HRA

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    466
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    12

تمامی ارسال های HRA

  1. سلام این لینک هایی که شما لطف می کنید و هر از چند گاهی ارائه می دهید به جایی که شما می خواهید ما را هدایت نمی کند (یا شاید هم ما هدایت پذیر نمی باشیم) . هر دو لینکی که اینجا گذاشته اید من را می برد به بالای صفحه 18 جنگ در قاب دوربین ! و ماشاالله اکثر پست های آن صفحه توسط شما و جناب deserthawk بیان شده ! با تشکر پ ن بی ربط . دوستانی که پست بنده را می خوانند اگر کتاب ارزشمندی در رابطه با آینده پژوهی سراغ دارند لطفا در PM معرفی کنند(البته اگر امکانش بود) .
  2. سلام آیا این امر باعث ایجاد بازرسی های گسترده از مراکز حساس و بهانه گیری های پیاپی نخواهد شد ؟
  3. سلام طیف مشاوران رهبری بسیار گسترده می باشد(از موافقان نظام تا حتی مخالفین نظام) و ... .
  4. سلام فکر نکنم کار کردن باهاش سخت باشه . مثله پاورپوینت با امکانات بیشتر . از سایت زیر آخرین نسخه اش را می توانید دریافت کنید . البته من از نسخه قدیمی تر استفاده می کنم . نمی دونم این نسخه جدید چرا روی سیستم من اشکال داره . حالا شما نصب کن شاید برای شما درست بود . Edraw MAx
  5. علیکم السلام این امر از تسلط شما به مباحث هست که حرف من را متوجه می شوید و گرنه من خیلی از موارد (در مباحث مختلف) بیانات شما را متوجه نمی شوم . اختیار دارید ، نرم افزار که زیاده اما من خودم از Edraw Max استفاده می کنم . مطمئنا همین گونه است . اگر سعی کنیم به جای جدل های بیهوده با هم گفتگو و مباحثه کنیم به سود همه خواهد بود . با تشکر از شما
  6. به نام خدا سلام حالا چون جذاب شد بگذارید دل و روده جنگ موازی را هم یک بررسی ساده کنیم . من دو تا عبارت دیگر و یک نمودار به عنوان جمع بندی گفته های شما و خودم ارائه می دهم(البته از نگاه خودم) اگر ایرادی در آنها بود بیان کنید تا تصحیح نمایم . عبارت 1 - چگونگی زمان و فضای هجوم بر حسب تاثیرات مطلوب و اینکه چه هدف هایی در هر سطح مورد نظر است جوهره عملیات های تاثیر محور می باشند . عبارت 2 - کاربردی کردن عملیات های تاثیر محور نیازمند یک آنالیز دقیق سیستم محور از اطلاعات کسب شده از دشمن می باشد . نمودار جمع بندی بله متوجه منظور شما شدم . نیت من این هست که بگویم برای داشتن امنیت در این حوزه شما باید از رمز نگاری اختصاصی ، پروتکل های اختصاصی و دستگاه های ساخت خودتان در یک بستر خصوصی استفاده کنید . موفق و سربلند باشید
  7. سلام جسارتا مگر بنده ادعای کشف چیزی را کرده بودم که من را حواله به یک قرن پیش می دهید (). فکر کنم صحبت من کاملا شفاف بود . وجه افتراق جنگ موازی چیست ؟(چه تفاوتی با تفکر سریال دارد؟) آن چیزی که من از جنگ موازی می دانم کاربرد همزمان نیروها در تهاجم به اهداف درهر سه سطح تاکتیکی ، عملیاتی و استراتژیکی در محدوده وسیع جغرافیایی می باشد به طوری که نقاط ثقل دشمن از کار افتاده و نیروهای آن جزء جزء شده یا از هم بپاشند ، که این نوع تفکر با ظهور تکنولوژی های جدید قابل انجام شده است . قصد من از بیان آن جمله این بود که اولا ببینم که آیا منظورشما از پاردایم جنگ موازی همین تعریفی که در ذهن من هست بود یا این پارادایم مفهومی جداگانه دارد و همچنین تعریف تئوریک کامل آن را یاد بگیرم . اما با این حال از پاسخی که دادید متشکرم . به خطر افتادن انتقال اطلاعات تنها از این روشی که شما گفتید اتفاق نمی افتد . بسیار روشن است که اگر شما تمهیدات کافی را در سطح اپلیکیشن ندیده باشید احتمال به خطر افتادن اطلاعات ارسالی در واسط انتقال وجود دارد . رمز گاری را برای این گونه مواقع قرار داده اند که فایروال سخت افزاری هم قادر به کشف آن نیست . یک نکته هم اینکه قوی ترین کشور در حوزه امنیت سایبر آمریکا می باشد . اما نکته جالب این است که آسیب پذیرترین کشور هم در این حوزه خود آمریکا است (با درجه آسیب بسیار بالا) . پ ن . این موضوعات بحث ها مثل حصار می مانند . آدم تا میاد حرفی بزنه میبینه پاش داره خارج حصار میره و مجبوره بایستد (می خوام سرم رو بزنم تو دیوار)
  8. سلام من هر چقدر روی خلاصه پارادایمی که عرض کردید فکر می کنم می بینم که اینها همگی اصول منطقی هر جنگی هستند!؟ اما با این حال با توجه به پارادایمی که مطرح کردید آیا به نظر شما آمریکایی ها علاوه بر اینکه می خواهند بر سطوح مختلف ساختار ما همزمان تاثیر بگذاراند با انجام جنگ تبلیغاتی و رسانه ای شدید ، بر روی خرد ترین سطح جامعه هم حساب ویژه ای بازکرده اند ؟(سوال شد یا نظر نمی دونم) . فکر کنم اگر ما بتوانیم خودمان را از زیر فشار رسانه ای آنها خارج کنیم موفقیت بزرگی را کسب کرده ایم . درباره جدول و ترکیب آن با پارادایمی که فرمودید فکر می کنم منظور شما این است که آمریکایی ها می خواهند روند کنترل ، محدودسازی و سپس نابودی توانایی های ما را در پیش بگیرند به صورتی که این امر منجر به نابودی خود ما گردد(آیا ؟). با تشکر از شما پ ن . سعی کردم سوال بپرسم اما شبیه نظردادن شد .
  9. سلام و تشکر از پاسخ شما من ابتدا فکر کردم این ساختار برای ایران می باشد و سپس ذهنم به جای دیگری معطوف شد . با این وجود بخشی از ابهام من درباره همان درجات نظامی بود که فرمودید (البته ابهاماتی دیگری افزوده شد که باید بر رویش کمی فکر کنم). فکر کنم با مفاهیم ISR ارتباط تنگاتنگی داشته باشند (C4ISR ، C5ISR ، C6ISR). نمودار یک مطلب خارج موضوع که امیدوارم بحث رو منحرف نکنه : من با توجه به تغییر ماهیت نبرد ها در عصر حاضر واقعا درک نمی کنم چطور در نیروهای نظامی ما افراد با تحصیلات غیر مرتبط وارد نیرو می شوند و درجه دریافت می کنند و ... . جای سوال هستش که وقتی آمریکا با تبلیغات و مواضع مسئولانش در رده های مختلف می تواند اوضاع را ملتهب نشان دهد چرا باید به دنبال جنگی باشد که بسیار ممکن است از کنترل خارج شده و عواقب آن دامن گیر همگان شود . نکته مهم این است که تصمیم گیری برای به وجود آوردن یک جنگ که یک طرف آن کشور ما باشد دارای پیچیدگی های فراوانی می باشد و به هیچ عنوان نمی توان عواقب آن را به راحتی پیش بینی کرد . به نظر برای اینکار استفاده از گروه های شبه نظامی کار راحت تری می باشد و ... . موفق باشید پ ن . فکر کنم در انجمن بحث هایی راجع به امنیت انرژی ، زیر ساخت ها و منابع و ... نیاز باشد . اصولا ماهیت تقابلات در عرصه های مختلف در سطح بین الملل در حال گسترش می باشد که توجه به آنها ضروری است .
  10. سلام و عبادت هایتان مقبول حق درباره شکل دو تا سوال داشتم . 1 - ستوانی تا سروانی ، در سطح عملیاتی ؟ چون بحث اطلاعات (Intelligence) هستش ؟ یعنی ماهیت درجات با سطوح عادی جنگ تفاوت داره؟ (نمی دونم تونستم منظورم را برسونم یا نه). 2 - در طرح ریزی استراتژی در سطح استراتژیک با چه بخش های بین سازمانی همکاری صورت می گیرد؟ و مولفه های خارجی که بر این طرح اثر می گذارند چه چیزهایی هستند ؟ ببخشید سوال ها ساده هستند. گاهی این سطح بندی ها من را گیج میکنه
  11. سلام بله شما درست می فرمایید و این به دلیل اشتباه بنده بود که از دوستان عذرخواهی می کنم و با اینکه می خواستم نکاتی را بیان کنم به احترام عزیزانی مانند شما از این امر صرف نظر کرده و دیگه قصد ندارم درباره مطلبی خارج از بحث موضوع چیزی بیان نمایم (با اینکه بعضی از مطالب ارائه شده هم به صورت مستقیم و غیر مستقیم مرتبط با نحوه مذاکرات و دیپلماسی بود) . موفق باشید
  12. سلام واقعیت امر این است که خواسته من در این زمینه هیچ اهمیتی ندارد . مشکل من این است که کسانی که دیگران را دیکتاتور و متحجر می خوانند هنوز دستشان به جایی نرسیده در فکر کشورگشایی و نادیده گرفتن خواسته مردمان سرزمین های مختلف افتاده اند (این نشان از درک بسیار پایین از شرایط زمانه می باشد). به نظر شما با چه منطقی می توان برای سال 2020 و یا بعد تر از آن کشور 200 میلیون نفری پاکستان را ضمیمه ایران فرض کرد (و یا هر جای دیگری). با این وجود جوابی که می توانم به شما بدهم این است که نگاه من به گذشته برای گرفتن پند و کسب تجربه از آن است و نه احساساتی شدن و حسرت خوردن . نفوذ فرهنگی در این زمانه فارق از جغرافیا شده و پیوند زدن آن به سرزمین ها برای قرون گذشته می باشد . با این حال بگویید چرا عراق در حوزه فرهنگی ما واقع نشده است . در ضمن من واقعا درکی از یک انسان بدون ایدئولوژی نمی توانم داشته باشم . یعنی انسانی یافت می شود که هیچ عقیده ای راجع به سیستم های پیرامونی خودش و نحوه کارکرد و مبانی آنها نداشته باشد . من در اینجا کاری به تکنیک های عملیات روانی که گستره مصداق را برای طرف مقابل بسط میدهند و برای خودشان محدود می کنند ندارم و بر اساس آن صحبت نمی کنم . امکان ندارد شما ایدئولوژی نداشته باشید. اما با این حال فرض بر صحت صحبت شما می گذاریم . لطفا بگویید ما چگونه و از چه بهره های سیاسی و اقتصادی حوزه های نفوذ اتوماتیک مان می توانیم استفاده نماییم . جواب شما ، مطمئنا ابزارهای مفیدی در مدل های جنگ فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی خواهند بود و کامل کننده بعضی از مباحثی که اینجا ارائه شده هستند. جسارتا از شما تقاضا دارم با صبر و حلم بیشتری با بعضی از مسائل برخورد نمایید. پیروز و سربلند باشید پ ن . من این چند وقت مطالب گوناگونی نوشتم که هیچکدام اینقدر که این عکس مورد توجه قرار گرفت ، بحثی راجع به آنها صورت نپذیرفت. امان از حاشیه !! فکر کنم که اشتباه کردم که این تصویر را قرار دادم .
  13. به نام خدا سلام در ادامه مبحث پیچیدگی های تقابل و تصمیم گیری و همانطوری که بارها گفته شده برخورد ما تنها در پای میز مذاکره نیست که ما بخواهیم تنها در پای میز به خواسته هایمان برسیم . ما در جنگ هستیم اما چه نوع جنگی ؟ بازهم در این تاپیک در چند جای مختلف با عبارات متفاوت درباره جنگی صحبت شده که در این پست من به صورت مشخص می خواهم تعریف جیمز کالارد و پیتر فیبر از آن را بیاورم . این دو افسر نیروی هوایی آمریکا این جنگ را جنگ ترکیبی (Combination Warfare) نام داده و اینگونه تعریف می کنند : جنگ ترکیبی یک جنگ پلی فونیک است که دیگران را با حمله از طریق حوزه های فراوان و دایره فعالیت هایی ممکن غرقه کرده و آنها را از پا در می آورد (پلی فونیک در موزیک به جمع شدن چندین ملودی هارمونیک در کنار هم گفته می شود). این نوع جنگ با استفاده از ترکیب فرم های مختلفی از منازعه که در جدول زیر آمده است انجام می شود : تصویر جدول توجه کنید که از ترکیب این مدل ها چه تعداد بالایی از نوع های مختلف جنگ ترکیبی می توان ایجاد کرد . حال توجه کنید که ما ابتدا باید اقدامات طرف مقابل نسبت به خودمان را یک واحد یکجا دیده و سپس آن را به مدل های بالا بشکنیم . مسائل ، ضعف ها و توانایی های خودمان را در آنها یافته و برای مقابله با آنها مسیر راه ترسیم کنیم و سپس اگر در مدل های دیگر توانایی هایی داریم از آنها بهره برده و تمام اینها را با هم هماهنگ کنیم (به کلمه پلی فونیک دقت کنید) و به صورت یک طرح واحد ارائه دهیم . نکته آخر هم اینکه دشمن همواره منابع قدرت ملی ما را مورد هدف قرار می دهد (نموداری که در پست قبلی ام ارائه کرده ام را نگاه کنید) . برای تلطیف فضا : نقشه ای از ایران 2020 در زیر حکومت رضا پهلوی ورژن 2 (رویاهای یک پان ایرانیسم): نقشه ایران موفق و پیروز باشید
  14. سلام ... و تا خدا چه خواهد . امیدوارم این اتفاق افتد تا ما هم بهره مند شویم. این صحبت شما من را یاد کتاب استراتژی بزرگ هلموت اشمیت انداخت . رفتم یک نگاهی بهش انداختم و یک بخشی از آن را نقل قول می کنم : "آمریکاییها اشتباه می کنند اگر چنین بیندیشند که هر چیزی که برای آمریکا خوب است برای اروپا نیز خوب خواهد بود . البته هر چیزی هم که برای اروپا خوب باشد لزوما برای آمریکا خوب نیست . ... آنچه بدان نیازمندیم این است که نخست هر کسی تصویری کلی از منافع ملیش داشته باشد . اما بعد دارای این خواسته و اراده باشد که منافع ملی خودش را با منافع ملی دوستان و متحدانش سازگار کند ." نکته مهم این است که همانطور که جناب MR9 در یکی از پستهایشان بیان کردند آلمانیها عملگرایانه رفتار می کنند . از طرفی ساختارهای نظامی ، امنیتی ، اقتصادی و فرهنگی اروپای غربی چنان با آمریکا در هم تنیده شده که به راحتی قابل گسستن نمی باشد و نیازمند داشتن استراتژی درست و صبر بالایی هست تا شما بتوانید منافع خود را در روابط با کشوری مانند آلمان به دست آورید . و البته نقل قولی که من آوردم برای زمان جنگ سرد است که به نظر شرایط متفاوتی برای اروپا در تعامل با آمریکا وجود داشت . با این وجود اگر ما تاکنون استراتژی های بلند مدت مناسبی برای تعامل و یا تقابل با تک تک کشورها و گروه های تاثیرگذار در جهان تدوین نکرده ایم باید به سمت انجام این کار قدم برداریم . البته خود من هم شرکای قابل اطمینان در بلند مدت برای کشور ایران را برزیل در باختردور ، آلمان در باخترمیانه و هند در خاورمیانه خودمان می دانم (چرا ما همیشه در خاورمیانه پرآشوب باشیم . یک چند وقتی هم هندی ها و چینی ها در این منطقه باشند . بعدش نقشه را برعکس می کنیم تا آلمان ها و فرانسوی ها بیفتند توی خاورمیانه). اما درباره بمب اتم : در ابتدا فکر کنم یک مبحث برای سلاح های به اصطلاح کشتار جمعی(WMD) باز شود و کامل اینگونه سلاح ها بررسی گردند می تواند مفید واقع شود . مبحث بعدی اینکه ما با بمب اتم و در کل با نیروی نظامی چه نوع تهدیداتی را می توانیم از روی کشور خودمان برطرف کنیم و امنیت را برای خودمان ایجاد نماییم ؟ برای جواب ، بهتر است یکبار دیگر بحث جذاب منابع قدرت ملی مورد توجه قرار گیرد . بنده برای نمونه یک نمودار مبتنی بر مدل PMESII قرار میدهم . که برای رسیدن به پاسخ سوال بالا باید تک تک مولفه های این نمودار بررسی شوند (که بسیار وسیع و زمان بر می باشد پس ولش کن ، کی حال این کارها را داره وقتی راه های سریع تر هم پیدا میشه ) . تصویر نمودار منظور از بیان این جملات و همچنین مباحث مطرح شده در این چند روز درباره تصمیم و انواع آن ، این است که بدانیم شرایط برای ایجاد امنیت برای کشور بسیار پیچیده تر از آن است که به راحتی بتوان با یک سلاح به آن رسید . دوستان توجه کنند ما اینجا نیامده ایم که بگوییم اگر این اتفاق می افتاد ما الان در فلان جا بودیم . بحث اصلی ما اگرها نیست ، بلکه فهمیدن چرایی پیدایش اگرها و یافتن مسیری درست برای آینده می باشد . حال فرض کنیم بمب اتم داشتیم ، فرهنگ را هم با بمب اتم حل می کنیم . کم کاری علمای حوزه و اساتید اقتصاد در دانشگاه را هم با بمب حل می کنیم . مشکلات در تولید علم و مخصوصا برنامه ریزی و مدیریت ضعیف تکنولوژی که عملا ایجاد تکنولوژی های مورد نیازمان را زمان بر و پر هزینه و ناکارآمد می کند را هم با بمب حل می کنیم و... . اما با همه این صحبت ها این سوال مهم هم وجود دارد که اگر ما روزی به صورت جدی با بمب اتم تهدید شدیم چگونه باید آن تهدید را از روی سر خود دور نماییم ؟(دغدغه درست بعضی از دوستان) و چگونه باید شرایط داخلی ، منطقه ای و بین المللی را رقم بزنیم که ما به سمت این تهدید نرویم ؟ (نحوه رسیدن به جواب در بالا بیان شد). موفق و سربلند باشید پ . ن 1 . از دوستان تقاضا دارم یک مطالعه جامع و کامل در سیره حکومتی حضرت علی علیه السلام نمایند . پ . ن 2 . نموداری که ارائه شد کامل نیست ، اما برای درک موضوع مناسب است . پ . ن 3 . استاد گرامی جناب MR9 نموداری درباره ساختار تصمیم گیری در جمهوری اسلامی قرار داده اند و نتیجه درستی درباره دخیل بودن تمام ارکان در تصمیمات دارند (البته نه همه به یک مقدار) . اما یک نکته مهم دیگری وجود دارد که در تصمیمات حتی تک تک مردم جامعه چه مخالف و چه موافق جمهوری اسلامی دخیل هستند و حتی میراثی که به ما رسیده . منظورم این است که اگر تک تک ما سعی کنیم درست بیندیشیم و درست عمل کنیم و ساختارهای قابل ایجاد کنیم حتی اگر یک جاسوس هم رهبر انقلاب شود قدرت مانور نخواهد داشت . پ . ن 4 . من به رهبر انقلاب اطمینان دارم . ایشان اولویت را برای من و امثال من اقتصاد ، فرهنگ و علم قرار داده اند ولاغیر و من هم سعی می کنم در حد توانم در این مسائل فعالیت نمایم .
  15. سلام چند تا نکته از قبل جا افتاده بود که ابتدای کار ذکرشان می کنم : 1 – در بحث تمدنی که اشاره کردم این نکته جا افتاده که مشکل بزرگ ما با آمریکا این است که آمریکا می خواهد قدرت هژمون باشد . یکی از دوستان نظریه برخورد تمدن های هانتینگتون را ذکر کردند . مشکل این صحبت این است که آنها برخورد تمدنی را ذاتی می دانند اما واقعیت این است که الزاما اینگونه نیست . یعنی مشکل برخورد تمدنی به دلیل تفکر هژمونی درون یکی یا هر دو طرف ماجرا پیش می آید . 2 – درباره بخش انواع و ساختار تصمیم یک مفهوم دیگر هم باید اضافه می کردم که غفلتا بیان نشد و آن بحث شیرین سطوح منازعه و برخورد هستش . تصمیم شما باید به گونه ای باشد که باعث ایجاد نزاع بیشتر درون کشوری و یا بین کشوری در طرف مقابل شود تا به این وسیله توان آنها کاهش یابد و اگر اشتباهی صورت دهید ممکن است تصمیم شما باعث هم افزایی طرف مقابل گردد . این امر برای ما با شدت بیشتری صدق می کند . ما علاوه بر اینکه در ساختار های تصمیم گیر ممکن است در اتخاذ تاکتیک ها و استراتژی ها دچار اختلاف شویم بلکه به دلیل شرایطمان گاهی اختلافات از سطح استراتژی هم بالاتر رفته و منجر به برخورد های ایدئولوژیک می شود که در کشوری به مانند آمریکا در زمان حاضر این اتفاق نمی افتد . 3 – استاد بزرگوار جناب MR9 بارها درباره تاثیر دیپلماسی بیان کرده اند . یک نکته مهم این است که دیپلماسی تنها پای میز مذاکره قرار گرفتن نیست (البته ایشان این را هم بیان کرده اند) . به نوع تصمیمات پی در پی دقت کنید . پای میز مذاکره قرار گرفتن فقط می تواند یکی از تصمیمات پیاپی شما باشد مثلا آخرین تصمیم شما . در این حالت شما پیش از این بخش با استفاده از انواع مختلف دیپلماسی (نظامی ، رسانه ای ، عمومی ، اقتصادی و ... ) و اقدامات دیگر مثلا اقدامات امنیتی – اطلاعاتی ، اقدامات نظامی ، برطرف کردن نقاط ضعف خود و ... مزایایی را برای خود ایجاد کرده اید و یا شرایط حفظ قابلیت های فعلی خودتان را بهبود بخشیده اید و در انتها در پای میز مذاکره آنها را رسمی خواهید کرد و ... . یک بحث جدید هم درباره خود آمریکا می خواهم باز کنم که به نظرم خیلی مهم می باشد و آن اقتصاد نظامی گری آمریکا می باشد . دوستان توجه کنند که بخش اعظمی از اقتصاد آمریکا را اقتصاد نظامی گری این کشور شکل می دهد و البته این امر را می توان در سه مبحث زیر مورد بررسی قرار داد : 1 – اقتصاد نظامی گری 2 – صنعت نظامی گری 3 – تولید علم نظامی گری که البته به وضوح این سه بحث همپوشانی فراوانی با هم دارند . نکته مهم این است که ما در تقابل خودتان با آمریکا باید توجه کنیم که اتخاذ استراتژی های اشتباه از جانب ما باعث کمک به اقتصاد نظامی گری آمریکا خواهد شد و این دقیقا چیزی است که آنها می خواهند . در واقع شما آمریکا را از حیث نظامی گری یک موجود چند سر فرض کنید که اگر از جای اشتباه سرهای آن قطع شود به دلیل همان اقتصاد نظامی گری ، به جای سر قطع شده دو سر جدید روییده خواهد شد . مجتمع های صنعتی – نظامی آمریکا همواره نیازمند بحران زایی و تولید هرج و مرج در بخش های مشخصی هستند تا منافع خودشان حفظ شود و به دلیل اینکه بخش قابل توجه ای از شهروندان آمریکایی در این مجتمع ها شاغل هستند بحث قوام اجتماعی نیز برای آنها حفظ گردد . این نحوه عملکرد آمریکایی ها به شدت هوشمندانه است . به طور عام چه در مقابلشان مقاومت کنید و یا نکنید آنها سودشان را می برند و به همین دلیل برای مقابله با آنها باید تمام جوانب و زوایای کار بررسی گردد . در واقع ما باید پاشنه آشیل آمریکایی ها را یافته و به آن ضربه بزنیم که از نظر خود من برای یافتن این پاشنه آشیل باید در داخل خود آمریکا جستجو کنیم (بررسی کنید که آسیب ها در کجا ظاهر می شوند) . در پست قبلی خودم شکلی با عنوان محیط امنیت قرار دادم . این شکل محیط امنیت کشور آمریکا را ترسیم کرده و همان گونه که می بینید بهترین حالت برای آنها این است که در مقابلشان از روش های سنتی بهره برید و آنها به دلیل ماهیت خودشان کمترین آسیب پذیری و کمترین احتمال را به اینگونه تقابل داده اند (توجه کنید تهدید همیشه متوجه آسیب می باشد) . حال یک سوال : آیا این محیط امنیت درباره ما هم صادق است ؟ درباره نیروی هوایی هم یک ملاحظه مهم وجود دارد . ما نیروی هوایی را در مقابل چه کسی می خواهیم به کار بگیریم : گروه هایی مانند داعش ، کشورهای منطقه ای و یا کشوری مانند آمریکا و البته شاید ترکیبی از اینها . به نظر پیچیدگی نحوه توسعه قوای نظامی و دفاعی ما و مخصوصا نیروی هوایی ، بسیار بیشتر از بحث هایی است که بعضی از دوستان بیان میکنند . ما حداقل با چهار نوع متفاوت تقابل مواجه ایم که اگر اینها در سطوح درگیری ضرب شوند گستردگی بیشتری مشاهده می شود . در واقع ساخت نیافتگی مشکل در تصمیم گیری برای ما به شدت زیاد است (پیچیدگی بالا، عدم قطعیت زیاد ، زمان محدود و ...). در پایان دوتا نقشه قرار می دهم فکر کنم هم به درد اینجا بخورد و هم تاپیک های سوریه و عراق . نقشه 1 نقشه 2 موفق و پیروز باشید پ . ن 1 . از بزرگوارانی که بیان کردند مطالب اینجانب را مطالعه می کنند سپاسگذارم . پ . ن 2 . من معنای ارائه نظام مند و از پایه مطالب را متوجه نشدم . یعنی از ریشه کلمات شروع کرده ، سیر تحولات معنایی آنها را بررسی کنم و ... آیا ؟ بابا بی خیال !!! مطلب مهم : مخازن فکری ام آرزوست . رهبری : تصمیمی که بر اساس یک احساس گرفته بشود، یک مطالعه‌ی دقیق، موشکافانه و عالمانه پشت سرش نباشد، آن تصمیم، لزوماً تصمیم درستی نیست. گاهی اوقات تصمیم، تصمیم غلطی است. «تصميم‏سازى كنيد»، «گفتمان‏سازى كنيد». اين، مجرى و مسئولين اجرائى را ميكشاند دنبال اين تصميم، و تصميم‏گيرى خواهند كرد و عمل خواهد شد.
  16. سلام و بروی چشم و فقط برای اینکه اسپم نشه : تا اینجا چند نکته درباره ساختار قدرت ملی ، برخورد ما با آمریکا که گفته شد نحوه کلی عمل ما در آنجا ایجابی و برای آمریکا سلبی است ، ساختار و انواع تصمیم و شکل زیر را هم کنارش قرار دهید : پ ن . شاید اگر عمری بود ، همه اینها در کنار هم قرار خواهند گرفت . البته برای دوستانی که علاقه مند هستند (البه اگر کسی باشد )
  17. سلام فکر می کردم روشنه !! از هر تصمیم یک پاسخ به وجود می آید که آن پاسخ یک مشکل برای طرف مقابل ایجاد می کند . مشخصه های بهترین پاسخ شامل موارد زیر است : 1 – مشکل را برای طرف مقابل به سمت ساخت نیافته برده و سطح تصمیم را به سمت استراتژیک افزایش دهد و همزمان نوع تصمیم ، برای طرف مقابل را به سمت پایین هرم ببرد . 2 – به گونه ای طراحی شود اگر پاسخی از طرف مقابل دریافت کردیم برعکس حالت قبل برایمان اتفاق افتد . در واقع بهترین نوع تصمیمی که ما می توانیم اتخاذ کنیم ، نوع یکتا است که طرف مقابل را بی دفاع و توان پاسخ را از او سلب می کند (تصویر پاسخ غلط را ببینید) . تصمیم تقابلی همان مفهوم توپ را در زمین طرف مقابل انداختن است البته بعد از ارائه پاسخ ما. تصمیم پی در پی ، تصمیمی است که ما برای رسیدن به هدف خود باید چندین تصمیم پشت سر هم را گرفته و با اجرای هر کدام شرایط برای اجرای بعدی فراهم شود (زمان برای طرف مقابل را بسط می دهد) . تصمیم پی در پی تقابلی ترکیب دو حالت قبل است . تصمیم گروهی موقعی است که شما مجبور باشید برای اتخاذ آن منافع گروه های زاویه دار با خود را لحاظ کرده تا از بعضی ظرفیت های آنها بهره برید . به عنوان مثال این همان وارد شدن چین و روسیه به مناقشه اتمی ایران است که یا از روی اشتباه ما و یا به دلیل تصمیمات طرف مقابل و قرار دادن ما در موضع ضعف انجام شد. حال آمریکا با گرفتن چندین تصمیم پی در پی خود را از حالت تصمیمات گروهی خارج کرد ، در حالی که ما فرصت داشتیم تا در روند انجام این کار آنها اخلال وارد کرده یا آن را متوقف کنیم (شاید هم توان این کار را نداشتیم!) . بهترین پاسخ برای ما این است که آمریکا را دوباره وارد این نوع تصمیم کنیم و همزمان خود را از آن خارج نماییم . البته توجه به سطوح تصمیم و ساختار مشکل هم باید نماییم . در واقع روند انجام کار ضرب دو نمودار ارائه شده درهم و ایجاد یک مکعب مستطیل می باشد . درباره تصویر پاسخ درست هم باید بگویم که پاسخی از طرف ما مناسب است که ویژگی هایی مانند دارا بودن پیچیدگی ، مشکل بودن درک ابعاد و مشخصه های آن ، ایجاد ریسک و عدم قطعیت بالا برای طرف مقابل ، محدود کردن زمان پاسخ گویی طرف مقابل و .... را ایجاد نماید . پیروز و سر بلند باشید پ ن 1 . گزاره های دخیل در تصمیم گیری فراتر از موارد اشاره شده هستند که برای جلوگیری از پیچیدگی بحث ذکر نشدند . پ ن 2 . بنده به دلیل عدم شناخت کافی از ظرفیت های کشور سعی کردم که فقط مباحث تئوریک را در حد دانش فردی ام برای دوستانی که تازه به انجمن می آیند بیان کنم تا اگر علاقه ای به پیگیری مباحث تئوری دارند اینگونه مباحث هم به گوششان خورده باشد . پ ن 3 . ازبا تجربه های انجمن و دوستان فرزانه ای که مطالب را می خوانند تقاضا دارم اگر مشکلی در آنها دیدن حتما بیان نمایند که دعا گو خواهم بود . و همچنین عذر بنده را به دلیل ورود بی موقع به مباحثشان پذیرا باشند .
  18. به بازی تصمیمات خوش آمدید موفق و پیروز باشید
  19. سلام سوال دوم را برای این پرسیدم که شما آرمان و ایدئولوژی را مقابل ملت و مردم قرار داده بودید! درباره جوابتون به سوال اول چون شرایط تاپیک مجالی برای بحث جامع را نمیدهد تنها چند نکته : برداشتتون از تاپیک سوریه غلط هستش شما کشور ایران را به درستی نشناخته اید بنده اینجا بر اساستبلیغات اظهار نظر نکردم و با توجه به شرایط ژئوپلیتیک اعتقاد دارم اگر بتوانند ایران را چند پاره خواهند کرد و نه سه کشور ایران بدون دخالت بیگانه احتمال خطر تجزیه اش بسیار بسیار اندک است (بدون دخالت بیگانه) دلایل تاریخی دارم که برداشتتون از اواخر قاجار درست نمی باشد که بماند برای بعد(فعلا بحث های مهمتری وجود داره) موفق باشید(فعلا دیگه قصد ادامه این بحث را ندارم) پ . ن . نظرم درباره خروج آمریکا از برجام را در پست دیگه ای میگم (از مدیران پوزش می طلبم)
  20. سلام از نظر لطفی که به بنده دارید سپاسگذارم . بنده هم به مانند دوستان دیگر تنها نظر خود را بیان می کنم و چیزی فراتر از این مطالبی که در این جا ارائه می دهم در چنته خود ندارم . با این حال همواره امید این را دارم که نظراتم مفید دیگر دوستان واقع شود . درباره رشته تحصیلی هم فکر نمی کنم در جایی دیگر غیر از انجمن میلیتاری از شما بهره برده باشم و فکر نمی کنم که رشته شما در گذشته کامپیوتر بوده باشد . درباره مشخصه های قدرت ملی ، من هم امیدوار هستم تا فرصتی فراهم شود تا بحثی در این مورد و مباحث بنیادی تر دیگر در انجمن مطرح شود تا ما هم از آنها بهره ای ببریم . آیا مطمئن هستید که همیشه حکومت ها می آیند و می روند و کشور باقی می ماند ؟ و آیا مردم و مملکت نمی توانند در ایدئولوژی و آرمان وجود داشته باشند ؟ درباره تهدید تمدنی بودن ما برای آمریکا باید گفت که مطمئنا می توانیم یک تهدید بالقوه باشیم اما با شروطی . ابتدا معنای تمدن از منظر خودم را بیان می کنم تا بعد . پروفسور مولانا تعریفی که از تمدن دارند به این منوال است که (البته تا آنجایی که در خاطرم می باشد) تمدن وضعیت یک جامعه با توجه به توسعه علم و هنر و پیچیدگی های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی می باشد . من با وام گرفتن از این تعریف ، مفهومی که مد نظر خودم می باشد و با یک رویکرد سیستمی است را بیان می کنم : تمدن وضعیت یک جامعه در بستر زمانی و مکانی است که واجد جز تولید و استحصال اطلاعات (همان جزعلم) و ارائه اطلاعات به نحوه احسن (هنر) بوده و دارای زیر سیستم های پیچیده سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی ، بر و در یک چارچوب سخت (امنیت) می باشد . برای تعریفی که کردم چند نکته باید بیان گردد : 1 – سیستم های پیچیده مبتنی بر زمان می باشند یعنی در یک بازه زمانی یک سیستم می تواند پیچیدگی داشته باشد اما در بازه ای دیگر ساده به نظر آید . 2 – اطلاعاتی که تولید یا گردآوری شده است به دیگر زیر سیستم ها ارائه می شود . 3 – اطلاعات خود شامل سه بخش دانش ، اطلاعات ساختگی و خطای اطلاعاتی است . توجه کنید که دانش باعث رشد تمدنی ، اطلاعات ساختگی برای حفظ و قوام تمدنی در یک بازه زمانی(و نه همیشه) و خطای اطلاعاتی باعث ایجاد بیماری تمدنی می شود (به عنوان مثالی درباره اطلاعات ساختگی ، تاریخ سازی بعضی از کشورها را می توان نام برد ). 4 – منظور از عبارت "بر و در یک چارچوب سخت" این است که سیستم ها همزمان برآن چارچوب اثر مستقیم گذاشته و از آن اثر می پذیرند . اما مطمئنا برای قوام ابتدایی شان نیازمند واحدی از امنیت هستند . در واقع این بدان معناست که اگر شما می خواهید از شکل گیری یک تمدن جلوگیری کنید در بستر مکانی شکل گیری آن باید نا امنی ایجاد نمایید و به همین منوال برای ایجاد تمدن باید محیطی امن و خودساخته ایجاد گردد . 5 – واضح است که وقتی رویکرد سیستمی داریم اکو سیستم و ورودی و خروجی هم خواهیم داشت . 6 – هماهنگی و همراهی بین اجزا سیستمی بسیار مهم است . هر جزء ضعیف بر عملکرد دیگر اجزا اثر منفی می گذارد . حال بیاییم سیستم تمدنی را یک سیستم بیولوژیک از نوع انسانی در نظر گرفته و مراحلی ایجاد تمدن را بررسی کنیم (برای درک بهتر و البته وارد تعریف دینی و اسلامی از انسان و تمدن اسلامی نمی شوم): برای ایجاد یک تمدن ما نیازمند پیدایش جنین تمدن هستیم . جنین تمدن مبتنی بر دو جزء اطلاعات (کروموزوم تمدنی شامل ایدئولوژی و آرمان ها و مبانی تجربی و حکمی) و رحم تمدنی (محیطی با امنیت نسبی) می باشد . بعد از پیدایش جنین و رشد آن ما به طور خلاصه زایش تمدنی ، پرورش تمدنی و بلوغ تمدن را داریم و سپس حفظ آن تا جاییکه امکان دارد و گرنه دچار انحطاط تمدنی می شویم (مثلا انباشت اطلاعات غلط باعث انحطاط می شود). خوب این مطالب را گفتم تا دو نکته درباره صحبت شما بیان کنم : اول اینکه ما در کجای این چرخه واقع هستیم . به نظر من ، ما الان دارای کوروموزوم و رحم تمدنی هستیم و شاید خوشبینانه در ابتدای پیدایش جنین . حال زمان آن است که ما با توجه به ایدئولوژی و آرمان هایمان و و با استفاده از میراث و تجربیات گذشتگان خودمان و البته بهره بردن از تجربیات دیگران ، جنین خود را کامل کنیم . الان زمان بازتعریف مبانی سیاست ، اقتصاد و ... است و سپس طراحی و مهندسی آنها . الان زمان آن است که از ریزترین تا کلی ترین مباحث مورد توجه قرار بگیرند . اجازه دهید یک مثال از فعالیت خودم در یک مورد بسیار جزئی بزنم و آنهم طراحی بازی های کامپیوتری می باشد . ایجاد بازی در غرب ساخت یک سیستم سایبرنتیک با دو جز انسان و یک برنامه کامپیوتری واقع بر یک سخت افزار است که آن انسان را باید همواره تحریک به ارسال و دریافت اطلاعات نمود . حال ذهن انسان و روند مراحل بازی را چگونه تعریف کرده اند بماند . طراحی من هم شامل همان سیستم سایبرنتیک است اما با گزاره هایی از تفکر ابن سینا مبتنی بر حوزه بندی ذهن به سه بخش خیال ، تخیل و توهم و طراحی بازی هم واجد قالب های ادبی شعر فارسی مثلا غزل . کمی فکر کنید که در حال انجام یک بازی هستید که طراحی مرحله ، گرافیک و موسیقی آن چیزی شبیه قالب غزل است . حال فکر کنید بخواهید مفاهیم قرآنی مانند شعور، حسبان ، صدر و .... را به طراحی مفهومی اضافه کنید . می بینید که چه پیچیدگی هایی ایجاد می شود که باید هر کدام گشوده شده ، تا اطلاعات به نحو احسن به بازی کننده ارائه گردد . حال فکر کنید مثلا برای طراحی یک سیستم اقتصادی مبتنی بر گزاره های دینی برای یک کشور یا تمدن چه کار عظیم فکری نیاز است . اینها را گفتم تا پیش خودتان اندک زمانی نشسته و بررسی کنید که ما چه راهی در پیش داریم (ما خرمشهر ها در پیش داریم و بلکه عظیم تر از آن) . اما بحث دوم و آن اینکه آیا دشمنی آمریکا با ما برای این است که ما را تهدید تمدنی خودشان می دانند یا خیر؟ بنده منکر این قضیه نیستم که آنها ما را یک تهدید بالقوه تمدنی برای خودشان می دانند و سعی می کنند که این تهدید را در نطفه خفه کنند اما دلیل اصلی رفتار آمریکا در قبال ما این نیست . آمریکایی ها برای حفظ امنیت تمدنی خودشان در آینده ، نیاز دارند که بر ما تسلط پیدا کنند (و نه تنها حذف نظام حکومتی ما) . واقعیت این است که اگر در گذشته حکام وابسته مشکلشان را حل می کرد اما اکنون به چند پاره کردن سرزمینی ما و بالطبع آن کاهش تاثیر گذاری واحد های سرزمینی جدا شده علاوه بر وابستگی حکومت های نوپای آنها به خود را نیاز دارند . این مشکلی است که تفکر شما دارد و در بخش های مختلف کشور دیده می شود و در این بین عده ای فکر می کنند که اگر ما سطح تهدید بودن خودمان را کمی پایین آوریم و مقداری با آمریکایی ها همراه شویم ، فضا برای ما بازتر شده و امکان مانور بیشتری می یابیم . اما همان طور که ذکر شد قسمتی از امنیت تمدنی آمریکا در آینده در بن بست واحد سرزمینی ایران و مخصوصا از نوع غیر وابسته اش گیر کرده (دوباره به پست قبلی من مراجعه کنید) و باید این بن بست باز شده و برای روز مبادا تبدیل به چند راهی شود . واقعیت این است که آمریکا ما را گاوی می بیند که می توان شیرش را دوشید ، گوشتش را خورد ، پوستش را دباغی کرد و کله و پاچه اش را بار گذاشت . این مشکل را ما با چین و روسیه و .... هم خواهیم داشت . آنها الان واحدی را می بینند که بخشی از توان آمریکا را مشغول خود کرده است اما اگر این کشور ها ببینند که ما در حال شکل دهی یک جنین تمدنی کامل و رفتن به سمت زایش آن هستیم دست به کار خواهند شد تا آن را سقط کرده و یا حداقل دچار نقصش کنند البته بالعکس این امر هم صادق است یعنی اگر دیدند ما بیش از حد ضعیف شده ایم تا حدی که برایشان امکان دارد کمکان خواهند کرد و اگر نظام حکومتی ما به دست آمریکا ساقط شود کفتار صفت شده و به دنبال غنیمت خواهند بود . اما با این حال ما در این چهل سال و با توجه به روند حرکتیمان در دو قرن قبل از آن کارهایی را انجام داده ایم و مشکلاتی را پشت سر گذاشته ایم که ما را نسبت به آینده امیدوار و خوشبین می نماید فقط کافی است که هر کسی که معتقد به این حرکت است دست به کار شده و گره ای از آن را بگشاید و سپس خواهید دید یاری خداوند هم خواهد آمد . ... و همه چیز در ید قدرت خداوند است . موفق و سربلند باشید پ . ن 1. ببخشید طولانی شد ، هرچه کردم نتوانستم کوتاه تر از این بیان کنم . پ . ن 2 . عده ای به دنبال شکل دهی تمدن باستانی ایران هستند و در این راه می گردند تا در طول سال روزهایی را یافته و اسم جشن فلان بر رویش گذاشته و بزن و بکوب راه بیندازند که این هم خودش نوعی تمدن سازی است . پ . ن 3 . (عدم ساده انگاری ، تدبیر و فراهم آوردن تمام وسایل مورد نیاز ، عدم غفلت و وقت شناسی) منه بر دست دیو از سادگی دست ** کدامین دست را بگرفت و نشکست مکن بی فکرتی تدبیر کاری ** که خواهد هر قماشی پود و تاری بوقت شخم ، گاوت در گرو بود ** چو بازآوردیش وقت درو بود
  21. سلام مطمئنا تقابل ما با آمریکا سطوح بالاتری دارد . یک زمانی دریاسالار ماهان نظریه کنترل دریاها را مطرح نمود و شاید بتوان گفت حداقل بخشی از استراتژی دریایی آمریکا را شکل داد . اما با گذشت یک قرن شرایط کمی عوض شده و اکنون بعضی از نقاط سرزمینی دارای اهمیت مضاعف در بحث تجارت جهانی شده و آینده قدرت های جهانی ، شکل دهی آن مناطق بر اساس خواست و نیازشان می باشد . این را در کنار مسئله تولید انرژی قرار دهید متوجه اهمیت بیش از پیش بعضی از نقاط خواهید شد . به عنوان مثال تلاش چین در این مسیر و عدم همراهی هند با آن را می توانید بررسی کنید (به عنوان دو رقیب و قدرت اقتصادی در آینده). اما جدا از این مسئله بعضی از دوستان ایران را با کره شمالی مقایسه می کنند . من واقعا وجه تشابه ایران و کره شمالی را متوجه نمی شوم . شاید برداشت کلی از تقابل آمریکا با کره شمالی به درد ما بخورد (منکر این امر نیستم) اما تمرکز بر شباهت ما با کره تنها به درد روزنامه های جریان های سیاسی مختلف برای تخریب یکدیگر می خورد ولاغیر . حتی مقایسه کامل ایران با شوروی کاری بس اشتباه می باشد . شاید روند تقابل ما با آمریکا با تقابل شوروی با آمریکا در بخش هایی شبیه هم باشند اما مطمئنا تفاوت های بسیاری وجود دارد و خواهد داشت . و نکته آخر اینکه اصلا برای ما نباید ذاتا مهم باشد که آمریکا چه کار خواهد کرد . مساله خیلی مهم نحوه عملکرد ما می باشد . در کل آینده کشور ما در سه نقطه همزمان رقم می خورد : رهبران و مسئولان نظام عموم مردم جامعه نخبگانی و محیط های علمی اگر بتوان بخش های مکفی از هر کدام از این سه دسته را با هم همگرا کرد آینده بسیار روشنی با وجود مشکلات بسیار زیادی که وجود دارد برای ما رقم خواهد خورد . اگر ما اکنون با دیده منفی به زمان قاجار ها نگاه می کنیم همزمان هر 3 تای این بخش ها به شکلی مقصر بودند و نه تنها حکمرانان . متاسفه همواره عده ای نقش توده مردم و نخبگان (خاموش و یا نداشته مان )رانادیده انگاشته اند. اما درباره برجام موشکی : سرنوشت این توافق و شکل گیری آن در جاهای دیگری غیر از خود مذاکرات و یا فشار ها برای انجام آن رقم خواهد خورد و نه در پای میز مذاکره . موفق و پیروز باشید
  22. سلام اصولا وجود ایران برای روسیه هم فرصت است و هم تهدید . نکته مهم اینه که روسیه به سوریه ای نیمه نا امن احتیاج داره برای اهداف خودش ! اگر سوریه به سمت ثبات کامل بره روسیه پای خودش را عقب خواهد کشید و بر عکس اگر به سمت ناامنی کامل بره به میدان خواهد آمد . در واقع اتفاقاتی که در خاورمیانه در حال وقوع است را باید به صورت مجموعه ای از عوامل مختلف تحلیل کرد تا به نتیجه درست رسید و نه تنها از بعد امنیتی و نظامی .
  23. سلام این موضوعات در ابتدا مفاهیم ساده ای به نظر می رسند(مخفف چند کلمه هستند) اما از همین مفاهیم ساده در چارچوب های مشخص آنالیز های پیچیده ای حاصل می شود . این موارد به ما اجازه نگاه چند بعدی به مسائل و علل و شرایط به وجود آمدن آنها در سطوح مختلف اقدام را داده و در واقع نقطه شروع یک آنالیز موثر می باشند . با این وجود در وقت مقتضی سعی خواهم کرد در حد توان علمی خودم بحث های جداگانه ای از چنین مواردی را بگشایم .
  24. سلام یک نکته مهم این است که در هر برخوردی دو طرف ماجرا از تمام فاکتورهاییکه قدرت آنها را شکل می دهد برای غلبه بر دشمنشان استفاده می کنند . پس باید برای ارزیابی نتایج برخورد،این فاکتورها لیست شده و تمامی آنها در کنار هم بررسی شوند . در قالب یک کشور این فاکتور ها همان سازنده های قدرت ملی هستند . به عنوان مثال امروزه بعضی از چارچوب هایی که قدرت ملی را به وسیله آنها ارزیابی می کنند شامل DIME ، MIDLIFE ، ASCOPE ، PMESII و ... می باشند و یا ترکیبی از اینها مانند PMESII/ASCOPE که به نظر خود من نتیجه روشن تری را ارائه می دهد . پس برای ارائه تحلیلی کارآمد تر ، بهتر است که ساختار مند عمل کنیم تا هم دید خود ما به دلایل و شرایط اتفاقات و نتایج آنها وسیع تر شود و همزمان بحث و تبادل نظر بر روی بخش های مختلف آسان تر گردد . پ . ن 1 . من واقعا نمی دونم که بیان این موارد در این موضوع مناسب است یا خیر . اگر اسپم می باشد لطفا پاک گردد . پ . ن 2 . مطمئنا ما می توانیم با توجه به مشخصه های بومی خودمان چارچوب هایی بهینه تر برای ارزیابی قدرت ملی مان بیابیم (بومی سازی) . پ . ن 3 . در ارزیابی خوب است سطوح اقدام هم بررسی شوند .