Lich

Members
  • تعداد محتوا

    3,335
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Lich

  1. دوستان لطفا از اظهارات احساسی پرهیز کنید! برادران افغانی زبان مادریشون فارسی هست و اشتراکات زیادی با ما دارند لطفا فقط راجب موضوع مورد نظر بحث کنید! :mrgreen:
  2. شهاب‌نیوز ـ توافقنامه سال گذشته وزارت کشور ایران با دولت افغانستان که بر اساس حقوق قانونی ایران تنظیم شده و ملاحظات بشردوستانه و سیاسی جمهوری اسلامی نیز کاملاً در آن لحاظ گردیده؛ با انتقادات تند برخی از نمایندگان «پر توقع» مجلس افغانستان مواجه شده است. به گزارش خبرنگار شهاب‌نیوز به نقل از BBC، کمیسیون امور بین‌الملل مجلس نمایندگان افغانستان با انتقاد از توافقنامه اسفند 86 وزارت کشور ایران با وزارت مهاجرین افغانستان؛ مدعی شد که این توافقنامه حقوق اولیه شهروندان افغانی را در نظر نگرفته است. در حالی که ایران در دو دهه گذشته کمال انسان دوستی و مراعات خود را نسبت به ملت دردکشیده افغانستان به نمایش گذاشته و هزینه‌های سنگینی را نیز متحمل شده است، نمایندگان مجلس افغانستان به انتقاد از این موضوع پرداخته‌اند که توافقنامه مزبور به دولت ایران حق می‌دهد با مهاجران غیرمجاز افغان، برخورد کند و یا آنان را اخراج کند! این کمیسیون همچنین به انتقاد از این موضوع پرداخته که چرا بر اساس این توافقنامه، آن عده از شهروندان افغان که بدون اسناد قانونی در ایران زندگی می‌کنند، از این پس نه با نام «مهاجر» و یا «پناهجو» بلکه با نام «ساکنان غیرقانونی» یاد می‌شوند. بر اساس این گزارش، «احمد بهزاد» عضو کمیسیون بین المللی مجلس نمایندگان افغانستان گفته است سندی که از سوی وزارت مهاجرین افغانستان و وزارت کشور ایران امضا شده، از نظر مجلس نمایندگان افغانستان اعتبار ندارد! این نماینده پرتوقع مجلس افغانستان مدعی شده است: «دولت افغانستان در این توافقنامه در یک اقدام افتضاح‌آمیز، موافقت کرده که از این پس بخش اعظمی از شهروندان مهاجرش در ایران نه به عنوان مهاجر بلکه به عنوان ساکنان غیرقانونی شناخته شوند و دولت ایران حق دارد که در مورد سرنوشت آنها، از قوانین داخلی خود استفاده کند؛ یعنی اینکه آنها را تحت تعقیب قضایی قرار دهد و از اقامت و اشتغال این بخش بزرگ مهاجرین افغان در ایران جلوگیری کند»! وی افزوده: «نگرانی دیگر این است که بخش اعظمی از مهاجران افغان در ایران را کسانی تشکیل می‌دهند که فاقد مدرک و یا غیرقانونی هستند. بنا بر این وقتی افغانستان چنین توافقنامه‌ای را با ایران امضا می‌کند، به این معنا است که ما باید در ماه‌های آینده شاهد سیلی از اخراج اجباری مهاجرین افغان از ایران باشیم و اینکه از این پس، افغانهای ما در ایران سر و کارشان با دادگاه ها بیفتد»! آقای احمد بهزاد البته توضیح نداده که از نگاه ایشان؛ دولت ایران چرا حق ندارد با ورود غیرقانونی شهروندان افغان مقابله کند، مانع کار بدون مجوز آن‌ها شود و در برخورد با جرایم مهاجران غیرقانونی افغان بر اساس قوانین داخلی خود رفتار کند! به عبارت دیگر ظاهراً این نماینده پرتوقع کشور دوست افغانستان به صورت تلویحی خواستار کاپیتولاسیون برای مهاجران غیرقانونی افغان شده است! این نماینده درپایان تهدید کرده که کمیسیون روابط بین المللی مجلس افغانستان به زودی وزیر مهاجرین و نماینده وزارت خارجه افغانستان را احضار خواهد کرد. در واکنش به این اعتراضات، وزارت مهاجرین افغانستان البته این مسئله را یک سوءتفاهم خوانده و اعلام کرده آنچه به امضای مسئولان این وزارت رسیده، فقط جمع‌بندی نشست مسئولان دولتی دو کشور بوده است. «عبدالقادر احدی» معاون وزارت مهاجرین افغانستان به نمایندگان معترض گفته است که در این جمع بندی، هیچ اشاره‌ای به نکاتی که خشم مجلس نمایندگان را برانگیخته، نشده و سند مزبور نیز نه یک توافقنامه که فقط یک صورت‌جلسه بوده است. البته عبدالقادر احدی اذعان و تاکید کرده است که «هر دولتی حق دارد با کسانی که به شکل غیرقانونی در یک کشور زندگی می‌کنند، برخورد کند».
  3. ببین سعید جان اونوقت شما تعجب می کردی که چرا سوخو-35 88 میلیون دلاره! تازه فکر کنم به ما حال داده بودند! :mrgreen:
  4. ولی سعید جان باید بگم که اواسط دهه نود آمریکا یکی از راکتورهای کره شمالی رو بمباران کرد ولی هیچ جوابی داده نشد! همچنین اخیرا (فکر می کنم 4 یا 5 سال اخیر باشه!). یکی از سکوی های پرتاب موشک های بالستیک رو هم نابود کردند که باز هم خبری نشد!
  5. Lich

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    عصر ایران- در حالی که غرب در تلاش است به هر بهانه ای از جمله فعالیت های هسته ای ایران، فشارهای وارده بر کشورمان از جمله تحریم ها را تشدید کند، ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور مخلوع و فراری پس از انقلاب در اظهاراتی ضد ملی، ایران را به دخالت در حادثه سقوط هواپیمای مسافربری آمریکا در سال 1988 موسوم به «حادثه لاکربی» متهم کرد! به گزارش عصر ایران (asriran.com) بنی صدر در مصاحبه با روزنامه کره ای «اوهمای نیوز» مدعی شد: "این تهران بود که دستور بمب گذاری و سرنگونی هواپیمای بوئینگ آمریکایی را صادر کرد نه لیبی!" وی افزود: "ایران به تلافی انفجار هواپیمای مسافربری خود در آب های خلیج فارس توسط یک ناو آمریکایی دستور بمب گذاری هواپیمای مسافربری آمریکا را صادر کرد!" در جولای 1988 یک ناو آمریکایی در خلیج فارس هواپیمای ایرباس ایران را هدف حمله خود قرار داد که در جریان این حادثه حدود 290 نفر عمدتا ایرانی جان خود را از دست دادند. چند ماه پس از این حادثه در دسامبر همان سال یک فروند هواپیمای مسافربری پان آمریکن بر فراز شهر لاکربی اسکاتلند منفجر و 270 سرنشین آن کشته شدند. در پی این حادثه آمریکا دولت لیبی را مسوول این بمب گذاری معرفی کرد و تحریم هایی علیه این کشور از سوی واشنگتن و سازمان ملل اعمال شد. به ادعای بنی صدر ، بلافاصله پس از وقوع تراژدی لاکربی، محتشمی پور وزیر وقت کشور در مصاحبه با یک روزنامه اعتراف کرد: وی با احمد جبرئیل رهبر یک سازمان فلسطینی برای بمب گذاری یک هواپیمای آمریکایی تماس گرفته است. رییس جمهور فراری در ادامه ادعاهای خود گفت: "قرار بود این مصاحبه روز بعد منتشر شود اما ساعاتی پیش از انتشار آن روزنامه مصاحبه کننده با محتشمی پور توقیف شد!" وی نامی از این روزنامه نبرده و احتمالا! فراموش کرده است اگر یک کشور بخواهد هواپیمای مسافری کشور دیگری را منفجر کند، هیچ وقت در رسانه های جمعی آن را اعلام نمی کند. روزنامه کره ای در ادامه به نقل از رابرت بیر مامور سابق سازمان سیا نیز مدعی شد: "همه اعضای دستگاه اطلاعاتی آمریکا اطلاع داشتند که ایران قصد دارد در پاسخ به حادثه انفجار یک هواپیمای مسافری این کشور که تنها چند ماه قبل در خلیج فارس رخ داده بود یک هواپیمای آمریکایی را منفجر کند!" «بیر» افزود: "در جولای 1988 یک مدرک غیرقابل انکار بدست آمد که نشان می داد ایران احمد جبرئیل را برای منفجر کردن دست کم یک هواپیمای آمریکایی استخدام کرده است." ادعاهای بنی صدر و این مامور سابق سیا در حالی عنوان می شود که لیبی پیش از این مسوولیت سرنگونی هواپیمای آمریکایی در حادثه لاکربی را برعهده گرفته بود و پس از پذیرفتن این مسوولیت از جانب سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی و قبول پرداخت غرامت به بازماندگان این حادثه ، سازمان ملل اقدام به لغو تحریم های لیبی کرد. گفته می شود سقوط هواپیمای آمریکایی به فرمان دولت لیبی و به تلافی حمله آمریکا به کاخ ریاست جمهوری لیبی و قتل فرزند قذافی صورت گرفت. به نظر می رسد در شرایط کنونی که ایران به بسیاری از پرسش های آژانس اتمی پاسخ داده است ، جریانی در کار است که زمینه های لازم برای بهانه تراشی علیه ایران به منظور ادامه و تشدید فشارها را فراهم آورد که از آن جمله می توان به سندسازی های اخیرآمریکا در زمینه پرونده هسته ای و اظهارات بنی صدر درباره دست داشتن ایران در پرونده لاکربی اشاره کرد. این ادعا از یک سو ، حاوی تبرئه کشور عربی لیبی از اتهام انفجار هواپیماست (در حالی که این کشور حتی غرامت قربانیان را نیز پرداخته است) و از سوی دیگر ، می تواند دستاویزی برای تحمیل هزینه های گزاف بر دولت و ملت ایران باشد که به اندازه کافی از تحریم ها و فشارهای موجود رنج می برند .
  6. Lich

    نقطه هاى حساس ¤بحرين¤

    دوستان لطفا بجای واژه جعلی خلیج از خلیج فارس استفاده کنند این 500 دفعه! :mrgreen:
  7. Lich

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    دوستان مدیران خبر چرا یک تاپیک رو بدون دلیل قفل می کنند؟! :mrgreen: من بازش کردم! :mrgreen:
  8. حالا درسته که کره جنوبی بال نداره! :mrgreen: ولی اینقدر دیگه پپه نیست که سه تا موشک بهش اصابت کنه و بشینه دست روی دست بزاره! هرچند که اگر من هم همسایه یک کشور با رییس جمهوری که اعصاب معصاب نداره! و بیش از 15 هزار دستگاه توپخانه داره! همچنین مجهز به سلاح اتمی هم هست و نیروی هوایی نسبتا قوی هم داره بیشتر مراعات می کردم! :mrgreen:
  9. Lich

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    شفق جان عزیز دل برادر یواش تر 3 تا پست زدی ماشالله! :mrgreen: ما هم که نمی تونیم پاکشون کنیم! بعد هم بیشتر به دلیل مشکلات ایدئولوژیکی ما هیچوقت متحد درستی نداشتیم! :mrgreen:
  10. عملیات مروارید تاریخ عملیات: 28 نوامبر 1980 الی 29 نوامبر 1980 مکان: خلیج فارس نتیجه: پیروزی قطعی ایران *نابودی 80% از نیروی دریایی عراق *نابودی سکوهای نفتی مینا البکر و خور الامیه *مسدود کردن بندر فاو *نابودی تعداد زیادی از تاسیسات نفتی عراق، پایگاه های هشدار اولیه و مقر (سایت)، موشک های سام طرفین جنگ: نیروی دریایی (تسک فورس 421)، و نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در مقابل نیروی دریایی و نیروی هوایی عراق توان: نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران مجهز به 6 فروند کشتی آمفی بی، 2 فروند قایق موشک انداز، تعداد نامعلومی تفنگدار دریایی، و نیروی هوایی جمهوری اسلامی با اسکادران های اف-4، اف-5 و اف-14 در مقابل نیروی دریایی و هوایی عراق که مجهز به 8 فروند ناوچه اژدر افکن P-6، پنج فروند قایق موشک انداز اوسا 1 و اوسا 2، تعداد نامعلومی از نیروی زمینی، 8 فروند جنگنده میگ-23، تعدادی میگ-21 و تعدادی مقر موشک های سام به اجرای عملیات پرداختند. تلفات مربوط به جمهوری اسلامی ایران: به 1 فروند قایق موشک انداز خسارت سنگینی وارد شد، 1 فروند فانتوم اف-4 سرنگون شد و 1 فروند دیگر آسیب جزیی دید، تعداد نامعلومی تفنگدار دریایی کشته و یا زخمی شدند. تلفات مربوط به عراق: 5 فروند قایق موشک انداز اوسا 2 غرق شدند، 4 فروند ناوچه P-6 غرق شدند، 1 فروند هلیکوپتر حمل و نقل SA 321 Super Frelon نابود شد، 6 فروند میگ-23 سرنگون شدند، 1 فروند میگ-21 سرنگون شد، تعداد زیادی مقر موشک های سام و پایانه های نفتی نابود شدند، تعداد نامعلومی از نیروی زمین کشته و یا زخمی شدند. تشریح عملیات عملیات مروارید در تاریخ 28 نوامبر 1980 توسط نیروی دریایی و نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بر علیه نیروی دریایی و هوایی عراق و بمنظور پاسخگویی به نصب رادار و تجهیزات دیده بانی (استراق سمع)، بر سکوهای نفتی البکر و خور الامیه توسط عراق بجهت مقابله با عملیات های هوایی ایران صورت گرفت. این عملیات پی آمد پیروزی برای ایران داشت و ایران موفق شد که هردو سکوی نفتی و بیشتر ناوگان دریایی عراق، را نابود کرده و به بندرگاهها و فرودگاههای عراق خسارات سنگینی وارد کند. این عملیات نباید با عملیاتی که توسط گروهک تروریستی مجاهدین خلق ایران که در دهه 90 صورت گرفت اشتباه شود. نبرد در تاریخ 28 نوامبر 1980، پس از آنکه متخصصان ایرانی تعدادی از جنگنده و هلیکوپترهایی که ممکن بود را آماده کردند، فانتوم های اف-4 و ببرهای اف-5 ایرانی به فرودگاههای اطراف بصره حمله کردند، طی این حملات آنها موفق شدند که یک فروند میگ-21 عراقی که بیرون از آشیانه بوده را منهدم کنند. در شب 29 نوامبر 1980 6 فروند کشتی ناوگان دریایی جمهوری اسلامی ایران تسک فورس 421 تفنگداران دریایی ایران را در پایانه های نفتی عراق با نام های البکر و خور الامیه مستقر کردند. تفنگداران دریایی ایران که توسط AH-1J Sea Cobras، Bell 214s و CH-47C Chinooks پشتیبانی می شدند، بیشتر مدافعان عراقی در طی یک درگیری کوتاه از پای درآوردند، تفنگداران لحظاتی قبل از ترک پایانه های نفتی مقدار زیادی بمب و مین را کار گذاشتند، سپس توسط هلیکوپترها منطقه را ترک کرده و تاسیسات نفتی و پایگاه های هشدار اولیه عراق را در آتش رها کردند. در همان زمان دو فروند قایق موشک انداز کلاس کمان ایران (پیکان و جوشن)، بندرگاه فاو و ام القصر را همراه با 60 کشتی خارجی (متعلق به کشورهای خارجی)، آنها مسدود کردند و به بمباران تاسیسات هردو پرداختند. در پاسخ ناوگان دریایی عراق ناوچه های اژدر افکن P-6 و کلاس حمله-سریع موشک اندازه، اوسا 2 را به منظور حمله متقابل در منطقه مستقر کردند. قایق ها با قایقهای موشک انداز ایران وارد درگیری شدند، و ایرانی ها موفق شدند 2 فروند اوسا را توسط موشک های هارپون غرق کنند. 3 فروند موشک انداز اوسا 2 باقی مانده به پیکان حمله کردند و خدمه پیکان از نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک کردند. نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران فورا با ارسال دو فروند اف-4 هرکدام مجهز به 6 فروند موشک های AGM-65 Maverick واکنش نشان داد، هرچند زمانی که آنها رسیدند، پیکان پس از برخورد 2 فروند موشک P-15 Termit عراقی خسارات سنگینی دیده بود، در پاسخ اف-4 ها هر کشتی عراقی که در دیدشان بود مورد هدف قرار دادند و باعث غرق شدن 3 فروند قایق موشک انداز اوسا 2 و 4 فروند آژدر افکن P-6 شدند. طولی نکشید که 4 فروند اف-4 ایران از شیراز برخواستند و بندرگاه فاو را بمباران کردند و همراه با اف-5 ها مقر موشک های سام، مجاور را نابود کردند. یک فروند اف-4 ایرانی توسط یک فروند موشک SA-7 عراق هدف قرار گرفت ولی خلبان ماهر آن موفق شد که به پایگاه بازگردد. اکنون صف های اف-14 ها وارد نبرد شدند، و همراه با اف-4 ها عقب نشینی اختیاری تسک فورس 421 را پشتیبانی کردند، جنگنده بمب افکن ها چاههای نفت عراق را بمباران کردند و یک هلیکوپتر ترابری عراق SA 321 Super Frelon را نابود کردند، سپس به پایانه مینا البکر حمله کردند. عراق که برای دفاع از پایانه نفتی تقلا می کرد میگ-23 فلاگرهای را به صحنه نبرد اعزام کرد. اف-4 های ایرانی با میگ-23MS های عراقی وارد نبرد شدند و 3 فروند از آنها را منهدم کردند، یک فروند اف-4 ایرانی نیز در طی نبرد منهدم شد. 4 فروند میگ-23BN اکنون به جوشن که موفق شده بود دو فروند از آنها را توسط SA-7 منهدم کند حمله کردند. کمی بعد از آنکه یک اف-14 ایرانی یکی از دو میگ های باقی مانده را منهدم کرد، دیگری مجبور به فرار شد. نتیجه عملیات با منهدم شدن مقر موشک های سام، رادار و تجهیزات استراق سمع عراق، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران توانست از طریق جنوب عراق حملات هوایی انجام دهد، همچنین 80% ناوگان دریایی عراق که در این عملیات از بین رفت هیچگاه ترمیم نشد. قایق موشک انداز ایران، جوشن که در این عملیات نقش بسزایی بازی کرد، بعدها طی یک عملیات مداخله جویانه آمریکا در خلیج فارس توسط ناوگان دریایی آمریکا آسیب سنگینی دید. منابع: [align=left] http://www.iiaf.net/stories/warstories/s4.html http://www.iinavy.org/morvarid.html[/align]
  11. سیا، موساد و هر سازمان جاسوسی احمق خارجی دیگر قدرت عملیاتی در ایران ندارند، بلکه به مزودور های تروریست پ.پ.ک و جندالله کمک کنند! :mrgreen:
  12. با تشکر از خبر شما؛ ولی این خبر کذب است و مورد تایید این سایت نیز نمی باشد! قفل شد! با تشکر
  13. من نمی دونم اینها چرا مثل بن لادن و این احمق های القاعده زمان حمله رو 1 سال به یک سال به عقب می اندازند؟! حالا باز القاعده سه ماه به سه ماه یک زری می زنه می ره گم می شه! :mrgreen:
  14. Lich

    اخبار مرتبط با سياست خارجي كشور

    عصرایران ؛ سید ضیاء الدین احتشام - لبنان ، "برگ برنده خاورمیانه" است و این را ، نه تنها همه کشورهای منطقه ، بلکه ملت های آن سوی اقیانوس ها هم می دانند و درست به همین دلیل است در طول تاریخ معاصر ، هم اروپایی ها - به ویژه فرانسویان - به "عروس خاورمیانه" چشمداشت داشته اند و هم امریکایی ها ، در لبنان هزینه های زیادی کرده اند تا بتوانند برای معرکه گردانی منطقه جای پای محکمی به نام لبنان داشته باشند. در خود منطقه نیز ، اسرائیل، سوریه ، اردن ، عربستان ، مصر و ایران با آگاهی نسبت به موقعیت بی نظیر لبنان و برگ برنده بودن آن ، کوشیده اند در رقابتی که با منافع ملی شان نیز گره خورده است ، در معادله لبنان ، سهمی بیشتر داشته باشند تا در تعاملات منطقه ای با یکدیگر و ارتباطات بین المللی شان ، بتوانند از موضع بالاتری سخن بگویند و امتیاز بگیرند . در واقع این گونه نیست که اگر هر کدام از کشورهای منطقه بخواهند با شعارها و پزهایی مثل عدم مداخله در امور دیگران ، از لبنان چشم پوشی کنند ، صرفاً از کسب امتیازات بیشتر سیاسی محروم می شوند، بلکه جغرافیای سیاسی خاورمیانه به گونه ای است که از دست دادن لبنان ، مترادف با تحمل هزینه های گزاف سیاسی است . بر مبنای همین واقعیت است که بحران سیاسی 18 ماهه اخیر لبنان ، به گرهی ناگشودنی تبدیل شده بود؛ در واقع ، همه طرف های درگیر در لبنان ، اعم از آمریکایی ها ، اسرائیلی ها ، اروپاییان ، کشورهای عربی ، ایران و گروه های داخلی این کشور ، در ماجرای تعیین دولت جدید ، به خط قرمزهای خود رسیده بودند و هیچکدام از آنها حاضر به عقب نشینی و کوتاه آمدن نبود ؛ حتی فواد سنیوره نیز که به لحاظ شخصی ، اصطلاحاً بریده و کم آورده و آماده کناره گیری بود ، به دلایل سیاسی و فشارهای خارجی ، همچنان صندلی اش را به عنوان یک "سنگر" به تمام معنا ، نگه داشته بود تا آنکه اشتباه استراتژیک دولت سنیوره مبنی بر خلع سلاح مخابراتی حزب الله و تغییر فرمانده فرودگاه بیروت رخ داد و حزب الله نیز با فرصت شناسی و البته قدرت نمایی اش ، بازی را به مجرایی دیگر برد و بدین ترتیب ، کشوری که در آن ، نشست پارلمانش برای تعیین رئیس جمهور ، 19 بار شکست خورده بود ، در اجلاس دوحه ، به فوریتی شگفت انگیز ، صاحب رئیس جمهور جدید شد ، مهم ترین عنصر جریان ضد ایرانی در لبنان ، یعنی سنیوره ، حذف شد و میشل سلیمان به عنوان رئیس جمهور دوازدهم لبنان راهی کاخ بعبدا شد و قبل از همه مهمانان خارجی حاضر در لبنان ، از منوچهر متکی ، وزیر خارجه ایران ، به عنوان نخستین مهمان خارجی اش پذیرایی کرد که این پذیرایی ، پیامی عمیق در بطن خود داشت . اما در اجلاس دوحه چه گذشت که این نتیجه مطلوب برای ایران و مقاومت پدید آمد و علاوه بر تغییر نخست وزیر ، 11 پست وزارت به علاوه حق وتو و امتیازات دیگر به حزب الله رسید و به فاصله کمتر از یک هفته ، تل آویو نیز به حزب الله پیشنهاد مذاکره داد و برای آزادی اسرای لبنانی ، اعلام آمادگی کرد ؟ بی گمان ، این امتیازات گسترده ، از سر خیرخواهی اعراب به حزب الله اعطا نشده است . پاسخ این پرسش را باید در دیپلماسی فعال نزدیک ترین کشور به حزب الله جستجو کرد ، در ایران. اجلاس دوحه ، در همان دور اول خود ، به بن بست رسید و دقایقی قبل از ساعت 3 بامداد ، مسوولان قطری به عنوان میزبان نشست ، تهدید کردند که شکست مذاکرات را به طور رسمی اعلام خواهند کرد. این خبر ، لحظاتی بعد به وزارت خارجه ایران که در حال آماده باش به سر می برد، مخابره شد و اینجا بود که دیپلماسی ایران، فاز جدید تحرکات سیاسی اش را آغاز کرد و دهها تماس محرمانه و علنی شکل گرفت و ابزارهای دیپلماتیک تهران -که هنوز زمان علنی سازی آنها فرا نرسیده است - به سرعت به کارگیری شدند و در نهایت از اجلاس شکست خورده ای که در آن اعراب قسم خورده ضدایرانی ، حضوری پررنگ داشتند ، یک پیروزی بزرگ استراتژیک برای ایران حاصل شد و جبهه مقابل ایران ، به تلخی تمام ، زیر توافقنامه شکست خود را امضا کرد . روز بعد ، سعد حریری، چنین اعتراف کرد: در دوحه دچار خسران شدیم ولی چاره ای جز پذیرش واقعیت نداشتیم. سعودی ها هم که اخیراً وزیر خارجه شان ، سعود الفیصل، علیه ایران تندترین موضع گیری ها را کرده بود ، با دستانی خالی و البته دلی پر از دوحه به ریاض برگشتند . بی تردید ، دستاورد اجلاس دوحه برای ایران ، در مراحل بعدی روابط ایران و کشورهای منطقه ، تعاملات ایران و امریکا و تهدیدهای ضدایرانی آتی ، بسیار مؤثر خواهد بود و قدرت لابی ایران را به طرز قابل توجهی افزایش خواهد داد. از این منظر ، باید اذعان داشت که دستگاه دیپلماسی ایران در پرونده لبنان ، عملکردی فعال و در راستای منافع ملی داشت که امید است شرایط منطقه اجازه دهد در آینده ای نه چندان دور ، از پشت پرده اقدامات دیپلماتیک ایران ، که این "پیروزی نرم" را برای کشورمان به ارمغان آورد ، گزارشی مبسوط و شفاف ارئه داد. به هر روی ، حق مطلب آن است که در کنار نقدها و انتقادهایمان ، موفقیت ها را نیز ببینیم و ارج نهیم و شکی نیست که ایران در لبنان توانست عرب و غرب را شکست دهد، مخصوصاً اعرابی که در ماه های اخیر ، بیش از حد گستاخ شده بودند و نیاز به یک گوشمالی دیپلماتیک داشتند. منبع: عصر ایران
  15. 500 میلیون دلار کلاهخود؟! :mrgreen:
  16. حامد جان جیگگگرتو! از دبکا خبر ارسال نکن این سایت می خواد تهدیدات علیه اسرائیل رو بزرگ جلوه بده! :mrgreen:
  17. امپراطور عزیز دل برادر! تا اونجایی که من می دونم حتی اعلام کردن! :mrgreen: پس من از کجا دارم بهت می گم جیگگگر!
  18. نمی دونم دقیقا برادر ولی چند سال پیش صد و خورده ای میلیون دلار بود! :mrgreen:
  19. ایران حتی به استرالیا و کشورهای اروپایی تسلیحات صادر می کنه برادر! :mrgreen:
  20. هیرمند رو تا اونجایی که من یادم میاد به کسی ندادیم جدیدا؟! :mrgreen:
  21. چرا برادر امشب دو تا عملیات قرار می گیره! :mrgreen:
  22. سردار دکتر حسین علایی به مناسبت سالگرد فتح خرمشهر مصاحبه مفصلی با «فردا» انجام داده است که در ذیل می آید. ـ حضرت امام در مورد فتح خرمشهر از اصطلاح خرمشهر را خدا آزاد کرد یاد کردند و از امدادهای غیبی در این مسئله نام بردند شما به عنوان یک کارشناس نظامی چه قرائن و نشانه هایی از خدایی و معجزه بودن فتح خرمشهر از نظر مادی و نظامی می توانید بیان کنید. عملیات بیت‌المقدس از 10 اردیبهشت سال 1361 آغاز شد تا دوم خرداد سال 1361 یعنی به مدت 24 روز ادامه داشت. مهمترین هدف عملیات بیت المقدس، آزادی خرمشهر بود. در این عملیات 5400 کیلومر مربع از خاک ایران آزاد شد، یعنی نصف مساحت کشور لبنان. ارتش عراق غیر از خرمشهر، شهرهای دیگری را نیز در تصرف داشت. اما مردم ایران با آن سرزمین‌ها آشنا نبودند و تنها خرمشهر را می شناختند. به همین دلیل آزادی خرمشهر برای مردم بسیار با اهمیت بود. در این جنگ مهمترین شهری که عراق به تصرف خود درآورده بود خرمشهر بود و اگر خرمشهر آزاد نمی‌شد به مردم احساس پیروزی دست نمی‌داد. در روز دوم خرداد نیروهای ایرانی دیگر تمام شده بودند. چون لشگرها و تیپ‌ها و مردمی که در این 24 روز در عملیات حضور داشتند اولاً یا شهید و زخمی شده بودند و یا بسیار خسته بودند. همچنین سازماندهی‌شان از هم پاشیده شده بود. در کل شرایط نامساعدی ایجاد شده و خرمشهر هم آزاد نشده بود. دشمن نیز از قبل برای نگه داشتن خرمشهر همه تدابیر و تفکرات لازم را انجام داده بود یعنی یک خط دفاعی در کنار کارون در شهر خرمشهر که مسیر حمله نیروهای ما می‌توانست باشد ایجاد کرده بود. به طوریکه وقتی می‌خواستیم از سمت جلو به خرمشهر حمله کنیم موانع زیادی مثل سیم خاردار، خاکریز، میدان مین و انواع تجهیزاتی که برای ورود یک نیروی نظامی مزاحمت فراهم می‌کند موجود بود. از طرف دیگر دشمن، یک خط پدافندی بزرگ و قوی را در شمال شهر خرمشهر ایجاد کرده که این خط پدافندی در درون خط پدافندی کلی ارتش عراق بود، بعد یک خط پدافندی احتیاطی هم برای خرمشهر تشکیل داده بودند. سمت جنوب خرمشهر، خود عراق و اروندرود بود، یعنی تنها مسیری که باقی می‌ماند محور غرب بود که از شلمچه به سمت بصره منتهی می شد که آنجا هم راه تدارکاتی شان بود. پس عراقیها خرمشهر را از همه طرف بسته بودند. عراق آمده بود یک منطقه دفاعی قوی در خرمشهر ایجاد کرده بود که ایرانی‌ها اگر همه سرزمین های اشغال شده را می گرفتند، امکان گرفتن خرمشهر برای آنها باقی نباشد. ارتش عراق در داخل خرمشهر یک لشکر پیاده هم گذاشته بود که این لشگر پیاده بتواند جنگ خیابانی و جنگ شهری را اداره کند. دشمن در فرصت این 24 روز از روز اول عملیات تا روز بیست و چهارم مواضع خودش را در خرمشهر تقویت می‌کرد. پس، از طرفی دشمن یک پدافند قوی دور خرمشهر ایجاد کرده بود و از طرف دیگر، نیروهای زیادی را به آنجا وارد کرده و قدرت عظیمی را ایجاد نموده بود که نیروهای ایران توان مقابله با ارتش عراق را نداشته باشد. نکته بعدی اینکه، نیروهای ایرانی دیگر توانشان تمام شده بود یعنی روزهای اول عملیات معمولاً قوای هر کشوری با قدرت بالا و حداکثر توان حمله می کند اما هر چه زمان می‌گذرد این توان کم می‌شود و در روزهای آخر به گونه‌ای شده بود که ما دیگر توانی برای انجام عملیات نداشتیم و خرمشهر هم آزاد نشده بود. در آغاز هفته اول عملیات، از یک طرف نیروها با پدافند قوی دشمن برخورد کردند و از طرف دیگر با یک آبگرفتگی که دشمن جلوی مواضع خودش ایجاد کرده بود روبرو شدند. این آبگرفتگی مانع از این بود که نیروهای ما به سمت خرمشهر حرکت کنند پس برای حمله به خرمشهر، این بار هم ناموفق بودیم. مرحله سوم عملیات هم یکبار دیگر، وقتی که به مرز رسیدیم یعنی پس از حدود 10 روز از عملیات گذشته دوباره به خرمشهر حمله کردیم یعنی از سمت شمال شلمچه دوباره حمله به خرمشهر آغاز شد. در آن حمله هم با اینکه آن موقع وضع نیرو و تجهیزاتمان بهتر بود ناموفق بودیم و نتوانستیم خرمشهر را بگیریم و از طرف دیگر روز دوم خرداد همه منطقه عملیاتی تصرف شده آزاد شده بود و تنها منطقه‌ باقی‌مانده خرمشهر بود. دیگر چیزی از نیروهای ارتش، سپاه و بسیج باقی نمانده بود. به هر لشگری می‌گفتید که شما نیرویی برای عملیات بیاورید می‌گفت دیگر نیرویی ندارم. در اوج ناامیدی و در زمانی که هیچ کس انتظار نداشت بالاخره در قرارگاه مرکزی کربلا که مرز فرماندهی مشترک سپاه و ارتش بود تصمیم گرفته شد، به دلیل اینکه نمی‌توانیم خرمشهر را بگیریم، پس بیاییم هرچه نیرو داریم و هر چه نفر داریم جمع کنیم و این نیروها از سمت مرز شلمچه به سمت خرمشهر حرکت دهیم. اگر این نیروها نتوانستند حمله کنند، به دلیل اینکه مردم منتظرند، اعلام کنیم که خرمشهر محاصره شده و بعد دوباره نیروهایمان را بازسازی و برنامه‌ریزی کنیم و در زمان دیگری طرح جدیدی برای حمله تهیه و مجدد به خرمشهر حمله کنیم اما اگر این نیروها بتوانند حمله کنند و خودشان را از پشت خرمشهر و از غرب خرمشهر به رودخانه اروند رود برسانند حمله را آغاز می کنیم. در آخرین لحظات که این تصمیم‌ها گرفته می‌شد و این نیروها که عمدتاً لشگر امام حسین ، لشگر 8 نجف و بعضی از لشگرهای دیگر لشگر 27 محمد رسول الله، مثل لشگر کربلا، تیپ امام سجاد و تیم المهدی هم بودند که البته نقش اصلی را دو تیپ امام حسین و تیپ نجف اشرف داشتند نیروها در اوج ناامیدی بودند، این بار وقتی نیروهای ایرانی حمله می‌کنند خداوند راه را باز می‌کند با نیروی کم، یعنی با 700 نفر خودشان را به اروندرود می رسانند. ایران با 700 نفر حمله به خرمشهر را آغاز می کند و از سمت غرب یعنی از مسیری که خود ارتش بعثی عراق با بصره تردد می‌کرده یعنی از راه خود عراقی‌ها، وارد خرمشهر می‌شوند. وقتی نیروهای ایرانی وارد خرمشهر می‌شوند چون ارتش عراق روی نیروهای ایرانی حساب عظیمی می‌کردند، خداوند رعبی در دل عراقیها انداخته و آنها بسیار وحشت‌زده شده بودند. بنابراین با چند نفر بسیجی یکدفعه می‌دیدی صدها نفر عراقی دست‌هاشونون را بالا بردند و تسلیم شدند. به طوریکه در داخل خرمشهر 12 هزار اسیر گرفته شد و این 12 هزار نفر را فقط چند صد نفر ایرانی گرفتند. عراقیها از نظر روحی شکست خورده بودند و نمی‌توانستند بجنگند. این اتفاقات در حالی صورت گرفته بود که تا آخرین لحظات هم ارتش صدام آنها را حمایت می‌کرد و فشار می‌آورد که داخل خاک ایران بمانند. با چند صد نفر نیروی ایرانی، تعداد زیادی اسیر شدند به طوریکه یکی معضلاتی که به وجود آمد این بود که این اسیرها را چه طور تخلیه کنیم. چون همه مسلح و همه دارای تجهیزات کافی بودند. به همین خاطر قرار بر این شد که این اسرا بیایند روی جاده اهواز ـ خرمشهر و همه حرکت کنیم به سمت اهواز، یعنی نیروهای دشمن را به صف کردند و به سمت اهواز حرکت کردند. خوب شما اسم این حرف را چی می‌گذارید؟ یعنی هر کسی در آن صحنه بود جز اراده خداوند و جز اینکه همان جمله امام را که خرمشهر را خدا آزاد کرد نبود چون در اوج ناامیدی و اضطرار این اتفاق افتاد. این آیه‌ای که در قرآن است در آنجا مصداق پیدا کرده است «اَمَّنْ یُجیبُ مُضْطَرَا إذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السّوء» چون در حالت اضطرار خداوند چنین پیروزی بزرگی را ایجاد کرد که تمام مردم ایران را خوشحال کرد. ما هیچ زمانی نداریم که مردم ایران به صورت یکپارچه آنقدر ابراز خوشحالی کنند. از مردم ایران دوبار ابراز خوشحالی به صورت خیابانی و وسیع و علنی دیدیم یکی روزی که شاه از ایران فرار کرد مردم ایران با تمام وجود ابراز خوشحالی کردند، یکی هم روز سوم خرداد که خرمشهر آزاد شد. ـ فتح خرمشهر چقدر طول کشید؟ شب دوم خرداد حمله کردند و صبح آزاد شد یعنی در عرض چند ساعت فتح خرمشهر صورت گرفت. ـ مهمترین پیروزی نظامی ایران بعد از فتح خرمشهر چه بود؟ ایران در تمام عملیات‌ها که انجام داده پیروز بوده است. ولیکن مهمترین عملیاتی که پیروزی بزرگ و قاطعی را در بر داشت و یک پیروزی همه جانبه‌ای بود عملیات والفجر 8 بود که منطقه فاو تصرف شد. علت این پیروزی مهم هم این بود که ایران رودخانه اروند رود را در جنوب عراق به طور کامل تصرف کرد و باعث شد که ارتباط عراق با دریا قطع شود. تصرف اروند رود تمام بهانه‌ صدام برای آغاز جنگ بود. او ادعا داشت که اروند رود باید در اختیار عراق باشد نه مال عراق و ایران. در نتیجه با انجام عملیات والفجر 8 خواست صدام را نقش بر آب کردیم. یعنی صورت مسئله جنگ و بهانه جنگ را از دست عراق گرفتیم و عراقی که می‌خواست اروند رود را به طور کامل بگیرد، تمام ارتباطش را با دریای آزاد از دست داد. از این جهت عملیات بسیار مهم و ارزشمندی بود. از طرف دیگر از نظر نظامی یک عملیات پیچیده بود. به دلیل اینکه ایران از رودخانه اروند رود قوای خودش را یعنی 70 هزار نفر را عبور داد، یعنی 7 لشگر از آنجا عبور کردند و این جالب است که ارتش بعثی صدام که جنگ را آغاز کرد و ابتکار جنگ را در روزهای اول در اختیار داشت و از نظر توان نظامی نسبت به ایران برتر بود، هیچ گاه نتوانست از اروند رود عبور نظامی انجام دهد یعنی هیچ گاه یک گردان هم از اروند رود عبور نکرد. از نظر نظامی عبور دادن 7 لشگر از اروند رود بدون داشتن امکانات اساسی یک اقدام بسیار مهم بوده است. نکته بعدی اینکه ما 75 روز در جزیره فاو با ارتش بعثی عراق شبانه روز جنگیدیم و ارتش بعثی صدام تمام قدرت نظامی خودش را برای باز پس‌گیری فاو به کار گرفت و نتوانست فاو را بگیرد در حالیکه پشت سر نیروهای نظامی آنها راه مطمئن و جاده وجود داشت و عقبه ما دریا و رودخانه عظیم اروند رود بود. از طرف دیگر و پشت سر رودخانه اروند رود، رودخانه بهمن شیر بود، یعنی ما در محاصره آب بودیم و پل و ارتباطات هم نداشتیم. نکته دیگر اینکه ارتش صدام، عظیم‌ترین عملیات شیمیایی در طول دوران جنگ و در عملیات فاو استفاده کرد به طوریکه هیچ رزمنده‌ای نیست که در عملیات فاو حضور داشته باشد مگر اینکه اثری از شیمیایی را داشته باشد. یعنی همه آسیب دیدند حالا کم یا زیاد بنابراین عملیات فاو بسیار ارزشمند عظیم و مهم بود هم از نظر نظامی هم از نظر سیاسی و هم از نظر روانی و هم از نظر فشاری که بر صدام و حامیانش ایجاد کرد. آیا این تحلیل درست است که ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر ضرورت چندانی نداشت؟ همه دوست داشتند جنگ تمام شود. امام هم خیلی علاقمند بود جنگ در آن مقطع تمام شود. خیلی روی این مسئله مباحثه کردند در جلسه شورای عالی دفاع و برای ادامه دادن به جنگ بحث‌های زیادی شد ولیکن مسئله مهم این بود که وقتی خرمشهر آزاد شد جنگ از سوی صدام تمام نشده بود. ما ممکن است بخواهیم جنگ را تمام کنیم ولیکن تا دشمن نخواهد جنگ را تمام کند که جنگ تمام نمی‌شود این یک طرف ماجرا است. در آن سالها آثاری از اینکه صدام بخواهد جنگ را تمام کند مشاهده نشد. نهایت ماجرا این بود که صدام می‌خواست به آتش‌بس برسد که این پایان جنگ نیست. نکته مهم دیگر این است که وقتی خرمشهر فتح شد هنوز بخشی از اراضی ایران در اختیار ارتش صدام باقی بود مثلاً در همین منطقه خرمشهر که قوای ایران از شلمچه حمله کردند بخشی از منطقه مرزی در همین فتح خرمشهر که رزمندگان اسلام نگرفتند دست عراق باقی مانده بود. عراقی‌ها آنجا را تخلیه نکرده بودند. در طول جنگ ارتش صدام هیچ‌ کجا با اختیار خودش عقب‌نشینی نکرده و سرزمین‌های ایران را رها نکرده است. ما وجب به وجب سرزمین‌ها را با جنگ از ارتش صدام پس گرفتیم. زمانی که خرمشهر آزاد شد نفت شهر، ارتفاعات مرزی و بسیاری از نقاط غرب هنوز در اشغال عراق بود. به طوریکه آن زمان حدود 2500 کیلومتر مربع، یعنی 3 برابر خاک کشور بحرین در اختیار ارتش عراق باقی ماند و ما باید این سرزمین‌ها را آزاد می‌کردیم. نمی‌خواهم در مورد موضوع اظهار نظر کنم اما می‌خواهم بگویم بخشی از سرزمین‌های ما دست ارتش صدام باقی بود و ارتش صدام علائمی از صلح‌خواهی نشان نمی‌داد. در هیچ زمانی هم اعلام نکرد که من آماده‌ام جنگ را تمام کنم. مراجع بین‌المللی مثل سازمان ملل و یا دولت‌ها هم هیچ کدام نیامدند که یک چهارچوبی را تعیین کنند که براساس آن بشود جنگ را تمام کند. آیا ایران تمایل خود را برای خاتمه به جنگ اعلام کرده بود؟ وقتی عراق سرزمین‌های ایران را گرفت، هیئتی تحت عنوان میانجی‌گر آمدند. آنها می‌گفتند ایران آتش‌بس را بپذیرد، یعنی اینکه ارتش صدام در سرزمین‌های ایران باقی‌بماند اما شما با ارتش عراق نجنگید. امام نیز فرمودند: جنگ را که ما آغاز نکردیم، صدام آغاز کرده او آمده سرزمین‌های ما را گرفته است پس اگر از سرزمین‌های ایران بیرون برود جنگ تمام می‌شود. در زمان فتح خرمشهر هم همین بحث بود. اگر عراق از سرزمین‌های ما بیرون می‌رفت و پشت مرز می‌ایستاد، همچنین اعلام می‌کرد من قرار داد 1975 را قبول دارم، مطمئنا جنگ تمام می‌شد. صدام قرارداد 1975 را روز 26 شهریور 1359 یعنی چند روز قبل از جنگ در تلویزیون پاره کرد و گفت: این قرارداد مرزی بین ایران و عراق است و اعتباری ندارد. وقتی او این کار را کرد و جنگ را آغاز نمود، یعنی ما توافق مرزی نیز با هم نداریم. پس جنگ چطور می‌خواست تمام شو منبع: عصر ایران
  23. روسیه زر اضافی می زنه این امارات می دونه این جزیره ها موقعیت استراتژیکی برای ایران دارند به همین خاطر داره خودش رو پاره می کنه تا اینها رو بگیره ولی خواب دیده! این همه پول که به این منظور خرج کرد می تونست بره جزیره مصنوعی دو برابر ابوموسی بزنه! :mrgreen:
  24. به تاپیک عملیات های دفاع مقدس مراجعه کنید اونجا عملیات کمان 99 رو بطور کامل راجبش بحث شده!
  25. عصر ایران- یک مقام ارشد سابق اطلاعاتی اسرائیل گفت: "اسرائیل ظرف یک سال آینده باید از میان دو گزینه حمله به ایران و یا کنار آمدن با ایران هسته ای یکی را انتخاب کند." به گزارش عصر ایران (asriran.com) جیورا ایلاند مشاور سابق شورای امنیت ملی اسرائیل در گفت و گو با روزنامه اسکاتلندی اسکاتسمن مدعی ساخت سلاح هسته ای از جانب ایران تا اواسط سال آینده میلادی شد و افزود: "ظرف یک سال آینده دولت اسرائیل باید بین این دو گزینه یکی را انتخاب کند: پذیرفتن ایران هسته ای و یا دست زدن به یک اقدام نظامی یک جانبه علیه این کشور." به ادعای مقامات اطلاعاتی اسرائیل، ایران تا اواسط 2009 قادر به تولید اورانیوم کافی برای ساخت سلاح هسته ای خواهد شد. از سوی دیگر روزنامه جروزالم پست گزارش داده: "اسرائیل نگران ساخت یک موشک کروز رادارگریز با توان حمل کلاهک هسته ای از جانب ایران است که سامانه های ضد دفاع موشکی اسرائیل قادر به ره گیری و انهدام آن نخواهد بود." این روزنامه اسرائیلی اخیرا در گزارشی که بعدا توسط کاخ سفید تکذیب شد ادعا کرده بود: "دولت اسرائیل خواهان مقابله با تهدید ایران از طریق حمله به تاسیسات هسته ای این کشور توسط آمریکا شده است." با این حال از آنجا که دوره ریاست جمهوری بوش رو به پایان است ظاهرا مقامات جنگ طلب اسرائیلی ، خود در فکر آغاز حمله یک جانبه علیه تاسیسات هسته ای ایران هستند. یک کارشناس موسسه سیاست و استراتژی در مرکز میان رشته ای هرزلیا اسرائیل گفت: "چنانچه در نهایت تصمیمی برای اقدام نظامی یک جانبه (علیه ایران) گرفته شود تصور می کنم مردم اسرائیل عواقب آن را بپذیرند." به رغم ادعای مقامات غربی به ویژه آمریکا و اسرائیل در خصوص وجود برنامه های مخفیانه هسته ای تهران، مقامات ایران بارها تاکید کرده اند فعالیت های هسته ای این کشور صرفا صلح آمیز و محدود به کاربردهای غیرنظامی است که این امر بارها در گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی و نهادهای اطلاعاتی آمریکا به تایید رسیده است.