Sami1993

News
  • تعداد محتوا

    1,632
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    12

تمامی ارسال های Sami1993

  1. در صفحات قبل گفته شد که نیروی دریایی نسبت به صیاد2 ( باتوجه به مبناش که استاندارد باشد ) علاقه مند هست ، ولی صیاد 2 برای کار در محیط دریا باید بهینه سازی بشه و از قراری این کار هنوز شروع هم نشده!   یک ایده به نظرم رسید !   صیاد و استاندارد به احتمال قوی از لحاظ قطر یکی هستند ( و فقط طول صیاد از استاندارد ما بیشتره ) !   بنظرتون امکان پرتاب استاندارد از لانچر صیاد 2 وجود داره ؟!؟   چون ایده من این هست که فعلا لانچرهای ( تیوب ) صیاد رو نصب کنیم و تا زمان آماده شدن صیاد2 دریاپایه ، این لانچرها موشک های استاندارد رو بارگزاری و شلیک کنند !   و البته من یک موضوع مرتبط رو قبلا مطرح کرده بودم !     اگر موضوع صحت داشته باشه  :   1- تیوب ها تا حدودی شبیه تیوب صیاد هست و روی امکان پرتاب استاندارد از تیوب صیاد تا حدودی صحه می گذاره !   2- احتمال باقی ماندن این تیوب ها در انبارها وجود داره ، به عنوان یک راه حل کم هزینه تر نیروی دریایی می تونه بجای تیوبهای صیاد فعلا از همین تیوب ها استفاده بکنه!
  2. موضوع اصلی اینه .....   این وضعیت تسلیحات ناوگان ، تاثیر منفی در بعد روانی و تبلیغاتی گذاشته !   طوری که خود من دیگر باور نمی کنم در زمان نبرد هم ناوگان ما مثلا با 8 تا لانچر موشک ضد کشتی ظاهر بشن !   ما نخواستیم زمان صلح ناو 8 تا موشک داشته باشه ، حداقل لانچر خالی رو قرار بدن !   این هم نه .....   امروز مثلا مراسم الحاقل دماوند برگزار شد ، حداقل در مراسم امروز ناو باید 8 تا لانچر( باز خالی ) می داشت !   و یا در سفر ناوگان به کشورها دیگر ..... مثلا ناوگان ما نماینده کشور ما و نشان دهنده قدرت دفاعی ما هستن ( که تازه در این سفر ها همین آرایش همیشگی رو ندارن مثل سفر سینا کلاس ها به روسیه که ناوها توپ 40 م م رو نداشتن ) !   و یا در رژه های دریایی و رزمایشها !   ولی ما حتی یک عکس تبلیغاتی هم نداریم !   فقط این نیست !   ما چه قدر برای پدافند هوایی جماران حرص خوردیم و می خوریم ..... دماوند رو کجای دلمون بزاریم !   این ناو با 2 تا موشک پدافندی می خواد چیکار کنه واقعا !   سنگین تر بودن و بیخیال همین 2 تا هم می شدن !
  3. نه فقط مشکل کمیت تسلیحات باقی هست ، بلکه نسبت به جماران پس رفت هم داشته !   جماران 4 تا موشک پدافندی داره ، ولی دماوند فقط 2 تا ، یعنی نه فقط مشکل پدافند اولین موج در دومین موج حل نشده ، بلکه بدتر هم شده !   این در حالی هست که دماوند جلو و عقب رادار عصر جای خالی و یک جای خالی ( بین رادار و دودکش ) بیشتر از جماران دارد !   پ.ن : بین دودکش و رادار ، یه چیزی شبیه دریچه وجود داره !
  4.   http://www.irna.ir/fa/Photo/2846478/
  5. هاآرتص: موشک «سومار» شبیه به کروز 2500 کیلومتری روسی است/شناسایی کروزها دشوار است روزنامه صهیونیستی هاآرتص در گزارشی تفصیلی در مورد رونمایی از موشک کروز «سومار»، آن را با موشک «خا-55» روسیه مقایسه کرده که 2500 کیلومتر برد دارد.     به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، در ادامه واکنش‌ها به رونمایی از موشک کروز زمینی «سومار»، روزنامه صهیونیستی «هاآرتص»، این موشک را با کروز مدل «خا-55» روسیه مقایسه کرده و نوشته است در صورتی که سومار مانند نمونه روسی عمل کند، برد موشک‌های ایران به جنوب اروپا می‌رسد.   در ابتدای این گزارش، هاآرتص رونمایی از این موشک را «غیرمعمول» خوانده و نوشته است که سومار، «بسیار شبیه» خا-55 با برد 2500 کیلومتر است.   این گزارش می‌افزاید: «این امر ایرانی‌ها را قادر می‌سازد تا اهدافی نه فقط در خاورمیانه، بلکه در شرق و جنوب اروپا را هدف قرار دهند. پیش از این هم گزارش‌هایی از تلاش ایرانی‌ها برای ساخت موشک‌های کروز منتشر شده بود، اما این اولین بار است که آن‌ها علنا از چنین سلاحی رونمایی می‌کنند.»   هاآرتص در ادامه ادعا کرده است که تهران در سال 2001 تعدادی کروز خا-55 از اوکراین خریداری کرده و از آن زمان قصد مهندسی معکوس آن را داشته است.   در بخش دیگری از گزارش هاآرتص آمده است: «موشکی که در تهران از آن رونمایی شد، از لحاظ ظاهری مشابه خا-55 است و روی آن بوستری تعبیه شده که آن را قادر می‌سازد تا از روی دریا یا خشکی شلیک شود. از آنجا که نمونه اصلی روسی این موشک‌ها، از روی بمب‌افکن شلیک می‌شوند، نیازی به بوستر علاوه بر موتور جت، ندارند.»   «تال اینبار» رئیس مرکز فضا و پهپاد موسسه مطالعات راهبردی هوا و فضا فیشر هرتزلیا با بیان اینکه زمان رونمایی از این موشک «بسیار غافلگیرکننده» است، به هاآرتص گفته است که این موشک می‌تواند بخش‌های بزرگی از اروپا را زیر برد خود داشته باشد.   وی همچنین گفت: «ایران سال‌هاست که در حال توسعه سری موشک‌های شهاب است. برای آن‌ها معقول است که همزمان موشک‌های کروز را هم توسعه دهند.»   اینبار افزود: «مخفی کردن موشک‌های کروز ساده‌تر است. آن‌ها کوچکتر هستند، قابلیت حمل بیشتری دارند و می‌توان آن‌ها را از زمین، زیردریایی، بمب‌افکن و حتی کشتی‌های تجاری تغییر کاربری داده‌شده، شلیک کرد.»   هاآرتص در ادامه نوشته است: «موشک‌های کروز در سرعت کمتر از صوت حرکت می‌کنند، همین امر زدن آن‌ها را ساده‌تر می‌کند، اما از آنجا که اندازه آن‌ها نسبتا کوچک است و می‌توانند در ارتفاع پائین حرکت کنند، شناسایی آن‌ها دشوار است.»
  6. بنظر من باید در بهینه سازی های بعدی به فکر انتقال موتور به داخل موشک و دریچه ورودی موتور باز شونده ( که هنگام پرتاب مثل بال ها به سکت پائین باز شود ) باشند تا باعث کاهش قطر تیوب لانچر زمینی بشه !   البته اگر قرار به پرتاب این موشک از زیردریایی باشه ، این کار باید انجام بشه !
  7. گزارش ویژه روایت مقام هسته ای سابق امریکا از سیر تغییر دیدگاه های واشینگتن درون مذاکرات هسته ای یک مقام سابق امنیت ملی امریکا آخرین جزئیات از مذاکرات ایران و 1+5 را با تمرکز بر تغییر دیدگاه های امریکا منتشر کرده است.   ایران هسته ای- یک مقام سابق امنیت ملی امریکا آخرین جزئیات از مذاکرات ایران و 1+5 را با تمرکز بر تغییر دیدگاه های امریکا منتشر کرده است.   ویلیام توبی که اکنون عضو ارشد مرکز بلفر است و پیش از این معاون مدیر سابق « دفاع از منع گسترش سلاح های هسته ای » در اداره امنیت ملی هسته ای امریکا بوده، در مصاحبه با وب سایت مرکز بلفر رد روز 14 اسفند، به نکات مهمی درباره مذاکرات جاری ایران و امریکا اشاره کرده است.   متن اصلی اظهارات وی را اینجا ببنید.   متن اظهارات توبی چنین است:   اگر مذاکرات ایران شکست بخورد، این شکست برای عدم سازش آمریکا و متحدان آن نخواهد بود. بر اساس گزارش های مطبوعاتی در مورد توافق در حال ظهور، موضع آمریکا به این شکل تغییر کرده است :   1- غنی سازی صفر، به اجازه دادن به ایران برای فعالیت 1500 سانتریفیوژ، به 4500 سانتریفیوژ، به 6500 سانتریفیوژ و شاید حتی بیشتر در یک حالت پیکربندی مجدد.   2- بدون راکتور آب سنگین در اراک، به راکتوری با تغییرات اندک.   3- اصرار بر حل نگرانی های آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد  ابعاد نظامی احتمالی  برنامه هسته ای ایران قبل از آنکه توافقی منعقد شود، به برخورد با این موضوع به صورت موضوع اجرایی که باید بعد حل و فصل شود.   4- بسته شدن تاسیسات در عمق زمین در فردو، به اصلاحاتی در آن.   5- توافق با مدت زمان نامحدود، به توافق به مدت 20 سال، به 15 سال، به 10 سال با لغو تدریجی پنج ساله محدودیت ها در برنامه هسته ای ایران. پس از آن تهران برای بازگشت به فرار هسته ای دو ماهه (یا کمتر) آزاد خواهد بود وضعی که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا آن را غیر قابل قبول خواند.   6- یافتن تشابه هایی بین حذف و محدودیت های تحریم در برنامه هسته ای ایران، به دادن امتیازات دائمی برای محدودیتهای موقت.
  8. گزارش ویژه/ اختصاصی موضع امریکا درباره تحریم ها تغییر نکرد دیپلمات ها در تهران می گویند در مذاکرات هفته گذشته ایران و 1+5 در ژنو هیچ پیشرفت اساسی درباره مسئله جدول زمانی لغو تحریم ها ایجاد نشده است.   محمد صدری، ایران هسته ای- دیپلمات ها در تهران می گویند در مذاکرات هفته گذشته ایران و 1+5 در ژنو هیچ پیشرفت اساسی درباره مسئله جدول زمانی لغو تحریم ها ایجاد نشده است.   پس از حصول پیشرفت هایی درباره مسئله ظرفیت غنی سازی در مذاکرات علی اکبر صالحی و رابرت مونیز، دیپلمات های ایرانی و امریکایی هفته گذشته تلاش کردند پیشرفت هایی هم در موضوع تحریم ها بوجود بیاورند ولی این امر محقق نشده است.   یک دیپلمات در تهران به «ایران هسته ای» گفت: «دو طرف درباره مسئله تحریم ها حتی به طور نسبیهم پیشرفت نداشته اند».   از دید ایران، یک توافق نهایی تنها زمانی قابل پذیرش است که همه تحریم ها به طور یکپارچه و یکجا در همان گام نخست پس از توافق لغو شود.   این در حالی است که امریکا خواهان برچیدن تحریم ها در یک بازه زمانی حداقل 15 ساله است.   کارشناسانی که با موضوع مرتبط هستند می گویند امریکا می گوید در 10 سال اول تحریم ها را به تدریج تعلیق می کند و در 5 سال دوم، آنها را لغو خواهد کرد.   این زمان بندی پیش از این 20 ساله بوده اما امریکا دیدگاه خود را تعدیل کرده است.   با این حال، ایران اعتقاد دارد دولت اوباما به اندازه کافی کنگره را برای لغو تحریم های غیرقانونی علیه ایران تحت فشار قرار نداده است.   تحلیلگران در تهران عقیده دارند اگر تحریم ها در همان گام نخست پس از توافق برچیده نشود، هیچ زمان دیگری در آینده هم برچیده نخواهد شد.   به اعتقاد دیپلمات ها، اگر امریکا در این موضوع دیدگاه خود را به طور اساسی متحول نکند توافق نهایی قطعا منتفی است. 
  9. به احتمال بسیار زیاد سومار همون مشکات هست !   به عبارت دیگر مشکات نام پروزه بوده !   مثل پروژه موشکی عاشورا که سرانجام موشکش نام سجیل به خودش گرفت !   موشک یاعلی یک موشک دیگر هست !   یاعلی 700 کیلومتر برد دارد و کوچکتر از سومار هست !
  10. بنظرتون مهمترین گلوگاه یا پیچیدگی  این نوع موشک چی هست ؟!
  11. ناوشکن پیشرفته «دماوند» فردا به نیروی دریایی ارتش الحاق می‌شود ناوشکن پیشرفته آموزشی دماوند فردا به طور رسمی به نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تحویل و به ناوگان شمال و منطقه چهارم این نیرو الحاق می شود. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از اداره کل تبلیغات دفاعی وزارت دفاع، ناوشکن پیشرفته آموزشی دماوند فردا با حضور امیردریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، سردار حسین دهقان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و امیر حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران طی مراسمی در بندر انزلی توسط سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع، به طور رسمی به نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تحویل و به ناوگان شمال و منطقه چهارم این نیرو الحاق می شود.
  12. بازی تکراری توافق ژنو؛ بازارگرمی فابیوس برای بالابردن نرخ توافق مرحله اول/ ظریف اظهارات اوباما درباره محدودیت ۱۰ ساله را تایید کرد؟ وزیر خارجه فرانسه با بیان اینکه "ما طرفدار یک توافق قطعی هستیم. اما در حال حاضر مشکلاتی وجود دارد" گفته است: «در مورد تعهداتی که دولت ایران باید نسبت به حجم و سطح غنی سازی، حوزه نظارت و مدت زمان محدودیت برنامه هسته‌ای بدهد، کمبودهایی وجود دارد که باید مورد بحث قرار گیرند.» رجانیوز: در حالی که رسانه های خبری و کارشناسان از توافقات شفاهی ایران و آمریکا برای امضای توافق سیاسی تا پایان ماه مارس خبر می دهند ، وزیر امور خارجه فرانسه همانند توافق ژنو اعلام کردتعهداتی که ایران پذیرفته کافی نیست. به گزارش رجانیوز، دور جدید مذاکرات هسته ای در حالی قرار است ۲۴ اسفندماه برگزار شد که مقامات ایرانی و آمریکایی حصول توافق اولیه تا پایان ماه مارس را بسیار نزدیک عنوان کرده اند. با این حال وزیر امور خارجه فرانسه امروز نسبت به مذاکرات اخیر ظریف و کری واکنش نشان داد و در این باره گفت: تعهدات ایران (برای توافق جدید) به شش قدرت جهانی کافی نبوده و به کار بیشتری نیاز است. وزیر خارجه فرانسه با بیان اینکه "ما طرفدار یک توافق قطعی هستیم. اما در حال حاضر مشکلاتی وجود دارد" گفته است: «در مورد تعهداتی که دولت ایران باید نسبت به حجم و سطح غنی سازی، حوزه نظارت و مدت زمان محدودیت برنامه هسته‌ای بدهد، کمبودهایی وجود دارد که باید مورد بحث قرار گیرند.» این در حالی است که بر اساس سیاست مذاکراتی دولت و وزیر امور خارجه، طرف ایرانی برای حصول نتیجه در توافق هسته ای ابتدا در فکر بستن با آمریکا است و پس از توافق ایجاد شده میان ایران و آمریکا، متن مورد توافق به سایر کشورهای ۱+۵ ارائه می شود تا سند نهایی به امضای ۷ کشور برسد. چنین سیاستی در طول مذاکرات هسته ای به ریاست محمد جواد ظریف پیگری شده است و اولین نتیجه آن توافق ژنو در سوم آذر سال گذشته بود. اما دو هفته پیش از امضای توافق ژنو و در حالی که رسانه های خبری از توافق آمریکا و ایران برای دستیابی به توافق هسته ای خبر داده بودند و قرار بود این توافق به امضای وزرای امور خارجه دیگر کشورها برسد، لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه با حضور در محل مذاکرات مخالفت خود را با امضای توافق هسته ای اعلام کرد. استدلال فابیوس این بود که هیچ اعتمادی به ایران وجود ندارد و ایران برای اینکه حداقل اعتماد ایجاد شود باید گام های بسیار بزرگی بردارد. این موضع گیری فرانسه سبب شد که امضای توافق ژنو دو هفته به تاخیر بیافتد و طی دو هفته تیم ایرانی مجبور شد این بار نه برای جلب نظر آمریکا بلکه برای جلب رضایت فرانسوی ها امتیازات بیشتری را واگذار کند. این "بازی دیپلماتیک"، که غربی ها از آن نتیجه گرفتند بار دیگر در آستانه توافق سیاسی (مرحله اول) در حال تکرار است. در حالی که گفته می شود مقامات آمریکایی با ایجاد محدودیت های بسیار گسترده تر از آنچه که در توافق ژنو علیه برنامه هسته ای ایران اعمال شده، در مرحله اول به دنبال توافق بر روی کلیات هستند و طرف ایرانی برای آنکه این توافق به امضا برسد این محدودیت های را پذیرفته با این حال، لوران فابیوس بار دیگر وارد میدان مذاکرات شده است و از کافی نبودن تعهدات جدید ایران گلایه کرد. حال اگر تیم هسته ای بخواهد بر مبنای همان سیاست توافق ژنو عمل کند بار دیگر باید برای جلب رضایت فرانسوی ها تعهدات بیشتر از آنچه که در دیدار با طرف آمریکایی پذیرفته، بپذیرد. ظریف اظهارات اوباما را تایید کرد؟ هر چند فابیوس اعتقاد دارد محدودیت های ایجاد شده برای ایران در نتیجه مفاد توافق مرحله اول کافی نیست، با این حال وزیر امور خارجه ایران به صورت ضمنی اظهارات اوباما مبنی بر اعمال محدودیت های ۱۰ ساله برای برنامه هسته ای ایران را تایید کرد. محمد جواد ظریف روز پنج شنبه ۱۴ اسفند در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی "سی‌ان‌ان" اظهار داشت که ایران احتمالا پیشنهاد اعمال محدودیت ۱۰ ساله در برخی از جوانب برنامه هسته‌ای خود را بپذیرد. وی از دادن جزئیات بیشتر در این مورد خودداری کرد. به گزارش خبرگزاری رویترز، کریستین امانپور خبرنگار سی‌ان‌ان در رابطه با اظهارات چند روز گذشته باراک اوباما مبنی بر لزوم توقف ۱۰ ساله برخی از فعالیت‌های حساس هسته‌ای ایران از آقای ظریف سوال کرد که وزیر خارجه ایران در پاسخ گفت: «بستگی دارد که این موضوع را چگونه تعریف کنید، اگر توافقی صورت بگیرد، ما (ایران) آماده‌ایم که برخی محدودیت‌های مشخص برای یک بازه زمانی معین را قبول کنیم، اما من نمی‌خواهم جزئیات مذاکرات را در رسانه‌ها مطرح کنم». رییس جمهور آمریکا روز ۱۲ اسفند در مصاحبه با خبرگزاری رویترز گفته بود که حصول توافق نهایی اتمی با ایران مستلزم این است که جمهوری اسلامی دستکم به مدت ۱۰ سال فعالیت‌های هسته‌ای حساس خود را کنار بگذارد و غرب هم بتواند از توقف این فعالیت‌ها مطمئن شود. نخست وزیر رژیم صهیونیستی در بخشی از اظهاراتش در کنگره درباره جزییات توافق نهایی گفت: امتیاز دوم توافقی که قرار است با ایران به امضا برسد برداشتن تمام محدودیت‌ها از فعالیت هسته‌ای ایران «پس» از ۱۰ سال است. انگونه که از اظهارات مقامات داخلی و خارجی برمی آید محدودیت هایی که آمریکا علیه ایران در ازای توافق مرحله اول در نظر گرفته بسیار گسترده است و در نظر دارد این محدودیت ها را حداقل برای ۱۰ سال آتی نیز حفظ کند. با این حال این سئوال وجود دارد وقتی قرار است محدودیت ها برای سالیان طولانی حفظ شود، طرف ایرانی به چه علت محدودیت های بیشتر علیه برنامه هسته ای را میپذیرد؟ ایا صرف مانور تبلیغاتی در داخل کشور آن هم در آستانه انتخابات مچلس دلیل امضای چنین توافقی است و یا آنکه برخلاف اخبار منتشر شده، تعهداتی که آمریکا در نتیجه توافق نهایی می پذیرد سنگین تر از تعهدات ایران است؟
  13. Sami1993

    اخبار برتر نظامی

    http://www.military.ir/forums/topic/22244-اخبار-برتر-نظامی-هفته/page-26
  14. گزارش ویژه جشن اطلاعاتی سرویس های امریکایی و اروپایی در آستانه حصول توافق نهایی ارشدترین مقام اطلاعاتی امریکا گفته است سرویس های اطلاعاتی اروپایی و امریکا خود را آماده استفاده از اطلاعات انبوهی می کنند که توافق نهایی ایران و غرب در اختیار آنها قرار خواهد داد.   علی شاهدیان، ایران هسته ای- ارشدترین مقام اطلاعاتی امریکا گفته است سرویس های اطلاعاتی اروپایی و امریکا خود را آماده استفاده از اطلاعات انبوهی می کنند که توافق نهایی ایران و غرب در اختیار آنها قرار خواهد داد.   جیمز کلاپر، مدیر اطلاعات ملی امریکا در گفت وگو با چارلی رز از شبکه تلویزیونی بلومبرگ، در روز 13 اسفند، «تمرکز» دستگاه های اطلاعاتی غربی را راستی آزمایی پای بندی ایران به توافق نهایی خوانده است.   وی با لحنی آکنده از اطمینان از اینکه توافق نهایی حاصل خواهد شد، گفته است: «تمرکز من و تمرکز دستگاههای اطلاعاتی آمریکا بر این است که اگر مذاکرات موفقیت آمیز باشد و توافقی حاصل شود، بر اجرای این توافق نامه نظارت داشته باشیم و آن را راستی آزمایی کنیم. این مسئله به شدت به بازرسی ها و پایشهای گسترده و شدید آژانس بین المللی انرژی اتمی بستگی خواهد داشت. این مسئله برای توانایی ما به منظور راستی آزمایی بسیار حائز اهمیت است. تمرکز دستگاههای اطلاعاتی آمریکا بر این مسئله خواهد بود».   کلاپر که رییس 16 نهاد اطلاعاتی امریکا از جمله سیا محسوب می شود، اضافه کرده است: «ما به اطلاعات اساسی و پایه نیاز خواهیم داشت که بازرسی ها و پایشهای نهادهای مذکور با نمایندگی آژانس بین المللی انرژی اتمی در اختیار ما قرار بدهند. ما با توانایی های اطلاعاتی پویای خود و شرکایمان بویژه اسرائیل، این اطلاعات را دوباره بررسی خواهیم کرد».   این اظهارات به خوبی نشان دهنده آن است که سرویس های اطلاعاتی امریکا روی مطلوبیت توافق نهایی هسته ای با ایران هیچ بحثی ندارند و صرفا در پی آن هستند که با کسب اطلاعات از برنامه هسته ای ایران از پای بندی ایران به آن مطمئن شوند.   وی همچنین تایید کرده است که برآورد اطلاعاتی امریکا و اسراییل درباره برنامه هسته ای ایران یکسان است.   کلاپر گفته است: «ما همکاری بسیار خوبی با دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل داریم. سابقه این همکاری نیز به سی تا 35 سال قبل بازمی گردد. دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل بسیار حرفه ای و بسیار توانمند هستند. ما در سطح اطلاعاتی، روابط بسیار نزدیکی داریم. ما درخصوص اطلاعاتمان درباره توانمندی های ایران و برنامه های احتمالی آتی آن نظری یکسان داریم».   جیمز کلاپر در ادامه درباره محاسبات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مذاکرات هسته ای گفته است: «به نظرمن، هدف او در این زمینه آن است که اولا از تحریم ها رها شود. این مسئله راز نیست. تحریم ها به اقتصاد ایران ضربه زده است. او می خواهد توافقی حاصل شود که حق ایران را در داشتن برخی فعالیت های هسته ای به رسمیت بشناسد و شاید هم دست کم در سطح آستانه قرار داشته باشد تا این گزینه را حفظ کند که در آینده بخواهد سلاح هسته ای بسازد. براساس ارزیابی ما ایران در حال حاضر چنین سلاحی ندارد».   وی ادامه داده است: «وقتی می گویید آنها باید توجه داشته باشند که در داخل ایران نیز جناحهای مختلف وجود دارد. در ایران تندروهایی وجود دارند همانطور که در آمریکا تندروهایی هستند. بی تردید کسانی در ایران هستند که می خواهند ایران سلاح هسته ای داشته باشد. اما برآورد ما این است که فقط یک نفر می تواند در این باره تصمیم بگیرد و آن فرد رهبر عالی ایران است و او در مقطع زمانی کنونی تصمیم نگرفته است، سلاح هسته ای بسازد».   کلاپر درباره توانمندی های فنی ایران نیز می گوید: «آنها (ایرانی ها) قادر خواهند بود مهارت و توانایی خود را در همه حوزه های مورد نیاز برای تولید سلاح هسته ای و استفاده از آن حفظ کنند. آن ها هم اکنون نیز مهارتهای خاصی دارند. در حقیقت این مساله، تصمیمی سیاسی برای آنها است و نه اینکه آنها دانش فنی و توانایی فنی لازم برای این کار را نداشته باشند، زیرا آنها چنین توانایی را دارد».
  15. گزارش ویژه نویسنده نیویورک تایمز: توافق نهایی زمینه تغییر رژیم را در ایران فراهم می کند تاماس فریدمن نویسنده معروف روزنامه نیویورک تایمز می گوید توافق نهایی میان ایران و امریکا زمینه را برای تغییر رژیم در ایران فراهم خواهد کرد.   ایران هسته ای- تاماس فریدمن نویسنده معروف روزنامه نیویورک تایمز می گوید توافق نهایی میان ایران و امریکا زمینه را برای تغییر رژیم در ایران فراهم خواهد کرد.   وی که روز 14 اسفند به بهانه تحلیل سخنارنی اخیر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با چارلی روز از شبکه تلویزیونی بلومبرگ گفت وگو کرده، با اشاره به اینکه به نظر وی «تنها روشن تامین امنیت درازمدت برای اسرائیل و همسایگانش و حتی برای بسیاری از مردم ایران تغییر رژیم ایران است که باید از داخل اتفاق بیفتد» می گوید: «به نظر من با توافقی که اوباما با ایران بر سر مسئله هسته ای انجام می دهد امکان این تغییر در داخل ایران فراهم می شود. البته من نمی خواهم در این خصوص پیشگویی انجام دهم اما دست کم این امکان وجود دارد که با این توافق مشارکت ایران در مسائل جهانی بیشتر شود و در نتیجه آن تغییراتی در داخل ایران رخ دهد».   این اظهارنظر فریدمن تایید کنند گزارش ها و اخبار دیگری است که از امید امریکا به ایجاد تغییرات در محیط داخلی ایران پس از حصول توافق نهایی خبر می دهد.   وی البته با پیشنهاد نتانیاهو در زمینه افزایش تحریم ها علیه ایران مخالفت کرده و گفته است: « اگر شما تحریمها را گسترش دهید، لزوما شرایط بهتر نخواهد شد زیرا فکر نمی کنم اروپاییها حاضر باشند تحریم ها را افزایش دهند چه برسد به اینکه روسیه و چین این کار را بکنند، بنابراین حتی ممکن است تحریم های کنونی نیز سقوط کند».   وی همچنین در بخش دیگری از این گفت وگو استدلال کرده است که به چه دلیل معتقد است اسراییل نمی تواند و نمی خواهد به ایران حمله کند.   فریدمن می گوید: «سه سال پیش نتانیاهو برای حمله نظامی به ایران آماده بود اما دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل و ارتش اسرائیل با نظر نتانیاهو مخالف بودند. آنها احساس می کردند اگر این جنگ با ایران شروع شود در واقع هرگز پایان نمی پذیرد زیرا ایران تلاش خواهد کرد بمب اتمی بسازد و اسرائیل نیز تلاش خواهد کرد تسلیحات اتمی خود را حفظ کند و ایران تلاش خواهد کرده علیه اسرائیل از طریق حزب الله مقابله به مثل کند و این چرخه ای پایان ناپذیر را ایجاد می کند که به شدت به اقتصاد اسرائیل لطمه خواهد زد. بنابراین تنها گزینه بد گزینه نظامی است».
  16. تحلیلی از سخنرانی نتانیاهو در کنگره اوباما و نتانیاهو: دو روی یک سکه مسلما این گزاره که همه اختلاف های موجود میان نتانیاهو و اوباما صحنه سازی و مبتنی بر تقسیم کار است، گزاره اشتباهی است؛ اما اشتباه تر این است که تصور کنیم این اختلاف ها به همان میزان که نمایش داده می شود واقعی و عمیق است. مهدی محمدی، ایران هسته ای - مسلما این گزاره که همه اختلاف های موجود میان نتانیاهو و اوباما صحنه سازی و مبتنی بر تقسیم کار است، گزاره اشتباهی است؛ اما اشتباه تر این است که تصور کنیم این اختلاف ها به همان میزان که نمایش داده می شود واقعی و عمیق است. سخنرانی دیروز بنیامین نتانیاهو در کنگره به نحو فزاینده ای این سوء تفاهم را ایجاد کرده است که میان اسراییل و امریکا یک سلسله شکاف های عمیق و راهبردی درباره ایران بوجود آمده طوری که یک طرف به هر قیمت ممکن خواهان جلوگیری از نهایی شدن یک توافق هسته ای با ایران است و طرف دیگر، -یعنی امریکا- آماده است با حصول این توافق، بر سر آینده روابط استراتژیک با اسراییل قمار کند. واقعیت این است که عمده تحلیل ها در محیط فارسی زبان درباره ابعاد و عمق این مناقشه، مبتنی بر سوگیری های سیاسی کاملا خاصی است که نتیجه آن کاسته شدن میزان واقع نمایی تحلیل ها و گرایش به سمت حقیقت پنداشتن همان چیزی است که دوست داریم حقیقت داشته باشد. بویژه، عده ای از هواداران دولت آقای روحانی مشخصا علاقمند هستند بحرانی کردن روابط امریکا و اسراییل را یکی از دستاوردهای عمده دیپلماسی هسته ای و استراتژی مذاکراتی خود جلوه بدهند؛ همان طور که روزگاری در ایام امضای توافق پاریس در نوامبر 2004 ادعا می کردند میان امریکا و اروپا شکاف راهبردی ایجاد کرده اند! این نوع طرح صورت مسئله یک خاصیت جانبی هم برای دولت دارد و آن این است که می تواند ناجوانمردانه منتقدان مشفق خود را در قایق رژیم صهیونیستی بنشاند و آنچه را که لایق حامیان تفکر سازش در ایران است، نثار کسانی کند که امروز اسراییل را در خطرناک ترین موقعیت در طول تاریخ حیات منحوسش قرار داده اند. یک روش کم و بیش مناسب این است که به جای احساساتی شدن، کمی در ماهیت خود مسئله تامل کرده و تلاش کنیم یک روش سیستماتیک و قابل راستی آزمایی برای تشخیص میزان اختلاف میان اسراییل و امریکا درباره برنامه هسته ای ایران بیابیم. یک راه ساده این است که ببینیم یک توافق خوب از دید مذاکره کنندگان امریکایی چه ویژگی هایی دارد و آیا اسراییل حقیقتا با این ویژگی ها به طور راهبردی مخالف است یا نه؟ آنطور که از مجموعه ادبیات رسمی و تحلیلی تولید شده از سوی منابع امریکایی می توان فهمید، دولت اوباما معتقد است اگر یک توافق هسته ای بتواند 3 مشخصه زیر را برای زمانی حدودا یک دهه ای بر برنامه هسته ای ایران تحمیل کند، یک توافق خوب خواهد بود. 1- افزایش دادن زمان گریز هسته ای به یک سال از طریق محدود کردن ابعاد غنی سازی با این هدف که در صورت وقوع هرگونه گریز هسته ای، یک زمان حداقل یک ساله برای واکنش نشان دادن به آن وجود داشته باشد. 2- ایجاد شفافیت فراپروتکلی در برنامه هسته ای ایران به گونه ای که هرگونه گریز هسته ای در کوتاه ترین زمان ممکن قابل شناسایی باشد. 3- تبعات هرگونه نقض توافق بسیار شدید و کاملا روشن باشد. سوال این است که فراتر از لفاظی های موجود، اسراییل دقیقا با چه چیزی در این میان مخالف است؟ در اینکه اسراییل هم همانند امریکا خواهان افزایش زمان گریز هسته ای ایران به عنوان اصلی ترین ویژگی یک توافق خوب است هیچ تردیدی نیست. اساسا مستنداتی نزد نویسنده وجود دارد که نشان می دهد مفهوم Break out اول بار از سوی اسراییلی ها ابداع و به جامعه امنیت ملی امریکا منتقل شده است. ممکن است اینگونه به نظر برسد که اسراییل با زمان بندی یک ساله برای گریز هسته ای مخالف است و مثلا آنگونه که یووال اشتاینیتز وزیر امور اطلاعاتی و راهبردی رژیم صهیونیستی گفته خواهان افزایش آن به بیش از 3 سال است. حتی اگر فرض کنیم چنین اختلافی وجود دارد اولا این اختلاف به هیچ وجه یک اختلاف راهبردی نیست و ثانیا از آنجا که گزینه های موجود برای برخورد با گریز هسته ای ایران در بازه های زمانی یک یا 3 ساله اساسا تفاوت چندانی با هم نخواهد داشت، منطقی نیست که فکر کنیم صهیونیست ها صرفا برای افزایش زمان گریز این همه سر و صدا به راه انداخته اند؛ ضمن اینکه برخی اطلاعات نشان می دهد اسراییل حتی آماده پذیرش زمان گریز 6 ماهه هم هست. درباره ویژگی دوم یعنی افزایش شفافیت برنامه غنی سازی در ایران که در واقع به معنای افزایش دسترسی سرویس های اطلاعاتی غربی به برنامه هسته ای ایران است هم هیچ تفاوتی میان اسراییل و امریکا وجود ندارد. در این مورد نه فقط اختلافی نیست بلکه کدهایی وجود دارد که ثابت می کند اسراییل بدون اینکه سرو صدا کند عقیده دارد مسئله شفافیت، و دسترسی اطلاعاتی به تاسیسات، مواد، تجیهزات و نیروی انسانی ایران در صنعت هسته ای، حتی از محدود شدن برنامه غنی سازی هم مهم تر است چرا که اسراییل به این ترتیب به اطلاعاتی دست خواهد یافت که به هیچ روش دیگری نمی تواند آن را به دست بیاورد و این خیلی مهم تر از محدود شدن تاسیساتی است که صهیونیست ها می دانند نهایتا بنا نیست در آن هیچگونه کار تسلیحاتی انجام شود. درباره ویژگی سوم هم اختلافی وجود ندارد. هم امریکا و هم رژیم صهیونیستی عقیده دارند تبعات هرگونه نقض توافق از همین حالا باید برای ایران کاملا شفاف باشد. جالب است که وقتی به محیط تحلیلی امریکا نگاه می کنیم می بینیم میان تحلیلگرانی مانند رابرت آینهورن که کاملا به دولت امریکا نزدیک هستند و افرادی چون دنیس راس که مستقیما دیدگاه های اسراییل را نمایندگی می کنند درباره اینکه این 3 اصل –و نه هیچ اصل دیگری- تعیین کننده میزان مطلوبیت توافق است اتفاق نظر کامل وجود دارد و بنابراین می توانیم فرض کنیم که پس پرده تیم های امنیت ملی امریکا و رژیم صهیونیستی هم در این باره تفاهم کرده اند. نکته دیگر در این بحث این است که توجه کنیم یکی دو نکته مهم وجود دارد که دو طرف درباره آن تا حدی دچار اختلاف هستند ولی این اختلاف به هیچ وجه به آن نتیجه ای که دوستداران امریکا در ایران می خواهند منجر نمی شود یعنی هرگز نمی توان از آنها نتیجه گرفت اسراییل خواهان به هم خوردن بازی یا عدم حصول هرگونه توافق با ایران است و اوباما شمشیر کشیده و صبح تا شب با اسراییل بر سر این موضوع می جنگد. قبل از اینکه به این حوزه های اختلاف بپردازیم توجه به این مسئله بسیار حیاتی است که این اختلافات میان اسراییل و امریکا نیست بلکه میان تیم 3 نفره نتانیاهو، یعلون و اشتاینیتز از یک طرف و چهره هایی مانند تامیر پاردو رییس موساد، یوسی کوهین مشاور امنیت ملی و گادی آیزنکوت رییس ستاد ارتش این کشور از سوی دیگر است که کاملا مانند دولت اوباما فکر می کنند و در روزهای اخیر هم آشکارا به انتقاد از نتانیاهو پرداخته اند (پاردو گفته است اعمال تحریم جدید به معنای پرتاب کردن نارنجک به درون اتاق مذاکرات است، کوهین در گفت وگو با جفری گلدبرگ از آتلانتیک آرزو کرده نتانیاهو هرگز در کنگره سخنرانی نکند و آیزنکات هم گفته بر خلاف نتانیاهو تصور می کند مهم ترین تهدید برای اسراییل مسئله فلسطین است نه ایران». بنابراین همین جا لازم است این نکته روشن شود که جامعه نظامی و امنیتی اسراییل به هیچ وجه با دیدگاه های نتانیاهو در موارد محل اختلاف با امریکا موافق نیست و نمایندگان این دیدگاه ها در اسراییل صرفا یک تیم 3 نفره بسیار رادیکال است که عمدتا دارای انگیزه های سیاسی است تا اینکه نگرانی های امنیت ملی داشته باشد. حوزه اول محل اختلاف میان نتانیاهو و اوباما مربوط به تخمین میزان اثرگذاری تحریم های بیشتر بر استراتژی مذاکراتی ایران است. همانطور که نتانیاهو دیشب گفت وی هم باور ندارد که هیچ طرفی از جمله رژیم صهیونیستی توان حمله نظامی به ایران را داشته باشد (قابل توجه همه کسانی که سال های طولانی در ایران تصور می کردند جایگزین توافق نکردن جنگ است) و تنها ابزار قابل اتکا در دست غرب همین رژیم تحریم های فعلی است. ظاهرا نتانیاهو عقیده دارد همانطور که تحریم ها تا اینجا ایران را پای میز مذاکره آورده و به امتیازدهی وادار کرده است، با افزایش تحریم ها می توان از ایران امتیازهای بیشتری گرفت و به توافقی بهتر رسید. متقابلا امریکایی ها استدلال می کنند که سقف توان تحریم ها برای اعمال فشار بر ایران همین چیزی است که اکنون مشاهده می کنیم و افزایش تحریم ها تنها نتیجه ای که خواهد داشت این است که اولا اجماع بین المللی شکل گرفته درباره اجرای تحریم ها را فرومی پاشد و ثانیا این احتمال وجود دارد که ایران با مشاهده تحریم های بیشتر میز مذاکرات را ترک کند و همه چیز از دست برود. این اختلافی است که می توان پذیرفت تا حدودی واقعی است ولی سوال مهمی که در اینجا باقی می ماند این است که چه چیز اسراییل را به این جمع بندی رسانده است که می تواند با فشار بیشتر امتیازهای بیشتری از ایران بگیرد. آیا عاملی جز رفتار جریان غربگرا در ایران منشا این توهم خطرناک در ذهن صهیونیست ها بوده است؟ آیا بابت این اشتباه محاسباتی جدی جز آنها که غرب را متقاعد کردند تحریم یک ابزار کارآمد است و هر روز به دروغ از خالی بودن خزانه و به اضطرار افتادن کشور سخن گفتند، کس دیگری را باید ملامت کرد؟ همین مقدار اطمینانی هم که امریکا مطمئن است که ایران در صورت افزایش فشارها میز مذاکره را ترک خواهد کرد بدون شک به هر کسی مربوط باشد به دولت و تیم مذاکره کننده که به غرب پیغام داده اند هر توافقی را بهتر از توافق نکردن می دانند، مربوط نیست. کلیدی ترین پاراگراف در سخنرانی نتانیاهو جایی است که می گوید: «برنامه اتمی ایران را می توان فراتر از پیشنهادهای داده شده، با اصرار بر یک توافق خوب، فشار روی یک رژیم بسیار آسیب پذیر، بخصوص با توجه به فروپاشی اخیر در قیمت نفت، به عقب راند. در صورتی که ایران تهدید به خروج از میز مذاکرات کند که معمولا در خرید و فروش های ایرانی دیده می شود، آن را یک بلوف به شمار آورید، آنان باز خواهند گشت زیرا نیاز آنان به یک توافق بسیار بیشتر از شماست. و با حفظ فشار بر روی ایران و کسانی که با این کشور داد و ستد می کنند، شما قدرت این را خواهید داشت که نیازشان (به توافق) را به مراتب بیشتر نیز بکنید». بازیگر اصلی در این پاراگراف کیست؟ کدام آدرس های راهبردی، کدام مذاکرات مسیر 2 و کدام تعامل شبانه روزی نتانیاهو را متقاعد کرده است که نظام ایران آسیب پذیر است؟ کدام جریان سیاسی این آدرس غلط را به دشمن داده است که ایران تحت هیچ شرایطی از پای میز مذاکره برنخواهد خاست؟ چه چیز به صهیونیست ها باورانده است که نیاز ایران به توافق بیش از امریکاست؟ و این نیاز در صورت تشدید فشار می تواند بیشتر هم بشود؟ پاسخ همه این پرسش ها دقیقا به یک جریان سیاسی خاص باز می گردد که این روزها سخت در تلاش است رد خود را پاک کرده و این و آن را به آنچه خود شایسته آن است متهم کند. از این بخش از بحث یک نتیجه مهم می توان گرفت: نتانیاهو و تیمش مخالف توافق نیستند. دستاوردهایی که یک توافق می تواند برای آنها داشته باشد گاه از دستاوردهایی که می توانند حتی با جنگ به دست بیاورند بیشتر است. این اتفاقی است که به اعتراف متخصصان امریکایی در توافق ژنو رخ داده است و آنچه غرب در این توافق به دست آورده به حدی بزرگ است که حتی با جنگ هم نمی توانست به دست بیاورد. تنها نکته ای که وجود دارد این است که نتانیاهو عقیده دارد اگر یک فاز دیگر فشار به ایران طی شود، به دلیل وجود یک جریان سازشکار در ایران، می توان امتیاز بسیار کمتری به ایران داد و امتیازهای بسیار بیشتری از ایران گرفت. اختلاف دومی که میان امریکا واسراییل ظاهرا واقعی نمایانده می شود مربوط است به اینکه آیا پس از پایان یافتن زمان اعتمادسازی، محدودیت هایی که بر برنامه غنی سازی ایران اعمال شده باید برداشته شود یا نه. نتانیاهو شب گذشته گفته است اعتقاد دارد این محدودیت ها هرگز نباید برداشته شود و ادعا کرده امریکا خواهان آن است که این محدودیت ها را به گونه ای بردارد که ایران را در آستانه هسته ای شدن رها کند. این اختلاف جزو آن مواردی است که ظاهری موجه دارد ولی در واقع نباید آن را جدی گرفت. حقیقت این است که هیچ کجای توافق ژنو و توافقی که احتمالا در آینده منعقد خواهد شد تضمینی مبنی بر اینکه محدودیت های اعمال شده بر برنامه غنی سازی ایران در زمانی مفروض در آینده رفع می شود، وجود نخواهد داشت. بر خلاف آنچه نتانیاهو می گوید دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم مثلا پس از 10 سال اوباما اجازه خواهد داد ایران 190 هزار سو غنی سازی انجام بدهد. تنها تعهدی که امریکایی ها در توافق ژنو داده اند و احتمالا در توافق نهایی هم همان را تکرار خواهند کرد این است که ایران پس از انقضای مهلت توافق نهایی بدل به یک عضو عادی معاهده عدم اشاعه خواهد شد. آیا عادی شدن پرونده ایران در آژانس به این معناست که ایران اجازه خواهد داشت هر میزان که تشخیص می دهد غنی سازی انجام بدهد؟ به هیچ وجه چنین اطمینانی وجود ندارد و هیچ روشی هم نیست که از حالا بتوان از امریکا درباره رفتاری که یک دهه بعد خواهد کرد تضمین گرفت. بنابراین در این مورد هم عملا اختلافی وجود ندارد. اسراییل خواهان آن است که محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران هرگز برداشته نشود و امریکا هم قصد دارد همین کار را انجام بدهد اما مایل نیست علنا آن را اعلام کند چرا که در این صورت امکان نهایی کردن توافق جامع را از دست خواهد داد. اجازه بدهید خلاصه کنیم: 1- بر خلاف آنچه بزک کنندگان چهره اوباما در ایران می گویند، هم اوباما و هم نتانیاهو خواستار توافق با ایران هستند اما نتانیاهو در حال ایفای نقشی است تا به اوباما کمک کند امتیاز بیشتری از ایران بگیرد و امتیاز کمتری بدهد. 2- اینکه نتانیاهو معتقد است توافق فعلی توافق بدی است مطلقا به این معنا نیست که جلوی این توافق را خواهد گرفت یا در صورت امضا علیه آن خواهد شورید. توافق نهایی قطعا از توافق ژنو برای امریکا و اسراییل بهتر خواهد بود و توافق ژنو توافقی است که اسراییل اگر چاره ای نداشته باشد با هزار بار تمدید آن هم موافقت می کند. گزینه به هم زدن بازی یک گزینه واقعی نیست. اسراییلی ها و امریکایی ها آنچه را که برای رفع نگرانی های فوری شان نیاز داشتند در همان توافق ژنو از ایران گرفته اندو اکنون دعوا بر سر «ارزش های افزوده ای» است که می توان به توافق ژنو ملحق کرد. 3- و نهایتا، از همین سخنان نخراشیده آقای نتانیاهو هم پیداست که ستون فقرات استراتژی امریکا علیه ایران در یک دهه آینده حساب کردن روی توانایی های جریان غربگراست. امریکا به اعتبار این جریان است که فکر می کند به تعبیر نخست وزیر رژیم صهیونیستی توافق نهایی «ایران را معتدل تر خواهد کرد». این جریان در سال 88 به گونه ای سرمایه راهبردی اسراییل در ایران بود و اکنون به گونه ای دیگر –و عمیق تر- در حال ایفای همان نقش است. هیچ درشت گویی و ناسزا سرایی قادر به پوشاندن خدمات استراتژیکی که این جریان تاکنون در ایران به اسراییل کرده و از این پس نیز اگر بتواند خواهد کرد، نیست.
  17. هاشمی: دلواپسان با نتانیاهو همنوا شده اند هاشمی هم جنگ زرگری نتانیاهو - اوباما را باور کرد! / رهبر انقلاب: رژیم صهیونیستی دست نشانده امریکا است این در حالی است که بررسی سیاست های منطقه ای آمریکا در گذشته و حال حاکی از آن است که رژیم صهوینستی ادامه دهنده و مجری سیاست های ایالات متحده در منطقه بوده است و این رژیم هیچ اراده و توانی برای موضع گیری مستقل در قبال موضوعات منطقه ای و جهانی بر خلاف سیاست های آمریکا ندارد. گروه بین الملل – رجانیوز: در حالی که دور جدید مذاکرات وزرای امور خارجه ایران و آمریکا از روز گذشته در شهر مونتروی سوئیس آغاز شده است، اکبر هاشمی رفسنجانی منتقدان سیاست مذاکراتی دولت را «دلواپسان هم نوا با نتانیاهو» نامید. به گزارش رجانیوز، اکبر هاشمی رفسنجانی در همایش ملی توسعه پایدار مذاکرات هسته ای را مهم ترین پروژه دولت عنوان کرد و بلافاصله منتقدان را دلواپسانی دانست که با نتانیاهو هم نوا شده اند. "در مهمترین پروژه دولت که تیم مذاکره کننده است و مورد حمایت مقام معظم رهبری قرار دارد، خودشان هم تکرار می‌کنند که با برنامه رهبری کار را پیش می‌برند اما این دلواپسان چه بر سرشان می‌آورند و با نتانیاهو هم‌نوا شده‌اند."وی با اشاره به سفر نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا ادامه داد: او آنجا رفته و اوباما را تحریک می‌کند و اینجا هم دلواپسان می‌گویند که ما اسرار را می‌گوییم؛ نمی‌دانیم این چه سری است؛ آنها هم از شیطان هستند و از آن طرف دارند کار می‌کنند اما در حال حاضر نزدیک به نتیجه رسیده‌ایم. رئیس مجمع تشخیص افزود: زمانی که تیم مذاکره کننده باز می‌گردد به جای استقبال از آنها، دلواپسان چیزهایی می‌گویند که نباید بگویند. هاشمی رفسنجانی با اشاره به انتقادات برخی ها در مجلس از تیم مذاکره کننده ادامه داد: تریبون مجلس باز است و هر چه می‌خواهند می‌گویند و برخی هم این دروغ‌ها را باور می‌کنند و اینها مزاحمت است. ‌ما در بعد از جنگ این مسائل را نداشتیم و الان که با این همه فشار بین‌المللی مواجه هستیم آیا در داخل هم فشار باید بیشتر باشد؟ آنها از این ملت انقلابی و جنگ‌رفته نیستند. آنها آسان آمده‌اند و تریبون پیدا می‌کنند و این حرف‌ها را می‌زنند و مشکل ما این آدم‌ها هستند. خطیب سابق نماز جمعه تهران در پایان و پس از توهین به منقدان سیاست هسته ای دولت و بدون آنکه از اشاره ای به عدم پاسخگویی مقامات وزارت امور خارجه به انتقادات مطرح شده کند، اظهار داشت: البته منتقدان هم اگر حرف منطقی دارند بزنند و جوابشان را بگیرند چرا که فضای انتقاد سازنده است اما فضای تخریب کینه و دشمنی می‌آورد و مایوس می‌کند. با این حال این اظهارات هاشمی رفسنجانی نشان می دهد که وی بدون توجه به روابط میان رژیم صهیوینستی و آمریکا، قائل به آن است که سیاست های کاخ سفید در موضوع هسته ای در تضاد سیاست های اسرائیل قرار دارد. این در حالی است که بررسی سیاست های منطقه ای آمریکا در گذشته و حال حاکی از آن است که رژیم صهوینستی ادامه دهنده و مجری سیاست های ایالات متحده در منطقه بوده است و این رژیم هیچ اراده و توانی برای موضع گیری مستقل در قبال موضوعات منطقه ای و جهانی بر خلاف سیاست های آمریکا ندارد. این تصور اشتباه كه رژيم صهيونيستي امريكا را مديريت مي كند نیز سبب شده که تفاوت لحن مقامات رژیم صهیوینستی و برخی از مقامات آمریکایی به معنای تفاوت رویکرد این دو در موضوع هسته ای ایران و تقلای آمریکا برای دور شدن از بی منطقی تفسیر شود. درواقع رژیم صهیونیستی ابزاری برای اجرایی کردن نقشه ها و برنامه های آمریکا در منطقه است، در همین راستا تفاوت لحن مقامات آمریکا و رژیم صهیونیستی بر مبنای سیاست "چماق و هویج" طرح ریزی شده، به این معنا که با توجه به تجربه مذاکرات هسته ای گذشته، آمریکا با بزرگنمایی مواضع مقامات رژیم صهیونیستی ، سیاست های مشوقانه خفیفی را به ایران پیشنهاد میدهد تا ایران با مشاهده "چماق" اسرائیلی و بازارگرمی چهره هایی چون نتانیاهو، به سمت "مشوق های آمریکایی" رهنمون شود. نگاهی به اظهارات مقامات صهیونیستی در پاییز سال گذشته یعنی پیش از انعقاد توافق ژنو نیز موید همین گزاره است. در آن برهه، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با زیر سئوال بردن فلسفه مذاکرات هسته ای از احتمال حمله نظامی به ایران سخن گفت. نتانیاهو خواستار رد هرگونه توافق با ایران بود اما پس از انعقاد توافق ژنو اظهارات مقامات صهیونیست نشان داد که چه دیدگاهی درباره این توافق دارند. با این حال تفکیک بین سیاست های آمریکا و مقامات صهیونیست آن هم در موضوع حیاتی مانند مساله هسته ای ایران در حالی از سوی هاشمی رفسنجانی و افرادی که دیدگاه مشابه وی دارد، تبلیغ می شود که در صحنه عمل همواره رژیم صهیونیستی پیرو سیاست های آمریکا در سطح منطقه ای و جهانی بوده است و هیچ گاه از این وظیفه خود تخطی نکرده است. رهبر معظم انقلاب نیز در مناسبت های مختلف به این موضوع اشاره کرده است. حضرت آیت الله خامنه ای سال ۷۲ در دیدار جمعی از روحانیون درباره نقش اسرائیل در منطقه فرمودند: صهيونيستها هم در اين منطقه، مثل سگِ زنجيرىِ استكبار عمل‌مى‌كنند ... به اين و آن پريدن، شأن صهيونيستهاست. از آنها، غير از اين هم انتظارى نيست و البته، كسى هم اهميتى به آنها نمى‌دهد. ایشان سال ۹۰ نیز در مراسم تحلیف و دانش آموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش، در این باره تصریح کردند: هم آمریکا بداند، هم دست‌نشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستى در این منطقه بداند؛ پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرضى، هرگونه تجاوزى، بلکه هر گونه تهدیدى، پاسخى خواهد بود که از درون، آنها را از هم خواهد پاشید و متلاشى خواهد کرد. با این حال به نظر می رسد بازی فریب آمریکا و رژیم صهیونیستی برای متقاعد کردن تیم ایرانی به پذیرش برخی خواسته ها که برخلاف خطوط قرمز نظام است برخی از اعضای دولت و شخصی مثل هاشمی رفسنجانی را که وارد نهمین دهه زندگی خود شده ، فریب داده است. سیاستمدار سالخورده ای که خود تجربه معامله با آمریکایی‌ها را داشته و در آن ناموفق بوده است.
  18. ارزیابی راهبردی 3 ابهام اصلی در مذاکرات نوع پیشنهادی که امریکا درباره نحوه تعدیل تحریم ها ارائه خواهد کرد مهم ترین شاخصی است که تعیین می کند می تواند توافقی صورت بگیرد یا نه؟ مهدی محمدی، ایران هسته ای - هرگونه اعلام پیشرفت جدی در مذاکرات هسته ای را، تا زمانی که تکلیف 2-3 مسئله اصلی روشن نشده، باید بی احتیاطی تلقی کرد. مسئله نخست که گفته شده دو طرف در این هفته درباره آن مذاکره خواهند کرد موضوع تحریم هاست. طرف امریکایی درباره مسئله تحریم ها بر اساس 4 اصل رفتار می کند: 1- حفظ زیرساخت رژیم تحریم ها در بلند مدت 2- حفظ امکان اعمال مجدد تحریم ها در زمان بسیار کوتاه 3- وابسته نگه داشتن استراتژی مذاکراتی ایران به تعدیل رژیم تحریم ها 4- وابسته سازی هرگونه تعدیل تدریجی تحریم به رفتار ایران اگرچه احتمالا امریکا مجبور خواهد بود در مذاکرات این هفته یک پیشنهاد جدید درباره جدول زمانی تعلیق تحریم ها ارائه کند اما نشانه ای از اینکه در این اصول تجدید نظری صورت گرفته باشد وجود ندارد. در واقع، روشن است که امریکایی ها به تحریم ها به عنوان تنها ابزار کارآمد در تغییر محاسبات راهبردی ایران نگاه می کنند و در شرایطی که وارد دوران بی سابقه ای ضعف ژئوپلتیکی شده اند نمی خواهند این ابزار را تضعیف کنند. از دید ایران اما، نوع پیشنهادی که امریکا درباره نحوه تعدیل تحریم ها ارائه خواهد کرد مهم ترین شاخصی است که تعیین می کند می تواند توافقی صورت بگیرد یا نه؟ تا امروز قطعا پاسخ این سوال مثبت نیست. از دید ایران لغو تحریم ها یک فرآیند نیست که ایران باید در آن درگیر شود بلکه یک تصمیم است که باید به صورت قاطع و یکباره اتخاذ شود. اگر در مذاکرات این هفته امریکایی ها همچنان روی روند بسیار بلند مدت و فاقد تضمین های معتبر در مورد لغو تحریم ها اصرار کنند، آن وقت یک مسئله برای ایران کاملا ثابت خواهد شد و آن هم این است که تحریمی که در ابتدای مسیر لغو نشود، در انتهای مسیر هم لغو نخواهد شد و اساسا هدف واقعی رژیم تحریم ها نه چیزی که امریکا ادعا می کند (یعنی مطمئن شدن از ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران) بلکه گروگان گرفتن آینده اقتصاد ایران با هدف تبدیل مهار هسته ای به یک مهار همه جانبه در تمامی حوزه هایی است که درگیری راهبرد ایران و امریکا جریان دارد؛ و وقتی این جمع بندی مسجل شود، توافق هسته ای بی معناست. گذشته از موضوع تحریم، درباره ظرفیت غنی سازی هم 2 ابهام بسیار جدی وجود دارد. ابهام اول این است که اگر فرض کنیم گزارش های رسانه های غربی در این باره صحیح باشد که امریکا پذیرفته ایران بتواند در سال های پایانی اجرای توافق نهایی به تدریج ظرفیت غنی سازی خود را توسعه بدهد، سقف این توسعه ظرفیت تا کجاست؟ به عبارت دیگر، اگر به عنوان مثال زمان گام نهایی 10 سال تعیین شود، و ایران مجاز باشد در 5 سال دوم ظرفیت غنی سازی خود را از 6000 سو فراتر ببرد، این افزایش ظرفیت تا چه حد می تواند ادامه پیدا کند؟ ایران رسما اعلام کرده است در سال های آینده برای تامین سوخت راکتور بوشهر نیاز به 190 هزار سو غنی سازی دارد. اما شنیده ها حکایت از آن دارد که ایران در طول گام نهایی حداکثر مجاز خواهد بود ظرفیت غنی سازی خود را از 6000 سو به 8000 سو افزایش بدهد واین فاصله ای عمیق و معنادار با «نیاز عملی» عملی ایران در حوزه غنی سازی دارد که رسما اعلام شده تنها عاملی است که از دید ایران ظرفیت غنی سازی را معین خواهد کرد. واقعا اگر سقف افزایش ظرفیت غنی سازی ایران در گام نهایی، فقط 2000 سو باشد، آیا این چیزی است که بتوان از آن با عنوان موفقیت نام برد؟ ابهام دوم این است که ایران اکنون در نطنز و فردو اکنون چیزی حدود 20 هزار ماشین سانتریفیوژ نصب شده دارد که فقط حدودا نیمی از آن مشغول فعالیت است. اگر فرض کنیم در گام نهایی ظرفیت غنی سازی ایران به 6000 سو محدود خواهد شد، یک سوال بسیار مهم این است که تکلیف بقیه ماشین های نصب شده از سوی ایران چه می شود؟ آیا این ماشین ها برچیده خواهد شد یا اینکه ایران می تواند آنها را بدون تزریق گار حفظ کند؟ ابهام های دیگری هم بویژه در حوزه بازرسی ها وجود دارد که جداگانه درباره آن سخن خواهیم گفت. تا زمانی که تکلیف این مسائل روشن نشده، سخن گفتن از انعطاف جدی امریکا یا خبر دادن از حصول پیشرفت های بزرگ، چندان منطقی به نظر نمی رسد.
  19. اشنایی با ناو شکن TYPE45     با توجه به تصاویر مربوط به زمان ساخت جماران ( موجود در صفحات قبل ) ، دماوند و سهند همراه با تصاویر گوگل ارث ، به نظر میاد که ما در ساخت موج ها برعکس عمل کردیم !   یعنی آمدیم در هر محل ممکن شروع به ساخت یک موج کردیم !   بهتر نبود ما ( حداقل از موج 2 به بعد ) مثل انگلیس عمل می کردیم و یک مرکز ( که بلطبع تاسیسات باهنر هست با توجه به امکاناتی که دارد ) به عنوان مرکز اصلی و مونتاژ قرار می دادیم و دیگر مراکز ( ایزوایکو ، بوشهر ، خرمشهر و حتی خود باهنر ) مامور ساخت یکی از قطعات ( بلوک ها ) می شدن و قطعات بعد از ساخت ( حتی از طریق راه دریا ) به باهنر منتقل می شدن و مونتاز می شدن و سپس ناو در همون بندر عباس تجهیز می شد ؟!
  20. قسمت دوم    در عين حال هنوز دو قرارداد ديگر با محتواي مرمت و بازسازي جنگنده هاي MiG-23MLD و نيز انتقال روش هاي به مراتب پيشرفته ترتعمير و نگهداري هواپيماها وجود دارد . به صورت سنتي ، هواپيماهاي روسي پس از رسيدن به زماني مشخص ، چك ، بررسي ، رسيدگي هاي لازم و نيز اورهال را دريافت مي كنند. برخي قطعات ويژه ، صرفا براي مدت زماني مشخصي عمر مي كنند و اين قطعات در جريان عمليات چك و اورهال برداشته مي شوند. در سالهاي اخير شيوه هاي نگهداري و اورهال پيشرفته تري مورد استفاده قرار مي گيرد كه براي قطعات مشخص ذكر شده با ساعات كاركرد محدود امكان ادامه كار را پس از گذراندن آن ساعات مي دهد . كارخانه هواپيما سازي MiG از سال 2009 به نيروي هوائي ارتش سوريه كمك كرده تا اين شيوه پيشرفته نگهداري را مستقر سازد . بكارگيري اين روش جديد در زماني بهتر از آن امكان پذير نبود چرا كه هم اكنون در جريان جنگ خانگي ، نيروي هوائي سوريه بهترين منفعت را از آن مي برد. قرارداد فوق به همراه ( قرارداد) انتقال حدود 30 فروند MiG-23MLD جمهوري بيلاروس به نيروي هوائي سوريه امكان داده تا هنوز بر روي اين نوع جنگنده شديدا حساب كند .   يك فروند از جنگنده هاي MiG-23MLD كه قبلا متعلق به بلاروس بوده به همراه خلبانش در تصوير مجهز به پرتابگرهاي چف / فلير مشاهده مي گردد. پس از انهدام دو هواپيماي L-39 در پايگاه هوائي نيرب ، حداقل يك فروند L-39 ديگر در پايگاه ديرالزور مستقر شده تا در ضد حملات بر عليه نيروهاي داعش مشاركت نمايد. از آنجائيكه عمليات و نگهداري اين هواپيماها ساده است ، مي توان آنها را به راحتي در هر نقطه از سوريه مستقر نمود.    يك L-39 را كه به تازگي عمليات اورهال و رنگ آميزي جديد را در مجتمع صنعتي كارخانه به پايان رسانده در تصویر مشاهده مي فرمائيد. تعداد زيادي از هواپيماهاي L-39 براي حمل غلاف هاي راكت انداز جديد 80 ميليمتري B-8 سيم كشي شده اند . سلاحي كه استاندارد اين هواپيماها نبوده است .   يك فروند L-39ZO  مجهز به غلاف B-8 را كه در پايگاه حماء استقرار يافته در در تصویر مشاهده مي فرمائيد. در حاليكه اين هواپيماها در مراحل اوليه جنگهاي داخلي بسيار فعال بوده اند اما يكي از پايگاه هاي استقرار اين هواپيماها توسط شورشيان جيش الاسلام تصرف شد . اين شورشيان بعدها تلاش كردند تا حداقل 4 فروند ديگر از اين هواپيماها را كه از پايگاه هوائي جيره به چنگ آورده بودند عملياتي سازند. به نظر مي رسد كه اين پروژه توسط نيروهاي داعش نيز پس از تصرف چند پايگاه هوائي دنبال شده باشد . دولت بشار الاسد نيز با انتشار خبر انهدام دو فروند از هواپيماهاي L-39 شورشيان داعش با زيركي از اخبار منتشره فوق به نفع خودش بهره برداري نمود : "در رابطه با تصرف سه فروند جت در پايگاه هوائي شهر حلب توسط تروريستها ، ..... اين سه هواپيما قديمي بوده كه پس از انجام آزمايش توسط تروريستها ، ارتش عربي سوريه به سرعت دو فروند از آنها را بر روي زمين منهدم نمود." از آنجائيكه ارتش عربي سوريه از هيچ سمتي حتي در نزديكي پايگاه هوائي مزبور مستقر نيست ، هر اقدامي بر عليه نيروهاي داعش مي بايست توسط SyAAF صورت گرفته باشد . اما اين پايگاه مملو از لاشه حدود 60 فروند هواپيماي اسقاطي است ، بنابراين بسيار غيرمحتمل است كه نيروي هوائي سوريه قادر به شناسائي و انهدام هواپيماهاي L-39 مستقر در پايگاه جيره بوده باشد ، خصوصا آنكه اين هواپيماها بيشتر اوقات در آشيانه هاي بتوني مستحكم مستقر هستند. اگرچه از نوامبر سال 2013 وجود دو فروند هواپيماي L-39 عملياتي در اختيار شورشيان تائيد شده بود اما نيروي هوائي سوريه آن را به طور كامل رد كرده است . يكسال بعد ، هنگامي داعش تلاش كرد تا هواپيماهاي مزبور را به پرواز درآورد ، بي درنگ اين هواپيماها تبديل به اهدافي با اولويت بالا شدند.     دو فروند هواپيماهاي L-39 مورد بحث را در تصویر ( اندكي پس از تصرف توسط داعش ) مشاهده مي فرمائيد . اما جنگنده هاي MiG-25 به عنوان عمده ترين رهگير نيروي هوائي سوريه در خلال چند سال گذشته فعاليت چنداني نداشته اند. تعداد دقيق اين جنگنده ها مشخص نيست اما حدود 40 فروند تخمين زده مي شود كه شامل گونه هاي MiG-25P ( بعدها به MiG-25PDS ارتقاء يافتند ) و MiG-25PD به عنوان رهگير ، و گونه هاي MiG-25R و RB به عنوان هواپيماهاي اكتشافي و گونه MiG-25PU به عنوان هواپيماهاي آموزشي مي باشند . بخش عمده اي از ناوگان نيرومند MiG-25 تا سال 2011 بتدريج متوقف شدند كه حدود 28 فروند اسقاط شده آن را مي شد در نوامبر سال 2013 در پايگاه T4 ( معروف به تياس ) مشاهده نمود. بخش ديگري از اين ناوگان را نيز مي شد در بيابان مشاهده نمود كه مشخص بود بيشتر اين هواپيماها ديگر پرواز نخواهند كرد. يكي از دلايل اين بالاي حجم خروج از خدمت ناوگان MiG-25 را مي توان آسيب پذيري ذاتي اين هواپيماها در مقابل سامانه هاي اخلال اسرائيل دانست .   در تصوير بالا در پايگاه هوائي T4 يك جنگنده MiG-25 در جلوي يك آشيانه و دو بمب افكن SU-24 را در پشت آن ملاحظه مي فرمائيد. مجددا در انتهاي تصوير يك جنگنده MiG-25 ديگر ديده مي شود (اين تصوير در اصل مقاله نبوده است )   در تصوير بالا در پايگاه هوائي T4 تعدادي جنگنده MiG-25 را در يك خزش راه به صورت پارك شده مشاهده مي فرمائيد. در پشت آنها در ميان خاكريز يك جنگنده ديگر احتمالا از نوع SU-22 ؟ را مشاهده مي فرمائيد. (اين تصوير در اصل مقاله نبوده است )      در تصاوير بالا تعدادي جنگنده MiG-25 را مشاهده مي فرمائيد كه در شرايطي بسيار نامناسب در بيابان هاي پايگاه هوائي T4 رها شده اند. (اين تصاوير در اصل مقاله نبوده اند)  با اين وجود ويدئوي منتشر شده از سوي مخالفان در 8 آگوست 2012 نشان مي دهد كه احتمالا تعدادي از اين جنگنده ها هنوز عملياتي و در پايگاه هوائي تدمر ( معروف به پالميرا ) مستقر هستند. در ماه مارس 2014 و يكبار ديگر در آوريل همان سال جنگنده هاي MiG-25 مجددا پديدار شدند و در طي اين حضور ، يك فروند MiG-25PD(S) دو موشك آشيانه ياب حرارتي هوا به هواي R-40TD را به سمت روستاي عقريبات در استان حماء شليك نمود. موشك نخست پس از اصابت به زمين منهدم نشد ولي موشك دوم در ميانه راه و با حدود 5 كيلومتر فاصله از موشك اول در آسمان منفجر شد . يك هفته بعد دومين MiG-25 چهار فروند موشك R-40 ديگر را پرتاب نمود . سپس در همان زمان چهار پرتاب ديگر نيز صورت گرفت . اگرچه آزمايشات پرتاب موشك هاي هوا به هواي R-40 به سمت اهداف زميني در سال 2013 گزارش شده بود ، اما نتيجه تمام اين پرتاب ها يك چيز بود : شكست . اينكه نيروي هوائي سوريه از انجام اين آزمايشات دنبال چه چيزي بود هنوز يك سئوال باقيمانده است .   لاشه يكي از موشك هاي عمل نكرده R-40 در استان حماء[/size] در ميان چيز هاي جديدي كه SyAAF دريافت نمود تجهيزات ( پايلونهاي )چند منظوره حمل مهمات براي جنگنده هاي MiG-25RB وجود داشت . هنگاميكه اين جنگنده ها به پايلون هاي مذكور مجهز مي شدند ، قادر به حمل 8 فروند بمب FAB-500T براي انجام ماموريت هاي زميني شان بودند ، هر چند دقت هدفگيري شان بد بود. اما با وجود تعداد كافي جنگنده هاي موجود MiG-25RB ، اين گونه سورتي ها مي تواند جايگزين پرواز بمب افكن هاي Su-24M2 شود كه در آنها نيازي به بمباران با دقت بالا وجود نداشته باشند . شاهدان عيني برروي زمين از پرواز هواپيماهاي جديدي در جريان جنگ داخلي خبر داده اند. اگرچه اين هواپيما راSu-25 گزارش كرده اند اما به نظر مي رسد آنها در اصلMiG-25 را مشاهده كرده اند. يكي از گزارشات بدين شرح است : در خلال دو روز گذشته نيروي هوائي رژيم حملات هوائي متعددي را انجام داد كه در اين حملات هواپيماهاي جديد Su-25 اقدام به بمباران از ارتفاع بسيار بالا نمودند .... همچنين اين هواپيماها براي مدت طولاني بر فراز منطقه پرواز و از ارتفاع 5 كيلومتري اقدام به آتش نمودند كه در اين ارتفاع هدف قرار دادن آنها تقريبا غيرممكن بود...... گزارشگر افزود : سربازان ارتش عربي سوريه در نقاط ايست بازرسي كه در اطراف شهر خان الشيخ مستقر شده با اشتياق از زناني كه از آنجا عبور مي كردند مي پرسند : آيا هواپيماهاي جنگنده جديد را دوست داريد ؟ به طور خلاصه هنوز تعداد زيادي رهگير MiG-25PD ، هواپيماهاي شناسائي و بمب افكن MiG-25RB و نيز هواپيماهاي آموزشي MiG-25PU هنوز توسط نيروي هوائي ارتش سوريه مورد استفاده قرار مي گيرند.    تصويري مربوط به قبل آغاز جنگ هاي داخلي يك رهگير MiG-25PD مجهز به دو تير موشك R-40 ( به همراه خلبان در جلوي تصوير ) را در ذيل مشاهده مي فرمائيد.   ادامه دارد ....   منبع
  21. آیا وزارت خارجه تکذیب می کند؟ ادعای هاآرتص: تیم ایرانی پیشنهاداتی داده که ۱+۵ تعجب کرده است! / نابودی ذخایر اورانیوم و تغییر چیدمان وجه مشترک همه پیشنهادات منتشر شده در رسانه های غربی روزنامه صهیونیستی هاآرتص در حالی مدعی ارائه پیشنهادات جدید از سوی تیم ایرانی شده است که ۱۶ بهمن خبرگزاری آسوشیتدپرس در خبری با اشاره به توافق ایران و امریکا اعلام کرد «قرار است که ایران تعداد بیشتری از سانتریفوژهای خود را فعال نگه دارد، اما کارایی آن‌ها در حد پایینی بماند، بدین ترتیب قابلیت بالقوه ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای کاهش خواهد یافت، بدون اینکه مجبور به برچیدن تعداد زیادی از سانتریفوژهای خود شود.» گروه بین الملل – رجانیوز: یک نشریه صهیونیستی به نقل از دیپلماتهای غربی مدعی شد ایران در مذاکرات هفته گذشته در ژنو، ۲ پیشنهاد داده که موجب پیشرفت مذاکرات و تعجب قدرتهای بزرگ شده است. روزنامه هاآرتص اسرائیل به نقل از برخی دیپلماتهای غربی مدعی شد ایران در مذاکرات هفته گذشته دو پیشنهاد درباره آرایش سانتریفیوژها و نیز ذخیره اورانیوم غنی شده ارائه کرد که نه تنها موجب پیشرفت مذاکرات شد بلکه تعجب طرفهای غربی را نیز به همراه داشت. بر این اساس طرف ایرانی حاضر به صرف نظر کردن از یک سوم دستگاه های سانتریفیوژ خود شده و نیز از بیشتر ذخیره اورانیوم با غنای پایین خود چشم پوشی کرده است. این دیپلماتها در ادامه افزوده اند که با این همه بسیاری از موضوعات همچنان حل نشده باقی مانده و احتمال رسیدن به توافق درباره برنامه هسته ای ایران تا ۳۰ مارس(۱۰ فروردین) پایین است. طی ماه‌های گذشته اخبار فراوانی درباره محتوای مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای ۱+۵ منتشر شده که مقامات مسئول همواره آنها را گمانه‌زنی رسانه‌ای عنوان کرده‌اند. با این حال روزنامه صهیوینستی هاآرتص در حالی مدعی ارائه پیشنهادات جدید از سوی تیم ایرانی شده است که ۱۶ بهمن خبرگزاری آسوشیتدپرس در خبری با اشاره به توافق ایران و امریکا اعلام کرد «قرار است که ایران تعداد بیشتری از سانتریفوژهای خود را فعال نگه دارد، اما کارایی آن‌ها در حد پایینی بماند، بدین ترتیب قابلیت بالقوه ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای کاهش خواهد یافت، بدون اینکه مجبور به برچیدن تعداد زیادی از سانتریفوژهای خود شود.» این خبرگزاری در توضیح خبر خود به نقل از دو دیپلمات ناشناس آورده بود: « بر طبق پیشنهاد مطرح شده، قالب بندی سانتریفیوژهای ایران به نحوی تغییر خواهد کرد که میزان غنی سازی آن‌ها کاهش یابد.» در ادامه گزارش آسوشیتدپرس آمده است که «ایران متعهد می شود بیشتر مقدار اورانیوم غنی شده تولیدی خود را به خارج منتقل سازد تا از این طریق میزان مورد نیاز این کشور برای تولید بمب کاهش یابد». اما شبکه ۲ اسرائیل جزئیات بیشتری از این توافق را مطرح کرده و عنوان کرده است که: «آمریکا آماده است با ایران توافق کند که این کشور ۶ هزار و ۷۰۰ سانتریفیوژ از ۹ هزار سانتريفيوژ فعلی خود را نگه دارد. همچنین بر این اساس گفته شده است که آمریکا پیشنهاد محدودیت زمانی بین ۱۰ تا ۱۵ سال را به ایران داده است».این در حالیست که محمد جواد ظریف نیز در گفتگویی از نزدیک شدن به توافق بر سر موضوعاتی چون "چیدمان" سانتریفوژها که اتفاقا نقشی جدی در قدرت غنی سازی کشور دارد سخن گفته بود. علاوه بر این مدیرکل آژانس انرژی اتمی نیز در آخرین گزارش خود با اشاره به کاهش ذخایر اورانیوم ایران آورده بود که ایران ذخایر اورانیوم غنی شده ۵ درصد خود را از ۸ هزار و ۴۷۵ کیلوگرم به ۵ هزار ۷۵۵ کیلوگرمتقلیل داده است.گفتنی است ذخیره اورانیوم برگه استراتژیک ایران در صنعت هسته ای به حساب می آید که اگر این مقدار به زیر ۵ هزار کیلو برسد، عملا برنامه هسته ای کشور با یک عقب گرد بزرگ مواجه می‌شود. برنامه آمریکا آن است که ذخیره اورانیوم ایران به ۵۰۰ کیلوگرم برسد.
  22. ابهام بزرگ در تحویل اس 400 به ایران برای روسیه، تحویل دادن سامانه آنتی-2500 به ایران گزینه ارجح است زیرا آلماز-آنتی از قبل سرگرم کار روی 56 سفارش برای تحویل دادن سامانه اس-400، از جمله چهار سامانه به چین، است که انتظار می رود تا سال 2020 تکمیل شوند. به گزارش مشرق، پایگاه اینترنتی نشریه «وانت چاینا تایمز» چاپ تایوان در گزارشی نوشت: سرگئی چمزوف Sergey Chemezov رئیس شرکت صنایع دفاعی روستک Rostec روسیه درباره احتمال فروش سامانه موشکی ضد هوایی اس-400 تریومف به ایران گفت قرارداد 1.9 میلیارد دلاری فروش چهار سامانه اس-400 میان روسیه و چین در سپتامبر 2014 امضا شد. روزنامه کومرسانت روسیه در تاریخ 24 فوریه نوشت چمزوف اعلام کرد: روسیه در یک نمایشگاه دفاعی بین المللی در ابوظبی در 23 فوریه پیشنهاد کرده است چند سامانه موشکی ضدبالستیک آنتی-2500 به ایران بفروشد. مسکو احتمالا امیدوار است این پیشنهاد به دعوای حقوقی بر سر خودداری روسیه از فروش سامانه اس-300 به ایران در سال 2007، که ایران بابت آن یک میلیارد دلار غرامت می خواهد، پایان دهد. اگر ایران نخواهد سامانه آنتی-2500 را به جای سامانه اس-300 بپذیرد، روسیه ممکن است فروش سامانه ضد هوایی اس-400 را به جای آن بررسی کند. چمزوف گفت: روسیه این قرارداد را حدود دو ماه قبل به ایران پیشنهاد کرد و تهران هنوز سرگرم بررسی آن است. یک نماینده شرکت «آئرواسپیس دیفنس کانسرن» Aerospace Defense Concern از شرکت های تابعه هوافضای آلماز-آنتی Almaz-Antey که سازنده سامانه آنتی-2500 است روز 23 فوریه از اظهار نظر درباره این گزارش خودداری کرد. روسوبورون اکسپورت قرارداد فروش پنج سامانه موشکی ضد هوایی اس-300 را در سال 2007 به ارزش 800 میلیون دلار با وزارت دفاع ایران امضا کرد. تهران بلافاصله 167 میلیون دلار پیش پرداخت به شرکت روسی داد و آلماز -آنتی کار تولید را آغاز کرد. اما ایران هرگز این سامانه ها را دریافت نکرد زیرا شورای امنیت سازمان ملل سه سال پس از امضای قرارداد، قطعنامه ای را صادر کرد که بر اساس آن فروش تسلیحات پیشرفته به ایران ممنوع شد. یک منبع از روستک گفت: سامانه دفاعی ضد هوایی اس-400 به عنوان پیشنهاد پشتیبان در نظر گرفته می شود. یک منبع از سرویس دیپلماتیک تهران با تایید این مطلب گفت سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه در سفر رسمی به تهران درباره این مسئله به گفتگو پرداخت. در آن زمان روسیه اعلام کرد که سرگرم بررسی درباره امکان پذیر بودن پیشنهاد فروش سامانه اس-400 به تهران است. این پیشنهاد ممکن است برای تهران جذاب تر از سامانه آنتی-2500 باشد. مسکو اعلام کرده است فقط در صورتی حاضر است درباره فروش سامانه اس-400 با تهران مذاکره کند که ایران از درخواست دریافت غرامت انصراف دهد. یک منبع کاخ کرملین روز 23 فوریه گفت: اولویت روسیه این است که ایران را به انصراف از شکایت خود ترغیب کند زیرا این کار نخستین گام برای عادی سازی روابط دو کشور خواهد بود و اجازه همکاری در حوزه فناوری را به آنها خواهد داد. برای روسیه، تحویل دادن سامانه آنتی-2500 به ایران گزینه ارجح است زیرا آلماز-آنتی از قبل سرگرم کار روی 56 سفارش برای تحویل دادن سامانه اس-400، از جمله چهار سامانه به چین، است که انتظار می رود تا سال 2020 تکمیل شوند. خط تولید سامانه دفاع ضد هوایی جدید این شرکت که قرار است در کروف Kirov و نیژنی نووگورود Nizhny Novgorod تاسیس شود، زودتر از سال 2016 تولید خود را آغاز نخواهد کرد.
  23. گزارش ویژه تمرکز مذاکرات هفته جاری بر موضوع تحریم ها برخی گزارش ها نشان دهنده آن است که ایران و 1+5 از فاز بحث درباره ظرفیت غنی سازی در ایران عبور کرده اند و قصد دارند در مذاکرات این هفته روی مسئله تحریم ها متمرکز شوند.   حامد علوی، ایران هسته ای- برخی گزارش ها نشان دهنده آن است که ایران و 1+5 از فاز بحث درباره ظرفیت غنی سازی در ایران عبور کرده اند و قصد دارند در مذاکرات این هفته روی مسئله تحریم ها متمرکز شوند.   برخی منابع در تهران می گویند این ارزیابی به طور اجمالی وجود دارد که تیم مذاکره کننده هسته ای مذاکرات درباره ظرفیت غنی سازی را کافی می داند.   بویژه حضور علی اکبر صالحی در مذاکرات هفته گذشته در ژنو و دیدار وی با ارنست مونیز وزیر انرژی امریکا موجب شده این احساس تقویت شود که مذاکرات در زمینه ظرفیت غنی سازی که ایران می تواند در طول گام نهایی حفظ کند، پیشرفت داشته است.   علی اکبر صالحی این موضوع را تایید کرده است.   برخی دیپلمات ها در تهران هم می گویند مذاکرات درباره «جدول زمانی رشد ظرفیت غنی سازی» در ایران دارای پیشرفت بوده ولی به دلیل بسیار بلند مدت بودن زمان بندی پیش بینی شده و محکم نبودن ضمانت های حقوقی آن، از جمله پابرجا بودن قطعنامه های شورای امنیت، این پیشرفت کافی نیست.   رسانه های غربی هفته گذشته نوشتند فرمول روی میز در مذاکرات این است که برنامه هسته ای ایران به مدت 5 سال در حد 6000 سو محدود بماند و پس از آن به مدت 5 سال به تدریج رشد کند.   کارشناسان فنی در تهران می گویند مهم ترین عامل ابهام نرخ رشد تاسیسات است که هنوز درباره آن تفاهم نشده است.   از سوی دیگر، مسئله تحریم ها هنوز به عنوان یک معضل باقی مانده است.   اصلی ترین مسئله در اینجا این است که زمان بندی پیشنهادی امریکا برای لغو تحریم ها بسیار طولانیاست و این درجه اعتماد به توافق را در تهران به شدت پایین آورده است.   برخی منابع می گویند مذاکره کنندگان امریکایی وعده داده اند دولت امریکا درپی تصویب قانونی در کنگره خواهد بود که ضمانت های لازم برای تعلیق  سپس لغو تحریم ها در 15 سال آینده را در صورت پای بندی ایران به تعهداتش فراهم می کند.   این منابع حتی عقیده دارند ممکن است هدف اصلی سفر نتانیاهو به واشینگتن جلوگیری از تصویب چنین قانونی باشد.   با این حال، اگر دولت امریکا قادر به فراهم آوردن تضمین های کافی در حوزه لغو یکپارچه همه تحریم ها بلافاصله پس از توافق نهایی نباشد، مذاکرات شکست خواهد خورد.   این امری است که به نظر می رسد حصول آن با دشواری های فراوانی مواجه است.   ایران و امریکا گفته اند  قصد دارند تا 30 مارس (11 فروردین) درباره کلیات و جزئیات یک جا تفاهم کنند.   همه چیز در این باره بستگی به این خواهد داشت که در حوزه تحریم ها چه اتفاقی رخ بدهد.