دلیر مرد 24 ساله  اصالتا از اهالی شهرستان هریس آذربایجان شرقی و ساکن تبریز بود که نخستین شهید شهرستان هریس محسوب می‌شود.وی در مواجهه با تکفیری‌های جبهه النصره درحلب سوریه به شدت زخمی شد که پس از ماندن دو روزه در کما، به فیض عظیم شهادت نائل شد.امروز در تبريز پيكر مطهرش تشييع شد. شادي ارواح مطهر شهداي محب اهل بيت سلام الله عليهم صلوات  

بال هایم هوس باتو پریدن دارد ، بوسه برخاک قدم های تو چیدن دارد من شنیدم سر عشاق ب زانوی شماست ، و از آن روز سرم میل بریدن دارد منطقه ده تهران شهيد زياد داده ولي شاخص ترينشون شهيد عبدالله باقري ، شهيد محمدرضا دهقان و شهيد عقيل بختياري هست كه خداوكيلي دم همه بچه محلا مون گرم كه تو تشييع هر كدوم از اين بزرگواران سنگ تموم گذاشتن  هرچند الان هم بزرگواران تو سوريه و عراق مشغول جهاد هستند كه با اونكه نيازي به اوردن اسمشون نيست ولي دعاي يه ملت پشت سرشون هستش .فايل وصيتنامه شهيد دهقان بدستم رسيد براتون گذاشتم بخونيد ببينيد اين دسته گلاي پرپر كيا بودن كه با اين كه بين خودمون بودن اما بعد رفتنشون فهميدم و حسشون كرديم . قدر رزمنده هامون رو دوستان بدونيم و براشون از ته دل دعا كنيم. شادي ارواح مطهر شهداي محب اهل بيت سلام الله عليهم صلوات

محمد علي اعطايي كنار آرامگاه پدر شهيد مدافع حرمش شادي ارواح مطهر شهداي محب اهل بيت سلام الله عليهم صلوات

دیدی گفتم عاقبت زهرا (سلام الله عليها )نگاهم میکند پرده پوشی بردله غرق گناهم میکند راهیه کرببلا هستم به لطفه فاطمه (سلام الله عليها ) عاقبت این کربلاهاسر به راهم میکند انشاء الله قسمت همه بزرگواران بشه ما شما رو دعا ميكنيم ولي خدايش شما هم ما رو دعا كنيد............ لبيك يا حسين عليه السلام

دوستان يه سري خا طره و نوشته از عمليات هاي دلاوران حيدري سلام الله عليه بدستم رسيده به مرور براتون مي فرستم كه تو حال و هواي جنگ تو سوريه آشنا بشين(هر چند بعضي از دوستان استاد بنده هستند و اين مطالب براشون تكراري هستش) فقط يه مقدار زياد جا ميگيره اگه مشكلي ايجاد كرد بگيد كه يا نزارم يا يه فكر ديگه بكنيم زمستان 92: الدخان رو محاصره کرده بودیم.. همون شهرک مهم ونزدیک دمشق چیزهای عجبیبی هم بفراوانی میدیدیم..... بی انگیزگی ارتش....انگیزه های ناخالص در دفاع وطنی..بی تجربگی بچه های فاطیون و... الان که فکر میکنم میبینم همش طبیعی بود...هسته های مقاومت درسوریه تازه راه افتاده بود حالا دیگه مقاومت درسوریه درخت تناوری شده مشکلاتی هم داستیم... یکی از سختترین مشکلات جلو راهمون قناص ها  بودن.... قناصها تک تیراندازانی هستن که جای حساسی رو بهنوان شکارگاه انتخاب میکنند وبا یک تیر حریف رو از بین میبرند... واقعا تو جنگهای شهری دفاع در برابر قناص سخته چون جاشو نمیدونی وناغافل بایک تیر شکارش میشی.. خصوصا که جدیدا تفنگهای قناص زنی قوی ودقیقی ساخته شده وبوفور بدست همه رسیده... از مخوفترینش هم سلاحیست بنام اشتایر ....کالیبرش با دوشکا برابره....راحت تو 1500 متری ادم میکشه.... ورودی دخانیه سه راهی مشهوری بود وچند قناص تروریستها اونجا مستقر بودن...تا نیروهامون میخاستن نفوذ کنند میزدند.. تک تکشونو شناسایی کردیم وزدیم.. ولی اون گلوله های دقیق تموم نمیشد..... یک نفرشون مونده بود وپیدا نمیشد.. قتلگاهی شده بود...... حدود70 نفر از نیروهای سوری رو زده بود.... از بچه های فاطمیون هم زده بود... شاید 20 نفر که حدودا 10 نفرشون شهید شدن... خیلی دقیق میزد..خودش یه لشگر بود..یواش یواش اوازش منتشر شده بود.. اسمش نوریه بود...یک زن 26 ساله!!!! عفریته ای بود در نگاهمان میزد..حرفه ای هم میزد.... همه رو کلافه کرده بود.. همه جا صحبت از نوریه بود.. عملا تا این بود ورود  بدخانیه میسر نبود.... هر جور کار میکردیم شناسایی نمیشد. برای شناسایی یک قناص چند راه هست.... از نوع ودفعات ومکان شکارش ومهمتر از همه اتیش دهانه اسلحه اش...... ولی این یکی پیدا نمیشد....پدرهمه رو دراور ده بود... زیاد هم نمیرد...یعنی شلوغش نمیکرد.. گاهی میزد ولی دقیق میزد. یک تک تیر میزد..... امکان نداشت خطا بزنه... هرکی رو میزد دیگه الفاتحه.... سخت میشد زنده بمونه.... گلوله اشتایر شوخی نداره....... همینجوریش 30 سانت تو بتن میشینه... وای بروزی که رو تن ادمیزاد بشینه  نوریه این تک تیرانداز زن که شاید در کل معارک سوریه هیچکسی  بقدر وی مشهور نشده از یک روش هوشمندانه برای پوشاندن شعله اسلحه خود ودر امان ماندن از شلیک های نیمه اتفاقی همرزمان ما استفاده میکرد... در هر خانه ای که مستقر میشد دیواری رو انتخاب واون رو سوراخ نسبتا کوچکی میکرد ویک لوله 60 میل:قطر 6سانت،دراون کار میگزاشت.. سپس دیوار عقبتری رو هم انتخاب ومشرف بر شکارگاه از مسیر لوله کار گذاشته شده در دیوار جلویی ، اون روهم بهمین طریق سوراخ و دیوار سومی رو هم بهمین روش اماده میکرد.... یعنی در پس سه دیوار مستقر میشد ومشرف بر منطقه انتخابی شلیک میکرد.... بااین روش بهیچوجه حتی در طول شب هم امکان شناسایی محل استقرار وی وجود نداشت مگر انکه خودت بعنوان شکار در محل وی قرار میگرفتی!! هرکس هم جرات اینکارو داشت وبرای اینکار رفت نتونست خبرشو بما بدهد!!! چون در مصاف با نوریه مغلوب میشد.... با این روش مرموز نوریه اگر کل منطقه محل استقرارشو هم  با توپ هم میزدیم بخاطر پوشس سه لایه دیوارها فرصت فرار پیدا میکرد..... کار گره خورده بود... همه موندن چه کنن تا اینکه شهید  فاتح، معاون عملیات لشگر فاطمیون(اونوقتها گردان بود) قول داد قضیه رو حل میکنه... مجبور شدیم کار اطلاعاتی گسترده شروع کنیم.... بالاخره مکان استقرار نوریه شناسایی شد(جزییات کار اطلاعاتی رو معذورم) چندروزی برای شناسایی زمانهای حضورش وقت گزاشتیم.... مطابق زمان حضورش  وقت نفوذ وشکارش رو معین کردیم... بعد از طلوع افتاب.... چنتا بچه ها رو نفوذ دادیم.... خودشونو با هزار تا زحمت وهزار نحوه عملیات پوششی از طرف از مابین دهها ساختمون مخروبه یا محل استقرار تروریستها کشیدن جلو.. حدود 400 متر مجبور بودن نفوذ کنند ..اونهم مابین ساختمانهای انبوه چند طبقه که روی همشون قناصهای مختلفی مستقر بودن... تو تاریکی شب شروع کردن وجلو رفتند....پنج نفر!!.. هممون شدیدا نگران بودیم...بهترین ومخلصترین  نیروهامونو داشتیم میفرستادیم تو دهان گرگ هار تکفیری قبل رفتن هم خیلی تاکید کردم ایه وجعلنا رو بخونن.... ایه استتار در سوره یس!! تا قبل از ظهر شهید فاتح باتمان بچه ها صحیح وسالم، فاتح برگشت..دست پر!! نوریه مرده بود..یعنی کشته بودنش!! بقدری فاتح وبچه ها تمیز نفوذ کرده بودن که دونفرشون وقتی به مقر نوریه رسیده بودن واز دیوار پشت سرش بالا رفته بودن، دیده بودن نشسته پشت قبضه  اشتایرش برا شکار.. غافل از اینکه شکارچیهای اصلی تو فاصله سه متری پشت سرش دارن نگاهش میکنن..... حتی گفتن اولش تصمیم میگیرند که زنده بگیرنش وبیارنش!! یعنی همون اصطلاح مشهور :تو گونی بیارنش ولی نفر پشتیبانش انگار داشته میومده ... ایناهم ناچارا با دوتا تیر کلت مجهز  بصداخفن کن :خانم نوریه رو زده بودن. چون اگر صدای شلیک بالا میرفت.. همشون تو دریایی از تروریستها گرفتار میشدن... اروم زدنش وبرگشتن!!! بالاخره خبرش اومد.. قناص اشتایر به دست با کلت کمری شکار شد!!!! شادی روح شهید فاتح،تمام شهدای فاطمیون ورزمندگان ایرانی وحزب الله لبنان وشهدای سوریه وعراق صلوات

شادي ارواح مطهر شهداي محب اهل بيت سلام الله عليهم صلوات

سردار شهید حاج محمدرضا ابراهیمی   شادي ارواح مطهر شهداي محب اهل بيت سلام الله عليهم صلوات

پس از حمله نیروهای پیشمرگه کرد به طوزخورماتو در عراق و وارد کردن خسارات و درگیری با حشد الشعبی ، روز گذشته مسئولان و فرماندهان دو طرف نشستی برگزار کردند. پارلمانتاران اقلیم کردستان, وزارت پیشمرگه و فرماندهان حشدالشعبی در این دیدار حضور یافته و در مورد راهکارهای حل اختلافات, گفتگو کردند. در پی گفتگوهای مفصل, بر سر سه موضوع توافق صورت گرفت. موادی که توافق بر سر آن صورت گرفته است: تشکیل نیروی مشترک متشکل از پیشمرگه و حشدالشعبی, استرداد اسرای هر دو طرف و جبران خسارات وارده بر اثر وقایع چند روز گذشته .  

انشاء الله بزودي.....نحن قادمون

این شهید، متولد سال 1374 بوده و با بیست سال سن، جوان ترین شهید مدافع حرم ایرانی بود. شادي ارواح مطهر شهداي محب اهل بيت سلام الله عليهم صلوات

یکی از شیعیان ترکمانی عضو بسیج مردمی عراق (الحشد الشعبی) درباره سرچشمه درگیری‌ها در طوزخورماتو با اسم مستعار «منتظر المستقبل» توضیحاتی درباره منشأ این درگیری‌ها بیان کرد و نوشت: «شهر طوزخورماتو، شهری قدیمی است که پیش از ایجاد اصلاحات اداری از توابع استان کرکوک بود اما سپس در محدوده استان صلاح‌الدین قرار داده شد. اکثریت ساکنان آن را شیعیان ترکمانی تشکیل می‌دهند اما از سال 1959، پس از اعلام جمهوریت عراق، کردها نیز روانه این منطقه شدند و پس از عملیات انفال و تخریب روستاهای کردنشین در ناحیه «قادر کرم» مهاجرت کردها در این شهر تسریع شد و این کردها به طور دایمی ساکن شدند و هرگز به مناطق خود بازنگشتند. در زمان رژیم بعث صدام، سرویس اطلاعاتی صدام و حزب بعث، خانواده‌های عربی سنی را از شهر تکریت و روستاهای «البیات» و برخی از مناطق دیالی روانه این شهر کرد تا بافت جمعیتی آن را همانند شهر کرکوک تغییر دهد». «پس از سقوط صدام، این سناریو این بار به گونه‌ای جدید ادامه یافت و به جای عربی کردن بافت جمعیتی شهر طوز، با حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی تلاش شد تا کردهای بیشتری در این منطقه اسکان یابند. این اقدام با اهداف و مطامعی سیاسی انجام گرفت و احزاب کُرد توانستند سناریوی خود را به ویژه در داخل استان کرکوک، طوزخورماتو و اطراف آن، منطقه «داقوق»، ناحیه «لیلان» و کلیه مناطقی که شیعیان ترکمانی حضور داشتند پیاده کند. آنها تنها در شهر ترکمانی «تازه» نتوانستند این طرح را اجرایی کنند زیرا جغرافیا، موقعیت و ساکنان این شهر اجازه نداد این برنامه کردها عادیسازی شود». «تعداد خانواده‌های کُردی که از شمال عراق به ویژه اربیل و منطقه چمچال وارد کرکوک شده‌اند و در این استان اسکان یافته‌اند، بسیار زیاد است و شمار دقیق آنها، محرمانه نگه داشته می‌شود، اما از سال 2003 تاکنون، کردها تنها در کرکوک، نزدیک به 800 هزار خانوار وارد کرده‌اند و این آمار شامل مناطق طوز، داقوق، لیلان و تسعین نمی‌شود». «اغلب کسانی که به این ترتیب وارد مناطق ما شده‌اند، دارای جایگاه اجتماعی خوبی نبوده‌اند و اغلب راهزن و مجرم بوده‌اند و این مسئله را اکنون می‌توان به خوبی از نوع رفتار آنها با مردم بومی این مناطق درک کرد. علاوه بر آن، گروه‌های مافیای کردی به طور برنامه‌ریزی شده‌ای و با حمایت برخی احزاب کردی تاثیرگذار، اقدام به ترور شخصیت‌های شیعه ترکمانی کردند. آتش زدن مساجد و حسینیه‌ها و کوچاندن اجباری ساکنان این مناطق از دیگر برنامه‌های این گروه‌ها بود زیرا کردها، شیعیان ترکمانی را رقیبان اصلی خود به ویژه در داخل شهرهای کرکوک و طوزخورماتو به شمار می‌آورند و به خوبی می‌دانند که این شیعیان را نمی‌توانند مانند عربهای سنی در کرکوک به زانو درآورند». بر اساس این گزارش، کشته شدن نزدیک به هزار جوان ترکمانی در طوزخورماتو و صدها نفر دیگر آنها در سایر مناطق طی سالهای اخیر گواه و دلیلی برای اثبات این مدعاست. این مبارز ترکمانی ادامه داد: با سقوط موصل و صلاح‌الدین و جنوب غرب کرکوک به دست داعش، به فضل الهی، شیعیان ترکمانی سلاح به دست گرفتند و زندگی در خاکریزها و جبهه‌ها را بر پذیرش ظلم و اشغالگری ترجیح دادند و در پاسخ به حکم جهاد مرجعیت وارد نبرد با داعش شدند و با مقاومت و پایداری بار دیگر خود را ثابت کردند. پیروزی در ناحیه «آمرلی» در استان صلاح‌الدین در مقابل داعش، از جمله دستاوردهای این مقاومت بود. تیپ‌ها و لشگرهای متعددی از شیعیان ترکمانی برای نبرد با داعش در چارچوب بسیج مردمی عراق تشکیل شد اما این امر به هیچ وجه به نفع سیاست‌های کردها نبود، لذا آنها توطئه‌چینی برای تضعیف ترکمانی‌ها را در دست گرفتند و اوضاع را برای ساکنان طوزخورماتو دشوار کردند. آتش زدن حسینیه ها و مساجد شیعیان ترکمانی در طوزخورماتو چیزی نبود که ترکمانی‌ها آن را نادیده بگیرند لذا با وجود آنکه اغلب جوانان ترکمانی مشغول جنگ با داعش در جبهه‌های مختلف هستند، برخی دیگر که هنوز در این شهر حضور دارند، و در چارچوب بسیج مردمی در حال خدمتند، این اقدام کردها را بی‌پاسخ نگذاشته و با عاملان این اقدامات درگیر شده‌اند.

در حالی که ارتش، نیروهای مسلح، بسیج مردمی و عشائر اهل تسنن عراق تمام تمرکز خود را بر روی نبرد با داعش و ریشه‌کن کردن آن در مناطق مختلف این کشور گذاشته‌اند، این روزهای شهر «طوز خورماتو» در شمال شرق این کشور و از توابع استان «صلاح‌الدین» این روزها شاهد اقدامات خشونت‌باری است که دست‌کم تاکنون 17 تن ازطرفین درگیری، جان خود را از دست داده‌اند و تنش در این شهر همچنان ادامه دارد.   «شلال عبدول» فرماندار طوزخورماتو با اعلام کشته شدن 17 نفر از طرفین درگیری گفت که تاکنون 40 نفر از دو طرف بازداشت شده‌اند. با این وجود اوضاع همچنان شکننده است و هنوز زندگی در این منطقه به روال طبیعی‌اش بازنگشته است. این در حالی است که برخی منابع شمار قربانیان را بیش از این اعلام و تاکید دارند که خسارات مادی زیادی به ساختمان‌ها مسکونی و دولتی در این شهر وارد شده است. از روز پنجشنبه گذشته درگیری‌های خونین این شهر که اغلب ساکنان آن کُرد ترکمانی هستند آغاز شد. این منطقه از نظر اداری به استان صلاح‌الدین مرتبط است و حکومت محلی از همان روز نخست تشدید درگیری‌ها، در این منطقه حکومت نظامی اعلام کرد. با گذشت نزدیک به 48 ساعت از درگیری‌ میان نیروهای پیشمرگه و شیعیان ترکمانی،  منطقه کردستان عراق یا دولت فدرال این کشور، هیچ موضعی درباره این درگیری‌ها اتخاذ نکرد و هیچ بیانیه رسمی‌ای در این باره صادر نشد اما طرف‌های دینی و سیاسی از دو طرف در تلاش برای برقراری آرامش در منطقه و آتش‌بس هستند. در نماز جمعه روز گذشته در کربلای معلی، نماینده آیت‌‌الله سیستانی مرجعیت عالی شیعیان در عراق، در این‌باره ابراز تاسف کرد و گفت: درگیری‌های روی داده در طوزخورماتو به هیچ وجه قابل توجیه نیست و افراد عاقل از هر دو طرف درگیری باید چاره‌ای برای توقف این درگیری‌های بیاندیشند.باید همه برادران سلاح‌های خود را به سوی دشمن مشترکمان یعنی تروریست‌های داعشی نشانه بگیرند. زیرا تروریسم داعش چالش و تهدید بزگر کشور ماست و باید تمامی امکانات در راستای مقابله با آن به کار گرفته شود. نماینده آیت‌الله سیستانی، در خطبه‌های نماز جمعه در صحن «حسینی» در کربلای معلی افزود: ما خواستار هماهنگی و همکاری بیشتر میان نیروهای امنیتی، ارتش، پلیس فدرال، نیروهای داوطلب، عشائر و پیشمرگه برای رقم زدن پیروزی‌های جدید و بیشتر در نبردهای آتی هستیم تا در نهایت تروریست‌ها به طور کامل از مناطق مختلف کشورمان خارج شوند و خطر آنها از کشور دور شود. امروز (شنبه) یک مقام مسئول محلی در طوزخورماتو اعلام کرد که «حیدرالعبادی» نخست‌وزیر و فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق، به منظور مهار تنشهای خونین در این شهر، یک هیأت و تیم مدیریت بحران عازم طوز‌خورماتو کرد. این تیم شامل، «طورهان المفتی» هماهنگ‌کننده عمومی تیم، «جاسم محمد جعفر»، «ارشد الصالحی» و «شواد الداوودی» از نمایندگان پارلمانی و «خالد شوانی» مشاور رئیس جمهور است. بر اساس این گزارش شماری از مقامات ارشد دولتی و نظامی به همراه شمار زیادی از نیروهای نظامی عازم این شهر شده‌اند تا از نزدیک در جریان فضای حاکم بر این منطقه قرار گیرند و گزارشی میدانی از آن تهیه کنند. گفته می‌شود که عبادی علاوه بر تشکیل تیم مدیریت بحران، 2 گروه نظامی و امنیتی برای برقراری امنیت در شهر طوزخورماتو روانه این شهر کرد تا به تنش‌ها پایان دهند. از سوی دیگر، عصائب اهل الحق عراق نیز یک تیپ ویژه و آموزش دیده حرفه‌ای برای جنگ‌های درون شهری، به منطقه طوز خورماتو اعزام کرده تا مانع هرگونه تعدی به حقوق شهروندان ترکمانی در این شهر شود. «جواد الطلیباوی» سخنگوی نظامی این جنبش با اعلام این خبر گفت که رهبران کرد، نیروهایی از پ‌ک‌ک را وارد این منطقه کرده‌اند تا شیعیان ترکمانی را به قتل برسانند لذا باید گروه‌های مختلف زیرمجموعه بسیج مردمی وارد میدان شوند و مانع فاجعه قتل عام ترکمانی‌ها شوند. پ.ن: دوستان تركمن هاي عراقي گروهي از شيعيان هستند كه دقيقا با زبان آذري خودمون و كمي لهجه عربي صحبت مي كنند و از نظر عقايد خيلي شبيه به خودمون هستند باغيرت و دلير ... اگه لازم باشه قبل داعش ريشه اين نمك نشناس هاي ضد شيعه رو مي كنيم

با ااعلام خبر شهادت چهار رزمنده ی ایرانی یگان های «مدافع حرم»، «طی «عملیات محرم»، تعداد شهدای ایرانی این عملیات، ابه ۴۶ نفر رسيد. ابتدا  اخبارِ مبتنی بر شهادت «علی تمام زاده»، «میثم مدواری» و «سید اسماعیل سیرت نیا» اعلام گردید اما ساعاتی بعد با اضافه شدن نام «حمید نامداری»، تعداد رزمنده‌گان ایرانی که طی «عملیات محرم» و در نبرد با «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی»، بال در بال ملائک گشودند، از مرز ۴۵ نفر گذشت به این ترتیب، تعداد مدافعان حرم ایرانی  که طی «عملیات محرم» به شهادت رسیدند، به ۴۶ نفر رسید.

وداع آخرشهید سجاد طاهر نیا با فرزندانش خدايش خيلي مرد بودن ... بخدا دل كندن از فرزند بخصوص تو اين سن خيلي سخته شادي ارواح مطهر شهداي محب اهل بيت سلام الله عليهم صلوات

پایگاه خبری المسله در خبری فوری اعلام کرد که احمد چلبی معاون نخست وزیر اسبق عراق و دبیرکل کنگره ملی عراق درگذشت. وی در فاصله می ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ معاون نخست وزیر عراق بود. چلبی همچنین تصدی وزارت نفت عراق را نیز در کارنامه کاری خود داشته است. احمد چلبی  دبیر کل کنگره ملی عراق بود که سازمانی متشکل از چند گروه مخالف عراقی به شمار می رفت. پیش از حمله آمریکا و متحدانش به عراق، در غرب وی یکی از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های مخالف صدام به شمار می‌رفت. وی از اول سپتامبر ۲۰۰۳ تا ۳۰ ام همین ماه رئیس جمهوری دولت انتقالی عراق بود. وی به علت سکته قلبی در سن ۷۰ سالگی و در منزل خود در منطقه الکاظمیه در شمال بغداد درگذشت.

روز شمار آزادسازي بيجي «حیدر سامری» خبرنگار عراقی طی گزارشی، به تشریح عملیات گسترده‌ای پرداخته است که در نتیجه آن منطقه وسیع بیجی و نواحی حومه آن پس از ماه‌ها آزاد شد. وی در این یادداشت مراحل آزادسازی این منطقه را توضیح داده و نوشته است که اکنون ارتش و نیروهای مردمی می‌توانند امیدوار به آزادسازی دیگر مناطق از جمله الرمادی و نهایتا موصل باشند. 16 ماه درگیری در بیجی بالاخره به پایان رسید. ژوئن 2014 بود که تنها ظرف 48 ساعتی که موصل سقوط کرد، بخش اعظم شهر صنعتی بیجی که در 140 مایلی شمال بغداد واقع شده هم تحت کنترل شبه نظامیان داعش درآمد. شبه نظامیان ظرف یک هفته شروع به محاصره و بررسی لایه‌های دفاعی پالایشگاه کردند و این آغاز طولانی‌ترین نبردی شد که تاکنون عراق با داعش داشته است.  با این حال، مجموعه‌ای از ضدحملات و عملیات‌های نظامی که طی سال گذشته انجام شد، این امکان را به نیروهای عراقی داد تا در چندین نقطه حومه‌ شهر استقرار پیدا کنند، که عمده آن‌ها مجمموعه روستاهای جنوب شهر بود. نیروهای عراقی همچنین هرگز بزرگترین پالایشگاه نفت کشور را که در شمال شهر واقع شده بود، به طور کامل ترک نکردند. تلفات مدام افزایش می‌یافت، روحیه همه به شدت خراب شده بود و مهمات بسیار اندک بود، اما به هر حال نیروهای ویژه ارتش عراق که بعدا نیروهای حشد شعبی هم به آن‌ها پیوستند، چندین بخش از زیرساخت‌های گسترده پالایشگاه را تحت کنترل نگه داشتند. اوضاع چه در شهر و چه در پالایشگاه انقدر بی‌ثبات بود که گاهی کنترل برخی مناطق ظرف یک هفته دو بار دست به دست می‌شد.  اما دوشنبه گذشته (12 اکتبر) وقتی حیدر العبادی نخست‌وزیر عراق آغاز عملیات «لبیک یا رسول‌الله 2» را برای آزادسازی بخش‌های باقی‌مانده استان صلاح‌الدین اعلام کرد، بالاخره این وضعیت پایان یافت. پیش از این، عملیاتی با نام مشابه به آزادسازی شهر تکریت منجر شد. قبل از آغاز عملیات هفته گذشته، هزاران نفر از نیروهای حشد شعبی و نیروهای واحد ضدتروریسم عراق، مواضع خود را داخل و نزدیک شهر مستحکم کردند. تمام اجزای نیروهای مسلح عراق (ارتش، پلیس فدرال، نیروهای ویژه، نیروی هوایی و واحد هوانوردی) و دستکم 12 واحد بزرگ حشد شعبی در تلاش آخر برای پاکسازی کامل منطقه مشارکت کردند. واحدهای مختلف همزمان چندین هدف را در شهر هدف قرار می‌دادند و به سرعت برق داخل شهر پیشروی می‌کردند. تنها ظرف 48 ساعت پس از آغاز عملیات، بخش‌های بزرگی از شهر تحت کنترل نیروهای عراقی درآمد، که ساختمان سابق گردان 14 (لشگر 4) ارتش عراق، منطقه 600 شرق پالایشگاه و پایگاه هوایی «الصینیه» (که در زمان اشغال توسط آمریکا با نام اردوگاه «لنسر» شناخته می‌شد و در زمان صدام پایگاه هوایی «کی-2» نامیده می‌شد) از جمله این مناطق بود. روز چهارشنبه (14 اکتبر) اولین گزارش‌ها در مورد آزادسازی پالایشگاه بیجی منتشر شد. با این حال، ژنرال «رائد شاکر جودت» فرمانده پلیس فدرال عراق آماری دقیق‌تر ارائه کرد و گفت 90% پالایشگاه بازپس گرفته شده و هنوز تعداد اندکی از عوامل داعش اطراف پالایشگاه حضور دارند. تا روز جمعه (16 اکتبر) دیگر به طور کامل مشخص شد که پالایشگاه بار دیگر به طور کامل تحت تسلط عراق قرار گرفته است. بیجی خود چند بخش دارد که هریک از این بخش‌ها (که مثلا متشکل هستند از یک یا دو حومه) به گروه‌های مختلف حشد شعبی سپرده شده بود. مسئولیت دشوارترین بخش به «گردان علی اکبر» که پیرو علمای کربلا است، داده شد. این بخش مرکزی بیجی، شاهد درگیری‌های شهری خونینی بود. ماه‌ها بود که مرکز شهر مورد حمله نیروهای عراقی قرار داشت، اما حضور تک تیراندازهای داعش و بمب‌های دست ساز متعددی که در منطقه کار گذاشته بودند، باعث شده بود که پیشرفت چندانی به دست نیاید. هر بار که نیروهای عراقی پیشروی‌ای می‌کردند، با موجی از بمبگذاری‌های انتحاری مواجه می‌شدند و به خانه اول بازمی‌گشتند. روز دوشنبه (19 اکتبر)، نیروهای گردان علی اکبر بالاخره پرچم عراق را بر فراز مسجد الفتح، که از مراکز اصلی داعش و نماد حضور آن‌ها در بیجی بود، به اهتزاز درآوردند. در طول ماه‌های گذشته مسجد آسیب زیادی دیده بود و حتی در ماه جولای مناره‌های آن تخریب شده بود. کمی بعد، پس از انتشار گزارش‌هایی از درگیری‌های سنگین که تلفات زیادی از داعش گرفت، شهر آزاد اعلام شد. روستای «البو جواری» که در شمال بیجی (بین شهر و پالایشگاه) واقع شده، آخرین سنگر شبه نظامیان داعش بود. درگیری سنگینی بین واحدهای کوچک محاصره شده داعش و نیروهای عراقی در گرفت و دست آخر مثل دیگر مناطق، شبه نظامیان در برابر قدرت آتش بالای نیروهای عراقی شانسی برای مقاومت نداشتند. البو جواری سه‌شنبه (20 اکتبر) آزاد اعلام شد. گرد و خاک‌ها که خوابید، نیروهای عراقی داخل و اطراف بیجی چیزهای جالبی پیدا کردند. تیم رسانه‌ای حشد شعبی ویدئویی را از تونلی منتشر کرد، که تقریبا به طول یک کیلومتر از منطقه مسکونی 600 تا پالایشگاه امتداد پیدا کرده بود. شبه نظامیان داعش برای آنکه از دید نیروهای عراقی و حملات هوایی در امان بمانند، از چنین تونل‌هایی استفاده می‌کردند. روز چهارشنبه (21 اکتبر)، منابع حشد شعبی اعلام کردند که 19 گور دسته جمعی در بیجی کشف کرده‌اند. این گورهای جمعی برای دفن کردن دستکم 365 شبه نظامی داعش که در 16 ماه گذشته نیروهای عراقی و حملات هوایی آن‌ها را کشته بود، استفاده شده بود. احتمالا در «شرقات» هم باید چنین گورهای دسته جمعی‌ای باشد، چراکه طبق گزارش‌ها تعداد زیادی از اجساد و زخمی‌های داعش در طول نبرد بیجی، به این منطقه منتقل شده بودند. روز چهارشنبه، وزارت دفاع عراق هم اعلام کرد که نیروهای عراقی 8 دستگاه ارتباطی، دوربین، تعدادی سی‌دی، رایانه و اسنادی را کشف کرده‌اند که حاوی اطلاعات مهمی در مورد جنایات و فعالیت‌های این سازمان تروریستی است. این اسناد بعدا به کمیته تحقیقات تحویل داده شد. نیروهای عراقی که به بیجی و صناعیه قانع نبودند، از مواضعشان در پالایشگاه به سمت شمال و کوه‌های «مکحول» حرکت کردند و هر مقاومتی را هم که واحدهای تاکتیکی داعش تلاش کردند در مسیرشان ایجاد کنند، در هم شکستند. روز شنبه (17 اکتبر) کوه‌ها و کاخ‌های صدام رئیس‌جمهور سابق عراق هم آزاد اعلام شد. یک روز پیش از آن، عملیات دیگری برای آزادسازی شهر «الفتحه» واقع در شمال شرق بیجی آغاز شد. در سال‌های گذشته الفتحه مأمنی برای افراط‌گرایان بوده است. تصرف این شهر نه تنها بیجی و شهرهای اطراف آن را تثبیت می‌کند، بلکه سکویی برای برنامه‌ریزی جهت حمله نیروهای عراقی به «حویجه» که از پایگاه‌های اصلی تروریست‌هاست، خواهد بود. آزادسازی صناعیه در غرب بیجی خود یک پیروزی بزرگ بود. این شهر که به «قندهار» عراق معروف شده بود، سال‌ها بود که مرکز حضور تروریست‌ها بود. در سال 2006 تروریسم در این شهر به حدی گسترش یافت که کل نیروهای پلیس، شورای محلی و حتی شهردار کناره‌گیری کردند. نیروهای آمریکایی خاکریزی به ارتفاع 12 فوت و به طول 8 مایل ساخته بودند و برای هفته‌ها شهر را محاصره کرده و همراه با واحدهای جدید ارتش عراق حملاتی را علیه خانه‌های تروریست‌ها انجام می‌دادند.  صناعیه تا پیش از آزادسازی یکی از پایگاه‌های اصلی عملیات‌های داعش در منطقه بود. مقادیر عظیم تسلیحات و مهمات در پایگاه هوایی مجاور شهر انبار شده بود و بخش‌هایی از زیرساخت‌های پالایشگاه‌های صناعیه نیز جدا و به رقه، پایتخت داعش منتقل شده بود. خود شهر هم یک پایگاه مهم برای انجام حملات به بیجی و پالایشگاه به شمار می‌رفت. بعد از اینکه شهر به دست داعش افتاد، این گروه یکی پس از دیگری کارگاه‌های تولید بمب‌های دستی و کمربندهای انفجاری در شهر ساخته بود. موج خودروهای انفجاری در جریان نبرد اخیر هم از همین کارگاه‌ها نشات می‌گرفت. وظیفه آزادسازی صناعیه به گردان‌های «حرکه النجبا» سپرده شد و در طول نبرد درگیری‌های خشونت‌باری بین آن‌ها و داعش رخ داد. یکی دیگری از ضربات کاری برای داعش، از دست دادن جاده صناعیه به حدیثه در غرب الانبار بود، مسیری که ارتباط حیاتی آن‌ها به انبار را حفظ می‌کرد. از همین مسیر بود که مهمات و تجهیزات به صورت مداوم از موصل به حدیثه ارسال می‌شد. سقوط این مسیر احتمالا موجب خواهد شد که فشارها بر شهر حدیثه هم که تقریبا همزمان با بیجی هدف حمله داعش قرار گرفت و هنوز تحت محاصره است، کاهش یابد. صناعیه بالاخره روز پنج شنبه (15 اکتبر) آزاد شد. پایگاه هوایی نزدیک شهر هم یک روز قبل آزاد شده بود. به گفته ژنرال جودت، این عملیات (برای آزادسازی پایگاه هوایی) که سه‌شنبه شب (13 اکتبر) شروع شده بود، ظهر روز بعد در حالی کامل شد که داعش تلفات سنگینی داد. نیروهای مسلح عراق و حشد شعبی در عملیات مشترکشان بسیار امیدوارکننده عمل کردند. مثلا مواردی چون حمایت تانک‌های «آبرامز» ارتش عراق از ستون‌های کتائب حزب‌الله، گرادهی واحدهای گردان علی اکبر به توپ‌های M109A5 ارتش و همچنین ستون‌های مشترک ارتش و حشد شعبی، در ویدئوهایی که از عملیات منتشر شده، به چشم می‌خورد. علاوه بر این، بسیاری از نیروها از پوشش نزدیکی که نیروی هوایی عراق در طول نبرد ارائه کرده بود، تعریف و تمجید می‌کردند. ائتلاف تحت رهبری آمریکا در بهترین حالت نقشی حداقلی در طول این تهاجم یک هفته‌ای داشت. از 13 تا 20 اکتبر،‌ائتلاف مجموعا 10 حمله علیه مواضع داعش در نزدیکی بیجی انجام داد. روز جمعه، در حالی که درگیری‌ها رو به اتمام بود و شبه‌نظامیان داعش از شمال در حال فرار به موصل یا از جنوب شرق به سمت حویجه بودند، ائتلاف روی یکی از توپخانه‌هایشان بمب انداخت. همین و بس. البته عجیب هم نیست، چرا که در این عملیات نیروهای حشد شعبی حضور گسترده‌ای داشتند و ائتلاف عمدتا تلاش می‌کند تا جایی که می‌تواند از کمک به آن‌ها خودداری شود. پس از آن هم شبه‌نظامیانی که در حال فرار بودند، آنطور که فکر می‌کردند نتوانستند راحت بگریزند. روز پنج‌شنبه و جمعه گزارش‌هایی بود مبنی بر اینکه عشایر طرفدار دولت در روستاهای شمال بیجی با عوامل داعش که در حال فرار بودند، درگیر شده‌اند. در دستکم یک مورد، بالگردهای نیروی هوایی ارتش عراق هم به کمک عشایر شتافته‌اند. در یکی از این موارد، درگیری عشایری که در جاده منتهی به شمال شرق کوه‌های مکحول زندگی می‌کنند با اعضای داعش که با پشتیبانی بالگردهای ارتش انجام گرفت، به کشته شدن دستکم 20 شبه نظامی منجر شد. بلافاصله بعد از اینکه خبر آزادی بیجی به گوش عشایر سنی شمال منطقه رسید، کوچی گسترده بین آن‌ها به راه افتاد و صدها و صدها خانواده‌ از مناطق تحت کنترل داعش گریخته و چندین مایل را در صحرا طی کردند تا اینکه در مناطق تحت کنترل ارتش پناهی بیابند.

شهید صدرزاده در یادداشتی به دوستان بسیجی خود می‌نویسد: چه می‌شود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهیان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیافتد. فکرش را بکن، راه می‌روی و راوی می‌گوید اینجا قتلگاه شهید رسول خلیلی است، یا اینجا را که می‌بینی همان جایی است که مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد. یا مثلا اینجا همان جایی است که شهید حیدری نماز جماعت می‌خواند، شهید بیضایی بالای همین صخره نیروها را رصد میکرد و کمین خورد، شهید شهریاری را که می‌شناسید همین‌جا با لهجه آذری برای بچه‌ها مداحی می‌کرد، یا شهید مرادی آخرین لحظات زندگیش را اینجا در خون خودش غلتیده بود، یا شهید حامد جوانی اینجا عباس‌وار پرکشید. خدا بیامرزد شهید اسکندری را همین‌جا سرش بالای نیزه رفت و شهید جهاد مغنیه در این دشت با یارانش پر کشید. عجب حال و هوایی می‌شود کاروان راهیان نور مدافعین حرم، عجب حال و هوایی...   گفتنی است از وی دختری هفت ساله به نام فاطمه و پسری شش ماهه به نام محمدعلی به یادگار مانده است. شادي ارواح مطهر شهداي محب اهل بيت سلام الله عليهم صلوات

گفتم کجا گفتا به خون** **گفتم چه وقت گفتا کنون گفتم سبب گفتا جنون** **گفتم نرو خندید و رفت گفتم که بود گفتا که یار** ** گفتم چه گفت گفتا قرار شهيد اباذر تنها آرزوش شهادت تو محرم بود... خوشا بحالش كه گرفت شادي ارواح مطهر شهداي محب اهل بيت سلام الله عليهم صلوات

صلي الله عليك يا علي اكبر(ع) می روی و نگهم پشت سرت می آید هر بلایی سرم آمد ، به سرت می آید شاه شمشاد قدم ، راه برو چند قدم رزم جامه چه به بالا و بَرَت می آید شادي ارواح مطهر شهداي محب اهل بيت عليهم السلام صلوات

ای اجل یک چند روزی دور ما را خط بکش وعده ما عصر عاشورا کنار قتلگاه آجرک الله یا بقیة الله فی مصیبت جدک ماه عزای ارباب حسین ( ع ) تسلیت باد %

از رمادي خبراي خوبي مياد نقل قول يكي از دوستان عراقي رو براتون ميزارم:

وبگاه خبری «لبنان ۲۴» با انتشار گزارشی به بررسی جزئیات عملیات زمینی نیروهای سوری به همراه روسیه در شمال سوریه پرداخت و نوشت: اولویت‌های تهران و دمشق با اولویات روس‌ها در سوریه مطابقت دارد؛ زیرا اگر دولت سوریه پس از به دست‌گیری کنترل استان‌ها مرکزی (دمشق، حمص و حماة) و استان‌های ساحلی (لاذقیة و طرطوس) بتواند کنترل حلب را به دست گیرد، نیروهای روسی نیز از طریق ضعیف کردن گروه تروریستی «جیش الفتح» ‌در ادلب سعی خواهند کرد که امنیت خط ساحل را تأمین کند؛ چرا که ترکیه با حمایت از تصرف «جسر الشغور» که در کنار لاقیه قرار دارد خطوط قرمز روسیه را زیر پا گذاشته است.   به گزارش این وبگاه، برخی از منابع آگاه میدانی می‌گویند که به دست گیری کنترل شهر حلب مستلزم حصول دو مسئله است: مسئله نخست مربوط به امدادرسانی ارتش سوریه در غرب حلب یعنی بازگشایی بزرگراهی است که از شهر «معره النعمان» در ریف ادلب می‌گذرد. مسئله دوم نیز ضعیف کردن جبهه‌های امدادرسانی تروریست‌ها به سوی حلب در ادلب است. از این روی به نظر می‌رسد که ادلب هدف عملیات زمینی است که نیروهای دولتی سوریه و همپیمانانش قصد دارند کنترل آن را به دست گیرند.نیروهای روس با همکاری ارتش سوریه قصد دارند عملیات‌های بزرگی را در نقاط خاصی از این کشور انجام دهند.   به گفته این منابع، کمک‌ها و آمادگی‌های میدانی برای آغاز بزرگترین عملیات نظامی در حال رسیدن است؛ عملیاتی که حزب الله و ارتش سوریه در آن حضور خواهند داشت.   بنا بر این گزارش، هدف از مرحله نخست این عملیات، بازپسگیری کامل «سهل الغاب» است که از ریف حماه تا ریف ادلب امتداد دارد. همچنین بازپسگیری کامل شهرهای جسرالشغور و اریحا و ریف این دو شهر در دستور کار نیروهای سوریه و لبنانی قرار دارد.   لبنان ۲۴ در ادامه گزارش خود می‌نویسد، نیروهای ویژه حزب الله و نیروهایی که در بمباران هوایی و توپخانه‌ای متخصص هستند در این عملیات شرکت خواهند داشت و روسیه نخست بمباران مقدماتی و پس از آن بمبارانی را با عملیات زمینی آغاز خواهد کرد. محافل بسیار آگاه نیز اعلام کردند، نیروهای ارتش سوریه و حزب الله هم اکنون در «جورین» تجمع کرده‌اند. این عملیات به سوری اریحا آغاز و به سوی جسرالشغور تکمیل خواهد شد؛ به گونه‌ای که کنترل آن به منزله تثبیت مجدد خط دفاعی است که در برابر استان‌های ساحلی قرار دارد. به گفته این محافل، این جنگ همچنین شامل ریف شمالی لاذقیه است که گروه تروریستی جیش الفتح آن را تصرف کرده است. نیروهای روس با همکاری ارتش سوریه قصد دارند عملیات‌های بزرگی را در نقاط خاصی از این کشور انجام دهند.

اين لعنتي هم از فلسطينياي اردوگاه يرموك بوده كه براي جهاد اومده عراق!!!

أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ شهيد السعيد حفيد الزهراء سيد احمد الزاملي با وجود بيماري فرزندش حاضر به ترك جهاد نشد. (دوستان براي پسرش خيلي دعا كنيد) شفاي همه بيماران بخصوص اين فرزند شهيد صلوات