نمی دونم این صحبت من به درد اینجا می خوره یا جای دیگه ، اما با راه اندازی کریدور شمال به جنوب علاوه بر بهره های اقتصادی که برای کشور به وجود میاره ،می تواند وزن ژئوپلیتیک کشور را افزایش داده ، قدرت چانه زنی دیپلماتیک کشور و همراه سازی دیگر کشور ها با ما برای دفاع از منافعمان را هم بیشترکند. اصولا به نظر من کشور هند در آسیا می تواند یک شریک قابل تامل برای آینده ما باشد (ایضا آلمان در اروپا و برزیل در امریکای جنوبی) .

تغییر در نحوه تفکر

سلام در یک سازمان موفق علاوه بر اینکه باید نگاه موشکافانه ای به گذشته داشته باشیم و در کنار آن وضعیت حال را با تمام شرایط و واقعیت هایش بسنجیم ، نگاه به آینده و بررسی تحولاتی که می تواند در صحنه نبرد تحول ایجاد کند(همان RMA ها یا Revolution in Military Affairs) و یا حتی تغیییری را در آن دهد را باید پیش بینی کرده و از همین حالا برایش برنامه ریزی کنیم . بخش عمده ای از وضعیت زمان حال ما معلولی از رفتارهای ما در گذشته می باشد . منظورم از جمله بالا این است که حتی اگر آمار پدافند سوریه هم درست باشد باز هم هیچ مجوزی برای کم کاری ما ایجاد نمی کند . نکته بعدی درباره موفقیت یا عدم موفقیت سیستم پدافندی سوریه این است که صرف نظر از ساقط شدن چند موشک باید بررسی شود که این موشک ها با چه تعداد شلیک پدافندی منهدم شده اند (فکر کنم این امر هم حائز اهمیت باشد) . اما با این وجود به نظر من بیشتر اظهار نظر های دوستان در این چند روزه به جای بحث های تحلیلی دقیق و بررسی پیشامد ها ، ابعاد و پیامد های حادثه بیشتر جنبه بگو مگو های روزمره را پیدا کرده و تنها بخشی از ابعاد حادثه بررسی شده اند که باعث می شود مطالب عزیزان با وجود سطح آگاهی بالایشان ابتر بماند(البته امیدوارم دوستان جسارت بنده را ببخشند) . امیدوارم در آینده بتوانیم به چارچوبی برای تحلیل موثر تر وقایع دست یابیم . موفق و پیروز باشید

یک سوال از دوستان : به نظرتان آمریکا و متحدانش با تهدید های ما میاد به راحتی پاپس بکشه تا توی دنیا بی آبرو بشه ؟ اگر میخواهید در این ماجرا موفقیتی حاصل شود باید به آمریکا فرصتی برای مانور بر روی یک پیروزی حداقل کوچک بدهید وگرنه آنها دست به تشدید اقدامات می زنند . درباره دیپلماسی هم صحبت های اساسی گفته شد . نکته دیگر در این مبحث این است که دیپلماسی تنها محدود به وزارت خارجه نیست و بخش های اطلاعاتی و نظامی هم در پشت پرده کار خودشان را می کنند و البته این فعالیت ها باید هماهنگ باشند .

سلام مطمئنا یکی از اهداف این حمله هدفش ایران و مخصوصا برجام هسته ای و موشکی و ... است . پس ما در صورت وقوع حمله باید واکنش مناسبی داشته باشیم . اما آنطور که از شواهد پیداست حداقل در سوریه ما توان این را نداریم که به صورت کامل مقابله کنیم . پس باید اجازه انجام موج اول حملات را داده و وقتی طرف مقابل توانست در رسانه هایش ژست موفقیت بگیرد زهر چشمی از آنها بگیریم . این پاسخ ما هر چند محدود اگر به صورت هوشمندانه ای انتخاب شود دست ما را لااقل در مورد اقناع افکار عمومی داخلی برای آینده بازتر میکند . با این حال به نظر می رسد ما خرداد پرحادثه و تابستان داغی را در پیش داشته باشیم . و هر آنچه که او بخواهد همان خواهد شد ... موفق باشید

سلام یک نکته این که ما حداقل هیچ گاه کارهای اسرائیل را بی پاسخ نگذاشتیم و نخواهیم گذاشت و مهم این هست که آنها خودشان بدانند و میدانند . در بسیاری از موارد هم نیاز به رسانه ای شدن نیست چونکه آنها با توجه به غلبه رسانه هایشان نتایج عملیات های ما را کمرنگ و حتی شرایط را بر علیه ما خواهند کرد . فقط باید بدانیم بهترین پاسخ سریعترین پاسخ نیست و هیچگاه اقدامات طرفین را نباید لحظه ای دید . حتی همین حمله اخیر آنها هم شاید واکنشی دیرهنگام به یکی از اقدامات گذشته ما باشد و یا بهره برداری از شرایط به وجود آمده و یا هر دو . ما هم باید منتظر شرایطی باشیم که انجام بهترین پاسخ را برایمان عملی کند . و من الله التوفیق

سلام درباره بودجه به نظر بازی با اعداد داره صورت میگیره و در ابتدا ، حتی تحقق و یا عدم تحقق بودجه مهم نیست . مهم ارزش بودجه می باشد که باید ببینیم با چه معیاری باید آن را حساب کنیم (ریال ، دلار ، طلا و ... ) و همچنین همانطور که همگی آگاهید نحوه تخصیص بودجه و خرج آن هم مهم می باشد . در کل سوال با اهمیت این هست که بودجه نیروهای مسلح تا چه مقدار باید وابسته به دولت ها باشد و آیا می شود هسته بودجه نظامی توسط خود نیروها تامین گردد و چگونه این کار صورت پذیرد تا بحث آسیب به بخش خصوصی هم به میان نیامده و همچنین نیروهای نظامی تبدیل به یک جزیره جدا در کشور نشوند(فعلا کاری به ساختار فعلی موجود در کشور ندارم و نخواهم داشت). بگذارید بحث فراتر ببریم . در سایت بارها درباره تجهیزات نظامی من جمله صنایع موشکی و هوایی بحث شده اما من تا به حال ندیدم که درباره عامل اصلی برتری در یک جنگ صحبت شده باشد و آن حفظ نقاط ثقل خودی و تضعیف یا از بین بردن نقاط ثقل دشمن است . در بعد نظامی باید این مسئله مطرح شود که نقاط ثقل ما چه چیزهایی است و چگونه می توان به وسیله تکنولوژی ها (چه سخت افزاری و چه نرم افزاری) از آنها دفاع کرد و درباره نقاط ثقل دشمن هم به همین شکل و البته با نحوه عمل متفاوت . در واقع بحث دفاع و حمله گاهی فراتر از ماهیت نظامی پیدا کرده و نیروهای نظامی باید با دیگر بخش ها به صورت مکمل هم اقدام نمایند و سیاسی بازی و حزب گرایی در اینجا خودش خدمت به دشمن می باشد . در حقیقت کشوری به مانند ما نیاز به مکانی دارد که در آنجا به مقوله های فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و ... به مانند مسائل امنیتی و نظامی و انتظامی نگریسته شده و به بخش های مختلف ماموریت های متناسب با دیگر بخش ها داده شود. یعنی در آنجا به تمام بخش های کشور از دید جنگ نگاه شود مثلا در اقتصاد ما نگاهمان جنگ اقتصادی باشد و آنگاه دستورالعمل های مناسب برای حفظ یا حذف نقاط ثقل خودی و دشمن اتخاذ گردد . البته نمیگم الان اینگونه مراکز وجود ندارد اما از نظر سیستمی به نظر مشکل وجود دارد . پ . ن . لطفا مطالبی که ذکر شد را از دید یک علاقمند یا کسی که در زمینه امور نظامی مطالعه می کند نبینید که بنده هیچ تخصص و مطالعه ای در امور نظامی صرف ندارم . تمرکز مطالعاتی من بر روی جنگ سایبر می باشد که البته تنها بخشی از بحث جنگ سایبر مقوله امنیت در شبکه های کامپیوتری است و مقوله های دیگری به مانند از کار اندازی سیستم های C2 یا حفظ آنها ، مبحث جدید social media warfare و ... در این زمینه می گنجد . موفق و پیروز باشید

سلام این مشکل منم هست . البته به تازگی فهمیدم که باید از صفحاتی غیر از صفحه اصلی لاگین کنم و بعد هم خارج بشم وگرنه باید کش مرورگر را پاک کنم تا بتونم دوباره بیام اینجا . از مدیران سایت تقاضا دارم رسیدگی کنند . با تشکر

سلام چند سال دارم نظرات دوستان رو توی میلیتاری می خونم . بعضی از دوستان را دیگه از روی نام کاربریشون میشه فهمید چه چیزی می خواهند بگویند . اصولا بسیاری از بحث هایی که اینجا میشه آدم را یاد طرفداری از تیم های فوتبال میندازه تا بحث های دقیق علمی و تحلیلی ! خود من هم به حد بضاعتم در یکی از تاپیک ها سعی کردم بحث علمی بکنم که نمی دونم چطور به صورت خود جوش دچار نقص فنی شدم ! الهی شکر در ضمن از بحث های مستند شما هم سپاسگذاری می کنم . موفق باشید

با سلام و تشکر از پاسخ شما خدمتتان عرض کنم که سه موردی که بنده عرض کردم صد البته که مشکلی هستند که در تمام دنیا با شدت و ضعف های متفاوت موجود می باشند . اما مشکل اساسی در کشور خود ما 3 مطلب است . اول اینکه ضعف ما در این موارد عمیق تر از کشور های پیشرو می باشد و مشکل دوم این است که ما برای جبران عقب ماندگی عمیق علمی خودمان نسبت به سطح اول دنیا باید تلاشی بیشتر انجام دهیم و سوم هم اینکه ما به دلایل گوناگون فشاری مضاعف تر از دیگر کشور ها بر رویمان وارد می شود . در مورد کشور آمریکا هم انشاالله فرصت بحث در یک تاپیک جداگانه فراهم بشود تا عوامل قدرت گرفتن این کشور در جهان بحث شود . من شخصا فکر می کنم آمریکا اگر شرایط برایش ایجاد نمی شد هیچگاه نمی توانست به جایگاه فعلی در سطح جهان برسد که البته بحث ما در اینجا این موارد نمی باشد . درباره امارات هم نظری تقریبا مشابه شما دارم و به نظر می رسد که بسیاری از اقدامات این کشور را باید در پازلی بزرگتر دید و یا صرف رویاپردازی هایی ارزیابی کرد که پشتوانه مستحکمی برای آن وجود ندارد . در واقع هیچکدام از کشور های حاشیه خلیج فارس مختصات واقعی یک کشور را ندارند و بهتر است به همین دلایل در مقایسه های این دولتها با کشورهای حقیقی منطقه دقت بیشتری کنیم . نکته مهم دیگری که شما در داخل تحلیلتان آوردید و در بسیاری از مواقع نادیده گرفته می شود نقش ملت ها در کنار دولت ها برای رشد و تعالی یک کشور است . کشورهایی که ملت های ضعیف دارند و یا اصولا فاقد ملتی مبتنی بر گزاره های متقن هستند در واقع هیچگاه نمی توانند جایگاه درخوری در دنیا پیدا کنند و ایجاد ملت با جعل و خرج صرف پول میسر نخواهد شد . نمونه تاریخی در کشور خود ما زمان حکومت قاجار است که علاوه بر اینکه حاکمانی نالایق بر کشور حکومت می کردند مردمی به شدت سطحی و ناآگاه و بدون عمق فکری چه در بین اکثر مذهبیون و سنتی های جامعه و بعد ها مابین متجددین جامعه وجود داشتند . در واقع قاطبه مردم علاوه بر حاکمان و در کنار آنها مسئول بسیار از نارسایی ها و اتفاقات آن دوران هستند و واقعیت این است که دوگانه ملت و حاکمان در کنار هم می توانند قدم به قدم باعث پیشرفت کشور شوند و هرگاه هر کدام از آنها جلوتر رفت ، دیگری باید خود را به آن برساند و گرنه شرایط برای تغییرات اساسی در کشور فراهم می شود و همواره این تغییرات ، اگر حاکان نتوانند پشتوانه کافی از سرمایه های مردمی را همراه خود کنند به سمت اکثریت ملت خواهد بود ، چه آن ملت درست بخواهد و چه غلط . درباره یمن هم همینگونه است ، اگر کسی بتواند بخش کافی از مردم را همراه خود کند می تواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد و جنگ و مقابله صرف این امر را سخت تر می کند . به هر حال به نظر من نقطه مفقوده بحث های شکل گرفته در این انجمن این است که تعریف مشخصی از عوامل قدرت گرفتن دولت ها و بالطبع آن عوامل ایجاد قدرت ملی وجود ندارد و بهتر است بحثی بر این پایه شکل بگیرد و لااقل گزینه هایی که اکثریت بر آن اتفاق نظر دارند پیدا شود و گرنه تاکید بر تاکتیک ها و تکنولوژی های جنگی و نتایج آنها نمی تواند غیر از بحث های بی نتیجه ، ما را به کسب معرفتی مناسب رهنمون کند ، و یا حداقل یکی از چارچوب های نظری موجود در این امر به عنوان پیشفرض ارائه گردد. البته مباحث نظامی حتما یکی از آن عوامل است ولی در کنار دیگر موارد باید دیده شود . یک سوال هم از تمامی دوستان دارم و خوشحال خواهم شد پاسخ گویند : با توجه به تحلیلی که دوست ارجمندمان آقای EMP ارائه کردند شما اگر جای نیروهای انصارالله بودید ترجیح می دادید که با موشک هایتان عربستان را هدف قرار دهید و یا امارات را ؟ و آیا به دنبال راهی برای از هم گسیخته تر کردن نیروهای طرفدار این دو کشور انجام می دادید ؟ درباره سند 2030 عربستان هم این سند تنها تنها یک سند می باشد که عربستان قابلیت اجرایی کردنش ، حتی اگر کار علمی حساب شده ای بر روی آن انجام گرفته باشد (که نگرفته) را ندارد . مشکلات واقعی ولیعهد این کشور هنوز آغاز نشده و آینده نشان خواهد داد که این فرد چند مرده حلاج است . موفق باشید

سلام در راستای صحبت های دو دوست فرهیخته مان ، آقایان EMP و MR9 (البته امیدوارم از دخالت بنده در بحث ارزشمندشان ناراحت نگردند ). ما اصولا در حوزه علمی و بالطبع آن برنامه ریزی و سازمندی با مشکلات عدیده رفتاری و فکری روبرو هستیم که در زیر مواردی از آن را ذکر می کنم (البته با اندک بضاعت علمی خودم) 1 – ما در مستند سازی ، بررسی و نتیجه گیری تجربیات و وقایعی که در پیرامونمان به وقوع می پیوندد به شدت دچار ضعف هستیم که این امر چه در حوزه آموزش ، چه در اجرا و پیاده سازی وجود دارد . در این راستا باید گفت که چه تجربیات ارزشمندی در این کشور چه در سطح خرد و چه در سطوح بالاتر عملا به دست فراموشی سپرده شده و غیرقابل استفاده می شوند( ایکاش که این ها را هم اسراف می دانستیم) . 2 - اصولا برنامه ریزی و طراحی های سیستمی ما با دید جامع به شرایط انجام نمیشه و اغلب تنها بخشی از واقعیت را دیده و در نتیجه سیستم هایی با بهره وری ناقص ، موردی و در نهایت بعد از چند مدت ناکارآمد مواجه می شویم . 3 – آینده نگری و آینده پژوهی . تا وقتی که روند تحولات را نتوانیم درست پیشبینی کنیم عملا فعالیت هایمان را باید برای زمان های محدود طراحی کرده و بنشینیم و ببینیم در آینده چه پیش می آید . و البته این سه مورد لازم و ملزوم یکدیگرند و به طور خلاصه اولا ما در طراحی معماری جامعی از اطلاعات کسب شده از وقایع ، در ادامه استفاده از آن برای تصمیم سازی و مهندسی تصمیمات و ایجاد یک محیط نظام مند مبتنی بر روند درستی از تحولات ضعف داریم . در واقع بسیاری از مشکلاتی که ما اکنون با آن مواجه هستیم هر گروه سیاسی دیگری هم به قدرت برسد ، آن مشکلات وجود خواهند داشت و باید گفت ما باید سطح بحث هایمان را فراتر از عملکرد های سیاسی برده و زنجیر سیاست زدگی را از پای خود بگشاییم . از جناب آقای EMP هم تقاضا دارم در صورتی که زمان به ایشان اجازه می دهد بحث کشور امارات را که در چند پست قبل به آن اشاره فرمودند بیشتر با توجه به فرضیات بنده باز نماییند : اول اینکه چه مقدار از اقدامات و تصمیماتی که کشور امارات می گیرد بر اساس منافع صرف خود این کشور است . یعنی اقدامات این کشور خارج از معادلات منطقه ای و جهانی بررسی شوند . دوما کدام تصمیمات این کشور در چارچوب معادلات منطقه ای و بخصوص شورای همکاری خلیج فارس و در راستای منافع و یا بر ضد منافع مقطعی یا بلند مدت این کشور می باشد . سوم اینکه چه مقدار از عملکرد های آنان در راستای استراتژی های قدرت های فرامنطقه ای مباشد . البته می توان این تقسیم بندی را به گونه ای دیگر هم دید و آن اینکه چه مقدار از کنش ها و واکنش های این کشور در قبال رویداد های داخلی ، منطقه ای و یا جهانی ، ناشی از منافع خود این کشور بوده و بالعکس چه مقداری از آن متاثر از بیرون مرزهای این کشور است (می دانم بحث گسترده ای هست و در واقع مقصودم از مطرح کردن این تقاضا فراتر از بحث های این تاپیک است ) . یک آرزو هم درباره حرکت های خودجوش مردمی : ای کاش ما می توانستیم سیستمی طراحی کنیم که عناصر و روابط آن از پایین به بالا چیده می شد و قابلیت تغییر ساختار در کوتاه مدت را می داشت (دوستان در این سیستم به روابط فازی باید اندیشید). پ ن . در چند سال پیش در اینترنت با کتابی مواجه شدم با عنوان تقریبی چگونه یک رمان بخوانیم؟ در آن زمان کلی به این کتاب خندیدم و در فکرم این بود که خوب کتاب را باز کرده و شروع به خواندن می کنیم . اما در سال های بعد کلی به این کتاب فکر کردم و از خود پرسیدم که آیا می توان برای خواندن رمان چارچوبی تهیه کرد ، تا هم زمان کمتر و هم لذت بیشتری از آن برد ؟ یا بهره و بهروری بالاتری داشت و تجربه بیشتری از ذهنیت فرد دیگر کسب کرد؟ شما هم به این مورد ساده فکر کنید . موفق و سربلند باشید

سلام اینکه مسئولین چه حرفی میزنند و چی میدونند دو تا چیز جداست ! در ضمن اینکه اسم مسئول را روی یک نفر بزارید بعد فکر کنیم که تمام رفتارهاشون عین هم میشه یک نگاه کاملا سطحی هستش . وقتی آمریکا آمد عراق را گرفت یکسری از این مسئولین نظریه کار ما هم تمومه را داشتند و یکسری نه و شاید عده ای هم یک نظریه فیمابین و ... . نمی دونم سن شما به یادآوری شرایط و جو آن موقع میرسه یا خیر اما مطمئنا اگه نظریه گروه اول عملی می شد صرف نظر از نظام حکومتی ، به احتمال زیاد مرزهای کشور ما اینی که الان هست نمی بود . در مورد محاسبات دلاری شما هم حرفتون موقعی درست است که این پول داخل یک سیستم با مختصات مشابه بره ! که اینجا اینگونه نیست . از نظر من بودجه ی عربستان اگر دو برابر این هم بشه باز هم آن اتفاقی که شما میگید نخواهد افتاد . دلایلش هم بسیار گسترده و پیچیده هست که در این خطوط نمیشه آورد . اما بدونید کشوری مثل عربستان موقعی واقعا خطرناک میشد که ارتش این کشور به دست افرادی میفتاد که عده ای شان را ما توی نیروهای داعش و این گونه گروه ها دیدیم . واقعیت اینه که بدنه ارتش عربستان را نیروهای ایدئولوگشون تشکیل نداده بنا به خیلی از موارد ، و نخواهد داد . در هر حال این رو بدونید که تقابل ها در این جهان تنها محدود به نیروهای نظامی صرف نمیشه و عوامل بسیاری در آن دخیل هستند که عدم قطعیت بسیار گسترده ای به وجود میاره و به این راحتی ها نمیشه نتیجه آن را پیشگویی کرد . عربستان را نباید خیلی زیاد بزرگ کرد و البته نباید خیلی کوچک . عربستان را باید در جایگاه خودش و باشرایط سیاسی ، اجتماعی و نظامی و ... آن کشور دید . همین طور ما و دیگر کشور ها را و در این راه گول تبلیغات را چه بر له یا علیه کشورها هم باشه نباید خورد . نکته مهم دیگه اینکه چرا فکر می کنید شما از تمام موارد بازدارنده ما در مقابل دیگران مطلع هستید ؟ اتفاقا یک بخش بزرگی از بازدارندگی ما خارج از موشک هایمان و حتی خارج از نیروهای نظامی ما نهفته است . فقط این را بدانید که بزرگترین ضعف های دشمنای ما نه در توان نظامی بلکه در جاهای دیگه هستش (این حرف را خارج از بحث های شعارگونه امروزی که در بعضی جاها بیان میشه تلقی کنید). حالا هم دیگه فکر نکنم بحث درباره کشور صرف ایران در تاپیک تحولات یمن بیش از این درست باشه . درباره موشک های یمن هم مطمئنا این موشک ها دقیقا آن چیزی که در کشور ما وجود داره نیستش . اما خارج از بحث های نظامی ، تحولات و جنگ هایی که در یمن اتفاق میفتد تنها می تونه موقعی بستر حوادث متفاوتی در آینده بشه که نیروهای درگیر در آن سعی در تطور و بهبود تصمیمات و عملکرد ها داشته باشند و در غیر اینصورت همان چرخه ای که در حدود نیم قرن گذشته در این کشور وجود داشته اتفاق خواهد افتاد البته با جابه جا شدن های جزئی مرزهای قدرت طرفین . در پایان امیدوارم بعد از چند سال که بنده عضو اینجا بودم و تقریبا نظری نمیدادم این چند خط نوشته را هم تحمل بفرمایید . از همه دوستانی که توی این چند سال ازشون مطالب مفید صرف نظر گرایشات فکریشان فرا گرفتم تشکر می نمایم . موفق و پیروز باشید

انصاالله باید نحوه اداره جامعه در آینده و چگونگی مشارکت دیگر گروه ها و امتیازهایی که به آنها میتونه بده را تبیین کنه تا شاید بتونه بخشی از جامعه مخالفین را در کنار خودش قرار بده . حرکت های نظامی و جنگ صرف به نظر نمی تونه گره اوضاع یمن را برای هیچ کدام از طرفین باز کنه ! به هر صورت داستان یمن به این راحتی ها پایان نخواهد گرفت . جناب Mosip من بر اساس مشاهداتم مطلبی را خطاب به شما بیان کردم . اگر اشتباهی صورت گرفت از شما عذر خواهی می کنم .

19) رسانه های مخالف انصارالله ادعا می کنند موشک کروزی که بسوی ابوظبی شلیک شده در استان الجوف داخل خاک یمن فرود آمده اما ظاهرا بخش بوستر موشک از آن جدا شده و در استان الجوف فرود آمده است. لطفا خبر ها را از منبع خبری درست نقل قول کنید. http://alyamani.blogfa.com

مجله چی؟

عنوان خبر تحریف شده است . امان از دست این خبرگزاری های آبکی!!!  

  شاید بشه گفت استخدام شدن ، حقوق گرفتن اما اکثرا آموزش درست و درمونی ندیدن ! همین نیروهای آموزش ندیده به احتمال زیاد کاراییشون بیشتره!!!