EMP
Eminent-User-
تعداد محتوا
387 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
23
تمامی ارسال های EMP
-
دومین ماهواره MUOS نیروی دریایی آمریکا به فضا پرتاب شد
EMP پاسخ داد به mahdavi3d تاپیک در اخبار علمی
ضمن سپاسگزاری از جناب مهدوی بابت این تاپیک زیبا بالاخر یک لیست از مشخصات این ماهواره پیدا کردم که در زیر تیتروار قرار می دهم. برای دیدن اطلاعات بیشتر به لینک زیر بروید [url="http://www.public.navy.mil/spawar/PEOSpaceSystems/ProductsServices/PublishingImages/MUOS_QRG_athena_2010.pdf"]http://www.public.na...athena_2010.pdf[/url] [b]اطلاعات ماهواره در سال 2010:[/b] (بدیهی است تا سال 2013 که پرتاب شد، شاهد تغییرات تدریجی و بعضی بهبودها بوده است) 1. عملکرد به عنوان ترانسپاندری که تنها سیگنال دریافتی را تغییر فرکانس می دهد و به زمین مخابره می کند (bent pipe) و مانند یک برج بلند شبکه سلولی از یک طرف از رادیوهای متحرک باند UHF داده ها را دریافت و از طرف دیگر در باند Ka آنها را به ایستگاه زمینی می فرستد و برعکس. در این سیستم کاربران قادر هستند ارتباط 3G WCDMA را در باند فرکانسی UHF و به صورت طیف گسترده توالی مستقیم (Direct Sequence Spread Spectrum) با ماهواره و از طریق آن با نقطه مورد نظر خود برقرار بکنند. 2.ارتباط مستقیم را برای کاربران تکنولوژی قدیمی بر قرار می کند 3.قدرت انتشار کمتر از 138 dBW/KHz/m2 4. توانایی جمع آوری طیف فرکانسی UHF برای یافتن مکان جغرافیای پخش کنندگان پارازیت. لینک زیر مطلب جالبی در مورد یافتن محل تداخلهای غیر عمدی را در خود دارد. [url="http://www.integ-europe.com/products/satellite-interference-geolocation"]http://www.integ-eur...nce-geolocation[/url] 5. محل خدمت مدار ژئو در ارتفاع 35786 کیلومتری 6. زاویه تمایل 2.5 تا 5 درجه 7. متوسط زمان خدمت 13.5 سال و طراحی شده برای 15 سال 8. وزن خشک ماهواره تقریبا 3629 کیلوگرم یا 8000 پوند 9. توان الکتریکی تولیدی توسط ماهواره: در کل طول عمر ماهواره (End Of Life (EOL)) در زمانی که خورشید در نزدیکترین فاصله قرار دارد (انقلاب تابستانی) برابر با 13 کیلووات 10. قدرت خروجی فرستنده UHF: برابر با 1300 وات 10.1 . ماکزیمم 51,9dBW EIRP برای تشعشع یک بیم 620 واتی 10.2 .ماکزیمم 43dBW EIRP برای پخش همه بیم ها به صورت همزمان -
یکی از دلایلی که جنگ با ایران برای آمریکا مسئله ساز است همین است. من مدتها پیش به آن فکر می کردم. در جنگ دوم، تعداد ژاپنی ها کم بود شغل مهمی هم در آمریکا نداشتند اما در جنگ با ایران تعداد ایرانی ها نه آنقدر زیاد است که قابل کنترل نباشد و نه آنقدر کم است که مثل ژاپنی ها بشود آنها را به اردوگاه فرستاد و اکثر آنها هم مشاغل کلیدی دارند. در جنگ ویتنام داستان متفاوت بود. آن موقع آمریکا از ویتنام جنوبی حمایت می کرد و این جنگ باعث شد که ویتنامی های فراوانی به آمریکا بروند واز آنها استقبال نسبتا خوبی هم شد. در جنگ عراق هم آمریکا در نقش حامی عراق وارد میدان شد و هیچ مشکلی برای عراقی ها ایجاد نکردند. اما در جنگ آینده ما با آمریکا موضوع فرق می کند. در جنگ دوم جهانی جالب است بدانید که اکثریت مردم آمریکا از اروپایی هایی بودند که مخالف انگلستان بوده اند اما آمریکا با انگلستان متحد شد!!! گویند که در آن زمان 40% آمریکایی ها به نحوی آلمانی تبار بوده اند (همه Smithها همه باتلرها ......) اما در جنگ با آلمان آمریکا آنها را به اردوگاه نفرستاد فقط به شدت تحت نظر بودند و آلمانی های وفادار به هیتلر را بازداشت کرده به اردوگاه می فرستادند و به دیگر آلمانی تبارها شغلهای کلیدی نمی دادند. در درگیری با آمریکا 4 حالت وجود دارد: [b]حالت اول[/b] اینکه نیروهای نظامی ما در چند ثانیه اول جنگ غافلگیر شده و در هم می شکنند و آمریکا بعد از 10 روز بمباران همه زیر ساختهای ما وقتی که انبار مهمات خودش و شرکتهای آلمانی و انگلیسی خالی شد و کمپانی های اسلحه سازی از این خالی بودن به اندازه کافی راضی شدند، نبرد را خاتمه می دهد که در این صورت من فکر نمی کنم برای ایرانی های خارج از کشور مشکلی ایجاد بکنند و اینجا هم آمریکا در نقش حامی مردم ایران خود را جلوه می دهد و ما را عراقیزه و تجزیه می کنند.( البته ممکن است ابتدا یک حمله محدود بکنند و چند سال بعد یک حمله کامل درست مثل عراق) [b]حالت دوم[/b] اینکه نیروهای نظامی ما برخلاف جنگ اول و دوم جهانی شروع به مقاومت کرده و پاسخ حمله آمریکا را حتی در خاک خود امریکا می دهند و نبرد به جای 10 روز 10 ماه طول می کشد که در این صورت به احتمال 50% ایرانی های اروپا و کانادا و آمریکا در خطر خواهند بود و مردم عقب افتاده این کشورها به ویژه آمریکا حتی انتقام گیری های شخصی انجام می دهند.(به یاد داشته باشید که در جنگ دوم در شهرهای کوچک بعد از تعرض به ژاپنی ها آنها را زنده زنده وسط خیابان می سوزاندند که چندین پرونده و حتی فیلم سینمایی در این موارد وجود دارد) در آمریکا رویه قضایی بسیار نزدیک به قانون مورد اجرا قرار می گیرد و چون بازداشت کل ژاپنی ها در جنگ دوم رویه قضایی است پس احتمال اعمال این رویه بر روی کل ایرانی ها وجود دارد بخصوص که اینها ثروت زیادی دارند و صهیونیستهای پر نفوذ در آمریکا همواره به دنبال نابودی دیگر ثروتمندان و تصاحب ثروت آنها به ویژه ایرانی ها بوده اند. [b]حالت سوم [/b]ایران به سیم آخر می زند ... ایران خسته از فشار زور گویی مشتی بی فرهنگ غربی به جایی می رسد که صادراتش تحریم شده و کل اموالش در تمام دنیا به تاراج وحوش می رود چاره ای جز بستن تنگه هرمز و درگیری مستقیم با آمریکا نمی یابد و ناوگان اروپا-آمریکا-کانادا را در فاصله خلیج پارس تا جزیره دیگو گارسیا را در هم می کوبد و دریک جنگ جهانی بسیار شدید و بدون محدودیت نوع سلاح (به ویژه از طرف وحوش غربی) در تمام دنیا به مدت چند ماه با خبیثترین موجودات تاریخ درگیر می شود و آنها هم انواع تسلیحات میکروبی -شیمیایی- نوترونی-هسته ای و ... را بر روی ما آزمایش می کنند و ما در خاک خودشان هم ضرباتی به آنها می زنیم. در این صورت احتمال 50% بالا به بیش از 99% خواهد رسید. [b]حالت چهارم[/b] سلاح سری ایران عمل می کند و درگیری بسیار طولانی می شود در این سناریو نظریه سردار محمد علی عزیز جعفری عمل می کند که در آن نیروهای نظامی در دقایق اول حمله ناجوانمردانه دشمن ضربات شدید دریافت می کنند ولی ترکیب غیرت مذهبی و غرور ملی ایرانیان، جغرافیای وسیع و بی رحم ایران،نیروهای مسلح و آموزش دیده بسیج مردمی و جنگهای نامتقارن نبردهایی را بر روی زمینهای سوخته کشور انجام می دهند که باعث طولانی شدن جنگ و بالا رفتن تلفات متفقین شده و عملا نیروهای عمل کننده آنها در این باتلاق نابود می شوند. هرچند که کشور ما هم نابود می گردد. در این وضعیت هم ایرانیان اروپا و امریکای شمالی از شر اجرای آن رویه قضایی در امان نخواهند بود البته همین الان هم اوضاع ایرانی ها در آمریکا و کانادا و حتی سنگاپور و مالزی مساعد نیست و کاملا مورد تبعیض هستند. [b]اما یک تئوری دیگر وقوع هرگونه درگیری با آمریکا را توهم می پندارد[/b] زیرا در صورت وقوع درگیری آمریکا ناگزیر از پیروز شدن است و در صورت پیروزی آمریکا بر ایران، تازه مشکلات آمریکا شروع می شود و اولین مشکل آنها این است که حالا در دنیایی که دشمن ندارند چگونه اقتصاد میلیتاریستی خود را نجات بدهند و مجبور می شوند یا دشمن جدیدی بتراشند که بعید است و یا با تبلیغات خطر حمله موجودات فضایی را بزرگ کرده و اقتصاد خود را بر این محور ادامه بدهند که بسیار کار مشکلتری از وضعیت موجود فعلی است. مطابق این تئوری آمریکا برای حیات خود به دشمن نیاز دارد بنابراین نه این دشمن را آسوده می گذارد و نه او را از میان بر می دارد. چیزی که این نظریه اخیر را تقویت می کند این است که در 34 سال گذشته بارها به حل کامل مسئله ایران-آمریکا نزدیک شده ایم اما هر بار آمریکایی ها یک بهانه ای جور کرده اند و از حل مشکل فرار کرده و استخوان را لای زخم باقی گذاشته اند و جالب است که با مهارت و تبلیغات فراوان حل نشدن مشکل را به گردن ایران انداخته اند!!!!!!! [b]یک تئوری دیگر هم قصد آمریکا برای حمله به ایران را قطعی می داند [/b] در این تئوری مشکل آمریکا بودن ما است و برای آنها نوع حکومت هم فرقی نمی کند. در اندیشه غربی همواره راه سلطه بر شرق از ایران عبور می کرده و یک ایران قوی و مستقل هرگز توسط غرب تحمل نمی شود. جالب است که همان کارشکنی های آمریکا در بهبود اوضاع روابط با ایران می تواند دلیل خوبی برای اثبات این تئوری هم باشد. مطابق این تئوری برای آمریکا فرقی نمی کند که حکومت ایران مذهبی باشد یا لائیک تنها چیزی که برای آنها مهم است نبودن ما است. حتی سخنان تعدادی از وزرای دفاع و رئسای جمهور آمریکا (بوش و کارتر) بر اثبات این تئوری دلالت دارد. از طرف دیگر در فلسفه صهیوننیزم هم آمده که امپراطوری 1000 ساله جهود و سلطه آنها بر خاور میانه و جهان بعد از نابودی ایران شروع می شود و صدها سال است که پیشگویان جهود از نوستراداموس تا شیخهای عرب!!! در آرزوی نابودی ایران مرتب پیشگویی کرده و برای آن تاریخ تعیین می کنند. به هر روی عاقل کسی است که همیشه برای بدترین وضعیت آماده باشد یعنی تئوری آخری.
-
[quote name='100' timestamp='1374582617' post='323516'] سلام فکر کنم تو کشور ما نشه یک فب درست و حسابی زد ... هزینه ش خیلی می ره بالا ... به خاطر این ریز گردها که خودش بدبختی مضاعف داره ... [/quote] وقتی در یک جزیره فسقلی تایوان فب وجود دارد پس در هر جای دیگر هم می شود فقط طراحی هواسازها فرق می کند. برای این ریزگردها هم فیلتر مناسب طراحی شده ولی هنوز توزیع و تولید انبوه نشده است. البته ریز گرد راه حل های ساده هم دارد. که مدیران شهری ما از آن غافل هستند و این قدر که مسئله را بزرگ کرده اند بزرگ نیست.
-
با توجه به احتمال ورود به بازار تراشه های xilinx سری Virtex-7 UltraScale و Kintex-7 UltraScale و استفاده از تکنولوژی FinFET در آنها لازم دیدم قدری بیشتر در مورد FinFET بحث کنیم. هزینه تولید تراشه های جدید برای Xilinx که از دو تکنولوژی متفاوت Planar 20nm و FinFET 16/14nm استفاده می کنند به ترتیب 150 میلیون دلار و 325 میلیون دلار است. البته این هزینه ها در صورتی محاسبه شده که تراشه در اولین ساخت خود با صحت و برابر الزامات طراحی جواب بدهد (First Pass Success) زیرا هزینه هر Mask برای تکنولوژی 20نانومتر،بین 5 تا 8 میلیون دلار است و این هزینه برای تکنولوژی FinFET خیلی بیشتر است. هزینه تولید FinFET بیش از 2 برابر تکنولوژی مرسوم Planar آن هم در ریزترین ابعاد که 20 نانومتر باشد، است زیرا برای پیاده سازی این تکنولوژی جدید بیشتر ابزار باید باز سازی شده و نرم افزارهای تحلیل مدار جدید توسعه داده شود و core های قبلی ساخته شده برای مهاجرت به این تکنولوژی تستهای مجددی را بگذرانند. تا به حال ترانزیستورها به صورت 2 بعدی ساخته می شدند و Gate آنها (اگر ترانزیستور را یک کلید فرض کنید GATE پایه کنترل قطع و وصل جریان است) بر روی مسیر Source-Drain (منبع جریان به خروجی جریان) قرار می گرفت که با ریز شدن ابعاد Gate دیگر قادر به مهار کردن مناسب جریان الکترونها از Source به Drain نبود در نتیجه راه کار را در 3 بعدی کردن ترانزیستورها دیدند. البته ترانزیستور 3 بعدی را نباید با تراشه سه بعدی مانند Virtex-7 2000T اشتباه بگیرید که قبلا در بازار وجود داشت و از چند لایه ترانزیستورهای دو بعدی استفاده می کرد. در ترانزیستور سه بعدی FinFET به جای اشغال سطح، ارتفاع اشغال شده و مسیر Source-Drain از میان Gate عبور کرده و در واقع Gate آن را ساندوئیچ کرده است. به این ترتیب ضمن افزایش سرعت ترانزیستور، نشت آن کم شده زیرا Gate در سطحی گسترده با source-Drain در تماس است. بنابراین تراشه های Xilinx با تکنولوژی FinFET در مقایسه با تراشه های همین شرکت با تکنولوژی Planar 28nm در سرعت سوئیچ برابر، 50% توان کمتری مصرف می کنند. ترانزیستورهای FinFET تا ابعاد 7 نانومتر نیز ریز شده و ساخته شده اند اما این ترانزیستورها به لرزش و دمای بالا و مشکلات حین ساخت بخصوص Contamination noise حساس بوده و سازندگان درپی استفاده از اشکال مقاومتر 3 بعدی (مانند گوه به جای مکعب مستطیل) برای رفع این نقایص هستند. علاوه بر این حل مشکلات مربوط به Signal Integrity و ElectroMigration (همان اثر بادهای داغ الکترونی معروف که در تراشه های قدیمی باعث قطع شدن مسیرهای آلومینیومی می شد) و ساختن library های مناسب مدل این ترانزیستورها بکار گیری آنها را در ساخت تراشه های خاص منظوره بسیار مشکلتر می کند و طراحان تراشه را به چالشهای جدیدی می کشد اما در صورت استفاده از تراشه های FPGA سازنده این تراشه ها طراح را از شر حل این مشکلات خلاص کرده و باعث افزایش سرعت طراحی و کاهش هزینه پروژه می شود. تراشه های FPGA شرکت Xilinx که از تکنولوژی جدید استفاده می کنند قادر خواهند بود که در کاربردهایی برای تصاویر ویدئو دیجیتال با کیفیتهای 1080P،4k/2k و 8k و در کاربردهای انتقال داده تا یک ترابیت بر ثانیه و در کاربردهای مخابراتی 3G و LTE و LTE-A بکار برده شوند!!!!!!
-
[quote name='100' timestamp='1374432571' post='323100'] سلام ... کلا چیز زیادی نفهمیدم ( من معماری کامیپوتر موریس مانو رو 3 سال پیش نصفه و نیمه خوندم .... پیام نور 8 جلسه براش گذاشته بود !!! )تنها چیزی که فهمیدم اینهاست ( اگه درست باشند ) 1- برای راحتی برنامه نویس ها حتی با تراشه های جدید همون سیستم قدیمی رو شبیه سازی می کردند که خودش سر بار داشت ولی برای برنامه نویس ها بهتر بود چون نیازی به وفق دادن خودشون با یک طراحی جدید نبودند ... ( فکر کنم طراح کامپایلرها با این چیزها باید سر و کله بزنند !!! نه !؟ ) 2- سری های core ix ممیز شناور رو دقیق تر اجرا می کنند و سرعت بالاتری دارند 3- کسی که core ix داره و همچنان داره از ویندوز اکس پی و ویندوز هفت بدون سرویس پک یک استفاده می کنه ، در واقع پولی که برای خرید core ix داده رو هدر می ده ... 4- بین نسل اول و دوم سری core ix خیلی تفاوت هست ... 5- نسل جدید پردازنده ها ، دقت و سرعت بسیاربیشتری برای کارهای علمی خواهند داشت ... _______________ در مورد اون پنتونیوم 4 هم ، موضوع توان ساخت در اون حد بود ( تاکید می کنم ، ساخت ، نه صرفا طراحی ) ... چون مثلا برای ادارات دولتی و بانک ها و حتی ATM ها ، حتی یک سی پی یو پنتیوم هم کفایت می کنه .... [/quote] در مورد ساخت تراشه: تا جایی که من می دانم در کشور فبی که بتواند یک تراشه معمولی را هم بسازد نداریم. فب دانشگاه ما برای تراشه 1 لایه خوب است که آنهم بدون لیتوگرافی کار تولید را با روش برش الکترونی انجام می دهد که مناسب کارهای تحقیقاتی خیلی ساده است آن هم در DRCهای میکرونی نه نانومتریک. کلا برای موزه وسیله مناسبتری است. برای ساخت شما می توانید از کمپانی های مالزی یا چین استفاده بکنید ولی امنیت 0 خواهد بود!!! با توجه به سطح تکنولوژی موجود در کشور در صورت وجود یک اراده و بسیج امکانات، قادر به ساخت فبی که بتواند پنتیوم تولید بکند در طی 6 سال خواهیم بود اما اگر بتوانیم تجهیزات را از خارج تهیه بکنیم این زمان بسیار می تواند کوتاه شود. دکتر عطاردی شریف به مدت یک سال در آمریکا بازداشت بود تا از متخصصین ایرانی مقیم خارج از کشور زهر چشم بگیرند که از این تجهیزات به ایران وارد نکنند و دانش وسیع خود را با هموطنان ایرانی به اشتراک نگذارند. چینی ها این کار را کرده اند و در مراکز حساس خود از تراشه چینی بدون تروجان استفاده می کنند. در مورد تکنولوژی جدیدتر: خوب وقتی اینتل برای فب فعلی خود 45 میلیارد دلار هزینه کرده فعلا بعید است بگذارد تکنولوژی جدیدتری جای آن را بگیرد اما این صنعت در هر ساعت در حال تغییر است. به قول استاد بزرگ طراحی تراشه دکتر فتوت، اینقدر همه جیز سریع تغییر می کند که آدم دلیلی نمی بیند که هر جه می داند آموزش ندهد زیرا نمی شود جیزی را برای خودت نگه بداری فورا قدیمی و از رده خارج می شود. در مورد سرویس پکها: اگر نصب نکنید باگ های گزارش شده و رفع شده توسط اینتل، برای شما باقی خواهند ماند. البته باز مسئله امنیت هم وجود دارد و کسی نمی تواند تضمین کند که سرویس پکی که برای ایران دانلود می شود غیر از موارد مفید چه موارد غیر مفید دیگری هم دارد. به هر حال بهتر است نصب شوند تا نشوند ((( در مورد به آخر رسیدن داستان ریز شدن سیلیکونها: والا 5-6 سال پیش یکی از معاون های IBM به من گفت که ته تکنولوژی 33نانو متر خواهد بود. حالا ما داریم 14 را هم در صنعت می بینیم و MIT تراشه 7 نانو متر را هم ساخته. در واقع این تراشه های زیر 28 نانو متر اینقدر ناپایدار هستند که بر اثر یک ارتعاش ساده ممکن است که دچار به هم ریختگی و تخریب بشوند برای همین شکل ترانزیستورها دیگه اشکال ساده قبلی نیست و در حال استفاده از اشکال مقاوم از نظر سازه هستند تا این ریز شدن تحمل گردد. به اعتقاد من تکنولوژی باید عوض شود و دنبال غرب رفتن دیگه در این ابعاد جایز نیست!!!! ولی صنعت را سرمایه داران هستند که تعیین می کنند به کجا برود. همین F-14 اگر ایران بر رویش سرمایه گذاری نکرده بود الان وجود نداشت. پس در علم الکترونیک هم اگر ما از روشهای دیگری حمایت کنیم می توانیم، جهت صنعت را عوض بکنیم همانطور که جهت هوانوردی را عوض کردیم!!! در مورد کتاب مانو: این اثر باستانی بیان گر معماری با روش VON Neumann است . ریاضی دان بزرگ مجارستانی که بر اثر وقوع اولین Chain reaction هسته ای در دانشگاه پرینستون در سن نسبتا جوانی گامای بالایی دریافت کرد و فوت شد. معماری Turing هم معماری خوبی است ولی به دلایل عقاید مذهبی خلاف با دولتمردان وقت وی که کد آلمانها را شکسته بود و قهرمان ملی بود، ابتدا متهم به همجنس گرایی و سپس بازداشت خانگی و سپس با خوراندن سیبی آلوده به سیانور کشته شد و معماری Turing که Hang نمی کند، موارد استفاده نادری یافت. در جواب جناب Electro Officer : قربان بنده عددی نیستم خیلی قوی تر حتما در سایت وجود دارد ولی مثل من پر حرف نیست. به هر روی از لطف شما سپاسگذارم در مورد اینکه ما توان طراحی و فروش آن به خارج از کشور را داریم باید بگویم که 10 سال پیش این کارها انجام می شد اما با ظهور دولتهای نهم و دهم و همزمانی با تحریم ها تقریبا به صفر رسیده. در ایران شرکت نیکسو نگر برای IBM سخت افزار می ساخت!!!! با اینکه طراحهاشونو می شناسم و به جرات می گویم که سطحشون از متوسط هم پایینتر بود. دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه ارومیه و دانشگاه شریف (تا وقتی که افتخار داشت از حضور پروفسور فتوت استفاده بکند) هم این کارها را می کردند البته از خیلی جا های دیگه خبر ندارم. همین الان هم می شود CORE های سخت افزاری کوچک اما پر استفاده ساخت و آنها را فروخت اگر بتوانید آشنایی در خارج (مثلا ارمنستان) داشته باشید که حاضر باشد پولی که به حساب او ریخته می شود را با چمدان خرد خرد به شما بدهد. برای مثال برای Tracking در موشکها به مدت 50 سال از کالمن فیلتر استفاده شده در حالی که این استفاده به دلیل کندی سخت افزارهای آن زمان بوده و فیلتر کالمن دچار ناپایداری ذاتی است!!!! حالا شما همین امروز می توانید فیلتر گاس نیوتن را با VHDL با SystemVerilog بسازید و تست کنید و سپس در سایتتان برای فروش بگذارید اگر قیمت شما بین 1000 تا 3000 دلار باشد، حدودا بین 100 تا 5000 مشتری خواهید یافت بسته به کیفیت کارتان. فیلتر گاس-نیوتن که با سخت افزار امروزی Realtime است کماکان در بازار نیست و شرکتها برای خود می سازند که ترجیح می دهند بخرند. حتی اگر در بازار هم باشد باز با قیمت ما کمتر کسی میتواند رقابت بکند. در مورد جان گرفتن موجودات کربنی این یک حقیقت است اما زمان بسیار طولانی چندین هزار سال لازم دارد و Alen Turing هم به دلیل نوشتن مقاله ای در همین زمینه مورد خشم ملکه و دولت انگلستان قرار گرفت. ایده اینکه سخت افزار خود خودش را طراحی بکند و رشد فیزیکی داشته باشد را من در سال 1371 به اساتیدم گفتم ولی مورد تمسخر بسیار شدید قرار گرفت. 5 سال بعد چیزی شبیه آن به عنوان یک شاخه بین رشته ای از طرف JPL و 5 دانشگاه مطرح دنیا تحت عنوان Evolvable Hardware مطرح شد. در EH ما دارای یک سخت افزار اولیه یک موتور رشد و یک سیستم نظارت و یک سیستم تولید جهش هستیم. چرخه حیات EH به این صورت است که سیستم تولید جهش تغییری در ترکیب بندی سخت افزار تراشه می دهد و سیستم نظارت در صورت تشخیص صلاحیت برای این تغییر آن را به تراشه اعمال می کند و این چرخه تا ابد ادامه داشته حداقل فایده آن این است که اگر بر اثر SEU ترکیب بندی تراشه تخریب شده باشد، در کسری از ثانیه دوباره به جای خود باز می گردد. بدیهی است که شرایط محیطی و نحوه استفاده از تراشه به عنوان ورودی سیستم تولید جهش بکار می روند. این نوع سخت افزار برای کاربردهای فضایی که دور از دسترس قرار دارند و همواره با شرایط پیش بینی نشده و بارشهای مخرب ذرات مواجه هستند بسیار مناسب بود به همین دلیل JPL پشتیبان مالی EH بوده اما در ایران من را فقط مسخره کردند. در طول چند ماه که از عمر یک سیستم EH بگذرد ممکن است به طراحی درون تراشه برسیم که هرگز توسط انسان امکان پذیر نبوده است. در ابتدا EH بر روی تراشه های سری 3200 Xilinx پیاده شد اما امروزه با وجود تراشه های غول پیکر که مرتب در حال بزرگتر شدن هستند اهمیت EH بیشتر شده و از یک کاربرد علمی به یک کاربرد صنعتی نزدیکتر می شود. امکان پیاده سازی سخت افزاری که دارای شرایط رشد باشد با تکنولوژی نانو الکترونیک کم نیست ولی من هنوز هیچ پیاده سازی EH بر روی نانولوله ها را ندیده ام. در مورد نانو لوله ها باید بگویم که یکی از گزینه های تکنولوژی آینده هستند ولی دلیلی ندارد که گزینه دیگری نباشد. سرعت علم در این موارد بسیار زیاد است. آمریکا هم که گسترش نانو الکترونیک را در اولویتهای توسعه ملی گذاشته و این یعنی ممکن است این تکنولوژی فراگیر بشود. زیرا آمریکا الگوی خیلی ها است و هر کار درست یا غلطی که انجام بدهد، فوری مود می شود!!!! به همین دلیل است که verilog از صنعت به کنار رفته و systemVerilog با استاندارد UVM IEEE1800 جای آن را گرفته است. خیلی ساده چون اینتل از این زبان استفاده می کند بقیه هم از آن استفاده می کنند.
-
[quote name='100' timestamp='1374419274' post='323044'] سلام نمی شه به این ieeexplore حملات سایبری کنیم !؟ کلا این ها رو بی خیال .... سوال ساده دارم ... آیا توانایی این رو داریم که چیزی در حد پنتیوم 4 ها 10 سال پیش اینتل بسازیم !؟ [/quote] درود به دوست گرامی 100 و جناب AliMH من خیلی به این فکر کردم که یک جوری برای خودمون IEEE Account بسازیم باید بگویم که کار نشد ندارد ولی درست نیست. بعدها برای کشور دردسر می شود. فعلا بهترین روش کاری است که جناب AliMH می کردند یعنی یک دانشگاهی پیدا کنیم که رمزهاش لو رفته باشه و 2-3 روز استفاده کنیم قبل از اینکه باطل بشه اون رمزها !!!! کلا کار سختی است چون 2-3 هفته طول می کشد که دانشگاه جدید پیدا بکنیم. البته می توانیم از دوستانی که در خارج درس می خوانند هم بخواهیم برای ما مقاله بفرستند که من دلم نمی خواهد آنها را به خطر بیاندازم. در مورد ساختن پنتیوم 4 : خوب اگر منظور شما ساخت دقیق پنتیوم 4 است با لایه برداری و میکروسکوب الکترونی می توان کل مدار آن را بدست آورد و عین آن را در صورت وجود فب یا گیر آوردن فبی که مدار شما را بسازد در خارج، بسازید و این کار سواد چندانی نمی خواهد. به قول پروفسور دالی، معماری اینتل یک مثال خوب از یک معماری بد است. در سال 1366 کل تراشه 6502 را در شریف به کمک منشیها تبدیل به نقشه کردند که کار بسیار جالبی در زمان خود بود افسوس که دیگر نسل آن افراد منقرض شده و شریفی های امروز فقط در فکر گرفتن پذیرش هستند. اما اگر منظور شما طراحی تراشه ای است که معادل پنتیوم کار بکند باید بگویم که همین الان توانایی طراحی مشابه IBM Power-7 هم در داخل کشور وجود دارد پنتیوم 4 که کاری ندارد اما کار هر کس نیست فقط یک تعدادی که خودشون علاقه مند بودند می توانند و در دانشگاه این چیزا درس داده نمی شود. مشکل اصلی تامین هزینه ساخت و از آن مشکلتر فروش است. معماری پنتیوم به خاطر رعایت Backward Compatibility با معماریهای X86 دارای پیچیدگی بسیار بی مورد شده است و روش دسترسی آن به فضای حافظه اینقدر پیچیده شده که خودشان هم گیج می شوند. در مورد دستورالعملهایی مانند AVX اینتل و 3DNow ای ام دی و MMX و غیره باید بگویم این دستورات برای دکور نیست و بسیار ضروری هستند. برای توضیح مجبورم یک کم معماری اینتل و مقلد او AMD را بشکافم. از پنتیوم پرو به بعد معماری تراشه های اینتل از حالت CISC به RISC تغییر کرد اما برای نگهداشتن Backward compatibility ظاهر آن را طوری باقی گذاشتند که کاربر احساس کند که کماکان با یک تراشه CISC طرف است (که باز هم پیچیدگی را افزود و مصرف بی خود را بالا برد) در معماری جدید اینتل از شرکت HP دستورالعمل های IA-32 و IA-64 را خرید و به X86 افزود تا کارایی را بالا ببرد و معماری داخلی تراشه را از فون نئومان به Data Flow تغییر داد. این معماری Data Flow در 1964 توسط Tomosolou معرفی شده بود اما در آن دوران امکان ساختش وجود نداشت. در نهایت این تراشه های پنتیوم پرو بوجود آمدند که در واقع یک تراشه RISC Data Flow بودند که ادای یک CISC Von Neumann را در می آوردند تا کاربر با همان روش قدیمی خود برنامه سازی بکند. البته مشکلات فراوانی بوجود آمد از جمله RUNTIME ERROR #200 که در نسخه های بعدی تراشه ها رفع شد زیرا در معماری Data Flow اصالت به Data داده می شود و هر دستورالعملی که در حافظه اجرا باشد و داده آن آماده باشد اجرا می شود بدون توجه به شماره خط دستورالعمل و در انتها یک واحد به نام Retirement وجود دارد که Register Bank و Data cache را طوری به روز می کند که کاربر خیال می کند که برنامه او به صورت سریال اجرا شده است. خوب این تراشه ها توانایی خوبی در پیاده سازی برنامه های پرداش سیگنال نداشتند و چون این برنامه ها سهم خوبی از بازار بودند اینتل تصمیم گرفت که دستورات MMX را که از پنتیوم 200MHz MMX به بعد ظاهر شده بودند در این تراشه ها توسعه دهد. MMX سری دستورالعملهایی بود که 4 برابر سریعتر از دستورات معمولی محاسبات ماتریسی را انجام می دادند که برای DSP بسیار مفید بود. می دانید که بعد از اینکه مهندس مخابرات سیستم، سیستم DSP (مثلا Match filter یک رادار) را در Matlab یا هر ابزار دیگر شبیه سازی کرد و از کارکرد آن مطمئن شد آن را اصطلاحا فیکس پوینت می کند(یعنی طوری ساده می کند که با اعداد اینتیجر و بدون ممیز قابل بیان باشد) و سپس آن را در اختیار پیاده ساز که یک مهندس سخت افزار است، می گذارد تا بر روی نرم افزار یا FPGA پیاده بکند. خوب این DSP فیکس پوینت شده را در سیستم های PC based با دستورات MMX پیاده می کردند و خوب هم جواب می داد در سیستمهای Embedded هم با DSP processor های TI یا Analog Device. بعدها برای محاسبات علمی نیاز به افزایش سرعت دستورات ممیز شناور پیدا شد. البته پدیده شکست اعداد صحیح هم باعث می شد که یک برنامه که ظاهری Integer دارد در نهایت Floating Point بشود (1.1 -0.1 مساوی با 1 نیست مساوی با 0.999999999999999 است زیرا 0.1 را نمی توان با اعداد باینری به دقت نشان داد) بنابراین دستورات Single Instruction Multiple Data (SIMD) ظاهر شدند این دستورات 4 برابر دستورات معمولی ممیز شناور در محاسبات ماتریسی به ما کارایی می دادند و با ست کردن یک گزینه در کامپایلر می توانستیم کد نوشته شده به زبان C یا Fortran را با استفاده از این دستورات کامپایل بکنیم و به سرعتهای بسیار خوبی دسترسی پیدا بکنیم. برای SIMD نسخه های SSE1,SSE2,SSE3,SSE4,SSE4.1,SSE4.1 به بازار آمد ولی بازار نیاز به سرعت بیشتر داشت به همین دلیل با آوردن AVX در تراشه های نسل دوم به بعد سریهای i3,i5 وi7 اقدام به 256 بیتی کردن دستورات SIMD نمودند که این یعنی 8 برابر سریعتر از دستورات معمولی ممیز شناور.بزودی AVX های 1024 بیتی هم به بازار خواهند آمد. بنابراین اهمیت این دستورات در کاربردهای علمی و کاربردهای DSP و ... که نیاز به سرعت بسیار بالای Double Precison (دقت مضاعف== اعداد 8 بایتی ممیز شناور) دارند کاملا درک می شود. برای اجرای این دستورات AVX درwin7 و بر روی نسل دوم i5 باید SP1 ویندوز 7 حتما نصب باشد تا حافظه RAM داخل دیکودر با میکروکد مناسب Patch بشود و این دستورات توسط پردازنده i5 نسل دوم قابل تفسیر و اجرا باشد. (فایل update.sys در ویندوز حاوی میکرو کدهای به روز شده است) در مورد تولید حرارت، باید بگویم که علت حرارت جریان است. حرکت حجم زیاد الکترون درون تراشه باعث تولید حرارت می شود.به این پدیده بادهای الکترونهای داغ هم گفته می شود که باعث قطع شدن مسیر های آلومینیومی می شد تا اینکه در پنتیوم 3 برای اولین باز توانستند مس را در آلومینیوم لامینیت بکنند و درون تراشه جای بدهند تا با سیلیسیوم واکنش نشان ندهد و در ضمن توان عبور دهی جریان زیاد شده و مسیرهای حساس قطع نشوند. فرمول ساده توان تلفاتی حرارتی مطابق زیر است: Teta= 0.5 * C * V * V * F * n * p + e^(beta*V) =Watt است. ترم دوم مربوط به توان استاتیک و ترم اول مربوط به توان تلافاتی داینامیک است که با فرکانس=F و تعدا گیت=n و احتمال سوئیچ کردن هر گیت=p و توان دوم ولتاژ نسبت مستقیم دارد به همین دلیل است که مرتب ولتاژ کاری تراشه ها را پایین می آورند و سعی می کنند تراشه در مود عادی در فرکانس پایینی کار بکند.p را نرم افزار شما تعیین می کند و C و Beta و n را تکنولوژی. حرارت تولیدی در یک تراشه معمولی 3 گیگاهرتزی به اندازه سطح خورشید است (5000 درجه) و یک تراشه 5 گیگاهرتزی به اندازه خروجی نازل یک راکت (حدود 11000 درجه سانتی گراد!!!!!) در قدیم برای دور کردن حرارت معمولا از مسیرهای تغذیه که به صورت Interdigitated درون تراشه پخش هستند استفاده می شد این مسیرها گرمای ترانزیستورها را دریافت می کردند و وقتی ویفر را خنک می کردیم این مسیرها هم خنک شده کل تراشه خنک می گردید.اما با این روش خنک سازی نمی توانستیم فرکانس را بالای 500 مگاهرتز ببریم. با ورود پنتیوم 3 علاوه بر مسیرهای مسی درون تراشه تکنولوژی Flipchip تراشه وارونه نیز پیاده شد در این تکنولوژی ویفر باندیگ شده و تعداد توپ در زیر آن کار پایه را انجام می دهند سپس بر روی یک مدار چاپی خاص قرار می گیرد این مدار چاپی دارای یک سری پایه (Pin grid) یا مجددا یک سری توپ است (Ball grid) و این پایه ها هستند که ما انها را به عنوان پایه تراشه می شناسیم. در تکنولوژی flipchip بر روی ویفر ترمال گریس ریخته و سپس بسته بندی می کنیم بنابراین داغترین نقطه تراشه مستقیم با ترمال گریس در تماس یوده و سپس با قاب فلزی تراشه که به هیت سینک متصل است در تماس می باشد. پیاده سازی پایپ های حرارتی هم امکان پذیر بود اما مشکل اصلی این پایپها اتلاف زیاد فضای محدود تراشه بود و هرچه سطح تراشه افزایش می یافت، تعداد کمتری تراشه درون یک دیسک قابل ساخت بود و در نتیجه قیمت تراشه به صورت وحشتناکی افزایش می یافت بنابراین از آنها به صورت چند منظوره و محدود استفاده می شود. این تکنولوژی Flip chip Pin grid array و ارتقاهای بعدی آن بود که باعث شد امروز ما بتوانیم کلاک 3.2 گیکاهرتز داشته باشیم. جالب است که بدانید اگر بتوانیم دمای تراشه را در روی 2 درجه سانتی گراد نگه بداریم سرعت پردازنده تا 15% می تواند افزایش بیابد. بر خلاف AMDها تراشه های اینتل دارای یک سیستم کامل حرارتی هستند و اگر دمای آنها از 100 درجه بیشتر شود خود را ریست می کنند و کلاک را هم پایین می آورند. اما تراشه های AMD در این شرایط معمولا با دود و آتش می سوزند.
- 63 پاسخ ها
-
- 19
-
[quote name='AliMH' timestamp='1374408088' post='322998'] البته اتاق تمیز تو کشور ساخته میشه. [quote name='EMP' timestamp='1374404077' post='322967'] تراشه ها بر روی یک دیسکی با قطر حدود 8 اینچ ساخته می شوند و فضایی که در آن شرایط اتاق کلین وجود دارد بسیار محدود است. [/quote] خیلی خوشحالم که یکی مثل شما رو یافتم و کلی سوال ازتون دارم من یه سوالی دارم این 8 اینچ یا همون 300mm wafer که الان رایج هستن چرا میخوان برن روی 400mm? اگر اطلاعات دقیقتری راجع به fabrication و گیت های ترانزیستوهای جدید مثل FinFET و Tri-Gate دارید توضیح بدید دقیقا تفاوتهاشون در چیه؟ چه تفاوتی میان fabrication های Ram, NAND,SSD با پروسسور ها هست؟ سوال زیاده [/quote] خوب سئوالاتتون جالب هست و تا جایی که می دانم جواب می دهم. اتاق کلین درجات داره. تا جایی که من می دانم اتاق کلین مورد نیاز برای تراشه های با ابعاد نانومتریک را نمی توانند بسازند. تازه اتاق کلین ساختن یک چیز هست کلین نگهداشتن یک چیز دیگر. در مورد سایز دیسکهایی که بر روی آنها تراشه می سازند باید بگویم که محدودیتهای اتاق کلین و تجهیزات ساخت سایز این دیسکها را محدود کرده. هرچه سایز دیسک بیشتر باشد تعداد تراشه بیشتری در واحد زمان ساخته می شود و با توجه به اینکه هزینه ساخت یک تراشه هزینه کارخانه در واحد زمان تقسیم بر تعداد تراشه سالم ساخته شده است، به این می رسیم که همه سعی می کنند که قطر این دیسک را بیشتر بکنند اما محدودیتهای مکانیکی که در پاشیدن مواد به صورت یکنواخت بر روی دیسک وجود دارد و دستگاههای مربوطه و سایزهای کوچک اتاقهای کلین، مانع از این است. در مورد FinFET باید بگویم که مدت درازی است که دسترسی ما به سایت مقالات علمی این رشته ( ieeexplore ) قطع شده و مقاله ای در مورد آن نخوانده ام. فقط می دانم که دانشگاه برکلی در طی پروژه ای برای توسعه ترانزیستوری که از بارش نوترونها تاثیر کمتری بگیرد، این فنآوری را بر روی بستری از اکسید عایق (SOI) توسعه داد که به دلیل ویژگی هایش در مصرف کم مورد توجه سازندگان تراشه قرار گرفت. فنآوری Double-Gate transistor ساخت اینتل و بکار رفته در تراشه های Sandy Bridge بسیار به این فنآوری شباهت داشت که باعث مشکلاتی برای اینتل شد. داستان این است که هرچه نانومتر ابعاد ترانزیستور سیلیکونی کمتر می شود، نشت آن بیشتر می گردد و سازندگان برای افزایش تعداد ترانزیستور به محدودیت می خورند به همین دلیل فنآوری Tri-Gate اینتل هم توسعه داده شده است. در پلتفرم پروسسورهایSandy Bridge و Ivy Bridge که دستورالعملهای AVX یا SIMD 256bit در حال توسعه هستند و تا 4096 بیت هم درآینده خواهند رسید، نیاز به تعداد خیلی بیشتر ترانزیستور وجود دارد که این نیاز سازندگان را مجبور به یافتن روشهایی برای ساخت ترانزیستور با ابعاد نانومتریک ولی مصرف استاتیک کمتر کرد که نتیجه این تلاشها ساخته شدن تکنولوژی Tri-gate که کمی سریعتر ولی حداقل 2 برابر مصرف استاتیک کمتر دارد است. بدیهی است که جزئیات این فنآوری ها چندان در دسترس نیست و ابعاد نانومتری اینها مشکلات فراوانی در پایداری تراشه و قابلیت اطمینان آنها بوجود آورده که برای حل آن از تکنیکهایی استفاده شده که اعلام عمومی نشده است و احتمالا نمی شود. کارهایی که در آزمایشگاهای داخلی بر روی شبیه ساز انجام می شود دست کمی از این تکنولوژی ها ندارد اما هدفمند نیست و بازاری از آن پشتیبانی نمی کند و بعد از چاپ مقاله انبار می شوند در کتابخانه و راهی به صنعت ندارند. جالب است که بدانید ما ترانزیستور خیلی سریع ایرانی هم داریم. یکی از سریعترین ترانزیستورهای جهان ساخت دکتر فرشید رئیسی از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی است که soliton transistor نامیده می شود. در مورد fabrication تراشه های حافظه و پروسسورها باید بگویم که چندان فرقی در ساخت ندارند تنها فرق اساسی این است که DRC پروسسورها معمولا ظریفترین است و ما درون پروسسورهای اینتل هم NAND FLASH داریم و هم SRAM و هم Dynamic RAM که با همان DRC یا کمی بزرکتر ساخته می شوند! اصولا یک طراح تراشه در روز بیش از 20 ترانزیستور را نمی تواند در کنار هم به صورت Full Custom قرار بدهد. معمولا شرکتها یک سری طرح آماده را می خرند و به هم متصل می کنند. اینتل هم این کار را انجام می دهد و بین سلولهای خریده شده را می سازد.(Cell based design) از NAND FLASH در ساخت دیکودر دستورالعملها و میکروپروگرام استفاده می شود ( اینتل با برنامه ریزی NAND FLASH موجود در ماژول دیکودر قادر به تعریف میکروکدها (دستورالعملها) است و با استفاده از حافظه استاتیک درون دیکودر قادر به تعریف میکروکد جدید و دستورالعمل جدید دلخواهمان برای پردازنده اینتل و AMD هستیم. با به روز رسانی BIOS و یا نصب سرویس پک جدید برای OS یکی از کارهای خوبی که انجام می شود رفع نقص میکرو کدهای قبلی است با پر کردن همین حافظه ) اما اینکه یک سری تخصصی فقط RAM و حافظه می سازند برای این است که اینطوری هزینه هایشان پایین می آید و خط تولید روز به روز نرخ تولید سالمش به کل تولید بالاتر رفته تراشه ارزانتر می شود در ضمن این قطعات مصرفی بوده و بازار امن خودشان را بر خلاف دیگر تراشه ها دارند. در ضمن پردازنده ها تعداد بسیار زیادی پایه دارند که باندینگ آنها و ساخت Package تراشه خودش یک فوق تخصص است. در حالیکه Package های حافظه ها خیلی ساده تر هستند کلا در فب یک ساختمان سیلیکونی ساخته می شود که اگر تکراری شود، کیفیت بالا می رود و قیمت پایین می آید. به همین دلیل است که تراشه های FinFET پیاده شده بر روی SOI بسیار گران هستند زیرا تعداد موارد مصرف و تولید آنها بسیار کم و در نتیجه قیمت بسیار بالا است. شاید تعجب کنید که بدانید یک سوکت پلاستیکی ZIF برای یک FPGA با 1135 پایه، قیمتی حدود 1500 دلار دارد!!!! (==تولید پایین ==> قیمت بالا) حتما شنیده اید که بعضی تراشه ها نسخه AeroSpace دارند که خیلی گرانتر است. گرانی این تراشه ها فقط به دلیل حجم 3.5 برابر به دلیلTripple Module Redundancy نیست بلکه به دلیل پیاده سازی عموما بر روی SOI و تعداد تولید بسیار کم است که قیمت را نجومی می کند و رقم 60000 دلار برای یک تراشه FPGA سری QV که Aerospace هست اصلا رقم زیادی نیست.
- 63 پاسخ ها
-
- 21
-
[quote name='TALASH' timestamp='1374400723' post='322955'] دوستان ببخشیدا ولی یخورده زیر دیپلم صحبت کنید ما هم سر در بیاریم این فب اصلا چیست؟ [/quote] فب داستان درازی دارد که ریز آن را می توانید در کتاب ULSI technology یا کتابهای مشابه بخوانید. به کارخانه ای که در آن تراشه ساخته می شود فب == FAB می گویند. به شرکتهایی که مثل ARM و Xilinx دارای فب نیستند و از ظرفیت خالی فب دیگران استفاده می کنند، Fab less == فبلس می گویند. سخت ترین قسمت ساخت یک فب بعد از ایجاد توانایی لیتوگرافی در ابعاد نانومتریک، و توانایی تولید متریال مناسب و با کیفیت و آب DI، ساخت اتاق تمیزی است که ذرات بزرگتر از ویروس در آن نباشد و با آب DI == دی یونایزد مرتبا شسته شده و وکیوم گردد. در فب کسی آرایش نمی کند، ماهی و موارد مشابه غذاهای ید دار مصرف نمی کند، از خوشبو کننده استفاده نمی کند و افراد روزانه از یک تونل شستشو و سپس وکیوم عبور کرده لباسی که در عکس اصلی تاپیک می بینید را می پوشند. اگر یک شیشه خالی نوشابه به اتاق کلین راه بیاید، یا یک قطره خون در این اتاق بریزد ماهها شستشو و وکیوم لازم است تا اتاق کلین از ذرات بخار شکر و پروتئین آلبومین پاک گردد. اگر یک پیچ را بخواهند سفت بکنند، ابندا ابزار را در اتوکلاو گذاشته شسته و استریل می کنند و سپس زیر یک تابشگر اولتراسونیک ذرات احتمالی چسبیده به آن را جدا می کنند و سپس ابزار را لامینیت کرده داخل فب می برند کار را انجام می دهند و فب شستشو و کیوم می شود.هیچ کاغذی به قسمت کلین فب راه ندارد و در صورت نیاز باید قبل از ورود لامینیت شود تا ذرات کاغذ در هوای فب منتشر نشود. فشار هوا در یک فب همواره + است تا گرد و خاک نتوانند وارد شوند و علاوه بر همه اینها کل سازه قسمت حساس فب بر روی دمپرهایی ساخته شده که جلوی زمین لرزه های خفیف ناشی از حرکات خفیف زمین (که معمولا توسط انسان احساس نمی شود) را می گیرد و برای صداهای بیرونی نیز امکاناتی دیده شده که وارد نشوند. تراشه ها بر روی یک دیسکی با قطر حدود 8 اینچ ساخته می شوند و فضایی که در آن شرایط اتاق کلین وجود دارد بسیار محدود است. محل فب معمولا از خیابانها و جاده ها و اتوبانها و فرودگاهها دور است تا حرکات وسایل نقلیه بر روی زمین ارتعاش ایجاد نکند و هزینه دمپرها پایین بیاید. این دیسکها توسط رباطهای خاصی حمل می شوند که هیچگونه لرزشی در دیسک ایجاد نشود زیرا اگر با دست حمل شوند و در جای خود قرار بگیرند دامنه لرزشی که تا مدتها در آنها وجود دارد کارکردی مانند زلزله یا صدای زیاد داشته و باعث عدم یکنواختی در نشستن مواد بر روی دیسک می شود که به آن Contamination noise می گویند. با این اوصاف معمولا تراشه هایی که به لبه دیسک نزدیک هستند کیفیت کمتری دارند و در تولید این تراشه ها را با -1 ، -2 ، -3 ، -4 و -5 الی -n رده بندی می کنند. درست مثل لبه نان تافتون
- 63 پاسخ ها
-
- 22
-
[quote name='mahdavi3d' timestamp='1374391251' post='322907'] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]جناب AliMH گرامی، اگر روند حرکت اینتل به سمت 14 را اطلاع دارید ممنون میشوم یک توضیحی بدهید. آیا مدیریت پروژهای در این مقیاس برای سایر فبها غیر ممکن بوده؟ یا اینتل تحقیقات انحصاری در این زمینه انجام داده؟ یا...؟ (چون تا آنجا که میدانم اینتل خودش که تجهیزاتش را نمیسازد. بلکه مثلا از KLA Tenkor و...خریداری میکند.)[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]-----------------------[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]EMP عزیز، یک سوال دیگر هم از شما دارم. آیا فناوری مد نظر شما (اکسید لیتیوم و نانولولهها و..) کلا فرایند های این صنعت را زیررو رو خواهد کرد؟ آیا مثلا در آینده دیگر نیازی به فرایندهای فوتولیتوگرافی نخواهد بود و مثلا کارلزایس و ایاسامال به گل خواهند نشست! یا اینکه صرفا مجبور میشوند متدهایشان را عوض کنند؟ آیا با تغییر فناوری، تولیدکننده های کنونی تجهیزات ساخت، با تغییراتی در سیستمهای موجودشان میتوانند باقی بمانند یا کلا باید بیخیال بشوند! اصلا مگه بی خیال میشوند!؟ [/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]به نظر بنده کسانی که تجهیزات را میسازند، توسعه میدهند و به کار میگیرند و در این چرخه حضور مستمر دارند قادر به تعیین روند آینده صنعت میکروالکترونیک خواهند بود و تا زمانی که وارد این چرخه نشده باشیم، نمیتوانیم نقطه اثری ایجاد کنیم.[/font][/size] [/quote] به طور کلی هم اکنون نیز فن آوری فوتونیک به صورت صنعتی وجود دارد اما 2 عامل باعث می شود که فوتونیک تکنولوژی مورد استفاده تراشه کامپیوتر شما نباشد. عامل اول این است که ادعا شده نرخ تولید تراشه های لیتومی سالم خیلی پایین بوده و قیمت آنها مقرون به صرفه نمی شود!!!! (فقط بهانه است) عامل دوم این است که سرمایه گذاری های عظیم انجام شده توسط تولید کنندگان بزرگ بی اثر شده و باید قبل از اینکه سود لازم را برگرداند بازنشست شوند. جالب است که سرنوشت فوتونیک خیلی شبیه به خودروهای الکتریکی است. کارتلهای نفتی و شرکتهای خودرو سازی نمی خواهند که چنین خودرویی تولید انبوه شود زیرا ور شکست می شوند حالا این را بگذارید کنار طرفیت ما. ما دهها دانشجوی دکترای فیزیک، برق و کامپیوتر داریم که نمی دانیم برای آنها چه پروژه ای تعریف بکنیم. اگر ما آنها را به سمت تدوین روشهای ساخت تراشه های لیتیومی اقتصادی ببریم، با وجود میزان لیتیوم بسیار زیاد در آب خروجی از چاههای نفت ، آینده دنیا را بدست گرفته ایم به همین سادگی. یک کم پول یک کم انگیزه و یک کم مدیریت ، امنیت آیندگان ما را تامین خواهد کرد. می دانید که تراشه های فوتونیکی بدون داشتن مشکل EMC با کلاک 1000 گیگاهرتز کار می کنند و کشوری که این تراشه ها را دارد قطعا ابر قدرت می شود و علاوه بر آن دیگر Fanout ترانزیستورهای نوری حداکثر 100 نیست و شما می توانید خروجی یک ترانزیستور نوری را به صدها ورودی دیگر متصل بکنید. به عبارت دیگر اگر روزی قرار باشد سخت افزاری قابل رقابت با مغز انسان ساخته شود، از ترانزیستورهای الکترونیکی با Fanout حداکثر 100 ساخته نیست اما از ترانزیستورهای نوری ساخته است. در مورد طی کردن مراحل با شما زیاد هم عقیده نیستم . در علم کامپیوتر همواره جدیدترین کامپایلر، جدیدترین معماری و ... مهم است و نیازی نیست برای ساختن یک خودروی امروزی ابتدا خودرویی با موتور بخار بسازیم و بعد خودرویی با موتور بنزینی و بعد خوردویی با موتور الکتریکی و ... از ابتدا می توان خودرو آخری را ساخت. در کامپیوتر و ULSI هم همینطور است. نیازی نیست که ما تکنولوژی های لیتوگرافی قدیمی را یکی یکی تکرار بکنیم. کافی است مثل چینی ها تکنولوژی مورد نیاز را کسب و آن را بهینه بکنید. یادم می آید که طی یک پروژه دانشگاهی در استرالیا یک فب ساخته شد که نیازی به اتاق کلین نداشت!!! تامین کنندگان مالی و شرکتهای بزرگی که به آن دانشگاه پروژه می دادند اینقدر اینها را تحت فشار گذاشتند که کار را ادامه ندادند. معلوم است که اگر با روش ساده تری بشود تراشه ساخت سرمایه گذاری های چندین میلیاردی اینتل هوا می شود. در حالیکه کاری جالب و اقتصادی و قابل ادامه دادن بود و ارزش ریسک کردن چند ده میلیون دلار را داشت. از این اتفاقات در عالم صنعت سرمایه داری زیاد می افتد. [b]بحث خودی غیر خودی نیست.[/b] در سرمایه داری فقط پول است که خودی است و لا غیر. کلا صنعت از روشهای انقلابی دوری می کند و فقط دنبال تکامل تدریجی است. حال که چنین صنعتی در ایران وجود ندارد [b]ما باید از راهی برویم که دیگران به خاطر اینرسی خود نمی توانند بروند و از مزیت خود استفاده بکنیم[/b]. ما هم می توانیم کاری بکنیم که دنباله کار دیگران نباشد تا اینکه آنها بیایند به دنبال ما و این دور از دسترس نیست. این همه دانشجوی دکترای بی کار داریم هر کدام یک ایده بدهند کافی است تا همه مشکلات حل شود. دوستانی در دانشگاههای خارجی دارم که همیشه می گویند آرزوی دانشجویی دارند که مثل ایران با کنکور انتخاب شده باشد. در مورد به گل نشستن [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]کارلزایس و ایاسامال باید بگویم که چنین نیست مطمئنا اینها برای فوتونیک و نانو الکترونیک برنامه دارند ولی فعلا صرف نمی کند که محصولاتشان را عرضه بکنند در سطح وسیع این کمپانی ها ریشه دارتر از این هستند که به آسانی به گل بنشینند.[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]اما در مورد اینتل. اخیرا یکی از رئسای یهودی اینتل را مجبور به بازنشستگی کردند. می دانید چرا؟ زیرا ایشان ایده تبلت ارائه شده توسط استیوجابز را صرفا به دلیل اینکه جابز [b]نیمه سوری[/b] بوده است، مسخره کرده و جابز مجبور می شود به سراغ اپل برود و به این ترتیب خسارت بسیار سنگینی به اینتل خورد. تیم تراشه "اتم" سرنوشتی مانند ایتانیوم پیدا کرد.[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]از آن بدتر این است که اینتل اینقدر بزرگ شده که به قول خودشان هیچ کار درستی نمی تواند انجام بدهد و یک شرکت فسقلی انگلیسی (ARM)[/font][/size] بدون داشتن هیچکدام از امکانات اینتل، سهم وسیعی از بازار او را اشغال کرده. اگر می بینید که تا به حال شرکتهایی مانند ARM یا Xilinx در ایران بوجود نیامده نه به دلیل تخصص ناکافی موجود در کشور است یا به دلیل نبود طراح خوش فکر بلکه به خاطر تحریمهای 34 ساله است. چنین شرکتهایی وجود ندارند زیرا بازار ندارند.
- 63 پاسخ ها
-
- 12
-
[quote name='mahdavi3d' timestamp='1374386517' post='322897'] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]EMP عزیز، خوب شما خودتان به موضوع مسلط هستید. ولیکن درسته که فناوری مدنظر شما در وهله اول به فب نیاز نداره (آیا در وهله دوم - تولید انبوه - داره؟ ) ولیکن اگر بخواهد جدی بهش پرداخته بشود، هم به تحقیقات نظری و هم به تجهیزات آزمایشگاهی (لَب) (هم خود تجهیزات و هم ساخت تجهیزات) نیاز داره. غیر اینه!؟[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]و موضوع دیگر اینکه بالاخره باید از یک جایی شروع کرد دیگر! آیا میشه ما در فرایند صنعتی فناوری فعلی حرف و سابقهای برای گفتن نداشته باشیم اما انتظار داشته باشیم که یکدفعه وارد فاز صنعتی فناوری بعدی بشویم؟ آیا امکانش هست؟ (این یک سوال کاملا جدی برای بنده هست. آیا امکانش هست؟)[/font][/size] [/quote] درود به جناب نصیر ایرانی و مهدوی من منکر تکنولوژی سیلیکونی فعلی نمی شوم و معتقد هستم که باید در این زمینه هم سرمایه گذاری بشود اما هیچ کدام از دولتها چنین اعتقادی ندارند و حتی فب دست دومی که ما در دانشگاه وارد کرده بودیم را چندین سال در گمرک نگهداشتند و نمی گذاشتند که ما استفاده کنیم. وقتی هم که اجازه دادند تا برایش بودجه نصب بگیریم و نصب بشود اینقدر قدیمی بود که به هیچ دردی نمی خورد. ایران در میکروالکترونیک و MEMS خیلی از سطح برتر دنیا عقب نیست. و اون مراحلی که شما می گویید قبلا طی شده است. برای فوتونیک اگر ما فب بسازیم با توجه به کندی که در سیستم مدیریتی ایران هست وقتی که آماده بشود، قابل استفاده خواهد بود اما اگر برای الکترونیک بخواهیم تجربه گذشته را تکرار بکنیم خنده دار می شود. سالها پیش تراشه 32 بیتی پردازنده کاملا ایرانی ساخته شد اما آیا بازار از آن استقبال کرد؟!؟! ایراد این تراشه معماری آن نبود ایراد نام ایران و عدم توانایی بازاریابی برای آن به دلایل فراوان از جمله تحریم های تکنولوژی بود که آن موقع تکنولوژی زیر 25 صدم میکرون برای ایران ممنوع بود. بیش از 11 درصد مقالات VLSI که در دنیا چاپ می شود نویسنده ایرانی دارد (اینقدر مقاله نانو الکترونیک چاپ کردیم که آمریکا به وحشت افتاده و بودجه ویژه برای حمایت از تزهای نانو الکترونیک تصویب کرده) و این یعنی ما در این تکنولوژی خیلی وقت هست که وارد مراحل پیشرفته شده ایم. همین تراشه Power-7 آی بی ام هم در مود بوست از یکی از ایده های معماران ایرانی استفاده کرده است. برای ساخت فب ما پول می خواهیم و مدیریت که هیچکدام را نداریم برای همین امثال دکتر فتوت برای خودشان در خارج از ایران با فبها قرارداد می بندند و کارهای بسیار خوبی انجام داده و می دهند. در پاسخ به جناب ALiMH باید بگویم حرف شما تا حدودی درست است اما به یاد داشته باشید که فب در چرخه تولید تراشه جایگاهی امنیتی هم دارد. بطور کلی در 3 سطح تروجان های سخت افزاری وارد تراشه می شوند. سطح اول مهندسان ناراضی است (که قابل حل است) سطح دوم استفاده از ابزار سنتز خارجی است (که تا وقتی سینتسایزر نمی سازیم قابل حل نیست ) و سطح سوم، فب است. اگر فب خاص خودتان را برای ساخت تراشه های بکار رفته در نقاط حساس نداشته باشید (مانند چین) در واقع امنیت ملی ندارید. اینجا صحبت از پیشرفت نیست اینجا صحبت از امنیت ملی است. به یاد داشته باشید که تراشه های رادارهای فرانسوی با دریافت یک سیگنال خاص در سال 2003 از کار افتادند و عراق دچار مشکل در پوشش دفاعی شد. در مورد تکنولوژی هایی که گفتین مثل 28nm و 130nm و 90nm و 14nm باید یک مطلب را خدمت شما عرض کنم. اینها نماد پیشرفت نیست!!!! اینها نماد به بن بست رسیدن تکنولوژی سیلیکونی فعلی است که راه کار را فقط در ریز تر شدن دیده اند. تراشه با نانومتر پایینتر از 100 دارای مشکلات بسیار مشابه تراشه های با نانومتر بالاتر در فضا است و اگر بخواهید یک طراحی امن مثلا در خودرو داشته باشید و از روشهای گران طراحی هوا فضا مثل TMR و Scrubbing و استفاده نکنید، بهتر است از تراشه های بالاتر از 100نانو متر استفاده شود. بنابراین نانومتر پایین در تراشه سیلیکونی همچین آش دهن سوزی هم نیست. میزان Hardware Variability در تراشه 14 نانو متر به قدری زیاد است که برای کارکرد درست آن باید رویش Proactive Software اجرا کنید و کلی زمان طراحی را برای یک طراحی در سطح دریا اضافه کنید. میزان نشت ترانزیستورها در این فناوری آنقدر زیاد است که شما مقدار بسیار زیادی توان استاتیک دارید که کاربرد این تراشه را در اکثر پروژه های دفاعی و پروژه های فضایی و پروژه هایی که با باطری درایو می شوند بسیار مشکل می کند. حالا مشکلات EMC به کنار. همین الان به ازای هر گیگابایت حافظه RAM در PC در طول یک ماه در سطح دریا و زیر سقف شما حتما یک مورد SEU دارید!!! به همین دلیل است که تمام Server ها باید از نوعی از RAM استفاده بکنند که می تواند SEU را برطرف بکند در غیر اینصورت کل جابه جایی داده و محاسباتشان در خطر است.
-
در یک طرف ما فرصت سوزی می کنیم در طرف دیگه اماراتی ها فرصت سازی. مشهور است که به یک فرمانده صفوی گفتند که چرا از تعداد قلیلی افغان شکست خوردید و او جواب می دهد "ما می زدیم به گل آنها می زدند به دل" خوشبختانه بوی الرحمن تراشه های سیلیکونی به هوا رفته و مونتاژ یک فب امارات را به جایی نمی رساند. اما ای دریغ و افسوس که در کشوری که پروفسور مهاجر زاده ها، پروفسور ناوی ها، پروفسور فتوتها و پروفسور حیدری ها هنوز وجود دارند دولت ما فقط منتظر است که اینها فوت شوند و برایشان نکوداشت بگیرد و کار را به عطاردی ها و ... می سپارد که نتیجه آن همین می شود که شده. امروز ما باید سریع برویم سراغ فوتونیک بر پایه اکسید لیتیم و نانو الکترونیک برپایه تیوبهای کربنی و بنزن و ... تا در قرن آینده حرفی برای گفتن داشته باشیم.
-
ترکیه ماهواره های بومی اش را از پایگاه فضایی ملی بومی پرتاب خواهد کرد
EMP پاسخ داد به SoheilEsy تاپیک در اخبار علمی
درود به دوستان گرامی این موضوع خیلی پیجیده است و باید چند نگاه به آن کرد. نخست اینکه ترکیه که هر ماهواره ای را بخواهد برایش پرتاب می کنند چه نیازی به این صنعت دارد دوم آیا ترکیه بنیه علمی یک کاربر را دارد سوم عملکرد زیر ساخت علمی ما چرا راضی کننده نیست چهارم چاره ما چیست؟ در مورد نخست باید بگم که اینها به دنبال قدرت هستند و تسلیحات نه استفاده صلح آمیز زیرا بر خلاف ما مشکلی در استفاده از ماهواره ندارند. اما در حالت خوشبینانه ممکن است برای ایجاد شغل برای خروجی دانشگاههای خود به چنین اقدامی دست زده باشند. در مورد دوم باید بگویم سر هم کردن یک ماهواره ساخت دیگران وقتی که شما فقط می خواهید کاربر آن باشید درست مانند استفاده از یک PC است و کار ساده ای است فقط خیلی گرانتر و شیکتر است. در سال 1981 ایران اولین ماهواره خود را از محلی در نزدیکی بندر عباس به فضا پرتاب می کرد که با وقوع انقلاب این برنامه به کلی تعطیل شد و متخصصین فراوانی که برای آموزش به خارج رفته بودند یا باز نگشتند و یا بعد از بازگشت با آنچنان برخوردهای عجیب و غریبی روبرو شدند که متواری شدند و امروز در ناسا و جی پی ال ... هستند. ما در دبیرستان معلم فیزیکی داشتیم که در اروپا تخصصی در مورد سوخت موشک را خوانده بود که بعد از انقلاب از زور بی کاری و بی پولی معلم حق التدریس شده بود. یا پروفسور کیا که پسا دکترای مکانیک سیالات داشت و مدتی در ناسا کار کرده بود بعد از انقلاب با وجود اینکه اخلاق مداری نمونه بود به دلایل عجیب و نا معلوم بر ما از دانشگاه پاکسازی و 2 سال در تهران راننده تاکسی بود تا اینکه به آمریکا رفت و در پروژه Pathfinder که بر روی مریخ نشست نقش کلیدی داشت ولی هنگام مصاحبه ها معاون آمریکایش در جلوی دوربینها درحالیکه یک تابلو با آرم HP پشت سرش بود ظاهر می شد تا برای ایرانها تبلیغ نشود. در مورد سوم به عنوان کسی که هم از دانشگاههای ترکیه خبر دارم و هم از داخل باید موارد زیر را بگویم 1. ما اکنون در مرحله توسعه کمی هستیم و نه کیفی و این دلیل اصلی پیشرفت کند ما در همه عرصه های علمی است. مدیران ما که عموما وزنه علمی درستی برای پستی که اشغال کرده اند ندارند مرتب فشار می آورند که مقاله چاپ کنید (چاپ مقاله قبل از ثبت patent یعنی از دست رفتن حق کپی رایت) وگرنه چنین و چنان می شوید. فقط به فکر نمایش هستند پژوهشگاه می سازند که در آمریکا هم کم نظیر است (پژوهشگاه نفت ، نیرو و...) اما نمایشی است و پرسنل منتخب جذب شده هم افرادی بی انگیزه که به فکر سکوی پرتاب به سمت غرب هستند و نه کار پژوهشی مدیرانش هم به فکر ... و 4 تا دونه آدم با انگیزه را هم که وجود دارند یا فراری می دهند و یا کارهایی به آنها واگذار می کنند که روح علمی آنها کشته شود. وزیر علوم اعلام می کند که هر دانشکده که کمتر از 50 دانشجوی دکترا دارد دلیلش کم کاری رئیس آن است!!!! معلوم است که این مدل مدیر فقط دنبال آمار سازی و توسعه کمی است. می روند در حضور رهبر انقلاب و پز می دهند که ابر رایانه ملی ساخته اند که در زمان خودش جزو TOP 500 (البته همان روز هم چک کردیم و درست نبود هیچ بنچمارک معتبری هم ارائه نکردند) بوده ولی همان روزی که رو نمایی کردند وقتی مجری پرسید با این کامپیوتر چه می کنید، صدایشان می لرزید و جوابی نداشتند که بدهند!!!! زیرا اصولا هدفشان از این کار هم نمایش بود. در غیر این صورت خیلی سریع و در یک کلمه می توانستند بگویند "نفت".(شبیه سازی ذخایر نفتی اولین استفاده تجاری از ابر رایانه ها بوده است) 2. ترکیه مدتها است که به دنبال توسعه کیفی است و فقط دانشکده کامپیوتر دانشگاه حاجت تپه دارای 50 استاد تمام با شهرت بین المللی است. (کل استاد تمام های یکی از بهترین دانشگاههای تهران 10 تا نمی شود و شهرت داخلی هم ندارند چه برسد به بین المللی) در عوض دانشجوی دکترا را ما در دانشگاههای تهران به عنوان مراقب می گذاریم سر جلسات امتحان!!!!! و هر جا کارمند کم می آوریم از آنها استفاده می کنیم!!! بسیاری از منابع مورد نیاز ما در اینترنت IP ایران را که می بینند بلاک می شوند اما برای ترکها باز است و اگر هم بسته باشد دولتشان برای دور زدن امکانات ویژه در اختیارشان می گذارد. درعوض 2 تا دونه ف ی ل ت ر شکنی را هم که ما استفاده می کردیم دولت خودمان (استاد اسدی و نه مارادونا) نابود کرده و فقط یکی دوتا کار می کند که امکان عوض کردن متناوب IP را به شما نمی دهند. 3. سایتهای مقالات بین المللی برای دانشگاههای ما بسته است. 4. اگر ما تحت این تحریم های عجیب و غریب نبودیم لازم نبود که علم فضایی را از ابتدا در ایران ایجاد بکنیم و می توانستیم که ماهواره های مورد نیازمان را به کمک اروپا و چین و ... به فضا پرتاب کنیم و منابع محدود خود را صرف علومی می کردیم که تازه بوده و به راحتی می توانستیم در آنها سر آمد شویم که در مواردی هم این کار را کرده ایم(مثل سلولهای بنیادی و نانو و ...) حالا که تحریم هستیم گسترش این علم از نان شب هم واجبتر است و به امنیت ملی بستگی دارد. 5. حرکت ما در دانش فضایی فاقد هم افزایی است و موازی کاری در آن زیاد دیده می شود. 6. مدیریت ارشد ایرانی اصولا اعتقادی به دانش داخلی ندارد. هر وقت مریض سخت می شوند سر از اتریش و انگلیس و آلمان در می آورند و در صنعت هم زیمنس و آلستوم را پرستش می کنند. دقت کنید. نمی آیند پژوهشکده جلوبرنده ها را درست بکنند. می آیند پژوهشکده موتورهای توربوفن می سازند!!!! چه کسی گفته موتور توربوفن بهترین نوع جلو برنده برای قرن 21 و 22 است؟!؟!؟ اگر گاهی هم خارجی مفیدی در صنعت ما ظاهر می شود آنچنان برخوردی با وی می کنند که انگار جاسوس است، نیازی به تخصص او نیست و با هزینه کمتر همان کار را می توانند بهتر انجام بدهند!!!! 7. در منابع تاریخی از امپراطوری ایران به نام امپراطوری مهندسی نام برده می شود زیرا همواره مهندسان در ایران مورد احترام بوده اند و از تمام دنیا برای امنیت و آسایش به ایران می آمدند. اما امروز حال و روز مهندسان درآمد کمتر از راننده تاکسی را نشان می دهد که اسف بار است. ایران اولین کشور تاریخ است که اقدام به مهندسی زمین و ساخت کانالهایی مانند کانال سوئز و غیره می کند و می دانید که جهان امروز را فقط با مهندسی زمین که علمی ایرانی است می توان نجات داد. 8. مدیران دستورات خنده دار زیادی صادر می کنند که باعث پراکنده شدن افراد درست می شود. در یک پروژه کوچک که قرار بود درون این ماهواره های سبک دستگرمی قرار بگیرد یکی از دوستان من پیشنهاد می کند که از تراشه با هسته ARM ساخت Freescale استفاده بشود که فورا گفتند باید ثابت کنی این تراشه سابقه پروازی دارد!!!! (تراشه یا طراحی درون آن است که باید شرایط هوافضا داشته باشدو برای ایجاد سابقه است که این میکرو ماهواره ها و بالنها را به فضا می فرستند) خوب وقتی مدیر اینقدر گیج باشد آدم قاطی این جور کارا نشه بهتره. یا باید یک برنامه سریال قدیمی را موازی و قابل اجرا بر روی کلاستر می کردیم و ظرف یک سال موفق به موازی کردن برنامه قدیمی شده بودیم که آمدند گفتند این که چیزی نیست ما فلان نرم افزار قفل شکسته موازی را داریم!!!! در واقع فرق بین ساختن و استفاده کردن را نمی دانند. درست مثل این است که یک بی سواد بنز سوار را با طراح بنز یکی بدانید. در مورد چهارم باید بگویم که به دولتها امیدی نیست و باید بنیادی مثل محک از وقوفات مردم علاقه مند به آینده علمی ایران تشکیل داد تا اینها با مدیریت درست و تزریق پول سطح تکنولوژی کشور را بالا برده و تحریمها را بی اثر بکنند. قطعا هر ریالی که در این نوع مراکز صرف پژوهش شود 10 برابر نتایج علمی بهتری ایجاد می کند تا مراکز دولتی مشابه و ضمن اینکه بهانه تحریم را هم از خارجی ها می گیرد. برای مثال در آزمایشگاهی که من در دانشگاه دارم اگر خودم وسیله ای خریدم و به آزمایشگاه اضافه کردم که هیچ و اگر این کار را نکنم باید با اسیلوسکوپ و تراشه و منبع تغذیه 34 سال پیش کار بکنم. باید تبلیغ وسیعی انجام بدهیم و ثروتمندان را به وقف سرمایه برای بنیادی اینچنین تشویق کنیم. به نظر من راه شرافتمندانه دیگری نیست. کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!!!- 60 پاسخ ها
-
- 34
-
پهپاد قشنگی است. معلوم هم هست در ساختش ظرافت بکار رفته. به هر حال دلیلی ندارد که دشمنان خونخوار خود را بی سواد فرض کنیم. اسرائیل خلیج پارس هم می تواند دانشمند وارداتی و داخلی داشته باشد. معلوم است که وقتی مغزهای خود را صادر میکنیم و دستمان از 4 تا سند اینترنتی هم به مدد "استاد اسدیها" بسته است و 10 شاهی پول تحقیق هم نداریم، اوضاع بهتری نباید داشته باشیم.
-
تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی ) در ایران تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی) در ایران
EMP پاسخ داد به samavat تاپیک در مباحث جامع نظامی
اکثر اینها کارهای تکراری است که قبلا انجام شده. فکر میکنم منظورشون بهبود کارهای انجام شده یا کارهایی در این ردیف بوده نه خود کارها. بعضی از کارها هم اصولا انجامش برای دانشجو قانونی نیست. کسی که نمی تواند در خانه دوش پرتاب بسازد که باید برود بنیاد نخبگان شاید اونجا امکاناتی باشد. به هر حال لیست جالبی بود و معلوم بود توسط نظامی ها تهیه نشده است. مثلا برای بهبود راکتهای منحنی زن اشاره به افزودن سامانه GPS یا مسیریابهای نسبتا دقیق و ارزان درون آن نشده است.- 337 پاسخ ها
-
- 5
-
قایق تندرو قایقهای تندرو و تسلیحات دشمن، تهدیدها، راهکارها
EMP پاسخ داد به Electro_officer تاپیک در راهبردها و راهکنش های دریایی
[quote name='Electro_officer' timestamp='1373434968' post='320610'] [quote name='worior' timestamp='1373385849' post='320555'] مهدی جان روایات غلط زیاد هستند ! و مقصر اصلی هم خود نیروهای مسلح که در اسم گذاری بی بندوبارند ...؛ [/quote] وقتی خود وزارت دفاع که مثلا باسوادهای ما درش جمع شدند اینجوری آدرس غلط میدهند دیگه چه میشه گفت! یکی از دوستان میگفت این سایت برا صادرات محصولات هست ولی فکر نمیکنم اینطور باشد! بفرما: [color=#ff0000][b]ناوچه موشکانداز[/b][/color] ذوالفقار! [url="http://mod.ir/content/%D9%86%D8%A7%D9%88%DA%86%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-%D8%B0%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D8%A7%D8%B1"]http://mod.ir/conten...-انداز-ذوالفقار[/url] یکی نیست بگه شما اصولا تا به حال ناوچه موشک انداز دیدی!؟ [quote name='cheka' timestamp='1373390678' post='320569'] رادار موج میلیمتری این موشک روی باند 95 گیگاهرتز کار میکنه، این رادار برد کمی نسبت به فرکانس های کمتر داره چون موج فرکانس بالاش زودتر تضعیف میشه و تو شرایط آب و هوایی بد عملکردش کاهش پیدا میکنه اما در برد متناسب دقت (Resolution) بالایی داره و کلاتر رو بخوبی پس میزنه . [/quote] فکر میکنید تو شرایط شرجی خلیج فارس این رادار کارایی خوبی خواهد داشت؟ به نظر میرسه مشکل اصلی ما در مواجهه با تسلیحات لیزری هست نظر شما چیه؟ دوستان این تاپیک همانطور که از اسمش پیداست بررسی تهدیدها و راهکارهاست کم کاری نکنید. [/quote] درود به دوستان فرکانس 95 گیگاهرتز برای تولید میدان درد هم استفاده می شود. بنابراین یک ناو هواپیمابر با آن منابع قوی تولید انرژی خود می تواند از این فرکانس استفاده کرده در اطراف خود تا فاصله نسبتا خوبی میدان درد ایجاد بکند و از نزدیک شدن قایقهای تندرو، هواگردها وهرچه که با نیروی انسانی کنترل می شوند به خود جلوگیری بکند. صرف نظر از تمام تسلیحات مختلفی که مخصوص نابودی تاکتیک قایقهای تندروی ما ساخته شده اند، یکی از مشکلاتی که معمولا دیده نمی شود کیفیت دریا است. از آنجایی که ما ته مظلوم عالم هستیم، باید در خاک خودمون مدافع باشیم و دشمن از 20000 کیلومتری بیاد و هر وقت که دلش بخواهد بر علیه ما جنگ شروع بکند. اگر من فرمانده ناوگان دشمن بودم با توجه به اینکه هواشناسی دقیقی از من پشتیبانی می کند ساعتی را برای شروع جنایتهای جنگی خود انتخاب می کردم که دریا دارای امواجی باشد که قایقهای تندرو نتوانند کارایی داشته باشند ولی ناوهای من به راحتی اهداف خود را دنبال بکنند. به همین راحتی. چرا عاقل کند کاری که باز آورد پشیمانی؟؟؟ تاکتیک قایقهای تندرو دیگه قدیمی شده و باید به شکل نوینی مورد استفاده قرار بگیرد. شاید بهترین تاکتیک این باشد که قایقهای تندرو خاصی بسازیم که بتوانند چند متر زیر آب بروند و اینها را توسط یک زیردریایی که در عمق خیلی بیشتر است به سمت اهداف برده و در نزدیکی آنها با سرعت از عمق خارج شوند (مثلا با استفاده از بوستر راکتی) و حمله را آغاز بکنند یا اینکه در مناطقی خاص همواره تعدادی قایق در عمق کم کمین کرده باشند. از این تاکتیک برای فرار هم می توان استفاده کرد. البته ضد این تاکتیک هم ساده است اما برای چند بار اول می توان بر روی غافلگیری دشمن حساب کرد. در واقع ما نیاز به تجهیزی داریم که ترکیبی از قایق تندرو، زیردریایی و هواناو باشد تا بتواند در آبهای خروشان هم به ماموریت ادامه دهد یا حداقل جان پرسنل را با به زیر آب رفتن حفظ بکند. بنابراین نیاز به تسلیحات خاص اینگونه ماموریتها هم داریم که مشابه هیچ محصول خارجی نخواهند بود. باید در این زمینه فکر کرد و سلاح نوینی ابداع کرد که ضمن توانایی برای حمل پرسنل و تجهیزات، بقاپذیری خوبی هم داشته باشد. به هر حال دیر یا زود با حمایت آمریکا کشورهای نوظهور تقلبی حاشیه جنوبی دریای پارس، به ما حمله خواهند کرد و ما باید برای باز پس گرفتن جزایر و بنادر خود برنامه داشته باشیم. -
[quote name='100' timestamp='1373011422' post='319879'] سلام .... البته امروزه شرکت های بزرگ و گردن کلفت برای مهندسی نرم افزار مدل های فرآیندی قدیمی رو رها کردند و به سمت مدلهای فرآیند رسمی ریاضی می روند که عملا همه چیز از یک منطق شدید ریاضی پیروی می کنه و احتمال خطا بسیار کم می شه .... از این مدل فرآیندی بیشتر در صنایع حساس استفاده می شه .... ( اگه کسی یک منبع در این مورد داره ، برام بفرسته .... ) .... جدیدا هم پیدا کردن منبع سخت شده ، هم فیلتر هستند و هم از اون طرف تحریم !!!! حتی source code الگوریتم رمزنگاری AES که برای همه آزاده برای ما تحریمه ... بقیه سایت ها هم که فیلتر هستند .... هی روزگار .... البته به شخصه خودم رو بگم من تو دانشگاه هیچی یاد نگرفتم به جزء همون ترم اول که یکم با اصول برنامه نوسی آشنا شدم .... [/quote] درست می فرمایید ما نمی دانیم مارادونا را بگیریم یا استاد اسدی را. کتاب خوبی در این زمینه : Formal Methods for industrial critical systems, by Stefan Kowalewski, Marco Roveri کنفرانسهای SEFM هم قابل دانلود است اگر استاد اسدی ها بگذارند. http://extabit.com/file/27au30tamtgfj/Software_Engineering_and_Formal_Methods.pdf
-
[quote name='aamm' timestamp='1372851447' post='319488'] [quote name='EMP' timestamp='1372844650' post='319463'] [quote name='cheka' timestamp='1372836034' post='319430'] شما لطف دارید وارجوی عزیز ، من خودم طرفدار بکارگیری سیستم های هوشمند کنترل تو هواپیما و اتومبیل و غیره هستم ... اما وقتی که اثبات بشه استفاده از چنین فناوری ای بیشتر از ضرر سود خواهد داشت! بله بیشمار هواپیما در اثر خطای انسانی سانحه دیده اند اما میتونیم ادعا کنیم سیستم کنترل یکپارچه ی کامپیوتری یک هواپیما بدون خطاست (خطای نرم افزاری و سخت افزاری) ؟ لایتنینگ نشون داد از نظر خطا شاید این حجم از اطلاعات رو نشه با سرعت مناسب توسط برنامه ها و سخت افزار موجود مدیریت کرد و یک حالت پیش بینی نشده یا یک باگ در نرم افزار کافیه که کل سیستم رو با مشکل مواجه کنه این در مورد سامانه های پدافندی هم ذکر میکنه ، کشف و پردازش سیگنال ، ردیابی ، اولویت بندی ، بررسی شرایط محیطی ، درگیری همزمان با اهداف که در حالت پیک شاید به بالای صد فروند برسن کاری نیست که یه کامپیوتر در ابعاد معقول (نه یک ابرکامپیوتر!) قادر به انجام همزمان و مطمئنش باشه . البته در حال حاضر و با سرعتی که توان پردازش کامپیوترها در حال افزایش هست احتمالا در آینده ی خیلی نزدیک این احتمالات سخت افزاری قابل صرف نظر میشوند. [/quote] مدارهای آنالوگ و الکترومکانیکی پایداری ، مقاومت در مقابل اختلال و اطمینان خاص خودشان را دارند. اما امروزه ما به این مدارها برای خواصشان نیاز نداریم. اصولا نمی شود رادار داشت و دیجیتال نداشت. اگر آریان-5 در اولین پرواز منفجر می شود یا F-35 مشکلات متعدد دارد، مشکل بیشتر مدیریتی است تا مهندسی!!! عیوب مدارهای آنالوگ کم شمار نیست. مدارهای آنالوگ هر 6 ماه تغییر مشخصه می دهند (به عبارت دیگر عمرمفیدشان همین قدر است) و نسبت به خیلی از پدیده های طبیعی حساسیت دارند و دچار تغییر کارکرد می شوند. به قول یکی از دوستان مدارهای آنالوگ به موجودات زنده شبیه هستند حتی برخی برای آنها احساس قائلند!!!! هنگامی که اپراتور آنها مشوش باشد خوب کار نمی کنند و ... !! مدارهای دیجیتال پر فرکانس نیز در ذات خود دچار حالتهایی شبیه مدارهای آنالوگ شده اند برای همین اطمینان آنها پایین آمده چون از ذات دیجیتال خود دور شده اند و پدیده هایی همچون پاور اینتگریتی و ترمال اینتگریتی و ضعف و عدم آگاهی اکثر مهندسین الکترونیک در ساخت مدار چاپی (که مداری نهفته است) و فهم صحیح قانون اهم!!!! با اینکه ریاضیاتشان عالی است، کارکرد آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. کارکرد یک مدار آنالوگ شبیه دومینو است و کافی است یکی از عناصر میانی درست کار نکند تا کل کار مختل گردد. اگر می بینید که مدارهای دیجیتال دچار مشکل می شوند، دلیل ذات آنها نیست دلیل مهندسانی است که با ذهنیت آنالوگ و الکترونیک به دیجیتال وارد می شوند و در واقع به جای طراحی سنکرون و مهندسی بر مبنای رعایت دقیق اصول timing و رعایت اصول DI و PI و TI و SI و FT اقدام به پیاده سازی یک مدار دیجیتال بر مبنای سعی و خطا و با متدولوژی آسنکرون می کنند. طبیعی است که چنین مداری وابسته به تاخیر قطعات شده و رفتاری کاملا آنالوگ از خود بروز می دهند، همواره صدها باگ نهفته دارند و با یک سرد شدن یا گرم شدن رفتاری متفاوت دارند و فاجعه آفرین هستند. امروزه استانداردهای نظامی برای طراحی دیجیتال وجود دارد که در مکانهایی ماند مترو و نیروگاه های برق و ... باید رعایت شود و مداری که این استانداردها را به درستی رعایت بکند و وجود این استانداردها در آزمایشگاههای اکرودیته مربوطه تایید شود به هیچ وجه هنگ نمی کنند و در صورت هنگ شدن یک یا چند تا از پردازنده ها هیچ اخلالی در کارکرد مدار رخ نمی دهد. در مورد نرم افزار هم حتی در ایران آزمایشگاههای متعدد ملی تست نرم افزار وجود دارد که بدیهی است که نرم افزار دانشگاهی ساختن با نرم افزار صنعتی و نظامی و هوا فضا ساختن فرق دارد و اگر ما یک مهندس برق را گذاشتیم که برنامه بسازد نباید انتظار داشته باشیم که این برنامه درست کار هم بکند، باگ نداشته باشد و اصول مهندسی نرم افزار امن را هم رعایت بکند. هر کسی که 2 خط C می نویسد که برنامه ساز نیست. متاسفانه تمام صنعتی که من در 22 سال گذشته با آن درگیر بوده ام به دست همین افراد بوده و بارها شاهد بوده ام که مداراتی در حال تولید انبوه هستند و در جاهای مهم نصب می شوند که هیچ استانداردی ندارند که هیچ، مملو از غلط های وحشتناکی هستند که در یکدیگر ضرب شده اند و طراحان آنها هم فارغ التحصیلان 3 دانشگاه شریف و تهران و پلی تکنیک بوده اند و در جواب من که این طرح چرا اینطور است فقط می گویند که ما تاپ هستیم پس مدار ما کار می کند و" جواب می دهد"!!!! اینها هیچ سپهری از تست و استاندارد و سخت افزار دیجیتال و نرم افزار ندارند فقط از جاهای معروفی مدرک دارند همین. اگر مداری در F-35 هنگ کرده و مشکل ساز شده که بسیار برای من جای تعجب است، نشانگرایراد مدیریتی خرج نکردن واستفاده از طراحان ارزان (یا واردات طراح از جهان سوم) در این پروژه است. بروز پدیده هنگ منجر به خرابی تنها می تواند ناشی از حماسه آفرینی یک مهندس الکترونیک بی تجربه وعدم رعایت حداقل استاندارد و عدم انجام تستهای استاندارد و نبود یک ناظر در پروژه یا دزدی در پروژه بوده باشد و همین و بس. هنگ کردن به معنی بار شدن دستورالعملی است که توسط پردازنده قابل تفسیر نیست و یا کنترل اجرای دستورالعمل پردازنده به یک نا کجا آبادی در فضای حافظه رفته که در آن دستورات بی معنی بار شده یک حلقه بی نهایت را شبیه سازی کرده اند. برای جلوگیری از آن هم ما 2 نوع واچ داگ تایمر داریم هم نرم افزاری هم سخت افزاری که سخت افزاری هم به صورت داخل تراشه ای است (که استاندارد نیست) و هم بیرون تراشه ای. در صورت هنگ شدن پردازنده، این تایمر یا سیستم را ریست می کند یا یک روتین امن را اجرا و سپس ریست می کند و در این حین سیستم از خرابی یکی از پردازنده ها مطلع شده و فرامین آن را بی تاثیر می کند و فرامین صحیح پردازنده های سالم را که به موازات آن در حال کار هستند جایگزین می کند. بدیهی است که سخت افزار و نرم افزار امن هزینه ای 5 برابر سخت افزار های معمولی را دارد اما برای سیستمی که با جان پرسنل یا سامانه های بسیار گران قیمت مکانیکی در ارتیاط است ، ناچیز حساب می شود. یک مدار دیجیتال که درست طراحی شده باشد، 10 میلیون ثانیه عمر دارد و در صورت بروز خطا خود را به راحتی بازیابی کرده بدون اینکه کمترین اخلالی در کارکرد سیستم پیش بیاید. حتی ما استاندارد 1149.5 را داریم که اگر در سیستم دیجیتال رعایت بشود، در صورت بروز تخریب عمدی و فیزیکی هم سیستم خود را بازیابی کرده آن مقداری که از سیستم باقی مانده به کار مطمئن خود ادامه می دهد. در کل برای پردازش صدها هدف در یک رادار نظامی هیچ راهی جز استفاده از مدارهای دیجیتال که درست طراحی شده باشند نداریم و این مدارها به هیچ وجه کمبود توان پردازشی ندارند زیرا برای کار خاص ساخته شده و همه فیلترهای پردازش سیگنال که نیاز به سرعت بالا دارند، بر روی FPGA ها بنا شده و به صورت موازی کار می کند و از این باب هیچ مشکلی نه در داخل و نه در خارج از ایران وجود ندارد. البته دیجیتال می تواند بر روی اکسید سیلیسیم بنا نشود و برود بر روی اکسید لیتیم بنا شود. به عبارت دیگر نیازی نیست که حتما مدار الکترونیکی باشد، می تواند فتونیکی باشد برای طراح دیجیتال تفاوتی نمی کند. [/quote] با سلام خدمت دوست گرامی این چیزایی را که شما می گید در مورد طراحی مدارها هیچ جا آموزش نمی دهند این حقیر یک ده سالی هست تو کار طراحی و برنامه نویسی سخت افزار هستم خیل چیزها تجربی یاد گرفتم بعضی چیزا هم هست حین کار می فهمیم بعضا بعضی از کامپایلر های میکرو کنترلرها ایراد دارند مثلا چند وقت پیش برنامه ای نوشته بودم سخت افزار خطا میداد بعد از کلی تلاش تازه فهمیدم کامپایلر مورد نظر در رقم اعشاری زیاد دچار خطای اساسی می شود اما در کل حرف بنده اینکه تو دانشگاههای ما مهندس بودن را یاد نمی دهند و اصلا در مورد کار عملی اگر خودت چیزی یادگرفتی که وگرنه هیچی آموزش نمیدهند ولی تو کشورهای دگه اینجور نیست مثلا من با یک کارخانه کوچک چینی برخورد داشتم که 4 یا 5 تا مهندس جون داشت و صدها کار R&D اساسی و بازاری درست حسابی انجام داده بودند واقعا حیرت میکردم چرا کار اینها اینقدر درست هست و بی عیب ونقص سیتم آموزشی ما ایراد اساسی داره؟؟ [/quote] متاسفانه دانشگاههای ما بعد از انقلاب برای ساخت paper درست شده اند نه مهندس. اخیرا هم وزارت علوم دستور داده چند تا از آزمایشگاههای مهندسی در مقطع لیسانس حذف شود که تیر خلاصی دیگر است. اساتیدی هم که بعد از انقلاب جذب شده اند بر مبنای تعداد paper و .... گرفته شده اند و تجربه صنعتی ندارند. واحد های کار آموزی هم که شوخی هستند. دانشجوی بد بخت را می فرستند به شرکتهایی که FPGA طراحی می کنند بدون شبیه سازی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و به کارشون افتخار هم می کنند خوب دانشجوی بد بخت فکر می کند حتما کار اینها درست است و این کار غلط را ادامه می دهد و اگر درستش را ببیند با آن مخالفت خواهد کرد!!!!!!!! در مورد کامپایلر میکروکنترلرها: خوب مشکل اینجا است که ارتباط درستی با سازنده کامپایلر وجود ندارد و شرکت داخلی هم به دلیل وجود محصول آماده و تحریم ها در ساخت کامپایلر سرمایه گذاری نمی کند. اما همین کامپایلرهای نصفه نیمه میکرو کنترلر، دارای راهنمای خطا و اسناد مربوط به مشکلات خود هستند اما مشکل مهندسهای ما اینه که بدون اینکه اسناد کامپایلر را بخوانند یک ضرب شروع به برنامه سازی با آن می کنند که نتیجه آن همین می شود که گفتید. ممکن است در یک تغییر ورژن ساده در یک کامپایلر شرکت Freescale مدل تعریف Stack به کل تغییر بکند و شما که مدتها است با ورژنهای قبلی کار کردین به خیال اینکه برنامه مطمئنی دارید با کامپایلر جدید کار بکنید و حسابی گیج بشوید و نفهمید که از کجا خورده اید. به همین ترتیب برای دیگر سازندگان مثل CodeVision و ImageCraft و .. صادق هست. شرکتهای بزرگی مثل میکروسافت و اینتل هم مرتب آخرین باگهای کامپایلرهای خود را منتشر می کنند و معلوم است که اگر کسی این اسناد را نخواند ممکن است در یک پروژه خاص گیر بیافتد اما اینها مربوط به مراحل قبل از تولید است. هنگامی که طرح برای تولید می رود باید تستهای سنگین محصول نهایی و استانداردها را پاس کرده باشد و خطایابها به جان نرم افزار و سخت افزار افتاده باشند و همه حالتهای ممکن را با استفاده از ابزار تست خودکار یا حتی به صورت دستی برای سیستم به وجود آورده باشند و تیم طراحی قبل از تولید اولیه همه باگها را رفع کرده باشد. در دانشگاههای آمریکا و اسپانیا و ایتالیا هم که من از آنها خبر دارم مثل دانشگاههای ما این چیز ها درس داده نمی شود اما مهندسان آنها خودشان پی گیر هستند و workshopهایی از طرف صنایع معتبر در محل دانشگاه ترتیب می دهند. اینها به مدرک نمی نازند (به جز خروجیهای دانشگاه هاروارد) و شرکتها هم که افراد را استخدام می کنند بلافاصله برایشان دوره آموزشی می گذارند و سپس از آنها استفاده می کنند. مشکل ما این است که شرکت ریشه داری در ایران وجود ندارد. یک سری مدعی جمع شده اند و فروششان وابسته به رانت است و نه به کیفیت محصول در نتیجه این چیزی که شما می گویید بوجود آمده که آدم وقتی عکس مدارهای اینها را که در سایتشان برای تبلیغ گذاشته اند را می بیند می تواند 10 تا عیب مرگ بار را با چشم تشخیص بدهد!!!!!!!!! [quote name='Electro_officer' timestamp='1372853244' post='319495'] ضمن تشکر از جناب فرخ خان بابت ایجاد این تاپیک. به به... اساتیدی داشتیم ما اینجا خودشون رو رو نمیکردند! جناب EMP و aamm شما که ماشالله باتجربه هستید خوبه تو تاپیکها بیشتر شرکت کنید امثال بنده رو راهنمایی بفرمایید. جناب aamm بنده اندک حضوری تو محیطهای صنعتی داشتم آنچه در دانشگاه به دانشجو میآموزند با آنچه در صنعت در جریانه مث فاصله ابتدایی تا دبیرستان است! دانشگاه فقط الفبا را میآموزد. بنده حقیر به سبب ضعف علمی و حتی تجهیزاتی دانشگاه (ما به عنوان مهندس مخابرات یک اسپکتروم آنالایزر در دانشگاه نداشتیم!) خودم با هزینه شخصی وارد دنیای دیجیتال شدم و کم و بیش دارم کار میکنم ولی دانشگاه هیچ چیز بدردبخوری به من نیاموخت! و آن نکات فنی هم که به دست آوردهام با مطالعات جانبی یا تجربیات عملی بوده! مثلا در محیط شبیهسازی میکرو کارکرد صحیحی دارد اما وقتی طرح را عملیاتی میکنم با چندین مشکل مواجه میشوم که تنها با آزمون و خطا متوجهشان میشوم. [/quote] درود در طراحی مدار دیجیتال آزمون و خطا بسیار خطرناک و نا پسندیده است. باید ریشه مشکل کشف و رفع بشود. در یک طراحی Top Down هم پیدا کردن مشکل کاری ساده تر است. در بسیاری موارد مشکل از مدارچاپی است که خودش مداری نامرئی است. یادم می آید یکی از دانشجویانم ربات گرانی داشت که بعد از مدتی حرکت می سوخت و بعد از کلی سوزاندن کل سخت افزار به تجربه فهمیده بود که وقتی با چسب اکواریوم روی قطعات را می پوشاند دیگر نمی سوزند!!!! خوب این به نظر شما یک راه حل مهندسی است؟ این یعنی حل مشکل با ضرب کردن یک منفی در آن که بسیار متداول است. درست آن بود که دو طرف مدار ایشان با یک صفحه فلزی پوشش داده می شد و منفی باطری را به این صفحه وصل می کردند و همه کابلهای ورودی خروجی شیلد و فیلتر شده تا ضمن حل مشکل EMI و Fringing مشکل ESD مخرب برطرف بشود.
-
[quote name='cheka' timestamp='1372836034' post='319430'] شما لطف دارید وارجوی عزیز ، من خودم طرفدار بکارگیری سیستم های هوشمند کنترل تو هواپیما و اتومبیل و غیره هستم ... اما وقتی که اثبات بشه استفاده از چنین فناوری ای بیشتر از ضرر سود خواهد داشت! بله بیشمار هواپیما در اثر خطای انسانی سانحه دیده اند اما میتونیم ادعا کنیم سیستم کنترل یکپارچه ی کامپیوتری یک هواپیما بدون خطاست (خطای نرم افزاری و سخت افزاری) ؟ لایتنینگ نشون داد از نظر خطا شاید این حجم از اطلاعات رو نشه با سرعت مناسب توسط برنامه ها و سخت افزار موجود مدیریت کرد و یک حالت پیش بینی نشده یا یک باگ در نرم افزار کافیه که کل سیستم رو با مشکل مواجه کنه این در مورد سامانه های پدافندی هم ذکر میکنه ، کشف و پردازش سیگنال ، ردیابی ، اولویت بندی ، بررسی شرایط محیطی ، درگیری همزمان با اهداف که در حالت پیک شاید به بالای صد فروند برسن کاری نیست که یه کامپیوتر در ابعاد معقول (نه یک ابرکامپیوتر!) قادر به انجام همزمان و مطمئنش باشه . البته در حال حاضر و با سرعتی که توان پردازش کامپیوترها در حال افزایش هست احتمالا در آینده ی خیلی نزدیک این احتمالات سخت افزاری قابل صرف نظر میشوند. [/quote] مدارهای آنالوگ و الکترومکانیکی پایداری ، مقاومت در مقابل اختلال و اطمینان خاص خودشان را دارند. اما امروزه ما به این مدارها برای خواصشان نیاز نداریم. اصولا نمی شود رادار داشت و دیجیتال نداشت. اگر آریان-5 در اولین پرواز منفجر می شود یا F-35 مشکلات متعدد دارد، مشکل بیشتر مدیریتی است تا مهندسی!!! عیوب مدارهای آنالوگ کم شمار نیست. مدارهای آنالوگ هر 6 ماه تغییر مشخصه می دهند (به عبارت دیگر عمرمفیدشان همین قدر است) و نسبت به خیلی از پدیده های طبیعی حساسیت دارند و دچار تغییر کارکرد می شوند. به قول یکی از دوستان مدارهای آنالوگ به موجودات زنده شبیه هستند حتی برخی برای آنها احساس قائلند!!!! هنگامی که اپراتور آنها مشوش باشد خوب کار نمی کنند و ... !! مدارهای دیجیتال پر فرکانس نیز در ذات خود دچار حالتهایی شبیه مدارهای آنالوگ شده اند برای همین اطمینان آنها پایین آمده چون از ذات دیجیتال خود دور شده اند و پدیده هایی همچون پاور اینتگریتی و ترمال اینتگریتی و ضعف و عدم آگاهی اکثر مهندسین الکترونیک در ساخت مدار چاپی (که مداری نهفته است) و فهم صحیح قانون اهم!!!! با اینکه ریاضیاتشان عالی است، کارکرد آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. کارکرد یک مدار آنالوگ شبیه دومینو است و کافی است یکی از عناصر میانی درست کار نکند تا کل کار مختل گردد. اگر می بینید که مدارهای دیجیتال دچار مشکل می شوند، دلیل ذات آنها نیست دلیل مهندسانی است که با ذهنیت آنالوگ و الکترونیک به دیجیتال وارد می شوند و در واقع به جای طراحی سنکرون و مهندسی بر مبنای رعایت دقیق اصول timing و رعایت اصول DI و PI و TI و SI و FT اقدام به پیاده سازی یک مدار دیجیتال بر مبنای سعی و خطا و با متدولوژی آسنکرون می کنند. طبیعی است که چنین مداری وابسته به تاخیر قطعات شده و رفتاری کاملا آنالوگ از خود بروز می دهند، همواره صدها باگ نهفته دارند و با یک سرد شدن یا گرم شدن رفتاری متفاوت دارند و فاجعه آفرین هستند. امروزه استانداردهای نظامی برای طراحی دیجیتال وجود دارد که در مکانهایی ماند مترو و نیروگاه های برق و ... باید رعایت شود و مداری که این استانداردها را به درستی رعایت بکند و وجود این استانداردها در آزمایشگاههای اکرودیته مربوطه تایید شود به هیچ وجه هنگ نمی کنند و در صورت هنگ شدن یک یا چند تا از پردازنده ها هیچ اخلالی در کارکرد مدار رخ نمی دهد. در مورد نرم افزار هم حتی در ایران آزمایشگاههای متعدد ملی تست نرم افزار وجود دارد که بدیهی است که نرم افزار دانشگاهی ساختن با نرم افزار صنعتی و نظامی و هوا فضا ساختن فرق دارد و اگر ما یک مهندس برق را گذاشتیم که برنامه بسازد نباید انتظار داشته باشیم که این برنامه درست کار هم بکند، باگ نداشته باشد و اصول مهندسی نرم افزار امن را هم رعایت بکند. هر کسی که 2 خط C می نویسد که برنامه ساز نیست. متاسفانه تمام صنعتی که من در 22 سال گذشته با آن درگیر بوده ام به دست همین افراد بوده و بارها شاهد بوده ام که مداراتی در حال تولید انبوه هستند و در جاهای مهم نصب می شوند که هیچ استانداردی ندارند که هیچ، مملو از غلط های وحشتناکی هستند که در یکدیگر ضرب شده اند و طراحان آنها هم فارغ التحصیلان 3 دانشگاه شریف و تهران و پلی تکنیک بوده اند و در جواب من که این طرح چرا اینطور است فقط می گویند که ما تاپ هستیم پس مدار ما کار می کند و" جواب می دهد"!!!! اینها هیچ سپهری از تست و استاندارد و سخت افزار دیجیتال و نرم افزار ندارند فقط از جاهای معروفی مدرک دارند همین. اگر مداری در F-35 هنگ کرده و مشکل ساز شده که بسیار برای من جای تعجب است، نشانگرایراد مدیریتی خرج نکردن واستفاده از طراحان ارزان (یا واردات طراح از جهان سوم) در این پروژه است. بروز پدیده هنگ منجر به خرابی تنها می تواند ناشی از حماسه آفرینی یک مهندس الکترونیک بی تجربه وعدم رعایت حداقل استاندارد و عدم انجام تستهای استاندارد و نبود یک ناظر در پروژه یا دزدی در پروژه بوده باشد و همین و بس. هنگ کردن به معنی بار شدن دستورالعملی است که توسط پردازنده قابل تفسیر نیست و یا کنترل اجرای دستورالعمل پردازنده به یک نا کجا آبادی در فضای حافظه رفته که در آن دستورات بی معنی بار شده یک حلقه بی نهایت را شبیه سازی کرده اند. برای جلوگیری از آن هم ما 2 نوع واچ داگ تایمر داریم هم نرم افزاری هم سخت افزاری که سخت افزاری هم به صورت داخل تراشه ای است (که استاندارد نیست) و هم بیرون تراشه ای. در صورت هنگ شدن پردازنده، این تایمر یا سیستم را ریست می کند یا یک روتین امن را اجرا و سپس ریست می کند و در این حین سیستم از خرابی یکی از پردازنده ها مطلع شده و فرامین آن را بی تاثیر می کند و فرامین صحیح پردازنده های سالم را که به موازات آن در حال کار هستند جایگزین می کند. بدیهی است که سخت افزار و نرم افزار امن هزینه ای 5 برابر سخت افزار های معمولی را دارد اما برای سیستمی که با جان پرسنل یا سامانه های بسیار گران قیمت مکانیکی در ارتیاط است ، ناچیز حساب می شود. یک مدار دیجیتال که درست طراحی شده باشد، 10 میلیون ثانیه عمر دارد و در صورت بروز خطا خود را به راحتی بازیابی کرده بدون اینکه کمترین اخلالی در کارکرد سیستم پیش بیاید. حتی ما استاندارد 1149.5 را داریم که اگر در سیستم دیجیتال رعایت بشود، در صورت بروز تخریب عمدی و فیزیکی هم سیستم خود را بازیابی کرده آن مقداری که از سیستم باقی مانده به کار مطمئن خود ادامه می دهد. در کل برای پردازش صدها هدف در یک رادار نظامی هیچ راهی جز استفاده از مدارهای دیجیتال که درست طراحی شده باشند نداریم و این مدارها به هیچ وجه کمبود توان پردازشی ندارند زیرا برای کار خاص ساخته شده و همه فیلترهای پردازش سیگنال که نیاز به سرعت بالا دارند، بر روی FPGA ها بنا شده و به صورت موازی کار می کند و از این باب هیچ مشکلی نه در داخل و نه در خارج از ایران وجود ندارد. البته دیجیتال می تواند بر روی اکسید سیلیسیم بنا نشود و برود بر روی اکسید لیتیم بنا شود. به عبارت دیگر نیازی نیست که حتما مدار الکترونیکی باشد، می تواند فتونیکی باشد برای طراح دیجیتال تفاوتی نمی کند.
- 87 پاسخ ها
-
- 12
-
[quote name='nepton' timestamp='1372531494' post='318778'] یعنی اینقدر نیروی هوایی عربستان رو کشک میدونید که همینجوری بیان و بمباران کنن و برن!!!!!!!!!! والا من یکی دارم شاخ درمیارم. اینجور باشه مثل آب خوردن میتونن بیان کشور خودمونم بمباران کنن دیگه اینجور نیست. آمریکا با اون توان بالاش در جنگ الکترونیک خسارت دید تو جنگ خلیج فارس. چه برسه به روسیه. البته صحت این خبر در روزهای آینده مشخص میشه. حالا یه نکته فرض کنید این تهدید علیه ما بود اونوقت چی؟ ایالات متحده تا به الان با اون نیروی هواییش جرات پاقدمی در حمله هوایی به ایران رو به خودش نداده. حالا آیا نیروی هوایی ما مجهزتره یا نیروی هوایی عربستان؟ [/quote] هر گونه بی ثباتی در منطقه ما برای وارد کنندگان نفت مصیبت و برای صادر کننده نفت مثل روسیه موهبت است. آمریکا اگر فعلا در ایران دخالت نکرده به دلیل ترس از توان دفاع هوایی ما نیست. بلکه از این می ترسد که در ذهن ایرانی ها به عنوان دشمنی که به خاک ایران حمله کرده طبقه بندی شود و دیگر هیچگاه بخشیده نشود. علاوه بر این فعلا آمریکا به نفت نیاز دارد و این نیاز تا 5-6 سال دیگر هم ادامه دارد. پس دلش نمی خواهد که قیمت نفت از 100 دلاری که تنظیم کرده خیلی بیشتر شود با این قیمت نفت صنایع جایگزین کننده نفت اقتصادی است و جان می گیرند بدون اینکه دیگر صنایع نابود شوند. در ضمن تجربه و روانشناسی نشان داده که اعراب در صورت درگیر شدن با دشمنی که از آن می ترسند 100 درصد بازنده هستند و نمی توانند از 5% توانایی خود هم استفاده بکنند. اینها فقط در ضعیف کشی و بریدن سر کودکان و اسرا شجاع هستند پس از نظر تحلیل گران نظامی کل نیروهای هوایی کشورهای جدید التاسیس گوگولی عربی فقط برای جنگیدن با ایران مناسب است و نه هیچ کشور دیگر. این مهم در فوتبال هم نمایان هست. بهترین تیم تاریخ عربستان با تاکتیکهای مخصوص نا جوانمردانه خود 4 گل به ایران می زند ولی در جام جهانی از آلمان 8 گل می خورد. اعراب وقتی که به ما می رسند شجاع می شوند زیرا از نظر روانی خود را برتر می دانند برای همین با تمام قدرت می جنگند اما در مقابل اروپایی ها موشی بیش نیستند. اما برای ایرانی ها فرقی نمی کند که با چه قدرتی می جنگند. از این رو است که به ما Imortals لقب داده اند. اگر این تحدید روسها بر اثر مصرف زیاد الکل نباشد با هوشمندی که از این قوم سراغ دارم باید دید که چه سیاست پیچیده ای در پشت آن نهفته است. شاید این فرمانده قصد دارد در انتخابات بعدی ریاست جمهوری روسیه کاندید شود و این یک زمینه سازی برای کسب شهرت در بین مردم روسیه است.
-
نمي شه كتاب را در دسترس ما هم بگذاريد ؟! درود به دوست گرامی ببخشید. جایی بودم که دسترسی به اینترنت نداشتم. این لینک زیر را استفاده کنین کتابهایی را که گفتم پیدا می کنین. http://www.filefactory.com/file/6lfcb26uzqex/n/bk_rar امیدوارم که به دردتون بخوره و ارزش داشته باشه. در ضمن برای باز شدنش ک ل م ه ع ب و ر هم می خواهد که plasmaradar هست .
-
در فصل پنجم کتاب Secrets of Anti-gravity Propulsion در مورد تولید هوای یونیزه در اطراف B2 و خواص آن پرداخته شده است. در فصل هفتم چاپ دوم کتاب radar and laser cross section Engineering ، در مورد انواع روشهای radar cross section reduction بحث شده است. همینطوری که در این کتاب دوم می توانید ببینید، پلاسمای سرد (ناشی از بار الکتریکی شدید که بطور طبیعی و مصنوعی در اطراف هواپیما می تواند وجود داشته باشد) می تواند برای بعضی فرکانسها (بسته به کیفیت پلاسمای بوجود آمده) جذب کننده خیلی خوبی باشد. کتاب Stealth Warplanes نوشته ریچاردسون هم کتاب جالبی است وعکسهای فوق العاده ای دارد و در فصلهای انتهای کتاب به طراحی رادار گریز و تسلیحات ضد آن پرداخته است.
-
در این مورد یک کتاب هست که 2-3 سال پیش دانلود کرده بودم. اگر اسم کتاب را پیدا کردم برای غنی سازی این تاپیک اضافه می کنم.
-
مقابله موثر با نیروی زرهی دشمن در نبرد ناهمتراز مقابله موثر با نیروی زرهی دشمن در نبرد ناهمتراز
EMP پاسخ داد به Skyhawk تاپیک در تسلیحات ضد زره
انگلیسی ها موشکی را برای نابودی دسته های قایقهای تندرو حمله ور به ناوها طراحی کرده بودند به نام [b] برايمستون[/b] که جناب مهدوی در تاپیکی آن را معرفی کرده بودند. [url="http://www.military.ir/forums/topic/23285-%D8%B4%D9%84%D9%8A%D9%83-%D8%A2%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%8A%D8%B4%D9%8A-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82-%D9%86%D9%85%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF-%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%8A/"]http://www.military....برايمستون-به-ي/[/url] جالب است که انگلیسی ها چون دسته هایی از قایق تندرو را نیافته بودند در دریا فقط بر روی یک قایق و در خشکی بر روی خودروهای دولتی حکومت قذافی در لیبی استفاده کرده بودند که موفقیت آمیز بود. ایده شما با اینکه متفاوت است اما به این موشک نزدیک است. استفاده از موشکهای پدافند هوایی با هدایت راداری برای نابودی تانک بدون هیچ تغییر غیر ممکن هم نیست فقط مشکل دیده شدن در رادار و غلبه بر کلاتر خشکی است که نسبت به کلاتر دریایی قابل صرف نظر است. اگر سایت در یک دشت پهن قرار گرفته باشد امکان زدن تانک با هاوک هم وجود دارد!! اگر درست یادم بیاد در یکی از مناطق جنگی ایران و عراق یک سایت پدافند موشکی هاوک که در معرض پیشروی سریع عراقی ها و نابودی یا به غنیمت گرفته شدن توسط آنها و اسارت پرسنل قرار گرفته بوده (در ابتدای جنگ) با تانکهای زرهی عراقی درگیر می شود و شدت انفجار تانکهای پیشگام عراقی به حدی بوده که پیشروی عراق در آن محور به کل متوقف می شود. مطمئن نیستم ولی فکر کنم که محل درگیری هم در نزدیکی دزفول قبل از صدور فرمان تخلیه پایگاه چهارم شکاری بوده است. بعدها در ادامه جنگ با عراق در کلاسهای آموزشی پدافند موشکی درس می دادند که با هاوک تانک هم می شود زد!!! اما هیچ وقت این حادثه تکرار نشد و در حد نقل قول اساتید به صورت افسانه باقی ماند. بد نیست حالا که سالها از جنگ می گذرد، صحت این گفته ها تحقیق شود. اما قطعا زدن تانک با سیستم راداری صرف محدودیتهایی فراوانی به ایده تحمیل می کند که مزیت آن را کم رنگ می کند. -
درود 1. جنس دماغه شکاری ها از فایبر گلاس نیست. این جنس دقیقا Kevlar هست که در ساخت جلیقه های ضد گلوله هم کاربرد دارد. kevlar نام تجاری para-aramid synthetic fiber است. 2. همانطوری که در یکی از پستهای قبلی گفتم، امپدانس هوا 377 اهم است و انعکاس راداری ناشی از عدم تطبیق و یکنواختی محیط انتقال است. حال باید دید که مخزن سوخت شکاری که درونش مانند لانه زنبور با یک ماده سبک شبکه بندی شده است، چه امپدانسی دارد. اگر این با هوا متفاوت باشد انعکاس ایجاد می کند. یعنی اگر امپدانس آن مانند کوه مگا اهم باشد باز هم انعکاس داریم اگر کیلو اهم هم باشد باز انعکاس داریم. خود مایع سوخت به دلیل مقاومت بالای اهمی انعکاس خواهد داشت. 3. گذاشتن مخزن سوخت در آن بالا صرف نظر از افزایش خطر برای خلبان، کمکی هم به نیروی برا نمکند در حالیکه فلصفه هواپیماهای جدید اینه که بدنه هم به بالها کمک بکند و در واقع بدنه امتداد بال بلشد. اما کار نشد ندارد. اگر یک اتاق آنتن در دسترس باشد می شود که انواع مختلفی از مخزن و سوخت و افزودنی را ساخت و تست کرد. من فکر می کنم که جذب یا پراکنده کردن عملی تر است شاید خواندن کتاب زیر به شما کمک بکند. [b]Frequency Selective Surfaces: Theory and Design by Ben A. Munk[/b]
-
درود امواج ماکرو ویو راداری هنگامی که در هوا منتشر می شوند، در مدیایی حرکت می کنند که امپدانسی برابر 377 اهم دارد. انعکاس راداری وقتی رخ می دهد که این امواج به یک مانع با امپدانس متفاوت بر خورد می کنند. این عدم تطبیق امپدانس محیط انتقال است که علت اصلی انعکاس راداری است. حال اگر هلمنت خلبان فلزی باشد این عدم تطبیق شدت زیادی دارد و انعکاس خوبی رخ می دهد که در رادار به خوبی دیده می شود. از این روی است که از شیشه های پوشش داده شده با نانوذرات طلا برای پراکنده کردن امواج راداری باید استفاده بشوند. برای اینکه این موضوع را آنهایی که مثل من هستند و مخابرات نمی دانند بهتر درک کنند یک مثال می زنم. فکر کنید که یک سطل آب را به یک پنجره می پاشید که بسته است. به احتمال زیاد مقدار زیادی آب به سمت خودتان بر میگردد و شما خیس می شوید. یا در یک زیردریایی با بدنه فولاد آلیاژی هستید و با تپانچه خود یک گلوله فولادی شلیک بکنید، به احتمال زیاد گلوله چندین بار به دیوارها برخورد می کند و کمانه میکند تا اینکه متوقف شود و به احتمال زیاد شما و دیگر افراد حاضر در این زیر دریایی را به شدت زخمی خواهد کرد. حال اگر پنجره باز باشد و توری بسته باشد، تقریبا همه آبی که ریخته ایم، از آن عبور می کند و ما خیس نمی شویم و انعکاسی رخ نمی دهد. در مثال زیر دریایی اگر یک لایه جذب کننده انرژی جنبشی گلوله بر روی دیواره زیر دریایی قرار بدهیم، انرژی گلوله قبل از رسیدن به دیواره صلب گرفته می شود و انعکاسی وجود نخواهد داشت. بنابراین هواپیمایی به کل نا مرئی از دید رادار خواهد بود که در تمام اجزای خود هم امپدانس اهمی برابر با 377 اهم داشته باشد و امواج میکروویو از درون آن عبور کنند. به دلیل این که این کار سخت بوده، در حال حاضر از انحراف امواج و در صورت عدم توانایی در انحراف آنها، از جذب این امواج برای رادار گریزی استفاده می شود. خوب حالا چرا هواپیماها انعکاس به این شدیدی دارند؟ شور بختانه اکثر هواپیماهای ما دارای بدنه فلزی هستند این بدنه فلزی به دلیل دوام، خواص الکترو استاتیک خوب و استحکام فلز انتخاب شده است. برای اینکه یک بدنه فلزی که در آسمان پرواز می کند از شر برخورد صاعقه در امان باشد، (بخصوص هنگام نشست و برخاست که بدنه فلزی آن می شود مسیری برای برخورد صاعقه به زمین) این بدنه فلزی باید در بدترین نقاط خود مقاومت الکتریکی کمتر از 2 میلی اهم داشته باشد. چنین بدنه ای است که باعث می شود در صورت برخورد صاعقه با آن، صاعقه از بدنه (که زمین تمام مدارهای الکترونیکی هواپیما هم هست عبور بکند و خسارت و سوراخ شدگی و انفجار شدیدی را باعث نشود (اگر چه که در محل ورود و خروج صاعقه سوراخ شدگی معمولا رخ می دهد)) اگر به درب هواپیما ها توجه کنید متوجه می شوید که درب دارای گسکت های فراوانی است تا هنگام بسته شدن ضعف اتصال اهمی به بدنه را جبران بکند در صورت خرابی یا حذف این گسکتها به عنوان قطعات اضافی دست و پا گیر توسط تکنسینها!!! هنگام برخورد صاعقه احتمال انفجار و کنده شدن درب هواپیما وجود دارد. زیرا جریانی بیش از 5000 آمپر در بدنه به راه می افتد و بر روی هر مقاومتی که در مسیر ببیند تبدیل به حرارت می شود. این بدنه بسیار هادی باعث می شود که امواج میکروویوی که به آن برخورد می کنند شدیدا دچار عدم تطبیق امپدانس شوند و انعکاس خوب راداری تولید بشود. خوب حالا ما چرا بدنه را کاملا از کامپوزیتی نمی سازیم که این مشکلات دیگر نباشد و انعکاس راداری هم کمتر بشود؟ این برای خود من هم سئوال هست ولی چند تا جواب نصفه نیمه که برایش ساخته ام از این قرار است. 1. بدنه کامپوزیتی فاقد خاصیت بدنه فلزی ( جمع شدن بار الکترو استاتیک در نقاط تیز فلز) است و بر خلاف بدنه فلزی که با آنتن های فراوان کوچکی که در پشت بال و سکان و دم هواپیما قرار دارد قادر به تخلیه شدن در هوا نیست و خطر انفجار ناشی از تخلیه شدن آنها بر روی مخازن سوخت و تسلیحات به شدت وجود دارد. (در یک گزارش آمده بود که یکی از مشکلات F-35 آن است که در صورت پرواز در هوای ابری به مدت 45 دقیقه دچار مشکلات شدید الکترو استاتیک می شود!!!) حتی در هواپیما های فلزی چنین مشکلی وجود دارد. بیاد داشته باشید که تخلیه الکترو استاتیک درون یکی از مخازن سوخت (مخزنی خالی از سوخت ولی دارای بخار سوخت )علت بروز اولین سانحه منجر به انفجار برای هواپیمای 747 در جهان بود. این هواپیما یک جت کارگو متعلق به نیروی هوایی شاهنشاهی و حامل ابزار غنی سازی اورانیوم برای شرکت اوریدیف (متعلق به ایران آن زمان) در فرانسه بود. 2. شاید امپدانس بدنه کامپوزیتی به 377 اهم نزدیک نیست و باز هم انعکاس زیاد ایجاد می کند 3. شاید بدنه کامپوزیتی انعطاف کافی ندارد و شکننده است 4. بدنه کامپوزیتی جاذب خوبی برای امواج نیست و نیازمند استفاده از رنگها و چسبها و پوشش مخصوص جاذب است مانند F22 5. در یک هواپیما با بدنه کاملا کامپوزیت مدارهای حساس پرنده باید دارای شیلد مخصوص به خود بوده و زمین پرنده هم با کابلها و نوارهای مسی گسترده تامین شود که کیفیت تجهیزات الکترونیک را کاهش می دهد.
- 9 پاسخ ها
-
- 15