EMP

Eminent-User
  • تعداد محتوا

    387
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    23

تمامی ارسال های EMP

  1. درود به دوستان گرامی اینکه 5 نفر از سربازان دلیر ایران در انتظار بریده شدن سرهایشان توسط وحوش هستند بسیار نگران کننده است. هر چند شهادت افتخار است اما شخصا ترجیح می دهم که توسط دشمنی از بین بروم که قدرتمند باشد(آمریکا و ....) نه مشتی اوباش مزدور دسته دوم خارجی. اما باید واقع بین باشیم و فقط انتقاد نکنیم راه حل هم بدهیم. بعضی وحوش را خیلی دست کم می گیرند و بعضی آنها را در حد تکاوران آمریکایی بالا می برند. در واقع مشکل از خود ما است. فرمانده ابله در تمام دنیا وجود دارد. در امریکا هم باهوش ترین افراد به ژنرالی نمی رسند اما سیستم آنها تا امروز جواب داده است. این ارتش کوچک وحوش را خیلی ساده می توان کنترل و سپس نابود کرد.اما قبل از آن باید مسائلی حل شود. اول اینکه دگر خواهی باید از مدرسه به کودکان آموزش داده شود تا بر خلاف غریزه طبیعی حیات، به فکر دیگران هم باشند و وقتی بزرگ می شوند مسئله خانواده این 5 دلاور اسیر مسئله خانواده اینها هم باشد. اگر دگر خواهی در کشور ما نهادینه بود امروز بسیاری از مشکلات ما در اساس وجود نداشت.(رانندگی، ازدواج، مسکن ، بی کاری، آلودگی آب-غذا-هوا و مترو و .....) [b]در مورد پول و هزینه[/b] فقط بگذارید یکی از هزاران مورد ساده را به شما بگویم. 2 برادر در بلوچستان زندگی می کنند که اینها آهنگر هستند و به شغل شریف اهنگری اشتغال دارند. متاسفانه اینها بیماری هموفیلی دارند و مرتب هم در آهنگری زخمی می شوند (اقتضای این کار است زخمی شدن ) هزینه دارو های هموفیلی را دولت در راستای حمایت معلوم نیست از چه کسی (شرکتهای میلیاردر دارویی یا مردم) کاملا مجانی کرده بنابراین تنها هزینه این دو برادر در ماه بیش از 8 میلیارد تومان برای دولت است!!!!!!!!! بنابراین هزینه این دو نفر برای دولت ج. ا بیش از تیم پرسپولیس و استقلال است پس به این فوتبالیستهای بد بخت این قدر پرخاش نکنید. به نظر شما بهتر نیست که این دو برادر خانه نشین شوند و کل هزینه زندگی آنها توسط دولت تامین گردد و از محل صرفه جویی هزینه درمانی آنها کل هنگ مرزی مجهز به بالگرد و پهپاد و زره پوش گردد. بنابراین مشکل هزینه در کار نیست مشکل [b]بی لیاقتی مطلق[/b] است که ظاهرا قرار نیست در زمان حیات من از شر فراگیری آن در این کشور خلاص شوم. در مورد اینکه با بمب کنار جاده ای نمی شود مقابله کرد باید بگویم که زمان این بمبها با آمدن خودروهای جمر به پایان رسید. با گذاشتن یک جمر نیرو مند تمام مخابرات وحوش از جمله دستگاههای تله کامند و حتی سیستم های سیمی کنترل اینها برای انفجار بمبها از کار می افتد و قادر نخواهند بود که عملیات منسجمی انجام بدهند. یادم می آید در زمان سربازی که افسری بسیار منظم بودم (طوری که برق پوتین و اتو لباس من باعث تنبیه شدن افرادی می شد که کنار من ایستاده بودند و ....) به خاطر دفاع از پدر یکی از سربازان جان باخته مغذوب فرمانده قسمت شدم و قرار شد به تیپ مرزی خاش (که آن موقع به جای این هنگ نیروی انتظامی بود) منتقل بشوم!!! چند ماه قبل قاچاقچی ها تیپ نیروی زمینی را منهدم کرده بودند!!!! و تیپ در حال تجدید سازمان بود باز با سرباز وظیفه. اما نمی دانم از کجا شخص رئیس بازرسی نزاجا از قضیه پدر آن سرباز مطلع شد و من به خاش منتقل نشدم و فرمانده من کارش به جای باریک کشید. به هر روی اگر خاش هم می رفتم باز کارم را دقیق انجام می دادم و الان راه حل دقیق تری می توانستم خدمت شما ارائه بدهم. و اما راه حل من برای خاتمه مشکل برای همیشه: 1. وحوش مسلح هر دین و مذهبی که داشته باشند قطعا برادران مسلمان من حساب نمی شوند. 2. اخطار به حامی پاکستانی-عربی اینها به صورت عملی و نظری و برخورد قانونی بین المللی با حسابهای بانکی حامی اینها. 3. استفاده از تمام توان شناسایی نیروی دریایی و هوایی برای یافتن مقر اینها حتی در عمق خاک پاکستان و اجرای عملیات ضد چریک بر علیه اینها (یاد صیاد شیرازی ها به خیر). با DF که می توانند محل بی سیمها و موبایلهای اینها را با دقت سانتی متر شناسایی بکنند بنابراین می توانند حداقل چند سورتی اسکرامبل بفرستند و چند تا قاصد حرام این حرامیان بکنند. 4. اضافه کردن عملیات ضد چریک واقعی به دوره هنرجویان دوره های تکاوری و رنجر و موظف کردن آنها به نابودی تیم های وحوش به عنوان تکلیف آموزشی و آزمون پایان دوره به این ترتیب کیفیت دوره هم بالا می رود و از نکبت فرصت درست کرده ایم. 5. استفاده از رادارهای پیمایش زمینی مستقر در پاسگاهها یا بالنها برای پشتیبانی از خودروهای اعزامی به گشت. 6. همکاری همه نیروها با یکدیگر بدون توجه به اینکه درگیری با وحوش وظیفه کدام یگان است. 7.استفاده از تجربه گذشته. انجام یک مانور با اسلحه واقعی نیروی هوایی با بمب های 4000 پوندی در مرز. سراوان و ناحیه خاش. در سال 1366 که یک بمب اینطوری اشتباهی نزدیک مرز ترکیه بر زمین نشست، کلی مشکلات مرزبانی ما با ترکیه تا چندین ماه حل شد. پاکستانی ها هم از همان قماش هستند.
  2. درود تا وقتی که از لیزر طول موج خیلی کوتاه و برد بلند با توان زیاد استفاده نمی کنند خیلی جای نگرانی نیست. در ضمن اگر خیلی سامانه خوبی بود در نمایشگاه نمی فروختند حتما نسخه ضعیف شده است. لیزر طول موج خیلی کوتاه هم هزینه اش بیش از تحمل اسرائیل فسقلی هست با تکنولوژی موجود مگر اینکه تکنولوژی جهشی بکند. (برای ایجاد لیزر اشعه ایکس نیاز به تحریکی ناشی از یک بمب ا ت م ی کوچک است که بسیار پر دردسر و پر هزینه و با قابلیت مانور کم است فعلا)
  3. EMP

    اقتصاد آلمان در زمان رايش سوم

    درود مقاله بسیار عالی بود جایش واقعا خالی بود. و به نظر من تنها راه نجات ایران از بلایای نظامی ، تهدیدات وحوش و .... و دست آخر بلایای اجتماعی، حل مشکل ساز و کار و ارتباطات ناسالم اقتصادی است. [b]شرایطی که آلمان داشته 100 برابر از شرایط امروز و دیروز ما بد تر بوده اما آنها با تفکر و کار کارشناسی دقیق و اعتماد به نفس در زیر 3 سال اقتصادی را ساختند که تقلید از هیچ کجا نبود، صنعت نظامی ساختند که تقلید از هیچ کجا نبود و نیامدند بگویند که 2 دولت دیگر باید بیاید تا فقط خرابی های دولت قبلی را درست بکند.[/b] به یاد دارم که چندین سال پیش یک Remote Terminal Unit ساخته بودیم که زیر شدید ترین آزمونها ی شرایط EMC تنها reset می شد در حالی که RTU ساخت زیمنس تحت همان شرایط اگر سالم می ماند و نمی سوخت، Hang می کرد. بعد یکی از این مدیر دولتی ها آمد و گفت دیدید که سیستمی که ساختید به درد نمی خورد و [b]پول بیت المال را دور ریختید[/b] RTU درست باید مثل زیمنس Hang بکند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تازه کلی هم اعصابش خراب بود که چرا این سیستم که مشابه زیمنس نیست به مقام معظم رهبری هم نشان داده شده است. تا وقتی که دنباله رو افکار بیمار اقتصادی غرب یا شرق باشیم و مدیر دولتی تکنوکرات نمای ما کعبه آرزوهایش آمریکا، اروپا، چین یا ژاپن باشد وضع همین خواهد بود. مردم ایران از کوچکترین رده تا بالاترین رده اگر قبل از هر کاری که می کنند فقط به این فکر بکنند که این کاری که می کنند حق الناس به گردن آنها می اندازد یا خیر و فقط در صورتی آن کار را بکنند که مطمئن باشند حق الناس گردنشان نباشد، کل اقتصاد و اجتماع و قدرت نظامی ما به حد مطلوب می رسد و بعد به جای اقتصاد کینزی می شود اسمش را گذاشت اقتصاد حق الناس یا اقتصاد دگر خواهی دیگر کسی در خیابان لایی نخواهد کشید و .... .
  4. EMP

    ارتش قوي تر است يا سپاه

    درود به دوستان گرامی بحث خوبی است اگر باعث تفرقه و کوچک کردن واحدهای نظامی کشور نشود. من شخصا به ارتش علاقه بیشتری دارم ولی این دلیل نمی شود که در قضاوتم اثر بگذارد. پیشنهاد می کنم که افرادی که خاطرات اتو اسکورتزنی را نخوانده اند این کتاب را دانلود بکنند و بخوانند آدم فکر می کند که این کتاب را یک رزمنده ایرانی نوشته و در مورد تاریخ معاصر ما صحبت می کند! [url="http://www.nazicenter.com/downloads/books/unknown_war.pdf"]http://www.nazicenter.com/downloads/books/unknown_war.pdf[/url] ساختار نظامی نوین ایران به آلمان نازی شباهتهایی هم دارد. بعد از منحل کردن SA (برای جلوگیری از کودتا) هیتلر افراد رده پایین این سپاه را در ارتش آلمان که یک سری تکنوکرات قدیمی نظامی بودند ادغام کرد و ورماخت را بوجود آورد. ارتش ایران به عنوان نیروی اول دفاعی در واقع همان "ورماخت" است که در جنگی 8 ساله تجربه کسب کرده ولی از نظر انظباط در سطحی پایینتراز ورماخت قرار دارد (انظباط هیچ ارتشی قابل مقایسه با ورماخت نیست) و سپاه که نیروی دوم دفاعی ایران است در جایگاه SS است البته سپاه ایران یک نیروی کاملا مذهبی اسلامی است ولی SS یک نیرویی بوده از همه افراد با دینهای مختلف که تنها اشتراکشان وفاداری به رهبری بوده است. البته نظم SS هم خیلی از سپاه ما بیشتر بوده که جای تامل دارد و باید هم ارتش و هم سپاه روی آن کار بکنند. نکته جالب این است که در SS وحدت بیشتری بین درجات مختلف وجود داشته و امکانات برای همه یکسان تقسیم می شده است و به کسی جناب سرهنگ نمی گفته اند و .... که از این نظر هم شباهتهایی با سپاه دارد. اینکه بعضی SS ها را خون ریز و ... تلقی می کنند بیشتر تبلیغات غربی ها است و وظیفه اس اس با گشتاپو کاملا متفاوت بوده است و اس اس ها از نظر جنایات جنگی به گرد پای متفقین هرگز نخواهند رسید. البته ما بسیج بزرگ را هم به عنوان نیروی سوم دفاعی داریم که چیزی شبیه به SA است و معمولا به صورت شناور در زمان جنگ در سپاه ادغام می شود و نه ارتش و ما نیروهای 3 گانه هوایی دریایی و زمینی انتظامی را هم داریم که نیروی چهارم دفاعی ما محسوب می شوند. [b]جواب سئوال این تاپیک خیلی ساده است[/b] و آنهایی که نبرد واقعی را دیده باشند حتما این جمله ناپلئون را تایید می کنند که "در نبرد این روحیه تک تک افراد است که سرنوشت جنگ را تعیین می کند" درست است که ساز و برگ و آرایش نظامی و ... خیلی مهم است ولی آن نیرویی قوی تر است که انگیزه بیشتری دارد. اگر ویت کنگ ها با دست خالی آمریکا را سر شکسته کردند دلیلش فقط انگیزه قوی آنها بود. از این رو است که ارتش های غربی قبل از ورود به نبرد سعی می کنند انگیزه نیروهای دشمن و مردم آنها را کم رنگ بکنند. شخصا فکر می کنم که دلیل اینکه به جای عراق به ایران حمله نکردند این بود که کارشناسانشان انگیزه نیروهای دفاعی ما را زیاد تخمین زدند و همین انگیزه بوده که تا به حال برای ما در این بازه وسیع بازدارندگی ایجاد کرده است. این درست است که معمولا سپاهی ها بودجه و امکانات بهتری دارند اما باید دید که در زمان جنگ احتمالی روحیه پرسنل ارتشی بالاتر است یا سپاهی، هر نیرویی که روحیه بالاتری داشته باشد کارایی بالاتری از خود نشان خواهد داد. در نبرد فرانسه رومل با یک زره پوش برای شناسایی رفته بوده و یک مرتبه خود را در میان پرسنل یک تیپ پیاده فرانسوی می بیند. به جای اینکه خود را ببازد و به احتمال زیاد تکه تکه بشود با صدای بلند فریاد می زند که "تسلیم بشوید" و ناباورانه همه آنها که دوره اش کرده بودند تسلیم می شوند و از این گونه موارد فراوان رخ داده است در تاریخ.
  5. [quote name='worior' timestamp='1389244572' post='358146'] این مال قدیما بود ، لون موقع که دانشگاههای نسل دوم پژوهش محور تازه راه افتاده بودن !! الان وارد نسل سوم شدیم و دانشگاه ها بخصوص در آمریکا اساس دادن مدرک رو گذاشتن ایجاد شغل و کارآفرینی ، سال گذشته فقط سه تا دانشگاه اصلی آمریکا (هاروارد ام آیی تی و یکی دیگه) نزدیک به 300 میلیارد دلار سودآوری داشتن که سهم سودشون از 25 درصد پروژه های مراکز رشدشون بوده ! ... [/quote] آدم تاریخ مصرفش خیلی زود می گذرد. از آگاهی که دادید سپاسگذارم. از درآمد این دانشگاهها خبر داشتم ولی نمی دانستم متعلق به مراکز رشد ایتها است!!!!. شخصا فکر می کردم ایده مراکز رشد را سازمان ملل برای کشورهایی که فاصله صنعت و دانشگاه آنها دارای خلاء هست ارائه داده نه آمریکا. تا جایی که من می دانستم و از دانشجویانم که اون طرف درس می دهند شنیده بودم اینطوری بود که دانشگاههای آمریکا روی میانگین نمره GRE دانشجویان وردی آنها امتیاز خاصی می گیرند و بر اساس این امتیاز از شرکتها پروژه گرفته و حق الزحمه آنها حساب می شود و رقم زیادی از این پولها هم مستقیم به جیب رئیس دانشگاه می رود! اینکه رئیس دانشگاه شریف می آید می گوید که از 100 نفر اول کنکور 98 نفر وارد این دانشگاه شده اند و 2 نفر دیگر هم بعدا به اشتباهشان پی برده و وارد این دانشگاه شده اند اشاره به امتیازی مشابه است که شریف نسبت به دیگر دانشگاهها دارد یعنی بدون اینکه امکانات خاصی داشته باشد فقط با تبلیغات دانشجویان رتبه بالا را جذب می کند که می تواند برای صنایع مراجعه کننده به دانشگاه جذاب باشد اگر ملاک آنها برای دادن شانس موفقیت به پروژه ها رتبه کنکور مجریان پروژه باشد. البته صنعت خصوصی ما باهوش تر از صنعت خصوصی آمریکا عمل می کند و نمره GRE و رتبه کنکور برای صاحبان صنایع خصوصی ملاک نیست بلکه سابقه پروژه های قبلی اجرا شده برای آنها ملاک است ولی صنعت خصوصی توان مالی بسیار کم دارد و اگر می بینیم که دانشگاههایی مثل شریف پروژه های زیادی جذب می کنند علتش این است که در ایران دولت است که پروژه تقسیم می کند نه بخش خصوصی. خوشبختانه درصد خوبی از بخش خصوصی ما به این بلوغ رسیده که "نمره گرفتن با یاد گرفتن خیلی فرق می کند" مراکز رشد هم روی ایده ها و پتنتهای جدید کار می کنند نه روی پروژه هایی سنگین مثل ماهواره سازی که محصول نهایی مصرف کننده عمومی ندارد و دهها تخصص مختلف و آزمایشگاه مجهز و وسیع و اتاقهای کلین و ..... نیاز دارد. در پروژه هایی که بر مبنای ایده است دانشگاهها مزیت دارند زیرا انبوه جوانان ایده های بسیار خوبی متناسب با نیاز نسل خود دارند و این قابلیت در شرکتهای خصوصی قدیمی خیلی ضعیف است. اما وقتی بحث ساخت محصولی می شود که مهارت فنی و تجربه در آن حرف اول را می زند. پارکهای فن آوری و انکوباتورها و مراکز رشد و دانشگاهها و غیره شوخی هستند و قادر به اجرای چنین پروژه های سنگینی نیستند. البته در ایران همه چیز با هم قاطی است. در پارک فن آوری دانشگاه تهران که در آن دو ساختمان مخروبه را به چندین شرکت مثلا دانش بنیان اجاره داده اند شرکتی هست که بسته های اس ام اس را دلالی می کند و تازه شرکت موفق پارک هم هست، شرکتی هست که دلال فروش یک محصول نفتی خارجی است و ..... اسم اینها را هم گذاشته اند فن آوری. معمولا آنهایی که واقعا ایده های خوبی دارند بیرون درب پارک برای انتظار باقی می مانند اگر هم وارد بشوند محیط پارک مناسب هیچ کار فنی و علمی نیست و فقط یک سقف است بر روی سر پژوهشگر بی نوا.
  6. [quote name='k_Alavi' timestamp='1389202642' post='358091'] اونها پیمانکاران (sub contractor) حرفه ایی دارند که اینجا اثری ازشون نیست. نیازی به ایجاد زیرساخت های طراحی/ساخت همه زیر سیستم ها ندارند. اینجا فکر نمی کنم جایی جز خود دانشگاهها بشه ازاینها ساخت. [/quote] اجازه بدهید با نظر شما مخالف باشم. دانشگاه مالک اشتر و امام حسین را که کنار بگذاریم (زیرا من از آنها چیزی نمی دانم)، تنها مزیت ما در دانشگاههای رده بالای کشورداشتن دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای مجانی و فراوان و بی انگیزه است که هزینه طراحی را به سود اساتید پیمانکار شده پایین می آورد اما این افراد که بسیار جوان هستند فاقد تجربه لازم برای طراحی هوا-فضا هستند. بسیاری از آنها برای بار اول است که یک طرح دیجیتال در این سطح انجام می دهند. اساتید هم معمولا 20 تا 30 سال از علم روز عقب هستند و فقط کارشون مدیریت بودجه است جز موارد خیلی نادر و انگشت شمار.و ...... یک دانشجوی دکترا که هیچ یک دکتر با 10 سال تجربه هم برای ساخت مدار چاپی چنین سیستمی خیلی نا پخته و جوان است. در زمینه طراحی دیجیتال که چیزی نگویم بهتر است در زمینه نرم افزار بخصوص وقتی که نرم افزار بزرگ می شود هیچ روش تست استانداردی ندارند، هیچ استانداردی را رعایت نمی کنند و همین که برنامه کار کرد کار را تمام شده می دانند.آخر چیزی که اگر رعایت بکنند یک استیل کد نویسی انگلیسی است به نام MISRA-C که خیلی با رعایت استاندارد متفاوت است. استاندارد های DO-178B/C و DO-254 و DO-160 و .... هم که برای دیگران است و [b]خدایان مغرور نیازی به رعایت استاندارد[/b] ندارند وقتش را هم ندارند در زمان بندی و بودجه هم ندیده اند، آدمی که [b]بخواهد[/b] استاندارد را بخواند و آن را بفهمد و درست رعایت بکند را هم ندارند. یک نسخه از استاندارد و راهنماهایش را هم در کتابخانه دانشگاهشان ندارند حداقل. بد تر از همه هیچ شرکت بیرون از دانشگاه سیستم آنها را تست نکرده و برای استانداردهایی که باید رعایت می کردند تاییدیه معتبر صادر نکرده است. اما در نقطه مقابل در شرکتهای خصوصی انباشت نسبی قابل ملاحظه تجربه وجود دارد، رعایت استانداردها اجبار است، ارتباط خوبی با آزمایشگاههای تست نرم افزار و سخت افزار وجود دارد و بعد از تحویل محصول تازه تستهای کارفرما شروع می شود و کیفیت کار بالاتر است. حد وسط دانشگاهها و شرکتهای خصوصی، پژوهشگاهها هستند. برای مثال پژوهشگاه نیرو وابسته به وزارت نیرو و آموزش عالی که دارای آزمایشگاههای معتبر است و یا سازمانی مشابه آن یک جایی است که تجمع تمام تخصص های مهندسی در آن با کیفیت متوسط وجود دارد (که البته با به فروش گذاشته شدن آن در دولت قبلی و پرداختی فعلی امید و انگیزه کاری کمی دارند) و یک ناسای کوچک بالقوه است و میشد از چنین مجموعه ای استفاده کرد هر جا هم که کم آوردند از کمک دانشگاهها و معدود استاد به روز آنها استفاده بکنند تا انباشت تجربه مدونی صورت بگیرد. این کار سختی نبود اما کار بین 3 دانشگاه پخش شد!!!! کلا در دنیا پروژه هایی را به دانشگاهها می دهند که اگر نتیجه نداد مهم نباشد و بیشتر پروژه های تیری در تاریکی یا اکسپریمنتال هستند. بودجه ای به دانشگاه داده می شود و اگر کار انجام شد مبلغ قابل ملاحظه ای هم به دانشگاه کمک مالی می دهند به عنوان پاداش و تخفیف مالیاتی می گیرند از دولت. این نیست که پروژه های بسیار مهم را بدهند دست چند تا دانشجو که تا به حال تجربه مهمی نداشته اند و همه فکر و ذکرشان apply کردن برای آمریکا و اروپا و..... باشد.
  7. تا جایی که من می دانم بر خلاف AUT-sat شریف ست حداقل از نظر تصویر برداری آماده و دوربین رنگی آن که روی زمین کار نمی کرد، چند وقت پیش عیب نرم افزاری و کمی سخت افزاری آن معلوم شد و الان کار میکند هر چند مدارهای الکترونیکی آن و نرم افزارش مطابق اصول مهندسی هوا فضا و استاندارد های مربوطه نیست و اصولا تیم استانداردی هم روی آن کار نکرده و .... امیدوارم بخت و اقبال یارمان باشد و بعد از پرتاب این دوربین مدتی کار بکند و تصویر به زمین هم برسد و کیفیت هم داشته باشد و مختصات تصویرها هم به دقت معلوم باشد. کلا این آماده ترین ماهواره موجود ساخت داخل باید باشد((( در مورد تدبیر یا نوید-2 هیچی نمی دانم. ولی یک بار یک ماهواره مکعبی با یک بافل تصویر برداری 30 سانتی را کف آسفالت جلوی درب جنوبی دانشگاه دیده بودم که آنتنهای مخابراتیش آن را شبیه خارپشتی آلومینیومی کرده بود. اصولا برای بالابردن RANK دانشگاههایمان نباید از ساخت ماهواره استفاده بشود و ماهواره سازی را باید به شرکتهای جدی خصوصی سپرد نه دانشجویان موقتی که می آیند و می روند و تجربه ای هم برای کشور باقی نمی ماند در داخل.
  8. در جنگ تحمیلی عراق به ایران سوخو های 22 مخوف ترین سلاح ضد رادار دشمن را حمل می کردند و خسارات زیادی به ما زدند. خوب نیروی هوایی هم از هر جا خورده داره بعد از n سال اون تجهیزات را جمع می کند. حداقل به درد موزه دفاع مقدس که می خورد. امیدوارم که با اویونیک بسیار مدرن تجهیز شده و دوباره یک سکوی پرتاب تجهیزات مدرن ضد رادار بگردد. به قول دوستمون کاچی بعض هیچی.
  9. چه جالب! البته ابداعاتی داشتند که برای اون زمان با امکانات اون موقع قابل توجه بود. یکی از ابداعاتی که من یادم می آید این بود که سامانه دود زا را که در مانورها استفاده می شد یک درجه داری با هزینه 7 دلار پیاده کرده بود که مورد تایید کارخانه سازنده هم قرار گرفته بود و مهمترین ابداعی که من دیدم در این ماه نامه ها مربوط به تصحیح سیستم ارابه فرود F-5 (چرخ جلو زیر دماغه) بود که اینطور که یادم می آید وابسطه به یک قطعه ظریف بود و این قطعه هم مرتب حین فرود می شکست و باعث سوانح متعدد در گوشه کنار دنیا شده بود که این را هم یک درجه داری تغییر داده بود و بعد از اینکه مستشاران آمریکایی حاضر در ایران تایید کرده بودند خود کارخانه سازنده هم تایید کرده بود و طی یک دستورالعمل برای همه خریداران F-5 در سرتاسر دنیا فرستاده بود تا از این به بعد ارابه فرود F-5 ها را به این نحوه تصحیح بکنند تا دیگر این چرخ حین فرود نتواند سانحه بدهد. چنین اقداماتی فکر نمی کنم در دیگر کشورهای تحت نفوذ آمریکا سابقه داشته باشد
  10. قدیما نیروی هوایی یک ماهنامه زیبا داشت که روی کاغذ با کیفیت چاپ می شد و شما می توانستید پیشرفتهای نیرو و ابداعاتشان را ببینید و من یادم می اید که مقالاتی از ستوانسوم منصور ستاری خوانده بودم که بیشتر مربوط به الکترونیک می شدند. یادشان به خیر. امیدوارم که پسرشان جای خالی پدر را پر بکنند.
  11. [quote name='HAJJ_ABBAS' timestamp='1388316997' post='356304'] چرا در منطقه چابهار ساختن؟ [/quote] درود اصولا تمام پایگاهای فضایی باید هر چه می توانند به خط استوا نزدیک تر باشند تا بیشترین استفاده را از حرکت وضعی زمین بکنند و با موشک ارزانتر و ضعیفتر بار بیشتری را به مدار بالاتری فرستاد. آزانس فضایی اروپا هم در گویان اشغالی از برزیل اقدام به پرتاب آریان-5 با محموله های بالای 3 تن می کند که به خط استوا بسیار نزدیک است و یک لژیون فرانسوی هم از آن پایگاه حفاظت می کنند. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1388318018' post='356307'] به نظرم اینجا اشتباهی رخ داده! فکر نمیکنم سیمرغ چنین توانی داشته باشه! [/quote] بله ممکن است در مورد مدار، نام پرتابگر و محموله اشتباه کرده باشند که برای خبرگزاری ها و مسئولان ما خیلی هم طبیعی است. [quote name='mister' timestamp='1388325849' post='356331'] مگه پایگاه امام خمینی در سمنان نیست؟ در ضمن ماهواره طلوع قراره که در ارتفاع 500 کیلومتری قرار بگیره ؛ البته پرتابگر سیمرغ هم توانایی ارسال ماهواره به مدار ژئو رو نداره. [/quote] در مورد نام پایگاه ممکن است که اشتباه شده باشد ولی در چابهار هم داشتند یکی می ساختند که به تاریخ پیوسته بود. حالا امیدوارم این پایگاه چابهار افتتاح شده باشد زیرا در نزدیکی آن هم [b]پادگان[/b] زمینی دریایی هوایی ارتش وجود دارد که اگر تجهیز شود برای محافظت چابهار که هیچ قرار بوده برای کل اقیانوس هند کافی باشد.
  12. EMP

    سالن های ناپژواک مغناطیسی

    [quote name='Electro_officer' timestamp='1388230662' post='356176'] تاجایی که من میدونم یه اتاق ناپژواک صوتی هم تو دانشگاه شریف وجود داره اما از گونه‌های مغناطیسی اطلاعات ندارم. [/quote] درود یکی از تستهای مهم EMC نیاز به این جور اتاقها دارد که نمونه های کوچکش در دانشگاه است و نمونه های بزرگش در صنایع دفاع وجود دارد و فکر کنم یک اتاق خیلی قدیمی و بزرگ در پارچین بود حالا یا خراب شده یا ارتقاء داده شده است. برای گرفتن مدارک CE و FCC و CISPER و VCCI و .... در صنعت تجاری به این اتاقها نیاز است. در صنعت نظامی هم که معلوم است چقدر مهم است که تجهیزات را بتوانید در این اتاقها تست بکنید. البته امروزه به کمک شبیه سازهایی مثل Hyperlynx وبعضی از ابزار ANSIS و .... خیلی از ملاحظات هنگام طراحی درست دیده می شود و این اتاقهای گران قیمت فقط در فاز آخر برای گرفتن CERTIFICATE و تاییدیه بکار می آیند اما در مواردی خاص که برای آنها نرم افزار مناسب نداریم حین طراحی هم محتاجیم به این اتاقها.
  13. EMP

    DRFM چیست؟

    درود. واقعا از دیدن برد AeroSpace که رویش Virtex-7 نصب بود لذت بردم. بردهای دیگر هم خیلی جالب بودند. تراشه با شکوهی است این Virtex-7. کاملا هم Fan less کار کرده اند و برای خنک کردن تراشه از لایه های گراند و اتصال آنها به گارد رینگ آب طلا داده شده دور تا دور برد استفاده کرده تا با قرار گرفتن هیت سینک روی آنها حرارت کل سیستم دفع شده و دمای تعادل مناسب تولید بشود. خازنهای دکوپلاژ فرکانس بالای کمی هم استفاده کرده که نشان می دهد به جای استفاده از خازن بیشتر از [b]Buried Capacitor [/b]و ضخیم کردن لایه های پاور سود برده و مدار در مکانی بکار می رفته که ارتعاش زیادی داشته. به نظرم تاخیر ایجاد شده در این سامانه [b]اگر رادار ما با نرخ مناسبی پرش فرکانسی رندام واقعی داشته باشد[/b] که رادارهای جدید حتما دارند، باعث می شود که هدفهای مجازی در فاصله دورتری تشخیص داده بشوند و در آن شکلی که کشیده شده باید False target در مکان دورتری قرار بگیرد نسبت به target که این شکل کمی بد آموزی دارد. اشکال اصلی این سیستم آن است که اگر موشک پدافندی دارای dual trajectory باشد، قادر خواهد بود هدف اصلی را تشخیص بدهد و رادار زمینی هم با یک الگوریتم هوشمند می تواند قابلیت فیلتر کردن سیگنالهایی که انرژی خوبی دارند را به اپراتور بدهد و اپراتور فقط با آنهایی درگیر بشود که اکو واقعی دارند نه اکو مصنوعی. یک کار دیگر هم که می شود کرد این است که اگر دو هدف به صورت فرمیشن در حال حرکت هستند، آنها را فیلتر بکنیم و هدف جلوتر را به عنوان دشمن فرض بکنیم که این را به CFAR موشک هم می توانیم بدهیم. افزون بر اینها اگر رادار زمینی با یک سامانه معمولی الینت هم تکمیل شده باشد، می تواند تنها با اهدافی درگیر بشود که سامانه الینت و سامانه راداری مختصات آنها را به صورت مشابه تعیین می کنند و از درگیری با اهداف مجازی که نمی توانند سامانه الینت را گول بزنند بپرهیزد و آنها را از صفحه رادار هم فیلتر بکند بنابراین نیازی نیست که اپراتور سکته بکند. کافی است به موقع یک دگمه را فشار بدهد. تکنیک مشابه این DRFM در video delayer های صدا سیما استفاده می شود تا پخش تصاویر زنده با تاخیر چند دقیقه انجام بشود. فرقش این است که دیگر به ADC و DAC نیازی نیست ولی RAM خیلی بزرگتری لازم دارد. این مدار من را یاد IF recorder ها انداخت که مشکل اصلی آنها ذخیره کردن سریع و حجیم 2 جریان ورودی از آنتن بود. در صورتی هم که قرار باشد این پاد پرتاب بشود، پرتاب چند رفلکتور هم همین میزان مشکل را برای رادار ایجاد می کند و false target ناجور تولید می کند. به نظر من بهترین دیکوی برای یک جنگنده یک چیزی است مثل سامانه وطنی "کایت" که هم به کمک رفلکتور انعکاس راداری داشته باشد و هم به کمک فلیر زوجی حرارت خوبی تولید بکند مشابه موتور خود شکاری و این کایت بعد از پرتاب با یک پمپ هلیوم باد بشود و به صورت یک پرنده با ابعاد کوچک ولی با انعکاس زیاد راداری در آید. به این ترتیب هر شکاری می تواند چندین کپسول کایت شونده را با خود حمل کرده از دست پیشرفته ترین موشکها هم فرار بکند و به هدف برسد.
  14. درود یک مقاله کامل هم راجع به امکانات و تجهیزات این P3 ها در مجله Aeroplane monthly نسخه فوریه 2014چاپ شده که نکات جالبی دارد و شرح می دهد که این P3 ها چگونه زیردریایی روسی کلاس ویکتور را هنگام ورود به مدیترانه در دوران جنگ سرد رهگیری کرده اند. کلا وسیله خوبی است و قادر به حمل بمب های مختلف و حداقل 4 موشک هارپون است که به جای آنها می توانیم قادر بگذاریم و البته سامانه های فلیر و چف و اخلال الکترونیک را هم می تواند همراه داشته باشد تا از خود حفاظت بکند.
  15. [quote name='Lord-Soldier' timestamp='1375537193' post='326178'] بعله... اما به نظر میاد که شناورهاشون ضد سطحی هستند. خوبه این غافلگیریه ما بمونه برای هر موقع که لازم شد. قزوین فارسیه کاسپینه. که همون اسم فارسی دریای خزر میشه دیگه نه؟ [/quote] کاسپین کلمه ای پارسی است و نام شهر بزرگ و پر افتخاری است که بر دشتی زیبا و دریایی بزرگ به همین نام مشرف است. اعراب چون قادر به تلفظ درست کلمات نبودند نام این شهر را به قزوین تغییر دادند. خزر هم اسمی روسی است و از نام قومی خفن که در شمال این دریا می زیسته اند گرفته شده است. بنابراین زیبنده است که نام درست دریا که در تمام نقشه های بین المللی هم اورده شده بکار رود نه نام روسی و یا نامهای عربی. [quote name='Lord-Soldier' timestamp='1387369382' post='354296'] عجب مطمئنید که اسم قوم خود «کاسپین» بوده؟ آخه «ین» آخر کلمه به کلمات لاتین میخوره که پسوند نسبت هست : ian یعنی منتسب به ... یعنی کاسپین میشه منتسب به قوم یا منطقه کاسپ [/quote] کاسپین نام درست و پارسی شهر قزوین است. اینکه ریشه این نام از کجا است نمی دانم ولی caspian که شما در نقشه ها می بینید تغییر کرده این نام در لحجه های لاتین است. دشت کاسپین، شهر کاسپین و دریای کاسپین در کنار هم ممکن است که زیستگاه یکی از اقوام ایرانی هم بوده باشد. بعد از حمله مغول یکی از پایگاههای آنها هم در این منطقه احداث می شود که نشان از استراتژیک بودن آن دارد و در یورش افغانها به ایران هم اولین شهری که مردمش سپاه افغان را تار و مار می کنند همین اهالی کاسپین بوده اند.
  16. [quote name='death' timestamp='1386972028' post='353105'] با عرض پورش من از مقوله نرم افزار و الكترونيك چيز زيادي نميفمم 3 تا سوال داشتم دوستان لطف ميكنيد به زبان فارسي روان جواب بديد خصوصا جناب اي ام پي 1 . ايا از لحاظ تئوري ايا ما ميتونيم نرم افزار پرواز هواپيما هاي بال پرنده رو از كامپيوتر پرواز ار كيو برداريم و به قولي بومي سازيش كنيم 2. اين كار چقدر طول ميكشه و چه پيش نياز هاي داره ؟ 3. پردازشگر خاصي يا اصولا تكنولوزي سخت افزاري خاصي اين نوع كامپيوتر ها دارن ؟ كه ما براي بال پرنده خودمون بايد تهيه كينيم و يا با همين سيستم هاي موجود ممكنه ؟ [/quote] پاسخ1: بله می توانیم اگر دانش فنی کنترل بال پرنده در دسترس خودمان نباشد، آن را از روی مدار های RQ برداریم. پاسخ 2: بسته به تیم مهندسی معکوس دارد. برای ترکیبی از مهندسین هوا فضای ماهر و مهندسان حرفه ای کامپیوتر علاقه مند این کار حداکثر 6 ماه زمان می برد. پاسخ 3: با همین سیستمهای موجود ممکن است. البته اگر قرار باشد که کامپیوتر صنعتی ساخته بشود باید پشتیبانی خوبی از قطعات وجود داشته باشد که برای شرکتهای کوچک خصوصی ممکن نیست.
  17. [quote name='miniair' timestamp='1386925426' post='352960'] سلام ممنون از شما جناب EMP من یه سوال داشتم سیستمهای نظامی معمولا با چه زبانهایی و روی چه سیستمهایی پیاده سازی میشن. از پایین ترین تا بالاترین سطح.اشاره به زبان سی و سی پلاس پلاس کردین.از این زبانها برای پیاده سازی هوش مصنوعی استفاده میشه یا تنها به منظور عکس العمل به رویدادهای خواسته شده ؟ اگه بشه یه بحث مفصل داشته باشین تا توجیه بشیم. با سپاس [/quote] درود به جناب miniair خوب سامانه های نظامی معمولا با سخت افزارها و نرم افزارهایی پیاده می شوند که امتحان خود را پس داده باشند کسی برای یک سیستم نظامی نمی تواند ریسک پذیری داشته باشد. سالها بود که زبانهای ابجکت اورینتد مثل C++ وجود داشتند ولی سیستمهای نظامی و هوانوردی استاندارد DO-178B را داشتند و همگی بلاک اورینتد بودند تا اینکه در سال 2008 استاندارد DO-178C آمد که استفاده از زبانهای OOP را هم مجاز می داند. زبان C و زبان C++ از قوی ترین زبانهای کامپیوتری هستند و زبان پایه حساب می شوند و امروزه پردازنده ها را طوری می سازند که این زبان ها را بهتر اجرا بکنند و با این زبانها هر کاری می توان کرد. تقریبا تمام سیستم عامل ها به این زبان ها نوشته شده اند. تنها در زبان C است که اگر اندیس لوپ را unsigned تعریف بکنید، عمل به روز رسانی ایندکس و پرش به جای مناسب همزمان انجام می شود و سرباره لوپ در معماری تراشه های اینتل کاهش می یابد. یا میکروکنترلر قدیمی Atmega128 را ویژه اجرای برنامه هایی که با کامپایلرهای C بوجود آمده اند درست کرده اند. اما در مورد پیاده سازی برنامه ها با این زبانها: 1. برنامه های علمی بیشتر به زبانهای Fortran و JAVA و Python و ... هستند تا C وC++ زیرا زبان Fortran از C به دلیل نداشتن Aliasing و ساختار کامپایلر سریعتر است و بقیه زبانها هم که از C خیلی کند تر هستند، زبانهای امنی هستند برخلاف C. برای مثال ما در JAVA اساسا Pointer نداریم به همین دلیل ارجاع خطرناک به حافظه هم نداریم و در نتیجه سیستم Crash نمی کند اما ناف C را با Pointer بریده اند. مشهور است که می گویند با Fortran می توانید به انگشتهای خود شلیک بکنید ولی C از شما می پرسد که حالا که انگشتهای شما را نابود کردم می خواهید که به سر شما هم تیر اندازی بکنم؟ 2. در مورد هوش مصنوعی باید بگویم که با هر زبانی می تواند پیاده بشود ولی اگر قرار است زبانی به اجزاء سخت افزار دسترسی داشته باشد آن زبان C است در غیر این صورت بهتر است از زبان دیگری استفاده شود اگر سرعت اجرای بالا نیاز نیست. 3. برای پیاده سازی برنامه های Event Driven هم که شما به آن با نام عکس العمل به رویداد ها اشاره کردید، باز با هر زبانی ممکن است و این بستگی دارد که این عکس العمل در چه حدی در چه سرعتی و بر روی چه مدیایی است. مثلا اگر قرار است که یک سری شیر با سرعت باز و بسته بشوند شاید جاوا کافی باشد اما اگر قرار باشد که یک کار بسیار سنگین پردازشی با دسترسی عمیق به سخت افزار انجام بشود، باز گزینه ما C خواهد بود. 4. تقریبا 99 درصد برنامه های سیستمهای میکروکنترلری به زبان C است. نکته: استفاده از زبان C باید با احتیاط بسیار زیاد انجام بشود و کمترین سهل انگاری موجب ایجاد خطرهای نهفته ای می شود که در تست ها ممکن است خود را نشان ندهند. به همین دلیل بهتر است که از زبانهای امن تر استفاده بشود. به عبارت دقیق تر زبان C اصلا Type safe نیست. علاوه بر موارد بالا زبان C دارای باگ ذاتی ایندکس است که باعث می شود در کامپایلرهای مختلف یک برنامه شکل های مختلفی به زبان ماشین ترجمه بشود که از نظر کارکرد با هم متفاوت هستند!!! در آمریکا زبان ADA در مراکز نظامی خیلی مورد استفاده است که یک دلیل آن این است که تقریبا امنیتی بیش از Fortran دارد و زبانی بسیار خوانا است بر خلاف C و علاوه بر آن دارای قابلیت بسیار مناسب پردازش موازی. یک دلیل شباهت syntax زبان VHDL به ADA هم این است که تعدادی از بوجود آورندگان VHDL از برنامه سازان با زبان ADA بوده اند و قرار بود این زبان به چشمان انهایی که بر ADA مسلط هستند آشنا بیاید تا کمتر نیاز به آموزش باشد. [quote]دکتر نوابی گفته بودند VHDL برای وزارت دفاع طراحی شده،ولی نگفتند خودشون هم جزو تیم طراحی بودند!!!!!![/quote] خوب احتمالا فروتنی کرده اند. در امریکا خیلی از پروژه هایی که در دانشگاهها انجام می شود مربوط به وزارت دفاع است و معمولا پروژه هایی که صنعت علاقه ای به گرفتن انها را ندارد به دانشگاهها داده می شود. این هم یکی از همین پروژه ها بوده است احتمالا. البته من الان یادم نمی آید که منبع من در مورد این قضیه چه چیزی بود. آلزایمر گرفته ام احتمالا. پیری و هزار درد و مرض.
  18. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1386889360' post='352921'] سلام جناب EMP ابتدا به خاطر مطالبی که نوشتید ازتون تشکر میکنم , اما در رابطه با متن فوق باید بگم که بنده اونو از لینک زیر برداشتم , قصد بنده فقط اشاره به حجم بالای کد های نوشته شده هست! [url="http://www.negarstan.com/knowledge/military-knowledge/aerial-and-missile-armament/979-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%B3%D9%84-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D9%85-f-35-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AF%D9%88%D9%85"]http://www.negarstan...جم-f-35-بخش-دوم[/url] [/quote] درود به جناب شهاب ثاقب قربان هیچ ایرادی بر شما وارد نیست. شما متن یک سایت فارسی را عینا نقل قول کرده اید که خیلی هم خوب است. ولی صد در صد مطمئن باشید که این ترجمه خداقل در مورد DO-178B کاملا غلط است. من یک جایی متن ابراز نگرانی ژنرال آمریکایی را خوانده بودم ولی الان آدرس متن اصلی را یادم نیست که ارجاع بدهم. ژنرال آمریکایی دقیقا به برنامه سازی آشنایی داشت و ابراز نگرانی می کرد که این برنامه 8 میلیون خطی الان دقیقا معلوم نیست که چه کارهایی را نمی تواند بکند و آن را دارای بمبهای پنهان می دانست که به صورت غیر عمدی بوجود آمده است. همین الان من دارم روی یک پروژه غیر نظامی کار می کنم که فقط نیم میلیون خط برنامه است و از این نیم میلیون تا به حال بیش از 30 خطای بسیار فاحش برنامه سازی را رفع کرده ام در حالی که این نرم افزار برای 46 سال است که دارد استفاده می شود!!!!!! و پایه و پدر خیلی از نرم افزارهای مشابه در دنیا است!!! واقعا تست یک برنامه بزرگ اگر مدیریت درستی بر ساخت آن نباشد کار بسیار سختی است. همین DO-178B هم بی نقص نیست و از نقایص خفن آن این است که نرم افزار را جداگانه تست می کند و به کارکرد آن درون سیستم کاری ندارد !! [quote] خیلی دوست دارم بدونم که نوشتن این برنامه چه قدر زمان (روز-ساعت-نفر) برده! ممنون که ما رو از دانشتون بهرمند میکنید. [/quote] در طول 46 سال صدها نفر به طور شبانه روزی روی آن کار کرده اند و در آن زمان هیچ کدام از روشهای مهندسی نرم افزار و معماری و غیره وجود نداشته است بنابراین متدولوژی آنها Code and Fix بوده مثل خیلی از برنامه های مشابه!!! هیچ کس تخمینی هم از این نفر ساعت نداره و اصولا کارهای علمی - محاسباتی انتها ندارند و آنقدر توسعه داده می شوند تا عناصر اصلی تیم پروژه به رحمت ایزدی بپیوندند علت وجود عیبهای فراوان هم ان بوده که در زمان شروع پروژه از مهندسان نرم افزار استفاده نشده است و در ادامه هم همچنین و بعد از 2007 که پروژه به ایران منتقل شده است که کم کم سر و کله مهندسان کامپیوتر هم در آن پیدا شده است. البته کار من تصحیح برنامه این پروژه نبوده و من از سال 2012 وارد شدم تا متن آن را بهینه بکنم و سرعت اجرای آن را افزایش بدهم.
  19. درود به دوستان گرامی باز من یک تاپیک را خواندم و نتوانستم جلوی صفحه کلید را بگیرم و این موارد را متذکر نشوم. اول اینکه یک متن از یک جایی نقل قول شده که DO-178B را سیستم عامل خوانده است !!!!!!!!!!!!!!! باز حتما جایی مثل مشرق حماسه آفریده است در ترجمه. این طفلکی DO-178B سیستم عامل نیست و استاندارد برنامه سازی مطمئن برای کاربردهای هوا فضای آمریکا است برای برنامه های نسل قدیمی Block Oriented و اینکه در آن متن نوشته شده است که برای F-35 با زبان C++ دارند برنامه می سازند، نمی تواند درست باشد زیرا C++ یک زبان Object oriented است و نه بلاک اورینتد و اگر با C++ نوشته باشند باید از DO-178C پشتیبانی بکنند. این استانداردهای برنامه سازی مخصوص ساخت برنامه های امن است که قابلیت بروز خطا را کاهش می دهند اگر رعایت بشوند. در صنعت خودرو هم ما استاندارد انگلیسی MISRA-C را داریم که اگر رعایت بشود مشکلات خودرو ها کمتر می گردد. البته رعایت MISRA-C در صنعت هوا فضا هم توصیه می شود.همینجا اضافه بکنم که استاندارد DO-254 هم برای سخت افزار های هوایی است تا دوباره این سایتهای فارسی از آن سیستم عامل نسازند. در مورد اینکه RQ برنامه هایش بر روی حافظه های میکروکنترلر ها نوشته شده و اگر قفل شده باشد به هیچ وجه قابل خواندن نیست هم باید بگویم که درست نیست. علاوه بر اینکه ما تکنیک های فراوانی برای باز کردن قفل حافظه های درونی میکروکنترلر ها داریم (انواع روش های هاردویر هکینگ)، با لایه برداری و یک میکروسکوپ الکترونی و دستگاه SEM که در ایران هم موجود است شما می توانید هر حافظه ای را بخوانید و این حدود 30 هزار دلار خرج دارد. در مورد اینکه نوشته اید اگر هم حافظه را بخوانیم، یک سری اعداد باینری غیر قابل فهم است باید بگویم که ما decompiler ها و Debugger های خیلی قوی داریم که این اعداد را برای ما معنی دار می کند بنابراین ما از باینری اصلا نمی ترسیم. خیلی از دوستان اصولا مستقیم باینری می نویسند البته بر خلاف همه اصول است ولی اینها حال ندارند از اسمبلر یا کامپایلر استفاده بکنند. با این ابزار یک سورس C ماشینی هم قابل بازیابی از فایل باینری هست که من سورس اسمبلی را که دیباگرها می دهند بیشتر دوست دارم. در مورد VHDL که گفته شد برای ارتش آمریکا توسعه داده شده باید اضافه بکنم که برای DOD توسعه داده شده و همین آقای دکتر نوابی خودمان در دانشگاه تهران یکی از اعضای تیم بوده. در آن زمان زبان قدیمی و البته کپی رایت داری به نام Verilog وجود داشته که متعلق به یک هندی صاحب شرکت Cadence بوده و وزارت دفاع آمریکا تصمیم می گیرد که تراشه هایی را که قرار است در محصولات خود استفاده بکند به صورت مستند تحویل بگیرد و این سند را با VHDL بسازند نه با Verilog که در انحصار آن هندی است. بعد از مدتی دانشگاهها روی VHDL کار کردند و برای آن شبیه ساز و سینتسایزر ساختند و این شد که امروز ما سخت افزار های خود را با VHDL توسعه می دهیم درون تراشه های FPGA و ASIC. اینکه عنوان شده که چند میلیون خط برنامه باعث دردسر اصلی F-35 است می تواند درست باشد زیرا ژنرال آمریکایی می داند که این نرم افزار چه وظایفی را انجام می دهد اما نمی داند که چه کارهای دیگری را هم می کند. [b]در یک نرم افزار امن مهم نیست که چه کارهایی انجام می شود مهم این است که این نرم افزار چه کارهایی نمی تواند انجام بدهد.[/b] همیشه از این ناحیه هست که نرم افزار ها ضربه خود را می زنند از کارهایی که ما فکر می کردیم نرم افزار نمی توانسته انجام بدهد ولی انجام داده زیرا ما تست های درستی انجام نداده ایم. کماکان آزمایشگاهی که بتواند یک برنامه بزرگ را از نظر صحت عملکرد 100 درصد تایید بکند وجود ندارد. در ایران تنها مرکز تحقیقات صنایع انفورماتیک دارای چنین آزمایشگاهی است و آن هم برای نرم افزارهای Embedded و میکروکنترلر نیست تازه تاییده 100 درصد هم هرگز نمی تواند بدهد و فقط یک لیست از خطاهایی را که یافته اعلام می کند و یک امتیاز به نرم افزار شما می دهد. پژوهشگاه نیرو و دانشگاه تهران و یک مرکز در شمال در حال کار روی ساخت چنین آزمایشگاهی هستند که ابعادی که مرکز تحقیقات صنایع انفورماتیک فعالیت نمی کند را پوشش دهند. بینهایت کار مشکلی است که بدون ابزار ایجاد همه ورودی های ممکن و تست نرم افزار شما از صحت یک برنامه بزرگ مطمئن بشوید. اینجا است که اهمیت رعایت استانداردهایی مثل MISRA-C و DO-178B/C معلوم می شود. این استانداردها با خون بسیار بدست آمده و تا جایی که من می دانم خیلی از مهندسان الکترونیک ما برای آنها تره هم خورد نمی کنند و خود را نیاز مند رعایت استاندارد نمی دانند. از همه مهمتر اینکه برای کپی کردن RQ ما اصلا نیازی به خواندن نرم افزار درون کنترلرهای آن نداریم. کافی است که ما کارکرد آن را با طراحی داخلی پیاده سازی بکنیم همین. همین که ما کارکرد را بشناسیم کافی است. نیازی نیست دقیقا همان سخت افزار سفارشی و خاص RQ تکثیر بشود. البته ممکن است نیاز به دانش فنی نرم افزار کامپیوتر پرواز بال پرنده داشته باشیم در صورتی که هنوز مهندس هوا فضایی نداشته باشیم که تئوری دقیق این کار را بداند که در این صورت با چند تا ابزار معمولی می شود به دانش فنی رسید و سپس آن را پیاده و تست کرد. در ضمن همین امروز اعلام شد که مهندسی معکوس این پرنده در حال اتمام است و معنی این جمله این است که بعد از اتمام مهندسی معکوس هست که دانش فنی آن بدست می آید و شما می توانبد اقدام به طراحی بکنید.
  20. این برجها چقدر شبیه به برجهای اسرائیلی است!!!!
  21. EMP

    بمب الكترومغناطيسي EMP

    [quote name='miniair' timestamp='1386603111' post='352273'] من یه روشی به ذهنم میرسه . نمیدونم میشه عملیش کرد. مثلا یه بمب emp در فاصله 50 کیلومتری از یه شهر منفجر میشه. به نظر شما میشه یه نوع پیش هشدار ساخت که در اولین اقدام امواج این بمب رو دریافت کنه و بلافصله با روشهای گوناگون ( نوری - رادیویی و ... ) به دستگاه تولید اثر معکوس اعلام کنه که همچین موجی در حال نزدیک شدن هست ( در کثری از ثانیه ) و این دستگاه بتونه دقیقا موجی با همون قدرت در جهت عکس برای خنثی کردن اون درست کنه. یا اینکه از این پیش هشدار برای خاموش کردن سیستمهای حیاتی مثل فیوزهای معمولی استفاده بشه. ولی من بیشتر رو مورد اول تاکید دارم. [/quote] درود نام علمی سامانه ای که شما پیشنهاد می کنید Active Noise Cancellation است. این روش برای سیگنال صوتی در یک مکان محدود جواب می دهد ولی برای امواج میکروویو که سرعت نور دارند خیر. در مورد خاموش کردن فیوزها هم باید بگویم که ایده خوبی نیست زیرا EMP دستگاه های خاموش را هم به خوبی دستگاه های روشن می سوزاند. [quote name='013579' timestamp='1386607230' post='352293'] من از گفته های دقیق و اصولی جناب EMP تشکر میکنم ... اما چند نکته رو اضافه کنم ... شما پالس EMP رو همون اخلالگری الکترومغناطیس خودمون در نظر بگیرید به توان [size=5]واویلا[/size] ... خوشبختانه اونجوری که از شواهد بر میاد ، سرمایه گذاری کلان و نامحسوسی روی این حوزه (بلاخص تهاجمی) در کشور شده ؛ چون مرزش با سلاح های نامتعارف مشخص و شفاف نیست ... البته باید گفت که این موضوع همان گونه که توضیحاتش هست ، ما در برابرش بیمه نیستیم ، اما دست بسته هم نیستیم ... همون جوری که نمیشه در بعد جبران تهاجم نامتعارف و توان ضربه زنی کشور رو دست بسته دونست ... این رو هم بگم که به نظر میاد که پوشش های استتاری ایی وجود دارند که اثر این نوع تسلیحات رو خنثی میکنه ... [/quote] در مورد این تورها خیلی با احتیاط باید بود. اگر بر روی این تورها سوراخ باشد هر چند هم کوچک باعث ورود EMP به داخل آن خواهد شد و تور حتما باید هادی باشد و به چاه های Earth متصل باشد در غیر این صورت تضعیف کمی انجام می دهد. نشانه کارکرد این تورها این است که در زیر آنها هیچ وسیله مخابراتی به ویژه موبایل نباید بتواند کار بکند. در ضمن اگر این تور سیگنال EMP را 50 دسی بل هم تضعیف بکند باز می تواند به دستگاههای ما صدمه بزند و باید بیش از این تضعیف انجام بدهد.
  22. EMP

    بمب الكترومغناطيسي EMP

    [quote name='senaps' timestamp='1386601512' post='352260'] اقا میگم اهداف چنین تسلیحاتی، خود شهرهاست یا زیر ساخت های شهر ها؟ مصثلا تصفیه خونه ها یا شرکت های مادر در خصوص برق و گاز و تلفن و اینا رو اگر بزنن، هم ضرر های وحشتناکی وارد میکنن به شهر مربوطه، هم با تخریب مثلا تصفیه خونه هاش و از کار انداختنش تجهیزات صنعتی، تا اون تجهیزات جایگزین یا اصلاح بشن طرف مقابل پوستش کندس و کل امکاناتش رو باید برای تهیه‌ی اون افراد بذاره.... در حقیقت، در جنگ صرفا زدن تصفیه خونه های یه کشور ممکنه بتونه نتیجه‌ی کل جنگ رو تعیین کنه! [/quote] چنین تسلیحاتی هدفشان همه چیز است. از شهر تا خط مقدم جبهه دشمن. یک لحظه خیابانهایی را تصور کنید که با ماشینهای خاموش پر شده اند و دربهایی که قفل شده و باز نمی شود و .....نیروگاههایی که در حال انفجار هستند و پستهای برق فشار قوی که .... این تسلیحات خیلی غیر انسانی است اما با کارهای تبلیغاتی که سر ما در آورده اند بعید نمی دانم بر علیه ما استفاده بشوند مردم دنیا هم برایشان هورا بکشند.
  23. EMP

    بمب الكترومغناطيسي EMP

    [quote name='miniair' timestamp='1386570922' post='352174'] دوستان این بمب این روزا خیلی خبر ساز شده.فک کنم صحبت وزیر امور خارجه کشور مربوط به همین بمب بود. چه روشهای برای مقابله با این بمب پیشنهاد میکنین ؟ [/quote] خوب بد نیست یک سری به این تاپیک بزنید در ضمن خیلی نگران نباشید. با توجه به اینکه مسئولین از این خطر سالها است که آگاهند حتما پیش بینی های لازم را به صورت نا محسوس انجام داده اند. [url="http://www.military.ir/forums/topic/23467-%D8%AA%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C%DA%A9-champ-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D8%A8%D9%88%D8%A6%DB%8C%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D8%B1/"]http://www.military....ت-بوئینگ-با-سر/[/url] در یک پاسخ مختصر باید گفت که EMP به صورت اتفاقی بعد از آزمایش یک بمب هیدروژنی کشف شد و بعدها آنقدر توسعه داده شد که اکنون موشک های کروز وجود دارد که برای پرواز در ارتفاع کم از روی چندین هدف برنامه ریزی می شود و بر روی هر هدف هم قادر به تولید موج جهت دار بسیار قدرتمند است که قادر است کامپیوترها را بسوزاند و بوئینگ این سلاح را آزمایش کرده فیلمش را هم در وب پخش کرده و .... بنابراین تلفات به خودی این سلاح بسیار کاهش یافته است. بدتر از این آن است که پاکستان هم دارای بمبهای EMP متعارف است و هم می تواند از تسلیحات هسته ای خود برای فلج کردن کشوری مثل ایران استفاده بکند. (با انفجار آن در مدار لئو بر فراز کشور قربانی) در صورت انفجار یک بمب EMP فکر می کنم تنها خودروهایی که قابل حرکت باشد در ایران پیکان و ژیان و رنو 5 و ماشین های آن دوره باشند که انژکتوری نشده باشند و مدار الکترونیکی نداشته باشند. با توجه به مدارهای چاپی تک لایه و حد اکثر دولایه ماشینهای امروزی، حفاظت از EMP تنها با ساخت جعبه های ویژه و محاسبه شده امکان پذیر است. در مورد تجهیزات نظامی، خود آمریکایی ها به شدت دنبال راه حلهای کاهش اثر چنین سلاحی هستند و تا به حال فیلترهای بسیار خوبی هم به بازار عرضه شده است. ساختار تخریبی EMP آن است که یک موج 50kV/m را بر روی سیستم شما القاء می کند و سیستم شما باید قادر باشد که در کمتر از 2 نانو ثانیه از نفوذ این موج به منطقه ای که مدارهای الکترونیک قرار دارند جلوگیری بکند یا آن را تضعیف بکند در غیر این صورت این مدار شما هست که چه خاموش و چه روشن باشد می سوزد. در حال حاضر بهترین وسایل تجاری بین 10 تا 30 ولت بر متر تحمل دارند و بالاتر از آن موجب مختل شدن آنها می شود. در مورد روشهای مقاومت باید به رعایت پدافند غیر عامل در واحد های نظامی و ... حساس با بالاترین اولویت اشاره کرد که عبارتند از: 1. تمامی کابلهایی که بین سامانه ها در روی زمین پخش هستند مرتب شده بطوری که منحنی که فضای بین آنها می سازد کمترین سطح را ایجاد بکند. 2. برای تمامی سامانه ها از شیلدهای دو لایه و Earthing مناسب استفاده بشود. 3. سامانه ها قبل از استفاده بالاترین استاندارد ESD ممکن را پاس کرده باشند. 4. همه کابلهای ورودی و خروجی سیستم با فیلترهای مخصوص حفاظت بشوند. 5. همواره تعدادی ماشین نسل دقیانوس برای حمل و نقل ضروری و باز کردن راه ها در انبارهای ویژه نگهداری بشود تا با یک ضربه به زمان ناصر الدین شاه قاجار نرویم. 6. برای تامین برق ورودی سیستمها از فیلترهای مخصوص EMP بر روی کابلهای برق شهری و صحرایی استفاده بشود زیرا که طویل ترین آنتنهای ناخواسته هستند. 7. به جای استفاده از فرستنده مایکروویو در رادیو های دیجیتال نقطه به نقطه و PDH ها از لینک های اپتیکی مانند فرستنده گیرنده های لیزری مادون قرمز استفاده بشود تا ضمن بی اثر کردن جنگ الکترونیک دشمن، اثر EMP بر روی مخابرات حساس با حذف آنتنهای گیرنده و فرستنده به حداقل برسد. 8. در کنار تمامی گیرنده های سیستمهای راداری حفاظت EMP متناسب قرار داده بشود و در صورت نبودن چنین حفاظتی، سامانه های یدکی مناسب جهت تعویض فوری در پناهگاههای شیلد شده موجود باشد. 9. حفاظت شدید با استفاده از شیلد های دو لایه از تجهیزات نیروگاهی به ویژه نیروگاههای اتمی. 10. کلیه نیروگاه ها به ویژه نیروگاه اتمی مجهز به سیستم کاملا دستی برای خاموش کردن راکتور و کنترل لوله های کادمیوم مجهز باشند تا در صورت نابودی همه سیستمهای موازی ایمنی، سیستم دستی به کار آید. 11. مسلح سازی بسیج و دادن اختیارات مناسب به فرماندهان آنها در همه مناطق کشور تا در صورت قطع ارتباط با مرکز، برقراری امنیت توسط خود مردم انجام شود تا سیستمهای صدمه دیده تعمیر و جایگزین گردند. 12. در نظر گرفتن EMP در تمام ساخت و سازهای جدید به ویژه ساخت و سازهای مربوط به زیر ساخت حیاتی کشور و دادن بودجه مناسب برای ایمن سازی زیر ساختهایی که هنوز ایمن نشده اند. پدافند عامل: 1. توسعه زیردریایی ها با قابلیت پرتاب موشک کروز و بالستیک برای ایجاد ظرفیت زدن ضربه ثانویه و بازدارندگی فعال جهت پشیمان کردن دشمن 2. انجام حمله متقابل با استفاده از اخلال GPS در خاک دشمن و اخلال در کارکرد صحیح PMU ها تا شبکه سراسری برق دشمن از کار بیافتد. 3.استفاده از نقاط دور افتاده (مثلا کشتیهای باری بزرگ در حال ماموریت در خارج از آبهای ایران) برای زدن ضربه ثانویه به دشمن های احتمالی طوری که همیشه تعداد مناسبی از این کشتی ها در منطقه مناسب داشته باشیم.
  24. EMP

    قاهر F-313

    درود به دوستان گرامی نمی خواستم نظری بدهم اما دیدم که جو سایت دارد خطرناک می شود و صحبت از قرار است و چوب بیس بال و ... خوب نمی دانم که هم میهنان من چرا اکثرا یا تندروی می کنند یا کند روی! یک سری آدم داریم که صنایع دفاع را آنقدر بالا می برند که آدم دلش به خاطر عقب افتادگی LANL و JPL می سوزد و یک سری هم ایران را آنقدر کوچک می کنند و همه دست آوردهای ما را چینی می دانند که من دچار خود چینی بینی پیشرفته می شوم!!!! همینجا بگویم که ایران به دلیل خواست قوی اکثر مردمش برای پیشرفت یک حرکتهایی رو به جلو داشته است و کل دشمنی غربی ها و شرقی ها با ما به دلایل همین پیشرفتها است نه مسائل دیگر. یک سری هنوز می گویند که موشک نور چینی است!!!! قادر چینی است و ..... از این قبیل جوک ها. یک سری هم خبر از سیستمهای ضد موشک بالستیک لیزری می دهند!!! یادم می آید که در زمان جنگ شهرها موشک های عراقی فراوانی بر روی تهران و قم قبل از برخورد با شهر منفجر شدند و در نماز جمعه توسط یک نفر عنوان شد که ما اینها را زده ایم [b]و یک سری از آقایان از پدافند لیزری سپاه در سال 1367 صحبت می کردند[/b] که خیلی مفرح ذات بود!!!!!!! زیرا ما می دانستیم که علی رغم تلاش زیاد تامکتها برای رهگیری این موشکها به دلیل زمان کوتاه عبور آنها از برد راداری تامکت هیچ خلبانی نتوانست بر روی آنها قفل بکند و می دانستیم چرا این موشکها منفجر می شوند ولی جوانانی بودند که مرتب از پدافند لیزری صحبت می کردند که هنوز که هنوز است آمریکا هم به صورت رسمی فاقد آن است. خوب به دلیل کهولت سن و نا پایداری شغل ما در تمام انواع صنایع ایران کار کرده ام و از اشکالات و توانایی های آنها با خبر هستم اینطورها که شایعات می گوید نیست. من دلم نمی خواهد که دوباره جنگهای ایران و روس تکرار بشود که یک طرف توپخانه دارد و یک طرف در جواب توپهای آنها فقط فحش و نفرین دارد برای همین مخلص هر کسی هستم که سیستم دفاعی ایران را تقویت بکند. شخصا از پشت کار و علاقه جناب سهیل لذت می برم. با وجود این افراد آدم با خیال راحت می تواند بمیرد. در مورد اطلاعاتی که ایشان می دهند هم چون از حقیقت ماجرا خبری ندارم نمی توانم ابراز نظر دقیق بکنم اما از نظر فنی می توانم یک حدس هایی بزنم. [b]به نظر من تنها مشکل ساخت و تولید یک شکاری برتر بومی فقط مدیریت عجیب و غریب داخلی است و بس.[/b] مدیریتی که می آید در دانشگاه ما و داد می زند که هر چه بخواهید از امکانات آزمایشگاهی بگویید و من همین جا دستور می دهم برای شما تهیه بشود و لیست می دهیم و هیچ اتفاقی نمی افتد و فقط اسم بد نامیش برای دانشگاه ما می ماند حالا باید بیاید چندین هزار قطعه hightech را طوری بسازد یا بخرد که مجموعه حاصل هم قابل مونتاژ باشد و هم استاندارد و هم قابل تولید و هم مطمئن و با قابلیت اطمینان بالا و هم برای دیگر قطعات مشکل ایجاد نکند. مشکل اینجا است. به یاد دارم که یکی از همین مدیر دولتیهای مسن (البته دانش آموخته دانشگاه شریف هم بود!!!) از من می خواست که یک نمایشگر سه بعدی رنگی بسازم با ابعاد 15 متر در 2 متر با استفاده از تکنولوژی هولوگرافی لیزری!!!! که اینتراکتیو هم باشد!!!! یعنی وقتی که دستتان را به درون آن می برید، منوها بیرون بیایند و ....(صرفا جهت کلاس و نه نیاز) ایشان به دلیل تماشای زیاد فیلمهای سینمایی هالیوودی تصور می کرد که چنین تکنولوژی در دسترس بشر است!!!! و کمی تحقیق نیاز دارد تا در ایران هم انجام بشود. که من فاز 0 پروژه را انجام دادم و ثابت کردم که با امکانات پردازشی آن زمان و لیزرهای موجود و محیط انتشار نوری که در اتاقهای فرمان و مدیریت مفروض پروژه وجود دارد، اجرای چنین سیستمی ممکن نیست و یک تصویر ثابت تک رنگ 2 متر مربعی بیش از 2 میلیون دلار هزینه دارد تا ایجاد بشود که معاون این بابا آمد گفت که در مدرسه تیز هوشان چنین چیزی ساخته شده است !!!!! و جایزه خوارزمی هم برنده شده اند!!!!! در نتیجه من هم مجبور شدم که اینها را طوری با خاک یکسان بکنم تا دیگر هر حرفی را به دهانشان نیاورند. خوب همه وقتی صحبت از شکاری می شود فقط به طرح بدنه و موتور و تجهیزات کاکپیت و رادار و تسلیحات آن فکر می کنند اما مهم تر از همه اینها کامپیوتر پرواز است. تمام طرح های بال پرنده آمریکا قبل از ساخت کامپیوتر های پرواز پر سرعت با شکست مواجه شدند. در یک شکاری رادار گریز که اصول آئروداینامیک فدای رادار گریزی شده دیگر نمی توانید با یک کامپیوتر پرواز معمولی به پرواز ادامه بدهید و نیاز به یک سامانه ایمن با افزونگی مناسب و سرعت خیلی بالا و یک برنامه امن دارید که در آن اجرا بشود و این سیستم است که ساختش اصلا آسان نیست. چندان هم قابل خریداری نیست زیرا هر سامانه ای نیاز به پردازش خاص منظوره خود را دارد و اگر خریداری بشود کارایی پایینی دارد به نظر من این سخت ترین چالش برای قاهر در آینده است. به ویژه که مهندسینی را می بینم که اعتقادی به ساخت سامانه سخت افزاری-نرم افزاری ایمن ندارند!!!! در مورد نمایشگرهای هوایی 2 مشکل اساسی داریم که یکی کیفیت پایین آنها در صورت تابش آفتاب بر روی آنها است و دیگری حساسیت بسیار زیاد آنها به تنش دمایی و مکانیکی. تا جایی که من می دانم علاوه بر صفحاتی که در صنایع دفاع رو نمایی شده طرحهای کاملا ابتکاری، ساده ولی کارآمدی هم در این زمینه حتی در صنایع دفاعی دولتی وجود دارد که کاملا بومی است. پژوهشکده رنگ هم از ساخت نمایشگر FED خبر داده بود که شروع تحولی بسیار مهم در این زمینه است (غرب از این پیشرفتها است که نگران است). زیرا این نمایشگرها حداقل در زیر نور مستقیم آفتاب هم خیلی خوب کار می کنند. در مورد رادار هوایی بومی هم هیچ مشکلی در ساخت آن وجود ندارد و اگر تا به حال ساخته نشده باشد (من خبر ندارم که شده یا نشده) دلیلش فنی نیست قطعا و بر میگردد به تدارکات چنین پروژه ای و مسائل مدیریتی. در مورد الکترونیک هوایی و جایگزینی مدارهای پرواز با سیم به جای هیدرولیک باید بگویم که حتی در دانشگاههای اروپایی که اویونیک تدریس می شود (به همین ترتیب در دانشگاه شیراز و صنعتی اصفهان که شنیده ام اویونیک درس می دهند)، خیلی از اطلاعات صنعتی مورد نیاز چنین مدارهایی را ندارند و مدارهایی که ساخته می شود دارای مشکلات خنده داری است که باعث می شود من از ایرباس بیش از توپولوف وحشت داشته باشم. چندین مورد سقوط شکاری و بالگرد و هواپیمای مسافر بری به دلیل HIRF یا میدانهای خیلی ضعیف تر در اروپا موید این ادعا است. شخصا تا به حال مداری نساخته ام که تمام استانداردها را با حاشیه امنیت بیش از نیاز در زمان طراحی آن ندیده باشم و حتی شده با مهندسی برعکس، تحلیل تصاویر و هر چه در دسترس بوده و نبوده است دانش فنی مورد نیاز که در جایی ندریس هم نمی شود را بدست آورده ام و در سامانه ای که موظف به طراحی بوده ام رعایت کرده ام تا حق الناس گردن من نباشد اما همکارانی هم وجود دارند در این صنعت که تنها می خواهند که گانت چارت پروژه تامین بشود همین و ناظرهایی هم هستند که بی خیال این جزئیات بی نهایت مهم می شوند!! یا اصلا سواد نظارت ندارند. بی دلیل نیست که در ماکت قاهر هم استیک وسط است و این نشان می دهد که [b]سازنده ماکت هم می دانسته است که بهتر است از سیستم هیدرولیک استفاده بکنند تا فلای بای وایر[/b]!!!!! و فقط یک آدم تئوری نبوده است. همین نکته ظریف نشان می دهد که این ماکت کلا سر کاری نیست و یک پروژه واقعی در پشت آن باید باشد و از این نقطه نظر فرمایشات جناب سهیل تایید می شود زیرا که اگر این ماکت فقط برای پروپاگاندا ساخته می شد بهتر بود که استیک در سمت راست و یا چپ باشد نه در وسط تا نشان بدهند که تکنولوژی فلای بای وایر هم دارند. البته ممکن است که بعضی بگویند که ماکت ساز از تکنولوژی فلای بای وایر خبر نداشته که جوابش این است که به هر حال این بک نشانه ضعیف است و یک دلیل 100 درصد برای ما نیست ضمن اینکه بعید است هم سازنده و هم نمایش دهنده این را نمی دانسته باشند. در مورد موتور توربوفن هم در یکی از دانشگاهها پژوهشکده آن را می سازند و با آن برای تولید موتور قرار داد می بندند و هم زمان مسئول پروژه در رسانه ها از عقد قرار داد برای تهیه موتور از خارج صحبت می کند که یعنی بی اعتمادی مدیریت ارشد به آن پژوهشکده!!! اگر به کیفیت مهندسانتان اعتقاد دارید این دیگر چیست. اصولا ما دارای اصل بقای مدیریت هستیم. آقای منطقی که سابقه درخشانی در نابودی صنعت خودرو داشته می شود مسئول پروژه ساخت هواپیمای 150 نفره که معلوم است چه اتفاقی می افتد. امیدواریم که این دفعه کار به سر انجام برسد و نیاید در تلویزیون در جواب چرایی آتش گرفتن پژوها بگوید فقط 30 درصد تولیدات ما خراب از کارخانه خارج می شود. مپنا هم قبلا ژنراتورهای گازی موفق ساخته و از این نظر اگر از هند جلوتر نباشیم عقب تر نیستیم. اما خوب در مورد مدیریتی که بتواند امکانات کشور را در مسیر یک هدف بهینه یک جا جمع بکند هزینه الکی ایجاد نکند و .... امید چندانی وجود ندارد. در مورد پرواز قاهر یا هر شکاری جدید دیگر: اینکه یک شکاری پرواز بکند، الزاما دلیل بر کارکرد آن به عنوان شکاری نیست. حتما سالها کار نیاز دارد تا مشکلات فراوانش بر طرف بشود. همین F-35 برای دفع بارهای الکتریکی الکترو استاتیک که بر رویش جمع می شود هنوز مشکل دارد و حمل مهمات با چنین شکاری کماکان یک ریسک است!!! تازه این چیزی است که با چشم دیده می شود وای به حال درونش. بنابراین از قاهر انتظار نداشته باشید که به این زودی قادر به حمل مهمات باشد و پرواز عملیاتی انجام بدهد. به هر روی امیدوارم که یک مقدار واقعی تر نگاه بکنیم. خیلی از دوستان به منابعی دسترسی دارند که اینها نظامی هستند. برخی از این نظامی ها وقتی ابراز نظر می کنند در مسائل فنی یک جزییاتی را می گویند که خیلی منطبق بر علم نیست (مخصوصا سن بالاها). نه به دلیل اینکه دروغ گو هستند بلکه به این دلیل که در انتقال و تحلیل شنیده های خود از سلسله مراتب تحت امر و در نهایت مهندسانشان دچار مشکل هستند. گاهی هم یک سری ورودی های غلطی دریافت کرده اند که گاها جملاتی شبیه به سخت افزار متفکر و کامپیوترهای پوزیتورونی و ... از اینها می شنوید!!! که بیشتر تخیلی است. بنابراین بیشتر باید به کلیات گفته های آنها توجه بکنید. در جمع بندی نهایی من هم فکر می کنم که چندین طرح در حال اجرا است و با کوهی از مشکلات دست به گریبان هستند که بیشتر آنها مادی و مدیریتی است و ما در اینده شاهد پرواز شکاری هایی مانند قاهر خواهیم بود. اما اینکه از شکاری نسل 3 و 4 بی نیاز می شویم، بنده چنین نظری ندارم. کماکان ما به شکاری های ملخ دار هم نیاز داریم برای دفع شر کروز ها و رادار گریز های ارتفاع پایین چه برسد به شکاری های نسل 3 و 4 . بنابراین هر وسیله ای در جای خود کاربرد دارد. این همه دستگاه برش لیزری وجود دارد ولی هنوز مردم از چاقو استفاده می کنند بنابراین با آمدن تجهیزات نو ما قطعا باید قدیمی ها را باز سازی و حتی تولید هم بکنیم.