MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,881
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,467

تمامی ارسال های MR9

  1. مقدمه : پست نخست این تاپیک ، برای نخستین بار در سال 1393 ، در یکی از تاپیکهای قدیمی انجمن میلیتاری ارسال شده بود ، ولی بدلیل خلاصه بودن ، یکی از دوستان انجمن ( جناب @rpg7 ) پیشنهاد دادند تا این موضوع تبدیل به تاپیک شود ، به همین دلیل پس از5 سال ، نهایتا" فرصتی دست داد تا "جغد شب پرواز " لوفت وافه HE-219 ، بطور کامل به دوستان معرفی گردد . جنگ دوم جهانی ، از یک نظر نقطه عطفی برای فناوری جهت کاربرد در حوزه نظامی بشمارمی رفت . در این میان نیروی هوایی بعنوان یک شاخه تاثیر گذار ، بیشترین تاثیر را ازتوسعه فناوری های علوم مختلف در سالهای قبل از جنگ ، دریافت نمود و به شکل خاص ، نیروی هوایی آلمان ( لوفت وافه ) پیشگام استفاده از این پیشرفتها بشمارمی آمد .بعنوان پیش معرفی ، جنگنده شب پرواز محصول شرکت هینکل با شناسه HE-219 ملقب به "جغد" که در میانه جنگ دوم جهانی به سازمان رزمی لوفت وافه ملحق شد ، بلحاظ ماهیت طراحی ، یک نمونه خاص بشمارمی رفت و به گفته مورخان نظامی ، در مقایسه با همتایان خود در جبهه متفقین از طراحی بسیار پیشرفته برخوردار می بود . هینکل -219 " جغد" این جنگنده با قابلیت پرواز در همه گونه شرایط آب و هوایی ، نوآوری های قابل توجهی از جمله رادار پیشرفته لیختن اشتاین اس ان -2 ( Lichtenstein SN-2) در فرکانس VHF بعنوان یک رادار رهگیر که همزمان در جنگنده های یونکرس-88 جی و بی اف-110 جی نیز نصب شده بود را دراختیار داشت . علاوه براین ، هینکل-219 به نخستین جنگنده ای تبدیل گردید که به مجموعه صندلی پران برای افزایش بقاء خدمه مجهز میشد ، در حالی که اولین نمونه رزمی یک هواگرد با ارابه های فرود 3 تایی نیز بشمارمی آمد . ارنست –ویلهلم مودرو در این میان ، اگرچه جغد شب پرواز لوفت وافه در تعداد محدودی تولید شد (294 فروند تا پایان جنگ درسال 1945 ) اما بدلیل ماهیت طراحی و سامانه های رزمی مورد استفاده در آن ، تاثیر بسیار قابل توجهی بر عملیاتهای شبانه ناوگان بمب افکن های شبانه متفقین ، بویژه اسکادرانهای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا ،برجای می گذاشت . در این میان ، تکخال اسکادران های جنگنده های شب پرواز "اوهو" لوفت وافه ، ارنست –ویلهلم مودرو محسوب می شد که 33 پیروزی هوایی از 34 پیروزی هوایی خود را با این جنگنده در داگفایتهای شبانه در تاریخ هوانوردی به ثبت رساند . نمایی از وزارت هوانوردی آلمان ( RLM) ازراست : ارنست هینکل ، یوزف کامهابر و ارهارد میلش (میلچ ) روند طراحی و توسعه جغد شب پرواز آلمانی : براساس آنچه که در اسناد و مدارک نیروی هوایی آلمان و شرکت سازنده به ثبت رسیده ، روند طراحی هینکل-219 بدلیل اختلافات عمیق سیاسی میان فرمانده اسکادران های شب پرواز لوفت وافه ( یوزف کامهابر ) ، ارنست هینکل ( سرطراح شرکت هینکل ) و ارهارد میلش ( مسئول وزارت هوانوردی آلمان / RLM ) با تاخیرهای طولانی روبرو گردید ، ضمن اینکه بدلیل گران بودن بیش از حد تولید هر فروند از این جنگنده ها ، مجموعا" تولید این سری به شکل محدود صورت پذیرفت . راست : بی اف-110 جی چپ : یونکرس-88 جی بااین وصف ، زمانی که سرمهندس طراح ، رابرت لوسر ، از شرکت مسراشمیت ، به خانه اول خود ، دفتر طراحی هینکل بازگشت ، بنا به پیشنهاد رییس شرکت ، کار خود را بر روی پروژه جدیدی که "بمب افکن سریع " به شناسه P.1055 نامیده می شد ، آغاز نمود . این پروژه ، هواگرد جدیدی را می بایست به نیروی هوایی آلمان تحویل می داد که کاراکترهای خاصی نظیر کابین تحت فشار برای خدمه ، مجموعه دوتایی از صندلی های پرتاب شونده ( که برای اولین بار مورد استفاده قرار می گرفت ) و یک مجموعه سه تایی از ارابه های فرود که ارابه فرود دماغه درزمان جمع شدن ، با یک چرخش 90درجه ای به درون بدنه اصلی جمع می شد ( بدلیل محدودیت دهلیز ارابه فرود ) ، برجکهای تیربار خودکارFDSL131 (بدون نیاز به خدمه ) شبیه به آنچه که در مسراشمیت 210 تجربه شده بود ، را در خود جای می داد . طراحی انقلابی هینکل-219 ، این جنگنده شب پرواز را نسبت به همتایانش در جبهه متفقین ، به یک هواگرد متمایز مبدل نموده بود قدرت پیشرانش مجموعه این زیرسیستم ها و بدنه اصلی می بایست توسط دو دستگاه پیشرانه DB-610 تامین میشد که درآن زمان ، هنوز در دست توسعه بود ، باا ین وصف ، هرکدام از این موتورها ، قدرتی در حدود 2200 کیلووات / 2950 اسب بخار ) تولید می نمود که در ترکیب با ماهیواره فوق العاده هینکل-219 ، سرعتی در حدود 750 کیلومتر بر ساعت ( 470 مایل درساعت در یک برد 4000 کیلومتری ( 2500 مایل ) ، در حالی که چیزی در حدود 2000 کیلوگرم بار ( 4410 پاوند ) را می بایست حمل می نمود ، بدان می بخشید . . مسراشیمت ME-210 اما در کمال تعجب ، وزارت هوانوردی آلمان در اوت سال 1940 این طرح را بدلیل پیچیدگی بیش از حد که خطر پذیری پرواز با آن در مقایسه با استانداردهای سال های ابتدایی دهه چهل ، را بسیار افزایش میداد ، بسرعت رد نمود . بااین حال ، سرطراح هینکل ، (لوسر) با هدف کاهش خطر پذیری و ایجاد توازن در عملکرد این طرح ، همزمان ، 4 گونه متفاوت با وینگ اسپن ( فاصله دو سربال ) و پتانسیل انتخاب دلخواه پیشرانه را ارائه نمود که به طرح P.1056 مسلح به 4 قبضه توپ 20 م.م در زیر بال و بدنه منجرشد ، اما وزارت هوانوردی آلمان این بار نیز درسال 1941 نپذیرفت . این رد طرح ها بصورت سلسله وار ، موجبات عصبانیت شدید هینکل را فراهم آورده و به همین دلیل ، لوس را از شرکت اخراج نمود . شکل خاص ماهیواره طرح هینکل باعث شد تا ترکیب جدید ارابه های فرود 3 تایی برای آن در نظر گرفته شود علیرغم این موارد حاشیه ای و همزمان با روند طراحی P.1055 ، فرمانده اسکادران های شب پرواز لوفت وافه ( یوزف کامهابر ) بتدریج ، نیازمندی یگانهای تحت فرمانش به یک جنگنده جدید را به سرفرماندهی لوفت وافه اعلام نمود و بلافاصله پس از این اعلام نیاز ، هینکل دست به کار شد و طرح P.1055 را برای تامین نیازمندی جدید لوفت وافه در قالب طرح P.1060 مجددا" بازطراحی نمود . طرح جدید ، مشابهت های فراوانی با پروژه اولیه لوسر داشت ،اما بلحاظ ابعاد کوچکتر بود ولی از پیشرانه های قدرتمند تر خنک شونده با هوای DB-603 وی-12 معکوس استفاده می نمود . به ترتیب از راست : پیشرانه های آلمانی دایملر- بنز دی بی-610 ، دایملر- بنز دی بی- 603 و جومو-211 براساس آنچه هینکل پیش بینی نموده بود ، موتورهای مورد استفاده می بایست به یکسری رادیاتورهای حلقوی شبیه به آنچه که در هواگرد JU-88A ( پیشرانه جومو-211) مجهزمیشد ، اما نمونه مورد استفاده در طرح هینکل ، بلحاظ ظاهری ، چشمگیرتر بحساب می آمد و بعد ازچند اصلاح در طراحی فنی به شکل خاص برای هینکل-219 در خط تولید قرار گرفتند ، به طوری که نمونه های تولید شده برای هینکل 219 در هواگردهای هینکل-177 بی ( 1944-1943 ) و شش نمونه اولیه بمب افکن استراتژیک هینکل-274 با اضافه شدن توربوشارژ برای ایجاد عملکرد بهینه در ارتفاع بالا ، مورد استفاده قرار گرفتند . از راست : بمب افکن هینکل -177 و برجک اتوماتیک FDSL131 با این حال ، گونه های اولیه DB-603 بلحاظ عملکرد مطلوب در ارتفاع های بالا ، چندان خوش سابقه نبود و این برای هواگردشب پروازی که می بایست بمب افکن های دشمن را رهگیری کند ، خوشایند به نظر نمی آمد ، به همین دلیل ، شرکت دایملر ، توسعه نمونه G را در دستور کار خود قرار داد که میتوانست 1400 کیلووات قدرت را درزمان برخاست از زمین تولید کند . با توجه به این مساله ، هینکل اطمینان پیدا کرد که طرح وی توسط وزارت هوانوردی مقبول خواهد افتاد ، به همین دلیل طرح نهایی را در ژانویه 1942 به RLM ارسال نمود . اما مجددا ، طرح هینکل به نفع نمونه های جدیدی نظیر یونکرس -88 و مسراشیمت ME-210 رد شد . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2-تاپیک مرتبط قصاب پرنده لوفت وافه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 
  2. سلام علیکم و رحمت ا... این نظر بسیار ارز شمندی هست ولی یک نکته ظریف این وسط خودنمایی می کند ، تاپیکهایی مثل " بررسی جامع نیروی هوایی ایران " یا نظایر آن که تحلیل ، نظر ، خبر و .... در آن کنار هم قرار دارند ، بلحاظ شکل پیکربندی انجمن ، خواننده را بلحاظ رسیدن به آن هدفی که مد نظر ما است ، مقداری خارج می کند ، قصد ما این هست که مخاطب یک مطلب شُسته و رُفته با حجم مشخص دریافت کند تا تاثیر خودش را در همون لحظه روی بافت و شکل ذهنی بگذارد و تحلیل مخاطب را به اصطلاح در مسیر درست خودش قرار دهد . چون در تاپیکها موارد مختلف ، گاها" نامرتبط قرار دارد ، مخاطب را نسبت به هدف مطلب ، دچار سردرگمی می کند و مخاطبی که عادت دارد به مطالب خلاصه و ناقص توییتری و .... تا بلحاظ ذهنی آماده بشود تا همه پستها را مطالعه کند ، اصل مطلب از دستش می رود . این هم نظر خوبی هست ولی این احتمال را در نظر باید داشت که نویسنده مطلب ممکن هست در طول زمان ، به اصطلاح آواتار یا نام کاربری خودش را عوض کند و این تغییر این مساله در مجله منتشر شده یک مقداری سخت هست . حالا در حوزه نام کاربری سعی داریم کمتر این تغییر ایجاد شود ولی در حوزه آواتار کاربر نویسنده ، تضمینی نیست که تغییر نکند ، به همین دلیل از انجام این کار منصرف شدیم . این فرموده شما را حتما" پیگیری می کنیم ولی چون مطالب نهایی در آخرین ثانیه ها نهایی می شود ، مجبوریم شکل تبلیغ را یک مقداری متحول کنیم نسبت به شماره 5 ولی دوستان حتما این پیشنهاد را می بینند و روی آن برنامه ریزی می کنند در خصوص توییتر میلیتاری ، نخست اینکه واقعا این فضا با محدودیت ارسال واژه ها ، یک مقداری تداعی کننده بازداشتگاه شماره 17 هست ولی خوب بالاجبار برای انجمن ان را ایجاد کردیم ، ولی تبلیغ این اکانت بر عهده دوستان علاقه مند به میلیتاری هست ، هر قدر دوستان علاقه مندی نظیر شما ، بیشتر این اکانت را بین دوستان خودشون معرفی کنند ، تعداد دنبال کنندگان بیشتر میشود ، سعی هم میشود مطالب دوستان فعال در فواصل زمانی کوتاه در این اکانت معرفی شود با نام کاربری که حقی از کسی ضایع نشود . انشا... دوستانی که این مطلب را می بینند ، این اکانت را به دوستان خودشون معر فی بفرمایند . دوستانی هم که در توییتر هستند ، مطالب را در صورت علاقه بازنشر بدند که بیشتر در معرض دید عموم قرار بگیرد با این حال از توجهی که نسبت به مجله خودتون دارید ، سپاسگذارم
  3. با این حساب ، تمامی 100 تیر موشک آر-27 و آر-77 تحویلی به نیروی هوایی یمن ( مجموعا 200 تیر ) را باید تبدیل شده به نمونه زمین به هوا حساب کنیم
  4. بازیابی تصاویر سالهای گذشته میلیتاری ، احتمالا "هزار سال " طول می کشد
  5. حافظه تاریخی ملت ایران اطلاع دارید این رویداد واقعی هست !!!!!! در۱۲ اردیبهشت سال ۸۰ ، رهبر معظم انقلاب که به استان گیلان سفر کرده بودند، دیداری با جوانان گیلانی داشتند . در آن جلسه دختر خانمی، نوشته‌ای را خواند و از احساساتش نسبت به جوانان حزب الله لبنان و فلسطین گفت و اینکه الگوی ما آنها هستند! رهبر انقلاب هم در صحبت‌های خود اشاره‌ای به این خانم کردند و به او گفتند آن جوان لبنانی و فلسطینی الگوی خودش را جوانان ایرانی می‌داند! و بعد خاطراتی را از لحظه شهادت حسین املاکی تعریف کردند که برای همه ما جالب و شنیدنی بود: «شهید املاکی شما؛ جانشین لشکر گیلان، که توی میدان جنگ شیمیایی زدند و خودش هم آنجا در معرض شیمیایی بود. بسیجی بغل دستش ماسک نداشت، شهید املاکی ماسک خودش را برداشت بست به صورت بسیجی همراهش! قهرمان یعنی این! البته هر دو شهید شدند. هم املاکی شهید شد و هم آن بسیجی شهید شد، اما این قهرمانی ماند اینها که از بین نمی‌روند. زنده‌اند، هم پیش خدا زنده‌اند، هم دردل ما زنده‌اند و هم در فضای زندگی و ذهنیت ما زنده‌اند.»
  6. شاهین در برابر اژدها آیا جنگنده پنهانکار چینی پتانسیل شکست لبه فناوری نظامی نیروی هوایی ایالات متحده را دارد ؟ بخش دوم و پایانی اما می بایست ، سمت دیگر ماجرا را هم رصد نمود ، بدین معنی که رپتور حداقل در دو حوزه نسبت به جی-20 از مزیت آشکاری برخوردار خواهد بود . نخست اینکه تصوری وجود دارد که این جنگنده پنهانکار ، علیرغم وجود نشانه های آشکاری مبنی بر تعمیر ونگهداری نامناسب و همچنین نقص در پوشش خفاکاری آن ، قابلیت بقاء بیشتری نسبت به جی-20 را در اختیار کاربرآن خواهد گذاشت ، در حالی که جی-20 صرفا" در طول زمان توسعه خود درآینده می تواند به تدریج ، قابلیتهای مشابهی نظیر اف-22 را به منصه ظهور برساند . خروجی های متفاوت جنگنده های چینی (راست: جی-20) و آمریکایی ( چپ : اف-22 ) دوم اینکه ، نقطه برتری رپتور را میتوان در پیشرانه فوق العاده پیشرفته آن جستجو نمود ، چنانکه که گفته میشود ، موتور اف-119 رپتور به این جنگنده اجازه می دهد تا با سرعت غیر قابل مقایسه 1.8 ماخ بدون استفاده از پس سوز ، و در زمان استفاده از آن ، با 156 کیلونیوتون نیروی رانش ، وارد صحنه نبرد شود . این درحالی است که گونه های اولیه جی-20 که به پیشرانه روسی AL-41MF2 مجهز بودند ، با تولید 145 کیلونیوتون نیروی پیشرانش ، توانی در حدود 17 درصد کمتر از نیروی موتور آمریکایی را در اختیار جی-20 قرار میداد . این مساله حتی با مجهزشدن جی-20به پیشرانه بومی WS-10C تنها کمی بهبود را به نمایش خواهد گذاشت . ضمن اینکه توجه بدین نکته حائز اهمیت است که اف-119 پتانسیل استفاده از قابلیت بّردار رانش 2 بُعدی را نیز در اختیار دارد که مانور پذیری آن را در مقایسه با جی-20 افزون می کند . در چنین حالتی ، خدمه رپتور در جریان درگیری های نزدیک ( داگفایت ) از توانایی به مراتب بهتری برای احتراز از اصابت موشکهای شلیک شده توسط جی-20 داشته و خلبان می تواند با فراغ بال بیشتری ، موقعیت برتر را برای شلیک توپ یا موشکهای هوابه هوا در نبردهای دامد ( داخل میدان دید / visual range combat ) قرار دهد . راست : WS-15 چپ : AL-41 MF2 برای رفع این شکاف عمیق ، طراحان جی-20 بشدت درصدند تا مراحل تست پیشرانه WS-15 را به انتها رسانده تا در زمان مقرر اعلام شده ( 2025 ) وارد خدمت گردد . انتظار می رود که قدرت این موتور که برنامه طراحی آن از 2012 آغاز شده ، در زمان تحویل به نیروی هوایی چین ، قدرتی برابر 197 کیلونیوتون یا 26 درصد بیشتر از اف-119 امریکایی را به نمایش گذارد . در چنین وضعیتی ، در حالی که وزن دو جنگنده به تقریب معادل در نظر گرفته شود ، افزایش توان خروجی پیشرانه چینی می تواند نسبت رانش به وزن جی-20را در مقایسه با رپتور در مکان بالاتری قرار دهد . علاوه براین ، اطلاعاتی مبنی بر برنامه نیروی هوایی چین برای اضافه نمودن فناوری بُردار رانش روی پیشرانه های جدید تولیدی وجود دارد ( در کنار برنامه خاص اضافه شدن خروجی 3 بُعدی برای جتهای نسل ++4 جی -10 سی ) . این درحالی است که اگر چینی ها فناوری خروجی 3 بُعدی فوق الذکر را به برنامه WS-15 تزریق نمایند ،مزیت مانورپذیری جی-20 نسبت به اف-22 به حد قابل ملاحضه ای خواهد رسید . در حوزه بدنه هواپیما ( AIR FRAME) ، ماهیت طراحی پنهانکار هر دو هواگرد چینی و آمریکایی به گونه ای است که از مانورپذیری مطلوب در ارتفاعات بالا بوده و احتمالا از رادارهای مشابهی بهره می برند . با این وصف ، بدنه جی-20 کمی بزرگتر از اف-22 به نظر می رسد . در مجموع ، تنها عامل تعیین کننده در برتری این دو هواگرد ، مدت زمان ایستایی آن در خط تولید خواهد بود ، جایی که گونه چینی حداقل یک دهه یا کمی بیشتر ازآن نسبت به نمونه آمریکایی ، تولید خواهد شد و شاهد طیف گسترده ای از مشتقات با کاربری های متفاوت از آن خواهیم بود در حالی رپتور فقط 4 سال برای نیروی هوایی ارتش ایالات متحده تولید گردید . البته پس از ورود اف-22 بخدمت ، قرار بود تا گونه ضربتی و حتی نمونه دریاپایه آن نیز طراحی و بخدمت گرفته شود ( F-22C) ولی بدلیل هزینه های سرسام آور بسرعت لغو شدند . این مساله احتمالا برای جی-20 صدق نخواهد کرد ، چرا که شایعاتی مبنی بر طراحی نمونه J-20B و جانشینانش در اواسط سال 2020 وجود داشته و احتمالا فناوری های جدید تری نظیر سامانه های جنگ الکترونیک ، سامانه های آفندی لیزری به آن تزریق میشود که این امر موجب خواهد شد که جی-20 نسبت به برنامه استاتیک اف-22 مزیتهای قابل توجهی را به نمایش گذارد . پی نوشت : 1- بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 
  7. با تشکر از برادر عزیز @arminheidari
  8. ممنون از اطلاع رسانی دقیق و کامل برای ثبت در تاپیک سوریه ، تحلیلی که 3 سال پیش در اوج شکستهای ارتش سوریه خدمت دوستان عرض شد و الان داریم به عینه آن را می بینیم .....
  9. شاهین در برابر اژدها آیا جنگنده پنهانکار چینی پتانسیل شکست لبه فناوری نظامی نیروی هوایی ایالات متحده را دارد ؟ بخش یکم ازیک نظر ، ایالات متحده و چین ، تنها دو نیروی هوایی بشمارمی آیند که جتهای رزمی نسل پنجم را به شکل بومی توسعه داده و بخدمت گرفته اند . از یکسو ، نخستین فروند از جنگنده برتری هوایی اف-22 رپتور از دسامبر 2005 و نسخه ارزان تر این فناوری ، یعنی اف-35 در حدود 9 سال بعد ( 2014) وارد خدمت شده و از سویی دیگر ، جنگنده چینی نیز از اوایل 2017 ، پروازهای نیمه رسمی عملیاتی خود را آغازنموده است . راست : تصویر غیر رسمی از کابین جی-20 .... چپ : کابین اف-22 رپتور این درحالی است که اف-35 را می توان دریک طبقه بندی جداگانه و متفاوت ، بحساب آورد ، اما برخی معتقدند که جتهای اف-22 و جی-20 را دریک رده مشخص می بایست قرار دارد ، چرا که هر دو در رده جتهای سنگین وزن با ماموریت ایجاد برتری هوایی قرار گرفته و هر دو نیز قرار است در درگیری های احتمالی بر فراز آسیا و اقیانوس آرام نقش اصلی را ایفا نمایند ، در حالی که بطور همزمان ، رپتورهای نیروی هوایی ایالات متحده برای رویارویی با نیروی هوایی ایران و روسیه ، به پایگاه هایی در نزدیکی مرزهای این دو کشور گسیل شده و می شوند . بنابراین ، مقایسه قابلیتهای رزمی این دو جت رزمی می تواند پیامدهای حضور فراگیر این هواگردها را برای دونیروی هوایی کاربرآن ، علیرغم توجه به این موضوع که این جنگنده ها می بایست جایگزین جتهای نسل چهارم نظیر J-11B و F-15C گردد ، مورد توجه قرار دهد . ماکآپ مقیاس 1:35 ( احتمالا" ) از پیشرانه جی-20 شاید مهمترین تفاوت میان اف-22 و جی-20 را می توان درماهیت آغاز و روند فعلی آن جستجو کرد ، به شکلی که جت چینی هنوز در آغاز مسیر خود قرار داشته ، در حالی که تولید پرنده آمریکایی درسال 2009 متوقف و برنامه های پیش بینی شده برای ارتقاء آن نیز بحالت تعلیق درآمده است . این مساله به اعتقاد برخی ناظران ، کفه ترازو را در دراز مدت به نفع جی-20 تغییر خواهد داد ، چرا که با ادامه سرمایه گذاری ها و موفقیت در فروش خارجی احتمالی ، طرح جی-20 میتواند بروزرسانی ها و ارتقاءهای متنوعی را بخود دیده و با فناورهایی یکپارچه شود که رپتور قادر به برابری با آن نباشد . پیاده روی فیل ها راست : جی-20 چپ : اف-22 نمونه بارز این مساله را می توان در حوزه معماری رایانه ای رپتور جستجو کرد که متعلق به دهه نود میلادی بوده ، در حالی که متقابلا" جی -20 ازپیشرفته ترین اویونیک در دسترس بهره مند است . مضاف براین ، جی-20 به احتمال بسیار زیاد می بایست به یک سامانه distributed aperture ( بعنوان یک سامانه آگاهی موقعیتی شبیه به آنچه که در اف-35 مورد استفاده قرار گرفته . م ) مجهز شده باشد ،در حالی که بسیار بعید است که اف-22 بدان مجهزگردد . راست : جی-11 بی چپ : اف-15 سی کابین اف-15 سی از سویی دیگر ، روند تکامل جی-20 ، در یک بازه 3ساله ، مورد توجه ناظران نظامی قرار دارد. در ابتدای امر ، پیشرانه های AL-31FM2 روسی ( بعنوان قلب تپنده سوخو-34 ) در این جنگنده بکار گرفته شد ، اما بدلیل حساسیت موضوع ، چینی ها بسرعت پیشرانه بومی WS-10B و سپس WS-10C را جایگزین نمونه روسی نموده و به منظور افزایش قابلیتهای رزمی ، بر اساس برخی اخبار منتشره ، پوشش جاذب امواج راداری ، سامانه های جدید جنگ الکترونیک نیز بدان خواهند افزود . به همین دلیل ، با سرعت فعلی ، بتدریج شکاف فناورانه بین اف-22 و جی-20 تا سال 2025 ، به حد خطرناکی خواهد رسید . در حوزه مهمات هوایی ، چینی ها بسرعت موشک دوربرد PL-15 را که در اواخر 2010 معرفی شد را با این جنگنده یکپارچه نموده است . با این وصف ، طبق اطلاعات موجود ، هر دو جنگنده قرار است تا موشکهای جدیدی را به زرادخانه فعلی خود اضافه نمایند ، هر چند سرعت نیروی هوایی چین در مدرنیزه سازی جی-20 از همتای خود در نیروی هوایی ایالات متحده بیشتر ارزیابی می گردد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9  پی نوشت : 1- ادامه دارد .......... 2- تجمیع پستهای مرتبط با جنگنده اف-22 ، سوم اسفند سال یکهزار و سیصدو نود و هشت خورشیدی .
  10. بهترین جنگ افزار مشهور است که گفته میشود ، بهترین سلاح ، جنگ افزاری است که هرگز استفاده نشود اما با احترام ، با این جمله مخالفم !!!! بهترین سلاح ، جنگ افزاری است که فقط یکبار استفاده گردد تونی استارک ،مردآهنی .قسمت یکم
  11. اصولا "شایعه " چی هست ؟؟ آلپورت و پستمن : نظری عینی و معین که می بایست شنونده به ان اعتقاد پیدا کند گفته میشود بدون اینکه نیازمند سطح مشخصی از برهان و دلیل باشد برای شایعه یک قاعده کلی وجود دارد شدت شایعه = اهمیت موضوع ضرب در عمق ابهام شایعه در یک تقسیم بندی به سه بخش کلی قابل تقسیم هست 1- شایعات خزنده ( شایعات در خصوص گسترش بیماری های ناشناخته ، غیرقابل درمان بودن آنها ، داستانهای خصمانه برای سیاستمداران و .. ) 2- شایعات خشونت بار ( شایعات در خصوص فجایع انسانی ، شکست در زمان جنگ یا پیروزی های خیره کننده و ...) 3- شایعات فروشونده ( شایعاتی که بسرعت مطرح شده و به همان سرعت هم فروکش می کنند ولی به عمق ذهن جامعه نفوذ کرده تا در شرایط مناسب مجدد آشکار شوند ) مهم ترین خطر شایعه در شرایط صلح ( تاثیر شایعه در زمان جنگ ماهیت جداگانه دارد ) ، تاثیر برروی مخاطب برای دست زدن به عمل شدید و ناگهانی و عمدتا" غیر عقلانی است الگوهایی این مفهوم هم عمدتا" بصورت ( آنها می گویند ، امروز شنیدم ، فکر می کنم که ، رادیو می گوید ، از همسایه شنیدم و ... ) در جامعه ترویج میشود .
  12. بخش دوم : شناور رزمی آدمیرال کوزنتسف زمانی که هنوز روی میز طراحی دفاتر نیروی دریایی ارتش سرخ قرار داشت ، بعنوان یک کروزیر حامل هواگرد های رزمی طبقه بندی می شد که می بایست در ابتدای امر حداقل 12 تیر موشک کروز ضد کشتی پی-700 گرانیت با ماموریت انهدام توان رزمی ناوشکن ها و حامل های هواپیمابردشمن در بردهای طولانی را با خود حمل می نمود . این موشک در سال 1983 وارد خدمت شد و بلحاظ کاراکترهای رزمی ، در زمان خود پتانسیل نامتعارفی از جمله برد 625 کیلومتری با سرجنگی 750 کیلوگرمی و سرعت پیمایش 2.5 ماخ را به نمایش می گذاشت . این قابلیت ، به تقریب 3 برابر موشکهای کروز ضد کشتی غربی نظیر هارپون بود . این موشکها پس از تولید انبوه فقط در سه کلاس از شناورهای رزمی روسی ( شامل زیردریایی های کلاس اسکار و شناورهای سطحی کلاس کیروف ) مورد استفاده قرار گرفتند . با توجه به این امر که شناورهای کلاس کوزتسف نیز برای کاربرد این موشکها ، طراحی شده ، این کلاس را بعنوان یک گزینه بالقوه برای ارتقاء مطرح می نماید ، با این تفاوت که در این ارتقاء ، می بایست الگوی مورد استفاده در شناور رزمی سنگین آدمیرال ناخیموف در شلیک عمودی این موشکها مورد توجه قرارگیرد ، چرا که این شناورها با چنین طراحی ، می توانستند حداقل 4 تیر موشک کروز پی-700 را در خود جای دهد که این مساله با کوچکتر شدن موشکهای جدید ، توانمندی های افزون تری را بدانها خواهد داد . در این میان ، مطلوب ترین گزینه برای نیروی دریایی روسیه جهت جایگزینی موشکهای پی-700 ، پرتابه های مافوق صوت جدید Zicron محسوب میشود که بار بردی بیش از 1000 کیلومتر و سرعت تقریبی 8 ماخ در کنار مانورپذیری و پروفایل پروازی پیچیده تر ، عملا" دست نیروی دریایی این کشور را برای مسلح سازی شناورهای کلاس کیف در حوزه ضد شناوری بازتر می نماید. درصورتی که این برنامه ، عملیاتی شود ، این شناور قابلیت حمل 48 تیر موشک فوق الذکر را برای نابود سازی یک ناوگان کامل ، در اختیار خواهد داشت . حتی درصورت کاهش قدرت تخریبی کلاهک ، سرعت و دقت موشک روسی به اندازه ای است که با یک دور شلیک می تواند درصد غیرفعال سازی یک ناوگان در مقایسه با گذشته ، افزون تر نماید . این درحالی است که رقبای روسها در حوزه نیروی دریایی ، اغلب به موشکهای ضد کشتی مادون صوت مسلح شده اند ، کوزنتسف درصورت مسلح شدن به این موشکها ، تهدید عمده ای برای ناوگان نیروی دریایی ایالات متحده و کشورهای اروپایی خواهد بود . از سویی دیگر ، تسلیح کوزتسف به این موشک ، می تواند ضعف آن را در حوزه هواگردهای رزمی بخوبی جبران کرده و با تعویض پیشران و مجهز کردن آن به سیستم های جدید الکترونیک ، آن را به یک سکوی نظامی قابل اتکاء در دریا تبدیل سازد . این مسیر به اعتقاد بسیاری از ناظران نظامی ، می تواند مقرون به صرفه ترین روش برای ادامه بقاء سنگین ترین شناور رزمی نیروی دریایی روسیه تبدیل شود . پی نوشت : 1- بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 
  13. سلام علیکم خوب ، بنده هم عرض کردم با این حال ، روندی که به نمایش گذاشته شد ، نتیجه همین مدیریت هست در کنار زحمات پرسنل . منظور این هست که هرجا نحوه مدیریت روی منطق جلو رفت ، هدف گذاری درست انجام شد ، از موازی کاری پرهیز شد ، نتیجه خوبی را شاهد بودیم . بخصوص در نیروی هوایی که در مقایسه با سایر شاخه ها ، در مهجوریت بیشتری قرار دارد و کمتر به بازسازی توان رزمی آن توجه میشود .
  14. بسم ا... . سلام علیکم فیلم تست ، در حدود 22 ثانیه هست PAKISTAN TESTS RA’AD-II AIR-LAUNCHED CRUISE MISSILE ظاهرا ماموریت اولیه این موشک کروز ، حمل کلاهک هسته ای هست . چیزی که رصد شده ، ادعای پاکستانی ها در مجهز بودن این سامانه تسلیحاتی به سیستم های ناوبری برای انهدام دقیق اهداف هست والا ما هم مثل شما منتظریم بلکه خبری بشود ...
  15. بسم ا.... در سالهای اخیر ، ساختار و مدیریت نیروی هوایی ارتش ، مورد نقدهای بسیار سختی قرار گرفت ، ولی دور از انصاف است که گوشه ای از زحمات این عزیزان در حفظ توان فعلی نیروی هوایی به نمایش گذاشته نشود
  16. تست موشک کروز هواپرتاب رعد-2 توسط نیروی هوایی پاکستان 8 فوریه 2020 . نیروی هوایی پاکستان براساس اطلاعات منتشرشده از سوی آژانس خبری این کشور ، موشک کروز هواپرتاب خود با قابلیت حمل سرجنگی هسته ای را با موفقیت آزمایش نموده است . تست موفقیت آمیز این موشک ، به نیروی هوایی این کشور اجازه می دهد ، اهداف مورد نظر را در بردی 600 کیلومتری با دقت بالا مورد اصابت قرار دهد . این موشک برای اولین بار در 23 مارس 2017 در جریان یک رژه بزرگ نظامی به نمایش گذاشته شد و قابلیت شلیک از روی جتهای رزمی میراژ-3 ، اف-16 و jf-17 را نیز خواهد داشت . با این وصف ، درصورتی که نیروی هوایی پاکستان قصد انجام حملات دقیق غیر هسته ای را با این موشک داشته باشد ، احتمالا" نسخه دو کابینه jf-17 بااستقرار افسر سیستم های تسلیحاتی مطلوب ترین گزینه برای ارتش این کشور خواهد بود . به اعتقاد ناظران نظامی ، تحویل این موشک به ارتش پاکستان ، قابلیتهای گسترده ای به نیروی هوایی این کشور برای انهدام اهداف در زمین و دریا ، خواهد داد . پی نوشت : ارتش پاکستان بعنوان یک قدرت موشکی تثبیت شده در جنوب آسیا ، بسرعت در حال افزایش قابلیتهای آفندی هوایی خود برای اجرای حملات دقیق است . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 
  17. بسم ا... بعد از m-1130 ، نوبت شینوک های ارتش ایالات متحده در عراق شد
  18. حالا به برد موشک کاری ندارم ، بالاخره پایه کج این افسانه ها را در غیاب همت داخلی برای ثبت واقعیت ، اینها گذاشتند و باید اصلاح بشود ولی تا جایی که یادم هست و اگر درست بخاطر بیاورم جناب مسبوق ( بعنوان افسر رهگیری راداری ) و خلبان جلو ( جناب عادلی ) در یکمصاحبه این را بیان کرده بودند . منطقی هم به نظر می رسد ، چون خطر موشکهای آکرید عراقی با برد 30-60 کیلومتر ، برای اف-4 های ما که خطرآفرین بود و منجربه ساقط شدن یکی از فانتوم ها شد ، طبعا" برای اینکه در برد موشکهای عراقی قرار نگیرند ، ازیک فاصله ایمن ( تا جایی که خاطرم هست ، 90 کیلومتر ) فینیکس را شلیک می کردند. ضمن اینکه ذخیره موشکهای فینیکس ما مشخص بود و با توجه به طولانی شدن جنگ ، شلیک بدون حساب و کتاب فینیکس بدون اینکه از اصابت آن اطمینان حاصل بشود ، یک مقداری دور از منطق نظامی بود .
  19. تغییر در استراتژی نیروی دریایی روسیه تسلیح آدمیرال کوزنتسف به موشکهای فراصوت ضد کشتی Zircon و ایجاد پتانسیل برای تبدیل شدن به قاتل حامل های هواپیمابر بخش نخست در میانه دهه هشتاد میلادی ( 1985 ) صنایع نظامی دریایی اتحاد شوروی ، به سفارش نیروی دریایی ارتش سرخ، شناور رزمی آدمیرال کوزنتسف را بعنوان لبه آفندی نیروی دریایی این کشور برای ابتدای دهه نود میلادی ، طراحی و در خط تولید قرار داد . درآن زمان ، تصور این بود که عملیاتی شدن این حامل رزمی ، شکاف عمیق میان حامل های سبکتر کلاس کیف که در قالب یک آرایش سنگین تسلیحاتی ، به یک زرادخانه از موشکهای کروز و همچنین سامانه های سطح به سطح مسلح شده و جتهای رزمی مستقر درآن ، تنها بعنوان یک عامل ثانویه ، می بایست مورد استفاده قرار گیرند ، را جبران نموده وبه جای آن ، ابر حامل های هواپیمابر کلاس اولیانوفسک به مانند حامل های کلاس نیمیتز نیروی دریایی ایالات متحده ، بصورت اختصاصی و بدون سیستم های تسلیحاتی اضافی ، تنها ماموریت حمل جنگنده ها را بر عهده گیرند . کلاس کیف با این وصف ، آنچه که حامل های کلاس کوزنتسف را به یک نمونه جالب تبدیل نمود ، ترکیب قدرت هوایی مستقر در دریا با زرادخانه موشکی قابل توجه موجود درآن بود . جنگنده های حامل این شناور ، قابلیت پرواز از سکوی پرش اسکی مانند آن را داشتند که درمقایسه با جتهای عمود پرواز مستقر درآن ( یاک – 38 ) عملکرد بهتری را علیرغم محدودیتهای وزنی به نمایش می گذاشت ، هر چند ، کیفیت استفاده از منجنیق های بخار هنوز بصورت بی همتایی ، در شناورهای رزمی ادامه داشت . یاک – 38 ( کد ناتو : فورجر ) با این وصف ، سامانه های موشکی مستقر بر شناورهای کلاس کوزنتسف بدلیل طراحی قابل ملاحضه و وجود فضای بیشتر نسبت به شناورهای کلاس کیف ، باعث شده بود تا پتانسیل انهدام شناورهای رزمی دشمن در بردهای غیرقابل باوری ، در اختیار نیروی دریای روسیه قرار گیرد . اما فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اکتبر 1990 ، بدان معنا بود که نیروی دریایی روسیه ، تا اطلاع ثانوی ، تنها یک فروند از شناورهای کلاس کوزنتسف را در خدمت خواهد داشت . علاوه براین ، بدلیل کمبود شدید بودجه ای ، نیروی دریایی از عملیاتی نگاه داشتن 4 فروند حامل کلاس کیف عاجز شده و برنامه تولید کلاس اولیانوفسک نیز بطور کامل لغو گردید . اما بدلایل مشخص ، ارتش این کشور در طول دو دهه گذشته به انحاء مختلف ، در تلاش بود تا تنها شناور کلاس کوزنتسف را بطور دائم در حال عملیاتی قرار دهد ولی کمبودهای بودجه ای ، مانع از توسعه کامل جنگنده های جدید ، سامانه های پیشران پیشرفته تر و زیرسیستم هایی که می بایست جایگزین سامانه های قدیمی تر گردد ، شد . وضعیت نیروی دریایی این کشور تا جایی دچار بحران شد که خدمه توانایی نگهداری مستمر پیشران این شناور که بسیار مستعد نقص فنی بود ، را نداشتند و حتی پس از بروز بحران سوریه و اعزام این شناور به مدیترانه ( سال 2016 ) نیروی دریایی روسیه مجبور شد ، جنگنده های حامل این شناور را برای اجرای عملیات رزمی ، به پایگاه های زمینی منتقل نماید . از سویی دیگر ، اگر چه قابلیتهای رزمی جتهای MIG-29K و SU-33 شگفت انگیز به نظر می رسید ، اما عملکرد این حامل شناور ، در مقایسه با همتایان آمریکایی و حتی چینی خود ، به شکل قابل ملاحضه ای پایین تر نشان می داد . مضاف براین ، نمایش ضعیف اسکادران های این حامل رزمی ، قدیمی شدن سامانه های موشکی نصب شده روی این کشتی جنگی نیز موجبات غافلگیری فرماندهان روسی را فراهم آورد . در نتیجه ، کوزنتسف بدلایلی که ذکرآن رفت ، از یک حامل هواپیمابر مسلح به موشکهای کروز ، به یک شناور با پتانسیل بسیار محدود شده رزمی تبدیل گردید . مجموع این موارد باعث شد تا آدمیرال کوزنتسف به مرز بازنشستگی از حضور در خط مقدم نبرد نزدیک شده و احتمالا به یک ناو آموزشی برای نیروی دریایی روسیه تا زمان ورود شناورهای جدید ، تبدیل گردد . با این حال ، برخی ناظران معتققدند که روسها درصددند تا با احیای برخی قابلیتهای این شناور ، ازآن بعنوان یک سکوی موشکی برای پشتیبانی از ناوگان خط مقدم دریایی این کشور ، استفاده نمایند . بدین معنی که برخلاف پیش بینی های صورت گرفته برای جایگزینی سوخو-35 های جدید به جای سوخو-33 های فعلی ، سرمایه گذاری احتمالی بر روی ارتقاء سامانه های الکترونیک و پیشران این حامل متمرکز گردد . اما این تغییرات ، درصورتی که نیروی دریایی این کشور مجددا" تصمیم به اعزام کوزنتسف به خط مقدم نبرد را داشته باشد ، کافی نخواهد بود . اما با فناوری های جدیدی که قرار است به این شناور اضافه شود ، این مساله قابل پیش بینی است که پتانسیل رزمی آدمیرال کوزنتسف به یک کشتی جنگی مهلک ، با یک جهش ، به سطح قابل قبولی خواهد رسید . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 
  20. بسم ا... البته یک نکته بسیار ظریف این وسط هست ، به گفته یکی از این عزیزان ، علت عدم شلیک در چنین بردی (150 کیلومتر ) ، محدودیت موشکهای فینیکس در دسترس و همچنین شلیک در نزدیکترین برد امکان پذیر به منظور افزایش ضریب اطمینان انهدام هدف بود . با تمام این اوصاف ، شلیکهای تامکتهای نیروی هوایی ایران در جنگ بعنوان یک رکورد ، دست نیافتنی هست ، چون کاربر اصلی این هواگرد رزمی ، همه تامکتهای خودش را بازنشسته کرده ...
  21. بسم ا... اول باید ببینیم که اصولا " ایگل در چه شرایطی متولد شد سال 1967 ، نیروی هوایی ارتش سرخ دو نمونه جدید از جتهای رزمی خودش را به دنیا معرفی کرد ، یکی میگ-23 و دومی میگ-25 . تاآن زمان جنگنده خط مقدم نیروی هوایی و دریایی ، جت افسانه ای اف-4 بود که بدلایل مختلفی ، قابلیت ایجاد برتری هوایی محلی ( local air superiority) بر فراز منطقه نبرد را جلوی جتهای جدید روسی نداشت ( بخصوص در برابر فاکس بت ) با توجه به اینکه در آن زمان نیروی هوایی و دریایی جداگانه نیازمندی خودشون را اعلام می کردند ، نیروی هوایی برای کسب برتری هوایی از بین پیشنهاداتی که شده بود ، طرح مک دانل را قبول کرد ( شاید به این دلیل که خاطره خوبی از فانتوم به جا گذاشته شده بود که محصول همین شرکت بود . ) اصل تئوری پایه نیروی هوایی این بود که هر طرفی در جنگ آینده بتواند برتری هوایی را به نفع خودش بر گرداند ، 50درصد پیروزی را بدست آورده . در حوزه فنی هم تجربه کار با جتهای تک موتوره اف-105 در ویتنام نشان داد که چقدر یک هواگرد دو موتوره می تواند ضریب بقاء را در صحنه نبرد هوایی ( چه بر اثر اصابت موشک دشمن یا نقص فنی یکی از موتورها ) را افزایش بدهد . در مجموع تجربه فانتوم ، نیروی هوایی را برد بسمت ایگل و حداقل تا الان اثبات شده که حرکت درستی بوده این انتخاب . چون پیکربندی ایگل ، بخوبی ( تا جایی که اطلاع دارم ) ارتقاء ها و بروزرسانی ها را به نمایش گذاشته در خصوص تامکت هم که خوب دیگر کامل مشخص هست ، نیروی دریایی به هواگردی نیاز داشت تا نقش دفاع از ناوگان را فراتر از قابلیتهای اف-4 به نمایش بگذارد ، طرح های مختلفی هم از طرف شرکتهایی مثل نورث آمریکن راک ول ، ال تی وی ، جنرال داینامیکس ، مک دانل و گرومن ارائه شد که درنهایت با سرمایه گذاری دقیقه 90 ایران ، طرح گرومن انتخاب شد که مثل نیازمندی نیروی هوایی ، یک هواگرد دو موتوره بود که می بایست از ناوگان در برابر سیل موشکهای کروز ضد کشتی و بمب افکن های روسی حامل آن ، دفاع کند . سلاح اصلی اش هم موشکهای فینیکس بودند . فلسفه نیروی دریایی برای انتخاب تامکت این بود که ناوگروه های هواپیمابر ( CBG) قابلیت دفاع از خودشون را باسامانه ای نصب شده روی حامل های شناور دارند ولی اتکاء روی این مساله به معنای تمرکز روی یک سیستم دفاعی واکنشی ( منتظر بودن برای حمله دشمن / شلیک موشک کروز ضد کشتی ) شده و تمام شبکه دفاعی به برد این سامانه ها نیازمند میشد ( یعنی اگر زمانی روسها موفق میشدند فراتر از برد این سامانه های دفاعی ، موشکهای خودشون را شلیک کنند ، ان وقت درصد خطر برای ناوگروه بیشتر میشد ) اما وجود یک ناوگان هوایی به منظور ایجاد یک چتر دفاعی مستقل از سامانه های دفاعی نصب شده روی ناو باعث میشد تا زمان واکنش و همچنین ضریب هوشیاری برای دفاع در برابر تهدید افزایش پیدا کند . به همین دلیل تامکت از بطن همین نیازمندی بیرون آمد و متولد شد . در خصوص انتخاب تامکت توسط نیروی هوایی ایران ، جدای ملاحضات سیاسی ،و حاشیه ای .، این را باید در نظر داشت که نیروی هوایی ایران بعنوان یکی از مهمترین شاخه های ارتش ، می بایست همزمان با دوتهدید بزرگ (شوروی ) و کوچک ( عراق ) روبرو میشد ، به همین دلیل برای دور نگه داشتن هر دو نیروی هوایی متخاصم در زمان بحران از زیر ساختهای نظامی در زمین به یک سکوی هوایی مسلح به مهمات دوربرد نیاز بود که درآن زمان ،تامکت واجد این شرایط بود . و صد البته تاریخ نشان داد که انتخاب بسیار درستی هم بود . البته داستان این دو فقره طرح ، طولانی تر از این 4 خط هست ولی اینکه چرا ایران تامکت را انتخاب کرد ، دلایل مختلف فنی ، نظامی و حاشیه ای و در نهایت زرنگی شرکت سازنده در زمان معرفی این دو محصول به شاه ایران را شامل میشود که درزمان خودش میشود روی ان بحث کرد .
  22. سمت راست : شلترهای سخت سازی پایگاه هوایی علی السالم و سمت چپ شلترهای پایگاه هوایی علی الجابر این( HAS ( Hardened aircraft shelter نگون بخت در جریان عملیات طوفان صحرا با سرجنگی BLU-109 B بدین شکل درآمدند . از 594 شلتر مستحکم سازی شده عراقی در عملیات طوفان صحرا ، 375 فقره با سر جنگی 2000 پاوندی فوق منهدم شد . برای بررسی ساختار ، این فقره را پیدا شد با این عنوان : Nonlinear Dynamic Finite Element Analysis of Hardened Aircraft Shelter Subjected To Blast Load