Sami1993

News
  • تعداد محتوا

    1,632
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    12

تمامی ارسال های Sami1993

  1. اقایون راحت می تونستن با اعمال بهینه سازی آذرخش سبز رتگ روی تمام ناوگان جدید و نوساز ، روی مساله بهینه سازی مانور بدن !   الان این صاعقه برای من بیشتر یک پروژه تحقیقاتی / اثبات گر تکنولوژی هست ، نه بیشتر !   و با این وضعیت نیروی هوایی هیچ امیدی به دیدن پرنده مورد انتظار کاربران در آینده نیست ......
  2.   راحت می تونستن ار رجیستر تایگر های از دست رفته استفاده کنند !   اون امریکایی از کجا می خواد بفهمه که این پرنده ای که عکسش رو می بینه ، یک F-5 بازسازی شده هست یا یک آذرخش نوساز ؟!؟   مگر اینکه امریکایی های رجیستر F-5 های از دست رفته را به طریقی بدانند !   و البته چند سال پیش ناوگان تایگر ها از لحاظ رجیستر مجدد سازماندهی شدن که بر همین اساس برخی رجیستر که برای تایگر های باقی مونده بوده ، خالی شده باشد  !
  3. با توجه به بهینه سازی های الکترونیک و راداری و اویونیک که بیش از 10 سال پیش بر روی آذرخش سبز رنگ انجام شده و ادامه رشد کشور که رسیدن به توانایی ساخت نمایشگرهای چند منظوره یکی از آنهاست ؛ تجهیز این صاعقه به این موارد خواسته کاملا معقولی هست !   همانطور که انتظار داریم که این جنگنده به  موشک هوا به هوای R-73 و هوا به زمین ماوریک و هدایت لیزری بینا مجهز شود !   کارهایی که پیش و پا افتاده و ابتدایی محسوب می شود و از لحاظ فنی و مالی کاملا توجیه پذیر هست ( نسبت به اقداماتی مثل به بازسازی سوخو های 22 بعد 20 سال )!   این صاعقه 2 باید رشد کشور در زمینه الکترونیک ، اویونیک و راداری را نسبت به یک دهه پیش ( زمان آذرخش ) نشان دهد !   در رابطه با شایع عدم توانایی پرواز مافوق صوت صاعقه !   آیا از روی تصویر و نحوه اتصال سکان های عمودی ، می شود در رابطه با استحکام این اتصال و بلطبع توانایی پرواز ما فوق صوت صاعقه نظری داد ؟!  
  4. ارزیابی راهبردی کری را جدی نگیرید امریکا به دلایل متعدد بر خلاف آنچه ادعا می کند قادر به ترک میز مذاکرات نیست و در نهایت اگر ایران بر مواضع خود ایستادگی کند، چاره ای جز حفظ فرآیند مذاکرات از طریق تعدیل خطوط قرمز خود نخواهد داشت. مهدی محمدی، ایران هسته ای - جان کری غروب یکشنبه در سخنانی که ظاهرا پاسخی است به فرمایشات رهبر معظم انقلاب، گفته است بدون توافق سیاسی، امکان تمدید مذاکرات وجود نخواهد داشت. مقصود کری –اگرچه او کاملا مبهم حرف زده- ظاهرا این است که اگر چارچوب توافق نهایی در یک توافق سیاسی نهایی نشود اساسا دیگر نوبت به بحث درباره جزئیات نخواهد رسید و بنابراین مذاکرات فرو می پاشد. سخنان کری تلویحا حاوی نوعی تهدید است. کری می خواهد بگوید اگر ایران روی توافق هم زمان درباره کلیات و جزئیات تاکید کند، نه توافق روی کلیات انجام خواهد شد و نه روی جزئیات، و کل فرآیند شکست می خورد و متوقف می شود. دو نکته مهم در این سخنان هست. نکته اول این است که همین سخنان نشان می دهد توافق سیاسی بدون نهایی کردن جزئیات، تا چه حد برای امریکا مهم بوده است. ظاهرا بازی امریکا به هم خورده و به همین دلیل کری کم و بیش عصبانی است. اگر امریکا واقعا خواهان یک توافق کامل است چرا باید از نهایی کردن جزئیات در کنار کلیات نگران باشد؟ وقتی امریکا بر تفکیک توافق سیاسی از توافق درباره جزئیات اصرار می کند، یک معنا بیشتر ندارد و آن هم این است که توافق سیاسی منافع آن را تامین می کند اما توافق روی جزئیات چیزی نیست که امریکا علاقه چندانی به آن داشته باشد. به عبارت دیگر، کری تلویحا اعتراف کرده امریکا چندان علاقمند به نهایی کردن جزئیات بویژه درباره لغو تحریم ها نیست و لذا از اینکه مجبور به بحث زودهنگام در این باره شود ناخشنود است. همین یک جمله کری کافی است تا ثابت کند اصرار روی تجمیع دو توافق سیاسی و توافق روی جزئیات اقدام درستی بوده و جلوی اجرای یک برنامه از پیش طراحی شده از جانب امریکا را که اصل آن متعهد کردن ایران به یک توافق سیاسی و کشدار کردن امتیازدهی به ایران در جزئیات بوده، را گرفته است. نکته دوم این است که کری تهدید کرده عدم حصول توافق سیاسی باعث خواهد شد مذاکرات تمدید نشود و نافرجام بماند. معنای دیگر این سخنان این است که امریکا تهدی می کند که مذاکرات را ترک خواهد کرد. این چیزی است که من تاکید دارم نباید آن را جدی گرفت. امریکا به دلایل متعدد بر خلاف آنچه ادعا می کند قادر به ترک میز مذاکرات نیست و در نهایت اگر ایران بر مواضع خود ایستادگی کند، چاره ای جز حفظ فرآیند مذاکرات از طریق تعدیل خطوط قرمز خود نخواهد داشت. این دلایل به اجمال بسیار چنین است: 1- امریکا برای وضعیت عدم توافق گزینه چندانی ندارد. گزینه جنگ با توجه به به هم ریختگی ژئوپلتیکی خاورمیانه قطعا منتفی است و درباره تحریم ها هم، اگرچه امریکا می تواند تحریم ها را افزایش بدهد، ولی فراتر رفتن تحریم ها از حد فعلی، با توجه به درگیری های روسیه و امریکا بر سر اوکراین و همچنین نیاز فزاینده چین به نفت خاورمیانه، بی شک به آسیب دیدن رژیم تحریم ها خواهد انجامید و خروجی آن در نهایت سبک تر شدن فشار تحریم ها بر ایران خواهد بود. امریکا در ظاهر ادعا می کند گزینه های متعددی روی میز دارد ولی در واقع فقط یک گزینه روی میز است و آن گزینه مذاکره است؛ بقیه گزینه ها، حداکثر می تواند با گزینه مذاکره تلفیق شود ولی هیچ کدام نمی تواند جانشین آن شود. 2- شکست مذاکرات، آینده سیاسی حزب دموکرات در امریکا را به طور جدی به خطر خواهد انداخت و به لحاظ سیاسی حاوی این معنا خواهد بود که هر چه منتقدان اوباما در نقد راهبردهای سیاست خارجی و امنیت ملی وی می گفته اند درست بوده است. اوباما به دلایل سیاست داخلی هم قادر به ترک میز مذاکره نیست. 3- دولت امریکا آشکارا در پی بسط مذاکرات و همکاری ها با ایران از حوزه هسته ای به حوزه های دیگر بویژه حوزه های منطقه ای است و این مسئله ای است که در مذاکرات هم مطرح شده است. به دلایلی که اینجا مجال بحث از آن نیست اساسا موضوع منطقه برای امریکا بسیار مهم تر از موضوع هسته ای است. شکست مذاکرات هسته ای دورنمای هرگونه گفت وگو –چه رسد به همکاری- در موضوعات منطقه ای میان امریکا و ایران را شدیدا به مخاطره خواهد انداخت و این به هیچ وجه با نیازهای امنیتی و ژئواستراتژیک امریکا هم خوان نیست. 4- شکست مطلق مذاکرات نه فقط توافق نهایی را منتفی می کند بلکه توافق ژنو را هم از هم خواهد پاشید. امریکا به توافق ژنو به شدت نیازمند است و به هیچ وجه مایل به خارج شدن ایران از آن نیست. تمدیدهای پی در پی این توافق هم نشان می دهد بر خلاف آنچه ظاهرا ادعا می شود امریکا توافق ژنو را دستاوردی بزرگ می داند و همه امتیازهای اساسی را که مدنظر داشته در همین توافق از ایران گرفته است. به نظر می رسد برای حفظ توافق ژنو هم که شده تهدید کری هرگز عملی نخواهد شد و امریکا در هر حال چاره ای جز باقی ماندن پای میز مذاکره ندارد.
  5. قبلا توصیه شده بود که کاربران تو قضیه صاعقه توقعی چیزی جز F-5F دم V شکل نداشته باشند مگر معجزه ای مثل ماجرای صیاد 2 رخ دهد !   ولی کاربران در فانتزی سازی تخته گاز پیش رفتند ................   با این حال ....   کاربران از این به بعد از دادن پست های احساسی پرهیز کنند تا تاپیک به سمت درست هدایت شود !   خوب .....   اولین بخثی که من در تاپیک دیدم ، موضوع نوساز یا تبدیلی بودن این پرنده هست !   1- ظاهر بیرونی این صاعقه و آنچه از کابین مشخص هست ، یک پرنده سرحال را برای ما به نمایش می گذارد بر عکس برخی صاعقه های تک سرنشینی که زار می زدن در باطنشون چی می گذرد  !   2- در بخش های مختلف خبری صدا و سیما ، تصاویری از مراحل ساخت به نمایش در آمده که در آن تصاویری از داخل سازه ( از سمت انتها ) و اسکلت پرنده را نشان می دهد که در نگاه من این برای یک پرنده نوساز هست ، نه پرنده ای با عمر 40 سال !       3- پیش از این در برنامه ثریا تصاویر مراحل ساخت آذرخش و صاعقه همراه با سازه های پرنده های آینده این خانواده  به نمایش در آمده ، ولی قبل از آن در طی سفر فرمانده نیروی هوایی عمان نیز تصاویری از سازه های نوساز F-5 آذرخش یا صاعقه منتشر شد !   در اولین تصویر ، دومین سازه مربوط به قسمت کابین F-5F هست و شاید حالا تبدیل به بخشی از سازه این صاعقه 2 شده باشد !     در رابطه رجیستر ، دوستان چیزهایی درباره قضیه کپی رایت و .... گفتند که به نظر من با توجه به نمایش مراحل ساخت در برنامه ثریا و یا نمایش سازه ها و قطعات نو برای فرمانده نیروی هوایی عمان و ... دیگر موضوعیت ندارد !   اما در رابطه با تغییرات داخل کابین .........   متاسفانه از HUD خبری نیست و صاعقه 2 از همان سایت هدف گیری ( اگر درست گفته باشم ! ) قدیمی F-5 استفاده می کند ! F-5F     صاعقه 2      HUD در آذرخش !     HUD مورد نظر      مثل اینکه تغییرات کابین منحصر به همان صندلی پران هست فعلا !
  6. ارزیابی راهبردی دام 'توافق سیاسی' چگونه برچیده شد؟ اگر قرار باشد امریکا به ایران امتیازی بدهد آن را در همان لحظه ای خواهد داد که چیزی از ایران می خواهد –لحظه امضای توافق- و اگر ایران بدون گرفتن امتیاز مدنظر خود تن به توافق بدهد، پس از آن، امریکایی ها که هر چه می خواسته اند را گرفته اند، دیگر انگیزه ای برای امتیازدهی نخواهند داشت.   مهدی محمدی، ایران هسته ای - بدون تردید، سخنان روز یکشنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی مسیر دیپلماسی هسته ای ایران و 1+5 را تغییر خواهد داد.   مسیری که تا پیش از این فرمایشان در حال طی شدن بود، چند ویژگی اساسی داشت:   1- در مسیر پیشین، توافق سیاسی درباره اصول، از توافق درباره جزئیات تفکیک شده بود.   2- تیم مذاکره ایرانی تقریبا پذیرفته بود چاره ای جز پذیرش یک جدول زمانی بلند مدت برای تعلیق و لغو تحریم ها ندارد.   3- طرف غربی عمیقا دچار این سوء تفاهم بود که ایران جز تداوم مذاکره و رسیدن به یک توافق –ولو توافق بد- چاره ای ندارد.   این سخنرانی همه معادلات را تغییر خواهد داد. سخنان روز یکشنبه به این معناست که روش های پیشین نمی تواند ادامه پیدا کند و محاسبات امریکا درباره الگوی رفتار ایران از بیخ و بن نادرست بوده است. مهم ترین نکته در اینجا این است که سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان دهنده این است که هیچ مکانیسم اجباری برای توافق میان ایران و 1+5 وجود نخواهد داشت و ایران فقط توافقی را می پذیرد که آن را به اندازه کافی خوب بداند.   دراینجا چند نکته بسیار اساسی وجود دارد:   یکم- روند مذاکرات این تصحیح مسیر را ایجاب می کرد. آنچه روز یکشنبه اتفاق افتاد یک تصحیح ملی در مسیر مذاکرات است که بر خلاف آنچه ممکن است ظاهرا به نظر برسد روی تغییر محاسبات امریکا تمرکز دارد نه روی اصلاح رفتار تیم مذاکره کننده ایرانی. برای هر کسی که اندکی به مذاکرات اشراف داشته باشد روشن است که امریکایی ها مذاکرات را به بن بست کشانده اند. امریکا خواهان آن است که ظریفیت غنی سازی ایران برای یک زمان بسیار طولانی تعطیل شود بی آنکه رژیم تحریم ها دست خورده باشد. محاسبه ای که امریکایی ها بر اساس آن چنین موضعی در مذاکرات گرفته اند این است که تبعات عدم توافق برای ایران آنچنان سنگین است که ایران چاره ای جز پذیرفتن هر پیشنهادی که روی میز گذاشته شده باشد ندارد و در نتیجه هیچ نیازی به بهبود پیشنهادهای روی میز نیست. سخنان روز یکشنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی این موضوع را کاملا برای امریکایی ها روشن می کند که شرایطی وجود دارد که تحت آن شرایط، ایران توافق نکردن را به تن دادن به یک توافق ترجیح می دهد. بر خلاف آنچه بسیاری می پندارند، اتخاذ این موضع به جای اینکه امریکا را سرسخت کند، منعطف تر خواهد کرد. امریکا اگر تا دیروز دچار این توهم بود که ایران چاره ای جز توافق با هر شرایطی ندارد، امروز می داند که برخی از اشکال توافق وجود دارد که ایران در رد کردن آن تردید نمی کند و خصوصا اگر مذاکرات با روال فعلی پیش برود قطعا توافقی حاصل نخواهد شد. این پیامی است که امریکایی ها به شنیدن آن از زبان عالی ترین مقام در ایران نیاز داشتند و اکنون یا باید آن را در مواضع خود لحاظ کنند یا اینکه در انتظار شکست قطعی مذاکرات باشند. این کمک بزرگی به تیم مذاکره کننده است تا بتواند در این مقطع بسیار حساس از امریکا امتیاز بگیرد. علاوه بر این، آزمونی مهم برای امریکا هم هست که روشن شود این کشور واقعا به دنبال دست یابی به توافقی است که در آن نگرانی های مرتبط با عدم اشاعه رفع شده باشد یا اینکه می خواهد توافق هسته ای را به یک ابزار فشار تاریخی بر ایران تبدیل کند؟   دوم- قلب فرمایشات روز یکشنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی جایی بود که برای دومین بار در یک ماه گذشته تاکید فرمودند در هرگونه توافق نهایی همه تحریم ها باید یکجا برداشته شود. این مهم ترین ضابطه یک توافق خوب از نظر ایران است. اطلاعات موجود در منابع غربی ظرف هفته گذشته نشان می داد که امریکایی ها می خواهند در توافق نهایی تحریم ها را برای یک بازه زمانی طولانی مدت گروگان بگیرند. ایران باید در همان لحظه امضای توافق امتیازهای فراوانی را واگذار می کرد اما به مدت یک دهه –و شاید هم بیشتر- منتظر می ماند تا امریکا تحریم ها را به تدریج، تعلیق –نه لغو- کند. اکنون معنای مفهوم توازن در توافق نهایی روشن تر شده است. از دید ایران، فقط توافقی یک توافق متوازن محسوب می شود که در همان لحظه نخست پس از امضای آن، همه انواع تحریم ها لغو شود. این مشکل ایران نیست که دولت امریکا اختیارات کافی برای راضی کردن کنگره به چنین کاری را دارد یا نه؛ همانطور که ایران متعهد است در صورت حصول توافق، مشکلات داخلی خود را حل کند، دولت امریکا هم خود باید بار حل و فصل مشکلات سیاسی در واشینگتن را به دوش بکشد. مهم تر از این، ایران به خوبی می داند که اگر بلافاصله پس از حصول توافق، تحریم ها برچیده نشود، پس از آن، احتمال برچیده شدن تحریم ها بسیار اندک است. اگر قرار باشد امریکا به ایران امتیازی بدهد آن را در همان لحظه ای خواهد داد که چیزی از ایران می خواهد –لحظه امضای توافق- و اگر ایران بدون گرفتن امتیاز مدنظر خود تن به توافق بدهد، پس از آن، امریکایی ها که هر چه می خواسته اند را گرفته اند، دیگر انگیزه ای برای امتیازدهی نخواهند داشت. سخنان روز یکشنبه، مطالبه لغو یکباره و یکپارچه تحریم ها را به یک مطالبه ملی تبدیل خواهد کرد. مخاطب ملی سازی این شعار، مذاکره کنندگان امریکایی هستند که تصور می کردند اگر زیر بار لغو یکباره تحریم ها نروند و بر «درگیر شدن ایران در یک جدول زمانی دو دهه ای» برای لغو تحریم ها اصرار کنند، ایران نهایتا چاره ای جز پذیرش آن نخواهد داشت. اکنون دو گزینه پیش روی همه کسانی است که صحنه مذاکرات را رصد می کنند: توافق هسته ای با لغو تحریم و توافق هسته ای بدون لغو تحریم. سخنرانی روز یکشنبه به همه این ناظران می گوید گزینه دوم منتفی و گزینه نخست کاملا در دسترس است.   سوم- خروج از تله توافق دو مرحله ای، فوری ترین و از جنبه تاکتیکی مهم ترین موضوع در سخنان رهبر معظم انقلاب بوده است. همه اطلاعات از کانال های مختلف داخلی و خارجی در هفته گذشته نشان می داد دو طرف در آستانه رسیدن به یک توافق سیاسی روی کلیات هستند بی آنکه جزئیات بسیار مهم بویژه در زمینه جدول زمانی لغو تحریم ها را نهایی کرده باشند. سخنرانی دیروز، این پروژه را منتفی کرده و کشور را از تله ای که در آستانه فرو افتادن در آن بود رهانده است. به چند دلیل بسیار مهم، ورود به یک توافق سیاسی بدون نهایی کردن جزئیات می توانست برای کشور بسیار خسارت بار باشد:   1- قبل از هر چیز آنچه که در اینجا نام آن جزئیات گذاشته شده، و تلاش شده به این ترتیب از اهمیت آن کاسته شود، در واقع اصلی ترین مسائل مورد نظر ایران است. موضوعاتی مانند تعداد و نوع ماشین ها، ذخیره مواد، طول زمان گام نهایی، جدول زمانی لغو تحریم ها، اراک، فردو و ... موضوعاتی نیستند که تعبیر جزئیات بتواند چیزی از اهمیت آنها کم کند.   2- توافق سیاسی بدون توافق روی جزئیات باعث می شد:   اولا- عدم توافق روی جزئیات غیرممکن شود. منطقی نیست که دو طرف درباره اصول یک موضوع توافق کنند اما در جزئیات آن به بن بست برسند. اگر ایران بدون تعیین تکلیف آنچه جزئیات خوانده شده توافق سیاسی را امضا می کرد، چاره ای نداشت جز اینکه در جزئیات آنقدر امتیاز بدهد تا نظر امریکا تامین شود.   ثانیا- انگیزه امریکا برای توافق روی جزئیات به شدت کاهش پیدا کند. وقتی امریکا امتیازهای اصلی را که از ایران می خواهد در توافق سیاسی بگیرد، چه انگیزه ای برای امتیازدهی به ایران هنگام بحث درباره جزئیات خواهد داشت؟ این اصل کلی را هر گز فراموش نکنید که «کسی که چیزی از شما نخواهد چیزی هم به شما نخواهد داد».   ثالثا- امتیازگیری از امریکا در حوزه لغو تحریم ها بسیار دشوار و بلکه غیر ممکن شود. اتفاقی که عملا رخ می داد احتمالا این بود که در توافق سیاسی یک جمله کلی نوشته می شد که همه تحریم ها «مطابق توافقی که در آینده درباره جزئیات انجام می شود» برداشته خواهد شد؛ اما بعد هنگامی که نوبت به جزئیات می رسید امریکایی ها روی همان عدد حداقل 10 سال اصرار وتاکید می کردند و آن روز هم دیگر برای مخالفت دیر شده بود چرا که امضای کشور زیر یک توافق کلان وجود داشت و خروج از آن می توانست تبعات بسیار جدی داشته باشد.   بر همین اساس، رهبر معظم انقلاب اسلامی جلوی این بازی خظرناک را در مذاکرات گرفتند. مسئله اصلی در اینجا این است که اگر واقعا امریکا قصد جرزنی در مذاکره درباره جزئیات را ندارد، چرا همین حالا و در کنار کلیات، تکلیف مباحث جزئی را هم روشن نمی کند؟ وقتی امریکا اصرار می کند که مذاکره درباره جزئیات به زمانی دیگر موکول شود، با توجه به سابقه ای که در توافق ژنو از آن بر جای مانده، باید عمیقا بدگمان بود که امریکا اساسا قصد توافق درباره جزئیات بویژه حوزه تحریم ها را ندارد و تنها چیزی که در پی آن است متعهد کردن ایران به یک سلسله تعهدات بلند مدت طی یک توافق سیاسی است.   چهارم- مسلما سخنان دیروز رهبر معظم انقلاب اسلامی به مذاق کسانی که به دست یابی به یک توافق هسته ای به هر قیمت فکر می کردند، یا قول داده بودند که مشکل را درتهران حل می کنند، یا کسانی که آینده سیاسی خود را در گرو توافق هسته ای می دانند، یا آنها که هیچ برنامه ای برای اداره کشور بدون یک توافق هسته ای ندارند، خوش نخواهد آمد. این سخنان برای امریکایی هم که خود آماده بلعیدن یک لقمه تاریخی کرده بود، بسیار ناگوار خواهد بود. از همین امروز باید انتظار داشت که ماشین عملیات روانی دشمن به کار بیفتد و با دروغ بافی و جنجال، جریان انقلابی را مانع اصلی توافق هسته ای جلوه دهد. باطل السحر این پروژه جز این نیست که تمام ملت ایران بدانند که مانع اصلی توافق کسانی هستند که بر حفظ تحریم ها و تحقیر ایران تاکید دارند. مقام های امریکایی اتفاقا در این یک مورد خاص کاملا صریح و شفاف بوده اند و به همین دلیل مقصر هرگونه شکست احتمالی در مذاکرات خواهند بود. امریکایی ها دیروز این پیام را از زبان رهبر ملت ایران شنیدند. در 22 بهمن، آن را از زبان خود ملت هم خواهند شنید.
  7. یعنی هنوز انتقال مداری انجام نشده ؟!؟!
  8. گزارش ویژه/ فوری/ اختصاصی ایران از تله 'توافق سیاسی' رهایی یافت/ دولت توافق سیاسی را منتفی کند به عقیده کارشناسان اکنون زمان آن است که دولت پروژه رسیدن به توافق سیاسی را منتفی کرده و روی توافق همزنمان روی جزئیات و کلیات تمرکز کند.   ایران هسته ای- رهبر معظم انقلاب اسلامی با تفکیک توافق نهایی به دو توافق سیاسی و توافق روی جزئیات مخالفت کردند.   حضرت آیت الله خامنه ای روز یکشنبه 19 بهمن 1393 (8 فوریه 2015) دیدار با کارکنان، افسران و فرماندهان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران فرموردند: «این حرف را که می گویند در یک برهه درباره «اصول کلی» توافق شود و بعد درباره جزئیات، نمی پسندم. با تجربه‌ای که از طرف مقابل داریم، این را وسیله‌ای برای بهانه‌گیری‌های پی در پی در جزئیات خواهندکرد. اگرتوافق می کنند، درباره کلیات وجزئیات دریک جلسه واحد تصمیم بگیرند»   این فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی به معنای منتفی شدن پروژه توافق سیاسی تا روز 4 فروردین 1394 است.   «ایران هسته ای» پیش از این خبر داده بود که تیم های مذاکره کننده ایران و 1+5 در آستانه نهایی کردن یک توافق سیاسی هستند.   کارشناسان به طور جدی در تهران معتقدند یک توافق سیاسی بدون جزئیات، تله ای است که اگر ایران در آن قرار بگیرد دیگر قادر به توافق روی لغو یکپارچه همه تحریم ها نخواهد بود.   به عقیده کارشناسان اکنون زمان آن است که دولت پروژه رسیدن به توافق سیاسی را منتفی کردهو بر توافق همزمان روی جزئیات و کلیات تمرکز کند.   استدلال های «ایران هسته ای» در زمینه چرایی ضرورت عدم تفکیک توافق سیاسی از توافق روی جزئیات رااینجا ببینید.
  9. اگر به این اخبار باشه ....... ما 10 نوع جنگنده ساخیتم و الان داریم جنگنده نسل شش می سازیم !
  10. اگر نیروی هوایی ( برنامه داشت و ) از 2 دهه پیش با بهینه سازی جزئی و ساخت قطعات ساده اسپارو شروع می کرد ، تا به حال یک موشک میانبرد بومی در اختیار داشت !   مگر بقیه نیروها چیکار کردن ؟!؟   همین پدافند هوایی با ساخت قطعات ساده هاوک و بهینه سازی جزئی این سامانه شروع کرده و به اینجا رسیده !
  11. به طور کلی می گم !   آیا استفاده همزمان از 2 سوخت مایع و جامد در یک پرتابگربرای ما کار راه بیانداز تر نیست ؟!؟!
  12. SoheilEsy جان من چون سر رشته ندارم اینو می پرسم !   آیا ترکیب سوخت مایع و جامد ( در زمینه پرتاب های سنگین تر ) نمی تونه برای ما کارساز باشه ؟!؟   مثل ترکیب قائم و با همین سپهر !
  13. بیش از 4 دهه از ورود موشک اسپارو به کشور می گذرد !   آیا نیروی هوایی در 20 سال اخیر ، به این موشک به عنوان یک بستر برای ساخت که موشک میانبرد بومی نگاه نکرده است ؟!؟
  14. سانتریفیوژ همان کانال سوئز است! ارزان بودن و سهولت استفاده از انرژی جایگزین، الزامات انکارناپذیر عبور از سوخت فسیلی خواهد بود. کشورهایی که می‌خواهند مستقل باشند و زور نشنوند، باید با بهره از انرژی‌های جایگزین، یعنی مجموعه‌ای از انرژی‌های باد، آب، خورشید و هسته‌ای، برای خود بسته‌های انرژی ایجاد کنند.   ه گزارش مشرق، سانتریفیوژ همان کانال سوئز است! سانتریفیوژ یک قطعه از یک محصول تکنولوژیکی است و کانال سوئز یک منطقه‌ی جغرافیایی. شاید این سؤال پیش بیاید که مگر شباهت این دو در چه چیزی است که اجازه‌ی این تشبیه را به خود می‌دهیم؟ آن چیزی که این ‌دو را به هم متصل می‌کند «ژئوپلیتیک» است. جغرافیا، در دوره‌ای از تاریخ معاصر که کشورها برای قوی‌ بودن، هدف خود را تصرف سرزمین‌های مهم قرار می‌دادند، نقش ویژه‌ای در عالم سیاست پیدا می‌کند. در همین دوره است که جنگ‌های مهمی برای تصرف نقاط کلیدی آغاز می‌‌گردد و خون‌های زیادی ریخته می‌شود. به آن نقاط کلیدی، نقاط ژئوپلیتیکی گویند. در این زمان، چون نیروی دریایی و تجارت دریایی نقش محوری را برای سلطه داشت، تصرف «عناصر قدرت دریایی اجازه می‌دهد که آن کشور با صدایی سخن گوید که دیگران به آن توجه کنند.»[۱] در دوره‌ی استعمار سرزمینی، داشتن این نقاط استراتژیک، یعنی مواضع نزدیک به آب‌هایی که کشتی‌ها در آن به هم نزدیک می‌شدند یا از طریق آن انتقال کالاهای تجاری، نیروهای رزمی و یا پشتیبانی آن صورت می‌گرفت، سبب قدرت‌ یافتن آن کشور می‌شد و به همین دلیل بود که بیسمارک، مؤسس آلمان قدرتمند، گفته بود که ما بدون مستعمره نمی‌توانیم یک قدرت دریایی بزرگ باشیم. دماغه‌ی امیدنیک در جنوب آفریقا، تنگه‌ی هرمز در خلیج فارس، کانال سوئز در قاره‌ی آفریقا و... نقاطی هستند که به نقاط کلیدی معروف بودند.   مصر منهای کانال سوئز تا اواسط قرن نوزدهم، کشتی‌های تجاری این امکان را نداشتند که از راه دریا و از بین دو قاره‌ی اروپا و آفریقا، خود را به آسیا برسانند، بلکه باید یا به مصر می‌رفتند و از آنجا از راه زمینی خود را به آن ‌سوی خشکی می‌رساندند و دوباره بارها را بر کشتی سوار می‌کردند و یا از راه جنوب قاره‌ی آفریقا و با دور زدن این قاره و عبور از دماغه‌ی امیدنیک، خود را به آسیا مخصوصاً هندوستان می‌رساندند. دنیای امروز تغییر کرده است. دیگر نزاع‌های اصلی بر سر سرزمین و تصرف فیزیکی آن نیست. به همین دلیل هم کلیدهای دنیا تغییر کرده‌اند. یکی از عناصر کلیدی ژئوپلیتیک آینده، «انرژی» است که حرکت چرخ‌های اقتصادی را تأمین می‌کند. مصر در این ایام، در اختیار دولت عثمانی است، اما نیروهای فرانسوی مصر را تصرف کرده‌اند و این سرزمین زیر چکمه‌ی نیروهای نظامی ناپلئون است. مردم مصر قیام می‌کنند، محمدعلی پاشا که ارتشی را مجهز کرده است، با کمک مردم، فرانسویان را از مصر بیرون می‌کند و اجازه نمی‌دهد انگلیسی‌ها به‌جای آن‌ها بیایند. او که بنیان‌گذار مصر نوین است، سلسله‌ی خدیوان را در مصر تأسیس می‌کند، اما زمان بدین‌صورت نمی‌گذرد. خدیویان بعد از محمدعلی پاشا، مانند او توانمند نبودند و با وام‌هایی که از خارجی‌ها گرفتند، مصر را به کشوری بدهکار تبدیل کردند. کار به آنجا رسید که مصر برای رفع بدهی‌اش مجبور شد کانال سوئز را که تازه افتتاح شده و به بهره‌برداری رسیده بود، به انگلیس‌ واگذارد و بدین‌ترتیب، مصر نقطه‌ی ژئوپلیتیک خود را از دست داد. با حضور در مهم‌ترین نقطه‌‌ی جغرافیایی که اروپا را به آسیا از راه قاره‌ی آفریقا و از راه دریا متصل می‌کرد، انگلستان نه‌تنها قوی‌تر از رقبای دیگرش از جمله فرانسه در آن دوره‌ی تاریخی شد، بلکه مصر استقلال‌یافته از فرانسه، اسیر دست انگلستان شد. آن‌چنان دخالت انگلستان بر اوضاع مصر بالا رفت که در اوایل قرن بیستم، مصر رسماً تحت‌الحمایه‌ی استعمار انگلستان شد و آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. امروز منهای ژئوپلیتیک دنیای امروز تغییر کرده است. دیگر نزاع‌های اصلی بر سر سرزمین و تصرف فیزیکی آن نیست. به همین دلیل هم کلیدهای دنیا تغییر کرده‌اند. یکی از عناصر کلیدی ژئوپلیتیک آینده، «انرژی» است که حرکت چرخ‌های اقتصادی را تأمین می‌کند. در روزگاری که انقلاب صنعتی به وقوع پیوست، مردم جهان وابستگی انکارناپذیری به انرژی‌های فسیلی پیدا کردند. دلیل اینکه ایران برای استعمارگران غربی از ۱۹۰۸ میلادی به این‌سو مهم‌تر شد، این بود که علاوه بر همسایگی با هندوستان، سفره‌های زیرزمینی نفتی در آن کشف شد و این‌ها همان اهدافی بود که باعث می‌شد استعمارگران وقت، ایران را به دو قسمت کنند. شمال ایران و امتیاز شیلات به روس‌ها رسید و جنوب را با نفتش انگلیس‌ها برداشتند. اما امروز با رو به پایان ‌بودن سفره‌های زیرزمینی فسیلی و همچنین سیاست بهره‌وری از آن، تلاش برای یافتن انرژی‌های جایگزین امری حیاتی شده است. در حقیقت، گذر از عصر استفاده از سوخت‌های فسیلی، یکی از همان نقاطی است که قدرت‌های آینده را معلوم می‌کند. ابعاد بازار انرژی جهانی بسیار گسترده است. براساس گزارشی که در سال ۸۸ در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص صورت گرفت، «برآوردها نشان می‌دهد که حجم بازار انرژی در حد پانزده هزار گیگاوات است. از نظر ارزش، این صنعت متجاوز از شش تریلیون دلار گردش مالی ایجاد می‌کند که رقمی در حدود یک دهم ارزش اقتصاد جهان است. برآورد نشان می‌دهد که حجم بازار انرژی جهان در سال ۲۰۵۰ میلادی، متجاوز از سی هزار گیگاوات خواهد رسید.»[۲] سانتریفیوژِ امروز، کانالِ سوئزِ دیروز است. سانتریفیوژ یکی از همان نقاط ژئوپلیتیکی است که در دست هرکسی باشد، می‌تواند کشورهای دیگر را وابسته به خود کند. به همین دلیل تا زمانی که آن نقطه‌ی ژئوپلیتیک را داشته باشیم، «دشمن فعلاً نمى‌آید با آرمان‌ها، معارضه‌ى صریح بکند.» ارزان بودن و سهولت استفاده از انرژی جایگزین، الزامات انکارناپذیر عبور از سوخت فسیلی خواهد بود. کشورهایی که می‌خواهند مستقل باشند و زور نشنوند، باید با بهره از انرژی‌های جایگزین، یعنی مجموعه‌ای از انرژی‌های باد، آب، خورشید و هسته‌ای، برای خود بسته‌های انرژی ایجاد کنند. امروز حتی برخی از کشورها با استفاده از فناوری‌های نوین، نسل جدیدی از بهره‌برداری از سفره‌های زیرزمینی را به‌ راه انداخته‌اند. در این میان، سهم انرژی هسته‌ای به دلیل ارزان، غنی و پرظرفیت بودن، در تأمین سوخت آینده بیشتر است و اگر امروز در دنیا چالش بر سر انرژی هسته‌ای وجود دارد، دلیلش این است که عده‌ای از کشورها به دنبال انحصار این نقطه‌ی کلیدی هستند تا توانایی تولید «اورانیوم غنی‌شده» یعنی همان «سوخت هسته‌ای» را فقط در اختیار خود داشته باشند. سوخت هسته‌ای همان چیزی است که نقش نفت و گاز امروز را برای نیروگاه‌های تولید انرژی در آینده‌ای نه‌چندان دور، بازی خواهد کرد. اقتصاد دهه‌های آینده متصل است به چرخیدن سانتریفیوژها. به همین دلیل هم هست که الزاماً باید «سهم برق هسته‌ای ایران تا سال ۲۰۳۰ (۱۴۰۷ شمسی) به ده درصد برسد.»[۳] سانتریفیوژِ امروز، کانالِ سوئزِ دیروز است. سانتریفیوژ یکی از همان نقاط ژئوپلیتیکی است که در دست هرکسی باشد، می‌تواند کشورهای دیگر را وابسته به خود کند. به همین دلیل تا زمانی که آن نقطه‌ی ژئوپلیتیک را داشته باشیم، «دشمن فعلاً نمى‌آید با آرمان‌ها، معارضه‌ى صریح بکند.»[۴] اما «اگر ما عقب‌نشینى کردیم، به‌صراحت هم می‌رسد.»[۵] زیرا برای زندگی‌مان وابسته به او خواهیم شد که اگر شدیم، استقلالمان را از دست خواهیم داد؛ یعنی آرمانمان را، یعنی آن سبو می‌شکند و آن پیمانه می‌ریزد... پی‌نوشت‌ها: [۱]. ازغندی، علیرضا، مسائل نظامی و استراتژیک معاصر، سمت. [۲]. خلعت‌بری، فیروزه، رویکرد آینده‌پژوهی به آینده‌ی انرژی در ایران، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، سال ۸۸. [۳]. معاون برنامه‌ریزی شرکت مادر تخصصی تولید و توسعه‌ی انرژی اتمی ایران، ایرنا: http://www۷.en.irna.ir/fa/News/۸۱۴۸۱۹۶۲/ ۴ و ۵. دیدار رهبر انقلاب اسلامی با مردم قم. منبع: پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری 
  15. این موشک با این وضعیت خیلی کار داره !   یه سوال !   نمی تونستیم برای این کار از پلتفرم موشک های ضد کشتی مون استفاده کنیم ؟!؟   اونها به نظر آماده تر بودن و فقط نیاز به تغییر بالا های اصلی داشتن !   یه چیزی شبیه موشک های چینی سی 602 و سی 705 از آب در میاد !
  16. گزارش مشرق از دستاورد مهم موشکی کشور/ دست سپاه با «یا علی» بلندتر و کوبنده‌تر شد +عکس مشابه بسیاری از موشک‌های کروز پرتاب شونده از زمین، یاعلی دارای یک موتور راکتی سوخت جامد بوده که کار رساندن موشک از سرعت صفر به سرعت‌های چند صد کیلومتر بر ساعت را بر عهده دارد. پس از اتمام کار این بخش و جدا شدن آن، موتور اصلی جت موشک شروع به کار کرده و آن را تا هدف می‌رساند. به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، یکی از تسلیحات مهم و قابل تحسین موشکی به نمایش در آمده در نمایشگاه نیروی هوافضای سپاه، موشک «کروز یاعلی» بود که هر چند در رسانه‌های داخلی به آن توجه چندانی نشد اما در خارج کشور بازتاب های مختلفی داشت و سایت تحلیلی بیگانه به طور مشخص به تحلیل و بررسی این موشک پرداختند. علاوه بر تصاویر این موشک از زوایای مختلف، تنها اطلاعات رسمی منتشر شده در مورد آن برد 700 کیلومتر است. خصوصاً عدم اعلام مأموریت اصلی این موشک که می‌تواند شامل ضد کشتی و ضد اهداف زمینی باشد مباحثی را پیرامون آن ایجاد کرده است. موشک کروز یاعلی هر چند پیش از این توسط یکی از مسئولان دفاعی، خبر ساخته شدن موشک کروز دوربرد مشکات با برد 2000 کیلومتر اعلام شده بود اما با توجه به حضور موشک یاعلی در نمایشگاه می‌توان آن را دوربردترین موشک کروز مشاهده شده کشور دانست. اصلی‎ترین مشخصه این نوع موشک‎ها، پرواز در ارتفاع بسیار نزدیک به سطح زمین و عموماً کمتر از 30 متری در فاز پیمایشی (کروز) از مراحل حرکت آن است که بخش بسیار زیادی از زمان پرواز آنها را شامل می‎شود. از این رو این موشک‎ها به نام کروز شناخته شدند. اغلب موشک‎های کروز ساخته شده دارای سرعت‎های کمتر از صوت هستند اما برخی نمونه‎های جدید در بخش نهایی پرواز (فاز ترمینال) به سرعت مافوق رسیده و برخی نیز از ابتدای پرواز، سریع‎تر از صوت حرکت می‎کنند. موشک‎های کروز از هواپیما، پرتابگر زمینی، کشتی و زیردریایی شلیک می‎شوند و انواع مختلف آنها برای حمله به رادارها، کشتی‎ها و اهداف زمینی توسعه یافته‎اند. همچنین موشک‎های کروز با توجه به امکان پرواز بین عوارض زمینی و در ارتفاع پائین، برای در امان ماندن از دید رادارها و رسیدن به نزدیک هدف بدون دیده شدن، توانمندی بالایی دارند که به کاهش چشمگیر احتمال منهدم شدن موشک توسط پدافند اطراف هدف منجر شده است خصوصاً در مأموریت‎های ضد کشتی که موشک در فاصله چند متری سطح آب در فاز نهایی پرواز می‎کند. در مقابل، نیروی مدافع باید تمام مسیرهای ورود موشک‎های کروز را با سامانه‎های کشف و ردگیری و انهدام علیه این اهداف نسبتاً سریع پوشش دهد. نمونه‌های مختلفی از موشک‌های کروز با بردهای مختلف در دنیا توسعه داده شده‌اند. برد این موشک‌ها از چند ده کیلومتر تا چند هزار کیلومتر را شامل می‌شود. در جدول زیر به مشخصات برخی از موشک‌های کروز که از نظر برد در حدود برد موشک یاعلی بوده و پرتابگر اصلی آنها زمینی است اشاره شده است: در بین موشک‌های فوق، نمونه پاکستانی شباهت بالایی از نظر پیکربندی با موشک کروز آمریکایی تاماهاوک داشته خصوصاً ورودی هوای موتور، بال‌های باز شونده، محل بال‌ها و موتور راکتی سوخت جامد اولیه شباهت بالایی با برخی نسل‌های موشک فوق دارد. موشک هندی نیز با بال‌های نصب شده در پائین بدنه و شکل ورودی هوا وامدار طراحی موشک‌های کروز روسی کلاب است که به دلیل برد کوتاه‌تر و مأموریت ضد کشتی در جدول معرفی نشده‌اند. هر دو موشک هندی و پاکستانی از پرتابگرهای چند فروندی به صورت عمودی قابل شلیک هستند. موشک کروز هندی Nirbhay نمای گرافیکی موشک بابور (بالا) و موشک کروز تاماهاوک (پائین) موشک بابور با بال‌ها و ورودی هوای جمع شده در بدنه لازم به ذکر است موشک کروز تاماهاوک را می‌توان مشهورترین کروز دنیا دانست که با استفاده عملیاتی در چندین جنگ، در طراحی چندین موشک کروز ضد اهداف زمینی در نقاط مختلف دنیا از آن الگوبرداری شده است. به گزارش مشرق، پیکربندی مورد اشاره در موشک فوق شامل یک بدنه استوانه‌ای، بال‌های مستطیلی باز شونده از درون بدنه با مقداری زاویه عقب برگشتگی (Sweepback) که متناسب با سرعت‌های مادون صوت است، موتور جت در انتهای بدنه و ورودی هوا در زیر آن و بالک‌های کنترلی در انتهای بدنه است. موشک کروز یاعلی نیز از همین پیکربندی استفاده کرده است. ورودی هوای موتور موشک یاعلی در زیر بدنه مشهود است لبته در موشک مشاهده شده در نمایشگاه، بال‌ها ثابت به نظر می‌رسند که با توجه به سطح بالای فناوری موشکی در نیروی هوافضای سپاه، قطعاً توان طراحی بال‌های باز شونده با ضریب اطمینان بالا وجود داشته است و از اینجا می‌توان نتیجه گرفت موشک یاعلی به نمایش در آمده احتمالاً نمونه نمایشگر فناوری آن بوده و در نمونه عملیاتی قاعدتاً مانند سایر موشک‌های همرده از بال‌های باز شونده از دورن بدنه استفاده شده است. بال موشک یاعلی موتور و مخزن سوخت موشک یاعلی از سوی دیگر با نگاهی به ابعاد مخزن سوخت این موشک و مقایسه با قطر بدنه این گمانه نیز ایجاد می‌شود که فضایی برای قرارگیری بال در بدنه این موشک وجود ندارد. در صورتی که بال این موشک، باز شونده از داخل بدنه نباشد باید امکان شلیک این موشک از محفظه‌های چند فروندی مانند موشک‌های مشابه آمریکایی، چینی و پاکستانی را فراموش کرد. پرتابگر چند فروندی موشک بابور مجموعه بالک‌های کنترلی موشک یا علی در انتهای بدنه قرار گرفته‌اند. این مجموعه شامل یک سطح عمودی و دو سطح با زوایه غیر عمود است. هر یک از این سه سطح کنترلی با دیگری زاویه 120 درجه دارد. این بر خلاف سایر موشک‌های کروز معرفی شده در جدول است که همگی از یک مجموعه 4 تایی بالک با چینش ضربدری (کراس) یا بعلاوه ای (پلاس) استفاده می‌کنند. البته نسل چهارم موشک تاماهاوک که پیشرفته‌ترین نمونه آن نیز محسوب می‌شود از مجموعه بالک کنترلی سه تایی بهره می‌برد. بالک‌های کنترلی موشک یاعلی در انتهای بدنه نسل چهارم موشک تاماهاوک مشابه بسیاری از موشک‌های کروز پرتاب شونده از زمین، یاعلی دارای یک موتور راکتی سوخت جامد بوده که کار رساندن موشک از سرعت صفر به سرعت‌های چند صد کیلومتر بر ساعت را بر عهده دارد. پس از اتمام کار این بخش و جدا شدن آن، موتور اصلی جت موشک شروع به کار کرده و آن را تا هدف می‌رساند. روی این موتور راکتی اولیه دو سکان افقی (پایدارساز) بزرگ و یک سکان عمودی کوتاه نیز به کار گرفته شده است. موتور راکتی اولیه موشک یاعلی موشک‌های کروز پس از دریافت مختصات هدف پرواز خود را آغاز کرده و سامانه هدایت درونی موشک‎ها که از نوع هدایت اینرسیایی و مبتنی بر ژیروسکوپ و شتاب‎سنج بوده و در مراحل اولیه پرواز کاملاً قابل اتکا است آن را به سمت هدف هدایت می‌کند. اما با گذشت زمان، خطای ذاتی این سامانه انباشته شده. بنا بر این موشک‎های برد بلند خصوصاً انواع کروز نیازمند سامانه‎های هدایت دیگری نیز برای طی مسیر تا هدف هستند. به گزارش مشرق، با شروع بخش میانی پرواز، موشک باید از سامانه‎های مختلفی برای هدایت در مسیر صحیح به سمت هدف استفاده کند از جمله سامانه‌های تشخیص عوارض زمینی و مقایسه آن با نقشه‎های ذخیره شده از قبل. نوع دیگر از سامانه‎های هدایت مناسب برای مراحل مختلف پرواز سامانه‎های مکانیابی جهانی مانند GPS آمریکایی، گلوناس روسی و گالیله اروپایی بوده که در انواع نظامی خود دارای دقت‌های بالایی هستند. می‌توان مهمترین چالش موشک کروز یاعلی را ساخت سامانه‌های هدایت میانی و نهایی برای طی مسیر طولانی تا هدف و تأمین دقت بالا در اصابت به هدف دانست؛ فناوری که لازمه موشک کروز دوربرد مشکات (در صورت تایید چنی پروژه ای) نیز بوده و بنا بر این نمونه‌های بومی از آن باید توسعه یافته باشد. روی بدنه این موشک نیز سامانه‌ای برای هدایت در فاز نهایی مانند سامانه اپتیکی که در موشک‌های کروز دوربرد مختلفی در دنیا استفاده شده دیده نمی‌شود. از این مورد نیز می‌توان نتیجه گرفت یا موشک نمایش داده شده نمونه نهایی نیست ویا اساساً این موشک مأموریت ضد کشتی داشته و با بهره‌گیری از جستجوگر راداری در دماغه خود کار هدفیابی و هدایت در فاز نهایی پرواز را به انجام می‌رساند. مسئله مهم دیگر در توسعه یک موشک کروز عملیاتی با برد متوسط و بلند، موتور جت با قابلیت اطمینان بالا است. تا کنون چندین موشک کروز با موتور جت در کشور ساخته شده که دارای برد 120 (موشک نور)، 220 (موشک قادر) و 350 کیلومتر (موشک رعد) بوده‌اند. توسعه پهپاد کرار با برد 1000 کیلومتر که آن هم از موتور جت برخوردار است دیگر تجربه کشورمان در این زمینه به شمار می‌رود. بنا بر این در موشک یاعلی نیز با بهره‌گیری از این تجربیات موتور جت که ورودی هوای آن در زیر بدنه و نزدیک به انتها است کار تولید نیروی رانش را بر عهده دارد. با توجه به وجود بال بزرگ در این موشک و شکل مقطع آن می‌توان گفت بیشینه سرعت موشک کروز یاعلی مانند سایر موشک‌های همرده کمتر از سرعت صوت است. در واقع در این موشک‌ها ایجاد نیروی برآ بیشتر وابسته به سطح تولید کننده این نیرو است نه سرعت پروازی. در نتیجه موشک با پرواز با سرعت کمتر که به معنی مصرف سوخت پائین‌تر است در مقایسه با موشک‌های پرسرعت هم اندازه، به برد بیشتری می‌رسد. به عنوان مثال موشک کروز براهموس که فاقد بال‌های بزرگ است با سرعت 3 برابر سرعت صوت به برد 290 کیلومتر می‌رسد در حالی که ابعاد بزرگتری از موشک‌های کروز مختلف نامبرده در این گزارش دارد. موشک کروز مافوق صوت براهموس یکی از پرسش‌های قابل طرح در زمینه این موشک علت نیاز به موشک کروز زمینی بوده در شرایطی که خانواده موشک‌های بالستیک کشور از تنوع کافی برخودار است. باید گفت امکان حمل و شلیک چند فروند از روی یک پرتابگر به دلیل ابعاد بسیار کوچکتر در مقایسه با بالستیک‌های هم برد، امکان شلیک از سکوهای هوایی و دریایی علاوه بر پرتابگرهای زمینی و قیمت پائین‌تر در مقایسه با موشک بالستیک هم رده از دلایل فنی و عملیاتی نیاز به توسعه موشک‌های کروز است. به علاوه رسیدن به دقت‌های بالا در اصابت به هدف توسط موشک‌های کروز بسیار کم دردسرتر از موشک‌های بالستیک است. در مقابل، احتمال مورد اصابت قرار گرفتن این موشک‌ها بالاتر از نمونه‌های بالستیک با سرجنگی جدا شونده است. در واقع در موشک‌های کروز بیشتر به پنهانکاری و پرواز در ارتفاع پائین برای مخفی ماندن از دید رادارها تکیه می‌شود در حالی که در موشک‌های بالستیک سرعت بالای سرجنگی و مسیر پروازی بهینه از عوامل مغلوب کردن سامانه‌های دفاع موشکی است. البته توسعه یک موشک بالستیک، ساده‌تر از موشک کروز دارای دقت بالا بوده و بنا بر این برای ایجاد بازدارندگی سریع در برابر دشمنان، انتخاب مسئولان دفاعی در توسعه موشک‌های بالستیک برای ایجاد زمان برای تحقیق و توسعه روی سایر محصولات دفاعی ستودنی است. گفته می‌شود موشک کروز هم علاوه بر موشک‌های بالستیک در دستور کار شهید حسن طهرانی مقدم بوده است و ممکن است کروز یاعلی از طرح‌های همین شهید بزرگوار بوده باشد. در پایان باید گفت هر چند قالب طراحی موشک کروز یاعلی مشابه نمونه‌های ضد اهداف زمینی بوده و فضای موجود در بدنه با توجه به ابعاد موتور و مخزن سوخت آن گویای وجود حجم کافی برای جانمایی سامانه‌های مختلف هدایت در کنار سرجنگی چند صد کیلوگرمی معمول این موشک‌ها است اما همچنان نمی‌توان احتمال ضد اهداف دریایی بودن این موشک را تا زمان اعلام رسمی مأموریت آن رد کرد زیرا هر چه دورتر بردن اولین خط دفاعی در برابر انبوه شناورهای دشمن امری مطلوب به شمار می‌رود. همچنین موشک کروز یاعلی با توجه به برد پروازی 700 کیلومتری خود قاعدتاً ابعاد و وزن کمتری نسبت به موشک کروز مشکات با برد 2000 کیلومتر داشته و برای اهداف نزدیک و راهکنشی مناسب است. این موشک‌های کروز در کنار مجموعه متنوع موشک‌های بالستیک کشور از ابزارهای مهم بازدارندگی دفاعی در زمان حال و وارد کردن ضربات خرد کننده به دشمن در زمان جنگ خواهند بود.
  17. معاون وزیر دفاع به تسنیم خبر داد موشک یاعلی؛ کروز ۷۰۰ کیلومتری با قابلیت نصب و شلیک از روی "تمام جنگنده‌ها" خبرگزاری تسنیم: معاون وزیر دفاع گفت: موشک کروز یاعلی قابل نصب روی تمام جنگنده‌هاست.   محمد اسلامی معاون وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در گفت‌وگو با خبرنگار دفاعی خبرگزاری تسنیم،‌ با اشاره به تولید موشک کروز یا علی گفت: کلیه موشک‌های کروز اساسا یکی از کاربردهای‌شان این است که بتوانند روی پرنده‌ها نصب شده و به عنوان موشک‌های هوا به سطح به کار گرفته شوند و موشک کروز یاعلی هم از این قائده مستثنی نیست. وی در این باره افزود: نصب موشک و سیستم سلاح روی هر هواپیمای جنگی، بستگی به طرح تاکتیکی و عملیاتی‌ای دارد که آن جنگنده قرار است برای اجرای آن اعزام شود و بر همین اساس، مهمات متناسب با هدف هم انتخاب می‌شود. معاون وزیر دفاع تصریح کرد: مثلا ممکن است برای انهدام یک هدف بزرگ از یک موشک با سر جنگی بزرگ استفاده شود و یا برای انهدام هدفی در دور دست، از موشکی برد بلند استفاده می‌شود، از این رو، از میان موشک‌های کروزی که می‌توانند هوا به سطح هم استفاده شوند، بهره‌گیری می‌شود. اسلامی در پایان این گفت‌وگو تأکید کرد: موشک کروز یاعلی قابل نصب روی تمام جنگنده‌هاست. براساس این گزارش، موشک کروز یاعلی برای نخستین بار در جریان بازدید فرمانده معظم کل قوا از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رونمایی شد و طبق اطلاعات منتشره، این موشک کروز، 700 کیلومتر برد داشته و از این حیث، در صدر لیست موشک‌های کروز ایران قرار دارد.
  18. واکنش ظریف به انتشار خبر احتمال توافق در حاشیه نشست مونیخ/ ظریف: چون همه وزرای خارجه حاضر نیستند، نمی‎توان در مونیخ توافق انجام داد/ در حاشیه اجلاس مونیخ تنها مذاکرات را پیش می‎بریم انتشار اخبار جسته و گریخته از امکان اعلام توافق سیاسی در حاشیه نشست مونیخ، واکنش محمدجواد ظریف را به دنبال داشته است، به نحوی که وزیر امور خارجه در هنگام عزیمت به آلمان در گفتگویی کوتاه با خبرگزاری ایسنا ضمن تکذیب این گمانه‎زنی اعلام کرده است: «چون همه نیستند نمی‌توان توافق سیاسی انجام داد ، در مونیخ تنها مذاکرات را به جلو پیش می‌بریم   به گزارش رجانیوز، پس از انتشار گزارشی در رجانیوز مبنی بر انجام توافقات اولیه که منجر به « برچیدن چیدمان» غنی‎سازی فعلی ایران و همچنین احتمال اعلام این توافق در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ، محمد جواد ظریف اعلام کرده است برنامه‎ای برای اعلام توافق ایران و 1+5 در حاشیه این کنفرانس وجود ندارد.   این در حالی است که پیش از این رجانیوز از انجام توافقات اولیه برای « برچیدن چیدمان» غنی‎سازی فعلی ایران و فعالیت دکوری 7600 سانتریفیوژ و همچنین خروج 8200 کیلوگرم اورانیوم از کشور خبر داده بود و اعلام کرده بود که این توافق لغو تحریم‎ بانکی و نفتی و همچنین تحریم‎های عدم اشاعه را در بر نخواهد داشت.   در همین راستا محمد جواد ظریف در تشریح برنامه خود در مونیخ از دیدار دو جانبه خود با جان کری، وزیر خارجه آمریکا و وزرای خارجه اروپایی عضو گروه 1+5 در حاشیه نشست امنیتی مونیخ خبر داد. وزیر امور خارجه در گفتگو با ایسنا گفت: از آنجایی که چین در سطح وزیر خارجه در این نشست شرکت نمی‌کند و هنوز مشخص نیست که وزیر خارجه روسیه در این نشست شرکت کند یانه، بر همین اساس با وزاری کشورهای اروپایی و آمریکایی عضو 1+5 به طور مفصل دیدار دو جانبه می‌کنم. هم چنین در یک نشست عمومی با حضور لوران فابیوس و مولود چاووش اوغلو وزرای خارجه فرانسه و ترکیه سخنرانی می‌کنیم و تعدادی دیدار دو جانبه با مقامات مختلف کشورهای دیگر درباره موضوعات غیر هسته‌ای انجام می‌گیرد.   وی ادامه داد: اشتاین مایر ، وزیر خارجه آلمان غروب جمعه می‌رسد و جان کری وزیر امور خارجه صبح وارد شده است. هنوز دیدارها را برنامه ریزی نکرده‌ایم ، مشخص نیست که ساعت دقیق دیدارها به چه شکل باشد.   وی درباره احتمال انجام توافق سیاسی گفت: چون همه نیستند نمی‌توان توافق سیاسی انجام داد ، در مونیخ تنها مذاکرات را به جلو پیش می‌بریم.   گفتنی است خبرگزاری‎ها غربی نیز اخباری جسته و گریخته از توافق کلی ایران و امریکا در موضوع پرونده هسته‎ای منتشر کرده بودند.
  19. در حالی که کمتر از 10 دقیقه تا ساعت 15 ( 3 بعد از ظهر ) باقی مانده ، تا کنون خبری نشده !   با این حال تاپیک بازگشایی می شود ! از بعد از ظهر امروز ،  در پایگاه یکم مهرآباد به مناسبت دهه فجر نمایشگاهی قرار هست برگزار شود !   و طبق آخرین اطلاعات عموم امکان بازدید از این نمایشگاه را ندارند !   شاید در این نمایشگاه خبری بشه ، اما نباید امید چندانی داشت !
  20. به بهانه ادعای مشکوک خبرگزاری رویترز آقای ظریف! به این ادعا پاسخ دهید/ آیا دست دولت را برای طرف آمریکایی رو کرده‌اید؟ در صورت صحت ادعای مشکوک رویترز، متاسفانه باید گفت تیم هسته‌ای ایران دست خود را به‌ طور کامل برای طرف مقابل رو کرده و راه را برای حداکثر امتیازگیری آنها باز کرده است. با چنین ابراز ضعفی ـ که بر اساس آن بقا یا عدم بقای یک دولت به نتیجه مذاکرات گره زده شده ـ طرف مقابل چرا نباید امتیاز بیشتری طلب کند؟   به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، خبرگزاری رویترز امروز (شنبه)، مدعی شد که «محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران به آمریکا هشدار داده است که عدم موفقیت در رسیدن به توافق جامع هسته‌ای احتمالاً حکایت از مرگ سیاسی حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران خواهد داشت.»   طبق این گزارش، سه نفر از مقامات ارشد ایرانی اعلام کردند که ظریف در دیدار با «جان کری» وزیر خارجه آمریکا در چندین نشستی که در هفته‌های اخیر داشته‌اند، نگرانی خود را در میان گذاشته است و این مقامات همچنین اعلام کردند که ایران این مسئله را با قدرت‌های گروه 1+5 نیز در میان گذاشته است.   پیش از این هم در برخی موارد اطلاعاتی منتشر شده بود که حکایت از این داشت که آقای ظریف، به طرف غربی در خصوص تاثیرات عدم نتیجه مذاکرات بر نتایج انتخابات مجلس هشدار داده است. به هر روی، به نظر می‌رسد در خصوص آنچه رویترز مطرح کرده است، موارد ذیل قابل طرح و بررسی باشند:   1- خبر رویترز می‌تواند صحیح نبوده و تکذیب شود. رویترز و رسانه‌های جریان غالب به‌طور عام، اخبار مربوط به ایران را به‌صورت جهت‌دار و مغرضانه منتشر می‌کنند و باور بسیاری از اطلاعاتی که در خصوص ایران در این رسانه‌ها ارائه می‌شود، می‌تواند با تردید و بدبینی همراه باشد. بر این اساس، اگر رویترز مطلبی را به ظریف نسبت داده، معنای آن صحت قطعی آن مطلب و مدعا نیست؛   2- خبر رویترز صحت داشته باشد یا نه، بیان‌گر وجود رویکردی در نزد رسانه‌های غربی است که بر اساس آن، گویا دولت جناب آقای روحانی – که برآمده از رای مردم و تنفیذ رهبری است – منبع قدرت را جایی دور از مرزهای جغرافیایی ایران می‌جوید. بدیهی است که دولت محترم خود باید در این خصوص چاره‌جویی کرده و با موضع‌گیری‌های صریح فرصت این شبهه‌افکنی را از رسانه‌ها و تحلیل‌گران غربی بگیرد. اگر چنین نشود، هزینه‌های این امر بیش از هر شخص یا نهادی، متوجه دولت محترم است؛   3- متاسفانه برخی سابقه‌های نسبت داده شده به وزیر محترم امور خارجه، از برخی گفته‌ها تا برخی رفتارها، باعث شده تا این‌گونه خبرها یا شاید خبرسازی‌ها جدی تلقی گردند. برای رفع شبهات، نیاز به تغییر رویکرد از جانب ایشان وجود دارد، از کنترل پیاده‌روی‌ها گرفته تا کنترل کلمات؛   4- بد نیست به این نکته مهم اشاره شود که در صورت صحت ادعای مشکوک رویترز، متاسفانه باید گفت که تیم هسته‌ای ایران دست خود را به‌طور کامل برای طرف مقابل رو کرده و در نتیجه راه را برای حداکثر امتیازگیری توسط طرف مقابل باز کرده است. با چنین ابراز ضعفی، که بر اساس آن بقا یا عدم بقای یک دولت به نتیجه مذاکرات گره زده شده است، طرف مقابل چرا نباید امتیاز بیشتری طلب کند. هزاران سال قبل، «توسیدید» گفته بود که اقویا آنچه را بخواهند انجام می‌دهند و ضعفا آنچه را باید تحمل می‌کنند. این قانون آهنین رئالیسم فقط در جنگ‌های پلوپونزی حاکم نبوده و اکنون هم اگر چشم بچرخانیم، نمونه‌هایی از آن را می‌بینیم. در جهانی که قدرت محور اصلی نظم بین‌المللی است، «اشک کباب موجب طغیان آتش است».   5- خوب است هم رویترز و هم برخی افراد و جناح‌های سیاسی در داخل ایران بدانند که سرنوشت هیچ دولتی در ایران به مذاکرات هسته‌ای گره نخورده است، نه دولت‌های قبلی و نه دولت جناب آقای روحانی. به نتیجه رسیدن مذاکرات با توافقی ضامن حقوق هسته‌ای ملت و از میان برنده تحریم‌های ضدایرانی، خواست همه نیروهای سیاسی وفادار به انقلاب است، اعم از نیروهای حاضر در دولت و نیروهای منتقد دولت. اگر هم مذاکرات به نتیجه نرسد و توافقی حاصل نشود، باز هم ایستادگی تیم هسته‌ای، پیروزی بزرگی برای تمام نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی است، اعم از نیروهای درون دولت و خارج از آن. با این اوصاف، سرنوشت دولت فعلی نیز به این مذاکرات گره نخورده و ایستادگی این دولت در برابر زیاده‌خواهی‌های طرف مقابل، نه‌تنها به «مرگ سیاسی» منجر نمی‌شود، بلکه عزت سیاسی آن را از پی دارد؛   6- نظام اسلامی حتما بر ایستادگی بر حقوق هسته‌ای ملت ایران ادامه خواهد داد و حتما هرچه در توان داشته باشد را برای درهم شکستن تحریم‌های غیرقانونی واشنگتن و اروپا علیه ایران به‌کار خواهد بست. این نکته‌ای است که طرف مقابل ایران در مذاکرات و همچنین برخی افراد در داخل کشور نباید از یاد ببرند.
  21. رویترز: شکست مذاکرات هسته‌ای به مفهوم مرگ سیاسی دولت روحانی است خبرگزاری رویترز در گزارشی اختصاصی مدعی شد که وزیر خارجه ایران به آمریکا هشدار داده است که عدم رسیدن به توافق هسته‌ای احتمالاً حکایت از مرگ سیاسی دولت «حسن روحانی» رئیس‌جمهور ایران دارد.   به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، خبرگزاری رویترز در گزارشی اختصاصی نوشت که «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران به آمریکا هشدار داده است که عدم موفقیت در رسیدن به توافق جامع هسته‌ای احتمالاً حکایت از مرگ سیاسی «حسن روحانی» رئیس‌جمهور ایران خواهد داشت و این خطر را به همراه دارد که بن‌بست یک دهه‌ای برنامه هسته‌ای ایران به پایان راه خود برسد.   طبق این گزارش، سه نفر از مقامات ارشد ایرانی اعلام کردند که ظریف در دیدار با «جان کری» وزیر خارجه آمریکا در چندین نشستی که در هفته‌های اخیر داشته‌اند، نگرانی خود را در میان گذاشته است و این مقامات همچنین اعلام کردند که ایران این مسئله را با قدرت‌های گروه 1+5 نیز در میان گذاشته است.   رویترز ادامه داد، که قدرت‌های غربی تصریح کرده‌اند که این اقدام ایران احتمالاً یک تاکتیک مذاکره‌ای است تا آنها را ترغیب کند که امتیازات بیشتری ارائه دهند اما با اینحال موافق این ایده هستند که شکست مذاکرات می‌تواند به نفوذ سیاسی روحانی به شدت خدشه وارد آورد.   با اینحال یکی از مقامات ارشد آمریکا این گزارشات مبنی بر آنکه مقامات ایرانی چنین هشدارهایی را به آمریکا داده‌اند را رد کرد و در حالی که خواست نامش فاش نشود به رویترز گفت: «ما ارزیابی سیاست ایران را به خود ایرانی‌ها واگذار می‌کنیم اما این شایعه نادرست است».   رویترز گزارش کرد که علیرغم رد این گزارش توسط مقامات آمریکایی، مقامات ایرانی اصرار دارند که ظریف چنین نگرانی را با کری در میان گذاشته است.   کری و ظریف در هفته‌های اخیر به طور مداوم با یکدیگر در خصوص موضوع هسته‌ای دیدار داشتند و در یکی از جدیدترین این دیدارها، دو طرف، روز جمعه (دیروز) در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ با یکدیگر دیدار دوجانبه‌ای را برگزار کردند.   یکی از مقاماتی که اطلاعات مستقیمی از مذاکرات ظریف و کری داشته است، می‌گوید: در حالیکه روحانی در خط مقدم قرار دارد، به طور طبیعی بیشترین ضرر را متحمل خواهد شد. بر اساس این گزارش، دیگر مقامات غربی می‌گویند که هیأت مذاکره‌کننده ایران اخیراً در مذاکرات خود چنین نگرانی‌هایی را مطرح کرده‌اند و گفته‌اند که اگر مذاکرات به شکست بیانجامد، روحانی احتمالاً به حاشیه رانده می‌شود و نفوذ وی به طرز چشمگیری کاهش می‌یابد.   یکی از مقامات ایرانی که دسترسی مستقیمی به مذاکرات دارد می‌گوید، طرف آمریکایی از لغو تحریم‌ها طی چندین سال حرف می‌زد و این در حالی است که ایران می‌خواهد تحریم‌های نفتی و بانکی ایران ظرف 6 ماه لغو شود.   مقامات غربی می‌گویند، همانطور که مذاکره‌کنندگان ایران به صورت محرمانه می‌گویند که فضا برای توافق در حال کم شدن است، هیأت‌های آمریکایی و اروپایی نیز چنین نظری دارند. علیرغم آنکه مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 برای رسیدن به توافق جامع نهایی در جریان است، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی در خصوص تصمیم آمریکا برای تعامل با ایران در زمینه موضوع هسته‌ای ابراز بدگمانی و تردید کرده‌اند و صهیونیست‌ها تهدید کرده‌اند که اگر دیپلماسی نتواند تهدید هسته‌ای ایران را مهار کند، از نیروی نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران استفاده می‌کنند.   برخی مقامات نزدیک به مذاکرات می‌گویند که آمریکا از قبل در خصوص موضوع تعداد سانتریفیوژهایی که ایران اجازه خواهد داشت از آنها بهره‌برداری کند، به توافق رسیده‌اند.   با اینحال، کنگره آمریکا در تلاش است برخلاف توافقات موقت ژنو، تحریم‌هایی را علیه ایران به تصویب درآورد به طوریکه در گزارش‌ها آمده است که سنا، در حال نهایی کردن لایحه تشدید تحریم‌ها علیه ایران در صورتیکه توافقی تا مهلت 30 ژوئن سال جاری میلادی حاصل نشود، می‌باشد.   طبق این گزارش، یکی دیگر از مقامات غربی می‌گوید که ظاهراً روحانی، راه‌حل واشنگتن و اروپا برای کاهش فعالیت‌های هسته‌ای ایران به مدت یک دهه یا بیشتر در قبال کاهش تحریم‌ها را کم اهمیت جلوه داده است.   این مقام غربی می‌گوید: «روحانی فکر می‌کند که از طریق زبان نرم سخن گفتن و خواستار نابودی اسرائیل نشدن، موجب می‌شود که قدرت‌های غربی حاضر شوند هر توافقی را با ایران به امضا درآورند. او اشتباه می‌کند. شاید قدرت‌های غربی خواستار توافق باشند اما آنها نیز محدودیت‌هایی را از جانب کنگره، اسرائیل و سعودی‌ها دارند.» icon_arrowd  icon_arrowd  icon_arrowd ظریف گزارش منتشر شده درباره محتوای مذاکراتش با کری را تکذیب کرد وزیر خارجه کشورمان گزارش رسانه‌های غربی در خصوص محتوای مذاکرات با همتای آمریکایی را دروغ پراکنی توصیف کرد و گفت: در هیچ یک از ملاقات‌های انجام شده به هیچ وجه مباحث داخلی مطرح نشده و مطلب منتشره در این زمینه کذب محض است.   به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان گزارش رسانه های غربی در خصوص محتوای مذاکرات با همتای امریکایی را دروغ پراکنی توصیف کرد و اظهار داشت: در هیچیک از ملاقات‌های انجام شده به هیچ وجه مباحث داخلی مطرح نشده و مطلب منتشره در این زمینه کذب محض است.   لازم به ذکر است خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشت که «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران به آمریکا هشدار داده است که عدم موفقیت در رسیدن به توافق جامع هسته‌ای احتمالاً حکایت از مرگ سیاسی «حسن روحانی» رئیس‌جمهور ایران خواهد داشت و این خطر را به همراه دارد که بن‌بست یک دهه‌ای برنامه هسته‌ای ایران به پایان راه خود برسد.   طبق این گزارش، سه نفر از مقامات ارشد ایرانی اعلام کردند که ظریف در دیدار با «جان کری» وزیر خارجه آمریکا در چندین نشستی که در هفته‌های اخیر داشته‌اند، نگرانی خود را در میان گذاشته است و این مقامات همچنین اعلام کردند که ایران این مسئله را با قدرت‌های گروه 1+5 نیز در میان گذاشته است.   رویترز ادامه داد، که قدرت‌های غربی تصریح کرده‌اند که این اقدام ایران احتمالاً یک تاکتیک مذاکره‌ای است تا آنها را ترغیب کند که امتیازات بیشتری ارائه دهند اما با اینحال موافق این ایده هستند که شکست مذاکرات می‌تواند به نفوذ سیاسی روحانی به شدت خدشه وارد آورد.   با این حال یکی از مقامات ارشد آمریکا این گزارشات مبنی بر آنکه مقامات ایرانی چنین هشدارهایی را به آمریکا داده‌اند را رد کرد و در حالی که خواست نامش فاش نشود به رویترز گفت: «ما ارزیابی سیاست ایران را به خود ایرانی‌ها واگذار می‌کنیم، اما این شایعه نادرست است».
  22. رزیابی راهبردی تله ای به نام توافق سیاسی شواهد متعدد نشان دهنده این است که یک جریان خاص در کشور قصد دارد ظرف هفته آینده –احتمالا در حاشیه مذاکرات مونیخ- توافق سیاسی با گروه 1+5 را نهایی و علنی کند.   مهدی محمدی، ایران هسته ای - شواهد متعدد نشان دهنده این است که یک جریان خاص در کشور قصد دارد ظرف هفته آینده –احتمالا در حاشیه مذاکرات مونیخ- توافق سیاسی با گروه 1+5 را نهایی و علنی کند.   در سوم آذر ماه گذشته، ایران و 1+5 توافق کردند ظرف 3 ماه (تا 4 فروردین) یک توافق سیاسی روی اصول انجام بدهند و پس از آن، 3 ماه باقی مانده (تا تیر ماه) را صرف نهایی کردن جزئیات این توافق کلی بکنند.   در روزهای اخیر شواهد متعددی وجود داشته است که نشان می داده تحرکات مربوط به پرونده هسته ای ایران رنگ و بویی ویژه به خود گرفته و رفت و آمدها و مباحثاتی در جریان است که حکایت از تغییر معادله «در همین نزدیکی ها» می کند. از یک سو، جزئیاتی از مذاکرات درز کرده است که به نوعی تداعی کننده نزدیکی ظاهری دیدگاه های دو طرف در موضوعات مورد اختلاف است.  بویژه رسانه های غربی سعی کرده اند بگویند در دو موضوع ظرفیت غنی سازی و جدول زمانی لغو تحریم ها، پیشرفت هایی حاصل شده است. دقت در جزئیات این اطلاعات البته بلافاصله آشکار می کند که ماهیت تحقیر آمیز پیشنهادهای امریکا هیچ تغییری نکرده و هر چه هست صرفا یک مشت ظاهرسازی های فنی برای وادار کردن تیم ایرای به کنار نهادن خطوط قرمز مذاکراتی خویش است. (به زودی در نوشته ای مبسوط درباره جزئیات این موضوع بحث خواهیم کرد.) از سوی دیگر، در داخل کشور، رییس جمهور شخصا حمله به منتقدان دیپلماسی هسته ای را به نحو بی سابقه ای تشدید کرده است. لحن و عبارات آقای رییس جمهور به گونه ای است که نشان می دهد ایشان اراده کرده است به هر قیمت ممکن یک توافق هسته ای به دست بیاورد. برخی ناظران که اخیرا به تحلیل رفتارهای دولت علاقمند شده اند می گویند رییس جمهور طوری سخن می گوید که گویی دولت وی بدون توافق هسته ای هیچ نیست و هیچ شانسی برای بقا ندارد. در سمت دیپلماسی هم، خبرهای مبسوط و پی در پی نشان دهنده آن است که همه چیز به انتهای کار نزدیک شده و زمانی بیش از یک هفته تا اعلام توافق مورد نظر دولت باقی نمانده است.   مهم ترین سوال اکنون این است که بر سر چه چیز و  با چه محتوایی توافق شده و دو طرف چه متنی را می خواهند به عنوان یک توافق هسته ای اعلام کنند؟   اگرچه هنوز جزئیات قابل اتکایی از مذاکرات منتشر نشده (واین هم خود جزو تکنیک های تیم های مذاکره کننده است که جزئیات را زمانی اعلام کننده که دیگر کار از کار گذشته باشد) ولی به میزانی که بتوان درباره ماهیت این توافق یک قضاوت قابل اتکا کرد، جزئیا موثق وجود دارد.   درباره موضوع غنی سازی، هیچ اتفاقی که بتوان آن را پذیرش حق ایران طبق معاهده از سوی امریکا خواند رخ نداده است. آخرین خبر این است که امریکایی ها پذیرفته اند ایران با حدود 9000 ماشین ولی به اندازه 6000 سو غنی سازی کند. این امر حداقل 3 نتیجه مهم دارد:   1- نخستین نتیجه چنین اتفاقی این است که ماشین ها باید زیر ظرفیت خود کار کنند یا اینکه به لحاظ زمانی متناوبا خاموش و صرفا در ساعت های خاصی روشن شوند. هر کدام از اینها درست باشد، تاسیسات غنی سازی نطنز به لحاظ فنی عمر چندانی نخواهد کرد.   2- نکته دوم این است که طرف غربی هیچ تعهد مشخصی در این باره نسپرده است که ایران بتواند درطول گام نهایی، زیر ساخت غنی سازی خویش را به گونه ای توسعه بدهد که نتیجه آن آمادگی فنی برای حرکت به سمت 190 هزار سو غنی سازی در چند سال آینده باشد. به عبارت دیگر، برنامه غنی سازی ایران فعلا به شدت محدود می شود بدون اینکه درباره آینده این برنامه، حتی پس از سپری شدن زمان اعتمادسازی، تعیین تکلیف مشخصی شده باشد.   3- سومین مسئله هم این است که زمان گام نهایی چنان طولانی دیده شده است (حداقل 10 سال) که امریکایی ها تصور می کنند در پایان این زمان دیگر کسی که خواهان آغاز برنامه غنی سازی صنعتی در ایران باشد، وجود نخواهد داشت. این نکته بسیار مهمی است که برخی منابع غربی بی پرده آن را فاش کرده اند. این منابع می گویند طراحی امریکا این است که در طول یک دهه ما بعد توافق، روی ایجاد تغییرات سیاسی در ایران متمرکز شود که هدف اصلی آن تثبیت جایگاه غربگرایان در آینده سیاسی ایران و اصول زدایی از مکتب امنیت ملی ایران است. بنابراین، اگر بخواهیم صریح باشیم، در توافق سیاسی که آقایان بنای اعلام آن را دارند، برنامه غنی سازی ایران تا مدت زمانی نامعلوم در آینده تعطیل و ایران از اعمال حق خود در زمینه غنی سازی صنعتی محروم خواهد شد.   اما نکته مهم تر جای دیگری است. بیایید فرض کنیم که اساسا آنچه درباره غنی سازی توافق شده، بهترین توافق ممکن است و بنا را بر چون و چرا نکردن درباره جزئیات آن بگذاریم. مهم ترین سوالی که باقی می ماند این است که در ازای این امتیاز بزرگ و بی سابقه، چه امتیازی از طرف مقابل دریافت شده است. انتظار افکار عمومی همه این است که دولت توانسته باشد کلیه تحریم های ظالمانه و غیرقانونی را که علیه کشور اعمال شده را به طور یکپارچه بلافاصله پس از توافق نهایی لغو کند. تک تک واژه هایی که در اینجا به کار برده شده، اهمیت غیر قابل چشم پوشی دارد. اولا همه تحریم های اعمال شده علیه ایران (تحریم های کنگره، تحریم های شورای اروپا، تحریم های شورای امنیت و فرمان های اجرایی رییس جمهور امریکا) باید لغو شود. ثانیا همه این تحریم ها باید بلافاصله پس از حصول توافق نهایی، لغو شود و ثالثا تحریم ها باید لغو شوند نه تعلیق به این معنا که باید زیرساخت حقوقی آنهابرچیده شود. آقای رییس جمهور هم از مدت ها پیش به مردم قول داده است که در حال انجام همین کار است و اساسا دیپلماسی هسته ای دولت هدفی جز لغو تحریم ها ندارد. اما شواهد نشان می دهد، در متنی که بناست به عنوان توافق سیاسی میان طرفین نهایی شود خبری از این سخت گیری ها نیست. اگرچه در این متن صرفا به بیان عباراتی کلی بسنده شده و توافق درباره جزئیات به آینده موکول خواهد شد، ولی وقتی نوبت به جزئیات می رسد همه آن چیزی که می توان گفت این است که امریکایی ها اساسا قصد ندارند هیچ تحریمی را لغو کنند.   اولا امریکایی ها گفته اند که تحریم ها را تعلیق خواهند کرد نه لغو و این یعنی کل فرآیند در یک چشم به هم زدن قابل بازگشت به حالت اول است.   ثانیا زمان بندی تعلیق تحریم ها حداقل 10 ساله دیده شده است. معنی این اقدام این است که امریکا به مدت یک دهه –که به لحاظ سیاسی زمان بسیار بلندی است- تحریم ها را گروگان خواهد گرفت و می تواند انواع و اقسام بازی های سیاسی را با آن دربیاورد.   ثالثا امریکا قصد ندارد هیچ کدام از تحریم های مرتبط با عدم اشاعه را حتی تعلیق کند.   رابعا هیچ کدام از تحریم های غیر مرتبط با موضوع هسته ای هم تعلیق نخواهد شد.   خامسا امریکا هیچ تعهدی نمی دهد که تحریم های که اکنون تعلیق می شود، به بهانه ای دیگر اعمال نشود.   سادسا هیچ ضمنانتی وجود ندارد دولت بعدی امریکا به تعهدات دولت فعلی پای بند باشد.   سابعا هیچ ضمانتی وجود ندارد تحریم هایی که روز کاغذ احتمالا تعلیق می شود در عمل هم تعلیق شود   و ثامنا، از همه مهم تر، هیچ شواهدی وجود ندارد که جایگاه تحریم در استراتژی امنیت ملی امریکا کوچکترین تغییری کرده باشد. امریکایی ها همچنان به تحریم ها به عنوان ابزار تغییر محاسبات در میان مدت و ابزار براندازی در بلند مدت نگاه می کنند و انتصاب معمار تحریم های ایران (دیوید کوهن) به قائم مقامی سیا هم حکایت از آن دارد که ابزار تحریم پس از این در امریکا با قدرت بیشتری مورد استفاده قرار خواهد گرفت.   بنابراین، بی آنکه هیچ قصدی برای اغراق وجود داشته باشد، توافقی که طرف ها به دنبال اعلام آن در هفته آینده هستند یک فاجعه تاریخی است. منتها ظاهرا دو طرف برای کاستن از ابعاد این فاجعه تصمیم گرفته اند با تفکیک توافق به دو مرحله سیاسی و جزئیات، اندکی از بار منفی آن بکاهند.   آخرین نکته ای که مایلم در این یادداشت به آن بپردازم دقیقا همین مسئله است که چرا توافق نهایی با 1+5 به دو بخش توافق سیاسی و توافق روی جزئیات تقسیم شده است؟ هدف از این بازی دیپلماتیک چیست و سود آن را چه کسی خواهد برد؟   ابتدا توجه کنید که اساس دعوا میان ایران و 1+5 بر سر همان چیزی است که نام آن جزئیات نهاده شده است. موضوعاتی مانند نوع و تعداد ماشین ها، ذخیره مواد، زمان گام نهایی، اراک، فردو، بازرسی ها، PMD،R&D و... اصلی ترین موضوعات مورد اختلاف میان ایران و امریکاست که در این ترفند جدید نام همه آنها جزئیات نهاده شده و تعیین تکلیف نهایی آنها به مرحله ما بعد توافق سیاسی موکول شده است. توافق سیاسی اما ظاهرا شامل یک سلسله اصول کلی خواهد بود که جزئیات آن در ماه های بعد تکمیل می شود.   نخستین نکته در اینجا این است که ایران و 1+5 اساسا نیازی به تفاهم روی اصول کلی ندارند. فهرست کردن یک مشت عبارات کلی بدون شک دردی از ایران دوا نخواهد کرد. بنابراین اگر حقیقتا اراده ای برای یک توافق خوب وجود دارد دو طرف باید مستقیما به سراغ همان چیزی که نامش را جزئیات گذاشته اند بروند و آنها را تعیین تکلیف کنند.   نکته دوم این است که در شرایطی که درباره جزئیات تفاهمی وجود ندارد، توافق روی اصول کلی فقط یک دام است. توافق روی کلیات، توافق بر سر جزئیات را اجباری خواهد کرد و ظاهرا امریکایی ها (به همراه کسانی در داخل) دقیقا به دنبال همین هستند که شرایطی ایجاد کنند که ایران دیگر نتواند در جزئیات مناقشه کرده و مجبور شود با امتیازدهی در آن حوزه، شرایط مدنظر امریکا را بپذیرد.   دومرحله ای کردن توافق در واقع روشی است برای کاهش حساسیت ها نسبت به موضوعات اصلی و بازگشت ناپذیر کردن توافق روی مسائل اصلی.   به راستی اگر دولت باور دارد که می تواند به یک توافق قابل دفاع با 1+5 برسد، نیازی به این بازی ها نیست و هر زمان که جزئیات اصلی مورد اختلاف را حل و فصل کرد، باید اعلام توافق کند. در غیر این صورت، اصرار بر اعلام یک توافق سیاسی کلی، یک معنا بیشتر نخواهد داشت و آن هم این است که دولت می خواهد حین بحث درباره آنچه جزئیات نام نهاده شده، در مسائل اساسی مورد اختلاف، امتیازهای تاریخی به طرف مقابل واگذار کند. 
  23. آیا حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ آبستن یک توافق فاجعه بار است!؟ توافق برای فعالیت 6700 سانتریفیوژ ضعیف و انتقال قابل توجه مواد هسته‎ای/ تحریم نفتی و بانکی هم باقی می‎ماند! آنچنانکه از اخبار جسته و گریخته محافل نزدیک به مذاکرات ایران و 1+5 بر می‎آید، توافقی حول برخی از موارد اختلافی میان دو طرف در حال شکل‎گیری است که احتمالا در دور جدید مذاکرات هسته‌ای در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ که از روز جمعه آغاز می‎شود، به صورت ویژه روی آن بحث خواهد شد. توافقی که دو طرف با عنوان «توافق کلی» به دنبال اعلام آن تا پیش از فروردین امسال هستند و متضمن خسارت‎های غیرقابل جبرانی به صنایع هسته‎ای خواهد بود. به گزارش رجانیوز در روزهای گذشته خبرگزاری آسوشیتدپرس در خبری اعلام با اشاره به توافق ایران و امریکا اعلام کرد «قرار است که ایران تعداد بیشتری از سانتریفوژهای خود را فعال نگه دارد، اما کارایی آن‌ها در حد پایینی بماند، بدین ترتیب قابلیت بالقوه ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای کاهش خواهد یافت، بدون اینکه مجبور به برچیدن تعداد زیادی از سانتریفوژهای خود شود.» این خبرگزاری در توضیح خبر خود که به نقل از دو دیپلمات ناشناس مطرح کرده است می‎نویسد: « بر طبق پیشنهاد مطرح شده، قالب بندی سانتریفیوژهای ایران به نحوی تغییر خواهد کرد که میزان غنی سازی آن‌ها کاهش یابد. در ادامه گزارش آسوشیتدپرس آمده است که «ایران متعهد می شود بیشتر مقدار اورانیوم غنی شده تولیدی خود را به خارج منتقل سازد تا از این طریق میزان مورد نیاز این کشور برای تولید بمب کاهش یابد.» اما شبکه 2 اسرائیل جزئیات بیشتری از این توافق را مطرح کرده و عنوان کرده است که: «آمریکا آماده است با ایران توافق کند که این کشور 6 هزار و 700 سانتریفیوژ از 9 هزار سانتريفيوژ فعلی خود را نگه دارد. همچنین بر این اساس گفته شده است که آمریکا پیشنهاد محدودیت زمانی بین 10 تا 15 سال را به ایران داده است.» این در حالی است که بر اساس طرحی که ظاهرا تیم ایرانی در تدارک پذیرش آن است، تغییر بزرگی در طراحی اتصالات 6700 سانتریفیوژ ایجاد خواهد شد که خروجی آنرا به حداقل ممکن رسانده و عملا امکان بازگرداندن این این مجموعه را به طراحی اولیه اتصالات با زمان طولانی همراه خواهد کرد. برا این اساس عملا ایران با 6700 سانتریفیوژ، به همان میزان مورد نظر امریکا یعنی 2 تا 3 هزار سانتریفیوژ غنی سازی اورانیوم خواهد داشت. این در حالی است که تایمز اسرائیل نیز در همین زمینه نوشت: «شبکه 10 اسرائیل مدعی شده است که این توافق به ایران اجازه می‎دهد که بیش از 7هزار سانتریفیوژ فعال داشته باشد.» بر اساس خبری که آسوشیتدپرس منتشر کرده است، ایران تنها مجاز خواهد بود که مقدار معینی ذخیره گاز اورانیوم و متناسب با تعداد سانتریفوژهای فعال خود داشته باشد و متعهد می شود بیشتر مقدار اورانیوم غنی شده تولیدی خود را به خارج منتقل سازد تا از این طریق میزان مورد نیاز این کشور برای تولید بمب کاهش یابد.» اما در مقابل این امتیاز بزرگ، در مجموعه چهارگانه تحریم‎های علیه ایران که شامل تحریم‎های سازمان ملل، اتحادیه اروپا، کنگره امریکا و فرمان اجرایی رئیس جمهور امریکا تغییر محسوسی اتفاق نخواهد افتاد. بنحوی که تحریم‎های مربوط به موضوع تروریسم و موشکی که «تحریم بانک و نفت» جزء آنها قرار دارد تغییری نخواهد کرد، و در موضوع تحریم‎های تخصصی هسته‎ای نیز، تحریم‎ها مرتبط با «عدم اشاعه» تا پایان دوره اجرای قرار داد که در بازه زمانی 10 تا 15 سال در نظر گرفته شده است، بر جای خود باقی خواهد ماند. درباره لغو تحریم‎های کنگره و یا امضای فرمان اجرایی جدید نیز، آنچه مورد استناد قرار گرفته، «اعتماد به قول» رئیس جمهور امریکا است که تا کمتر از دو سال دیگر از این مسند کنار خواهد رفت! در گیر شدن تیم ایرانی در بازی «توافق کلی» و «توافق بر سر جزئیات» و دوگانه کردن این توافق نیز یکی از برگ برنده‎های دیگر طرف مقابل است که کارشناسان از آن به عنوان «کلاه گشاد» حقوقی در توافق در نظر گرفته شد یاد می‎کنند. بر اساس این طراحی ابتدا کلیات مورد توافق قرار خواهد گرفت که البته برای ایران کاملا روشن و واضح و برای طرف مقابل بصورتی مبهم و کلی و تفسیر پذیر خواهد بود و عملا دست ایران را برای چانه زنی بسته خواهد کرد، تجربه‎ای که در توافق ضعیف ژنو نیز تجربه شده است. اکنون سوال اینجاست که راهبرد «توافق به هر قمیت» قرار است تیم ایرانی را به امضاء این توافق پر از نقص بکشاند و عملا باب یک استیلای حقوقی برای طرف مقابل را بگشاید!؟
  24. نخیر !   همینطوری توقعات داره می ره بالا ، در حالی که احتمال یا عدم احتمال  برگزاری خود رونمایی در بهترین حالت 50-50 هست !   تاپیک تا روز شنبه قفل می شود !   اگر روز شنبه خبری شد ، تاپیک ( توسط من یا دیگر مدیران ) بازگشایی می شود !