EMP

Eminent-User
  • تعداد محتوا

    387
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    23

تمامی ارسال های EMP

  1. درود به دوستان گرامی در اینکه آقایان صهیونیست در فکر نابودی ایران با سلاح هسته ای هستند شکی نیست. راستش من یکی که از نابود شدن با این سلاح نمی هراسم و آن را به روشهای دیگر دشمن ترجیح می دهم! غم انگیز آن است که برادران ترکیه ای و پاکستانی و ... هم برای آنها هورا خواهند کشید. واقعیت این است که در قرن 21 سطح توحش بشر نسبت به 100 هزار سال پیش تغییر چندانی نکرده است. بی جهت نبوده است که در زمان ساسانیان اخراج از ایران معادل مجازات اعدام بوده است و بسیاری از افراد اعدام را ترجیح می داده اند. علاوه بر این اینها ایران را بهانه کرده اند تا به سلاحی که تا به حال برایشان ممنوعه بوده دست بیابند و این هم برای یک وحشی دست آورد بزرگی است. باید به آقایان صهیونیست و برادران وهابی آنها صمیمانه تبریک بگویم که مردان فرصتها بوده و از کمترین فرصتی در راه خیانت به بشریت نمی گذرند ودر حال گسترش سلطه خود بر تمام دنیا و آماده شدن برای جهان بعد از آمریکا هستند. راه حل مقابله: موشکهای قاره پیمای صهیونی همواره فکر من را مشغول کرده بود و با توجه به شناختی که از روحیه آنها دارم باید گفت که همواره از ترسو است که باید ترسید!!! اگر من طرف مشاوره مقامات بودم یک راه حل فوری و ساده داشتم و آن استفاده از سلاح میکروبی و سلاحهای ژنتیک در مقابل این وحوش است. تکلیف تسلیحات میکروبی که معلوم است. حتی در صورت هدف قرار گرفتن در آسمان دشمن، به میزان کافی ماموریت خود را انجام خواهند داد اما بهتر است برای گسترش آنها از پهباد و پرندگان مهاجر هم استفاده شود (حتما می دانید که این همه مطالعه که روی پرندگان می شود در غرب بودجه های نظامی دارد) و فقط کشور تولید کننده میکروب[b] ممکن است[/b] پاد زهر آن را داشته باشد. سالها است که در ایران برای مبارزه با مالاریا پیشرفته ترین سمهای ژنتیک ضد حشرات ساخته می شود و بسیار نیکو است که سم ضد ژن این موجودات ژن خراب هم ساخته شود تا در صورت هرگونه حمله به ایران کل موجودات صهیونی از روی کره زمین و نه فقط خاور میانه حذف شوند بدون اینکه بر روی دیگر انسانهای راست کردار یا بی خطر اثری داشته باشد. به این ترتیب از ترس استفاده این تسلیحات توسط ایران، تا ابد امنیت ایران تضمین خواهد شد. تنها اشکال استفاده از این تسلیحات این است که ایرانیان مردمی جوانمرد هستند و بر خلاف ددمنشان دشمن، علاقه به استفاده از این تسلیحات ندارند و این سلاحهای ژنتیک در کل کشورهای خاور میانه از جمله ایران هم تلفات زیادی به بار خواهد آورد (به دلیل وجود افراد ژن خراب نفوذی در داخل و اختلاط های ژنی ناشی از هزاران سال زندگی در این منطقه) ولی اگر قرار است بر روی شهر های ما بمب هیدروژنی منفجر بکنند و مشتی ددمنش هم هورا بکشند و آخرین ملت آزاده دنیا هم از بین برود، بنده ترجیح می دهم که به جای مبارزه با پشه با این موجودات مبارزه شود !!! در ضمن استفاده از این تسلیحات بسیار کم هزینه هم خواهد بود. یک راه حل دیگه هم این هست که با استفاده از تسلیحات جدید راهی برای هدف قرار دادن این موشکها قبل از ورود به آسمان کشور بیابیم که باید بررسی علمی شود بخصوص که در صورت بروز چنین انفجار قدرتمندی در مدار لئو ممکن هست که روسیه هم از موج EMP تولید شده به شدت صدمه دیده و خواسته یا نخواسته وارد درگیری بشود. راه حل دیگه این هست که سازمان امنیت خود را به قدری نیرومند سازیم که موشکها را قبل از پرتاب در سیلوهای دشمن نابود کنبم راه حل دیگه این هست که به محض پرتاب هنگامی که هنوز سرعت کمی دارند و در حال اوج گیری هستند آنها را مورد حمله قرار دهیم که نیازمند بررسی دقیق و امکانات پیشرفته هست ولی غیر ممکن نیست و نیاز به عوامل نفوذی و اطلاعات دقیق دارد.
  2. درود به جناب سهیل. شما که این همه زحمت می کشید. لطفا این طراحی ها را با استفاده از CATIA یا PTC CREO انجام دهید تا بعد از آن با استفاده از نرم افزار FloEFD که روی این دو ابزار طراحی می نشیند بتوان یک شبیه سازی اساسی روش انجام داد. هر سال در آمریکا یک مسابقه طراحی هوافضا اعلام می شود و ابزارشون هم FloEFD است زیرا با استفاده از این ابزار یک مهندس معمولی مثل من هم که از معادلات دیفرانسیل و CFD و مش بندی نمی خواهد سر در بیاورد می تواند به راحتی یک شبیه سازی کاملا حرفه ای در سطح اول جهانی انجام بدهد.موضوع سال 2012 این مسابقه در آمریکا طراحی پهباد بوده و چند سال قبل هم طراحی قسمتی از یک هواپیمای مسافر بری. اگر در سایت علاقه مند کافی باشد حتی می توان مسابقه مشابهی در ایران هم راه انداخت. مثل روبوکاپ که الان مود شده و همه دارند روبات می سازند (که خیلی هم خوبه) می توان مسابقه ای راه انداخت که کاربرد عملی بیشتری برای کشور و مسابقه دهندگان داشته باشد و حداقل دانشجویان هوا و فضا و علاقه مندان دیگرلذت ببرند.
  3. در مورد کروز زمین به زمین چند روش هدایت وجود دارد. 1. روش پردازش تصویر 2. روش پردازش توپولوژی مسیرمثل سان برن 3. روش استفاده از مختصات GPS مثل توماهاوک. 4.روش هدایت مستقیم ماهواره ای توسط اپراتور انسانی-ماشینی در جنگ اول با عراق چند فروند موشک بدون اینکه عمل کند در ایران فرود آمد و تا به حال باید تمام نقاط ضعف آن بیرون آمده باشد. برای از کار انداختن تهاجم موشکهای کروز راههای بسیار ساده و عملی و البته بسیار قدیمی وجود دارد. برای مثال در جنگ یوگوسلاوی به پیشنهاد یک فیزیک دان روس تعداد زیادی اجاق ماکروویو را با درب باز به سمت آسمان روشن کردند و این باعث اخلال در موشکهای آمریکایی شد!!!! این بار هم باید به دنبال فیزیک دانها بروید و از آنها برای ابراز نظر کمک بطلبید نه مهندسین. در جنگ دوم جهانی با پرتاب وی 1 های آلمانی به لندن موشکهای کروز متولد شدند. و انگلیسیها پس از دریافت ضربه سنگین اولیه دو راه حل را برای این موشکها توسعه دادند که کار آمد بود راه حل اول این بود که مسیری که ممکن بود از آن سمت موشکها پرتاب شوند را به چندین مربع تقسیم کردند و در هر مربع یک اسپیدفایر به گشت هوایی مشغول شد که به مجرد نزدیک شدن موشکها اسپیدفایرها با آنها درگیر شده و آنها را نابود می کردند. برای تشخیص موشکها هم از یک سری شیپور وارونه در شب و هوای ابری و دیده بان در روز استفاده می کردند. با استفاده از این ابزار صدای وی 1 ها را می شنیدند و اعلام خطر می کردند. بدیهی است که این روش برای کروزهای سوپرسونیک کاربرد ندارد اما اکثر کروزهای جنگ اول با عراق ساب سونیک بودند. ما نیز در این ارتفاعات می توانیم اقدام به برقراری گشت هوایی با هواپیمای PC-7 یا پهباد بکنیم و .... . به نظر من بهترین راه تشخیص موشکهای کروز استفاده از هواپیمای مشابه 707 مجهز به رادار پایش زمینی موج میلیمتری و سامانه الکترواپتیک مجهز به سیستم پردازش تصویر نور مرئی و مادن قرمز و سیستم الینت و پرواز در ارتفاع 55000 پا برای نداشتن احتمال برخورد با پروازهای مسافر بری است چیزی در حد همون آواکس خودمون. اگر چنین چیزی هنوز آماده نشده است می توانیم از بالنها برای بردن سیستمهای الکترواپتیکی و راداری به ارتفاع 55000 و خیلی بالاتر استفاده بکنیم.(مانند بالنهای هواشناسی که در کشور موجود بوده است) راه حل دوم این بود که تعداد بسیار زیادی بالن را به هوا فرستاده بودند و در بین بعضی هم تورهای بزرگ فولادی دیده می شد. این بالن ها برای هر شکاری مخصوصا انواع پر سرعت مناطق ممنوعه و بسیار خطرناک برای پرواز به حساب می آمدند و می آیند. بعضی از کابلها هم مجهز به بمبها و فیوز مجاورت بودند. حضور این بالنها به نحوی برای مردم محسوس بود که در جنگ دوم مردم عادی انگلستان می گفتند که اگر این بالنها نبود، جزیره انگلستان زیر بار وزن آرتشهای آمریکا که به جزیره انگلستان برای تجاوز به نرماندی آمده بودند، غرق می شد!!!! بنابراین آسمان انگلستان به نحوی پسیو مین گذاری شده بود. ارتفاع بالنها مرتبا تغییر می کرد و اداره اطلاعات عملیات نیروی هوایی آلمان ترجیح می داد که خلبانها را طوری توجیح کند که از این مناطق پرواز نکنند. در مورد موشک کروز اونطوری که من می دونم در ارتفاع زیر 50 متری به پرواز در می آیند تا در رادارها دیده نشوند. بنابراین کافی است هنگامی که وضعیت قرمز اعلام می شود یا به صورت پیوسته در اطراف مناطق حساس جنگلهایی از بالانهای متصل به زمین با طول متغییر برپا کنیم و موشکهای کروز به این جنگلها برخورد خواهند کرد و با هزینه بسیار کمی نابود می شوند. و قسمتهایی را هم باز بگذاریم تا توپهای الکترو اپتیک بتوانند برای تفریح هم که شده اهدافی برای درگیری داشته باشند. روش انگلیسیها آنقدر کارامد بود که آلمانها ترجیح دادند که پرتاب وی 1 را متوقف کنند و به جای آن از وی 2 مهار نشدنی استفاده بکنند. من دلیلی نمی بینم که این روش باز هم جواب ندهد. روش دیگر ایجاد اختلال برای رادارهای توپولوژی و GPS است که با کمک جمرهای ارزان قیمت ممکن است و باید با روشهای دیگر ترکیب بشود تا جواب خوبی بدهد. روش دیگر تغییر توپولوژی جغرافیایی مسیر های محتمل برای موشکها در وضعیت قرمز است که با استفاده از اسقرار و ضد استقرار دیکوی های بسیار عظیم ممکن است که ایده ای هالیوودی است. البته برخورد اکتیو با موشکهای سوپر سونیک کروز آسان نیست و بهتر است که با آنها به صورت پسیو برخورد بشود. در مورد کروز دریایی نیروی دریایی روشهای مفیدی برای منحرف کردن موشکهای اگزوست استفاده می کرد که باید کماکان کارایی داشته باشد. کافی است ناوهای سنگین با تعداد فراوانی قایق تندروی اسکورت که دیکویهای مخصوص حرارتی راداری را یدک می کشند اسکورت بشود تا خیال ناوی ها تا حدودی راحت بشود. کروز های دریایی در مراحل نهایی پرواز هدف اصلی خود را انتخاب کرده و در ارتقاع زیر 7 متر به سمت آن پرواز می کنند و قبل از برخورد سعی می کنند که به زیر کشتی در محل آبخور برخورد بکنند. حتی در صورت هدف قرار گرفتن در نزدیکی کشتی، تخریب شدیدی ایجاد می کنند به ویژه کروزهای سوپرسونیک. بهترین راه مقابله با آنها این است که کاری بکنیم که اصلا منفجر نشوندو یا منحرف بشوند به سمت دیکوی ها.
  4. [quote name='132' timestamp='1361801208' post='302042'] جناب EMP از این که جواب دادین ممنون ،اما سطح فناوری صنعت نفت چقدره و مثلا میتونید یه عدد تخمینی در رابطه با میزان داخلی سازی اون بگید . ویه سوال دیگه اینکه اون توربین که قراره راه اندازی بشه چیه(منظورم قیمت ، کاربردو...)؟ممنون [/quote] درود فکر نکنم حتی در آمریکا در مورد هیچ صنعتی بتوان به میزان سطح داخلی سازی اشاره کرد و آمار دقیق داد برای اینکه صنعت مرتب در حال تغییر است و دیگران نایستاده اند که ما به آنها برسیم. چیزی که در صنعت نفت فعلا دیده نمی شود ابتکار بنیادی است. نه در ایران در دیگر کشورها هم خیلی با احتیاط در این موارد رفتار می شود. به دلیل بازار محدود نفت از نظر زمانی، تنها ایده هایی در این صنعت موفق می شوند که بلافاصله قابل اجرا باشند و ایده های انقلابی و پر هزینه چندان مورد توجه قرار نمی گیرند. در مورد قطعات مکانیکی، خوب همه چیز در داخل کشور قابل ساخت است اما باید دید صرفه اقتصادی هم دارد یا نه. در مورد توربین نفهمیدم که منظور شما چیست اما در این صنعت توربینهایی برای نیروگاههای اختصاصی موجود در پالایشگاهها و .... وجود دارد و توربینهایی هم برای پمپاژ نفت در خطوط لوله و توربینهایی هم به عنوان موتور نفت کشها. همچنین رباتهایی برای حفر کانال زیر زمینی برای خطوط لوله و رباتهایی که درون لوله ها حرکت می کنند که نقایص لوله ها را گزارش بدهند. همچنین در بخش الکترونیک هم انواع وسایل مخابراتی و سیستمهای کنترلی و نظارتی وجود دارد که عموما سطح تکنولوژی آنها بالاتر از سطح تکنولوژی 5 سال پیش ایران نیست ولی امروزه بسیاری از این قطعات وارد می شوند به انواع دلایل از جمله دلایل اقتصادی. جالب است که بدانید اولین پردازشهای موازی تجاری انجام شده در دنیا برای صنعت نفت انجام شده است. در بحث اکتشاف هم باید بتوانید اف اف تی هایی با نقاط بسیار زیاد (16 میلیون نقطه) از سیگنالهای لرزه نگاری بگیرید تا مخزن را بهتر تشخیص بدهید که نیاز به پردازش موازی دارد. پروژه ای هم که ما بر روی آن کار می کنیم در صورتی که توسط شرکت نفت تایید شود و برخی افراد معلوم الحال کارشکنی ها را تمام بکنند و تامین بودجه بشود در لبه تکنولوژی دنیا قرار دارد و دیگران باید بیایند و از ما خرید بکنند. در مورد توربینی که می گویید بنده اطلاعی ندارم. کلا هر دستگاهی که نقدینگی آن تامین شود در این صنعت دستیافتنی است و تکنولوژی بالایی نیاز ندارد. فقط در بخش پایین دستی (پتروشیمی و ....) بر می گردد به سطح دانش کاربردی شیمی و نانو تکنولوژی کشور که بنده در این زمینه نظری ندارم فقط می دانم که پتنتهای خوبی ثبت شده و به کشورهای خارجی هم واگذار شده است!! همین الان ایران ریگ خشکی را می سازد که از ریگ آمریکایی بهتر جواب داده است!! و سابق بر این روزانه چند صد هزار دلار اجاره می شد.
  5. صنعت نفت ایران سابقه 100 ساله دارد و دارای بهترین تکنسینها است اما در رده مهندسی با وجود دانشکده های بسیار پر سابقه و معتبر شاهد اداره فیلدهای نفتی توسط متخصصین رشته های متفرقه هستیم. به عبارت دیگر متخصصین نفت ایران در تمام دنیا پراکنده هستند. در یک کلام به نظر من در صورت ادغام صنعت نفت در وزارت نیرو سطح تکنولوژی در صنعت نفت کمی بالاتر خواهد رفت (حداقل مدیران وزارت نیرو فرق DCS و SCADA را می دانند) اما این دو وزارت خانه به هیچ وجه با صنعت دفاعی ما قابل مقایسه نیستند. شوربختانه اهمیت این دو وزارتخانه به اندازه صنعت نظامی جدی گرفته نشده است که با وجود انواع وحوش که ما را احاطه کرده اند قابل درک است. یادم می آید کارآموزی داشتم که رتبه تک رقمی کنکور بود و برق-نفت می خواند. این دانشجوی من نفت را فقط جهت دو رشته ای بودن و استفاده از مزایای شرکت نفت می خواند و نمرات خوبی در نفت نداشت اما وقتی که به خارج از کشور برای ادامه تحصیل رفت متوجه شد که اهمیت رشته نفت خیلی بیشتر از رشته برق است به همین دلیل الان در حال گرفتن دکترای نفت است نه برق. در داخل کشور هم متخصصین خوبی داریم مشکل نفت بیشتر سرمایه اولیه و مدیریت به ویژه مدیریت میانی و بدنه کارشناسی است نه چیز دیگر. یادم می آید سالها پیش در پژوهشگاه نفت یک دستگاه گران قیمتی خریده بودند ولی نرم افزار آن را نخریده بودند با زحمت نرم افزار آن را تهیه کردم اما گفتند که کار نمی کند. به محل پژوهشگاه رفتم و دیدم که کابل اتصال دستگاه اشتباه است. نقشه درست را کشیدم دادم دستشون و گفتم بدین تکنسین همین الان درست کنه زیرا من همراهم ابزار ندارم. گفتند ساعت اداری تمام شده رفتند خونه. من هم خیلی خوشحال از اینکه مشکل کشور را حل کردم و وجودم به یک دردی خورده رفتم خونه. 3 سال بعد فهمیدم که اینها در گروه اکترونیکشون یک پروژه 2.5 ساله تعریف کرده اند به نام ساخت کابل اتصال این دستگاه به کامپیوتر که باعث افسردگی من شد. بله پژوهشگاه نفت بزرگترین پژوهشگاه خاور میانه است اما در 2 پروژه ای که من از آن خبر دارم ضعیفتر از یک دانشجو ساده عمل کرده است. بنابراین اراده مسئولین وجود دارد زیر ساخت هم وجود دارد فقط مدیریت میانی در این صنعت فاجعه زیست محیطی است.
  6. [quote name='DEXON' timestamp='1361704069' post='301806'] [quote] این مقدمه را گفتم تا بدانید که خیانتی که امروز عربستان در حق ما می کند به زودی منجر به صدمه دیدن شدید مخازن آنها خواهد شد[/quote] دوست عزیز تا 10 سال دیگه تمام چاه های نفتی حداقل خاور میانه از حالت سود دهی خارج میشن و تا 30 سال دیگه چیزی به نام نفت که ارزش استخراج داشته باشه تو خاور میانه یافت نمیشه ( نه اینکه اصلا نفت پیدا نشه) کشوری فسقلی مثل قطر روزانه به دلیل سرمایه گذاری فوق العاده خارجی داره چندین برابر ما از مخاذن مشترک استخراج می کنه و به مدد تکنولوژی جدیدی که در اختیارش قرار دادن جدیدا توانایی حفر چاههای مورب هم بدست اورده که بر تعداد مخاذن مشترکش با ما اضافه کنه! این یک بازی هست که انتهاش مشخص هست در انتها هر کسی که نفت بیشتری به پول یا صنایع سنگین یا حتی صنعت توریست تبدیل کنه برنده هست حالا اگر این کار باعث بشه چند میلیارد دلار نفت هم حروم بشه زیاد مهم نیست (با توجه به درامد نفتی عرب ها) اینجا فقط سرعت استخراج حرف اول اخر میزنه به محیط زیست یا حفاری اصولی و خیلی چیزهای درست دیگه متاسفانه توجه نمیشه اینکه هیچ کس از ما نفت نخره به دلیل اینکه صنایع ما توان حظم این مقدر نفت ندارن خود به خود باعث کاهش تولید ما میشه از اون طرف هم به طوری ذاتی به دلیل قابل مقایسه نبودن سرمایه گذاری خارجی روی چاه های اونا با ما و مسئله تحریم و نبود تکنولوزی لازم و خیلی مسائل دیگه با ادامه این روند در پایان مسابقه و دیدن تابلو نتایج (مقدار بهره برداری هر طرف) نتیجه بسیار اسف باری شاهد خواهیم بود... [/quote] قسمتی از فرمایش شما درست است اما اینکه می فرمایید صنعت داخلی توان مصرف تولید نفت ایران و تبدیل آن به محصولات بهتر را ندارد، درست نیست. اینکه در این جهت تلاش درستی نشده واقعیت است ولی وقتی مدیران ارشد مجبور شوند، آن وقت شاهد ظهور صنعت ریشه دار تری خواهیم بود. پروفسور شاخت در طول کمتراز 3 سال بین 1934 تا 1937 آلمان را از یک کشور ورشکسته که باید به تمام دنیا غرامت می پرداخته و 10 میلیون بی کار داشته و بقیه کارگرانش هم در تشکلهای کمونیستی مشغول اعتصاب بودند بدون اتکا به منابع اولیه تبدیل به اقتصاد اول جهان کرد پس اینکه بگوییم نمی شود فقط علتش بی کفایتی ما است. اینکه می فرمایید که تا 10 سال دیگه چاههای خاور میانه از سود دهی خارج می شوند درست نیست. تنها مخازنی که استخراج از آنها با نرخ اشتباه انجام می شود و مخازنی که توسط برادران همسایه بر اثر تزریق آب در حال تخریب هستند دچار مشکل خواهند شد که برای آنها هم با کار مهندسی می شود روشهای نوینی ابداع نمود. برای مثال استخراج بی رویه نفت در منطقه مسجد سلیمان به دلیل روش ابتدایی آن منجر به فروکش کردن زمین در بسیاری از نقاط شده. و بنابراین ورود به مسابقه تاراج منابع زیر زمینی منطقی نیست. در مورد قطر این شیخ نشین و شیخ نشینهای مشابه همگی در حال تخریب منابع گازی و نفتی ما هستند. و بسیار بهینه است که ما به جای استخراج از مخازن داخلی کشور فقط از مخازن مشترک استخراج بکنیم تا بتوانیم قسمتی از سهم خود را بازیابی کنیم. در مورد زدن چاه مورب در مورد قطر فکر نمی کنم نیازی به این کار باشد زیرا در میان مخزن مشترک بین ما و قطر یک گسل بزرگ وجود دارد که مخزن را به دو نیم تقسیم می کند و قطر با سوء استفاده از حسن همجواری تمام چاههای خود را در مرز با ایران ایجاد کرده و از نیمه خود استفاده نمی کند و نیازی به زدن چاه مورب ندارد. در ضمن شرکت غارتگر توتال داده های لرزه نگاری را در اختیار قطر قرار داده و برای ما تنها در عمق بسیار کم اقدام به حفر چاه کرده ولی برای قطریها در عمق بسیار بیشتر و این به معنی مهاجرت نفت به نفع قطر است. کلا نه ژاپنی ها نه ایتالیایی ها و نه فرانسوی ها و .... هیچ کار مثبتی به نفع مخازن ما نکرده اند. در ضمن توتال خودش قادر به حفر چاه هم نبوده و تنها هزینه ها را تامین کرده (با گرفتن وام بانکی از بانکهای فرانسه بعد از بستن قرار داد با ایران) و کلیه حفاری های سمت ایران این شرکت توسط شرکت ملی حفاری خودمان با مدیریت توتال انجام شده است. بنابراین، اینجا می فهمیم که این مسئولین یا برادران قطری نیستند که باعث صدمه دیدن سرمایه های ملی شده اند این بانکهای ما هستند که با ندادن وام کافی و به جا با عث شده اند که پای شرکتهای خارجی به این منطقه و غارت آن باز شود و در عوض سرمایه خود را در بازار دلالی و ... به کار انداخته اند. به یاد داشته باشید که اگر وام به موقع بانک ملی نبود امروز جنگنده افسانه ای F-14 وجود نداشت. بانک ملی این روزها چه می کند؟! به چه میزان صنایع حیاتی مار را پشتیبانی کرده است؟ بانکهای دیگر چه می کنند؟
  7. EMP

    قاهر F-313

    درود به دوستان به این ذوب شدن شکاری بر اثر حرارت خروجی موتور در مقاله مجله فلایت اینترنشنال هم اشاره شده که اینقدر توهین آمیز بود که نیازی به پاسخ دادن به آن نبود. ولی برای تکمیل فرمایشات دوستان باید عرض کنم که 1. بدنه شکاری های پنهان کار از جنس آلومینیوم نیست که در دمای خروجی موتور دچار مشکل بشود و یا این دمای شدید را به دیگر قسمتهای پرنده و مخازن سوخت و سیستم ابزار دقیق منتقل بکند. 2. موتورهای شکاری های پنهانکار دارای سیستم ساده سردکننده هوای خروجی هستند که اگر در گوگل عبارت Stealth-jet-engine را جستجو کنید به بلوک دیاگرام یک روش ساده سرد کنندگی می رسید. بنابراین هوای داغ خروجی موتورهای جت در این شکاری ها توسط هوای سرد که از کمپرسور سرد موتور و یک فن بیرونی تامین می گردد، ساندوئیچ شده است و حرارت کمی به بدنه منتقل می شود و این روش جنگنده را برای موشکهای حرارتی هم نامرئی می کند. علاوه بر این بر روی سطح بلیدها هم سوراخهایی ایجاد شده که به محفظه کمپرسور سرد راه دارند و هدف از ساخت آنها ایجاد یک لایه هوای نسبتا سرد بر روی بلیدها است تا از خوردگی آنها در مقابل دما/فشار بالای درون کمپرسور داغ کاسته بشود. دمای درون موتور جت هم بسیار کمتر از دمای خروجی نازل راکتها است. معمولا حداکثر دمای درون موتور حدود 1100 تا 1200 درجه کنترل می شود و فشار درون موتور هم کمتر از 700 پی اس آی است. مشکل دیگر موتورهای پنهانکار، جریان پیوسته خروجی براده های فلزی ناشی از خوردگی درون موتور است که باید آنها را به نحوی پراکنده یا حذف کرد که اکوی راداری نداشته باشند. جالب است که در یک مقاله خوانده بودم که هنگامی که موتور در معرض خطر شکستن بلید و صدمه دیدن شدید است، میزان این فلوی خروجی براده ها به نحوی محسوس تغییر می کند که در نیروی هوایی آمریکا از این روش برای تشخیص مشکل موتور و فرستادن آن برای اورهال قبل از شکستن بلید در آسمان استفاده می شود اما هرجه می گردم آدرس مقاله را پیدا نمی کنم. (پیری و هزار درد و مرض) این روش در نیروگاههای گازی ما هم کاربرد دارد که اگر آدرس مقاله را کسی از دوستان دارد لطفا مرا هم خبر کند زیرا مدیران ارشد بدون داشتن مدارک و اسناد معتبر اقدام به تصویب تعریف پروژه تحقیقاتی نمی کنند. در مورد رادار هم قبلا تکنولوژی رادار های کوچک مخصوص موشکها در ایران بومی شده و احتمالا کماکان نیز در بهبود آنها می کوشند. اما رادار جنگنده با موشک این فرق را دارد که باید به نحوی باشد که هنگام انجام جنگ الکترونیک توسط آن مختل نگردد و نشت میکرویو آن به نحوی نباشد که برای سیستمهای پسیو و الینت دشمن قابل شناسایی باشد در ضمن نیازمند یک سیستم خنک سازی مطمئن است (زیرا رادار جنگنده بر خلاف موشک چند ده ثانیه عمر ندارد و باید بتواند ساعتها بطور پیوسته کار بکند) که کار را سخت و حجیم می کند. بنابراین حتما برای این جنگنده یک رادار خاص در حال تحقیق و توسعه می باشد. به هر روی این پلتفرم تا زمان نهایی شدن تغییرات زیادی خواهد کرد و در حال حاضر فقط باید از این طرح و طرحهای دیگر حمایت مالی و معنوی کرد. در مورد حفاظت شکاری ها از موشکهای جدید راداری-حرارتی هم بهتر است بر روی ساخت دیکوی ها بهتر متمرکز شویم که خیلی ارزان و راحت یک موشک چند میلیون دلاری را از کار بیاندازیم. اگر موشکهای دشمن به سیستم پردازش تصویر راداری و حرارتی مجهز می شوند ما هم می توانیم دیکوی هایی تولید کنیم که اکوی راداری و حرارتی کاملا مشابه با هواپیمای اصلی داشته باشند و به این ترتیب با چند صد دلار جان خلبان خود را حفظ کنیم.
  8. درود به دوستان. با رکود کارهای سخت افزاری جدی الان 12 ماه است که در یک شرکت نفتی داخلی روی یک پروژه ملی پردازش موازی کار می کنم. تو این مدت اطلاعاتی از مخزن نفت آموختم که بد نیست اینجا به آن اشاره کنم. مخازن نفتی معمولا در عمق 5 تا 12 هزار متری هستند که در بعضی نقاط به دلیل حرکت زمین و شکستن سنگ پوشه (لایه های سنگی که بر روی مخزن قرار دارد) نفت و گازهای همراه آن به سطح زمین می آید مثل مسجد سلیمان و کوه دشت. بعضی گازهای نفت گازهای ترش هستند و بسیار سمی مانند H2S که در صورت نشت به روی زمین در پهنه وسیعی از هوای آزاد، قادر به کشتن هر موجود زنده ای است. گاز پارس جنوبی و مخزن نفتی دارخوین از جمله این مناطق هستند به همین دلیل توصیه می شود که به هیچ وجه به محدوده چاه های نفتی بدون داشتن دوزیمتر و آموزش کافی و ماسک ضد گاز نزدیک نشوید. هر مخزن نفتی دارای لایه هایی از سنگ نفت است (که نفت با فشار و دمای بالا درون آنها فشرده شده است) که چاهای نفت که به آنها رسیده اند با استفاده از سیمان مخصوص و لوله فولادی خود را از نشت نفت حفاظت کرده اند. حالا این چاه نفت که انتهای آن بسته شده چطوری نفت می دهد؟ خیلی ساده یک خرج انفجاری به نقطه ای که توسط سنگ نفت احاطه شده می برند و آن را منفجر می کنند و ترکشهای این انفجار منافذی در لوله های فولادی چاه و سیمان محافظ بیرون آن ایجاد می کند. این سوراخها باعث می شوند که راهی برای ورود نفت به لوله چاه که از همه طرف عایق شده پیدا شود.این عمل بسیار حساس بوده و انفجار در محل اشتباه چاه نفت را به چاه گاز یا آب بسیار شور تبدیل می کند که یعنی از بین رفتن بیش از 10 میلیون دلار اگر چاه خشکی است و بیش از 100 میلیون دلار اگر چاه دریایی است. بعد از استخراج نفت به درون جداکننده ها می رود تا آبشور و گاز و نفت از یکدیگر جدا بشوند و سپس به انبار های اولیه رفته و سپس از طریق خطوط لوله به پالایشگاهها و ... می رود. مولفه هایی همچون دما و فشار نفت و میزان آب و گاز و نفت استخراج شده از چاه باید به صورت ساعتی مانیتور شود و بر اساس این اطلاعات و استفاده از شبیه سازها به نرخ بهینه استخراج نفت می رسیم. در صورتی که استخراج نفت با نرخ بیش از بهینه با تزریق آب و یا گاز انجام شود (کاری که توتال و دیگر خارجی ها با مخازن ما کردند و بعدها اگر بازگردند خواهند کرد) چاه و مخزن به شدت صدمه می بیند و به نقطه ای می رسد که دیگر استخراج نفت از آن مقرون به صرفه نیست و اصطلاحا گفته می شود که نفت چاه تمام شده ولی درصد بالایی از نفت همیشه در ته چاه باقی می ماند و تکنولوژی امروزی قادر به استخراج اقتصادی آن نیست. در یکی از پست ها به روش جدید ابداعی آمریکایی ها برای استخراج از چاههای قدیمی اشاره شده بود که در مورد آن باید بگویم که این روش در سال 2009 عرضه شده و تا کنون از آن به صورت جدی استفاده نشده است زیرا شرکتهای نفتی بسیار محافظه کار هستند. این مقدمه را گفتم تا بدانید که خیانتی که امروز عربستان در حق ما می کند به زودی منجر به صدمه دیدن شدید مخازن آنها خواهد شد. عربها با استفاده از تجهیز کل فرایند استخراج به SCADA (سیستم نظارتی کنترل و فرمان کامپیوتری) توانسته اند به این امکان دست یابند که هر لحظه بخواهند میزان تولید را تغییر دهند. اما این امر الزاما به نفع مخزن تمام نمی شود مخصوصا اگر نرخ استخراج بیش از حد تحمل مخزن باشد. کیفیت مخازن عربها به دلیل گسلهای کم و تقریبا نبود شکاف از بهترین کیفیتهای مخزن است اما کیفیت نفت آنها چندان بهتر نیست. یکی از بهترین نفتهای دنیا نفت لیبی است که تقریبا بنزین از مخازن آن استخراج می شود و نفت بسیار سبکی است. البته نفتهای سنگین هم اهمیت خود را دارند و برای پتروشیمی ها و .. بهتر هستند و نفت سبک بیشتر برای راه انداختن خودروها کاربرد دارد. در مورد ایران صادر نکردن نفت یک موهبت الهی است به شرط آنکه از نفت تولیدی در صنایع تبدیلی داخلی استفاده کنیم و اصولا خام فروشی فعلی مایه ننگ مردم ایران و تکنولوژی موجود کشور است. بنابراین خیلی خوشحال می شوم که هیچ کس از ایران نفت نخرد شاید مدیران بالا دستی مجبور به انجام کار درستی بشوند که جرات آن را ندارند. در ضمن در صورت برداشت نکردن نفت از مخازن بزرگ، (برداشت نکردن از مخازن کوچک ممکن است منجر به مهاجرت نفت بشود) معمولا مخزن خود را بازیابی می کند و در صورتی که چند سال بعد به سراغ آن برویم میزان برداشت نفت بهبود محسوسی پیدا می کند و این برای مخازن تخریب شده ما که معمولا دچار برداشت با نرخ اشتباه هستند بسیار مفید خواهد بود پس دشمن بار دیگر دارد به سود ما عمل می کند اگر ما بصیرت داشته باشیم. هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی.
  9. [quote name='death' timestamp='1361119508' post='300636'] مرسی اما عکس ها چی شد [/quote] http://gallery.military.ir/albums/userpics/amcaaeroindia2009.jpg البته عکس مجله فلایت انترنشنال کیفیت بهتری داره.
  10. منبع : مجله فلایت اینترنشنال نسخه 12-18 فوریه سال 2013 صفحه 12 مترجم : EMP تهیه شده مخصوص سایت میلیتاری دهلی نو یک راه آهسته و پیوسته را برای شکاری پیشرفته اندازه متوسط خود در پیش گرفته است. این شکاری توسط ای دی ای که سازمان توسعه هوانوردی هندوستان است توسعه داده خواهد شد و ترکیب بندی آن تا سال 2018 به طول کشیده و در سال 2020 اولین پرواز خود را انجام خواهد داد. تجربه هندوستان در ساخت Tejas در مدلهای MKI و MKII آنها را قادر ساخته تا بتوانند طرح ریزی ساخت یک شکاری متوسط را با سطح مقطع راداری در حد F-35 توسعه بدهند.موتور این شکاری قرار است از نوع Kaveri که یک موتور بر مبنای توربینهای گازی ساخت داخل است، باشد. جالب است که ذکر شود که موتور Kaveri در ابتدا برای پروژه Tejas در نظر گرفته شده بود اما به دلایل وزن و کارایی نا مناسب از پروژه کنار گذاشته شد. این ماکت ظاهری شبیه به F-15 و دماغه ای شبیه به F-22 دارد و دو سکان و دو موتور دارد و بدون کانارد و دارای بالی شبیه به دلتا است و دریچه های هوای موتور نیز در پهلوی ماکت قرار دارد. در مجله فلایت اینترنشنال عکسی را که جناب شهاب ثاقب گذاشته اند چاپ کرده اند و چون اکانت گالری نداشتم ترجیح دادم که در اینجا نگذارم این هم لینک مجدد عکسی که جناب شهاب ثاقب گذاشته اند: http://gallery.military.ir/albums/userpics/amcaaeroindia2009.jpg
  11. EMP

    قاهر F-313

    [quote name='Thundar' timestamp='1361045786' post='300565'] دوستان بنظرتون قاهر پایان کار طراحی رادارگریز تو کشوره یا مسولین برنامه ای برا تولید یه طرح جدید رادارگریز دوموتوره برا جایگزینی با اف14 ها هم دارن؟؟؟؟؟؟؟؟ چون بنظرم فقط یه هواپیما با قابلیت ممتاز اف14 میتونه جای شو بگیره [/quote] درود به دوستان گرامی: خوب یک شهر آباد به از صد شهر خراب. با توجه به محدودیت بودجه ممکن است که چندین طرح وجود داشته باشد( سفره ماهی و ... ) اما فقط یکی بتواند به تولید برسد. شاید این سر و صدای روی قاهر هم برای مخفی کردن طرح های دیگر باشد شاید هم این پلتفرم توانسته دیگر رقبا را کنار بزند. به هر روی اگر مجله Flight International نسخه 12-18 فوریه 2013 را بخوانید می بینید که به طرز بی سابقه ای در صفحه 7 و صفحه 25 طی دو مقاله جداگانه !!!!!! به شدت به قاهر تاخته شده و آن را یک تقلب فایبرگلاسی با رنگ آمیزی معمولی دانسته اند که کاکپیت آن حتی قفل هم ندارد و خیلی احساسی اقدام به تخریب آن کرده اند و تقریبا منطق آنها این است که کشوری که تکنولوژی ندارد نمی تواند در این سطح هواپیما بسازد و اینها مواد جاذب امواج راداری ندارند!! و نقدهای احساسی دیگر. خود این تخریب احساسی آدم را به شک وا می دارد. از مجله وزین Flight International بعید بود اینطوری برخورد بکنه. اما در لا به لای تخریبها به مواردی اشاره شده که شاید برای کارشناسان سایت و صنایع هوایی که فروم ما را نیز دنبال می کنند جالب باشدکه از ذهنیت ظاهری کارشناسان دشمن آگاه شوند. متن کامل خبر را برای شما و دوستان صنایع هوایی در اینجا می گذارم. آدرس سایتی که در صفحه 25 مجله Flight International نسخه 12-18 فوریه 2013 آمده: [url="http://www.flightglobal.com/blogs/the-dewline"]http://www.flightglo...ogs/the-dewline[/url] متن خبر در این تارنما: [left][i]US defense experts consulted by Flightglobal are united in their opinion that Iran's recently unveiled Qaher-313 "stealth aircraft" is merely a mock-up designed for domestic propaganda rather than a flying prototype as claimed by that nation.[/i][/left] [left][i]"I suspect it's for domestic consumption, and then you may be able to influence a few people in the neighborhood," says Dan Goure, an analyst at the Lexington Institute. "People who are not all that familiar with this kind of stuff might buy into it very easily." [/i][/left] [left][i]Air power analyst Mark Gunzinger at the Center for Strategic and Budgetary Assessments agrees that the aircraft is a mock-up, but notes that the roll-out of the Qaher-313 is indicative of Iran's greater geopolitical ambitions. "It is another indication that Iran is continuing to pursue military capabilities, including WMD [weapons of mass destruction], to support their anti-access strategy," he says.[/i][/left] [left][i]Nonetheless, Gunzinger is sure the Qaher-313 is nothing more than a mock-up. "Anyone can build a mock up. I will believe it's a real jet when I see it fly," Gunzinger says. "Even if it does make it off the ground, I doubt that it will have stealth characteristics."[/i][/left] [left][i]Goure agrees. "It looks like a prize in a Cracker Jack's box," he says.[/i][/left] [left][i]One aerospace engineer with experience on stealth aircraft also says that the Qaher-313 looks like a mock-up. The aircraft's planform alignment, which is crucial for stealth, is questionable, he says. And while the aircraft looks like it uses a blend of faceting with non-compound curves, it may not be intentional. "I would bet the "facets" are really just structural vestiges showing through the OML [outer mold line] of the skin," the engineer says. Additionally, there are problems with the shapes of the inlet and exhaust. "Tons of corner reflectors and other ugliness in these areas," the engineer says. "Not to mention potential aero issues at higher AoAs [angles of attack]."[/i][/left] [left][i]Aerodynamically, the Qaher-313 is almost certainly subsonic if it is indeed a real design. "Looks like the basic Clark-Y airfoil of the 1930s and very subsonic," the engineer says. "Also, all of the wing join areas look like they were faired with modeling putty." The leading edges of the wing are very rounded and the airfoil is very thick, he says. Those features are "very non-LO [low observable]". [/i][/left] [left][i]The drooped winglets are something of a mystery. "With twin vertical stabs, there should be plenty of directional stability, all these do--other than look cool-- is create interesting yaw-roll coupling issues with little perceivable benefit," the engineer says. If the control surfaces on the fixed canards are "deflected at all in flight, [they] would create nice big [radar] reflector," he adds. [/i][/left] [left][i]The surface finish looks like painted fiberglass or Dacron fabric. "Definitely looks like paint instead of an LO [low observable] coating," he says. The aircraft also seems to lack apertures for anything including communications, sensors, access panels, or fuel. There are no weapons bays that are visible.[/i][/left] [left][i]Moreover, the aircraft is very small, and there does not appear to be space for such hardware in any case. "Clearly, they haven't mastered the scale part of it, it's supposed to be one-to-one, not one-to-two" says Richard Aboulafia, an analyst at the Teal Group. "In terms of there being any content, it makes the [Chengdu] J-20 look like the [Lockheed Martin] F-22." Aboulafia says jokingly he can only imagine what the artist's rendition might have looked like. "At least put an engine nozzle on it," he says. [/i][/left] [left][i]If there is indeed an engine installed or which can be installed, the only likely contender is a reverse engineered version of the General Electric J85 turbojet, most likely without an afterburner. Iran acquired the engine design from versions of the Northrop F-5 that it operates. Variants of the J85 engine have been used in small jet aircraft around the world.[/i][/left] [left][i]Moving onto the cockpit, "the canopy, aside from lacking any LO or RF [radio frequency] coating, looks like it's made from that same polystyrene they make the ones for plastic model airplanes," the engineer says. The canopy does not appear to have any sort of forward latch mechanism or locking feature around its edges. "Can't believe it would stay on in flight," the engineer notes.[/i][/left] [left][i]The cockpit appears to be furnished with avionics from the home-built aircraft market. Some of the components seem to include electronic flight information systems display including a Dynon EFIS-D100, a pair of Dynon EFIS-D10As and a VHF Garmin navcom along with other products built by the two companies. [/i][/left] [left][i]There are a number of countries that have attempted to develop advanced fighter aircraft and have failed, Goure says. There is no evidence to suggest that Iran has the technological wherewithal to build an advanced stealth aircraft, he says. "We're fairly familiar with their technology base for this, they don't have the engine technology, they don't have the materials technology, and they don't have the computer technology."[/i][/left] [left][i]In order to develop a stealth aircraft, one must possess advanced detection capabilities including powerful radars and algorithms to validate the design. Stealth does not merely encompass the outer mold line of an aircraft, internal bulkhead and other equipment have to be carefully positioned, Goure says. "If you're going to build something like this, you sort of have to have all of the pieces," he says. "You have to have all of the analytical and sensor technologies, it's not good enough to have the aircraft technologies."[/i][/left] [left][i]Retired US Air Force Lt Gen David Deptula sums up the Qaher-313 in one word: "Laughable."[/i][/left]
  12. EMP

    قاهر F-313

    [quote name='warrior1391' timestamp='1359836294' post='297400'] برا اين ميگم بدنه اصلي نبود كه سطح صافيش افتضاح بود واقعا.كج و معوج! [/quote] درود خدمت دوستانی که به صاف نبودن سطوح اعتراض دارند باید بگویم که ای کاش بدنه میگ 29 را از نزدیک ببینید. آدم خیال می کند که یک نفر در آهنگری با یک چکش از آلومینیوم ورق تهیه کرده بعد با مفتول به هم دوخته!! صاف نبودن سطوح در چنین جنگنده ای کاملا طبیعی است و باز می گردد به کیفیت روکش بدنه و کار کامپوزیتی که شده .سطح F117 هم صاف نیست. در مورد اینکه بعضی استدلال می کنند و می گویند که اگر این واقعی بود می توانستیم هواپیمای مسافر بری هم بسازیم باید بگم که ما می توانیم هواپیمای مسافر بری هم بسازیم اما فرق اساسی هواپیمای مسافری با شکاری آن است که به موتورهای بسیار کم مصرف با طول عمر بالا و پر قدرت نیاز دارد. در حال حاضر ما چنین موتورهایی نداریم و موتورهای مسافر برهای موجود نیز مشغول ورشکسته کردن شرکتهای تجاری است. فایده ای ندارد که هواپیمایی بسازیم که شرکتها را ورشکست می کند پس لطفا تا ساخت موتورهای مخصوص مسافر بر صبر کنید. در مورد اینکه این شکاری اصلی نیست، احتمالا درست می فرمایید زیرا افتتاح شکاری اصلی توسط مقامات و این همه دوربین و خبر نگار معقول نیست. در مورد محفظه هوای ورودی روی بال، هم باید گفت که به شکاری امکان استفاده از باند خاکی را هم می دهد. در مورد اینکه کاناپی شفاف نیست باید بگم که به نظر من زیادی شفاف است و باید با پوشش نانو ذرات طلا یا مواد دیگر اکو کلاه خلبان را خنثی می کردند که به نظر اینگونه نیست. و یا اگر هست از مواد جدید شفاف استفاده شده است. در مورد عمود پرواز بودن آن لطفا چند سال صبر کنید. در مورد اینکه می گویند جای خلبان محدود است باید بگویم که می توان خلبانان این جنگنده را از بین افراد کوتاه قد انتخاب کرد مانند خدمه تی-72 که باید کوتاه قد باشند ولی جای خلبان کافی است. در مورد رادار این جنگنده فکر می کنم باید رادار مخصوصی برای آن طراحی شود که خیلی هم خوب است و ضمن ایجاد کار برای متخصصین باید جنبه های پنهان کاری را نیز رعایت کند که در رادارهای معمولی چندان رعایت نمی شود. در مورد مهندسی که در تلویزیون راجع به این جنگنده حرف می زد باید بگم که ظاهرا به دلیل حفاظت این فرد اصلا جزو تیم طراحی نبوده و تیم طراحی افراد دیگری باید باشند به همین دلیل بر روی حرفهای عجیب ایشان نباید بحث کرد در مورد اینکه توپ آن کجا است باید بگم که فعلا رادار رهگیر خاصی هم به نظر ندارد چه برسد به دیگر موارد. به نظر من با مشخصات فعلی این جنگنده بیشتر به درد یک بمب افکن نامرئی می خورد تا رهگیر که خیلی هم خوب است. در مورد اینکه سوپر سونیک هست یا نه باید بگم که اگر نباشد هم مهم نیست. F117 هم سوپر سونیک نبود. اصولا جنگنده های پنهانکار چندان موتورهای قوی نمی توانند داشته باشند (مثل آرکیو 170) اما این بالهای کوچک نیازمند سرعت زیاد و قدرت موتور زیاد هستند بنابراین بعید نیست که سوپر سونیک هم بشود در موقع لزوم. فراموش نکنید که در مدت کوتاه برای هوای موتور می شود از کپسول اکسیژن هم استفاده کرد!!!! (شوخی) حتما طراحان بعد از صدها ساعت شبیه سازی به این طرح رسیده اند پس جای نگرانی نیست. در مورد اینکه ما توان پردازشی طراحی چنین سازه هایی راداریم باید بگم که تا دلتان بخواهد در کشور کلاستر وجود دارد و این نرم افزار ها هم عموما بر روی کلاستر اجرا می گردند. در مورد اینکه آیا ما کپی کار هستیم و توان طراحی چنین بدنه ای را نداریم باید بگویم که ما دارای بهترین طراحان هستیم. سالها پیش وقتی دکتر مستررشدی داشت از آمریکا به ایران باز می گشت به دلیل اینکه درجه دکترای خود را با معدل 100 دریافت کرده بود (که تا آن زمان بی سابقه بود) ، بسیار مورد توجه قرار گرفت و از ایشان خواسته شد که به ایران باز نگردد. وقتی که ایشان پیشنهادهای آنها را رد کرد، در شبی که فردای آن شب به سمت ایران پرواز داشت در پارکینگ آپارتمانش با 3 تیر درون سینه کشته شد و اعلام شد که خود کشی کرده است. آنهایی که تیر خورده اند می دانند که هیچ کس نمی تواند بعد از زدن تیر اول درون سینه، تیر دوم را به خود شلیک کند. هنگامی هم که جسد را تحویل خانواده وی در ایران دادند، آنها متوجه شدند که محتوی جمجمه ایشان کاملا تخلیه شده است. ایشان به نحوی یکی از اولین دانشمندان شهید ما حساب می شوند. امثال ایشان که در دانشگاههای داخلی دانش آموخته شده اند کم نیستند. درمورد بدنه شکاری به دلیل کامپوزیت بودن بدنه تشعشع دریافتی خلبان خیلی بیشتر شده و خلبان باید از لباس پرواز مخصوص با الیاف ضد تشعشع و جلیغه ضد گلوله سبک پروازی استفاده بکند تا ایمنی بیشتری داشته باشد. چند سال وقت لازمه که این جنگنده به بلوغ برسد. لطفا کمی صبر کنید. F35 بعد از این همه سر و صدا در نیمه راه است و F-22 هم که خلبان مسموم می کند.
  13. EMP

    قاهر F-313

    درود یکی از علتهای اون شکستگی پایداری بیشتر هنگام شیرجه هست. خیلی هواپیمای جمع و جوری است رادار اگر داشته باشه نباید خیلی بزرگتر از رادار موشکهای نور باشه. البته فعلا این جیزا مهم نیست. مهم اینه که پلتفرم خوب جواب بده بعدا کم کم این موارد تک تک بهینه خواهد شد. فکر کنم بتواند 4 تن مهمات هم حمل کند که برای جنگهای امروزی تقریبا کافی است. به دوستان نیروی هوایی و صنایع دفاع تبریک می گویم
  14. مطابق گزارش مجله Combat aircraft نسخه دوم 2013 صفحه 28 یک فروند F-15C جمعی پایگاه عبدالعزیر و یک فروند HAWK-MK65 جمعی پایگاه فیصل در دوم دسامبر 2012 سقوط کردند که خلبان F-15C حین سقوط در خلیج فارس کشته شد. لطفا به آمارتان اضافه کنید. چند ماه قبل هم خلبان سعودی به دلیل گردش اشتباه یک هواپیمای غربی را که در بال چپ پرواز می کرد را نابود و خلبان آن را به کشتن داد و باعث قطع تمام تمرینات مشترک با سعودی ها شد که فیلم مصاحبه با خلبانان هم دسته آن سعودی از صدا و سیما هم پخش شد.
  15. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1357424349' post='292538'] سلام [quote] با وجود F-22 های عملیاتی در نیروی هوایی آمریکا، F-15E کماکان محبوبترین جنگنده در بین خلبانان جنگی آمریکایی است (در حالی که F-15 به دلیل فشاری که بر خلبان وارد می کند و نشت آنتن رادار آن و حساسیت بالای فرامین آن در بین خلبان های سعودی محبوب نیست به ویژه که خلبانان F-15 معمولا صاحب فرزند دختر می شوند که در بین اعراب هنوز هم فاجعه محسوب می گردد.م.). [/quote] جالب بود. [quote]برنامه بهینه سازی دیگر که برای تمامی فروشهای خارجی برنامه ریزی شده است، سیستم نقشه و ضبط تصاویر یا VRAMS است. VRAMS پنج زیر سیستم انتقال داده، سیستم ضبط ویدیو، سیستم نقشه دیجیتال و پنل وضعیت اویونیک را در خود یکپارچه کرده است. این سیستم تعداد کارتهای حافظه را از 5 به 2 کاهش می دهد (یکی در کاکپیت برای عملیات و دیگری در محفظه اویونیک برای تعمیر و نگهداری) و سایز آن را نیز از 512 کیلوبایت به 2.4 گیگابایت افزایش میدهد ضمن اینکه MTBF آن را از 1700 ساعت به 4000 ساعت افزایش می دهد.[/quote] جسارتا فکر میکنم به جای 512 کیلو بایت باید مینوشتید 512 مگابایت! [quote] بهسازی دیگری که هزینه آن پرداخت شده است مربوط به افزودن سامانه IRST ساخت لاکهید مارتین که قبلا در F-14D و F-18 سوپر هورنت استفاده می شد به F-15C/D ها و شکاری های سپارش داده شده توسط سنگاپور و کره جنوبی و سعودی است این سامانه که نمونه ارتقاء یافته آنچه در F-18 استفاده می شد ، است قادر به جستجوی اهداف در روز و شب از طریق طیف موج بلند مادون قرمز بوده و به صورت ذاتی در مقابل شدیدترین اختلالهای ناشی از جنگ الکترونیک مقاوم است. نیروی هوایی آمریکا هنوز نسبت به نصب این سیستم بر روی F-15E علاقه نشان نداده اما حدود 100 دستگاه از آن را بر روی F-15C/D های خود نصب کرده است. [/quote] سیستم مذکور در کدام قسمت این جنگنده نصب شده؟ [/quote] در مورد حافظه 512KB باید بگم که من امانتداری را در ترجمه رعایت کردم و در متن اصلی هم 512KB است اما بر خلاف شما من تعجب نکردم زیرا برای تراشه حافظه ای که بتواند 10g را تحمل بکند چندان هم حجم کمی در زمان خود نبوده است. 2 سال پیش هم که برای یک پروژه ای قرار بود از کارتهای حافظه درون یک جنگنده استفاده بکنیم، پدرمون در آمد تا با قیمت نجومی یک تراشه پیدا کنیم که با الزامات استاندارد هماهنگی داشته باشد و مصرف زیاد و غیر معمولی هم داشت. در مورد محل نصب نسخه بهینه شده پاد IRST مدل ANS-42 در مورد سوپر هورنت انتهای جلویی یک مخزن سوخت بیرونی و در مورد F-15SA، پاد مستقل بهینه شده قرار است در Station-5 pylon (پیلن مقر 5) نصب شود.
  16. درود به دوستان گرامی با تشکر از جناب razavisw که عکسها را به گالری منتقل کردند این هم آدرس عکسها از مدیر این بخش در خواست می کنم که در صورت امکان تاپیک اصلی را با استفاده از لینکهای گالری زیر ویرایش بکنند. http://gallery.milit...lag08-22_08.jpg
  17. منبع Combat Aircraft monthly نسخه دوم 2013 صفحه 18 و 19 و 28 نویسنده : Brad Elward ترجمه مخصوص سایت میلیتاری تاریخچه: با سقوط یک فروند F-15C سعودی جمعی پایگاه هوایی عبدالعزیز در نزدیکی ظهران بر فراز خلیج فارس در یک ماموریت آموزشی !!! و کشته شدن خلبان آن و سقوط حین فرود یک فروند HAWK-MK65 تیم آئروباتیک جمعی پایگاه فیصل در دوم دسامبرسال 2012، 68 فروند جنگنده 36 تنی دو کابینه F-15S (مدل کاهش یافته F-15E) و تعدادی جنگنده 31 تنی تک کابینه F-15C هنوز ستون فقرات جنگنده های شکاری سعودی را تشکیل می دهند. با وجود سوانح فراوان ناشی از خبط خلبانان سعودی در استفاده از F-15، نیروی هوایی سعودی تعداد 84 فروند جنگنده همه گونه هوایی سی و شش تنی F-15SA (یا Striker Eagle) دو کابینه را سپارش داده و تا سال 2014 به تدریج دریافت خواهد کرد طی این قرار داد 30 میلیارد دلاری قرار است که F-15S های موجود نیز به سطح (Saudi Advanced) یا SA ارتقاء یابند. سعودی در حال حاضر در پی یافتن پایگاهی در آمریکا است تا خلبانان منتخب خود را آموزش دهد. http://www.xairforce...eing-F-15SA.jpg جنگنده F-15SA سعودی پیش از این سعودی تقاضای 24 فروند جنگنده تک سرنشین F-15F را از آمریکا کرده بود که کنگره آمریکا آن تقاضا را رد کرده بود. F-15SA بسته ای ارتقاء یافته بود که بوئینگ به سعودی پیشنهاد داد تا با بازتشسته شدن F-15E در آمریکا تعدادی از آنها را مطابق آن ارتقا داده و با قیمت 100 میلیون دلار در ازای هر جنگنده به آنها فروخته شود. F-15E دارای شعاع عملیاتی 1900 کیلومتر (حرکت یکطرفه به میزان 3900 کیلومتر) بدون سوخت گیری بوده و مانند فانتوم علاوه بر امکانات نبرد هوا به هوا دارای امکانات نبرد هوا به زمین نیز می باشد و در واقع خلاء جنگنده افسانه ای فانتوم را برای آمریکا پر می کرد. با وجود F-22 های عملیاتی در نیروی هوایی آمریکا، F-15E کماکان محبوبترین جنگنده در بین خلبانان جنگی آمریکایی است (در حالی که F-15 به دلیل فشاری که بر خلبان وارد می کند و نشت آنتن رادار آن و حساسیت بالای فرامین آن در بین خلبان های سعودی محبوب نیست به ویژه که خلبانان F-15 معمولا صاحب فرزند دختر می شوند که در بین اعراب هنوز هم فاجعه محسوب می گردد.م.). متن خبر: کاهش شدید در تعداد از پیش برنامه ریزی شده سپارش F-22 و تاخیر در برنامه F-35 باعث شد که نیروی هوایی آمریکا به سراغ جنگنده های نسل چهارم ناوگان قدیمی خود برود. بوئینگ فعالانه درگیر بازسازی ناوگان F-15 فرسوده و به صدا افتاده نیروی هوایی از طریق بروز رسانی های متوالی تکنولوژیک است و قصد دارد که عمر خدمتی سازه این جنگنده را حداقل دو برابر بکند.Brad Jones از بوئینگ مدعی است که این به روز رسانی ها باعث خواهد شد که پلتفرم F-15 برای سالهای دراز در خدمت باقی بماند. در حال حاضر به جز گارد ملی، نیروی هوایی آمریکا از 250 فروند F-15C/D و 221 جنگنده F-15E استفاده می کند. در ابتدا عمر خدمتی F-15C، حدود 9000 ساعت پرواز و عمر خدمتی F-15E، حدود 8000 ساعت پرواز تعیین شده بود. Brad Jones که در مقر سنت لوئیس بوئینگ برای خبرنگاران صحبت می کرد گفت بعد از سقوط سال 2007 یک فروند F-15C در میسوری بر اثر خرابی شبکه بندی نگهدارنده بدنه بیرونی هواپیما(Longeron) ، نیروی هوایی به سراغ بوئینگ رفت تا تستهای خستگی فلز را بر روی F-15C/D ها انجام بدهد. اگرچه معلوم شد که نقص فنی به تعداد خاصی از شکاری ها محدود می شود اما این حادثه باعث شد که ارزیابی عمر سازه این جنگنده ها مورد توجه بیشتری قرار بگیرد به ویژه که F-15Eها و F-15Cها در چندین عملیات در آن سوی دریاها مورد استفاده قرار گرفته بودند. در مارس 2010 یک فروند F-15C از پایگاه رابینز در جورجیا به کارخانه بوئینگ در سنت لوئیس منتقل شد و در پاییز 2011 تحت تست کامل خستگی فلزFull-scale-Fatigue-Testing(FSFT) قرار گرفت. این تستها به هدف گرفتن تاییدیه افزایش عمر سازه تا 36000 ساعت که معادل 18000 ساعت پرواز است، انجام شد. تا سال 2012 تستهای مشابهی بر روی F-15E با هدف گرفتن تاییدیه عمر سازه تا 64000 ساعت که معادل 32000 ساعت پرواز است، انجام شد. مطابق اعلام USAF، بیشتر F-15ها میانگین بروازی برابر با 300 ساعت در سال دارند بنابراین با توجه به اینکه در سال 1991 جنگنده های F-15 پروازهای بیش از میزان پیش بینی شده انجام دادند، اولین جنگنده ی F-15 در 13 ژانویه 2012، 10000 ساعت پرواز خود را پر کرد. این جنگنده شماره سریال 89-0487 بود که در سال 1990 وارد خدمت شده بود. این جنگنده F-15E که در طول 3 ماه بر فراز منطقه هوایی بگرام در افغانستان 1200 ساعت را پر کرده بود و پیش از این در عملیات Desert-Storm، Northern-and-Southern-watch، Enduring Freedom و Iraqi Freedom شرکت داشت و تنها جنگنده F-15E بود که توانست پیروزی هوایی بدست آورد. (با موشکهای برد کوتاه این جنگنده همین یک پیروزی هم زیاد به نظر می رسد!!! .م.) بوئینگ می گوید تست FSFT باعث شد که نقاط ضعف سازه مشخص شود و داده های مناسبی بدست مهندسان برسد و آنها را قادر می کند که فرایندهای بازرسی مناسبی را تعریف بکنند و سازه های موجود و در حال ساخت را به نحوی محکم کنند که جنگنده بتواند به صورت امن پرواز بکند و به تعمیرات و نگهداری کمتری نیازمند باشد. در حال حاضر USAF طرحی برای بازنشسته کردن F-15 ندارد!!! برنامه مدرن سازی رادار: در حال حاضر F-15E تحت برنامه مدرن سازی رادار(RMP) است که طی آن رادار AN/APG-70 با رادار پیشرفته تر Raytheon با شماره APG-82(V)1 تعویض خواهد شد. رادار جدید یک رادار فازی جدولی از نوع AESA یا Active-Electronically-Scanned-Array است که طی یک پروژه 238 میلیون دلاری که از سال 2008 آغاز شده نصب و تست خواهد شد. این رادار به طرز محسوسی قابلیت اطمینان رادار و کارایی آن را افزایش خواهد داد در حالیکه هزینه های تعمیر و نگهداری را کاهش خواهد داد. این راداراز پردازنده رادار AESA APG-79 که در F/A-18E/F super-Hornet و EA-18G-Growler و آنتن جلویی رادار APG-63(V)3 که هم اکنون هم در تعدادی از F-15C ها بکار می رود، استفاده می کند. استفاده از رادارهای AESA در F-15C ها برمی گردد به دهه 1990 و منجر به نصب 18 رادار APG-63(V)2 و 45 دستگاه رادار APG-63(V)3 در جنگنده های F-15C/D نیروی هوایی آمریکا و گارد ملی هوایی شد. رادار جدید APG-82(V)1 برتریهای محسوسی در توانایی نسبت به APG-63(V)3 و در قابلیت اطمینان نسبت به APG-70 دارد و توانایی رهگیری همزمان تا 40 هدف را دارد. مطابق ادعای بوئینگ این رادار شعاع تشخیص هدف برتری نسبت به دیگر رادارها دارد که در بین جنگنده های تاکتیکی بی نظیر است. اولین F-15E با رادار جدید در 18 ژانویه 2011 در پایگاه Eglin فلوریدا پرواز آزمایشی انجام داد و قرار است تستها تا انتهای سال 2012 به پایان برسد. بعد از هر مرحله تست موفقیت آمیز، USAF به Raytheon اجازه تولید محدود (LRIP) داد و در اولین اجازه 6 دستگاه تولید شد و در اجازه دوم 10 دستگاه تولید گردید و قرار است تا انتهای سال 2014 تمامی 221 فروند F-15E در خدمت USAF به این رادار جدید مجهز بشوند. بهینه سازی های بیشتر حداقل 5 برنامه جدید بهینه سازی برای F-15 در راه است. بوئینگ می گوید این بهینه سازیها هسته اصلی را تشکیل داده تا بهینه سازی ها و توسعه های دیگر بر روی آن بنا شود. مهمترین این برنامه ها که برای فروشهای خارجی هم در نظر گرفته شده است. در مورد پردازنده پیشرفته نمایشگر جدید (ADCP-II) در F-15 است که باعث می شود داده ها سریعتر پردازش بشوند. ADCP-II جانشین ADCP-I می شود که در سال 2006 بر روی F-15E نصب شده بود که وظایف زیر سیستمهایی همچون کامپیوتر +VCC، پردازشگرقابل برنامه ریزی نمایش سیگنال (SDP) و HUD را نیز در F-15C/D انجام می داد. ADCP-II توان پردازشی بیشتر و پورتهای گیگابیت اترنت و واسطهای فیبر نوری اضافی را با کیفیت قابل تایید در استاندارد Mil-Std-1553 ارائه می کند که امکان اتصال به تمامی رادارهای موجود و نمایشگرهای موجود و آینده کاکپیت F-15 را فراهم می کند. تا آخر سال 2012،پروژه ADCP-II داوری های خود را پشت سر گذاشت و اولین نمونه آزمایشگاهی در ژانویه 2013 آماده خواهد شد و افتتاح آن در دسامبر 2013 خواهد بود. برنامه بهینه سازی دیگر که برای تمامی فروشهای خارجی برنامه ریزی شده است، سیستم نقشه و ضبط تصاویر یا VRAMS است. VRAMS پنج زیر سیستم انتقال داده، سیستم ضبط ویدیو، سیستم نقشه دیجیتال و پنل وضعیت اویونیک را در خود یکپارچه کرده است. این سیستم تعداد کارتهای حافظه را از 5 به 2 کاهش می دهد (یکی در کاکپیت برای عملیات و دیگری در محفظه اویونیک برای تعمیر و نگهداری) و سایز آن را نیز از 512 کیلوبایت به 2.4 گیگابایت افزایش میدهد ضمن اینکه MTBF آن را از 1700 ساعت به 4000 ساعت افزایش می دهد. دو برنامه بروز رسانی از پیش در حال اجرا بوده است. یکی سیستم جنگ الکترونیک دیجیتال سامانه های BAE است (DEWS) برای 68 فروند F-15S موجود سعودی است که 4 سیستم فعلی جمر، سامانه RWR هشدار وجود سامانه راداری در منطقه و سیستم تشخیص قفل راداری و مادون قرمز و رها سازی چف و فلیر، سامانه جلوگیری از اختلال فرستنده گیرنده های داخلی جنگنده (Interface Blanker Unit یا IBU) را با یک سیستم جنگ الکترونیک لبه تکنولوژی جایگزین می کند. دیگری سامانه هشدار بقاپذیری فعال و غیر فعال ایگل (EPAWSS) است که سیستم الکترونیک دفاع از خود طراحی شده ویژه ناوگان F-15E USAF است. بوئینگ در حال تغییر کاکپیت F-15 به آنچه کاکپیت پیشرفته می نامد نیز هست. این کاکپیت دارای صفحات نمایش جدید که نمایشگرهای قدیمی را حذف می کنند است و بیش از 23 نمایشگر از کاکپیت حذف شده است. این نمایشگرها شامل 2 عدد نمایشگر پر رزولوشن 11 در 19 اینچ ال ای دی لمسی، یک HUD کم مصرف و سبک وزن و پر رزولوشن ، یک نمایشگر مرجع آماده به کار برای اندازه گیری های مربوط به سیستمهای پشتیبان مکانیکی و یک نمایشگر سبک برای سیستم سوخت و هیدرولیک. بهسازی دیگری که هزینه آن پرداخت شده است مربوط به افزودن سامانه IRST ساخت لاکهید مارتین که قبلا در F-14D و F-18 سوپر هورنت استفاده می شد به F-15C/D ها و شکاری های سپارش داده شده توسط سنگاپور و کره جنوبی و سعودی است این سامانه که نمونه ارتقاء یافته آنچه در F-18 استفاده می شد ، است قادر به جستجوی اهداف در روز و شب از طریق طیف موج بلند مادون قرمز بوده و به صورت ذاتی در مقابل شدیدترین اختلالهای ناشی از جنگ الکترونیک مقاوم است. نیروی هوایی آمریکا هنوز نسبت به نصب این سیستم بر روی F-15E علاقه نشان نداده اما حدود 100 دستگاه از آن را بر روی F-15C/D های خود نصب کرده است. روی هم رفته ارتقاء های انجام شده و استفاده از تسلیحات جدیدی مانند AIM-9X که نسل بسیار جدید موشکهای سایدویندر است که قادر به هدف قرار دادن جنگنده دشمن در زوایایی بسیار مشکل نسبت به زاویه حمله جنگنده خودی است (موشک هوا به هوای قادر به شکار اهداف بسیار خارج از روزنه دید (High Off-Bore sight air-to-air missile))، در کنار سامانه JHMCS مامور کنترل و آتش مهمات که بر روی کلاهخود خلبان نصب شده و خلبان را قادر می کند تا با چرخاندن سر و بدون نیاز به مانور دادن جنگنده بر روی اهداف قفل و شلیک بکند، قدرت قابل توجهی به این جنگنده برای سالهای آینده می دهد. چند نکته در مورد رادار AESA استفاده شد در ارتقاء F-15ها(.م.): رادارAESA نوعی رادار آرایه فازی است که ماجولهای فرستنده گیرنده آن یکپارچه بوده و از تعدادی عنصر نیمه هادی نظیر دایودهای ماکروویو استفاده می کنند (برای مثال همین دیود ماکروویو استفاده شده در اجاقهای ماکروویو توانی در حدود 2 کیلووات دارد.م.) این رادار پرتوهای خود را با انتشار امواج رادیویی جداگانه برای هر ماژول به نحوی ارسال می کند که در جلو آنتن زاویه خاصی را ایجاد می کنند و این زاویه با برنامه ریزی این امواج قابل تغییر است بنابراین نیازی به حرکت دادن آنتن نیست. این رادارها با ارتقاء سامانه های راداری غیر فعال جدولی و افزودن ماژولهای فرستنده در باندهای فرکانسی که تشخیص آنها از نویز طبیعی موجود در آسمان و پس زمینه بسیار مشکل است، بوجود آمدند. AESA باعث می شود که کشتی یا هواپیما بتواند امواج قدرتمندی را ارسال بکند بدون ترس از اینکه توسط سیستمهای الینت و شناسایی الکترونیک کشف بشوند. http://en.wikipedia....File:APG-70.jpg رادار APG-70 رادار پالس داپلر باند X توسط Raytheon برای جنگنده F-15 ایگل توسعه داده شد. این رادار قادر است که به اهداف در ارتفاع بالا و اهداف در ارتفاع بسیار پایین درسطح سر درختان نگاه بکند بدون اینکه نگران اختلال حاصل از کلاترهای ناشی از سطح زمین باشد. رادار APG-82(V)1 در واقع از آنتن APG-63(V)3 و پردازنده APG-79 استفاده می کند و از یک سیستم خنک کننده جدید و فیلترهای قابل تنظیم برای فرکانسهای رادیویی (RFTF) استفاده میکند که برای آن طراحی شده اند که F-15E را قادر به استفاده همزمان از سیستم رادیویی و راداری خود و سیستم جمینگ می کند بدون اینکه در کار یکدیگر هیچگونه تداخلی ایجاد بکنند.
  18. [quote name='arminheidari' timestamp='1356364610' post='290142'] [quote]نمی دانم می دانید یا نه که نیروگاههای گازی ایران که خیلی سریع هم راه اندازی می شدند از موتور توربوفن میراژ استفاده می کردند و در سالهای قبل از انقلاب به راحتی در اختیار ایران قرار می گرفت و بعد ها به دلایل سیاست های خاص بهره کشانه اروپایی-آمریکایی ما از داشتن آنها محروم شدیم[/quote] در نیروگاه از توربوفن استفاده نمی کنند بلکه از توربین گازی متفاوت استفاده می کنند که تنها گشتاور یا همان نیروی چرخاننده تولید می کند [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%86_%DA%AF%D8%A7%D8%B2"]http://fa.wikipedia....wiki/توربین_گاز[/url] توربوفن در حقیقت نوعی از توربین گازی است کمی سطح تکنولوژی اش بالاتر از توربین گازی است البته کسی که بتواند توربین گاز بساز توان تولید توربین جت یا توربوفن را هم خواهد داشت [/quote] شما کاملا درست می فرمایید. اگر به فعل گذشته استفاده شده در جمله توجه کنید و ادامه متن متاسفانه دراز بنده را بخوانید متوجه می شوید که منظور من هم این نیست که نیروگاههای امروزی گازی از موتور توربوفن استفاده می کنند. در اوایل ظهور نیروگاههای گازی از موتور میراژ استفاده می شد نه امروز و اون موتور توربوفن بود و این مال سالهای خیلی دور است. ژنراتورهای گازی اولیه برای تولید برق تا زمان راه اندازی نیروگاههای بزرگ بودند و در زمینی کوچک و موقتی راه اندازی می شد اما به مرور به خاطر نقش حیاطی آنها در دوباره راه اندازی شبکه سراسری و زمان راه اندازی سریع آنها که برای جبران فشار بر روی شبکه بسیار موثر بود، از یک راه حل موقتی و گران تبدیل به یک راه حل تولید برق شدند و بدیهی است که نیازی به ایجاد نیروی برا نداشتند و این باد تولید شده مزاحم بود و باید مهار می شد بنابراین به جای استفاده از موتورهای پرهزینه جنگنده اقدام به طراحی و ساخت ژنراتورهای گازی شد و بقیه را هم که همه می دانند. البته بازده نیروگاههای گازی ما کماکان کم و در حدود 21% است مگر اینکه سیکل ترکیبی بشوند که آن هم خیلی کند پیش می رود و پر هزینه است. راستی این را هم اضافه کنم که اگر از نمایشگاههای این توربینها بازدید کردید بهتر است که به بلید ها با دستکش دست بزنید زیرا اگر پوشش توریوم داشته باشند، توریوم در صورت خورده شدن یا ورود از راه زخم خطرناک است.
  19. EMP

    گارد آهنین ایران...

    مطابق آخرین مصوبه ایکائو تمامی خدمه پرواز باید به هنر دفاع شخصی مسلح باشند و بعد از یک Deadline مشخص از پرواز هواپیماهایی که خدمه پرواز آنها دارای مدرک معتبر در هنر رزمی نباشند جلوگیری خواهد کرد.
  20. [quote name='death' timestamp='1356286238' post='289989'] [quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1356280619' post='289964'] فرماندهان نیروی هوایی که بارها تاکید کردن تعداد سورتی های پرواز تمرینی ما از تمام کشورهای همسایه بیشتره، دوستان ساکن در بوشهر و تبریز و شیراز هم شهادت دادن که تقریبا هر روز و گاه روزی دوبار تامکت ها و فالکروم ها و فنسرها رو در فورمیشن های دو فروندی در حال نشست و برخاست می بینن. حداقل سالی یک رزمایش بزرگ با مشارکت حدود 100 فروند جنگنده هم که برگزار میشه، آخریش همین مدافعان حریم ولایت شرق و جنوب شرق، پس تعداد پروازهای ما همچین کم هم نیست. ناو هم همچین سازه زمخت و عاری از ظرایف فنی و تکنولوژیکی نیست، ظاهرا شما ناو جنگی رو با قایق رابینسون کروزوئه اشتباه گرفتید ضمنا من برای رفع شبهه از سانتریفیوژ و موتور ماهواره بر هم مثال زدم و حالا باید پهپادهایی مثل شاهد-129 رو هم اضافه کنم که قطعا لبه تکنولوژی محسوب میشن. [/quote] در ایران کم نیستن افرادی که قایق موشک انداز رو ناوچه می نامند اما قطعا من ناو شما رو با قایق رابیتسون اشتباه نگرفتم ببین دوست عزیز ساخت رادار بروز برای جنگنده پروژه خیلی سختی هست که به نظر من گلوگاه ساخت جنگنده توسط ایران ساخت یه رادار بروز برای جنگنده هاش خواهد بود موتور جنگنده مثله موتور ناو نیست جنگنده وقتی موتورش از کار میوفته سقوط میکنه اما ناو غرق نمیشه سانترفیوژ اگه کیفیتش پایین باشه درش باز میکنن قطعه جدید میزارن با هواپیما وسط اسمون چی کار میشه کرددر ضمن ساخت سانتر فیوژبا موتور توربوفن تفاوت های تکنولوژی هم دارن ناو ما حتی اگه با تکنولوژی روز دنیا فاصله معنی داری هم داشته باشه در منطقه مشکل چندانی نداره (در مقایسه با همسایه ها) اما ایا یه جنگنده در حد اف 5 یا اف 4 ائی ما بسازیم از پس ایگل ها یا اف 18،16 های بروز همسایه های جنوبی خودمون بر میایم ؟ پهپاد شاهد 129 یه افتخار ملی هست اما ایا سامانه های ائی سی ام یا ائی سی سی ام قوی داره رادار پیشرفته روشه یا موتور توربو فن با تراست بالا داره ؟ چرا وقتی ما یه پهپاد خوب یا مثلا ماهواره بر میسازیم لزوما توانایی ساخت جنگنده داریم ؟ ما جنگنده بومی خودمون رو با چی می خواهیم لود کنیم ما در دریا کلی موشک کروز و اژدر ساختیم که حداقل در سطح بهترین های چین هست اما در اسمان چی کار کردیم ؟ متاسفاته اسمون پاشنه اشیل نیروهای مسلح ایران هست که اصلا بهش توجه نمیشه و فقط قراره با تولید پدافند قدرتمند این مشکل رو حل کرد که حداقل به نظر من کافی نیست در مورد سوزتی پرواز های نیرو هوایی من ترجیح میدم نظر ندم اما اینو بگم که اف 4 حتی در سطح فانتوم 2000 پرنده قدرتمندی نیست و نمیتونه با هواگرد های روز جهان مقابله کنه خصوصا اینکه مانور پذیری پایینی داره [/quote] این قدر هم بد بین نباشین نمی دانم می دانید یا نه که نیروگاههای گازی ایران که خیلی سریع هم راه اندازی می شدند از موتور توربوفن میراژ استفاده می کردند و در سالهای قبل از انقلاب به راحتی در اختیار ایران قرار می گرفت و بعد ها به دلایل سیاست های خاص بهره کشانه اروپایی-آمریکایی ما از داشتن آنها محروم شدیم و از بازار آزاد و ... تامین کردیم. بنابراین اگر نیروگاههای گازی ما دارند هفت روز هفته و 24 ساعت شبانه روز کار می کنند یعنی تعمیر آنها در حال انجام است. حتی تست های بار گزاری آنها هم که قبلا از خارج مستشار می آوردیم امروزه در همین ایران خیلی بهترانجام می شود. کلی مقاله دوستان من در مورد تشخیص عیب ژنراتور از روی ارتعاشات آن چاپ کرده اند که باعث می شود که قبل از اینکه موتور بلید بشکند و کل موتور از دست برود، آن را تریپ بدهند و برای اورهال آماده بکنند. متاسفانه صنایع ما با هم چندان هم افزایی ندارند وگرنه نباید می شنیدیم که یک شکاری در آسمان بلید موتور شکسته است. مپنا هم که به تازگی ژنراتور گازی خود را ساخت که احتمالا کپی از بعضی نمونه های موجود داخلی با افزودن کیفیت آنها است. یک مشکلی که این ژنراتورهای اروپایی در ایران داشتند این بود که به دلیل ارتفاع و دمای زیاد کشور ایران هوای ورودی این ژنراتورها رقیقتر از اروپا بود و این باعث کاهش بازده می شد که چندین طرح برای افزایش این بازده در داخل کشور انجام شده که مقالاتش موجود است اما بهترین کار این بود که دهانه ورودی هوای موتور و کمپرسور سرد آن تقویت می شد که در نمونه ساخت مپنا این موارد دیده شده است. فقط برای مدل کردن اگزوز خروجی ژنراتورهای قدیمی و طراحی بهتر ابعاد آنها چندین قرار داد با پژوهشکده های مخلف بسته شد و در نهایت یک محصول قابل ارائه و مناسب شرایط ما تولید شد. تنها تفاوت این ژنراتورهای گازی با موتورهای جنگنده (که در اوایل ظهور ژنراتورهای گازی هیچ تفاوتی وجود نداشت) این است که به تدریج برای دادن قدرت بیشتر و تعمیر راحت تر و ... شکل متفاوتی به خود گرفته ، از الیاژهای ارزانتر که سنگین هستند در طراحی استفاده می شوند و درون بلیدهای آنها فاقد سوراخهایی برای پمپاژ هوای سرد است تا از ذوب شدن بلید در دماهای غیر عادی جلوگیری شود (برعکس موتور جت شکاری) و در ضمن بلیدها زمخت تر طراحی شده اند تا احتمال شکستن آنها پایین بیاید. با علم به اینکه تیتانیوم و آلیاژهای فولاد مناسب بلید در ایران به اندازه کافی وجود دارد (یک سری به دفتر فن آوری نهاد ریاست جمهوری یا نمایشگاهای مرتبط بزنید شرکتهای دانش بنیان انواع بلیدهای نیروگاههای گازی را به نمایش گذاشته اند) و طراحی بلید هم کار سختی نیست و دادن پوشش توریوم (جهت جلوگیری از خوردگی و تحمل دما فشار بالا) هم بر روی بلید ها از بخش خصوصی هم ساخته است، فقط باقی می ماند طراحی APU ، starter، سامانه مهار حریق و عایقها و سنسورهای اندازه گیری پارامترهای موتور که هم می شود خرید و هم می شود کپی کرد. یک بار دیگه می گویم که ما می توانیم موتور جتی بسازیم که خیلی بهتر از موتورهای آمریکایی برای ما ومتوسط ارتفاع فرودگاههای کشور ما کار بکند فقط سرمایه و مدیریت و داشتن یک تیم بی رحم کنترل کیفیت و تست مورد نیاز است که همه این موارد در کشور موجود است. به یاد داشته باشید که حتی آمریکا معمولا برای موتورهای موجود در کشور خود جنگنده می سازد و این نشان دهنده محدودیتهای این بخش حتی در آمریکا است. مهمترین قسمت موتور قابلیت اطمینان آن و کنترل کیفیت تولید است [b]که در کشور ما ضعیف است [/b]نه تکنولوژی ساخت. یک آفتی هم که به جان مراکز تحقیقاتی ما افتاده این است که دولت مرتبا بودجه ها را قطع کرده و دستور می دهد که خود گردان بشوید. اصولا پژوهشگاه ها پروژه محور هستند و شرکتهای پروژه محور هم 100% ورشکسته خواهند شد. تنها شرکتی که محصولی برای فروش دارد می تواند از ورشکستگی فرار کند که پژوهشگاهها حق تولید محصول ندارند. تمام پژوهشگاههای ملی آمریکا با بودجه 100% دولتی می چرخد و هیچ کس آنجا که مدعی سرمایه داری ترین اقتصاد دنیا است ادای خصوصی سازی پژوهشگاهها را در نمی آورد. آفت دیگر این است که به دلیل تحریم ها بعضی از ما بهتران فکر کردند که بهتر است طراحی مفهومی در ایران انجام شود و سپس به چینی ها بدهند تا آنها طرح را تکمیل کنند و محصول را به ما بفروشند. اگرچه این طرح در ابتدا جالب بود زیرا چینی ها با اینکه بزرگترین نگرانی آمریکا محسوب می شوند ، به هر قطعه ای که بخواهند دسترسی دارند و به راحتی می توانندبا همکاری شرکتهای امریکایی پروژه ها را جلو ببرند!!! اما در نهایت باعث شد که اطلاعات این طیف از محصول های نظامی ما در اختیار همه دشمنان جنوبی و شرقی و غربی و شمالی قرار بگیرد و یک محصول قفل شده به ما بدهند با قیمت نجومی و در نهایت مجبور بشویم خودمان دوباره آن را بسازیم. ای کاش به جای این رادار چینی یک رادار ایرانی درون F-4D قرار بگیرد (البته با فرض اینکه گزارش مجله درست باشد). در مورد ساخت رادار هم یک بار دیگه باید تکرار بکنم که هر نوع راداری که بودجه ساخت آن تامین شود در کشور با کیفیت رده اول جهانی قابل ساخت است. اصولا رادار دیگر اسرار خاصی ندارد که از ما پوشیده باشد و در بعضی شرکتهای خصوصی حتی دانش داخلی فراتر از لبه تکنولوژی چاپ شده در مقالات IEEE است. یادم می آید یک تکنیکی ما لازم داشتیم برای ساخت اعداد [b]رندام واقعی[/b] و از قطعاتی که بر روی برد داشتیم به شکلی استفاده کردیم که این اعداد رندام واقعی تولید بشود و بعدها در سال 2006 دیدم که این تکنیک ما شده مقاله IEEE. در آن موقع ما فکر می کردیم که این روش را همه بلد هستند و فقط ما خنگ ها هستیم که نمی دانسته ایم تا اینکه دیدیم از روش ما مقاله چاپ شد اونم سالها بعد. البته من نمی گویم که از Raytheon جلوتر یا همتراز هستیم اما نیازی نیست که هزینه آن تامین شود و بدست نیاید. مشکل اینجا است که این تکنولوژی های پراکنده در شرکتها به دلیل نبود سپارش به آنها یا از کشور به همراه مهندسش مهاجرت می کند یا اینقدر استفاده نمی شود که کهنه می شود. با وجود این همه شرکت که در سالهای گذشته فعالیت می کردند و در آن دوران طلایی پروژه های چند ده میلیاردی داشتند آیا از خود پرسیده اید که چرا هیچ شرکت بزرگی مثل Raytheon یا هیوز در ایران بوجود نیامد؟ چرا ما از سرمایه دار شدن تکنوکراتها می ترسیم؟ چرا بعضی شرکتهای وزین مخابراتی ورشکست شدند؟ اگر چنین شرکتهایی بوجود می آمد، دیگر نیازی به بودجه دولتی نبود. متاسفانه تحریم صادرات تسلیحات ایرانی فقط یکی از علتهای فرعی و بهانه است.
  21. [quote name='arash666' timestamp='1356173526' post='289799'] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]چیزی که برای من سوال هست اینه که برد رادار های اف 4 دی اولیه تنها 8 کیلومتر ( یا مایل ) هست که البته با توجه به اندازه رادار عجیبه .[/font][/size] [size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]حال استفاده از این جنگنده برای آموزش معقول به نظر میرسه ولی نمیدونم چرا به عنوان آلرت از این پرنده استفاده کردن . چون معمولا جنگنده های آلرت بهترین و به قولی سر حال ترین جنگنده های هر پایگاه هستن فکر کنم F 5 E رو آلرت میزاشتن بهتر بود هو برد رادارش بیشتر بود و هم چابک تر و مانور پذیر تر[/font][/size] [/quote] البته بهتر است که جواب این سئوال را خلبانان این فروم بدهند ولی تا جایی که می دانم جواب شما را می دهم. در گذشته ماموریت درگیری با جنگنده های مهاجم به عهده CAP ها (شکاری های گشت) بوده است. حتی در دوران جنگ در روزهای خاص CAP تهران F-14 بود ولی در روزهای معمولی CAP تهران که توسط رادار کرج و همدان کنترل می شد یک F-4E بود که مرتب سوخت گیری می کرد تا از تعداد نشست و برخواست کم شده و در مصرف قطعات یدکی صرفه جویی شود. گاهی پیش می آمد که CAP تهران بیش از 10 ساعت پرواز مداوم انجام می داد و چند بار سوختگیری میکرد و خلبان واقعا کپک می زد اون بالا. وقتی که گشت هوایی نتواند دشمن را فراری دهد در آن صورت در پایگاه وضعیت فوق العاده اعلام می شود در چنین حالتی یعنی جنگنده دشمن در کمتر از 50 مایلی پایگاه است و وقتی جنگنده اسکرامبل در ارتفاع مناسب قرار بگیرد یعنی درگیری احتمالی در زیر 10 مایل خواهد بود. خوب برای چنین درگیری هم F-4D ها بسیار سبک تجهیز می شده اند و معمولا از توپ زیر دماغه و موشک حرارتی استفاده می کرده اند (احتمالا به همین دلیل لقب Sharpshooters را دریافت کرده اند)F-4D ها برای آموزش نبرد هوایی استفاده می شدند بنابراین خلبانانی که با آنها پرواز می کردند در واقع اساتید داگفایت نیروی هوایی بودند. در مورد برد رادار جنگنده هم باید بگم که در جنگ هوایی برد رادار جنگنده نقش اصلی را ندارد!! در واقع جنگنده ها فقط در یک مخروط روبروی خود از طریق رادار پوشش ایجاد می کردند (جنگنده های جدید را نمی دانم) که برای جنگ هوایی کافی نیست. نقش اصلی جنگ هوایی به عهده افسر رادار زمینی یا افسر رادار مستقر در رادار پرنده است (فایتر کنترلر) که مثل یک شطرنج باز باید با افسر رادار دشمن بجنگد و مرتب سمت و زاویه و سرعتی را به جنگنده خودی بدهد که جنگنده خودی در تیر رس جنگنده دشمن قرار نگیرد. تنها هنگامی که جنگنده خودی از پهلو یا پشت در فاصله مناسب با دشمن قرار گرفت است که خلبان قادر به شروع نبرد خواهد شد. بنابراین یک افسر رادار کند ذهن ممکن است که بهترین خلبان نیروی هوایی را به کشتن بدهد و برعکس یک خلبان کم تجربه ممکن است که محاسبات بهترین افسر رادار نیروی هوایی را نقش بر آب بکند. در مورد استفاده از موشکهای دور برد هم جنگنده دشمن باید در مخروط رادار جنگنده خودی آنقدر باقی بماند تا بتوان بر روی آن قفل کرد. به همین خاطر F-14 ها نمی توانستند بر روی میگ 25 هایی که در ارتفاع 90000 پا و سرعت 2.5 ماخ پرواز می کردند به راحتی قفل کنند زیرا عامل انسانی قبل از اینکه بتواند سمت و زاویه مناسب را به جنگنده خودی بدهد، باید محاسبات خود را تکرار میکرد که متاسفانه اجازه ساخت نرم افزار فایتر کنترلر هم در زمان جنگ داده نشد.در یک جنگ هوایی بر فراز یک منطقه کوهستانی بهترین رادار، رادار پرنده بود برای همین در زمان شاه برای رفع این نقیصه 10 فروند آواکس سپارش داده شده بود که با وقوع انقلاب آنها را به عربستان دادند. [quote name='ya_ali' timestamp='1356131832' post='289775'] اطلاعاتی که در مقاله فوق در مورد بهینه سازی فانتوم -دی داده شده تا حد قابل توجهی مخدوش و بدبینانه و مغرضانه است . برای اطلاع بیشتر به صفحات 5و 6 تاپیک پروژه قائم (عج)نیروی هوائی ارتش که هم اکنون در انجمن در حال بحث است مراجعه فرمائید [/quote] خوب من این تاپیک قائم را دیدم و باید مطالب زیر را خدمتتون عرض کنم. البته پیشاپیش بگم که قرار نیست گفته های ما درست باشد و قطعا متن مقاله در یک مجله انگلیسی هم نباید دقیقا منطبق با واقعیات باشد. اگر ما این مطالب را ترجمه می کنیم فقط برای این است که به دوستان نشان دهیم که دیگران در مورد ما چگونه می اندیشند. خوب در پاسخ به شما باید مسائلی را در مورد صنعت ایران که در آن موهای خود را سفید کرده ام روشن کنم. ذات تکنولوژی ما دو نوع پیشرفت را تجربه می کند. یکی پیشرفت سیستماتیک است که مدیریت دولتی با وارد کردن تکنولوژی از نقاط مختلف مجری آن است و دیگری پیشرفت های اتفاقی که توسط افراد خاص که موانع موجود نتوانسته اند آنها را متوقف کنند بدست آمده است البته برآیند سیستم موجود مرتب خواسته یا ناخواسته در حال ساخت موانع جدید است و اندک افراد خاص موفق هم مرتب در حال دور زدن [b]ناخواسته[/b] موانع. به همین دلیل در یک بخش آنقدر پیشرفت دیده می شود که همه حیرت می کنند و در یک بخش دیگر آنقدر پس رفت داریم که باز هم همه حیرت می کنند. جالب است که به محض تایید یک پیشرفت توسط مجامع خارجی همه مدیران سعی می کنند که آن پیشرفت را وامدار تلاشها و مدیریت خود نشان بدهند. این داستان تکنولوژی ایرانی همیشه به این صورت بوده است. یادم می آید که یک درجه داری در نیروی هوایی شاهنشاهی متوجه شد که سامانه ارابه فرود F-5 ایراد دارد که هنگام فرود قطعه ای در چرخ جلو شکسته و جمع می شود ومی تواند باعث کشته شدن خلبان شود. با وجود ممنوعیت ها و محدودیتهای آن زمان، این درجه دار سامانه چرخ جلوی F-5 را تغییر داد به نحوی که دیگر امکان جمع شدن چرخ جلو هنگام فرود نباشد و این طرح به تایید مستشاران آمریکایی رسید و سپس در کمپانی سازنده جنگنده بررسی و مورد تایید قرار گرفت و روشی که در تغییر چرخ توسط درجه دار ایرانی ابداع شده بود، به عنوان یک سند در اختیار کلیه خریداران F-5 از کمپانی سازنده قرار گرفت و دست آخر خبر آن در ماهنامه نیروی هوایی شاهنشاهی نیز به چاپ رسید! در مورد آسمان ایران و حفاظت از آن به نظر من اگر جنگنده هایی مثل F-14A بهینه سازی شده اند و ما موشک فینیکس ایرانی ساخته ایم و ...، بهترین کار برای حفاظت این بود که یک پهباد سوپر سونیک یا یک موشک را در ارتفاع بالا بر روی خلیج فارس به پرواز در آورند و با یک موشک فینیکس برتر ایرانی رهگیری بکنند. خیلی کم خرج و بدون نیاز به هیچ تبلیغی دهها مجله و سایت و تلویزیون خارجی تصاویر آن را پخش می کردند. همان کاری که در زمان شاه سر روسها در آوردند. در اواخر جنگ سایت های راداری ما باید F-4E ها را به 5 مایلی هدف می رساندند تا بتوانند با آن درگیر شوند در حالی که میراژ های عراقی از 50 مایلی برای ما موشک موثر می انداختند اما باز هم تدبیر خلبانها و فرماندهان باعث می شد که همواره در اکثر نبردهای هوایی عراقی ها بازنده باشند. کار به جایی رسید که عراق خلبان هم وارد می کرد و برای زدن هر F-14 دویست هزار دلار جایزه گذاشته بود. در حالی که ما فقط یک سکه می دادیم به خلبانی که میراژ زده و یک سکه هم به افسر راداری که دشمن بودن هواپیما رو تایید کرده و اجازه شلیک به آن را داده و هواپیما خودی را به سمت اون هدایت کرده. من نمی دانم که در نبردهای هوایی ما چقدر مصری و فرانسوی و روس و غیره را کشته ایم. در مورد F-14A بهینه سازی شده: به نظر من ما قادر به ساخت کامل صفر تا صد یک F-14 هستیم تازه با افزودن تغییرات آیرودینامیک به آن اما آیا هزینه این ساخت را در اختیار داریم؟ سوال همین است که آیا ظرفیت ایجاد شغل در این سطح تکنولوژی را داریم. اگر پروفسور "شاخت" امروز زنده بود و در خدمت ایران بود این هزینه را به گسترش راه آهن تخصیص می داد یا ایجاد شغل برای متخصصین HIGHTECH؟ اگر دست من می رسید قطعا متخصصین high tech را بی نیاز از منابع مالی می کردم تا حداقل این موتور ضعیف F-14 را ارتقا بدهند. در مورد فینیکس برترایرانی: فینیکس هم یک موشک اکتیو راداری است مثل بقیه موشکهای اکتیو و اگر ما توانستیم که سیکر موشک اکتیو نور را از روی عکس C-802 بسازیم به نحوی که توانایی بسیار بهتری نسبت به C-802 اصلی دارد پس توانایی ساخت فینیکس برترایرانی هم باید کاملا موجود بوده باشد اما اگر ساخته نمی شود دلیل فنی نیست. همین تازگی صنایع دفاع از یک سامانه جدید جعبه سیاه رو نمایی کرد که علاوه بر داشتن کارکردهای جعبه سیاه های دیگر قادر به ضبط تصویر خلبان ها در کابین و صداها و داده هایی که معمولا در جعبه سیاه های دیگر ضبط نمی شود نیز می باشد و این یک اختراع جدید بود که تا به حال در هیچ کشور پیشرفته ای هم مورد استفاده قرار نگرفته است! جعبه ای که رو نمایی شد قادر به تحمل فشار 6400 جی در لحظه سقوط و دمای 1100 درجه به مدت 1 ساعت است و فایلهای تولید شده توسط آن گنجینه ای بسیار مفید برای آموزش خلبانی و دریافت انواع اشتباهاتی است که ممکن است یک خلبان دچار آنها بشود و می تواند به طراحی صنعتی بهتر کابین خلبان کمک شایانی بکند. این ویژگی نشان می دهد که خلاقیت طراح داخلی شاغل در یک ارگان دست و پا گیر دولتی حتی در طرح سامانه ای با محدودیتهای جعبه سیاه تا کجا که نمی تواند برود. در مقایسه با مدار موشک نور، سخت افزار دیجیتال موشک فینیکس مداری پیچیده نیست زیرا تشخیص یک هدف در وسط آسمان بسیار ساده تر از تشخیص آن بر روی آب و در حضور انواع و اقسام کلاترهای دریایی است. ممکن است بعضی فکر کنند که از نظر مکانیکی مشکل تکنولوژی داریم اما من در سال 2001 که در ایتالیا بودم دیدم که ایران یک قطعه چند تنی به آزمایشگاه "سرن" اهدا کرد که دقت تراز آن میکرومتر بود و برای صنایع هوایی این دقت بیش از کافی است. امروزه ما قادر به ساخت بدنه کامپوزیتی و موتور پر قدرت و رادار مناسب برای موشکی مانند فینیکس هستیم. در مورد اینکه ما جنگنده بهتر از F-18 داریم یا نه: اصلا باید دید که مدیریت ارشد در ایران با اشرافی که به کل تهدیدات دارد نیازی به جنگنده احساس می کند یا خیر. به نظر من اگر احساس نیاز کافی وجود داشت، تا به حال نمونه های بسیار خوبی رونمایی شده بود. قبل از شروع جنگ دوم جهانی هم آلمان ها باید منابع محدود پولاد خود را برای ساخت نبردناو ، تانک و زیر دریایی هزینه می کردند اگر به جای ساخت نبرد ناو پولاد و هزینه و زمان آن را خرج ساخت زیر دریایی می کردند نتیجه جنگ به نحو دیگری می شد اما کسی به حرف "دونیتس" گوش نداد و همه به دنبال امتیاز گرفتن و قوی کردن نیروی تحت امر خود بودند نه به فکر کل کشور. به همین دلیل شاید ساخت جنگنده اصلا در اولویت یک نیروی دفاعی نا متقارن نیست و صلاح کشور در تخصیص منابع به تجهیزات دیگر است. یادم می آید که روسها در یک نمایشگاه هوایی در امارات یک میگ 17 آورده بودند که به پیشرفته ترین تجهیزات نبرد هوا به هوا مجهز بود و مدعی بودند که قادر به نبرد با هر جنگنده ناتو می باشد. همین فانتوم را می شود با انجام بعضی بهینه سازی ها تبدیل به جنگنده مناسبی کرد. فقط به تعدادی فیزیک دان و مهندس و یک مدیر با تجربه و البته حلال مشکلات یعنی پول نیاز است. 16 سال پیش در ایران تکنولوژی ضعیفی داشتیم اما از 10 سال پیش به این طرف ما در الکترونیک هوایی کمی بهتر شدیم. در مورد نمایشگرهای دیجیتال همین الان هم فرماندهان گرامی اعتماد زیادی به آن ندارند و برخی شرکتها در جهت ساخت نمایشگرهای پیشرفته ای کاملا متفاوت با نمونه های خارجی قدم برمی دارند و برخی شرکتها در حال مشابه سازی قطعات الکترومکانیکی کابین خلبان با افزودن تراشه های دیجیتال به آن ولی حفظ ظاهر الکترومکانیکی هستند. اینکه ما توانایی کاری را داشته باشیم با این که آن توانایی به صورت محصول تولید انبوه شود بسیار متفاوت است و تولید جنگنده پیشرفته مستقیم بر می گردد به میزان نیاز و اراده مسئولان نه توان داخلی. در مورد موتور جنگنده: اگر یک نگاه به پایان نامه های متالورژی و مقالات ایرانی چاپ شده در مجلات معتبربکنید تصور می کنید که با این انبوه مقالات چند شرکت بزرگ سازنده موتور جت پیشرفته در ایران فعال است! همین تازگی آمریکا از چاپ چندین مقاله مربوط به نانوالکترونیک با نویسنده ایرانی در مجلات معتبر خارجی به وحشت افتاد و یک بودجه دولتی برای حمایت از پایان نامه های نانو الکترونیک در آمریکا تصویب کرد تا کماکان برتری خود را نسبت به ما حفظ کند J اینها بر اساس محاسباتشان خیال می کنند که چاپ این مقالات در اینجا در پی یک نیاز صنعتی و یا یک هدایت برنامه ریزی شده دولتی بوده نه در پی استیصال دانشجو از نداشتن موضوع و هدایت نشدن برای تحقیق در تحصیلات تکمیلی. بخش خصوصی در تولید موتور جت فعال نیست و بخش دولتی هم به دست مدیرانی می گردد که قبلا شایستگی خود را در تولید پیکان و پژوهای معیوب و خود مشتعل شونده ثابت کرده اند. فقط تصور کنید که موتور شکاری شما هنگامی که در ارتفاع پایین در حال پرواز هستید، خود به خود مثل پژوهای 405 آتش بگیرد و وقتی که شما به سازنده موتوراعتراض می کنید در جواب شما مدیر موتورسازی در کانال یک تلویزیون دولتی ایران ظاهر بشود و بگوید که "نخبه است و فارغ التحصیل دانشگاه شریف و حفظ کننده نقشه موشک تاو در یک بازدید خارجی و پیاده کننده آن در ایران بوده و بعد مدیرتنها موتور سازی کشور شده بنابراین مدارج ارتقا را پله پله طی کرده!!! و در مورد مشتعل شدن اتفاقی موتورها هم بگوید فقط 30% تولیدات ما مشکل فنی دارد" آن هم در دنیایی که به دلیل یک مورد نقص فنی کل تولیدات یک کارخانه از بازار جمع می شود. معلوم است که نیروی هوایی جان خلبان و آبروی خود را به دست چنین مدیری نمی دهد و ترجیح می دهد که به موتور خارجی متکی باشد. در موتور جت ما با حرارت بسیار کمتر از 2000 درجه و فشار زیر 1000 پی اس آی مشکل داریم این عقب افتادگی در صنعت ایران است نه در علم موجود در داخل کشور. ما که در پارس جنوبی گاز ترش داغ را با فشار 3600psi وحجم بالای H2S بسیار سمی و کشنده استخراج و مهار می کنیم و سانتریفیوژ یا میکروتوربین با دور 60000 می سازیم برای ساخت توربین جت 18000 دور دانش فنی لازم را داریم. صنعت همواره به صرفه اقتصادی می اندیشد و به دنبال وارد کردن راه حل های چینی و غیره است نه راه حلهای داخلی. چرا همواره مدیران دولتی باید بروند دنبال کپی سازی آیا با مشابه سازی می توان بر سازنده اصلی برتری یافت یا اینکه باید قابلیت مورد انتظار از محصول را تعریف کرد و از بازار خصوصی تقاضای شرکت در مناقصه نمود؟ راه حل های ساده: یک راه حل ساده برای داشتن موتورهای جت پیشرفته این است که بخش خصوصی در ساخت هواپیمای مدل با موتور جت برای بچه ها و علاقه مندان به پرواز فعال شود که بازار خوبی این روزها دارد و سپس از موتورهای مینیاتوری به سمت موتورهای بزرگتر برود. به احتمال زیاد خیلی سریع تر از این مدیر دولتی ها به موتوری مطمئن خواهیم رسید که قابل استفاده درشکاری ها باشد. یک راه حل دیگر آن است که تا زمانی که این سیستم دولتی به ما موتور جت قابل استفاده برساند، از آرایه ای از موتورهای کوچک مانند طلوع 4 استفاده شود که این راه حل گرچه اقتصادی نیست اما عملی است و به جنگنده قابلیت اعتماد بالاتری هم می دهد. مثلا می توان یک بال پرنده ساخت که از 20 موتور طلوع -4 که بر روی هم جدول شده اند استفاده کند. البته این موتورهای طلوع یک بار مصرف هستند ظاهرا که باید در کیفیت داخلی قطعات آنها کمی بازنگری شود J در مورد طراحی هواپیما: این هم که این روزا با استفاده از نرم افزار CREO و بسته نرم افزاری FloEFD ساخت منتورگرافیکس شده کار بچه های دبیرستان در آمریکا و هر طرح خلاقانه ای را که بخواهند می توانند با CREO بکشند و در بسته معتبر FloEFD مدل کنند. FloEFD قابلیت استفاده از کلاستر را هم برای سرعت بیشتر دارد و در مدارس داخلی که دارای شبکه کامپیوتری باشند قابل استفاده است. درسال جاری مسابقات طراحی پهپاد در آمریکا با استفاده از همین نرم افزار در حال برگزاری است که هدف علاقه مند کردن جوانان به انتخاب رشته های هوا فضا است که مرتب با کاهش متقاضی تحصیل در آمریکا مواجه هستند. در مورد رادار آرایه فازی: با وجود این همه تجربه خوب در استفاده از FPGA و طراحی تراشه ASIC در ایران ساخت هر نوع راداری فقط بر می گردد به وجود سرمایه مناسب و زمان. حال اگر نیروی هوایی تصمیم می گیرد از رادار معمولی چینی استفاد بکند حتما صلاحی در کار است.
  22. [quote name='heliaa' timestamp='1356128314' post='289770'] [font=tahoma,geneva,sans-serif]چقدر خوب که کار به روز رسانی تجهیزات توی نیروی هوایی هم داره انجام میشه. این خبر موثق هست که ایران گفته تا سال 2025 استفاده میکنه؟[/font] [/quote] متن بالا ترجمه دقیق مقاله در مجله Combat Aircraft Monthly است و این مجله معتبری است اما بیش از این برای ما معلوم نیست. به هر جهت این تاریخ 2025 با فرمان عمر دهی انقلابی به تجهیزات مقام رهبری هم خوانی دارد و منطقا باید درست باشد.
  23. [b]بن مایه:[/b] مجله combat aircraft نسخه 1 سال 2013 صفحات 68 تا 72 [b]نویسنده بابک تقوی[/b] [b]ترجمه شده مخصوص سایت میلیتاری[/b] اولین در خواست رسمی ایران برای خرید F-4 در سال 1964 ارائه شد. در آن زمان دولت آمریکا به دلیل وجود تکنولوژی طبقه بندی شده در F-4C از تحویل آن به ایران خود داری کرد. در سال 1966 بعد از آنکه فرانسه یک بسته 24 فروندی میراژ 3 را با قیمت 38.4 میلیون دلار و زمان تحویل 32 ماه را به ایران پیشنهاد کرد، واشنگتن برای از دست ندادن بازار ایران، با تحویل 12 فروند F-4 با قیمت بالای 3.25 میلیون دلار برای هر فروند به ایران موافقت کرد. قیمت بالا و تعداد اندک شکاری های پیشنهادی آمریکا باعث ناخشنودی شاه شد و در نهایت کنگره آمریکا با تحویل 32 فروند جنگنده مورد درخواست شاه و تحویل آنها در سال 1968 یا زودتر موافقت کرد. قیمت جنگنده ها با وجود نارضایتی ایران تغییر نکرد اما ایران در نهایت برای 32 فروند جنگنده 100 میلیون دلار پرداخت کرد که به معنی گرفتن تخفیفی 125000 دلاری به ازای هر جنگنده بود. در 8 سپتامبر 1968 اولین دسته شکاری های F-4D توسط خلبانان نیروی هوایی آمریکا در پایگاه یکم شکاری مهرآباد تحویل نیروی هوایی شاهنشاهی شد و تا قبل از 1969 بقیه 32 فروند در 3 دسته 8 فروندی تحویل داده شدند. نام این عملیات را Peace Roll 1 گذاشته بودند. در ابتدا F-4Dها جمعیی اسکادران 101 شکاری تاکتیکی پایگاه یکم بودند اما برای گسترش این جنگنده ها در سطح کشور یک دسته 16 فروندی در پایگاه یکم باقی ماند و بین اسکادرانهای 101 و 102 شکاری تاکتیکی تقسیم شد در حالی که اسکادران 103 کماکان از 16 فروند F-5A/B استفاده می کرد. دسته 16 فروندی دیگر به پایگاه هفتم شکاری شیراز که تازه تاسیس بود منتقل شد این انتقال تا تکمیل پایگاه هفتم تا سال 1970 به طول کشید و اسکادرانهای 701 و 702 تاکتیکی در پایگاه هفتم را تشکیل داد. با ورود F-4Eهای جدید تنها 4 فروند F-4D جهت استفاده به عنوان شکاری آلرت در پایگاه یکم باقی ماند و بقیه به شیراز منتقل شدند. (رشد سریع نیروی هوایی ناشی از بهبودی روابط با آمریکا در دوران جمهوری خواهان باعث شد که.م.) تا سال 1973 اسکادرانهای F-4E شکل گرفته بودند و نیروی هوایی شاهنشاهی از F-4D ها برای آموزش و تمرین تیراندازی و آموزشهای پیشرفته برای خلبانهای آینده F-4E استفاده می کرد. با این حال کلیه شکاری ها همواره در بهترین شرایط نگهداری می شدند و برای نبردهای احتمالی آینده آماده بودند. در این سال شماره بندی اسکادرانهای نیروی هوایی تغییر کرد و 0 از میان شماره آنها حذف گردید به این ترتیب اسکادران 701 به 71 تغییر نام داد و لقب sharpshooters را هم دریافت نمود. همزمان با این تغییر و تحولات نیروی هوایی اسکادران 71 را به F-4E مجهز نمود و همه F-4D ها به اسکادران آموزشی تاکتیکی 72 در شیراز منتقل شدند. از سال 1971 تا سال 1979 ایران 180 فروند F-4E دریافت کرد و نیروهی هوایی شاهنشاهی 9 فروند F-4E پنج فروند F-4D و 2 فروند RF-4E را به دلایل خبط خلبان، نقص فنی و درگیری با شکاری ها و سایتهای پدافندی دشمن از دست داد.در ابتدای انقلاب اسلامی در سال 1979 نیروی هوایی ایران دارای 171 فروند F-4E بیست و چهار فروند F-4D و 14 فروند RF-4E مستقر در 10 اسکادران و 4 پایگاه هوایی بود. [b]اولین نبرد:[/b] در سال 1969 اسکادران 101 پایگاه یکم شکاری ماموریت دریافت کرد که در ادامه عملیات "[b]اروند رود" [/b]بغداد را هدف قرار بدهد اما عملیات لغو شد. اولین درگیری F-4Dها به طور دقیق معلوم نیست اما خلبانها و تکنسینهای بازنشسته می گویند که اولین درگیری جنگی این شکاری ها در سال 1970 هنگامی رخ داد که 8 فروند از شکاری های اسکادران 101 پایگاه یکم در قبرس مامور حفاظت و پشتیبانی نزدیک از نیروهای سازمان ملل شده بودند و این جنگنده ها در چندین سورتی پرواز برای حنثی کردن حملات یونانی ها مورد استفاده قرار گرفتند. دومین عملیات نظامی که F-4Dها درگیر آن شدند در تابستان سال 1976 رخ داد. اگرچه اطلاعات این عملیات محرمانه باقی ماند اما این عملیات بر علیه کودتاچیانی بود که در سال 1973 ظاهر شاه پادشاه محبوب افغانستان را سرنگون کرده بودند و ایران این عملیات را در حمایت از دوباره به قدرت رساندن ظاهر شاه انجام داد . این عملیات به دستور مستقیم شاه انجام شد و در طی آن در دو نوبت و در هر نوبت بیش از 100 فروند F-5E/F و F-4E/D از پایگاه دهم کنارک (چابهار) و فرودگاه زاهدان به پرواز درآمدند و مواضع دولت کودتا (محمد داوود خان) را درهم کوبیدند. آخرین نبرد F-4D ها قبل از سقوط شاه در دسامبر همان سال (1976) رخ داد. در این نبرد اسکادران 72 آموزشی شیراز مامور به انجام عملیاتی در ظفار شد. در سال 1977 اسکادران 71 شکاری تاکتیکی شکاری های F-4E خود را به دیگر پایگاهها فرستاد و خود از F-14A استفاده کرد و اسکادران 72 نیز شکاری های F-4D خود را به اسکادران 11 آموزشی پایگاه یکم فرستاد. [b]نبردهای دوران نوین[/b] بعد از انقلاب در سال 1979 همه جنگنده های آموزشی اسکادران 11 پایگاه یکم زمین گیر شدند. بیشتر شکاری های F-4D نیمه آماده بودند و تنها 8 فروند کاملا آماده عملیات بودند. 6 فروند در صنایع هوایی ایران تحت تعمیرات سنگین بودند و از نبود قطعات یدکی رنج می بردند، 4 فروند مدرنیزه شده بودند و مجهز به سیستم حمل و پرتاب بمبهای لیزری شده سامانه های دفاعی آنها تقویت و سیستم جدید ناوبری بر روی آنها نصب شده بود. 4 فروند هم با استفاده از کیتهایی که قبل از انقلاب از آمریکا دریافت شده بود تحت بهسازی و مدرنیزه شدن بودند. در 22 سپتامبر 1980 با حمله جنگنده های عراقی به پایگاه یکم جنگ ایران و عراق آغاز شد. در آن روز 2 فروند F-4D کاملا آماده و مسلح بر روی باند فرودگاه مهر آباد بود اما رادارهای نیروی هوایی نتوانسته بودند از حمله عراقی ها با خبر بشوند و هیچ هشداری ندادند. در فردای آن روز هفت فروند F-4D از اسکادران 11 آموزشی و 5 فروند F-4E از اسکادران 12 شکاری تاکتیکی از مهرآباد به پرواز در آمده بعد از سوخت گیری از تانکرهای 707-3J9C پایگاه هوایی الرشید بغداد را در هم کوبیدند. در این روز در کل 138 فروند F-5 و F-4 در عملیات مختلف شرکت داشتند. این عملیات اسکادران 11 آموزشی و 12 تاکتیکی باعث شد که پایگاه الرشید تا 29 نوامبر 1980 قابل استفاده نباشد. روز بعد از نابودی پایگاه الرشید، نیروی هوایی برای از کار انداختن حرکت ماشین عظیم زرهی عراق تصمیم گرفت که پلهای مهم عراق را هدف قرار بدهد و اسکادران 11 آموزشی را مامور این عملیات کرد. در این روز این اسکادران دارای 6 فروند F-4D با قابلیت پرتاب بمبهای لیزری بود. در این عملیات 2 فروند شکاری مامور نابودی پل تنومه در بصره شدند. یکی از شکاری ها مجهز به 2 بمب لیزریGBU-10 و 2 موشک اسپارو AIM-7E-2 و 3 تانک سوخت اضافی بود و دیگری که ماموریت نشانه گذاری لیزری بر روی پل را داشت مجهز به 2 موشک AIM-7 ، سه تانک سوخت اضافی و 4 موشک AIM-9Js سایدویندر بود. جنگنده حاوی بمبها، آنها را با موفقیت بر روی هدف پرتاب کرد و هواپیمای نشانه گذار باید 20 ثانیه در منطقه خطر باقی می ماند تا بمبها به هدف بخورند. که این زمان برای صدمه دیدن توسط پدافند سنگین موشکهای عراقی کافی بود به همین دلیل خلبانان این هواپیما در بازگشت نزدیک شیراز از هواپیما به بیرون پریدند. دو روز بعد در 26 سپتامبر به اسکادران 11 آموزشی فرمان داده شد تا با بمبهای لیزری اسکله و بندر بصره را هدف قرار بدهند. تجربه عملیات قبلی باعث شد که در این عملیات این بندر با دقت و مهارت هدف قرار گرفت اما در بازگشت توسط موشکهای پدافند هوایی RIM-66 نیروی دریایی ایران هدف قرار گرفتند و خلبانان آنها کشته (شهید.م.) شدند. چند روز بعد در طی حمله هوایی عراق بر علیه تهران، یک فروند اسکرامبل آلرت از نوع F-4D به مقابله شتافت که توسط پدافند موشکی خودی MIM-23B هدف قرار گرفت. به این ترتیب اسکادران 11 آموزشی در طول اولین ماه جنگ 5 فروند از 8 فروند جنگنده کاملا آماده خود را از دست داد. از سپتامبر 1980 تا 1982 اسکادران های 11 و 12 مستقر در تهران بیشتر به ماموریت گشت هوایی بر فراز تهران مشغول بودند و در مواردی هم F-4E/Dهای خود را برای شرکت در عملیات پشتیبانی نزدیک و برون مرزی در اختیار پایگاه چهارم شکاری دزفول (وحدتی) و پایگاه سوم شکاری نوژه (شاهرخی) قرار می دادند.در 19 آپریل 1982 اسکادران 11 آموزشی ماموریت یافت تا در عملیات Ghost-3 شرکت کند. در این عملیات 12 فروند F-4D به پایگاه وحدتی مامور شده بودند تا در کنار بقیه جنگنده ها از نیروهای عمل کننده در عملیات باز پس گیری خرمشهر پشتیبانی بکنند. در این عملیات 55 فروند جنگنده دشمن توسط شکاری های اف 5، F-4، F-14A و پدافند موشکی سرنگون شد و نیروی هوایی تنها 4 فروند F-4E را از دست داد که در طی آن 3 خلبان کشته (شهید.م.) شدند و 3 خلبان نیز اسیر شدند. سهم اسکادران 11 آموزشی از تلفات 2 جنگنده بود که خلبانان هر دو شکاری در پایگاه چهارم وحدتی و پایگاه پنجم امیدیه فرود اضطراری کردند.یکی ازاین شکاری ها F-4D با شماره بدنه 3-6711 ایران (شماره بدنه 68-6913 نیروی هوایی آمریکا) بود که ابتدا توسط توپخانه ضدهوایی دشمن صدمه دید و در نهایت فرود اضطراری این صدمه را کامل کرد که بعدها در مهرآباد تحت تعمیرات سنگین قرار گرفت و تعمیر شد. جنگنده دیگر که بر اثر ترکش موشک پدافند دشمن دچار آتش سوزی در باک سوخت داخلی گردیده بود در حین فرود اضطراری در وحدتی صدمات بیشتری متحمل گردید. در نهایت این عملیات در ماه می 1982 با موفقیت کامل پایان یافت. در اواخر جنگ ایران و عراق اسکادران 11 آموزشی تعداد زیادی از F-4D های خود را از دست داده بود و اکثرا به صورت ناقص برای عملیات آماده بودند و دچار مشکل در رادار، تجهیزات، سیستم کنترل آتش و ... بودند یا به دلیل نبود قطعه زمین گیر بودند یا تحت تعمیرات سنگین در صنایع هوایی ایران قرار داشتند. در تابستان 1988 هنگامی که جنگ به پایان رسید تنها نیمی از F-4Dهای باقیمانده بودند. سرتیپ منصور ستاری فرمانده جدید نیروی هوایی دستور داد تا شکاری های F-4E اسکادران 12 و همه جنگنده های شناسایی RF-4E باقی مانده اسکادران 11 به اسکادران 31 پایگاه سوم شکاری منتقل شوند و در تهران تنها تعدادی F-4D آماده به پرواز بعلاوه تعدادی جنگنده تحت تعمیر باقی ماند و نیروی هوایی تصمیم گرفت که اسکادران 11 را به جنگنده های میگ 29 مجهز بکند. بنابراین کلیه F-4D ها به پایگاه دهم شکاری کنارک منتقل شدند و اسکادران 101 آموزشی را تشکیل دادند که بعدها تبدیل به اسکادران 101 شکاری گردید. [b]ناوگان فراموش شده:[/b] در آخرین سال جنگ ایران و عراق F-4Dهای باقی مانده وضع عمومی نا بسامانی داشتند و برای عملیات آماده نبودند به همین دلیل، از آنها برای ماموریتهای پشتیبانی نزدیک در پایگاههای چهارم و پنجم شکاری و تمرین تیر اندازی در مهرآباد استفاده می شد. در انتها آنها به خانه جدیدشان در پایگاه دهم کنارک فرستاده شدند تا برای آموزش استفاده شوند. سیستم جنگ افزار آنها و دیگر سیستمهای آنها به تدریج از کار افتاد و غیر قابل استفاده شد و تنها در یک مورد جهاد خودکفایی سعی کرد تا با نصب رادار AN/APQ-120 مخصوص F-4E جنگنده ای را ارتقاء دهد که بعدها این طرح متوقف شد. و تنها چند فروندی که رادارشان هنوز کار می کرد به عنوان جنگنده آلرت پایگاه مورد استفاده قرار گرفتند. به تدریج اکثر سیستم های الکترونیک این جنگنده ها از کار افتاد که در دهه 1990 حداقل منجر به یک مورد سقوط گردید. در سال 2000 بالاخره نیروی هوایی دستور به باز سازی این پرنده ها داد و در نهایت تعدادی از آنها دوباره آماده به نبرد شدند!!! در طی سال 2008 نیروی هوایی بسته تعمیراتی پیشنهادی صنایع هوایی ایران را که تحت نام "دوران" ارائه شده بود قبول کرد. این پروژه 2 فاز دارد. در فاز اول قرار است که اویونیک جنگنده بهسازی شود و در فاز بعدی جنگ افزار آن ارتقا یابد. در فاز اول قرار است که برای نمایش اندازه گیری های انجام شده در موتور ، وضعیت سامانه جنگ افزار و داده های دیگر از دو نمایشگر چند کاره دیجیتال (MFD) هم در کابین جلو و هم در کابین عقب استفاده شود. یک MFD دیگر در کابین جلو قرار داده شده تا داده های سیستم مدیریت پرواز و نقشه متحرک مجهز به GPS را نمایش بدهد و رادار جنگنده نیز با یک نمونه نا معلوم چینی تعویض خواهد شد و سیستم رادیو ساخت داخل VHF/UHF نیز بر روی آن نصب خواهد شد. در فاز دوم قرار است یک HUD جدید چینی بر روی جنگنده نصب شود و تغییرات لازم برای نصب زیرسیستمهای مورد نیاز موشکهای هوا به هوای چینی مادون قرمز PL-7 و نمونه پیشرفته اکتیو راداری PL-12 در آن انجام شود. و علاوه بر نصب 2 سامانه داخلی پخش کننده CHAFF و Flare یک سیستم اخطار قفل راداری چینی هم به این جنگنده اضافه خواهد شد. فاز یک در سال 2010 آغاز شد و یک فروند F-4D برای این بروز رسانی (شماره سریال 3-6714 یا 3-6690) در اختیار صنایع هوایی ایران قرار گرفت. کار با تعویض سیمهای این جنگنده 44 ساله شروع شد و بعضی از تغییرات در بدنه داده شد تا رادار جدید و زیر سیستمهای مورد نیاز آن را بتواند در خود جای دهد. سخت ترین کار خوراندن رادار جدید به جنگنده بود که با کمک گرفتن از تکنسینهای چینی انجام شد و بعد از 25000 ساعت کار شدید در طول 20 ماه تستهای زمینی در سال 2011 آغاز گردید. اولین پرواز جنگنده ارتقا یافته در 21 فوریه سال 2011 در مهرآباد انجام شد. آنتنهای اضافه شده بر میانه بالایی و زیر بدنه جنگنده نشانه بارز این بروز رسانی بود. تیم پروازی در طول 40 دقیقه پرواز مشکلاتی را یافتند و گزارش نمودند و MFDها و رادیو و نقشه متحرک و سیستم راداری تست نشد. مشکلات موتور و ابزار آنالوگ حل گردیدند و در پرواز 27 فوریه مشکلات دیگری نمایان شد. در انتها بعد از چندین سورتی پرواز تست، کلیه سیستم ها از نظر فنی تایید شد و در 16 مارس این جنگنده اجازه یافت تا از پایگاه وحدتی به پرواز در آمده و در رژه ای بر روی تهران شرکت کند. دومین F-4D تحت هر دو فاز بروز رسانی قرار گرفت و قرار بود در نوامبر 2012 به اسکادران 101 پایگاه دهم تحویل شود. تا سال 2015 کلیه F-4D های پایگاه دهم ارتقا خواهند یافت و در کنار میراژهای F1 اورهال شده در[b] پروژه "حبیبی" [/b]اسکادران 102 خدمت خواهند کرد. نیروی هوایی ایران در نظر دارد تا سال 2025 از ناوگان F-4D خود استفاده بکند و این به معنی در خدمت نگهداشتن این جنگنده های کارزار دیده به مدتی نزدیک به [b]60 سال[/b] است.
  24. [size=5][b]نویسنده David AXE[/b] [b]بن مایع:[/b] Combat Aircraft 2013 نسخه یک صفحه 96 [b]ترجمه مخصوص سایت میلیتاری[/b] در اول نوامبر 2012 یک فروند پهپاد MQ-1 Predator توسط یک جفت سوخو25 رهگیری شده و به آن با توپ 30 میلی متری نیر اندازی شد. این حادثه بار دیگر نگرانی های ایالات متحده را در مورد امنیت پهپادهایش پر رنگ کرد. تلاشهای مستمری توسط آمریکا برای بهبود امنیت پهپادهایش صورت می گیرد که این تلاشها عبارتند ازافزایش سرعت، بهبود کیفیت رادار گریزی و افزایش سقف پرواز و در تئوری، دادن قابلیت دفاع به پهپاد ها. اولین تجربه جنگی پریدیتورها در دهه 90 در بالکان رخ داد که در آن جنگ، تعداد زیادی از آنها سرنگون شد که یکی از آنها توسط توپ یک بالگرد که در ارتفاع آن در پرواز بوده است سرنگون شده است. در اواخر سال 2002 وقتی که شکاری های عراقی شروع به آزار پریدیتورهای مشغول به گشت هوایی در منطقه پرواز ممنوع جنوب این کشور کردند، آمریکایی ها در یک برنامه کوتاه مدت اقدام به نصب موشکهای حرارتی هوا به هوا استینگر34 پوندی (15.4 کیلویی) که سابق برآن بر روی بالگردهایشان جهت دفاع هوایی نصب شده بود کردند. در دسامبر 2002 چندین برخورد هوایی بین پریدیتورها و جنگنده های عراقی رخ داد که در یکی از این موارد در 23 دسامبر یک میگ 25 !!! (امکان درگیر شدن میگ 25 با پریدیتور برای مترجم عجیب است و صحت آن به عهده مجله است.م.) به سمت یکی از پریدیتورها با موشک شلیک می کند و پریدیتور هم با استفاده از استینگر جواب می دهد و نتیجه برخورد مستقیم موشک به پریدیتور و نابودی کامل آن و نرسیدن موشک استینگر به میگ عراقی بوده است. بعد از این شکست آمریکایی ها موشکهای استینگر را از روی پهپاد ها باز کردند. سرهنگ دوم Tadd Sholtis می گوید که نصب استینگرها کار استانداردی نبود و این موشکها برای نبرد هوا به هوا مناسب نبودند. در مقابل نیروی هوایی به سمت پهپاد هایی رفت که پنهانکارتر بوده، از سقف پرواز بالاتر و سرعت بیشتری برخوردار باشند. RQ-4 Global Hawk ساخت شرکت گرومن-نورثروپ دارای سقف پرواز 65000 پا بود که فراتر از دسترسی بسیاری از رهگیرها قرار داشت و RQ-170 Sentinel ساخت لاکهید–مارتین قابلیت پنهانکاری خاص خود را به رخ می کشید. هر چند که معلوم شد این قابلیت آن چندان هم آن را پنهان نمی کند. ایران در دسامبر 2011 موفق شد که علاوه بر کشف آن بر فراز سرزمین خود ، آن را با استفاده از ابزار نامشخصی مجبور به فرود بکند. (به ظاهرماه دسامبر برای پهپادهای آمریکایی ماه خوبی نیست. م.) نیروی دریایی نیز به موازات نیروی هوایی در زمینه پهپاد فعال شده و پهپاد آینده این نیرو به مناقصه گذاشته شده است. US NAVY’s [b]U[/b]nmanned [b]C[/b]arrier-[b]L[/b]aunched [b]A[/b]irborne [b]S[/b]urveillance and [b]S[/b]trike (UCLASS) ، باید مانند پردیتور و ریپر موتور جت داشته باشد و به سرعتی بهتر از آنها دست یابد و از قابلیت پنهان کاری مناسبی هم برخوردار باشد. در حال حاضر بوئینگ، جنرال اتمیک، گرومن-نورثروپ و لاکهید-مارتین در حال ارائه طرحهای خود برای این پهپاد هستند. نکته جالب رفتار مستقل نیروی دریایی است که در مشخصات پهپاد قابلیت حمل موشکهای هوا به هوا را هم در خواست کرده است. در حالی که منتقدین می گویند که برای تامین پوشش هوا به هوای مورد نیاز نیروی دریایی باید این پهپاد به موشکهای AIM-120 و رادار مورد نیاز آنها مجهز بشود. افزون بر این پهپاد های امروزی به صورت خودکار عمل می کنند و تا کنون هیچ سیستم هوش مصنوعی ارائه نشده است که برای شرایط یک جنگ هوایی حداقل سرعت و قابلیت مورد نیاز را داشته باشد بنابراین نرم افزار چنین پهپادهایی بسیار چالش برانگیز خواهد بود. Tadd Sholtis (یکی از سخنگویان نیروی هوایی) می گوید در صورت لزوم نیروی هوایی توانایی حفاظت از پهپادهای خود را با استفاده از روشهایی به غیر از تسلیحات هوا به هوا دارد. برآیند شواهد نشان می دهد که پنتاگون برای حفاظت از پهپادهایش به سرعت بیشتر، سقف پرواز بیشتر و پنهانکاری بهتر متکی است و دیگر گزینه ها در حال حاضر مطرح نیستند.[/size]
  25. [quote name='mahdavi3d' timestamp='1354963376' post='287116'] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][quote name='arminheidari' timestamp='1354961152' post='287108'] چرا که خیلی مهم است که یک مهندس در برخورد به مشکل با فکر باز و روشن درگیر شود باز داستان نوشتن در فضا و خودکار میلیونی آمریکایی و مداد روسی نمونه فکر باز و روشن است [/quote]البته باقي فرمايشات شما را قبول دارم، اما خودكاري كه اشاره نموديد (موسوم به قلم فضايي فيشر) خود يك نوآوري بسيار جالب است و داستان به آن صورتي نيست كه معمولا نقل مي‌شود... [/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]نگاهي به مطالب موجود در لينك‌هاي زير بياندازيد:[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D9%84%D9%85_%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C"]http://fa.wikipedia..../wiki/قلم_فضایی[/url] [url="http://www.asanfun.com/1391/06/story-of-pen-problem-in-space.html"]http://www.asanfun.c...m-in-space.html[/url][/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif] [/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://history.nasa.gov/spacepen.html"]http://history.nasa.gov/spacepen.html[/url][/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://www.thespacereview.com/article/613/1"]http://www.thespacer...m/article/613/1[/url][/font][/size] [/quote] من هم هنگامی که با یک دانشمند آمریکایی صحبت می کردم این داستان مداد را گفتم که اون خیلی سریع توضیح داد که درست نیست و داستانی است که در بین مردم عادی نقل می شود اما با یک واسطه از یک دوست بازنشسته که در آمریکا سالها مهندس مکانیک بوده و در دوره طلایی ناسا (نه این روزا که بودجه کمی داره) برای آنها پروژه هایی انجام داده داستان زیر را شنیدم ک این یکی واقعی است: ایشون نقل می کرد که یک روبات برای ناسا ساخته بوده که کارش شستن رادیو تلسکوپها بوده. این رادیو تلسکوپها در یک فارم حاوی چندین رادیو تلسکوپ قرار داشته اند. سالها می گذرد و این روبات کارش را درست انجام می داده. روزی ایشون به یک جلسه ر ناسا احضار می شوند و از ایشون در خواست می شود همان ربات را بسازند منتها این دفعه طوری که بتواند در صورت لزوم با سرعت زیاد حرکت کند!! ایشون می گویند که چرا ؟ آنها توضیح می دهند که مجبور شده اند که اجازه عبور یک اتوبان را از وسط این فارم به مقامات ایالتی بدهند و ناسا می خواهد که این ربات بتواند هنگامی که در اتوبان ماشین نیست با سرعت از عرض آن عبور بکند. سازنده ربات که نمی توانسته چنین رباتی بسازد، مدتی فکر می کند و می گوید به جای این کار نمی شود که من یک ربات دیگر مشابه قبلی برای شما بسازم؟ یکی این طرف جاده کار بکند و دیگری در طرف دیگر؟ ایشان تعریف کرده اند که مهندسان زیادی که در جلسه بودند به یکدیگر نگاه کردند و از این که اینقدر در مسئله غرق شده بودند که راه حل به این سادگی را ندیده اند متعجب بودند و همگی راه حل ایشان را قبول می کنند. این خیلی طبیعی است و اصولا بارها در پروژه های ریز و درشت چنین اتفاقاتی می افتد. برای همین موجودی به نام مشاور وجود دارد. مشاور معمولا غرق در مشکل ما نیست و این فرصت را دارد که از بیرون به موضوع نگاه بکند.