mo313

Members
  • تعداد محتوا

    448
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های mo313

  1. این آف تاپیکه ولی: پدافند تا زمانی که تاسیسات پشتیبانی مناسب نداشته باشه، حتی پنتسایر و بوک نمی تونه درست عمل کنه و حفاظت ایجاد کنه. فقط تهدیده.
  2. دور گانشیپ رو خط بکشید، عربستان مثل اینکه کروتال برده درعا
  3.   13 صفحه ملت چیز نوشتن چون می دونستن این اتفاق نمی افته.
  4.   خلاصه اگه بخوام بگم نه، نه، نه ... نه و نه. شما از تمام فشل های عالم مثال زدی، از ارتش اسرائیل، یا پاکسازی شهرک صدر، یا عملیات انگلیسی ها در بصره چی؟ زرهی یک توان بلا منازع برای مانور دهی و اجرای همزمان آتش سنگین فراهم میکنه. خصوصا برای داعش که برای خط شکستن نیاز به انتحاری های سنگین داره زرهی اگر درست استفاده بشه یک کابوس خواهد بود. داعش این رو می فهمه و حوضه عملکرد زرهی رو با مین گذاری محدود می کنه که اون هم راهکارهای خودش رو داره طبیعتا، در مورد عراق به خصوص که موشک های ATGM به دلیل تعداد پائینشون سلاح تهاجمی هستند هنوز و نه تدافعی این قضیه مانور دهی می تونه خیلی موثر تر باشه.
  5. همین کار (در گیری با پشت سنگر) رو میشه با نارنجک اندازهای 40 میلیمتری انجام داد.
  6. 18 تا چکی، 4 تا ایرانی حدود 10 تا آبرامز حدود 10-12 تا تی55 تعداد وحشتناکی هامووی و امرپ. عملا یک تیپ زره کامل داره،لخت بودن تی 72 ها تقصیر خودشه که برنامه یی براش نداره. وقتی یه نهاد اطلاعاتی مثل سپاه قدس میشه مسئول هدایت نظامی میلیشیا و خودش رو توی هر گوشه ای می چپونه، خیلی عادیه که این دانش ها رو کم بیاره. هر چند، جلوی حتی کسی که کورنت داره، با همین تی72 به قول شما لخت میشه رفت عمل کرد و نتیجه های عالی دید. مثلا میشه بهش پهلو زد و تمرکزش رو گرفت موقع تهاجمی مثل تکریت، یا به صورت ضربتی برای چند ساعت آمادش رو با زرهی قطع کرد وقتی داره حمله می کنه، بزن در رو راه انداخت و غیره ... که نیست هیچکدوم از اینها تو عراق
  7. تاسف بار ترین مساله در نگاه سلیمانی به زرهی اینه که آین آقا و مشاورینش یک تی 72 رو عملا یک تفنگ 106 زره پوش شده می دونند که وایسته یک مکانی و فقط شلیک کنه. این تفکر حداقل تاثیری که داره اینه که راید های زرهی (خاصه عملیاتهای ایزایی زرهی) و مانور های زرهی رو عملا کنار می ذاره، تاثیر زرهی در حفاظت از جون افراد رو به حداقل می رسونه.
  8. بعد از ورود تی-72 های ایرانی به نبرد تکریت،‌ اصائب اهل الحق،‌12 دستگاه تی-72 دست دوم از جمهوری چک تحویل گرفته، مثل همیشه بدون زره خوب،‌بدون اپتیک،‌ بدون تیربار قابل کنترل از داخل.   یعد ما دو هفته پیش داشتیم با چهارتا مشنگ اینجا بحث می کردیم و می گفتن که از کجا معلوم ایران عراق رو برای خرید سوخو25 تحت فشار قرار داده! این هم که گربست ایشالا، در همین حین کردها دارن بهترین ادوات زرهی رو تحویل می گیرن،‌بهترین آموزشها رو می بینن هنوز حج قاسم مونده توی نخ تفکر بشکه:  
  9. بعید می دونم هرگز وارد خدمت فعال بشن، نهاجا قرار بود اینجوری شکسته بسته جنگنده بگیره همون سوخو 25 ها رو می گرفت.
  10. mo313

    بررسی و تحلیل گردان امام حسین(ع)

        در مقابل این حرف این عین جمله منه:       یا خیلی خیلی بی انصافید، یا خیلی خیلی کوته بین. در هر دو حالت خیلی ضالمید که بحث به این مهمی رو با منفجر شدن هاتون به بیراهه می کشید. نقد اول من با تمام شواهد و مثالهای تاریخیش بر جاست. سپاه علاوه بر این گردانهای بسیج، یک نیروی Surgical هم در نظر گرفته که یک نمونش تسلیحات جدید سوخو 25 ها بود،‌یک نمونش میل17 های مجهز به تورت و خود شاهد 129 ها و اینطور قرار بود بحث ادامه پیدا کنه که مثل همیشه یک عده کوته فکر با دعواو داد و بیداد و حنجره باز کردن اینطوری خرابش می کنن.
  11. mo313

    بررسی و تحلیل گردان امام حسین(ع)

    شرمنده، این فقط شانتاژ محض و جیغ کشیدنه که دقیقا بر عکس حرف من رو بهم نسبت میدی، من هم گفتم دیر الزور نمونه ای از حضور یک یگان نخبست که اینهمه مدت جواب داده در مقابلش هم نمونه ادلب هست با دفاع وطنیش. حرف منطقی بود بیاید بزنید، قبل از این هم جیغ کشیدید، فحاشی کردید، جلوی حرف و منطق باتوم زدید،‌نتیجش شد عراق و سوریه، بقیش رو هم بزنید ببینید که تهش فلاکت اونهاست.
  12. mo313

    بررسی و تحلیل گردان امام حسین(ع)

      نه، دفاع وطنی یا افغانهای ما هم نیستند، یک یگان نخبه هوابرده که این مدت دووم آورده. شما بحث نمی کنید فحاشی می کنید. فحاشی نشون دهنده کم بودن اعتماد به نفسه که وقتی چهار تا ایراد اساسی گرفته میشه زود جوش میارید و دنیا آخرتتون رو تموم شده می بینید.
  13. mo313

    بررسی و تحلیل گردان امام حسین(ع)

    گفتم: این بحث قبلا هم در ارتش وجود داشته، همه جای دنیا هم هست. مهم اینه که چه وظیفه ای بر عهدش می گذاری. مثلا اینکه برای توپخانه (حتی بخشی از اون) به امید همچین نیرویی باشی واقعا، و شدیدا اشتباهه. فرمانده آتش بار نحوه خرج گذاشتن رو کنترل نمی کنه (یعنی امیدوارم نکنه)، نرخ آتش، شیفت کردن روی هدف ها آتشبار مورد استفاده و ... رو کنترل می کنه. وقتی این فرماندهی یا هسته نخبه از بین بره، بقیه نیرو هم میپاشه همینطور برای عملیات های هوابرد (که به نظرم فاجعه بار خواهند بود)، برای استفاده از پهبادهای سبک (نمونش ناشی گر ها توی لبنان سوریه و عراق که واقعا وحشتناکه نحوه استفاده از پهپادشون). مساله مهم اینجاست که رقابت درونی ما امروز این اهرم کلاسیک که توی همه ارتش های دنیا وجود داره رو آورده توی مکان نا مناسب، سلاح نا مناسب دستش داده و ازش عملکرد جهادی می خواد.   یک نمونه بسیار بارز این قضیه شکست نخبه ترین نیروهای حزب الله در محله زملکا در دمشق هست، که اومدن بهترین تانکهای گارد ریاست جمهوری رو بهشون دادند، با یه آموزش در حد گواهینامه پایه 2 فرستادنشون توی منطقه با کلی تلفات و اسیر اومدند بیرون. بعد آیا عبرت گرفتند؟ خیر. نمونش حملات شبه انتحاری زرهی در درعا که فاجعه بار تموم شد. هر چیزی جا و مکان خودش رو داره، این نیروها، مدافعند، از پیش باستان هم بودند محلی هایی که آموزش می دیدند تا دفاع از شهر ها رو تقویت کنند، اما پولیتیک داخلی متاسفانه بجای اعتماد به نیروهای نخبه کلاسیک و تامینشون، میاد این نیروها رو برای تهاجم استفاده می کنه، برای عملیات تخصصیش استفاده می کنه که در تک تک موارد هم شکست می خوره از کربلای 5 و والفجر 8 (که شکستش سکون بعد از شکستن خط دشمن بود) بگیرید تا امروز در تکریت، درعا حلب و غیره.
  14. mo313

    بررسی و تحلیل گردان امام حسین(ع)

    جناب مرغ پخته. این یگانهای نخبه در سوریه عراق کجا هستند دقیقا که قراره در ایران براشون طرح عملیات ریخته شده باشه؟   طنز روزگار اینه که ما برای دفاع از خودمون متکی به دکترینی هستیم که استدلال و طرحی بیش از شانتاژ نداره.
  15. mo313

    بررسی و تحلیل گردان امام حسین(ع)

    روضه نخون. بعله، ارتش حتی در قضیه کردستان طبق برنامه های از پیش تعیین شدش حدود 11 هزار گلوله ام1 پخش کرد بین کسانی که بعدا شدند سپاه کردستان ... این برنامه ها بوده، اما سطح گسترششون تا کجا بوده، چه وظیفه ای بر دوششون گذاشته شده بوده خیلی مهمه.
  16. mo313

    بررسی و تحلیل گردان امام حسین(ع)

    مقاومت خرمشهر نمونه کوچکی از این موفقیت بود، جایی که تکاوران دریایی با آموزش و تسلیح نیروهای مردمی تونستند یک خط بزرگ رو برای مدت زمان قابل ملاحظه ای حفظ کنند. نمونه بهتر هم ابادان.   اینکه عراق نمونه ای از اثبات تاثیر گذاری نیروهای مردمی هست هم فرضیه که تنها دلیلش ادعا شدنش هست. هنوز نیروهای حشد در دفاع محک انچنانی نخوردند (اگر انهدام بیجی رو یک شکست براشون ندونیم)، در حمله که تکلیفشون مشخصه. این استراتژی نمونه عملکردش دفاع وطنی سوریست، که اینقدر صدر و ذیل سپاه در موردش حرف زد و نسنجیده مسئولیتش رو بر عهده گرفت و در ادلب دیدیم که پاشید.   نکته جالب اینه که دقیقا برعکس این استراتژی در لبنان جواب داده، یعنی داشتن یک نیروی کم حجم، اما آموزش دیده و مسلح به سلاح مورد نیاز که قابلیت اعممال یک تاثیر خاص بر دشمنش رو داره. درسته که حزب الله هم همچین ساختار گسترش ی داره. اما باید توجه کنیم حزب الله هیچ وقت شرح وضایفش با شرح وضایفی که ما برای این نیروها در نظر داریم یکی نیست، در حزب الله کمترین بار جنگ روی دوش نیروهای محلی هست و سرنوشت جنگ رو عمل نیروهای نخبه تعیین می کنه (مثل گروهی که ساعر رو زد یا تیم های شکار تانک). دقیقا برعکس کاری که ما اینجا داریم می کنیم.
  17. یکی از بزرگترین اشتباهات سپاه همین دکترین رزمی بر مبنای جهادی گری هست. در میان صدها ایرادی که میشه به این تفکر مثلا برنامه ریزی شده گرفت سه مورد به شدت جلب توجه می کنه 1. این ساختار طراحی شده برای اینکه دفاع موزائیکی در برابر حمله سیستماتک (چیزی مثل 2003 مثلا) فراهم کنه که نیروها از فرماندهی مرکزی مستقل باشند، اما در عوض ساختار هر رده دفاعی رو به مراتب شکننده تر و سست تر کرده. در مقابل همچین ساختاری طرف مقابل با زدن دپوها، اختلال در ارتباط، ایجاد آشوب شهری و وارد کردن حداقل تلفات به کادر سپاه یا یگانهای نخبه باعث ریزش بخش عمده ای از نیروهای عمل کننده میشند. شما کافیه یک چادر فرماندهی رو بزنی، کل یگان توپخانه از هم خواهد پاشید. یک کمین درست بذاری یک عملیات بزرگ رو زمین گیر می کنی. نمونه این مورد آخر رو ما در شکست عملیات قاسم سلیمانی در درعا دیدیم که با چیدن چند نفر از فرماندهان میدانی یک عملیات بسیار بزرگ در نطفه خفه شد. احمقانه ست اگر فکر کنیم پشت این حرکت ظریف معارضین اسرائیل حضور نداشته، و این حرکت اسرائیل نشون میده که دشمن ما به این ضعف بزرگ اشراف کامل داره، با تکیه بر این ضعف که ما در سوریه و عراق هم داریم نشون می دیم اینها تا مرزهای ما خواهند اومد.   2.  بزرگترین ضعف این استراتژی عدم انعطاف پذیریش هست. که امروز می بینیم با تغییر کردن دشمن استراتژیک ما عملا توان دفاعی کشور در برابرش فلج شده و قادر به حمایت از نفوذ استراتژیک کشورمون در عراق نیست. برای مثال یگانهای با آموزش کمتر، توانایی استفاده از پشتیبانی موثر هوایی و یا پشتیبانی توپخانه نزدیک رو ندارند، قابلیت عمل تحت کنترل مرکزی و جنگ شبکه محور رو هم ندارند، نتیجش وضعیت عراق هست.   3. این نگاه طراحی شده تا هزینه ها ررو کاهش بده ولی در عمل به دلیل اجرای نا مناسب هزینه ها رو افزایش میده چرا که راندمان نیروها رو به شدت کاهش داده. این یگانها  نیاز به پشتیبانی وسیعی دارند چون غذا، آی و مهماتشون بهینه مصرف نمیشه، از طرفی چون با ایمانشون سر کار داری نمیشه بهشون سختی داد و از طرفی چون عملکردشون بازده کمی داره طرف مقابل با ایجاد فرسایش توی مهمات و نیروی انسانی به راحتی می تونه بازیشون بده، طرف مقابل میاد میزنه و در میره، طرف ما مهماتش رو خرج می کنه، فرسوده میشه اما طرف مقابل فرار کرده و تلفاتی نداده چون ما حضورش و حرکتش رو ندیدیم و آتشمون رو نتونستیم روی موقعیت دقیقش هدایت کنیم. اون سالم مونده،‌مهماتش رو داره،‌ ما تنش کشیدیم، تلفات دادیم، مهماتمون مصرف شده. عملا تبدیل شدیم به اون دایناسور بی تحرک و گنده ای که یک شکارچی تند و تیز با حملات ایزائی از پا درش میاره، یا به عبارتی شدیم ارتش روم در برابر اشکانیان.   فراموش نکنید که استفاده از نیروهای مردمی در ساختار رزمی متعلق به سپاه نیست، ارتش هم همچین برنامه ای رو حتی قبل از انقلاب داشت و ما در خرمشهر دیدیم که چجوری به نحو احسن انجام شد.
  18. نداره واقعا؟ عجب. سیلوهای ذخیره موشک، قطعات یدکی،‌ تاسیسات سرویس موشک، نگهداری سوخت مایع موشکهای قدیمی،‌سیلو های زیزمینی سیستم های بکاپ و  ...........................................
  19. طی سالهای اخیر، مراکز نظامی که هیچ، اشراف اطلاعاتی غرب بر اسرار نظامی ما به لطف گاف استراتژیک سپاه در سوریه به قدری زیاد بوده که بلند پایه ترین فرماندهان اطلاعاتی ما رو در حین جلسات، در حال حرکت و یا در خط ترور کردند. جسارتا شوخیه اگر فکر کنیم بدون بازرسی این حملات دقیق صورت نخواهد پذیرفت. و در همون سطح شوخیه اگر فکر کنیم بازرسی ربطی به برنامه هسته ای داره، این رسما جاسوسی هست، ماها بارها به خاطر یک دهم این تشر خوردیم از حضرات اطلاعاتی مملکت، خیلی بی بخار و بی غیرت هستند اگر اجازه بدند از تاسیسات نظامی کشور بازرسی بشه. کشور ما قطعا بازرسی از تاسیسات نظامیش رو نخواهد پذیرفت، حتی با پیش اخطار یک ماهه، ارگ پذیرفت باید بریم یقه آقای خامنه ای رو بگیریم (نه رهبری، شخص حقیقی نه حقوقی، مثل منتظری)، ایشون فرماندهی کل قوا هستند، ایشون عنان مذاکرات هسته ای رو دارند و با یک دست خط ایشون هر توافقی نقض خواهد شد و هیچ قولی بدون نظر ایشون داده نخواهد شد. (نظر شخصی من این هست که ایشون نمی گذارند همچین اتفاقی بیوفته)   سوال مهمتر اینه که حتی در وضعیت فشل لیبی هم بازرسی ها به اسرار نظامی رسید؟ این مقاله هم به سبک کیهان ایسم و شریعتمداری بخشی از حقایق رو فریم می کنه: ارتش لیبی علی رغم حماقت هاش در خرید و عدم نو سازی ناوگان و پدافندش، بسیار زهر دار بود. این ارتش بدون بدنه انسانی بیش از یک سال مقاومت کرد، و پایگاههای استراتژیک موشکیش تا روز آخر جنگ علی رغم تلاش عجیب و گسترده ائتلاف به سمت ایتالیا و شرق لیبی شلیک های سنگین انجام میدادند. این مقاله ناکامه از اینکه هیچ ربط مستقیم و دقیقی بین بازرسی از یک سایت خاص و حمله به اون سایت ارائه بده. این یه وصله پینه کردن و پاندیت بازیه که دو تا واقعه پشت سر هم رو کاملا به صورت نا مشخص به هم لینک بدی،  عراق در 1991، و لیبی در 1982 بازرسی نمی شدند و اون حمله ها نیاز به اطلاعات بیشتری چه از مکان و تاسیسات دفاعی و چه از اراده پاسخ دولت های مطبوع نیاز داشت چون به تغییر رژیم منجر نمی شد. عجب، بازرسی زمانلی لازم بوده که هیچکدوم از اینها توان نظامی قابل عرضه نداشتند؟ چسبوندن اینها، اونهم از کشور هایی که توان دفاع از خودشون رو نداشتند بسیار بیهوده وسسته در شب اول حمله به لیبی پ110 موشک تاما هاوک شلیک شد، هدف کدوم یکی از این موشکها سایتهای مورد بازرسی بود؟ همینطور در مورد عراق. هدف اول همه این حمله ها در فاز اول تاسیسات پدافندی کشور مقابل بوده، آیا حتی یکی از تاسیسات پدافندی مورد بازرسی قرار گرفته؟
  20. نکته اول: اون چیزی که صدام رو به تعظیم در برابر غرب رسوند شکست اقتصادی و رسیدن به برنامه نفت در برابر غذا بود نه بازرسی. سیا قبل از اینکه از سایتهای موشکی صدام بازرسی کنه توجهش معطوف قدرت اقتصادیش بود: https://www.cia.gov/library/reports/general-reports-1/iraq_wmd_2004/chap2_annxD.html و به درستی کشف کرد که عراق بدون داشتن صنعت مناسب و بدون اقتصاد سالم در برابر تحریم نفت شکننده هست، صدام یک حماقت نسنجیده در حمله به کویت کرد، آمریکایی ها هم با همین بهانه نفتش رو ازش گرفتند، به همین سادگی:     بازرسی یک جزء بود که شما دارید علم می کنید. صدام دروغ گفت؛ برنامه ریزی اقتصادی نداشت،‌و سانسور و سرکوب کرد، نتیجش این شد که مردمش تنهاش گذاشتند و شکست خورد. امروز هم همین روند اکمه، اون زمانی که یک عده می گفتند بشار طاغوته و حمایت نکنید، سانسور کردید، همین شما ها تو میلیتاری تو جاهای دیگه،‌مشرقی ها و فارسی ها هم که یکی بزدل تر از اون یکی. نتیجه این شد که امروز تا خرخره در منجلاب اقتصادی سوریه و عراق و ین غرق هستیم بدون منبع باد آورده نفت و با فسادی که در تار و پود مملکت ریشه دوونده. واقعیتش اینه که با دروغهای شما ها مملکت الان به دون مرغش هم نیازمنده و در وسط دوتا جنگه، هر دوی اون جنگ ها رو هم داره میبازه. یک عده عاقله مرد جمع شدن گندی رو که شما ها در 8 سال گذشته زدید جمع کنند،‌ حالا عجب که شما ها بجای اینکه پشتشون بایستید و عزتتون رو حفظ کنید دارید کاری می کنید که این قضیه هر طرف بره روسیاهیش واسه شما بمونه. اگر به نتیجه نرسه،‌بگند رادیکالهای ایران نگذاشتند و اگر به نتیجه برسه بگن دیدید چه کسانی نمی خواستن ملت جلو بره؟
  21.     ما هاموی نداریم، اون چیزی که ما داریم پیکاب تراک هایی هستن که کل وجودشون با یک ترکش زیر سوال میره و توان آف رود محدودی دارند،‌بدنه باریک و بلندی دارند که باعث تاب خودنشون زیر لگد شلیک خصوصا به پهلو میشه و فاقد هرگونه سیستمی هستند که به دقت هدف گیری کمک کنه. منهای این ما مهمات یا سلاح استانداردی هم نداریم برای تکنیکال هامون، در حالی که امریکایی ها برای مثال از ترکیب کالیبر50 و نارنجک اندازهای 40 میلی متری استفاده می کنند که توانایی شلیک مستقیم و پر نفوذ سرکوب کننده بعلاوه شلیک منهنی و پشت خط زن 40 میلی متری رو میده ما عموما از جمع کالیبر های مختلف و بعضا غیر معمول مستقیم زن استفاده می کنیم. زیر شلواری راه راه آبی در برابر کت و شلوار هاکوپیان به عبارت دیگه، تنها اشتراکشون پوشوندن عورت هست. وجود این تیپ تکنیکال ها برای حمل و نقل مسلح، سر کوب و ... لازمه قطعا،‌ اما دقت در هدف گیری، دید وسیع، دقیق و قدرت آتش هم باید در خط مقدم حفذ بشه تا بشه با خطر یا دشمن شناسایی شده برخورد کرد. مشکل من با تکنیکال های سنگین و گرون اینه که اگر در یک خط قراره 12 تا هاموی باشه و یک تراک پر و پیمون و سخت،‌من ترجیح میدم اون تجهیزات گرون و سنگین و اون نفر آموزش دیده توی یک پلترم با حفاظت بالا تر باشه، چون بار اول نه بار دوم موقع شکل گرفتن خط اولین چیزی که طرف مقابل دنبالش می گرده که بزنه همون تراک هست. پس بهتره حداقل حفاظت بهتری داشته باشه.     در فرم دادن یک خط در برابر داعش مهمتر از یک گان تراک سنگین یک BMP-2M هست. این IFV با آتش خمپاره یا هر وسیله دیگه داعش سرکوب نمیشه، 4 تا موشک آماده داره که اگر یکی خطا رفت با اون یکی بتونه از 1.5-2 کیلومتری انتحاری رو بزنه و در عین حال یک 30 میلیمتری خوب داره که به آتش گردان پیاده ای که قبل از انتحاری میاد تا خشاب ها رو خالی کنه و فشار بیاره،‌ پاسخ بده. ارزونه، چون BMP داریم،‌ حفاظت خوبی داره، و عملیه. اما اگر یه BMP رو بذارید پست بده،‌اتفاقی می افته که در پاسگاه مرزی نودو یا دفعات مختلف در سوریه و عراق براشون افتاد، با یک عدد SPG-9 میره قاطی باقالیا، راه حل چیه؟ اینه که پستی که میدی دینامیک باشه نه استاتیک، یه پایه رصد گر اپتیکی داشت باشی  که اطراف رو بپاد و دو سه نفر که هر گوشه پایگاهت پست بدن،‌ وقتی در گیری شروع شد IFV رو از توی شلتر بیاری توی موقعیت های Shoot Scoot و به سرعت جابجاش کنی بین موقعیت ها. نتیجه اخلاقی اینکه از اون کورنت ها مهم تر ریتمیه که شما توی خطط می گیری. درس بزرگتر اینه که هیچ سلاحی هب تنهایی نمی تونه سرنوشت هیچ نبردی رو عوض کنه، از چیزهایی که توی این تاپیک مثال زده شد، هیچ جای دیگه نگیم در عراق کم استفاده نشده، مثلا خودروی شناسایی مجهز به رادار و سنسور و فلان بیاریم عراق که بتون با شنود یا رادار و سنسورش حرکت انتحاری ها یا موقعیت داعش رو تشخیص بده؟ آوردیم، نشده:       فکر می خواد، یک برنامه دقیق و یکپارچه که دهها،‌صدهها هزاران نفر ساعت روش کار شده باشه. جنگ ما نمونه بارز این نکته حیاتیه، در جنگ ما طرح و برنامه ریزی ، کمان 99،‌طرح درفش و طرح گرز رو به ثم نشوند که حاصلش دفاع عزت مندانه از خاکمون بود،‌ این سبک سری های جهادی وجیب حفظ کن هم فجیاع بدر، خیبر، کربلای 4 و 5 و رمضان و محرم و در نهایت جام زهر رو،‌ با این تفاوت که داعش جام زهر تعارف نمی کنه،‌ چاقو می گیره دستش، سر می بره،‌بعضا آتیش هم میزنه.
  22.       خوب اگه طرف مقابل تاو داره و امکان داره خودرو ما منهدم بشه، بهرته تو صحنه نبرد براش جایگزین در نظر بگیریم. جایگزین یعنی بالا بردن تعداد، بالا بردن تعداد یعنی کم کردن هزینه هر واحد. برای کم کردن هزینه هر واحد از یک خودرو پیکاب تجاری و سلاح های دم دست مثل زو23 ستفاده می کنیم. یعنی همون کاری که دارن می کنن با ستون هاموی های مجهز به تیربار کالیبر 50.
  23. با توجه به بی درایتی همیشگی مدیران میلیتاری، نکته به این خوبی رو باید توی یک تاپیک خسته کننده خشک به سبک اخبار ساعت 14 صدا سیما بذاریم. تو ایران خوشی حرام می دونن، تو میلیتاری اندک کارآمدی تاپیک ها رو ظاهرا. بگذریم ایده بسیار جالب برادران چینی فابل اجرا در وطن برای رسیدن به پایایی و محموله های سنگین.  
  24. من بعید می دونم اطراف صنعا پایگاه زیر زمینی عمیق باشه.