تو دراز مدت صداهای مخالف در اروپا بیشتر هم میشه.غرب میدونه یک نظام سکولار مخالف حتی خیلی بهتر از یک نظام وهابی سلفی دست نشانده است. شاید بشه افسار النصره و رفقارو چند سال کشید و به سنت اسراییل یه گلوله هم شلیک نکنن اما اینها در نهایت انبار باروتن که ممکنه منفجر بشن. الان تو فلسطین اشغالی هم اسراییل تجربه کرده که با فتح چقدر راحت تر کنار میاد تا مثلا حماس.یا کودتای علیه مرسی که هیشکی ککش نگزید. خلاصه خود آمریکا هم فهمیده چیزی به اسم مخالفین میانه رو وجود نداره.سر همین به کردها رو آورده.به قیمت اختلآف با ترکیه.

و البته کیفیت امریکایی همیشه اینجوره که چند سال بیشتر از عمر اعلامی کار میکنن قطعات غیر حساس. در مورد بدنه و اینجور قسمت ها هم که این عدد خیلی بالاتر میره.

خداروشکر بساط سگ کشی در ملاح کاملا به راهه و در نبردهای روز گذشته هم انتحاری ها موفق نبودن و گله تروریستها که بعد از انتحاری ها راه افتادن حسابی هلاک شدن. متاسفانه ضعف متحدین و ارتش سوریه عدم توانایی باز کردن چندین جبهه نزدیک هم هست. نهایتا ما میتونیم در حلب و دمشق مثلا دو عملیات جداگانه قوی رو انجام بدیم. اگر الان میتونستیم جنوب حلب رو مشتعل کنیم و یا از سمت نبل و الزهرا تک کنیم قطعا تمرکز مسلحین اونقدی کم میشد که بتونیم در ملاح مواضع مستحکمی ایجاد کنیم.

ارتش سوریه در لیرمون پیشروی های خوبی داشته و از ملاح هم همچنان خبر موثقی نیست.امشب رو به خیر بگذرونن روزهای آینده شاید سرنوست نبرد در شمال سوریه به کلی تغییر کنه.برای حزب الله و فاطمیون دعا کنید که قطعا فشار اصلی رو ا نها تحمل خواهند کرد. در غوطه شرقی ارتش به سمت میدعانا حرکت کرده و با توجه به اینکه روستای کوچکی هست احتمال تصرفش تا فردا بالاست. توجه کنید که در صورت ادامه این حملات و سقوط نشابیه شرق غوطه شرقی تقریبا سقوط میکنه و این یک پیروزی مهم هست. این اخبار هم به نقل از پیج تحولات جهان اسلام و یکی دوتا منبع معتبر دیگه بود.

ترسناک تر از داعش و امثالهم کودکانی هستند که در عمق قلمرو این وحشی ها دارن زندگی میکنن و تحت تاثیر تبلیغات اینها قرار میگرن و از طرفی هم با عادی شدن سر بریدن و خونریزی براشون تبدیل به میشن به ماشین جنگی و انتحاری بیرحم. هرچی بیشتر طول بکشه نابودی این گروه ها و تفکراتشون دودش در بلند مدت تو چشم ما و البته کل جهان میره.

دوست عزیز زمانی که قسمت های شمالی لیرمون از دست رفت مسلحین یه سری جاده فرعی به خود کاستیلو زدن.البته بازهم جاده زیر دید بود اما تویوتایی که با 120تا داره میره رو به این راحتی نمیشه زد.رسیدن به بزرگراه همبن کوره راه رو هم میبنده و دست ارتش رو هم برای جابجایی های راحت تر در طول بزرگراه باز میکنه.البته اولین اقدام برای محاصره محکم حلب باید فتح مخیم حندرات باشه. البته اگر محاصره کامل بشه احتمالا از سمت نبل و الزهرا تحرکاتی ب ای مشغول کردن وحوش انجام میسه. خبر جدید هم هجوم همه جانبه ارتش و صقور الصحرا به سمت ارتفاعات مشرف بر کنسبا هست.

دوستان خبرهایی که از تسلط ارتش سوریه بر کاستیلو منتشر میشه به معنی محاصره حلب نیست.الان ارتش یکی دو کیلومتر با بزرگراه فاصله داره که به صورت چشمی هم بزرگراهو میشه دید.سلاح های کالیبر بالا هم جاده رو تحت آتش قرار دادن. تسلط بر روی جاده هست اما حلب هنوز محاصره نشده.

محاصره حلب از طریق کاستیلو و ملاح تو این شرایط عجیب به نظر میرسه .حداقل اون دوره ای که روسها با تمام قوا حضور داشتن و عملیات محرم در جریان بود میشد به این گزینه فکر کرد. البته مزارع ملاح نقطه مناسبی برای هلاکت وحوش هست.تو این چند روزه هم کم تلفات ندادن. اما محاصره ده ها هزار نفر از مردم و مسلحین در حالی که از چند طرف ممکنه مورد حمله قرار بگیری به این سادگیا نیست. ممکنه هدف سوری ها کمتر شدن تمرکز النصره و رفقا از لاذقیه باشه و یا عملیات اصلی جای دیگری قراره اجرا بشه. هر چی که هست بیرون کشیدن خنازیر چچنی و ازبک و ترکستانی از بافت های شهری و جنگلی به محیط باز و به درک واصل کردنشون حداقل فایده این عملیات میتونه باشه.

جناب امینور یعنی ما الان مزارع شمالی و و میانی ملاح رو تثبیت کردیم؟؟اگر مزارع جنوبی تثبیت شه کاستیلو قطعا بند میاد دیگه؟؟ حالا این وسط وحوش چرا سر خرو به سمت لاذقیه کج کردن معلوم نیست.کاش نیروی کافی بود تا جبهه جنوب حلب رو خم باز میکردیم همزمان.

این نکته کاملا درسته.بارها دیده شده در منطقه ای که با انتحاری سقوط کرده چندین قبضه کورنت و غیره بوده و استفاده نشده.یا سایر سلاح هایی که دوستان اشاره کردن. مشکل اصلی بحث آموزش و انگیزه است.مثال بارزش همون کلیپ معروف که در حضور تانک و تاکتیکال ارتش سوریه هیشکی در برابر انتحاری کاری نمیکنه جز سرباز مادر مرده روس که اونم فقط کلاش داره. قطعا اگر اون سرباز روس پشت اون تیربار بود انتحاری رو از کار مینداخت اما تموم سوریها مشغول فرار بودن. به همین نسبت در عراق هم میبینید عملکرد حشد در برابر انتحاری ها از ارتش بهتره.طرف از مرگ نباید بترسه که بتونه وایسه و مثلا کورنت یا دراگون رو به سمت انتحاری شلیک کنه. به نظر من بهترین تاکتیک آموزش بیشتر نیروهاست و صد البته در جبهه هایی که بچه های خودمون کنار سوری ها هستن موشک های ضد زره در اختیار ما باشه. البته این برای مناطقیه که این موشک ها واقعا توش موجود هست.جاهایی که این امکانات نیست که از پایبست ویرانه.

در مقام حرف اینطوره اما این ارتش جدید فعلا خیلی ضعیف تر از اونه که بتونه با داعش سر شاخ بشه.الان داعش هنوز عزم جدی برای مقابله با اینا نداره اما همینکه احساس کنه ارتباط زمینیش بین سوریه و عراق توسط اینا تهدید میشه قطعا مقابله میکنه. فراموش نکنیم علت اصرار ما به حفظ همون یه تیکه از شهر دیرالزور چی هست و اینجا ارزش کار ژنرال زهرالدین معلوم میشه.یک جا پای محکم برای روز موعود هست.

مزارع ملاح مکان مناسبیه برای گرفتن تلفات از تروریستها.نقزه ای برای سنگر گرفتم و مخفی شدن نیست.همین روند حمله عقب نشینی و بمباران رو ادامه بدن قطعا خود به خود مناطق تثبیت میشه. درسته که تعداد تروریستها خیلی زیاده اما نیروی رزمی موثرشون اونقدری نیست که تموم نشه.همین الانش هم اکثر هلاک شده ها خارجی هستن و قطعا جزو نیروهای نخبه.

دوستان حتما کلیپ رو ببینید.آخرین دواعش مستقر در ساحل فرات قصد ترک فلوجه رو داشتن که شناسایی میشن و میل های عراقی کل کاروان رو متلاشی میکنن.البته کلی پرت میزنن و واقعا مقایسش با خلبانان خودمون خنده داره اما باز هم کاروان رو متوقف میکنن.

سه عامل انتحاری با کلاش به پایانه فرودگاه حمله میکنن.دو تا از انتحاریا موفق به ترکیدن وسط جمعیت میشن و انتحاری سوم که با کلاش دنبال ملت میکرد توسط پلیس زده میشه.البته او هم خودش رو منفجر میکنه در نهایت اما آسیبی به کسی نمیرسه. حدود سی کشته و هفتاد زخمی ارمغان جدید سلطان اردوغان برای مردم ترکیه است. کلیپ های این حادثه اومده.وضعیت داغون امنیتی فرودگاه رو میتونید ببینید و دعا کنید برای نیروهای مسلح کشورمون.

سرلشگر باقری انسان با سواد و با دانشیه.مثل برادرشون هم فوق العاده جسور هستن شجاعت لازمه یک فرمانده ارشد هست. درباره دکتر فیروز آبادی باید گفت ایشون هرچقدر انقلابی و متعهد بودن نظامی نبودن. البته رییس ستاد کل اختیارات مشخصی داره و همونطور که از اسمش پیداست بیشتر ستادی و سیاسی هست. اما از طرق مختلف میتونن ایشون تفکرات جدیدی رو به نیروهای مسلح ما وارد کنن.دوران تثبیت توان و جایگاه تموم شده و ما الان باید وارد فاز دیگه ای بشیم.تمام کتاب ها و دکترین دفاعی و استراتژی های میدان نبرد ما باید به روز بشه.آموزش تمام یگان ها باید تغییر کنه.بحث توان هوایی به موازات توان موشکی باید جلو بره و.... سرلشگر باقری اگر شجاعت خودشوون رو حفظ کنند و ریسک پذیر باشن میتونن مثل برادرشون سبب خیر باشن انشالله

اگر نشانی از برادر خودشون داشته باشن قطعا به آینده میشه امیدوار بود.تصور کنید اگر شهید باقری امروز زنده بودن وضعیت ما چطور بود. یا مثلا شهید ستاری،یا شهید صیاد شیرازی،یا نمونه آخرش شهید تهرانی مقدم. متاسفانه این یک اصل رایجه که در سیستم های معیوب تک چهره ها میتونن فقط تاثیر گذار باشن و با حذف اونا کلا همه چی بهم میریزه.

اصلا دلیل خوبی برای برداشتن کلاه خود نیست.به هر حال لب دریا که نیست جنگه و آفتاب و گرما و خیلی چیزای دیگه رو باید تحمل کرد.ضمن اینکه کلاه لبه دار تا حدودی دید رو هم کور میککنه به خصوص تو نبرد شهریزوایای بالای سر رو کور میکنه.حالا این شهید عزیز که مورد اصابت تک تیرانداز قرار گرفت.اما خیلی ها با ترکشهای نقلی ساده ککه به سر و برخورد میکنه کشته میشن.ترکش هایی که کلاه آهنی های ساده هم به راحتی دفع میکنه اونارو. البت

سرباز روس خیلی دقیق داره سعی میکنه انتحاری رو از کار بندازه اما تاکتیکال و تانک سوری کار خاصی نمیکنن.واقعا شجاعت این سرباز عالی بود.حالا درسته که نتونست هدف رو بزنه اما سطح آموزش بالارو ببینید که تو اون شرایط خونسرده و به صورت تک تیر شلیک میکنه.حیف که موفق نشد

در شرایطی که به وضوح معلومه تروریست ها ی غوطه بعد از هلاکت زهران علوش و محاصره طولانی مدت کالا ضعیف شدن ارتش سوریه اون همه تجهیزاتو میبره سمت طبقه.همین الانش بهترین تجهیزات زرهی و بهترین یگان ها تو دمشق مستقرن.خوب حداقل عملیات رو تو غوطه انجام میدادین.این غده یکم کوچیک تر بشه انقدر فشار و اصطکاک بین تروریستها و مردم بالا میره که از درون منفجر بشه.

دقیقا حکمت استفاده از کلاه پارچه ای در میدان نبرد رو درک نمیکنم.اونم وقتی که دشمنت اون همه تک تیرانداز خبره داره.گلوله از سمت چپ وارد شده و از سمت راست خارج شده.با توجه به تصاویر معلومه کالیبر بالایی هم نداشته و حتی یک کلاه حلبی ساده هم شاید میتونست جان این رزمنده رو حفظ کنه

ارتش سوریه اگر بتونه نشابیه رو آزاد کنه در اون منطقه دیگه نقطه قابل دفاع خاصی باقی نمیمونه.امیدوارم این غده سرطانی کدچیک و کوچیک تر بشه.

البته صنایع کشتی سازی نیروی دریایی کمی هم میتونن از راه های دیگه درآمد زایی داشته باشن.وزارت دفاع که خوب پول در میاره از این طریق. در کل ارتش هم مثل سپاه باید سعی کنه به سمت درآمدزایی شخصی بره.البته در اکثر کشورها این متدوال نیست اما خوب اینجا ایرانه.بدون شک در هر بخشی صنایع دفاعی ما تجربیاتی دارن که به درد بازار مصرف غیر نظامی هم میخوره.از این همه سرباز تحصیلکرده هم به جای علافی در پادگان ها و بیککاری میشه استفاده کرد.

چند وقت پیش یه تحلیلی تو وبلاگ تحولات جهان اسلام نوشته شد که هدف ما از عملیات محرم این بود که با رسیدن ارتش سوریه به جسرالشغور ما و اونها همزمان به سمت ادلب حرکت کنیم و یه جورایی کمر مسلحین رو در کل سوریه بشکنیم. حالا اگر یک تحلیل درست درمون بخوایم بکنیم اینه که از اول هم این طرح بلند پروازانه و غیر قابل دسترس بوده.با این مدیریت نبرد کشکی که ما داریم واقعا نمیتونستیم به همچین هدفی برسیم. شما نگاه کنید که همین الان هم ما دلمون نمیاد یک درصد زاغه مهمات های بیشمار رو خالی کنیم.کافیه به تاریخ هایی که روی برخی جعبه مهماتی که غنیمت میدیم به دشمن دقت کنید. از بعد دیگه اینکه رسیدن به اون هدف مستلزم این بود که کلا داعش رو از معادلات نبرد نادیده بگیریم و ما و سوریها و ایضا روس ها تمام توانمون رو بزاریم برای جیش الفتح که این خودش بازهم خنده داره. حالا برسیم به اینکه ما مرحله اول عملیات رو عالی ججلو رفتیم و حتی به بزرگراه حلب هم رسیدیم. از اونور سوری ها هم خوب جلو اومدن اما نتونستتن به جسرالشغور برسن و روس ها هم یهوو میدونو خالی کردن. اینجا ما چنتا راه حل داشتیم.اول اینکه خودمون تک رو ادامه بدیم که قطعا تلفات بالایی داشت.دوم اینکه منتظر بازگشت روس ها باشیم و به نیروها هم استراحت بدیم.سوم هم اینکه اهداف عملیات رو کوچیکتر کنیم و مثلا به قطع کامل بزرگراه و ساخت استحکامات مناسب بسنده کنیم. حالا ما اومدیم چیکار کردیم؟؟؟تقریبا راه دوم رو انتخاب کردیم.بماند که فقط هم تصمیمات نظامی این وسط دخیل نبود و کافیه به کنفرانس هایی که مقامات سیاسی ما برای صلح در سوریه بعد از عملیات محرم رفتن دقت ککنید. نکته تاسف بار اینه که ما در این مدت فقط منتظر موندیم و منطقه رو هم تقریبا خالی کردیم.مایی که سی سال پیش با اون موانع عجیب و غریب بعثی ها در کربلای پنج و چهار و والفجر آشنا شده بودیم عرضه زدن دوتا خاکریز ناقابلو نداشتیم.سنگرهای بتنی و مین ریزی و اینجور چیزام بماند. عملا یک بی تدبیری به تمام معنا حکمفرما شده و این وسط موش دواندن خودی ها و غیر خودی های.... هم مزید بر علت شد تا این شکست بزرگ رقم بخوره. حتی این مقاومت های چند روزه هم که در برخی نفاط انجام میشه فقط در راستای خرید زمان هست تا آقایون ببینن چه تدبیری باید بیندیشند. خلاصه کلام اینه که ما چند ساله در سوریه داریم میجنگیم و ولله اگر امثال حسن باقری ها و متوسلیان ها و صیاد شیرازی ها بودن الان یک راه حل مناسب پیدا کرده بودن که از این باتلاق نجات پیدا کنیم.

آقا انقد روسیه روسیه نکننید،کشوری که داعیه نبرد همزمان با امریکا و ناتو و اسراییل رو داره اونم تکی بدون حمایت هواییروس ها نمیتونه چارتا روستا رو حفظ کنه؟؟؟ لابد جیش الفتح داره از حمایت هوایی ناتو استفاده میکنه؟؟؟؟ چهارتا تانک دارن که با چهارتا موشک ضد زره که ذوستان انواعشو تولید میکنن از کار میفته.گله ای حمله میکنن که با دوتا نارنجک انداز و تیربار مناسب همشون شتک میشن. اصلا چرا راه دور بریم،چیزی که از پشتیبانی هوایی تو این نبردها موثر تر هست توپخانه است،ما که روزی صدتا پرواز به سوریه داریم نمیتونیم دو واحد توپخونه ببریم اونجا؟؟؟  

تو همین لحظات سحری برای شادی روح همه شهدای عملیات محرم دعا کنیم و همچچنین برای شهدای اخیر و البته مدافعینی که هنوز تو منطقه حضور دارن. و البته به عنوان یه شیعه ایرانی از مسیولین بی دانشی که باعث این اتفاقات شدن هم نمیگذرم.البته برای این آقایون 500تا شهید عذی نیست.هنوز هم کربلای پنج رو پیروزی بزرگ میدونن.هنوز هم حاضر به پاسخگویی به بچه های اطلاعات عملیات 25کربلا نیستن که با وجود اون همه هشدار مبنی بر لو رفتن کربلای چهار چرا دستور عملیات دادن. متاسفانه این مدل فرمانده ها هنوز پای کار هستن.الانم میگن چیزی نشده که اراده کنیم دوباره جنوب حلبو میگیریم. خوب پشتشونم گرمه به این همه جوون با غیرت پای کار.طرف دو روز بعد سقوط خان طومان جوری گفت انتقام سخت میگیریم که همه ما گفتیم یحتمل تا خود ادلب میخواد بره یه کله. این استراتژی نهایتا به سقوط کامل جنوب حلب منججر میشه.به رگ گردن بعضی سینه چاکا بر نخوره اما قسم میخورم اگه حزب الله از اول این مناطقو داشت یه وجبشو به باد نمیداد.حزب اللهی که ما تاسیس کردیم الان صد برابر از ما جلوتره.بنده خداها اومدن به ما کمک کنن با اون شاهکارهای مهندسی رزمی ما برای دفاع کلی شهید هم دادن. تاسف از این همه بی تدبیری،وای بر این همه شعار زدگی.ولله جیش الفتح و جیش الکوفت و زهرمار اونقدر غول بی شاخ و دم نیستن.این ماییم که که بی دست و پاییم.شک ندارم تموم این مدت هم فرماندهان ما نشسته بودن که ارتش بشار تو لاذقیه یه حرکتی بزنه بلکه فشار از رو حلب کم بشه.