senaps

Members
  • تعداد محتوا

    3,952
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های senaps

  1.     من سه کلیپ اخر رو مستقیم کردم برا خودم... دوستان دیگه هم می‌تونن استفاده کنن! :)   [aparat]Gkj09[/aparat] کلیپ خان طومان مقبره جیش الفتح     [aparat]zvJQK[/aparat] فیلم پهپاد جیش‌الفتح از درگیری ها       [aparat]c72XY[/aparat] امادگی ترکستانی ها برای نبرد خان‌طومان!
  2. اینام مریضن ها.... امریکایی ها چیزی نگفتن، اینا خودشون اومدن تو بوق کردن بعد از این همه مدت که چی بشه؟؟؟؟؟   خیلی دلشون تحریم میخواد باز :(
  3.   تسلسیت عزض میکنم شهادت برادرتون رو...
  4. یادم میاد جناب EMP فرمودن که این سامانه چند سال پیش دیدن که داره روش کار میشه و ظاهرا گلوگاهش چشانی های الکتریکی یا همچین چیزی وبده!!!!!   ظاهرا وسط ساخت تجهیزات فهمیدم گلوله با چاشنی الکتریکی یا مغناطیسی؟ نداریم و کالیبر رو عوض کردن! :)
  5.     الان دقیقا تصورم از قاسم سلیمانی، رفت روی  سیلوستر استلون در فیلم اکسپندبلز!! :)))   حاج قاسم سلیمانی همونیه که این جنگ ۵ ساله دستشه، بار اول موج ایرانی ها و افغان‌ها رو با حزب‌الله وارد کرد و مناطق رو گرفت، بار دوم نیروهاش در زمین پشت سر نیروی هوایی روسیه رفتن مناطق رو پاکسازی کردن!! در عراق هم که هزار هزار تلفات دادن واسه هر دهکوره و خونه‌ای که پاکسازی شد!!! (تازه اونم برخی جاها!!! حضور نیروهای ویژه خود سوریه پر رنگ تر بود! نیروهای ایرانی فقط برای شهید شدن حضور داشتن)   قاسم سلیمانی همونیه که تو خط اصلی نبرد، جلو چشم تک تیرانداز دشمن وای‌میسته و گرا میده...     اونی که منطقه میگیره یکی دیگس... این اقا فقط فرمانده ارشد هستش که نیروهایی در اختیار داره برای هماهنگی، جذب، اعزام و پشتیبانی از نیروها... (کل این کارها هم نه چندان جالب داره انجام میشه!)
  6.     خوندم..... واسه همینم گفتم همیشه فکر میکردم!! یعنی یه اشتباه داشتم که با دیدن مطالب این تاپیک، خیلی هاش اصلاح شد! :)
  7.     چه جالب.... فکر میکردم وقتی راهی نمونده و سقوط یا شکست حتمیه، عقب نشینی یعنی کار درست رو انجام دادن...   با تشکر از شما، فکر کردم این ذلته...         من عذر خواهی میکنم، پست قبلی شما رو دیدم صحبت کردم، با دیدن این پست باید بگم که شرمنده‌ام که اون قضیه ذلت و اینا رو مطرح کردم...
  8.   به نظر میرسه که خود واجا هم، علاقه چندانی به برخورد مستقیم نداره وبیشتر دوست داره نفوذ بکنه و به قولی، مدت‌ها منتظر میشینه و بعد یه دفعه یه نیش بد میزنه و طرف رو در اون بخش ناکار میکنه!!   چیزی که من همیشه فکر میکردم به خاطر ارث بریش از موساد باشه که مثل موساد، تمایل به کار عمقی داره... یعنی شناسایی گسترده و ضربه کلی...   مثل بلایی که سر راکت‌پراکنی ها در غزه اومد که بعد از چند جنگ، به طور کلی راکت پراکنی ها روقطع کردن با یک هفته حضورشون در یکی از محله های غزه و بعدش عقب نشینیشون از اونجا و کلا تعطیل کردن اون جنگ!!( انگار اومده بودن یه هفته تو اون محله کمپ بزنن و برن...)   با این حال، دیگه از غزه راکت پراکنی انچنانی ندیدیم...
  9.   من کل فیلم اون صحبت رو دیدم.... دیدار با خبرنگار ها و پر از شوخی بود.... داشت با همه چیز شوخی میکرد.... بعد گفت سال دیگه این موقع، یه کس دیگه میاد جای من براتون جوک میگه، I donno who she is !! :))) تیکه انداخت که یعنی با این وضعیت، هیلاری میاد بالا....   تقریبا هم بالا اومده و عملا احتمال برنده شدنش هم خیلی زیاده...
  10. به نظرم می‌اومد که ساواک سازمانی مشابه اداره اگاهی امروز یا FBI امریکا بوده و در سالها اخرش ساختاری شبیه به دستگاه های اطلاعاتی به خودش گرفته، اما این مباحث نشون میده که ظاهرا تلاش این بوده که از اول دستگاه اطلاعاتی باشه با بخش های متعدد....   اگر امکانش باشه، اداره ها یا ارکان مختلف رو به صورت یکجا با وظایفشون گرد اوردی کنیم!! مثلا اداره سوم ساواک که ضد براندازی بود... باقی ادارات ساواک به صورت کلی چه وظایفی داشتن... (بخشیش در متن اومده البته... ولی ایا بخشی هست که در متن نباشه؟)
  11.   اگر شما بودجه سازمان چندده هزار نفره صدا و سیما رو با غول‌های رسانه‌ای ۵۰-۶۰ نفره مقایسه می‌کنید، من حرفی برای گفتن ندارم...   خیلی از این شبکه‌هایی که مشاهده می‌فرمایید، جمع کارمندانشون به ۱۰۰۰ نفر نمی‌رسه!!   شاید باورش براتون سخت باشه، ولی کاری که صدا و سیما با ۱۰-۱۵ میلیارد تومن بودجه برای ساخت یه مستند نمی‌تونه انجام بده، یه تیم حرفه‌ای و اینکاره که به خاطر فرزند شهید بودن و پسرخاله‌ٔ فلان نماینده بودن استخدام نشدن، با چند هزار دلار و حتی کمتر انجام میدن...   دلار وهابیت هست، کسی هم منکرش نیست!! ولی عرض بنده، تعداد صفر های اون مبالغ هستش!!!!
  12.       به خاطر اینکه کل گروه‌های تروریستی قبل از انقلاب اسلامی ما، داشتن در بخش رسانه‌ای از بازویی رسانه‌ای به اسم الفرقان استفاده میکردن.... زمان القائده و ماجراهای افغانستان، تازه الفرقان نوشتن کتاب و ساختن موزیک رو ول کرد و به صورت تخصصی فیلم سازی و عکس سازی  و مجله سازی رو به کار گرفت..... بعد از جنگ عراق، بیخیال همه‌ٔ اینها شد و مثل وزارت ارشاد یا خانه هنرمندان، صرفا نظارت میکنه بر قعالیت های تبلیغاتی این گروه‌ها...   بر خلاف صدا و سیما ما، اینها هم نیروی کار کشته دارن، هم تجهیزات حرفه‌ای دارن، هم سرمایه رو در مسیر درست به کار میگیرن و به نتیجه هم می‌رسن...   الفرقان فقط دو چیز از صدا و سیما کم داره: ۱- بودجه مفت! ۲- پرسنل مگس پران در اداره! :)
  13. جناب حاج رضوان درست میگن.... قبلا هم گفته بودیم، داعش بر خلاف خیلی از گروه های تروریستی، یه سازمانه تمام و کمال هستش... بخش های اموزشی، فرهنگی، اقتصادی و غیره و ذلک داره و هر بخشی، با دقت کار خودش رو انجام میده...   بازوی رسانه‌ای داعش، حتی از صدا و سیمای ما هم سابقه‌اش بیشتره و با اینکه بارها خواستم در تاپیکی معرفیش کنم، فرصت نشده...   اونا کاملا حرفه‌ای کارمیکنن و کارشون رو بلدن... در غیر این حالت، نیروهای نفوذی خوبی بین عوامل دارن که باعث میشه به سرعت نیروی مقابلشون از درون از هم بپاشه و شیرازه اش رو از دست بده.... ببینید که چند بار در مقابل نیروهای منسجم و کار کشته، چقدر راحت تلفات فله ای دادن و عقب نشینی کردن!
  14. بسم الله الرحمن رحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم سلام پهپاد ها و سامانه‌های نظارتی حقیقتا جریان و نتیجه‌ جنگ‌ها رو دارند تغییر میدهند. هزینه‌ بسیار پایین، بدون خطر از دست رفتن پرسنل، دید مستقیم و زنده بر صحنه نبرد فقط بخشی از مزایای انهاست. من در مورد سازمان رزم و نیروهای مسلح کشور خودمون و مشخصا تاریخچه انها اطلاع چندانی ندارم، با این حال به یاد دارم که در تلویزیون مستندی پخش شد که یکی از عوامل نیروی پهپادی سپاه، ادعا میکرد که در جریان جنگ هشت ساله با عراق، اونها از کش لباس زیر برای به پرواز در اوردن پهپاد‌ها (بخشی از مکانیزم) استفاده میکردند. البته من اسم اون مستند رو برای رفرنس دادن به خاطر ندارم. بر خلاف چیزی که شاید به نظر برسه، امروز نمی‌خوام در مورد پهپاد‌های ایران یا چیزی شبیه به اون حرف بزنم. من نه از نیروی هوایی سر در می‌اورم، نه دریایی و نه موشکی و نه زمینی! تنها چیزی که در مباحث نظامی من از ان سر در می‌اورم، خود عملیات است. نحوه اجرای ان، افراد حاضر در عملیات، تکنیک‌های انها و تکنیک‌های استفاده از تسلیحات. من حتی در شناسایی خیلی از تسلیحات نیروهای پیاده هم عاجز هستم ولی خوب، تکنیک‌های مورد استفاده را به خوبی می‌فهمم. می‌خواهم، دو کلیپ از عملیات نیروهای مقاومت بر علیه تروریست‌ها در حلب در منطقه‌ای با بافت نسبتا یکسان با فاصله حدود ۵-۶ ماه یا شاید بیشتر/کمتر رو مورد بررسی قرار بدهم و ببینم چه چیزهایی از اون زمان تا به امروز تغییر کرده و ایا ما درس گرفتیم از اشتباهات و نقاط قوتمون یا نه.   مقدمه: کلیپ اول، با اسم عقب نشینی نیروهای فاطمیون از روستایی که به تازگی ازاد کردند پخش شد.[1] این کلیپ که بسیاری از ما دنبال کنندگان تحولات نظامی را ناراحت می‌کرد، دارای برخی نکات ناراحت کننده بود که اتفاقا واکنش‌های زیادی هم از طرف دوستان در پی داشت. همانند عقب‌نشینی چندین نفر از نیروها با پای پیاده و نبود حتی یک ماشین یا خودروی زرهی جهت پشتیبانی یا حد‌اقل سریع‌تر کردن پروسه عقب نشینی و رسیدن به نقطه امن. البته این پایان کار و مشکلات و مسائل نیست. اصل قضیه فیلم‌برداری تروریست‌ها با پهپاد(کواد‌کوپتر) اونم با کیفیت مناسب، به صورت زنده و زیر نظر داشتن دقیق نیروها، خودش شک و تردید های بسیار جدی ایجاد میکرد در توانمندی سلسله مراتب فرماندهی اون عملیات در برنامه ریزی درست عملیات. اگر دقت کرده باشید، تعداد سرگرد و سرهنگ و سرتیپ شهید شده در سوریه، بسیار بالاست(در زمان شهادت این درجه رو داشتن نه بعد از شهادت و ارتقا درجه). همیشه با خودمون از جاسوس ها صحبت می‌کردیم و مثال می‌زدیم که مگر حاج رضوان رو چطوری زدن؟ همین عوامل ارتش و استخبارات سوریه بودن که لوش دادن دیگه. حالا هم همین افراد خائن و ستون پنجم دشمن هستن که دارن ما رو لو میدن. با این حال، پخش این کلیپ به ما نشون میده که تروریست ها به سادگی میتونن موقعیت نیروهای مارو و محل تجمع اونها رو نظارت کنن و در صورت شناسایی خودروی فرماندهان( لندکروز!) اونها رو میزنن. این مدل اجرای عملیات توسط تروریست‌ها، سبک و سطح جدید از اجرای عملیات  و شناسایی و اجرای کمین هستش. اونها دقیقا میدونن که ما با چه استعدادی، از کدوم‌محور داریم میایم و در حین عملیات نیروهامون در کجاها مستقر میشن! خوب، بار اولی بود که چنین تصاویر تکان‌دهنده‌ای منتشر می‌شد و غافلگیر شدیم که واقعا تروریست ها هم از پهپاد استفاده میکنن برا نظارت. خوب میشه قبول کرد! ولی اگر برای بار دوم از همون جا نیش بخوریم، راستش نمی‌دونم چی باید گفت! ادم وقتی فکر میکنه مستشاران نظامی ما در سوریه همون‌هایی هستن که ۵ سال تمام ده‌ها و صدها تانک و نفربر و خودروشون رو با موشک‌های ضد زره زدن، تا تازه به فکر بدل زدن و مقابله افتادن! ۵ سال تمام، صدها نفر جونشون رو از دست دادن تا بالاخره مستشاران! نظامی ما متوجه بشن باید برای این مشکل راه‌حل پیدا کنن... تن ادم از این می‌لرزه که نکنه بخواد ۵ سال دیگه طول بکشه تا برای نظارت پهپادی تروریست ها راه‌حلی پیدا بشه؟ کلیپ دوم بعد از مدت‌ها پیروزی و پیشروی و عملیات های قدرتمندانه و همراه با پیروزی متحدین عقب نشیین نیروها از شهر العیس در غرب الحاضر و جنوب شهر حلب رو نشون میده. مسئله اینجاست که اینبار تفاوت ها بسیار زیادن. اگرچه تفاوت ها اونقدر که باید زیاد نیستن، ولی باز هم هر تحلیل‌گری خوشحال میشه از این که قدری پیشرفت حاصل شده. مشخصه کلیپ‌ دوم این هست که حجم بسیار بالایی از نیروهای مقاومت که ارتش ایران(نیروهای تکاور و اب‌دیده ارتش) هم جزوشون هست رو داره به چالش میکشه در مقابل این پهپاد و عملکردی نمیشه گفت کاملا خوب یا عالی، ولی مناسب رو شاهد هستیم.   البته در کلیپ دوم هم چیزی به اسم ماشین برای کل نیروها نیست و اندازه کلیپ قبلی نیرو با پای پیاده حرکت میکنه و میره سمت الحاضر. خوب، بیاین بررسی رو شروع کنیم:   کلیپ اول، روستای تل‌باجر، فاطمیون: خوب، به نظر می‌رسه که اکثر نیروهای فاطمیون بدون اشنایی قبلی با اسلحه و مسائل نظامی، با یه اموزش ۱۰-۱۵ روزه خیلی جزئی شامل اموزش کار با انواع تسلیحات، به منطقه اعزام میشن. قطعا نمیشه انتظار داشت افرادی که شاید تا ۲ ماه پیش هیچ اشنایی با اسلحه نداشتن، بتونن خیلی عالی عملیات کنن با این حال، این نیروها میتونن تل‌باجر در جنوب حلب رو وارد بشن و شاید حتی تصرف هم بکنن. اما پهپاد دشمن حاضر و ناظره و اتش توپخونه‌اش هم سنگین؛ راهی جز عقب نشینی نیست.     در این تصویر، بمباران شدید قابل مشاهده‌است. ۴ انفجار داخل کادر و یکی دیگه در گوشه بالا سمت راست و دو انفجار که از سمت راست از کادر خارج شدن! یک برخورد راکت که البته منجر به انفجار نمی‌شه. مجموعا ۸ انفجار در حدود ۱۵ ثانیه از کلیپ، میتونه به خوبی وضعیت رو نشون بده. خروج از روستا، بر اساس همون تصویر بالا از لاین سمت راست صورت میگیره(گوشه بالا سمت راست تصویر)، بنابراین به نظر میرسه که اگر بمباران سنگینه، ولی نیروها از محل بمباران دور هستن، با این حال قطعا با این وضعیت بیشتر از این نمیشده روستا رو نگه داشت و عقب نشینی فکر عقلانیی بوده. نیروها صرفا زیر اتیش توپخانه عقب نشینی میکنن و راه رفتن ارام اونها(قدم زدن در عمل) نشون میده احتمالا نیروهای تروریستی وارد روستا نشدند یا نزدیک نیستند و ترس از گیر افتادن وجود نداره. نیروها، در دو دسته حدودا ۱۲ نفره از روستا خارج میشن که گروه اول، بخشیش پشت خاکریز منتظره تا گروه دوم برسن و بخشیش(۳-۴ نفر) به راه افتادن و دارن بیرون میرن.     خوب، اینکه ماشینی برای عقب نشینی نیست، اینکه سلاح سنگینی نیست، اینکه حمایتی در کار نیست به جای خود! ولی چند قرص کنار دستتون بذارید و بیاین کمی بررسی کنیم:     ابتدا از نیمه سمت چپ شروع میکنیم! لباس وودلند دیجیتال، کاملا مشکی به نظر میرسه، با این حال در این شرایط ممکنه مناسب باشه در هر بافتی از زمین منطقه. در حقیقت، موقعی که نیرو وارد چمن میشه، فقط حرکت کردنش هست که باعث میشه ببینیدش و اگر دراز بکشه و تکون نخوره کاملا مستتر میشه. بر روی زمین خاکی و قرمز رنگ هم به خوبی استتار میکنه و باز هم در صورت رعایت اصول، به خوبی میتونه پنهان بشه. زمین به رنگ خاکی خوب، کمی حرف و حدیث میتونه داشته باشه با این حال، میشه گفت لباس وودلند دیجیتال که به کرات تن نیروهای فاطمیون دیده شده، به خوبی در این منطقه جواب میده و لباس مناسبی میتونه براورد بشه. با این حال، دو عزیز دیگه‌ای که پشت سر نیروی فاطمیون دارن حرکت میکنن انگار ACU تنشون هست. این لباس در تصاویر پهپادی بر روی زمین خاکی رنگ، استتار بسیار مناسبی از خودش نشون میده ولی روی چمن‌ها و زمین قرمز رنگ ظاهرا حرف زیادی برای گفتن نداره، این دو نیرو، احتمالا پرسنل پاسدار همراه نیروهای فاطمیون باشند(احتمالا رو بخونید یه بار دیگه!). با این حال، نکته بسیار مهمی وجود داره؛ نفر دوم، یه چیز قهوه‌ای یا خاکستری رنگ روی لباسش داره که با قطعیت میشه گفت جلیقه تاکتیکال هست. نیروی جلویی به نظر میرسه که فاقد جلیقه هست. از کوله  تاکتیکال هم که به طور کلی خبری نیست. نیروی فاطمیون هم انگار حتی جلیقه هم نداره! شاید هم جلیقه‌های همرنگ یا قهوه‌ای رنگ برای وودلند دیجیتال دارن که معلوم نیست روی لباس. اگر اینجوریه باید تبریک گفت بهشون که استفاده از جلیقه‌های کرم رنگ، روی لباس وودلند دیجیتال رو بیخیال شدن. چند ثانیه بعد، پهپاد کمی جلوی تر ۴ نفر رو نشون میده! شما هم مثل من با دیدنش سرتون درد گرفت؟؟ کاور قرمز؟ کاور قرمز؟ کاور قرمز، تو میدون جنگ؟ دوستمون احتمالا فیلم‌بردار همراه گروهان عمل‌کننده هست. من سعی میکنم حتی نگاه هم نکنم ولی فقط یه بار دیگه به دوستان سپاه عرض میکنم، کاور قرمز؟ میدون جنگ؟ جلیقه کرم‌رنگ رو باز می‌بینیم و حضور داره. لباس‌های ناهماهنگ و پخش که خوب، در موردش صحبت نمی‌کنیم. این کلیپ چیز بخصوصی نداره و مسائل قابل بررسی همون چند نکته بودن!   کلیپ دوم، العیس، نیروهای مقاومت میکس: این کلیپ واقعا من رو همزمان خوشحال و ناراحت میکنه؛ لباس‌های نسبتا یک‌شکل و دور بودن تصاویر که قابلیت تشخیص البسه رو میگیره، با این حال رفتار نیروها میتونه اونها رو برای ما کاملا مشخص بکنه از هم. از همون شروع کلیپ، شما امیدوار میشید!     اسموک! یه نارنجک دودزا حالا به هر دلیل که استفاده شده(دلایل مختلفی میشه براش گفت واقعا)، ادم رو امیدوار میکنه. بلاک کردن دید دشمن(در صورت حضورش در شهر که احتمالش پایینه البته) و صد البته بلاک کردن دید اسنایپر‌ها، توپخونه و امثالهم که بخش بزرگ رو می‌پوشونه، و صد البته می‌بینیم که کور کننده مناسب دید پهپاد تروریست‌ها که در مقابلش هیچ شانسی ندارن! مگر کم کردن ارتفاع که اونموقع میتونن با سنگ بندازن پهپاد رو و موقعیت دشمن رو ازش بیرون بکشن.     در این تصویر ماهواره‌ای، با دیدن مسجد، میتونیم بفهمیم که پهپاد تروریست ها داره از شرق شهر به غرب میره، محل احتمالی پهپاد رو با مستطیل مشخص کردم. مسجد و زمین خالی کنارش، در دایره روبریی مستطیل کاملا مشخص هست. تقاطعی که در اون از نارنجک دود‌زا استفاده شده هم مشخص هستش. همونجوری که می‌بینید، حتی پهپاد که داره از بالا نگاه میکنه هم دیدش به پشت کور شده، بنابراین نیروهای تروریست‌ها هیچ شانسی برای دیدن منطقه ندارن و مگر اتش کور، کاردیگه‌ای ازاونها بر نمیاد. شهر با دو تقاطع وصل میشه به جاده اصلی به حاضر، نیروهای عمل‌کننده به خوبی تقاطع دوم رو که بعد از یه پیچ هست رو با دود مصنوعی پوشش دادن تا دید مناسبی برای کل نیروهای عمل کننده در محل تقاطع اول و دست دادن با نیروهای خودی ایجاد بشه و فضا هم امن باشه. قبل از اینکه خیلی دور بشیم، نمی‌دونم در کلیپ متوجه اون دو نفر شدین؟!!     موقعیت این دو نفر رو هم براتون مشخص کردم. خیلی جالبه. از پشت میان، احتمالا نیروهای دیده بان هستن، یکی جلو و دیگری در پشت حرکت میکنه، سرعت حرکت هم بالاست. اینکه تقریبا از شمال غرب دارن به سمت غرب فرار میکنن، دو تا احتمال داره. یا حضورشون برای هر منظوری در ارتفاعات بلند در شمال شهر، یا حضور در محوطه بزرگ که اتفاقا تنها ساختمان چند طبقه شهر به نظر میرسه که با توجه محوطه وسیع و ساختار صنعتی مانندش، دید بسیار عالیی برای دیدبانی و حتی اجرای پشتیبانی میده. بر اساس عکس چهار، یه نکته بسیار زیبای دیگه هم می‌بینیم. درست تقاطع محل دست دادن نیروها، یه دود سیاه داره بلند میشه. با توجه به تعدد نیروها و پخش بودنشون در مناطق مختلف شهر و همچنین بزرگ‌بودن شهر، داشتن چند مسیر خروجی و کوره راه برای رفتن به الحاضر، طبیعی هست و نیروها حین عقب نشینی ممکنه به خیابون اشتباه برای عقب نشینی برسونن خودشون رو، که در شرایط عملیاتی به شدت هدر دهنده زمان هست. فقط امیدوارم زاپاس وانت‌‌ها نباشه که دارن اتیش میزنن. در ادامه کلیپ، عین روز روشنه که نیروها از همه طرف دارن به سمت همون تقاطع محل دست دادن میرن. بنابراین به نظر میرسه که کار خودش رو کاملا خوب انجام داده این اتیش زدن تایر(یا هر روش دیگه‌ای که استفاده شده!)     به محض خارج شدن پهپاد از کمند دود مصنوعی، بدترین صحنه‌ای که یه نظامی میتونه ببینه رو شاهد میشیم. تکنیکال و راننده‌اش بعد از سوار کردن چند‌نفر، شروع میکنه به گرفتن تست درگ و با سرعت وحشتناک از صحنه فرار میکنه! ملت خودشون رو می‌رسونن و بدون هماهنگی می‌پرن سوار وانت‌های بعدی میشن و بازم گاز! از هیچ ساختاری خبری نیست. هر کسی تونست سوار میشه!! مثلا یکی از وانت‌ها یه ده متر میره، یه نفر می‌پره جلوش وانت ترمز میکنه، طرف سوار میشه، وانت یه بیست متر میره یکی دیگه میپره جلوش! اونم سوار میکنن و بعدش گاز... (نترسید! خدا رو شکر کسی زیر گرفته نشد در این لحظات)... بی‌نظمی و تلاش برای خروج هرچه سریعتر از منطقه، واقعا ناراحت کنندس. خوب، حالا برسیم به نقاشی های من روی عکس! از سمت چپ شروع میکنیم: یه خونه، با یه دیش ماهواره روی ساختمون. توی عکس‌های ماهواره‌ای که برای کمتر از ۲-۳ ماه پیشه(۲۰۱۶ زده گوگل ولی مشخص نیست چه ماهی)، و با توجه به اینکه منطقه دست ما بوده، مشخصا اون ماهواره هم گیرنده‌ اتاق فرماندهی و کنترل یا چیزی مثل اون هستش. البته خبری از تجهیزات مخابراتی روی ساختمون یا اطرافش نیست. با این حال اون دیش تو این وضعیت اضافه شده دلایل مشخصی پشت خودش میتونه داشته باشه. یه نفربر شایدم تانک جلوی ساختمون وایساده، البته قطعا برا نگهبانی از ساختمون نیست! با این حال، تلاش این نفربر/تانک برای در امان موندن از خطرات احتمالی جالبه. مستطیل دوم، مسیر ورود و خروج یه سری نیرو رو نشون میده. ابتدا یک نفر نیرو تا وسط می‌دوه و جلوی ساختمون توقف میکنه، بعد بقیه نیروها پشت سرش خودشون رو بهش میرسونن. دوباره نیروی اول میدوه و خودش رو به دیوار حیاط میرسونه، بعد باقی نیروها بهش میرسن و نهایتا خروج نیروها رو از محوطه و کلا منطقه می‌بینیم. نکته جالب در خصوص این نیروها با این عملکرد حرفه‌ای! اینه که مستقیم حرکت میکنن به سمت خروج از روستا با پای پیاده و مشخصا امید ندارن که توی این وضعیت، فرصت بشه تا سوار وانت بشن :neutral: مستطیل بعدی، باز محلی هستش که یه عده دیگه از نیروها، ازش برای خروج استفاده میکنن. بازم با همون فرم. خوب، اینجا یه مسئله ایجاد میشه.اگر از خیابون اصلی میرفتن، ممکن بود در زمان عبور از خیابون، توسط اسنایپر هدف قرار بگیرن. ممکن بود خمپاره بخوره نزدیکشون و فضای باز قاتلشون بشه. این نیروها، از داخل محوطه و فضاهای نسبتا بسته استفاده میکنن تا هم کمتر در معرض دید باشن، هم در صورت برخورد خمپاره‌ای چیزی، اینها کمترین اسیب پذیری رو داشته باشن. ضمن اینکه طول کلیپ چندین بار برخورد راکت و یا احتمالا خمپاره و امثالهم رو می‌بینیم. دایره کوچیک رو من اسمش رو گذاشتم نقطه دست دادن! یه سنگر کوچیک که برخی نیروها پشتش هستن و همونجا هم می‌مونن تا زمان خروج کامل نیروها(شاید جاشون رو عوض بکنن البته که ما نمی‌بینیم) برخی نیروهای سمت چپ(شمال شهر) و راست(جنوب شهر) هم خودشون رو به این نقطه میرسونن و تعیین تکلیف میشن. محل سوختن و ایجاد دود سیاه هم نیازی به مشخص کردن نداشت و کاملا قابل تشخیص هست. جای بسیار خوبی هم تعبیه شده. در سمت راست، یک مسیر برای خروج رو نشون دادم که بر اساس اون، انتظار میره الگوی خروج از شهر یا حرکت که توسط نیروهای شمال شهر اجرا شده بود رو اینجا هم ببینیم. من مسیر رو کاملا مشخص کردم. ولی کسی این مسیر رو طی نمی‌کنه! همه از بیرون و کنار تانک( کاملا در فضای باز) حرکت میکنن و توی کلیپ، یه انفجار می‌بینیم که بیاید با هم خدا روشکر کنیم که ترکشی نداشت ظاهرا چون اگر میداشت، بیش از ۲۰ نفر نیرو رو میتونست قیچی بکنه.       در ادامه کلیپ(چند ثانیه بعدش) کاملا می‌بینیم افرادی که از خیابون اصلی که توش دودزا استفاده شده بود سعی میکنن خارج بشن و افرادی که در کنار همون خیابون و از طریق حیاط خونه ها و امن خارج میشن از شهر و همون مسیر رو طی میکنن. کاملا مشخصه که با دو اموزش کاملا جدا طرفیم!! یکی داره ذاتی از بین خونه ها و مکان‌های بسته و امن حرکت میکنه و دیگری برا خودش با خیال راحت تو خیابون اصلی شهر قدم میزنه و از جاده رد میشه و میره سمت دیگش! بیاید همین قضیه حرکت در شهر و تخلیه رو تا اخر بریم بعد باز بر می‌گردیم سر نکات دیگه! در اینجا، برخی از دوستان رو مشاهده می‌فرمایید که دارن با خیال راحت از خارج شهر (غرب) قدم میزنن جایی که برخورد خمپاره در هر فاصله‌ای میتونه ترکشش شدیدا ایجاد مشکل بکنه. گروه دیگه‌ای از عزیزان رو هم مشاهده می‌فرمایید که به نظر میرسه از سمت شرقی شهر خودشون رو به اینجا رسوندن! ولی خبری از ماشین نیست که باهاش فرار بکنن و کاملا هم خسته شدن :neutral:  اون دو نفر در داخل حیاط خونه که به نظر یه نفر میاد، یکی تیره و دیگری احتمالا ACU تنشه که فقط توی فیلم دیده میشه! قشنگ توی حیاط و جایی که به وضوح میشه از اونور شهر دیدشون وایسادن و دارن بحث و تبادل نظر میکنن در مورد مسئله‌ای... پشت اون سنگر یا بانکر کوچولو هم نیروها باز در حال جمع شدن برای اتخاذ تصمیمات مناسب هستن.     پهپاد داره می‌چرخه و عجیب ترین صحنه اتفاق می‌افته. به نظر می‌رسه دو نفر تو حیاط خونه ماهواره‌ دار که گفتم، تو تصاویر ماهواره‌ای دیشی نداره و احتمالا برا نیروهای ما هستش و ساختمون فرماندهی یا چیزی مثل اون باشه،‌وایسادن. فاصله بینشون قدری زیاده و ثابت وایسادن. داری تلاش میکنی که مطمئن بشی اونا ادم بودن یا نه که ساختمون مربوطه به طور کامل نابود میشه! فیلمو بر میگردونی که ببینی چی شد و می‌بینی که بله. ساختمون مربوطه کاملا حرفه‌ای تخریب شد! دوباره فیلم رو بر میگردونی و اون دو نفر رو نگاه میکنی، انفجار و تخریب ساختمون و اون دو نفر بالاخره حرکت میکنن به سمت بالا برای خروج از محوطه احتمالا! فاصله کمتر از ۱۵ متره. ما با یه تخریب کاملا حرفه‌ای و نابود سازی کامل و مطمئن ساختمون مربوطه طرف هستیم.ریلکس بودن اون دو نیرو به ما نشون میده که کارشون رو خیلی خوب بلدن این عزیزان.   فیلم از نظر زمانی پس و پیش‌زیاد داره. مثلا صحنه پایانی که پهپاد داره به سمت شمال غرب میره تا از شهر خارج بشه، ساختمون دارای دیش، همچنان سالمه. با این حال، فیلم درست در چند ثانیه مونده به جایی که من خیلی دوست داشتم ببینم قطع میشه.اگر یکی دو ثانیه دیگه فیلم ادامه داشت، میتونستیم دید کاملی به محوطه‌ای داشته باشیم که اون دو افسر ازش خارج شدن در ابتدای فیلم و به یه سری سوال جواب بدیم! مثلا ، ایا جایی رو تخریب هم کردن یا نه فقط دیدبان بودن؟ همچنین در شروع فیلم، تصویر وقتی قطع میشه که نمیشه محل بهپرواز در اوردن پهپاد رو به درستی تشخیص داد! با این حال کاملا مشخصا که با توجه به زمین قرمز رنگ در شرق شهر، فقط حیاط خونه ها باقی می‌مونه. شاید برای هدایت کواد‌کوپتر نیاز به انتن یا تجهیزاتی مثل اون باشه که در صورت داشتن دید از بالا بر روی شهر، به سادگی میشد محل رو کشف کرد. با بررسی سایه ها نکته‌ دیگه ای به ذهن من می‌رسه! موقع رها شدن پهپاد و پروازش، ما یه سایه کامل داریم به سمت غرب، احتمالا قبل از ظهر و حدود ساعت ۱۰ به بعد هستش. توی کل فیلم، ما دیگه سایه‌ای نمی‌بینم و انگار هوا ابری شده. با این حال، در برخی صحنه ها میشه سایه درخت‌ها رو تشخیص داد که نشون میده احتمالا ساعت هنوز قبل از ظهر یا خیلی نزدیک به اون هست. مثلا ساعت ۱۱.۳۰ ظهر به بعد ولی قبل از ۱۲. با تمام اینها، به نظرم میرسه که این فیلم برای حدود یک ساعت از عملیات هستش و به طور کلی قبل از عملیات کردن تروریست‌ها. اونها پهپاد رو برای شناسایی استحکامات و نیروها می‌فرسن و بعدش خودشون عمل میکنن که خوب، متوجه میشن نیروهای ما دارن شهر رو خالی میکنن. اینجا سوال پیش میاد که چطوری امکان داره در جریان این عملیات چند نفر منجمله پیکر چند شهید به جا بمونه؟   البسه: خوب، از ترویرست ها شروع کنیم که فیلم با اونها شروع میشه! :). چه بخوایم چه نخوایم، انتخاب استتار مناسب توسط تروریست‌ها رو واقعا باید بهشون تبریک گفت! طرح استتار یکسان فکر میکنم MTP کاملا جوابگو هست انگار و ما به سرعت می‌بینیم که در ارتفاع شاید ۴-۵ متری، اگر نیرو دراز می‌کشید و کلاه استتاری مناسب داشت واقعا قابل تشخیص نمی‌بود. اگر چه لباس برخی نیروها و کلا هیکلشون مشکی تر هست نسبت به بقیه، احتمالا این عزیزان روی لباس وودلند دیجیتال جلیقه مشکی پوشیدن. باقی نیروها که خاکی به نظر میرسن یا لااقل مشکی نیستن، احتمالا همون وودلند دیجیتال دارن ولی بدون جلیقه. لباس‌های کرم هم که چند بار توی کلیپ در بخش های مختلف دیده میشه.   خوب، چه چیزهایی عوض شده بود؟ علامت گذاری نقطه خروج استفاده از نارنجک دود‌زا برای بلوک کردن دید دشمن تخریب ساختمون‌هایی که برای کاربری های خاص مورد استفاده قرار گرفتن قایم شدن نفر‌برها و تانک‌ها در پشت دیوار ها و شلیک احتمالا از پشت اونها(خود وجود اونها خوشحال کننده بود!)   احتمالات: بر اساس فیلم، شهر رو باید به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرد. در نیمه شمالی شهر، به طور کلی کمتر از ۱۵ نفر نیرو می‌بینیم. این نیروها به صورت ستونی و منظم حرکت میکنن، از بین ساختمون‌ها و مکان‌های بسته و با احتیاط میکنن و سرعت حرکتشون هم بالاست. یعنی یا کاملا وایسادن، یا در حال دویدن هستن. دیدن این نیروها در حال حرکت حس لذت‌بخشی هستش برای من. به نظر میرسه این نیروها، به اتاق فرماندهی(ساختمان دیش‌دار) دسترسی دارن، دیدبان دارن، نیروی تخریب دارن، و از ناکجااباد کاملا مرموز و سریع جلوی دید میان و عقب نشینی میکنن. همه کاملا کارشون مشخصه. تیم دو نفره دیده‌بانی با هم هستن، تیم تخریب با هم هستن، تیم ۴-۵ نفره ساختمون اول و تیم ۴-۵ نفره ساختمون دوم هر تیم به صورت جداگانه ولی کاملا منظم با هم، حرکت میکنن. الگوی حرکتی یکسان بین اونها ستودنیه و قطعا حاصل سالها زحمت و تمرین هست. ادم احساس میکنه همون یک گروه چند نفره هست که باز داره بر میگرده و همون استایل حرکت رو در بخش دیگه‌ای از نیمه شمالی العیس تمرین میکنه. در مقابل تمام این خوبی‌ها، نیمه جنوبی شهر رو داریم، به سادگی می‌تونید در هر لحظه گروه‌های ۱۵-۲۰ نفره رو در حال قدم زدن در فضای باز به صورت گله‌ای و بدون هیچ نظمی بشمرید. شاید یه جورایی پیاده روی این نیروها در فضای باز رو بتونید استایل ستونی حرکت بنامید، ولی خیلی افراد دو و سه نفره کنار هم هستن و قدم میزنن و احتمالا با هم در خصوص عملیات صحبت میکنن. نیروها به طور کلی فاقد سازماندهی هستن! برای مثال، دسته‌ای ۱۰-۱۲ نفره، چند نفرشون سوار یه وانت میشن، چند نفر سوار یه وانت دیگه و باقی پیاده ادامه مسیر میدن! وضعیت سوار شدن این نیروها کاملا میتونه به ما بگه که هیچ‌کس نفهمید کی سوار شد و کی پیاده اومد و شاید کی جا مونده باشه. همونجور که عرض کردم، تفاوت نظم بسیار مهمه. در جنوب شهر به طور کلی شما شاید بتونید تا ۵۰ نفر رو بشمرید که در طول فیلم از اونجا خارج میشن. اگر شهر رو همچنان دو نیم بدونیم، به نظر می‌رسه ۱۵ نفر نیروی منظم اعتماد بنفس کافی داشتن تا کاری رو بکنن که در نیمه دیگه شهر، چیزی حدود ۵۰ نفر(حداقل) داره انجامش میده. نتیجه گیری: به نظر میرسه استفاده از تعداد زیادی از گروه‌های مختلف، با سطوح مختلف اموزش باعث ایجاد مشکل شده. نیروهای حرفه‌ای در کنار نیروهای غیر حرفه‌ای و نااشنا، تفاوت زیادی ایجاد کرده. برخی نیروها به نظر میرسه باید یه نفر همراهشون باشه مدام و بهشون بگه فلان کار رو بکنید. یه سری نکات امنیتی خیلی ریز هست که رعایت کردنشون واقعا کمک میکنه. برخی نیروها از قبل پیاده راه افتاده بودن، در صورتی که بهتر بود ماشین‌ها می‌موندن تا اخرین گروه رو سوار بکنن و گروه‌هایی که اول رسیده بودن پیاده برن!( ایده‌عال قطعا اینه که همه سوار ماشین بشن! ولی حالا که قراره یه عده پیاده برن! بهتر نیست اخرین گروهی که از شرق شهر به غربش راه رفته و تازه رسیده (احتمالا یکساعت در شهر راه رفته تا رسیده) سوار ماشین بشن؟) بهتره مسئله حرکت بین ساختمون‌ها و فضای باز اموزش داده بشه. یه خمپاره توی ۲۰ متری، در کثری از ثانیه سیف‌الله شیشانی یکی از رهبران کاریزماتیک چچن ها در سوریه رو به کشتن داد. بهتره ما هم این نکات رو رعایت کنیم. در کلیپ های دو سه سال پیش می‌دیدیم که چچن ها از داخل ساختمونها رد میشن در جنگ شهری، این مسئله رو به نظر میرسه هنوز ما رعایت نمی‌کنیم. البته قبلا حزب‌الله رو دیدیم که این مسئله رو رعایت میکرده.   لینک ویدیو عملیات العیس در اپارات   برگرفته از Senaps فقط برای انجمن‌های میلیتاری هرگونه بهره برداری از این مطلب بدون ذکر نام نویسنده و انجمن‌های میلیتاری ممنوع است پ.ن تقریبا دو ساعت تمام وقت گذاشتم تا ادبیات مطلب رو اصلاح کنم، به محض زدن دگمه ارسال یادم افتاد از متن کپی نگرفتم و بعد با صفحه ارور همیشگی مواجه شدم:( متاسفانه دگمه اخرین ذخیره خودکار منو به زمان پیست کردن مطلب اصلی بر گردوند :(
  15. از دوستان درخواست میکنم که بحث افغانستان و مسائل مربوط به اون رو پایان بدن و اگر بحثی هست، در خصوص سوریه و جنگ سوریه صحبت بکنن...   برای ما اهمیت چندانی نداره که کی به چه دلیلی رفته سوریه و در جهنم حلب داره می‌جنگه! این تاپیک محل بررسی تاکتیک های رزمی هستش.
  16.   تاپیک داره به بی‌راهه میره.... عرض کردم که، دستگاه امنیتی هست که کار دیپلماسی رو راه میندازه...   شما برو به وزارت خارجه پاکستان بگو ریگی رو بده ما! اونم میگه دست ما نیست که؟ دست افغانستانه!! اصلا ما نمی‌دونیم کجاس!!   ولی شما میری میگی سلام! وزارت اطلاعات من میگه ریگی تو فلان جا و تحت نظر فلانی ها هستش، میشه لطفا بدیش به ما؟ در مقابل ما به شما کلی کامیون کمک انسان دوستانه میکنیم؟؟ طرف میدونه اگر معامله دو سر برد نکنه، احتمالا شما طرف رو میزنی و یا هر چیز دیگه و ممکنه یه ابرو ریزی برای کشور اونها بشه!! :) بنابراین هم جنسا رو میگیره، هم ریگیه رو بیرون از کشور خودش و تمیز تحویل شما میده...   ریگی ده سال تمام فعالیت کرد، ولی درست چند وقت بعد از اینکه یه بمب زد و شهید شوشتری رو ترور کرد گرفتنش... دلایل و مسائل مخشصه!!!     خود همین مسئله کلی نظامی امریکایی که در ایران دستگیر هستن!! سیستم امریکایی داره میگه دست ایرانه نیروی سابق سیا، ما میگیم کی؟ نه کی گفته دست ماست؟ و تمام!!!! حالا یه روز، دستگاه دیپلماسی ما میگه فلان چیز رو به من بدین تا من شاید تونستم اون نیروی اطلاعاتیتون رو که نمی‌دونم کجاس بهتون بدم! :)))   سرویس اطلاعاتی رو در کنار دیگران ببینید و همونطور که عرض کردم، تفکرات جیمز باند و جیسون بورن رو کنار بذارید!!‌سرویس های اطلاعاتی بیشتر کار اطلاعاتی میکنن تا عملیاتی!! هر چند کار عملیاتی هم میکنن... ولی اطلاعات بخش اصلیش هستش!
  17. senaps

    بفرمایید لینوکس

    من علاقه‌ای به نصب جدید ندارم... هرچند در نهایت تفاوت چندانی نداره.... فایل /home برای بنده هم به حجم 450 گیگ جدا هست، ولی خود قضیه اپگرید کردن هم سریعتره و هم بهتر و خوب هم راحت‌تر! :))) قبلا چند بار فایل ایزو رو میگرفتم و نصب میکردم، ولی چند بار به مشکل خوردم و این قضیه باعث شد اپگرید رو راحت‌تر ببینم...   مسئله بعدی، بحث پکیج ها هستش... پکیج های عمومی کلا اپدیت شدن و نسخه‌ٔ جدیدشون رو دانلود میشه مثل فایرفاکس و کرومیوم و ریتم‌باکس و غیره و ذلک... کرنل هم که از قبل بوده این نسخه و فقط اپگرید شده بهش... بنابراین به طور کلی چیز جدیدی نداشتیم....   من گنوم رو بیشتر دوست دارم، ولی این چند وقته با یونیتی اخت شدم و البته کلی دستکاریش کردم تا اونجوری که میخوام بشه! :)
  18. دوست عزیز، ترکیه و هر کس دیگه‌ای، بر سر شخصی میخواد بگیره معامله میکنه و میگرتش... در این مورد هم داستان های زیادی هست، یکیش اینه که یه نفر تو فرودگاه اتفاقی ریگی رو می‌بینه و عکس می‌فرسته و در قبال پول تحویل میده طرف رو و غیره... در این حال، تا جایی که یادم هست، تا چند وقت بر سر این داستان دستگیری مانور بود که هواپیما رو به زور نشوندیم و اعتراضاتی پیش اومد! بنابراین این چیزی که شما بهش میگید داستان، لااقل تا جایی که من به خاطر دارم رخ داده.   فیلم‌های سینمایی و سریال ها، باعث شدن تصور ما از سیستم اطلاعاتی یه چیزی مثل جک باور یا جیسون بورن یا بدتر از اون! جیمز باند باشه... سیستم های اطلاعاتی به شدت خبیث هستن و ممکنه امروز متوجه تخلف شما بشن ولی ۵ سال دیگه شما رو بازداشت کنن! :) دلیل هم اینه که سعی میکنن ریشه جریان و مسئله رو پیدا کنن و بعد یه دفعه همه اعضا رو از بین می‌برن!! نه اینکه یه نفر رو بگیرن، دو نفر جاش در بیاد!!   این رفتار رو ما از موساد هم می‌بینیم و تقریبا این دو سرویس اطلاعاتی( ما و موساد) تنها دو سرویسی هستن (به چشم من لااقل!) که توان عملیات و رهبری درست تحرکات در خارج از کشور خودشون رو به درستی دارن جوری که بکفایر نکنه!! بازداشت های درست در زمان درست. توان تغییر دادن بازی!! مثل سرداری که رفت  بیرون از مملکت که دولت در سایه تشکیل بده!! یا دولت در تبعید... چنین ادمی که در چنین شرایطی قرار میده خودش رو، حساب همه چیز رو کرده! ولی می‌بینیم چهار روز بعد تو تهران فیلم پر میکنه و دست میگیره برا افرادی که دور این شخص جمع شده بودند!   این دست مسائل، قدرت یک سرویس اطلاعاتی رو نشون میده.       انگاه که ISI رو به سخره گرفتیم! یکی از بزرگ‌ترین سیستم های اطلاعاتی دنیا!‌:)...
  19.   البته گفتهٔ بنده مربوط به ۳ سال پیش هستش تقریبا... با این حال، شما فقط لیست ترور ها و بازداشت ها رو در تاریخ های مختلف نگاه بکنی نتایج خوبی میگیری.... من دستگیری مالک ریگی رو در ردیف قرار میدم...   توجه داشته باشید که ایران، تک کشور و در بین همسایه‌هایی قرار داره که بدون استثنا در ردیف دشمنان ما هستن!! اقوام کرد و ترک و عرب و بلوچ، در مرز‌ها به مبارزه مسلحانه می‌پردازن و غیره و ذلک...   با این همه، ما همزمان دشمن کشورهایی نظیر امریکا، انگلیس، اسرائيل، فرانسه هستیم... فعالیت های اطلاعاتی هر یک از این کشورها، در کمتر از چند ماه دولت ها و حکومت ها رو در هم شکسته و در ایران، فاقد نتیجه بوده...   این قدرت و دست برتر سیستم اطلاعاتی ما رو نشون میده... اشراف مناسبی به وضعیت امنیت کشور وجود داره.
  20. senaps

    بفرمایید لینوکس

    من همین دیشب اپگرید کردم.... خوابیده بودم تا برا خودش رو دانلود رایگان دانلود و نصب کنه!!! صبح، دیدم یه پیغام داده سر یکی از پکیج های نیمه دست نویس و پروسه نصب متوقف شده!! تا من اجازه بدم اون پکیج پاک بشه و ادامه بده... بعد از کار، گوشیم زنگ خورد و وقتی گوشی رو نگاه کردم، دیدم شارژ نداره و داره خاموش میشه و از طرفی طرف پشت تلفن مهم بود که باهاش حرف بزنم!! واسه همین کابل برق لپ‌تاپ رو در اوردم و شارژر گوشی رو وصل کردم و گوشی رو دادم به شارژ و حرف زدم... اومدم سر لپ‌تاپ دیدم گفته سیستم رو باطریه و انستیبل واسه همینم پروسه نصب رو کنسل کرد!!!! :|   پر واضحه که وسط کار هم بود برا نصب! الان من اوبونتو ۱۶.۴ دارم، ولی نصب ناقص بود! امشب باید تو تایم رایگان یه apt-get check بگیرم ببینم چه خاکی تو سرم شده! :)))   ۳۰ گیگ داده رو سیستم هست، که از جون یه ادم صحیح و سالم برام مهم تره اون ۳۰ گیگ فیلما! :|
  21.   از صبح دوستان از من خواسته بودن که این مسئله تاپیک و حاشیه رفتنش رو کنترل کنم، کم‌کاری از خود من بوده متاسفانه... خواستم ببینم تا کجا داستان میتونه بره :)   به هر صورت، خوشحالم که تاپیکم به این صورت مورد توجه قرار گرفته و رفت کنار دو سه تاپیک‌ دیگه‌ای که زحمت زیادی روشون کشیده شده بوده... و من هم مثبل دوستان نویسنده‌ٔ خوب سایت، حالا تو لیست پر امتیاز ترین مطالب سایت، ۳-۴ تا تاپیک دارم! :)   امیدوارم پاکسازی تاپیک به زودی و به صورت مناسبی صورت بگیره تا تاپیک تر و تمیز بشه :)
  22.   بعله این قضیه رو میدونم، ولی منظورم از وارد کردن تعداد رای دهنده به داستان، این بود که بگم در انتخابات نهایی، دموکرات ها نزدیک ب ۲ میلیون رای توی نیویورک دارن در حالی که رپابلیکن ها نهایتا ۱ ملیون رای!! حالا مستقل ها و اعضای غیر رسمی احزاب هرچقدر هم باشن، این نسبت تغییر نمیکنه و همونجور که من گفتم و شما هم گفتید، عملا نیویرک سیف استیت باقی موند برا دموکرات ها!!
  23. اتریشی ها واقعا خوب سلاح میسازن....   میگم این جناب فاماس، چطوری شد که فرانسوی ها اینجوری به کارگیریش کردن؟؟؟ انقد خوب جواب پس داده یعنی؟ فک کنم تنها کشوری هستش که سلاح سازمانیش پیش‌ماشه باشه؟
  24.   دوست عزیز، تا این لحظه که ۹۹ درصد ارا رو شمردن، ترکیب ارا به صورت  58 درصد و 139 دلیگیت برای کلینتون و 42 درصد و 104 دلیگی برای سندرز هستش... کلینتون برد، ولی تو شهر خودش .... اینجا حداقل باید ۲۰۰ تا دلیگیت میاورد!!!!چون شهر خود کلینتونه نیویورک...   برای رپابلیکن های عزیز هم، باید عرض کنم که نتیجه ۹۹ درصد ارا به صورت: 89 دلیگیت برای ترامپ(60.4 درصد) 4 دلیگیت برای عمو کاسیچ (25 درصد) 0 دلیگیت برای داش کروز هستش که 14 درصد ارا رو گرفته...   درصد ها اهمیتی نداره، دلیگیت ها اهمیت داره که کاملا مشخصه عمو کاسیچ عملا اینجا تد کروز رو قهوه‌ای کرد... ضمن اینکه با توجه به تعداد الکترال های نیویورک در انتخابات اصلی، تد کروز با این نتیجه در نیویورک عملا باید بازنده بدونه خودش رو به نظرم!! چون یکی از بزرگ‌ترین استیت ها از نظر الکترال هستش و شاید باید چندین ایالت رو ببره که شکست در چنین ایالتی در مقابل کلینتون حتمی هستش...     نکته بعدی، برنده شدن کلینتون از بین 1800000 هزار رای هستش، و اینها تماما عوامل ریجستر شده دموکرات بودن، در حالی که داداشمون ترامپ، فقط از بین 800 هزار رای اول شده... تفاوت حمایت از کلینتون در این ایالت مشخصه!! و این ایالت عملا سیف استیت کلینتونه! :)