mohammadarea51

Members
  • تعداد محتوا

    336
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    7

تمامی ارسال های mohammadarea51

  1. در روز ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ اولین گروه آزادگان ایرانی پس از سال‌ها اسارت در زندان‌های رژیم بعث عراق به کشور بازگشتند. این رویداد دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه‌ای به رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر عهدنامه 1975 الجزیره را پذیرفت و به شرایط ایران برای پایان جنگ تسلیم شد و از جمله قول عقب‌نشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی را داد. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/388422_583.jpg[/IMG] [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/241570/%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA"]لینک[/url] ****************** [b]کودکی که در اسارت سهمیه میوه‌اش را هدیه می‌داد[/b] به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، اسارت فقط برای مردان نبود، زنان شیردلی هم زینب‌وار دوره‌های اسارت را گذراندند و پاس می‌داریم این همه صبر و استقامت آنها را که در مقابل صدامی‌ها ایستادند؛ «[color=#7030A0]خدیجه میرشکار[/color]» یکی از آزادگان زن در دوران دفاع مقدس است که بخشی از خاطره او را از اسارت در ادامه می‌خوانیم. *** برخلاف تمام مقررات خشک و تنگناهایی که عراقی‌ها پیش روی‌مان قرار داده بودند، کلاس‌های آموزش و تفسیر قرآن و کارهای دستی از جمله گلدوزی را که در اردوگاه قبلی داشتیم، از نو آغاز کردیم و برای جلوگیری از مزاحمت عراقی‌ها، در هر جلسه خواهری پشت پنجره نگهبانی می‌داد. برادران این اردوگاه نیز دارای یک شبکه قوی خبری بودند و اغلب هنگام تقسیم غذا و یا رفتن به بهداری ما را در جریان اتفاقاتی که در ایران و محیط اردوگاه می‌گذشت، قرار می‌دادند. وقتی سر و کله مأمورین صلیب سرخ در اردوگاه پیدا شد، از آنها خواستم نسبت به آزادی من و بقیه اسرای زن اردوگاه اقدام کنند ولی آنها تصمیم‌گیری را به عهده رژیم عراق گذاشتند و در توجیه این امر، خود را تنها، نامه‌رسان معرفی می‌کردند. روزهای رمادیه به مراتب سخت‌تر از موصل می‌گذشت؛ فضای بسته، سوءتغذیه، نبودن بهداشت و امکانات رفاهی و بدتر از آن 90 روز حبس، در یک اتاق عرصه را بر ما تنگ می‌کرد. گاه با خواهران، خاطرات اردوگاه موصل را مرور می‌کردیم و یاد برادران ایثارگری را زنده می‌کردیم که در برابر گرگ‌صفتان بعثی سپر ما بودند. با آنکه در بین آنها کسانی بودند که از درجه بالای نظامی برخوردار بودند، داوطلبانه لباس بیماران و مجروحین را می‌شستند و پیرمردها را حمام می‌کردند. یاد سربازی که طینت پاک خود را به نظام بعث کافر نفروخته بودند و هر کاری که می‌توانستند برای اسرا انجام می‌دادند تا آنجا که سربازی به نام محمد می‌گفت: مادرم شیرش را حرامم می‌کند، اگر یکی از اسرا کاری داشته باشد و من در حل مشکل او تلاش نکنم. زینت‌بخش خاطراتمان، «رضا» آن کودک مهربان اصفهانی بود که وقتی در بهداری بستری بودم، میوه‌ای را که عراقی‌ها به او می‌دادند، به من هدیه می‌کرد و نخستین لبخند واقعی را تا آن روز در اسارت، او بر لب‌ها نشاند، آن وقتی که در آسایشگاه به خواب رفته بود و عراقی‌ها موقع آمارگیری وقتی او را غایب دیدند، همه جای اردوگاه و حتی بشکه‌های آب را جستجو کردند و بالاخره او را زیر پتویی که به خواب رفته بود، یافتند. حتی سربازان عراقی هم به این پیشامد می‌خندیدند. [url="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920522001182"]لینک[/url] *********************** [b]آزادگانی که دو بار به اسارت رفتند[/b] شب آخر دل‌گیرترین شب اردوگاه بود. از وقتی که خبر آزادی را دادند، همه به تکاپو افتادند و برای خودشان پیشانی‌بند و سربند «یا زهرا(س)» و یا «سیدالشهدا(ع)» درست کردند. هرکس پشت لباس و روی سینه‌اش، شعاری نوشته بود. انگار که می‌خواستیم برویم عملیات. مثل شب عملیات بود. همه زیارت عاشورا خواندیم، ولی نه دیگر با آن ترس و مخفیانه. یک زیارت عاشورای خاص. صبح که شد، چند تا اتوبوس آمد و سوار اتوبوس شدیم. خداحافظ اسارت؛ خداحافظ ای کنج‌های خلوت مناجات؛ خداحافظ ای رنج و غربت. این همه سال، با در و دیوارهای اردوگاه و با رنج و مشقت اسارت، انس گرفته بودیم. انگار این رهایی برای ما سخت بود. دل‌شوره و دل‌تنگی هوار شده بود توی دل‌ها. هر کس در ذهنش دنیایی خاص را تصور می‌کرد. شکل کوچه‌های شهر و روستا، پیر شدن آدم‌ها؛ آن‌هایی که معلوم نبود هنوز زنده باشند و... خدایا! بر سر خانواده ما چه گذشته؟ آیا پدر و مادر و خواهرانم زنده‌اند؟ این‌ها فکرهایی بود که در آخرین لحظات اسارت، ذهن‌مان را مشغول کرده بود. چه‌قدر سخت است آن لحظاتی که قرار است با پدر و مادرت روبه‌رو بشوی. چه‌قدر موهای‌شان سفید شده! وقتی می‌رفتی، برادرت ده سال داشت، اما امروز برای خودش مردی شده. شاید زن و فرزند هم داشته باشد و تو شده‌ای عمو. همه تغییر کرده‌اند. حتی شهر و روستا. فکر‌های غریبی بود که همه‌مان را نگران می‌کرد. پر شده بودیم از سرخوشی، از این‌که این سال‌های سخت را تحمل کردیم، اما ذرّه‌ای به دشمن باج ندادیم. با همه مشقت‌ها و رنج‌های اسارت تا مرز مرگ رفتیم، ولی تحت هیچ شرایطی تسلیم نشدیم و به آرمان‌ها پشت نکردیم. در تمام سال‌های اسارت، به هر شکلی که از دست‌شان برمی‌آمد، به ما ظلم کردند. ظلمی که هیچ‌گاه از ذهن ما پاک نخواهد شد. ما که جزو مفقودین بودیم، هیچ‌گاه امیدی به آزادی نداشتیم‌، اما سرنوشت جور دیگری رقم خورد. شیشه‌های اتوبوس را پوشانده بودند. تا جایی را نبینیم؛ اما یکی، دو ساعتی که گذشت، سخت‌گیری عراقی‌ها هم از بین رفت و چند تا از بچه‌ها هر طور بود، یک گوشه از چشم‌بند را کنار زده بودند. نزدیک مرز ایران که رسیدیم، یک بسیجی پرید جلوی اتوبوس و عکس صدام را از شیشه اتوبوس کند و پاره کرد و ریخت زیر پایش و لگد کرد. اتوبوس در دم ترمز را کشید. سربازهای عراقی اسلحه کشیدند و دست روی ماشه، آماده شلیک شدند؛ اما مگر جرأت داشتند شلیک کنند؟ راننده، یک نظامی عراقی بود که می‌گفت: حرکت نمی‌کند. یکی از بچه‌ها با سرباز عراقی دست به یقه شد. دو اتوبوس اسیر، با ده‌ها سرباز تفنگ به‌دست، در خلوت‌ترین نقطه خارج از شهر که نمی‌دانستیم کجاست. همه را از اتوبوس پیاده کردند و چشم‌ها را دوباره بستند. مدتی که گذشت، اتوبوس به راه افتاد. دقیقه‌ها به‌سختی سپری می‌شد و در شمارش معکوس، هر دقیقه، یک قرن به‌نظر می‌رسید. خدایا! پس این مرز خسروی کجاست؟ هرچه جلوتر می‌رفتیم، انگار ایران از ما دورتر می‌شد. ساعت‌ها یکی پس از دیگری می‌گذشت، اما راه انگار تمامی نداشت. صبح زود سوار اتوبوس شده بودیم و حالا از ظهر هم گذشته؛ خدایا پس چرا نمی‌رسیم؟! کم‌کم، هوای خنک ریخت داخل اتوبوس. پس دیگر شب شده بود. نماز را در راه خواندیم؛ مثل اولین روز اسارت، بدون وضو، بدون آب و بدون مهر. عراقی‌ها کلمه‌ای با ما حرف نمی‌زدند. نمی‌دانم چه‌قدر از شب گذشته بود که اتوبوس نگه داشت. دلم پر شده بود از شوق. خدایا! تا دقایقی دیگر بر خاک پاک ایران بوسه خواهم زد. صدای تکبیر و صلوات در فضای اتوبوس طنین‌انداز شد. در دم نام و چهره همه شهدا از ذهنم گذشت. برای پیاده شدن در خاک وطن، لحظه‌شماری می‌کردیم. از اتوبوس پیاده شدیم، ولی همه مات و مبهوت ماندیم؛ خدایا! این‌جا کجاست؟! چه‌قدر شبیه اردوگاه است. پس محل تبادل اسرا کجاست؟ ما کجا هستیم؟! اول فکر کردیم که شاید مسیر طولانی بوده و شب را در آن‌جا استراحت می‌کنیم و فردا به‌‌سمت مرز خسروی راهی می‌شویم، اما روی ورودی اردوگاه نوشته بود، « الرمادیه، الرقم 9». پریشان و دل‌واپس شدیم که چرا اردوگاه رمادیه؟! این‌جا که در عمق خاک عراق است. پس این همه وقت که اتوبوس حرکت می‌کرد، دور خودمان می‌چرخیدیم؟ به‌یاد پاره شدن عکس صدام دیوانه افتادم. حتماً عکس صدام در واپسین لحظه‌های آزادی، ما را به اردوگاه الرمادی بازگرداند. داخل محوطه، متوجه شدیم که فقط دو اتوبوس اسیر هستیم؛ کم‌تر از هفتادوپنج نفر. پس بقیه کجا هستند؟ یعنی با ما چه خواهند کرد؟ سرنوشت ما چه خواهد شد؟ سربازان عراقی کلمه‌ای حرف نمی‌زدند. آن‌ها نیز از این همه راه، خسته و کوفته و بی‌زار شده بودند. بی‌حوصلگی در چهره‌شان موج می‌زد. وارد آسایشگاه که شدیم، جمع زیادی اسیر را دیدیم و مات‌مان برد. زل زدیم به اسرای داخل آسایشگاه که همه نشسته بودند. این یعنی از قبل، این‌جا حضور داشتند. در چهره آن‌ها هیچ نشانی از شوق آزادی وجود نداشت. سلام کردیم و پراکنده شدیم. هر یک، کنجی کز کردیم. پرسیدیم این‌جا کجاست؟ شما این‌جا چه می‌کنید؟ چرا هنوز مانده‌اید؟ پس کی آزاد می‌شوید؟ پر از پرسش‌ بودیم. گفتم: شما را به‌خدا یک نفر نیست به ما بگوید این‌جا چه خبر است؟ یکی که انگار ارشدشان بود، گفت: از هر اردوگاه صد نفر، کم‌تر یا بیش‌تر، می‌آورند این‌جا؛ حالا قرعه به‌نام شما افتاده است؛ مثل ما که از اردوگاه هفت پرت شدیم این‌جا. ایستادم و گفتم: یعنی چه؟ ما را فردا از این‌جا نمی‌برند؟ ارشد آسایشگاه گفت: دل‌تان را خوش نکنید؛ مگر بی‌کارند که این همه راه بیاورند و صبح هم ببرند؟ نه، اصلا فکرش را هم نکنید. آوردن‌تان این‌جا که نگه‌تان دارند. همه افسرده شدیم. سخت‌ترین لحظات اسارت بود. یعنی با ما چه خواهند کرد؟ سرنوشت ما چه خواهد شد؟ باید می‌پذیرفتیم که ماندگار شده‌ایم. بچه‌هایی که در آن‌جا بودند، گفتند: شما دیگر مهمان ما هستید. بعضی‌شان از قدیمی‌ترین اسیران جنگ بودند. کسانی که اولین روزهای جنگ، در کردستان اسیر شده بودند. سخت‌ترین شب اسارت بود. با خودمان فکر می‌کردیم اگر سرنوشت ما این‌گونه است، هرچه خدا بخواهد، تسلیم اراده خداوند متعال هستیم. [color=#7030A0]نویسنده: غلامعلی نسائی[/color] [url="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920526000372"]لینک[/url] **************************** [b]گزارش فارس از روزهای اسارت [color=#7030A0]محمدحسین ضیاءالدینی[/color] خاطرات آقا معلم از کوچه‌های کتک با قنداق تفنگ/ حاج‌صادقی با چوب خیزران شهید شد[/b] به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان، محمدحسین ضیاءالدینی آزاده سرافراز دوران دفاع مقدس که 78 ماه و 10 روز از جوانی خود را در اردوگاه‌های حزب بعث عراق سپری کرده است در بیان خاطرات خود از کوچه‌هایی سخن به میان می‌آورد که عراقی‌ها برای کتک زدن رزمندگان ایرانی درست می‌کردند و آنها را تا سر حد مرگ می‌زدند. به مناسبت 26 مرداد ماه سالروز بازگشت نخستین گروه از آزادگان به میهن اسلامی با تعدادی از همکاران خبرنگار با محمدحسین ضیاءالدینی آزاده سرافراز و معلم نمونه کشوری در جوار مزار شهدای گمنام کرمان به گفت‌و‌گو می‌نشینیم. این یادگار دوران دفاع مقدس از شهرستان زرند خود را به کرمان رسانده است تا پاسخگوی پرسش‌های ما باشد، ضیاءالدینی ساده و صمیمی در فضای سبز گلزار شهدای گمنام می‌نشیند و از روزهایی سخن می‌گوید که باورش برای بسیاری دشوار است. وی متولد روستای دشتخاک شهرستان زرند است و در سال 61 زمانی که 16 ساله و دانش‌آموز مدرسه بود به عنوان نیروی بسیجی عازم جبهه شد. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/13920526000081_PhotoL.jpg[/IMG] [b]رزمندگان در محاصره عقرب‌ها[/b] ضیاءالدینی می‌گوید: حدود چهار ماه از حضورم در جبهه گذشته بود که در 22 فروردین 62 به همراه دیگر نیروهای لشکر 41 ثارالله کرمان در عملیات والفجر یک شرکت کردم. وی بیان می‌کند: عملیات آغاز شد و بچه‌های لشکر ثارالله از خط نخست که توسط نیروها پاکسازی شده بود، عبور کردند و به خط دوم رسیدند. این آزاده سرافراز می‌افزاید: در لشکر 41 ثارالله فرماندهی داشتیم که دایی مجتبی صدایش می‌کردیم و زمانی که به خط دوم رسیدیم، چند تا نیروی عراقی بودند که بچه‌ها می‌خواستند آنها را هدف قرار دهند، اما دایی مجتبی اجازه نداد. وی عنوان می‌کند: زمانی که بچه‌ها به دایی مجتبی اعتراض کردند که چرا اجازه نمی‌دهی این بعثی‌ها را بزنیم، وی گفت ما که نمی‌دانیم، محور دوم که به صورت تله و پر از مین است در کجا قرار دارد، اما عراقی‌ها می‌دانند، باید اجازه بدهیم، نیروهای عراقی از مسیر اصلی بروند تا راه را پیدا کنیم. ضیاءالدینی تصریح می‌کند: نیروهای لشکر 41 ثارالله کرمان در حالی در محور دوم پیشروی می‌کردند که بچه‌های اصفهان و شیراز که در دو جناح ما بودند، نتوانستند جلو بیایند. وی می‌گوید: زمانی که وارد محور دوم شدیم، گرچه انتظار داشتیم از روبه‌رو به ما شلیک شود، اما از دو جناح هم تیر به سوی ما می‌آمد. این آزاده سرافراز می‌افزاید: ساعت حدود یک نیمه شب بود که معاون گردان به قرارگاه بی‌سیم زد و با رمز گفت: ما سر سفره هستیم و از آن طرف پیام آمد که دور تا دور شما پر از عقرب است و ما متوجه شدیم در محاصره هستید. ضیاءالدینی تصریح می‌کند: بچه‌ها تا صبح مقاومت کردند، نماز صبح را پوتین بر پا اقامه کردیم و بعد از نماز زمانی که می‌خواستیم از کانال پایین بیاییم، تعدادی از نیروها شهید شدند، من هم از ناحیه پهلو مجروح شدم و سینه‌خیز روی زمین حرکت می‌کردم. وی بیان می‌کند: دایی مجید در حین جابه‌جایی شهدا به شهادت رسید و فقط 22 نفر از نیروها توانستند به عقب برگردند و من به همراه تعدادی دیگر از بچه‌ها توسط عراقی‌ها اسیر شدیم و ما را به پایگاه هلی‌کوپتری بردند. [b]وقتی شیطان با شراب به بالین یک رزمنده آمد[/b] این رزمنده دوران دفاع مقدس عنوان می‌کند: عراقی‌ها با قنداق‌های تفنگ و پوتین بچه‌ها را کتک می‌زدند و دست‌های ما را آنقدر محکم بسته بودند که خون دیگر جریان نداشت و احساس می‌کردم، صدها زنبور دستان من را نیش می‌زنند. ضیاءالدینی می‌گوید: خون زیادی از یکی از نیروهای زخمی ما رفته بود و به شدت تشنه بود و طلب آب می‌کرد، اما آب برایش ضرر داشت و بچه‌ها قطره‌های آب گرم را به لبان وی می‌رساندند، در همین حین یکی از درجه‌داران عراقی که فارسی صحبت می‌کرد به سمت این رزمنده 17، 18 ساله آمد و به وی گفت: شراب می‌خواهی و من در آنجا شیطان قسم خورده را به چشم خود دیدم که تا آخرین لحظه عمر هم دست بردار نیست و آن رزمنده با ایمان این پیشنهاد را رد کرد و تنها چند ثانیه بعد شهید شد. وی می‌افزاید: بعد غروب آفتاب ماشین‌هایی را آوردند تا ما را با این خودروها به اردوگاه ببرند، عراقی‌ها ما را که جثه نحیفی داشتیم و سبک بودیم، از روی زمین بلند می‌کردند و به درون ماشین می‌انداختند و ما که زخمی بودیم بر روی یکدیگر پرت می‌شدیم و دردهایمان چند برابر می‌شد و داد و فریادمان به هوا می‌رفت. [b]ماجرای دایی مجتبی و حوری و قوری[/b] این آزاده سرافراز عنوان می‌کند: ما را به یک مدرسه متروکه در العماره بردند و عراقی‌ها با کابل‌های ضخیم از ما پذیرایی کردند، دو، سه روزی آنجا بودیم، زمانی که یکی از عراقی‌ها به آن سوی دیوار می‌رفت و با آفتابه به ما آب می‌داد به یاد شب عملیات افتادم که بچه‌ها یکدیگر را در آغوش می‌گرفتند و با اشک حلالیت می‌طلبیدند و دایی مجتبی خندید و گفت: به من حوری و به شما قوری می‌دهند. ضیاءالدینی که دوران اسارت را در اردوگاه موصل عراق گذرانده است، می‌گوید: غم رحلت امام خمینی (ره) کمر ما را در اسارت شکست، حاضر بودم، تمام طایفه‌ام از بین بروند، اما امام زنده بماند، خدا را شکر انتخاب رهبری مرهمی بر غم سنگین ما شد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا در دوران اسارت به فرار هم فکر کردید، می‌گوید: اردوگاه‌های موصل مانند قلعه بودند و دیوارهای بسیار بلندی داشتند که ما فقط آسمان را می‌دیدیم و نمی‌توانستیم حتی به فرار فکر کنیم. [b]ماجرای باحجاب شدن زن مسیحی در اردوگاه موصل[/b] این آزاده در مورد نحوه گذراندن ساعات رزمندگان در اسارت می‌افزاید: وقت ما محدود بود، زیرا عراقی‌ها به بهانه‌های مختلف به آسایشگاه می‌آمدند و بچه‌ها را زیر مشت و لگد می‌گرفتند، اما اوقات فراغت را به فراگیری قرآن، دعا و ورزش سپری می‌کردیم. ضیاءالدینی بیان می‌کند: ابتدای صبح هم بچه‌ها دور از چشم عراقی‌ها ورزش می‌کردند تا بدن‌هایشان فرسوده نشود، یکی از رزمندگان نگهبانی می‌داد و بچه‌هایی که ورزش‌های رزمی را بلد بودند، حرکت‌های مختلف را به ما آموزش می‌دادند و ورزش می‌کردیم. وی درباره به یاد ماندنی‌ترین خاطره خود از دوران اسارت می‌گوید: هر فردی که از خانواده خود دور باشد، دوست دارد از عزیزانش خبری بگیرد، اما بچه‌های ما زمانی که با یک زن بی‌حجاب عضو صلیب سرخ که به همراه دو نیروی مرد نامه‌ها را برایمان می‌آورد، روبه‌رو شدند، گفتند: این خانم نباید به آسایشگاه بیاید و یا اینکه باید حجاب داشته باشد در غیر این صورت ما دیگر نامه نمی‌نویسیم و نامه‌های خانواده‌هایمان را نمی‌گیریم. ضیاءالدینی تصریح می‌کند: این خانم زمانی که جدیت بچه‌های ما را دید، موهای سرش را می‌پوشاند و به آسایشگاه می‌آمد و جالب این بود که انگار این حجاب بر روی وی تاثیر گذاشته بود و احساس آرامش می‌کرد. وی اذعان می‌کند: از خانم‌ها خواهش می‌کنم که حجاب خود را رعایت کنند، زیرا بدحجابی و بی‌حجابی کلاس نیست و باید پاسخگوی اعمال خود باشند. [b]خاطرات کوچه‌های کتک[/b] این آزاده سرافراز همچنین از کوچه‌های کتک در اسارت سخن می‌گوید و می‌افزاید: عراقی‌ها در دو صف می‌ایستادند و کوچه‌هایی را برای کتک زدن بچه‌ها درست می‌کردند، وقتی به اردوگاه رسیدیم، آنقدر بچه‌ها را با سیم‌های کابل کتک زدند که چشم چند تا از رزمندگان درآمد و نابینا شدند، پیرمرد ریش سفیدی به نام حاجی صادقی هم را چنان با چوب خیزران کتک زدند که شهید شد. ضیاءالدینی با بیان اینکه کتک خوردن در اسارت مانند یک عملیات برای ما شده بود، تصریح می‌کند: یک روز در کوچه کتک یکی از عراقی‌های سنگین وزن من را پرتاب کرد و بر روی زمین افتادم و دستم شکست، وقتی از کوچه کتک بیرون آمدم با خودم گفتم حالا دیگر می‌روم در آسایشگاه و کتک‌ها تمام شد، اما همین که وارد آسایشگاه شدم یک عراقی دیگر با کابل به صورتم زد و بینی‌ام شکست و هنوز کبودی آن بر روی صورتم مانده است. وی اذعان می‌کند: عراقی‌ها به نحوی ما را کتک می‌زدند که خودشان خسته می‌شدند و سربازان عراقی با دست بازوهای فرماندهانشان را ماساژ می‌دادند تا خستگی از تن آنها بیرون رود و ما را بیشتر کتک بزنند. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/13920526000073_PhotoL.jpg[/IMG] [color=#FF0000][b]حجت‌الاسلام ابوترابی؛ رهبر رزمندگان در اسارت[/b][/color] ضیاءالدینی با بیان اینکه اگر امام خمینی (ره) انقلاب را رهبری کردند، باید بگویم که حجت‌الاسلام ابوترابی هم اسیران را رهبری کرد، عنوان می‌کند: ابوترابی شخصیتی معنوی و ایمانی بی‌نظیری بود به طوری که یکی از نیروهای مسیحی صلیب سرخ حدود دو ساعت به صورت دو زانو در مقابل وی می‌نشست و به سخنانش گوش فرا می‌داد. وی می‌گوید: ابوترابی نقش مهمی در حفظ جان رزمندگان ما در اسارت داشت به طور مثال زمانی که بچه‌ها از تراشیدن ریش خود با تیغ امتناع می‌کردند و عراقی‌ها هم با سنگ‌های زمختی مثل سنگ پا صورت آنها را از بین می‌بردند، ابوترابی به بچه‌ها می‌گفت حالا که جان شما در خطر است باید ریش‌هایتان را بتراشید. [b]دیدار با خانواده بعد از 78 ماه[/b] این یادگار دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه دوست داشتم در زمان آزادی رهبر معظم انقلاب و خانواده‌ام را به عنوان نخستین افراد ملاقات کنم، می‌افزاید: مادرم زمانی که من را دید، شوکه و از خودبی‌خود شده بود و با دو دست بر سرش می‌کوبید، من روی پای پدرم افتادم و پاهایش را بوسیدم. ضیاءالدینی بیان می‌کند: بعد از حدود یک ماه به همراه دیگر آزادگان به دیدار مقام معظم رهبری رفتیم و با ایشان دیدار کردیم. وی عنوان می‌کند: بعد از آزادی مدتی به علت مشکلات گوارشی در بیمارستان بستری بودم تا اینکه بچه‌ها گفتند، امتحانات آغاز شده و ما امتحان دینی داشتیم و من یک کتاب دینی از دوستانم امانت گرفتم و رفتم سر جلسه و نمره 15 گرفتم و با توجه به اینکه زمانی که در اسارت بودیم، کتاب‌های احکام را در آسایشگاه می‌گرفتم و می‌خواندم، احکام را بلد بودم و نمره خوبی گرفتم. [b]عنایت امام زمان (عج) به آقا معلم[/b] ضیاءالدینی بعد از آزادی و برگشت به ایران ادامه تحصیل داد و در سال تحصیلی 91-92 به عنوان معلم نمونه کشوری انتخاب و معرفی شد، وی در این باره می‌گوید: این موفقیت را لطف امام زمان (عج) می‌دانم، زیرا به دانش‌آموزان می‌گفتم با وضو در صبحگاه مدرسه حاضر شوند و دعای فرج را زمزمه کنند. ============== گزارش از مهسا حقانیت ============== [url="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920526000272"]لینک[/url]
  2. به نام خدا هلیکوپتر EC725 یوروکوپتر EC725 کاراکال ( هم چنین Super Cougar شیر کوهی هم نامیده می شود(1)) یک هلیکوپتر حمل و نقل دوربرد تاکتیکی و توسعه یافته از بالگردهای http://en.wikipedia.org/wiki/Eurocopter_AS332"]AS332 /http://en.wikipedia.org/wiki/Eurocopter_AS_532"]AS532 برای استفاده های نظامی است. این یک بالگرد دو موتوره است و می تواند 28سرباز مسلح به همراه دو خدمه، را حمل کند بسته به پیکربندی درخواستی مشتری.هلیکوپتر برای حمل و نقل نیروهای نظامی، تخلیه تلفات، و وظایف امداد و نجات به بازار عرضه شده، و مشابه به بالگرد غیرنظامی http://en.wikipedia.org/wiki/Eurocopter_EC_225"]EC 225 است. این بالگرد که در کلاس 11 تنی است به منظور پاسخگویی به نیاز نیروی هوایی فرانسه برای یک هلیکوپتر برای عمالیاتهای ویژه است که پس از مطالعات گسترده در بین سال های 1996 و 1999بر روی باگرد AS 532 A2 برای این منظور رد شد. نیروی هوایی فرانسه تصمیم به تولید بالگرد EC725 گرفت که به طور مثال در جنگ افغانستان که دارای سخت ترین محیط بوده است کاملا عالی عمل کرده است . http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b3/1ri_quelque_part_en_afghanistan.jpg بالگرد EC725 در افغانستان کشورهای استفاده کننده ازاین بالگرد کشورهای استفاده کننده ازاین بالگرد : برزیل نیروی هوایی برزیل [4 عدد]/ ارتش برزیل [4 عدد ] / نیروی دریایی برزیل [4 عدد ] فرانسه نیروی هوایی فرانسه [4 عدد ] / ارتش فرانسه [4 عدد ] مکزیک نیروی هوایی (12 عدد ) / نیروی دریایی مکزیکی (3 عدد ) اندونزی نیروی هوایی (6 عدد ) - قزاقستان نیروی هوایی (20 عدد ) - نیروی هوایی سلطنتی مالزی [4عدد ] نیروی هوایی سلطنتی تایلندی (4 عدد ) کابین خلبانتمام شیشه ای است و با یک سیستم نمایشگر یکپارچه که شامل یک نمایشگر نقشه دیجیتالی و هفت نمایشگر کریستال مایع(LCD) که این نمایشگرها شامل هفت نمایشگر: چهار تا چند منظوره 6in × 8in و دو تا 4in × 5in برای نمایش پارامترهای مختلف هلیکوپتر مجهز شده است. http://1.bp.blogspot.com/-954U-0gSJOg/UMA8ifp5zpI/AAAAAAAACX8/Igqt9sKvNcU/s1600/EC725_TdB.jpg از کابین EC725 اویونیک سیستم پیشرفته (AHCAS که اختصار یافتهAdvanced helicopter cockpit and avionics system ) است و رادار و FLIR )forward-looking infrared) قابلیت جستجو و نجات برای روز و شب ، رادار داپلر، سیستم موقعیت یابی جهانی و سیستم ناوبری اینرسیایی است. غلاف ناوبری مادون قرمز ( تصویر تزئینی است EC 725 را می توان با تجهیزات و تسلیحات نظامی زیر مجهز کرد: 2 عدد (2) مسلسل 7.62 میلی متر FN MAGرا در جلو چپ و راست نصب کر تیر بار FN MAG نصب شده بر روی EC-725 2 عدد لانچر راکت 68 میلی مترThales Brandt یا راکت 2.75in Forges de Zeebrugge هر کدام با 19 راکت. 2 عدد مسلسل 20 میلی مترGIAT RWR گیرنده هشدار راداری Dassault Electronique’s EWR-99/Fruit سامانه الکترونیکی چند منظوره خاشه / شراره( 3) Alkan ELIPS . خدمه: 1 یا 2 (خلبان + کمک خلبان) ظرفیت: 28 سرباز یا 5،670 کیلوگرم محموله برای حمل و نقل طول: 19.5 متر ارتفاع: 4.6 متر وزن خالی: 5،330 کیلوگرم وزن ناخالص: 11،000 کیلوگرم حداکثر وزن برخاست: 11،200 کیلوگرم موتور: 2 عدد Turboméca Makila 2A1 موتورهای توربوشفت، 1،776 کیلو وات حداکثر سرعت: 324 کیلومتر/ ساعت سرعت کروز: 285 کیلومتر / ساعت (177 مایل در ساعت، 154 KN) بالاترین سرعت مجاز این هلیکوپتر یا سرعتی که هرگز نباید از ان تجاوز کرد(4) : 324 کیلومتر / ساعت بیشتری محدوده پروازی: 1،325 کیلومتر نرخ صعود: 7.4 متر / ثانیه اولین پرواز : 27 نوامبر 2000 تولید: ماه فوریه سال 2005 همونطور که در بالا هم خواندید برزیل یکی از دارندگان EC725 هست که در بخش های مختلف نیروهای مسلحش از این بالگرد استفاده میکنه : http://www.latinaero.com/news/defence/2010_12/images/nws_dfc_101222_01-001.jpg از چپ به راست EC725 برای ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی بزریل دیده می شود http://www.latinaero.com/news/defence/2010_12/images/nws_dfc_101222_01-002.jpg ماکتی از این بالگرد در دست رئیس جمهور سابق برزیل لولا داسیلوا در 20 دسامبر2010، در برازیلیا ***************************************** پ ن 1- در مورد اسم این بالگرد هم caracal نامیده میشه به معنی سیاه گوش یا گربه وحشی و هم Super Cougar که Cougar به معنای شیر کوهی یا پوما (نام علمی: Puma) است . از راست به چپ پوما شیر کوهی - لوگو پوما - کاراکال (سیاه گوش) ____________________________________ 2- اف‌ان ام‌آژ (به فرانسوی: FN MAG)‏ یک تیربار چندمنظورهٔ کالیبر ۷.۶۲ میلی‌متری ساخت بلژیک است. این اسلحه در اوایل دههٔ ۱۹۵۰ میلادی در فابریک ناسیونال دو ارستال توسط ارنست ورویه طراحی‌شد. امروزه بیش از ۸۰کشور از این اسلحه بهره می‌برند وزن : ۱۱٫۷۹ کیلوگرم (۲۵٫۹۹ پوند) طول : ۱٬۲۶۳ mm (۴۹٫۷ in) طول لوله :۶۳۰ mm (۲۴٫۸ in) عرض : ۱۱۸٫۷ mm (۴٫۷ in) ارتفاع : ۲۶۳ mm (۱۰٫۴ in) فشنگ : 7.62 × 51mm ناتو نرخ آتش : 650-1،000 دور / دقیقه سرعت خروج از دهانه : 840 متر / ثانیه (2،756 فوت / ثانیه) برد موثر : 800 متر حداکثر برد: 1،500 متر از سه پایه http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/fd/MAG-latrun-exhibition-1.jpg/800px-MAG-latrun-exhibition-1.jpghttp://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/fd/MAG-latrun-exhibition-1.jpg/300px-MAG-latrun-exhibition-1.jpg http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5b/GPMG_components.JPG/800px-GPMG_components.JPG نمای برش‌خوردهٔ اف‌ان ام‌آژ و نمایش عملکرد آن _________________________________________ 3- Chaff یا خاشه به براده یا نوارهای فلزی باریکی گفته می‌شود که در آسمان رها شود و در رادار دشمن اختلال ایجاد کند. خاشه معمولاً قطعات باریکی از آلومینیوم یا الیاف شیشه‌ای فلزدار است که به صورت ابری کوچک در آسمان رها می‌شود تا دشمن را از نظر هدف‌یابی فریب دهد. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b0/Usnchaff.jpghttp://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b0/Usnchaff.jpg/270px-Usnchaff.jpg خاشه‌ها در محفظه (چپ) و بیرون از محفظه (راست) _________________________________________ 4- Never exceed speed یا (V-Speeds یا Velocity speeds) واژگان استانداردی هستند که برای تعریف سرعتهای هوایی مهم یا کاربردی برای کاربر هواپیما به کار می‌روند. این سرعتها از اطلاعات تهیه شده توسط طراح و سازنده هواپیما در طی آزمایشهای هوایی مشتق می‌شوند و در اکثر کشورها باید توسط بازرسان سازمانهای هوانوردی در طی آزمونهای گواهی نوع مورد تایید قرار گیرند. استفاده از این سرعتها برای رسیدن به حداکثر امنیت پروازی و بهره‌وری هواپیما الزامی است. به طور مثال http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/83/ASI01b.jpg/250px-ASI01b.jpg شاخص های تعیین شده سرعت سیر هوایی هواپیما تک موتوره 150L سسنا - Airspeed Indicator (ASI) Markings VNE : سرعتی که هرگز نباید ازان تجاوز کرد( Never exceed speed ) بالاتر از این سرعت برای این ممنوع است چرا که ممکن است که باعث آسیب و یا شکست ساختاری هواپیما یا هلیکوپتر شود. VNO : حداکثر سرعت کروز ساختاری و یا حداکثر سرعت برای عملیات عادی . . . برای مطالعه بیشتر در باره v speed از لینکهای زیر استفاده کنید http://en.wikipedia.org/wiki/V_speeds"]http://en.wikipedia.org/wiki/V_speeds http://www.flightlearnings.com/2010/07/19/airspeed-indicator-asi-markings"]http://www.flightlea... ... i-markings منابع http://www.armyrecognition.com/france_french_army_helicopters_uk/ec725_caracal_super_cougar_long-range_tactical_transport_helicopter_technical_data_sheet_pictures_.html"]http://www.armyrecog... ... ures_.html http://en.wikipedia.org/wiki/Eurocopter_EC725"]http://en.wikipedia....urocopter_EC725 http://en.wikipedia.org/wiki/Forward_looking_infrared"]http://en.wikipedia....ooking_infrared http://en.wikipedia.org/wiki/Chaff_(radar_countermeasure"]http://en.wikipedia.... ... termeasure) http://en.wikipedia.org/wiki/FN_MAG"]http://en.wikipedia.org/wiki/FN_MAG http://www.latinaero.com/news/defence/2010_12/nws_dfc_101222-001.html"]http://www.latinaero... ... 2-001.html ترجمه و گردآروی: mohammad area51 هر گونه برداشت با ذکر centralclubs.com به عنوان منبع بلامانع است
  3. به گزارش مشرق به نقل از فارس، رژه نظامی و راه‏پیمایی مردمی در کشور ترکمنستان به مناسبت بیست‌ویکمین سالگرد استقلال ساعاتی پیش با حضور رئیس جمهور این کشور در مقابل کاخ ریاست جمهوری ترکمنستان با حضور سفرا و وابستگان نظامی و دیپلمات‌های خارجی مقیم عشق‏‌آباد برگزار شد. کشور ترکمنستان در تاریخ 27 اکتبر سال 1991 با جدا شدن از اتحاد جماهیر شوروی سابق استقلال خود را اعلام کرد و مردم و دولت این کشور، هر ساله روزهای 27 تا 28 اکتبر را به عنوان روز ملی جشن می‌گیرند. علاوه براین، مصادف شدن این جشن با روزهای تعطیلی به مناسبت عید سعید قربان شادی مردم این کشور آسیای مرکزی را دوچندان ساخته است. دولت ترکمنستان امسال نیز به مناسبت بیست‌ویکمین سالگرد استقلال این کشور، برنامه و جشن‌های باشکوهی را ترتیب داده است که از یک هفته پیش با افتتاح و راه‌اندازی طرح‌های مختلف صنعتی، اجتماعی، فرهنگی و عمرانی، مردم و دولت این کشور به استقبال از این روز رفته‌اند. این درحالی است که صبح امروز در میدان اصلی عشق‏‌آباد در مقابل کاخ ریاست جمهور ترکمنستان به‌ دنبال نواخته شدن سرود ملی و بر افراشته شدن پرچم ترکمنستان، مراسم رژه نیروهای زمینی، هوایی و دریایی آغاز شد. در این برنامه، ابتدا نظامیان ترکمن و سپس واحدهای زرهی و لجستیکی از مقابل جایگاه رژه رفتند و در پایان آن راهپیمایی گسترده مردمی با حضور رئیس جمهور ترکمنستان به عنوان فرمانده کل قوا، اعضای دولت و مقامات عالی‌رتبه نظامی، امنیتی و قضایی این کشور و نیز دیپلمات‌ها، سفرا و وابستگان نظامی سفارتخانه‏‌های خارجی مقیم عشق‏‌آباد از جمله سفیر و وابسته نظامی سفارت جمهوری اسلامی ایران در عشق‏‌آباد برگزار شد. در این مراسم در مقابل هر یک از جایگاه‏‌های سرپوشیده، بخش‌ها و واحدهایی قرار داشتند که در آنها تمامی شاخه‏‌های خدمات نیروهای ارتش ترکمنستان به نمایش گذاشته شده بود. همچنین دانشجویان مؤسسه‏‌های آموزشی نظامی از جمله دانشکده افسری، دانشکده پلیس، دانشکده افسری دریایی، مرزبانی، آکادمی وزارت امنیت ملی ترکمنستان نیز به عنوان نمونه‏‌ در این جایگاه حضور داشتند. در مراسم امروز، تجهیزات نظامی پیشرفته، شامل جنگ افزارهای ارتش ملی، ستون‏‌های خودروهای رزمی پیاده‌نظام، خودرو‏‌های زرهی، واحدهای توپخانه، تانک‌ها، کاتیوشاها، موشک‌اندازهای مکانیزه، و دسته‏‌های پدافند هوایی، زمینی و سامانه‏‌های موشکی پیشرفته ساخت روسیه، بلاروس، اوکراین از میدان رژه عبور کردند. در این مراسم همچنین کلیه تجهیزات و ادوات نظامی اعم از تانک، نفربر، سامانه‌های موشکی و ضدموشکی نسل جدید همچون «کالچوگا»، «اوسا»، «اسمرچ»، توپخانه، موشک‌های دوربرد و موشک‌انداز و کاتیوشا و سامانه‌های ارتباطاتی نظامی به نمایش عموم گذاشته شد. خلبانان ترکمن نیز با جنگنده‏‌های نسل جدید بر فراز محل رژه پرواز کرده و با انجام حرکات نمایشی، توان خود را در معرض نمایش قرار دادند. عبور تانک‏‌های نسل جدید بویژه «تی 90» و «تی 72»، سامانه‏‌های جدید موشکی «کالچوگا»، «اسمرچ»، «ایگلا» که قادر است همزمان تعداد زیادی از اهداف هوایی را از فاصله 600 کیلومتری شناسایی و منهدم کند، سامانه‏‌های موشکی جدید «اوراگان»، «استرلا»، «شتورم»، سامانه و سخت‌افزار و نرم‌افزارهای جنگی، سایبری، ارتباطات، هواپیماهای نصب شده بر روی خودروهای «تویوتا» و «لندروور»، هواپیماهای بدون‌سرنشین، بیمارستان‏‌های سیار، تجهیزات و ماشین‏‌آلات ضدحمله بیولوژیک و شیمیایی و نیز نمایش نظامیان سوارکار بر اسب‌های اصیل ترکمن از دیگر ویژگی‌‏های رژه نظامی نیروهای مسلح ترکمنستان بود که مورد توجه بسیاری از حاضران در محل قرار گرفت. بعد از پایان رژه نظامی که بیش از یک ساعت به طول انجامید، راهپیمایی مردمی متشکل از اقشار مختلف جمیعت ترکمنستان برگزار شد و مردم با حمل پلاکاردهای مختلف، پرچم ملی، باد‏کنک و با اجرای برنامه‏‌های متنوع، شادمانی احساس خود را به مناسبت روز ملی کشورشان به نمایش گذاشتند. علاوه براین، سوارکاران نیز با اسب‌های اصیل «آخال تکه» ترکمنی نمایش و بازی‏‌های ملی-سنتی را نیز نمایش دادند که مورد توجه حضار قرار گرفت و در پایان این مراسم یک اسب زیبا و تزئین شده از سوی معاونان رئیس جمهور ترکمنستان به «قربانقلی بردی‏ محمداف» تقدیم شد. لینک
  4. تصاویر زیر را به یکی از مدیران نشان دادم و ایشون فرمودن این تصاویر را تا به حال ندیدند ..امیدورام جدید باشند اولین تیم اکروجت تاج طلایی با 4 فروند جت شکاری F-84 به لیدری سرگرد نادر جهانبانی و عضویت سرتیپ محمد خاتمی ,سروان سیامک جهانبینی ستوانیکم عبدالحسین مینو سپهر و سروان امیرحسین ربیعی(رزرو سرتیپ خاتمی) تشکیل شد. این تیم پس از 72 جلسه تمرین در تیرماه 1337 اولین نمایش خصوصی و پس از 147 جلسه تمرین اولین نمایش رسمی خود را در تاریخ 8 ابان همان سال با حضور محمد رضا پهلوی و هزاران نفر از مردم پایتخت در فرودگاه مهراباد تهران انجام شد. عملیات اکروباسی متهورانه و زیبای تیم اکروجت تاج طلایی چنان مورد توجه شاه قرار گرفت که دو هفته بعد از برنامه از تاسیسات اموزشگاه فنی در مهراباد و همچنین از خانواده های خلبانانی که در برنامه شرکت داشتند دیدن کردند و انان را مورد تفقد قرار دادند. از اعضای تیم یاد شده سرتیپ محمد خاتمی(در درجه ارتشبدی89به نگام پرواز با کایت در دریاچه سد دز (اندیمشک) دچار سانحه گردیدند و جان خود را از ذست دادند.سرگرد نادر جهانبانی و سروان امیر حسین ربیعی(هردو در درجه ی سپهبدی)بعد از انقلاب جان خود را از دست دادند. سروان سیامک جهانبینی به هنگام تعلیم پرواز به یک دانشجوی خلبانی در روی باند مهراباد سانحه دید و جان باخت. از پنج خلبان اولین تیم اکروجت تاچ طلایی تنها ستوان یکم عبدالحسین مینو سپهر(سرلشگر بازنشسته) در قید حیات هستند و در امریکا ساکن هستند. ************************************
  5. [center][font=Arial","sans-serif]به نام خدا[/font][/center] [font=Arial","sans-serif]ناوهای کلاس یوان وانگ برای رهگیری و پشتیبانی از ماهواره ها و موشک های بالستیک قاره پیما توسط ارتش ازادی بخش خلق چین استفاده می شود این نوع ناوها در کلاس ناوهای رهگیری می باشند .این کلاس برای اولین بار توسط چو ان‌لای (اولین نخست وزیر جمهوری خلق چین ) در سال 1965 مطرح شد ، و این ایده توسط مائو تسه تونگ در سال 1968 تصویب شد .[/font] این ناو اولین بار می 1980 هنگام مأموریت رهگیری و جمع آوری اطلاعات هنگام آزمایش یک موشک بالستیک بین قاره ای مشاهده شد. [font=Arial","sans-serif]دو ناو اول این کلاس یعنی یوان وانگ 1 و 2 در کشتی سازی جیانگنان شانگهای ساخته شد و به ترتیب در 31 اگوست 1977 و 1 سپتامبر 1978 به آب انداخته شدند. [/font]دو ناو یوان وانگ 1 و2 در سال 1986 مورد تعمیرات اساسی قرار گرفت (البته یوان وانگ 1 از سرویس خارج شده است ) [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Yuanwang_1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_Yuanwang_1.jpg[/img][/url][/center] [center]یوان وانگ 1[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Yuanwang_2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_Yuanwang_2.jpg[/img][/url][/center] [center]یوان وانگ 2[/center] دو ناو بعدی این کلاس یکی یوان وا[size=4]نگ 3 در 20 اکتبر 1995 و یوان وانگ 4 هم در 18 جولای 1999 توسط شرکت ملی کشتی سازی چین ساخته شد( یوان وانگ های 3 تا 6 توسط شر[/size]کت کشتی سازی ملی چین ساخته شده است ) و به مرکز پرتاپ و رهگیری ماهواره های چین تحویل شد . [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Yuanwang_3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_Yuanwang_3.jpg[/img][/url][/center] [center]یوان وانگ 3[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Yuanwang_4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_Yuanwang_4.jpg[/img][/url][/center] [center]یوان وانگ 4[/center] و هم چنین یوان وانگ 5 و 6 نیز در سال 2007 ساخته شد [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Yuanwang_5.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_Yuanwang_5.jpg[/img][/url][/center] [center]یوان وانگ 5[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Yuanwang_6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_Yuanwang_6.jpg[/img][/url][/center] [center]یوان وانگ 6[/center] این ناوها مجهز به یک دستگاه تعیین برد موشک [background=rgb(255, 255, 255)](AGM) و هم چنین سیتم جمع آوری اطلاعات [/background][background=rgb(255, 255, 255)](AGI)[/background] و برای انجام وظیفه نظارت و رهگیری مجهز به چند آنتن سهمی شکل وسط ناو و دو آنتن HF در پاشنه ناو می باشد و دو رادار کوچک رهگیری موشک و جندین زاويه ياب(theodolite) اپتیکال دقیق است ، و در عقب مجهز به یک عرشه فرود و برخاست بالگرد است . بالگردهایی هم که در این ناوها استفاده می شود [size=4] Super Frelon و Z-8[/size] است [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/ywn_wng_6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_ywn_wng_6.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/ywn_wng_6_3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_ywn_wng_6_3.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/YUAN_WANG_6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_YUAN_WANG_6.jpg[/img][/url][/center] سال ورود به خدمت : 1980 [background=rgb(255, 255, 255)]جابجایی: تن (یوان وانگ 1 و 2: 10،000 + / یوان وانگ 3 و 4 18000) [/background] طول: یوان وانگ 1-156. متر / یوان وانگ 2تا 6 - 191 متر عرض : یوان وانگ 1 : 20 متر - 2 تا 6 22 متر آبخور: ۷٫۵ متر موتور: ۱ عدد با توان ۱۷۴۰۰ اسب بخار دیزلی Sulzer Ltd سرعت: ۲۰ گره (۳۷ کیلومتر در ساعت) بالگردها: Super Frelon یا Z-8 [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/YUAN_WANG_6_1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_YUAN_WANG_6_1.jpg[/img][/url][/center] [center]**********************************************[/center] [center]تصاویر و نقشه هایی از موقعیت ناوها هنگام پرتاپ یا فرود تجهیزات فضایی[/center] [center][url="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/94/YuanWang2c.JPG/800px-YuanWang2c.JPG"][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/94/YuanWang2c.JPG/300px-YuanWang2c.JPG[/img][/url][/center] [center]یوان وانگ 2 در 27 اکتر 2005 بندر اوکلند نیوزیلند در حال رهگیری فضاپیما شن ژو 6[/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/nqshh_1.jpeg[/img][/center] [center]نحوه استقرار ناوهای یوان وانگ 3 - 5 و 6 هنگام بازگشت و فرود کپسول فضایی شن ژو 10[/center] [center](موقعیت سه ماهواره تیان لیان با ضربدر زرد مشخص شده است ) [/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/mwq60yt_nwh_shyn_hw.jpg[/img][/center] [center]موقعیت ناوها (دایره های زرد رنگ) در هنگام پرتاپ فضاپیما شن ژو (2005 )[/center] [center]یوان وانگ 1 در دریای زرد[/center] [center]یوان وانگ 2 حدود 1500 کیلومتر (در حدود 900 مایلی) جنوب غربی پلینزی فرانسه یوان وانگ 3 در سواحل نامیبیا یوان وانگ 4 در سواحل غرب استرالیا در اقیانوس هند[/center] [center]*****************************************[/center] [center]دو ناو دیگر از این نوع ناوها (نظارت و رهگیری )[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Ship_Kosmonavt_Yuri_Gagarin.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/normal_Ship_Kosmonavt_Yuri_Gagarin.jpg[/img][/url][/center] [center]ناو یوری گاگارین متعلق به شوروی سابق ( سالهای خدمت 1971-1991 )[/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Monge_28A60129.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/normal_Monge_28A60129.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/FS_MONGE_A601.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/normal_FS_MONGE_A601.jpg[/img][/url][/center] [center]ناو Monge A601 نیروی دریایی فرانسه (سال ساخت 1990 همچنان در حال خدمت )[/center] [center][color=#b22222]چیزی که باید گفت در آخر این هست که معمولاً از این نوع ناوها به دلیل ماهیت جمع آوری اطلاعات ( جاسوسی )[/color][/center] [center][color=#b22222]اطلاعات زیادی منتشر نمی شود[/color][/center] [center][size=4][color=#000080]ترجمه Mohammad Area51[/color][/size][/center] [center]منبع[/center] [center][url="http://en.wikipedia.org/wiki/Yuan_Wang-class_tracking_ship"]wikipedia[/url][/center]
  6. [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/Captura_de_pantalla_2013-09-18a_115.jpg[/img][/font][/size][/center] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این پرواز گامی جدید در مسیر پروازهای فضایی تجاری به شمار می‌آید. کشتی فضایی باری بدون سرنشین Cygnus متعلق به شرکت Orbital، در تاریخ 18 سپتامبر و در ساعت 14:58 به وقت گرینویچ، بر روی یک موشک مداری Antares از «پایگاه فضایی منطقه‌ای میان آتلانتیکی Pad-0A» ناسا در «مرکز پرواز والوپس» واقع در ویریجینیا اوج گرفت.[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]از این اوج‌گیری به عنوان پرواز آزمایش توانایی تحویل‌دادن تجهیزات به ایستگاه بین‌المللی فضایی یاد شده است. حدود 11 دقیقه پس از اوج‌گیری، تیم کنترل ماموریت، جدایی این سفینه فضایی را از استیج دوم موشک Antares و همچنین آرایش پنل‌های خورشیدی‌اش را تایید کرد. این سفینه هم‌اکنون با سرعت 28 هزار و 100 کیلومتر در ساعت، حول زمین مدارگردی می‌کند. این نسخه ویژه Cygnus به افتخار فضانورد اسبق ناسا که در سال 2008 درگذشت، G. David Low خوانده می‌شود و نخستین سفینه‌ فضایی است که از والوپس به ایستگاه بین‌المللی پرتاب شده است. همزمان، هنگامی که موشک حامل پرتاب شد، سه خدمه ایستگاه که در 261 مایلی بر فراز اقیانوس جنوبی هند مدارگردی می‌کنند، این پرتاب را بر روی رایانه لپ‌تاپ در آزمایشگاه Destiny ایستگاه نظاره کردند. دو تن از این خدمه‌ها یک روز را به برنامه‌ریزی درباره چگونگی تخلیه سفینه پیش از بارگیری دوباره آن با زباله‌های ایستگاه فضایی گذراندند. طی چهار روز آینده، Cygnus موتورش را برای هماهنگ‌شدن با ایستگاه بین‌المللی آتش خواهد زد و مجموعه‌ای از آزمایش‌های راهپیمایی، فرایندهای جداشدن و سیستم‌های ارتباطی را از سر خواهد گذراند. الحاق به ایستگاه فضایی برای 22 سپتامبر برنامه‌ریزی شده و فضاپیما از مجموعه‌ای از مانورها گذر می‌کند، در فواصل متعدد مکث خواهد کرد و خدمه Expedition 37 ایمنی سفینه را پیش از این که به آن اجازه ورود به ایستگاه بدهند، را بررسی می‌کنند. این سامانه برای گیراندازی توسط Canadarm رباتیک[color=#FF0000](1)[/color] به اندازه کافی به ایستگاه بین‌المللی نزدیک خواهد شد و به پورت الحاق می‌پیوندد. زمانی که ایمنی سیستم مزبور تایید شود، خدمه ایستگاه بین‌المللی محموله 589 کیلوگرمی آن را تخلیه خواهند کرد. این محموله حاوی آب، تجهیزات اداری، غذا و لباس است و چون این ماموریت یک پرواز آزمایشی است، سفینه به طور کامل تخلیه نخواهد شد. این سفینه حدود 30 روز پس از ورود، Cygnus ایستگاه بین‌المللی را ترک خواهد کرد و بر خلاف دراگون اسپیس‌ایکس که در اقیانوس آرام، آرام گرفت، این سفینه ماموریتی یک طرفه است. پس از بارگیری با زباله‌ها، فناوری مزبور ایستگاه را ترک می‌کند، موشک‌هایش را برای حرکت روشن کرده و دو روز بعد در جو زمین قرار خواهد گرفت و در آن‌جا بر فراز اقیانوس آرام جنوبی آتش خواهد گرفت. این سفینه‌ و موشک حامل آن،م تحت یک قرارداد 1.9 میلیارد دلاری و به عنوان بخشی از «برنامه خدمات حمل‌و‌نقل مداری تجاری» ناسا توسعه یافته‌اند. دیگر شرکت‌های کاندیدا از قبیل اسپیس‌ایکس و سیرا نوادا نیز سفینه فضایی و سیستم‌های پرتاب مشابهی را ساخته‌اند. این شرکت‌ها چنین پروژه‌هایی را به امید ایمن‌کردن قرارداد تجاری و با هدف تجهیز مکرر ایستگاه بین‌المللی فضایی عملی کرده‌اند. موشک Antares بزرگ‌ترین و تقریبا پیچیده‌ترین موشکی است که تاکنون توسط شرکت Orbital تولید شده است. پس از اوج‌گیری بدون نقص آن در ماه آوریل، دانشمندان حاضر در حال آماده‌شدن برای دستاورد مهم بعدی شدند. همچنین سفینه Cygnus یکی از پیشرفته‌ترین سفینه‌های فضایی است که Orbital تاکنون طراحی و ساخته است. به عنوان بخش اساسی برنامه ایستگاه فضایی، این سفینه مستلزمات ناسا برای سطح ایمنی انسانی را برآورده می‌کند. شرکت Orbital در نظر دارد پروازهای مکرری را در ماه دسامبر به ایستگاه بین‌المللی فضایی آغاز کند. این پروازها به عنوان بخشی از قرارداد این شرکت برای تحویل محموله 20 هزار کیلوگرمی طی هشت ماموریت در سال 2016 اجرا می‌شوند.[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://isna.ir/fa/news/92062817985/%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C"]http://isna.ir/fa/ne...ین-المللی-فضایی[/url][/font][/size] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/Rolllout-3.jpg[/img][/font][/size][/center] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/D1_prior_to_roll_out_1.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/thumb_D1_prior_to_roll_out_1.JPG[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/D1-Fairng-Encapsulation.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/thumb_D1-Fairng-Encapsulation.JPG[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/Late_Cargo_Loading_crop.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/thumb_Late_Cargo_Loading_crop.JPG[/img][/url][/font][/size][/center] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/Rolllout-4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/thumb_Rolllout-4.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/Rollout-1_.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/thumb_Rollout-1_.jpg[/img][/url] [/font][/size][/center] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/Anteresweb0043-Copy.jpg[/img][/font][/size][/center] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/ORB-D1_Visibility_v3.jpg[/img][/font][/size][/center] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]محدوده زمانی- مکانی مشاهده راکت پس از پرتاپ با توجه به قوس زمین[/b][/font][/size][/center] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/IMG_2777_zoom_jpg_thumb.png"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/thumb_IMG_2777_zoom_jpg_thumb.png[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/Antares_JPG_thumb.png"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/thumb_Antares_JPG_thumb.png[/img][/url][/font][/size][/center] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]راکت Antares[/b] طول 40.5 متر (133 فوت) قطر 3.9 متر جرم 240،000 کیلوگرم مراحل 2 تا 3 ظرفیت ترابری برای 5،000 کیلوگرم (11،000 پوند) راکتهای قابل مقایسه [b]Athena-[/b] [b]Delta II[/b] [b]مرحله اول موتورها 2 عدد [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Aerojet"]Aerojet[/url] [url="http://en.wikipedia.org/wiki/AJ-26"] AJ-26[/url][/b] رانش 3،265 کیلونیوتن (734.000 پوند) Specific impulse 297 s زمان سوختن: ثانیه233 سوخت : RP-1 - اکسیژن مایع مرحله دوم موتورها : ATK Castor 30 رانش 293.4 کیلونیوتن (65،960 پوند) زمان سوختن : 153 ثانیه سوخت TP-H8299، HTPB پلیمر، آلومینیوم 20٪[/font][/size] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/orbital-sciences-cygnus-antares-130417a-02~0.jpg[/img][/font][/size][/center] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]تصاویر و اطلاعات بیشتر از mohammad area51 و تشکر از اقای مهدوی[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][hr][/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][b](1) سیستم شاتل کنترل از راه دور _ کانادا ارم ([b]The Shuttle Remote Manipulator System[/b] ([b]SRMS[/b] [/b] سیستم کنترل از راه دور شاتل (SRMS) یا Canadarm یک سرمایه گذاری مشترک بین دولت های ایالات متحده و کانادا است یرای استفاده در برنامه شاتل فضایی ناسا کانادا ارم یک بازوی رباتیک برای استقرار / بازیابی محموله ها در فضا برای حمل و نقل از مدارگرد هست. نحوه کنترل کانادا ارم: یک سیستم کنترل کامپیوتری می تواند مورد استفاده قرار گیرد برای استقرار محموله به دقت موضعی / - 2.0- و / - 1.0 درجه از پیش برنامه ریزی شده یا همچنین ممکن است به صورت دستی توسط فضانوردان به دقت همین کار را با استفاده از کنترل کننده های دستی و تلویزیون های مدار بسته (CCTV) نصب شده بر روی بازوی کنترل اداره می شود اطلاعات عمومی کاناداارم طول: 15.2 متر (50 فوت) قطر: 38 سانتی متر وزن بر روی زمین: 410 کیلوگرم (905 پوند) سرعت حرکت: 60 سانتی متر / ثانیه (2 فوت / ثانیه) زمانی که ازاد است، 6 سانتی متر / ثانیه (2.4 / ثانیه) در هنگام لود شده بازوی بوم: مواد کامپوزیت کربن مچ دست مشترک: درجه سه حرکت (زمین / انحراف / رول) مفصل آرنج: یک درجه حرکت (زمین) شانه های مشترک: دو درجه(زمین / انحراف) دست کنترل: راست، بالا، پایین به جلو، و حرکت رو به عقب بازو دورانی دست کنترل: کنترل زمین، رول، و انحراف از بازوی[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]البته لازم به ذکر هست بازویی که روی ایستگاه نصب هست، سیستم خدمات متحرک (MSS) یا Canadarm2 نامیده میشه و از ترکیب SRMS با Mobile Remote Servicer Base System[color=#FFFFFF]ء[/color](MBS) و Special Purpose Dexterous Manipulator[color=#FFFFFF]ء[/color](SPDM) تشکیل شده است. http://en.wikipedia.org/wiki/Canadarm2[/font][/size] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/hTV-2-DOCKED1.jpg[/img][/font][/size][/center] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/1280px-ISS-32_HTV-3_Canadarm2_grapples_the_Exposed_Pallet.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/thumb_1280px-ISS-32_HTV-3_Canadarm2_grapples_the_Exposed_Pallet.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/1280px-ISS-31_SpaceX_Dragon_spacecraft_is_grappled_by_Canadarm2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/thumb_1280px-ISS-31_SpaceX_Dragon_spacecraft_is_grappled_by_Canadarm2.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/ISS-26_Canadarm2_and_Dextre_with_Flex_Hose_Rotary_Coupler.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/thumb_ISS-26_Canadarm2_and_Dextre_with_Flex_Hose_Rotary_Coupler.jpg[/img][/url][/font][/size][/center] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10198/canadarm_parts.jpg[/img][/font][/size][/center]
  7. [center]به نام خدا[/center] [center][size=5]القوات الخاصة السعودية[/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/qwt-lmn-lkhS40.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/20~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_20%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/19~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_19%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/18~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_18%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/17~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_17%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/16~1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_16%7E1.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/15~1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_15%7E1.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/14~1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_14%7E1.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/13~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_13%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/12~1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_12%7E1.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/11~1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_11%7E1.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/10~2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_10%7E2.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/9~3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_9%7E3.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/8~3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_8%7E3.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/7~3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_7%7E3.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/6~4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_6%7E4.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/4~4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_4%7E4.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/3~4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_3%7E4.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/2~6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_2%7E6.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/1~6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_1%7E6.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/21~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_21%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/22~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_22%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/24~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_24%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/23~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_23%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/25~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_25%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/26~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_26%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/27~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_27%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/29~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_29%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/35.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_35.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/30~0.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_30%7E0.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/37.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_37.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/38.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_38.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/36.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_36.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/33.png"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_33.png[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/34.jpeg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_34.jpeg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/32.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_32.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/31~1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_31%7E1.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#0000cd][size=5]جمع اوری تصاویر : Mohammad area51 [/size][/color][/center] [center][color=#0000cd][size=5]برای military .ir[/size][/color][/center]
  8. روز مادر مبارک :rose: ترکی خواندن شهید عباس عبداللهی از شهدای مدافع حرم برای مادر (آنا) ای مادر ای عزیزتر از جان چطور من بدون تو زندگی کنم   ....   http://www.aparat.com/v/sSADt   [aparat]sSADt?[/aparat]
  9. mohammadarea51

    بودای خندان

    تشکر   فیلم کوتاه  از اولین ازمایش اتمی هند -  بودای خندان   http://www.aparat.com/v/wb7gt   [aparat]wb7gt?[/aparat]    ( البته این ازمایش به اسم یوم تکبیر هم معروف هست ! ) فیلم ازمایش   http://www.aparat.com/v/sjaZv   [aparat]sjaZv?[/aparat]
  10. کلیپی از مانور انصارلله یمن همراه با سرودی حماسی به زبان عربی ( شبکه المسیره)   http://www.aparat.com/v/I6v4z   [aparat]I6v4z?[/aparat]
  11. mohammadarea51

    تحلیل و پیگیری تحولات عراق

    متاسفانه حرف شیخ یونسی مبنی بر امپراتوری ایران و حوزه تمدنی ایرانی و... به صورت گسترده در فضای منطقه منتشر شده و باعث بی احترامی به مردم ایران و سردار سلمیانی شده متاسفانه این طور حرفها باعث تحریک احساسات ضد ایرانی و تشکیک دوستان ایران در کمک های ایران میشه سردارمون شب و روز داره زحمت میکشه و ( چشمای پف کرده و خسته سردار در روزهای ازادی سازی تکریت   ) خطاب به بعضی مسئولین اگه کاری نمی کنید حداقل حرف های بی ربط نزنید ، متاسفانه اون حرفها باعث واکنش وزارت امورخارجه عراق هم شده ( لینک )     اینم هشتک بغداد پایتخت ایران نیست ( + )  
  12. شباهت هایی هم به موشک کروز چینی YJ-62 داره !              قابلیت شلیک از سه وضعیت مختلف (هوا - دریا - زمین )       تصاویر شلیک از ناوشکن چینی  Type_052C     PLa Navy 052C Destroyer launches YJ-62 Anti-ship Missile              
  13. mohammadarea51

    نمایشگاه IDEX 2015

    به نمایش گذاشته شده ها در نمایشگاه  IDEX 2015     کاکپیت دیجیتال ساخت Northrop Grumman برای نسل اینده هیلکوپترهای Black Hawk ( UH-60V     (تاپیک های مرتبط با  بلک هاوک 1 و 2 (ایکاش تاپیک جامعتری درباره بلک هاوک تهیه بشه ! ) ******************************** موشک ارتقا یافته امرام  ساخت Raytheon به نام AMRAAM-ER  Extended Range که برد و ارتفاع درگیری بیشتری خواهد داشت       محصول جدیدی از Streit Group به نام Hunter 6x6 به ابعاد  7.4 متر طول ، 2.4 عرض و 2.3 ارتفاع و ظرفیت سوخت 144 لیتر ...     محصول دیگری از Streit Group به نام Matador 8x8     پهپاد تارگت ( هدف ) DO-DT25  ساخت Airbus Defence and Space Direct که قابلیت پرواز در ارتفاعات مختلف برای انجام شبیه سازی درگیری های واقعی را داراست ( پرواز در ارتفاع بالا به عنوان جنگنده و یا در ارتفاع خیلی پایین به عنوان موشک کروز و انجام مانور  و...)       و نوع دیگری از پهپاد مذکور DO - DT 25 / R=radar که به عنوان aerial radar target drone استفاده می شود ( PDF بخوانید )
  14. mohammadarea51

    تحلیل و پیگیری تحولات عراق

    کسی که دردنیای واقعی باگروه داعش جنگید نه درفضای مجازی کسی که آن طرف مرز نخوابید تامردم این طرف مرز آرام بخوابند کسی که کمترین شعار را سر داد و بیشترین عمل را، انجام کسی که بورسیه حسن نشد اما بوسیده حسین(ع) شد کسی که از نام پدر نشان شهادت گرفت، نه رأی وکالت کسی که دشمن از دست او ناراحت بود نه خوشحال کسی که شجاعانه مبارزه کردتادلیرانه مذاکره کنیم کسی که از داخلی خنجر خورد و از خارجی گلوله کسی که برای دشمن خاربود وبرای دوست یار کسی که آرمانش به غیرت وصل بود نه خیال کسی که لندنش غزه بود و آمریکایش لبنان کسی که برای رهبر سرباز بود نه سربار کسی که حق پرست بود نه نژادپرست کسی که سبزش علوی بود نه اموی کسی که خالصانه رفت نه خائنانه کسی که مردرفت امانامردنماند کسی که اصیل بود ونه اسیر کسی که کم سواد هم بود کسی که مظلوم هم بود کسی که مسلمان بود کسی که ایرانی بود کسی که ایستاد کسی که بُــرد  
  15. mohammadarea51

    حیدرخان عمواوغلی

      نمایندگان شوروی در آخرین روزهای ماه مه، در گفت‌وگو‌هایشان با میرزا کوچک‌خان (به ویژه در ملاقات محرمانه او با اُرجُنیکیدزه و راسکولنیکوف در ۲۷ مه ۱۹۲۰) توانستند موافقت او را با استقرار ارتش سرخ و ناوگان بلشویک‌ها در گیلان جلب کنند. آنان به میرزا کوچک‌خان اطمینان دادند که در چند روز آینده کمک قابل‌توجهی شامل زره‌پوش، هواپیما، سلاح و مهمات از باکو می‌رسد. بدون شک این وعده‌ها و به ویژه انتقال شهرهای اشغال‌شده انزلی و رشت از قوای شوروی به رهبر جنبش جنگل، به شدت بر نگرش او نسبت به شوروی اثر گذاشت. دقیقاً بر پایه همین شور و حال انقلابی بود که میرزا کوچک‌خان در میتینگ چهارم ژوئن در رشت، با تمام قوا از رسالت آزادی‌خواهانه روسیه شوروی تمجید کرد. قوای شوروی که طبق تصمیم حزب ظاهراً باید به باکو بازمی‌گشتند، حالا به همراه میرزا کوچک‌خان شهرهای ایرانی دور و بر را هدف قرار می‌دادند. پس از اشغال رشت، نمایندگان شوروی در تلگرافی به باکو خواستار ارسال فوری قوا، زره‌پوش، هواپیما و سایر تجهیزات نظامی به گیلان شدند.   http://tarikhirani.ir/fa/files/50/bodyView/505/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C.%D8%A7%D8%B2.%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7.%D9%86%D9%87%D8%B6%D8%AA.%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%84.%D8%A8%D8%A7.%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA.%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C.%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C.%D9%82%D9%88%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C.%DA%A9%D9%87.%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7.%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9%E2%80%8C%D8%AE%D8%A7%D9%86.%D8%A7%D8%B2.%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7.%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA.html
  16.   تصاویر رونمایی از کپسول دراگون V2        موقع بازگشت به زمین، قرار نیست با چتر فرود و به شدت روی خاک سقوط کند. بلکه با دقتی در حد هلی کوپتر و کاملا سالم بر زمین می نشیند.     درگن وی ۲ اینگونه بر سطح زمین فرو خواهد آمد. یک جهش بزرگ در تکنولوژی که باعث کاهش هزینه سفرهای فضایی می شود. موتورهای این سفینه به طور کامل با پرینت ۳ بعدی ساخته شده اند.     ۷ صندلی در داخل قرار دارند. ۴ تا در بالا و ۳ تا درست در زیر آنها.     ردیف پایین فشرده تر به نظر می رسد ولی این در جاذبه نزدیک به صفر مشکلی نخواهد بود. پنجره های بزرگی در طرفین وجود دارند و نمای داخل سفینه به معنای واقعی کلمه خیره کننده است.     رابط کاربری سفینه شامل ۴ صفحه نمایش لمسی است که ماسک می گوید مشابه نمایشگرهای لمسی خودروهای تسلا هستند. نمایشگرها لولا دارند و همه فضانوردان داخل سفینه قادر به دیدن آنها با تنظیم در زاویه مناسب خواهند بود.     اگر صفحات لمسی به هر دلیلی خراب شوند، دکمه های سخت افزاری به کمک می آیند تا کنترل سفینه از دست خارج نشود.       آقای ایلان ماسک موسس و مدیرعامل اسپیس اکس  بر روی صندلی فرماندهی درگن وی ۲ قرار گرفته و به طور زنده عملکردها را برای حضار توضیح می دهد.     درگن ۲ به طور خودکار به ایستگاه فضایی بین المللی وصل خواهد شد.       ******           digiato.com   ****************    رونمایی کپسول دراگون سرنشین دار شرکت اسپیس ایکس icon_arrowd   http://www.aparat.com/v/zFasA/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%DA%A9%D9%BE%D8%B3%D9%88%D9%84_%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86_%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86_%D8%AF%D8%A7%D8%B1_%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA_%D8%A7%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D8%B3_%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D8%B3      اسپیس ایکس و تست موتور سوپر دراکو icon_arrowd   http://www.aparat.com/v/BD1Wx
  17. mohammadarea51

    اخبار مرتبط با سياست خارجي كشور

    متن صحبت های این خانوم در سایت رسمی ریاست جمهوری آرژانتین به زبان اسپانیایی -- لینک زیر   http://www.casarosada.gov.ar/informacion/actividad-oficial/27958-son-terroristas-los-que-desestabilizan-la-economia-de-un-pais-aseguro-la-presidenta-ante-la-asamblea-de-las-naciones-unidas-   در لینک زیر هم از ایران و حزب الله نام اورده خیلی خوب ( با گوگل ترنسلیت ) متوجه نشدم چی میگه اگه دوستان کسی اسپانیایی بلده بی زحمت ترجمه کنه   http://www.casarosada.gov.ar/informacion/actividad-oficial/27959-la-jefa-de-estado-reclamo-revisar-la-metodologia-con-la-que-se-combate-el-terrorismo         بخشی از صحبت های ایشون به زبان انگلیسی در سایت مرکوپرس   http://en.mercopress.com/2014/09/25/falklands-malvinas-cristina-fernandez-demands-dialogue-at-un-and-blasts-security-council   و    http://en.mercopress.com/2014/09/25/cristina-fernandez-claims-holdouts-are-committing-economic-and-financial-terrorism   و سوال کنایه امیزش    
  18. عملیات فتح-1 (کرکوک) قرارگاه رمضان که به عنوان مرکز فرماندهی و اجرای جنگ‌های نامنظم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پنجمین سال جنگ تحمیلی شکل گرفت، مأموریت‌های متعددی بر عهده داشت. هدف فرمانده سپاه پاسداران از ایجاد چنین قرارگاهی عبارت بود از: نفوذ نیروهای رزمنده در عمق خاک دشمن با استفاده از روش‌های جنگ پارتیزانی و چریکی به منظور درگیر کردن ارتش عراق در مناطق گوناگون، اخلال در حرکت ماشین جنگی صدام، ارتباط با گروه‌ها و اقشار مختلف مردم عراق اعم از کُرد و عرب در جهت حمایت از حرکت‌های مردمی علیه حکومت بعث و اجرای مأموریت‌های متعدد با هدف کشاندن نیروهای نظامی صدام به نقاط گوناگون کشور عراق و ایجاد تنش و پراکندگی میان سپاه‌ها و لشکرهای ارتش آن کشور. نیمه‌ی دوم سال 1365، فصل نوینی در تحرکات قرارگاه رمضان آغاز شد و اجرای عملیات فتح1 در 19 مهر 1365 که با هم‌کاری جلال طالبانی و گروه تحت رهبری وی یعنی اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق در منطقه‌ی کرکوک انجام شد، نقطه‌ی آغاز این تحول تازه به شمار می‌آید. مقاله‌ی حاضر به بررسی ابعاد گوناگون عملیات فتح1 پرداخته است. مقدمه عملیات نامنظم شامل آن دسته از عملیات‌های نظامی است که مانند یک عملیات منظم از ساز و کار مشخص رزمی و چارچوب‌های تعریف شده و کمی برخوردار نیست، اما در عین حال از اصول و معیارهای معینی پیروی می‌کند که در نقاط گوناگون جهان، به کار گرفته شده و ساز و کار ویژه‌یی را معرفی می‌کند. نابرابری در زمینه‌ی امکانات و تجهیزات نظامی و ادوات جنگی، اصلی‌ترین دلیل بهره‌گیری ارتش‌ها و گروه‌های نظامی از شیوه‌های جنگ چریکی و پارتیزانی و پیروی از اصول جنگ‌های نامنظم است. با این استدلال می‌توان در نگاهی جامع و وسیع به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دلیل استفاده‌ی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حتی ارتش جمهوری اسلامی ایران از "شیوه‌ی جنگ نامنظم" را دریافت، زیرا روشن است که در طول جنگ از نظر لجستیکی و نظامی، هیچ‌گونه توازن و برابری میان ارتش ایران و عراق وجود نداشت و حتی در برخی مقاطع، این نابرابری شکننده بود. بهره‌گیری از استراتژی جنگ نامنظم در حالی فکر مدیریت جنگ در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به خود معطوف کرد که تصور بر هم خوردن نابرابری امکانات و تجهیزات در آن موقعیت و حتی تأمین حداقل‌های مورد نیاز یک دفاع مقتدرانه، امری ناممکن بود؛ چه رسد به این‌که از ابتدای سال 1365 همه‌ی مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده بودند که سال مذکور "سال سرنوشت" نام دارد و سرنوشت جنگ تحمیلی نیز مشخص خواهد شد. انتظار عمومی در سال 1365، اجرای عملیاتی گسترده در جبهه‌ها و مقهور کردن ارتش تا بُن دندان مسلح عراق بود، اما اقدامات پدافندی و لجستیکی ارتش عراق، بر مشکلات اجرای چنین عملیاتی با رعایت اصل غافل‌گیری افزوده بود و همه‌ی یگان‌های رزمی و قرارگاه‌ها مأموریت یافته بودند در خط حد یگان خود تحرک داشته باشند تا جبهه‌ها، حالت رخوت و رکود پیدا نکنند. قرارگاه رمضان نیز از این قاعده مستثنی نبود و از آن‌جا که نفس چنین دستوری، اجرای عملیات با بهره‌گیری از روش‌های جنگ نامنظم و پارتیزانی بود، قرارگاه رمضان مأمور به این اقدام شد و بر فعالیت‌های خود به لحاظ کمی و کیفی افزود. رابطه‌ی مجدد با شخصیت‌ها و گروه‌های معارض عراقی، به ویژه اشخاصی همچون جلال طالبانی، مسعود بارزانی، سران حزب الله کُرد عراق، آیت‌الله محمدباقر حکیم و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و برخی دیگر از شخصیت‌های مبارز شیعه‌ی عراق، به افزایش فعالیت‌های سیاسی- نظامی قرارگاه رمضان در سال 1365 انجامید و سبب طراحی و اجرای سلسله عملیات‌های نامنظم با عنوان "عملیات فتح" گردید. در این میان، "عملیات فتح1" که 19مهر1365 با هم‌کاری "جلال طالبانی" و پیش‌مرگان تحت امرش در اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق و با هدف انهدام قسمتی از پالایشگاه کرکوک انجام شد و رزمندگان سپاه و ارتش موفق شدند در عمق180کیلومتری دشمن نفوذ و ضربه‌یی سخت بر پیکر ماشین جنگی صدام وارد کنند، نقطه‌ی آغازین و بسیار مهم این سلسله عملیات‌ها به شمار می‌آید که در این نوشته‌، به اختصار به شش محور مهم آن پرداخته می‌شود. نکته‌ی مهم این‌که عملیات فتح1 برای راویان مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نیز از نظر ثبت و ضبط وقایع تاریخ‌ساز، یک نقطه‌ی عطف به شمار می‌آید، زیرا دقیقاًٌ در این عملیات بود که اعزام یک راوی (به هم‌راه نیروهای عمل‌کننده) به داخل خاک عراق و مناطق عمقی‌تر آغاز شد و امکان کسب تجربه‌یی گران‌سنگ در زمینه‌ی تحقیقات میدانی برای عملیات‌های نامنظم و پارتیزانی را فراهم آورد. اما مهم‌ترین و اصلی‌ترین دستاورد عملیات فتح1 ورود اصلی جدید (در ششمین سال دفاع مقدس) به میان معیارها و شاخص‌های اساسی مبارزه با حکومت دیکتاتوری و تجاوزگر بعث بود. البته این معیار جدید که تا قبل از عملیات فتح1 نیز به طور جسته و گریخته وجود داشت، اما تحلیل‌گران و کارشناسان مسائل نظامی و سیاسی - نظامی جنگ، توجه چندانی به آن نمی‌کردند، عبارت بود از: نقش مردم و گروهای معارض کُرد و عرب عراقی در مبارزه علیه حکومت بعثی عراق. نگاهی به وضعیت گروه‌های معارض عراقی: سابقه‌ی مبارزات مردمی و همچنین درگیری‌های گروه‌های معارض عراقی با حکومت بعث عراق به مدت‌ها قبل از شروع تجاوز عراق به مرزهای ایران بر می‌گردد و صدام حسین و حکومت جنایت‌کار عفلقی‌اش در این مدت با انواع شیوه‌ها و ترفندها، با این اقدامات مقابله می‌کرد و قادر به کنترل و سرکوب تحرکات مردمی و گروهی شده بود. در واقع، حزب بعث به رهبری صدام به منظور تسلط هر چه بیش‌تر بر جای جای سرزمین عراق، سیاست‌ها و روش‌های موذیانه، ریاکارانه و پلیدی به کار می‌گرفت که ثمره‌یی جز کشتار و شکنجه‌ی اقشار مردم عراق اعم از کُرد و ترک و عرب (شیعه و اهل تسنن) و نابودی نسل و منابع ملی و ذخایر این کشور نداشت. ایجاد شکاف و اختلاف میان اقوام و طوایف گوناگون و کوچک کردن گروه‌ها، احزاب و تشکل‌های سیاسی و مردمی که با هدف تضعیف این گروه‌ها و آسان شدن سرکوب آنان انجام می‌گرفت، از جمله‌ی این روش‌ها و سیاست‌ها بود، سیاستی که این حکومت دیکتاتور سال‌های سال با استفاده از آن توانست با سرعت و خشونت هر چه بیش‌تر شخصیت‌های سیاسی- اجتماعی مخالف خود را از میان بردارد و در عرصه‌ی تبلیغات نیز دست‌های جنایت‌کار استخبارات و عناصر اطلاعاتی و امنیتی‌اش را- که عامل این اعمال سبعانه بودند- در پس اختلافات گروه‌ها، اقوام و شخصیت‌ها، پنهان و "ناشناس" معرفی کند. این حکومت جنایت‌کار در این راه به حدی ماهرانه عمل می‌کرد که یک طرف و حتی در موارد متعدد‌ی هر دو طرف اختلاف را به پای میز مذاکره و سازش با حکومت عفلقی صدام می‌نشاند. حوادثی که برای بسیاری از گروه‌های معارض کُرد و عرب عراقی در دهه‌های1970 و 1980 میلادی (از ......تا سال 1365هـ. ش.) رخ داد و سرنوشتی که برای بیش‌تر شخصیت‌های مبارز این گروه‌ها در این دوران رقم خورد، از این حوزه خارج نبود. اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق به رهبری جلال طالبانی از جمله گروه‌های قدرتمند معارض عراقی بود که در طول این دو دهه‌ در برابر سیاست‌های مزورانه و فریب‌کارانه‌ی حکومت بعث، مواضع متفاوت و بعضاً متناقضی اتخاذ کرد. مواضع و اقدامات اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق و جلال طالبانی: جلال طالبانی و گروه تحت رهبری وی از سال 1970 تا 1990میلادی در برابر مسائل داخلی عراق، حکومت بعث و حاکمیت دیکتاتوری صدام، گروهک‌های تروریست و ضد انقلاب ایرانی، جنگ تحمیلی و جمهوری اسلامی ایران و حتی در برابر دو بلوک مسلط بر جهان یعنی شوروی و کشورهای بلوک شرق و ایالات متحده‌ی امریکا و کشورهای بلوک غرب و نیز موضوعات استراتژیک بین‌المللی، مواضع متفاوتی داشت. همین امر سبب شده بود که مسئولان لشکری و کشوری ایران در مورد سیاست‌های جدید این شخصیت معارض عراقی و گروهش در سال 1986 میلادی (1365هـ. ش.) مبنی بر ارتباط با جمهوری اسلامی ایران و هم‌کاری مستقیم با قرارگاه رمضان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی، دچار تردید شوند و با تأمل بیش‌تری به آن بپردازند، به عبارت دیگر، چرخش180درجه‌یی مواضع این اتحادیه و ارسال نامه برای هم‌کاری با جمهوری اسلامی جهت اجرای عملیات مشترک علیه ارتش عراق مشکوک و باور نکردنی بود زیرا، اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق در یک مقطع زمانی، افراد تروریست سازمان منافقین را پناه داده و با وجود فعالیت‌های ضد انسانی و تروریستی این گروهک علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران، به تیم‌های عملیاتی این سازمان اجازه داده بود از معابر وصولی منطقه‌ی تحت کنترل خود استفاده و در آن جا رفت‌وآمد کنند. همچنین پیش‌مردگان این اتحادیه با رزمندگان ایرانی در کُردستان ایران و عراق درگیر شده و برخی رسانه‌ها اخبار و در گزارش‌هایی در این‌باره منعکس کرده بودند. در مقطع زمانی دیگری نیز، همین گروه معارض عراقی به پیشنهاد فریب‌کارانه‌ی حکومت جنایت‌کار صدام مبنی بر امضای تفاهم‌نامه‌ی عدم درگیری با ارتش عراق و هم‌کاری با این حکومت، پاسخ مثبت داده بود. جلال طالبانی، در مصاحبه‌یی با راوی مرکز قرارگاه رمضان (برادر مسعود سرمدی) در24مهر1365، چند روز پس از اجرای عملیات فتح1، در توجیه این سیاست‌های متناقض گفت: ... [در مورد منافقین] اولاً – این‌ها، واقعاً قبل از این‌که ما بیاییم به این مناطق، این‌جا بودند؛ یعنی مثلاً شما می‌دانید این کوهی که حالا می‌بینید"چرماوند"، زیر دست دشمن بود تا سال 1985(1364هـ. ش.) و این منطقه همه در دست دشمن بود و دشمن به آن منطقه مسلط بود. بعد از قطع مذاکرات، ما این منطقه را آزاد کردیم و این منطقه جزو منطقه‌ی ما شد. درباره این مسئله، طبعاً بعد از دوستی و هم‌کاری ما با جمهوری اسلامی، ما سیاستی را برای برادران جمهوری اسلامی روشن کردیم و توضیح دادیم که در هیچ کاری در امور داخلی ایران دخالت نخواهیم کرد و بر علیه جمهوری اسلامی به هیچ گروهی، به هیچ حزب و جماعتی، هم‌کاری و کمکی نخواهیم رساند و حمایت هم نخواهیم کرد و ما از این همه چیزها می‌خواهیم که منطقه‌ی کُردستان و منطقه‌ی آزاد شده‌ی کُردستان عراق تحت کنترل کامل ما باشد و از این منطقه، هیچ نیرویی نمی‌تواند برود به ایران حمله بکند. مثلاً حالا برای شما مثال می‌زنم در این‌جا شما یک گروهی که خودتان به منافقین نام می‌برید و اسم‌شان، خودشان می‌گویند مجاهدین خلق، در کُردستان بودند. ما به آن‌ها گفتیم کسی نباید از خاک ما علیه ایران استفاده بکنند و این راه مسدود است به سوی شما و این‌ها گوش نکردند، آمدند چندین بار درگیری با ما کردند آخرین بار این بود که گروهی از این افراد مسلح [منافقین] که از دولت [صدام] پول و اسلحه می‌گیرند و برای دولت عراق دیدبانی و جاسوسی می‌کنند، می‌خواستند از منطقه‌ی آزاد شده عبور کنند و بروند در ایران چه کاری انجام بدهند. گفتیم کا‌که؛ نمی‌شود از منطقه‌ی ما عبور کنید، این منطقه‌ی ماست و قبول نداریم. گفتند نخیر، ما می‌رویم و از دولت عراق دستور گرفته‌ایم و از دولت عراق اجازه گرفته‌ایم. گفتیم دولت عراق در این‌جا نیست؛ این‌‌جا منطقه‌ی آزاد شده است. در این‌جا اتحادیه‌ی میهنی وجود دارد. آن‌ها شلیک کردند و دو تا پیش‌مرگه‌ی ما را شهید کردند و پیش‌مرگان ما هم از خود دفاع کردند و ده نفر از آن‌ها را کشتند و از همه‌ی منطقه‌ی آزاد شده، ایشان را بیرون راندیم؛ یعنی در منطقه‌ی آزاد شده نماندند. ...(1) در مورد مذاکره با رژیم بعث، مذاکرات ما با رژیم عراق در سال 1984 یعنی اواخر 1983 و اوایل 1984 شروع شد. در زمانی بود که ما در وضع خیلی مشکلی قرار گرفته بودیم، اتحادیه‌ی میهنی کُردستان در جنگ بود با عراق و برادران جمهوری اسلامی کم لطف بودند و ما، از پشت نیروهای دیگر ما را می‌زد، جو [جبهه واحد دموکراتیک عراق] علیه ما جنگ می‌کرد، ما در حصار اقتصادی بودیم، کمبود زیاد داشتیم، آذوقه و اسلحه نداشتیم، کمک‌های خارجی از ما بریده شده بود وضع ما خیلی واقعاً دشوار بود و مشکلات فراوانی [پیش] روی ما بود و همه‌ی راه‌ها و درها به روی ما بسته شده بود. یک وضعیتی به وجود آمد که ناچار شدیم مذاکرات بکنیم برای این‌که یک نفسی بکشیم و یک استراحتی پیدا بکنند نیروهای خسته شده‌ی پیش‌مرگان کُردستان که خیلی خسته شده بودند و اوضاع اقتصادی ایشان بد بود، استراحتی بکنند و تجدید قوا و تجدید نیرو بکنند و وضعیتی به وجود بیاید که ما بتوانیم به مبارزه‌ی خودمان ادامه بدهیم. البته ما فکر نمی‌کنیم که مذاکره خودش باعث تقویت صدام شده، هم‌کاری و وحدت با صدام باعث تقویت می‌شد یعنی ما اگر، اتحادیه‌ی میهنی، جزو دولت می‌شدیم و با دولت هم‌کاری می‌کردیم و این نیروهای خودمان را در طرف او می‌گذاشتیم این حتماًً باعث می‌شد که دولت تقویت بشود و بتواند عمر خودش را دراز بکند ولی ما برعکس، از مدت مذاکرات استفاده کردیم برای پیش‌برد نیروی خودمان، توسعه و گسترش تشکیلات خودمان و مردم کُرد را بسیج کردیم بیش‌تر دور اتحادیه‌ی میهنی جمع شوند... و بعداً در وقت مذاکرات واقعاً مبارزه‌ی ما یعنی اپوزیسیون ما علیه دولت تمام نشده بود، فقط مبارزه‌ی مسلحانه متوقف شده بود ولی مبارزات مردمی را ما رهبری می‌کردیم، اعتصابات، تظاهرات در شهرها علیه رژیم، ده‌ها هزار سرباز فراری پیش ما مانده بودند و از ارتش فرار کرده بودند و نرفته بودند به جنگ علیه جمهوری اسلامی یا علیه ما و در این مدت [دوران مذاکرات] بود، مدتی بعد از این، [برای] مردم کُرد بار دیگر معلوم شد که این دولت هیچ چیزی به خلق کُرد نمی‌دهد چون قبل از مذاکره، دولت، یک تبلیغات وسیعی را شروع کرد در کُردستان و رفت پیش مذهبیون و مسلمان‌ها و ... و گفت ما حاضر هستیم همه چیز بدهیم و این‌ها [اتحادیه] عامل سوریه هستند و از حافظ اسد دستور می‌گیرند و نمی‌خواهند با ما چیز [آشتی] بکنند؛ مردم، خیلی به ما فشار آوردند ولی بعضی چیزها هست که مردم باید در آزمایش و تجربه یاد بگیرند و یاد هم گرفتند که: نخیر؛ این بار هم دولت [صدام] دروغ می‌گوید و هیچ چیزی به خلق کُرد نمی‌دهد؛ بعد از آن، باعث شد که جنگ شروع بشود بار دیگر بین ما و ایشان [حزب بعث] به این شیوه‌ی وسیع که حالا خودتان می‌بینید چه مناطق آزاد شده‌یی در کُردستان عراق هست. توده‌های مردم چه‌طور علیه دشمن شده‌اند و با پیش‌مرگان اتحادیه‌ی میهنی کُردستان چه‌طور قهرمانانه علیه دولت جنگ می‌کنند. ...(2) به هر حال، توجیه این پیشینه اگرچه با کلمات و جملاتی آمیخته با باورها و اعتقادات ایرانیان هم‌راه بود، اما باور آن و پذیرش تقاضای اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق (ارتباط و هم‌کاری با جمهوری اسلامی ایران)، هم‌چنان برای عده‌یی دشوار بود. برقراری روابط جلال طالبانی با جمهوری اسلامی ایران: عملیات فتح1 که در پی پذیرش تقاضای جلال طالبانی مبنی بر هم‌کاری با نیروهای رزمنده‌ی جمهوری اسلامی ایران از جانب مسئولان وقت لشکری و کشوری انجام شد، تا حد بسیاری به ابهامات و تردیدها در مورد مواضع جدید اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق پایان داد و منطقه‌ی آزاد شده‌ی کُردستان عراق که در کنترل این اتحادیه‌ قرار داشت، بستر مناسبی تشخیص داده شد تا رزمندگان ایرانی، به ویژه نیروهای تحت امر قرارگاه رمضان (مرکز فرماندهی و اجرای جنگ‌های نامنظم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) به اجرای عملیات‌های چریکی و پارتیزانی در ابعاد گوناگون بپردازند. البته این موافقت در پی چندین ماه تلاش مداوم این گروه معارض عراقی برای یافتن کانال مناسب ارتباط و اثبات حسن نیت خود انجام شد و در این مدت یعنی از اواخر سال 1364 تا پاییز 1365، اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق، ضمن رفع ابهامات موجود در مورد مواضع و عمل‌کرد این گروه معارض عراقی، بسیار کوشید تا روابط سرد میان این اتحادیه‌ و جمهوری اسلامی ایران آرام آرام به ارتباطی منطقی و تعریف شده سوق پیدا کند و به اصطلاح یخ‌های این روابط ذوب شود. جلال طالبانی و سایر رهبران اتحادیه‌ی میهنی در اولین گام همه‌ی تلاش خود را بر جلب نظر فرمانده و مسئولان قرارگاه رمضان معطوف ساخته و با ایجاد پایگاه و قرارگاه تاکتیکی ثابت سپاه پنجم در استان‌های کُردنشین، در عمق و وسعتی حیرت‌انگیز، امکان حضور فرماندهان رده‌های مختلف و مسئولان اطلاعات و عملیات را در منطقه‌یی به عمق تقریبی200 کیلومتر در خاک عراق فراهم کردند، منطقه‌یی که حکومت عراق آن جا را امن و دور از آتش جنگ قلمداد می‌کرد. برای فرماندهان و مسئولان اطلاعات و عملیات قرارگاه رمضان حضور در این مناطق و مشاهده‌ی اهداف نظامی، تأسیسات گوناگون اقتصادی و پایگاه‌های ارتش عراق اعم از پایگاه‌های نیروی زمینی و نیروی هوایی از نزدیک‌ترین فاصله و حتی با چشم غیر مسلح، اعجاب‌انگیز می‌نمود، اما عجیب‌تر چهره‌ی فرماندهان قرارگاه‌ها و یگان‌های منظم بود که به هنگام استماع گزارش مسئولان قرارگاه رمضان از چگونگی حرکت خود در خاک دشمن و حضورشان در میان مردم شهرها و روستاهای عراق حیرت‌زده بودند. در واقع باور این مطلب برای فرماندهان سخت بود که چه‌طور می‌شود حرکت چند ده متری یگان‌های منظم خودی در جبهه‌های جنوب با موانع متعدد‌ی روبه‌رو شود و دشمن به محض کوچک‌ترین تحرک آن‌ها را زیر آتش سنگین قرار دهد، ولی در شمال عراق، فرماندهان رده‌های مختلف قرارگاه رمضان در آرامش کامل به وسیله تویوتا لندکروز کیلومترها روی جاده‌های عراق حرکت کنند و بین مردم روستاها و شهرهای این کشور حضور یابند تا جایی که حتی طرح پیشنهادی فرمانده قرارگاه رمضان برای اجرای عملیات نظامی در بغداد به طور جدی طراحی و سازمان‌دهی شد و اقدامات اولیه برای اجرای آن نیز آغاز شد، اگرچه حتی در رده‌ی فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران نیز این طرح به دقت بررسی نشد و اصلی‌ترین دلیل آن، باور نکردن مشاهدات و اقدامات نیروهای قرارگاه رمضان بود. "عملیات انتقال" مقدمه‌ی عملیات فتح 1: اگر چه حضور فرماندهان و مسئولان قرارگاه‌ها، یگان‌ها و واحدهای گوناگون نظامی در پشت خطوط جبهه و در مناطق عمقی دشمن، با خطر هم‌راه بود، اما به منظور اقناع فرماندهان رده‌های مختلف تصمیم‌گیرنده و عمل کننده‌ی نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و درک موقعیت مطلوب و بستر آماده‌ی این منطقه‌ی گسترده، چنین اقدامی در دستور کار قرارگاه رمضان در مقطع زمانی مذکور قرار گرفت. فهرست فرماندهان و مسئولانی که هنگام درگیری نیروهای خودی با ارتش عراق، از خطوط اولیه‌ی دشمن عبور کردند و در پشت جبهه و مناطق عمقی عراق استقرار یافتند و آزادانه چندین روز و حتی چند هفته به شناسایی مناطق و طراحی عملیات در جهت اهداف گوناگون پرداختند و حتی با مردم و اعضای رده‌های مختلف گروه‌های معارض عراقی مستقیم ارتباط برقرار کردند فراوان و تحسین برانگیز است و اقدام آنان را می‌توان در ردیف عملیات‌های بزرگ نظامی که شاید در کم‌تر جنگی اتفاق می‌افتد به شمار آورد. البته از مجموع این اقدامات و طراحی‌های مانورهای گوناگون در نهایت امر، قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) و سیاست‌گذاران اصلی کشور در خصوص مسائل جنگ، با قید دو شرط با اجرای عملیات‌های چریکی و پارتیزانی از جانب قرارگاه رمضان و با هم‌کاری گروه‌های معارض عراقی موافقت کردند: 1. این عملیات‌ها در قالب "سلسله عملیات‌های فتح" انجام شد.2. رهبران و سران گروه‌های معارض عراقی امنیت مناطق تحت کنترل خود را برای عبور رزمندگان ایرانی، تضمین کنند. بدین ترتیب عملیات فتح1 – که نقطه‌ی آغاز سلسه عملیات‌های فتح در چارچوب عملیات نامنظم به شمار می‌رود- با هم‌کاری اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق و با هدف حمله به تأسیسات نفتی کرکوک و پایگاه‌های نظامی و جاسوسی دشمن در آن منطقه، اجرا شد. تذکر این نکته لازم و ضروری است که به دلیل ضرورت عبور نیروهای عمل کننده از منطقه‌ی تحت کنترل اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق و رسیدن به اهداف خود عملیات فتح1 با هم‌کاری این گروه معارض عراقی انجام شد و اگر اهداف مورد نظر این عملیات با عبور از منطقه‌ی تحت کنترل حزب دمکرات کردستان عراق- بارزانی‌ها- تحقق می‌یافت، قطعاً با این گروه هم‌کاری انجام می‌گرفت. به عبارت دیگر، فرمانده و مسئولان قرارگاه رمضان آنچه مدنظر داشتند اجرای عملیات چریکی و پارتیزانی در همه‌ی مناطق قابل دست‌رسی دشمن بود و تأکیدی بر هم‌کاری یک گروه معارض عراقی خاص نداشتند. در واقع موضوع مهم برای آن‌ها هماهنگی با رهبران گروه‌های معارضی بود که کنترل منطقه‌ی آزاد شده‌یی را بر عهده داشتند که رزمندگان برای وصول به اهداف باید از آن جا عبور می‌کردند. به هر حال، در پی اظهار آمادگی جلال طالبانی و گروه تحت رهبری وی برای اجرای عملیات در کرکوک طرح مانور فتح1 از جانب فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصویب شد. در پی ابلاغ دستور اجرای عملیات فتح1 به قرارگاه رمضان، با توجه به ایجاد قرارگاه فرعی رمضان در منطقه‌ی یاغسمر استان سلیمانیه‌ی عراق با عنوان " قرارگاه مقدم رمضان"، این مأموریت به این قرارگاه ابلاغ و فرماندهی آن به همراه معاونت پشتیبانی قرارگاه رمضان، موظف شدند سلاح، مهمات و ادوات جنگی مورد نیاز عملیات فتح1 را به داخل خاک عراق انتقال دهند. انتقال تجیهزات نظامی و حدود200 رزمنده‌ی بسیجی و سپاهی به پشت خطوط دشمن و پیمودن 180 کیلومتر راه* برای رسیدن به اهداف مورد نظر، خود به تنهایی یک عملیات نظامی محسوب می‌شود، ضمن آن‌که علاوه بر این تعداد رزمنده و تجهیزات، به منظور کامل بودن ترکیب نیروها مسئولان و نیروهای متخصص مخابرات، بهداری، تخریب، تبلیغات و راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز که – وظیفه‌ی خطیر ثبت و ضبط وقایع و رخدادهای عملیات را در میدان نبرد بر عهده داشت-انتقال یافتند. افزون بر این، کمک‌های دارویی و آذوقه نیز برای رفع نیازهای مردم ساکن در مناطق آزاد شده‌ی تحت کنترل به اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق انتقال داده شد. برای آگاهی از حجم تجهیزات نظامی جابه‌جا شده، آمار زیر قابل توجه و دقت است: 1. کلاشینکف1500قبضه. 2. B.K.C 40 قبضه. 3. دوشکا 15 قبضه. 4. R.P.G 7 60 قبضه. 5. خمپاره‌انداز 120 م.م 3 قبضه. 6. خمپاره‌انداز 81 م.م 2 قبضه. 7. خمپاره‌انداز 120 م.م1500 گلوله. 8. خمپاره‌انداز 81 م.م 1000 گلوله. 9. خمپاره‌انداز 60 م.م 500 گلوله. 10. گلوله‌ی تفنگ 60 م.م 500 گلوله. 11. گلوله‌ی تفنگ 107 م.م 2000 گلوله. 12. موشک R.P.G 7354 گلوله. 13. فشنگ کلاش 21500 عدد. 14. فشنگ B.K.C 10000عدد. 15. فشنگ دوشکا 12000عدد. 16. کوله‌ی R.P.G 7 120 عدد.(3) اقلام مذکور در قالب قرارداد میان جلال طالبانی و رهبران اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق و فرمانده قرارگاه رمضان، به داخل عراق منتقل شد که مفاد آن به شرح زیر است: به دنبال پی‌گیری‌های اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق برای ایجاد رابطه با جمهوری اسلامی ایران و پس از چند ماه مذاکرات نمایندگان دو طرف، درباره‌ی اجرای عملیات مشترک نظامی با هدف انهدام تأسیسات نفتی کرکوک و پایگاه‌های نظامی آن، سرانجام میان آن‌ها توافق حاصل شد و در توافق‌نامه‌یی که در این خصوص به امضاء رسید، با درخواست‌های اتحادیه‌ی میهنی موافقت شد. این درخواست‌ها عبارت بودند از: 1. جمهوری اسلامی ایران تسهیلات لازم به منظور تأمین راه عبور اعضای اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق به ایران و از ایران به دنیای خارج را فراهم کند. 2. ایران کمک‌های مقتضی و مساعدت‌های لازم را به اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق در جنگ با صدام و رژیم بعث عراق بنماید و از ایشان پشتیبانی کند. 3. از نظر دارویی و امکانات پزشکی، ایران به نیروهای تحت پوشش اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق که در مناطق آزاد شده‌ی تحت کنترل اتحادیه حضور دارند، کمک نماید و یا اجازه بدهد که اتحادیه بتواند اقلام دارویی و پزشکی مورد نیاز خود را از سایر کشورها تهیه کرده و از طریق ایران به کردستان عراق انتقال دهد. 4. در زمینه‌ی امور تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی به رسانه‌های گروهی، ضمن کمک به تأمین برخی اقلام فنی مورد نیاز، اقدامات و هماهنگی‌های لازم جهت انتقال بعضی از قطعات خریداری یا اخذ شده از سایر کشورها به داخل عراق را به انجام رساند. 5. در جهت تأمین آذوقه و سبد مصرفی خانوارها و افراد حاضر در منطقه‌ی آزاد شده‌ی تحت کنترل اتحادیه‌‌ی که در محاصره‌ی اقتصادی و نظامی رژیم عراق قرار دارند، جمهوری اسلامی ایران اجازه دهد که اعضای اتحادیه‌ بتوانند آذوقه و مایحتاج مورد نیاز خود را از شهرها و روستاهای ایران خریداری کرده و به عراق منتقل نمایند. 6. نیروهای اتحادیه در سطح رهبران و فرماندهان و مسئولین، بتوانند به ایران تردد کرده و افرادی که قصد عزیمت به سایر کشورها جهت شرکت در اجلاس و مراسم ویژه‌یی دارند، قادر باشند از طریق ایران به کشورهای مزبور سفر نمایند.(4) به دنبال این توافق‌نامه‌ی هم‌کاری، اقدامات اولیه‌یی که برای اجرای عملیات فتح1 می‌بایست انجام می‌گرفت. به دلیل ضعف سازمانی و نداشتن برنامه‌ی از قبل طراحی شده، با یک ماه تأخیر انجام شد. برادر مصلحی از مسئولان قرارگاه در جلسه‌ی 26 مهر 1365 درباره‌ی دلیل تأخیر عملیات گفت: «...متأسفانه به دلیل این‌که ما سازمان مشخصی نداشتیم که روی این موضوع کار کند یعنی هیچ گروهانی، گردانی، تیپی و لشکری نداشتیم که بگوییم این مأموریت توست؛ برو شناسایی کن، طرحت را بریز و مسائل را دنبال کن...» به هر حال، هدف اصلی عملیات، انهدام تأسیسات نفتی کرکوک بود و ضمن درک اهمیت این هدف، می‌بایست اعزام نیروهای شناسایی و اطلاعاتی- عملیاتی انجام و جزئیات طرح مانور به طور دقیق، تنظیم می‌شد. چرا کرکوک؟ با بررسی جایگاه کرکوک در ساختار سیاسی و اقتصادی عراق، اهمیت حیاتی و نقش مهم این منطقه‌ی استراتژیک مشخص می‌شود و صحت نظر تصمیم‌گیرندگان و مسئولان وقت نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قرارگاه رمضان در تعیین این هدف مهم برای اجرای عملیات فتح1 به اثبات می‌رسد. شهر "کرکوک" بعد از بغداد و بصره، سومین شهر مهم عراق به شمار می‌آید و در نقطه‌ی تقاطع سه استان یا سه منطقه‌ی استراتژیک عراق شامل بغداد، اربیل و سلیمانیه قرار دارد. این شهر به دلیل موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی‌اش، با توجه به کم‌رنگ شدن نقش بصره در طول جنگ و قرار گرفتن زیر آتش مستقیم حتی به عنوان پایتخت دوم عراق نیز برای حکومت صدام نقش‌آفرینی کرد. ترکیب جمعیتی شهر کرکوک متشکل از قومیت‌های مختلف اعم از کُرد، تُرک، عرب‌های مهاجر و شیعه و سنی بود که حکومت بعث عراق با توجه به آرامش حاکم بر ساکنان این شهر می‌پنداشت، به آسانی می‌تواند با استفاده از نیروی نظامی اندک و سیاست‌های دیکتاتور مآبانه‌یی همچون تخریب اماکن و کشتار اقشار بی‌گناه و همچنین کوچ اجباری برخی اقوام و طوایف، بر این شهر تسلط یابد. منطقه‌ی کرکوک از نظر نظامی، به دلیل قرار گرفتن بین نقاط استراتژیک نظامی همچون ارتفاعات منتهی به سده دوکان و ارتفاعات پیرمگرون، بن‌زرد و کسرت از یک سو و ارتفاعات قره‌داغ و به ویژه جبال حمرین، از سوی دیگر، اهمیت ویژه‌یی دارد. گفتنی است که پس از کرکوک، اولین خط دفاع استراتژیک بغداد، ارتفاعات جبال حمرین می‌باشد. کرکوک در طول دوران مبارزات گروه‌های معارض عراقی و در طول جنگ تحمیلی همواره مرز میان مبارزان کُرد و حکوت عراق بود و به لحاظ "نفت‌خیر بودن" ‌اهمیت اقتصادی بسیاری داشت، طوری که دولت‌مردان ترکیه، گه‌گاهی بی‌محابا اشتیاق خود را برای تعرض نظامی به عراق و تصرف کرکوک از طریق رسانه‌های خارجی بین‌المللی ابراز می‌کردند. در بیان اهمیت نظامی کرکوک به هنگام شناسایی آن منطقه برای اجرای عملیات نظامی، باید به وجود پایگاه هوایی، پایگاه موشکی تاو، مقر اصلی سپاه یکم و هشتم و پادگان مجهز منافقین نیز اشاره کرد. در واقع اهمیت اقتصادی این منطقه از سایر ابعاد آن بیش‌تر بود و پالایشگاه کرکوک تأمین کننده‌ی هزینه‌های ماشین جنگی صدام به شمار می‌رفت. میزان بهره‌برداری از حوزه‌های نفتی کرکوک در زمان اجرای عملیات فتح1 در مهر 1365، بالغ بر 2،700،000 بشکه نفت در روز و بیش از 100 میلیون فوت مکعب گاز بود. این پالایشگاه اصلی‌ترین تأمین ‌کننده‌ی بودجه‌ی حکومت عراق به شمار می‌آمد که خسارت به آن، علاوه بر اقتصاد عراق، بر اقتصاد منطقه و بازارهای بین‌المللی نیز تأثیر می‌گذاشت. شناسایی دقیق اهداف عملیات: از آن‌جا که نیروهای اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق نقش راهنما را در این عملیات ایفا می‌کردند و بخشی از پیش‌مرگان این گروه معارض عراقی وظیفه‌ی همراهی نیروهای اطلاعات و عملیات قرارگاه رمضان را برای شناسایی اهداف مورد نظر در منطقه‌ی کرکوک بر عهده داشتند، به دلیل معلوم نبودن سازمان یگان عمل کننده به ناچار از نیروهای مستقر در قرارگاه مقدم رمضان در یاغسمر- که برای مشاهده‌ی وضعیت عمومی منطقه در این قرارگاه حضور داشتند - بهره‌گیری شد. برادر مسعود سرمدی راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در عملیات فتح1 در یادداشت‌های خود در این باره نوشته است: « به دلیل این‌که در ابتدا نیروی مشخصی برای این کار معین نگردیده بود از نیروهای متفرقه‌یی که به منطقه آمده بودند استفاده شد و چند نفر از بچه‌های تخریب، چند نفر از بچه‌های مریوان و چند نفر از بچه‌های تهران به محورهای مختلف برای شناسایی اهداف مورد نظر رفتند.» به دلیل همین بی‌سازمانی، حتی چند نفر از نیروهایی که برای شناسایی اهداف به عمق رفته بودند، بعد از شناسایی به ایران بازگشتند و گفتند که ما برای دیدن منطقه آمده بودیم. برادر مصلح در این‌باره می‌گوید: « ما حتی کارمان با این افراد به جایی رسید که به این‌ها التماس کردیم، گفتیم تو را به خدا بمانید. رضای خدا در این کار است بمانیم. شما اطلاعات کسب کرده‌اید ما بعد از شما نمی‌توانیم کسانی را برای شناسایی بفرستیم. به هر حال چند نفر از این‌ها نماندند و الباقی که ماندند، آمدند و اطلاعات‌شان را آوردند.»(6) در حالی که فرمانده قرارگاه رمضان برای انهدام اهداف تعیین شده در کرکوک یگان عمل‌ ‌کننده‌یی مشخص نکرده بود، اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق 2000 پیش‌مرگ عضو این اتحادیه را برای این اقدام سازمان‌دهی و حتی فرمانده عملیات و فرماندهان محورها (مالبندها)ی گوناگون را نیز مشخص کرده و نام "عملیات وحدت" را برای آن برگزیده بود. اقدامات نیروهای اعزامی به منطقه‌ی کرکوک و شناسایی مواضع و پایگاه‌ها و نحوه‌ی دست‌یابی به تأسیسات برای حمله‌ی نظامی به آن‌ها، به شکل مطلوبی انجام شد. اما نکته‌ی مهم و ظریف در عملیات فتح1، توانایی تحسین‌ برانگیز فرماندهان قرارگاه رمضان و رهبران اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق در تلفیق دو نیرو با ساز و کارهای متفاوت بود که برای انهدام هدفی واحد در عملیاتی مشترک در نظر گرفته شده بودند. یگان‌های عمل کننده در عملیات فتح 1: از قرارگاه رمضان یگان‌های زیر وارد عملیات شدند: • تیپ ویژه‌ی هوابرد به فرماندهی برادر شفق. • تیپ ویژه‌ی پاسداران به استعداد 7 دسته و 20 تخریب‌چی (230 نفر)که قرار بود به فرماندهی برادر صادق محصولی عمل کنند. • گروه ادوات به فرماندهی برادر غلام پاک‌روح. • گروه پدافند به فرماندهی برادر بویاقچی. • گروه تخریب مهندسی به فرماندهی برادر محمد عاصمی‌پور. • گروه بهداری به فرماندهی برادر نادری. • گروه مخابرات به فرماندهی برادر بیفان. البته در جریان انتقال نیرو و تجهیزات نظامی به دلیل برخی ناهماهنگی‌ها چند نفر از فرماندهان مذکور، از جمله برادر محصولی، موفق به حضور در منطقه‌ی عملیاتی فتح1 نشدند و در نهایت، 130تن از رزمندگان در قالب یگان‌های گوناگون قرارگاه رمضان به منطقه‌ی عملیاتی وارد شدند. از اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق نیز 2000 پیش‌مرگه در قالب یگان‌های پارتیزانی زیر وارد عملیات شدند: • تیپ21 کرکوک به فرماندهی کاک سیروان. • تیپ25 خلفان به فرماندهی کاک ملا ارس. • تیپ93 کوی سنجق به فرماندهی کاک ملا ابراهیم. • تیپ23 یورداش به فرماندهی کاک نبغه. • تیپ78 قره‌چرخ به فرماندهی کاک صفین. • تیپ68 دشت هوله به فرماندهی کاک مام غفور. • تیپ برانتی به فرماندهی کاک هیمن. • تیپ51 گرمیان به فرماندهی کاک محمود لنگاوی. • تیپ53 تیروانه به فرماندهی کاک عادل. • تیپ57 سیگرمه به فرماندهی کاک آزاد. • تیپ55 قره‌داغ به فرماندهی کاک آوات. و دو تیپ حفاظتی مالبند (منطقه‌ی) 1و2 اتحادیه. با مشخص شدن نام و تعداد نیروهای عمل‌ کننده، هماهنگی‌های لازم برای اجرای عملیات مشترک و تقسیم وظایف انجام شد و به دلایل مختلف هماهنگی مقتضی به شکل زیر صورت گرفت: « از آن‌جا که واگذاری اهداف مشترک به نیروها امکان‌پذیر نبود؛ اولاً- نیروها به دلیل مدت کوتاه هم‌زیستی مشترک و اختلاف فرهنگی و زبان نمی‌توانستند با یک‌دیگر کار کنند و حتی به دلیل عدم شناخت هم‌دیگر ممکن بود در عملیات یک‌‌دیگر را بزنند و ثانیاً به دلیل عدم امکان تعیین یک فرمانده مشترک، چگونه می‌توانستند برای تعیین زمان عملیات به توافق برسند. واگذاری اهداف مستقل هم امکان‌پذیر نبود چرا که هر یگانی جناح یگان دیگر بود و لذا عدم موفقیت هر گروهی می‌توانست سبب عدم موفقیت گروه دیگر شود و در آن صورت مشخص نمی‌شد که مسئول موفقیت یا عدم موفقیت کیست. به علاوه، کار با ادوات بر عهده‌ی نیروهای سپاه و تصرف پایگاه‌ها بر روی کانی دوملان بر عهده‌ی نیروهای اتحادیه گذاشته شد. ...»(7) طرح مانور و شرح عملیات فتح1: در پی فراهم شدن مقدمات اجرای عملیات و انتقال سلاح‌ها، مهمات و ادوات مورد نیاز عملیات به پشت خط دشمن و استقرار نیروهای عمل‌ کننده که به منظور حفاظت اطلاعات عملیات حدود 48 ساعت قبل از "حمله" وارد منطقه شده بودند، دستور عملیاتی زیر در 19 مهر 1365 با رمز " زینب کبری(س)" صادر شد: « ... هدف: انهدام تأسیسات عمده‌ی نفتی در شمال- حمله به تأسیسات سیاسی، اقتصادی و نظامی در منطقه، حمله به مرکز جاسوسی و امنیتی در داخل شهرهای قابل دسترسی... ... استعداد نیروهای خودی- در این عملیات یک گردان نیروی ادوات و 7 دسته‌ی 17 نفری نیروی پیاده و چند تیم نیروی تخریب از پیاده و 2 هزار نفر از نیروهای اتحادیه وارد عمل خواهد شد. ... منطقه‌ی عملیات در استان کرکوک- شهرهای کرکوک، دبن، آلتون کپری، ترس، قره حسن، شران و در استان اربیل شهرهای اربیل، مخمور، کوی سنجق و شهرستان‌های کندنیاوه: تواج و طق‌طق در استان صلاح‌الدین و شهرهای طوزخورماتو و قادرکرم در استان دیالی شهر کفری و سرقلعه در استان سلیمانیه و شهر چمچال، آغمر، سنگا و ... ... محورهای اصلی در این عملیات: الف. محور (بدر) به منظور انهدام تأسیسات موجود در کرکوک و بابا گورگور و دبس. ب. محور (خندق) به منظور انهدام تأسیسات جبل بور و جمبور."(8) قبل از آغاز عملیات فتح1، نیروهای اتحادیه‌ و فرمانده عملیات آنان کاک نوشیروان به دلیل لو رفتن عملیات در اجرای آن دچار تردید شدند و حتی طرح جای‌گزین، یعنی اجرای عملیات در "دوکان" در دستور کار نیروها قرار گرفت، با این حال فرمانده قرارگاه رمضان– برادر ذوالقدر– که در باختران (کرمانشاه) مستقر بود، در 13 مهر 1365 این پیام را خطاب به نیروهای ایرانی داخل عراق، به قرارگاه مقدم رمضان در یاغسمر ارسال کرد: «... مطمئن باشید دشمن متوجه نشده است. شما به خدا اعتماد کنید تردید به خود راه ندهید. بدون فوت وقت و با سرعت و دقت و قاطعیت بر تمامی اهداف حمله برید و قلب امام و امت و روح شهدا را شاد کنید. همه منتظرند. مبادا که در اراده‌ی خلل‌ناپذیر شما که متکی به اراده‌ی خداست، سستی پیش آید. برادر رحیم صفوی [جانشین نیروی زمینی سپاه پاسداران] نزد ماست و پی‌گیر کار شماست.» آغاز عملیات: پس از رفع تردیدها و ابهامات در زمینه‌ی مسائل حفاظت اطلاعات و عملیات، نیروهای رزمنده‌ی بسیجی و سپاهی متشکل از نیروهای آموزش دیده‌ی تیپ ویژه‌ی هوابرد، تیپ ویژه‌ی75 ظفر، تیپ ویژه‌ی66 پاسداران و گروه‌های تخریب، مهندسی، بهداری، مخابرات، پدافند و ادوات - که بالغ بر 130رزمنده بودند- با تقسیم در مالبند 1و2 منطقه‌ی آزاد شده‌ی کُردستان عراق و ادغام با 2000 نیروی پیش‌مرگه‌ی اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق عملیات خود را ساعت 2 بامداد 19 مهر 1365، اجرای آتش 4 موشک‌انداز107 م.م (مینی‌کاتیوشا) و 3 خمپاره‌انداز 120م.م و سایر سلاح‌های سبک و نیمه سنگین خود را به مدت 5/3ساعت به انجام رساندند. در دقایق اولیه‌ی عملیات، زبانه‌های آتش ناشی از منفجر شدن لوله‌های انتقال نفت و گاز حیرت نیروهای نظامی عراق را طوری برانگیخته بود که بدون هدف به وسیله‌ی توپ‌های ضد هوایی مستقر در منطقه به اطراف شلیک می‌کردند. همچنین بر اثر اصابت گلوله‌های رزمندگان تحت امر قرارگاه رمضان به انبار مهمات پایگاه‌های نظامی دشمن، انفجار مهیبی رخ داد و بخش وسیعی از منطقه‌ی عملیاتی فتح1 روشن شد. بدین ترتیب، عملیات فتح1 با شلیک گلوله‌های مینی‌کاتیوشا و خمپاره‌ی120م.م، به تعداد بالغ بر 2000 گلوله روی اهداف از پیش تعیین شده در پالایشگاه کرکوک و پایگاه‌های نظامی عراق و همچنین پادگان نظامی منافقین و مرکز تقویت شنود و "مرکز تشویش" فرکانس‌های مخابراتی، به مدت بیش از 3 ساعت، به انجام رسید و با دستور فرمانده عملیات مبنی بر بازگشت نیروهای عمل‌ کننده به نقاط امن در منطقه‌ی آزاد شده‌ی کُردستان عراق، در ساعت05:30 بامداد 20 مهر 1365 به اتمام رسید و خسارت و تلفات فراوانی بر ارتش عراق وارد آورد. اوج موفقیت در یک عملیات پارتیزانی و نامنظم، وارد آوردن ضربه و خسارت بر اهداف تعیین شده و ترک منطقه‌ی عملیاتی در اسرع وقت است، بدون این‌که به نیروهای خودی صدمه‌یی وارد آید. بنابراین، خروج فوری نیروهای عملیاتی در اولویت بخش تکمیلی عملیات قرار داشت و فرماندهان حاضر در منطقه‌ی نبرد به شدت بر بیرون رفتن نیروی انسانی خودی از منطقه تأکید داشتند و حتی به دلیل روشن شدن تدریجی هوا در دقایق پایانی عملیات، دستور دادند در صورتی که انتقال قبضه‌های ادوات، جان نیروی خودی را در معرض تهدید قرار می‌دهد، قبضه‌های مذکور را رها و نیروها را به محلی امن منتقل کنند، ولی نیروهای عمل کننده با پذیرش ریسک مذکور، همه‌ی سلاح‌ها و ادوات را پس از پایان عملیات اجرای آتش، از منطقه خارج کردند و اجازه ندادند، هیچ یک از آن‌ها به دست دشمن بیفتد. در اطلاعیه‌ی قرارگاه خاتم‌الانبیا درباره‌ی نتایج و دستآوردهای عملیات فتح1 چنین آمده است: انهدام هدف‌های عملیات 1. انهدام تأسیسات پالایشگاه کرکوک که ظرفیت [تولید] 30 هزار بشکه در روز را دارا می‌باشد و سوخت نفت سفید، بنزین و گازوییل استان‌های شمالی عراق را تأمین می‌کرد. 2. انهدام واحد بهره‌برداری شماره یک از تأسیسات نفتی عراق که بدین ترتیب 70 درصد از توان بهره‌برداری از نفت عراق در کرکوک از دشمن سلب شد. 3. انهدام نیروگاه حرارتی برق کرکوک که برق مناطق صنعتی و شهر کرکوک را تأمین می‌کرد. 4. انهدام سه پایگاه موشکی زمین به هوا در منطقه‌ی کرکوک که مسئولیت حفاظت هوایی این منطقه را به عهده داشته است. 5. انهدام مقر منافقین و ضد انقلابیون خود فروخته و به هلاکت رساندن نفرات مستقر در آن. 6. انهدام تأسیسات تفکیک نفت و گاز "جمبور" که دارای ظرفیت [تولید] 300هزار بشکه نفت در روز [بود] و نیز تأسیسات تصفیه‌ی مقدماتی گاز و تأسیسات گاز این مجموعه که دشمن را از دست‌یابی به 100 میلیون فوت مکعب گاز محروم خواهد کرد. 7. انهدام تأسیسات تفکیک نفت و گاز "جبل‌بور". 8. انهدام تأسیسات نفت و گاز "شوراو" که ظرفیت جداسازی و تفکیک 100هزار بشکه در روز را دارا بود. 9. حمله و اجرای آتش بر روی قرارگاه سپاه یکم عراق که به این دو قرارگاه ضایعات و خسارات سنگینی وارد شده و تعدادی از فرماندهان ارتش عراق کشته و یا مجروح شدند. 10. انهدام پادگان دارمان که محل استقرار دو تیپ عراقی بوده و شمار کثیری از نفرات دشمن در این حمله کشته و یا زخمی شدند. 11. تسخیر و انهدام بیش از 20 پایگاه بر روی ارتفاعات دوملان و کشته شدن و به اسارت درآوردن تعدادی از نفرات این پایگاه‌ها. 12. انهدام مرکز استراق‌ سمع و جاسوسی الکترونیکی و پارازیت [...] واقع در "سقزلی". 13. به آتش کشیدن دکلی تلویزیونی [...] و ماکروویو کرکوک. 14. انهدام ایستگاه راه‌آهن "بی‌بایگوره" که کار انتقال نفت و فرآورده‌های سوختی را بر عهده داشت.(9) آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز در گزارشی درباره‌ی آخرین وضعیت جبهه‌ها، در تشریح عملیات فتح1، گفتند: «... حتماً آقایانی که مایل بوده‌اند با منطقه‌ی کرکوک آشنا شوند، آن‌جا را مورد مطالعه قرار داده‌اند، جایی که از مدت‌ها پیش قله‌های پولادین نام‌گذاری شده بود و واقعاً هم اگر دست نیروهای کارامد بود باید قله‌های پولادین نامیده می‌شد. عراقی‌ها در آن‌جا حدود 20 پایگاه نظامی ایجاد کرده و علاوه بر آن نیروهای احتیاط قابل توجهی هم در آن‌جا گذاشته بودند. حالا، قله‌های پولادین به سرعت سقوط کرد بدون این‌که از نیروهای ما حتی یک نفر شهید بشوند و تنها چند نفر محدود از افراد طالبانی شهید شدند ...»(10) دستآوردهای عملیات فتح1: اجرای عملیات فتح1 هم از نظر موقعیت زمانی و هم به لحاظ منطقه‌ی حساسی که عملیات در آن‌جا اجرا شد یعنی"کرکوک"، دستآوردهای مهمی برای فرماندهان جنگ و تصمیم‌گیران برنامه‌های کلان و دراز مدت نظامی ایران و همچنین برای گروه‌های معارض عراقی، به خصوص جلال طالبانی و گروه تحت رهبری وی یعنی اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق به همراه داشت و تأثیر مهمی بر تحلیل مفسران و کارشناسان جنگ ایران و عراق در رسانه‌های خارجی بین‌المللی گذاشت. همچنین معیار و اصل جدیدی را در تحلیل‌های مربوط به جنگ ایران وارد کرد که پیش از این چندان مورد توجه نبود. این عملیات به فرماندهان و مسئولان جنگ، ثابت کرد که با کمک مردم و مساعدت گروه‌های معارض عراقی، عبور از خطوط مقدم و حرکت در پشت خطوط دشمن و مناطق عمقی عراق، و با بهره‌گیری از شیوه‌ی جنگ‌های پارتیزانی و چریکی، می‌توان خسارت شدیدی بر ماشین جنگی صدام وارد آورد. عملیات فتح1 همچنین، سرآغاز اطمینان مسئولان جمهوری اسلامی ایران به جلال طالبانی و گروهش و ایجاد ارتباط با آن‌ها و اجرای فعالیت‌های مشترک به شمار می‌رفت و نقطه‌ی عطفی در روابط فی‌مابین محسوب می‌شد. در واقع با اجرای این عملیات توجه مفسران رسانه‌های خارجی و تحلیل‌گران مسائل جنگ ایران و عراق به مسایل داخلی عراق، اقوام، طوایف و قبایل نقاط مختلف این کشور و مبارزات مردمی و گروه‌های معارض عراقی با صدام و حکومت عفلقی‌اش جلب شد. تکوین مبارزات مردمی و مخالفت‌های گروه‌های معارض عراقی با سیاست‌های جنایت‌کارانه‌ی صدام و در پی آن، اجرای عملیات فتح1 و تبلیغ هم‌کاری مشترک مردم عراق با رزمندگان ایرانی به واقع مرحله‌ی نوینی را فراروی جنبش‌های مردمی عراق قرار داد و رسانه‌های خارجی جهانی نیز مجبور به انعکاس این تحولات شدند. مراجع سند شماره61689، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، متن دست‌نویس پیاده شده نوار مصاحبه اختصاصی جلال طالبانی رهبر اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق در 24/7/1365 با راوی قرارگاه رمضان در عملیات فتح 1 برادر مسعود سرمدی در محل قرارگاه مرکزی اتحادیه‌ی میهنی یاغمسر، استان سلیمانیه عراق، صص14-12. 2. همان. صص 15 و17. 3. سند شماره 181942، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نامه فرماندهی قرارگاه رمضان برادر ذوالقدر به جلال طالبانی دبیر کل اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق به شماره224-1ک.ط، ص2، (6/6/1365). 4. نوار شماره 46 جلسه قرارگاه رمضان، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، (26/7/1365). 5. همان. 6. گزارش دست‌نویس راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، عملیات فتح1 برادر مسعود سرمدی، گزارش شماره گ294، صص4و5، (مهر 1365) 7. عمل‌کرد قرارگاه رمضان در دفاع مقدس، کتاب چهارم، صص22و23. 8. مأخذ 6. 9. مأخذ 7. 10. همان. نگین مقاله 5، دوره 40، شماره 40، بهار 1391، صفحه 101-116 XML اصل مقاله (568 K) منبع محسن محمدی معین* چکیده صوت
  19.   خواهش می کنم   این تاپیک انشاء الله ادامه خواهد داشت و هم این که درباره سایر عملیات فتح و هم همکاری با اکراد معارض در جنگ تحمیلی تاپیک هایی زده خواهد شد ، ان شاء الله در ادامه شما هم به جواب های سوالتون برسید      قبلا درباره عملیات فتح 8 تاپیک داشتیم از این لینک زیر مطالعه کنید   چریکی ترین عملیات سپاه، فتح ۸
  20. به گزارش مشرق، نشریه آمریکایی "گلوبال پست" با رونمایی از طنازی جدید سلفی ها  از آغاز فعالیت گروه تروریستی با نام خراسان به‌عنوان یکی از زیرشاخه‌های نظامی سازمان تروریستی القاعده خبر داد. این نشریه گزارش داده است که تاکنون این گروه تحرکات متفاوتی را در فضای تبلیغی به زبان فارسی انجام داده است که از جمله می‌توان به راه‌اندازی یک سایت اینترنتی به زبان فارسی اشاره کرد.   چندی پیش اعلامیه ای از این گروه به زبان فارسی در خاک افغانستان و پاکستان پخش شد که برای دعوت به همکاری و عضوگیری در خاک این دو کشور منتشر و توزیع شده بود.     اعلامیه فارسی زبان گروه خراسان برای جذب نیرو در افغانستان و پاکستان     علت نامگذاری خراسان به معنی طرح القاعده برای اشغال استان خراسان ایران نیست بلکه بخش اعظمی از منطقه جنوب آسیا از زمان ساسانیان به بعد به نام خراسان یعنی سرزمین خورشید نامگذاری شده است و در بعد میدانی نیز القاعده قدرت مقابله با نیروهای مسلح ایران را ندارد و همواره در محدوده کشورهایی فعالیت کرده است که دارای سازمان نظامی منسجمی نیستند. درخصوص فعالیت القاعده در پاکستان هم بخوبی مشخص است که دولت پاکستان تا حدود زیادی با اهداف القاعده در منطقه همراهی می‌کند.     منطقه خراسان در نقشه‌های تاریخی     اما درخصوص اینکه چرا گروه خراسان برخی اعلامیه‌های خود را به زبان فارسی منتشر می‌کند می‌توان گفت این سیاست القاعده درواقع نوعی همراهی با آمریکا برای کشاندن پای ایران به جنگ با تروریسم به رهبری آمریکاست در واقع پشت پرده ماجرا به این شکل ترسیم شده است که برایند تحولات به تشکیل ائتلافی بیانجامد که به نوعی زعامت آمریکا در منطقه را تثبیت نماید و تلاش این کشور را برای به شکست کشاندن گفتمان ضدآمریکایی موجود در منطقه تضمین نماید.       سایت اطلاع‌رسانی خراسان وابسته به شبکه تروریستی القاعده     در واقع مقامات آمریکایی یک سازمان تروریستی بزرگ را کاملا تغذیه می‌کنند و با اهرم رسانه‌های خود اقدام به بزرگ‌نمایی خطر این سازمان می‌نمایند در گام بعد گروه تروریستی وظیفه دارد تا خود را در تقابل مستقیم با منافع آمریکا نمایش دهد سپس دولت آمریکا با تشکیل یک ائتلاف با کشورهای منطقه تمام گفتمان‌های موجود ذیل هژمونی خود تعریف می‌کند. این استراتژی که چندین بار در منطقه خاورمیانه با عدم رقبت کشورمان در پیوستن به ائتلاف دروغین ضد تروریست با شکست روبرو شد بار دیگر مقدمات تشکیل خود را در جنوب آسیا طی می‌کند و البته این بار هم آمریکایی‌ها از درگیر کردن ایران در این بازی غفلت نکرده‌اند و درتلاش هستند تا با توضیح اعلامیه‌های فارسی و تبلیغ احتمال حضور تروریست‌ها در ایران، مقامات کشورمان را با این بازی همراه سازند. گلوبال پست همچنین از فعالیت گسترده القاعده برای جذب نیرو از منطقه روهینگیا در میانمار خبر داد. منطقه‌ای که تا چندی پیش شاهد جنایات گسترده بودیان این ناحیه در قبال مسلمانان بود و کشورهای عربی و اسلامی هیچ واکنش خاصی در قبال این جنایات انجام ندادند. رسانه‌های آمریکایی چند هفته است که تلاش می‌کنند ایران را همگام سیاست‌های آمریکا در خصوص فعالیت‌های تروریستی در خاورمیانه نشان دهند اما درواقع هیچ هماهنگی درخصوص فعالیت نظامی بین دو طرف صورت نمی‌گیرد و نیروهای نظامی ایران مطابق با مشی دیپلماتیک کشور در نقش مستشار نظامی ظاهر می‌شوند. روز گذشته روزنامه واشنگتن تایمز آمریکا نوشت نیروهای ویژه سپاه پاسداران ایران با رضایت مقامات آمریکایی در عراق مستقر شده‌اند این در حالی است که مشاوره نظامی ایران در قالب سپاه قدس به ارتش عراق مدت‌ها قبل از طرح ائتلاف آمریکا برای مقابله با داعش شروع شده است. علت اصلی تلاش برای کشاندن پای ایران به مقابله با داعش در عراق و همچنین تشکیل گروه تروریستی خراسان در جنوب آسیا تنها با یک هدف صورت می‌گیرد و آن همراه نشان دادن جمهوری اسلامی با طرح‌های آمریکا در منطقه است که خوشبختانه با موضع گیری مناسب مقامات سیاسی ایران ناکام مانده است.   http://www.mashreghnews.ir/fa/news/347191/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1   ************************** سایت این گروه تروریستی پیدا کردم     تفکرات موهوم و جاهلی خودشون  را با استفاده همه ابزار ممکن منتشر می کنند ( ترانه  کیلیپ - کتاب - مجلات با بهترین کیفیت و ...... )        
  21. mohammadarea51

    روز نیروی هوایی بلژیک

    به نام خدا   به مناسبت روز نیروی هوایی بلژیک  در پایگاه Kleine-Brogel به مدت سه روز و از 12 تا 14 سپتامبر ( یک هفته پیش ) نمایشگاه هوایی برگزار شد بازدید کنندگان می توانستند از هواپیماهای قدیمی و جدید ( فعال )  و هم چنین از نمایش های هوایی تیم های شرکت کننده از کشورهای مختلف دیدن کنند .                   شبیه سار جنگنده رافال !     شبیه سار جنگنده یوروفایتر تایفون !       برونکو المانی در نمایشگاه                                          فیلم ها   https://www.google.com/search?hl=fa&biw=1024&bih=601&site=imghp&tbm=vid&q=Belgian+Air+Force+Days+2014+in+Kleine-Brogel&oq=Belgian+Air+Force+Days+2014+in+Kleine-Brogel&gs_l=serp.12...34065.34065.0.35115.0.0.0.0.0.0.0.0..0.0....0...1c.2.53.serp..0.0.0.se-HcYBG8vA       سایت رسمی نمایشگاه   www.belgianairforcedays.be/index.php/en
  22. mohammadarea51

    تحلیل و پیگیری تحولات عراق

    در تاپیک تحولات عراق هستیم !   چه کسی حجت الاسلام چه کسی ایت الله هست ؟! چه کسی اجتهاد دارد ؟! چه کسی تا چه سطحی درس خوانده ؟! چه کسی ادبیات دوست دارد ؟! چه کسی به چه کسی رای داده است ؟! چه کسی تاریخ می داند ؟! چه کسی در چه حدی است ؟! چه کسی خوشحال است ؟!  چه کسی بی خیال باو ! :mrgreen: :winking: همه و همه در تاپیک تحولات عراق !   ****************** داعش اعلام کرد مهندسان فعال در صنعت موشکی"دولت اسلامی عراق و شام" موفق به ساخت و پرتاب موفقیت آمیز یک فروند موشک به نام "خلافت 1" شدند.    
  23. mohammadarea51

    تحلیل و پیگیری تحولات عراق

      تاریخ: 1393/6/25   روزنامه وطن امروز راززدایی مهدی محمدی: تلاش برای  درک تفاوت‌های راهبرد اعلامی و اعمالی آمریکا علیه داعش، از وضعیت پیچیده منطقه، تا حدود زیادی ابهام‌زدایی می‌کند. باراک اوباما روز چهارشنبه یک راهبرد 5 ستونی برای مبارزه با داعش اعلام کرد. 1- اوباما تاکید کرد آمریکا بدون محدودیت جغرافیایی به داعش حمله هوایی خواهد کرد. 2- وی گفت آمریکا از نیروهایی که با داعش می‌جنگند حمایت اطلاعاتی، آموزشی و تجهیزاتی خواهد کرد. از جمله مهم‌ترین گروه‌هایی که اوباما به آن اشاره کرد آن دسته از معارضان سوری هستند که آمریکا ادعا می‌کند با داعش در حال نبردند. بنا شده این گروه‌ها با بودجه‌ای 500 میلیون دلاری در خاک سعودی و اردن آموزش ببینند. 3- رئیس‌جمهور آمریکا اضافه کرد آمریکا برای نبرد با داعش یک ائتلاف منطقه‌ای تشکیل خواهد داد. 4- او گفت آمریکا به همراه دیگر کشورهای غربی قصد دارد توان ضدتروریسم خود را با ابزارهای مالی، حقوقی و اطلاعاتی تقویت کند. بلافاصله منابع غربی خبر دادند در روزهای آینده اوباما در نشستی در شورای امنیت شرکت خواهد کرد که هدف از آن محدود کردن وضعیت شهروندی کسانی است که مشکوک به ارتباط با داعش هستند. 5- در نهایت اوباما ادعا کرد آمریکا همچنان به کمک به غیر نظامیانی که تحت حمله داعش هستند ادامه خواهد داد. واضح است آنچه اوباما اعلام کرد در واقع یک استراتژی نیست بلکه شیوه‌ای است برای بیان بخشی از آنچه آمریکا عملا انجام می‌دهد و همچنین ادبیات‌سازی برای کارهایی که آمریکا انجام نمی‌دهد ولی دوست دارد جهانیان فکر کنند در حال انجام آن است. در عمل و روی زمین، موضوع چندان شباهتی به آنچه رئیس‌جمهور آمریکا گفت ندارد. چند نکته زیر تا حدودی مساله را روشن می‌کند. اول- نخست نباید فراموش کرد آمریکا تا همین چند ماه پیش داعش را یک تهدید نمی‌دانست. تا زمانی که داعش به عنوان یک نیروی مخوف ضدشیعی با اسد می‌جنگید، تا وقتی که درعراق صرفا دولت شیعه را تهدید می‌کرد و تا وقتی که داعش اعتبار ایدئولوژیک سعودی را به چالش نکشیده و به مرزهای سعودی و اردن نزدیک نشده بود، آمریکایی‌ها حتی یک کلمه درباره تهدیدی به نام داعش نگفتند.همه‌چیز از وقتی شروع شد که داعش از برنامه خارج شد، به سمت اربیل حرکت کرد و ویدئوهایی منتشر شد که نشان می‌داد نیروهای آن در حال سر بریدن اتباع انگلیس و آمریکا هستند. من در اینجا قصد بحث درباره این ویدئوها را ندارم ولی اگر همین یک نکته را در نظر بگیریم که قاعدتا هدف اصلی  داعش اکنون تثبیت وضعیت خود در عراق و سوریه است، انتشار پی در پی این ویدئوها که بهانه لازم برای حمله هوایی را در اختیار آمریکا قرار داده کاملا به ضرر داعش است بنابراین منطقی است که بپذیریم «تروریست‌های باهوش داعش» - به تعبیر اوباما- این مقدار می‌فهمند که چنین کاری در مقطع فعلی به نفعشان نیست. پس سوال این است که این ویدئوها را چه کسی تولید و منتشر می‌کند؟ همچنین اگر امروز آمریکا از تهدید داعش سخن می‌گوید، باید تامل کرد که چه چیزی ارزیابی اولیه آمریکا را تغییر داده است. آیا داعش که روز اول توسط آمریکایی‌ها ساخته شد، آموزش دید و تجهیز شد از کنترل خارج شده است؟ یا اینکه نه، آیا هنوز هم باید داعش را به مثابه یک ابزار در اختیار دست‌هایی پس پرده تحلیل کرد؟ ما هدف‌های آمریکا از بازی جدیدی را که به راه انداخته تنها زمانی خواهیم شناخت که بدانیم محاسبات آمریکا درباره داعش چگونه شکل گرفته و چگونه تغییر می‌کند. دوم- واضح است که اکنون آمریکا داعش را یک تهدید ارزیابی می‌کند اما مهم این است که بدانیم واشنگتن داعش فعلی را دقیقا چه نوع تهدیدی می‌داند. آنچه از ارزیابی وضعیت عملیاتی و اطلاعاتی آمریکا می‌توان فهمید این است که آمریکا داعش را یک تهدید امنیتی قریب‌الوقوع نمی‌داند بلکه معتقد است داعش فعلا یک تهدید ژئوپلیتیک است که می‌تواند در آینده به یک تهدید امنیتی بدل شود. اصلی‌ترین نکته‌ای که می‌توان آن را قلب ارزیابی امنیتی آمریکا دانست این است که اگر داعش بتواند بر سرزمینی نسبتا وسیع، در مدتی حدود یک تا 3 سال مسلط شود، معلوم نیست که از دل آن سرزمین چه تهدیدهایی علیه غرب برخواهد خاست. همانطور که ارزیابی موسسه رند می‌گوید، از دل این تحلیل چیزی جز این بیرون نمی‌آید که آمریکا به هیچ‌وجه قصد ندارد داعش را از بین ببرد بلکه می‌خواهد داعش یک گروه «شورشی بدون سرزمین تحت کنترل» باقی بماند. بنا بر این منظر راهبردی، هدف از کل این ماجراها، به کنترل درآوردن مجدد داعش است نه از بین بردن آن. سوم- قبل از هر چیز از دید آمریکا داعش باید جذب نیرو از غرب را متوقف کند. پس از آن، داعش باید از موضع ایدئولوژیک خود درباره ضرورت بسط خلافت به تمام جهان بازگردد و ایدئولوژی خود را بر تقابل با شیعه استوار کند. به لحاظ عملیاتی، آمریکا عقیده دارد داعش حالا که ماموریت خود را در عراق انجام داده باید به سوریه بازگردد. بمباران‌هایی هم که تا امروز علیه داعش انجام شده همه دارای این پیام بوده است که اگر به مناطقی مشخص در سوریه یا لبنان بروید و با دشمنانی مشخص یعنی حزب‌الله و اسد بجنگید، در امنیت خواهید بود. از این به بعد هم بسیار بعید است که آمریکا در سوریه به گونه‌ای به داعش حمله کند که معادله میدانی کاملا به نفع اسد تغییر کند. بنابراین آمریکا می‌خواهد داعش را به چارچوب مدنظرخود بازگرداند. به این معنا نه جنگی در کار است و نه از بین بردنی. چهارم- ائتلافی هم که آمریکا تشکیل داده یک ائتلاف علیه داعش نیست. هیچ کدام از اعضای این ائتلاف پیوندهای خود را با داعش قطع نکرده‌اند. ترکیه با داعش دارای پیوندهای اقتصادی و لجستیکی است، اردن با آن پیوند اطلاعاتی دارد، ارتباط سعودی با آن مالی و اطلاعاتی است، امارات و قطر هم با آن پیوند سیاسی و مالی دارند. مسخره است که در حالی که این پیوندها به طور عمیق برقرار است کسی از این کشورها بخواهد با داعش بجنگند! احتمالا هدف آمریکا هم این نیست و روی هیچ‌کدام از این کشورها در حمله هوایی به داعش حساب نکرده است. هدف آمریکا 2 چیز است؛ نخست همانطور که داعش را تنظیم می‌کند، حامیان منطقه‌ای آن را هم تنظیم کند. بدون داشتن یک راهبرد منطقه‌ای، هیچ هدفگذاری عملیاتی در عراق یا سوریه موفق نخواهد شد. دوم، آمریکا تصور می‌کند فرصتی به دست آورده است که سرکشی‌های ژئوپلیتیک کشورهایی مانند ترکیه و سعودی را مهار کند. پس از آغاز انقلاب‌های اسلامی در منطقه، این کشورها در مواردی از چارچوب‌های ژئوپلیتیک مدنظر آمریکا خارج شدند و راهبردهای اختصاصی خود را در منطقه تعریف و اجرا کردند. اکنون آمریکا تصور می‌کند می‌تواند به بهانه نبرد با داعش نوعی یکپارچگی سیاسی - ژئوپلیتیک در منطقه ایجاد کند و کشورهای تا حدودی متمرد را دوباره گرد خود جمع کند. پنجم- همه این نکات نشان‌دهنده این است که نه آمریکا حریف داعش است و نه اساسا جنگی با داعش در میان است. آمریکا قصد دارد یک نظم جدید را به بهانه داعش در منطقه پیاده کند. اخذ آزادی عمل نظامی از کشورهای منطقه بخشی از این نظم است. بخش دیگر آن هم این خواهد بود که به کشورهای منطقه تفهیم کند تنها زمانی امنیت خواهند داشت که بخشی از راهبرد منطقه‌ای آمریکا باشند. اگر فرض کنیم داعش از ابتدا یک طراحی سرویسی بوده، حالا می‌توان گفت بازتعریف نقش‌ها در منطقه اصلی‌ترین هدف این طراحی بوده است. اما تنها ایران است که بیرون از بازی است. در این باره سخن خواهیم گفت...    
  24. به نام خدا       در دوره پس از جنگ جهانی دوم ، و افزایش قدرت اتمی دو ابر قدرت ان موقع (شوروی و امریکا ) و افزایش تهدیدات حمله اتمی علیه یکدیگر ، جوزف استالین طی دستوری محرمانه به  لاورنتی بریا ( کسی که مسوول پروژه هسته ای ان موقع شوروی بود ) وی را مسوول کرد تا مکانی برای زیر دریایی های اتمی شوروی برای انجام حمله تلافی جویانه در صورت مورد حمله قرار گرفتن پیدا کند . پس از چندین سال بررسی و جستوجو برای یافتن مکان مناسب ، سرانجام در سال 1957 شهر کوچک بالاکلاوا Balaclava واقع در شبه جزیره کریمه ( شبه جزیره کریمه بعد از فروپاشی شوروی متعلق به اوکراین بود اما در سال 2014 به روسیه ملحق شد ) انتخاب شد . بالاکلاوا به این دلیل انتخاب شد چون بعد از طی یک کانال طبیعی پیچ در پیچ به عرض 200 تا 400 متر به دریا دسترسی داشت و پایگاه محرمانه ساخته شده تحت هیچ زاویه ای از طریق دریا دیده نمیشد . علاوه بر این این مکان نزدیک پایگاه دریایی بزرگ سواستوپول قرار داشت . ( پایگاه دریایی سواستوپول از جمله ناوگان دریای سیاه می باشد که همچنان هم مورد استفاده قرار می گیرد ) . کار ساخت این پایگاه زیر زمینی از سال 1957 شروع شده و 4 سال به طول انجامید و 120 هزار تن سنگ و خاک حفاری شده برای افشا نشدن ساخت این پایگاه شبانه به دریا منتقل شد . این پایگاه زیر زمینی از بخش هایی مختلفی شامل :تونل اصلی ( به طول 602 متر ) کانل اب ( برای ورود و خروج زیر دریایی و..و نگه داری زیر دریایی  ) حوضچه خشک ، انبار برای مواد غذایی ، انبار برای ذخیره سازی اژدر و موشک و و زرادخانه سلاح های اتمی ( سلاح ها در دمای 15 درجه سانتی گراد نگه داری می شدند) خانه هایی برای پرسنل و سه ورودی در  اطراف کوه و هم چنین برای موارد ضروری یک حفره در قسمت شمالی کوه ایجاد شده بود که این حفره با سنگ و سایر وسایل پوشانده شده بود . تا سال 1957 مردم این شهر به زندگی عادی خود ادامه می دادند اما از وقتی تصمیم گرفته شد در این شهر پایگاه فوق سری زیر دریایی ایجاد شود این شهر جزو طبقه بندی امنیتی قرار گرفت و هر گونه ورود خروج به شهر از هر طریق ( دریا - خشکی ) باید با اجازه مقامات دولتی انجام میشد گفته می‌شود که تمامی جمعیت شهر بالاکلاوا در آن مشغول به کار بوده‌اند و در واقع به غیر از کارکنان مجموعه افراد دیگری در آن سکونت نداشتند. هدف از ساخت این پایگه در وهله اول حفاظت در برابر حمله اتمی  ( حفاظت در مقابل برخورد مستقیم بمب اتمی تا وزن 100 کیلوتن ) و همونطور که در بالا هم اشاره شد حمله تلافی جویانه بود . پایگاه بعد از سقوط اتحادیه جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ تا سال ۱۹۹۳ به فعالیت خود ادامه داده و بعد از آن به طور تدریجی متروکه شده است و آخرین زیردریایی نیز در سال ۱۹۹۶ این پایگاه را ترک کرده است. این مکان گرچه امروزه متروکه شده است اما در واقع هنوز کاربرد داشته و مورد رفت و آمد قرار می‌گیرد، از این رو شاید کلمه متروکه در خور آن نباشد چرا که با وجود این که سازندگان اصلی آن را ترک کرده‌اند و امروزه تمامی تشکیلات و زیردریایی‌ها از این مکان خارج شده‌اند اما ساختار کلی هنوز پا برجاست و با این که به هیچ وجه به این هدف ساخته نشده است اما گردشگران و کاوشگران زیادی برای مشاهده این مکان، کانال، انبار مهمات و موزه کوچکی که در آن شکل گرفته است، از سراسر دنیا همواره به آنجا می‌روند.   تصاویر :   ماشین حفاری که در حفر این پایگاه زیرزمینی مورد استفاده قرار گرفت     چند عامل که باعث شد که کسی از وجود چنین پایگاهی سالها خبر نداشته باشد - دیده نشدن ورودی پایگاه از دریا - کنترل شدید ورود و خروج از شهر و این که مردم بومی همه جزو پرسنل پایگاه بودند ( در زمان ساخت این پایگاه یعنی سال 1957 و سال های بعد از ان خبر از ماهواره های جاسوسی نبود - اولین ماهواره جهان به نام اسپوتنیک 1 متعلق به شوروی سال 1957 پرتاپ شد) در تصویر مشخص هست در مقابل پایگاه کانال پیپ در پیچ اب و یک تپه  قرار گرفته است که باعث دیدن نشدن پایگاه از دریا می شود     ورودی های پایگاه     ورودی غربی       ورودی شرقی     اهرم باز و بسته کردن درهای قطور پایگاه از داخل   برای امنیت بیشتر تمام درهای محکم و قطور پایگاه دارای اهرم و مکانیسم از داخل برای باز و بسته کردن درها بودند                   برای جابه جایی موشک و اژدر از واگن های کوچک که بر روی ریل های گسترده در سطح پایگاه استفاده میشد             مین دریایی     حوضچه خشک  dry dock     سایر تصاویر :                                 در سطح اینترنت فیلم های مختلفی از درون این پایگاه وجود دارد icon_arrowd   https://www.google.com/search?q=super+secret+Soviet+submarine+base+Balaclava&hl=fa&site=imghp&tbm=vid&source=lnms&sa=X&ei=3oEVVNvfH-Gc8QHim4HACg&ved=0CAkQ_AUoAg&gws_rd=ssl       تهیه شده Mohammad Area51   برای military.ir