EMP

Eminent-User
  • تعداد محتوا

    387
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    23

تمامی ارسال های EMP

  1. درود دوباره به جناب cheka در مورد محل قرار دادن زیپلن باید بگم که به دلیل محدود نبودن و ارزانی چنین ابزاری می توان در بسیاری از نقاط مرزی و تمام جزایر چنین سامانه ای را مستقر کرد و در صورت نیاز به راحتی جابه جا کرد. باز هم مزیت عدم نیاز به فرودگاه و خلبان و کورو پرواز، اینقدر مهم است که آدم فکر استفاده از غولهای تنبل و بسیار پر هزینه ای مثل 707 رو هم نکنه. در مورد ذرات پر انرژی ناشی از طوفان خورشیدی باید بگم که حتی با وجود همین کمر بند نیم بند ون آلن، اگر اندازه گیری بکنین متوجه می شوید که بدنه تمام هواپیماهایی که به ارتفاع بالای 20000پا می روند هنگام فرود آثار رادیو اکتیو نشان می دهد. به همین دلیل است که از مسافران خواسته می شود بدنه خارجی هواپیما را لمس نکنند. همین الان به دلیل استفاده ترانزیستورها با ابعاد نانو متری درون تراشه هایمان (تراشه با DRC زیر 100نانو متر دیگر تراشه امن سابق نیست) ما در [b]سطح دریا [/b]دچار پدیده single Event Upset و Single Event Latchup و انواع Hardware Variability هستیم که توضیحش مفصل است. فقط همین را بدانید که در حافظه RAM همین کامپیوتری که با استفاده از آن به اینترنت متصل هستید، به ازای هر یک گیگابایت در طول یک ماه حتما حداقل یک بار دچار SEU می شود! به همین خاطر است که در سرورهایی که همیشه روشن باید باشند و سرورهای مخصوص ابر رایانش از RAM مجهز به ECC استفاده می گردد تا نتیجه محاسبات و نقل انتقال داده امنیت پیدا کند. این تازه در صورت فعالیت عادی خورشید گرامی هست. خوشبختانه تضعیف کننده هایی به مراتب نیرومند تر از ون آلن در منظومه شمسی وجود دارند، در غیر این صورت کل حیات فعلی هیچ وقت بوجود نمی آمد. همین قدر بگم که هیچ شیلدی کامل نیست و به هر حال همواره چنینی ذراتی عبور خواهند کرد. به ویژه اینکه کمر بندهای مغناطیسی بر روی ذراتی مانند نوترون کمترین اثر را دارند. البته بنده فیزیکدان نیستم. از یک فیزیک دان در این مورد بپرسید کاملا موضوع برایتان روشن خواهد شد. به هر حال اگر پول برای ساخت و مهمتر از آن بهره برداری از OTH داریم باید برای جاهای دیگر هم یک خورده باقی بماند.
  2. درود به cheka گرامی از اینکه وقت گذاشتین و متن من را با دقت خواندین سپاسگذارم. به وِیژه از تصحیحی که نمودید در مورد مدل هواپیما سپاسگذارم.من همیشه این اسامی را قاطی می کنم. البته همانطوری که پلتفرم مسافر بر 707 می تواند رادار پرنده باشد بقیه هم جای کافی دارند برای این کار. قبل از هر چیز بگم که این یک ایده خام است و نیازمند پردازش و نقد اهل فن و علاقه مندان است. در مورد رادارهای OTH هم باید بگم که من منکر اهمیت رادار پرنده در کیفیت کار افسران رادار و فایتر کنترلر نیروی هوایی نیستم و دقیقا می دانم که مدیریت یک نبرد هوایی چگونه است و در زمان جنگ خیلی سعی کردیم با کامپیوترهای ضعیف آن موقع به آنها کمک کنیم ولی نتوانستیم اساتید را به همکاری تشویق کنیم. من سعی داشتم بگم که به جای رادارهای OTH شاید بهتر بود از رادارهای پرنده ای که عرض کردم استفاده بشه. البته برد چند هزار مایل ندارند اما بردشان کافی است و هزینه نگهداری رادارهای OTH را هم ندارند. این رادار می تواند هر جایی مستقر شود و در ارتفاع مناسبی مثلا 60000 پا ثابت گردد. درمورد طوفانهای خورشیدی باید بگم که میدان مقناطیسی زمین هر چند روز به روز ضعیف تر می شود تا اینکه قطبین در طول صدها هزار سال معکوس شوند اما برای یک خورشید مهربان معمولی بد نیست و حفاظ خوبی است اما درصورت بروز پدیده طبیعی لکه های سیاه ناشی از طوفانهای خورسیدی لایه های جو طوری بمباران و یونیزه می شوند که خواص فعلی را از دست می دهند.در دوران جنگ سرد برای آمریکایی هایی که از رادار های مشابه استفاده می کردند چند بار چنین اتفاقی پیش آمد و آنها در ابتدا تصور کردند که در آستانه جنگ هسته ای هستند و این اختلال کار روس ها است. خودتان تصور کنید که چه فشاری بر فرمانده تحمیل می شود و چطور باید تصمیم بگیرد. به ویژه که در چنین مواقعی بسیاری از سیستمهای مخابراتی آن موقع و حتی دریافت صدای شبکه های رادیویی مختل می گشت. در مورد دفاع از رادار ثابت سوار شده بر زیپلن باید بگم که از این نظر فرق زیادی بین هدف ثابت و یک بویینگ 707 نیست!! مگر اینکه بتوانند از خودشان با دیکوی و چف و فلیر و ECM و .... و حتی سیستم دفاع نقطه ای ، دفاع بکنند. در ضمن در صورت هدف قرار گرفتن هم باید بگم که یک راداری از دست می دهیم که قیمت تمام شده اش برای ما چیزی نیست نه یک تیم پروازی با تجربه وافسران فنی و کنترلر شکاری را. به راحتی می توان چند تا دیگه هوا کرد.در نظر داشته باشید دشمنان کنونی ایران در همان دقایق اول نبرد ممکن است بتوانند اکثر باندهای طویلی را که یک 707 می تواند از آنها به پرواز درآید را غیر فعال کنند در حالی که این بالنها یا زیپلنها را می توان از هر نقطه ای به پرواز درآورد و یک نظامی همیشه باید برای بدترین وضعیت آماده باشد.هر نشست و برخاست 707 به اندازه یک سال چنین سامانه ای هزینه دارد و .... آمریکایی ها در یک پروژه آزمایشی روی 747-400 لیزر 15 متری 60 کیلووات نصب کردند!!! تا بتوانند موشکهای کروز دریایی را از بالا شناسایی و قبل از برخورد نابود کنند. بنابراین این خیلی ابلهانه نیست که این بالنها اگر به اندازه کافی بزرگ باشند مجهز به موشکهای حرارتی و راداری برد کوتاه و بلند گردیده و تبدیل به یک دژ پرنده شوند. در مورد استفاده های غیر نظامی هم باید بگم که این خیلی مهم است که ابزاری که در صنعت دفاعی ساخته می شود کاربرد غیر نظامی هم داشته باشه. به این صورت فرماندهان می توانند راحت تر بودجه مناسب را تامین کنند و در نظر داشته باشین که یک کشور در بیشتر اوقات در زمان صلح بسر می برد و باید بتواند هزینه های محدود نظامی خود را طوری مدیریت کند که بیشترین سود آوری را داشته باشد. در زمان جنگ اگر یادتون باشه در عملیات مرصاد عراقی ها به سایت رادار سوباشی همدان حمله کردند و پرسنل سایت اعم از فایتر کنترلر و فنی و ... با اینکه می دانستند هدف ثابت هستند و هواپیمای عراقی مستقیم به سمت آنها می آید تا آخرین لحظه در جای خود باقی ماندند تا اینکه با یک بمب کوچک نقطه زن همگی شهید شدند. مزیت چنین راداری این است که افسران با ارزش فایتر کنترلر که برای تجربه و جان آنها نمی توان قیمت تعیین کرد دیگر به آسانی هدف قرار نخواهند گرفت. البته این رادارهای پرنده بالنی نقطه ضعفی هم دارند و اون اینه که به دلیل قرار گرفتن مداوم در ارتفاع بالا عمر مدارهای سیلیکونی آنها پایین می آید (بر اثر بارش ذراتی مانند نوترونها، آلفا و بتا و ...) و پدیده هایی مانند SEL, SEU, MEU و.... فراوان برای آنها رخ خواهد داد که باید در طراحی دیده شود. در مورد اینکه فرمودید که مشکل اصلی ساخت در سیستم های الکترونیکی باید باشد، باید بگویم که خیر اینطور نیست!! من فکر می کنم که مشکل اصلی پول و مدیریت تخصیص آن است. من معمار سیستمهای دیجیتال هستم و در چندین پروژه یا ناظر بوده ام یا مشاور و یا طراح و به عرض شما می رسانم که رادارهای مورد نیاز این سامانه در ایران قابل ساخت است! فقط بحث هزینه و زمان مطرح است. توان فنی شرکتهای خصوصی در ایران چه در زمینه پردازش سیگنال و چه در زمینه طراحی سیستم و چه در زمینه ساخت انواع آنتن برای این رادارهای پرنده کافی است.
  3. من یک راه حل ساده برای ساخت سیستم آواکس وطنی دارم. شاید این متنی که من می نوسم خیلی مرتبط نباشد ولی حیفم اومد که ننویسم. عراقی ها ایلوشن 86 رو تبدیل به رادار پرنده کردند نمی دونم که چقدر کارایی داشت اما برای کشوری که کوه قابل ملاحظه ای نداره داشتن چنین سامانه ای فقط معنی تهاجمی داره. در مورد ایران کوهستانی داشتن آواکس بسیار لازم هست و به نظر من هم ساختن نمونه های ساده آن کار سختی نیست!!! اما ایران مطابق تبلیقات انجام شده متاسفانه راه کار استفاده از رادار های کیهانی رو در نظر گرفته که چندان کامل نیست و نقاط ضعف ناجوری داره مثلا بر اثر طوفانهای خورشیدی و بروز لکه های سیاه درون خورشید جو زمین آنچنان با ذرات پر انرژی بمباران میگردد که کارکرد رادارهای کیهانی مختل می شود و عملا کشور متکی به آنها کور می شود. می دانیم که انواع و اقسام رادارهای مختلف در ایران قابل ساخت است بنابراین اگر با استفاده از یک زیپلن (کشتی های پرنده با استفاده از بالن هلیوم یا هیدروژن) که نمونه های بسیار خوب آنها را هم می توانیم بسازیم و هم می توانیم بخریم، یک سامانه ترکیبی الینت و راداهای VHF, UHF, SAR را به آسمان شهری مثل اصفهان بفرستیم، دارای یک رادار پرنده بسیار ارزان قیمت هستیم که قادر به پوشش دفاعی بسیار خوبی است!!! با اینکه زیپلنها می توانند به ارتفاعات بسیار بالا بروند اما می توان از بالنهای هواشناسی استفاده کرد و سامانه را به ارتفاع های بسیار بالاتر برد که هم قابل خرید هستند و هم قابل ساخت و نیازی هم نیست که درون بالن ها جان پرسنل را ریسک کنیم و با یک فیبر نوری یا یک لینک بی سیمی امن می توانیم تمام نیازهای کنترلی و انتقال داده سامانه را بر آورده کنیم!! و از آن به عنوان یک ربات جستجو گر در آسمان و کنترل شونده در زمین استفاده کنیم. بنابراین نیازی نیست که یک هواپیمای پهن پیکر و پرسنل مجرب آن را به خطر بیاندازیم ودست کم موجب پوکی استخوان آنها بشویم. در صورت هدف قرار گرفتن رادار به راحتی رادارهای جایگزین را می توان در زمان کوتاهی به جای آنها قرار داد و ساده تر از این در صورت در آسمان نگاهداشتن تعداد زیادی از این رادارها و شبکه کردن آنها با هم کلا آنها را در مقابل انواع حملات محافظت کرد. خوبی زیپلن آن است که نیازی به حمایت زمینی ندارد، تقریبا در هر مکانی امکان نشست و برخاست دارد و ... می تواند با استفاده از رادار SAR به بررسی زمین پرداخته و برای مثال گزارش کند که رطوبت جنگلهای گرگان (اگر باقی مانده باشند هنوز) نا کافی است و احتمال بروز آتش سوزی وجود دارد و یا می تواند به کشف معادن و آمار گیری از پوشش گیاهی کمک کند.
  4. یک کار امتحان پس داده ای که در این هواپیما میشود انجام داد بهینه سازی سیستم تولید انرژی الکتریکی آن است. البته نمی دانم که تا حالا انجام شده یا نه ولی به هر حال گفتنش خالی از لطف نیست. در هواپیماهای قدیمی ما مثل اف-4 و اف-5 و اف-14 و حتی سوخت رسان ها تقریبا از یک سیستم مشابه قدیمی استفاده می شد که در آن برق ولتاژ بالای تولید شده توسط موتور جت با استفاده از یک ترانس هسته آهن کاهش ولتاژ داده می شد و به 3 فاز 400 هرتز 115 ولت تبدیل می گردید. در بسیاری موارد خروجی ترانس رو هم از یک رگولاتور AC به AC عبور می دادند. این مجموعه علاوه بر حجیم بودن که در هواپیمای شکاری کلاس صاعقه مسئله کمی نیست، وزن زیادی داشت و بعضا در سوخت رسانها به چند تن می رسید!! نیروی هوایی آمریکا در 10-15 سال پیش این مسئله را با جایگزین کردن ترانسفورمرهسته آهن با یک نوع ترانس هسته فریت و استفاده از تکنولوژی منابع تغذیه سوئیچینگ، حل کرد. نام این نوع مبدل AC به AC را هم گذاشتند Intelligent Universal Transformer (IUT) بعد ها EPRI جایی مشابه پژوهشگاه نیروی صنعت برق خودمان این ترانس را به عنوان هسته اصلی شبکه های هوشمند برق معرفی کرد و درآمد مناسبی از محصول 2012 خود بدست آورد. بنابراین با استفاده از یکسو سازی ساده و سپس استفاده از ترانس هسته فریت و یک اسیلاتور قدرت کنترل شده می توان هر ولتاژ AC با جریان مناسب را از هر نوع منبع پر نوسان ورودی یا حتی باطری تهیه کرد. بدیهی است که استفاده از باطری در هواپیما منتفی است اما استفاده از IUT در هواپیما حتی نمونه های مسافر بری منجر به کاهش هزینه و مصرف سوخت بسیار قابل توجهی است. برای اینکه حساب دستتون بیاد باید بگم که هر کیلو وزن اضافه در هواپیمای مسافری در سال 2000 دلار ضرر برای شرکت هوایی می سازد. بنابراین با استفاده از این روش می توان برد عملیاتی هواپیما را ضمن تامین برق مطمئن افزایش داد. به این ترتیب تکنولوژی بدست آمده در نیروی هوایی می تواندبا کمی تغییر برای همه هواپیما های جت مورد استفاده قرار بگیرد و برای شرکتهای دیگر و مصارف شهری نیز مفید بوده و برای این نیرو درآمد قابل توجهی ایجاد کند. نظر به اینکه بیش از 10000 پست فشار متوسط برق در تهران وجود دارد بازار این محصول قابل پیش بینی است.
  5. درود به همگی دوستان من رو ببخشین که قبل از خواندن تمام نظرها این متن رو می نویسم. در مورد این سلاح باید بگم که جزو تسلیحات به شدت مخرب غیر متعارف طبقه بندی می شود و معمولا کمتر کشوری تولید چنین تسلیحاتی را رسانه ای می کند. در بین استانداردهای مدارهای نظامی موجود بالاترین استانداردی که من دیدم تحمل 7200 ولت بر متر است. البته استانداردها با سرعت در حال تغییر هستند ولی آزمایشگاههای تست با این سرعت در حال تجهیز نیستند. فرمول میدان تولید شده توسط یک منبع تشعشع بر حسب ولت بر متر رو هم اینجا می نویسم تا اونهایی که مثل من مهندس مخابرات نیستند درک بهتری از قضیه داشته باشند [right]E=SQRT(30*P(watt))/R(meter)[/right] در این فرمول E برحسب ولت بر متر به دست می آید. با استفاده از این فرمول میشه فهمید که یک سل فون معمولی در فاصله کوتاه چه بلایی می تواند باشد برای مدارهای حساس ما! و دلیل ممنوع بودن استفاده از آن در بیمارستانها و هواپیماها معلوم می شود. مثلا فرض کنین که یک بالگرد بخواهد از نزدیکی آنتن رادار یک ناو عبور کند بنابراین میدان الکتریکی شدیدی بر روی مدارها القا می شود که باید توسط مدارهای بالگرد قابل تحمل باشد. در صورت انفجار یک بمب ای ام پی پاکستانی یا ترکیه ای میدانی حدود50 کیلو ولت بر متر تولید می شود و کمتر مداری می تواند از چنین میدانی جان سالم به در ببرد. ایالات متحده آمریکا بنا به تبلیقات دارای دو نوع از بمبهای نسل جدید ای ام پی هست . اولی که احتمالا در عراق هم استفاده شده دارای برد محدودی است و بنا به فاصله انفجار بمب تا زمین حداکثردرشعاع 92 مایل بین 50 تا 200 کیلو ولت بر متر را تولید می کند و مخصوص نابودی سامانه های پدافند هوایی طراحی شده و تپ های پالس تولید شده به نحوی است که 75db تضعیف تولید شده توسط شیلدهای فارادی هم برای کاهش اثر آن کافی نیست و باید از شیلدهای ترکیبی استفاده کرد. دومی بمبی است که از تکنولوژی هسته ای استفاده می کند و در ارتفاع بالا منفجر می کنند و شعاع 2800 مایل را تحت تاثیر تخریبی قرار می دهد. بدیهی است که استفاده از بمب دوم به دلیل فاصله درگیری کم با نیروی دشمن و خطری که برای کشورهای همسایه کشور دشمن دارد بعید است. البته ای ام پی به صورت طبیعی هم وجود دارد که در قرن گذشته مواردی هنگام آتشفشانهای شدید و زلزله های بزرگ ثبت شده به همین خاطر نظر طراحان گرامی را به این حقیقت جلب می کنم که بهتر است در سطح طراحی تا جایی که امکان دارد برای ای ام پی هم پیش بینی های لازم را انجام دهید زیرا حتی در صورت وقوع بلایای طبیعی هم خطر نابودی تجهیزات حساس وجود دارد. معمولا هر چه مدار شما نسبت به ESD مقاومت بیشتری داشته باشد، در تست EMP هم اوضاع بهتر است اما اصلا کافی نیست. البته روشهای ایرانی برای حل این مسئله پیشنهاد شده و میشود. شما در مدارتون تنها 2 نانو ثانیه فرصت دارین که این انرژی القا شده را دمپ کنید در غیر این صورت این انرژی هست که مدار شما را به خطر خواهد انداخت.