senaps

Members
  • تعداد محتوا

    3,952
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های senaps

  1. یه نکته‌ای که به نظرم می‌رسه برخی دوستان در نظر نمی‌گیرن، اینه که کاندید های دیگه‌ای هم هستن، ولی کاندید این دو حزب خیلی معروف تره، با این حال، ترامپ در اولین مناظره جمهوری خواه‌ها، اولین سوالی که ازشون شد این بود که کدوما اگر تو انتخابات حزبی رای نیاره، مستقل شرکت میکنه و دونالد ترامپ تنها شخصی بود که دستش رو بالا گرفت...   بنابراین، حتی اگر مارکو روبیو کنار بکشه، معجزه بشه و تد کروز بالاتر از ترامپ قرار بگیره، بازم اجباری به کنار کشیدن ترامپ نیست و نهایتا به عنوان نامزد حزب کاندید نیست! و مستقل حضور پیدا میکنه!!! بازم مبارزشون باهاش ادامه خواهد داشت! :)))
  2. بسم الله الرحمن رحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم     سلام... جنگ پدیده.....میتونم بگم عجیبیه! ادم همه چیز میبینه. حالا نمی‌خوام زیاد ادبیش بکنم و از کشته شدن و مشکلات و مصائبش بگم! یکی از جذابیت‌های! جنگ برای افراد علاقمند به مسائل میلیتاری و تا زمانی که جنگ در خاک خودشون نیست، تجهیزات به کار رفته در میدان نبرده. یه سنسیشنی هم از زمان جنگ لیبی به طور خیلی مشخص شروع شده(از قبل بوده ولی زمان جنگ لیبی به دلایل متعدد اوجش بود دیگه!)، استفاده از تجهیزات دست‌ساز بودش. البته اینکه میگیم دست‌ساز به این معنی نیست که یه چیزی رو از صفر شروع کرده باشن به ساختن. بلکه صرفا تجهیزاتی که شاید برای کاربری دیگه، یا استفاده در جای دیگه بودن رو اوردن و با چیز دیگه‌ای استفاده کردن... فکر میکنم دیگه دوره روزهایی که از دیدن تکنیکال ها(وانت هایی که روشون یه دوشکا نصب میکنن!) به کلی گذشته و واقعا کیفیت کار بالا رفته... توی این تاپیک، و احتمالا یه سلسله مطلب به #تجهیزات دست ساز گروه های مبارز در منطقه خاور میانه می‌پردازیم.   خوب، تصاویر جدید منتشر شده از نینوا، نشون میده که ظاهرا داعش یه توپ ۱۲۲ میلیمتری هویتزر (D-30) رو روی یه کامیون نصب کرده و داره ازش به عنوان ضد هوایی بر علیه هواپیمای گشت هوایی امریکا(p-3) استفاده میکنه. ظاهرا تصاویر مربوط به گردان الفاروق(گردان پدافند هوایی ولایت نینوا) هستش. استفاده از این هویتزر که مشخصا کاربرد واضحش تا جایی که من به یاد دارم، زدن اهداف زمینی بود و نه اهداف هوایی و مشخصا هیچ مهماتی برای زدن اهداف هوایی توسط دوستان شوروی براش تولید نشده واقعا جالب هستش!. تصاویر که احتمالا در اطراف شهر موصل، بزرگ‌ترین شهر در کنترل داعش هستند، دو کامیون Navistar International 7000 و M-35 trucks را نشان می‌دهد که برای حمل توپ ضد‌هوایی ۱۲۲ میلیمتری D30 :neutral: ساخت شوروی بهینه شدن(نکته: تحت هیچ شرایطی فکر نمی‌کنم قبلا هیچ‌کس از این توپ به عنوان ضد‌هوایی استفاده کرده باشه! ولی با توجه به اینکه حضرات به عنوان توپ ضد‌هوایی استفاده کردن، ما هم میگیم ضد‌هوای :neutral:). برای مثال، کامیون M-35 در بانکر قرار گرفته بوده و صرفا زمانی که پرنده های دشمن قابل رویت هستن بیرون اورده میشه برای شلیک، همچنین توپ روی کامیون فقط نصب نشده! بلکه کامیون و توپ واقعا بهینه شدن! برای مثال، کامیون به استبلایزر جهت ثابت شدن هنگام شلیک و همچنین جک :neutral: جهت پایین اوردن توپ موقع حمل و نقل مجهز شده. به این صورت، حرکت دادن این توپ، بر خلاف چیزی که در نیروهای مسلح خودمون می‌بینیم، بسیار شکیل تر صورت میگیره... تصاویر دیگه منتشر شده توسط دفتر رسانه‌ای داعش از نینوا، شامل به کارگیری توپ‌های ضد هوایی معمول‌تری برای کاربرد ضد‌هوایی هستش. مثل توپ ضد‌هوایی ZU-23، توپ ضدهوایی ZU-2،  توپ ضدهوایی اتوماتیک type 56، توپ ضدهوایی AZP-S60 که خوب، همه اینها در حقیقت توسط دوستان تولید کننده شوری برای کاربری ضد‌هوایی ساخته شدن.       همچنین تصاویری از شلیک دو گلوله به سمت هواپیمای گشت اطلاعاتی P-3 نیروی هوایی امریکا که در منطقه گشت میزده هم موجود هست.  مسئله این است که در عین اینکه مهمات‌این توپ‌ها میتواند به ارتفاع مورد نظر برسد، اما از انجایی که فاقد هرگونه فیوز انفجار هوشمند یا سیکر هستند، تنها باید دقیقا به هدف بخورند تا نتیجه بخش باشند وگرنه هیچ اثری نخواهند داشت. به طور کلی، به نظر می‌رسد که زدن هواپیما از این طریق شلیکی غیر ممکن هم می‌باشه!           با وجود اینکه عرض کردم که این مدل شلیک، میتونه کاملا بی‌خود و بدون نتیجه باشه، اما داعش اولین گروهی نیست که این حرکت رو میزنه. برای مثال مجاهدین افغان، با ار‌پی‌جی و خمپاره کلی هلیکوپتر شوروی رو پایین کشیدن، در همین سوریه با تاو، هلیکوپتر زدن(هرچند که روی باند نشسته بود!) و نهایتا، در افغانستان، طالبان با ار‌پی‌جی شینوک نیروی زمینی امریکا رو حین عملیات بالهای خونین زد که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از نیروهای نیوی سیل امریکایی شد.(در خصوص این عملیات، من قبلا در سایت میلیتاری تاپیک دارم اگر نخوندین، الان وقتشه! اینجا کلیک کنید) باز هم میگم، با وجود این تجارب، مسئله همچنان این هست که این نوع مهمات باید برخورد دقیق و ۱۰۰٪ داشته باشن!                 منبع: Senaps ترجمه ازاد مطلب The Islamic State going DIY, 122mm D-30 howitzers used as anti-aircraft guns
  3.   به عنوان یکی از طرفدارانش، به کلیه طرفداران ان حضرت تبریک عرض میکنم و ایمدوارم که شیر خلافت،  تا اعماق جهنم یه کله و بدون ترمز تخت گاز کنه و بره...
  4. بسم الله الرحمن رحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم مقدمه : شاید از یک نگاه ، یکی از نابهنجاترین رخدادهایی که ممکن است  رخ دهد ، وقوع جنگ داخلی ، حضور  یگانهای نظامی بیگانه در خاک یک کشور است  که مشخصاً عدم امنیت لازم را برای مردم کشور مزبور و حتی دیپلماتهای کشورهای دیگر  فراهم می نماید . با اشغال عراق در سال 2003 ، این رخداد  برای این کشور بوقوع پیوست و نتیجه آن ، هزاران هزار کشته و معلول و مفقود بشمار می آمد . با این حال ، عدم امنیت در خاک کشور فوق الذکر، دامن دیپلماتهای خارجی را نیز گرفت و حمله ناگهانی نظامیان آمریکایی به مرکز دیپلماتیک ایران در اربیل ، مقدمه ای شد برای حوادث بعدی . حمله‌ی یگانهای ارتش ایالات متحده به کنسول ایران در اربیل: سابقه این  رویداد  به حادثه  رخ داده شده به تاریخ  ۱۱ ژانویه‌ی ۲۰۰۷ بر میگردد که در طی آن ، ارتش امریکا به یک مرکز دیپلماتیک ایران که قرار بود به کنسول  گری تبدیل شود ، حمله کرده  و دو دیپلمات ارشد و پنج دیپلمات دیگر را بازداشت  نمود . توضیح اینکه ایالات متحده ادعا می نمود که از این مرکز این بود بعنوان محلی برای فعالیتهای غیر دیپلماتیک استفاده می شود ، اما ایران و مسئولان اقلیم کردستان این مسئله را بشدت رد نموده و این اشخاص را دیپلمات معرفی میکرد. با این وصف ، دو سال بعد ، یعنی در ۹ ژولای ۲۰۰۹ ایالات متحده ،  این پنج دیپلمات زندانی را ازاد کرد. روند حمله: به گفته‌ی مسئولین ایرانی حاضر در صحنه ، . حمله بین ساعت   ۳تا ۵ صبح صورت گرفت و نیروهای امریکایی با استفاده از 5 فروند بالگرد بر بام ساختمان مرکز در اربیل فرود امده و پس از خلع سلاح نگهبانان ،  وارد ساختمان شدند، ۵ نفر را بازداشت  کرده و تجهیزات را نیز با خود بردند. و مسئولین محلی(کرد) اعلام کردند که رایانه  ها و اسناد نیز توسط نیروهای امریکایی مصادره شدند . در گزارشی که بعدها  توسط مسعود بارزانی نیز تایید شد، نیروهای امریکایی براین ادعا بودند که  در جریان این حمله قصد داشتند دو مقام بلندپایه ایرانی  را که در ان زمان در جریان یک بازدید برای افزایش همکاری های امنیتی در منطقه در عراق حضور داشته  و با جلال طالبانی نیز دیدار کرده بودند ،  بازداشت  نمایند . به گفته مسعود بارزانی ، این مقامات بلندپایه  به اینجا امدند و ازادانه هم به اینجا امدند. دیدارهای انها با رئیس جمهور( جلال طالبانی) و من( مسعود بارزانی) در شبکه های خبری نیز اعلام شد. امریکایی ها هم امدند تا این افراد را دستگیر کنند و نه  انهایی که در ان دفتر نمایندگی دیپلماتیک ایران در اربیل حضور داشتند  . به اعتقاد وی ، آمریکایی ها ، در مکان  نامناسب  و در موقعیت زمانی  بدی دست به عملیات زده بودند . علاوه برآن ،  اعلام شد که نیروهای امریکایی تلاش کرده بودند تا  افرادی را در فرودگاه اربیل نیز بازداشت  کنند،  اما با عکس العمل نیروهای حاضر در فرودگاه مواجه شدند که اجازه‌ی این کار را نداده بودند. هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه وقت عراق نیز ادعا داشت  ، بین نیروهای امریکایی و کرد که یک درگیری در شرف رخ دادن بود ، اما  در اخرین لحظات از یک قتل عام جلوگیری شد. نکته اینجاست که حمله فوق  در زمانی صورت گرفت که جرج بوش بطور همزمان،  در حال سخنرانی برای مردم ایالات متحده بود براین اعتقاد قرار داشت  که عناصری از همسایه شرقی عراق ،  برای گروه‌هایی که بر علیه امریکا میجنگند سلاح و مهمات ارسال  می کنند . وضعیت دفتر دیپلماتیک ایران : این دفتر در اربیل از سال ۱۹۹۲ فعال بوده است و به گفته‌ی هوشیار زیباری، کارمندان این دفتر به صورت قانونی فعالیت میکردند و دفتر در حال طی مراحل اداری برای تبدیل شدن به کنسولگری بوده است. اما برای دریافت  مجوز حمایت و حفاظت دیپلماتیک مراحل اداری خود را طی می نمود . اما به گفته‌ی مسئولین ایرانی ، بر اساس توافقات گذشته ، وضعیت این دفتر به کنسولگری تغییر  وضعیت داده شده ، تا جایی که  اسناد و رسمی نیز بین دو کشور تبادل شده بود. مسئولین اقلیم کردستان نیز براین اعتقاد بودند که اقدامات کنسولی، همانند دادن ویزا ، در این دفتر از سال ۱۹۹۲ صورت میگرفته است و با اشخاص این دفتر به مانند دیپلمات های رسمی رفتار می شده است . اما ، سخن گوی وقت وزارت کشور ایالات متحده ،"شین مک‌کومرک" براین ادعا بود  که افراد بازداشت شده دیپلمات نبودند. تبعات حمله به کنسولگری : مسعود بارزانی دستگیری مسئولین ایرانی را محکوم و ازادی سریع انها را خواستار شد. دولت کردستان نیزاعلام کرد که از نقشه‌ی امریکا برای حمله به این دفتر اطلاع نداشته و هدف عملیات را نمی‌دانسته است. پس از بازداشت، نیروهای امریکایی ، دیپلماتهای ایرانی را  به منطقه‌ی ایکاوا که محل حضور نمایندگان کشورها و سازمان های خارجی است بردند. نیروهای محلی کردستان عراق  نیز اعلام کردند که سه خودروی امریکایی را محاصره و متوقف کرده‌اند تا از اقدامات بعدی انها جلوگیری کنند. محمد علی حسینی ،سخنگوی وقت وزارت امور خارجه‌ی ایران، در مصاحبه‌ای با یک رادیوی دولتی گفت که با توجه به اینکه حضور کارمندان ایرانی در اربیل قانونی بوده، حمله بر خلاف قوانین بین المللی است و براین اعتقاد پای می فشرد که  این اعمال توسط نیروهای ائتلاف، برای فشار به ایران و ایجاد اختلاف بین عراق و همسایگانش صورت می گیرد .   در بُعد سیاسی ، در تهران،ایران سفرای عراق و سویس( حافظ منافع امریکا در ایران) را احضار کرد.دبیرکل سازمان ملل نیز ، این حادثه را مسئله‌ای بین دو کشور خواند! و یک سخنگوی سازمان ملل گفت که :” ما این مسئله را به خود این کشورها سپردیم تا مشکل را بین خودشان حل کنند. نهایتا بستگی به شورای امنیت دارد تا تعیین کنند که قطعنامه ها به چه صورت در خصوص این پرونده اعمال میشوند. عکس العمل : به اعتقاد برخی کارشناسان ،  افزایش درگیری های دیپلماتیک بین دو طرف، درنهایت  منجر به دستگیری ۱۵ افسر نیروی دریایی سلطنتی  که دو ماه بعد از این اتفاق رخ داد، گردید. به گفته‌ی  رابین رایت  ،روزنامه نگار  امریکایی ، دستگیری ۱۵ افسر نیروی دریایی انگلیس در خلیج فارس با دستگیری ۵ ایرانی مرتبط بشمار می رفت . این دستگیری که سه روز پس از آغاز سال جدید شمسی  صورت گرفت، روزی که دولت ایران اعلام کرده بود که می بایست  در این روز دیپلمات ها ازاد شوند، اما در این خصوص هیچ اتفاقی رخ نداد . به ادعای طرف آمریکایی ،  ۵ نفر بازداشت  ایرانی بازداشت شده، احتمالا جمعی بخشی از نیروهای مسلح غیر منظم ایران بوده  و نیروهایی که افسران انگلیسی را بازداشت نموده اند ، عوامل نیروی دریایی یکی از دونیروی مسلح منظم ایران  بوده اند. ۱۲ روز بعدو با ازادی ملوانان انگلیسی به نظر میرسد که ایران توجهش را به جایی دیگر متمرکز کرده ، اما  یک ماه بعد، پنج ایرانی- امریکایی با اتهامات امنیتی بازداشت و روانه زندان شدند. در بازداشت: براساس قانون عراق،عناصری  که با عنوان خرابکار(شبه نظامی) بازداشت  میشوند، باید در دادگاه های عمومی و غیر نظامی محاکمه شوند. این افراد صرفا ۱۴ روز در بازداشت می‌ماندند و پس از ان می بایست  به دادگاه معرفی شوند  که البته این قانون چندان اجرا نمیشد. با این حال، عراق معتقد بود که این افراد به خرابکار ها و مبارزین کمک نمی‌کنند. در ۲۰۰۸، سه نفر از ۵ نفر ایرانی در زندانی در کمپ زندانیان امریکا در عراق نگهداری میشدند. به گفته‌ی وزارت دفاع امریکا این افراد تحت بازجویی بودند و با توجه به اینکه یک تهدید امنیتی در عراق محسوب می شدند ، برنامه‌ای برای ازاد کردن انها وجود نداشت . با این حال ، در مارس ،2008 صلیب سرخ با انها دیدار کرد و وضعیت انها را خوب وسلامت اعلام کرد هرچند که خانواده‌های این افراد این گزارش ها را قبول نداشتند و نگران بودند که این افراد برای اعترافات دروغین مورد شکنجه قرار گرفته باشند. آزادی : در ۹ نوامبر ۲۰۰۷، امریکا دو نفر از بازداشت شدگان را پس از ۳۰۵ روز همراه با ۷ شهروند ایرانی دیگر ازاد کرد. این ۷ نفر دیگر از قسمت های دیگر عراق دستگیر شده بودند و بین ۳ ماه تا ۳ سال در بازداشت بودند.   حمله به مرکز فرماندهی کربلا: حمله‌ به مرکز فرماندهی کربلا، تهاجم غافلگیرانه ای بشمار می آمد که در ۲۰ ژانویه‌ی ۲۰۰۷ توسط نیروهای عناصر شبه نظامی ، بر ضد قرارگاه مشترک امنیتی واقع در فرماندهی پلیس عراق صورت گرفت. این تهاجم غافلگیرانه ، که ۵ کشته و ۳ زخمی امریکایی بر جای گذاشت، جسورانه ترین و پیچیده‌ترین عملیات در طول 4 سال از آغاز اشغال عراق  لقب گرفت و یکی از معدود دفعاتی است که شبه نظامیان ا، توانسته اند تا نیروهای امریکایی را به اسارت ببرند. پیش زمینه: از زمان تهاجم ارتش امریکا در سال 2003 به عراق، استان کربلا، به مانند سایر استان های عراق ، خشونت و درگیری های متعددی را تجربه کرده اندکه نظیر  بغداد و الانباررخ نداده بود . این استان اگر چه هرچند مرکز بسیاری حملات بشمار می رفت ، اما بدلیل ماهیت مذهبی آن ، بمباران ها و جنگ‌های سنگین شهری به مانند فلوجه، موصول رمادی و نجف را تجربه ننموده بود . البته در این میان حوادث نابهنجاری  نظیر  قتل عام عاشورا در سال ۲۰۰۴ که منجر به کشته شدن بیش از 150 نفر شد(توسط نیروهای القاعده و شورشیان ) نیز بوقوع پیوست . بدین ترتیب تا قبل از ۲۰ ژانویه، تنها ۳۳ نیروی ائتلاف در استان کربلا کشته شدند که حدود ۱ درصد از کل نیروهای مستقر را شامل می شد . روند حمله: حمله توسط ۹ تا ۱۲ شبه نظامی که ملبس به یونیفرم نیروهای ارتش ایالات متحده بوده و سواربر دو جی‌ام‌سی سوبوربان مشکی(همانند خودروهای نظامی امریکا)، و مسلح به تسلیحات  امریکایی ،صورت گرفت. البته این گفته ها توسط نیروهای امریکایی رد شده است. به گفته‌ی یک مسئول عراقی، شبه نظامیان توسط یک شخص با موهای بلوند ، هدایت می شدند  و حمله نیز در زمانی صورت گرفت که نیروهای امریکایی در حال اماده سازی برای ترک محل بودند. براساس گزارشات منتشر شده ،  حمله در زمانی صورت گرفت که در حدود ۳۰ نیروی امریکایی در ساختمان حضور داشتند. بعد از عبور از  حدود  مقر ۳ ایست و بازرسی که توسط نیروهای عراقی برقرار شده بود، شبه نظامیان ،5 خودروهای خود مقابل ساختمان      Provisional Joint Coordination Center یا  (مرکز هماهنگی مشترک استان کربلا ) موقف نمودند . سپس به دو گروه تقسیم شدند. گروه نخست  در مقابل و گروه دوم پشت ساختمان مستقر شده و به شکل ناگهانی در  ابتدا از دو بمب دست‌ساز برای از بین بردن دو خودروی پارک شده در بیرون استفاده کردند. سپس با استفاده از نارنجک ،دو نظامی  حاضر در اتاقی که به عنوان سربازخانه یا استراحتگاه مورد استفاده قرار میگرفت را از کار انداختند .  به محض گیر افتادن سربازان عادی ، دو افسر امریکایی ، ستوان یکم جیکوب نوئل فریتز و سروان برایان اسکات فریمن را بازداشت کردند. همچنین براثر تیراندازی های مکرر ،دو سرباز دیگر را در یک هاموی در ورودی مرکز بیرون کشیده و به اسارت در آوردند. بر  اثر انفجار نارنجک یک سرباز کشته و سه نفر دیگر به شدت زخمی شده و سه خودروی امریکایی نیز اسیب دیدند. از انجایی که شبه نظامیان  فقط امریکایی ها را هدف گرفته بودند، هیچ افسر یا سرباز عراقی در جریان این حمله اسیب ندید. نهایتا در ساعت ۱۸۰۰، شبه نظامیان مهاجم ، حمله را پایان دادند و با اسرای خود ، ساختمان را به سمت استان  شرقی، "استان بابل "ترک نمودند . کمی پس از عبور از رود فرات، مهاجمان  که اینک ، توسط بالگردها تعقیب میشدند، ۴ گروگان موجود ار بلافاصله هدف آتش قرار داده  و لباس‌ها ، خودروها ، تسلیحات  و تجهیزات رها کردند. بعدها ۳ سرباز آمریکایی در حالی که آثار زخم های ناشی از شلیکهای مستقیم در سینه شان دیده می شد ،توسط پلیس عراق در" بو‌الوان " (روستایی نزدیک به محویل) پیدا شدند. براساس شواهد ، آنها قبلاً به شکل صحرایی و با عجله اعدام شده بودند ، چرا که  دوتای انها در حالی که با دستبند به هم متصل بودند در پشت یکی از SUV ها و دیگری بر روی زمین پیدا شده  و اگر چه چهارمی با وجود اصابت  گلوله به  سرش، زنده مانده بوداما قبل از اعزام به بیمارستان در میانه مسیر کشته شد . در همان روز ، ارتش امریکا اعلام نمود که ۵ نظامی نز در حین دفع حمله کشته شدند، اما گزارش های تکمیلی شامل جزئیات حمله و گروگان گرفته شدن ۴ سرباز، تا یک هفته‌ی بعد اعلام نشدند. با این حال ، چهار نفر متهم به دست داشتن در عملیات در ۲۲ ژانویه توسط نیروهای امریکایی و عراقی دستگیر شدند و مغز متفکر عملیات،"اظهر الدومایی" بعدها در ۱۸ می توسط نیروهای امریکای کشته شد.      تایم لاین حمله:  ساعت 1300 بعدازظهر، نیروی عراقی با لباس عجیب بنفش رنگ وارد میشود. ظاهرا این نیروها  محافظ فرمانده‌ی ارشد پلیس بغداد هستند که جهت بحث در خصوص تامین امنیت دهه‌عاشورا امده، به این مقر مراجعه نموده بودند . ساعت 0515 بعد از ظهر، سروان  برایان فریمن و ستوان جیکوب فریز در اتاقشان در طبقه اول ساختمان مرکز مشترک(JCC) دیده می‌شوند. این اخرین باریست که انها را کسی زنده می‌بیند! ساعت 0545 بعد‌از‌ظهر، فرمانده‌ ایست‌و‌بازرسی عراقی در بیرون ساختمان مرکز،‌ در خصوص ۸ شورلوت سوبوربان با سرنشینان مسلح که لوله سلاح هایشان  از شیشه‌هایشان بیرون است به فرماندهی حاضر در داخل ساختمان بی‌سیم میزند. ساعت 0600، ۷ تا از خودرو ها به اولین گیت محوطه می‌رسند. افرادی که در خودرو ها هستند، لباس و اسلحه‌های امریکایی دارند و به زبان انگلیسی به نیروهای عراقی دستور می‌دهند. افراد از خودرو‌ها به بیرون امده و نیروهای گیت(ایست‌وبازرسی) را خلع سلاح میکنند. گیت دوم نیز به همین صورت خلع سلاح شده تحت کنترل قرار میگیرد. ساعت 0605 چهار تا شش تا خودرو ، وارد محوطه می‌شوند. عده‌ای از سربازان عراقی بازداشت شده و باقی انها فرار میکنند. ۵ نفر از خودروی اول با سرباز شاول فالتر و جاناتان چیسیم در هامویشان صحبت‌میکنند . ظاهراً اعتماد به این گروه ناشناس آنقدر بالاست که  فالتر از خودرو پیاده می‌شود تا بیشتر صحبت کند! چند ثانیه‌بعد،  باقی افراد نیز رد می‌شوند و اخرین نفر بر‌میگردد و با تپانچه‌اش به پشت سر فالتر شلیک میکند! نیرویی دیگر به چیسیم شلیک میکند. هردوی انها زنده‌می‌مانند و توسط حمله کنندگان به اسارت گرفته می‌شوند. 0605 بعد از ظهر، حمله کنندگان وارد ساختمان مرکز می‌شوند، مستقیم وارد دومین در از سمت راست، اتاق مخابرات می‌شوند. ۵ سرباز داخل اتاق‌اند که یکی از انها سعی میکند مانع ورود شود. یکی از حمله کنندگان لوله اسلحه را بین در قرار می‌دهد تا با اهرم کردنش در را باز کند، چند تیر هم شلیک میکند و یک نارنجک دستی کوچک ( ظاهراً فلاش بنگ ) به داخل اتاق پرتاب میکند. سرباز جاناتان میلیکان خودش را روی نارنجک می‌اندازد و با انفجار ان، جانش را از دست می‌دهد. سایر سربازان حاضر در اتاق، همچنان مقاومت میکنند تا حمله کنندگان وارد اتاق نشوند. اتاق کناری شامل فریمن و فریتز مورد حمله قرار گرفته و انها به گروگان گرفته شده اند. 0610 تا 0630 حمله کنندگان دو هاموی پارک شده را در حین خروج از ساختمان منفجر میکنند نیروهای نظامی حاضر در اطراف ساختمان، با خیال اینکه به انها حمله شده صورتبندی دفاعی می‌گیرند. نیرویی که لباس بنفش پوشیده‌بود، نارنجک یا بمب‌دست‌سازی را به سمت انها پرتاب میکند. حمله کنندگان بین دود و گرد و خاک فرار نموده و پس از خروج از موقعیت ، بیشتر انها به سمت شهر حیلاه در شرق فرار میکنند. ارتباطات مرکزی، شامل خط تلفن امن بین کربلا و حیلاه از کار افتاده است. نهایتا نیروهای امریکایی از طریق تلفن ماهواره‌ای شرایط را اطلاع می‌دهند. فرار: 0730 بعد‌از‌ظهر: ۵ خودروی شاسی بلند با سرعت بسیار بالا از ایست و بازرسی شمالی ماهاویل عبور می‌کنند 0800 بعد‌از‌ظهر: پلیس عراق، در پایان یک راه بن‌بست ۵ خودروی شاسی‌بلند را پیدا میکند. یکی از خودروها بمبگذاری شده، پس انها عقب می‌کشند و بررسی بیشتر را به عهده‌ی امریکایی میگذارند. 0837 تیم واکنش سریع شهر حیلاه، ارتش عراق و نیروهای اطلاعاتی به خودروهای رها شده می‌رسند. بمب ها را خنثی می‌کنند و دو افسر امریکایی دستبند خورده به هم را پیدا میکنند. فریمن تنها کسی‌است که جان سالم به در برده... او را به بیمارستان می‌رسانند ولی در انجا جانش را از دست می‌دهد. چه کسانی کشته شدند: تعداد دقیق کشته ها در دسترس نیست! اما این ۵ نفر قطعا کشته شده‌اند:   کاپتان برایان فریمن، ۳۱ ساله. گردان ۴۱ ام کمک های مردمی، ویتهال اوهایو   لوتنت جیکوب فریتز، ۲۵ ساله. گردان دوم، دسته ۳۷۷ ام چترباز ادوات، فورت ریچاردسون الاسکا.   سرباز سوم شاون فالتر۲۵ ساله. گردان دوم دسته ۲۷۷ام چتر باز ادوات، فورت ریچاردسون.   اسپشلیست(سرباز دوم محترمانه خودمون تقریبا!) جاناتن چیسیم، ۲۲ ساله. گردان دوم دسته ۲۷۷ام چتر باز ادوات، فورت ریچاردسون.   سرباز سوم جاناتان میلیکان، ۲۰ ساله. گردان دوم دسته ۲۷۷ام چتر باز ادوات، فورت ریچاردسون. مدال نقره برای شجاعت دریافت کرد. او جان ۴ سرباز دیگر در اتاق مخابرات را نجات داد.   منابع: ویکی‌پدیا گزارش ارتش امریکا از تلفات anchorage daily news archive photos mcclatchy newspapers U.S army investigation   ترجمه و اماده سازی: Senaps ویرایش و اماده سازی جهت میلیتاری: MR9
  5.   خوب بسته به اینکه مهاجمین کی بودن، اهدافشون ممکنه متفاوت باشه... ولی شخصا فکر میکنم دلیل اینکه گروهی مثل عصائب چنین حمله‌ای اجرا کرده باشه، به احتمال قوی میتونه بازداشت نیروهای ایرانی و شکنجه‌ٔ اونها و تلاش برای دستگیری عزیزجعفری و امثالهم باشه...(دلیل خیلی پرت!)...   به هر صورت، به رخ کشیدن توان اطلاعاتی و امنیتی بیشتر میخوره...( اینها از داخل نیرو داشتن و میتونستن بدون اون همه تشکیلات شامل ماشین و لباس و زبان و اسلحه و عینک و اینا برن داخل کارشون رو بکنن... ولی مشخصا خواستن نشون بدن که میتونن هر کاری بکنن و مثلا فردا ممکنه سر از گرین زون در بغداد در بیارن با همین تیپ و قیافه و تجهیزات...)   این درگیری ها بعد از درگیری های خونین کربلا هستش که نیاز بود پیغامی واضح به بسیاری گروه‌ها از شیعه و  ارتش و امریکا و PMC ها و اهل سنت و .... داده بشه مبنی بر اینکه کی قوی تره و بهتر میتونه چنین عملیات هایی بزنه!
  6.   نظر کلی ارتش امریکا، این هست که عصائب اهل الحق و با پشتیبانی ایران عملیات رو اجرا کرده... (من متن رو بخشیش رو از روی کتابچه تحقیقات این عملیات که ارتش انجام داده و تحویل کنگره داده در اوردم!)... متاسفانه در نوشتار رد شده، ولی مشخصا ارتش امریکا عصائب رو مسئول این عملیات میدونه...   عصائب همین الان هم زیاد از این دست عملیات ها میزنه که لباس طرف رو مقابل رو می‌پوشه و میره تو شیکمشون و دیگری داعش هست که اون سالها شاید مثل امروز تشکیلات نداشته و هسته‌های ترورش اماده نبودن.... مخصوصا عملیات در کربلا که جولانگاه گروه‌های شیعی هستش... همکاری پلیس عراق و بادگیاردهای پلیس کربلا با اینها، همه و همه نشان از همکاری گسترده! نیروهای نظامی کربلا داره که مشخصا با نیروهای نظامی اهل سنت این همکاری ها صورت نمی‌گیره... شخصا فکر میکنم(فقط فکر میکنم!) که کاملا منطقیه که ما هم این عملیات رو مسئولش رو عصائب بدونیم...   ضمن اینکه یکی از مستشار های حزب‌الله در عراق رو هم بعدها دستگیر کردن، که اعتراف کرد به این قضیه که عملیات رو حزب‌الله عراق انجام داده...
  7.     بله قبلا داشتیم، ولی فاقد عکس و اطلاعات تایم لاین و غیره و ذلک بودش... مشخصا نقشه محل مورد حمله قرار گرفته...
  8.     میانه رو ها هم مجبورن بدن دست رئیس جمهور بعدی سوریه! :)
  9. اولا منبع خبر، فارس هست بنابراین by my book این خبر اصلا ارزش نداره!! بعدا شاید رفتم متن اصلی صحبت های کری رو خوندم... لحن صحبتا قدری شبیه هستش...   مسئله اینه که این وسط اجباری در کار نیست!! گفته بشار اسد بگه من شرکت نمی‌کم! این درخواسته و اجبار نیست!! :) بشار اسد میتونه باز شرکت کنه و اگر در این انتخابات که زیر نظر سازمان ملل هست، برنده بشه، هیچکس هیچ کاری نمی‌تونه بکنه و یا دیگه بشار اسد و روسیه و ایران ادامه دهنده جنگ نیستن!! :)   همونجور که عرض کردم، هدف بشار اسد از پس گرفتن مناطق اینه که به کنترل دولت سوریه در بیان! این توافق عملا اونها رو به بشار داد!! در جریان این اتش بس میتونن با خیال راحت تمرکز کنن روی شخم زدن شهرها و مناطق تحت تصرف داعش و النصره و به صورت گسترده اشتباهی مناطقی که میکس دست گروه‌های تروریستی و گروه‌های میانه رو هست رو بزنن... همونطور که در بالا عرض کردم، روند بر هم زدن اتش بس بسیار پیچیده و طولانی هست!! به طوری که شما امروز بهت حمله میشه، اخر هفته بعد این حق بهت داده میشه که بتونی شلیک کنی به سمت اونا! :) بنابراین اشتباهی زدن الان بهترین کاره...   بازپس گیری مناطق تحت سلطه داعش الان بهترین کاره و باید روش تمرکز بشه و در کنارش، همونطور که عرض شد هر سوریی که ممکنه به بشار رای بده برگردونیم سوریه که رای بده به بشار... یا جایگزینی برای بشار پیدا کنیم که همین شرایط رو برامون نگه داره...   صحبت های کری، اجباری نیستن! نگران نباشید... توافق توافقیه که همه چیز رو میندازه تو سبد انتخابات! تمرکز الان باید روی اون انتخابات باشه و بس!! ۱۸ ماه دیگه، رئیس جمهور امریکا احتمال بسیار قوی ترامپه و درگیر قضایای خودش هست!! بنابراین ما میتونیم حسابی کار کنیم توی این فرصت... ترامپ نباشه، هر کسی باشه ۱۸ ماه دیگه از الان، درگیر مسائل دیگه‌ای هست! :)
  10. من وقت گذاشتم متن توافق رو خوندم.... دو طرف، شامل تمام گروه‌ها اجبارا باید یا به روسیه یا به امریکا موضعشون رو بگن... هر کسی، هر زمینی الان دستشه رو باید نگه داره و از اسلحه استفاده نکنه... هیچ گروهی حق حمله به دیگری رو نداره،  و در صورت مورد حمله واقع شدن، حق عکس‌العمل هم نداره و باید روسیه یا امریکا رو در جریان بذاره و کشوری که مطلع شده به دیگری اطلاع بده جریان رو و عمل بکنه...   گروه‌های حقوق بشری باید سریعا وارد کل مناطق بشن و کمک های مردمی رو به دست کل مردم در کل منطقه برسونن...   گروه‌های داعش، النصره و سایر گروه‌های سازمان ملل( که معلوم نیست کیا هستن!!) شامل این اتش بس نیستن... ضمن اینکه، طرفین باید اعلام بکنن یا به روسیه یا به امریکا که این قرارداد رو می‌پذیرن، در صورتی هم که نپذیرن، میرن کنار داعش و النصره...(حمله بهشون کاملا ازاده!!)...   ضمن اینکه، مفاد رزولوشن ۲۲۵۴ باید اجرا بشه... چکیده‌ٔ ۲۲۵۴ ظاهرا این هستش که ۱۸ ماه بعد از برقراری این اتش بس، باید انتخاباتی ازاد و با نظارت سازمان ملل توسط دولت سوریه برگذار بشه... و نتیجه از نظر همه اوکی باشه اجبارا...   بر این اساس، به نظرم الان بهترین کار این هستش که بشار اسد رو تا حد ممکن رایش رو ببریم بالا!! :))) سوری هایی که تو دست و بال خودمونن، زخمی، ناقص! و هر شکل دیگه باید سرپا بشن و رای بدن... تا نهایتا جریانی سرکار بیاد که و سرکار بمونه که نزدیک به ما باشه...   در کل به نظرم خوبه! :) عملا جنگ رو تموم میکنه و خاک سوریه رو یکپارچه نگه میداره... البته من رزولوشن ۲۲۵۴ رو کامل نخوندم ولی همونطور که عرض کردم، مفاد کلیش همون بحث انتخابات بودش....   منبع من برای این توافق هم دفتر وزارت خارجه امریکا و متن منتشر شده اونها هستش...
  11.     دقیقا مشکلمون اینه که ترامپ بیزنس منه!! این بابا شدید انتقاد کرد که پولامون ازاد شده چرا از بوئینگ خرید نکردیم و رفتیم سراغ اروپایی ها!!! این بابا مصداق بارز دیگی که برای من نجوشه هست!!! برای بیزنس من، فقط یک چیز و فقط یک چیز اهمیت داره و اون پول هست!!!! عکس رو گذاشتم، بین کل کاندید هایی که این اواخر بودن، کمتر از همه هزینه کرده.... فقط ۱۴ میلیون دلار.... در صورتی که دیگران حدود ۳۰ میلیون دلار هزینه کردن میانگین!!!   این بابا اصلا شوخی نداره....   هیلاری کلینتون هم سیاستمدار قدریه!! خیلی سریع بقیه رو اوت کرد و واقعا توانمنده اصلا فرض نگیرید که کسی نیست.... این دموکرات ها خیلی بد بازی میکنن... خیلی بد! بین این دوتا، هیچکدوم به سود ما نیست!! جفتشون حتی بد و بدتر هم نیستن و فقط بدتر هستن...
  12. چند مسئله جالب هست.... یکی اینکه در حالی که کلینتون ۵۰۰ دلیگیت داره، کل جمهوری خواه‌ها روی هم رفته ۱۰۰ دلیگیت ندارن!!( تعداد ایالاتشون هم برابره...) حالا، من الان حسش نیست برم بررسی کنم ببینم این ایالت هایی که ترامپ توش برنده شده، چند الکترال ووت دارن و مال کلینتون چند تا...   دوم اینکه، سندرز از همین الان اوت شده به نظر میرسه و حتی اگر بخواد ادامه بده، خیلی خیلی باید تلاش بکنه!! تعداد دلیگیت ها یا رای دهنده‌های کلینتون تقریبا ۵-۶ برابر سندرزه...   سوم اینکه عصر با دوستان صحبت میکردیم، به این نتیجه رسیدیم که سندرز و ترامپ اگر بیوفتن، احتمالا سندرز وسط مناظره سکته کنه!!! ترامپ حوصله این چیزا رو نداره قشنگ میزنه تو برجک طرف!!‌فک نکنم کلینتون هم شانس زیادی داشته باشه براش! :)))     به نظرم، با توجه به اینکه بدجوری نزدیکن به هم روبیو و کروز، احتمالا با اوت شدن کایسچ و دکتر کارسن در نوادا، رای هاشون برای یکی از دو طرف بشکنه... باز من شخصا فکر میکنم که روبیو تو شرق بوده ولی تد کروز در جنوب - جنوب غرب گاورنر بوده و ممکنه نوادا رو با خودش داشته باشه! :))) حالا دوستانی هستن که فکر میکنن ممکنه رای ها برای روبیو بشکنه...
  13.   توی اون برنامه‌ی اول مناظره‌هاشون، اولین سوالی که مجری فاکس پرسید این بود که کدومتون اگر رای نیارید و کاندید حزب نشید، کنار نمی‌رید که فقط ترامپ دستش رو بالا برد و گفت من در هر صورت می‌مونم...   مسئله اینه که ترامپ مناظره کردنش جوریه که نباید باهاش درگیر بشی!! مثلا به بنده خدا که از کنتاکی بود، گیر داد که تو قیافه و موهات اینجوریه :|  بحثشون بالا گرفت تا جایی که جب بوش خودزنی کرد و گفت اره مثلا منم موقع دانشجویی ماریجوانا میزدم! :|   یا تد کروز خواست تکسن بازی در بیاره و یه ضرب‌المثل نیویورکی بگه و گفت همه‌ٔ نیویورکی ها این رو بلدن! که مجری سی‌ان‌ان زد تو ذوقش و گفت من نیویورکیم و معنی این ضرب‌المثل رو نمی‌دونم!! بعدم ترامپ زد تو دهنش که عاره تو نبودی ولی ۹۱۱ من بودم و مردم مقاومت کردن و وایسادن و اینا.... قشنگ بعدش تد کروز قیافش معلوم بود که ضایع شده که چرا اصلا این حرفا رو زده... (در مورد خواسته ها و مسائل مهم برا مردم نیویورک تیکه انداخت!)...   کلا، اینا میخواستن رسمی مناظره کنن!! یکی سوال بپرسه و یکی جواب بده و هرکسی اسمش برده شد جواب بده، ولی ترامپ جوری خرابشون کرد که همش میومدن دسته جمعی دفاع میکردن!!!! یکی مثل بوش، بارها و بارها گفت همه‌ٔ مایی که اینجایم فلان کار رو بلدیم ولی ترامپ بلد نیست!! در مقابل ترامپ میزد تو دهنش و ضایعش میکرد!!!!   اگر دقت کرده باشی، این اواخر دیگه نه تد کروز و نه جب‌بوش جرات نداشتن به پر و پای ترامپ بپیچن!! چون میدونن ترامپ کاندیدی نیست که کسی بخواد باهاش مناظره کنه یا دهن به دهن بشه!! اساسا اشتباه ترین کار هم همینه!! باید به ترامپ که میرسی، سریعا خودت رو به موش مردگی بزنی!!!!   طرف بدون شرکت تو مناظره ایووا، دوم شد!! باید خیلی زودتر حواسشون رو براش جمع میکردن...   میخوام بگم که درسته ترامپ از بدنه جمهوری خواه نیست...ولی خیلی هاشون رو خراب کرد!! خیلی مستقیم تو صورت خیلی هاشون گفت من تو رو خریدم!! من بهت پول دادم فلان کار رو انجام بدی!! کار به جایی کشید که جب بوش با خوشحالی می‌پرید و میگفت تو به من پیشنهاد دادی ولی من قبول نکردم به من پیشنهاد دادی ولی من قبول نکردم!! که بعدم جواب گرفت او.... ای باوت یو تو!! اونم با اون قیافه باد کرده ترامت که او میگه!!   و این خراب کردنه، تمام شانس طرف رو از بین می‌بره و مجبور میشه بره کنار... نهایتا جمهوری خواه‌ها دارن هم رو قربونی میکنن که یکی دیگه در مقابل ترامپ قرار بگیره و رایش نشکنه!! به نظرم، رای گیری بعدی همه کنار برن و نهایتا فقط ترامپ و یکی دیگه بمونه( با این وضعیت تد کروز... اگر نه مارکو...) من شخصا دوست دارم یه تگزاسی بمونه!! باید ببینیم تو غرب چیکار میکنن... شاید به قول شما جب بوش شانس بیشتری داشت، ولی زیاد محکم نبود... لطیف بود یه جورایی... خیلی راحت قرمز میشد و ترامپ راحت میرفت رو نروش... بنده خدا این همه هزینه کرده، این همه از ۲۰۱۴ زحمت کشیده بود و لااقل رو کاغذ شانس اول باید می‌بود ولی خود جمهوری خواه‌ها سکه‌ٔ یه پولش کردن....   چقدر که کلیپ های تبلیغاتیش رو مسخره کردن جمهوری خواه ها...   الان که نیگاه میکردم، می‌بینم بیشتر از همه مارکو روبیو خیلی حمایت شده...
  14. پسر به ایووا امید داشتم و فک میکردم تد کروز بیاد بالا، ولی به نظرم هرچه سریعتر همه‌ٔ جمهوری خواه‌ها باید برن کنار که رای کروز رو خراب نکنن .   هزینه های انجام شده برای ستاد های انتخاباتی اقایون!! جب بوش...  اول....(۸۴ میلیون دلار) دکتر کارسون دوم!!( 61 میلیون دلار!) مارکو روبیو که من بعد از بوش و تدکروز از این خوشم میومد!!‌( ۴۰ ملیون دلار:| ) تد کروز ۳۹ ملیون دلار:| ترامپ ۱۴ ملیون دلار!   برام جالبه که ترامپ، واقعا کم هزینه کرده... الحق که بیزنس منه این بابا! :| http://uupload.ir/files/dri9_capture_image.png
  15. senaps

    عملیات خشم خدا

    خیر در مجموع منظورم هست...  برای عموم مخاطبین، شاید فیلم مونیخ ایجاد پیش زمینه کرده باشه که در این فیلم، یکی از این گروه‌ها شاهد تلفات گسترده در نیروهاش هست!!! چقدر واقعی بود و عملیات ترور این نیروها رو چه کسی انجام داد؟! 
  16. senaps

    عملیات خشم خدا

    در خصوص کشته‌های اسرائيل در جریان این عملیات، اطلاعاتی در دست هست؟ موضع دولت لبنان بعد از عملیات نیروهای اسرائيلی در خاکشون چی بود؟
  17. [center][color=#006400][b]بسم الله الرحمن رحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم[/b][/color][/center] سلام.... تاپیک قبلیی که من زدم و ترکوند، تاپیک کشته شدن امریکایی های نیوی سیل در عملیات بالهای سرخ بود که طی یک روز، 600 بازدید داشت و وحشتناک ازش استقبال شد(از لحاظ بیننده!).... انتظار ندارم که این یکی مثل اون بشه، ولی این یکی حتی از اون هم باحال تره! پس امیدوارم مخاطبان تاپیک خوششون بیاد... ----------------------- جنگ تقریبا داشت تموم میشد و اکثر نیروهای طالبان، گیر افتاده بودن از هم پاشیده بودن و سازماندهی اولیه‌شون نابود شده بود... دیگه از طالبان چیزی جز دسته های چندین و چند نفره تا چندصد نفره که در کوه ها قایم شده بودن چیزی نمونده بود... روز 25 دسمبر 2001، یه عده‌ی 400 نفره‌ی طالب ها، تصمیم به تسلیم شدن گرفتن... البته تسلیم به نیروهای ائتلاف شمالی افغانستان که توسط ژنرال عبدالرشید دوستم اداره میشد... پس از چند ساعت مذاکره با سران این گروه 400 نفره، همه اسلحه هاشون روتحویل دادن و بدون اینکه بدونن ماجرا چیه، رفتن خونشون....(ولشون کردن برن!) ولی یه عده‌ی 150-200 نفره‌ی این افراد، سوار کامیون هایی شدن و به محلی عجیب غریب برده شدن... [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/afgh22.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_afgh22.JPG[/IMG][/url][/center] [center][size=2]فرماندهان طالب که از نیروهاشون میخوان به خاطر قران، و به اسم قران اسلحه‌هاشون رو تحویل بدن! [/size][/center] [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/tali5.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_tali5.JPG[/IMG][/url][/center] [center][size=2]یکی از طالب های تسلیم شده که هنوز خبر نداره تسلیم شدن و فکر میکنه برای انجام یه عملیات دیگه اومده اینجا! [/size][/center] قلعه جنگی، قلعه‌ای بود که ژنرال دوستم برای خودش انتخاب کرده بود... یه سازه‌ي خارق‌العاده با دو ساختمون اصلی در دو طرف، و یه جاده‌ی 160 متری که این دو ساختمون در مقابل هم رو وصل میکرد و البته، این قلعه، از وسط توسط دیواری قطع میشد که درست در کنار جاده‌ی داخلی باز میشد و دو ساختمون انبار اسلحه ها و خوابگاه در اونجا بودن... تنها در قلعه در سمت شرقی بود و دیوار های اطراف به شدت بلند (حدود 3 متر)... ساختمون سفید رنگ، دفتر فرماندهی ژنرال و ساختمون صورتی رنگ، یه ساختمون برای نیروهای کادر با یه بانکر قوی در زیرش بود برای محافظت از حملات توپخانه‌ای و بمباران ها... [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/dostam.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_dostam.JPG[/IMG][/url][/center] [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/qalq2.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_qalq2.JPG[/IMG][/url][/center] [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/qala.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_qala.JPG[/IMG][/url][/center] طالب هایی که به قلعه جنگی اورده شدن، در یک چیز مشترک بودن: خارجی بودن!!! اره... ژنرال دوستم، کل افغانی های عضو طالبان رو خلع سلاح کرده، به خونش فرستاد و خارجی های عضو طالبان رو پیش خود نگه داشت.... در لحظه‌ی خروج نیروهای طالب از کامیون ها، یکی از اونا با نارنجکی که تحویل نداده بود، خودکشی میکنه و یه افسر ائتلاف شمالی افغانستان رو هم میکشه... [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/tali2.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_tali2.JPG[/IMG][/url][/center] نیرو های طالب به ساختمون صورتی رنگ برده شده، بعد از اون اسلحه هاشون هم به انبار اسلحه برده میشه.... طالب ها که هنوز نمی‌دونن داستان چیه ولی صدای تنها ماشین وارد شده به قلعه رو می‌شنون... دو افسر اطلاعاتی عملیاتی امریکایی به نام‌های مایک اسپایک و افسر دیو! (agent dave) وارد میشن... [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/tysandspan.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_tysandspan.JPG[/IMG][/url][/center] [center][size=2]افسر دیو سمت چپ و مایک اسپایک سمت راست! [/size][/center] [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/tali2.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_tali2.JPG[/IMG][/url][/center] [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/tali1.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_tali1.JPG[/IMG][/url][/center] صندوق ماشین، پره از تسلیحات و پولی که CIA‌به ژنرال دوستم داده در مقابل تحویل دادن طالب های خارجی... CIA میخواد با بازجویی از این افراد، در خصوص القائده و بن‌لادن اطلاعاتی پیدا بکنه... اما پس از چند ساعت بازجویی از نیروهای طالب، کسی حرفی نمی‌زنه... مایک اسپایک یه لاغر مردنی با قیافه‌ی ضایع! رو بهش مشکوک میشه و میبرتش برا بازجویی که متوجه لهجه‌ی امریکایی طرف میشه! یعنی میشه یه امریکایی هم با طالبان باشه؟ [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/tali3.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_tali3.JPG[/IMG][/url][/center] [center][size=2]اسپایک در حال بازجویی یارو امریکایی! [/size][/center] در حال بازجویی از اون بابا که جیک هم نمیزنه و چیزی بروز نمیده، سر و صدا و فریاد به پا میشه که باعث میشه سایر طالب‌هایی که هنوز از ساختمون صورتی رنگ برا بازجویی بیرون اورده نشدن، قاطی بکنن و نارنجک‌هایی که قایم کردن رو بکشن بیرون!! بعضی هاشون حتی کلاشینکفشون رو هم قایم کرده، با خودشون اوردن... بوووووووووووووووم.......... نارنجک اول منفجر میشه، در سلول مربوطه متلاشی شده، 10-20 نفر میریزن بیرون که سریعا باقی در های بانکر رو باز کرده و با درگیر شدن با نگهبان‌ها، اسلحه هاشون رو میگیرن... حمله‌ی این افراد به بیرون و قیچی کردن نگهبان های افغانی ائتلاف اونقدر سریع اتفاق می‌افته که مایک اسپایک و مامور دیو، خودشون رو تنها می‌بینن.... روایت ها مختلفه! بعضی ها میگن مایک اسپایک گلنگدن کلاشش رو کشید و تا اخرین گلوله رو حروم طالب ها کرد و بعد اسلحه‌ي کمریش رو کشید و تا اخرین گلوله‌ی اون رو هم شلیک کرد و باهاش طالب کشت و بعدش چاقوش رو کشید و تن به تن جنگید تا چند نفری کشتنش، بعضی ها هم میگن ایجنت دیو اونی بود که کلاشینکف کشید و به گلوله بست و بعد اسلحه‌ی کمریش رو هم تو بدن طالب ها خالی کرد.... به هر صورت، در اینکه کی با کلاش طالب ها رو قیچی کرد شک ها بسیاره، اما هر دو افسر، تمام گلوه‌های اسلحه‌های کمریشون رو شلیک کردن... وسط درگیری و نزدیک شدن طالب ها به دو افسر امریکایی و در گرفتن جنگ تن به تن، مامور دیو فرار میکنه! و مایک اسپایک که بازجو و شکنجه گر بوده! و ملت ازش دل پری داشتن، زیر دست و پا می‌مونه و اینجوری، میشه اولین امریکایی کشته شده... مامور دیو به سرعت خودش رو به ساختمون سفید میرسونه(160 متر دویدن) و وارد میشه.... این جریان فرار او، توسط دوربین خبرنگار المانی که اتفاقی خبرنگار بازی در اورده بود دیروز و با طالب‌ها اومده بود به قلعه ثبت شده... (کلیپش رو هم میذارم! خبرنگار المانی از دیو می‌پرسه که ماجرا چیه و چی شده و اینا و در نهایت، متوجه میشه که عمو دیو اسلحه داره، اما گلوله نداره!! همچنین متوجه میشن که رفقای طالب، راهشون به اسلحه خونه رو هم پیدا کردن و تا تونستن، کلاش، نارنجک(عشقشون!) خمپاره انداز! و ار‌پی‌جی7!! پیدا کردن... تنها ماشین قلعه منفجر میشه و همه گیر افتادن.... عمو دیو در حال فرار، واسیل مخابراتیش رو بعضی هاش رو جا گذاشته، بعضی هاش که همراهش بودن خراب شدن و دستگاه‌هایی که تو ساختمون سفید بودن به درد نمی‌خورن...!!! خبرنگار المانی تلفن ماهواره‌ایش رو میده به دیو تا تماس بگیره و پشتیبانی بگیره.... دیو در تماسش، تاکید میکنه که به هیچ عنوان حمله هوایی صورت نگیره! چون این پایین معلوم نیست کی به کیه... نیروهای افغانی ائتلاف شمالی، با طالب ها درگیرن تا اینکه واحد اول SAS میرسه... [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/sas1.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_sas1.JPG[/IMG][/url][/center] [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/sas2.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_sas2.JPG[/IMG][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/sas3.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_sas3.JPG[/IMG][/url][/center] جونور هایی که در بدو ورود، یه هدف یاب لیزری کار گذاشته، گرای اسلحه خونه رو میدن و تیربار به دست شروع میکنن هر موجود جنبده در تیررس رو کشتن!!... تلفات واقعا وحشتناکه و SAS ها بیشتر نیروهای ائتلاف رو کشتن تا طالب ها رو که اصولا هنوز جرات رد شدن از دیوار وسط رو ندارن!!... بووووووووووووووووم........... این انفجار، انفجار بمب JDAM لانچ شده(یا انداخته شده!) از هورنت امریکایی هستش که زمین خاکی رو زده!!!! بمب اشتباهی خورده به زمین و نه اسلحه خونه.... تلفات وحشتناکن بازم!!... کلی ادمایی که اونجا بودن، شامل خود امریکایی انگلیسی ها زخمی و کشته شدن!... خیلی سریع، نیروهای ویژه‌ی امریکایی و انگلیسی بیشتری به محل میرسن ولی فقط برخیشون(امریکایی ها) فرصت ورود پیدا میکنن.... [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ame1.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_ame1.JPG[/IMG][/url][/center] [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ame2.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_ame2.JPG[/IMG][/url][/center] [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ame3.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_ame3.JPG[/IMG][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ame4.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_ame4.JPG[/IMG][/url][/center] [center][size=2]نیروهای امریکایی از پنجم هوابرد(احتمالا!) که به محل اومدن، چندین بار از خبرنگار های المانی میخوان که دوربین رو خاموش کنن ولی با پاسخ اینجا امریکا نیست و شما حق ندارید به ما بگید چیکار کنیم مواجه میشن! [/size][/center] [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ame5.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_ame5.JPG[/IMG][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ame6.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_ame6.JPG[/IMG][/url][/center] [center][size=2]مامور دیو و فرمانده گروه اعزامی در حال صحبت با یکی از افغان های ائتلاف شمالی برای دادن مشخصات قلعه جهت انجام حمله! [/size][/center] [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ame7.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_ame7.JPG[/IMG][/url][/center] [center][b]ماشین های مروبط به امریکای های اعزام شده به محل! همینجوری که می‌بینید، با خودروی نظامی و سنگین نیومدن و با یه سری مینی بوس معمولی اومدن و خودشون هم هیچ جلیقه‌ی ضد گلوله‌ای ندارن![/b][/center] شب، حملات توپخانه‌ای بدون هدف در قلعه، برای ثابت نگه داشتن وضعیت و جلوگیری از حرکت طالب ها تا صبح ادامه پیدا میکنه... صبح، امریکایی ها خودشون رو می‌رسونن... تن.... ناینر..... فایو....فور.....دلتا.....زیرو... بمبی سنگین با هدف ساختمون سفید، پایگاه اصلی طالب ها که کلی توش مریض دارن شلیک میشه و همه قایم میشن که یه اتیش بازی خفن ببینن.... این بومه اصلا نمی‌گنجه ها!! یعنی واقعا نمی‌گنجه!!... همه همینجوری دارن هم رو نیگا میکنن! البته نیروهایی که بیرون هستن.... چند لحظه‌ی بعد بیسیم با صدای بریده بریده اعلام میکنه: man down man down.... JDAM دوم، دقیقا خورده رو سر امریکایی ها... ائتلافی ها، امریکایی ها و انگلیسی ها پخش زمین شدن... همه شل و پل و داغون..... طالب ها که چند روزیه دارن میجنگن و نخوابیدن و اب و غذا هم نداشتن، اماده‌ي اخرین حمله‌ي خودشون میشن... حمله‌ای سنگین و غافلگیر کننده.... همه‌ی نیروهای نظامی حواسشون به تلفات وحشتناک بمبارانه... دیو دوباره تماس رادیویی برقرار میکنه... یو وانا فایت؟ یو تینک یو کن پوش عه فاکینگ باتن اند وار ایز اور؟ یو هو تو کام داون، اند کیل ئم وان بای وان... یو هو تو لوک ات دیر ایز ئن کیل ئم...! تو میخوای بجنگی؟ فک کردی میتونه یه دگمه‌لعنتی رو فشار بدی و جنگ تموم بشه؟ تو باید بیای تو میدون و اونا رو یکی یکی بکشی، باید تو چششون نیگا کنی و بکشیشون... پیغام مامور دیو به همه‌ی نیروهای اطراف و فرمانده‌اش، واضح و مشخصه.... باید روبرو بجنگیم.... اما هیچ چیز اونجوری که تو میخوای نیست! هست؟؟؟ طالب ها حمله میکنن..... اونقدر سریع و قاطع و خشن حمله میکنن که ائتلافی ها فرار میکنن... حمله‌ی طالب ها به سمتیه که خبرنگار ها اونجان و ائتلافی ها ونه SAS های تیربار به دست که تقریبا بدون وقفه در حال قتل عام جنبنده های خودی و غیر خودی بودن!!!! (ادم حس میکنه انگار اونا فک کردن همه دشمن هستن و باید هرکی رو می‌بینن بکشن! ) ائتلافی ها فرار میکنن و خبرنگار ها رو تنها میذارن.... دو خبرنگار، دو فیلمبردار، و طالب هایی عصبانی و از جان گذشته که دارن تو زمین باز می‌دون که با خودشون چند نفر رو بکشن!!! مشخصا خبرنگار ها جیمز باند نیستن و اونا هم شروع میکنن به فرار به سمتی دیگه که در جنگل، یه لشکر قیچی شده رو پیدا میکنن!!.... ظاهرا از اثرات بمباران توپخانه‌ای دیشب و الطاف حضرات SAS، وسط جنگل نزدیک به 30-40 نفر که معلوم نیست کین کشته شدن... بدون ایجاد تغییری از اونجا فرار میکنن.... [center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/afgh1.JPG][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/thumb_afgh1.JPG[/IMG][/url][/center] طالب ها کار به جایی نمی‌برن و در نهایت، وقتی کاملا توسط نیروهای ویژه محاصره میشن (نیروی ویژه‌ی امریکایی که یگانش مشخص نیست! ولی احتملا پنجم هوابرد باشن!(دلایلش رو بعدا میگم تو قسمت بحث تاپیک!) تسلیم میشن... امریکایی های عصبانی، همه رو بدون خلع سلاح میبرن تو ساختمون سفید و اب رو روشون باز میکنن.... اب تا گردن طالب ها بالا میاد و در رو می‌بندن و میرن...!!!! حدود 300 افغانی کشته شدن، چندین افسر امریکایی و انگلیسی به شدت زخمی شدن... طالب ها با اسلحه‌های خیس، نارنجک های خراب شده و مهمات بی‌کاربرد، خسته و گشنه و تا گردن توی ابی که داره یخ میزنه، یکی پس از دیگری مقاومتشون تمام میشه و در اب 1.5 متری غرق میشن... تا اینکه بعد از 72 ساعت اطلاعات خواسته شده رو فریاد میزنن و بعد، امریکایی ها میارنشون بیرون.... یکیشون حالا دیگه بلبل شده.... دیو اون رو میشناسه.... همون یارو امریکاییه.... این همونه که سر بازجوییش این درگیری ها شروع شد! ... این بچه، اهل امریکاست و کالیفرنیا... در تنها صحبت‌هایی که باهاش همون لحظات خبرنگار المانی باهاش میکنه، میگه همه‌ي ما، هممون میدونستیم که اخرش قراره چی بشه ولی بازم اینکارو کردیم! (بیشتر بحثش همین درگیری قلعه جنگی بودش!)... در حالی این بابا به گذروندن 20 سال در زندان فدرال در کلیفرنیا محکوم شده که بقیه‌ی رفقاش، همه در گوانتانامو هستن... دوستان برای گالریم مشکلی پیش اومده، تا چند لحظه‌ی دیگه عکس‌ها و ویدیو ها اپلود شده در اختیارتون قرار خواهد گرفت.... شرمنده [url="http://www.aparat.com/v/uE9it"]ویدیو اول[/url]| [url="http://www.aparat.com/v/nNazG"]ویدیو دوم[/url]! منابع: [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Qala-i-Jangi"]ویکی‌پدیا[/url]| منابع جنگی| [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Johnny_Micheal_Spann"]مایک اسپن[/url]
  18.   اون نیروها پس از اتمام ماموریتشون از یمن خارج شدن و نیروهای جایگزین با سرعت بیشتر در حال پیشروی هستن ظاهرا! :)
  19. تصویری از تخریب و میزانش در اون زمان نیست؟
  20.   به نظرم مشکلمون با عراق، روشن نبودن جبهه هستش! یعنی کدوم جریان شیعی در اونجا رو باید حمایت بکنیم بیشتر.... فکر کنم سپاه بدر ساختار سیاسی بهتری داره و بهتره تمرکز اصلی روی این گروه و البته عصائب به عنوان مشت اهنین باشه!
  21. دوست عزیز، خوشبختانه یا بدبختانه تحقیقات من در مورد حضرات داعش، اگر اونها رو به ایران و سوریه بیشتر وصل نکنه، کمتر وصل نمیکنه... رهبران و اعضای اولیهٔ‌ داعش افرادی بودن که بر علیه حکومت های سعودی و اردن کار رو شروع کردن... داعش و النصره برای امثال عربستان و ترکیه، همون حماس برای خود ما هستن!! تا وقتی به دردت میخورن بهشون کمک میکنی و هر وقت به دردت نخوردن، از معادلاتت حذف میشن!! یادمون باشه احتمال اقامت! حضرات القائده در ایران خودمون و صد البته عبور و حرکت جنابان از ایران به عراق برای پیکار علیه باطل!!!! یادمون باشه که همین ۵-۶ سال پیش که سوریه جنگی نبود، همین حضرات وقتی کمین میزدن و امریکایی‌ها رو از پل ها اویزون میکردن در فلوجه و رمادی و رام‌الله و انبار و سایر مناطق، همین خود ما اونها رو مردم انقلابی عراق و دشمنان سلطه امریکا معرفی میکرد و فقط زمانی که علیه خودمون و به سمت خودمون اسلحه دست گرفتن، شدن تروریست تکفیری مورد حمایت عربستان و ترکیه و اسرائيل و امریکا و انگلیس و فرانسه و کانادا و المان و هوح.... خسته شدم!! باقی کشورها رو خودتون اضافه کنید تو سه نقطه! :) یادمون باشه که این حضرات النصره، قبل از حرکت های انقلابی از داخل سوریه و تحت نظر استخبارات سوریه حمایت میشدن بر علیه حکومت صدام و اردن و بعد هم اذیت کردن عراق جدید و امریکایی‌ها و صرفا بعد از درگیری ها علیه خود بشار اسد هم شدن و از نظر ما شدن تروریست تکفیری مورد حمایت عربستان و ترکیه و اسرائيل و امریکا و انگلیس و فرانسه و کانادا و المان و هوح.... خسته شدم!! باقی کشورها رو خودتون اضافه کنید تو سه نقطه! :) بنابراین بله! ممکنه عربستان و ترکیه به اینها کمک کرده باشه یا تسلیحشون کرده باشه یا هرچیز دیگه!! ولی ما هم کردیم در زمانی که به سود ما بودن!! عربستان و ترکیه کمک کردن تا وقتی به سود اونها بودن و حالا به سود هیچکس نیستن پس هیچکس بهشون کمک نمیکنه!! فقط میخواستم منطق دوستان رو متوجه جریان تکفیری سعودی ترکیه‌ای بکنم!! :) ضمن اینکه این حضرات میرن داخل سوریه، نیروها و مستشار های ما تازه می‌فهمن یه من ماست چقد کره داره و بعد میشینیم اصلاحات عمومی میکنیم!!!! تازه بعد از درگیر شدن مستقیم پاسدارهای ما با زرهی و نیروی هوایی عربستان و ترکیه هستش که می‌فهمیم رویای! پاک کردن اسرائيل از زمین یا درگیر شدن با امریکا در حقیقت چقدر قابل دست‌یابیه!! پر واضحه که من امیدوارم در چنین جنگی هم پیروز بشیم( البته با در نظر گرفتن المان میزان تلفات قطعا!) ولی خوب...
  22.   عاقا، مگه تا دیروز نمی‌گفتید که داعش مال همیناست؟؟؟؟؟ مگه خرن با نیروی خودشون بجنگن؟ میرن تو و به صورت نمادین شکستش میدن و شیرش میکنن به سمت جاهای دیگه!!   یا نه؟ دروغ گفتید که این داعش ساختهٔ خود عربستان و ترکیست؟
  23.   برخلاف تصور شما، تاو و اسلحه‌ٔ تک‌تیرانداز و سایر تجهیزات این نیروها که در تصاویر مشخصه که کم هم نیستن، باید توسط تیم مربوطه به محل برده بشه... شما باید در حالی که وسایل رو داری حمل میکنی از تو کوچه پس کوچه ها بدوی و از ساختمون ها و سوراخ سمبه ها وارد و خارج بشی... کوچیکترین حرکت اشتباه جای کل نیروهای خودی رو لو میده! ممکنه یه بچه ۱۴ ساله اونور ۱۰۰ متر دورتر وایساده باشه کلاش به دست و جنابی که قبضه تاو رو داره و بدون امادگی جسمانی تو کوچه قدم میزنه رو هدشات کنه و اون تیم رو زمین‌گیر!! ۵ مین زمین گیر شدن شما، یعنی رسیدن کل نیروهای حاضر در شهر به محل شما و بالارفتن تلفن احتمالی اونهم با سرعت تصاعدی...! :)   بنابراین اصلا شک نکنین که توی شهر وقتی درگیرید، دویدن با لااقل ۱۵ کیلو بار، طبیعی ترین و بدیهی ترین و حداقلی ترین مسئله هست... حالا، پیشنهاد میکنم از هزاران کلیپ! موجود تماشا کنین که چطوری افرادی که تو کوچه ها دارن می‌دون هرگز به مقصد نمی‌رسن!‌:) چه برسه به اینکه بخوان تو محلات قدم هم بزنن!!   شما بیست بار ماشه رو بچکونی انگشتت خسته میشی! بیخیال میشی و ماشه رو میگیری که کل خشاب خالی شه بری!! شما دوتا کوچه بدوی، گلوت احساس میکنی داره پر از خون میشه با ریه‌هات و پاهات سست میشه!! چشات شروع میکنه به نبض زدن و شخصی در ۱۰ متری رو با استتار حداقلی یا اختفای مناسب حتی نمی‌تونی تشخیص بدی!! حتی ممکنه گم بشی که کم پیش نیومده نیروها گم بشن و نهایتا شکار...   هر نیروی نظامی، حتی توی بسیج بیشتر از تیراندازی روی امادگی جسمانی و پیاده روی و دویدن و امثالهم تمرکز داره!!(شنا و بارفیکس و امثالهم)... فک میکنید این کار رو برا اذیت کردن و اذار دادن سربازا میکنن؟
  24. با سلام.... من مشخصا تجربه‌ٔ جنگی ندارم و صرفا بر اساس دیده‌ها، مطالبی که از اموزش‌های نیروهای غربی یاد گرفتم و تجربه‌ی استفاده از بازی/شبیه ساز ارما یاد گرفتم رو خدمت دوستان عرض میکنم...   تمیز کردن اسلحه یا اسلحه‌ها، از نون شب واجب تره!! اول اسلحه تمیز بشه، بعد غذا خورده بشه... یعنی در این حد! :) اسلحه‌ای که وسط درگیری گیر بکنه، همون یه ثانیه گیرکردنش و استرسی که وارد میکنه ممکنه باعث بشه کاربر کشته بشه... قطعا موقع خشاب گذاری مواظب باشن گوله خاک و اینا همراش نباشع... این مورد خیلی مهمه... من شخصا این مورد رو تجربه کردم که گلوله ها خیلی راحت لود میشن تو خشاب، ولی موقع شلیک به هیچ عنوان توسط اسلحه تو جون لوله نمی‌رن و به اصطلاح گیر میکنن... شما ممکنه مجبور بشی انگشت رو بکنی داخل و گوله رو بکشی بالا یا کلا خشاب رو در بیاری و گلوله رو در بیاری و دوباره خشاب گذاری کنی... بنابراین گلوله گذاری در خشاب با دقت باشه که گلوله ها تمیز باشن و چیزی (خاک و گل و اینا!) بهش نچسبیده باشه... مخصوصا تو محل‌هایی که مثلا یه جعبه گوله میریزن رو زمین یا روی یه تیکه پارچه که نیروها گلوله ها رو تو خشاب لود کنن، یا توی ساختمون که جعبه گلوله جلو دسته تا شخص خشاب رو لود کنه، بسیار مواظب این مسئله باشن... موقع درگیری، لطف کنن کمتر از دو سه ثانیه در معرض دید باشن... کلی کلیپ داریم از حضراتی که بلند میشن و عین خشاب رو شلیک میکنن و بعد نگاه میکنن که گلوله کجا رفته و بعد خشاب رو عوض میکنن و بعد میخوان برن عقب!! 99٪ این کلیپ ها با هدشات شدن شخص تموم میشه!! اینجوری بگم که درصد بسیار بالایی از کلیپ هایی که من دیدم و شخص برای بیشتر از چند ثانیه و شلیک ۳-۴ تیر در معرض دید بوده، یه تیکه از کله‌اش پریده رو هوا و هدشات شده... پس زیاد تو معرض دید نباشیم... خیلی سریع با تمرکز روی هدف شلیک کنیم و بریم تو پناه!!!   ---- یه مسئله‌ای هست و اونم تیراندازی با دو چشم بازه... این مسئله واقعا فقط به تمرین نیاز داره و تا جایی که من دیدم، نسبتا راحت قابل دستیابیه! البته با تمرین درست... اگر یاد بگیرید که با جفت چشم باز تیراندازی کنید، نهایتا میتونید همزمان با تیراندازی برخورد گلوله رو هم ببینید و این شدیدا مدت زمان در معرض دید بودن رو کاهی میده... اگر موقع تیراندازی اسلحه گیر کرد یا خشاب خالی شد، اول پناه بگیرن بعد چک کنن نه اول چک کنن بعد خشاب عوص کنن بعد پناه بگیرن... این همون نکته‌ی بالاست، ولی به مدل دیگه... بارها توی کلیپ ها دیدم که وسط تیراندازی، اسلحه گیر میکنه و شخص نگاه میکنه به اسلحه و گلن رو میکشه، در حالی که به پناه نرفته... بازم اکثر مواقع کلیپ ادامه‌اش با هدشات شدن شخص همراهه... بنابراین اگر اسلحه گیر کرد، یا هر اتفاقی افتاد، سریعا به پناه بریم و بعد بشینیم و مشکل رو حل کنیم!! :) اگرم طول کشید که کلا باید به یه نفر دیگه بگیم بیاد جامون رو بگیره...   -- مشخصا این عادت خیلی خوبیه، که وقتی میخوایم خشاب عوض کنیم، کنار بکشیم و به نفر بعدی اعلام بکنیم که من دارم خشاب عوض میکنم تا اون بیاد جامون رو پر کنه... تو این جور مواقع، ممکنه دشمن جاش رو عوض کنه و ما نتونیم ببینیم و با بیرون رفتن ما، تیر بخوریم! :) کلاه خود به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی فراموش نشه...البته کلاه با کیفیت مناسب...هر رقمی هم لازم بود برا خریدش خرج کنن... جلیقه ضد گلوله اگر باشه خوبه، ولی باز کلاه خود بسیار بسیار بسیار مهمه! :) یه کوله 80 لیتری برندارین و توش ۱۵ تا خشاب بذارید با ۱۰ تا نارنجک و دوتا قمقمه و یه قطب نما و یه بیسیم و دو پرس غذا برا ۴ وعده و یه دست لباس و یه کاپشن و یه سری خرت و پرت دیگه!! سبک باشید! که بتونید بدوید! اگر با هم هستن... یک نفر همراه تیم باشه که تو کولش مهمات اضافی باشه تا باقی نیروها سبک باشن....تجهیزاتی مثل بی‌سیم حالا خوبه همه داشته باشن، ولی سایر موارد، بهتره وزنش بسیار سبک باشه و در مقدار کم! مثلا جای همراه داشتن خود غذا، بهتره کشمش و یا تخمه همراه باشه!!( اب‌نبات جهت کنترل قند خون فراموش نشه راستی!) به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی مسافت طولانی ندون و سعی بر این باشه که سنگری رو با سنگر بعدی عوض کنن....این خیلی مهمه... تکنیک های حمله رو بشناسن و هماهنگ باشن که خیلی سریع شکل گروه در زمان حمله یا عقب نشینی عوض بشه... مثلا اگر یه دفعه وارد دشت میشی و فرمانده میگه اقا دشت بانی بریم، سریع ارایش گرفته بشه و اجرا بشه نه اینکه تازه سر اینکه کی کدوم ور یا با چقدر فاصله وایسه دعوا بکنن!!!! خود اصل فاصله بین نیروها هم رعایت باید بشه!! وقت برا صحبت کردن با هم همیشه هست... تو محل عملیات و در حال حرکت به سمت محل عملیات فاصله ها رعایت بشه حتما... قبل از جلو رفتن، مسیر برگشت شناسایی باشه و امکان سنجی شده باشه....مثلا نرن پشت یه ساختمون که بعد ده مین، نیاز باشه برن عقب ولی تسلط طرف مقابل جوری باشه که نتونن و اصطلاحا گیر بیوفتن اونجا...مث کلیپ عصام زهردین که نیروهاش پشت خاکریز بودن و اگر طرف مقابل میومد بالا همه گیر میوفتادن....یا اونقدر نزدیک بودن که طرف نارنجک مینداخت اینور، میوفتاد ۲ متریشون!!!! شانسی بهشون نمی‌خورد :neutral: در صورت امکان، یه نفر با اسلحه دوربین دار با کالیبر بالا مثل ژ3 و امثالهم یا هر اسلحه‌ای! که خشاب میخوره و تند تند گلوله میزنه! از دور تیم رو پوشش بده که بتونه تروریست ها رو از دور بزنه و مسیر حرکت امن به نیروهاش بده...اینم خیلی مهمه...   =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=- یه سری تجربه از ارما:   ماشین و خودروها، باید در پشت جبهه و در محلی امن قرار بگیرن! تا بشه سریعا ازشون برای عقب نشینی استفاده کرد! بهتره رو به پشت باشن که نیرو سوار بشه و روشن کنه و بگازونه بره نه که تازه شروع کنه دور بزنه تو استرس...   توجه به نور، موقع حرکت در فضای باز... وقتی دارید حرکت میکنید مثلا در دامنه‌ی کوه، جایی حرکت نکنی که نور میاد بهت میزنه... اینجوری از صد کیلومتری علامت میزنی که من اینجام!! از پایین تر باید رد بشی که به قولی سایه نندازی... یا نور برگشت نخوره ازت.... همین مسئله برا تجهیزات هم هست که وقتی نور در طرف مقابلته، وسیله‌هات نور رو انعکاس ندن...   فاصله نیروها ها با هم زیاد باشه تا در صورت کمین خوردن، یا تله انفجاری نیروها بهتر بتونن پخش بشن!   --00--00--00--00--00--00 نکاتی که در ارما مد نظر داشتیم تا کشته نشیم! :   ۱- اگاهی به اطراف! یا سیچوشین اورنس....:   - همیشه در حال نگاه به اطراف و جست‌وجو برای دشمن باشید... اگر یه گروه داره حرکت میکنه، هر نفر از این گروه وظیفه داره اطراف رو بپاد... حالا میشه تقسیم کار کرد که بعضی دور دست، بعضی نزدیک و هر عده دور و نزدیک یک سمت رو داشته باشن تا دقت کار بالا بره و در صورت مشاهده عوامل دشمن، سریعا با گفتن جهت و محل دشمن تیم رو اگاه کنن... http://www.armaholic.com/datas/thumbs/ttp3_illustration_27_4.png   http://dslyecxi.com/images/arma/ttp/fireteam_covering_sectors_in_mout.png اجرای سکتور کنترول در محیط شهری!   http://i.imgur.com/JxL23Ev.png تصویری دیگه از سکتور کنترل در محیط شهری!   http://ttp3.dslyecxi.com/img/ttp3_121.jpg نحوه قرار گیری نیروها در سکتور کنترل شهری! :)     - همیشه اماده باشید! در محیط جنگی، هر لحظه ممکنه یه نفر هوش به خرج داده باشه و به هر دلیلی توی یه سوراخ قایم شده باشه، و در لحظه‌ی مناسب شما و تیمتون رو غافل‌گیر کنه و تموم... گیم‌اور! هیچوقت روی یه نقطه تمرکز نکنین... تا شما درگیر یه سربازید، ممکنه سایر عوامل دشمن پخش بشن یا شما رو دور بزنن یا در جاهای دیگه‌ای به شما تیر بزنن.... پس ضمن اینکه حواستون به دشمن شناسایی شده هست، حواستون به دشمن شناسایی نشده هم باشه و سایر قسمت ها رو هم مدام چک کنید که یه دستی نخورید! :)     - دنبال چی بگردیم؟!!  اتش دهانه اسلحه دشمن، گلوله های تریسر، انعکاس نور، تغییرات ایجاد شده در محیط جهت استتار، فرار حیوون ها یا پرنده‌ها از محلی خاص!     - از پناهی به پناه دیگه حرکت کنید!! سنگ، دیوار، یا هرچیزی که بشه پشتش قایم شد! یا از استتاری به استتار دیگه... از جایی که به سادگی دیده نشید به محل بعدی با همین شرایط! که لااقل دیده نشید اگر محلتون جوریه که حفاظ نداره... تیکه تیکه حرکت کنید و موقع توقف، سعی کنید بشینید! :)      - از بالای کوه و امثالهم رد نشید!که تو نور جلو چشم بیوفتید..... http://ttp2.dslyecxi.com/images/tip_skyline_tmb.jpg مثالی از حرکت کردن در مقابل نور و دیده شدن از دور! این نیروها باید جای عبور از بالای کوه، در دامنه حرکت میکردن تا توی سایهٔ کوه بیوفتن و دیده نشن!     =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=- اینا چیزایی بود که به نظر من رسید... مشخصا میگم اموزش نظامی ندیدم و در همین حد بیشتر نمیتونم چیزی بگم!