jalalfalahi

Members
  • تعداد محتوا

    193
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های jalalfalahi

  1. jalalfalahi

    کی باورش میشه ... ؟!

    [quote name='Persian_ranger' timestamp='1374239112' post='322402'] [quote][size=5]کی باورش میشه ... به قلب رزمنده تیر خلاص بزنن اما چون قلبش سمت راست سینه ش بوده زنده بمونه ؟![/size][/quote] چی شد؟؟؟ من نفهمیدم!!! [/quote] داداش به طور متوسط در جهان از هر8500نفر یکی قلبش سمت راستشه نه چپ.
  2. [quote name='copout' timestamp='1373139007' post='320104'] مگه ارتش روسیه چقدر نیرو داشته که ششصد هزار تا رو فقط مدافعین المان تلف کردن ؟ این تک تیراندازا اگه یه سلاح بهتر داشتن چه کار میکردن؟ [/quote] اون زمان توی شوروی از المان یه شیطان بزرگ ساخته بودن و مردم از ترس این به ارتش میومدن در نتیجه تعداد نیروهاشون بالا می رفت.
  3. jalalfalahi

    کی باورش میشه ... ؟!

    [quote name='Pishva' timestamp='1374114930' post='322322'] قشنگ بود... آخریش رو من باورم میشه.... [/quote] ممنون گفته عجیبه که با زبان "کی باورش میشه"نوشته.
  4. jalalfalahi

    آنتی متریال ساخت pkk

    توی میلیتاری خیلی چیزا رو میبینم که میفهمم داره بهم توهین میشه،اما سکوت میکنم تا روز موعود
  5. jalalfalahi

    آنتی متریال ساخت pkk

    کی دو جا خونده بودم با همکاری دوسه حزی دیگه ساختنش و خیلی دقیق هستش.توی این دو سه هفته کذشته رئیس حزب کارگران کوردستان رو عوض کردن.9یار نزدیک عبدالله اوجلان 8تاشون شهید شدن و فکر کنم الان احمد ترک رهبریشئن میکنه
  6. وبلاگ قدیمیه به خاطر همین عکس ها رو نشون نمیده بجاش عکس پرشین بلاگ رو میاره
  7. [quote name='maverick100' timestamp='1372931585' post='319685'] خب اینترنت ما هم وصل شد و ما رسیدیم خدمتتون از الان شروع می کنم براتون چیزایی رو که دارم یا در آینده اگر زنده موندیم قصد تهیه اش رو دارم معرفی کنم سوالی بود در خدمت دوستان هستم خب عرض کردم که تخصص بنده عینک آفتابی هستش و کلا عینک ( ایمنی ، نظامی و ... ) البته سعی می کنم در مورد لباس و دیگر تجهیزات هم مطلب بذارم اول با عینک هایی که دارم شروع می کنم خب میدونید که من عشق خلبانیم دیگه برای همین سعی می کنم تیپم ( که خیلی افتضاحه و مالی نیست ) شبیه خلبانها مخصوصا دوستان نیروی هوایی که ارادت خاصی بهشون دارم باشه خب اولین عینک من رو شاید دوستان بشناسن این عینک خیلی معروف رو فکر کنم از زمان جنگ ویتنام امریکایی ها استفاده می کردن و ساخت کارخانه ی American optical هستش که معروفه به AO البته این عینکی که من دارم ساخت یه کارخونه ی دیگست از حدودای دهه ی 70 شاید هم 80 میلادی کارخانه ی بسیار با کیفیتی به وجود اومد به نام Randolph engineering که بسیار عینک های با کیفیتی میزنه اگر سری به سایت این شرکت بزنید میبینید که گزینه های زیادی برای انتخاب داره جنس بدنه ی عینک هاش از gun metal هستش یعنی با همون الیاژی که در صنایع اسلحه سازی استفاده میشه اومدن و عینک ساختن که بسیار مقاومه چندین مدل لنز داره و همینطور در رنگها و سه سایز مختلف عرضه میشه جالبه بدونید که این عینک توسط فضانوردان ناسا هم استفاده میشه و البته توسط نیروی هوایی پرافتخار ارتش یکی از موارد جالب این عینک دسته ی اون هست که شاید برای شما عجیب باشه این دسته که به دسته ی خلبانی مشهوره برای این طراحی شده که عینک به راحتی گذاشته و برداشته بشه مخصوصا وقتی شما هلمت خلبانی روی سرتون هست اصلا عینک برای همین ساخته شده دیگه [color=#0000ff][b][i]خب بریم سراغ عکساش برای دیدن در سایز کامل هم روشون کلیک بفرمایید [/i][/b][/color] [center][url="http://upload7.ir/viewer.php?file=35735927477786745279.jpg"][img]http://upload7.ir/images/35735927477786745279_thumb.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://upload7.ir/viewer.php?file=43657019935692795761.jpg"][img]http://upload7.ir/images/43657019935692795761_thumb.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://upload7.ir/viewer.php?file=64530881671242620155.jpg"][img]http://upload7.ir/images/64530881671242620155_thumb.jpg[/img][/url][/center] ناگفته نماند که این عینک توسط مشاهیر و بازیگران مختلفی هم استفاده شده خب حالا شاید دوستان بگند که ما توانایی خرید این عینک رو نداریم حالا چکار کنیم ؟ عرض کنم شرکتی هست در اصفهان به نام صاایران که مدلی از این عینک ها رو تولید می کنه البته خب به تنوع مدل امریکاییش نیست ولی انصافا با کیفیت و خوبه و دوستانی که علاقمندند می تونن اون مدل رو خرید کنن عینکی هست که به طور قطع می گم استاندارده و مثل عینک های دو هزار تومنی بازار نیست با این عینک میتونین برین بیرون ، دانشگاه ، تفریح و گردش اما عینک ی نیست که برای رزم و جنگیدن باشه انتظار نداشته باشین اگر رفتین رزمایشی چیزی با این عینک برین و بعدش هم سالم برگرده خونه سعی کینی از عینکتون درست استفاده کنید و مراقبش باشید من خودم چندین عینک دارم و این عینک ها دو جا بیشتر نیستند یا اینکه روی چشمم هستن و دارم ازشون استفاده می کنم یا اینکه تمیز و مرتب توی جلدشون هستن به هر حال توصیه های ایمنی رو جدی بگیرید خب این از پست اول انشالله تا یکی دو ساعت دیگه پست بعدی رو هم میذارم [/quote] داداش ما که چشممون ضعیفه و عینک طبی میزنیم راهی داری که ماهم بزنیم؟
  8. ممنون دوستان.اگه فیلم"دشمن پشت دروازه های شهر" رو دیده باشید به قدرت و توانایی های تک تیراندازان آلمانی پی می برید. از مدیران بالا دست خواهش دارم که بعضی دست رسی هام رو که قفله رو بازکنن.ممنون میشم
  9. داداش هیچ کشوریچنین سامانه ای نداره.اما ممکنه مشابهش باشه.چنین سامانه استراتژیکی رو به دست هر کسی تمیدن.اس 300ها به دست سوریه رسیدن؟
  10. [center][img]http://jalalfalahi.persiangig.com/4-92/10/29342766948737996397.jpg[/img][/center] با وارد شدن نیروهای متفقین به نورماندی، نبردی خونبار بین نیروهای ورماخت و اس اس با نیروهای انگلیسی و آمریکایی درگرفت. با وجود برتری مسلم متفقین، سربازان آلمانی با سرسختی مقاومت کرده و تلفات سنگینی بر دشمن وارد نمودند؛ اما پراکندگی نیروهای آلمان در جبهه های مختلف و تلفات سنگین ارتش آلمان در جبهه شرق باعث شد که متفقین در این نبرد پیروز شوند. نیروهای آلمانی در نبرد نورماندی با سرسختی و تعصب مبارزه نمودند؛ اما شاخصترین سربازان آلمانی در این نبرد بدون هیچ شکی تک تیراندازان بودند. وظیفه اصلی تک تیراندازان در نبرد نورماندی هدف قراردادن پرسنل مهم دشمن نظیر فرماندهان، دیده بانهای توپخانه، متصدیان بی سیم، خدمه تیربار و ... بود. درکنار این وظیفه ی اصلی از آنها به عنوان دیده بان و یا پستهای شنود و گرد آوری اطلاعات از میدان جنگ نیز استفاده می شد. در این نبرد علاوه بر همه ی موارد فوق، تک تیراندازان آلمانی به طور موثری بر روحیه سربازان انگلیسی و آمریکایی اثر تخریبی گذاشته و سایه ای از ترس و وحشت بر میدان نبرد افکندند. بعد از پایان نبرد مشخص شد که تقریباً 50% گردان های درگیر آمریکایی از طرف تک تیراندازان مورد حمله قرار گرفته و متحمل تلفات شدند. سرسختی و مقاومت شدید تک تیراندازان آلمانی موجی از ترس و نفرت در بین سربازان آمریکایی به وجود آورد که وصف آن به راحتی ممکن نیست. این امر به قدری گسترش یافت که سراسر جبهه ی متفقین را شایعات و افسانه های عجیب در مورد تک تیراندازان پر نمود. جان هینتون در آن زمان یک سرباز نوزده ساله بود که در گروهان 3 گردان 116 پیاده نظام خدمت میکرد. او هنوز به روشنی خاطره برخورد با یک اسنایپر یا تک تیرانداز آلمانی را به یاد دارد و هنوز هم با گذشت سالها ترس در اعماق چشمانش قابل مشاهده است. زمانی که او و همرزمانش بر روی ساحل پیاده شدند، بلافاصله مشغول آماده سازی تیربار برای آتش باری به سمت نیروهای آلمانی شدند، غافل از اینکه در 800 متری آنها یک تک تیرانداز به انتظار نشسته است. اولین سربازی که پشت تیربار قرار گرفت از ناحیه دست مورد برخورد گلوله قرار گرفت، سرباز دوم نیز به همین سرنوشت دچار شد؛ یکی از سربازان که دچار خشم و اضطراب شده بود تصمیم گرفت با مسلسل دستی به سمت تیرانداز شلیک نماید؛ اما کمی سرش را بیش از حد لازم بالا برد و یک ثانیه بعد جسد او در کنار جان قرار گرفت. جان با وجود اینکه درجای خود بی حرکت قرار گرفته بود و حتی صدای نفسش نیز شنیده نمی شد، از گلوله های اسنایپر بی نصیب نماند و پایش هدف قرار گرفت. یادگاری دریافتی از تک تیرانداز آلمانی تا پایان عمر همراه او خواهد بود. [center][img]http://jalalfalahi.persiangig.com/4-92/10/17648193543796448770.jpg[/img][/center] [center][color="#FF0000"]تک تیرانداز آلمانی در حال هدف گیری با یک موزر ۹۸[/color][/center] گردان تفنگداران رویال اولستر نیز ملاقاتی با تک تیراندازان آلمانی داشتند که بهای آن بسیار سنگین بود. در ساعت 5 بعد از ظهر روز هفتم ژوئن سال 1944 به این گردان ماموریت داده شد که دهکده کمبز را که در ده کیلومتری محل پیاده شدن آنها قرار داشت تصرف نمایند. زمانی که آنها به دهکده رسیدند متوجه شدند که دور تا دور دهکده با دیواره ای از سنگ و چوب احاطه شده است و نیروهای مدافع به هیچ صورت قابل مشاهده نمی باشند. سربازان متفقین انتظار یک درگیری مختصر و کم دامنه را میکشیدند، غافل از اینکه آلمانیها در تدارک آشی داغ و سوزنده برایشان هستند. برای پشتیبانی از سربازان پیاده نظام، کاپیتان آلدورد ماموریت یافت تا با یک واحد زرهی به سمت دهکده رفته و آنجا را تسخیر نماید. تانکها به همراهی سربازان پیاده نظام به سمت دهکده کمبز حرکت نمودند. هیچ صدا یا نشانه ای از دشمن نبود اما همین که تانکها به نزدیکی دیواره رسیدند جهنم به زمین آمد، خمپاره اندازهای آلمانی در کنار تک تیراندازان بارانی از آتش و سرب بر تانکها و سربازان دشمن فرو فرستادند. به دستور کاپیتان آلدورد نیروها به دو دسته تقسیم شدند تا از دو طرف دیواره به سمت دهکده یورش برند؛ اما باز هم آتش سهمگین تیربار و خمپاره های آلمانی مانع از این حرکت شد. در این حین تک تیراندازان آلمانی با دقت کم نظیری سربازان پیاده نظام را هلاک می کردند. کاپیتان آلدورد تصمیم گرفت لحظه ای از تانک خارج شده و اطراف خود را بررسی کند. هنوز سر او کامل از برجک فرماندهی تانک خارج نشده بود که با زندگی وداع کرد. گلوله ی تک تیراندازی به زندگی او خاتمه داد. فرمانده گروهان و چهارده سرباز دیگر نیز ظرف چند دقیقه به کاپیتان آلدورد پیوستند و هلاک شدند. یازده سرباز به سختی مجروح شدند و درهمان دقایق اولیه حمله، فرمان عقب نشینی صادر شد. جالب است بدانید که متفقین مجبور شدند برای تسخیر این دهکده کوچک دست به دامن توپهای سنگین رزمناوها شوند. بعد از اجرای یک آتشباری سنگین دریایی، دهکده به تصرف درآمد. تقریباً تمامی مدافعین کشته شده بودند؛ اما یکی از تک تیراندازها که زخمی شده بود به اسارت درآمد. در اینجا بود که سربازان متفقین با تعجب یک پسر هفده ساله را در مقابل خود دیدند. [center][img]http://jalalfalahi.persiangig.com/4-92/10/77788917249670067527.jpg[/img] [color="#FF0000"]این عکس از Bruno Sutkus (تک تیرانداز زبده آلمانی) که 209 شکار تائید شده داشت، در سال 1944 گرفته شده است. [/color][/center] ارتش آلمان به صورت تصادفی صاحب این تک تیراندازان زبده و کارآمد نشده بود. بسیاری از تیراندازان نبرد نورماندی در سازمان جوانان هیتلری (HITLER JUGEND) به بهترین نحو آموزش داده شده بودند. آری به قول وینستون چرچیل "هیچ اتفاقی تصادفی نیست". سازمان جوانان هیتلری از آن ایده های موثر و کارآمد آدولف هیتلر، رهبر بزرگ حزب نازی بود. در این سازمان در سالهای قبل از جنگ نوجوانان و جوانان تحت آموزشهای عقیدتی قرار می گرفتند. علاوه بر این، ورزیدگی جسمی و کسب مهارتهای رزمی نیز جزء اهداف اصلی این سازمان به شمار می آمد. به طوری که یکی از شعارهای این سازمان می گفت : " ما جسم و روح را با هم میسازیم". بسیاری از اعضا این سازمان تیر اندازی با سلاحهای کالیبر پایین آموزش دیده و به تیراندازانی بسیار سریع (SHARPSHOOTER) تبدیل شده بودند. کسب مهارت در تیر اندازی به قدری مورد تایید هیتلر و سران نازی بود که شخص پیشوا مدال ویژه ای را برای تیراندازان ماهر مورد تصویب قرار داد. بعد از اینکه در سازمان جوانان هیتلری به همه اعضا، آموزشهای عمومی تیراندازی داده می شد، طی مسابقاتی افراد مستعد شناسائی و برای آموزش های تخصصی تک تیراندازان به مراکز ویژه ارتشی معرفی می شدند و این گونه بود که آلمان صاحب بهترین تیراندازان جهان در آن زمان گردید. قبل از اینکه ادامه نبرد نورماندی را بررسی نماییم نکاتی چند قابل تعمق به نظر می رسد. اول اینکه هر کشوری که خواهان سربازانی باشهامت و کارا در جهت حفظ استقلال و تمامیت ارضی است باید آموزش قشر نوجوان و جوان را در سالهای صلح با دقت و پیگیری به انجام رساند و این امر نیازمند سرمایه گذاری در زمینه تامین تجهیزات و مهم تر از آن تربیت اساتید زبده و متعهد است. زمانی بر روی نظام آموزشی ژاپن بررسی مختصری انجام شد و نکاتی حیرت انگیز در این ساختار آموزشی مشاهده شد. درس ورزش و کاردستی یکی از مهمترین دروس در مدارس ژاپنی است؛ حتی مهمتر از ریاضی و ... . آنها به این نکته واقف شده اند که تربیت یک جسم سالم و پرانرژی باعث پرورش روحی با نشاط و هدفمند می شود. حال این شخص میتواند به بهترین نحو ممکن از عهده همه دروس برآید. در مورد درس کاردستی نیز وضعیت به همین شکل است. توجه کرده اید که طراحان ژاپنی در همه عرصه ها یکه تازی میکنند. به نظر نگارنده این امر به دلیل تاکید بسیار زیاد سیستم آموزشی ژاپن بر روی درس کاردستی است که علاوه بر شکوفایی ذهن باعث ایجاد قدرت ساخت و تولید می گردد. ورزش در مدارس ژاپنی درسی نیست که در طی هفته، یک یا دو ساعت آنهم به صورت بی انگیزه و صرفاً در جهت رفع تکلیف به آن پرداخته شود؛ ساعت 7:30 همه دانش آموزان ژاپنی در صفوف منظم به همراه معلمان تا ساعت 8 ورزش صبحگاهی را انجام میدهند و این برنامه حتی برای یک روز هم کنار گذاشته نمیشود. این امر جدا از گروههای ورزشی هر مدرسه است که بعد از ساعات درسی بازهم به مدت 2 ساعت تمرینات ورزشی را به صورت تخصصی انجام میدهند، بله "فکر سالم در جسم سالم است." اما نکته دوم این است که یک نیروی آموزش دیده که تجهیزات پیشرفته ای در اختیار دارد اگر فاقد یک ساختار عقیدتی محکم باشد، پشیزی ارزش رزمی نخواهد داشت. در سازمان جوانان هیتلری اولین قدم، آموزش عقیدتی جوانان در یک سیکل طولانی ولی با نشاط بود. از همه امکانات و منابع استفاده میشد تا مردانی عقیده مند به اهداف پیشوای بزرگ حزب نازی و نهایتاً آلمان تربیت شوند. در این راستا اردوهای تفریحی آموزشی، توزیع رایگان کتاب در سراسر آلمان، بین جوانان و هزاران برنامه ی دیگر باعث شد مردانی به ارتش آلمان تحویل شوند که در گرمای سوزان صحرای آفریقا و یا سرمای استخوان سوز روسیه، مصمم و با اراده تن به پیکاری سهمگین دهند. [center][img]http://jalalfalahi.persiangig.com/4-92/10/55080024306887920510.jpg[/img] [color="#FF0000"]دیده بان و تک تیرانداز هر دو چشم به صحنه نبرد دارند.[/color][/center] در نبرد برلین که 16 آوریل سال 1945 آغاز شد، جوانان و نوجوانان مدافع این شهر مردانه با نیروهای روس به مبارزه پرداختند. با اینکه شکست آلمان حتمی و کلیه امیدها نقش بر آب شده بود؛ اما دامنه اثر آموزش های عقیدتی بر روی این سربازان کم سن و سال به گونه ای بود که سقوط برلین 3 هفته به تاخیر افتاد. در ابتدا نیروهای روس گمان می کردند که چون بسیاری از سربازان حرفه ای و جنگ آزموده آلمان در نبرد پروس و ویستولا کشته شده اند، میتوانند به راحتی برلین را فتح نمایند؛ اما 3 هفته نبرد سنگین و خونبار به آنان فهماند که تصورشان اشتباه بوده است. با وجودی که نسبت نیروهای روس به نیروهای مدافع برلین قابل مقایسه نبود و توپخانه سنگین روسیه بی وقفه برلین را با تمام قوا درهم میکوبید؛ اما این سربازان جوان شگفتی ساز تاریخ شدند. در پایان این نبرد دهشتبار شهری که آنرا دومین نبرد شهری بزرگ تاریخ نامیده اند، دویست هزار مدافع آلمانی کشته شدند؛ ولی تلفات ارتش روسیه اعجاب آور بود. ششصد هزار سرباز، بهای پرداختی روسها برای تصرف برلین بود. این جنگ یک رزم تن به تن بین سربازان آلمانی و روس بود. آری حتی سدی از فولاد و آتش نمیتواند در مقابل مردانی هدفدار و عقیده مند پایداری کند. اما به نورماندی بازگردیم. نیروی عمل کننده ی اصلی آلمانیها در نورماندی لشگر 12 زرهی اس اس بود. در بسیاری از واحد های این لشگر جوانانی که به تازگی از آموزش های سازمان جوانان هیتلری فارغ شده بودند، زیر نظر افسرانی با تجربه و جنگ دیده که بازمانده لشگر زرهی 1 اس اس (لشگر زرهی اس اس لیب استاندارته، گارد زرهی هیتلر) بودند، به انجام وظیفه مشغول بودند. این جوانان در روز 9 ژوئن در شهر کین (CAEN) طعم نیش کشنده خود را به نیروهای انگلیسی و کانادایی چشاندند. ستوان برگس، وظیفه تصرف و پاکسازی این منطقه را بر عهده داشت. واحد تحت فرماندهی او با دقت و به آهستگی به سمت شهر پیشروی می کرد و هیچ مقاومتی به چشم نمی خورد. منطقه در سکوتی رخوت انگیز فرو رفته بود. ستوان برگس مطمئن شد که روز بی دردسری پیش رو دارد؛ اما در همان لحظه تیراندازان آلمانی شلیک به سمت نیروهای دشمن را آغاز کردند. گلوله ای سر ستوان برگس را هدف قرار داد. او با خوش شانسی از چنگ مرگ گریخت؛ اما طوری زخمی شد که تا پایان جنگ در بیمارستان بستری بود. سربازان بریتانیایی و کانادایی همانند ساقه درو شده گندم بر زمین می افتادند و هیچ کاری نیز از دستشان ساخته نبود. کار به جایی رسید که دستور عقب نشینی صادر شد. درگیری شهر کین نشان داد که نیروی تک تیرانداز اگر در مکانی مناسب موضع بگیرد به هیولایی مرگ آفرین تبدیل میشود. از برجسته ترین تیراندازان آلمانی در زد و خورد کین می توان به گفریتر کورت اسپنگلر (GEFREITER KURT SPENGLER) اشاره نمود. اسپنگلر که از حرفه ای ترین تیراندازان شرکت کننده در نبرد نورماندی به شمار میرفت، چنان حماسه ای در درگیری شهر کین آفرید که قابل وصف نیست. [center][img]http://jalalfalahi.persiangig.com/4-92/10/92665879881185567566.jpg[/img] [color="#FF0000"]تصویری از گفریتر کورت اسپنگلر که بدست یکی از همرزمانش کشیده شده است.[/color][/center] اسپنگلر در شمال شرقی شهر کین موضع گرفته بود. اطراف او را یک میدان مین احاطه کرده بود که دسترسی نیروهای زرهی دشمن را به او بسیار مشکل می ساخت. تیرهای اسپنگلر خطا نداشت. با هر شلیک او یک سرباز انگلیسی هلاک شده، به خاک می افتاد. غرش سلاح اسپنگلر آوای مرگ بود. او مصمم بود که تا زنده است از مواضع اش، از شهرش، از کشورش و از اعتقادش دفاع نماید. آری، از چنین مردی باید ترسید، هیچ سلاحی در جهان مرگبارتر از مردی نیست که در راه آرمانش پذیرای مرگ شده باشد. زمانی که سربازان انگلیسی متوجه شدند حریف اسپنگلر نمیشوند، از نیروی توپخانه کمک گرفتند و طی یک آتشباری بسیار سنگین گفریتر کورت اسپنگلر کشته شد. اما نمیتوان از نبرد نورماندی صحبت به میان آورد و نامی از پلزمن نبرد. پلزمن یکی از دیده بانان مقدم از گروهان 4 لشگر 12 زرهی اس اس بود. او در زیر یک درخت کوچک سنگری حفر نمود و قسمت ورودی آنرا با تکه ای از زره یک تانک پانزر 4 پوشاند. او سپس سنگر خود را با دقت تمام توسط شاخ و برگ درختان استتار کرد. فقط یک سوراخ کوچک بود که به او اجازه دید و شلیک میداد. او به قدری دقیق و حرفه ای این سنگر را مخفی نموده بود که هیچ یک از نیروهای انگلیسی موفق به کشف آن نشدند و آن وقت بود که صدای دهشت بار سلاح پلزمن همچون عفریت مرگ در پهنه میدان جنگ طنین انداز گردید. پلزمن مردانه در سنگر کوچک خود تن به نبردی نابرابر داد. او به قدری شلیک کرد که مهماتش پایان یافت. حال دیگر وظیفه پلزمن به پایان رسیده بود. او از سنگرش خارج شد و تفنگ خود را به تنه درخت کوبید و آنرا شکست. او نمی خواست که سلاحش را به دشمن تقدیم نماید. در همین حال او فریاد زنان گفت "دیگر گلوله هایم تمام شده است و سلاحم نیز شکسته است، حالا می توانید مرا بکشید" در این زمان بود که یک سرباز انگلیسی به او نزدیک شد و با رولورش گلوله ای به سر پلزمن شلیک کرد. پلزمن کشته شد، اما داغی که پلزمن بر دل و روح انگلیسیها نهاد فراموش نشدنی است. تنها در نزدیکی سنگر او جسد سی سرباز انگلیسی دیده می شد اما آمار کل هلاک شدگان هیچ گاه مشخص نگردید. آلمانیها در این نبرد تعداد زیادی از تک تیراندازان خود را در سراسر منطقه نورماندی پخش نموده بودند. این سربازان در مکانهایی که با دقت و کارشناسی مشخص شده بودند به بهترین نحو موضع گرفته و استتار نموده بودند. دقت انتخاب مکانها به قدری بالا بود که تیر اندازان میتوانستند مسافت بسیار زیادی را تحت پوشش قرار دهند، بدون اینکه محل اختفای آنها شناسایی گردد. بسیاری از سربازان آمریکایی این نبرد را به مبارزه وحشتناک گودال کانال تشبیه نمودند. تا قبل از نبرد نورماندی معمولاً هدف اصلی فرماندهان نظامی از به کارگیری تک تیراندازان، تخریب روحیه سربازان و جوی از ترس و ناامنی در خطوط دشمن بود؛ اما در نبرد نورماندی تک تیرانداز به عنوان یک سلاح موثر جهت نابودی نیروهای دشمن و کند کردن پیشروی آنان به کار گرفته شد. فرماندهان آلمانی قبل از شروع نبرد میدانستند که نورماندی را از دست داده اند اما آنها نیازمند زمان برای بازسازی ساختارهای رزمی بودند و تیراندازان نیز با فداکاری و از جان گذشتگی این زمان را در اختیار آنان قرار دادند. در بسیاری از موارد نیروهای آمریکایی یا انگلیسی زمانی در حدود یک روز را برای شناسایی و از بین بردن یک تک تیرانداز از دست دادند. در این شرایط بود که سربازان متفقین متوجه شدند که بایستی به سرعت رموز جنگ بر ضد تک تیرانداز را فرا گیرند و یا خود را برای مرگ آماده سازند. در اولین قدم سربازان نحوه حرکت خود را تغییر داده و در مناطق مشکوک تمامی آنها به صورت چمباتمه ای حرکت کرده و از حضور در مناطق بی حفاظ خودداری می کردند. در اقدامی دیگر سربازان ادای احترام نظامی به افسران مافوق را کنار گذاشتند تا اسنایپرها از این راه قادر به شناسایی فرماندهان نباشند و حتی به صورت لفظی نیز به درجه نظامی هیچ افسری اشاره نمی شد و در کل هرکاری که به تیراندازان آلمانی فرصت شناسایی و هدف قرار دادن آنها را میداد، کنار گذاشته شد. اما با همه این تمهیدات، وحشت از تیراندازان آلمانی باعث شده بود که بسیاری از سربازان متفقین جرات و توانایی خود را از دست دهند. زمانی که گردان ضد تانک 653 متفقین به مناطق داخلی نورماندی وارد شد، افراد این گردان در مسیر حرکت به تعدادی جسد برخورد کردند. رعبی که تیراندازان آلمانی در منطقه گسترانده بود به حدی بود که خدمه این گردان بلافاصله این کشتار را به گردن تک تیراندازان گذاشته و حاضر به پیشروی نشدند.جالب است بدانید که یکی از شایعات رایج درباره تک تیراندازان این بود که بعضی از این اسنایپر ها، زنان فرانسوی هستند که به کمک سربازان آلمانی آمده اند! اما در کنار مهارت، اعتقاد و سرسختی تیراندازان، یکی از عوامل مهم در موفقیت اسنایپرها در نبرد نورماندی، وضعیت جغرافیایی منطقه بود. نوع زمین و پوشش گیاهی نورماندی به صورتی بود که ایجاد سنگر و کمینگاهها و استتار آنها، با کمترین دردسر امکان پذیر بود. با توجه به استتار کمینگاهها و توجه به این مطلب که حتی تیراندازان تازه کار آلمانی حاضر در نورماندی قادر به هدف قرار دادن سربازان دشمن در فاصله 400 متری بودند مشخص می گردد که سربازان متفقین برای یافتن و کشتن تک تیراندازان آلمانی چه مصیبتی پیش رو داشتند. علاوه بر سنگرهای کوچک و کمینگاه های انفرادی استتار شده در منطقه، نقاطی وجود داشت که دارای پوشش گیاهی بسیار فشرده ای بود؛ این نقاط بهشت تک تیراندازان بود زیرا میتوانستند براحتی پس از هر شلیک، محل خود را تغییر داده و دشمن را گیج و سردرگم نمایند. سربازان متفقین جنگ در این نقاط را به جنگ در یک لابیرنت (مارپیچ هزارتو) تشبیه کرده اند. [center][img]http://jalalfalahi.persiangig.com/4-92/10/60373537796507974556.jpg[/img] [color="#FF0000"]یک تک تیرانداز آلمانی در جبهه نورماندی سال 1944 که به نحوی حیرت آور استتار نموده است[/color][/center] در نهایت بسیاری از تک تیراندازان آلمانی حاضر در نورماندی زمانی دست از مبارزه برمی داشتند که مهماتشان به پایان می رسید. در این حالت برای آنان چاره ای نبود جز اینکه از کمینگاه خود خارج شوند و سربازان متفقین که از این اشباح جنگاور تنفری عمیق عمیق به دل داشتند، بلافاصله آنها را هدف گلوله قرار داده و یا اعدام میکردند. سربازان آمریکایی یا انگلیسی در مقابل مردانی که فاقد سلاح بودند شهامت فوق العاده ای از خود نشان می دادند! نکته دیگری که در نبرد نورماندی در مورد تک تیراندازان تازگی داشت، این بود که این مردان که اکثر آنان را جوانان تشکیل میدادند رفتاری همانند نیروهای انتحاری از خود به نمایش گذاشتند. این تیراندازان با آگاهی از اینکه برگشتی برایشان متصور نیست، همچون خلبانان انتحاری ژاپنی (کامیکازه) از لحاظ فکری و روحی مرگ را پذیرفته و به همین دلیل بی محابا درگیر نبردی بی سرانجام شده بودند. ترس و مرگ برای این مردان معنی نداشت، زیرا خود ترسناک و مرگبار بودند. به جرات تک تیراندازان حاضر در نبرد نورماندی را میتوان کامیکازه های نیروی زمینی ارتش آلمان نامید. جالب است بدانید که سربازان آمریکایی به این مردان لقب "SUICIDE BOYS" یا پسران انتحاری داده بودند. در ادامه بد نیست قسمتی از گزارش خبرنگار جنگی، ارنی پایل را که خود در نورماندی حضور داشت، مرور کنیم: "تک تیراندازان در همه جا هستند، به هرجا که پا می گذاری حضور شوم این سایه های دهشت آور را حس میکنی، در میان درختان، در ساختمان ها، در خرابه ها و در علفزار؛ اما بیشترین تجمع آنها در مناطق حاشیه و مرزی نورماندی است که پوشش گیاهی متراکمی دارد. در راهها و جاده ها، هرجا که مانع یا دیوار و یا ... وجود دارد انتظار دارید که یک تک تیرانداز آنجا باشد و همیشه هم هست. در هر کوره راهی نیز انتظار مواجه شدن با آنها را دارید، نورماندی اولین جایی است که میتوان از ترس دیوانه شد." همانطور که در گزارش این خبرنگار خواندید، تیراندازان هیچ نقطه ای را بی نصیب نگذاشته بودند. بسیاری از اسنایپرها در تقاطع جاده ها موضع گرفته و رانندگان و پلیسهای نظامی را هدف قرار میدادند. پلها به نوعی محل پادشاهی تک تیراندازان به شمار می رفت، بر روی پل نیروهای دشمن همانند گوسفندانی بی دفاع به شمار می آمدند. در این حالت این معادله کاملاً صحیح بود؛ هر شلیک مساوی است با یک جسد. از دیگر مناطق مورد علاقه تیراندازان خانه های منفرد حاشیه شهرها بود. در این حالت تیرانداز در نزدیکی خانه در محلی مناسب کمین میکرد. در زمان شلیک معمولاً نیروهای دشمن به خانه مشکوک شده و تیرانداز برای مدتی از حملات زرهی و یا توپخانه ای دشمن حفظ می گردید. اما نقاط مرتفع نظیر برج کلیساها، مخازن آب و یا هر ساختمان مرتفع دیگر نیز محلی موثر برای کار تک تیراندازان بود؛ اما معمولا تک تیراندازان موضع گرفته در این نقاط بعد از انجام چند شلیک شناسایی و مورد اصابت گلوله توپ قرار گرفته و کشته می شدند. این نکته نیز جالب است، یکی از معدود تک تیراندازانی که زنده اسیر شد مورد بازجویی قرار گرفت که چگونه موفق به شناسایی و هدف قرار دادن افسران از سایر سربازان می گردید، در حالی که اکثر افسران حتی نشانها و مدالهای نظامی را از یونیفرم خود حذف کرده بودند. جوابی که او داد بسیار جالب و ساده بود "سبیل". بله سبیل؛ واقعیت هم این بود که در بسیاری از مواقع تنها تفاوت یک افسر با سرباز در سبیل بود؛ زیرا به دلیل قانونی نانوشته اکثر افسران انگلیسی و آمریکایی دارای سبیل بودند. بعد از نبرد نورماندی با بررسی تجارب افسران و سربازان مشخص گردید که یکی از اشتباهات سربازان در برخورد با تک تیراندازان، سینه خیز شدن بر روی زمین و بی حرکت شدن بود. در خاطرات یک سرجوخه که در لشگر 9 پیاده نظام متفقین خدمت میکرد، آمده است که "مرگبارترین اشتباه سربازان پیاده نظام این بود که به محض شنیدن صدای شلیک یک تک تیرانداز، خود را به زمین انداخته و بی حرکت می ماندند، گویا که منجمد شده اند. در این حالت به اسنایپر این فرصت داده میشد که در آرامش کامل و با حوصله به قتل عام سربازان بپردازد. جوخه تحت فرماندهی من در حال پیشروی بود که یکی از سربازان مورد اصابت گلوله یک تک تیرانداز قرار گرفت و به زمین افتاد. سایر سربازان جوخه با دیدن این وضعیت خود را به زمین انداخته و میخکوب شدند و آن وقت بود که تیرانداز حساب تمامی آنها را رسید. من خوش شانس بودم زیرا جسد یکی از سربازان مرا از دید او مخفی نمود، شاید هم دلش برایم سوخت، نمیدانم. " [center][img]http://jalalfalahi.persiangig.com/4-92/10/00024937384705849038.jpg[/img] [color="#FF0000"]سرباز امریکایی کشته شده توسط تک تیراندازان المانی ,لایپزیگ ,المان, 18 آوریل 1945[/color][/center] به جرات می توان گفت که سال 1944 نقطه عطفی برای تک تیراندازان آلمانی بود. پس از نبرد نورماندی، دکترین جدیدی در رابطه با تربیت و به کارگیری گسترده نیروهای تک تیرانداز شکل گرفت. ارتش آلمان تحقیقاتی را برای ساخت تفنگهای تک تیرزن دوربرد آغاز نمود و یونیفرمهای مناسبی برای استتار و تجهیزاتی موثر برای نیروهای تیرانداز ارائه کرد. همچنین قرار بر این شد که تک تیراندازان در قالب تیم های چند نفره عمل نمایند. هاینریش هیملر که خود علاقه شخصی زیادی به تیراندازی سریع داشت، برنامه ای ارائه کرد تا تربیت نیروهای تیرانداز زبده در سطحی گسترده، میان لشگرهای وافن اس اس دنبال گردد. [color="#0000FF"][size="4"]حال به ده فرمان نیروهای تک تیرانداز آلمان نازی می رسیم: [/size][/color] [color="#FF0000"]1- در پیکار تعصب و پافشاری داشته باشید. 2- در هر وضعیت، سکوت و آرامش و در هدف گیری دقت و تمرکز داشته باشید. 3- بزرگترین دشمن شما، تک تیرانداز دشمن است، بر او پیش دستی نمایید. 4- برای اینکه شناسایی نشوید در هر موقعیت فقط یکبار شلیک نمایید. 5- یک سنگر مناسب، جان شما را برای مدتی طولانیتر حفظ می نماید. 6- در استتار و استفاده از عوارض زمینی حرفه ای عمل نمایید. 7- در تخمین فاصله ی اهداف مهارت و دقت داشته باشید. 8- همیشه در حال تمرین باشید؛ در صلح یا جنگ و یا در هر وضعیت دیگر. سعی در کسب مهارت بیشتری نمایید. 9- هیچ زمان دور از تفنگ خود نباشید، تفنگ شما جزئی از وجود شماست. 10- از هر 10 باری که جان سالم به در میبرید، 9 بارش را مدیون استتار و یک بارش را مدیون شلیک خوب هستید.[/color] از لحاظ مهارتی اسنایپرها سطوح مختلفی داشته اند که آموزش و تجربه، عوامل تعیین کننده در این زمینه بودند. اسنایپرها مورد آموزشهای خاص قرار گرفته و به آنان ماموریت های خاصی نیز داده میشد. در بسیاری از مواقع سعی میشد که به همراه تک تیرانداز یک سرباز نیز به عنوان دیده بان همراه باشد. در بعضی مواقع تیمهای عملیاتی بزرگتری از تک تیراندازان تشکیل می گردید. در ماه های پایانی جنگ جهانی دوم، ارتش آلمان تعداد زیادی تفنگ تک تیرزن را در بین سربازان آموزش ندیده پخش نمود، تا به این وسیله بتواند صاحب تعداد زیادی تک تیرانداز تجربی گردد. [center][img]http://jalalfalahi.persiangig.com/4-92/10/45019421729228111892.jpg[/img] [color="#FF0000"]تصویری از یک تک تیرانداز نازی و سرباز دیده بان همراهش[/color][/center] [color="#800080"]* بعد از پایان نبرد مشخص شد که تقریباً 50% گردان های درگیر آمریکایی از طرف تک تیراندازان آلمانی مورد حمله قرار گرفته و متحمل تلفات شدند.[/color] [color="#0000CD"]* آماری که متفقین در پایان جنگ منتشر کردند نشان داد که میانگین شلیک مورد نیاز برای هلاکت هر سرباز بدست اسنایپرهای نازی، 1 تا 3 گلوله بوده است.[/color] [url="http://worldarmy.mihanblog.com/post/2033"][size=5][color="#0000CD"]منبع[/color][/size][/url]
  11. مجموعه پدافند دفاع "موشکی – توپخانه ای" روسیه با نام <کورتیک> و نامگذاری ناتو <کاشتان>، در اواخر دهه ی 1970 میلادی در مرکز تحقیقاتی تجهیزات و ابزارهای <کاشتان ام> طراحی شده است و در حال حاضر به عنوان قدرتمندترین پدافند دفاعی در کلاس خود در جهان به شمار می آید. کارشناسان علوم نظامی بر این عقیده اند که هیچ سلاحی به قدرت <کاشتان> تا به امروز طراحی و به تولید نرسیده است و هیچ کشوری آن را در اختیار ندارد. پدافند دفاع "موشکی – توپخانه ای" برای نصب بر روی کشتی ها و پایگاه های ثابت دریایی و به منظور نابودی انواع موشک های ضد کشتی، نابودی بالگردها و هواپیماها و نابودی اهداف کوچک در دریا، طراحی و به تولید رسیده است. پدافند <کاشتان> یک طراحی منحصربفرد و جادوی طراحی مهندسین روسیه به شمار می آید. این پدافند قدرتمند به راحتی می تواند انواع موشک ها و بمب های هدایت شونده، موشک های بالدار کروز، بالگرد و حتی جنگنده های دشمن را نیز نابود سازد. از نکات حائز اهمیت بکار رفته در این مجموعه پدافند می توان به ساختار آن اشاره نمود. <کاشتان> متشکل از 2 نوع تسلیحات یعنی موشک های هوشمند و تجهیزات توپخانه ای چند لوله ای می باشد. تا کنون هیچ ارتشی در دنیا نتوانسته است این دو سلاح را در یک پدافند ادغام نماید. بدین ترتیب، <کاشتان> با برخورداری از سیستم دفاع موشکی و تجهیزات توپخانه ای و همچنین سامانه ی هدایت موشک می تواند انواع کشتی ها از کلاس سبک گرفته تا ناوهای هواپیمابر را مورد هدف قرار دهد. تا پیش از این، <کاشتان> برای جایگزین نمودن تسلیحات و تجهیزات توپخانه ای قدیمی در نظر گرفته شده بود. بدین ترتیب تجهیزات توپخانه ای قدیمی باید دستخوش تغییرات گرفته می شدند و به عبارتی پروسه ی مدرنیزه سازی بر روی آنها اجرا می شد. ولی کارشناسان روسیه در نهایت تصمیم گرفتند تا مجموعه پدافند دفاعی کاملا جدیدی را طراحی و به تولید برسانند. مجموعه پدافند دفاعی <کاشتان> نسبت به مدل های پیشین از لحاظ طول برد تسلیحات موشکی و همچنین بهبود مسافت هدایت موشک های دریا به هوا تا ارتفاع 6هزار متر و طول برد 10هزار متر بهبود یافته است. <کاشتان> مجهز به 2 نوع تسلیحات نظامی بوده که این مسله منجر به افزایش توان آن به میزان 2 برابر شده است. پدافند توپخانه ای این مجموعه متشکل از 6 لوله ی شلیک است که می تواند در مدت زمان 1 دقیقه تا 10 هزار گلوله را به سمت دشمن تا فاصله ی 4 هزار متری پرتاب نماید. با این تفاسیر، پدافند اصلی این مجموعه پدافند موشکی، سامانه ی پرتاب موشک آن به شمار می آید. موشک های بکار رفته در سامانه ی موشکی <کاشتان> از نوع انفجاری- ترکشی بوده و می توانند اهداف در هوا و در خشکی را مورد هدف قرار دهند. از تمامی موارد فوق مهمتر این است که موشک های انفجاری- ترکشی این پدافند می توانند موشک های مافوق صوت کشتی های جنگی با سرعت بیش از 1000 کیلومتر در ساعت را نیز مورد هدف قرار دهند. سیستم هوشمند هدایت و کنترل <کاشتان> نیز توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. بدین ترتیب، سیستم هدایت هوشمند این مجموعه موشکی می تواند به صورت اتوماتیک اهداف را از فاصله ی 15 هزار کیلومتری شناسایی کرده و در یک زمان 6 هدف را دنبال و سپس به ترتیب نابود سازد. یکی دیگر از موارد منحصربفرد این مجموعه موشکی، تعویض و جایگزینی موشک به صورت کاملا خودکار است. لازم به ذکر است که در گذشته و پیش از این، پرسنل و خدمه ی کشتی مسئولیت جایگزنی موشک ها را بر عهده داشته اند. برای مجموعه پدافند دفاع موشکی – توپخانه ای روسیه <کاشتان> به خاطر امکان پیشرفت و مدرنیزه سازی، آینده ای روشن پیش بینی می شود. منبع
  12. اقای سناپس این تجهیزاتی که معرفی کردین همش به اسلحه و گلوله ختم میشه یعنی اگه خشاب،اسلحه ..نداشته باشی توی جنگ به هیچ دردی نمی خورن.شما ما رو بمباران نکنید تجهیزات پیش کش.منظورم از بمباران رو که فهمیدی؟
  13. [quote name='Salem' timestamp='1320272548' post='209837'] با سلام به امید خدا تو این تاپیک قصد دارم تا طرح سما رو با کمک دوستان تغییراتی بدم. این تغییرات بیشتر ظاهری هست و به سیستم سلاح کاری چندانی نداریم ( البته اگه اهل فن ها هم به ما کمک بدن تو اون هم دست میبریم ) .................................... اسلحه ی سما ( سلاح ملی ایران ) ساخت ایران [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/IMAGE633502627878781384%7E0.jpg[/img] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/IMG_0569%7E0%7E0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_IMG_0569%7E0%7E0.jpg[/img][/url] به اندازه ی کافی در مورد این سلاح تو تاپیک های دیگه توضیح داده شده تغیرات سلاح از سال 2002 تا سال 2009 رو میتونین تو تصویر زیر مشاهده کنین [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/3ynbugnc2ft5ff9yo1w.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_3ynbugnc2ft5ff9yo1w.jpg[/img][/url] اون چیزی که مشخصه اینه که طرح این سلاح به کندی پیش میره و نبود بودجه توسعه ی این سلاح رو با مشکل رو برو کرده خب کاری به این کارا ندارم به دو تصویر زیر دقت کنین [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/12_8907281211_L600.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_12_8907281211_L600.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/498494999498%7E0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_498494999498%7E0.jpg[/img][/url] به نظرم نشانه گرفتن با این اسلحه مشکله و اسلحه مشکلات زیادی داره این تصویر زیر هم نشون میده که می خوان کارهایی بکنن اما نمیدونم چرا نمیشه ( زورشون همینقدر بود ) [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/IMG_0004%7E0.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_IMG_0004%7E0.JPG[/img][/url] ..................................................................................................................... خب بی خیال من تو کامپیوترم سما رو دوباره طراحی کردم و در تاپیک[b] تفنگ خیبر[/b] با کمک بچه ها شروع به انجام اصلاحات کردیم که یهو تاپیک از صحنه ی روزگار محو شد، انگار اصلا همچین تاپیکی وجود نداشت بگذریم ....................... تصویر اسلحه ی طراحی شده [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/SAMA%7E0.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_SAMA%7E0.JPG[/img][/url] تصویر اسلحه ای که با کمک دوستان اصلاحات روش انجام شده [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/SAMA_A4.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_SAMA_A4.JPG[/img][/url] اصلاحات انجام شده شامل تغییر کالیبر قبضه اضافه کردن ریل های پیکاتینی حذف حالت 3 تیر از برگه ناظم آتش و یه سری اصلاحات جزئی دیگه اون چیزی که معلومه اینه که این سلاح هنوز جا برای تغییر بیشتری داره و باید اصلاحات بیشتری روش انجام بشه از دوستان خواهش میکنم که منو یاری بدن [/quote] سلام داداتش از تاپیک لذت بردم.این تفنگ هارو با چی ویرایش کردی؟
  14. نمی خوام حرف بزتم امابرای دفاع از کورد میتونم تا پای جان از خودمون دفاع کنم.الان یک ونیم میلیون شهروند کوردستان عراق مسلح هستن و برای مولق دشوار پیشمه رگه ی کوردستان می شوند.بو کوری چشم دشمنان کورد.
  15. واسه شما والا مقام نباشه واسه ما پیشوا بوده.
  16. اگه میشه ادرس اون تاپیک رو ذکر کنید.ممنون
  17. [b] افای[/b] [b] [url="http://www.military.ir/forums/user/11973-senaps/"]senaps[/url] شما کوردید؟اگه کورد هستین اواتار منو که میدونین چه شخص والا مقامی هست.قبل از اینکه اتیش روشن کردن واسه یه کورد مهم باشه لباس کوردی پوشیدن و کوردی حرف زدن مهمه.توی شهرکورد نشینی که به قول خودتون به ادم پول میدن که لباس کوردی بپوشه اما اینکارو نمی کنه،این افراد کوردن؟خودشونو به عنوان یه کورد میشناسن؟[/b]
  18. داداش توجه کن اصلا جنس آمریکایی تو ایران پیدا نمیشه.من خودم توی یه استان مرزیم تا سر مرز هم رفتم اما یه شلوار اصل امریکایی پیدا نکردم این هایی که تو بازارن همشون ساخت مالزین که به عنوان امریکایی به مردم میندازن.یادتون رفته ایران تحریمه؟مرکز تحریم هم خود آمریکاست حالا خودش بیاد جنساش بیاد ایران؟! دوستانی که پول دارن میتونن عراق بهترین چیز ها رو گیر بیارن اسلحه هم که هست.دیگه چی میخواین؟اخرای زمستون رفتم M-4 رو قیمت کردم با دلار اونوقت میشد 3 تومن.
  19. داداش حیف نیست این همه وسایل داری اما اصل کاری رو نداری؟یه M-4 بخر با متعلقاتش .حالا یه سرباز کاملی من خودم شخصا خیلی دلم میخواد خودمو واسه شرایط سخت اماده کنم و تجهیزات مورد نیاز رو فراهم کنم.اما دو دلیل مانع میشه:نبود پول کافی و مخالفت پدر
  20. ببخشید نمی دونستم.اول تصاویر لینک بودن که حرف رفیقمون رو محترم شمردم و عکس ها رو گزاشتم
  21. jalalfalahi

    خانم های نظامی...

    [quote name='Haj_Rezvan' timestamp='1371470259' post='316807'] [quote] [right][background=rgb(248, 248, 255)]داداش اگه اهل تحقیق باشی و داستان کامل جنگ اعراب رو بخونی میفهمی تخصیر خود عرب ها بودن.توی جنگ اسراییل فرودگاه هاشونو بمباران کرد ارتش اعراب با800تانک به سوی جولان رفت تا مناطق اشغتل شده رو پس بگیره که در همون وقت از حافظ اسد درخواست پشتیبانی هوایی کردن و چون ایشون با دوست امریکاییشون رابطه خوبی داشتن بهشون کمک نکرد و با 300 تانک عقب نشینی کردن واین اسراییلی ها تا دمش اومدن .صدام حسین با با دو گردان وارد عمل شد و اونا رو تا جولان فراری داد.خوب بقیشو خودت پیدا کن حوصله ندارم بگم.از این میفهمیم که اقای حافظ اسد چه خیانت بزرگی به اسلام کرده.[/background][/right] [/quote] عجب...! حافظ اسد و امریکا....! 1973 هم به توصیه همون رفیق آمریکاییش حمله کرد؟ یکم بیشتر تحقیق کن دوست من...! [/quote] ببین داداش یه وقت هایی کارایی میشه که همش فیلمه.میتونم مثال های خوبی واست بیارم اما اینجا جاش نیست.ایمیل یا شماره بده تا بهت بگم.وقتی حمله کرد نتیجش چی شد؟به غیر از اینکه جولان رو دادن چیزی دیگه ای شد؟احتمالا اون رفیق امریکاییش جو گیرش کرده بود
  22. jalalfalahi

    خانم های نظامی...

    [quote name='gader' timestamp='1371406223' post='316705'] [right][url="http://www.timeturk.com/resim/fotogaleri/2691/30565.jpg"]http://www.timeturk..../2691/30565.jpg[/url][/right] [right][url="http://media.sondevir.com/250x190/2013/03/24/kadin-jpg20130324124412jpgslide.jpg"]http://media.sondevi...412jpgslide.jpg[/url][/right] [right][font=Arial","sans-serif]محافظین روستا که بخش اندکی از انان از زنان تشکیل شده و معادل بسیج ویژه هستند هم خانه داری می کنند و هم پست میدهند ودر مواقع لزوم با پ.ک.ک درگیر می شوند[/font][/right] [right][url="http://www.son.tv/pic/news/010420131520431100448_2.jpg"]http://www.son.tv/pi...431100448_2.jpg[/url][/right] [right][url="http://www.ankarameydani.com/Upload/Images/i_4923.jpg"]http://www.ankaramey...ages/i_4923.jpg[/url][/right] [right][url="http://cdn.internethaber.com/gallery/26937/9.jpg"]http://cdn.interneth...ery/26937/9.jpg[/url][/right] [right][url="http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcT-6u2-zIAHxu4V_O0V2F6w4-5yVVnRILNBhkKx0sd0zGbMp5FYZw"]http://t1.gstatic.co...x0sd0zGbMp5FYZw[/url][/right] [right][url="http://icdn.posta.com.tr/editor/HD/1/4/2013/fft2mm2060986.jpg"]http://icdn.posta.co...t2mm2060986.jpg[/url][/right] [right][url="http://www.haberdata.com/images/haberler/nobet_tutan_anneler_h85144.jpg"]http://www.haberdata...eler_h85144.jpg[/url][/right] [/quote] داداش اینا همشون جاش های منطقه خودمون هستن که دولت ترکیه بهشون پول میده.اخه کشوری که 30میلیون جمعیتش کورده چرا باید حقوقشون رو رعایت نکنه؟پ.ک.ک(حزب کارگران کوردستان)به دنبال این حقه.مثل اینه که بگیم تمتم کسانی که توی انتخابات ایران شرکت کردند کورد بودن.جمعیت عزیمیمیه؟! [quote name='iran_400' timestamp='1371406039' post='316702'] نظامی های مونث صهونیست [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/thumb_1.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/3~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/thumb_3~0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/11~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/thumb_11~0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/10~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/thumb_10~0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/9~1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/thumb_9~1.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/8~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/thumb_8~0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/12~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/thumb_12~0.jpg[/img][/url] یعنی خاک بر سر عربها که از اینها شکست خوردند [/quote] داداش اگه اهل تحقیق باشی و داستان کامل جنگ اعراب رو بخونی میفهمی تخصیر خود عرب ها بودن.توی جنگ اسراییل فرودگاه هاشونو بمباران کرد ارتش اعراب با800تانک به سوی جولان رفت تا مناطق اشغتل شده رو پس بگیره که در همون وقت از حافظ اسد درخواست پشتیبانی هوایی کردن و چون ایشون با دوست امریکاییشون رابطه خوبی داشتن بهشون کمک نکرد و با 300 تانک عقب نشینی کردن واین اسراییلی ها تا دمش اومدن .صدام حسین با با دو گردان وارد عمل شد و اونا رو تا جولان فراری داد.خوب بقیشو خودت پیدا کن حوصله ندارم بگم.از این میفهمیم که اقای حافظ اسد چه خیانت بزرگی به اسلام کرده. دوستان نمیفهمم چرا بیشتر عکس ها از خانوم های صهیونیسته؟! [quote name='SoheilEsy' timestamp='1371446235' post='316771'] [quote name='Stuka' timestamp='1371431084' post='316763'] [quote] قوم یهود با توجه با اینکه با غیر یهود ازدواج نمیکنند چه طور اینقدر قیافه های مختلف از سبزه و سفید و بور و ... قاطیشون هست؟آب و هوا و خوراک یه منطقه تو یکی دو هزار سال میتونه رو ژنتیک رنگ پوست و مو تاثیر بزاره یا دلیل دیگه ای داره؟ [/quote] زن يهودي با مرد غير يهودي ازدواج ميکنه در ضمن تمامي اين سربازهاي اسراييلي بور و زاغ که ميبينيد از يهودي هاي شرق اروپا بويژه روسيه و خاک پاک اوکراين هستند! يهودي هاي شرق اروپا اصلا رگ سامي خاورميانه اي ندارند.... بدبختي اينجاست با اسراييل مرز مشترک نداريم حداقل جنگ زميني بکنيم چنتا [color=#ff0000][size=6][b]اسير [/b][/size][/color][color=#ff0000][size=6][b]بگيريم[/b][/size][/color] يا [color=#ff0000][size=6][b]اسير بشيم! [/b][/size][/color] [/quote] آخه این چه حرفی هست می زنی شما !؟ اینجا دفنس دات پی کی نیست ها !!! [img]http://www.pic4ever.com/images/301.gif[/img] من وقتی ایتالیا بودم با کلی از این حیوانات دو پا (صهیونیست ها) مواجه شدم ... یدونه خوش قیافه بینشون نبود ! تو ونیز داخل این قایق های تفریحی نشسته بودیم یهو یه دختری اومد نشست صندلی کناری من !!! شروع کرد به عبری صحبت کردن !!! گفتم : Excuse me , i can't understand hebrew !!! گفت : Really !!! گفتم : Yaaa ! i am iranian !!! مثل اینکه جن دیده باشد ... بدون اینکه چیزی بگه فلنگ رو بست ... این فامیلمون که جلوم نشسته بود داشت از خنده می مرد ... برگشت گفت سهیل ... با این کلاه خیلی شبیه جهود ها شدی !!! با گوشی نگاه کردم ... دیدم جدا خیلی شبیه اینا شدم ... بنده خدا [/quote] داداش مایه داری جون خودم.دفعه بعد که رفتی ما رو ببر که چند کلوم خوش باهاشون صحبت کنم