Anonymous

VIP
  • تعداد محتوا

    212
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های Anonymous

  1. فرو چتر بازان ارتش عراق در آمرلی   http://www.aparat.com/v/SPjom   فرود اومدنشون برام جالبه . از یه نیروی ویژه چتر بازی بعیده این نوع فرود
  2.     بالگرد بدون سرنشین برای کنترل مرز ها باید باشه   از عکس روشم شاید نتیجه گرفت که اسمشم بی ارتباط با اسم " ذولفقار" هم نباید باشه
  3. به نظرتون سردار حاجی زاده  اشتباه لفظی نکردن؟ یعنی طول هر بال 5 متر باشه؟  به قول دوستمون طول بال تا بال هرمس 450 10 متر هست . نمیدونم icon_eek
  4. [quote name='bahman1368' timestamp='1408563533' post='403193'] شما روشن کنید بنده رو تا فیض ببرم [/quote] انتخابات صوری سوریه با اون وضع مشارکت رو نماد صلح دوستی بشار قرار دادین؟ واقعا ادم میمونه چی بگه
  5. [quote name='bahman1368' timestamp='1408561329' post='403184'] [b] دوست عزیز بشار جنایتکار نیس اگه بود 93 درصد رای نمیاورد در انتخابات [/b] [/quote] استدلالت عالیه دوست من
  6. [quote name='Ernesto_Rommel' timestamp='1408520726' post='403090'] سلام عکس اون شخص امریکایی (سرباز یا خبرنگار یا هرچی!) که سرش برید حاوی پیام جالبی بود ... رنگ لباس ش نارنجی هست ... یاد چی میندازه شما رو ؟ گوانتانامو ! باحال بود ! و اما : آفرین به نکته خوبی اشاره کردید و دقیقا من هم دوست داشتم کسی بهش اشاره کنه تا جوابش رو بگم ! در اینکه من تاریخ جنگ جهانی رو از حفظ هستم یا نه ؟ بماند ! اما میخواستم اینو یکی بگه که امریکایی ها ( و تاکید مجدد میکنم امریکایی ها ) در نبرد جهانی دوم چنان جنگیدند که تو گویی دارند ناموس اونها رو میبرند و واقعا یک نبرد میهنی بود براشون نمیخوام شرح ش رو بدم ! فقط شما رو به کتاب تاریخ پنهان امریکا ارجاع میدم که شرح کامل این نبرد میهنی امریکایی ها رو میگه و اینکه چطور شد امریکایی ها از اون ملت غیور و صلح دوست و اهل مروت به مردمی کثیف و رذل و پست تبدیل شدند که سربازان شون حاضر نیستند برای منافع دولت شون جان خودشونو از دست بدن بله امریکایی ها جانانه می جنگیدند .... و خواهند جنگید به خصوص وقتی بحث میهنی باشه ! اما برادران به جرات به شما عرض میکنم که در حال حاضر از هر نظر امریکا و انگلیس و... سقوط کردند و قبلا هم اگر عزمی برای جنگیدن بودن بین مسلمانان این کشورها هیچ غلطی نکردند و نمی توانستند بکنند تاریخ اینو میگه ، شما خلاف ش رو بیار .... کجای تاریخ امریکایی ها در نبرد زمینی بدون ایجاد برتری هوایی ؟؟؟ و پیروز شده باشند یا اصلا جرات جنگیدن بهشون دست داده باشه ؟ در جنگ جهانی دوم هم که معروف ترین استراتژی دنیای جهان یعنی برتری هوایی همراه با برتری دریایی تلفیق شد و تبدیل شد به ناو هواپیمابر و امریکا بدون اون همیشه شکست خورنده بود ! من تاریخ جنگ جهانی رو خوندم و برای همین میگم امریکا و امثالهم نمی توانند کاری کنند جلوی ایمان به جنگیدن ! مگر با کمک بمباران های سنگین و برتری هوایی دلیل ش هم مشخصه : یک جوان امریکایی حاضر نیست باربی های خودش رو که تو تختخواب باهاشون میخوابه رها بکنه به عشق باراک اوباما ! ولی داعشی ها به عشق حورالعین هم شده میجنگند ! فرق شون هم اینه : جوان امریکایی دنیوی می بینه پس برای زنده ماندن تقلا میکند ولی داعشی اخروی میبینه پس چه بکشه چه کشته بشه میگه من اخروی م بهشتی هست !( فارغ از اینکه منحرف هستند و...) یا حق [/quote] عملیات اخوندک نه با بمباران بلکه به وسیله کوماندوهای امریکایی انجام شد . اینکه دشمن رو کوچیک کنین بزرگ نمیشیم....
  7. میشه لطفا فقط روی تحولات عراق تمرکز کنین بچه ها؟ من خودم کرد هستم . کرد ایلام . ولی بیخیال لطفا این بحث ها به عراق برگردیم بهتره
  8. [quote name='BattleMaster' timestamp='1408306372' post='402661'] [center][img]http://8pic.ir/images/qoi9ykjhfiz3e8lt7g7w.png[/img] [b]اين ديگه آخر تبليغ بود ![/b] [b]خود ارتش سرخ پنداري !![/b] [/center] [/quote] شبیه این نیست؟ http://images.persianblog.ir/403062_zRkFQ9GO.jpg
  9. Anonymous

    امرپ در برابر انفجار (تصاویر)

    سلام جالب اینه که در هیچ کدوم از تصاویر اتاقت حاوی سرنشین صدمه ندیده مرسی بابت تصاویر
  10. [size=4]اگرچه کُردها در دولتهای جدید عراق علیرغم گلایه ونارساییهای فراوانی که وجود دارد،دارای شرایط مناسبی نسبت به قبل بوده اند و هرچند که دارای اهداف آرمانی مختص بخود می باشند و لیکن ادامه روند شرایط فعلی عراق بسیاری از معادلات را برهم خواهد زد اولین موضوع اینکه اگر بپذیریم نیروی شورشی اصلی همان پیاده نظام حزب منحله بعث و جمعیت اندکی از داعش در بدنه آنها میباشد ، به طوری که حزب بعث در لباس داعش ظاهرشده است و کُردها که در طی مبارزات طولانی در کنار اعراب شیعه درشکل گیری عراق جدید نقش داشته اند و یکی از بازیگران اصلی سقوط صدام بودند تا جایی که بعضی تحلیلگران عربی از همراهی کردهاُ به نام «اسب تراوا» در سقوط دیکتاتوری صدام نام می برند بنابراین کُردها نباید از کینه قومی بازماندگان حزب بعث خود را در امان بدانند. از طرف دیگر ضرباتی که گروه داعش در سوریه از جبهه کُردی متحمل شد و همچنین اختلافات مبنایی که این گروه عقیدتی با نوع مدیریت کردستانی دارد به نوعی که در هر فرصتی اقلیم کردستان عراق ضرباتی را از همفکران داعش در شهرهای اقلیم دریافت کرده است.بنابر این اقلیم کردستان محنت ورنج راه طی شده را فراموش نخواهد کرد و از طرفی با توجه به تجربیات گذشته نباید به شرایط موجود چندان خوشبین نمیباشد ولی خوشحالی توام با نگرانی را نمیتواند کتمان کند. هر چند که سرنوشت آینده عراق هرگونه رقم بخورد شرایط ژئوپلتیک اقلیم کردستان در آن از وضعیت کنونی بهتر خواهد بود. به نظر می رسد پیام «عدم حمله داعش به اقلیم کردستان عراق» یک فریب سیاسی می باشد که قصد غافلگیری اقلیم کردستان عراق را دارد. با توجه به ماهیت داعش و حزب بعث و کینه های پایان‌ ناپذیر آنان از مسببان اصلی سرنگونی صدام و همچنین همراهی با کردهای سوریه ، عواقب ناخوشایندی را برای این کشور رقم میزند. [/size]
  11. [quote name='Ernesto_Rommel' timestamp='1402664895' post='385567'] سلام لینک جالبی هست ، و تا حدود زیادی موافق نظرات اینجانب هست تحرکات اکراد خواه ناخواه تایید کننده این مساله هست [url="http://www.khabaronline.ir/detail/359925/World/middle-east"]http://www.khabaronl...rld/middle-east[/url] [/quote] اين نشون ميده كه درك درستي از اكراد ندارين. البته متاسفانه كرد هم كه هستين خودتون. جاي بسي تعجب داشت حرفتون يا حق
  12. معذرت میخوام اما دستاورد های ما با این مقالات ابکی به تمسخر گرفته میشن چهار تا متخصص بیارین تحلیل کنن بعد مقاله بدین بیرون (خطاب به دوستان مشرق نیوز) دست متخصصین ما درد نکنه . انشالله موفق باشن این مقالات سرسری باعث میشن طوری فضا ایجاد بشه که که همه دستاورد های ما خدایی ناکرده واهی به نظر بیان متاسفانه در حالی که اگه توانایی های واقعی اونا نوشته بشه مطمئنا مورد تحسین جهانیان قرار میگیرن
  13. [quote name='siavash75' timestamp='1400589509' post='379637'] نظر لطفته مهدی عزیز به عقیده ی من همون BMP-2 رو ارتقاء بدن خیلی خوبه تا اینکه شاسی های تانک T-55 رو به عنوان شاسی نفربر زرهی به کار بگیرن، یه کم سرعت و بردش کمه، سرعتش چیزی حدود 70 کیلومتر بر ساعته و بردش 600 کیلومتر، موتورش هم خیلی بی مزه است، چون توانایی زیادی ازش میخوان در نتیجه اون چیزی که در ذهنشونه رو فکر نمی کنم پاسخگو باشه. [/quote] خواهش میکنم. واقعیته. مطالبت کم نظیر و نابه خب اگه از این زاویه نگاه کنیم که تی-55 به عنوان تانک مفیدتره یا به صورت نفربر چی میگی؟ نظرت چیه؟ یه بی ام پی-55 با 4 موشک کورنت و مسلسل قدرتمند و توانایی حمل8 سرباز یا 6 سرباز با تجهیزات کامل رو مناسب تر میدونی یا یک تانک تی55 با وضعیت کنونیش؟ به نظرت دیگه فکر نمیکنی تی55 به عنوان تانک توجیهی نداره؟ ممنون میشم توضیح بدی
  14. سلام سیاوش جان. مثل بقیه مطالب ومقالاتت عالی وبدون نقص بود. باریکلا نظر شخصی خودت راجبش چیه. میتونی برامون توضیح بدی؟
  15. Anonymous

    يادي از قديمي ها

    mahdi42
  16. Anonymous

    پوستر های نازیسم

    [center]بسم الله الرحمن الرحیم[/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10258/ynq3nsta8vs8gm8pr2x.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10258/yxs43vbcuim0un9vxoph.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10258/WALLPAPER-OF-NAZI-PARTY14.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10258/WALLPAPER-OF-NAZI-PARTY15.jpg[/img][/center] [color=#ff0000]///[/color] [color=#ff0000]از انتشار آرم های نژادپرستانه خودداری کنید[/color] [color=#ff0000]cheka[/color] [color=#008080][size=2]--------------------[/size][/color] [color=#008080][size=2]منتقل شد[/size][/color] [color=#008080][size=2]PersianKing[/size][/color]
  17. Anonymous

    **بامزه به سبک نظامی**

    [center][size=7][b][font=courier new]بسم الله الرحمن الرحیم[/font][/b][/size] [size=5][color=#0000CD]خاطره اول[/color] [color=#32CD32][b]نزد عرفا، ایثار شرک است [/b][/color] سه ساعت از ظهر گذشته بود و هنوز ماشین غذا نیامده بود. گرسنگی بیداد می کرد. بالاخره غذا رسید. همه دور قابلمه غذا جمع شده بودند و تنها یک رزمنده هنوز مشغول نماز بود و نیامده بود. صدایش کردند نیامد. یکی از بچه ها گفت: «اشکالی ندارد،‌نیاید. غذایش را بدهید من بخورم[img]http://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/65.gif[/img].» با شنیدن این حرف، آن برادر عبادتش را قطع کرد و در یک چشم به هم زدن، ظرف غذا را از جلوی ما برداشت و گفت: «نزد عرفا، ایثار شرک است!!»[img]http://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/4.gif[/img][img]http://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/10.gif[/img][/size][/center] [center][size=5][color=#0000cd]خاطره دوم[/color] [color=#C71585][b]انتظار از قاطر[/b][/color] اولین باری بود که قاطر سوار می شدم. از طرفی داشتم مقداری تجهیزات را به خط مقدم می بردم. جاده «مال رو»** که به خط مقدم منتهی می شد، درست در مسیر تیررس دشمن قرار گرفته بود. در حالی که سوار بر قاطر بودم ترکش ها زوزه کشان از بیخ گوشم رد می شدند. جالب این بود که انتظار داشتم با انفجار هر گلوله خمپاره، قاطر هم باید روی زمین درازکش شود. [img]http://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/21.gif[/img][img]http://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/4.gif[/img] غافل از اینکه این امر محال بود و قاطر زبان بسته بی اعتنا به انفجار ها همچنان به جلو می رفت[img]http://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/65.gif[/img][img]http://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/50.gif[/img]. به ناچار برای اینکه به دام یکی از ترکش ها گرفتار نشوم از روی قاطر به پایین پریدم[img]http://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/54.gif[/img]. **راهی که از آن چارپایان عبور می کنند.[/size][/center] [center][size=5][color=#0000cd]خاطره سوم[/color] [color=#ee82ee]ترسيدم روز بخورم ريا بشه[/color] توي بچه‌ها خواب من خيلي سبك بود. اگر كسي تكان مي‌خورد، مي‌فهميدم. تقريباً دو سه ساعت از نيمه شب گذشته بود. خوروپف بچه‌هايي كه خسته بودند، بلند شده بود؛ كه صدايي توجهم را جلب كرد. اول خيال كردم دوباره موش رفته سراغ ظرف‌ها، اما خوب كه دقت كردم، ديدم نه، مثل اين‌ كه صداي چيز خوردن يك جانور دو پا است. يكي از بچه‌هاي دسته بود. خوب مي‌شناختمش. مشغول جنگ هسته‌اي بود. آلبالو بود يا گيلاس، نمي‌دانم. آهسته طوري كه فقط خودش بفهمد، گفتم: «اخوي، اخوي! مگه خدا روز را از دستت گرفته كه نصف شب با نفست مبارزه مي‌كني؟» او هم بي‌معطلي پاسخ داد: «ترسيدم روز بخورم ريا بشه!!!»[/size][/center]
  18. Anonymous

    **بامزه به سبک نظامی**

    [center][size=5][color="#0000cd"]خاطره چهارم[/color] [color="#ffa500"]كاغذ كمپوت[/color] نوبت به همرزم بسیجی ما رسید، خبرنگار میکروفن را گرفت جلو دهانش و گفت: «خودتان را معرفی کنید و اگر خاطره ای، پیامی، حرفی دارید بفرمایید.» او بدون مقدمه و بي معرفي صدایش را بلند کرد و گفت: «شما را به خدا بگویید این کاغذ دور کمپوتها را از قوطی جدا نکنند، اخر ما نباید بدانیم چه می خوریم؟ آلبالو می خواهیم رب گوجه فرنگی در می آید. رب گوجه فرنگی می خواهیم کمپوت گلابی است. آخر ما چه خاکی به سرمان بریزیم. به این امت شهید پرور بگویید شما که می فرستید، درست بفرستید. اینقدر ما را حرص و جوش ندهید.» خبرنگار همينطور هاج و واج فقط نگاه مي‌كرد.[/size][/center]