-
تعداد محتوا
1,241 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
6
تمامی ارسال های AmirAzad
-
تصاویر جالب از نمای داخلی تجهیزات نیروی دریایی ارتش و سپاه
AmirAzad افزود یک موضوع در گالري نيروي دريايي
سلام خدمت دوستان شما هم اگر تصویری دارید قرار بدهید . با تشکر از جناب IRINavy که درصد قابل توجهی از تصاویر ، متعلق به ایشان هستند ناو خارگ : دندان پزشکی بیمارستان ناو خارگ : اورژانس بیمارستان ناو خارک : آشیانه بالگرد در حالت عادی : آشیانه بالگرد در هنگاه بازدید مقامات : ناوشکن جماران : بازدید آیت الله خامنه ای : بازدید دکتر حسن روحانی : دستگیری دزدان دریایی سومالی : الوند کلاس ها : یادبودی که در محل تعمیرات انجام شده ، نصب گردیده و هنوز هم همان جا است : قسمتی از ورق کاملا مچاله شده بدنه است که بعنوان یادبود در دفتر فرمانده سبلان نگه داری میشود : دیگر تصاویر : کنسول پرتاب موشک الوند: پل فرماندهی : کلاس سینا و کمان : درفش از سینا : اینم یک کلاس کمان : کلاس هنگام : تنب : ناو آموزشی موشک انداز حمزه :- 8 پاسخ ها
-
- 83
-
میگ های 29 نیروی هوایی بعث عراق میگ های 29 نیروی هوایی بعث عراق
AmirAzad افزود یک موضوع در تاریخ نیروی هوایی
تاکنون بیش از ۱۶۰۰ فروند میگ-۲۹ تولید شده که حدود ۹۰۰ فروند آن به کشورهای عراق، ایران، سوریه، یمن، کره شمالی، هند، میانمار، بنگلادش، مالزی، مغولستان، کوبا، پرو، افغانستان، چکسلواکی، آلمان شرقی و یوگسلاوی، الجزایر، سودان، اریتره، صادر شدهاند و بقیه نیز در ارتش شوروی و پس از آن کشورهای به جا مانده از فروپاشی شوروی میگ-۲۹ به کشورهای متعددی استفاده شدهاند. این جنگنده جنگهای متعددی از جمله جنگ ایران و عراق، جنگ خلیج فارس و جنگ یوگسلاوی را تجربه کرده است. هرچند در شرایط مساوی میگ-۲۹ را می توان برابر با اف-۱۵ یا اف-۱۶ دانست اما در تمام درگیریهایی که تاکنون اتفاق افتاده میگهای ۲۹ خلبانان ضعیفتری داشته و شکست خوردهاند. در فاصلههای بیش از ۶۰ کیلومتری جنگندههای آمریکایی به دلیل برتریهای الکترونیکی توانایی بیشتری دارند اما از فاصله کمتر از ۱۵ کیلومتری کفه ترازو به نفع میگ-۲۹ میچربد. در فاصله حدود ۸ کیلومتری میتوان میگ-۲۹ را به دلیل دید بهتر سلاحها و مانورپذیری بهتر برتر دانست. سیستم دوربین نشانهگیری سلاح میگ-۲۹ بر روی کلاه خلبان نصب شده و موشک را در امتداد خط دید خلبان هدایت میکند یعنی موشک به جایی که خلبان به سوی آن نگاه میکند میرود. این جنگنده درحال انجام عملیات اولین بار در جنگ ۱۹۸۰ ایران و عراق دیده شد که توسط نیروی هوایی عراق به کار برده شد . میگ های 29 عراق شامل اسکادران ششم در حبانیه و اسکادران 39 در قادسیه بودند . بنابر اطلاعات موجود اولین حضور فالکروم در میدان نبرد در اواخر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران توسط خلبانان روس و عراقی بوده است. فالكرومهای عراق در جنگ با ایران نیز بیشتر با استفاده بمبهای غیر هدایت شونده و راكتها در نقش یك بمب افكن ظاهر شدند تا یك جنگنده برای انجام ماموریت تخصصی خود باشند. برخی منابع اظهار داشته اند یک فروند از این جنگنده ها نیز توسط نیروی هوایی ایران ساقط شده است. کمی بعد در جنگ خلیج فارس 5 فروند میگ-29 عراقی در نبرد هوایی با نیروهای متحد از بین رفت و چند مورد پیروزی هوایی ادعا شده برای این جنگنده نیز مورد تأیید واقع نشد. عراق در اواسط جنگ با ایران در دهه ۱۹۸۰ میگ-۲۹ را برای مقابله با جنگندههای اف-4 ، اف-۱۴ و اف-۵ ایران از شوروی خریداری کرد. این هواپیماها در دستان خلبان عراقی در جنگ خلیج فارس مورد استفاده قرار گرفت که سرانجام ۵ فروند میگ-۲۹ که ۴ فروند آنها به وسیله اف-۱۵ و ۱ فروند دیگر به وسیله اف-۱۶ منهدم شد. در برخی منابع روسی گزارش شده که یک میگ-۲۹ عراقی یک فروند جنگنده پاناویا تورنادو انگلیسی را سرنگون کرده اما منابع انگلیسی گفتهاند که این تورنادو دچار سانحه هوایی شدهاست. موارد دیگری از موفقیتهای هوابههوای این جنگنده در عراق در منابع روسی گزارش شدهاست. مثلا شلیک به یک بمبافکن بی-۵۲ که به گفته منابع آمریکایی به اشتباه مورد اصابت موشک هارم جنگنده خودی قرار گرفته بود. تمرینات نامناسب خلبانان، دفاعهای ضدهوایی پشتیبان هواپیماهای آمریکایی، و کمبود لوازم یدکی از جمله عوامل عدم موفقیت آن بودند. از ۳۷ میگ-۲۹ عراقی در پایان جنگ خلیج فارس فقط ۱۲ فروند باقی مانده بود که یکی هم آسیب دیده بود و چهار فروند دیگر به ایران گریختند. پس از اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ و انحلال ارتش عراق جنگندههای باقیمانده روسی و چینی از خدمت خارج شده و دولت جدید برای جایگزینی آنها جنگنده اف-۱۶ را خریداری کرده است . پس از بمباران سنگین و شدید فرودگاه های عراق فرماندهان عراقی تصمیم گرفتند تا هوایپماهای نظامی و غیر نظامی خود را به سوی دشمن قدیمی, ایران انتقال دهند تا از انها در مقابل نیروی هوایی ائتلاف محافظت کنند و امید داشته باشند که پس از پایان جنگ انها دوباره به عراق برگردانده شوند.در روز ششم بهمین ماه نخستین دسته از جنگنده های عراقی متشکل از چهار فروند میگ-29 A , هشت فروند جنگنده میراژ اف-1 EQ و BQ و بش از ده هواپیمای ترابری شامل دو فروند بوئینگ 747-270 C و دو بودینگ 737 -270 C , یک فروند هواپیمای لاکهید 1329 جت استار دو , دو فروند فالکون 20 F و سه فالکون 50 EX به سمت ایران پرواز کردند.در روز بعد 39 هواپیمای عراقی دیگر در پایگاهی در غرب ایران فرود امدند و در روز هشتم بهمین ماه یکی از اخرین دسته های پرنده های مهاجر خاک ایران را لمس کرد. در بین جنگنده های پناهنده فالکروم (میگ-29) و فنسر (سوخو-24) تنها جنگنده هایی بودند که ایران اشنایی قبلی با انها داشت اشنایی که از خریداری 12 فروند سوخو-24 MK و 18 میگ-29 A و شش نمونه فالکروم اموزشی دو سرنشینه از شوروی در آذر 1368 حاصل میگشت.به همین خاطر زمانیکه جنگنده های میگ-29 و سوخو-24 عراقی به یایران پناه اوردند نیروی هوایی ایران بدون اتلاف وقت انها را در سه اسکادران 12 فروندی طبقه بندی و عملیاتی کرد. اندکی پس از عزمیت سوخو-24 های عراقی به ایران پرسنل تعمیر و نگهداری روسی 22 بدنه سوخو-24 رابرای الحاق به ده فنسر اسکادران 71 ام تاکتیکی مستقر در پایگاه شیراز امده کردند که با ورود فنسرهای عراقی و مهیا بودن شرایبط مرمت و بازسازی سریع انها ناوگان بمب افکن های فنسر نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران به طور قابل ملاحظه ایی رشد پیدا کرد.گزارش های تایید نشده ایی نیز از بازسازی 4 فروند میگ-29 فراری برای اضافه شدن به جمع میگ 29 های اسکادران تاکتیکی شکاری یازذهم پایگاه مهراباد وجود دارد. میگ ٢٩ نیاز به خلبان های تعلیم دیده و تعمیر و نگهداری قابل ملاحظه ای دارد. به همین دلیل سابقه عملیاتی آن آمیزه ای از موفقیت وشکست است. نیروی هوایی هند سرمایه گذاری وسیعی روی این جنگنده نموده و به همین دلیل موفق ترین کاربر این هواپیما بوده است. لیکن کشورهای عراق، اریتره و یوگسلاوی در بهره گیری از این هواپیما چندان موفق نبودهاند . تحویلی : 37 فروند تا سال 1390 بعد از جنگ تحمیلی : 37 فروند نابود شده در سال 1991 : 17 فروند آسیب دیده در سال 1991 : 4 فروند پرواز به ایران : 4 فروند جان سالم به در برده بعد از 1991 : 12 فروند گویا این چند فروند باقی مانده تا سال 2003 زنده ماندند و پس از آن غارت ، نابود یا ذوب شدند ! گرداوری: امیر آزاد- 23 پاسخ ها
-
- 37
-
زیردریایی سابحات از سری زیردریایی های نوع مرطوب و فوق سبک ، ساخت وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران میباشند که در آن ها غواص در تعامل با آب قرار داشته و برای تنفس از کپسول اکسیژن استفاده میکند. . سابحات می تواند به راحتی تا نقاط نزدیک دشمن ، عملیات مختلف از جمله گشت شناسایی ،پیاده کردن تکاور ،حمل و نصب مین و هدایت توپخانه را انجام دهد. این زیردریایی سابحات 15 نیز نامیده میشود و در واقع نخستین زیردریاییهای ساخته شده در ایران هستند که ساختشان در سال 2000 اعلام شد . طبق اطلاعات موجود در سطح اینترنت ، کاربرد اصلی این زیردریایی شناسایی و مینگذاری است اما با این وجود گفته میشود این زیردریایی قادر به جابجایی 3 تا 7 غواص نیز میباشد . انواع زیردریایی سابحات کوتاه سخن میتوان وظایف این زیردریایی را در گشت شناسایی ، حمل و نصب مین دریایی و چسبان ، جابجایی تکاوران دریایی و هدایت توپخانه خلاصه کرد . پس از ساخت زیردریایی مرطوب سابحات با انجام وظایف نامبرده ، اخباری مبنی بر تولید یک زیردریایی مرطوب دیگر اما با قابلیت های رزمی "شلیک اژدر" در کشورمان شنیده شد . با شرکت این زیردریایی در رژه نیروهای مسلح مشخص گردید که گویا این زیردریایی با دو نفره خدمه خود قادر است یک اژدر سنگین را تا نزدیک شناور دشمن حمل و سپس آنرا به سمت دشمن رها سازد. بنابر برخی اخبار منتشر شده سوئیتهای سوناری قادر به تشخیص این زیردریایی نیستند که این امر بر تواناییهای آن میافزاید . گفته میشود این زیرسطحی دارای تناژ جابجایی 3 تن و طول حدود 7 متر بوده و مانند زیردریایی سابحات میتواند توسط بالگردهایی چون شینوک یا سی کینگ جابجا شوند . همچنین در سال 89 در رزمایش دریایی ولایت ، به تعداد دو فروند زیردریایی سابحات بر روی عرشه ی ناو لاوان مشاهده شده است که در نوع خود بسیار جالب بنظر میرسد . تصویر زیر : علی ایوحال با توجه به اینکه کشف و شناسایی این زیرسطحی های کوچک خیلی سخت و دشوار بوده و ناوهای کمی به تجهیزات ضد اژدر برای مقابله با اژدرهای شلیک شده مجهز اند ، در عین این موضوع که این زیردریایی ها میتوانند به تعداد در جنگ علیه دشمن استفاده شوند ، در صورت عملیاتی بودن این زیردریایی ها میتوان از آن ها بعنوان سلاح مهلکی برای شکار ناوهای بیگانه نام برد . اطلاعات این مطلب مورد تایید نویسنده نمیباشد - یا علی "ع" مدد نویسنده : امیر آزاد
- 17 پاسخ ها
-
- 42
-
شناورهای کلاس هندیجان متولد هلند ، کارخانه کشتی سازی damen هستند و با شناسه ی MIG-S-4700-SC شناخته میشوند . این شرکت مطرح و معروف با سابقه ای 90 ساله ، سازنده ی انواع و اقسام شناور اعم از نظامی و غیر نظامی ، باربری ، تدارکاتی ، گشتی و غیره میباشد و هم اکنون دارای بیش از 6 هزار نفر کارمند شاغل بطور مستقیم ، در 35 شرکت خود در سراسر جهان میباشد و به نقل از منبعی این شرکت همچنان به ارائه ماژول های پیش ساخته در واحدهای تولیدی خود و مونتاژ آنها در ایران می پردازد. اما با تمام عظمت و کمال شرکت damen ، دو کلمه مطلب در مورد این شناور در سایت مربوطه اش پیدا نمیشود ، نه فقط در این سایت بلکه در دیگر منابع فارسی زبان من جمله سایت طرف قرارداد با این شرکت یعنی شرکت صنایع کشتی سازی پایگاه دریایی شهید درویشی بندر عباس هم اطلاعاتی در این مورد در اختیار نگذاشته است. دو فروند ناو کلاس هندیجان در این تصویر زیبا نمایان است . این عکس در دومین مرحله ی مانور دریایی ولایت 90 گرفته شده است . هندیجان کلاس ها با 47 متر طول و 8.5 متر عرض و آبخور 2.9 متری خود ، قابلیت حمل و جابجایی 460 تن بار را دارند و نقش یک ناو تدارکاتی سبک و یا نیروبر به تعداد بیشتر از 100 نفر و در عین حال با سرعت بالا را ایفا میکنند . مین ریزی و حمل آب با ظرفیت 40 تن و پذیرش بار تا سقف 40 تن فقط بر روی عرشه نیز از دیگر توانایی های این ناو است ولی با تمام این اوصاف ، هندیجان کلاس ها در ایران کارایی مخصوص به خود را دارند. تصویر مربوط به رزمایش تخصصی مین روبی این شناورها نیز مانند ناوهای تدارکاتی دیگر در نیروی دریایی ، مسلح شده و برای گشت دریایی مورد استفاده قرار میگیرند . از تسلیحات این سری ناوها یک قبضه توپ 20 میلیمتری Oerlikon و 4 مقر موشک ضد کشتی نور c-802 میباشد و مشاهده شده است که در برخی انواع دیگر ، بجای 4 مقر موشک نور ، از لانچرهای پهپاد استفاده شده است و بدیهی است که پهپاد ها نیز با توانایی های رزمی و شناسایی خود ، نقش مهمی را در گسترش توانایی های این شناور ایفا میکنند . ناو 1409 رستمی ، در حال لانچ پهپاد و بازیابی آن . این تصویر در دومین مرحله ی رزمایش دریایی ولایت 90 گرفته شده است . ناو 1407 کلات مجهز به 4 مقر موشک ضد کشتی نور ناوهای هندیجان کلاس دارای 2 دیزل موتور MWM TBD 604 V12 با قدرت 6100 اسب بخار (!) و 90 کیلووات برق برای هر موتور و با 2 شفت میباشند که با 15 خدمه میتواند به سرعتی معادل 20 تا 25 گره دریایی ، بسته به میزان حمل بار و نفرات ، دست یابد . چند نکته که در سایت ها و فروم های مختلف سبب اشتباه میشوند: 1- کلات پی233 کلاس سینا با این کلات 1407 کلاس هندیجان یکی نیست . 2- ناو 1409 رستمی است نه رستم . 3- این سری از ناو ها کلاس هندیجان هستند نه کلاس کلات . 4- نام اصلی بهرگان 1406 در اصل گنو بوده است . تصویری قدیمی از ناو بهرگان 1406 "گنو" تفاوت مدل نایبند: مدل نایبند 1410 که جزء آخرین ورودی ها به ناوگان کلاس هندیجان است ، به عنوان اولین سری به دیزل ژنراتور های 52 کیلوواتی جدید و موتورهای دیزل قوی تری مجهز شد. از این رو حدود 6 گره دریایی سرعت بیشتری نسبت به هم رده های خود دارد و بجای 6100 اسب بخار ، 6560 اسب بخار دارد . ناو نایبند بجای موتور نام برده از موتور Mitsubishi S16U-MPTK استفاده میکند. تصویر احتمالی مربوط به موتور Mitsubishi S16U-MPTK در ادامه توجه شما را به تصاویر بیشتر و توضیحات کمتر جلب میکنم : 1- یک ناو هندیجان کلاس در عملیات مین روبی 2- ناو نایبند 1410 3- تصویر زیر از ناو کنارک 1403 به همراه یک کلاس هندیجان دیگر 4- لانچ و بازیابی پهپاد هدف در ناو رستمی 1409 5- تصویری بکر از ناو گواتر 1404 در تنگه ی هرمز در تاریخ 14 فوریه 2012 ، رویارویی با هلیکوپتر از ناو هواپیمابر یو اس اس نیمیتز طبقه آبراهام لینکلن (CVN 72) 6- تصویری دیگر از رستمی 1409 چند تصویر با منظره ای دور از رزمایش دریایی ولایت 90 که در آن ها ناوهای کلاس هندیجان به چشم میخورد : تشکر ویژه از دوست عزیزم جناب مجتبی کیا که بنده حقیر را در گرداوری این مطلب صمیمانه یاری فرمودند . پایان/ ... مولف به رغم آنکه در گرداوری این اثر از پژوهش های عمیق در منابع اینترنتی و آرای استوار متخصصان بهره برده ، حاصل کار خود را عاری از خطا و اشتباه نمیداند و با فروتنی که لازمه ی هر کار علمی است ، دست نقادان اهل فن و متخصصان نکته سنج را فشره و ایشان را به نقد این اثر و ارائه ی رهنمود های راه گشایشان دعوت میکند . نویسنده: امیر آزاد تصاوير به گالري منتقل شد . Ehsan_animator
- 45 پاسخ ها
-
- 35
-
خرید تسلیحات در عصر پهلوی - غرب زدگی یا شبه مدرنیته غرب گرا ؟!
AmirAzad افزود یک موضوع در پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
به نام خدا بیشتر این مقاله[b] گرد آوری شده [/b]بدون دخل و تصرف از کتاب [b]غرب زدگی [/b]با قلم زیبای استاد [b]جلال آل احمد [/b]میباشد . این کتاب درمورد بیماری غرب زدگی در جوامع دسته دوم یا به تعبیر ایشان "شرقی" و مربوط به سال 41 - 42 است . جناب جلال در ابتدای شروع کتاب خود ، غرب زدگی را چنین بیان میکند: [b]"غرب زدگی میگوییم همچون وبازدگی، و اگر به مذاق خوش آیند نیست بگوییم هم چون گرمازدگی یا سرمازدگی؛ اما نه. دست کم چیزی است حدود سن زدگی...سخن از یک بیماری است. عارضه ای از بیرون آمده و در محیطی آماده برای بیماری رشد کرده."[/b] ایشان در مورد فلسفه ی اینکه چرا ممالک نوع دوم یا گرسنه مثل ایران عصر خودش را "شرقی" خطاب میکند هم زیاد سخن به میان آورده که قسمتی از آن بدین گونه است: [b]"برای من غرب و شرق نه معنای سیاسی دارد و نه معنای جغرافیایی؛ بلکه دو مفهوم اقتصادی است. غرب یعنی ممالک سیر؛ و شرق یعنی ممالک گرسنه. برای من دولت آفریقای جنوبی هم تکه ای از غرب است؛ گرچه در منتها الیه جنوبی افریقاست و اغلب ممالک امریکای لاتین، جزو شرقند. گرچه آن طرف کره ی ارضند."[/b] ولی بحث مقاله ما [b]"ماشین زدگی"[/b] است نه غرب زدگی که جلال آل احمد در مورد ماشین زدگی در قسمت های ابتدایی و انتهایی کتاب خود سخن به میان آورده که بنده حقیر آن ها را همراه با اضافه کردن مطالب کوتاه دیگر و چیدمانی سلیقه ای و در سه بخش برای شما قرار داده ام. شاید این سوال در ابتدا و قبل از خواندن مقاله به ذهن هر خواننده ای خطور کند که ارتباط ماشین زدگی و ارتشی در چیست و چرا این مقاله در اینجا مطرح شده است، که پاسخ این سوال را خود جلال آل احمد به این صورت بیان کردند: [b]"چه فرق میکند؟ ماشین ماشین است . منتها یکی بطری شیر میسازد برای بچه ها و دیگری خمپاره میریزد برای کوچک و بزرگ و صغیر و کبیر ."[/b] در این مقاله به بی ارزش بودن طرف استفاده کننده از ماشین هر چند ماشین پیشرفته اشاره شده است و به این که تنها ارزش ماشین تکنولوژی و اسرار ساخت آن است بسیار سخن گفته شده است و وارد کننده محض ماشین و حتی تعمیر کننده ی آن را کاملا بی ارزش و نوعی جبر سیاست و اقتصاد از جوامع نوع اول و غربی یا سیر میداند. ما در تاریخ خود نمود بکارگیری این ماشین ها (اعم از موشک، هواپیما، تانک و ...) را در دوران شاهنشاهی پهلوی بسیار به خود دیده ایم و هدف من تنها از گذاشتن این مطلب ، پاسخ به کسانی است که دم از قدرت بالای نظامی و البته پوشالی ما در دوران شاهنشاهی میزنند و غافل اند از اینکه ما تنها (به تعبیر جلال آل احمد) موشک سوارانی بودیم که کاملا یک انسان عادی اند و فقط شانس بیشتری داشتند که هدایت فضاپیما را آموخته اند و اصل آن فضاپیماست که حتی سازنده ی سوخت آن در گمنامی به سر میبرند و حتی اسم آنان و وجود بشری آنان از اسرار نظامی است و فاش کردنی نیست چه برسد به سازندگان سازه ی موشک والاخ... [b]"دانشمندان سازه ی خود موشک ها و کشف کنندگان اصلی سوخت های جدید برای فضاپیما، در گمنامی صرف به سر میبرند. هم در روسیه ، هم در آمریکا . و چرا؟ چون اسم و رسم سازندگان موشک ها، حتی وجود بشری ایشان از اسرار نظامی است و فاش کردنی نیست؛ اما آنکه موشک را سوار میشود؛ البته که از اسرار نیست، بلکه وسیله ی تحمیق خلایق است...غافل از اینکه او هم آدمی است مثل همه ی آدم ها با اندکی شجاعت بیشتر، یا اندکی شانس بیشتر. چون از سرنوشت آن ها که در فضا سربه نیست شده اند بی خبریم. آخر از اسرار نظامی است! و به هر صورت آیا گمان نمیکنید که فلان فضانورد، در عین حال که آدمی است مثل همه ی آدم ها و با تمام حقوق آدمی در این تجربه فضانوردی چیزی یا شیئی شده است در حدود یک خرگوش آزمایشگاه!!!"[/b] و در ادامه این حالت یعنی [b]خریداری و نصب [/b]تجهیزات به تعبیر صحیح جناب [b]کاتوزیان[/b] نوعی اشتباه میان علم و تکنولوژی در جوامع در حال رشد معرفی شده است برای درمان مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که خبر از جوامعی [b]شبه مدرنیست [/b]می آورد نه مدرنیزه شدن واقعی. بگذریم ... نکته ی جالب تر اشاره کوتاه جلال به آینده است که ما حتی ماشین هم ساخته ایم و تکنولوژی آن را پیدا کرده ایم و تازه میرسیم به[b] "ماشین زدگی" [/b]! و مثالی از ژاپن می آورد که عزم خود را برای شناخت ماشین جزم کرد و دعوی رقابت کرد و بازارهایشان (آمریکا) را گرفت و در آخر با بمب اتم کوبیدندش که بداند از پس خربزه خوردن چه لرزی هست و ... ادامه که خودتان بخوانید و از نظرات سازنده تان در همین پست ما را بهره مند بفرمایید. از قسمت رژیمانتاسیون هم چیزی نمیگم تا خودتان کامل بخونید: [b][size="4"]قسمت اول - غرب زدگی و ماشین زدگی:[/size][/b] در عرصه ی پهناور جهان ، روزگار ما روزگار دو دنیاست, یکی در جهت ساختن و پرداختن و [b]صادر کردن [/b]ماشین و دیگری در جهت مصرف کردن و فرسوده کردن و [b]وارد کردن [/b]آن. یکی سازنده و دیگری مصرف کننده؛ و صحنه این جدال؛ بازار سراسر دنیا و سلاح هایش! [b]علاوه بر [/b]تانک و توپ و بمب افکن و موشک انداز که خود ساخته های آن دنیای غرب است، "یونسکو" ، "اف-آ-او" ، "سازمان ملل" ، "اکافه" و دیگر موسسات مثلا بین المللی که ظاهرا همگانی و دنیایی است؛ اما در واقع امر، گول زنک های غربی است که در لباسی تازه به استعمار آن دنیای دوم برود...منظور از دنیای دوم ممالک با مزد ارزان، مرگ و میر فراوان، زند وزای فراوان تر، خدمات اجتماعی هیچ، یا بصورت ادایی، فقر غذایی، درامد کم، بی خبر از دموکراسی با میراثی از صدر اول استعمار. و این از ویژگی های ممالک نوع دوم است که به تصدیق جلال آل احمد در تاریخ نگارش کتاب غرب زدگی خود (1342)، [b]ما هم بطور واضح از دسته ی دومیم.[/b] از دسته ی ممالک [b]گرسنه[/b] و دسته اول همه ی ممالک سیرند. بحث از نفی ماشین نیست یا طرد آن، بحث در طرز برخورد هاست با ماشین و تکنولوژی. بحث در این است که [b]ما ملل در حال رشد - مردم ممالک دسته دوم که دیدیم - سازنده ی ماشین نیستیم؛ اما به جبر اقتصاد و سیاست و آن مقابله ی دنیایی فقر و ثروت میبایست مصرف کنندگان نجیب و سر به راهی باشیم برای ساخته های صنعت غرب . یا دست بالا تعمیر کنندگانی باشیم قانع و تسلیم و ارزان مزد ، برای آن چه از غرب میآید.[/b] تنها همین یکی مستلزم آن است که [b]خود را به انگاره ی ماشین در آوریم [/b]و حکومت هامان را؛ فرهنگ هامان را؛ و زندگی های روزانه مان را. همه چیزمان به قد و قامت ماشین در آوریم. و حرف اصلی این دفتر در این است که ما نتوانستیم شخصیت "فرهنگی-تاریخی" خودمان را در قبال ماشین و هجوم جبری اش حفظ کنیم . بلکه مضمحل شده ایم. حرف در این است که ما نتوانستیم موقعیت سنجیده و حساب شده ای در قبال این هیولای قرون جدید بگیریم. حرف در این است که ما تا وقتی ماهیت و اساس و فلسفه ی تمدن غرب را در نیافته ایم و [b]تنها به صورت و به ظاهر، ادای غرب را در می آوریم - با مصرف کردن ماشین هایش - درست همچون آن خریم که در پوست شیر رفت.[/b] و دیدیم که چه به روزگارش آمد. اگر آنکه ماشین را میسازد، اکنون خود فریادش بلند است و خفقان را حس میکند، [b]ما حتی از این که در زی خادم ماشین در آمده ایم، ناله که نمیکنیم هیچ، پز هم میدهیم.[/b] به هر جهت ما دویست سال است (تاریخ مقاله سال42) که همچون کلاغی ادای کبک را در می آوریم (اگر مسلم باشد که کلاغ کیست و کبک کدام است؟) و از این همه که برشمردیم، یک بدیهی بدست می آید؛ اینکه [b]ما تا وقتی تنها مصرف کننده ایم - تا وقتی ماشین را نساخته ایم - غرب زده ایم . و خوش مزه این جاست که تازه وقتی هم ماشین را ساختیم، ماشین زده خواهیم شد![/b] هم چو ژاپون که از صد سال پیش به شناختن ماشین همه بست و چون در ماشین زدگی با غرب دعوی رقابت کرد و تزارها را کوبید (در 1905) و آمریکا را (در 1941) - و پیش از آن نیز بازارشان را از دستشان گرفت - [b]عاقبت با بمب اتم کوبیدندش که بداند از پس خربزه خوردن چه لرزی هست [/b]و اکنون نیز که "ملل آزاد" غربی گوشه ای از خوان یغمای بازارهای دنیا را به روی متاع هایش گسترده اند، به این دلیل است که در تمام صنایع ژاپون سرمایه گذاری کرده اند و نیز به این قصد است که جبران کرده باشند مخارج نظامی حفاظت آن جزیره ها را که رجالش از پس جنگ جهانی دوم سر عقل آمده اند و در مورد تسلیحات و قشون و دسته بندی های نظامی، از بیخ عرب شده اند و شاید نیز به این علت که فرد ساده ی آمریکایی میخواهد جبران کرده باشد آن ناراحتی وجدان را که موجب جنون خلبان آن هواپیمای جهنمی "کلوداتیرلی" شد. که داستان عاد و ثمود را در "هیروشیما" و "ناکازاکی" تجدید کرد. همه این رفتار ها میان ماشین و جوامع دسته دومی تا هنگامی که از سر [b]جبر اقتصاد و سیاست [/b]باشد همانگونه است که ذکر شد اما اگه مقوله به سمت ترقی خواهی سوق پیدا کند ، موضوع [b]شبه مدرنیست [/b]مطرح میشود . شبه مدرنیست بر خلاف مدرنیست های اروپایی بندرت از اندیشه ها ، ارزش ها ، و روش های اروپایی شناختی واقعی دارد. از این روست که تکنولوژی جدید - که اغلب آن را با علوم جدید یکی می انگارند - درمانی قطعی دانسته میشود که مجرد [b]خریداری و نصب [/b]میتواند همه ی مشکلات اجتماعی - اقتصادی - سیاسی را یکسره حل کند. در اینجاست که دوباره [b]بحران هویتی [/b]وتقابل دوباره ماشین با فرهنگ و تاریخ پیش می آید و سبب اضمحلال میشود. استبداد منور ، استبداد نفتی و کنترل دیکتاتورمآبانه برای پاسخ گویی به بحران هویتی و فرهنگی ظهور پیدا کرده بدلیل همین فرایندهای نوسازی و شبه مدرنیسم غربگرا و [b]هم قدوقامت ماشین شدن [/b]است و (من میگم) پرداختن به این مطالب همانقدر وقتگیر و از حوصله خارج است که خود یکی از علل بروز پدیده ی بزرگ انقلاب اسلامی ایران است. [b][size="4"]قسمت دوم - رژیمانتاسیون و خدمتگذاری به ماشین:[/size][/b] [b]رژیمانته کردن مردم خود یکی از ملزومات ماشین است .[/b] عامل و معمول با هم . متحد الشکل بودن در قبال ماشین و به صف کشیده شدن در کارخانه و سر ساعت رفتن و آمدن و یک عمر ، یک نوع کار کسالت آور کردن ، عادت ثانوی میشود برای همه ی آدم هایی که با ماشین سروکار دارند. حضور در حزب و در اتحادیه که لباس و ادا وسلام و فکر واحد میخواهد نیز عادت ثالثی است تابع همان ماشین. پس متحد الشکل بودن در کارخانه منجر به متحدالشکل شدن در حزب و اتحادیه میشود و این نیز منجر میشود به متحدالشکل بودن در سربازخانه. یعنی پای ماشین جنگ! [b]چه فرق میکند؟ ماشین ماشین است . منتها یکی بطری شیر میسازد برای بچه ها و دیگری خمپاره میریزد برای کوچک و بزرگ و صغیر و کبیر؛ [/b]و این اتحاد شکل و لباس و فکر، در خدمت گزاری به ماشین (که چارلی چاپلین آن را سخت کوبیده است و اگر ارزش برای او قایلیم، برای این است که زودتر از همه، او به خطر گوسفندوار به سلاخ خانه ی ماشین رفتن، پی برد) بعد در اتحادیه و کلوپ و حزب و بعد در سرباز خانه است که به اتحاد شکل و فکر و لباس و پیراهن سیاهان و پیراهن قهوه ای ها میکشد که هر بیست سال یک بار، همان ممالک غرب را چنان که دیده ایم ، به خون میکشاند و دنیا را به جنگ می خواند و این همه عواقب از خود به یادگار میگذارد . صریح تر بگوییم جنگ طلبی - صرف نظر از اینکه دنباله ی توسعه ی صنعتی شدید و در جست و جوی بازارهای جدید برای صدور کالا به ظهور میرسد - اصلا آداب و رسوم خود را از ماشین اخذ میکند. این روز ها حتی بچه ها هم میدانند که ماشین ، وقتی به مرحله اضافه تولید رسید و قدرت صادر کردن مصنوعات خود را یافت، آن وقت صاحبان ماشین (کمپانی ها) بر سر کسب انحصار بازارهای صادرات، بارقبای خود از در مخاصمه در می آیند. و این رقیب هرکس میخواهد باشد. تجارت آزاد(!) غربی، دوست و دشمن نمی شناسد. ولی ما؛ این مایی که نه از دموکراسی خبری دارد و نه از ماشین، تا از "رژیمانتاسیون" اجباری آن درکی واقعی داشته باشد. خوشمزه این است که این ما، حزت و اجتماع فرمایشی هم دارد! ما بجای اینکه از راه ماشین به صف کشیده بشویم و بعد به حزب و اجتماع (دموکراسی) سوق داده بشویم و بعد همان صف ها را در سربازخانه ها بیاراییم، درست از ته شروع کرده ایم. یعنی اول از راه سربازخانه ها که تازه هرگز به کار جنگ نمی آیند، مگر جنگ های خیابانی (!) به صف بستن و صف کشیدن و متحدالشکل بودن عادت میکنیم، تا ماشین که رسید کارمان لنگ نماند، یعنی ماشین لنگ نماند؛ و این نجیبانه ترین توضیحی است که من از واقعیات روزگارمان میدهم. در غرب از ماشین و تکنولوژی به "رژیمانتاسیون" و حزب و سربازخانه و جنگ رسیدند و این جا درست برعکس. از سربازخانه و تمرین جنگ های خیابانی به صف بستن، به حزبی بودن و شدن و بعد به خدمتکاری ماشین میرسیم؛ یعنی میخواهیم برسیم. [b][size="4"]قسمت سوم - آدم سازی به قصد خدمتکاری ماشین:[/size][/b] مشکل دیگر از مشکلات اجتماعات غربی، این که علاوه بر آدم های سر به زیر و پاه و راه که می سازد - به قصد خدمتکاری ماشین - آدم های نوع جدیدی هم میسازد که میتوان "قهرمان های از پیش ساخته" به ایشان گفت. در وجود ذی جود ستارگان سینما، یا در سرنشینان موشک های فضانورد و این البته منطقی هم هست. وقتی همه مردم را سر و ته یک کرباس کردی که هیچ کدام، هیچ سر و گردنی از دیگران برتری ندارند، چاره ای نیست جز اینکه گاه به گاه، با یک قهرمان از پیش ساخته این یکدستی در ابتذال بشر را بشکنی و نمونه ای بدهی تا نومیدی یک سره نباشد. اگر یک وقت بود که فلان شجاعت معین (که بقول افلاطون یکی از فضیلت های چهارگانه بود) و نه با قرار قبلی از کسی سر میزد و آن کس قهرمان میشد و شاعران در مدحش سخن می راندند؛ حالا فلان کمپانی فیلم بردار، کسی را میخواند که ادای فلان شجاعت تاریخی یا افسانه ای را برای فلان فیلم در بیاورد و بیا و ببین که روزنامه ها چه داد سخن میدهند و رادیو ها و تله ویزیون ها و کمپانی ها که به هر صورت تجارتش را میکند، چه پول ها خرج تبلیغات میکند و برای قهرمانان خود چه واقعه تراشی ها میکند و ازدواج و طلاقشان را و دزدیدن بچه شان را و شرکت شان را در مبارزه ی سیاه و سفید و رقصیدن شان را در فلان شب با فلان ملکه ی مطلقه و الاخ... از یکی دو سال پیش از این که فیلم آماده بشود مدام در روزنامه و رادیو و تلوزیون می گذارد و میگذارد تا به حدی که خبرش از مسیر "رویتر" و "آسوشیتدپرس"، حتی به گوش وسایل انتشاراتی تهران و سنگاپور و خرطوم هم میرسد. آن وقت نوبت استفاده است و فیلم با ابهت و جبروت و شب افتتاح واحد در پانزده پایتخت جهان و شرکت رجال و غیره بر پرده می افتد و نتیجه؟ یک قهرمان دیگر به صف قهرمانان روی پرده افزوده شده است؛ یعنی در حقیقت از یک قهرمان تاریخی و افسانه ای دیگر سلب حیثیت و اعتبار شده است. نمونه دیگر این آدم سازی نوع جدید - یعنی از آدم عادی ، قهرمان روی پرده ساختن - سرنشینان موشک های فضاپیما هستند که تا دیروز زن هایشان هم جدی نمیگرفتندشان، یا حتی شوهر هم نکرده بودند؛ اما امروز شهره ی آفاق اند؛ و در چه حال؟ [b]درحالی که دانشمندان سازه ی خود موشک ها و کشف کنندگان اصلی سوخت های جدید برای فضاپیمای، در گمنامی صرف به سر میبرند. هم در روسیه ، هم در آمریکا . و چرا؟ چون اسم و رسم سازندگان موشک ها، حتی وجود بشری ایشان از اسرار نظامی است و فاش کردنی نیست؛ اما آنکه موشک را سوار میشود؛ البته که از اسرار نیست، بلکه وسیله ی تحمیق خلایق است.[/b] شکافی است در یک جایی در این پهنه ی یک دست و مبتذل که سرنوشت توده های وسیع است، تا امیدی در دل ایشان بیفروزد که بله تو هم میتوانسته ای سرنشین موشک باشی و الاخ... و آنوقت چه عکس و تفصیل ها، چه تمبر ها، چه پیام ها و چه پیزرها! و با چه مقدماتی و چه تمهیداتی! [b]غافل از اینکه او هم آدمی است مثل همه ی آدم ها با اندکی شجاعت بیشتر، یا اندکی شانس بیشتر. چون از سرنوشت آن ها که در فضا سربه نیست شده اند بی خبریم. آخر از اسرار نظامی است! و به هر صورت آیا گمان نمیکنید که فلان فضانورد، در عین حال که آدمی است مثل همه ی آدم ها و با تمام حقوق آدمی در این تجربه فضانوردی چیزی یا شیئی شده است در حدود یک خرگوش آزمایشگاه؛[/b] این است کاهش بشری! خود حضرات هم پوشیده نمیکنند که بله فلان فضانورد چنین و چنان شجاع والاخ و "آماده ی اینکه جان خود را در راه بشریت فدا کند!" و من میگویم در راه ترقی تکنیک! آخر یک وقتی بود و حضرت ابراهیم که پسرش را به قصد قربانی در راه حق میبرد؛ اما امروز آدمی را به قصد قربانی در راه تکنیک و ماشین فدا میکنند و پز هم میدهند! و با چنان بوق و کرنایی که برای فضا نوردان، از دو سمت زده اند، فراوان میبینی در هر ده کوره ای از سیبری یا آلاسکا، آدم هایی را که به قصد این فداکاری نام نویسی میکنند، یا کرده اند و آیا این خود نوعی فرار از ابتذالی نیست که ماشین به آدمی تحمیل کرده است؟ [center][b]به هر صورت این است آخرین دست درازی ماشین به حوزه بشریت![/b][/center] منابع: انجمن ارتشی دات کام درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی (عیوضی و هراتی) فصل چهارم ص 67 به نقل از : همایون کاتوزیان - اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی ص 147 جلال آل احمد - غرب زدگی: - طرحی از یک بیماری ص19-21 - ماشین زدگی ص 167-170 و ص 176 -
ناو میلانیان و کهنمویی در اوایل جنگ ایران و عراق ، در اعماق آب های نیلگون خلیج فارس آرام گرفتند و ناو دریابان نقدی و بایندر ، با به روز رسانی های سنگین شامل تسلیحات و پیشران و ... در حال حاضر سکان دار تامین امنیت در خلیج فارس میباشند . در تصویر زیر این دو ناو جاوید "میلانیان و کهنمویی" را در کنار یکدیگر میبینید : [center] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/g424_IRN_Milanian_a_Kahna.jpg[/IMG][/center] گرداوری : امیر آزاد
-
شناور ips-18 که به نام کلاس تیر یا تیر 2 شناخته می شود، یک قایق گشتی و تندرو است با 3 موتور 1200 اسب بخاری توانایی رسیدن به سرعت 52 گره را داشته و امکان حمل و شلیک اژدرهای 533 میلیمتری در دوجایگاه خود که در دو طرف بدنه واقع شده را دارد. این قایق ها مجهز به سامانه کنترل آتش بوده و امکان شلیک اژدرهای خود به صورت دستی و یا با کمک این سامانه را دارند. این سامانه به شناورها کمک می کند تا هدفگیری دقیق و بموقع با رعایت اولویت تهدیدات، کارایی بالا در عملیات، ماندگاری بهتر در شرایط دریا و پایداری در مانورها در حالات مختلف دریا داشته باشند که برای اجرای بهتر مأموریت لازم است. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/r4664_1.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_r4664_1.jpg[/IMG][/url] این شناور مجهز به تیربارهای 12.7 میلیمتری و سامانه های مخابراتی پیشرفته ساخت داخل می باشد. مجموعه نسبتاً کاملی از سامانه های الکترونیکی از جمله یک رادار جستجوی سطحی با حداقل برد 30 کیلومتردر این شناور نصب شده که برای اجرای مؤثر عملیات ضد زیردریایی به کمک سلاح های آن می آیند. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/g9519_2.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_g9519_2.jpg[/IMG][/url] شناورهای رده تیر، 21.15 متر طول، 5.77 متر عرض و 2.1 متر ارتفاع و 0.87 متر آبخور دارند. جرم این شناور 28.16 تن بوده و بیشینه سرعت آن 52 نات معادل حدود 96 کیلومتر بر ساعت است. همچنین برد این نمونه ، 450 مایل دریایی معادل حدود 832 کیلومتر است . [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/i7352_3.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_i7352_3.jpg[/IMG][/url] اژدر اشكوال "حوت" با برد 6 تا 8 کیلومتر و یا اژدر مدرن ایرانی سنگین وزن YT534W1 با برد 20-30 کیلومتر ، از جمله اژدرهای قابل حمل برای این قایق میباشند . [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/l9741_9.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_l9741_9.jpg[/IMG][/url] کشور سازنده: کرهی شمالی تعداد: 10 فروند تناژ جابجایی: 28.16 تن طول: 21.12 متر عرض: 5.77 متر آبخور: 0.87 متر سرعت: 52 گره برد: 830 کیلومتر خدمه: شش نفر تسلیحات: یک مسلسل 12.7 میلیمتری، دو مقر پرتاب اژدر 533 میلیمتری پیشران: 1200×3 اسب بخار [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/w8625_8.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_w8625_8.jpg[/IMG][/url] [b]چند تصویر سه بعدی :[/b] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/e276_4.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_e276_4.jpg[/IMG][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/s4431_5.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_s4431_5.jpg[/IMG][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/x4111_6.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_x4111_6.jpg[/IMG][/url] منبع: انجمن ارتشی دات کام / امیر آزاد [url="http://forum.arteshi.com/showthread.php?t=16581"]http://forum.arteshi...ead.php?t=16581[/url]
- 1 reply
-
- 28
-
کیپ کلاس 95 فوت – به انگلیسی : Cape-class 95-foot patrol boats– معادل آمریکایی شناورهای کلاس کیوان نیروی دریایی ج.ا.ا است که با مقدار طول خود یعنی 95 فوت ، معادل با 29 متر شناخته میشوند . این شناورها در گارد ساحلی ایالات متحده آمریکا جایگزین قایق های گشتی چوبی 83 فوتی جنگ جهانی دوم قرار گرفتند که با بدنه ی فولادی و سوپراستراکچر آلومینیومی بعنوان یک ASW یا همان واحد های ضد زیردریاییAnti-submarine warfare طراحی و ساخته شده اند و بعدها بجز چند فروند ، اکثرا به کشورهای دیگر من جمله ایران فرستاده شدند و خود توسط شناورهای 110 فوتی کلاس ایسلند "جزیره" جایگزین شدند. از این سری شناور ها به تعداد 35 یا 36 فروند ساخته شد که همگی در محوطه ی گارد ساحلی ایالات متحده واقع در خلیج کورتیس مریلند ساخته شده اند . از این تعداد 10 فروند نوع A و 12 فروند نوع B و 13 فروند نوع C ساخته شد که اکثر نوع C های آن به کره ی جنوبی فرستاده شدند. کیپ کلاس 95 فوتی مدل B اما اینکه چگونه این شناورها که قرار بود بعنوان ASW وارد خدمت شوند ، به عنوان گشت زنی به خدمت گارد ساحلی آمریکا درآمدند بر میگردد به جنگ کره که گارد ساحلی آمریکا نیاز مبرمی به یک ناوگان گشتی در کنار تاسیسات ساحلی پیدا کرد و همچنین تصویب قانون Magnuson - اخراج چینی ها از خاک آمریکا و ممنوعیت تابعیت و مهاجرت آن ها - بیش از بیش به این احتیاجات دامن زد بطوری که سبب تعویق عمل جایگزینی شناورهای چوبی 83 فوتی شده و این قایق ها برای گشت زنی ساحلی بعناون seagoing patrol cutters برگزیده شدند . نوع A این شناورها همان ASW ها بودند ولی نوع B برای جست و جو و نجات SAR - search and rescue – ساخته شده بودند که به تور و سیم بکسل و یک نورافکن بزرگ مجهز بودند و نوع C آن ها با یک عرشه ی خالی در عقب پل فرماندهی ساخته شدند . کیپ کلاس 95 فوتی کلاس C نکته جالب توجه این است ، از آنجاییکه در سیاست های گارد ساحلی که برای نامگذاری کشتی ها در زمان ساخت به متراژ بدنه مراجعه می کردند ، این شناورهای 95 فوتی تا سال 1964 نام خاصی مثل cape class نداشتند . کیپ کلاس ها با نام کلاس کیوان در ایران: کیوان (201) آزادی (202) مهران (203) ماهان (204) سه فروند ناو کلاس کیوان در سال 1995 تغییر تجهیزات دادند و تجهیزات ASW کشف و شناسایی زیردریایی - sqs-17 hull-mounted sonar - و سکوهای پرتاب مهمات عمقی ضد زیردریایی آن ها - mousetrap asw rocket launchers and depth charges - حذف شد و بجای آن یک قبضه توپ دو لول 23 میلیمتری نصب گردید . در ابتدا بنظر میرسید که توپ کالیبر 40 میلیمتر ساخت بوفورس در سینه ناو حفظ شد ولی برطبق آخرین تصاویر منتشره ، توپ 40 میلیمتری نیز حذف شده و به جای آن یک توپ 23 م م دو لول دیگر نصب شده است . . کیوان کلاس ها علاوه بر تغییر و به روز رسانی تجهیزات ، پس از همان سال 1995 ، تعمیرات بدنه و موتور و تغییر سیستم های مخابراتی و نصب دستگاه های مدرن مخابراتی با توان جهش فرکانس و غیره را در سوابق خود دارد . ناو 202 آزادی "تیران" - دو فروند توپ 23 م م در پاشنه و سینه ناو مشهود است . اولین فروند از این سری ناوها ، ناو کیوان با شناسه حال حاضر 201 و شناسه قدیم 61 میباشد که بصورت عملیاتی در خدمت نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا میباشد . نکته قابل توجه اینکه در جریان جنگ تحمیلی دو فروند از کیوان کلاس ها در اروند رود مورد حمله قرار گرفت و به شدت آسیب دیدند ، بنابر گزارشات یک فروند آن به دلیل آسیب های وارد شده غرق شد اما فروند دوم تعمیر گردیده و عملیاتی شد . شناور غرق شده احتمال میرود ناو مهران با شناسه ی 203 است و فروند دوم نیز که جان سالم به در برد ، احتمالا ، ناو آزادی "تیران سابق" میباشد . هم اکنون ناو آزادی بصورت سالم و عملیاتی ، با شناسه 202 در خدمت نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا است و شناسه ی قدیم آن 63 میباشد . این ناو در رزمایش دریایی ولایت 90 ، با انتشار تصاویری از آن به کانون توجه و رسانه ها برگشت . دیگر ناو از این کلاس ، ناو ماهان با شناسه 64 قدیم و شناسه ی جدید 204 میباشد ، این شناور مانند ناو آزادی آخرین بار در رزمایش دریایی ولایت 90 مشاهده شده است . ناو 204 ماهان - در تصویر یک فروند ناو کلاس هندیجان و یک فروند ناو کلاس پروین مشهود است . خصوصیات فیزیکی: کیوان کلاس ها با تقریبا 29 متر طول و 6.2 متر عرض و 2 متر آبخور ، قابلیت جابجایی 98 تن استاندارد و 148 تن فول لود را با 15 خدمه خود و سرعت 21 گره دریایی یعنی حدود 40 کیلومتر بر ساعت دارد . حداکثر سرعت این شناورها 21 گره دریایی است لیکن دارای سرعت گشت زنی 12 گره دریایی هستند و با 8 گره دریایی میتوانند به بردی معادل با 2324 مایل (!) دست پیدا کنند . جابجایی: 98 تن استاندارد ، 148 تن فول لود "ن م" ابعاد: 28.9 طول 6.2 عرض و تقریبا 2 متر آبخور سرعت: 21 گره دریایی معادل با حدود 40 کیلومتر بر ساعت سرعت گشت زنی: 12 گره دریایی برد: 2324 مایل با 8 گره دریایی "ن م" خدمه: 15 نفر تسلیحات : دو توپ 23 م م – دو تیربار 12.7 م م مساله ی بازنشستگی: این شناورهای دهه ی پنجاهی ، بر اساس گزارشی متفق القول از تمامی منابع ، بعد از جنگ تحمیلی و البته هدف قرار گرفتن دو فروند از این شناورها در اروند رود بوسیله ی توپ خانه زمینی عراق ، بازنشسته شدند تا اینکه در سال 1995 اخباری مبنی بر بازگشت دوباره ی این شناورها شنیده شد . هنوز یک دهه از عمر این شناورها نگذشته بود که دوباره در سال 2005 مهر بازنشستگی بر دفتر سوابق این شناورها توسط برخی رسانه ها زده شد . البته این پایان ماجرا نبود و همانطورکه اشاره کردیم ، در رزمایش دریایی ولایت 90 شاهد 3 فروند کیوان کلاس بودیم که به تمام شایعات و فراز و نشیب ها پایان داد . ناو 204 ماهان با شناسه ی قدیم 64 تناقضات اطلاعات صحیح با منابع فارسی غلط : 1- بنده هر چه سعی کردم از کم و کیف تحویل این شناورها به ایران نتوانستم اطلاعات درخور توجهی بدست بیاورم اما در هر حال تاریخ تحویل این شناورها اینطور که در منابع فارسی ذکر شده است ، سال 1950 نیست ، میتواند دهه ی 50 میلادی باشد ولی سال 1950 نیست ، زیرا بر طبق منابع معتبر ، اولین 95 فوتی در محوطه ی کشتی سازی گارد ساحلی در سال 1952 بطور رسمی به آب انداخته شد . در مورد تاریخ الحاق این شناورها به نیروی دریایی ایران ، دیگر منابع نیز به گفتن واژه ی دهه 50 اکتفا کرده اند. 2- مساله ی بعدی نوع پیشران این شناورها است که در منابع فارسی24 موتور دیزلی MYHMS-1200 با دو پروانه عنوان شده است در حالی که در منابع معتبر دیگر ، 4 موتور Cummins VT-600 diesels با قدرت 2200 اسب بخار در تمامی مدل ها ذکر شده است که البته بعد از نوسازی ، این موتورها با 2 موتور Detroit 16V149 diesels و با قدرت 2470 اسب بخار جایگزین گردیدند "در آمریکا منظورمه نه ایران" . 3- مورد دیگر اینکه شعاع عملیاتی این شناورها در منابع فارسی 2324 مایل با 8 کیلوتن بار (!) معرفی شده است در حالی که نویسنده ی مربوطه kts را که مربوط به گره ی دریایی است را با کیلوتن گرفته است ، بدیهی است که ، شعاع عملیاتی را معمولا با مقدار سرعت بیان میکنند نه میزان بار ! 4- این سری از شناورها را در برخی سایت های فارسی نیز کلاس کاویان نیز ذکر کرده اند ولی من جز کلاس کیوان چیزی ندیدم . تشکر ویژه از دوستان آرش کمانگیر ، مجتبی کیا ، ss.ir و سروان313 که بنده را در گرداوری این مقاله همراهی کردند . پایان/ ... مولف به رغم آنکه در گرداوری این اثر از پژوهش های عمیق در منابع اینترنتی و آرای استوار متخصصان اهل فن بهره برده ، حاصل کار خود را عاری از خطا و اشتباه و خلا احتمالی نمیداند و با فروتنی که لازمه ی هر کار علمی است ، دست نقادان اهل فن و متخصصان نکته سنج را فشره و ایشان را به نقد این اثر و ارائه ی رهنمود های راه گشایشان دعوت میکند . نویسنده: امیر آزاد تصاویر به گالری منتقل شد. Electro_officer
- 17 پاسخ ها
-
- 23
-
مقدمه کلی : USS Amphion AR-13 نام ابتدایی ناو چابهار A441 در زمان خدمت در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا است که در خلال جنگ جهانی دوم در کلاس کشتی فرماندهی با ماموریت پشتیبانی و تعمیراتی ساخته شد . اگر چه بنای این کشتی در سپتامبر 1944 گذاشته شد و در ماه می 1945 راه اندازی شد اما در واقع ، ژانویه 1946 بود که به طور کامل به خدمت گرفته شد . این کشتی در اکتبر 1971 پس از گذشت 25 سال در نیروی دریایی ایالات متحده بازنشسته شده و در 22 سپتامبر همان سال به مقصد خود یعنی شهر بندر عباس در ایران حرکت کرد و پس از گذشت 6 روز به این شهر رسید . چابهار تا سال ها با خدمه ی آمریکایی و پرسنل تحت آموزش ایرانی اداره میشده تا این که در 1 مارس 1977 بطور کامل تحویل خدمه ی ایرانی میشود .نام این کشتی به افتخار نام بندر چابهار در دریای عمان از Amphion به چابهار تغییر پیدا کرد و برای همیشه از لیست کشتی های نیروی دریایی ایالات متحده خط زده شد . وظیفه : ناو Amphion در اول وظیفه ی خود بمنظور ارائه ی خدمات تعمیرات اضطراری و دوره ای به دیگر کشتی ها ساخته شده است که برای این منظور به تجهیزات مناسبی اعم از واحد های تعمیرات ، تاسیسات و لوله کاری ، نجاری ، ورقات مسی و فلزی ، جوشکاری و برشکاری ، ریخته گری در کوتاه مدت و ... تجهیز شده است که قادر است تعمیر دقیق ترین آلات تا سنگین ترین آن ها را به همراه کادر مجرب خود بر عهده بگیرد . برای مثال نیروگاه مهندسی مدرن آن میتواند علاوه بر تامین برق مورد نیاز خود ، به تامین برق دیگر کشتی های لنگر انداخته ی تحت تعمیر خود بپردازد و یا کارخانه ی تقطیر او ، این اجازه را به آن میدهد که آب مورد نیاز خود و دیگر کشتی ها را تامین کند . این نوع ماموریت خاص سبب شد که فرمانده و سرپرست ناو از متخصصان رسته ناوبری انتخاب نشوند و یک مهندس بعنوان فرمانده ناو انجام وظیفه کند . شایان ذکر است ناوسروان مهندس زرگری اولین فرمانده ی ایرانی این کشتی افتخار خدمت در این ناو را داشتند . اما نکته ی جالب توجه در مورد Amphion ، تسلیحات آن است ، این ناو به 2 توپ 130 م.م. یکی در سینه و دیگری در پاشنه و 8 توپ 40 م.م. و 22 توپ 20 م.م. مجهز شده بود که قدرت آتش سهمگینی را به این ناو ارائه میبخشید بطوری که علاوه بر انجام ماموریت های پشتیبانی و خدمات فنی دور از ساحل ، بخوبی میتوانست از پس عملیات های رزمی محوله نیز برآید . تاریخچه : ناو Amphion بدنبال تجزیه و انفصال در خلیج Chesapeake به ناوگان دریایی اقیانوس اطلس در نورفولک پیوست . برای نخستین دهه از خدمات خود عهده دار عملیات ویرجینیا در خارج از پایگاه نورفولک و نیوپورت رود آیلند شد و به ارائه خدمات تعمیراتی خود عمدتا در سواحل شرقی ایالات متحده آمریکا پرداخت . این ناو همچنین در برمودا برای شرکت در مناسبت ها مستقر شده و همچنین با حضور در بندر پایگاه های نیو فاندلند و کارائیب به بازدید از مکان هایی مانند سویداد تراجیلو، جمهوری دومینیکن، منطقه ی سان خوان، پورتوریکو و سنت توماس و همچنین جزایر ویرجین پرداخت . در طول تابستان 1957 و 1958 ناو پشتیبانی Amphion به ناوگان ششم ایالات متحده جهت امور سرویس و پشتیبانی و بازدید از بنادر در فرانسه، یونان، کرت، سیسیل و جزایر بالئارس ملحق شد . این ناو از سال 1960 در سواحل اقیانوس اطلس ایالات متحده اداره میشده و در سال 1965 جهت پشتیبانی از عملیات احتمالی نیروی دریایی در خارج از جمهوری دومینیکن شرکت نموده و در سال 1968 از بنادر اسکاتلند و انگلستان بازدید کرده است . ناو Amphion نهایتا در 18 اوت 1971 برای آخرین بار در زیر پرچم ستاره و خطوط ایالات متحده ، نورفولک را ترک کرده و پس از دیدن از رسیف برزیل 29 تا 31 ماه اوت ، مومباسا کنیا 18 تا 22 سپتامبر ، این کشتی تعمیراتی در 28 سپتامبر به مقصد خود یعنی شهر بندر عباس در ایران رسیده و به خدمت نیروی دریایی ایران در آمد . نام این کشتی به افتخار نام بندر چابهار در دریای عمان از Amphion به چابهار تغییر پیدا کرد و برای همیشه از لیست کشتی های نیروی دریایی ایالات متحده خط زده شد . البته همان طور که ذکر شد چابهار تا سال ها با خدمه ی آمریکایی و پرسنل تحت آموزش ایرانی اداره میشده تا این که در 1 مارس 1977 این کشتی بطور کامل تحویل خدمه ی ایرانی میشود . طبق گزارشات این کشتی تا سال 1985 در نیروی دریایی ایران فعال بوده است که نهایتا پس 25 سال خدمت در نیروی دریایی ایالات متحده و 15 سال خدمت فعال در نیروی دریایی ایران و تقریبا یک دهه بلا استفاده بودن ، نهایتا برای اوراق به پاکستان منتقل شده و به سرنوشتی همانند آنچه بر ناوشکن های ما گذشت ، دچار شد . نبود قطعات یدکی و خدمات پشتیبانی ، ضعف و وابستگی نیروی دریایی در آن دوره و مشکلات عدیده ی دیگر ، راهی جزء اوراق کردن این کشتی را پیش رو نگذاشت ، لذا از آن جایی که صنعت اوراق کردن مخصوصا اوراق کردن کشتی های فرسوده در پاکستان از صنایع فعال در این کشور محسوب میشود و همچنین بدلیل ضعف داخلی برای اوراق و یا استفاده ی مجدد از سازه ی این کشتی - مانند ببر و پلنگ - به پاکستان منتقل شد و به این سرنوشت تلخ دچار گردید . در آمریکا: نام: USS Amphion AR-13 سازنده: Tampa Shipbuilding Company گذاشته شده: 20 سپتامبر 1944 راه اندازی: 15 ماه مه 1945 به کار گیری: 30 ژانویه 1946 سرنوشت: بازنشستگی از نیروی دریایی ایالات متحده و فروش به ایران در 1971 اکتبر 2 در ایران: نام: چابهار ورود: 1971 اکتبر 2 تحویل کامل: 1 مارس 1977 تسلیحات: 2 توپ 130 م.م. 8 توپ 40 م.م. 22 توپ 20 م.م. Displacement: 17,600 long tons Length: 492 ft =150 m Beam: 69 ft 6 in = 21.18 m Draft: 26 ft 6 in =8.08 m Speed: 16.5 knots = 30.6 km/h; 19.0 mph Complement: 921 پیشران: دو بویلر D-TYPE Foster and Wheeler یک گیرباکس دوگانه Westinghouse یک توربین بخار on Westinghouse Curtiss design تک شافته با قدرت 8500 اسب بخار ظرفیت سوخت سنگین(مازوت): 16205 بشکه ظرفیت سئوخت سبک(دیزل): 13757 بشکه نیروگاه: چهار توربو آلترناتور 750 کیلو وات ، 450 ولت جریان متناوب (AC) چهار توربین 300 کیلو وات ، 240/120 ولت جریان مستقیم (DC) پایان/ ... نویسنده: امیر آزاد / انجمن ارتشی دات کام مولف به رغم آنکه در گرداوری این اثر از پژوهش های عمیق در منابع اینترنتی و آرای استوار متخصصان اهل فن بهره برده ، حاصل کار خود را عاری از خطا و اشتباه و خلا احتمالی نمیداند و با فروتنی که لازمه ی هر کار علمی است ، دست نقادان اهل فن و متخصصان نکته سنج را فشره و ایشان را به نقد این اثر و ارائه ی رهنمود های راه گشایشان دعوت میکند . با تشکر از جناب براتی ، کاربر elo میلیتاری ، انجمن گنج جنگ و جناب مجتبی عظیمی کیا که بنده را در گرداوری این اثر یاری نمودند . باز هم جا داره از کاربر elo - محمد اقبالی عزیز - صمیمانه تشکر کنم ایشان در تهیه و تدارک این مطلب تلاش بسیار مضاعفی انجام دادند و از هیچ راهی دریغ نکردند ...
- 9 پاسخ ها
-
- 34
-
تانک اصلی میدان نبرد ام-یک آبرامز تانک اصلی میدان نبرد ام-یک آبرامز ( M-1 Abrams MBT)
AmirAzad پاسخ داد به TANK تاپیک در تانک
نوشته بود 40 تانک آبرامز و نفربر فکر نکنم هدف قرار گرفته باشه گلوله های کالیبر سنگین با عبور از چند سانتی متری بدن انسان چنین بلایی رو سر آدم میارن، گوشت بدن بیخ تا بیخ در محلی که گلوله از کنارش عبور کرده ریخته میشه نمیدونم با کدوم قانون فیزیکی این پدیده توجیه میشه- 270 پاسخ ها
-
- نیروی زمینی ارتش ایالات متحده
- m-1
-
(و 1 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تانک اصلی میدان نبرد چیفتن تانک اصلی میدان نبرد چیفتن / مبارز Chieftain
AmirAzad پاسخ داد به Mehrdad-h تاپیک در تانک
تا جایی که میدونم زمان جنگ قراردادهای تحویل قطعات یدکی چیفتن به ارزش میلیون ها دلار به جای تحویل به ایران، به عراق تحویل میشد و طی اون ایران شکایتی علیه انگلیس تنظیم کرد که تا دو سه سال پیش هم پرونده شکایت قطعات یدکی چیفتن باز بود، نمیدونم الان چی شد. من حیث المجموع میخام بگم که ممکنه قطعات و نیروی فنی (مکانیک!) از خود عراق بوده باشه نکته بعدی اینکه پیش از این هم دو چیفتن بازسازی و تحویل عراق شده بودند. تصاویر با کیفیت شون موجوده، عراق بعد از بازسازی فکر کنم توسط حشدالشعبی بود، نام یکی از این چیفتن ها را زلزال-1 و دیگری را زلزال-2 گذاشته بود- 140 پاسخ ها
-
- 4
-
- چیفتن بهینه سازی شده
- تانک مبارز
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
AmirAzad پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
هرچند کذب باشه ولی بنظرم جذاب اومد پیشاپیش معذرت بابت کپی از خبرگزاری داخلی . . . موشکهای یمنی قاهر هواپیماهای آواکس آمریکایی را منهدم کردند یک منبع نظامی یمن میگوید حمله موشکی به پایگاه نظامی العند در استان لحج یمن منجر به انهدام هواپیماهای جاسوسی آمریکایی آواکس در این پایگاه شد. tasnimnews.com/fa/news/1394/12/23/1027078 -
. . .
- 405 پاسخ ها
-
- 10
-
تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از july 2015 ) تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از July 2015 )
AmirAzad پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
تصاویری منتشر شده از تحویل موتور و قطعات یدکی تانک از ایران به عراق. بی زحمت اطلاعات تکمیلی رو پوشش بدید ممنونم. اینم دوتا عکس جدید از تی 72 اس باید باشه منبع را حتما ذکر کنید ! -
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
AmirAzad پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
تانک هدف قرار گرفته مثل هواپیمای سقوط کرده هست! هر لحظه امکان آتشسوزی و انفجار داره. مخصوصا داخل که باشی از بیرون نا آگاهی. بنظرم منم توی اون موقعیت بودم عاقلانه ترین کار خروج از تانک باشه، بلافاصله تیم مهندسی خواهد رفت و تانکو بازخواهد گردوند. این بنده خدا هم ببینید یا موج برش داشت، دقیقا در محل برخورد بود، یا دود گرفت داخلو شاید هم حرارت دید! بالاخره یه چیزی شد که بیرون پرید، بی دلیل نبود :) -
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
AmirAzad پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
نه دوست عزیز، اینطور که میفرمایید نیست خود روس ها بهترین ناوها رو میسازن ولی میرن از فرانسه میسترال میخرن، شرکت های هواپیماسازی بزرگی همچون توپولف، سوخو، ایلیوشین، میکویان و ... دارند ولی از اروپا بویینگ و ایرباس وارد میکنند، از اوکراین فلان چیز میگیرن و برای تجهیز تانک هاشون دست به گریبان آلمان ها میشن، آیا همه این ها به این معناست که بگیم روس ها توانایی ساخت هواپیما، ناو، تانک و ... ندارند!؟؟ اینا یک سری مثال ساده هست با توجه به سطح پایین سواد بنده، ولی در صنایعی هم که نسبت به بقیه موارد جلوتر هستیم، همانند همین مواردی که مثال زدید، ساخت زیردریایی، ناو محافظ، حوزه پدافند هوایی و صد البته صنایع موشکی، باز هم اگر خرید و وارداتی به کشور صورت بگیره از این منظر بهش نگاه کنید که: 1- ممکن است لغو تحریم ها دائمی نبوده و این فرصت اندک خرید تسلیحات از دست برود 2- فناوری های موجود در کشور مربوط به چهار پنج دهه گذشته و در بهترین حالت دو دهه گذشته هستند و درک لزوم ورود فناوری های نوین به کشور کاملا درک شده که از کلام فرماندهان به خوبی مشخصه- 1,992 پاسخ ها
-
- 20
-
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
AmirAzad پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
یه سوال خدمت اساتید / نام این پایگاه که روس ها در اون حضور دارند، همیم است یا خمیم؟ نام عربی هست یا روسی و به چه معناست... پیشاپیش ممنون بابت پاسخگویی -
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
AmirAzad پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
انصافاً از وقتی روس ها اومدن یه تحولی هر چند کوچک در زرهی سوریه شاهد بودیم. حتی پیش پا افتاده ترین راهکارها مثل بلوک های سیمانی و زره قفسه ای که کاربران میلیتاری سالها قبل برای ارتش سوریه تجویز کرده بودن، امروز در سطح وسیع شاهد هستیم چه برسه راهکارهای بعدی مثل جمرها و سامانه های کنترل آتش و ان شاء اللّه به روزرسانی های بعدی که ماه های آینده شاهد باشیم. این امری هست که تا نیروهای ایرانی و حزبالله در کنار ارتش سوریه بصورت انحصاری یکه تازی میکردن، شاهدش نبودیم. با باز شدن پای روسیه و تقریبا همزمان با آن عراق، شاهدش هستیم. -
ناوشکن HMS Sluys یک ناوشکن از نیروی دریایی سلطنتی (RN) بود که به افتخار نبرد Slurs که در سال 1337میلادی آغاز و به مدت بیش از صد سال طول کشید که منجر به پیروزی قاطع انگلیسی بر ناوگان دریایی فرانسه (البته در یکی از جنگها) شد نامگذاری شده است. لازم به ذکر است این جنگ که به جنگ صد ساله معروف است مابین انگلیس و اسکاتلند از یک سو و فرانسه و بورگاندی (بخش هایی از آلمان امروزی) در 1337 آغاز و در سال 1453 میلادی به مدت 116 سال بطول انجامید و در مجموع به پیروزی فرانسه انجامید. [center] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/81438597686079199354.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_81438597686079199354.jpg[/IMG][/url][/center] Sluys توسط شرکت کشتی سازی نظامی کامل لایرد در Birkenhead ساخته شده و در تاریخ 28 فوریه 1945 به آب انداخته شده و در 30 سپتامبر سال 1946 راه اندازی شده است و پس بررسی در کمیسیون مربوط به نیروی دریایی سلطنتی به عنوان ناوشکن Sluys به کاروان ناوشکن های (ناوگان خانه) در انگلستان پیوست. در سال 1947، ناوشکن Sluys، همراه با خواهر خوانده ی خود (منظور ناوشکن کادیز در تصویر پایین که بعدها و در سال 1956 به کشور پاکستان فروخته شد) برای همراهی و محافظت از ناو هواپیمابر HMS Vengeance اعزام شده بودند که در غالب گروهی کوچک برای بازدید از بندر و امکانات دریایی و همچنین انجام وظایف دیگر به نروژ رفتند. [center] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/19693896386460020601.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_19693896386460020601.jpg[/IMG][/url][/center] پس از گذران دوران بعد از جنگ جهانی دوم و قبل از شروع جنگ سرد در سال 1953 ناوشکن Sluys از خدمت عملیاتی خارج و پس از آن در رزرو برای اجرای عملیات قرار داده شد. این ناوشکن در سال 1967 پس از یک دوره ی بازسازی بزرگ که به طور کامل انجام گرفت و با تغییر برخی از امکانات و توانمندی هایش طی قراردادی به ایران فروخته شد و طبق درخواست ایران و بعد از آن دوباره این کشتی بزرگ به طور کامل مورد بازبینی قرار گرفت و مجهز به یک سیستم موشکی بنام seacat شد. اینها همه به رغم تنش بین بریتانیا و ایران در طول دهه ی 1960 که در آن سالها تنش ها و اختلافات زیادی را این دو کشور راجع به منطقه ی خلیج فارس و مهمتر از همه درمورد بحرین و برخی مسائل خاورمیانه داشته و روی آن متمرکز شده بودند اتفاق افتاد. به هر روی ناوشکن Sluys پس از پیوستن به نیروی دریایی ایران تغییر نام داد و بنام یکی از دریانوردان زن (نخستین زن فرمانده ی ناوگان دریایی شاهنشاهی ایران باستان در جنگ با یونان در زمان هخامنشیان) آرتمیس نام گذاری شد و تحت فرماندهی دریابد فرج الله رسایی در خلیج فارس قرار گرفت.پس از وقوع انقلاب اسلامی و تغییر کلاس ناوگان دریایی ایران این ناوشکن به کلاس الوند تغییر نام داد و تا پایان جنگ به محافظت از ناوگان کشتی های حامل نفت ایران پرداخت و تا سال 1990 میلادی جزو پیشرفته ترین شناورهای جنگی نیروی دریایی ایران محسوب میشد. [center] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/23941538421820716452.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_23941538421820716452.jpg[/IMG][/url][/center] پس از چند سال خدمت در نیروی دریایی ایران و در خلال جنگ ناوشکن Sluys (آرتمیس) دوباره تحت تغییرات مهم دیگری این بار توسط روس ها قرار گرفت و سیستم موشکی جدید روسها جای سیستم موشکی seacat بریتانیا را گرفت و با یک رادار و سیستم کنترل آتش جدید این به روز رسانی ادامه پیدا کرد .طبق گزارشها این تغییرات باعث شد این ناوشکن به شکل شگفت آوری تا سال 1990 در خدمت باقی بماند با توجه به این که در آن زمان،ناوشکن Sluys (آرتمیس) بسیار کهنه بود. [center] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/47723107023730123013.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_47723107023730123013.jpg[/IMG][/url][/center] مشخصات و توانمندی ها سازنده:Cammel Laird & Co, Birkenhead تاریخ ساخت : 24 نوامبر 1943 آب اندازی: 28 فوریه 1945 عملیاتی: 30 سپتامبر 1946 خروج از خدمت : سال 1953 از نیروی دریایی سلطنتی سرنوشت: فروخته شده به ایران [center] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/58089476842742488622.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_58089476842742488622.jpg[/IMG][/url][/center] در ایران نام: آرتمیس و سپس دماوند ورود به خدمت: 26 ژانویه 1967 سرنوشت: غیر عملیاتی از سال 1990 و اوراق کلاس و نوع: ناوشکن و نبرد ناو جابجایی:3،360 تن طول: 379 فوت (116 متر) عرض : 45.5 فوت (13.9 متر) آبخور: 17.5 فوت (5.3 متر) پیشرانه: 2 توربین بخار، 2 شفت، 2 دیگ بخار، (37 مگاواتی) سرعت: 35.5 گره (65.7 کیلومتردر ساعت و یا 40.9 مایل در ساعت) برد : 3،000 مایل (4،800 کیلومتر) خدمه : 270 نفر تسلیحات: 2 اسلحه × دوگانه 4.5 اینچی (114 میلی متر) تفنگ × 1 (102 میلی متری) 14 × تفنگ Bofors 10 ×لوله ی اژدر 21 اینچی (533 میلی متر) با تشکر از دوستان عزیزم جناب امیر آزاد و سروان 313 که این حقیر را در ارائه این مطلب یاری رساندند. منبع : ارتشی دات کام / مجتبی کیا [url="http://forum.arteshi.com/showthread.php?t=15295&p=49965#post49965"]http://forum.arteshi...49965#post49965[/url] [color=#000080]تصاویر به گالری منتقل شد. Electro_officer[/color]
- 31 پاسخ ها
-
- 14
-
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
AmirAzad پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
پیشنهاداتی که بعضاً دوستان در انجمن سالها قبل بعنوان پیش پا افتاده ترین و ارزان ترین روش های کاهش تلفات زرهی ارتش سوریه عنوان میکردند مثل زره قفسه ای، بلوک های سیمانی و ... امروزه داره در سطح وسیع بکار گرفته میشه. شاید اگر ارتش زودتر به این فکر می افتادند الان بخش قابل توجهی از تلفاتشون کاهش پیدا میکرد. بنظرم قدم رو به جلویی باید انجام بدهند و پا را از این تمهیدات دم دستی فراتر بذارن و به ارتقاء ها و بسته های به روزرسانی که دوستان در تاپیک راهکارهای زرهی برای ارتش سوریه نیز ارائه دادند، بپردازند که نتیجه اش مثل همین بلوک ها و قفسه ها دو سه سال دیگه مشخص میشه -
گالری تصاویر نیروی هوا-فضای سپاه (irgcasf) گالری تصاویر نیروی هوا-فضای سپاه (IRGCASF)
AmirAzad پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در گالري نيروي هوايي
-
بسیار عالی ایشاللّه کلید بزن برای قسمت دوم یه ادامه دارد... زیرش مینوشتی خوشحال تر میشدیم!
-
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
AmirAzad پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
با این حال فکر نکنم شناسایی نقاط کور بعنوان اهداف مناسب جهت شلیک اندک موشک های باقی مونده در یمن به درستی انجام شده باشه... خدا رحمت کنه شهید حاج حسن طهرانی مقدم، میگفت که بعد از جنگ وقتی بعنوان نماینده کمیته تبادل اسرا به عراق رفتیم، طوری خیابون های اونجا رو میشناختیم که انگار سالهاست اونجا زندگی کردیم، از بس روی موقعیت اهداف کار کرده بودیم! -
تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از july 2015 ) تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از July 2015 )
AmirAzad پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
پس قراره عراق چکار کنه برامون!!؟ به سفارت عربستان در کشورش هنوز افتتاح نشده حمله کنه، یا 24 ساعت بهشون مهلت بده خاک عراقو ترک کنن؟ بنظرم عراق بهترین رویکرد رو در پیش گرفت نگاهی به متن زیر بندازید این دقیقا همان رویکرد ایران در مقابله با ماجرای سفارت بود یعنی انداختن تقصیر به گردن مهاجمین به سفارت (شیعیان اسلام آمریکایی!) و قبول مسئولیت - حتی اگر اشتباه نکنم فرمانده یگان ویژه ناجا تهران بزرگ هم برکنار کردند "ابراهیم جعفری" وزیر امورخارجه عراق پس از صدور این بیانیه، در توضیح دلیل موافقت عراق با آن گفت: ما در این بیانیه درخصوص موضوع اصلی یعنی محکوم کردن دولت ایران اختلاف نظر داشتیم، و نمیخواهیم اقدام یک گروه در حمله به سفارت، به حساب دولت نوشته شود. جعفری اظهار داشت: ما نمی پذیریم که ایران محکوم شود، بلکه خواستار محکوم کردن عاملان (تعرض به سفارت) هستیم، به ویژه آنکه تهران گامهای مهمی برداشت که از جمله آنها برکناری یکی از مسؤولان مقصر بود. ---------------- شک نکنید اون موضعی که حشدالشعبی و سپاه بدر عراق و دیگر گروهک های شیعه مبنی بر تعطیلی سفارت عربستان در عراق گرفتند یک موضع کاملا افراطی بود و بهره کشی سیاسی عربستان رو در پس اعدام شیخ نمر دوچندان میکرد. ضمن اینکه خیلی دوست دارید داغ ماجرای این نظریه که عراق عرب در حال تبدیل به عراق عجم است دوباره زنده بشه؟ تبعیت کورکورانه از سیاست های تهران؟ سیاست های ما الان خیلی درسته؟ بذارید العبادی کارش رو کنه، ترکیب العبادی و تفکرات مالکی هست که عراقو قشنگ کرده -
مشهورترین نقل قول های نظامی و سیاسی مشهورترین نقل قول های نظامی و سیاسی
AmirAzad پاسخ داد به zeus تاپیک در جنگ آوران
این تاپیک از زیبایی و جذابیت خودش افتاده لطفا نقل قول های نظامی تر یا سیاسی تر بذارید با تصویر و منبع، با ذکر تاریخ و کمی جذابیت بنظرم مهمترین نکته هم اینه که با وقایع روز در ارتباط باشه