-
تعداد محتوا
750 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
5
تمامی ارسال های Commandant
-
جواب این مساله رو باید اون عزیزانی بدن که جنگ رو 6 سال بیش از حد کش دادن ...
- 19 پاسخ ها
-
- 14
-
[center][color=#ff0000][b]هو[/b][/color][/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/800px-Levha_28panel29_in_honor_of_Imam__Ali.jpg[/IMG][/center] [color=#ff0000][b]نام و وجه تسمیه[/b][/color] "ذوالفَقار" واژه ای عربی به معنای "صاحب فقرات" است. فقره خود به معنای مهره کمر است . گفته شده است چون بر پشت این شمشیر خراشهای پست و هموار بوده ، آن را بدین نام خواندهاند . عموماً پنداشته میشود که ذوالفقار دارای دو تیغه یا دو زبانه بوده ، اما به قول دهخدا "این گمان بر اصلی نیست" و تنها ابن شهر آشوب در کتاب المناقب ، ذوالفقار را شمشیری دوشاخه دانسته است. [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/220px-Dhulfiqar.PNG[/IMG][/center] [center][size=2][background=rgb(249, 249, 249)]ابن شهر آشوب در کتاب المناقب ذوالفقار را یک شمشیر دوشاخه میداند[/background][/size][/center] در برخی منابع ، این شمشیر با گودی های کوچک تزئینی و با تیغهای دارای شیاری بلند و باریک از کنار دسته تا نوک که شیارهایی باریک از آن به طرف سوی نوک شمشیر داشته توصیف شدهاست . همچنین در حدیثی منتسب به جعفر بن محمد (ع) ، امام ششم شیعه دلیل نامگذاری آن شباهت شیارهایش به مهرههای کمر است . در حدیثی منتسب به محمد بن علی (ع) ، امام پنجم شیعه دربحارالانوار درباره دلیل نامگذاری این شمشیر آمدهاست: "زیرا علی علیهالسلام با شمشیر ذوالفقار به هیچ کس ضربتی نزد، مگر اینکه او را در دنیا از خانواده و زن و فرزندانش جدا کرد و در آخرت او را از بهشت جدا ساخت." [color=#0000ff][b]رسیدن ذوالفقار به دست علی بن ابی طالب (ع)[/b][/color] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/43b.jpg[/IMG][/center] درباره این که این شمشیر چگونه به دست علی رسید ، نظرات مختلفی وجود دارد. در حدیثی منسوب به علی بن موسی الرضا (ع) آمدهاست که جبرئیل ، آن را با خود از آسمان آوردهاست. مجلسی از مناقب نقل میکند که آیه ۲۵ [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]سوره حدید[/url] اشاره به این امر دارد. نظر دیگر که در بحارالانوار آمدهاست ، ذوالفقار یکی از هدیههای بلقیس به سلیمان است که به دست علی (ع) میرسد. در نظر مشهورتر که در لغتنامه دهخدا و فرهنگ معین یادشده ، ذوالفقار از آن منبه ابن الحجاج و یا از آن عاص بن منبه بود که در جنگ بدر علی (ع) او را کشت و شمشیرش را به محمد (ص) داد. یک سال بعد درجنگ احد ، هنگامی که شمشیر علی شکست ، او از محمد شمشیر خواست ، و محمد ذوالفقار را بدو داد ، که علی با آن از محمد دفاع کرد و دشمن را عقب راند. بنا بر تاریخ طبری و سیره ابن هشام در این هنگام ندایی شنیده شد که میگفت: «لا فتی الا علیّ لا سیف الاّ ذوالفقار» (هیچ جوانمردی جز علی و هیج شمشیری جز ذوالفقار نیست) پیامبر گفت: «این صدای جبرئیل است». در کتابهای الارشاد شیخ مفید و الأمالی شیخ طوسی ، با ذکر سند از جعفر بن محمد این حدیث یادشده ، اما نام فرشته در آن به جای جبرئیل، «رضوان» است. سمعانی و ابن بطّه نیز همین حدیث را ذکر کردهاند، با این تفاوت که در جنگ بدر رخ میدهد. ابن عباس نیز روایت کرده است که آن شمشیر را حجاج بن عطاط به پیامبر هدیه کرده بود. امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز فرمود: جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت: "در یمن بتی است از سنگ که در قاب آهن نشانده اند. کسی را بفرست آن را بیاورد." و رسول خدا مرا فرستاد. من آن را آوردم و به آهنگر دادم و او از آن دو شمشیر ساخت ؛ یکی ذوالفقار و دیگری مخذم . پیامبر خدا مخذم را برای خود برگزید و ذوالفقار را به من داد. پس از رحلت پیامبر، مخذم نیز به من منتقل شد. حضرت صادق علیه السلام فرمود: "آن شمشیر را از آن جهت ذوالفقار میگفتند که در طول آن گره هایی مانند فقرات کمر بود." گفته اند که درازای ذوالفقار هفت وجب و پهنای آن یک وجب بود. [color=#ff0000][b]ذوالفقار پس از علی بن ابی طالب (ع)[/b][/color] بنا بر منلایحضرهالفقیه ، پس از علی (ع) ، ذوالفقار به پسرش حسن ابن علی (ع) ، و سرانجام به حجت ابن حسن (ع) ارث رسید. در روایات است که مهدی موعود در هنگام ظهور آن را به همراه خواهد داشت. منابع : [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/ذوالفقار"]1[/url] [url="http://resalatemosalman.persianblog.ir/post/14"]2[/url] [url="http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=ذوالفقار&SSOReturnPage=Check&Rand=0"]3[/url]
- 17 پاسخ ها
-
- 22
-
روایت از شمشیر ذوالفقار خیلی زیاده از شمشیری که توی یمن همراه یه قرآن 1100 ساله پیدا شد و شبیه روایت های ذوالفقاره شمایلش حتی گفته میشه که ذوالفقار توی یکی از موزه های عراق نگهداری می شده (در معرض دید عموم نبوده) و زمان جنگ توی بمباران ها فانتوم های ما موزه رو زدن و شمشیر هم از بین رفته و ده ها روایت دیگه ...
-
[quote name='senaps' timestamp='1378831634' post='337891'] نه خوب میدونم.... ولی کاش یه خورده در خصوص مثلا گرا دادن یا ساختن کلمات استفاده مثال بزنیم! ... مثلا، امکانش هست طرف بخواد بگه 10 تا ماشین داریم میایم، از این کدها استفاده بکنه( کد اختصاصی برای ده!) و بعد حروف CAR رو با استفاده از چارلی الفا رومئو استفاده بکنه که یعنی ده ماشین میاد یا یه همچین چیزی؟! [/quote] خب اون که دیگه کلا وارد مقوله ی شیرین رمز میشه
-
[quote name='senaps' timestamp='1378823719' post='337855'] ایا میشه با اینا کلمه درست کرد؟!!! این اعدادی که به کار میرن مثل ناینر و ویسکی و اینا ماجراشون چیه؟!! دیدم تو گرا دادن یا اعلام زمان برخورد و اینجور چیزا هم ازش استفاده میشه! [/quote] کلا توی نظام و خیلی از جاهای رسمی ، به جای این که بگن اِی ، میگن آلفا ، مثلا حتی وقتی میخوان پلاک ماشین رو بخونن نمی گن دبلیو ، میگن ویسکی . اعداد هم تلفظشون یکم فرق داره ، ناینر همون ناینه
-
با تشکر از برادر امیر و مهدی فقط بخش اعدادش اشتباهه ، لطفا درستش کنین : [img]http://8pic.ir/images/27730854603376754855.jpg[/img]
-
[center][color=#ff0000]هو[/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/88507993227255446166.png[/img][/center] [size=4]در هفدهم دسامبر سال 2002 ، به دستور رئیس جمهور وقت امریکا ، جورج دبلیو بوش ، اجازه ی استفاده از تکنیک های بازجویی SERE به مقامات سازمان های جاسوسی و امنیتی امریکا داده شد . این تکنیک ها که بر ضد کنوانسیون ژنو شناخته شده اند در سال 2005 توسط مجله ی [url="http://en.wikipedia.org/wiki/The_New_Yorker"][i]The New Yorker[/i][/url] که به برخی از اسناد مربوط به کمپ گوانتانامو دسترسی پیدا کرده بود فاش شد .[/size] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/53554361547959662206.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/normal_53554361547959662206.jpg[/img][/url][/center] [center][size=2]بخشنامه ی پنتاگون[/size][/center] [size=4]گفته می شود که اساس و منشاء بوجود آمدن این تکنیک ها به دهه ی 50 میلادی که امریکا درگیر جنگ کره بود ، بر می گردد . این تکنیک ها توسط تجربیات جنگ و از عملکرد چینی ها برای بازجویی و همچنین تجربیات قبلی بازجویی و روانکاوی CIA حاصل شد .[/size] [size=4]این متدها که در ادامه آن ها را یک به یک بررسی خواهیم کرد ، بخشی از دوره های بازجویی ارتش امریکاست که در دوره های SERE به متخصصین امر آموزش داده می شود . SERE مخفف survival (بقاء پذیری) و evasion (اجتناب از اسارت) و resistance (استقامت) و escape (گریز ) می باشد.[/size] شکنجه هایی مدرن که بدون حتی یک کبودی بر بدن شما ، از شما اعتراف می گیرد ، حتی اعتراف به گناه نکرده . [color=#800080][b][size=4]1. Isolation (انزوا)[/size][/b][/color] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/99173540779186743597.jpg[/img][/center] [size=4]تئوری انزوا می گوید که فرد مورد بازجویی باید تنها و کاملا بدون هر گونه تحریک توسط شخصی دیگر نگهداری شود . زمانی که شخص به میزان کافی در حالت تنهایی قرار بگیرد ، منجر به تغییر حالت فرد به یک احساس اضطراب و تشویش عمیق در وی می شود . اسناد در این زمینه می گویند :[/size] [size=4] " قرار گیری فرد در حالت تنهایی منجر به احساس اضطراب توام با میل شدید برای مصاحبت با یک انسان دیگر می شود ... "[/size] [size=4]اسناد بیان می کنند که شخصی که نقش بازجویی کننده را بر عهده دارد باید با توجه به سابقه ی شناخت از فرد و مدت زندانی بودن وی ، زمان بهینه برای داشتن بهترین اثر را محاسبه و پیش بینی کند .[/size] [color=#4b0082][b][size=4]2. Sleep Deprivation (محرومیت از خواب)[/size][/b][/color] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/42106482176431132084.jpg[/img][/center] [size=4]رایج ترین متد برای محرومیت از خواب این است که زندانی به مدت چند روز بیدار نگه داشته شود . سپس نهایتا زمانی که به وی اجازه ی خوابیدن داده می شود ، بعد از لحظاتی از خوابیدن ، زندانی بیدار شده و برای بازجویی برده می شود . مناخم ، نخست وزیر سابق اسرائیل ، تجربه ی این تکنیک را زمانی که در اسارت KGB بود دارد :[/size] [size=4] " ... ذهنم را مه فرا گرفته بود ، همه چیز برایم تیره و تار شده بود . روحم به حد مرگ خسته شده بود ، پاهایم می لرزید و نمی توانستم بیاستم ، فقط و فقط یک چیز می خواستم : ... خواب . هر کسی که تجربه ی این حالت را دارد می داند که هیچ حسی حتی گرسنگی و تشنگی شدید هم با آن قابل مقایسه نیستند ... "[/size] [size=4]محرومیت از خواب به مدت بیش از 24 ساعت باعث هدایت شخص به حالت جنون آنی می شود ، همچنین توهمات را افزایش می دهد .[/size] [color=#4b0082][b][size=4]3. Sensory Deprivation (محرومیت حسی)[/size][/b][/color] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/55141187000249077349.jpg[/img][/center] [size=4]در یک آزمایش محرومیت حسی ، 17 شخص را درون یک دستگاه تنفس مصنوعی مخزن مانند قرار دادند ، آزمایش شوندگان فقط می توانستند به کمک یک دریچه ی کوچک که توسط یک لوله در دهانشان قرار داده شده بود تنفس کنند و تمام محرک های حسی برای آنان بلوکه شده بود (بدون بو و نور ، هم دما با بدن و ...) . قرار بود که این 17 نفر به مدت 36 ساعت در این محفظه ها بمانند ، اما فقط 6 نفر از آنان موفق شدند که 36 ساعت در محفظه بمانند ، 11 نفر دیگر قبل از کامل شدن زمان با حالت وحشتزدگی و اضطراب شدید از ادامه ی آزمایش منصرف شدند .[/size] [size=4] " ... معلول کلی حبس انفرادی ، محروم کردن فرد از اکثر یا تمام مناظر ، صداها ، مزه ها ، بوها و حس لامسه است ، حواسی که فرد در تمام طول عمرش به آن ها عادت کرده ... "[/size] [size=4]دانشمندان بر این باورند که چند ساعت از گذران وقت در این حالت ، معادل هفته ها یا حتی ماه ها زندان انفرادی عادی است .[/size] [color=#4b0082][b][size=4]4. Stress Positions (شرایط تنش)[/size][/b][/color] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/26287082338306463355.jpg[/img][/center] [size=4]در این حالت شخص مجبور به ایستادن به مدت چندین ساعت متوالی می شود . هیچ مهار یا جسم خارجی استفاده نمی شود .[/size] [size=4]این روش ها به وفور در ارتش امریکا استفاده می شوند . تازه سربازها معمولا در طی تمارین اولیه ، بارها این حرکت را تمرین می کنند. [/size] [color=#4b0082][b][size=4]5. Sensory Bombardment (بمباران حسی)[/size][/b][/color] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/87802228961918983014.jpg[/img][/center] [size=4]این متد شامل استفاده از اصوات یا موسیقی بلند یا تابانیدن نور شدید می شود . از این متد برای overload کردن ظرفیت حسی شخص استفاده می گردد که مزاحم خوابیدن ، ادراک و تمرکز فرد می شود . یک مخالف رژیم بعث که تجربه این متد را در بازجویی شدنش دارد :[/size] [size=4] " ... مجبورم کردند که به مدت هفت روز و نیم در برابر یک دیوار زانو بزنم ، در حالی که سرم را پوشانده بودند و به دستهایم دسنبند زده شده بود و با نوار های پلاستیکی ، محکم به دیوارهای طرفین بسته شده بود . در همین زمان یک لامپ پر نور در جلوی صورتم قرار داشت که با وجود بسته بودن پلکم و پارچه ای که سرم را پوشانده بود ، روشنایی از جلوی چشمانم محو نمی شد ، در همین حال یک موسیقی ناهنجار هم با صدای بسیار بلند پخش می شد ... "[/size] [color=#4b0082][b][size=4]6. Forced Nudity (برهنگی اجباری)[/size][/b][/color] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/49180225273577583310.jpg[/img][/center] [size=4]برهنگی اجباری شایع ترین تکنیک استفاده شده توسط نیروهای امریکایی در عراق بر ضد زندانی های عراقی بود . در آن جا زندانی های برهنه را با نوار هایی به دیوار می بستند و به مدت طولانی در معرض دید هم قرار می دادند . اثر این روش ایجاد شرم شدید در فرد است .[/size] [color=#4b0082][b][size=4]7. S.ex.u.al Humiliation (تحقیر جنسی)[/size][/b][/color] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/74682739130083493902.jpg[/img][/center] [size=4]تحقیر جنسی بسیار متنوع است و عموما باور ها و اعتقادات زندانی را هدف قرار می دهد . برای مثال ، شخصی که اعتقادات مذهبی اش بر ضد همجنس گرایی یا پوشیدن لباس جنس مخالف هستند ، مجبور به شرکت در این عمل در برابر سایر زندانی ها می شود . این عمل شدت و ضعف هم دارد ، در موارد ضعیف ، شخص مجبور به پوشیدن لباس زیر زنانه در برابر سایر زندانی ها می شود . گاهی اوقات هم برای اشخاصی که عقاید شدید مذهبی در برابر زنان دارند ، فیلم ها یا صحنه های جنسی به نمایش گذاشته می شود .[/size] [color=#4b0082][b][size=4]8. Cultural Humiliation (تحقیر فرهنگی-مذهبی)[/size][/b][/color] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/53385059995522999821.jpg[/img][/center] [size=4]این متد شامل انجام عمل بر ضد عقیده ی مذهبی یا فرهنگی فرد است . به طور مثال ، یک شخص مسلمان را مجبور به خوردن غذاهای حرام یا او را وادار به تماشای حرکات کفر و ضد دینی می کنند .[/size] [size=4]این متد گاهی اوقات هم شامل استفاده ی کلامی و شفاهی و توهین به فرد است که منجر به بروز احساس شرم ، انزجار و تنفر و متعاقبا شکسته شده عزت نفس و اراده ی زندانی می گردد.[/size] [b][color=#4b0082][size=4]9. Extreme Cold (سرمای شدید)[/size][/color][/b] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/96408368711784889343.jpg[/img][/center] [size=4]این روش ، متد محبوب دولت چین در برابر زندانی های سیاسی است . در حالت کلی ، شخص روزانه بارها در تماس با سرما قرار می گیرد ، به طور مثال بر روی فرد آب بسیار سرد ریخته می شود یا وی را در سلول های سرد و یخ زده قرار می دهند . گاهی اوقات هم در زمستان فرد را وادار به دویدن در برف می کنند ، در حالی که پوششی نازک برتن دارد.[/size] [size=4]در پاره ای از موارد ، از گرما هم استفاده می شود . در این مورد شخص درون یک اتاقک حبس گرم حبس می شود که تبادل هوا با بیرون ندارد ، گاهی هم زیر آن آتش روشن است . به زندانی وعده می دهند که زمانی که همکاری کند او را رها می کنند .[/size] [color=#4b0082][b][size=4]10. Phobias (ترس)[/size][/b][/color] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/30856674736901666456.jpg[/img][/center] [size=4]استفاده از عامل ترس باعث ایجاد وحشتزدگی شدید در افراد می شود . به این منظور ، به طور مثال زندانی که از عنکبوت انزجار دارد مجبور به قرار گرفتن در اتاقکی پر از عنکبوت می شود . زمانی که شخص به نقطه ی وحشت می رسد او را برای بازجویی می برند .[/size] [size=4]" ... تهدید به درد ، می تواند موجب ترسی مخرب شود ، حتی مخرب تر از حس درد ، مثلا تهدید به قطع انگشت یا کور کردن ... "[/size] [color=#4b0082][b][size=4]11. Water Boarding (روبند خیس)[/size][/b][/color] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/20726053916957432351.jpg[/img][/center] [size=4]این روش بدین گونه است که دست و پای شخص را می بندند و روی صورت وی آب میریزند ، یا حوله ای بر صورت فرد قرار می دهند و حوله را خیس می کنند . از این روش برای تخلیه ی اطلاعات ، اعتراف گرفتن و گاهی اوقات هم برای تنبیه کردن یا ترساندن فرد استفاده می شود که موجب ایجاد حالت رفلکس باز شدن دهان می شود که باعث می شود فرد باور کند که مرگش نزدیک است و در حال خفه شدن است ، در حالی که هیچ آسیب جسمانی پایداری به او وارد نمی شود. [/size] [size=4]جولیا ال. ، ژورنالیستی که تجربه ی آن را دارد این متد را تشریح کرده است :[/size] [size=4]" ... من را به یک تخته ی شیب دار بستند که پاهایم بالاتر از سرم قرار داشت ، دست ها و پاهایم را بستند که باعث شد نتوانم به هیچ وجه تکان بخورم . سپس صورتم را پوشاندند و مکرارا بر روی آن آب می ریختند ، با وقفه های کوتاه ، آب به درون دهان و بینی ام وارد نمی شد ولی احساس می کردم که به زودی غرق می شوم ... انگار که زیر موج آب هستم ... "[/size] [size=4]در تستی که از ماموران CIA گرفته می شود ، میانگین دوام آوردن افراد 14 ثانیه گذارش شده است .[/size] [size=4]این مقاله عمدتا بر مبنای راهنمای بازجویی [url="http://listverse.com/data/kubark-manual.pdf"]KUBARK[/url] تالیف شده است .[/size] [center][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][color=#0000FF]مولف : آرمان مجدی (Commandant)[/color][/font][/color][/center] [center][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][color=#0000FF]این مقاله مختص سایت میلیتاری بوده و هرگونه کپی برداری و انتشار آن بدون ذکر منبع و نام مولف ممنوع می باشد .[/color][/font][/color][/center]
- 24 پاسخ ها
-
- 50
-
[quote name='skywave' timestamp='1378750278' post='337663'] اینها همه تکنیک های شکنجه بودن. نه بازجویی. بازجویی تازه بعد از این شکنجه ها انجام میشه.(اگه قصد بر بازجویی باشه) [/quote] خب مابقیش که دیگه پرسیدن سوال و گرفتن جوابه اصلش اینه که طرف رو به مرحله ی غلط کردم برسونی که برای این که دوباره اون کار رو روش انجام ندی ، هر سوالی بپرسی جواب بده !
-
کلاه سیاهه دژبانه و احتمالا محافظ امیر ! کلاهشم همین جوری اسپرته ، نه سازمانی !
-
[quote name='lordashrafi' timestamp='1378721551' post='337546'] وزارت اطلاعات ما هم باید یک استانداردی برای شکنجه کردن جاسوسان و...در نظر بگیریم ! [/quote] فکر می کنم برادران خودی از یکی از موتوهای نیروی هوایی امریکا استفاده می کنن : Sky is the limit
-
[quote name='ssadeghs' timestamp='1378720046' post='337534'] به هر حال آرمان جان احتمالش هست مثال بارزش بازیکن فوتبالی است که از هیجان شادی پس از گل سکته میکنه یعنی بازیکن از گل و زمین و شرایط اطلاع نداره ؟ سامانه های عصبی بعد از این همه سال بودن در این شرایط آداپته نشدن ؟ قطعا حرفت درست است اما احتمالش هست . [/quote] اون که 100 درصد ، همیشه به قولی واسه هر چیزی یه casualty هست دیگه حرفت کاملا درست هست ، ولی استثناها معمولا قانون و چارچوب رو تغییر نمیدن . در مورد فوتبالیست ها جریان یه کم فرق داره ، اگه مثلا یه روز من رو بذارن توی داربی به عنوان فوروارد بازی کنم ، قطعا سطح هرمون های هیجانیم در حد زمان شکنجه میره بالا ! ولی کسی که حرفه اش فوتباله ، تا حدی براش عادی میشه ، یه جورایی شرطی میشه . دلیل سکته هاشونم معمولا نارسایی های عروق و درمان نکردن بیماری ها هست عموما . اصلا مگه در طول تاریخ چند نفر در کل دنیا موقع فوتبال سکته کردن ؟! قطعا توی شکنجه ها هم یک سری فیلتر ها اعمال میشن ، مثلا پیرمرد 60 ساله رو نمیبرن واسه واتر بوردینگ یا 10 روز بهش بی خوابی بدن یا آدم چاق رو اگه مورد 3 رو روش انجام بدی احتمالا تلف میشه ! همون انزوا رو تهش روشون انجام میدن . چون اصولا هدف این متد ها اینه که در دادگاه هیچ اثری ازشکنجه در طرف نباشه ، وگرنه قاضی با یک کبودی کلا تحقیقات رو ملغا میکنه .
-
[quote name='ssadeghs' timestamp='1378718844' post='337524'] احتمالا سکته قلبی یا مغزی ناشی از ترس و پیامدهای آنها را آسیب پایدار جسمانی نمی دانند . [/quote] اتفاقا تجربه نشون داده که اگه یه بابایی داره تو کوچه ی تاریک واسه خودش میره از پشت یهو بترسونیش ممکنه سکته کنه ولی توی این شرایط نه ! احتمالش خیلی کمه ، چون توی این شرایط طرف آمادگیش رو داره و اطلاع داره که چه بلایی قراره سرش بیاد ، اعصاب اتونومیک تمام پارامتر های بدن رو تنظیم می کنند و سطح هورمون های مختلف مثل سروتونین ، دوپامین ، آدرنالین و ... تنظیم شده و بدن آماده ی شرایط تنش و استرس شدید هست . یه اصطلاحی هست به اسم vulnerability یا آسیب پذیری ، آگاهی داشتن از این که چه اتفاقی داره میفته ، vulnerability رو به حداقل میرسونه .
-
[quote name='senaps' timestamp='1378715813' post='337507'] البته فک کنم تو سایت قبلا دیده بودمش... شخصا بحث انزوا و ترس از شکنجه رو داشتم و راستش رو بخواید، برا منی که تقریبا تمام زمانم (قبل از بازجویی شدن!) در داخل اتاقم، در تاریکی مطلق و بدون هیچ شخص دیگه ای بودش واقعا وحشتناک بود چه برسه به افراد اجتماعی و اینا!!!... ترس از شکنجه هم اینجوری نبود که بگن میزنمت و اینا، بلکه چون چشما بستههستن، هرگونه تحرک افراد بازجو یا باز و بسته کردن کیف و اینا چهارستون بدن رو میلرزونه!!!! روز دوم که ازم میخواستن سوال بپرسن، درهای سه تا کیف (از این قفلی ها که با یه صدای تقه باز میشه!) رو باز کردن و وسایلی رو ازش در میاوردن و میذاشتن رو میز که سنگین بودن و من حس کردم که وسایل شکنجه مثل انبردست و چوب و از این حرفاست!!... ولی خوب، کسی به ما دست نزد ولی خلاصه اگه بیشتر پیش میرفتن، خودم رو از ترس خیس میکردم!!!!.... بحثهای دیگه رو تجربه نکردم، ولی فکر میکنم این تنهایی از همهاش بدتر باشه!!! اونقدر بدتره که روزایی که کارشناسم نمیاومد به نگهبان التماس میکردم که زنگ بزنه به کارشناس بیاد! ))))))) [/quote] ترجمه ی یک جا نیست که قبلا دیده باشی شاید مواردش رو قبلا کسی گذاشته انزوا که تازه خونه ی اولشه نگفته بودی جزء عوامل فتنه بودی :دی
-
[quote name='reza2250' timestamp='1378715183' post='337499'] منظورتون از غشاء سلول های عصبی ،میلین هست؟ [/quote] خیر رضا جان میلین خودش روکش غشا هست که یک سلول دیگه که بهش سلول پشتیبان می گن روی نرون میسازتش ، جنسش هم از لیپید + پروتئین هست که مخفف بهش میگن لیپوپروتیئین ، سلول پشتیبان که خارجکیش میشه نوروگلیا خودش 2 مدل کلی داره : شوآن و اولیگودندروسیت . ترجمه ی فارسی بعضی از کلمات مقاله ی خانم هلیا : [color=#282828][font=tahoma, geneva, sans-serif][right]mitochondrial electron transport : یک جریانی از جنس الکترون توی غشای یکی از اندامک های سلول هست ، که بهش زنجیره ی انتقال الکترون میگن و بخشی از پروسه ی تولید انرژی واسه سلوله [/right][/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, geneva, sans-serif][right]last resort : آخرین حربه[/right][/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, geneva, sans-serif][right]side effect : اثر جانبی[/right][/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, geneva, sans-serif][right]hyperkinesia : تشنج[/right][/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, geneva, sans-serif][right]hallucinations : توهم[/right][/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, geneva, sans-serif][right]Agitation : بی قراری[/right][/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, geneva, sans-serif][right]CNS depression : این جا منظور افسردگی نیست ، منظور کاهش ضربان قلب ، تنفس و علائم و سطح هوشیاری هست ، اگه زیاد بشه میشه کما و بعد هم خواب ابدی [/right][/font][/color]
-
هم اندیشی جهت تفکیک بخشهای دریایی سایت
Commandant پاسخ داد به Electro_officer تاپیک در اخبار و قوانین
ترکیب خوبی هست فقط بخش هواناو ها هم زیر شاخه هاش کامل باشه بد نیست ، پهپادهای دریا پایه ، بالگرد های دریایی و بال ثابت بخش تاریخ هم اگه کلاسیک و مدرنش جدا بشه بد نیست -
اصولا با تسلط نسبی به زبان انگلیسی ، آدم به 99 درصد مطالب متعارف و نامتعارف دنیا دسترسی داره ! در صورت داشتن اطلاعات برنامه نویسی و هک این نسبت به 100 میرسه !
-
[quote name='reza2250' timestamp='1378663811' post='337348'] من هیچی از متن رو نمیفهمم دوستان ترجمه کنن ما هم یه چیزی یاد بگیریم [/quote] با اجازه ی خانم هلیا و در تکمیل گفته ی برادر صادق [b]barbiturate : [/b][color=#000000]یکی از اعضای خانواده ی اسید [/color]باربيتوريک هستش که با توجه به دوزش بعنوان مسکن وخواب آور استفاده میشه و آدم رو منگ می کنه ! [b]neural membrane : [/b]غشای سلول های عصبی (غشا همون محیط حایل دور سلول هست ، سلول های اصلی عصبی هم که اسمشون نرون هست) اگه دوستان سوالی داشتن در خدمتم
-
سلاح های کشتار جمعی آمریکا چگونه تولید و به کار می رود+ تصاویر
Commandant پاسخ داد به mohammadarea51 تاپیک در جنگهای معاصر
[quote name='death2' timestamp='1378640141' post='337263'] جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور امریکا بود در اون زمان شورای امنیتی نبود که حق وتویی باشه اگه ممکنه منبع مشخصه این جمله روذکر کنید [/quote] هر جا سخن از منبع است نام YJC می درخشد ! من موندم این خبرنگارای باشگاه خبرنگاران بابت این مقالاتشون پول هم می گیرن ؟! -
استراتژی دریایی ایران / 2013-1392 استراتژی دریایی ایران / 2013-1392
Commandant پاسخ داد به AmirAzad تاپیک در راهبردها و راهکنش های دریایی
فکر کنم کار داره به جایی میرسه که کم کم اونا تهدید کنن تنگه رو میبندیم ! -
[quote name='worior' timestamp='1378581414' post='337136'] نه من فرصت نوشتن یکجای مطالب طولانی رو دارم و نه شما حوصله خواندن ، تقریبا کمتر از نیمی از مطالب قرار داده شدند و البت هنوز به مطالب اصلی ، داده های آماری و نتایج و ... نرسیدیم ، ممکنه در این میان چند روزی باقی مطلب با تاخیر درج بشه ، ب... [/quote] فکر کنم منظور ایشون این بود که قسمت های مختلف رو در یک تاپیک پست کنید ، نه در طی چند تاپیک ، این جوری بعدا دسترسی بهش راحت تره
-
[center][color=#ff0000][size=6]هو[/size][/color][/center] [size=2]با وجود این که چندین تاپیک توی زمینه ی سلاح های بیولوژیک و شیمیایی توی سایت هست ولی با چک کردنشون قانع نشدم . چون رشته ی خودم هم بیولوژی هست ، تصمیم گرفتم که یک تاپیک بزنم و به مرور و در چند قسمت (شاید هم چندین D;) اطلاعاتی که دارم با کمی هم ترجمه و تالیف رو در خدمت دوستان عزیز میلیتاری قرار بدم . طبق عرف اول با این مقدمه که اصلا سلاح بیولوژیک چی هست ( به کمک ویکیپدیا ) و داستانش از کجا شروع شد شروع می کنم . انشاالله در حدی که در توانم باشه پاسخ گوی سوالات دوستان هم هستم .[/size] [color=#ff0000]قسمت اول : مقدمه و تاریخچه[/color] [center][img]http://8pic.ir/images/34052062514698519406.png[/img][/center] 600 سال قبل از میلاد مسیح ، [b]آشوری [/b]ها قبل از این که به دشمنان خود حمله کنند ، نوعی قارچ را در چشمه های آبی که دشمنان از آن استفاده می کردند می ریختند که باعث اسهال ، سرگیجه و هذیان گویی آن ها می شد . حدود 500 سال بعد از آنان ، در سال 134 پیش از میلاد ، [b]هانیبال [/b]فرمانده سپاهیان امراطوری [b]کارتاژ [/b](اسپانیای باستان) ، برای حمله به کشتی های [b]پرگامن [/b](یونان) برای داشتن کمترین تلفات جنگ ، به سربازان خود دستور داد که درون ظروف سفالین مارهای سمی پر کنند و آن ها را به کشتی های دشمن پرتاب کنند . [center][img]http://8pic.ir/images/37171889547565427265.jpg[/img][/center] [center]هانیبال[/center] [center][img]http://8pic.ir/images/70872228488317783771.jpg[/img][/center] [center]پرتره ای از کشورگشایی هانیبال[/center] این استراتژی ها فقط مختص غربی ها نبود ، در شرق هم [b]ترک [/b]ها از روش هایی مشابه استفاده می کردند ، آن ها لاشه های فاسد حیوانات را به درون شهرهای دشمن پرتاب می کردند . در سال 1346 میلادی زمانی که [b]مغول [/b]ها در حال شکست خوردن در جبه ی کافا در کریمه بودند ، به دستور فرمانده اجساد مردگان خود را با منجنیق به درون شهر پرتاب کردند ، این کار باعث شیوع طاعون در شهر و بعد هم در کل اروپا شد ، تعداد مردگان در اروپا آن قدر زیاد بود (مرگ حدود 200 میلیون نفر در عرض 2 سال ) که به مرگ سیاه ([url="http://en.wikipedia.org/wiki/Black_Death"]Black Death[/url][size=4]) شهرت پیدا کرد . 150 سال طول کشید تا جمعیت اروپا دوباره به مقدار قبل برسد .[/size] [center][size=4][img]http://8pic.ir/images/79594564955206550306.jpg[/img][/size][/center] [center]نقاشی معروف توگنبرگ از مرگ سیاه[/center] در سال 1710 [b]روس [/b]ها هم بار دیگر این روش را استفاده کردند و در طی حمله به سوئد اجساد مردگان را به درون دیوار های شهر [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Reval"]Reval[/url] پرتاب کردند . [center][img]http://8pic.ir/images/16042994971156842119.gif[/img][/center] [center]روس ها در جنگ تالین[/center] در استفاده ای مدرن تر از سلاح های بیولوژیک ، گفته می شود که در سال های 1763 تا 66 ، انگلیسی ها بعد از تسلط به امریکای شمالی و مواجه شدن با مشکلی به اسم بومی های سرخ پوست ، برای این که آن ها را از سر راه خود بردارند با آن ها از در دوستی در آمدند و در بین بومی ها آذوقه و پتوهایی پخش کردند که آلوده به بیماری آبله بودند . این وقایع را می توان اولین استفاده های بشر از سلاح های بیولوژیک به حساب آورد ، البته این سبک ها بیشتر ابتکاری و غیر علمی بودند و عملا شناخت و دانشی در این زمینه وجود نداشت ، تا زمانی که با کشف میکروب ، اختراع میکروسکوپ و ایجاد دانش باکتری شناسی ([color=#000000][font=sans-serif][size=3] [/size][/font][/color][url="http://en.wikipedia.org/wiki/Bacteriology"]bacteriology[/url][color=#000000][font=sans-serif][size=3] [/size][/font][/color][size=4]) درب جدیدی به روی سلاح هایی نوین گشوده شد .[/size] در قسمت بعد به دانش نوپای باکتری شناسی و آغاز راه سلاح های نوین بیولوژیک توسط آلمان ها پرداخته خواهد شد . [color=#ff0000][size=6]ادامه دارد ...[/size][/color] [center][color=#0000ff]مولف : آرمان مجدی (Commandant) [/color][/center] [center][color=#0000ff]این مقاله مختص سایت میلیتاری بوده و هرگونه کپی برداری و انتشار آن بدون ذکر منبع و نام مولف ممنوع می باشد .[/color][/center] [size=1]زحمت انتقال عکس ها به گالری با مدیران زحمتکش عزیز [/size]
- 3 پاسخ ها
-
- 19
-
[quote name='hamedof' timestamp='1378549463' post='336994'] بسیار ممنون ، فقط یک نکته ، اون هم اینکه جایی که گفتید ایالات متحده انتخاب کرده اوتا نیست ! [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/یوتا"]یوتا[/url] تلفظ میشه ! منظور از جنگ های بین الملل همون جنگ های جهانی بود درسته؟ یا جنگ دیگه ای بوده ؟! بعد از اون هم اگه میشه توضیحی راجع به خود بیماری ها بدهید که برای مثال سیاه زخم چیست یا چه مدت زمانی طول می کشد تا افراد کشته شوند؟ [/quote] خواهش میشه در مورد یوتا ممنون ، ویرایش شد ، از تنبلی تلفظشو چک نکردم ، یکی دوبار هم توی فیلما اوتا شنیده بودم دیگه نوشتم ، اون ه آخرش هم اشتباه تایپی بود [size=4] [/size] جنگ های بین الملل همون جنگ های جهانی ان ! الان این سوال جدی بود یا شوخی ؟! در مورد خود بیماری هم زمانی که وارد قسمت سلاح ها شدیم ، چشم ، حتما تک تک رو بررسی می کنم . یه چند روزی نیستم ، برگشتم مفصلا این بحث شیرین رو ادامه میدم [size=4] [/size]
-
[size=5][b][color=#ff0000]قسمت دوم : تحقیقات اولیه و سردمداران[/color][/b][/size] [color=#FF0000][size=4]هشدار ! خواندن این قسمت به کسانی که بیماری قلبی دارند توصیه نمی شود ![/size][/color] [color=#000000]با اختراع میکروسکوپ و پدید آمدن انقلاب علمی در رشته ی بیولوژی ، کم کم برخی از ابرقدرت های زمان که مشی نظامی و کشور گشایی داشتند ، نگاهشان معطوف به پتانسیل عظیم این رشته در تولید سلاح شد . امپراطوری آلمان در سال های جنگ جهانی اول ، برای اولین بار از این علم استفاده کرد و گفته می شود که گاو ها و اسب هایی که به کشور های فرانسه و ایالات متحده وارد می شدند را به بیماری های مشمشه ([/color][url="http://en.wikipedia.org/wiki/Glanders"]glanders[/url][color=#000000][size=4]) و سیاه زخم ([/size][/color][url="http://en.wikipedia.org/wiki/Anthrax"]anthrax[/url][color=#000000][size=4]) مبتلا کرد . البته این اقدام آلمان ها تاثیرات آنچنانی نداشت . [/size][/color] این حرکت آلمان واکنش جوامع بین الملل را در پی داشت و در پروتوکل 1925 ژنو ، استفاده از سلاح های بیولوژیک محکوم و ممنوع شد ( قانونی که در سال 1972 در کنوانسیونی به شکل قانون امروزی در آمد : معاهده ی منع تولید ، فراوری ، گسترش ، ذخیره ، فروش و جابه جایی سلاح های بیولوژیک ) . البته از آن جایی که بشر همیشه به چیزهایی که برای خود ممنوع می کند ، بیش از پیش علاقه مند می شود ، این مساله نیز مستثنی نیست . [color=#ff0000][b]ژاپن[/b][/color] در سال 1932 ، ژنرال شیرو ایشی ([url="http://en.wikipedia.org/wiki/Shir%C5%8D_Ishii"]Shirō Ishii[/url][size=4]) ، فرمانده ی یگان های پزشکی ارتش امپراطوری ژاپن به فرماندهی آزمایشگاه های تحقیقات منع بیماری های اپیدمیک منصوب شد . او به طور مخفیانه و فوق محرمانه گروهی را ایجاد کرد به نام [/size][color=#000000][font=sans-serif][size=3]"Tōgō" [/size][/font][/color][size=4]که مامور تحقیقات بر روی سلاح های شیمیایی و بیولوژیک شدند .[/size] ایده ی این کار زمانی در او ایجاد شد که از عملیات موفقیت آمیز آلمان ها در استفاده از گاز کلرین و گرفتن تلفات 15000 نفری از دشمن آگاه شد . [center][size=4][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/ae/Shiro-ishii.jpg/170px-Shiro-ishii.jpg[/img][/size][/center] [center]ژنرال ایشی[/center] در ادامه ی راه آلمان ، ژاپنی ها در طول جنگ با چین ([url="http://en.wikipedia.org/wiki/Sino-Japanese_War_(1937%E2%80%931945)"]Sino-Japanese War (1937–1945)[/url][size=4]) و جنگ بین الملل دوم ([/size][color=#000000][font=sans-serif][size=3]1939–1945[/size][/font][/color][size=4]) با علاقه ی ژنرال های خود به این سلاح ها ، دست به ساخت آزمایشگاه های عظیم در این زمینه زدند ، از جمله معروف ترین آن ها که آزمایشگاه 731 است ([/size][url="http://en.wikipedia.org/wiki/Unit_731"]Unit 731[/url][size=4]) با 6 کیلومتر مربع وسعت و 150 ساختمان .[/size] [center][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/6a/Unit_731_-_Complex_.jpg[/img][/center] [center]واحد 731[/center] طبق اسناد و شواهد ، در این آزمایشگاه مخوف طی 10 سال ، روی بیش از 3 تا 12 هزار انسان شامل مردان ، زنان و کودکان (هفتاد درصد چینی ها و روس ها سی درصد ) آزمایش انجام شد که منجر به مرگ همه ی آن ها شد . آز آن جایی که این آزمایشگاه مخفی بود واحد 731 تحت پوشش کارخانه ی چوب بری فعالیت می کرد ! حتی بین محققین و کارکنان آن هم این لطیفه رایج شده بود که به انسان های تحت آزمایش [b]کنده [/b]([color=#000000][font=sans-serif][size=3]丸太[/size][/font][/color][i]maruta[/i][size=4]) گفته می شد و حتی در گزارشات هم می نوشتند که چند کنده از بین رفت ![/size] [size=4]این تحقیقات حتی دامان خود ژاپنی ها را هم گرفت و افرادی که منصوب به راهزنان ها ، سارقان ، زندانی های سیاسی و پارتیزان های ضد نظام بودند و به طور کلی حتی کسانی با فعالیت های مشکوک ، به این جا آورده می شدند و مشخصا با آزمایشاتی که روی آن ها انجام می شد همگی معدوم می شدند .[/size] [size=2][color=#ff0000](هشدار دوم +18)[/color][/size] [size=4]جنایاتی که در این آزمایشگاه ها انجام شد بی پایان به نظر می رسد ، روش کار بدین گونه بود که انسان های مورد آزمایش در واحد 731 ، به بیماری های متنوعی مبتلا می شدند سپس برای این که محققین از نتیجه ی آزمایشات مطلع شوند و بدانند که چه تاثیراتی در اندام های داخلی بوجود آمده آن ها را کالبد شکافی می کردند ، اما نکته ی غیر اخلاقی و غیر انسانی آن این جاست که[b] ژاپنی ها افراد را زنده زنده کالبد شکافی می کردند بدون استفاده از مواد بی هوشی ([/b][/size][b][url="http://en.wikipedia.org/wiki/Vivisection"]vivisection[/url][size=4]) .[/size][/b] [size=4]از جمله آزمایشات دردآور در این آزمایشگاه ، آزمایش بر روی کودکان خردسال زیر 7 سال و حتی نوزادان بود که دست یا پای آن ها را قطع می کردند تا تاثیرات ناشی از خون ریزی و زمان مرگ آن ها را ثبت کنند . برای این کار دست یا پاها را به کمک گاز منجمد می کردند که باعث می شد به راحتی با یک حرکت اندام قطع شود . حتی برخی از آزمایشات پا را از این هم فراتر برده بودند و بعد از منجمد کردن دست یا پا و مرگ آن عضو بر اثر یخ زدگی ، آن را قطع نمی کردند ، می گذاشتند تا یخ عضو آب شده و به مرور تاثیر قانقاریا ([/size][url="http://en.wikipedia.org/wiki/Gangrene"]gangrene[/url][size=4]) را بر روی آن مطالعه کنند .[/size] [size=4]نمونه ی دیگری از این آزمایشات دستکاری احشاء و روده ی افراد بود ، آزمایشاتی که به ذهن بیمار ترین افراد هم نمی رسد ، گاهی اوقات روده ی فرد را در آورده و مخرج وی را دوباره به مری فرد وصل می کردند تا اثر آن را ببینند . گاهی اوقات بخش هایی از مغز ، کبد و شش ها را در می آوردند تا تاثیرش بر فرد را ببینند و همه ی این ها بدون بی هوشی انجام می شد .[/size] [size=4]آزمایشات به این جا ختم نمی شد : آزمایش هایی از قبیل گرسنگی دادن به افراد جهت بررسی زمان مرگ ، گذاشتن افراد در اتاق های فشار برای بررسی میزان تحمل ، تست انواع سوختگی در جاهای مختلف بدن ، قرار دادن افراد در سانتریفیوژ ها و تست میزان تحمل ، تزریق خون حیوانات مختلف به انسان ، قراردادن در معرض اشعه های مختلف و تعیین دوز کشنده ، تزریق آب دریا به افراد برای بررسی اثر ، زنده زنده دفن کردن برای بررسی میزان تحمل و ... هم انجام می پذیرفت .[/size] [size=4]در سال 2007 ، یک جراح ارتش ژاپن در آن زمان ، به این اعمال اعتراف کرد ، به گفته ی او این آزمایشگاه حدود 1000 نفر پرسنل داشت که به نحوی در این کالبدشکافی های زنده و آزمایشات دخیل بودند .[/size] [size=4]با به سرانجام رسیدن آزمایشات در این آزمایشگاه و تولید چندین سلاح بیولوژیک از جمله سیاه زخم ، وبا ، طاعون ، آبله ، تیفوس ، اسهال خونی و بوتولیسم ، حالا زمان استفاده ی میدانی آن بود . بمب ها در اختیار سربازان و هواپیما ها قرار گرفت و در زمان جنگ بر سر مناطقی از چین که تحت سلطه ی ژاپن نبودند ریخته شد ، میزان تلفات مستقیم 580 هزار نفر تخمین زده شده است . حتی 1700 سرباز ژاپنی هم طی این حملات با این عوامل از بین رفتند .[/size] [center][size=4][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/3a/Japanese_artillery_soldiers_with_gas_masks%2C_Changsha%2C_1941.jpg[/img][/size][/center] [center]سربازان ژاپنی در حال آزاد سازی گاز حاوی سیاه زخم به سمت شهر چانکینگ[/center] [center][img]http://8pic.ir/images/04001022746674337128.jpg[/img][/center] [center]تلفات در شهر[/center] [b][color=#ff0000]سایرین[/color][/b] همزمان با شروع آزمایشات توسط آلمان نازی ، کشور های ایالات متحده ، بریتانیا و کانادا هم شروع به ساخت مجتمع ها و آزمایشگاه تحقیقاتی کردند و در سال 1941 اولین محصولات خود شامل سم بوتولیسم ، تب مالت و سیاه زخم را فرآوری کردند . محل تحقیقات امریکایی ها در مریلند واقع بود و آن ها یوتا را برای آزمایش این سلاح های خود انتخاب کردند . بریتانیا هم آزمایش های خود را بر روی جزیره ی گرینارد اسکاتلند انجام داد که پاکسازی جزایر 48 سال به طول انجامید ... با وجود شواهد و گفته ها مبنی بر استفاده از سلاح های بیولوژیک توسط ایالات متحده در جنگ کره بر ضد کره ی شمالی ، ادعا می شود که آن ها هیچ گاه از این سلاح خود استفاده نکرده اند . در سال 1969 ، زمان ریاست جمهوری نیکسون ، ایالات متحده هم سرانجام پیمان منع گسترش را امضا کرد و تا سال 2011 ، 165 کشور به این کنوانسیون پیوسته اند . [size=6][color=#ff0000][b]ادامه دارد ...[/b][/color][/size] [center]مولف : آرمان مجدی (Commandant)[/center] [center][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][color=#0000FF]این مقاله مختص سایت میلیتاری بوده و هرگونه کپی برداری و انتشار آن بدون ذکر منبع و نام مولف ممنوع می باشد .[/color][/font][/color][/center] [right][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][size=1]زحمت انتقال عکس ها به گالری با مدیران زحمتکش عزیز [/size][/font][/color][/right]
- 3 پاسخ ها
-
- 14
-
[quote name='mohmohammadi20' timestamp='1378509682' post='336920'] هیپوتالاموس . اشتباه من بوده . من سریع نوشتم و متن رو هم خوب نخوندم. هیپو به معنی بالا هست . هیپوتالاموس یعنی بالای تالاموس. تارهای انتقال دهنده ی و دریافت کننده ی اطلاعات سلولهای عصبی انتقال اطلاعات . بله در مغز اطلاعات جابجا میشه. از وقتی که میبینیم یه ماشین به طرف ما میاد چشم اطلاعات رو میگیره و به سیستم اعصاب مرکزی که مغز هم میشه میفرسته . مغز چند بخش هست . بخشی که این اطلاعات رو میگیره و تحلیل میکنه . بعد نتایج رو به بخش دیگه میفرسته تا درباره اش تصمیم گیری بشه . بخشی هم تصمیم میگیره که از جلوی ماشین برید اینور چون نتیجه رو گرفته که ماشین به طرف ما میاد و بخشی هم این تصمیم رو میفرسته به عضله ها. شاید من دقیق نگفتم بعضی اسمها رو یادم نیست تمام قسمتهای مغز رو یادم نیست اسمشون رو ولی بر اساس وظیفه شون که انجام میدن نامگذاری میشن. این ها تو فیلمهای تخیلی ندیدم . تو کتابهایی خوندم که تو معتبرترین دانشگاهها تدریس میشه. راستی این چکیده ی حدود هشتاد صفحه از یک کتاب بود که من اینقدر خلاصه اش کردم. [/quote] خب برادر ، شما خلاصش نکردی زدی چش و چالش رو در آوردی کلا شده غلطه علمی اون چربی هم که فرمودین و دوستمون اشاره کردن اسمش میلینه ، عایق سنسورنرون ها و موتونرون ها هست ، اصلا ارتباطی به حافظه نداره ، کارش زیاد کردن سرعت انتقال پیام های عصبی هست ، اگه میلین وجود نداشت میخواستیم انگشت پامون رو تکون بدیم حدود 2 ثانیه طول می کشید تا پیام بهش برسه ! در مغز هم اطلاعات جابه جا میشه ، ولی حافظه خیر . در مورد سروتونین و دوپامین هم باید بگم که هورمون هستن نه نوروترنسمیتر ! اصولا هورمون شناسی هم یک بحث خیلی پیچیده هست که بنده بعد از پاس کردن 10 واحد فیزیولوژی ، هر وقت می خوام ازش حرف بزنم با احتیاط صحبت می کنم ! خواهشا ادامه ندین ، شما معلوم هست مطالعه داشتی ولی چون مطالب زیاد هست و فرار الان همه رو باهم میکس کردی و ریختی رو دایره مطالبی که میگی اشتباه هست
-
[quote name='mohmohammadi20' timestamp='1378504777' post='336909'] بزارید من یه چیزایی که بلدم رو اینجا بگم. اعتراف برای گرفتن اقرار و گرفتن اطلاعات از اشخاص هست. اعتراف گیر (منظورم شکنجه گر نیست. اعتراف گیر فقط اطلاعات میگیره ولو با شکنجه ) ممکنه تروریست یا سازمانهای دولتی باشن. اصولا برای اینکه فردی اطلاعاتی داشته باشه باید تجربه کرده باشه. از طریق چشمها از طریق گوشها و انواع حسهای دیگه باید این اطلاعات رو به حافظه مغز انتقال داده باشه. این اطلاعات در حافظه ی انسان نگهداری میشه و بنابراین باید به وسیله ی حرف زدن نوشتن یا طور دیگه این اطلاعات بازخوانی بشه . تا وقتی که مغز نخواد این اطلاعات بازخوانی نمیشه . و این قوتی هست که مغز دیگه تحلیل رفته باشه . تحلیل رفتن مغز هم یکی از دلایلش تموم شدن طاقت بدن هست و اینکه مغز یک مقایسه میکنه که ارزش بدن از ارزش اطلاعات بیشتره پس گپ میزنه ولی اگه گپ نزنه چی؟ بر اساس تئوری سلولهای مغزی دارای چندین تارهای گرفتن داده یا اطلاعات هست و فقط دارای یک تار یا تراچه ی انتقال اطلاعات. اطراف این تارچه ها رو قسمتهای چربی مانند گرفته که حل میشه . مغز از ناحیه های مختلفی تشکیل شده . و هر ناحیه هم کار خودش رو میکنه . مهمترین ناحیه ناحیه ی هوشیاری هست. تا وقتی که مغز با ارتباط کامل باهم کار میکنه و اون تارچه ها ارتباطشون باهم مختلف نشده فرد میتونه طاقت بیاره. هوشیاری باعث میشه که دستوران و فرامین به صورت کامل به همه ی ناحیه ها برسه . کلا مواد مخدر به موادی میگن که بر کارکرد مغز اثر بزاره. یکی از تاثیرات این مواد تاثیر بر روی قسمتهای چربی مانند روی تاژگها هست. و باعث تحلیل رفتن این قسمتها میشه . البته این بستگی به نوع مواد هم داره. اگه شما به فرد ماده ی مخدری بدید که قسمتهای تالاموس مغز رو گرفتار کنه باعث میشه دیگه اصلا و اصلا اعتراف نکنه. از نام بردن مواد معذورم . ولی ماده ای که بتونه قسمتهای هومو تالاموس یعنی قسمتی که بالای تالاموس هست رو گرفتار کنه و قسمتهایی مثل ناحیه ی هوشیاری رو باعث میشه که مغز نتونه دستور استقامت بفرسته . در صورتی این کار در صورتی انجام میگیره که تاژگ های انتقال اطلاعات(همونی که یکی هست) یا تاژگهای دریافت کننده ی اطلاعات قابلیتش رو از دست بده یعنی چربیهای اطراف تاژگ تحلیل بره و منهدم بشه. گرچه این قسمتهای چربی قابل بازیابی هست. ساده ترین راه تحلیل رفتن این قسمتهای چربی رو در کسانی که از الکل استفاده میکنن شاهدیم . باعث میشه چیزهایی بگن که در زمان هوشیاری نمیگن . حتی ممکنه تمام کارهای نکرده شو بگه بدونه اینکه بدونه چی میگه. من ماده ای میشناسم که اکثرا شما هم میشناسید ولی به ذهنتون خطور نمیکنه. تو خصوصی هم اسمشو نمیگم. نیم ساعت یا یک ساعت بزارید بوش کنه بعد ازش اعتراف بگیرید. [/quote] برادر محمدی چند تا چیز رو متوجه نشدم : 1. هوموتالاموس کجاست ؟ 2. تاژگ چیه ؟ 3. انتقال اطلاعات در مغز ؟ یعنی حافظه توی مغز جابه جا میشه ؟ . . . و غیره ! مطلبی که نوشتین رو نمیدونم از فیلم های هالیوودی استناد کردین یا از مجلات زرد ، ولی از نظر علمی صحیح نیست . لطفا پستتون رو پاک کنین ! راستی تا یادم نرفته ، رشته ی بنده بیولوژی هست !