7mmt

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,321
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    14

تمامی ارسال های 7mmt

  1. 7mmt

    هوانوردی , CIA , جنگ سرد

      با سلام و تشکر از شما  a-12 نسل اول این پرنده بود که خود دلیل نام گذاری به a-12 در فصل اول امده و sr71  نوع ارتقاع یافته ی این هواپیما بود که مقداری تفاوت ظاهری هم با a-12 داره که بیشتر در قسمت دماغه دیده میشه . در قسمت های بعد انشاالله به sr71 هم پرداخته خواهد شد
  2. 7mmt

    هوانوردی , CIA , جنگ سرد

    فصل اول       فصل دوم قسمت اول   نابغه ی هوانوردی در لایکهید       Clarence Leonard “Kelly” Johnson  مهندس علوم هوانوردی بود که برای بیش از 4 دهه برای لایکهید کار میکرد . در 27 فوریه ی 1910 در Ishpeming واقع در میشیگان به دنیا امد . او در 1933 مدرک کارشناسی ارشد اش را در رشته ی مهندسی هوانوردی از دانشگاه میشیگان اخذ کرد  و در همان سال به لایکهید پیوست . جانسون خلاق , پویا , بلند پرواز , و نترس در مورد سوال کردن از تخصص و ایده های دیگران بود . مدت کوتاهی پس از پیوستن به لایکهید , او به کار فرماسانش گفت که طرح هواپیمای جدیدی که انها روی ان کار میکنند معیوب است و هواپیما را به شکل خطرناکی ناپایدار میکند . به جای هجمه به او , لایکهید از او درخواست کرد که روی این مشکل کار کند (جان خودم اینجا هم اگر بود همین اتفاق میافتاد J  ) . او دمی با سکان های  دوگانه را توسعه داد که به سان  یکی از نشان های تجاری  هواپیماهای ساخت کمپانی از جمله A‑12 درامد   . پس از ان جانسون به سرعت مدارج ترقی را طی کرد و ریاست مهندسین محقق را در 1938 بدست اورد . در 1952 او به ریاست مهندسین واحد Burbank کمپانی در کالیفرنیا منصوب گشت و پس از ان منصب معاونت تحقیق و توسعه لایکهید را در 1956  ,  و معاونت پروژه های توسعه ی پیشرفته را در 1958 از ان خود کرد .  جانسون در 1964 به عضویت هیئت رئیسه درامد و در 1969 معاونت ارشد لایکهید مارتین را عهده دار شد . او در 1975 بازنشسته شد , اما به عنوان مشاور در اسکانک ورکز تا 1980 به فعالیت ادامه داد . او در 21 دسامبر 1990 در 80 سالگی درگذشت . سهم جانسون در پیشرفت طراحی هواپیما بی نظیر است . بیش از 40 نوع از هواپیماهای شناخته شده ی مهم نظامی و غیر نظامی یا به دست او طراحی شده اند یا وی در طراحی و توسعه ی انها نقش بسزایی داشته است . علاوه بر U-2 , A-12 , و SR-71 , کار های دیگر او شامل P-38 Lightning , Lockheed Constellation  , PV-2 Neptune  , F-80 Shooting Star , F-94 Starfire , f-104 starfighter , B-37 Ventura , C-130 Hercules , C-140 Jetstar , و بالگرد تهاجمی AH-56 Cheyenne  می شد . دستاورد های او بر سخت کوشی اما با سبک مدیریتی غیر رسمی و باز گذاشتن در های تجربه استوار بود که بهترین ها را در میان همکارانش به ارمغان اورد . در میان افتخارات و جوایز پر شمارش از صنایع , جوامع حرفه ای , و نیروی هوایی 2 نشان Collier Trophies      /////// http://en.wikipedia.org/wiki/Collier_Trophy  ///////            که در 1959 و 1964 به وی تعلق گرفته است ,  نشان ملی دانش در 1966 , بالاترین نشان غیر نظامی کشور , نشان " ازادی " از ریاست جمهوری در 1967 , نشان ننمتاز اطلاعات از CIA در 1975 , و مدال امنیت ملی در 1983  قرار دارد . او به عنوان یکی از مشاهیر هوانوردی در 1974 انتخاب شد .    طرح هایی در برگ های دفتر جانسون           A-12  و گذر از میان موانع تکنولوژیکی       کار تکمیل ساخت اولین فروند A-12 بار ها به تعویق افتاد چرا که شرایط عملکردی که این پرنده باید کسب می کرد باعث شده بود که جانسون و اسکانک ورکز پا به قلمرو ناشناخته ها بگذارند . هواپیمایی با بیش از 101 فوت طول , با وزنی بالغ بر 62 تن در حالت فول لود , می بایست می توانست با سرعت 3.2 ماخ معادل 2150 مایل در ساعت – هم سرعت با گلوله ای که از یک تفنگ جنگی شلیک میشه – و در ارتفاع 91 هزار پایی پرواز کند .  انتظار می رفت تا A-12 نسبت به U-2 چهار برابر سریع تر و در ارتفاع 3 مایل بلند تر پرواز کند . علاوه بر این موارد , برای کاهش احتمال کشف و به زیر کشیده شدن دارای حداقل ممکن ار سی اس می بود . براورده کردن تمامی این خواسته ها نیازمند توسعه ی متریال , ابزار و تکنیک های ساخت , سوخت مخصوص , مایعات و روغن ها , گریس , درز گیر ها و مهر و موم کننده ها , رنگ ها , پلاستیک ها , قطعات الکترونیکی , کابل ها , ویند شیلد , اتصالات , لوازم جانبی , و تایر های جدیدی برای ساخت سازه بود . Bissell در مورد پروژه ی A-12 بیان می کند که " عملا صنایع اقماری منحصر خود را دارا بود "  , و بیش از 2400 ماشین کار , مکانیک و کارگر در این پروژه کار می کردند . هیچ یک از تکنیک های خط تولید در این پروژه قابل بکار گیری نبود . هر کدام از هواپیما ها کاملا دست ساز بودند . در پیک و اوج تولید در اواسط دهه ی 60 میلادی , حدود 8000 کارگر در هر ماه یک فروند A-12 یا نوعی از ان را تحویل می دادند . دست یابی به ان نقطه بسیار زمان بر , سخت و گران بود . در نتیجه ی  این دشواری های تکنیکی و فناورانه , تاریخ تحویل اولین  هواپیما به تعویق افتاد و هزینه های ان شروع به افزایش کرد . تاریخ اولیه که برای می 1961 برنامه ریزی شده بود تا اگوست و اولین پرواز تا دسامبر به تعویق افتاد . Bissell – که در ان زمان گرفتار خروج از افتضاح خلیج خوک ها , که وی به عنوان رئیس عملیات مخفی CIA ناظر ان بود – به جانسون نوشت " این خبر در صدر نوسانات قیمتی اخیر ما بسیار شوکه ککنده است .... من امید و باور دارم این اخرین مورد از زمین لرزه های نا امید کننده ی شدید در Burbank باشد . " https://en.wikipedia.org/?title=Burbank,_California#Aviation اما این طور نبود . در جولای , جانسون در یادداشتی نوشت " لایکهید در حال سپری کردن زمان بسیار وحشت اوری برای ساخت اولین هواپیما ست ....  همه ی افراد تا سرحد توانشان در حال کار هستند .... و ما هنوز  راهی بسیار بسیار طولانی در پیش داریم ."   به منظور کاهش هرینه – که در اکتبر 1961 برابر 136 میلیون دلار بوده و هنوز در حال افزایش است – مقامات پروژه تصمیم گرفتند تا تعداد تولید را به 10 فروند کاهش دهند , با مجموع هزینه ی 161 میلیون دلار (به ارزش ان زمان - مترجم) , و نیز زبده ترین مهندسین و متخصصین هوانوردی در CIA را بکار گرفتند تا در لایکهید کار کنند و بر پروژه نظارت کنند .   یافتن الیاژ مورد نیاز   قدرتمند ترین گروه از چالش هایی که لایکهید با انها روبرو شد سر و کله زدن با حرارت بسیار بالایی بود که در اثر اسطکاک با هوا  A-12 در حداکثر سرعتش با ان مواجه می شد . اغلب قسمت های پوسته ی هواپیما می بایست می توانست دمایی بین 500 تا 600 درجه ی فارنهایت را تحمل کنند , و بیش از 1000 درجه در برخی نقاط در نزدیکی موتور .  هیچ نوع فلزی که تا ان زمان در ساخت هواپیما به کار رفته بود یارای رویارویی با چنین حرارتی را نداشت . فلزاتی که می توانستند چنین شرایطی را تحمل کنند برای بکار گیری در چنین پروژه ای بسیار سنگین بودند . پس از ارزیابی متریال های مختلف , لایکهید تصمیم گرفت تا بیش از 90 درصد از سازه ی A-12 را از الیاژ تیتانیوم بسازد . این الیاژ به لحاظ استقامت تقریبا برابر فولاد ضد زنگ بود ولی دارای چگالی حدود نصف و به خوبی می توانست از پس تحمل گرماهای شدید بر بریاید . ما بقی سازه از مواد کامپوزیتی جاذب امواج رادار ساخته شد . تامین کننده ی الیاژ لایکهید در ابتدا با مشکلاتی در تامین کیفیت مورد نیاز مواجه بود – 95% رد شد – و فلز پایه به قدر کافی کمیاب بود تا مقداری از ان به صورت کاملا مخفیانه از کشوری با بزرگترین ذخایر شناخته شده بدست اید , اتحاد جماهیر شوروی .        تیتانیوم ثابت کرد که کار کردن با ان بسیار مشکل است . سختی بسیار ان سبب شد مشکلاتی در ماشین کاری و شکل دهی به ان ایجاد شود . دریل ها خرد می شد و ابزار ها قفل می شدند و از کار می افتادند , و نیاز به بکار گیری انواع جدید به وجود امد که این ابزار های جدید برای پروژه ساخته شدند . در انتهای برنامه , مته ها قادر شده بودند قبل از نیاز به تیز کاری مجدد 100 سوراخ بزنند . تیتانیوم همچنین در برابر الودگی به عواملی مانند کلورین و کادمیوم بسیار  حساس بود . امکان استفاده از قلم ها پنتل برای طراحی بر روی صفحات فلزی وجود نداشت چرا که جوهر پایه کرونیک انها باعث ایجاد عوارض نامطلوب و لک بر روی صفحات می شد . پنل های بالی که در تابستان جوش نقطه ای داده شده بودند  در طی 6 تا 7 هفته از بین رفتند , اما انهایی که در زمستان ساخته شده بودند سالم و پایدار باقی ماندند . این مشکل در اب منطقه ی Burbank ریشه یابی شد که در تابستان برای جلو گیری از رشد جلبک ها به شدت کلر زده می شد اما در زمستان این طور نبود . با سوئیچ به استفاده از اب مقطر برای شست و شوی پنل ها پس از اسید کاری این مشکل بر طرف شد . عیب یاب های اسکانک ورکز متوجه شدند که هنگامی که سر پیچ ها در معرض حرارت شدید قرار می گیرند اچار های کادمیوم اندود به قدر کافی پس ماند باقی می گذارند تا باعث ضعیف شدن اتصالات شوند . صد ها جعبه ابزار می بایست بازرسی می شد تا از شر ابزار و ادواتی که اکنون بی خاصیت شده بودند خلاص شوند .     سوخت , روان کننده ها و مهر و موم کننده ها   برای فعالیت در سرعت و حرارت برنامه ریزی شده , A-12 نیازمند سوخت , روان کننده ها و روغن های هیدرولیک و مهر و موم کننده هایی بود که هنوز اختراع نشده بودند . مخازن سوخت که در حدود 11 هزار گالون ظرفیت داشتند بزرگترین فضا را در هواپیما اشغال می کردند و در معرض حرارتی در حدود  350 درجه ی فارنهایت قرار می گرفتند . در چنین حرارتی اغلب ترکیبات سوختی پیشرفته یا به جوش می امدند یا منفجر می شدند . به جای انها , یک سوخت مخصوص که JP-7 نامیده می شد , که فشار بخار کم و نقطه ی اشتعال بالایی داشت , باید توسعه می یافت , یک کبریت روشن باعث اشتعال ان نمی شد . یک مایع شیمیایی که در تماس با هوا منفجر می شد موتور را روشن می کرد . از طریق استفاده از مبادله گر های حرارت و دریچه های هوشمند , سوخت نیز مانند یک مایع خنک کننده ی داخلی عمل می کرد . ترکیبات روان کننده ای برای اینکه بتوانند در بازه ای بین حرارت بسیار بالا به هنگام پرواز با سرعت 3.1 ماخ و سرعت زیر صوت به هنگام سوخت گیری , کار کنند فرموله شدند . انها عملا در دمای اتاق جامد بودند و می بایست قبل از هر پرواز گرم می شدند . مایع هیدرولیک نمی بایست در سرعت های بالا بخار می شد اما در ارتفاع های کم که در نهایت با انها مواجه می شد نیز می بایست قابل استفاده می بود . هیچ گاه هیچ مهر و موم کننده ای برای مخازن سوخت توسعه نیافته بود که به طور هم زمان هم در برابر اثرات شیمیایی سوخت غیر قابل نفوذ باشد , و هم به قدر کافی برای انقباض و انبساطی که مخزن سوخت دچار می شد به دلیل قرار گیری در بازه های وسیعی که در انها سرد و گرم می شد  , کشسان باشد . در نتیجه مخازن سوخت A-12 نشت می دادند , یک تغییر ناگهانی که تا زمانی که اولین هواپیما به سایت تست تحویل داده نشد و در انجا تا سقف ظرفیت سوخت گیری نکرد , کشف نشده بود , واکنشی را پدید اورد که باعث خرد شدن مهمر و موم کننده شد . "نرخ نشت" که بین 5 تا 60 قطره در دقیقه بود ,  بستگی به هر مخزن داشت , در نهایت قابل قبول در نظر گرفته شد . وقتی که یک A-12 برای انجام یک پرواز ازمایشی یا انجام عملیاتی فرستاده می شد , تنها به میزانی که برای به پرواز درامدن کافی بود سوخت گیری می شد . سپس طبق برنامه با یک فروند KC-135 ملاقات می کرد , مخازن اش را پر می کرد , و بلافاصله به سقف ارتفاع عملیاتی اش اوج می گرفت , که باعث می شد انقباض فلزات به نشت مخازن اش پایان دهد .    ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||| انشاالله اگر توفیقی باشد ادامه دارد  کلیه ی منابع استفاده شده در پایان این فصل که اخرین فصل این مقاله خواهد بود درج خواهد شد . شادی روح شهدای گمنام صلوات کلیه ی حقوق برای نویسنده محفوظ است Military.ir
  3. Hughes XH-۱۷   [aparat]WUX6A[/aparat]     http://www.aparat.com/v/WUX6A
  4. رپتور به لطف طراحی ایرودینامیکی و سیستم تغییر بردار رانش اتفاقا مانور پذیری خیلی خوبی داره . درسته که در حد فلانکر ها نیست ولی همچین دست و پا بسته هم نیست
  5.   https://en.wikipedia.org/wiki/Lockheed_Martin_SR-72
  6.   همیشه مقداری مهمات در پایگا ها عملیاتی خواهد بود به ویژه برای هواپیماهای الرت 
  7. 7mmt

    سیستم دفاع فعال AMAP-ADS

    با دوست گرامی amirarsalankhan مکالمه ای در باب موضوع این تاپیک داشتیم که به فرمایش ایشون در تاپیک هم قرارش می دم :     والا نظر قطعی نمیشه داد به خصوص که تو فریم ها لحظه ی بعد از عملکرد و انفجار هدف مشخص هست و نه خود عملکرد .  در مورد توپ های پلاسمایی یا انتقال حجم قابل توجهی انرژی (الکتریسیته) به واسطه ی شریانی از پلاسما قبلا به طور پراکنده چیزهایی خونده و شنیده ام ولی تا به حال چیزی از تست عملی این ها جایی چیزی ندیدم (نمی گم نمیگم به صورت عملی و خارج از ازمایشگاه 100% رخ نداده , من ندیدم ) . تا جایی که یادمه یکی از اولین ایده ها برای ساخت دفاع فعال ایجاد سامانه ای بود که با نزدیک شدن هدف با یک قوس الکتریکی اون رو از بین ببره . از مزایای اون هم سرعت فوقالعاده بالا در نابودی هدف و قابلیت شارژ مجدد بود (خشاب عمیق) ولی احتمال بسیار بالای تخلیه ی اشتباه با تخلیه ی الکتریکی در مسیر اشتباه و مسائل دیگر باعث عدم عملیاتی شدن اون شد . توپ های لیزری و پلاسمایی هم ایده های دیگری بودن که هنوز به نظر من راه درازی در پیش دارن و سامانه هایی که تا کنون ساخته شدن همه بر پایه ی استفاده از مواد منفجره در قالب های مختلف هستند (تر کش زا یا EFP ) .  در نهایت با در نظر گرفتن همه ی موارد ضمن اطلاعات ناچیز موجود اگر بخواهیم  قضاوت کنیم , از یک طرف یک احتمال یک مینی توپ پلاسمایی (پر واضحه که منظورم اینا نیست  :)   https://www.google.c...ved=0CAcQ_AUoAQ   داریم که میدانیم که هنوز در محدوده ی ساینس فیکشن قرار داره . اگر چنین چیزی برای این سامانه ساخته شده باشه مرزهای علم رو شکسته و طبیعتا بسیار گران قیمت خواهد بود و به این راحتی ها نمی شه چندین هزار نمونه شو برای تانک ها و ادوات دیگه ساخت  حتی ممکنه این قدر گران باشه که نیرزه برای محافظت از یک تانک یا زره پوش ازش استفاده کرد . دوم اینکه چنین چیزی مطلقا قابلیت صادراتی نداره بحث دیگه اینه ی به دلیل تازه و نو بودن روی اطمینان پذیری عملیاتی اون ممکنه شک و شبه وجود داشته باشه , در حالی که ما با سیستمی تجاری طرفیم نه یک ازمایش علمی مثل مرکز سرن , کسی چنین سامانه ای رو بکار نخواهد گرفت در حالی که میشه با پولش  30 تا تانک نو خرید    و در مقابل EFP ها با قیمت بسیار ارزان تر قبلا کارامدی خود را ثابت کرده اند و این سیستم برای محافظت ار تانک ها و خودروهای نظامی کاربرد دارد و نه اهداف استراتژیک . به نظر من اگر چنین چیزی ساخته شده بود ما اول به عنوان یک سلاح هواپایه یا سیستم دفاع فعال جنگنده ها یا سامانه های ضد موشکی و پدافندی یا حتی توپ اصلی خود تانک میشنیدیم و نه در ساخت محافظی برای زره پوش ها . وقتی برای رسیدن به هدفی چندین راه حل وجود داشته باشه قطعا اونی که قبلا امتحان خودش رو پس داده , ساده تر و ارزان تر هست انتخاب میشه و همه ی اینها در کنار ماهیت خود اون هدف معنا پیدا می کنه مثلا می دونیم که توپ های لیزری نصفه و نیمه عملیاتی شدند هر چند هزینه ی هر توپ بسیار گران هست ولی بر خلاف موشک های پدافندی هزینه ی هر شلیک بسیار ارزان تر تمام می شود و مزایایی مثل خشاب عمیق دارد (بگذریم که هنوز سامانه های کاملا موثری نیستند و 10 تا 15 سال دیگه کار دارند) ولی در همین حال شاهد هستیم که فقط روی رزم ناو ها (در صورت موفقیت کامل در اینده ) عملیاتی خواهند شد و هنوز اون قدر دم دستی و ارزان نیست که بشه روی ادوات کم اهمیتی مثل تانک ها (در مقابل یک ناوشکن 10 هزار تنی یا یک رزم ناو چند 10 هزار تنی یا کریر 100 کیلو تنی) بکار گیری بشه هر چند ممکنه زمانی در اینده به عنوان صلاح انفرادی هم ازش استفاده بشه . تو خیلی زمینه های نظامی و غیر نظامی روندی که طی میشه به همین شکل هست . مثلا همین ترمزهای ABS در ابتدا برای مدتها فقط روی خودرو های گران قیمت فرمول 1 وجود داشت بعد ماشین های تجاری لوکس و گران قیمت بهش مجهز شدن و امروز روی ارزان قیمت ترین خود رو ها هم همچین چیزی هست مثل روزی در اینده که دست گرفتن یک تقنگ لیرزی مثل دست گرفتن کلاش در امروز عادی میشه (به لحاظ تجاری به صرفه میشه)     تا جایی که می دونم رسیدن به این نرخ سرعت در زمان واکنش بیشتر به سرعت محاسبه و عمل در سامانه های کشف و رهگیری و اکتشاف مسیر و نقطه ی احتمالی اثابت بر میگرده (همین به ظاهر نقطه ی قوت می تونه محلی برای ضربه زدن باشه *) و نه سرعت جت حاصل از EFP ضمن اینکه همون طور که تو تصاویر مشخص هست تو فاصله ی خیلی نزدیکی با هدف درگیر شده که به معنی رسیدن خیلی سریع انرژی حاصل از انفجار EFP به محل برخود از قبل پیش بینی شده است که همین فاصله ی نزدیک عیب بزرگش میشه :     هر چند در بعضی عکس ها مشخصه که بعد از نابودی هدف سیستم مقابله خودش هم از بین رفته     که به معنی نا توانی در درگیری با موشک دوم که از همان سمت شلیک می شود خواهد بود    .............. * : یک راکت ارپی جی یا راکت های ضد زره دیگه در یک مسیر مستقیم با سرعتی تقریبا ثابت به سمت هدف حرکت می کنن که باعث میشه مسیر حرکتشون قابل پیش بینی باشه ولی همین الان انواع دیگری از موشک های ضد تانک وجود دارند(به عنوان مثال کنکورس اگر درست یادم باشه) که در مسیری گردابی شکل به سمت هدف حرکت می کنند که محاسبه ی نقطه ی درگیری رو برای سامانه های انرژی مستقیم (بر خلاف تروفی که محدوده ی نسباتا وسیعی رو تحت تاثیر قرار می دن) بسیار مشکل می کنه حالا هر چه در فاز نهایی این حرکت نامنظم تر باشه در حین اینکه سرعت هم تغییرات قابل توجهی داشه باشه این سامانه ها رو به سمت ناکارامدی پیش می بره . ساخت سامانه های کنترلی که موشک رو در حین داشتن انحرافات نامنظم به هدف بزنه امری کاملا شدنی ست و تو کشور خودمون می دونم چنین چیزی مدت هاست که انجام شده . این سامانه نیازمند اینه که بتونه در زمان درست در نقطه ی درست با هدف درگیر بشه اگر هر کدوم از این 2 پارامتر رو نتونه به دست بیاره بی خاصیت میشه .
  8. 7mmt

    گالری جنگنده -رهگیرها

    North American, OV-10A  
  9.     با سلام متن اصلی این تاپیک پستی بود که در  " از همه جا همه رنگ میلیتاریستی " مرحوم ارسال شده بود  . از انجایی که این پست تنها مطلب مرتبط با این موضوع در انجمن بود و هست و حجم اطلاعات ارائه شده در ان نسباتا مناسب هست و از طرفی همون طور که می دونید مدت هاست این تاپیک بایگانی شده و دسترسی مستقیم به اون وجود نداره ضمن اینکه این پست در انبوه صفحات اون تاپیک گم شده بود تصمیم گرفتم علاوه بر اننتقال تصاویر ان پست به گالری انجمن در کنار قرار دادن فیلم تست و پرواز این پرنده که از معروف ترین و خاص ترین پروژه های تاریخ هوانوردی هست تاپیک مستقلی جهت امکان دسترسی و وجود تاپیکی دراین باره در انجمن ایجاد کنم . این متن تقریبا جزو کارهای اولیه من هست و کیفیت ترجمه ی زیاد مناسبی نداره که پوزش می طلبم          [aparat]kfNK0[/aparat]   http://www.aparat.com/v/kfNK0   شادی روح شهدای گمنام صلوات
  10. البته میشه یه رادار به صورت پاد براش ساخت که بعید می دونم همچین حرکتی بزنن 
  11.   اون موقع خبر گذاری های زیادی عنوان کرده بودند ولی الان  از تو ارشیو اکثرشون پاک شده . تو  تعدادی از روزنامه ها و جراید از جمله صبح صادق هم منتشر شده بود   http://old.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=56006   http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1951684
  12. در طی بیش از نیم قرنی که از زمان این پروژه گذشته قطعا بی کار نبودن در مورد کارهایی از این قبیل شایعاتی در مورد روسیه و بیشتر امریکا وجود داره مثل TR3B . در بعضی موارد خیلی خیلی بیشتر از شایعه هست مثل گزارشات نظامی مربوط به برخورد نزدیک از نوع دوم  که جنجالی ترین مورد اخیرش که به طور گسترده تو سراسر دنیا پخش شد تو شیلی بود اگر درست یادم باشه گزارشات خیلی خیلی معتبری هم در مورد ایران وجود داره بیشتر از چند برگ کاغذ تو دستمون داریم :winking:  یه نصفه نیمه تو برخی جراید و سایت های خبری رسانه ای هم شد ولی نه خیلی . هر چند به طور رسمی در اثبات وجود چنین هواگرد هایی " یوفو ها "   چیزی در هیچ جای دنیا منتشر نشده و به این زودی ها هم احتمالا منتشر نمیشه 
  13. How Much Money Is in the Pentagon's Secret Budget   http://www.aparat.com/v/BcM2E
  14. 7mmt

    کاردهای نافلزی !

               
  15. 7mmt

    بالیسانگ

    http://www.aparat.com/v/BIOVe   http://www.aparat.com/v/Uwzrj