Ahmad6644

Members
  • تعداد محتوا

    1,014
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Ahmad6644

  1. تا جایی که بنده اطلاع دارم ، طرح آذرخش به عنوان جنگنده بمب افکن صاعقه به عنوان پشتیبانی نزدیک شفق به عنوان مولتی رول با اولویت رهگیری در حال پیگیری هستن به عقیده ی بنده باز کردن موضوع جدید و کلید خوردن ساخت جنگنده ای جدید به غیر از این سه نوع فقط دور ریختن پول و سرمایه و عدم تمرکز کافی برای ساخت جنگنده ای مطلوب هست
  2. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    بله ، این پیمان ک پیمان همکاری همه جانبه هست :mrgreen:
  3. General عزیز بذار یک توضیح مفصل در مورد دموکراسی آمریکایی بدم شاید معنی دموکراسی رو هم فهمیدیم . دموکراسی آمریکایی یعنی به وجود آوردن القاعده و طالبان دموکراسی آمریکایی یعنی حمایت از صدام و تسلیحش به سلاح های شیمیایی دموکراسی آمریکایی یعنی تجاوز به دختر 14 ساله و آتش زدن تمام اعضای خانواده دموکراسی آمریکایی یعنی حمله به هتل فلسطین بغداد ( جایی که غیر از خبرنگاران جنگی کسی حضور نداشت و آمریکا و کل دنیا از این موضوع آگاه بودن ) دموکراسی آمریکایی یعنی حمله به ماشین خبرنگاران با آپاچی ( ماشین های خبرنگاران هم روی سقف و هم اطرافش و هم جلو و عقبش آرم TV رو داره و اینکه یک اپاچی برای مدت 10 دقیقه روی این ماشین پرواز کنه و بعد منهدم کنه و بعد از عملیات بگه نفهمیدیم یعنی چی ؟ ) دموکراسی آمریکایی یعنی ابوغریب دمورکاسی آمریکایی یعنی دستگیری حداقل 700 کودک زیر 12 سال به جرم ..... ( جرمش رو نمی دونم ) دموکراسی آمریکایی یعنی گوانتانامو دموکراسی آمریکایی یعنی دخالت در امور داخلی تمام کشورها دموکراسی آمریکایی یعنی اگه کشوری 70 درصد مردمش در انتخابات شرکت کردن اون کشور دیکتاتوریه اما اگه آمریکا 20% مردمش توی انتخابات شرکت کنن یعنی آزادی کامل دموکراسی آمریکایی یعنی جریمه ی کسانی که در انتخابات شرکت نمی کنن دموکراسی آمریکایی یعنی انتخاب رئیس جمهور با حکم دادگاه نه رای مردم دموکراسی آمریکایی ترور مخالفین در هر نقطه از جهان دموکراسی آمریکایی یعنی وتوی تمام قطعنامه های سازمان ملل در نسل کشی فلسطینیان توسط رپیم صهیونیستی دموکراسی آمریکایی یعنی تهدید تمام کشورهای مستقل جهان به حمله ی نظامی دموکراسی آمریکایی یعنی حمایت از گروهک تروریستی منافقین ( احتیاجی نیست که عملیات های ترور و بمب گذاری این گروهک تروریستی رو ذکر کنم چون فکر کنم همه در این مورد آگاهی کامل داریم ) دموکراسی آمریکایی یعنی همکاری با کشورهایی که NPT رو امضاء نکردن و حمله و تهدید کشورهایی که NPT رو امضاء کردن دموکراسی آمریکایی یعنی نقض کمترین حقوق مردم دنیا دموکراسی آمریکایی یعنی حمله ی اتمی به هیروشیما دموکراسی آمریکایی یعنی حمله ی اتمی به ناکازاکی دموکراسی آمریکایی یعنی ساخت زندان های مخفی در سرتاسر دنیا دموکراسی آمریکایی یعنی تجاوز به دختر دبستانی در ژاپن ( بهتره بگم ده ها دختر دبستانی ) دموکراسی آمریکایی یعنی ( فکر کنم معاون اول جرج بوش بود ) گفتن این جمله که نظر مردم آمریکا برای اهمیت نداره ( یک خبرنگار پرسید میزان مخالفان حظور سربازان آمریکایی در عراق بسیار زیادتر از موافقان هست ) دموکراسی آمریکایی یعنی تروریست خواندن مردمی که در برابر متجاوز از سرزمینشون دفاع می کنن دموکراسی آمریکایی یعنی بازداشت ابوطالب و کرمی دموکراسی آمریکایی یعنی حمله به کنسولگری ایران و دستگیری و شکنجه ی کارمندان و کسایی که مسونیت سیاسی دارن دموکراسی آمریکایی یعنی کشتن غیرنظامیان عراقی به خاطر بلد نبودن زبان انگلیسی ( به خاطر اینکه زبان انگلیسی بلد نیستن و دستورات سربازان آمریکایی رو نمی فهمن ) دموکراسی آمریکایی یعنی ....... و ...... که اونقدر زیاد هست که تمامی نداره در کل دمورکاسی آمریکایی یعنی قتل ، تجاوز ، شکنجه ، ترور ، طالبان ، وهابیت و ... موفق باشید و واقع بین
  4. Ahmad6644

    اگر من آمریکایی بودم!

    در پی صحبت هایی که با سعید داشتم به امید خدا این مشکلات به زودی حل خواهد شد ، نظر سعید هم در این زمینه مثبت بود ، فعلا باید منتظر باشیم تا سعید از سفر برگرده . اینکه می گید در سایت های دیگه این مساله وجود نداره موافق نیستم ، در هر سایتی که من سر زدم و یا فعالیت داشتم این مسائل رو دیدم اما به شکل های مختلف و نه فقط اینکه مدیری به خاطر گرایش و نظر سیاسیش علیه کاربر خاصی حرفی بزنه که برخی از این برخوردها بیشتر از برخورد تند و مستقیم به سایت ها ضربه می زنه درسته ، خوب هرچی که باشه خودتون و اجدادتون در این سرزمین به دنیا اومدید و بزرگ شدید ، اما به خاطر برخی اختلافات سیاسی یا سوابق بد سیاسی - قضایی مجبور به ترک ایران شدن ( البته نه همه ) که امیدوارم این عزیزان با ابراز ندامت به میهنشون برگردن ، خوب هرچی باشه هم وطن هستیم و از قدیم گفتن اگه گوشت همدیگه رو بخوریم استخون همدیگه رو دور نمی اندازیم و بهتره به جای یک کشور خارجی که به خاطر منافعش در سایر کشورها دخالت می کند ما خودمون و برای منافع کشورمون فعالیت کنیم . ( از کجا شروع کردم به کجا رسیدم ) icon_cheesygrin
  5. باشه بذار از آقای احمدی نپاد بپرسم ، برات می فرستم من در زمینه ی ساخت هواپیما عرض کردم وگرنه پروژه های زیادی در وزارت دفاع و نیروی هوایی درحال پیگیری هستند کارخونه که نمی شه گفت اما ..... icon_cheesygrin :mrgreen:
  6. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    از اين بابت مطمئنم كه ايران شركت كرده ، فكر كنم توي يكي از خبرگذاري‌هاي روسيه خوندم ، دنبالش مي‌گردم و پيداش مي كنم در ضمن به غير از اين از چند نفر هم شنيدم
  7. Ahmad6644

    اگر من آمریکایی بودم!

    Parviz عزيز اگه احيانا منظورتون بنده‌ي حقير هستم ، بايد بگم از وقتي كه پستتون رو ارسال كردين هر بار به اين تاپيك سرزدم پست شما رو هم خوندم اما چون سال جديد هست نمي‌خوام در اين سال جديد زياد به برخي دوستان گير بدم فعلا بيخيال شدم تا ببينم بعد چه پيش مياد . بگذريم از اين كه دوباره شما رو مي‌بينم خيلي خوشحالم ، اميدوارم سال نو رو با خوشي و شادكامي شروع كرده باشيد هر روزتان نوروز ، نوروزتان پيروز يا علي :mrgreen:
  8. اگه تعدادش رو مي‌خوايد بايد از فرمانده‌ نيروي هوايي سئوال كنيد اما از شفق تنها يك نمونه ساخته شده اگه منظورتون ساخت هواپيما هست بايد بگم فعلا دارن روي صاعقه ، آذرخش و شفق 2 كار مي‌كنن فكر نكنم طرح ديگه‌اي رو در دست اجرا داشته باشن . احتمال 90% اصفهان دوتاش كن مشتري مي‌شم :mrgreen: دوست عزيز ، ساخت چند صفحه‌ي LCD همچين كار شاقي نيست كه بخوان به جاش نقاشي كنن ( تا حالا همه جور برداشتي رو شنيده بودم اين ... ) در ضمن با ماكت خوندن اون هواپيما ، زمان به عقب برنمي‌گرده و باعث نمي‌شه اون هواپيما ماكت بشه ، در مورد تكان خوردن در كاكپيت هم شاد از مقوا بوده واسه همين به شدت تكان خورده icon_cheesygrin
  9. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    در سال 1386 يك مانور نظامي توسط اين سازمان به اجرا در آمد كه طبق شنيده‌ها و اخبار رسيده ايران هم در اين مانور شركت داشته ، به نظر مي‌رسه اين سازمان چند منظوره براي مقابله با ناتو ايجاد شده باشه و يه جورايي همون راه پيمان ورشو رو براي مقابله با غرب در پيش مي‌گيره
  10. برام خيلي جالبه جديدا آمريكا چقدر لپ‌تاپ پيدا مي‌كنه كه توي همشون هم اطلاعات مرتبط با برنامه‌ي هسته‌اي هست ، اولين لپ‌تاپ رو هم اگه درست يادم بياد گفته بودن توي كوه‌هاي اطراف تهران پيدا كرده بودن ( جلل خالق )
  11. شفق 1 ، يك هواپيما‌ي آموزشي هست كه براي پشتيباني نزديك هم مي‌شه ازش استفاده كرد اين هواگرد چند سال قبل اولين پرواز آزمايشيش رو با موفقيت انجام داد ، طرح ديگري با هدف ساخت جنگنده‌ي شفق2 در وزارت دفاع كليد خورده كه در سال 86 طراحيش به پايان رسيد و به مرحله‌ي ساخت نمونه‌ي آزمايشي رسيده كه شايد امسال و شايد هم سال ديگه به نمايش عمومي گذاشته بشه .
  12. من يه معذرت خواهي بدهكار شدم ، من اين متن رو وقتي نوشتم كه هنوز اين پست پاك نشده بود و بعد از ارسال پستم تازه متوجه شدم پاك شده از اين بابت شرمنده دوست عزيز ، درسته كه ما از نظر مادي از دشمنمون قوي‌تر نيستيم ولي همچين دست و پا بسته هم نيستم ( كه اگه غير از اين بود توي اين 30 سال به ما حداقل 30 بار حمله شده بود ) و از اون مهمتر ما خدا رو داريم ، برام مهم نيست شما مسلمان هستيد يا مسيحي يا يهودي و يا ساير اديان الهي ، چون در تمام اديان و كتاب هاي الهي روي اينجمله تاكيد شده كه هر كسي در مقابل ظلم سكوت كنه فرقي با ظالم نداره . در مورد انتقاد از دولت هم بايد بگم من هم موافق نقد هستم و حتي چندين مورد با كمك دوستان توماري نوشتيم و انتقادات خودمون رو برخي از موارد عملكردي دولت نهم به شخص رئيس جمهور ابلاغ كرديم ( با جمع‌آوري امضاء ) كه در برخي موراد توجه شده و در برخي موارد هم نه ، كه در مورادي توجه نشده باز هم ادامه داديم حتي به تحصن كشيديم البته نه اون تحصني كه با شكستن شيشه‌ي مغازه‌ها و منازل و ضرب و شتم همراه باشه بلكه تا حالا حتي خون از دماغ كسي نيومده و به خواسته‌هامون هم رسيديم كه اين از بركات انقلاب اسلاميه و از اين بابت خوشحالم ، اما در سايت‌ها به دليل اينكه يه عده كوركورانه و بدون در نظر گرفتن شرايط از دولت انتقاد مي‌كنن مجبور به موضعگيري سخت در مقابل اين دوستان مي‌شوم چون تفكرشون غير عقلاني بوده . اميدوارم موفق و شاد باشيد
  13. دوست عزيز تمام انسان‌ها آزد آفريده شدن ، يعني شما مي‌فرمائيد چون ايران مخالف رژيم صهيونيستي هست بايد اون يهوديان ايراني رو به خاطر اينكه مي‌خواستن تابعه‌ي يه كشور ديشگه بشن گردن مي‌زده ؟ ما در اين دنيا دوستي بهتر از خودمون نداريم ، شايد دوستي با آمريكا و رژيم صهيونيستي با كاپيتولاسيون واسه شما افتخار باشه اما من مرگ رو بهتر از اين دوستي مي‌دونم . كس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من متوجه اين جملتون نشدم از صحبت‌هاي شما من اين برداشت رو كردم كه چون آمريكا و رژيم صهيونيستي تسليحات به ايران فروختن پس دوست ما هستن ، دوست عزيز خدمتتان بايد عرض كنم كه پشت اين فروش تسليحات ( فروش نه هديه يا كمك ) اهداف سياسي بسيار زيادي بود كه يكي‌شون تضعيف صدام بود كه رژيم صهيونيستي صدام و ايران رو دشمن درجه‌ي خودش مي‌دونست ، پس چه بهتر اين دو دشمن اسرائيل 8 سال توي سر همديگه بزنن و ساير تحولات جهان بي‌خبر باشن و يا كم توجه . اگه دوست ايران بودن چرا بمباران شيميايي مردم بيگناه ايران رو يك بار محكوم نكردن ؟ اگه دوست مردم ايران بودن چرا در همان سال اول جنگ عراق رو متجاوز معرفي نكردن و براي برقراري صلح كاري نكردن ؟ اگه عاشق چشم و ابروي ايراني‌ها بودن چرا تصاوير ماهواره‌اي پايگاه‌ها و محل‌هاي تجمع نيروهاي ايراني رو در اختيار صدام مي‌گذاشتن ؟ اگه عاشق مردم ايران بودن چرا اون هواپيماي مسافرتي رو كه توش پر زن و بچه بود زدن ؟ اگه عاشق چشم و ابروي مردم ايران بودن چرا به عراق سلاح شيميايي مي‌دادن ؟ مگه نمي‌دونستن كه عراق داره با اين تسليحات چيكار مي‌كنه ؟ و چراهاي زيادي كه حتي توي مغزت شايد نگنجه . در ضمن بحث سياسي خلاف مقررات سايت هست ، اگه تكرار بشه پستتون ويرايش و يا حذف خواهد شد . پست ايشون (جناب جواد)، به دليل عدم رعايت قوانين سايت، حذف شد. با تشكر از آقا احمد، بابت پاسخ دادن به ايشون. از دوستان درخواست مي‌شه كه قوانين رو رعايت بفرماين تا مواردي از اين دست هم پيش نياد. مصطفي
  14. دوستان ببخشيد فقط يه چيز رو بگم احيانا سوء تفاهم نشه : من حدود ساعت 9 بود اگه اشتباه نكنم كه وارد سايت شدم و اين تاپيك رو باز كردم اما مجبور شدم دي سي بشم ، صفحه رو نبستم و جواب دوستان رو دادم بعد كانكت شدم و پستم رو ارسال كردم ، اون موقع نفهميدم اما الان تازه فهميدم كه بعد از ارسال دوستاني كه سئوالاتشون رو جواب دادم بحث ادامه پيدا كرده تا به اينجا برسه واسه همين پستم مربوط به صفحه‌ي قبله :lol:
  15. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    طبق آخرين شنيده‌ها صادرات نظامي ايران در سال اخير رشد چشمگيري داشته ( عراق ، بوليوي ، ونزوئلا و برخي كشورهاي آفريقايي از بزگترين واردكنندگان تسليحات ايراني هستن )
  16. متاصفانه يه عده ناقص‌العقل دارن بر كاخ سفيد حكم‌راني مي‌كنن و غير از اين بايد به نفوذ لابي‌هاي صهيونيستي در آمريكا نيز اشاره كرد ، چرا كه در سال‌هاي قبل شاهد بوديم به خاطر اين نفوذ در بسياري از موارد آمريكا از منافع خودش كه چشم پوشي كرد يا حتي خلاف منافعش قدم برداشت . فكر كنم طرف صحبتتون با من بود . اولا آمريكا اگه بخواد حمله كنه همه‌جانبه و براي نابودي نظام مقدس اسلامي حمله مي‌كنه در غير اين صورت مطمئن باشيد اگه حتي خاك ايران رو هم با هواپيماهاش به توبره هم بكشه باز هم شكست مي‌خوره ، اونم به چند دليل : 1- آمريكا به عنوان متجاوز و ايران به عنوان يك كشور مظلوم در افكار عمومي جهان نمايش داده مي‌شه كه اين براي آمريكا خيلي خطرناكه 2- ايران حتي اگه تمام ناوها و موشك‌هاش رو در بمباران هوايي از دست بده باز هم با ميني‌كااتيوشا و چند قايق موتوري مي‌تونه روند صادرات نفت رو از تنگه‌ي هرمز مختل كنه 3- به علت دور نگه داشتن هواپيماها و ناوهاي آمريكايي بايد حداقل اين فاصله رو از ايران تا 3000 كيلومتري افزايش بدن كه همون طوري كه گفتم باعث كاهش شديد كارآيي نيروي هوايي آمريكا و همين طور در نقطه‌ي قوت قرار گرفتن نيروي پدافندي و هوايي ايران مي‌شه و اين باعث مي‌شه تقريبا تمام حملات شكست بخوره چون مجوره از بمب‌افكن‌هاي دور پرواز استفاده كنه ، مثل B-1 , B-2 , B-52 كه اين‌ها هم تعدادشون نسبت به F-16,F-15,F-18 ها خيلي كمتره . 4- ايران در مخفي‌كردن پايگاه‌هاي پدافندي و موشكي در جهان همتا نداره ، به اين خاطر كه ده‌ها پايگاه بزرگ در رشته كوه‌هاي البرز و زاگرس برپا كرده كه آمريكا از خيلي‌هاشون بي اطلاع هست و اين عدم شناسايي تمام پايگاه‌ها يعني هر چه رشته بود پنبه مي‌شه و چند مورد ديگه در مورد علت نابودي آمريكا در تحليل بنده بايد بگم ، شما بريد به آمار مربوط به افزايش بيكاران در زمان حمله به افغانستان و عراق نگاه كنيد ، نه افغانستان قدرت ايران رو داشت و نه عراق . به ميزان افزايش بهاي نفت و ورشكستگي شركت‌ها در اروپا و آمريكا هم يه نگاه گذرا بندازين ، نه افغانستان نفت داشت و نه عراق مي‌تونست بازار نفت رو تحت كنترل داشته باشه . به ميزان مبادلات تجاري ايران با كشورهاي جهان نگاه كنيد ، متوجه مي‌شيد كه از تحريم و يا جنگ ايران تمام كشورهاي مهم ضرر مي‌كنن به همين خاطر هست كه تحريم‌ها جنبه‌ي نمايشي داره و در عمل هيچ كشوري به اين تحريم‌ها پايبند نيست حتي صادركنندگان آمريكايي ( در سال 2006 اگه اشتباه نكنم ميزان مبادلات تجاري بين ايران و آمريكا 4 برابر شده ، البته سال و رقم دقيقش رو دقيقا يادم نيست اما فكر كنم درست نوشته باشم ) و اين رو با افغانستان و عراق مقايسه كنيد . و ... منم موافقم ، البته به خاطر تحريم‌هاست كه ما تونستيم در بسياري از جهات در اين صنعت پيشرفت‌هاي چشمگيري داشته باشيم و به همين خاطر از خدا شاكريم . سردار عزيز من نظر خودم رو مي‌گم اميدوارم آقا مصطفي هم اگه اشتباه مي‌گم حرف‌هاي من رو تصحيح و يا تكميل كنند . رابطه قيمت مواد اوليه با محصول يك رابطه‌ي مستقيمه ، يعني با بالا رفتن قيمت مواد نفتي محصولاتش هم گرانتر مي‌شه اما يك مشكل اين وسط هست كه با پايين آمدن قيمت نفت قيمت محصولات كم نمي‌شه و ثابت مي‌مونه واسه همينه كه مشكلات مثل قبل هميشه هست و زياد نشه كم نخواهد شد . يا علي
  17. متاصفانه در ايران روي اخبار و تجهيزات نظامي بيش از حد حساسيت نشون داده مي‌شه ، كه اين دو وجه داره يك وجه كه وجهه‌ي خوبش هست اينه كه در صورت درگيري مي‌شه دشمن رو غافلگير كرد اما وجهه‌ي بدش اينه كه در بسياري از موارد ديگه شورش رو در آووردن ، حتي اگه كسي بخواد در مورد كلاشنيكف ساخت داخل مطلب بنويسه با هزاران هزار محدوديت رو بروست و هممون مي‌دونم كلاشنيكف در حدي نيست كه روش مخفي‌كاري بشه اما متاصفانه در ايران اين مخفي‌كاري اعمال مي‌شه .
  18. suzuki عزيز پست شما خلاف مقررات سايته ، مدير مربوطه لطفا برخورد كنه :lol:
  19. دوستان بهتره از ارسال پست‌هاي بي محتوا خودداري كنند ، همه‌ي ما به وطنمون عشق مي‌ورزيم و هر متجاوزي رو سر مي‌بريم ، اگه اين اشتباه رو بكنن و بخوان پاهاي كثيفشون رو روي خاك پاك ايران زمين بگذارن . اين نويسنده‌ي عزيز تحليل خودشون رو ارائه كردن اما من هم يه تحليل دارم كه قبلا در انجمن‌هاي سنترال كلابز ، دانشجو ، هوافضا و شايد انجمن اين سايت هر ارسال كرده باشم ( البته با كمي تغيير ) راستي توجه داشته باشيد اين فقط خلاصه‌ي تحليل بنده هست . قبل از شروع جنگ بايد شاهد خروج نيروهاي آمريكايي از منطقه باشيم ( چون بزرگترين نقطه ضعف آمريكا در حال حاظر وجود پايگاه‌ها و ناوهاش در منطقه هست كه در فاصله‌ي مناسبي براي حملات موشكي و توپخانه‌اي ايران قرار داره ، در ضمن خليج فارس تنها يك خروجي داره ، انم تنگه‌ي هرمز هست و در صورت وقوع جنگ شكي نيست كه تمام ناوهاي آمريكا در خليج فارس توسط ارتش و سپاه موشك باران خواهد شد ) آمريكا نيروهاش رو حداقل تا 3000 كيلومتر از ايران دور خواهد كرد ( شعاع عملياتي موشك شهاب 3 دي 2500 كيلومتر هست و آخرين موشك ايراني كه چندي پيش به نمايش گذاشته شده بود از آخرين سري شهاب 500 كيلومتر بردش بيشتره ) و ناوهاي آمريكايي احتمالا در اقيانوس هند مستقر خواهند شد ، اين فاصله از كارآيي ناوها به شدت خواهد كاست بدين صورت كه به علت فاصله‌ي زياد هواپيماهاي آمريكايي مستقر بر روي ناوها بدون انجام سوختگيري هوايي توان انجام عمليات بر فراز ايران را نخواهند داشت و اين ريسك حمله‌ي هوايي رو بالا مي‌بره و تاثيرش رو هم خيلي كم مي‌كنه ، پس به نظر من 75% نيروي هوايي آمريكا بدين صورت از گردونه جنگ خود به خود خارج خواهند شد ، و حملات آمريكا به نيروي هوايي آمريكا و استفاده از هواپيماهاي B-1 , B-2 , B-52 و حملات موشكي ( توم هاوك ) محدود خواهد شد ، با در نظر گرفتن پدافندهوايي و هواپيماهاي رهگير هم استفاده از اين هواپيماها با ريسك بالايي مواجه خواهد شد و اين هواپيما‌ها براي در امان ماندن از تير رس پدافند ايران اقدام به بمباران از ارتفاع بسيار بالا خواهند كرد كه اين عمل باعث كاهش دقت در بمباران اهداف خواهد شد به اين كاهش دقت عمليات جنگال و پدافند غير عامل رو هم اضافه كنيد ، در اين شرايط كم خرج ترين راه حل براي بمباران استفاده از بمباران موشكي و موشك‌هاي كروز خواهد بود ، كه اين حملات هم با توجه به محل شليك كه شايد 3000 كيلومتر با ايران فاصله داشته باشد با دقت كم و همين طور آمادگي ايران و داشتن وقت كافي براي رهگيري اين شانس را به ايران خواهد داد تا به موقع نسبت به اين موشك‌ها عكس العمل نشان دهد ( به اين مورد هم جنگال ، پدافند عامل و پدافند غير عامل را هم اضافه كنيد ) پس نتيجه مي‌گيريم كه احتمال رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده در بمباران نقاط حساس تقريبا محال خواهد بود . حال عكس العمل ايران در مقابل اين تجاوز را تجزيه و تحليل خواهيم كرد ، ايران به احتمال 95% از اين عمليات هوايي ( حملات موشكي و هوايي ) قبل از رسيدن هواپيماها به مرز ايران خبردار خواهد شد و بلافاصله جهت رهگيري هواپيماها و موشك‌هاي كروز وارد عمل خواهد شد ، حال ما بدترين حالت يعني خبردار شدن بعد از ورود به خاك ايران را فرض مي‌گيريم ، ( يكي از دوستان با توجه به سرعت هواپيماها و موشك‌ها و فاصله‌شان تا اهداف استراتژيك و حساس رو محاسبه كرده بود ، الان دقيقا آن مدت زمان رو يادم نيست اما يادمه مدت زمان به اندازه‌اي بود كه امكان واكنش رو به ايران مي‌داد و فرق چنداني با شناسايي هواپيماها و موشك‌ها قبل از ورود به خاك ايران نداشت ) حداقل 50% حملات به طور كامل دفع خواهد شد و حدود 20% هم قبل از رسيدن به هدف و يا هنگان رسيدن به هدف توسط جنگال ، پدافند عامل و غير عامل منحرف خواهد شد و حدود 30% به هدف اصابت خواهند كرد كه با توجه به آن 100% بسيار ناچيز خواهد بود ، ايران بلافاصله بعد از اين اقدام متخاصمان اقدام به بستن تنگه‌ي هرمز خواهد كرد و در اقدام بعدي موشك‌هاي زمين به زمين را آماده‌ي هدف قرار دادن اسرائيل خواهد كرد كه كمتر از 1 ساعت حداقل 25 موشك به طرف اسرائيل شليك خواهد شد ، سوريه هم با توجه به پيمان دفاعي مشتركي كه چندي پيش با ايران بسته ( تجاوز به هر كدام از كشورها تجاوز به هر دو تلقي خواهد شد ) وارد عمل خواهد شد و اقدام به شليك چند موشك زمين به زمين به سمت اسرائيل خواهد كرد ، حزب الله و حماس نيز به همين صورت اقدام خواهند كرد ، با توجه به وجود تعداد زيادي شيعه در كشورهاي عرب و غير عرب در منطقه و جهان تظاهرات و عمليت هاي پارتيزاني عليه حكومت‌هاي دست‌نشانده‌ي آمريكا انجام خواهد گرفت ( با توجه به اين كه هيچ كدام از كشورهاي عربي منطقه‌ي نماينده‌ي مردم ان كشور نيستن و حتي در بسياري اخبار اين نكته ذكر شده كه حتي سني‌ها نيز از ايران تقدير كرده‌اند جهت ايستادگي در برابر آمريكا و حمايت از مردم مظلوم فلسطين احتمالا اين حملات دامنه‌ي وسيع‌تري خواهد گرفت و به اروپا و آمريكا هم كشيده خواهد شد ) با ايجاد ناامني در خاورميانه ، آفريقا ، آسيا ، اروپا و آمريكا دامنه‌ي اعترازات به دولت آمريكا افزوده خواهد شد و شاهد به راه افتادن تظاهرات‌هاي بسياري در قاره‌هاي ذكر شده و به طور وسيع خواهيم بود ، كمترين نتيجه‌ي اين نا امني و تظاهرات در آمريكا ضربه‌اي ديگر به اقتصاد آمريكاست ، با توجه به ناامني در كشورهاي توليد كننده‌ي نفت و بسته شدن تنگه‌ي هرمز قيمت نفت به شدت افزايش خواهد يافت ، اين افزايش قيمت يكباره نفت ضربه‌ي مهلك ديگه‌اي به اقتصاد قاره‌هاي ياد شده و آمريكا وارد خواهد آورد و باعث ورشكسته شدن بسياري از شركت‌هاي خدماتي و توليدي در مناطق يادشده بخصوص آمريكا و افزايش خواهيم بود كه اين كاهش سطح خ9دمات رساني و بيكاري ضربه‌ي نهايي را به اقتصاد آمريكا وارد خواهد آورد كه اين باعث شورش‌هاي مسلحانه و افزايش ناامني در آمريكا خواهد شد و به احتمال زياد ايالات متحده تجزيه خواهد شد و حملات به ايران متوقف خواهد گشت و تمامي نيروهاي آهنگ بازگشت به وطن خواهند كرد ، اسرائيل هم با توجه به در نظر گرفتن جنگ 33 روزه ( فرار بسياري از صهيونيست‌ها از سرزمين‌هاي اشغالي حتي از طرق غير قانوني ) بعد از حملات موشكي ايران ، سوريه ، حزب‌الله و حماس ( حتي اگه تمام موشك‌ها توسط پدافند اسرائيل منهدم بشن و يا به مناطق غير مسكوني اصابت كنن و هيچ تلفات يا خساراتي نداشته باشن ) شاهد فرار صهيونيست‌ها از فلسطين اشغالي خواهيم بود ( در حجمي بسيار وسيع‌تر ) كه شايد كسي حتي براي شليك بمب اتم به سمت ايران هم باقي نمونه . به احتمال بسيار زياد اين سرنوشت اين حمله خواهد بود و در اين راستا ابرقدرتي به نام ايران ظهور خواهد كرد و بسياري از سلطنت‌هاي كشورهاي منطقه توسط مردم از بين خواهند رفت و باقي حكومت‌ها هم كوچك و بسيار ضعيف خواهند شد ( به علت از بين رفتن اربابشون ) البته اين تحليل بنده هيچ وقت اتفاق نخواهد افتاد ( با توجه به سخنان پيامبر و امامان معصوم كه اين تحول را توسط حضرت مهدي ( عج ) بشارت داده‌اند اما در صورت وقوع جنگ اين سرنوشت به احتمال 90% حتمي خواهد بود )
  20. دوستاني كه چيزي براي گفتن ندارن بهتره چيزي ارسال نكنن . zagrossmetaller عزيز اگه مدرك يا تحليلي داريد ارائه كنيد در غير اين صورت با پست‌هاي اين چنيني برخورد خواهد شد . :lol:
  21. [align=center]برای اولین بار پدافند موشکی اس-400 در مانور شرکت می کند [/align] [align=center][/align] الکساندر دروبیشفسکی دستیار فرمانده کل نیروی هوایی روسیه روز پنجشنبه به «نووستی» اطلاع داد که برای اولین بار سیستم پدافند موشکی اس-400 تریومف (بمعنای پیروزی) که در سال 2007 به نیروهای مسلح عرضه شد، می تواند در رزمایشی تاکتیکی به همراه شلیک های نظامی شرکت کند. به گفته وی، پیشتر مسائل مربوط به شرکت مجموعه پدافند موشکی نسل جدید در مانورهای جدید و از جمله آماده سازی پدافند ضد موشکی اس-400 برای مانور تاکتیکی در میدان نظامی آشولوک در استان آستراخان و تجهیز سازی هنگ های موشکی به این سیستم بررسی شده بود. وی یادآور شد که اولین لشکر فرماندهی ویژه که به سیستم پدافند موشکی اس-400 مجهز شده است، کشیک نظامی خود برای دفاع از آسمان مسکو و استان مسکو را روز 6 اوت 2007 در شهر الکتروستال در حومه مسکو اغاز کرد. منبع : وب سايت اطلاع رساني هوافضاي ايران http://pe.rian.ru
  22. Ahmad6644

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [align=center]مشروح آحرين نشيت خبري سخنگوي وزارت امور خارجه در سال 86[/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: سخنگوي وزارت خارجه با تاكيد بر اينكه فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران دچار بن بست نشده، گفت: اين فعاليت‌ها بسيار شفاف و روشن در چارچوب معاهده NPT، اساسنامه و مقررات آژانس در حال انجام است و ادامه مي‌يابد. [/align] به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، سيدمحمد علي حسيني سخنگوي وزارت خارجه كشورمان پيش از ظهر امروز يكشنبه در آخرين نشست هفتگي سال 86 در جمع خبرنگاران داخلي و خارجي ضمن تسليت شهادت امام حسن عسگري (ع)، از ملت بزرگ ايران براي حضور گسترده و شورانگيز در پاي صندوق‌هاي راي قدرداني كرد و اين موفقيت بزرگ را به مقام معظم رهبري تبريك گفت. وي پيام عمده اين مشاركت وسيع و كم نظير ملت ايران را استقلال طلبي و مقابله با دخالت بدخواهان و بيگانگان در امور داخلي كشور و حمايت از روند مردم‌سالاري ديني و پايبندي به اصول و ارزش‌هاي انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي برشمرد. سخنگوي وزارت خارجه اضافه كرد: بدون شك اين مشاركت قوي و غرور آفرين، قدرت‌هاي خارجي را وادار به تجديدنظر در نوع تعامل با كشورمان خواهد كرد. * گفتگوهاي دوجانبه با آمريكا در دستور كار ايران قرار ندارد خبرنگار فارس با اشاره به اظهارات هنري كسينجر وزير خارجه اسبق آمريكا و تاكيد آن بر گفتگوي مستقيم آمريكا با ايران درباره مسائل دوجانبه و موضوع هسته‌اي و اين كه تاكنون پاسخي از سوي ايران دريافت نشده از حسيني پرسيد آيا از سوي مقامات آمريكايي براي گفتگوي مستقيم درخواستي مطرح شده و اگر درخواستي مطرح شود پاسخ ايران چه خواهد بود؟ كه وي اظهارات كسينجر را تحليل شخصي آن برشمرد و گفت: ما از كانال‌هاي رسمي مطلب و موضوعي را در اين خصوص دريافت نكرديم. وي با بيان اينكه پيرامون گفتگوها و مذاكرات مواضع خود را اعلام كرديم تصريح كرد: در حال حاضر گفتگوهاي دوجانبه با آمريكا در دستور كار ايران قرار ندارد. سخنگوي وزارت خارجه همچنين افزود: در مورد مسائل هسته‌اي مواضع خود را در هفته گذشته به صورت مشروح اعلام كرديم. *موضع ايران در خصوص عراق و امنيت آن تغييري نكرده است خبرنگار فارس از دور چهارم گفتگوهاي ايران و آمريكا درباره عراق نيز سوال كرد كه حسيني در اين باره خاطرنشان كرد: طرف عراقي در حال انجام تلاش‌هايي در مورد دور بعدي گفتگوهاي ايران، آمريكا و عراق پيرامون مسائل مربوط به امنيت عراق است. تيم جمهوري اسلامي در دور قبلي بر اساس توافقات و هماهنگي‌هايي كه به عمل آمده بود به بغداد اعزام شد اما آمريكايي‌ها بدون اينكه توضيحي را مطرح كنند از صحنه غائب بودند. وي با تاكيد براينكه مواضع ما در خصوص مسائل عراق و امنيت اين كشور تغييري نكرده، گفت: چنانچه پيشنهاد و تاريخي را دريافت كنيم، بررسي خواهيم كرد. * وزير خارجه سوئيس امروز در تهران سخنگوي وزارت خارجه در پاسخ به سوال خبرنگار فارس از سفر امروز وزير امورخارجه سوئيس به تهران خبر داد و گفت: بر اساس توافقات و مذاكرات قبلي وزير خارجه سوئيس قرار است امروز به تهران سفر كند. حسيني اين سفر را در چارچوب گفتگو پيرامون روابط دو جانبه، مسائل منطقه‌اي و بين‌المللي و همكاريهاي اقتصادي و به ويژه انرژي عنوان كرد. يكي از خبرنگاران نيز با اشاره به سفر وزير خارجه سوئيس به تهران از سخنگوي وزارت خارجه پرسيد كه آيا وزير خارجه سوئيس حامل پيامي از سوي واشنگتن براي تهران است كه وي پاسخ داد: چارچوب سفر ايشان همان است كه مطرح كردم و خارج از آن چارچوب موضوع ديگري نيست. *در مورد سفر كوسران و كوشنر مطلب جديدي مطرح نشده است يكي از خبرنگاران با اشاره به خبر منشر شده در روزنامه السفير مبني بر اينكه كوسران نماينده فرانسه در امور لبنان خواستار سفري به تهران بوده ولي جمهوري اسلامي مخالفت كرده و اين روزنامه دليل مخالفت تهران با سفر كوسران را اين عنوان كرده كه ايران خواستار سفر كوشنر وزير خارجه فرانسه به تهران است، درباره صحت اين خبر سؤال كرد. حسيني در پاسخ به اين سؤال گفت: درباره مسائل لبنان با طرف‌هايي كه مي‌توانند نقش موثر و سازنده‌اي را در ايجاد تفاهم بين گروه‌هاي مختلف لبناني و نزديك‌ كردن ديدگاه‌هاي آنها داشته باشند، گفتگوها و رايزني‌هايي را در ايران و خارج از ايران داشته‌ايم. وي افزود:‌ الان در مورد سفر آقايان كوسران و كوشنر مطلب جديدي مطرح نشده است. * محتواي گفتگوهاي متكي و سعود الفيصل همان خبرنگار به مطالب منتشر شده در اين روزنامه (السفير) مبني بر اينكه در گفتگوي متكي و همتاي سعودي‌اش «ايران مطرح كرده كه حاضر است درباره همه مسائل منطقه‌اي مربوط به لبنان همكاري كند به جز تغيير رژيم سوريه» اشاره كرد كه سخنگوي وزارت خارجه درباره ديدار متكي و سعود الفيصل اظهار داشت: در اين ديدار پيرامون مسائل منطقه‌اي و از جمله مسئله لبنان و برگزاري كميسيون همكاري‌هاي اقتصادي دو كشور (ايران و عربستان) صحبت شد. حسيني تصريح كرد: آن چه را برخي از رسانه‌ها درباره چنين شرطي مطرح كردند، در مذاكرات وجود نداشته است. * كمك به وضعيت نابسامان رژيم صهيونيستي اين خبرنگار همچنين به اظهارات يكي از مقامات كويتي كه خواستار حمله رژيم صهيونيستي به تاسيسات هسته‌اي ايران شده تا منطقه آرام شود اشاره كرد كه سخنگوي وزارت خارجه در اين باره، گفت: تحليل‌ها و تهديداتي وجود دارد و هر از گاهي اين قضايا را مطرح مي‌كنند كه بيشتر جنبه داخلي دارد و مي‌خواهند به وضعيت نابسامان و شكننده‌اي كه دولت رژيم صهيونيستي در داخل سرزمين‌هاي اشغالي با آن مواجه است، كمك كند. * روند عادي بررسي فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران در آژانس يكي از خبرنگاران با اشاره به اظهارات هاشمي رفسنجاني درباره گزارش البرادعي و اينكه ايران هنوز سؤالاتي درباره اين گزارش دارد، از حسيني پرسيد آيا اين گزارش مثبت بود يا دوپهلو؟ كه وي با بيان اينكه مسئولين مختلف ارزيابي را در خصوص گزارش البرادعي ارائه دادند، گفت: نكات مثبت به ويژه در خصوص همكاري‌هاي ايران و آژانس در چارچوب مداليته و حل و فصل مسائل باقيمانده را توضيح و مكرراً بر آن تاكيد كرديم. سخنگوي وزارت خارجه ادامه داد: ممكن است در اين گزارش برخي از نقاط ضعف هم وجود داشته باشد اما در مقايسه با نكات قوي كه دارد، خيلي مطرح نيست. ضمن اينكه آقاي البرادعي برخي از توصيه‌ها را مطرح كرد. حسيني همچنين خاطرنشان كرد: ارزيابي ما از اين گزارش مثبت است و معتقديم با حل و فصل نهايي مسائل باقيمانده و گزارش فني آژانس، روند فعاليت‌هاي هسته‌اي ما و بررسي اين موضوع روند عادي را در آژانس خواهد داشت. * روند نادرست صدور قطعنامه همان خبرنگار به اظهارات متكي مبني بر اينكه ايران ارزيابي خود را درباره قطعنامه 1803 اعلام مي‌كند، اشاره كرد و گفت فكر نمي‌كنيد بعد از گذشت 2 هفته بايد ارزيابي‌ها در اين زمينه انجام شده باشد؟ كه حسيني با بيان اينكه ما بحث‌ها و بررسي‌هايي را انجام داديم، گفت:‌ در مورد تصميماتي كه اتخاذ و بخواهيم آنها را به صورت رسمي مطرح كنيم، در آينده به آن خواهيم پرداخت. سخنگوي وزارت خارجه صدور قطعنامه را روند نادرستي خواند كه نمي‌تواند تاثيرگذار باشد و افزود: ما كشورهاي مختلف را دعوت كرديم و رايزني‌هايي را در اين زمينه انجام داديم كه رويكرد واقع گرايانه‌اي در خصوص فعاليت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران داشته باشند. وي تصريح كرد:‌ صدور قطعنامه چيزي از واقعيات و حقايق فعاليت‌هاي مسالمت‌آميز ما تغيير نداده و نخواهد داد. خبرنگاري با اشاره به اظهارات روز گذشته سخنگوي دولت مبني بر اينكه ايران با گروه 1+5 درباره موضوع هسته‌اي مذاكره نمي‌كند، موضع حسيني را جويا شد كه وي با بيان اينكه درباره گفتگو هفته گذشته و دو هفته گذشته مطالب مفصلي را توضيح داديم، گفت: ‌اجازه دهيد ديگر به اين مسئله نپردازيم، اگر مطلب جديدي بود اعلام خواهم كرد. * فعاليت‌هاي هسته‌اي ما دچار بن بست نشده است يكي از خبرنگاران به مطالب برخي از رسانه‌هاي خارجي مبني بر اينكه با پيروزي اصولگرايان در انتخابات مجلس، بن بست هسته‌اي ايران بيشتر خواهد شد اشاره كرد كه سخنگوي وزارت خارجه با تاكيد بر اينكه اعتقادي نداريم فعاليت‌هاي هسته‌اي ما دچار بن بست است، تصريح كرد:‌ اين فعاليت‌ها بسيار شفاف و روشن در چارچوب معاهده NPT، اساسنامه و مقررات آژانس در حال انجام است و ادامه خواهد يافت. * آمريكا بازنده اصلي انتخابات ايران همان خبرنگار به برخي از اظهارنظرات اشاره كرد مبني بر اينكه فشار غرب به ايران باعث پيروزي اصولگرايان در انتخابات مجلس هشتم شده است، كه حسيني با بيان اينكه برخي از گمانه‌ زني‌ها و تحليل‌هايي است كه درباره نتايج انتخابات مطرح كردند، تصريح كرد:‌ تلاش‌ها و تدابيري كه برخي از كشورهاي غربي و رسانه‌هاي نزديك به آمريكا براي دلسرد و نااميد كردن مردم انديشيده بودند به هيچ نتيجه‌اي نرسيد و مثل هميشه شاهد حضور گسترده مردم در پاي صندوق‌هاي راي بوديم. حسيني با بيان اينكه هدف برخي از مسئولين غربي دلسرد كردن مردم ايران بود، يادآور شد: ولي با نشاطي كه ملت ما از خودشان نشان دادند، اين دلسردي و نااميدي را به آنها منتقل كردند. وي تصريح كرد: بازنده اصلي اين انتخابات آمريكا و برنده حقيقي آن توده مردم و جوانان مملكت بودند. * برنامه‌هاي سفر رئيس جمهور به سنگال به طور كامل انجام شد در ادامه آخرين نشست هفتگي سال 86 سخنگوي وزارت خارجه با خبرنگاران داخلي و خارجي، يكي از خبرنگاران علت بازگشت زودهنگام رئيس جمهور از سنگال را جويا شد كه حسيني با بيان اينكه برنامه‌هاي رئيس جمهور فشرده و متراكم بود و از حداكثر فرصت استفاده و برنامه‌ها به طور كامل انجام شد، گفت: ايشان سريع‌تر به تهران برگشت تا در انتخابات حضور داشته باشد. * متكي در اجلاس دمشق شركت مي‌كند يكي از خبرنگاران در خصوص شركت متكي در اجلاس سران اتحاديه عرب در دمشق و اينكه بعد از شركت احمدي‌نژاد در شوراي همكاري خليج فارس، آيا حضور وزير خارجه در اجلاس دمشق مي‌تواند پيش درآمدي براي تشكيل يك اتحاديه منطقه‌اي باشد؟ كه سخنگوي وزارت خارجه با بيان اينكه كنفرانس اتحاديه عرب سال گذشته در رياض تشكيل و از آقاي متكي دعوت به عمل آمد و ايشان حضور داشت، گفت: از آقاي متكي براي اجلاس دمشق نيز دعوت به عمل آمده و ايشان در اين اجلاس حضور خواهد داشت. وي با ذكر اين نكته كه اتحاديه عرب و شوراي همكاري خليج فارس، وجود دارد، اظهار داشت: پيشنهاداتي كه از سوي جمهوري اسلامي و برخي از كشورهاي مختلف مطرح شده اين است كه كشورهاي منطقه همكاري‌هاي نزديك‌تري را در عرصه هاي مختلف و از جمله ترتيبات منطقه‌اي داشته باشند كه در رايزني‌هايي كه بين كشورها وجود دارد، در حال پيگيري است. * توفيقات عرصه ديپلماسي در سال 86 سخنگوي وزارت خارجه همچنين توفيقات جمهوري اسلامي در عرصه ديپلماسي در سال 86 را توفيقات بزرگي خواند و گفت: علاوه بر گسترش روابط با كشورهاي همسايه، منطقه و جهان شاهد حضور فعال جمهوري اسلامي در سازمان‌ها و محافل بين‌المللي بوديم. وي افزود: دستگاه ديپلماسي در جهت توسعه تجاري و ايجاد بازار براي محصولات ايراني و اشتغال براي تجار، بازرگانان و صاحبان حرفه ايراني در كشورهاي مختلف اقداماتي را انجام داد. حسيني با بيان اينكه دستگاه ديپلماسي سفرهاي متعددي را براي مقامات عاليرتبه كشور تنظيم و برنامه‌ريزي كرد، اظهار داشت: در اين سال شاهد سفر رئيس جمهور به نيويورك و حداقل 18 كشور دنيا در مناطق مختلف از جمله حوزه خليج فارس، آسياي مركزي، آمريكاي لاتين و برخي از كشورهاي آفريقايي بوديم و مصاحبه‌ها و ديدارهايي در حاشيه اجلاس‌هاي بين‌المللي براي مقامات و شخصيت‌هاي جمهوري اسلامي ترتيب داده شد. سخنگوي وزارت خارجه به برگزاري اجلاس غيرمتعهدها و تنوع فرهنگي با حضور وزراي بيش از 80 كشور در تهران، اشاره كرد و گفت: اجلاس سران خزر كه از موفق‌ترين اجلاس‌ها بود در تهران برگزار و در نهايت منجر به امضاي بيانيه‌اي 23 ماده‌اي شد كه چارچوب همكاري‌ها و هماهنگي‌ها بين كشورهاي حاشيه درياي خزر را در عرصه‌هاي مختلف مشخص مي‌كرد. حسيني تقويت و توسعه روابط با كشورهاي حوزه خليج فارس را از ديگر دستاوردهاي اين عرصه برشمرد و خاطرنشان كرد:‌ حضور آقاي احمدي‌نژاد در اجلاس سران شوراي همكاري خليج فارس در دوحه و پيشنهاد 12 ماده‌‌اي براي افزايش و ارتقاء مناسبات، از ديگر تحولاتي بود كه در اين عرصه رخ داد. وي ادامه داد: در زمينه همكاري‌ها با اروپا، گفتگوهايي را با كشورهاي مختلف براي تنوع بخشيدن به همكاري‌هاي اقتصادي با آن كشورها داشتيم. آقاي متكي ديدارهايي را با اكثريت قريب به اتفاق كشورهاي اروپايي انجام و هيئت‌هاي پارلماني از كشورهاي غربي نيز سفرهايي به تهران داشتند. * موضع ايران در قبال استقلال كوزوو يكي از خبرنگاران موضع ايران در قبال استقلال كوزوو را پرسيد كه حسيني گفت: از زماني كه شاهد اعلام مواضع برخي از كشورها بوديم، اختلاف نظرها و تنش‌‌هايي را در اين منطقه مشاهده كرديم. الان بسياري از كشورها هستند كه بر بررسي و ارزيابي زواياي مختلف اين اقدام و آثاري كه مي‌تواند در آن منطقه داشته باشد تاكيد و فعلاً عجله‌اي براي اعلام موضع ندارند تا بررسي‌هاي نهايي را انجام دهند و جمهوري اسلامي نيز اين روند را تا رسيدن به نتيجه پيگيري مي‌كند. * تغيير نام سازمان كنفرانس اسلامي هنوز به نتيجه قطعي نرسيده است همان خبرنگار به اخبار مطرح شده در خصوص تغيير نام سازمان كنفرانس اسلامي سؤال كرد كه وي با بيان اينكه در اجلاس اخير در داكار منشور جديدي با 200 ماده به تصويب رسيد، اظهار داشت: جمهوري اسلامي 25 ماده آن را پيشنهاد داد و با رايزني‌هاي انجام شده به تصويب رسيد. نكات مهمي در خصوص مسائل مربوط به جهان اسلام مورد تاكيد قرار گرفت و برخي از تغييرات نيز در آن انجام شد. سخنگوي وزارت خارجه افزود: آن چه حاصل اجلاس بوده و بر آن تاكيد شده سازمان كنفرانس اسلامي است، البته برخي از نظرات براي تغيير نام اين سازمان وجود دارد ولي ظاهراً هنوز به نتيجه قطعي نرسيده است. *تلاش‌ها براي ايجاد تفاهم بين گروه‌هاي لبناني مورد حمايت ايران است يكي از خبرنگاران با اشاره به برگزاري اجلاس گروه 14 مارس و طرفداران دولت فعلي لبنان در بيروت از حسيني پرسيد آيا در اين زمينه با جمهوري اسلامي رايزني شده و موضع ايران در قبال اين اجلاس و نتايج آن چيست؟ كه وي با بيان اينكه مواضع خود را در خصوص مسائل لبنان مطرح كرديم، گفت: هرگونه تلاشي كه بتواند به ايجاد تفاهم بين گروه‌هاي لبناني كمك كند، مورد حمايت ماست و در اين راستا نيز تلاش‌هاي زيادي را انجام داده و خواهيم داد. * پيامي بين ايران و ليبي مبادله نشده است خبرنگاري به اخبار مطرح شده مبني بر اينكه ليبي درباره راي مثبت به قطعنامه 1803 اعلام كرده كه اگر ايران پرونده امام موسي صدر را ببندد ليبي به قطعنامه راي منفي و در غير اين صورت راي مثبت مي‌دهد،‌ اشاره كرد و صحت اين اخبار را سؤال كرد كه حسيني تاكيد كرد: چنين پيامي رد و بدل نشده است. وي با بيان اينكه پرونده امام موسي صدر در جريان است، افزود:‌ كميته‌اي كه در اين زمينه تشكيل شده روند پيگيري‌ها را انجام مي‌دهد. سخنگوي وزارت خارجه درباره راي مثبت ليبي به قطعنامه با ذكر اين نكته كه راي ليبي براي ما غيرمنتظره و غيرمتوقع بود، اظهار داشت: با توجه به مواضعي كه سفير ليبي در شوراي امنيت و سازمان ملل مطرح مي‌كرد، اين موضع غيرمنتظره بود اما ارتباطي به پرونده امام موسي صدر ندارد. * موضع روشن درباره مسئله‌ هسته‌اي را بارها اعلام كرديم خبرنگاري در خصوص مذاكره ايران با گروه 1+5 سؤال كرد كه حسيني در اين باره با بيان اينكه هدف مذاكره، طرف‌هاي مذاكره و برنامه و موضوعاتي كه قرار است مورد گفتگو قرار گيرد و همچنين نوع رويكرد طرفين مذاكره، مسائل مهمي است كه بايد به آن پرداخته شود، تصريح كرد: ما هيچ وقت نگفتيم مذاكره نمي‌كنيم. ما از گذشته نيز اعلام كرديم درباره موضوعات مختلفي كه مورد توجه بوده از جمله مسائل مربوط به خلع سلاح هسته‌اي و همكاري‌هاي اقتصادي و ... مي‌توانيم با اروپايي‌ها صحبت كنيم. سخنگوي وزارت خارجه ادامه داد: در مورد مسئله هسته‌اي نيز موضع روشن خود را بارها اعلام كرديم كه گفتگوها به مداليته رسيده و مداليته نيز به سرانجام رسيده و اين سرانجام و نتيجه در گزارش البرادعي نيز منعكس بوده است. حسيني گفت: اگر بخواهد موضع جديدي هم باشد حتماً اعلام خواهيم كرد. وي بار ديگر گفت:‌در مورد مسائل باقيمانده مواضع ما كاملاً روشن است و حل و فصل شده و روند عادي خود را در آژانس طي مي‌كند. سخنگوي وزارت خارجه در پايان فرا رسيدن سال نو را به خبرنگاران تبريك گفت. منبع : Farsnews
  23. [align=center]ناگفته‌هايي از زندگي "عماد مغنيه" از زبان يكي از همرزمانش [/align] [align=center][/align] [align=center]خبرگزاري فارس: انيس نقاش از مبارزان قديمي لبناني كه سال‌ها همراه ياسر عرفات جنگيده است، از خاطرات آشنايي خود با شهيد "عماد مغنيه" سخن گفته و ناگفته‌هاي ترور او را بيان كرده است. [/align] به گزارش خبرگزاري فارس انيس نقاش همرزم قديمي شهيد عماد مغنيه در گفتگو با پايگاه اطلاع‌رساني ساجد ناگفته‌هايي از زندگي و ترور وي را بيان كرده است. * جناب آقاي نقاش، لطفا براي ما بگوييد كه شما از كي "حاج رضوان" يا همان "عماد مغنيه" را مي‌شناختيد؟ - انيس نقاش: حدودا سال 1355، كه من عضو "سازمان الفتح" به رهبري "ياسر عرفات" بودم و مسئوليت آموزش نيروهايي را در اردوگاهي در جنوب لبنان برعهده داشتم، او آمد پيش من؛ سنش تقريباً پانزده سال و نيم اين طورها بود. آن زمان اكثر گروه هاي مبارز، چپي ها و كمونيست ها بودند، و بچه هاي مومن (مسلمان) در بيروت خيلي كم بودند. عماد آمد و گفت: "ما يك گروه از بچه هاي مومن هستيم، به من آموزش نظامي بدهيد، من مي خواهم با صهيونيست ها بجنگم." من قبول كردم ولي او گفت: "آيا براي ديدن آموزش نظامي حتماً بايد عضو الفتح باشم؟" كه من گفتم: "لازم نيست شما رسما عضو الفتح بشويد." * شما آن زمان به نيروها آموزش مي داديد؟ - انيس نقاش: بله. من يك اردوگاه آموزشي داشتم كه گروه هاي زيادي مثل ماركسيست ها، مائوئيست ها، ناسيوناليست ها و گروهي هم از بچه هاي مسلمان "اخوان المسلمين" در آن جا آموزش مي ديدند. تقريباً پانزده روز آموزش اسلحه و تاكتيك و جنگ غير متقارن و اي جور آموزش ها صورت گرفت. بعدها روابط ما ادامه پيدا كرد و به مرور خيلي نزديك تر شد. او فكر مي كرد كه براي ورود به الفتح بايد كاري انجام دهد، لكن ديد كه آسان تر مي شود با من كنار بيايد و من به ايشان اختيار دادم كه مثلاً گروه خودش را آموزش دهد. آن زمان بحبوحه جنگ هاي داخلي لبنان بود، اما من در اين جنگ ها دخالتي نداشتم. آن موقع جنوب لبنان از آرامش برخوردار بود. آن هم به خاطر جنگ هاي داخلي كه لبناني ها را مشغول خود مي ساخت. من براي خودم برنامه ريزي كردم كه مبارزه و جنگ خودم را معطوف جنوب كنم. آن جا تشكيلاتي از بچه ها را درست كردم و به محض اين كه جنگ داخلي لبنان آرام شد، تشكيلات ما رفت در جنوب و عليه اسرائيل وارد عمل شد. حاج عماد هم جزوي از اين تشكيلات بود كه در جنوب متمركز شدند. مرتب با من در تماس بود و فنون جنگي را مي آموخت. كم كم تشكيلات و گروهي كه با او بودند تجربه شان بيشتر شد. * گروهي براي خودش تشكيل داده بود؟ - انيس نقاش: او اول رفته بود پيش "علامه فضل الله" و دروس مذهبي مي آموخت. اما مسائل نظامي و انقلابي را از طرف ما ياد گرفته بود. بعداً من سال 1358 رفتم فرانسه و ديگر خبري از او نداشتم. البته وقتي كه انقلاب اسلامي پيروز شد، او خيلي دلش مي خواست به ايران بيايد و با امام خميني بيشتر آشنا بشود. او از من درباره انقلاب اسلامي ايران مي پرسيد. عكس و پوسترهاي امام را پخش مي كرد و بعد از آن با سفارت ايران آشنا شد. وقتي كه من رفتم فرانسه و در عمليات اعدام انقلابي "شاهپور بختيار" - كه نيروهاي ضد انقلاب را براي انجام كودتا عليه انقلاب اسلامي گردآوري كرده بود - مجروح و اسير شدم، آنها مثل خيلي از دوستان راه خود را ادامه دادند. حاج عماد از اين بچه هايي بود كه خيلي مراقبت از مشي مبارزاتي مي كرد و كاري جدي را در پيش گرفته بود و دل شان به امام و انقلاب اسلامي چسبيده بود. بعد از ده سال من اخبارش را در روزنامه ها مطالعه مي كردم كه مبارز بزرگي شده و در تشكيلات حزب الله است. سال 1369 وقتي كه من از زندان فرانسه آزاد شدم، مجدداً عماد را ديدم؛ پس از اين چند سال، او خودش را به نام ديگري معرفي كرد و فكر كرد كه من او را نمي شناسم و فراموشش كرده ام. ولي من به او گفتم كه او عماد است و من او را مي شناسم. اما فهميدم كه او حتي به دوستان نزديك خود هم، خودش را به نام ديگري معرفي مي كند. من اين را محترم شمردم كه اين مسئله خوبي است. منتها قبل از شهادتش، هيچ جا اشاره اي به آشنايي ام با او نكردم و البته خيلي از خبرنگارهاي عربي كه از من درباره او مي پرسيدند، من انكار مي كردم و مي گفتم حتي نمي دانم كه او زنده است يا نه. تا اين حد من روابطم با او را پنهان مي كردم. ولي ما مرتب با هم ملاقات هايي راجع به فلسطين، اسرائيل و مبارزه داشتيم و من مي ديدم كه الحمدلله او پيشرفت زيادي كرده است. هم از لحاظ تاكتيك و هم از لحاظ استراتژيكي. با وجود اعتقادات بسيار زياد مذهبي كه داشت، تفكرات نظامي و مبارزه هم داشت و آدم خلاقي بود. اين را خودش هم مي دانست. هميشه مي گفت: "بايد يك شيوه و اسلوبي پيدا كنم كه اسرائيلي ها توقع و انتظار آن را نداشته باشند." و در عمليات هايي كه داشت، همواره موفق هم بود. تا آن كه آخر رسيد به اين كه فرمانده نظامي حزب الله شد. ما آن زمان به همه گروه هاي مبارز كمك مي كرديم. خيلي از تشكيلات لبناني مي گفتند كه ما الفتح نيستيم ولي مي خواهيم از شما ياد بگيريم. از شما امكانات بگيريم. الفتح هم به آنها اسلحه و امكانات و غيره ... مي داد. به شرط اين كه عليه اسرائيل كار كنند. حتي به مبارزين و سازمان هاي ديگر در خارج از فلسطين و لبنان. من خودم هم به اين واسطه با ايران مرتبط شدم. يعني مبارزين ايراني مخالف شاه مي آمدند لبنان مثل شهيد "محمد منتظري"، "جلال الدين فارسي"، شهيد "محمدصالح حسيني"، شهيد "دكتر چمران". همه شان مي آمدند در لبنان. نه براي زندگي، بلكه براي مبارزه. مي آمدند از الفتح امكانات مي گرفتند. حتي بعضي هاي شان مي رفتند در فلسطين اشغالي براي الفتح اطلاعات مي آوردند. با پاسپورت ايراني آن زمان مي شد رفت اسرائيل. روابط خودم با ايران از اين راه شروع شد. من مسئول پرونده ارتباط فلسطيني ها با ايراني ها بودم؛ همه مبارزيني كه از ايران مي آمدند، مي آمدند به اردوگاهي آموزشي در جنوب بيروت بنام "اردوگاه دامور" كه البته حاج عماد هم آن جا بود. توي جاده خلده - بيروت. يك اردوگاه ديگر در شهر صور بود كه خيلي از ايراني ها مي آمدند. مخصوصاً از تشكيلات جلال الدين فارسي و محمد منتظري كه مي آمدند اسلحه و مبارزه و مواد منفجره مي آموختند. الفتح حيطه ارتباطش خيلي باز بود. يعني به هر كس كه مي آمد كمك مي كرد. بعد از اين كه عماد آمد پيش من و فنون نظامي را آموخت، به من گفت كه اسلحه و امكانات ديگر مي خواهد. من گفتم: خودم شخصاً امكاناتي ندارم و بايد از "خليل الوزير" (ابوجهاد) - معاون ياسر عرفات - اجازه بگيرم. رفتم پيش ابوجهاد و گفتم: "يك گروه خارج از الفتح امكاناتي مي خواهند براي مبارزه." او گفت: "آيا مي خواهند با صهيونيست بجنگند؟" گفتم: "بله." او گفت: "اشكالي ندارد اسلحه به آنان بده. روزي خواهد آمد كه آنان، خودشان عليه اسرائيل مبارزه خواهند كرد." اين يك جمله تاريخي است. به خاطر اين عماد مغنيه الان در فلسطين معروف است. چون فلسطيني ها مي گويند اين حاج عماد پيش تر در فتح آموزش ديده است براي آزادي فلسطين. [align=center][/align] * به نظر شما علت اين امر چه مي تواند باشد؟ - انيس نقاش: علتش اين است كه حاج عماد با تمام اين گروه ها ارتباط عملياتي داشته است. امكانات از او مي گرفتند. تاكتيك از او ياد مي گرفتند، اطلاعات مي گرفتند. روابطش محكم بوده است. وقتي در سازمان الفتح با عماد مرتبط بودم، كسان ديگري هم شاهد بر اين ارتباط بودند، و مي توانند بعداً آن را فاش كرده باشند. در اين اردوگاه كه پنجاه نفر هم بودند مثلاً هر كسي كه يادش باشد مي توانسته اين را فاش كند. * شما با همان اسم عماد آن را مي شناختيد؟ - انيس نقاش: خير. با اسم ديگري بود. ولي مي دانستم كه همه آن بچه ها اهل جنوب لبنان هستند. همه مي آمدند پيش من و مثلاً هر كس مي خواست كار تجارت هم بكند، مي آمد پيش من مشاوره مي گرفت. هركس هم مي خواست درس بخواند، مي آمد. مثلا پانزده نفر از علماي لبنان كه الان براي خودشان كسي شده اند، همه شان الان در قم هستند. اما من يك روز نگفتم تا الان كه با او رابطه داشته ام. * رابطه شهيد مغنيه با ياسر عرفات چگونه بود؟ - انيس نقاش: رابطه اش با عرفات درجه يك بود. اختلاف سياسي داشت، لكن حاج عماد مي گفت اين عرفات اصلاً خائن نيست و فرد با جرأتي است و من مي توانم با ايشان برخي از كارها را انجام دهم. تا آخرين روز زندگي عرفات، روابط شان محرمانه و خوب بود. * اين كه برخي مي گويند مغنيه عضو نيروي 17 و محافظ عرفات بود صحيح است؟ - انيس نقاش: نه درست نيست. عماد همكاري و روابطي با افرادي كه در تشكيلات نيروي 17 بودند داشت، اما جزو اين تشكيلات نبود. امكان دارد كارهاي مشتركي با آن واحد انجام داده باشد. البته روابطش با عرفات شخصي بود و خيلي نزديك. سال 1369 وقتي از فرانسه آزاد شدم، رفتم تونس و با عرفات ملاقات كردم. راجع به جنوب لبنان با او بحث داشتم. آن زمان مشكلات و درگيري هايي ميان امل، حزب الله و الفتح وجود داشت. در مورد اشتباهاتي كه كرده بودند با او بحث و جدل كردم. اصرارم هم اين بود كه الفتح با حزب الله همكاري كرده و در جنوب لبنان مبارزه كنند. او مي گفت: "سخت است و امكان دارد نشود." تا آن جا كه بعد از بحث زياد گفت: "من وظيفه ام را در مورد بازگشت به جنوب لبنان انجام داده و باز مي گردم و مبارزه مي كنم، ولي به يك شرط و آن هم اين كه حاج عماد موافقت كند." من خودم تعجب كردم و از دهان عرفات شنيدم كه روابط شان چقدر محكم است. بعداً وقتي برگشتم لبنان از حاج عماد پرسيدم. * اين قضيه تقريباً مال چه مقطع زماني است؟ - انيس نقاش: دو هفته بعد از حمله صدام به كويت. تقريباً ماه اكتبر 1990. حاج عماد به من گفت: "بله هنوز من با عرفات ارتباط دارم، لكن نصيحت نمي كنم به او كه به لبنان برگردد، به خاطر اين كه مهم ترين چيزي كه در مورد اسرائيل در جنوب لبنان هست، اين است كه بايد بچه جنوب لبنان در خود لبنان مبارزه كند و فلسطيني ها هم در داخل فلسطين. به اين خاطر كه من مي دانم اين زمين مال من است و دهات و شهرك و غيره را بهتر از ديگران بلد هستم. * شما در عمليات خاصي هم با حاج عماد شركت داشتيد؟ - انيس نقاش: خير. * آخرين بار كي او را ديديد؟ - انيس نقاش: بعد از جنگ 33 روزه، حدود يك سال پيش. * روحيه اش چگونه بود؟ در مورد جنگ، آيا اعتقاد به پيروزي د اشت؟ - انيس نقاش: اعتقاد به پيروزي بزرگ داشت. مهم ترين حرف هاي عماد اين بود كه اشتباهاتي را كه در جنگ پيش آمده بود جمع كرده بود و بررسي مي كرد و آنها را اصلاح كرده، تشكيلات بزرگي درست كرد و برنامه اي را براي آينده تنظيم نموده بود. يكي از چيزهايي كه او از من آموخته بود اين بود كه وقتي او در جواني نزد من آمد، درگيري هايي ميان لبناني ها در جبال لبنان جريان داشت و من در اين اثناء رفتم جنوب لبنان و آن جا برنامه اي را تهيه كردم. من در آن جا هر برنامه اي را كه مي دادم و صحبت مي كردم گوشزد مي كردم كه اين برنامه را ما اكنون آماده مي كنيم براي بعداً، الان مبارزه نداريم. اين يك فكري شد كه شما بايد جلو تر از صهيونيست ها عمل بكنيد. يعني شما نبايد يك جايي بنشينيد و وقتي اسرائيلي ها آمدند بگوئيد الان چه كار كنم؟ شما بايد جلوتر از همه آماده كنيد. تشكيلاتتان بايد آماده باشد. نيروهاي تان بايد آماده باشد. اطلاعات بايد جمع كنيد. به محض اين كه اسرائيل حمله مي كند و شما مي خواهيد جواب بدهيد، امكانات تان بايد آماده باشد. حاج عماد مي دانست كه اين مرحله خيلي مهم است و بعد از يك سال و نيم است كه اين طوري شده است. تشكيلات ما همه شان آمدند جنوب لبنان و عليه اسرائيل جنگيدند. سال 1356 يعني يك سال قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، اسرائيل آمد تا "نهر ليطاني" و جنوب لبنان را اشغال كرد. آن زمان من خودم قبل از حزب الله، اولين تشكيلات مقاومت لبناني را درست كردم. تشكيلاتي خارج از الفتح. * آن تشكيلات چه نام داشت؟ - انيس نقاش: "حركه لبنان العربي" (جنبش عربي لبنان) من يادم هست، آن موقع به ابوجهاد گفتم اسرائيل ديگر به فلسطين اكتفا نكرده و آمده به لبنان و جنوب لبنان را هم گرفته است. اگر ما تشكيلاتي خارج از الفتح درست كنيم، اين جوري جذب لبناني ها بهتر مي شود و آنها هم مي آيند. يعني لبناني كه مي آيد، نمي آيد بگويد من براي فلسطين مي جنگم، بلكه براي كشور خودم مبارزه مي كنم. من رفتم اين تشكيلات را درست كردم و عماد هم شد جزوي از اين تشكيلات. * شما گفتيد كه زمان آشنايي شما با عماد مغنيه سال 1355 بوده است، اين درست مقطعي بوده كه "جنبش امل" به عنوان يك سازمان شيعه نيز وجود داشته و حتي شاخه نظامي هم داشته، چرا عماد به سمت اين سازمان نرفت؟ - انيس نقاش: اصلاً نيروهاي سازمان امل هم پيش ما آموزش مي ديدند. يعني آن زمان اگر كسي مي خواست عمليات نظامي انجام دهد، مي آمد پيش الفتح . البته بايد توجه داشته باشيد كه آن زمان جنبش امل به عنوان سازماني مومن مطرح نبود. درست است كه امل شيعه بود، اما مثل حزب الله نبود. شيعه بودند، اما خواندن يا نخواندن نماز براي شان مهم نبود. درحالي كه عماد پيش از آن و زماني كه با آقاي فضل الله رفت و آمد داشت، مومن بود. نماز مي خواند و معتقداتي داشت و اين گونه مي ديد كه امل به دردش نمي خورد. امل بعداز پيروزي انقلاب اسلامي ايران بود كه اكثريتش مومن شدند. آن ايام، اكثريت احزاب لبناني يعني حدود هفتاد درصدشان شيعه بودند، اما شيعه هايي كمونيست و ناسيوناليست. رهبران اين احزاب مسيحي بودند، لكن تشكيلات آنان هفتاد درصدشان شيعه بودند. اما نه شيعه هايي مومن و معتقد. اما بعد از پيروزي انقلاب اين عوض شد. اينها را شما بايد بدانيد كه امام خميني فقط در ايران نيست، فقط در لبنان نيست. الان شما در اروپا مي بينيد كه بعد از قضيه سلمان رشدي و فتواي امام، انقلاب جديدي در دنيا شده است. فتواي امام عليه سلمان رشدي، خودش شايد چيز كوچكي باشد، لكن از بس كه درگيري تبليغاتي شد بين غرب و بين اسلام، هر مسلماني كه در اروپاست، فكر مي كند حتي اگر شده خودش تنها بايد از اسلام دفاع كند. * به عنوان يك دوست، چقدر به عماد علاقه مند بوديد؟ - انيس نقاش: فقط اين را بگويم: اگر كسي به من مي گفت كه همه جان و وجودم را براي يك ساعت از عمر او بدهم، اين كار را براي كسي جز عماد نمي كردم. * احساس شما از شهادت عماد چيست؟ - انيس نقاش: براي او خوشحال هستم كه شهيد شده. شهادتي ارزشمند براي ايشان بخصوص بعد از يك پيروزي. بعد از اين پيروزي، كلي از مردم كشورهاي عرب، او را قدر مي نهند. مي توانم بگويم حتي 99 درصد از بچه هاي حزب الله او را درحالي كه رهبر نظامي حزب الله بود، نمي شناختند. الان اين ملت ها كه براي گرامي داشت او به خيابان ها آمدند، عشق حاج عماد بود؛ ولي اولين بار است كه اسم او را مي شنوند، يا عكسش را مي ديدند. به خاطر چي؟ به خاطر اين كه بعد از شهادتش فهميدند كه او چقدر بزرگ بود. الان مرتب صدها نفر مي آيند بر سر مزار او، گريه مي كنند، قرآن مي خوانند. از بچه بگيريد تا پيرمردها. يك فيلمي در اينترنت بود در شهر "قلطوان" در الجزاير كه منطقه اي فقير نشين داشت. شهرداري آن جا مي خواهد جلسه اش را افتتاح كند، با خواندن فاتحه اي براي حاج عماد شروع مي كند. * اين بحث عمليات تروريستي كه غربي ها آن را به عماد نسبت مي دهند، چيست؟ - انيس نقاش: براي اين كه آنها به ضررشان است كه چهره اي اينچنين از او نشان بدهند. اصلاً او چه كار تروريستي انجام داده است؟ مبارزه عليه نيروهاي مارنيز در بيروت؟ مگر اين زمين زمين من نيست؟ پس آنان خودشان شروع كرده اند. حتي عمليات هواپيماربائي كويت را هم هست. وقتي حكومت كويت ميلياردها دلار به حكومت صدام حسين مي داد، براي چه اين كار را مي كرد؟ براي شعله ورتر كردن آتش جنگ ميان مسلمان ها. آيا اين كار خوبي است؟ اين يك كار تروريستي نيست؟ كه بعد از آن هم صدام خودش كويت را اشغال كرد. يعني اين قدر احمق بودند كه نمي فهميدند به چه كسي پول مي دهند؟ چه كسي را تقويت مي كنند؟ اين تلاش ها فايده اي ندارد و مردم دل شان با حاج عماد است. الان بچه اي كه به دنيا مي آيد، نام او را رضوان يا عماد مي گذارند. * ماجراي ترور ايشان به چه صورت بود؟ - انيس نقاش: من شنيدم كه اين پنج ماه آخر، كارش تقريباً در خارج لبنان بوده و روي تشكيلاتي غير لبنان كار مي كرد. مثل عراق و فلسطين و سوريه. فلذا در جاهاي ديگر مجدانه مشغول بود. امنيت سوريه احتياطاتش مثل لبنان نبود. امنيت سوريه تا بخشي مي تواند اين كار را بكند، لكن تشكيلاتي مثل تشكيلات خودشان در لبنان بايد مي بود. لذا اين يك نقطه ضعف بود. ديگر اين كه عواملي كه در شبكه هاي مختلف كار مي كنند و ديگر اين كه در سوريه امنيت مثل لبنان نبود. يعني او وقتي به ايران هم مي آمد، به او مي گفتم مواظب خودت باش، اين جا اين قدر هم امن نيست، درست است كشور جمهوري اسلامي است، اما ممكن است چهار پنج تا منافق كه براي آمريكا كار مي كنند، درحالي كه ايراني هم هستند بيايند و شما را ترور كنند. البته ايران هم آن امنيت را نمي تواند پياده كند. آن جا كشور خودشان است. يعني در لبنان بهتر مي توانند مسائل امنيتي را پياده كنند. * آيا شهيد مغنيه در رفت و آمدهايش محافظ هم داشت؟ - انيس نقاش: به خاطر اين كه كسي عكسي از او نداشت و چهره او را نمي شناختند، او به راحتي مي رفت و مي آمد. با اسامي مختلف مي آمد و اصلاً شما نمي دانستي كه اين چه كسي است. * براي ما از علاقه هاي خاص او بگوييد. - انيس نقاش: فكر كنم جالب باشد كه بگويم عماد خيلي فوتبال دوست داشت. مثلاً در خود منطقه ضاحيه جنوبي، در قالب تيم هاي محلي بازي مي كردند. شايد يك يا دو نفر مي دانستند اين كي هست، ولي بقيه كه مرتب با او بازي مي كردند، او را نمي شناختند. * لطفا يك خاطره جذاب و جالب از عماد كه براي خودتان زيباست، براي ما بگوييد. - انيس نقاش: يك روز عماد به خانه ام در بيروت آمد كه خيلي خوشحال هم بود. گفتم: چه خبر است كه اين قدر خوشحال هستي؟ گفت: در فوتبال برنده شده ام. يعني كسي به عظمت او مي گفت مثلاً من سه دور برنده شده ام. گفتم: تيم شان چه بود، قوي بودند؟ گفت: نه بابا تيم شان بي حال بود. انگار نان نخورده بودند و خرج شان نكرده بودند. * طرفدار تيم خاصي هم بود؟ - انيس نقاش: خير. همين جوري در تشكيلات خودشان بازي مي كردند. يك خاطره جالب ديگر هم برايتان بگويم. يك روز من در تهران، در خياباني نزديك خانه ام بودم كه ناگهان يك نفر بي هوا از پشت سر دست هايش را دورم حلقه كرد و با اين كار من را غافلگير كرد. روشش اين بود كه هر جا دنبالش مي گشتي، پيدايش نمي كردي ولي هر گاه او مي خواست، به راحتي پيدايت مي كرد. * شهيد مغنيه شوخ هم بود؟ - انيس نقاش: اتفاقا شوخ بود، لطيفه تعريف مي كرد و روحيه شادي داشت. امكان نداشت در جلسه اي حاضر بشود و اول دو تا سه تا شوخي با اين و آن نكند. بهترين ملاقات و ديدارم با او، قبل از جنگ بود. در جلسه اي كه قبل از جنگ داشتيم؛ با توجه به مصاحبه هايي كه من در تلويزيون داشتم، فكر آن را مي كردم كه حزب الله جنگي را با اسرائيل خواهد داشت. * اين ديدار قبل از گرفتن اسراي اسرائيلي توسط حزب الله بود يا بعد از آن؟ - انيس نقاش: قبل از آن بود. عماد از صحبت هاي من در تلويزيون خوشش آمده و از اين مسئله راضي بود. با هم در مورد فلسطين، آينده، احتمالات جنگ و ... صحبت كرديم. به من گفت: "بيا ببين من چي آماده كردم." و اين لحظه برايم مهم ترين لحظه بود كه اين حاج عماد، كه در اردوگاه من بود و نكات جنگ اسرائيل را يادداشت مي كرد، الان براي من تانك مركاوا را تشريح مي كرد كه اين قدر ضخامت دارد، به آرپي چي هفت جواب نمي دهد و بايد موشك "كورنت" به آن زد و دانه دانه برايم توضيح داد. اين هواپيما نوع چيست و بعد رفت سر بحث تشكيلات كه من چي آماده كرده ام و توضيح مي داد؛ تا جايي كه من گفتم الله اكبر! ديگر بس است. يعني فهميدم كه اين يك جنگ معمولي نيست. در اين شش سال از آزادي جنوب لبنان در سال 1379تا سال 1385، يك تحولات بزرگي شده بود. من مطمئنم كه بين سال 1385 تا الان هم تحولاتي را كه عماد در لبنان اجرا كرده، يك چيز تعجب آوري است. * آيا با عماد رفت و آمد خانوادگي هم داشتيد؟ - انيس نقاش: بله، با خانواده ام آشنا بودند. خودش و زن و بچه هايش. * همسر او لبناني است؟ - انيس نقاش: بله. او سه تا بچه دارد. دخترش ازدواج كرده و الان نوه هم دارد. دو تا پسر دارد كه يكي شان به تازگي ازدواج كرده است؛ حدود چهار ماه پيش. * آيا خانم ايشان خانم "سعدي بدرالدين"، خواهر آقاي "مصطفي بدرالدين" از مبارزان قديمي حزب الله است؟ - انيس نقاش: بله!! درست است!! * شهيد "فواد" برادر ديگر عماد، چگونه بود؟ - انيس نقاش: فواد جزو مبارزين قديمي هم بود، اما مثل ايشان نبود. مي شود گفت دو كاره بود. هم براي حزب الله مبارزه مي كرد و هم كار تجارت داشت. * فواد چگونه به شهادت رسيد؟ - انيس نقاش: با مواد منفجره. درحالي كه دنبال حاج عماد بودند و فكر كرده بودند كه آنها الان ملاقات دارند، اما حاج عماد نيامد و ماشين حامل بمب منفجر شد و عماد به شهادت رسيد. [align=center][/align] * نگاهتان به حزب الله بعد از عماد مغنيه چيست؟ فكر مي كنيد حزب الله ضربه خورده است؟ - انيس نقاش: اول من فكر كردم كه خسارتش بزرگ است، اما موقعيتي كه الان در حزب الله هست، موقعيتي فوق العاده است. يعني هزاران نفر مي خواهند مثل حاج عماد باشند. لبنان را فراموش كنيد، حزب الله را فراموش كنيد! در فلسطين روحيه اي عجيب ايجاد شده است. فلسطيني ها و مسلمانان عرب كه در آن جا هستند، وقتي فهميدند يك نفر عرب مسلمان به اين سن و سال، زماني در الفتح آموزش ديده است و در حزب الله اين قدر بزرگ شده است. مي گويند چرا ما اين قدر جدي كار نمي كنيم. اين روحيه اي كه الان در غزه مي بينيم به چه صورت است؟ اسرائيل نمي تواند به اين آساني به غزه حمله كند. اين اسرائيل كه در سال 1352 به چهار كشور عربي حمله كرد و زمين چهار تا كشور را گرفت، الان نمي داند با حزب الله بايد بجنگد يا با غزه. روح شهادت كه آمد در منطقه، همه فهميدند كه براي آزادي فلسطين بايد جدي كار كرد. ايران در ايجاد اين روحيه خيلي تأثير گذار است. * برخي سايت هاي غربي نوشته اند كه ربوده شدن دو تن از اتباع فرانسوي ها در بيروت در سال 1365توسط سازمان جهاد اسلامي كه فرماندهي آن با شهيد مغنيه بود، به خاطر دوستي ايشان با شما بود كه در آن وقت در زندان فرانسه بوديد تا آنها را با شما مبادله كنند؟ - انيس نقاش: گرفتن گروگان هاي فرانسوي فقط به خاطر من نبود به خاطر خيلي از مسائل ديگر نيز بود. البته خودم هم در زندان مذاكره كردم. مثلا يك ميليارد دلار از اموال ايران را كه گرفته اند پس بدهند. يا 2 نفر از معارضين و مخالفين صدام را كه فرستاده اند عراق، بايد به فرانسه برگردند والا صدام آنها را اعدام مي كند. مجاهدين خلق هم بايد فرانسه را ترك كنند. همه اين مذاكرات در سلول زندان انجام شد. * لطفا آن چه را از ماجراي ترور شهيد مغنيه متوجه شديد براي ما هم بگوييد. - انيس نقاش: عماد يك آپارتمان در جائي مثل منطقه اكباتان تهران در دمشق داشت. ساختمان هاي زيادي دور تا دور است كه وسط آن هم پاركينگي بزرگ است. پاركينگ آن عمومي بود يعني هركسي مي آمد و جائي خالي پيدا مي كرد، پارك مي كرد. عماد از آپارتمان كه خارج مي شود، مجبور است مقداري راه را طي كند تا به پاركينگ برسد. نزديك اين راه، يك ماشين پارك شده بوده كه وقتي مي خواسته از آپارتمان خارج شده و به سوي ماشينش برود، آن ماشين منفجر مي شود. * يعني ماشين منفجر شده اي كه تصاوير آن منتشر شده، متعلق به عماد نبوده؟ - انيس نقاش: نخير، ماشين خودش نبوده است. روزنامه "ساندي تايمز" هم اشتباه نوشته است و من هم به آنها گفتم. لكن آنها قبول نكردند. اسرائيل مي خواهد بگويد كه مثلا با مهارت در ماشين خود او بمب را كار گذاشته اند يعني زير صندلي كه اين غلط است. وقتي من در بيروت بودم ساندي تايمز با من تماس گرفت و گفت: "خبرنگارما در اسرائيل اين گونه مي گويد، نظر شما چيست؟ آيا تأييد مي كنيد؟" گفتم: "نخير اين يك دروغ است. من جنازه عماد را ديده ام، سر او سالم بود و تركش هاي ريزي به او اصابت كرده بود و حتي سوختگي اش درجه سه بود." يعني اين طور كه شما ادعا مي كنيد، در درجه اول بايد سر ايشان مي رفت. بعداً هم يكي از بچه هاي حزب الله كه از دمشق برگشته بود، در صحبتي كه با من داشت، اين را تأييد كرد و گفت كه ماشين در مسير راه او منفجر شده است. به خبرنگار ساندي تايمز گفتم: "آيا مي شود شما اين را رسماً تكذيب كنيد؟" گفت: "خير. اگر شما بخواهيد ما مي گوييم يكي از عناصر حزب الله اين را گفته است." ساندي تايمز در لندن اين را قبول نمي كرد و ادعاي اسرائيلي ها را پذيرفته بود. * بدن شهيد مغنيه بيشتر از كدام ناحيه مورد اصابت قرار گرفته بود؟ - انيس نقاش: از پهلو، از بالا به پائين، كل بدنش پر از تركش هاي ريز شده بود. * آيا كس ديگري هم با او بوده است؟ - انيس نقاش: خير، تنها بوده. همان شب در سفارت ايران در دمشق مراسمي بوده است و آقاي "سيداحمد موسوي" سفير جديد ايران، به مناسبت پيروزي انقلاب در آن جا مراسمي داشته است. اما عماد به آن جا نرفته است. اينها مي خواهند بگويند كه ما دانستيم رفته است پيش سفير و از نزد او آمده است. درحالي كه اين دروغ است. آنها فقط مي دانستند كه او در آن جا آپارتماني دارد. * آيا عماد با خودش اسلحه حمل مي كرد؟ - انيس نقاش: بله! ايشان اصلاً بدون اسلحه حركت نمي كرد. * اسلحه اش چي بود؟ - انيس نقاش: يك قبضه كلت "رولور" داشت. يك بار به او گفتم كه من رولور دوست ندارم، ولي او گفت: اين اسلحه سريع شليك مي كند. كه گفتم: من دوست ندارم و بيشتر از كلت برتا استفاده مي كردم. * آيا عماد قبل از اين ترور شده بود؟ - انيس نقاش: خير. البته خيلي سعي كردند ولي هيچ گاه موفق نشدند. * آيا در نبردي زخمي هم شده بودند؟ - انيس نقاش: خير. [align=center][/align] * آيا خودش مستقيم در شناسايي ها شركت داشت؟ - انيس نقاش: بله. اكثر مواقع با بچه ها مستقيماً در متن شناسايي ها بوده است. من هم همين گونه بودم. وقتي در رأس گروه ها در جنوب لبنان بودم، دو بار هم زخمي شدم. در فرانسه دكتر از من پرسيد در جنگي زخمي شده اي؟ گفتم بله اينجا حاصل انفجار است، اينجا حاصل از گلوله. گفت: از كجا آمده اي از ويتنام؟ گفتم بدتر از آن. از بيروت! البته او سال 1361،چندين ماه مخفيانه در منطقه اشغالي جنوب لبنان زندگي كرده بود. زير يك وان حمام، اتاقي درست كرده بود و شب ها با بچه ها ارتباط داشت و تردد مي كرده است. * آخرين ديدارهاي تان با او كي بود؟ - انيس نقاش: سال گذشته، قبل از جنگ 33 روزه با ايشان ملاقات كردم كه توي اتاق عمليات، مفصل به من توضيح داد و وضعيت را تشريح كرد كه چقدر آمادگي دارند براي مقابله با حملات اسرائيل. اين كه چه سلاحي آماده كرده اند، چه تاكتيكي در نظر گرفته اند، و از لحاظ تاكتيكي چه كار مي خواهند بكنند. من از او تقدير كردم و گفتم: "مطمئناً اگر جنگي بشود، مطمئنا پيروز مي شويد." اين قدر كه طرح آماده و مستحكمي داشت. همين طور هم شد. 33 روز، بحمدالله و با همين برنامه، تقريباً عمل شد و اسرائيل لطمه خورد. بعد از اين جنگ، عماد اصلاً استراحت نداشت. فهميده بود كه اسرائيل نمي خوابد و ساكت نمي نشيند. بعد از لطمه اي كه خورده است، بايد كاري كند تا آن را جبران نمايد. به همين خاطر عماد شروع كرد به تغييرات تاكتيكي و استراتژيك در مناطق و آماده كردن هزار تا هزار تا نفرات جديد براي جنگ احتمالي در آينده. همين الان مطمئنم كه پس از گذشت يك سال و نيم از اين جنگ كه تمام شده است، تقريباً برنامه شان را در لبنان تمام كرده اند و الان حزب الله و مقاومت در لبنان، صد در صد آماده شده اند و اگر جنگ شروع شود، مطمئناً صدمه اي بزرگ براي اسرائيل خواهد بود و اسرائيل ديگر تحمل اين صدمه را نخواهد داشت. لبنان يك كشور استثنايي است. مثل كشورهاي ديگر نيست. اسرائيل به مجرد خوردن يك لطمه بزرگ متلاشي خواهد شد. مردم آن جا مثل ديگر مردم نيستند. چون از كشورهاي ديگر آمده اند، نمي توانند آن را تضمين كنند. فلذا الان اسرائيل خيلي جدي عمل كرده و مي خواهد تاكتيك خودش را عوض كند. لكن من مطمئنم كه بچه هاي حزب الله، هم از لحاظ روحي و فكري آماده اند و هم از لحاظ تاكتيكي و عملياتي. * به نظر شما رمز موفقيت حاج رضوان چه بود؟ - انيس نقاش: اول "سكينة القلوب" يعني آرامشي بزرگ از خدا. يعني اصلاً ترسي نداشت. دوم در هر كار خود توسل به خدا و ائمه داشت. يعني اول فكر مي كرد، برنامه و امكانات را آماده مي كرد و بعداً به خدا توسل و توكل مي كرد كه يا مي شد و يا نمي شد. اين نشان مي دهد كه خيلي عقيده داشت و دل ايشان صاف بود و آماده براي اين كار. او مثل افسرهاي نظامي مدرسه نظامي نرفته بود، لكن الان تعليمات مدرسه خودش را در دنيا پخش مي كند. يعني اين جنگ استثنايي را كه نظيرش را دنيا نديده است. الان اين را در كشورهاي ديگر درس مي دهند و از اين تجربيات استفاده مي كنند. همه اينها برگرفته از خلاقيت اينهاست. آنها از مبارزه فلسطيني ها درس و تجربه گرفتند و اشتباهات آنها را تكرار نكردند. خيلي يادداشت مي كردند درباره كارها. كه اين كار خوب است، اين كار اشتباه. تا اينها بعداً به كسي ديگر منتقل شده و علمي كار كنند. او معتقد بود كه طبق گفته خدا در قرآن، اسرائيل روزي بايد برود. هر استراتژي اي را كه مي بينيم، براي خودش هدفي دارد. هدف اين استراتژي معلوم است. شما مي توانيد ده تا استراتژي درست كنيد با يك هدف، ولي مطمئن نيستيد كه به سرانجام مي رسد يا نمي رسد. لكن اين هدف نابود كردن اسرائيل در قرآن نوشته شده و از سرانجام آن مطمئن هستيد. پس شما با فكرتان بايد يك استراتژي خوب درست كنيد و جدي بايد عمل كنيد تا به اين هدف برسيد. لكن به اين روالي كه مي رويد، مي توانيد مطمئن باشيد كه هدف تان صددرصد محقق خواهد شد. اين باعث اطمينان قلبي، روحي و ذهني خواهد شد. وقتي خداوند در قرآن مي فرمايد "عباداً لنا" يعني اين كه مومنون براي خودم. جندالله مال منه. حاج عماد مي گويد: "هر كس مي خواهد بيايد توي اين كار و با ما باشد، بايد جدي باشد. شما ارتش هركسي نيستيد، شما ارتش خدا هستيد. نبايد الكي و با هر تاكتيكي عمل كنيد." حتي در كوچك ترين مسئله هم نظارت داشت. امكان نداشت كه كسي مثلا كفشي بپوشد و حاج عماد نظري ندهد كه آيا با تجربيات من، اين كفش، اين لباس خوب است يا نه؟! يا اين اسلحه بهتر از آن يكي عمل مي كند. در مسائل خيلي دقت مي كرد. شما اين را به ندرت در دنيا پيدا مي كنيد. يعني هم در تاكتيك باشد و هم در استراتژي. يعني برخي از افسران نظامي در ارتش هاي دنيا فقط استراتژي مي خواهند، برخي شان هم در خود ميدان مبارزه مي كنند وعملياتي هستند، يعني در صحنه، مبارز خوبي هستند. لكن او هم در استراتژي دخالت داشت و هم در تاكتيك. حتي در تبليغات. من شنيدم كه او در تبليغات تلويزيون المنار هم نظر مي داد. به او گفته بودند: "شما در كجا كار تلويزيوني را آموخته ايد؟" و او مي گفت: "جايي نياموخته ام، از اين كه خيلي تلويزيون نگاه كرده ام، از اين كار مطلع هستم." خلاصه نظارت دقيق داشته بر همه چيز. يعني الحمدلله شما مي دانيد "احدالحسنيين اوالنصرا او الشهادة"، خودش هم نصر را آورد و هم شهادت را براي حزب الله. به عنوان مثال "خالدبن وليد" در تاريخ اسلام، خيلي از لحاظ نظامي قوي و دقيق بود، ولي به مرگ عادي مرده است . منبع : Farsnews
  24. hosseingmn جان ممنون ازت بابت تصاوير ارسالي جناب General عزيز بهتره تصاوير حسين رو با اين تصاوير كه متعلق به سوخو 30 هستن مقايسه كني [align=center][/align] [align=center][/align] [align=center][/align] [align=center][/align] [align=center]تصويري كمياب از سوخو 30[/align] [align=center][/align]