EMP
Eminent-User-
تعداد محتوا
387 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
23
تمامی ارسال های EMP
-
جنگنده استيلت ژاپني: mitsubishi atd-x روح پروژه پنهانکار ژاپنی ATD-X
EMP پاسخ داد به amiramar تاپیک در جنگنده و رهگیر
درود به دوست گرامی این بحثی که در این تاپیک شد یک حقیقت را خیلی خوب نشان داد و آن اثر شستشوی مغری روی قضاوت افراد بود. متاسفانه صدا و سیما و غیره هم بسیار مقصر هستند. مرتب می گویند که ژاپنی ها بسیار منظم هستند و بسیار پر کار هستند و ... که دروغی است که اینقدر تکرار شده به یقین نزدیک شده است. منظم بودن با اطاعت محض از ارباب فرق دارد. پر کار بودن با کار مفید کردن فرق دارد. وقتی یک سیستم مدیریت معیوب است اما نتیجه می گیرد دلیل بر کیفیت آن نیست. اینهایی که از ژاپن دفاع می کنند فقط به اقتصاد و درآمد زایی آن فکر می کنند ولی بنده از دید کیفیت و ایمنی نگاه می کنم نه درآمد زایی. آنهایی که طراح پردازنده هستند می دانند که معماری پردازنده های اینتل یک مثال خوب از یک معماری فاجعه هست اما برای سالها اینتل پر فروش ترین و پر درآمدترین شرکت ساخت پردازنده بود و اگر تبلت ها نمی آمدند و بازار PC و نوتبوک خراب نمی شد کماکان یکه تازی می کرد. موفقیت تجاری را با کیفیت یکی کردن اشتباه دوستان است. FAW هم تیراژ بسیار بالا دارد آیا کیفیت هم دارد؟ بحث من یک بحث علمی است اما دوستان سعی دارند که بحث را احساسی کرده به حاشیه ببرند. داستان قرمز و آبی و تعصب که نیست. داستان داستان عدم رعایت اصول ایمنی در حساسترین صنایع یک کشور بزرگ است که الگو برخی از افراد هم شده. همین ژاپن با همین مدیریت اگر یک کشور کمونیستی بود آیا به اینجا می رسید؟ در ژاپن، ژاپنی ها یک ضربالمثل دارند. اگر آمریکا سرما بخورد، ژاپن سینه پهلو می کند و اگر آمریکا سینه پهلو بکند، ژاپن می میرد. به دروغ می گویند که در ژاپن که زلزله می شود ساختمانها خراب نمی شوند اما دیدید که پایتخت پولاد ژاپن یعنی کوبه با یک زلزله 7 ریشتری که در ژاپن عادی است به کل منهدم شد و معدود سازه ای روی پای خود باقی ماند. تخریب کوبه حتی از فوکوشیما هم بدتر بود. درجه شدت زلزله تنها دلیل تخریب نیست بلکه عمق آن و مداومت آن و طولی و عرض بودن امواج است که تخریب ایجاد می کند. بنابراین این نیست که ساختمانهای اینها با زلزله خراب نشود بستگی به زلزله اش دارد. در مورد فرهنگ هم همه جمع کردن زباله در استادیوم های فوتبال را می بینند اما نابودی نسل نهنگ و دلفین را با تسلیحات جنگی در اقیانوسهای مختلف، رها سازی گاز سارین در متروی توکیو و ..... را نمی بینند. در مورد JAXA که معادل NASA در ژاپن هست هم در پست قبلی نوشتم که چه سوتی هایی داده است که هرگز قابل بخشش نیست. شرکتی که به راحتی می توانسته سیستم عامل مناسبی بخرد از سیستم عامل بدون تاییدیه استفاده کرده است!!!!! در مورد اینکه می گویید بنده مدعی هستم 5 ساله جنگنده بهتر از ژاپنی ها می سازیم هم نشان می دهد که پست های من را نگاه می کنید ولی درست نمی خوانید. بنده مدعی هستم که در ظرف 5 سال با یک تیم بزرگ و 4 شیفت کاری می شود جنگنده در ردیف جنگنده هایی که می خواهیم بخریم ساخت که مشکل ما را حل کند نه اینکه بهتر از دیگران باشد. اگر این فرایند بیش از 5 سال طول بکشد دیگر ممکن است ایرانی نباشد که نیاز به جنگنده داشته باشد. می شویم مثل آلمان نازی که تجهیزات پیشرفته اش خیلی دیر به دست نیروها رسید. اینکه می فرمایید "کلا اینکه اطلاعات فرد به چند مورد خودرویی مختص باشه و با اون بدون در نظر گرفتن بسیاری از تحولات بزرگ در علم و تکنولوژی " مدیریت " در یک کشور رو اینطور زیر سوال ببره در نوع خودش باعث تعجبه!" نظر لطف شما است. به عرض آن گرامی می رسانم که تخصص اصلی بنده طراحی تراشه دیجیتال و پردازش موازی و بهینه سازی کارایی سخت افزار و نرم افزار و طراحی برای EMC است و من مهندس ناظر پروژه آزمایشگاه ملی تست نرم افزار بوده ام. ازمایشگاهی که در ژاپن پر افتخار وجود ندارد. 25 سال سابقه کار طراحی در صنایع مخابراتی، تست، هوایی، دفاعی، نفت ، نیرو و اخیرا خودرو را دارم. نسبت به 25 سال پیش صنعت هوایی کشور پیشرفتهای خوبی داشته و اعداد و ارقامی که من آورده ام نتیجه تجربه پروژه های متعدد واقعی و مصاحبه با مدیران پروژه متعدد است و نه تخیل. البته چگالی افراد با استعداد کشور نسبت به 25 سال پیش به دلیل صادرات استعداد کاهش یافته اما کماکان برای این هدف کافی است. به قول مدیر تویوتا که آمده بود ایران شما مدیریت ژاپنی را از دید 4 تا غربی که کتاب نوشته اند دیده اید و صدا و سیما. اما علت اصلی پیشرفت ظاهری ژاپن دیکتاتوری محض است. کارگر یا مهندس تویوتا در واقع جزو اموال آن شرکت است. اگر با ماشین خودش هم در مرخصی تصادف بکند تویوتا پوست طرف را می کند زیرا روزنامه ها می نویسند کارمند تویوتا تصادف کرد!!! و سهام سقوط می کند!!!هر روز صبح یک برگ کاغذ تکراری A4 خاوی قوانین رانندگی را به افراد می دهند و قبل از شروع به کار پرسنل باید این قوانین را با فریاد تکرار بکنند. اگر یک نفر توسط یک شرکت ژاپنی اخراج بشود توسط شرکتهای دیگر استخدام نمی شود. هزینه از دست دادن کار به قیمت زندگی افراد تمام می شود. همه تا دیر وقت اضافه کار(بدون حقوق) می کنند تا شرکت را نجات بدهند تا خودشان باقی بمانند." بحث بحث بقاء است. اگر کسی در تویوتا مثل کارمند های ایران خودرو که حال می کنند به دلیل کمی پاداش روی ماشین ها خراب کاری بکنند، در ژاپن چنین کاری بکند از سر درب تویوتا دارش می زنند." (نقل عین گفتار آن مدیر گرامی تویوتا) بنده هیچ وقت رئیس جمهور یا رئیس مجلس ج.ا. نبوده ام که برای کشورم آرزوی ژاپن اسلامی شدن داشته باشم. آنهایی که این آرزو را دارند باید پاسخ بدهند. نمی دانم که آیا هیچ وقت ژاپن بوده اید یا خیر. سیستم فئودالی و اربابی-رعیتی ژاپن که مبتنی بر دیکتاتوری مطلق است هرگز نمی تواند آرزوی من باشد. در مورد صنایع هسته ای ژاپن هم که تعریف فراوان شنیده اید باید موارد زیر را خدمت آن گرامی عرض کنم: 1. سال 2016 نیروگاه تاکاهاما در 380 کیلومتری غرب توکیو. نشت شدید مواد رادیو اکتیو به میزان 34 لیتر با وجود اعلام قبلی دولت ژاپن در رعایت استانداردهای جدید ولی عدم رعایت استاندارد های جدید به دلیل هزینه. 2. حادثه فوکوشیما دایچی که در 2011 رخ داد و کماکان در حال پخش تشعشع در اقیانوس آرام است. علت حادثه: خساست در خاموش کردن به موقع راکتور و در نتیجه از کار افتادن سیستم خنک کننده و انفجار و ... 3. حادثه اوناگاوا راکتور آتش گرفت و نشت شدید مواد رادیو اکتیو. علت تصور غلط از استحکام سازه در مقابل زلزله و انجام ندادن اقدامات ایمنی به موقع. 4. در معرض تشعشع قرارگرفتن کارگران به میزان مرگبار در سال 1999 در نیروگاه تاکا ایمورا میزان نشت در حد فوکوشیما!!!!! 5. 1999 نیروگاه ایشیکاوا کارکرد ناقص میله کنترل به دلایل مشکوک. بالا رفتن دمای راکتور و نشت. 6. 1981 نیروگاه تسوگارا. بیش از 100 کارگر در معرض تشعشع بسیار شدید قرار گرفتند. نشت شدید ..... در مورد اینکه اگر ژاپن کنترل کیفیت ندارد پس ایران دارد؟ بله ایران دارد. سیستم کنترل کیفیت در ایران بر گرفته از استانداردهای اروپایی و امریکایی است و ما در هوا و فضا استاندارد های آمریکایی را رعایت می کنیم مثل DO-254 و DO-178B اما در خودرو استاندارد اروپایی ISO26262 را رعایت می کنیم که از روی استانداردهای آمریکایی با سخت گیری بیشتر درست شده است. تازه استاندارد را ما حداقل کیفیت می دانیم و با توجه به اینکه همه مهندس های ایران می دانند که معمولا اجرا بد است ما همیشه دارای Over design در طرح هایمان هستیم. خوشبختی من وقتی بود که در صنایع دفاعی و نیروگاهی کار می کردم و Over design های ما در مقایسه با قیمت یک ژنراتور یا ترانسفورمر یا یک موشک یا یک رادار یا یک سیستم الینت یا یک شکاری چیزی نبود و به راحتی میسر بود اما وقتی وارد صنعت خودرو شدم، دیدم که قیمت تمام شده هم به اندازه ایمنی مهم است اینجا است که باید بگویم طراحی هر چیزی برای خودرو به مراتب سخت تر از طراحی برای شکاری است. هر خط یک نرم افزار خودرویی اگر مطابق استاندارد رویش کار طراحی و تست بشود هزینه ای حدود هزار دلار خواهد داشت. حالا بنز لوکس را با 100 میلیون خط برنامه که روی 85 کامپیوتر اجرا می شوند تصور کنید. یا 100 میلیارد دلار هزینه نرم افزار کرده اند یا اینکه از کیفیت کم کرده اند. در مورد اینکه آمریکایی ها هم خودرو recall کرده اند باید دقیقتر بگویید که آمریکایی هایی که از قطعات قطعه ساز ژاپنی به ویژه تاکاتا استفاده کرده بودند مجبور به Recall در تیراژ میلیونی شده اند بقیه recall های چند هزار تایی داشته اند که نشان می دهد خیلی زود متوجه ایراد شده اند. همین آمریکایی ها در F-22 اشتباهی کرده بودند که یک دسته 6 یا 7 فروندی بعد از عبور از خط روز و شب دچار از دست رفتن همه کامپیوتر ها شدند و اگر یک تانکر سوخت رسان کنارشان نبود باید وسط اقیانوس ایجکت می کردند و کل f-22 ها برای سالها گراند می شدند. اگر این نقص در شرایط جنگی رخ می داد یک آبرو ریزی جهانی برای آمریکا می شد. اما باز فرقی نمی کند هر کسی که کار غلط انجام بدهد مجبور به خسارت خوردن است. فرق نمی کند دانش آموخته شریف باشد یا MIT یا دانشگاه توکیو. یا هواپیمایش سقوط می کند یا خودرو اش به ته دره می افتد مثل اولین باری که بنز ترمز ABS را معرفی کرده بود و فقط بنز ها سر پیچ به دره می افتادند. اما به دلیل سیستم های فرهنگی و قضایی، سیستم مدیریت آلمانی و آمریکایی به شدت به دنبال رفع نقص ساختار خود می رود و اصلاح می شود اما سیستم مدیریت ژاپنی فاقد این انعطاف است. شما فقط گزارش سقوط 747 ژاپنی با 500 مسافر را بخوانید. می بینید که تست خستگی فلز روی اتصال موتور به بال با سهل انگاری انجام شده و حادثه ای رخ داد که تا به الان در ایران بدون پشتیبانی رخ نداده است!!!!!!!!! در مورد شرکتهای بزرگ الکترونیک ژاپنی ها هم که فرمودید باید بگویم که Sharp که به رحمت ایزدی پیوست و توشیبا هم که امسال به جایی می رود که شارپ رفت و بقیه هم اوضاع بسامانی ندارند. جالب است که بدانید در آمریکا بحث اخلاق مهندسی بسیار جدی است و در این باره باید واحد پاس بکنید و پس از دانش آموختگی شما باید یک قسم یاد بکنید (IEEE Ethic) که موارد اخلاقی مهندسی را رعایت بکنید. برای مثال اگر مدیر شما به شما دستور داد از یک نقص چشم پوشی بکنید، شما باید به قیمت اخراج شدن از کار، این چشم پوشی را نکنید در غیر این صورت در هنگام حادثه شما مقصر هستید نه مدیری که دستور داده است. این رویه قضایی هم داستان جالبی دارد که بعد از انفجار چلنجر رخ داد. مهندسان ناسا می دانستند که دمای محیط برای پرتاب زیاد است اما مدیران ناسا نمی توانستند صبر بکنند و دستور پرتاب دادند. بعدها دادگاه این چنین جکم کرد که از این به بعد مهندسانی که چنین دستوراتی را اجرا بکنند مجازات می شوند. اما در ژاپن نه این موارد رعایت می شود نه این قوانین وجود دارد. در ایران ما یک نوع مجازات داریم به نام مسئولیت مهندسی. مستشار قوه قضاییه که یک مهندس با تجربه و تایید شده قاعدتا هست، در مورد کیس حقوقی نظر می دهد و اگر نظر به کوتاهی شما بدهد شما مقصر درصدی از حادثه خواهید بود که باید دیه بدهید یا زندان بروید و .... . بیش از این تاپیک را منحرف نمی کنم و از صاحب تاپیک پوزش می طلبم.- 108 پاسخ ها
-
- 24
-
جنگنده استيلت ژاپني: mitsubishi atd-x روح پروژه پنهانکار ژاپنی ATD-X
EMP پاسخ داد به amiramar تاپیک در جنگنده و رهگیر
درود ب دوست گرامی ببینید بحث بحث مدیریت ژاپنی است. مدیریت ژاپنی فاقد سیستم کنترل کیفیتی است که ما می شناسیم. واحد مشابهی که اینها دارند یک واحد مستقل نیست و اساسا محصول را به صورت یکپارچه تست می کند. و اصولا ژاپنی جماعت با مفهوم Death task analysis آشنا نیست!!!!!!!!!!!!! ببینید اینها زمین ندارند برای همین فرودگاه جدیدی را که می خواستند بسازند با خشک کردن دریا درست کردند. بعد دیدند مثل این جزیره هایی که امارات می سازد ساختمانها در حال فرو رفتن در زمین است و تخریب حتمی است آمدند زیر ساختمانها جکهای قابل برنامه ریزی گذاشتند. به این می گویند مدیریت code & fix یا همان سعی و خطای خودمان. اینکه شما یک نرم افزاری ساخته ای که McCabe آن 140 است با علم به ایتکه وقتی این متریک بالای 50 باشد هیچ ازمایشگاهی نرم افزار شما را برای تست قبول نمی کند نتیجه همین مدیریت سعی و خطا است. اگر با مدیریت سعی و خطا پیش بروید و بخواهید هواپیما بسازید می شود روشی که در ابتدا در این صنعت بود و به آن Fly-Crash-Fly می گفتند. امروز دیگر این روشها منسوخ شده اما ژاپنی ها کماکان همین کار را می کنند چون بازار کشش داشته است. آنهایی که با تویوتا کشته نشده اند از راحتی و کیفیت آن می گویند و دیگران هم می خرند تا قرعه مرگ به نامشان بخورد به صورت اتفاقی. تفکر ژاپنی که با نو آوری مخالف است و بهینه کردن محصول موجود را مورد توجه قرار می دهد شاید برای کشتی سازی یا ساخت موتور احتراقی خوب باشد که من تخصص تایید آن را ندارم اما قطعا برای یک سلاح تهاجمی خوب نیست. در یک شرکتی که برای صدا و سیما محصول می ساخت کار می کردم و برای اتصال یک تراشه DDR2 به یک FPGA دو هفته کار کردم مدیر بخش که یک کارشناس ارشد جوان از دانشگاه امیر کبیر بود می گفت که کار 10 دقیقه بوده و تو 2 هفته طول دادی. بعد من گفتم چطور خودش آمد ظرف 10 دقیقه مدار را کشید. من گفتم که قربان پس Data Integrity چه می شود و طول سیمهای شما چرا مطابق data-sheet تراشه با هم match نیست. ایشان فرمودند که این چیزا قرتی بازی است و جواب می دهد چون من کارشناس ارشد امیر کبیر هستم. :))) این مهم نیست که چه کسی کار غلط انجام می دهد هر کسی هر چقدر هم که معتبر باشد وقتی کار غلط انجام می دهد محصولش باعث آبروریزی خواهد بود. شما این موارد را در محصولهای ژاپنی به وفور می بینید که کار غلط انجام شده است وقتی می پرسی چرا به این واضحی اشتباهی داشته اید که دانشجوها هم در ایران نمی کنند می گویند مهندس ما خسته است!!!! یک نگاه به کارت کنترل سیستم ترمز تویوتا در اینترنت بکنید از روی عکس هم اشتباهات فاحش در ساخت مدار چاپی هویدا است!!!!! کار در ایران را نمی شود با ژاپن مقایسه کرد. به محض وجود یک اشکال اینها می توانند نماینده بهترین شرکتهای ساخت تراشه و کامپایلر را بیاورند در محل شرکت تا آنها را راهنمایی بکند اما ما حتی اسم اینها را هم نمی توانیم ببریم. همین جناب تویوتا Stack برنامه هایش را با نرم افزار gStack بررسی می کند که ناقص و ارزانقیمت است در صورتی که می توانستند از StackAnalyzer پنجاه هزار دلاری شرکت absInt استفاده بکنند. تازه همان نرم افزار را هم اشتباه استفاده کرده اند. یک تیم هزار نفره اشتباهی کرده که خیلی عجیب است. بررسی ما نشان داد که در شرکتهای ژاپنی واجد کنترل کیفیت و کالبد شکافی نرم افزار مستقل وجود ندارد باز به دلیل مدیریت ژاپنی. اگر این واجد ها در ایران نباشد می گوییم ایرادی ندارد جهان چهارم یا پنجم هستیم اما در ژاپن آن هم در تویوتا با این همه ثروت هرگز قابل بخشش نیست. همین F35 یک استانداردی برای ساخت نرم افزار دارد که اسمش JSF++ هست. با وجود رعایت این استاندارد و استفاده از نرم افزار هایی مثل Parasoft که رعایت آن را در برنامه شما چک می کنند اما باز می بینید که F35 مدام به دلیل مشکلات نرم افزاری تاخیر تحویل می خورد. فرق نمی کند که یک برنامه را ناسا بسازد یا یک شرکت زیر پله در ایران هر کدامشان اگر استانداردها را رعایت نکنند نابود می شوند. ژاپنی ها هم که اصولا به استاندارد ها بی اعتنا هستند حداقل در نرم افزار سیستمهای embedded. در سایت دانشگاه ناگویا آمده که استاندارد OSEK مفهوم نبود و ما خودمان با مشورت شرکتهای داخلی تغییرش دادیم!!!!!!!! بعد این سیستم عامل را خودرو سازها و JAXA همان سازمان فضایی که شما از افتخاراتش می گویید مورد استفاده قرار داده اند. هیچ آزمایشگاه تستی حاضر به دادن تاییدیه به چنین ماهواره بری نیست که از چنین سیستم عامل خطرناکی استفاده می کند. همین JAXA پر افتخار در سیستم عاملی که استفاده کرده یک ساختار داده وجود دارد که تعیین می کند چه task ای فعال باشد و چه task ای فعال نباشد. از این ساختار داده هیچ حفاظتی نشده و با کمترین اخلالی روی آن کل کارکرد نرم افزار سیستم مبتنی بر این سیستم عامل به هم می ریزد این در حالی است که به دلیل بارش نوترونی هیچ کجای حافظه شما در یک کاربرد هوافضا امن نیست و باید تدابیر حفاظتی برای آنها ببینید. حالا JAXA آمده و در محصولاتش از این سیستم عامل استفاده کرده و خیلی هم موفق بوده ظاهرا. اما این دلیل بر کیفیت محصول اینها نیست دلیل بر بخت و اقبال است و کمی تعداد پرتابهای فضایی. اما همین سیستم عامل وقتی که در تویوتا استفاده شد به دلیل تعداد بالای خودرو ، Stack overflow ناشی از عدم رعایت استاندارد زد task ها را Dead کرد و ده ها نفر را در کشورهای مختلف کشت آمریکایی ها زورشان رسید و غرامت گرفتند بقیه هم هیچی. باز هم از دیدگاه ایمنی من ترجیح می دهم خودرویی داشته باشم که کمترین نرم افزار در آن بکار رفته باشد و حتی بالا بر شیشه هایش دستی باشد (جلوگیری از load dump) . یعنی شورلت آمریکایی های 40 سال پیش شاید از امن ترین خودرو ها باشند.- 108 پاسخ ها
-
- 17
-
جنگنده استيلت ژاپني: mitsubishi atd-x روح پروژه پنهانکار ژاپنی ATD-X
EMP پاسخ داد به amiramar تاپیک در جنگنده و رهگیر
درود به دوست گرامی این نقص فنی یک یا چند خودرویی که شما می گویید نقص فنی یک تولید سالی 25 میلیون برای حداقل 11 سال است. هیچ کدام از صنایع داغون داخلی هم چنین سوتی تا به حال نداده اند. خودرو سازهای داخلی با همه فسادی که ناشی از دولتی بودن و مدیریت فرمایشی آنها است، باز هم اگر نقصی را متوجه شده اند حداقل تولید جدید را کاهش داده اند. اما تویوتا با تمام قدرت با وجود علم به نقص مرگبار 11 سال سکوت کرده تا اینکه مچش را گرفتند. نمی دانم چقدر تجربه صنعتی دارید. ببینید ساخت جنگنده با ساخت خودرو عمومی قابل مقایسه نیست. اپراتور جنگنده یک مکانیک متخصص هدایت آن است. در حالی که اپراتور خودرو یک آدم معمولی مثل من یا یک جوان 18 ساله تازه گواهی نامه گرفته است. تعداد جنگنده بسیار محدود است و ممکن است باگهای بسیار جدی در نرم افزار آن وجود داشته باشد که در طول عمر استفاده بیرون نزند. اما تعداد تولید خودرو میلیونها است و همه خودروها هر روز در حال حرکت هستند اما چنگنده ها فقط در شرایط تمرین و به مدت کم در حال حرکت هستند. ما اگر دنبال باقی ماندن هستیم باید تا 5 سال دیگر جنگنده خودمان را بسازیم که با یک مدیریت صحیح و کار در 4 شیفت با آدمهای متفاوت و هزینه ای که من تخمین زدم کاملا دست یافتنی است. اما قطعا این جنگنده ای که ما می سازیم یک جنگنده بی عیب نخواهد بود زیرا چنین چیزی وجود ندارد. بحث نیاز فوری است که باید رفع بشود و رفع خواهد شد اگر بخواهیم. به شما اطمینان می دهم اگر منابع مالی و اراده ای برای ساخت شکاری در ایران وجود داشته باشد و مدیریت مفیدی هم برای آن انتخاب شده باشد شکاری هایی با کیفیت قابل مقایسه با شکاری های اروپایی خواهیم داشتیم. یک نگاه به آمار سقوط شکاری های ساخت داخل بکنید هم بد نیست. هر چه بسازیم قطعا از شکاری های روسی که ایمنی بالاتری خواهند داشت.البته شما بد نیست یک نگاهی به حوادثی که فقط ایرباس در سال 2015 داشته بیاندازید. در مورد خودرو اوضاع فرق می کند. بهترین خودرو های دنیا را می شود بدون دردسر به ایران وارد کرد و ما دچار کمبود بحرانی خودرو نیستیم. خودرو ساز داخی فراوان هم داریم. داستان داستان صنعت و مدیریت ژاپنی ها و آسیای شرقی ها است که یک جورهایی به هم شبیه است و همه دچار مشکلات جدی کیفیت هستند. در کل ژاپن واحد کنترل کیفیت و تست نرم افزار مطابق استانداردهایی که در ایران وجود دارد وجود ندارد و اینها از استانداردهای خودشان استفاده می کنند. من از چند مثال نتیجه گیری کلی نکردم. اگر محدودیت زمانی نداشتم تا صبح می توانستم حماسه هایی که صنعت فولاد معروف ژاپن ، صنایع هسته ای اینها و خودرو سازهای ژاپنی آفریده اند را برای شما لیست بکنم تا افسانه هایی که برای شما از خارجی ها ساخته اند کمی با واقعیت برخورد بکند. ژاپن رکورد دارد در فاجعه های هسته ای است که اگر حداقل استانداردها رعایت می شد هیچ وقت رخ نمی دادند. به اعتراف آزانس بین المللی هسته ای سطح ایمنی هسته ای در ایران به مراتب بالاتر از ژاپن است. در ژاپن نیروگاهای هسته ای توسط بخش خصوصی با نازلترین هزینه ها اداره می شوند که نتیجه این سهل انگاری هم حداقل یک حادثه جدی در هر 5 سال بوده است. در همین جنگ سوریه ما سردار همدانی را از دست دادیم که یک روایت حادثه چپ شدن تویوتا ایشان به دلیل سرعت زیاد بوده (نقص ترمز تویوتا ها که وقتی ترمز می کنید ممکن است ته گاز بشود و تا مسافرانش را نکشد یا بنزین تمام نشود قابل کنترل نیست.) هیچ کدام از بد کیفیت ترین خودروهای داخلی دارای چنین نقص اثبات شده وحشتناکی نیستند. بنابراین از این دیدگاه بدترین خودروی داخلی بسیار ایمنتر از لکسوس عزیز مجهز به ایربگ تاکاتا است. یک جستجو در اینترنت بکنید این کلمات را تا بفهمید. Killer-Firmware برای شما تبلیغ می کنند که این خودروها ایربگ ساید دارد اما آیا می گویند که این ایربگ ها فقط مردان را نجات می دهد تازه اگر درست کار بکنند؟ خودروی ژاپنی کیزاشی از یک سیستم عامل دست ساز دانشگاه ناگویا بر اساس اقتباسی از استاندارد OSEK/VDX کار می کند که این سیستم عامل اساسا هیچ گونه تاییدیه ای ندارد!!!! که در صنعت Automotive این یعنی جنایت جنگی. تویوتا از نقص نرم افزارش آگاه بوده اما زیر بار نمی رود و در طول 11 سال 100 میلیون ساعت تست می کند اما باگ را نمی یابد!!!!! که باور کردنی نیست. باگی که اگر فقط الگوی MISRA-C را رعایت کرده بودند، هیچگاه بوجود نمی آمد و با یک نرم افزار ساده مثل polySpace ظرف 10 دقیقه قابل تشخیص بود. در کد اینها. مهندسان به قول آن مدیر تویوتا خسته در پردازنده ای که مشکل کمبود Stack داشته و اینها با اشتباه محاسبه فکر می کرده اند کمبود Stack ندارند، برنامه بازگشتی Recursive نوشته بودند که برای تمام شرکتهای ها قطعه ساز Automotive به کلی ممنوع است این روش پیاده سازی بازگشتی. همین سایپا که بی کیفیتی خودروهایش هر روز تبلیغ می شود، به همه قطعه سازان ابلاغ کرده که باید استاندارد ISO26262 را رعایت بکنند. استانداردی که هیچ کدام از قطعه سازان ژاپنی به ویژه DENSO رعایت نمی کند. خلاصه داستان روی هر کدام از محصولات اینها که دست می گذاری یا تقلب وجود دارد با مشکلات دیگر. برای مثال سونی مجبور شد به دلیل استفاده از kill-switch در تلویزیونهایش خسارت بدهد.شارپ و توشیبا هم که ورشکست شدند. میتسوبیشی هم که اعتراف به تقلب در ساخت firmware کرده است. حالا یک خودور ساز مثل میتسوبیشی با سوابق پر افتخارش در تولید خودروهای معیوب و مرگبار هواپیما ساخته. انتظار دارید چه فکر دیگری بکنیم؟ از نظر نو آوری که طرح جدیدی دیده نمی شود. از نظر تجهیزات داخلی هم که معلوم است چه خبر است. در سیستم تجاری آمریکا اگر خودرو سازی کمترین مشکلی را داشته باشد، با پرداخت غرامات نجومی مواجه می شود. برای همین خودروی آمریکایی بالاترین کیفیت ایمنی را دارد. در آلمان ایگوی مهندس آلمانی مانع از کار ضعیف می شود اما در ژاپن نه ایگو وجود دارد و نه قوانین غرامتی آمریکا در نتیجه کایزن و اقتصاد مهمتر از جان مردم می شود.- 108 پاسخ ها
-
- 18
-
جنگنده استيلت ژاپني: mitsubishi atd-x روح پروژه پنهانکار ژاپنی ATD-X
EMP پاسخ داد به amiramar تاپیک در جنگنده و رهگیر
برای کشوری که هر تکنولوژی را که بخواهد خیلی را حت می تواند از خارج وارد بکند یا اینکه در داخل تحت لیسانس تولید بکند یا اینکه خودش بسازد، هزینه زیادی هم هست. به تازگی یکی از مدیرهای تویوتا یک سمیناری داشت و از سیستم مدیریت ژاپنی می گفت: اصولا مدیریت ژاپنی برای تولید یک محصول سه مرحله دارد. یک مرحله تحقیق و نوسعه که بسیار بسیار بسیار بسیار کند پیش می برند با جزئی نگری بسیار زیاد. برای مثال فقط برای پیاده سازی یک سیستم قفل کردن حرکت خوردرو بین خطوط اینها 800 کیلومتر حرکت ماشین را فریم به فریم باز بینی کرده اند تا تشخیص سامانه پردازش تصویر را محک بزنند. آخرش هم نرم افزارشان چنگی به دل نمی زند. برای تهیه یک گزارش پک چک لیست تست ممکن است 6 ماه وقت بگذارند و 10 تا مدیر رویش نظر بدهد و چک لیست 196 بار ویرایش بشود. مرحله دوم بعد از نمونه اولیه است که به جان محصول افتاده تا قیمتش را بشکنند و به قیمتی برسانند که قابل رقابت نباشد. مثلا در سیستم خودروی هیدروژنی تویوتا که تحقیق و توسعه آن 25بالای سال طول کشید، قیمت این خودرو به زیر 150 میلیون تومان رسیده و تیم طراحی اینها در این 25 سال حداقل 3 بار منحل شده است اما دست آخر قیمت از 4 میلیارد تومان به 150 میلیون رسیده است که در تولید انبوه بسیار کاهش هم خواهد یافت. در ضمن ویژگی مدیریت ژاپنی این هست که در مقابل هر نو آوری به شدت مخالفت می کند و برای اینکه یک نو آوری محصول بشود باید فرد نو آور سماجت بسیاری داشته باشد و ایده اش هزاران بار محک بخورد. مرحله سوم یک بخشی دارند که کارشان بهانه گیری مانع شدن از تولید به دلیل بی کیفیتی است. در واقع سیستم های کنترل کیفیت غربی که ما داریم در ژاپن وجود ندارد. نتیجه این مدیریت هم می بینید که می شود نقص سیستم ترمز همه محصولات تویوتا از جمله لکسوس عزیز از سال 2000 تا 2014 که فقط در آمریکا 89 نفر را کشت. اخیرا هم که می بینید میتسوبیشی به تقلبی مشابه با فولکسواگن اعتراف کرده است. ایربگ های تاکاتا هم که باعث بزرگترین آبروریزی صنعت خودرو سازی جهان شدند و همه خودروهایی که به این ایربگ مجهز بودند از بازار جمع آوری شد زیرا به جای اینکه ماده انفجاری را از اتریش بخرند، خودشان ساخته بودند و ماده انفجاری در سال اول تولید قدرت تخریبی قانونی داشت ولی هر سال که از تولید می گذشت این ماده انفجار شدید تری را باعث می شد که به دلیل مرگ میر ناشی از انفجار این ایربگ ها همه آنها از بازار جمع شد. حالا تصور کنید که اینها با روشی که در میتسوبیشی و تویوتا خودرو می سازند آمده باشند هواپیما بسازند چه می شود. اولا طرح خیلی آشنا و تکراری می شود از نظر ایرودینامیک (نو آوری را دوست ندارند و اعتقاد دارند که باید محصولات تکراری موجود را بهینه کرد و ضمن داشتن کیفیت معقول قیمت آنها را پایین آورد) دوم اینکه صندلی نجات را با همان مهمات ایربگ ها مجهز می کنند که باعث می شود به خلبان 20 جی فشار بیاید که .... بقیه تجهیزات را هم خدا به خیر بکند. کلا در آسیای شرقی نباید دنبال محصول با کیفیت برتر بگردید. مدیر تویوتا در سخنرانی خود road map تویوتا تا 2035 را توضیح داد که در این سال قرار است خودرو کاملا خودکار (بدون فرامین) بسازند. از مدیر تویوتا پرسیدم که آقا شما از سال 2003 می دانستید که نرم افزارسیستم گاز و ترمز شما McCabe بالای 140 دارد و اصولا قابل تست هم نیست و اگر عیبی را رفع بکنید چندین عیب جدید بوجود می آید. چطور تیم شما ظرف 11 سال نتوانست محل مشکل را بیابد اما آمریکایی ها ظرف 6 ماه این کار را کردند؟ ایشان پاسخ دادند که بله مدیر کل تویوتا هم به کنگره دعوت شد و در آنجا مسخره و هو هم شد. ایشان گفتند که مهندس های ما بسیار خسته هستند و از 8 صبح تا 12 شب هر روز کار می کنند. حالا این مهندس های خسته هواپیما هم بسازند چه شود خدا می داند.- 108 پاسخ ها
-
- 22
-
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
EMP پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
درود این شهادت تکاوران از واحدهای مختلف ارتش و سپاه و در درجه های مختلف نشان می دهد که این گرامیان در زمینه تخصصی خود مورد استفاده قرار نگرفته اند و نیروی حاضر در آنجا انسجام یک یگان تخصصی را ندارد. من یاد خرمشهر افتادم. در جریان خرمشهر فرقه خلق عرب شورشی در آن منطقه انجام داده بود که با در خواست مسئولان منطقه ستاد ارتش یک گروهان کلاه سبز نیروی دریایی به آنجا فرستادند تا شورشی های مسلح را سرکوب بکنند که فورا این کار جواب داد زیرا عملیات ضد چریک در تخصص اینها بود سلاح ضد تانک هم لازم نداشت. اما وقتی که کلاه سبزها در ماموریت پدافند از یک محاصره بالای 270 درجه قرار گرفتند شدند هدف ثابت برای عراقی ها و به همراه نیروهای مردمی ریز ریز با ترکش و تک تیر انداز از بین رفتند یا به شدت زخمی شدند که امیر سیاری گرامی از بازماندگان همان دوران هستند. بعد از سالها دوباره همان وظیفه پدافند از خط طولانی در مقابل نیروی زرهی و توپخانه سنگین!!! به نیروی ویژه داده شده است که نفس این وظیفه باعث تلفات است. حالا هر چقدر هم که ماهر باشی فرقی نمی کند. اگر نیروی ویژه پدافند بکند قطعا تلفات بالا می دهد. نیروی ویژه وقتی نیروی ویژه است که بسیار متحرک باشد و وارد عمق جبهه دشمن بشود و سر او را بکوبد. به شخصه به جای اینکه به گروهان کلاه سبز دریایی فرمان پدافند از خرمشهر داده بشود ترجیح می دادم که از دست دادن این واحد را در یک عملیات جسورانه برای کشتن ماهر عبدالرشید یا خود صدام یا حتی بالاتر، خلع سلاح کل بغداد تجربه می کردیم نه در یک پدافند کربلایی مثل حادثه خرمشهر. این چنین پدافندی وظیفه نیروی پیاده و واحد مهندسی رزمی است. بیش از 2500 سال پیش زامیادها که نیروی ویژه کوروش بودند به دژ بابل نفوذ کرده و نگهبانها را خلع سلاح کردند و عراق بدون خونریزی توسط او فتح شد. اما اگر کوروش مستقیم به دژ بابل حمله می کرد حتی در صورت پیروزی تلفات گارد جاویدان آنقدر بالا می رفت که با شکست فرقی نداشت. کاربری نیروی ویژه اصولا تغییر سرنوشت یک جنگ است نه پدافند از یک جاده که با یک فروند میل 28 خیلی بهتر می شد انجام داد. در شگفت هستم ما که تجربه عملیات پدافندی در هویزه و خرمشهر توسط نیروی ویژه و استفاده از نیروی ویژه به عنوان نیروی پیاده معمولی در تک آفندی از روبرو به زمین مسلح را بارها داشته ایم به چه دلیل باز هم نیروی مثل سابرین یا نوهد را به جایی می فرستیم که باید پدافند بکند یا خیلی بد تر از پدافند آفند از روبرو. ظاهرا به دلیل اینکه نه سپاه و نه ارتش به صورت یگان در آن منطقه حضور ندارند، حضور این گرامیان در آن منطقه یک حضور بسیجی است که در نتیجه نه سلسله مراتب دارند و نه برنامه تهاجمی یک نیروی ویژه. بنابراین نباید حضور آنها را در سوریه به عنوان حضور نیروی ویژه تبلیغ بکنیم باید بگوییم حضور نیروهای داوطلب. امیدوارم که اگر تعداد این گرامیان در سوریه در حد همین شهدا نباشد یک نظم داخلی برای خودشان داشته باشند و عملیات آفندی جسورانه ضد چریک هم از آنها ببینیم مثل نجات جان اسرای مهم یا مفقود الاثر کردن فرماندهان دشمن بدون سر و صدا و نقض آتش بس که حداقل در کاربرد خودشان بکار گرفته بشوند تا دور از جانشان، شهادت آنها کمتر ناراحت کننده باشد. در غیر این صورت مجبورم باور بکنم که ما به دلایلی از منهدم شدن نیروهای نخبه لذت می بریم (نخبه کشی!!!). -
پروژه ی بعثت پروژه ی بعثت، زیردریایی 1200 تنی نداجا
EMP پاسخ داد به babak1985 تاپیک در زیردریاییهای تهاجمی
درود هزینه کرد برای ساخت ناو و زیر دریایی می تواند باعث آبادانی سواحل جنوبی بشود که در واقع این هزینه کرد یک هزینه نظامی نیست و یک هزینه کرد اقتصادی اجتماعی است. شما فرضیاتی دارید که بر اساس آن فرضیات نتیجه گیری درستی کرده اید اما فرضیه دفاعی شما می تواند درست نباشد. شما فرض کرده اید که زیر دریایی ها میلیاردها دلار خرج دارند. در ضمن شما فرض کرده اید که این زیر دریایی ها نهایت چند اژدر می توانند پرتاب بکنند که تاثیر زیادی در جنگ ندارد. فرض سوم شما این است که زیر دریایی های ما مجهز به موشک های یاعلی و یا بالستیک بشوند، و کلاهک جنگی اینها اگر اتمی نباشد، باز تاثیر زیادی در جنگ ندارند و کلا زیر دریایی دندان تیزی محسوب نمی شود. اما واقعیت می تواند بر فرضیات شما استوار نباشد. جنگ ما با دشمنان تمدن یک جنگ بسیار کوتاه مدت ولی بسیار بسیار مخرب خواهد بود. بنابراین چنین جنگی باید آنقدر برای دشمن هزینه داشته باشد که کسی جرات شروع آن را نداشته باشد. هزینه خرید و ساخت و تعمیر زیر دریایی ها در ایران بسیار بسیار کمتر از این رقمی هست که شما فرض کرده اید و تکنولوژی ساخت زیردریایی خیلی بیشتر برای ما در دسترس هست تا تکنولوژی ساخت پرنده های فوق سبک سوپر سونیک. بنابراین زیر دریایی هدفی در نزدیکی است تا یک جنگنده که فقط ساخت نرم افزارهایش ممکن است سالها به طول بیانجامد تازه وسط کار ببینید که تعداد جنگنده سقوط کرده به دلیل نرم افزارهای بد خیلی بیشتر از جنگنده هایی است که دشمن پایین آورده است. در مورد خرید جنگنده هم که بیشتر شبیه شوخی است تا واقعیت. اگر هم به ما جنگنده بدهند باید دوباره تجربه ای مشابه میگ های 29 را تجربه بکنیم با اون اوضاعی که داشتند که حتی موقع تحویل هم حداقل یکی در راه ایران سقوط کرد. و بعد اگر به فکر خرید نمونه های چینی یا پاکستانی هم باشیم که به نظرم با PC-7 به جنگ برویم خیلی بهتر است تا جتهای اینها. مهم تر از همه کشور ما فاقد نقدینگی است و یکی از معیوب ترین سیستمهای مالیاتی و بیمه دنیا را دارد و اگر مردم خودشان اقدام به تجهیز نیرو ها نکنند، این نیروها هیچگاه تجهیز نخواهند شد. در زمان رضا شاه تجار مروارید ایرانی در بوشهر و استان بحرین و بقیه جزایر برای ادب کردن دزدان دریایی عرب که مثل همیشه بدون زحمت می خواستند که صاحب اموال دیگران بشوند و در زمان صفویه هم برای ادامه راهزنی دریایی و برده فروشی و مقابله با ایران پرتغالی ها را با عبور دادن از دماغه امید نیک به خلیج پارس راهنمایی کرده و آورده بودند، برای نیروی دریایی از ایتالیا ناوشکن خریدند. امروز هم مردم باید جمع بشوند برای نیروی هوایی خودشان امکانات ایجاد بکنند. ما که مدعی هستیم که از زمان رضا شاه مردم با سوادتر و بهتری هستیم شکاری نمی توانیم بخریم اما وضع ساختمانهای پایگاهها و باندها و سیلو ها و انبارها شیلتر ها و پارکینگ های اینها را که می توانیم بهبود بدهیم. اینها که تکنولوژی خاصی نیاز ندارد. من یادم می آید که زمان جنگ آقای منتظری را آوردند و ایشان از سایت سوباشی همدان بازدید کردند و بعد از این بازدید ایشان که دیدند پرسنل رادار و کنترلر شکاری در یک کانکس پوسیده که یکی از دیوارهایش هم کنده شده بود و برف به داخل نفوذ می کرد کار می کنند (در دمای 42 درجه زیر صفر در ارتفاع 8880 پایی) 15 میلیون تومان به نیروی هوایی کمک کرد تا وضع سایت را بهتر بکنند. امروز واقعا زیبنده نام ایران نیست که پایگاه های هوایی ایران را سیل ببرد یا اینکه خارستان باشند و ساختمانها همانهایی باشد که شاه ساخته واقعا و این دیگر در توان مردم هست اما انجام نمی دهند زیرا هدایت منابع و تبلیغات درستی در کار نیست. در مورد اینکه این زیر دریایی های ما دندان تیزی ندارند چون کلاهک هسته ای ندارند هم باز فرض شما می تواند درست نباشد. این باز می گردد به هوش ما در استفاده از ابزار. این فقط کلاهک هسته ای نیست که تخریب خیلی بالایی دارد. همیشه هدف گیری دقیق می تواند از سلاح اتمی بهتر باشد. به همین دلیل است که مرتب تاکید روی بالا بردن دقت می شود. یک هدف گیری دقیق با موشک کروز می تواند مقر فرماندهی دشمن را نابود کرده و با کمترین خسارتی جنگ را پایان بدهد. فقط تصور بکنید که اگر به جای 8 سال جنگ به روش امواج انسانی جنگ اول جهانی پیشنهادی مستشاران ویتنامی، ما یک تونل از سمت دزفول به سمت بغداد می زدیم و یک تیپ نیروی ویژه را می فرستادیم وسط بغداد. در فتح المبین کردیم و شد و بعد هم می توانستیم ولی نکردیم. با این راه حل ساده ما می توانستیم با کمترین تلفات صدام را دستگیر کرده جنگ را پایان بدهیم. یا اینکه روزهای اول جنگ که ما نیروی هوایی عراق را منهدم کرده بودیم، کافی بود تیپ 55 یا باقیمانده لشگر دو گارد که بعدها اسمش شد لشگر 58 ذوالفقار را ببریم روی بغداد هلی برن بکنیم و کار تمام بشود اما 8 سال خاک ریز کندیم و پرسنل خودمان را به صورت امواج انسانی در معرض توپخانه و زرهی و تک تیر انداز سبک روسی عراق قرار دادیم. در یک نبرد به کمک زیر دریایی دیزلی (خورشیدی - هیدروژنی یا هر نوع غیر اتمی دیگر) تصور بکنید که چند مخزن پتروشیمی را این زیر دریایی ما منهدم بکند آنگاه کل کشور گوگولی دشمن خالی از موجود زنده می شود.یا مثل بوپال هندوستان شهر کوران بوجود می آید. اگر اشتباه نکنم در نزدیکی برخی از این کشورهای گوگولی تا دندان مسلح، میدانهای نفتی و گازی ترش وجود دارد. زیر دریایی شما می تواند به صورت کاملا جهت دار و کنترل شده برخی چاههای دریایی یا خشکی اینها را طوری تخریب بکند که گاز ترش بیرون بزند که به دلیل وجود H2S سنگین تر از هوا ظرف چند دقیقه یک پهنه وسیع تا ارتفاع 2000 متری خالی از موجود زنده خواهد شد. (اتفاقی که در صورت تنها 4 درجه دیگر گرم شدن زمین برای کل کره زمین خواهد افتاد به دلیل مرگ همه آبزیان) به این موارد اضافه بکنید که در صورت یک حمله هیدروژنی-اتمی به ایران ممکن است مقابله به مثل ما با کلاهک های خاص و البته غیر اتمی باشد که کل پهنه یک کشور گوگولی را چه در روی زمین و چه در زیر زمین متاثر بکند. علاوه بر این ما می توانیم با یک هدف گیری دقیق سیلوهای هسته ای دشمن را در جا منهدم بکنیم و اثر این انفجارها اگر در یک مورد هم منجر به فعال شدن چاشنی تسلیحات اتمی یا هیدروژنی آنها بشود، باز کل کشور گوگولی آنها از دست خواهد رفت و کسی هم نمی تواند ما را متهم بکند زیرا همه تصور خواهند کرد که این اتفاق ناشی از نگهداری اشتباه بوده است نه یک حمله. مزیت دیگر زیردریایی در عملیات ویژه است. می شود به وسیله آن در هر کشوری تکاور پیاده کرد و مثلا یک مرکز تسلیحات هسته ای-شیمیایی اینها را نابود کرد. یا اینکه یک پایگاه استقرار F-22 یا B-2 را قبل از اینکه برایش موشک حرام بکنیم با دقت هدف قرار داد و پرنده های اینها را نابود کرد قبل از اینکه به پرواز در بیایند یا رادارهای باند ایکس اینها را نابود کرد. هزاران روش برای نابودی دشمن گوگولی که عمق استراتژیک ندارند وجود دارد. البته درگیری با آمریکا که عمق استراتژیک بسیار عمیق دارد کاملا متفاوت است. اما کشورهای تقلبی منطقه که بعد از جنگ جهانی اول و دوم بوجود آمده اند موضوعی متفاوت هستند.- 49 پاسخ ها
-
- 18
-
پروژه ی بعثت پروژه ی بعثت، زیردریایی 1200 تنی نداجا
EMP پاسخ داد به babak1985 تاپیک در زیردریاییهای تهاجمی
درود ببینید سلاح را باید متناسب با دشمن تهیه کرد. حالا دشمن ایران کیست؟ تقریبا تمام دولتهای کره زمین از نابودی ایران توسط اسرائیل خوشحال می شوند. حالا بیایید یک سناریوی درگیری با دشمن فرضی را تصور بکنید. مرتب گفته می شود که آمریکا در تصورش هم نمی گنجد که به ایران حمله بکند که البته یک رجز خوانی نظامی است. در اوج قدرت امپراطوری ایران هم غربی ها دیوانه وار به ما حمله کرده اند و البته مثل کراسوس و والرین و ... نابود شده اند ولی باز هم با سماجت دشمنی را ادامه داده اند. فرض کنید که یکی از نوچه های آمریکا نه خودش. شاید هم نوچه یکی از نوچه ها یک موشک جریکو-2 کرایه ای یا سری DF چینی را با کلاهک هیدروژنی به سمت اصفهان پرتاب کرده باشد. سیستم های اطلاعاتی ما زمان پرتاب و حتی نقطه هدف را هم به ما دقیقا گزارش بدهند. بر فرض محال هم فکر کنید که سامانه باور 373 (به اس-300 پوسیده که اساسا امیدی نیست) آنقدر عملیاتی بود که بتواند این موشک را تنها چند دقیقه بعد از رسیدن خبر پرتاب رهگیری کرده و قبل از ورود به جو هدف قرار بدهد و روی فضای عراق منهدم بکند. حالا فکر می کنید بعد از این انفجار نبرد ما با دشمن تمدن چقدر طول می کشد؟ 10 ثانیه؟ یک دقیقه؟ یک روز؟ جواب ممکن است 10 میکرو ثانیه باشد. چند نانو ثانیه بعد از یک انفجار هیدروژنی در ارتفاع زیاد، کل تجهیزات الکترونیک پسیو و اکتیو خود را از دست می دهیم. حالا فکر کنید که به جای یک کلاهک 10 تا پرتاب بکنند و ما اینها را نتوانیم که هدف هم قرار بدهیم. در ظرف 8 تا 20 دقیقه ما 60 درصد جمعیت خود را از دست می دهیم هیچ مقابله به مثلی هم درکار نخواهد بود. تنها دفاع ما در مقابل این وحشی گری که سابقه تاریخی نسل کشی در درسدن آلمان با بمبهای آتش زا و هیروشیما و ناکازاکی ژاپن با بمب اتمی دارد این است که موشک چینی یا اسرائیلی در سیلو دشمن منفجر بشود با عنایات خاصه امام زمان. تنها کشوری که دارای ناوگان گسترده زیردریایی (که در عمق آب باشند در لحظه حمله) قادر است برخی از توانایی خود را بعد از چنین ضربه غافلگیرانه اولیه حفظ بکند. داشتن زیردریایی با قابلیت پرتاب موشک کروز و موشک بالستیک این امکان را به ما می دهد که در صورت اینکه یک کشور بی تمدن خواست ما را از روی نقشه حذف بکند، ما هم بتوانیم با استفاده از کلاهک های غیر اتمی ولی خاص نسل اینها را از روی کره زمین حذف بکنیم. در نتیجه اینها قبل از هر گونه حمله به ما مجبورند هزار بار فکر بکنند. گفته می شود که حزب الله لبنان یا دیگران برای ما نقش زیر دریایی را بازی خواهند کرد و در صورت انهدام ایران اینها انتقام خواهند گرفت که این یعنی به امید همسایه ماندن که معلوم نیست در آن موقع تصمیم سرنوشت سازش چه باشد. یا اساسا قادر باشیم که از آنها بخواهیم که پاسخ ضربه را بدهند زیرا کل ایران یک رادیو هم سالم باقی نمی ماند. این فقط برای ما نیست. کل دنیا از جمله هند و پاکستان با وجود داشتن ناوگان هوایی قدرتمند باز در افزودن به زیر دریایی های خود جدی هستند. بعد از مانور کره شمالی و مانور موشکی سپاه پاسداران کشور انگلستان که با تامین هزینه زیردریایی های خود دچار مشکل شده بود و پارلمان اینها بودجه نمی داد فورا میلیاردها پوند بودجه آزاد کرد فقط برای تامین زیردریایی و تعمیرات زیردریایی های قبلی. می بینید که برای کشوری مثل ما که حداقل 5 کشور تسلیحات غیر متعارف خود را روی آن نشانه گیری کرده اند، داشتن مترو در شهر ها برای بقاء کافی نیست. زیردریایی با تناژ بالا و بقا پذیری زیاد در زیر آب بدون نیاز به بالا آمدن اگر مهم تر از شکاری نباشد، کم اهمیت تر نیست. هیچ نیرویی نمی تواند جای هیچ نیروی دیگری را پر بکند. همه نیروها دقیقا لازم هستند و اگر نبودند فورا حذف می شدند و هزینه های آنها خرج پروژه های عمرانی می شد. البته اینکه ایران روی ساخت زیردریایی , شکاری و ناوشکن و موشک ماهواره بر چند بار مصرف و ... کار میکند دلیلش فقط تامین تجهیزات نیست. وقتی که دیگران ببینند که ما خودمان می توانیم شکاری یا تانک یا سامانه پدافندی مدرن بسازیم هنگام فروش تجهیزاتشان به ما قیمتشان به میزان سرسام آوری شکسته می شود و برای خیل عظیمی از نیروهای مستعد کار ایجاد می شود که اگر این پروژه ها نباشند باید بروند بیکار بگردند. اگر می بینید که در دادن اس-300 بازی در می آورند یا طارق را تعمیر هم نمی کنند دلیلش این است که فکر می کنند ما توانایی ساخت داخل نداریم و باید به هر زوری که می گویند پاسخ مثبت بدهیم. آن روزی که تامکتها با مقصود یک هدف سوپرسونیک را وسط خلیج پارس بزنند و باور 373 یک هدف مشابه را در مرز شمال غربی و جنوبی هدف قرار بدهد و ده ها دقیقه فیلم از سیستم تله متری آن پخش بشود آنگاه است که صف می کشند تجهیزاتشان را به ما بفروشند با نازلترین قیمت تا ریشه تولید داخل این تجهیزات را در ایران بخشکانند. با شکاری نمی شود که جلوی دزدان دریایی را گرفت. مهمتر از همه اینکه با شکاری نمی شود ضربه دوم زد. البته در جنگ با عراق ما موفق شدیم ضربه دوم بزنیم. اما دشمن ما دیگر به ضعیفی عراق نیست. کاربری اصلی زیر دریایی ایجاد مزیت توانایی زدن ضربه دوم به کشور است که بازدارندگی بالایی به کشور دارنده چنین زیردریایی می دهد.- 49 پاسخ ها
-
- 26
-
البته باز هم می بینید که موجودیت چین به عنوان یک کشور در خطر نیست اما ایران موجودیتش به عنوان یک ملت در خطر است. در کل حرف شما حرف حساب است اما من اون 5 سال را مشروط به انتخاب یک تیم مناسب و بدون کم کاری با مدیریت درست گفتم. اگر کسی کارش را بلد باشد همین زمان کافی است با توجه به نمونه هایی که موجود است و ما قرار نیست کل طرح را از اول انجام بدهیم. نکته دیگر هم این است که به دلیل ماهیت دوره ای 4 ساله دولتها هیچ دولتی در ایران پروژه بالای 5 سال را تصویب نمی کند و اگر قرار است پروژه 20 ساله برای این کار تعریف بکنید باید کل کار در شرکت خصوصی انجام بشود و شرکت خصوصی اینقدر نقدینگی داشته باشد که در این مدت نابود نشود و در ضمن این قدر قدرتمند باشد که وزارت دفاع نتواند تعطیلش بکند به بهانه های امنیتی. با یک مدیریت جهادی!! باید این کار به صورت 4 شیفته شبانه روزی انجام بشود به این ترتیب شما می توانید در طول 5 سال به اندازه 20 سال کار انجام بدهید. هر جا هم که گیر کردیم، دانشمند وارد می کنیم. یا کپی می کنیم. برای نیروهای درگیر این پروژه یک دقیقه هم باید غنیمت باشد. در کل این کار باید دست شرکت خصوصی با مدیریت خیلی جدی باشد که پشتیبانی خوب مالی هم داشته باشد. نتیجه این پروژه هر چه باشد باعث ارتقاء کل صنعت ایران خواهد شد. هزینه نزدیک 8000 میلیارد تومان هم رقمی نیست که ارزش دور ریختن نداشته باشد برای یک چنین پروژه ای.
- 2,808 پاسخ ها
-
- 18
-
- نیروی هوایی
- اف-313
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
با سپاس از داده های روشنگرانه شما باید بگویم که درست است که چین مهندسان بیشتر و امکانات مالی بیشتری دارد اما به عنوان یک ابر قدرت اقتصادی-نظامی دارای بمب اتمی و هیدروژنی و حق وتو و ... نیازش به جنگنده حیاتی نیست. در نتیجه سر فرصت کار می کند. در حالیکه نیاز ایران به جنگنده بحث بودن یا نبودن کل ایران است و انگیزه تک تک ما باید خیلی با انگیزه چینی ها فرق بکند. در مورد موجزه انگیزه باید بگویم که در یک پروژه در نیروی زمینی پرسنل وظیفه از شدت ترسی که نسبت به یک فرمانده خاص داشتند ظرف یک هفته چسبی را ساختند که یک کاسه نمد رزینی را طوری چسباند که شرکت سازنده بعد از بازدید متوجه شکستگی کاسه نمد نشد!!!! اگر قرار باشد ساخت پیشرانه شکاری (که در ایران از اواسط جنگ انواع و اقسام پروژه ها برای ساخت بلیدها گرفته تا استارت و بقیه اجزاء ان جاری بوده است) 15 سال طول بکشد دیگر ممکن است کشوری نباشد که بخواهد از محصول استفاده بکند. در ضمن طبیعتا تکنولوژی امروز خیلی پیشرفته تر از تکنولوژی 15 سال پیش است.
- 2,808 پاسخ ها
-
- 21
-
- نیروی هوایی
- اف-313
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
درود به دوستان گرامی خوب برای کشوری که پیشرانه نمی سازد تحریم هم هست. صنعت خصوصی بدون نقدینگی و بدهکار و بیمار دارد و سیستم اداری و مالیاتی آن کلا برند نابود کن است ساخت جنگنده قابل رقابت آن هم توسط بخش دولتی تنها آرزوی خوبی است. در اساس بخش دولتی با همه برون سپاری هایش باز هم دولتی است و قطعا نمی تواند از همه توانایی های فنی کشور استفاده بکند و هر کاری را با هزینه-زمان بیشتری انجام می دهد. بیاییم این بحث را از نقطه نظر هزینه زمان جلو ببریم تا معلوم شود که مشکل کجا است. مدیر عامل ایران خودرو اعلام کرد که برای یک پلتفرم جدید خودرو نیازمند 700 میلیارد تومان هزینه هستند. خوب این مقیاس خوبی است تا ما بفهمیم که چقدر هزینه لازم داریم تا یک جنگنده با تشکیل چندین تیم موازی ساخته بشود در سیستم خصولتی. خوب جنگنده را به زیر سیستمهای کلی تقسیم می کنیم و برای هر کدام قیمت-زمان تخمینی در می آوریم تا معلوم بشود که چقدر هزینه لازم هست. 1. سیستم پیشرانه 2. سیستم اویونیک مدیریت تسلیحات و ناوبری و ... 3. actuator ها و سنسورهای بی شمار 4. رادار هواپایه 5. کامپیوتر مرکزی Domain control Unit و سامانه الینت و جنگ الکترونیک 6. سامانه تولید توان سبک ، کم حجم و با توان بالا 7. سامانه تولید دیکوی و فلیر پیشرفته و متفاوت و نو آورانه 8. سیستم IFF 9.سیستمهای مخابراتی و جعبه سیاه 10. مخازن سوخت 11. بدنه بدون پرچ با بکار گیری متریال پیشرفته 12. سلاح هوا به هوا فامد بدون باله کنترل و هدایت. 13. سلاح هوا به هوای برد متوسط 14. سلاح هوا به زمین 15. لباس مناسب پرواز برای ارتفاع بالا. 16. صندلی نجات یا سیستم نجات کل کابین و یا ترکیبی از هر دو آنها. 17. ارابه فرود 18. ساخت شبیه ساز پرواز 19. ساخت زیر ساختهای تست و تولید 20. سیستم تولید اکسیژن و ایرکاندیشن هواپیما 21 تزریق تجربه پیشکسوتان و هزینه های پیش بینی نشده. ما کشوری هستیم با منابع مالی بسیار بسیار محدود و زمان بسیار کم باقی مانده برای تولید بازدارندگی. ما مواجه هستیم با ادعای اتحاد عربی و بقیه دار و دسته از اندونزی تا .... بر نابودی نیروی هوایی و پدافند ایران ظرف 4 ساعت. ما مواجه با مانور رعد شمال هستیم. همین هفته گذشته هم اسرائیلی ها مانورهایی انجام دادند که معلوم نبود هدفش ایران بوده، لبنان بوده ، حماس بوده یا هر سه تای اینها به صورت همزمان؟ فراموش نکنیم که اگر اسرائیل بر علیه ما بمب هیدروژنی هم مصرف بکند بیشتر کره زمین از او سپاسگذاری می کنند. بنابراین داشتن چندین جنگنده که همیشه در آسمان آماده درگیری با هر هدف نزدیک شونده به فضای ایران باشند از جمله موشکهای جریکو اسرائیلی و سری DF چینی بسیار لازم است. تنها راه حل هم ساخت جنگنده وطنی با مداومت پروازی بالا و مصرف سوخت کم و سرعت بسیار خوب و سقف پرواز بالا است. اگر بخواهیم 5000 نقطه پدافندی را در کشور کوهستانی و پهناور با پدافند زمینی پوشش بدهیم باید هزینه بسیار بیشتری بکنیم در ضمن پدافند زمینی بازدارندگی چندانی ایجاد نمی کند زیرا همواره ابزار کوبیدن آن سریعتر از سیستمهای پدافندی رشد می کنند. علاوه بر این یک پروژه ملی در این ردیف می تواند کل اقتصاد را به حرکت وادارد و تکنولوژی هایی بدست بدهد که در صنعت غیر نظامی کاربرد داشته باشد و نمادی باشد بر کیفیت محصول ایرانی در خارج از مرزها. حالا برویم سر قیمت-زمان و اینکه چه کسی و چگونه باید هزینه این پروژه را تامین کرد مورد صفر: اساسا باید در این زمینه اراده ملی وجود داشته باشد که البته هزینه-زمان ندارد اما از همه موارد دیگر مهمتر است. ارگانها باید با هم برای کمک به چنین پروژه ای مسابقه بدهند نه اینکه توپ را به زمین دیگری بیاندازند. مورد یک پیشرانه: برای ساخت پیشرانه طبیعتا باید به شرکت خاصی که برای آن ساخته شده محول بشود و از تجربه توربین گازی سنگین سری E مپنا هم استفاده بشود. همچنین تعدادی دانشمند متخصص بخش های مختلف را هم از اروپا به تیم اضافه بکنیم که دفتر فناوری ریاست جمهوری این کار را خیلی خوب بلد است. اگر بخواهیم به یک موتور با کیفیت متوسط برسیم با توجه به تجربیات قبلی در زمینه موتور نیازمند حداکثر 200 میلیون دلار سرمایه گذاری ارزی و 1200 میلیارد تومان هزینه ریالی هستیم و 5 سال وقت هستیم اگر تیم خیلی خوب انتخاب بشوند و خوب کار بکنند و وقت کشی در کار نباشد. توجه داشته باشید که در دنیا برای موتورهای موجود هواپیما می سازند نه برای یک بدنه موتور مناسب. مورد دوم سیستم اویونیک مدیریت تسلیحات و ناوبری و ...: به مقدار خوبی در این زمینه تجربه وجود دارد اما باید اصول طراحی ایمن و قابل اطمینان و تستهای نوین هم به آن اضافه بشود. این بخش 2 سال کار و کمتر از 50 میلیارد تومان هزینه دارد. مورد سوم: ساخت سنسورها و actuator ها در ایران سابقه خوبی دارد و با هزینه 200 میلیارد تومان و زمان 5 سال به تجهیزات خوبی با قابلیت اطمینان کافی در این زمینه می رسیم. مورد چهارم رادار: تجربه رادار سازی خوبی در کشور وجود دارد و اگر از همه ظرفیت رادار سازهای خصوصی و دولتی استقاده بشود می توانیم یک نوع رادار مینیاتوری آرایه فازی فعال داشته باشیم که برد خوبی بر علیه اهداف امروزی داشته باشد. هزینه این طرح هم حدود 350 میلیارد تومان می شود و 5 سال زمان نیاز دارد. مورد پنجم: ساخت DCU و سامانه الینت و جنگال تجربه خوبی در این بخش در کشور قبلا موجود است. نیازمند ساخت برد مادر با کیفیت هوا فضا و نرم افزار مناسب روی آن هستیم که چالشی است که 50 میلیارد هزینه و 3 سال زمان نیاز دارد تا سیستم های موجود کنار هم قرار گرفته و کار بهتری از آنها گرفته شود. مورد ششم که سامانه تولید توان است برای این بخش 18000 ولت تولیدی توسط پیشرانه ها باید تبدیل بشود به سه فاز 115 ولت 400 هرتز با کیفیت مناسب. که با استفاده از یک سامانه کنترل دیجیتال سریع و ترانسفورمر هسته فریت به جای هسته آهن و یک باطری برای پشتیبانی سیستم برای مدت خوبی بعد از از کار افتادن موتورها، می توانیم به یک IUT با کیفیت هوا فضا برسیم که هم حجم کمتری دارد و هم کیفیت خروجی بهتری دارد و در صورت از کار افتادن موتورها فرامین را از دست نخواهیم داد. این قسمت حداکثر 3 سال زمان و 20 میلیارد تومان هزینه دارد و برای دستیابی به آن هیچ گلوگاهی در کشور وجود ندارد که هیچ محصول نهایی کاربرد صنعتی و تجاری خیلی خوبی هم دارد. مورد 7 سامانه تولید دیکوی و فلیر پیشرفته و متفاوت و نو آورانه: قبلا موجود است. انواع نو آوری را در این بخش می توانیم توسط شرکتهای کوچک داشته باشیم برای مثال می توانیم قلاف های قبلی را با افزودن یک سامانه پرتاب کننده کیسه های هادی هوا ( با پوشش آلومینیومی) که به کمک یک تایمر ایمن مدتی بعد از جدا شدن از شکاری با یک ماده منفجره باد می شوند تبدیل به یک منحرف کننده بسیار خوب موشکهای هوشمند بکنیم. این کیسه های هادی هوا هدف های خیلی خوبی هستند و شکل ظاهری آنها هم مثل هواپیمای اصلی طراحی شده است و در کسری از ثانیه باد شده و گرمای درون انها هم زیاد است در نتیجه حتی موشکهایی که پردازش تصویر هم می کنند را می تواند منحرف یکنند. هزینه این کار کمتر از سه میلیارد تومان است. و زمان کار 1 سال است. قیمت هر پرتابه هدف مجازی هم حدود 800 هزار تومان در می آید که در مقابل تجهیزات پرتاب شونده از یک شکاری و کاری که برای شکاری می کند، مجانی است. مدت درازی هم در آسمان باقی می ماند و دشمن را دچار سردرگمی می کند. مورد 8 IFF: قبلا وجود دارد. در صورت احساس نیاز بعدها می توان نمونه پیشرفته تر آن را اضافه کرد. مورد 9 سیستم مخابراتی و جعبه سیاه: قبلا وجود دارد و نیازمند کمی بهینه سازی برای شکاری جدید هست. زمان یک سال هزینه کمتر از یک میلیارد تومان. مورد 10 مخازن سوخت: قبلا وجود دارد و نیازمند کمی بهینه سازی برای شکاری جدید هست. زمان یک سال هزینه کمتر از دو میلیارد تومان. مورد 11 بدنه با متریال پیشرفته: با توجه به مقالات فراوان مرتبط ارائه شده توسط ایرانی ها تصور می شد که تکنولوژی اینن کار در ایران وجود دارد اما با مشاهده بدنه بی مورد سنگین ایران 140 یک بازه 5 ساله و یک بودجه 250 میلیارد تومانی برای این کار الزامی به نظر می رسد. البته با ظهور نرم افزارهایی مثل FloEFD دیگر نیازی نیست که برای طراحی شکل بدنه و شبیه سازی آن شما FE متد بلد باشید و هر کس می تواند با یک ابزاری مثل catia شکاری طراحی بکند و با FloEFD در حد کاملا حرفه ای شبیه سازی بکند بنابراین در طول این 5 سال می شود 5 مسابقه ملی طراحی بدنه شکاری را برگزار کرد و از بین بهترین طرح ها یکی را انتخاب کرد. در غیر این صورت هزینه بسیار بیشتر می شد. مورد 12 سلاح فامد بدون باله کنترل و هدایت برای زدن هر چیزی در ارتفاع بالا و یا پایین نیازمند یک سلاح اکتیو راداری است. برای ساخت این موشک بودجه ای حدود 250 میلیارد تومان و زمان 2.5 سال برای الکترونیک کامپیوتر پرواز و سیکر آن و 3 سال برای متالورژی سامانه ضد خردگی بردار رانش آن نیاز است. کافی است پلتفرم فکور یا استاندارد را بدون باله کنترلی کرده و به سامانه بردار رانش مجهز بکنید و سپس سیکر موشک نور را با تقویت بخش پردازش روی آن قرار بدهید و الگوریتم CFAR را هم مشابه طراحی مفهومی تغییر بدهید تا موشک شما آماده بشود برای تست و البته تست های نرم افزاری-سخت افزاری ایمنی و قابلیت اطمینان است که باعث زمان بر شدن کار می شود. روی سوختش هم باید کار بشود که در محیطی که هوا به اندازه کافی وجود ندارد بتواند کار بکند. مورد 13 سلاح هوا به هوای برد متوسط قبلا وجود دارد و قابل خریدن هم ممکن است باشد. اگر بخواهیم نوع جدیدی را توسعه بدهیم می توانیم پلتفرم فکور را بگیریم و با تغییراتی به آن مسئله را حل کنیم که با توجه به کارهای قبلی انجام شده، نیازمند 20 میلیارد تومان برای بهینه سازی و پاس کردن تست های استاندارد ایمنی و قابلیت اطمینان و 2 سال زمان هستیم مورد 14 سلاح هوا به زمین قبلا وجود دارد. یک بازه یک ساله و یک بوده 10 میلیارد تومانی برای بهینه سازی و افزودن ایمنی و قابلیت اطمینان مورد نیاز است حداکثر. مورد 15 لباس مناسب برای پرواز در ارتفاع بالا با توجه به پروژه ارسال انسان به فضا که موجود است گامهایی در این باب قبلا برداشته شده است. بنابراین با صرف 30 میلیارد تومان و 3 سال زمان می توان به لباس و کلاه مناسبی رسید. مورد 16 صندلی نجات یا سیستم نجات کل کابین و یا ترکیبی از هر دو آنها. صندلی نجات رویش کارهایی شده و برای افزودن سیستم نجات کل کاکپیت و ... هم می توان طرح های ابتکاری را دنبال کرد زیرا صندلی نجات در مواردی فقط جان خلبان را نجات می دهد اما با 18 جی فشاری که به خلبان وارد می کند خسارتهایی به مهمترین دارایی نیرو یعنی خلبان می زند. اگر کل دماغه را نجات بدهیم هم برای مواردی که سقوط در نقاط خطر ناک است به داد خلبانها رسیده ایم و هم فشار جی کمتری به آنها وارد کرده ایم. در صورت کار کرد نادرست سیستم نجات کل دماغه هم خلبان می تواند با صندلی پرش عادی بکند. (که در شرایط نبرد معمولا پرش عادی با صندلی بهتر است و در شرایط صلح استفاده از سیستم نجات کل دماغه) اصولا اگر هواپیمایی مثل قاهر برای ارتفاع پایین طراحی شده باید در مقابل تهدید های ارتفاع پایین مثل ترکشها و گلوله ها مقاومت داشته باشد نه اینکه از جنس فایبرگلاس باشد. اینگونه طراحی هواپیما بیشتر برای هواپیما های انتحاری و پهپاد خوب است تا هواپیماهای رزمی که قرار است از مامورت خلبان خود را زنده بازگردانند. بودجه 10 میلیارد و زمان 2 سال. 17 ارابه فرود: قبلا موجود است. تجربه در این بخش به نیروی هوایی شاهنشاهی باز می گردد که در آن زمان که تازه اف-5 ها به ایران آمده بودند این پرنده ها هنگام فرود چرخهایشان جمع می شد و خلبان و شکاری را نابود می کرد که یک درجه دار نیروی هوایی آمد و سیستم چرخ اف-5 را با یک سری جابه جایی قطعات طوری مونتاژ کرد که امکان شکستن و جمع شدن چرخ هنگام فرود وجود نداشته باشد و کمپانی سازنده هم طرح این درجه دار را تایید کرد و به کلیه کشورهای داری اف-5 ابلاغ کرد که این تغییرات را بدهند. 5 میلیارد تومان و یک سال زمان برای این سامانه کافی است. 18 ساخت شبیه ساز پرواز: بعد از تایید نهایی بدنه و بدست آمدن ضرایب آیرودینامیک ساخت هر شبیه سازی کاملا بومی است و هم نیروی هوایی و هم برخی شرکتهای وابسته به دفتر فناوری ریاست جمهوری قادر به ساخت هستند و هزینه 1 میلیارد تومان و 6 ماه زمان برای این بخش کافی است. 19. ساخت زیر ساختهای تست و تولید مقدار خوبی از این زیر ساخت ها وجود دارد اما ساخت آزمایشگاه آنتنی که کل هواپیما درون آن جا بگیرد تا تستهای EMC و رادار و بازتابش را انجام بدهیم و ساخت سکویی برای تستهای EMP و صاعقه باید در صنایع هوایی اگر نیست اضافه بشود که حدود 200 میلیارد تومان هزینه تجهیزات و ابنیه دارد 20سامانه تولید اکسیژن و ایرکاندیشن با توجه به تجربه موجود. برای این سامانه نیازمند 50 میلیارد هزینه و 3 سال وقت هستیم. 21 افزودن تجربه پیشکشوتان پرواز و هزینه های پیش بینی نشده تجربه پیشکشوتان باید در ابتدای requirement engineering به پروژه افزوده بشود و در طول پروژه اینها باید بر اجرای اجزاء نظارت داشته باشند. 100 میلیون دلار هزینه تجهیزات و برخی موارد پیش بینی نشده و 450 میلیارد تومان هم برای جبران برخی شکستها و موارد پیش بینی نشده لازم است. کل هزینه زمان این پروژه که دست بالا هم گرفته شده می شود 2952 میلیارد تومان و 300 میلیون دلار و در مجموع 5 سال زمان برای تحویل نمونه اولیه برای تست. می بینید که این هزینه چیزی نیست. مطابق فرمولهای ریسک پروژه معمولا قیمت ریالی پیش بینی باید در عدد 2.5 ضرب بشود که در انتهای 5 سال به عدد 7380 میلیارد تومان می رسیم که 3000 میلیارد تومان کمتر از هزینه فقط یکسال حج تمتع بدون احتساب حجهای عمره است که هر ساله تقدیم وحشی ترین کشور دنیا می کنیم. هر ساله بیش از 3 میلیون ایرانی سفر خارجی بی مورد انجام می دهند و چند برابر این مقدار را در اختیار کشورهای حامی داعش و ... می گذارند. 300 میلیون دلار هم که پول خرد است که 3 تا شکاری و قطعاتشان را هم با این پول به ما نمی دهند. حالا در ایران چگونه می شود اینقدر پول فراهم کرد. اولا دولت می تواند این پول را به وزارت دفاع بدهد به شرطی که این وزارتخانه همه کارها را برون سپاری بکند و این معادل یک بسته کمک دولت به شرکتهای خصوصی رکود زده است که اسم صدقه هم ندارد. دوم اگر دولت هیچ پولی ندارد می تواند یک طرح قرضه ملی مخصوص این کار راه اندازی بکند. با توجه به اینکه مردم از اینکه روسیه به ایران اس-300 فسیل را هم نداد به اندازه کافی انگیزه دارند که کمک بکنند. این کمک مردمی می تواند باعث پرداخت معوقات دولت به شرکتهای خصوصی هم بشود. سوم اینکه دولت یک مالیات مستقیم ارزش افزوده روی خوراکی های مضر مثل شکر سفید و نوشابه و شکلات و قهوه فوری و چیپس و پفک و ... و مواد مصرفی مضر مثل لوازم آرایش می تواند بگذارد که اگر 2 درصدش هم به این کار برسد منابع بیشتر از کافی فراهم می شود. چهارم برخی نهاد ها مثل آستان قدس رضوی می توانند در جهت نجات آخرین پایگاه اسلام از نابودی حتمی قسمت کوچکی از درآمدشان را به این امر اختصاص بدهند. پنجم برخی از وزرای دولتهای قبلی و فعلی می توانند ثروتی که به قول خود برای اسلام ذخیره کرده اند را مورد استفاده قرار بدهند و کل این هزینه را به دولت جمهوری اسلامی وام بدهند یا وقف بکنند تا از اسلام حفاظت بشود. ششم دولت با فروش ذخایر طلای خود می تواند این هزینه را تامین بکند. هفتم دولت می تواند دست خود را از خودرو سازی ها کوتاه بکند و سهم خود درآنها را به بخش خصوصی واقعی بفروشد تا هم صنعت خودرو سازی از شر دولت خلاص بشود و واقعی بشود و هم دولت پول کافی برای کارهای واقعی را بدست آورد. هشتم راه حل پیشنهادی خود شما.
- 2,808 پاسخ ها
-
- 78
-
- نیروی هوایی
- اف-313
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران I
EMP پاسخ داد به SAEID تاپیک در اخبار نظامی
درود به دوست گرامی جلای وطن کرده. من تجربه 25 سال کارم را در صنعت داخل و خارج و 20 سال تدریس در دانشگاه را بیان کردم. بگذارید متن شما را با مقایسه دانشگاه شریف به عنوان نماد یک دانشگاه بورژوا و با بودجه های افسانه ای (نسبت به دیگران) و دانشگاه آزاد واحد شوشتر به عنوان نماد کمبود امکانات جواب بدهم. تاریخ دانشگاه شریف فاقد درآمد خارجی دانش بنیان هنگفت بوده است اما یک دانشجوی الکترونیک شوشتری شارژر وایرلس موبایل ساخت، us patent کرد و سونی اریکسون هم به 50 میلیون کرون سوئد اختراع را خرید. این هفدهمین اختراع این دانشجو بود که IQ کافی برای ورود به دانشگاه بورزوا شریف برخوردار نبود اما مثل ادیسون آنچنان پشتکاری داشت که 50 میلیون کرون سوئد ارز وارد کشور کرد. یکی از سریعترین ترانزیستورهای جهان هم توسط فرشید رئیسی از دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی ساخته شد نه توسط قطب برق که شریف باشد. وقتی مدیر پروژه smart metering بودم پژوهشگاهی که در آن کار می کردم و مطابق مرام مرسومش انحصارا از دانشگاه شریف نیرو جذب می کرد یک فوق لیسانس الکترونیک را به من معرفی کردند به عنوان کارشناس پروژه ای و من هم قسمتی از اسناد را در اختیار ایشان گذاشتم تا بخواند و برای ادامه کار آماده بشود که بعد از چتد روز غیبت به من تلفن کرد و برای پخش نکردن اسناد من در اینترنت تقاضای باج داشت!!!! منم گفتم کوچولو برو هر کاری می خواهی بکن فکر کردی اسناد JPL را گیر آورده ای؟ اساسا این پژوهشگاه که همه مدیرهایش هم شریفی بودند به این دلیل من را استخدام کرده بودند که نمی توانستند که یک منبع تغذیه سوئیچینگ 400 وات ساده بسازند که منفجر نشود. برای همین من را از کارخانه تغذیه سازی برای یک ماه آوردند که بعد ماندگار شدم آنجا برای مدت زیادی. در همین پژوهشگاه قرار شد که Intelligent universal Transformer بسازیم که قطعه بسیار مهم و کلیدی در شبکه هوشمند برق و همچنین سیستم برق شکاری ها و هواپیماهای پهن پیکر است که یکی از این صنعتی شریفی ها بلند شد و گفت که ایده جدید نیست و ایشان 10 سال قبل این را ساخته (البته بدون هیچگونه سند و مدرک و محصول قابل لمسی) که پروژه ای که قرار بود EPRI در سال 2012 سه میلیارد دلار از قبل آن درآمد داشته باشد، در ایران در سال 2009 در نطفه خفه شد به مدد همین آقایان که هنوز هم راه نیافتاده زیرا هواپیماهای مسافری و باری داخلی امروز از ترانسفورمرهای هسته آهن استفاده می کنند که چند تن سنگین تر است. یک ایده ای داشتیم برای شبکه هوشمند برق که از طرف آقایان صنعتی شریفی مردود اعلام شد ولی داوران IEEE ایده ما را به عنوان مقاله ژورنال پذیرفتند و چاپ شد در سال 2010. در یک پروژه موشکی که وقتی جوان بودیم رویش کار می کردیم هم ما تیم سوم بودیم که کار را تمام کردیم زیرا دو تیم دیگر از دانشگاه شریف هر بار بعد از عبور از گلوگاه ها از مدیریت شرکت باج خواهی کرده بودند. بین Earth پریزها در پژوهشگاه و آهن پنجره 115 ولت AC اختلاف پتانسیل وجود داشت. رئیس پژوهشکده که فوق لیسانس برق قدرت شریف بود آوردیم و ایشان فرمودند که این القای فاز هست روی Earth . بسی خندیدیم. معلوم شد ایشان فیزیک دبیرستان را هم هنوز نفهمیده است. روی خط برق شهر 14 مگابیت انتقال داده می کردیم که بر خلاف اصول می دیدیم که دیتا در همه فازهای خروجی ترانسفورمر قدرت دیده می شود که نباید دیده می شد!!!! گیج مانده بودیم که داستان چیست که یکی از همین صنعتی شریفی ها که بعدا رفت به یک دانشگاه معتبر آمریکا گفت به دلیل خازن اصلاح کسینوس فی هست که باز موجب خنده فراوان شد و بعدها که ابزار بهتری یافتیم فهمیدیم که القا به صورت وایر لس بوده. یک مدار آنالوگ را از یک استاد بزرگ آنالوگ گرفته بودم که باید تولید انبوه می کردیم. کل دانشگاه های درجه اول تهران را گشتم و در دانشگاه شریف حتی نتوانستند مدار را بایاس بکنند که خودم با سعی و خطا درستش کردم. برای یک پژوهشگاه بسیار بزرگ دولتی مشکل نرم افزاری یک سیستم بسیار گران قیمت را حل کرده بودم ولی باز کار نمی کرد. دیباگ که کردم دیدم که همه چیز درست است ولی کابل اتصال سریال فابریک نیست و به پینهای درستی وصل نیست. گفتم یک هویه بدهید درست بکنم گفتند که تکنسین رفته و کمدها قفل است و خودشان فردا درست می کنند. من هم خیلی خوشحال و شادان رفتم خانه که با این کارم صد ها هزار دلار به کشور کمک کرده ام که ارز خارج نشود. بعد ها از رابطم با آنجا پرسیدم که آن دستگاه چه شد؟ او جواب داد که یک پروژه تعریف کردند به مدت 2.5 سال برای ساخت آن کابل!!!! بله چنین است نتیجه کار افراد باهوشی که جلوتر از دماغ خود را نمی توانند ببینند و نمی فهمند که هر کاری بکنند عواقبش به خودشان باز می گردد. ....... اگر دلتان بخواهد تا صبح می توانم مواردی را که دانش آموخته های شریف به عنوان نماد (نه اینکه بقیه دانشگاه های معتبر اینگونه نیستند) باعث بد بختی کشور شده اند برای شما بشمارم. از دربی که غرور وارد بشود قطعا سواد بیرون می رود و این اتفاقی است که هر روز در این دانشگاه های مغرور پرور می افتد. شوربختانه به دانشجویان بی نوا القاء می شود که شما بزرگترین مغزهای کشور و جهان هستید و همین بسیار کشنده است. معاون فناوری ریاست جمهوری که دانش آموخته شریف است را به تلویزیون دعوت می کنند و 20 بار اسم شریف را می آورد اما وقتی از او می پرسند آخرین کتابی که خواندی چه بود ساکت می شود. در نقطه مقابل دانشگاه آزاد واحد شوشتر غرور الکی به کسی القاء نمی کند و مرتب به همه القاء می شود که اگر خیلی زحمت نکشید به هیچ جایی نمی رسید که این القاء سازنده تر از القاهایی است که در دانشگاه های درجه اول می شود. در دانشگاه شریف هم ممکن است مهندس به درد بخور به صورت موردی یافت بشود و آنها افرادی هستند نادر که هم IQ دارند و هم EQ. این حقیقت که اگر یک شریفی (و البته بقیه دانشگاه های برتر) به آمریکا نرود دچار افسردگی می شود نشان می دهد که چقدر اینها شستشوی مغزی شده اند و کانالیزه فکر می کنند. بدیهی است که هر وقت بخواهیم می توانیم مهندس وارد بکنیم اما وارد کردن فردوسی و رودکی و مولوی و ... بسیار کار سختی و نشدنی است. در مورد بکار گیری دانش آموخته های دانشگاه های ایران در صنعت باید بگویم که 0 درصد اینها برای صنعت مفید هستند. دلیلش هم این هست که اساتید اینها افرادی بوده اند که فقط یک درس 35 سال پیش را تکرار کرده اند و با دانش روز و صنعت روز کلا بی گانه هستند. به ویژه در رشته کامپیوتر که نیمه عمر اساتید 3 ماه است این موضوع خیلی جدی است. امروز در بیشتر شرکتهای بزرگ داخلی که هنوز ورشکست نشده اند و نفسی دارند استخدام دانش آموخته با تعهد استخدام و سپس آموزش فشرده همراه است. در این آموزشها شرکتهای موفق فقط دنبال مهندس با انگیزه ای هستند که بخواهد یاد بگیرد. بعد از 15 تا 20 ماه آموزش مهندس مستعد به جایی می رسد که می شود تحت نظارت به او کار واقعی داد یا اینکه حذف می شود. این نه فقط در ایران بلکه در آمریکا هم همینطور است. شما وقتی از بهترین دانشگاه آمریکا واردDEC یا اینتل یا LSI یا Avago یا Q.C می شوید 9 ماه تا یک سال به آموزش 9 صبح تا 5 بعد از ظهر می روید و در مقابل قرار داد IP امضاء می کنید که اسرار شرکت را حفظ کنید. اینکه هیچ چیز سر جایش نیست هم باز می گردد به سیستم بی طبقه ای که بر اساس IQ طبقه بندی می کند و بعد بر اساس رانت همین طبقه بندی را هم مخدوش می کند. ما نیازمند جامعه شناسانی دلسوز و نابغه هستیم که برای کشور ما راه حل بدهند و با این نظام IQ محور به جای جامعه شناس، مهندس برق مخابرات بی کار یا برق الکترونیک بی کار پرورش می دهیم. بدیهی است که وارد کردن جامعه شناس هم مثل وارد کردن فردوسی است.- 6,703 پاسخ ها
-
- 76
-
- اخبار داخلی
- نظامی
- (و 10 بیشتر)
-
اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران I
EMP پاسخ داد به SAEID تاپیک در اخبار نظامی
درود به دوستان گرامی کیفیت پرسنل نظامی فقط مشکل ایران نیست. در آلمان، انگلستان، آمریکا، فرانسه و ایتالیا هم به وفور وجود دارد. فرقش این هست که آنها قهرمانهای نداشته خود را با فیلم و سریال تبدیل به الگو می کنند و ما بازمانده داشته های خود را هم نابود می کنیم تا کسی آنها را نبیند. می گردیم ببینیم چه کسی لیاقت کمتر و توان مدیریت پایین تری دارد و او را رئیس می کنیم تا یک وقت جای ما را نگیرد. نمونه های فراوانی دارد این فرهنگ غلط جا افتاده در ایران. نمونه اش تیمسار جهانبانی است که با درجه بالا محل شغلی بسیار پایینی داشت. بعد از اتقلاب هم شما خودتان نمونه ها را دیده اید. در یک دانشگاه داغون که استادی آن هیچ مقام مهمی هم نیست 37 دانش آموخته بهترین دانشگاههای جهان را برای پر کردن 2 محل شغلی در دانشکده ما معرفی کردند و هیئت جذب همه را رد کرد و 3 نفر را به دانشکده تحمیل کرد که فاجعه زیست محیطی هستند نه آدم. البته ریشه دو جنگ جهانی علاوه بر دلایل اقتصادی در خشونت نهفته در جوامع آنها بود که امروزه بسیار رنگ باخته است. این خشونت در حدی بود که افتخار یک مرد این بود که در باشگاه شمشیر زنی زخمی برداشته باشد. اما امروز این فرهنگ دیگر وجود ندارد. در ایران باستان سربازی یک طبقه اجتماعی بود و از پدر به پسر یا دختر منتقل می شد و در نتیجه نیازی به دانشکده افسری یا پزشکی به این شکل نبود زیرا دانشی که سر سفره ناهار اینها منتقل می شد بسیار غنی تر از کتب کلاسیک بود. حتی نادر شاه افشار که نسبتا معاصر است هم دست پرورده چنین مکتبی بود. بد بختی بزرگی که گرایبان گیر ایران شد این بود که ما مردم را با IQ فیلتر کردیم و هر کس که IQ بهتری داشت را ارج گذاردیم و هر کس که IQ کمتری داشت را له کردیم. در حالی که هر آدمی که عقب مانده نباشد به راحتی می تواند دکترای کامپیوتر بگیرد، جراح بشود، دانشگاه پدافند ملی را با نمره بالا بگذراند و .... اما هر آدمی اهلیت مسلح شدن به دانش را ندارد. آدم پلشت اگر دکترای کامپیوتر گرفت به جان مردم می افتد. آنگاه که یک آدم سطح پایین با IQ بالا ولی EQ پایین پزشک شد، آیا ناموس ما دیگر در امان است؟ شما نتایج جنایات مجوز داری که اینها می کنند را هر روز دارید می بینید. برای این آدم سطح پایین فقط سوء استفاده مهم است. در دوره ساسانی اگر یک نفر از طبقه بالا خلافی می کرد کاهش طبقه داده می شد و برعکس اگر کسی لیاقتی داشت افزایش طبقه داده می شد. بگذریم که این روش که در ابتدا خیلی موثر عمل کرد در انتها با فساد در اجرای درست، خودش شد مشکل و افرادی سطح پایین به مقامات بالا رسیدند و مقامهای فاسد سطح بالا کاهش طبقه داده نشدند. اما کلید بسیاری از مشکلات امروز بود و در آن زمان باعث شد که ما 600 سال ابر قدرتی باشیم با منظم ترین سیستم اداری جهان. امروز از نظر فساد اداری از آخر رتبه تک رقمی داریم. در یک جامعه ما برای همه شغلها IQ بالا لازم داریم. و این فیلتر IQ که ما گذاشتیم و همه IQ های بالا را جذب چند رشته دانشگاهی می کنیم در نهایت ما را نابود خواهد کرد. هیچ کس در ایران به ساماندهی اجتماعی فکر نکرده و همه چیز را به بخت و اقبال واگذار کرده اند تا روزی دوباره یک نادر قلی ظهور بکند و اگر خاکستر شدیم ما را نجات بدهد. در شرکتی کار می کردم که روی مهندسی برعکس یک محصول چند سال کار کردیم و یک نفری که چون دوره ویژه ای در آلمان دیده بود را برای استفاده از دانش او آوردند که او بعد از دزدیدن نتایج کار مهندسان ما از شرکت رفت. در آمریکا اگر کسی چنین کاری بکند حداقل 15 سال زندانی می شود اما در ایران ایشان طلب کار هم هست. این نتیجه فیلتر کردن مردم با IQ هست نه EQ. نتیجه این هست که هر کس از فلان دانشگاه آمد خوب است اما اگر از بیسار دانشگاه آمد بد هست. طرف رسما عقاید پان ترکی دارد و از همه گزینش ها هم عبور کرده است!!!! البته عجیب نیست زیرا خاوری هم قهرمان عبور از گزینش بوده است. اگر کسی دگر خواهی ندارد حق ندارد که نظامی یا پزشک و مهندس بشود و این با یک آزمون روانشناختانه کاملا قابل تشخیص است. یک پزشک یا یک نظامی باید بتواند در لحظه تصمیم بگیرد و دگر خواهی او در حد فدا کاری باشد. آنگاه این فرد حق دارد که مسلح شود به دانش حالا اگر IQ هم داشت چه بهتر. وقتی کسی که فقط IQ بالا دارد و یک لشگر می دهید به دست او چه انتظاری دارید؟ با اولین فرصتی که برای پول ساختن می یابد مثل خاوری مهر به پیشانی و تسبیح به دست کشور را به اجنبی می فروشد. دیده می شود که برخی در این سایت مرتب ارتش را می کوبند و سپاه و دیگر نیروهای سیاسی و شبهه نظامی را بالا می برند. این کار شما نه به نفع ارتش هست و نه به نفع دیگر نیروها و نه به نفع نظام. منکر سطح پایین انظباط در نیروهای 4 گانه نیستم. منکر کم کاری هم نیستم اما اگر کسی کار خوب می خواهد باید کار بکشد و شرایط کار کردن را هم برقرار بکند. پرسنل ارتش از پایین ترین حقوقهای ممکن در این کشور برخوردارند برخلاف دیگران و با این حال هنوز اسکلت آن را حفظ کرده اند که همین جای تقدیر دارد. من در نیروی زمینی که افسر وظیفه بودم این قدر منظم بودم که به من می گفتند انظباط 100%. با درجه بسیار پایینی که من داشتم هر وقت وارد کفش کنی مسجد ستاد می شدم سربازها همه خبر دار می ایستادند و این کار را فقط برای من و فرمانده نیروی زمینی انجام می دادند!!! علتش این بود که من به همه سرباز ها احترام نظامی می گذاشتم در نتیجه زودتر از اینکه من بتوانم احترام بگذارم آنها این کار را می کردند و پا می کوبیدند و صدایش که در فضای سر بسته می پیچید همه افسران ارشد بر می گشتند عقب را نگاه می کردند ببینند که فرمانده نیرو کجاست ولی نمی یافتند. به فرمانده هم احترام می گذاشتند زیرا شبها به تنهایی می رفت به آسایشگاه اینها و با اینها درد دل می کرد و به حرف آنها گوش می داد. خیلی وقتها هم بدون درجه و علائم. در نتیجه اقتدار فرمانده یک اقتدار درون دل سرباز بود. این اواخر در بازدید اتفاقی که از یک دانشکده مهم نظامی داشتم دیدم که دژبان وظیفه سرباز صفر با بدترین الفاظ با دانشجوی نظامی سردوشی دار برخورد می کند!!! تابلوی دانشکده شکسته و آویزان بود و خود دانشکده یک سوله قدیمی بود که سقفش از چندین نقطه اینقدر سوراخ بود که آدم از آن عبور می کرد. وارد جهاد خودکفایی شدم دیدم که همه کامپیوترها بسیار قدیمی هستند و اساسا در مدارس هم کاربرد ندارند. وقتی که اینها بودجه نگهداری ساختمان هم ندارند چه انتظاری دارید. با بودجه اینها همین که وجود دارند هنوز بسیار جای تعجب است.- 6,703 پاسخ ها
-
- 67
-
- اخبار داخلی
- نظامی
- (و 10 بیشتر)
-
جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 ( Su-30/Flanker-C/G/H)
EMP پاسخ داد به farmandekoll تاپیک در جنگنده و رهگیر
درود به دوست گرامی استاندارد IEC 61508 پدر بزرگ استانداردهای ایمنی است اما به صورت کلی برای همه کاربردهای ایمنی است از شکاری تا آسانسور. در سال 2011 خودرو سازها به دلیل تیراژ بالا و خرابی وحشتناک و در نتیجه recall های ورشکست کننده آمدند و 3 استاندارد نظامی آمریکایی Do-254 و DO-178B/C و Arp4754 را با هم مخلوط کردند (که به ترتیب استاندارد سخت افزار و نرم افزار هوا فضا و سیستم هستند) و استاندارد بسیار سخت گیرانه ISO26262 را بوجود آوردند. بنابراین در حال حاضر این جدید ترین استاندارد ایمنی است که ما برای نرم افزار Embedded داریم. در مورد زبان ADA باید بگویم که این یک زبان بسیار قدیمی است که مرتب به روز آوری شده است و نسخه های Imperative آن سالها است که در صنایع نظامی آمریکایی استفاده می شود و یک جورایی زبان رسمی برنامه سازی DOD است برای همین VHDL هم که توسط DOD سفارش داده شد خیلی به syntax این زبان شباهت دارد. البته ADA نسخه OOP هم دارد. راستش را بخواهید من هم شخصا با سرباری که OOP تحمیل می کند و بسیار سخت شدن رسیدن از object به code بعد از کامپایل و در نتیجه عدم توانایی در تحقیق کارکرد کامپایلر مشکل دارم و دوست ندارم که برنامه OOP بسازم برای سخت افزار های Embedded اما این موضوع در حال همه گیر شدن است!!! حتی MISRA C نسخه جدیدش به موارد اجباری برای رعایت در برنامه OOP اشاره دارد. فعلا من در پروژه هایم OOP کار نمی کنم اما کارفرما ها خیلی علاقه دارند که از UML مستقیم به Firmware برسند و معتقدند که هزینه نگهداری Firmware اینها کاهش می یابد. استاندارد های معماری برخی صنایع مثل automotive هم بسیار به OOP نزدیک هستند متاسفانه. می بینید که صنعت کارهای ناجور هم زیاد انجام می دهد. بنابراین دلیل اینکه به سمت ADA نرفته اند فقط این بوده که دوست نداشته اند یا بلد نبوده اند که با SPARK که زیر مجموعه ای امن از ADA ویژه کاربرد های Safety-critical هست کار بکنند یا اینکه ابزارش را نداشته اند. قطعا فالتها در سیستم های هیدرولیکی خیلی کمتر است و شما می توانید با MTBF که کارخانه داده معیار خوبی داشته باشید که قبل از نشت روغن تعویض ها را انجام بدهید اما در مورد نرم افزار باید تست های بسیار پر هزینه انجام داد. در مورد نرم افزار هم ما روشهای محاسبه MTBF داریم که من اصلا با آنها احساس خوبی ندارم و خیلی با سخت افزار فرق دارد. در ضمن شما نیازمند actuator هایی هستید که در هر شرایط دمایی سوتی به بار نیاورند که باز شما مشکلات مکانیکی را 100 درصد حذف نکرده اید فقط سامانه را برای تولید انبوه ارزانتر کرده اید. البته طبیعی است که اگر از دیدگاه یک gamer به شکاری نگاه بکنیم به عنوان انسانی که خیلی سریعتر از انسانهای معمولی است (خلبانهای شکاری هم همینگونه هستند) سامانه کنترل با سیم خیلی زمان پاسخ بهتری دارد. اما طبیعتا در مقابل این کارایی بهتر قابلیت اطمینان کمتری را هم به سیستم تحمیل می کند حداقل در سیستم های اروپایی و ژاپنی و در کشوری که خلبانها باید خیلی مراقب باشند که به بدنه هواپیما فشار نیاورند تا هواپیما 60 سال کار بکند باز این سامانه های کنترل با سیم مشکل زا هستند!!! در جواب جناب اسپهبد هم باید بگویم که اگر سازه این جنگنده ناپایدار طراحی شده که دیگر بحثی در باره سامانه کنترل با سیم نباید بکنم و باید به خاطر کیفیت نرم افزار کامپیوتر پرواز هم شدید نگران باشیم. از کل این بحثها و اتلاف وقت دوستان می خواستم که این بینش را که یک شکاری اگر نسل 5 باشد بهتر است را به چالش بکشم. هزینه هر خط یک نرم افزار ایمن چیزی در حدود هزار دلار است. حالا حساب بکنید ببینید وقتی که در اف 35 بیش از 6 میلیون خط برنامه استفاده شده است چقدر هزینه برای نرم افزار آن شده است و آیا چنین هزینه هایی از اروپایی ها بر می آید یا خیر.- 319 پاسخ ها
-
- 20
-
- فلانکر su-30
- سوخو-33
-
(و 6 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 ( Su-30/Flanker-C/G/H)
EMP پاسخ داد به farmandekoll تاپیک در جنگنده و رهگیر
درود اتفاقا اروپا کمبود تکنولوژی ندارد. در Embedded system ها این آلمان است که پرچم دار جهان است. در وایرلس هم اسکاندیناوی پرچم دار است. اما مشکل یک مشکل فرهنگی است!!! فرهنگ روسی کمی با فرهنگ اروپای غربی تفاوت دارد و این تفاوت در تولیداتشان هم دیده می شود. در اروپا بر خلاف ایران انعطاف پذیری تیم های طراحی بسیار پایین است. اینرسی اینها در مقابل تکنولوژی روز بسیار تعجب بر انگیز هست. برای آلمانی ها که کار می کردم حاضر نبودند از کامپایلر 2015 استفاده بکنند و دو دستی کامپایلر 2010 را چسبیده بودند با اینکه برای تکنولوژی مورد نیاز ما خود سازنده کامپایلر گفته بود که از نسخه جدید استفاده بکنید تا مشکلات شما کم بشود. اینها یک خشک مغزی هایی داشتند که فراتر از تصور است. مثلا اعتقاد دارند که یک زیر سامانه ای که در یک سامانه قدیمی خوب کار می کرده را می توان بدون تغییر در سامانه ای جدید استفاده کرد. این بر می گردد به فرهنگ و یک نوعی از خساست خاص اروپایی. اینها اگر به یک روش تست اعتقاد دارند حاضر نیستند که روش دیگری را هم بیازمایند. البته وقتی می گویم اروپا منظورم فرانسه آلمان و انگلیس هست اسپانیایی ها و ایتالیایی ها خیلی شبیه خودمان هستند. بیشتر بلاهایی هم که سر اینها می آید در صرفه جویی بی مورد در هزینه ها و خشک مغزی و انعطاف ناپذیری است. به طرف می گفتم که compiler option را درست تنظیم نکرده اید و برنامه شما 384 تا error دارد که با تنظیمات شما حذف شده. جواب می داد که برنامه ما ایراد نداره کامپایلر مشکل دارد!!!!!! علت موفقیت اینها هم این هست که یک کار را می گیرند و 50 سال ادامه می دهند هر چقدر هم که در آن کار شکست بخورند بالاخره به یک جایی می رسد و سیستم کشورشان هم طوری نیست که تا یک شرکتی بخواهد اعلام موجودیت بکند دولت فورا یک مامور بفرستد و بگوید که کار شرکت شما مجوز وزارت دفاع یا صنف فلان را می خواهد و چون ندارید باید بسته بشوید و اگر نتوانست به این دلایل شما را ببندد یک مامور ... مالیات را بفرستد و شرکت دانش بنیان را فیتیله پیچ بکند و بعد از اون یک مامور بیمه بد تر از اورا بفرستد تا اگر شرکت هنوز نفسی دارد تیر خلاص بزند. مشکل اصل ما مارادونا نیست. مشکل ما استاد اسدی است.- 319 پاسخ ها
-
- 34
-
- فلانکر su-30
- سوخو-33
-
(و 6 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 ( Su-30/Flanker-C/G/H)
EMP پاسخ داد به farmandekoll تاپیک در جنگنده و رهگیر
درود والا این مقایسه سختی است هر کدام مزایایی دارند. بدیهی است که اروپایی ها باید رادار های کم تشعشع تر ولی با برد بیشتر داشته باشند. اما مشکلات پرنده های اروپایی هم ناپایداری های نرم افزاری، ناپایداری های مکانیکی است. حتما یادتون هست که یک هواپیمای ماهان قسمتی از موتورش کنده شد و در فرودگاه مهر آباد فرود اضطراری کرد همین امسال. موتورهای اروپایی به ویژه مدل انگلیسی خیلی دچار مشکلات هستند. از جمله همین مشکلات پرنده ایرباس 380 در پرواز کانتاس 32 است که موتورش مثل موتور ماهان منفجر شد. روسها تا به حال چنین سانحه ای نداشته اند. هواپیمای ایرباس A400M هم که سفارش نیروی هوایی ترکیه بود هم در اسپانیا سقوط کرد به دلیل مشکل نرم افزاری در سال 2015!!! خیلی جالب بوده این سقوط. 5 نفر خلبان و کرو پرواز در این هواپیما هرکولس بودند که 3 نفرشان کشته شدند!! ابتدا 3 موتور هواپیما به دلیل باگ نرم افزاری ته گاز شدند و سپس خلبانها که تلاش داشتند هواپیما را از متلاشی شدن نجات بدهند، موتورها را به حداقل رساندند اما فرامین عمل نمی کرد تا اینکه ناگهان موتورها پاسخ می دهند و سپس هواپیما دچار استال ناشی از کارکرد موثر تنها یک موتور می شود که پرسنل سعی می کنند که قدرت موتورها را باز گردانند که موفق نمی شوند و هواپیما سقوط می کند. سازنده ایرباس مدعی است که اشتباه مونتاژ در اسپانیا دلیل این سقوط بوده نه مشکل طراحی. همینکه می شود یک چیزی را مونتاژ اشتباه کرد از باگهای معروف ایرباس هست که سوانح فراوان داشته است. ما به سقوط های نظامی اینها دسترسی نداریم اما از روی دلالیل سقوط غیر نظامی می توان کاملا به نا ایمنی شکاری های اینها پی برد و تعمیم داد. سامانه های روسی تا وقتی که کاملا روسی هستند از کمترین نرم افزار ممکن استفاده می کنند و در نتیجه ایمنی بالاتری دارند در ازای کارایی ظاهری کمتر. از نظر بدنه هم بدنه ایرباس 320 روسیه را دیدید که با نیم کیلو بمب چطور به دو نیم تقسیم شد در حالی که 707 اگر 5 متر از سقفش و یا 7 متر از بالش کنده بشود باز هم می تواند عملیات بکند که در جنگ با عراق این مورد ثابت شد.- 319 پاسخ ها
-
- 24
-
- فلانکر su-30
- سوخو-33
-
(و 6 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 ( Su-30/Flanker-C/G/H)
EMP پاسخ داد به farmandekoll تاپیک در جنگنده و رهگیر
درود خوب البته بحث عملی می شود و ممکن است که در حوصله تاپیک نباشد به همین دلیل از خوانندگان پوزش می طلبم. ببینید در یک کنترلر ویژه کاربردهای ایمنی امروزی ما بین هر 10 تا 100 هزار ساعت در سطح دریا قطعا یک فالت ناشی از برخورد با نوترون داریم که اگر 2 درصد این فالتها هم خطرناک باشند شما برای پیاده سازی یک سامانه کنترل با سیم دچار چالشهای بسیار فراتر از صحت نرم افزار هستید و نرم افزار شما علاوه بر صحت باید موارد ناشی از hardware variability را هم در نظر بگیرد که در یک سامانه هیدرولیک این موارد مطرح نیست. به ویژه اینکه ساعت پرواز جنگنده های کم تعداد بسیار زیاد هم خواهد بود و دیگر ارتفاع هم سطح دریا نیست که نوترون کمتر باشد و در نتیجه احتمال خطر نسبت به هیدرولیک باز هم بالا می رود و نیاز به طراحی پیچیده در سخت افزار و نرم افزار شما افزایش می یابد. این موردی که شما می گویید کمی با تست یک نرم افزار نوشته شده تفاوت دارد. شما بحث علمی دارید که بیایید با ریاضیات کار بکنیم که اساسا از ریشه کد معیوب تولید نشود که ما بخواهیم با تست فالتهای نهفته آن را بیابیم. این Formal-verification که شما به آن اشاره می کنید امروز موضوع روز هست اما این موضوع روز یک موضوع صنعتی قطعا نیست و در صنعت به ویژه نوع اروپایی آن رعایت نمی شود مگر به صورت case study. هیچکدام از شرکتهای خصوصی صنعتی هوا فضا و خودرویی اروپایی از این روش verification استفاده نمی کنند. علاوه بر این 5 تا 20 درصد یک firmware مربوط به الگوریتم آن می شود و بقیه مربوط به اجزاء دیگر می شود. تصور کنید که یک firmware با روش event trigger دارید که 25 task دارد. تنها ابزار شما برای جلوگیری از priority inversion و anomaly های دیگر شبیه سازی این task ها با SystemC یا ابزار مشابه هست. حتی در صورت درست بودن همه شبیه سازی های شما افراز فضای ورودی برای این شبیه سازی ها سالها به طول می کشد. به فرض که شما توانستید با ریاضی الگوریتم خود را اثبات بکنید و برایش Z-notation هم پیاده کردید اما این همه کار نیست. تحقیقات ادامه دارد و نسل جوان روزی این مشکل را حل خواهد کرد اما کماکان مشکل به صورت صنعتی پسند حل نشده است. ناسا هم با همه تستهایش در pathfinder دچار priority inversion شد. در Mars rover که کل سامانه را از دست داد. شوربختانه صنعت فرصت ندارد که از روشهای بسیار طولانی verification که مد نظر شما است استفاده بکند. صنعت نیاز به سرعت بیشتری دارد زیرا سرمایه عجول است و خواب سرمایه را نمی توانند تحمل بکنند. بر روی کاغذ این امکان دارد که ما یک برنامه صنعتی را formal بررسی کنیم اما در عمل فعلا خیر. روشهای verification امروزی در صنعت بر اساس تست های استاتیک و دینامیک هستند. البته این formal-verification که شما به آن اشاره دارید تنها یکی از روشهای تست استاتیک هست که هنوز مورد تحقیق هست و به صنعت راه نیافته. ببینید مراحل یک پروژه صنعتی امروز اینگونه است. 1. requirement engineering 1.1 تست requirement ها 2. معماری نرم افزار 2.1 مدل کردن معماری 3. طراحی نرم افزار 3.1 شبیه سازی کردن مدلها 4. پیاده سازی مدلها به صورت کد با استفاده از ابزار استاندارد یا برنامه سازهای انسانی (تا جایی که می شود کمتر از انسان استفاده می کنیم) 4.1 تست یونیتها 4.1.1 طی کردن مسیر معکوس از object به کد جهت اطمینان از کارکرد کامپایلر 4.1.2 تستهای استاتیک مثل Metric ها و آنالیز stack ، چک coding rule و چک رعایت MISRA یا JSF++ و ...... 4.1.3 تستهای دینامیک مثل coverage ها و چک stack و heap و basis path test و افراز فضای ورودی و ...........تستهای حدثی و مقادیر رندام ورودی و ......... 4.1.4 تست requirement های پشتیبانی شده در unit 5. code review 6. تکرار مراحل 4 و 5 تا رسیدن به سطح قابل قبول برای شرکت. 7. اینتگریش 7.1 تستهای اینتگریشن .... ... تست های سیستم. ... خروچی نسخه آلفا. ... تست های آلفا ... تست های بتا ... شروع تستهای ایمنی مثل task death analysis ، Fault injection و ده ها تست دیگر. ... بدست آوردن landa برای برنامه و پیاده سازی FTA و FMEA ... انجام تست های بیشتر برای نقاط حساس کشف شده در FTA و FMEA ... به دست آوردن MTBF و دادن آن به مشتری تا بداند احتمال خرابکاری این نرم افزار چقدر است! شما یک فانکشن را در نظر بگیرید که 3 تا عدد اینتیجر را به عنوان ورودی بگیرد. برای تست دینامیک جهت افراز کامل فضای ورودی این فانکشن شما با بهترین کامپیوتر امروزی به بیش از 3000 سال زمان نیاز دارید. بنابراین از این نقطه نظر گفته می شود که تست نرم افزار غیر ممکن است. برای اینکه شما اوضاع صنعت دستتان بیاید یک مثال از HP می زنم: در طول یک پروژه بزرگ مهندسان HP به این نتیجه رسیدند که اگر unit هایی را که MCcabe's Metric بالاتر از 15 را دارند به جلسه code review راه بدهند با توجه به هزینه-زمان چرخش بین مراحل 5 و 4 برای تصحیح کد مفروض که در بالا گفتم و بودجه-زمانی که شرکت برای این نرم افزار دارد، آنها قادر به اتمام پروژه نخواهند بود. جالب است که بدانید که تنها code review نرم افزار یکی از سوئیچ های سیسکو 1.5 سال به طول کشید و شرکت سوئیچ جدید را با تاخیر و ضرر به بازار ارائه کرد. حالا بر گردیم به اینکه اگر کامپایلرها باگ دارند ما خودمان کامپایلر بسازیم. در این مورد نظر شما را به 64 پرچم قرمز ارائه شده توسط پروفسور فیلیپ کوپمن مدرس دانشگاه کارنگی ملون جلب می کنم. یکی از این فلگ ها ساخت Operating system داخل شرکت هست. دقیقا تویوتا هم از یک OS بدون استاندارد استفاده کرد که به آبرو ریزیش کمک کرد. حالا چه برسد به کامپایلر. ممکن است که شما بتوانید یک کامپایلر C را به عنوان تکلیف دانشجویی ظرف دو روز انجام بدهید اگر متخصص کامپیوتر هستید اما ساخت کامپایلر صنعتی بسیار کار مشکلی است آن هم برای میکروکنترلرها. شما باید ارتباط بسیار خوبی با سازنده کنترلر داشته باشید (قرار داد پلاتینیوم بسته باشید) علاوه بر آن برای گرفتن استاندارد های صنعتی باید سرمایه سنگینی داشته باشید. برای اینکه این موضوع را دقیقا متوجه بشوید نظر شما را به تفاوت کامپایلرمعروفی مثل Keil با کامپایلری مثل TASKING جلب می کنم. keil طیف وسیعی از پردازنده های را پوشش می دهد اما TASKING فقط برخی از تراشه ها را پوشش می دهد. Keil در دسترس هست ولی TASKING بسیار سخت گیر می آید. Keil فاقد استاندارد صنعتی است اما TASKING دارای استاندارد وزین ISO26262 است. Keil هنگام حتی اسمبل کردن یک برنامه اسمبلی پردازنده C167 که یک پردازنده قدیمی است، اشتباه اسمبل می کند ولی TASKING این کار را درست انجام می دهد!! این است فرق یک کامپایلر صنعتی با یک کامپایلری که حتی به معروفیت keil هست وای به روزی که خودمان کامپایلر هم درست بکنیم. در حال حاضر فقط 3 کامپایلر توانسته اند استاندارد 26262 بگیرند که یکی کامپایلری هست که کد RQ-170 را با آن کامپایل کرده اند یعنی DIAB که آمریکایی است دیگری TASKING که اروپایی است و سومی IAR که ژاپنی است. برای خرید هر نسخه کامپایلر IAR ما مجبور بودیم که 11 هزار دلار بپردازیم که خوشبختانه یک جوری مشکل ما حل شد. در مورد زبان C: این زبان type safe نیست. دارای Aliasing هست و از همه مهمتر اینکه دارای باگ ذاتی و غیر قابل حل ایندکس هست. هر چقدر هم که شما سعی بکنید کامپایلر خوبی بسازید از این مشکلات ذاتی نمی توانید فرار بکنید برای همین boeing از ADA استفاده می کند آن هم subset خاصی از ADA که 10 برابر از خود ADA امن تر است. side effect ها در زبان C به شکل قابل اعتمادی پردازش نمی شوند و برای مثال در دستور sizeof (++i) بر خلاف انتظار هیچگاه متغیر i افزوده نمی شود!!!! از همین رو ما در صنعت از MISRA-C استفاده می کنیم. اینکه چرا زبان C را رها نمی کنیم هم داستان غم انگیزی دارد و دلیلش این است که افرادی که ADA بلد باشند و ابزار کافی را نداریم. البته ابزار تستی که داریم ADA را هم پشتیبانی می کند اما کامپایلرهای مناسب و استاندارد را نداریم. در تبلیغ بوئینگ 777 آمده است که ما هیچ مشکل اویونیک در طی پروازها نداشته ایم و تنها سیستم entertainment مسافرها دچار مشکل شد که آن هم به این دلیل بود که با C نوشته شده بود. اگر از formal method هم استفاده نمی کنیم هم دلیلش علاوه بر همه موارد بالا کمبود دانش مهندسان در دسترس هست و اینکه چنین روشی به دانشجویان مقطع لیسانس تدریس نمی شود. بدتر اینکه برای کار embedded ما بیشتر به مهندس برق دسترسی داریم تا متخصص کامپیوتر (در گزارش تویوتا آمده استفاده از متخصصین غیر از کامپیوتر در ساخت نرم افزار از جمله دلایل فاجعه بوده است) و اینها هم که کلا 2 واحد برنامه سازی بیشتر نخوانده اند. در آمریکا هم مشکل مشابه وجود دارد با اینکه مهندسان برق آنها خیلی بیشتر واحد های برنامه سازی دارند. دیروز شروع ترم جدید بود دیدم فقط 2 تا دانشجوی سخت افزار دارم!!! پرسیدم داستان چیست گفتند که اگر نمره کسی خوب باشد می تواند به نرم افزار تغییر گرایش بدهد. نرم افزاری ها هم که دنبال کار Embedded نمی آیند در نتیجه ابزار ما همین مهندسان برق موجود است.- 319 پاسخ ها
-
- 35
-
- فلانکر su-30
- سوخو-33
-
(و 6 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 ( Su-30/Flanker-C/G/H)
EMP پاسخ داد به farmandekoll تاپیک در جنگنده و رهگیر
درود از اطلاعات ارزشمند و آموزنده که دادید خیلی سپاسگذارم اما چند نکته. تا این لحظه هیچ سیستم اروپایی fly-by-wire ایمنی وجود ندارد. نمونه های آمریکایی از جمله همین اف 16 در مقابل تنها 70 ولت بر متر میدان ناشی از آنتن پخش رادیو در خاک آمریکا سرنگون شدند زیرا هنگام پرواز در ارتفاع پایین دچار اخلال فرامین شدند و قبل از اینکه شکاری کنترل شود به زمین خورده بود. مطابق آمار DOD هر 1000 خط برنامه به زبان ADA می تواند تا 15 فالت نهفته داشته باشد. این عدد برای کاربرد های بسیار ایمن به 3 کاهش می یابد. بنابراین وقتی شما یک firmware یک میلیون خطی دارید حساب بکنید خطرات نهفته را در برنامه ای که با هزینه پایین اروپایی تولید شده باشد. تنها سامانه های fly-by-wire آمریکایی به دلیل سابقه زیاد و آموختن فراوان از این سوانح امروز به حاشیه امنیت نزدیک هستند. حالا برویم به سراغ سامانه های اروپایی که عموما با زبان C توسعه داده شده اند که تایپ سیف نیست و 100 برابر از ADA نا امن تر است. با توجه به این حقیقت که تا این لحظه تست کامل نرم افزار غیر ممکن است بنابراین شما در سامانه کنترل با سیم دارای ده ها مشکل نهفته هستید که نمی دانید چه موقع چه بلایی سر شما می آورند هر چقدر که این سامانه ها نو باشند. نمونه اش همین تویوتا که 100 میلیون ساعت تست در طول 11 سال فالتهای مرگبارش را نشان نداده بود. در مورد شکاری اف 4 هم اگر موتور برود این شکاری بال بسته مثل سنگ سقوط می کند و دیگر فرامین کاربرد خاصی ندارد که حالا ما به فکر هیدرولیک باشیم که داریم یا نداریم. اما این اتفاق برای شکاری سر حال نمی افتد. این اتفاق برای شکاری می افتد که بد نگهداری شده یا اینکه خیلی کهنه باشد. اما برای نو ترین شکاری یوروفایتر با هزاران فالت نهفته یک ثانیه دیگر قابل پیش بینی نیست. با توجه به تست های پیشرفته استاتیک و دینامیک که روی محصولات آمریکایی می شود در حال حاضر این محصولات امن ترین در نوع خود هستند اما اینکه ما جان خلبان را بدهیم دست چند تا برنامه نویس که به دلیل کمبود بودجه برنامه های نا ایمن نوشته اند یا اساسا از ایمنی نرم افزار دانشی ندارند این را جایز نمی دانم. هنوز یادمان نرفته که ECU موتور اوکراینی به دلیل مشکل نرم افزاری بنزین را به موتور قطع کرد. شما یک سرچ در اینترنت بکنید و در آن دنبال killer firmware بگردید در همان صفحه اول به نام شخیص تویوتا می رسید. سیستم ترمز و گاز تویوتا 2014 در تمام مدلها دقیقا چیزی شبیه به سیستم fly-by-wire اروپایی است. با یک نگاه به کارت اینها که از pattern 2 of 2 استفاده کرده (این قسمت تنها تفاوت با سامانه fly by wire است) می بینید که مدار چاپی اشتباه ساخته شده و در حد شرکتهای کوچک خصوصی داخلی خودمان است!!! جلوتر که می روید می بینید که اینها مشکل stack over flow در برنامه اشان داشته اند!!!! و برنامه بازگشتی نوشته بودند بر خلاف همه استانداردهای برنامه خودرویی. شما کافی بوده است که یک ترمز بکنید تا از شانس شما خطای اتفاقی سیستم روی task کنترل تراتل بیافتد!!! اگر این اتفاق بیافتد ماشین شما ته گاز می خورد!!!!! و تا نابود کردن راکب خودرو به این ته گاز ادامه می دهد. 89 نفر به صورت اثبات شده توسط این firmware بالای 470 هزار خطی کشته شدند و تعداد دیگری هم موردشان مشکوک است زیرا تویوتا ادعا کرده اینها خودشان به جای ترمز گاز را فشار داده اند. تویوتا مشکل مالی تست نداشته اما دانش فنی درستی را بکار نگرفته بوده است!!!!! تویوتا 11 میلیون مایل در خودرو های مختلفش که مجهز به ابزار اندازه گیری بوده اند این برنامه را تست کرده بوده است اما در تستهای اینها متوجه مشکل stack نشده بودند. مواردی که در ایرباس های 330 و 340 در سالهای 2008 تاکنون ایجاد شده کماکان بدون بررسی باقی مانده و تنها به اعلام مشکل data-spike بر روی باس arinc اشاره شده زیرا اینها سورس کدشان را در اختیار گروه های حرفه ای تست firmware نگذاشتند ولی دادگاه آمریکا تویوتا را مجبور به این کار کرد و سوتی های اینها را مشاوران دادگستری آمریکا در آوردند و اعلام کردند. مخالف سامانه پرواز با سیم از بیخ نیستم اما مخالف سامانه های کم تست شده هستم و اشتباه تست شده مثل سامانه های تویوتا هستم. در مورد نگهداری ساده تر هم باید یک نکته را به عرض برسانم که وقتی که یک برنامه دارای Metric خوبی نیست مثل برنامه تویوتا و ایرباس و ... و این برنامه ها توسط کمپانی برایشان patch صادر می شود باز باید ترسید زیرا به ازای هر patch همه تستها باید دوباره انجام بشود زیرا هر رفع عیبی می تواند عیبهای ناشناخته جدیدی را ایجاد بکند که شما در سامانه هیدرولیک با چنین پدیده ناجوری از نظر ایمنی روبرو نیستید.- 319 پاسخ ها
-
- 51
-
- فلانکر su-30
- سوخو-33
-
(و 6 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 جنگنده چندماموریته برتری هوایی سوخو-30 ( Su-30/Flanker-C/G/H)
EMP پاسخ داد به farmandekoll تاپیک در جنگنده و رهگیر
درود به دوستان گرامی اگر روسها به ما شکاری دادند و آمریکایی ها و اروپایی ها و اسرائیل و متفقین عربش اجازه دادند و قطعنامه اجازه داد و سازمان ملل اجازه داد و جیبوتی و ماریشس و ... و جزایر مارشال به شورای امنیت شکایت نکردند به دلیل این خریدها و ..... امیدوارم بر خلاف آرزوی دوستان این سوخوی 30 برخی از ویژگی نسلهای 4.5 و 5 را نداشته باشد. به ویژه امیدوارم مثل جنگنده های اروپایی که جدیدا عربستان خریده مجهز به سیستم fly-by-wire نباشد!!! روسها با سیستم هیدرولیک به دقت سامانه های fly-by-wire خیلی نزدیک بودند و حیف است که تکنولوژی هیدرولیک آنها به ما منتقل نشود به بهانه نسل 4 یا 3 بودن. این نسل بازی ها بیشتر کاربرد تجاری دارد تا کاربرد واقعی. در یک شکاری مهمترین مسئله جان خلبان است که باید حفظ بشود نه مثل اف 22 که از کمپرسور سرد هوای داخل کابین را تامین می کند و به ریه خلبانها صدمه می زد. مثلا خبر کار می کنند که اگر ایران تجهیزات پیشرفته دریافت بکند تعادل منطقه به هم می خورد. در حالیکه اگر ناوگان فرسوده فعلی بهینه سازی و باز سازی هم بشود باز یوروفایترها بازنده خواهند شد و نیازی به خرید نیست مگر کاهش فشار به بازمانده شکاری های موجود. برای مثال آلمانها به تازگی اف4 ها را بازنشست کردند و خیلی خوب می شد که ما چند تا سر حالش را یک طوری بدست می آوردیم. هنوز یک اف 4 بهینه شکاری خطر ناکی است برای دشمن ما و به همین دلیل هم حسابی مراقب هستند که به ما نرسد. این سیستمهای fly-by-wire که به بهانه ایمنی و کاهش وزن و .... آمدند هیچ شاهکاری نکردند و تا به حال کلی سقوط داشته ایم از یوروفایتر بگیر تا اف-22 و طبیعتا هر چه سازنده در این زمینه تازه کارتر بوده سانحه هم بیشتر بوده. بد نیست بدانید که سامانه هدایت ایرباس 330 و 340 هم که مشابهت زیادی به یکدیگر دارند تا به جال چند بار به دلیل از کار افتادن همه کامپیوترها دچار اسپین شده اند که در سال 2008 , 2009 ایر باس 330 به هیمن دلیل سانحه داد ولی کسی همه ایرباسها را گراند نکرد!! ایرباس 330 دارای ایمنی بسیار پایین نرم افزاری در مقابل بوئینگ هست و سامانه های نظامی اینها هم از این حقیقت مثتثنی که نیست هیچ سطح پایین تری از امنیت را هم حتما دارند. گزارش های تحقیق در مورد سوانح 330 هیچ نتیجه دقیقی ارائه نمی کند و فقط به طیفی از سوتی های سازنده ایرباس اشاره دارد!!!! سال 2007 یک دسته 7 فروندی اف 22 در راه ژاپن به دلیل یک فالت نرم افزاری و عدم استفاده از الگوی diverse programming در این شکاری هنگام عبور از خط ساعت شب و روز دچار از دست دادن همه کامپیوتر ها شدند و اگر تانکر سوخت رسان همراه آنها نبود با فرامین محدود شده قادر به رساندن خود به نزدیکترین پایگاه هم نبودند و باید با سیستم دستی ایجکت می کردند. حالا ایمنی این پرنده را مقایسه بکنید با تامکت دهه 70 که این سیستمهای پیچیده نرم افزاری وجود نداشتند. در یک نبرد واقعی با کارکرد انواع اخلال گرهای پر قدرت، این سامانه های بی مورد پیچیده شده قطعا جواب خوبی نخواهند داد. فقط با 100 ولت بر متر میدان می شود باعث سقوط این پرنده ها شد. در خودرو سازی هم سیستم تراتل برقی، ABS و ... کارنامه پر فاجعه ای دارد. تویوتا که امروز پر فروشترین شرکت خودرو سازی جهان است و اسبهای داعشی ها را هم تامین می کند به تنهایی در مدلهای مختلف بین سالهای 2000 تا 2013 موفق به کشتن 89 نفر آمریکایی شده است با خودروهای لوکسش مثل lexus و ... . از دیدگاه من هر چه یک جنگنده نرم افزار و سخت افزار ایمن تری داشته باشد بهتر است. با توجه به توانایی مالی پایین روسها و اروپایی ها در زمینه هزینه کرد برای طراحی اویونیک دیجیتال ایمن و تستهای موثر من ترجیح می دهم که سخت افزارها و نرم افزارهای این پرنده زیر نظر روسها اما توسط مهندسان خودمان طراحی و تولید و به ویژه تست بشود. البته مطابق استانداردها تست باید توسط شرکتهای تخصصی تست انجام بشود نه خود توسعه دهندگان. همین سال 2015 تویوتا 625000 خودروی هایبرید خود را جمع کرد به این دلیل که خود به خود وسط جاده خاموش می شد. پژو فرانسوی هم موارد خاموش شدن داشته و .... . فقط در سال 2015 پنجاه و یک میلیون خودرو به دلیل مشکلات عموما نرم افزاری یا مرتبط با افزودنی هایی مثل airbag از بازار جمع شدند. به نظرم ما می توانیم سیستمهای پردازش این جنگنده را ارتقاء هم بدهیم تا برد رادارش بیشتر هم بشود. در کل حرکت خوبی است. امیدوارم هر چه زودتر خط تولید قسمتهایی از قطعات و سپس کل شکاری در ایران راه اندازی بشود و پایه ای بشود برای شکاری های پیشرفته داخلی.امیدوارم که همانطور که انتقال تکنولوژی ساخت شبیه ساز یک هواپیما به ایران توسط روسها باعث شد که ما امروزه بتوانیم برای همه هواپیماها شبیه ساز بسازیم، این حرکت باعث شکوفایی صنعت هوایی ما بشود. آرزو که عیب نیست.- 319 پاسخ ها
-
- 68
-
- فلانکر su-30
- سوخو-33
-
(و 6 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
فکر کنم یک اشتباهی شده اینجا. تیمسار ستاری افسر فایتر کنترلر بودند. یک افسر کنترل شکاری کاملا مجاز است که در صندلی عقب شکاری هایی مثل فانتوم و تامکت پرواز بکند زیرا اساسا کار صندلی عقب در این شکاری ها خیلی به استفاده مناسب از رادار باز می گردد. در زمان جنگ بسیاری از افسران کنترل شکاری خلبانهایی بودند که در میانه راه خلبانی وا خورده بودند یا افسرانی بودند که دوره آواکس را دیده بودند و یا خلبانهایی بدوند که دوره F-16 را رفته بودند ولی دوره آنها نیمه کاره مانده بود و نیرو آنها را به نزدیکترین رسته که کنترل شکاری باشد منتقل کرده بود. قبل از انقلاب پرواز افسر کنترلر شکاری در صندلی عقب هواپیما قسمتی از دوره فایتر کنترلر بود و طبیعتا تیمسار ساعتها پرواز کرده بوده حداقل در ایران. فایتر کنترلری که مثل یک شطرنج باز در حال بازی با جان خلبانها است و به آنها سرعت و زاویه و سمت و ارتفاع می دهد. باید بداند که شرایط پروازی چگونه است تا بتواند درک بهتری از کنترل شکاری در آسمان از روی زمین داشته باشد. یک عدد و فقط یک عدد اشتباه باعث می شود که شکاری خودی جلوی شکاری دشمن در بیاید و در این لحظه کار تمام است. البته فایتر کنترلر ها خلبان نمی شدند و سولو پرواز نمی کردند ولی خیلی ساعت پرواز را باید در صندلی عقب پر می کرده اند. بعد از انقلاب کل سیستم آموزش نیم بند شد تا سریع به عملیات برسانند پرسنل را. حالا در این گزارشات که همگی تیمسار را در صندلی عقب نشان می دهند به نظر من به این دلیل نیست که ایشان عشق پرواز بوده و دلش می خواسته خلبان بشود.البته که خیلی ها با همان جی منفی اولیه که از طرف استاد خلبان دریافت می کنند کلا آرزوی خلبانی را کنار می گذارند یا بیهوش می شوند و وا می خورند. به نظر من ایشان در حال تست یک موضوع فنی مرتبط به رادار بوده و خودش می خواسته از نزدیک چک بکند. من جوان که بودم مقالات ستوانسوم منصور ستاری را در ماهنامه نیروی هوایی می خواندم که همگی نشان می داد که خیلی الکترونیک بلد هست و سوادش از سواد موجود در نیرو بالاتر هست. بعدها فهمیدم که ایشان تحصیلات دانشگاهی در رشته برق را هم داشته است. بنابراین عجیب نیست که برای چک یک موضوع فنی خودش رفته باشه درون کابین و پرواز هم کرده باشد. البته پرواز فرمانده نیرو در یک شکاری تعمیری برای پرسنل پروازی قوت قلب هم بوده حتما ولی این تیپ پروازها بیشتر بر می گردد به پروژه هایی که ایشان روی سیستمهای رادار دنبال می کرده است.
- 59 پاسخ ها
-
- 24
-
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
EMP پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
این راه حل خیلی خیلی قدیمی است و پیشینه آن به دهه 30 میلادی باز می گردد. دانشمندان آلمانی هم انواع و اقسام این وسیله را ساختند ولی ظاهرا با مخالفت هیتلر از آنها استفاده عملیاتی نشد!!! از کشفیات آلمانی ها این بود که 94.5 گیگا هرتز می تواند امواج نیروی پیاده را متاثر بکند (با ایجاد احساس کاذب سوزش بسیار شدید در سطح پوست). آلمانی ها شدیدا به وسیله ای برای خنثی کردن حملات روسها که با امواج انسانی و سپس تانکها انجام می شد داشتند. امروزه چند وسیله ضد شورش قدیمی از این فناوری استفاده می کند و در سیستم های ضد سرقت و امنیتی یک مفهومی هست به نام میدان درد (pain field) که شما می توانید با همین فناوری قسمتی از ساختمان یا دیوار پادگان را به آن مجهز بکنید تا از ورود تروریست یا دزد به آن جلوگیری بکنید. به عبارت ساده می توان پادگانی داشت که هیچ دیواری هم ندارد و فقط با چند خط روی زمین حدود آن مشخص شده و هر موجود زنده ای که بخواهد وارد آن بشود از شدت درد بی هوش می شود. اینکه چرا استفاده نمی شود را من نمی دانم. علتش شاید این باشد که نظامی های ما بر خلاف آمریکایی ها علم را خیلی جدی نمی گیرند و مشاور فیزیک دان ندارند در لشگرهایشان یا ستادهایشان یا صنایع دفاعیشان. اگر دکتر چمران زنده بود (می دانید که ایشان اساسا فیزیکدان بوده) شما شاهد استفاده از این سلاح و خیلی چیزهای دیگر که عقل من نمی رسد حتما می بودید. وقتی که من سرباز بودم نیروی زمینی مرتب از ما به عنوان گشتی دور دیوار پادگان استفاده می کرد. هرچه می گفتیم خوب بیایید برایتان یک سیستم الکترونیکی تشخیص و تنبیه متجاوز بگذاریم می گفتند که خیر لازم نداریم. آن موقع مشکل میدان های بسیار وسیع به جا مانده از جنگ تحمیلی روی دست نیروی زمینی افتاده بود و با اینکه یک سیستم روسی فاسد کردن مینها با الکترومغناطیس وجود داشت، تهیه نشد و همه مینها تا به امروز با دست نیروی انسانی از خاک بیرون آمده است. نمی دونم شاید به مهماتش نیاز داشتند. اما آمریکایی ها به طور گسترده ای از این روش در عراق استفاده کردند و تنها مشکلی که ایجاد شد این بود که هنگام استفاده در چند کیلومتری فرودگاههایشان، باعث اختلالاتی می شدند که خسارتش از بمب های کنار جاده ای بیشتر بود (سقوط هواپیماها یشان) برای همین در نزدیکی فرودگاههایشان از چنین چیزی استفاده نمی کردند و این یک نقطه ضعف بود برای اینها. می دانید که موج با 75 ولت بر متر قدرت سابقه سر نگونی هلیکوپتر های انگلیسی. شکاری معروف تورنادو و شکاری سبک اف 16 را در کشورهای آلمان و انگلیس و خود آمریکا دارد بنابراین با یک میدان خیلی قوی تر کشوری مثل یمن می تواند خیلی ها را به تیر غیب دچار بکند. خوبی این روش این هست که هدف گیری دقیقی هم لازم ندارد شما یک پهنه را آلوده می کنید به انواع لایه های دفاعی با فرکانسهای مختلف که هر کدام خاصیتی مورد نظر شما را دارند. انرژی زیادی هم مصرف نمی کند زیرا فقط هنگام تشخیص مهاجم فعال می شود. موج مناسب با قدرت مناسب قادر است که سامانه احتراق را در هر خودرویی مختل بکند در نتیجه خودرو متوقف می شود. اگر روبات هم بفرستند چیزی مثل فیلم روبوکاپ 2013 که در ابتدای آن تهران را نشان می دهد که توسط روباتهای آمریکایی اشغال شده است، با همین روش می شود همه روباتها را هم کاملا متوقف و مختل کرد. حتی پهپاد ها ، بالگردها و ... هم با این روش دچار مشکل می شوند ردی هم به جا نمی ماند!!!! اینکه قدرت تولید چنین امواجی را داریم بله داریم اگر در خود نیرو ها طراحی و تولید بشود نه در صنایع دفاع. یک موتور برق هزار کیلوولت آمپر و یک فرستند و یک آنتن و کار تمام است. قیمتش البته زیاد هست ولی به ترس ایجاد شده در تروریستها می ارزد. یک مکانهایی هم که نیاز به حفاظت با نیروی کم دارد مثل فرودگاه محاصره شده دیر الزور خیلی خوب می تواند از چنین چیزی استفاده بکند. البته روشهای دیگری هم هست که با مواد منفجره میدان تولید بشود که زیاد خوب نیست چون این روشها معمولا جهت دار نیستند. -
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
EMP پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
اگر من در چنین سنگری بودم و تجهیزات مناسبی هم داشتم. هیچ کار خاصی نمی کردم خیلی ساده آنتن فرستنده پر قدرت میکرویو خودم را سمت این هدف 400 تنی می گرفتم و به سمتش HEMP جهت دار می فرستادم. اتفاقی که می افتاد این بود که موتور این غول خاموش می شد. یادتان نرود که یک فیزیک دان ایتالیایی در دهه 30 میلادی رژه تانکهای ایتالیایی را در حضور موسیلینی هدف قرار داد و کل تانکهای آن موقع که ECU هم نداشتند متوقف شدند. نبردهای امروز عرصه رقابت فیزیکدانها باید باشد نه افراد جسور به تنهایی. حتما شنیده اید که با ته کشیدن نیروهای انتحاری داعش، (احتمالا به دلیل تکمیل ظرفیت بهشت وهابی ها) اینها دست به اختراع جدید زده اند و ماشین انتحاری کنترل از راه دور ساخته اند (احتمالا چیزی در حد روبات 6 تنی نیروی زمینی خودمان) با داشتن یک اخلال گر بسیار قدرتمند الکترومغناطیس جهت دار شما قادر خواهید بود که این زامبی های جدید کنترل از راه دور را نیز متوقف بکنید. مهم این هست که اخلال آنقدر شدید هست که مکانیسم انفجار هم کار نخواهد کرد. در ضمن بیشتر چاشنی های انفجاری به ویژه چاشنی های مین ها نسبت به برخی طول موجها حساسیت زیاد دارند و در زیر آنها فاسد شده دیگر هرگز منفجر نمی شوند. در عراق که بمبهای کنار جاده ای تلفات زیادی از آمریکایی ها گرفت آنها در کاروانهایشان از خودروهای اخلال گر استفاده کردند و باعث شدند که تعداد زیادی از بمبها هرگز منفجر نشوند و کلی از تلفاتشان کاسته شد. خلاصه داستان اینکه بهترین راه خنثی کردن این زامبی ها از راه دور هست. استفاده از برخی طول موجهای صوتی که منجر به اختلال مغزی هم می شود می تواند روی راننده احمق انتحاری یا مهمات او اثر داشته باشد که باید رویش مثل مورد بالا تحقیقات کرد.البته مشکل اینجا است راننده های انتحاری و اصولا موجودات تکفیری فاقد مغز و عقل هستند. اگر اشتباه نکنم قوم عاد با یک صدا نابود شدند. چرا تاریخ نباید در مورد زامبی ها تکرار بشود. به قول داداش پوتین الله تعقل را از اینها گرفته است. این هم یک جوک برای تکفیری ها: یک راه با مزه دیگر هم این هست که با laser show در بدو عبور خودرو انتحاری از خط مقدم دشمن، روی سرشون هوری های بهشتی را نمایش می دهیم. زامبی مفروض که فکر می کند وارد بهشت شده یا کنترل خودرو را از دست می دهد و چپ می کند یا بمب را فعال می کند تا زود تر به وصال آنها برسد بنابراین نیروهای خودشان را بیشتر صدمه می زند تا نیروهای ما را. -
مهمات هدایت شونده 3. او.اف.39 کراسنوپل/بصیر مهمات هدایت شونده 3. او.اف.39 کراسنوپل/بصیر( Krasnopol 3OF39 )
EMP پاسخ داد به king-of-heaven تاپیک در هویتزر ها
قبلا مدارهایی تا 6400g تست شده اگر دستگاه تست یا سامانه انفجاری مناسب برای تست باشد باید دید که در این شتاب آن تکنولوژی ها کار می کند یا خیر. -
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
EMP پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
این داستان تاثیر ترکمن ها روی تشکیل عثمانی را من هیچ جا ندیده بودم. علت اصلی شکست سپاه خوارزم شاه هم حیله مذهبی چنگیز و استفاده چنگیز از جنگ روانی گسترده و تسلیحات میکروبی (اجساد مردگان با طاعون را به داخل شهرها پرتاب می کردند) بوده نه چیز دیگر. بر خلاف رسم اعراب چنگیز متحد خلیفه بغداد بعد از 6 ماه محاصره وارد بلخ شد . او که تلفات زیادی داده بود تدبیری اندیشید و اسرای بلخ را به کنیزی نگرفت بلکه آنها را پوست کنده و سرخ کرد و بسیار فجایع بی سابقه تا آن زمان مرتکب شد تا صحنه هایی از جهنم را برای مسلمانان سنی بسیار قشری آن روزگار که خلیفه را به جای خدا می پرستیدند ایجاد کند. مسلمانان از دست خوارزم شاه عصبانی بودند که سال گذشته به خلیفه حمله کرده بوده است و یخ زدن سپاه خوارزم شاه را در همدان عذاب الهی می دانستند و عدم پیروزی او بر خلیفه بغداد را ناشی از اراده خدا!!!! و حمایت خدا از آن موجود انسان نما. این اعتقاد تا آنجا بود که حتی سالها بعد در دوره هولاکو خان مغول، مغولها می ترسیدند خلیفه بغداد را بکشند از ترس اینکه دنیا به پایان برسد که خواجه نصیر الدین طوسی به آنها می گوید که ریز ریز قطعه قطعه اش کنید اگر که دیدید دنیا در حال واژگونی است ادامه ندهید که با این تدبیر آن فرومایه به جهنم ارسال شد. بعد از ایجاد صحنه های جهنم در شهر بلخ چنگیز بالای منبر مسجد جامع بلخ می رود و برای مردمی که عمدا زنده نگاه داشته بودند خطبه می خواند که من مامور عذاب و از طرف خدا هستم تا شما نافرمانان و یاقیان بر علیه خلیفه را عذاب بکنم. هر کس توسط من و ماموران من عذاب بشود گناهش بخشیده می گردد و به بهشت می رود و هر کس که خود بمیرد به جهنم می رود. از این روی بوده که مردم صف می کشیدند تا مفولها آنها را عذاب بکنند و وقتی مغولها می خوابیدند مردم منتظر می شدند تا آنها بیدار شوند و کشتار و عذاب را از سر بگیرند. دروازه های نیشاپور را بدون مقاومت روی چنگیز باز کردند و یکی از بزرگترین شهر های شرق دنیا با دژی بسیار مقاوم نابود شد. سپاه دو میلیون نفری خوارزم شاه هم پراکنده گردید و از ارسلان با سپاه کوچکش کاری بر نمی آمد. در کتاب جهان گشای جوینی آمده که جاسوسی به اردوی ارسلان نفوذ کرده بود و نمی توانستند او را بگیرند چون بسیار ورزیده بود و سپاهیان به دلیل نجس بودن او از تماس دست با وی کراهت داشتند!!! تا اینکه با کمند و از راه دور او را اسیر کردند. تفکرات انحرافی مذهبی وعدم بصیرت مردم در آن روزگاران و هوش چنگیز و مشاورانش باعث اصلی این فاجعه بشری بود که هنوز دارد از مردم دنیا و مسلمانان تلفات می گیرد نه چیز دیگر. -
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
EMP پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
درود به دوستان گرامی یک بحثی می شود در مورد عثمانی اردوغانی وصنعت و دانش فنی اینها ثروت و قدرت ارتش اینها که باید یک روشنگری بکنم برای آنها که از درون عثمانی خبر ندارند. ببینید برای رشد اقتصادی وعلمی به فرهنگ متناسب نیاز است. جغرافیایی که فاقد فرهنگ است محکوم به فنا است حتی اگر آمریکا با این سطح دانش فنی باشد. شما ببینید آن طراحان بزرگی که موشک فینیکس را طراحی کردند امروز کجا هستند؟ آن فیزیکدان های بزرگ اوایل قرن بیستم امروز کجا هستند؟ چرا ضریب جینی آمریکا به این خرابی است؟ چرا اروپا و آمریکا رشد علمی خود را وامدار واردات دانشمند از شرق شده اند؟ دلیلش در فرهنگ نهفته است. این چیزی که امروز ترکیه نامیده می شود در واقع قسمتی از خاک ایران و قسمتی از خاک یونان است که به دست بی کفایت اعراب افتاده بود و هنگام حمله مغول توسط پسران چنگیز فتح شد تا خودشان را برای غارت به اروپا برسانند که مرگ زود هنگام چنگیز تا حدودی اروپا را نجات داد و اینها در همان محل استقرار یافتند و کل قاره سبز را نابود نکردند. کماکان هم اسم قانون اساسی اینها "یاسا" هست که همان قانون معروف چنگیز خونخوارترین و ضد علم و فرهنگ ترین سردار تاریخ بشر است. جنایات مغول و عثمانی در اروپا آنقدر شدید بوده که هنوز هم بعد از این همه التماس عثمانی را به اتحادیه اروپا راه ندادند. به ویژه توجه شما را جلب می کنم به شباهت بی بدیل سپاه معروف ینی چری که از افتخارات عثمانی است به گروه تکفیری-عبری داعش. سپاه ینی چری عموما از سربازانی ساخته شده بود که در پی تجاوزات عثمانی به شهر های اروپا و اجرای حکم بلاد مفتوحه بدست آمده بودند. به این ترتیب که عثمانی ها هر شهری را که بلاد مفتوحه اعلام می کردند، غارت کرده، مردان و زنان پیر را کشته و زنان و دختران جوان را به عنوان کنیز و برده جنسی فروخته و سپس پسر بچه های کوچک را گرفته و به اردوگاه آموزش نظامی می بردند تا از آنها سربازانی مطیع و بی رحم بسازند. دقیقا کاری که داعش با کردها و ایرانی های شنگال و مردم حامی سوریه انجام داده و می دهد. از نظر فنی دانشگاههای عثمانی اردوغانی از نظر تعداد کمتر ولی از نظر کیفیت بسیار بالاتر از دانشگاه های ما هستند. عثمانی اردوغانی دارای فرار مغز محدود است و مردمی پرکار باهوش و سخت کوش دارد که ثروت اندوزی را خوب می دانند و اندکی خشونت چاشنی اکثر برخوردهایشان است. شما ممکن است یک خانم مهندس باشید و از طرف رئیس بخشتان کتک هم بخورید!!! که خیلی عادی است در شرکتهای خصوصی. از نظر صنعتی به دلیل کارگر ارزان قیمت و سیاست برده داری در اداره کارخانه ها و فرامانبری ذاتی کارگرهایشان مورد جذابی برای سرمایه گذاران آلمانی و ایتالیایی است و ثبات نسبی 40 سال گذشته و پولی که کارگران مقیم آلمان برایشان می فرستند هم باعث پیشرفت در این جغرافیا شده است. اما از نظر شخصیت یک امپراطوری یا قدرت منطقه ای یا جهانی اینها خیلی دچار مشکل هستند. اینها در سطحی از تفکر نژادی و عدم تحمل دیگران قرار دارند که تا همین اواخر برگزاری جشن نوروز در این کشور جرم محسوب می شد تا اینکه نوروز را هم مصادره کردند و اعلام کردند که یک جشن مغولی است!!!! و برگزاری آن آزاد شد. این کشور دارای گسست بسیار شدید فرهنگی است. مردم منطقه ازمیر شباهت کمتری به مغولها دارند مسلمان هستند ولی گوشت خوک هم می خورند و رفتار و اخلاق متفاوتی هم دارند. کردها ، علوی ها ، آذربایجانی ها و بقیه اقلیت ها هم که کلا یک منش دیگر دارند. در فرهنگ اینها گرگ موجودی شریف است و اگر به کسی بگویند گرگ یعنی از او تعریف کرده اند. هر چقدر هم که شما بر تن یک گرگ لباس ابریشم و ترمه بپوشانید و به کامپیوتر و لیزر مجهزش بکنید باز تفکر این گرگ تغییری نمی کند. در سال 2015 که این همه رسانه جنایات اینها را بازتاب می دهد باز هم می بینید که در پوشش داعش و با پول اعراب و چراغ سبز امریکا مشغول به انجام همان کارهایی هستند که سلطان سلیم و دارو دسته انجام می دادند. بنابراین هر چقدر هم که این کشور صنعتی بشود به جای 70 درصد امروز 100 درصد لوازم صوتی تصویری اروپا را هم تامین بکند، باز همان است که بود زیرا فرهنگ اینها تغییر نکرده است. در مرکز آنکارا شما ممکن است به دلیل اینکه به پارک غیر مجاز یک خودرو در پارکینگ داخلی ساختمانتان اعتراض بکنید، کتک مفصلی بخورید. ممکن است که یک کامیون با راننده مست ورود ممنوع بیاید، ماشین شما را له بکند و بعد راننده پیاده بشود یک کتک اساسی هم به شما بزند و پلیس هم بیاید و شما را مقصر اعلام بکند. تا فرهنگ اینها تصحیح نشود اینها تنها موفقیت های مقطعی خواهند داشت هر چقدر هم که دانش فنی آنها بالا باشد. آنهایی که با cognitive radio آشنایی دارند می دانند که یکی از قطبهای این رشته در عثمانی امروز است اما آیا رفتار استادی که این قطب علمی است شبیه به رفتار یک دانشمند است؟ با وجود همه نا مردمی ها، خاوری ها و دار دسته دزدان مدیر دارای تابعیت دوگانه و مشکلات معیشتی و فرار مغز شدید و ضعف مالی و علمی دانشگاهها و مشکلات ناشی از نبرد با همه دنیا و تحریمها در ایران ولی مردم ریشه دار ما هنوز علم دوست هستند و این ریشه در فرهنگ بسیار کهن این سرزمین دارد که یک شبه و از زیر بته عمل نیامده است. بنابراین هرگونه مقایسه ایران با عثمانی نا بجا است. عثمانی را فقط می توانید با پدیده های هم ردیف و موقتی در حد خودش مثل حکومتهای بر پایه نژاد پرستی مقایسه بفرمایید که هر روز یک نقشه جدید از جهان را چاپ می کردند و دنیا را برای خودشان قسمت می کردند نه وارثان امپراطوری هخامنشی که حتی زبان خود را کنار گذاشته با زبان آرامی سخن می گفتند تا در تمام امپراطوری قابل درک باشد. -
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
EMP پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
درود به دوستان گرامی اگر در تاریخ معاصر نگاه بکنیم دیکتاتورهای قرون نوزده و بیست و بیست و یک اشتباهات مشابه می کنند. این اشتباهات اینها وقتی به اوج می رسد که احساس قدرت می کنند و غرور کورشان می کند. ترکیه که به مدد مشکلات خاور میانه و کمبود نیروی کار در اروپا به نان و نوایی رسیده سرمست از ثروت باد آورده به یاد دوران اوکتای و جغتای افتاد و قصد احیای امپراطوری بی آبروی عثمانی را دارد که جنایات جنگی آن شهرت جهانی دارد. چند سال قبل از به هم ریختن اوضاع در سوریه ترکیه مشغول آموزش تند روهای مذهبی حتی در آنکارا بود و نتیجه آن را امروز در ظاهر فرومایگان تکفیری می بینیم. صدام هم در داخل عراق فرومایگانی را تحت نام خلق کرد و عرب آموزش می داد که مرتب خطوط لوله را منفجر می کردند و ... تا اینکه جنگ راه افتاد. بعد از جنگ صدام زیادی قدرتمند شده بود و به اشاره آمریکا برای اشغال کویت رفت و آمریکا پشت او را خالی کرد تا به این بهانه غول خود ساخته را نابود بکند. ترکیه قدرتمند هم به هیچ روی با منافع آمریکا همساز نیست در نتیجه بعید نیست این ماجراجویی ترکها به پشتیبانی آمریکا تکرار همان بلایی باشد که سر صدام آمد. یعنی یک بار دیگر دیکتاتوری سرمست از قدرت به چاه افتاد. در سوی دیگر پوتین قرار دارد که اولویت نخستش فقط منافع روسیه هست. حالا یک نفر پیدا شده که با زدن شکاری روسی در یک کشور ثالث مطابق قوانین سازمان ملل متحد عملا به خاک روسیه تجاوز کرده است و پوتین مجبور به پاسخ است. چه بخواهد چه نخواهد. روسها هم اصولا افراد بسیار متفکری هستند. باید دید که پاسخ هوشمندانه اینها چگونه خواهد بود. طبیعتا برای وارث کی.جی.بی ، نا امن کردن ترکیه کار بسیار ساده ای است. به نظر من روسها یک یا دو هفته در مورد این موضوع بررسی کرده مدارک جمع کرده و ثبت می کنند. در مجامع بین المللی ادعای غرامت می کنند و در پایان این زمان هم پاسخ بسیار کوبنده ای خواهند داد که مسئولیت حقوقی برای آنها نداشته باشد. عملی که ترکیه کرده عملا پشتیبانی ناتو را هم می تواند به همراه نداشته باشد. به این نحو ناتو ممکن است پشت ترکیه را خالی بکند. اگر برای هواپیمای مسافر بری بمب افکن های استراتژیک برای نخستین بار در تاریخشان به پرواز درآمده و ماموریت جنگی انجام دادند، به نظر شما این بار موشکهای قاره پیمای خیلی قدیمی روسیه از سیلو بیرون نخواهند آمد؟ به نظر من مواضع تروریستها در نقاط صفر مرزی با ترکیه با موشکهای قاره پیما با سر جنگی متعارف هدف قرار خواهند گرفت. ترکها نشان داده اند که این زبان را خیلی خوب می فهمند. سابقه تاریخی هم دارد. در زمان جنگ ایران با عراق هم ترکها اقدام به تجاوز زمینی و هوایی به درون خاک ایران کردند که سردار باکری را از جبهه جنوب برای مقابله فرستادند و ایشان هم که نیرویی یک صدم ترکها نداشت با مذاکره آنها را تا حدودی عقب نشانده و متوقف کرده بود تا اینکه نیروی هوایی که قصد زدن یک پل درمرز عراق و ترکیه را داشت به صورت کاملا نا خواسته ، اتفاقی و از نوع "و ما رما اذ رمیت" بمب جدید ساخت ایران سقوط آزاد4500 پوندی را به جای پل با فاصله بسیار خطا زدند و خیلی نزدیک نیروهای ترک سقوط کرد. آن موقع یک تامکت را تغییر کاربری داده بودند تا چنین بمبی را بتواند حمل بکند و خلبان تامکت هم که تجربه بمب اندازی خیلی زیادی آن هم با بمب به این بزرگی را از سرعت و ارتفاع زیاد نداشت دچار چنین خطایی شد. نتیجه عقب نشینی فوری ترکها و آرامش مرزهای ایران به مدت طولانی و بازگشت شهید باکری به جبهه جنگ با عراق بود. شکسته شدن دیوار صوتی توسط بمب، قارچ ناشی از برخورد بسیار شدید و انفجار 4500 پوند ماده منفجره قوی و شکستن شیشه ها تا کیلومترها درون خاک ترکیه باعث شده بود که اینها فکر کنند که هدف بمب افکن ما دادن اخطار بوده و بمب بعدی به نیروهای اینها خسارت شدید خواهد زد!!!!! بعد از جنگ هم دوباره ترکها شروع کردند به کارهای بسیار غیر متعارف و این شد که مقام معظم رهبری سفری به آذربایجان کردند و به دستور ایشان میگهای 29 به تبریز رفتند و لشگر 21 حمزه هم به آنجا منتقل شد و شد لشگر 21 حمزه آذربایجان و باز ترکها حساب کار دستشان آمد.