sunshine

Members
  • تعداد محتوا

    86
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

195 نشان افتخار

3 دنبال کنندگان

درباره sunshine

  • رتبه حساب کاربری
    سرجوخه
  1. با وجود اینکه گفته بودین بدون تغییر پیش فرض ها، جسارتا لازم می دونم بپرسم چرا در این مثال خودزنی کردین؟؟! " یک گروه ناشناس فلان عملیات را انجام داد که بزرگترین عملیات تروریستی جهان است" !!!!! حتی در وحشتناک ترین سناریوهای ممکن هم کی کشور ما بصورت مستقیم (یا غیرمستقیم)  اقدام به همچین کاری خواهد کرد؟! ما که همیشه خدا مظلوم بودیم. درسته این یک مثاله و در مثل هم مناقشه نیست، ولی حتی مثالش هم باید لااقل کمی منطقی باشه که جای بحث و بررسی داشته باشه. شاید بهتر بود مثلا میگفتین "به نظر شما با توجه به تهدیدهای موجود در سطح منطقه و فرامنطقه ای فرضا در صورت حمله دشمن به کشورمان، حملات ازجانب چه کشورهایی، از چه جوانبی و به چه شکلی ترتیب داده خواهد شد و بهترین راه ها برای مقابله با هر مورد چه خواهد بود؟" عذر میخوام اگه پستم در جهت پاسخ به سوال نبود. به هرحال مساله قابل توجهی بود.
  2. اگر موقتا توهم توطئه و این داستانها رو بزارین کنار و کمی به خود مفهوم اینترنت فکر کنیم که در آینده به کدوم سمت میخواد حرکت کنه، بسیار بسیار روش محتملی هست برای آینده اینترنت دنیا. تصور بفرمایید که 30 سال یا پنجاه سال دیگه انسان ها قراره چجوری به اینترنت دسترسی داشته باشن؟ همچنان با ریختن کلی پول به جیب اپراتورها و دریافت یک نت نیمه جون شیلتر شده (مثلا در ایران) ؟ طبیعتا دنیا حرکت میکنه به سمت دسترسی رایگان جهانی به نت و قطعا روزی میرسه که دسترسی آزاد و رایگان واقعی در هر نقطه از کره زمین به وب ممکن میشه. من فکر میکنم این در آینده نه چندان دور از حق و حقوق طبیعی همه انسان ها خواهد بود. در کشور ما هم احتمالا بعد از کلی تو سروکله همدیگه زدن و هزار تا پیوست فرهنگی از آخر هم پذیرفته نمیشه و نسل های بعد از ما همچنان به دنبال روش های دور زدن شیلترینگ اینترنت ماهواره ای خواهند بود.
  3. جناب شوگان، اولا در مورد شبکه استانی من نظرم این هست که به قدری که نیاز هست بها داده شده به زبان ترکی. همین که ما نگاه میکنیم هیچی نمیفهمیم یعنی لااقل فارسی نیست! حالا دیگه اینکه با کدوم لهجه و گویش آذری برنامه اجرا میکنن اهمیت زیادی نداره چون به هرحال به طور انحصاری برای آذری زبان ها برنامه پخش میکنه نه فارسی زبان ها. پس نه منّتی هست و نه از اون طرف باید نادیده گرفتش. در مورد مثال هایی که زدم که شما فرمودین خودتون هم گفتین، یک تفاوت بزرگ وجود داره. و اون هم نوع دیدگاه و میزان نگرانی بنده حقیر و شما راجب یک مساله یکسان هست. دوست من، اینکه دریک ورزشگاه داخل ایران که با پول جیب من و شما و بقیه ملت ساخته شده، تا تیم فوتبالش با پول همین مملکت بیاد شوت بزنه زیر توپی که با پول همین ملت تهیه شده، تو همون ورزشگاه بیان به پرچم همین کشور توهین کنن این از فحش خواهر و مادر بدتره. متوجهید؟ شما هم همین دیدگاهو دارید؟ یا فقط به چشم یک مشکل اجتماعی مثل بقیه مشکلات به این مساله نگاه می کنین؟ درهمون سوییس که مثال زدین اگه یکی آلمانی زبان باشه و بر فرض مثال به یک نانوایی بره که زبان فروشنده فرانسوی هست مطمئنا بهش بی محلی نمیکنن.درسته؟  بحث من اینه که این مسائل یک مساله اجتماعی کوچک در حد انداختن آب دهان روی زمین نیست که بگیم باید باید با مهربانی و شفقت فرد خاطی رو نصیحتش کرد تا اصلاح بشه. این جریان باید جدا واکاوی بشه، گروهها و افراد خاطی باید پیگیری و تنبیه بشن. اینا جرم کردن. ببینید اینکه دولت به یک زبان کمی بیشتر بها بده این یک مساله هست، اینکه بخواد به یک منطقه و به یک قومیت امتیاز ویژه ای بده این چیز دیگری هست. اینکه بعنوان مثال رشته ای برای تحصیل زبان مادری ایجاد بشه یک مساله هست، اینکه یک زبان خاص در یک بخش کشورِ با زبان رسمی فارسی، تبدیل بشه به زبان رسمی در تمام سطوح و ارکان جامعه این چیز دیگریست. توجه بفرمایید که بنده ملتفت هستم که جنابعالی به هیچ عنوان افکار خطرناک جدایی طلبانه ندارید. فقط دارم عرض میکنم که باید به این مساله بصورت بسیار جدی تر نگاه کرد.  تبعیض غیرسیستماتیک و فرهنگی همیشه وجود داره دوست من. متاسفانه در همه دنیا هم وجود داره. شما همین فیلم و سریالهای درپیتی سینما و تلویزیون رو نگاه کنید. بدون استثناء هرچی دکتر و مهندس و کارخونه دار و آدم حسابیه تهرانیه. اما هرچی آبدارچی و کلفت و نوکر و کارگر و عمله ست اهل غیر از تهران هست. خب این این اصلا جالب نیست. یعنی تهران با سابقه تاریخی 200 سالش میاد میشه تاج سر ایران با چند هزار سال تاریخ و بیشتر حجم اقتصاد و کارهای عمرانی شهری و اختصاص امکانات هم اختصاص پیدا میکنه به همین شهر بی دروپیکر. خب این تبعیض هست! اما همینطور که عرض کردم هم غیر سیستماتیکه هم غیر سیاسی. یک مساله فرهنگی-اجتماعی هست.. حالا این بهانه نمیشه که بقیه ایران ادعا کنن که چون مورد تبعیض قائل شدن "میتونن" یک سری ادعاهای عجیب و غریب داشته باشن یا یک سری امتیازات خاص طلب کنن! لبّ مطلب: هر گونه احساس نسبت به مطلوب نبودن شرایط، به هیچ عنوان دلیل نمیشه برای اینکه مردم یک قسمت از کشور ایران بخوان ادعای خنده داری مثل جدایی طلبی داشته باشن. والسّلام  
  4. جناب شوگان عزیز، این که آذری ها یکی از اقوام ایران هستن و زبان و فرهنگ و آداب و رسوم خودشون رو دارن رو من میدونم و این یک چیز بدیهیه. در واقع اینقدر بدیهیه که حتی بهش اشاره هم نکردم پس دوستان دیگه لطفا نیان نیت خوانی کنن و تز بدن. ببین برادر من، شما آذری هستی زبان و لهجه و فرهنگ خودتو داری، من خراسانی ام لهجه و فرهنگ خودمو دارم، یکی بوشهریه، یکی لره، یکی کرده، یکی گیلکی و یکی... و ما همه با هم شدیم ایران. پس اصلا بحث منت گذاشتن و تبعیض و این حرفا نیست.   اما این سوال منو جواب بده. رفیق من اومده تبریز. رفته نونوایی نون بخره. به فارسی گفته آقا نون به من بدین. دیگه ازین ساده تر؟ جهت اطلاعت عرض کنم که نون که بهش ندادن، اصلا بهش توجه هم نکردن! چند بار شنیدم (مطمئن نیستم تا چه حد راست باشه و قلبا آرزو میکنم که دروغ بوده باشه) ولی شنیدم که در ورزشگاه تراکتور به پرچم ایران توهین کردن. لطفا نیان بگین این مثالها ابتداییه و منبع موثق نداره چون بارها از این دست مثالها شنیدیم... حالا شما نظرت راجب اینا چیه؟ تبریز جزو ایران هست یا نه؟ پس این رفتارهای چندش آور سوپرافراطی چه معنی داره؟ خداوکیلی برای بقیه ایرانی ها نباید زور داشته باشه؟ نباید ناراحت بشیم؟ نباید احساس خطر کنیم؟ ما تجربه بحرین رو نداریم؟ ما تجربه هشت سال جنگ وحشتناک رو که با طمع صدام به خوزستان شروع شد نداریم؟ ما اوضاع شرق اوکراین رو نمیبینیم؟ کریمه رو ندیدیم؟ نا آرامی های جدایی طلبانه چچن و سین کیانگ رو ندیدیم؟ ما ندیدیم که انگلیس چجوری با نفوذ و برتری نظامی و فرهنگیش جزایر مالویناس آرژانتین رو تسخیر کرد؟ دندون تیز کردن اعراب برای جزایر سه گانه رو نمیبینیم؟ استفاده از لفظ جعلی به جای خلیج فارس رو نمیبینیم؟ ما نباید نگران باشیم؟ چرا چشمامونو ببندیم؟ اما در رابطه با امتیاز دادن که می فرمایید یک سوال بزرگ مطرح میشه. کدوم امتیاز؟ امتیاز برای چی؟ آیا اصفهانی ها باید بخاطر اصفهانی بودنشون از دولت مرکزی امتیاز بگیرن در غیر اینصورت ساز مخالفت بزنن؟ آیا همدانی ها باید امتیاز بخوان؟ آیا سمنانی ها باید امتیاز بخوان؟ عرب های ایران زبان خودشون رو دارن، ترک ها زبان خودشون، گیلانی ها گویش خودشون، یزدی ها لهجه خودشون، همه شون هم دارن کار میکنن تلاش میکنن، خون میدن برای ایران. نه برای استان و قوم خودشون. این چه جور نگرشیه که دولت بخواد به یک بخش کشور امتیاز خاصی بده؟ آذربایجان فقط یک جزء از ایرانه. مثل تهران. مثل شیراز.همین!  
  5. به نظر من در رابطه با بها دادن به زبان و گویش محلی بیش از حد هم به استانهای کردستان و آذربایجان امتیاز داده شده. نشون به اون نشون که شبکه استانی این استانها رو که جزیی از ایران هستن، من ایرانی که نگاه می کنم هیچی نمیفهمم. چون کل یوم دارن به زبون آذری یا کردی صحبت می کنن. من فارسی زبون وقتی برم تبریز یا کرمانشاه باید بتونم با مردم اونجا بسادگی مراوده کنم، نه اینکه بخوام تو کشور خودم برم یه زبون دیگه یاد بگیرم. یه عده در این استانها نزده میرقصن، دیگه مونده زبان رسمی آموزش و غیره هم بشه زبان محلیشون تا کلا خدارو بنده نباشن. اما یه نکته ای که همیشه برام جالبه اینه که از یکی از این نادون هایی که تمایلات جدایی طلبانه دارم بپرسم که اون مدینه فاضله ای که در فکرشون دارن چیه؟ مثلا بلوچستان جدا بشه که چی بشه؟ یا کردستان جدا بشه که کجارو بگیره؟ کل ایران با همه عظمت و قدرتش الان تو دنیای امروز چه جایگاهی داره که اینا میخوان جدا هم بشن.. اینا نگاه به همون اربیل زپرتی میکنن که بخاطر دوری از جنگ یک اپسیلون از بقیه عراق سالم تر مونده و دوتا چاه نفتش خیال میکنن دیگه کردستان ابرقدرتی میشه؟ یا مثلا آذربایجان جدا بشه چه مهره ای تو دنیا میشه؟ همین الان کشور آذربایجان (که امیدوارم روزی به دامان وطن برگرده) اصلا در معادلات بین الملل عددی حساب میشه؟ غیر از اینه که فقط یک کارت بازیه که بین قدرتها مبادله میشه؟ بابا تگزاس با اون ثروتش که بیشتر کمپانی های نفت و صنایع الکترونیک و ناسا رو تو خودش جای داده و به تنهایی اگر کشور باشه جزو چند تا کشور ثروتمند دنیا میشه، (حتی با وجود بعضی تمایلات جدایی طلبانه) ترجیح میده جزیی از خاک آمریکا باشه و جزیی از یک کل قدرتمند باشه. حالا من نمیدونم بخدا بلوچستان و آذربایجان و کردستان اگه بر فرض محال مستقل هم باشن کجارو میخوان بگیرن؟ اصلا به چی میخوان برسن؟ همین که یه عده هم زبون دور هم جمع بشن کشور تشکیل بدن؟ بعد دیگه ثروت و قدرت و تاریخ و اقتدار و هویت نمیخوان؟ مگه فقط به زبانه؟ اگه به زبان باشه که همه ممالک انگلیسی زبان دنیا باید یکی بشن. یا فقط یک کشورعربی در دنیا باشه! اگه به نژاد و قومیته که دنیا باید بشه اِن هزار تا کشور! اینا واقعا فکر نمیکنن؟؟  .  
  6. آگاه سازی و آگاه سازی و آگاه سازی! در کنار تمام تمهیداتی که باید برای تقویت نیروی دفاعی در نظر گرفته بشه، فراموش نکنید که اتاق فکر داعش در هرکجا که باشه احتمالا میدونه که روش حمله به ایران دقیقا مشابه سوریه و عراق نیست. شاید بخوان به فکر یارگیری داخلی باشن. بلوچستان، خوزستان و شاید هم کردستان. این نواحی بخاطر وجود اهل سنت و بعضا فقر فرهنگی و اقتصادی بویژه در نواحی دورافتاده و روستایی میتونه محل مورد نظر دشمن برای یارگیری باشه. هرچند اصلاح بنیادین این مشکل نیازمند سرمایه گذاری های اقتصادی کلان هست که در بلند مدت جواب میده و در میلیتاری هم راجبش کم صحبت نشده، ولی در کوتاه مدت لااقل آگاه سازی بوسیله رسانه ها، و آگاه سازی شفاهی حتما باید روش کار بشه. شستشوی مغزی یک جوان فقیر و کم سواد و بیکار در یک ناحیه دورافتاده از بلوچستان کافیه که یک بمب متحرک تولید کنه و ایجاد ناامنی. تولید این زامبی ها در کشورهای مختلف دلایل متفاوتی داره. افسر سابق بعثی، جوان خواننده انگلیسی، شبه نظامی چچنی، عضو بوکوحرام، مخالف اسد در سوریه، شهروند فریب خورده عراقی هر کدوم از اینها با انگیزه و مقصود متفاوتی وارد داعش میشن. از ماجراجویی و حس تبعیض و اصطلاحا جوگیر شدن گرفته تا خیال تشکیل حکومت جهانی و توهم ورود به بهشت و امثالهم. اما در ایران چه عواملی میتونه راه رو برای داعش باز کنه برای یارگیری. به نظر من تبلیغات در نواحی دورافتاده سه استان یاد شده به بهانه تبعیض علیه اهل سنت. این ریشه رو باید زد. در بلند مدت با کار اقتصادی و فرهنگی. در کوتاه مدت با آگاه سازی.
  7. جناب احسان انیمیتور. خلاصه فرمایشاتتون یک سوال بود. اونم این که چرا هنوز تحریمها برداشته نشده. بقیش هم توهین و افترا بود. سوالتون رو چون جوابش اظهر من الشمس هست ترجیح میدم به سبک آن علّامه بزرگ با سوال جواب بدم. الان ظریف برای چی داره مذاکره میکنه؟ غیر از اینه که آخرش تحریمها برداشته بشه؟ آیا تا قبل از امضای توافق نامه از نظر حقوقی تحریمی برداشته میشه؟ آیا تحریمهایی که غرب برای وضع و اجرا و تاثیرگذار کردنش چند سال وقت گذاشته به سرعت چند روز لغو و نتایجش مشاهده میشه؟ آیا غیر از اینه که همین مذاکرات تونست برای اولین بار در تاریخ دولت آمریکا و اسراییل رو دچار اختلاف جدی کنه؟  اصلا از سیاهی که بالاتر رنگی نیست عزیز. این که بریم اونجا برای 4 تا دیپلمات منبر بریم و موعظه کنیم و تهش بگیم همینه که هست، اونا هم هیچی نفهمن و برن باز تحریم رو تحریم وضع کنن هنر میخواد؟ اصلا دیپلمات و مذاکره میخواد؟ اصلا اوضاع اقتصادی و سیاسی از اینم میتونست بدتر بشه که شماها دوست دارین مملکت بر همون راه سابق بره؟
  8. انشقاق شبه نظامی های چچنی یک درس بزرگ رو در خودش داره. اونم قانون طبیعته.  در یک میدان الکتریکی هیچ وقت یک حامل بار الکتریکی ثابت نمیمونه، بلکه همیشه بر حسب نوع بارش به سمت منتهی الیه یکی از قطب های میدان کشیده میشه. این قانون هم مثل خیلی دیگه از قوانین فیزیک در جامعه انسان ها هم کاملا صادقه. اینجا حکومت ها میشن میدان و آدمها میشن بار الکتریکی. جهت گیری سیاسی اکثر قریب به اتفاق مردم به این شکله که در هر برهه زمانی خط فکری خودشون رو به هر کدوم از آلترنیتو های موجود که نزدیک تر بدونن حتی اگه در مرام و عقاید تفاوت زیادی هم با ایدئولوژی مورد نظر داشته باشن، جذب همون خط میشن و چه بسا ناخواسته تا تهش هم برن. حتی صرفا برای ضربه زدن به دشمن سابقشون، با یک مرام کاملا ناهمگون همکاری می کنن. نمونش چچنی هایی که امروز در سوریه سر میبرن. در کشور خودمون هم مثالهاش فراوانه. این همون چیزیه که سیاستمدارها باید همیشه مدنظر داشته باشن که معمولا هم اینطور نیست و با تصمیم گیری های افراطی باعث ایجاد چند دستگی و قطبیت در جامعه میشن. این همون عاملی بود که باعث شد اعتراضات سوریه بجای اینکه با دادن کمی امتیاز به معترضین در همون ابتدا آروم و کنترل بشه، با یک بی تدبیری به جایی برسه که یک کشور نابود بشه و هیولایی به نام داعش بوجود بیاد. "چه بسیار پندها و چه اندکند پندپذیران." حضرت علی علیه السلام
  9. بعید می دونم مساله کاهش بازده سلول های خورشیدی مطرح باشه. اولا بازده سلول ها معمولا در حدود 20 سال ثابت است و بعد از اون به تدریج شروع به افت می کنه، ثانیا سلول های خانواده گالیم آرسناید بخاطر ساختار چندلایه و جذب طیف وسیعی از فتون ها بازده بالا و ضریب دمایی خیلی پایینی دارند و مثل سلول های سیلیکنی در دماهای بالا راندمانشون کم نمیشه. بعلاوه اصلا بحث دمای بالا هم در خارج از جو مطرح نیست چون اونجا دما خیلی پایینه. مشکل عمده سیستم خورشیدی معمولا کم شدن ظرفیت باتری بخاطر محدود بودن سیکل کاری باتری هست.
  10. باشه آقا قبول. اصلا کل اقتصاد آلمان و ژاپن به اسم آمریکا با سند شش دانگ منگوله دار. قضاوت با خواننده! متاسفانه در تمام کامنت هاتون یک اصل کلی رو مبنای کار قرار میدین. مغالطه کردن با استفاده از تهییج احساسات مذهبی، ملی و اخلاقی دیگران، با این تصور که شما فقط خودتون اینارو کشف کردین و مثلا بقیه نمیدونن عرق به وطن و عزت ملی چیه! این حنا دیگه رنگی نداره عزیز. پیگیری منافع حزبی با استفاده از فریب توده های جامعه که دانش سیاسی کمتری دارند با استفاده از ابزار تهییج احساسات. لااقل این رویکرد اینجا جواب نمیده.چون خداروشکر اندک سوادی داریم که اینارو بفهمیم. داشتن صنعت و اقتصاد قوی لازمش حل شدن در سرمایه داری غرب نیست. اما لازمش ارتباط نرمال با جهان است، نه کشیدن یک حصار به دور کشور به اسم مبارزه با جبهه استکبار و وانمود کردن به اینکه "ما با کسی مشکل نداریم و همه چی مرتبه" ! در حالیکه عاقلان دانند که این رویکرد چه به روز کشور آورده.  
  11.   در قرن 19 که کارگران در اروپا بشدت تحت استعمار کارخانه داران قرار گرفتند، مارکس یکی از افرادی بود که تونست در جوامع فرودست و کارگری این باور رو بوجود بیاره که کارگرها و فقرا تحت استعمار سرمایه دارها هستند و باید به این وضع پایان بدن و "نظام طبقاتی" رو لغو کنن. در واقع  در بدو امر یک تفکر اجتماعی-اقتصادی بود که در بیانه ای تحت عنوان "بیانیه کمونیست" اعلام موجودیت کرد. در واقع مارکسیسم یا کمونیسم یک نوع جهان بینی (اجتماعی-سیاسی-اقتصادی) هست که در دهه های اخیر بخصوص بعد از فروپاشی شوروی جنبه اقتصادیش نمود بیشتری پیدا کرده. بنده راه برون رفت از بن بست رو نه تعامل فقط با امریکا بلکه تعامل با کل دنیا (و نه فقط کره شمالی و بولیوی و ونزوئلا و سوریه) می دونم. اینکه میگم شما آمریکا رو بیش از حد بزرگ میکنی از روی شکم نمیگم. این یکی از خصوصیات شما و دیگر افراد هم فکر شماست که آمریکا رو یک هیولای بینهایت بزرگ میدونن که برای همه ارکان زندگی بشر در همه جهان برنامه های شوم داره و ما ( در اینجا یک خودبزرگ بینی واهی هم پیدا میشه) موظفیم که بعنوان ناجی جهان شاخ این هیولا رو بشکنیم. دوست من، آمریکا همونطور که عرض کردم از خودش هویت درست و درمونی نداره. آمریکایی ذاتا یعنی فرزندان مهاجران فرانسوی و اسپانیایی و ایتالیایی و ایرلندی و آفریقایی. پس زیاد بزرگش نکن. اما در غلط بودن تز شما به ذکر مجدد جمله خودتون اکتفا می کنم: " همین آلمانی که شما میفرمایید فلان هنوز هم سر پروژه مارشال و وام های کلانی که آمریکا برای بازیابی شدن از جنگ بهش داد مقروض آمریکاست. و در نتیجه اقتصادش مال آمریکاست" واقعا می خوام بدونم بر چه اساسی نتیجه می گیرین که چون آلمان به آمریکا بدهی داره پس اقتصاد چندین تریلیون دلاریش مال آمریکاست؟ در مورد ژاپن هم همین ادعا رو دارید! با این تفسیر شما که خود اقتصاد آمریکا مال چینه! اما در مورد این جملتون که فرمودید: بنده ترجیح میدم اون سریلانکایی بدون نان باشم اما ناموس و شرفم هر شب مورد تجاوز و بازیچه سربازان آمریکایی تو کاباره های اوکیناوا و ژاپن نباشه! خب بله. چشم بسته غیب گفتید. فکر نمیکنم همون ژاپنی های زمان جنگ جهانی هم عمدا حاضر به همچین چیزی بوده باشن. هیچ ملتی در دنیا در طولانی مدت زیر بار ظلم نمیره. از افغانستان (جنگهای مجاهدین و شوروی) تا ویتنام (مردم ویتنام با آمریکا) تا جزایر فالکلند (آرژانتین و انگلیس) هیچ ملتی زیر بار خفت نمیره دوست من. ما تافته جدا بافته نیستیم. اما مساله اینجاست که یک ملتی مثل ما زمان جنگ جهانی از فقر یک کسر بزرگیش از قحطی میمیرن و همین الانش هم دختران فقیرشو میبرن دبی یا در نواحی مرزی میدن به امثال طالبان. یک ملتی هم به جایی میرسه که افتخار مردم جهانه که محصولاتشو فقط داشته باشن.  
  12. بنده تغییر رویکرد چین رو در حوزه اقتصاد گفتم. نه ایدئولوژی. چین هنوز هم از دیدگاه سیاسی کمونیست و محافظه کاره. بگذریم.. میدونین از نظر بنده یکی از ایرادات عمده تفکر شما چیه؟ "اینکه شما آمریکا رو خیلی بزرگتر و قدرقدرت تر و مهم تر از اون چیزی که واقعا هست تصور می کنید." آمریکا فقط صد ساله که پروبال گرفته. دولت های اروپایی و ژاپن هم اگر باهاش کنار میان بخاطر اقتصاد قدرتمندش هست و اینکه اونقدر اقتصادهاشون به هم پیوند خورده که به شدت متاثر از هم هست. نه اینکه نوکرش باشن..خود اروپایی ها آمریکا رو تازه به دوران رسیده به حساب میارن. اینکه میگین افسار اروپا و ژاپن در دست آمریکاست هم از اون تز هایی هست که فقط خودتون میتونین باهاش کنار بیاین. تصور اینکه کشوری مثل آلمان رو که بعد از جنگ جهانی همه دنیا و بخصوص آمریکا دنبال سرقت تکنولوژی ازش بود (و حتی هنوز هم یک آمریکایی واسش افتخاره که یک ماشین آلمانی سوار بشه) رو تا این حد حقیر میدونین، عذر میخوام ولی واقعا خنده داره. دوست من درسته لابیهای کنگره و نئوکان های آمریکا قدرت دارن، ولی نه اونقدر که کل اروپا و ژاپن رو تو جیب پاکتیشون داشته باشن.   حرف از عرق ملی زدین. من شخصا اگه مثلا یک سریلانکایی یا یمنی جلوم حرف از غرور و افتخار ملی بزنه تو دلم بهش میخندم. چون فکر می کنم که  کسی که مملکتش نون شب نداره، غرور ملیش چیه؟ نه که بخوام مقایسه کنم. فقط میخوام مقصودم رو برسونم که فکر میکنم متوجه باشین.البته این فقط طرز فکر من نیست. طرز فکر اکثر قریب به اتفاق آدمهاست.  
  13. بنده از نظر جهان بینی صحبت نکردم. که جهان بینی چین و ژاپن از یک طرف و غرب کجا شبیه هم بوده؟ چین و ژاپن که نماد شرق هستن کی از نظر عقیدتی و جهان بینی غربی بودن؟ پس لطفا با الفاظ تحریک کننده و دهان پرکنی مثل "پایگاه آمریکا در خاک ایران" و "کنار گذاشتن ایدئولوژی حکومت اسلامی در مقابل لیبرالیسم غرب" عوام فریبی نکنید. دوران این عوام فریبی ها هم گذشته. از نظر بنده در جهان امروز فاکتور اول در اقتدار، اقتصاد است. بنده تفکرات سرمایه داری ندارم ولی تفکرات مارکسیستی هم ندارم. اگر اقتصاد قوی وشکوفا داشته باشی بعدش میتونی فکر کنی که حالا به صنایع هایتک هم پول بدی که رشد کنن. به دانشجوهای دکترات هم گرنت و امکانات و فرصت بدی که شکوفا بشن. این میشه که در دنیا همون کشورهایی که بزرگترین اقتصادها رو دارن تقریبا به همون ترتیب تولیدات علمی و قدرت صنعت و تکنولوژی دارن. (از نظر حجم) از این جهت (یعنی قدرت اقتصادی که منتج به اقتدار ملی میشه) چین، آلمان و ژاپن در جهان فعلی مثال های خوبی هستند.   شما هم موفق باشید.  
  14. اقتدار یعنی چین که سه دهه پیش فهمید با عقاید خشک کمونیستی راهی از پیش نمیبره، درهاشون به روی دنیا باز کرد. الان بازار کل دنیا و آمریکا به طور خاص رو قبضه کرده، حجم اقتصادش به زعم بعضی از شاخص ها از آمریکا پیشی گرفت و مثل یه پدر که به بچش پول توجیبی میده به آمریکا پول غرض میده. (لازم به ذکر هست که این مساله چقدر برای آمریکا که از لحاظ سنتی دشمن ایدئولوژیک چین هست خفت آوره؟) حالا ممکنه بگید ما رو چه به چین با اون جمعیت عظیمش.. خب اگر بگید حق دارید. ولی توجه بفرمایید که منظور بنده حجم اقتصاد چین نیست. بلکه رویکرد چین هست که اگر نبود هنوز چند صد میلیون چینی در قحطی و فلاکت مطلق بودند. اقتدار یعنی اینکه به ژاپنی ها گفتند شما که آمریکا روی شهراتون بمب اتم ریخت چرا نمیگین مرگ بر آمریکا؟ گفتن تلفن ژاپنی که روی میز رییس جمهور آمریکاست یعنی مرگ بر آمریکا. مثالهاش زیاده. آلمان بعد جنگ، کره جنوبی و... شما خیلی کلی گویی میکنی دوست من. مثلا یه کلام میگی "دولت داره صنایع هایتک رو تعطیل میکنه" و میری جمله بعد. حالا یکی بیاد این وسط حرف شما رو حلاجی کنه که اصلا یعنی چی؟ مثلا فلان صنعت هایتک  ما دو سال پیش از نظر شاخص های بین المللی در کجا بوده و امروز در کجا قرار داره و چقدر افت و خیز داشته؟! یا مثلا معیار شما از افت واقعی صنایع و تکنولوژی چیه؟ در دولت قبل چه دیدین چه اون رو معیار قرار میدین؟ و...  این از اون بحثاست که به شدت پتانسیل فرسایشی شدن رو داره و هیچ وقت به نتیجه نمی رسه.
  15. بله! در این مورد دقیقا ملاک بنده تعداد مثبت و منفی هاست. چرا؟! ببینید، اگر راجب یک سایت کم مخاطب، جهت دار و بی اعتبار صحبت می کردیم که مخاطبینش از یک طیف خاص بودند، حرف شما صحیح بود. اگر نسبت آراء مثلا 60 به 40 یا چیزی شبیه این بود باز هم حرف شما قابل تامل بود. ولی اولا تابناک در محیط مجازی تا جایی که بنده می دونم معتبرترین و مشهورترین سایت خبری هست و از نظر سیاسی هم معتدل هست و وابسته به آقای محسن رضایی است که اتفاقا ایشون اصول گرا هستند، نه اصلاح طلب! بعلاوه دوست من، هر مثبت یا منفی نماینده یک آدم هست! از قضا اختلاف این مثبت و منفی ها بقدری چشم گیر هست (در مواردی چند ده برابر) که عملا نشون میده در هر جامعه آماری غیر دستچین شده در ایران اگر حتی این نسبت چند ده برابری هم حفظ نشه، باز هم نتیجه به طور مطلق به نفع طرفداران رفراندوم (نه لزوما در زمینه هسته ای) خواهد بود. جامعه آمریکا بسیار بسیار ناهمگن است دوست من. اینجا اکثریت مردم هم دین و هم مذهب و هم نژاد هستند با فرهنگ های مشابه. ایران رو از این لحاظ نمیشه با آمریکا مقایسه کرد که هزار جور مرام و فرهنگ داره.