remo

Scientific Pal
  • تعداد محتوا

    347
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    14

remo آخرین امتیاز شما در روز 8 مهر 1399

remo شما بیشتری مطالب مورد علاقه کاربران را دارید!

اعتبار در انجمن

4,094 نشان حکمت

11 دنبال کنندگان

درباره remo

  • رتبه حساب کاربری
    گروهبان یکم

Profile Information

  • Gender
    Male
  • Location
    تهران

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

4,371 نمایش های پروفایل
  1. موتورهای نمایش داده شده در ایرشو کیش 2022 : موتور وانکل 794 وانکل 793 وانکل 788 توربو جت 894 توربو جت 840   
  2. سلام خدمت همه برادران میلیتاری گزارش تصویری از نمایشگاه به شدت کم کیفیت کیش ، متاسفانه قسمت ایر شو کیش به دلیل منطقه پرواز ممنوع جام جهانی قطر برگزار نشد.و نمایشگاه صرفا در محیط سالنی با حضور شرکت های ایرانی و روسی برگزار شد.واقعا بد ضد حالی زدن خیلی ضرر کردیم :/ مقداری کاتالوگ هم هست اگر وقت شد اپلود میشه... شرکت های روسی سامانه ضد اخلال جی پی اس سامانه جمینگ انتن ارتباطی پهپاد موتور وانکل 794 وانکل 793 وانکل 788 توربو جت 894 توربو جت 840 موبوجت کار زیبا از یک شرکت اصفهانی قیمت 700 تومان (یک ست موتور + 3 پلت فرم) هدایت با وایفای گوشی
  3. شیوا علیزاده، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران : تجربه نشان داده که باید به هوشیاری و ارزیابی‌های تحلیلگران سیاسی و استراتژیست‌های نظامی کشورمان باور داشته باشیم. کشورمان تجربه هوشیاری راهبردی و اقدام بهنگام در قبال بحران سوریه را دارد، در شرایطی که حدود چهار سال از کمک‌های مستشاری و نظامی کشورمان به دولت قانونی سوریه در مقابله با تروریست‌های تکفیری گذشته بود روسیه با تأخیری آشکار در جبهه سوریه در میدان نظامی وارد عمل شد . در صحنه یوگسلاوی فروپاشیده نیز، جمهوری اسلامی ایران بدون توجه به مواجهه روسیه و غرب در صحنه یوگسلاوی به حمایت از مردم بوسنی و هرزگوین پرداخت و البته در ادامه نیز در تقابل با ایالات متحده قرار گرفت. منبع
  4. مطالعات جمهوری آذربایجان این کانال به وسیله شیعیان جمهوری آذربایجان مدیریت و پردازش می‌شود https://t.me/mutaliatazerb
  5. مجموعه ۱۰ قسمتی مستند «جهان ایرانی در قفقاز» لینک تمامی قسمت ها
  6. اسراییل : ایران به اشتباه قسمتی از سیستم ارتباط داده ای را که در سیستم های پهپادی مورد استفاده قرار میدهد ، افشا کرد. https://intellitimes.co.il/2021/01/29/uav/ تارنمای اینتل تایمز دریافت که این سیستم های ارتباطی تولید KVM ATEN است ، یک شرکت بین المللی که در تایوان تأسیس شده است و متخصص در توسعه سیستم های ارتباطی ، کنترل و نظارت است که به عنوان اتاق کنترل برای پشتیبانی از اطلاعات و مسیریابی مورد استفاده قرار می گیرد. چندین ایستگاه کنترل و نظارت از محصولات این شرکت 'محصولات با کاربری دوگانه' محسوب می شوند .تحقیقی که ما انجام دادیم نشان می دهد که ایران در دستیابی به این فناوری ها از طریق یک شرکت ایرانی به نام Raymond Computers که توسط احسان تاج سنجرانی مدیریت می شود و در وب سایت ATEN به عنوان 'نمایندگی مجاز فروش' محصولات ارتباطی در ایران معرفی شده است اقدام کرده است. وب سایت شرکت : KVM ATEN _ ا https://www.aten.com/global/en کاتالوگ شرکت مربوطه : https://s19.picofile.com/file/8440316876/2021_ATEN_Catalog.pdf.html وب سایت شرکت ایرانی رایمند رایانه : https://www.raymondholding.com/ شرکت رایمند رایانه از سال 68 فعالیت غیر رسمی خود را آغاز کرد و از سال 74 در زمینه تولید انواع کی وی ام سوئیچ , ویدئو سوئیچ , ویدئو اسپلیتر و دیگر محصولات تصویری و کنترل کامپیوترها , فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کرد و به عنوان تنها تولید کننده این محصولات در کشور به ارائه تجهیزات, مشاوره و خدمت به مشتریان پرداخت. در سال 80 در طی مذاکرات با شرکت ATEN تایوان , به عنوان نماینده انحصاری محصولات این شرکت در ایران , به فعالیت خود ادامه داد و اکنون رایمند رایانه یکی از بزرگترین خریداران این محصولات در آسیا می باشد و در زمینه مشاوره, طراحی و تجهیز سالن های کنفرانس , اتاق های مانیتورینگ, دیجیتال ساینج, ویدئو وال , مراکز داده و اتاق های سرور به راه خود ادامه می دهد و آماده خدمت به مشتریان عزیز می باشد. با تشکر از @mmerlin
  7. مروری بر افزایش قدرت سخت ترکیه خودکفایی در صنعت دفاعی قسمت سوم همانطور که ترکیه بر قدرت سخت تمرکز دارد، تلاش می کند وابستگی دفاعی خود به منابع خارجی را کاهش دهد. فعالیت های نظامی ترکیه و سیاست های ترکیه در طی چند سال گذشته بدون توانایی و منابع دفاعی قوی، امکان پذیر نبود.ترکیه با هدف تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ، دستیابی به دفاع بومی ، و تبدیل شدن به یک قدرت مستقل در سیاست خارجی ، به طور فزاینده ای در توسعه صنعت دفاعی داخلی خود سرمایه گذاری کرده است. در حال حاضر پیشرفت چشمگیری در 15 سال گذشته انجام داده است، که از سومین واردکننده بزرگ سلاح در جهان به بزرگترین صادر کننده اسلحه در جهان حرکت می کند. در سال 2018، موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم (SIPRI) ترکیه را به عنوان "تولید کننده نوظهور" توصیف کرد و که هدف آن تقویت توانایی های تولید جنگ افزار در نیروی دریایی، هوا، زمین، الکترونیک و مهمات بود. بر اساس گزارش SIPRI که در ماه مارس 2020 منتشر شد، واردات اسلحه ترکیه در طول دوره بین سال های 2016 تا سال 2020 به میزان 59 درصد از دوره های بین سال های 2011 تا 2015 کاهش یافت و دریافت سلاح از امریکا 81 درصد کاسته شده است. این اتفاق علیرغم فعالیت های نظامی قابل توجه آنکارا و تعامل در چندین درگیری منطقه ای رخ داده است. مشتری های تسلیحات ترکیه همانطور که به طور جامع در قسمت "جاه طلبی صنعت دفاعی ترکیه" مورد بررسی قرار گرفت، این روند بخشی از یک سیاست است که به دنبال کاهش واردات سلاح ها و وابستگی نظامی به سیستم های داخلی است. در 10 سال گذشته، آنکارا بیشتر سیستم های دفاعی داخلی خود را به موجودی ارتش خود اضافه کرد ، به طوریکه کاهش وابستگی به واردات و افزایش درصد تسلیحات بومی از 24٪ در سال 2002 تا 70٪ در سال 2019 رسید.دولت ترکیه یک برنامه بلند پروازانه برای تولید سلاح های استراتژیک و تجهیزات نظامی حساس دارد تا نیازهای نیروهای مسلح ترکیه را به صورت بومی تامین کند و به استقلال استراتژیک دست یابد. افزایش استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین ظرفیت عملیاتی نیروهای مسلح ترکیه در چند سال گذشته در سرخط خبرها بوده‌است . یک جنبه انقلابی افزایش پتانسیل هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه (UCAVS) است. فرانسیس فوکویاما این را مطرح کرد: " پهپاد ها برای ترویج رشد ترکیه به عنوان یک قدرت منطقه‌ای در سال ۲۰۲۰ بسیار تلاش کرده‌اند … ترکیه در این روند، خود را ارتقا داده‌است تا یک کارگزار قدرت منطقه‌ای بزرگ با توانایی بیشتر در شکل دادن نتایج جدا از روسیه، چین یا ایالات‌متحده باشد. " در واقع، ترکیه به دلیل عملکرد هواپیماهای بدون سرنشین خود و بکارگیری یک دکترین هواپیمای بدون سرنشین منحصر به فرد که استفاده از UCAV ها را به عنوان نیروی هوایی در نبرد متعارف تجویز می کند، ترکیه قادر به دستیابی به موفقیت‌های نظامی کلیدی در منازعات ژئوپلتیک پیچیده در لیبی, سوریه و آذربایجان بر علیه نیروهای تحت حمایت روسیه شد.تاثیر قابل‌توجه هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه در این منازعات و سهم آن‌ها در افزایش عملکرد نظامی متحدان آن، آنکارا را بیشتر تحت‌تاثیر قرار داده‌است.در نتیجه، مشتریان بیشتری در صف خرید هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه قرار دارند و کشورهای بیشتری مایلند به آنکارا فضایی برای ایجاد اتحاد یا پایگاه نظامی در خاک خود ارائه کنند. آخرین نمونه‌های این گرایش‌ها عبارتند از: لهستان، عضو اتحادیه اروپا و عضو ناتو که اولین گروه از Bayraktar TB۲ ترکیه را در سال ۲۰۲۲ دریافت میکند و آذربایجان که اخیراً با امضای اعلامیه شوشا وارد یک اتحاد شده‌اند. TCG Anadolu، اولین و بزرگترین حامل چند منظوره ساخت ترکیه است که توانایی حمل هواگردهای STOVL ،بالگرد و هواپیمای بدون سرنشین را دارا میباشد. انتظار می رود این شناور به عنوان یک پایگاه دریایی شناور بتواند توانایی نظامی ترکیه را در دریا افزایش دهد.سایر سیستم های دفاعی ترکیه، شامل موشک ضد کشتی ATMACA، اژدر های ATKYA ، پهپاد های Aksungur و Akinci و سیستم موشکی دفاع هوایی HİSAR، همچنین Frigates I-Class و زیردریایی های کلاس Reis ، مهم ترین پروژه های نیروی دریایی ترکیه هستند که توانایی بی سابقه ای برای قدرت سخت ترکیه فراهم میکنند. افزایش هزینه های دفاعی براساس گزارش SIPRI سال 2020، ترکیه در در سال 2019 در میان 40 کشور با بالاترین هزینه های نظامی ، رتبه 16 را کسب کرده است. افزایش متوالی در بودجه دفاعی و هزینه های نظامی در چند سال گذشته، مربوط به تغییر چشم انداز منطقه ای استراتژیک ترکیه و افزایش مجموعه ای پیچیده از تهدیدات هیبریدی است. این منعکس کننده فعالیت نظامی آنکارا، گسترش صنعت دفاعی بومی و قصد انکارا بر تکیه بیشتر به قدرت سخت ، به ویژه در پرتو افزایش چالش های نظامی و امنیتی غیر متعارف است. به طور معمول، بخش عمده ای از بودجه دفاعی ترکیه به هزینه های نیروی انسانی از جمله حقوق، کمک هزینه ها و پرداخت های بازنشستگی مربوط می شود،. به عنوان مثال، حدود 50 درصد بودجه 2014 صرفا برای پرسنل اختصاص داده شد. در سال 2020، حدود 36.9 درصد از بودجه دفاعی ترکیه به هزینه های عمده مثل تجهیزات و تحقیق و توسعه اختصاص یافت. استانداردهای ناتو که در سال 2006 به تصویب رسید ملزم می سازد که اعضا حداقل 2 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به هزینه های دفاعی اختصاص دهند. این به عنوان یک شاخص از اراده سیاسی یک کشور برای مشارکت دردفاع مشترک این اتحادیه عمل می کند. علیرغم انتقادات داخلی از افزایش هزینه های دفاعی آنکارا ، ترکیه از این دستورالعمل پیروی کرده است. ترکیه نیاز فوری به مدرن سازی ارتش خود و مقابله با تهدیدهای رو به افزایش داشت. افزایش هزینه های دفاعی و بودجه اختصاص داده شده به تحقیق و توسعه نتیجه داد اما در کسری جاری نیز نقش داشت و به ضرر دیگر بخشهای حیاتی بود. با این حال ، با توجه به اینکه دولت همچنان هزینه های دفاعی را در اولویت قرار می دهد ، با وجود چالش های روزافزون از جمله همه گیری COVID-19 و رکود اقتصاد ترکیه ، انتظار می رود بودجه دفاعی و هزینه های نظامی مربوطه در سال های آینده به طور مداوم افزایش یابد. محدودیت های قدرت سخت ترکیه استراتژی دفاعی قاطع ترکیه و فعالیت های نظامی اخیر ، برخی از اهداف عملیاتی و استراتژیک آنکارا را در پنج سال گذشته تامین کرده است ، اما این کار با هزینه قدرت نرم سنتی خود و افزایش گرایش به رویکرد " تنهایی ارزشمند " ( که توسط اردوغان و ابراهیم کالین , برای توجیه هزینه‌های بالای طرفداری از قیام‌های عربی در مقابل بازیکنان منطقه‌ای) حاصل شده‌است. علاوه بر این, برخی از جنبه‌های استراتژی فعلی ترکیه در فضای کنونی ناپایدار هستند. اگر به تنهایی به قدرت سخت وابسته باشد, به زودی با وضعیتی روبرو خواهد شد که به طور فزاینده‌ای مجبور به انتخاب میان سیاست, اقتصاد و امنیت شود. از نظر دفاعی ، اتکا به پایگاه های نظامی خارجی در مناطق بی ثبات خطراتی به دنبال دارد و به عوامل متعددی از جمله وضعیت روابط دوجانبه با کشور میزبان و محیط های منطقه ای و بین المللی وابسته است. علاوه بر این ، فرصت های اقتصادی که با یک موقعیت دفاعی آینده نگرانه ایجاد می شود ، همیشه به ثمر نمی نشیند(دائمی نیستند). در اواخر سال 2020 ، پارلمان ترکیه چندین ماموریت نظامی در خارج از این کشور را تمدید یا مجاز کرد. این مأموریت ها ، همراه با اهداف بلندپروازانه نوسازی صنایع دفاعی داخلی ، به این معنی است که دولت باید در شرایط نامساعد اقتصادی منابع مالی بیشتری را اختصاص داده و هزینه بیشتری را صرف فعالیت های نظامی خود کند. تداوم این عملیات بار مالی کشور را افزایش می دهد. بدون داشتن یک اقتصاد قوی و پایدار، حفظ شتاب بسیار دشوار خواهد بود ، که می تواند گزینه های قدرت سخت ترکیه را در آینده محدود کند. غیر از این ، صنایع دفاعی داخلی با لیست رو به رشدی از چالش ها روبرو هستند ، از جمله نیاز به سرمایه گذاری گسترده ، عوامل سیاسی ، وابستگی به اجزای خارجی و کاهش ارزش پول ملی. دو عامل آخر اخیراً بسیار مشکل زا بوده است ، زیرا بسیاری از اجزای کلیدی که صنعت بر آنها متکی است از خارج تهیه شده و با ارز خارجی قیمت گذاری می شوند. از این نظر ، افزایش تولید در این بخش به معنی افزایش واردات و قیمت برای تولیدکنندگان داخلی است. علاوه بر این ، اختلافات سیاسی اخیر باعث شده است که کشورهای غربی تمایلی به اشتراک گذاری فناوری با آنکارا نداشته باشند. اقدام charm offensive دولت ترکیه ، که شامل اقدامات کاهش تنش و تلاش برای نزدیک شدن به برخی از رقبای رسمی خود مانند مصر و امارات متحده عربی است ، به تغییرات و پویایی در محیط بین المللی و منطقه ای پاسخ می دهد و محدودیت های رویکرد قدرت سخت آن را تصدیق می کند. محدودیت های ترکیه به این معنا نیست که قدرت سخت را کنار میگذارد. بلکه اقدامات اخیر آن نشان دهنده تلاشی برای بازگشت تعادل به سیاست های آن است. یکی از دلایل این است که قدرت سخت یک وسیله است نه یک هدف. برای آنکه ترکیه بتواند از دستاوردهایی که در چند سال گذشته از طریق قدرت سخت بدست آورده است استفاده کند ، باید به توافقات پایداری دست یابد که تنها از طریق سیاست خارجی فعال ، مذاکره و تعامل حاصل می شود. جدایی روزافزون ایالات متحده از خاورمیانه و رشد موقعیت بازیگران منطقه ، همگی فرصتی را برای ترکیه ایجاد می کند تا یک برنامه مبتنی بر منافع را به عنوان زمینه مشترک روابط خود با آن دسته از بازیگران منطقه ای که این جهت گیری را به رویارویی ایدئولوژیک ترجیح می دهند، ایجاد نماید. منابع : https://newlinesinstitute.org/turkey/mapping-the-rise-of-turkeys-hard-power/ https://newlinesinstitute.org/uncategorized/mapping-the-rise-of-turkeys-hard-power-part-2-domestic-industry/
  8. مروری بر افزایش قدرت سخت ترکیه قسمت دوم سرانجام ، جنگ فقط درگیری دو ارتش در مقابل هم نیست. این درگیری ملتهاست. میدان نبرد یک زمین آزمایش است که ملتها با تمام دارایی های خود ، سطوح علمی و فنی ، اخلاق ، فرهنگ و به طور خلاصه ، با همه قدرتها و ویژگیهای مادی و معنوی و همه امکانات خود در آن اقدام می کنند. در این زمینه ، قدرت و ارزش واقعی ملت ها اندازه گیری می شود. در نتیجه ، نه تنها برتری نیروهای مادی ، بلکه همه نیروها ، به ویژه قدرت اخلاقی و فرهنگی ، پدیدار می شود. به همین دلیل ، طرف شکست خورده در میدان جنگ با همه دارایی های مادی و معنوی مغلوب ملت و کشور پیروز تلقی می شود. مصطفی کمال آتاترک چگونه ترکیه از قدرت سخت خود استفاده می کند؟ تغییر در روند تصمیم گیری به سمت قدرت سخت، زمانی رخ داد که رجب طیب اردوغان، نخست وزیر، پیروز انتخابات ریاست جمهوری اوت 2014 شد. پس از آن، نیروی سیاسی علاقه مند به استفاده از قدرت سخت گرفت.از آنجا که ترکیه دومین ارتش بزرگ در ناتو ، قویترین نیروی نظامی در خاورمیانه و بزرگترین اقتصاد در منطقه بود تحقق قدرت سخت ، زمان زیادی را صرف نکرد. خلاء منطقه ای، افزایش رادیکالیسم و تروریسم، دخالت قدرت های خارجی و نیاز به مقابله با تهدیدات ترکیبی در حال افزایش و محافظت از منافع ترکیه، آنکارا را قانع کرد که به سمت قدرت سخت برود . فعالیت ترکیه در این زمینه عمدتا بر روی چهار ستون بود: یک سیستم ریاست جمهوری با قدرت اجرایی فراگیر و یک روند تصمیم گیری متمرکز یک صنعت دفاعی بومی که به طور فزاینده ای نیازهای نیروهای مسلح را تامین میکند استقلال استراتژیک به عنوان یک قدرت متوسط رو به رشد و یک قدرت منطقه ای بزرگ یک ارتش حرفه ای با تجربه طولانی مدت در مبارزه با جنگ های هیبریدی چند جبهه ای (multi-front hybrid wars) ظهور قدرت سخت موجب شد تا ترکیه دکترین های دفاعی وسیاست های امنیتی خود را به وجود آورد. قدرت سخت ترکیه شروع به به اقدام به چندین شکل از جمله عملیات نظامی خارج از کشور، استقرار نظامی در کشورهای خارجی، تاسیس پایگاه های نظامی خارجی و انجام رزمایش منطقه ای در خلیج فارس، شاخ آفریقا ، شمال آفریقا، مدیترانه شرقی و قفقاز جنوبی. عملیات نظامی خارج از کشور ترکیه در اوت 2016، بیش از پنج سال پس از آغاز انقلابها ، از نیروی نظامی در شمال سوریه استفاده کرد. این عملیات نظامی را به نام "سپر فرات" نامگذاری کرد و به دنبال آن عملیات "شاخه زیتون" در ژانویه 2018 بود که در آن نیروهای نظامی را به عمق شمال سوریه اعزام کرد تا یک منطقه ایمن تحت کنترل ترکیه را در امتداد مرز سوریه و ترکیه در مقابل شورشیان کرد ایجاد کند .به موازات این عملیات، ترکیه نقاط نظامی و پایگاه های نظامی را در شمال عراق تاسیس کرد و در ماه مه سال 2019 عملیات "پنجه عقاب" را اجرا کرد. چند ماه بعد، آنکارا عملیات نظامی دیگری را، به نام "سپر بهار" در سوریه شروع کرد که به دنبال ایستادگی در برابر رژیم اسد و شبه نظامیان طرفدار ایران در ادلب بود.این عملیات های نظامی پنج هدف اولیه داشت: حفاظت از کشور ترکیه در برابر عملیات تروریستی مرزی ایجاد یک منطقه امن برای محافظت از غیرنظامیان و جلوگیری از نفوذ بیشتر پناهندگان به ترکیه، که در حال حاضر به بزرگترین جمعیت پناهندگان در جهان تبدیل شده . ثبات امنیت در مناطق مرزی حفظ وحدت سوریه و عراق فشار به اسد و پشتیبانان رژیم اسد (یعنی ایران و روسیه) تا در نهایت به یک انتقال سیاسی تن دهند. امروزه ترکیه حدود 114 پست نظامی در سوریه دارد، اکثریت آن در استان های حلب و ادلب متمرکز ند ، یعنی در مقابل نیروهای رژیم اسد همراه با سپاه پاسداران ایران و شبه نظامیان شیعه وابسته به آن، به ویژه حزب الله . عملیات سپر فرات به ویژه از لحاظ بازدارنده جهت جلوگیری از هجوم پناهندگان عظیم حیاتی بود.ترکیه حدود 37 پست نظامی در شمال عراق دارد، از جمله یک گروه نظامی در بشیقا،امکانات آموزشی نظامی برای آموزش نیروهای پیشمرگه ، و پست های سازمان اطلاعات ملی (MIT). اکثریت این پست ها در مناطق مرزی قرار دارند که ترکیه را به سوریه، عراق و ایران متصل می کند، اما در اربیل، دووك، سوران و زاخو، پست نظامی وجود دارد.شبه نظامیان شیعه تحت حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عراق فشار بر ترکیه و نیروهایش را در عملیات پنجه عقاب بواسطه همپیمانی ضمنی با پ ک ک و تهدید حمله به پست‌های ترک در شمال عراق افزایش دادند زیرا حضور ترکیه را خطرناک تر از حضور آمریکا در عراق در نظر می‌گیرند. قرارگاه های نظامی _ Forward operating base در سال 2014، 2015، 2017، و 2019، ترکیه موافقت نامه های دفاع چندگانه را با قطر، سومالی، سودان و لیبی امضا کرد. این موافقتنامه ها راه را برای آنکارا باز کرد تا اولین پایگاه های نظامی خود را در خاورمیانه، خلیج فارس و شاخ آفریقا با امکان باز کردن پایگاه های اضافی در دریای سرخ و مدیترانه در شمال آفریقا ایجاد کند.این قرارگاه نظامی مزایای متعددی را برای آنکارا ارائه می دهند، مهمترین آنها عبارتند از: قابلیت های منحصر به فرد برای پاسخگویی به احتمالات از طریق بازدارندگی در خط مقدم و اقدامات پشتیبانی فرصت های ویژه برای همکاری قوی امنیتی با بازیگران منطقه ای ظرفیت سازی دفاعی در مشارکت دوجانبه و چند جانبه موقعیت جغرافیایی و پیامدهای سیاسی موثر ترویج حرفه ای بودن ، قابلیت های دفاع داخلی و اعتبار برای اتحاد و متحدین خود بدست آوردن اهداف تاکتیکی و استراتژیک بسته به نوع پایگاه یا مأموریت از جمله تثبیت منطقه هنگامی که بحران شورای همکاری خلیج فارس در سال 2017 فوران کرد، ترکیه با درک اینکه امارات متحده عربی و عربستان سعودی قصد دارد به قطر حمله کنند به سرعت برخی از واحدهای نیروهای مسلح خود را به پایگاه نظامی در دوحه مطابق با توافقنامه دفاع دفاعی 2014، مستقر کرد . گرچه تعداد سربازان کم بود، ولی ترکیه به دنبال ارسال یک پیام قوی به همتایان شورای همکاری قطر برای جلوگیری از تشدید نظامی بود.بحران شورای همکاری خلیج فارس قدرت سخت ترکیه را پس از تقریبا 100 سال به خلیج بازگرداند و برای اولین بار از زمان فروپاشی امپراتوری عثمانی نقش مهمی در منطقه خلیج فارس بازی کرد. دو سال بعد، قطر و ترکیه رسما دفتر مرکزی فرماندهی مشترک قطر -ترکیه را در پایگاه نظامی خالد بن الولید افتتاح کردند. در سال 2017، ترکیه هنگامی که بزرگترین آکادمی آموزش نظامی خارج از کشور را در سومالی (کمپ TURKSOM) افتتاح کرد، جایگاه خود را در شاخ آفریقا مستحکم کرد. سالها، آنکارا برای ساخت یک نیروی نظامی در سومالی تلاش کرده است، با یک هدف، ایجاد یک نیروی مسلح قوی و حرفه ای برای سومالی جهت مقابله با تروریسم و دستیابی به ثبات و امنیت. تا کنون، آنکارا بیش از 2500 سرباز سومالی و بیش از 1600 افسر پلیس را آموزش داده است.علاوه بر این، آنکارا در ارائه آموزش نظامی برای چندین کشور از جمله لیبی و عراق دخیل است. ترکیه از سال 2015 از نیروهای عراقی علیه دولت اسلامی حمایت کرده است.در لیبی، توافقنامه دفاعی سال 2019 بین ترکیه و دولت به رسمیت شناخته شده آن نفوذ گسترده ای را در کشور غنی از نفت شمال آفریقا تأمین کرد. نیروهای مسلح ترکیه با لیبی فاقد ارتش و نهادهای حرفه ای مدرن، آموزش نظامی، کمک و مشاوره نظامی را برای نهادهای وزارت دفاع و وزارت کشور ارائه داد. در طی یک سال، ترکیه بیش از 2500 پرسنل لیبی را در مورد استفاده از سیستم های دفاع هوایی، خمپاره ها و نابودی مین و مواد منفجره دست ساز آموزش داده است. علاوه بر این، ترکیه پرسنل لیبی را در گارد ساحلی، دفاع پایه و عملیات ویژه آموزش داد. ترکیه همچنین به تاسیس یک پایگاه دریایی در جزیره Sawakin در سودان چشم دوخته است. این جزیره یک پایگاه مهم در جغرافیای عثمانی بود تا منطقه حجاز (در حال حاضر در عربستان سعودی) را در برابر حملات از دریای سرخ محافظت کند. Sawakin موقعیت استراتژیکی مقابل عربستان سعودی در سراسر دریای سرخ و همچنین مصر دارد که ترکیه را در زمینه های رقابت استراتژیک با قدرت های منطقه ای تقویت میکند.همچنین گزارش هایی قصد آنکارا برای ایجاد پایگاه دریایی در مصراته و یک پایگاه هوایی در al-Watiyyeh لیبی و یک پایگاه دریایی در دریای سیاه نزدیک قبرس منتشر شده است. آنکارا در حال حاضر هواپیماهای بدون سرنشین رزمی خود را در قبرس شمالی مستقر کرده اند و در حال برنامه ریزی هستند که آنها را در شناور حامل TCG Anadolu Light Aircraft Carrier مستقر کند.به این معنا، ترکیه قدرت سخت خود را نه تنها برای دستیابی به اهداف دفاعی و امنیتی ، بلکه برای برآورده ساختن اهداف سیاسی و ارسال پیامی از اعتبار و تعهد به متحدانش در یک منطقه بی ثبات به کار گرفته است. دکترین دریایی قاطع در مدیترانه شرقی دکترین Mavi Vatan و یا "سرزمین آبی (دریایی) - Blue Homeland" ، نشان دهنده افزایش اعتماد به نفس دریایی ترکیه است. این امر نه تنها به تغییر سیاسی در جهت گیری های دکترینالی در نهاد سیاسی - نظامی ترکیه , بلکه به پویایی در حال تغییر در منطقه بعد از انقلاب‌های عرب پاسخ می‌دهد . این بیانیه خواستار یک نیروی دریایی مقتدر است و بر اهمیت استقلال و عدم وابستگی خارجی و به کارگیری اقدامات پیشگیرانه به جای واکنشی تأکید می کند.این دکترین نشان می دهد که آنکارا باید از مرزهای دریایی خود، حقوق دریایی و منافع ملی در سه دریای سیاه، دریای اژه و دریای مدیترانه بسته به ابزارهای سیاسی، قانونی و سخت ، از جمله نیروی دریایی ، محافظت و دفاع کند. این دکترین عمدتا با دو دریاسالار سابق ترکی Cihat Yayci و Cem Gurdeniz مرتبط است: Cem Gurdeniz به عنوان رئیس بخش استراتژی و رئیس برنامه ها در دفتر مرکزی نیروهای دریایی ترکیه خدمت کرد و به دلیل پیوند با شبکه رگنه‌کن "Ergenekon" که به دنبال سرنگونی دولت حزب عدالت و توسعه بود، زندانی شد. وی به دلیل ایجاد اصطلاح 'Mavi Vatan' و مشارکت در توسعه این آموزه شناخته شده است. Yayci پروفسوری است که مطالب زیادی در زمینه حقوق دریایی نوشته است و به عنوان معمار موافقتنامه تعیین مرز دریایی بین ترکیه و لیبی در سال 2019 معرفی می شود. او طرفدار شدید دکترین سرزمین آبی Blue Homeland است و به توسعه آن در سطوح نظامی-قانونی کمک کرده است .در مقابل دکترین سیاست خارجی قبلی ، دکترین سرزمین آبی در درجه اول بر روی قدرت سخت ترکیه لنگر انداخته‌است و با سیاست خارجی قاطع آنکارا و فعالیت دفاعی در عصر انقلاب‌های عربی سازگار است .این دکترین اخیرا ً به چند دلیل مورد توجه قرار گرفته‌است : افزایش وابستگی ترکیه به تجارت دریایی، حدود 87 درصد از تجارت خارجی آن توسط دریا انجام شده است هرج و مرج منطقه ای و خلاء امنیتی ، منافع و امنیت ملی ترکیه را تهدید کرده است. احساس اینکه آنکارا به شدت تحت فشار اتحادیه نو ظهور تحت حمایت فرانسوی بین یونان، قبرس ، مصر و اسرائیل قرار گرفته است تا بتواند منطقه اقتصادی منحصر به فرد ترکیه را (EEZ) به حداقل برساند مسابقه شتابان بازیگران منطقه ای برای سرمایه گذاری و بهره برداری از منابع و ثروت های زیر آبی در دریای مدیترانه بدون نیروی دریایی هیچ آناتولی وجود نخواهد داشت. قوی بودن در نیروی دریایی برای دفاع از ترکیه ضروری است. این نیروی دریایی پشتوانه قوای سیاست ما نیز خواهد بود. می دانید که نیروی دریایی با کشتی های خریداری شده از بازارهای خارجی ساخته نمی شود. نیروی دریایی نه تنها نیرویی است که از ساحل محافظت می کند ، بلکه مهمتر از آن ، نیرویی است که ایمنی خطوط دریایی را تضمین می کند. از آنجا که ما در آناتولی زندگی می کنیم ، نیاز ما از این نظر بیشتر است. اول از همه ، ما باید به تامین نیروی دریایی اصلی پسنده کنیم و صنعت و تجارت دریایی خود را توسعه دهیم. پس از آن ، ساختن نیروی دریایی که از صنعت کشور بیرون می آید ، آسان خواهد بود. مصطفی کمال آتاترک ادامه دارد....
  9. مروری بر افزایش قدرت سخت ترکیه قسمت اول اقدامات لازم برای توسعه و گسترش صنعت نظامی ما باید ادامه یابد ، و توجه ویژه ای به نیازهای نظامی در اقدامات صنعتی سازی ما معطوف گردد. تا همین اواخر،ترکیه بر تجارت و دیپلماسی و همچنین موقعیت جغرافیایی اصلی آن بین اروپا و خاورمیانه تکیه کرده‌ بود. اما در نوسانات ناشی از قیام های بهار عربی سال 2011، آنکارا به یک رویکرد قدرت سخت متوسل شده است تا خود را از تهدیدات محافظت کند و آرزوهای خود را برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقه ای محقق سازد.موقعیت جغرافیایی پیچیده ترکیه - حائل بین اروپا و آسیا و دریای سیاه و مدیترانه - آن را در مرکز یک محیط ژئوپولیتیک قرار می دهد که به چندین منطقه مختلف جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی دسترسی دارد. این پیچیدگی تاثیر زیادی بر سیاست های داخلی، خارجی و دفاعی کشور دارد و آنکارا را به تهدیدات امنیتی در حال ظهور در محله خود حساس میکند.تصور عموم این است که جغرافیا ترکیه را ممتاز می‌کند تا پل اصلی بین شرق و غرب باشد , اما اغلب نادیده گرفته می‌شود که همان جغرافیا ترکیه را با چالش‌های منحصر به فرد و تهدیداتی مواجه می‌کند که تمامیت ارضی , امنیت و منافع را اولویت اول در تفکر سیاسی , امنیتی و دفاعی ترکیه قرار داده‌است . این چالش‌ها , ترکیه را مجبور کرده‌است که یک دولت مقتدر اتخاذ کند و اعمال قدرت سخت خود را برای برطرف کردن آن‌ها افزایش دهد . تغییر قدرت نرم به سخت در دهه اول قرن بیست و یکم، حزب عدالت و توسعه (AKP) حاکم توانست راه خودرا باز کند تا از سکولاریسم رادیکال سنتی که توسط حکومت نظامی و دگماتیسم مذهبی نشات میگرفت، دور شود. تلاش های آن برای هماهنگ کردن دموکراسی، سکولاریسم و اسلام توجه زیادی به یک کشور مدرن در حال رشد با اقتصاد لیبرال داشت. در آن زمان، اجرای این نوع حکومت داری یک مدل جدید ایجاد کرد که ظرفیت تولید قدرت نرم بسیار زیادی داشت. این قدرت نرم بر روی سه ستون اصلی قرار گرفت : دموکراتیزه کردن تجربه و اصلاحات رشد اقتصادی قابل توجه و پایدار در یک دولت تجارت محور سیاست خارجی پیشگیرانه (به اصطلاح "تنش صفر"، گفتگوی سیاسی حد بالا، ادغام اقتصادی و وابستگی متقابل، امنیت برای همه، همزیستی چند فرهنگی) در نتیجه، ترکیه توانست قدرت نرم خود را ایجاد کند و آن را به طور موثر در محیط منطقه ای خود و فراتر از آن اعمال کند. این قدرت نرم به دنبال الهام بخشیدن به مردم منطقه بود و به همین ترتیب یکی از عوامل اصلی بود که جاه طلبی ها وآرمان های قیام های سال 2010 را شکل داد. اما این انقلاب ها به شدت محیط زیست امنیت منطقه ای را برای ترکیه تغییر دادند، تهدیدهای جدی که در این مقیاس برای آنکارا سابقه نداشت. هنگامی که انقلاب سوریه در 11 مارس 2011 فوران کرد، وزیر امور خارجه ترکیه در آن زمان، احمد داووداغلو، ماه ها را صرف تلاش کرد تا بشار اسد رئیس جمهور سوریه را متقاعد کند تا از نیروی غیرقانونی علیه معترضان صلح آمیز جلوگیری کند و مسیر خود را برای شروع اصلاحات در سوریه به کمک ترکیه تغییر دهد. اسد به جای آن به ایران گوش فرا داد.عقیده اکثریت این بود که آنکارا هنوز هم می تواند به عنوان یک منبع قدرت بر حوادث فراتر از مرزهای خود تأثیر بگذارد و منطقه را به گونه ای تغییر دهد که به پیشبرد دموکراسی و ثبات واقعی کمک کند، چیزی که در نهایت به منافع آنکارا کمک می کند. زمانی که رژیم اسد تصمیم گرفت نیروهای نظامی خود را از مناطق شمال سوریه خارج کند , اتحادیه سیاسی دموکراتیک کردستان را قادر ساخت تا خلا را پر کرده و یک منطقه حایل میان سوریه و ترکیه ایجاد کند . در نتیجه , بحث‌هایی در داخل ترکیه مطرح شد که آیا باید منتظر شروع فعالیت‌های حزب کارگران کردستان در آن منطقه و تهدید امنیت ملی ترکیه باشد یا دخالت نظامی را کلید بزند . نیروهای سیاسی و نظامی در برابر ایده استفاده از قدرت سخت ترکیه مقاومت کردند ,اما تصمیم به قرار دادن ترکیه در وضعیت تدافعی ، به دشمنان، رقبا، و حتی متحدان اجازه می داد تا حوادث به نحوی صورت گیرند که منافع آنکارا نادیده گرفته شده و تهدیدی جدی برای امنیت ملی ترکیه باشد. حمایت نظامی ایران از رژیم اسد باعث فرسایشی، فرقه ای و افراطی شدن جنگ شد و سوریه را به یک دولت شکست خورده تبدیل کرد، بنابراین تهدیدات امنیتی مختلفی را به ترکیه تحمیل نمود. در همین حال، ناکامی رئیس جمهور باراک اوباما در محدود کردن ایران در برنامه هسته ای و برخورد با روسیه در مورد سلاح‌های شیمیایی اسد ، بلوک ضد ترکیه را در سوریه تقویت کرد. علاوه بر این، اتحاد بین ایالات متحده و شبه نظامیان کرد در سوریه، هشداری جدی برای انکارا بود چون ترس جدی از فروپاشی احتمالی سوریه و جدایی طلبی کرد ها داشت. مداخله نظامی روسیه در سال 2015 مانع از سقوط رژیم اسد شد، جریان انقلاب را عوض کرد و توازن قدرت را به گونه‌ای تغییر داد که کار ترکیه را برای دنبال کردن منافع خود در سوریه سخت‌تر کرد. در سال 2013، کودتای مصر که با خروج رئیس جمهور محمد مرسی به پایان رسید - که رابطه مثبتی با ترکیه داشت - تعادل ژئوپلیتیک را در منطقه تغییر داد. در پایان سال 2014، تغییرات ژئوپولیتیک منجر به ظهور سه بلوک منطقه ای شد. اولین شامل عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر است؛ دوم ، ایران و گروه های نیابتی منطقه ای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به را همراه دولت های عراق و سوریه شامل و سوم شامل ترکیه و قطر . آخرین بلوک (ترکیه و قطر) تحت فشار دو تحول بحرانی در سال 2015 قرار گرفت: مداخله نظامی روسیه در سوریه و توافقنامه هسته ای ایالات متحده و ایران، که هر دو برای ترکیه به عنوان تقویت همسایه و رقیب تاریخی خود، ایران محسوب میشد. پس از حادثه 2015 که در آن یک F-16 ترکیه جت روسی Su-24 روسیه را بر اساس نقض هوایی احتمالی در مرز ترکیه-سوریه ساقط کرد، جنگ سوریه به نبردی بین اراده و قدرت سخت تبدیل شد. در حالی که ناتو صرفا بیانیه های حمایت از آنکارا را منتشر کرد ترکیه احساس کرد که توسط ناتو و شرکای غربی رها شده است. این وضعیت مقامات ترکیه را متقاعد نمود که پیگیری قدرت نرم و وابستگی به شرکای خارجی و متحدان ، منافع امنیتی ترکیه را تضعیف کرده و توانایی اقدام پیشگیرانه را سلب میکند. همچنین وابستگی به قدرت نرم و وابستگی به دیگران برای همکاری منطقه ای هزینه ای بیشتر برای ترکیه داشت. در سال های 2015 و 2016، خطرات ناشی از افزایش تروریسم مرزی که توسط حزب PKK و گروه های دولتی اسلامی به طور چشمگیری افزایش یافته است. این امر با نگرانی های جدی در رابطه با احتمال افزایش بی ثباتی در محیط اطراف آنکارا همراه بود و یک خلاء امنیتی در سراسر مرز ترکیه ایجاد کرد. ادامه دارد....
  10. جاه طلبی صنعت دفاعی ترکیه صنعت دفاعی ترکیه در دهه گذشته به طور قابل توجهی رشد یافته است، که در نتیجه سیاست های تهاجمی دولت با هدف کاهش واردات اسلحه و ارتقا وضعیت کشور به عنوان یک بازیکن بین المللی است. ترکیه از دهه 1970 در تلاش برای ساخت یک صنعت دفاعی ملی بوده است، اما در اوایل دهه 2000 بر این هدف متمرکز شد. دولت AKP (حزب عدالت و توسعه) سه اولویت داشته است: دستیابی به خودکفایی دفاعی افزایش صادرات و درآمدهای صنعت دفاعی ترکیه ارتقاء اعتبار ترکیه به عنوان یک قدرت پیشرو سیاست های تهاجمی موجب شد تا بخش دفاعی ترکیه در یک دوره نسبتا کوتاه مدت، با افزایش فروش خالص از 1.85 میلیارد دلار در سال 2006 به حدود 8.7 میلیارد دلار در سال 2018 برسد. در سال 2018، ترکیه جزو 14 صادر کننده دفاعی در جهان بود، یک تفاوت عظیم از سال 1999، زمانی که سومین وارد کننده بزرگ بود. در همان سال، این بخش شاهد قوی ترین رشد صادرات در میان تمام صنایع ترکیه بود، صادرات آن برای اولین بار از آستانه 2 میلیارد دلاری عبور کرد و چندین معامله بزرگ اسلحه را تأمین کرد، از جمله فروش 30 هلیکوپتر رزمی و چهار فریگیت به پاکستان. ترکیه در همان سال به عنوان "تولید کننده نوظهور" معرفی شد. چنین وضعیتی نشان دهنده جاه طلبی های آنکارا در این زمینه است. اسماعیل دمیر، رئیس صنایع دفاعی، اظهار داشت که هدف استراتژیک آنکارا این است که صنعت دفاعی ترکیه را تا سال 2053 مستقل و ظرفیت صادرات خود را به 50 میلیارد دلار افزایش دهد و حداقل 10 شرکت دفاعی ترکیه در میان 100 شرکت بزرگ دفاعی در جهان قرار گیرند. " براساس گزارش 2019 SIPRI که در ماه مارس سال 2020 منتشر شد، واردات اسلحه ترکیه بین سال های 2015 و 2019 در مقایسه با پنج سال گذشته 48 درصد کاهش یافت، هرچند درگیری های نیروهای مسلح ترکیه چه داخلی (علیه حزب کارگران کردستان " ) و خارجی (در سوریه و لیبی)بیشتر بود.این کاهش بخشی از یک سیاست است که به دنبال کاهش واردات سلاح و به حداکثر رساندن وابستگی به سیستم های بومی است. در 10 سال گذشته، آنکارا بیشتر سیستم های دفاعی بومی خود را به موجودی ارتش اضافه کرده ، تا کنون کاهش وابستگی به واردات خارجی را از 24٪ در سال 2002 به 68.5٪ در سال 2016 افزایش داد. شرکت های دفاعی مانند Aselsan و صنایع هوافضا ترکیه هر دو در فهرست 2018 SIPRI جزو 100 شرکت تولید برتر کننده سلاح بودند و در سال 2019، پنج شرکت دفاعی ترکیه در رتبه بندی های 100 شرکت برتر دفاعی قرار گرفتند. سال 2019 رییس صنایع دفاعی ترکیه برنامه استراتژیک خود را برای سال 2019-2023 منتشر کرد. این طرح قصد دارد درآمد بخش دفاع ترکیه را به 26.9 میلیارد دلار افزایش دهد، صادرات را به 10.2 میلیارد دلار افزایش دهد و در سال 2023 به میزان 75 درصد نیازهای نظامی کشور در مقایسه با 65 درصد در سال 2018 را برآورده کند.با توجه به اطلاعات منتشر شده توسط انجمن تولید کنندگان صنعت دفاعی ترکیه و حمل و نقل هوایی در ماه آوریل2019 ، صادرات این بخش در سال 2019 به میزان 40.2 درصد افزایش یافت و به 3.1 میلیارد دلار رسید، در مقایسه با 2.2 میلیارد دلار در سال 2018، و افزایش فروش کل به میزان 24.2 درصد به 10.9 میلیارد دلار رسید. در مقایسه با 8.8 میلیارد دلار در سال 2018. حفظ سیاست رشد صادرات تسلیحات در بلند مدت ، با یک لیست رو به رشد چالش ها همراه است. به عنوان مثال،زمانی که صادرات صنعت بالا است، آنها با افزایش واردات روبه رو هستند، که نشان دهنده وابستگی بالا به مواد خام و تجهیزات مورد نیاز خارجی در روند تولید است. چالش های دیگر شامل فرار مغزها ، نیاز به بازارهای جدید و سرمایه گذاری عظیم، عوامل سیاسی و کاهش ارزش پول ملی است. اما مسیر کلی بخش دفاعی، عملکرد، خروجی و ارقام امیدوار کننده ای داشت. استفاده از ظرفیت صنعت دفاعی در بحث کرونا با شروع پاندمی Covid-19، توسعه غیر منتظره و ناخواسته برای صنعت دفاعی را شکل گرفت.به عنوان مثال، شرکت MKE ، که مهمات را برای نیروهای مسلح ترکیه تولید می کند، کار خود را به طور موقت بر روی لباس های محافظتی و تجهیزات پزشکی متمرکز کرد، کارخانه های آن 6.5 میلیون ماسک، 334،825 لباس پزشکی، 33،210 عینک محافظ، 377،100 دستکش جراحی، و 41،400 لیتر ضد عفونی کننده در هفته تولید میکنند. شرکت Tech Nanobiz برای تولید کیت های آزمون برای این بیماری کار می کرد. Aselsan و Baykar با Arcelik و Biosys همکاری کردند تا اولین دستگاه تنفسی بومی را تولید کنند. گزارش شده است که تولید انبوهدستگاه تنفسی بومی در ماه آوریل آغاز شد و 5000 واحد به سومالی اهدا شد. با این حال شرکت های دفاعی ترکیه همچنان به معاملات جدید دفاع و ارائه سیستم ها به مشتریان در طول این مدت ادامه دادند. در 23 مارس، هند موافقت کرد که قرارداد 2.3 میلیارد دلاری را برای ساخت پنج شناور پشتیبانی کلاس HSL در همکاری با کنسرسیوم های کشتیرانی ترکیه، امضا کند. Aselsan موافقت نامه هایی با بحرین، قزاقستان و یک کشور عضو ناتو برای سیستم های سلاح ریموت کنترل پیشرفته امضا کرد. در راستای این موافقتنامه ها، رییس صنایع دفاعی ترکیه یک بیانیه شگفت انگیز صادر کرد که در آن او تأیید کرد که ترکیه هنوز هم در حال تولید و ارائه قطعات برای ایالات متحده در پروژه F-35 با وجود تعلیق ترکیه از برنامه است. اهداف دفاعی ترکیه برای سال 2023 حتی قبل از شیوع Covid-19 نیز بلند پروازانه بودند. پاندمی تنها شک و تردید در مورد توانایی برای دستیابی به این اهداف را تشدید می کند، زیرا کار ، درآمد کاهش یافته، و پروژه ها و تحویل ها به تأخیر افتاده است. همانطور که اقتصاد جهانی وارد یک رکود جهانی می شود، دارایی های بیشتری از بخش دفاعی به بخش بهداشتی منتقل می شود و سرعت قرارداد و تدارکات کاهش می یابد، بخش دفاع ترکیه نشانه هایی از کاهش سرعت را نشان داده است. با توجه به ارقام مجمع صادرکنندگان ترکیه، صادرات این بخش در طی سه ماه اول سال جاری به میزان 21.5 درصد کاهش یافت ، پس از آن کاهش 49.8٪ کاهش در ماه مارس و کاهش 18.5٪ در ماه آوریل. اگر چه پاندمی یک چالش غیر منتظره برای بخش دفاعی را تشکیل می دهد، ولی برخی از مقامات ترکیه معتقدند که می توان فرصت های جدیدی را نیز در نظر گرفت تا بتواند نقش داخلی و شهرت بین المللی خود را تقویت کند. شرکت های دفاعی در حال حاضر فرصتی پیدا کرده اند جهت استفاده از فن آوری های چند منظوره و مشارکت با سایر شرکت های داخلی برای تولید سیستم های بومی که فراتر از محصولات دفاعی معمول خود هستند. با این حال، این بخش نیاز به غلبه بر تاثیر احتمالی پیش بینی شده در درآمد خود دارد چون در طول این دوره بیشتر در منابع انسانی خود سرمایه گذاری می کند که این هزینه ها را افزایش می دهد. باید دید چگونه بخش تولید دفاعی ترکیه با این افزایش هزینه های کسب و کار مدارا خواهد کرد تا رشد خود را در سال های آینده تعیین کند. منبع
  11. https://fa.alalam.ir/news/5774248/اردوغان-به-دنبال-توافق-با-طالبان،-مشابه-توافق-با-لیبی-هستیم اردوغان گفت: «من نمی‌توانم بگویم که [با طالبان] چنین توافق‌نامه‌ای که با لیبی امضا کردیم، را امضا نخواهیم کرد. می‌توانیم چنین کاری را انجام دهیم کافی است که یک شریک شایسته برای مذاکره پیدا کنیم». اردوغان در خصوص فرودگاه کابل اعلام کرد: «در خصوص فرودگاه، طالبان می‌گوید که امنیت آن را تامین می‌کنیم و مدیریت آن بر عهده شما. اما چگونه این امر را تضمین می‌کند.این کار آسانی نیست. ببینید که چگونه اخیرا 200 نفر جان خود را از دست دادند».
  12. حال و احوال مناطق شیعه نشین افغانستان در دوران پسا طالبان طالبان با مشکل مالی و لُجستیکی مواجه‌اند. در سراسر مسیری که از دایکندی تا کابل را طی کردم، ده‌ها عراده ماشین و زره‌پوش در اثر تمام کردن سوخت در جاده‌ها رها شده‌اند. طالبان در هر پمپ بنزینی که باز باشد، باک وسایل نقلیه‌شان را پر می‌کنند، اما پولش را پرداخت نمی‌کنند. به همین دلیل همه پمپ بنزین‌ها بسته است. طالبها در هتل‌ها غذا می‌خورند، اما پول ندارند که پرداخت کنند. آنها از نانوایی‌ها به چوب‌خط نان می‌برند و وعده می‌دهند که بعدا پول‌شان را می‌پردازند. به برخی‌ جاها هم اگر پولی داده‌اند، پول افغانی نداشته و روپیه پاکستانی داده‌اند. https://www.mashreghnews.ir/news/1265168/حال-و-احوال-مناطق-شیعه-نشین-افغانستان-در-دوران-پسا-طالبان
  13. موقعیت ضعیف ایران در قفقاز جنوبی خلاصه تحلیل _ ۱۳۹۹/۰۹/۲۷ روند تضعیف ایران : ایران زمانی قدرت غالب در قفقاز جنوبی بود، اما در سال 1828 سلسله قاجار پس از سالها جنگ با روسیه ، اکثر قلمرو را به روسیه تقدیم کرد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 ، دو دولت تازه استقلال یافته وارد جنگ شدند. نیروهای ارمنی در سال 1994 کنترل کامل قره باغ را به دست گرفتند. به گفته مقامات ، فرماندهان و جانبازان ایرانی ، حمایت نظامی پنهان تهران از آذربایجان مدت ها پس از جنگ در اوایل دهه 1990 ادامه داشت. آنها این اطلاعات را در پاسخ به اتهامات خروج ایران از آذربایجان در آن درگیری فاش کرده اند. ایران تجهیزات و مشاوران و فرماندهان نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برای تجهیز ، آموزش و مشاوره نیروهای آذربایجانی اعزام کرد. آنها غالباً مستقیماً می جنگیدند. در سال 1993 ، اکبر هاشمی رفسنجانی ، رئیس جمهور وقت ، قراردادی به ارزش 30 میلیون دلار با آذربایجان امضا کرد و اجازه ورود جنگجویان افغان به قفقاز را صادر کرد. گروه مینسک ، روند صلح بین المللی در سال 1992 را اغاز کرد و آمریکا و فرانسه و روسیه برای حل اختلافات قره باغ کوهستانی، حاضر به دادن صندلی به ایران نبود. از دهه 1990، ایران تلاش کرده است تا برخی از اقدامات تاریخی خود را در غلبه بر و یا حداقل شکل دهی، ژئوپولیتیک قفقاز جنوبی داشته باشد، اما خود را در حاشیه یافت. به طور کلی بیشتر با احتیاط عمل کرده است، زیرا بی ثباتی در این منطقه می تواند ایران را بی ثبات کند، اما ایران در طول این راه، اشتباهی کرده است. به عنوان مثال، تهران پس از سال 1993 پس از حمایت نظامی مخفی خود، شکست خورد، زیرا اسلامگرائی را در اردوگاه های آموزشی آموزش میداد. از زمان پایان جنگ اول قره باغچه، روابط بین ایران و آذربایجان خوب بود. روابط اقتصادی و انرژی همچنان ادامه دارد، ایران تنها تامین کننده گاز طبیعی آذربایجان بود، اما روابط سیاسی همچنان سرد باقی ماند. باکو در مورد استفاده از ایدئولوژی سیاسی و مذهبی و فرقه ای تهران علیه آنها نگرانی داشت . در سال 1999، باکو ، ایران را به جاسوسی برای ارمنستان متهم کرد و ادعا کرد تهران اسلامگرایان را مجبور به تضعیف دولت میکند . ایران حمایت گسترده ای از اسلامگرایان اذربایجان به عمل می اورد له طوری که خروج هزاران نفر برای دریافت تحصیلات اسلامی در ایران تخمین زده شده است. آذربایجان به اسرائیل نزدیکتر میشود ، از جمله امضای قرارداد اسلحه 1.6 میلیارد دلاری در سال 2012، ایران آذربایجان را متهم کرده است مه به اسرائیل در ترور دانشمند ایرانی در سال 2012 کمک کرده است و اجازه می دهد اسرائیل از قلمرو او علیه تهران اقدام کند. این اظهارات بی اعتمادی متقابل را افزایش داد. باکو همچنین به حمایت از تصمیم بحث برانگیز خود برای حرکت سفارت ایالات متحده از تل آویو به اورشلیم در سال 2017 و کاهش تجارت نفت و گاز خود با ایران برای رعایت تحریم های ایالات متحده دفاع کرد. در همین حال، ایران تبلیغات اسلامی شیعه در آذربایجان پخش کرده است و از اسلامگرایان آذربایجانی حمایت کرده است که با مقامات مخالفت کرده اند. سپاه آذربایجانی ها را برای مبارزه در سوریه تحت نیرویی با عنوان حسینیون به خدمت گرفت .طبق یک ویدیو تبلیغاتی که در سال گذشته منتشر شد پنج عضو حسینیون دستگیر و محکوم به احکام طولانی 12 تا 14 سال توسط آذربایجان شده اند. " رسانه های ایران و مقامات عملا در مورد وجود حسینیون سکوت کرده اند. جنگ 2020 ، ایران آچمز میشود دست ضعیف تهران در جنگ قره باغ کوهستانی،او را در وضعیت بغرنجی قرار داد. از یک طرف، همبستگی با ارمنستان، جامعه آذری داخلی و خارجی را خشمگین میکرد و آنها را به طرف ترکیه سوق میداد ؛ از سوی دیگر، کمک به آذربایجان و به راه انداختن جنگ مذهبی روسیه را خشمگین میکرد، کشوری که از ایران در قضیه هسته ای و محدودیت های اعمالی توسط امریکا حمایت می کند. در اوایل درگیری 2020، موضع رسمی ایران، حمایت از آتش بس بین آذربایجان و ارمنستان بود، با رئیس جمهور حسن روحانی هشدار داد که جنگ می تواند کل منطقه را بی ثبات کند. بعدها، مقامات ایرانی، از جمله اعضای آذری پارلمان و روحانیون منصوب شده توسط خامنه ای، به حمایت از آذربایجان اقدام کردند، بعد ها سخنگوی دولت روحانی به صراحت از ایروان خواستند تا قره باغ را به باکو تحویل دهد.آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم، حمایت خود را از آذربایجان اعلام کرد، هرچند تقریبا بعد از یک ماه سکوت، زمانی که حرکت به وضوح به سود آذربایجان بود، این اعلامیه را اعلام کرد. اعلامیه خامنه ای قدردانی آذربایجان را به دست آورد. در توافقنامه آتش بس، روسیه ایران را از مناقشه خارج کرد و با ترکیه نشست . روسیه ایران را تحقیر کرد و گفت پیشنهاد آتش بس ایران را در نظر می گیرد ولی به جای آن با ترکیه ، که در آن در سوریه و لیبی رقابت می کند و نیز در مناطق خاصی همکاری می کند اعتبار بخشید. کرملین می داند که ایران نمی تواند هیچ برنامه ای را در قره باغ اجرا کند و ایران به روسیه نیاز دارد. خطر تجزیه ، از دست دادن موقعیت ژئوپولیتیک و ایجاد جبهه جدید علیه ایران در دو دهه گذشته، افزایش تقاضا برای استقلال بیشتر برای مناطق قومی آذربایجان ایران و نمایش احساسات پان-ترکی افزایش یافته است. ایران امروز به مراتب نگران احساسات پان ترکی است .گزارش های کمک ایران جهت ارسال سخت افزار نظامی و کامیون های نظامی روسیه به ارمنستان در رسانه های اجتماعی ایران بازتاب خیلی زیادی در مناطق اذری داشت. تهران همچنان در مورد حمایت ترکیه و آذربایجان از جدایی طلبی آذری ها نگران خواهد شد، اما از این تهدیدات استفاده می کند تا یکپارچگی ارضی ایران را نشان دهد، همانطور که در هفته گذشته وزارت امور خارجه به سخنان اردوغان، هشدار داد که "ایران" اجازه نمی دهد که کسی در یکپارچگی ارضی اش دخالت کند. تهران امیدوار است به دنبال گسترش همکاری های اقتصادی با آذربایجان باشد وبه آن در بازسازی کمک کند. ایران نگران اقدامات ترکیه در تأمین منابع گاز طبیعی و همچنین کاهش حمل و نقل از طریق ایران است. منافع ایران در منطقه تحت فشار ترکیه قرار گرفته است، آنکارا یک کریدور را مورد مذاکره قرار داده است که به طور مستقیم آن را به آذربایجان پیوند می دهد. این مسیر به ترکیه فرصت های بیشتری برای دسترسی به بازارهای آسیای مرکزی می دهد.ترکیه همچنین اعلام کرده است که راه آهن سراسری این کریدور را خواهد ساخت . روابط اسرائیل با آذربایجان ثابت خواهد کرد که منبع اصلی نگرانی خواهد بود. ایران ممکن است امیدوار باشد که روسیه را متقاعد کند که پروژه های انرژی ترکیه در قفقاز جنوبی تهدیدی برای منافع انرژی روسیه است. ولی این اقدام موانع قابل توجه ای دارد ، زیرا روسیه و ترکیه در منطقه با هم همکاری می کنند. قفقاز جنوبی به عنوان یک نگرانی عمده امنیت ملی برای دولت بعدی جمهوری اسلامی آماده شده است. موقعیت ضعیف ایران در مرز شمال غربی قدرت چانه زنی را تضعیف خواهد کرد. صرفنظر از این، قفقاز جنوبی احتمالا ثابت خواهد شد که نقطه عطفی در رقابت های ایران و ترکیه باشد. در آینده نزدیک، ایران احتمالا با نفوذ ژئوپلیتیک و تجاری ترکیه در قفقاز جنوبی مواجه خواهد شد. منبع
  14. ناو بندر مکران ، آغاز جاه طلبی دریایی ایران " قسمت دوم " آیا شاهد تغییر در اولویت ها هستیم ؟ سپاه پاسداران_ IRGC_ یک سازمان نظامی نخبه است که به عنوان نگهبان انقلاب اسلامی در برابر تهدیدات خارجی و داخلی، "نقشی بی نظیر" در سیاست خارجی و اقتصاد ایران بدست آورده است. IRGC از ارتباط مستقیم با رهبر عالی و حمایت بسیاری از مقامات ارشد دولتی که زمانی خود نیز افسر IRGC بودند بهره می برد. در مقابل، ارتش جمهوری اسلامی یک نیروی نظامی متعارف نسبتا ضعیفی است که توسط تندرو های محافظه کار حاکم به عنوان یک عارضه از عصر شاه دیده می شود. روی زمین، سپاه پاسداران در کنار گروه های نیابتی خود در خارج از کشور فعالیت می کند تا یک هلال شیعی را در سراسر شامات ایجاد کند، بدین صورت ارتش را صرفا بعنوان یک گارد ملی تعریف میکند. با این حال، این وظایف در دریا معکوس می شود، جایی که IRGCN بواسطه شناور های تندرو حفاظت از نواحی ساحلی ایران را به عهده گرفته است و IRIN اهداف فراساحلی را در خلیج عمان و فراتر از آن دنبال می کند. با وجود کم هزینه تر بودن ماموریت حراست از سواحل ایران، IRGCN به طور سنتی دارای نیروی انسانی و بودجه بیشتری نسبت به IRIN است. تقسیم منابع بین IRGCN و IRIN اغلب به عنوان شاخصی از اولویت های امنیتی ملی تهران ذکر شده است. هرچند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به واسطه استقبال از اقدامات خارجی اش ، منابع خود را تامین میکند , اما مقامات ارشد (IRIN) در ملا عام برای ایجاد توازن در اولویت‌های خود مبارزه می‌کنند.ناوبندر مکران ممکن است شاخص اولیه تلاش برای ایجاد تعادل قدرت باشد، درواقع جهت تقویت تهران حفظ رقابت بین سپاه پاسداران و ارتش یک ضرورت است. بودجه تفکیکی نیروهای مسلح پرسنل نظامی نیروهای مسلح ایران تحلیلگران اغلب IRGC را به عنوان شاه نشان (Kingmaker ) ایران در خانه و خارج از کشور توصیف می کنند.گسترش شبکه های نیابتی خارجی، و ارتباط مستقیم با رهبر عالی ، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اجازه می‌دهد تا تصویر عمومی خود را تقویت کرده و سهم خود از هزینه‌های دفاعی را برداشت کند. با این حال، به گواه تاریخ ، هیچ چیز اعتبار و نفوذ را مانند یک نیروی دریایی در سطح جهانی و "نشان دادن پرچم" در تمرینات چند ملیتی و ارتباط های خارجی نشان نمی دهد . با شهادت اخیر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، ارتش احتمالا از علاقه مجدد تهران به توسعه نیروی دریایی به منظور سرمایه گذاری در انتخابات آینده و همچنین رفع تحریم از جانب دولت بایدن بواسطه بازگشت به توافق هسته ای 2015، ماموریت خود را در پشتیبانی از استراتژی هلال شیعی ایران تعریف میکند. پایگاه های صنعتی در حال رشد ایران سرمایه گذاری IRIN در مکران به طور قابل توجهی فعالیت کشتی سازی غیر معمول را تحریک کرد. از سال 2017، کشتی سازی های ایرانی، تولید و نگهداری شناور های سطحی (Surface combatant) و زیردریایی ها را اولویت بندی کرده اند، یعنی جماران، شناور های موشکی و زیردریایی های ساحلی کلاس فاتح . با این حال، تصاویر ماهواره ای منتشر شده نشان می دهد که بسیاری از این سیستم ها در انتظار تعمیر و نگهداری هستن در حالی که کار بر روی ناوبندر مکران انجام میگیرد. این اولویت بندی به دو دلیل مهم است : IRIN به طور معمول یک چرخه نگهداری دقیق را دنبال می کند که تنها یک سوم از سکو ها را برای تعمیر و دو سوم باقی مانده برای آموزش و استقرار در نظر میگیرد. تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که ایران در طول کار بر روی مکران، به مراتب بیش از یک سوم سکوها را استفاده کرده که نشان دهنده سطح اهمیت اختصاص یافته به این پروژه است. ایران دردوره ای پروژه مکران را شروع کرد ، که با تنش های شدید امریکا .، اسرائیل و عربستان سعودی روبه رو بود. ایران تنها ملت خلیج فارس است که نیروی زیردریایی دارد. این واقعیت که بواسطه تنش های منطقه ای پلتفروم های تهاجمی خود را تقویت کرده است ، بموقع اجرا شدن پروژه پشتیبانی ناوبندر مکران اهمیت می یابد. کشتی های دریایی بزرگ نیاز به زیرساخت های بزرگ دارند. تحلیلگران اشاره می کنند که مکران "برای بسیاری از پایگاه های دریایی ایران خیلی بزرگ است"، به این معنی که IRIN احتمالا نیاز به گسترش حداقل یکی از پایگاه های موجود خود را برای استقرار و پشتیبانی از آن دارد. بندرعباس به احتمال زیاد مد نظر باشد. ایران در گسترش امکانات موجود برای تطابق با مکران، فرصتی برای ساخت کشتی های سطحی ظرفیت بالا در آینده را دارد. همانطور که خانزدی در مصاحبه در مورد مکران در تاریخ 27 نوامبر 2020 گفت: من باید اشاره کنم که ما همیشه برنامه ای از رهبری داشتیم تا به ظرفیت ها و امکانات اطرافمان توجه کنیم. این امکانات در داخل کشور است و نیازی به نگاه کردن به خارج از کشور وجود ندارد. برای اینکه نیازی به دیگران برای انجام ماموریت هایمان در دریا نداشته باشیم ما نیاز به شناورهای بزرگ (پشتیبانی و تهاجمی )برای استقرار در دریا جهت پشتیبانی و حمایت از هم و همچنین بنادری جهت استقرار آنها داریم. جمهوری خلق چین، در حالی که اغلب با استفاده از "دیپلماسی تله بدهی"، دارای تجربه منطقه ای استثنایی در ساخت یندرهای بزرگ است با طرح 400 میلیارد دلاری، 25 ساله سرمایه گذاری اخیرا بین چین و ایران می تواند درب ساخت و ساز و یا گسترش صنایع دستی و بنادر ایران را باز کند.صرف نظر از اینکه ایران چگونه این کار را می کند، ظرفیتی که IRIN برای حمایت از مکران ایجاد میکند ممکن است برنامه های زیربنایی آینده خود را نشان دهد.اگر چه مکران تعهد مداوم ایران را به توسعه صنعت کشتی سازی داخلی خود نشان می دهد، نباید به عنوان نمونه ای از شایستگی ایران مورد توجه قرار گیرد. به گفته نیروی دریایی آمریکا ، ناوبندرهای از طرح های تجاری استفاده می کند تا از "ثبات و هزینه های پایین تر توسعه" آن اطمینان حاصل شود، به این معنی که سطح پایین تری از نظر فنی برای ساخت ناوبندرها در مقایسه با سایر کشتی های دریایی بزرگ نیاز است. علاوه بر این, تحلیلگران اطلاعاتی منبع باز به این نکته اشاره می‌کنند که مکران بسیاری از ویژگی‌های یک تانکر نفت را که سپاه پاسداران در اوائل سال ۲۰۲۰ توقیف کرده‌است را دارا میباشد و بدین معنی است که ایران حتی تانکر اصلی را که به مکران تبدیل شده‌است, نساخته است.علاوه بر این, بسیاری از امکانات بازطراحی شده در مکران بسیار بدساخت به نظر می‌رسند، یک تحلیلگر از hangers که تازه نصب شده‌اند را به عنوان " انبارها " توصیف می‌کند که ظاهر عجیبش در تصاویر ماهواره‌ای ظاهر می‌شود. شناور پشتیبانی رزمی شهید رودکی نیروی دریایی سپاه موارد کلیدی مکران ممکن است نشان دهنده تمایل تهران برای ایجاد روابط امنیتی قوی تر در شرق باشد، در حالی که مولفه های راهبردی دریایی هلال شیعی خود را درغرب تقویت می کند. هنگامی که مکران آزمایش های دریایی را تمام کند، ایران را قادر می سازد کشتی های بیشتری را دور از ساحل به مدت زمان طولانی تر اعزام کند. طرح توسعه پنج ساله ایران، در سال جاری، ممکن است یک بینش مهم در جهت یک راهبرد جدید ارائه دهد. ساخت یک نیروی دریایی در سطح جهانی، نیاز دارد تا ایران زیرساخت استفاده دوگانه از بنادر موجود خود را بهبود بخشد که پیامدهای اقتصادی و نظامی قابل‌توجهی خواهد داشت . ساخت مکران و همچنین اظهارات اخیر فرمانده نیروی دریایی , نشان می‌دهد که ایران به دنبال بهره‌برداری از انقضای تحریم تسلیحاتی و توسعه قابلیت و ظرفیت تولید داخلی خود است . به نظر می رسد جامعه اطلاعاتی نتوانسته است علاقه ناگهانی تهران به ناوبندر ها را پیش بینی کند. در حالی که اندازه مکران قابل توجه است، IRIN و IRGCN اخیرا چندین کشتی در کلاس ناوبندر ساخته اند، به رغم ارزیابی های متعدد که "هیچ نشانه ای از سرمایه گذاری در این خصوص را نشان نمی دهد. تحلیلگران باید نشانه های بیشتری را دنبال کنند تا بفهمند ایران قصد دارد در ماه های آینده به ظرفیت خود اضافه کند یا خیر. از آنجایی که IRIN گسترش منطقه ای خود را در سال 2009 آغاز کرد، همچنان به گسترش آن و بهبود قابلیت همکاری با روسیه و چین ادامه داده است وبا آنها "توافقنامه های نظامی" دارد. مکران توانایی های تجدید تدارکات (replenishment capabilities) ایران را بهبود می بخشد، که توانایی IRIN را در کنار روسیه و چین افزایش می دهد. در زمان انتشار این مطلب ، ناوبندر 100،000 تنی مکران، به همراه اسکورت IRIN، در حال ورود به اقیانوس اطلس است. تحلیلگران اطلاعاتی منبع باز اعتقاد دارند که این تانکر سابق با موشک. قایق های تندرو، بر خلاف تحریم های بین المللی به احتمال زیاد عازم ونزوئلا یا کوبا است. برخلاف کشتی‌های بازرگانی , کشتی‌های جنگی با مصونیت در دریا کار می‌کنند , به این معنی که آن‌ها تابع بازرسی و مصادره نیروی دریایی ایالات‌متحده و گارد ساحلی نیستند که به طور منظم در نیم‌کره غربی و خلیج‌فارس انجام می‌شوند .به همین منظور مکران می تواند IRIN را قادر سازد تا در محدوده بی سابقه ای خارج از خلیج فارس عمل کند، از طریق آن می تواند تحریم ها را از بین ببرد و بعنوان یک پایگاه دریایی سیار از عملیات های ویژه در "جنگ سایه" علیه اسراییل پشتیبانی کند . در حالی که توانایی ها و ظرفیت های تحلیلگران اطلاعاتی منبع باز به سرعت در حال افزایش است، مبارزه با تهدیدات ایران در برابر منافع امریکا نیاز به پیش بینی جامعه اطلاعاتی از توانایی IRIN و قصد آن در بکارگیری سیستم های تسلیحاتی دارد. منبع
  15. ناو بندر مکران ، آغاز جاه طلبی دریایی ایران شناور جدید مکران نشان دهنده تغییر در اولویت های دریایی این کشور است و می تواند بر تعادل قدرت بین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش کلاسیک ایران تأثیر بگذارد.در اوایل سال جاری، نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران (IRIN) جدیدترین و بزرگترین کشتی جنگی خود را در طی یک رزمایش موشکی در خلیج عمان معرفی کرد.با توجه به اظهارات دریاسالار حسین خانزادی، مکران یک کشتی در کلاس ناوبندر ( Expeditionary Mobile Base _ESB) با تناژ بیش از 100،000 تن است که قادر به حمل و پشتیبانی نیروهای دریایی دور از آب های ایران است. از زمان جنگ ایران و عراق، نیروی دریایی ایالات متحده، حضور قابل توجه خود را در خلیج فارس حفظ کرده است. تهران برای جلوگیری از درگیری با یک ناوگان متعارف برتر، یک نیروی دریایی نامتقارن محلی را برای مبارزه با ناوگان بزرگ ایالات متحده ایجاد کرد. با این حال، تبدیل یک نفتکش به ناوبندر مکران و راه اندازی آن نشان می دهد که ایران به دنبال گسترش حضور دریایی خود در خارج از آب های سرزمینی خود برای محافظت از خطوط دریایی و ارتباطات و پیگیری دیپلماسی دریایی چند ملیتی است. در واقع در قرن گذشته اثرات ترکیبی تحریم های بین المللی و حضور مداوم آمریکا در خلیج فارس توانایی ایران برای توسعه یک نیروی دریایی در سطح جهانی را محدود کرد.در نتیجه، تهران اولویت بندی بودجه را برای یک نیروی دریایی محلی و کم فناوریبه نام نیروی دریایی سپاه پاسداران (IRGCN) اختصاص داد .اما با انقضای تحریم های تسلیحات بین المللی اخیر و همچنین حس ایران از بی علاقه گی امریکا نسبت به خاورمیانه اضافه نمودن ناوبندر مکران را میتوان نشان از آغاز یک فشار جدید برای مدرن سازی ناوگان پیر IRIN و یک گام ضروری برای تحقق بخشیدن به هلال شیعی که محاصره کننده رقبای منطقه ای ایران است در نظر گرفت . این تلاش برای نوسازی به سه دلیل قابل توجه است : ارتقا نیروی دریایی ارتش به یک نیروی دریایی در سطح جهانی ، نیاز به اقدام تهران برای برهم زدن تعادل ظریف قدرت بین سپاه پاسداران و نیروهای مسلح منظم ایران که به نام ارتش شناخته می شود دارد. گزارش های متعدد از جامعه اطلاعاتی آمریکا در دهه گذشته ادعا میکرد که ایران قصد ندارد از کشتی های پشتیبانی برای اعزام و استقرار طولانی مدت در دریا استفاده کند. کشتی‌های بزرگ به زیرساخت حمایتی عظیمی نیاز دارند , به میدان آمدن مکران برای IRIN به معنی شکل گیری بینشی است که میبایست آن را در برنامه هفتم توسعه تهران که سال اینده منتشر خواهد شد جستجو کرد. اهمیت ناو بندر ها _ (Expeditionary Mobile Base_ESB یا Afloat Forward Staging Base _AFS یا Mobile Sea Bases ) تصاویر ماهواره ای از مکران در سال 2020 در نزدیکی بندر شهید درویشی بندرعباس نشان می دهد که در حال حاضر یکی از بزرگترین شناورهای نظامی در کلاس خود است و میتوان آن را با ناوبندر 100،000 تنی نیروی دریایی ایالات متحده مقایسه کرد . توانایی نظامی امریکا برای کار به عنوان یک نیروی جهانی بستگی به ظرفیت پشتیبانی دریایی آن دارد، که آن را قادر به حمایت از تمام شاخه های نظامی در سراسر اقیانوس ها می کند.در طول جنگ نفتکش ها در دهه 1980، نیروی دریایی ایالات متحده از ناو بندر حامل هلیکوپتر ها، قایق های کوچک و نیروهای ویژه ، برای تهاجم به کشتی های ایران در خلیج فارس استفاده کرد.درواقع ناوبندرها این قابلیت را برای امریکا فراهم کردند که بواسطه انتقال و نگهداری از نیروهایش ، توانایی فعالیت ایران را در در حیات خلوت خودش محدود نماید. : مزیت ناوبندر ها چیزی بیش از اسکورت های سنتی، مانند Corvettes ها است . ایران با استفاده از مکران میتواند برای گشت زنی و پشتیبانی نیروهای واکنش سریع، فرصتی برای تغییر تعادل قدرت در "جنگ سایه" با اسراییل که هم اکنون در دریا جریان دارد بدست اورد.تحلیلگران ادعا می کنند که موفقیت حملات هوایی اسرائیل علیه نیروهای حمایت شده ایرانی در سوریه، ایران را مجبور به بررسی کریدور های دریایی از جمله کریدور خلیج عدن به دریای مدیترانه به عنوان یک جایگزین امن تر برای تامین نیروی های نیابتی کرده است.با این حال، همان طور که ایرانی ها آموختن کشتی ها رو مخفی کنند ،اسراییلی ها نیز اجازه یافتن عملیات چریکی علیه این کشتی ها را اغاز نمایند. ماه گذشته، اسرائیل با موفقیت این تاکتیک ها را علیه اهداف نظامی ایران از جمله کشتی ساویز Saviz ، که یک کشتی مخفی سپاه پاسداران در دریای سرخ است نشان داد. از لحاظ تاریخی، حملات علیه کشتی ها به طور گسترده از طریق استقرار اسکورت ها خنثی می شود. با این حال، در سال 2020، اسرائیل توانایی تهاجمی خود را در برابر ناوگان سنگین و به شدت مسلح روسیه و سپاه پاسداران نشان داد، زمانی که یک یک شناور ایرانی به نام شهر کورد در نزدیکی سوریه مور حمله قرار گرفت . این حملات نشان می دهد که ایران و متحدانش در حال حاضر قادر به محافظت از کشتی های ایرانی فراتر از خلیج عمان نیستند. یک نفتکش ایرانی که گفته شده بر اثر انفجار در دریای سرخ در سال 2019 آسیب دیده است. به گفته آژانس اطلاعاتی دفاعی، مکران احتمالا محصول درس های ایران از جنگ نفتکش ها و حملات اخیر اسرائیل است: کنترل دریا نیاز به نیروهای واکنش سریع دارد. با توانایی حمل تا پنج هلیکوپتر و طیف وسیعی از شناور های تهاجمی تندرو ، مکران می تواند نقش کلیدی در حفظ دسترسی ایران به دریای مدیترانه ای در مقابل تهدید های متعارف و مخفی ایفا کند. این یک گام مهم در جهت حفظ راه ارتباطی بین هلال شیعی در مقابله با ترکیه و محاصره(زمینی) رقبای منطقه ای است. مکران توانایی لجستیکی فراتر از خلیج فارس را برای مدت زمان بیشتری به ارمغان خواهد آورد. واقعیت های ژئوپلیتیک و هزینه های مادی ، فعالیت های فرامنطقه ای نیروی دریایی ارتش را به "مثلث طلایی" محدود کرده است.یک منطقه شامل تنگه هرمز، مالاکا و باب المندب است. با این حال، از سال 2009، نیروی دریایی طیف وسیعی از ماموریت های خود با آفریقای جنوبی و چین از طریق استقرار "گروه های صلح و دوستی" و شرکت در تمرینات چند ملیتی، گسترش داده است است. ناوبندر ها ، پشتیبانی لجستیکی لازم کار در فرا ساحل را برای نیروی دریایی فراهم می کنند. بدون این کشتی ها، حوزه نفوذ نیروی دریایی در دریا محدود می شود . بر اساس گزارش 2017 دفتر اطلاعاتی دریایی، فقدان کشتی های پشتیبانی ، مهار کننده اصلی هدف IRIN برای تبدیل شدن به یک نیروی دریایی راهبردی در سطح جهان است. دز سال 2019، آژانس اطلاعاتی دفاعی، ارزیابی کرد که هیچ نشانه ای از ایران جهت برنامه ریزی برای به دست آوردن کشتی های پشتیبانی مشاهده نکرده است. در سال 2019، تورج حسنی‌مقدم معاون فرمانده نیروی دریایی ارتش وعده داد که در پاسخ به حضور مداوم نیروی دریایی ایالات متحده در خلیج فارس، یک فلوتیلا (ناو گروه) ایرانی به خلیج مکزیک اعزام خواهد شد. در حالی که مکران به طور انحصاری نیروی دریایی ارتش را قادر نخواهد کرد تا به سواحل آمریکا اعزام شود، ولی به ایران اجازه خواهد داد تا حضور خود را در جایی که قبلا فعالیت میکرده تقویت کند و دسترسی را خود کمی گسترش دهد . مکران با توانایی افزایش حضور ایران در کشورهای دوردست و مانورهای چند ملیتی , احتمال درگیری در شرق مدیترانه و هند شرقی را کم‌تر خواهد کرد . ادامه دارد.........