EMP

Eminent-User
  • تعداد محتوا

    387
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    23

تمامی ارسال های EMP

  1. درود در مورد روحیه ارتش سوریه خیلی شنیده ام که نابود است. بعد از سقوط ادلب هم یک فیلم از نیروهای آماده به نبرد با وحوش نشان دادند که خیلی شبیه آخرین سانی بود که هیتلر یا بدلش از جوانان هیتلری دیدند و فقط هیتلر در فیلم غایب بود و به جای او خبرنگاری قرار داشت. این فیلم طوری تداعی می کرد که انگار در سوریه مردان کاهش یافته اند و نوبت به بچه ها رسیده است. در سمت خودی حتی الفبای تبلیغات را هم بلد نیستیم.   اتفاقا به نظر من مشکل نبود همین تجهیزات یا اگر هست نحوه بکارگیری آنها است. تجهیزات ارتش سوریه با نبرد تناسب ندارد. اگر اینها بالگردهایی داشتند که می توانست در همه نوع هوا و شب و روز از فاصله 10 کیلومتری مواضع شورشی ها را بزند، کلا تاو های وحوش بی اثر می شد. اگر اینها از پهپادهایی در حد همین شاهد 129 خودمان استفاده می کردند به تعداد، ستون کشی های وحوش از عثمانی بی معنی بود و ..... .   اما در مورد این فیلم این کاملا تبلیغاتی وحرفه ای در سطح هالیوود است. یک فیلم هالیوودی هست که در ایران سالها پیش به نام "برد خدنگ" نمایش داده شد. در این فیلم. سرخپوستان سفید پوستان را اسیر می کنند!!! و به آنها می گویند که بدوید و اگر از برد تیرهای ما فرار کردید، هیچ سرخپوستی حق کشتن شما را ندارد. بعد آنها را رها می کنند، آنها شروع به فرار می کنند و سرخپوستها با تیر کمان شروع به شکارشان می کنند. این فیلمی که پخش شده باز سازی همان فیلم هست که به صورت حرفه ای شبیه سازی میدان جنگ را رویش انجام داده اند. نحوه دویدن سربازها مشخص است که ابتدا اسیر شده اند و کتک سیری خورده اند و بعد مورد استفاده تبلیغی قرار گرفته اند. این فیلم بیشتر مصرف داخلی برای وحوش در سرباز گیری از بین احمقها و سود جویان دارد و تضعیف روحیه متحدین ارتش سوریه تا خود سوری ها که می دانند در چه وضع روحی هستند.
  2. این یک بن مایه برای مقایسه رادارها با استیلت ها از قول خود آقایان غربی http://www.google.co.uk/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=1&cad=rja&uact=8&ved=0CCEQFjAA&url=http%3A%2F%2Fwww.dtic.mil%2Fcgi-bin%2FGetTRDoc%3FAD%3DADA515506&ei=SCRiVcvSLvHG7AbgvICgBw&usg=AFQjCNHQctREdsTezqT1Rn7ExnF6veARVg&bvm=bv.93990622,d.ZGU در مورد تورنادویی که در آلمان سقوط کرد، قبلا تاپیک مفصلی در این سایت آمده. http://www.military.ir/forums/topic/25860-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1-%D9%88%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A8%D8%B1-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C/?hl=hirf اما یک سند ناسا را برایتان در اینجا ذکر می کنم:   صفحه 2  از سندNASA/TP-2001-210831 1.2. Aviation Incidents Attributed to HIRF The earliest HIRF-induced avionics failures to receive widespread attention were the crashes of five Army Blackhawk helicopters between 1981 and 1987, reported by the Knight Ridder News Service in 1987. In each case, the helicopter was reportedly flying near a radio transmitter when it suddenly dove straight into the ground [7]. Subsequent investigation and testing showed that the helicopter’s rear wing (the stabilator) control system was vulnerable to EMI [8, 9]. Although most of the Blackhawk’s flight control system is conventional (mechanically linked with hydraulic assist), the stabilator control system is FBW . In 1991, the Knight Ridder News Service reported on the crash of an F-111 aircraft and the aborted missions of five others that occurred during a U.S. strike on Libya in 1986 [10]. Air Force officials blamed this on EMI generated by other U.S. aircraft participating in the strike. That same year, Aviation Week magazine reported that the in-flight breakup of seven Piper Malibu business aircraft was suspected by the National Transportation Safety Board (NTSB) to be due to HIRF induced upset of the autopilot system. The NTSB reported that it had received about 300 reports from users of the autopilot system installed in the Piper Malibu complaining of sudden and unusual excursions, particularly in the pitch axis [11]. Also in 1991, Lee [12] reported that a 1983 crash of a British-made Tornado fighter was found to be the result of the HIRF induced upset of the aircraft’s air data computer. The electric field level near the crash site, which was near a Voice of America station, was later measured at 70 volts per meter . سرمایه گذاری های روی استیلت ها بیشتر از اینکه نیاز باشد یک موج است که به جان نیروهای هوایی افتاده و از دیدگاه من چندان ضروری نبوده و قابلیت تدافعی دشمن این نیروها را چندان تحت تاثیر قرار نمی دهد. اکو راداری حشرات در رده 0.001 متر مربع، F-117 در رده 0.003 متر مربع و F-22 در رده 0.0065 متر مربع است. می بینید که اگر با این اکو F-117 از ده کیلومتری قابل کشف هست، F-22 زودتر هم قابل کشف هست و توپها می توانند برایش خطر باشند بعلاوه این نکته که بعد از کنار گذاشتن F-117 ، اینها به اکو راداری بهتری نرسیدند زیرا سرعت سابسونیک F-117 برایشان جالب نبود و خودشان هم رادارگریزی را فدای قابلیتهای بیشتر کرده اند هر چند ناچیز.                                  [Object                                            RCS m2]                            F-15 Eagle                                    405        B-1A                                              10         SR-71 Blackbird                             0.014      Birds                                              0.01       F-22 Raptor                                   0.0065      F-117 Nighthawk                            0.003       B-2 Spirit                                       0.0014      Insects                                           0.001            https://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=1&cad=rja&uact=8&ved=0CB0QFjAA&url=https%3A%2F%2Fwww.calvin.edu%2F~pribeiro%2Fcourses%2Fengr302%2FSamples%2Fwilson-paper.doc&ei=pUFiVYSLEKS27gb6yYLABQ&usg=AFQjCNEfRHOkqozQrTnGfRePfwx4UuYRcw&bvm=bv.93990622,d.ZGU     اینهایی که دنبال فناوری های نسل 6 و ... رفته اند بیش از اینکه مزیت برای شکاری ایجاد بکنند، پیچیدگی ایجاد کرده اند و این پیچیدگی خطری بدتر از پدافند دشمن می تواند باشد. انتخاب روش های دفاعی و موضوع برای تحقیق معمولا بر اساس نیاز نیست. در دهه 70 میلادی شبکه های عصبی خیلی صدا کردند و سپس خاموش شدند زیرا چندان قابل ساخت نبودند در ÷985 یک کارهای عملی با اینها شد و دوباره تب شبکه های عصبی دنیا را گرفت ولی آمریکایی ها دنبالش نرفتند. در دهه 90 آمریکایی ها که احساس می کردند از دنیا در این زمینه عقب هستند شبکه های عصبی نوروفازی را راه انداختند و جریان علمی را دنبال خودشان کشاندند و دوباره تب در قرن 21 فروکش کرد. بشر در انتخاب راه ها بسیار دنباله رو است و همیشه احساس می کند که مرغ همسایه غاز است یا به قول انگلیسی ها می گویند که چمن آن طرف فنس سبز تر است. بعد از اینکه انگلیسی ها در فناوری نانو پیشرفتهای خیلی خوبی کردند، آمریکایی ها فوری دنباله روی کردند و معاونت فناوری نانو در دفتر ریاست جمهوری آمریکا تشکیل شد تا عقب افتادگی ها با نظارت مستقیم کلینتون بر طرف بشود. بلافاصله در ایران هم چنین معاونتی برای دفتر ریاست جمهوری خاتمی تشکیل شد که با نظارت ایشان فناوری نانو پیشرفت بکند که اهل فن باید قضاوت بکنند نتیجه این تقلید به کجا انجامید. بنده مخالف با تقلید صرف و چشم رو هم چشمی علمی هستم حالا در هر فناوری که می خواهد باشد. این که دفاتر فناوری برای نمایش و پروپاگانده ساخته شده باشند و مدیرانشان به فکر گنده گویی و تبلیغ باشند تا علم خیلی آزار دهنده است. ولی دنیای فعلی علم امروز بیشتر جریان سازی و دنباله روی است تا علم ناب. یک جریانی را می سازند و کشورهای فقیر نمی توانند دنبالش بروند و فکر می کنند که دیگر کارشان تمام است در حالی که خیلی ساده تر ممکن بود به محصولات بهتری برسند اگر تقلید نمی کردند.
  3. درود ببینید خیلی از پروژه ها ممکن هست هدفهای دیگری مثل جلو بردن تکنولوژی را به همراه داشته باشد. برای مثال می دانیم که اگر مقاومت بدنه هواپیما به جای بینهایت کامپوزیتها، 377 اهم بود هیچ نوع رادار حتی انواع بدون انتشار نمی توانست آنها را ببیند و فقط لیدارها و الینتها وسیله ردیابی بودند ولی کسی روی اینها کار نمی کند!!!! اگر اینها دارند روی هواپیمای کامپوزیتی کار می کنند یک دلیلش می تواند این باشد که باعث رشد تکنولوژی مسافر برها شده است و کل صنعت هوایی را جلو برده. مسافر بری مثل 787 که کامپوزیت است، اما با یک پوشش هادی مشکل الکترو استاتیک هم ندارد، مصرف سوخت خیلی کمی دارد و برای شرکتهای هوایی بسیار اقتصادی است. پس کار روی پنهانکارها اینجا برایشان سود هم داشته نه اینکه کاملا ضرر باشد اما اینکه همه کشورهای دنیا در حال انجام کاری باشند به هیچ وجه دلیل منطقی برای درست بودن آن کار نیست. برای مثال شما می بینید که برخی هنجار شکنی ها مثل هم جنس گرایی در اکثر کشورهای دنیا در حال قانونی شدن است اما آیا این کار درستی است؟ آیا حمایت از داعش کار درستی است که همه کشورها از اندونزی و مالزی تا انگلستان و آمریکا به آن اشتغال دارند؟ کنفسیوس می گوید از راهی بروید که دیگران نمی روند. در زمینه تکنولوژی شما می بینید که همه دارند از حافظه های Flash یا SSD استفاده می کنند که تکنولوژی Multi-level-Cell دارند. این تکنولوژی MLC منجر به ناپایدار بودن داده های ذخیره شده می شود در ازای ارزانی. آیا این کار درستی است که این شرقی ها انداختند به جان مردم؟ آیا بهتر نبود همان Single-levelCell را ادامه می دادند و به خاطر سودجویی حافظه های مردم را ناپایدار نمی کردند؟ در مورد توطئه: ذات این غربی ها را با توطئه ساخته اند. کلا موجودات ضعیف اهل نیرنگ هستند. برای آنها سوئیچ کردن روی یک تکنولوژی جدید کاری ندارد ولی برای دیگران از دست دادن سرمایه ملی و فرصت تکرار نشدنی است. چینی های داغون را مثال نزنید.شرکت ما دهها هزار دلار پول می دهد کارشناس چینی می آورد که بعد می بینیم که هیچی بلد نیستند و تازه از مانیتور ما عکس می گیرند و با خود می برند چین!! که روش کاری ما را بیاموزند. در حالیکه روش و ابزار ما چیز محرمانه ای هم نیست. روسها هم هر کس پول بدهد برایش کار می کنند. هندی ها پنهان کار می خواهند و پولش را هم می دهند و روسها هم برایشان کار می کنند. ولی استخوان بندی خود روسها الان روی پنهان کار ها نیست و حتی یک نمونه هم رونمایی نکرده اند که عملیاتی باشد. در حالیکه قدرتش را دارند. کل فناوری کامپوزیت را ما از آنها  و استعداد خودمان یاد گرفته ایم. در اساس ملتها دوست دارند دنباله رو بشوند. دنبال قهرمان و الگو هستند. در تکنولوژی هم همین است. یکی از دانشجوهای زحمت کش من 11 ماه کار کرد روی ترکیب ایده مدارهای کنترلی و ریاضیات chaotic یک مقاله ساده کنفرانس داد که top paper شد و به عنوان ژورنال هم accept شد و بعدش کلی دنباله رو پیدا کرد و .... . حالا چون قطب تکنولوژی رفت دنبال پنهان کار همه رفته اند دنبال پنهان کارها. این فقط یک موج پر خرج چشم رو هم چشمی است!!!! در تاریخ از این مثالها زیاد داریم. امام محمد غزالی را بسیار محکوم می کنند زیرا که بعد از او دانشمندان تجربی بسیار کم شدند!!! و دانش جهان اسلام رو به افول رفت. علت این بود که امام محمد غزالی استاد اعظم بزرگترین دانشگاه دنیا در زمان خود، که بعدها آکسفورد را با تقلید از آن ساختند، یک مرتبه شیفته درجات عرفانی برادرش امام احمد غزالی شد و علم تجربی را در حالی که در اوج آن بود رها کرد و دنبال عرفان رفت. این حرکت او باعث شد که در تمام ایران آن موقع که گرافتار بلای خلافت بود، همه دنباله رو او بشوند و علوم تجربی زمین خورد و دیگر در این منطقه بلند نشد آن دانشگاه نظامیه بغداد هم از اعتبار ساقط گردید. حالا آمریکا شده امام محمد غزالی. دلیلی ندارد که هر اشتباهی که او می کند ما هم بکنیم. در ایران افرادی هستند که هر اشتباهی که زیمنس می کند را به عنوان اصول علمی اثبات شده قبول دارند. اینطور نیست. شیفتگی دیگران هم حدی دارد. مهماتهای پنهان کار داستان جدایی دارند. به ویژه به خاطر ابعاد و اینکه الینتها روی آنها زیاد کارایی ندارند، برای کشورهایی که سامانه دیوار آهنی و ... دارند بسیار مفید می توانند باشند. اما می توان از آنها هم صرف نظر کرد. برای مثال اگر شما مهماتی را به سمت اسرائیل بفرستید که اگر روی هوا منفجرش بکنند تمام سیستمهای الکترونیکشان در آن منطقه بسوزد یا تخریب بیشتری دچار بشوند به هر ترتیب مثلا دچار الودگی بشوند یا نوترون زیاد دریافت بکنند و هزار مورد ابتکاری دیگر، اینجا شما دوست دارید که مورد هدف قرار بگیرید تا تاثیر سلاح شما چند برابر بشود. مهمات های پنهان کار بیشتر برای بزن و در رو های آمریکایی مثل ترور رفیق حریری و این جنس عملیات کاربرد دارد تا یک جنگ دفاعی از ناموس یک ملت. اما در کل منکر این نمی شوم که کار روی پنهان کارها باعث جلو رفتن تکنولوژی می شود. اما منکر این می شوم که پنهان کاری تنها راه حل است. مثل تفنگهایی که صدا خفه کن دارند. با وجود اینکه تکنولوژی آنها از ده ها سال پیش موجود و ارزان است، اما ارتشهای مدرن هم کماکان از تفنگهای معمولی استفاده می کنند.
  4. درود. در مورد پهپاد ها به دلیل ارزان قیمت بودن و اینکه جان خلبان به خطر نمی افتد اهمیت پرنده کمتر است ولی من در مورد RQ ایرانی نمی دانم ولی اگر پرنده ای کامپوزیت باشد باید به نحوی الکتریسیته ساکن را از بین ببرد در غیر این صورت احتمال از کار افتادن مدارها (مدارها تا یک میزانی تحمل هوای یونیزه را دارند و هزار جور discharge نا خواسته دیگر) و انفجار سوخت وجود دارد حتی در هواپیمای فلزی.مسافری اگر آن آنتنهای فراوان کوتاه پشت بال که بار در نوک آنها جمع شده به هوا تخلیه می شود نباشند احتمال انفجار بال وجود دارد. 747 نیروهی هوایی شاهنشاهی هم که در اسپانیا منفجر شد به دلیل تجمع بار الکتریکی در یکی از دو مخزن سوخت بود که دارای بخار بنزین ولی خالی بود. حالا این دست مشکلات در هواپیماهای کامپوزیتی خیلی بیشتر است. حتما یک راهی باید باشد که مشکل را حل بکنند ولی من در موردش نمی دانم. اما راه حل هر چه باشد بر پیچیدگی پرنده می افزاید و پیچیدگی یعنی باگ و باگ یعنی دردسر. علاوه بر الکترو استاتیک ما در اویونیک مشکل بارش نوترون را داریم. هر چه هواپیما بالاتر برود این مشکل بدتر است. در یک هواپیمای بدنه کامپوزیت شما باید مدارهای الکترونیکی خود را درون جعبه هایی با حداقل 3 میلی متر قطر آلومینیوم لامینیت کنید تا از آثار بارش نوترونی بکاهید. بدتر از اینها تاثیر رادار و آنتن های قوی تلویزیون و انتقال برق مایکروویو روی هواپیما های کامپوزیتی است و اینها باید از میدانهای شدید فرار بکنند زیرا نفوذ پذیری این میدانها روی اینها خیلی زیادتر از بدنه فلزی ها است. حتما به یاد دارید که یکی از هواپیماهای آمریکایی حمله ور به لیبی به دلیل اختلال الکترومغناطیس ناشی از هواپیماهای خودی سرنگون شد و آمریکایی ها اطلاعات بیشتری ندادند. حالا حساب بکنید در یک فرمیشن پرنده های F-22 رادارهایشان را روشن بکنند!! چه تخریبی روی خلبان و پرنده های اینها که ایجاد نمی شود. این پدیده حتی در پرنده های فلزی هم مرگبار است ولی در کامپوزیتی ها به مراتب مرگبار تر است.
  5. درود به دوست گرامی در مورد هندی ها باید بگویم که اینها هم مثل بقیه کشورهای دنیا همه داشته های تسلیحاتی خودشان را رو نمی کنند. با توجه به درگیری که اینها با چین و پاکستان دارند و هزینه بسیار بالای انرژی الکتریکی و ناپایداری و قطع پی در پی آن در هندوستان و فقیر بودن این کشور، حتما به سمت رادارهای بدون انتشار رفته اند و دلیلی هم ندارد که بیایند محصول را نشان بدهند. هرچند که قسمتی از شرکت selex هم به اینها تعلق دارد و ممکن است از محصول آن استفاده بکنند ولی خودشان خیلی بهترش را هم می توانند بسازند. هندی ها مردم توانایی هستند. کروز سوپرسونیک براهموس که یادتون هست. اما در مورد سئوال شما: اول بگویم که من در حد کوره سوادم و تجربه ام نظر می دهم و دلیلی ندارد که نظرات من درست باشد. بر خلاف مدیران صنعت دفاعی کشور من هیچ اعتقادی ندارم که یک مشت کپی کار محصولات 80 سال پیش آلمانها در رده ای باشند که کارهایشان ملاک درستی و نادرستی باشد. این که می گویند آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند برای بعضی ها اینطور معنی شده که اینها آنچنان سیستم درستی دارند که هیچ کار غلطی از آن بیرون نمی آید. خیر اینطور نیست. اینها یکی از بهترین مراکز علمی نظامی دنیا را (SDI) را فقط به دلیل نداشتن دشمن تعطیل کردند و لیزرFEL ساخت آن مرکز دیگر هرگز تکرار نشد زیرا اسناد پروژه ناقص بود و جایی مثل LANL که مهمترین مرکز تحقیقاتی آمریکا است، به جای پروژه های اساسی بیشتر دچار کاغذ بازی شد!!!! در دوره بوش دوباره مرکز را راه اندازی کردند و مجبور شدند  پروژه FEL را از ابتدا شروع کنند. همه چیز در این کشور سرمایه داری دور سرمایه می گردد حتی امنیت ملی اینها. این تکنولوژی هواپیماهای پنهان کار هم نمونه اصلیش Horten Ho 229 آلمانی با موتور جت بود که به عنوان غنیمت دزدیده شد و به آمریکا بردند. اصولا در آمریکا حیات و ممات پروژه های نظامی ارتباط منطقی با کیفیت و برتری آنها ندارد. بسیاری از پروژه های خوب  نابود می شوند زیرا به اندازه کافی توان پرداخت پورسانت ندارند و از لابی های پنتاگون عبور نمی توانند بکنند. همین تامکت را هم بانک ملی بودجه اش را داد وگرنه الان وجود نداشت. اینکه چینی ها مشغول کپی کردن طرح های آمریکایی هستند هم به دلیل ذات صنعت اینها است که فعلا در دوران کپی کاری هستند و حتی شهرهای تبریز و کرمان و کاشان را هم در چین کپی کرده اند تا با نام این شهر ها قالی تقلبی صادر بکنند!!! البته به دلیل تکنولوژی بالا هر سلاحی را رویش کار بکنند یک کیفیت خوبی بیرون می آید ولی با بهترین کیفیت ممکن فاصله بسیار دارند. شما یک نگاه به روسیه (به عنوان منبع تمام نشدنی ازفیزیک دانها و ریاضی دانهای قابل و توانا )بکنید. اینها آمدند خط تولید Tu-160 را دوباره راه اندازی کردند!!! بمب افکنی متعلق به شوروی سابق !!!  این بمب افکن استراتژیک اساسا پنهان کار نیست که هیچ به اندازه کنکورد اکوی راداری دارد. منطقا برای یک پرنده سنگین دور پرواز مثل Tu-160 پنهانکاری خیلی مهم بود ولی فقط اکوی براده های فلزی خارج شده از موتورهایش به اندازه چندتا هواپیما است. روسها که مشکل موتور ندارند حداقل می توانستند یک ماکت شبیه پنهانکارها هوا بکنند و اینطوری بازدارندگی ایجاد بکنند با تبلیغات به سبک خوروشچف.   به اعتقاد من سرعت رشد به نسبت هزینه رادارها و لیدارها و .... و تکنولوژی های شناسایی الکترونیک در سطح دنیا به مراتب بیشتر از سرعت رشد هواپیماها است و به همین دلیل دوره پنهانکاری خیلی زودتر از اینکه این محصولات پنهانکار به بلوغ برسند به پایان می رسد. شما نگاه کنید مگر قیمت یک کارت محاسباتی گرافیکی یا کلاستری از این کارتها بعلاوه بهترین برنامه سازان یک کشور جهان سومی چقدر می شود؟  ساعتی 200 هزار تومان بیشتر می گیرند؟ اگر شما چنین توان پردازشی را به یک رادار معمولی اضافه بکنید برد و RCS قابل کشف آن را به مراتب می توانید بهبود بدهید. حالا اگر این کشور جهان سومی رادار بدون انتشار بسازد با توجه به ارزانی چنین راداری در مقایسه با یک شکاری سرعت پیشرفت تکنولوژی در این بخش چقدر بیشتر خواهد بود؟ با وجود رادارهای بدون انتشار هواپیما های پنهان کار با بدنه تمام کامپوزیت و لایه پلاسمای سرد برای جذب امواج میکروویو و الکتریسیته ساکن تجمعی ناشی از عایق بودن بدنه و ..... مدت درازی در آسمانها جولان نخواهند داد و ممکن است در آینده برای کشورهایی مثل ایران که بودجه دفاعی ناچیز و مدیریت میانی آشفته  دارند فقط خطرناک باشند. البته سامانه های الینت هم در کشف پنهان کارها خیلی موثر هستند و به کمک ترکیب رادارهای VHF و الینت و رادارهای UHF، می شود برای این موجودات پنهان کار موشکهای حرارتی با پردازش تصویر مادون قرمز فایر کرد و پایین آوردشان. خوب ایران موشک دارای پردازش تصویر مادون قرمز شاید نداشته باشد (من نمی دانم که دارد یا خیر ) ولی بقیه کشورها که دارند پس این پنهانکاری اصلا به قیمتش نمی ارزد. به اعتقاد من این داستان پنهان کاری بیشتر برای خالی کردن خزانه آمریکا در جیب بعضی ها است. قیمت این هواپیما ها اینقدر بود که آمریکا نتوانست مطابق اهدافش 2700 فروند F-15 خود را با F-22 جایگزین بکند و F-15 ها برای 2 دهه دیگر هم ممکن است باقی بمانند!!!!  سوتی های فراوانی در این F-22 داده شد هم که شهرت جهانی دارد. آخرش هم هواپیمایی ساخته اند که به دلیل نداشتن بدنه فلزی به شدت نسبت به میدانهای الکترومغناطیسی حساس است و به دلیل داشتن رادارهای قدرتمند به ویژه در پهلو برای خلبانانش هم خطرناک است. فقط نشتی آنتن که روی بدن خلبانها دمپ می شود را حساب بکنیم، کلی مشکل ساز است. اگر رادار های تروپو اسکتر را هم روی فرودگاه این پرنده ها در امارات متمرکز بکنیم شاید توان سنگین الکترومغناطیس آنها باعث زمین گیری این بدنه کامپوزیتی ها بشود!!!! وقتی تورنادو تمام فلزی با 75 ولت بر متر میدان سرنگون می شود چرا F-22 کامپوزیت و نفوذ پذیرتر دچار مشکل نشود!!! آخرین نمونه این کلاه برداری F-35 است. این کارهای آمریکا آدم را یاد میکروسافت و سیستم عاملهای داغونش می اندازد.می گویند برای رفع فقط نقص نرم افزاری سامانه توپ زیر دماغه F-35 به 3 سال زمان نیاز است!!!! این یعنی فاجعه. در علم کامپیوتر ما اصطلاحی داریم که می گوییم پیچیدگی برابر است با باگ و این پنهانکارها بی مورد پیچیده هستند. نمونه اولیه که بعد از 40 کیلومتر پرواز بر اثر تجمع الکتریسیته ساکن دچار سانحه شد و بعد از این همه خرج هنوز به کسی تحویل نشده است. موتورش هم که 850 درجه داغ می شود که داغترین موتور موجود جتها لقب گرفته. خلاصه به اعتقاد من با هزینه کم می شود این پنهان کارها را دچار مشکل کرد پس دوران خوشی را نخواهند داشت. این بد نیست که یک شکاری پنهان کار باشد اما نباید همه چیز را فدای پنهان کاری کرد.
  6. درود یک چیزی که من نمی فهمم این است که این همه ماده منفجره که عربستان و عثمانی در اختیار تکفیری ها می گذارند از کجا می آید که 10 تن 10 تن انتحاری می زنند. و خیلی بیشتر از این را برای نابودی یک شهر باستانی مصرف می کنند. باید منبع مهمات شناسایی بشود و با شرکت مربوطه که حتما اروپایی هم هست برخورد حقوقی و غیر حقوقی بشود.   اگر درسهایی را که از نبرد با وحوش بین المللی در عراق و در سوریه و بمباران پیوسته یمن توسط اتحادیه وحوش عربی گرفتیم با فرمایشات اخیر مقام رهبری کنار هم بگذاریم و بخواهیم به آینده نگاه بکنیم به موارد زیر می رسیم.   1. پاسگاههای مرزی خیلی مهم هستند و باید تبدیل به دژهای مرزی بشوند طوری که ضمن داشتن همه امکانات دفاعی و رفاهی و مواضع مناسب بتنی برای 14.5 میلیمتری ها و توپهای سماوات، رادار زمینی و مواضع تانک، کندک هایی داشته باشد که نشود با زدن تونل زیر یا نزدیک آنها کاری از پیش برد که جا دارد مهندسین عمران سایت دژی طراحی بکنند که توسط تاکتیک های وحوش نفوذ پذیر نباشد. حتی داوینچی هم یک طرح برای دژ دارد!! حتی جا دارد برای طراحی چنین دژی مسابقه ملی معماری و سازه گذاشته بشود. در برلین آلمانها چند دژ بتنی ساختند که مواضع پدافند هوایی را هم در آنها دیدند که این دژها کابوس متفقین که از جنس همین وحوش تکفیری بودند شد. باید دژی ساخت که با فرض زیر آتش توپخانه و هوایی و انتحاری بودن به راحتی بتواند مقاومت بکند. حتی عثمانی که میزبان و مشوق اصلی وحوش و اتوبان آنها برای تزریق به عراق و سوریه است، دژهایی را برای پاسگاههای مرزی ساخته که خیلی بهتر از پاسگاههای فعلی ما با این همه تجربه جنگی است. واقعا جای یک تفکر دفاعی و مهندسی زمین برای دفاع از شهر ها و پاسگاهها در سوریه خالی است. همین باعث شده که وحوش دست بالا داشته باشند. 2. یک نیروی انتظامی و پلیس آگاهی قوی خیلی وقتها از یک ارتش قوی مهم تر و مفیدتر است. 3. آموزش سربازان در طول خدمت باید خیلی طولانی تر و غنی تر بشود. سرباز ما نیازی به بیگاری بی منطق و آموزش رژه و عقیدتی سیاسی ندارد. سرباز ما اگر دیندارتر از دولتی ها نباشد کم دینتر نیست. سرباز ما نیاز دارد که بداند چگونه با حرامی ها درگیر بشود و پیروز بیرون بیاید. باید بتواند تله انفجاری هم خنثی بکند و .... . 4. کلانتری ها درون شهرها نباید یک آپارتمان معمولی باشند. اینها باید دژهایی باشند برای خودشان و  حریم آنها به نحوی باشد که نشود به آنها انتحاری زد. اطراف شهر ها هم باید به نحوی مهندسی بشوند که قابل دفاع باشند به ویژه شهرهای مرزی.
  7. درود اجازه بدهید که با شما مخالفت بکنم. کارهای تحقیقاتی روی رادارهای بدون انتشار، باز می گردد به شوروی سابق. در شوروی سابق، به دلیل ضعف در میکرو الکترونیک، اینها به پردازش موازی روی آورده بودند خیلی خیلی خیلی زودتر از آنکه غربی ها در گل 4 گیگاهرتز بمانند و مجبور بشوند از تکنولوژی های پردازش موازی استفاده بکنند و فناوری هایی مثل OpenCL, OpenMP, CUDA, MPI, OpenMP-MPI و MPI-CUDA بوجود بیاید. workshop ای که من از هندی ها دیدم متعلق به 2010 بود که گزارش یک پروژه انجام شده بود البته با رعایت همه مسائل حفاظتی و بیشتر تبلیغاتی بود برای توانایی های NVIDIA-GPU. امروز محصول این تکنولوژی ها در چندین کشور دنیا وجود دارد. برای نمونه به شرکت Selx که قطعه ساز اصلی اویونیک پروژه یورو فایتر تایفون است اشاره می کنم که متعلق به ترکیه، عربستان سعودی، هندوستان، آلمان، ایالات متحده، برزیل، انگلستان، ایتالیا و رومانی است. شرکت Selex بر خلاف نمونه های کوه پیکر روسی مجهز به ابر رایانه های بزرگ، یک نمونه پرتابل به نام AULOS ارائه کرده که قطعا با استفاده از توان پردازشی کارتهای گرافیکی یا کلا به صورت Hardwired روی تراشه های FPGA ساخته شده است که مورد اول بسیار محتمل تر است زیرا امکان تغییرات و بروز رسانی بسیار بسیار ساده تر و زمان تولید بسیار بسیار کمتری دارد. این هم لینک محصول: http://www.selex-es.com/-/aulos این هم دو مقاله IEEE که دوستان ایتالیایی بر اساس محصول با دانش فنی هندی selex داده اند: http://ieeexplore.ieee.org/xpl/login.jsp?tp=&arnumber=6373912&url=http%3A%2F%2Fieeexplore.ieee.org%2Fxpls%2Fabs_all.jsp%3Farnumber%3D6373912 http://ieeexplore.ieee.org/xpl/articleDetails.jsp?tp=&arnumber=6042153&queryText%3DPassive+radar+GPU   جالب است بدانید که در سال 2010 در یک دوره آموزشی پردازش موازی شرکت کرده بودم که اساتید هندی به دلیل وجود شاگردان ایرانی تحریم را بهانه کردند و بخش مربوط به پردازش موازی با استفاده از کارتهای گرافیکی را ارائه نکردند. البته خود ما خیلی بهتر از آنها استفاده محاسباتی از کارتها را بلد بودیم. در همان کلاس پاکستانی هایی هم بودند که خیلی خیلی روی استفاده از MPI برای شبیه سازی های هوافضا متخصص بودند ولی در دوره شرکت کرده بودند. این هم یک لینک از بخش عربی شرکت selex http://www.selex-es.com/international-presence/saudi-arabia این هم لینک بخش هندی: http://www.selex-es.com/international-presence/india این هم لینک بلوک دیاگرام این رادارها: http://en.wikipedia.org/wiki/File:PassiveRadarSchematic.png این لینک هم بد نیست ببینید که در مورد فعالیت های ایران در این زمینه است! http://en.wikipedia.org/wiki/Passive_radar Current research Research on passive radar systems is of growing interest throughout the world, with various open source publications showing active research and development in the United States (including work at the Air Force Research Labs, Lockheed-Martin Mission Systems, Raytheon, University of Washington, Georgia Tech/Georgia Tech Research Institute and the University of Illinois), in the NATO C3 Agency in The Netherlands, in the United Kingdom (at Roke Manor Research, QinetiQ, University of Birmingham, University College London and BAE Systems, France (including the government labs of ONERA), Germany (including the labs at FGAN-FHR), Poland (including Warsaw University of Technology). There is also active research on this technology in several government or university laboratories in China, Iran, Russia and South Africa. The low cost nature of the system makes the technology particularly attractive to university laboratories and other agencies with limited budgets, as the key requirements are less hardware and more algorithmic sophistication and computational power. Much current research is currently focusing on the exploitation of modern digital broadcast signals. The US HDTV standard is particularly good for passive radar, having an excellent ambiguity function and very high power transmitters. The DVB-T digital TV standard (and related DAB digital audio standard) used throughout most of the rest of the world is more challenging—transmitter powers are lower, and many networks are set up in a "single frequency network" mode, in which all transmitters are synchronised in time and frequency. Without careful processing, the net result for a passive radar is like multiple repeater jammers       تعدادی دیگر از مقالات: http://ieeexplore.ieee.org/xpl/articleDetails.jsp?tp=&arnumber=6900723&queryText%3DPassive+radar+GPU http://ieeexplore.ieee.org/xpl/articleDetails.jsp?tp=&arnumber=6624505&queryText%3DPassive+radar+GPU
  8. می گردم اگر دوباره لینک پروژه هندی ها را پیدا کردم برای شما می گذارم. اولین بار استفاده از رادار پسیو بدون هیچ نوع فرستنده و فقط با استفاده از فرستنده های رادیو و تلویزیون موجود در کشور توسط روسها مطرح و پیاده شده است و هندی ها هم از تکنولوژی های روسی خیلی لذت می برند و در نتیجه دنبالش را گرفتند و با نرم افزار موازی که روی GPU اجرا کردند به اعتقاد من ممکن است از روسها هم خیلی جلوتر رفته باشند. در مورد بالن ها: دقیقا مین گذاری هوایی است. مگر مین گذاری زمینی و دریایی فجایع ندارند. اما برتری هوایی دشمن را نابود می کند خرجی هم ندارد. وقتی که قرار است با آمریکا درگیر بشویم بهتر است که از این تیپ تسلیحات استفاده بشود تا هم کروزهایشان و هم شکاری هایشان و هم نیروهای هوابردشان بی اثر بشوند. شاید برای همه ایران 50 هزار بالن بیش از کافی باشد. که هزینه یک شکاری هم شاید نشود.
  9. درود دوستان می پرسند که آیا الکترونیک موجود در یک مرمی هواپرتاب قادر به تحمل فشار جی ناشی از یک توپ هست یا خیر؟ نمی توان نظر قطعی قبل از تست داد. اینجا است که فیزیکدانها خیلی مفید هستند. اصولا مدارهای هواپایه با استاندارد بسیار بالا طراحی می شوند و ممکن است که تحمل جی زیاد هم داشته باشند.   سالهای سال است که آمریکایی ها مرمی توپ های 180 خود را به GPS مجهز کرده اند و نقطه زنی می کنند.   خوب اول ببینیم مشکل ناشی از فشار جی زیاد روی مدارهای الکترونیکی چیست. 0. فشار جی زیاد باعث کنده شدن کابلهای ارتباطی می شود (که باید به حداقل برسند) 1. فشار جی باعث جدا شدن تراشه ها از برد می شود. 2. فشار جی باعث خرابی via ها در مدار چاپی می شود. 3. فشار جی باعث چرخیدن تراشه ها روی برد می شود!!! 4. فشار جی باعث قطع ارتباط برخی پایه ها می شود. 5. فشار جی باعث تخریب درونی تراشه ها می شود.(لایه سنگینتر متال در لایه های دیگر فرو می رود و تراشه از درون به هم می ریزد.)   در ایران نیز در پروژه هایی مثل ساخت جعبه سیاه، فشار هدف گذاری شده برای پروژه 6400 جی بود که فشار ناشی از برخورد شکاری با کوه است. با توجه به این که این جعبه سیاه سالها پیش ساخته شده، پس چنین فشارهایی خیلی هم مانع نیستند! راه حل: اگر مدار قبلا ساخته شده، با استفاده از چسبهای هادی حرارت و عایق الکتریسیته و عدم استفاده از تراشه های بالگرید و استفاده از دمپرهای ویژه در محل جاپیچها می توان فشار روی قطعات را کاهش داد و با پر کردن همه فضاهای خالی، مانع هر گونه حرکت تراشه شد. البته در کنار اقدامات بالا، استفاده از تراشه های مقاوم نسبت به جی زیاد هم توصیه می شود و معمولا نمونه این مدارها را با انفجار تست می کنند. البته آزمایشگاههای جی و ارتعاش هم در برخی نقاط وجود دارند. برای مقاوم سازی مدارهای چاپی هم آنها را با ضخامت بیشتر فلز طراحی می کنند و معمولا via ها را دستور می دهند که سازنده با فلز هادی پر بکند. دمپرهای روی جا پیچها هم خیلی در کاهش ضربه ناگهانی موثر هستند.
  10.  در مورد کاربرد GPU برای این نوع خاص رادارها من در یکی از workshop های هندی ها متوجه استفاده اینها شدم تازه اون موقع معماری قدیمی تسلا استفاده شده بود. امکان دارد که لینک workshop هنوز در سایت www.nvidia.com باشد. البته راجع به خود رادار خیلی اطلاع کمی می دهد. در سال 1384 یک پروژه ای برای کار مشابهی در ایران اما با استفاده از CPU نه GPU تعریف شده بود که نمی دانم به کجا رسید. اصولا این رادارها با استفاده از یک الگوریتم کلاسترینگ کار می کنند که طی آن داده های دریافتی از آنتن با استفاده از یک فرمول ریاضی خاص دسته بندی می شوند و سپس بر اساس آن پهنه آسمان بررسی می شود که خالی است یا اینکه با یک یا چند پرنده اشغال شده است و این پرنده های جذب کننده سیگنال یا پراکنده کننده آن، در چه سرعت و ارتفاعی در حال حرکت هستند.   در مورد barrage balloon ها: در جنگ دوم ضرب المثلی انگلیسی برای کنایه زدن به خیل عظیم آمریکایی هایی که برای حمله به فرانسه در انگلیس تجمع کرده بودند وجود داشت که می گفت اگر این بالن ها نبودند، جزیره انگلیس زیر فشار وزن این همه آمریکایی غرق می شد. البته در سریال بسیار وزین دنیا در جنگ هم این بالنها و کاربریشون توضیح داده می شود و تصاویری از آنها هم دیده می شود. روشی که انگلیسی ها استفاده می کردند بهترین روش برای جلوگیری از موشکهای کروز هم هست. در این روش انگلیسی شبکه های توری بزرگی توسط چندین بالن ثابت در اطراف مراکز حساس قرار می گرفت و بمبهای دور ایستا و موشکهای وی -1 که پدر کروزهای امروزی بودند به اهدافشان نمی رسیدند. حتی در 1944 با وجود برتری هوایی متفقین باز این بالنها جمع نشدند و حتی کشتی های انگلیسی از این بالنها استفاده می کردند تا شکاری های آلمانی نزدیک آنها پرواز نکنند.   این هم لینک یک سری از این بالنها. http://en.wikipedia.org/wiki/Barrage_balloon http://www.worldwar-two.net/weapons/barrage_balloons/ http://www.bbc.co.uk/history/ww2peopleswar/stories/83/a4551383.shtml http://commons.wikimedia.org/wiki/File:Barrage_balloons_over_London_during_World_War_II.jpg http://www.rafmuseum.org.uk/research/online-exhibitions/history-of-the-battle-of-britain/british-defences.aspx برای دیدن عکس انواع این بالنها در google بخش Image جستجو بکنید.
  11. خوب از هیدروژه استفاده بکنید در جنگ دوم هم انگلیسی ها از هیدروژن استفاده می کردند و انفجارش هم اصلا مهم نیست. همیشه بالن دیگری وجود دارد.
  12. درود به دوستان گرامی   ببینید یک سری افراد مطلع دانش دوست در این سایت داریم که عاشق طراحی های آمریکایی هستند. این خیلی طبیعی است چون هم زیبا هستند و هم خیلی پر خرج و نسبتا کامل و 100 برابر توانشان برایشان تبلیغ هم می شود. یک سری هم عاشق طراحی های قدرتمند روسی و این روی قضاوت علمی آنها اثر گذاشته است. این "شیفتگی دیگران" در سطح بالای مدیریتی صنایع هم دیده می شود. برای مثال درون همین افرادی که دم از مبارزه با آمریکا می زنند، یک عاشق آمریکا هم نهفته است!!! بطوریکه اگر سلاح پیشنهادی شما مشابه آمریکایی نداشته باشد، از نظر آنها بی ارزش است!!! عین جمله اینها این است: "حتما بی فایده بوده که آمریکایی ها نساخته اند" خیلی از مدیرهای این کشور زیمنس را می پرستند حتی اگر باعث ورود بد افزار استاکس نت بشود.    در مورد شکاری های رادار گریز باید بگویم که اینها به خاطر رادار گریزی خیلی چیزها را از دست می دهند در حالی که سرعت رشد رادارها خیلی از جنگنده ها بیشتر است. در مورد رادارهای PESA (پسیوی که تشعشع دارد) بله ممکن است مقابل رادارگریزها ضعیف باشند اما رادارهای پسیوی که در واقع یک آنتن گیرنده و یک ابر رایانه هستند یک پرنده رادار گریز با توان پراکنده کردن امواج میکروویو و یا جذب آنها شانس زیادی ندارد (تنها شکاری هایی که بتوانند امواج را از درون خود عبور بدهند بدون تغییر جهت یا تضعیف آنها شانس دارند که تا جایی که من می دانم چنین پرنده ای هنوز وجود ندارد) زیرا حرکت آنها باعث ایجاد تغییر در طیف های انرژی موجود در آسمان می شود و توسط این رادارها کاملا قابل تشخیص است. هندی ها 5 سال پیش با استفاده از توان پردازشی کارتهای  گرافیکی محاسباتی چنین راداری ساخته اند ما چرا نسازیم؟ اینکه هم نگهداری ارزانی دارد و هم هزینه تولید پایین. حتما دلیلش این بوده که چون آمریکا دنبال ساختش نرفته پس خوب نیست.   در مورد جنگنده بسیار محبوب F-22 که امروزه از طریق اجاره نشین جنوبی ما که امارات متحده عربی نامیده می شود با 1 دقیقه پرواز می تواند حساس ترین نقاط ایران را تهدد بکند باید بگویم که بزرگترین دشمن این جنگنده خود آن است. اگر به course های safety در دانشگاه کارنگی ملون یک سری بزنید می بینید که موارد خطاهای safety این سامانه های پیچیده تدریس هم می شود!!! یک نگاهی به لینک های زیر بیاندازید. http://www.defenseindustrydaily.com/f22-squadron-shot-down-by-the-international-date-line-03087/ http://www.dailytech.com/Lockheeds+F22+Raptor+Gets+Zapped+by+International+Date+Line/article6225.htm   اما اینکه خوش خیال باشیم و بگوییم که این پرنده ها اثری ندارند درست نیست. اینها دقیقا قادر هستند که به ما خسارت بزنند بخصوص که خلبانان آنها بالاترین کیفیت آموزش را دارند و با بالاترین کیفیت ممکن حفاظت و فرماندهی می شوند.   مشکل ما در درگیری با متفقین موارد زیر است. 1. اطلاعاتی که دشمنان غربی-عبری-عربی ما از ما دارند بیش از اطلاعاتی است که ما از آنها داریم. 2. حسابگری و مدیریت متفقین بسیار منظم تر از ما است. یک مقایسه بکنید بین پروفسور شاخت و بهمنی و خاوری. 3. برتری عددی و مالی آنها   برتری ما چیست؟ 1. ایرانی ها غیر قابل پیش بینی هستند هر چقدر هم که از آنها بدانی. 2. فلسفه تفکری شرقی و تجربه تمدن بیش از 15000 ساله که به ما یاد می دهد بزرگترین دشمن دشمنان ما خودشان هستند. در تفکر شرقی ما از نیروی دشمن برای نابودی خودش استفاده می کنیم.   خوب بر اساس این تجربه تمدنی ما بارها رومیان را با هزینه پایین شکست دادیم که معروف ترین این شکستها شکست سپاه قدر قدرت کراسوس از لشگر کوچک اما زرهی (اولین استفاده ایران از زره بافته در مقابل رومی ها) سورنا است و این را آمریکایی ها خیلی بهتر از ما می دانند. بنابراین هر کدام از اعضای این سایت ممکن است راه حلی برای متوقف کردن رپتور داشته باشند که اینقدر ارزان باشد که بودجه دولتی هم نخواهد!!!!   یکی از این راه حلها: خوبی تمدن کهن ضرب المثلهای آن است. مثل اینکه "دیگی که برای من نجوشه ...." از این ضرب المثل می توانیم استفاده ساده ای بکنیم!!! اگر قرار است که نیروی هوایی و پدافند ما بی اثر بشود و روی ما منطقه پرواز ممنوع اعلام بکنند ما هم روی کل خاور میانه و حتی شرق آسیا می توانیم منطقه پرواز ممنوع واقعی ایجاد بکنیم آن هم خیلی ارزان!!! همین الان می توانیم روی کل عربستان و یمن این کار را بکنیم اگر کمی به هوش دیگران توجهی می شد و سلاح خوب فقط سلاحی نبود که آمریکایی ها دارند. می گویید چطور ؟ خیلی ساده!!!!! یکی از راه ها مین گذاری هوایی است!!! که می تواند خیلی بد تر از مین گذاری دریایی باشد. این مین ها هم می توانند ثابت باشند و هم سرگردان در آسمان. بالن هواشناسی که می دانید چیست؟ هزاران بالن ثابت در اطراف نقاط حساس و متحرک سمت دشمن را به ارتفاع 50 کیلومتری می فرستیم و طوری هدایت می کنیم که از روی مناطق مورد نظر هم عبور بکند. این بالنها دارای کابلهای بسیار نازک از جنس مفتول های محکم و سبک فلزی یا نوارهای گرافیتی خواهند بود که تا نزدیک زمین ادامه داشته باشد (مثلا ارتفاع 10-30 متری) با تغییراتی این بالنها در رادار به خوبی دیده نمی شوند و برای دشمن صرفه اقتصادی ندارد که برای نابودی آنها از موشک استفاده بکند(سرعت تولید موشک آنها از تولید بالن ما خیلی کمتر است) در ضمن نزدیک شدن به این بالنها یعنی مردن. به محض اینکه رپتور سوپر سونیک متوجه منطقه روبروی آلوده به بالن بشود، دیگر خیلی دیر است و برخورد رپتور با ریسمان مفتولی باعث نابودی آن خواهد شد. ارتفاع 50 کیلومتری هم باعث می شود که کسی با سامانه هایی مثل توپ نتواند به آنها حمله موثر بکند. بدین ترتیب جنگنده های دشمن را به مسیری هدایت می کنیم که می خواهیم و در نتیجه .... بدون استفاده از مهمات هیچ شکاری یا حتی بالگردی جرات پرواز در آسمان آلوده به این همه کابل را ندارد این روش در جنگ دوم جهانی توسط انگلیسی ها استفاده می شد امروز هم کاربرد دارد. با توجه به امکانات هدایتی و سقف پرواز امروز برای این بالنها، می توانند سلاح دفاعی قدرتمندی باشند با هزینه نزدیک به صفر. هزینه هزار تا از این بالنها به اندازه یک تیر اس-300 نیست قطعا. در ضمن در میان این همه بالن می شود چند تقویت کننده مخابراتی و ترانسپاندر(به جای ماهواره) برای برقراری ارتباط با پهپادها و غیره و چند رادار زمین پیما را به آسمان فرستادو از زمین کنترل کرد و به این ترتیب رپتور ها را از آسمان بالاتر و از جایی که رادارگریزی کمی دارند شناسایی بکنیم و ..... این بالن ها در راهکار نیروی هوایی در ساخت پهپاد های شکاری هم خیلی موثر هستند زیرا دشمن را شناسایی، کرده و به پهپادهایی که برای پرواز نیازی به باند ندارند کمک می کنند که خودشان را به دسته های پروازی دشمن نزدیک یکنند و سپس درگیری موثری ایجاد بشود که برتری هوایی را کاملا از دشمن بگیرد.   البته همه فرضیه ها در صورت داشتن مدیریت درست است. یک نفر می شود ستاری که می رود با هاوک قدیمی و .... در فاو کلی هواپیما می زند و پیروزی ایجاد می کند. یک نفر هم با F-15 در مانور نبرد با دشمن فرضی تلفات می دهد. هم سمت ما ستاری ها خیلی کم هستند هم سمت اونها. ولی با توجه به جمعیت متفقین آنها ستاری های بیشتری می توانند داشته باشند. نکته این است که ما ستاری ها را مهندس برق می کنیم و به آمریکا صادر می کنیم یا اینکه اینها را در داخل نگه می داریم و مدیر می کنیم تا از دست خاوری ها نجات پیدا بکنیم. می بینید که بزرگترین دشمن ما هم خود ما هستیم.
  13. درود آقایان سوریه روزهای از این بدتر هم داشته است. فکر کنم باید به جنگ سوریه فنی تر نگاه بشود از طرف مسئولین نه از دیدگاه آخرالزمانی.   یک چیزی که برای من خیلی مشکوک هست اینه که مشاورین روسی ارتش سوریه چرا آن مشاوره ای که به عراقی ها در جنگ با ایران می دادند به سوری ها نمی دهند؟ چطور می شود که یک مرکز استان دژ دفاعی ندارد؟؟ 4 تا ساختمان و این مفهوم ابلهانه مربع امنیتی و 5 تا بلوک سیمانی که دژ دفاعی نیست.  زمین مهندسی شده ارتش عراق در مقابل بغداد و بصره به نحوی بود که نفوذ به آن از روی زمین غیر ممکن بود از نظر تئوری. دژهای مثلثی، خاکریزهای هلالی و ..... اگر از چنین دژهایی استفاده بشود اصولا نیروهای انتحاری نزدیک حاجزها هم نمی توانند بشوند چه برسد به اینکه از آن عبور بکنند.   امیدوارم که ما هم نیروهایی برای آموزش به سوریه فرستاده باشیم مثل حزب الله که حاصل این جنگ فقط شهدای سپاه و بسیج نباشه.   اما اگر روش جنگی نیروهای محور مقاومت در سوریه همینطوری تکراری باشد، مشکل خواهیم خورد حتی در داخل کشور چونکه دیگه ابهت ما خواهد ریخت و هر نیروی کوچکی جرات هماوردی با ما را پیدا می کند. باید به ایده های افراد خلاقی مثل شهید باقری بیشتر توجه کرد تا دشمن گیج بماند از روشهای ما. برای مثال ببینید فوجیموری یک مهندس کشاورزی بود سابقه نظامی گری هم نداشت اما ایده او جواب داد. وقتی در پرو سیل زده و قاچاقچی زده قدرت را بدست گرفت و رئیس جمهور شد در پایتخت هم قاچاقچی ها رئیس پلیس تعیین می کردند و سران ارتش خودشان هم قاچاق می کردند. او یک کار غیر قانونی ولی ساده و خیلی ارزان کرد که دست آخر منجر به سقوطش از قدرت شد اما امنیت نسبی را به پرو بازگرداند. فوجی موری یک سری گروهان های تخصصی و خصوصی مرگ ایجاد کرد و آنها را به جان قاچاقچی ها انداخت و غنیمت مالی که اینها از قاچاقچی ها می گرفتند پاداششان بود. کار به جایی رسید که این نیروها همه جا عملیات می کردند و قاچاقچی ها از روی زمین به زیر زمین رفتند.   البته این راه حل خیلی جالبی نیست اما ذهن های خلاق فرماندهان با انگیزه و جوان حتما برای این مشکل پاسخی دارد کافی است به آنها توجه بیشتری بشود. این که سوریه را ولش کنیم به حال خودش تا سفیانی بیاد تا ظهور امام نزدیک بشود و ما از انتظار خلاص بشویم  تفکری باطل و بسیار خطرناک است.   کارهایی که ممکن است در آنجا بشود. 1. نیروهای باقیمانده از لشگرهای منهدم شده ارتش سوریه را کم کم جمع آوری بکند و تحت آموزش ویژه ضد چریک و تخصصی قرار دهد در کشورهای دوستی مثل روسیه و ایران. کاری که آلمانی ها به اتکای خودشان در 1944 برای تقویت لشگر گروس دویچلند کردند و دیدید که این لشگر تنها اما کارزار دیده چطور پیشروی شوروی را در پروس شرقی کند کرد.این نیرو های ویژه را هم در اختیار فرماندهان امتحان پس داده قرار بدهند. 2. نیروهای مزدوری را از هر جای دنیا به ویژه آنها که سابقه خدمت در نیروی ویژه را داشته باشند را جمع بکنند و سپس با استفاده از آنها گروههای مرگ برای تروریست ها تشکیل دهند و آنها را در اطراف شهر ها با آزادی نفوذ در عمق دشمن مستقر کنند. با توجه به حجم بالای لیر ترکیه و ریال عربستان و دلار آمریکا در دستان وحوش، انگیزه خوبی برای جایزه بگیر ها وجود دارد که آنها را منهدم بکنند. 3. چرخش سوریه به سمت غرب با زاویه 180 درجه برای نجات کشور از وحوش ساخته دست غرب!!!
  14. یک موردی که دلم می خواست در مورد جنگ یمن بگویم این است که این نوع جنگ سابقه تاریخی دارد و دوباره شاهد تکرار تاریخ هستیم!! باید دید که آیا تاریخ کامل تکرار خواهد شد یا قسمتی از آن تکرار می گردد.   ببینید وقتی که در فرانسه الکی الکی انقلاب شد و سلطنت طلبان در کودتاهای پی در پی شکست خوردند یک اتفاق عجیب رخ داد و آن حمله همه کشورهای پادشاهی اطراف فرانسه به فرانسه از ترس گسترش جمهوری خواهی به کشورهای آنها بود. از نظر این کشورها جمهوری خواهی یک نوعی مرض بود که با جنگ فقط قابل درمان بود. اگر کشورهای اطراف کاری به کار فرانسه نداشتند و درایت به خرج می دادند انقلاب فرانسه زیر بار هرج و مرج ناشی از آن نابود می شد و دوباره دولت پادشاهی سر جایش باز می گشت. اما این حمله سنگین به فرانسه کم کم از طرف انقلابیون فاقد نظم به صورت منظم پاسخ داده شد، اختلافها به کنار رفت و ملت متحد شد و از میان ملت یک سرباز توپخانه به درجه ژنرالی رسید. این فرد کسی نبود جز ناپلئون بناپارت. بعد از مدتی ناپلئون که یک افسر توپخانه بود برای اولین بار در تاریخ تظاهرات خیابانی را با توپخانه هدف قرار داد و سرکوب کرد و از این طریق وارد سیاست شد و در انتها نفر اول قدرت فرانسه گردید و اولین کاری که کرد شکست همه پادشاهی های  ترسوی اطرافش بود که به فرانسه حمله کرده بودند.   خارج از تاکید بی مورد عربستان روی درگیری سنی ها با شیعه ها، به نظر من یک ریشه اصلی درگیری عربستان و وحوش متفقش با یمن در این است که یک مرتبه چند کشور پادشاهی در حیات خلوت خود یک کشور غیر دیکتاتوری را قرار است که شاهد باشند و این برای آنها غیر قابل تحمل است برای همین همگی به یمن حمله کرده اند تا از گسترش طرز فکر یمنی به کشورهای پادشاهیشان جلوگیری بکنند همانطور که دیکتاتوری های اروپایی به فرانسه حمله کردند. باید دید که این حمله آیا به ظهور یک ماهر عبدالرشید دیگر در یمن منجر می شود یا خیر اما به هر روی باعث اتحاد بیشتر مردم یمن خواهد شد که در دراز مدت به نفع عربستان نیست.
  15. درود به جناب MR9 و سال نو بر شما فرخنده باد. حق با شما است اما از آنجا که اینها در خاک ایران دستگیر شده اند و در زمان دستگیری انگلستان به ایران اعلام جنگ نداده بوده است چه لباس نظامی داشته باشند چه نداشته باشند، چه مسلح باشند چه نباشند مزدور حساب می شوند و حکمش قطعا دادگاه صحرایی و اعدام است. مگر اینکه قوانین ژنو تغییر کرده باشد که اینجا باید با یک مشاور حقوقی قضیه را بررسی کنیم که از سواد من خارج است. اگر به یاد داشته باشید انگلستان هم فقط بعد از تحویل گرفتن اسرایش حاضر شد قبول کند که اینها در خاک ایران بوده ند و قبل از آن با همه قدرت تبلیغاتی اعلام می کرد که اینها در آبراه بین المللی بوده اند تا پرسنلش شامل این قانون نشوند. پیروز باشید
  16. آقا بحث دینی به کنار اینها کار علما است. تا جایی که من می دانم از نظر نظامی و مطابق قوانین جنگی ژنو که در تمام ارتشهای جهان امروز معتبر است سربازانی که بدون آرم و علایم رسمی و درجه بر روی لباس نظامیشان اسیر بشوند، مزدور حساب شده و شامل قوانین حمایتی از اسرا نمی گردند و نیروی نظامی اسیر کننده مجاز است که آنها را اعدام بکند. از این رو بود که حتی ارتش وحشی صدام توجیه قانونی داشت تا بسیجی ها و پاسداران گرامی ما را در دم اعدام کند چون اینها لباسهایی بدون درجه و آرم و علائم داشتند و فقط وقتی به توازن تعداد اسیر احتیاج داشت آنها را زنده نگاه می داشت. ورود درجه و آرم و علایم هم به سپاه و بسیج علی رغم مخالفت آنها به دستور فرمانده کل قوا و جهت گرفتن حربه از دشمن بود گرچه درویش مسلکی و ... و مخالفتهای شدید آنها باعث شد این کار خیلی دیر انجام بشود. مطابق همین قوانین سربازانی که ملیت کشوری را دارند که به کشور شما اعلام جنگ نکرده و مسلحانه در خاک شما دستگیر می شوند نیز مزدور حساب شده و حتی اگر دارای آرم و علائم و درجه کامل باشند هنگام اسارت قابل اعدام شدن هستند. اگر سربازان خودی لباس و آرم و علائم دشمن را استفاده بکنند و توسط دشمن اسیر بشوند هم باز حکم آنها مشابه حکم مزدور است. بنابراین مزدوران انگلیسی اسیر شده در زمان احمدی نژاد را قانونا می توانستیم که اعدام بکنیم که به جایش با هدایای فراوان بدرقه کردیم. سربازان فلسطینی و مصری و سودانی و اروپایی و  .... ارتش عراق را هم که اسیر می کردیم می توانستیم اعدام بکنیم و از حق قانونی خود می گذشتیم. حالا حساب بکنید که افراد وابسته به النصره و غیره که از نظر حقوق بین الملل تروریست شناسنامه دار هستند و تحت هیچ شرایطی سرباز حساب نمی شوند تا قوانین ژنو از آنها حمایت بکند و حکمشان شدیدتر از مزدور است و اعدام کمترین مجازات شایسته آنها در قوانین نظامی است. آمریکایی ها اگر بودند اینها را با کشیدن خون و برداشت اعضای بدنشان و فروش این قطعات در بازار سیاه برای کسب درآمد، اعدام می کردند!!!!!
  17. EMP

    علت هاي سقوط ساسانيان

    جانا سخن از دل ما می گویی.   به ویژه تاکید دارم که ما نباید عقبه هالیوود در کوبیدن تاریخ ایران باستان بشویم که خشایارشاه را یک وحشی لخت نشان می دهد و ایرانیان را فاقد دانش و وحشی. داریوش بزرگ آبادانی هایی در ایران انجام داد که مورخین مصلح همانطور که به امپراطوری آشور امپراطوری خونریزی و بلاد مفتوحه لقب می دهند، به امپراطوری ایران، لقب امپراطوری مهندسی داده اند. برای اولین بار کانالی مشابه کانال سوئز در مصر توسط داریوش ساخته شد و کانالی دیگر بین دریای کاسپین (خزر به روسی) و دریاچه آرال و دریای سیاه کشید که با پایین رفتن سطح دریا و عدم نگهداری درست امروزه بقایای آن فقط موجود است. شوربختانه بعضی از افراد از روی نا آگاهی یا عناد یا ... این اسکندر بدسگال را همان ذوالقرنین قرآن اعلام می کنند و در صدا و سیما هم برنامه مرتب دارند اما در واقع عقبه هالیوود هستند. ما نباید بازی آنها را بخوریم و به اجدادمان توهین بکنیم. تاریخ تکرار خواهد شد و روزگار سر بلندی برای ملتی فرا خواهد رسید که تاریخ درست خودش را بداند نه اینکه به قول آن گرامی از منابع هلنی برای خودش استفاده بکند.
  18. EMP

    علت هاي سقوط ساسانيان

    درود به دوست گرامی 1. مراجع من کتاب آقای خنجی یا ایرانیان دیگر نیست زیرا آنها طبیعتا بی طرف نیستند مراجع من کتب خود اعراب است که با آب و تاب از افتخاراتشان که امروز اسمش جنایت جنگی است نوشته اند. 2.  20 درصد عراق عرب سنی است که فشار جنایت خیلی کمتری را تحمل می کند یا حامی جانیان است و بقیه یا ایرانی هستند ساکن شهر های متبرکه یا کرد یا ترک یا آشوری یا ایزدی یا شیعه. 3. در مورد کتاب سوزی هم که اونی که می گفتد قبل از اسلام در ایران کتابی نبوده الان  روی میزشان کتاب قضاوت های یک قاضی ساسانی است. با اینکه خیلی اینجور کتابها نادر هستند امروزه.   در مورد دوره گذار هم فرمایش شما کاملا درست است و یک زمان کوتاه قابل قبول است اما نه این همه سال. پدر بزرگم 74 سال پیش با کالسکه رفته بود کربلا می گفت عراقی ها ما را موالی صدا می زدند. معلوم نیست این دوره گذار کی قرار است تمام بشود. بعد از سقوط ساسانیان اصولا دیگر هیچ سیستمی جز سیستم برتری نژادی عرب بر عجم در ایران حاکم نبوده (بروید ببینید این مثل وبال گردن از کجا آمده) تا اینکه دوران حکومت سلسله های ایرانی شروع می شود که آنها هم از نظر ساختار حکومت هیچگاه به ساسانیان نزدیک هم نشدند. بعد هم که سلسله های ترک و مغول آمدند. شما کدام حکومت را بعد از اسلام بهتر از سیستم ساسانیان دیده اید؟ حکومت 5 ساله حضرت امیر اگر منظور شما است که در حد یک جرقه کوتاه مدت بیش نبوده و بیشتر به جنگ با معاویه گذشته است و ایشان مجالی برای ایجاد سیستم نداشته است. فقط در دوران خان زند تا حدودی به حکومت ساسانی نزدیک شده بودیم.   در مورد اسکندر مقدونی که خود مقدونی ها هم او را افسانه می دانند زیرا ایشان نه قبری دارد و نه هیچ آثار حکومتی. فتح نامه ایشان هم که سراسر خنده است. 11 روز بعد از نابودی تخت جمشید ادعا کرده که هند را گرفته (یونانی ها از نقشه آسیا خبر نداشتند هلی برن هم بکنی 11 روزه نمی شود هند را گرفت) که باعث خنده همه هندی ها است. اصولا در تاریخ مدون هند هیچ اسکندری وجود ندارد. این آدمی که شما گفتید بیشتر یک موجود روی کاغذ است و فیلم های هالیوودی است تا یک شاه جهانگشا. کلا سفرنامه ایشان را بخوانید برای خنده خیلی خوب است. اون از آمازون های شهر ری و اون از مردم 3 متری بوشهر. گذار از اشکانی به ساسانیان خونین بوده و حق با شما است ولی بیشتر از خون شاهان نه از خون مردم عادی و البته نه برای صدها سال. متوکل عباسی همینطوری سر تفریح تصمیم می گیرد که با خون ایرانی رودخانه بسازد و با آن آسیاب را بگرداند و آرد درست بکند و نان بپزد که این دستور را با افزودن آب به خون اسرای ذبح شده انجام می دهند زیرا خون لخته می شده و به صورت رود جاری نمی شده است. اسم این از نظر شما سیستم بهتر است؟ هنوز در این کشور ایران یک سیستم بازنشستگی و پزشکی نزدیک زمان ساسانیان وجود ندارد ولی باز جای شکر دارد که هر دو این سیستمها از سیستم فعلی بازنشستگی و درمانی آمریکا بهتر است. اصلا بحث نژاد پرستی و مفاهیم پوچی از این قبیل نیست. آدم باید خارج از تعصب قضاوت بکند. اساسا ایرانی بودن به معنی یک نژاد خاص داشتن نیست. ایرانی بودن یک مرام است. هرکسی که جوانمردی و دگر خواهی برای او ارزش باشد و نوروز را جشن بگیرد ایرانی است ربطی به ژن ندارد.
  19. EMP

    علت هاي سقوط ساسانيان

    ساسانیان واضع و ادامه دهنده بسیاری از اولینها بوده اند. تعصب را نباید به جایی ببریم که کور بشویم. در زمان ساسانی چندین کتابخانه عظیم در ایران بوده که بعد از سقوط، اعراب از کتب ایرانی سالهای سال به عنوان هیزوم استفاده می کردند. در زمان ساسانی مانند هخامنشی کارفرما ملزم به ایجاد باغ کودک (مهد کودک امروزی) در محلی که در دید مادر باشد بوده. در زمان ساسانیان که خود را احیا کننده هخامنشیان می دانسته اند، نامچه (شناسنامه امروزی) وجود داشت و هر آن کس که پنجاه سالگی می رسید بازنشست می شده است و مقرری ماهیانه دریافت می کرده است. در زمان ساسانیان اسب، قاطر و فیل که برای ارتش خدمت کرده بودند نیز بازنشست می شده اند در دوران پیری و دهاتی در ایران بوده مخصوص نگاهداری از حیوانات بازنشسته. (در ایران معاصر فقط در زمان رضا شاه یک قاطر که مفتخر به دریافت مدال ذوالفقار شده بوده (چون یکی از 3 مسلسل موجود در کل ارتش را بعد از به غنیمت گرفته شدن توسط اشرار دوباره به ارتش بازگردانده بوده است) بازنشست شد و تا آخر عمرش 2 درجه دار به صورت نوبتی از او نگاهبانی می کردند) البته من فسیل شده بعد از سالها کار وقتی به بیمه مراجعه کردم دیدم که سوابق بیمه ام ناقص هست و حتی یکی از شرکتهای دولتی هم جزو متقلبین در نریختن پول به حساب بیمه بوده است!!!!!!!!!!! که معنی آن می شود این که باید سالهای بیشتری کار بکنم تا با حقوقی ناچیز بازنشست بشوم. بعد از مدتها فهمیدم که به اندازه یک قاطر ساسانی هم نیستم. متون حسابداری ساسانیان موجود است یک سنگ صاب تازه کار در کرمانشاه هفته ای یک سکه طلا و یک گوسپند حقوق می گرفته که امروز خیلی از مردم ماهی یک دهم اون سکه را نمی گیرند به عنوان حقوق. در زمان ساسانیان در ایران بر خلاف کل دنیا دانشگاه و بیمارستان وجود داشت در زمان ساسانیان پزشکان بسته به میزان اقامت بیماران در بیمارستان به آنها پول پرداخت می کردند و برای هیچ پزشکی سودی نداشت که مریض را الکی در بیمارستان نگه بدارد و همه پزشکان دنبال این بودند که اساسا کسی مریض نشود. اتوبوس راه نمی انداختند تا برای عوام فریبی درمان مجانی بکنند و از آنطرف حسابهای بانکی نجومی داشته باشند. در زمان ساسانیان پزشکان ابتدا دارو ساز بودند و سپس پزشک نه مثل الان که دارو هایی که تجویز می کنند با هم ناسازگار است و شما حتما قبل از مصرف باید با یک دارو ساز مشورت بکنی وگرنه احتمال مرگ وجود دارد!!!! در زمان ساسانیان مبنای ریاضی ما 12 بود (12 عدد مقدس ایرانیان باستان بوده است و به همین دلیل سال هم 12 ماه دارد) و ما در اعداد دارای صفر هم بودیم (بعضی ها گفته اند که از هندی ها گرفته ایم ) به هر روی اگر اعراب معاند ریاضی یونانی را به جای ریاضی ما نمی نشاندند، ما امروز 500 سال در مهندسی مکانیک جلوتر بودیم زیرا حل مشکلات اعداد اعشاری در مبنای 10 500 سال به طول انجامید. خیلی از ریاضی دانها آرزو داشتند که انسان 12 انگشتی بود تا مبنای ریاضی 12 می شد و امروز ما 500 سال جلوتر بودیم. سیستم طبقاتی ساسانی بسیار هم مفید بوده است. این سیستم باعث می شد که هوش در بین طبقات مختلف تقسیم بشود و همه باهوش ها نروند دانشگاه و مهندسی برق بخوانند و بعدش استخدام بشوند با حقوق ماهی .... سیستم طبقاتی باعث می شد که این همه دانشجوی بی انگیزه نداشته باشیم، یک ادم هیز و خائن در امانت پزشک نشود، یک فرو مایه خائن نظامی نشود (مثل رئیس ستاد ارتش شاهنشاهی که جاسوس شوروی بود) در سیستمی که یک پزشک جد اندر جد پزشک بود، تجربیاتی سر سفره ناهار منتقل می شد که در هیچ دانشگاهی تدریس نمی شود. بی هیچ تردیدی سیستم طبقاتی ساسانی از سیستم امروزی 100 پله پیشرفته تر بوده است. در ضمن افراد کاهش طبقه و افزایش طبقه هم داده می شدند که هم یک نوع تعزیر بدون نیاز به ساخت زندان بوده و هم راه کاری برای ایجاد انگیزه در همه مردم. علت سقوط ساسانیان هم به نظر من مجموعه ای از دلایل است که عبارتند از: تنبل شدن مردم ناشی از رفاه زیاد، قدر امنیت را ندانستن (همینطور که امروزه قدر همین میزان امنیت موجود را نمی دانیم)، استفاده از اعراب به عنوان مزدور برای جنگ با روم و فرستادن قسمت اصلی سپاه برای نبرد با چین، عدم رعایت شان پارتیان بین پارسها و مادها و حذف فیزیکی سرداران لایق پارتی(هدف این جوکهای مسخره کننده ملیتها هم ایجاد دوباره همین اختلافات است) و مهمتر از همه عدم نو آوری در روش جنگی و استفاده نکردن از روشهای نوین بوده که این باز می گردد به استفاده از اقمار ایران برای نبرد با دشمنان و در نتیجه کند شدن تیغ ارتش مرکزی. در جنگ با عراق هم در ابتدا که ما از امواج انسانی استفاده کردیم عراق غافلگیر شد و شکست خورد اما چون نوآوری نداشتیم عراقی ها با مهندسی زمین به شکل جنگ اول جهانی کار ما را گره زدند و دست آخر طوری شد که خدا خودش اومد پایین و نجاتمون داد. حالا خوبه آیندگان بیایند بگویند که پاسدارها از جنگ و رهبری خسته شده بودند، عاشق عدل و تدبیر صدام بودند و با عراقی ها خوب نمی جنگیدند؟ خیر پاسدارها خیلی هم بیش از اول جنگ جان فشانی کردند ولی مرتب با روش تکراری که دشمن کاملا آن را می شناخت با نیروی کمتر به نیرویی که هم از نظر تعداد و هم از نظر تجهیزات برتر بود حمله می کردند که خوب نتیجه از قبل مشخص بود. خیلی از سرداران شهید هم همین موضوع را قبل از شهادت گفته بودند.   اینکه می گویند مردم از شاه ساسانی ناراضی بودند و در نتیجه کشور را تقدیم اعراب کردند دروغ محض است. اینکه می گویند مردم عاشق اسلام بودند هم دروغ است برای اینکه آن موقع که صدا و سیما نبوده که تبلیغ کند برای اسلام اینها چه می دانسته اند که اسلام چیست؟ مردم مگر به این سادگی از دین نیاکان هر چقدر هم که بد باشد جدا می شوند؟ مردم اساسا از شهر کناری هم به زور خبر داشتند چه برسد به یک دینی در یک صحرایی. اتفاقا مردم خیلی هم دلیرانه مقاومت کردند. در ایران هیچ ارتش بزرگی جلو اعراب نجنگید زیرا که چنین چیزی وجود نداشت. وقتی شما دشمن نداری ارتشت ضعیف می شود وقتی که اقمارت برای تو می جنگند و تو به فکر روزی که سلاح آنها بر علیه تو بکار رود نیستی آسیب پذیر می شوی. همانطور که اگر وجود بمبهای هیدروژنی عبری ها راست باشد، همین الان آمریکا باید از قمرش اسرائیل احساس خطر بکند. اما مردم در هر جا همه مقاومتی که می توانستند کردند. سپید جامگان، سبز جامگان، حتی سیاه جامگان مردم عادی بودند نه نظامی. عیاران هم نوعی مبارزان ضد اعراب بودند. شکست اعراب از مردم دست خالی گرگان که معروف است. شکست اعراب در یزد هم که اجسادشان در جایی به نام مشهد یزد انباشته است هم که سند غیر قابل انکاراست. مردم عادی که راه فرار نداشتند، تصمیم به مقاومت گرفتند و با هر چه داشتند به جان اعراب افتادند و همه آنها را کشتند تا فرصت فرار به سمت جنوب برای بقیه بوجود آید. (در پروس شرقی هم یکی از شهر ها شاهد مقاومت مرد و زن و بچه غیر نظامی بود زیرا شنیده بودند که روسها به صورت سیستماتیک به مردم شهر های فتح شده تعرض می کنند که این مقاومت پدر شوروی را در آورد و راه برای فرار جمعیت زیادتری به غرب فراهم شد) اصولا اعراب می دانستند که در ایران ارتشی وجود ندارد که دفاع بکند برای همین جرات حمله پیدا کردند. مثل امروز که اسم اسرائیل را ببری پوشک لازم می شوند اما چون فکر می کنند ما نه پدافند داریم و نه نیروی هوایی و نه نیروی دریایی قابل رقابت با متفقین پس بهترین موقع است که ما را دوباره سنی بکنند. به زبان هم می آورند. یکیشون شیراز را می خواهد یکیشون اهواز را یکیشون جزیره می خواهد وشیخ شارجه بندر عباس را می خواهد!!! بد بختانه تاریخ دوباره تکرار شده و حداقل در عراق که پایتخت ساسانی در آنجا است جنایات جنگی اعراب دوباره در حال تکرار شدن است. اگر مردم مقاومت نمی کردند ما هم مثل مردم مصر و سودان و لیبی و لبنان و فلسطین و عراق و ... امروز عربی حرف می زدیم و ملیت خودمان را از دست می دادیم اما مقاومت کردیم و ایرانی باقی ماندیم. یک ذره تاریخ را بخوانید می بینید که خلاء قدرت ناشی از انهدام ساسانیان توسط اعراب باعث 1400 سال جنگ و غارت و وحشی گری از شمال آفریقا تا هندوستان شده است. هجوم مغولها و جانشینهای آنها، ایجاد امپراطوری های مغول در هندوستان و انهدام تمدن کهن هندی، ایجاد امپراطوری ازبکستان و عثمانی که فقط عثمانی هم در آسیا و هم در اروپا میلیونها نفر را نسل کشی کرد و کماکان مشغول است همه از آثار انهدام امپراطوری متمدن ساسانی و خلاء قدرت ناشی از آن است و همه گناهش هم بر گردن آن متجاوزین 1400 سال پیش سنگینی خواهد کرد. اعراب حتی پای پرتغالی ها را به خلیج پارس باز کردند تا با صفویه تعادل ایجاد بکنند. این دزدان دریایی عرب بودند که عبور از دماغه امید نیک را به پرتغالی ها آموختند و راه آبراه پارس را به آنها نشان دادند. اگر ساسانیان بد بودند نبودنشان باید باعث خیر و برکت می شد نه 1400 سال غارت جان و مال و ناموس مردم منطقه توسط هر آن کس که قدرتی دارد.        
  20. بله حق با شما است. حرف حساب جواب ندارد. اشتباه عباس میرزا را تکرار کردیم. از جنگ قبلی درس درستی نگرفتیم و در جنگهای جدید هم داریم مثل قبل رفتار می کنیم. در مورد انسان نماها اگر دقت کنید من هم نوشته ام سالها پیش. قدیما که پردازنده های ضعیفی داشتیم کار سختی بود برای انسان نما ها که بخواهند بدوند یا از پله بالا بروند. با ظهور پردازنده های سریع و الگوریتمهای کنترلی جدید حل شده که فیلمهایش را هم همه جا می توانید ببینید.البته هنوز منبع انرژی پر قدرت و کم وزن مشکل است برای خیلی از کشورها.
  21. درود به همه دوستان و سال نو هم بر شما فرخنده باشد. این روزهای آغاز سال نو در همه جا داریم زیر ضربات وحوش غربی-عبری-عربی ضربه می خوریم.به ویژه حمله وحوش عبری-عربی به یمن و بمبارانهای دقیق نیروهای ارتش عراق توسط آمریکایی ها بسیار دردناک است. من نگران 29 فروردین هستم که دوباره وحوش کار ناجوری بکنند در خلیج پارس.   اصولا سرنوشت کشورهای متمدن این است که توسط وحوش اطراف مورد حمله قرار بگیرند. این برخورد وحوش با تمدنها بوده که انسان معاصر را ساخته است و این چرخه ابلهانه کماکان صادق است. کشور متمدنی که پتانسیل وحوش اطرافش را تشخیص ندهد و با آن برخورد فعال نکند و وحوش را به خودشان مشغول نکند، نابود خواهد شد این قانون طبیعت است. ساسانیان و خوارزمشاهیان و سامانیان و ... مطابق همین اصل نابود شدند. حالا آمریکا که فکر می کند متمدن است با به هم ریختن منطقه ما قصد جلوگیری از پیشرفت کشور ما را دارد. بیش از 20 سال است که در صلح هستیم و این باعث پیشرفت شده که برای آمریکایی ها و دیگر وحوش غربی اصلا جالب نیست. آنها باید کاری بکنند که پتانسیل فعلی ما نابود گردد. ما هم باید کاری می کردیم که پتانسیل وحوش عبری-عربی نابود می شد که البته نکردیم و بهشون کمک هم کردیم مثل همین کویت و امارات و سودان و مصر و اردن و ترکیه.   البته تا وقتی که خاک ایران و کشتی های ایران در امان هستند همه این نبردها باعث کاهش خسارت آینده به کشور ما می شود و نوعی کاهش پتانسیل آنها خواهد بود ولی نابودی عراق و سوریه و یمن و .... برای ما هم خسارت بار خواهد بود در آینده و باید منتظر بحرانهای انسانی و اقتصادی مثل بیماری های جدید و ریزگرد و نابودی آثار تاریخی و زبانهای باستانی و زیر ساخت منطقه و ... باشیم که به ما هم ضربه خواهد زد.   علت این شکستها فقط کمبود امکانات نیست بلکه فرماندهی بد هم موثر است. ما هم از فرماندهان خوب در همه رده ها برخوردار نیستیم. آمریکا هم چنین فرماندهانی ندارد اما ما که امکانات بسیار محدود داریم باید بسیار دقیق بجنگیم. در تاریخ ژاپن هم فقط یک شوگان وجود داشت (نوبوناگه) که با وجود نیروی بسیار ضعیف پیروزی های بزرگی بدست آورد. شما نگاه بکنید در زمان نادر اوضاع ایران بدتر از سوریه بود ولی یک نادر قلی آمد و با روشهای کاملا نوین نبرد و تسلیحات نوین و اختراعی خودش، کاری کرد کارستان. نادر در نبرد با افغانها بسیار کوبنده بود و در نبرد کارهه سپاه 800 هزار نفری را با 50 هزار نفر در هم کوبید و در نبرد با وحوش عثمانی، 19 نفر تلفات داد و از طرف مقابل 60 هزار نفر تلفات گرفت!!!! به این می گویند فرماندهی نادر اسم و سرگذشت همه سربازهایش را می دانسته است. از این روی شخصیت نادر است که او از طرف رهبری ستوده می شود. خراسان اصولا سرزمین زایش فرماندهان بزرگ نظامی بوده است، سورنا، بهرام چوبین، فرامرز و نادر. نباید انتظار داشته باشیم که خروجی دانشکده افسری، دافوس یا دانشگاه پدافند ملی نابغه نظامی بیرون بدهد. در کل ارتش عراق یک ماهر عبدالرشید بیشتر وجود نداشت. او این استعداد را از دانشکده نگرفته بود استعداد در خون او بود. باید در خراسان بگردیم به دنبال استعداد و او را به تجربه و دانش نظامی نوین مسلح بکنیم تا نادر های فراوان نهفته کشف شده در خدمت کشور و رهبری قرار بگیرند. تا وقتی که در کل دنیا همه با روش جنگی ما آشنا هستند، در هر نبردی کارمان گره خواهد خورد. ما نیازمند افراد نو آور جسور و با انگیزه در رده های فرماندهی هستیم.   ظاهرا حلقه محاصره کشور در حال تنگتر شدن است. وحوش عربی قبلا ایران را تسخیر کرده و به تایید همه کتابهای تاریخی باقی مانده از قرن سوم و چهارم هجری هرگونه توحش ممکن را با افتخار در این کشور انجام داده اند. بدبختانه تاریخ دوباره در حال تکرار شدن است حتی اسم حمله هایشان را به شهرهای بی دفاع سوریه را قادسیه می گذارند. اصولا اعراب فقط وقتی حمله می کنند که از پیروزی مطمئن باشند. شاه سابق همیشه از اتحاد اعراب بر علیه ایران وحشت داشت. حالا این وحشت رسما به سراغ ما آمده.   2 راه بیشتر نداریم یکی اینکه مثل ارتش عربی سوریه تسلیم وحوش بشویم و جان ومال و ناموس را تقدیم وحوش بکنیم و دیگری اینکه هر چه سریعتر ارتش ملی، سپاه پاسداران اتقلاب اسلامی ، نیروی بسیج و نیروی انتظامی را به آمادگی 100 درصد برسانیم. آموزش نظامی که به پرسنل وظیفه داده می شود قابل قبول نیست. هر درجه دار و افسر وظیفه ای نمی تواند تله انفجاری خنثی بکند. تجهیزات انفرادی قابل قبول نیست. تدارکات نیروها قابل قبول نیست. معیشت پرسنل ارتش و سپاه و نیروی انتظامی که اصلا قابل قبول نیست. وضعیت تحقیق و توسعه و ساخت تسلیحات نو نیز قابل قبول نیست. بعد از 36 سال که هر روزش با قدرتهای بزرگ درگیر بوده ایم، هنوز یک برند دفاعی مثل Raytheon نداریم که داد رهبری را هم در آورده است. دولتها از بزرگ شدن بخش خصوصی وحشت بی مورد دارند و این باعث نابودی خیلی از صنایع، ایده ها و طرح ها شده است.   اینکه گفته می شود که امکانات نداریم همانقدر دروغ است که عضو عالی رتبه مجلس که تایید کننده صلاحیت کاندیدا ها بوده در دولتهای قبلی می آید و می گوید 2 دولت باید بیاید تا خرابی های دولت نهم و دهم را جمع بکند!!!! پروفسور شاخت در فاصله 2.5 سال آلمان نابود شده در جنگ اول با 9.5 میلیون بیکار و پرداخت غرامت ماهیانه به متفقین را تبدیل به بزرگترین اقتصاد دنیا با بیکار 0 کرد. اوضاع سال 92 ما که از آلمان بدتر نبود. با دکترا گرفتن از دانشگاه نمی شود اقتصاد دان شد. استعداد اقتصادی را باید در افراد کشف و سپس آنها را به علم مجهز نمود. پروفسور شاخت به ایران هم سفر کرده بود و در گزارشی به پیشوای آلمان نوشته بود که 10 سال وقت لازم دارد تا اقتصاد ایران را به سطح آلمان برساند!!! 70 سال از جنگ دوم گذشته ما هنوز همانقدر راه آهن داریم که شاخت دستور ساختش را داده بود. بعد از جنگ دوم این آدم به عنوان جنایتکار جنگی محاکمه و محکوم به حبس ابد شد تا دیگر اقتصاد کشوری مثل ایران ساخته نشود. همکار جوان اتریشی داشتم که دکترای مهندسی داشت و در کشورش یک سال سربازی کرده بود و بین او و یک دیپلمه معمولی هیچ فرقی نبود و ایشان در طول یکسال مرتب در حال آموزش سخت بوده و وقتی فهمید که ما در ایران وقتی تحصیلکرده باشیم سربازیمان ساده می شود خیلی تعجب کرد.   سوریه و عراق و لبنان و یمن و افغانستان خاکریز های خط مقدم ما هستند و فرو ریختن آنها یعنی هشدار جدی. برای تامین بودجه نیروهای مسلح همین امروز مجلس باید قانون بگذراند و اعلان رسمی هم بدهد و بودجه را 20 برابر بکند!!! برای تامین محل این درآمد هم کافی است بر محصولات مضری که مردم مصرف می کنند مالیات بسته شود. فقط اگر بر روی شکلات قهوه ای ، لوازم آرایشی ، بستنی، داروهای بدن سازی، عمل های زیبایی، قهوه فوری، چای عطری ، چای خارجی، بیسکوئیت، نوشابه، پفک، چیپس، کباب کوبیده، کره ، شیرینی و قند و شکر و نمک در ایران مالیات بسته بشود، دیگر نیازی به نفت نیست که هیچ با کاهش مصرف این مواد مضر، سلامت مردم نیز تامین شده هزینه های سلامت دولت کاهش می یابد. رضا شاه فقط با بستن مالیاتی اندک بر قند و شکر کل راه آهن موجود ایران را ساخت!!!! البته در آن زمان کسی وجود خاوری شدن را در این ابعاد نداشت.   نباید فرقی بین درآمد یک نظامی و یک آدم از طبقه متوسط مایل به خوب وجود داشته باشد. یک خلبان شکاری نباید کمتر از یک خلبان مسافر بری در آمد داشته باشد. یک تکاور پاسدار نباید نگران هزینه درمانی و خرج زندگی پدر و مادر پیرش باشد. نباید یک دانشمندی که 20 سال پیش با ساختن سم ژنتیک نسل پشه مالاریا را در ایران محدود کرد امروز بدون بودجه باشد. ای بسا اگر ژن پست فطرتی را می یافتیم الان نسل داعش را از روی کره زمین با کمترین هزینه و بدون باقی گذاردن هیچ ردی محو کرده بودیم. نباید دانشگاهها و پژوهشگاههای ما لنگ پرداخت حقوق پرسنل باشند. اینکه دولت با خرج نکردن و توقف اکثر کارهای عمرانی و تحقیقی بخواهد نقدینگی را مهار کند، این اسمش پاک کردن صورت مسئله هست. دولتی که نمی تواند از بازاری ها و بنیاد ها و شرکتهای وابسته به اوقاف و ...مالیات بگیرد و 98 درصد فرار مالیاتی دارد باید فورا استعفا بدهد جایش را به افراد لایق بدهد اسم این کار هم تقوا است. با این وضع مالیات گرفتن هیچ دولتی نمی تواند تورم را درست بکند.   طبیعی است که با تزریق پول در جای درست کشور پیشرفت کرده فقر و بیکاری پایان می یابد و در صورت بروز حمله خارجی ملتی یکپارچه از کشور دفاع خواهد کرد ولی انباشت پول دست بانکهایی که در امارات و ترکیه و قبرس و .... سرمایه گذاری می کنند نه در پروژه های ملی فقط باعث کمک به دشمن می شود. سالها پیش در یک پژوهشگاه در کرمان ربات انسان نمایی ساخته شد که از پله هم می توانست بالا برود درحالیکه ربات ژاپنی ها نمی توانست. اگر روی این پروژه پول مناسبی تزریق شده بود الان ما ارتشی از رباتهای ضد گلوله داشتیم که برای پاکسازی تکفیری ها در دریا و خشکی قابل استفاده بود ولی پول در بانکها و کشورهای خارجی تزریق شد و این هم نتیجه اش است که می بینید. کافی بود قسمتی از بودجه بزرگی که روی کارهای هسته ای خرج شد روی ساخت HPM که یک ماژول تولید توان هسته ای هست گذاشته می شد و ما امروز برای رباتهای بالا و ناوها و نفتکش ها مشکل سوختگیری نداشتیم. HPM=Hyperion-Power-Module این همه فیزیک دان داریم واقعا حیف است که اینها بی کار باشند و فقط تدریس خصوصی بکنند تا زنده بمانند. مهر افزون
  22. حاجی گنبد رومی با گنبد ایرانی فرق دارد. نمونه گنبد رومی دقیقا گنبد راکتور اتمی تهران است. این گنبدی که میبینی گنبد ایرانی است بدون هیچ شکی. گنبد سازه ای است که میترائیستها در هزاران سال پیش خیلی قبل از اینکه یونان و رومی وجود داشته باشد ابداء کردند تا زیر آن عبادت عمیقتری داشته باشند. گتبد از جنس عایق نمایه آسمان بوده و در زیر آن گیاهان رشد بهتری می کنند تا زیر هر سازه دیگری. تمام مزگدها که بعدها شدند مسجد دارای گنبد بودند. خیلی از عبادتگاههای میترائیستی بعدها شد کلیسا و آتشکده و بعد بعد ها شد مسجد.
  23. استفاده از DF و بعدش یک فاتح 110 روش گرانی است برای این نامردها. به نظرم از گاز خواب آور یا خنده آور شدید استفاده بشود به صورت موضعی و نیروهای مجهز بروند و دستگیرشان بکنند. برای تمرین نیروهای ویژه هم خوب است. البته نیاز به هماهنگی بالایی دارد تا برعکسش اتفاق نیافتد. ولی تمیز و بی دردسر است سلاح شیمیایی هم حساب نمی شود. یک روش با حال دیگه هم استفاده از اجساد داعش است. اینها را به جای اینکه دفن بکنند با منجنیغی چیزی پرتاب بکنند به وسط خودشان. در نتیجه نیروهای باقیمانده از مرض می میرند، سلاح میکروبی هم استفاده نکرده ایم. مغولها از این روش برای فتح دژهای تحت محاصره استفاده می کردند. استفاده از روش توپخانه عراق در ابتدای جنگ که به خمسه خمسه هم معروف شده بود خوب است. کل مخابراتشان را جم می کنیم سپس با خمسه خمسه یک انوبان 5 بانده وسط تکریت باز می کنید و اینطوری ارتباط داخلی اینها به هم می ریزد سپس با استفاده از توپهای ضد هوایی کالیبر بالا و 14.5 های زره دار با پشتیبانی پیاده و تک تیر انداز و نیروی هوایی وارد این اتوبانها می شویم و تمام. البته این هم خیلی مهمات مصرف می کند که حیف است برای اینها حرام بشود.  اگر ما هم تکریت را خراب نکنیم خودشان با بمبهایشان آن را خراب می کنند بنابراین حفظ ساختمانهای تکریت بی معنی است. مشکل اینجا است که هر کاری عراقی ها می کنند تکفیری ها چند قدم جلوتر هستند زیرا احتمالا نیروهای متفقین بهشون خوب خبر رسانی می کنند بنابراین از کار انداختن بی سیم های اینها خیلی مهم است.
  24. قربان متاسفانه تا وقتی که باطری در گوشی شما وجود داشته باشد، شما هم شنود می توانید بشوید، هم همه محتوی گوشی شما می تواند خالی بشود و هم ردیابی بشوید. گفته شده که سردار ایرانی در قنیطره هم از طریق گوشی ردیابی شده که من فکر می کنم گوشی ایشان خاموش بوده اما فراموش کرده بوده اند که باطری آن را خارج بکنند یا مثل این گوشی های سونی اکسپریا زد نسل اول باطری آن قابل بیرون آوردن نبوده است. کلیدی که شما روی موبایل دارید و با آن موبایل را روشن می کنید در واقع آن را به نوعی از حالت sleep فرو می برد. با زدن کلید موبایل شما از این حالت Sleep بیرون می آورد. این کلیدی که شما می زنید با کلید قدرت متفاوت است و در واقع با استفاده از لخت افزار گوشی مرتب در حال پایش است. به محض زدن کلید فقط از حالت صرفه جویی انرژی بیرون می آید و OS شما را فعال می کند همین. به جای زدن کلید از راه دور هم می شود با دادن فرمان مناسب رادیویی گوشی شما را روشن کرد و محتوی آن را خالی کرد و این کاملا امکان پذیر است. آن روحانی چندان هم بی راه نگفته اند ایشان مشاور آگاهی داشته اند یا خود دستی بر آتش داشته اند. این تلویزیون های Smart که می خرید و به ADSL متصل می کنید هم یک جاسوس 60 اینچی در خانه شما هستند متاسفانه. همانطور که بارها در این سایت گفته ام کشوری که توانایی ساخت (منظورم طراحی نیست) تراشه ندارد، امنیت ملی، خانوادگی و مالی هم نخواهد داشت. اصولا پروژه موبایل و نوت بوک ملی برای همین کلید خورد ولی به دست اهلش نیافتد و ..... سخت افزار و لخت افزار (Firmware) گوشی را که هر چقدر هم که هکر بزرگی باشید نمی توانید به آن مسلط شوید. در دانشگاه امپریال انگلستان آقایی به نام سرگئی اسکوروبوگوتف آزمایشگاهی را اداره می کند که این نوع از بد افزار های سخت افزاری و لخت افزاری را تحقیق می کند. تنها با داشتن چنین آزمایشگاهی می شود از امنیت گوشی و ... مطمئن شد. بعد از یک فاجعه موبایلی در ایران آزمایشگاهی برای تست گوشی و سخت افزار های مقامات نظامی قرار بود ساخته شود که نمی دانم که چه شد.   حتی چند سال پیش یکی از مبارزان لبنانی هم با انفجار گوشی در نزدیک سرش ترور شد. گوشی که به ایشان به نحوی رسانده شده بود مخصوص ایشان دستکاری هایی داشت در قسمت باتری. از کجا می دانید این گوشی ها فقط در یک نمونه تولید شده اند و برای افراد مهم پخش نشده اند؟ در یزد هم  یک مورد انفجار خود به خود گوشی داشتیم که باعث سوختگی درجه 3 ناحیه وسیعی از سینه یک آقای یزدی شده بود. البته مشهور بود که نسخه ای از باتری های کیوسر خود به خود منفجر می شوند!!! که اگر بخواهیم مشکوک باشیم، احتمالا به دلیل خطای ناشی از طراحی اینها، شرایطی برای لخت افزارشان بوجود می آمده که فرمان انفجار به باطری می داده اند نه اینکه باطری خود به خود منفجر می شده است. واقعیت این است که کشورهای خارجی بویی از جوانمردی نبرده اند و هرگونه عمل پست فطرتانه ای از آنها می تواند سر بزند. بنابراین قانون کلی چنین است هیچ نرم افزار، سخت افزار یا لخت افزار قابل اعتمادی وجود ندارد مگر اینکه کاملا تحلیل شده باشد.
  25. سالهای درازی بود که روی این نوع پرتابه کار می شد. پس بالاخره یک نمونه رونمایی شد   با کمی بهبود بدنه می شود برد آن را زیادتر هم کرد. مطابق رسم وزارتخانه باید منتظر نسلهای بعدی آن هم باشیم.   آن موجود نتانیاهو که برای یک پهپاد انتهاری نیروی زمینی یقه ها درید برای این چه می کند؟