Sami1993

News
  • تعداد محتوا

    1,632
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    12

تمامی ارسال های Sami1993

  1. سید‌یاسر جبرائیلی «برجام» به زبان ساده/تحریم‌ها قرار است چگونه و چه وقت برچیده شوند؟ در صورتی که گزارش آژانس درباره مسائل فیمابین -که حداکثر تا 24 آذر باید آماده شود- ‌مثبت باشد،‌هر زمان که ایران تعهدات 11 بندی خود را به اتمام رساند و انجام آنها توسط آژانس تائید شد، «روز اجرا» ‌یعنی روز لغو و تعلیق بخشی از تحریم های برجام فرا خواهد رسید.   بررسی سند 159 صفحه‌ای برجام (JCPOA) نشان می‌دهد اعضای 1+5 در ازای محدودیت های 8، 10 و 15 ساله‌ و نظارت‌های 20، 25 ساله و دائمی داوطلبانه که ایران در برنامه هسته‌ای خود می‌پذیرد،‌ بناست بخشی از تحریم‌ها علیه کشورمان را رفع نمایند. در این مقطع، ‌مهم‌ترین پرسشی که به نظر می‌رسد برای افکار عمومی در ایران مطرح است،‌ چگونگی و زمان بندی رفع تحریم‌ها در توافق جامع باشد. یادداشت حاضر می‌کوشد با تدقیق در برجام،‌ به این سوالات پاسخ دهد.   اجرای توافق هسته‌ای در سند برجام در حقیقت شامل 5 مرحله است: 1- جمع بندی(Finalization)؛ 2-پذیرش (Adoption)؛‌3- اجرا (Implementation)؛‌ 4- انتقال (Transition)؛‌ 5-پایان اعتبار قطعنامه شورای امنیت(UNSCR Termination).   مرحله «جمع بندی»: در واقع روز سه شنبه 23 تیرماه بود که اطراف مذاکره درباره متن برجام به توافق رسیدند. قرار است شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز طی قطعنامه‌ای از این متن حمایت(endorse) نماید.   مرحله پذیرش: یک بازه زمانی 90 روزه پس از صدور قطعنامه شورای امنیت به عنوان مرحله «پذیرش» در نظر گرفته شده است که بناست در این مدت،‌ کنگره در آمریکا توافق را بازبینی کرده و نظر خود را درباره رد یا پذیرش آن اعلام نماید. در ایران نیز، شورای عالی امنیت ملی ایران به عنوان متولی پرونده هسته‌ای، جمع بندی را مورد بازبینی قرار خواهد داد. مجلس شورای اسلامی هم می تواند تطبیق توافق با «طرح الزام دولت به حفظ دستاوردهای هسته‌ای» را که دوم تیرماه به تصویب رساند بررسی و اعلام نظر کند. در این مدت 90 روز، ایران اجرای بخشی از توافق را که مربوط به «نقشه راه» ‌توافق شده با آژانس بین المللی انرژی اتمی است،‌ آغاز خواهد کرد. طبق این نقشه راه قرار است تا 23 مهر تمام اقدامات لازم در رابطه با حل و فصل مسائل فیمابین ایران و آژانس انجام شده و آژانس نیز گزارش خود را در این رابطه حداکثر تا تاریخ 24 آذر ارائه نماید.   پس از سپری شدن بازه زمانی 90 روزه- یا هر زمانی زودتر از این زمان که طرفین اعلام آمادگی کنند- روز «پذیرش» ‌فراخواهد رسید. یعنی نیمه دوم مهرماه 94 را می توان به عنوان روز پذیرش در نظر گرفت. در این روز ایران رسماً به آژانس اعلام خواهد کرد که در «روز اجرا» پروتکل الحاقی را پذیرفته و کد اصلاحی 3.1(مربوط به اعلان پیش از اجرای هر برنامه هسته ای) را کاملا اجرا خواهد کرد،‌ همچنین رسماً اعلام خواهد شد که تهران اقدامات لازم را در رابطه با حل و فصل مسائل فیمابین خود و آژانس انجام داده است. در روز پذیرش، اتحادیه اروپا آئین نامه‌ای مبنی بر لغو تحریم‌ها از «روز اجرا» تصویب کرده و رئیس جمهور آمریکا نیز بخشنامه‌ای را مبنی بر «تعلیق» تحریم‌های مشخص شده در برجام از «روز اجرا»‌صادر خواهد کرد، اما هیچ تحریمی در این مقطع لغو یا تعلیق نخواهد شد. حتی قطعنامه های تحریم شورای امنیت نیز در روز پذیرش(نیمه دوم مهر) لغو نخواهند شد.   مرحله اجرا: «روز اجرا» یعنی روز لغو و تعلیق بخشی از تحریم های مورد اشاره در برجام، زمانی فرا خواهد رسید که آژانس اجرای تعهدات ایران و نیز حل و فصل مسائل فیمابین با تهران را تائید نماید. به عبارت دقیق تر،‌ پس از روز پذیرش،‌ایران تعهدات 11 بندی مندرج در برجام از جمله موارد زیر را باید انجام دهد:‌ تعطیلی مرکز تحقیقات اراک،  تخریب و بازطراحی رآکتور آب سنگین اراک، کاهش ظرفیت غنی سازی، محدود کردن برنامه تحقیق و توسعه سانتریفیوژها طبق برجام، توقف غنی‌سازی در فردو و خارج کردن مواد از آن و حفظ 1044 سانتریفیوژ بدون غنی سازی، کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده به 300 کیلوگرم از حدود 10 تن،‌ حفظ سقف 500 سانتریفیوژ IR-1  در انبارهای تحت نظارت آژانس و معدوم ساختن باقی سانتریفیوژها (ایران حدود 19 هزار سانتریفیوژ IR-1  دارد)، شروع به اجرای موقت پروتکل الحاقی و اجرای کامل کد اصلاحی 3.1 و...   در صورتی که گزارش آژانس درباره مسائل فیمابین - که حداکثر تا 24 آذر باید آماده شود- ‌مثبت باشد،‌ هر زمان که ایران تعهدات 11 بندی خود را به اتمام رساند و انجام آنها توسط آژانس تائید شد، «روز اجرا» ‌یعنی روز لغو و تعلیق بخشی از تحریم های برجام فرا خواهد رسید. در روز اجرا،‌ شورای امنیت سازمان ملل، لغو عملی قطعنامه های قبلی این شورا را  بر اساس قعطنامه جدید، آغاز می کند هرچند برخی تحریم های قطعنامه های پیشین پابرجا خواهد ماند. همچنین،اتحادیه اروپا لغو بخشی از تحریم‌های اشاره شده در برجام را اجرایی نموده اما لغو بخشی دیگر را به «مرحله انتقال» موکول خواهد کرد. آمریکا نیز اجرای «تعلیق» بخشی از تحریم های مندرج در برجام را آغاز خواهد کرد.   در این مرحله، ‌بخشی از افراد،‌شرکت ها و نهادهایی که در ضمیمه 2 برجام آمده از لیست تحریم خارج شده و برخی دیگر همچنان باقی خواهند ماند. در رابطه با تعلیق تحریم های آمریکا و لغو نشدن آنها در این مرحله باید گفت، تعلیق، «ساختار تحریم ها» را حفظ می کند و در سند برجام، صرفا قرار شده است دولت آمریکا درچارچوب اختیارات موجود، موانع ناشی از قوانین و ساز و کارهای موجودی را که مانع انتفاع ایران از تعلیق تحریم ها می شوند را در حد توان مرتفع نماید، ‌اما تعهد قطعی داده نشده است.   مرحله انتقال: 8 سال پس از «روز پذیرش»، یا زمانی که مدیر کل آژانس گزارشی را منتشر کرده و اعلام کند به این نتیجه رسیده است استفاده از مواد هسته ای در ایران در فعالیت های صلح آمیز باقی مانده است(هر کدام از این دو رویداد زودتر اتفاق بیفتد) «مرحله انتقال» فرا خواهد رسید. در «روز انتقال»، ایران پروتکل الحاقی را تصویب خواهد کرد(تصویب(ratify) با پذیرش(apply) متفاوت است). اتحادیه اروپا باقی افراد و نهادهای مندرج در برجام را از لیست تحریم خارج کرده و تحریم های باقی مانده را نیز لغو خواهد کرد. آمریکا نیز افراد باقیمانده در ضمیمه 2 برجام را که در روز اجرا از لیست خارج نکرده بود، از لیست تحریم خارج کرده و «تلاش» خواهد کرد(seek) از طریق کنگره،‌ بخشی از قوانین تحریم را که تا آن زمان صرفا تعلیق شده بودند، لغو(Terminate) نماید. البته تضمین قطعی برای این امر داده نشده است.   در حال حاضر به دلیل اشکالاتی که در درج شماره های مفاد تعهدات اتحادیه اروپا درباره تحریم‌ها و نیز تفکیک نشدن 4 پیوست مربوط به افراد، ‌نهادها و شرکت هایی که بناست از لیست تحریم خارج شوند و در متن مورد اشاره هستند،‌نمی توان به دقت مشخص کرد که در روز اجرا کدام تحریم ها برداشته شده و کدام افراد از لیست تحریم خارج خواهد شد و در روز انتقال کدام. اما اجمالا می توان گفت که اگر «روز اجرا» یعنی زمان ارائه گزارش مثبت آژانس درباره حل و فصل مسائل فیمابین و اتمام تعهدات ایران طبق نظر آژانس فرا برسد، ‌عمده تحریم‌های مالی و بانکی، تجاری، نفتی و... لغو یا تعلیق شده و اکثرا تحریم‌های مربوط به تجیهزات و تکنولوژی و خدمات هسته ای و همچنین تسلیحات هستند که به روز «انتقال»‌موکول می شوند.   مرحله انقضاء: 10 سال بعد از روز پذیرش، «تاریخ انقضای» قطعنامه شورای امنیت فرا رسیده و آن دسته از تحریم‌هایی که در قطعنامه بعد از روز جمع بندی، حفظ شده بودند(عمدتا تسلیحاتی) لغو خواهند شد. در این روز است که در صورت سیر طبیعی و بدون اشکال اجرای برجام، پرونده هسته ای ایران از فصل هفتم منشور ملل متحد و دستور کار شورای امنیت سازمان ملل خارج خواهد شد.   برای مشاهده عناوین دقیق تحریم هایی که بناست در صورت طی موفیقت آمیز مراحل پنج گانه و 10 ساله برجام برداشته شود،‌ این لینک را مشاهده کنید.
  2. ارزیابی راهبردی مقدمه ای بر تحلیل برجام گذار از لوزان به برجام محصول یک طراحی بسیار پیچیده در اموری چون چانه زنی، راهبردگذاری مذاکراتی، مدیریت بده- بستان، ترسیم خطوط قرمز، مدیریت فضای نقد، لابی های چند لایه و دیپلماسی عمومی بوده که جملگی توسط رهبر بصیر انقلاب اسلامی اعمال شده است.   مهدی محمدی، ایران هسته ای - یکم- به یک روایت دیروز روز پایان 12 سال پرونده هسته ای ایران بود. حداقل مذاکره کنندگان به ما گفته اند که چنین خواهد بود. برای من  که در این مدت، حتی یک روز از موضوع هسته ای فارغ نبوده ام، این روز بسیار مهم است. همین که یک نقطه پایان بر این پرونده حجیم گذاشته شود و بتوان انرژی هایی را که تاکنون صرف این موضوع شده، در موضوعاتی دیگر صرف کرد، خود موهبتی مهم و مبارک است. این نقطه پایان، برجام نامیده شده است. یک برنامه جامع برای اقدام مشترک میان ایران و 1+5 که با ضمائم آن بیش از 150 صفحه است. زمانی کم و بیش طولانی لازم است تا همه ابعاد این متن روشن شود و بتوان درباره آن یک داوری بدون ابهام به دست داد. اما به اجمال این نکته را می توان گفت که استراتژی ویژه مذاکراتی رهبر معظم انقلاب اسلامی به تولید یک متن متوزان منجر شده است. به این سبب، بی گمان بر ما فرض است که کوشش تیم مذاکره کننده را ارج بنهیم و به آنها خدا وقت بگوییم.   دوم- همچنانکه سابقه چنین معاهداتی نشان می دهد –البته نمونه های مشابه برای برجام بسیار اندک است- چالش بزرگ اینگونه متون حین اجرا نمایان می شود. به طور کلاسیک این تلقی وجود دارد که اجرای این قبیل توافقات بسیار دشوارتر از تنظیم و امضای آنهاست، بویژه اگر با طرفی چون امریکا مواجه باشیم که تقریبا حتی یک نمونه قابل ذکر از آنچه بتوان آن را عمل به تعهدات بین المللی نامید در کارنامه آن وجود ندارد. مهم تر از این، خوب یا بد بودن چنین متونی نیز نه روی کاغد بلکه در عمل مشخص می شود. بنابراین تا زمانی که نوبت به اجرا برسد باید خویشتن دار بود.   سوم- گذار از توافقات ژنو و لوزان –که بی گمان مصداق توافق بد بودند- به برجام، -که در نگاه اول توافقی متوازن است- به سادگی رخ نداده است. این گذار محصول یک طراحی بسیار پیچیده در اموری چون چانه زنی، راهبردگذاری مذاکراتی، مدیریت بده- بستان، ترسیم خطوط قرمز، مدیریت فضای نقد، لابی های چند لایه و دیپلماسی عمومی بوده که جملگی توسط رهبر بصیر انقلاب اسلامی اعمال شده است. این مدیریت، لااقل در یک هفته گذشته از جنس «ورود به جزئیات» بوه است. واقعیت این است که اگر مسیر توافق های ژنو ولوزان به حال خود رها می شد، این مدیریت اعمال نمی گشت، و انتقاد مصلحانه در دستور کار نخبگان قرار نمی گرفت، برجام شانس چندانی برای تبدیل شدن به یک توافق متوازن نداشت. در فرصتی دیگر جزئیات این موضوع را که چگونه این اصلاحات راهبردی و مداخلات تکنیکال، سرنوشت برجام را تغییر داد سخن خواهیم گفت.   چهارم- آنچه رخ داده یک بده بستان است. امور مهمی واگذار شده و البته امتیازهای مهمی هم به دست آمده است. همچنانکه آقای ظریف خود زمانی پیش از این گفته است این چیزی نیست که بنا باشد برای آن سوت و کف زده شود. جامعه بسیار زودتر از آنچه برخی می پندارند از هیجان ناشی از اعلان توافق خارج شده و بر دستاوردهای ملموس آن متمرکز خواهد شد. توقعات از توافق هسته ای در ماه های گذشته به نحو غیر واقعی بالا برده شده و اکنون زمان آن است که همه انرژی ها بر تامین یا مدیریت این توقعات متمرکز شود. این حق رهبر معظم انقلاب اسلامی و ملت شریف ایران است که در ازای انعطافی که در واگذاری بخشی از حقوق هسته ای خود انجام داده اند، ببینند که دولت نیز اولویت های خود را بر اولویت های مردم منطبق کرده و بر ترجمه توافق به رفاه تمرکز نموده است. دوران پسا توافق، دوران مسئولیت پذیری، سخت کوشی و قدرشناسی است. این دوران هم اکنون آغاز شده و خیلی زود ماه عسل خویش را سپری خواهد کرد.   پنجم- و واپسین نکته اینکه درباره هدف های امریکا در دوران پسا توافق نباید ساده اندیش بود و به برنامه ای که برای اثرگذاری بر محیط های سیاست داخلی، هسته ای، امنیت ملی و منطقه ای طراحی و اجرای برخی از آنها را هم آغاز کرده، بی توجهی کرد. اهداف امریکا در مرحله پساتوافق لزوما همان چیزهایی نیست که در متن برجام نوشته شده یا ظاهرا به نظر می رسد. چالش راهبردی اکنون این است که برجام و سرمایه های سیاسی و اجتماعی ناشی از اجرای آن در مسیر کدام هدف هزینه خواهد شد؟ نهایی شدن برجام محصول یک سلسله محاسبات استراتژیک است؛ هم در ایران و هم در امریکا. در طرف ایرانی شاید یک استراتژي مذاکراتی متفاوت، می توانست متنی متفاوت هم خلق کند. بحث درباره استراتژی مذاکراتی تیم ایرانی و بدیل های آن فعلا اولویت ما نیست. اما درباره آنچه امریکایی ها در سردارند باید به اندزه کافی وقت گذاشت و اندیشید. امریکا می خواهد برجام را سکویی برای پرش به سمت کدام اهداف کند؟ این سوال خصوصا در شرایطی اهمیت می یابد که توجه کنیم به دلایل متنوع امریکا چاره ای جز توافق با ایران نداشت و گزینه های غیر دیپلماتیک آن بسیار محدودتر و ناکارآمد از چیزی بود که ادعا می کرد. اساسا یکی از مهم ترین عواملی که به حصول توازن نسبی در متن برجام انجامیده، همین خالی بودن دست امریکا، نیاز آن به توافق و هوشمندی مذاکراتی در استفاده از این نقطه ضعف بوده است. اکنون امریکایی ها می خواهند برجام را به یک گزینه برای خود تبدیل کرده و با آن سبد خالی شده گزینه های خود را رونق ببخشند. متقابلا نظام جمهوری اسلامی نیز در این اندیشه است که برجام را به بخشی از پیکربندی راهبردی خویش در حوزه های اقتصادی، سیاست داخلی، منطقه ای وبین لمللی بدل کند. در سطح استراتژیک پرسش اصلی این است: در میان مدت، برجام گزینه کیست و در سبد کدام طرف خواهد نشست؟
  3. محورهای جمع بندی مذاکرات ادامه تحقیق و توسعه/ فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین ایران در بازارهای جهانی/ برداشته شدن تمامی تحریم‌های اقتصادی و مالی و فروش هواپیمای مسافربری/ کلیه تحریم‌های اقتصادی و مالی شورای امنیت لغو خواهد شد راکتور آب سنگین اراک به عنوان یک راکتور آب سنگین باقی مانده و ضمن مدرن سازی و اضافه کردن قابلیت‌ها، آزمایشگاه‌ها و تاسیسات جدید، خواسته‌های اولیه برای برچیده شدن یا تبدیل آن به راکتور آب سبک به کنار گذاشته شده‌اند.   به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس، جمهوری اسلامی ایران و دولت‌های عضو گروه 1+5 (شامل آمریکا، آلمان، انگلیس، چین، فرانسه و روسیه) همراه با نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپایی) پس از 22 ماه مذاکره سخت و فشرده، سرانجام در روز 23 تیر 1394 برای رفع سوء تفاهم‌ها در مورد برنامه صلح آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و همزمان لغو تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران تفاهم کردند.   در نتیجه این تفاهم که با رعایت چارچوب‌ها، دستورالعمل‌ها و خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران تدوین شده است، دستاوردهای زیر در حوزه هسته‌ای و لغو تحریم‌ها حاصل شد.   مولفه‌هایی که در پی خواهند آمد خلاصه‌ای از برنامه جامع اقدام مشترک بین ایران و 1+5 می‌باشد که در تاریخ 23تیر 1394 بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1+5 مورد توافق واقع شد.   در نتیجه این برجام:   - قدرت‌های جهانی برنامه هسته‌ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخته و اعمال حقوق هسته‌ای ملت ایران را در چارچوب معاهدات بین‌المللی محترم می‌شمارند؛   - برنامه هسته‌ای ایران که با قلب حقایق و به ناحق به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی معرفی شده بود، اکنون به موضوعی برای همکاری بین‌المللی با سایر کشورها در قالب استانداردهای بین‌المللی تبدیل می‌شود؛   - ایران به عنوان یک قدرت دارای فناوری هسته‌ای و برخوردار از برنامه هسته‌ای صلح آمیز، از جمله چرخه کامل سوخت و غنی‌سازی، توسط سازمان ملل متحد مورد شناسایی قرار می‌گیرد؛   - قطعنامه‌­های تحریمی ناعادلانه شورای امنیت سازمان ملل متحد، شامل کلیه تحریم‌های اقتصادی و مالی تحمیل شده علیه کشورمان، در قالب یک چارچوب مورد تفاهم و از طریق صدور یک قطعنامه جدید به یکباره لغو خواهند شد؛   - با صدور قطعنامه جدید ذیل ماده 25 منشور ملل متحد، ضمن اشاره به ماده 41 منشور صرفاً در بندهای مربوط به لغو تحریم‌های گذشته، تحول ماهوی در نحوه برخورد شورای امنیت با ایران ایجاد خواهد شد؛   - همه تاسیسات و مراکز هسته‌ای ایران به کار خود ادامه خواهند داد. بر خلاف خواسته‌های اولیه طرف مقابل، هیچ کدام نه برچیده می‌شوند نه تعطیل؛   - سیاست جلوگیری از غنی سازی ایران شکست خورد؛ برنامه غنی‌­سازی ایران ادامه خواهد یافت؛   - زیر ساخت هسته‌ای ایران حفظ خواهد شد. هیچ سانتریفیوژی از بین نخواهد رفت و کار تحقیق و توسعه بر روی کلیه سانتریفیوژهای کلیدی و پیشرفته ایران از جمله IR-4 ،IR-5 ،IR-6 و IR-8 ادامه می‌یابد؛   - راکتور آب سنگین اراک به عنوان یک راکتور آب سنگین باقی مانده و ضمن مدرن سازی و اضافه کردن قابلیت‌ها، آزمایشگاه‌ها و تاسیسات جدید به آن با همکاری صاحبان پیشرفته‌ترین و امن‌ترین فن‌آوری‌های روز جهانی، خواسته‌های اولیه برای برچیده شدن یا تبدیل آن به راکتور آب سبک به کنار گذاشته شده‌اند؛   - ایران به عنوان یک تولید کننده محصولات هسته‌ای، به خصوص دو محصول راهبردی «اورانیوم غنی شده‌» و «آب سنگین»، وارد بازارهای جهانی خواهد شد و تحریم‌ها و محدودیت‌ها علیه صادرات و واردات مواد هسته‌ای –که بعضاً 35 سال در جریان بود- بی تاثیر می‌شود؛   - تحریم‌های اقتصادی و مالی در حوزه‌های بانکی، مالی، نفتی، گازی، پتروشیمی، تجاری، بیمه، حمل و نقل وضع شده توسط اتحادیه اروپایی و آمریکا که به بهانه برنامه هسته‌ای ایران وضع شده است، در ابتدای اجرای توافق به طور یک جا لغو می‌شوند؛   - الزام بر ممنوعیت فعالیت موشکی کشورمان از جمله در حوزه موشک‌های بالیستیک به محدودیت‌هایی در حوزه موشک‌های طراحی شده برای سلاح هسته‌ای که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به دنبال آن نبوده و نخواهد بود، تبدیل خواهد شد؛   - تحریم تسلیحاتی ایران لغو و با برخی محدودیت‌ها جایگزین خواهد شد، به نحوی که امکان واردات یا صادرات اقلام دفاعی به صورت موردی فراهم و این محدودیت‌ها نیز بعد از 5 سال به طور کامل لغو خواهد شد؛   - ممنوعیت خرید اقلام حساس با کاربرد دو منظوره لغو و تامین نیازهای ایران از طریق کمیسیون مشترک ایران و 1+5 تسهیل خواهد شد؛   - تحریم تحصیل دانشجویان ایرانی در رشته‌های مرتبط با انرژی هسته‌ای به طور کامل لغو خواهد شد؛   - برای اولین بار پس از سه دهه تحریم غیر عادلانه، ممنوعیت خرید هواپیمای مسافربری مرتفع و امکان بازسازی ناوگان هوایی کشور و ارتقای ایمنی پروازها فراهم خواهد گشت؛   - ده‌ها میلیارد دلار از درآمدهای ایران که طی چند سال گذشته به دلیل تحریم‌های ظالمانه در خارج از کشور مسدود شده است آزاد خواهد شد؛   - بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، کشتیرانی جمهوری اسلامی، شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی نفتکش و شرکت‌های تابعه، ایران ایر و بسیاری از دیگر نهادها، بانک‌ها و موسسات کشورمان (در مجموع حدود 800 شخص حقیقی و حقوقی) از شمول تحریم‌ها خارج می‌شوند؛   - دسترسی بیشتر ایران به حوزه‌های تجاری، فناوری، مالی و انرژی تسهیل خواهد شد؛   - ممنوعیت یا محدودیت همکاری‌های اقتصادی با ایران در تمامی عرصه‌ها از جمله سرمایه‌گذاری در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، و سایر زمینه‌ها مرتفع خواهد شد؛   - و بالاخره در حوزه انرژی صلح آمیز هسته‌ای زمینه همکاری‌های گسترده بین‌المللی با ایران در حوزه ساخت نیروگاه‌های جدید هسته‌ای، راکتورهای تحقیقاتی و پیشرفته‌ترین حوزه‌های صنعت هسته‌ای ایجاد می‌شود.
  4. فؤاد ایزدی در گفت‌وگو با فارس: قطعنامه شورای امنیت درصورت توافق فقط برای ایران لازم‌الاجراست/ آمریکا با داشتن حق وتو می‌تواند از آن تخطی کند عضو هئیت علمی دانشگاه تهران گفت: درصورت توافق هسته‌ای قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل فقط برای ایران لازم‌الاجراست و آمریکا به دلیل داشتن حق وتو می‌تواند از آن تخطی کند. فواد ایزدی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری توانا خبرگزاری فارس، با اشاره به برخی از اظهارات مذاکره‌کنندگان کشورمان مبنی بر اینکه قرار نیست پای متن نهایی را کسی امضا کند بلکه شورای امنیت در تایید این متن قطعنامه‌ای صادر خواهد کرد، گفت: آمریکا شهروند درجه یک سازمان ملل است و به علت داشتن حق وتو می‌تواند از قطعنامه تخطی کند اما ایران به عنوان شهروند درجه دو، درصورت تخطی ممکن است با گزینه‌های نظامی هم روبرو شود. ایزدی با اشاره به اینکه در طول عمر هفتاد ساله سازمان ملل، هیچ قطعنامه‌ای علیه آمریکا صادر نشده است، تصریح کرد: در طول سال‌های متمادی بارها شاهد تخطی آمریکا از قطعنامه‌های سازمان ملل بوده‌ایم ولی تاکنون هیچ عکس‌العملی از سوی این سازمان در هیچ کدام از موارد دیده نشده است و البته دولت آمریکا نیز موظف است به کنگره توجه داشته باشد نه سازمان ملل. وی در زمینه عدم ارائه جزئیات توسط تیم مذاکره کننده ایرانی اظهار داشت: ظاهرا قبل از اینکه توافقی صورت بگیرد جزئیات در اختیار مردم‌ و مجلس قرار نمی‌گیرد و اگر توافقی صورت بگیرد شورای امنیت قطعنامه‌ای صادر خواهد کرد که ایران موظف به عمل به آن قطعنامه است و مجلس نیز باید آن را بپذیرد. وی ادامه داد: درصورت صدور قطعنامه، مجلس و ایران موظف به پذیرفتن آن هستند چون در غیر این‌صورت تخطی از سوی ایران به حساب می‌آید. در واقع ایران را در مقابل عمل انجام شده قرار می‌دهند و مجلس ما یک مجلس تشریفاتی خواهد بود و مصوبه آن جنبه تشریفاتی خواهد داشت.
  5. ترفند امریکایی ها در زمینه تحقیق و توسعه هسته ای چیست؟ طرح مد نظر امریکایی ها برای اعمال محدودیت گسترده در تحقیق و توسعه صنعت هسته ای/ ۱۵ سال توقف تحقیق و توسعه در ۶ دوره زمانی؛ تا ۱۰ سال فقط نسل اول، بعد از ۱۵ سال تولید نسل های در آنزمان از رده خارج ۴، ۵، ۶ و ۸ محدود شدن تحقیق و توسعه (R&D) به انجام تحقیق ناقص روی تنها ۴ مدل دستگاه سانتریفیوژ (۴، ۵، ۶ و ۸). تحقیقات زمانی کامل انجام می گیرد که بتوان روی یک زنجیره ۱۶۴ دستگاهی تحقیق نمود. در متن توافق شده آمده است که تحقیقات به ۶ دوره (۳ سال اول، ۳ سال دوم، ۶.۵ سال سوم، ۲ سال چهارم، ۲ سال پنجم، یک سال ششم) تقسیم شده است. گروه بین الملل- رجانیوز: تلاش امریکا برای اعمال محدودیت بر فعالیت های هسته ای در دو سال مذاکره فشرده با ایران فراز و نشیب های فراوانی داشته است، اما آنچه روشن است، تاکید و تصریح رهبری معظم انقلاب بر باز ماندن مسیر تحقیق و توسعه در حوزه دانش و فناوری هسته ای است که به صورت مشخص در آخرین دیدار کارگزاران نظام، چند روز پیش از آغاز دور نهایی مذاکرات به عنوان یکی از خطوط قرمز اصلی نظام مطرح شد.   به گزارش رجانیوز، این نقطه مهم یکی از چالشی ترین نقاط مورد بحث در مذاکرات دور نهایی بوده است، به نحوی که امریکا در آخرین نسخه پیشنهادی خود، تلاش دارد تا محدودیتی طولانی را در حوزه تحقیق و توسعه هسته ای بر ایران وارد کند.   یک منبع آگاه بر روند مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ با اشاره به پیشنهاد عجیب و غیرقابل پذیرش امریکا برای محدودیت گسترده تحقیق و توسعه صنعت هسته ای ایران، خبر داده است.   بر اساس این پیشنهاد که مبنای آن چهارچوب توافق شده در لوزان است، تلاش شده تا محدودیتی ۱۵ ساله بر روند تحقیق و توسعه صنعت هسته ای کشور اعمال شود.   آنچه طرف امریکایی به ایران پیشنهاد داده است شامل ۶ دوره تحقیقاتی است که با شروع هر دوره محدودیت ها کاهش می یابد ولیکن تا پایان دوره چرخه تحقیق و توسعه هسته ای کامل نخواهد شد. محدودیت توسعه غنی سازی که طرف امریکایی پیشنهاد داده است به شرح ذیل می باشد. ۱- ایران تا ۱۰ سال صرفا از دستگاه سانتریفیوژ نسل قدیمی IR-۱ استفاده خواهد کرد. ۲- محدود شدن تحقیق و توسعه (R&D) به انجام تحقیق ناقص روی تنها ۴ مدل دستگاه سانتریفیوژ (۴، ۵، ۶ و ۸). تحقیقات زمانی کامل انجام می گیرد که بتوان روی یک زنجیره ۱۶۴ دستگاهی تحقیق نمود. در متن توافق شده آمده است که تحقیقات به ۶ دوره (۳ سال اول، ۳ سال دوم، ۶.۵ سال سوم، ۲ سال چهارم، ۲ سال پنجم، یک سال ششم) تقسیم شده است. * دوره اول ۳ ساله: ایران صرفا مجاز خواهد بود که روی کمتر از ۳ دستگاه تحقیق انجام دهد. * دوره دوم ۳ ساله: ایران صرفا مجاز خواهد بود که روی کمتر از ۱۰ دستگاه تحقیق انجام دهد. * دوره سوم ۳/۵ ساله: ایران صرفا مجاز خواهد بود که روی کمتر از ۳۰ دستگاه تحقیق انجام دهد. * دوره چهارم ۲ ساله: ایران سال های ۱۱ و ۱۲ بعد از توافق، صرفا فقط روی ۵۰ دستگاه حق تحقیق خواهد داشت. * دوره پنجم ۲ ساله: ایران تنها در سال ۱۳ و ۱۴ خواهیم توانست روی یک زنجیره ۱۶۴ عددی تحقیق انجام دهد. * دوره ششم یکساله: ایران صرفا در سال ۱۵ اجازه خواهد داشت شروع به ساخت این دستگاه ها بکند. این در حالی است که پس از اعلام صریح رهبر انقلاب مبنی بر عدم پذیرش محدودیت ۱۰ ساله و بعد از آن ۱۵ ساله، در متن جدید تلاش شده است تا با بزک ظاهر متن و اعلام محدودیت ۸ ساله در عمل زمینه برای اعمال محدودیت ۱۳ ساله طبق زمانبدی فوق اعمال شود.   بر این اساس، تحقیق و توسعه (R&D) صنعت هسته ای، حدود ۱۵ سال کند و متوقف خواهد بود. این در حالیست که در فرآیند تحقیق و توسعه یک ماشین سانتریفیوژ، با تولید یک نمونه از آن ماشین محقق نخواهد شد، چنانکه وقتی یک ماشین جدید سانتریفیوژ تولید و یک نمونه آن گاز دهی می‌شود، هنوز فرآیند تحقیقاتی آن کامل نشده است، مثل خودروسازی که وقتی یک نمونه آزمایشگاهی خودرو از یک مدل جدید تولید و آن را تست می‌کنیم به معنی این نیست که کار تحقیقات آن خودرو کامل شده است، و می توان تولید صنعتی آن را در تیراژ میلیونی شروع کرد، بلکه باید ده ها نمونه از این خودرو تولید و در شرایط مختلف تست شده و بکارگیری شود تا فرآیند تحقیقات کامل شده و تولید صنعتی خودرو ممکن شود.   به طور مشابه، برای ماشین سانتریفیوژ نیز باید اول یک نمونه ماشین جدید، سپس سری های ده و۲۰ تایی ماشین تولید و تست شود، سپس نوبت تست یک زنجیره کامل فرا می رسد و حتی بعضا باید چندین زنجیره را نصب و با هم تست کرد تا ماشین به ثبات و پایداری لازم برسد و فرآیند تحقیق و توسعه یک ماشین سانتریفیوژ خاص کامل شده و آماده تولید صنعتی شود. حتی بعضا تست سه الی پنج زنجیره از ماشین جدید لازم است تا آن ماشین به حالت پایداری و ثبات برسد. فقط در این صورت است که می‌توانیم بگوییم تحقیق و توسعه یک نوع ماشین جدید کامل شده و این ماشین می‌تواند وارد فرآیند تولید صنعتی شود.
  6. گزارش ویژه مذاکرات هسته ای امروز جمع بندی خواهد شد کارشناسان مطلع از روند مذاکرات می گویند مذاکرات میان ایران و 1+5 امروز (یکشنبه، 21 تیر 1394/ 12 جولای 2015) جمع بندی خواهد شد.   حامد علوی، ایران هسته ای- کارشناسان مطلع از روند مذاکرات می گویند مذاکرات میان ایران و 1+5 امروز (یکشنبه، 21 تیر 1394/ 12 جولای 2015) جمع بندی خواهد شد.   منابع مطلع از روند مذاکرات به «ایران هسته ای» گفتند ظرف روزهای یکشنبه و دوشنبه مذاکرات هسته ای تعیین تکلیف خواهد شد.   به گفته این منابع، هیئت های ایرانی و 1+5 ادعا می کنند درباره 3-4 مسئله باقی مانده راه حل ها را پیدا کرده اند و جلسه جمع بندی میان وزرای خارجه ایران و 1+5 امروز برگزار خواهد شد.   در جلسات ورزا این راه حل ها باید بدل به تصمیم شود.   منابع غربی ادعا می کنند دیدارهای امروز منجر به اعلام توافق خواهد شد اما در ایران تردیدهایی در این باره وجود دارد.   منشا اصلی تردید ها این است که متنی که نهایتا آماده شده تا چه حد با دستورالعمل های ارسالی از تهران منطبق است.   به عنوان نمونه پرسش های جدی درباره متن قطعنامه شورای امنیت، تحریم های موشکی، جدول زمانی و نحوه لغو تحریم ها، تحقیق و توسعه، بازرسی ها و همچنین نسبت این توافق با قانون مجلس وجود دارد.   ضمن اینکه روشن نیست فشارهای دقیقه 90  از سوی واشینگتن چه سمت و سویی خواهد داشت.   اگر مذاکرات امروز جمع بندی شود، احتمالا تا شب و یا حداکثر تا فردا (دوشنبه) با یک خروجی از مذاکرات وین مواجه خواهیم بود.   همانطور که علی اکبر ولایتی مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی اعلام کرده این خروجی باید در شورای عالی امنیت ملی تصویب شود.   کنگره امریکا نیز 60 روز فرصت خواهد داشت تا این توافق احتمالی را بازبینی کند.   «ایران هسته ای» پیش تر، پیش بینی کرده بود که دبه امریکا در وقت اضافه مذاکرات خود یک تاکتیک برای رسیدن به نتیجه مدنظر واشینگتن است نه شیوه ای برای بر هم زدن بازی.   در گزارش «ایران هسته ای» پیش بینی شده بود چرخ های مذاکرات باز هم -با سرعت بیشتر- به گردش در خواهد آمد.
  7.   غیر از این می گفتن باید تعجب می کردیم !   باید ببینیم  کسانی که امریکا رو کدخدا ، اوباما رو مودب و جدا از نظام امریکا و در کل سعی می کنن تا چهره امریکا رو بزک کنند ، قراره چی بگن !
  8. گزارش ویژه کارشناسان: اصرار به ماندن در وین کمکی به مذاکرات نخواهد کرد اصرار بیش از حد تیم مذاکره کننده به ماندن در وین، احتمالا امریکا را درباره نیاز ایران به توافق و میزان انعطافی که حاضر است برای رسیدن به آن به خرج دهد، دچار اشتباه محاسباتی خواهد کرد.   محمد صدری، ایران هسته ای- کارشناسان می گویند اصرار بیش از حد تیم مذاکره کننده به ماندن در وین، احتمالا امریکا را درباره نیاز ایران به توافق و میزان انعطافی که حاضر است برای رسیدن به آن به خرج دهد، دچار اشتباه محاسباتی خواهد کرد.   با گذشت بیش از دو هفته از مذاکرات وین، تیم های مذاکره کننده ایران وامریکا هنوز نتوانسته اند به نزدیکی های یک توافق برسند.   هر دو طرف اذعان دارند که اختلاف های عمیقی میان آنها باقی مانده و در مسائل کلیدی موفق به نزدیک کردن دیدگاه ها تا حد رسیدن به یک توافق نشده اند.   منابع «ایران هسته ای»تایید می کنند در مسائلی همچون تحقیق و توسعه، تناظر اقدامات در حوزه تحریم ها، تحریم های شورای امنیت، زمان توافق و میزان انطباق با قوانین داخلی ایران –از جمله قانون مجلس- متن فعلی دارای شکاف های پرنشدنی است.   تلاش تیم مذاکره کننده برای تداوم مذاکرات وچانه زنی ها نیز احتمالا کمکی به بهبود این وضعیت نخواهد کرد چرا که امریکا حاضر نیست تصمیم های سیاسی لازم را اتخاذ کند.   تحت این شرایط اصرار به ماندن در وین و تمدید پی در پی مذاکرات ممکن است امریکا را دچار این سوء تفاهم کند که طرف ایرانی نمی تواند از این مذاکرات دل بکند.   کارشناسان می گویند یکی از اصلی ترین رسیدن مذاکرات به این وضعیت اشتباه های محاسباتی امریکا درباره میزان نیاز ایران به توافق است.   تصمیم شجاعانه تیم مذاکره کننده در عدم تمدید مذاکرات پس از روز دوشنبه، نقشی مهم در اصلاح این اشتباه محاسباتی خواهد داشت.
  9. امریکا به مرگ گرفت تا ایران به تب لوزان رضایت بدهد! امریکا راهبرد موفق دقیقه ۹۰ خود در ژنو و لوزان را اینبار در وین امتحان می کند؛ دبه کن و امتیاز بگیر/ خطر مبنا قرار گرفتن چارچوب لوزان برای توافق نهایی/ مطالبات جدید امریکا حتی از لوزان فاجعه بار تر است يک منبع آگاه از روند مذاکرات ایران و ۱+۵ در گفتگو با رجانيوز با اعلام این خبر اعلام کرد که پس از تغییر مسیر امریکا در ساعات پایانی که در شامگاه چهارشنبه افق مذاکرات را تيره کرد، هم اکنون تلاش‎ها به سمت تاکيد بر روي توافق لوزان به عنوان چارچوب توافق احتمالی معطوف شده است. کميل نقي پور – رجانیوز: شگرد آمریکایی ها برای کسب امتیاز بیشتر از مقامات ایرانی در حالی دستیابی به توافق هسته ای را با تاخیر مواجه کرد که نگرانی‎ها از افزایش فشار برای تحمیل چارچوب لوزان به عنوان چارچوب توافق نهایی افزایش یافته است.   يک منبع آگاه از روند مذاکرات ایران و ۱+۵ در گفتگو با رجانيوز با اعلام این خبر اعلام کرد که پس از تغییر مسیر امریکا در ساعات پایانی که در شامگاه چهارشنبه افق مذاکرات را تيره کرد، هم اکنون تلاش‎ها به سمت تاکيد بر روي توافق لوزان به عنوان چارچوب توافق احتمالی معطوف شده است، این در حالی است که موارد موجود در چارچوب توافق لوزان، کاملا مغایر با معیارهای یک توافق خوب بوده و کشور را با آسیب‎های جدی در حوزه امنیت ملی روبرو خواهد کرد.   به گفته اين منبع آگاه، آمريکايي ها درباره متن قطعنامه شوراي امنيت و تحريم هايي که قرار است در اين قطعنامه گنجانده شود پاي خواسته هاي خود را فراتر از خواسته هاي قبلي گذاشتند و عملا به دنبال آن هستند که علاوه بر حفظ رژيم تحريم هاي خود ، ساختار تحريم هاي شوراي امنيت را نيز حفظ کنند.   هر چند با تاکيد روسيه درباره لغو تحريم هاي تسليحاتي به نظر مي رسيد در متن قطعنامه شوراي امنيت اين بخش از تحريم ها برداشته شود با اين حال پس از زياده خواهي آمريکا در چهارشنبه گذشته، تلاش‎هایی برای تامین نظر امریکا در توافق نهایی صورت گرفته است.   این در حالی است که در نشست مشترک ظريف و کري نیز قرار شد کارشناسان براي دستيابي به يک موضع جديد درباره قطعنامه هاي شوراي امنيت گفتگو کنند و به نظر مي رسد با توجه به اراده طرفين مذاکره براي دستيابي به توافق تا حدود زیادی خواسته آمريکا تامین شود.   شگرد امریکا برای تحمیل برخی توافقات به طرف مقابل در دقیقه ۹۰، شگردی است که پیش از این و در توافق ژنو نیز با موفقیت از سوی امریکا پیاده شد، به نحوی که پيشنهادهاي مطرح شده از سوي آمريکا در مذاکرات مسقط که کاملا متفاوت با توافقات قبلی با ایران بود، هر چند در ابتدای کار با عصبانیت و حیرت طرف ایرانی روبرو شد، اما در نهایت به موافقت با اين پيشنهادات در مذاکرات بعدي و توافق لوزان منجر شد.   بر همین اساس، تجربه ژنو، تمدید ژنو و لوزان، از جمله تجربه هاي موفق آمريکايي ها براي به دست آوردن امتيازات بيشتر در دقيقه ۹۰ مذاکرات بوده است. نکته مورد تامل آنکه بر اساس شيوه مذاکراتي آمريکايي ها، در حالي که طرفين مذاکره روزها و ماه ها درباره برخي از جزييات صحبت کرده و به توافق ضمني دست پيدا کردند آمريکايي ها با ارائه پيشنهادات زياده خواهانه جديد و با اين محاسبه که ايراني ها به دليل نياز به توافق هسته اي مذاکرات را ترک نمي‎کنند، عملا هم راه چانه زني تيم ايراني را براي کسب امتياز حداقلي مي بندد و هم اينکه مسير خود را براي کسب اميتازات بيشتر هموار مي کند.   در واقع دليل درخواست هاي زياده خواهانه آمريکا که حتي صداي روس ها را هم درآورده، ارسال پالس غلطی است که ایران به دنبال توافق به هر قيمتي است و حتي توافق بد را به عدم توافق ترجيح مي دهد.   ادامه يافتن مذاکرات با وجود زدن زير تعهدات در دقيقه ۹۰ بيانگر آن است که آمريکايي ها در ساختار محاسباتي خود به اين نتيجه رسيده‎اند که فشار بيشتر نه تنها سبب بن بست مذاکرات نمي شود بلکه باعث جلوگیری از ارائه درخواست‎های بیشتر طرف مقابل شده و به منظور جلوگيري ازافزايش درخواست هاي زياده خواهانه آمريکا، طرف مقابل حاضر است برای توافق بر سر موضوعات محل اختلاف نیز کوتاه بیاید.   اين سياست آمريکايي ها کار را به جايي رسانده که اکنون مباحث را به این سمت بکشاند تا توافق لوزان را به عنوان محور و مبناي توافق نهايي به حساب آورد، اين در حالي است که آنچه در لوزان مورد توافق قرار گرفته با خطوط قرمز نظام فاصله بسياري دارد به گونه اي که موارد متعددی از محورهای لوزان، در ماه‎های گذشته به عنوان خطوط قرمز قطعنی نظام مطرح شده و با صراحت تيم مذاکره کننده ايران از پذيرش آن تعهدات در توافق نهايي نهي شده اند.   بازرسی‎های نظامی و فراقانونی، محدودیت گسترده در تحقیق و توسعه دانش و صنعت هسته‎ای و توقف تدریجی و مشروط بسیاری از تحریم‎های مهم بهمراه حفظ ساختار کلی تحریم‎های امریکا و سازمان ملل، از مهمترین محورهای توافق لوزان بوده است که مبنا قرار گرفتن آن برای توافق نهایی، به هیچ وجه خطوط قرمز و منافع اصلی نظام را تامین نخواهد کرد.
  10. زارش ویژه/ اختصاصی برنامه پنهان امریکا برای 3 روز آینده مذاکرات هیچ یک از مسائل باقی مانده به اندازه دو مسئله زمان و تحقیق و توسعه اهمیت ندارد.   حامد علوی، ایران هسته ای- کارشناسان در تهران می گویند تغییر موضع ناگهانی امریکا در مذاکرات وین را چندان جدی نگرفته اند.   به عقیده دو تن از این کارشناسان که دیدگاه های خود را به طور جداگانه با «ایران هسته ای» در میان گذاشته اند، امریکا به شدت به نتیجه گرفتن از مذاکرات نیاز دارد و بنابراین به گونه ای رفتار نخواهد کرد که مذاکرات شکست بخورد.   یکی از این کارشناسان به «ایران هسته ای» گفت: «هدف از این رفتار امریکا بیشتر فشار به تهران است تا وین. مشخصا مخاطب این فشارها آقای روحانی است. امریکایی ها می خواهند بدانند رییس جمهور در شرایط بن بست واقعی مذاکرات چگونه رفتار خواهد کرد و چه دستورالعملی را به وین ابلاغ می کند».   وی اضافه کرد: «روشن است که در برخی موارد مهم اختلاف هایی وجود دارد. اما این اختلاف ها به این دلیل نیست که امریکا از چارچوب لوزان فاصله گرفته بلکه به این دلیل است که امریکا به قرائت خود از چارچوب لوزان چسبیده است».   این کارشناس در پایان تاکید کرد که هدف اصلی امریکا تحمیل چارچوب لوزان به تهران از طریق  ایجاد دورنمای شکست مذاکرات است.   کارشناس دوم که روی جنبه های فنی موضوع کار می کند، موارد فعلی اختلاف میان ایران و 1+5 را چنین برشمرد:   1- امریکا تجمیع زمان بندی همه تعهدات ایران را در یک زمان زیر 10 سال نمی پذیرد چرا که برای این کشور طولانی مدت بودن توافق نهایی، با هدف بیشترین تاثیر گذاری بر محیط داخلی ایران موضوعیت عمده دارد.   2- امریکا می خواهد به بهانه حفظ تحریم های تسلیحاتی –با تمرکز بر برنامه موشک های بالستیک ایران- زیرساخت اصلی قطعنامه های شورای امنیت را حفظ کند. اکنون اختلاف نظر درباره دوره زمانی برقرار ماندن این تحریم هاست.   3- امریکا می خواهد برنامه تحقیق و توسعه عنی سازی ایران را به گونه ای محدود کند که انتهای دوره گام نهایی تازه آغاز دوران تحقیق و توسعه واقعی ایران باشد نه پایان آن.   4- امریکا می خواهد دسترسی به تاسیسات نظامی صریحا در توافق قید شود.   وی در ادامه احتمال داد که امریکایی ها حاضر به تعلیق تحریم تسلیحات متعارف ایران بشوند ولی تحریم های موشکی را از آن استثنا کنند.   این کارشناس همچنین هشدار داد که هیچ یک از مسائل باقی مانده به اندازه دو مسئله زمان و تحقیق و توسعه اهمیت ندارد.   وی گفت: «تحقیق و توسعه حتی از زمان هم مهم تر است چرا که اگر ایران در طول گام نهایی از یک برنامه کامل تحقیق و توسعه غنی سازی بهر مند باشد، حتی زمان های طولانی تر را هم می تواند تحمل کند چرا که در واقع برنامه هسته ای به حیات پیش رونده خود ادامه خواهد داد و هر لحظه آماده جهش خواهد بود».   این کارشناس بر این نکته تاکید کرد که ممکن است تمامی رفتارهای این روزهای امریکا ترفندی برای امتیازگیری در این دو موضوع اساسی باشد.   وی پیش بینی کرد چرخ مذاکرات مجددا در یکی دو روز آینده به گردش در خواهد آمد و سرعت خواهد گرفت.
  11. پدیدارشناسی دبه در وقت اضافه مذاکرات کاملا محتمل است که در همین یکی دو روز امریکایی ها طی کردن یک مسیر معکوس را آغاز کنند. این به هیچ وجه نباید منجر به غافلگیری شود یا کسانی را دچار این خطاکند که بازگشت امریکا به مرحله ماقبل دبه یک دستاورد مذاکرتی است. به گزارش مشرق، مذاکرات هسته ای اکنون دچار نوعی سکون شده است. این سکون می تواند از حیث خوانش سناریوهای محتمل در چند روز آینده گمراه کننده باشد وبنابراین باید نگاهی دقیق تر از تحلیل های ژورنالیستی به آن افکند. اطلاعات موجود نشان می دهد دو عامل اصلی شرایط کنونی را بوجود آورده است: 1- تماس پنج شنبه شب باراک اوباما با تیم مذاکره کننده امریکایی که منجر به تغییر مواضع ناگهانی آنها در برخی موضوعات کلیدی شده است. 2- لابی سعودی و اسراییل با امریکا، فرانسه و انگلستان که باعث شده خط قرمزهای جدیدی از جانب این کشورها در مذاکرات ترسیم شود. با این حال، تحلیل دقیق این صحنه، نیازمند فراتر رفتن از تحولات ظاهری است که در وین شاهد آن هستیم. سوال اصلی این است که اوباما چرا چنین تماسی گرفته یا سعودی و اسراییل با کدام هدف به طرف های اروپایی فشار آورده اند؟ چند نکته زیر تلاش می کند، مسئله را از دیدگاهی اندک متفاوت تحلیل می کند. یکم- برای امریکا –و به عقیده من اسراییل و حتی سعودی- هیچ اولویتی بالاتر از حفظ چارچوب لوزان –به قرائت فکت شیت وزارت خارجه امریکا- وجود ندارد. تلاش برای حفظ چارچوب لوزان و مقید نگه داشتن ایران به این چارچوب قلب راهبرد مذاکراتی امریکاست. یکی از تاکتیک هایی که امریکایی ها برای رسیدن به این هدف آن را سودمند یافته اند این است که خود در نقض چارچوب لوزان پیش قدم شده و مطالباتی سخت گیرانه تر را مطرح کنند. این اتفاق در طول 15 روز گذشته لااقل دوبار رخ داده است. دقیق ترین نوع نگاه به دبه های پی در پی امریکایی ها این است که آنها دائما در حال جلوتر بردن خاکریزهای خود برای صیانت از خاکریز لوزان هستند و بنابراین کاملا محتمل است که به یکباره از همه این خاکریزها عقب بنشینند و به خاکریز اصلی –یا جایی حوالی آن- برگردند. دبه اخیر امریکا نیز مشمول همین قاعده است. کاملا محتمل است که در همین یکی دو روز امریکایی ها طی کردن یک مسیر معکوس را آغاز کنند. این به هیچ وجه نباید منجر به غافلگیری شود یا کسانی را دچار این خطاکند که بازگشت امریکا به مرحله ماقبل دبه یک دستاورد مذاکرتی است. اگر مرحله ماقبل دبه همان لوزان به روایت فکت شیت امریکا باشد، مشکلات کماکان سر جای خود باقی است. دوم- مسئله اصلی درباره لوزان مسئله زیرساخت هاست. تفاهم لوزان به امریکا امکان می دهد زیرساخت تحریم ها را نگه دارد ولی زیرساخت برنامه غنی سازی ایران را برچیند. اطلاعاتی که در چند روز گذشته از درون مذاکرات به دست آمده، همه در همین چارچوب قابل تحلیل است. اصرار بر حفظ تحریم های تسلیحاتی-بویژه موشکی- در واقع ترفندی برای نگه داشتن زیرساخت تحریم های شورای امنیت است چرا که همانطور که جای دیگری نشان داده ایم، در همه تحریم های شورای امنیت برنامه موشکی ایران در کنار برنامه هسته ای و به عنوان منشا اصلی نگرانی ذکر شده و وقتی تحریم های موشکی باقی بماند، به یک معنا گویی همه تحریم ها باقی مانده است. اصرار بر محدویت شدید برنامه تحقیق و توسعه غنی سازی نیز –در حالی که برنامه نیمه صنعتی ایران کاملا جمع شده- ابزاری است برای وارد کردن صدمات جبران ناپذیر به زیرساخت برنامه غنی سازی ایران در طول سال های توافق. تداوم بدون محدودیت برنامه تحقیق و توسعه روی ماشین های سانترییوژ پیشرفته یک تضمین زیرساختی برای تداوم حیات برنامه هسته یا ایران در زمانی است که امکان ایجاد تاسیسات صنعتی را ندارد و دقیقا به همین دلیل هم هست که صهیونیست ها تحقیق و توسعه را به عنوان مسئله اصلی در مذاکرات شناسایی کرده اند. مذاکرات در وین تنها زمانی به یک توافق خوب منجر خواهد شد که این ملاحظات زیرساختی را کاملا جدی بگیرد.
  12. فرار به جلو، سیاست تازه کاخ سفید مگر بیانیه «لوزان» چرک نویس نبود؟/ضرورت هشیاری درباره سناریوی جدید آمریکا در حالی که مذاکره کنندگان ایرانی با پذیرش نظر منتقدان، بیانیه لوزان را صرفا یک «چرک نویس» خواندند که در توافق نهایی مشکلات آن حل می شود، اما اکنون صحنه آرایی و فضاسازی طرف آمریکایی به گونه ای است که گویی لوزان برای ایران یک آرزوست!   به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، بنابر باور برخی اندیشمندان، سیاست خارجی واشنگتن وقتی در برابر سیاست خارجی تدافعی قرار می‌گیرد، لاجرم تهاجمی می‌شود. هر بار کوتاه آمدن در برابر یکی از مواضع کاخ سفید، جلوتر آمدن آن و زیاده‌خواهی آن را در پی دارد.   این روزها در وین صحبت از آن است که آمریکایی‌ها از توافق (بیانیه) لوزان سر باز می‌زنند.آقای تخت روانچی یکی از مقامات مذاکره‌کننده ایرانی در مصاحبه ای صراحتا تاکید کرد که آمریکایی‌ها تغییر موضع داده‌ و خواسته‌هایی فراتر از لوزان را مطرح می‌کنند یا به‌عبارت ساده‌تر «دبه» کرده‌اند.   البته به هر روی، عهدشکنی از جانب واشنگتن اصلا تعجبی ندارد اما تذکار این نکته هم ضروری است که اگر آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیده باشند که لوزان سقف خواسته ایران است، از نظر منطق مذاکراتی اشتباه نکرده‌اند که بر آن سقف فشار آورده‌اند. این تاکتیک مذاکراتی تهاجمی ایران بود که باید جلوی فشارهای بیشتر را می‌گرفت، آن هم از طریق حمله به بیانیه لوزان.   بیانیه لوزان از همان زمان که حاصل شد، در تهران به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. در مناظره‌های شکل گرفته در صدا و سیما بین موافقان و منتقدین این بیانیه، ادبیات و گفتمان منتقدین به وضوح از برتری برخوردار بود. فلذا همان زمان مسئولان مذاکره کننده با پذیرش نگاه منتقدان،تاکید کردند که بیانیه لوزان تنها به‌مثابه «چرک نویس راهکارها» در نظر گرفته شده، هیچ‌چیز در آن قطعی نبوده و ایرادات آن در «برجام» تصحیح می شود.   مقام معظم رهبری نیز در اظهار نظرشان در خصوص بیانیه لوزان، بر این نکته تاکید کردند که توافقی در لوزان به‌دست نیامده است که ایشان بخواهند موافق یا مخالف آ« باشند. واضح بود که قرار است در مذاکرات کارشناسی و سپس معاونین و وزرا، بیانیه لوزان با جرح و تعدیل جدی مواجه شود. به‌عبارت بهتر، قرار بود لوزان به خطوط قرمز تعیین شده از سوی نظام جمهوری اسلامی ایران، نزدیک و نزدیک‌تر شود.   اما اکنون آنچه شنیده می‌شود این است که اتفاقاً این طرف آمریکایی است که در حال اعمال فشار بر چارچوب‌های لوزان است و این آمریکایی ها هستند که خطوط قرمز جدید تعیین کرده‌اند. گویی لوزان برای ایران یک اسطوره و آرزوست و واشنگتن می‌خواهد تهران را از رسیدن به این آرزو و رویا بازدارد!   بیانیه لوزان دارای ایرادات مهمی بود و بعضاً با خطوط قرمز نظام و حقوق مسلم مردم ایران تضادهای جدی  داشت. آنچه از مذاکرات اخیر انتظار می‌رفت، اصلاح آن ساییدگی‌ها بود نه تماشای حمله آمریکایی‌ها به همان چارچوب‌های ساییده شده و سپس مشاهده تهدید آمریکایی‌ها به ترک مذاکرات.   اکنون به نظر می رسد که آمریکایی ها سناریوی جدیدی در پیش گرفته اند. آنها با اعلام عبور از توافق لوزان به گونه ای صحنه آرایی می کنند که علی القاعده باید طرف ایرانی بر چارچوب لوزان پافشاری کند تا اگر آمریکا به این چارچوب بازگشت، احساس پیروزی نماید! در حالی که حقیقت امر، «چرک نویس لوزان» همانگونه که تیم مذاکره کننده نیز پذیرفت دارای اشکالات اساسی است که اگر رفع نشود، معلوم نیست حقوق هسته ای کشور و مطالبات مردم و نظام در این چارچوب حفظ شود.   یک اصل اساسی در مذاکره با آمریکایی‌ها وجود دارد: «هرگاه کاخ سفید از موضع قدرت و با لحن تهاجمی و تهدیدآمیز سخن می‌گوید، باید نتیجه گرفت که به‌دنبال کسب امتیاز بیشتر از یک موضع تدافعی است.»
  13. گزارش ویژه/ فوری/ اختصاصی کری بازی را به هم زد/ خودداری امریکا از تعهد روشن درباره لغو تحریم/ تیم ایرانی مقاومت می کند گزارش های دریافتی «ایران هسته ای» حکایت از آن دارد که تیم مذاکره کننده از انعطاف امریکایی ها در موضوعات کلیدی ناامید شده است.   علی شاهدیان، ایران هسته ای- گزارش های دریافتی «ایران هسته ای» حکایت از آن دارد که تیم مذاکره کننده از انعطاف امریکایی ها در موضوعات کلیدی ناامید شده است.   در حالی که منابع غربی طی دو روز گذشته تلاش فراوانی کرده اند تا با بزرگنمایی ضرب الاجل کنگره ایران را در تنگنای زمانی قرار بدهند، اطلاعات موجود حکایت از آن دارد که هدف اصلی از این تلاش ها زیر فشار قرار دادن ایران به منظور پذیرش یک توافق بد بوده است.   برخلاف جریان خبری مسلط، اطلاعات کم و بیش مبسوط موجود حکایت از آن دارد که متن مدنظر امریکا، با منافع ملی ایران دارای فاصله های جدی است.   با وجود همه تلاش تیم ایرانی که در مواردی همراه با خلاقیت های مهم و مقاومت جدی در مقابل امریکایی ها بوده، متن فعلی محدودیت های غیر قابل قبولی را بر برنامه تحقیق و توسعه ایران تحمیل می کند.   علاوه براین، در این متن همچنان آژانس به عنوان داور نهایی تعیین شده است.   تناظریک به یک و مورد قبول میان تعهدات ایران و 1+5 بویژه در زمینه تحریم ها نیز آنگونه که انتظار می رفت در این متن مشاهده نمی شود.   منابع مطلع می گویند تیم مذاکره کننده به اندازه کافی بر سر این موارد مقاومت کرده و دقیقا به همین دلیل هم هست که تاکنون چیزی نهایی نشده است.   اکنون دولت امریکا تلاش می کند به جای گرفتن تصمیم های سخت، ایران را متهم به خودداری از گرفتن تصمیم های مهم بکند.   تحلیلگران می گویند هدف اصلی مصاحبه جان کری همین بوده است.   یک دیپلمات در تهران به «ایران هسته ای» گفت: «متن با حفظ همه اختلافات در وین مانده و مذاکرات ادامه دارد. امریکا می خواهد چارچوب لوزان را هم چند برابر بدتر کند. چنین امری از سوی تیم مذاکره کننده پذیرفته نخواهد شد. تیم اختیارات کامل دارد و تا فردا تصمیم خواهد گرفت».   وی ادامه داد: «مسئله اصلی این است که امریکایی ها همه چیز را می خواهند و هیچ چیز نمی دهند. بویژه در حوزه تحریم ها امریکا هیچ تعهد روشنی نداده که ایران را مطمئن کند تحریم ها برچیده خواهد شد. ظاهرا مسئله این است که امریکایی ها از ایران می خواهند همه کار بکند و منترظر لطف آنها بماند».   این دیپلمات گفت ما سخنرانی کری را به معنای به هم زدن میز بازی در نظر می گیریم. 
  14. نکته ای که باید در رابطه با ارتقا تجهیزات زرهی از لحاظ حفاظت در نظر داشت ، افزایش وزن تانک هست و اینکه موتور تانک با این افزایش وزن همچنان قادربه تامین تحرک لازم برای تانک هست یا نه ؟!؟   اگر جواب منفی باشد ، می بایست پیشرانه تانک با یک پیشرانه قوی تر جایگزین شود !   ممکن هست برای این تغییر پیشرانه ، چیزهای دیگری هم در تانک تغییر کند !   این یعنی افزایش هزینه و مدت زمان !   این موضوع در رابطه با دیگر تغییرات پیشنهادی مثل تغییر برجک هم صدق می کند !   به نظر من در موضوع ارتقا هم باید بر اساس آیتم هایی مثل زمان ، هزینه ، دانش و ... تقسیم بندی صورت بگیره و ببینیم کدام رده ارتقا در کوتاه مدت ، کدام یک در میان مدت و کدام یک در بلند مدت قابل انجام است !   این هم در نظر داشته چه در تغییر تاکتیک ها و چه ارتقا تجهیزات ، طرح کوتاه مدت قرار هست برای طرح میان مدت مدنظر ما زمان بخرد و البته طرح کوتاه مدت و بلند مدت در کنار هم قرار هست برای طرح بلند مدت زمان بخرد !   سوالی که برای من پیش آمده این هست که بسته هایی مثل کناکت 5 و نمونه اکراینی ( نوژ ) در صورت نصب ، وزن تانک را چه قدر بالا می برد ؟!   آیا این افزایش وزن آنقدر خواهد بود که نیاز باشد تا پیشرانه تغییر کند ؟!
  15. چرا امریکا به حفظ تحریم های تسلیحاتی اصرار دارد؟ باقی ماندن تحریم های تسلیحاتی با تمرکز بر برنامه موشکی ایران به معنای دست نخورده باقی ماندن ستون فقرات تحریم های شورای امنیت علیه ایران است.   مهدی محمدی، خبرگزاری تسنیم- اطلاعات رسما منتشر شده به ما می گوید مسئله تحریم های تسلیحاتی، یکی از موانع اصلی نهایی شدن متن برجام میان ایران و 1+5 است. ایران خواهان برچیده شدن این تحریم هاست چرا که به گفته عباس عراقچی «اساسا نمی خواهد چیزی در قالب و با عنوان رژیم تحریم ها» باقی بماند، اما 1+5 بویژه امریکایی ها می گویند این تحریم ها از جنس «تحریم های مرتبط با هسته ای» نیست و لذا باید در  قطعنامه جدید شورای امنیت تکرار شود. مراجعه به متن قطعنامه های شورای امنیت از 1696 تا 1929 روشن می کند که چرا این مسئله تا این حد مهم است.   مسئله تحریم های تسلیحاتی، نخستین بار در قطعنامه 1747 مطرح شده است. پاراگراف 5 اجرایی این قطعنامه، صادرات سلاح های متعارف توسط ایران را ممنوع اعلام می کند؛ صادرات سلاح های متعارف به ایران اما در این قطعنامه ممنوع نمی شود و قطعنامه صرفا از کشورها می خواهد در این باره مراقب باشند. این موضوع بدون تغییر، در پاراگراف  8 اجرایی قطعنامه 1803 تکرار شده است. با این حال، قطعنامه 1929 اصلی ترین قطعنامه ای است که یک تحریم تسلیحاتی کم و بیش کامل علیه ایران اعمال می کند.   در پاراگراف 8 اجرایی این قطعنامه آمده است: «شورای امنیت تصمیم می گیرد که همه کشورها می‌باید مانع از تامین و فروش مستقیم و غیرمستقیم هرگونه تانک‌های جنگی، ماشین‌های جنگی زرهی،‌ سیستم‌های دارای کالیبر سنگین، هواپیماهای جنگی، بالگردهای تهاجمی،‌ ناوها، موشک‌ها یا سیستم‌های موشکی که در زمره سلاح‌های متعارف [غیرهسته‌ای] ثبت شده در سازمان ملل هستند، تجهیزات مرتبط با آنها از قبیل قطعات یدکی و اقلامی که توسط شورای امنیت یا کمیته‌ پیگیری کننده قطعنامه 1737 (2006) [موسوم به «کمیته»] مشخص شده‌اند، از خاک این کشورها یا توسط اتباع و شخصیت‌هایی تحت حاکمیت قضایی این کشورها یا تحت کشتی‌ها یا هواپیماهای زیر لوای این کشورها حتی اگر در خاک این کشورها آغاز شده یا نشده باشد، به ایران شوند. شورای امنیت همچنین تصمیم می گیرد که همه کشورها می‌بایست مانع از تامین آموزش‌های فنی، منابع و خدمات مالی، رهنمود یا دیگر خدمات و کمک‌هایی که مرتبط با تامین، فروش، انتقال و تهیه، ساخت، نگهداری و استفاده از چنین تسلیحات و مواد مرتبط با آنها به ایران از طریق اتباع خود یا از طریق خاک خود شوند؛ شورای امنیت در این راستا از همه کشورها می‌خواهد تا هوشیاری و محدودیت‌ها بر تامین، فروش، انتقال، تهیه، ساخت و استفاده از همه تسلیحات فوق‌الذکر و مواد مرتبط با آنها را به اجرا درآورند».   پاراگراف 9 مشخصا به برنامه موشک های یالستیک ایران اشاره می کند و می گوید: «شورای امنیت تصمیم می‌گیرد که ایران نباید هیچ یک از فعالیت‌های مربوط به موشک‌های بالستیکی را انجام دهد. موشک‌هایی که قادر به حمل و پرتاب سلاح های هسته‌ای باشند و از جمله پرتاب‌هایی که با استفاده از فناوری موشک بالستیک انجام می‌گیرد و این که کشورهای جهان می‌باید همه تدابیر لازم برای ممانعت از انتقال فناوری یا کمک‌های فنی به ایران در رابطه با این فعالیت‌ها را اتخاذ کنند».   مجموعه ادبیات به کار رفته در قطعنامه های شورای امنیت درباره برنامه تسلیحات متعارف ایران حاوی چند نکته اساسی است:   1- قطعنامه ها در تمامی موارد، هم زمان با هدف گرفتن برنامه هسته ای ایران –با تاکید بر غنی سازی و بازفرآوری- برنامه موشکی ایران را هم هدف گرفته است. این امر از همان نخستین پارگراف های قطعنامه 1696 آغاز و تا قطعنامه 1929 مستمرا پیگیری شده است. اساسا قطعنامه های شورای امنیت –و مهم تر از آن، دستگاه سیاستگذاری امنیتی غرب- برنامه های موشکی و هسته ای ایران را یک برنامه واحد ارزیابی می کند و تفکیکی میان آنها قائل نیست. در تمامی قطعنامه های صادر شده علیه ایران هر جا ممنوعیت یا محدودیتی برای افراد، تجهیزات، مواد، قطعات و مکان های هسته ای مقرر شده، این امر عینا برای برنامه موشک های بالستیک ایران نیز تکرار شده است.   2- در منطق امنیتی غرب، برنامه موشکی ایران نه یک برنامه مستقل، بلکه ابزار پرتاب سلا ح هسته ای است که آنها ساختن آن را هدف اصلی برنامه هسته ای ایران در نظر می گیرند. این امر در ارزیابی های اطلاعاتی که جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی امریکا در سال های گذشته به کنگره ارائه کرده، بارها تکرار شده و بخشی از ادبیات رسمی امنیتی امریکا علیه ایران است. همچنان که در برخی متون پایه این حوزه برنامه ماهواره ای ایران نیز همزمان علاوه بر اینکه توجیهی است برای توسعه موشک های بالستیک برد بلند در ایران، عنصر اصلی در ناوبری، هدایت و کنترل موشک بالستیک حامل کلاهک هسته ای ایران نیز در نظر گرفته می شود. این نگاه تهدید پایه، زیرساخت اغلب سیاستگذاری هایی است که امریکا و کشورهای غربی در یک دهه گذشته علیه برنامه های امنیت ملی ایران انجام داده اند و هیچ نوعی از ترتیبات اعتمادسازی هم این دیدگاه آنها را تغییر نداده است.   3- علاوه بر این، تحریم های تسلیحاتی با تمرکز بر برنامه موشکی ایران، یکی از مهم ترین کانال های تعبیه شده در قطعنامه ها برای سرایت دادن تحریم ها به سپاه است. این مسئله از قطعنامه 1747 آغاز شده و در قطعنامه 1929 به اوج رسیده است. در تمام این قطعنامه ها افراد و نهادهای مرتبط با سپاه به این دلیل تحریم شده اند که توسعه در برنامه موشکی ایران –که قطعنامه می گوید ابزار پرتاب سلاح هسته ای است- دخیل بوده اند. بنابراین برنامه موشکی ایران گذرگاه اصلی رویارویی قطعنامه ها با سپاه نیز هست.   4- علاوه بر همه اینها، تمرکز روی برنامه سلاح های متعارف ایران –که پاراگراف 8 قطعنامه 1929 آن را با جزئیات فهرست می کند- حاوی پیام دیگری هم هست و آن اینکه غربی ها بر خلاف آنچه ظاهرا می گویند از برنامه نظامی متعارف ایران اگر نگوییم بیشتر، حداقل به اندازه برنامه هسته ای و موشکی ایران نگرانند. امریکایی ها به خوبی می دانند که برنامه هسته ای ایران هرگز ماهیت انفجاری نداشته و بنابراین بخشی از برنامه دفاعی ایران محسوب نمی شود اما بدون سلاح هسته ای هم، ایران یک قدرت نظامی بسیار نیرومند است که برنامه موشکی تنها یک جنبه از توانایی های خارق العاده آن است.   توجه به این 4 نکته کفایت می کند که دریابیم موضوع تحریم های تسلیحاتی چرا تا این حد اهمیت یافته است.   نخست، روشن است که باقی ماندن تحریم های تسلیحاتی با تمرکز بر برنامه موشکی ایران به معنای دست نخورده باقی ماندن ستون فقرات تحریم های شورای امنیت علیه ایران است. چنانکه بالاتر گفتم هیچ تحریم عمده ای در قطعنامه های شورای امنیت وجود ندارد که هم زمان با برنامه هسته ای، به برنامه موشک های بالستیک ایران مرتبط نشده باشد.   دوم، این امر از برنامه آتی امریکایی ها پرده برمی دارد و با درجه اطمینان متوسط به ما می گوید هدف بعدی رژیم تحریم ها، برنامه موشکی ایران خواهد بود.   سوم، در شرایطی که منطقه خاورمیانه شعله ور شده است، اصرار بر حفظ تحریم تسلیحاتی ایران را باید بخشی از برنامه ژئوپلتیکی امریکا برای مرحله پسا توافق به حساب آورد. من پیش تر گفته ام که امریکا برای مرحله ما بعد توافق، دو برنامه از پیش طراحی شده دارد. یکی برای اثرگذاری بر محیط داخلی ایران که هدف از آن تغییر معادله قدرت در ایران با تکیه بر سرمایه اجتماعی ناشی از توافق هسته است و دیگری برنامه ژئوپلتیکی که هدف آن جلوگیری از تبدیل شدن توافق به سکویی برای جهش قدرت منطقه ای ایران است. ایجاد محدودیت های تسلیحاتی برای ایران بویژه مسدود کردن کریدورهای واردات و صادرات سلاح به روی ایران، بخشی از آن برنامه ژئوپلیتکی است که می خواهد به متحدان امریکا اطمینان بدهد توافق هسته ای به معنای هیچ سازش منطقه ای با ایران نیست. در یک ارزیابی دقیق تر، معنی اصرار بر حفظ این تحریم ها این است که امریکا می خواهد همچنان ایران را در مقابل گروه های تروریستی رها شده در منطقه و عقبه سعودی- اسراییلی آنها دست بسته نگه دارد. درست است که تا امروز اعمال این تحریم های تسلیحاتی چیزی بیش از یک شوخی نبوده و هرگز نتوانسته فرآیند تدارک تسلیحاتی جبهه مقاومت از سوی ایران را متوقف کند، اما اصرار امریکا بر حفظ آن تردیدی باقی نمی گذارد که بر خلاف آنچه افراد خوش گمان می پندارند، توافق هسته ای به هیچ وجه مقدمه ای برای بهبود رویکردهای امنیتی امریکا نسبت به ایران یا اصلاح سیاست های آن در سایر حوزه های هماوردی راهبردی با ایران نیست.   مقاومت تیم مذاکره کننده هسته ای ایران در مقابل این درخواست دارای اهمیت راهبردی فراوانی است. هیچ توجیهی نباید منجر به سستی در این باره شود والا برنامه موشکی ایران پیش پای یک توافق بد قربانی شده است. واشینگتن تايمز: در صورت شکست مذاکرات کاخ سفید آماده است ایران را مقصر جلوه دهد یک روزنامه آمریکایی نوشت واشینگتن خود را آماده کرده است که اگر مذاکرات هسته‌ای شکست بخورد، تمام تقصیرها را به گردن ایران بیاندازد. به گزارش مشرق، روزنامه آمریکایی واشینگتن تايمز نوشت: دولت آمریکا از هم اکنون خود را آماده کرده است که اگر مذاکرات هسته‌ای شکست بخورد و دستیابی به توافق هسته‌ای نهایی غیرممکن شود، تمام تقصیرها را به گردن ایران بیاندازد. پایگاه اینترنتی این روزنامه، روز پنجشنبه در مقاله‌ای نوشت: در حالی که اخیراً پیشرفت خاصی در گفتگوهای هسته‌ای ایران وجود نداشته است، کاخ سفید اعلام کرد که اگر این گفتگوها شکست بخورد، تقصیر ایران خواهد بود. بر اساس این گزارش، مقامات کاخ سفید گفتند که هنوز هم امیدوارند ایران به توافق نهایی با آمریکا و متحدان بین‌المللی‌اش دست پیدا کند؛ اما تأکید کردند که اگر تهران سازش‌های کلیدی را انجام ندهد، باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، آمادهِ ترک این مذاکرات خواهد بود. این منبع افزود: از هم اکنون دولت آمریکا خود را آماده کرده است که اگر مذاکرات شکست بخورد و توافق نهایی غیرقابل دستیابی شود، تمام تقصیرها را به گردن ایران بیاندازد. در همین حال، جان ارنست، سخنگوی کاخ سفید، نیز تأکید کرد که اکنون توپ در زمین ایران است.
  16. موضوع ساخت تسلیحات سنگین ( در ایران ) یک بخش هست ، اما بخش دیگر چگونگی انتقال این تجهیزات به سوریه هست !   ما چگونه می خواهیم این حجم از تسلیحات سنگین را در کوتاه ترین زمان به سوریه منتقل کنیم ؟!
  17. مشرق بررسی می‌کند؛ پنج گزینه فراروی ایران در مذاکرات وین چیست؟ این روزها نخبگان سیاسی، سخن از انواع توافق‌ها به زبان می‌آوردند، یکی می‌گوید ظریف مصدق ایران است و توافق مطلوب را به تهران می‌آورد، دیگری می‌گوید بدون هیچ شکی می‌گویم توافق خوب در راه تهران است، منتقدی می‌گوید هر کاری بکنیم توافق بد به تهران می‌رسد.   گروه سیاسی مشرق - شاید بتوانیم، بگوییم در روزهای آخر مذاکرات هسته‌ای به سر می‌بریم و همگان اعم از مسئولان ایرانی و بین‌المللی، مردم و نخبگان ایرانی و ... منتظر هستند تا فرجام تقریباً 12 سال مقاومت هسته‌ای ایران را مشاهده کنند.   آنچه این روزها بر سر زبان مردم کوچه و بازار و نخبگان سیاسی است، بحث توافق ایران با 1+5 است، شاید بتوانیم، بگوییم مردم منتظر توافق هستند و خیلی از صفت توافق خوب و بد استفاده نمی‌کنند و در ذهن خود توافق خوب با غرب را پیش‌فرض و بدیهی می‌دانند.   در کنار مردم، اما نخبگان سیاسی، سخن از انواع توافق‌ها به زبان می‌آوردند، یکی می‌گوید ظریف مصدق ایران است و توافق مطلوب را به تهران می‌آورد، دیگری می‌گوید بدون هیچ شکی می‌گویم توافق خوب در راه تهران است، منتقدی می‌گوید هر کاری بکنیم توافق بد به تهران می‌رسد، منتقد دیگری می‌گوید آنچه به تهران خواهد رسید درمجموع توافق قابل قبولی است، دیگرانی می‌گویند منتظر عدم توافق هستیم و... این تنوع در ابراز نظرات همچنان ادامه دارد و خود داستان دیگری است.   آنچه در ادامه به دنبال تبیین آن هستیم، شمردن گزینه‌های و یا به عبارتی ساده‌تر، انواع توافق‌هایی که تیم مذاکره‌کننده می‌تواند همراه خود به تهران بیاورد. توافق مطلوب شاید بعضی از مردم تصور کنند در مذاکرات هسته‌ای و آنچه در این روزها در حال انجام است، جمهوری اسلامی ایران با کمترین کرنش به دنبال لغو تحریم‌ها و ادامه دانش هسته‌ای همانند سابق است زمانی که با شروع به کار دولت نهم، توسعه و پیشرفت هسته‌ای با سرعت مضاعفی نسبت به قبل، آغاز به کارکرد.   توافق مطلوب شاخصه‌هایی دارد از قرار زیر:   در این توافق، ایران حداقل امتیازات را به‌طرف مقابل خواهد داد و غرب مجبور می‌شود به دلایلی (پیشرفت‌های داخلی - خارجی) مقابل ایران کوتاه بیاید و بپذیرد توسعه هسته‌ای و غنی‌سازی به‌صورت نامحدود حق مسلم ایران است و ایران نیز بر اساس عرف معمول بین‌الملل تعهد می‌دهد سراغ برنامه‌های نظامی و غیر صلح‌آمیز نرود.   در این نوع از توافق، تنها گزینه برد برای جمهوری اسلامی متصور است و گزینه طرف مقابل، چیزی جز باخت نخواهد بود، در این سطح از توافق، افکار عمومی با وحدت کلمه و بدون کوچک‌ترین اختلاف، اجازه ذره‌ای تحرک به حریف نمی‌دهند و اگر حریف حاضر به رودررویی با ایران نشود، مردم نیز به دلیل اتکا به نیروی داخلی از ادامه تحریم‌ها هیچ گله‌ای ندارند و عملاً تحریم با همدلی دولت - ملت، تهی و خنثی می‌شود.   به نظر می‌رسد با توجه به تبلیغات دشمن و همچنین کوتاهی بعضی از مسؤولین در دولت‌های روی کار آمده و همچنین حمله همه‌جانبه غرب به‌نظام جمهوری اسلامی ایران (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی)، چنین توافقی در فضای فعلی، قابل دسترسی نیست.   توافق خوب (منصفانه - عادلانه) رهبر انقلاب به عنوان راهبر و مرشد نظام اسلامی، با توجه به شرایط داخلی و خارجی و همچنین با نگاه به مصالح نظام و همچنین خواست افکار عمومی، ایشان با اجازه به تیم قبلی قبل از توافق آلماتی 1، اجازه مذاکره بر سر بعضی از موضوعات همچون درصد غنی سازی را به تیم قبلی همانند تیم جدید، صادر کرده بودند ولی به هرجهت تیم قبلی نتوانست به توافق برسد و تیم جدید نیز در حال تلاش برای رسیدن به توافق است، آن هم در شرایط جدید، شرایطی که رهبر انقلاب از آن به عنوان نرمش قهرمانانه تعبیر کردند.   در این شرایط جدید، رهبر انقلاب با توجه به خواست افکار عمومی و همچنین با توجه به نفع علمی کشور و حفظ عزت جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی، خطوط قرمزی را برای تیم مذاکره‌کننده مشخص کرده‌اند، همچنان که برای مذاکره‌کننده‌های قبلی هم به همین منوال عمل کرده‌اند.   آنچه از نگاه همه مسؤولان ایرانی به عنوان توافق مقبول و معقول نام برده می‌شود یا در ادبیات بزرگان از آن به عنوان توافق خوب نام گرفته است، باید شاخصه‌ها و خطوط قرمز رهبر انقلاب در آن رعایت شود و بنا به تعبیر معظم‌له، اگر طرف مقابل به خواست ایران توجه کند، نظام اسلامی هم ممکن است به قدر صحیح و منطقی و عقلایی حاضر به هزینه دادن باشد و از بعضی از موضوعات عقبگرد هم داشته باشد[1]   این توافق شاخصه‌هایی دارد از قرار زیر:   صنعت هسته‌ای در این توافق نباید متوقّف شود چه از جهت نیاز کشور به 20 هزار مگاوات برق، چه از جهت توسعه فناوری بومی هسته‌ای و چه از جهت تحقیقات علمی در موضوعات مختلف غیر نظامی.   در کنار شاخصه فوق، تحریم‌های اقتصادی و مالی و بانکی ناعادلانه غرب، آمریکا، کنگره آمریکا، شورای امنیت و اتحادیه اروپا باید لغو بشود و این لغو باید به پا یا پای، همگام و متناظر با اجرای تعهدات ایران در توافق انجام شده باشد.   محدودیت در صنعت هسته‌ای به اندازه‌ای که غرب می‌گوید مثل 10 سال یا 15 سال یا 25 سال قابل قبول نیست و تیم هسته‌ای بر اساس تذکرات رهبر انقلاب می‌داند جمهوری اسلامی ایران چه میزان محدودیت را قبول دارد و در کنار محدودیت پذیرفته شده، ساخت و ساز باید ادامه پیدا کند.   در این توافق، ایران بازرسی از مراکز حساس نظامی و غیره را نمی‌پذیرد و اجازه مصاحبه و یا به تعبیری بازجویی از دانشمندان ایران را نمی‌دهد و قبول نمی‌کند اجرای تعهدات طرف مقابل در لغو تحریم‌ها، منوط به‌راستی آزمایی آژانس بین‌المللی اتمی باشد زیرا نظام اسلامی به آژانس کمترین اعتمادی ندارد، به نظر می‌رسد این توافق به برکت ماه مبارک رمضان و ایستادگی و غیرت تیم مذاکره‌کننده قابل حصول است و نباید عجله‌ای کرد زیرا ساختار تحریم چه توافق بشود یا نشود، به اعتراف رییس‌جمهور آمریکا در حال فروپاشی است. عدم توافق (به ضرر آمریکا و غرب) به نظر می‌رسد آمریکا اگر بر نگاه احمقانه هژمون بودنش در جهان تکیه کند، نباید این توافق به نتیجه برسد زیرا هژمون هیچ‌گاه به‌طرف مقابل امتیاز نمی‌دهد و وارد مذاکره نمی‌شود بلکه کشور مقابل یا بازیگر بین‌المللی را با حمله نظام مطیع امر خود می‌کند، قاعدتاً آرزوی ایالات‌متحده این است که در شرایطی باشد که ایران را با یک تهدید نظامی کوچک به‌زانو درآورد لکن نه آمریکا چنین قدرتی دارد و نه ایران، قابل قیاس با 37 سال گذشته است، بنابراین آمریکا برای مشکلات داخلی خود نیازمند چنین مذاکراتی است و بر اساس منطق، باید بگوییم آمریکا بیش از ایران نیازمند حصول به توافق است ولی توافقی که بیشترین امتیاز را از طرف مقابل بگیرد و هیچ امتیازی ندهد، ساختار تحریم‌ها را حفظ کند و همچنان ایران را هرازگاهی تهدید هم بکند و اجازه ندهد ایران در عرصه هسته‌ای پیشرفتی داشته باشد و عملاً باید در این حوزه، جیره‌خور غرب باقی بماند، در این صورت تیم مذاکره‌کننده به دلیل مسؤولیت سنگینی که بر عهده دارد و همچنین برای پاسخگویی به تاریخ، حاضر به توافق تمامیت‌خواه با آمریکا نمی‌شود و عزت کشور را خرج تهدیدهای آمریکایی نمی‌کند و عملاً توافق به نتیجه نمی‌رسد و تیم بدون توافق به کشور برمی‌گردد و ملت قطعاً چنین نگاه و چنین مردان جهادگری را ستایش خواهند کرد و قطعاً عدم توافق به ضرر آمریکا است. عدم توافق (به ضرر جمهوری اسلامی) عدم توافق ممکن است به ضرر جمهوری اسلامی ایران به اتمام برسد به‌گونه‌ای که نتوانیم افکار عمومی را از زیاده‌خواهی آمریکایی اقناع کنیم.   این عدم توافق اگرچه در ظاهر ایرادی ندارد و دو طرف می‌گویند امتیازات و عقب‌نشینی‌ها قابل‌تأمل نبوده است ولی با توجه به خیانت داخلی و تبلیغات گسترده خارجی اعم از شبکه‌های فارسی‌زبان، عملاً عدم توافق به معنای شکست برای نظام اسلامی به اتمام خواهد رسید.   در این عدم توافق، متأسفانه عاملین خبیث و مزدور غرب و آمریکا شروع به بزک کردن چهره آمریکا در داخل می‌کنند و به‌گونه‌ای با ایجاد دوقطبی منتقدین توافق یا کاسبان توافق و حامیان توافق، اوضاع کشور را به‌گونه‌ای ملتهب می‌کنند که فتنه‌ای دیگر در کشور به وجود می‌آید و ممکن است براثر سوء تدبیر دولتی‌ها و اظهارات نسنجیده، به التهابات جامعه کمک شود و در کنار مقصر جلوه دادن نیروهای ارزشی و منتقد، تقصیر اصلی را به‌صورت تلویحی به گردن مقامات عالی‌رتبه‌نظام بیندازند. قطعاً چنین رویکردی به ضرر نظام اسلامی، دولت یازدهم و مردم تمام خواهد شد. توافق بد (تمامیت‌خواهانه) قاعدتاً مقابل قید خوب، کلمه بد خودنمایی می‌کند و شاید تمام دلسوزان نظام اسلامی و مردم مظلوم این کشور، نگران توافق بد هستند، توافق که باعث شود استقلال و عزت این کشور در اوج قدرت، پایمال کوتاهی و خیانت‌ها بشود.   قاعدتاً نیازی به توضیح توافق بد و شاخصه‌هایش وجود ندارد و توافقی که به هر دلیل خوب نباشد، توافق بد است؛ اما آنچه می‌توان به صورت حداقلی درباره شاخصه‌های این نوع از توافق گفت به صورت زیر است:    این توافق عملاً منجر به ریشه‌کن کردن و از بین بردن صنعت هسته‌ای در کشور می‌شود و تنها کاریکاتوری از موضوع هسته‌ای در کشور باقی می‌ماند.   تحریم‌ها قطعاً برچیده نمی‌شود و اگر تحریمی اضافه نشود، ثروت مردم و همچنین پول نفت ملت ایران به شکلی حقیرانه به آن‌ها داده می‌شود و جمهوری اسلامی به‌واسطه یک‌قدم عقب‌نشینی، ممکن است در موضوعات دیگر ازجمله مسائل منطقه‌ای نیز کوتاه بیاید و عملاً هیچ عزت و آبرویی برای این کشور در منطقه و در بین مستضعفین جهان باقی نمی‌ماند.     [1] - http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=13333
  18. اوباما گفته شانس توافق کمتر از ۵۰ درصد است یک نشریه آمریکایی از قول برخی سناتورها گزارش داده رئیس‌جمهور آمریکا گفته شانس توافق هسته‌ای کمتر از ۵۰ درصد است. به گزارش مشرق، باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا اخیراً در دیدار با نمایندگان مجلس سنا گفته شانس توافق با ایران کمتر از ۵۰ درصد است. یک سناتور آمریکایی که در دیدار اوباما با سناتورها حضور داشته این خبر را به پایگاه خبری پالیتیکو گزارش داده است. اوباما، علی‌رغم این تلاش کرده به نمایندگان دموکرات مجلس سنا درباره اینکه «توافق هسته‌ای بد» را نخواهد پذیرفت، اطمینان خاطر بدهد. «دیک داربین» روز چهارشنبه در مصاحبه‌ با پالیتیکو گفت: «او (اوباما) گفت که شانسی که او قائل است در حال حاضر کمتر از ۵۰ درصد است و اینکه با توافقی که به نظر وی ضعیف یا غیرقابل اجرا باشد، موافقت نخواهد کرد.» سناتور مورد استناد «داربین» می‌افزاید: «اما او از ما خواست که اگر به توافق رسید و توافق حائز استانداردهای مد نظر ایشان بود ما آن را صادقانه و بدون پیش‌قضاوت بررسی کنیم.» بر اساس این گزارش، اوباما در این ضیافت شام با سناتورها درباره مسائل دیگر از جمله لایحه بودجه، تغییرات آب و هوا و برنامه درمانی اوباما موسوم نیز گفت‌وگو کرده است.
  19. ارزیابی راهبردی واپسین هشدارها حتی اگر فرض کنیم تحریم ها حقیقتا و در زمان متاسب روی کاغذ برچیده شود، چه ضمانتی وجود دارد تحریم ها در عمل نیز رفع شود؟ هدف واقعا با ارزش برای ایران، برچیدن رژیم حقیقی تحریم هاست اما در بهترین حالت آنچه از این مذاکرات به دست خواهد آمد، دستکاری هایی در رژیم حقوقی تحریم ها خواهد بود.   مهدی محمدی، ایران هسته ای - مذاکرات هسته ای در حال از دست دادن خاصیت ارتجاعی خود است. از بخواهیم تعبیری از ادبیات عامیانه وام بگیریم، این مذاکرات بیش از این قابلکش دادن نیست. همه طرف ها در موقعیتی هستند که باید تصمیم بگیرند. بحث ها به اندازه کافی انجام و مواضع روشن شده است. همه طرف ها هر میزان از خلاقیت را هم که برای آنها مقدور بوده به خرج داده اند. سوال این است که آیا ترکیب همه این «مذاکرات»، «خلاقیت ها»، «اراده های سیاسی»، «احترام گذاشتن به نگرانی های طرف های دیگر» و حتی «کوتاه آمدن» ها، به شکل گیری یک توافق خوب منجر خواهد شد یا نه؟ ظاهرا مذاکرات در وقت اضافه گرفتار نوعی بن بست شده است. یک دیدگاه این است که این بن بست با هدف چانه زنی تا واپسین دقیقه، رخ داده و دو طرف بالاخره در آخرین لحظات راهی برای خروج از آن پیدا خواهند کرد. دیدگاه دوم هم این است که 3 موضوع ماندن یا برداشته شدن تحریم های تسلیحاتی، زمان توافق و همچنین میزان محدودیت برنامه تحقیق و توسعه، چنان برای دو طرف حیاتی است که احتمال دارد مذاکرات بر سر همین موارد شکست بخورد. هنوز نمی توان در این باره یک داوری نهایی انجام داد ولی به نظر می رسد اراده امریکا برای گرفتن شانس یک توافق خوب از ایران چنان جدی است که قادر به تغییر موضع راهبردی در مواردی که خطوط قرمز دو طرف با یکدیگر به تضاد افتاده باشد نخواهد بود.   راهبرد امریکا چیست؟   نخستین پرسش پیش روی مذاکرات فعلی این است که امریکایی ها با چه راهبردی مذاکره می کنند. نبود یک درک درست از استراتژی امریکا در مذاکرات هسته ای با ایران، در دو سال گذشته، یکی از اصلی ترین عوامل برخی بدفهمی های رایج درباره این مذاکرات بوده است. در این مدت، بسیاری در داخل و خارج از ایران تلاش کرده اند این مذاکرات را به معنی نوعی تغییر راهبرد از سوی امریکا در قبال ایران تفسیر کنند. حتی برخی پا را فراتر گذاشته و مدعی شده اند که امریکا به دنبال آغاز شراکتی نوین با ایران است و به مذاکرات هسته ای به مثابه پلی برای گذار به دورانی جدید از روابط با ایران می نگرد. در عمل، آنچه درون و بیرون اتاق مذاکره رخ داده به ما می گوید که اگر بنا باشد فقط یک نتیجه از این مذاکرات بگیریم آن نتیجه این است که امریکایی ها به هیچ وجه راهبرد خود را در مقابل انقلاب اسلامی ایران تغییر نداده اند بلکه برعکس، به مذاکرات هسته ای به عنوان صحنه ای برای تحقق راهبردهای پیشین خود می نگرند که تا پیش از این به دلایل مختلف امکان تحقق نیافته بود.   به طور بسیار خلاصه، استراتژی امریکا در این مذاکرات را می توان اینگونه توصیف کرد: ستاندن فناوری راهبردی هسته ای از ایران به گونه ای که در صورت تداوم تقابلات و فشارها در حوزه های دیگر –که امریکایی ها آن را قطعی می دانند- ایران قدرت استفاده از برگ هسته ای در مقابل غرب را نداشته باشد. به تسخیر درآوردن افکار عمومی ایران و سست کردن باورهای مقاومتی و انقلابی در آن تخریب وجهه ایران به عنوان یک الگوی ژئوپلتیکی تقویت غربگرایان در ایران با هدف مشارکت در پروژه ایجاد تغییر در ساخت قدرت در ایران در تمام دوسال گذشته، امریکایی ها کاری جز حرکت بر اساس این اصول نکرده اند. در این تردیدی نیست که امریکا تلاش می کند معادله قدرت در محیط داخلی ایران را از طریق کنترل افکار عمومی به نفع جریان غربگرا دستکاری کند، ولی هم زمان باید به این نکته نیز توجه داشت که اهمیت و ارزش جریان غربگرا برای امریکا به میزان امتیازهایی است که برای آن فراهم می کند. در واقع این نوعی بازی دو طرفه است. امریکایی ها حاضرند امتیاز بدهند تا غربگرایان تقویت شوند به شرطی که ضمانت هایی در اختیار داشته باشند که جریان غربگرا نیز در موارد مدنظر آنها، بر اساس اصولی عمل خواهد کرد که انتظار دارند و برای آن معین کرده اند.   اگر بخواهیم از تعبیر صریح تری استفاده کنیم، پارادایمی که امریکا این مذاکرات را درون آن می بیند همچنان پارادایم براندازی است. پس از شکست مدل هایی همچون جنگ، تحریم و کودتای داخلی (در سال 88)، تصور امریکایی ها این است که می توانند از طریق مدیریت ادراک مردم در ایران، تسخیر افکار عمومی و ایجاد فاصله میان محاسبات مردم و مسئولان در موضوعات اساسی، در یک فرآیند میان مدت، جمهوری اسلامی را چنان از ماهیت انقلابی اش تهی کنند که عملا گویی براندازی رخ داده است. این درست است که متقابلا ایران تلاش دارد –و ان شاءالله در این تلاش موفق خواهد بود- که این مذاکرات را از ریل مدنظر امریکا خارج کرده و در مسیر مدنظر خویش قرار دهد، اما این نباید هیچ توهمی درباره هدف اصلی که امریکایی ها در ذهن دارند –صرف نظر از اینکه بتوانند آن را محقق کنند یا نه- ایجاد کند.   علاوه براین، امریکایی ها عمیقا در پی آن هستند که ضعف های بی سابقه خود از جمله نیاز جایگزین ناپذیری را که به این مذاکرات دارند، پنهان کنند.  امریکا –در انتهای دولت دهم- پس از آن وارد این فرایند شد که گزینه هایی همچون معتبرسازی تهدید نظامی، اعمال تحریم های فلج کننده اقتصادی، عملیات اطلاعاتی، تلاش برای بازسازی جریان فتنه در ایران و عملیات روانی و رسانه ای را با حداکثر قدرت اعمال کرد اما از هیچ یک از آنها نتیجه ای را که انتظار داشت نگرفت. ورود به مذاکرات محصول بحران گزینه ها در واشینگتن است نه تنوع گزینه ها، و در صورتی که این مذاکرات به سرانجام نرسد، باز هم امریکا در وضعیتی نیست که بتواند ادعا کند همچنان گزینه هایی مصرف نشده در اختیار دارد. مذاکره، و رسیدن به یک راه حل از طریق مذاکره، یگانه گزینه واقعی روی میز امریکاست. بدون یک نتیجه مذاکراتی دولت امریکا نه گزینه ای برای ایجاد یک مسیر اجبار جدید در اختیار دارد و نه دیگر اعتباری برای اجماع سازی مجدد علیه ایران در اختیار خواهد داشت. بویژه دولت باراک اوباما، دورانی بی سابقه از ضعف استراتژیک را تجربه می کند که توافق با ایران را برای آن بدل به یک گزینه اجباری کرده است. حتی اگر این مذاکرات در این مقطع شکست بخورد، تیم اوباما، تا پیش از ترک کاخ سفید، احتمالا باز هم بارها و بارها شانس دست یابی به توافق با ایران را امتحان خواهد کرد.   تحریم ها برداشته خواهد شد؟   مهم ترین پرسش پیش روی جامعه ایرانی از ماه ها قبل این است که آیا این مذاکرات منجر به لغو تحریم ها علیه ایران خواهد شد یا نه؟ یک جریان سیاسی در داخل، طی این مدت، با هدف ایجاد تقاضا به منظور سازش، میزان تاثیر تحریم ها در زندگی روزمره مردم را به طور سیستماتیک بزرگنمایی کرده و به این ترتیب برای تیم مذاکره کننده تنگنای بی سابقه ای ایجاد نموده است. اکنون مهم ترین مطالبه جامعه ایرانی این است که رژیم تحریم ها به عنوان بخشی از توافق برچیده شود و پس از آن گشایش های اقتصادی بی سابقه از راه برسد. سوال اصلی برای ما در این نوشته این نیست که آیا واقعا برچیده شدن تحریم ها به چنین گشایشی منجر خواهد شد یا نه، و حتی این سوال را هم مطرح نمی کنیم که به لحاظ مذاکراتی آیا این خردمندانه است که کسانی جامعه را نسبت به نتیجه مذاکرات شرطی کنند یا خیر؛ بلکه اکنون سوال ساده تری وجود دارد و آن هم این است که آیا در اثر این مذاکرات حقیقتا تحریم های اقتصادی و مالی علیه ایران لغو خواهد شد؟   واقعیت این است که ساختمان درونی توافق در این مورد، بر اساس اعتماد به امریکا بنا شده است مگر اینکه در روزهای گذشته تغییراتی اساسی در متن آن ایجاد شده باشد.   ایران به منظور تضمین اینکه حقیقتا تحریم ها برچیده خواهد شد، بر وجود 3 تضمین در متن توافق اصرار داشته است: توازن، همزمانی و بازگشت پذیری. مقصود از توازن این است که ایران به همان میزان در برنامه هسته ای خود تغییر ایجاد کند که غربی ها قصد تغییر در رژیم تحریم ها را دارند. اگر غرب صرفا تعلیق تحریم ها را پذیرفته، ایران نیز نباید به چیزی بیش از تعلیق فعالیت های غنی سازی –که پیش تر توسط آژانس تعریف هم شده- رضایت بدهد. تضمین دوم بازگشت پذیری است به این معنا که امریکا بداند اگر به تعهدات خود درباره تحریم ها عمل نکرد ایران به سرعت قادر به بازگرداندن برنامه هسته ای خود به وضعیت ماقبل توافق خواهد بود. و سومین تضمین هم زمانی است، که هدف از آن این است که اگر ایران جایی دریافت که امریکایی ها قصد عمل به تعهدات خود را ندارند، به دلیل اجرای پلکانی تعهدات خویش، چیز زیادی از دست نداده باشد. ساختمان فعلی توافق این ضمانت ها را به نحو قابل اطمینان ایجاد نمی کند. بویژه به نظر می رسد تلقی که از آغاز اجرا در این توافق وجود دارد، این است که توافق زمانی اجرایی است که ایران همه تعهدات کلیدی خود را به طور تمام و کمال انجام داده باشد. در این صورت، آنچه احتمال آن بسیار زیاد است این است که ایران به نحو بازگشت ناپذیر زیرساخت هسته ای خود را برمی چیند و تازه آن وقت باید به انتظار بنشیند که غربی ها به تعهد خود عمل می کنند یا نه؟   مهم تر از این، حتی اگر فرض کنیم تحریم ها حقیقتا و در زمان متاسب روی کاغذ برچیده شود، چه ضمانتی وجود دارد تحریم ها در عمل نیز رفع شود؟ هدف واقعا با ارزش برای ایران، برچیدن رژیم حقیقی تحریم هاست اما در بهترین حالت آنچه از این مذاکرات به دست خواهد آمد، دستکاری هایی در رژیم حقوقی تحریم ها خواهد بود.     آینده برنامه نظامی ایران   توافق نهایی از دو جنبه نگرانی هایی جدی درباره آینده برنامه نظامی متعارف ایران خصوصا برنامه موشکی ایران ایجاد می کند.   جنبه نخست اختیارات فوق العاده و بی سابقه ای است که آژانس به واسطه اجرای پروتکل الحاقی و همچنین بازرسی های فراتر از آن به منظور راستی آزمایی اجرای برجام در ایران به دست خواهد آورد. سابقه کاری ایران و آژانس نشان می ده که آژانس در حداقلی ترین حالت اطلاعات حاصله از این بازرسی ها را با سرویس های اطلاعاتی به اشتراک می گذارد و خود را متعهد به تامین نیازمندی های آنها می داند. بویژه دسترسی هایی که آژانس برای حل و فصل PMD درخواست کرده، مشخصا برنامه نظامی متعارف ایران را هدف می گیرد و افراد، مکان ها و تجهیزات مرتبط با آن را در معرض مخاطره قرار خواهد داد. به عبارتی می توان گفت PMD اساسا چیزی جز یک پل برای گذار از پرونده هسته ای به پرونده موشکی نیست.هیچ نوعی از مدیریت قادر به رفع این نگرانی نخواهد بود مگر اینکه اجرای برجام حقیقتا به رعایت ملاحظات امنیت ملی ایران مشروط شده باشد که نشانه ای در این باره وجود ندارد.   جنبه دوم، اصرار 1+5 بر حفظ تحریم های تسلیحاتی علیه ایران است. یک مراجعه گذرا به متن قطعنامه های شورای امنیت نشان می دهد که تحریم های تسلیحاتی بویژه تحریم های مرتبط با برنامه موشکی قلب تپنده این قطعنامه هاست و تقریبا در تمامی قطعنامه ها برنامه موشکی ایران به عنوان بخشی از برنامه هسته ای تحلیل شده است. اصرار بر حفظ تحریم های تسلیحاتی در واقع از برنامه آینده امریکایی ها پرده بر می دارد و ثابت می کند که هدف غرب این است که فشارها بر برنامه موشکی ایران را بلافاصله پس از توافق تشدید کند.   یکی از مشخصات ساده یک توافق خوب هسته ای این است که این توافق حقیقتا هسته ای باشد و راه دست اندازی غرب به سایر حوزه های قدرت ملی ایران از جمله حوزه نظامی را به نحو اطمینان بخش مسدود کند.     آیا تحقیق و توسعه ادامه می یابد؟   صهیونیست ها چند ماه قبل به صراحت گفته بودند که هیچ چیز در توافق نهایی برای آنها به اندازه محدود شدن برنامه تحقیق و توسعه ایران اهمیت ندارد. ظاهرا امریکایی ها –مثل خیلی از موارد دیگر- این توصیه را بسیار جدی گرفته اند. اطلاعاتی که از وین واصل شده نشان دهنده آن است که کار دکتر علی اکبر صالحی و ارنست مونیز بسیار دشوار شده و مونیز خواستار محدودیت هایی در برنامه تحقیق و توسعه است که کسی مانند صالحی به خوبی می داند این محدودیت ها برنامه تحقیق و توسعه ایران را تا مرز نابودی خواهد کشاند.تحقیق و توسعه تنها ابزار در اختیار ایران است که مطمئن باشد، برنامه هسته ای در طول سال های محدودیت، همچنان ادامه حیات خواهد داد. اگر تحقیق و توسعه واقعی –همراه با ساخت برخی قطعات کلیدی-  و با تعداد مناسبی از ماشین ها انجام نشود، هم زمان ماشین های فعلی در تاسیسات مستهلک شود و ماشین جدیدی نیز ساخته نشود، و باز همزمان با اینها، ایران مواد هسته ای قابل غنی سازی مجدد نیز تولید نکند، عملا ظرف 10 سال چیزی از برنامه هسته ای ایران باقی نخواهد ماند. این مسئله را باید در کنار بحرانی گذاشت که بدون شک نیروی انسانی شاغل در برنامه هسته ای گرفتار آن خواهد شد. تداوم یک برنامه کامل تحقیق و توسعه تضمیمنی است برای اینکه صنعت هسته ای در طول سال های اعتمادسازی، همچنان زنده و بانشاط باقی خواهد ماند و بلافاصله پس از برچیده شدن محدودیت ها نیز می تواند به سمت اهداف صنعتی جهش کند.   محدودسازی تولید دانش در ایران بدعتی بزرگ و بی سابقه است که امریکایی ها درصدد تحمیل آن به عنوان بخشی از توافق نهایی هستند. ایستادگی تیم مذاکره کننده در این حوزه، حتی اگر به منتفی شدن توافق بینجامد، ارزشش را دارد.   اختلافات موجود   تا یک هفته پیش جدول زمانی تعلیق تحریم ها و نوع دسترسی و بازرسی که آژانس در طول گام نهایی در اختیار خواهد داشت، مهم ترین اختلاف ها روی میز مذاکرات بود. اکنون مذاکره کنندگان می گویند از این اختلافات عبور کرده اند. به هیچ وجه روشن نیست که این اختلافات حاد به چه روشی حل شده و آیا این روش های جایگزین حقیقتا به خطوط قرمز ایران متعهد هست یا نه. با این حال، اکنون خبرها به ما می گوید مذاکره کنندگان از بحث تحریم و بازرسی عبور کرده اند و  اختلاف ها به 3 مورد اصلی محدود شده است: لغو یا باقی ماندن تحریم های تسلیحاتی زمان توافق تحقیق و توسعه این گمان به طور جدی وجود دارد که شاید اهمیت این 3 موضوع هم برای امریکایی ها یکسان نباشد و برخی را با هدف چانه زنی و امتیاز گیری در دیگری برجسته کرده باشند. اگر میزان تاثیر صهیونیست ها بر تیم مذاکره کننده امریکا را جدی بگیریم –که باید چنین کرد- یک سناریوی محتمل این است که امریکایی ها در ساعات آخر، حاضر به امتیازدهی درباره تحریم های تسلیحاتی و حتی زمان توافق شوند به شرط اینکه برنامه تحقیق و توسعه ایران به میزانی که آنها می خواهند محدود شود. این سناریویی است که تیم مذاکره باید عمیقا از آن مراقبت کند.
  20. سناتور آمریکایی به اوباما: تحریم‌ها بدون موافقت ایران با «مکانیسم ماشه» رفع نشود یک سناتور آمریکایی در نامه‌ای به رئیس‌جمهور این کشور تأکید کرده تحریم‌های ضد ایرانی بدون موافقت ایران با ساز و کاری برای بازگشت خودکار تحریم‌ها نباید رفع شوند. به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، یک سناتور آمریکایی در نامه‌ای به «باراک اوباما»، رئیس‌جمهوری آمریکا از وی خواسته بدون اطمینان از «مکانیسم ماشه» یا ساز و کارهایی برای بازگشت خودکار تحریم‌های ضد ایرانی، تحریم‌های شورای امنیت علیه این کشور را رفع نکند. بر اساس این گزارش، این سناتور آمریکایی با متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم از عدم‌اطلاع‌رسانی دولت آمریکا به عموم درباره تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد انتقاد کرده و نوشته است: «در حالی که توجه عموم بر تحریم‌های آمریکا متمرکز است اوباما مایل است درباره تحریم‌های سازمان ملل ولنگارانه عمل کند.» در بخشی از این نامه در توصیه‌ای به کنگره آمده است: «عدم توافق بهتر از توافق بد است. در صورت عدم موافقت ایران با بازرسی‌های هر زمان و هر مکان و اقدامات راستی‌آزمایی، افشاسازی کامل فعالیت‌های تسلیحاتی گذشته، رفع تدریجی و مشروط تحریم‌ها و بازگشت اتوماتیک تحریم‌ها، کنگره باید این توافق را رد کرده و اطمینان حاصل کند که هم تحریم‌ها و هم گزینه نظامی برای جلوگیری از اهداف هسته‌ای ایران روی میز باقی می‌مانند.» منظور از بازگشت خودکار تحریم‌ها یا «مکانیسم ماشه» راهکاری برای بازگرداندن آنی تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد در حالت فرضی نقض توافقنامه از سوی ایران است. کشورهای چین و روسیه با این استدلال که بازگشت خودکار تحریم‌ها بدون اعمال عمل آنها حق وتوی آنها را تضعیف می‌کند با این راهکار مخالفت کرده‌اند.
  21. مقام ایرانی:‌تحریم‌های تسلیحاتی مانعی برای توافق نیستند یک مقام ایرانی به خبرنگار پایگاه خبری المانیتور گفته که «تحریم‌های تسلیحاتی نمی‌تواند جلوی توافق را بگیرد.» به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، با نزدیک شده به یکی دیگر از ضرب‌الاجل‌های خودانگاشته دیپلمات‌ها، طرف‌های مذاکره ایرانیان موضوعات جدید و جدیدتری را روی میز می گذارند و با تکیه بر فرصت محدود از طرف ایرانی می‌خواهند که نظر قطعی تهران را در خصوص آن بگوید. یکی از موارد جدید «تحریم‌های تسلیحاتی» ایران است. غرب اصرار دارد که برنامه موشکی دفاعی ایران را به بهانه بالستیک بودن موشک‌های پیشرفته ساخت ایران، به کلاهک هسته‌ای ارتباط دهد حال آنکه بر اساس گزارشات منابع خود غربی‌ها، ایران سلاح هسته‌ای برای سوار کردن بر روی این موشک‌ها ندارد. امروز یک مقام ایرانی هم به این موج رسانه‌ای جدید «تسلیحاتی» واکنش نشان داده و گفته که «تحریم‌های تسلیحاتی نمی‌تواند جلوی توافق را بگیرد.»
  22. ممنوعیت صادرات سلاح به ایران لغو نمی شود شبکه المیادین اعلام کرد بعد از توافق هسته ای هم ممنوعیت ارسال سلاح به ایران پا بر جا خواهد ماند.   به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از المیادین، ممنوعیت صادرات سلاح به ایران حتی بعد ار توافق هسته ای باقی خواهد ماند. در عین حال این شبکه به نقل از یک مذاکره کننده ایرانی در وین تاکید کرده است که ایران این مسئله را عاملی برای شکست مذاکرات هسته ای قرار نخواهد داد.
  23. گزارش ویژه سرنوشت مذاکرات هسته ای در ضرب الاجل سه شنبه شب چه خواهد شد؟ برخی ناظران می گویند احتمال دارد توافق نهایی تا سه شنبه شب قابل دست یابی نباشد.   حامد علوی، ایران هسته ای- برخی ناظران می گویند احتمال دارد توافق نهایی تا سه شنبه شب قابل دست یابی نباشد.   برای حصول توافق نهایی هسته ای میان ایران و 1+5 در واقع دو ضرب الاجل وجود دارد. ضرب الاجل اول سه شنبه (16 تیر) است که در آن مهلت تعلیق تحریم ها از سوی اتحادیه اروپا –بر اساس برنامه اقدام مشترک- به پایان می رسد.   ضرب الاجل دوم نیز ساعت 9 صبح روز پنج شنبه (18 تیر) به وقت تهران است که کنگره امریکا باید متن توافق را دریافت کند تا بتواند ظرف 30 روز به ارزیابی آن بپردازد. اگر توافق دیرتر از این تاریخ به کنگره تحویل شود، به دلیل تعطیلات تابستانی کنگره در ماه اوت- زمان بررسی کنگره 60 روزه خواهد شد.   برخی منابع که «ایران هسته ای» با آنها مشورت کرده می گویند اگر طرفین بخواهند امشب نتیجه ای اعلام کنند این نتیجه قطعا شکست خواهد بود.   به دلیل برخی مسائل باقی مانده بویژه تحریم های تسلیحاتی اعمال شده علیه ایران، احتمال توافق در سه شنبه شب وجود ندارد.   سناریوی محتمل این است که زمان از صبح روز چهارشنبه به اصطلاح فریز شود و طرفین به مدت چند روز مذاکرات را ادامه دهند.   هماطور که فدریکا موگرینی گفته است، این به معنای تمدید مذاکرات نیست بلکه به این معناست که 1+5 درباره ضرب الاجل منعطف رفتار می کند.   دیپلمات ها در تهران می گویند تیم ایرانی هیچ دلیلی برای نگرانی از 60 روزه شدن بررسی توافق در کنگره ندارد و نباید به این موضوع اعتنا کند.   بنابراین این احتمال وجود دارد که مذاکرات حتی تا روز شنبه طول بکشد اما این به معنی تمدید مذاکرات نخواهد بود.   با این وجود، احتمال تمدید بلند مدت مذاکرات هم منتفی نیست.   علت اصلی این است که به گفته افراد نزدیک به روند مذاکرات ممکن است در مواردی آنچه که در متن و ضمائم برجام نوشته شده در تهران مورد بحث جدی قرار گیرد.