركت داشتند. با توجه به نزديك بودن خورموسي (آبراه دسترسي به بندر امام و بندر ماهشهر) به خاك عراق، اين منطقه در تيررس موشك هاي ساحل به درياي دشمن و همچنين تحت پوشش بالگردها و هواپيماهاي دشمن بود كه با موشك هاي هوا به سطح اگزوست، يگان هاي سطحي را در اين منطقه مورد حمله قرار مي داند. از سوي ديگر وجود تأسيسات مهم بندري و لزوم تردد كشتي هاي تجارتي و نفت كش به بنادر ياد شده، نيروي دريايي ارتش همواره دو اقدام مهم در پيش داشت: مقابله با مين ريزي دشمن در مسير جريان هاي دريايي. طرح ريزي به منظور پاك سازي كانال خورموسي و شمال غربي خليج فارس. اطلاعات لازم در خصوص اقدامات دشمن در اين زمينه از منابع زير حاصل مي شد: اطلاعات استراتژيكي كه از منابع خارج از كشور در زمينه قراردادهاي تسليحات مين دريايي عراق كسب مي شد اطلاعات تاكتيكي كه از طريق سايت هاي رادار و پست هاي شنود در مورد فعاليت بالگردهاي دشمن در منطقه خورموسي به دست مي آمد. اطلاعات كسب شده از اسراي دشمن، افراد بومي و رويت مين ها توسط دريانوردان و از همه مهمتر توسط بالگردهاي گشت نداجا: با كسب اطلاعات از منابع فوق الذكر و تجزيه و تحليل اخبار رسيده به قرارگاه مقدم دريايي، فعاليت ارتش عراق براي انجام عمليات مين ريزي آفندي محرز مي شد و اقدامات نداجا براي پاك سازي منطقه از مين هاي شناور براي تأمين امنيت كشتي هاي تجارتي و نفت كش كه در آن منطقه تردد مي نمودند؛ آغاز مي شد. پاك بودن منطقه تردد كشتي ها از اهميت بسياري برخوردار بود. زيرا هرگونه خطري در آب راهها موجب ترس و واهمه كاركنان كشتيهاي خارجي بود كه همين امر سبب ميشد كه از رفتن به بندرامام و يا بندر ماهشهر خودداري نمايند. در حالي كه اين دو بندر براي تأمين نيازمندي هاي وارداتي كشور و همچنين صادرات برخي كالاها از طريق دريا بسيار با اهميت بود. اقدامات اوليه: آغاز عمليات با اجراي گشت هاي بالگردهاي نداجا به منظور شناسايي دقيق مناطق آلوده به مين دريايي. متوقف كردن تردد دريايي به طور موقت در منطقه آلوده و اعلام به شركت نفت و ارگان بندري براي ابلاغ به شناورهاي مربوطه. تشكيل تيم هاي غواصي و تكاوران دريايي و توجيه چگونگي عمليات. ابلاغ به يگان هاي پروازي و شناور نداجا براي آمادگي اجراي عمليات پاك سازي. به طور كلي عمليات در اين مرحله عبارت از تجسس و شناسايي، دور كردن مين از محل در صورتي كه در نزديكي تأسيسات مهم باشد و سپس انهدام آن بود. براي اطمينان از پاك شدن منطقه و كانال خورموسي، در مرحله بعد از بالگردهاي مين روب RH530 استفاده ميشد. شايد بتوان ادعا كرد كه نيروي دريايي ايران پس از نيروي دريايي آمريكا دومين نيروي دريايي بود كه از اين نوع بالگردها به طور عملي و واقعي عمليات مين روبي در دريا را هدايت و اجرا كرد. زيرا آخرين عمليات مين روبي بالگردهايRH530 تا قبل از جنگ تحميلي عراق عليه ايران، در مين روبي كانال سوئز پس از جنگ 1973 بين اعراب و اسرائیل بود. تجهيزات مين روبي قبلاً توسط بارج به بندرامام ارسال و در آنجا نگه داري ميشد. بالگردهاي RH پس از آماده شدن، به بندرامام اعزام و با يدك كشيدن تجهيزات مربوطه در طول كانال خورموسي اقدام به مين روبي اين آب راه از مين هاي ضربه اي و كفي مغناطيسي ميكردند. عمليات مين روبي هوايي اگرچه از نظر درگيري حداقل نفرات، شرايط جوي، كاهش تهديدات سطحي و از همه مهم تر عملكرد سريع آن داراي اختياراتي است؛ ولي به دليل ضرورت تأمين پوشش هوايي بالگردها و همچنين پشتيباني هاي ضروري از عمليات مين روبي تاكنون موفقيت كامل اين گونه عمليات به اثبات نرسيده است. با وجود اين، هوادرياي نداجا علي رغم كمبودها در زمينه تجهيزات، آموزش و مشكلات فني، اقدام شجاعانه اي به عمل آورد و اين گونه عمليات را بارها انجام داد. لازم به توضيح است كه عمليات مين روبي هوايي اگرچه از نظر تاكتيكي به طور صد در صد مثمر ثمر نسيت؛ ولي از نظر رواني براي شناورها نقش بسيار مهمي را ايفا مي كند. روش ديگري كه از اين نوع بالگردها براي پاك سازي كانال خورموسي استفاده شد؛ شكار مين هاي شناور بود. به اين ترتيب كه بالگردها بر فراز سطح آب پرواز مي كردند و مين هاي شناور را كه در سطح آب مشاهده مي شد؛ از فاصله مورد هدف قرارداده و با تيراندازي به آن موجب انفجار و انهدام آم مي شدند. پس از شكار مين هاي شناور و براي اطمينان از پاك سازي منطقه آلوده لازم بود احتمال وجود مين هاي كف خواب كه در زير آب و كف دريا قرار مي گيرند و با عبور كشتي از آن محل به صورت صوتي يا مغناطيسي تحريك شده و عمل مي كنند نيز از بين برود. براي اين منظور از بالگردهاي AB-212 هوا دريا استفاده مي شد. براي اين منظور تعدادي از بمب هاي زير دريايي متعلق به ناوهاي كلاس بايندر از طريق هوا و توسط بالگردهاي مذكور در طول كانال خور موسي حمل و درفواصل معين، هريك از بمبها فعال شده و به داخل آب پرتاب مي شد.اين عمليات باعث مي شد كه مين هاي كف خواب بر اثر صدا و فشار حاصل از انفجار بمب تحريك شده و منفجر گردند(حتي يك بار در يكي از اين عمليات، سه انفجار پي در پي مين هاي كف خواب به وجود آمد). در برخي موارد نيز از نارنجك هاي یک پوندی در اين گونه عمليات استفاده شد. روش ابتكاري ديگري كه توسط دريادلان تکاور نيروي دريايي ارتش براي پاكسازي مناطق آلوده به مين انجام شد، استفاده از دو فروند شناور كوچك بود كه طناب زخيمي از پشت به اين دو شناور متصل بود كه توسط دو وزنه موجب مي شد طناب در زير سطح آب به دنبال شناورها كشيده شود. شناورها از يكديگر فاصله گرفته و طناب را بدنبال مي كشيدند. چنانچه مين لنگردار در مسير حركت آنها وجود داشت، طناب به آن گير كرده و موجب كشف و سپس انهدام آن ميگرديد. (از کیسان عزیز تقاضا می شود تا از ابتکار جناب رحمان الفتی و یگان عملیات ویژه تکاوران در این موضوع بیشتر بنویسند) قابل ذكر است كه تعدادي از مين هاي شناور يا مين هاي لنگردار به دليل قطع كابل از لنگر به صورت شناور درآمده و در مسير جريان آب در شمال خليج فارس قرار مي گرفتند (استفاده از اين نوع مين ها به دليل عدم مهار و ايجاد خطر براي هر مسير نامشخص و حتي كشورهاي ثالث، برخلاف قوانين بين المللي است) و حركت اين مين ها باجريان آب موجب گرديد كه تعدادي از آنها به سوي سواحل شمالي خليج فارس و يا جزيره خارك كشانده شوند كه با انجام گشت هاي مستمر بالگردهاي و شناورهاي نداجا، اين گونه مين ها پس از كشف، با رعايت كامل موارد ايمني از محل تأسيسات حساس ساحل دور ودر محل مطمئن منهدم مي گرديدند. در نتيجه ارتش عراق با وجود تكرار چند باره اينگونه اقدامات،هرگز نتوانست در طول 8 سال جنگ موفق به مسدود نمودن راه هاي مواصلاتي دريايي ايران در شمال خليج فارس گردد. رژيم بعثي عراق با وجود تبليغات گسترده در رسانه ها، پس از مين ريزي در آب هاي ايران به منظور ايجاد رعب و وحشت در دل كاركنان كشتي هاي خارجي براي خودداري آنها از حمل كالاها به بنادر ايران در شمال خليج فارس و يا خودداري كشتي هاي نفت كش براي بارگيري و حمل نفت ايران از جزيره خارك، ايثارگران و دريادلان نيروي دريايي ارتش با تلاش شبانه روزي و سرعت عمل در پاكسازي منطقه، اطمينان لازم را از امنيت راه هاي دريايي به وجود آورند و در تمام طول جنگ با وجود كمبود امكانات و تجهيزات لازم، اجازه دستيابي دشمن به كمترين موفقيتي را ندارند.[/font][/size] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10194/478tdaqfm9kmob6juuet.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10194/0xeg7t9i8tdtykcluf3y.jpg[/IMG] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]نقشه بالا را با اجازه جناب کیسان عزیز از موضوع دیگری برداشتیم و امیدواریم ایشان، جناب نیک پیام و دوستان علاقه مند آن را ادامه دهند.[/font][/size] [url="http://ganjejang.com/forum/%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%B1%D9%82%D9%87-94/%D8%AE%D9%88%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C-2835/#post81065"][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]منبع[/font][/size][/url] [right][background=rgb(248, 248, 255)]ممنون میشم عکس ها توسط مدیران به گالری منتقل شود[/background][/right] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]مأموريت اسكورت كاروان ها[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]مأموريت اسكورت كاروان ها كه از روزهاي آغازين جنگ تحميلي شروع و تا پايان جنگ ادامه داشت به نوعي كليه يگان هاي شناور، پروازي، تکاوران دریایی و... نداجا را در برگرفت. اهميت اقتصادي مقابله با تدابير دشمن در قطع خطوط مواصلاتي در ابعاد مختلف به ويژه اداره جنگ، تأمين نيازمندي هاي عمومي و حفظ امنيت ملّي كشور مهم و با ارزش بود كه دشمن تمام سعي و تلاش خود را در راستاي مقابله با آن صرف مي كرد. طی دوران جنگ در مجموع ده هزار فروند كشتي تجارتي و نفتكش توسط یگانهای نيروي دريايي اسكورت و همراهي گرديدند. در حدود 300 ميليون تن انواع كالا به وسيله اين شناورها به بنادر داخلي وارد و از طريق معابر وصولي به داخل كشور انتقال يافتند.[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]اسكورت كاروان ها از زمان آغاز جنگ تا خاتمه آن ادامه داشت و در حقيقت يك مأموريت كلان و مستمر محسوب مي شد كه بيش از 100 عمليات دريايي تا پايان جنگ براي تحقق آن انجام گرفت. ولي افسوس كه اين مجموعه عمليات همانند عرف موجود در نيروي زميني نام گذاري نگرديد و شايد يكي از دلايل مهمي كه افكار عمومي جامعه به اهميت اسكورت كاروان در طول دوران جنگ پي نبرده، عدم معرفي مناسب بوده است.[/font][/size] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10194/c4ys84b8aeklyrzomg2r.jpg[/IMG]
  18. Arash

    Battle of Persia

    [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]مقاله ای بسیار حماسی بزبان انگلیسی در رابطه به رشادت افرینی های خلبانان ارتش در اغاز جنگ که چند سال پیش در یکی از وبسایتهای امریکایی چاپ شد. در این مقاله نویسنده ارتش و بخصوص خلبانها را با نیروی هوایی انگلستان در سال ۱۹۴۰ میلادی مقایسه میکند. در ان سال بریتانیا به تنهایی ماهها در مقابل حملات و هجوم سراسری المان نازی ایستادگی کرد. [/font][/size] [/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]Battle of Persia[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]By An Iranian[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]July 24, 2003[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]The Iranian[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]”Never in the field of human conflict has so much been owed by so many to so few.”[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]-Winston Churchill, August 20, 1940[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]Sixty three years ago at this time, the British Royal Air Force was engaged in a life and death struggle against Nazi Germany's air force, the Luftwaffe. Hitler had taken all of continental Europe in the lightning war campaign, known as the "Blitzkrieg". The Royal Air Force was badly outnumbered by a factor of 3 to 1, and the US and the USSR would not enter the war until a year later. The Nazis saw it as essential and very manageable to defeat the Royal Air Force in order to capture the last remaining country in Europe.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]The fate of Britain and the non-Nazi world lie in the hands of the pilots and ground crew of the RAF Fighter Command. These airmen proved the Nazi war planners wrong, and in the period of July to September of 1940, fought bravely and successfully against the Luftwaffe, resulting in Hitler's decision to abandon the invasion of Britain, and his first defeat.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]"The Few", as they became known, consisted of 2927 pilots, almost half of them lost their lives. To this day, the Battle of Britain is commemorated every year very solemnly by the British people, and is considered one of the major events of British and world history.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]Forty years later, Saddam's Iraq invaded Iran, which was in the midst of revolutionary turmoil and a hostage crisis. I remember the day that the Iraqi Air Force bombed and terrorized most of the major cities in Iran, and Saddam's army crossed the border virtually unopposed and captured dozens of cities thousands of square kilometers of Iran's territory. The atrocities and looting committed by his troops have yet to be punished or even apologized for.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]While many brave Iranians resisted fiercely on the ground, there was virtually no army or heavy weapons at that time standing in Saddam's way as his tanks rolled in and tried to annex Khuzestan and rename it "Arabistan". Like Hitler, Saddam needed a defeat of his enemy's air force to secure victory. Like Hitler, Saddam vastly underestimated his enemy. The air battle that followed was highly significant, and vastly underreported. This air battle is what halted the Iraqi invasion in its tracks, and spelled the beginning of defeat for Saddam's schemes.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]The true and amazing story of this battle as well as the rest of the air war is described in a new book by Tom Cooper and Farzad Bishop: Iran-Iraq War in the Air 1980-1988, published by Schiffer Books. This book is the result of 15 years of research and many interviews with participants of this battle on both sides.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]We have heard very little about the Iranian Air Force and its role in the defense of our country, and for good reason. The Iranian government always wanted to downplay the role of this "American" and "Imperial" and "Taghooti" infested force. The US never wanted to admit the notion that a "third world terrorist" country (or the "ayatollah's air force") could so effectively operate its most sophisticated weaponry at the time despite lack of US support.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]The French and Russians never wanted to admit that an "inoperable" and "kaput" air arm could shoot down so many of their most sophisticated aircraft, it would just be bad marketing. Most of the history written about this aspect of the war claims that most of Iran's air force was grounded due to the lack of spare parts, desertion and execution of pilots and other personnel, and departure of US technicians.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]The truth however, was quite different. While clearly, Iran suffered from a lack of a constant supply of spare parts and ammunition, as well as purging and politicizing of the armed forces, the Persian Air Force put politics aside and fought bravely for its country.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]There were cases of imprisoned Iranian pilots begging to be let out to fly missions, and after flying 2 or 3 extremely dangerous missions, would be shot down and killed. This was one of the greatest and most dedicated team efforts in our history, where the aircrews and ground crews and other Air Force personnel worked and fought day and night and went far beyond their call of duty to save our country.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]While both sides lost many aircraft, most of Iran's losses were due to flying extremely dangerous (virtually suicidal) precision strike missions over heavily defended sites deep inside Iraq and above the front lines at extremely low altitude to avoid detection by Iraq's increasing radar coverage provided by the Europeans and Russians, as well as US and Saudi AWACS support. This was necessary to slow and ultimately stop the advance of the Iraqi army, and allow precious time for Iran to regroup and reform its own ground forces with new command structure to more directly confront the invaders.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]The use of expensive fighter jets against tanks and other army equipment is not a good use of military resources, but there was no choice at the time. Meanwhile Iraq's missions were primarily low precision cowardly attacks against population centers to intimidate Iran into accepting defeat.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]A few more interesting highlights about this part of the war:[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]- In air-to-air engagements, Iran's kill ratio was roughly 5:1, which is only surpassed by the Israelis against Syria in 1982 and the US in the Gulf war in 1991. Very often, air engagements consisted of 1-2 Iranian fighters engaging 4, or even 8 Iraqi fighters and winning. It got to the point where Iraq ordered its pilots to avoid air to air engagements (especially with the F-14), and actually had to import mercenary pilots from Egypt, and even places like Belgium, South Africa, and East Germany to fly the critical missions![/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]In 1982, Iran launched a brilliantly planned and daring air strike on the H-3 airfield near the Jordanian border where the Iraqis thought their aircraft were safe. They would find that they were wrong when 8 F-4s destroyed 48 Iraqi aircraft on the ground with complete surprise, and all returned safely to Iran.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]This mission was the largest destruction of enemy aircraft on the ground after the 1967 Arab Israeli 6 day war, was one of the most brilliant air assaults in history, and involved aerial refueling at an altitude of less than 100 meters, violating about every safety rule there is.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]The flight from Iran to H-3 was longer and more risky than the flight from Israel to Baghdad's Osirak reactor in 1981. 2 of the 8 Iranian fighter pilots in this raid were subsequently executed in a purge a few years later by the Iranian government. Some of the remaining pilots eventually left the country.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]Col. Abbas Doran personally flew hundreds of missions over Iraq, and was so dreaded that Saddam issued a bounty specifically for his head! When he was finally shot down over a heavily defended Baghdad in 1982, he stayed with his F-4 all the way down rather than become captured.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]The most accomplished F-14 aces in the world are Iranian, some of which have 9 kills to their name, most of which were the most advanced Soviet and French aircraft.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]And unlike the RAF "Few", our "Few" had to do all this in the face of a mistrusting government who could (and did) execute them and/or their comrades, and in the face of shortages and embargoes, while Iraq was fully supported and re supplied with the latest and greatest (sometimes so new that it was yet to be tested) weaponry. Sadly, their sacrifice has been mostly untold and unrecognized except by the few who know the stories. That is why the original title of this book was "Forgotten Warriors".[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]This was a painful chapter in our history, and since then, many of us Iranians have moved on in our lives in a million different directions. While I have described a small piece of the air war here, this shouldn't detract in the least from the great sacrifices made on the ground and at sea. I just thought that this story has been less told. I feel that the Iran-Iraq War should be renamed the Arab-Iranian War, since that is what it really was.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]I also feel the air war should be called the "Battle of Persia". When I read Churchill's quote, I cannot help but think of the Persian Air Force. I don't know what your political leanings or your social opinions or your visions of the future are, it doesn't matter. But I think a nation is judged by many things, one of the most important of which is how it honors its fallen and its great men and women throughout its history.[/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]I hope you will join me today in taking a moment to honor the often forgotten Persian "Few", too many of whom never came home so that we could. In my heart and in my mind, they are [/font][/size][/left] [left][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]the modern day Ferdowsi, who saved us from a second Qadesiyeh.[/font][/size][/left] [url="http://ganjejang.com/forum/showthread.php?tid=2817"][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]منبع[/font][/size][/url]
  19. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][quote name='aalipoor' timestamp='1364960291' post='305779'] برای دیدن عکسها باید تو یه فروم دیگه عضو بشیم !!! [/quote][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]متاسفانه من چند وقت هست دنبال گرفتن اکانت گالری سایت هستم ولی جوابی نگرفتم که متاسفانه اینطور وقت ها باعث دردسر میشه . برای همین ممنون میشم از مدیرانی که در سایت ارتشی هم عضو هستند بیان و این عکس ها رو به گالری سایت منتقل کنن[/font][/size]
  20. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]سابقه حضور سامانه های کوتاه برد در ایران به پیش از انقلاب باز می گردد. سامانه انگلیسی تایگرکت/سی کت و پس از آن راپییر اولین نمونه های بردکوتاه خریداری شده بودند. تایگر کت مدل زمین پایه و سی کت مدل دریاپایه از یک سامانه بودند که در سال 1966 وارد کشور شده و نمونه های دریایی بر روی چند فروند از ناوهای نیروی دریایی نصب گردید. موشک های این سامانه حدود 1.5 متر طول و 68 کیلوگرم جرم دارند و برد آنها از 500 متر تا 5000 متر و سرعت این موشک ها کمتر از یک ماخ و حدود 980 کیلومتر بر ساعت است.[/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=24344&d=1364896981"]http://www.forum.art...44&d=1364896981[/url] تصویری نادر از شلیک تایگرکت در اوائل جنگ تحمیلی[/font][/size][/center] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=24369&d=1364913174"]http://www.forum.art...69&d=1364913174[/url] تصویر مدل دریا پایه یا همان سی کت "sea cat"[/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]راپیر (به انگلیسی: Rapier) یک موشک سطح به هوای کوتاه برد بریتانیایی محصول ماترا داینامیکس است که از سال ۱۹۷۱ وارد خدمت نظامی در نیروی زمینی و هوایی ارتش بریتانیا شد. طراحی این سامانه موشکی در دهه ۱۹۶۰ به عنوان یک سیستم موشکی متحرک برای دفاع از مراکز استراتژیک در مقابل هواپیماهای کم ارتفاع آغاز شد. علاوه بر بریتانیا، کشورهای دیگر از جمله ایران نیز از استفاده کنندگان از این سیستم موشکی هستند. در سال 1353سامانه موشكي راپير انگليسي به تجهيزات پدافند زمين به هواي فرماندهي پدافند هوايي اضافه گرديد و قابل توجه اين كه اين سامانه توسط كشور آمريكا نيز كه خود از سازندگانِ انبوهِ سامانه هاي موشكي و غيره ميباشد، به خدمت گرفته میشد. در اين سال سامانه موشكي سي كت از سازمان حذف ولي آتشبارهاي موشكی تايگركت كماكان در سازمان وجود داشتند . ایران یک مدل شنی دار خودرو راپیر را نیز سفارش داده بود که با وقوع انقلاب این سفارش لغو و محصول به ارتش بریتانیا تحویل داده شد.این موشک به طور مداوم بهینه سازی شده و هنوز در خدمت فعال نظامی در بریتانیا و کشورهای دیگر از جمله ایران قرار دارد.[/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=24348&d=1364897481"]http://www.forum.art...48&d=1364897481[/url][/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]با تحمیل جنگ همه جانبه نظامی به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، تمامی تجهیزات دفاعی کشور وارد نبرد شده و هرچقدر تایگرکت/سی کت ناموفق ظاهر شدند، راپییر کارنامه رزمی قابل توجهی از خود بجا گذاشت. عدم توانایی تایگر کت در دفع تهاجمات هوایی به ناوها باعث از دست رفتن و آسیب دیدن چند ناو در طول جنگ شد. اما راپییر موفق شد حتی بمب افکن-های توپولف22 عراقی را که برای بمباران تهران آمده بودند به زیر بکشد. این عملکرد باعث شد تا پس از پایان جنگ تحمیلی تایگرکت/سی کت از نیروهای مسلح کنار گذاشته شود اما راپییر همچنان در حال خدمت است.[/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=24345&d=1364897006"]http://www.forum.art...45&d=1364897006[/url] پرتابگر موشک راپییر[/font][/size][/center] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=24346&d=1364897024"]http://www.forum.art...46&d=1364897024[/url] رادار دی-ان-181 در رژه روز ارتش[/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]متخصصات داخلی سعی در بازسازی و بهبود زیرسامانه های این موشک داشته اند و موشک های بازسازی و بهسازی شده راپییر بارها مورد آزمایش موفق قرار گرفته¬اند. سامانه دفاع هوایی راپییر شامل پرتابگر با چهار موشک است که رادار مربوطه بر روی همین پرتابگر نصب شده است. این سامانه با رادار DN181 ساخت ایتالیا نیز هماهنگ شده است تا توان درگیری با اهداف در تمام شرایط آب و هوایی را داشته باشد. همچنین سامانه¬های اپتیکی نیز علاوه بر رادار در این سامانه وجود داشته اند. عمده خط مشى نیروهاى نظامی بر اساس سوار کردن سامانه هاى پدافند هوایی روی وسایل نقلیه استوار نیست، بلکه از روش جابه جایی هوای سامانه بهره مى برد. سامانه ى موشکى راپیر از بارزترین نمونه هاى این نگرش است که روى خودرو نصب نشده است. این سامانه را مى توان به آسانى با هواپیماى سی 130 یا بالکردهاى سنگین جابه جا نمود که تمام این جابجایی همان طور که در انتهای مطلب اشاره میکنیم بیشتر از 48 ساعت به طول نمی انجامد . البته اخبار و تصاویری مبنی بر متحرک سازی سامانه راپییر نیز در گذشته منتشر شد که از آن ها میتوان به سال 89 و رزمایش بزرگ مدافعان آسمان ولایت 3 که این سامانه در کنار سامانه بهینه سازی شده ی کوتاه برد اف ام 80 با موفقیت شلیک شدند ، سخنگوی این رزمایش حمید ارژنگی با اشاره به این که سیستم "راپیر" که از دوران جنگ هشت ساله عراق-ایران توسط نیروهای پدافندی جمهوری اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد گفت: با تلاش متخصصان قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء بهینه سازی و ضمن تجهیز به سیستم الکترواپتیک و فاصلهیاب لیزری، به متحرکسازی آن توجه ویژهای شده است. وی همچنین از بهرهگیری از سیستمهای مخابراتی لیزری پیشرفته در رزمایش مدافعان آسمان ولایت 3 درباره ویژگی بارز این سیستمها اظهار کرد: "یکی از نکات بارز این سیستمها این است که هیچگونه جمینگ بر روی آنها اثر ندارد چراکه به صورت کاملا لیزری عمل میکنند و طول موج آنها پایین است و در نتیجه برای دشمن قابل شناسایی نخواهد بود".[/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=24347&d=1364897052"]http://www.forum.art...47&d=1364897052[/url][/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]موشک 45 کیلوگرمی راپییر به سرعت 2.5 ماخ و برد 400 متر تا 6800 متر دست یافته و اهداف را سقف پرواز 3000 متر هدف قرار می¬دهد. اجزای سامانه راپییر در اختیار ایران به صورت کششی یعنی به کمک یک خودرو یدک کشیده می-شوند با این وجود راپییر توانایی خود را برای دفاع از منطقه تحت پوشش اثبات کرده است. اولین پرتاب موشک راپیر در پایگاه دوم شکاری تبریز و کارنامه درخشان آن به نقل از یکی از فرماندهان یگان پدافندی تبریز: هفتم مهر ماه سال 59 بود صدمات وارده در حملات هوایی به حداقل رسیده بود فقط در چند مورد هواپیماهای عراقی در اثر آتش پرحجم پدافند در حین فرار قسمتهایی از باند را هدف قرار داده بودند که بلافاصله با تلاش نفرات جان برکف گردان تاسیسات پایگاه ترمیم شده بود . دشمن پس از قطع امید از پایگاه هوایی تصمیم گرفته بود پالایشگاه و کارخانجات صنایع سنگین را هدف قرار دهد گسترش رینگهای پدافندی در نقاط خارج پایگاه عملا شدنی نبود دشمن این موضوع را به خوبی می دانست به همین دلیل از دالان موجود در ارتفاعات سهند قصد داشت خود را به پالایشگاه تبریز برساند دالان به گونه ای بود که پرسنل پدافند در لحظه ای موفق به رویت هواپیما می شدند که امکان هیچگونه عکس العملی بروی آنها وجود نداشت و بدلیل ارتفاع کمی که هواپیماهای دشمن داشتند معمولا حملاتشان موفقیت آمیز انجام می شد در طول سه ماه ابتدایی جنگ بارها پالایشگاه مورد هدف قرار گرفت تا اینکه اصرار و منطق استاندار و امریه از ستاد ما را وا داشت که ضمن یک برنامه ریزی دقیق ساخت مواضع کمکی و جاده مواصلاتی را علی رغم شرایط بد جوی در منطقه پالایشگاه با همکاری اداره راه و شخص استادار شروع نمایم و دفاع هوایی پالایشگاه را به حد مطلوبی برسانم یکی از این اقدامات استقرار یک رسد از موشک راپیر در مجاورت جاده مراغه بود که انگیزه آن موفقیت بسیار چشمگیری بود که بهره برداری از این سیستم در دفاع از پایگاه را نصیب ما کرد. من شخصاً باتوجه به عدم بهره برداری نهاجا از سیستم نایگر کت و سی کت دید خوبی در مورد سیستم های پدافندی انگلستان نداشتم و تجربیات من در میادین تیر «راپیر» نیز این دید را تقویت میکرد ولی بهیچ وجه این طرز فکر به پرسنل علاقمند و مشتاق این سیستم القاء نمیشد و همواره سعی داشتم مواضع راپیر را که از ابعاد فنی پیچیده تری برخوردار بود در حالت آماده باش کامل فنی و عملاتی و آموزشی قرار دهم. در این راه همواره از تلاشهای ستوان صنعتی نیا که از دانش بسیار بالایی در سیستم راپیر برخوردار بود بهره برداری کردم و نمی دانم به چه انگیزه ای همواره اطمینان داشتم سیستم راپیر در تبریز موفق خواهد بود و تنها این بود که سعی در القاء آن به پرسنل داشتم. پرسنل راپیر از اینکه تعداد قابل توجهی هواپیما فقط توسط سیستم اورلیکن و 23 میلیمتری ساقط شده بود احساس غربت گزنده ای میکردند که برای من بسیار ناگوار بود. حملات دشمن برق آسا بود. هواپیماهای مهاجم بطرف پایگاه نیز عموماً از دالان ارتفاعات سهند استفاده می کردند. حداکثر فاصله آن از لحظه ظاهر شدن تا پایان بیش از 5 کیلومتر نمی توانست باشد. درگیرو دار آتش سنگین توپها سیستم راپیر منزوی و نگران در انتظار فرصتی بود که خودی نشان دهد و این ابراز وجود افتخار امیز در لحظاتی روی داد که تنها امید منطقه به سیستم راپیر بود و بس. در ساعت 1030 مورخه 9/7/59 سه فروند هواپیما از دالان پیش گفته ظاهر شدند یک فروند پالایشگاه را مورد حمله برق آسا قرار داد و دو فروند دیگر در ارتفاع بسیار کم با سرعتی برق آسا بطرف پایگاه هجوم آوردند. دود برخاسته از پالایشگاه این توهم را ایجاد کرد که هدف اصلی پالایشگاه بوده و حمله هوایی خاتمه یافته است اما من که در آن لحظه در حوالی موضع 2 راپیر بودم هواپیماهای مهاجم را دیدم و خوشبختانه نمره 1، موضع راپیر نیز همچنین! در لحظه ظهور هواپیما برفراز پایگاه تعدادی از توپها شروع به تیراندازی کردند و موضع 2 راپیر علیرغم اینکه رادار سیستم هدف را در اختیار نداشت و اصولاً در برد مناسب برای درگیری نبود. اولین موشک راپیر را در پایگاه تبریز شلیک کرد و من از اولین لحظه برخاستن موشک تا اصابت آن را همراهی کردم.[/font][/size] [center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=24368&d=1364901986"]http://www.forum.art...68&d=1364901986[/url][/font][/size][/center] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]با توجه به شرایط مطلوب و پرتاب در 5 ثانیه اول پرواز، موشک راپیر حلقوم یک فروند «سوخو-22» را در ابتدای باند فشرد و در حوالی انبار مهمات، هواپیمای سنگین عراقی با صدائی مهیب درهم پیچد و شعله های آتش زبانه کشید و از خلبان آن تنها یک لنگه پوتین برجای ماند. بلافاصله پس از درگیری بسمت موضع 2 راپیر رفتم استوار عسگری کماکان در صندلی نمره 2 سراز دستگاه اپیتیک بر نیمداشت و هنوز باور نداشت چه حماسه ای آفریده نزدیک رفتم و از پشت به موهای ژولیده اش بوسه زدم سرش را بالا آورد خیلی سعی داشت غرور خود را حفظ کند. قامت سنگین خود را جابجا کرد که برخیزد اجازه ندادم و گفتم بنشید و بازهم مراقب باشد سعی می کرد خود را کنترل کند اما نمیشد دو قطره اشک شوقی را که در گوشه چشمانش حلقه زده بود ندید و اشک شوق نریخت. شروع کاری بزرگ و سرنگونی هواپیمای دشمن آن شب جشن موفقیت راپیر را در موضع 2 راپیر برگذار کردیم تا پاسی از شب با پرسنل این موضع که همگی در اطاقک مجاور آن حضور داشتند در مورد ادامه این موفقیت صحبت می کردیم و آن شب برای اولین بار تأسف میخوردم که چرا سیستم راداری کنترل و هدایت راپیر در هوای بد و شب عملیاتی نیست و همان شب بود که ستوان صنعتی نیا مأمور شد اینکار را به نتیجه برساند و امید داشتم ادامه این موفقیت را در شبهای بسیار سخت نیز تجربه کنم! فعالیت ستوان صنعتی نیا از صبح فردای همان شب آغاز شد و بی وقفه ادامه یافت. زمانی کمبود شدید این سیستم احساس شد که شبی پس از بمباران وحشیانه پاسدارخانه بوسیله یک فروند توپولف و شهید شدن حدود 29 تن از سربازان پاسدار شوک حاصله از انفجار، 3 دستگاه موشک تا صبح روز بعد عملیاتی شد ولیکن آن شب هیچ راداری در منطقه عملیاتی نبود و هراس از غافلگیری مجدد پرسنل پست فرماندهی را در نگرانی سختی قرار داده بود. بمبارانی را که گفتم حس انتقامجویی و مقابله را در پرسنل صد چندان کرده بود. من یقین داشتم هیچ هواپیمایی در برد موثر جنگ افزارهای گردان امکان نزدیک شدن به حریم پایگاه را نخواهد داشت کما اینکه در بیستم مهرماه سه فروند هواپیما با تاکتیک شناخته شده ای که اشاره کردم از پشت ارتفاعات سهند به پالایشگاه و پایگاه حمله کردند و این بار نیز موضع دیگر راپیر با هوشیاری زاید الوصفی یک فروند میگ دشمن را در حوالی کارخانه شیر پاستوریزه واقع در جنوب شرقی پایگاه در فاصله تقریبی یک کیلومتر شناسایی کرد و در بدترین شرایط درگیری و در انتهای غربی باند مورد اصابت قرار داد. هواپیما با بال راست به روی باند سقوط کرد. خلبان که در ارتفاع کم از صندلی پران استفاده کرده بود بلافاصله به بیمارستان پایگاه انتقال یافت و لیکن پس از ساعتی درگذشت. استوار نصرت اله دیوانعلی اپراتور نمره 2 موضع 3 راپیر برای بار دوم نشان داد که با انگیزه و عزم سراخ می توان به هر موفقیتی دست یافت. قبلاً گفتم که دالان ارتفاعات سهند، مسیر کوری بود که بمنظور حمله به پالایشگاه مورد استفاده خلبانان عراقی قرار میگرفت. صدمات وارده به پالایشگاه و امکان تهدیدات بعدی انگیزه ای شد که بفکر انتقال یکی از سیستمهای پدافندی به نقطه مناسبی از دالان بیفتیم. انتقال موضوع موشکی راپیر تبادل نظر داخلی، صحبت با فرمانده پایگاه و کسب تکلیف از ستاد پدافند هوایی برای انتقال یک رسد راپیر و دو رسد توپ 23 میلیمتری به ارتفاعات شمالی گورستان "وادی رحمت" بیش از چند ساعت بطول نیانجامید. انتخاب موضع به همراهی فرمانده پایگاه و فرمانده آتشبار مربوطه تا ساعت 24 یکی از شبهای بسیار سرد آذرماه انجام گرفت و صبح فردای همانروز رسد راپیر به محل انتقال یافت و پس از چند ساعت آماده بهره برداری بود. فکر اصلی این بود که راپیر استقرار یافته حتماً با اولین حمله، مقابله موفقیت آمیز داشته باشد، در غیر اینصورت با توجه به اینکه در دید کامل هواپیماهای مهاجم قرار میگرفت خود بصورت هدف ارزشمندی جلب توجه می کرد، قطعاً در پروازهای بعدی مورد اصابت قرار می گرفت بهمین دلیل ورزیده ترین پرسنل عملیاتی و زبده ترین پرسنل فنی بهمراه ستوان صنعتی نیا در موضع مستقر شدند. احساس ناشناخته ای میگفت که صبح فردای استقرار حمله هوایی خواهیم داشت لذا همگی در انتظار لحظه درگیری بودیم. آن شب با موفقیت و هیچ حادثه ای سپری شد دستگاه از هر نظر آماده عملیات بود و چندین بار تست آتش انجام گرفت و پرسنل فنی و اپراتورها با اطمینان از آمادگی صددرصد رسد و با آمادگی روحی کامل در انتظار ظاهر شدن هواپیمای دشمن لحظه شماری میکردند. در ساعت 0630 صبح در حالیکه 24 ساعت انتظار کلافه مان کرده بود یک فروند «سوخو-22» از انتهای دالان ظاهر شد ، از 6 کیلومتری چراغ مربوط به درگیری در برد مطلوب روشن شد. بالهای هواپیما مماس بر کادر سیستم ردگیری نزدیک می شد و در بهترین شرایط دکمه شلیک موشک فشرده شد. موشکهای اول و دوم و سوم هیچک لانچر را ترک نکردند و در مقابل چشمان حیرت زده پرسنل با رویت کامل موقیت سایت بطرف پالایشگاه رفت ولیکن در اثر تیراندازی دو رسد توپ 23 میلیمتری کمکی همین سایت و هشیاری پرسنل پدافند پالایشگاه، بدون وارد آوردن هیچگونه صدمه ای متواری شد. حادثه اخیر شیرینی درگیریهای قبلی راپیر را از بین برد. هیچ دلیل فنی و عملیاتی وجود نداشت که چنین اتفاقی دور از ذهن بوقوع بپیوندد و آنطور که بیاد دارم پرسنل اعزامی از مرکز نیز هیچگونه دلیل خاصی نیافتند. همان روز بلافاصله با حفظ دو رسد توپ 23 میلیمتری در محل، موضع راپیر جمع آوری شد و پس از یک بررسی دو ساعته موضع مناسبی در مجاورت جاده مراغه انتخاب گردید. کلیه مراحل آمادگی سایت با تلاش چشمگیر تا 48 ساعت خاتمه یافت. انتظار برای یک درگیری موفقیت آمیز دیگری آغاز گردید. از زمان استقرار موضع راپیر در محل مزبور خلبانان عراقی را از استفاده از این دالان منصرف کرده کما اینکه مراحل بعدی حمله از سمتهای غرب و جنوب تبریز بوقوع پیوست. مناطقی که موضع راپیر جدید دید کامل بر آن داشت، دشت غربی تبریز را تا دوردست می دید و تسلطش به جنوب تبریز هم رضایت بخش بود. سرنگونی یک فروند میگ ساعت 0845 مورخه 10/3/62 یادآور افتخار دیگری است که استوار محرم نصرتی سهلان اپراتور نمره 2 موضع راپیر جاده مراغه آن را رقم زد. یک فروند «میگ - 23» بدون اعلام خبر قبلی بوسیله رادار راپیر رهگیر شد هدف کاملاً در دید نمره 1 و 2 قرار داشت و میرفت که اولین درگیری کامل عملیاتی با استفاده از کلیه امکانات سیستم انجام شود.هواپیما بدون مانور نزدیک شد. هدف در برد مناسب قرار گرفت و موشک پرتاب شد. یک درگیری ایده آل و یک انهدام کامل نتیجه این درگیری بود. درگیری که ساکنین غرب شهر تبریز، پرسنل گروه پدافند هوایی و پرسنل پالایشگاه و منطقه صنعتی تبریز را مطمئن ساخت که کمند برادران سربازشان همواره در پهنای بیکران آسمان شهر آماده شکار و نابودی هر خیره سری است . گفتم که نتیجه تلاشها و ایثارگریهای پرسنل شجاع گردان 21 پدافند هوایی تبریز لاشه 19 فروند انواع هواپیمای مهاجم عراقی بود که مدتها در میدان فوتبال پایگاه دوم شکاری در معرض نمایش و دید پرسنل و مراجعینی بود که پرسنل پدافند را منجی واقعی منطقه می پنداشتند، پنداری که مجموعه گردان بآن بها داد و تا آخرین روزهای درگیری آن را حفظ کرد. مصمم شدم در شرایط طاقت فرسای جوی منطقه برای هر موضع یک اطاق بتنی پیش ساخته زیر زمینی احداث کنم. پرسنل یگان من یکی از غیر ممکن ها را ممکن ساختند و در مدت 45 روز 32 اطاق بتنی زیر زمینی با استفاده از قطعات مازاد برنیاز کارخانه خانه سازی «ایرادک» تبریز و با همکاری صمیمانه پرسنل کارخانه مزبور با بهترین اسلوب ساختند. بیاد دارم شبی که کلیه پرسنل کانکسهای چوبی نا امن را ترک کرده و در سنگرهای بتنی خود آرمیدند تصمیم گرفتم برای خواب شبانه از تختخواب استفاده کنم چه تا آن شب در پشت میز کارم در پست فرماندهی با هیاهوی بیسیم ها و مکالمات هیجان آلود پرسنل فرماندهی به خواب موقت میرفتم. برای مقاله فوق زحمت زیادی کشیده شده است . منابع: [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/63175/%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%AF%D8%A7%D9%81%D9%86%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%DB%8C%D8%AB%D8%A7%D9%82-%D8%AA%D8%A7-%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D9%85-1"]http://www.mashreghn...a/news/6...ام-1[/url] [url="http://pe.ria.ru/defense_safety/operatsia/20101119/128164235.html"]http://pe.ria.ru/def....128164235.html[/url] [url="http://ganjejang.com/forum/%D9%BE%D8%AF%D8%A7%D9%81%D9%86%D8%AF-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-83/%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D8%B3%D8%B7%D8%AD%E2%80%8C%D8%A8%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-1105/"]http://ganjejang.com...m/پ�...8Cی-1105/[/url] [url="http://www.air-mag.blogsky.com/category/cat-6/page/2"]http://www.air-mag.b...ry/cat-6/page/2[/url] [url="http://www.aja.ir/portal/Home/ShowPage.aspx?Object=News&CategoryID=9ce0ffff-6667-4cc8-8cc7-7d8be06f03e4&WebPartID=6341690b-b7bb-4b01-be11-a64bd748a77a&ID=c13a870c-d316-4762-b5ca-1c922fafe836"]http://www.aja.ir/po....a-1c922fafe836[/url] [url="http://irinn.ir/news/2449/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B1%D8%B2%D9%85%D8%A7%D8%B4-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA"]http://irinn.ir/news.../2449/گ�%...A7یت[/url] کتاب آذربال - خاطرات خلبانان نیروی هوایی - تهران 1373 - سازمان تبليغات اسلامي، شركت چاپ و نشر بينالملل - یاری حجتی[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.forum.arteshi.com/showthread.php?t=11092"]منبع[/url][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]ممنون میشم عکس ها به گالری سایت منتقل شوند[/font][/size]
  21. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][quote name='Aspahbod' timestamp='1364705828' post='305543'] [quote name='arash666' timestamp='1364678679' post='305537'] به نظر من موشک استاندارد ( اگه باشه ) خیلی بهتر از نمونه های طائر و بقیه هست و نمیشه از سیستم های اونا روی این موشک استفاده کرد ( البته به نظرم ) چون اون موشک ها زمین به هوا هستند . ولی موشک استاندارد این قابلیت رو داره که در دو حالت سطح به هوا و سطح به سطح از روی شناور شلیک بشه . که به گفته یکی از بازماندگان ناوچه جاوید جوشن اولین موشکی که به این شناور برخورد میکنه استاندارد هست و در کل 4 موشک استاندار به شناور جوشن برخورد میکنه و در آخر یه هارپون هم اضافه میشه ( که به گفته همان بازمانده صدمهای که همین یک هارپون وارد میکنه برابر با 4 استانداردی که به شناور اصابت میکنه هست . پس به نظر من استفاده از موشک استاندارد با قابلیت شلیک دوگانه بر روی شناور ها کار بسیار خوبی هست [/quote] دوست عزیز زمونه عوض شده الان موشک ها باید خیلی تخصصی تر از این حرفا باشن. این استاندارد الان نه میتونه هواپیما بزنه نه کشتی. [/quote][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]سیستم ها میتونه ارتقا پیدا کنه . منظور اصلی من این بود که اگه بخوایم از موشکی روی شناورهامون استفاده کنیم از پارامترهای اصلیش باید استفاده دوگانه مثل موشک استاندارد باشه چون یه شناور جای زیادی نداره تا یه تعداد موشک به عنوان سطح به هوا و تعداد دیگه به صورت سطح به سطح باشه . که در این صورت با اشغال شدن فضای کمتر مزایای بیشتری رو در بر داره . پس اگه نیروی هوایی موشکی برای درگیری میخواد ( به جز موشک هایی که مختص زدن اهداف دریایی هست که خودمون تولید میکنیم ) موشکی مثل استاندارد باید باشه که دو نوع درگیری رو پوشش میده . فقط باید با سیستم های امروزی ارتقا پیدا کنه تا درصد موفقیت بیشتر باشه[/font][/size]
  22. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]به نظر من موشک استاندارد ( اگه باشه ) خیلی بهتر از نمونه های طائر و بقیه هست و نمیشه از سیستم های اونا روی این موشک استفاده کرد ( البته به نظرم ) چون اون موشک ها زمین به هوا هستند . ولی موشک استاندارد این قابلیت رو داره که در دو حالت سطح به هوا و سطح به سطح از روی شناور شلیک بشه . که به گفته یکی از بازماندگان ناوچه جاوید جوشن اولین موشکی که به این شناور برخورد میکنه استاندارد هست و در کل 4 موشک استاندار به شناور جوشن برخورد میکنه و در آخر یه هارپون هم اضافه میشه ( که به گفته همان بازمانده صدمهای که همین یک هارپون وارد میکنه برابر با 4 استانداردی که به شناور اصابت میکنه هست . پس به نظر من استفاده از موشک استاندارد با قابلیت شلیک دوگانه بر روی شناور ها کار بسیار خوبی هست[/font][/size]
  23. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][quote name='mahdi42' timestamp='1364405395' post='305333'] یه مشکلی بود واونم اینکه در اون عنوان میشه اف14 برای جایگزینی اف4 خریداری شده که اشتباهه. [/quote][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]فکر کنم علتش این بوده که هنوز تامکت در اختیار ایران قرار نگرفته بوده و هنوز نقشی که قرار بود به عهدش باشه رو نمیدونستن ( چون آمریکا با اون آمریکاییش هنوز اف 4 رو بازنشسته نکرده بود که نیروی هوایی نوپای ایران این کار رو بخواد انجام بده ) و همینطور برنامه هم انگلیسی هست ( با توجه به لحجه ) و معلوم نیست انگلیسی جماعت از بیان این گونه حرف ها چه منظوری دارند اونم درست بعد از اینکه نیروی هوایی ایران رو با نیروی هوایی بریتانیا مقایسه میکنه[/font][/size]
  24. Arash

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][quote][color=#000000][right][background=rgb(248, 248, 255)]طبق برآوردهای اولیه، این میدان نفتی جدید حاوی 2میلیارد بشکه نفت است. از این میزان بیش از 500 میلیون بشکه قابل استفاده خواهد بود.[/background][/right][/color][/quote][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]شنیده بودم که مقداری از نفت درون چاه ها رو نمیشه استخراج کرد ولی همچین نسبتی به نظرم درست نمیاد . البته تخصصی تو این قضیه ندارم . دوستان اگه کسی اطلاعت داره بگه ممنون میشم[/font][/size]
  25. [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][quote name='soroushrazor2' timestamp='1363513294' post='304332'] میگم من از استتار چیزی سرم نمیشه...ولی روسا هم su-35 رو دقیق همین جوری زدن..... چرا؟ [/quote][/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]این نوع استتار رو استتار دیجیتال میگن ، استتار های معمولی برای کمتر دیده شدن از طریق چشم مسلح هست [/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]و جناب hamedof اگه جناب سرهنگ مازندرانی گفته بودن که مثلا موشک آمرام رو اف 14 مشکل داره و نصب نمیشه که شما الان داشتی پشتک و بالا مینداختی حالا که گفتن موشک روسی جواب نداده این صحبت ها رو میکنی[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]در مورد موشک های آر 73 روسی همین رو فقط بگم که استفاده در میگ 29 های خودمون هم با دردسر زیادی همراه و پروسه زمانبری رو تلف میکنه که در درگیری هوایی میتونه مشکل ساز باشه[/font][/size]