Sami1993

News
  • تعداد محتوا

    1,632
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    12

تمامی ارسال های Sami1993

  1. در آستانه دور نهایی مذاکرات لوزان مطرح شد مقام امریکایی: خرابکاري هسته‌اي بعد از توافق نيز ادامه خواهد يافت یک مقام امریکایی به روزنامه نیویورک تایمز گفته است خرابکاری هایی نظیر ارسال ویروس استاکس نت به تاسیسات غنی سازی ایران پس از توافق هسته ای نیز ادامه خواهد یافت.   ایران هسته ای- یک مقام امریکایی به روزنامه نیویورک تایمز گفته است خرابکاری هایی نظیر ارسال ویروس استاکس نت به تاسیسات غنی سازی ایران پس از توافق هسته ای نیز ادامه خواهد یافت. این اظهارنظر در حالی بیان شده است که ادعا می شود ایران و گروه 1+5 در آستانه رسیدن به یک توافق نهایی هستند.   متن کامل مقاله نیویورک تایمز که روز 4 فروردین به قلم دیوید سانجر و ویلیام برود نوشته شده در ادامه می آید.   اصل مقاله را اینجا ببینید.   ***   در اواخر سال 2012 درست زمانی که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا و مشاورانش به صورت محرمانه ترسیم خطوط کلی برقراری روابط دیپلماتیک با ایران را آغاز کردند، دستگاه های اطلاعاتی آمریکا نیز همزمان مشغول انجام آخرین اقدامات جاسوسی خود برای خرابکاری در زیرساخت های هسته ای تهران بودند.   اگر مذاکرات هسته ای با ایران به توافق منجر شود، آیا خرابکاری های پنهانی و عظیم آمریکا، اسرائیل و برخی از متحدان آمریکایی آنها در برنامه هسته ای ایران ادامه خواهد یافت؟   یکی از مقامات بلند پایه گفت احتمالات اینگونه اقدامات ادامه خواهد داشت در حقیقت، برخی از مقامات معتقدند نظارت بر برنامه هسته ای ایران تشدید خواهد شد و برای اطمینان از این که ایران به موادی که برای تسریع در ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته یا حرکت پنهانی به سوی ساخت بمب لازم است، دسترسی پیدا نکند اقدامات مخفیانه ممکن است بیش از گذشته اهمیت پیدا کند.   دولت اوباما به صورت آشکار می گوید تحریم صادرات نفت و مبادلات مالی ایران، این کشور را به پای میز مذاکره کشانده است و به منظور محدود کردن تولید سوخت هسته ی در این کشور به مدت ده سال یا بیشتر، لغو این محدودیت ها بهترین فرصت است تا مقامات ایرانی برای توافقی دیپلماتیک ترغیب شوند.   از طرفی، مقامات آمریکایی به صورت غیر علنی می گویند خرابکاری به مثابه سیاست چماق دیگری است برای کنترل پیشرفت ایران در این زمینه و نشان می دهد که آمریکا راه های دیگری برای مقابله با برنامه هسته ای این کشور دارد.   گرچه مقامات آمریکایی همچنان در مورد این مسئله که ایران تاسیسات هسته ای مخفیانه ای دارد مظنون هستند، اما می گویند هنوز هیچ مدرکی دال بر عملیات مخفیانه در این زمینه وجود ندارد و اگر فعالیت جدیدی آغاز شود، نقض توافقی است که در سوئیس در حال شکل گیری است. اما در عوض اقدامات خرابکارانه در هیچ توافقی ذکر نخواهد شد گرچه نقض آشکار روابط جدید میان واشنگتن و تهران محسوب می شود.   احتمال زیادی وجود دارد که در صورت حصول یک توافق، اوباما خواستار توقف چنین حملاتی شود که بیش از یک دهه بر ضد ایران انجام شده است و معروف ترین آنها «بازی های المپیک» (Olympic Games) بود که پیچیده ترین سلاح های سایبری را وارد تاسیسات ایران کرد. یکی از آنها بد افزار استاکس نت بود که حدود هزار سانتریفیوژ ایران را از کار انداخت.   رسیدن به یک توافق با اعتماد سازی بسیار فرق دارد. در داخل ایران، فشارهایی برای پیشرفت برنامه هسته ای ایران وجود خواهد داشت زیرا این برنامه، هسته اصلی بلند پروازی های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هزاران دانشمندی است که سال ها در این راه فعالیت کرده اند. از طرف دیگر، اسرائیل، آمریکا و اروپا نیز به بحث پیرامون این مسئله ادامه خواهند داد که آیا فشار دیپلماتیک و اقدامات پنهانی برای ممانعت از تبدیل ایران به کشوری در آستانه ساخت سلاح هسته ای اعمال شود یا خیر.
  2. تحليلي بر توان رزمي و عملياتي نيروي هوائي سوريه   16 ژانويه 2015 برابر با 26 دي ماه 93 مترجم : abdolmahdi / centralclubs   بر خلاف آنچه كه به نظر مي رسد ، نيروي هوائي ارتش عربي سوريه SyAAF كه مخفف آن اغلب به اشتباه به شكل SAF يا SAAF نوشته مي شود ، قادر است تا پس از 4 سال نبرد طولاني ، از آمادگي و انجام عمليات در سطح بالائي برخوردار باشد. اين نيرو براي مقابله با يك نبرد شديد ولي كوتاه با اسرائيل در نظر گرفته و هرگز براي درگير شدن در يك نبرد فرسايشي مانند آنچه كه هم اكنون ميان بشار اسد و مخالفانش رخ داده برنامه ريزي نشده بود. به همين دليل اين نيرو در اين نبرد فرسايشي نقش خود را در ميان آزمون و خطا پيدا نمود. قبل از آغاز درگيري هاي داخلي ، SyAAF بخش عمده اي از هواپيماها و بالگردهاي خود را در روسيه و اوكراين ارتقاء داد و توانست با بازگرداندن ايمن آنها به عمليات ، نبرد خود را با نشاط آغاز كند. بر خلاف تصور عموم ، در اولين روزهاي انقلاب SyAAF اغلب در ماموريت هاي عملياتي پراكنده مشاركت داشت و تنها در اواخر ماه جولاي سال 2012 بود كه به صورت فعال وارد عمليات متوقف ساختن شورشيان گرديد. اين عمليات عمدتا با استفاده از هواپيماهاي L-39ZA براي انجام بمباران برفراز شهر حلب و اطرافش صورت مي گرفت . در اين عمليات بيشتر اهدافي مانند بيمارستان ها و مدارس مورد حمله قرار مي گرفت و به طور طبيعي قربانيان زيادي از غيرنظاميان را بر جاي گذاشت . ( اين نظر اينجانب به عنوان مترجم نيست ) . در ماه هاي بعد جنگنده هاي MiG-21, MiG-23BN, Su-22 و نيز تعداد محدودي از بمب افكن هاي Su-24 نيز وارد نزاع شدند كه سبب افزايش سورتي هاي پرواز در سراسر كشور گرديد . در اين ميان پرواز هواپيماهاي L-39 رو به كاهش نهاد تا اينكه در ماه مه سال 2013 به طور كامل متوقف گرديد .   نخستين شكست در 25 نوامبر سال 2012 و پس از سقوط پايگاه مجر السلطان ويژه بالگردهاي ارتش سوريه رخ داد كه موجب تصرف يا انهدام 5 بالگرد Mi-8/17 گرديد . اين ناكامي با سقوط پايگاه هوائي تفتناز در 11 ژانويه سال 2013 ادامه يافت كه با هم منجر به انهدام يا تصرف 15 فروند بالگرد Mi-8/17 و يك فروند Mi-25 گرديد . سپس در 12 فوريه 2013 نوبت به پايگاه موسوم به جيره شد كه بيش از 50 جنگنده قديمي و از رده خارج MiG-15/17 به همراه تعدادي جنگنده L-29 را در خود جاي داده بود و به شورشيان اين فرصت را داد تا بر روي راه اندازي نيروي هوائي خود با استفاده از حداقل 8 فروند جنگنده سالم L-39 كار كنند. در روز 18 آوريل ، پايگاه هوائي ضبعه ( كه القصير نيز خوانده مي شود ) به تصرف مخالفين درآمد . اگرچه تعدادي جنگنده MiG-21 در آنجا يافت شد اما همه آنها غير عملياتي بودند . در اين پايگاه انبارهاي موشك هاي هوا به هوا به دست آمد كه بعدها شورشيان از آنها به عنوان راكتهاي دست ساز خود استفاده كردند . در روز 30 آوريل 2013 ، پايگاه ابوالظهور مورد تهاجم مخالفين قرار گرفت اما اين بار مدافعين توانستند حمله را ناكام بگذارند. اينجا به عنوان نقطه بازگشت در موفقيت شورشيان براي تصرف پايگاه هاي SyAAF تلقي مي گردد و عمليات آنها در اين راستا با شكست مواجه شد. فرودگاه منغ نيز كه تقريبا از قبل به محاصره درآمده بود در روز 6 آگوست 2013 سقوط كرد كه منجر به تصرف يا انهدام تعدادي بالگرد Mi-8 گرديد . آخرين پايگاه فرودگاه طبقه در استان رقه بود كه در روز 24 آگوست سال 2014 كه به تصرف شورشيان داعش درآمد و حدود 18 فروند جنگنده MiG-21 شامل گونه هاي عملياتي تا اسقاطي را در خود جاي داده بود . از اين تعداد جنگنده فقط سه فروند قابليت پرواز داشته كه آنها هم قبل از سقوط پايگاه آنجا را ترك كردند. در گذشته از فرودگاه هاي جيره و منغ بمنظور آموزش خلبانان جنگي بالگردها و هواپيماهاي نظامي استفاده مي گرديد و تصرف انها توسط شورشيان ، تربيت خلبان هاي آينده را به شكل موثري دچار وقفه نمود . محاصره كامل فرودگاه كويرس كه پايگاه اصلي آموزشي SyAAF به شمار مي رفت ، فقط اوضاع آن نيرو را وخيمتر نمود. تلفات هواپيماهايي كه در پايگاه هاي فوق به تصرف شورشيان درآمده يا از بين رفتند شامل 5 فروند MiG-21 ، دو فروند MiG-23 ، يك فروند Su-24M2 ، دو فروند L-39 و شش فروند بالگرد Mi-8/17 بوده است . اگر چه در طول زمان تلفات بالگردها و جنگنده ها روندي صعودي داشته اما هنوز نتوانسته نيروي هوائي سوريه را متوقف سازد . آنچه كه مهمترين دغدغه SyAAF محسوب مي گردد ، افزايش تعداد سورتي هاي پروازي جنگنده و بمب افكن ها در هر روز است . بيشتر جنگنده هاي MiG-21 مربوط به اوايل دهه 70 ميلادي است . جنگنده هاي MiG-23BN در اواخر همان دهه ساخته شده و ناوگان بمب افكن هاي Su-22M-3/M-4 نيز در طول دهه 80 ميلادي ساخته شده اند. به جز بمب افكن هاي Su-22M-4 ، تمام جنگنده هاي فوق به پايان عمر عملياتي خود نزديك شده و مي بايست در همين دهه جايگزين شوند. اين هواپيماها به جاي برخورداري از آرامش در واپسين سالهاي عمر ، خود را در ميان خطوط مقدم نبرد يافته اند.     اما در مورد ناوگان نيرومند 20 فروندي بمب افكن هاي Su-24 كه هسته اصلي يگان هاي جنگنده بمب افكن هاي SyAAF را تشكيل داده و بعنوان افتخار آن نيرو به شمار مي رود مشكلات بمراتب كمتري وجود دارد . اين بمب افكن ها در سال 1988 به شوروي سابق سفارش داده و در سال 1990 به سوريه تحويل داده شدند . در اواسط دهه 1990 يك فروند Su-24MK و يك فروند Su-24MR نيز توسط ليبي به سوريه هديه شدند. [/size] در هنگام آغاز جنگ داخلي و بين سالهاي 2010 تا 2013 تعداد 21 فروند بمب افكن Su-24MK توسط مجتمع بازسازي صنايع هوائي 514 ARZ در منطقه Rzhev روسيه به استاندارد M2 ارتقاء يافته بودند . با رسيدن به اين سطح از ارتقاء ، اين بمب افكن ها به همان سطح استاندارد همطراز بمب افكن هاي Su-24M2 مورد استفاده نيروي هوائي ارتش روسيه دست يافتند. اين بهينه سازي ها امكان بهبود هدفگيري ، آلات ناوبري و سامانه هدايت آتش را با جايگزيني با سامانه هاي قديمي هواپيماها فراهم مي آورد . در نتيجه امكان همسازي با انواع وسيعي از جديدترين مهمات شامل بمب هاي سري KAB-500/1500 ، موشك هاي Kh-31A, Kh-31P, Kh-59 و موشك هوا به هواي R-73 بعلاوه بمب هاي سري FAB و RBK و همچنين قابليت حمل بمب هاي هدايت شونده KAB-500/1500 ، راكت هاي هوا به زمين S-24 و S-25 و موشك هاي هدايت شونده Kh-25, Kh-29L, Kh-29T, Kh-31 و Kh-58 به همراه غلاف پرتاب انواع راكت و موشك هاي هوا به هواي R-60 براي هواپيماها فراهم گرديد . اگرچه اين بهينه سازي ها اصطلاحا "زير ديد رادار" انجام مي شد اما كاركنان 514 ARZ به صورت عمومي درباره حضور بمب افكن هاي Su-24 نيروي هوائي سوريه در اين مجتمع صحبت مي كردند و تصاوير ماهواره اي هم از استقرار اين هواپيماها در محوطه خبر مي دادند . حتي تصويري هم از عمليات بر روي بازسازي يك بمب افكن نشان داده شده ، اما وب سايت رسمي 514 ARZ در اين مورد سكوت اختيار كرده است .   به ناوگان جنگنده بمب افكن هاي به شدت آسيب ديده باز مي گرديم كه هر روز شاهد بلندتر شدن ليست اهداف خود بود در حاليكه شاكله عملياتي آن تحليل مي رفت . اما درهم شكستن قريب الوقوع نيروي هوائي ارتش سوريه به شكل غريبي به وقوع نپيوست . چرا كه سوريه هنوز مي توانست روي دريافت قطعات يدكي از روسيه براي سر پا نگهداشتن هواپيماهاي عملياتي اش حساب كند. اين نظريه با بهينه سازي جنگنده هاي MiG-23MLD ، MiG-29SM ، Su-24M2 و نيز بالگردهاي Mi-25 و Ka-28 در روسيه و اوكراين ( با پشتيباني پس از فروش مندرج در قرارداد ) تقويت مي شود. ازاين روي كمپاني MiG اقدام به تاسيس يك دفتر در نزديكي پايگاه هوائي المزه در دمشق نمود كه به يك سيستم نگهداري مدرن تر با كمك كمپاني مذكور منجر شد و از اين طريق هر ماهه جريان عظيمي از تسليحات روسي بوسيله هواپيماهاي Il-76 نيروي هوائي سوريه به آن كشور وارد مي شود. پرسنل SyAAF در كنار افسران و سربازان پرشمار ارتش و گارد رياست جمهوري كماكان به فراگيري دوره هاي آموزشي در روسيه ادامه مي دهند . يك خلبان SyAAF را در جلوي يك جنگنده MiG-29 در روسيه در تصوير ذيل مشاهده مي فرمائيد . اولين مورد از انتقال سلاح به SyAAF از آنجا آشكار شد كه در ماه اكتبر سال 2013 براي نخستين بار بالگردهاي Mi-25 و جنگنده هاي MiG-29 و Su-22 از غلاف هاي پرتاب راكتهاي B-8 استفاده كردند . نيروي هوائي سوريه با استفاده از راكت هاي 80 ميليمتري S-8 روستاي لبناني عرسال را در ژوئن 2013 مورد اصابت قرار داد كه نخستين مورداستفاده از اين راكتها محسوب مي گردد. ناوگان بالگردهاي Mi-25 تا آن زمان هنوز از غلاف هاي UB-32 استفاده مي كرد كه راكتهاي 57 ميليمتري S-5 را مصرف مي نمود . اين راكتها براي انهدام تاسيسات يا سربازان درون سنگرها از قدرت نفوذ و آتش كمي برخوردار بوده اند. يك بالگرد ميل 25 بر فراز معلولا حضور جنگنده هاي MiG-29 مسلح به غلاف هاي B-8 بيانگر عدم حضور تعداد كافي از جنگنده هاي MiG-23BN و Su-22M-3/M-4 مي باشد كه عمدتا بدليل گذراندن دوره هاي اورهال بمنظور عملياتي نگهداشتن اين جنگنده ها مي باشد . زمينگير شدن موقتي تعداد زياد اين جنگنده بمب افكن ها بمنظور جايگزين كردن آنها با جنگنده ها ، يك تاكتيك استاندارد شناخته شده توسط SyAAF به شمار مي رود و اين امكان را مي دهد تا در گروه هاي پروازي هواپيماهاي آزاد بيشتري وجود داشته باشد . براي مثال ، در طول ماه نوامبر 2014 حتي يك فروند Su-22 بر فراز خاك سوريه مشاهده نشد چرا كه تعداد بيشتري از اين هواپيما موقتا زمينگير شده يا حتي به طور كامل از عمليات خارج شده اند. همچنانكه گورستان رو به رشد اين بمب افكن در دمير مشاهده گرديد .   اين تاكتيك به SyAAF اين امكان را مي دهد تا شمار سورتي هاي پروازي را بالا نگهدارد بدون آنكه تمام بار و فشار را بر روي جنگنده هاي MiG-23BN و Su-22M-3/M-4 قرار دهد . اگرچه جنگنده هاي MiG-29 به صورت منظم از اواخر سال 2013 جايگزين برخي جنگنده بمب افكن ها شده اند ، اما اين روزها به ندرت درگير جنگ داخلي بوده اند. تنها تعداد كمي از اين جنگنده ها بمنظور پرتاب مهمات هدايت شونده دقيق در نقاط مختلف خاك سوريه مشاهده شده اند . يكی از شورشیان ( وحوش ! ) ميگ 23 را مي بوسد در مقابل ، جنگنده هاي MiG-23MF و البته در مقياس كمتر MiG-23ML و MiG-23MLD آقدام به انجام ماموريته هاي هوا به زمين بر فراز خاك سوريه نموده اند. در اين ماموريت ها آنها اكثرا به دو غلاف پرتاب راكت UB-16 و UB-32 ، و يا دو غلاف راكت B-8 يا بمب هاي آهني مجهز و در انجام اين ماموريت ها به جنگنده بمب افكن هاي MiG-23BN و يا Su-22M-3/M-4 پيوسته اند. از آنجائي كه نيروي هوايي سوريه تعداد زيادي از جنگنده هاي MiG-23MF ، MiG-23ML و MiG-23MLD را در اختيار دارد ، اين تكاتيك مي تواند به سادگي در سال هاي پيش رو كماكان مورد استفاده قرار گيرد . بخشي از ناوگان MiG-23ML و MiG-23MLD از سال 2008 تا 2012 در اوكراين و روسيه مورد ارتقاء قرار گرفته و به خاك آن كشور بازگشته اند . در حاليكه دنيا سرگرم متوقف ساختن يك كشتي باري حامل بالگردهاي Mi-25 اورهال شده از روسيه به سوريه بود ، دسته هاي متعددي از جنگنده هاي MiG-23s, MiG-29 و بمب افكن هاي Su-24 بدون هيچ انعكاس رسانه اي وارد سوريه شدند . يكي از جنگنده هاي اورهال شده MiG-23MLD ( بدون داشتن پرتابگرهاي چف / فلير) در تصوير زير ديده مي شود. ناوگان پرتعداد و نامشخص جنگنده هاي MiG-23 سوريه با ورود حدود 30 فروند ديگر از جنگنده هاي MiG-23MLD در چند سال گذشته تقويت شده است . در سال 2008 حدود 33 فروند جنگنده MiG-23 كه تخمين زده شده 30 فروند MiG-23MLD و تعداد كمي هم MiG-23UB را شامل مي شده توسط جمهوري بلاروس به پايگاه هوائي نيرب در شهر حلب ارسال شده است . در حاليكه هدف از انجام اين معامله مشخص نشده ، اما خيلي زود روشن شد كه تمام اين جنگنده ها توسط كارخانه تاسيسات اورهال و نگهداري SyAAF موجود در اين پايگاه مورد اورهال قرار گرفته اند . تصور مي شود كه 4 فروند از جنگنده هاي مذكور بدليل شرايط نامناسب براي اورهال مناسب نبوده و كماكان در نيرب باقي مانده و دو فروند از آنان متعاقبا توسط موشك هاي تاو شورشيان آسيب ديده اند. از آنجائي كه قرار نبود اين هواپيماها مجددا پرواز كنند ، آسيب وارده به اين دو جنگنده نيز بي اهميت تلقي مي شود. كارخانه در سلسله مراتب SyAAF ، مسئوليت اورهال و نگهداري جنگنده ها و بالگردهاي رزمي را بر عهده دارد . تمام ناوگان هواپيماهاي جنگي SyAAF به استثناي بمب افكن هاي Su-24 در اين مجتمع اورهال شده اند . اين مجتمع همچنين غلافهاي پرتابگر چف / فلير را به صورت بومي براي جنگنده هاي MiG-21, MiG-23 و Su-22 توليد كرده است . پس از پايان اورهال ، هواپيما يا بالگرد در صورت نياز به بخش رنگ آميزي مي رود . با توجه به اينكه فرودگاه نيرب هم اكنون در تيررس موشك هاي تاو مخالفين است ، اعزام هواپيماها با محدوديت مواجه شده است . دو هواپيماي L-39 كه به تازگي اورهال شده بودند با شليك موشك تاو منهدم شدند و يكبار ديگر آسيب پذيري اين پايگاه را نشان دادند . اگرچه در گذشته پايگاه هوائي نيرب حتي اورهال جنگنده هاي MiG-29 را نيز انجام مي داد ، اما شرايط امنيتي پايگاه اجازه اعزام جنگنده هاي بيشتر جهت انجام عمليات اورهال را به آنجا نمي دهد . با اين حال جنگنده هاي MiG-29 سوري براي آن كه عملياتي باقي بمانند به شدت به كمك خارجي وابسته اند . گزارش شده كه اين وابستگي حتي شامل قطعات بال و بدنه هم مي شود . تعدادي از اين جنگنده ها در جريان انجام عمليات اورهال در مجتمع كارخانه در پايگاه نيرب ،رنگ آميزي جديدي را هم به خود ديده اند . تعداد كل جنگنده هاي MiG-29 دريافتي سوريه در سال 1988 هنوز هم مشخص نشده است . تعداد 48 فروند اظهار شده در برخي منابع نيز اغراق آميز به نظر مي رسد و باور بر اين است كه بين 22 تا 24 فروند تعداد صادر شده صحيح تر باشد . اگرچه اين تعداد تنها براي تشكيل يك اسكادران كفايت مي كند اما برنامه هائي براي تشكيل اسكادران دوم نيز فعلا به بايگاني سپرده شده است . بين 15 تا 20 فروند جنگنده MiG-29 در گردان 697 در پايگاه هوائي "سين" ( معروف به صيقل) عملياتي نگه داشته شده اند. تعداد اندكي هم از هواپيماها دائما در پايگاه T4 ( معروف به تياس) حضور دارند. شركت هواپيما سازي MiG روسيه به شكل فعالي به تكميل توافقنامه منعقده با سوريه ادامه مي دهد. اگوست سال 2010 شاهد ارسال 4 دستگاه شبيه ساز پرواز مربوط به هواپيمائي نامشخص تحت شماره پيمان 776041110116 بوده است . در يك توافقنامه محرمانه در سال 2011 ، چهار فروند MiG-29B نيروي هوائي سوريه به سطح SM ارتقاء يافتند . از آنجائي كه MiG-29B از بدنه 9-12 استفاده مي كند كه با بدنه 9-13M مورد استفاده MiG-29SM تفاوت دارد ، شركت ميكويان گونه اي ويژه ( احتمالا بدون سامانه اخلال Gardenia) را براي پر كردن نيازهاي سوريه طراحي نمود ، مانند همان كاري كه براي جنگنده هاي MiG-29UPG هندوستان انجام داد. توليد اين گونه بدنه ها براي روسيه 531.1 ميليون روبل خرج برداشت كه با مبلغ 925.7 ميليون روبل هزينه شده براي توليد MiG-29UPG تفاوت داشت . گزارش سال 2011 شركت ميكويان اطلاعاتي را درباره بهينه سازي هاي انجام شده در گذشته و آينده به همراه اطلاعاتي در مورد طرف قرارداد ، سوريه، اهميت و ماهيت محرمانه اين توافق شامل مي گرديد . بدنه جنگنده MiG-29SM در مقايسه با MiG-29B بهينه سازي هاي زيادي همچون رادار ارتقاء يافته N-019ME ، قابليت حمل مهمات بيشتر و تعداد زيادتري از بهينه سازي هاي كابين شامل نمايشگرها ، آلات ناوبري و سامانه هاي مخابراتي را شامل مي شود. به صورت مستند مهمترين پيشرفت و ارتقآء بدست آمده ( شامل جنگنده هاي MiG-29 موجود در سوريه ) ، مربوط به گسترش و تنوع زرادخانه سلاح هاي هوا به سطح همچون موشك هاي Kh-29T(E) ، Kh-31A/P و بمبهاي هدايت شونده ليزري KAB-500-Kr/OD مي باشد . صدور اين سلاح هاي دقيق بخشي از قرارداد جنگنده هاي MiG-29SM بوده است . آخرين پيشرفت بدست آمده نيز مربوط به افزايش توان رزمي جنگنده هاي MiG-29 بهينه شده براي حمل موشك هوا به هواي ترس آور R-77 (AA-12 ‘Adder’) مي باشد كه خطر مهمي براي هواپيماهاي بيگانه مداخله كننده در نا آرامي ها تلقي مي گردد. اخيرا به كرات اين جنگنده ها در حال حمل لانچرهاي AKU-170E ويژه پرتاب اين موشك ها مشاهده شده اند كه شما در تصوير ذيل نيز مشاهده مي فرمائيد. ادامه دارد ....   منبع
  3. گزارش ویژه 5 اصل راهنمای مذاکراتی در فرمایشان رهبر معظم انقلاب اسلامی نبود گزینه های دیگر، هزینه سیاسی بسیار بالا، ریسک ژئوپلیتیکی شکست مذاکرات و گره خوردگی سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا به نتیجه این مذاکرات، از جمله دلایلی است که ثابت می کند امریکا ریسک ترک مذاکره را نخواهد پذیرفت.   مهدی محمدی، خبرگزاری فارس- آن بخش از فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین روز از سال 1394 که ناظر به مذاکرات هسته ای بود، پاسخی راهگشا به گره هایی محسوب می شود که همچنان راه رسیدن به توافق را در مذاکرات مسدود کرده است.   تیم مذاکره کننده ایرانی اکنون راه حل های بالقوه درباره مسائل مورد اختلاف را در اختیار دارد و آنگونه که وزیر محترم خارجه اعلام کرده است این هفته برای نهایی کردن این راه حل ها دوباره به ژنو خواهد رفت.   سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز اول فروردین 1394 در واقع اصول راهنمایی به دست می دهد که بر اساس آن تیم مذاکره کننده می تواند تصمیم بگیرد که از میان یک سلسله راه حل های بالقوه، کدام یک قابل نهایی شدن است.   نخستین نکته راهبردی در این سخنان آن بود که ایشان به صراحت گفتند امریکا به این مذاکرات نیاز دارد. مهم ترین نتیجه این سخن این است که تهدید امریکایی ها به ترک میز مذاکره را نباید جدی گرفت. همانطور که ایشان با دقتی ستودنی  تاکید فرمودند این نیاز در امریکا یک نیاز دوحزبی است و حتی اگر دولتی جمهوری خواه هم بر سر کار بود، امروز جز پیمودن همین مسیری که دموکرات ها درون اتاق مذاکره در حال پیمودن آن هستند، راهی نداشت. اگر بپذیریم که امریکا بیش از ایران نیازمند نتیجه بخشی مذاکرات است، دیگر نباید از شکست یا عدم تمدید مذاکرات هراس داشت. نبود گزینه های دیگر، هزینه سیاسی بسیار بالا، ریسک ژئوپلیتیکی شکست مذاکرات و گره خوردگی سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا به نتیجه این مذاکرات، از جمله دلایلی است که ثابت می کند امریکا ریسک ترک مذاکره را نخواهد پذیرفت. اعتماد به نفس ناشی از این تحلیل کمک قابل توجهی به تیم مذاکره کننده است که از اصول خود کوتاه نیاید و مطمئن باشد که امریکا چاره ای جز تداوم مذاکره ندارد و بنابراین هرگز اتاق مذاکره را ترک نخواهد کرد. بر این اساس، نتیجه استحکام رای ایران درون اتاق مذاکره، نه شکست مذاکرات بلکه بهتر شدن هرگونه توافق احتمالی است.   نکته دوم نفی مفهوم دیکته در مذاکرات است. در مورد خاص مذاکرات هسته ای، دیکته یعنی طرف امریکایی برای رفع یک نگرانی ادعایی (مثلا درباره فردو) صرفا بر اعمال یک راه حل خاص اصرار کند و هیچ راه حل بدیلی را نپذیرد (مثلا درباره فردو بر تعطیلی کامل غنی سازی در آن اصرار بورزد.) اساسا مفهوم مذاکره رسیدن به راه حل های دوطرفه است. وقتی یک طرف ایده ای مطرح کند و هیچ جرح و تعدیلی را درباره آن نپذیرد، مذاکرات تبدیل به دیکته می شود. مفهوم مذاکراتی این فراز از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی این است که ایران هیچ راه حل صرفا امریکایی را برای هیچ کدام از موضوعات نخواهد پذیرفت.   سومین مسئله منتفی کردن هرگونه زمینه سازی برای مذاکرات ژئوپلتیکی پس از مذاکرات هسته ای است. می دانیم که امریکایی ها در چند دور آخر مذاکرات وبویژه پس از آنکه جریان مقاومت پیروزی های چشمگیر و پی در پی در منطقه به دست آورد، خواهان آن شده اند که مذاکره درباره مسائل منطقه ای جایی درون توافق هسته ای گنجانده شود؛ همچنانکه که چنین درخواستی را درباره مسئله موشکی هم دارند. رهبر معظم انقلاب اسلامی این مسئله را از منظری راهبردی تعیین تکلیف کردند. فرمایش ایشان دقیقا بدین معناست که حتی اگر در حوزه هسته ای امکان رسیدن به یک توافق با امریکا وجود داشته باشد، در مورد مسائل ژئوپلیتیکی چنین چیزی از اساس منتفی است و هرگز امکان توافق یا حتی تفاهم وجود نخواهد داشت. ایران در منطقه در موضع قدرت قرار دارد و امریکا را هم بخشی از مشکل و بلکه اصلی ترین مشکل می داند که هرگز قابلیت تبدیل شدن به بخشی از یک راه حل را ندارد. اصل راهنمای ارائه شده از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی می گوید مذاکرات هسته ای یک پل برای گذار به ژئوپلتیک نیست و صرف نظر از نتیجه مذاکرات هسته ای برنامه منطقه ای ایران به راه خود خواهد رفت؛ و بنابراین، موضوعات منطقه ای نه قابل توافق است و نه حتی قابل مذاکره.   چهارمین اصل راهبردی در این فرمایشات که کاملا به محتوای مذاکرات جهت می دهد این است که رهبر معظم انقلاب اسلامی رفع تحریم ها را بخشی از مذاکرات خواندند نه نتیجه آن و بر این اساس تاکید کردند همه تحریم ها باید بلافاصله پس از امضای توافق رفع شود. توجه به این اصل که ناظر به یکی از کلیدی ترین مسائل مورد اختلاف در مذاکرات است برای دور آتی مذاکرات حیاتی خواهد بود. از دید رهبر معظم انقلاب اسلامی رفع تحریم ها یک اتفاق دفعی است نه یک فرآیند تدریجی چرا که اساسا چیزی به نام فرآیند تدریجی رفع تحریم وجود ندارد. این مسئله بسیار ظریف و مهمی است. استدلال پس پشت این اصل راهبردی این است که اگر تحریم ها بلافاصله پس از توافق نهایی (یعنی همان جایی که بده بستان بزرگ انجام می شود) رفع شد که مطلوب حاصل شده والا پس از آنکه ایران توافق را امضا کرد و به اجرای تعهدات خود پرداخت، دیگر نباید انتظار داشت امریکا –که دیگر چیزی از ایران نمی خواهد و به هر چه می خواسته اجمالا رسیده- انگیزه یا علاقه ای به لغو تحریم ها داشته باشد. تبدیل کردن موضوع تعلیق و لغو تحریم ها به یک فرآیند بلند مدت که ایران باید در آن درگیر شود، مشخصا به این معناست که امریکا قصد برداشتن هیچ تحریمی را ندارد و تحریمی که شب امضای توافق برداشته نشود، پس از آن هم برداشته نخواهد شد.   آخرین اصل ناظر به مفهوم کلیدی بازگشت پذیری تعهدات است. وقتی امریکایی ها از ضرورت بازگشت ناپذیر بودن تعهدات ایران سخن می گویند یعنی قصد دارند دستکاری در تاسیسات هسته ای ایران را بدل به نوعی خرابکاری کنند که در میان مدت –بویژه در صورت نقض تعهدات از سوی  امریکا- بازگشت ناپذیر باشد. رهبر معظم انقلاب اسلامی اعمال این سطح از دستکاری در تاسیسات را منع فرمودند چرا که   اولا- بازگشت پذیری فنی تعهدات ایران یگانه ضمانتی است که پای بندی امریکا به تعهداتی را که می پذیرد تضمین می کند،   ثانیا- همانطور که موضوع تعلیق و لغو تحریم ها به سادگی از سوی امریکا بازگشت پذیر است، ایران نیز باید امکان پاسخ دهی هسته ای به هر نوع نقض عهد امریکا را داشته باشد و این بخشی از مفهوم توازن در توافق احتمالی است   و ثالثا وقتی امریکا تا این حد اصرار دارد که تعهدات ایران به لحاظ فنی بازگشت ناپذیر باشد، تلویحا به این معناست که امریکا قصد عمل به تعهدات خود را ندارد و از همین حالا می خواهد راه پاسخ دهی ایران به تخلفاتش را مسدود کند.   بر این اساس، بازگشت پذیری سریع تعهدات یگانه عنصر قوام بخش و نگهدارنده هر نوع توافق احتمالی است که نباید از آن کوتاه آمد.
  4. ارزیابی راهبردی 20 سوال که توافق جامع باید به آنها پاسخ بدهد اکنون که نه جزئیات به اندازه کافی در دسترس است و نه متنی در اختیار داریم، بهترین روش این است که یک سلسله سوال طرح کنیم؛ سوال هایی که توافق نهایی باید بتواند به آنها پاسخ هایی صریح و روشن بدهد. این سوال ها ضابطه های اصلی ارزیابی مطلوبیت هرگونه توافق احتمالی است.   مهدی محمدی، ایران هسته ای - نشانه ها به ما می گوید به زودی با یک توافق هسته ای که البته دو طرف همچنان اصرار دارند آن را تفاهم سیاسی بنامند مواجه خواهیم شد. اگر نخواهیم با کلمات بازی کنیم این تفاهم سیاسی چه اعلام رسمی بشود و چه پنهان بماند، چه شفاهی باشد و چه مکتوب، همان چارچوب توافق جامع است که یک سلسله تعهدات بلند مدت را برای ایران الزامی می کند و به معنای امضای توافق نهایی هسته ای و پذیرش ترتیبات بلند مدت ذیل آن از سوی ایران خواهد بود. بحث درباره جزئیات مذاکرات تا زمانی که اطلاعات قابل اعتماد وجود نداشته باشد بی احتیاطی است. ارزیابی مطلوبیت توافق هسته ای، میزان انطباق آن با خطوط قرمز و درصد توازن داده ها و ستانده ها هم تنها زمانی ممکن است که متن نهایی را در اختیار داشته باشیم. اکنون که نه جزئیات به اندازه کافی در دسترس است و نه متنی در اختیار داریم، بهترین روش برای بحث درباره توافق این است که یک سلسله سوال طرح کنیم؛ سوال هایی که هرگونه توافق نهایی باید بتواندبه آنها پاسخ هایی صریح و روشن بدهد. این سوال ها ضابطه های اصلی ارزیابی مطلوبیت هرگونه توافق احتمالی است. ما دقیقا و به طور تفصیلی نمی دانیم آنچه به قول آقای ظریف قرار است هفته آینده نهایی شود، چیست، ولی هر چه که هست باید بتواند به این سوال ها جواب بدهد و پاسخ هایی که به این سوال ها می دهد است که میزان مطلوبیت آن را معین می کند.   1-  نخستین سوال این است که ظرفیت غنی سازی در این توافق قادر به پاسخگویی به نیازهای فعلی و آینده ایران خواهد بود یا نه؟ به عبارت دیگر، آیا در انتهای این توافق ایران ظرفیت 190 هزار سو غنی سازی برای تامین سوخت راکتور  را خواهد داشت یا نه؟   2- سوال دوم این است که آیا در این توافق صریحا قید خواهد شد پس  از انقضای زمان گام نهایی محدودیت ها بر برنامه هسته ای  ایران به طور کامل برداشته خواهد شد و ایران اجازه غنی سازی صنعتی دارد؟ آیا برداشته شدن محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران مشروط به شرایط زمانی خواهد بود که زمان گام نهایی به اتمام می رسد یا اینکه لابشرط خواهد بود؟ به عبارت دیگر، مثلا پس از 10 ایران باید مجددا بر سر میزان غنی سازی که مجاز به اعمال آن است با امریکا مذاکره کند یا اینکه وضعیت غنی سازی صنعتی پیشاپیش پذیرفته شده است؟   3- سوال بعدی این است که آیا تمامی محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران موقت خواهد بود یا برخی از آنها –مثلا بازرسی ها- پس از اتمام زمان گام نهایی هم ادامه خواهد داشت؟   4- چهارمین پرسش این است که جایگاه حقوقی  این توافق چه خواهد بود؟ این توافق چقدر برای هیئت حاکمه و دولت های بعدی در امریکا الزام آور  است؟ به عبارت دیگر، اگر تعهدات ایران ذیل یک قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت الزامی شود، آیا تعهدات امریکا در زمینه تحریم ها نیز به همین میزان الزام آور خواهد بود؟   5-  سوال بعدی این است که چه ضمانت هایی وجود دارد که امریکا به تعهدات خود در چارچوب این توافق پای بند بماند؟ شکل دیگر این سوال این است که بپرسیم آیا همانطور که احتمالا در مورد ایران دقیقا روشن خواهد بود که در صورت عدم پای بندی به توافق چه اتفاقاتی رخ خواهد داد، آیا درباره امریکا هم تبعات و مجازات نقض توافق به همین میزان شفاف و صریح خواهد بود؟   6-  سوال دیگر این است که اگر امریکا تحریم ها را روی کاغذ تعلیق کرد ولی در عمل به شرکت ها و دولت ها فشار آورد که با ایران تجارت نکنند، به عبارت دیگر  رژیم حقوقی تحریم ها تعلیق شد ولی رژیم حقیقی آن بر جای خود باقی ماند، آیا ایران می تواند این موضوع را به عنوان نقض توافق در نظر بگیرد و به آن پاسخ بدهد؟   7- سوال بعدی این است که آیا امریکا اجازه خواهد داشت به سرعت همه تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای را که ادعا می شود تعلیق خواهد شد، در حوزه ای دیگر –مثلا برنامه منطقه ای یا حقوق بشر- مجددا اعمال کند؟ آیا این نقض توافق خواهد بود یا نه؟   8- سوال بعدی این است که آیا در این توافق تاسیسات فردو به عنوان یک تاسیسات غنی  سازی که ایران اجازه انباشت مواد تولید شده را دارد، در نظر گرفته خواهد شد؟   9- پرسش دیگر  درباره راکتور آب سنگین اراک است. آیا در توافق نهایی، زمان بندی در نظر گرفته شده برای بازطراحی راکتور اراک کوتاه مدت خواهد بود یا چنان بلند مدت در نظر گرفته خواهد شد که ایران عملا برای بیش از یک دهه این راکتور را از دست بدهد؟   10- سوال بعدی هم درباره اراک است. آیا راکتور بازطراحی شده می تواند همان رادیو ایزوتوپ هایی را تولید کند که بنا بود راکتور اوریجینال به تولید آنها بپردازد یا اینکه توان تولید آن رادیو ایزوتوپ ها را از دست خواهد داد و عملا به یک راکتور اب سبک بدل می شود؟   11- پرسش بعدی مربوط زمان بندی اجرای تعهدات دو طرف و میزان همبستگی متقابل تعهداتاست. مهم ترین سوال این است که آیا تعهدات به طور کامل دوطرفه است یا اینکه قرار است ایران یکجا به تعهدات خود عمل کند و طرف مقابل به تدریج و برحسب مجموعه ارزیابی هایش درباره ایران تعهداتش را اجرایی نماید؟ به عبارت دیگر، آیا یک تناظر یک به یک میان تعهدات طرفین وجود دارد یا اینکه ایران در مقام طرفی که موظف به اعتمادسازی است نباید انتظار داشته باشد توافق به گونه ای باشد که در ازای یک گام از سوی ایران یک گام متناسب و هم وزن از سوی طرف مقابل برداشته شود؟   12- سوال دیگر درباره مفهوم بازگشت پذیری است. در اینجا مسئله این است که تعهدات طرفین در توافق نهایی تا چه حد بازگشت پذیر است؟ مشخص است که تعهد امریکایی ها درباره تعلیق تحریم ها –حتی اگر  به آن عمل کنند- به سرعت بازگشت پذیر است و همانطور که خودشان گفته اند می تواند در یک بعدازظهر و با یک نشست و برخاست مجددا به طور کامل به وضعیت ماقبل توافق برگردد. اما آیا تعهداتی که ایران در توافق نهایی می پذیرد بویژه دستکاری های فنی که در تاسیسات نطنز، فردو اراک انجام خواهد شد به همین سرعت بازگشت پذیر است؟ مفهوم بازگشت پذیری از این جهت مهم است که در واقع این ابزار یگانه ضمانتی است که می تواند عمل امریکا به تعهداتش  را تا حدودی گارانتی کند. سرعت بازگشت ایران به وضعیت ماقبل توافق مساوی است با ریسک امریکا در صورت نقض توافق. هر چه این سرعت بالاتر باشد، آن ریسک هم بالاتر خواهد رفت و در نتیجه احتمال عمل امریکا به تعهداتش بیشتر می شود. توافق نهایی باید صریحا پاسخ بدهد که زمان، شرایط و کیفیت بازگشت پذیری تعهدات ایران چگونه است؟   13- سوال بعدی ناظر است به شروطی که احتمالا برای تمدید تعلیق تحریم ها قرار داده خواهد شد. امریکا بر چه اساسی تصمیم خواهد گرفت تعلیق تحریم ها علیه ایران را تمدید کند؟ شروط این تمدید چیست؟ متون غیر رسمی که تاکنون به آن دسترسی وجود داشته می گوید یکی از اساسی ترین شروط امریکا برای تمدید تعلیق تحریم ها آغاز و تداوم مذاکره و همکاری ایران با آژانس درباره PMD (ابعاد احتمالی نظامی) است. این مشخصا به این معناست که اصلی ترین عامل بهانه جویی امریکا علیه برنامه هسته ای ایران نه فقط در توافق نهایی مختومه نمی شود بلکه تازه رسمیت می یابد و بحث درباره آن آغاز خواهد شد. بهترین تعبیری که می توان در این باره به کار برد این است که توافق نهایی بحران را از سازمان انرژی اتمی به وزارت دفاع منتقل خواهد کرد و ابزاری بسیار قدرتمند برای کش دادن موضوع، اتهام تراشی های جدید علیه ایران و حتی اعمال مجدد تحریم ها در اختیار طرف غربی قرار خواهد داد. سوالی که توافق نهایی باید به آن پاسخ بدهد این است که موضوع PMD را به روش سیاسی حل و فصل کرده یا اینکه ذیل فصل 7 منشور تعهداتی جدید در این حوزه برای ایران ایجاد نموده است؟   14- پرسش دیگر مربوط به شروط لغو کامل تحریم هاست. می دانیم که توافق نهایی تنها تعلیق تحریم ها را در بر می گیرد و لغو کامل آنها (به معنای برچیده شدن زیر ساخت قانونی تحریم ها) را به آینده موکول می کند. سوالی که توافق نهایی باید با حداکثر شفافیت به آن پاسخ بدهد این است که تحریم ها دقیقا کی لغو خواهد شد و، مهم تر از این، عملیات لغو مشروط است یا لابشرط؟   15- سوال بعدی مربوط به مفهومی است که در مذاکرات نرخ رشد ظرفیت غنی سازی نامیده می شود. یکی از مهم ترین سوال هایی که توافق نهایی باید به آن پاسخ بدهد این است که آیا ظرفیت غنی سازی ایران در طول گام نهایی کاملا ثابت خواهد ماند یا اینکه به تدریج رشد خواهد کرد؟ و اگر رشدی در کار است زمان بندی و سقف این رشد تا کجاست و با خط قرمز نیاز ایران در سال های آینده چه نسبتی دارد؟   16- پرسش دیگر مربوط به مسئله بازرسی هاست. توافق نهایی باید روشن کند که بازرسی هایی که بر برنامه هسته ای ایران اعمال خواهد شد چه نسبتی با نرم های منشعب از NPT دارد؟ آیا ایران از NPT پادمان های آن استثنا می شود و یک رژیم بازرسی ویژه –همانند عراق- بر آن اعمال خواهد شد؟ و پرسش مهم تر: آیا این رژیم بازرسی ویژه دائمی خواهد بود یا اینکه با به اتمام رسیدن زمان گام نهایی منتفی می شود؟ یک سوال دیگر هم در اینجا هست: چه ضمانت هایی وجود خواهد داشت که غرب از اطلاعات انبوهی که در اثر توافق نهایی به دست خواهد آورد سوء استفاده اطلاعاتی و امنیتی نکند؟   17- سوال بعدی پیش روی توافق نهایی این است که آیا برنامه تحقیق و توسعه غنی سازی ایران (غنی سازی بدون انباشت مواد) آزادانه ادامه خواهد یافت یا محدود خواهد شد؟ مهم است که توجه شود اعمال هر نوع محدودیت به معنای منتفی شدن یک فرآیند واقعی تحقیق و توسعه است.    18- یک سوال دیگر این است که داور ناظر بر اجرای تعهدات طرفین کیست؟ در موارد اختلاف چه کسی قضاوت خواهد کرد حق با کدام طرف است؟   19- پرسش بعدی این است که آیا توافق نهایی مسئله ماهیت را درباره برنامه هسته ای ایران تعیین تکلیف می کند یا نه. بیش از یک دهه است –بویژه از زمان مدیر کلی آمانو به این سو- که آژانس می گوید قادر به تعیین تکلیف ماهیت برنامه هسته ای ایران نیست و نمی تواند صلح آمیز بودن این برنامه را تایید کند. سوال این است که چه زمانی پس  از اجرای تعهدات ایران در گام نهایی مسئله ماهیت تعیین تکلیف خواهد شد؟   20- پرسش آخر هم این است که توافق جامع چه الزاماتی را برای برنامه نظامی متعارف ایران که از قطعنامه 1747 به این سو دچار محدودیت هایی شده معین می کند؟ مشخصا برنامه موشکی و نظام صادرات سلاح های متعارف ایران به چه شکل دگرگون خواهد شد. اساسا آیا این توافق در حوزه نظامی متعارف وارد خواهد شد یا نه؟
  5. وزارت خزانه‌داري آمريکا: در صورت توافق،در ازاي گام‌هاي راستي‌آزمايي ايران تحریم ها به صورت مرحله ای لغو می‌شود طبق گزارش رويترز، «آدام زوبين»، قائم مقام موقت اداره تروريسم و اطلاعات مالي وزارت خزانه‌داري روز پنجشنبه گفت در صورتي که دو طرف به توافق برسند واشنگتن تمامي تحريم‌هاي مرتبط با «حمايت ايران از گروه‌هاي شبه‌نظامي، نقض حقوق بشر و فعاليت‌هاي بر هم‌زننده ثبات در خاورميانه» را نگاه خواهد داشت. گروه بین الملل- رجانیوز: مقام ارشد وزارت خزانه‌داري آمريکا اعلام کرد: در توافق هسته‌اي احتمالي با ايران تحريم‌ها به صورت مرحله‌اي و در ازاي گام‌هاي قابل راستي‌آزمايي از طرف ايران برداشته مي‌شود. وزارت خزانه‌داري آمريکا روز پنجشنبه اعلام کرد تحريم‌هاي غيرمرتبط با مسئله هسته‌اي عليه ايران در صورت تواق با اين کشور رفع نخواهند شد. طبق گزارش رويترز، «آدام زوبين»، قائم مقام موقت اداره تروريسم و اطلاعات مالي وزارت خزانه‌داري روز پنجشنبه گفت در صورتي که دو طرف به توافق برسند واشنگتن تمامي تحريم‌هاي مرتبط با «حمايت ايران از گروه‌هاي شبه‌نظامي، نقض حقوق بشر و فعاليت‌هاي بر هم‌زننده ثبات در خاورميانه» را نگاه خواهد داشت. وي که در جلسه استماع کميته روابط خارجي مجلس نمايندگان آمريکا حضور داشت افزود آمريکا تحريم‌ها عليه ايران را در توافق هسته‌اي تنها به صورت مرحله‌اي و در ازاي گامهاي قابل راستي‌آزمايي از طرف تهران، برمي‌دارد. زوبين گفت: «تيم ما آماده است هزينه‌ها عليه ايران را در صورت امتناع اين کشور براي رفع نگراني‌هاي جامعه بين‌المللي افزايش دهد.» دور تازه مذاکرات هسته‌اي بين ايران و گروه ۱+۵ از روز يکشنبه آغاز شده و قرار است فردا، ۲۹ اسفند، خاتمه يابد اما در روزهاي اخير، احتمال ادامه گفت‌وگوها در بعضي سطوح مطرح شده است. روز گذشته، وزير خارجه ايران در پايان چهارمين روز مذاکره با طرف آمريکايي گفت که در مورد بعضي موضوعات، دو طرف به توافق نزديک شده‌اند در حاليکه در برخي موارد، هنوز اختلاف نظر وجود دارد. آقاي ظريف گفت که دور جاري مذاکرات تا روز جمعه ادامه خواهد يافت اما افزود در صورت لزوم، امکان ادامه آن وجود دارد. اين رايزني‌ها بخشي از گفت‌وگوهاي بين بين ايران با پنج کشور عضو دائم شوراي امنيت به علاوه آلمان، موسوم به گروه ۱+۵ براي پايان دادن به يک دهه تنش بر سر برنامه هسته‌اي ايران است. کشورهاي غربي به رهبري آمريکا ايران را به پيگيري اهداف نظامي در برنامه هسته‌اي اين کشور متهم کرده‌اند. جمهوري اسلامي ايران همواره اين ادعاها را رد کرده است.
  6. رویترز: ایران خواستار رفع محدودیت‌‌هاست یک خبرگزاری انگلیسی به نقل از مقامات نوشته که تهران خواستار رفع محدودیت‌های برنامه هسته‌ای خود پیش از پایان دوره توافق هسته‌ای است. به گزارش مشرق، خبرگزاری انگلیسی رویترز به نقل از مقامات ایرانی و غربی خبر داد که ایران در حال فشار به قدرت‌های بزرگ است تا با این موضوع موافقت کنند که آغاز کاهش محدودیت‌ها بر برنامه هسته‌ایش پیش از زمانی که کشورهای غربی خواستار آن هستند، شروع شود. رویترز نوشت که این موضوعی حساسی است که باعث ایجاد شکاف میان مذاکره کنندگان ایرانی و دیگر کشورهای حاضر در نشست لوزان سوئیس شده و به همین دلیل تعیین چارجوب توافق تا کنون در دیدرس قرار ندارد. یکی از مقامات غربی گفت که یکی از موضوعات مورد اختلاف اصرار ایران بر حق انجام تحقیقات نامحدود و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته است. یکی از مقامات ارشد ایرانی که خواست نامش فاش نشود گفت: مشکل درباره تعداد سانتریفیوژهایی است که ایران خواستار حفظ آنها برای فعالیت‌های تحقیق و توسعه خود بوده که یکی از خطوط قرمز ما به شمار می‌آید. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اوایل ماه جاری در مصاحبه با رویترز گفته بود که واشنگتن خواستار محدودیت 10 ساله برنامه هسته‌ای ایران است این در حالی است که یک مقام اروپایی گفته که فرانسه خواستار آن بوده که این مدت دست کم برای 15 اجرا شود. اما مقامات ایرانی و غربی گفته‌اند که این موضوع برای ایران غیر قابل قبول بوده و آنها خواستار آن هستند که محدودیت‌ها بر فعالیت‌های غنی سازی ایران پیش از پایان دوره توافق برداشته شود. یک مقام غربی گفت که ایران خواستار آن شده که محدودیت‌ها بر برنامه هسته‌ای ایران طی دوره توافق به تدریج کاسته شود. وی گفت که ایران خواستار آغاز برداشته شدن محدودیت‌ها بر برنامه هسته‌ای ایران در سال‌هایی که تک رقمی بوده، شده است. یک مقام غربی دیگر نیز گفت که تعداد سال‌هایی که کاهش محدودیت‌ها آغاز خواهد شد 9 سال نیست. یک مقام ایرانی نیز گفته است که کاهش محدودیت‌ها نباید دیرتر از 7 سال از آغاز توافق، شروع شود. یک مقام غربی دیگر نیز گفت که ایران این سال‌ها را به 8 افزایش داد که غرب آن را ناکافی می‌داند. یکی از موضوعات دیگر که بر روی آن بحث بود تعداد سانتریفیوژهایی است که به ایران اجازه داده شده که همچنان به فعالیت خود ادامه دهند. مقامات غربی گفته‌اند در صورتی که توافق حاصل شود این تعداد حدود 6 هزار سانتریفیوژ خواهد بود. همچنین در صورتی که توافق حاصل شود، محدودیت‌های زمانی مختلفی برای انواع مختلف سانتریفیوژها اعمال خواهد شد. اما اختلافات چشمگیر به نظر می‌رسد. چالش دیگر حجم اورانیومی است که ایران خواستار غنی سازی آن در هر سال است. ایران ابتدا خواستار غنی سازی سالانه 2.5 تن اورانیوم بوده اما قبول کرده تا 500 کیلوگرم آن را محدود کند. یک مقام غربی گفته که هر چیزی بیش از 250 کیلوگرم مشکل ساز خواهد بود چون این میزان به ایران اجازه می‌دهد تا مواد مورد نیاز برای ساخت سلاح هسته‌ای را در اختیار داشته باشد. مقامات غربی گفته‌اند که به لحاظ نظری حصول توافق همچنان امکان پذیر است مگر آنکه رهبر ایران تصمیم بگیرد که آمریکا و متحدان اروپایی‌اش غیر قابل اعتماد هستند. تا کنون ایرانی‌ها هیچگونه امتیاز دهی جدی انجام نداده‌اند. یک مقام غربی گفت: در صورتی که رهبری ایران بخواهد، ما می‌توانیم در تمامی زمینه‌های چالش برانگیز به توافق برسیم. تا کنون امتیاز دهی‌ها یکجانبه بوده است ما اقدام کرده‌ایم اما ایرانی‌ها واقعا تا کنون اقدامی نکرده‌اند. یک مقام ایرانی گفت که رهبر ایران این موضوع را برای اعضای تیم ایرانی شفاف ساخته که هیچگونه عقبگرد در فعالیت‌های هسته‌ای ایران قابل قبول نیست. یکی دیگر از موضوعات مهمی که ایران خواستار آن شده، این است که تمامی تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل در کنار محدودیت‌هایی که بر بخش‌های مالی و انرژی ایران توسط آمریکا و غربی‌ها اعمال شده فورا برداشته شود. اما مقامات غربی گفته‌اند که برخی از تحریم‌ها را می‌توان فورا لغو کرد اما آنهایی که مربوط به گسترش تسلیحات است همچنان باقی خواهد ماند. اما مقام ایرانی گفت: ایران درباره تحریم‌های سازمان ملل بسیار قاطع است. تمامی تحریم‌ها چه اقتصادی و چه آنهایی که مربوط به عدم اشاعه بوده و دیگر تحریم‌ها باید یکباره برداشته شود. این موضوع بسیار سختی است. یکی دیگر از موضوعات مورد اختلاف بازرسی‌های آتی از سایت‌های هسته‌ای ایران و حل سوالات مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای گذشته درباره تهران است.
  7. بیانیه انجمن‌های اسلامی مستقل درباره اظهارات اخیر ظریف پذیرش قطعنامه تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل نقض غرض ما از مذاکرات هسته‌ای است اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در بیانیه‌ای اعلام کرد که پذیرش قطعنامه فصل هفتمی نقض غرض ما از مذاکرات هسته‌ای است، زیرا ما همواره سعی داشته‌ایم ثابت کنیم که برنامه هسته‌ای ما صلح‌آمیز است. به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل درباره اظهارات اخیر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه مبنی بر پذیرفتن قطعنامه‌ای ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد بیانیه صادر کرد. متن این بیانیه به شرح زیر است: نزدیک به یک دهه از مناقشه هسته‌ای که کشورهای غربی در مورد پرونده هسته‌ای ایران بوجود آورده‌اند، می‌گذرد. در این مدت بارها و بارها کشورهای غربی و مخصوصا ایالات متحده آمریکا سعی در القای این موضوع داشته‌اند که برنامه هسته‌ای ایران در راستای ساخت بمب اتم و به تبع آن نقض صلح است. هر چند که در این مورد افکار بیدار و اذهان هوشیار همواره این سوال را از همین کشورها می‌پرسیدند که آیا کسی که تاکنون جز سلاح‌های متعارف جنگی نه سلاحی ساخته و نه از آنها استفاده کرده است ناقض صلح است یا آن کشوری که هم بمب اتم می‌سازد و هم آن را بر روی میلیون‌ها انسان امتحان کرده و می‌کند ناقض صلح است؟ اما با تمام این مسائل بازهم کشورهای غربی سعی داشته‌اند تا اتهاماتی که به ایران می‌زنند را بدون داشتن یک استدلال محکمه پسند و عقلانی درست و صحیح جلوه دهند و در مقابل مسئولین جمهوری اسلامی ایران بارها و بارها این گونه اتهامات را رد کرده‌اند و بر صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای کشور تاکید می‌کنند. این روند چه در زمانی که حجت‌الاسلام روحانی به عنوان نماینده کشور در مذاکرات با سه کشور اروپایی حضور پیدا می‌کرد و چه در زمان نمایندگی آقایان لاریجانی و جلیلی با گروه 5+1 مشهود و عیان است. البته تیم کنونی و مخصوصا سرپرست این تیم جناب آقای دکتر محمد جواد ظریف نیز این موضوع را همواره مورد تاکید قرار داده‌اند که برنامه هسته‌ای ایران برنامه‌ای کاملا صلح آمیز و برای موضوعات صلح آمیز چون تولید برق، تولید رادیو دارو ها، کشاورزی و ... می‌باشد. اما آن چیزی که مورد توجه و تعجب ما شده، مصاحبه‌ای است که اخیرا وزیر محترم امور خارجه کشورمان با نشریه صدا انجام دادند و در آنجا به این موضوع اشاره می‌کنند که توافق احتمالی با گروه کشورهای 5+1 در قالب یک قطعنامه فصل هفتمی منشور سازمان ملل متحد مورد تایید قرار می‌گیرد و تمام کشورهای عضو این سازمان ملزم به رعایت آن هستند. حال سوال ما از ایشان این است که آیا می‌دانند که موضوع فصل هفتم منشور سازمان ملل در مورد مقابله با کشورهای ناقض صلح می‌باشد؟ آیا می‌دانند قطعنامه‌ای که ایشان از آن دم می‌زنند در صورتی که به عنوان یک قطعنامه فصل هفتمی صادر شود به معنی قبول غیر صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای کشور است؟ آیا می‌دانند که پذیرش چنین قطعنامه‌ای تنها بهانه‌ای مناسب به دست کسانی می‌دهد که می‌خواهند با تاکید بر غیر صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای کشور تحریم‌های بیشتری را تحمیل کنند؟ خوب است این نکته را به مسئولین مذاکره کننده یادآور شویم که در جریان جنگ هشت ساله تحمیلی یکی از شروطی که مسئولین کشور برای پذیرش آتش بس و امضای صلح‌نامه قرار داده بودند متجاوز شناخته شدن عراق از سوی سازمان ملل بود، یعنی با وجود تمام خسارات که در طول این مدت متحمل شده بودیم حاضر نشدیم تا به عنوان یک کشور صلح طلب معرفی نشویم و دست از دفاع و مبارزه با کشور متجاز بر داریم. حال چه شده است که در موضوعی که متهم اصلی طرف غربی است ما حاضر شدیم که این اتهام را بر خود وارد بدانیم و طبق فصل هفتم منشور سازمان ملل به توافق برسیم. مطمئناً صدور قطعنامه‌ای تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد خدعه و نیرنگ استکبار جهانی به سرمداری آمریکا است و تیم مذاکره کننده بخاطر نشان دادن حسن نیت قصد پذیرش آن را دارد؛ ولی اعضای تیم مذاکره کننده باید بدانند که پذیرش این موضوع در واقع نقض غرض ما از مذاکرات است چرا که ما در این مدت همواره سعی داشته‌ایم تا به دنیا ثابت کنیم که برنامه هسته‌ای ما صلح‌آمیز است که البته و به یقین چنین بوده و ما هرگز به دنبال بمب هسته‌ای نبوده، نه هستیم و نه خواهیم بود و این بر همه جهانیان مبرهن است. در پایان ما دانشجویان عضو اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور از مسئولین مذاکره‌کننده می‌خواهیم که با دقت بیشتر و هوشیاری کامل‌تری به مذاکرات بپردازند و توجه داشته باشند که دشمن بسی حربه در آستین دارد. والسلام علی عبادالله الصالحین و المجاهدین فی سبیله اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور
  8. آسوشیتدپرس از پیش‌نویس توافق ایران و آمریکا می گوید/ ایران برای یک دهه یا بیشتر بیش از ۶ هزار سانتریفیوژ نخواهد داشت خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش کرد که پیش‌نویس توافق هسته‌ای ایران و ۱+۵ حاکی از آن است که تعداد سانتریفیوژهای ایران برای یک دهه یا بیشتر در حد ۶ هزار سانتریفیوژ باقی خواهد ماند. خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش کرد که پیش‌نویس توافق هسته‌ای، تعداد سانتریفیوژهای ایران را برای یک دهه یا بیشتر به ۶ هزار سانتریفیوژ کاهش خواهد داد. به گزارش رجانیوز،، خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش کرد که پیش‌نویس توافق هسته‌ای ایران و ۱+۵ حاکی از آن است که تعداد سانتریفیوژهای ایران برای یک دهه یا بیشتر در حد ۶ هزار سانتریفیوژ باقی خواهد ماند. برخی مقامات به آسوشیتدپرس گزارش کردند که پیش‌نوییس توافق هسته‌ای که بین ایران و آمریکا مورد بحث قرار گرفته است، ایران را وادار خواهد کرد تا تعداد سانتریفیوژ‌هایش را برای مدت دستکم یک دهه حدود ۴۰ درصد کاهش دهد. این مقامات می‌گویند که پیش‌نویس توافق همچنین پیشنهاد کاهش فوری تحریم‌هایی را می‌دهد که اقتصاد ایران را فلج کرده است. به گزارش آسوشیتدپرس این تعداد سانتریفیوژ کمتر از ۱۰ هزار سانتریفیوژهایی است که هم‌اکنون در ایران فعال است اما باز هم از ۵۰۰ تا یکهزار و ۵۰۰ سانتریفیوژی که آمریکا در ابتدا پیشنهاد آن را مطرح کرده بود، بیشتر است. آسوشیتدپرس گزارش کرد که وجود پیش‌نویس توافق نشان از این دارد که طرفین مذاکره به تفاهم سیاسی در خصوص موضوع هسته‌ای ایران تا قبل از مهلت ۳۱ مارس نزدیک می‌شوند. این گزارش در حالی منتشر شده است که «جان کری» وزیر خارجه آمریکا روز پنج‌شنبه (امروز) از محل مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) در شهر «لوزان» سوئیس اعلام کرد: ما برخی موضوعات جدی و سخت را مطرح کردیم اما پیشرفت‌هایی را حاصل آوردیم. از طرف دیگر منابع خبری می گویند یک مذاکره‌کننده اروپایی که نخواسته نامش فاش شود با بیان اینکه ایران و گروه ۱+۵ فاصله زیادی با توافق هسته‌ای دارد گفته ایرانی‌ها باید امتیازات بیشتری بدهند. از طرف دیگر، «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران در ر پاسخ به سوال «نیک رابرتسون» خبرنگار شبکه «سی‌.ان.ان» که از او سوال کرد که آیا این دور مذاکرات در لوزان سوئیس پیشرفت داشته است، گفت: بله. پیشرفت داشته است. یکی از مقامات وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز گفته است در صورتیکه توافق با ایران در خصوص موضوع هسته‌ای صورت گیرد، تحریم‌ها می‌بایست به صورت مرحله‌ای و همگام با تعهد ایران به شرایط توافق کاهش یابد.   icon_arrowd  icon_arrowd  icon_arrowd تکذیب گزارش آسوشیتدپرس درباره ایران قائم مقام وزارت خارجه آمریکا گزارش رسانه‌ها درباره سانتریفیوژهای ایران را تکذیب کرد. به گزارش مشرق، «آنتونی بلینکن»، قائم‌مقام وزیر خارجه آمریکا گزارش‌های رسانه‌ای درباره تعداد سانتریفیوژهای ایران را تکذیب کرد و آن را نادرست خواند. خبرگزاری آسوشیتدپرس ساعاتی پیشتر با استناد به آنچه «پیش‌نویس توافق هسته‌ای» خوانده بود مدعی شده بود تعداد سانتریفیوژهای ایران برای یک دهه یا بیشتر در حد 6 هزار سانتریفیوژ باقی خواهد ماند. این خبرگزاری از قول برخی مقامات ادعا کرده بود طبق سند پیش‌نویس که ایران و آمریکا درباره آن رایزنی کرده‌اند ایران برای دست‌کم یک دهه تعداد سانتریفیوژهای خود را حدود ۴۰ درصد کاهش خواهد داد. این مقامات می‌گویند که پیش‌نویس توافق همچنین پیشنهاد کاهش فوری تحریم‌هایی را می‌دهد که «اقتصاد ایران را فلج کرده است». ایران برای یک دهه یا بیشتر بیش از ۶ هزار سانتریفیوژ نخواهد داشت دور تازه مذاکرات هسته‌ای بین ایران و گروه 1+5 از روز یکشنبه آغاز شده و قرار است فردا، 29 اسفند، خاتمه یابد اما در روزهای اخیر، احتمال ادامه گفت‌وگوها در بعضی سطوح مطرح شده است. روز گذشته، وزیر خارجه ایران در پایان چهارمین روز مذاکره با طرف آمریکایی گفت که در مورد بعضی موضوعات، دو طرف به توافق نزدیک شده‌اند در حالیکه در برخی موارد، هنوز اختلاف نظر وجود دارد. آقای ظریف گفت که دور جاری مذاکرات تا روز جمعه ادامه خواهد یافت اما افزود در صورت لزوم، امکان ادامه آن وجود دارد. این رایزنی‌ها بخشی از گفت‌وگوهای بین بین ایران با پنج کشور عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان، موسوم به گروه 1+5 برای پایان دادن به یک دهه تنش بر سر برنامه هسته‌ای ایران است. کشورهای غربی به رهبری آمریکا ایران را به پیگیری اهداف نظامی در برنامه هسته‌ای این کشور متهم کرده‌اند. جمهوری اسلامی ایران همواره این ادعاها را رد کرده است.
  9. مدت زمان اجرای توافق هسته‌ای یک مقام سیاسی در «وین» اتریش خبر داد که ایران و آمریکا چارچوب کلی را تا پایان ماه مارس اعلام می‌کنند و مسائل توافق شده طی مدتی از ۱۰ تا ۱۵ سال اجرایی می‌شود. به گزارش مشرق، یک مقام سیاسی در وین (اتریش) به روزنامه «الحیات» گفت که ایران و مجموعه «۱+۵» درباره اغلب مسائل مطرح، به توافق رسیده‌اند. الحیات هویت این منبع را که از آن به نام «منبع سیاسی در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» یاد کرد، ذکر نکرد و به نقل از وی نوشت: ایران و آمریکا به این سو می‌روند که چارچوب کلی تفاهم‌ها را تا پایان ماه (مارس/ ۱۱ فروردین) اعلام کنند. این منبع همچنین اشاره کرد که دو طرف پس از آنکه تهران با از بین بردن ذخیره اورانیوم با غنای بالا و بسنده کردن به غنی‌سازی ۵ درصد موافقت کرد، درباره حل و فصل مسئله تاسیسات فردو و بازطراحی تاسیسات اراک توافق کردند؛ تاسیساتی اراکی که با آب سنگین کار می‌کند، به طوری که ماده پلوتونیوم که در ساخت سلاح اتمی استفاده می‌شود، تولید نکند. این منبع گفت: این مسائل در مقابل آزادسازی بخشی از اموال بلوکه شده ایران به میزان ۱۰۰ میلیارد دلار و اجازه دادن به تهران برای صادرات نفت و استفاده از نظام بانکی جهانی است. طبق گزارش الحیات، به گفته این منبع «همه این توافق‌ها طی مدتی بین ۱۰ تا ۱۵ سال اجرایی خواهد شد». این منبع سیاسی در آژانس در وین همچنین گفت که آمریکا در مذاکرات مسئله حمایت ایران از حزب‌الله لبنان و جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی در فلسطین و گروه‌هایی که آمریکا آنان را در لیست گروه‌های تروریستی قرار داده، مطرح کرده است و ایران نیز پیشنهاد کرده که این مسائل را بعد از امضای توافق بررسی شود. روز گذشته محمد جواد ظریف و جان کری وزرای خارجه ایران و آمریکا دور چهارم گفت‌وگوهای خود در شهر لوزان سوئیس را در حضور «علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و «ارنست مونیز» وزیر انرژی و «هلگا اشمیت» معاون وزیر امور خارجه آمریکا برگزار کردند. دیروز اعلام شد که مذاکرات به مراحل حساس خود رسیده است اما بعید است که این هفته توافقی حاصل شود.
  10. واکنش شریعتمداری به اظهارات جدید ظریف: پذيرش قطعنامه فصل هفتمي خلاف امنيت ملي ايران و همه مقاومت ۱۱ساله در چالش هسته اي را بر باد مي دهد/با تن دادن به این قطعنامه، پذیرفته‌ایم که صلح جهانی را به خطر انداخته ایم تن دادن به «یک قطعنامه فصل هفتمی» که وزیرمحترم امور خارجه از آن خبر داده‌اند، به مفهوم و معنای آن است که ایران اسلامی نیز غیرصلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود را تائید می‌کند! و از این روی؛ ایراد و اشکالی نمی‌بیند که قطعنامه تضمینی شورای امنیت برای توافق احتمالی، از نوع قطعنامه‌های فصل هفتمی باشد! رجانیوز: حسین شریعتمداری در یادداشتی در روزنامه کیهان در واکنش به یک مصاحبه از جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نوشت:‌ آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان در مصاحبه با هفته‌نامه «صدا» و در پاسخ به این پرسش که بر فرض رسیدن به توافق با ۵+۱، چه تضمینی وجود خواهد داشت که طرف مقابل - مخصوصا آمریکا- به تعهدات خود پایبند باشد؟ می‌گوید؛ «بالاخره این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تائید قرار می‌گیرد و در نتیجه به یک توافق بین‌المللی و الزام‌آور برای همه دولت‌ها تبدیل می‌شود». طی چند هفته اخیر و مخصوصا بعد از نامه ۴۷ سناتور آمریکایی که در آن اعلام کرده بودند توافق احتمالی با ایران فقط تا پایان دوره ریاست‌جمهوری اوباما اعتبار دارد و رئیس‌جمهور بعدی آمریکا می‌تواند توافق انجام شده را لغو کرده و نادیده بگیرد، مسئله تضمین لازم برای پایبندی طرفین به تعهدات خود در توافق احتمالی به صورت پررنگ‌تر و جدی‌تری در دستور کار مذاکرات قرار گرفت و هر دو سوی مذاکره - ایران و گروه کشورهای ۵+۱- به این نتیجه رسیدند که چنانچه ادامه مذاکرات جاری به توافق منجر شود، این توافق در قالب یک «قطعنامه» از سوی شورای امنیت سازمان ملل مورد تائید قرار بگیرد تا انجام تعهدات برای تمامی کشورهای طرف توافق - بلکه همه کشورهای عضو سازمان ملل - الزام‌آور باشد. تصمیم مورد اشاره تا این نقطه تقریبا - تاکید می‌شود که تقریبا - عادی تلقی می‌شود اما جناب ظریف در مصاحبه خود این قطعنامه را «یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد» معرفی می‌کند که بدون تردید - و با پوزش از ایشان- اقدامی خسارت‌آفرین و تهدیدی جدی برای امنیت جمهوری اسلامی ایرانی است. توضیح آن که؛ ۱- عنوان فصل هفتم منشور ملل متحد «اقدام در موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز»! است که در ۱۳ ماده - از ماده ۳۹ تا ۵۱ - تدوین شده است و موضوع آن، اقدام بین‌المللی علیه کشورهایی است که تهدیدی علیه صلح جهانی - یا منطقه‌ای- تلقی می‌شوند و یا صلح‌ جهانی را نقض کرده‌اند و یا دست به اقدامات تجاوزکارانه زده‌اند. بنابراین پذیرش یک قطعنامه فصل هفتمی به مفهوم آن است که جمهوری اسلامی ایران نیز فعالیت هسته‌ای خود را تحت فصل هفتم منشور ملل متحد قابل تعریف می‌داند! یعنی پذیرش ضمنی آن که برنامه هسته‌ای کشورمان تهدیدی علیه صلح، نقض صلح و اقدامی تجاوزکارانه است! ۲- ماده ۴۱ از فصل هفتم منشور ملل متحد درباره کشوری که اقدامات آن صلح جهانی را به خطر انداخته و به توصیه‌های فصل ششم توجه نکرده است، تصریح می‌کند که؛ «شورای امنیت می‌تواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتی- که متضمن استعمال نیروی مسلح نباشد- لازم است و می‌تواند از اعضای ملل متحد بخواهد که به این قبیل اقدامات مبادرت ورزند. این اقدامات ممکن است شامل متوقف ساختن تمام یا قسمتی از روابط اقتصادی و ارتباطات راه‌آهن، دریایی، هوایی، پستی، تلگرافی، رادیویی و سایر وسایل ارتباطی و قطع روابط سیاسی باشد.» تحریم‌های شورای امنیت علیه برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران با استناد به همین ماده -۴۱- وضع و تصویب شده است و تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا نیز بر همین اساس بوده و ادامه دارد. اما از نگاه جمهوری اسلامی ایران این قطعنامه غیرقانونی است چرا که فعالیت هسته‌ای خود را صلح‌آمیز می‌داند و در بازرسی‌های بیش از ۱۱ ساله اخیر آژانس بین‌المللی انرژی‌ اتمی نیز کمترین نشانه‌ای از انحراف فعالیت صلح‌آمیز کشورمان به تولید سلاح اتمی و یا حرکت در جهت مقدمات این انحراف -DIVERSION- دیده نشده است، بنابراین تن دادن به «یک قطعنامه فصل هفتمی» که وزیرمحترم امور خارجه از آن خبر داده‌اند، به مفهوم و معنای آن است که ایران اسلامی نیز غیرصلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود را تائید می‌کند! و از این روی؛ ایراد و اشکالی نمی‌بیند که قطعنامه تضمینی شورای امنیت برای توافق احتمالی، از نوع قطعنامه‌های فصل هفتمی باشد! ۳- پذیرش قطعنامه فصل هفتمی با شرحی که گذشت، تمامی مقاومت بیش از ۱۱ ساله ایران در چالش هسته‌ای تحمیلی را بر باد خواهد داد، چرا که اصلی‌ترین موضوع چالش یاد شده، ادعای حریف به غیرصلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای کشورمان و متهم کردن ایران به تلاش مخفیانه برای تولید سلاح اتمی بوده است! و در مقابل ایران اسلامی با ارائه اسناد فنی و حقوقی و اجازه بازرسی‌های گسترده و در مواردی فراتر از آنچه در پیمان NPT و پادمان‌های مربوطه آمده است و حتی تن دادن به بازرسی‌های موضوع پروتکل الحاقی- بازرسی از هر مکان و در هر زمان- نشان داده است که فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیزی دارد. حالا تصور کنید که بعد از ۱۱ سال چالش فرصت‌سوز و خسارت‌آفرین و تحمل تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی، به قطعنامه‌ای تن می‌دهیم که در بستر و تحت موضوع فصل هفتم منشور ملل متحد، تصویب خواهد شد! آیا پذیرش این قطعنامه فصل هفتمی می‌تواند غیر از پذیرش اتهامات ۱۱ ساله حریف مبنی بر غیرصلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای کشورمان، معنا و مفهوم دیگری داشته باشد؟! و آیا به معنای آن نیست که برنامه هسته‌ای ایران را تهدید علیه صلح‌جهانی - یا منطقه‌ای - و مستوجب برخورد شورای امنیت سازمان ملل می‌دانیم؟! بدیهی است که وزیرمحترم امور خارجه کشورمان چنین دیدگاهی ندارند ولی تدارک حریف حیله‌گر در صورت غفلت می‌تواند پی‌آمد یاد شده را به دنبال داشته باشد. مخصوصا آن که حریف نشان داده است «نزده هم می‌رقصد»! چه رسد به این که ساز فصل هفتمی نیز کوک شود! ۴- فقط نیم‌نگاهی به اظهارات و اقدامات باج‌خواهانه و خصمانه حریف به وضوح نشان می‌دهد- و مقامات رسمی آمریکا نیز با صراحت تاکید کرده‌اند - که چالش هسته‌ای فقط بهانه‌ای برای تحریم‌ها و تحریم‌ها حربه‌ای برای مقابله با موجودیت جمهوری اسلامی ایران است و آمریکا و متحدانش در این آوردگاه که فقط تابلوی هسته‌ای دارد، از دست زدن به هیچ جنایتی امتناع نکرده و نخواهند کرد. با این توضیح به ماده ۴۲ از فصل هفتم منشور توجه کنید؛ «در صورتی که شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیش‌بینی شده در ماده ۴۱ کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست می‌تواند به وسیله نیروهای هوایی، دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین‌المللی ضروری است مبادرت ورزد. این اقدام ممکن است مشتمل بر محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی، دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد.» حالا باید پرسید مگر نه این که طی چند سال گذشته آمریکا و متحدان اروپایی آن از پذیرش اسناد و اطلاعات برآمده از بازرسی‌ها مبنی بر صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای کشورمان طفره رفته‌اند تا آنجا که برای خارج کردن چالش از بستر «فنی و حقوقی»، پرونده هسته‌ای کشورمان را برخلاف تصریح بند «C» از ماده ۱۲ اساسنامه آژانس، به شورای امنیت برده‌اند تا بستر قابل تعریف «فنی و حقوقی» را به بستر غیرقابل تعریف «سیاسی» تبدیل کنند و... بنابراین آیا پذیرش قطعنامه فصل هفتمی زمینه عبور حریف از ماده ۴۱ به ماده ۴۲ - با شرحی که گذشت- را فراهم نمی‌آورد؟! می‌پرسید چگونه؟! پاسخ روشن است و البته تأسف‌آور. زیرا با تن دادن به این قطعنامه، پذیرفته‌ایم که فعالیت هسته‌ای کشورمان صلح جهانی- یا منطقه‌ای- را به خطر انداخته و چنانچه تحریم‌ها که موضوع ماده ۴۱ فصل هفتم است ایران را به قبول شرایط تحمیلی حریف وادار نکند، استناد به بند ۴۲ که اقدام نظامی از جمله اهرم‌های آن است، برای شورای امنیت سازمان ملل مجاز خواهد بود! مخصوصا با توجه به این واقعیت که هدف نهایی حریف به تأکید و تصریح مقامات رسمی آمریکا «تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران» است. ۵- و بالاخره در حالی که تیم هسته‌ای کشورمان با جدیت و همه توان در مذاکرات لوزان، مقابل حریف ایستاده است، نوشتن این وجیزه را ضروری نمی‌دانستیم اما، از آنجا که وزیر خارجه محترم کشورمان از احتمال پذیرش قطعنامه فصل هفتمی، خبر داده‌اند و این اقدام در صورت انجام، پی‌آمدهای خسارت‌آفرین و جبران‌نا‌پذیری به دنبال دارد چاره‌ای جز هشدار‌ نبود چرا که؛ تیم هسته‌ای کشورمان اگرچه فرزندان انقلاب هستند ولی به قول رهبر معظم انقلاب، آمریکا اهل حیله و خدعه و از پشت خنجر زدن است.
  11. گزارش ویژه چرخش 1+5 در دقیقه 90/ وزیر خارجه آلمان: محدودیت غنی سازی باید دائمی شود وزیر خارجه آلمان خواستار دائمی شدن محدودیت ها بر برنامه غنی سازی ایران شد.   علی شاهدیان، ایران هسته ای- وزیر خارجه آلمان خواستار دائمی شدن محدودیت ها بر برنامه غنی سازی ایران شد.   فرانک والتر اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان پس از دیدار با محمد جواد ظریف در بیانیه ای مطبوعاتی اعلام کرده است که از نظر وی محدودیت ها بر برنامه غنی سازی ایران باید دائمی شود.   اشتاین مایر گفته است: «هرگونه توافق بايد تضمين كننده عدم دستيابي ايران به بمب اتمي باشد. به همين دليل، محدود سازي دائمي ظرفيت غني سازي اورانيوم و همچنين بستن راه دستيابي احتمالي ايران به پلوتونيوم مورد نياز براي توليد بمب بايد، در توافق اعمال شود».   این نخستین بار است که یک مقام غربی خواستار دائمی شدن محدودیت ها در برنامه غنی سازی ایران می شود.   پیش از این ادعای غربی ها این بود که محدودیت ها بر برنامه غنی سازی ایران موقتی است و پس از طی دوره توافق نهایی این محدودیت ها برچیده خواهد شد.   دیپلمات ها می گویند این چرخش در موضع 1+5 کاملا ناگهانی است و اگر غربی ها بر آن اصرار کنند قطعا مذاکرات شکست می خورد.   یک دیپلمات در تهران به «ایران هسته ای» گفت: «موقت بودن محدودیت ها اساس هرگونه توافق است. در غیر این صورت توافقی وجود نخواهد داشت».   وی اضافه کرد: «حدس می زنم این موضوع غربی ها بیشتر نوعی چانه زن ید ردقیقه 90 است و نهایتا مذاکرات به این دلیل شکست نخواهد خورد».   شواهد نشان می دهد ایران و 1+5 تا روز 11 فروردین در آستانه اعلام چارچوب یک توافق خواهند بود.
  12. ارزیابی راهبردی 3 اصل راهبردی در توصیف وضعیت مذاکرات هسته ای کمتر از 3 هفته مانده به پایان ضرب الاجل تعیین شده برای حصول توافق سیاسی میان ایران و 1+5، علائم حکایت از آن دارد که احتمال نهایی شدن یک توافق میان ایران و 1+5 بیش از احتمال شکست مذاکرات است.   مهدی محمدی، ایران هسته ای- کمتر از 3 هفته مانده به پایان ضرب الاجل تعیین شده برای حصول توافق سیاسی میان ایران و 1+5، علائم حکایت از آن دارد که احتمال نهایی شدن یک توافق میان ایران و 1+5 بیش از احتمال شکست مذاکرات است. البته دو طرف می توانند بدون دست یابی به توافق در مهلت مقرر، مذاکرات را تا ماه ژوئن تمدید کنند اما ظاهرا هیچ یک از دو طرف تمدید مذاکرات را به نفع خود نمی داند و آن را به عنوان یک گزینه اصلی در نظرنگرفته است. ایران عقیده دارد تمدید مذاکرات به این معناست که در حالی که تحریم ها سرجای خود باقی است، بخش های بیشتری از برنامه هسته ای اش تعطیل شود. امریکایی ها متقابلا تمدید توافق را به نوعی پذیرش وضع فعلی برنامه هسته ای ایران تلقی می کنند؛ یعنی همان چیزی که از روز نخست پس از توافق ژنو گفته اند زیر بار آن نخواهند رفت. احتمالا همین طرز تلقی از طولانی شدن زمان مذاکرات است که باعث شده هر دو طرف روی حصول توافق تا روز 11 فروردین -به هر قیمت- متمرکز شوند. مهم ترین عاملی که تعیین می کند در هفته های آینده میان دو طرف توافقی حاصل خواهد شد یا نه این است که اولا آیا فرمولی برای توافق که همزمان به خطوط قرمز هر دو طرف متعهد باشد قابل دست یابی است و ثانیا آیا دو طرف خطوط قرمز خود را تا پایان مذاکرات حفظ خواهند کرد یا اینکه یک طرف نهایتا از موضع خود کوتاه می آید و ثالثا بستگی دارد به اینکه کدام طرف هزینه توافق نکردن را بیش از تن دادن به یک توافق نصفه و نیمه می داند؟   بدون آنکه قصد ورود به جزئیات مذاکرات را در اینجا داشته باشیم، چند مسئله کلی وجود دارد که اختلاف  درباره آنها حصول یک توافق خوب در مذاکرات را تهدید می کند. این مسائل عموما بحث ناشده باقی مانده چرا که بیشتر جنبه نظری و کلی دارد و ما به ازای عینی آن محسوس نیست. با این حال، من عقیده دارم این مسائل بسیار مهم است و دیدگاه دو طرف درباره آن را باید به مثابه مبانی رفتارشان در نظر گرفت.   1- نخستین مسئله این است که آیا یک توافق نهایی –صرف نظر از جزئیات آن- قرار است جانشین حقوق ایران در NPT شود؟ معاهده NPT برای همه اعضای خود -از جمله ایران- حقوق و تکالیفی معین کرده است. بدون تردید، حقوق و تکالیفی که ایران در توافق نهایی از آن بهرمند یا بدان متعهد خواهد شد غیر از چیزی است که در معاهده آمده والا اگر قرار بود توافق نهایی تکرار NPT باشد، دیگر نیازی به این همه مذاکره و بحث درباره آن نبود. این یک مسئله مهم و سرنوشت ساز است که آیا امضای یک توافق جامع هسته ای با 1+5 – که احتمالا به سرعت از سوی آنها در چارچوب یک قطعنامه الزام آور به تصویب شورای امنیت هم خواهد رسید- به این معناست که ایران پذیرفته است تا اطلاع ثانوی از حقوق خود طبق معاهده محروم است و این توافق، حقوق و تکالیف آن را معین می کند؟ تا کنون همه بحث ها درباره جایگاه حقوقی توافق نهایی در  این باره بوده است که آیا این توافق نیازی به تصویب در پارلمان های کشورهای طرف مذاکره دارد یا نه. امریکایی ها –چنانکه توضیح خواهیم داد- تقریبا به طور رسمی گفته اند به دنبال توافقی هستند که نیاز به تصویب کنگره نداشته باشد. از سوی دیگر اما در ایران کم و بیش روشن است که هرگونه توافق نهایی باید به تصویب مجلس برسد. اما آنچه تقریبا هیچ کس درباره آن سخن نمی گوید این است که نسبت این توافق با معاهدهNPT چیست. مجموعه شواهد تا اینجا نشان دهنده این است که امریکایی ها می خواهند توافق نهایی را در مورد خاص ایران، جانشین NPT کنند. به این ترتیب، ایران در طول زمان گام نهایی یک استثنا خواهد بود که حقوقش کمتر از بقیه اعضای NPT و تکالیف آن بیش از بقیه اعضا خواهد بود. از حیث راهبردی، این یک مسئله بسیار اساسی برای ایران است و تبعات اجتناب ناپذیری خواهد داشت. اگر ایران پذیرفت در موضوع هسته ای یک استثنا باشد، چه مانعی وجود دارد که کشورهای غربی بعدها در پرونده های دیگر هم همین معامله را  با آن نکنند و فرآیند اعتمادسازی را به فرآیند استانداردسازی ایران در همه حوزه های قدرت ملی ایران تبدیل ننمایند؟ این نخستین مسئله مبنایی است که اهمیت آن از مسائل ریز تکنیکال در مذاکرات بسیار بیشتر است اما بسیار کم به آن توجه شده است. همین حالا، امریکایی ها بی پرده می گویند پس از حل موضوع هسته ای سراغ دیگر مسائل مورد اختلاف با ایران خواهند رفت. از منظر پروژه استانداردسازی ایران، این قبیل سخنان امریکایی ها به این معناست که آنها قصد دارند یک توافق هسته ای با ایران را بدل به مدلی برای حل و فصل بقیه مشکلاتشان با ایران بکنند. اگر مسئله هسته ای در چارچوب استثنا شدن ایران از حقوقش طبق معاهده NPT فیصله پیدا کند، باید انتظار داشت که غربی ها خواهان تکرار همین تجربه در سایر حوزه های رقابت راهبردی خود با ایران باشند و این یعنی ایران باید در همه حوزه ها بپذیرد که فعلا یک استثناست تا زمانی که فرآیند بسیار طولانی اعتمادسازی را طی کند. برخی استراتژیست های غربی اخیرا این موضوع را در قالب یک تعبیر بسیار گویا خلاصه کرده اند؛ آنجا که کسانی مانند هنری کیسینجر می گویند میان ایران و امریکا یک انقلاب فاصله است. این جمله در واقع توصیف کننده هدف بنیادین امریکا از مذاکرات هسته ای است. هدف امریکا این است که ایران اولا بپذیرد که به دلیل اهداف، ماهیت و کارنامه انقلابش تا اطلاع ثانوی یک عضو نرمال جامعه بین المللی به حساب نمی آید و ثانیا قبول کند برای خروج از این وضعیت باید دورانی طولانی از اعتمادسازی را که از جمله مستلزم استثنا شدن از حقوقش به عنوان یک عضو جامعه بین المللی است بپذیرد. به تعبیر دیگر، هدف اصلی و نهایی از این فرآیند انقلاب زدایی از ایران و استاندارد کردن آن بر اساس پارامترهای غربی است یعنی همان هدفی که غربی ها بیش از 35 سال است تعقیب می کنند و نتوانسته اند آن را از طریق روش هایی مانند جنگ، تحریم، عملیات اطلاعاتی و ... محقق کنند و حالا خیال می کنند مذاکره با یک دولت شیفته غرب می تواند آنها را به آرزوی دیرینه شان برساند.  نگاه به مسئله از این منظر، روشن می کند که کیفیت یک توافق هسته ای اثرات بلند مدت و بس عمیقی بر استراتژی آینده امریکا درباره ایران خواهد گذاشت و به یک معنا می توان گفت به طور کلی سمت و سوی آن را معین می کند.   2- به رغم همه تلاش هایی که تاکنون صورت گرفته به نظر می رسد تیم مذاکره کننده ایران یک درک شفاف و نهایی از راهبرد کلان امریکا درباره ایران ندارد. در بهترین حالت تیم مذاکره کننده و حتی رییس جمهور روحانی تصور می کنند دولت اوباما یک تافته جدابافته در جامعه سیاسی ایالات متحده است که درمقابل صهیونیست های وحشی قهرمانانه ایستاده و می خواهد به یک توافق خوب با ایران برسد. این نوع نگاه به مسئله که خود را در اظهارات دو روز پیش هاشمی رفسنجانی نشان داد، بیش از هر چیز ناشی از نوعی سردرگمی راهبردی در قبال امریکاست. هیچ کس بهتر از یک مقام عالی رتبه ایرانی نمی تواند شهادت بدهد که ساختار و استراتژی امنیت ملی امریکا و اسراییل تا چه حد در هم آمیخته است. اگر دیگران فقط چیزهایی در این باره شنیده یا حداکثر از یکی دو نشریه یا اندیشکده امریکایی مقالاتی در این باره خوانده اند، مقام های ایرانی هر روز در حال زندگی با این ائتلاف ناگسستنی هستند. بیش از 35 سال است که امریکا و رژیم صهیونیستی حتی در ریزترین جزئیات، یک راهبرد واحد را درباره ایران اجرا کرده اند؛ حال آیا منطقی است که فقط به خاطر یکی دو ماه جنجال، بپذیریم این دو درباره مسئله هسته ای به چنان اختلاف بنیادینی برخورده اند که منجر به قشون کشی و صف آرایی در قلب واشینگتن شده است؟ این ساده اندیشی محض است که تصور شود آن ائتلاف چندین دهه ای چند ماهه بر باد رفته و امریکا واسراییل اکنون یک بار دیگر می خواهند استراتژی ضد ایرانی خود را از نو معماری کنند.   مهم ترین نکته ای که باید در اینجا به آن توجه کرد این است که منابع امریکایی به صراحت گفته اند استراتژی واقعی آنها درباره ایران «غیر ممکن کردن پاسخ هسته ای به تحریم های بعدی» است. این عبارتی است که روزنامه واشینگتن پست چند ماه قبل به به کار برد و البته در داخل ایران توجه چندانی به آن نشد. این عبارت از دو جهت دارای اهمیت ویژه ای است. نخست اینکه تاکید می کند حتی اگر تحریم ها در یک توافق هسته ای احتمالی با ایران تعلیق هم بشود، باز تحریم های دیگری در راه است. در واقع به دلایل متعدد که از جمله آنها ضعف راهبردی امریکا در منطقه، اشتباه محاسباتی درباره کارآمدی نسبی گزینه تحریم، آدرس های اشتباهی که مکررا از داخل ارسال می شود بویژه جدی نگرفتن اقتصاد مقاومتی، ناکارآمدی سایر گزینه های امریکا و تداوم منازعه راهبردی ایران در حوزه های مختلف، این قطعی است که پروژه تحریم ها تداوم پیدا خواهد کرد. جنبه دوم اهمیت این عبارت این است که می گوید حال که اعمال تحریم های جدید علیه ایران پس از توافق هسته ای قطعی است، کاری که توافق هسته ای برای امریکا خواهد کرد این است که مهم ترین ابزار پاسخ دهی ایران به فشارها در آینده یعنی برنامه غنی سازی را از ایران خواهد گرفت و عملا ایران را در مقابل فشارهای بعدی خلع سلاح خواهد کرد.   3- سومین مسئله اساسی که به دلایلی مبهم تا امروز به آن به نحو عجیبی کم توجهی شده، اعلام صریح امریکایی هاست مبنی بر اینکه توافق هسته ای را پایه و اساس یک سلسله اقدامات به شدت رادیکال و براندازانه در محیط داخلی ایران می دانند. در روزهای اخیر نخست از زبان صهیونیست ها و بعد از زبان خود مقام های امریکایی مکررا شنیده ایم که گفته اند از دید آنها توافق هسته ای مقدمه ای برای روی کار آمدن یک نظام سیاسی متفاوت در ایران خواهد بود. برخی از آنها مانند توماس فریدمن نویسنده نیویورک تایمز بی پرده گفته اند توافق هسته ای مقدمه تغییر رژیم در ایران است و برخی دیگر متواضعانه به این مقدار بسنده کرده اند که توافق هسته ای در بلند مدت منجر به روی کار آمدن یک دولت معتدل و غربگرا در ایران خواهد شد. شاید شیوا ترین تعبیر در این باره از زبان یک مقام ناشناس امریکایی بیان شده باشد که جایی گفته است وقتی از تعامل ایران با جامعه جهانی سخن گفته می شود در واقع مقصود این نیست که ایران به جامعه جهانی بازگردد (اتفاقی که وی تلویحا می خواهد بگوید هرگز رخ نخواهد داد) بلکه مسئله این است که امریکا راهی برای ورود به ایران و انجام دادن کارهایی که تاکنون موفق به انجام آن نشده پیدا خواهد کرد. در اینجا، مسئله حقیقتا این نیست که امریکا موفق به اجرای پروژه ای که در سر دارد می شود یا نه. کاملا روشن است که امریکایی ها تا امروز هم از این خواب و خیال ها فراوان داشته اند اما در اجرای آن شکست پی در پی شکست خورده اند. مهم فرآیندی است که این بار استراتژیست های غربی درباره راهبرد نوین براندازی پس از توافق هسته ای از آن سخن می گویند. این فرآیند بر چند اصل کلیدی مبتنی است:   اول- تسخیر افکار عمومی در ایران پس از توافق هسته ای   دوم- تقویت بی سابقه جریان غربگرا در ایران   سوم- اعتبارزدایی از گفتمان مقاومتی پس از توافق هسته ای   چهارم- تولید فشار اجتماعی انتخابات پایه برای سرایت دادن مدل تفاهم دوجانبه با امریکا به سایر حوزه های درگیری راهبردی ایران و غرب   پنجم- به دست آوردن حداکثر مقدار واگذاری حداقل مقدار امتیاز از طریق تقسیم کار با بازیگرانی مانند رژیم صهیونیستی   این مدل جدید، از دید امریکایی ها همان براندازی است چرا که به جای دادن زحمت تغییر رژیم در ایران به سرویس های غربی، بر تغییر رفتار دولت ها در ایران یا اگر نشد تشدید شکاف های درونی در ایران متمرکز می شود و انتظار دارد خروجی آن همان نوع تغییراتی –یا شاید هم بیشتر از آن-باشد که قرار است پس از تغییر رژیم رخ بدهد.   نادیده گرفتن این جنبه از موضوع که امریکا برای محیط داخلی ایران خواب های جدی دیده است و اساسا اگر نبود یک طراحی ویژه برای آینده قدرت در ایران اساسا تن به یک توافق هسته ای نمی داد، یکی از اصلی ترین عوامل شکل گیری برخی غفلت های راهبردی فعلی است.   هر کدام از این موارد جزئیات مستنداتی دارد که در آینده درباره آن بحث خواهیم کرد.
  13. گزارش ویژه روایت فارین پالیسی از جزئیات مذاکرات درباره تعلیق تحریم ها وب سایت فارین پالیسی در گزارشی مهم و مفصل روایتی دست اول از مباحثات میان ایران و 1+5 درباره نحوه تعلیق تحریم ها در صورت حصول توافق نهایی هسته ای پرداخته است.   ایران هسته ای- وب سایت فارین پالیسی در گزارشی مهم و مفصل روایتی دست اول از مباحثات میان ایران و 1+5 درباره نحوه تعلیق تحریم ها در صورت حصول توافق نهایی هسته ای پرداخته است.   اهمیت این گزارش که به قلم کالم لینچ نوشته و در روز 25 اسفند منتشر شده از این رو است که منابع مطلع در تهران اطلاعات آن را نزدیک به حقیقت ارزیابی کرده اند.   متن کامل این گزارش چنین است.   ***   دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به توافقی مهم با تهران نزدیک می شود که محدودیت های جدید بر برنامه هسته ای ایران را در مقابل کاهش تحریم های بین المللی که اقتصاد این کشور را به زانو درآورده است اعمال خواهد کرد.   اما چنانچه این توافق حاصل شود برچیدن محدویت های آمریکا علیه ایران که در پی صدور چند حکم پی در پی روسای جمهوری آمریکا و مصوبات کنگره اعمال شده است یک شبه اتفاق نخواهد افتاد.   در پایگاه اینترنتی وزارت خزانه داری آمریکا فهرستی از 26 حکم اجرایی مربوط به تحریم های ایران قرار داده شده است که به دوره جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا برای توقیف دارایی های دولت ایران در آمریکا در جریان بحران گروگانگیری سفارت این کشور در سال 1979 بازمی گردد.   این در حالی است که ده مصوبه، چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و دهها آیین نامه و اصلاحات اتحادیه اروپا برای اجرای تحریم های سازمان ملل وجود دارد.   دلیل آسانی برای تردید درباره موفقیت مذاکرات وجود دارد: فهرستی طولانی از نهادها و آژانس های دولتی و بین المللی طی سال ها به اعمال این تحریم ها کمک کرده اند و لغو تحریم ها مستلزم ایفای نقش همه آنهاست.   آمریکا و شرکای مذاکره کننده این کشور متشکل از روسیه، انگلیس، چین، فرانسه و آلمان در تلاش برای دستیابی به توافقی جامع هستند که در چارچوب آن محدودیت های اعمال شده توسط دولت اوباما، کنگره، اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل کاهش خواهد یافت.   دولت اوباما احتمالا اکثر تحریم های آمریکا را به حال تعلیق درخواهد آورد و دولت های بعدی این روند چشم پوشی را در طول مدت اجرای توافقنامه که انتظار می رود ده تا پانزده سال به طول انجامد ادامه خواهند داد، چنانچه ایران به تعهدات خود به طرف مقابل پایبند باشد در پایان توافق لازم است کنگره قانونی را برای برچیدن دائم آنها تصویب کند.   اما هیچ نشانی از تمایل قانونگذاران برای انتظار در این دوره به چشم نمی خورد و ممکن است با مداخله مخالفان در کنگره قوانینی به تصویب برسد که اجرای این روند را مختل کند.   شورای امنیت و اتحادیه اروپا نیز باید محدودیت هایی را که از جانب آنها اعمال شده است لغو کنند اما از آنجا که اعضای دائم شورای امنیت و آلمان و فرانسه از طرف های مذاکره هستند انتظار می رود از رئوس کلی قید شده در توافقنامه تبعیت کنند.   همچنانکه به پایان ماه مارس نزدیک می شویم، تندروهای آمریکایی در تلاش برای مانع تراشی در دستیابی به توافق گامی غیرمنتظره را برداشته اند و گروهی متشکل از 47 سناتور جمهوریخواه آمریکا در نامه ای سرگشاده به مقامات ایران هشدار داده اند که این توافق ممکن است پس از پایان دوره ریاست جمهور اوباما اعتبار نداشته باشد؛ تلاشی آشکار برای عقب راندن تهران از میز مذاکرات.   باب کورکر رئیس کمیته روابط خارجی سنا یکی از هفت سناتور جمهوریخواهی که این نامه را امضاء نکرده است در تلاش برای حمایت اکثریتی از قانونی است که رئیس جمهور را برای هرگونه توافق هسته ای رسمی با ایران ملزم به جلب موافقت کنگره می سازد.   جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در تلاش است بر مخالفت های سیاسی فزاینده در واشنگتن فائق آید و در عین حال برای سفر به لوزان سوئیس و شرکت در گفتگوهایی آماده می شود که احتمالا آخرین تلاش پیش از پایان ماه کنونی برای دستیابی به توافق خواهد بود .( مهلت زمانی نهایی برای دستیابی به توافق دائمی تا پایان ماه ژوئن تعیین شده است).   این اتفاقات شرکای مذاکره کننده آمریکا را نگران کرده است همچنانکه فرانک والتر اشتانمایر وزیر امور خارجه آلمان روز پنجشنبه اعلام کرد نامه جمهوریخواهان واقعا سازنده نبود زیرا ما در مرحله مهمی از مذاکرات قرار داریم.   این اختلافات سیاسی در حالی بروز کرده است که نشانه ها از آمادگی دولت برای لغو طیف وسیعی از تحریم ها حکایت دارد؛ اقدامی که این امکان را به تهران خواهد داد تا اوضاع اقتصادی خود را بهبود بخشد و در عین حفظ بخش اعظم زیرساخت های انرژی هسته ای این کشور بار دیگر وارد نظام مالی بین المللی شود.   در مقابل تهران باید امکان بازرسی غیرمنتظره بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را از فعالیت های هسته ای مورد تایید این کشور فراهم کند و گزارشی مفصل را درباره گام هایی که در گذشته در مسیر دستیابی به تجهیزات هسته ای برداشته است ارائه دهد.   چنانچه توافق حاصل شود، دولت اوباما باید کاهش شبکه پیچیده تحریم های مالی، نظامی و هسته ای را که ادعا می شود ایران را تقریبا به زانو درآورده است توجیه کند.   بسیاری از قانونگذاران هر دو حزب تمایل چندانی به کاهش تحریم ها ندارند مگراینکه ایران با توافقی موافقت کند که شرایطی سخت تر از شرایطی را شامل شود که کاخ سفید به تهران اعلام کرده است مایل به پذیرش آنهاست.   ریچارد نفیو که به عنوان کارشناس تحریم های وزارت امور خارجه آمریکا تا ماه دسامبر در هیئت مذاکره کننده این کشور حضور داشت می گوید: « گفتگوهای هسته ای را به عنوان  خوش بین ترین فرد  در این هیئت آغاز کردم.اما مخالفت فزاینده کنگره من را نگران کرده است که شکست در دستیابی به توافق این امکان را برای آمریکا دشوارتر سازد که بتواند شرکای بزرگ تجاری ایران همچون ژاپن، هند و چین را برای حفظ تحریم های آمریکا علیه بخش صادرات انرژی ایران و مرودات مالی متقاعد کند.   وی می گوید گمان می کنم بیشتر کشورها اعلام کنند: « ما تاکنون از شما تبعیت کرده ایم اما شما از توافقی که می توانست سازنده باشد کنار کشیدید».   وی افزود چناچه این توافق از جانب تهران به شکست انجامد شما می توانید به عنوان سیاستمدار کاری انجام دهید اما چنانچه از جانب واشنگتن به شکست برسد این مشکلی بزرگ خواهد بود.   بحران کنونی به اوت سال 2002 بازمی گردد زمانیکه گروهی از ناراضیان ایرانی از برنامه هسته ای مخفیانه ایران مطلع شدند که احداث دو تاسیسات پنهانی از جمله تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز و رئاکتور آب سنگین اراک را شامل می شد ؛ تاسیساتی که می توان از آنها در تولید اورانیوم یا پلوتونیوم کافی برای ساخت کلاهک هسته ای استفاده کرد.   ایران پیوسته تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای را رد و اعلام کرده است برای تامین انرژی مورد نیاز جمعیت 77 میلیونی رو به افزایش این کشور به برنامه هسته ای غیرنظامی نیاز دارد.   در چارچوب پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای ایران می تواند زیر نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی برنامه انرژی هسته ای مسالمت آمیز داشته باشد.   مقامات آمریکا اعلام کرده اند ایران ملزم به اجرای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل است که در آن بر تعلیق غنی سازی اورانیوم این کشور تاکید شده است.   ایران مشروعیت اقدام این شورا را به چالش کشیده است و این قطعنامه ها را نقض غیرقانونی حقوق مشروع این کشور در چارچوب پیمان ان پی تی برای تولید انرژی هسته ای توصیف کرده است.   این در حالی است که فعالیت پنهانی تهران به تردیدها در واشنگتن، پاریس، لندن و دیگر کشورها درباره تلاش این کشور در زمینه تولید مخفیانه تسلیحات هسته ای دامن زده است.   به دنبال گفتگوهای هسته ای به رهبری اروپا که با هدف حل و فصل بحران این بن بست برگزار شد، شورای امنیت ژوئیه سال 2006 با تصویب قطعنامه ای از ایران خواست غنی سازی و بازفراوری اورانیوم و نیز هرگونه فعالیتی را در تاسیسات آب سنگین این کشور متوقف کند.   شش ماه بعد، شورای امنیت نخستین دور تحریم های خود را علیه ایران اعمال کرد و در چارچوب آن فعالیت ایران در زمینه تجارت مواد هسته ای محدود و داراییهای 22 فرد و نهاد ایرانی مرتبط با این برنامه هسته ای مسدود شد.   شورای امنیت در مقابل ایستادگی مصرانه ایران در برابر خواست این شورا، به تدریج تحریم های خود را در سال های بعد با هدف ممنوع ساختن تجارت تسلیحات متعارف از سوی این کشور، جلوگیری از گسترش فن آوری موشک بالستیک و محدود ساختن توانایی ایران در تامین مالی فعالیت های هسته ای این کشور گسترش داد.   تدابیر آمریکا و اتحادیه اروپا در پنج سال اخیر با هدف قرار دادن اقتصاد ایران و قطع ارتباط این کشور از سامانه مالی بین المللی گسترده تر شده است.   کنگره آمریکا در سال 2010 تحریم های جامعی را علیه ایران تصویب کرد که محدودیت ها علیه صنعت انرژی این کشور را گسترش داد و بانک های خارجی را که با افراد و بانک های ایرانی که نام آنها در فهرست سیاه قرار داشت تهدید به تحریم می کرد.   این تحریم ها فشارهای اقتصادی بر تهران را به میزان چشمگیری افزایش داد زیرا نه تنها شرکت های آمریکایی بلکه شرکت های خارجی را نیز دربرمی گرفت.   نفوذ دلار آمریکا بر معاملات و مراودات تجاری موجب شد تا بانک های خارجی تنها دو راه پیش رو داشته باشند: رویگردانی از ایران و ادامه مراودات تجاری با آمریکا یا تجارت با ایران و مواجه شدن با خطر قرار گرفتن در فهرست سیاه.   مقامات وزارت خزانه داری آمریکا با سفر به کشورهای مختلف جهان به بانک ها و دولت درباره عواقب و پیامدهای انتخاب آنها هشدار دادند.   هنگامیکه اتحادیه اروپا ارتباط بانک هایی را که نام آنها در فهرست سیاه قرار داشت از سوئیفت قطع کرد ایران بیش از پیش در سال 2012 در انزوا قرار گرفت.   تحریم ها صادرات نفت ایران را در سال 2013 میلادی به پایین ترین میزان در 20 سال گذشته کاهش داد.ارزش ریال، واحد پول ایران، در سال های 2012 و 2013، 60 درصد کاهش یافت.   اگرچه اقتصاد ایران در سال 2014 رو به بهبود گذاشت و از میزان تورم در این کشور کاسته شد، کاهش 50 درصدی بهای نفت در نیمه دوم سال موجب شد تا از درامد دولت کاسته شود.   به رغم اینکه اقتصاد ایران با بحران مواجه شده است، تهران همچنان به برداشتن گام های بلند در گسترش برنامه هسته ای خود ادامه می دهد.   از زمانی که تحریم ها نخستین بار در سال 2006 اعمال شد، تعداد سانتریفوژهایی که ایران عملیاتی کرده از حدود 300 سانتریفوژ به 20 هزار سانتریفوژ رسیده است.   اوباما و مشاوران ارشد وی هشدار می دهند مذاکرات کنونی همچنان ممکن است به شکست انجامد.پیش از سخنرانی جنجالی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در کنگره آمریکا، باراک اوباما در مصاحبه با خبرگزاری رویترز اعلام کرد دیپلمات ها در حال پیشرفت هستند اما شاید هنوز احتمال دستیابی به توافق بیش از دست نیافتن به توافق باشد.   در چارچوب این توافق ایران می تواند تاسیسات هسته ای خود را همچنان دست نخورده نگه دارد اما توانایی تهران برای تولید اورانیوم با غنای بالا که در تامین سوخت کلاهک هسته ای کاربرد دارد محدود خواهد شد. تهران همچنین باید فعالیت سانتریفوژهای خود را کاهش دهد و امکان بازرسی های بین المللی را از برنامه هسته ای خود بیش از گذشته فراهم آورد.   مقامات می گویند این هدف تضمین خواهد کرد که آمریکا می تواند از فریبکاری ایران دست کم یک سال پیش از آنکه این کشور بتواند به توانایی تولید سوخت کافی برای ساخت بمب دست یابد مطلع شود.   ایران همچنین باید فعالیت های خود را در تاسیسات آب سنگین اراک کاهش دهد.بسیاری از محدودیت ها بر سر برنامه هسته ای ایران برای دست کم ده سال باقی خواهد ماند.   اسرائیل و جمهوریخواهان اذعان کرده اند که دست ایران برای تولید تسلیحات هسته ای باز خواهد شد.اما مقامات می گویند برنامه هسته ای ایران تحت نظارت دائم آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار خواهد داشت.   در چارچوب تحریم های کنونی که به سال 2006 بازمی گردد، ایران از غنی سازی اورانیوم، بازفراوری سوخت هسته ای و فعالیت در زمینه رئاکتور آب سنگین که می تواند در تولید پلوتونیوم کاربرد داشته باشد منع شده است.   دیپلمات ها می گویند توافق به تصویب قطعنامه جدید شورای امنیت نیاز دارد که در آن تحریم هایی که تهران را از دسترسی به ابزارهای مالی و فنی برای انجام فعالیت های حساس هسته ای منع می کند مورد تجدیدنظر قرار می دهد و به تهران اجازه غنی سازی اورانیوم در سطح نسبتا پایین می دهد.   سفیر فرانسه در واشنگتن می گوید چنانچه توافق حاصل شود، قطعنامه شورای امنیت غیرقابل اجتناب است.   وی می گوید این یک گزینه نیست بلکه الزام است.قطعنامه جدید سازمان ملل به ایران اجازه خواهد داد غنی سازی اورانیوم را ازسرگیرد اما در سطحی محدوتر از گذشته.   یک دیپلمات بلندپایه اعلام کرد امیدها برای برچیده شدن رئاکتور آب سنگین اراک کمرنگ شده است .با وجود این، ایران مجبور خواهد شد با تغییر در عملکرد این تاسیسات تضمین کند که این تاسیسات برای تولید پلوتونیوم مورد نیاز در ساخت سلاح مورد استفاده قرار نخواهد گرفت.   دیگر موضوع اصلی مورد اختلاف در مذاکرات میزان پاسخگویی ایران درباره ماهیت نظامی برنامه هسته ای این کشور در گذشته است.   دیپلمات ها می گویند اذعان به اینکه ایران برنامه تسلیحات هسته ای را دنبال کرده ممکن است مانع از دستیابی به توافق شود.   چنانچه این موانع برطرف و دستیابی به توافق نزدیک شود، برخی تحریم های سازمان ملل به حال تعلیق درخواهد آمد اما بسیاری از دیگر تدابیر سازمان ملل با هدف مهار برنامه هسته ای ایران از جمله محدودیت ها در بخش تجارت مواد هسته ای حساس و نیز محدودیت ها بر موشک های بالستیک احتمالا به عنوان موضوعی که باید دست کم به مدت یک دهه تحت نظارت شدید باشد باقی خواهد ماند.   دیپلمات ها اعلام کردند کمیته تحریم های سازمان ملل و نیز هیئت کارشناسان ناظر بر اجرای تحریم های ایران احتمالا همچنان باقی خواهند ماند.   دیوید آلبرایت می گوید آمریکا نیز ممکن است تاکید کند طیف دیگری از تحریم ها از جمله تحریم تسلیحاتی متعارف همچنان باقی بماند که ممکن است به لحاظ اقتصادی و سیاسی به ایران لطمه بزند. ایران صنعت بزرگ صادرات تسلیحات دارد و مقادیر گسترده تسلیحات متحدان خود را از بشار اسد رئیس جمهور سوریه گرفته تا مبارزان شیعه در عراق و گروه هایی همچون حزب الله و حماس تامین می کند.   ایران توانسته است تحریم ها را دور بزند و سالها این گروه ها را تجهیز کند اما ادامه این تدابیر دست کم چنین اقداماتی را برای تهران دشوارتر خواهد ساخت.   هنوز مشخص نیست شورای امنیت با چه سرعتی برای کاهش تحریم های افراد مرتبط با برنامه های ایران اقدام خواهد کرد اگرچه چنین مسئله ای ممکن است چندان هم حائز اهمیت نباشد زیرا تهران سالهاست که توانسته است این تدابیر را دور بزند.   قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به خاطر نقض تحریم ها در فهرست ممنوعیت های مسافرتی سازمان ملل قرار دارد آزادانه در سراسر مرزهای خاورمیانه سفر می کند.   وی در ماه های اخیر عملیات نظامی ایران را در عراق از جمله عملیات گسترده علیه داعش در شمال این کشور را فرماندهی کرده است.   ایران در مذاکرات یک خواست جدی دارد و می خواهد در ازای موافقت با بازرسی های بیشتر بین المللی از برنامه هسته ای این کشور، جهان رژیم تحریم ها که این کشور را در جهان اقتصاد منزوی ساخته است کاهش دهد.   آمریکا و دیگر قدرت های بزرگ خواهان کنار گذاشتن چماقی نیستند که ایران را به لحاظ اقتصادی و تجاری به شدت تضعیف کرده است اما احتمالا با تعلیق برخی محدودیت ها درمقابل کاهش دامنه برنامه هسته ای این کشور موافقت خواهند کرد.یک توافق ممکن است برنامه ای را به برچیدن دائمی تحریم ها در ده تا 15 سال در صورتیکه ایران به تعهدات خود به طرف مقابل پایبند باشد به دنبال داشته باشد.   یک دیپلمات بلندپایه اعلام کرد توافق هسته ای احتمالا این اختیار را به آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهد داد تا تعیین کند آیا ایران در حال نقض این توافقنامه است یا خیر.   چنانچه مشخص شود که ایران در حال فریبکاری است، شورای امنیت می تواند بار دیگر تحریم ها را اعمال کند.   مشکل آن است که لغو تحریم ها آسانتر از وضع آنهاست.به عنوان نمونه، چین و روسیه ممکن است در برابر هرگونه طرح مورد حمایت آمریکا برای وضع مجدد تحریم ها علیه ایران در واکنش به نقض آنها مقاومت کنند.   کارن رز دیپلمات سابق انگلیس که در مذاکرات شورای امنیت در اواخر دهه 1990 درباره برنامه تسلیحاتی عراق شرکت داشت می گوید راه های گوناگونی وجود دارد که بر اساس آن مذاکره کنندگان می توانند اطمینان یابند چنانچه ایران نتواند به تعهدات خود عمل کند تحریم ها بار دیگر اعمال خواهد شد.   وی می گوید برای نمونه، شورای امنیت ممکن است تعلیق موقت تحریم ها را برای یک دوره معین مثلا شش ماه تصویب کند.   هنگامیکه این مدت پایان می یابد رای گیری دیگری برای تمدید تحریم ها مورد نیاز است و این برای آمریکا و شرکایش فرصتی را فراهم خواهد کرد تا درباره پایبندی ایران قضاوت کنند.   در مقابل، برچیدن شبکه تحریم های واشنگتن مسئولیتی طولانی و به لحاظ سیاسی پیچیده خواهد بود.انتظار می رود مجموعه ای از تدابیر که شرکت های آمریکایی را از مراودات تجاری در ایران باز می دارد و نیز محدودیت هایی که به علت حمایت ایران از تروریسم علیه این کشور اعمال شده است همچنان به قوت خود باقی بماند.   تحلیلگران و مقامات سابق معتقدند احتمال می رود هرگونه توافق طولانی مدت کاهش تحریم ها را همراه با سال ها نظارت و راستی آزمایی به منظور اطمینان از اینکه ایران واقعا به محدودیت های توافق شده بر سر برنامه هسته ای این کشور پایبند است شامل شود.   الیزابت رزنبرگ مقام وزارت خزانه داری آمریکا در امور تحریم ها می گوید ایران در نخستین سال توافق ممکن است شاهد کاهش تحریم هایی باشد که به لحاظ اقتصادی حائز اهمیت است، به بخشی از 100 میلیارد دلار ذخیره ارزی توقیف شده خود در آنسوی آبها دست یابد، نفت خود را به فروش برساند و از سامانه بانکی بین المللی استفاده کند .   رزنبرگ می گوید گمان نمی کنم ایران با هرگونه برنامه مرحله ای که کاهش قابل توجه و سریع تحریم ها را شامل نمی شود موافقت کند.   بدون احیای گسترده بخش بانکداری، شرکت هایی که خواهان مراودات تجاری مجاز با ایران هستند ممکن است در پیدا کردن بانکی که تمایل به انتقال پول آنها دارد با مشکل مواجه شوند.این موضوعی است که در توافقنامه موقت به آن اشاره شده است ؛ توافقنامه ای که نوامبر سال 2013 به امضاء رسید و در چارچوب آن محدودیت ها در زمینه تجارت قطعات اتومبیل و هواپیما در میان دیگر چیزها کاهش یافت.   دوگ جاکوبسون حقوقدان می گوید بسیاری از بانک هایی که خواهان این مروادات قانونی هستند در چین و ژاپن فعالیت دارند که برای شرکت های آمریکایی به عنوان طرف دیگر قرارداد خوشایند نیست.   بانک ها محتاط هستند زیرا جریمه نقض تحریم ها ممکن است به میلیاردها دلار برسد.   کامرزبانک آلمان روز پنجشنبه با پرداخت یک میلیارد و 450 میلیون دلار به دولت آمریکا و اخراج تعدادی از کارکنان خود در ارتباط با نقض تحریم ها موافقت کردند.   نفیو می گوید در حالی که مقامات ایران ممکن است خواهان لغو همه تحریم ها در یک زمان باشند، آماده هستند بدون تجارت مستقیم با شرکت هایی آمریکایی فعالیت کنند تا زمانیکه مجوز بازگشت به سامانه بانکی جهانی به آنها داده شود.آنچه آنها آمادگی آن را ندارند آن است که وزارت خزانه داری آمریکا به بانک های خارجی اعلام کند که با این بانک ها مراوده تجاری نداشته باشند.   ایده لغو سریع سخت ترین تحریم ها منتقدانی دارد که نگرانند آمریکا همه اهرم فشار خود بر تهران را برای دیگر تخلفاتی که موجب وضع تحریم ها شده است از جمله نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم از دست بدهد.   جاناتان پانزر رئیس تحقیقات برای بنیاد دفاع از دموکراسی، گروهی که از تشدید تحریم ها حمایت می کند، می گوید آنها ممکن است معیار تعیین شده برای توافق هسته ای را رعایت و در چارچوب آن صلاحیت خارج شدن از رژیم تحریم ها را پیدا کنند اما هنوز سوالات بسیاری درباره حمایت ایران از حماس، حزب الله، جهاد اسلامی فلسطین و دیگر گروه ها باقی مانده است.   منتقدان هشدار می دهند لغو تحریم ها همچنین با فراهم کردن فرصت برای ایران همچنانکه نفوذ این کشور در عراق، سوریه و یمن رو به افزایش است این کشور را قدرتمند سازد.
  14. گزارش ویژه/ فوری/ اختصاصی فردو؛ مسئله اصلی در مذاکرات لوزان منابع مطلع در تهران تایید می کنند که اختلاف نظر درباره فردو تبدیل به یکی از اصلی ترین گره ها در مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 شده است.   ایران هسته ای- منابع مطلع در تهران تایید می کنند که اختلاف نظر درباره فردو تبدیل به یکی از اصلی ترین گره ها در مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 شده است.   در حالی که دور جدید مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 از صبح روز دوشنبه 25 اسفند 1393 (16 مارس 2015) در شهر لوزان سوییس آغاز شده، به نظر می رسد مسئله فردو بخش زیادی از انرژی دو طرف را در این مذاکرات مصروف خود خواهد کرد.   بنابر برخی شنیده ها، موضوع اصلی درباره فردو این است که امریکا خواهان آن است که ظرفیت غنی سازی مورد توافق در توافق نهایی برای ایران (احتمالا 6000 سو) صرفا در نطنز مستقر باشد، اما ایران اصرار دارد که حداقل 1000 سو از این مقدار باید در فردو مستقر شود.   تاسیسات غنی سازی فردو در نزدیکی شهر قم قرار دارد، حدود 3000 ماشین نسل اول بهبود یافته در آن مستقر است، این ماشین ها در آبشارهای 174تایی سازمان یافته است، ولی هم اکنون فقط یک سوم ظرفیت این تاسیسات مشغول غنی سازی زیر 5 درصد است.   استدلال اصلی ایران این است که وقتی دو طرف درباره یک سقف برای ظرفیت غنی سازی توافق دارند، طرف غربی نباید درباره چگونگی اجرای این غنی سازی در ایران و از جمله درباره مکان آن چون و چرا کند و این دیگر به خود ایران مربوط است که چگونه این مقدار غنی سازی را محقق کند.   ضمن اینکه، مطابق اطلاعاتی که رسما تایید نشده، تیم مذاکره کننده هسته ای ایران نوعی شفافیت فراپروتکلی را در توافق نهایی خواهد پذیرفت که با وجود آن غرب دیگر به هیچ وجه نمی تواند ادعا کند درباره ماهیت فعالیت ها در فردو نگران است.   علاوه براین، ایران به طور سنتی اینگونه استدلال کرده است که تا زمانی که تهدیدنظامی رژیم صهیونیستی علیه برنامه هسته ای ایران باقی  است، فردو –به عنوان یک تاسیسات آسیب ناپذیر در مقابل حملات متعارف نظامی- باید به عنوان یک تاسیسات غنی سازی فعال باقی بماند تا عدم حمله به نطنز را ضمانت کند.   اصطلاحا در این حالت گفته می شود فردو نوعی پدافند غیر عامل برای تاسیسات نطنز است.   به لحاظ راهبردی، تحلیلگران عقیده دارند تبدیل تاسیسات فردو به یک تاسیسات غیر غنی سازی به معنای قرار دادن نطنز در خطر حمله نظامی است.   با این حال، به نظر می رسد طرف امریکایی بر این موضوع اصرار داردکه فردو باید «هدفی متفاوت پیدا کرده» و به یک تاسیسات تحقیق و توسعه بدون هرگونه ماموریتی در زمینه انباشت مواد شکافت پذیر بدل شود.   دیپلمات ها می گویند مسئله فردو اکنون یکی از موضوعات تعیین کننده در مذاکرات است که به نظر می رسد مصالحه درباره آن دشوار باشد چرا که یکی از دو طرف نهایتا باید از موضع خود کوتاه بیاید.
  15. Sami1993

    قاهر F-313

    مجله صف / بهمن 1393   و....  
  16. زارش ویژه نیویورک تایمز: توافق هسته ای باعث روی کار آمدن یک حکومت معتدل در ایران می شود روزنامه امریکایی نیویورک تایمز جزئیات جدیدی از توافق هسته ای احتمالی ایران و 1+5 فاش کرده است.   ایران هسته ای- روزنامه امریکایی نیویورک تایمز جزئیات جدیدی از توافق هسته ای احتمالی ایران و 1+5 فاش کرده است.   نکته اصلی در گزارش این روزنامه امریکایی که به دولت اوباما بسیار نزدیک است این است که در آن تاکید شده دولت امریکا باور دارد که در طول توافق هسته ای یک حکومت همراه با غرب در ایران بر سر کار خواهد آمد.    متن کامل این مقاله که توسط دیوید ای سانگر و مایکل آر گوردون نوشته و روز 23 اسفند 1393 (14 مارس) منتشر شده، چنین است.   متن اصلی این مقاله را اینجا ببینید.   ***   آمریکا و ایران در حال نزدیک شدن به یک توافق تاریخی هستند که برنامه هسته ای ایران را محدود می کند اما در این راه با موانع جدی دقیقه آخری مواجه هستند.   به گفته مقامات اروپایی و آمریکایی برخی از این موانع عبارتند از زمان لغو تحریم های سازمان ملل علیه ایران و چگونگی اجرای بازرسی ها از تاسیسات هسته ای این کشور.   جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا که یکشنبه شب برای شرکت در دور حساس مذاکرات عازم شهر لوزان سوئیس می شود، هنوز با همتای ایرانی خود بر سر این خواسته ایران که به محض امضای توافقنامه تمام تحریم های سازمان ملل باید به حال تعلیق درآید، اختلاف نظر دارد.   یکی دیگر از موضوعات مورد اختلاف به اصرار واشنگتن بر سر این موضوع بر می گردد که بازرسان بین المللی باید اجازه بازرسی فوری از تمام تاسیسات هسته ای ایران حتی آنهایی که در پایگاه های نظامی قرار دارند، داشته باشند.   علاوه بر آنچه گفته شد، اختلاف هایی هم بر سر تحقیقات ایران در زمینه ساخت و گسترش سانتریفوژهای پیشرفته وجود دارد که به این کشور اجازه می دهد با سرعت بیشتری سوخت هسته ای تولید کند. مدت زمان اجرای توافق نیز از موضوعات دیگری است که دو طرف بر سر آن به تفاهم نرسیده اند.   کاخ سفید امیدوار است دست یابی به توافق سرانجام به گشایش فصل جدیدی در روابط دو کشور منجر شود، روابطی که برای چند دهه تحت تاثیر سوءظن متقابل، حمایت ایران از تروریسم، حملات سایبری آمریکا و عملیات انتقام جویانه ایران بوده است. اما حتی چشم انداز یک توافق هسته ای به بروز درگیری سیاسی جدی بین کاخ سفید و جمهوریخواهانی منجر شده است که معتقدند این توافق نه تنها نمی تواند برنامه هسته ای نظامی ایران را متوقف کند، بلکه کشورهای عربی را نیز به داشتن برنامه هسته ای تشویق می کند. هنری کسینجر، وزیر امور خارجه سابق آمریکا اخیرا درمورد توافق در حال شکل گیری با ایران به کنگره گفت نتیجه این رفتار این است که از ممانعت از تکثیر سلاح هسته ای، به سمت مدیریت آن پیش می رویم.   نقاط همگرایی در توافقی که در واشنگتن و پایتخت های اروپایی در چرخش است شامل ترتیبات پیچیده ای می شود که ایران بر اساس آن باید بخش زیادی از ذخیره اورانیوم غنی شده خود را از کشور خارج کند. در مقابل آمریکا و شرکای مذاکره کننده آن به ایران اجازه می دهند 6 هزار و 500 سانتریفوژ خود را که بیشتر از چند صد دستگاهی است که سال پیش مورد بحث بود، نگاه دارد. تعداد سانتریفوژها که در مراحل نهایی امکان تغییر آن وجود دارد احتمالا بخش زیادی از مذاکرات علنی را به خود اختصاص خواهد داد. مخالفان معتقدند این توافق به ایرانیان اجازه می دهد توان نهایی تولید اورانیوم خود را حفظ کنند حتی اگر این کشور مجبور شود میزان اورانیومی را که مورد استفاده قرار می دهد، محدود سازد.   تعلیق و در نهایت لغو تحریم های نفتی و مبادلات مالی ایران برای حسن روحانی، رئیس جمهور ایران و محمد جواد ظریف، مذاکره کننده ارشد وی و وزیر امور خارجه این کشور که امیدوارند بتوانند ده سال یا بیشتر محدودیت فعالیت هسته ای را به سران روحانی و نظامی ایران که مخالف مذاکرات هستند، بقبولانند، از اهمیت زیادی برخوردار است.   مخالفان در تهران به ویژه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب که بر بخش نظامی برنامه هسته ای ایران نظارت دارند، از جزئیات افشا شده مذاکرات بهره برداری می کنند. آنها می گویند آمریکا با محدود کردن توانایی های ایران برای این همه سال بر اساس یک توافق هسته ای مانع ظهور ایران به عنوان قدرت بزرگ منطقه خاورمیانه خواهد شد.   اما هرگونه لغو سریع تحریم ها با رای شورای امنیت و بر اساس تصمیم باراک اوباما می تواند باعث تشدید تنش ها در کنگره شود.   یکی دیگر از موضوعات مهمی که درمورد توافق هسته ای با ایران مطرح است مدت زمان کارآیی آن است. مقامات آمریکایی اعلام کرده اند اقدامات در نظر گرفته شده در توافق هسته ای با ایران برای دست کم ده سال می تواند خواسته های غرب را در زمینه حفظ زمان یک ساله برای فرار هسته ای ایران تامین کند. همتای ایرانی کری تابستان گذشته در مصاحبه ای گفت که مدت زمان اجرای این توافق نباید بیش از هفت سال باشد.   مدت زمان اجرای توافق هرچقدر باشد جان کری با این چالش مواجه است که پس از انقضای تاریخ آن ایران همانند ژاپن و برزیل همچنان زیرساخت های لازم برای تولید هر میزان مواد هسته ای را که بخواهد در اختیار خواهد داشت. دولت اوباما معتقد است تا آن زمان یک حکومت متفاوت یا دست کم همراه تر در ایران روی کار خواهد آمد.   در بخش دیگری از این تحلیل به نامه هفته گذشته 47 سناتور جمهوریخواه به سران ایران اشاره شده که در آن آمده است روسای جمهور آینده بدون تصویب کنگره الزامی در اجرای این توافق نخواهند داشت.   اما کاخ سفید و جان کری می گویند خیلی بعید است هر فردی که در آینده به ریاست جمهوری آمریکا می رسد این توافق را نقض کند به ویژه اگر ایران به مفاد آن پایبند باشد.   یکی از دلایلی که آمریکا و متحدانش درمورد لغو تحریم های سازمان ملل برضد ایران تردید دارند این است که براساس تحریم های کنونی صادرات کالاهای با فن آوری پیشرفته که می تواند به ساخت مخفیانه سلاح در ایران کمک کند، ممنوع است. بنابراین بحث هایی درمورد چگونگی اعمال نظارت شدید در این زمینه در جریان است.
  17. آیا عمر موتور توربوفن موشک های کروز هم مثل مینی جت های توربوجت کم هست !   اگر میزان عمر این موتور مناسب باشه می تونه برای نمونه پیشرفته تر و بزرگتر کرار و یک پهپاد بال پرنده کوچکتر از آرکیو 170 به کار بیاد !   و همینطور به نظر من بجای کار روی کروز یا علی که طرحش خیلی خام هست ، بیایم یک نمونه کوچکتر سومار رو توسعه بدیم که تا 1000 کیلومر برد داشته باشه !   و یک نمونه کوچکتر هواپرتاب با بدنه رادار گریز برای پرتاب از جنگنده هایی مثل فانتوم و فنسر !
  18. گزارش ویژه/ اختصاصی مذاکرات 24 اسفند، یک گام تا تعیین تکلیف گفت وگو ها مسئله اصلی پیش روی یک توافق اکنون این است که آیا دستکاری هایی که ایران در صورت حصول یک توافق نهایی در برنامه هسته ای اش به عمل خواهد آورد با دستکاری های لرزان امریکا در رژیم تحریم ها هم وزن است؟     حامد علوی، ایران هسته ای- کارشناسان در تهران مذاکرات هسته ای را که از فردا آغاز خواهد شد، بسیار حساسارزیابی می کنند.   این کارشناسان می گویند مذاکرات 24 اسفند تعیین کننده ترین مذاکراتی است که معین می کند تا روز 11 فروردین امکان دستیابی به یک توافق وجود دارد یا نه؟   مهم ترین دستور کار این مذاکرات تعیین یک جدول زمانی برای تعلیق تحریم ها در طول زمان اجرای توافق نهایی خواهد بود.   منابع مرتبط با موضوع می گویند تیم ایرانی به هیچ وجه در موقعیتی نخواهد بود که از خط قرمز تعلیق یکجا ویکپارچه همه تحریم ها بلافاصله پس از امضای توافق نهایی کوتاه بیاید.   برخی شنیده ها حکایت از آن دارد که امریکا موضع خود را به سمت طراحی یک فرمول جدید از تعلیق تحریم ها که به آن «تعلیق دوره ای با دوره تناوب کوتاه» گفته می شود، متمایل کرده است.   به گفته کارشناسان، مقصود از این تعبیر این است که تحریم ها در بازه های زمانی چند ماهه و مشروط به پای بندی ایران به تعهداتش تعلیق شود.   مهم ترین مسئله در این میان این است که هر بخش از تحریم ها دقیقا با کدام اقدام در برنامه هسته ای ایران متناظر خواهد شد.   دیپلمات ها در تهران می گویند با توجه به محدودیت های اختیارات دولت امریکا، تدوین یک جدول زمانی بلند مدت در زمینه تعلیق تحریم ها زیر سوال رفته است.   در واقع این دیپلمات ها بر این باورند که دولت کنونی امریکا نمی تواند هیچ تعهد بلندمدتی را در زمینه تعلیق تحریم ها بپذیرد چرا که حدود دو سال دیگر قدرت را در واشینگتن به تیمی دیگر واگذار خواهد کرد.   47 سناتور امریکایی هفته گذشته در نامه ای این موضوع را متذکر شده اند که دولت کنونی امریکا فقط دو سال دیگر بر سر کار خواهد بود.   دیپلمات ها می گویند این موضوع در تهران جدی گرفته شده است.   به منظور عبور از این چالش حقوقی محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران هفته گذشته در مصاحبه ای با هفته نامه صدا اعلام کرد توافق نهایی در قالب یک قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل مصوب خواهد شد و به این ترتیب هیچ دولتی در امریکا –حتی در آینده- نمی تواند آن را نقض کند.   اما کاخ سفید این موضوع را به صراحت تکذیب کرده است.   مسئله اصلی پیش روی یک توافق اکنون این است که آیا دستکاری هایی که ایران در صورت حصول یک توافق نهایی در برنامه هسته ای اش به عمل خواهد آورد با دستکاری های لرزان امریکا در رژیم تحریم ها هم وزن است؟   و مهم تر از این، آیا نظام سیاسی امریکا اساسا در موقعیتی هست که یک تعهد بلند مدت به ایران بسپارد؟
  19. نکته مهمی نیست ....... تیوب قدیر با تیوب نور/قادر تفاوت کرده !
  20. با اینکه سپاه تا به حال ما رو نا امید نکرده ، ولی آیا بهتر نیست تا زمان رونمایی ( یا رونمایی ها ) صبر کنیم تا ببینیم با چی طرفیم ؟!
  21.   خوب استاندارد کاربرد دوگانه داشته و به احتمال زیاد کاربرد سطح به سطحش در رابطه با نصبش روی هواناوها منظور بوده !   ولی بحث ما وضعیت پدافندی ناوگان ، به ویژه موج کلاس ها هست !   به فرض شروع پروزه ساخت نمونه دریاپایه صیاد 2 ( که علاوه بر هماهنگ کردنش با محیط دریا ،احتمالا مثل استاندارد قابلیت سطح به سطح باید پیدا کند ! )  تا زمان آماده شدن نمونه دریاپایه  ، ناوگان چیزی برای دفاع داشته باشن !   از قضا این ایده پرتاب استاندارهای موجود از لانچر صیاد 2 ( تا زمان آماده شدن خود صیاد ) می تونه جزئی از مراحل پروژه صیاد 2 دریاپایه باشه ( مرحله اول نصب لانچر و پرتاب استاندارد ازش ، مرحله بعد هم خود صیاد همراه باسیستم های احتمالی که روی ناو نصب و یا تعویض شود ) !   این امر علاوه بر آموزش خدمه ( اگر آموزش خاصی لازم باشد ! ) ، ایرادات احتمالی لانچر رو هم مشخص می کند ( اگر ایرادی باشد ! ) که باعض صرفه جویی در زمان می شود !
  22. حرف های این تقوایی ترکیبی از دروغ و راست هست که البته میزان دورغ هاش بیشتره !   مثل اون افسانه سرایی پروژه دوران F-4 که از همش تنها اون آنتن ها و سوختگیری هواییش درست در اومده ..........   یا درباره باور ........   یا پنها 1 ......   حتی صیاد 2 رو هم گفته بود که همون استانداردهای قدیمی هستند ......   و .......   در بهترین حالت ، مطالب این فرد ( که غرض و عنادش هم مشخصه ) در حد مطالب مجلات زرد هست !
  23. آمریکا به دنبال توافق خوب، تیم ایرانی به دنبال توافق به هر قیمتی! عضو تیم مذاکره کننده: روحانی به ما گفته برای آنکه توافق بشود رفع تحریم های اقتصادی را در اولویت های بعدی قرار دهید!/ محدودیت ۱۰ ساله را می پذیریم برخلاف خطوط قرمز نظام در موضوع هسته ای رفع و یا تعلیق «بخشی» از تحریم ها و آن هم تحریم های غیر اقتصادی در دستور کار مذاکره کنندگان ایرانی قرار دارد . این بدین معناست که لغو یکباره همه تحریم ها پس از توافق نهایی اتفاق نمی افتد. گروه بین الملل – رجانیوز: ابعاد جدیدی از جزییات توافق هسته ای ایران و ۱+۵ منتشر شده که بیانگر نادیده گرفتن شدن خطوط قرمز نظام در موضوع هسته ای است. به گزارش رجانیوز، مشاور حقوقی وزار امور خارجه و یکی از اعضای تیم مذاکره کننده جزییات جدیدی از توافق هسته ای را منتشر کرد. داوود محمد‌نیا با حضور در همایش جایگاه فناوری هسته‌ای در توسعه علمی کشور که صبح امروز در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، صراحتا بیان کرد رئیس جمهور از تیم مذاکره کننده خواسته به منظور اعتماد سازی بیشتر لغو تحریم های اقتصادی را از اولویت مذاکراتی کنار بگذارند: «در روز اول توافق جامع "رفع" تحریم‌ها اتفاق می‌افتد. رئیس‌جمهور در دستور مذاکرات به ما گفته‌اند که حتی می‌توانید برداشتن تحریم‌های اقتصادی را در اولویت‌های بعدی قرار دهیم و این نشان از عزم جدی مسئولان دارد و اولویت خروج پرونده از شورای امنیت است تا پرونده در مدار عادی خود باشد.« محمدنیا در ادامه گفت: ما در دوره ۱۰ ساله محدودیت‌هایی را می‌پذیریم تا به مزایایی برسیم. این اظهارات عضو تیم مذاکره کننده هسته ای بیانگر دو مساله مهم در دستور کار مذاکراتی ایران است. اول آنکه برخلاف خطوط قرمز نظام در موضوع هسته ای رفع و یا تعلیق «بخشی» از تحریم ها و آن هم تحریم های غیر اقتصادی در دستور کار مذاکره کنندگان ایرانی قرار دارد . این بدین معناست که لغو یکباره همه تحریم ها پس از توافق نهایی اتفاق نمی افتد. پیش از این مقامات آمریکایی اعلام کرده بودند که پس از امضای توافق نهایی نیز رژیم تحریم های علیه ایران را حفظ می کنند و همچنان پرونده تحریم های جدیدی به بهانه حقوق بشر، تروریسم و ... باز خواهد ماند. رویکردی که در توافق ژنو تکرار شده بود. مقامات آمریکایی در ازای دریافت اولویت های مذاکراتی خود یعنی تعلیق ۲۰ درصد ، نابودی ذخایر ۲۰ درصد ، متوقف کردن پروژه آب سنگین اراک ، منجمد کردن فعالیت های مرتبط با غنی سازی و ... با اولویت مذاکراتی ایران یعنی لغو تحریم ها مخالفت کردند و توانستند ۹۵ درصد رژیم تحریم ها علیه ایران را حفط کنند. این نقشه در توافق نهایی نیز بار دیگر در حال تکرار است. آمریکا و کشورهای غربی با دریافت امتیازات جدید و گسترده که برخلاف ماده ۴ NPT بوده است، هدف اصلی تیم ایرانی از مذاکرات یعنی لغو همه تحریم ها را محقق نمی کنند و این بدین معناست که ایران در ازای عقب نشینی و اعمال محدودیت های گسترده در بهترین شرایط تنها یک ترک دیگر بر ساختمان تحریم ها وارد می آورد. این درحالی است که رهبر معظم انقلاب دهه فجر امسال در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش تاکید کردند یکی از نتایج توافق نهایی که در آن عزت و استقلال مردم ایران باید حفظ شود، لغو تمامی تحریم ها باشد: « همه‌ی اینها برای این است که سلاح و حربه‌ی تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البتّه باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافقِ به این صورت‌[ بشود]؛ والّا اگرچنانچه در این زمینه به توفیق نرسیدند، ملّت ایران و مسئولین و دولت محترم و دیگران، راه‌های فراوانی دارند و یقینا باید آن راه‌ها را طی کنند برای اینکه بتوانند حربه‌ی تحریم را بی‌اثر کنند و کُند کنند» هر چند تیم مذاکره کننده هسته ای پیش از این با قبول جدول زمانبدی برای تعلیق تحریم ها عملا از موضوع لغو یکجانبه همه تحریم ها عقب نشینی کرده بود با این حال پس از تاکید رهبری، آقای روحانی ۱۰ اسفند در اظهارنظری گفته بود: به اعتقاد ما همه تحریم‌ها باید در یک لحظه برداشته شوند. اما اظهارات محمدنیا مشخص می سازد که رئیس جمهور برخلاف این اظهارنظر خود، معتقد است برای اعتمادسازی بیشتر تیم مذاکره کننده می تواند لغو تحریم های اقتصادی را در اولویت های بعدی قرار دهد. در عین حال این عضو تیم مذاکره کننده ایران در ادامه گفته در روز اول توافق فاتحه تحریم ها خوانده می شود. دوم) داوود محمدنیا در این اظهارات خود به نکته مهم دیگری اشاره کرده است و آن تایید اظهارات اوباما و نتایناهو درباره پذیرش محدودیت ۱۰ ساله از سوی ایران درباره برنامه هسته ای کشور است. رئیس جمهور آمریکا روز ۱۲ اسفند در مصاحبه با خبرگزاری رویترز گفته بود که حصول توافق نهایی اتمی با ایران مستلزم این است که جمهوری اسلامی دستکم به مدت ۱۰ سال فعالیت‌های هسته‌ای حساس خود را کنار بگذارد و غرب هم بتواند از توقف این فعالیت‌ها مطمئن شود. نخست وزیر رژیم صهیونیستی در بخشی از اظهاراتش در کنگره درباره جزییات توافق نهایی گفت: امتیاز دوم توافقی که قرار است با ایران به امضا برسد برداشتن تمام محدودیت‌ها از فعالیت هسته‌ای ایران «پس» از ۱۰ سال است.در چنین حالتی اصلا مشخص نیست تیم مذاکره کننده در مذاکرات هسته ای چه چیزی را به دست آورده است. اظهارات محمدنیا گواه آن است برخلاف ادعای ظریف مبنی بر اینکه این اظهارات اوباما با مصرف داخلی بیان می شود، در صحنه مذاکرات پذیرش محدودیت حداقل ده ساله مورد توافق قرار گرفته است و طرفین درباره جنبه های دیگر توافق در حال رایزنی هستند. اما سئوالی که پیش می آید اگر توافق بشود که تحریم های اقتصادی علیه ایران پابرجا بماند و یا طبق یک جدول زمانبدی طی سالیان طولانی رفع شود و همچنین برخلاف قانون NPT ، محدودیت های گسترده برای ۱۰ سال آتی علیه ایران در حوزه غنی سازی ، تخقیق و توسعه ، ساخت تاسیسات و ... وضع شود، تیم ایرانی غیر از واگذاری امتیازات جدید چه چیزی در توافق نهایی کسب می کند؟
  24. اسامی ۱۲ سامانه جدید ناوشکن «دماوند» رئیس سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح اسامی ۱۲ سامانه نوین نصب شده روی ناوشکن پیشرفته «دماوند» را تشریح کرد. به گزارش مشرق، امیر دریادار رستگاری در مراسم الحاق ناوشکن «دماوند» به ناوگان منطقه چهارم نداجا ضمن تسلیت ایام فاطمیه اظهار داشت: مراحل طراحی و ساخت ناوشکن دماوند از سال 85 براساس تاکیدات مقام معظم رهبری آغاز شد. وی افزود: 700 مرکز پژوهشی، دانشگاهی و صنایع دفاعی و وزارت علوم در ساخت بدنه دماوند همکاری کردند. رئیس سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح با بیان اینکه فرآیند ساخت بدنه شامل سازه اصلی، روسازه و ملحقات سازه‌ای و متعاقب آن ساخت، نصب و راه‌اندازی بیش از 120 سامانه مکانیکی و تأسیساتی، تحرک و رانش، برق و الکترونیک توسط متخصصان ایرانی انجام شد، گفت: ساخت و تکمیل دمانوند با 2 میلیون و 500 هزار نفر ساعت کار و انجام بیش از 12 هزار فعالیت اجرایی شهریورماه امسال به پایان رسید. دریادار رستگاری با بیان اینکه از مهرماه امسال آزمایش‌های کنار اسکله و دریای ناوشکن دماوند آغاز شد، تصریح کرد: تاکنون بیش از 9 هزار فقره آزمایش با 21 هزار نفر ساعت کار روی دماوند انجام شده است. وی با بیان اینکه 73 دوره آموزشی به مدت و تعداد شرکت‌کنندگان 35 هزار نفر ساعت، آموزش عملی و تئوری بر روی دماوند اجرا شد، تصریح کرد: تخصص‌های مربوطه در 3 سطح سازمانی، میانی و کارخانه‌ای برگزار شد. رئیس سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح با اشاره به دستاوردهای اجرای پروژه دماوند، اظهار داشت: افزایش قدرت دفاعی و بازدارندگی، تقویت روحیه خودباوری و خوداتکایی در تلاشگران عرصه علم و صنعت دریایی کشور از مهمترین دستاوردهای ساخت ناوشکن دماوند است. دریادار رستگاری اکتساب فناوری‌های نوین و کسب دانش فنی ساخت و تجهیز انواع مختلف ناوشکن را از دیگر دستاوردهای دماوند دانست و افزود: ایجاد و تقویت شبکه همکاران توانمند بر زنجیره تأمین و ساخت و زیرسامانه‌ها از دیگر دستاوردهای دماوند است. وی تأکید کرد: با ساخت ناوشکن دماوند زنجیره آموزشی نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران برای دوره‌های کارورزی دانشجویان دانشگاه افسری حضرت امام (ره) و درجه‌داران مرکز آموزش‌های تخصصی دریایی در دریای خزر تکمیل شد. رئیس سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح ضمن تشریح 12 سامانه نوین نصب شده روی ناوشکن پیشرفته دماوند، گفت: سامانه‌های رادار هوایی پیشرفته 3 بعدی، رادار سطحی، هدایت آتش، جنگ‌های الکترونیکی، جنگ‌های نوین، سامانه هوشمند حل مسئله تیر، سامانه مدیریت نبرد، سامانه مخابراتی امن، ‌شفت و پروانه گام متغیر، کنترل و نشان‌دهنده یکپارچه، نشست و برخاست بالگرد در شب و کشف و اطفاء حریق سازگار با محیط‌زیست بر روی ناوشکن جمهوری اسلامی ایران دماوند نصب شده است. دریادار رستگاری با بیان اینکه آمادگی ساخت و تجهیز شناورهای جدید و پیشرفته را داریم، گفت: مأموریت اصلی ناوشکن دماوند پیام صلح و دوستی به همسایگان شمالی کشور است.